روزنامه هنرمند شماره 1004 - مگ لند
0

روزنامه هنرمند شماره 1004

روزنامه هنرمند شماره 1004

روزنامه هنرمند شماره 1004

‫سیدمجتبی حسینی‬ ‫فرهنگ و هنر می تواند در وضعیت‬ ‫اجتماعی عسلویه نقش موثری داشته باشد‬ ‫یکشــنبه ‪ 25‬اذر ماه ‪ 1397‬ســال یازدهم شماره ‪1004‬‬ ‫‪ 8‬صفـــــحه ‪ 1000‬تومـــان ‪ISSN 2008-0816‬‬ ‫‪2‬‬ ‫گفتگو با عاطفه پاکبازنیا مترج اثار نمایشی‬ ‫مترجمی ادبیات کاری بی مزد است‬ ‫‪3‬‬ ‫گفتگو با رامین دلشاد فعال‬ ‫صنعت طراحی و تولید کفش و مدرس دانشگاه؛‬ ‫دولت به نوعی اصناف را‬ ‫نادیده گرفته است‬ ‫‪6-7‬‬ ‫نمایشگاه خوشنویسی «دستخط» افتتاح شد‬ ‫غالمحسینامیرخانی‪:‬‬ ‫جهانتشنههنرمتعالیماست‬ ‫اخرین ساخته کمال تبریزی‬ ‫کمد ی«مارموز»‬ ‫‪4-5‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪Hoodis Pars‬‬ ‫‪Printing Complex‬‬ ‫︗ــ︀ده ﹞︟︭‪﹢‬ص ﹋ـــ︣ج‪﹫︋ ،‬ـ‪︐﹞﹢﹚﹫﹋ ﹟‬ـــ︣ ‪ 15‬و ‪︠ ،16‬ـ﹫︀︋ـ︀ن‬ ‫︎﹠︖ـــ︀ه و دوم‪︊﹡ ،‬ـــ︩ ﹋ــــ‪︐︪﹨ ﹤︚﹢‬ـ﹜ ︫ـــ︣﹇‪︎ ،﹩‬ــ﹑ک ‪3‬‬ ‫︑﹚﹀ــ‪﹋︀﹁ | 44 18 49 36 - 40 :﹟‬ــ︦‪44 19 4006 :‬‬ ‫‪HiPrint‬‬ ‫‪HiPrint‬‬ ‫‪HiPrint‬‬ ‫‪WHEN QUALITY MATTERS‬‬ ‫︚︀پ ا﹁︧️ دوور﹇‪︕﹠︎ ﹩‬ر﹡﹌ ︋︀ ‪﹐‬ک وا︑︣︋﹫︦ ‪Roland 200 HiPrint‬‬ ‫︚︀پ ا﹁︧ـــ️ دوور﹇ـــ‪﹠︎ ﹩‬ـــ︕ ر﹡ـــ﹌ )‪︪︠ (Roland 200‬ـــ﹉﹋‪IR ﹟‬‬ ‫﹛﹫︐‪︣﹎﹢‬ا﹁‪︨ | ﹩‬ـــ﹚﹀‪﹢‬ن ﹋︪ـــ‪ |﹩‬دا﹬﹊︀ت ﹁ـــ‪﹢‬ل ا︑‪﹫︑︀﹞﹢‬ـــ﹉ ‪﹩﹠﹋︀︑ | 100×70‬‬ ‫﹛︐︣︎ـــ︣س | ︗︺︊﹤ ︚︧ـــ︊︀﹡‪ | ﹩‬ا﹞︊ـــ︀س | ا︑﹚﹫ـــ﹤ ︵︣ا︝‪︨︀﹊︻ | ﹩‬ـــ‪﹩‬‬ ‫︮﹠︺︐ـــ‪︊﹝﹚﹫﹁ | ﹩‬ـــ︣داری ︮﹠︺︐ـــ‪ ﹩‬و ︨ـــ︀︠️ ︑﹫︤ر ﹨ـــ︀ی ︑︊﹚﹫︽︀︑ـــ‪﹩‬‬ ‫گ‬ ‫‪2‬‬ ‫یکشنبــه ‪ 25‬اذرماه ‪ 1397‬سالیازدهـم شمــاره ‪1004‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫فرهنگ و هنر‬ ‫& ‪ART‬‬ ‫‪CULTURE‬‬ ‫خبر‬ ‫سیدمجتبی حسینی‪ :‬فرهنگ و هنر می تواند در وضعیت‬ ‫اجتماعی عسلویه نقش موثری داشته باشد‬ ‫سید مجتبی حسینی‪ ،‬معاون امور هنری‪ ،‬هادی مظفری مدیرکل هنرهای‬ ‫تجسمی‪ ،‬ســید امین مویدی؛ مشــاور برنامه ریزی و نظارت راهبردی و‬ ‫مجید فروغــی‪ ،‬مدیر روابط عمومی معاونت هنــری در بازدید از منطقه‬ ‫عســلویه در نشستی با مدیران شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس و‬ ‫شرکت عملیات غیر صنعتی پازارگاد برای برنامه ریزی توسعه فعالیت های‬ ‫هنری در عســلویه گفتگو کردند‪ .‬ایــن دیدار در پی بازدید و توصیه وزیر‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمی برای محور قرار گرفتن دهکده گردشگری دریایی‬ ‫پازارگاد برای موضوعات مختلف فرهنگی و هنری انجام شد‪ .‬معاون هنری‬ ‫وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی در این دیدار با اشاره به تفاوت های مدینه‬ ‫و مدنیت گفت‪ :‬مدنیت و توجه به فرهنگ و مسایل شهروندی‪ ،‬ماندگارتر‬ ‫از ســاخت و سازهای فیزیکی و مدینه سازی اســت و تاریخ گواه خوبی‬ ‫اســت برای اینکه کسانی که عالوه بر ساخت وساز به موضوع فرهنگ نیز‬ ‫توجه داشته اند‪ ،‬ماندگارتر هســتند‪ .‬باید با توجه به فرصت های مختلفی‬ ‫کــه در منطقه وجود دارد به موضوع مدنیت توجه بیشــتری کنیم و در‬ ‫حوزه فرهنــگ و هنر اماده ایم که با این منطقه همکاری کنیم‪ .‬بی تردید‬ ‫فرهنگ و هنر می تواند در وضعیت اجتماعی و انســانی کارکنان صنعتی‬ ‫عسلویه نقش موثری داشته باشد‪ .‬جواد گلی؛ مدیر روابط عمومی شرکت‬ ‫صنایع پتروشیمی خلیج فارس با ارائه اطالعاتی درباره صنعت پتروشیمی‬ ‫به معرفی شرکت صنایع پتروشــیمی خلیج فارس به عنوان بزرگ ترین و‬ ‫باارزش ترین هلدینگ کشور و شرکت های زیر مجموعه پرداخت و گفت‪:‬‬ ‫مــا به دنبال این موضوع هســتیم که با کمک وزارت فرهنگ و ارشــاد‬ ‫اســامی فضای بهتری را در حوزه های فرهنگی‪ ،‬هنری و اموزشی ایجاد‬ ‫کنیم تا عالوه بر بهبود شــرایط زندگی بــرای کارکنان و خانواده صنعت‬ ‫پتروشــیمی‪ ،‬شرایط بهتری نیز برای مردم گرانقدر بومی منطقه به وجود‬ ‫بیاوریم‪ .‬جــواد گلی ادامه داد‪ :‬با ایجاد ارتباط بین مدیران شــرکت های‬ ‫پتروشــیمی و مدیران دســتگاه های دولتی و ســاخت اماکن فرهنگی و‬ ‫هنری مناســب‪ ،‬تعامل بهتری در منطقــه به وجود خواهد امد که پیامد‬ ‫ان‪ ،‬ارامش خانواده های کارکنان صنعت و خانواده های ســاکن در منطقه‬ ‫خواهد بود‪ .‬در ادامه نشســت‪ ،‬دکتر ابراهیم یاســری؛ مدیر عامل شرکت‬ ‫پازارگاد گفت‪ :‬همواره در شورای راهبردی تالش کرده ایم که در راستای‬ ‫مســئولیت های اجتماعی خود به محیط پیرامونی توجه ویژه ای داشــته‬ ‫باشــیم و به همین منظور طرح های مختلف عمرانی‪ ،‬اموزشی‪ ،‬بهداشتی‬ ‫و درمانی توســط این شورا به مردم شــریف این منطقه و شهرستان های‬ ‫پیرامونی تقدیم شــده اســت و ســاخت این طرح ها نیز ادامه دارد‪ .‬دبیر‬ ‫شــورای راهبردی شرکت های پتروشیمی منطقه پارس افزود‪ :‬هرچند در‬ ‫این خصوص ما با مشــکالت مختلفی همچــون محدودیت بودجه رو به‬ ‫رو هســتیم اما امادگی کامل برای همکاری هرچه بیشتر با دستگاه های‬ ‫دولتی درباره ایجاد و ساخت فضاهای فرهنگی و اموزشی را داریم‪.‬‬ ‫جشنوارهتلویزیونیجامجماغازشد‬ ‫معاون ســیما در این مراسم ضمن قدردانی از دبیر و‬ ‫دست اندرکاران جشــنواره دوره چهارم گفت‪ :‬رسانه‬ ‫ملی و تلویزیون نقش بسیار مهمی در فرهنگ سازی‬ ‫جامعه دارد و در حوزه های هویت دینی انقالبی ملی؛‬ ‫در زمینــه ایجاد امیدواری در مــردم و ایجاد فضای‬ ‫نشاط و شــادابی و انسجام و همبســتگی ملی نقش‬ ‫اساسی دارد‪.‬‬ ‫پنجمین جشنواره تلویزیونی جام جم افزود‪ :‬تلویزیون‬ ‫در ســاختارهای مختلــف تولیــدات متنوعــی دارد‬ ‫و جشــنواره هایی از این دســت همچــون ویترینی‬ ‫بهترین های ســیما در طول یک سال را به مخاطبان‬ ‫معرفی می کنند‪.‬‬ ‫دکتر میرباقری برگزاری جشنواره تلویزیونی جام جم‬ ‫را فرصتی برای ســنجش دقیق نقــاط ضعف و قوت‬ ‫برشــمرد و اظهار داشــت‪ :‬باید همکارانی که تالش‬ ‫موثرتری داشتند را بشناسیم‪ ،‬تا کارهای قوی تر مورد‬ ‫تشویق قرار بگیرد و در اینده از این ظرفیت ها بیشتر‬ ‫اســتفاده کنیم‪ .‬رییس پنجمین جشنواره تلویزیونی‬ ‫جــام جم گفت‪ :‬ظرفیت های هر بخــش نظیر فیلم و‬ ‫سریال‪ ،‬مســتند‪ ،‬دوبالژ و بخش جدید بازرگانی این‬ ‫قابلیت را دارد که جشنواره ای را به صورت مستقل به‬ ‫خود اختصاص دهد‪.‬‬ ‫وی ادامــه داد‪ :‬با وجود رقبای جــدی تلویزیون‪ ،‬اما‬ ‫همچنــان مردم بیشــترین نیاز رســانه ای خود را از‬ ‫ســبد محصوالت رســانه ملی تامین می کنند و این‬ ‫وظیفه ما را ســنگین تر می کند و باید تالش شود با‬ ‫برگزاری چنین جشــنواره هایی تالش ها و توانمندی‬ ‫های شبکه های سیما بیشتر معرفی شود‪.‬‬ ‫میرباقری اعضای شــورای سیاســتگذاری و دبیران‬ ‫جشــنواره را افرادی برجسته و قله های عرصه هنری‬ ‫کشــور توصیف و تاکید کــرد‪ :‬تالش کنید در فرصت‬ ‫عاشقانه ای که‬ ‫در کمتر از ‪ 10‬ماه مرز ‪90‬‬ ‫هزار جلد را رد کرد‬ ‫«یادت باشــد» عاشــقانه ترین کتــاب مدافع حرم‬ ‫برای شــهید پاییزی دفاع از حریم عقیله بنی هاشم‬ ‫زینب کبری اســت که در پاییز ســال ‪ ۸۹‬به کربال‬ ‫رفت‪ ،‬در پاییز ســال ‪ ۹۱‬عقد کرد‪ ،‬در پاییز ســال‬ ‫‪ ۹۲‬ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال ‪ ۹۴‬به شهادت‬ ‫زمانــی محدود باقــی مانده بــدون تعجیل‪ ،‬همچون‬ ‫سنجه دقیقی به بررسی اثار بپردازید تا حقی از کسی‬ ‫تضییع نشود‪.‬‬ ‫وی همچنین ارتقا ســطح دانــش عمومی مخاطبان‬ ‫دربــاره مولفه ها و اســتانداردهای تولیــد را از دیگر‬ ‫ماموریت هــای اعضا و دبیران جشــنواره برشــمرد و‬ ‫خاطر نشــان کرد‪ :‬هدف نهایــی از اختصاص بخش‬ ‫انتخــاب مردمــی در جشــنواره بایــد تحقــق این‬ ‫مهم باشد‪.‬‬ ‫در ادامــه این جلســه دکتــر احمدی افــزادی دبیر‬ ‫پنجمیــن جشــنواره تلویزیونی جام جم با اشــاره به‬ ‫اینکه ســال گذشــته حرکت بزرگی انجام شد و اثار‬ ‫متعددی در حوزه های نمایشــی‪ ،‬پویانمایی‪ ،‬مستند و‬ ‫مسابقه مورد بررسی قرار گرفت‪ ،‬گفت‪ :‬جشنواره سال‬ ‫گذشته فتح الباب دوباره برای حرکت و دورخیز سیما‬ ‫برای عرضه دوباره اثار خودش از منظر جشــنواره به‬ ‫مخاطبان و جامعه بود‪.‬‬ ‫وی ضمن اشــاره به تجربه غنی سال گذشته و حضور‬ ‫مدیران متخصص در حوزه ســیما ان هم در استانه‬ ‫چهلمین سالگرد پیروزی انقالب اسالمی‪ ،‬افزود‪ :‬مردم‬ ‫و جامعه خواهان تولیدات جذاب و فاخر سیما هستند‬ ‫و می طلبد تمامی حوزه های سیما جشنواره ای کیفی تر‬ ‫در مقایسه با سال های گذشته را تدارک ببیند‪.‬‬ ‫وی در ادامه گفت‪ :‬جشنواره امسال با تنوع کمیسیون ها‬ ‫به بخش های نمایشــی‪ ،‬مسابقات‪ ،‬مستند‪ ،‬پویانمایی‪،‬‬ ‫اگهی ها و تبلیغات تلویزیونی‪ ،‬دوبالژ و اماده ســازی‪،‬‬ ‫فضای مجازی و بــازار تلویزیونی می پردازد و مجموع‬ ‫اینها به ما این نوید را می دهد که در کنار کمیســیون‬ ‫رسید!‬ ‫طراحــی جذاب جلد این کتاب گویای همین غربت‬ ‫همسرانه از جنس پاییز است که کتاب«یادت باشد»‬ ‫را بیش از هر چیزی به کتابی سراسر عشق و محبت‬ ‫و دلدادگی بدل کرده اســت‪ ،‬عشــقی که شاید در‬ ‫زندگی زمینی به جدایی رسیده باشد‪ ،‬اما این تعلق‬ ‫خاطرها هیچ گاه کهنه نمی شود‪.‬‬ ‫کتابی که می شــود ســاعت ها با ان خندید و روزها‬ ‫با ان اشــک ریخت‪ .‬کتاب را کــه ورق می زنی انگار‬ ‫برایت همه شــهدا تصویر می شوند و تازه می فهمی‬ ‫انهایــی که فدایی زینب شــدند‪ ،‬چقدر شــبیه هم‬ ‫هســتند‪ .‬فرقی نمی کند اسمشان چه باشد! محمد‬ ‫بلباسی‪ ،‬محسن حججی‪ ،‬مصطفی صدرزاده‪ ،‬مهدی‬ ‫نوروزی‪،‬حمید سیاهکالی و ‪ ...‬اینها همگی «یادشون‬ ‫بود» تا ما «یادمان باشد» راه از اسمان می گذرد‪.‬‬ ‫اگــر دنبال کتابی برای ارامش روح‪،‬برای پیدا کردن‬ ‫راه یا حتی برای هدیــه دادن به بهترین عزیزانتان‬ ‫هستید‪ ،‬این کتاب را حتما بخرید و بخوانید و هدیه‬ ‫بدهید‪ .‬از ان دســت کتاب هایی که نمی شود بدون‬ ‫گریه تمام کرد! از ان دســت کتاب هایی که دوست‬ ‫نداری تمام شــود‪،‬از ان دست کتاب هایی که وقتی‬ ‫به اخر می رســی‪ ،‬نمی دانی اول راهــی یا اخر راه!‬ ‫فقط می شود گفت باران کلمات که می بارد‪ ،‬دلمان‬ ‫برایشــان تنگ می شود‪ ،‬راه می افتیم بدون چتر‪ ،‬ما‬ ‫انتخاب مردمی‪ ،‬امسال‪ ،‬تلویزیون نمره بهتری از مردم‬ ‫بگیرد‪.‬‬ ‫در این مراسم برخی از اعضای شورای سیاست گذاری‬ ‫نیز نقطه نظرات خود را مطرح کردند‪.‬‬ ‫همچنین دکتر احســانی دبیر چهارمین جشــنواره‬ ‫تلویزیونــی جــام جم از زحمات دســت انــدرکاران‬ ‫جشنواره سال گذشته قدردانی کرد‪.‬‬ ‫در پایان این مراســم‪ ،‬دکتر میرباقری احکام اقایان‬ ‫داود میرباقــری‪ ،‬مرتضــی رزاق کریمــی‪ ،‬علی اصغر‬ ‫پورمحمدی‪ ،‬رضا پورحسین‪ ،‬عبدالکریم خیامی‪ ،‬امیر‬ ‫ســحرخیز و مهدی فرجی ( اعضای شورای سیاست‬ ‫گــذاری) و دکتر محمد احســانی (دبیر کمیســیون‬ ‫تخصصی مسابقات و سرگرمی)‪ ،‬محمدمهدی یادگاری‬ ‫(مسئول کمیته بازار و محصوالت تلویزیونی)‪ ،‬محمد‬ ‫رحیم لیوانی (دبیر کمیســیون تخصصی پویانمایی)‪،‬‬ ‫شــهرام فرزین فر (دبیر کمیســیون تخصصی فضای‬ ‫مجازی)‪ ،‬محمدرضا جعفری جلوه (دبیر کمیســیون‬ ‫تخصصــی انتخاب مردمی)‪ ،‬ســلیم غفــوری (دبیر‬ ‫کمیســیون تخصصی مســتند)‪ ،‬مجید زین العابدین‬ ‫(دبیــر کمیســیون تخصصی برنامه هــای ترکیبی)‪،‬‬ ‫عباس مهدوی مهر (دبیر کمیســیون تخصصی اگهی‬ ‫ها و تبلیغــات تلویزیونی)‪ ،‬احمــد امیرحائری (دبیر‬ ‫کمیســیون تخصصــی دوبالژ و اماده ســازی) دکتر‬ ‫حســین کرمی (دبیر کمیســیون تخصصی نمایش)‪،‬‬ ‫ســید محمود اســامی ( مســئول کمیتــه مالی و‬ ‫پشتیبانی) و حمیدخواجه نژاد(مسئول کمیته اطالع‬ ‫رسانی) را اهدا کرد‪.‬‬ ‫جشــنواره تلویزیونی جام جم‪ ،‬ســاالنه به بررسی و‬ ‫داوری اثار تولید و پخش شــده در معاونت ســیمای‬ ‫رســانه ملی می پــردازد و بهترین اثــار هر بخش را‬ ‫معرفی می کند‪.‬‬ ‫بغض می کنیم‪ ،‬اسمان گریه!‬ ‫«یادت باشد» عاشقانه ای است‪ ،‬که در کمتر ‪ ۱۰‬ماه‬ ‫به چاپ ‪ ۳۳‬رسیده و همزمان با ساگرد شهید تیراژ‬ ‫ان از ‪۹۰‬هزار جلد گذشته است‪.‬‬ ‫این کتاب با زبانی ساده و شیرین به قلم محمدرسول‬ ‫مالحسنی روایت شده و انتشارات شهید کاظمی در‬ ‫اسفند ســال گذشــته ان را روانه بازار کتاب کرده‬ ‫است‪ .‬همچنین ترجمه عربی «یادت باشد» همزمان‬ ‫با اربعین حســینی در کنار کاروان فرهنگی شهید‬ ‫سیاهکالی با عنوان کاروان فرهنگی «سفیر حرم» در‬ ‫ایام اربعین از دیگر اقدامات انتشارات شهید کاظمی‬ ‫است‪.‬‬ ‫گفتگو با عاطفه پاکبازنیا مترج اثار نمایشی‬ ‫مترجمی ادبیات کاری بی مزد است‬ ‫خالقیت که در ان مث ً‬ ‫ال نشــریه «سیمیا» به عنوان‬ ‫یک اتفاق خوب در عرصــه تئاتر بود‪ ،‬فاصله گرفتیم‪.‬‬ ‫این نشــریه را مجموعه ای از دوســتان کــه ادبیات‬ ‫نمایشــی می خواندند منتشر می کردند و من به اتفاق‬ ‫گروهــی دیگر از بچه ها کــه کارگردانی می خواندیم‪،‬‬ ‫شــاهد تالش بی وقفه ان ها بودیــم‪ .‬با تغییر مدیریت‬ ‫رویکردهــا هم در دانشــگاه تغییر کــرد تا جایی که‬ ‫بســیاری از بچه های هم دانشگاهی چون جواد عاطفه‬ ‫قصد انصراف از تحصیل را داشتند و تبعیض هایی که‬ ‫به وجود امد موجب شد که من و بسیاری از دوستان‬ ‫عم ً‬ ‫ال از محیط اجرایی و صحنه ای تئاتر و فعالیت های‬ ‫تئاتری دور شــویم‪ .‬تمام تالش مان این باشد تا فقط‬ ‫به پایان دوره برســیم و مدرک بگیریم‪ .‬اما همچنان‬ ‫دوســت داشــتیم در این فضا باقی بمانیم و یکی از‬ ‫راه های ماندگاری روی اوردن به سوی مکتوبات بود‪.‬‬ ‫رضا اشفته‬ ‫عاطفــه پاکبازنیا را با انکه بــه عنوان مترجم‬ ‫می شناسیم اما او تحصیالت تئاتری در دانشگاه‬ ‫سوره داشــته و چند بار هم در مقام بازیگر چه‬ ‫در ایران و چه در ســوئد فعالیت کرده است‪.‬‬ ‫او مترجمی اســت که به صورت اختصاصی به‬ ‫ترجمۀ نمایشــنامه مشغول اســت و حتی در‬ ‫این زمینه بر روی دو یا ســه نمایشنامه نویس‬ ‫برجستۀ جهانی متمرکز شــده است و در این‬ ‫باره تالش کرده متون نمایشــی ارتور کوپیت‬ ‫و الرش نورن را به جامعــه ایرانی معرفی کند‬ ‫و حتــی در این خصوص می خواهد درباره نورن‬ ‫پژوهشی را هم به سرانجام برساند‪ .‬نمایشنامه‬ ‫«اُه پــدر‪ ،‬پدر بیچــاره مامان تــو را در کمد‬ ‫اویزان کرده و من دلم خیلی گرفته» نوشــته‬ ‫ارتور کوپیت‪ ،‬نویسنده شــهیر امریکایی‪ ،‬با‬ ‫ترجمه عاطفه پاکبازنیا از ســوی نشر افراز در‬ ‫سال ‪ 94‬منتشر شــد‪ .‬این نمایشنامه یکی از‬ ‫مطرح ترین نمایشــنامه های ادبیات نمایشــی‬ ‫امریکا و جهان اســت که انتشارش موجب شد‬ ‫منتقدان از ارتور کوپیت به عنوان ادامه دهنده‬ ‫راه ابزوردیست های دهه های ‪ ۵۰‬و ‪ ۶۰‬اروپا یاد‬ ‫کنند‪ .‬این اثر برداشتی از نمایشنامه «خال کوبی‬ ‫سرخ» نوشته تنســی ویلیامز و رفتن به سوی‬ ‫روانشناسی فروید اســت‪ .‬با عاطفه پاکبازنیا‬ ‫درباره زندگی‪ ،‬اثــار و تجربه های تئاتری اش‬ ‫گفتگو کرده ایم که می خوانید‪:‬‬ ‫می خواهیم به عالقه مندی شما به تئاتر و البته‬ ‫ترجمــه بپردازیم‪ ،‬این که بدانیــم کدامیک از‬ ‫ان ها زودتر در شما ریشه گرفته است و درباره‬ ‫تاثیــرات محیطی زندگی تــان در انتخاب این‬ ‫موارد به عنوان حرفه تان‪ ،‬خودتان بگویید؟‬ ‫به طور قطع این جرقه ها از دوران کودکی در انســان‬ ‫شکل می گیرد و این که به هر حال قصد می کنیم که‬ ‫به سمتی گرایش پیدا کنیم‪ .‬من هم از کودکی گرایش‬ ‫به فعالیت در تئاتر و البته ســینما داشتم؛ هرچند که‬ ‫این عالقه تا ســال کنکور جدی گرفته نشــد‪ .‬دلیل‬ ‫اصلی ان هــم این بود که هر زمان که چنین تمایلی‬ ‫را اظهار می کردم‪ ،‬با مخالفت والدینم روبرو می شدم‪.‬‬ ‫دلیل این مخالفت هم بیشتر نگاه غالب اجتماعی بود‬ ‫که در میان خانواده هــای ایرانی وجود دارد و این که‬ ‫مث ً‬ ‫ال حرفه تئاتر و سینما نمی تواند چندان شغل قابل‬ ‫اعتنا و اعتمادی برای زندگی اینده باشد‪ ،‬به خصوص‬ ‫این که در خانواده ای بزرگ شــده باشــی که مادرت‬ ‫داروساز باشد و برادرت نیز دانشجوی ممتاز دانشگاه‬ ‫صنعتی شریف باشد‪ ،‬اما واقعیت این بود که من هیچ‬ ‫عالقه ای به ان رشــته هایی که از نگاه خانواده موجه‬ ‫بود نداشــتم و به خاطر همین برای انتخاب رشته ای‬ ‫هنری و مجاب کردن خانــواده ام جنگیدم‪ ،‬و باالخره‬ ‫ان را انتخــاب کردم‪ .‬ما در اهــواز زندگی می کردیم‬ ‫و البته باید بخشــی از پیشرفتم برای ادامه این راه را‬ ‫مدیون مادرم باشــم که من را در فعالیت های کانون‬ ‫پرورش فکری کودکان و نوجوان شرکت داد‪ .‬خاطرم‬ ‫است که بین ســال های ‪ 68‬تا ‪ 70‬حدود هفت تا ده‬ ‫سالگی بیشتر اوقاتم را در کتابخانه کانون می گذراندم‬ ‫و در ان جــا بود که جهان دیگری به من نشــان داده‬ ‫شــد‪ .‬از ان جــا کــه اطرافیانم چندان اهــل مطالعه‬ ‫کتاب های ادبی و هنری نبودند‪ ،‬تصورم بر این بود که‬ ‫با خواندن کتاب ‪ ،‬نســبت به فضای حاکم بر خانواده‪،‬‬ ‫افــکار متفاوتی دارم‪ .‬در میان خانواده مادری فعالیتی‬ ‫در حد تفنن و تفریح خانوادگی نســبت به موسیقی‬ ‫وجود داشــت و مادر وقتی عالقه مندی من به هنر را‬ ‫متوجه شــد سعی کرد مرا به سمت موسیقی متمایل‬ ‫ســازد‪ ،‬اما من برای انتخاب رشته هنری که در اینده‬ ‫می خواستم ان را به عنوان حرفه دنبال کنم‪ ،‬چندان‬ ‫عالقه مند به فعالیت در عرصه موسیقی نبودم‪.‬‬ ‫گرایش شما به تئاتر چگونه به وجود امد‪ ،‬چون به‬ ‫هر حال شما در مقطعی نیز به نقاشی هم پرداختید؟‬ ‫تئاتــر در دوران تحصیل من در حد تئاتر مدارس بود‬ ‫کــه من خود بارها بانی و کارگــردان ان ها هم بودم‪.‬‬ ‫بــا وجود تمام مخالفت ها و حتی یک بار شــرکت در‬ ‫کنکور رشــته ریاضی‪ ،‬کنکوری که توفیقی در ان به‬ ‫دست نیاوردم‪ ،‬باالخره تصمیم گرفتم که برای شرکت‬ ‫در کنکور هنــر خودم را اماده کنــم‪ .‬ان زمان ما از‬ ‫اهواز به کرج کوچ کرده بودیم و من برای شــرکت در‬ ‫کالس های کنکور «اتلیه هنــر» که مرحوم ابراهیم‬ ‫جعفری از جملــه مدیران ان بود‪ ،‬به تهران می امدم‪.‬‬ ‫شــرکت در این کالس ها باعث شــد که تئاتر ببینم‪،‬‬ ‫چون برای کالس ها بایــد نمایش های روی صحنه را‬ ‫تحلیل می کردیــم‪ .‬حضور در ایــن اتلیه کم کم هم‬ ‫مرا با نقاشــی و هم با تئاتر درگیــر کرد‪ ،‬اما در ادامه‬ ‫نقاشــی نتوانست مرا اغنا کند و تصور کردم اثر مثبت‬ ‫ان در من به شــکلی مقطعی اســت و دغدغه اصلی‬ ‫من تئاتر و اجرای صحنه ای اســت که به شکل زنده‬ ‫ذهن بســیاری را با خود درگیــر می کند‪ .‬اتفاق مهم‬ ‫در زمینــه تئاتر و فعالیت مــن در این عرصه پس از‬ ‫ورودم به دانشــگاه اتفاق افتاد‪ .‬من در دانشگاه سوره‬ ‫درس می خوانــدم؛ در دوره ای که بــه دوران طالیی‬ ‫دانشــگاه سوره مشهور اســت‪ ،‬دورانی که مدیر گروه‬ ‫تئاتر این دانشــگاه اصغر همت بود و بهترین و درجه‬ ‫یک ترین اســاتید تئاتری را به دانشــگاه ما اورد و ما‬ ‫در کالس هــای ان ها درس خواندیــم و پیش رفتیم‪.‬‬ ‫از طرفی دیگر‪ ،‬در دانشگاه‪ ،‬در همان ماه اول با جواد‬ ‫عاطفه؛ همســرم اشنا شدم‪ ،‬و با همراهی مجموعه ای‬ ‫از بچه های خالق و پرذوق گروهی تشــکیل دادیم و‬ ‫نمایشــنامه هایی را به کارگردانــی جواد برای صحنه‬ ‫اماده کردیم‪ .‬نمایشنامه هایی از کامو‪ ،‬سارتر‪ ،‬فوگارد‪،‬‬ ‫داریــو فــو و‪ ،...‬نمایش هایی که مــورد توجه و قبول‬ ‫اســاتید دانشــگاه هم بود‪ .‬اما بعدهــا اتفاقات بدی‬ ‫افتاد‪ ،‬مدیریت دانشــگاه تغییر کرد و دانشگاه از نظر‬ ‫موقعیت جغرافیایی به مکان دیگری منتقل شــد و به‬ ‫دنبال ان گروهی از اســاتید از دانشــگاه رفتند و یا‬ ‫عذر ان ها خواســته شــد و ما از ان دوره شکوفایی و‬ ‫باالخره موفــق به ترجمــه «لیوینگ تیاتر»‬ ‫شدید؟‬ ‫بله‪ ،‬کل کتاب را ترجمه کردم که بخشــی از ان برای‬ ‫پایان نامه کارشناســی مورد اســتفاده قرار گرفت‪ ،‬اما‬ ‫هیچ وقــت به این مســئله فکر نکردم کــه باید ان را‬ ‫برای چاپ و انتشار به ناشری بدهم‪ .‬این کتاب محکی‬ ‫بود برای شــناخت توان و فهم خــودم از تئاتر و زبان‬ ‫انگلیسی و به همین دلیل در همان حد با ان برخورد‬ ‫کردم و به همین دلیل منتشرش نکردم‪ .‬البته به غیر از‬ ‫این کتاب ارزشمند و همه فهم‪ ،‬کارهای زیادی را هم‬ ‫ترجمه کردم و در گوشه لپ تاپم ذخیره کردم‪ .‬ان اوایل‬ ‫ترجمه را به شوق فهم و درک جهان متن نویسندگان‬ ‫انجام می دادم‪ ،‬اما پس از مدتی این احســاس به ادم‬ ‫دست می دهد که چرا کارهایی که شاید سال ها برای‬ ‫ان زحمت کشــیده‪ ،‬هیچ نتیجه ای نداشــته و همین‬ ‫مسئله باعث بروز افســردگی و بی انگیزگی ادامه کار‬ ‫می شــود‪ .‬در شرایط فعلی اگر شــما در اینترنت مرور‬ ‫کنید‪ ،‬حتما مطالب و ترجمه هایی از کتاب «لیوینگ‬ ‫تیاتــر» را خواهید دید‪ ،‬اما مــن ان کتاب را چهارده‬ ‫ســال پیش؛ زمانــی که خود کتــاب در جهان تازه و‬ ‫مطرح بود ترجمه کردم و این برای خودم ارزشــمند‬ ‫و جذاب است‪ .‬مهم است که یک کار در زمان و مکان‬ ‫مناســب به نتیجه برسد و نتیجه اش تاثیر درستش را‬ ‫بر حال و روحیه فاعل ان کار داشــته باشد‪ .‬در مورد‬ ‫ترجمه کتاب هایی از این دســت؛ کتاب های مرجع و‬ ‫تاریخی‪ ،‬مســئله دیگری هم وجود دارد و ان هم این‬ ‫است که مترجم با مجموعه ای از اسامی و نویسندگانی‬ ‫مواجه می شــود کــه پیش تر هیچ شــناختی از ان ها‬ ‫نداشته اســت‪ ،‬نویســندگانی که حتی یک اثر هم از‬ ‫ان ها در زبان فارسی ترجمه و منتشر نشده است‪.‬‬ ‫تخفیف ویژه هنرمندان‬ ‫‪3‬‬ ‫یکشنبــه ‪ 25‬اذرماه ‪ 1397‬سالیازدهـم شمــاره ‪1004‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫تاتـــــر‬ ‫‪THEATER‬‬ ‫نگاه‬ ‫نگاهی به نمایش «قطعه کوریوگرافیکِ نبودن» کاری از امیر امیری؛‬ ‫بدل سازی برای نمایش‬ ‫کوشش برای نامتعارف نمایی و چشــم بستن بر راه هایی که دیگران‬ ‫رفته اند و مهم تر ان که شناخت مدیوم تئاتر و ک ً‬ ‫ال هنر را مقوله ای ساده‬ ‫و اســان پنداشتن‪ ،‬معموالً سبب می شود کسانی که عالقه مند به هنر‬ ‫تئاتر هستند‪ ،‬به بیراهه بروند؛ این در شرایطی است که خود شناخت‬ ‫ایــن هنر و دنیای نمایش لزوماً نیاز به شــناخت هنرهای دیگری‪ ،‬از‬ ‫جمله هنرهای تجســمی هم دارد؛ زیرا ارتباط تنگاتنگی بین این دو‬ ‫ســاحت هنری وجود دارد و مکمل یکدیگرند‪ .‬تاکید بر چنین ذهنیت‬ ‫و برداشتی که عم ً‬ ‫ال شــخصی و فردی است و ارتباطی هم به تجارب‬ ‫هنری ندارد‪ ،‬ســبب می شــود که تماشــاگر با اجراهایی غیرنمایشی‬ ‫نامتعارفی روبه رو شــود که هیچ کدام از عناصر داســتانی‪ ،‬ساختاری‪،‬‬ ‫سبک و ســیاق و ژانر را در بر نداشته باشند و عم ً‬ ‫ال «من دراوردی»‬ ‫جلوه نمایند؛ یعنی به اثبات می رســد که نویسنده‪ ،‬کارگردان و گروه‬ ‫مربوطه به اشتباه خواسته اند ره چندین ساله را یک شبه طی کنند‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫کوریوگرافیک نبودن»‪،‬‬ ‫اجرای غیرنمایشی و عاری از هویت تئاتری «قطعه‬ ‫کاری از امیر امیری که هم اکنون در ســالن انتظامی خانه هنرمندان اجرا‬ ‫می شــود‪ ،‬نمونه شــاخص این نــوع رویکردهای غیرهنری‪ ،‬غیرنمایشــی و‬ ‫نامتعارف اســت‪ .‬در این اجرای غیرنمایشی نشــانی از طراحی صحنه‪ ،‬دکور‬ ‫و میزانســن های تاویل دار و نمایشی خبری نیســت‪ .‬داستان‪ ،‬حادثه و حتی‬ ‫اشاره دراماتیک به یک موقعیت نمایشی‪ ،‬دیالوگ‪ ،‬پرسوناژ‪ ،‬فضاسازی و طرح‬ ‫حذف شده اند و انچه روی صحنه به اجرای ان تظاهر می شود‪ ،‬صرفاً حرکات‬ ‫کوریوگرافیک با شکل و حاالت ارام رزمی و غیررزمی است که به یک تمرین‬ ‫بدنی توام با تمرکز‪ ،‬شباهت زیادی دارد‪ :‬یکی می اید و به یکی از دونفر روی‬ ‫صحنه به طور مداوم سیلی می زند؛ او دیالوگی هم رد و بدل نمی کند؛ سپس‬ ‫صدایی از بلندگو شنیده می شود که می گوید‪« :‬از خودت دفاع کن»‪ .‬بازیگر‬ ‫مورد نظر در داخل یک محدوده مســتطیل شــکل حالت و ژست دفاعی به‬ ‫خود می گیرد و حرکاتی موزون انجام می دهد‪ .‬در ادامه‪ ،‬همان صدا از طریق‬ ‫بلندگو با اشاره به یک ســری لغات (پیاده رو‪ ،‬رودخانه‪ ،‬مزرعه‪ ،‬خرمن کوب‪،‬‬ ‫اســلحه‪ ،‬پشت بام و‪!..‬؟) که نهایتاً یک جمله را هم یاداوری می کند‪ ،‬شنیده‬ ‫می شــود؛ گفتار شــامل فرمان هایی اســت که به بازیگر روی صحنه داده‬ ‫می شود تا معنی ان واژه ها را به نوبت با حرکات موزون نشان بدهد که البته‬ ‫هیچ کدام از حرکات بازیگر نشــانگر معانی واژه های خواسته شده نیستند و‬ ‫اگر هم ارتباط می داشــتند‪ ،‬باز صحنه ها جلــوه ای دراماتیک پیدا نمی کرد؛‬ ‫معلوم نیست که گوینده حرف ها و صاحب صدا چه کسی است‪ .‬در صحنه ای‬ ‫یکی از بازیگران ســر در کیسه ای ســفید‪ ،‬وارد می شود تا حریف تمرینی یا‬ ‫احتماالً دشــمن او تلقی شود که مث ً‬ ‫ال باید مجازات شود‪ .‬انچه صدای بلندگو‬ ‫طلب می کند عاری از هرگونه معنا و مضمون نمایشی است‪ .‬باید یاد اور شد‬ ‫نامتعارف گرایی کارگــردان و بی محتوایی اجرای مورد نظر حتی در طراحی‬ ‫نامناسب و غیرکاربردی بروشور هم انعکاس یافته است‪.‬‬ ‫شرکت جاویدان گشت اریا‬ ‫بابیش از بیست سال تجربه‬ ‫نایم جاوید در صنعت حمل نقل‬ ‫مجری تورهای گردیش درایران و تورهای خارجی‬ ‫عضو رسیم ودرجه یک اتحادیه صنف مسافربری تهران‬ ‫اماده قرارداد با نهادها و اورگنهای دولیت ومدارس و جهت امور سرویس ایاب ذهاب کارکنان‬ ‫دفتر مرکزی ‪۷۷۶۵۴۳۳۴-۶‬‬ ‫فاکس ‪۷۷۶۵۴۳۵۰‬‬ ‫تلفن ‪۷۷۶۱۴۳۵۲‬‬ ‫‪4‬‬ ‫یکشنبــه ‪ 25‬اذرماه ‪ 1397‬سالیازدهـم شمــاره ‪1004‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینــــما‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫خبر‬ ‫توضیحات پویان اقابابایی درباره‬ ‫فیلمبرداری مستند «اسرار دریاچه»‬ ‫بــه نظر مــن وظیفه یک فیلمبــردار تنها ثبت اتفاقــات جلوی دوربین‬ ‫نیســت‪ .‬مســئولیت هر انچه که به عنوان تصویر دیده می شود و همین‬ ‫طور ســاختار بصری فیلم بر عهده فیلمبردار است و اوست که می تواند‬ ‫فضا و اتمسفر مناســب را برای فیلم ایجاد کند‪ .‬برای این کار الزم است‬ ‫فیلمبــردار و کارگردان به لحاظ فکری انقدر به هم نزدیک شــوند تا به‬ ‫یک زبان تصویری مشــترک برسند‪ .‬نور‪ ،‬مهمترین عنصر ساخت اتمسفر‬ ‫فیلم و دراماتیزه کردن تصاویر اســت‪ .‬در فیلم های داســتانی و مستند‬ ‫نورپردازی مناسب یا انتخاب زاویه مناسب دوربین نسبت به نور خورشید‬ ‫بســیار مهم اســت‪ .‬حرکت دوربین‪ ،‬ارتفاع دوربین یا زاویه دید‪ ،‬انتخاب‬ ‫لنز‪ ،‬کمپوزیســیون و ترکیب بندی‪ ،‬موارد دیگر برای فضاسازی و ایجاد‬ ‫حال و هوای دلخواه در فیلم هســتند که با ترکیب هم می توانند ساختار‬ ‫و فضای بصری مناســب فیلم را بسازند‪ .‬ارمین ایثاریان بعنوان کارگردان‬ ‫فیلم "اسرار دریاچه"‪ ،‬این مســئله را به درستی درک می کرد و ما برای‬ ‫اینکــه به نتیجه دلخواه برســیم‪ ،‬هر پالن را در زمان مناســب یعنی در‬ ‫فصل و ســاعت مورد نظرمان ضبط کردیم‪ .‬حتی در یکی دو مورد وقتی‬ ‫نتوانســتیم پالن مورد نظر را ان طور که می خواهیم ثبت کنیم‪ ،‬تا سال‬ ‫بعد برای ضبط ان صبر کردیم‪ .‬اگر با دقت فیلم "اسرار دریاچه" را مرور‬ ‫کنید می بینید که تنها حدود ‪ 3‬تا ‪ 4‬دقیقه از پالن ها ثابت استفاده شده‬ ‫و ‪ 65‬دقیقــه دوربین در حال حرکت اســت‪ .‬دوربین در حال حرکت ما‬ ‫یا از ارتفاع بســیار باال سوژه را نشان می دهد و یا چسبیده به زمین و از‬ ‫فاصله ‪ 5‬سانتیمتری حرکت می کند‪ .‬دوربین هیچگاه در لول چشم انسان‬ ‫نیست مگر در پالن های ثابت‪ ،‬که ان هم فقط زمانی است که عملیاتی یا‬ ‫گفتگویی در میان اعضای گروه اکتشاف در حال وقوع است‪.‬‬ ‫پالن های گــذر زمان و همین طور پالن های هوایــی فیلم به هیچ وجه‬ ‫تزیینی نیســتند و همگی بر اساس اســتوری بورد فیلمبرداری شده اند‪.‬‬ ‫با اســتفاده از پالن های گذر زمان یا تایم لپــس‪ ،‬حرکت مداوم دوربین‬ ‫و زاویه دیدی که با چشــم انســان بسیار متفاوت اســت‪ ،‬بر راز الودگی‬ ‫ســوژه افزودیم‪ .‬در طول فیلمبرداری با استفاده از تغییر سرعت حرکت‬ ‫دوربین و ایجاد فراز و فرودهای مناســب‪ ،‬ســعی کردیم تماشاگر را در‬ ‫تصور انچه که این مکان ویژه در طول سه هزار سال از شکوه تا نابودی‪،‬‬ ‫از ســر گذرانده‪ ،‬یاری دهیم‪ .‬من فکر می کنم تنها چیزی که از حرکت‬ ‫نمی ایســتد زمان است‪ .‬فیلم "اســرار دریاچه" هم در مورد گذر زمان و‬ ‫افســانه هایی اســت که در طول چند هزار سال شکل گرفته و امروز قرار‬ ‫است رمزگشایی شوند‪ .‬ما از این عدم ایستایی استفاده کردیم تا ساختار‬ ‫بصری فیلم "اسرار دریاچه" را شکل بدهیم‪.‬‬ ‫فروش خوب «مارموز» در دو روز اول اکران‬ ‫از اخر هفته گذشــته دو فیلم تازه نفس به جمع فیلم های در حال اکران‬ ‫افزوده شــد و به این ترتیب ترافیــک فیلم های روی پرده به بیش از ‪10‬‬ ‫فیلم رســید‪« .‬مارموز» فیلمی به کارگردانی کمال تبریزی از چهارشنبه‬ ‫‪ 21‬اذر مــاه به روی پرده ســینماها رفت و در دو روز به فروش بســیار‬ ‫خوب ‪ 471‬میلیون تومان دست پیدا کرد‪« .‬مارموز» با مضمونی کمدی‬ ‫و سیاسی روایتگر داستان زندگی شخصی به نام «قدرت» با بازی حامد‬ ‫بهداد است که ســودای رســیدن به قدرت را دارد‪ .‬حامد بهداد‪ ،‬ویشکا‬ ‫اســایش‪ ،‬ازاده صمدی‪ ،‬رضا ناجی‪ ،‬مانی حقیقی‪ ،‬محمد بحرانی‪ ،‬عیسی‬ ‫یوســفی پور‪ ،‬ســیاوش چراغی پور‪ ،‬مرتضی زارع‪ ،‬بهــزاد قدیانلو‪ ،‬فرهان‬ ‫معین زاده همراه با گروه موســیقی بُمرانــی در این فیلم به ایفای نقش‬ ‫پرداخته اند‪.‬‬ ‫«بی نامی» به کارگردانی علیرضا صمدی نیز از روز چهارشــنبه به روی‬ ‫پرده رفت و موفق شد طی مدت دو روز ‪ 10‬میلیون تومان فروش داشته‬ ‫باشد‪ .‬این فیلم داســتان زن و شوهری است که سال ها پیش دانشجوی‬ ‫تئاتر بودند و با هم ازدواج می کنند و در یک کافی شــاپ مشغول به کار‬ ‫می شوند‪ ،‬اما بر حســب اتفاق یکی از همکاران انها گم می شود‪ .‬قهرمان‬ ‫قصــه به بهانه یافتن او به دنبال خود نیز در گذشــته می گردد و ســعی‬ ‫می کند از یک بحران خارج شــود‪ .‬باران کوثری‪ ،‬حســن معجونی‪ ،‬پوریا‬ ‫رحیمی سام‪ ،‬هوشنگ قوانلو‪ ،‬شهروز دل افکار‪ ،‬مهتاب ثروتی‪ ،‬علی باقری‪،‬‬ ‫رضا افشار‪ ،‬محمود نظرعلیان و…‬ ‫از سوی دیگر‪« ،‬بمب‪ ،‬یک عاشــقانه» ساخته پیمان معادی در ‪ 10‬روز‬ ‫موفــق به فروش یــک میلیارد و ‪ 800‬میلیون تومانی شــد‪ .‬در بحبوح ه‬ ‫جنگ ایران و عراق در سال ‪ ،۱۳۶۷‬تهران بی وقفه بمباران می شد‪ .‬عشق‪،‬‬ ‫محبــت‪ ،‬امید‪ ،‬زندگی و ترس از مرگ را در رو زهای پر اضطراب ان زمان‬ ‫‪5‬‬ ‫یکشنبــه ‪ 25‬اذرماه ‪ 1397‬سالیازدهـم شمــاره ‪1004‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینــــما‬ ‫بــرای مردمی که درگیر جنــگ بودند از بین می برد‪.‬‬ ‫اغلب عشق به سختی درک می ‍شود اما مرگ واقعیتی‬ ‫است ترســناک‪».‬بمب؛ یک داستان عاشقانه» نشان‬ ‫می دهد که عشــق و امید چطــور حتی در مواجهه با‬ ‫تاریکی مرگ‪ ،‬راهشــان را پیدا می کنند‪ .‬لیال حاتمی‪،‬‬ ‫پیمــان معادی‪ ،‬ســیامک انصاری‪ ،‬حبیــب رضایی‪،‬‬ ‫سیامک صفری‪ ،‬صبا گرگین پور‪ ،‬معصومه قاسمی پور‪،‬‬ ‫رامیــن پورایمان‪ ،‬بهــادر مالکی ‪ ،‬شــهروز اقایی پور‪،‬‬ ‫ارشیا عبداللهی‪ ،‬نیوشا جهانی‪ ،‬باران معادی‪ ،‬محمود‬ ‫کالری‪ ،‬ســیامک ادیــب‪ ،‬نوید نــوری‪ ،‬نوید ذبیحی‪،‬‬ ‫شایان دیلمقانی‪ ،‬صدرا علی محمدی و فرزاد رمضانی‬ ‫بازیگران اخرین ساخته معادی هستند‪.‬‬ ‫«میلیونــر میامی» به کارگردانــی مصطفی احمدی‬ ‫تاکنون ‪ 510‬میلیون تومان فروخته است‪ .‬در خالصه‬ ‫داســتان این فیلم امده اســت‪ :‬دن کیشوت پس از‬ ‫فراغت از تدارک مقدمات کار نخواست بیش از این در‬ ‫اجرای نقشه خویش درنگ کند‪ .‬حمید فرخ نژاد‪ ،‬علی‬ ‫قربانزاده‪ ،‬طناز طباطبایی‪ ،‬صابر ابر‪ ،‬افســانه بایگان و‬ ‫اتیال پسیانی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند‪.‬‬ ‫«کلمبوس» به کارگردانی هاتف علیمردانی نیز موفق‬ ‫شــد یک میلیارد و ‪ 60‬میلیون تومان فروش را پشت‬ ‫ســر بگذارد‪ .‬در این فیلم ســعید پورصمیمی‪ ،‬فرهاد‬ ‫اصالنی‪ ،‬مجید صالحی‪ ،‬هانیه توسلی‪ ،‬شبنم مقدمی‪،‬‬ ‫فریده ســپاه منصور‪ ،‬عرفان ابراهیمــی‪ ،‬میترارفیع‪،‬‬ ‫نیما نیک طبع به ایفــای نقش می پردازند‪ .‬همچنین‬ ‫اهنگســازی این فیلم نیز در امریکا توســط احسان‬ ‫مطوری و همراهی مارک لندســن ساخته شده است‪.‬‬ ‫داستان این فیلم نگاهی به مهاجرت دارد‪.‬‬ ‫«پاستاریونی» به کارگردانی سهیل موفق نیز در طی‬ ‫این مدت ‪ 700‬میلیون تومانی شــد‪ .‬سام درخشانی‪،‬‬ ‫بهاره رهنمــا‪ ،‬محمد نادری‪ ،‬مهتــاب ثروتی‪ ،‬محمد‬ ‫شاکری‪ ،‬ســامیار محمدی‪ ،‬امید روحانی‪ ،‬حمیدرضا‬ ‫فالحــی‪ ،‬مهــدی باقربیگــی و گوهــر خیراندیش‪،‬‬ ‫با حضــور کمند امیر ســلیمانی‪ ،‬بــا معرفی حمید‬ ‫ســپیدنام در نقش خودش (مســتر تیستر) بازیگران‬ ‫این فیلم ســینمایی هستند‪ .‬ســهیل موفق که پیش‬ ‫از این فیلم موفق «شــکالتی» را بــرای کودکان و‬ ‫نوجوانان روانه پرده ســینماها کرده بود‪ ،‬بار دیگر از‬ ‫نگاه و دریچه دید کودکان به سراغ ساخت اثر جدید‬ ‫رفته است‪.‬‬ ‫«اســتیگمات» به کارگردانی مجید رضا مصطفوی‬ ‫یــک میلیارد و ‪ 250‬میلیون تومان به دســت اورده‬ ‫اســت‪ .‬مهتاب نصیرپور‪ ،‬محسن کیایی‪ ،‬باران کوثری‪،‬‬ ‫هادی حجازی فر‪ ،‬ســیامک صفری‪ ،‬حسین پاکدل‪،‬‬ ‫بهنوش بختیاری‪ ،‬حســام محمودی‪ ،‬محمد شاکری و‬ ‫با حضور نیکی کریمــی در این فیلم ایفای نقش می‬ ‫کنند‪ .‬داســتان این فیلم درباره یک خانواده است که‬ ‫در حال فروپاشــی اســت و تک تک اعضای خانواده‬ ‫برای سرپا نگه داشتن ان در حال تالش هستند اما‪...‬‬ ‫«سرو زیر اب» به کارگردانی محمدعلی باشه اهنگر‬ ‫توانســت طی این مدت ‪ 580‬میلیــون تومان فروش‬ ‫داشته باشد‪ .‬در خالصه داستان»سرو زیر اب» امده‬ ‫اســت‪ :‬راز جهانبخش کرامت فاش می شود؟ این راز‬ ‫خواب چیستا‪ ،‬ماهرو‪ ،‬گودرز‪ ،‬بهرام‪ ،‬جهانگیر و سرگرد‬ ‫پوشیاس را اشفته خواهد کرد‪ .‬جهانبخش برای اثبات‬ ‫بی گناهــی و بازگشــت ارامش ســفربلندی را اغاز‬ ‫می کند؛ ســفری که پایانش زندگی بسیاری از ان ها‬ ‫را تغییــر می دهد‪ .‬بابک حمیدیان‪ ،‬مســعود رایگان‪،‬‬ ‫رضا بهبودی‪ ،‬مینا ســاداتی‪ ،‬همایون ارشادی‪ ،‬مهتاب‬ ‫نصیرپور‪ ،‬هومن برق نورد‪ ،‬ســتاره اسکندری‪ ،‬شهرام‬ ‫حقیقت دوست‪ ،‬حســین باشــه اهنگر‪ ،‬فرخ نعمتی‪،‬‬ ‫هادی قمیشی‪ ،‬ســیاوش چراغی پور‪ ،‬حسن نجاریان‪،‬‬ ‫حسین فالح و امیر دلفانی به ایفای نقش پرداخته اند‪.‬‬ ‫«خانــم یایا» تازه تریــن ســاخته عبدالرضا کاهانی‬ ‫تاکنون ســه میلیارد و ‪ 300‬میلیــون تومان فروخته‬ ‫است‪ .‬فیلم داســتان دو باجناق است که پس از فوت‬ ‫پدر زنشــان راه او را پى گرفتــه و به بهانه تجارت در‬ ‫چین گریــزى هم به پاتایا می زنند اما رویارویى ان ها‬ ‫با دوســت قدیمى همه چیز را به هم می زند‪ ...‬حمید‬ ‫فرخ نژاد‪ ،‬رضا عطاران‪ ،‬نیتایا چرســى و امین حیایى‬ ‫بازیگران این فیلم هستند‪.‬‬ ‫«وای امپــول» ســاخته علیرضا محمــودزاده نیز‬ ‫طی ایــن مدت یک میلیــارد و ‪ 50‬میلیــون تومان‬ ‫فروخت‪ .‬داســتان فیلم درباره خانواده امپول چی که‬ ‫تولیدکننده امپول هستند با وحشت فرزندان شان از‬ ‫امپول مواجه می شوند؛ ولی در نهایت ورزش فوتبال و‬ ‫انتخاب برای رده های قهرمانی به کمک فرزندان شان‬ ‫می اید‪ .‬هوشــنگ حریر چیان‪ ،‬شــهرام قائدی‪ ،‬علی‬ ‫صادقــی‪ ،‬رضا شــفیعی جم‪ ،‬حدیث فوالدوند‪ ،‬ســارا‬ ‫روســتاپور‪ ،‬مسعود غزنچای‪ ،‬محســن روشن‪ ،‬سعید‬ ‫کاظم زاده‪ ،‬پارسیا شــکوری‪ ،‬ژیار محمدزاده‪ ،‬سارینا‬ ‫صانــع پرور‪ ،‬ملیســا ابراهیمــی بازیگــران این فیلم‬ ‫سینمایی هستند‪.‬‬ ‫فیلم سینمایی «گرگ بازی» که برای نخستین بار در‬ ‫سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش‬ ‫درامد طی این مــدت موفق به فروش یک میلیارد و‬ ‫‪ 350‬میلیون تومانی شد‪ .‬این فیلم داستانی متفاوت‪،‬‬ ‫پرکشــش و رازالود از چند رفیق قدیمی اســت که‬ ‫شــبی در خانه موروثی یک دوســت جمع می شوند‬ ‫و بــا ورود مهمانان تــازه وارد‪ ،‬ماجراهای عجیبی رخ‬ ‫می دهــد‪ .‬علی مصفا‪ ،‬هانیه توســلی‪ ،‬نگار جواهریان‪،‬‬ ‫ســهیال گلســتانی‪ ،‬ســعید چنگیزیان‪ ،‬مهسا عالفر‪،‬‬ ‫فهیمه ا َ َمن زاده‪ ،‬احســان گودرزی‪ ،‬حمید پوراذری‪،‬‬ ‫امیرحســین قدسی‪ ،‬ژرژ پطرســی‪ ،‬منوچهر زنده دل‪،‬‬ ‫محمدرضا مالکی‪ ،‬ســوده سعدایی و قاسم فرمانبردار‬ ‫بازیگران «گرگ بازی» هستند‪.‬‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫خبر‬ ‫«گرگ بازی» در فرهنگسرای ارسباران نقد و بررسی شد؛‬ ‫فیلم رویکردی مدرن را دنبال می کند‬ ‫نشســت نقد و بررســی فیلم ســینمایی «گرگ بازی» با حضور عباس‬ ‫نظام دوســت نویسنده و کارگردان‪ ،‬سحر عصرازاد منتقد‪ ،‬کوروش جاهد‬ ‫کارشناس سینما و تعدادی از اهالی و مخاطبان سینما در قالب چهارصد‬ ‫و نود و یکمین نشســت باشــگاه فیلم تهران در فرهنگســرای ارسباران‬ ‫برگزار شد‪ .‬در ابتدای این نشست عباس نظام دوست در ارتباط با ساخت‬ ‫اولین فیلم ســینمایی خود و انگیزه ســاخت ان گفت‪ :‬هر فردی در هر‬ ‫حوزه کاری که در سینما کار می کند‪ ،‬ارزو دارد که بتواند روزی فیلمش‬ ‫را بسازد و من هم از این قاعده مستثنا نبوده و توانستم در نهایت فیلمم‬ ‫را در سینما بســازم‪ .‬سحر عصرازاد منتقد ســینما نیز درباره این فیلم‬ ‫ســینمایی توضیح داد‪ :‬به نظر من «گرگ بازی» پیشــنهاد جدیدی به‬ ‫ســینمای ایران است‪ .‬متاسفانه ســینمای ایران دچار تک ژانری شده و‬ ‫ســینمای اجتماعی که الگوی مناسبی هم بوده است‪ ،‬با رویکرد افراطی‬ ‫مواجه شده اســت‪ .‬اکثر فیلمســازان اول که قصد دارند فیلم اول خود‬ ‫را بســازند‪ ،‬با مشکل اصلی روبرو می شــوند‪ ،‬که ان الگوبرداری از نسخه‬ ‫امتحــان پس داده فیلم های دیگر اســت‪ ،‬از همین جهت «گرگ بازی»‬ ‫برای من امتیاز بالقوه و اولیه داشــت‪ .‬عباس نظام دوســت از ابتدا سعی‬ ‫کرده در اولین تجربه خود از کار دیگران الگوبرداری نکند و به سراغ ژانر‬ ‫معمایی‪ -‬دلهره رفته است‪ .‬وی در ادامه افزود‪« :‬گرگ بازی» با توجه به‬ ‫قصه و رویکردی که نویسندگان و فیلمساز ان داشته اند‪ ،‬رویکردی مدرن‬ ‫را دنبال می کند‪ .‬در ســینمای جهان ما شــاهد فیلم هایی هستیم که از‬ ‫اتفاقات واقعی الگوبرداری کرده و تبدیل به قصه ای زیر الیه ای می شــوند‬ ‫که قبل از این شــاهد این گونه تجربه ها در ســینمای ایران نبوده ایم‪ .‬در‬ ‫سینمای ایران پرداخت به این موارد ریسک زیادی دارد که این نامتعارف‬ ‫بودن‪ ،‬با گاردهای مختلفی هم روبرو بوده و می شود‪ .‬عباس نظام دوست‬ ‫با اولین ســاخته اش‪ ،‬خود را در معرض چالــش و گفت وگو قرار داده و‬ ‫امیدوارم ادامه دار نیز باشــد‪ .‬وی اضافه کرد‪ :‬این فیلم برداشــتی رئال از‬ ‫داســتانی واقعی است‪ .‬بازی مافیا در بســیاری از جمع ها در حال انجام‬ ‫اســت‪ .‬ویژگی خاص این فیلمنامه‪ ،‬وام گرفتن از یک بازی واقعی اســت‬ ‫که در عین حال از جهان رئال به ســوی جهان بازی‪ ،‬پیش می رود‪ ،‬مرز‬ ‫این دو جهان بســیار ظریف اســت و لغزش ها به هردو طرف به گونه ای‬ ‫است که هر فردی در پایان‪ ،‬نظر مختلفی دارد‪ .‬این بازی گرفتن از ذهن‬ ‫و عینیت در کنار هم‪ ،‬زیرالیه این فیلم را ساخته است و این که ذهنیت‬ ‫و جهان ســورئال و تقدیری بودن در چیدمان روابط انســان ها و جهان‬ ‫عینیــت در زمان حال‪ ،‬چه میزان می تواند تاثیرگذار باشــد‪ ،‬ذهن را به‬ ‫چالش می کشد‪ .‬ساختار این فیلم‪ ،‬با طرح بازی اغاز می شود و کاراکترها‬ ‫در جهان رئال به ما معرفی نمی شــوند‪ ،‬در نتیجه امری وجود داشته تا از‬ ‫طریق این بازی‪ ،‬معرفی کاراکترها به شکل قرینه بازی و همچنین جهان‬ ‫واقعی‪ ،‬به کمک فلش بک ها انجام شود‪.‬‬ ‫گفتگو با رامین دلشاد فعال صنعت طراحی و تولید کفش و مدرس دانشگاه؛‬ ‫‪6‬‬ ‫یکشنبــه ‪ 25‬اذرماه ‪ 1397‬سالیازدهـم شمــاره ‪1004‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫تجسمی‬ ‫‪VISUAL ART‬‬ ‫خبر‬ ‫قول تاسیس موزه مد و لباس ایرانی‬ ‫در مراسم اختتامیه جشنواره «سی پال»‬ ‫ائین اختتامیه نخســتین جشنواره اینترنتی مد و لباس «سی پال» عصر‬ ‫روز جمعه ‪ 23‬اذرماه با حضور سهیال (چیا) جبری مدیر جشنواره‪ ،‬خاتون‬ ‫شهبازی دبیر‪ ،‬اعضای هیئت داوران و جمعی از طراحان‪ ،‬تولیدکنندگان‪،‬‬ ‫اســتادان دانشگاه‪ ،‬اعضای هیئت علمی دانشگاه های هنری‪ ،‬صنعتگران و‬ ‫کارافرینان عرصه مد و لباس در مجتمع فرهنگی هنری اســمان برگزار‬ ‫شــد‪ .‬این جشنواره از ســوی بخش خصوصی فعال در حوزه مد و لباس‬ ‫و تنهــا با حمایت معنوی بخش دولتی برگزار شــد و حمید قبادی دبیر‬ ‫کارگروه ســاماندهی مد و لباس کشور‪ ،‬ولی اهلل شجاع پوریان معاون امور‬ ‫اجتماعی و فرهنگی شــهرداری تهران‪ ،‬ســجادمحمد یــارزاده دبیر کل‬ ‫مجمع جهانی شــهر های اســامی و مدیرعامل مجتمع فرهنگی هنری‬ ‫اسمان‪ ،‬ســیدغالمرضا کاظمی دینان رئیس انجمن روابط عمومی ایران‪،‬‬ ‫هومن زنگنه رئیس انجمن خیرین کارافرین کشور و مدیرعامل هلدینگ‬ ‫بین المللی زرین‪ ،‬مهدی صفایی کارافرین برتر کشــور در چندین ســال‬ ‫متمادی از جمله مهمانان این مراسم بودند‪.‬‬ ‫سجادمحمد یارزاده دبیر کل مجمع جهانی شهر های اسالمی و مدیرعامل‬ ‫مجتمع فرهنگی هنری اسمان در اغاز این مراسم با سخنانی از میزبانی‬ ‫نخســتین جشنواره اینترنتی مد و لباس «سی پال» ابراز خرسندی کرد‬ ‫و گفــت‪ :‬در این رویداد ظرفیت های بســیاری خوبی به لحاظ فرهنگی و‬ ‫هنری مشاهده شد که به نوعی معناگر توسعه پایدار و درون زا است‪.‬‬ ‫او به اشــاره به تخصص خود در زمینه معماری بر مشابهت های میان دو‬ ‫حوزه لباس و معماری تاکید کرد و ابراز امیدواری کرد که با تشکیل یک‬ ‫کلونی مشــترک بتوان به معرفی ظرفیت های هر دو حوزه و اشــتراکات‬ ‫میــان ان دو پرداخت چرا که لباس و معماری نشــانه شــخصیت مردم‬ ‫ایــن مرز و بوم اســت و باید تــاش کرد به شــخصیت واقعی فرهنگی‬ ‫ایرانی بازگردیم‪ .‬دبیر کل مجمع جهانی شــهر های اسالمی و مدیرعامل‬ ‫مجتمع فرهنگی هنری اســمان به بحران فعلی میان ســنت‪ ،‬مدرنیته و‬ ‫پست مدرنیسم اشــاره کرد و گفت‪ :‬باید از الگوهای خودمان بهره گیریم‬ ‫و برای ایــن عرصه ها زبانی بین المللی پیدا کنیــم‪ .‬امروز طراحان لباس‬ ‫ایرانی در حوزه مهندســی لباس کار ســختی را پیــش رو دارند چرا که‬ ‫لباس نیز مانند معماری دارای نظام مهندســی بوده‪ ،‬هر دو استاتیک را‬ ‫می بینند‪ ،‬نیازمند دانش نشانه شناســی هستند و باید مکمل یکدیگر در‬ ‫مســیر توسعه جهانی گام بردارند‪ .‬حمید قبادی دبیر کارگروه ساماندهی‬ ‫مد و لباس کشــور نیز در سخنانی با تقدیر از تالش های برگزارکنندگان‬ ‫نخستین جشــنواره اینترنتی مد و لباس «سی پال» گفت‪ :‬ازمون بسیار‬ ‫مهمی را پشت سر گذاشــتیم و تبریک می گویم که این رویداد با تالش‬ ‫فرزندان ایران زمین و بدون کمک بخش دولتی و یا نهاد عمومی شــکل‬ ‫گرفت و امیدوار هســتیم به زودی شــاهد ثمربخشی این نهال جدید در‬ ‫عرصه مد و لباس باشیم‪.‬‬ ‫دولت به نوعی اصناف را نادیده گرفته است‬ ‫رامین دلشــاد از فعاالن صنعت طراحی و تولید کفش و مدرس‬ ‫دانشگاه است که سابقه داوری در جشنواره های متعدد در این‬ ‫عرصه را دارد‪ .‬دلشــاد معتقد است قیمت یک بشکه نفت برابر‬ ‫با دو ســه جفت کفش است‪ .‬پتانســیل و ظرفیت صنف کفش‬ ‫بسیار باالست‪ .‬در بحث فروش یک بشکه نفت‪ ،‬مسائل امنیتی‬ ‫و حراستی مطرح است و پرسنل بسیار زیادی باید روی ان کار‬ ‫کنند‪ .‬واقع ًا می شود نفت را کنار گذاشت و کفش را جایگزین ان‬ ‫کرد‪ .‬مشروح گفتگو با رامین دلشاد را در ادامه بخوانید‪:‬‬ ‫اقای دلشاد‪ ،‬درباره سابقه فعالیت هایتان بگویید و اینکه چگونه‬ ‫به صنعت مد و به ویژه کیف و کفش ورود پیدا کردید؟‬ ‫من متولد ســال ‪ 1345‬هستم‪ .‬سال ‪ 64‬وارد دانشــگاه شیراز شدم و‬ ‫در رشــته فنی مهندســی مکانیک تحصیل کردم و ســال ‪ 73‬به طور‬ ‫رســمی وارد صنعت کفش شــدم‪ .‬در ادامه دوره هایی را در ایتالیا در‬ ‫زمینه ماشــین االت و مواد اولیه کفش گذراندم و چون رشته من فنی‬ ‫مهندســی بود‪ ،‬بیشتر در زمینه ماشین االت این صنعت متمرکز شدم‪.‬‬ ‫هیچ وقت فکر نمی کردم صنعت کفش این قدر گســترده باشــد ولی به‬ ‫محض ورود به این حرفه دیدم که همه رشــته های مهندســی در ان‬ ‫وجــود دارد‪ .‬بالطبع بر حســب نیاز دوره های دیگــر را هم در داخل و‬ ‫خارج از ایران گذراندم‪ .‬زبان انگلیسی را هم بلد بودم و به همین خاطر‬ ‫دوره هــای بازرگانی انگلیســی این حرفه را هم گذرانــدم‪ .‬در ادامه به‬ ‫صورت ناخواسته وارد بخش تولید کفش شدم‪ .‬من به عنوان مدیر حدود‬ ‫‪ 12‬ســال در کارخانه های مختلف مشغول کار تولید بودم‪ .‬بعد مجددا ً‬ ‫ماشین ســازی کفش را در ایران راه اندازی کردیم و در نهایت به سمت‬ ‫بازرگانی صنعت کفش امدم‪ .‬یک دفتری در خیابان فردوسی داشتم و‬ ‫دو ســال هم بازرگانی مواد اولیه و هر انچه که در صنعت کفش هست‬ ‫را انجام می دادم‪ .‬ســال ‪ 89‬زمانی که دانشگاه جامع و علمی کاربردی‬ ‫کفش تهران راه اندازی شــد‪ ،‬من جزو اولیــن نفراتی بودم که در انجا‬ ‫شــروع به تدریس کردم و هنوز مشــغول تدریس هستم‪ .‬در ادامه کم‬ ‫کم به حوزه کفش های دســتی ورود کردم و بعد به طور ناخواسته وارد‬ ‫صنعت کیف شدم‪ .‬در ‪ 8‬سال گذشته در دانشگاه مرکز چرم تهران هم‬ ‫تدریس می کنم‪ .‬االن حدود ‪ 10‬ســال اســت که کارخانه تولید کفش‬ ‫دارم و کار مــواد اولیــه را نیز همچنان ادامــه می دهم‪ .‬در حال حاضر‬ ‫بســیار فعال هســتم‪ .‬از ساعت شــش و نیم صبح که بیدار می شوم تا‬ ‫ساعت ‪ 10-9‬شب مشغول کار هستم‪ .‬خوشبختانه همسرم نیز در این‬ ‫زمینه به من کمک می کند‪ .‬جا دارد از همســرم نادیه و پســرم محمد‬ ‫تشــکر کنم‪ .‬من برای خانواده ام وقت زیادی می گذارم و کمک خانواده‬ ‫هم برای من موثر واقع شــده اســت‪ .‬اگر خانواده ادم را تشویق نکند‪،‬‬ ‫ادم روحیه خودش را از دست می دهد‪.‬‬ ‫از بالغ بر ‪ 90-80‬سال پیش صنعت چرم و در ادامه کیف و کفش‬ ‫در جامعه ما به صورت جدی مــورد توجه قرار گرفت‪ .‬با توجه‬ ‫به منابع انســانی خوبی که به این صنعت اقبال نشان دادند‪ ،‬ما‬ ‫شاهد رشد و توســعه در این زمینه بودیم و یک زمانی کشور‬ ‫ایران تبدیل به صادر کننده بزرگ کیف و کفش شد‪ ،‬اما از یک‬ ‫جایی به بعد کشورهای صنعتی نظیر چین و ترکیه که در زمینه‬ ‫فشن فعالیت گسترده ای دارند تقریب ًا بازار ما را تسخیر کردند‪.‬‬ ‫برداشت شما از ظرفیت ها و پتانســیل های موجود جامعه در‬ ‫زمینه صنعت کیف و کفش چیست؟‬ ‫در صنف ما ظرفیت کیف و کفش و حتی انحصارا ً کفش بسیار باالست‪.‬‬ ‫کشور چین تاکنون در بحث محصوالت چرمی نتوانسته ورود پیدا کند‬ ‫چون چرم طبیعی ندارد‪ .‬ایران و اســترالیا در زمینه تولیدات پوســت‬ ‫گوســفندی در دنیا اول هستند‪ .‬ما به اندازه کافی تکنولوژی هم داریم‬ ‫و اگــر در بخش هایی در بحث تکنولوژی و ماشــین االت ضعف داریم‪،‬‬ ‫این ضعف مشکل اول ما نیست‪ .‬چند سال پیش تولیدکنندگان چرم و‬ ‫کفش ما بهترین ماشین االت را از ایتالیا وارد کردند‪ .‬با وجود تحریم ها‬ ‫کســانی بودند که این ماشین االت را وارد کنند و دست شان درد نکند‪.‬‬ ‫من در صنف کفش می توانم از اقای مهندس رضایی نام ببرم‪ .‬مهندس‬ ‫رضایــی در بحث نواوری در صنعت کفش واقعاً زحمت بســیار زیادی‬ ‫کشــیده است‪ .‬ایشان دو سال پیش ‪ 50‬شرکت ایتالیایی را دعوت کرد‬ ‫و حتــی هزین ه هتل ان ها را هم خــودش پرداخت کرد چون واقعاً این‬ ‫صنف را دوست دارد‪ .‬پس از ایتالیا سال گذشته شرکت های المانی هم‬ ‫به ایران امدند‪ .‬از ترکیه و چین هم شــرکت های بسیار زیادی به ایران‬ ‫امده اند‪ .‬سال گذشــته چینی ها یک سالن بسیار بزرگ را به خودشان‬ ‫اختصاص دادند‪ .‬اگر مســئله ارز و دالر پیش نمی امد و یا قدرت خرید‬ ‫مردم افت نمی کرد‪ ،‬قطعاً شــرایط بهتر هم می شــد ولی در نمایشگاه‬ ‫امپکس امســال چینی ها‪ ،‬ایتالیایی ها و المانی ها نیامدند و نمایشــگاه‬ ‫امپکس تقریباً تبدیل به نمایشــگاه داخلی شــد‪ .‬تقریباً به جز یکی دو‬ ‫شرکت که نمایند ه کشــورهای خارجی بودند‪ ،‬سایرغرفه ها را ایرانی ها‬ ‫پر کرده بودند‪.‬‬ ‫بخشــی از این مسئله به مشــکالت ارزی برمی گردد که البته‬ ‫مشکالت ارزی می تواند یک فرصت باشد و کمک کند تا مجددا ً‬ ‫تولید داخلی ما رونق بگیرد‪ .‬شما چطور فکر می کنید؟‬ ‫فکر می کنم در حال حاضر قیمت یک بشــکه نفت برابر با دو سه جفت‬ ‫کفش است‪ .‬پتانســیل و ظرفیت صنف کفش بسیار باالست‪ .‬در بحث‬ ‫فروش یک بشکه نفت‪ ،‬مسائل امنیتی و حراستی مطرح است و پرسنل‬ ‫بسیار زیادی باید روی ان کار کنند‪ .‬واقعاً می شود نفت را کنار گذاشت‬ ‫و کفــش را جایگزین ان کرد‪ .‬کفــش در کنار خودش انواع کیف زنانه‬ ‫و مردانه‪ ،‬کمربند‪ ،‬ســاک‪ ،‬چمدان و‪ ...‬را هم دارد‪ .‬دوســت من تعریف‬ ‫می کــرد که ما در اتریش یک جا عینکی چرمی را ‪ 120‬دالر می خریم‪،‬‬ ‫در حالی که در ایران نهایتاً با ‪ 3‬دالر می شود یک جاعینکی چرم تولید‬ ‫کــرد و به قیمت ‪ 5‬دالر فروخت‪ .‬من دنبال یک ایده ای هســتم که راه‬ ‫صادرات باز شــود‪ .‬صادرات کار ادم های معمولی نیســت و به ادم های‬ ‫حرفه ای نیاز دارد‪ .‬پتانســیل صنف کیف‪ ،‬کفش و کمربند چرم ان قدر‬ ‫زیاد اســت که به جرئت می گویم اگر وزیــر صنعت روی صنعت چرم‬ ‫تمرکــز کند و وقت بگذارد‪ ،‬دولت می تواند نفت را برای همیشــه کنار‬ ‫بگذارد و اشــتغال یک و نیم میلیون نفری ایجاد کند‪ .‬یعنی در عرض‬ ‫یک ســال می توانند تمام کارخانه های چرم کــه خوابیده اند را مجددا ً‬ ‫راه انــدازی کنند‪ .‬متعاقبــاً تمام زیرمجموعه های ان هــا هم می توانند‬ ‫کارخانه هــا را فعــال کنند‪ .‬من از صنعت چرم به اســم غول خفته نام‬ ‫می برم و معتقدم اگر این غول بیدار شــود‪ ،‬می تواند اشــتغال و صنعت‬ ‫ما را به حرکت در اورد‪ .‬ما از این مســئله می توانیم هم برای اشــتغال‬ ‫و هم برای ارزاوری در کشــور استفاده کنیم‪ .‬صنف کیف و کفش چرم‬ ‫پتانسیل بسیار خوب و باالیی دارد‪.‬‬ ‫در یک دهه اخیر چــه اتفاقاتی رخ داده که‬ ‫سلیقه و ذائقه مشتریان حوزه کیف و کفش به‬ ‫سمت محصوالت چینی رفته است؟ محصوالت‬ ‫چینی نــه در طراحی و وجه هنری شــان با‬ ‫فرهنگ و خواسته ما مطابق دارند و نه کیفیت‬ ‫چندان قابل قبولی دارند ولی به هر حال مردم‬ ‫ترجیح می دهند ان ها را خریداری کنند‪ .‬فکر‬ ‫می کنید علت این اتفاق چیست؟‬ ‫ما در قوانین‪ ،‬اجرا و بازرســی ضعف بسیار شدیدی‬ ‫داریــم‪ .‬من به جرئت می توانــم ثابت کنم که اولین‬ ‫مشــکل‪ ،‬ضعف قانون اســت‪ .‬من در طول ‪ 25‬سال‬ ‫فعالیتم در صنف کیــف و کفش تا به حال ندیده ام‬ ‫که دولــت بیاید از نماینده اصناف مشــاوره بگیرد‪.‬‬ ‫رئیــس اتاق اصناف ایران تمــام صنف ها را زیر نظر‬ ‫دارد ولی به تک تک صنف ها اشــراف ندارد‪ .‬دولت‬ ‫در وزارت صنایع هیچ امار و اشرافی ندارد که ما در‬ ‫این صنف چه ماشین االتی داریم و ماشین سازان ما‬ ‫کجا هســتند‪ .‬ما چرا چنین چیزهایی را از اتحادیه‬ ‫و اصناف نمی خواهیم تا اتحادیه مجبور شــود ان ها‬ ‫را دنبال کند؟ همه به دنبــال رزومه‪ ،‬تیتر و عنوان‬ ‫هستند و کاری انجام نمی دهند‪ .‬فقط همین طوری‬ ‫پشت سر هم بخشــنامه می دهند و نشست برگزار‬ ‫می کنند‪ .‬چنین مســائلی باید از اتحادیه ها خواسته‬ ‫شــود‪ .‬اتحادیه ها یک سری امار دیمی و بی مطالعه‬ ‫می دهنــد چون تاکنــون دنبال جمع کــردن امار‬ ‫نرفته اند‪ .‬امار اولین چیزی است که ما را به مقصود‬ ‫می رســاند‪ .‬ما بایــد بدانیم چه چیزهایــی داریم تا‬ ‫بتوانیم برای داشته هایمان برنامه ریزی کنیم‪ .‬مجلس‬ ‫شورای اســامی اگر می خواهد قانونی را وضع کند‪،‬‬ ‫باید از نماینده های اتحادیه های مختلف بخواهد که‬ ‫در جلسات کمیسیون شــرکت کنند و بعد از ان ها‬ ‫بپرســد این قانونی که ما می خواهیم وضع کنیم‪ ،‬به‬ ‫صنف شــما کمک می کند یا لطمه می زند؟ مث ً‬ ‫ال در‬ ‫مورد صــادرات و واردات قانونــی را وضع می کنند‬ ‫اما در ایــن بین بــه اصنــاف کاری ندارند و فقط‬ ‫گمــرگ و وزارت صنعت‪ ،‬معدن‪ ،‬تجارت و بازرگانی‬ ‫را می شناســند‪ .‬من شــنیده ام که در ایتالیا رئیس‬ ‫اتحادیه ماشین ســازان و رئیس اتحادیه کفش های‬ ‫ماشینی و دست دوزشان هر سال برای تعیین بودجه‬ ‫کشــور به مجلس می روند تا از حوزه خودشان دفاع‬ ‫کنند‪ .‬مث ً‬ ‫ال می گویند نکنــد در بودجه ما را در نظر‬ ‫نگیرید‪ .‬اینجاســت که نماینده بــه خودش می اید‪.‬‬ ‫مــن می گویم مجلس ما هم باید از کارشــناس ها و‬ ‫صنوف دعوت کند ولی ایــن کار را انجام نمی دهد‪.‬‬ ‫بنابرایــن ما نقص قوانین داریم و این نقص به جایی‬ ‫برمی گردد که هرگز از درد کشــیده های حوزه های‬ ‫مختلف دعوت نمی شود‪ .‬وقتی از حوزه های مختلف‬ ‫دعــوت نکنید‪ ،‬چطور می خواهید راجع به ان قانون‬ ‫وضع کنید؟ مگر نماینده مجلس کفاش اســت و یا‬ ‫در حوزه مد و لباس فعالیت می کند؟ من این مسئله‬ ‫را بزرگترین ضعف می دانم‪ .‬همه جای کشور همین‬ ‫مشکل را داریم چون اطالعات کاملی ندارند‪ .‬دولت‬ ‫و مجلس باید از طریق اتحادیه ها اطالعات خودشان‬ ‫را کامل کننــد‪ .‬اعضای یک صنف همدیگر را خوب‬ ‫می شناســند و مثل یک خانواده هســتند‪ .‬به نظرم‬ ‫دولت به نوعی اصناف را نادیده گرفته است‪.‬‬ ‫اگر امروز یک دانشجو و یا یک فرد عالقه مند‬ ‫بخواهد به این حوزه ورود کند‪ ،‬شما در رابطه با‬ ‫روند فعالیتی اصناف و اتحادیه ها چه اطالعات‬ ‫جامعی به ان ها می دهید تا با شناخت بیشتری‬ ‫خودشان را معرفی کنند و از همان ابتدا خشت‬ ‫اول را کج نگذارند؟‬ ‫شــاید در این زمینه به اندازه کافی تبلیغات صورت‬ ‫نگرفته است‪ .‬ممکن است بسیاری از فارغ التحصیالن‬ ‫دانشگاه ها ندانند که باید چه کار کنند‪ .‬ان ها اگر اندک‬ ‫سرمایه ای دارند و می خواهند یک کارافرینی انجام‬ ‫بدهند‪ ،‬نباید همین طوری خودشان وارد بازار شوند‬ ‫بلکــه باید ابتدا بروند بــا اتحادیه ان صنف صحبت‬ ‫کنند‪ .‬این اتحادیه ها در تمام شهرها وجود دارد‪ .‬مث ً‬ ‫ال‬ ‫در اتحادیه صنف کفش دوزی‪ ،‬اقای شــجری حضور‬ ‫دارند و عالقه مندان می توانند از ایشــان راهنمایی‬ ‫بگیرند‪ .‬اتحادیه ها‪ ،‬کمیته های مختلفی نظیر کمیته‬ ‫امــوزش‪ ،‬صادرات و حل اختــاف دارند و در مورد‬ ‫مســائل مربوط بــه اتحادیه اطالع رســانی صورت‬ ‫می گیرد‪ .‬گرچه من معتقدم اتحادیه ها هنوز در این‬ ‫زمینه ان چنان قوی نشــده اند ولی فع ً‬ ‫ال تنها پایگاه‬ ‫اطالعاتی هر صنف‪ ،‬اتحادیه همان صنف است‪.‬‬ ‫اتحادیه ها حتی ســایت و روابط عمومی هم‬ ‫ندارند که عالقه مندان بتوانند مراجعه کنند و‬ ‫از اخبار و مسائل مختلف با خبر شوند؟‬ ‫البته ســایت دارند ولــی ســایت ها فعالیت زیادی‬ ‫ندارند و خیلی به روز نیســتند‪ .‬به طور مثال شــاید‬ ‫در روز صدهــا اتفاق بیفتد که الزم باشــد اتحادیه‬ ‫کفش تهران ان هــا را اطالع رســانی کند ولی این‬ ‫اطالع رســانی ها صــورت نمی گیرد و یا بــا تاخیر‬ ‫انجام می شــود‪ .‬اتحادیه ها باید شخص یا اشخاصی‬ ‫را اســتخدام کنند تا اخبار را لحظه به لحظه اماده‬ ‫و منتشر کنند‪ .‬دانشــجوها و کارافرین های ما باید‬ ‫بــه اصناف و اتحادیه ها مراجعه کنند‪ .‬من نمی گویم‬ ‫االن موتورهای محرکه اتحادیه ها روشــن اســت و‬ ‫دارند خــوب جلو می روند اما به هــر حال مراجعه‬ ‫به ان ها از هیچی بهتر اســت‪ .‬یکــی از ضعف های‬ ‫بزرگ اتحادیه ها این است که به خاطر مسائل مالی‬ ‫درگیر مسائل کاری خودشان هستند‪ .‬این ها هنوز به‬ ‫اندازه کافی قوی نشده اند که بتوانند وقت زیادی در‬ ‫اتحادیه بگذارند و همــه کارها را هندل کنند‪ .‬فع ً‬ ‫ال‬ ‫بیشــترین کار اتحادیه ها صدور جواز کســب است‪.‬‬ ‫مــدارک را می گیرند و جوازهــا را صادر می کنند و‬ ‫سر سال هم می گویند شــما چون جواز دارید باید‬ ‫حق عضویت تان را بدهیــد‪ .‬اگر دو نفر هم اختالف‬ ‫داشته باشند‪ ،‬می نشینند پیرمرد منشی می کنند و‬ ‫با روش های سابق اختالفات را حل می کنند‪.‬‬ ‫بنابراین به نظر می رســد اتحادیه ها بیشــتر‬ ‫وجهه نظارتی دارند تا حمایتی؟‬ ‫بله‪ .‬اص ً‬ ‫ال نمی توانند وجهه حمایتی داشــته باشــند‬ ‫چون پــول ندارند و خیلی تخصصی هم نیســتند‪.‬‬ ‫دانشگاه کفش ما جدید است و االن ‪ 8-7‬سال است‬ ‫که به وجود امده اســت‪ .‬مهمترین چشم اندازی که‬ ‫ما می توانیم برای اینده صنعت داشته باشیم همین‬ ‫بخش علمی دانشــگاهی اســت که متاسفانه انقدر‬ ‫ضعیف عمــل می کند و انقدر دانشــجوهای ما کم‬ ‫سواد فارغ التحصیل می شوند که کم کم این صنعت‬ ‫از منابع انسانی تهی می شــود‪ .‬در واقع صنعتی که‬ ‫زمانی سرشار از منابع انسانی بود‪ ،‬حاال دیگر دارد از‬ ‫این قضیه تهی می شود‪.‬‬ ‫فکر می کنید وزارت علــوم به عنوان بخش‬ ‫دولتی متصدی حیطه دانشگاه چقدر توانسته‬ ‫است در زمینه پوشاک و به ویژه کیف و کفش‬ ‫عملکرد درســت و اصولی داشته باشد و ایا‬ ‫سرفصل های دانشگاهی ما استاندارد هستند؟‬ ‫وقتی قرار اســت یک رشته دانشــگاهی دایر شود‪،‬‬ ‫معمــوالً ابتدا یک خال احســاس می شــود و یک‬ ‫درخواســتی صورت می گیرد و بعــد می گویند این‬ ‫رشته باید به این دالیل دایر شود‪ .‬مث ً‬ ‫ال رشته تولید‬ ‫کفش یا طراحی کیف و کفش به همین شــکل دایر‬ ‫شدند‪ ،‬اما مشکل این است که واحدهای درسی این‬ ‫رشــته ها را چه کسانی نوشــته اند؟ این یک مسئله‬ ‫اساســی اســت چون بعضی از رشــته ها تاســیس‬ ‫می شــوند و پس از یکی دو سال می بینیم داد اولین‬ ‫فارغ التحصیالن ان رشته ها در می اید که می گویند‬ ‫یک سری واحدها نامرتبط و الکی است و یک سری‬ ‫واحدها که ضروری هســت هم تدریس نمی شــود‪.‬‬ ‫اســاتید هم به واحدهای درسی این رشته ها انتقاد‬ ‫دارند‪ .‬خود بنده چند بار به دانشگاه ها و دانشجویان‬ ‫اعالم کــرده ام که ضعف هایی در واحدها وجود دارد‬ ‫و این واحدها پس از چند سال نیاز به یک بازنگری‬ ‫دارند‪ .‬ما بارها گفته ایم که یک ســری واحدها کم و‬ ‫کسر اســت که باید اضافه شوند و یا بعضی واحدها‬ ‫باید حذف شــوند‪ ،‬اما هرگز ترتیب اثر داده نشــده‬ ‫است‪ .‬همچنان واحدهای درسی با همان ضعف دارد‬ ‫پیش می رود‪ .‬دانشــگاه هم بی خیال است و یکی از‬ ‫دالیلش هم این اســت که در عرض ‪ 5‬سال گذشته‬ ‫‪ 6‬رئیــس دانشــگاه در همین دانشــگاه مرکز چرم‬ ‫تهران عوض شــده است‪ .‬در این دو سالی که رئیس‬ ‫دانشگاه ثابت مانده است هم کاری انجام نشده چون‬ ‫گفته اند این رشته ها دیگر اینجا تدریس نمی شود و‬ ‫ساختمان را دارند می فروشند‪.‬‬ ‫بــه نظرتان فارغ التحصیالن مــا از چه درجه‬ ‫ســوادی برخوردار هســتند و خود شما که‬ ‫تولیدکننده و کارافرین هستند چقدر به ان ها‬ ‫اعتماد می کنید؟‬ ‫دانشجوها مستعد هستند اما به اندازه کافی امکانات‬ ‫اموزشی ندارند‪ .‬چند سال پیش خانم دکتر شیروانی‬ ‫که رئیس دانشکده علوم کاربردی چرم بودند‪ ،‬اعالم‬ ‫کردند که گروهی دارند به ترکیه می روند تا دانشگاه‬ ‫ازمیر را ببینند‪ .‬ایشــان از مــن هم دعوت کردند و‬ ‫گفتنــد نصــف هزینه تان را هم اداره شــهرک های‬ ‫صنعتی می دهد‪ ،‬چون دانشکده علوم کاربردی چرم‬ ‫زیر نظر اداره شــهرک های صنعتی است‪ .‬من وقتی‬ ‫لیست کســانی که داشتند می رفتند را دیدم‪ ،‬گفتم‬ ‫متاســفم من نمی ایم‪ .‬تا اخریــن لحظه هم اصرار‬ ‫کردند که بروم اما قبول نکردم‪ .‬گفتم من از ‪23-22‬‬ ‫ســالگی به اروپا و جاهای دیگر رفته ام و کار کرده ام‬ ‫ولی به این سفر نمی ایم چون ادم هایی که قرار است‬ ‫همراه خود ببرید‪ ،‬جای شان اینجا نیست‪ .‬گفتم من‬ ‫اگر جای شــما بودم می ادم بهترین دانشــجوهای‬ ‫رشته های تولید کفش‪ ،‬طراحی کیف و کفش و‪ ...‬را‬ ‫می بردم و خودم هم به همراه استاد با ان ها می رفتم‬ ‫تا با بازدید از کارگاه و ازمایشگاهش یک چیزهایی‬ ‫دست مان بیاید ولی کسانی که دارند با شما می ایند‬ ‫کاره ای نیســتند‪ .‬وقتی دانشــگاه همچین برنامه ای‬ ‫می گــذارد‪ ،‬فالن رئیس اتحادیه به چه دلیل با ان ها‬ ‫همراه می شود؟ اص ً‬ ‫ال نیازی به حضور رئیس اتحادیه‬ ‫و اعضای هیئت مدیره ها نیست‪.‬‬ ‫اص ً‬ ‫ال هدف این ها از بازدید از دانشگاه ازمیر چیست‬ ‫و قرار اســت چه کار کنند؟ دانشجوها و کسانی که‬ ‫کننده کار هســتند باید به این ســفرها بروند و از‬ ‫دانشــگاه ها بازدید کنند‪ ،‬نه کسانی که این بازدیدها‬ ‫به کارشان نمی اید‪ .‬ما اگر دانشجوهایمان را ببریم‪،‬‬ ‫می توانیم از ریاســت ان دانشگاه خواهش کنیم که‬ ‫نرم افــزار طراحی کفش یا نرم افزارهای دیگرشــان‬ ‫را در اختیــار ما قرار بدهند‪ .‬بــاور کنید نرم افزار را‬ ‫می دهنــد و حتی می گوینــد نرم افزار را به شــما‬ ‫اموزش هم می دهیم و شــما فقط به زبان فارســی‬ ‫ترجمه اش کنید‪ .‬من دنبال این طور چیزها بودم اما‬ ‫به ان سفر نرفتم و همانطور که حدس هم می زدم‪،‬‬ ‫ان هــا رفتند عکس های یــادگاری گرفتند و بدون‬ ‫هیچ گونه خروجی و بازخوردی برگشتند‪.‬‬ ‫بنابراین معتقدید که خود دانشــگاه ها ضعف‬ ‫دارند و ایــن تاثیرش را روی دانشــجو هم‬ ‫می گذارد؟‬ ‫دقیقاً‪ .‬ضعفش این اســت که اگر ما یک دانشگاه را‬ ‫دایر می کنیم و برای انجا دانشجو می گیریم‪ ،‬کارگاه‬ ‫و امکانات الزم را نداریم‪ .‬دانشــگاه مرکز چرم تهران‬ ‫یــک چرخ دارد و ان هم متعلق به دانشــجویی بود‬ ‫که فارغ التحصیل شــد و بعد بــرای خودش کارگاه‬ ‫زد و یک چرخ دســت دو خود را به دانشــگاه مرکز‬ ‫چرم تهران فرســتاد‪ .‬همان یک چــرخ هم دائم نخ‬ ‫پــاره می کند و وســایلش خراب می شــود‪ .‬وقتی‬ ‫اســتاد می اید به دانشجوها یک سری مطالب را یاد‬ ‫می دهد‪ ،‬دانشــجو باید این هــا را در کارگاه به طور‬ ‫عملــی کار کند و یاد بگیرد تا دســتش راه بیفتد‪.‬‬ ‫دانشگاهی که برای دانشجوها واحد عملی گذاشته و‬ ‫پول واحد عملی هم از ان ها می گیرد‪ ،‬ازمایشــگاه و‬ ‫کارگاهش کجاست؟ دانشگاه ها در زمینه لباس یک‬ ‫مقدار فعال تر هســتند ولــی در بحث چرم و کفش‬ ‫مشــکل دارند‪ .‬دانشــگاه پول را از دانشجو می گیرد‬ ‫اما نمی اید کارگاه دایر کند‪ .‬برای دانشــجوها واحد‬ ‫عملی می گذارد امــا می گوید خودتان به کارخانه ها‬ ‫بروید و یاد بگیرید‪ .‬حاال شــما فکر کنید ‪ 80‬درصد‬ ‫دانشــجوهای رشته تولید کفش خانم هستند و این‬ ‫افراد را بــه کارخانه ها و کارگاه ها یا راه نمی دهند و‬ ‫یا معموالً وقتی به انجا می روند یک سری مشکالت‬ ‫برای شــان پیش می اید‪ .‬کارگاه ها و کارخانه ها اکثرا ً‬ ‫در حومه شــهر هســتند و برای دانشجوهای خانم‬ ‫ســخت است که به انجا بروند و خانواده هایشان هم‬ ‫به ان ها اجازه نمی دهند‪ .‬شاید من تنها کسی هستم‬ ‫که برای دانشــجوها وقت می گذارم و ان ها را برای‬ ‫بازدید بــه کارگاه ها می برم‪ .‬خودم ان ها را می برم و‬ ‫بعد به دانشگاه برمی گردانم و می گویم حاال دیگر در‬ ‫اختیار خودتان هستند‪ ،‬چون به هر حال دانشجوها‬ ‫مسائل بیمه ای و مســائل دیگر دارند و به همه این‬ ‫مسائل باید توجه شود‪.‬‬ ‫اگر فرض کنیم که دانشگاه یکی از عرصه های‬ ‫پیش روی جوانان عالقه مند به صنعت کیف و‬ ‫کفش باشد‪ ،‬ایا ما در زمینه کیف و کفش بخش‬ ‫اموزشی دیگری هم در کشورمان داریم؟‬ ‫دو دسته از دانشجویان فارغ التحصیل ما در بیرون از‬ ‫فضای دانشگاه با مجوز سازمان فنی و حرفه ای اقدام‬ ‫به احداث موسسه کرده اند و دوره های خوبی را هم‬ ‫برگزار می کنند‪ .‬ان ها ساخت رویه کفش‪ ،‬مدل سازی‬ ‫و طراحی را به صورت ابتدایی و پیشــرفته اموزش‬ ‫می دهنــد‪ .‬در واقع ان ها به ســمت تولید نرفتند و‬ ‫به سمت اموزش حرکت کردند چون دیدند در این‬ ‫بخش پتانسیل خوبی وجود دارد‪.‬‬ ‫من فکر می کنم ســازمان فنی و حرفه ای در‬ ‫بخش اموزش بســیار بهتر از حوزه های دیگر‬ ‫عمل کرده است‪ .‬این طور نیست؟‬ ‫یک سری رشــته ها نظیر مهندسی مکانیک و برق‬ ‫روتین هســتند و حدود ‪ 80-70‬ســال است که در‬ ‫ایران مطرح شــده اند‪ .‬در این رشــته ها دیگر بحث‬ ‫رفرنس و ازمایشــگاه وجود ندارد ولی بحث صنعت‬ ‫هنوز مطرح اســت‪ .‬البته در بحث تئوری هم برخی‬ ‫دانشگاه ها ناراضی هستند‪ .‬چیزهای بسیار جدیدتری‬ ‫در ســطح دنیا اتفاق افتاده است و در دانشگاه های‬ ‫خارجــی معموالً دانشــجو وقتی به یک ســطح و‬ ‫درجه خاصی می رســد از بودجه تحقیقاتی دانشگاه‬ ‫اســتفاده می کند‪ .‬دانشــگاه های ما اصــ ً‬ ‫ا همچین‬ ‫چیــزی را ندارند‪ .‬دولت هم بــه چنین بخش هایی‬ ‫کمــک نمی کند‪ .‬ما به هیچ وجــه انتظار نداریم که‬ ‫دانشجوی رشته کفش یا کیف وقتی فارغ التحصیل‬ ‫شد بتواند کیف و کفش طراحی کند و یا با بهترین‬ ‫حالت مدل ســازی کند چون ان ها باید تازه جذب‬ ‫صنعت شوند و پس از شش ماه یا یک سال تازه راه‬ ‫بیفتند و از خالقیت پردازی های خودشــان در عمل‬ ‫اســتفاده کنند‪ .‬اگر خود دانشگاه ها از وجود کارگاه ‬ ‫برخوردار باشند همه چیز ســریع تر اتفاق می افتد‪.‬‬ ‫یک دانشجوی کاردانی رشته کیف و کفش در طول‬ ‫دو ســال و نیم اگــر هفته ای دو بار هــم به کارگاه‬ ‫برود و حتی کیف و کفش تولید کند‪ ،‬بســیار خوب‬ ‫می شود‪ .‬دانشگاه ها در ادامه می توانند ان کارگاه را‬ ‫تبدیل به تولیدی کنند و درامد ان کارگاه از شهریه‬ ‫دانشجویان بسیار بیشتر خواهد بود ولی دانشگاه ها‬ ‫این کار را انجام نمی دهند‪.‬‬ ‫کمی راجع به رویدادهای حوزه کیف و کفش‬ ‫صحبت کنید‪ .‬جشــنواره مد و لباس فجر یک‬ ‫بخش کوچکی را به کیــف و کفش اختصاص‬ ‫می دهد و از طرفی ما امســال شاهد برپایی‬ ‫نخستین جشنواره «سی پال» بودیم که شما‬ ‫هم داوری بخش کیف و کفش این جشــنواره‬ ‫را برعهده داشــتید‪ .‬ضمن اینکه یک سری‬ ‫نمایشــگاه هم در این حوزه برگزار می شود‪.‬‬ ‫به نظر شــما برگزاری چنین ایونت هایی در‬ ‫حوزه کیف و کفش چقدر موثر بوده اســت و‬ ‫ایا استمرار این جشنواره ها می تواند به صنعت‬ ‫کیفش و کفش کمک کند؟‬ ‫من موافق برگزاری جشــنواره «ســی پال» هستم‬ ‫و فکر می کنم تعداد این جشــنواره ها باید بیشــتر‬ ‫باشد‪ .‬شاید حتی اگر ‪ 10‬جشــنواره مثل جشنواره‬ ‫«سی پال» داشــته باشــیم‪ ،‬باز هم برای جمعیت‬ ‫‪ 80‬میلیون نفری این جامعه کم باشــد‪ .‬من بسیار‬ ‫خوشــحال شــدم که جشنواره «ســی پال» شکل‬ ‫گرفت‪ .‬در ابتدا بسیاری از دانشجویان این جشنواره‬ ‫را جــدی نمی گرفتند ولی به محــض پخش اخبار‬ ‫جشــنواره با من تماس گرفتند و گفتند جشــنواره‬ ‫فجر مــا را دلزده کرده اســت‪ .‬مثــ ً‬ ‫ا می گفتند ما‬ ‫بهتریــن کفش را دوختیــم ولی به مــا گفتند ما‬ ‫استاندارد را نگاه می کنیم و اگر عین استاندارد نبود‬ ‫ان را رد می کنیم‪ .‬ما در جشنواره «سی پال» گفتیم‬ ‫اســتاندارد تنها یک بخش است و ما باید جشنواره‬ ‫را محوری کنیم‪ .‬مث ٌ‬ ‫ال بگوییم این شــخص در بحث‬ ‫خالقیت و نواوری کار خوبی را ارائه داده است‪ .‬حتی‬ ‫اگر ان کارها قابل اجرا هم نباشد اشکال ندارد چون‬ ‫ان شخص ایده پرداز خوبی است‪.‬‬ ‫طرح هایی که به دست تان رسید با نرم افزار بود‬ ‫یا طرح ها روی کاغذ کشیده بودند؟‬ ‫دانشــجوها زیاد با نرم افــزار کار نمی کنند و معموالً‬ ‫با همان چیزی که در دانشــگاه یاد می گیرند طرح‬ ‫می کشــند‪ .‬البته در دانشــگاه هم واحــد نرم افزار‬ ‫دارنــد ولی نرم افزارشــان ان قدر قدرتمند نیســت‬ ‫که هر کدام یک نرم افزار جداگانه داشــته باشند و‬ ‫روی ان کار کرده باشــند‪ .‬در حال حاضر کارشــان‬ ‫در حدی است که بتوانند ایده ها و خالقیت هایشان‬ ‫را به نمایــش بگذارند‪ .‬ما گفتیم ممکن اســت کار‬ ‫یک نفر مدل نداشــته باشد ولی پســند روز باشد‪.‬‬ ‫در واقع ممکن اســت یک نفر بحث پســند روز را‬ ‫خوب فهمیده باشــد و ســایر شــرکت کننده ها در‬ ‫زمینه های دیگــری کار خودشــان را ارائه بدهند‪.‬‬ ‫مث ً‬ ‫ال بعضــی خانم ها تزئین کار خوبی هســتند ولی‬ ‫خورشت درســت کردن را بلد نیســتند‪ .‬ما امسال‬ ‫گفتیم که هیچ کس را ناامید نکنیم و اگر هم کسی‬ ‫را رد می کنیم‪ ،‬دلیلش را عنوان کنیم تا ان شخص‬ ‫متوجه شــود که در چه بخشی ضعف دارد‪ .‬من هر‬ ‫کاری که از دســتم بر بیاید را برای جشــنواره هایی‬ ‫نظیر جشــنواره «ســی پال» انجــام می دهم تا از‬ ‫این دست جشــنواره ها بیشتر شــکل بگیرد‪ .‬یکی‬ ‫از رســالت های جشنواره معرفی اســتعدادها است‪.‬‬ ‫جشــنواره فجر یک ســری محدودیت ها دارد ولی‬ ‫جشنواره «سی پال» یک حالت اختصاصی و خوبی‬ ‫دارد کــه من فکر می کنم در ســال های بعد بهتر و‬ ‫بهتر خواهد شد و تعداد بسیار زیادی شرکت کننده‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫یکی دیگر از ضعف هایی که ما داریم در زمینه‬ ‫برقراری ارتباط بین دانشگاه ها با بخش صنعت‬ ‫است که این ارتباط به خوبی شکل نمی گیرد‬ ‫و بسیاری از فارغ التحصیالن ما جذب صنعت‬ ‫نمی شوند‪ .‬فکر می کنید برای حل این مشکل‬ ‫چه باید کرد؟‬ ‫شکل عادی و منطقی این است که صنعت و دانشگاه‬ ‫باید با هم یک ارتباط بسیار قوی داشته باشند چون‬ ‫در نهایــت هر دو به یک جایی بــرای درامدزایی و‬ ‫پیشرفت می رسند‪ .‬من می گویم یک سری ضعف ها‬ ‫در صنعــت وجــود دارد و یک ســری ضعف ها در‬ ‫دانشگاه‪ .‬ضمن اینکه قوانین هم یک سری ضعف ها‬ ‫دارند که این مســئله به دولت برمی گردد‪ .‬بنابراین‬ ‫ما در ســه بخش مشــکل داریم کــه اگر هر بخش‬ ‫مشــکل خودش را حل کند‪ ،‬ارتباط بین دانشگاه با‬ ‫صنعت شــکل می گیرد وگرنه تا ابد ارتباطی شکل‬ ‫نخواهد گرفت‪ .‬اگر دانشــگاه علم نافــذی را تولید‬ ‫می کنــد و صنعت هم قابلیت اســتفاده از این علم‬ ‫نافذ را دارد که منجر به درامدزایی شود‪ ،‬پس قاعدتاً‬ ‫باید خیلی ســریع با هم ارتباط بگیرند اما این اتفاق‬ ‫نمی افتد‪ .‬دانشــگاه یک سری ضعف ها دارد‪ .‬در حال‬ ‫حاضر بیشتر تحقیقات دانشگاهی‪ ،‬تحقیقات پایه ای‬ ‫هســتند چون برای تحقیقات عملــی بودجه کافی‬ ‫ندارند و به همین خاطر کمتر به سمت این موضوع‬ ‫می روند‪ .‬برخی از تحقیقات ممکن اســت دو ســال‬ ‫طول بکشند ولی فرد محقق در کنار تحقیقش باید‬ ‫زندگی هم بکنــد و طبیعتاً زندگی خرج خودش را‬ ‫دارد‪ .‬ضمــن اینکه این کار ســعی و خطای زیادی‬ ‫هــم دارد‪ .‬محققین از چه کســی باید این هزینه ها‬ ‫را بگیرند؟ چه کســی می اید این هزینه ها را براورد‬ ‫کند؟ بنابراین همین مســئله یکــی از نقاط ضعف‬ ‫دانشــگاه خواهد بود‪ .‬صنعت هم تاکنون یاد نگرفته‬ ‫است که باید به دانشگاه پول بدهد تا دانشجو بیاید‬ ‫تحقیقات خودش را انجــام بدهد‪ .‬مث ً‬ ‫ال تولیدکننده‬ ‫کفش باید به دانشــگاه مرکز چرم تهران بگوید که‬ ‫من حاضرم هزینه سه نفر از دانشجوهای نخبه شما‬ ‫را بدهم و یا به ان ها ماشــین بدهــم ولی ان ها در‬ ‫اوقات بیکاری به کارخانه بیایند و در بخش نانو کفی‬ ‫کفش یا در بحث کفش های طبی کارخانه کار کنند‪.‬‬ ‫صنعت ما هم ضعف دارد که چنین کارهایی را انجام‬ ‫نمی دهد‪ .‬صنایع ما حتی پول بیمه خودشــان را هم‬ ‫نمی توانند پرداخت کنند و یا پول برق خودشــان را‬ ‫قسطی می دهند‪.‬‬ ‫صنعت ابتدا باید بتواند خودش نفس بکشــد و بعد‬ ‫بــرای تحقیقات یــک بودجــه ای را در نظر بگیرد‪.‬‬ ‫ما در صنعت کفش شــرکت هایی کــه دارای واحد‬ ‫تحقیق و توسعه داشته باشند را نداریم‪ .‬شاید برخی‬ ‫شــرکت ها در حد تئوری این بخش را داشته باشند‬ ‫تــا به واردکننده و صادرکننده نشــان بدهند که ما‬ ‫چنین چیزی داریم‪ .‬تحقیق و توسعه از نظر علمی به‬ ‫یک سری جاها وصل است و پشت ان کلی داستان‬ ‫وجود دارد‪ .‬مث ً‬ ‫ال در صنعت چرم‪ ،‬اقای یوســف زاده‬ ‫یک ازمایشگاه دارند که اولین و تنهاترین ازمایشگاه‬ ‫چرم ایران اســت‪ .‬واقعاً یک ازمایشگاه کاملی است‪.‬‬ ‫تمام شرکت هایی که چرم را تولید یا صادر می کنند‪،‬‬ ‫باید مجوز این ازمایشگاه را بگیرند‪ .‬جالب است که‬ ‫تولید کارخانه چرم وطن محدود است و کسی ان ها‬ ‫را نمی شناســند منتها به واســطه اقای یوسف زاده‬ ‫ازمایشگاه شــان حسابی گل کرده است‪ .‬ما در ایران‬ ‫کسی را مثل ایشان نداریم که چرم را این قدر خوب‬ ‫بشناسد‪ .‬صنعت ما در این اقتصاد نابه سامان ان قدر‬ ‫ضعیف شده اســت که دیگر نفســی ندارد تا برای‬ ‫کارهای تحقیق و توســعه بودجه بگذارد‪ .‬مشــکل‬ ‫سوم قوانین دست و پاگیر است که در تمام صنف ها‬ ‫وجود دارد‪ .‬مث ً‬ ‫ال دانشگاه شریف می خواست قطعه ای‬ ‫را بیــاورد که این قطعه حــدود پنج ماه در گمرک‬ ‫مانده بود‪.‬‬ ‫در گمرک باید یک ســری قوانین باشد که کاالهای‬ ‫دانشــگاهی را کمتر از ‪ 24‬ســاعت ترخیص کنند‪.‬‬ ‫مشکل بعدی ســیگنال های بســیار مثبت اما ضد‬ ‫تولید اســت که در بیــرون وجــود دارد و دائم به‬ ‫ســمت کارخانه هــا و صنایع حرکــت می کند و به‬ ‫تولیدکننــدگان و صنعت گرانــی احتیــاج دارد که‬ ‫بتوانند این سیگنال ها را دریافت کنند‪ .‬سیگنال هایی‬ ‫مثل بورس‪ ،‬ســرمایه گذاری روی کاال‪ ،‬ســکه و ارز‪،‬‬ ‫دالل بازی و بانک ها صنعت گــران را رها نمی کنند‪.‬‬ ‫در حال حاضر برخی از بانک ها به شــما ســود ‪18‬‬ ‫درصد می دهند‪ .‬مث ً‬ ‫ال شرکت توسعه اعتماد ملی که‬ ‫زیر نظر دولت اســت هم ‪ 18‬درصد ســود می دهد‪.‬‬ ‫شما در کدام صنعت و با تولید چه چیزی می توانید‬ ‫این قدر راحت و سالم سود بگیرید؟ اگر تمام سرمایه‬ ‫خودمــان را در بانک ملی بگذاریم‪ ،‬من فکر می کنم‬ ‫می توانیم ماهی ‪ 200‬میلیون تومان ســود بگیریم‪.‬‬ ‫با این حال ما ایــن کار را انجام نداده ایم و امده ایم‬ ‫این همه ســرمایه را در چند جــا پخش کرده ایم و‬ ‫دائم حرص می خوریم‪ .‬ارتباط صنعت و دانشــگاه به‬ ‫این دالیل اســت که شــکل نمی گیرد‪ .‬تا زمانی که‬ ‫این چند عامل درست نشــود‪ ،‬برقراری ارتباط بین‬ ‫دانشگاه و صنعت کار ساده ای نخواهد بود‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫یکشنبــه ‪ 25‬اذرماه ‪ 1397‬سالیازدهـم شمــاره ‪1004‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫موسیقی‬ ‫‪MUSIC‬‬ ‫گزارش‬ ‫خبر‬ ‫توسعه پایدار کشور با برنامه های راهبردی‬ ‫در زمینه طراحی و تولید پوشاک و منسوجات‬ ‫انســیه زاهــدی‪ ،‬عضو هیات علمی دانشــگاه الزهــرا(س) و دبیر بخش‬ ‫علمی دانشــگاهی هشــتمین جشــنواره بین المللی مــد ولباس فجر‬ ‫گفت‪ :‬نشســت هم اندیشــی سیاســت گذاران همایش طراحی و تولید‬ ‫پوشــاک و منســوجات همایــش با رویکــرد توســعه پایــدار برگزار‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫او افزود‪ :‬در این نشست هم اندیشی یک روزه که با عنوان طراحی و تولید‬ ‫پوشاک و منسوجات برگزار می شود‪ ،‬امیدوار هستیم بتوانیم برای توسعه‬ ‫پایدار کشــور با برنامه های راهبردی در زمینه طراحی و تولید پوشاک و‬ ‫منسوجات دست پیدا کنیم‪.‬‬ ‫دبیر بخش علمی دانشگاهی هشــتمین جشنواره بین المللی مد و لباس‬ ‫فجر تصریح کرد‪ :‬پژوهشکده پارچه و لباس دانشکده هنر دانشگاه الزهرا‪،‬‬ ‫روز یکشنبه ‪ 25‬اذرماه از ساعت ‪ 9‬الی ‪ 17‬بعداز ظهر در سالن اجتماعات‬ ‫پژوهشکده پارچه و لباس دانشــکده هنر دانشگاه الزهرا‪ ،‬میزبان نشست‬ ‫هم اندیشی سیاست گذاران همایش طراحی و تولید پوشاک و منسوجات‬ ‫است‪.‬‬ ‫زاهدی با اشــاره به اینکه این نشست هم اندیشــی در راستای برگزاری‬ ‫همایش طراحی‪ ،‬تولید پوشــاک و منسوجات در دانشگاه الزهرا همزمان‬ ‫با هفته مد و نو اوری در صنعت پوشــاک برگزار می شــود‪ ،‬اظهار داشت‪:‬‬ ‫در این نشســت‪ ،‬اساتید دانشــگاه الزهرا‪ ،‬رییس اتحادیه اصناف پوشاک‪،‬‬ ‫مسئوالن صنایع بزرگ مانند نیک طبع‪ ،‬ارتا مد‪ ،‬نخ بافت‪ ،‬اسیا‪ ،‬تولیکا‬ ‫و روسای شرکت های مرتبط با دستگاه ها و ماشین االت صنعت پوشاک‬ ‫حضور دارند و به بحث و تبادل نظر درباره رسیدن به راهبردهای هر یک‬ ‫از اعضای شرکت کننده در هفته مد و نواوری‬ ‫می پردازند‪.‬‬ ‫نمایشگاه مد و لباس «هیبا» برپا می شود‬ ‫بــه گــزارش هنرانالیــن بــه نقــل از روابــط عمومــی کارگــروه‬ ‫ســاماندهی مد و لبــاس کشــور‪ ،‬نمایشــگاه های مد و لبــاس ایرانی‬ ‫و اســامی بــا هــدف الگوســازی و حمایــت از طراحان ایرانــی برپا‬ ‫می شوند‪.‬‬ ‫نمایشگاه مد و لباس «هیبا» درهمین راستا و به همت اناشید حسینی‬ ‫مطابق ضوابط مجوز در هتل همای تهران به نشانی میدان ونک‪ ،‬خیابان‬ ‫ولیعصر‪ ،‬خیابان خدامی از تاریخ ‪ 23‬تا ‪ 25‬اذر ماه ‪ 1397‬برپا می شود‪.‬‬ ‫عالقه منــدان می تواننــد جهــت کســب اطالعــات بیشــتر‬ ‫دربــاره ایــن دوره اموزشــی بــا شــماره ‪09121352569‬‬ ‫تماس بگیرند‪.‬‬ ‫کارگــروه ســاماندهی مــد و لبــاس کشــور‪ ،‬در راســتای وظایــف‬ ‫خود بــه متقاضیان شــامل اشــخاص حقیقــی‪ ،‬حقوقــی‪ ،‬طراحان و‬ ‫تولیدکننــدگان‪ ،‬صاحبــان برند و ســایر فعــاالن این عرصــه‪ ،‬با اخذ‬ ‫صالحیت های منــدرج در ماده ‪ 2‬ائین نامه اجرایی قانون ســاماندهی‬ ‫مــد و لبــاس ایرانی اســامی‪ ،‬مصــوب ‪ 30‬دی ‪ 85‬مجــوز اجرا صادر‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫همکاری نیکی مظفری با دومین جشنواره ملی طراحی پارچه و‬ ‫لباس کودک و نوجوان‬ ‫مینو پدارم دبیر دومین جشــنواره ملی طراحی پارچه و لباس کودک و‬ ‫نوجوان دربــاره این انتخاب گفت‪ :‬نیکی مظفری بــه عنوان یک نیروی‬ ‫جوان و هنرمند با ذوق و اســتعداد و فعال در عرصه های مختلف هنری‪،‬‬ ‫رســانه ای و تبلیغاتی می تواند با ارائه ایده های جذاب به برگزاری هر چه‬ ‫بهتر دومین جشنواره ملی طراحی پارچه و لباس کودک و نوجوان کمک‬ ‫کند‪ ،‬لذا با تصمیمی که گرفته شــد‪ ،‬ایشان به عنوان مشاور هنری دبیر‬ ‫جشنواره منصوب شد‪.‬‬ ‫او با بیان اینکه نیکی مظفری چندسالی است که به صورت تخصصی در‬ ‫زمینه طراحی لباس کودک و نوجوان مشــغول فعالیت است افزود‪ :‬او از‬ ‫بازیگران ایرانی و متولد سال ‪ 1366‬است‪.‬‬ ‫پدر او مجید مظفری از بازیگران پیشکســوت سینما و تلویزیون است و‬ ‫شــش سالی است که در زمینه طراحی لباس فعالیت می کند‪ .‬او عالوه بر‬ ‫حرفه بازیگری به طراحی صحنه و لباس نیز مشغول است و این کارها از‬ ‫فعالیت های مورد عالقه اوست‪.‬‬ ‫پــدرام با بیان اینکه نیکــی مظفری در مقطع کاردانی رشــته معماری‬ ‫تحصیل کرده و به دلیل عالقه اش به بازیگری وارد عرصه طراحی صحنه‬ ‫و لباس شده اســت‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬نیکی مظفری مقطع کارشناسی رشته‬ ‫طراحی لباس را به پایان رســانده اســت و در همین راستا مطالعاتی نیز‬ ‫داشــته است و هم اکنون در حال راه اندازی برند جدیدی در حوزه لباس‬ ‫کودک و نوجوان است‪.‬‬ ‫نگاهی بر گرگان در مسیر بازافرینی‬ ‫ســومین نشست از دفتر هجدهم سلســله نشست های تخصصی شرکت‬ ‫بازافرینی شــهری ایران تحت عنوان شهرهای ایران در مسیر بازافرینی‬ ‫روز دوشنبه ‪ ۲۶‬اذرماه با محوریت شهر گرگان برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫در این نشســت محمود اخوان مهدی پژوهشگر تاریخ و فرهنگ گرگان‪،‬‬ ‫یعقوب رشــتچیان معمار‪ ،‬شهرســاز‪ ،‬محقق و پژوهشــگر‪ ،‬هدیه تهرانی‬ ‫کنشگر محیط زیست و میراث فرهنگی‪ ،‬عبدالرضا دادبود شهردار گرگان‬ ‫و حســین کتولی مدیر دفتر بهســازی و احیای بافت تاریخی گرگان به‬ ‫عنوان سخنران و منا عرفانیان سلیم عضو هیئت مدیره شرکت بازافرینی‬ ‫شهری ایران به عنوان دبیر نشست حضور خواهند یافت‪.‬‬ ‫در توضیح این نشست امده اســت‪ :‬رویکرد بازافرینی شهری‪ ،‬رویکردی‬ ‫شــهر نگر است و پیشبرد اهداف‪ ،‬سیاســت ها و برنامه ها و طرح های این‬ ‫رویکــرد در گونه ها و مقیاس های مختلف در شــهرهای کشــور دنبال‬ ‫می شــود‪ .‬الزمه تحقق این رویکرد جلب مشارکت کنشگران و ترویج این‬ ‫گفتمان به منظور دستیابی به فهم مشترک از این اقدامات است‪ .‬شرکت‬ ‫بازافرینی شــهری ایران در چارچوب قوانین فرادست و اسناسنامه خود‬ ‫این فعالیت را دنبال کرده و برگزاری سلســله نشست های تخصصی یکی‬ ‫از این اقدامات به شمار می رود‪.‬‬ ‫در این راســتا تاکنون بیش از ‪ 120‬نشست با موضوعات مختلف‪ ،‬مرتبط‬ ‫با موضوع شهر و بازافرینی برگزار شده است‪ .‬نشست های تخصصی پیش‬ ‫رو با تمرکز بر شــهرهای کشــور و با هدف معرفی مشخصه هاو اقدامات‬ ‫در دســت انجام و بررســی ان ها در چارچوب سیاست بازافرینی برگزار‬ ‫خواهد شد‪ .‬موضوع سومین نشست در این دوره «شهر گرگان در مسیر‬ ‫بازافرینی» است‪ .‬این نشســت روز دوشنبه ‪ ۲۶‬اذرماه از ساعت ‪ ۱۴‬در‬ ‫محل شــرکت بازافرینی شهری ایران به نشــانی تهران‪ ،‬باالتر از میدان‬ ‫ونک‪ ،‬خیابان خدامی پالک ‪ ۵۱‬برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫نمایشگاه خوشنویسی «دستخط» افتتاح شد‬ ‫‪HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER‬‬ ‫شماره ‪ • 1004‬یکشنبــه ‪ 21‬اذر ماه ‪ • 1397‬سال یازدهم • ‪ 8‬صفـــحه‬ ‫صاحب امتیاز‪ :‬شـرکت جهان سبز‬ ‫مـدیر عامـــل‪ :‬حسـین احـمـدی‬ ‫مدیر مسوول‪ :‬مهدی احمدی‬ ‫زیـر نظــر شــورای ســردبیری‬ ‫چاپ‪ :‬گل اذین‬ ‫سازمان اگهی ها‪88311361 - 88311353 :‬‬ ‫نشانى‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان مطهری‪ ،‬بعد از خیابان سلیمان خاطر‬ ‫خیابان اورامان‪ ،‬پلاک ‪ ،43‬واحد‪2‬‬ ‫تلفکس‪88813489 - 88301986 :‬‬ ‫توزیع‪ :‬نشرگستر امروز‬ ‫منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند‬ ‫‪http://honarmandonline.ir/?p=6049‬‬ ‫سیستممدیریتکیفیت‪-‬رضایتمندیمشتری‬ ‫سیستم مدیریت کیفیت‬ ‫‪ISO 10004:2012‬‬ ‫‪ISO 9001 : 2008‬‬ ‫‪instagram.com/honarmandonline‬‬ ‫‪telegram.me/honarmandnews‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫حافظانه‬ ‫سحر بلبل حکایت با صبا کرد‬ ‫که عشق روی گل با ما چه ها کرد‬ ‫از ان رنگ رخم خون در دل افتاد‬ ‫وز ان گلشن به خارم مبتال کرد‬ ‫غالم همت ان نازنینم‬ ‫که کار خیر بی روی و ریا کرد‬ ‫من از بیگانگان دیگر ننالم‬ ‫که با من هر چه کرد ان اشنا کرد‬ ‫گر از سلطان طمع کردم خطا بود‬ ‫ور از دلبر وفا جستم جفا کرد‬ ‫خوشش باد ان نسیم صبحگاهی‬ ‫که درد شب نشینان را دوا کرد‬ ‫نقاب گل کشید و زلف سنبل‬ ‫گره بند قبای غنچه وا کرد‬ ‫به هر سو بلبل عاشق در افغان‬ ‫تنعم از میان باد صبا کرد‬ ‫بشارت بر به کوی می فروشان‬ ‫که حافظ توبه از زهد ریا کرد‬ ‫وفا از خواجگان شهر با من‬ ‫کمال دولت و دین بوالوفا کرد‬ ‫غالمحسینامیرخانی‪:‬جهانتشنههنرمتعالیماست‬ ‫در ایــن مراســم ابتدا محمدرضــا جعفــری‪ ،‬برگزارکننده‬ ‫نمایشــگاه گفت‪ :‬نمایشگاه دســتخط اغاز تور نمایشگاهی‬ ‫اساتید در ایران و دیگر کشورها است‪ .‬این اثار از عیار بسیار‬ ‫باالیی برخوردار است و اغازی برای جریان سازی در عرصه‬ ‫هنر خوشنویسی است‪ .‬این اســاتید سال‪‎‬های زیادی است‬ ‫که اثارخود را در معرض دید هنردوســتان قرار نداده بودند‬ ‫و برگزاری این نمایشگاه ذهن مرا به شدت به خود مشغول‬ ‫کرده بــود‪ .‬تعداد و نوع و تنوع اثــار این مجموعه حرکتی‬ ‫خاص در مقوله هنرهای تجسمی به شمار می‪‎‬رود و می‪‎‬توان‬ ‫از ان به عنوان یک حرکت جریان ساز در فرهنگ نام برد‪.‬‬ ‫جعفری در ادامه گفت‪ :‬این اســاتید چراغ راه ما هســتند‪.‬‬ ‫به جــرات می‪‎‬توانم بگویــم بســیاری از اقداماتی که در‬ ‫بخش فرهنگ انجام شــده‪ ،‬مرهون تالش‪‎‬های غالمحسین‬ ‫امیرخانی است‪.‬‬ ‫جعفــری همچنیــن در پایان برگــزاری نمایشــگاه را به‬ ‫محمدرضا شجریان و غالمحسین امیرخانی تقدیم کرد‪.‬‬ ‫سید عباس سجادی‪ ،‬مدیر عامل بنیاد افرینش های هنری‬ ‫نیاوران‪ ،‬در ادامه این مراســم ضمــن خوش‪‎‬امد گویی به‬ ‫حاضران گفت‪ :‬امشب یکی از زیباترین شب‪‎‬های فرهنگسرای‬ ‫نیاوران اســت‪ ،‬اثاری که بر روی دیوارهای فرهنگســرای‬ ‫نیاوران نصب شده‪‎‬اند به قدری با عظمت هستند که دیوارها‬ ‫را بــه لــرزه در اورده اند‪ .‬این نمایشــگاه برای من کالس‬ ‫درس بزرگی بود‪ ،‬چرا که شــخصیت‪‎‬های بزرگی همچون‬ ‫شــیرازی و ملک‪‎‬زاده همواره نام مبارک امیرخانی را بر زبان‬ ‫می‪‎‬اوردند و به گونه‪‎‬ای رفتار می‪‎‬کردند که گویا انها بر اثار‬ ‫خوشنویسی استاد تذهیب زده‪‎‬اند‪ .‬چرا که امیرخانی خود را‬ ‫وقف هنر کرده است‪ ،‬وقف خوشنویسی و نیز دفاع از هویت‬ ‫و شرف خوشنویسی‪.‬‬ ‫غالمحســین امیرخانــی‪ ،‬از اســاتید و پیشکســوتان هنر‬ ‫خوشنویسی به عنوان اخرین سخنران در سخنانی با ذکر‬ ‫این مطلب که عظمت فرهنگ و هنر به گونه ای اســت که‬ ‫باید بســیار در حــرف زدن دقت کرد تا شــان هنر رعایت‬ ‫شود خاطر نشــان کرد‪ :‬ما اهالی خوشنویسی مفتخریم که‬ ‫این توفیق را داشــته‪‎‬ایم تا با ادبیات بی نظیر ایران‪ ،‬همراهی‬ ‫و هم قدمی داریم‪ .‬وی ســپس افزود‪ :‬ما در گذشــته‪‎‬ای نه‬ ‫چندان دور‪ 150 ،‬رشــته هنری داشــتیم و در دنیا پیشرو‬ ‫بودیم‪ ،‬اما تاکید می‪‎‬کنم که امروز چین و هند از ما سبقت‬ ‫گرفته‪‎‬اند‪ ،‬جای تاســف اســت که این هنرهــا دیگر وجود‬ ‫ندارند‪ .‬اما وظیفه ماســت که باردیگر این هنرها را پرورش‬ ‫دهیم و ایــران و ایرانی را با هنرهای بــی نظیرش در دنیا‬ ‫معرفی کنیم‪ .‬جهان نیز تشنه هنر متعالی ماست‪ .‬همه جای‬ ‫دنیا از ما اســتقبال می کنند‪ ،‬چرا که انها هم مشــتاقند‪،‬‬ ‫چرا که جنس بشــر به زیبایی گرایــش دارد‪ .‬امیرخانی در‬ ‫ادامه با اشاره به پیشینه انجمن خوشنویسان ایران گفت‪:‬تا‬ ‫ســال ‪۱۳۳۰‬موضوع خوشنویســی در ایران کمرنگ شده‬ ‫بود‪ ،‬و اســاتید مطرح در این حوزه کم شــده بودند‪ .‬انجمن‬ ‫خوشنویســان ایران به عنوان یک نهــاد مدنی موفق عمل‬ ‫کرده و امروز مفتخریم که اســاتیدی در حوزه خوشنویسی‬ ‫پرورش یافته‪‎‬اند که اثارشان موزه‪‎‬ای است‪.‬‬ ‫این خوشــنویس همچنین درباره نمایشــگاه دستخط نیز‬ ‫گفت‪ :‬علی شــیرازی که اثارش در این نمایشگاه در معرض‬ ‫دید عموم قرار گرفته‪ ،‬خط نستعلیق را متحول کرده است‪.‬‬ ‫این دستاورد بسیار بزرگی در هنر خوشنویسی ایران است‪.‬‬ ‫همچنین در مورد مجتبی ملک‪‎‬زاده و هنرش نیز باید بگویم‬ ‫که امروز اگر ملک‪‎‬زاده بر اثرش امضا نزند با خط گلســتانه‪،‬‬ ‫بزرگ ترین خوشــنویس قاجار‪ ،‬اشتباه می‪‎‬شود‪ .‬در اثار این‬ ‫دو هنرمنــد زیبایی و تعادل و عیار باال موج می‪‎‬زند‪ .‬این دو‬ ‫همچنین در دو دهه اخیر شاگردانی تربیت کرده‪‎‬اند که انها‬ ‫ی در هنر خوشنویســی دارند و اثار انها‬ ‫نیز جایگاه یگانه‪‎‬ا ‪‎‬‬ ‫نیز موزه‪‎‬ای محسوب می‪‎‬شود‪ .‬در پایان این برنامه تمبری که‬ ‫از ســوی انجمن مجموعه داران اثار هنری‪ ،‬مزین به تصویر‬ ‫غالمحســین امیرخانی و یکی از اثار او بــود رونمایی و به‬ ‫امیرخانی تقدیم شد‪.‬‬ ‫شایان ذکر اســت در ایین افتتاحیه این برنامه سید محمد‬ ‫مجتبــی حســینی معاون هنــری وزیز فرهنگ و ارشــاد‬ ‫اســامی ‪ ،‬غالمعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و‬ ‫ادب‪ ،‬کمال خرازی رئیس شــورای راهبردی روابط خارجی‬ ‫ایــران ‪ ،‬هادی مظفری مدیرکل دفتر هنرهای تجســمی ‪،‬‬ ‫فخرالدین فخرالدینی‪ ،‬حمیدرضا نوربخش‪ ،‬نصرا‪ ...‬افجه ای‪،‬‬ ‫طاها بهبهانــی‪ ،‬مجید رجبی معمار رییس خانه هنرمندان‪،‬‬ ‫حجت االسالم شاهمرادی‪ ،‬مهدی افضلی مدیرعامل موسسه‬ ‫توسعه هنرهای معاصر‪ ،‬حامدی مدیرمسئول مجله تندیس‬ ‫و جمعــی از اصحاب فرهنگ وهنر حضور داشــتند حضور‬ ‫داشتند ‪.‬‬ ‫نمایشگاه خوشنویسی «دستخط» شامل اثار غالمحسین‬ ‫امیرخانی‪ ،‬علی شــیرازی و مجتبی ملک‪‎‬زاده تا ‪ 30‬اذر در‬ ‫گالری شماره ‪ 1‬فرهنگسرای نیاوران برپاست‪.‬‬

آخرین شماره های روزنامه هنرمند

روزنامه هنرمند 2232

روزنامه هنرمند 2232

شماره : 2232
تاریخ : 1403/02/05
روزنامه هنرمند 2231

روزنامه هنرمند 2231

شماره : 2231
تاریخ : 1403/02/04
روزنامه هنرمند 2230

روزنامه هنرمند 2230

شماره : 2230
تاریخ : 1403/02/03
روزنامه هنرمند 2229

روزنامه هنرمند 2229

شماره : 2229
تاریخ : 1403/02/02
روزنامه هنرمند 2228

روزنامه هنرمند 2228

شماره : 2228
تاریخ : 1403/02/01
روزنامه هنرمند 2226

روزنامه هنرمند 2226

شماره : 2226
تاریخ : 1403/01/29
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!