روزنامه هنرمند شماره 1088
روزنامه هنرمند شماره 1088
طباطبایی نژاد با اشاره به ابراز نگرانی رهبر انقالب
در خصوص فرسایش زبان فارسی:
بهروز افخمی،
فیلمنامه نویس و کارگردان سینما:
فﻀای مﺠازی در ﺣال ﺟا به ﺟا
ﮐردن مرزﻫای فرﻫنﮕی اسﺖ
ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ 1ﺧﺮدادﻣﺎه 1398ﺳﺎل دوازدﻫﻢ
8ﺻﻔـــــﺤﻪ 2000ﺗﻮﻣـــﺎن
باارزش تریﻦ تماشاﭼیان فیلﻢ ﻫا
ﮐودﮐان و نوﺟوانان زیر 18سال ﻫستند
4
2
ﺷﻤﺎره 1088
instagram.com/honarmandonline
ISSN 2008-0816
نگاهی به فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده»
به بهانه پخش در سینمای خانگی
خشم و هیاهو
در ناکجااباد!
رهبر معظم انقالب
در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب:
از ︮داوسی﹝ا گله﹞ندم
2
4
نگاهی به فیلم «نبات»
نخستین ساخته سینمایی پگاه ارضی
نقدیبرنمایش«کمیتهنان»بهکارگردانیلیلیعاج
تاتر ﹞یتواند
زبان گوای ﹞ردم با︫د
7
تقدیر از یک عمر تالش گویندگی« مریم نشیبا»
تجلی﹏ از خاد﹞ان زبان فارسی
در ﹞راسم »ای ﹟س«﹟
۳
روا︐ی زنانه و︾یرف﹝نی︧︐ی
گفتگو با خاله« نرگس» مجری محبوب برنامه «رنگین کمان»
تﮑلیﻒ نﮑنیﻢ بﭽه سه ساﻟه
روسری ،سر ﮐند!
5
پشتپرده تغییر شبانه مدیرکل دفتر موسیقی
قانونجنجالی
قربانیگرفت!
۳
6
رهبر معظم انقالب در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب:
2
چهارشنبـــــــــــه 1خردادماه 1398سالدوازدهم شمــاره1088
www.honarmandonline.ir
فرهنگ و هنر
& ART
CULTURE
اخبار
طباطبایی نژاد با اشاره به ابراز نگرانی رهبر انقالب
در خصوص فرسایش زبان فارسی:
فضای مجازی در حال جا به جا کردن مرزهای
فرهنگیاست
عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه فضای
مجازی ادبیاتی ناشــناخته را وارد زندگی ۵۰میلیون ایرانی کرده است ،گفت:
امروز بیشــترین ارتباطات مردم از طریق فضای مجازی است و این فضا ادبیاتی
و حتی فرهنگی ایجاد کرده که بعضا ناشناخته و تعریف نشده است .سیدصادق
طباطبایی نژاد عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی با
اشاره به ابراز نگرانی مقام معظم رهبری در خصوص فرسایش زبان فارسی در جمع
استادان زبان و ادب پارسی ،گفت :مقام معظم رهبری به این دلیل که خود ادیب
هستند ،حساسیت ویژه نسبت به زبان و ادبیات فارسی دارند و همواره در ترویج
زبان و شعر فاخر فارسی قدم های مبارکی برداشته اند .نماینده مردم اردستان در
مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه موضوع فرسایش زبان تنها مختص به زبان
فارسی نیست ،افزود :علت اصلی اینکه زبان در تمام دنیا به مسیری فرسایشی پیش
گرفته و اکثرا همگان نسبت به ان غافل هستند ،حضور فضای مجازی در عصر
جدید زندگی بشــر است .وی ادامه داد :امروز بیشترین ارتباطات مردم از طریق
فضای مجازی با یکدیگر است و این فضا ادبیاتی ایجاد کرده که بعضا ناشناخته و
تعریف نشده است .امروز در کشور ما بیش از 50میلیون انسان در این فضا تبادل
فرهنگ می کنند و ادبیات گفتاری و شــنیداری افراد در این فضا در حال تغییر
ماهیت اســت .این نماینده مردم در مجلس با تاکید بر اینکه مهم ترین موضوع
فرهنگی امروز کشور قطعا فضای مجازی است ،افزود :البته این موضوع ،مساله ای
است که در تمام دنیا وجود دارد و در سفرهایی که ما به کشورهای افریقایی هم
داشتیم وزرای فرهنگ کشورهای مختلف از تهدید زبان خود و تغییر شکل ان
به وسیله فضای مجازی ابراز نگرانی می کردند .طباطبایی نژاد با بیان اینکه فضای
مجازی در حال جابه جا کردن مرزهای فرهنگی است ،گفت :ما باید اقتدار فرهنگی
خود را در فضای مجازی حفظ کنیم و برای تحقق این مهم باید در ابتدا شبکه ملی
اطالعات را راه اندازی کنیم ،مسئله ای که بارها مورد تاکید رهبر معظم انقالب هم
بوده است ولی شاهدیم در این زمینه گامی برداشته نمیشود .وی اضافه کرد :در
ادامه با راه اندازی این شبکه باید با یک رسانه و ابزار قوی در فضای مجازی مردم
را به استفاده از یک رسانه بومی قوی تشویق کنیم تا از این طریق فرهنگ ،زبان و
ادبیاتمان حفظ و تقویت شود .با توجه به تکامل و توسعه روز به روز این فضا حرکت
از امروز هم برای تحقق اهداف در این فضا دیر است ،حال اینکه ما از ابتدا در این
حوزه منفعل عمل کرده ایم .عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای
اسالمی تصریح کرد :البته در این مسیر صدا و سیما نیز باید سهم و نقش خود را
به عنوان نهادی حاکمیتی ایفا کند و حساسیت مقام معظم رهبری را مد نظر و
در برنامه ریزی های خود قرار دهد و موضوع فرسایش زبان فارسی را جدی بگیرد.
مصطفیمحدثیخراسانی:
در حوزه شعر کم کاری شده است
مصطفی محدثی خراســانی با بیان این که در حوزه شــعر کم کاری شده است
می گوید :شعر جایگاه شایسته ای ندارد و ان چه انجام شده به نظرم عشق و ارادت
خود شاعران بوده است .به گزارش هنرمند به نقل از ایسنا :این شاعر که در دیدار
مقام معظم رهبری با شاعران در شب والدت امام حسن مجتبی (ع) حضور داشته
است اظهار کرد :به نظرم در سال های بعد از انقالب در حوزه ادبیات به ویژه شعر
کم کاری وجود دارد .ما هیچ نهاد یا ارگانی که پاسخ گو باشد نداریم .شعر در وزارت
فرهنگ و ارشاد اسالمی جایگاه شایسته ای ندارد و ان چه انجام شده به نظرم عشق
و ارادت خود شاعران بوده است .بزرگ ترین حرکتی که در این سال ها در حمایت
از شعر و ار ج نهادن به شاعران بوده همین جلسات دیدار با رهبری است .به نظرم
می طلبد نهادها و ارگان های ذی ربط در وزارت ارشــاد ،فرهنگستان زبان و ادب
فارسی ،حوزه هنری و سازمان تبلیغات اسالمی ،یک شورای عالی در حوزه ادبیات
و شــعر تشکیل بدهند تا کم کاری و کمبودهایی که در این سال ها بوده جبران
شود .شاید با این سیاست ها و راهبردهای کالن بتوانیم در این حوزه کاری بکنیم.
او همچنین درباره ابراز نگرانی برای زبان فارسی گفت :امیدواریم زبان فارسی با
پشتوانه های عظیم و ارجمندی که دارد مسیر تعالی را بپیماید و تعمیق و گسترش
بیشــتری پیدا کند .ایشان هشدار دادند که الزم است ما از این امانت ارجمندی
که به دست مان رسیده بهتر مراقبت کنیم .محدثی خراسانی در ادامه تاکید کرد:
نهادهایی مانند حوزه هنری ،فرهنگستان و وزارت ارشاد باید هشدارهای رهبری را
جدی بگیرند و با تمام وجود به ضرورت ان ها برسند تا زبان فارسی حفظ شود .او
همچنین درباره بحثی که درباره تعهد در شعر در این دیدار مطرح شده بیان کرد:
ش و محتوای متعالی هم وجود داد .ما نمی توانیم هیچ اثر
در ذات هن ِر متعالی ارز
هنری جاودانه را سراغ بگیریم که به لحاظ محتوایی بی ارزش و یا کم ارزش باشد.
اگر به تاریخ هنر و ادبیات هم نگاه کنید می بینید اثاری ماندگار و جاودانه شده اند
که هم به لحاظ هنری در اوج هستند و هم به لحاظ ارزشی و محتوایی جزء اثار
متعهد محسوب می شوند .محدثی درباره دیدگاهی که شعر را به «شعر هنری» و
«شعر متعهد» تقسیم می کند اظهار کرد :برخی به هنر برای هنر معتقدند یعنی
ی از زیباشناسی هنر کافی است تا
می گویند صرف هنری بودن یک اثر و بهرمند
ما اثر هنری را خوب بدانیم جدا از این که چه حرفی می زند ،چه موضعی می گیرد
ک چیز باشد و اثر
و چه مضمونی دارد .اما درواقع این طور نیست که اثر هنری ی
متعهد چیز دیگری .این شاعر همچنین درباره این که حفظ هویت ملت در شعر
چقدر در شعر ما نمود دارد ،گفت :ما مشکل چندانی در شعر نداریم و شعر در طول
تاریخ ما پیشگام بوده و ثبت کننده هویت ملی ما و ارتقادهنده ان بوده و از زبان ما
محافظت کرده و ان را توسعه داده است .او در ادامه بیان کرد :بحثی که در جلسه
ل گرفته شده و افرادی
دیشب مورد تاکید بود شبه شعرها و ترانه هایی بود که سه
با کمترین دانش و ســواد و کمترین ارجمندی به لحاظ اندیشه وارد این حوزه
شده اند که هم مفاهیم را به تمسخر گرفته اند و هم زبان را تنزل می دهند .برخی از
رسانه های ما از جمله «صدا و سیما» هم با پول بیت المال دارند این بی هویتی را
با چهره سازی این افراد ترویج می دهند.
حضرت ایت اهلل خامنــه ای در این دیــدار ،حرکت و
پیشرفت جریان شعر انقالب را امیدوارکننده دانستند
و گفتند :البته جریان های شعری دیگری نیز وجود دارد
اما این جریان شعر انقالب است که از لحاظ مضمون،
یافتگی الفاظ پیشــرفت
نواوری در مضامین و صیقل
ِ
بسیار چشمگیری داشته است .رهبر انقالب اسالمی،
بیان و پدیده ی شعر را از معجزات افرینش خواندند و
افزودند :شعر از جنبه ی جمال و زیبایی برخوردار است و
این امتیاز ،شعر را به یک رسانه ی اثرگذار و مسئولیت اور
تبدیل میکند کــه باید این تعهد را در خدمت جریان
روشــنگری و هدایت قرار داد .ایشــان با اشاره به یک
مغالطه ی ناشیانه که شعر را به «شعر هنری» و «شعر
متعهد» تقسیم می کند و می کوشد با شعار قلمداد کردن
شعر متعهد ،از ان ارزش زدایی کند ،خاطرنشان کردند:
اشــعار بزرگان و قله های شعر فارسی همچون حافظ،
سعدی ،فردوسی و مولوی اکنده از اخالق ،تعلیم ،تعهد،
حکمت ،عرفان ،معنویت و اســام ناب است ،بنابراین
تفکیک جنبه ی هنری و زیباشناختی شعر از جنبه ی
رســالت و تعهد ان ،مغالطه ای واضح و ناشی از غفلت
یا کم ســوادی اســت .حضرت ایت اهلل خامنه ای قرار
دادن شعر در خدمت معارف توحیدی ،فضائل اهل بیت
علیهم الســام ،انقالب و حوادث مهم کشور و مسائل
گوناگون دنیای اسالم را موجب اعتالی شعر دانستند و
افزودند :در اشعار خود زیبایی های رفتاری ملت ،همانند
حماســه ی زیبا و پُرشکوه حضور فداکارانه ی مردم در
کمک رسانی به سیل زدگان را به تصویر بکشید ،زیرا این
کار ،شعر شما را به پرچم هویت ملت تبدیل می کند.
ایشــان تاکید کردند :حفظ هویت ملت بســیار مهم
است ،چراکه ملتی که هویت خود را گم کند ،در مشت
بیگانگان اب می شود و از بین می رود .حضرت ایت اهلل
خامنه ای در بخش دیگری از سخنانشان ،در خصوص
زبان فارســی ابراز نگرانی کردند و گفتند :من راجع به
زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی ،زبان
فارســی در حال فرسایش است .رهبر انقالب اسالمی
افزودند :من از صداوســیما گله مندم ،به دلیل اینکه به
جای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقل خورده و
درست ،گاهی زبان بی هویت و تعابیر غلط و بدتر از همه
تعابیر خارجی را ترویج میکند .انتشار فالن لغت فرنگی
یک مترجم یا نویســنده از تلویزیون ،موجب عمومی
شدن ان لغت و الوده شدن زبان به زوائد مضر میشود.
ایشــان با تقبیح اســتفاده ی فراوان از لغات بیگانه در
رسانه ها ،خطاب به مسئوالن تاکید کردند :نگذارید زبان
فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود .حضرت ایت اهلل
خامنه ای همچنین از ولنگاری زبانی و ســاخت لفظی
بسیار نازل برخی ترانه ها و پخش انها از صداوسیما در
سریال ها نیز انتقاد کردند و گفتند :زبان فارسی قرن های
متمادی است که عمدتاً به وسیله ی شاعران بزرگ حفظ
شده و این گونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است،
بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم و اجازه نداریم
با بی مباالتی ان را به دســت فالن ترانه سرای بی هنر
بدهیم که الفاظ را خراب کند و بعد نیز با پول بیت المال
در صداوسیما و دستگاه های دولتی و غیردولتی پخش
شود .پروانه ها اینجا هم امده اند .پروانه های مشهور بهار
ســال ۹۸تهران در یک غروب کمی گرم باالی ســر
انبوه شاعرانی که مضطرب یا ارام نشسته اند می روند
و می ایند .بی تفاوت بــه اهل ادبی که حتماً هر کدام
روزگاری بــا «پروانــه» چه مضمون ســازی هایی که
نکرده اند .مثل باقی نقاط تهران که با بال های نارنجی
و قهوه ای نقاشی شده شان حسن می فروشند و بچه ها را
به دنبال خود می کشانند و بزرگترها را به شوق می اورند
که سالهاست تهران جلوه ای این چنین ذوق افرین از
طبیعت به خود ندیده اســت .در این اخرین روزهای
اردیبهشت اسمان گرفت و بوی خاک نم خورده تهران
را برداشت و بعد هوا کام ً
ال روشن شد و حاال اینجا زیر
نــور ماهی که کم کم دارد خودش را حســابی به رخ
شاعران می کشد همه منتظرند .از یوسفعلی میرشکاک
که گوشه ای ایستاده است و معلوم است که منتظر اذان
است تا سیگاری بگیراند و حالی عوض کند تا علیرضا
قزوه که یک دهه اســت مدیر جلسه دیدار شاعران با
رهبر معظم انقالب است و امسال انگار این وظیفه را به
کسی دیگر داده اند و کمی دمغ است .شهرستان ادبی ها
هم گوشــه ای برای خودشان گعده پر سر و صدایی راه
انداخته اند مودب و سیار و عرفانپور و ...جمع شان جمع
اســت .در ادامه مشروح و حاشیه های دیدار شاعران با
رهبر معظم انقالب را می خوانید:
شــاید نمادین ترین ســخن رهبری در دیدار امسال
شــاعران ،این عبارت بود« :کاش فردوســی بود و ان
کارها را االن هم می کرد ،اما نیست و این کار نسل شما
شاعران جوان است که زبان فارسی را سرافراز کنید».
بزرگان قوم جلو ایستاده اند؛ منتظر ورود رهبر انقالب و
انتظار زیاد طول نمی کشد .زود می اید .با همان لبخند
همیشگی و مطمئن شاعران جوان و شهرستانی را ارام
می کند؛ چند تعارف علمایی به بزرگان جمع می زند و
هولشــان می کند و بعد همه را از نگاهش می گذراند و
روی صندلی می نشیند .شاعران هجوم می اورند برای
دیدن رهبر و اهدای کتابشان .رهبر روی صندلی نشسته
است و همه دور تا دور صندلی ایستاده اند و نظاره گرند.
سرش را بلند می کند و بلند می پرسد « :حال همه شما
خوب اســت اقایان؟ « جمع به خنده می افتند و تازه
یادشان می افتد که می شود نشست و شاعران یک به
یک به نزد رهبر می روند و کتابهای تازه شــان را هدیه
می دهند و کمی که می گذرد همهمه قسمت خانم ها
باال می رود به اعتراض و زود راهی باز می کنند تا انها هم
بیایند و کتاب بدهند و درد و دل کنند.
ازصداوسیما گله مندم
من اما این سوتر جای دنجی برای خودم پیدا کرده ام
و نشسته ام به تماشای ادم ها .کنار دستی ام بی توجه به
شلوغی و همهمه بلند فضا ،قران کوچکی باز کرده است
و می خواند .نگاهم به قرانش می افتد .عکس پیرمردی
گوشه صفحه است و صفحه به صفحه که جلو می رود
عکس پیرمرد را جلو می اورد و مگر می توانم نپرســم
که ماجرا چیست .پدر مرحومش است که ارزو داشته
اســت رهبر را ببیند و حاال برای او و به یاد او نزد رهبر
قران می خواند .علی محمــد مودب کمی ان طرف تر
یک مصرع شعر را زمزمه می کند .سرم را کمی نزدیکتر
می اورم .دارد با خودش تکرار می کند :شوق دیدار چند
لحظه پیش تا حاال نشــنیده ام و نمی دانم برای کدام
سرود یا ترانه ای است .زل زده است به حلقه شاعرانی که
دور رهبر جمع شدند و مشغول خوش و بش و اهدای
کتاب هستند و این مصرع را برای خودش تکرار می کند.
یک شاعر فکر می کنم شهرستانی که نمی شناسمش
نزدیک مودب می اید و با ذوق و شوق می گوید « :ببین
برایش چه اورده ام! کتاب رفیقش را « .نگاهی می اندازم
و می بینم کتاب مهدی اخوان ثالث است.
ی َکنند و
ادم هایی که نزد رهبر بوده اند یکی یکی دل م
پیش دوستانشان می ایند و حاال دیالوگ هایشان برای
منی که دنبال اشاره های بی تعارف ادم ها با رهبر هستم،
بیش از هر چیز دیگری شنیدنی است.
حالم را گرفت .گفتم انگشــترت را بده گفت همینجوری که نمی شود .قهقهه می زند و برای جمع رفقایش
از تیری که به سنگ زده است تعریف می کند.
ان طرف تر جوانکی به ســختی خــودش را از جمع
بیرون می اورد؛ نگاهــی به اطرافش می اندازد و خیلی
ســریع چفیه ای را که از رهبر گرفته است زیر کتش
قائم می کند.
دیگری می اید و برای دوستانش تعریف می کند که بعد
از چهار سال باالخره امسال جرات کرده است که برود
جلو .کسی می گویدش حاال چه گفتی؟ می گوید گفتم
از قم امده ام .می گویند خب بعدش چه گفتی؟ نگاهی
به انها می اندازد و می گوید هیچ! چیزی نداشتم بگویم
اما حسابی تحویلم گرفت.
سرور رجایی ،شاعر و پژوهشگر افغانستانی با خوشحالی
می اید و می گوید باالخره کتاب شــرح حال شهدای
افغانستانی ۸سال جنگ تحمیلی را به اقا رساندم.
امید مهدی نژاد چند شماره از مجله طنز «سه نقطه» را
دست گرفته است تا به رهبر برساند .سرک می کشد و
انقدر شلوغ است که گوشه ای منتظر می ماند تا وقتش
شــود .کم کم هوا در حال تاریک شدن است که یک
اذان گــو خودجوش از میان جمعیت برمی خیزد .انگار
چند دقیقه ای اســت که اذان را گفته اند و شــاعران
رهبر را رها نمی کنند و او دیگر بی طاقت شده است و
حوصله اش سر رفته است .بلند اذان می گوید و اعتنایی
هم به سایرینی که از او می خواهند سرعتش را کم کند
تا کار رفقایشان پیش رهبر تمام شود نمی کند .دومین
«اهلل اکبر» انتهایی اذان را که می گوید رهبر برمی خیزد.
قامت می بندد و یکی از پشت سر می گوید :قربانش بروم
نماز قبل از افطار را همیشه سریع می خواند .چند نفر
اهستهمی خندند.
نیازی به رکعت دوم نماز عشــاء نیســت تا تعداد زیاد
ادم هایی که نمازشان شکســته است و حتماً تهرانی
نیستند را شناســایی کنم .لهجه ها و رنگ رخساره ها
نشان می دهد که تنوع سرزمینی شعرا قابل قبول است.
عالوه بر اینکه این بار چهره های نااشنا هم زیادند و البته
چهره های همیشگی هم مثل همیشه هستند.
یخ مجلس هنوز باز نشده است .همه منتظرند تا مثل
همیشــه خود رهبر پیش قدم شــود و جلسه را مثل
ســالهای قبل تبدیل به محفلی خودمانی کند که هر
که هر چه می خواهد دل تنگش بگوید .سنت جلسات
رمضانیــه رهبر انقالب دیگر در حال تبدیل به یکی از
سنت های تاریخی انقالب اسالمی است .جلسه ای که به
صراحت و راحتی مشهور شده است و رهبر چند کالمی
بیشتر سخن نمی گوید و بیشتر شعرها را گوش می دهد
و البته به همان نسبت که شعرا بی تعارف می شوند رهبر
هم صریح اللهجه است و نظرش را بی تعارف درباره شعر
شاعران می گوید جدی و شوخی.
اسفندقه شاعران را یکی یکی معرفی می کند .اما قبل از
شروع یادی از درگذشتگان این سالهای جمع می کند؛
از قیصــر امین پور تا احمد عزیــزی که رهبر به میان
حرفش می پرد و با حسرت می گوید « :حمید سبزواری
را یادتان رفت ».اولین شاعر موسوی گرمارودی است
که خیلی صریح می گوید « :از ته دلم ترجیح می دهم
تا وقتم را به شاعران جوان دهم ».رهبر می گوید« :اقا
شــما هم یک زمانی جوان بودید دیگر .ما که یادمان
اســت» و لبخند به لب گرمــارودی می پرد و مثنوی
کوتاهش درباره فردوسی را می خواند .مثنوی در مدح
و ستایش فردوسی اســت و زبان اوری و شاعرانگی او.
تمام که می شود رهبر می گوید « :کاش فردوسی بود و
این کارهایی که گفتید را االن هم می کرد .اما نیست و
این کار نسل شما شاعران جوان است که زبان فارسی
را سرافراز کنید».
و بعد نوبت به شــاعران جوان و کمتر شــناخته شده
می رسد که شــروع به خواندن شعرهایشان می کنند
و اغلب با تحســین های غلیظ و افرین های گرم رهبر
مواجه می شوند .اسفندقه اعالم می کند که نفر بعدی
رضا یزدانی است که شعری نیمایی قرائت می کند .شعر
که تمام می شود رهبر خرده می گیرد که این کجایش
نیمایی بود؟ نه وزن داشت و نه تغییر نوبت قافیه که اص ً
ال
قافیه نداشت .این شعر سپید است .اسفندقه می گوید
اگر شاعر درست می خواند وزنش را متوجه می شدیم
و بحث ادبی باال می گیرد؛ از سر اتفاق در جلسه امشب
چند باری به حافظ و سعدی و فردوسی و مولوی اشاره
شد .رهبری انها را قله های شعر فارسی خواند که باطل
کننده مغالطه دوگانه سازی شعر هنری و شعر متعهد
هستند و از هرکدام یکی دو بیتی به یادگار خواند.
افغانستانی ها رهبر را «اقاخامنه ای» می گویند همان
طور که امام را «اقاخمینی» می گفتند و چه کسی از
عشق و عالقه شان به یکدیگر با خبر نیست .هر جا که
بنشینی می گویند امیدمان در این کشور اقاخامنه ای
است و چه دریایی هستند از استعداد نادیده گرفته شده
و حاال اینجا در کنار عالی ترین مقام عالی ایران سرشان
را باال می گیرند؛ لهجه هایشان را قائم نمی کنند .چشمان
بادامی شان می خندد و وقتی نوبت شعرخوانی یکی از
انها می شود با میکروفن حسابی ور می رود که همه چیز
درست باشد و...
عاطفه جعفری افغانستانی شــعری درباره فاطمیون
می خواند و من به چای جلوی رهبر خیره شــده ام که
هر از چند گاهی به دســت می گیرد و جرعه ای از ان
را می نوشــد و نمی دانم چه می شود که یاد چای های
راهپیمایی اربعین می افتم و دوباره افغانســتانی ها که
اولین سالی که با دستور رهبر انها هم توانستند به کربال
و پیاده روی اربعین بروند نامه زدند و نوشتند که « :خبر
داریم که ۴۰سال و بیشتر است که به زیارت پدرمان
نیامده ای و امسال ما جای تو زیارت کرده ایم .به ضریح
علی (ع) که رسیدیم دستانمان را بلند کردیم و گفتیم
ما به جای پسرت در ایران امده ایم از ما و او قبول کن».
و عاطفه جعفری از مشهد می گوید و از فاطمیون و من
همچنان در حال و هوایی کربالیی هستم که رهبر حتماً
هر سال حسرتش را می کشد و حاال رهبر بغض کرده
است و مجلس ساکت شده است و از پچ پچه هم دیگر
خبری نیست و رهبر می گوید چه قدر کار می شود کرد
برای این شهدای مظلوم فاطمیون.
تمجید رهبری از شعر شاعران جوان ادامه دارد .برخی
بیت ها را می خواهد تکرار کنند و برخی را خودش تکرار
می کند .به برخی از شــعرها و بیت ها هم به طور ویژه
واکنش نشان می دهد.
پروفسور سید عین الحسن از هند امده است و می گوید
بیش از ۳۵ســال است که فارســی درس می دهد به
دانشجویان هندی و تازه به یاد همه مان می اورد که این
ُد ّر َدری چه گستره ای داشته است .تقاضای او از رهبر
اما جالب تر اســت « :کتاب سهم مسلمانان در ازادی
هندوستان جز واحدهای درسی ما در هند است اما در
کل دانشکده یک نســخه بیشتر از ان نیست و انقدر
دانشجویان گرفته اند و برده اند و کپی گرفته اند که ورق
ورق شده است اگر می شود این کتاب را تجدید چاپ
کنید» و دهان حاضرین باز مانده است!
اکرم سعادتمند شعری مادرانه می خواند و رهبر از همین
لطیف بودن و مادرانه بودنش به ذوق می اید و تشویقش
می کند .مهدی خان محمدی از قم شــعری می خواند
که در اواســطش این بیت امده اســت :تا کاروان پس
از ما پیدا کنــد راه از چاه /یا ردپا یا که پایی در جاده
می گذاریم و رهبر اشاره می کند به کتاب مشهور «پایی
که جا ماند».
مهدی پرنیان نقیضه ای بر شعر مشهور «در کنار خطوط
ســیم پیام /خارج از ده دو کاج روئیدند» می خواند و
از «کاج و کاجه» صحبــت می کند که گرفتار فضای
مجازی می شوند و مســئولین برای حل مشکل انها
ارتفاع خطوط سیم پیام را باال می برند .رهبر می گوید:
بچه دار هم شدند این کاج و کاجه؟
میانه غزل محمدحسین جمشیدی به این بیت می رسد:
«شد فراموش انکه بیش از قدر خویش امد به چشم /
انکه با گمنام بودن سر کند نام اور است» و رهبر یادی
از شــهید ابراهیم هادی می کند که می خواست گمنام
بماند و امروز نام و اوازه اش در همه افاق جبهه فرهنگی
انقالب پیچیده است.
سید رسول پیره شعری سپید در باب عاشورا می خواند
و رهبر به کنایه می گوید :البته این شعر تن احمد شاملو
مبدع این سبک شعری را در گور خواهد لرزاند .اینکه
بفهمد سبکش را در این راه صرف کرده اید!
سید ضیا موسی شعری به زبان ترکی در مدح و ستایش
امام رضا (ع) می خواند و رهبر به او می گوید شعر را نزد
حضرت رضا (ع) هم بخوانید ایشان ترکی می فهمند.
علی چاوشی شعری عاشــقانه می خواند و همان ابتدا
اعالم می کند برای همســرش ســروده است و رهبر
می گویــد« :زیبا بود و اینکه گفتید برای همســرتان
گفته اید زیباترش هم کرد .خداوند بچه های متعددی
به شما بدهد».
نوبت به میرشکاک که می رسد گرم تر از همه تحویلش
می گیرد« :چشم ما روشن شد اقای میرشکاک خیلی
وقت بود شــما را ندیده بودیم» و میرشکاک با شعری
درباره حضرت زهرا (س) مجلس را تکان می دهد.
عبدالقادر طهماسبی (فرید) کمی تعلل می کند و این
شعر و ان شعر می کند و از شعر درخواستی اسفندقه
گله می کند و می گوید مگر ترانه درخواستی است؟ که
رهبر باالخره می گوید شعرتان را بخوانید که منتظریم
و بعد حســابی تمجیدش می کند و از رتبه باالیش در
شعر می گوید .نوبت به ناصر فیض که می رسد می گوید
پدرم را از دســت داده ام و بعد شعری طنز می خواند و
رهبر می گوید این از دســت دادن پدرتان جدی بود یا
جز همین طنزها بود؟ که فیض جا می خورد و می گوید
جدی بود اقا و رهبر طلب مغفرت می کند برای پدرش.
و اخر مجلس که می شود اسنفدقه از رهبر می خواهد
ســخنرانی کند که رهبر می گوید اقای فردوســی را
بگویید بیاید و شــعر بخواند .چه سعادتی و حاال اقای
فردوسی کیست؟ کسی نمی شناسدش.
از ردیف های پشت سر جوانکی سیاه چرده و الغر اندام
بلند می شود و در حالی که نمی تواند لبخند رضایتش
را پنهان کند می گوید از روســتایی امده است و سالم
روستاییان را برای رهبر اورده است و چند رباعی قوی
می خواند و در میان نگاه های حسرت زده بقیه برمی گردد
و سر جایش می نشیند و حاال همه منتظرند تا بببیند
رهبر چه می گوید؟ و رهبری می گوید حرفهای ما را که
همه شنیده اید و می دانید چیست .شعر بخوانید .باز هم
که صدای صلوات جمع به نشــانه انتظار برای شنیدن
حرف های رهبر باال می رود و رهبر مختصر و مفید حرف
می زند .او راضی است .از شعرهایی که امشب خوانده شد
و از جریان شــعر انقالب در کشور راضی است اما برای
زبان فارسی به شدت نگران .هشدار می دهد که مغالطه
دوگانه ســازی شعر متعهد و شعر هنری را نپذیرید و
بدانید که انهایی که با شعر ایدئولوژیک مخالفند با ان
ایدئولوژی شــما مخالفند و خودشان ایدئولوژی زده تر
هســتند و گله می کند از صداوسیما و ترانه سازان که
اهمیت حفظ زبان فارسی را درک نمی کنند و سرانجام
حرف اخرش را می زند« :زبان فارسی در طول قرن ها
به وسیله شعرا به ما رسیده است و اکنون این وظیفه بر
دوش شماست».
گفتگو با خاله نرگس مجری محبوب برنامه «رنگین کمان»
تکلیف نکنیم بچه سه ساله روسری ،سر کند!
مجتبی برزگر
ولی ربطی به صحبت هایم ندارد .روز جمعه بیست و هفتم اردیبهشت ماه
که در مسجد مقدس جمکران حضور داشتم یک مجلس خصوصی است.
با همدیگر راجع به دغدغه های مذهبی مان صحبت می کنیم و ان چیزی
که مخاطب نیاز دارد راجع به ان موضوعات و مسائل همفکری می کنیم .به
همدیگر مشورت می دهیم و شاهد یک تبادل فکری و اندیشه ای هستیم.
من راجع به دغدغه هایم گفتم از اینکه نگران بچه ها هستم .من صحبتم را
این طور شروع کردم چرا می گوییم غرب روی خانواده ها نفوذ دارد و اثر منفی
گذاشته و ما نتوانستیم درست عمل کنیم و هیچ نفوذ و اثری بر روی ان ها
نداریم .ما باید قدرتمندتر عمل کنیم و عزم مان را جزم کنیم نقشه هایشان
را نقش براب کنیم.
سلیقه های عوامل کار کودک برای فرستادن صلوات و دعای فرج
بازخواستمکرد
وی تصریح کرد :من گفته ام در سازمانی کار می کنم که برای فرستادن صلوات
و دعا برای فرج امام زمان(عج) در برنامه کودک بازخواست شدم! هیچ وقت از
جانب مدیران نبوده ،سلیقه های مختلف کارگردانان ،تهیه کنندگان و عوامل
کارهای کودک باعث این اتفاق بوده اســت .کارگردانانی در حوزه کودک
کار می کنند و نویسندگان و اندیشمندان در اتاق فکر کودک هستند هیچ
نظارتیبر رویشاننیست .ماهیچ وقتنتوانستیمباهم صحبتکنیم دیدگاه،
اعتقادات و نگاه مان نسبت به حوزه کودک چیست .هیچ وقت نگفته ام مدیران
سازمان صداوسیما بلکه این بازخواست ها و مواخذه ها همیشه از سوی عوامل
کارهای کودک بوده است.
حتی از حراست با من تماس گرفتند که شما
ممنوع الکار شدید؟
ال ایوب(خاله نرگس) در پاســخ به این ســوال که ایا ممنوع الکار شده اید،
خاطرنشــان کرد :من خوشبختانه دل و زبانم یکی است به همین خاطر
هیچ کجا اذیت نشــدم و ازار ندیدم .دلم می سوزد برای شهدایی که خون
دادند تا حکومت اسالمی بتواند فرمانروایی بکند .دلم می سوزد َم ِن مسلمان
نتوانستم انقدر تاثیر بگذارم که یک کافر در ان سوی مرزها روی بچه ها و
خانواده ها تاثیر می گذارد .از محبوبیت من در ترویج دین اسالم باید استفاده
شود .این شهرت به راحتی بدست نیامده و این معروفیت باید کجا به کار
بیایــد .جز افت و گزند چه چیزی برای من دارد مگر اینکه در ترویج دین
اسالم بکوشم و بچه ها را با ابعاد پیدا و پنهان این دین مبین اشنا کنم .این
دغدغه ها را مطرح کردم و اص ً
ال ربطی به ممنوع الکار شــدن دارد .حتی از
حراست با من تماس گرفتند که شما ممنوع الکار شدید؟ من گفتم ممنوع
الکار نشدم و البته دلیل عدم حضورم در فصل جدید «رنگین کمان» را هم
یدانم.
نم
بااستنباطشخصی شاننوشته اندمنممنوع الکارم!
وی افــزود :برخی اوقــات در فضای مجازی حرف ها را تقطیع می کنند یا
استنباط های شخصی خودشان را می نویسند .من فقط دغدغه های ذاتی ام را
مطرح کردم و هیچ اغراق و ریاکاری انجام ندادم .من اص ً
ال نمی دانم ایا برنامه
دیگری خواهم داشت یا در ادامه به «رنگین کمان» هم اضافه خواهم شد باید
www.honarmandonline.ir
رادیو و تلویزیون
یک خبری چند روز پیش رســانه ای شــد که ســری جدید
«رنگین کمان» بعد از ماه مبارک رمضان روی انتن می رود .البته
در این خبر امده که ازاده ال ایوب -خاله نرگس -در سری جدید
«رنگین کمان» به عنوان مجری حضور نخواهد داشــت و کیمیا
گیالنی که هم در مقام نویسنده و هم بازیگر بخش نمایشی برنامه
«رنگین کمان» بود و در «قاصدک» شــبکه نسیم هم به اجرای
برنامه می پرداخت در سری جدید به عنوان مجری بازیگر «رنگین
کمان» خواهد بود .روز گذشته فیلمی از سخنان قابل تامل ازاده
ال ایوب در مسجد مقدس جمکران در فضای مجازی پخش شد
که این مجری کودک در ان جمع گفته بود« :من در سازمانی کار
می کنم که برای فرستادن صلوات و دعا برای فرج امام زمان(عج)
در برنامه کودک بازخواست شدم! همیشه گفته ام چرا باید در کشور
اسالمی برای فرستادن صلوات بازخواست شوم؛ این ها حقیقت
دارد .می گویند بچه ها نمی فهمند و درک این مفاهیم را ندارند ولی
بچه ها از طریق من می فهمند .بسیاری از خانواده ها به خاطر لج و
لجبازی و موضوعات سیاسی و اقتصادی ،از اهل بیت و اعتقاداتشان
فاصلهگرفتند«.
مدیونامامحسین(ع)هستم
اولین کسی که اولین بار به عنوان خاله کودکان در صداوسیما مطرح شد
ازاده ال ایوب بود که با نام «خاله نرگس» شــناخته شد .او چنین روایت
کرد« :ابان 81به تازگی در برنامه «رنگین کمان» تست داده بودم و چشم
انتظار تماس ،از کنار گوشی تلفن تکان نمی خوردم ،چگونه می توان ده روز
منزل را ترک کنم و فی امان اهلل .نه همیشه اسباب زیارت فراهم است ولی
اینجا فرصت ها از دست می رود ،می مانم .اوراق افکارم پُر از خطی بود ،دیگر
جایی برای تکلیف شب هم نبود ...صدای زنگ تلفن(پریدم) ...مادر زود باش
مدارک را اماده کن ،دیر میشه ...قلب! عقل! احساس! ارزو! امان بده! حسین!
شهرت! دنیا! حسین!! مامان نمی توانم به امام حسین(ع) نه بگم ،حتی اگر به
قیمت از دست دادن ارزوهایم باشد .چه می گوید دختر؟ بجنب ...رها کردم
و رفتم .به محض بازگشت(صدای زنگ تلفن)« ...خانم ال ایوب شما در تست
برنامه پذیرفته شدید .از اذر همان سال تاکنون «خاله نرگس و من» تمام
دنیا زیبایی هایش را مدیون همان انتخاب هستند ...حسین و دیگر هیچ ».در
ادامه هم برخی نوشتند و گفتند طبق شنیده ها ازاده ال ایوب برای دفاع از
اعتقادات شان ممنو ع از کار شدند و بناست بعد از ماه رمضان برنامه ای نداشته
باشند .او درباره صحبت های مسجد جمکران ،ممنوع الکاری و موضوعات
دیگر حوزه کودک و تلویزیون گفتگویی انجام داد که مشروح ان را در ادامه
می خوانید:
نگرانبچه هاهستم
ازاده ال ایــوب -خالــه نرگس -گفتگو را با عدم حضور در ســری جدید
«رنگین کمان» شروع کرد گفت :در سری جدید «رنگین کمان» حضور ندارم
3
چهارشنبـــــــــــه 1خردادماه 1398سالدوازدهم شمــاره1088
RADIO & TV
خبر
تجلیل از خادمان زبان فارسی
در مراسم «ایین سخن»
منتظر بمانیم که دست اندرکاران چه تصمیمی می گیرند .من 16سال است
کار می کنم و به همه ارادت دارم .برای همه ارزش قائل بودم و پایبند هیچ
مدیر و رئیسی در سازمان نبودم .خدا خواست در سازمان صداوسیما باشم و
نبود هیچ مدیر خاصی هم نمی تواند در مسیر کاری من تاثیر بگذارد.
صداوسیمانبایدازواقعیت هایجامعهفرارکند
این مجری با سابقه کودک تلویزیون در پاسخ به این سوال که شما نگران
بچه ها هســتید و فکر می کنید صداوسیما چطور می تواند جلوی خوراک
الوده غربی ها را بگیرد که هر روز هم با رنگ و لعاب جدیدی این خوراک
به کودکان از طریق انیمیشن ها ،بازی ها و فضاهای دیگری ،القاء می شود،
اظهار داشت :صداوسیما بایستی سعه صدر خودش را زیاد کند و در وهله
بعدی واقعیت ها را بپذیرد .از واقعیت های امروز جامعه فرار نکند .از اینکه
بخواهد با تعصب به دین نگاه کند چرا که تعصب ،ضربه سهمگینی است
که به دین ،اعتقادات و باورها زده می شود و بایستی از این مسیر پرهیز کرد.
تلویزیون نباید خودش را درگیر افراط و تفریط ها کند که یکدفعه در یک
برنامه ایهمه چیزمی خواهندبهخردمخاطببدهند؛بایداینطورفکرکنید
و این طور زندگی کنید! بایدها و نبایدها را باید هضم کنیم ،مخاطب مان را
بشناسیم ،سلیقه هایش را بدانیم و با خوراک ذهنی و فکری شان اشنا باشیم.
باید با مخاطب مان دوست بشویم و حرف هایش را بشنویم.
ما نباید در برنامه کودک تکلیف کنیم
روسریَ ،سر کند
بچه سه سالهَ ،
وی با اشاره به اینکه نباید به بچه سه ساله اصرار کنیم روسری سرش کند،
روسریَ ،سر
تاکید کرد :ما نباید در برنامه کودک تکلیف کنیم بچه سه سالهَ ،
کند .ما نباید فرای فرامین و دستورات دین الهی پیش برویم .برای اینکه ان
وقــت قدرت انتخاب و لذتِ بودن با خدا را از ان ها می گیریم .کار به جایی
می رسد یک دختر 6ساله جلوی من را می گیرد و با تمام عالقه ای که به
شــخصیت خاله نرگس دارد ،می گوید خاله نرگس من تو را دوست دارم،
چرا روســری گذاشتی؟ روسری را بردار من از حجاب بدم می اید .من این
صحنه ها را می بینم بغض می کنم و متاسف می شوم .من خیلی نگران ان
خانواده ها و دختر بچه ها هستم .نگران بچه هایی هستم که وقتی می خواهم
به کربال بروم به من می گویند پیش کــدام امام می خواهی بروی! با عناد
صحبت می کنند این عناد و دشمنی از کجا امده! قطعاً بروز و ظهور ان از
طرف ما بوده است .ما داریم عناد و دشمنی را بیش از محبت ،عشق ،همدلی
وهمبستگیتبلیغمی کنیم.
باید کودکان را بیش از هر زمان دیگری جدی گرفت
ال ایــوب تاکید کرد :ما نباید فکر کنیم امر به معروف و نهی از منکر باید
و نباید دارد .به خدا همه چیز دین اســام ،عشق است .باید به عنوان یک
مجری ،بازیگر ،نویسنده ،هنرمند ،شاعر و طنزپرداز یک طوری رفتار کنیم با
اخالق ،روش و منش درست بین مردم محبوب بشویم و مردم ما را بپذیرند.
وقتی مردم ما را دیدند ارام ارام حرف هایمان را می شنوند و وقتی حرف ها
را شنیدند می توانم انجا اثر بگذارم .پس می خواهم بگویم ما نباید همه چیز
را از ان ها بگیریم؛ همه خوشی هایشان و ان چیزهایی که دوست دارند .با
زبان بی زبانی به ان هایی که از دین اسالم دوری می کنند می گوییم بیخود
کرده اید .ما باید زبان و اخالق پیامبر را یاد بگیریم .پیامبری که در عمق جهل
و تاریکی امت توانست همه را به سمت خودش بکشاند .ایشان به ما یاد دادند
بر قلب ها حکومت کردند و ما با قلب های بچه ها و کودکان کار داریم .دیگر از
سالخورده ها و سنین دیگر گذشته و باید کودکان را بیش از هر زمان دیگری
جدی گرفت.
من همان خاله نرگس 22ساله هستم
وی در پاســخ به این سوال که شــاید مخاطب ما بگوید چرا االن به طور
جدی تر این اعتقادات را بروز می دهید ،افزود :به خاطر اینکه خیلی از بی دینی
صحبت می شود و قبح همه چیز ریخته است .مردم عناد و دشمنی هایشان را
بروز می دهند و همه به حرف امده اند .من تا االن با عملکردم نشان دادم از
همه بچه های دیروز بپرسید .از همه بچه هایی که دیروز با من بزرگ شدند.
ایا زمانی که من 22سالم بود به سازمان صداوسیما امدم با امروزم متفاوت
است؟ من 22ســالم بود به «رنگین کمان» امدم .ایا هیچ فرقی کردم و
چیزی از من شنیدند؟! همیشه با عشق از اهل بیت صحبت کردم.
در روزهای اول اجرا ،تهیه کننده به من گفت علی علی کردی تا
خودت را باال بکشی
ال ایوب به روایتی از نپذیرفتن اعتقاداتش در اول راه «رنگین کمان» توسط
یک تهیه کننده اشاره کرد و گفت :یادم است اوایل «رنگین کمان» بود خیلی
چیزها را نمی دانستم از عشق امیرالمومنین(ع) روی انتن گفتم .تهیه کننده
به من گفت خوب بلدی چطور باید با نشان دادن اعتقاد ،خودت را باال بکشی!
گفتم یعنی چه؟ همین که علی علی کردی در برنامه! تازه فهمیدم از طریق
اعتقادات می توان کســی را باال برد یا به پایین کشید .من همیشه اعتقاد
داشتم امتیازات را باید گرفت .امتیازات کسی که به خاطر اعتقاداتش به او
پُست و مقام می دهند را باید گرفت .من با این موافق نیستم وقتی ریا رواج
پیدا می کند و دیگران حرف های مرا نمی پذیرند .همان طور که اعتقاد دارم
صرفاً به خاطر اعتقادات کسی نباید به او پست و مقام داد همان اندازه معتقدم
ان کسی هم که به این اعتقادات پایبند نیست را نباید زمین زد .اسالم یعنی
زبان لسانی نباشد،
این! اسالم یعنی خودت باشی ،عشقت واقعی باشد و زبانِ ،
بلکه دلت با مردم حرف بزند .قطعاً به این واسطه تاثیر می گذارد.
من دنبال پست و مقامی نیستم؛ چون کودکان به من می گویند از
تو دعا کردن را یاد گرفتم
وی با اشــاره به اینکه شاید برخی بگویند من این حرف ها را زدم تا پست
و مقامی بدســت بیاورم ،افزود :من االن دنبال چه چیزی هستم و چیزی
بیشتر از این ها می خواهم .من محبوبیت دارم و در دایرکت های اینستاگرام
به من می گویند خاله نرگس تو بیش از یک مجری برای ما هستی .ما تو را
می بینیم یاد خاطرات قدیمی مان می افتیم؛ برای ما دعا کنید گمراه نشویم.
خاله نرگس از تو دعا کردن را یاد گرفتم .همیشه ما را به راه راست هدایت
کردی .همیشــه به ما درس خوبی ها و راستگویی ها را دادی .امروز گاهی
یادمان می رود راست بگوییم و دروغ هم می گوییم .شاید برخی بگویند من
این حرف ها را زدم پست و مقامی بدست بیاورم؛ باور کنید هیچ وقت فکر
نمی کردم صحبت های من در یک جلسه خصوصی این چنین بازتابی داشته
باشد .من همیشه در کنار بچه ها خواهم بود و من را هیچ گاه پیش مسئول و
مقامی نخواهید دید .در این چند سال حضور از من تشکری نشد و بهترین
غنیمت ،ثروت و تشکر من از سوی مردم بوده است .من دنبال هیچ چیزی
نیستم من همه چیز دارم .من ثروتمندترین ادم کره زمین هستم چون خدا
را دارم و او همیشه به من عزت و محبوبیت داده است.
بهسلبریتی هادستمزدنجومیمی دهند
اما هیچ قدمی برای اهداف صداوسیما برنمی دارند
مجری با سابقه تلویزیون در پاسخ به این سوال که صداوسیما را مجریان
غیرتخصصی و بازیگران ســینما احاطه کرده انــد و محتواهای بی تاثیر
و برنامه ســازی های ضعیفی را شــاهد هستیم ،خاطرنشــان کرد :االن
سلبریتی هایی می اورند و دستمزد نجومی پرداخت می شود .هیچ وقت هم
در رویدادهای ملی چون 22بهمن و روز قدس حضور ندارند .به یک نفر از
این ها بگویید یک حرف ملی و مربوط به منافع سازمان سازمان صداوسیما
بزنند ،هیچ گاه خودشان را درگیر این مسائل نمی کنند .قدمی برای منافع
سازمان صداوسیما برنمی دارند .طبق مقررات و موازین سازمان صداوسیما
عمل نمی کنند .همواره مورد تقدیر و تشکر قرار می گیرند اما من یا دیگر
مجریان کودک ،برنامه ای 150هزار تومان می گیریم که ده درصد مالیات
کم می شود .البته خدا را شاکرم که برنامه های بیرونی گاهی اوقات پیشنهاد
می شــود .عمده این سلبریتی ها روی انتن صلوات هم نمی فرستند و نام
اهل بیت را هم نمی اورند .ولی ارج و قرب بیشتری دارند در صورتیکه امثال
من که دل و زبان مان یکی است قدرمان را نمی دانند و کمتر از ما استفاده
می کننــد .در صورتیکه رفتار و منش ما در جهت رشــد و تعالی فرهنگ
اسالمی مان خصوصاً در جهت ارتقاء سبک زندگی ایرانی -اسالمی مفیدتر
خواهد بود.
کمتر نویسنده خوبی حاضر می شود برای کودک
تلویزیونبنویسد
ال ایوب (خاله نرگس) در خصوص مشــکل برنامه سازی تلویزیون گفت:
تهیه کنندهواسپانسرمشکلاساسیبرنامه سازیهستندامانویسندهکودک
هم نداریم .چون اساساً بودجه های برنامه سازی کودک پایین است و از طرفی
مضر است .به همین خاطر کمتر
گرفتن اسپانسر هم برای برنامه های کودک ّ
نویسنده خوبی حاضر می شــود برای کودک تلویزیون بنویسد .از طرفی
سازمان صداوســیما هم حداقل بودجه را برای برنامه های کودک درنظر
می گیرد .برخی اوقات باورشــان نمی شــود مجری کودک هم وجود دارد
یا جایگاهی دارد .انقدر که به فیلم ها و ســریال ها بها می دهند ما فراموش
می شویم.حتیبهبرنامه هایاجتماعیوسیاسیهمبهامی دهندولیخبری
از توجه به کودک تلویزیون نیست.
ممنوعالکارنیستموکنارگذاشتهنشدم
وی در خاتمه افزود :من کارمند سازمان صداوسیما هستم این برنامه نباشم
جای دیگری هستم .من 16سال است تابع مقررات سازمان صداوسیما بوده،
هستم و خواهم بود .ابرو و حیثیت سازمان صداوسیما ابرو و حیثیت من
است .به خاطر این نبوده که درباره اعتقاداتم صحبت کردم .این روزها در
ماه رمضان بیشتر فکر می کنم ،قران می خوانم و به کارهای عقب مانده ام را
انجام می پردازم .مثل قبل هم به دلیل مشکالت اقتصادی جامعه ،برنامه های
بیرونی برای اجرا پیشنهاد نمی شود ولی به برنامه های خیریه می روم .من
دوستم ،من یارم و من همراهم با همه مردم ایران فارغ از تمام اعتقاداتی که
دارم فــارغ از اینکه من را قبول دارند یا ندارند من همه را قبول دارم چون
همه مان انسان هستیم .ممنوع الکار نیستم و کنار گذاشته نشدم .دوست
دارم در شبکه کودک (پویا و نهال) هم برنامه ای داشته باشم ،چون شبکه
تخصصی کودک است و بهتر و فراگیرتر به حوزه کودک می پردازد.
مراسم «ایین سخن» ویژه نگهبانی از زبان فارسی ( ۳۱اردیبهشت
ماه) در اســتودیو شماره هشت ساختمان شــهرداری رادیو برگزار
شد .در این مراســم غالمعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان
و ادبیات فارســی ،حمید شــاه ابادی معاون صدای رســانه ملی،
علیرضا سلیمانی رئیس فرهنگســتان هنر ،محمدجعفر محمدزاده
مدیر رادیو ایران ،محمدرضا زمردیان معاون فرهنگی کانون پرورش
فکری کودکان و نوجوانان ،مهدی نوید ادهم دبیر کل شورای عالی
وزارت اموزش و پرورش ،سیدمحمد بطحایی وزیر اموزش و پرورش
و شــفیق اهلل شرق ،سفیر فرهنگی تاجیکستان استادان و هنرمندان
زبان فارسی حضور داشتند.
شاه ابادی:
رادیو ایران رسانه طراز در زبان و ادبیات فارسی است
در این مراسم شاه ابادی معاون صدای رسانه ملی گفت :نقش صدا
و ســیما در پاسداشت زبان فارســی نقش بی بدیلی است و امروز
رادیو ایران یک نمونه دقیق می تواند برای این کار باشد چراکه رادیو
ایران رســانه طراز در زبان و ادبیات فارسی است .شاه ابادی اضافه
کرد :واژه های مصوب فرهنگســتان واژه های پیشنهادی شنوندگان
رادیو ایران اســت و این باعث افتخار اســت .وی با اشاره به اینکه
برای نگهبانی از زبان فارسی عزم ملی در کشور احتیاج است گفت:
فقــدان مدیریت فضای مجازی در این حوزه این چشــمه را الوده
می کند و فضــای مجازی ارکان زبان فارســی را هدف قرار داده و
اسیب زاست .شاه ابادی افزود :اموزش های مختلفی باید در منابع
درسی و دانشگاهی ارائه شــود چراکه متاسفانه کاربرد زبان بیگانه
نوعی افتخار محســوب می شود و رســانه وظیفه دارد فرهنگسازی
کند.
حدادعادل:
گله مندی رهبر انقالب از رسانه ملی را جدی بگیریم
غالمعلی حداد عادل با اشــاره به تاکید رهبری در دیدار با شاعران
ایران که شــامگاه دوشــنبه اتفاق افتاد گفت :ایشان از صداوسیما
گلــه مند بودنــد و ما باید این موضوع را جــدی بگیریم .البته این
برای اولین بار نیســت که ایشــان تذکر می دهند بارها به شورای
عالی انقالب گفتند که باید از زبان فارسی نگهبانی کنیم .وی ادامه
داد :مــا محیط زیســت طبیعی و فرهنگی داریــم که اولی محیط
طبیعی ایران را تشکیل می دهد که شامل دریاچه ها ،کوه ها ،رودها و
گیاهان است.اسیب هایی که به محیط زیست طبیعی وارد می شود،
در کوتاه مدت قابل جبران نیســت .مثال به اتفاقی که برای دریاچه
ارومیه افتاد توجه کنید .حال زبان فارســی که زیست بوم فرهنگی
ماست اگر اســیب ببیند جبران ان خیلی ســخت تر خواهد بود.
حداد عادل تصریح کرد :مهمترین رکن زیست بوم فرهنگی ما زبان
فارســی و ادبیات فارسی است،همان طور که محیط زیست طبیعی
ارزشمند است،محیط زیست فرهنگی هم ارزشمند است .وی ادامه
داد :صداوسیما ایینه زبان فارسی است .اگر در ان به زبان فارسی بی
مباالتی شود این اتفاق در جامعه تسری پیدا می کند .مثال استفاده
از واژه های بیگانه به جای فارســی مانند جواز اســتفاده بی حساب
از واژه های بیگانه اســت .در ده ســال گذشته یکی از برنامه های ما
در فرهنگستان ارتباط با صداوسیما است .به انها گفتیم ما در حفظ
زبان فارسی شریک شما هستیم .ما در بنیاد سعدی هم در این زمینه
تالش می کنیم که به جذب عالقه مندان زبان فارســی حتی در میان
غیر ایرانیها بپردازیم .رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی با اشاره
به سیر تطور زبان فارسی در عصر حاضر گفت :امروز هر کسی نویسنده
و خبرنگار است بنا بر این کنترل بر فضای انتشارات ممکن نیست .به
جای ان باید به رشــد و ترویج زبان بپردازیم .صداوسیما در این زمینه
نقش مهمی می تواند داشته باشد .حداد عادل نیز از پیشنهاد جایزه به
اثر برگزیده در پاسداشت زبان فارسی که توسط مدیر رادیو ایران مطرح
شده بود ،استقبال کرد و گفت :پیشتر تجاربی در این زمینه داشتیم.
این پیشــنهاد هم خوب اســت ولی به دلیل خصوصیات موجود در
اهل هنر باید به یکســری ظرافت ها توجه کرد .مثال من ۵۰ســال
اســت که کارهای هنری اقای عالی نصیریان را پیگیری می کنم و
تا به حال عبارت غلط از ایشــان نشنیده ام .پیشنهاد می کنم جایزه
مورد نظر به فرد اعطا شــود .فردی که بهترین بیان را در اثار یک
سال اخیر در زبان فارسی داشته است .حداد عادل افزود :حتی خود
صداوســیما می تواند این جایزه را از برنامه های خودش اغاز کند و
هرسال در جشــنواره های صداوسیما یک جایزه را به بهترین اثر از
نظر رعایت اصول زبان فارسی اختصاص دهد.
فراخوان شاعران ایرانی با محوریت زبان فارسی
محمدجعفــر محمــدزاده مدیر رادیو ایران میزبان این مراســم در
اغــاز برنامه درباره اهمیت تالش در زمینــه نگهبانی و حفظ زبان
فارســی گفت :من و همکارانم در رادیو ایران این شــبکه رادیویی
را پایگاه زبان فارســی می دانیم .این رادیو کوشــیده با سه راهبرد
در عرصه نگهبانی زبان پیشــتاز باشــد .اول ایجاد گفتمان فرهنگ
و زبان فارسی و تســری ان به همه برنامه ها ،دوم پخش گفتارها و
تذکارها به زبان فارسی و بهره گیری از متون ارزشمند زبان فارسی
و سوم کمک به معرفی زبان فارسی به عنوان زبان معیار در کشور .در
بخش دیگری از مراسم علیرضا اسماعیلی رئیس فرهنگستان هنر نیز در
بخشی از این برنامه به تالشهای این فرهنگستان در زمینه حفظ زبان
فارسی اشاره کرد و گفت :چاپ کتابهایی مثل شاهنامه ابومنصوری از
جمله تالشهای فرهنگستان هنر در پاسداشت زبان فارسی است .مریم
نشیبا نیز در این مراســم که با هدف پاسداشت زبان و ادب فارسی
برگزار می شــد ،حاضر شد و از پوستر خود در جمع میهمانان ویژه
مراسم رونمایی کرد .نشیبا در اغاز سخن خود از تجربه معلمی اش
یاد کرد و چنین گفت :من خانم معلم بودم و تاج الهی به ســر دارم
پس به قدر کافی از افتخار لبریزم .وی ادامه داد :مردم در هرجا که
مــرا می بینند به این معلم بی نهایت محبــت می کنند و من از انها
ممنونــم .مهدی نوید ادهم معاون وزیر اموزش و پرورش و دبیرکل
شــورای عالی اموزش و پرورش نیز خطاب به نشیبا گفت :به نیابت
از جمع معلمان کشور به خدمات فرهنگی شما افتخار می کنم.
4
نگاهیبهفیلم«مغزهایکوچکزنگزده»بهبهانهپخشدرسینمایخانگی
خشم و هیاهو در ناکجااباد!
چهارشنبـــــــــــه 1خردادماه 1398سالدوازدهم شمــاره1088
www.honarmandonline.ir
سینما
CINEMA
خبر
بهروز افخمی:
باارزش ترینتماشاچیانفیلم ها
کودکان و نوجوانان زیر ۱۸سال هستند
بهروز افخمی با بیان اینکه ســینما وقتی موثر می شود که با خودش صادق
باشد ،گفت :فیلم جدی ،کم در سینمای ایران ساخته می شود .برای ساخت
فیلم جدی باید دالیل جدی داشــته باشید .فیلم هایی که ژست جدی دارند
ولی بی جهت تماشاچی را ازار می دهند از فیلم های کمدی هم نازل تر هستند.
به گزارش هنرمند به نقل از روابط عمومی انجمن علمی دانشکده ارتباطات
دانشــگاه صدا و ســیما ،بهروز افخمی ،کارگردان سینمای ایران در نشست
«ســینما در گام دوم انقالب اسالمی» که در دانشگاه صداوسیما برگزار شد،
با بیان اینکه تاثیرگذاری سینمای دنیا نسبت به ۴۰سال قبل کمتر از نصف
شده و مرز بین هنر سینما با مخاطب در حال کمرنگ تر شدن است ،گفت:
بخشی از فیلم های سینمایی دیگر برای پرده های بزرگ ساخته نمی شود بلکه
برای موبایل و فضای مجازی ساخته می شود.
او افــزود :مــردم امریکا پیش از دهه ۵۰میــادی ،در دوره پیش از فراگیر
شــدن تلویزیون و زمانی که جمعیت امریکا کمتر ۱۵۰میلیون نفر بود ،به
طور متوســط «هفته ای» سه مرتبه به ســینما می رفتند؛ در ان سال ها در
سینمای امریکا بیش از ۴میلیارد بلیت در سال فروخته می شد؛ اما اکنون در
طول سال در سینمای امریکا تنها یک میلیارد و ۲۰۰میلیون بلیط بفروش
می رســد؛ و این یعنی اینکه هر امریکایی به صورت متوسط در سال تنها ۳
بار به سینما می رود .افخمی ادامه داد :با اتکا به این امارها می توان گفت که
در دهه های اخیر ،ســینمای جهان رفته رفته کم اهمیت تر و کم اثرتر شده
است؛ مگر اینکه سینما پوست اندازی کند و به شکل و شمایلی کام ً
ال متفاوت
تبدیل شود؛ امری که در ۲۵سال اینده رخ خواهد داد .این کارگردان سینما
با اشاره به اینکه در حال حاضر در همه نقاط دنیا حدود ۸۰درصد تماشاچیان
را کودکان و نوجوانان زیر ۲۵ســال تشکیل می دهند و مابقی مخاطبان هم
بیشتر برای دیدن کمدی به سینما می ایند ،گفت :به نظر می رسد سینما از
ابتدا تاثیر واقعی اش را روی کودکان می گذاشت اما این موضوع درست تحلیل
نشده بود .کودکان نســبت به سابق ،مخاطبان مهمی شده اند و مهم ترین و
باارزش ترین تماشــاچیان ما کودکان و نوجوانان زیر ۱۸سال هستند .اکنون
این امر کشف شده و به ان اهمیت بیشتری داده می شود.
افخمی در پاســخ به این سوال که ایا در وضعیت اخیر سینمای ایران ،تولید
محصوالت و پروژه های بزرگ از دید شــما الزم اســت؟ عنوان کرد :در حال
حاضر ،در ایران ،پروژه های بزرگ بیشتر در تلویزیون ساخته شده اند .ساخت
این پروژه ها در سینما به مقدماتی از جمله داستان خوب نیاز دارد که به نظر
می اید سینما هنوز برای چنین دورخیزی اماده نیست.
او ادامه داد :برنامه ســازان در تلویزیون عادت کرده اند تا طرح خوبی در ابعاد
متوسط نباشــد ،کار نمی کنند ،این اتفاق در سینما محسوس تر است و کار
کردن با سناریوی ضعیف و سرهم بندی شده با خرج باال ،کمتر رخ می دهد.
لذا محصوالت ماندگار و بلند ،کمتر در سینما وجود دارد .به عالوه اینکه وقتی
فیلمی در مقیاس بزرگ ساخته می شود ولی پرفروش نمی شود خود به خود
راه را بر کارهای پرخرج بعدی نیز می بندد.
این فیلمنامه نویس و کارگردان ســینما در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر
اینکه علت عدم توفیق فیلم های ایرانی در جهان اسالم چیست؟ عنوان کرد:
یک عامل این اســت که فیلمساز باید داستان خوب داشته باشد و دوم انکه
به زبانی غیر از فارسی حداقل عربی مسلط باشد .اشکال اساسی تعداد زیادی
از فیلم ها و ســریال های تاریخ اسالم این است که عربی نیست .درست این
است که به عربی و با بازیگران عرب ساخته و به فارسی دوبله شود .او افزود:
این کار در نقاط دیگر دنیا برای ساخت فیلم های تاریخی مرسوم است .مث ً
ال
فرانســوی ها فیلم هایی با زبان انگیسی ساخته اند تا بتوانند بازار بزرگ تری از
مخاطبان را در اختیار بگیرند .این کارگردان ســینما درباره نقش منتقد در
ســینمای ایران عنوان کرد :همه ما فرصت نداریم همه اتفاقات و فیلم های
اکران شــده در ســینما را ببینیم؛ اما منتقد می رود و همه فیلم های داخلی
و خارجی را تماشــا می کند ،گلچین می کند و به بیننده پیشــنهاد می دهد
که کدام یک را ببیند؛ این نقش اصلی و جایگاه منتقد در سینماســت .البته
تماشاگران هم می توانند پیشنهادات یک منتقد را بپذیرند یا نپذیرند.
افخمی افزود :منتقد باید با قاطعیت بگوید فالن فیلم ها مستهجن و غیرقابل
تحمل هستند و فالن فیلم ها خوب اند .اتفاقاً منتقد ،طرف تماشاچی است و
برای او کار می کند .منتقد می رود اشــغال ها را می بیند و می گوید از ۱۰تا
فیلم ۹تا را نبین .منتقد طرف فیلمســاز نیست؛ کار منتقد قابل فهم کردن
اثار هنری فاخر نیست .اگر اثر فاخری بسازم به منتقد اجازه نمی دهم ان را
برای مخاطب قابل فهم کند .این کارگردان ســینما با تاکید بر اینکه سینما
وقتی موثر می شود که با خودش صادق باشد ،اظهار کرد :فیلم جدی کم در
سینمای ایران ساخته می شــود .برای ساخت فیلم جدی باید دالیل جدی
داشته باشید .فیلم هایی که ژست جدی دارند ولی بی جهت تماشاچی را ازار
می دهنــد از فیلم های کمدی هم نازل تر هســتند .وی ادامه داد :مث ً
ال فیلم
فروشنده اصغر فرهادی ،فیلم جدی نیست ،می خواهد بگوید اخالق پیچیده
است؛ لذا شرایط مصنوعی ای را طراحی می کند که اگر در گوش کسی بزنی
نامردی کردی ،اگر نزنی بی غیرتی .در حالی که روندها و موقعیت های فیلم
تا رسیدن به ان شــرایط ،تماماً ساختگی و غیرواقعی است .کارگردان قصد
داشته ژست مرد اخالق را بگیرد ولی نتوانسته است؛ لذا چنین فیلمی ،تبدیل
به کمدی ناخواسته می شــود؛ فرهادی در این فیلم می خواسته مردم ایران
را ناراحت و حتی تحقیر کند .افخمی در پایان گفت :فیلمســاز باید فروتنی
داشته باشد و ژست تفرعن که «بیشتر از دیگران می فهمم و اخالق مدارم»
را کنار بگذارد .البته فراموش نکنیم که تمام ســینمای ایران باعث سرگرمی
مردم در طول ســال به اندازه کمتر از شــش ساعت می شود .سینما با گروه
کوچکی از مردم ســروکار دارد؛ امروز کمتر از ۱۰درصد بلیط می خرند و به
سینما می روند.
مغزهای کوچک زنگ زده فیلم خشنی ست که سعی دارد فضای امروزی جامعه را
به تصویر بکشــد اما این ناکجایی و این تصویر از ادم ها که در فیلم می بینیم تا چه
اندازه ما به ازای بیرونی دارند ؟ هستند اما نه به این حجم! این فیلم فضاهای خشونت
برانگیزی در خانواده یی را نشان می دهد که دچار فقر فرهنگی و اجتماعی هستند،
ســیدی به عنوان کارگردان ،فیلم جدیدش را با یک شیب رو به باال شروع می کند
این شــیوه ی قصه گویی باعث می شود که مخاطب با فیلم همراه شود اما مخاطب
به خوبی می تواند درک کند که با یک فیلم سراسر عصبانی مواجه است فیلمی که
قصه می گوید اما بخش اعظمی از ان به تخیل و نگرش فیلمساز مربوط می شود اگر
چه فیلم قصه و لحن دارد اگر چه فیلم موقعیت پردازی های همسو با لحن فیلم دارد
اما این ها چگونه می توانند کنار هم چیده شوند که مخاطب احساس سیاه نمایی و
خشونت در فیلم نکند؟ این خشم از کجا می اید؟ مسلما از جامعه ی کنونی اما سیدی
در بوجود اوری موقعیت های تک تک نماهایش اغراق بیش ازحدی کرده است بطن
موضوع ،محتوایی که روایت می شود منطقی به نظر می رسد اما اتفاق های خشونت
برانگیزی که در فیلم دیده می شود غیرقابل تصور است طوری که انگار سیدی عالقه
مند بوده با کمک از تخیل خشونت را گسترش بدهد این گستردگی در ذهن مخاطب
تاثیر منفی می گذارد اگر ابدویک روز با استقبال مخاطب مواجه شد به دلیل مصداق
بیرونی اش بــوده اما مغزهای کوچک زنگ زده تا چه اندازه نمود بیرونی دارد؟ این
سه برادر با این رفتار شخصیتی می خواهند چه چیزی را ثابت کنند؟ این ناکجاابادی
ناکجایی کاراکترهای فیلم کشیده شده است ،موقعیت و فضاسازی زیستی شکل
به
ِ
نمی گیرد؛ پسر نابالغ خواهر را خفه می کند به دلیل انتشار یک فیلم در موبایل ،ایا
افشین علیار
فیلم مغزهای کوچک زنگ زده دو دســته مخاطب دارد دسته ی اول کسانی هستند که فیلم را
به هیچ وجه دوست ندارند اما در خلوت شان به ان فکر می کنند و دسته ی دوم کسانی هستند
که کامال با فیلم موافق اند و با اشتیاق فراوان از فیلم تعریف می کنند ،نگارنده این یادداشت جزو
دســته ی اول است ،زمانی که فیلم را برای بار دوم تماشا کردم از تلخ بودن مضمون نسبتا لذت
بردم ،چرا؟ چون در حال حاضر به دلیل شرایط اجتماعی و زیستی در بحران اقتصادی قرار داریم
اما بیشتر از بحران اقتصادی دچار بحران حا ِد روحی شده ایم ،کلیت اخرین اثر سیدی هم همین
گونه است جهانی عصبی با روحیه های خشمگین و حتی افسرده!
مغزهای کوچک زنگ زده در وهله ی نخســت یک نکته ی مهم دارد و ان هم قصه گویی ســت،
فارغ از مضمون و ایجاد روابط شــخصیت ها ،این اثر به شــدت متکی به داستان گویی کالسیک
است و هیچ واهمه یی هم از تلخ شدن یا بحرانی شدن ماجرا ندارد چرا که قصد فیلمساز روایت
کردن است ،سیدی در شرایط کنونی تالش کرده با محتوا به فرم برسد اما نگارنده معتقد است
نگارش فیلمنامه قطعا به فکر فرم فیلم بوده به همین دلیل محتوا و فرم به
که سیدی در زمان
ِ
طور موازی تحت تاثیر قرار گرفته اند ،اما معتقدم فر ِم اثر در بیشتر سکانس ها از محتوا جلو می زند
و این موضوع شاید عالقه ی سیدی به تجربه گرایی فرمیک باشد و این میزان عالقه در فیلم های
وی کم و زیاد می شود ،اما مغزهای کوچک زنگ زده کامل کننده ی میزان عالقه ی او در ایجاد فرم
سکانس مهم ،انقدر ساده اما
است ،سکانس خفه کردن خواهر را به یاد بیاورید میزان سن در ان
ِ
هیجان انگیز و وهم الود شکل گرفته که مخاطب می تواند از این سکانس هم متنفر باشد و هم
لذت ببرد یا سکانس درگیری با پلیس در ان کارگاره و راه مخفی که باعث فرار شاهین و دوستش
می شود این تمهیدات چگونه در فیلمنامه نوشته شده؟ مثال می شود به سیدی انگ زد که تحت
تاثیر سینمای گانگستری غرب بوده اما به هر شکل بوجود اوری این سکانس ها در فیلمنامه یا اجرا
سخت و طاقت فرساست حتی اگر تحت تاثیر خیلی از اِلمان ها بوده باشد .مغزهای کوچک زنگ
شکل جدیدی از ژانر اجتماعی را معرفی می کند ژانری که این روزها نمی تواند برای مخاطب
زده
ِ
جریان ساز باشد اما سیدی با شکل جدید از ژانر اجتماعی یا شهری توانسته خط روایی فیلمش را
شکل بدهد ،در وهله ی نخست شاید سینمای سیدی به طور نامحسوس مخاطب را به یاد سینمای
مضمون اجتماعی یا شهری بی پروا و صریح
مسعود کیمیایی بی اندازد اما هومن سیدی درانتخاب
ِ
تر عمل می کند سیدی شخصیت فیلم هایش را در جهانی ترسناک رها می کند و از ان ها واکنش
می خواهد .اما همانطور که گفته شد نگارنده با این فیلم نتوانسته به طور صد در صد ارتباط برقرار
سیاهی مطلق نمی رسد ،فضای
کند ،چرا؟ فیلم یک ناکجایی و نکبتی دارد که تلخ ســت اما به
ِ
زیســتی فیلم خیالی نیست اما غلو شده است ادم های فیلم میان تیپ و شخصیت در تعلیق به
ِ
سرمی برند سیدی سعی کرده کاراکترهایش را در حد و اندازه ی تیپ نگه دارد ،این فیلم شدیدا
ِ
خشــونت بیشتر؛ بله
مخاطب را به یاد ابدویک روز می اندازد اما با ریشــتر باالتر و البته با غلظت
فیلم یک ناکجایی و نکبتی
دارد که تلخ ست اما به
سیاهی مطلق نمی رسد،
ِ
زیستی فیلم خیالی
فضای
ِ
نیست اما غلو شده است
ادم های فیلم میان تیپ
و شخصیت در تعلیق به
سرمی برند سیدی سعی
کرده کاراکترهایش را در
حد و اندازه ی تیپ نگه
دارد ،این فیلم شدیدا
مخاطب را به یاد ابدویک
روز می اندازد اما با ریشتر
باالتر و البته با غلظت
ِ
خشونت بیشتر؛ مغزهای
کوچک زنگ زده فیلم
خشنی ست که سعی
دارد فضای امروزی جامعه
را به تصویر بکشد اما این
ناکجایی و این تصویر از
ادم ها که در فیلم می بینیم
تا چه اندازه ما به ازای
بیرونی دارند ؟ هستند اما
نه به این حجم!
این همان غیرت و ناموس پرســتی ست که خواهر را خفه کنند و در باغچه ی خانه
چال کنند؟ در دهه ی نود اشــکالی ندارد که یک پسر نابالغ خواهرش را خفه کند
و جان دادن خواهر را در قاب ســینما ببینیم اما فیلم خانه پدری که روایتش برای
چندین سال پیش است هنوز به دلیل یک سکانس این چنینی اما با چگالی پایین تر
توقیف مانده است .از طرفی دیگر پدری در فیلم وجود دارد که فقط حضورش برای
فحش شنیدن از سوی مادر و شاهین تدارک دیده شده است ،این بافت شخصیتی
فرهنگی همان ناکجااباد؟ خوب چرا جغرافیای این
ســه برادر از کجا می اید از فقر
ِ
قصه مشخص نمی شود؟ این فقر فرهنگی از کجا نشات می گیرد که پسر به مادر و
پدرش فحش می دهد؟ برادر نابالغ پای بســاط عرق خوری می شیند ،اسلحه دست
می گیرد و برادر بزرگ تر به گفته ی شاهین چوپان است به نوعی رییس است اما با
تمام المان های شخصیتی که در فرهاد اصالنی جا گرفته شکور به ان ترسناکی که
باید باشد نیست ،در صورتی که می طلبید شکور هفت خط تر باشد اما سیدی قالب
این ادم را فقط در پلک زدن های بی اختیار جا داده است و یک سکانس قمه کشی،
سیدی بیشتر تالش کرده که موقعیت را بغرنج نشان بدهد مغزهای کوچک زنگ زده
می خواهد هم گنگســتری باشد و هم اجتماعی اما از ژانر بیرون می زند و می خواهد
تا ناکجایی برود ان هم با ترویج پایه های خشونت از سنین پایین؛ کاراکترهای فیلم
سیدی ادم های بی هویتی هستند همانند همان بچه هایی که در کارگا ِه نامشخص
شــکور کار می کنند ،سیدی در سکانس اخر ناکجا اباد خیالی اش را ویران می کند
و مردمان انجا را اواره ،تا بگوید پایان بندی فیلمش با امیدواری منطبق شده است
اما برگشتن شهروز از زندان گوسفند بودن دوباره ی او را( شاهین) گوشزد می کند.
در این فیلم نوید محمدزاده همان نقش ها ی قبلی اش را بازی می کند اما با ریشتر
بیشــتر با گریم کاریکاتوری با لحن بیان اغراق شده که این لحن در اواسط فیلم از
یاد محمدزاده رفته ،فریاد می کشد مشکل اعصاب دارد چرک و کثیف است دائما از
خودش خشــونت نشان می دهد ،نبست به همه چیز عقده دارد ،محمد زاده بازیگر
تکراری شده است و دیگر نمی شود از او بازی های دیگری دید پرخاشگری جزی از
ژانر بازیگری اش شده است .اساسا این گونه بازی کردن تا چه زمانی می خواهد ادامه
داشته باشد؟ قطعا این نوع بازی که مطمئنا به درخواست کارگردان ست تاریخ انقضا
دارد و در شــرایط کنونی تنها تین ایجرها از نوع بازی محمدزاده استقبال می کنند
و دلیل این استقبال خشونتی ست که در نسل جدید به وجود امده و قطعا ساخت
این فیلم ها و محدود نکردن شرایط سنی باعث تشدید خشونت می شود ،بازی فرهاد
مهم این فیلم محسوب می شوند بازی های استاندارد با
اصالنی و نوید پورفرج از نکات ِ
چگالی معین در اجرا باعث شده این دو بازیگر در این فیلم بدرخشند از سوی دیگر
قاب بندی های پیمان شادمانفر به این فیلم یاری رسانده است ،به دلیل شرایط فیلم
و ریتمی که دارد دوربین روی دســت است اما به هیچ وجه این لرزش های کوچک
نمی تواند به تمرکز مخاطب اسیب برساند سیدی خودش فیلم را برش زده است و
فیلم
این هم از نکات مهم فیلم محسوب می شود چرا که مغزهای کوچک زنگ زده ِ
سخت و ناارامی ست که تدوین به ان ریتم و سازگاری داده است.
نگاهی به فیلم «نبات» نخستین ساخته سینمایی پگاه ارضی
روایتی زنانه وغیرفمنیستی
محمد خاجی
نبات نخســتین ساخته بلند ســینمایی پگاه ارضی ،کارگردان جوان و
جویای نام ســینمای ایران محسوب می شود .ارضی که پیش از این به
سبب ساخت فیلم های کوتاه توانســته بود خود را به جامعه سینمایی
کشور معرفی کند ،نخســتین بار با نخستین فیلم بلند سینمایی خود؛
نبات ،در ســی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر حضور پیدا کرد و
اکنون به فاصله کمی پس از اکران فیلم در جشنواره جهانی فجر ،نبات
رهســپار اکران عمومی شده اســت .نبات روایت گر داستان زندگی پدر
و دختری به نام ســعید (شهاب حســینی) و نبات (ستایش محمودی)
است که در کنار هم زندگی ارام و شادی را سپری می کنند .اما ناگهان
به واســطه حضور زنی به نام ســایه (نازنین فراهانی) در زندگی انها و
نزدیک شــدن او به نبات ،ارامش موجود در زندگی ســعید و نبات بر
هم می خــورد و در ادامه ماجراهای دیگری را برای این ســه به وجود
مــی اورد .نبات را از دو منظر می توان مورد تحلیل و بررســی قرار داد.
منظر نخســت ،به تحلیل محتواکاوانه فیلم به عنوان نخســتین ساخته
ســینمایی کارگردان جوان و فیلم اولی ای چون پگاه ارضی بازمی گردد.
از این منظر نبات در مقایســه با فیلمهای بسیاری از کارگردانهای فیلم
خود بســیار ارزنده و قابل توجه اســت .اما منظر دوم در تحلیل
فیلم نبات ،به بررسی کم و کیف شکل گیری و گسترش موقعیت
دراماتیک ملودرام در نخســتین ساخته ارضی مربوط می شود و
به نظر میرسد فیلم در این بخش ،از ضعف های دراماتیک و قصه
پردازی رنج می برد .نخســتین اشــکال موجود در این راستا ،به
سادگی و قابل پیش بینی بودن وقایع فیلمنامه بازمی گردد .نبات
از حیث ایده محوری فیلمنامه ،این ظرفیت را داشــته است تا از
پیچیدگی ها و ظرافت های بیشتری در شیوه روایت پردازی بهره
ببرد و با گره افکنی و گره گشــایی های مناسب ،فراز و فرودهای
به جا و تغییر بهنگام ریتــم و ضرباهنگ ،مخاطب را با تعلیق و
هیجان بیشتری در تماشــای فیلم همراه کند .اما بهره گیری از
این ظرفیت در فیلمنامه مغفول باقی مانده اســت و این امکان
انگونه که باید در خدمت گســترش و غنای موقعیت دراماتیک
فیلم قرار نگرفته است.
از طرف دیگر منطق ملودرام گاه مبهم و مغشوش به نظر می رسد.
برای مثال ،مشخص نیست چگونه دختری با شرایط و ویژگی های
نبات ،پس از گذشت 12سال هیچ عکسی از مادرش ندیده و هیچ
تصویری از او در ذهن ندارد و بر این اســاس ،رویارویی او در پایان
فیلم با طرحی که ســعید از چهره ســایه کشیده است ،نخستین
ی نبات با چهره مادرش محسوب می شود که در نهایت
مواجهه بصر
منجر به کشف واقعیت از سوی او می شود.
پرســش مهم دیگری که فیلم ان را بی پاســخ باقــی می گذارد،
دلیل ترک سعید از سوی سایه در زندگی مشترکشان است .انچه
از شــواهد و قرائن فیلم برمی اید این اســت که این دو در سالهای
دانشجویی عشق گرم و پرشوری نسبت به یکدیگر داشته اند و دوران
عاشقی پرطمطمراقی را پشــت سرگذاشته اند؛ به نحوی که شهره
همه اهالی دانشــگاه بوده اند .اما مشخص نیست این عشق پرشور
و حرارت ،چگونه به یک باره به ســتیز و جدایی این دو منجر شده
است .گرچه گاه در فیلم دالیلی برای این متارکه مطرح می شود ،اما
اولی سینمای ایران ،فیلم سالم و امیدوارکننده تری است .خصوصا برای
کارگردانی چون ارضی که ســالها در کشوری چون کانادا زندگی کرده،
تحصیالت سینمایی خود را در اکادمی فیلم نیویورک به اتمام رسانده و
اکنون برای ساخت نخستین فیلم بلند سینمایی خود،کشورش ایران را
انتخاب کرده است .ای بسا فیلم سازانی با شرایطی مشابه او هنگامی که
پس از سالها زندگی در یک کشور خارجی ،با هدف فیلمسازی به ایران
بازمی گردند ،دارای نگرشی دور از واقعیات و اقتضائات روز جامعه باشند
و در نتیجه تصویری تیره و خالف واقع از کشورشــان را در اثارشان به
مخاطب عرضه کنند؛ اما چنین ویژگی ای در نخســتین ســاخته بلند
سینمایی پگاه ارضی دیده نمی شــود و این خود ارزشمندترین امتیاز
فیلم نبات و مهمترین ویژگی مثبت کارگردان ان است.
دومین خصوصیت مثبت نبات ،این اســت که ارضی بر خالف بسیاری
از همتایان زن خود در ســینمای ایران ،توانسته است با موفقیت خود
را از سیطره نگاه فمنیستی دور نگه دارد و تصویری صحیح ،بی طرفانه
و غیرمغرضانه از مناســبات چالش برانگیز موجود میان یک زوج جوان
را به مخاطب ارائه دهد .وجود چنین ویژگی متمایزی در نگاه فیلمساز
جوانی چون ارضی ،ان هم در شــرایطی که سینمای امروز ایران از هر
سو در سیطره سویه ها و تلقی های رادیکال فمنیستی قرار دارد ،در نوع
5
چهارشنبـــــــــــه 1خردادماه 1398سالدوازدهم شمــاره1088
www.honarmandonline.ir
سینما
CINEMA
اخبار
اهداییکاستوارنامه
به دست اندرکاران فیلم نرگس ابیار
نرگس ابیار کارگردان ،هوتن شــکیبا ،الناز شاکردوســت و فرشته صدرعرفایی
بازیگران فیلم «شبی که ماه کامل شد» ،استوارنامه سفیر ارشیو هنر کتابخانه ملی
را دریافت کردند« .شبی که ماه کامل شد» ۳۰ ،اردیبهشت ماه فیلم سینمایی
«شبی که ماه کامل شد» با حضور نرگس ابیار کارگردان و محمد حسین قاسمی
تهیه کننده و عوامل فیلم برای جمعی از چهره های فرهنگی ،ادبی و هنری در
کتابخانه ملی ایران نمایش داده شد .پس از نمایش فیلم اشرف بروجردی رئیس
سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران استوارنامه سفیر ارشیو هنر را به نرگس ابیار
کارگردان ،هوتن شکیبا ،الناز شاکردوست و فرشته صدرعرفایی بازیگران این فیلم
تقدیم کرد .با اهدای این استوارنامه ابیار و عوامل فیلم «شبی که ماه کامل شد»
اولین هنرمندانی بودند که عنوان ســفیر ملی ارشیو هنر کتابخانه ملی را از ان
خود کردند .در این مراسم برخی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس ،حجت
اهلل ایوبی دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو و جمعی از چهره های فرهنگی حضور
داشتند .ارشیو هنری ملی عنوان طرحی است که از سوی سازمان اسناد و کتابخانه
ملی ایران به منظور ثبت حافظه ملی ایران در عرصه هنر در حوزه های تئاتر،
موسیقی ،شعر ،سینما اجرایی شده است و نرگس ابیار نخستین کارگردانی
است که عنوان سفیر هنر ایران را از ان خود کرده است .فیلم سینمایی «شبی
که ماه کامل شد» در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در ۱۳بخش کاندید
دریافت ســیمرغ شد و توانست سیمرغ «بهترین فیلم»« ،بهترین کارگردانی»،
«بهترین بازیگر نقش اول مرد»« ،بهترین بازیگر نقش اول زن»« ،بهترین بازیگر
نقش مکمل زن» و «بهترین چهره پردازی» را از ان خود کند.
یک گزارش رسمی از چتر سینمای ایران در کن
در نهایت هیچ یک از این دالیل مخاطب را به پاسخ متقن و معینی
رهنمون نمی کند .بی شک ارائه پاسخ مقتضی به این پرسش مهم و
کلیدی می توانست بخش مهمی از کنجکاوی و ابهام مخاطب نسبت
به منطق فیلمنامه را برطرف نماید و جریان اتفاقات اتی فیلم را در
ذهن او باورپذیرتر سازد .اما در نهایت این پرسش پاسخ منجسم و
سرراستی در طول فیلم نمی یابد.
وجود برخی ســکانس ها در فیلم کلیشه ای و غیرضروری است.
برای مثال ،در سکانس حضور نبات و سعید در رستوران ،مواجهه
انها با خانواده خوشــبختی که از نعمت حضــور مادر برخوردار
هســتند و در ادامه نگاه حســرت بار نبات به روابط گرم موجود
میان اعضای ان خانواده ،از جمله کلیشــه هایی است که مشابه
ان را بارها در فیلمهای ســینمایی و حتی سریالهای تلویزیونی
دیده ایم .همچنین ظهور ناگهانی پسرک فال فروش در سکانس
حضور ســعید و ســایه در کافه و خرید فال توســط سایه از او
که ازقضا محتوای فال با شــرایط و احوال روز ســایه و ســعید
نیز تناســب عینی دارد ،یکی دیگر از کلیشه های رایج سینمایی
موجود در میان زوجین سینمای ایران است که نمونه های مشابه
ان را هم بارها در فیلمهای ســینمایی شــاهد بوده ایم .به نظر
می رسد پرهیز فیلمنامه نویس از طرح کلیشه هایی از این دست
که نبود انها هیــچ لطمه ای بر پیکره ملــودرام وارد نمی اورد،
می توانست بر بداعت و جذابیت های روایی نبات بیفزاید.
بــا این وجود ،یکی از نقاط قوت فیلم به بازی روان و قابل قبول
بازیگران بازمی گردد و حاکی از ان اســت که ارضی در نخستین
تجربــه بازی گیری خود از طیف متنوعــی از بازیگران حرفه ای
(شهاب حسینی) و اماتور (ستایش محمودی) موفق عمل کرده
است .همچنین اهنگسازی زنده یاد ناصر چشم اذر نیز یکی دیگر
از نکات مثبت نبات اســت که به دلیل تناسب ملودیک با حال و
هوای ملودرام ،در خدمت تقویت بار عاطفی و احساســی موجود
در فیلم قرار گرفته است .در تحلیل نهایی ،نبات را می توان اغاز
قابل قبولی بر کارنامه فیلمسازی پگاه ارضی به شمار اورد .ارضی
در نخســتین فیلم بلند ســینمایی خود ،نشان داده است که بر
الزامات سینمای قصه گو تسلط نسبی دارد و بدین ترتیب ،نوید
ظهور کارگردانی معقول و متعادل را به ســینمای ایران می دهد.
کارگردانی که به دور از کلیشــه های فمنیستی موجود در میان
بخش قابل توجهی از کارگردانان زن ســینمای ایران ،داســتان
فیلم خود را در فضایی منطقی ،سالم و بی طرفانه روایت می کند
بــی انکه به ورطه افراط و اغراض فــرو غلتد .از این رو می توان
برای دیدن فیلم بعدی این کارگردان منتظر ماند.
برپایی چتر ســینمای ایران در بازار هفتاد و دومین جشــنواره فیلم کن ،بستر
مناسبی برای حمایت از بخش های فعال در زمینه عرضه بین المللی فیلم های
ایرانی فراهم اورده است .به رسم سال های گذشته ،چتر سینمایی ایران در بازار
جشنواره فیلم کن برپا شده است که در این دوره از بازار کن ،عالوه بر نمایندگان
بنیاد سینمایی فارابی ،جشنواره جهانی فیلم فجر و جشنواره بین المللی فیلم های
کودکان و نوجوانان اصفهان ،شرکت هایی از بخش خصوصی همچون «Persia
،» Film Distribution»، «AI Film Proالی ایمیج «،»Eli Image
ایرایماژ« ،»Irimageکانون پرورش فکری کودک و نوجوانان ،هنر هفتم و هنر
اول نیز به عنوان نمایندگان ایرانی به نمایش و عرضه تولیدات ســینمای ایران
پرداخته اند .همچنین ،در روزهای نخستین بازار ،کتابچه اثار منتخب سینمای
ایران در ســال ۲۰۱۹که به همت بنیاد سینمایی فارابی و به منظور معرفی و
تبلیغ سینمای ایران و ارایه مشخصات شرکت های تولید و توزیع کننده ایرانی
تهیه شده بود ،در بازار عرضه شد .نمایندگان بنیاد سینمایی فارابی در این دوره
از بازار جشــنواره فیلم کن ،با «ژروم پییارد» رئیس بازار و «ماود امسون» مدیر
اجرایی بازار فیلم کن دیدار داشتند و درباره حضور پررنگ تر سینمای ایران در
جشنواره و بازار ،عرضه تجاری محصوالت ایرانی ،ارزیابی در خصوص اینده بازار
فیلم به شکل کلی و به صورت خاص اینده بازار فیلم کن و دعوت برای حضور در
سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان اصفهان گفت وگو
شد .همچنین نمایندگان بنیاد فارابی در این دوره از بازار ،به منظور بحث و تبادل
نظر با دست اندرکاران حرفه ای و بازاریابی محصوالت سمعی و بصری سینمای
ایران ،با روسا و نمایندگان جشنواره های سائوپائولو برزیل ،جیفونی ایتالیا ،جشنواره
فیلم کودک برلین ،جشنواره فیلم شیکاگو ،پالم اسپرینگ ،رییس جشنواره تالین
کشور استونی ،جشنواره فیلم توکیو ،شرکت فیلم تایگر چین ،نمایندگان جشنواره
والو دولی ،پخش کننده های فیلم های ایرانی در چین ،شرکت هاتونگ ،شرکت
کالچر اند وســت من هلدینگ ،مرکز فیلم دوحه ،شــرکت های خریدار فیلم ها
برای ایرالین ها ،جشنواره کودک شینگل ،سینه کید ،نمایندگان جشنواره و بازار
فیلم ونیز ،جشنواره و بازار فیلم برلین ،جشنواره فیلم مسکو ،مسئول برنامه ریزی
جشنوارهفیلملوکارنووتهیه کنندگانیازاسپانیاوپاکستاندیداروگفت وگوکردند.
بازار فیلم کن به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای سینمایی اروپا و جهان ،امسال
شصتمین سال برگزاری خود را از ۲۴اردیبهشت تا ۴خرداد ( ۱۴تا ۲۵می) به
صورت موازی با هفتاد و دومین جشنواره فیلم کن برگزار می کند.
دوفیلم نامهمجوزساختگرفتند
شورایصدورپروانهساختدرجلسهاخیربادوفیلمنامهموافقتکرد.فیلم نامه های
انیمیشن» نورون» به تهیه کنندگی و نویسندگی سید مهدی جوادی و کارگردانی
شهرام حیدریان و « دختر ایران» به تهیه کنندگی حامد بامروت نژاد ،کارگردانی و
نویسندگی سید جالل اشکذری موافقت شورای ساخت سازمان سینمایی را اخذ
کردند .جلسه شورای پروانه ساخت فیلم های سینمایی با حضور اکثریت اعضای
شورا برگزار شد.
«کوچهژاپنی ها»فیلممی شود
پروانه ساخت فیلم سینمایی «کوچه ژاپنی ها» به کارگردانی امیرحسین ثقفی
صادر شــد .پروانه ساخت فیلم ســینمایی «کوچه ژاپنی ها» به نویسندگی و
کارگردانی امیرحسین ثقفی و تهیه کنندگی علی اکبر ثقفی صادر شد .این فیلم
سینمایی که پنجمین ساخته امیرحسین ثقفی در مقام کارگردانی است ،در ژانر
اجتماعی و در فضای شــهری ساخته و به زودی مراحل پیش تولید و تولید ان
اغاز می شود .امیرحسین ثقفی کارگردان و نویسنده سینماست که پیش از این
کارگردانی فیلم های «روسی»« ،مردی که اسب شد»« ،همه چیز برای فروش»،
«مرگ کسب و کار من است» را بر عهده داشته است.
دورخیز «اوج» برای حضور پررنگ در «فجر »۳۸
سازمان «اوج» در نظر دارد ۱۰فیلم سینمایی را برای حضور در سی و هشتمین
جشنواره فیلم فجر به مرحله تولید برساند .سازمان رسانه ای «اوج» تولید ۱۰فیلم
سینمایی را برای حضور در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر ،در دستور کار قرار
داده است .هرچند هنوز جزئیات این پروژه ها رسانه ای نشده است اما طبق شنیده ها
از بین این ۱۰اثر سینمایی که قرار است در جشنواره سی وهشتم رونمایی شوند،
۶فیلم متعلق به فیلمسازان جوان و چهار فیلم متعلق به سینماگران پیشکسوت
کشور است .به احتمال زیاد زمان بندی تولید این اثار نیز به صورتی خواهد بود که
سه فیلم در تیرماه ،چهار فیلم در مردادماه و سه فیلم دیگر در شهریورماه سال
جاری کلید خواهند خورد .هم اکنون این اثار در مرحله پیش تولید ،انتخاب عوامل
و مراحل نهایی قبل از تولید به سر می برند .سازمان رسانه ای اوج سال گذشته تنها
فیلم« ۲۳نفر»بهکارگردانیمهدیجعفریرادرویترینجشنوارهسی وهفتمفیلم
فجر داشت و باید دید دورخیز این سازمان برای تولید این ۱۰پروژه سینمایی،
جریان فیلمسازی در سال جاری را چه اندازه تحت تاثیر قرار خواهد داد؟
6
پشت پردهتغییرشبانهمدیرکلدفترموسیقی
قانونجنجالی
قربانیگرفت!
چهارشنبـــــــــــه 1خردادماه 1398سالدوازدهم شمــاره1088
www.honarmandonline.ir
موسیقی
MUSIC
اخبار
فریدون ناصحی اثار بزرگان موسیقی کالسیک را
اجرامی کند
فریدون ناصحی نوازنده با سابقه پیانو ساعت ۲۱:۳۰روز جمعه ۲۴خرداد در
تاالر وحدت به اجرای اثار بزرگان موسیقی کالسیک جهان می پردازد .ناصحی
در این کنسرت قطعات ٢٤پرلود شوپن و اتودهای سمفونیک شومان را برای
عالقه مندان موسیقی کالسیک اجرا می کند .فریدون ناصحی فرزند حسین
ناصحی اهنگساز شهیر ایرانی در سال ۱۳۵۴موفق به اخذ بورسیه جهت ادامه
تحصیالت خود در کشــور المان شد .وی بعد از اتمام دوره تحصیالتش در
رشته سولیستی پیانو و اجرای چندین رسیتال پیانو در این کشور و اتریش به
ایران بازگشت و چندین اجرا در تاالر وحدت ،فرهنگسرای نیاوران برگزار کرد.
این هنرمند سابقه همکاری با موسیقیدانان شهیری همچون ایرج صهبائی،
نادر مشایخی ،امیل خاچاتوریان را درکارنامه هنری خود دارد.
اجرای اثار کیوان ساکت با همراهی ارکستر
فیالرمونیکپاریس
ارش فوالدوند رهبر ارکســتر درباره اجرای پیــش رو توضیح داد :چندی
پیش از کیوان ساکت دعوت کردیم که به فرانسه بیاید و مجموعه ای از اثار
ارکسترال شــان را با ارکستر بزرگ فیالرمونیک پاریس شرقی اجرا کنند .او
ادامه داد :در این کنســرت گروه ُکر بهار پاریس و گروه ُکرال لندن به عنوان
بزرگ ترین گروه ُکر ایرانی در خارج از کشور شرکت خواهد کرد که مجموعاً
بیش از صد خواننده زن و مرد هســتند .در مجموعه کنسرت های «صدای
صلح» و البوم «الله های سرخ »2در این کنسرت ها اجرا خواهد شد .فوالدوند
اضافه کرد :کیوان ساکت قرار است اثار ارکسترال شان که گاهاً با خواننده های
مختلفی اجرا کرده بودند را این بار با ارکستر بزرگ اجرا کنند .این ارکستر در
ن کلوتیو پاریس ،یکی از
روزهای 31ماه می و اول ماه ژوئن در کلیسای س
تاریخی ترین ساختمان های فرانســه و در روز نهم ماه ژوئن در سالن امفی
تئاتر لوگان هال لندن به هنرنمایی می پردازد .او تاکید کرد :در این کنسرت
10اثر از کیوان ساکت 3 ،کار از خودم به همراه اهنگ «ای ایران» با تنظیم
بانو گلنوش خالفی دختر روح اهلل خالقی اجرا خواهد شود .این رهبر ارکستر
در پایــان هم گفت :گلنوش خالقی اولین رهبر گروه ُکر ملی ایران پیش از
انقالب بوده است .ورژن اولیه اهنگ «ای ایران» را اقای روح اهلل خالقی تنظیم
کرده بودند و حاال گلنوش خالقی ورژن ثانویه این اهنگ را برای ُکر بزرگ و
ارکستر بزرگ اماده کرده اند که قرار است ارکستر فیالرمونیک پاریس شرقی
به رهبری بنده ان را اجرا کند.
انتصاب شــبانه مدیرکل جدید دفتر موســیقی وزارت فرهنگ و ارشاد
اسالمی حاشــیه های مصوبه اخیر مجلس جهت «اختصاص ۱۰درصد
مبلغ فروش کنسرت ها به فعالیت های فرهنگی» را وارد فاز تازه ای کرد.
ســیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی که طی ماه های اخیر
با چالش های متعددی در حوزه های مدیریتی خود رو به رو بوده اســت،
شــامگاه دوشــنبه ۳۰اردیبهشــت ماه بدون اعالم موضع درباره خبر
غیررســمی استعفای علی ترابی مدیرکل ســابق دفتر موسیقی که روز
گذشته در رسانه ها مطرح شده بود ،محمد اللهیاری فومنی را در اقدامی
عجیب و قابل تامل با صدور حکمی شبانه به عنوان مدیر جدید این دفتر
منصوب کرد.
انتصاب اللهیاری در شرایطی صورت گرفت که طی یکی دو ماه گذشته
ماجرای تصویب قانون «اختصاص ۱۰درصد مبلغ فروش کنسرت ها به
فعالیت های فرهنگی» توسط مجلس شورای اسالمی و شائبه نقش پررنگ
یکی از معاونان این وزارتخانه در تســریع روند تصویب این قانون ،فضای
موسیقی به ویژه محافل تهیه کنندگی و صنفی را به شدت تحت تاثیر قرار
داده بود .کما اینکه تعدادی از هنرمندان و تهیه کنندگان اثار موسیقایی با
انتشار بیانیه های مختلف و مصاحبه با رسانه ها نارضایتی خود را از تصویب
این قانون اعالم کرده بودند.
پررنگ شدن همین فضای انتقادی هم ارام ارام شایعه استعفای علی ترابی
مدیرکل دفتر موســیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی در اعتراض به
تصویب این قانون را جدی تر از قبل نقل محافل کرد.
علی ترابی؛ از اعتراض تا استعفا
طبق شــنیده ها موضع ترابی نسبت به حواشــی این قانون که به گفته
صاحبان اثار موســیقایی ،گریبان گیر نظام اقتصادی موســیقی کشور
می شــود ،موجب چالش جــدی او با برخی مدیران وزارتخانه شــده و
در نهایت ،این چالش ها ماجرا را به ســمتی بــرده که وی در یک اقدام
معترضانه استعفای خود را تقدیم معاون هنری وزیر ارشاد کرده است.
استعفایی که برای اولین بار روز گذشته محسن رجب پور مدیرعامل مجمع
صنفی تولیدکنندگان اثار شنیداری در گفتگویی به صورت رسمی از ان
پرده برداشت و ساعتی بعد در متن نامه سرگشاده امیرعباس ستایشگر از
تهیه کنندگان حوزه موسیقی خطاب به وزیر ارشاد هم به ان اشاره شد.
سیدعباس صالحی با صدور حکم شبانه محمد اللهیاری مهر تاییدی بر
شایعه ها درباره علی ترابی زد
خبر استعفای علی ترابی هر چند از سوی وزارت ارشاد و دفتر موسیقی
به صورت رســمی تایید نشد اما انتصاب شبانه محمد اللهیاری به سمت
مدیرکلی دفتر موسیقی هم مهر تاییدی بر ان بود و هم این گمانه زنی را
تقویت کرد که این خداحافظی ناگهانی بی ارتباط با حواشی تصویب قانون
اخیر مجلس شورای اسالمی نبوده است؛ خداحافظی ای که باعث شد علی
ترابی بدون طی تشریفات مرسوم اداری و به صورت شبانه صندلی مدیریت
خود را به محمد اللهیاری جوان واگذار کند.
حذف «تشریفات بدرقه» در پاسخ به اعتراض؟
بدون تردید فرایند و سیاق تغییر مدیران یک مجموعه جزو اختیار مدیر
ارشد هر نهاد دولتی است که بنا به بایسته های قانونی و مالحظات می تواند
نسبت به ورود و خروج افراد به دایره مدیران زیرمجموعه خود اقدام کند.
در مورد «تغییر مدیرکل دفتر موسیقی» اما حداقل انتظار مطابق با روال
مرسوم ،اعالم رسمی پذیرش استعفای مدیر قبلی ولو در حکم مدیر جدید
و سپس اعطای حکم انتصاب در ساعات اداری بود که در انتصاب محمد
اللهیاری تقریباً هیچکدام از این موارد لحاظ نشد و علی ترابی در شرایطی
عجیب از دفتر موســیقی خداحافظی کرد تا این شائبه تشدید شود که
او پاسخ اعتراض خود نســبت به یک قانون جنجالی را اینگونه دریافت
کرده است .شائبه ای که حتماً باسکوت وزیر ارشاد نسبت به ان در اینده
می تواند ابعاد جدی تری را هم در محافل رسانه های موسیقایی پیدا کند.
موضع گیری درباره قانون جنجالی مهمترین چالش پیش روی
محمد الهیاری است
صحت این گمانه زنی ها ثابت خواهد کرد که اجرایی شدن مصوبه مجلس
شورای اســامی مبنی بر «اختصاص ۱۰درصد مبلغ فروش کنسرت ها
به فعالیت های فرهنگی» برای ســکان داران اصلی وزارت ارشاد اهمیت
و حساســیت باالیی پیدا کرده است و این حواشی تعامل فعاالن بخش
خصوصی موسیقی با سیاست گذاران دولتی را وارد فاز تازه ای در ماه های
اینده خواهد کرد.
اکنون باید دید که ایا محمد اللهیاری فومنی مدیر جوان اما باســابقه ای
که در کارنامه کاری خود مدیریت اداره کتاب و کتاب خوانی وزارت ارشاد،
معاونت نهاد کتابخانه های عمومی کشور و مدیریت دفتر اموزش و توسعه
فعالیت های فرهنگی و هنری وزارت ارشاد را دارد ،می تواند تصمیم درست
و راهگشایی را در مواجهه با تصویب قانون موردبحث اتخاذ کند؟ رسانه ها
از همین امروز در انتظار اولین موضع گیری او در قبال این حواشی هستند.
نامه اعتراضی شهرام صارمی
مدیراجراییجشنوارهموسیقیفجراستعفاکرد
شهرام صارمی مدیر اجرایی سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر یک روز
پس انتصاب مدیر جدید دفتر موسیقی وزارت ارشاد با انتشار نامه ای سرگشاده
از سمت خود استعفا کرد.
در متن نامه سرگشاده شهرام صارمی امده است:
«به نام حضرت دوست
هنوز چند روزی از اخرین جلسه مذاکره جناب اقای ترابی با اینجانب در خصوص
پذیرفتن مدیریت اجرایی سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجرنگذشته است.
پیشــنهادی که علیرغم میل قلبی اینجانب پس از یک جلسه طوالنی و ارائه
دالیل ،توضیحات و لطف همیشگی ایشان با اشتیاق از طرف اینجانب پذیرفته
شد.
مهمترین دلیل پذیرفتن این پیشنهاد ،تکرار تجربه همکاری با مدیری بود که
حدود ۲۵سال از سابقه اشنایی من با ایشان می گذشت .در تمام این سال ها
از ایشان جز اخالق مداری ،صداقت در گفتار و رفتار ،تشریک مساعی در امور،
دلسوزی و احساس مســئولیت در قبال موسیقی و اهالی موسیقی ،اتکاء به
یافتن بهترین راهکارها برای اجرای برنامه ها و حل مشــکالت ،دوری جستن
از هرگونه تنش ،اســتفاده بهینه از امکانات موجود و رعایت صرفه و صالح در
هزینه ها ،انضباط و شفافیت مالی ،پاکدستی ،عدم دخالت در حوزه کارشناسی
فنی موســیقی و ...ندیده ام .استعفای ایشان که در رابطه مستقیم با حواشی
و مشکالت تحمیلی به دفتر موسیقی ،که اخرین مورد ان دریافت مبلغ ۱۰
درصد از مبلغ کل ظرفیت ســالن های کنسرت برای هر اجرا و واریز به خزانه
بود ،انجام شد .این استعفا برای من اص ً
ال اتفاق عجیبی نبود ،زیرا از ایشان به
جز این انتظار نمی رفت .علی ترابی با این استعفا در این مقطع و در قبال یک
تصمیم نادرست و غیرکارشناسی از طرف اقای کاراندیش که در مراحل بعدی
و مواجهه با اعتراضات اهالی موسیقی ،بر اجرای قانون یاد شده بدون هیچ گونه
بررسی پافشاری نیز نمودند ،حرکتی را رقم زد که در طی چهار دهه گذشته نه
تنها هیچیک از مدیران موسیقی بلکه از هیچکدام از هنرمندان موسیقی که در
شوراهای مختلف حضور داشته اند ،دیده نشده بود.
اینجانب در طول دوره قبلی جشنواره موسیقی فجر به خاطر رابطه بسیار نزدیک
با علی ترابی شــاهد بسیاری از خصوصیات عالی اخالقی و کاری ایشان بودم.
اسباب تاسف است که به جای بازنگری و اصالح قانونی نادرست و غیرمنطقی،
شرایط کاری برای مدیری صادق ،الیق و کاردان به گونه ای پیش برود که وادار
به استعفا شود و عجیب اینکه به جای حل و فصل موضوع با این استعفا موافقت
شود .در طول مدیریت علی ترابی در دفتر موسیقی اتفاقات بسیار ارزشمندی
رقم خورد که اهالی موسیقی به خوبی از ان اگاه هستند .اقداماتی که در طول
چهار دهه پس از انقالب انجام نشده بود.
بدیهی اســت که این اتفاق برای اهالی موسیقی عواقب بدی در پی خواهد
داشت و امیدوارم لطمه ای به سایر اتفاقات موسیقی بویژه جشنواره موسیقی
جوان که در سال های گذشته به شکلی بسیار جدی و حرفه ای اجرا شده ،وارد
نشود .همچنین اطمینان دارم علی ترابی در هر پست و جایگاهی قرار بگیرد با
مسئولیت تمام ،تعهد و اعتقاد خدمت خواهد نمود.
اینجانب ضمن ابراز تاســف از اســتعفای علی ترابی مدیر کاردان و ارجمند،
استعفای خود را از سمت مدیریت اجرایی سی و پنجمین جشنواره موسیقی
فجر اعالم می دارم .در پایان ضمن عرض تبریک به دوست عزیزم جناب اقای
الهیاری ،برای ایشــان ارزوی موفقیت و بهروزی در جایگاه جدیدشان را دارم.
شهرام صارمی ۳۱/اردیبهشت »۱۳۹۸
نقدی برنمایش «کمیته نان» به کارگردانی لیلی عاج
تئاتر میتواند زبان گویای مردم باشد
در دوشنبه های نقد تئاتر منتقدان کانون ملی ضمن پذیرش
کمیته نان به عنوان اجرایی درخور تامل به ارائه نکاتی پرداخته
شد که بشود از ان به یک اجرای ماندگار رسید .در این نشست
که دوشنبه 30اردیبهشت در تاالر قشقایی برگزار شد ،حمید
کاکاســلطانی ضمن برخورداری متن کمیته نان از دردهای
زندگــی به بهتر شــدن ان در پرهیــز از خنده های بی مورد
اشــاره کرد و رضا اشــفته به تراژدی وارد بر زبان تاکید کرد
که با اجرای چنین نمایش هایی می توان زبان گویای مردمان
ُکرد بود و لیلی عاج هم ضمــن تاکید بر تجربه کردن تئاتر،
بر امیدواری این اجرا به عنوان تعاملی برای ایجاد شــرایط اجرا
پرداخت.
لیلی عاج ،نمایشنامه نویس و کارگردان درباره فعالیت هایش
در این نشســت گفت« :کمیت ه نان» ،ششمین نمایشی است
کــه به صورت حرفــه ای روی صحنه می بــرم .در تولی د این
نمایش شــانس همکاری با یک تیم درجه یک از طراحان و
بازیگران تئاتر را داشتم« .کمیته نان» ،ادامه همان دغدغههای
ی بر اســاس معیشــت و
من ،یعنی روایت درام
همیشــگی ِ
زندگی طبقه کارگر هســت .هرچند قصه اولیه «کمیته نان»
با روایتی کــه االن روی صحنه میبینید ،تفاوتهای دارد که
حاصل تعامل من با مرکز هنرهای نمایشی و شورای نظارت و
ارزشیابی بوده است .در قصه اصلی سربازهای مرزی به کولبری
که دولت بــه او کارت فعالیت قانونی یا همان پیله وری داده،
شــلیک کرده و حاال خانواده ان کولبر بــرای خون خواهی و
گرفتن حق شــان و در واقع گرفتن جــواب از دولت به تهران
امده اند و سایر ماجراها ...بعد از چند بار بازنویسی و در تعاملی
که با شــورای نظارت و ارزشیابی داشتم ،به این قصه ،روایت و
پیش می برد مانند سالوس که فرصت طلب است شاید شبیه
علی بلبل نمایش پلکان اکبر رادی باشد .شخصیت های دیگر
که نمادی از روشــنفکری ،ازاداندیشی هســتند ،هر کدام از
شخصیت ها غمگین و پر از چالش و دغدغه هستند در میانه
نمایش شخصیت ها به شوخی با یکدیگر می پردازند که ذهن
تماشاگر را از ان دغدغه ها دور می کند اما شاید از ساختار کلی
نمایش فاصله بگیرد اگر نمایش همچنان ان تکان های شدید
را حفظ کند و دیالوگ های رایج روزمره اســتفاده نشود درام
در نمایشنامه پررنگ تر و قابل تامل تر شکل می گیرد .اجرای
نمایش نشان می دهد نیمی از گفت وگوها با بداهه گویی شکل
گرفته است.
رضا اشــفته ،منتقد به تراژدی وارد بر زبــان پرداخت و در
مقدمه ای با اشــاره به جنگ چالداران و شکست صفویه و جا
افتادن کردها از ایران و ضمیمه شد ن این مردمان گفت :از ان
دوران همواره زبان کردی مورد ســوتفاهم و بدگمانی بوده و
چه بسا در سال 1923با تجزیه امپراتوری عثمانی که در ابتدا
انگلیس و فرانسه تفاهم کرده بودند که در این تجزیه شدن ها
کشــوری هم در ان حدود مرزهای عثمانی به نام کردستان
شکل بگیرد که در نهایت ضمن انجام دسیسه ای شکل نگرفت
و کردها در بین سه کشور عراق و سوریه عربی و ترکیه تقسیم
شــدند که همواره به دلیل داشــتن زبانی متفاوت با تبعیض
و مســائل تراژیک مواجه بوده اند چنانچه در ترکیه به مدت
70سال به زبان کردی صحبت کردن جرم محسوب می شد
اما فشارهای بین المللی باعث شد که پس از 1991پیوسته
ازادی های زبانی به کردها داده شــود اما هنوز ه م این ستم ها
وارد بر مردمان کرد است .بنابراین بدگمانی به ضرر و اسیب این
شخصیت پردازی ها رسیدم که االن شما روی صحنه می بینید.
به عنوان مثال یکی ا ز این تغییرات پایان بندی ،نمایش با مرگ
چند شخصیت تمام می شود ،اما شخصیت ازاد ،بعد از تصادف
زنده می ماند و اتفاقا تنها قسمت هایی از بدن اش می سوزد؛ اما
سر و صورت و چشم هایش اسیب نمی بیند ،یعنی نگاه عقالنی
به ازادی هنوز نفس می کشــد و هم ه این موارد در کنار تولد
نوزادی که خانواده چشم به راهاش بودند ،پایانی امیدبخش را
برای نمایش رقم می زند.
حمید کاکاســلطانی ،منتقد ضمن خســته نباشید به گروه،
در مورد متن با اشــاره به نویسنده ُکرد که موضوعی بکر را با
نگاهی موشکافانه انتخاب کرده است ،گفت :مسئله ای انسانی
با نگاهی مســتند به یک وضعیت بشری در یک نقطه خاص
که می تواند برای عام پیش بیاید و شمولیت دارد .مفاهیم عام
انسانی مانند عشــق ،تالش و تم های کوچک و همیشگی را
در پردازش شــخصیت هایی که در کشمکش بین خودشان و
طبیعت و زندگی و روزمرگی ناچار هســتند مخمصه هایی در
هم تنیده شــده که د ر این نمایش به طور نمادین و تحمیل
شده در جوی که گرفتار جبر هستند .این جبر می تواند سوق
الجیشــی و جغرافیایی باشــد که تالش برای حداقل زندگی
روزمره خودشان به دست بیاورند و د ر این مسیر تراژدی هایی
اتفاق می افتد که البته صرفا تنها نابودی و مرگ جسم انسان
نیســت بلکه نابودی تمام احساس ها و غرایز فطری و عاطفی
بشری ست.
این مدرس دانشگاه افزود :نویسنده با مدنظر گرفتن شالوده
درام ،اتخاذ شــیوه تکنیکال بــرای دراماتیزه کردن موقعیت
مســتند به سوی زندگی غمناک پیش می برد .اما سوال هایی
بــرای مخاطب کنجکاو به وجود می اورد .قصه با یک هیجان
و شــور اغاز می شــود و شــخصیت محوری زنی ســت که
ویژگی های یک زن فداکار ،ایثارگر و مقاوم اما تنها را داشــته
باشــد و پس از اندکی زمان شــخصیت های دیگر وارد قصه
می شــوند ،شخصیت های کاســب با دیالوگ هایی که تقابل
بین انسان ها شکل می گیرد مفاهیمی انسانی در روند نمایش
قوم ایرانی روا داشــته شــده و در ایران ما نیز متاسفانه بعد از
انقالب هنوز بدگمانی به کردها باعث فشــارهای اقتصادی و
ل ایرانی بودن
بیکاری شــده است .در حالیک ه اینان نیز به دلی
همچنان به پای بندی زیستن در ایران اصرار دارند ام ا این مهم
با دادن زندگی و ایجاد کار و رفاه با برداشتن بدگمانی ها محقق
خواهد شد.
این پژوهشــگر افزود :اشــاره به اقتصاد بد و تحمیل فقر به
کردهــا که باعث مهاجــرت انها به پایتخت شــده ،نمونه ای
از این دشــواری های وارد بر شرایط زندگی انهاست و این خود
زمینه ســاز تراژدی خواهد شد چنانچه برخورد و جدال عادی
ازاد با یک هم دانشگاهی به یک بدگمانی بزرگ و سوء تعبیر
سیاسی تبدیل شده و خانواده اش به ناچار دارند تالش می کنند
که این جــوان را از خانه و زندگی اش فراری دهند .در حالیکه
اینها نه دنبال دردسرند و نه دلشان دعوا و مرافعه می خواهد.
اما در نگارش متن هنوز شــتابی محســوس نیست به دلیل
بالتکلیفی لیلی عاج از ان نوشتار اولیه تا بازنویسی سوم هنوز
لیلی عاج،
نمایشنامه نویسو
کارگردان نمایش
«کمیت ه نان»:
شخصیت های
دیگر که نمادی
از روشنفکری،
ازاداندیشی
هستند ،هر کدام از
شخصیت هاغمگین
و پر از چالش و
دغدغه هستند
در میانه نمایش
شخصیت ها به
شوخی با یکدیگر
می پردازند که
ذهن تماشاگر را از
ان دغدغه ها دور
می کند اما شاید از
ساختار کلی نمایش
فاصله بگیرد اگر
نمایش همچنان
ان تکان های
شدید را حفظ کند
و دیالوگ های رایج
روزمره استفاده
نشود درام در
نمایشنامهپررنگ
تر و قابل تامل تر
شکل می گیرد.
اجرای نمایش
نشان می دهد
نیمی از گفت وگوها
با بداهه گویی شکل
گرفته است
ی بایسته نزدیک نشده است و البته هنوز هم وجه تراژیک
به سرانجام
در ان لحاظ شده است.
حمید کاکا سلطانی در ادامه نشست ،به سبک نویسندگی برشت اشاره
می کند که دیالوگ هایش را به عنوان گزاره هایی ســخت تکان دهنده
قرار می دهد که گریزی از موقعیت برای تماشاگر نباشد و تنها تماشاگر
را وادار به تفکر نیشــدار کند .او متن را بر پایه روایت بیشتر می بیند تا
تصادف و برخورد کنش بین شخصیت ها .برای مثال شخصیت اراد به
عنوان نماینده ای که کتاب خوان اســت در مقابل شخصیت دیگر که
متضاد اســت اختالف دو اندیشه را به مثابه نیروهایی محرک برخورد
دهد که هر کدام منطق خاص خودشــان را داشته باشند در این تکاپو
قدرت کالم بین شــخصیت ها رد و بدل و به مخاطب انتقال می دهد و
تنها گزارش را جلوه نمی دهد به همین خاطر در ابتدا او در ســخنانش
عنوان نمایش مستند را به کار برد ،نمایشی که در رادیو و تلویزیون زیاد
کاربرد دارد نه اینکه پیرنگ درام را ضعیف ارائه دهد.
این مدرس دانشــگاه از ویژگی های بارز در متن و اجرای لیال عاج را
صداقت دانست زیرا ُکردها انسان های صادق و روابط صادق و به دور از
ریا و تظاهر دارند که در میزان ســن ها و حتی در بازیگری نمایان است
که البته صداقت از ویژگی های بارز درس های استانیسالوســکی است.
میزان ســن های طوالنی در نشســتن افت ریتم را هم در متن ،هم در
اجرا به همراه دارد .او پیشــنهاد کرد که خنده های زهرالود و نیشخند
با عث ارائه فضای گروتسک می شود و بازخوردش را به تماشاگر انتقال
می دهد .هم چنین این منتقد اســتفاده طراحی صحنه کاربردی تر را
مناسب می شمارد...
رضا اشــفته نیز با اشــاره به تاثیر لیلی عاج از محمد یعقوبی که در
سال های دور دستیارش بوده تاکید کرد که دیگر وقت دور شدن ا ز این
تاثیرات اســت چون عاج راه و رسم خود را دارد و باید امضایش نسبت
به این کنش های اجتماعی و تئاتری اش محسوس تر باشد.
او به فقر اشاره کرد که منجر به خالی شدن صحنه از حشو زوائد شده
و همه دارایی ان ها به یک موکت رنگ و رو باخته طوسی رنگ خالصه
شده و یک سری سینی که در انه ا این خانواده و مهمان هایشان دارند
قاشق ،چنگال ،ادامس و سماق رستوران ارکیده را بسته بندی می کنند
بلکه مخارج بیرون بردن ازاد فراهم شود ...بنابراین اجرا زبان حال متن
را در پیش گرفته است و اگر بازیگری متوجه این رسالت باشد و با جان
و دل د ر این نمایش حضور داشــته باشد ،حتما نتیجه اش را به خوبی
خواهد دید .اشــفته به اشــنازدایی در طراحی صحنه پرداخت که با
توری شدن دیوار همچنان به اشکار بودن ان صداقت در روال زندگی
این ادم ها با بیچارگی هایشان دارند دست و پنجه نرم می کنند پرداخته
می شــود و با انکه متن ناتورالیستی اســت اما در زمان اجرا به شیوه
تلیقی بازنمود می یابد و در پایان نیز یک وضعیت اکسپرسیونیستی از
واگویه های مادر ازاد که به ســوختن بدن و سالم ماندن سر و قلب به
عنوان تنها نقطه امید این خانواده اشــاره می شود و از ان سو نیز زن
رزگار که حامله است و از دست دادن شوهر و اندوه تنهایی اش می نالد با
ان بچه در راه دارد این امید را نوید می دهد که نسل تازه را باید دریابند
که مثل نسل سوخته در روال عادی زندگی ناکام نمانند.
لیلی عاج هم در پایان افزود :به عنوان نویســنده و کارگردانی که تنها
به طرح مضامین و مشــکالت کارگری عالقه دارد ،در مسیر کشف و
شهود و تجربه هستم ،هر اجرا برای من تجربه ای برای یافتن شیوه های
روایی جدید در فرم و محتواســت .رویای نمایش کارگری را دارم که با
شجاعت حرف امروز کارگران باشد ،نمایشی که در شیوه اجرایی وطنی
باشد و اثر انگشت همین روزگاری که در ان نفس میکشیم را داشته
باشد .نمایشی با ضرباهنگی از جنس زندگی که برای کارگران تولید و
برای خود ان ها به صحنه برده شــود .هنــوز با ایده الی که در موردش
رسیدن به
حرف می زنم خیلی فاصله دارم؛ اما تالشــم برای اموختن و
ِ
ان تداوم دارد .رضا اشفته نیز اظهار امیدواری کرد که لیلی عاج بتواند
همچنان بر این درک درســت تاکید کند و درباره مردمانی بنویسد که
نیازمند توجه بیشترند و این گونه می شود جامعه را در روال برابری ها و
پیشرفت هایش قرار داد.
نمایــش «کمیته نان» به کارگردانی و نویســندگی لیلی عاج در تاالر
قشقایی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفته است .نمایش «کمیته
نان» که دومین اثر عاج درباره مشکالت صنفی و معیشتی ،اجتماعی و
سیاسی کارگران است در فضایی پر تنش به مساله کو لبَرها پرداخته و
وضعیت زندگی های سخت طبقه کارگر را روایت کرده است.
قسمت اول این تریلوژی نمایش «قند خون» بود که سال گذشته در
تئاترشهر اجرا شد .قسمت دوم ان «کمیته نان» نام دارد که در قشقایی
هر شب ساعت 18:30اجرا می شــود و سومین بخش از این تریلوژی
«دایره ابی» اســت .در ۲نمایش قبلی برای مردهای کارگر مشکالتی
به وجود می اید و زن ها مجبور می شوند بار زندگی را بچرخانند و حاال
در نمایش «دایره ابی» زن هــا در کارخانه ای که درهای ابی بطری را
تولید می کند ،مشغول کار هستند و این بار شاهد مشکالت زنان کارگر
هستیم.
ارسطو خوش رزم ،شاهو رستمی ،لبخند بدیعی ،الهام شعبانی ،غزاله
جزایری و سعید احمدی بازیگران این نمایش ۷۵دقیقه ای هستند.
ماریا حاجیها طراحی گریم ،الهام شعبانی طراحی لباس ،سینا ییالق
بیگی طراحی صحنه و رضا خضرایی طراحی نور گروه طراحان و کهبد
تاراج مدیــر تولید ،مریم رودبارانی روابــط عمومی و تبلیغات مجازی،
احمدرضا حجارزاده مشاور امور رسانه ای ،شایان جعفرپور طراح پوستر و
مواد تبلیغاتی ،رضا جاویدی عکس ،نگین بهزاد و ناصر ارباب دستیاران
کارگردان و تریفه کریمیان موســیقی ،دیگر عوامل اجرایی را تشکیل
می دهند.
7
چهارشنبـــــــــــه 1خردادماه 1398سالدوازدهم شمــاره1088
www.honarmandonline.ir
تئـــــاتر
THEATRE
اخبار
بازگشتحسینکیانی
به تئاتر با «چشم به را ِه میرغضب»
«چشــم بــه را ِه میرغضب» نام تازه ترین نوشــته حســین کیانی،
نمایشــنامه نویس و کارگردان تئاتر است که از نیمه دوم خرداد ۹۸
در تماشاخانه سنگلج روی صحنه می رود.
شیوه نگارش نمایشنامه و ساختار اجرایی «چشم به را ِه میرغضب»
در ادامه نمایش های تاریخ گونه این هنرمند به شــمار می اید .ضمن
اینکه ویژگی نمایش های شادی اور و اجتماعی او را نیز داراست که
بر همین اســاس نام دوم نمایش تازه او «یک مضحکه ســیاه» نام
دارد؛ مضحکه ای که یکی از نقش های ان شخصیت سیاه نمایش های
شــادی اور ایرانی است« .چشــم به را ِه میرغضب» همچنین نگاهی
هم به یکی از مهم ترین نمایشــنامه های ســده بیستم جهان دارد و
نوعی اقتباس ایرانی شــده و برگردانی فرهنگی از این اثر براســاس
سنت های نمایشی بومی و ملی به حساب می اید .کیانی پیش تر نیز
فرزندان خانم اغا» ( )۱۳۸۹و «مشروطه
در نمایش هایی چون «همه
ِ
بانو» ( )۱۳۹۰چنین اقتباس هایی از درام های غیرایرانی براســاس
فرهنگ ایرانی انجام داده بود .این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر
بعد از اجرای «روز عقیم» در ســال ،۹۶تاکنون نمایشــی را روی
صحنه نبرده اســت و این اثر تازه ترین نمایش او محسوب می شود.
نام بازیگران و دیگر عوامل «چشم به را ِه میرغضب» به زودی اعالم
خواهد شد.
تماشاخانهایرانشهر
از سوم تا هفتم خردادماه تعطیل است
تماشاخانه ایرانشهر به مناسبت فرارسیدن لیالی قدر و ایام سوگواری
ســالروز شهادت حضرت علی (ع) از روز جمعه سوم تا روز سه شنبه
هفتم خردادماه تعطیل است.
نمایش های «خون به پا می شــود» به کارگردانی مســعود طیبی و
«تراس» به کارگردانی مســعود کرامتی که به ترتیب در ساعت های
۱۹:۳۰و ۲۱:۳۰از روز یکشــنبه ۲۲اردیبهشت ماه اجرای خود را
در ســالن ناظرزاده کرمانی اغاز کرده اند تا روز دوشنبه ۲۷خرداد
به صحنه می روند .همچنین در ســالن ســمندریان نیز نمایش های
«مار بازی» به کارگردانی ســعید دشتی در ساعت ۲۰و «شهر ما»
به کارگردانی محمدحســن معجونی در ساعت ۲۱:۳۰که به ترتیب
از ۲۳و ۲۰اردیبهشــت ماه روی صحنه رفته انــد مطابق با جدول
زمان بندی شــده تا روز جمعه ۲۴خرداد به اجرای عمومی خود در
این مجموعه تئاتری خاتمه می دهند.
روایت مهدی صباغی از نمایش النه خرگوش
نمایــش النه خرگوش نوشــته دیوید لیندزی ابر بــا دراماتورژی و
کارگردانی مهدی صباغی از 19اردیبهشــت ماه ســاعت 20:45در
ســالن سایه مجموعه تئاترشهر روی صحنه است و بازیگران این اثر
نمایشی معصومه رحمانی ،شیرین اسماعیلی ،مهدی صباغی ،مهدیه
کوهستان و مانی رحمانی هستند.
مهــدی صباغی در گفت وگــو با خبرنگار هنرانالین بــا بیان اینکه
موضوع و مضمــون «النه خرگوش» درباره فقدان اســت ،گفت :از
انجا که موضوع فقدان مســئله ای است که اکثر انسان ها در زندگی
با ان روبرو می شــوند ،بر ان شــدم تا این اثر را روی صحنه اورم.
نمایشنامه «النه خرگوش» نوشته دیوید لیندزی ابر موفقیت هایی را
کسب کرده است که از ان جمله می تواند به دریافت جایزه پولیتزر
در سال 2007اشــاره کرد .این اثر ساختار خوب و منسجمی دارد
و دارای 5شــخصیت است که ظرفیت بازی باالیی دارند .از این رو
که خودم بازیگر هســتم این مسئله باعث شــد تا این نمایشنامه را
به روی صحنه اورم .او داســتان نمایش «النه خرگوش» را اینگونه
توضیح داد و خاطرنشان کرد :این نمایش داستان زوج جوانی است
که هشــت ماه پیش ،پســر 4ساله خود را از دســت داده اند و در
روند روایت داستان چالش ها و بازگشت به زندگی طبیعی این زوج
بررسی می شود.
این بازیگر درباره ســبک و فضــای اجرایی نمایش «النه خرگوش»
عنوان کرد :فضای این اثر به لحاظ اجرا و بازی ها واقع گرا و رئالیستی
است اما طراحی صحنه مینی مالی دارد .جزئیات صحنه حذف شده
اســت و ملزومات صحنه را در حدی که نمایش را با ان اجرا کنیم،
حفظ کرده ایم.
او در ادامه درباره موســیقی این اثر یاداور شد :این نمایش دو ترانه
انتخابی دارد که یکی در میانه نمایش با پلی کردن موسیقی توسط
یکی از کاراکترها پخش می شود و دیگری در انتهای نمایش.
صباغی درباره میزان وفاداری اش در اجرا به نمایشنامه اصلی گفت:
به لحاظ محتوا و روح اصلی داســتان کام ً
ال به نمایشــنامه متعهد
بوده ام اما از منظر حجــم و گرامر دیالوگ ها تغییرات زیادی اعمال
شــده اســت .با دراماتورژی صورت گرفته زمان نمایش کم شده و
درنظر داشتم تا با تغییرات صورت گرفته ان را برای تماشاگر ایرانی
به صحنه اورم تا مخاطب بتواند با ان همذات پنداری کند.
او درباره مدت زمان تمرین این نمایش گفت :تمرینات نمایش «النه
خرگوش» را یک سال پیش با گروهی از بازیگران اغاز کردیم که در
ان زمان سالن اجرا هنوز مشخص نبود .شش ماه پیش برای اجرا در
تئاترشــهر به توافق رسیدیم اما تنها حدود بیست روز به اجرا مانده
زمان اجرا به اطالع ما رســید .از انجا کــه دو بازیگر نمایش امکان
حضور در این بازه زمانی را نداشــتند ما برای اینکه نوبت اجرا را از
دســت ندهیم دو بازیگر دیگر را جایگزیــن کردیم و تمرینات را به
صورت جدی اغاز کردیم.
مهدی صباغی در پایــان صحبت هایش اظهار کرد :با وجود زمان
بســیار اندکی که داشتیم امکانات تبلیغات فراهم نشد و متاسفانه
این موضوع مشکالتی را ایجاد می کند .به نظرم مدیران تئاترشهر
باید به این مســئله توجه داشــته باشــند که گروه ها برای تولید
اثارشــان زمان و هزینه صرف می کننــد و در صورتی که فرصت
کمی در اختیار داشته باشند به لحاظ مالی و جذب مخاطب دچار
اسیب خواهند شد.
رایزنی فرهنگی ایران در المان گزارش داد
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
ﺷﻤﺎره • 1088ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ 1ﺧﺮدادﻣﺎه • 1398ﺳﺎلدوازدﻫﻢ• 8ﺻﻔـــﺤﻪ
ﺻاﺣﺐ امتیاز :ﺷـرﮐﺖ جﻬان ﺳبﺰ
مـدﯾر عامـــﻞ :ﺣﺴـین اﺣـمـدى
مدﯾر مﺴﻮول :مﻬدى اﺣمدى
زﯾـر ﻧﻈــر ﺷــﻮراى ﺳــردبیـــرى
ﭼاپ :گﻞ اذﯾن
ﺳازمان اگﻬی ﻫا88311361 - 88311353 :
ﻧشاﻧی :ﺗﻬران ،خیابان مﻄﻬرى ،بﻌد از خیابان ﺳلیمان خاﻃر
خیابان اورامان ،ﭘلاک ،43واﺣد2
ﺗلﻔﮑﺲ88813489 - 88301986 :
ﺗﻮزﯾﻊ :ﻧشرگﺴتر امروز
منشور اخالق حرفهای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
ﺳیﺴتﻢمدﯾرﯾﺖﮐیﻔیﺖ-رﺿاﯾتمﻨدىمشترى
ﺳیﺴتﻢ مدﯾرﯾﺖ ﮐیﻔیﺖ
ﺑﻪ وﻗﺖ تﻬران
۱۳:0۱
20:07
20:27
اذان مﻐرب
اذان صبﺢ فردا
طلوع افتاب فردا
04:۱2
05:55
ﮔنﺞ سﺨﻦ
شــنیدید میگن این قافله عمر عجب میگذرد! حکایت احوال من و شماســت روزها و
ماهها مثل برق و باد میگذرد اولین روز از اخرین ماه پرماجرای خرداد شروع شد که از
همین ابتدا ارزو میکنم همه مان ماه خوبی را در پیش داشته باشیم؛ خرداد امسال هم
همچون سنوات قبل با تعطیلیها و بینالتعطیلنهای متعددی روبرو هستیم و همکاران
مرفهمــان که مکان و ویال ییالقات دارند از چند روز پیش رایزنی خود را برای مرخصی
گرفتن شروع کردند و ظاهرا سردبیر هم که از کار شبانه روزی چند هفته اخیر حسابی
خســته شده بدش نمیاد یک هفتهای چاپ نداشته باشیم؛ البته هنوز مشخص نیست و
یحتمل محقق خواهد شد.
خاطرتان هست میگفتم یکی از همکاران در هر حوزهای که ورود میکند خاصه برای
بیزینس خودش و ان حوزه به فنا میرود؛ چند روز پیش قصد کرد مقداری دالر بخرد
علی الظاهر دالر در حال ســقوط ازاد هســت! منظورم این بود کاهش نسبی نرخ دالر
ربطی به تدبیر دولت ندارد رفیق ما قصد ورود به بازار ارز کرد!
اﻣﺎم ﺣﺴﻦ ﻣﺠﺘﺒﻰ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم :
ﮐﺴﻰ ﮐﻪ در دﻟﺶ ﻫﻮاﯾﻰ ﺟﺰ ﺧﺸﻨﻮدى ﺧﺪا ﺧﻄﻮر ﻧﮑﻨﺪ ،ﻣﻦ
ﺿﻤﺎﻧﺖ ﻣﻰﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ دﻋﺎﯾﺶ را ﻣﺴﺘﺠﺎب ﮐﻨﺪ.
فارس
ﭘنﺪﺑزرﮔان
ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎل ﺑﻌﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺎرﻫﺎى ﻧﮑﺮده ﻧﺎراﺣﺖ
ﻣﻰ ﺷﻮﯾﺪ ﺗﺎ ﮐﺎرﻫﺎﯾﻰ ﮐﻪ اﻧﺠﺎم داده اﯾﺪ.
ﻣﺎرک ﺗﻮاﯾﻦ
ﺣافﻈاﻧﻪ
ﻟﻌﻞ ﺳﯿﺮاب ﺑﻪ ﺧﻮن ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺐ ﯾﺎر ﻣﻦ اﺳﺖ
وز ﭘﻰ دﯾﺪن او دادن ﺟﺎن ﮐﺎر ﻣﻦ اﺳﺖ
ﺷﺮم از ان ﭼﺸﻢ ﺳﯿﻪ ﺑﺎدش و ﻣﮋﮔﺎن دراز
ﻫﺮ ﮐﻪ دل ﺑﺮدن او دﯾﺪ و در اﻧﮑﺎر ﻣﻦ اﺳﺖ
از حافظ یاری جسته اســت .بدین ترتیب ،گوته با نگارش دیوان
غربی-شرقی میان شرق و غرب ارتباطی به دور از تعصب فرهنگی
و مذهبی پدید اورده است .شاید به همین دلیل است که دیوان او
محبوبیتی جهانی دارد.
عالوه بر این ،برای همه کسانی که عالقه زیادی به اشعار عاشقانه
گوته دارند ،دیوان غربی -شــرقی میتواند بسیار خواندنی باشد.
منظومه زلیخا بخش مهمی از دیوان غربی -شرقی گوته است که
در ان داستان حاتم طایی و زلیخا بیان شده ،داستانی که در واقع
عشــق میان گوته و مارینا فون ویلمر را بیان میکند .ماریانه فون
ویلمر و گوته ،هر دو اشــعار عاشقانهای دارند که در دیوان غربی-
شرقی منتشر شده است.
در نمایشــگاه «ســفری خیالی به دنیای شــرقی گوته و دیوان
غربی-شــرقی» سعی شده تا همه جنبههای رابطه گوته و شرق،
تحقیقات او به ویژه درباره قران و همچنین نوشتههای او که باعث
شکلگیری دیوان شده است ،منعکس شود.
ﭘﺸﺖ ﺻﺤنﻪ
ISO 9001 : 2008
اوﻗات ﺷــرﻋی
غروب افتاب
نمایشگاه «ســفری خیالی به دنیای شرقی گوته و دیوان غربی-
شرقی» که از شانزدهم ماه مه در شهر اولدنبورگ اغاز شده است،
تا ششــم ژوئیه ســال جاری ادامه دارد .این نمایشــگاه به همت
فستیوال دیوان غربی-شرقی وایمار ،کتابخانه ایالتی و جامعه گوته
در اولدنبورگ برگزار شده است.
2۰۰سال پیش ،دیوان غربی-شرقی اثر یوهان ولفگانگ فون گوته،
شاعر ،فیلسوف و دانشمند المانی منتشر شد .دیوانی که هنوز هم
یکی از مهمترین مجموعههای شعر در بازار کتاب جهان است .این
کتاب حاصل عالقه شدید گوته به ادبیات مشرقزمین بود.
گوته در ســال ۱۸۱۴برای اولینبار از طریق ترجمه جوزف فون
هامر با اشــعار حافظ ،شــاعر نامدار ایرانی اشنا شد و از ان زمان،
حافظ در ادبیات گوته جایگاه خاصی پیدا کرد .در سراســر دیوان
غربی -شرقی ،بارها درباره عقاید ،گفتهها و شخصیت حافظ نوشته
شده است؛ نویسنده بارها در این کتاب ،خود را مرید و تحت تاثیر
حافظ عنوان کرده ،گویی ،وی برای سرودن بیشتر شعرهای دیوان
ISO 10004:2012
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
اذان ﻇهر
نگاهیبهتحقیقاتقرانیگوتهدر«سفریخیالیبهدنیایشرقیگوته»
در هر شرایطی
شایسته نیست
غذاهای مازاد مصرف
خود را دور بریزیم و
نعمات خداوندی را
زایل کنیم!
ﻃرح روز
ﺻﺤنﻪ
ﭘﺸﺖ
ﻧﮕاه ﻧو
برگ︤اری جش ﹟هش︐ادو︎نج﹝ی ﹟سال تاسی︦
ک︐ابانه ﹞لی قرقی︤س︐ان
مراســم ویژه هشــتاد و پنجمین سال تاســیس کتابخانه ملی
جمهوری قرقیزســتان موسوم به کتابخانه علی قل عثمان اف در
تاریخ ۳۰اردیبهشــت ۱۳۹۸در محل تئاتر اپرا و باله بیشــکک
برگزار شد.
در این مراســم نمایندگانی از دفتر ریاســت جمهوری و دولت
قرقیزســتان ،نمایندگان پارلمان ،نمایندگان مراکز دیپلماتیک
خارجــی مقیم ،مراکــز ،انجمنها و ســازمانهای بین المللی،
شــخصیتهای اجتماعی و کارشناســانی از ۱2کشور ،روئسای
کتابخانههای ملی کشــورهای مستقل مشــترک المنافع و نیز
کتابداران هر هفت اســتان قرقیزســتان حضور داشــتند .اغاز
این جشــن با نمایش فیلمــی درباره کتابخانــه ملی جمهوری
قرقیزستان و فعالیتها و عملکرد ان به زبان قرقیزی همراه بود.
در ادامه با پخش ســرود ملی جمهوری قرقیزستان مراسم بطور
رسمی اغاز شد.
نخســتین ســخنران این جشــن نیز جیلدیز باکاشــوا رئیس
کتابخانه ملی قرقیزســتان بود .او در ســخنان خــود به تمامی
شرکت کنندگان در مراســم به زبانهای روسی و قرقیزی خیر
مقدم گفــت و همچنین از نمایندگیهای سیاســی و فرهنگی
برخی کشورها در قرقیزستان از جمله سفارت و رایزنی فرهنگی
جمهوری اســالمی ایران در بیشکک ،به دلیل تعامالت فرهنگی
و همکاریهای خوب و ســازنده با کتابخانه ملی قرقیزســتان و
همچنیــن حمایت و مشــارکت در ویژهبرنامههای هشــتادمین
سالروز تاسیس کتابخانه ملی تقدیر و تشکر کرد.
در ادامه این برنامه پیام سورانبای جیین بیکاف رئیس جمهور
قرقیزســتان توسط وزیر اســبق فرهنگ این کشور و همچنین
پیام رئیــس پارلمان قرائت شــد .عظمت جامانقــول اف وزیر
فرهنگ؛ اطالع رسانی و توریســم قرقیزستان نیز طی سخنانی
ضمن تشــکر از شرکت کنندگان در مراسم توضیحاتی را درباره
اقدامات انجام شــده برای تجهیز کتابخانه ملی این کشور ارائه و
از زحمات و تالشهای ارزنده مدیریت کتابخانه تشکر و قدردانی
کرد .سفیر فرانسه در قرقیزستان از دیگر سخنرانان این مراسم
بود که ســخنرانی خود را به زبان روسی ارائه کرد؛ سخنرانیای
که البته با زحمت ایراد شــد و مورد تشــویق قــرار گرفت .وی
نیــز از خدمات و تالشهای رئیس کتابخانه ملی قرقیزســتان با
اهدای نشان معتبر فرهنگی کشورش تقدیر کرد .در این مراسم
همچنین روئسای کتابخانههای ملی کشورهای مستقل مشترک
المنافع و همچنین نماینده تشکیالت تورک سوی نیز در جایگاه
قرار گرفتــه و با اعطای هدایایی حضور و مشــارکت خود را در
جشن هشتاد و پنجمین سال تاسیس کتابخانه ملی قرقیزستان
به نمایش گذاشــتند .گفتنی اســت در طول اجرای این مراسم
از کارکنــان و کتابداران نمونه قرقیزســتان با اعطای نشــانها؛
جوایز و لوحهای تقدیر از ســوی رئیس جمهور؛ رئیس پارلمان
و وزیر فرهنگ؛ توریسم و اطالع رسانی قرقیزستان تقدیر بعمل
امد .اجرای برنامههای فرهنگــی و هنری اخرین بخش از ویژه
برنامهها و جشــن هشتاد و پنجمین سال تاسیس کتابخانه ملی
قرقیزستان را تشکیل میدادند .در این مراسم علی مجتبی سفیر
جمهوری اســالمی ایران در قرقیزســتان و پرویز قاسمی رایزن
فرهنگی سفارت نیز حضور داشتند.
اخبار دیﺪﻧی
حجت االسالم والمسلمین حسن روحانی رﺋیس جمهوری شامگاه دوشنبه در دیدار علما و شخصیتهای
حوزوی گفت :خوشبختانه امروز اتفاق نﻈر داریم که باید در برابر امریکا و تحریم ها بایستیم.
/پایگاه اطالع رسانی ریاست جمهوری
سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمدهادی رضوی و ۳0متهم دیگر پرونده بانک سرمایه،
صبﺢ سه شنبه به صورت علنی در شعبه سوم دادگاه ویﮋه رسیدگی به جرایم اخالل گران و مفسدان
اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد /مجید عسگری پور
نمایشگاه نقاشی نجمه کزازی با نام پیشبینی پاییز تا ۱0خرداد ماه در گالری این
جابرپاست/ساراساسانی
کنسرت گروه ایان به سرپرستی هﮋیر مهرافروز شامگاه دوشنبه درتاالر وحدت برگزار شد
/مرضیهسلیمانی
مراسم افتتاح موزه ملی ورزش ،المﭙیک و پارالمﭙیک بعدازﻇهر دوشنبه با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول
رﺋیس جمهور در کمیته ملی المﭙیک برگزار شد /محمدرضا عباسی
عملیات بازگشایی گردنه «تته» با گذشت دو ماه از فصل بهار را نشان می دهد .گردنه «تته» از اواخر اذر
ماه سال گذشته بدلیل بارش سنکین برف مسدود شده است و تالش راهداری استان کردستان و استان
کرمانشاه برای بازگشایی این مسیر با گذشت دو ماه از فصل بهار هنوز ادامه دارد /سید مصلﺢ پیر خضرانیان