روزنامه هنرمند شماره 1088 - مگ لند
0

روزنامه هنرمند شماره 1088

روزنامه هنرمند شماره 1088

روزنامه هنرمند شماره 1088

‫طباطبایی نژاد با اشاره به ابراز نگرانی رهبر انقالب‬ ‫در خصوص فرسایش زبان فارسی‪:‬‬ ‫بهروز افخمی‪،‬‬ ‫فیلمنامه نویس و کارگردان سینما‪:‬‬ ‫فﻀای مﺠازی در ﺣال ﺟا به ﺟا ‬ ‫ﮐردن مرزﻫای فرﻫنﮕی اسﺖ‬ ‫ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ ‪ 1‬ﺧﺮدادﻣﺎه ‪ 1398‬ﺳﺎل دوازدﻫﻢ‬ ‫‪ 8‬ﺻﻔـــــﺤﻪ ‪ 2000‬ﺗﻮﻣـــﺎن‬ ‫باارزش تریﻦ تماشاﭼیان فیلﻢ ﻫا‬ ‫ ﮐودﮐان و نوﺟوانان زیر ‪ 18‬سال ﻫستند ‬ ‫‪4‬‬ ‫‪2‬‬ ‫ﺷﻤﺎره ‪1088‬‬ ‫‪instagram.com/honarmandonline‬‬ ‫‪ISSN 2008-0816‬‬ ‫نگاهی به فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده»‬ ‫به بهانه پخش در سینمای خانگی‬ ‫خشم و هیاهو‬ ‫در ناکجااباد!‬ ‫رهبر معظم انقالب‬ ‫در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب‪:‬‬ ‫از ︮داوسی﹝ا گله﹞ندم‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫نگاهی به فیلم «نبات»‬ ‫نخستین ساخته سینمایی پگاه ارضی‬ ‫نقدیبرنمایش«کمیتهنان»بهکارگردانیلیلیعاج‬ ‫ت﹮اتر ﹞یتواند‬ ‫زبان گو﹬ای ﹞ردم با︫د‬ ‫‪7‬‬ ‫تقدیر از یک عمر تالش گویندگی« مریم نشیبا»‬ ‫تجلی﹏ از خاد﹞ان زبان فارسی‬ ‫در ﹞راسم »ا﹬ی‪ ﹟‬س︟‪«﹟‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫روا﹬︐ی زنانه و︾یرف﹝نی︧︐ی‬ ‫گفتگو با خاله« نرگس» مجری محبوب برنامه «رنگین کمان»‬ ‫تﮑلیﻒ نﮑنیﻢ بﭽه سه ساﻟه ‬ ‫روسری‪ ،‬سر ﮐند!‬ ‫‪5‬‬ ‫پشتپرده تغییر شبانه مدیرکل دفتر موسیقی‬ ‫قانونجنجالی‬ ‫قربانیگرفت!‬ ‫‪۳‬‬ ‫‪6‬‬ ‫رهبر معظم انقالب در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب‪:‬‬ ‫‪2‬‬ ‫ چهارشنبـــــــــــه ‪ 1‬خردادماه‪ 1398‬سالدوازدهم شمــاره‪1088‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫فرهنگ و هنر‬ ‫& ‪ART‬‬ ‫‪CULTURE‬‬ ‫اخبار‬ ‫طباطبایی نژاد با اشاره به ابراز نگرانی رهبر انقالب‬ ‫در خصوص فرسایش زبان فارسی‪:‬‬ ‫فضای مجازی در حال جا به جا کردن مرزهای‬ ‫فرهنگیاست‬ ‫عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه فضای‬ ‫مجازی ادبیاتی ناشــناخته را وارد زندگی ‪ ۵۰‬میلیون ایرانی کرده است‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫امروز بیشــترین ارتباطات مردم از طریق فضای مجازی است و این فضا ادبیاتی‬ ‫و حتی فرهنگی ایجاد کرده که بعضا ناشناخته و تعریف نشده است‪ .‬سیدصادق‬ ‫طباطبایی نژاد عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی با‬ ‫اشاره به ابراز نگرانی مقام معظم رهبری در خصوص فرسایش زبان فارسی در جمع‬ ‫استادان زبان و ادب پارسی‪ ،‬گفت‪ :‬مقام معظم رهبری به این دلیل که خود ادیب‬ ‫هستند‪ ،‬حساسیت ویژه نسبت به زبان و ادبیات فارسی دارند و همواره در ترویج‬ ‫زبان و شعر فاخر فارسی قدم های مبارکی برداشته اند‪ .‬نماینده مردم اردستان در‬ ‫مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه موضوع فرسایش زبان تنها مختص به زبان‬ ‫فارسی نیست‪ ،‬افزود‪ :‬علت اصلی اینکه زبان در تمام دنیا به مسیری فرسایشی پیش‬ ‫گرفته و اکثرا همگان نسبت به ان غافل هستند‪ ،‬حضور فضای مجازی در عصر‬ ‫جدید زندگی بشــر است‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬امروز بیشترین ارتباطات مردم از طریق‬ ‫فضای مجازی با یکدیگر است و این فضا ادبیاتی ایجاد کرده که بعضا ناشناخته و‬ ‫تعریف نشده است‪ .‬امروز در کشور ما بیش از ‪ 50‬میلیون انسان در این فضا تبادل‬ ‫فرهنگ می کنند و ادبیات گفتاری و شــنیداری افراد در این فضا در حال تغییر‬ ‫ماهیت اســت‪ .‬این نماینده مردم در مجلس با تاکید بر اینکه مهم ترین موضوع‬ ‫فرهنگی امروز کشور قطعا فضای مجازی است‪ ،‬افزود‪ :‬البته این موضوع‪ ،‬مساله ای‬ ‫است که در تمام دنیا وجود دارد و در سفرهایی که ما به کشورهای افریقایی هم‬ ‫داشتیم وزرای فرهنگ کشورهای مختلف از تهدید زبان خود و تغییر شکل ان‬ ‫به وسیله فضای مجازی ابراز نگرانی می کردند‪ .‬طباطبایی نژاد با بیان اینکه فضای‬ ‫مجازی در حال جابه جا کردن مرزهای فرهنگی است‪ ،‬گفت‪ :‬ما باید اقتدار فرهنگی‬ ‫خود را در فضای مجازی حفظ کنیم و برای تحقق این مهم باید در ابتدا شبکه ملی‬ ‫اطالعات را راه اندازی کنیم‪ ،‬مسئله ای که بارها مورد تاکید رهبر معظم انقالب هم‬ ‫بوده است ولی شاهدیم در این زمینه گامی برداشته نمی‪‎‬شود‪ .‬وی اضافه کرد‪ :‬در‬ ‫ادامه با راه اندازی این شبکه باید با یک رسانه و ابزار قوی در فضای مجازی مردم‬ ‫را به استفاده از یک رسانه بومی قوی تشویق کنیم تا از این طریق فرهنگ‪ ،‬زبان و‬ ‫ادبیاتمان حفظ و تقویت شود‪ .‬با توجه به تکامل و توسعه روز به روز این فضا حرکت‬ ‫از امروز هم برای تحقق اهداف در این فضا دیر است‪ ،‬حال اینکه ما از ابتدا در این‬ ‫حوزه منفعل عمل کرده ایم‪ .‬عضو هیات رییسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای‬ ‫اسالمی تصریح کرد‪ :‬البته در این مسیر صدا و سیما نیز باید سهم و نقش خود را‬ ‫به عنوان نهادی حاکمیتی ایفا کند و حساسیت مقام معظم رهبری را مد نظر و‬ ‫در برنامه ریزی های خود قرار دهد و موضوع فرسایش زبان فارسی را جدی بگیرد‪.‬‬ ‫مصطفیمحدثیخراسانی‪:‬‬ ‫در حوزه شعر کم کاری شده است‬ ‫مصطفی محدثی خراســانی با بیان این که در حوزه شــعر کم کاری شده است‬ ‫می گوید‪ :‬شعر جایگاه شایسته ای ندارد و ان چه انجام شده به نظرم عشق و ارادت‬ ‫خود شاعران بوده است‪ .‬به گزارش هنرمند به نقل از ایسنا‪ :‬این شاعر که در دیدار‬ ‫مقام معظم رهبری با شاعران در شب والدت امام حسن مجتبی (ع) حضور داشته‬ ‫است اظهار کرد‪ :‬به نظرم در سال های بعد از انقالب در حوزه ادبیات به ویژه شعر‬ ‫کم کاری وجود دارد‪ .‬ما هیچ نهاد یا ارگانی که پاسخ گو باشد نداریم‪ .‬شعر در وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمی جایگاه شایسته ای ندارد و ان چه انجام شده به نظرم عشق‬ ‫و ارادت خود شاعران بوده است‪ .‬بزرگ ترین حرکتی که در این سال ها در حمایت‬ ‫از شعر و ار ج نهادن به شاعران بوده همین جلسات دیدار با رهبری است‪ .‬به نظرم‬ ‫می طلبد نهادها و ارگان های ذی ربط در وزارت ارشــاد‪ ،‬فرهنگستان زبان و ادب‬ ‫فارسی‪ ،‬حوزه هنری و سازمان تبلیغات اسالمی‪ ،‬یک شورای عالی در حوزه ادبیات‬ ‫و شــعر تشکیل بدهند تا کم کاری و کمبودهایی که در این سال ها بوده جبران‬ ‫شود‪ .‬شاید با این سیاست ها و راهبردهای کالن بتوانیم در این حوزه کاری بکنیم‪.‬‬ ‫او همچنین درباره ابراز نگرانی برای زبان فارسی گفت‪ :‬امیدواریم زبان فارسی با‬ ‫پشتوانه های عظیم و ارجمندی که دارد مسیر تعالی را بپیماید و تعمیق و گسترش‬ ‫بیشــتری پیدا کند‪ .‬ایشان هشدار دادند که الزم است ما از این امانت ارجمندی‬ ‫که به دست مان رسیده بهتر مراقبت کنیم‪ .‬محدثی خراسانی در ادامه تاکید کرد‪:‬‬ ‫نهادهایی مانند حوزه هنری‪ ،‬فرهنگستان و وزارت ارشاد باید هشدارهای رهبری را‬ ‫جدی بگیرند و با تمام وجود به ضرورت ان ها برسند تا زبان فارسی حفظ شود‪ .‬او‬ ‫همچنین درباره بحثی که درباره تعهد در شعر در این دیدار مطرح شده بیان کرد‪:‬‬ ‫ش و محتوای متعالی هم وجود داد‪ .‬ما نمی توانیم هیچ اثر‬ ‫در ذات هن ِر متعالی ارز ‬ ‫هنری جاودانه را سراغ بگیریم که به لحاظ محتوایی بی ارزش و یا کم ارزش باشد‪.‬‬ ‫اگر به تاریخ هنر و ادبیات هم نگاه کنید می بینید اثاری ماندگار و جاودانه شده اند‬ ‫که هم به لحاظ هنری در اوج هستند و هم به لحاظ ارزشی و محتوایی جزء اثار‬ ‫متعهد محسوب می شوند‪ .‬محدثی درباره دیدگاهی که شعر را به «شعر هنری» و‬ ‫«شعر متعهد» تقسیم می کند اظهار کرد‪ :‬برخی به هنر برای هنر معتقدند یعنی‬ ‫ی از زیباشناسی هنر کافی است تا‬ ‫می گویند صرف هنری بودن یک اثر و بهرمند ‬ ‫ما اثر هنری را خوب بدانیم جدا از این که چه حرفی می زند‪ ،‬چه موضعی می گیرد‬ ‫ک چیز باشد و اثر‬ ‫و چه مضمونی دارد‪ .‬اما درواقع این طور نیست که اثر هنری ی ‬ ‫متعهد چیز دیگری‪ .‬این شاعر همچنین درباره این که حفظ هویت ملت در شعر‬ ‫چقدر در شعر ما نمود دارد‪ ،‬گفت‪ :‬ما مشکل چندانی در شعر نداریم و شعر در طول‬ ‫تاریخ ما پیشگام بوده و ثبت کننده هویت ملی ما و ارتقادهنده ان بوده و از زبان ما‬ ‫محافظت کرده و ان را توسعه داده است‪ .‬او در ادامه بیان کرد‪ :‬بحثی که در جلسه‬ ‫ل گرفته شده و افرادی‬ ‫دیشب مورد تاکید بود شبه شعرها و ترانه هایی بود که سه ‬ ‫با کمترین دانش و ســواد و کمترین ارجمندی به لحاظ اندیشه وارد این حوزه‬ ‫شده اند که هم مفاهیم را به تمسخر گرفته اند و هم زبان را تنزل می دهند‪ .‬برخی از‬ ‫رسانه های ما از جمله «صدا و سیما» هم با پول بیت المال دارند این بی هویتی را‬ ‫با چهره سازی این افراد ترویج می دهند‪.‬‬ ‫حضرت ایت اهلل خامنــه ای در این دیــدار‪ ،‬حرکت و‬ ‫پیشرفت جریان شعر انقالب را امیدوارکننده دانستند‬ ‫و گفتند‪ :‬البته جریان های شعری دیگری نیز وجود دارد‬ ‫اما این جریان شعر انقالب است که از لحاظ مضمون‪،‬‬ ‫ یافتگی الفاظ پیشــرفت‬ ‫نواوری در مضامین و صیقل‬ ‫ِ‬ ‫بسیار چشمگیری داشته است‪ .‬رهبر انقالب اسالمی‪،‬‬ ‫بیان و پدیده ی شعر را از معجزات افرینش خواندند و‬ ‫افزودند‪ :‬شعر از جنبه ی جمال و زیبایی برخوردار است و‬ ‫این امتیاز‪ ،‬شعر را به یک رسانه ی اثرگذار و مسئولیت اور‬ ‫تبدیل میکند کــه باید این تعهد را در خدمت جریان‬ ‫روشــنگری و هدایت قرار داد‪ .‬ایشــان با اشاره به یک‬ ‫مغالطه ی ناشیانه که شعر را به «شعر هنری» و «شعر‬ ‫متعهد» تقسیم می کند و می کوشد با شعار قلمداد کردن‬ ‫شعر متعهد‪ ،‬از ان ارزش زدایی کند‪ ،‬خاطرنشان کردند‪:‬‬ ‫اشــعار بزرگان و قله های شعر فارسی همچون حافظ‪،‬‬ ‫سعدی‪ ،‬فردوسی و مولوی اکنده از اخالق‪ ،‬تعلیم‪ ،‬تعهد‪،‬‬ ‫حکمت‪ ،‬عرفان‪ ،‬معنویت و اســام ناب است‪ ،‬بنابراین‬ ‫تفکیک جنبه ی هنری و زیباشناختی شعر از جنبه ی‬ ‫رســالت و تعهد ان‪ ،‬مغالطه ای واضح و ناشی از غفلت‬ ‫یا کم ســوادی اســت‪ .‬حضرت ایت اهلل خامنه ای قرار‬ ‫دادن شعر در خدمت معارف توحیدی‪ ،‬فضائل اهل بیت‬ ‫علیهم الســام‪ ،‬انقالب و حوادث مهم کشور و مسائل‬ ‫گوناگون دنیای اسالم را موجب اعتالی شعر دانستند و‬ ‫افزودند‪ :‬در اشعار خود زیبایی های رفتاری ملت‪ ،‬همانند‬ ‫حماســه ی زیبا و پُرشکوه حضور فداکارانه ی مردم در‬ ‫کمک رسانی به سیل زدگان را به تصویر بکشید‪ ،‬زیرا این‬ ‫کار‪ ،‬شعر شما را به پرچم هویت ملت تبدیل می کند‪.‬‬ ‫ایشــان تاکید کردند‪ :‬حفظ هویت ملت بســیار مهم‬ ‫است‪ ،‬چراکه ملتی که هویت خود را گم کند‪ ،‬در مشت‬ ‫بیگانگان اب می شود و از بین می رود‪ .‬حضرت ایت اهلل‬ ‫خامنه ای در بخش دیگری از سخنانشان‪ ،‬در خصوص‬ ‫زبان فارســی ابراز نگرانی کردند و گفتند‪ :‬من راجع به‬ ‫زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی‪ ،‬زبان‬ ‫فارســی در حال فرسایش است‪ .‬رهبر انقالب اسالمی‬ ‫افزودند‪ :‬من از صداوســیما گله مندم‪ ،‬به دلیل اینکه به‬ ‫جای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقل خورده و‬ ‫درست‪ ،‬گاهی زبان بی هویت و تعابیر غلط و بدتر از همه‬ ‫تعابیر خارجی را ترویج میکند‪ .‬انتشار فالن لغت فرنگی‬ ‫یک مترجم یا نویســنده از تلویزیون‪ ،‬موجب عمومی‬ ‫شدن ان لغت و الوده شدن زبان به زوائد مضر میشود‪.‬‬ ‫ایشــان با تقبیح اســتفاده ی فراوان از لغات بیگانه در‬ ‫رسانه ها‪ ،‬خطاب به مسئوالن تاکید کردند‪ :‬نگذارید زبان‬ ‫فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود‪ .‬حضرت ایت اهلل‬ ‫خامنه ای همچنین از ولنگاری زبانی و ســاخت لفظی‬ ‫بسیار نازل برخی ترانه ها و پخش انها از صداوسیما در‬ ‫سریال ها نیز انتقاد کردند و گفتند‪ :‬زبان فارسی قرن های‬ ‫متمادی است که عمدتاً به وسیله ی شاعران بزرگ حفظ‬ ‫شده و این گونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است‪،‬‬ ‫بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم و اجازه نداریم‬ ‫با بی مباالتی ان را به دســت فالن ترانه سرای بی هنر‬ ‫بدهیم که الفاظ را خراب کند و بعد نیز با پول بیت المال‬ ‫در صداوسیما و دستگاه های دولتی و غیردولتی پخش‬ ‫شود‪ .‬پروانه ها اینجا هم امده اند‪ .‬پروانه های مشهور بهار‬ ‫ســال ‪ ۹۸‬تهران در یک غروب کمی گرم باالی ســر‬ ‫انبوه شاعرانی که مضطرب یا ارام نشسته اند می روند‬ ‫و می ایند‪ .‬بی تفاوت بــه اهل ادبی که حتماً هر کدام‬ ‫روزگاری بــا «پروانــه» چه مضمون ســازی هایی که‬ ‫نکرده اند‪ .‬مثل باقی نقاط تهران که با بال های نارنجی‬ ‫و قهوه ای نقاشی شده شان حسن می فروشند و بچه ها را‬ ‫به دنبال خود می کشانند و بزرگترها را به شوق می اورند‬ ‫که سالهاست تهران جلوه ای این چنین ذوق افرین از‬ ‫طبیعت به خود ندیده اســت‪ .‬در این اخرین روزهای‬ ‫اردیبهشت اسمان گرفت و بوی خاک نم خورده تهران‬ ‫را برداشت و بعد هوا کام ً‬ ‫ال روشن شد و حاال اینجا زیر‬ ‫نــور ماهی که کم کم دارد خودش را حســابی به رخ‬ ‫شاعران می کشد همه منتظرند‪ .‬از یوسفعلی میرشکاک‬ ‫که گوشه ای ایستاده است و معلوم است که منتظر اذان‬ ‫است تا سیگاری بگیراند و حالی عوض کند تا علیرضا‬ ‫قزوه که یک دهه اســت مدیر جلسه دیدار شاعران با‬ ‫رهبر معظم انقالب است و امسال انگار این وظیفه را به‬ ‫کسی دیگر داده اند و کمی دمغ است‪ .‬شهرستان ادبی ها‬ ‫هم گوشــه ای برای خودشان گعده پر سر و صدایی راه‬ ‫انداخته اند مودب و سیار و عرفانپور و ‪ ...‬جمع شان جمع‬ ‫اســت‪ .‬در ادامه مشروح و حاشیه های دیدار شاعران با‬ ‫رهبر معظم انقالب را می خوانید‪:‬‬ ‫شــاید نمادین ترین ســخن رهبری در دیدار امسال‬ ‫شــاعران‪ ،‬این عبارت بود‪« :‬کاش فردوســی بود و ان‬ ‫کارها را االن هم می کرد‪ ،‬اما نیست و این کار نسل شما‬ ‫شاعران جوان است که زبان فارسی را سرافراز کنید‪».‬‬ ‫بزرگان قوم جلو ایستاده اند؛ منتظر ورود رهبر انقالب و‬ ‫انتظار زیاد طول نمی کشد‪ .‬زود می اید‪ .‬با همان لبخند‬ ‫همیشگی و مطمئن شاعران جوان و شهرستانی را ارام‬ ‫می کند؛ چند تعارف علمایی به بزرگان جمع می زند و‬ ‫هولشــان می کند و بعد همه را از نگاهش می گذراند و‬ ‫روی صندلی می نشیند‪ .‬شاعران هجوم می اورند برای‬ ‫دیدن رهبر و اهدای کتابشان‪ .‬رهبر روی صندلی نشسته‬ ‫است و همه دور تا دور صندلی ایستاده اند و نظاره گرند‪.‬‬ ‫سرش را بلند می کند و بلند می پرسد‪ « :‬حال همه شما‬ ‫خوب اســت اقایان؟ « جمع به خنده می افتند و تازه‬ ‫یادشان می افتد که می شود نشست و شاعران یک به‬ ‫یک به نزد رهبر می روند و کتابهای تازه شــان را هدیه‬ ‫می دهند و کمی که می گذرد همهمه قسمت خانم ها‬ ‫باال می رود به اعتراض و زود راهی باز می کنند تا انها هم‬ ‫بیایند و کتاب بدهند و درد و دل کنند‪.‬‬ ‫ ازصداوسیما گله مندم‬ ‫من اما این سوتر جای دنجی برای خودم پیدا کرده ام‬ ‫و نشسته ام به تماشای ادم ها‪ .‬کنار دستی ام بی توجه به‬ ‫شلوغی و همهمه بلند فضا‪ ،‬قران کوچکی باز کرده است‬ ‫و می خواند‪ .‬نگاهم به قرانش می افتد‪ .‬عکس پیرمردی‬ ‫گوشه صفحه است و صفحه به صفحه که جلو می رود‬ ‫عکس پیرمرد را جلو می اورد و مگر می توانم نپرســم‬ ‫که ماجرا چیست‪ .‬پدر مرحومش است که ارزو داشته‬ ‫اســت رهبر را ببیند و حاال برای او و به یاد او نزد رهبر‬ ‫قران می خواند‪ .‬علی محمــد مودب کمی ان طرف تر‬ ‫یک مصرع شعر را زمزمه می کند‪ .‬سرم را کمی نزدیکتر‬ ‫می اورم‪ .‬دارد با خودش تکرار می کند‪ :‬شوق دیدار چند‬ ‫لحظه پیش تا حاال نشــنیده ام و نمی دانم برای کدام‬ ‫سرود یا ترانه ای است‪ .‬زل زده است به حلقه شاعرانی که‬ ‫دور رهبر جمع شدند و مشغول خوش و بش و اهدای‬ ‫کتاب هستند و این مصرع را برای خودش تکرار می کند‪.‬‬ ‫یک شاعر فکر می کنم شهرستانی که نمی شناسمش‬ ‫نزدیک مودب می اید و با ذوق و شوق می گوید‪ « :‬ببین‬ ‫برایش چه اورده ام! کتاب رفیقش را‪ « .‬نگاهی می اندازم‬ ‫و می بینم کتاب مهدی اخوان ثالث است‪.‬‬ ‫ی َکنند و‬ ‫ادم هایی که نزد رهبر بوده اند یکی یکی دل م ‬ ‫پیش دوستانشان می ایند و حاال دیالوگ هایشان برای‬ ‫منی که دنبال اشاره های بی تعارف ادم ها با رهبر هستم‪،‬‬ ‫بیش از هر چیز دیگری شنیدنی است‪.‬‬ ‫حالم را گرفت‪ .‬گفتم انگشــترت را بده گفت همین‬‫جوری که نمی شود‪ .‬قهقهه می زند و برای جمع رفقایش‬ ‫از تیری که به سنگ زده است تعریف می کند‪.‬‬ ‫ان طرف تر جوانکی به ســختی خــودش را از جمع‬ ‫بیرون می اورد؛ نگاهــی به اطرافش می اندازد و خیلی‬ ‫ســریع چفیه ای را که از رهبر گرفته است زیر کتش‬ ‫قائم می کند‪.‬‬ ‫دیگری می اید و برای دوستانش تعریف می کند که بعد‬ ‫از چهار سال باالخره امسال جرات کرده است که برود‬ ‫جلو‪ .‬کسی می گویدش حاال چه گفتی؟ می گوید گفتم‬ ‫از قم امده ام‪ .‬می گویند خب بعدش چه گفتی؟ نگاهی‬ ‫به انها می اندازد و می گوید هیچ! چیزی نداشتم بگویم‬ ‫اما حسابی تحویلم گرفت‪.‬‬ ‫سرور رجایی‪ ،‬شاعر و پژوهشگر افغانستانی با خوشحالی‬ ‫می اید و می گوید باالخره کتاب شــرح حال شهدای‬ ‫افغانستانی ‪ ۸‬سال جنگ تحمیلی را به اقا رساندم‪.‬‬ ‫امید مهدی نژاد چند شماره از مجله طنز «سه نقطه» را‬ ‫دست گرفته است تا به رهبر برساند‪ .‬سرک می کشد و‬ ‫انقدر شلوغ است که گوشه ای منتظر می ماند تا وقتش‬ ‫شــود‪ .‬کم کم هوا در حال تاریک شدن است که یک‬ ‫اذان گــو خودجوش از میان جمعیت برمی خیزد‪ .‬انگار‬ ‫چند دقیقه ای اســت که اذان را گفته اند و شــاعران‬ ‫رهبر را رها نمی کنند و او دیگر بی طاقت شده است و‬ ‫حوصله اش سر رفته است‪ .‬بلند اذان می گوید و اعتنایی‬ ‫هم به سایرینی که از او می خواهند سرعتش را کم کند‬ ‫تا کار رفقایشان پیش رهبر تمام شود نمی کند‪ .‬دومین‬ ‫«اهلل اکبر» انتهایی اذان را که می گوید رهبر برمی خیزد‪.‬‬ ‫قامت می بندد و یکی از پشت سر می گوید‪ :‬قربانش بروم‬ ‫نماز قبل از افطار را همیشه سریع می خواند‪ .‬چند نفر‬ ‫اهستهمی خندند‪.‬‬ ‫نیازی به رکعت دوم نماز عشــاء نیســت تا تعداد زیاد‬ ‫ادم هایی که نمازشان شکســته است و حتماً تهرانی‬ ‫نیستند را شناســایی کنم‪ .‬لهجه ها و رنگ رخساره ها‬ ‫نشان می دهد که تنوع سرزمینی شعرا قابل قبول است‪.‬‬ ‫عالوه بر اینکه این بار چهره های نااشنا هم زیادند و البته‬ ‫چهره های همیشگی هم مثل همیشه هستند‪.‬‬ ‫یخ مجلس هنوز باز نشده است‪ .‬همه منتظرند تا مثل‬ ‫همیشــه خود رهبر پیش قدم شــود و جلسه را مثل‬ ‫ســالهای قبل تبدیل به محفلی خودمانی کند که هر‬ ‫که هر چه می خواهد دل تنگش بگوید‪ .‬سنت جلسات‬ ‫رمضانیــه رهبر انقالب دیگر در حال تبدیل به یکی از‬ ‫سنت های تاریخی انقالب اسالمی است‪ .‬جلسه ای که به‬ ‫صراحت و راحتی مشهور شده است و رهبر چند کالمی‬ ‫بیشتر سخن نمی گوید و بیشتر شعرها را گوش می دهد‬ ‫و البته به همان نسبت که شعرا بی تعارف می شوند رهبر‬ ‫هم صریح اللهجه است و نظرش را بی تعارف درباره شعر‬ ‫شاعران می گوید جدی و شوخی‪.‬‬ ‫اسفندقه شاعران را یکی یکی معرفی می کند‪ .‬اما قبل از‬ ‫شروع یادی از درگذشتگان این سالهای جمع می کند؛‬ ‫از قیصــر امین پور تا احمد عزیــزی که رهبر به میان‬ ‫حرفش می پرد و با حسرت می گوید‪ « :‬حمید سبزواری‬ ‫را یادتان رفت‪ ».‬اولین شاعر موسوی گرمارودی است‬ ‫که خیلی صریح می گوید‪ « :‬از ته دلم ترجیح می دهم‬ ‫تا وقتم را به شاعران جوان دهم‪ ».‬رهبر می گوید‪« :‬اقا‬ ‫شــما هم یک زمانی جوان بودید دیگر‪ .‬ما که یادمان‬ ‫اســت» و لبخند به لب گرمــارودی می پرد و مثنوی‬ ‫کوتاهش درباره فردوسی را می خواند‪ .‬مثنوی در مدح‬ ‫و ستایش فردوسی اســت و زبان اوری و شاعرانگی او‪.‬‬ ‫تمام که می شود رهبر می گوید‪ « :‬کاش فردوسی بود و‬ ‫این کارهایی که گفتید را االن هم می کرد‪ .‬اما نیست و‬ ‫این کار نسل شما شاعران جوان است که زبان فارسی‬ ‫را سرافراز کنید‪».‬‬ ‫و بعد نوبت به شــاعران جوان و کمتر شــناخته شده‬ ‫می رسد که شــروع به خواندن شعرهایشان می کنند‬ ‫و اغلب با تحســین های غلیظ و افرین های گرم رهبر‬ ‫مواجه می شوند‪ .‬اسفندقه اعالم می کند که نفر بعدی‬ ‫رضا یزدانی است که شعری نیمایی قرائت می کند‪ .‬شعر‬ ‫که تمام می شود رهبر خرده می گیرد که این کجایش‬ ‫نیمایی بود؟ نه وزن داشت و نه تغییر نوبت قافیه که اص ً‬ ‫ال‬ ‫قافیه نداشت‪ .‬این شعر سپید است‪ .‬اسفندقه می گوید‬ ‫اگر شاعر درست می خواند وزنش را متوجه می شدیم‬ ‫و بحث ادبی باال می گیرد؛ از سر اتفاق در جلسه امشب‬ ‫چند باری به حافظ و سعدی و فردوسی و مولوی اشاره‬ ‫شد‪ .‬رهبری انها را قله های شعر فارسی خواند که باطل‬ ‫کننده مغالطه دوگانه سازی شعر هنری و شعر متعهد‬ ‫هستند و از هرکدام یکی دو بیتی به یادگار خواند‪.‬‬ ‫افغانستانی ها رهبر را «اقاخامنه ای» می گویند همان‬ ‫طور که امام را «اقاخمینی» می گفتند و چه کسی از‬ ‫عشق و عالقه شان به یکدیگر با خبر نیست‪ .‬هر جا که‬ ‫بنشینی می گویند امیدمان در این کشور اقاخامنه ای‬ ‫است و چه دریایی هستند از استعداد نادیده گرفته شده‬ ‫و حاال اینجا در کنار عالی ترین مقام عالی ایران سرشان‬ ‫را باال می گیرند؛ لهجه هایشان را قائم نمی کنند‪ .‬چشمان‬ ‫بادامی شان می خندد و وقتی نوبت شعرخوانی یکی از‬ ‫انها می شود با میکروفن حسابی ور می رود که همه چیز‬ ‫درست باشد و‪...‬‬ ‫عاطفه جعفری افغانستانی شــعری درباره فاطمیون‬ ‫می خواند و من به چای جلوی رهبر خیره شــده ام که‬ ‫هر از چند گاهی به دســت می گیرد و جرعه ای از ان‬ ‫را می نوشــد و نمی دانم چه می شود که یاد چای های‬ ‫راهپیمایی اربعین می افتم و دوباره افغانســتانی ها که‬ ‫اولین سالی که با دستور رهبر انها هم توانستند به کربال‬ ‫و پیاده روی اربعین بروند نامه زدند و نوشتند که‪ « :‬خبر‬ ‫داریم که ‪ ۴۰‬سال و بیشتر است که به زیارت پدرمان‬ ‫نیامده ای و امسال ما جای تو زیارت کرده ایم‪ .‬به ضریح‬ ‫علی (ع) که رسیدیم دستانمان را بلند کردیم و گفتیم‬ ‫ما به جای پسرت در ایران امده ایم از ما و او قبول کن‪».‬‬ ‫و عاطفه جعفری از مشهد می گوید و از فاطمیون و من‬ ‫همچنان در حال و هوایی کربالیی هستم که رهبر حتماً‬ ‫هر سال حسرتش را می کشد و حاال رهبر بغض کرده‬ ‫است و مجلس ساکت شده است و از پچ پچه هم دیگر‬ ‫خبری نیست و رهبر می گوید چه قدر کار می شود کرد‬ ‫برای این شهدای مظلوم فاطمیون‪.‬‬ ‫تمجید رهبری از شعر شاعران جوان ادامه دارد‪ .‬برخی‬ ‫بیت ها را می خواهد تکرار کنند و برخی را خودش تکرار‬ ‫می کند‪ .‬به برخی از شــعرها و بیت ها هم به طور ویژه‬ ‫واکنش نشان می دهد‪.‬‬ ‫پروفسور سید عین الحسن از هند امده است و می گوید‬ ‫بیش از ‪ ۳۵‬ســال است که فارســی درس می دهد به‬ ‫دانشجویان هندی و تازه به یاد همه مان می اورد که این‬ ‫ُد ّر َدری چه گستره ای داشته است‪ .‬تقاضای او از رهبر‬ ‫اما جالب تر اســت‪ « :‬کتاب سهم مسلمانان در ازادی‬ ‫هندوستان جز واحدهای درسی ما در هند است اما در‬ ‫کل دانشکده یک نســخه بیشتر از ان نیست و انقدر‬ ‫دانشجویان گرفته اند و برده اند و کپی گرفته اند که ورق‬ ‫ورق شده است اگر می شود این کتاب را تجدید چاپ‬ ‫کنید» و دهان حاضرین باز مانده است!‬ ‫اکرم سعادتمند شعری مادرانه می خواند و رهبر از همین‬ ‫لطیف بودن و مادرانه بودنش به ذوق می اید و تشویقش‬ ‫می کند‪ .‬مهدی خان محمدی از قم شــعری می خواند‬ ‫که در اواســطش این بیت امده اســت‪ :‬تا کاروان پس‬ ‫از ما پیدا کنــد راه از چاه ‪ /‬یا ردپا یا که پایی در جاده‬ ‫می گذاریم و رهبر اشاره می کند به کتاب مشهور «پایی‬ ‫که جا ماند»‪.‬‬ ‫مهدی پرنیان نقیضه ای بر شعر مشهور «در کنار خطوط‬ ‫ســیم پیام ‪ /‬خارج از ده دو کاج روئیدند» می خواند و‬ ‫از «کاج و کاجه» صحبــت می کند که گرفتار فضای‬ ‫مجازی می شوند و مســئولین برای حل مشکل انها‬ ‫ارتفاع خطوط سیم پیام را باال می برند‪ .‬رهبر می گوید‪:‬‬ ‫بچه دار هم شدند این کاج و کاجه؟‬ ‫میانه غزل محمدحسین جمشیدی به این بیت می رسد‪:‬‬ ‫«شد فراموش انکه بیش از قدر خویش امد به چشم ‪/‬‬ ‫انکه با گمنام بودن سر کند نام اور است» و رهبر یادی‬ ‫از شــهید ابراهیم هادی می کند که می خواست گمنام‬ ‫بماند و امروز نام و اوازه اش در همه افاق جبهه فرهنگی‬ ‫انقالب پیچیده است‪.‬‬ ‫سید رسول پیره شعری سپید در باب عاشورا می خواند‬ ‫و رهبر به کنایه می گوید‪ :‬البته این شعر تن احمد شاملو‬ ‫مبدع این سبک شعری را در گور خواهد لرزاند‪ .‬اینکه‬ ‫بفهمد سبکش را در این راه صرف کرده اید!‬ ‫سید ضیا موسی شعری به زبان ترکی در مدح و ستایش‬ ‫امام رضا (ع) می خواند و رهبر به او می گوید شعر را نزد‬ ‫حضرت رضا (ع) هم بخوانید ایشان ترکی می فهمند‪.‬‬ ‫علی چاوشی شعری عاشــقانه می خواند و همان ابتدا‬ ‫اعالم می کند برای همســرش ســروده است و رهبر‬ ‫می گویــد‪« :‬زیبا بود و اینکه گفتید برای همســرتان‬ ‫گفته اید زیباترش هم کرد‪ .‬خداوند بچه های متعددی‬ ‫به شما بدهد‪».‬‬ ‫نوبت به میرشکاک که می رسد گرم تر از همه تحویلش‬ ‫می گیرد‪« :‬چشم ما روشن شد اقای میرشکاک خیلی‬ ‫وقت بود شــما را ندیده بودیم» و میرشکاک با شعری‬ ‫درباره حضرت زهرا (س) مجلس را تکان می دهد‪.‬‬ ‫عبدالقادر طهماسبی (فرید) کمی تعلل می کند و این‬ ‫شعر و ان شعر می کند و از شعر درخواستی اسفندقه‬ ‫گله می کند و می گوید مگر ترانه درخواستی است؟ که‬ ‫رهبر باالخره می گوید شعرتان را بخوانید که منتظریم‬ ‫و بعد حســابی تمجیدش می کند و از رتبه باالیش در‬ ‫شعر می گوید‪ .‬نوبت به ناصر فیض که می رسد می گوید‬ ‫پدرم را از دســت داده ام و بعد شعری طنز می خواند و‬ ‫رهبر می گوید این از دســت دادن پدرتان جدی بود یا‬ ‫جز همین طنزها بود؟ که فیض جا می خورد و می گوید‬ ‫جدی بود اقا و رهبر طلب مغفرت می کند برای پدرش‪.‬‬ ‫و اخر مجلس که می شود اسنفدقه از رهبر می خواهد‬ ‫ســخنرانی کند که رهبر می گوید اقای فردوســی را‬ ‫بگویید بیاید و شــعر بخواند‪ .‬چه سعادتی و حاال اقای‬ ‫فردوسی کیست؟ کسی نمی شناسدش‪.‬‬ ‫از ردیف های پشت سر جوانکی سیاه چرده و الغر اندام‬ ‫بلند می شود و در حالی که نمی تواند لبخند رضایتش‬ ‫را پنهان کند می گوید از روســتایی امده است و سالم‬ ‫روستاییان را برای رهبر اورده است و چند رباعی قوی‬ ‫می خواند و در میان نگاه های حسرت زده بقیه برمی گردد‬ ‫و سر جایش می نشیند و حاال همه منتظرند تا بببیند‬ ‫رهبر چه می گوید؟ و رهبری می گوید حرفهای ما را که‬ ‫همه شنیده اید و می دانید چیست‪ .‬شعر بخوانید‪ .‬باز هم‬ ‫که صدای صلوات جمع به نشــانه انتظار برای شنیدن‬ ‫حرف های رهبر باال می رود و رهبر مختصر و مفید حرف‬ ‫می زند‪ .‬او راضی است‪ .‬از شعرهایی که امشب خوانده شد‬ ‫و از جریان شــعر انقالب در کشور راضی است اما برای‬ ‫زبان فارسی به شدت نگران‪ .‬هشدار می دهد که مغالطه‬ ‫دوگانه ســازی شعر متعهد و شعر هنری را نپذیرید و‬ ‫بدانید که انهایی که با شعر ایدئولوژیک مخالفند با ان‬ ‫ایدئولوژی شــما مخالفند و خودشان ایدئولوژی زده تر‬ ‫هســتند و گله می کند از صداوسیما و ترانه سازان که‬ ‫اهمیت حفظ زبان فارسی را درک نمی کنند و سرانجام‬ ‫حرف اخرش را می زند‪« :‬زبان فارسی در طول قرن ها‬ ‫به وسیله شعرا به ما رسیده است و اکنون این وظیفه بر‬ ‫دوش شماست‪».‬‬ ‫گفتگو با خاله نرگس مجری محبوب برنامه «رنگین کمان»‬ ‫تکلیف نکنیم بچه سه ساله روسری‪ ،‬سر کند!‬ ‫مجتبی برزگر‬ ‫ولی ربطی به صحبت هایم ندارد‪ .‬روز جمعه بیست و هفتم اردیبهشت ماه‬ ‫که در مسجد مقدس جمکران حضور داشتم یک مجلس خصوصی است‪.‬‬ ‫با همدیگر راجع به دغدغه های مذهبی مان صحبت می کنیم و ان چیزی‬ ‫که مخاطب نیاز دارد راجع به ان موضوعات و مسائل همفکری می کنیم‪ .‬به‬ ‫همدیگر مشورت می دهیم و شاهد یک تبادل فکری و اندیشه ای هستیم‪.‬‬ ‫من راجع به دغدغه هایم گفتم از اینکه نگران بچه ها هستم‪ .‬من صحبتم را‬ ‫این طور شروع کردم چرا می گوییم غرب روی خانواده ها نفوذ دارد و اثر منفی‬ ‫گذاشته و ما نتوانستیم درست عمل کنیم و هیچ نفوذ و اثری بر روی ان ها‬ ‫نداریم‪ .‬ما باید قدرتمندتر عمل کنیم و عزم مان را جزم کنیم نقشه هایشان‬ ‫را نقش براب کنیم‪.‬‬ ‫سلیقه های عوامل کار کودک برای فرستادن صلوات و دعای فرج‬ ‫بازخواستمکرد‬ ‫وی تصریح کرد‪ :‬من گفته ام در سازمانی کار می کنم که برای فرستادن صلوات‬ ‫و دعا برای فرج امام زمان(عج) در برنامه کودک بازخواست شدم! هیچ وقت از‬ ‫جانب مدیران نبوده‪ ،‬سلیقه های مختلف کارگردانان‪ ،‬تهیه کنندگان و عوامل‬ ‫کارهای کودک باعث این اتفاق بوده اســت‪ .‬کارگردانانی در حوزه کودک‬ ‫کار می کنند و نویسندگان و اندیشمندان در اتاق فکر کودک هستند هیچ‬ ‫نظارتیبر رویشاننیست‪ .‬ماهیچ وقتنتوانستیمباهم صحبتکنیم دیدگاه‪،‬‬ ‫اعتقادات و نگاه مان نسبت به حوزه کودک چیست‪ .‬هیچ وقت نگفته ام مدیران‬ ‫سازمان صداوسیما بلکه این بازخواست ها و مواخذه ها همیشه از سوی عوامل‬ ‫کارهای کودک بوده است‪.‬‬ ‫حتی از حراست با من تماس گرفتند که شما‬ ‫ممنوع الکار شدید؟‬ ‫ال ایوب(خاله نرگس) در پاســخ به این ســوال که ایا ممنوع الکار شده اید‪،‬‬ ‫خاطرنشــان کرد‪ :‬من خوشبختانه دل و زبانم یکی است به همین خاطر‬ ‫هیچ کجا اذیت نشــدم و ازار ندیدم‪ .‬دلم می سوزد برای شهدایی که خون‬ ‫دادند تا حکومت اسالمی بتواند فرمانروایی بکند‪ .‬دلم می سوزد َم ِن مسلمان‬ ‫نتوانستم انقدر تاثیر بگذارم که یک کافر در ان سوی مرزها روی بچه ها و‬ ‫خانواده ها تاثیر می گذارد‪ .‬از محبوبیت من در ترویج دین اسالم باید استفاده‬ ‫شود‪ .‬این شهرت به راحتی بدست نیامده و این معروفیت باید کجا به کار‬ ‫بیایــد‪ .‬جز افت و گزند چه چیزی برای من دارد مگر اینکه در ترویج دین‬ ‫اسالم بکوشم و بچه ها را با ابعاد پیدا و پنهان این دین مبین اشنا کنم‪ .‬این‬ ‫دغدغه ها را مطرح کردم و اص ً‬ ‫ال ربطی به ممنوع الکار شــدن دارد‪ .‬حتی از‬ ‫حراست با من تماس گرفتند که شما ممنوع الکار شدید؟ من گفتم ممنوع‬ ‫الکار نشدم و البته دلیل عدم حضورم در فصل جدید «رنگین کمان» را هم‬ ‫یدانم‪.‬‬ ‫نم ‬ ‫بااستنباطشخصی شاننوشته اندمنممنوع الکارم!‬ ‫وی افــزود‪ :‬برخی اوقــات در فضای مجازی حرف ها را تقطیع می کنند یا‬ ‫استنباط های شخصی خودشان را می نویسند‪ .‬من فقط دغدغه های ذاتی ام را‬ ‫مطرح کردم و هیچ اغراق و ریاکاری انجام ندادم‪ .‬من اص ً‬ ‫ال نمی دانم ایا برنامه ‬ ‫دیگری خواهم داشت یا در ادامه به «رنگین کمان» هم اضافه خواهم شد باید‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫رادیو و تلویزیون‬ ‫ یک خبری چند روز پیش رســانه ای شــد که ســری جدید‬ ‫«رنگین کمان» بعد از ماه مبارک رمضان روی انتن می رود‪ .‬البته‬ ‫در این خبر امده که ازاده ال ایوب‪ -‬خاله نرگس‪ -‬در سری جدید‬ ‫«رنگین کمان» به عنوان مجری حضور نخواهد داشــت و کیمیا‬ ‫گیالنی که هم در مقام نویسنده و هم بازیگر بخش نمایشی برنامه‬ ‫«رنگین کمان» بود و در «قاصدک» شــبکه نسیم هم به اجرای‬ ‫برنامه می پرداخت در سری جدید به عنوان مجری بازیگر «رنگین‬ ‫کمان» خواهد بود‪ .‬روز گذشته فیلمی از سخنان قابل تامل ازاده‬ ‫ال ایوب در مسجد مقدس جمکران در فضای مجازی پخش شد‬ ‫که این مجری کودک در ان جمع گفته بود‪« :‬من در سازمانی کار‬ ‫می کنم که برای فرستادن صلوات و دعا برای فرج امام زمان(عج)‬ ‫در برنامه کودک بازخواست شدم! همیشه گفته ام چرا باید در کشور‬ ‫اسالمی برای فرستادن صلوات بازخواست شوم؛ این ها حقیقت‬ ‫دارد‪ .‬می گویند بچه ها نمی فهمند و درک این مفاهیم را ندارند ولی‬ ‫بچه ها از طریق من می فهمند‪ .‬بسیاری از خانواده ها به خاطر لج و‬ ‫لجبازی و موضوعات سیاسی و اقتصادی‪ ،‬از اهل بیت و اعتقاداتشان‬ ‫فاصلهگرفتند‪«.‬‬ ‫مدیونامامحسین(ع)هستم‬ ‫اولین کسی که اولین بار به عنوان خاله کودکان در صداوسیما مطرح شد‬ ‫ازاده ال ایوب بود که با نام «خاله نرگس» شــناخته شد‪ .‬او چنین روایت‬ ‫کرد‪« :‬ابان ‪ 81‬به تازگی در برنامه «رنگین کمان» تست داده بودم و چشم‬ ‫انتظار تماس‪ ،‬از کنار گوشی تلفن تکان نمی خوردم‪ ،‬چگونه می توان ده روز‬ ‫منزل را ترک کنم و فی امان اهلل‪ .‬نه همیشه اسباب زیارت فراهم است ولی‬ ‫اینجا فرصت ها از دست می رود‪ ،‬می مانم‪ .‬اوراق افکارم پُر از خطی بود‪ ،‬دیگر‬ ‫جایی برای تکلیف شب هم نبود‪ ...‬صدای زنگ تلفن(پریدم)‪ ...‬مادر زود باش‬ ‫مدارک را اماده کن‪ ،‬دیر میشه‪ ...‬قلب! عقل! احساس! ارزو! امان بده! حسین!‬ ‫شهرت! دنیا! حسین!! مامان نمی توانم به امام حسین(ع) نه بگم‪ ،‬حتی اگر به‬ ‫قیمت از دست دادن ارزوهایم باشد‪ .‬چه می گوید دختر؟ بجنب‪ ...‬رها کردم‬ ‫و رفتم‪ .‬به محض بازگشت(صدای زنگ تلفن)‪« ...‬خانم ال ایوب شما در تست‬ ‫برنامه پذیرفته شدید‪ .‬از اذر همان سال تاکنون «خاله نرگس و من» تمام‬ ‫دنیا زیبایی هایش را مدیون همان انتخاب هستند‪ ...‬حسین و دیگر هیچ‪ ».‬در‬ ‫ادامه هم برخی نوشتند و گفتند طبق شنیده ها ازاده ال ایوب برای دفاع از‬ ‫اعتقادات شان ممنو ع از کار شدند و بناست بعد از ماه رمضان برنامه ای نداشته‬ ‫باشند‪ .‬او درباره صحبت های مسجد جمکران‪ ،‬ممنوع الکاری و موضوعات‬ ‫دیگر حوزه کودک و تلویزیون گفتگویی انجام داد که مشروح ان را در ادامه‬ ‫می خوانید‪:‬‬ ‫نگرانبچه هاهستم‬ ‫ازاده ال ایــوب ‪-‬خالــه نرگس‪ -‬گفتگو را با عدم حضور در ســری جدید‬ ‫«رنگین کمان» شروع کرد گفت‪ :‬در سری جدید «رنگین کمان» حضور ندارم‬ ‫‪3‬‬ ‫ چهارشنبـــــــــــه ‪ 1‬خردادماه‪ 1398‬سالدوازدهم شمــاره‪1088‬‬ ‫‪RADIO & TV‬‬ ‫خبر‬ ‫تجلیل از خادمان زبان فارسی‬ ‫در مراسم «ایین سخن»‬ ‫منتظر بمانیم که دست اندرکاران چه تصمیمی می گیرند‪ .‬من‪ 16‬سال است‬ ‫کار می کنم و به همه ارادت دارم‪ .‬برای همه ارزش قائل بودم و پایبند هیچ‬ ‫مدیر و رئیسی در سازمان نبودم‪ .‬خدا خواست در سازمان صداوسیما باشم و‬ ‫نبود هیچ مدیر خاصی هم نمی تواند در مسیر کاری من تاثیر بگذارد‪.‬‬ ‫صداوسیمانبایدازواقعیت هایجامعهفرارکند‬ ‫این مجری با سابقه کودک تلویزیون در پاسخ به این سوال که شما نگران‬ ‫بچه ها هســتید و فکر می کنید صداوسیما چطور می تواند جلوی خوراک‬ ‫الوده غربی ها را بگیرد که هر روز هم با رنگ و لعاب جدیدی این خوراک‬ ‫به کودکان از طریق انیمیشن ها‪ ،‬بازی ها و فضاهای دیگری‪ ،‬القاء می شود‪،‬‬ ‫اظهار داشت‪ :‬صداوسیما بایستی سعه صدر خودش را زیاد کند و در وهله‬ ‫بعدی واقعیت ها را بپذیرد‪ .‬از واقعیت های امروز جامعه فرار نکند‪ .‬از اینکه‬ ‫بخواهد با تعصب به دین نگاه کند چرا که تعصب‪ ،‬ضربه سهمگینی است‬ ‫که به دین‪ ،‬اعتقادات و باورها زده می شود و بایستی از این مسیر پرهیز کرد‪.‬‬ ‫تلویزیون نباید خودش را درگیر افراط و تفریط ها کند که یکدفعه در یک‬ ‫برنامه ایهمه چیزمی خواهندبهخردمخاطببدهند؛بایداینطورفکرکنید‬ ‫و این طور زندگی کنید! بایدها و نبایدها را باید هضم کنیم‪ ،‬مخاطب مان را‬ ‫بشناسیم‪ ،‬سلیقه هایش را بدانیم و با خوراک ذهنی و فکری شان اشنا باشیم‪.‬‬ ‫باید با مخاطب مان دوست بشویم و حرف هایش را بشنویم‪.‬‬ ‫ما نباید در برنامه کودک تکلیف کنیم‬ ‫روسری‪َ ،‬سر کند‬ ‫بچه سه ساله‪َ ،‬‬ ‫وی با اشاره به اینکه نباید به بچه سه ساله اصرار کنیم روسری سرش کند‪،‬‬ ‫روسری‪َ ،‬سر‬ ‫تاکید کرد‪ :‬ما نباید در برنامه کودک تکلیف کنیم بچه سه ساله‪َ ،‬‬ ‫کند‪ .‬ما نباید فرای فرامین و دستورات دین الهی پیش برویم‪ .‬برای اینکه ان‬ ‫وقــت قدرت انتخاب و لذتِ بودن با خدا را از ان ها می گیریم‪ .‬کار به جایی‬ ‫می رسد یک دختر ‪ 6‬ساله جلوی من را می گیرد و با تمام عالقه ای که به‬ ‫شــخصیت خاله نرگس دارد‪ ،‬می گوید خاله نرگس من تو را دوست دارم‪،‬‬ ‫چرا روســری گذاشتی؟ روسری را بردار من از حجاب بدم می اید‪ .‬من این‬ ‫صحنه ها را می بینم بغض می کنم و متاسف می شوم‪ .‬من خیلی نگران ان‬ ‫خانواده ها و دختر بچه ها هستم‪ .‬نگران بچه هایی هستم که وقتی می خواهم‬ ‫به کربال بروم به من می گویند پیش کــدام امام می خواهی بروی! با عناد‬ ‫صحبت می کنند این عناد و دشمنی از کجا امده! قطعاً بروز و ظهور ان از‬ ‫طرف ما بوده است‪ .‬ما داریم عناد و دشمنی را بیش از محبت‪ ،‬عشق‪ ،‬همدلی‬ ‫وهمبستگیتبلیغمی کنیم‪.‬‬ ‫باید کودکان را بیش از هر زمان دیگری جدی گرفت‬ ‫ال ایــوب تاکید کرد‪ :‬ما نباید فکر کنیم امر به معروف و نهی از منکر باید‬ ‫و نباید دارد‪ .‬به خدا همه چیز دین اســام‪ ،‬عشق است‪ .‬باید به عنوان یک‬ ‫مجری‪ ،‬بازیگر‪ ،‬نویسنده‪ ،‬هنرمند‪ ،‬شاعر و طنزپرداز یک طوری رفتار کنیم با‬ ‫اخالق‪ ،‬روش و منش درست بین مردم محبوب بشویم و مردم ما را بپذیرند‪.‬‬ ‫وقتی مردم ما را دیدند ارام ارام حرف هایمان را می شنوند و وقتی حرف ها‬ ‫را شنیدند می توانم انجا اثر بگذارم‪ .‬پس می خواهم بگویم ما نباید همه چیز‬ ‫را از ان ها بگیریم؛ همه خوشی هایشان و ان چیزهایی که دوست دارند‪ .‬با‬ ‫زبان بی زبانی به ان هایی که از دین اسالم دوری می کنند می گوییم بیخود‬ ‫کرده اید‪ .‬ما باید زبان و اخالق پیامبر را یاد بگیریم‪ .‬پیامبری که در عمق جهل‬ ‫و تاریکی امت توانست همه را به سمت خودش بکشاند‪ .‬ایشان به ما یاد دادند‬ ‫بر قلب ها حکومت کردند و ما با قلب های بچه ها و کودکان کار داریم‪ .‬دیگر از‬ ‫سالخورده ها و سنین دیگر گذشته و باید کودکان را بیش از هر زمان دیگری‬ ‫جدی گرفت‪.‬‬ ‫من همان خاله نرگس‪ 22‬ساله هستم‬ ‫وی در پاســخ به این سوال که شــاید مخاطب ما بگوید چرا االن به طور‬ ‫جدی تر این اعتقادات را بروز می دهید‪ ،‬افزود‪ :‬به خاطر اینکه خیلی از بی دینی‬ ‫صحبت می شود و قبح همه چیز ریخته است‪ .‬مردم عناد و دشمنی هایشان را‬ ‫بروز می دهند و همه به حرف امده اند‪ .‬من تا االن با عملکردم نشان دادم از‬ ‫همه بچه های دیروز بپرسید‪ .‬از همه بچه هایی که دیروز با من بزرگ شدند‪.‬‬ ‫ایا زمانی که من ‪ 22‬سالم بود به سازمان صداوسیما امدم با امروزم متفاوت‬ ‫است؟ من ‪ 22‬ســالم بود به «رنگین کمان» امدم‪ .‬ایا هیچ فرقی کردم و‬ ‫چیزی از من شنیدند؟! همیشه با عشق از اهل بیت صحبت کردم‪.‬‬ ‫در روزهای اول اجرا‪ ،‬تهیه کننده به من گفت علی علی کردی تا‬ ‫خودت را باال بکشی‬ ‫ال ایوب به روایتی از نپذیرفتن اعتقاداتش در اول راه «رنگین کمان» توسط‬ ‫یک تهیه کننده اشاره کرد و گفت‪ :‬یادم است اوایل «رنگین کمان» بود خیلی‬ ‫چیزها را نمی دانستم از عشق امیرالمومنین(ع) روی انتن گفتم‪ .‬تهیه کننده‬ ‫به من گفت خوب بلدی چطور باید با نشان دادن اعتقاد‪ ،‬خودت را باال بکشی!‬ ‫گفتم یعنی چه؟ همین که علی علی کردی در برنامه! تازه فهمیدم از طریق‬ ‫اعتقادات می توان کســی را باال برد یا به پایین کشید‪ .‬من همیشه اعتقاد‬ ‫داشتم امتیازات را باید گرفت‪ .‬امتیازات کسی که به خاطر اعتقاداتش به او‬ ‫پُست و مقام می دهند را باید گرفت‪ .‬من با این موافق نیستم وقتی ریا رواج‬ ‫پیدا می کند و دیگران حرف های مرا نمی پذیرند‪ .‬همان طور که اعتقاد دارم‬ ‫صرفاً به خاطر اعتقادات کسی نباید به او پست و مقام داد همان اندازه معتقدم‬ ‫ان کسی هم که به این اعتقادات پایبند نیست را نباید زمین زد‪ .‬اسالم یعنی‬ ‫زبان لسانی نباشد‪،‬‬ ‫این! اسالم یعنی خودت باشی‪ ،‬عشقت واقعی باشد و زبان‪ِ ،‬‬ ‫بلکه دلت با مردم حرف بزند‪ .‬قطعاً به این واسطه تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫من دنبال پست و مقامی نیستم؛ چون کودکان به من می گویند از‬ ‫تو دعا کردن را یاد گرفتم‬ ‫وی با اشــاره به اینکه شاید برخی بگویند من این حرف ها را زدم تا پست‬ ‫و مقامی بدســت بیاورم‪ ،‬افزود‪ :‬من االن دنبال چه چیزی هستم و چیزی‬ ‫بیشتر از این ها می خواهم‪ .‬من محبوبیت دارم و در دایرکت های اینستاگرام‬ ‫به من می گویند خاله نرگس تو بیش از یک مجری برای ما هستی‪ .‬ما تو را‬ ‫می بینیم یاد خاطرات قدیمی مان می افتیم؛ برای ما دعا کنید گمراه نشویم‪.‬‬ ‫خاله نرگس از تو دعا کردن را یاد گرفتم‪ .‬همیشه ما را به راه راست هدایت‬ ‫کردی‪ .‬همیشــه به ما درس خوبی ها و راستگویی ها را دادی‪ .‬امروز گاهی‬ ‫یادمان می رود راست بگوییم و دروغ هم می گوییم‪ .‬شاید برخی بگویند من‬ ‫این حرف ها را زدم پست و مقامی بدست بیاورم؛ باور کنید هیچ وقت فکر‬ ‫نمی کردم صحبت های من در یک جلسه خصوصی این چنین بازتابی داشته‬ ‫باشد‪ .‬من همیشه در کنار بچه ها خواهم بود و من را هیچ گاه پیش مسئول و‬ ‫مقامی نخواهید دید‪ .‬در این چند سال حضور از من تشکری نشد و بهترین‬ ‫غنیمت‪ ،‬ثروت و تشکر من از سوی مردم بوده است‪ .‬من دنبال هیچ چیزی‬ ‫نیستم من همه چیز دارم‪ .‬من ثروتمندترین ادم کره زمین هستم چون خدا‬ ‫را دارم و او همیشه به من عزت و محبوبیت داده است‪.‬‬ ‫بهسلبریتی هادستمزدنجومیمی دهند‬ ‫اما هیچ قدمی برای اهداف صداوسیما برنمی دارند‬ ‫مجری با سابقه تلویزیون در پاسخ به این سوال که صداوسیما را مجریان‬ ‫غیرتخصصی و بازیگران ســینما احاطه کرده انــد و محتواهای بی تاثیر‬ ‫و برنامه ســازی های ضعیفی را شــاهد هستیم‪ ،‬خاطرنشــان کرد‪ :‬االن‬ ‫سلبریتی هایی می اورند و دستمزد نجومی پرداخت می شود‪ .‬هیچ وقت هم‬ ‫در رویدادهای ملی چون ‪ 22‬بهمن و روز قدس حضور ندارند‪ .‬به یک نفر از‬ ‫این ها بگویید یک حرف ملی و مربوط به منافع سازمان سازمان صداوسیما‬ ‫بزنند‪ ،‬هیچ گاه خودشان را درگیر این مسائل نمی کنند‪ .‬قدمی برای منافع‬ ‫سازمان صداوسیما برنمی دارند‪ .‬طبق مقررات و موازین سازمان صداوسیما‬ ‫عمل نمی کنند‪ .‬همواره مورد تقدیر و تشکر قرار می گیرند اما من یا دیگر‬ ‫مجریان کودک‪ ،‬برنامه ای ‪ 150‬هزار تومان می گیریم که ده درصد مالیات‬ ‫کم می شود‪ .‬البته خدا را شاکرم که برنامه های بیرونی گاهی اوقات پیشنهاد‬ ‫می شــود‪ .‬عمده این سلبریتی ها روی انتن صلوات هم نمی فرستند و نام‬ ‫اهل بیت را هم نمی اورند‪ .‬ولی ارج و قرب بیشتری دارند در صورتیکه امثال‬ ‫من که دل و زبان مان یکی است قدرمان را نمی دانند و کمتر از ما استفاده‬ ‫می کننــد‪ .‬در صورتیکه رفتار و منش ما در جهت رشــد و تعالی فرهنگ‬ ‫اسالمی مان خصوصاً در جهت ارتقاء سبک زندگی ایرانی‪ -‬اسالمی مفیدتر‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫کمتر نویسنده خوبی حاضر می شود برای کودک‬ ‫تلویزیونبنویسد‬ ‫ال ایوب (خاله نرگس) در خصوص مشــکل برنامه سازی تلویزیون گفت‪:‬‬ ‫تهیه کنندهواسپانسرمشکلاساسیبرنامه سازیهستندامانویسندهکودک‬ ‫هم نداریم‪ .‬چون اساساً بودجه های برنامه سازی کودک پایین است و از طرفی‬ ‫مضر است‪ .‬به همین خاطر کمتر‬ ‫گرفتن اسپانسر هم برای برنامه های کودک ّ‬ ‫نویسنده خوبی حاضر می شــود برای کودک تلویزیون بنویسد‪ .‬از طرفی‬ ‫سازمان صداوســیما هم حداقل بودجه را برای برنامه های کودک درنظر‬ ‫می گیرد‪ .‬برخی اوقات باورشــان نمی شــود مجری کودک هم وجود دارد‬ ‫یا جایگاهی دارد‪ .‬انقدر که به فیلم ها و ســریال ها بها می دهند ما فراموش‬ ‫می شویم‪.‬حتیبهبرنامه هایاجتماعیوسیاسیهمبهامی دهندولیخبری‬ ‫از توجه به کودک تلویزیون نیست‪.‬‬ ‫ممنوعالکارنیستموکنارگذاشتهنشدم‬ ‫وی در خاتمه افزود‪ :‬من کارمند سازمان صداوسیما هستم این برنامه نباشم‬ ‫جای دیگری هستم‪ .‬من‪ 16‬سال است تابع مقررات سازمان صداوسیما بوده‪،‬‬ ‫هستم و خواهم بود‪ .‬ابرو و حیثیت سازمان صداوسیما ابرو و حیثیت من‬ ‫است‪ .‬به خاطر این نبوده که درباره اعتقاداتم صحبت کردم‪ .‬این روزها در‬ ‫ماه رمضان بیشتر فکر می کنم‪ ،‬قران می خوانم و به کارهای عقب مانده ام را‬ ‫انجام می پردازم‪ .‬مثل قبل هم به دلیل مشکالت اقتصادی جامعه‪ ،‬برنامه های‬ ‫بیرونی برای اجرا پیشنهاد نمی شود ولی به برنامه های خیریه می روم‪ .‬من‬ ‫دوستم‪ ،‬من یارم و من همراهم با همه مردم ایران فارغ از تمام اعتقاداتی که‬ ‫دارم فــارغ از اینکه من را قبول دارند یا ندارند من همه را قبول دارم چون‬ ‫همه مان انسان هستیم‪ .‬ممنوع الکار نیستم و کنار گذاشته نشدم‪ .‬دوست‬ ‫دارم در شبکه کودک (پویا و نهال) هم برنامه ای داشته باشم‪ ،‬چون شبکه‬ ‫تخصصی کودک است و بهتر و فراگیرتر به حوزه کودک می پردازد‪.‬‬ ‫مراسم «ایین سخن» ویژه نگهبانی از زبان فارسی (‪ ۳۱‬اردیبهشت‬ ‫ماه) در اســتودیو شماره هشت ساختمان شــهرداری رادیو برگزار‬ ‫شد‪ .‬در این مراســم غالمعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان‬ ‫و ادبیات فارســی‪ ،‬حمید شــاه ابادی معاون صدای رســانه ملی‪،‬‬ ‫علیرضا سلیمانی رئیس فرهنگســتان هنر‪ ،‬محمدجعفر محمدزاده‬ ‫مدیر رادیو ایران‪ ،‬محمدرضا زمردیان معاون فرهنگی کانون پرورش‬ ‫فکری کودکان و نوجوانان‪ ،‬مهدی نوید ادهم دبیر کل شورای عالی‬ ‫وزارت اموزش و پرورش‪ ،‬سیدمحمد بطحایی وزیر اموزش و پرورش‬ ‫و شــفیق اهلل شرق‪ ،‬سفیر فرهنگی تاجیکستان استادان و هنرمندان‬ ‫زبان فارسی حضور داشتند‪.‬‬ ‫شاه ابادی‪:‬‬ ‫رادیو ایران رسانه طراز در زبان و ادبیات فارسی است‬ ‫در این مراسم شاه ابادی معاون صدای رسانه ملی گفت‪ :‬نقش صدا‬ ‫و ســیما در پاسداشت زبان فارســی نقش بی بدیلی است و امروز‬ ‫رادیو ایران یک نمونه دقیق می تواند برای این کار باشد چراکه رادیو‬ ‫ایران رســانه طراز در زبان و ادبیات فارسی است‪ .‬شاه ابادی اضافه‬ ‫کرد‪ :‬واژه های مصوب فرهنگســتان واژه های پیشنهادی شنوندگان‬ ‫رادیو ایران اســت و این باعث افتخار اســت‪ .‬وی با اشاره به اینکه‬ ‫برای نگهبانی از زبان فارسی عزم ملی در کشور احتیاج است گفت‪:‬‬ ‫فقــدان مدیریت فضای مجازی در این حوزه این چشــمه را الوده‬ ‫می کند و فضــای مجازی ارکان زبان فارســی را هدف قرار داده و‬ ‫اسیب زاست‪ .‬شاه ابادی افزود‪ :‬اموزش های مختلفی باید در منابع‬ ‫درسی و دانشگاهی ارائه شــود چراکه متاسفانه کاربرد زبان بیگانه‬ ‫نوعی افتخار محســوب می شود و رســانه وظیفه دارد فرهنگسازی‬ ‫کند‪.‬‬ ‫حدادعادل‪:‬‬ ‫گله مندی رهبر انقالب از رسانه ملی را جدی بگیریم‬ ‫غالمعلی حداد عادل با اشــاره به تاکید رهبری در دیدار با شاعران‬ ‫ایران که شــامگاه دوشــنبه اتفاق افتاد گفت‪ :‬ایشان از صداوسیما‬ ‫گلــه مند بودنــد و ما باید این موضوع را جــدی بگیریم‪ .‬البته این‬ ‫برای اولین بار نیســت که ایشــان تذکر می دهند بارها به شورای‬ ‫عالی انقالب گفتند که باید از زبان فارسی نگهبانی کنیم‪ .‬وی ادامه‬ ‫داد‪ :‬مــا محیط زیســت طبیعی و فرهنگی داریــم که اولی محیط‬ ‫طبیعی ایران را تشکیل می دهد که شامل دریاچه ها‪ ،‬کوه ها‪ ،‬رودها و‬ ‫گیاهان است‪.‬اسیب هایی که به محیط زیست طبیعی وارد می شود‪،‬‬ ‫در کوتاه مدت قابل جبران نیســت‪ .‬مثال به اتفاقی که برای دریاچه‬ ‫ارومیه افتاد توجه کنید‪ .‬حال زبان فارســی که زیست بوم فرهنگی‬ ‫ماست اگر اســیب ببیند جبران ان خیلی ســخت تر خواهد بود‪.‬‬ ‫حداد عادل تصریح کرد‪ :‬مهمترین رکن زیست بوم فرهنگی ما زبان‬ ‫فارســی و ادبیات فارسی است‪،‬همان طور که محیط زیست طبیعی‬ ‫ارزشمند است‪،‬محیط زیست فرهنگی هم ارزشمند است‪ .‬وی ادامه‬ ‫داد‪ :‬صداوسیما ایینه زبان فارسی است‪ .‬اگر در ان به زبان فارسی بی‬ ‫مباالتی شود این اتفاق در جامعه تسری پیدا می کند‪ .‬مثال استفاده‬ ‫از واژه های بیگانه به جای فارســی مانند جواز اســتفاده بی حساب‬ ‫از واژه های بیگانه اســت‪ .‬در ده ســال گذشته یکی از برنامه های ما‬ ‫در فرهنگستان ارتباط با صداوسیما است‪ .‬به انها گفتیم ما در حفظ‬ ‫زبان فارسی شریک شما هستیم ‪.‬ما در بنیاد سعدی هم در این زمینه‬ ‫تالش می کنیم که به جذب عالقه مندان زبان فارســی حتی در میان‬ ‫غیر ایرانیها بپردازیم‪ .‬رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی با اشاره‬ ‫به سیر تطور زبان فارسی در عصر حاضر گفت‪ :‬امروز هر کسی نویسنده‬ ‫و خبرنگار است بنا بر این کنترل بر فضای انتشارات ممکن نیست‪ .‬به‬ ‫جای ان باید به رشــد و ترویج زبان بپردازیم‪ .‬صداوسیما در این زمینه‬ ‫نقش مهمی می تواند داشته باشد‪ .‬حداد عادل نیز از پیشنهاد جایزه به‬ ‫اثر برگزیده در پاسداشت زبان فارسی که توسط مدیر رادیو ایران مطرح‬ ‫شده بود‪ ،‬استقبال کرد و گفت‪ :‬پیشتر تجاربی در این زمینه داشتیم‪.‬‬ ‫این پیشــنهاد هم خوب اســت ولی به دلیل خصوصیات موجود در‬ ‫اهل هنر باید به یکســری ظرافت ها توجه کرد‪ .‬مثال من ‪ ۵۰‬ســال‬ ‫اســت که کارهای هنری اقای عالی نصیریان را پیگیری می کنم و‬ ‫تا به حال عبارت غلط از ایشــان نشنیده ام‪ .‬پیشنهاد می کنم جایزه‬ ‫مورد نظر به فرد اعطا شــود‪ .‬فردی که بهترین بیان را در اثار یک‬ ‫سال اخیر در زبان فارسی داشته است‪ .‬حداد عادل افزود‪ :‬حتی خود‬ ‫صداوســیما می تواند این جایزه را از برنامه های خودش اغاز کند و‬ ‫هرسال در جشــنواره های صداوسیما یک جایزه را به بهترین اثر از‬ ‫نظر رعایت اصول زبان فارسی اختصاص دهد‪.‬‬ ‫فراخوان شاعران ایرانی با محوریت زبان فارسی‬ ‫محمدجعفــر محمــدزاده مدیر رادیو ایران میزبان این مراســم در‬ ‫اغــاز برنامه درباره اهمیت تالش در زمینــه نگهبانی و حفظ زبان‬ ‫فارســی گفت‪ :‬من و همکارانم در رادیو ایران این شــبکه رادیویی‬ ‫را پایگاه زبان فارســی می دانیم‪ .‬این رادیو کوشــیده با سه راهبرد‬ ‫در عرصه نگهبانی زبان پیشــتاز باشــد‪ .‬اول ایجاد گفتمان فرهنگ‬ ‫و زبان فارسی و تســری ان به همه برنامه ها‪ ،‬دوم پخش گفتارها و‬ ‫تذکارها به زبان فارسی و بهره گیری از متون ارزشمند زبان فارسی‬ ‫و سوم کمک به معرفی زبان فارسی به عنوان زبان معیار در کشور‪ .‬در‬ ‫بخش دیگری از مراسم علیرضا اسماعیلی رئیس فرهنگستان هنر نیز در‬ ‫بخشی از این برنامه به تالشهای این فرهنگستان در زمینه حفظ زبان‬ ‫فارسی اشاره کرد و گفت‪ :‬چاپ کتابهایی مثل شاهنامه ابومنصوری از‬ ‫جمله تالشهای فرهنگستان هنر در پاسداشت زبان فارسی است‪ .‬مریم‬ ‫نشیبا نیز در این مراســم که با هدف پاسداشت زبان و ادب فارسی‬ ‫برگزار می شــد‪ ،‬حاضر شد و از پوستر خود در جمع میهمانان ویژه‬ ‫مراسم رونمایی کرد‪ .‬نشیبا در اغاز سخن خود از تجربه معلمی اش‬ ‫یاد کرد و چنین گفت‪ :‬من خانم معلم بودم و تاج الهی به ســر دارم‬ ‫پس به قدر کافی از افتخار لبریزم‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬مردم در هرجا که‬ ‫مــرا می بینند به این معلم بی نهایت محبــت می کنند و من از انها‬ ‫ممنونــم‪ .‬مهدی نوید ادهم معاون وزیر اموزش و پرورش و دبیرکل‬ ‫شــورای عالی اموزش و پرورش نیز خطاب به نشیبا گفت‪ :‬به نیابت‬ ‫از جمع معلمان کشور به خدمات فرهنگی شما افتخار می کنم‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫نگاهیبهفیلم«مغزهایکوچکزنگزده»بهبهانهپخشدرسینمایخانگی‬ ‫خشم و هیاهو در ناکجااباد!‬ ‫ چهارشنبـــــــــــه ‪ 1‬خردادماه‪ 1398‬سالدوازدهم شمــاره‪1088‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینما‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫خبر‬ ‫بهروز افخمی‪:‬‬ ‫باارزش ترینتماشاچیانفیلم ها‬ ‫کودکان و نوجوانان زیر ‪ ۱۸‬سال هستند‬ ‫بهروز افخمی با بیان اینکه ســینما وقتی موثر می شود که با خودش صادق‬ ‫باشد‪ ،‬گفت‪ :‬فیلم جدی‪ ،‬کم در سینمای ایران ساخته می شود‪ .‬برای ساخت‬ ‫فیلم جدی باید دالیل جدی داشــته باشید‪ .‬فیلم هایی که ژست جدی دارند‬ ‫ولی بی جهت تماشاچی را ازار می دهند از فیلم های کمدی هم نازل تر هستند‪.‬‬ ‫ به گزارش هنرمند به نقل از روابط عمومی انجمن علمی دانشکده ارتباطات‬ ‫دانشــگاه صدا و ســیما‪ ،‬بهروز افخمی‪ ،‬کارگردان سینمای ایران در نشست‬ ‫«ســینما در گام دوم انقالب اسالمی» که در دانشگاه صداوسیما برگزار شد‪،‬‬ ‫با بیان اینکه تاثیرگذاری سینمای دنیا نسبت به ‪ ۴۰‬سال قبل کمتر از نصف‬ ‫شده و مرز بین هنر سینما با مخاطب در حال کمرنگ تر شدن است‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫بخشی از فیلم های سینمایی دیگر برای پرده های بزرگ ساخته نمی شود بلکه‬ ‫برای موبایل و فضای مجازی ساخته می شود‪.‬‬ ‫او افــزود‪ :‬مــردم امریکا پیش از دهه ‪ ۵۰‬میــادی‪ ،‬در دوره پیش از فراگیر‬ ‫شــدن تلویزیون و زمانی که جمعیت امریکا کمتر ‪ ۱۵۰‬میلیون نفر بود‪ ،‬به‬ ‫طور متوســط «هفته ای» سه مرتبه به ســینما می رفتند؛ در ان سال ها در‬ ‫سینمای امریکا بیش از ‪ ۴‬میلیارد بلیت در سال فروخته می شد؛ اما اکنون در‬ ‫طول سال در سینمای امریکا تنها یک میلیارد و ‪ ۲۰۰‬میلیون بلیط بفروش‬ ‫می رســد؛ و این یعنی اینکه هر امریکایی به صورت متوسط در سال تنها ‪۳‬‬ ‫بار به سینما می رود‪ .‬افخمی ادامه داد‪ :‬با اتکا به این امارها می توان گفت که‬ ‫در دهه های اخیر‪ ،‬ســینمای جهان رفته رفته کم اهمیت تر و کم اثرتر شده‬ ‫است؛ مگر اینکه سینما پوست اندازی کند و به شکل و شمایلی کام ً‬ ‫ال متفاوت‬ ‫تبدیل شود؛ امری که در ‪ ۲۵‬سال اینده رخ خواهد داد‪ .‬این کارگردان سینما‬ ‫با اشاره به اینکه در حال حاضر در همه نقاط دنیا حدود ‪ ۸۰‬درصد تماشاچیان‬ ‫را کودکان و نوجوانان زیر ‪ ۲۵‬ســال تشکیل می دهند و مابقی مخاطبان هم‬ ‫بیشتر برای دیدن کمدی به سینما می ایند‪ ،‬گفت‪ :‬به نظر می رسد سینما از‬ ‫ابتدا تاثیر واقعی اش را روی کودکان می گذاشت اما این موضوع درست تحلیل‬ ‫نشده بود‪ .‬کودکان نســبت به سابق‪ ،‬مخاطبان مهمی شده اند و مهم ترین و‬ ‫باارزش ترین تماشــاچیان ما کودکان و نوجوانان زیر ‪ ۱۸‬سال هستند‪ .‬اکنون‬ ‫این امر کشف شده و به ان اهمیت بیشتری داده می شود‪.‬‬ ‫افخمی در پاســخ به این سوال که ایا در وضعیت اخیر سینمای ایران‪ ،‬تولید‬ ‫محصوالت و پروژه های بزرگ از دید شــما الزم اســت؟ عنوان کرد‪ :‬در حال‬ ‫حاضر‪ ،‬در ایران‪ ،‬پروژه های بزرگ بیشتر در تلویزیون ساخته شده اند‪ .‬ساخت‬ ‫این پروژه ها در سینما به مقدماتی از جمله داستان خوب نیاز دارد که به نظر‬ ‫می اید سینما هنوز برای چنین دورخیزی اماده نیست‪.‬‬ ‫او ادامه داد‪ :‬برنامه ســازان در تلویزیون عادت کرده اند تا طرح خوبی در ابعاد‬ ‫متوسط نباشــد‪ ،‬کار نمی کنند‪ ،‬این اتفاق در سینما محسوس تر است و کار‬ ‫کردن با سناریوی ضعیف و سرهم بندی شده با خرج باال‪ ،‬کمتر رخ می دهد‪.‬‬ ‫لذا محصوالت ماندگار و بلند‪ ،‬کمتر در سینما وجود دارد‪ .‬به عالوه اینکه وقتی‬ ‫فیلمی در مقیاس بزرگ ساخته می شود ولی پرفروش نمی شود خود به خود‬ ‫راه را بر کارهای پرخرج بعدی نیز می بندد‪.‬‬ ‫این فیلمنامه نویس و کارگردان ســینما در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر‬ ‫اینکه علت عدم توفیق فیلم های ایرانی در جهان اسالم چیست؟ عنوان کرد‪:‬‬ ‫یک عامل این اســت که فیلمساز باید داستان خوب داشته باشد و دوم انکه‬ ‫به زبانی غیر از فارسی حداقل عربی مسلط باشد‪ .‬اشکال اساسی تعداد زیادی‬ ‫از فیلم ها و ســریال های تاریخ اسالم این است که عربی نیست‪ .‬درست این‬ ‫است که به عربی و با بازیگران عرب ساخته و به فارسی دوبله شود‪ .‬او افزود‪:‬‬ ‫این کار در نقاط دیگر دنیا برای ساخت فیلم های تاریخی مرسوم است‪ .‬مث ً‬ ‫ال‬ ‫فرانســوی ها فیلم هایی با زبان انگیسی ساخته اند تا بتوانند بازار بزرگ تری از‬ ‫مخاطبان را در اختیار بگیرند‪ .‬این کارگردان ســینما درباره نقش منتقد در‬ ‫ســینمای ایران عنوان کرد‪ :‬همه ما فرصت نداریم همه اتفاقات و فیلم های‬ ‫اکران شــده در ســینما را ببینیم؛ اما منتقد می رود و همه فیلم های داخلی‬ ‫و خارجی را تماشــا می کند‪ ،‬گلچین می کند و به بیننده پیشــنهاد می دهد‬ ‫که کدام یک را ببیند؛ این نقش اصلی و جایگاه منتقد در سینماســت‪ .‬البته‬ ‫تماشاگران هم می توانند پیشنهادات یک منتقد را بپذیرند یا نپذیرند‪.‬‬ ‫افخمی افزود‪ :‬منتقد باید با قاطعیت بگوید فالن فیلم ها مستهجن و غیرقابل‬ ‫تحمل هستند و فالن فیلم ها خوب اند‪ .‬اتفاقاً منتقد‪ ،‬طرف تماشاچی است و‬ ‫برای او کار می کند‪ .‬منتقد می رود اشــغال ها را می بیند و می گوید از ‪ ۱۰‬تا‬ ‫فیلم ‪ ۹‬تا را نبین‪ .‬منتقد طرف فیلمســاز نیست؛ کار منتقد قابل فهم کردن‬ ‫اثار هنری فاخر نیست‪ .‬اگر اثر فاخری بسازم به منتقد اجازه نمی دهم ان را‬ ‫برای مخاطب قابل فهم کند‪ .‬این کارگردان ســینما با تاکید بر اینکه سینما‬ ‫وقتی موثر می شود که با خودش صادق باشد‪ ،‬اظهار کرد‪ :‬فیلم جدی کم در‬ ‫سینمای ایران ساخته می شــود‪ .‬برای ساخت فیلم جدی باید دالیل جدی‬ ‫داشته باشید‪ .‬فیلم هایی که ژست جدی دارند ولی بی جهت تماشاچی را ازار‬ ‫می دهنــد از فیلم های کمدی هم نازل تر هســتند‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬مث ً‬ ‫ال فیلم‬ ‫فروشنده اصغر فرهادی‪ ،‬فیلم جدی نیست‪ ،‬می خواهد بگوید اخالق پیچیده‬ ‫است؛ لذا شرایط مصنوعی ای را طراحی می کند که اگر در گوش کسی بزنی‬ ‫نامردی کردی‪ ،‬اگر نزنی بی غیرتی‪ .‬در حالی که روندها و موقعیت های فیلم‬ ‫تا رسیدن به ان شــرایط‪ ،‬تماماً ساختگی و غیرواقعی است‪ .‬کارگردان قصد‬ ‫داشته ژست مرد اخالق را بگیرد ولی نتوانسته است؛ لذا چنین فیلمی‪ ،‬تبدیل‬ ‫به کمدی ناخواسته می شــود؛ فرهادی در این فیلم می خواسته مردم ایران‬ ‫را ناراحت و حتی تحقیر کند‪ .‬افخمی در پایان گفت‪ :‬فیلمســاز باید فروتنی‬ ‫داشته باشد و ژست تفرعن که «بیشتر از دیگران می فهمم و اخالق مدارم»‬ ‫را کنار بگذارد‪ .‬البته فراموش نکنیم که تمام ســینمای ایران باعث سرگرمی‬ ‫مردم در طول ســال به اندازه کمتر از شــش ساعت می شود‪ .‬سینما با گروه‬ ‫کوچکی از مردم ســروکار دارد؛ امروز کمتر از ‪ ۱۰‬درصد بلیط می خرند و به‬ ‫سینما می روند‪.‬‬ ‫مغزهای کوچک زنگ زده فیلم خشنی ست که سعی دارد فضای امروزی جامعه را‬ ‫به تصویر بکشــد اما این ناکجایی و این تصویر از ادم ها که در فیلم می بینیم تا چه‬ ‫اندازه ما به ازای بیرونی دارند ؟ هستند اما نه به این حجم! این فیلم فضاهای خشونت‬ ‫برانگیزی در خانواده یی را نشان می دهد که دچار فقر فرهنگی و اجتماعی هستند‪،‬‬ ‫ســیدی به عنوان کارگردان‪ ،‬فیلم جدیدش را با یک شیب رو به باال شروع می کند‬ ‫این شــیوه ی قصه گویی باعث می شود که مخاطب با فیلم همراه شود اما مخاطب‬ ‫به خوبی می تواند درک کند که با یک فیلم سراسر عصبانی مواجه است فیلمی که‬ ‫قصه می گوید اما بخش اعظمی از ان به تخیل و نگرش فیلمساز مربوط می شود اگر‬ ‫چه فیلم قصه و لحن دارد اگر چه فیلم موقعیت پردازی های همسو با لحن فیلم دارد‬ ‫اما این ها چگونه می توانند کنار هم چیده شوند که مخاطب احساس سیاه نمایی و‬ ‫خشونت در فیلم نکند؟ این خشم از کجا می اید؟ مسلما از جامعه ی کنونی اما سیدی‬ ‫در بوجود اوری موقعیت های تک تک نماهایش اغراق بیش ازحدی کرده است بطن‬ ‫موضوع‪ ،‬محتوایی که روایت می شود منطقی به نظر می رسد اما اتفاق های خشونت‬ ‫برانگیزی که در فیلم دیده می شود غیرقابل تصور است طوری که انگار سیدی عالقه‬ ‫مند بوده با کمک از تخیل خشونت را گسترش بدهد این گستردگی در ذهن مخاطب‬ ‫تاثیر منفی می گذارد اگر ابدویک روز با استقبال مخاطب مواجه شد به دلیل مصداق‬ ‫بیرونی اش بــوده اما مغزهای کوچک زنگ زده تا چه اندازه نمود بیرونی دارد؟ این‬ ‫سه برادر با این رفتار شخصیتی می خواهند چه چیزی را ثابت کنند؟ این ناکجاابادی‬ ‫ناکجایی کاراکترهای فیلم کشیده شده است‪ ،‬موقعیت و فضاسازی زیستی شکل‬ ‫به‬ ‫ِ‬ ‫نمی گیرد؛ پسر نابالغ خواهر را خفه می کند به دلیل انتشار یک فیلم در موبایل‪ ،‬ایا‬ ‫افشین علیار‬ ‫فیلم مغزهای کوچک زنگ زده دو دســته مخاطب دارد دسته ی اول کسانی هستند که فیلم را‬ ‫به هیچ وجه دوست ندارند اما در خلوت شان به ان فکر می کنند و دسته ی دوم کسانی هستند‬ ‫که کامال با فیلم موافق اند و با اشتیاق فراوان از فیلم تعریف می کنند‪ ،‬نگارنده این یادداشت جزو‬ ‫دســته ی اول است‪ ،‬زمانی که فیلم را برای بار دوم تماشا کردم از تلخ بودن مضمون نسبتا لذت‬ ‫بردم‪ ،‬چرا؟ چون در حال حاضر به دلیل شرایط اجتماعی و زیستی در بحران اقتصادی قرار داریم‬ ‫اما بیشتر از بحران اقتصادی دچار بحران حا ِد روحی شده ایم‪ ،‬کلیت اخرین اثر سیدی هم همین‬ ‫گونه است جهانی عصبی با روحیه های خشمگین و حتی افسرده!‬ ‫مغزهای کوچک زنگ زده در وهله ی نخســت یک نکته ی مهم دارد و ان هم قصه گویی ســت‪،‬‬ ‫فارغ از مضمون و ایجاد روابط شــخصیت ها‪ ،‬این اثر به شــدت متکی به داستان گویی کالسیک‬ ‫است و هیچ واهمه یی هم از تلخ شدن یا بحرانی شدن ماجرا ندارد چرا که قصد فیلمساز روایت‬ ‫کردن است‪ ،‬سیدی در شرایط کنونی تالش کرده با محتوا به فرم برسد اما نگارنده معتقد است‬ ‫نگارش فیلمنامه قطعا به فکر فرم فیلم بوده به همین دلیل محتوا و فرم به‬ ‫که سیدی در زمان‬ ‫ِ‬ ‫طور موازی تحت تاثیر قرار گرفته اند‪ ،‬اما معتقدم فر ِم اثر در بیشتر سکانس ها از محتوا جلو می زند‬ ‫و این موضوع شاید عالقه ی سیدی به تجربه گرایی فرمیک باشد و این میزان عالقه در فیلم های‬ ‫وی کم و زیاد می شود‪ ،‬اما مغزهای کوچک زنگ زده کامل کننده ی میزان عالقه ی او در ایجاد فرم‬ ‫سکانس مهم‪ ،‬انقدر ساده اما‬ ‫است‪ ،‬سکانس خفه کردن خواهر را به یاد بیاورید میزان سن در ان‬ ‫ِ‬ ‫هیجان انگیز و وهم الود شکل گرفته که مخاطب می تواند از این سکانس هم متنفر باشد و هم‬ ‫لذت ببرد یا سکانس درگیری با پلیس در ان کارگاره و راه مخفی که باعث فرار شاهین و دوستش‬ ‫می شود این تمهیدات چگونه در فیلمنامه نوشته شده؟ مثال می شود به سیدی انگ زد که تحت‬ ‫تاثیر سینمای گانگستری غرب بوده اما به هر شکل بوجود اوری این سکانس ها در فیلمنامه یا اجرا‬ ‫سخت و طاقت فرساست حتی اگر تحت تاثیر خیلی از اِلمان ها بوده باشد‪ .‬مغزهای کوچک زنگ‬ ‫شکل جدیدی از ژانر اجتماعی را معرفی می کند ژانری که این روزها نمی تواند برای مخاطب‬ ‫زده‬ ‫ِ‬ ‫جریان ساز باشد اما سیدی با شکل جدید از ژانر اجتماعی یا شهری توانسته خط روایی فیلمش را‬ ‫شکل بدهد‪ ،‬در وهله ی نخست شاید سینمای سیدی به طور نامحسوس مخاطب را به یاد سینمای‬ ‫مضمون اجتماعی یا شهری بی پروا و صریح‬ ‫مسعود کیمیایی بی اندازد اما هومن سیدی درانتخاب‬ ‫ِ‬ ‫تر عمل می کند سیدی شخصیت فیلم هایش را در جهانی ترسناک رها می کند و از ان ها واکنش‬ ‫می خواهد‪ .‬اما همانطور که گفته شد نگارنده با این فیلم نتوانسته به طور صد در صد ارتباط برقرار‬ ‫سیاهی مطلق نمی رسد‪ ،‬فضای‬ ‫کند‪ ،‬چرا؟ فیلم یک ناکجایی و نکبتی دارد که تلخ ســت اما به‬ ‫ِ‬ ‫زیســتی فیلم خیالی نیست اما غلو شده است ادم های فیلم میان تیپ و شخصیت در تعلیق به‬ ‫ِ‬ ‫سرمی برند سیدی سعی کرده کاراکترهایش را در حد و اندازه ی تیپ نگه دارد‪ ،‬این فیلم شدیدا‬ ‫ِ‬ ‫خشــونت بیشتر؛ بله‬ ‫مخاطب را به یاد ابدویک روز می اندازد اما با ریشــتر باالتر و البته با غلظت‬ ‫فیلم یک ناکجایی و نکبتی‬ ‫دارد که تلخ ست اما به‬ ‫سیاهی مطلق نمی رسد‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫زیستی فیلم خیالی‬ ‫فضای‬ ‫ِ‬ ‫نیست اما غلو شده است‬ ‫ادم های فیلم میان تیپ‬ ‫و شخصیت در تعلیق به‬ ‫سرمی برند سیدی سعی‬ ‫کرده کاراکترهایش را در‬ ‫حد و اندازه ی تیپ نگه‬ ‫دارد‪ ،‬این فیلم شدیدا‬ ‫مخاطب را به یاد ابدویک‬ ‫روز می اندازد اما با ریشتر‬ ‫باالتر و البته با غلظت‬ ‫ِ‬ ‫خشونت بیشتر؛ مغزهای‬ ‫کوچک زنگ زده فیلم‬ ‫خشنی ست که سعی‬ ‫دارد فضای امروزی جامعه‬ ‫را به تصویر بکشد اما این‬ ‫ناکجایی و این تصویر از‬ ‫ادم ها که در فیلم می بینیم‬ ‫تا چه اندازه ما به ازای‬ ‫بیرونی دارند ؟ هستند اما‬ ‫نه به این حجم!‬ ‫این همان غیرت و ناموس پرســتی ست که خواهر را خفه کنند و در باغچه ی خانه‬ ‫چال کنند؟ در دهه ی نود اشــکالی ندارد که یک پسر نابالغ خواهرش را خفه کند‬ ‫و جان دادن خواهر را در قاب ســینما ببینیم اما فیلم خانه پدری که روایتش برای‬ ‫چندین سال پیش است هنوز به دلیل یک سکانس این چنینی اما با چگالی پایین تر‬ ‫توقیف مانده است‪ .‬از طرفی دیگر پدری در فیلم وجود دارد که فقط حضورش برای‬ ‫فحش شنیدن از سوی مادر و شاهین تدارک دیده شده است‪ ،‬این بافت شخصیتی‬ ‫فرهنگی همان ناکجااباد؟ خوب چرا جغرافیای این‬ ‫ســه برادر از کجا می اید از فقر‬ ‫ِ‬ ‫قصه مشخص نمی شود؟ این فقر فرهنگی از کجا نشات می گیرد که پسر به مادر و‬ ‫پدرش فحش می دهد؟ برادر نابالغ پای بســاط عرق خوری می شیند‪ ،‬اسلحه دست‬ ‫می گیرد و برادر بزرگ تر به گفته ی شاهین چوپان است به نوعی رییس است اما با‬ ‫تمام المان های شخصیتی که در فرهاد اصالنی جا گرفته شکور به ان ترسناکی که‬ ‫باید باشد نیست‪ ،‬در صورتی که می طلبید شکور هفت خط تر باشد اما سیدی قالب‬ ‫این ادم را فقط در پلک زدن های بی اختیار جا داده است و یک سکانس قمه کشی‪،‬‬ ‫سیدی بیشتر تالش کرده که موقعیت را بغرنج نشان بدهد مغزهای کوچک زنگ زده‬ ‫می خواهد هم گنگســتری باشد و هم اجتماعی اما از ژانر بیرون می زند و می خواهد‬ ‫تا ناکجایی برود ان هم با ترویج پایه های خشونت از سنین پایین؛ کاراکترهای فیلم‬ ‫سیدی ادم های بی هویتی هستند همانند همان بچه هایی که در کارگا ِه نامشخص‬ ‫شــکور کار می کنند‪ ،‬سیدی در سکانس اخر ناکجا اباد خیالی اش را ویران می کند‬ ‫و مردمان انجا را اواره‪ ،‬تا بگوید پایان بندی فیلمش با امیدواری منطبق شده است‬ ‫اما برگشتن شهروز از زندان گوسفند بودن دوباره ی او را( شاهین) گوشزد می کند‪.‬‬ ‫در این فیلم نوید محمدزاده همان نقش ها ی قبلی اش را بازی می کند اما با ریشتر‬ ‫بیشــتر با گریم کاریکاتوری با لحن بیان اغراق شده که این لحن در اواسط فیلم از‬ ‫یاد محمدزاده رفته‪ ،‬فریاد می کشد مشکل اعصاب دارد چرک و کثیف است دائما از‬ ‫خودش خشــونت نشان می دهد‪ ،‬نبست به همه چیز عقده دارد‪ ،‬محمد زاده بازیگر‬ ‫تکراری شده است و دیگر نمی شود از او بازی های دیگری دید پرخاشگری جزی از‬ ‫ژانر بازیگری اش شده است‪ .‬اساسا این گونه بازی کردن تا چه زمانی می خواهد ادامه‬ ‫داشته باشد؟ قطعا این نوع بازی که مطمئنا به درخواست کارگردان ست تاریخ انقضا‬ ‫دارد و در شــرایط کنونی تنها تین ایجرها از نوع بازی محمدزاده استقبال می کنند‬ ‫و دلیل این استقبال خشونتی ست که در نسل جدید به وجود امده و قطعا ساخت‬ ‫این فیلم ها و محدود نکردن شرایط سنی باعث تشدید خشونت می شود‪ ،‬بازی فرهاد‬ ‫مهم این فیلم محسوب می شوند بازی های استاندارد با‬ ‫اصالنی و نوید پورفرج از نکات ِ‬ ‫چگالی معین در اجرا باعث شده این دو بازیگر در این فیلم بدرخشند از سوی دیگر‬ ‫قاب بندی های پیمان شادمانفر به این فیلم یاری رسانده است‪ ،‬به دلیل شرایط فیلم‬ ‫و ریتمی که دارد دوربین روی دســت است اما به هیچ وجه این لرزش های کوچک‬ ‫نمی تواند به تمرکز مخاطب اسیب برساند سیدی خودش فیلم را برش زده است و‬ ‫فیلم‬ ‫این هم از نکات مهم فیلم محسوب می شود چرا که مغزهای کوچک زنگ زده ِ‬ ‫سخت و ناارامی ست که تدوین به ان ریتم و سازگاری داده است‪.‬‬ ‫نگاهی به فیلم «نبات» نخستین ساخته سینمایی پگاه ارضی‬ ‫روایتی زنانه وغیرفمنیستی‬ ‫محمد خاجی‬ ‫نبات نخســتین ساخته بلند ســینمایی پگاه ارضی‪ ،‬کارگردان جوان و‬ ‫جویای نام ســینمای ایران محسوب می شود‪ .‬ارضی که پیش از این به‬ ‫سبب ساخت فیلم های کوتاه توانســته بود خود را به جامعه سینمایی‬ ‫کشور معرفی کند‪ ،‬نخســتین بار با نخستین فیلم بلند سینمایی خود؛‬ ‫نبات‪ ،‬در ســی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر حضور پیدا کرد و‬ ‫اکنون به فاصله کمی پس از اکران فیلم در جشنواره جهانی فجر‪ ،‬نبات‬ ‫رهســپار اکران عمومی شده اســت‪ .‬نبات روایت گر داستان زندگی پدر‬ ‫و دختری به نام ســعید (شهاب حســینی) و نبات (ستایش محمودی)‬ ‫است که در کنار هم زندگی ارام و شادی را سپری می کنند‪ .‬اما ناگهان‬ ‫به واســطه حضور زنی به نام ســایه (نازنین فراهانی) در زندگی انها و‬ ‫نزدیک شــدن او به نبات‪ ،‬ارامش موجود در زندگی ســعید و نبات بر‬ ‫هم می خــورد و در ادامه ماجراهای دیگری را برای این ســه به وجود‬ ‫مــی اورد‪ .‬نبات را از دو منظر می توان مورد تحلیل و بررســی قرار داد‪.‬‬ ‫منظر نخســت‪ ،‬به تحلیل محتواکاوانه فیلم به عنوان نخســتین ساخته‬ ‫ســینمایی کارگردان جوان و فیلم اولی ای چون پگاه ارضی بازمی گردد‪.‬‬ ‫از این منظر نبات در مقایســه با فیلمهای بسیاری از کارگردانهای فیلم‬ ‫خود بســیار ارزنده و قابل توجه اســت‪ .‬اما منظر دوم در تحلیل‬ ‫فیلم نبات‪ ،‬به بررسی کم و کیف شکل گیری و گسترش موقعیت‬ ‫دراماتیک ملودرام در نخســتین ساخته ارضی مربوط می شود و‬ ‫به نظر میرسد فیلم در این بخش‪ ،‬از ضعف های دراماتیک و قصه‬ ‫پردازی رنج می برد‪ .‬نخســتین اشــکال موجود در این راستا‪ ،‬به‬ ‫سادگی و قابل پیش بینی بودن وقایع فیلمنامه بازمی گردد‪ .‬نبات‬ ‫از حیث ایده محوری فیلمنامه‪ ،‬این ظرفیت را داشــته است تا از‬ ‫پیچیدگی ها و ظرافت های بیشتری در شیوه روایت پردازی بهره‬ ‫ببرد و با گره افکنی و گره گشــایی های مناسب‪ ،‬فراز و فرودهای‬ ‫به جا و تغییر بهنگام ریتــم و ضرباهنگ‪ ،‬مخاطب را با تعلیق و‬ ‫هیجان بیشتری در تماشــای فیلم همراه کند‪ .‬اما بهره گیری از‬ ‫این ظرفیت در فیلمنامه مغفول باقی مانده اســت و این امکان‬ ‫انگونه که باید در خدمت گســترش و غنای موقعیت دراماتیک‬ ‫فیلم قرار نگرفته است‪.‬‬ ‫از طرف دیگر منطق ملودرام گاه مبهم و مغشوش به نظر می رسد‪.‬‬ ‫برای مثال‪ ،‬مشخص نیست چگونه دختری با شرایط و ویژگی های‬ ‫نبات‪ ،‬پس از گذشت ‪ 12‬سال هیچ عکسی از مادرش ندیده و هیچ‬ ‫تصویری از او در ذهن ندارد و بر این اســاس‪ ،‬رویارویی او در پایان‬ ‫فیلم با طرحی که ســعید از چهره ســایه کشیده است‪ ،‬نخستین‬ ‫ی نبات با چهره مادرش محسوب می شود که در نهایت‬ ‫مواجهه بصر ‬ ‫منجر به کشف واقعیت از سوی او می شود‪.‬‬ ‫پرســش مهم دیگری که فیلم ان را بی پاســخ باقــی می گذارد‪،‬‬ ‫دلیل ترک سعید از سوی سایه در زندگی مشترکشان است‪ .‬انچه‬ ‫از شــواهد و قرائن فیلم برمی اید این اســت که این دو در سالهای‬ ‫دانشجویی عشق گرم و پرشوری نسبت به یکدیگر داشته اند و دوران‬ ‫عاشقی پرطمطمراقی را پشــت سرگذاشته اند؛ به نحوی که شهره‬ ‫همه اهالی دانشــگاه بوده اند‪ .‬اما مشخص نیست این عشق پرشور‬ ‫و حرارت‪ ،‬چگونه به یک باره به ســتیز و جدایی این دو منجر شده‬ ‫است‪ .‬گرچه گاه در فیلم دالیلی برای این متارکه مطرح می شود‪ ،‬اما‬ ‫اولی سینمای ایران‪ ،‬فیلم سالم و امیدوارکننده تری است‪ .‬خصوصا برای‬ ‫کارگردانی چون ارضی که ســالها در کشوری چون کانادا زندگی کرده‪،‬‬ ‫تحصیالت سینمایی خود را در اکادمی فیلم نیویورک به اتمام رسانده و‬ ‫اکنون برای ساخت نخستین فیلم بلند سینمایی خود‪،‬کشورش ایران را‬ ‫انتخاب کرده است‪ .‬ای بسا فیلم سازانی با شرایطی مشابه او هنگامی که‬ ‫پس از سالها زندگی در یک کشور خارجی‪ ،‬با هدف فیلمسازی به ایران‬ ‫بازمی گردند‪ ،‬دارای نگرشی دور از واقعیات و اقتضائات روز جامعه باشند‬ ‫و در نتیجه تصویری تیره و خالف واقع از کشورشــان را در اثارشان به‬ ‫مخاطب عرضه کنند؛ اما چنین ویژگی ای در نخســتین ســاخته بلند‬ ‫سینمایی پگاه ارضی دیده نمی شــود و این خود ارزشمندترین امتیاز‬ ‫فیلم نبات و مهمترین ویژگی مثبت کارگردان ان است‪.‬‬ ‫دومین خصوصیت مثبت نبات‪ ،‬این اســت که ارضی بر خالف بسیاری‬ ‫از همتایان زن خود در ســینمای ایران‪ ،‬توانسته است با موفقیت خود‬ ‫را از سیطره نگاه فمنیستی دور نگه دارد و تصویری صحیح‪ ،‬بی طرفانه‬ ‫و غیرمغرضانه از مناســبات چالش برانگیز موجود میان یک زوج جوان‬ ‫را به مخاطب ارائه دهد‪ .‬وجود چنین ویژگی متمایزی در نگاه فیلمساز‬ ‫جوانی چون ارضی‪ ،‬ان هم در شــرایطی که سینمای امروز ایران از هر‬ ‫سو در سیطره سویه ها و تلقی های رادیکال فمنیستی قرار دارد‪ ،‬در نوع‬ ‫‪5‬‬ ‫ چهارشنبـــــــــــه ‪ 1‬خردادماه‪ 1398‬سالدوازدهم شمــاره‪1088‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینما‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫اخبار‬ ‫اهداییکاستوارنامه‬ ‫ به دست اندرکاران فیلم نرگس ابیار‬ ‫نرگس ابیار کارگردان‪ ،‬هوتن شــکیبا‪ ،‬الناز شاکردوســت و فرشته صدرعرفایی‬ ‫بازیگران فیلم «شبی که ماه کامل شد»‪ ،‬استوارنامه سفیر ارشیو هنر کتابخانه ملی‬ ‫را دریافت کردند‪« .‬شبی که ماه کامل شد»‪ ۳۰ ،‬اردیبهشت ماه فیلم سینمایی‬ ‫«شبی که ماه کامل شد» با حضور نرگس ابیار کارگردان و محمد حسین قاسمی‬ ‫تهیه کننده و عوامل فیلم برای جمعی از چهره های فرهنگی‪ ،‬ادبی و هنری در‬ ‫کتابخانه ملی ایران نمایش داده شد‪ .‬پس از نمایش فیلم اشرف بروجردی رئیس‬ ‫سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران استوارنامه سفیر ارشیو هنر را به نرگس ابیار‬ ‫کارگردان‪ ،‬هوتن شکیبا‪ ،‬الناز شاکردوست و فرشته صدرعرفایی بازیگران این فیلم‬ ‫تقدیم کرد‪ .‬با اهدای این استوارنامه ابیار و عوامل فیلم «شبی که ماه کامل شد»‬ ‫اولین هنرمندانی بودند که عنوان ســفیر ملی ارشیو هنر کتابخانه ملی را از ان‬ ‫خود کردند‪ .‬در این مراسم برخی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس‪ ،‬حجت‬ ‫اهلل ایوبی دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو و جمعی از چهره های فرهنگی حضور‬ ‫داشتند‪ .‬ارشیو هنری ملی عنوان طرحی است که از سوی سازمان اسناد و کتابخانه‬ ‫ملی ایران به منظور ثبت حافظه ملی ایران در عرصه هنر در حوزه های تئاتر‪،‬‬ ‫موسیقی‪ ،‬شعر‪ ،‬سینما اجرایی شده است و نرگس ابیار نخستین کارگردانی‬ ‫است که عنوان سفیر هنر ایران را از ان خود کرده است‪ .‬فیلم سینمایی «شبی‬ ‫که ماه کامل شد» در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در ‪ ۱۳‬بخش کاندید‬ ‫دریافت ســیمرغ شد و توانست سیمرغ «بهترین فیلم»‪« ،‬بهترین کارگردانی»‪،‬‬ ‫«بهترین بازیگر نقش اول مرد»‪« ،‬بهترین بازیگر نقش اول زن»‪« ،‬بهترین بازیگر‬ ‫نقش مکمل زن» و «بهترین چهره پردازی» را از ان خود کند‪.‬‬ ‫یک گزارش رسمی از چتر سینمای ایران در کن‬ ‫در نهایت هیچ یک از این دالیل مخاطب را به پاسخ متقن و معینی‬ ‫رهنمون نمی کند‪ .‬بی شک ارائه پاسخ مقتضی به این پرسش مهم و‬ ‫کلیدی می توانست بخش مهمی از کنجکاوی و ابهام مخاطب نسبت‬ ‫به منطق فیلمنامه را برطرف نماید و جریان اتفاقات اتی فیلم را در‬ ‫ذهن او باورپذیرتر سازد‪ .‬اما در نهایت این پرسش پاسخ منجسم و‬ ‫سرراستی در طول فیلم نمی یابد‪.‬‬ ‫وجود برخی ســکانس ها در فیلم کلیشه ای و غیرضروری است‪.‬‬ ‫برای مثال‪ ،‬در سکانس حضور نبات و سعید در رستوران‪ ،‬مواجهه‬ ‫انها با خانواده خوشــبختی که از نعمت حضــور مادر برخوردار‬ ‫هســتند و در ادامه نگاه حســرت بار نبات به روابط گرم موجود‬ ‫میان اعضای ان خانواده‪ ،‬از جمله کلیشــه هایی است که مشابه‬ ‫ان را بارها در فیلمهای ســینمایی و حتی سریالهای تلویزیونی‬ ‫دیده ایم‪ .‬همچنین ظهور ناگهانی پسرک فال فروش در سکانس‬ ‫حضور ســعید و ســایه در کافه و خرید فال توســط سایه از او‬ ‫که ازقضا محتوای فال با شــرایط و احوال روز ســایه و ســعید‬ ‫نیز تناســب عینی دارد‪ ،‬یکی دیگر از کلیشه های رایج سینمایی‬ ‫موجود در میان زوجین سینمای ایران است که نمونه های مشابه‬ ‫ان را هم بارها در فیلمهای ســینمایی شــاهد بوده ایم‪ .‬به نظر‬ ‫می رسد پرهیز فیلمنامه نویس از طرح کلیشه هایی از این دست‬ ‫که نبود انها هیــچ لطمه ای بر پیکره ملــودرام وارد نمی اورد‪،‬‬ ‫می توانست بر بداعت و جذابیت های روایی نبات بیفزاید‪.‬‬ ‫بــا این وجود‪ ،‬یکی از نقاط قوت فیلم به بازی روان و قابل قبول‬ ‫بازیگران بازمی گردد و حاکی از ان اســت که ارضی در نخستین‬ ‫تجربــه بازی گیری خود از طیف متنوعــی از بازیگران حرفه ای‬ ‫(شهاب حسینی) و اماتور (ستایش محمودی) موفق عمل کرده‬ ‫است‪ .‬همچنین اهنگسازی زنده یاد ناصر چشم اذر نیز یکی دیگر‬ ‫از نکات مثبت نبات اســت که به دلیل تناسب ملودیک با حال و‬ ‫هوای ملودرام‪ ،‬در خدمت تقویت بار عاطفی و احساســی موجود‬ ‫در فیلم قرار گرفته است‪ .‬در تحلیل نهایی‪ ،‬نبات را می توان اغاز‬ ‫قابل قبولی بر کارنامه فیلمسازی پگاه ارضی به شمار اورد‪ .‬ارضی‬ ‫در نخســتین فیلم بلند ســینمایی خود‪ ،‬نشان داده است که بر‬ ‫الزامات سینمای قصه گو تسلط نسبی دارد و بدین ترتیب‪ ،‬نوید‬ ‫ظهور کارگردانی معقول و متعادل را به ســینمای ایران می دهد‪.‬‬ ‫کارگردانی که به دور از کلیشــه های فمنیستی موجود در میان‬ ‫بخش قابل توجهی از کارگردانان زن ســینمای ایران‪ ،‬داســتان‬ ‫فیلم خود را در فضایی منطقی‪ ،‬سالم و بی طرفانه روایت می کند‬ ‫بــی انکه به ورطه افراط و اغراض فــرو غلتد‪ .‬از این رو می توان‬ ‫برای دیدن فیلم بعدی این کارگردان منتظر ماند‪.‬‬ ‫برپایی چتر ســینمای ایران در بازار هفتاد و دومین جشــنواره فیلم کن‪ ،‬بستر‬ ‫مناسبی برای حمایت از بخش های فعال در زمینه عرضه بین المللی فیلم های‬ ‫ایرانی فراهم اورده است‪ .‬به رسم سال های گذشته‪ ،‬چتر سینمایی ایران در بازار‬ ‫جشنواره فیلم کن برپا شده است که در این دوره از بازار کن‪ ،‬عالوه بر نمایندگان‬ ‫بنیاد سینمایی فارابی‪ ،‬جشنواره جهانی فیلم فجر و جشنواره بین المللی فیلم های‬ ‫کودکان و نوجوانان اصفهان‪ ،‬شرکت هایی از بخش خصوصی همچون «‪Persia‬‬ ‫‪ ،» Film Distribution»، «AI Film Pro‬الی ایمیج «‪،»Eli Image‬‬ ‫ایرایماژ«‪ ،»Irimage‬کانون پرورش فکری کودک و نوجوانان‪ ،‬هنر هفتم و هنر‬ ‫اول نیز به عنوان نمایندگان ایرانی به نمایش و عرضه تولیدات ســینمای ایران‬ ‫پرداخته اند‪ .‬همچنین‪ ،‬در روزهای نخستین بازار‪ ،‬کتابچه اثار منتخب سینمای‬ ‫ایران در ســال ‪ ۲۰۱۹‬که به همت بنیاد سینمایی فارابی و به منظور معرفی و‬ ‫تبلیغ سینمای ایران و ارایه مشخصات شرکت های تولید و توزیع کننده ایرانی‬ ‫تهیه شده بود‪ ،‬در بازار عرضه شد‪ .‬نمایندگان بنیاد سینمایی فارابی در این دوره‬ ‫از بازار جشــنواره فیلم کن‪ ،‬با «ژروم پییارد» رئیس بازار و «ماود امسون» مدیر‬ ‫اجرایی بازار فیلم کن دیدار داشتند و درباره حضور پررنگ تر سینمای ایران در‬ ‫جشنواره و بازار‪ ،‬عرضه تجاری محصوالت ایرانی‪ ،‬ارزیابی در خصوص اینده بازار‬ ‫فیلم به شکل کلی و به صورت خاص اینده بازار فیلم کن و دعوت برای حضور در‬ ‫سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان اصفهان گفت وگو‬ ‫شد‪ .‬همچنین نمایندگان بنیاد فارابی در این دوره از بازار‪ ،‬به منظور بحث و تبادل‬ ‫نظر با دست اندرکاران حرفه ای و بازاریابی محصوالت سمعی و بصری سینمای‬ ‫ایران‪ ،‬با روسا و نمایندگان جشنواره های سائوپائولو برزیل‪ ،‬جیفونی ایتالیا‪ ،‬جشنواره‬ ‫فیلم کودک برلین‪ ،‬جشنواره فیلم شیکاگو‪ ،‬پالم اسپرینگ‪ ،‬رییس جشنواره تالین‬ ‫کشور استونی‪ ،‬جشنواره فیلم توکیو‪ ،‬شرکت فیلم تایگر چین‪ ،‬نمایندگان جشنواره‬ ‫والو دولی‪ ،‬پخش کننده های فیلم های ایرانی در چین‪ ،‬شرکت هاتونگ‪ ،‬شرکت‬ ‫کالچر اند وســت من هلدینگ‪ ،‬مرکز فیلم دوحه‪ ،‬شــرکت های خریدار فیلم ها‬ ‫برای ایرالین ها‪ ،‬جشنواره کودک شینگل‪ ،‬سینه کید‪ ،‬نمایندگان جشنواره و بازار‬ ‫فیلم ونیز‪ ،‬جشنواره و بازار فیلم برلین‪ ،‬جشنواره فیلم مسکو‪ ،‬مسئول برنامه ریزی‬ ‫جشنوارهفیلملوکارنووتهیه کنندگانیازاسپانیاوپاکستاندیداروگفت وگوکردند‪.‬‬ ‫بازار فیلم کن به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای سینمایی اروپا و جهان‪ ،‬امسال‬ ‫شصتمین سال برگزاری خود را از ‪ ۲۴‬اردیبهشت تا ‪ ۴‬خرداد (‪ ۱۴‬تا ‪ ۲۵‬می) به‬ ‫صورت موازی با هفتاد و دومین جشنواره فیلم کن برگزار می کند‪.‬‬ ‫دوفیلم نامهمجوزساختگرفتند‬ ‫شورایصدورپروانهساختدرجلسهاخیربادوفیلمنامهموافقتکرد‪.‬فیلم نامه های‬ ‫انیمیشن» نورون» به تهیه کنندگی و نویسندگی سید مهدی جوادی و کارگردانی‬ ‫شهرام حیدریان و « دختر ایران» به تهیه کنندگی حامد بامروت نژاد ‪،‬کارگردانی و‬ ‫نویسندگی سید جالل اشکذری موافقت شورای ساخت سازمان سینمایی را اخذ‬ ‫کردند‪ .‬جلسه شورای پروانه ساخت فیلم های سینمایی با حضور اکثریت اعضای‬ ‫شورا برگزار شد‪.‬‬ ‫«کوچهژاپنی ها»فیلممی شود‬ ‫پروانه ساخت فیلم سینمایی «کوچه ژاپنی ها» به کارگردانی امیرحسین ثقفی‬ ‫صادر شــد‪ .‬پروانه ساخت فیلم ســینمایی «کوچه ژاپنی ها» به نویسندگی و‬ ‫کارگردانی امیرحسین ثقفی و تهیه کنندگی علی اکبر ثقفی صادر شد‪ .‬این فیلم‬ ‫سینمایی که پنجمین ساخته امیرحسین ثقفی در مقام کارگردانی است‪ ،‬در ژانر‬ ‫اجتماعی و در فضای شــهری ساخته و به زودی مراحل پیش تولید و تولید ان‬ ‫اغاز می شود‪ .‬امیرحسین ثقفی کارگردان و نویسنده سینماست که پیش از این‬ ‫کارگردانی فیلم های «روسی»‪« ،‬مردی که اسب شد»‪« ،‬همه چیز برای فروش»‪،‬‬ ‫«مرگ کسب و کار من است» را بر عهده داشته است‪.‬‬ ‫دورخیز «اوج» برای حضور پررنگ در «فجر ‪»۳۸‬‬ ‫سازمان «اوج» در نظر دارد ‪ ۱۰‬فیلم سینمایی را برای حضور در سی و هشتمین‬ ‫جشنواره فیلم فجر به مرحله تولید برساند‪ .‬سازمان رسانه ای «اوج» تولید‪ ۱۰‬فیلم‬ ‫سینمایی را برای حضور در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر‪ ،‬در دستور کار قرار‬ ‫داده است‪ .‬هرچند هنوز جزئیات این پروژه ها رسانه ای نشده است اما طبق شنیده ها‬ ‫از بین این ‪ ۱۰‬اثر سینمایی که قرار است در جشنواره سی وهشتم رونمایی شوند‪،‬‬ ‫‪ ۶‬فیلم متعلق به فیلمسازان جوان و چهار فیلم متعلق به سینماگران پیشکسوت‬ ‫کشور است‪ .‬به احتمال زیاد زمان بندی تولید این اثار نیز به صورتی خواهد بود که‬ ‫سه فیلم در تیرماه‪ ،‬چهار فیلم در مردادماه و سه فیلم دیگر در شهریورماه سال‬ ‫جاری کلید خواهند خورد‪ .‬هم اکنون این اثار در مرحله پیش تولید‪ ،‬انتخاب عوامل‬ ‫و مراحل نهایی قبل از تولید به سر می برند‪ .‬سازمان رسانه ای اوج سال گذشته تنها‬ ‫فیلم«‪ ۲۳‬نفر»بهکارگردانیمهدیجعفریرادرویترینجشنوارهسی وهفتمفیلم‬ ‫فجر داشت و باید دید دورخیز این سازمان برای تولید این ‪ ۱۰‬پروژه سینمایی‪،‬‬ ‫جریان فیلمسازی در سال جاری را چه اندازه تحت تاثیر قرار خواهد داد؟‬ ‫‪6‬‬ ‫پشت پردهتغییرشبانهمدیرکلدفترموسیقی‬ ‫قانونجنجالی‬ ‫قربانیگرفت!‬ ‫ چهارشنبـــــــــــه ‪ 1‬خردادماه‪ 1398‬سالدوازدهم شمــاره‪1088‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫موسیقی‬ ‫‪MUSIC‬‬ ‫اخبار‬ ‫فریدون ناصحی اثار بزرگان موسیقی کالسیک را‬ ‫اجرامی کند‬ ‫فریدون ناصحی نوازنده با سابقه پیانو ساعت ‪ ۲۱:۳۰‬روز جمعه ‪ ۲۴‬خرداد در‬ ‫تاالر وحدت به اجرای اثار بزرگان موسیقی کالسیک جهان می پردازد‪ .‬ناصحی‬ ‫در این کنسرت قطعات ‪ ٢٤‬پرلود شوپن و اتودهای سمفونیک شومان را برای‬ ‫عالقه مندان موسیقی کالسیک اجرا می کند‪ .‬فریدون ناصحی فرزند حسین‬ ‫ناصحی اهنگساز شهیر ایرانی در سال‪ ۱۳۵۴‬موفق به اخذ بورسیه جهت ادامه‬ ‫تحصیالت خود در کشــور المان شد‪ .‬وی بعد از اتمام دوره تحصیالتش در‬ ‫رشته سولیستی پیانو و اجرای چندین رسیتال پیانو در این کشور و اتریش به‬ ‫ایران بازگشت و چندین اجرا در تاالر وحدت‪ ،‬فرهنگسرای نیاوران برگزار کرد‪.‬‬ ‫این هنرمند سابقه همکاری با موسیقیدانان شهیری همچون ایرج صهبائی‪،‬‬ ‫نادر مشایخی‪ ،‬امیل خاچاتوریان را درکارنامه هنری خود دارد‪.‬‬ ‫اجرای اثار کیوان ساکت با همراهی ارکستر‬ ‫فیالرمونیکپاریس‬ ‫ارش فوالدوند رهبر ارکســتر درباره اجرای پیــش رو توضیح داد‪ :‬چندی‬ ‫پیش از کیوان ساکت دعوت کردیم که به فرانسه بیاید و مجموعه ای از اثار‬ ‫ارکسترال شــان را با ارکستر بزرگ فیالرمونیک پاریس شرقی اجرا کنند‪ .‬او‬ ‫ادامه داد‪ :‬در این کنســرت گروه ُکر بهار پاریس و گروه ُکرال لندن به عنوان‬ ‫بزرگ ترین گروه ُکر ایرانی در خارج از کشور شرکت خواهد کرد که مجموعاً‬ ‫بیش از صد خواننده زن و مرد هســتند‪ .‬در مجموعه کنسرت های «صدای‬ ‫صلح» و البوم «الله های سرخ ‪ »2‬در این کنسرت ها اجرا خواهد شد‪ .‬فوالدوند‬ ‫اضافه کرد‪ :‬کیوان ساکت قرار است اثار ارکسترال شان که گاهاً با خواننده های‬ ‫مختلفی اجرا کرده بودند را این بار با ارکستر بزرگ اجرا کنند‪ .‬این ارکستر در‬ ‫ن کلوتیو پاریس‪ ،‬یکی از‬ ‫روزهای ‪ 31‬ماه می و اول ماه ژوئن در کلیسای س ‬ ‫تاریخی ترین ساختمان های فرانســه و در روز نهم ماه ژوئن در سالن امفی‬ ‫تئاتر لوگان هال لندن به هنرنمایی می پردازد‪ .‬او تاکید کرد‪ :‬در این کنسرت‬ ‫‪ 10‬اثر از کیوان ساکت‪ 3 ،‬کار از خودم به همراه اهنگ «ای ایران» با تنظیم‬ ‫بانو گلنوش خالفی دختر روح اهلل خالقی اجرا خواهد شود‪ .‬این رهبر ارکستر‬ ‫در پایــان هم گفت‪ :‬گلنوش خالقی اولین رهبر گروه ُکر ملی ایران پیش از‬ ‫انقالب بوده است‪ .‬ورژن اولیه اهنگ «ای ایران» را اقای روح اهلل خالقی تنظیم‬ ‫کرده بودند و حاال گلنوش خالقی ورژن ثانویه این اهنگ را برای ُکر بزرگ و‬ ‫ارکستر بزرگ اماده کرده اند که قرار است ارکستر فیالرمونیک پاریس شرقی‬ ‫به رهبری بنده ان را اجرا کند‪.‬‬ ‫انتصاب شــبانه مدیرکل جدید دفتر موســیقی وزارت فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی حاشــیه های مصوبه اخیر مجلس جهت «اختصاص ‪ ۱۰‬درصد‬ ‫مبلغ فروش کنسرت ها به فعالیت های فرهنگی» را وارد فاز تازه ای کرد‪.‬‬ ‫ســیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی که طی ماه های اخیر‬ ‫با چالش های متعددی در حوزه های مدیریتی خود رو به رو بوده اســت‪،‬‬ ‫شــامگاه دوشــنبه ‪ ۳۰‬اردیبهشــت ماه بدون اعالم موضع درباره خبر‬ ‫غیررســمی استعفای علی ترابی مدیرکل ســابق دفتر موسیقی که روز‬ ‫گذشته در رسانه ها مطرح شده بود‪ ،‬محمد اللهیاری فومنی را در اقدامی‬ ‫عجیب و قابل تامل با صدور حکمی شبانه به عنوان مدیر جدید این دفتر‬ ‫منصوب کرد‪.‬‬ ‫انتصاب اللهیاری در شرایطی صورت گرفت که طی یکی دو ماه گذشته‬ ‫ماجرای تصویب قانون «اختصاص ‪ ۱۰‬درصد مبلغ فروش کنسرت ها به‬ ‫فعالیت های فرهنگی» توسط مجلس شورای اسالمی و شائبه نقش پررنگ‬ ‫یکی از معاونان این وزارتخانه در تســریع روند تصویب این قانون‪ ،‬فضای‬ ‫موسیقی به ویژه محافل تهیه کنندگی و صنفی را به شدت تحت تاثیر قرار‬ ‫داده بود‪ .‬کما اینکه تعدادی از هنرمندان و تهیه کنندگان اثار موسیقایی با‬ ‫انتشار بیانیه های مختلف و مصاحبه با رسانه ها نارضایتی خود را از تصویب‬ ‫این قانون اعالم کرده بودند‪.‬‬ ‫پررنگ شدن همین فضای انتقادی هم ارام ارام شایعه استعفای علی ترابی‬ ‫مدیرکل دفتر موســیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی در اعتراض به‬ ‫تصویب این قانون را جدی تر از قبل نقل محافل کرد‪.‬‬ ‫علی ترابی؛ از اعتراض تا استعفا‬ ‫طبق شــنیده ها موضع ترابی نسبت به حواشــی این قانون که به گفته‬ ‫صاحبان اثار موســیقایی‪ ،‬گریبان گیر نظام اقتصادی موســیقی کشور‬ ‫می شــود‪ ،‬موجب چالش جــدی او با برخی مدیران وزارتخانه شــده و‬ ‫در نهایت‪ ،‬این چالش ها ماجرا را به ســمتی بــرده که وی در یک اقدام‬ ‫معترضانه استعفای خود را تقدیم معاون هنری وزیر ارشاد کرده است‪.‬‬ ‫استعفایی که برای اولین بار روز گذشته محسن رجب پور مدیرعامل مجمع‬ ‫صنفی تولیدکنندگان اثار شنیداری در گفتگویی به صورت رسمی از ان‬ ‫پرده برداشت و ساعتی بعد در متن نامه سرگشاده امیرعباس ستایشگر از‬ ‫تهیه کنندگان حوزه موسیقی خطاب به وزیر ارشاد هم به ان اشاره شد‪.‬‬ ‫سیدعباس صالحی با صدور حکم شبانه محمد اللهیاری مهر تاییدی بر‬ ‫شایعه ها درباره علی ترابی زد‬ ‫خبر استعفای علی ترابی هر چند از سوی وزارت ارشاد و دفتر موسیقی‬ ‫به صورت رســمی تایید نشد اما انتصاب شبانه محمد اللهیاری به سمت‬ ‫مدیرکلی دفتر موسیقی هم مهر تاییدی بر ان بود و هم این گمانه زنی را‬ ‫تقویت کرد که این خداحافظی ناگهانی بی ارتباط با حواشی تصویب قانون‬ ‫اخیر مجلس شورای اسالمی نبوده است؛ خداحافظی ای که باعث شد علی‬ ‫ترابی بدون طی تشریفات مرسوم اداری و به صورت شبانه صندلی مدیریت‬ ‫خود را به محمد اللهیاری جوان واگذار کند‪.‬‬ ‫حذف «تشریفات بدرقه» در پاسخ به اعتراض؟‬ ‫بدون تردید فرایند و سیاق تغییر مدیران یک مجموعه جزو اختیار مدیر‬ ‫ارشد هر نهاد دولتی است که بنا به بایسته های قانونی و مالحظات می تواند‬ ‫نسبت به ورود و خروج افراد به دایره مدیران زیرمجموعه خود اقدام کند‪.‬‬ ‫در مورد «تغییر مدیرکل دفتر موسیقی» اما حداقل انتظار مطابق با روال‬ ‫مرسوم‪ ،‬اعالم رسمی پذیرش استعفای مدیر قبلی ولو در حکم مدیر جدید‬ ‫و سپس اعطای حکم انتصاب در ساعات اداری بود که در انتصاب محمد‬ ‫اللهیاری تقریباً هیچکدام از این موارد لحاظ نشد و علی ترابی در شرایطی‬ ‫عجیب از دفتر موســیقی خداحافظی کرد تا این شائبه تشدید شود که‬ ‫او پاسخ اعتراض خود نســبت به یک قانون جنجالی را اینگونه دریافت‬ ‫کرده است‪ .‬شائبه ای که حتماً باسکوت وزیر ارشاد نسبت به ان در اینده‬ ‫می تواند ابعاد جدی تری را هم در محافل رسانه های موسیقایی پیدا کند‪.‬‬ ‫موضع گیری درباره قانون جنجالی مهمترین چالش پیش روی‬ ‫محمد الهیاری است‬ ‫صحت این گمانه زنی ها ثابت خواهد کرد که اجرایی شدن مصوبه مجلس‬ ‫شورای اســامی مبنی بر «اختصاص ‪ ۱۰‬درصد مبلغ فروش کنسرت ها‬ ‫به فعالیت های فرهنگی» برای ســکان داران اصلی وزارت ارشاد اهمیت‬ ‫و حساســیت باالیی پیدا کرده است و این حواشی تعامل فعاالن بخش‬ ‫خصوصی موسیقی با سیاست گذاران دولتی را وارد فاز تازه ای در ماه های‬ ‫اینده خواهد کرد‪.‬‬ ‫اکنون باید دید که ایا محمد اللهیاری فومنی مدیر جوان اما باســابقه ای‬ ‫که در کارنامه کاری خود مدیریت اداره کتاب و کتاب خوانی وزارت ارشاد‪،‬‬ ‫معاونت نهاد کتابخانه های عمومی کشور و مدیریت دفتر اموزش و توسعه‬ ‫فعالیت های فرهنگی و هنری وزارت ارشاد را دارد‪ ،‬می تواند تصمیم درست‬ ‫و راهگشایی را در مواجهه با تصویب قانون موردبحث اتخاذ کند؟ رسانه ها‬ ‫از همین امروز در انتظار اولین موضع گیری او در قبال این حواشی هستند‪.‬‬ ‫نامه اعتراضی شهرام صارمی‬ ‫مدیراجراییجشنوارهموسیقیفجراستعفاکرد‬ ‫شهرام صارمی مدیر اجرایی سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر یک روز‬ ‫پس انتصاب مدیر جدید دفتر موسیقی وزارت ارشاد با انتشار نامه ای سرگشاده‬ ‫از سمت خود استعفا کرد‪.‬‬ ‫در متن نامه سرگشاده شهرام صارمی امده است‪:‬‬ ‫«به نام حضرت دوست‬ ‫هنوز چند روزی از اخرین جلسه مذاکره جناب اقای ترابی با اینجانب در خصوص‬ ‫پذیرفتن مدیریت اجرایی سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجرنگذشته است‪.‬‬ ‫پیشــنهادی که علیرغم میل قلبی اینجانب پس از یک جلسه طوالنی و ارائه‬ ‫دالیل‪ ،‬توضیحات و لطف همیشگی ایشان با اشتیاق از طرف اینجانب پذیرفته‬ ‫شد‪.‬‬ ‫مهمترین دلیل پذیرفتن این پیشنهاد‪ ،‬تکرار تجربه همکاری با مدیری بود که‬ ‫حدود ‪ ۲۵‬سال از سابقه اشنایی من با ایشان می گذشت‪ .‬در تمام این سال ها‬ ‫از ایشان جز اخالق مداری‪ ،‬صداقت در گفتار و رفتار‪ ،‬تشریک مساعی در امور‪،‬‬ ‫دلسوزی و احساس مســئولیت در قبال موسیقی و اهالی موسیقی‪ ،‬اتکاء به‬ ‫یافتن بهترین راهکارها برای اجرای برنامه ها و حل مشــکالت‪ ،‬دوری جستن‬ ‫از هرگونه تنش‪ ،‬اســتفاده بهینه از امکانات موجود و رعایت صرفه و صالح در‬ ‫هزینه ها‪ ،‬انضباط و شفافیت مالی‪ ،‬پاکدستی‪ ،‬عدم دخالت در حوزه کارشناسی‬ ‫فنی موســیقی و‪ ...‬ندیده ام‪ .‬استعفای ایشان که در رابطه مستقیم با حواشی‬ ‫و مشکالت تحمیلی به دفتر موسیقی‪ ،‬که اخرین مورد ان دریافت مبلغ ‪۱۰‬‬ ‫درصد از مبلغ کل ظرفیت ســالن های کنسرت برای هر اجرا و واریز به خزانه‬ ‫بود‪ ،‬انجام شد‪ .‬این استعفا برای من اص ً‬ ‫ال اتفاق عجیبی نبود‪ ،‬زیرا از ایشان به‬ ‫جز این انتظار نمی رفت‪ .‬علی ترابی با این استعفا در این مقطع و در قبال یک‬ ‫تصمیم نادرست و غیرکارشناسی از طرف اقای کاراندیش که در مراحل بعدی‬ ‫و مواجهه با اعتراضات اهالی موسیقی‪ ،‬بر اجرای قانون یاد شده بدون هیچ گونه‬ ‫بررسی پافشاری نیز نمودند‪ ،‬حرکتی را رقم زد که در طی چهار دهه گذشته نه‬ ‫تنها هیچیک از مدیران موسیقی بلکه از هیچکدام از هنرمندان موسیقی که در‬ ‫شوراهای مختلف حضور داشته اند‪ ،‬دیده نشده بود‪.‬‬ ‫اینجانب در طول دوره قبلی جشنواره موسیقی فجر به خاطر رابطه بسیار نزدیک‬ ‫با علی ترابی شــاهد بسیاری از خصوصیات عالی اخالقی و کاری ایشان بودم‪.‬‬ ‫اسباب تاسف است که به جای بازنگری و اصالح قانونی نادرست و غیرمنطقی‪،‬‬ ‫شرایط کاری برای مدیری صادق‪ ،‬الیق و کاردان به گونه ای پیش برود که وادار‬ ‫به استعفا شود و عجیب اینکه به جای حل و فصل موضوع با این استعفا موافقت‬ ‫شود‪ .‬در طول مدیریت علی ترابی در دفتر موسیقی اتفاقات بسیار ارزشمندی‬ ‫رقم خورد که اهالی موسیقی به خوبی از ان اگاه هستند‪ .‬اقداماتی که در طول‬ ‫چهار دهه پس از انقالب انجام نشده بود‪.‬‬ ‫بدیهی اســت که این اتفاق برای اهالی موسیقی عواقب بدی در پی خواهد‬ ‫داشت و امیدوارم لطمه ای به سایر اتفاقات موسیقی بویژه جشنواره موسیقی‬ ‫جوان که در سال های گذشته به شکلی بسیار جدی و حرفه ای اجرا شده‪ ،‬وارد‬ ‫نشود‪ .‬همچنین اطمینان دارم علی ترابی در هر پست و جایگاهی قرار بگیرد با‬ ‫مسئولیت تمام‪ ،‬تعهد و اعتقاد خدمت خواهد نمود‪.‬‬ ‫اینجانب ضمن ابراز تاســف از اســتعفای علی ترابی مدیر کاردان و ارجمند‪،‬‬ ‫استعفای خود را از سمت مدیریت اجرایی سی و پنجمین جشنواره موسیقی‬ ‫فجر اعالم می دارم‪ .‬در پایان ضمن عرض تبریک به دوست عزیزم جناب اقای‬ ‫الهیاری‪ ،‬برای ایشــان ارزوی موفقیت و بهروزی در جایگاه جدیدشان را دارم‪.‬‬ ‫شهرام صارمی ‪ ۳۱/‬اردیبهشت ‪»۱۳۹۸‬‬ ‫نقدی برنمایش «کمیته نان» به کارگردانی لیلی عاج‬ ‫تئاتر میتواند زبان گویای مردم باشد‬ ‫در دوشنبه های نقد تئاتر منتقدان کانون ملی ضمن پذیرش‬ ‫کمیته نان به عنوان اجرایی درخور تامل به ارائه نکاتی پرداخته‬ ‫شد که بشود از ان به یک اجرای ماندگار رسید‪ .‬در این نشست‬ ‫که دوشنبه ‪ 30‬اردیبهشت در تاالر قشقایی برگزار شد‪ ،‬حمید‬ ‫کاکاســلطانی ضمن برخورداری متن کمیته نان از دردهای‬ ‫زندگــی به بهتر شــدن ان در پرهیــز از خنده های بی مورد‬ ‫اشــاره کرد و رضا اشــفته به تراژدی وارد بر زبان تاکید کرد‬ ‫که با اجرای چنین نمایش هایی می توان زبان گویای مردمان‬ ‫ُکرد بود و لیلی عاج هم ضمــن تاکید بر تجربه کردن تئاتر‪،‬‬ ‫بر امیدواری این اجرا به عنوان تعاملی برای ایجاد شــرایط اجرا‬ ‫پرداخت‪.‬‬ ‫لیلی عاج‪ ،‬نمایشنامه نویس و کارگردان درباره فعالیت هایش‬ ‫در این نشســت گفت‪« :‬کمیت ه نان»‪ ،‬ششمین نمایشی است‬ ‫کــه به صورت حرفــه ای روی صحنه می بــرم‪ .‬در تولی د این‬ ‫نمایش شــانس همکاری با یک تیم درجه یک از طراحان و‬ ‫بازیگران تئاتر را داشتم‪« .‬کمیته نان»‪ ،‬ادامه همان دغدغه‪‎‬های‬ ‫ی بر اســاس معیشــت و‬ ‫من‪ ،‬یعنی روایت درام ‬ ‫همیشــگی ِ‬ ‫زندگی طبقه کارگر هســت‪ .‬هرچند قصه اولیه «کمیته نان»‬ ‫با روایتی کــه االن روی صحنه می‪‎‬بینید‪ ،‬تفاوت‪‎‬های دارد که‬ ‫حاصل تعامل من با مرکز هنرهای نمایشی و شورای نظارت و‬ ‫ارزشیابی بوده است‪ .‬در قصه اصلی سربازهای مرزی به کولبری‬ ‫که دولت بــه او کارت فعالیت قانونی یا همان پیله وری داده‪،‬‬ ‫شــلیک کرده و حاال خانواده ان کولبر بــرای خون خواهی و‬ ‫گرفتن حق شــان و در واقع گرفتن جــواب از دولت به تهران‬ ‫امده اند و سایر ماجراها‪ ...‬بعد از چند بار بازنویسی و در تعاملی‬ ‫که با شــورای نظارت و ارزشیابی داشتم‪ ،‬به این قصه‪ ،‬روایت و‬ ‫پیش می برد مانند سالوس که فرصت طلب است شاید شبیه‬ ‫علی بلبل نمایش پلکان اکبر رادی باشد‪ .‬شخصیت های دیگر‬ ‫که نمادی از روشــنفکری‪ ،‬ازاداندیشی هســتند‪ ،‬هر کدام از‬ ‫شخصیت ها غمگین و پر از چالش و دغدغه هستند در میانه‬ ‫نمایش شخصیت ها به شوخی با یکدیگر می پردازند که ذهن‬ ‫تماشاگر را از ان دغدغه ها دور می کند اما شاید از ساختار کلی‬ ‫نمایش فاصله بگیرد اگر نمایش همچنان ان تکان های شدید‬ ‫را حفظ کند و دیالوگ های رایج روزمره اســتفاده نشود درام‬ ‫در نمایشنامه پررنگ تر و قابل تامل تر شکل می گیرد‪ .‬اجرای‬ ‫نمایش نشان می دهد نیمی از گفت وگوها با بداهه گویی شکل‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫رضا اشــفته‪ ،‬منتقد به تراژدی وارد بر زبــان پرداخت و در‬ ‫مقدمه ای با اشــاره به جنگ چالداران و شکست صفویه و جا‬ ‫افتادن کردها از ایران و ضمیمه شد ن این مردمان گفت‪ :‬از ان‬ ‫دوران همواره زبان کردی مورد ســوتفاهم و بدگمانی بوده و‬ ‫چه بسا در سال ‪ 1923‬با تجزیه امپراتوری عثمانی که در ابتدا‬ ‫انگلیس و فرانسه تفاهم کرده بودند که در این تجزیه شدن ها‬ ‫کشــوری هم در ان حدود مرزهای عثمانی به نام کردستان‬ ‫شکل بگیرد که در نهایت ضمن انجام دسیسه ای شکل نگرفت‬ ‫و کردها در بین سه کشور عراق و سوریه عربی و ترکیه تقسیم‬ ‫شــدند که همواره به دلیل داشــتن زبانی متفاوت با تبعیض‬ ‫و مســائل تراژیک مواجه بوده اند چنانچه در ترکیه به مدت‬ ‫‪ 70‬سال به زبان کردی صحبت کردن جرم محسوب می شد‬ ‫اما فشارهای بین المللی باعث شد که پس از ‪ 1991‬پیوسته‬ ‫ازادی های زبانی به کردها داده شــود اما هنوز ه م این ستم ها‬ ‫وارد بر مردمان کرد است‪ .‬بنابراین بدگمانی به ضرر و اسیب این‬ ‫شخصیت پردازی ها رسیدم که االن شما روی صحنه می بینید‪.‬‬ ‫به عنوان مثال یکی ا ز این تغییرات پایان بندی‪ ،‬نمایش با مرگ‬ ‫چند شخصیت تمام می شود‪ ،‬اما شخصیت ازاد‪ ،‬بعد از تصادف‬ ‫زنده می ماند و اتفاقا تنها قسمت هایی از بدن اش می سوزد؛ اما‬ ‫سر و صورت و چشم هایش اسیب نمی بیند‪ ،‬یعنی نگاه عقالنی‬ ‫به ازادی هنوز نفس می کشــد و هم ه این موارد در کنار تولد‬ ‫نوزادی که خانواده چشم به راه‪‎‬اش بودند‪ ،‬پایانی امیدبخش را‬ ‫برای نمایش رقم می زند‪.‬‬ ‫حمید کاکاســلطانی‪ ،‬منتقد ضمن خســته نباشید به گروه‪،‬‬ ‫در مورد متن با اشــاره به نویسنده ُکرد که موضوعی بکر را با‬ ‫نگاهی موشکافانه انتخاب کرده است‪ ،‬گفت‪ :‬مسئله ای انسانی‬ ‫با نگاهی مســتند به یک وضعیت بشری در یک نقطه خاص‬ ‫که می تواند برای عام پیش بیاید و شمولیت دارد‪ .‬مفاهیم عام‬ ‫انسانی مانند عشــق‪ ،‬تالش و تم های کوچک و همیشگی را‬ ‫در پردازش شــخصیت هایی که در کشمکش بین خودشان و‬ ‫طبیعت و زندگی و روزمرگی ناچار هســتند مخمصه هایی در‬ ‫هم تنیده شــده که د ر این نمایش به طور نمادین و تحمیل‬ ‫شده در جوی که گرفتار جبر هستند‪ .‬این جبر می تواند سوق‬ ‫الجیشــی و جغرافیایی باشــد که تالش برای حداقل زندگی‬ ‫روزمره خودشان به دست بیاورند و د ر این مسیر تراژدی هایی‬ ‫اتفاق می افتد که البته صرفا تنها نابودی و مرگ جسم انسان‬ ‫نیســت بلکه نابودی تمام احساس ها و غرایز فطری و عاطفی‬ ‫بشری ست‪.‬‬ ‫این مدرس دانشگاه افزود‪ :‬نویسنده با مدنظر گرفتن شالوده‬ ‫درام‪ ،‬اتخاذ شــیوه تکنیکال بــرای دراماتیزه کردن موقعیت‬ ‫مســتند به سوی زندگی غمناک پیش می برد‪ .‬اما سوال هایی‬ ‫بــرای مخاطب کنجکاو به وجود می اورد‪ .‬قصه با یک هیجان‬ ‫و شــور اغاز می شــود و شــخصیت محوری زنی ســت که‬ ‫ویژگی های یک زن فداکار‪ ،‬ایثارگر و مقاوم اما تنها را داشــته‬ ‫باشــد و پس از اندکی زمان شــخصیت های دیگر وارد قصه‬ ‫می شــوند‪ ،‬شخصیت های کاســب با دیالوگ هایی که تقابل‬ ‫بین انسان ها شکل می گیرد مفاهیمی انسانی در روند نمایش‬ ‫قوم ایرانی روا داشــته شــده و در ایران ما نیز متاسفانه بعد از‬ ‫انقالب هنوز بدگمانی به کردها باعث فشــارهای اقتصادی و‬ ‫ل ایرانی بودن‬ ‫بیکاری شــده است‪ .‬در حالیک ه اینان نیز به دلی ‬ ‫همچنان به پای بندی زیستن در ایران اصرار دارند ام ا این مهم‬ ‫با دادن زندگی و ایجاد کار و رفاه با برداشتن بدگمانی ها محقق‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫این پژوهشــگر افزود‪ :‬اشــاره به اقتصاد بد و تحمیل فقر به‬ ‫کردهــا که باعث مهاجــرت انها به پایتخت شــده‪ ،‬نمونه ای‬ ‫از این دشــواری های وارد بر شرایط زندگی انهاست و این خود‬ ‫زمینه ســاز تراژدی خواهد شد چنانچه برخورد و جدال عادی‬ ‫ازاد با یک هم دانشگاهی به یک بدگمانی بزرگ و سوء تعبیر‬ ‫سیاسی تبدیل شده و خانواده اش به ناچار دارند تالش می کنند‬ ‫که این جــوان را از خانه و زندگی اش فراری دهند‪ .‬در حالیکه‬ ‫ اینها نه دنبال دردسرند و نه دلشان دعوا و مرافعه می خواهد‪.‬‬ ‫اما در نگارش متن هنوز شــتابی محســوس نیست به دلیل‬ ‫بالتکلیفی لیلی عاج از ان نوشتار اولیه تا بازنویسی سوم هنوز‬ ‫لیلی عاج‪،‬‬ ‫نمایشنامه نویسو‬ ‫کارگردان نمایش‬ ‫«کمیت ه نان»‪:‬‬ ‫شخصیت های‬ ‫دیگر که نمادی‬ ‫از روشنفکری‪،‬‬ ‫ازاداندیشی‬ ‫هستند‪ ،‬هر کدام از‬ ‫شخصیت هاغمگین‬ ‫و پر از چالش و‬ ‫دغدغه هستند‬ ‫در میانه نمایش‬ ‫شخصیت ها به‬ ‫شوخی با یکدیگر‬ ‫می پردازند که‬ ‫ذهن تماشاگر را از‬ ‫ان دغدغه ها دور‬ ‫می کند اما شاید از‬ ‫ساختار کلی نمایش‬ ‫فاصله بگیرد اگر‬ ‫نمایش همچنان‬ ‫ان تکان های‬ ‫شدید را حفظ کند‬ ‫و دیالوگ های رایج‬ ‫روزمره استفاده‬ ‫نشود درام در‬ ‫نمایشنامهپررنگ‬ ‫تر و قابل تامل تر‬ ‫شکل می گیرد‪.‬‬ ‫اجرای نمایش‬ ‫نشان می دهد‬ ‫نیمی از گفت وگوها‬ ‫با بداهه گویی شکل‬ ‫گرفته است‬ ‫ی بایسته نزدیک نشده است و البته هنوز هم وجه تراژیک‬ ‫به سرانجام ‬ ‫در ان لحاظ شده است‪.‬‬ ‫حمید کاکا سلطانی در ادامه نشست‪ ،‬به سبک نویسندگی برشت اشاره‬ ‫می کند که دیالوگ هایش را به عنوان گزاره هایی ســخت تکان دهنده‬ ‫قرار می دهد که گریزی از موقعیت برای تماشاگر نباشد و تنها تماشاگر‬ ‫را وادار به تفکر نیشــدار کند‪ .‬او متن را بر پایه روایت بیشتر می بیند تا‬ ‫تصادف و برخورد کنش بین شخصیت ها‪ .‬برای مثال شخصیت اراد به‬ ‫عنوان نماینده ای که کتاب خوان اســت در مقابل شخصیت دیگر که‬ ‫متضاد اســت اختالف دو اندیشه را به مثابه نیروهایی محرک برخورد‬ ‫دهد که هر کدام منطق خاص خودشــان را داشته باشند در این تکاپو‬ ‫قدرت کالم بین شــخصیت ها رد و بدل و به مخاطب انتقال می دهد و‬ ‫تنها گزارش را جلوه نمی دهد به همین خاطر در ابتدا او در ســخنانش‬ ‫عنوان نمایش مستند را به کار برد‪ ،‬نمایشی که در رادیو و تلویزیون زیاد‬ ‫کاربرد دارد نه اینکه پیرنگ درام را ضعیف ارائه دهد‪.‬‬ ‫این مدرس دانشــگاه از ویژگی های بارز در متن و اجرای لیال عاج را‬ ‫صداقت دانست زیرا ُکردها انسان های صادق و روابط صادق و به دور از‬ ‫ریا و تظاهر دارند که در میزان ســن ها و حتی در بازیگری نمایان است‬ ‫که البته صداقت از ویژگی های بارز درس های استانیسالوســکی است‪.‬‬ ‫میزان ســن های طوالنی در نشســتن افت ریتم را هم در متن‪ ،‬هم در‬ ‫اجرا به همراه دارد‪ .‬او پیشــنهاد کرد که خنده های زهرالود و نیشخند‬ ‫با عث ارائه فضای گروتسک می شود و بازخوردش را به تماشاگر انتقال‬ ‫می دهد‪ .‬هم چنین این منتقد اســتفاده طراحی صحنه کاربردی تر را‬ ‫مناسب می شمارد‪...‬‬ ‫رضا اشــفته نیز با اشــاره به تاثیر لیلی عاج از محمد یعقوبی که در‬ ‫سال های دور دستیارش بوده تاکید کرد که دیگر وقت دور شدن ا ز این‬ ‫تاثیرات اســت چون عاج راه و رسم خود را دارد و باید امضایش نسبت‬ ‫به این کنش های اجتماعی و تئاتری اش محسوس تر باشد‪.‬‬ ‫او به فقر اشاره کرد که منجر به خالی شدن صحنه از حشو زوائد شده‬ ‫و همه دارایی ان ها به یک موکت رنگ و رو باخته طوسی رنگ خالصه‬ ‫شده و یک سری سینی که در انه ا این خانواده و مهمان هایشان دارند‬ ‫قاشق‪ ،‬چنگال‪ ،‬ادامس و سماق رستوران ارکیده را بسته بندی می کنند‬ ‫بلکه مخارج بیرون بردن ازاد فراهم شود‪ ...‬بنابراین اجرا زبان حال متن‬ ‫را در پیش گرفته است و اگر بازیگری متوجه این رسالت باشد و با جان‬ ‫و دل د ر این نمایش حضور داشــته باشد‪ ،‬حتما نتیجه اش را به خوبی‬ ‫خواهد دید‪ .‬اشــفته به اشــنازدایی در طراحی صحنه پرداخت که با‬ ‫توری شدن دیوار همچنان به اشکار بودن ان صداقت در روال زندگی‬ ‫ این ادم ها با بیچارگی هایشان دارند دست و پنجه نرم می کنند پرداخته‬ ‫می شــود و با انکه متن ناتورالیستی اســت اما در زمان اجرا به شیوه‬ ‫تلیقی بازنمود می یابد و در پایان نیز یک وضعیت اکسپرسیونیستی از‬ ‫واگویه های مادر ازاد که به ســوختن بدن و سالم ماندن سر و قلب به‬ ‫عنوان تنها نقطه امید این خانواده اشــاره می شود و از ان سو نیز زن‬ ‫رزگار که حامله است و از دست دادن شوهر و اندوه تنهایی اش می نالد با‬ ‫ان بچه در راه دارد این امید را نوید می دهد که نسل تازه را باید دریابند‬ ‫که مثل نسل سوخته در روال عادی زندگی ناکام نمانند‪.‬‬ ‫لیلی عاج هم در پایان افزود‪ :‬به عنوان نویســنده و کارگردانی که تنها‬ ‫به طرح مضامین و مشــکالت کارگری عالقه دارد‪ ،‬در مسیر کشف و‬ ‫شهود و تجربه هستم‪ ،‬هر اجرا برای من تجربه ای برای یافتن شیوه های‬ ‫روایی جدید در فرم و محتواســت‪ .‬رویای نمایش کارگری را دارم که با‬ ‫شجاعت حرف امروز کارگران باشد‪ ،‬نمایشی که در شیوه اجرایی وطنی‬ ‫باشد و اثر انگشت همین روزگاری که در ان نفس می‪‎‬کشیم را داشته‬ ‫باشد‪ .‬نمایشی با ضرباهنگی از جنس زندگی که برای کارگران تولید و‬ ‫برای خود ان ها به صحنه برده شــود‪ .‬هنــوز با ایده الی که در موردش‬ ‫رسیدن به‬ ‫حرف می زنم خیلی فاصله دارم؛ اما تالشــم برای اموختن و‬ ‫ِ‬ ‫ان تداوم دارد‪ .‬رضا اشفته نیز اظهار امیدواری کرد که لیلی عاج بتواند‬ ‫همچنان بر این درک درســت تاکید کند و درباره مردمانی بنویسد که‬ ‫نیازمند توجه بیشترند و این گونه می شود جامعه را در روال برابری ها و‬ ‫پیشرفت هایش قرار داد‪.‬‬ ‫نمایــش «کمیته نان» به کارگردانی و نویســندگی لیلی عاج در تاالر‬ ‫قشقایی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفته است‪ .‬نمایش «کمیته‬ ‫نان» که دومین اثر عاج درباره مشکالت صنفی و معیشتی‪ ،‬اجتماعی و‬ ‫سیاسی کارگران است در فضایی پر تنش به مساله کو لبَرها پرداخته و‬ ‫وضعیت زندگی های سخت طبقه کارگر را روایت کرده است‪.‬‬ ‫قسمت اول این تریلوژی نمایش «قند خون» بود که سال گذشته در‬ ‫تئاترشهر اجرا شد‪ .‬قسمت دوم ان «کمیته نان» نام دارد که در قشقایی‬ ‫هر شب ساعت ‪ 18:30‬اجرا می شــود و سومین بخش از این تریلوژی‬ ‫«دایره ابی» اســت‪ .‬در ‪ ۲‬نمایش قبلی برای مردهای کارگر مشکالتی‬ ‫به وجود می اید و زن ها مجبور می شوند بار زندگی را بچرخانند و حاال‬ ‫در نمایش «دایره ابی» زن هــا در کارخانه ای که درهای ابی بطری را‬ ‫تولید می کند‪ ،‬مشغول کار هستند و این بار شاهد مشکالت زنان کارگر‬ ‫هستیم‪.‬‬ ‫ارسطو خوش رزم‪ ،‬شاهو رستمی‪ ،‬لبخند بدیعی‪ ،‬الهام شعبانی‪ ،‬غزاله‬ ‫جزایری و سعید احمدی بازیگران این نمایش ‪ ۷۵‬دقیقه ای هستند‪.‬‬ ‫ماریا حاجیها طراحی گریم‪ ،‬الهام شعبانی طراحی لباس‪ ،‬سینا ییالق‬ ‫بیگی طراحی صحنه و رضا خضرایی طراحی نور گروه طراحان و کهبد‬ ‫تاراج مدیــر تولید‪ ،‬مریم رودبارانی روابــط عمومی و تبلیغات مجازی‪،‬‬ ‫احمدرضا حجارزاده مشاور امور رسانه ای‪ ،‬شایان جعفرپور طراح پوستر و‬ ‫مواد تبلیغاتی‪ ،‬رضا جاویدی عکس‪ ،‬نگین بهزاد و ناصر ارباب دستیاران‬ ‫کارگردان و تریفه کریمیان موســیقی‪ ،‬دیگر عوامل اجرایی را تشکیل‬ ‫می دهند‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫ چهارشنبـــــــــــه ‪ 1‬خردادماه‪ 1398‬سالدوازدهم شمــاره‪1088‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫تئـــــاتر‬ ‫‪THEATRE‬‬ ‫اخبار‬ ‫بازگشتحسینکیانی‬ ‫به تئاتر با «چشم به را ِه میرغضب»‬ ‫«چشــم بــه را ِه میرغضب» نام تازه ترین نوشــته حســین کیانی‪،‬‬ ‫نمایشــنامه نویس و کارگردان تئاتر است که از نیمه دوم خرداد ‪۹۸‬‬ ‫در تماشاخانه سنگلج روی صحنه می رود‪.‬‬ ‫شیوه نگارش نمایشنامه و ساختار اجرایی «چشم به را ِه میرغضب»‬ ‫در ادامه نمایش های تاریخ گونه این هنرمند به شــمار می اید‪ .‬ضمن‬ ‫اینکه ویژگی نمایش های شادی اور و اجتماعی او را نیز داراست که‬ ‫بر همین اســاس نام دوم نمایش تازه او «یک مضحکه ســیاه» نام‬ ‫دارد؛ مضحکه ای که یکی از نقش های ان شخصیت سیاه نمایش های‬ ‫شــادی اور ایرانی است‪« .‬چشــم به را ِه میرغضب» همچنین نگاهی‬ ‫هم به یکی از مهم ترین نمایشــنامه های ســده بیستم جهان دارد و‬ ‫نوعی اقتباس ایرانی شــده و برگردانی فرهنگی از این اثر براســاس‬ ‫سنت های نمایشی بومی و ملی به حساب می اید‪ .‬کیانی پیش تر نیز‬ ‫فرزندان خانم اغا» (‪ )۱۳۸۹‬و «مشروطه‬ ‫در نمایش هایی چون «همه‬ ‫ِ‬ ‫بانو» (‪ )۱۳۹۰‬چنین اقتباس هایی از درام های غیرایرانی براســاس‬ ‫فرهنگ ایرانی انجام داده بود‪ .‬این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر‬ ‫بعد از اجرای «روز عقیم» در ســال ‪ ،۹۶‬تاکنون نمایشــی را روی‬ ‫صحنه نبرده اســت و این اثر تازه ترین نمایش او محسوب می شود‪.‬‬ ‫نام بازیگران و دیگر عوامل «چشم به را ِه میرغضب» به زودی اعالم‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫تماشاخانهایرانشهر‬ ‫از سوم تا هفتم خردادماه تعطیل است‬ ‫تماشاخانه ایرانشهر به مناسبت فرارسیدن لیالی قدر و ایام سوگواری‬ ‫ســالروز شهادت حضرت علی (ع) از روز جمعه سوم تا روز سه شنبه‬ ‫هفتم خردادماه تعطیل است‪.‬‬ ‫نمایش های «خون به پا می شــود» به کارگردانی مســعود طیبی و‬ ‫«تراس» به کارگردانی مســعود کرامتی که به ترتیب در ساعت های‬ ‫‪ ۱۹:۳۰‬و ‪ ۲۱:۳۰‬از روز یکشــنبه ‪ ۲۲‬اردیبهشت ماه اجرای خود را‬ ‫در ســالن ناظرزاده کرمانی اغاز کرده اند تا روز دوشنبه ‪ ۲۷‬خرداد‬ ‫به صحنه می روند‪ .‬همچنین در ســالن ســمندریان نیز نمایش های‬ ‫«مار بازی» به کارگردانی ســعید دشتی در ساعت ‪ ۲۰‬و «شهر ما»‬ ‫به کارگردانی محمدحســن معجونی در ساعت ‪ ۲۱:۳۰‬که به ترتیب‬ ‫از ‪ ۲۳‬و ‪ ۲۰‬اردیبهشــت ماه روی صحنه رفته انــد مطابق با جدول‬ ‫زمان بندی شــده تا روز جمعه ‪ ۲۴‬خرداد به اجرای عمومی خود در‬ ‫این مجموعه تئاتری خاتمه می دهند‪.‬‬ ‫روایت مهدی صباغی از نمایش النه خرگوش‬ ‫نمایــش النه خرگوش نوشــته دیوید لیندزی ابر بــا دراماتورژی و‬ ‫کارگردانی مهدی صباغی از ‪ 19‬اردیبهشــت ماه ســاعت ‪ 20:45‬در‬ ‫ســالن سایه مجموعه تئاترشهر روی صحنه است و بازیگران این اثر‬ ‫نمایشی معصومه رحمانی‪ ،‬شیرین اسماعیلی‪ ،‬مهدی صباغی‪ ،‬مهدیه‬ ‫کوهستان و مانی رحمانی هستند‪.‬‬ ‫مهــدی صباغی در گفت وگــو با خبرنگار هنرانالین بــا بیان اینکه‬ ‫موضوع و مضمــون «النه خرگوش» درباره فقدان اســت‪ ،‬گفت‪ :‬از‬ ‫انجا که موضوع فقدان مســئله ای است که اکثر انسان ها در زندگی‬ ‫با ان روبرو می شــوند‪ ،‬بر ان شــدم تا این اثر را روی صحنه اورم‪.‬‬ ‫نمایشنامه «النه خرگوش» نوشته دیوید لیندزی ابر موفقیت هایی را‬ ‫کسب کرده است که از ان جمله می تواند به دریافت جایزه پولیتزر‬ ‫در سال ‪ 2007‬اشــاره کرد‪ .‬این اثر ساختار خوب و منسجمی دارد‬ ‫و دارای ‪ 5‬شــخصیت است که ظرفیت بازی باالیی دارند‪ .‬از این رو‬ ‫که خودم بازیگر هســتم این مسئله باعث شــد تا این نمایشنامه را‬ ‫به روی صحنه اورم‪ .‬او داســتان نمایش «النه خرگوش» را اینگونه‬ ‫توضیح داد و خاطرنشان کرد‪ :‬این نمایش داستان زوج جوانی است‬ ‫که هشــت ماه پیش‪ ،‬پســر ‪ 4‬ساله خود را از دســت داده اند و در‬ ‫روند روایت داستان چالش ها و بازگشت به زندگی طبیعی این زوج‬ ‫بررسی می شود‪.‬‬ ‫این بازیگر درباره ســبک و فضــای اجرایی نمایش «النه خرگوش»‬ ‫عنوان کرد‪ :‬فضای این اثر به لحاظ اجرا و بازی ها واقع گرا و رئالیستی‬ ‫است اما طراحی صحنه مینی مالی دارد‪ .‬جزئیات صحنه حذف شده‬ ‫اســت و ملزومات صحنه را در حدی که نمایش را با ان اجرا کنیم‪،‬‬ ‫حفظ کرده ایم‪.‬‬ ‫او در ادامه درباره موســیقی این اثر یاداور شد‪ :‬این نمایش دو ترانه‬ ‫انتخابی دارد که یکی در میانه نمایش با پلی کردن موسیقی توسط‬ ‫یکی از کاراکترها پخش می شود و دیگری در انتهای نمایش‪.‬‬ ‫صباغی درباره میزان وفاداری اش در اجرا به نمایشنامه اصلی گفت‪:‬‬ ‫به لحاظ محتوا و روح اصلی داســتان کام ً‬ ‫ال به نمایشــنامه متعهد‬ ‫بوده ام اما از منظر حجــم و گرامر دیالوگ ها تغییرات زیادی اعمال‬ ‫شــده اســت‪ .‬با دراماتورژی صورت گرفته زمان نمایش کم شده و‬ ‫درنظر داشتم تا با تغییرات صورت گرفته ان را برای تماشاگر ایرانی‬ ‫به صحنه اورم تا مخاطب بتواند با ان همذات پنداری کند‪.‬‬ ‫او درباره مدت زمان تمرین این نمایش گفت‪ :‬تمرینات نمایش «النه‬ ‫خرگوش» را یک سال پیش با گروهی از بازیگران اغاز کردیم که در‬ ‫ان زمان سالن اجرا هنوز مشخص نبود‪ .‬شش ماه پیش برای اجرا در‬ ‫تئاترشــهر به توافق رسیدیم اما تنها حدود بیست روز به اجرا مانده‬ ‫زمان اجرا به اطالع ما رســید‪ .‬از انجا کــه دو بازیگر نمایش امکان‬ ‫حضور در این بازه زمانی را نداشــتند ما برای اینکه نوبت اجرا را از‬ ‫دســت ندهیم دو بازیگر دیگر را جایگزیــن کردیم و تمرینات را به‬ ‫صورت جدی اغاز کردیم‪.‬‬ ‫مهدی صباغی در پایــان صحبت هایش اظهار کرد‪ :‬با وجود زمان‬ ‫بســیار اندکی که داشتیم امکانات تبلیغات فراهم نشد و متاسفانه‬ ‫این موضوع مشکالتی را ایجاد می کند‪ .‬به نظرم مدیران تئاترشهر‬ ‫باید به این مســئله توجه داشــته باشــند که گروه ها برای تولید‬ ‫اثارشــان زمان و هزینه صرف می کننــد و در صورتی که فرصت‬ ‫کمی در اختیار داشته باشند به لحاظ مالی و جذب مخاطب دچار‬ ‫اسیب خواهند شد‪.‬‬ ‫رایزنی فرهنگی ایران در المان گزارش داد‬ ‫‪HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER‬‬ ‫ﺷﻤﺎره‪ • 1088‬ﭼﻬﺎرﺷﻨﺒﻪ‪ 1‬ﺧﺮدادﻣﺎه‪ • 1398‬ﺳﺎلدوازدﻫﻢ•‪ 8‬ﺻﻔـــﺤﻪ‬ ‫ﺻاﺣﺐ امتیاز‪ :‬ﺷـرﮐﺖ جﻬان ﺳبﺰ‬ ‫مـدﯾر عامـــﻞ‪ :‬ﺣﺴـین اﺣـمـدى‬ ‫مدﯾر مﺴﻮول‪ :‬مﻬدى اﺣمدى‬ ‫زﯾـر ﻧﻈــر ﺷــﻮراى ﺳــردبیـــرى‬ ‫ﭼاپ‪ :‬گﻞ اذﯾن‬ ‫ﺳازمان اگﻬی ﻫا‪88311361 - 88311353 :‬‬ ‫ﻧشاﻧی‪ :‬ﺗﻬران‪ ،‬خیابان مﻄﻬرى‪ ،‬بﻌد از خیابان ﺳلیمان خاﻃر‬ ‫خیابان اورامان‪ ،‬ﭘلاک ‪ ،43‬واﺣد‪2‬‬ ‫ﺗلﻔﮑﺲ‪88813489 - 88301986 :‬‬ ‫ﺗﻮزﯾﻊ‪ :‬ﻧشرگﺴتر امروز‬ ‫منشور اخالق حرفهای روزنامه هنرمند‬ ‫‪http://honarmandonline.ir/?p=6049‬‬ ‫ﺳیﺴتﻢمدﯾرﯾﺖﮐیﻔیﺖ‪-‬رﺿاﯾتمﻨدىمشترى‬ ‫ﺳیﺴتﻢ مدﯾرﯾﺖ ﮐیﻔیﺖ‬ ‫ﺑﻪ وﻗﺖ تﻬران‬ ‫‪۱۳:0۱‬‬ ‫‪20:07‬‬ ‫‪20:27‬‬ ‫اذان مﻐرب‬ ‫اذان صبﺢ فردا‬ ‫طلوع افتاب فردا‬ ‫‪04:۱2‬‬ ‫‪05:55‬‬ ‫ﮔنﺞ سﺨﻦ‬ ‫شــنیدید میگن این قافله عمر عجب میگذرد! حکایت احوال من و شماســت روزها و‬ ‫ماهها مثل برق و باد میگذرد اولین روز از اخرین ماه پرماجرای خرداد شروع شد که از‬ ‫همین ابتدا ارزو میکنم همه مان ماه خوبی را در پیش داشته باشیم؛ خرداد امسال هم‬ ‫همچون سنوات قبل با تعطیلیها و بینالتعطیلنهای متعددی روبرو هستیم و همکاران‬ ‫مرفهمــان که مکان و ویال ییالقات دارند از چند روز پیش رایزنی خود را برای مرخصی‬ ‫گرفتن شروع کردند و ظاهرا سردبیر هم که از کار شبانه روزی چند هفته اخیر حسابی‬ ‫خســته شده بدش نمیاد یک هفتهای چاپ نداشته باشیم؛ البته هنوز مشخص نیست و‬ ‫یحتمل محقق خواهد شد‪.‬‬ ‫خاطرتان هست میگفتم یکی از همکاران در هر حوزهای که ورود میکند خاصه برای‬ ‫بیزینس خودش و ان حوزه به فنا میرود؛ چند روز پیش قصد کرد مقداری دالر بخرد‬ ‫علی الظاهر دالر در حال ســقوط ازاد هســت! منظورم این بود کاهش نسبی نرخ دالر‬ ‫ربطی به تدبیر دولت ندارد رفیق ما قصد ورود به بازار ارز کرد!‬ ‫اﻣﺎم ﺣﺴﻦ ﻣﺠﺘﺒﻰ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ‪:‬‬ ‫ﮐﺴﻰ ﮐﻪ در دﻟﺶ ﻫﻮاﯾﻰ ﺟﺰ ﺧﺸﻨﻮدى ﺧﺪا ﺧﻄﻮر ﻧﮑﻨﺪ‪ ،‬ﻣﻦ‬ ‫ﺿﻤﺎﻧﺖ ﻣﻰﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺧﺪاوﻧﺪ دﻋﺎﯾﺶ را ﻣﺴﺘﺠﺎب ﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫فارس‬ ‫ﭘنﺪﺑزرﮔان‬ ‫ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎل ﺑﻌﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺎرﻫﺎى ﻧﮑﺮده ﻧﺎراﺣﺖ‬ ‫ﻣﻰ ﺷﻮﯾﺪ ﺗﺎ ﮐﺎرﻫﺎﯾﻰ ﮐﻪ اﻧﺠﺎم داده اﯾﺪ‪.‬‬ ‫ﻣﺎرک ﺗﻮاﯾﻦ‬ ‫ﺣافﻈاﻧﻪ‬ ‫ﻟﻌﻞ ﺳﯿﺮاب ﺑﻪ ﺧﻮن ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺐ ﯾﺎر ﻣﻦ اﺳﺖ‬ ‫وز ﭘﻰ دﯾﺪن او دادن ﺟﺎن ﮐﺎر ﻣﻦ اﺳﺖ‬ ‫ﺷﺮم از ان ﭼﺸﻢ ﺳﯿﻪ ﺑﺎدش و ﻣﮋﮔﺎن دراز‬ ‫ﻫﺮ ﮐﻪ دل ﺑﺮدن او دﯾﺪ و در اﻧﮑﺎر ﻣﻦ اﺳﺖ‬ ‫از حافظ یاری جسته اســت‪ .‬بدین ترتیب‪ ،‬گوته با نگارش دیوان‬ ‫غربی‪-‬شرقی میان شرق و غرب ارتباطی به دور از تعصب فرهنگی‬ ‫و مذهبی پدید اورده است‪ .‬شاید به همین دلیل است که دیوان او‬ ‫محبوبیتی جهانی دارد‪.‬‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬برای همه کسانی که عالقه زیادی به اشعار عاشقانه‬ ‫گوته دارند‪ ،‬دیوان غربی‪ -‬شــرقی میتواند بسیار خواندنی باشد‪.‬‬ ‫منظومه زلیخا بخش مهمی از دیوان غربی‪ -‬شرقی گوته است که‬ ‫در ان داستان حاتم طایی و زلیخا بیان شده‪ ،‬داستانی که در واقع‬ ‫عشــق میان گوته و مارینا فون ویلمر را بیان میکند‪ .‬ماریانه فون‬ ‫ویلمر و گوته‪ ،‬هر دو اشــعار عاشقانهای دارند که در دیوان غربی‪-‬‬ ‫شرقی منتشر شده است‪.‬‬ ‫در نمایشــگاه «ســفری خیالی به دنیای شــرقی گوته و دیوان‬ ‫غربی‪-‬شــرقی» سعی شده تا همه جنبههای رابطه گوته و شرق‪،‬‬ ‫تحقیقات او به ویژه درباره قران و همچنین نوشتههای او که باعث‬ ‫شکلگیری دیوان شده است‪ ،‬منعکس شود‪.‬‬ ‫ﭘﺸﺖ ﺻﺤنﻪ‬ ‫‪ISO 9001 : 2008‬‬ ‫اوﻗات ﺷــرﻋی‬ ‫غروب افتاب‬ ‫نمایشگاه «ســفری خیالی به دنیای شرقی گوته و دیوان غربی‪-‬‬ ‫شرقی» که از شانزدهم ماه مه در شهر اولدنبورگ اغاز شده است‪،‬‬ ‫تا ششــم ژوئیه ســال جاری ادامه دارد‪ .‬این نمایشــگاه به همت‬ ‫فستیوال دیوان غربی‪-‬شرقی وایمار‪ ،‬کتابخانه ایالتی و جامعه گوته‬ ‫در اولدنبورگ برگزار شده است‪.‬‬ ‫‪ 2۰۰‬سال پیش‪ ،‬دیوان غربی‪-‬شرقی اثر یوهان ولفگانگ فون گوته‪،‬‬ ‫شاعر‪ ،‬فیلسوف و دانشمند المانی منتشر شد‪ .‬دیوانی که هنوز هم‬ ‫یکی از مهمترین مجموعههای شعر در بازار کتاب جهان است‪ .‬این‬ ‫کتاب حاصل عالقه شدید گوته به ادبیات مشرقزمین بود‪.‬‬ ‫گوته در ســال ‪ ۱۸۱۴‬برای اولینبار از طریق ترجمه جوزف فون‬ ‫هامر با اشــعار حافظ‪ ،‬شــاعر نامدار ایرانی اشنا شد و از ان زمان‪،‬‬ ‫حافظ در ادبیات گوته جایگاه خاصی پیدا کرد‪ .‬در سراســر دیوان‬ ‫غربی‪ -‬شرقی‪ ،‬بارها درباره عقاید‪ ،‬گفتهها و شخصیت حافظ نوشته‬ ‫شده است؛ نویسنده بارها در این کتاب‪ ،‬خود را مرید و تحت تاثیر‬ ‫حافظ عنوان کرده‪ ،‬گویی‪ ،‬وی برای سرودن بیشتر شعرهای دیوان‬ ‫‪ISO 10004:2012‬‬ ‫‪instagram.com/honarmandonline‬‬ ‫‪telegram.me/honarmandnews‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫اذان ﻇهر‬ ‫نگاهیبهتحقیقاتقرانیگوتهدر«سفریخیالیبهدنیایشرقیگوته»‬ ‫در هر شرایطی‬ ‫شایسته نیست‬ ‫غذاهای مازاد مصرف‬ ‫خود را دور بریزیم و‬ ‫نعمات خداوندی را‬ ‫زایل کنیم!‬ ‫ﻃرح روز‬ ‫ﺻﺤنﻪ‬ ‫ﭘﺸﺖ‬ ‫ﻧﮕاه ﻧو‬ ‫برگ︤اری جش‪ ﹟‬هش︐ادو︎نج﹝ی‪ ﹟‬سال تاسی︦‬ ‫ک︐اب︟انه ﹞لی قرقی︤س︐ان‬ ‫مراســم ویژه هشــتاد و پنجمین سال تاســیس کتابخانه ملی‬ ‫جمهوری قرقیزســتان موسوم به کتابخانه علی قل عثمان اف در‬ ‫تاریخ ‪ ۳۰‬اردیبهشــت ‪ ۱۳۹۸‬در محل تئاتر اپرا و باله بیشــکک‬ ‫برگزار شد‪.‬‬ ‫در این مراســم نمایندگانی از دفتر ریاســت جمهوری و دولت‬ ‫قرقیزســتان‪ ،‬نمایندگان پارلمان‪ ،‬نمایندگان مراکز دیپلماتیک‬ ‫خارجــی مقیم‪ ،‬مراکــز‪ ،‬انجمنها و ســازمانهای بین المللی‪،‬‬ ‫شــخصیتهای اجتماعی و کارشناســانی از ‪ ۱2‬کشور‪ ،‬روئسای‬ ‫کتابخانههای ملی کشــورهای مستقل مشــترک المنافع و نیز‬ ‫کتابداران هر هفت اســتان قرقیزســتان حضور داشــتند‪ .‬اغاز‬ ‫این جشــن با نمایش فیلمــی درباره کتابخانــه ملی جمهوری‬ ‫قرقیزستان و فعالیتها و عملکرد ان به زبان قرقیزی همراه بود‪.‬‬ ‫در ادامه با پخش ســرود ملی جمهوری قرقیزستان مراسم بطور‬ ‫رسمی اغاز شد‪.‬‬ ‫نخســتین ســخنران این جشــن نیز جیلدیز باکاشــوا رئیس‬ ‫کتابخانه ملی قرقیزســتان بود‪ .‬او در ســخنان خــود به تمامی‬ ‫شرکت کنندگان در مراســم به زبانهای روسی و قرقیزی خیر‬ ‫مقدم گفــت و همچنین از نمایندگیهای سیاســی و فرهنگی‬ ‫برخی کشورها در قرقیزستان از جمله سفارت و رایزنی فرهنگی‬ ‫جمهوری اســالمی ایران در بیشکک‪ ،‬به دلیل تعامالت فرهنگی‬ ‫و همکاریهای خوب و ســازنده با کتابخانه ملی قرقیزســتان و‬ ‫همچنیــن حمایت و مشــارکت در ویژهبرنامههای هشــتادمین‬ ‫سالروز تاسیس کتابخانه ملی تقدیر و تشکر کرد‪.‬‬ ‫در ادامه این برنامه پیام سورانبای جیین بیکاف رئیس جمهور‬ ‫قرقیزســتان توسط وزیر اســبق فرهنگ این کشور و همچنین‬ ‫پیام رئیــس پارلمان قرائت شــد‪ .‬عظمت جامانقــول اف وزیر‬ ‫فرهنگ؛ اطالع رسانی و توریســم قرقیزستان نیز طی سخنانی‬ ‫ضمن تشــکر از شرکت کنندگان در مراسم توضیحاتی را درباره‬ ‫اقدامات انجام شــده برای تجهیز کتابخانه ملی این کشور ارائه و‬ ‫از زحمات و تالشهای ارزنده مدیریت کتابخانه تشکر و قدردانی‬ ‫کرد‪ .‬سفیر فرانسه در قرقیزستان از دیگر سخنرانان این مراسم‬ ‫بود که ســخنرانی خود را به زبان روسی ارائه کرد؛ سخنرانیای‬ ‫که البته با زحمت ایراد شــد و مورد تشــویق قــرار گرفت‪ .‬وی‬ ‫نیــز از خدمات و تالشهای رئیس کتابخانه ملی قرقیزســتان با‬ ‫اهدای نشان معتبر فرهنگی کشورش تقدیر کرد‪ .‬در این مراسم‬ ‫همچنین روئسای کتابخانههای ملی کشورهای مستقل مشترک‬ ‫المنافع و همچنین نماینده تشکیالت تورک سوی نیز در جایگاه‬ ‫قرار گرفتــه و با اعطای هدایایی حضور و مشــارکت خود را در‬ ‫جشن هشتاد و پنجمین سال تاسیس کتابخانه ملی قرقیزستان‬ ‫به نمایش گذاشــتند‪ .‬گفتنی اســت در طول اجرای این مراسم‬ ‫از کارکنــان و کتابداران نمونه قرقیزســتان با اعطای نشــانها؛‬ ‫جوایز و لوحهای تقدیر از ســوی رئیس جمهور؛ رئیس پارلمان‬ ‫و وزیر فرهنگ؛ توریسم و اطالع رسانی قرقیزستان تقدیر بعمل‬ ‫امد‪ .‬اجرای برنامههای فرهنگــی و هنری اخرین بخش از ویژه‬ ‫برنامهها و جشــن هشتاد و پنجمین سال تاسیس کتابخانه ملی‬ ‫قرقیزستان را تشکیل میدادند‪ .‬در این مراسم علی مجتبی سفیر‬ ‫جمهوری اســالمی ایران در قرقیزســتان و پرویز قاسمی رایزن‬ ‫فرهنگی سفارت نیز حضور داشتند‪.‬‬ ‫اخبار دیﺪﻧی‬ ‫حجت االسالم والمسلمین حسن روحانی رﺋیس جمهوری شامگاه دوشنبه در دیدار علما و شخصیتهای‬ ‫حوزوی گفت‪ :‬خوشبختانه امروز اتفاق نﻈر داریم که باید در برابر امریکا و تحریم ها بایستیم‪.‬‬ ‫‪ /‬پایگاه اطالع رسانی ریاست جمهوری‬ ‫سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محمدهادی رضوی و‪ ۳0‬متهم دیگر پرونده بانک سرمایه‪،‬‬ ‫صبﺢ سه شنبه به صورت علنی در شعبه سوم دادگاه ویﮋه رسیدگی به جرایم اخالل گران و مفسدان‬ ‫اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد‪ /‬مجید عسگری پور‬ ‫نمایشگاه نقاشی نجمه کزازی با نام پیشبینی پاییز تا‪ ۱0‬خرداد ماه در گالری این‬ ‫جابرپاست‪/‬ساراساسانی‬ ‫کنسرت گروه ایان به سرپرستی هﮋیر مهرافروز شامگاه دوشنبه درتاالر وحدت برگزار شد‬ ‫‪ /‬مرضیهسلیمانی‬ ‫مراسم افتتاح موزه ملی ورزش‪ ،‬المﭙیک و پارالمﭙیک بعدازﻇهر دوشنبه با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول‬ ‫رﺋیس جمهور در کمیته ملی المﭙیک برگزار شد‪ /‬محمدرضا عباسی‬ ‫عملیات بازگشایی گردنه «تته» با گذشت دو ماه از فصل بهار را نشان می دهد‪ .‬گردنه «تته» از اواخر اذر‬ ‫ماه سال گذشته بدلیل بارش سنکین برف مسدود شده است و تالش راهداری استان کردستان و استان‬ ‫کرمانشاه برای بازگشایی این مسیر با گذشت دو ماه از فصل بهار هنوز ادامه دارد‪ /‬سید مصلﺢ پیر خضرانیان‬

آخرین شماره های روزنامه هنرمند

روزنامه هنرمند 2236

روزنامه هنرمند 2236

شماره : 2236
تاریخ : 1403/02/10
روزنامه هنرمند 2235

روزنامه هنرمند 2235

شماره : 2235
تاریخ : 1403/02/09
روزنامه هنرمند 2234

روزنامه هنرمند 2234

شماره : 2234
تاریخ : 1403/02/08
روزنامه هنرمند 2232

روزنامه هنرمند 2232

شماره : 2232
تاریخ : 1403/02/05
روزنامه هنرمند 2231

روزنامه هنرمند 2231

شماره : 2231
تاریخ : 1403/02/04
روزنامه هنرمند 2230

روزنامه هنرمند 2230

شماره : 2230
تاریخ : 1403/02/03
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!