روزنامه هنرمند شماره 714
روزنامه هنرمند شماره 714
علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی
مهم ترین کار دولت برای هنرمند
ایجاد فضای امن کاری است
2
چهارشنبه 17خرداد ماه 1396سال دهم شماره 714
8صفـــحه 1000تومـان ISSN 2008-0816
گروه موسیقی پازل بند در گفتگو با «هنرمند»
اهنگسازی بهخوانندگی ام
شخصیت می دهد
6
گفتگو با «شیوا مقانلو» درباره مخاطب شناسی ادبیات زنان در ایران
رمان هاتاثیرمهمیدرتفکرافرادجامعه
ونگرشانهانسبتبهزندگی شاندارند
4
نگاهی به فیلم «مادر قلب اتمی»
سوپراستارهایتین ایجرپسند!
«محمدرسول ا »...به شبکه
نمایش خانگی می اید
7
7
کارگردان و بازیگران نمایش «روزی می بایست می مرد» درگفتگو با «هنرمند»
نظامپدرساالری دانشجویان تئاتر راازارمی دهد
مریم جعفری
3
طیبهشاهعنایتیعضوکمیسیونفرهنگیمجلس
شرایطفرهنگیبرایحضورخانواده ها
وبانواندرورزشگاه هافراهماست
2
علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی
2
چهار شنـــــــبه 17خرداد ماه 1396سال دهم شماره 714
www.honarmandonline.ir
فرهــــــنگوهنر
& ART
CULTURE
اخبار
شرایط فرهنگی برای حضور خانواده ها و بانوان
در ورزشگاه ها فراهم است
طیبه سیاوشی شاه عنایتی با اشاره به اینکه برگزاری بخشی از بازی های لیگ جهانی
2017والیبال در کشورمان فرصت مناســبی برای حضور خانواده ها و بانوان در
ورزشگاه ها تلقی می شود ،گفت :خوشبختانه عموما مسابقاتی مانند والیبال دارای
حواشی خاص و غیراخالقی نبود ه و در کمال ارامش چنین مسابقاتی برگزار شده اند
از این رو از نظر بعد فرهنگی نیز شرایط فراهم تر است .نماینده مردم تهران ،ری،
شمیرانات ،اسالمشهر و پردیس در مجلس شورای اسالمی اظهار کرد :مسئوالن
می توانند در اولین قدم شرایط حضور بانوان در ورزشگاه هایی که سرپوشیده هستند
را برای فراهم کنند .وی ضمن تاکید بر اینکه بخش های مختلف وزارت ورزش و
جوانان در تالش هستند تا بتوانند شرایطی را مهیا کنند تا خانواده ها در کنار یکدیگر
به تماشای مسابقات ورزشی بنشینند ،ادامه داد :تالش های صورت گرفته در این
حوزه موجب تحقق سیاستهایی همچون تحکیم خانواد ه و بروز نشاط در بین
افراد جامعه می شود .عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی تصریح کرد:
حضور خانواده ها و بانوان در ورزشگاه ها هزینه ها بین المللی برای تیم های ورزشی
را نیز کاهش می دهد و موجب جلوگیری از جریمه تیم ها می شوند .رئیس کمیته
زنان ،خانواده ،تربیت بدنی و جوانان کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی
خاطرنشان کرد :حضور خانواده ها و بانوان در جایگاه تماشاگران ورزشگاه ها عالوه
بر اینکه فضای ورزشگاه ها را اخالقی تر ،سبب همبستگی بیشتر جامعه نیز می شود.
لزوم فعال شدن بخش خصوصی
برای راه اندازی سینما در شهرهای کوچک
عضو هیات رئیسه کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور مجلس با اشاره به لزوم
فعال شدن بخش خصوصی برای راه اندازی سینما در شهرهای کوچک ،خواستار
حمایت های مادی و معنوی از سینماداران در مناطق محروم شد .سلیمی با اشاره به
وضعیت سینما در حوزه انتخابیه خود گفت :از چهار شهر موجود در حوزه انتخابیه
سمیرم ،فقط شهر سمیرم سینما دارد و اداره فرهنگ و ارشاد سمیرم سینمایی
راه اندازی کرده اما موفق نبوده و غیرفعال است .نماینده مردم سمیرم در مجلس
شورای اسالمی ادامه داد :اگر بخش خصوصی یا نهادهای دیگر در این زمینه فعال
شوند ،قطعا ساخت سینما کارساز است چراکه سینمایی که ساخته می شود باید از
لحاظ مختلف از جمله صندلی ،پرده نمایش ،تهویه ،بوفه و امکانات دیگری که الزمه
یک سینما است ،را داشته باشد اما متاسفانه توجه به این مسائل در شهرستان ها
وجود ندارد .وی افزود :با حوزه هنری صحبت شده و قرار شد انها ضمن رایزنی با
وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی تدبیری بیندیشند تا در شهرستان هایی که وزارت
فرهنگ نمی تواند کاری انجام دهد ،حوزه هنری سرمایه گذاری کند و این نهاد اعالم
کرده می توانند سینما را نوسازی کرده و امکانات ان را به روز کنند تا بتوان جذب
مردم به بحث سینما و اکران همزمان فیلم های سینمایی را داشت .سلیمی با انتقاد
از اینکه تاکنون در بحث سینما کار زیادی انجام نشده است ،تصریح کرد :با توجه به
فعالیت تلویزیون ها ،شبکه های ماهواره ای و شبکه های مجازی ،سینما کمی مغفول
واقع شــده است و بسیاری از فیلم های سینمایی که ساخته می شوند ،به صورت
غیرقانونی و به صورت سی دی در اختیار مردم قرار داده می شود .این نماینده مردم
درمجلس دهم یاداور شد :دولت باید حمایت هایی را به بخش خصوصی داشته باشد
تا این بخش با انگیزه بهتر و با حمایت های مادی و معنوی وارد صحنه سینما شود.
عضو هیات رئیسه کمیسیون شوراها و امورداخلی کشور در مجلس در مورد فعال
شدن بحث سینما در منطقه خود گفت :باید به مردم انگیزه داده شود که به سینما
ط فیلمهایی
بیایند ،این انگیزه می تواند از طریق مختلف ایجاد شود ،هم قیمت بلی
که در شهرستان اکران می شود بهتر شود و در برخی از ایام قیمت ان کمتر شود و
در مواردی نیز مدارس ،ادارات ،شوراها و روستاها بتوانند به صورت نیم بها یا رایگان
فیلم ها را تماشا کنند و کم کم جایگاه سینما می تواند مثل قبل در کشور فعال شود.
خروج سینمای کودک از مهجوریت تاثیرات فرهنگی و
تربیتی درازمدت به دنبال دارد
سیدحمایت میرزاده با اشاره به نقش سینما در تفهیم مسائل اموزشی و تربیتی
به کودکان ،گفت :بررســی ها نشان می دهد؛ بیش از 70درصد یادگیری انسان با
«دیدن» یا از طریق حس بینایی صورت می گیرد ،بنابراین نقش سینما در یادگیری
بسیار باالست و از این طریق بهتر می توان با کودکان و نوجوانان امروز ارتباط برقرار
کرد .نماینده مردم گرمی در مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه یک سریال تاریخی
و مذهبی به مراتب بهتر از چندین جلد کتاب می تواند بر مخاطب تاثیر گذارد و این
تاثیرگذاری بر ذهن کودکان بیشتر است ،افزود :وزراتین فرهنگ و ارشاد اسالمی و
اموزش و پرورش باید در زمینه تولید فیلم مشــترک در حوزه کودک و نوجوان با
یکدیگر تفاهم نامه امضاء کرده و از فرصت هایی همچون جشنواره بین المللی کودک
و نوجوان اصفهان بیشتر بهره ببرند .به گفته وی نمایش فیلم های جشنواره فیلم
کودک و نوجوان در مدارس تمامی استان ها به ویژه استان های فاقد سینما از جمله
اقداماتی اســت که وزارتین فرهنگ و امــوزش و پرورش باید ان را محقق کنند.
سخنگوی کمیسیون اموزش و تحقیقات مجلس معتقد است حمایت از هنرمندانی
که در دغدغه سینمای کودک دارند و خروج این سینما از مهجوریت می تواند تاثیرات
مفید فرهنگی و تربیتی بر نسل جدید با تولید اثار داستانی جذاب و متفاوت گذاشت.
برخورد قاطع با شرکت های متخلف از سرگردانی زوار
جلوگیریمی کند
احد ازادی خواه به دالیل سرگردانی عده ای از زائران ایرانی در عراق اشاره کرد و گفت:
سازمان حج و زیارت شرکت شمسا (شرکت مرکزی دفاتر خدمات زیارتی سراسر ایران)
را متولی اصلی اعزام زائران و شمسا سال هاست در این حوزه فعالیت دارد لذا مردم باید
بدانند تنها از طریق اژانس های زیرنظر این شــرکت که وابسته سازمان حج و زیارت
اســت برای ورود به شهرها و کشــورهای زیارتی اقدام کنند .نماینده مردم مالیر در
مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه هم وطنان بارها به دلیل عدم استفاده از اژانس های
رسمی در کشور عراق دچار مخاطره شــده اند ،افزود :متاسفانه بسیاری از حوادث و
تلفاتی که ایرانیان در حمالت تروریستی عراق به ان دچار شده اند برای افرادی که به
صورت غیررسمی یا از طریق اژانس هایی از این دست به عراق رفته اند ،رخ داده است.
وی به مردم توصیه کرد در شرایط فعلی تنها به شرکت شمسا و لیست اژانس های
زیرنظر سازمان حج و زیارت اعتماد کنند چراکه منظم ترین و جامع ترین برنامه ها را این
اژانس ها ارائه کرده و موظف به حفظ جان و اسایش زائران هستند .ازادی خواه با بیان
اینکه راه دیگری برای داشتن سفری کم خطر به غیر از اعتماد به سازمان حج و زیارت
و از مسیر شرکت شمسا وجود ندارد ،اضافه کرد :از انجا که شرکت های خارج از حیطه
شمسا ،تنها رویکرد اقتصادی دارند نمی توانند قابل اعتماد باشند .سخنگوی کمیسیون
فرهنگی مجلس تاکید کرد :مسئوالن باید با تبلغات از طریق رسانه ها مجراهای قانونی و
یدانند باید تنها از
شرکت های معتبر را به مردم معرفی کنند چراکه بسیاری از ان ها نم
اژانس های زیرنظر شمسا به این سفرها بروند ،همچنین با شرکت های متخلف برخورد
قاطع داشته باشند تا دیگر شاهد این دست از تخلفات نباشیم.
مهم ترین کار دولت برای هنرمند ،ایجاد فضای امن کاری است
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی ،از اقداماتی که در چهار سال
گذشته برای حوزه تئاتر انجام شده گفت و با اشاره به ضبط تله تئاترهایی
برای شبکه چهار از لزوم حمایت دولت از خصوصی سازی در حوزه تئاتر و
اقدامات حمایتی دولت سخن به میان اورد .به گزارش هنرمند به نقل از
ایلنا :علی مرادخانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «مهم ترین کاری که
دولت در این چهار سال در حوزه هنر انجام داد چه بوده است؟» با بیان
اینکه «باید ابعاد مختلف حوزه هنر را باید ببینیم» گفت :امروز در حوزه
تئاتر ،بعد از سالیان متمادی کم کم بخش خصوصی دارد جایگاه خود را
پیدا می کند؛ ما خیلی مایلیم که در همه ابعاد وزارت فرهنگ و ارشاد
اسالمی تنها سیاست گذاری کند و دولت اهسته اهسته دست از هر گونه
کار اجرایی در این زمینه بردارد و کار را به خود افرادی که دست اندرکار
هستند ،واگذار کند .تجربه های کم و بیش چالش برانگیز موفق و مباحثی
از این بابت هم داشتیم که طبیعی ست.
امروز نمی توانید کسی را پیدا کنید که مشکل اساسی برای
فعالیتهنریداشتهباشد
مرادخانی ادامه داد :ما تمام تالش مان را می کنیم که در اینده بتوانیم
حتی جشنواره ها را به کسانی که می توانند برنامه ها را اداره کنند واگذار
کنیم و دولت بیشــتر ناظر بر امور و هادی و حمایتگر باشد؛ هدایت به
این معنا که دولت حامی باشد و مسائلی که به لحاظ حاکمیتی برعهده
ما گذاشــته شده را به عنوان کار وزارتی و نظارتی انجام بدهیم .در این
فضا کسانی که می خواهند کار کنند باتوجه به سیاست های کلی موجود
می توانند کار خودشان را انجام بدهند .این به نظر من سرفصل بسیاری
از کارهاست .او با اشاره به راه اندازی خانه های کوچک تئاتر و سالن های
خصوصی در حوزه تئاتر گفت :اصرار داریم که دست اندرکاران این سالن ها
ل ممکن است مشکالتی باشد ولی
بتوانند کارهایشان را انجام دهند .اوای
همین امروز بعضی از همین سالن ها مدت های مدید وقت شان پر است
و خیلی خوب دارد این اتفاق می افتد .ما هم باید حمایت کنیم تا انها
بتوانند کارشان را انجام دهند .معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی
با بیان اینکه «ما حرفی را روز اول زدیم مبنی بر اینکه امیدواریم کاری
کنیم که هنرمندان بتوانند کارشان را بی دغدغه انجام دهند» گفت :امروز
نمی توانید کسی را پیدا کنید که مشکالت اساسی برای فعالیت داشته
باشد .روزی که من به معاونت هنری امدم فهرست عظیمی از مشکالت
وجود داشت اما امروز چنین مشکالتی نداریم؛ ممکن است مواردی باشد
اما ان هم در گفتگوها حل می شود .مرادخانی با بیان اینکه فضای امنی
برایفعالیتهنرمندانتئاترفراهمشدهاست،خاطرنشانکرد:هنرمندی
مانند محمد رحمانیان که خودش منتقد دولت هم هست ،در جایی گفته
بود یکی از ویژگی های دولت اقای روحانی این است که هیچ تئاتری در
دوره او تعطیل نشــد .در خیلی از موارد ما تمام تالش مان را کردیم که
وقتی یک اثر روی صحنه می اید بتواند کار خود را تا انتها انجام دهد .امروز
با همه نواقصی که در این زمینه وجود دارد هر شب بین 90تا 110تئاتر
روی صحنه داریم؛ حساب کنید اگر به طور متوسط در هر مجموعه 10
نفرمشغولباشندکهقطعابیشترهمهستند،همبحثکارافرینیوایجاد
اشتغال در جریان است و هم اینکه هنرمند با مردم رابطه برقرار می کند و
هم اینکه اتفاقاتی که در این حوزه می افتد در یک جمع گسترده هنری
شــکل خود به خودی می گیرد؛ و این همان هدفی بود که هنرمندان
بتوانند بدون دغدغه کار خودشان را انجام دهند .او همچنین یادی از تئاتر
عروسکی کرد و با بیان اینکه مرضیه برومند مجموعه فعالیت های تئاتر
عروسکی را به نحو احسن پیگیری می کند و خیلی هم این رشته جاذبه
دارد ،گفت :در این سال ها کمتر در حوزه تئاتر مباحث پژوهشی داشتیم
اما در دو سال گذشته ،سطح فضای پژوهشی تئاتر را خیلی باال بردیم .به
گونه ای که سال گذشته کسانی که در جشنواره های تئاتری کشورمان
شرکت کردند جزو برترین چهره های حوزه تئاتر جهان بودند؛ مثل اقای
یوجینو باربا و دیگران .کسی مانند او وقتی وارد ایران شد و تعزیه را دید؛
گفت همین یک مورد برای شما کافی است تا در همه جای دنیا بتوانید
هنر نمایش تان را ارائه بدهید.
راه اندازی موسسه ای متشکل از بانک ها و موسسه های مالی
برای حمایت از هنر
مرادخانی در پاسخ به این سوال که بسیاری از هنرمندان نسبت به اینده
سالن های خصوصی نگرانی دارند و معتقدند این سالن ها با این شرایط
یا به سمت تعطیلی می روند یا به سمت اجرای کارهایی با کیفیت بسیار
پایین ،در جواب این مســاله که جایگاه سوبسید دولتی در این میان
کجاست؟ گفت :چرا سوبسید بگذاریم؟ وقتی اسم سوبسید می اید انچه
به ذهن می رســد وجود رانت است؛ که اگر هم کسی بخواهد سالنی
بزند به بهانه سالن بتواند یک چیزهایی دریافت بکند اما ما اینطور نگاه
نمی کنیم .معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشــاد اسالمی ادامه داد :برای
اولین بار امده ایم و چنین شرایطی را تجربه می کنیم .خوبی اش این است
که افراد می ایند اینجا کار خودشان را ارائه می دهند و کیفیت هم خیلی
خوب است و مخاطب هم فرهیخته و جوان؛ یعنی همه پارامترهایی که
مدنظر بوده به وجود امده اســت .باید توجه داشت همیشه تئاترها در
جایی با ابعاد و اندازه مشخص و اغلب در حوزه دولتی مانند تئاترشهر ،سنگلچ
یا چهارســو بوده است .همین گستره اولین چالش پیش روی تئاتر بود که ایا
می توانیم در این زمینه فعال شویم؟ ما فقط از موضع یک مخاطب نگاه می کنیم
اما کســی که می خواهد مساله را مهندسی کند باید روی بسیاری از مباحث
اجتماعی فکر کند که هر کدام از اینها با چه دستورالعملی قرار است کار کنند؟
با این حال معتقدم موفقیت کار همین سالن ها موجب می شود که بتوانند به
درامدهای پایدار نزدیک شوند .مرادخانی با بیان اینکه «برخی از سالن ها ممکن
است طرح توسعه یا برنامه های خاصی داشته باشند» با اشاره به ورود بانک ها
به حمایت از سالن های خصوصی گفت :موسسه ای در حال تاسیس است که
چندین بانک بزرگ و موسســه مالی کشور عضو ان هستند؛ با راه اندازی این
موسسه ،برای اولین بار حوزه های اقتصادی به حوزه های فرهنگی و اجتماعی هم
فکر می کنند .به طوری که این موسسه ها در زمینه های مختلف سرمایه گذاری
می کنند و وزارت ارشاد به جای اینکه خودش دائم کار اجرایی کند انها را به این
نهادهای خصوصی هنری و هنرمندان متصل کند .در این سال ها اتفاقاتی در این
زمینه افتاده بود اما چون به صورت جزیره ای بوده و دولت هم به عنوان حد واسط
هر از گاهی به این و ان پولی داده هیچ کدام پایدار نشدند.
مهم ترین کار دولت برای هنرمند ،ایجاد فضای امن کاری است
او با اشــاره به موضوع خصوصی شدن سالن های تئاتر تصریح کرد :وقتی اسم
دولت را از روی این فعالیت ها برمی دارید همه نگران می شــوند .ما باز با همان
تفکــر داریم همه چیز را پیگیری می کنیم که چگونه می توانیم موضوع را به
گونه ای سیاســت گذاری و طراحی کنیم که وقتی پای دولت در میان نباشد
کماکان سالن ها و فعالیت های تئاتری بتوانند موفق پیش بروند و نکته مهم و
چالش برانگیز قضایا همین جاست .هنرمندان می توانند خواسته ها و ایده ال های
خودشان را مطرح کنند اما وقتی این خواسته ها می خواهد تبدیل به یک جریان
بشــود نیازمند انواع و اقسام مهندسی اقتصادی است؛ به ویژه در جاهایی که
انباشــت سرمایه وجود دارد؛ این سوال طرح می شود که این سرمایه را چطور
می شود هدایت کرد به گونه ای که سرمایه گذار نگران از دست رفتن سرمایه اش
ی در این
نباشــد و بتواند روی ان حساب باز کند؟ این مدیر هنری برنامه ریز
زمینه را بسیار پیچیده خواند و با بیان اینکه «باید طوری طراحی کنید که در
نهایت برون داد ان ،یک وضعیت درست و مثبت باشد ،اگرنه معنا ندارد که بخش
خصوصی را در این زمینه ها فعال کنید» گفت :دولت باید پولی که از فروش نفت
به دست می اورد را به حوزه فرهنگ و تئاتر بدهد بعد تمام بشود برود و هیچ؟ به
همین دلیل کاری که ما با این وضعیت کردیم ،اقدامی زیرساختی فکری برای
توســعه اجتماعی است که مجموعه افرادی که می ایند و در این زمینه ها کار
می کنند چگونه به مساله نگاه کنند و بتوانند سر پای خود بایستند؟ مرادخانی
یاداور شد :یکی از تئاتری ها چند وقت پیش مصاحبه ای کرده و گفته بود من
کارم را انجام دادم هیچ کسی هم به من کمک نکرد و البته درامد خوبی هم
داشتم .من از خواندن این مصاحبه و شنیدن این اتفاق خوشحال شدم .مهم ترین
کاری که دولت باید بکند ایجاد فضای امن کاری است .وظیفه دولت این است
که برای هنرمند شرایطی ایجاد کند که با انگیزه بتواند کار خودش را انجام دهد.
حاال این انگیزه دار شدن زمانی با اختصاص پول بود که به طرف می گفتند اقا
شما بیا اینجا این پول ها را بگیر و این تئاتر را کار کن.
تئاتر ما با 120سال قدمت ،مرکز اسناد ندارد
او ادامه داد :اما یک وقت هم هست که خود هنرمند مشغول کار است و ان سالن
تئاتر هم ظرفیتش به وسیله مردم پر می شود و همه این اتفاقات در کنار هم
اتفاق می افتد من زمانی مسئول مرکز موسیقی بودم و چندباری در تاالر وحدت
می دیدم در تئاترهایی که اجرا می شــد تعداد هنرمندان روی صحنه از تعداد
تماشاگران بیشتر بودند .اما امروز فضا اینطور نیست و فرق می کند؛ ما تئاترهایی
داشتیم که تعداد بینندگان زیادی داشتند و نمایش شان هم خوب بود .مرادخانی
در بخش دیگری از صحبت هایش با اشاره به اینکه «تئاتر ما با قدمت 120ساله
مرکز اسناد ندارد» گفت :اگر مستندی از تئاتر ایران بخواهید هیچ چیزی گیرتان
نمی اید فقط به طور پراکنده کسانی اسنادی در اختیار داشتند که باید بروید
به انها مراجعه کنید .ما اهسته اهسته این فضاها را ایجاد می کنیم .این کاری
است که بخش خصوصی دنبالش نمی رود؛ می شود جزو مستندات کلی کشور،
و جایی است که با سرمایه های ملی کشور ایجاد می شود که همه بتوانند از ان
استفاده کنند .او همچنین با اشاره به راه اندازی موزه عروسکی بهروز غریب پور
گفت :این موزه فضای خوبی ایجاد کرده که بچه ها و نوجوانان بیایند و با مقوله ای
به نام تئاتر رابطه برقرار کنند؛ این برای ما خیلی مهم اســت .به هر حال یک
موضوع پدوژیکال در حوزه هنر داریم که در واقع ذائقه جمعی جامعه را نسبت به
موضوع هنر برانگیزانیم .اگر شما همین حاال به یک ادمی که پنجاه سالش است
یک اثر موسیقیایی یا یک تئاتر را ارائه دهید خیلی متوجه نمی شود اما وقتی در
کودکی با مقوله ای به نام تئاتر اشنا می شود وقتی بزرگ شود خیلی تاثیرگذار
خواهد بود و اصال جامعه متفاوت می شود.
اگر کسی امکانات کافی داشت و گفت تئاترشهر را بهتر اداره می کنیم؛
مجموعهراواگذارمی کنیم
مرادخانی با بیان اینکه مهم ترین کار دولت فراهم کردن زمینه ای برای این است
که هنرمندان خیلی راحت تر کارهایشان را پیش ببرند ،گفت :چون بقیه کارها
باید در بیرون از حوزه دولت اتفاق بیفتد؛ ما امکاناتی که در این سال ها در اختیار
داشتیمهمچونسالن هاییمثلتئاترشهرراامادهمی کنیمکههنرمندانبتوانند
کارهایشــان را به خوبی در ان ارائه بدهند .معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد
اسالمی خاطرنشان کرد :حتی اگر روزی برسد که کسی امکاناتی داشته باشد و
بگوید ما تئاترشهر را بهتر از شما اداره می کنیم ،بهتر از شما نگهداری می کنیم،
بهتر از شما می توانیم کارها را انجام بدهیم ،ما استقبال می کنیم و تئاترشهر
را واگذرا می کنیم .یعنی ما باید به ســمتی باید برویم که سیاست گذار باشیم
و بیشــتر کارها را به عنوان حمایتی پی بگیریم ان وقت همه می توانند رشد
فرهنگی را تجربه کنند .مرادخانی با بیان اینکه در زمینه اقتصاد هنر؛ نگاه دولت
تمرکزگرا و کاپیتال نیست ،گفت :چرا اینقدر فضاهای هنری داغ شده است؟
حتما تاثیرگذاری اش به نوعی متفاوت شده که این قدر فضا را داغ کرده؛ چه
در حوزه موسیقی ،چه حوزه تئاتر و چه در تجسمی .اکنون در موزه هنرهای
معاصر روزی هزار نفر بازدیدکننده خارجی و داخلی داریم .یک زمانی در خیلی
از اینجاها اصال پرنده پر نمی زد اگر هم می امد اینقدر نبود.
بیشترینهزینهجشنواره هایهنریمربوطبهتئاتراست
مرادخانی با اشاره به اینکه «در حوزه هنر و مطالبات عمومی ،فرهنگ عمومی
جامعه نسبت به بسیاری از موارد در حال تغییر است» گفت :این سیال بودن
جامعه بخشی از ایدئولوژی ان است؛ ما بر این اساس باید خودمان را اماده کنیم.
مثال زمانی در کشور اصال موضوع فضای مجازی مطرح نبود اما امروز افرادی را
داریم که در فضای مجازی کسانی کار می کنند و بسیار هم موفق و اکثرا جوان
هستند .دولت خودش وارد این کار نمی شود .باید اجازه بدهد که اینها خودشان
کار خودشان را انجام دهند .در مورد تئاتر ،باید گفت که از اول به شدت به دولت
وابستگی داشته است و االن هم ،کماکان همین طور است؛ به طوری که بیشترین
بودجه معاونت هنری می اید به تئاتر اختصاص داده می شود .مثال در جشنواره ها
باالترین هزینه ها مربوط به تئاتر است درحالی که در بخش موسیقی انقدر هزینه
نمی دهیم چراکه این حوزه خودش می تواند سازوکارهای درامدزا داشته باشد
ولی تئاتر خیلی کمتر .او تاکید کرد :با وجود شرایط سختی که تئاتر دارد در
تالشیم تا موضوع اقتصاد فرهنگ در ان معنا پیدا کند و به نظرم کارهای خوبی
در این زمان اتفاق افتاده است .یک وقت هایی مدیر نمی خواهد که ریسک کنید؛
خیلی راحت بودجه را می گیرد ســفارش می دهد چهار تا کار می سازند و این
می شود گزارش کار .این برای مقاطعی خوب است مثل ابگرمکن های دیواری
است؛ کافی است یک لحظه شیر را ببندید تا همه چیز قطع شود .یعنی فقط
در زمانی که اب جریان دارد گرم می شود اما ما نباید این جور عمل کنیم .باید
وسیله های اساسی داشته باشیم تا در هر لحظه کار بدون حضور تزریقی دولت
ادامه پیدا کند .اما با این حال دولت دارد کمک های خودشان را می کند .ناگهان
که نمی شود به حد کمال برسد؛ اهسته اهسته دارد می رود جلو و ما همین طور
هدایتش می کنیم که این کار را بتواند انجام بدهد .معاون هنری وزیر فرهنگ و
ارشاد اسالمی با اشاره به اینکه در تمام استان های کشور پالتوهای تئاتر در حال
راه اندزای است ،گفت :دولت می گوید شما پالتو را ایجاد کنید ،تامین تجهیزاتش
با ما؛ از صندلی گرفته تا تجهیزات صدا و نورپردازی .معتقدیم از اینجا به بعد دیگر
دولت نباید بیاید خودش مدیری برای این سالن های تئاتری بگذارد بلکه خود
مردم و بخش های خصوصی باید بتوانند خودشان اداره کنند تا شاهد یک فضای
فعال هنری باشیم و دولت هم کمک کرد که این اتفاق ها بیفتد .به طور کلی در
بحث اقتصاد هنر و حمایت ها توامان عمال دارد شکل می گیرد.
تلهتئاترهابهشبکهچهاربرمی گردند
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی همچنین با اشاره به موضوع تله تئاترها
گفت :امسال معاونت هنری با شبکه چهار به نتایج خوبی رسید .به طوری که
یکسری از اثار نمایشی در حال ضبط است تا بتوانیم با همکاری سازمان صدا
و ســیما انها را از تلویزیون پخش کنیم و کارهای جذابی هم خواهد بود .تله
تئاترها خیلی مهم است چون مردم را با فهم تفصیلی فهم انتزاعی از مسائل
اشنا می کند .مرادخانی ادامه داد :بیشتر دوست داریم تئاترهایی که روی صحنه
می اید بعدا بتوانند در یک فضای عمومی تر به نمایش دربیایند این کار خیلی
کمک می کند به همه گیر شدن موضوع تئاتر .خوشبختانه تئاتر این روزها دارد
خودش را به میدان می اورد.
3
چهار شنـــــــبه 17خرداد ماه 1396سال دهم شماره 714
www.honarmandonline.ir
تئـــاتر
TEATER
اخبار
اجراهای ویژه ماه رمضان در پردیس تئاتر تهران
کارگردان و بازیگران نمایش «روزی می بایست می مرد» در گفتگو با «هنرمند»
نظام پدرساالری دانشجویان تئاتر را ازار می دهد
امینکردبچه چنگی/عکس:مریمجعفری
تاریخ همواره به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فرهنگ ســاز هر جامعه نقش
افرینی کرده است و تکیه به ان نیز ابزاری کلیدی در درست تولید گنندگان اثار
هنری و به ویژه هنر نمایش بوده اســت« .روزی می بایست می مرد» که روایتی
تاریخی از زندگی فرمانروایی است که با پیشگویی جادوگران وسوسه می شود،
اثری است که با کارگردانی «رضا موسوی» در تاالر مولوی تهران به روی صحنه
رفته است .رضا موسوی ،کارگردان نمایش «روزی می بایست می مرد» در گفتگو با
هنرمند ،با اشاره به این امر که مدتی را در حدود 20ماه برای تولید این اثر صرف
کرده است ،گفت :بحمدهلل در روزهای اجرای اثر با استقبال خوب مخاطبان مواجه
شده ایم .وی در ادامه ،با اشاره به این امر که تمامی مخارج تولید این اثر توسط خود
عوامل گروه تامین شده است ،افزود :هدف از تولید این اثر ،ارائۀ نمایشی جسور
و پژوهش محور است ،اما گروه تولید کننده نتوانست تهیه کننده ای جسور را برای
تولید این اثر به یاری بگیرد.
موسوی ،با اشاره به این امر که «روزی می بایست می مرد» عنوان نمایشنامه ای
در 12صحنه با برداشتی ازاد از نمایشنامه «مکبث» اثر «ویلیام شکسپیر» است،
ادامه داد :گروه هوم پس از یک سال و نیم تمرین مداوم و کارگاهی با دانشجویان
در حال تحصیل و فارغ التحصیل بازیگری و رشته های دیگر هنری توانست این
اثر را به روی صحنه بیاورد .موســوی ،اشنا شدن از نزدیک با شیوه کارگردانی
«استانیوسکی» را از دستاوردهای مهم حضورش در این کمپانی برشمرده و در
ادامه ،با اشــاره به این امر که در این مدت چگونگی اســتفاده از فرم های بدنی،
موسیقی ،ریتم و کالم ،درک موسیقیایی و رابطه پیچیده اش با تکنیک های بیانی
و بدنی بازیگر و هم چنین مشارکت را که خود نوعی روش خاص ادراک است ،به
خوبی اموخته است ،تاکید کرد :حضور من در این کمپانی ،تاثیر ویژه ای در دیدگاه
من نسبت به تئاتر و طراحی این کار داشته است .وی در ادامه ،با تاکید بر این امر
که این تاثیر در کنار تجربه فعالیت طوالنی مدتش در هنرهای رزمی اغاز دغدغه ای
برای شروع یک کار تجربی از ترکیب تئاتر و هنرهای رزمی شده است ،یاداور شد:
این شیوۀ اجرا را می توان با تابلوی نقاشی مقایسه کرد که با متریال و تکنیک های
گوناگون روی بوم اثری هنری خلق می شود .کارگردان این اثر ادامه داد :گرچه این
محصول در جزئیات متفاوت است اما به عنوان یک مفهوم یگانه در نهایت تاثیر
خود را در یک کل ویژه و منسجم برامده از جزئیات مجزا ،به مخاطب اثر هنری
ارائه می دهد .موسوی نظم و انظباط فردی و گروهی ،داشتن تمرکز ،تعهد ،پشت
کار و مطالعه را از مهم ترین ویژگی های یک هنرمند موفق تئاتر برشمرده و در
ادامه اظهار داشت :متاسفانه مشکالت بسیار زیادی در حوزۀ تولید اثار نمایشی
وجود دارد و با این که اکثر بازیگران سعی می کنند این مشکالت را حل کنند،
اما انگار مشکالت بازیگری تئاتر در ژن بازیگر نهفته و از کنترل او خارج است .وی
در بخشی دیگر از این گفتگو ،ضمن ابراز خرسندی از تعامل بسیار مطلوب رسانه
و هنر و به ویژه هنرهای حوزۀ نمایش ،این اتفاق را ،اتفاق خوشایند برشمرده و
بر همین اساس ،تصریح کرد :تعامل رسانه و هنر تعاملی بسیار مثبت و سازنده
است و بر همین اساس باید گفت که اتفاق بسیار خوبی است که همه رسانه ها در
بخش هنری فعالیت خود را با جدیت ادامه دهند .این کارگردان در ادامه ،ضمن
تاکید بر این امر که مسلماً این فعالیت ها تبعات مثبتی در پی خواهد داشت ،تاکید
کرد :تعامل میان رسانه و هنر حرکتی است که منجر می شود مردم هنر را هم در
سبد خانوار خود قرار دهند و بدین طریق بیش از پیش به اهمیت تئاتر و هنر در
زندگی پی ببرند و می توان گفت تعامل رسانه و هنر می تواند یکی از راه های حل
فقر فرهنگی باشد .وی در بخشی دیگر از این گفتگو ،ضمن ابراز تاسف از این امر
که مشکالت مالی در تئاتر ،موجب فدا شدن کیفیت اثار نمایشی می شود ،یاداور
شد :نظام پدرساالری سالن های تئاتر دانشجویان را ازاد می دهد و یک دانشجو باید
مدت ها دوندگی کند تا بتواند در یک سالن خوب اثر خود را به اجرا ببرد.
هنرمند باید بتواند اتفاقات جامعه را به زبان هنر برای مردم ترجمه کند
فاطمه سوهانی ،بازیگر این اثر با اشاره به این امر که متن این نمایش اقتباسی از
مکبث است ،گفت« :مکبث» به اندازۀ کافی شناسنامۀ درخشان و روشنی دارد که
به نظرم هر توضیحی پیرامون ان اضافه است ،اما نکته ای که در این متن برای من
بسیار درخور توجه به نظر می رسید ،این بود کهکاراکترهای اثر پر ازپیچیدگی هایی
هستند که بر اســاس ان ها می توان کشف و شــهود کرد .وی برجسته شدن
شخصیت جادوگران در این اثر را از دیگر ویژگی های مهم نمایشنامه برشمرده و
ضمن تاکید بر این امر که در این اثر پرداخت به این شخصیت ها اتفاقی خوشایند
و جذاب به نظر می رسد ،افزود :متن اقتباس شده کالژی از رویداد های مهم متن
اصلی است که با دقت و تمرکز بیشتر به روایت قسمت های اصلی اثر می پردازد.
سوهانی که تحصیالت خود را در مقطع کارشناسی ادبیات ادامه می دهد ،اگاهی را
به عنوان مهم ترین خصیصه در وجود یک هنرمند برشمرده و در ادامه ،با اشاره به
این امر که هنرمند هر جامعه ،در پلۀ نخست می بایست خود را بشناسد ،ادامه داد:
یک هنرمند پس از شناخت خود می بایست بر اتفاقات جامعۀ پیرامونی خود اگاه
باشد تا بتواند ان ها را با زبان تئاتر برای مردم ترجمه کند و در این راه ،دغدغه های
اجتماع را به شکلی دیگر برای مخاطب به تصویر بکشد تا بتواند اگاهی بخشی
را در میان مردم ترویج کند .سوهانی ،ضمن تقدیر از تالش های اصحاب رسانی
در حوزۀ اگاهی بخشی به مخاطبان تئاتر ،تصریح کرد :به یقین نمی توان از نقش
مهم و سازندۀ اصحاب رسانه در تئاتر چشم پوشید ،چرا که تئاتر ،اجتماعی کوچک
است و مخاطبان تئاتر نیز جامعه ای کوچک را تشکیل می دهند و بر همین اساس
اساس که این جامعه باید به عموم مخاطبان شناسانده شود .وی در ادامه ضمن
تاکید بر این مفهوم که جامعه در ابعاد گسترده به تئاتر نیاز دارد ،تاکید کرد :تئاتر
بستری برای گفتگو ،اظهار نظر ،بیان دغدغه ها و حتی همذات پنداری با مخاطب
است و بر همین اساس باید گفت که تئاتر ،اتفاقی گروهی و جمعی است ،نه فردی.
این بازیگر تئاتر ،اگاهی بخشی به مخاطبان تئاتر را مهم ترین عامل موثر در جذب
مخاطب برای این هنر دانســته و با اشاره به این امر که عدم وجود اگاهی کافی
در میان مخاطبان بر اســاس کمبود ابزارهای اطالع رسانی در هنر تئاتر یکی از
مهم ترین عوامل عدم گرایش مخاطب به این هنر است ،گفت :نمی توان به طور
مستقیم از صندلی های خالی سالن های تئاتر پیامی دریافت کرد و به نظر من ،هر
کم و کاستی در نتیجۀ یک اثر ،نشان از کم گذاشتن بخشی از ان در جریان کار
است .وی ضمن تقدیر از دست اندرکاران حوزۀ نقد در هنر و به ویژه هنر نمایش،
در نظر گرفتن تمامی نکات جاری در یک اثر برای نقد را از مهم ترین ویژگی های
مثبت یک نقد سازنده برشــمرده و در ادامه ،با تاکید بر این امر که نقد سازنده
می بایست با پرهیز از جبهه گیری و با در نظر گرفتن تمام نقاط مثبت و منفی
به بیان ویژگی های یک اثر نمایشی بپردازد ،افزود :نگاه سوم شخص و با فاصله از
یک اثر نمایشی برای نگارش یک نقد می تواند به ایجاد دید مثبت و بهتر در یک
منتقدکمکشایانیکند.
دستیابیبهعواملتسهیلکنندۀمردم
بهتئاترنیازمندتحقیقاست
ایرج تدین ،بازیگر نمایش « روزی می بایست می مرد» ،با اشاره به این امر که از
پیش ،با تراژدی کالسیک شکسپیر اشنایی داشته است ،گفت :پس از مطالعۀ متن
بازنویسی شدۀ اثر ،دریافتم که این بازنویسی با تقسیم بندی صحیح به 12صحنه
توانسته است نقاط اوج و فرود را به خوبی به تصویر بکشد .وی سبک خاص اثر را
مهم ترین ویژگی جذاب اثر برای ایفای نقش برشمرده و افزود :مهمترین نکته در
«روزی می بایست می مرد» ،سبک و شیوه کاری این اثر بود که با تکیه بر حرکات
بدنی ،فرم ،حرکات فیزیکال و همچنین موسیقی ،اواز و متن درست ،توانست مرا
به ایفای نقش ترغیب کند .این بازیگر که پیش تر دورۀ بازیگری تئاتر را در سال
1383زیر نظر استاد عزیزاهلل سرانجامی گذرانده است ،داشتن سواد فنی و تکنیکی
و همچنین اگاهی از مناسبات جامعه ای را که در ان به زندگی می کند ،از مهم ترین
ویژگی های یک بازیگر بر شمرده و ادامه داد :بازیگر موفق ،همواره مطالعه می کند و
همچنین در مقام تاثیر گذاری بر مخاطب ،صداقت و صمیمیت دارد .وی حمایت
از اندیشه و اگاهی بخشی به مخاطب را از مهم ترین کارکردهای تئاتر برشمرده و
بر همین اساس ،اظهار داشت :هنر و به ویژه تئاتر در رشد و بالندگی یک جامعه،
با اگاهی بخشی در حوزه های فردی و احتماعی نقشی بی بدیل و انکارناپذیر دارد.
تدین با اشاره به این امر که بارها و بارها در اجرای نمایش ها با صندلی های خالی
در سالن نمایش مواجه شده است ،اما همچنان بر روی صحنه تالش کرده است تا
با انرژی زیاد رسالت خود را به درستی انجام دهد و پیام نمایشنامه را به مخاطب
برساند ،تصریح کرد :صندلی خالی سالن تئاتر ،نشان از جامعه ای است که هنوز با
فرهنگ و هنر به صورت کامل اشتی نکرده است و در میان مردم ،همچنان و قدر
و منزلت ان ناشناخته و مغفول مانده است .وی در ادامه ،با تاکید بر لزوم وجود
نقد سازنده در کنار اثار هنری و به ویژه اثار نمایشی ،تاثیر بر بهبود کار هنرمند
را از مهم ترین دستاوردهای یک نقد سازنده برشمرده و ضمن تاکید بر این امر
که نقد صحیح می تواند رشد و اگاهی را برای تولید کنندۀ یک اثر هنری به ارمغان
بیاورد ،یاداور شد :به همان ترتیب که لزوم هنر در جامعه را یک ضرورت می دانم
وجود نقد را هم به مثابه مکملی برای ارتقای هنر می دانم .وی فرهنگ سازی همه
جانبه در جامعه را از مهم ترین کارکردهای تئاتر در هر جامعه دانسته و در ادامه،
با اذعان به این امر که زمینه سازی برای پرورش استعدادهای تئاتری می تواند از
دوران ابتدایی مدارس با برگزاری تور تئاتر کودک توسط اموزش و پرورش صورت
بپذیرد ،گفت :ارگان های درگیر مسائل فرهنگی-هنری می بایست با حمایت از
تئاتر در حوزۀ بسترســازی برای انجام تحقیقاتی که دسترسی مردم را به تئاتر
تسهیل می کند ،گام بردارند چرا که به نظر من دستیابی به عوامل تسهیل کنندۀ
مردم به تئاتر نیازمند تحقیق است .این بازیگر تئاتر را رشته ای برشمرده که در
ایران به عنوان رشته ای فقیر و کم رمق عنوان شناخته می شود و بر همین اساس،
افزود :بازیگر و عوامل مختلف تولید کنندۀ یک اثر نمایشی ،امروز با مشکالت عدیدۀ
معیشتی درگیر هستند و مجبورند برای کار کردن تئاتر که از عشق به هنر ناشی
می شود ،به مشاغل دیگری بپردازند و همین امر موجب می شود که دیگر تمرکز
کامل را بر روی صحنه های نمایش نداشته باشند .تدین ضمن ابراز ناخرسندی از
این امر که امروز بزرگانی همچون بیضائی که در جالی تئاتر وطن جای خوش
کرده اند ،اما در گوشه ای دیگر از دنیا مشغول به فعالیت هستند ،ادامه داد :به یقین
عدم وجود ساز و کار های مناسب در بستر مدیریت تئاتر کشور موجب بروز چنین
پیامدهاییشدهاست.
تجربیات و خاطرات یکی از گنجینه های مهم و در دسترس
هر بازیگری است
النازمعرفتخواه،بازیگرنقش«لیدیمکبث»درنمایش«روزیمی بایستمی مرد»
در گفتگو با هنرمند ،پبدا کردن تجربیات شخصی مختلف را از مهم ترین راهکارها
برای پیدا کردن ارتباط با نقش برشمرده و گفت :برای درک حس عذاب وجدان
یا از خود بیگانگی شخصیت «لیدی» در نهایت ،نیاز نیست که حتماً عامل مرگ
شخصی شده باشیم ،این در حالی است که با رجوع به تجربیات شخصی می توانیم
ما به ازای این اتفاق را پیدا کرده و به واسطۀ ان در این حس و درنهایت در کاراکتر
عمیق تر شویم چرا که معتقدم تجربیات و خاطرات یکی از گنجینه های مهم و در
دسترس هر بازیگری است .وی تکنیک های مدرن اجرایی این نمایش را تلفیقی
از رزم و رقص با تکیه بر رویکرد فیزیکال در اثر برشــمرده و افزود :متن «روزی
می بایست می مرد» متنی کالسیک و در عین حال ،وفادار به متن اصلی «مکبث»
است و مث ً
ال وجود جادوگران را به عنوان راوی در این اثر ،می توان به مثابۀ وجود
همسرایان در متن اصلی تلقی کرد ،که تنها تغییر ماهیت داده است ،اما همچنان
همان کاربرد و اثر را نسبت به متن دارد و این کاربرد و اثر را حفظ کرده است.
معرفتخواه روایت این اثر را روایتی خطی و کالسیک دانسته و در ادامه ،با اشاره به
این امر که روایت در این اثر همچون متن اصلی ،تقدم و تاخر حوادث را به همان
منوال روابط علت و معلولی حفظ کرده است ،ادامه داد :کاراکتر بی مثال «لیدی
مکبث» یکی از نقش های سخت و به نوعی پایه است که هر بازیگری را راغب به
بــازی در این نقش می کند .این بازیگر در ادامه ضمن اذعان به این موضوع که
تنوع حسی که این کاراکتر وجود دارد ،همواره برای او جذابیت های بی شماری
داشته است ،اظهار داشت :عصیان و معصومیتی در هم امیخته ،پلیدی و انصاف از
ویژگی های براز شخصیتی این کاراکتر نمایشنامه است و به همین دلیل نگاهم به
این نقش به عنوان یک ازمون بازیگری و از دالیل اصلی پذیرفتن ان بوده است.
وی در ادامه ،داشتن چشم هایی بینا و گوش هایی شنوا را از مهم ترین ویژگی های
اصلی یک هنرمند برشمرده و در ادامه ،با تاکید بر این مفهوم که کالم هنرمند
باید دارای ادراکی عمیق و هوشیار باشد ،تصریح کرد :هنرمند باید انسان و جامعۀ
انسانی را به خوبی بشناسد و همین امر موجب می شود تا در افرینش انسانی نو
بر روی صحنه موفق عمل کند .معرفتخواه در بخشی دیگر از این گفتگو ،با اشاره
به این امر که درک درست از متن نمایش در بازیگر می تواند به موفقیت وی بر
روی صحنه کمک کند ،تاکید کرد :بازیگر با تکیه بر تکنیک می بایست درکی را
که از نقش داشته است ،به شکلی صحیح به مخاطب ارائه دهد و این به یقین باید
پذیرفت که درک صحیح از یک نقش ،موجب ارائۀ صحیح ان به مخاطب خواهد
شد .این بازیگر با مهم و سازنده ارزیابی کردن نقش رسانه در جذب مخاطب به
تئاتر ،گفت :صدا و سیما و در کنار ان ،رسانه های دیجیتال می توانند در جذب
مخاطب به هنر نمایش نقشی حساس و سازنده ایفاء کنند ،اما در این میان ،باید
مخاطب می توانند با ایجاد اشنایی
پذیرفت که رادیو و تلویزیون ،به دلیل عمومیت
ِ
و فرهنگ در میان مردم ،زمینۀ جذب عموم اقشار جامعه به تئاتر را فراهم اورند.
به مناســبت ماه مبارک رمضان ویژه برنامه هــای متنوعی در «پردیس تئاتر
تهران» برگزار خواهند شد .این برنامه ها در قالب ویژه برنامه «بر استان جانان»
در دو بخش میدانی و نمایش های صحنه ای میزبان عالقه مندان است .از ۱۸تا
۲۰خرداد به مناسبت میالد امام حسن مجتبی(ع) با اجرای مولودی خوانی،
نمایش های ایینی ،اتش بازی و ایین افطاری پذیرای بیش از ۲هزار مخاطب
خواهد بود .در ایام قدر و شــهادت امیرالمومنین علی(ع) به مدت ۱۰شب از
تاریخ ۲۴تا ۳۴خرداد نمایشــهای تعزیه از ساعت ۲۱:۳۰تا ۲۳:۳۰میزبان
عالقه مندان در محوطه تئاتر پردیس خواهد بود.
۲۱خرداد ،مجلس «شاه چراغ» به سرپرستی محسن جاللتی؛ ۲۲خرداد
مجلس «شهادت حر» به سرپرستی حمید عباس قلی؛ ۲۳خرداد مجلس
«قانیای فرنگ» به سرپرستی جمال قاسمی؛ ۲۴خرداد مجلس «شهادت
حضرت علی(ع)» به سرپرستی جمال قاسمی؛ ۲۵خرداد مجلس «عمرابن
عبدود» به سرپرســتی علیرضا کیا دربندی؛ ۲۶خرداد مجلس «شهادت
موســی ابن جعفر» به سرپرســتی علیرضا کیادربندی؛ ۲۷خرداد مجلس
«فضل وفتی» به سرپرســتی اقــای علیخانی؛ ۲۸خــرداد مجلس «ذبح
اســماعیل» به سرپرســتی اقای علیخانی؛ ۲۹خرداد مجلس «شــهادت
حمزه» به سرپرستی اقای عباسی فر؛ ۳۰خرداد مجلس «شهادت حضرت
زهرا(س)» به سرپرستی اقای عباسی فر اجرا خواهند شد.
عالقه منــدان برای حضور در این مجموعه برنامه هــا می توانند به پردیس
تئاتر تهران واقع در اتوبان امام علی(ع) ،خروجی شــهید محالتی شــرق،
خیابان شهید شــاه ابادی ،بعد از میدان مالک اشتر ،خیابان شهید بقایی،
جنب فرهنگ سرای خاوران مراجعه کنند.
سالن پرستویی میزبان نمایش «ردپای پشت پنجره»
نمایش «ردپای پشــت پنجره» به کارگردانی محمدرضا زارع از ١٧خردادماه
ساعت ٢١در سالن پرویز پرستویی روی صحنه می رود .نمایش «ردپای پشت
پنجره» به کارگردانی محمدرضا زارع و با بازی حسین هاشــم پور ،نســترن
ابراهیم زاده ،رسول صوری و صفورا لطیف از ۱۷خردادماه ساعت ،۲۱در سالن
پرویز پرستویی به صحنه می رود .اسماعیل سعیدیان نویسنده و مهدی پیامی
سلوط به عنوان تهیه کننده ،نسترن ابراهیم زاده به عنوان مجری طرح ،ستاره
موسوی طراح پوستر ،محمدرضا زارع طراح لباس ،محمد فرجی پور طراح نور،
الهه اشتری دستیار نور و مینا قانع عکاس دیگر عوامل نمایش «ردپای پشت
پنجره» هســتند .موضوع نمایش حول محور دختری زندانی است که سرباز
مامور خود را گروگان می گیرد و به مسافرخانه ای پناه می برد و . ...
۲جایزه معتبر برای تئاتر عروسکی
نمایش «تا یک بشمار» اثر گروه تئاتر «یاس تمام» برنده ۲جایزه از جشنواره
معتبر «والیس» کشور لهستان شد .زهرا صبری سرپرست گروه تئاتر «یاس
تمــام» درباره جدیدترین تجربه حضور جهانی این گروه گفت :در جدیدترین
تجربه حضور بین المللی گروه ،نمایش «تا یک بشــمار» را در سی امین دوره
جشــنواره رقابتی «والیس» در کشــور لهستان به صحنه بردیم که در بخش
رقابتی این جشــنواره ۱۴نمایش از کشورهای مختلفی نظیر روسیه ،المان،
لهستان ،ایتالیا و اسپانیا حضور داشتند .وی درباره محوریت جشنواره «والیس»
لهســتان توضیح داد :بنا به گفته جاروسالو انتونیوک مدیر جشنواره والیس،
محور جشنواره امسال مروری بر شرایط بشر بود و تمام نمایش ها با توسل به
اساطیر و داستان های افسانه ای و قابل لمس ،به شرایط و مشکالت در زندگی
ادمی پرداخته بودند .کارگردان نمایش «تا یک بشمار» درباره بازخورد حضور
این اثر نمایشــی در جشنواره «والیس» لهستان ،گفت :در بخش رقابتی این
جشــنواره ،هر اثر تنها یک اجرا داشت و ما هم یک اجرا داشتیم .خوشبختانه
بازخورد مخاطبان ،منتقدان و هنرمندان حاضر در این جشنواره بعد از اجرای
«تا یک بشــمار» بسیار عالی بود .صبری در پایان عنوان کرد :نمایش «تا یک
بشمار» موفق شد تا در سی امین جشنواره بین المللی «والیس» لهستان جایزه
اول کارگردانــی و جایزه طراحی نمایش را دریافت کند .البته منظور از جایزه
طراحی نمایش ،طراحی صحنه اثر نبود و این عنوان برای شــکل کلی اجرای
نمایش در نظر گرفته شده بود .نمایش «تا یک بشمار» توسط زهرا صبری و
برگرفته از اشعار خیام نوشته شده است و محسن شاه پیری ،حسین دیوان دری
و رضا بهرامی بازیگران و بهرنگ عباسپور نیز نوازنده و اهنگساز این اثر نمایشی
اســت .در این نمایش بازیگران با استفاده از گِل و در مقابل چشم مخاطبان،
عروسک ها و صحنه های مختلف نمایشی را خلق می کنند.
«باب اسفنجی شلوار مکعبی» وارد صحنه تئاتر برادوی می شود
«باب اسفنجی شلوار مکعبی» جدیدترین تئاتر موزیکالی است که قرار است
در پاییز ســال ۲۰۱۷در تئاتر برادوی به صحنه برود .تئاتر برادوی در ماه
نوامبر ( ۲۰۱۷ابان ماه و اذرماه )۹۶میزبان موزیکال «باب اسفنجی شلوار
مکعبی» می شــود .این تئاتر موزیکال بر اساس شخصیت اصلی مجموعه
انیمیشن های کمپانی نیکلودین انیمیشن استودیوز است که تولید و پخش
ان از ســال ۱۹۹۹میالدی اغاز شــده و طرفداران بسیاری در کشورهای
مختلف جهان دارد .قرار است تئاتر موزیکال «باب اسفنجی شلوار مکعبی»
با موزیک های اورجینالی از اســتیون تایلور ،سارا باریلز ،جان لجند ،لیدی
انتبلوم ،سیندی لوپر و دیوید بوئی اجرا شود .تینا الندائو کارگردانی «باب
اسفنجی شــلوار مکعبی» را بر عهده دارد که قرار است در Chicago›s
Oriental Theatreدر سال ۲۰۱۸میالدی نیز اجرا شود.
بازیگران «شاخ نبات» معرفی شدند
نمایش «شاخ نبات» برای سومین بار در تاالر وحدت روی صحنه می رود که
ماه چهره خلیلی ،شهرام قائدی ،سارا خویینی ها ،داریوش موفق ،عباس شادروان،
روزبه اختری و ...در «شــا خ نبات» به ایفای نقش می پردازند .بلیت های این
نمایش نیز از امروز پیش فروش می شــود« .شاخ نبات» به کارگردانی مهدی
شمســایی از ۲۹خرداد ماه در تــاالر وحدت روی صحنه می رود .این نمایش
اولین بار در ســال ۸۹به صحنه رفت و ســال ۹۳در تاالر وحدت بعد از ۲۰
شب اجرا به دستور قو ه قضاییه متوقف شد .حاال مهدی شمسایی ۲۹خرداد
برای ســومین بار این نمایش را در تاالر وحدت روی صحنه می برد .شمسایی
درباره علت اجرای مجدد این نمایش گفت :اجرای این نمایش درست زمانی که
تماشاگر خود را جذب کرده بود ،متوقف شد .خیلی از مخاطبان و عالقه مندان
درخواست اجرای مجدد نمایش «شاخه نبات» را داشتند و از طرف دیگر هم
تاالر وحدت پیشنهاد اجرای مجدد این اثر را داد .این نمایش برداشتی ازاد از
منظومه عبید زاکانی و یک اثر کمدی موزیکال اســت .در عین حال ارکستر
بزرگ ۴۰نفره ای به همراه ۳۰بازیگر در این نمایش حضور دارند.
گفتگوی «هنرمند» با «شیوا مقانلو»
درباره مخاطب شناسی ادبیات زنان در ایران
4
چهار شنـــــــبه 17خرداد ماه 1396سال دهم شماره 714
www.honarmandonline.ir
کتاب و ادبیات
Book & literature
خبر
رمان ها تاثیر مهمی
در تفکر افراد جامعه و
نگرش انها نسبت به
زندگی شان دارند
سامان پارسی
«باب دیلن» برنده جایزه نوبل ادبیات 2017سکوتش را شکست
سخنرانی خارق العاده و شیوا
بعد از ماه ها حاشیه سازی« ،باب دیلن» خوانند ه و ترانه سرایی که جایزه
نوبل ادبیات ۲۰۱۷را از ان خود کرد ،ســرانجام فایل سخنرانی خود را
به اکادمی سوئدی نوبل داد«.نیویورک تایمز» در این باره نوشت« :باب
دیلن» درست در اخرین روزهایی که ممکن بود جایزه ۹۰۰هزار دالری
نوبل ادبیات را از دست دهد ،باالخره دست به کار شد و فایل سخنرانی
خود را تسلیم اکادمی نوبل کرد.
او طی ماه های گذشته با پاسخ ندادن به تماس های این اکادمی ،سخنان
ضد و نقیض درباره حضور یا حضور نداشــتن در مراسم دریافت جایزه
نوبل و در پایان با غیبت در این مراسم ،حواشی بسیاری به پا کرد .اخرین
خبرها این بود که او تا دهم ژوئن وقت دارد تا فایل سخنرانی خود را برای
اعضای اکادمی بفرســتد ،و در غیر این صورت ،مبلغ ۹۲۴هزار دالری
که به عنوان جایزه نقدی به او اعطا شــده ،پس گرفته خواهد شد .این
خواننده و ترانه ســرای مشهور سخنرانی ۲۷دقیقه ای خود را به اکادمی
تحویل داده که بخش هایی از ان در روزنامه های مختلف منتشــر شده
است« .سارا دانیوس» دبیر دائمی اکادمی نوبل ،درباره سخنرانی «دیلن»
نوشت :سخنرانی او خارق العاده و همان طور که انتظار می رفت ،شیواست.
«دیلن» حرف هایش را این گونه اغاز می کند« :من در شگفتم که دقیقا
ترانه های من چطور به ادبیات مربوط می شــوند .می خواستم درباره این
مسئله صحبت کنم و بفهمم که این ارتباط کجاست« ».باب دیلن» در
ادامه سخنرانی اش ،از «بادی هالی» خواننده و ترانه سرای امریکایی یاد
می کند و می گوید« :اگر بخواهم از شــروع همه چیز حرف بزنم ،باید از
«بادی هالی» بگویم ...او کهن الگو بود .او همه ان چیزی بود که من نبودم
و می خواستم باشم».
این هنرمند سپس به سه شاهکار ادبی که در خلق ترانه هایش الهام بخش
ی دیک» (نهنگ سفید) نوشته
بوده اند ،اشاره می کند .این کتاب ها «موب
هرمن ملویل« ،اودیسه» شاهکار حماســی «هومر» و «در جبهه غرب
خبری نیســت» اثری از «اریک ماریا ریمارک» بودند و «دیلن» اذعان
می کند که تاثیر ان ها به سال هایی که او کالس های گرامر را می گذرانده
بــر می گردد .برنده نوبل ۲۰۱۷نقل قول های شــاعرانه ملویل و روایت
ی دیک» را ستایش می کند و می گوید« :این کتاب
دراماتیک رمان «موب
اثری شگفت انگیز است ،کتابی مملو از صحنه های پرهیجان و دیالوگ های
دراماتیک .در گذشته پادشاهان روغن نهنگ را استفاده می کردند .تاریخ
نهنگ ها ،جمجمه خوانی ،فلسفه کالسیک ،نظریات شبه علمی و توجیه
برای تبعیض ...همه این ها هســت و هیچ یــک از ان ها منطقی به نظر
نمی رسد .روشنفکر ،بی فرهنگ ،تعقیب مرگ ،تعقیب توهمات ،وال سفید
بزرگ ،سفید مثل خرس قطبی ،سفید مثل یک سفیدپوست ،امپراطور،
پری ها ،تجسم شیطان»...
این خواننده ســپس می گوید که تحت تاثیر غوغای نامفهوم رمان «در
جبهه غرب خبری نیست» که به موضوع جنگ جهانی اول پرداخته ،قرار
گرفته است« :این کتابی است که تو در ان کودکی ات را ،ایمانت به جهان
معنــادار و دغدغه ات برای افراد را از دســت می دهی .تو در یک کابوس
گیر می کنی .تو خیلی تنهایی ،بعد یک گلوله به سرت برخورد می کند
و تو می میری .تو از عرصه به در شــدی .منهدم شدی .من این کتاب را
کنار گذاشتم و ان را بستم .دیگر هیچ وقت نخواستم رمانی درباره جنگ
بخوانم و هرگز هم نخواندم».
خواننده «هله لویا» بعد از ان به تاثیر اثر بزرگی چون «اودیسه» بر اثار
ترانه ســرایان مهم و برخی از کارهای خودش می پردازد و سپس درباره
اثر گم گشتگی ها و اشتباهات «اودیســه» در اثر حماسی «هومر» بیان
می کنــد« :الهه ها و خدایان از من محافظت می کنند ،اما بعضی از ان ها
می خواهند من را بکشند« .اودیسه» هویتش را تغییر می دهد ،او خسته
اســت ،به خواب می رود و با صدای خنده بیدار می شود .او داستانش را
برای غریبه ها بازگو می کند ۲۰ .ســال است که ســفرش را اغاز کرده،
او را بــه جای دیگری برده اند و حاال این جا رهــا کرده اند .موادی داخل
نوشیدنی اش ریخته شده ،راه سختی است برای پیمودن».
«دیلن» ســرانجام حرف هایــش را با تاثیری که ادبیــات بر خوداگاه و
ناخوداگاه او گذاشته به پایان می برد و می گوید که لزوما نیاز نیست شما
تمام یک کتاب شعر یا یک ترانه را بفهمید« :ترانه ها مثل ادبیات نیستند.
ان ها نوشــته می شوند تا به صورت اواز خوانده شوند نه این که روخوانی
شوند ».او سپس از شنوندگان سخنرانی اش می خواهد تا ترانه هایش را به
نحوی که قرار است شنیده شوند ،تجربه کنند.
«دیلن» در پایان اظهار می کند« :اگر یک ترانه شــما را تکان می دهد،
همین مهم اســت .من لزوما نباید از معنای یک ترانه سردربیاورم .من
از همه چیز در ترانه هایم نوشــته ام و قرار نیست درباره معنای کلی ان
نگران باشم« ».باب دیلن» از نگاه بسیاری ،تاثیرگذارترین چهره در تاریخ
موســیقی امریکاســت .برخی از ترانه های او توسط خوانندگان مشهور
دوباره خوانی شــد ه که از جمله ان ها می توان به «از فراز برج دیدبانی»
که توسط «جیمی هندریکس» اجرا شده است ،اشاره کرد .او در پدیدار
شــدن سبکی در موسیقی به نام «راک بومی» در اواسط دهه ۶۰بسیار
تاثیرگذار بود و به «شکسپیر» هم نسالن خود شهرت یافت« .دیلن» در
پنج ده ه اخیر در موسیقی امریکا یک پدیده بوده است .این هنرمند اواخر
سال گذشته جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۶را از ان خود کرد.
ادبیات یکی از لذت های مهم زندگی اســت که هر فرد می تواند
بدون تجربه زندگی دیگری با خواندن یک رمان زیســتن را یاد
گیرد .رمان ها تاثیر مهمی در تفکر افراد یک جامعه و نگرش انها
نسبت به زندگی و تجربه های زیستی شان دارند .از دیرباز همواره
دو نگاه نسبت به هنر که ادبیات هم یکی از بخش های ان است
سبب تقســیم هنر به؛ هنر خاص و هنر عام موافقان و منتقدان
بسیاری از بین فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ داشته و جداسازی
این دو بخش با برخی مولفه ها سبب رویارویی نظریات بسیاری
شده است .دلیل پرداختن به مبحث مخاطب شناسی ادبیات زنان
رشد بی سابقه اثار ادبی است که در سال های اخیر توسط زنان
نویسنده و شاعر منتشر شده؛ و بحث مخاطب شناسی مجالی
شد برای پرداختن به چند رمان پرفروش سال های اخیر و دلیل
موفقیت انها بین مخاطبان این ادبیات؛ پرداختن به این موضوع
به معنای ارزش گذاری نیست .بلکه نوعی واکاوی در ادبیاتی است
که توانسته مخاطب بسیاری را جذب کند و این گفتگو به تاثیر
و مولفه های ان پرداخته؛ بی شک این گونه گفتگوها مجالی است
برای مخاطب جدی ادبیات تا به نگاهی دقیق تر نسبت به اثاری
که منتشر می شود دست یابد.
بحث درباره مخاطب شناسی ادبیات زنان است .اینجا الزم
می دانم پیش از ورود به بحث ،مخاطب شناسی کنیم .وقتی
از مخاطب عام حرف می زنیم دقیقا منظور کیســت؟ این
مخاطب را چگونه تشریح می کنید؟ منظور ادبیات ایران
است؟ یا....
منظور من معنای مخاطب به طور کلی است .می خواهم در ابتدای بحث
به تعریفی از مخاطب عام برسیم .به نظر من مخاطب عوام مخاطبی است
که به طور بالقوه ،اگانه و خود خواسته دنبال محصوالت هنری باکیفیت
و خرید انها نمی رود یا مخاطب اینگونه محصوالت نیســت .بلکه باید با
لطائف الحیلی یا راهکاری که به جهان زیست ان شخص نزدیکتر است به
یک کاالی فرهنگی ارزشمند ترغیب شود .در واقع کاالی فرهنگی برای
او چیــزی خواهد بود در امتداد جهان ذهنی و زیســتی خودش و لزوما
نمی توان توقع داشــت که او را از جهان زیســتیش باالتر بیاورد یا سطح
درک متفاوتی برایش ایجاد کند.
مایلمنکته ایرابهگفتگواضافهکنم.دراینجامنظورمنازعوام
همان تعریفی است که ارتگایی گاست ارائه می دهد« :در نظر او
توده(عوام)یکیمثلهمهاست.کسیکههیچتفاوتیبادیگری
ندارد».عوامازنظرارتگاییگاستافرادیهستندکهتاثیرپذیرند
نهتاثیرگذار،حالباتوجهبهاینپیشفرضمی توانگفت:جامعه
امروز ما سرشار از عوام است؟ زیرا سرشار از کسانی است که
یکی مثل همه اند و تمایلی به ایجاد تفاوت با دیگری ندارند .این
افراددرتمامطبقاتفارغازمدرکتحصیلی،زیستمانوطبقه
اجتماعیقابلدیدنهستند.
همان طور که امروزه نمی توان هنگام صحبت از مفهوم یا واژه زن ،مصداق
یکسانی داشته باشیم – پست فیمینست ها اعتقاد دارند نمی توان به همین
راحتی گفت زن زیرا بایــد بالفاصله گفت کدام زن و کجا؟ چه مکانی و
چه زمانی؟ -و تعاریف بر اساس اقیلم و زمان متفاوت اند ،به نظرم درمورد
واژه های شبیه همه و عامه هم باید مراقب تر باشیم .اگر جامعه ای که در
ان زندگی می کنید .پیشاپیش یک جامعه فرهیخته به لحاظ سطح سواد
باشــد یا سطح زیستی باالتری داشته باشــد ان وقت شما مردمی را که
تقریبا یک جور زندگی می کننــد نمی توان با همان مصداق عوامی برابر
کرد که در یک جامعه کمتر رشــد یافته شبیه هم هستند .مثال ساکنان
کشورهای اسکاندیناوی شاید از یک الگوی یکسان زندگی پیروی کنند
ولی عوام نیستند.
وقتی حرف از یکسان بودن می زنم .بدین معنا نیست که
در یک طبقه اجتماعی زندگی یا در سطح مشخصی باشند.
صحبت از کسانی است که حاضر به تغییر و تاثیرگذاری
نیستند و تاثیر پذیرند .زندگی انها تحت تاثیر فرهنگی
مقلد گونه اســت و دغدغه های بــزرگ ندارند .منظور
جامعه ای هیجانی و احساسی است که کمتر می اندیشد و
به راحتی تاثیر می پذیرد .در چنین شرایطی مخاطب عوام
طیف وسیع تری پیدا می کنند .مسئله این است وقتی تمام
فضاهای جامعه توسط عوام پر می شود نوعی فرهنگ به
وجود می اید که با اشــوبی ایدئولوژیک فرهنگ خود را
از حالت کمــی به کیفی تبدیل و بر جامعه حاکم می کند.
در چنین شــرایطی این افراد تقریبا صدای واحد جامعه
می شوند و شروع به مصرف می کنند .برگردیم به ادبیات.
ما نویسندگانی مانند زویا پیرزاد و فریبا وفی با اثاری مانند
«چراغ ها را من خاموش می کنم» و «پرنده من» داریم،که
اقبال این اثار در جامعه ما به دلیل پرداختن به دغدغه های
عوام است و دلیل موفقیت انها نیز همین است.
به نظر من کتاب های خانم پیرزاد و وفی را به لحاظ نثر ،ساختار و کلیت
ادبی نمی توان عامه پسند ایرانی به معنای مصطلحش به حساب اورد (بر
پســوند ایرانی تاکید می کنم چون مشخصا و قویا اشکار است که معنای
ادبیات عامه پسند در جهان متفاوت شده و باالتر رفته است) .اما چیزی که
باعث می شود شخصا این دو اثر را – به خصوص چراغها ...را به رغم زیبائی
و کشش نثرش -جدی ندانم این است که در جهت تایید و تثبیت همان
نگاه واپســگرا و محافظه کارانه ی پدرساالری است که کلیت جامعه عوام
خودش و نحوه زندگی و گذران عمرش را با ان نگاه راضی و قانع می کند.
به نظر من یک ویژگی بزرگ طبقه عوام این است که از چیزی که هستند
راضی اند و ان را الگوی درستی می دانند .بدون اینکه به دالیل یا چگونگی
یا تغییرش فکر کنند ،یعنی ساختارهایی خوب یا بد بر زندگی انها غالب
است که بدون اینکه فکرش را بکنند این ساختارها را پذیرفته اند .طبیعتا
فکر کردن یا مخالفت کردن یا شکستن انها تاوان های بسیار سنگینی هم
دارد .اینجا همان بحث من درمورد «کدام عوام در کدام جامعه؟» مطرح
می شود .در کشورهای کمتر پیشرفته ،اگر کسی بخواهد تغییری در الگوی
تفکر طبقه اش ایجاد کند کارش خیلی ســخت تر است ،به خصوص در
زمینه های فرهنگی و به خصوص در حیطه ادبیات.
اینجا من نمی توانم جامعه غربی یا اروپایی با جامعه خودمان
مقایسه کنم چون ویژگی های متفاوت بسیاری دارند.
من هم قصد مقایسه ندارم ،فقط خواستم بگویم سعی می کنم هنگام نقد
و تحلیل چوب دستم نگیرم و کسی را محکوم نکنم.
بحث برای محکوم کردن کسی نیست .در اروپا هم جین
استین را داریم که اثارش به ادبیات عامه پسند مشهور
است .رمان های خیلی خوبی هم دارد .صحبت از ادبیات
عامه پسند به این معنا نیست که ادبیاتی نازل و بی ارزش
است بلکه این هم بخشی از ادبیات است .به این دلیل به
این سبک از ادبیات می پردازم که بخش عمده موفقیت دو
نویسنده مدیون مخاطب شناسی انها است .یعنی هر دو
ابتدا مخاطب خود را پیدا کرده اند بعد رمان نوشته اند .در هر
دو رمان شخصیت ها زنان خانه دار هستند و دغدغه هایی
بسیار معمولی دارند .در پرنده من زنی خانه دار دغدغه ی
بزرگش این اســت که چرا همسرش لباس تمیز و شیک
می پوشــد و بیرون می رود؟ یا چرا در کارهای منزل به او
کمک نمی کند؟ اینها دغدغه های زنان خانه دار اســت و
شخصیت اصلی دغدغه برابری حقوق اجتماعی یا برابری
جنیستی ندارد.
مشــکل اصلی این جاست که این دیدگاه که نمی دانم در نوشته های این
دو نفر اگاهانه بوده یا نه ،تکثیر شده و متاسفانه به نویسندگان زن معاصر
ما نیز رسیده است .من همیشه معترض این نوع نگاه هستم ،از جمله در
جلسه ای که چند سال قبل در فرهنگســرای ارسباران و با دعوت اقای
دکتــر پاینده برای کتاب چراغها برگزار شــد ،به صراحت گفتم :که این
را یک کتاب به معنای مطلق فیمینیستی ،یا کتابی برای تقویت و تایید
اندیشــه ها و ایده ال های زنانه نمی دانم ،چون در اساس و با تاکیدش بر
حفظ وضعیت نامطلوب زن ،و تکیه اش بر قضا و قدر و قسمت ،هیچ راهی
برای برون رفت از همان دغدغه های به قول شــما پیش پا افتاده نشــان
نمی دهد .این دلخوش بودن و تایید وضعیت موجود زنی که قرار نیســت
قدمی جلوتر برود ،در ســطح نازل تری در رمانی مثل داالن بهشت خانم
نازی صفوی هم دیده می شود ،یعنی تایید جامعه سنتی¬ای که زن انجا
با اطمینان خاطر و امنیت پدرساالر می ماند .این جور کتابها همه در این
راستا و مسیر است که همانجا که هستی بمان ،حتی اگر نیازهای باالتر و
حق انتخاب بیشتری داری.
اینجا می خواهم نکته ای را اشاره کنم .فکر می کنم دو حالت
دارد یا نویسنده پیش از اینکه بنویسد مخاطبش را انتخاب
کرده یا خود نیز جزو همان طبقه اســت .یعنی اگر درباره
زنان خانه دار می نویسد خودش هم خانه دار است.
ببینید بهتر است هر نویسنده ای دست کم در دوره ای اقتضائات مخاطبان
بالقوه اش را زیسته باشد ،یعنی اگر لزوما االن هم خانه دار یا معلم یا نقاش
نباشــد اما فضای کلی مخاطبین خانه دار و معلم و نقاش را تجربه کرده
باشد .ضمن این که طبقه ی اجتماعی ،از نظر معیارهای ظاهری ،برای او
قابل تغییر است .من شخصا تغییر رفتار و تغییر دیدگاه و سبک زندگی
برخی نویســندگان را بعد از معروف یا پولدار شــدن دیده ام ،زن و مرد
هم نــدارد اصال هیچ عیبی هم ندارد که ادم ســبک زندگیش را عوض
کند ،همین باال داشــتیم می گفتیم که نیازها و اقتضائات فرق می کنند
و بالطبعشان تو هم باید قدرت انتخاب و تغییر داشته باشی .اما اعتراض
و نقــد اصلی من این اســت که بیاییم اسیب شناســی کنیم که همان
کتاب واپسگرایی که در ستایش وضعیت موجود زنان نوشته شده ،برای
نویسنده اش انقدر پول و مقام اورده که باعث پیشرفت اجتماعی و حتی
تغییر دیدگاه و سبک زندگی او هم شده است! یعنی یک نویسنده زن به
بهانه ادبیاتی که تمرکزش بر سبک زندگی زنان سنتی است ،خودش از
قید زندگی سنتی رها شده!
وقتی حرف از طبقه می زنم؛ افراد طبقه را بر اســاس به
دســت اوردن پول یا مدرک نحصیلی نمی توانند تغییر
دهند .بخاطر اینکه در حداقل ترین حالت شــما می باید
مطالبات یک طبقه را در درون خود ایجاد کرده باشــید.
وقتی حــرف از فئودال ها یا بورژواها می زنیم این طبقات
یک سری خواست ها ،مطالبات و ویژگی ها دارند و صرف
پولدار شدن بر حســب یک اتفاق شما جزو این طبقه به
حساب نمی ایید.
در جامعه ما تعاریف طبقاتی کامال دگرگون شده..
شاید بخاطر اینکه ما در جامعه طبقه نداریم.
بر اساس ریشه ها و اصل ها بله موافقم ،االن طبقات بیشتر براساس درامد
خودشان را نشان می دهند..
ما یک شکاف زیســت مانی داریم مثل شمال و جنوب و
طبقات را نمی توان با اختالف زیســت مانی تعیین کرد.
وقتی زن نویســنده مکان زندگی خود را تغییر می دهد.
همان شخصی است که قبال بوده و هیچ تغییری نمی کند.
برای همین تفکر او تکرار می شود .حال مخاطب این گفتار
می خواهد بداند چرا ما بــر این مفهوم اصرار داریم .برای
همین الزم است بســتر رمان ها را بازتر کنیم .در «پرنده
من» ما با یک زن خانه دار روبرو هستیم که دغدغه اش این
است چرا همسرش بیشتر در خانه نیست؟ چرا در کارهای
خانه به کمک نمی کند؟ در چراغها با زنی خانه دار مواجه
هستیم که با مردی مجرد اشنا می شود و تلنگرهایی به
دهنش زده می شــود که برای فــرار از حالت یکنواختی
زندگی نوعی هیجان جدید در او ایجاد می شــود و به این
فکر می کند چرا به اینجا رسیده یا نسبت به این موقعیت
جدید چکار باید کرد؟ هر دو رمان در نهایت به امر اخالقی
خاصی نمی رسند و حتی یک تحول شخصی مانند رمان
همسایه ها که خالد از یک نقطه شروع و به نقطه دیگری
می رسد را در شــخصیت ها نمی بینیم .فقط قصه عامیانه
زندگی یک شخصیت است با دغدغه های زنان خانه دار.
این که می گویید مشــکلی اســت فراتر از ادبیات و نویســندگان زن یا
ســوژه های زنانه ،یک بالتکلیفی است که به طور کلی بر روایت در ایران
حتی ســینمایی -غالب است .من دو قطبی کلیشه ای فیلم یا تجاریامریکایی یا هنــری اروپائی را قبول ندارم ،اما حتی بر فرض محال تاریِ
صرف بودن اثار هالیوودی شــما حتی در نازلترین بی مووی های انها هم
وقتی معضلی می بینید حتما در انتها ،راه حل یا پاسخ یا دست کم اینده ی
ان مشکل را نیز خواهید دید .حاال ان راه حل را یا ما و شما می پسندیم
یا نمی پسندیم ،یا اخالقی است یا غیر اخالقی ،یا در چارچوب خانواده و
مذهب اســت یا نیست .ولی به هرحال جوابی به ان سوالها داده می شود.
اما ما طبق الگو و ســنتی که نمی دانم اگاهانه است یا غیراگاهانه ،حاضر
نیســتیم معضل مطرح شده در روایت هایمان را در انتها به جوابی روشن
یا دست کم جدید و متفاوت برسانیم .اکثرا طرف را می کشیم تا با حذف
فیزیکیش خیالمان راحت شــود .سو برداشــتمان از پایان باز هم همین
است که خیلی وقتها عدم توانایی مان در پایان بندی را پایان باز می نامیم.
انگار خودمان از مشــکلی که به پیشوازش رفته ایم و مطرحش کرده ایم،
وحشــت کرده ایم! همان وحشتی که به نظرم در سبک نگارش نویسنده
رمان چراغها هم دیده می شود.
دلیل این اتفاق برای من مهم است .دوست دارم به دلیل
ان بپردازیم .حرف من این اســت که نویســنده مانند
مخاطبش می اندیشد .در اینجا امر اخالقی برای نویسنده
یک امر ارزشــی است برای همین ان را دچار تشکیک یا
چالشی جدی نمی کند .در نگاه اخالقی و ارزشی درست
نیســت زنی متاهل با مرد دیگری دوست شود و رابطه
موازی ایجاد کند .در نگاه عوام هم بی معنی است که یک
زن خانه دار به مسائلی پیچیده بیندیشد .همین که فکر
کند چرا شــوهرم کمک من ظرف ها را نمی شوید کافی
است .در نتیجه نویسنده ها عامدانه بخاطر مخاطب وارد
برخی مقوله ها نمی شــوند .در چراغها رابطه موازی ایجاد
نمی شود ،در صورتی که در بستر جامعه این اتفاق به کرات
می افتد .اما نویسنده به ان نمی پردازد زیرا نمی خواهد در
ذهن مخاطب ارزشی خدشه ای وارد کند.
نه تنها اکت و کنش ایجاد نمی شــود بلکه مساله ی ارزشی یا فاقد ارزش
بودن ان اکت هم خارج از خواســت ادمها به بن بســت می رســد .مثال
در چراغها یک بالی اســمانی مانند حمله ملخ صورت می گیرد و باعث
می شود شخصیت داستان زندگیش وارد مسیر دیگری شود تا این ترس ها
را همپوشانی کند و اصل ماجرا به چالش کشیده نشود .یعنی شما عناصر
را می بینید ،اما این عناصر وارد تفکر نمی شود ،شاید مثل نقدی که همیشه
بــه ورود نمادهای مدرنیته به زندگی ایرانی اما غیاب تفکر مدرن در این
زندگی شده است...
ما جامعه پیشا مدرنی هستیم که اقالم مدرن را دارد ولی
همچنان سنتی است.
بله .ببینید یکی از شاخص های وجود تفکر مدرن در یک جامعه ،داشتن
شــهروندی مدرن است با تمام مســئولیت ها و حقوق و وظایف و قدرت
عملی که همراهش دارد .ما گرچه عناصر مدرنیته را در زندگیمان استفاده
می کنیم .ولی معموال شهروندان دارای تفکر مدرنی نیستیم .ادبیات یک
جامعه هم فارغ از شــکل زیســتی و زندگی روزمره مذهبی و سیاسی و
اخالقی و فرهنگی ان جامعه نیست و بر امده از دل همین ها است .پس
اگر نقدی از طرف اندیشمندان به این نوع گفتمان فاقد تفکر ادبی هست و
اگر اقبال زیادی به این تیپ کتاب ها از سوی خوانندگان معمولی می شود،
باید ریشــه ها را هم جســت .به هرحال واقعیت این است که همچنان
بســیاری از خانم های رمان نویس ما به همین الگوی فوق -بی اتفاقی و
بی راه حلی -ادامه می دهند و پر فروش هم هستند.
این به دلیل تعداد زیاد مخاطبان است.
بله هم مخاطب و هم ان بحث که خود نویســنده نیز درگیر همان
ساختار زندگی است .در صحبت از طبقه کمی از کارکرد و مناسبات
اقتصــادی گفتیــم .امیدوارم تاکید من بر حــق ادمها برای فرار از
الزامات طبقاتیشــان یا میل به حق برای رســیدن به پیشرفتهای
اجتماعی و ترقی فردی خلط نشــود با این که هرکس پولدار شــد
یــا عناصر طبقه ی پولدار را پذیرفت ،یعنی یک تغییر ســیتماتیک
و ذهنی به ســوی ارتقا و پیشرفت و جهش هم داشته است! صرف
اینکه من ارایشی امروزی کنم یا از یک رستوران باالی شهر عکس
بگذارم معنایش این نیست که در حال شکستن یک الگوی زندگی
و تبدیل به شکلی دیگر هســتم و اصال معنایش این هم نیست که
ان نوع دوم (همان عکس ها و لباس های امروزی) لزوما یک زندگی
مترقی تر یا پیشــرفته تر اســت .بحث ظرف و مظروف اســت :باید
ببینیــم قالب ان میل به ترقی چقدر با مــواد اولیه ای که داخلش
می ریزند هماهنگ است .من پارسال به دالیلی چند تا از رمان های
پرفروش نویســندگان زنمان را خواندم و در یکی دو جلســه ادبی
هم درباره شــان حــرف زدم .اکثر این رمان ها به رغم اســتفاده از
عناصر امروزی ،عناصــر طبقاتی مدرن ،همچنان تنها دغدغه اصلی
که مطرح می شــود اما به جای متعالی تری هم نمی رسد .این است
که طرف مقابلم دوســتم دارد یا نه ،یا در گذشته دوستم داشته یا
نداشــته؟ یعنی انگار بعد از گذشت بیست یا سی سال...
این همان حرفی اســت که در گفتگوهای روزمره زنان
خانه دار تکرار می شود.
بله .و نقد من به شــیوه دم دستی و عذاب اور پرداختن به این نیاز مهم
انسانی است ،چون دوست داشتن و دوست داشته شدن دغدغه همه ما
اســت ،همه ما ادمها مسئله اول زندگی مان ارتباط عاطفی است و باقی
چیزها دنبالش می اید.
درست است اما شیوه پرداختن به مسئله مهم است.
دقیقا ..یعنی این تردید بر سر دوست داشتن و دوست داشته شدن قرار
اســت مرا به کجا برساند؟ اگر قرار است همچنان در جایگاه قبلیم بمانم
که البته به نوبه خودش شاید بد هم نباشد – پس نمایشش در ادبیاتچه فرقی می کند؟ ما می نویسیم که فقط چیزی را عینا باز تکرار کنیم،
یا می نویسیم که به بهانه ی نمایش دادن ،پیشنهاد جدیدی هم بدهیم؟
دیگر این که در برخی رمان های نوشــته خانمها که این سال های اخیر
خوانده ام ،به نظرم میرســد راوی /نویسنده نوعی نگاه تحقیرامیز پنهان،
خارج از عرف سوژه های خودش ،دارد.
نگاه تحقیرامیز نسبت به چه کسی؟
نســبت به زن هایی با الگوهای زندگی و تفکــری متفاوت با کاراکتر
اصلی ،حاال چه بازاری مســلک و بی فکر باشــند و چه مثال مدرن و
شورشــی و عاصی .ببینید مثال قهرمان زن یک رمان شخصیتی است
فاقد ارتباطات اجتماعی محکم ،شخصیتی که تولیدکننده نیست ،نه
تولید فکر و اندیشه و نه تولید محصول مشخص در خانه یا محل کار.
حرف هم نمی زند اما از دنیا طلبکار اســت کــه چرا مرد مقابلم – یا
اصال ادم های مقابلــم ،همان زنهای بی فکر پولــدار یا همان زنهای
مدرن عاصی -دوســتم ندارند .خب این ســوال روایتی و رمانی بی
ربطی است ،چون من مخاطب باید قابلیت ارتباط عشقی با دنیا را در
ان کاراکتر ببینم ،حتی قابلیت شکست خوردن و تنها ماندن و ..را اما
چرا وقتی صدردرصد و سالهای بسیار به همان سیستم حفظ وضعیت
موجود چسبیده ایم ،انتظار داریم کاراکترهای منفعلمان کششی برای
کســی ایجاد کند؟ نه تنها برای مرد داســتان بلکه برای هر ادمی در
جهان روایت؟ شــاید همان زن نیرنگ بــاز و هفت خط یا همان زن
اهل معامله یا همان زن هنرمند شورشــی یا اصال همانی که فقط 24
ساعته به ارایشگاه می رود بیشتر توانایی جابجا کردن اجرها و ایجاد
فضائی برای دوست داشتن را داشته باشد .درواقع کاراکترهای منفلی
که نســبت به هر دو ســوی طیف زن خوشــگذران -زن مولد ،گارد
می گیرند و متوقع اند.
می خواهم نکته ای را اضافه کنم و وارد فضای داســتان
بی حضور نویسنده شوم .در چراغها ،زنی در دهه 40در
ابادان و در جامعه ای شهری که زنان ازادتر بودند در حال
زندگی است .دهه ای که مثال به دهه ی روشنفکری ایران
معروف است و شعر و ادبیات و هنر در جامعه به وفور دیده
می شــود .وقتی به جامعه نگاه می کنی ویژگی های یک
جامعه شــهری وجود دارد و ازادی های زنان نیز با توجه
به اینکه شخصیت زن رمان جزو اقلیت است .با این حال
وقتی به روایت نگاه می کنید از نظر رفتاری همان زنی است
که در «پرنده من» سال ها بعد می بینید .زن درگیر جهان
ذهنی خودش است و نمی تواند خود را با شرایط سازگار
کند و وقتی توان تولید هیچ اندیشه نویی را ندارد در پی
این است که چرا زندگی او به حالتی روزمره و عادت گونه
دچار شده است .از نظر من طبقه عوام کسانی هستند که
فکر نمی کنند و تاثیر پذیرند و در چنین شرایطی انتظار
باالترین کیفیت را نیز دارند.
بله و به نظر مــن خواندن رمان هایی که فقــط می گویند روزمره¬گی
بد اســت و تنهایی بد اســت ،دقیقا تایید همین سبک زندگی و ایجاد
همذات¬پنداری مخاطب مبتال با کاراکتر مبتال است .بنابراین اینجا است
که می گویم خط مرزی مشخصی بگذاریم :ادبیات پرفروش و مردم پسند
لزوما به معنای ادبیات ...نیســت .به خصــوص در دنیای بیرون که این
مفاهیم تغییرات مهمی کرده اند .جایگاه رمانهای پرفروش کسانی مثل دن
براون کجاست ،چون اصال در این معیارهای تحمیق¬امیزی که گفتیم
نمی گنجند.
دن براون برخی مفاهیم را به چالش می کشد و به راحتی
از کنار انها نمی گذرد ،مثل کاری که در کد داوینچی انجام
می دهد.
بلــه ،یعنی وقتی مخاطب کتــاب را تمام می کند ،گرچــه اثر به لحاظ
ســاختاری و روایتی او را به یک چالــش جدی دعوت نکرده و الیه های
خاصی را باز نکرده است ،اما با همان زبان ساده و روایت خطی سرراست
به دانش و اندوخته های هنری یا علمی او اضافه شده است ،و یک یا چند
پله از جایگاه قبلیش جلوتر امده اســت .جنس این لذت با جنس لذت
خواندن اثار فاکنر و کوندرا و دوراس بســیار متفاوت است ،اما در همان
لذت عامه پســندانه ی خودش یک رویکرد ارتقاگرایانه دارد :چیزی که
رمان های عامه پســند ما فاقد ان اســت .این ترکیب لذت و ارتقا از یک
دانش و اگاهی پیشین در نویسنده ،و از یک تمایل سیستماتیک در بازار
ادبیات عامه پسند می اید .یعنی مخاطب عامه ی ان طرف سختگیر شده
و برای اینکه دلش را به دســت بیاوری باید خودت از او خیلی باهوشتر
و باسوادتر باشی .اما نویسنده های عامه پسند ما این چنین اند؟ ما درگیر
دوقطبی ها ی اشتباهی هستیم .خیلی از منتقدان قدیمی و سرسخت فکر
می کنند مثال رمــان ژانر لزوما یعنی کار نازل عامه ،و برعکس هر کاری
ســخت خوان بود یعنی سطح ادبی باالیی دارد .درصورتی که مدام باید
برگردیم به همان نکته ساده که با خواندن این اثر چقدر از جای قبلیت
جلوتر می ایی؟ یا مثال رمان مریخــی اثر اندی ویر از پرفروش ترینهای
جهان اســت ،نخبه گرا هم نیست ،ســوژه اش هم خیلی کهن الگویی و
تکراری اســت ،یعنی تالش برای بقای یک فــرد تنها ،گرچه این بار در
فضا .اما شــیوه پرداختش را ببینید که چه اطالعات علمی ناب و جذابی
به مخاطبش منتقل می کند .یعنی سطح ان لذت جویی ادبی باالتر رفته
اســت .اما مشــکل ما این است که در این ســالها تا کسی به فکر رمان
پرفروش افتاده عینا از همان الگوهای ساختاری و فکری و ذهنی بیست
سی سال پیش تقلید کرده و همان خنثی بودن را بازتولید کرده است.
چقدر نویســنده های ما از روی نویسنده های اروپایی و
غربی کپی برداری می کنند؟ به خصوص نویســنده های
عامه پسند.
بین خانم های نویسنده شاید مشخص ترین نویسنده ای که می توان نام
برد البا دسس پدس است ،به خصوص رمان دفترچه ممنوعه که برخی
منتقدان معتقدند تاثیر زیادی روی زنانه نویســی های ما و حتی چراغها
داشته است.
همانطور که عده ای معتقدند سمفونی مردگان از خشم و
هیاهو تاثیر گرفته است.
بله و حتی اگر بخواهیم کمی عقب تر برویم تاثیرات ادبیات دهه بیســت
اروپا را هم بر نویسندگان فرنگ رفته ی ان دوران شاهدیم.
وقتی از تاثیر حــرف می زنم طبیعتا همه مــا متاثر از
یکدیگریم .در همه هنرها ما بر یگدیگر تاثیر می گذاریم .اما
حرف من این است زمانی شما تاثیر می پذیرید ولی با زبان
خود و فرم جدیدی حرف ها را بیان می کنید و زمانی تاثیر
را نقطه به نقطه اجرا می کنید .این دو متفاوت از یکدیگر
هستند .بحث من درباره ادبیات عامه پسند نیز همین است
که هیچ کار جدیدی غیر تکثیر مقلدوار نکرده ایم.
بله ،تاثیرگرفتن چیز بدی نیســت ،تاثیر و تاثر همیشه و همه جا وجود
دارد و اتفاقا پله اول هر حرکت و افرینش هنری اســت .مهم این است
که به جای کپی صرف بتوانیم ان تاثیرات را درونی کنیم .شــما ممکن
است رمانی با اسامی ادم ها و مکان های خارجی بنویسید اما فضا و حرفی
که می خواهید بزنید مال همین جامعه و کامال ملموس باشد .به همین
خاطر اســت که می گویم نتوانستیم ان رشدی را که ادبیات عامه پسند
غرب در ســال های اخیر داشته ،تجربه کنیم (البته در پرانتز اضافه کنم
کــه کارهای خیلی نازل بازاری و بی محتوا نیز در ان طرف به وفور چاپ
می شــود و فراوان هم خواننده دارد .اما ادبیات میانه شان ،یعنی ادبیات
پرفروش مابین سخیف و سخت ،است که بسیار رشد کرده و مهم شده
است) .شاید باید صبور باشیم ،شــاید طی کردن ان سیر تاریخی مهم
است ،طبعا نه عین به عین .ولی به هرحال در غرب نیز روزگاری اصطالح
رمان های کلفت پســند را داشته ایم که نویسنده اش حتی اسم واقعیش
را بروز نمی داده و اعتقاد بر این بوده که خانم های ســطح باالی جامعه
همچین چیزهایی را نمی خوانند؛ یا رمانهایی که به شــکل ســریالی در
روزنامه های زرد یک پنی چاپ می شده و بعدا به شکل یک رمان مستقل
عرضه می شده .مهم اســت که وقتی در یک سیر تقویمی جلو می ایید
خواه و ناخواه رشــد کنید و چیزی را پشت سر بگذارید .مشکل فعلی ما
این اســت که ادبیات عامه پسندمان بعد از تاثیرگرفتن ،ان را پشت سر
نگذاشته است.
می خواهم مثالی در رمان چراغها را بازگو کنم .شخصیتی
داریم که جنس دغدغه هایش اندکی باالتر اســت .یعنی
در یک زندگــی تکراری قرار گرفته و حس می کند دیده
نمی شــود و با مرد جدیدی اشنا می شود که هیجانی در
زندگیش ایجاد می کند و در این چالش قرار می گیرد که
چه باید کرد؟ وقتی شخصیت اصلی به این نتیجه می رسد
چه باید کرد -و مخاطب نمی داند این نتیجه چیست؟-
یکباره طوفانی می اید و حمله ملخ و بالیای اسمانی نازل
می شود .این همان تفکر طبقه عامیانه است که می گویند
اگر گناهی انجام گیرد بال بر سر شما نازل می شود و این بال
گویی نتیجه ی کار بد ایشان است .در صورتی که بسیاری
از این اتفاقات می افتد و هیچ بالیی نارل نمی شود .از اینها
که بگذریم زن داستان ما دارای یک جایگاه فکری قوی
نیست که بتواند نسبت به این زندگی چالشی ایجاد کند
یا فکر کند چه شده به اینجا رسیده یا حاال چه باید بکند
که از این وضعیت خارج شود و نسبت به وضعیت جدید
رفتــار و عکس العملش چه باید باشــد؟ یا حتی ما با
اینکه تمایل را می بینیم رابطه ای شکل نمی گیرد و جلو
نمی رود .داســتان از جایی به بعد عامدانه با یک اتفاق
سنتی در باور عوام مثل طوفان شن و این اتفاقات بریده
شــده و زندگی ادامه پیدا می کند .چرا؟ بخاطر اینکه
شما نمی توانید با تفکر عامیانه به یک کار اشتباه فکر
کنید و انتظار عقوبت نداشته باشید .نمی شود با تفکر
عامیانه نوشت اما بی محابا و نترس مانند یک زن غربی
وارد یک رابطه موازی شــد .بحث این نیست چه کاری
درست است یا غلط؟ بحث این است که نویسنده این
رمان ها هم دقیقا به شــکلی عامیانه به این موضوعات
وارد یا خارج می شود.
موافقم که وقتی پی چیزی را می ریزید می باید گنجایش و پیش بینی
بنا کردن ســاختمان رویش را هم داشــته باشید .اگر ظرفش موجود
نباشــد ولی بخواهید به زور حجم بزرگی را به خورد مخاطب بدهید
همیــن وضعیت می شــود ،یعنی همان طور کــه در ابتدا گفتم انگار
خودتان از شرایطی که ترسیم کرده اید می ترسید و ادامه نمی دهید.
شــاید ابتدا باید این تعاریف در ذهن هنرمند روشــن باشــد که من
تــا کجا می توانم ســاختمانم را باال ببرم و اصال جایــگاه من در این
ســاختمان کجاست؟ چقدر مدرن شــده ام یا نشده ام یا پیشا مدرن
هســتم و چقدر نســبت به وضعیتم خوداگاهم؟ یعنی فارغ از نقد و
ارزش¬گذاری و قضاوت درمورد خودم ،ظرف و مظروفم را روشن¬تر
کنم تا حاصل نهایی از این گم گشــتگی و سرگشــتگی بد عارض بر
ادبیات رها شــود .االن یک گروه از نویســندگان سن¬دارتر ما هنوز
درگیر شــیر یا خط انداختن هستتد دوســتم دارد یا ندارد ،و گروه
جوان¬تر هم انگار در حرکتــی 180درجه متفاوت کال از دغدغه ی
دوســت داشــتن -به ان معنای قبلیش – فارغ انــد ،عامل جذاب یا
مهمی در زندگیشــان نیست و کال سوالشــان نیست که بخواهند به
ان فکر کنند.
شــاید دلیلش این است که دوست داشتن چیز هیجان
انگیزی در زندگی امروز نیست.
شــاید ،و به نظرم دالیل اجتماعی و فردی بسیاری دارد ،حتی ممیزی¬
بیروین و درونی ،که همچنان تاکید می کنم بدون واکاوی ان ها نمی شود
درک درستی از تغییرات ادبی داشت.
من به یک دلیل با این حرف موافق نیستم و ضعف بخاطر
ممیزی فرهنگی نمی پذیرم .فکر می کنم نویســنده نیز
اینگونه می اندیشــد .وقتی مخاطب را انتخاب می کند
و می خواهد برای طبقه خاصی بنویســد .تمام نگاه های
فرهنگی ،جامعه شــناختی ،مذهبی ،و احساسی انها را
نیز در نظر می گیرد و با توجه به طبقه ای که انتخاب کرده
داستان را می نویسد .نکته ای دیگری که می خواهم بیان
کنم اندکی چالش بر انگیز است .فکر می کنم نویسندگان
ما مانند مردم عادی می اندیشند و تفکر خاص یا ویژگی
عالی ندارند که بخواهند بیان کنند .تجربه های زندگیشان
همان تجربه هایی است که یک زن خانه دار داشته و چیز
خاصی ندارد که بخواهد ارائه دهد.
عــادی بودن این زندگی ها را می پذیریم ولی به هرحال نویســنده
باید زندگی ذهنی هم داشــته باشــد ،باید بســیاری زندگی های
دیگر را به شــکل تخیلی تجربــه کند .ضمنا می توانــد و باید که
از تجربه های زیســته ی دیگران نیز متاثر شود .اصال نویسنده باید
چند برابــر مردم دیگر از اتفاقات عادی یا غیرعادی اطرافش متاثر
شــود و همان ها در وجودش ته نشین و به داســتان تبدیل شود.
فــرض کنیم یک نوجوان 15ســاله خودش تجربه مســتقیمی از
عشــق ندارد ،اهل نوشــتن و قلم هم هست ،زندگیش هم عادی و
روزمره است و می خواهد روزی نویسنده حرفه ای شود .خب شاید
بهتر باشــد برای ساخت و درک فضای عاشقانه و احترام به زنانگی
و انتخاب و اســتقالل رای فیلمی مثل تایتانیــک را ببیند تا مثال
اثار ســخیفی که زنانگی را فقط از ابعاد فیزیکی مطرح می کنند و
متاســفانه در تمام این سال ها به وفور در دسترس بوده اند.
کتاب همیشه در دسترس اســت و می توان عشق را در
رمانها و شــعرها درک کرد .این حرف تقصیر را گردن
دیگری انداختن است .ما عالقه ای به مطالعه کردن نداریم.
بله بی شک بوده .اما اینجا بحث اندکی جزیی تر می شود که ایا مخاطب
رمان با گذشت هر سال بیشتر می شود یا کمتر که منتظر تاثیرپذیری های
بیشتر باشیم؟
صد در صد مــا با بحران مخاطب مواجه هســتیم و
مشــکل بزرگ این است که نویســنده هایی از این
دست عامدانه مخاطبش را انتخاب می کند .فیلم هایی
مثل «فروشــنده» یا «ابد و یک روز» در ســینما و
«چراغها را من خامــوش می کنم» و «پرنده من» در
ادبیــات عامدانه برای این بخش گســترده مخاطب
تولید می شــوند ،برای اینکه این گروه خیلی راحت
با اثر کنار می ایند و تعداد بیشــتری دارند و راحت
می شــود انها را جذب کرد .بسیاری از دغدغه هایی
که در جهان روشــنفکری (البته به معنای حقیقی و
نه چیزی که در جامعه ما معنا شــده) حل شده ،این
طبقه همچنان درگیر ان است .موضوعی مثل تجاوز
برای جامعه ســنتی همچنان مهم و مورد بحث است؛
یا بحث رابطــه یک زن با مرد دیگر در رمان چراغ ها
و مواجهه بــا ان یکی از دغدغه های اصلی این طبقه
اســت؛ برای همین به ان می پردازند .این موضوعات
سوالهای پاسخ داده نشده طبقه عوام است و تمایل
دارند درباره ان بخوانند و ببینند.
مســئله من این اســت که همان پاسخی هم که دنبال ان هستند،
به خوبی داده نمی شــود .یعنی من اصل ان پرسشــها را محاکمه
نمی کنــم .ببینیــد واقعیت جامعه همین اســت و دغدغه های این
مخاطبان هم ســرجایش محترم اســت .من می گویم برای همین
دغدغه ها می شــود خوراک های بهتری در نظر گرفت .البته اضافه
کنم که به نظر شــخصیم سطح دو فیلمی که مثال زدید از این دو
کتاب خیلی باالتر و بهتر است.
نکته این است که این بخش گسترده جامعه به دنبال
پاسخ نیست .فیلسوف دنبال پاسخ است ،می اندیشد
و به پاســخ سوالش می رســد .عوام به دنبال پاسخ
نیســت و فقط می خواهد این موضوع بحث شــود و
مدتی درباره ان حــرف بزنند و ادامه زندگی همین.
دنبال جواب نهایی نیستند.
اما مهم این اســت که هنرمند یا نویسنده دغدغه جواب را داشته باشد،
حتی اگر به ظاهر تمایلی ندارد که به هر دلیلی بحث را باز کند و بیشتر
همان صورت مسئله را نشان می دهد .تاکید می کنم که همین امر خودش
یک مرحله از پاک کردن صورت مساله جلوتر است زیرا عمال در خیلی از
تولیدات هنری یا ادبی ما کل صورت مسئله پاک می شود .به هر حال تا
زمانی که به ان فکر نکنیم به جواب هم نمی رسیم.
دقیقا اینجا به تعریف ابتدای بحث می رسیم طبقه عوام
تمایلی به فکر کردن ندارد و یکی مثل همه است .وقتی
مســائل را برای انها مطرح می کنید قرار نیست به انها
جواب هم بدهید .همین که به یک تکاپو برسند کافی است.
قرار نیست از سینما بیرون بروند و مانند اثار کوبریک به
نمادها و نشانه های ان فکر کنند یا مثل فیلم های پازولینی
فیلمی مثل سالو -بعد می باید فرهنگ سیاسی را مطالعهکنند .قرار این است که بخواند و ببیند و اندکی درباره ان
حرف بزند .همین و ادامه زندگی ،نویســنده نمی خواهد
چالشی برای اندیشیدن ایجاد کند بلکه فقط می خواهد
داستانی را روایت کند و تمام.
5
چهار شنـــــــبه 17خرداد ماه 1396سال دهم شماره 714
www.honarmandonline.ir
کتاب و ادبیات
Book & literature
اخبار
فعاالن نشر این روزها بیزینس من شده اند!
داوود غفارزادگان می گوید دست اندرکاران نشر و ادبیات این روزها به جای
اینکه بیشــتر ادم ادبیات باشند ادم کاســبی و بیزینس و بازار هستند و
نویســنده جوان توان مقابله با انها را معموال ندارد .به گزارش هنرمند به
نقل از مهر :کتاب «قرار ساعت »۲۲شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه
کاراموزان داستان کوتاه داوود غفارزادگان در بنیاد شعر و ادبیات داستانی،
به تازگی و با پایان یافتن این کارگاه منتشر شده است .غفارزادگان در این
زمینه گفت :این کارگاه با تمامــی کارگاه های ادبی پیش از خود تفاوتی
اساسی داشت و ان اینکه هنرجویان حاضر در ان از سراسر ایران انتخاب
شده بودند و تعداد قابل توجهی از ان ها نیز از داستان نویسان مناطق محروم
به شمار می رفتند .وی ادامه داد :اغلب این نویسندگان جوان مستعد بودند
و به نوشتن عالقه مند .متوجه این مساله شد ه بودند که می توانند داستانی
برای گفتن داشته باشند و در این راه تالش می کردند .این برای خود من
بسیار عجیب بود اما خب گله هم دارم که وقتی از حاصل کارشان قرار بر
انتشار کتاب گذاشته می شود چرا کتاب باید با چنین شکلی و با ویرایش
بسیار بد و فاجعه بار منتشر شود .با این همه من اعتقاد دارم اتفاقی که در
قالب این کارگاه افتاد برای فضای ادبی کشور ما یک رویداد بسیار مطلوب
بود .غفارزادگان تصریح کرد :وقتی از این جوانان به عنوان داستان نویسان
خوب یاد می کنم نباید این شــائبه ایجاد شود که ان ها مانند نویسندگان
حرفه ای دست به قلم هستند .من از نظر اجرای ایده این حرف را می زنم
و نه از منظر سایر موارد .نکته اصلی درباره این جوانان این بود که همگی
ذهن هایی دســت نخورده داشتند و مانند بیشــتر اثار ادبی این روزهای
کشــور ،داســتان های بی نمک که اغلب دل نوشته است تا ادبیات را خلق
نمی کردند .ان ها صدای خودشان را در ادبیات پیدا کرده و فریاد می زدند
که این اتفاق برای من بســیار جای خوشحالی داشت .این نویسنده افزود:
مساله ای که حاال پس از اتمام این کارگاه و انتشار کتاب خودش را بیشتر
نشــان داده لزوم برنامه ریزی برای این جوانان است .واقعیت این است که
انها در زمینه پرورش استعدادشان به اصطالح صاحبی ندارند .کار مداومی
که مورد نیازشان است از انها خواسته نمی شود چون مربی برای اینکار به
صورت مســتمر وجود ندارد .امکاناتی هم برای پرورش استعدادهای انها
دیده نشده و وجود ندارد .اینها نگران کننده است .نمی شود با جوانی چند
ماه کار کرد و اســتعداد ادبی او را کشــف و پرورش داد و بعد به امان خدا
رهایش کرد در جایی که نه از کتاب خبری هست و نه از کتابخانه ای .من
امیدوارم که فکری برای پیگیری رشــد این استعدادهای جوان بشود .وی
ادامه داد :نویسنده انسانی است که می تواند استقالل فکری خود را حفظ
کند و اسیر باب روزنویسی نشــود .نویسنده ای که خود را گرفتار باب روز
نوشــتن کند به باور من ۵۰درصد از نام خودش را به عنوان نویســنده با
دست خودش بر باد داده است.
غفارزادگان ادامه داد :از صمیم دل متاسفم که بازار نشر و چاپ کتاب و نیز
انتشار اثار در مجال و حتی فضای وب در دست کسانی قرار گرفته که تنها
بر مبنای پَســن ِد روز کار می کنند .جوان مستعد شهرستانی در مواجهه با
این افراد وقتی حس کند که صدایش در داستان نویسی به جرم باب روز
نبودن ،راهی به انتشــار ندارد خودش نیز مایل به باب روزنویسی می شود.
این نویســنده در همین زمینه ادامه داد :بیشتر نشر ما در ایران تبدیل به
یک بیزینس شده و کارها نیز اینگونه دیده و انتخاب می شوند .نویسندگان
جوان در مواجهه با چنین فضایی الجرم متمایل به ان شده و فضای فکری
خود را به فراموش می سپارند .از سوی دیگر ما با این مساله نیز روبروییم
که افرادی که امروزه در ادبیات دســتی در انتشار اثر و یا نشر مطالب در
جراید دارند ،دیگر ادم ادبیات نیستند ،همه تبدیل شده اند به مشتی بازاری
و کاسب که نویسنده جوان توان مقاومت در برابرشان را ندارد .برای همین
است که داستان نویسان جوان که قبل از این می توانستند در مطبوعات اثر
خود را معرفی و بازخوردها به ان را دریافت کنند امروزه نه تنها مطبوعه ای
برای انتشار اثار خود نمی یابند بلکه برای کتاب شدن اثارشان نیز مجبورند
ان ها از فضای اصیل ذهنیشان دور و به سمت پسند بازار سوق دهند.
اثری از جی ار ار تالکین بعد از 100سال منتشر شد
نویســنده بــزرگ بریتانیایی ،و خالــق «ارباب حلقه هــا» ،بیش از
همه بــه خاطر اثار فانتزی اش معروف اســت .اکنــون یکی از اثار
دیده نشــده این نویســنده به نام «برن و لوتیــن» بعد از یک قرن
منتشــر شده است؛ اثری که به زعم کارشناســان الهام گرفته شده
از جهان رمان معروف تالکین ،ارباب حلقه هاســت .به گزارش ایران
ارت به نقل از ایندیپندنت؛ این کتاب توســط فرزند این نویســنده،
کریســتوفر تالکیت تصحیح و ویراســتاری شده است و موضوع ان
ترکیبــی از مضامین اثار جنایی و عاشــقانه اســت .جان گارت از
متخصصــان اثار جی ارار تالکین به بی بی ســی گفته نویســنده
«هابیــت» [جــی ار ار تالکین] از نویســندگی اش مثــل یک نوع
«جن گیــری» برای وحشــت هایی که در جنــگ جهانی اول دیده
بود ،اســتفاده می کرد .او گفت« :وقتی او از سنگرها بازگشت ،و تب
جنگ داشت ،زمســتان ( )۱۷-۱۹۱۶را صرف بازیافتن خود کرد».
جان رونالد روئل تالکین ( ،)1892-1973نویســنده و زبان شناس
بریتانیایی اســت که کتاب های «هابیت» و «ارباب حلقه ها» از اثار
اوســت .او از سال ۱۹۲۵تا ،۱۹۵۹اســتاد زبانشناسی تاریخی در
دانشگاه اکسفورد بود.
چرا قدیمی ترین کتابخانه عمومی پایتخت تعطیل است؟
مســئول روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران علت
تعطیلی کتابخانه مرکزی پارک شهر را بازسازی و مقاوم سازی ساختمان
عنــوان و تخریب ان را رد کرد .مریم تاجیک در توضیحی درباره وضعیت
کتابخانه مرکزی پارک شــهر (واقع در خیابان بهشت) که قدیمی ترین و
بزرگ ترین کتابخانه عمومی پایتخت است گفت :ساختمان نیاز به بازسازی
و مقاوم سازی داشت و این کار باید انجام می شد.
او با تاکید بر این که برای حفظ معماری کتابخانه پارک شــهر دیوارهای
اطراف و ســقف ان نگه داشته شده است ،اظهار کرد :در داخل ساختمان
بازسازی و مقاوم سازی را انجام می دهیم و این کار در پی ،تیرها و ستون ها
انجام می شــود .در واقع غیر از نماهای بیرونی و کاشی ها ،مقاوم سازی در
حال انجام است.مســئول روابط عمومــی اداره کل کتابخانه های عمومی
اســتان تهران با بیان این که برای این کار از شهرداری و میراث فرهنگی
مجوز گرفته اند ،مدت زمان بازســازی را حدودا تا پایان سال جاری اعالم
کرد .در تاریخچه کتابخانه مرکزی پارک شهر عنوان شده است :کتابخانه
مرکزی پارک شهر در سال ۱۳۴۰در محل فعلی سفره خانه سنتی واقع در
محوطه پارک شهر تهران در منطقه سنگلج ،از محله های قدیمی تهران،
افتتاح شد .کتابخانه تا پیش از سال ۱۳۴۰در محل سابق دفتر پارک بود.
6
گروه موسیقی پازل بند در گفتگو با «هنرمند»
چهار شنـــــــبه 17خرداد ماه 1396سال دهم شماره 714
www.honarmandonline.ir
موسیقی
MUSIC
خبر
اخبار
علیرضا قربانی با «فروغ» به تاالر وحدت می رود
سرویس موســیقی هنرانالین :اجرای علیرضا قربانی در حالی در تاالر
وحدت برگزار خواهد شــد که این خواننده به دلیل استقبال فوق العاده
از کنسرتش این دو اجرا را تمدید کرد .خواننده موسیقی اصیل ایرانی
به همراه اعضای گروهش طی روزهای 18و 19خرداد در این ســالن
روی صحنه می رود و این برنامه اولین کنسرت البوم فروغ خواهد بود.
برای دومین ســال پیاپی است که قربانی کنسرت های خود در ایران را
در ماه مبارک رمضان روی صحنه می برد .او ســال گذشــته با قطعات
البوم دخت پری وار به اهنگســازی مهیار علیزاده ده شب کنسرت در
ماه رمضان داشت و اجراهایش با استقبال مخاطبان مواجه شد.
نیلوفر محبی و محســن عبادی (ویلن) ،پریسا پیرزاده (ویوال) ،ماکان
خوی نژاد (ویولنســل) ،فرشــید پاتینیان (کنترباس) ،میالد محمدی
(تار) ،پویا سرایی (سنتور) ،زکریا یوسفی و بهتاش ابوالقاسم (سازهای
کوبه ای) و ســامان صمیمــی (کمانچه) اعضای گروه خواننده «شــب
دهم» در کنسرت پیش رو هستند.
البوم فروغ شامل ده قطعه به نام های عاشقانه ،میخانه درافتاده ،مستانه
می گریزی ،اشک ،شهره شهر ،خرقه رقصان ،جام صبوحی ،سجده عقل،
تا بیکران و فروغ است .اشــعار جدیدترین اثر علیرضا قربانی و سامان
صمیمی از ســروده های فروغ فرخزاد ،موالنا ،علیرضا کلیایی و مسعود
کالنتری است .بهنام ابوالقاسم ،میالد محمدی ،پدرام فریوسفی ،میثم
مروستی ،نیلوفر محبی ،محسن عبادی ،پانیذ فریوسفی ،اتنا اشتیاقی،
رضا فرهادی ،زکریا یوســفی ،بهتاش ابوالقاســم ،درشن انند ،حسام
ناصری و سامان صمیمی نوازندگانی هستند که در این البوم هنرنمایی
کرده اند .شــیوا ســروش ،مه گل صفدری ،کامران عروج زاده و محمد
حقیقی هم اعضای گروه ُکر هستند.
«بِهت مریضم» اشوان در راه انتشار
رسول ترابی تهیه کننده و مدیر موسسه فرهنگی هنری «اوای دوران»
با اشــاره به تازه تریــن فعالیت های انجام گرفتــه خوانندگان همکار
ایــن مجموعه توضیح داد :با توجه به قــرار گرفتن در ایام ماه مبارک
رمضان و برگزار نشدن کنسرت ها هم اکنون درگیر دریافت مجوز برای
خوانندگان طرف قرارداد شــرکت هستیم که طبق برنامه ریزی ها قرار
است در روزهای اخر تیر ماه کنسرت هایی را برگزار کنند.
وی ادامه داد :در صورت صدور مجوز ،اشوان یکی از روزهای اخر تیرماه
در سالن میالد نمایشــگاه بین المللی تهران و گروه «سون» با اجرای
اثار جدیدشــان در مرکز همایش های برج میالد تهران کنســرت های
خــود را برگزار می کننــد .فرزاد فرزین هم در صورت کســب مجوز ،
اواســط مرداد ماه کنســرت های خود را در تهران برگزار می کند .این
تهیه کننده با اشــاره به فعالیت های سینا حجازی هم بیان کرد :سینا
حجازی مدتی اســت که روی چند تک اهنگ و کلیپ کار می کند که
این اثار با توجه به وســواس زیــاد این خواننده در تولید اثارش مدتی
زمان بر اســت بنابراین به محض انتشــار این اثار برنامه ریزی ها برای
برگزاری کنســرت ایــن خواننده نیز صورت می گیــرد که بتوانیم در
خدمت طرفدارانش باشیم .مدیر موسسه فرهنگی هنری «اوای دوران»
درباره برنامه های رحیم شهریاری نیز عنوان کرد :رحیم شهریاری هم
اکنون در خارج از کشــور حضور دارد و به محض بازگشت او به ایران
درباره اجراهای صحنه ای برنامه ریزی خواهیم کرد .ترابی درباره تاریخ
انتشــار اولین البوم رسمی اشوان خواننده جوان پاپ نیز گفت :تمامی
کارهای مربوط به انتشار البوم اشوان انجام گرفته و اگر مشکلی پیش
نیایــد اولین البوم ایــن خواننده پس از ماه مبــارک رمضان با عنوان
« بهت مریضم» در دسترس دوســتداران موسیقی قرار می گیرد .این
البوم شــامل ۱۳قطعه اســت که توسط شــرکت «اوای دوران» و به
تهیه کنندگی من منتشر خواهد شد .تمامی ترانه ها و ملودی ها اثر هم
از اشوان است و هومن نامداری و سعید شمس به عنوان تنظیم کننده
در اثر حضور دارند.
اجرای کوارتت «شهرزاد» توسط هوشیار خیام
هوشیار خیام اهنگساز و نوازنده در تشریح تازه ترین فعالیت های خود
از برگزاری یک کنســرت از اثارش توسط کوارتت «شهرزاد» در اوایل
شهریورماه ســال جاری خبر داد و گفت :طبق برنامه ریزی های انجام
گرفته اواخر مرداد یا اوایل شهریورماه امسال کنسرتی از اثار من توسط
کوراتت «شهرزاد» به نوازندگی تینا جامه گرمی ،نگار نوراد و دو نوازنده
دیگــر در تاالر وحدت تهران برگزار می شــود .این کنســرت در ادامه
همکاری های گذشته ام با کوارتت «شهرزاد» است که از سال ها پیش
تاکنون انجام گرفته و این بار با شکل اجرایی کامل تر به مخاطبان ارائه
می شــود .وی ادامه داد :همکاری من با کوارتت «شهرزاد» به چندین
ســال پیش بازمی گردد که با نوازندگان ان نیز همکاری مســتمری
داشــتم به طوری که طی ایــن مدت این گروه برخــی از اثارم را در
کنسرت های گذشته اجرا کردند .به هر حال در کنسرت پیش رو که به
همت موسسه افرینش هنر «بارانا» برگزار می شود مجموعه ای از اثار
من با ســازهای زهی در قالب ترکیبات مختلف تریو ،دوئت و کوارتت
و در نهایت قطعه «شیشــه رنگی» با ارکســتر اجرا می شود که من در
بخش هایی به عنوان نوازنده پیانو حضور پیدا می کنم.
خیام در پایان با اشاره به حضور یک نوازنده خارجی در ترکیب ارکستر
گفت :با مذاکراتی که انجام گرفته یک نوازنده مهمان از کشــور اتریش
که از نوازندگان ارکســتر جوانان اتریش اســت در این برنامه به عنوان
یکی از نوازندگان کوارتت «شهرزاد» حضور خواهد داشت.
هوشــیار خیام تحصیالت دانشــگاهی خود را همزمان در دانشــکده
موسیقی دانشگاه هنر و کالج «ترینیتی» لندن ادامه داد .او پس از اخذ
مدرک کارشناســی موسیقی از دانشگاه هنر به کشور امریکا رفت و در
کالج کنسرواتوار موسیقی سینسیناتی مدرک کارشناسی ارشد خود را
دریافت کرد .وی بعدها موفق به اخذ دکترای موســیقی در اهنگسازی
و رهبری ارکستر شد و در ان دانشگاه به سمت اسیستان پروفسور به
تدریس تئوری موسیقی و اهنگسازی پرداخت.
انسامبل «شــهرزاد» نیز از جمله گروه های مطرح موسیقی کشورمان
اســت که از بهار سال ۹۱تا کنون برنامه ها و قطعاتی مختلفی را ضبط
و تولید کرده اســت .این مجموعه موســیقایی ضمن اجرای برنامه در
تاالرهای مختلف در سی و دومین جشنواره موسیقی فجر نیز کنسرتی
را برگزار کرد.
اهنگسازی
بهخوانندگی امشخصیتمی دهد
گروه پازل بند در ســال 90فعالیتش را در عرصه موسیقی اغاز کرد .گروهی
که ابتدا به همراهی 3نفر شــروع شد و در ادامه با جدا شدن یکی از افراد به
گروهی 2نفره علی رهبری و ارین بهاری تبدیل شده است .قایق کاغذی تنها
البوم رسمی این گروه است که وارد بازار شده است و بیشتر فعالیتن این گروه
به صورت تک اهنگ است .با علی و ارین درخصوص شکل گیری پازل بند و
اتفاقاتپیرامونشانگفتگوییداشتیم:
***
اقای علی رهبری چگونه وارد عرصه موسیقی شدید؟ چه چیزی شما را
به این عرصه کشاند؟
مــن از بچگی قاری قران بــودم و دوران راهنمایی ام همین طور و همان جا متوجه
شدم که خیلی به اهنگ سازی عالقه دارم و یک سری ملودی ها را می خوانم و زمزمه
می کردم که در ان زمان خیلی مورد تشــویق دوستان قرار گرفتم و در واقع شروع
کار من با خوانندگی بود ،ولی موضوع این است که بعد از خوانندگی متوجه شدم که
خوانندگی در کنار یک سری چیزهاست که نقش می گیرد از جمله اهنگ سازی ،تم
اهنگ و تنظیم اهنگ که مجموعه اش پروداکشن یا همان تولید یک اهنگ می شود
و بعد به ساز عالقه مند شدم و ادامه ماجرا...
اقای ارین بهاری شــما چطور؟ چه چیزی باعث شد که وارد این
عرصه شدید .شــما که در گروه خوانندگی نمی کنید فقط علی
رهبری خواننده است؟
من اصال نمی خوانم .من اهنگ سازی دوست داشتم و نه تنظیم و خیلی داستان جالبی
دارد .اینکــه موزیک گوش می دادم ولی اص ً
ال دوســت نداشــتم که بخواهم ان
را بســازم .یک روز به طور اتفاقی یکی از دوســتم به من گفــت که بیا باهم به
اموزشگاهی برای اموزش تنظیم موزیک برویم « .برای اشنایی با محیط برنامه».
من گفتم نمی ایم و زیاد عالقه ای به این موضوع ندارم .او هم گفت که شــما بیا
فقط بنشین کنار من در انجا با من باش .من هم قبول کردم و با او رفتم.
این خاطره به چند سال قبل بر می گردد ،یعنی در ان زمان شما
چند ساله بودید؟
فکر کنم که ۱۶سالم بود .رفتیم به یک استودیو و ان بنده خدا هم امد و برنامه تنظیم را
باز کرد که به ما اموزش بدهد یک سری صداهای خود محیط برنامه را دست کاری کرد و
در انجا بود که باعث شد جرقه ای در ذهنم بخورد که فهمیدم چقدر به تنظیم اهنگ عالقه
دارم و یک حسی مثل حس کنجکاوی داشتم! نکته جالب اینکه از بین ما و ۵نفر دوستی
که به ان اموزشگاه رفته بودم ،هیچ کدام از انها به سمت موزیک نرفتند ،ولی من رفتم!
چگونه گروه پازل بند شــکل گرفت و اینکه با هم و کجا اشــنا
شدید؟
ارین :من تا قبل اشنایی مان را می توانم بگویم که در تابستان سال ۹۰داشتم دنبال جایی
برای فعالیت اهنگسازی می گشتم که تا به طور مستقل ادامه بدهم چون قبال با دوستان
دیگر همکاری می کردم .ما از طریق دوستی سه ماه تابستان را گشتیم که ما را پیش یکی
از دوستان خود به نام علی رهبری برد .خاطرم هست که ان زمان مهدی امیری هم بود
در استودیو بودند.
علی :بله دقیقا .بچه ها از ارین تعریف کرده بودند .می گفتند :خیلی بچه با انرژی است و
دوست دارید که همیشه با او باشید و بخندید .چون در ایران کار گروهی به عنوان یک گروه
موسیقی خیلی سخت است .ما اول روی یک اهنگی باهم کار کردیم که متوجه شدیم
سالیق اهنگ هایی که ارین گوش می دهد با سلیقه من همخوانی دارد .و حتی سلیقه های
مان به یکدیگر خیلی نزدیک است .در ضمن من این را هم اشاره کنم که به قدری ارین
را از روز اول به عنوان برادر بزرگتر خودم همیشه می دیدم و هنوزم که هنوزه من همان
احترامی را از ان می بینم که روز اول دیده ام.
در رابطه با اسم پازل باید بگویم :ما وقتی که با هم اشنا شدیم یک اتاق از ان استودیو مال
ارین بود تا کار و تنظیم اهنگ کند .دوستی به اسم مهران عباسی داریم که در کار خود
خیلی معروف است .او هم با ما همکاری می کرد .مهران عباسی جز پاور یوزرهای فورتی
لولکس برنامه افلکس بود یعنی ارتیســت و عکس ان کنار دیوید بیوتا است که در ان
سالها اینترنشنال موسیقی الکترونیک کار می کرد .قبال این ایده را داشتم که یک خواننده
و تنظیم کننده با هم دیگر به عنوان یک گروه فعالیت داشته باشند .ارین هم که به ما
ملحق شده بود دقیقاً همان فردی بود که ما در ان گروه نیاز داشتیم .موسیقی هایی که ما
دوست داشتیم خیلی با هم همفکر و هم سو هستند .بعد با ارین به این نتیجه رسیدیم که
در یک اتاق به طور گروهی کار کنیم .چون من خیلی به کار گروهی اعتقاد دارم و اینگونه
بود که این گروه شکل گرفت.
اقای ارین بهاری ،اگر بخواهید در پازل بند خودتان را معرفی کنید،
چه می گویید؟
تنظیم کننــده .البته ما با هم فکری هم یک کار را تنظیم می کنیم و می ســازیم .
کال همه این اهنگ ها نشــات گرفته از فکر یک نفر نیست .ما اتاق فکر داریم که با
هماهنگی شرکت و دوستانی که با موزیک اشنایی دارند و از انها نظر سنجی می کنیم
یک کار اماده می شود .یعنی یک جورایی تیم بوک .کال پیاده کننده در تنظیم بنده
هستم .یعنی تنظیمی که می زنند و میکس پایانی.
اقای علی رهبری ،اخرین اهنگی که در فضای مجازی از شما به اسم
خودتان و نه گروه پازل منتشر شده ،چه اهنگی بوده است؟
اهنگی به اســم دلگیرم که جز اهنگ های قدیمی بوده و فکر می کنم مربوط به
سال ۱۳۸۷بوده است .
خودتان را بیشتر اهنگساز و یا خواننده می دانید؟
اهنگساز و خواننده ،هر دو .البته من خوانندگی را بیشتر دوست دارم.
تا به حال شده اهنگی را تنظیم کنید و بعد از ان خیلی نظرتان با علی
همسوینبودهباشد؟
ارین :بله این اتفاق خیلی افتاده است .مث ً
ال ممکن است من یک چیزی را زده باشم
مورد نظر علی و جمع نباشد و بگویند این به درد نمی خورد و ان را عوض کرده ایم.
مث ً
ال یاد می اید که دیروز صبح یک ملودی زدیم همدیگر را نگاه کردیم و دیدیم چه
ملودی مسخره ای است و بعد یک ملودی دیگری اماده کریم .بنظرم باید با خودش
تعارف را کنار بگذارد .چون تا یک حدودی اســت که مردم تشخیص می دهند و ان
کار واقعاً خیلی مورد اســتقبال قرار می گیــرد .ولی خوب و بد بودن یک کار را یک
پروداکشن می تواند متوجه شود.
اگر بخواهید در اهنگسازی و یا خوانندگی به خودتان نمره بدهید ،چه
نمره ایمی دهید ؟
علی :فکر کنم جفتشان را یک نمره خواهم داد .چون اهنگسازی خیلی مهم است و من
اصال نمی توانم یک پروسه ای که همه اش در مغز من درگیر است را فراموش کنم و این
اهنگسازی است که به خوانندگی شخصیت می دهد که شما چه شکلی هستید .مثال
بعضی خواننده ها اصال خواننده های خوبی نیستند ولی اهنگساز خوبی هستند و موفق اند.
ارین ،اول اهنگ را می سازید بعد ترانه را روی ان سوار می کنید یا اول
ترانهراپیدامی کنید؟
هر دو می تواند باشد ،هم اهنگ اول باشد و هم ترانه اول گفته بشود.
تا به حال شده اهنگی را اول بسازید ،بعد ترانه ای را براساس ان
انتخاب کنید؟
قطعا االن همین روال است .روالی که اول ملودی ساخته می شود نسبت به ضرب اهنگ
که حاال بســتگی دارد به کار و پر انرژی و یا کار استودیویی و اهنگ ارام ...نسبت به ان
مریم ناظران
ضــرب و ملودی ،خواننده می خواند و به ان اهنگ جان میدهد .ولی اگر
ترانه باشد ،چون وزن خاصی ندارد برای همین باید ملودی را هم شکل ان
کنید و برای همین شاید چیز جالبی در نیاد .البته قبال این اتفاق می افتاد
ولی بعضی از ترانه ها شاید وزن ان خیلی خوب باشد و درست در بیاید ولی
بیشتر برعکس است اول ملودی بعد ترانه است.
کار اخرتان چه بوده است ؟
اهنگ بی تاب ،یک کاری بود که ما به صورت فیت با یکی از ارتیست های
شرکتی خواندیم که خودمان با انها قرارداد داشتیم ،به اسم شرکت اوازی
نو با مدیریت مهندس اردســتانی و مدیر اجرایی مان هم که اقای محمد
ناصری هستند .منتهی یکی از ارتیست های شرکت بود که قرار بود ما فقط
ان را تنظیم کنیم که ما به یک توافقی رسیدیم و اینکه کار را با هم دیگر
فیت دادیم .من خودم کار را خیلی دوست داشتم ولی اهنگ قبل از این که
خودمان فقط پروداکشن ان بوده ایم فکر می کنم یک اهنگی به نام به سرم
زده بود .ترانه ها را از ترانه سرای مختلفی انتخاب می کنیم .من فکر می کنم
تا قبل از البوم قایق کاغذی که مردادماه پارســال پخش شد ،ما اکثر ترانه
هایمان را از اقای مهرزاد امیرخانی استفاده می کردیم .بعد از این پروسه دیگر
ترانه ها را با اشخاص مختلفی به توافق می رسیدیم .مث ً
ال این کار اخرمان از دو
تا ترانه سرا که با همدیگر همیشه می نویسند ،گرفتیم اقایان :حامد و مسعود
که ما یک بخشی از ان را به صورت یک پادکست پخش کردیم که البته این
پادکستی که ما پخش کردیم البته من باید بگویم که اخرین اهنگی که ما
پخش کردیم که پادکســت ما بود که در نوروز اسم ان را پادکست نوروزی
گذاشتیم .ناگفته نمانید که پادکست مجموعه ای از اهنگ ها است که در
کنار هم دیگر می ایند و در یک سری از سایت ها می ایند به اسم پادکست
ان را پخش می کنند .منتهی اهنگ های مختلف از ارتیست های مختلف و
سایت ها می ایند پخش می کنند ما برای اولین بار امدیم و کارهای خودمان را
در قالب یک پادکست بیرون دادیم و فکر کنم ۵یا ۶تا از کارهایمان را کامال
به صورت دیپ ورژن پخش کردیم و من خودم خیلی دوست داشتم و مردم
هم خیلی دوست داشتند .یک قسمت از اهنگ جدیدمان که ۴خرداد پخش
شد ،یک قسمت از این اهنگ را ما در یک پادکست گذاشتیم بعد دیدیم که
مردم خیلی دوست دارند بعد دیگر کاملش کردیم و ان را پخشش کردیم.
تا به حال چند تا البوم به بازار داده اید؟
ما اولین البوم رسمی که به بازار دادیم فقط البوم قایق کاغذی بوده است .
ولی تمام تک ترک های قبلی ان فکر می کنم ۲۰یا 24تا برای خودمان تک
ترک به بازار ارایه دادیم .البته همه انها را در طی پروسه فرقی با البوم نمی کرد
یعنی کامال پروسه مجاز انجام شده بود و مجوز گرفته شده بود .در واقع فرق
البوم با تک ترک این است که همه این ترک ها کنار هم جمع شده است و
در قالب یک البوم بیرون می اید .ان هم در واقع یک البوم می شود شاید هم
دو البوم شود .ولی البومی که رسمی بگوییم و کامال تحت عنوان البوم اسم
ان البوم بیرون امده است ،فقط البوم قایق کاغذی بوده است.
پازل بند برای چه کسانی اهنگسازی کرده است؟
برای خیلی ها ســاخته ایم .دو البوم اخر محسن یگانه ،البوم قبلی مهدی
احمدونــد ،علی عبدالمالکی ،رضا صادقــی ،کل البوم میثم ابراهیمی که
پروداکشن ان با ما بود .نریمان و ...که حضور ذهن ندارم.
اولین اهنگی که از پازل بند هیت شد ،چه اهنگی بوده است ؟
ما قبل از البوم مان یک اهنگی داشتیم به اسم گریه چیه و باران های نم نم .
دیگر از اینجا من احساس کردم یک نقطه مشترکی بین سلیقه خودمان و
مردم پیدا کرده ایم .اهنگ گریه چیه را مردم خیلی دوست داشتند ،خودم
هم همین طور .باران های نم نم هم همین طور و بعد هم اهنگ چشم چشم .
ان موقع این ترانه ها خیلی مرسوم بود و مردم ترانه های ساده تر و عامیانه تر را
خیلی دوست داشتند .ولی فکر می کنم اولین از نظر من
گریه چیه بوده است.
ارین نظر شــما درباره کاور کردن یک سری از اهنگ ها و
ترانهچیست؟
به نظر من خوب اســت .یعنی ایده کاور یا المان گرفتن از ان موزیکی که
مردم دوست دارند حاال چه موزیک ترک و چه انگلیسی زبان باشد ،فرقی
نمی کند و ایده هایشان را می توانیم بگیریم و به صورت سبک شرقی ،سبکی
که مردم ایران دوست دارند ارائه دهیم و این اتفاق خیلی می افتد و معموال
در ۸۰درصد کارهای همه است .اینکه نمی شود گفت که مث ً
ال کسی ایده
نگرفته است کسی تا حاال کاور نکرده است و اتفاقی رقم نزده است چون باز
ضمیر ناخوداگاه است شما یک سری موزیک گوش می دهید می خواهید ان
موزیک را بزنید و موزیک جدید را هم بزنید ،باالخره یک المانی از ذهن شما
از ضمیر ناخوداگاهی از اهنگ هایی که گوش دادید هست مثال همان را پیاده
می کنید شاید ندانید شبیه چیست .مث ً
ال از هر ۱۰تا موزیکی که گوش داده
اید ،عصاره انها را در این کار استفاده کنید .البته خیلی هوشیارانه باید باشد
که کار خیلی خوب در بیاید و رنگ خودش را بگیرد.
اولین باری که روی استیج رفتید چه زمانی بود؟
اســتیج رسمی گروه پازل اولین بار در جزیره کیش بود .ولی چیزی که به
صورت رسمی اجرا کردیم گروه نمایی البوم قایق کاغذی بود که انجا برای
ی داشتیم که از خواننده ها و بازیگرها
عموم ازاد نبود و مهمان های وی ای پ
و فوتبالیست ها دعوت شده بود که در فضای باز برج میالد اجرا شده بود.
االن در حال حاضر چه کاری قرار است به عنوان البوم یا تک
ترکازشماهابشنویم؟
اهنگی اســت به اسم به شرطی که که به تازگی در فضای مجازی و کانال
مان برای هوادارانمان پخش شــده است .یک اهنگ کام ً
ال تابستانی است .
۵مرداد هم اگر خدا بخواهد کنسرت تهران مان برگزار خواهد شد و نکته
ای هم که راجع به کنسرت تهران هست باید بگویم که ما یکی از اهداف و
بحث اصلی پازل بند این است که کاری بکنیم که در کنسرت جدید باشد
و منظورم از جدید این اســت که نه ملودی خارج از ان فضایی باشــد که
مردم دوســت دارند و ان چیزی که مردم دارند می شنوند که از لحاظ بین
المللی یک استانداردی در ان گنجانده باشد .به نظرم اینکه صرفاً یک اهنگ
هیت داشته باشیم و روی استیج برویم و بخوانیم ،از دید من اص ً
ال استاندارد
نیست .مردم دوست دارند که وقتی با یک خانواده چهار پنج نفره کنسرت
می اید ،حداقل باید ۵۰۰هزار تومان برای تهیه بلیط پول بدهد .بنابراین ایا
این کنسرت استاندارد های یک کنسرت الیو را که اینترنشنال و بین المللی
باشد را دارد و حداقل یک نمره معقول را می گرد!؟ من که در هیچ کنسرتی
ندیده ام .به نظرم باید یک فرقی داشته باشد یعنی کنسرت هر ارتیستی باید
از لحاظ پرفورمنسی ال ای دی ان استیجی که دارد دیده می شود و مردم
دارند می بینند فرقی باید داشته باشند و ما این قول را هم می دهیم که در
کنسرت های مرداد ماه چه در کنسرت های بعدی مان ،هر دوره ای از کنسرت
هایمان یک تفاوت ان چنانی نسبت به کنسرت های دیگری که خودمان
داریم برگزار می کنیم داشته باشیم من کاری با بچه ها ندارم چون این ها همه
دوستان من هستند این ایده من است و ایده پازل بند این است مخصوصا
شرکت اوازی نو که زحمت برگزاری کنسرت ها و ایده کنسرت ها و پرفرمنس
کنسرت ها را می کشند و با هم فکری هم این کار را انجام می دهیم این است
که باید کنسرت واقعاً اینترنشنال و تفاوتی داشته باشد.
شما بیشتر دوســت دارید تک ترک یا البوم به بازار
ارایه دهید؟
اوالً که خیلی موضوع مفصلی است .ولی کال تولید کردن یک البوم پروسه
زمانی طوالنی را دارد .ســرعت فراموش کردن و سرعت جابه جایی سبک
موسیقی در ایران فاصله اش خیلی زیاد شده یعنی در ایران شما در عرض دو
ماه می بینید یک سبکی ک ً
ال فرق کرده است .حاال شما فکر کن می خواهید
به خاطر البوم خودتان ۸ماه کار بیرون ندهید وک ً
ال از بازار عقب می افتید .یک
زمانی می بینید شرایط بازار ک ً
ال تغییر کرده و در یک ژانر دیگر رفته است ان
وقت شما ۸ماه هم کار بیرون ندادید و دارید روی یک البوم کار می کنید که
۸ماه پیش قرا بوده بیرون بیاید و بدترین اتفاق ان زمان می افتد .یعنی شما
خوش بینانه ترین حالت است که قرار است ۸ماه دیگر البوم بیرون بیاید،
اگر اتفاقی نیفتد و جلوی البوم را نگیرند و مجوز ان طول نکشد .حاال اگر که
۸ماه بعد هم بیرون امد و ان سبک هم بود ،شما ۸ماه بعد که ان البوم را
بیرون می دهید و مردم هم دوست داشتند ولی مردم حوصله شنیدن ۱۰تا
۱۲تا ترک پشت سر هم را ندارند .ایا این البوم توجیه فروش دارد یا نه؟ ما
این هدف را داریم که شاید اواخر امسال یک البومی را روانه بازار کنیم ولی
البومی اســت که حداقل چهار یا پنج ترک از ان پخش شده است و چهار
ترک اضافه دارد ،ولی نمی اییم پخش گسترده کنیم .چون واقعا کسی االن
سی دی تهیه نمی کند چرا شاید شما به عنوان فرهنگی سی دی تهیه کنید
ولی معموالً این موضوع از حوصله مردم خارج است .
نگاهی به فیلم «مادر قلب اتمی»
7
سوپراستارهای تین ایجر پسند!
افشین علیار
یکهفتهبهاکرانفیلممادرقلباتمیماندهبودکهیکیازسینمادوستانمی گفت
فکرکنمفیل ِمخیلیخوبیباشد.چرا؟چونترانهعلیدوستیپگاهاهنگرانیمهرداد
صدقیان و محمدرضاگلزار تو فیلم بازی کردند تازه این فیلم سه سال توقیف بوده
پس حتما باید فیلم خوبی باشد! ...بله دقیقا نکتۀ فیلم در همین است که مادر
قلب اتمی بنا به شرایطی که دارد به راحتی می تواند مخاطب را به سینما بکشاند
در کنار بازیگرهای چهره اش یک سوپراستار تین ایجر پسند دارد و از سوی دیگر
وقتی یک فیلم توقیف می شود و بعد از چند سال اجازۀ اکران می گیرد تماشاگران
فکر می کنند قرار است با چه فیلم خاصی مواجه شوند اما مادر قلب اتمی به هیچ
وجه نمی تواند یک فیلم خاص باشد ،پنجاه دقیقه از فیلم گذشته و تماشاگری که
ِ
پشت نگارنده نشسته به دوستش می گوید حوصله ام سر رفت ،درست می گفت
مادر قلب اتمی یک فیلم بالتکلیف است که مشخص نیست چه می خواهد بگوید
ســکانس تصادف با دیالوگ های هجو و
فیلم دیالوگ محور اســت که از اول تا
ِ
پرگویی هایی که به تماشاگر مربوط نمی شود جلو می رود و از سکانس تصادف به
بعد با ورود محمدرضا گلزار فضای فیلم به تخیل هدایت می شود ،تخیلی بی قواره
که اساسا برای چنین فیلمی مسخره به نظر می رسد .هرچند که این فیلم توقیف
بوده و برای اکران چند دقیقه ای هم سانســور شده اما این دلیل موجهی برای
بی سروشکل بودن فیلم نیست ،چرا که مادر قلب اتمی قبل از اینکه فیلم باشد و
قصه داشته باشد دیالوگ بازی سرخوشانه میان شخصیت هاست ،دیالوگ هایی که
فارغ از پیش زمینه ای میان چند کاراکتر فیلم رد وبدل می شود که اساسا هیچ
اساس ارجاعات
کارکرد دراماتیکی نداشته و فیلمساز سعی کرده دیالوگ ها را بر ِ
ماورایی و سیاسی و هسته ای بنویسد ،به همین دلیل مادر قلب اتمی دائما در یک
لوکیشن محدود که بیشتر فیلم در ماشین می گذرد
تعلیق اشتباه سردرگم است
ِ
همراه با دیالوگ های بی سروته که معلوم نیست قصد نویسنده و کارگردان از ان ها
چه بوده که بیش حد فضای فیلم را کســالت اور کرده است ،علی احمدزاده به
عنوان کارگردان می داند که فیلمش
نمی تواند مخاطب را راضی نگه
دارد به همین دلیل گاهی از
دیالوگ های بامزه در
میان ادم های فیلم
اســتفاده می کند.
انچــه کــه از
مختصاتِ این
فیلم پیداست
مــادر قلــب
اتمــی فارغ
از یــک
فیلمنامه ی
منســجم
ساختهشده
به طوری که انگار این فیلم
با یک طرح ســه خطی
جلو دوربین رفته و بازیگرها با بداهه پردازی دیالوگ گفته اند ،چرا؟ خط روایی فیلم
نامفهوم و گنگ به نظر می رســد از انجایی که رسالت سینما قصه و شخصیت
پردازی در چارچوب دراماتیک است و باید قواعد ان حفظ شود احمدزاده بدون
گرفتن این قواعد و برهم زدن چارچوب مرسوم دراماتیک ،سعی کرده با
در نظر
ِ
استفاده از دیالوگ های سیاسی یا هسته ای که از مسائل مه ِم کشور است فیلم
تخیلی با رگه های سیاسی بسازد ،اما مگر می شود با بهره گیری از مسائل سیاسی
فیلم تخیلی ساخت؟ فکر کنیم مادر قلب اتمی فیلمی ست دوقطبی ،یعنی از
سکانس اول تا تصادف قطب اول و از سکانس تصادف تا پایان فیلم قطب دوم ،ان
وقت می شود نکات مثبت و منفی فیلم را از هم جدا کرد؟ خیر نمی شود .چرا که
فیلمساز انقدر در سیاست و هجوگویی تمرکز کرده که نمی تواند قصه اش را جلو
ببرد ،مادر قلب اتمی می توانست در غالب یک نمایش رادیویی ساخته شود چرا که
کلیت فیلم متکی بر دیالوگ است ،دیالوگ های دوپهلوی سیاسی که هیچ ربطی
به فضاسازی ندارد .قطب نخست فیلم با دیالوگ های سرخوشانه ی ارینه و نوبهار
و کامی شکل می گیرد که اساسا کاربرد ان در کلیت فیلم نامفهوم و بی فایده است
که شاید در بعضی مزه پرانی های کامی ،مخاطب لبخندی بزند .اینکه کامی زیاد
پیاده روی می کند یا خوابش را تعریف می کند یا از اصالت توالت فرنگی به نوبهار
می گوید یا به عینک دودی روی چشمانش حساس است چه لزومی برای فیلم
دارد؟ یا از طرفی دیگر وقتی مامور پلیس از فیلم ارگو حرف می زند ارینه می گوید
این فیلم همه ی ایرانی ها را احمق پنداشته و مامور پلیس می گوید شما جوانان با
این سر و وضع تان گاهی با نظام هم سویی دارید( ،چه سرو وضعی؟) استفاده
از این دیالوگ های د ِم دســتی و شــعارگونه توهین است یا نقد اجتماعی یا
دیدگاه جوانان ایران به حســاب می ایــد؟ البته مادر قلب اتمی به دلیل نوع
دیالوگ هایش دســت کمی از ارگو ندارد زیــرا که این فیلم هم به یک نوع
تخریب کننده اســت با این تفاوت که مادر قلب اتمی را یک ایرانی ساخته
که قصد داشــته با تمام نیرو از را ِه دیالوگ نویسی به کاستی های جامعه اش
بپردازد .به اعتقاد فیلمساز گستردگی این دیالوگ ها واقعیت جامعه است اما
نا ِم صحیح ان تخریب یک جامعه یا صرفا سیاه نمایی است .همین مسئله
هم باعث می شود این فیلم در جشنواره های خارجی به راحتی راه پیدا
کند.ایا این دیالوگ های گل درشــت و اغراق امیز درباره ی یارانه ها
و مســائل دیگر با پیش زمینه ی خاصی در فیلم افزوده شده است؟
خیر ،فیلمســاز محترم احساس کرده اند با خلق یک قصه ی تخیلی
بی ســروته می تواند نقد اجتماعی کند و مسلما این افکار نخ نما شده
ان قدر گل درشــت و بی خاصیت و تاریخ گذشته ست که مخاطب
بالتکلیف می ماند که حرف اصلی مادر قلب اتمی چیست؟ به طوری
که احمدزاده با خلق ادم هایی که حتی کاراکتر هم نیستند چه برسد
به شخصیت می خواهد کشــورش را مورد ارزیابی قرار بدهد ،اما مگر
می شود یک فیلم اینقدر خام باشد؟ اساسا نقد اجتماعی هم نیاز به ایجاد
قصه دارد ،قصه ای که شــخصیت و فضا داشته باشد فضایی که دیالوگ های
شعاری یا هجو نداشته باشــد ،دیالوگ ها در مادر قلب اتمی شدیدا لوث و د ِم
دستی اند ارتباط گلزار که میان روح و جن و شیطان در تعلیق است با ادم های
مهم جهان مثل صدام و چاوز و هیتلر و غیره برای چیست؟ ارتباط این ادم با این
اشخاص چه ربطی به پیشبرد فیلم دارد اینکه یک نریشن در اول فیلم خودش را
در کالبد ادم های فیلم احساس می کند پس چرا در پایان دیگر نریشن نمی گوید؟
لزوم اقلیت بودن ارینه برای فیلم چیســت؟ بیماری ام اس نوبهار چه کارکردی
دارد؟ مادر قلب اتمی نه بدلیل چند دقیقه سانسور بلکه به لحاظ محتوا اثری وصله
خورده است به طوری که نویسنده و فیلمساز ان قدر مشغول تکه پرانی و نقد
بی اصول اجتماعی بودند که احساس کردند اگر نوبهار ام اس داشته باشد یا ارینه
مسیحی باشد شخصیت پردازی انجام دادند و از سوی دیگر فیلمساز جوانان کشور
را ادم های افسرده و سست عنصر و بی دست و پا فرض کرده جوانانی که دائما در
حال خوش گذرانی اند ارینه که مثال دکتر است دهانش بوی شراب می دهد یا به
خاطر چهارصد هزار تومان بدهی حاضر است هرکاری بکند این از نگاه فیلمساز
یعنی نقد اجتماعی! مادر قلب اتمی یک فیلم روان پریش است که به هر دری
می زنــد تا از بالتکلیفی نجات پیدا کند اما احمدزاده به صورت کامال عمدی
چهار شنـــــــبه 17خرداد ماه 1396سال دهم شماره 714
www.honarmandonline.ir
سینمـــــا
CINEMA
اخبار
«محمدرسول اهلل» به شبکه نمایش خانگی می اید
فیلم سینمایی «محمد رسول اهلل» ساخته مجید مجیدی که به مقاطع کودکی
و نوجوانی حضرت رسول اکرم(ص) می پردازد به شبکه نمایش خانگی می اید.
این فیلم بعد از ایام شب های قدر و احتمال نزدیک به عید فطر در شبکه نمایش
خانگی توزیع می شود .فیلم «محمد رسول اهلل» در کشورهای مختلف از جمله
ترکیه ،اذربایجان ،عراق ،روســیه و ...به نمایش درامد و با اقبال مواجه شــد
توسط موسسه نورتابان تولید شده و برای این فیلم که 178دقیقه اماده شده
پشــت صحنه نیز تدارک دیده شده است .فیلم سینمایی «محمد رسول اهلل»
داستان کودکی پیامبر اسالم است اما قصه از روزهای اخر شعب ابوطالب اغاز
می شــود و به قبل از تولد تا مقطع ۱۲ســالگی پیامبر اکرم(ص) توجه دارد.
فیلم پرفروش سال 1394توسط شرکت تصویرگستر پاسارگاد توزیع می شود.
از عناصری بهره گرفته که پایه و اساس فیلم بالتکلیف به نظر برسد ،اساسا
مشخص نیست که قصد فیلمساز از سیاه نمایی چه بوده؟ احمدزاده نتوانسته
که به شیوۀ مرسوم اعتراض اجتماعی اش را گسترش دهد پس تصمیم گرفته
یک ادمی را از سیارۀ دیگری به فیلم بیاورد تا او زمینه سازی باشد برای نشانۀ
اعتراض های اجتماعی و ایجاد فضای تخیلی بی ربط که مطلقا به ســینمای
سورئال ربطی ندارد ،زیرا که سینمای سورئال تعریف دیگری دارد و نمی شود
با خلق یک کاراکتر بی هویت یا با نوع دیالوگ گویی یا قاب بندی یا نورپردازی
شلخته فضای سورئال خلق کرد .مادر قلب اتمی نه ضدجریان سینماست و
نه سورئال است ،تنها یک فیلم وصله خورده ست که با دیالوگ های کوتاه و
مشنگ گونه اش نود دقیقه تماشاگر را وارد دنیای کسالت اور می کند دنیایی
که ادم هایش غیرقابل باور و ســاختگی اند ،اینکه هدف احمدزاده به عنوان
خلق چنین فضایی با چنین
فیلمســاز و مانی باغبانی به عنوان نویسنده از ِ
ادم هایی چه بوده مشــخص نیست اما بعضی از نظریه پردازان و کارشناسان
سینما به این دلیل که متوجۀ مختصاتِ فیلم نمی شوند و ذهنیت شان ِ
تحت
ی هالیوود است فکر می کنند این فیلم یک اث ِر خاص به حساب
تاثیرسینما
می اید ،مادر قلب اتمی اث ِر خاص و هیجان انگیزی نیست و فقط می خواهد
زیرســاخت های اجتماعی را با ارجاعات منسوخ شده زیر سوال ببرد .احمد
زاده با به هم ریختن ساختار و مختصات سینمایی برای بوجود اوردن فضای
خاص با ادم هایی که بعید به نظر می رسد نمایندۀ جوانان این مملکت باشند
شکل خاص بودن بدهد.
و شــوخی های از ُمد افتاده هم نتوانســته به فیلم ِ
لحن فیلم مربوط نمی شــود،
چــرا که قواع ِد خاص بودن فقط به پیچیدگی ِ
اینکه یک فیلم شخصیت و قصه نداشته باشد و یک کاراکتر ماورایی داشته
باشــد صرفا فیلم خاص محسوب نمی شود .زمانی که یک فیلم قصه نداشته
باشد پس کارگردانی ان هم ضعف دارد حاال بیافزایید که نود درصد فیلم در
ماشین می گذرد احمدزاده انقدر ذوق در گسترش نقد اجتماعی و به چالش
کشیدن احواالت جامعه اش را داشــته که فراموش کرده می تواند با محتوا،
فیلمش را تا حدودی نجات بدهد ،اما وقتی فیلمســاز هدفی جز نشان دادن
یک قصۀ غیرواقعی و خیالی که الیه های درونی ان تخریب اجتماعی ســت
ندارد ،نمی شود توقعی از محتوا و فرم و بازیگران داشت ،علیدوستی اهنگرانی
صدقیان ضعیف ترین بازی هایشان را در این فیلم ارائه دادند و مسلما حضور
محمدرضا گلزار در کنار بازیگران دیگر ســوء استفاده ای بوده برای کشاندن
تماشــاگر به ســینما ،اگر این فیلم با بازیگرهای دیگری ساخته یا در گروه
هنروتجربه اکران می شد مطمئنا با استقبال مواجه نمی شد ،اساسا وقتی یک
فیلم سه سال توقیف باشد و بازیگر تین ایجر پسندی مثل گلزار داشته باشد
فیلم پرفروشی می شــود؛ اما ایا این فیلم می تواند اثر رضایت بخشی باشد؟
پاسخ خیر است.
برگزاری دومین نشست تخصصی
جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان
یاُمین جشنواره
دومین نشست از سلسله نشست های تخصصی میان رشته ای س
بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان با عنوان «بازنمایی شمایل اجتماعی و
رفتاری کودکان در ســینمای کودک و نوجوان» و با حضور اعظم راورد راد استاد
گروه ارتباطات دانشــکاه تهران و معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی ،فرزاد
موتمن نویسنده و کارگردان ،علیرضا قاسم خان مدرس دانشگاه در رشته جامعه
شناســی هنر و پژوهشگر و نویسنده و محمدرضا مقدسیان مجری و کارشناس
سینما ،چهارشنبه ١٧خردادماه ،ساعت ١١در پژوهشگاه فرهنگ ،هنر و ارتباطات
برگزار می شود .ورود به این نشست برای دانشجویان و عالقمندان به مباحث سینما
ازاد است .سی امین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان از ٩تا ١٥
تیرماه در اصفهان برگزار می شود.
اسامی فیلم های بخش مسابقه بلند پویانمایی اعالم شد
یُامین
اســامی فیلم های بخش مســابقه بلند پویانمایی پذیرفته شده در س
جشــنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان اعالم شد .هیات انتخاب
بخش پویانمایی ،اسامی ۸اثر پذیرفته شده در بخش مسابقه بلند پویانمایی
سی امین جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان را به شرح زیر اعالم کرد:
«امیــن و اکــوان» /کارگردان :زحل رضوی /تهیه کننــده :زحل رضوی -
مهدی صفارپور
«دنیای کیف ها» /کارگردان :حمید نخعی /تهیه کننده :حمید نخعی
«راز پروانه ها» /کارگردان :علی تنهایی /تهیه کننده :علی تنهایی
«رهایی از بهشت» /کارگردان :علی نوری اسکویی /تهیه کننده :علی نوری
اسکویی
«فهرست مقدس» /کارگردان :محمدامین همدانی /تهیه کننده :محمدامین
همدانی -خانه پویانمایی انقالب اسالمی اوج
«کلیله و دمنه» /کارگردان :علیرضا توکلی بینا /تهیه کننده :زهرا هاشمی
«کله اهنی» /کارگردان :غالمرضا مال احمدی /تهیه کننده :عرفان لوالکی
«ماجراهــای مالنصرالدین» (خارج از مســابقه) /کارگردان :جمال رحمتی/
تهیه کننده :زنده یاد علی معلم
محمدعلی صفورا ،امیرمســعود علمداری ،سعیده ذاکری ،سیدعلی ُمفضّ لی و
وحید نصیریان هیات انتخاب این بخش را بر عهده داشتند.
یاُمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان از ٩تا ۱۵تیر در
س
اصفهان برگزار می شود.
حمید قبادی دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس
۸۰درصد چادرمشکی موجود در بازار ایران وارداتی است
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره • 714چهارشنبه 17خردادماه • 1396سال دهم • 8صفـــحه
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :اشراق قلم پارسه
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
ISO 10004:2012
ISO 9001 : 2008
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس می گوید :در شرایط
فعلی ما محصوالت عفاف و حجاب را به کشورهای
عربــی صادر می کنیــم اما در زمینــه تولید پارچه
چادرمشکی با مشکل مواجهیم .به گزارش هنرمند به
نقل از مهر :حمید قبادی دبیر کارگروه ساماندهی مد و
لباس نمایشگاه قران را فرصتی برای ساختارمند شدن
محصوالت حجاب و عفاف دانست و افزود :کارشناسان
ما معتقدند با تمرکز بخش حجاب و عفاف در نمایشگاه
قران ،ساختار عرضه و توزیع این محصوالت نهادینه
شده و شکل گرفته است .به عبارتی در ایام نمایشگاه،
همه برندهای فعال در زمینه حجاب و عفاف ،زیر یک
سقف جمع می شوند و همین مساله باعث می شود،
خانواده برندهای مختلف را بشناسند و به فروشگاه های
هر برند مراجعه و کاالی مورد نیاز خود را تهیه کنند.
دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس با اشاره به این که
در حال حاضر حدود ۱۰۰موسسه در زمینه حجاب
و عفاف فعالیت می کنند گفت :در نمایشگاه حجاب و
عفاف امسال ۱۸۰ ،غرفه در بخش ارائه محصوالت و
۴۰غرفه در بخش تبلیغی و ترویجی وجود دارد .در
واقع تالش ما این است که نمایشگاه را تنها به ایام ماه
مبارک رمضان محدود نکنیم و این نمایشگاه بهانه ای
باشد تا بخش عفاف و حجاب هویت پیدا کند.
قبادی با اشــاره به این که نمایشــگاه قران توانسته
ظرفیت های گســترده حوزه حجــاب و عفاف را به
صــورت موثری ،در جامعه معرفی کند ،بیان کرد :ما
طراحان مختلف را شناسایی کرده ایم و امروز به جایی
رسیده ایم که انواع و اقسام محصوالت حجاب و عفاف،
جز پارچه چادر مشکی را با اتکا به ظرفیت های داخلی
تولید کنیم .او با اشاره به این که ۸۰درصد پارچه چادر
مشکی در کشور ،وارداتی است گفت :یکی از موسسات
زیرمجموعه بنیاد مستضعفان در گام اول توانسته۲۰ ،
درصد از نیاز جامعه را براورده کند .کیفیت پارچه هم
خوب اســت و همه متخصصان ،چه تولیدکنندگان
چه فروشندگان ،کیفیت چادر مشکی ایرانی را تایید
کرده اند اما همچنان ۸۰درصد چادر مشکی ما وارد
می شود .دبیر کارگروه مد و لباس کشور در پاسخ به
این که بعضی چادرها بســیار پرزرق و برق اند گفت:
این چادرها ،مورد پیشنهاد ما نیستند و نقض غرض
به شــمار می روند و کاربردی در اجتماع ندارند .برای
چادر اجتماع ،انچه موردنظر ماست بر مبنای چادر
سنتی شکل گرفته اما انواع مختلف چادر ،طرفداران
خاص خود را دارد .چادر میزبان ،مجلســی ،عروس و
انواع مختلف چادر که هر کدام ،کارکرد خاص خود را
دارد و باید این تنوع وجود داشته باشد.
به وقت تهران
13:03
غروب افتاب
20:17
اذان صبح فردا
4:03
اذان مغرب
طلوع افتاب فردا
جانبداری دور از اصول خبرنویسی است!
یکی از موانع انتقال اخبار صحیح حقایق و وقایع به مخاطبان ،سیاست های سو گیرانه رسان ه است که بر قلم روزنامه نگار تاثیر می گذارد.
بسیار دیده شده که رسانه های مختلف از یک اتفاق واحد ،اخباری متفاوت و گاهی متناقض منتشر می کنند و موجب افتراق افکار عمومی
از درک واقعه مذکور می شوند که ثمره تاثیر سیاست های جانبدارانه رسانه ها بر منظر خبرنگار از واقعه مذکور است .یعنی خبرنگاران با
قلمی بی طرف با وقایع مواجه نمی شوند بلکه نگاهی متاثر از سیاست های له یا علیه رسانه نسبت به عوامل یا اثار انی و اتی واقعه دارند
که بدور از اصول حرفه ایست و اگر رسانه ها را یکی از اسناد مورد استفاده تاریخ پژوهان در بررسی وقایع ،در نظر بگیریم ،متوجه تداوم
تاثیر این خبط حرفه ای تا اینده دور می شویم.
اگرچه اصوال حذف سیاســت های ســوگیرانه رسانه ها بطور کامل ممکن نیست و رســانه ها الزاما بخاطر وجود صاحبان زر و
زور کــه بر کار صاحبین قلم موثرنــد ،هیچگاه عاری از موضع گیری نخواهند بود ،اما نباید به بهانه «الزام شــرایط» ،تالش
بــرای حفظ بی طرفی و اولویت قرار دادن ارزشــی به نام «امانتداری» در انتقال حقیقت خبــر به مخاطبان ،کمرنگ یا کنار
گذارده شود.
یکی از ثمرات سیاست های جانبدارانه ،ایفای نقش ابزاری برخی رسانه ها در تحوالت مصنوعی سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی است .یعنی
بدلیل غلبه این نوع سیاست ها در سازمان یک رسانه ،شرایط برای عدول ان سازمان از رسالت اصلی روزنامه نگاری که همان انتقال اخبار
و اطالعات صحیح به مخاطب است و تبدیل شدن رسانه مذکور به یک حربه سیاسی ،محیا می گردد ،تا جاییکه تا حد یک ابزار در دست
صاحبان ثروت و قدرت ،تنزل می کند.
فقد اعتقاد به ارجحیت امانتداری بر دیگر صفات در عرصه روزنامه نگاری و سقوط در سیاست های سوگیرانه ،موجب شد که طی سالهای
اخیر مکررا شــاهد تنزل برخی رسانه ها در حد نقش افرین در تحوالت مصنوعی و القایی در اقصی نقاط جهان باشیم و اگر رسانه ها را
چشم و گوش جامعه بدانیم ،بدون تسامح می توان از این نقش افرینی ها مبتذل به «خیانت گوش و چشم به جامعه» نام برد .لذا تالش
در جهت عدم اتخاذ سیاســت های موضع گیرانه توسط مدیران نشریات و نیز اهالی تحریریه ها ،موجب صیانت از شان رسانه و افزایش
اعتماد عمومی به صداقت انها می شود.
جـــدول
پشت صحنه
اوقات شــرعی
اذان ظهر
علی صفریان
رسانه گرام
20:38
05:48
گنج سخن
همه خیر در خانه ای نهاده شده و کلیدش را زهد و
بی رغبتی به دنیا قرار داده اند.
امام صادق (ع)
اواسط سال گذشته بخاطر جابجایی خانه و پول پیش از رییس درخواست وام داشتم که هر ماه به دالیل مختلف و مشکالت
اقتصادی روزنامه ،به ماه بعد موکول شد ،دل خوش به اخر سال بودم نوروز هم امد و رفت انتخابات هم تمام شد اما اوضاع مالی
روزنامه ظاهرا خوب که نمی شود هیچ هر روز بدتر از قبل هم می شود .تا جایی که من اطالع دارم اب باریکه حمایت و اگهی ها
هم تقریباًپایان یافته و ماه هاست که رسانه ها دخل و خرجشان نمی خواند؛ البته منظورم از رسانه ها بیشتر بخش خصوصی هست
وگرنه مطبوعات و خبرگزاری هایی که به ارگانی وابسته هستند و مقرری ثابت دارند کمتر با چنین مشکالتی روبرو می باشند.
مدام در اخبار از تخصیص یارانه های مختلف به حوزه رسانه ،فرهنگ و اهالی خبر می خوانیم منتهی دریغ از یک شاهی ،اگر شما
دیدی ما هم دیدیم .نه اینکه پول نباشد هست معلوم نیست کی و کجا توزیع می شود ،من به نوبه خودم شرایط اقتصادی و اینده
پیش رو را اصال مساعد نمی بینم نه اینکه بخواهم موج منفی بدهم ولی سالی که نکوست از بهارش پیداست ،انتخابات دوازدهم
هم به پایان رسید و وعده های نامزدهای انتخاباتی همچون وعده های سرخرمن کدخدا ،در حد حرف باقی خواهد ماند و اقتصاد
یخ زده و وابسته به نفت ما هیچ چیز را تغییر نخواهد ،در تلگرام به نقل از پدری که شرمنده خانواده اش بود پستی با این مضمون
خواندم «در دستانم رمقی نمانده که با سیلی صورتم را سرخ کنم ،خدایا مرگم را برسان»؛ حتما جمله معروف وقتی از دری فقر
بیاید از در دیگر ایمان می رود را شنیدید ،ان شاءاهلل عاقبت همه مان ختم به خیر شود.
رضا باقری شرف
1
3
4
5
6
والت دیزنی
7
8
9
حافظانه
10
11
12
13
تقابل کتاب و
عصر دیجیتال
2
3
4
5
6
7
8
9
11
پاسخ جـدول شـماره قـبل
2
اگر می توانید رویایش را داشته باشید ان کار
شدنی است.
15 14 13 12 11 10 9
10
طرح روز
پندبزرگان
روز هجران و شب فرقت یار اخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار اخر شد
ان همه ناز و تنعم که خزان می فرمود
عاقبت در قدم باد بهار اخر شد
افقی:
-1چهــره موردنظر-رشــته هــای گیاهی-2لقمــه شــتری-
نظــرات انتخاباتی-مشــهور-3زبان مــردم پاکســتان-عددماه-
روداروپایی-حاجت-4حــرف ندا-جان-خمیازه-امربــه نــزدن
مــی کند-5صنم-عضوگوارشــی-پیک وبرید-ضربه ســر-6مردم
قرانی-غربال-7ازخبرگزاریهــای کشــورمان-فیلمی ازداریــوش
فرهنگ-8نیاکان-فرارنمودن-9پرده سینما-اخی-10خانه بزرگ-
بیماری تنگی نفس-11نفس خسته-سرگشــته-دختری درجمع
گلها!-12هوش-تسهیالت بانکی پرطرفدار-چوب بست پرندگان-
پسوندنگهدارندگی-13مقابل همین-قوم خرم ابادی-حرف پوست
کنده-بههرجهت-14ازمون-یاررامین-ناشایست-15جنین-ازاثارش
1
2 1
3
4
6 5
7
8
طراح جدول :رسول نادری
14
15
1
2
3
4
ی
ا
ی
ر
ا
ق
خ
ر
ا
و
ا
ر
د
ن
ش
ر
ی
ا
ب
م
س
و
ک
ا
ک
ن
ف
5
ب
6
ک
ا
7
س
8
پ
ر
و
15 14 13 12 11 10 9
ل
ا
ا
م
خ
ا
گ
م
م
ا
م
ر
ا
ه
ک
ا
ر
ی
ا
ت
و
ک
ا
ر
گ
س
م
و
م
ت
ل
ا
ش
ت
ن
د
ی
ه
ر
ا
ر
م
ا
ی
ت
ی
ا
ن
ر
ه
و
ا
ن
ی
س
م
ا
س
ر
ا
ر
ی
ز
ا
و
ر
ا
ت
ه
ر
ا
د
ه
ر
ی
س
ه
و
ا
ر
ا
ن
ر
ا
ن
و
س
س
ا
د
ر
ت
ک
ی
م
ا
ا
م
ا
ل
و
ر
ی
ا
ن
د
ا
ر
ل
ت
و
ر
ج
ا
م
ه
س
ه
د
و
م
ا
ی
ر
ا
ن
ت
و
ا
ن
ت
ن
12
13
14
15
عمودی:
-1مادرترکی-ازاثاردیگرش-2ازکتابهای اسمانی-اســب زین کرده بدون سوار-غذایی ازتخم
مرغ-3بیابان-جنس خشن-خاک صنعتی-حکایتگر-4تک خوانی-قسمتی ازپا-گندم سوده-
پدربزرگ-5سودای ناله-بزرگان قوم-مکر-تکراریک حرف-6منفعت-نهنگ-7پیشنهادی که
برای تصویب به صورت قانون به مجلس ارائه می شــود-گالبی-8میدانی درتهران-مساوی-9
دوستان-شــهری درفرانسه-10ســوره زنان-اســب زین کزرده بدون ســوار-11ازخواهران
برونته-سرشماری-شهری دراستان کردستان-سازشــاکی-12گودال-میوه گلو-شیوا-اندازه
دستی-13سمت راســت-ویتامین جدولی-مادرعرب-اشکار-14شهرت-تنه درخت-کاشف
گردش خون-15ازاثارش-حاجت
اخبار دیدنی
یک ساختمان چهارطبقه اداری روز سه شنبه براثر عملیات گودبرداری
غیراصولی در منطقه کوی نصر (گیشا) فرو ریخت /ایرنا
عده ای از مستند سازان ایران صبح روز سه شنبه در اعتراض به بسته شدن
خانه مستند سازان ایران در مقابل خانه سینما تجمع کردند /مهر
ط زیست که به مناسبت روز جهانی محیط
صبح دیروز مراسم دوازدهمین دوره جایزه ملی محی
زیست در پارک پردیسان تهران با حضور جهانگیری معاون اول رییس جمهور برگزار شد /ایسنا
وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی در بیست و پنجمین نمایشگاه قران کریم /تسنیم
مخالفان دولت در ونزوئال در جریان تظاهرات علیه نیکوال مادورو ،رئیس جمهوری ،در چندین
شهر خیابان ها را مسدود کرده و با نیروهای پلیس درگیر شده اند /خبرگزاری فرانسه
کنفرانس بین المللی صلح روز سه شنبه در محل کاخ ریاست جمهوری افغانستان در کابل برگزار
شد.هدف ازبرگزاری این کنفرانس رسیدن به یک جمع بندی منطقه ای و جهانی برای صلح و امنیت در
افغانستاناست/خبرگزاریفرانسه