روزنامه هنرمند شماره 714 - مگ لند
0

روزنامه هنرمند شماره 714

روزنامه هنرمند شماره 714

روزنامه هنرمند شماره 714

‫علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی‬ ‫مهم ترین کار دولت برای هنرمند‬ ‫ایجاد فضای امن کاری است‬ ‫‪2‬‬ ‫چهارشنبه ‪ 17‬خرداد ماه ‪ 1396‬سال دهم شماره ‪714‬‬ ‫‪ 8‬صفـــحه ‪ 1000‬تومـان ‪ISSN 2008-0816‬‬ ‫گروه موسیقی پازل بند در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫اهنگسازی بهخوانندگی ام‬ ‫شخصیت می دهد‬ ‫‪6‬‬ ‫گفتگو با «شیوا مقانلو» درباره مخاطب شناسی ادبیات زنان در ایران‬ ‫رمان هاتاثیرمهمیدرتفکرافرادجامعه‬ ‫ونگرشانهانسبتبهزندگی شاندارند‬ ‫‪4‬‬ ‫نگاهی به فیلم «مادر قلب اتمی»‬ ‫سوپراستارهایتین ایجرپسند!‬ ‫«محمدرسول ا‪ »...‬به شبکه‬ ‫نمایش خانگی می اید‬ ‫‪7‬‬ ‫‪7‬‬ ‫کارگردان و بازیگران نمایش «روزی می بایست می مرد» درگفتگو با «هنرمند»‬ ‫نظامپدرساالری دانشجویان تئاتر راازارمی دهد‬ ‫مریم جعفری‬ ‫‪3‬‬ ‫طیبهشاهعنایتیعضوکمیسیونفرهنگیمجلس‬ ‫شرایطفرهنگیبرایحضورخانواده ها‬ ‫وبانواندرورزشگاه هافراهماست‬ ‫‪2‬‬ ‫علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی‬ ‫‪2‬‬ ‫چهار شنـــــــبه‪ 17‬خرداد ماه ‪1396‬سال دهم شماره ‪714‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫فرهــــــنگوهنر‬ ‫& ‪ART‬‬ ‫‪CULTURE‬‬ ‫اخبار‬ ‫شرایط فرهنگی برای حضور خانواده ها و بانوان‬ ‫در ورزشگاه ها فراهم است‬ ‫طیبه سیاوشی شاه عنایتی با اشاره به اینکه برگزاری بخشی از بازی های لیگ جهانی‬ ‫‪ 2017‬والیبال در کشورمان فرصت مناســبی برای حضور خانواده ها و بانوان در‬ ‫ورزشگاه ها تلقی می شود‪ ،‬گفت‪ :‬خوشبختانه عموما مسابقاتی مانند والیبال دارای‬ ‫حواشی خاص و غیراخالقی نبود ه و در کمال ارامش چنین مسابقاتی برگزار شده اند‬ ‫از این رو از نظر بعد فرهنگی نیز شرایط فراهم تر است‪ .‬نماینده مردم تهران‪ ،‬ری‪،‬‬ ‫شمیرانات‪ ،‬اسالمشهر و پردیس در مجلس شورای اسالمی اظهار کرد‪ :‬مسئوالن‬ ‫می توانند در اولین قدم شرایط حضور بانوان در ورزشگاه هایی که سرپوشیده هستند‬ ‫را برای فراهم کنند‪ .‬وی ضمن تاکید بر اینکه بخش های مختلف وزارت ورزش و‬ ‫جوانان در تالش هستند تا بتوانند شرایطی را مهیا کنند تا خانواده ها در کنار یکدیگر‬ ‫به تماشای مسابقات ورزشی بنشینند‪ ،‬ادامه داد‪ :‬تالش های صورت گرفته در این‬ ‫حوزه موجب تحقق سیاست‪‎‬هایی همچون تحکیم خانواد ه و بروز نشاط در بین‬ ‫افراد جامعه می شود‪ .‬عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی تصریح کرد‪:‬‬ ‫حضور خانواده ها و بانوان در ورزشگاه ها هزینه ها بین المللی برای تیم های ورزشی‬ ‫را نیز کاهش می دهد و موجب جلوگیری از جریمه تیم ها می شوند‪ .‬رئیس کمیته‬ ‫زنان‪ ،‬خانواده‪ ،‬تربیت بدنی و جوانان کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی‬ ‫خاطرنشان کرد‪ :‬حضور خانواده ها و بانوان در جایگاه تماشاگران ورزشگاه ها عالوه‬ ‫بر اینکه فضای ورزشگاه ها را اخالقی تر‪ ،‬سبب همبستگی بیشتر جامعه نیز می شود‪.‬‬ ‫لزوم فعال شدن بخش خصوصی‬ ‫برای راه اندازی سینما در شهرهای کوچک‬ ‫عضو هیات رئیسه کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور مجلس با اشاره به لزوم‬ ‫فعال شدن بخش خصوصی برای راه اندازی سینما در شهرهای کوچک‪ ،‬خواستار‬ ‫حمایت های مادی و معنوی از سینماداران در مناطق محروم شد‪ .‬سلیمی با اشاره به‬ ‫وضعیت سینما در حوزه انتخابیه خود گفت‪ :‬از چهار شهر موجود در حوزه انتخابیه‬ ‫سمیرم‪ ،‬فقط شهر سمیرم سینما دارد و اداره فرهنگ و ارشاد سمیرم سینمایی‬ ‫راه اندازی کرده اما موفق نبوده و غیرفعال است‪ .‬نماینده مردم سمیرم در مجلس‬ ‫شورای اسالمی ادامه داد‪ :‬اگر بخش خصوصی یا نهادهای دیگر در این زمینه فعال‬ ‫شوند‪ ،‬قطعا ساخت سینما کارساز است چراکه سینمایی که ساخته می شود باید از‬ ‫لحاظ مختلف از جمله صندلی‪ ،‬پرده نمایش‪ ،‬تهویه‪ ،‬بوفه و امکانات دیگری که الزمه‬ ‫یک سینما است‪ ،‬را داشته باشد اما متاسفانه توجه به این مسائل در شهرستان ها‬ ‫وجود ندارد‪ .‬وی افزود‪ :‬با حوزه هنری صحبت شده و قرار شد انها ضمن رایزنی با‬ ‫وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی تدبیری بیندیشند تا در شهرستان هایی که وزارت‬ ‫فرهنگ نمی تواند کاری انجام دهد‪ ،‬حوزه هنری سرمایه گذاری کند و این نهاد اعالم‬ ‫کرده می توانند سینما را نوسازی کرده و امکانات ان را به روز کنند تا بتوان جذب‬ ‫مردم به بحث سینما و اکران همزمان فیلم های سینمایی را داشت‪ .‬سلیمی با انتقاد‬ ‫از اینکه تاکنون در بحث سینما کار زیادی انجام نشده است‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬با توجه به‬ ‫فعالیت تلویزیون ها‪ ،‬شبکه های ماهواره ای و شبکه های مجازی‪ ،‬سینما کمی مغفول‬ ‫واقع شــده است و بسیاری از فیلم های سینمایی که ساخته می شوند‪ ،‬به صورت‬ ‫غیرقانونی و به صورت سی دی در اختیار مردم قرار داده می شود‪ .‬این نماینده مردم‬ ‫درمجلس دهم یاداور شد‪ :‬دولت باید حمایت هایی را به بخش خصوصی داشته باشد‬ ‫تا این بخش با انگیزه بهتر و با حمایت های مادی و معنوی وارد صحنه سینما شود‪.‬‬ ‫عضو هیات رئیسه کمیسیون شوراها و امورداخلی کشور در مجلس در مورد فعال‬ ‫شدن بحث سینما در منطقه خود گفت‪ :‬باید به مردم انگیزه داده شود که به سینما‬ ‫ط فیلمهایی‬ ‫بیایند‪ ،‬این انگیزه می تواند از طریق مختلف ایجاد شود‪ ،‬هم قیمت بلی ‬ ‫که در شهرستان اکران می شود بهتر شود و در برخی از ایام قیمت ان کمتر شود و‬ ‫در مواردی نیز مدارس‪ ،‬ادارات‪ ،‬شوراها و روستاها بتوانند به صورت نیم بها یا رایگان‬ ‫فیلم ها را تماشا کنند و کم کم جایگاه سینما می تواند مثل قبل در کشور فعال شود‪.‬‬ ‫خروج سینمای کودک از مهجوریت تاثیرات فرهنگی و‬ ‫تربیتی درازمدت به دنبال دارد‬ ‫سیدحمایت میرزاده با اشاره به نقش سینما در تفهیم مسائل اموزشی و تربیتی‬ ‫به کودکان‪ ،‬گفت‪ :‬بررســی ها نشان می دهد؛ بیش از ‪ 70‬درصد یادگیری انسان با‬ ‫«دیدن» یا از طریق حس بینایی صورت می گیرد‪ ،‬بنابراین نقش سینما در یادگیری‬ ‫بسیار باالست و از این طریق بهتر می توان با کودکان و نوجوانان امروز ارتباط برقرار‬ ‫کرد‪ .‬نماینده مردم گرمی در مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه یک سریال تاریخی‬ ‫و مذهبی به مراتب بهتر از چندین جلد کتاب می تواند بر مخاطب تاثیر گذارد و این‬ ‫تاثیرگذاری بر ذهن کودکان بیشتر است‪ ،‬افزود‪ :‬وزراتین فرهنگ و ارشاد اسالمی و‬ ‫اموزش و پرورش باید در زمینه تولید فیلم مشــترک در حوزه کودک و نوجوان با‬ ‫یکدیگر تفاهم نامه امضاء کرده و از فرصت هایی همچون جشنواره بین المللی کودک‬ ‫و نوجوان اصفهان بیشتر بهره ببرند‪ .‬به گفته وی نمایش فیلم های جشنواره فیلم‬ ‫کودک و نوجوان در مدارس تمامی استان ها به ویژه استان های فاقد سینما از جمله‬ ‫اقداماتی اســت که وزارتین فرهنگ و امــوزش و پرورش باید ان را محقق کنند‪.‬‬ ‫سخنگوی کمیسیون اموزش و تحقیقات مجلس معتقد است حمایت از هنرمندانی‬ ‫که در دغدغه سینمای کودک دارند و خروج این سینما از مهجوریت می تواند تاثیرات‬ ‫مفید فرهنگی و تربیتی بر نسل جدید با تولید اثار داستانی جذاب و متفاوت گذاشت‪.‬‬ ‫برخورد قاطع با شرکت های متخلف از سرگردانی زوار‬ ‫جلوگیریمی کند‬ ‫احد ازادی خواه به دالیل سرگردانی عده ای از زائران ایرانی در عراق اشاره کرد و گفت‪:‬‬ ‫سازمان حج و زیارت شرکت شمسا (شرکت مرکزی دفاتر خدمات زیارتی سراسر ایران)‬ ‫را متولی اصلی اعزام زائران و شمسا سال هاست در این حوزه فعالیت دارد لذا مردم باید‬ ‫بدانند تنها از طریق اژانس های زیرنظر این شــرکت که وابسته سازمان حج و زیارت‬ ‫اســت برای ورود به شهرها و کشــورهای زیارتی اقدام کنند‪ .‬نماینده مردم مالیر در‬ ‫مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه هم وطنان بارها به دلیل عدم استفاده از اژانس های‬ ‫رسمی در کشور عراق دچار مخاطره شــده اند‪ ،‬افزود‪ :‬متاسفانه بسیاری از حوادث و‬ ‫تلفاتی که ایرانیان در حمالت تروریستی عراق به ان دچار شده اند برای افرادی که به‬ ‫صورت غیررسمی یا از طریق اژانس هایی از این دست به عراق رفته اند‪ ،‬رخ داده است‪.‬‬ ‫وی به مردم توصیه کرد در شرایط فعلی تنها به شرکت شمسا و لیست اژانس های‬ ‫زیرنظر سازمان حج و زیارت اعتماد کنند چراکه منظم ترین و جامع ترین برنامه ها را این‬ ‫اژانس ها ارائه کرده و موظف به حفظ جان و اسایش زائران هستند‪ .‬ازادی خواه با بیان‬ ‫اینکه راه دیگری برای داشتن سفری کم خطر به غیر از اعتماد به سازمان حج و زیارت‬ ‫و از مسیر شرکت شمسا وجود ندارد‪ ،‬اضافه کرد‪ :‬از انجا که شرکت های خارج از حیطه‬ ‫شمسا‪ ،‬تنها رویکرد اقتصادی دارند نمی توانند قابل اعتماد باشند‪ .‬سخنگوی کمیسیون‬ ‫فرهنگی مجلس تاکید کرد‪ :‬مسئوالن باید با تبلغات از طریق رسانه ها مجراهای قانونی و‬ ‫یدانند باید تنها از‬ ‫شرکت های معتبر را به مردم معرفی کنند چراکه بسیاری از ان ها نم ‬ ‫اژانس های زیرنظر شمسا به این سفرها بروند‪ ،‬همچنین با شرکت های متخلف برخورد‬ ‫قاطع داشته باشند تا دیگر شاهد این دست از تخلفات نباشیم‪.‬‬ ‫مهم ترین کار دولت برای هنرمند‪ ،‬ایجاد فضای امن کاری است‬ ‫معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی‪ ،‬از اقداماتی که در چهار سال‬ ‫گذشته برای حوزه تئاتر انجام شده گفت و با اشاره به ضبط تله تئاترهایی‬ ‫برای شبکه چهار از لزوم حمایت دولت از خصوصی سازی در حوزه تئاتر و‬ ‫اقدامات حمایتی دولت سخن به میان اورد‪ .‬به گزارش هنرمند به نقل از‬ ‫ایلنا‪ :‬علی مرادخانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «مهم ترین کاری که‬ ‫دولت در این چهار سال در حوزه هنر انجام داد چه بوده است؟» با بیان‬ ‫اینکه «باید ابعاد مختلف حوزه هنر را باید ببینیم» گفت‪ :‬امروز در حوزه‬ ‫تئاتر‪ ،‬بعد از سالیان متمادی کم کم بخش خصوصی دارد جایگاه خود را‬ ‫پیدا می کند؛ ما خیلی مایلیم که در همه ابعاد وزارت فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی تنها سیاست گذاری کند و دولت اهسته اهسته دست از هر گونه‬ ‫کار اجرایی در این زمینه بردارد و کار را به خود افرادی که دست اندرکار‬ ‫هستند‪ ،‬واگذار کند‪ .‬تجربه های کم و بیش چالش برانگیز موفق و مباحثی‬ ‫از این بابت هم داشتیم که طبیعی ست‪.‬‬ ‫امروز نمی توانید کسی را پیدا کنید که مشکل اساسی برای‬ ‫فعالیتهنریداشتهباشد‬ ‫مرادخانی ادامه داد‪ :‬ما تمام تالش مان را می کنیم که در اینده بتوانیم‬ ‫حتی جشنواره ها را به کسانی که می توانند برنامه ها را اداره کنند واگذار‬ ‫کنیم و دولت بیشــتر ناظر بر امور و هادی و حمایتگر باشد؛ هدایت به‬ ‫این معنا که دولت حامی باشد و مسائلی که به لحاظ حاکمیتی برعهده‬ ‫ما گذاشــته شده را به عنوان کار وزارتی و نظارتی انجام بدهیم‪ .‬در این‬ ‫فضا کسانی که می خواهند کار کنند باتوجه به سیاست های کلی موجود‬ ‫می توانند کار خودشان را انجام بدهند‪ .‬این به نظر من سرفصل بسیاری‬ ‫از کارهاست‪ .‬او با اشاره به راه اندازی خانه های کوچک تئاتر و سالن های‬ ‫خصوصی در حوزه تئاتر گفت‪ :‬اصرار داریم که دست اندرکاران این سالن ها‬ ‫ل ممکن است مشکالتی باشد ولی‬ ‫بتوانند کارهایشان را انجام دهند‪ .‬اوای ‬ ‫همین امروز بعضی از همین سالن ها مدت های مدید وقت شان پر است‬ ‫و خیلی خوب دارد این اتفاق می افتد‪ .‬ما هم باید حمایت کنیم تا انها‬ ‫بتوانند کارشان را انجام دهند‪ .‬معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی‬ ‫با بیان اینکه «ما حرفی را روز اول زدیم مبنی بر اینکه امیدواریم کاری‬ ‫کنیم که هنرمندان بتوانند کارشان را بی دغدغه انجام دهند» گفت‪ :‬امروز‬ ‫نمی توانید کسی را پیدا کنید که مشکالت اساسی برای فعالیت داشته‬ ‫باشد‪ .‬روزی که من به معاونت هنری امدم فهرست عظیمی از مشکالت‬ ‫وجود داشت اما امروز چنین مشکالتی نداریم؛ ممکن است مواردی باشد‬ ‫اما ان هم در گفتگوها حل می شود‪ .‬مرادخانی با بیان اینکه فضای امنی‬ ‫برایفعالیتهنرمندانتئاترفراهمشدهاست‪،‬خاطرنشانکرد‪:‬هنرمندی‬ ‫مانند محمد رحمانیان که خودش منتقد دولت هم هست‪ ،‬در جایی گفته‬ ‫بود یکی از ویژگی های دولت اقای روحانی این است که هیچ تئاتری در‬ ‫دوره او تعطیل نشــد‪ .‬در خیلی از موارد ما تمام تالش مان را کردیم که‬ ‫وقتی یک اثر روی صحنه می اید بتواند کار خود را تا انتها انجام دهد‪ .‬امروز‬ ‫با همه نواقصی که در این زمینه وجود دارد هر شب بین ‪ 90‬تا ‪ 110‬تئاتر‬ ‫روی صحنه داریم؛ حساب کنید اگر به طور متوسط در هر مجموعه ‪10‬‬ ‫نفرمشغولباشندکهقطعابیشترهمهستند‪،‬همبحثکارافرینیوایجاد‬ ‫اشتغال در جریان است و هم اینکه هنرمند با مردم رابطه برقرار می کند و‬ ‫هم اینکه اتفاقاتی که در این حوزه می افتد در یک جمع گسترده هنری‬ ‫شــکل خود به خودی می گیرد؛ و این همان هدفی بود که هنرمندان‬ ‫بتوانند بدون دغدغه کار خودشان را انجام دهند‪ .‬او همچنین یادی از تئاتر‬ ‫عروسکی کرد و با بیان اینکه مرضیه برومند مجموعه فعالیت های تئاتر‬ ‫عروسکی را به نحو احسن پیگیری می کند و خیلی هم این رشته جاذبه‬ ‫دارد‪ ،‬گفت‪ :‬در این سال ها کمتر در حوزه تئاتر مباحث پژوهشی داشتیم‬ ‫اما در دو سال گذشته‪ ،‬سطح فضای پژوهشی تئاتر را خیلی باال بردیم‪ .‬به‬ ‫گونه ای که سال گذشته کسانی که در جشنواره های تئاتری کشورمان‬ ‫شرکت کردند جزو برترین چهره های حوزه تئاتر جهان بودند؛ مثل اقای‬ ‫یوجینو باربا و دیگران‪ .‬کسی مانند او وقتی وارد ایران شد و تعزیه را دید؛‬ ‫گفت همین یک مورد برای شما کافی است تا در همه جای دنیا بتوانید‬ ‫هنر نمایش تان را ارائه بدهید‪.‬‬ ‫راه اندازی موسسه ای متشکل از بانک ها و موسسه های مالی‬ ‫برای حمایت از هنر‬ ‫مرادخانی در پاسخ به این سوال که بسیاری از هنرمندان نسبت به اینده‬ ‫سالن های خصوصی نگرانی دارند و معتقدند این سالن ها با این شرایط‬ ‫یا به سمت تعطیلی می روند یا به سمت اجرای کارهایی با کیفیت بسیار‬ ‫پایین‪ ،‬در جواب این مســاله که جایگاه سوبسید دولتی در این میان‬ ‫کجاست؟ گفت‪ :‬چرا سوبسید بگذاریم؟ وقتی اسم سوبسید می اید انچه‬ ‫به ذهن می رســد وجود رانت است؛ که اگر هم کسی بخواهد سالنی‬ ‫بزند به بهانه سالن بتواند یک چیزهایی دریافت بکند اما ما اینطور نگاه‬ ‫نمی کنیم‪ .‬معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشــاد اسالمی ادامه داد‪ :‬برای‬ ‫اولین بار امده ایم و چنین شرایطی را تجربه می کنیم‪ .‬خوبی اش این است‬ ‫که افراد می ایند اینجا کار خودشان را ارائه می دهند و کیفیت هم خیلی‬ ‫خوب است و مخاطب هم فرهیخته و جوان؛ یعنی همه پارامترهایی که‬ ‫مدنظر بوده به وجود امده اســت‪ .‬باید توجه داشت همیشه تئاترها در‬ ‫جایی با ابعاد و اندازه مشخص و اغلب در حوزه دولتی مانند تئاترشهر‪ ،‬سنگلچ‬ ‫یا چهارســو بوده است‪ .‬همین گستره اولین چالش پیش روی تئاتر بود که ایا‬ ‫می توانیم در این زمینه فعال شویم؟ ما فقط از موضع یک مخاطب نگاه می کنیم‬ ‫اما کســی که می خواهد مساله را مهندسی کند باید روی بسیاری از مباحث‬ ‫اجتماعی فکر کند که هر کدام از اینها با چه دستورالعملی قرار است کار کنند؟‬ ‫با این حال معتقدم موفقیت کار همین سالن ها موجب می شود که بتوانند به‬ ‫درامدهای پایدار نزدیک شوند‪ .‬مرادخانی با بیان اینکه «برخی از سالن ها ممکن‬ ‫است طرح توسعه یا برنامه های خاصی داشته باشند» با اشاره به ورود بانک ها‬ ‫به حمایت از سالن های خصوصی گفت‪ :‬موسسه ای در حال تاسیس است که‬ ‫چندین بانک بزرگ و موسســه مالی کشور عضو ان هستند؛ با راه اندازی این‬ ‫موسسه‪ ،‬برای اولین بار حوزه های اقتصادی به حوزه های فرهنگی و اجتماعی هم‬ ‫فکر می کنند‪ .‬به طوری که این موسسه ها در زمینه های مختلف سرمایه گذاری‬ ‫می کنند و وزارت ارشاد به جای اینکه خودش دائم کار اجرایی کند انها را به این‬ ‫نهادهای خصوصی هنری و هنرمندان متصل کند‪ .‬در این سال ها اتفاقاتی در این‬ ‫زمینه افتاده بود اما چون به صورت جزیره ای بوده و دولت هم به عنوان حد واسط‬ ‫هر از گاهی به این و ان پولی داده هیچ کدام پایدار نشدند‪.‬‬ ‫مهم ترین کار دولت برای هنرمند‪ ،‬ایجاد فضای امن کاری است‬ ‫او با اشــاره به موضوع خصوصی شدن سالن های تئاتر تصریح کرد‪ :‬وقتی اسم‬ ‫دولت را از روی این فعالیت ها برمی دارید همه نگران می شــوند‪ .‬ما باز با همان‬ ‫تفکــر داریم همه چیز را پیگیری می کنیم که چگونه می توانیم موضوع را به‬ ‫گونه ای سیاســت گذاری و طراحی کنیم که وقتی پای دولت در میان نباشد‬ ‫کماکان سالن ها و فعالیت های تئاتری بتوانند موفق پیش بروند و نکته مهم و‬ ‫چالش برانگیز قضایا همین جاست‪ .‬هنرمندان می توانند خواسته ها و ایده ال های‬ ‫خودشان را مطرح کنند اما وقتی این خواسته ها می خواهد تبدیل به یک جریان‬ ‫بشــود نیازمند انواع و اقسام مهندسی اقتصادی است؛ به ویژه در جاهایی که‬ ‫انباشــت سرمایه وجود دارد؛ این سوال طرح می شود که این سرمایه را چطور‬ ‫می شود هدایت کرد به گونه ای که سرمایه گذار نگران از دست رفتن سرمایه اش‬ ‫ی در این‬ ‫نباشــد و بتواند روی ان حساب باز کند؟ این مدیر هنری برنامه ریز ‬ ‫زمینه را بسیار پیچیده خواند و با بیان اینکه «باید طوری طراحی کنید که در‬ ‫نهایت برون داد ان‪ ،‬یک وضعیت درست و مثبت باشد‪ ،‬اگرنه معنا ندارد که بخش‬ ‫خصوصی را در این زمینه ها فعال کنید» گفت‪ :‬دولت باید پولی که از فروش نفت‬ ‫به دست می اورد را به حوزه فرهنگ و تئاتر بدهد بعد تمام بشود برود و هیچ؟ به‬ ‫همین دلیل کاری که ما با این وضعیت کردیم‪ ،‬اقدامی زیرساختی فکری برای‬ ‫توســعه اجتماعی است که مجموعه افرادی که می ایند و در این زمینه ها کار‬ ‫می کنند چگونه به مساله نگاه کنند و بتوانند سر پای خود بایستند؟ مرادخانی‬ ‫یاداور شد‪ :‬یکی از تئاتری ها چند وقت پیش مصاحبه ای کرده و گفته بود من‬ ‫کارم را انجام دادم هیچ کسی هم به من کمک نکرد و البته درامد خوبی هم‬ ‫داشتم‪ .‬من از خواندن این مصاحبه و شنیدن این اتفاق خوشحال شدم‪ .‬مهم ترین‬ ‫کاری که دولت باید بکند ایجاد فضای امن کاری است‪ .‬وظیفه دولت این است‬ ‫که برای هنرمند شرایطی ایجاد کند که با انگیزه بتواند کار خودش را انجام دهد‪.‬‬ ‫حاال این انگیزه دار شدن زمانی با اختصاص پول بود که به طرف می گفتند اقا‬ ‫شما بیا اینجا این پول ها را بگیر و این تئاتر را کار کن‪.‬‬ ‫تئاتر ما با‪ 120‬سال قدمت‪ ،‬مرکز اسناد ندارد‬ ‫او ادامه داد‪ :‬اما یک وقت هم هست که خود هنرمند مشغول کار است و ان سالن‬ ‫تئاتر هم ظرفیتش به وسیله مردم پر می شود و همه این اتفاقات در کنار هم‬ ‫اتفاق می افتد من زمانی مسئول مرکز موسیقی بودم و چندباری در تاالر وحدت‬ ‫می دیدم در تئاترهایی که اجرا می شــد تعداد هنرمندان روی صحنه از تعداد‬ ‫تماشاگران بیشتر بودند‪ .‬اما امروز فضا اینطور نیست و فرق می کند؛ ما تئاترهایی‬ ‫داشتیم که تعداد بینندگان زیادی داشتند و نمایش شان هم خوب بود‪ .‬مرادخانی‬ ‫در بخش دیگری از صحبت هایش با اشاره به اینکه «تئاتر ما با قدمت ‪ 120‬ساله‬ ‫مرکز اسناد ندارد» گفت‪ :‬اگر مستندی از تئاتر ایران بخواهید هیچ چیزی گیرتان‬ ‫نمی اید فقط به طور پراکنده کسانی اسنادی در اختیار داشتند که باید بروید‬ ‫به انها مراجعه کنید‪ .‬ما اهسته اهسته این فضاها را ایجاد می کنیم‪ .‬این کاری‬ ‫است که بخش خصوصی دنبالش نمی رود؛ می شود جزو مستندات کلی کشور‪،‬‬ ‫و جایی است که با سرمایه های ملی کشور ایجاد می شود که همه بتوانند از ان‬ ‫استفاده کنند‪ .‬او همچنین با اشاره به راه اندازی موزه عروسکی بهروز غریب پور‬ ‫گفت‪ :‬این موزه فضای خوبی ایجاد کرده که بچه ها و نوجوانان بیایند و با مقوله ای‬ ‫به نام تئاتر رابطه برقرار کنند؛ این برای ما خیلی مهم اســت‪ .‬به هر حال یک‬ ‫موضوع پدوژیکال در حوزه هنر داریم که در واقع ذائقه جمعی جامعه را نسبت به‬ ‫موضوع هنر برانگیزانیم‪ .‬اگر شما همین حاال به یک ادمی که پنجاه سالش است‬ ‫یک اثر موسیقیایی یا یک تئاتر را ارائه دهید خیلی متوجه نمی شود اما وقتی در‬ ‫کودکی با مقوله ای به نام تئاتر اشنا می شود وقتی بزرگ شود خیلی تاثیرگذار‬ ‫خواهد بود و اصال جامعه متفاوت می شود‪.‬‬ ‫اگر کسی امکانات کافی داشت و گفت تئاترشهر را بهتر اداره می کنیم؛‬ ‫مجموعهراواگذارمی کنیم‬ ‫مرادخانی با بیان اینکه مهم ترین کار دولت فراهم کردن زمینه ای برای این است‬ ‫که هنرمندان خیلی راحت تر کارهایشان را پیش ببرند‪ ،‬گفت‪ :‬چون بقیه کارها‬ ‫باید در بیرون از حوزه دولت اتفاق بیفتد؛ ما امکاناتی که در این سال ها در اختیار‬ ‫داشتیمهمچونسالن هاییمثلتئاترشهرراامادهمی کنیمکههنرمندانبتوانند‬ ‫کارهایشــان را به خوبی در ان ارائه بدهند‪ .‬معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی خاطرنشان کرد‪ :‬حتی اگر روزی برسد که کسی امکاناتی داشته باشد و‬ ‫بگوید ما تئاترشهر را بهتر از شما اداره می کنیم‪ ،‬بهتر از شما نگهداری می کنیم‪،‬‬ ‫بهتر از شما می توانیم کارها را انجام بدهیم‪ ،‬ما استقبال می کنیم و تئاترشهر‬ ‫را واگذرا می کنیم‪ .‬یعنی ما باید به ســمتی باید برویم که سیاست گذار باشیم‬ ‫و بیشــتر کارها را به عنوان حمایتی پی بگیریم ان وقت همه می توانند رشد‬ ‫فرهنگی را تجربه کنند‪ .‬مرادخانی با بیان اینکه در زمینه اقتصاد هنر؛ نگاه دولت‬ ‫تمرکزگرا و کاپیتال نیست‪ ،‬گفت‪ :‬چرا اینقدر فضاهای هنری داغ شده است؟‬ ‫حتما تاثیرگذاری اش به نوعی متفاوت شده که این قدر فضا را داغ کرده؛ چه‬ ‫در حوزه موسیقی‪ ،‬چه حوزه تئاتر و چه در تجسمی‪ .‬اکنون در موزه هنرهای‬ ‫معاصر روزی هزار نفر بازدیدکننده خارجی و داخلی داریم‪ .‬یک زمانی در خیلی‬ ‫از اینجاها اصال پرنده پر نمی زد اگر هم می امد اینقدر نبود‪.‬‬ ‫بیشترینهزینهجشنواره هایهنریمربوطبهتئاتراست‬ ‫مرادخانی با اشاره به اینکه «در حوزه هنر و مطالبات عمومی‪ ،‬فرهنگ عمومی‬ ‫جامعه نسبت به بسیاری از موارد در حال تغییر است» گفت‪ :‬این سیال بودن‬ ‫جامعه بخشی از ایدئولوژی ان است؛ ما بر این اساس باید خودمان را اماده کنیم‪.‬‬ ‫مثال زمانی در کشور اصال موضوع فضای مجازی مطرح نبود اما امروز افرادی را‬ ‫داریم که در فضای مجازی کسانی کار می کنند و بسیار هم موفق و اکثرا جوان‬ ‫هستند‪ .‬دولت خودش وارد این کار نمی شود‪ .‬باید اجازه بدهد که اینها خودشان‬ ‫کار خودشان را انجام دهند‪ .‬در مورد تئاتر‪ ،‬باید گفت که از اول به شدت به دولت‬ ‫وابستگی داشته است و االن هم‪ ،‬کماکان همین طور است؛ به طوری که بیشترین‬ ‫بودجه معاونت هنری می اید به تئاتر اختصاص داده می شود‪ .‬مثال در جشنواره ها‬ ‫باالترین هزینه ها مربوط به تئاتر است درحالی که در بخش موسیقی انقدر هزینه‬ ‫نمی دهیم چراکه این حوزه خودش می تواند سازوکارهای درامدزا داشته باشد‬ ‫ولی تئاتر خیلی کمتر‪ .‬او تاکید کرد‪ :‬با وجود شرایط سختی که تئاتر دارد در‬ ‫تالشیم تا موضوع اقتصاد فرهنگ در ان معنا پیدا کند و به نظرم کارهای خوبی‬ ‫در این زمان اتفاق افتاده است‪ .‬یک وقت هایی مدیر نمی خواهد که ریسک کنید؛‬ ‫خیلی راحت بودجه را می گیرد ســفارش می دهد چهار تا کار می سازند و این‬ ‫می شود گزارش کار‪ .‬این برای مقاطعی خوب است مثل ابگرمکن های دیواری‬ ‫است؛ کافی است یک لحظه شیر را ببندید تا همه چیز قطع شود‪ .‬یعنی فقط‬ ‫در زمانی که اب جریان دارد گرم می شود اما ما نباید این جور عمل کنیم‪ .‬باید‬ ‫وسیله های اساسی داشته باشیم تا در هر لحظه کار بدون حضور تزریقی دولت‬ ‫ادامه پیدا کند‪ .‬اما با این حال دولت دارد کمک های خودشان را می کند‪ .‬ناگهان‬ ‫که نمی شود به حد کمال برسد؛ اهسته اهسته دارد می رود جلو و ما همین طور‬ ‫هدایتش می کنیم که این کار را بتواند انجام بدهد‪ .‬معاون هنری وزیر فرهنگ و‬ ‫ارشاد اسالمی با اشاره به اینکه در تمام استان های کشور پالتوهای تئاتر در حال‬ ‫راه اندزای است‪ ،‬گفت‪ :‬دولت می گوید شما پالتو را ایجاد کنید‪ ،‬تامین تجهیزاتش‬ ‫با ما؛ از صندلی گرفته تا تجهیزات صدا و نورپردازی‪ .‬معتقدیم از اینجا به بعد دیگر‬ ‫دولت نباید بیاید خودش مدیری برای این سالن های تئاتری بگذارد بلکه خود‬ ‫مردم و بخش های خصوصی باید بتوانند خودشان اداره کنند تا شاهد یک فضای‬ ‫فعال هنری باشیم و دولت هم کمک کرد که این اتفاق ها بیفتد‪ .‬به طور کلی در‬ ‫بحث اقتصاد هنر و حمایت ها توامان عمال دارد شکل می گیرد‪.‬‬ ‫تلهتئاترهابهشبکهچهاربرمی گردند‬ ‫معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی همچنین با اشاره به موضوع تله تئاترها‬ ‫گفت‪ :‬امسال معاونت هنری با شبکه چهار به نتایج خوبی رسید‪ .‬به طوری که‬ ‫یکسری از اثار نمایشی در حال ضبط است تا بتوانیم با همکاری سازمان صدا‬ ‫و ســیما انها را از تلویزیون پخش کنیم و کارهای جذابی هم خواهد بود‪ .‬تله‬ ‫تئاترها خیلی مهم است چون مردم را با فهم تفصیلی فهم انتزاعی از مسائل‬ ‫اشنا می کند‪ .‬مرادخانی ادامه داد‪ :‬بیشتر دوست داریم تئاترهایی که روی صحنه‬ ‫می اید بعدا بتوانند در یک فضای عمومی تر به نمایش دربیایند این کار خیلی‬ ‫کمک می کند به همه گیر شدن موضوع تئاتر‪ .‬خوشبختانه تئاتر این روزها دارد‬ ‫خودش را به میدان می اورد‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫چهار شنـــــــبه‪ 17‬خرداد ماه ‪1396‬سال دهم شماره ‪714‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫تئـــاتر‬ ‫‪TEATER‬‬ ‫اخبار‬ ‫اجراهای ویژه ماه رمضان در پردیس تئاتر تهران‬ ‫کارگردان و بازیگران نمایش «روزی می بایست می مرد» در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫نظام پدرساالری دانشجویان تئاتر را ازار می دهد‬ ‫امینکردبچه چنگی‪/‬عکس‪:‬مریمجعفری‬ ‫تاریخ همواره به عنوان یکی از مهم ترین عناصر فرهنگ ســاز هر جامعه نقش‬ ‫افرینی کرده است و تکیه به ان نیز ابزاری کلیدی در درست تولید گنندگان اثار‬ ‫هنری و به ویژه هنر نمایش بوده اســت‪« .‬روزی می بایست می مرد» که روایتی‬ ‫تاریخی از زندگی فرمانروایی است که با پیشگویی جادوگران وسوسه می شود‪،‬‬ ‫اثری است که با کارگردانی «رضا موسوی» در تاالر مولوی تهران به روی صحنه‬ ‫رفته است‪ .‬رضا موسوی‪ ،‬کارگردان نمایش «روزی می بایست می مرد» در گفتگو با‬ ‫هنرمند‪ ،‬با اشاره به این امر که مدتی را در حدود ‪ 20‬ماه برای تولید این اثر صرف‬ ‫کرده است‪ ،‬گفت‪ :‬بحمدهلل در روزهای اجرای اثر با استقبال خوب مخاطبان مواجه‬ ‫شده ایم‪ .‬وی در ادامه‪ ،‬با اشاره به این امر که تمامی مخارج تولید این اثر توسط خود‬ ‫عوامل گروه تامین شده است‪ ،‬افزود‪ :‬هدف از تولید این اثر‪ ،‬ارائۀ نمایشی جسور‬ ‫و پژوهش محور است‪ ،‬اما گروه تولید کننده نتوانست تهیه کننده ای جسور را برای‬ ‫تولید این اثر به یاری بگیرد‪.‬‬ ‫موسوی‪ ،‬با اشاره به این امر که «روزی می بایست می مرد» عنوان نمایشنامه ای‬ ‫در ‪ 12‬صحنه با برداشتی ازاد از نمایشنامه «مکبث» اثر «ویلیام شکسپیر» است‪،‬‬ ‫ادامه داد‪ :‬گروه هوم پس از یک سال و نیم تمرین مداوم و کارگاهی با دانشجویان‬ ‫در حال تحصیل و فارغ التحصیل بازیگری و رشته های دیگر هنری توانست این‬ ‫اثر را به روی صحنه بیاورد‪ .‬موســوی‪ ،‬اشنا شدن از نزدیک با شیوه کارگردانی‬ ‫«استانیوسکی» را از دستاوردهای مهم حضورش در این کمپانی برشمرده و در‬ ‫ادامه‪ ،‬با اشــاره به این امر که در این مدت چگونگی اســتفاده از فرم های بدنی‪،‬‬ ‫موسیقی‪ ،‬ریتم و کالم‪ ،‬درک موسیقیایی و رابطه پیچیده اش با تکنیک های بیانی‬ ‫و بدنی بازیگر و هم چنین مشارکت را که خود نوعی روش خاص ادراک است‪ ،‬به‬ ‫خوبی اموخته است‪ ،‬تاکید کرد‪ :‬حضور من در این کمپانی‪ ،‬تاثیر ویژه ای در دیدگاه‬ ‫من نسبت به تئاتر و طراحی این کار داشته است‪ .‬وی در ادامه‪ ،‬با تاکید بر این امر‬ ‫که این تاثیر در کنار تجربه فعالیت طوالنی مدتش در هنرهای رزمی اغاز دغدغه ای‬ ‫برای شروع یک کار تجربی از ترکیب تئاتر و هنرهای رزمی شده است‪ ،‬یاداور شد‪:‬‬ ‫این شیوۀ اجرا را می توان با تابلوی نقاشی مقایسه کرد که با متریال و تکنیک های‬ ‫گوناگون روی بوم اثری هنری خلق می شود‪ .‬کارگردان این اثر ادامه داد‪ :‬گرچه این‬ ‫محصول در جزئیات متفاوت است اما به عنوان یک مفهوم یگانه در نهایت تاثیر‬ ‫خود را در یک کل ویژه و منسجم برامده از جزئیات مجزا‪ ،‬به مخاطب اثر هنری‬ ‫ارائه می دهد‪ .‬موسوی نظم و انظباط فردی و گروهی‪ ،‬داشتن تمرکز‪ ،‬تعهد‪ ،‬پشت‬ ‫کار و مطالعه را از مهم ترین ویژگی های یک هنرمند موفق تئاتر برشمرده و در‬ ‫ادامه اظهار داشت‪ :‬متاسفانه مشکالت بسیار زیادی در حوزۀ تولید اثار نمایشی‬ ‫وجود دارد و با این که اکثر بازیگران سعی می کنند این مشکالت را حل کنند‪،‬‬ ‫اما انگار مشکالت بازیگری تئاتر در ژن بازیگر نهفته و از کنترل او خارج است‪ .‬وی‬ ‫در بخشی دیگر از این گفتگو‪ ،‬ضمن ابراز خرسندی از تعامل بسیار مطلوب رسانه‬ ‫و هنر و به ویژه هنرهای حوزۀ نمایش‪ ،‬این اتفاق را‪ ،‬اتفاق خوشایند برشمرده و‬ ‫بر همین اساس‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬تعامل رسانه و هنر تعاملی بسیار مثبت و سازنده‬ ‫است و بر همین اساس باید گفت که اتفاق بسیار خوبی است که همه رسانه ها در‬ ‫بخش هنری فعالیت خود را با جدیت ادامه دهند‪ .‬این کارگردان در ادامه‪ ،‬ضمن‬ ‫تاکید بر این امر که مسلماً این فعالیت ها تبعات مثبتی در پی خواهد داشت‪ ،‬تاکید‬ ‫کرد‪ :‬تعامل میان رسانه و هنر حرکتی است که منجر می شود مردم هنر را هم در‬ ‫سبد خانوار خود قرار دهند و بدین طریق بیش از پیش به اهمیت تئاتر و هنر در‬ ‫زندگی پی ببرند و می توان گفت تعامل رسانه و هنر می تواند یکی از راه های حل‬ ‫فقر فرهنگی باشد‪ .‬وی در بخشی دیگر از این گفتگو‪ ،‬ضمن ابراز تاسف از این امر‬ ‫که مشکالت مالی در تئاتر‪ ،‬موجب فدا شدن کیفیت اثار نمایشی می شود‪ ،‬یاداور‬ ‫شد‪ :‬نظام پدرساالری سالن های تئاتر دانشجویان را ازاد می دهد و یک دانشجو باید‬ ‫مدت ها دوندگی کند تا بتواند در یک سالن خوب اثر خود را به اجرا ببرد‪.‬‬ ‫هنرمند باید بتواند اتفاقات جامعه را به زبان هنر برای مردم ترجمه کند‬ ‫فاطمه سوهانی‪ ،‬بازیگر این اثر با اشاره به این امر که متن این نمایش اقتباسی از‬ ‫مکبث است‪ ،‬گفت‪« :‬مکبث» به اندازۀ کافی شناسنامۀ درخشان و روشنی دارد که‬ ‫به نظرم هر توضیحی پیرامون ان اضافه است‪ ،‬اما نکته ای که در این متن برای من‬ ‫بسیار درخور توجه به نظر می رسید‪ ،‬این بود کهکاراکترهای اثر پر ازپیچیدگی هایی‬ ‫هستند که بر اســاس ان ها می توان کشف و شــهود کرد‪ .‬وی برجسته شدن‬ ‫شخصیت جادوگران در این اثر را از دیگر ویژگی های مهم نمایشنامه برشمرده و‬ ‫ضمن تاکید بر این امر که در این اثر پرداخت به این شخصیت ها اتفاقی خوشایند‬ ‫و جذاب به نظر می رسد‪ ،‬افزود‪ :‬متن اقتباس شده کالژی از رویداد های مهم متن‬ ‫اصلی است که با دقت و تمرکز بیشتر به روایت قسمت های اصلی اثر می پردازد‪.‬‬ ‫سوهانی که تحصیالت خود را در مقطع کارشناسی ادبیات ادامه می دهد‪ ،‬اگاهی را‬ ‫به عنوان مهم ترین خصیصه در وجود یک هنرمند برشمرده و در ادامه‪ ،‬با اشاره به‬ ‫این امر که هنرمند هر جامعه‪ ،‬در پلۀ نخست می بایست خود را بشناسد‪ ،‬ادامه داد‪:‬‬ ‫یک هنرمند پس از شناخت خود می بایست بر اتفاقات جامعۀ پیرامونی خود اگاه‬ ‫باشد تا بتواند ان ها را با زبان تئاتر برای مردم ترجمه کند و در این راه‪ ،‬دغدغه های‬ ‫اجتماع را به شکلی دیگر برای مخاطب به تصویر بکشد تا بتواند اگاهی بخشی‬ ‫را در میان مردم ترویج کند‪ .‬سوهانی‪ ،‬ضمن تقدیر از تالش های اصحاب رسانی‬ ‫در حوزۀ اگاهی بخشی به مخاطبان تئاتر‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬به یقین نمی توان از نقش‬ ‫مهم و سازندۀ اصحاب رسانه در تئاتر چشم پوشید‪ ،‬چرا که تئاتر‪ ،‬اجتماعی کوچک‬ ‫است و مخاطبان تئاتر نیز جامعه ای کوچک را تشکیل می دهند و بر همین اساس‬ ‫اساس که این جامعه باید به عموم مخاطبان شناسانده شود‪ .‬وی در ادامه ضمن‬ ‫تاکید بر این مفهوم که جامعه در ابعاد گسترده به تئاتر نیاز دارد‪ ،‬تاکید کرد‪ :‬تئاتر‬ ‫بستری برای گفتگو‪ ،‬اظهار نظر‪ ،‬بیان دغدغه ها و حتی همذات پنداری با مخاطب‬ ‫است و بر همین اساس باید گفت که تئاتر‪ ،‬اتفاقی گروهی و جمعی است‪ ،‬نه فردی‪.‬‬ ‫این بازیگر تئاتر‪ ،‬اگاهی بخشی به مخاطبان تئاتر را مهم ترین عامل موثر در جذب‬ ‫مخاطب برای این هنر دانســته و با اشاره به این امر که عدم وجود اگاهی کافی‬ ‫در میان مخاطبان بر اســاس کمبود ابزارهای اطالع رسانی در هنر تئاتر یکی از‬ ‫مهم ترین عوامل عدم گرایش مخاطب به این هنر است‪ ،‬گفت‪ :‬نمی توان به طور‬ ‫مستقیم از صندلی های خالی سالن های تئاتر پیامی دریافت کرد و به نظر من‪ ،‬هر‬ ‫کم و کاستی در نتیجۀ یک اثر‪ ،‬نشان از کم گذاشتن بخشی از ان در جریان کار‬ ‫است‪ .‬وی ضمن تقدیر از دست اندرکاران حوزۀ نقد در هنر و به ویژه هنر نمایش‪،‬‬ ‫در نظر گرفتن تمامی نکات جاری در یک اثر برای نقد را از مهم ترین ویژگی های‬ ‫مثبت یک نقد سازنده برشــمرده و در ادامه‪ ،‬با تاکید بر این امر که نقد سازنده‬ ‫می بایست با پرهیز از جبهه گیری و با در نظر گرفتن تمام نقاط مثبت و منفی‬ ‫به بیان ویژگی های یک اثر نمایشی بپردازد‪ ،‬افزود‪ :‬نگاه سوم شخص و با فاصله از‬ ‫یک اثر نمایشی برای نگارش یک نقد می تواند به ایجاد دید مثبت و بهتر در یک‬ ‫منتقدکمکشایانیکند‪.‬‬ ‫دستیابیبهعواملتسهیلکنندۀمردم‬ ‫بهتئاترنیازمندتحقیقاست‬ ‫ایرج تدین‪ ،‬بازیگر نمایش « روزی می بایست می مرد»‪ ،‬با اشاره به این امر که از‬ ‫پیش‪ ،‬با تراژدی کالسیک شکسپیر اشنایی داشته است‪ ،‬گفت‪ :‬پس از مطالعۀ متن‬ ‫بازنویسی شدۀ اثر‪ ،‬دریافتم که این بازنویسی با تقسیم بندی صحیح به ‪ 12‬صحنه‬ ‫توانسته است نقاط اوج و فرود را به خوبی به تصویر بکشد‪ .‬وی سبک خاص اثر را‬ ‫مهم ترین ویژگی جذاب اثر برای ایفای نقش برشمرده و افزود‪ :‬مهمترین نکته در‬ ‫«روزی می بایست می مرد»‪ ،‬سبک و شیوه کاری این اثر بود که با تکیه بر حرکات‬ ‫بدنی‪ ،‬فرم‪ ،‬حرکات فیزیکال و همچنین موسیقی‪ ،‬اواز و متن درست‪ ،‬توانست مرا‬ ‫به ایفای نقش ترغیب کند‪ .‬این بازیگر که پیش تر دورۀ بازیگری تئاتر را در سال‬ ‫‪ 1383‬زیر نظر استاد عزیزاهلل سرانجامی گذرانده است‪ ،‬داشتن سواد فنی و تکنیکی‬ ‫و همچنین اگاهی از مناسبات جامعه ای را که در ان به زندگی می کند‪ ،‬از مهم ترین‬ ‫ویژگی های یک بازیگر بر شمرده و ادامه داد‪ :‬بازیگر موفق‪ ،‬همواره مطالعه می کند و‬ ‫همچنین در مقام تاثیر گذاری بر مخاطب‪ ،‬صداقت و صمیمیت دارد‪ .‬وی حمایت‬ ‫از اندیشه و اگاهی بخشی به مخاطب را از مهم ترین کارکردهای تئاتر برشمرده و‬ ‫بر همین اساس‪ ،‬اظهار داشت‪ :‬هنر و به ویژه تئاتر در رشد و بالندگی یک جامعه‪،‬‬ ‫با اگاهی بخشی در حوزه های فردی و احتماعی نقشی بی بدیل و انکارناپذیر دارد‪.‬‬ ‫تدین با اشاره به این امر که بارها و بارها در اجرای نمایش ها با صندلی های خالی‬ ‫در سالن نمایش مواجه شده است‪ ،‬اما همچنان بر روی صحنه تالش کرده است تا‬ ‫با انرژی زیاد رسالت خود را به درستی انجام دهد و پیام نمایشنامه را به مخاطب‬ ‫برساند‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬صندلی خالی سالن تئاتر‪ ،‬نشان از جامعه ای است که هنوز با‬ ‫فرهنگ و هنر به صورت کامل اشتی نکرده است و در میان مردم‪ ،‬همچنان و قدر‬ ‫و منزلت ان ناشناخته و مغفول مانده است‪ .‬وی در ادامه‪ ،‬با تاکید بر لزوم وجود‬ ‫نقد سازنده در کنار اثار هنری و به ویژه اثار نمایشی‪ ،‬تاثیر بر بهبود کار هنرمند‬ ‫را از مهم ترین دستاوردهای یک نقد سازنده برشمرده و ضمن تاکید بر این امر‬ ‫که نقد صحیح می تواند رشد و اگاهی را برای تولید کنندۀ یک اثر هنری به ارمغان‬ ‫بیاورد‪ ،‬یاداور شد‪ :‬به همان ترتیب که لزوم هنر در جامعه را یک ضرورت می دانم‬ ‫وجود نقد را هم به مثابه مکملی برای ارتقای هنر می دانم‪ .‬وی فرهنگ سازی همه‬ ‫جانبه در جامعه را از مهم ترین کارکردهای تئاتر در هر جامعه دانسته و در ادامه‪،‬‬ ‫با اذعان به این امر که زمینه سازی برای پرورش استعدادهای تئاتری می تواند از‬ ‫دوران ابتدایی مدارس با برگزاری تور تئاتر کودک توسط اموزش و پرورش صورت‬ ‫بپذیرد‪ ،‬گفت‪ :‬ارگان های درگیر مسائل فرهنگی‪-‬هنری می بایست با حمایت از‬ ‫تئاتر در حوزۀ بسترســازی برای انجام تحقیقاتی که دسترسی مردم را به تئاتر‬ ‫تسهیل می کند‪ ،‬گام بردارند چرا که به نظر من دستیابی به عوامل تسهیل کنندۀ‬ ‫مردم به تئاتر نیازمند تحقیق است‪ .‬این بازیگر تئاتر را رشته ای برشمرده که در‬ ‫ایران به عنوان رشته ای فقیر و کم رمق عنوان شناخته می شود و بر همین اساس‪،‬‬ ‫افزود‪ :‬بازیگر و عوامل مختلف تولید کنندۀ یک اثر نمایشی‪ ،‬امروز با مشکالت عدیدۀ‬ ‫معیشتی درگیر هستند و مجبورند برای کار کردن تئاتر که از عشق به هنر ناشی‬ ‫می شود‪ ،‬به مشاغل دیگری بپردازند و همین امر موجب می شود که دیگر تمرکز‬ ‫کامل را بر روی صحنه های نمایش نداشته باشند‪ .‬تدین ضمن ابراز ناخرسندی از‬ ‫این امر که امروز بزرگانی همچون بیضائی که در جالی تئاتر وطن جای خوش‬ ‫کرده اند‪ ،‬اما در گوشه ای دیگر از دنیا مشغول به فعالیت هستند‪ ،‬ادامه داد‪ :‬به یقین‬ ‫عدم وجود ساز و کار های مناسب در بستر مدیریت تئاتر کشور موجب بروز چنین‬ ‫پیامدهاییشدهاست‪.‬‬ ‫تجربیات و خاطرات یکی از گنجینه های مهم و در دسترس‬ ‫هر بازیگری است‬ ‫النازمعرفتخواه‪،‬بازیگرنقش«لیدیمکبث»درنمایش«روزیمی بایستمی مرد»‬ ‫در گفتگو با هنرمند‪ ،‬پبدا کردن تجربیات شخصی مختلف را از مهم ترین راهکارها‬ ‫برای پیدا کردن ارتباط با نقش برشمرده و گفت‪ :‬برای درک حس عذاب وجدان‬ ‫یا از خود بیگانگی شخصیت «لیدی» در نهایت‪ ،‬نیاز نیست که حتماً عامل مرگ‬ ‫شخصی شده باشیم‪ ،‬این در حالی است که با رجوع به تجربیات شخصی می توانیم‬ ‫ما به ازای این اتفاق را پیدا کرده و به واسطۀ ان در این حس و درنهایت در کاراکتر‬ ‫عمیق تر شویم چرا که معتقدم تجربیات و خاطرات یکی از گنجینه های مهم و در‬ ‫دسترس هر بازیگری است‪ .‬وی تکنیک های مدرن اجرایی این نمایش را تلفیقی‬ ‫از رزم و رقص با تکیه بر رویکرد فیزیکال در اثر برشــمرده و افزود‪ :‬متن «روزی‬ ‫می بایست می مرد» متنی کالسیک و در عین حال‪ ،‬وفادار به متن اصلی «مکبث»‬ ‫است و مث ً‬ ‫ال وجود جادوگران را به عنوان راوی در این اثر‪ ،‬می توان به مثابۀ وجود‬ ‫همسرایان در متن اصلی تلقی کرد‪ ،‬که تنها تغییر ماهیت داده است‪ ،‬اما همچنان‬ ‫همان کاربرد و اثر را نسبت به متن دارد و این کاربرد و اثر را حفظ کرده است‪.‬‬ ‫معرفتخواه روایت این اثر را روایتی خطی و کالسیک دانسته و در ادامه‪ ،‬با اشاره به‬ ‫این امر که روایت در این اثر همچون متن اصلی‪ ،‬تقدم و تاخر حوادث را به همان‬ ‫منوال روابط علت و معلولی حفظ کرده است‪ ،‬ادامه داد‪ :‬کاراکتر بی مثال «لیدی‬ ‫مکبث» یکی از نقش های سخت و به نوعی پایه است که هر بازیگری را راغب به‬ ‫بــازی در این نقش می کند‪ .‬این بازیگر در ادامه ضمن اذعان به این موضوع که‬ ‫تنوع حسی که این کاراکتر وجود دارد‪ ،‬همواره برای او جذابیت های بی شماری‬ ‫داشته است‪ ،‬اظهار داشت‪ :‬عصیان و معصومیتی در هم امیخته‪ ،‬پلیدی و انصاف از‬ ‫ویژگی های براز شخصیتی این کاراکتر نمایشنامه است و به همین دلیل نگاهم به‬ ‫این نقش به عنوان یک ازمون بازیگری و از دالیل اصلی پذیرفتن ان بوده است‪.‬‬ ‫وی در ادامه‪ ،‬داشتن چشم هایی بینا و گوش هایی شنوا را از مهم ترین ویژگی های‬ ‫اصلی یک هنرمند برشمرده و در ادامه‪ ،‬با تاکید بر این مفهوم که کالم هنرمند‬ ‫باید دارای ادراکی عمیق و هوشیار باشد‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬هنرمند باید انسان و جامعۀ‬ ‫انسانی را به خوبی بشناسد و همین امر موجب می شود تا در افرینش انسانی نو‬ ‫بر روی صحنه موفق عمل کند‪ .‬معرفتخواه در بخشی دیگر از این گفتگو‪ ،‬با اشاره‬ ‫به این امر که درک درست از متن نمایش در بازیگر می تواند به موفقیت وی بر‬ ‫روی صحنه کمک کند‪ ،‬تاکید کرد‪ :‬بازیگر با تکیه بر تکنیک می بایست درکی را‬ ‫که از نقش داشته است‪ ،‬به شکلی صحیح به مخاطب ارائه دهد و این به یقین باید‬ ‫پذیرفت که درک صحیح از یک نقش‪ ،‬موجب ارائۀ صحیح ان به مخاطب خواهد‬ ‫شد‪ .‬این بازیگر با مهم و سازنده ارزیابی کردن نقش رسانه در جذب مخاطب به‬ ‫تئاتر‪ ،‬گفت‪ :‬صدا و سیما و در کنار ان‪ ،‬رسانه های دیجیتال می توانند در جذب‬ ‫مخاطب به هنر نمایش نقشی حساس و سازنده ایفاء کنند‪ ،‬اما در این میان‪ ،‬باید‬ ‫مخاطب می توانند با ایجاد اشنایی‬ ‫پذیرفت که رادیو و تلویزیون‪ ،‬به دلیل عمومیت‬ ‫ِ‬ ‫و فرهنگ در میان مردم‪ ،‬زمینۀ جذب عموم اقشار جامعه به تئاتر را فراهم اورند‪.‬‬ ‫به مناســبت ماه مبارک رمضان ویژه برنامه هــای متنوعی در «پردیس تئاتر‬ ‫تهران» برگزار خواهند شد‪ .‬این برنامه ها در قالب ویژه برنامه «بر استان جانان»‬ ‫در دو بخش میدانی و نمایش های صحنه ای میزبان عالقه مندان است‪ .‬از ‪ ۱۸‬تا‬ ‫‪ ۲۰‬خرداد به مناسبت میالد امام حسن مجتبی(ع) با اجرای مولودی خوانی‪،‬‬ ‫نمایش های ایینی‪ ،‬اتش بازی و ایین افطاری پذیرای بیش از ‪ ۲‬هزار مخاطب‬ ‫خواهد بود‪ .‬در ایام قدر و شــهادت امیرالمومنین علی(ع) به مدت ‪ ۱۰‬شب از‬ ‫تاریخ ‪ ۲۴‬تا ‪ ۳۴‬خرداد نمایشــهای تعزیه از ساعت ‪ ۲۱:۳۰‬تا ‪ ۲۳:۳۰‬میزبان‬ ‫عالقه مندان در محوطه تئاتر پردیس خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ ۲۱‬خرداد‪ ،‬مجلس «شاه چراغ» به سرپرستی محسن جاللتی؛ ‪ ۲۲‬خرداد‬ ‫مجلس «شهادت حر» به سرپرستی حمید عباس قلی؛ ‪ ۲۳‬خرداد مجلس‬ ‫«قانیای فرنگ» به سرپرستی جمال قاسمی؛ ‪ ۲۴‬خرداد مجلس «شهادت‬ ‫حضرت علی(ع)» به سرپرستی جمال قاسمی؛ ‪ ۲۵‬خرداد مجلس «عمرابن‬ ‫عبدود» به سرپرســتی علیرضا کیا دربندی؛ ‪ ۲۶‬خرداد مجلس «شهادت‬ ‫موســی ابن جعفر» به سرپرســتی علیرضا کیادربندی؛ ‪ ۲۷‬خرداد مجلس‬ ‫«فضل وفتی» به سرپرســتی اقــای علیخانی؛ ‪ ۲۸‬خــرداد مجلس «ذبح‬ ‫اســماعیل» به سرپرســتی اقای علیخانی؛ ‪ ۲۹‬خرداد مجلس «شــهادت‬ ‫حمزه» به سرپرستی اقای عباسی فر؛ ‪ ۳۰‬خرداد مجلس «شهادت حضرت‬ ‫زهرا(س)» به سرپرستی اقای عباسی فر اجرا خواهند شد‪.‬‬ ‫عالقه منــدان برای حضور در این مجموعه برنامه هــا می توانند به پردیس‬ ‫تئاتر تهران واقع در اتوبان امام علی(ع)‪ ،‬خروجی شــهید محالتی شــرق‪،‬‬ ‫خیابان شهید شــاه ابادی‪ ،‬بعد از میدان مالک اشتر‪ ،‬خیابان شهید بقایی‪،‬‬ ‫جنب فرهنگ سرای خاوران مراجعه کنند‪.‬‬ ‫سالن پرستویی میزبان نمایش «ردپای پشت پنجره»‬ ‫نمایش «ردپای پشــت پنجره» به کارگردانی محمدرضا زارع از ‪ ١٧‬خردادماه‬ ‫ساعت ‪ ٢١‬در سالن پرویز پرستویی روی صحنه می رود‪ .‬نمایش «ردپای پشت‬ ‫پنجره» به کارگردانی محمدرضا زارع و با بازی حسین هاشــم پور‪ ،‬نســترن‬ ‫ابراهیم زاده‪ ،‬رسول صوری و صفورا لطیف از ‪ ۱۷‬خردادماه ساعت ‪ ،۲۱‬در سالن‬ ‫پرویز پرستویی به صحنه می رود‪ .‬اسماعیل سعیدیان نویسنده و مهدی پیامی‬ ‫سلوط به عنوان تهیه کننده‪ ،‬نسترن ابراهیم زاده به عنوان مجری طرح‪ ،‬ستاره‬ ‫موسوی طراح پوستر‪ ،‬محمدرضا زارع طراح لباس‪ ،‬محمد فرجی پور طراح نور‪،‬‬ ‫الهه اشتری دستیار نور و مینا قانع عکاس دیگر عوامل نمایش «ردپای پشت‬ ‫پنجره» هســتند‪ .‬موضوع نمایش حول محور دختری زندانی است که سرباز‬ ‫مامور خود را گروگان می گیرد و به مسافرخانه ای پناه می برد و ‪. ...‬‬ ‫‪ ۲‬جایزه معتبر برای تئاتر عروسکی‬ ‫نمایش «تا یک بشمار» اثر گروه تئاتر «یاس تمام» برنده ‪ ۲‬جایزه از جشنواره‬ ‫معتبر «والیس» کشور لهستان شد‪ .‬زهرا صبری سرپرست گروه تئاتر «یاس‬ ‫تمــام» درباره جدیدترین تجربه حضور جهانی این گروه گفت‪ :‬در جدیدترین‬ ‫تجربه حضور بین المللی گروه‪ ،‬نمایش «تا یک بشــمار» را در سی امین دوره‬ ‫جشــنواره رقابتی «والیس» در کشــور لهستان به صحنه بردیم که در بخش‬ ‫رقابتی این جشــنواره ‪ ۱۴‬نمایش از کشورهای مختلفی نظیر روسیه‪ ،‬المان‪،‬‬ ‫لهستان‪ ،‬ایتالیا و اسپانیا حضور داشتند‪ .‬وی درباره محوریت جشنواره «والیس»‬ ‫لهســتان توضیح داد‪ :‬بنا به گفته جاروسالو انتونیوک مدیر جشنواره والیس‪،‬‬ ‫محور جشنواره امسال مروری بر شرایط بشر بود و تمام نمایش ها با توسل به‬ ‫اساطیر و داستان های افسانه ای و قابل لمس‪ ،‬به شرایط و مشکالت در زندگی‬ ‫ادمی پرداخته بودند‪ .‬کارگردان نمایش «تا یک بشمار» درباره بازخورد حضور‬ ‫این اثر نمایشــی در جشنواره «والیس» لهستان‪ ،‬گفت‪ :‬در بخش رقابتی این‬ ‫جشــنواره‪ ،‬هر اثر تنها یک اجرا داشت و ما هم یک اجرا داشتیم‪ .‬خوشبختانه‬ ‫بازخورد مخاطبان‪ ،‬منتقدان و هنرمندان حاضر در این جشنواره بعد از اجرای‬ ‫«تا یک بشــمار» بسیار عالی بود‪ .‬صبری در پایان عنوان کرد‪ :‬نمایش «تا یک‬ ‫بشمار» موفق شد تا در سی امین جشنواره بین المللی «والیس» لهستان جایزه‬ ‫اول کارگردانــی و جایزه طراحی نمایش را دریافت کند‪ .‬البته منظور از جایزه‬ ‫طراحی نمایش‪ ،‬طراحی صحنه اثر نبود و این عنوان برای شــکل کلی اجرای‬ ‫نمایش در نظر گرفته شده بود‪ .‬نمایش «تا یک بشمار» توسط زهرا صبری و‬ ‫برگرفته از اشعار خیام نوشته شده است و محسن شاه پیری‪ ،‬حسین دیوان دری‬ ‫و رضا بهرامی بازیگران و بهرنگ عباسپور نیز نوازنده و اهنگساز این اثر نمایشی‬ ‫اســت‪ .‬در این نمایش بازیگران با استفاده از گِل و در مقابل چشم مخاطبان‪،‬‬ ‫عروسک ها و صحنه های مختلف نمایشی را خلق می کنند‪.‬‬ ‫«باب اسفنجی شلوار مکعبی» وارد صحنه تئاتر برادوی می شود‬ ‫«باب اسفنجی شلوار مکعبی» جدیدترین تئاتر موزیکالی است که قرار است‬ ‫در پاییز ســال ‪ ۲۰۱۷‬در تئاتر برادوی به صحنه برود‪ .‬تئاتر برادوی در ماه‬ ‫نوامبر ‪( ۲۰۱۷‬ابان ماه و اذرماه ‪ )۹۶‬میزبان موزیکال «باب اسفنجی شلوار‬ ‫مکعبی» می شــود‪ .‬این تئاتر موزیکال بر اساس شخصیت اصلی مجموعه‬ ‫انیمیشن های کمپانی نیکلودین انیمیشن استودیوز است که تولید و پخش‬ ‫ان از ســال ‪ ۱۹۹۹‬میالدی اغاز شــده و طرفداران بسیاری در کشورهای‬ ‫مختلف جهان دارد‪ .‬قرار است تئاتر موزیکال «باب اسفنجی شلوار مکعبی»‬ ‫با موزیک های اورجینالی از اســتیون تایلور‪ ،‬سارا باریلز‪ ،‬جان لجند‪ ،‬لیدی‬ ‫انتبلوم‪ ،‬سیندی لوپر و دیوید بوئی اجرا شود‪ .‬تینا الندائو کارگردانی «باب‬ ‫اسفنجی شــلوار مکعبی» را بر عهده دارد که قرار است در ‪Chicago›s‬‬ ‫‪ Oriental Theatre‬در سال ‪ ۲۰۱۸‬میالدی نیز اجرا شود‪.‬‬ ‫بازیگران «شاخ نبات» معرفی شدند‬ ‫نمایش «شاخ نبات» برای سومین بار در تاالر وحدت روی صحنه می رود که‬ ‫ماه چهره خلیلی‪ ،‬شهرام قائدی‪ ،‬سارا خویینی ها‪ ،‬داریوش موفق‪ ،‬عباس شادروان‪،‬‬ ‫روزبه اختری و ‪ ...‬در «شــا خ نبات» به ایفای نقش می پردازند‪ .‬بلیت های این‬ ‫نمایش نیز از امروز پیش فروش می شــود‪« .‬شاخ نبات» به کارگردانی مهدی‬ ‫شمســایی از ‪ ۲۹‬خرداد ماه در تــاالر وحدت روی صحنه می رود‪ .‬این نمایش‬ ‫اولین بار در ســال ‪ ۸۹‬به صحنه رفت و ســال ‪ ۹۳‬در تاالر وحدت بعد از ‪۲۰‬‬ ‫شب اجرا به دستور قو ه قضاییه متوقف شد‪ .‬حاال مهدی شمسایی ‪ ۲۹‬خرداد‬ ‫برای ســومین بار این نمایش را در تاالر وحدت روی صحنه می برد‪ .‬شمسایی‬ ‫درباره علت اجرای مجدد این نمایش گفت‪ :‬اجرای این نمایش درست زمانی که‬ ‫تماشاگر خود را جذب کرده بود‪ ،‬متوقف شد‪ .‬خیلی از مخاطبان و عالقه مندان‬ ‫درخواست اجرای مجدد نمایش «شاخه نبات» را داشتند و از طرف دیگر هم‬ ‫تاالر وحدت پیشنهاد اجرای مجدد این اثر را داد‪ .‬این نمایش برداشتی ازاد از‬ ‫منظومه عبید زاکانی و یک اثر کمدی موزیکال اســت‪ .‬در عین حال ارکستر‬ ‫بزرگ ‪ ۴۰‬نفره ای به همراه ‪ ۳۰‬بازیگر در این نمایش حضور دارند‪.‬‬ ‫گفتگوی «هنرمند» با «شیوا مقانلو»‬ ‫درباره مخاطب شناسی ادبیات زنان در ایران‬ ‫‪4‬‬ ‫چهار شنـــــــبه‪ 17‬خرداد ماه ‪1396‬سال دهم شماره ‪714‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫کتاب و ادبیات‬ ‫‪Book & literature‬‬ ‫خبر‬ ‫رمان ها تاثیر مهمی‬ ‫در تفکر افراد جامعه و‬ ‫نگرش انها نسبت به‬ ‫زندگی شان دارند‬ ‫سامان پارسی‬ ‫«باب دیلن» برنده جایزه نوبل ادبیات ‪ 2017‬سکوتش را شکست‬ ‫سخنرانی خارق العاده و شیوا‬ ‫بعد از ماه ها حاشیه سازی‪« ،‬باب دیلن» خوانند ه و ترانه سرایی که جایزه‬ ‫نوبل ادبیات ‪ ۲۰۱۷‬را از ان خود کرد‪ ،‬ســرانجام فایل سخنرانی خود را‬ ‫به اکادمی سوئدی نوبل داد‪«.‬نیویورک تایمز» در این باره نوشت‪« :‬باب‬ ‫دیلن» درست در اخرین روزهایی که ممکن بود جایزه ‪ ۹۰۰‬هزار دالری‬ ‫نوبل ادبیات را از دست دهد‪ ،‬باالخره دست به کار شد و فایل سخنرانی‬ ‫خود را تسلیم اکادمی نوبل کرد‪.‬‬ ‫او طی ماه های گذشته با پاسخ ندادن به تماس های این اکادمی‪ ،‬سخنان‬ ‫ضد و نقیض درباره حضور یا حضور نداشــتن در مراسم دریافت جایزه‬ ‫نوبل و در پایان با غیبت در این مراسم‪ ،‬حواشی بسیاری به پا کرد‪ .‬اخرین‬ ‫خبرها این بود که او تا دهم ژوئن وقت دارد تا فایل سخنرانی خود را برای‬ ‫اعضای اکادمی بفرســتد‪ ،‬و در غیر این صورت‪ ،‬مبلغ ‪ ۹۲۴‬هزار دالری‬ ‫که به عنوان جایزه نقدی به او اعطا شــده‪ ،‬پس گرفته خواهد شد‪ .‬این‬ ‫خواننده و ترانه ســرای مشهور سخنرانی ‪ ۲۷‬دقیقه ای خود را به اکادمی‬ ‫تحویل داده که بخش هایی از ان در روزنامه های مختلف منتشــر شده‬ ‫است‪« .‬سارا دانیوس» دبیر دائمی اکادمی نوبل‪ ،‬درباره سخنرانی «دیلن»‬ ‫نوشت‪ :‬سخنرانی او خارق العاده و همان طور که انتظار می رفت‪ ،‬شیواست‪.‬‬ ‫«دیلن» حرف هایش را این گونه اغاز می کند‪« :‬من در شگفتم که دقیقا‬ ‫ترانه های من چطور به ادبیات مربوط می شــوند‪ .‬می خواستم درباره این‬ ‫مسئله صحبت کنم و بفهمم که این ارتباط کجاست‪« ».‬باب دیلن» در‬ ‫ادامه سخنرانی اش‪ ،‬از «بادی هالی» خواننده و ترانه سرای امریکایی یاد‬ ‫می کند و می گوید‪« :‬اگر بخواهم از شــروع همه چیز حرف بزنم‪ ،‬باید از‬ ‫«بادی هالی» بگویم‪ ...‬او کهن الگو بود‪ .‬او همه ان چیزی بود که من نبودم‬ ‫و می خواستم باشم‪».‬‬ ‫این هنرمند سپس به سه شاهکار ادبی که در خلق ترانه هایش الهام بخش‬ ‫ی دیک» (نهنگ سفید) نوشته‬ ‫بوده اند‪ ،‬اشاره می کند‪ .‬این کتاب ها «موب ‬ ‫هرمن ملویل‪« ،‬اودیسه» شاهکار حماســی «هومر» و «در جبهه غرب‬ ‫خبری نیســت» اثری از «اریک ماریا ریمارک» بودند و «دیلن» اذعان‬ ‫می کند که تاثیر ان ها به سال هایی که او کالس های گرامر را می گذرانده‬ ‫بــر می گردد‪ .‬برنده نوبل ‪ ۲۰۱۷‬نقل قول های شــاعرانه ملویل و روایت‬ ‫ی دیک» را ستایش می کند و می گوید‪« :‬این کتاب‬ ‫دراماتیک رمان «موب ‬ ‫اثری شگفت انگیز است‪ ،‬کتابی مملو از صحنه های پرهیجان و دیالوگ های‬ ‫دراماتیک‪ .‬در گذشته پادشاهان روغن نهنگ را استفاده می کردند‪ .‬تاریخ‬ ‫نهنگ ها‪ ،‬جمجمه خوانی‪ ،‬فلسفه کالسیک‪ ،‬نظریات شبه علمی و توجیه‬ ‫برای تبعیض‪ ...‬همه این ها هســت و هیچ یــک از ان ها منطقی به نظر‬ ‫نمی رسد‪ .‬روشنفکر‪ ،‬بی فرهنگ‪ ،‬تعقیب مرگ‪ ،‬تعقیب توهمات‪ ،‬وال سفید‬ ‫بزرگ‪ ،‬سفید مثل خرس قطبی‪ ،‬سفید مثل یک سفیدپوست‪ ،‬امپراطور‪،‬‬ ‫پری ها‪ ،‬تجسم شیطان‪»...‬‬ ‫این خواننده ســپس می گوید که تحت تاثیر غوغای نامفهوم رمان «در‬ ‫جبهه غرب خبری نیست» که به موضوع جنگ جهانی اول پرداخته‪ ،‬قرار‬ ‫گرفته است‪« :‬این کتابی است که تو در ان کودکی ات را‪ ،‬ایمانت به جهان‬ ‫معنــادار و دغدغه ات برای افراد را از دســت می دهی‪ .‬تو در یک کابوس‬ ‫گیر می کنی‪ .‬تو خیلی تنهایی‪ ،‬بعد یک گلوله به سرت برخورد می کند‬ ‫و تو می میری‪ .‬تو از عرصه به در شــدی‪ .‬منهدم شدی‪ .‬من این کتاب را‬ ‫کنار گذاشتم و ان را بستم‪ .‬دیگر هیچ وقت نخواستم رمانی درباره جنگ‬ ‫بخوانم و هرگز هم نخواندم‪».‬‬ ‫خواننده «هله لویا» بعد از ان به تاثیر اثر بزرگی چون «اودیسه» بر اثار‬ ‫ترانه ســرایان مهم و برخی از کارهای خودش می پردازد و سپس درباره‬ ‫اثر گم گشتگی ها و اشتباهات «اودیســه» در اثر حماسی «هومر» بیان‬ ‫می کنــد‪« :‬الهه ها و خدایان از من محافظت می کنند‪ ،‬اما بعضی از ان ها‬ ‫می خواهند من را بکشند‪« .‬اودیسه» هویتش را تغییر می دهد‪ ،‬او خسته ‬ ‫اســت‪ ،‬به خواب می رود و با صدای خنده بیدار می شود‪ .‬او داستانش را‬ ‫برای غریبه ها بازگو می کند‪ ۲۰ .‬ســال است که ســفرش را اغاز کرده‪،‬‬ ‫او را بــه جای دیگری برده اند و حاال این جا رهــا کرده اند‪ .‬موادی داخل‬ ‫نوشیدنی اش ریخته شده‪ ،‬راه سختی است برای پیمودن‪».‬‬ ‫«دیلن» ســرانجام حرف هایــش را با تاثیری که ادبیــات بر خوداگاه و‬ ‫ناخوداگاه او گذاشته به پایان می برد و می گوید که لزوما نیاز نیست شما‬ ‫تمام یک کتاب شعر یا یک ترانه را بفهمید‪« :‬ترانه ها مثل ادبیات نیستند‪.‬‬ ‫ان ها نوشــته می شوند تا به صورت اواز خوانده شوند نه این که روخوانی‬ ‫شوند‪ ».‬او سپس از شنوندگان سخنرانی اش می خواهد تا ترانه هایش را به‬ ‫نحوی که قرار است شنیده شوند‪ ،‬تجربه کنند‪.‬‬ ‫«دیلن» در پایان اظهار می کند‪« :‬اگر یک ترانه شــما را تکان می دهد‪،‬‬ ‫همین مهم اســت‪ .‬من لزوما نباید از معنای یک ترانه سردربیاورم‪ .‬من‬ ‫از همه چیز در ترانه هایم نوشــته ام و قرار نیست درباره معنای کلی ان‬ ‫نگران باشم‪« ».‬باب دیلن» از نگاه بسیاری‪ ،‬تاثیرگذارترین چهره در تاریخ‬ ‫موســیقی امریکاســت‪ .‬برخی از ترانه های او توسط خوانندگان مشهور‬ ‫دوباره خوانی شــد ه که از جمله ان ها می توان به «از فراز برج دیدبانی»‬ ‫که توسط «جیمی هندریکس» اجرا شده است‪ ،‬اشاره کرد‪ .‬او در پدیدار‬ ‫شــدن سبکی در موسیقی به نام «راک بومی» در اواسط دهه ‪ ۶۰‬بسیار‬ ‫تاثیرگذار بود و به «شکسپیر» هم نسالن خود شهرت یافت‪« .‬دیلن» در‬ ‫پنج ده ه اخیر در موسیقی امریکا یک پدیده بوده است‪ .‬این هنرمند اواخر‬ ‫سال گذشته جایزه نوبل ادبیات ‪ ۲۰۱۶‬را از ان خود کرد‪.‬‬ ‫ادبیات یکی از لذت های مهم زندگی اســت که هر فرد می تواند‬ ‫بدون تجربه زندگی دیگری با خواندن یک رمان زیســتن را یاد‬ ‫گیرد‪ .‬رمان ها تاثیر مهمی در تفکر افراد یک جامعه و نگرش انها‬ ‫نسبت به زندگی و تجربه های زیستی شان دارند‪ .‬از دیرباز همواره‬ ‫دو نگاه نسبت به هنر که ادبیات هم یکی از بخش های ان است‬ ‫سبب تقســیم هنر به؛ هنر خاص و هنر عام موافقان و منتقدان‬ ‫بسیاری از بین فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ داشته و جداسازی‬ ‫این دو بخش با برخی مولفه ها سبب رویارویی نظریات بسیاری‬ ‫شده است‪ .‬دلیل پرداختن به مبحث مخاطب شناسی ادبیات زنان‬ ‫رشد بی سابقه اثار ادبی است که در سال های اخیر توسط زنان‬ ‫نویسنده و شاعر منتشر شده؛ و بحث مخاطب شناسی مجالی‬ ‫شد برای پرداختن به چند رمان پرفروش سال های اخیر و دلیل‬ ‫موفقیت انها بین مخاطبان این ادبیات؛ پرداختن به این موضوع‬ ‫به معنای ارزش گذاری نیست‪ .‬بلکه نوعی واکاوی در ادبیاتی است‬ ‫که توانسته مخاطب بسیاری را جذب کند و این گفتگو به تاثیر‬ ‫و مولفه های ان پرداخته؛ بی شک این گونه گفتگوها مجالی است‬ ‫برای مخاطب جدی ادبیات تا به نگاهی دقیق تر نسبت به اثاری‬ ‫که منتشر می شود دست یابد‪.‬‬ ‫بحث درباره مخاطب شناسی ادبیات زنان است‪ .‬اینجا الزم‬ ‫می دانم پیش از ورود به بحث‪ ،‬مخاطب شناسی کنیم‪ .‬وقتی‬ ‫از مخاطب عام حرف می زنیم دقیقا منظور کیســت؟ این‬ ‫مخاطب را چگونه تشریح می کنید؟ منظور ادبیات ایران‬ ‫است؟ یا‪....‬‬ ‫منظور من معنای مخاطب به طور کلی است‪ .‬می خواهم در ابتدای بحث‬ ‫به تعریفی از مخاطب عام برسیم‪ .‬به نظر من مخاطب عوام مخاطبی است‬ ‫که به طور بالقوه‪ ،‬اگانه و خود خواسته دنبال محصوالت هنری باکیفیت‬ ‫و خرید انها نمی رود یا مخاطب اینگونه محصوالت نیســت‪ .‬بلکه باید با‬ ‫لطائف الحیلی یا راهکاری که به جهان زیست ان شخص نزدیکتر است به‬ ‫یک کاالی فرهنگی ارزشمند ترغیب شود‪ .‬در واقع کاالی فرهنگی برای‬ ‫او چیــزی خواهد بود در امتداد جهان ذهنی و زیســتی خودش و لزوما‬ ‫نمی توان توقع داشــت که او را از جهان زیســتیش باالتر بیاورد یا سطح‬ ‫درک متفاوتی برایش ایجاد کند‪.‬‬ ‫مایلمنکته ایرابهگفتگواضافهکنم‪.‬دراینجامنظورمنازعوام‬ ‫همان تعریفی است که ارتگایی گاست ارائه می دهد‪« :‬در نظر او‬ ‫توده(عوام)یکیمثلهمهاست‪.‬کسیکههیچتفاوتیبادیگری‬ ‫ندارد‪».‬عوامازنظرارتگاییگاستافرادیهستندکهتاثیرپذیرند‬ ‫نهتاثیرگذار‪،‬حالباتوجهبهاینپیشفرضمی توانگفت‪:‬جامعه‬ ‫امروز ما سرشار از عوام است؟ زیرا سرشار از کسانی است که‬ ‫یکی مثل همه اند و تمایلی به ایجاد تفاوت با دیگری ندارند‪ .‬این‬ ‫افراددرتمامطبقاتفارغازمدرکتحصیلی‪،‬زیستمانوطبقه‬ ‫اجتماعیقابلدیدنهستند‪.‬‬ ‫همان طور که امروزه نمی توان هنگام صحبت از مفهوم یا واژه زن‪ ،‬مصداق‬ ‫یکسانی داشته باشیم – پست فیمینست ها اعتقاد دارند نمی توان به همین‬ ‫راحتی گفت زن زیرا بایــد بالفاصله گفت کدام زن و کجا؟ چه مکانی و‬ ‫چه زمانی؟‪ -‬و تعاریف بر اساس اقیلم و زمان متفاوت اند‪ ،‬به نظرم درمورد‬ ‫واژه های شبیه همه و عامه هم باید مراقب تر باشیم‪ .‬اگر جامعه ای که در‬ ‫ان زندگی می کنید‪ .‬پیشاپیش یک جامعه فرهیخته به لحاظ سطح سواد‬ ‫باشــد یا سطح زیستی باالتری داشته باشــد ان وقت شما مردمی را که‬ ‫تقریبا یک جور زندگی می کننــد نمی توان با همان مصداق عوامی برابر‬ ‫کرد که در یک جامعه کمتر رشــد یافته شبیه هم هستند‪ .‬مثال ساکنان‬ ‫کشورهای اسکاندیناوی شاید از یک الگوی یکسان زندگی پیروی کنند‬ ‫ولی عوام نیستند‪.‬‬ ‫وقتی حرف از یکسان بودن می زنم‪ .‬بدین معنا نیست که‬ ‫در یک طبقه اجتماعی زندگی یا در سطح مشخصی باشند‪.‬‬ ‫صحبت از کسانی است که حاضر به تغییر و تاثیرگذاری‬ ‫نیستند و تاثیر پذیرند‪ .‬زندگی انها تحت تاثیر فرهنگی‬ ‫مقلد گونه اســت و دغدغه های بــزرگ ندارند‪ .‬منظور‬ ‫جامعه ای هیجانی و احساسی است که کمتر می اندیشد و‬ ‫به راحتی تاثیر می پذیرد‪ .‬در چنین شرایطی مخاطب عوام‬ ‫طیف وسیع تری پیدا می کنند‪ .‬مسئله این است وقتی تمام‬ ‫فضاهای جامعه توسط عوام پر می شود نوعی فرهنگ به‬ ‫وجود می اید که با اشــوبی ایدئولوژیک فرهنگ خود را‬ ‫از حالت کمــی به کیفی تبدیل و بر جامعه حاکم می کند‪.‬‬ ‫در چنین شــرایطی این افراد تقریبا صدای واحد جامعه‬ ‫می شوند و شروع به مصرف می کنند‪ .‬برگردیم به ادبیات‪.‬‬ ‫ما نویسندگانی مانند زویا پیرزاد و فریبا وفی با اثاری مانند‬ ‫«چراغ ها را من خاموش می کنم» و «پرنده من» داریم‪،‬که‬ ‫اقبال این اثار در جامعه ما به دلیل پرداختن به دغدغه های‬ ‫عوام است و دلیل موفقیت انها نیز همین است‪.‬‬ ‫به نظر من کتاب های خانم پیرزاد و وفی را به لحاظ نثر‪ ،‬ساختار و کلیت‬ ‫ادبی نمی توان عامه پسند ایرانی به معنای مصطلحش به حساب اورد (بر‬ ‫پســوند ایرانی تاکید می کنم چون مشخصا و قویا اشکار است که معنای‬ ‫ادبیات عامه پسند در جهان متفاوت شده و باالتر رفته است)‪ .‬اما چیزی که‬ ‫باعث می شود شخصا این دو اثر را – به خصوص چراغها‪ ...‬را به رغم زیبائی‬ ‫و کشش نثرش‪ -‬جدی ندانم این است که در جهت تایید و تثبیت همان‬ ‫نگاه واپســگرا و محافظه کارانه ی پدرساالری است که کلیت جامعه عوام‬ ‫خودش و نحوه زندگی و گذران عمرش را با ان نگاه راضی و قانع می کند‪.‬‬ ‫به نظر من یک ویژگی بزرگ طبقه عوام این است که از چیزی که هستند‬ ‫راضی اند و ان را الگوی درستی می دانند‪ .‬بدون اینکه به دالیل یا چگونگی‬ ‫یا تغییرش فکر کنند‪ ،‬یعنی ساختارهایی خوب یا بد بر زندگی انها غالب‬ ‫است که بدون اینکه فکرش را بکنند این ساختارها را پذیرفته اند‪ .‬طبیعتا‬ ‫فکر کردن یا مخالفت کردن یا شکستن انها تاوان های بسیار سنگینی هم‬ ‫دارد‪ .‬اینجا همان بحث من درمورد «کدام عوام در کدام جامعه؟» مطرح‬ ‫می شود‪ .‬در کشورهای کمتر پیشرفته‪ ،‬اگر کسی بخواهد تغییری در الگوی‬ ‫تفکر طبقه اش ایجاد کند کارش خیلی ســخت تر است‪ ،‬به خصوص در‬ ‫زمینه های فرهنگی و به خصوص در حیطه ادبیات‪.‬‬ ‫اینجا من نمی توانم جامعه غربی یا اروپایی با جامعه خودمان‬ ‫مقایسه کنم چون ویژگی های متفاوت بسیاری دارند‪.‬‬ ‫من هم قصد مقایسه ندارم‪ ،‬فقط خواستم بگویم سعی می کنم هنگام نقد‬ ‫و تحلیل چوب دستم نگیرم و کسی را محکوم نکنم‪.‬‬ ‫بحث برای محکوم کردن کسی نیست‪ .‬در اروپا هم جین‬ ‫استین را داریم که اثارش به ادبیات عامه پسند مشهور‬ ‫است‪ .‬رمان های خیلی خوبی هم دارد‪ .‬صحبت از ادبیات‬ ‫عامه پسند به این معنا نیست که ادبیاتی نازل و بی ارزش‬ ‫است بلکه این هم بخشی از ادبیات است‪ .‬به این دلیل به‬ ‫این سبک از ادبیات می پردازم که بخش عمده موفقیت دو‬ ‫نویسنده مدیون مخاطب شناسی انها است‪ .‬یعنی هر دو‬ ‫ابتدا مخاطب خود را پیدا کرده اند بعد رمان نوشته اند‪ .‬در هر‬ ‫دو رمان شخصیت ها زنان خانه دار هستند و دغدغه هایی‬ ‫بسیار معمولی دارند‪ .‬در پرنده من زنی خانه دار دغدغه ی‬ ‫بزرگش این اســت که چرا همسرش لباس تمیز و شیک‬ ‫می پوشــد و بیرون می رود؟ یا چرا در کارهای منزل به او‬ ‫کمک نمی کند؟ اینها دغدغه های زنان خانه دار اســت و‬ ‫شخصیت اصلی دغدغه برابری حقوق اجتماعی یا برابری‬ ‫جنیستی ندارد‪.‬‬ ‫مشــکل اصلی این جاست که این دیدگاه که نمی دانم در نوشته های این‬ ‫دو نفر اگاهانه بوده یا نه‪ ،‬تکثیر شده و متاسفانه به نویسندگان زن معاصر‬ ‫ما نیز رسیده است‪ .‬من همیشه معترض این نوع نگاه هستم‪ ،‬از جمله در‬ ‫جلسه ای که چند سال قبل در فرهنگســرای ارسباران و با دعوت اقای‬ ‫دکتــر پاینده برای کتاب چراغها برگزار شــد‪ ،‬به صراحت گفتم‪ :‬که این‬ ‫را یک کتاب به معنای مطلق فیمینیستی‪ ،‬یا کتابی برای تقویت و تایید‬ ‫اندیشــه ها و ایده ال های زنانه نمی دانم‪ ،‬چون در اساس و با تاکیدش بر‬ ‫حفظ وضعیت نامطلوب زن‪ ،‬و تکیه اش بر قضا و قدر و قسمت‪ ،‬هیچ راهی‬ ‫برای برون رفت از همان دغدغه های به قول شــما پیش پا افتاده نشــان‬ ‫نمی دهد‪ .‬این دلخوش بودن و تایید وضعیت موجود زنی که قرار نیســت‬ ‫قدمی جلوتر برود‪ ،‬در ســطح نازل تری در رمانی مثل داالن بهشت خانم‬ ‫نازی صفوی هم دیده می شود‪ ،‬یعنی تایید جامعه سنتی¬ای که زن انجا‬ ‫با اطمینان خاطر و امنیت پدرساالر می ماند‪ .‬این جور کتابها همه در این‬ ‫راستا و مسیر است که همانجا که هستی بمان‪ ،‬حتی اگر نیازهای باالتر و‬ ‫حق انتخاب بیشتری داری‪.‬‬ ‫اینجا می خواهم نکته ای را اشاره کنم‪ .‬فکر می کنم دو حالت‬ ‫دارد یا نویسنده پیش از اینکه بنویسد مخاطبش را انتخاب‬ ‫کرده یا خود نیز جزو همان طبقه اســت‪ .‬یعنی اگر درباره‬ ‫زنان خانه دار می نویسد خودش هم خانه دار است‪.‬‬ ‫ببینید بهتر است هر نویسنده ای دست کم در دوره ای اقتضائات مخاطبان‬ ‫بالقوه اش را زیسته باشد‪ ،‬یعنی اگر لزوما االن هم خانه دار یا معلم یا نقاش‬ ‫نباشــد اما فضای کلی مخاطبین خانه دار و معلم و نقاش را تجربه کرده‬ ‫باشد‪ .‬ضمن این که طبقه ی اجتماعی‪ ،‬از نظر معیارهای ظاهری‪ ،‬برای او‬ ‫قابل تغییر است‪ .‬من شخصا تغییر رفتار و تغییر دیدگاه و سبک زندگی‬ ‫برخی نویســندگان را بعد از معروف یا پولدار شــدن دیده ام‪ ،‬زن و مرد‬ ‫هم نــدارد اصال هیچ عیبی هم ندارد که ادم ســبک زندگیش را عوض‬ ‫کند‪ ،‬همین باال داشــتیم می گفتیم که نیازها و اقتضائات فرق می کنند‬ ‫و بالطبعشان تو هم باید قدرت انتخاب و تغییر داشته باشی‪ .‬اما اعتراض‬ ‫و نقــد اصلی من این اســت که بیاییم اسیب شناســی کنیم که همان‬ ‫کتاب واپسگرایی که در ستایش وضعیت موجود زنان نوشته شده‪ ،‬برای‬ ‫نویسنده اش انقدر پول و مقام اورده که باعث پیشرفت اجتماعی و حتی‬ ‫تغییر دیدگاه و سبک زندگی او هم شده است! یعنی یک نویسنده زن به‬ ‫بهانه ادبیاتی که تمرکزش بر سبک زندگی زنان سنتی است‪ ،‬خودش از‬ ‫قید زندگی سنتی رها شده!‬ ‫وقتی حرف از طبقه می زنم؛ افراد طبقه را بر اســاس به‬ ‫دســت اوردن پول یا مدرک نحصیلی نمی توانند تغییر‬ ‫دهند‪ .‬بخاطر اینکه در حداقل ترین حالت شــما می باید‬ ‫مطالبات یک طبقه را در درون خود ایجاد کرده باشــید‪.‬‬ ‫وقتی حــرف از فئودال ها یا بورژواها می زنیم این طبقات‬ ‫یک سری خواست ها‪ ،‬مطالبات و ویژگی ها دارند و صرف‬ ‫پولدار شدن بر حســب یک اتفاق شما جزو این طبقه به‬ ‫حساب نمی ایید‪.‬‬ ‫در جامعه ما تعاریف طبقاتی کامال دگرگون شده‪..‬‬ ‫شاید بخاطر اینکه ما در جامعه طبقه نداریم‪.‬‬ ‫بر اساس ریشه ها و اصل ها بله موافقم‪ ،‬االن طبقات بیشتر براساس درامد‬ ‫خودشان را نشان می دهند‪..‬‬ ‫ما یک شکاف زیســت مانی داریم مثل شمال و جنوب و‬ ‫طبقات را نمی توان با اختالف زیســت مانی تعیین کرد‪.‬‬ ‫وقتی زن نویســنده مکان زندگی خود را تغییر می دهد‪.‬‬ ‫همان شخصی است که قبال بوده و هیچ تغییری نمی کند‪.‬‬ ‫برای همین تفکر او تکرار می شود‪ .‬حال مخاطب این گفتار‬ ‫می خواهد بداند چرا ما بــر این مفهوم اصرار داریم‪ .‬برای‬ ‫همین الزم است بســتر رمان ها را بازتر کنیم‪ .‬در «پرنده‬ ‫من» ما با یک زن خانه دار روبرو هستیم که دغدغه اش این‬ ‫است چرا همسرش بیشتر در خانه نیست؟ چرا در کارهای‬ ‫خانه به کمک نمی کند؟ در چراغها با زنی خانه دار مواجه‬ ‫هستیم که با مردی مجرد اشنا می شود و تلنگرهایی به‬ ‫دهنش زده می شــود که برای فــرار از حالت یکنواختی‬ ‫زندگی نوعی هیجان جدید در او ایجاد می شــود و به این‬ ‫فکر می کند چرا به اینجا رسیده یا نسبت به این موقعیت‬ ‫جدید چکار باید کرد؟ هر دو رمان در نهایت به امر اخالقی‬ ‫خاصی نمی رسند و حتی یک تحول شخصی مانند رمان‬ ‫همسایه ها که خالد از یک نقطه شروع و به نقطه دیگری‬ ‫می رسد را در شــخصیت ها نمی بینیم‪ .‬فقط قصه عامیانه‬ ‫زندگی یک شخصیت است با دغدغه های زنان خانه دار‪.‬‬ ‫این که می گویید مشــکلی اســت فراتر از ادبیات و نویســندگان زن یا‬ ‫ســوژه های زنانه‪ ،‬یک بالتکلیفی است که به طور کلی بر روایت در ایران‬ ‫ حتی ســینمایی ‪ -‬غالب است‪ .‬من دو قطبی کلیشه ای فیلم یا تجاری‬‫امریکایی یا هنــری اروپائی را قبول ندارم‪ ،‬اما حتی بر فرض محال تاریِ‬ ‫صرف بودن اثار هالیوودی شــما حتی در نازلترین بی مووی های انها هم‬ ‫وقتی معضلی می بینید حتما در انتها‪ ،‬راه حل یا پاسخ یا دست کم اینده ی‬ ‫ان مشکل را نیز خواهید دید‪ .‬حاال ان راه حل را یا ما و شما می پسندیم‬ ‫یا نمی پسندیم‪ ،‬یا اخالقی است یا غیر اخالقی‪ ،‬یا در چارچوب خانواده و‬ ‫مذهب اســت یا نیست‪ .‬ولی به هرحال جوابی به ان سوالها داده می شود‪.‬‬ ‫اما ما طبق الگو و ســنتی که نمی دانم اگاهانه است یا غیراگاهانه‪ ،‬حاضر‬ ‫نیســتیم معضل مطرح شده در روایت هایمان را در انتها به جوابی روشن‬ ‫یا دست کم جدید و متفاوت برسانیم‪ .‬اکثرا طرف را می کشیم تا با حذف‬ ‫فیزیکیش خیالمان راحت شــود‪ .‬سو برداشــتمان از پایان باز هم همین‬ ‫است که خیلی وقتها عدم توانایی مان در پایان بندی را پایان باز می نامیم‪.‬‬ ‫انگار خودمان از مشــکلی که به پیشوازش رفته ایم و مطرحش کرده ایم‪،‬‬ ‫وحشــت کرده ایم! همان وحشتی که به نظرم در سبک نگارش نویسنده‬ ‫رمان چراغها هم دیده می شود‪.‬‬ ‫دلیل این اتفاق برای من مهم است‪ .‬دوست دارم به دلیل‬ ‫ان بپردازیم‪ .‬حرف من این اســت که نویســنده مانند‬ ‫مخاطبش می اندیشد‪ .‬در اینجا امر اخالقی برای نویسنده‬ ‫یک امر ارزشــی است برای همین ان را دچار تشکیک یا‬ ‫چالشی جدی نمی کند‪ .‬در نگاه اخالقی و ارزشی درست‬ ‫نیســت زنی متاهل با مرد دیگری دوست شود و رابطه‬ ‫موازی ایجاد کند‪ .‬در نگاه عوام هم بی معنی است که یک‬ ‫زن خانه دار به مسائلی پیچیده بیندیشد‪ .‬همین که فکر‬ ‫کند چرا شــوهرم کمک من ظرف ها را نمی شوید کافی‬ ‫است‪ .‬در نتیجه نویسنده ها عامدانه بخاطر مخاطب وارد‬ ‫برخی مقوله ها نمی شــوند‪ .‬در چراغها رابطه موازی ایجاد‬ ‫نمی شود‪ ،‬در صورتی که در بستر جامعه این اتفاق به کرات‬ ‫می افتد‪ .‬اما نویسنده به ان نمی پردازد زیرا نمی خواهد در‬ ‫ذهن مخاطب ارزشی خدشه ای وارد کند‪.‬‬ ‫نه تنها اکت و کنش ایجاد نمی شــود بلکه مساله ی ارزشی یا فاقد ارزش‬ ‫بودن ان اکت هم خارج از خواســت ادمها به بن بســت می رســد‪ .‬مثال‬ ‫در چراغها یک بالی اســمانی مانند حمله ملخ صورت می گیرد و باعث‬ ‫می شود شخصیت داستان زندگیش وارد مسیر دیگری شود تا این ترس ها‬ ‫را همپوشانی کند و اصل ماجرا به چالش کشیده نشود‪ .‬یعنی شما عناصر‬ ‫را می بینید‪ ،‬اما این عناصر وارد تفکر نمی شود‪ ،‬شاید مثل نقدی که همیشه‬ ‫بــه ورود نمادهای مدرنیته به زندگی ایرانی اما غیاب تفکر مدرن در این‬ ‫زندگی شده است‪...‬‬ ‫ما جامعه پیشا مدرنی هستیم که اقالم مدرن را دارد ولی‬ ‫همچنان سنتی است‪.‬‬ ‫بله‪ .‬ببینید یکی از شاخص های وجود تفکر مدرن در یک جامعه‪ ،‬داشتن‬ ‫شــهروندی مدرن است با تمام مســئولیت ها و حقوق و وظایف و قدرت‬ ‫عملی که همراهش دارد‪ .‬ما گرچه عناصر مدرنیته را در زندگیمان استفاده‬ ‫می کنیم‪ .‬ولی معموال شهروندان دارای تفکر مدرنی نیستیم‪ .‬ادبیات یک‬ ‫جامعه هم فارغ از شــکل زیســتی و زندگی روزمره مذهبی و سیاسی و‬ ‫اخالقی و فرهنگی ان جامعه نیست و بر امده از دل همین ها است‪ .‬پس‬ ‫اگر نقدی از طرف اندیشمندان به این نوع گفتمان فاقد تفکر ادبی هست و‬ ‫اگر اقبال زیادی به این تیپ کتاب ها از سوی خوانندگان معمولی می شود‪،‬‬ ‫باید ریشــه ها را هم جســت‪ .‬به هرحال واقعیت این است که همچنان‬ ‫بســیاری از خانم های رمان نویس ما به همین الگوی فوق‪ -‬بی اتفاقی و‬ ‫بی راه حلی ‪ -‬ادامه می دهند و پر فروش هم هستند‪.‬‬ ‫این به دلیل تعداد زیاد مخاطبان است‪.‬‬ ‫بله هم مخاطب و هم ان بحث که خود نویســنده نیز درگیر همان‬ ‫ساختار زندگی است‪ .‬در صحبت از طبقه کمی از کارکرد و مناسبات‬ ‫اقتصــادی گفتیــم‪ .‬امیدوارم تاکید من بر حــق ادمها برای فرار از‬ ‫الزامات طبقاتیشــان یا میل به حق برای رســیدن به پیشرفتهای‬ ‫اجتماعی و ترقی فردی خلط نشــود با این که هرکس پولدار شــد‬ ‫یــا عناصر طبقه ی پولدار را پذیرفت‪ ،‬یعنی یک تغییر ســیتماتیک‬ ‫و ذهنی به ســوی ارتقا و پیشرفت و جهش هم داشته است! صرف‬ ‫اینکه من ارایشی امروزی کنم یا از یک رستوران باالی شهر عکس‬ ‫بگذارم معنایش این نیست که در حال شکستن یک الگوی زندگی‬ ‫و تبدیل به شکلی دیگر هســتم و اصال معنایش این هم نیست که‬ ‫ان نوع دوم (همان عکس ها و لباس های امروزی) لزوما یک زندگی‬ ‫مترقی تر یا پیشــرفته تر اســت‪ .‬بحث ظرف و مظروف اســت‪ :‬باید‬ ‫ببینیــم قالب ان میل به ترقی چقدر با مــواد اولیه ای که داخلش‬ ‫می ریزند هماهنگ است‪ .‬من پارسال به دالیلی چند تا از رمان های‬ ‫پرفروش نویســندگان زنمان را خواندم و در یکی دو جلســه ادبی‬ ‫هم درباره شــان حــرف زدم‪ .‬اکثر این رمان ها به رغم اســتفاده از‬ ‫عناصر امروزی‪ ،‬عناصــر طبقاتی مدرن‪ ،‬همچنان تنها دغدغه اصلی‬ ‫که مطرح می شــود اما به جای متعالی تری هم نمی رسد‪ .‬این است‬ ‫که طرف مقابلم دوســتم دارد یا نه‪ ،‬یا در گذشته دوستم داشته یا‬ ‫نداشــته؟ یعنی انگار بعد از گذشت بیست یا سی سال‪...‬‬ ‫این همان حرفی اســت که در گفتگوهای روزمره زنان‬ ‫خانه دار تکرار می شود‪.‬‬ ‫بله‪ .‬و نقد من به شــیوه دم دستی و عذاب اور پرداختن به این نیاز مهم‬ ‫انسانی است‪ ،‬چون دوست داشتن و دوست داشته شدن دغدغه همه ما‬ ‫اســت‪ ،‬همه ما ادمها مسئله اول زندگی مان ارتباط عاطفی است و باقی‬ ‫چیزها دنبالش می اید‪.‬‬ ‫درست است اما شیوه پرداختن به مسئله مهم است‪.‬‬ ‫دقیقا‪ ..‬یعنی این تردید بر سر دوست داشتن و دوست داشته شدن قرار‬ ‫اســت مرا به کجا برساند؟ اگر قرار است همچنان در جایگاه قبلیم بمانم‬ ‫ که البته به نوبه خودش شاید بد هم نباشد – پس نمایشش در ادبیات‬‫چه فرقی می کند؟ ما می نویسیم که فقط چیزی را عینا باز تکرار کنیم‪،‬‬ ‫یا می نویسیم که به بهانه ی نمایش دادن‪ ،‬پیشنهاد جدیدی هم بدهیم؟‬ ‫دیگر این که در برخی رمان های نوشــته خانمها که این سال های اخیر‬ ‫خوانده ام‪ ،‬به نظرم میرســد راوی‪ /‬نویسنده نوعی نگاه تحقیرامیز پنهان‪،‬‬ ‫خارج از عرف سوژه های خودش‪ ،‬دارد‪.‬‬ ‫نگاه تحقیرامیز نسبت به چه کسی؟‬ ‫نســبت به زن هایی با الگوهای زندگی و تفکــری متفاوت با کاراکتر‬ ‫اصلی‪ ،‬حاال چه بازاری مســلک و بی فکر باشــند و چه مثال مدرن و‬ ‫شورشــی و عاصی‪ .‬ببینید مثال قهرمان زن یک رمان شخصیتی است‬ ‫فاقد ارتباطات اجتماعی محکم‪ ،‬شخصیتی که تولیدکننده نیست‪ ،‬نه‬ ‫تولید فکر و اندیشه و نه تولید محصول مشخص در خانه یا محل کار‪.‬‬ ‫حرف هم نمی زند اما از دنیا طلبکار اســت کــه چرا مرد مقابلم – یا‬ ‫اصال ادم های مقابلــم‪ ،‬همان زنهای بی فکر پولــدار یا همان زنهای‬ ‫مدرن عاصی ‪ -‬دوســتم ندارند‪ .‬خب این ســوال روایتی و رمانی بی‬ ‫ربطی است‪ ،‬چون من مخاطب باید قابلیت ارتباط عشقی با دنیا را در‬ ‫ان کاراکتر ببینم‪ ،‬حتی قابلیت شکست خوردن و تنها ماندن و‪ ..‬را اما‬ ‫چرا وقتی صدردرصد و سالهای بسیار به همان سیستم حفظ وضعیت‬ ‫موجود چسبیده ایم‪ ،‬انتظار داریم کاراکترهای منفعلمان کششی برای‬ ‫کســی ایجاد کند؟ نه تنها برای مرد داســتان بلکه برای هر ادمی در‬ ‫جهان روایت؟ شــاید همان زن نیرنگ بــاز و هفت خط یا همان زن‬ ‫اهل معامله یا همان زن هنرمند شورشــی یا اصال همانی که فقط ‪24‬‬ ‫ساعته به ارایشگاه می رود بیشتر توانایی جابجا کردن اجرها و ایجاد‬ ‫فضائی برای دوست داشتن را داشته باشد‪ .‬درواقع کاراکترهای منفلی‬ ‫که نســبت به هر دو ســوی طیف زن خوشــگذران‪ -‬زن مولد‪ ،‬گارد‬ ‫می گیرند و متوقع اند‪.‬‬ ‫می خواهم نکته ای را اضافه کنم و وارد فضای داســتان‬ ‫بی حضور نویسنده شوم‪ .‬در چراغها‪ ،‬زنی در دهه ‪ 40‬در‬ ‫ابادان و در جامعه ای شهری که زنان ازادتر بودند در حال‬ ‫زندگی است‪ .‬دهه ای که مثال به دهه ی روشنفکری ایران‬ ‫معروف است و شعر و ادبیات و هنر در جامعه به وفور دیده‬ ‫می شــود‪ .‬وقتی به جامعه نگاه می کنی ویژگی های یک‬ ‫جامعه شــهری وجود دارد و ازادی های زنان نیز با توجه‬ ‫به اینکه شخصیت زن رمان جزو اقلیت است‪ .‬با این حال‬ ‫وقتی به روایت نگاه می کنید از نظر رفتاری همان زنی است‬ ‫که در «پرنده من» سال ها بعد می بینید‪ .‬زن درگیر جهان‬ ‫ذهنی خودش است و نمی تواند خود را با شرایط سازگار‬ ‫کند و وقتی توان تولید هیچ اندیشه نویی را ندارد در پی‬ ‫این است که چرا زندگی او به حالتی روزمره و عادت گونه‬ ‫دچار شده است‪ .‬از نظر من طبقه عوام کسانی هستند که‬ ‫فکر نمی کنند و تاثیر پذیرند و در چنین شرایطی انتظار‬ ‫باالترین کیفیت را نیز دارند‪.‬‬ ‫بله و به نظر مــن خواندن رمان هایی که فقــط می گویند روزمره¬گی‬ ‫بد اســت و تنهایی بد اســت‪ ،‬دقیقا تایید همین سبک زندگی و ایجاد‬ ‫همذات¬پنداری مخاطب مبتال با کاراکتر مبتال است‪ .‬بنابراین اینجا است‬ ‫که می گویم خط مرزی مشخصی بگذاریم‪ :‬ادبیات پرفروش و مردم پسند‬ ‫لزوما به معنای ادبیات‪ ...‬نیســت‪ .‬به خصــوص در دنیای بیرون که این‬ ‫مفاهیم تغییرات مهمی کرده اند‪ .‬جایگاه رمانهای پرفروش کسانی مثل دن‬ ‫براون کجاست‪ ،‬چون اصال در این معیارهای تحمیق¬امیزی که گفتیم‬ ‫نمی گنجند‪.‬‬ ‫دن براون برخی مفاهیم را به چالش می کشد و به راحتی‬ ‫از کنار انها نمی گذرد‪ ،‬مثل کاری که در کد داوینچی انجام‬ ‫می دهد‪.‬‬ ‫بلــه‪ ،‬یعنی وقتی مخاطب کتــاب را تمام می کند‪ ،‬گرچــه اثر به لحاظ‬ ‫ســاختاری و روایتی او را به یک چالــش جدی دعوت نکرده و الیه های‬ ‫خاصی را باز نکرده است‪ ،‬اما با همان زبان ساده و روایت خطی سرراست‬ ‫به دانش و اندوخته های هنری یا علمی او اضافه شده است‪ ،‬و یک یا چند‬ ‫پله از جایگاه قبلیش جلوتر امده اســت‪ .‬جنس این لذت با جنس لذت‬ ‫خواندن اثار فاکنر و کوندرا و دوراس بســیار متفاوت است‪ ،‬اما در همان‬ ‫لذت عامه پســندانه ی خودش یک رویکرد ارتقاگرایانه دارد‪ :‬چیزی که‬ ‫رمان های عامه پســند ما فاقد ان اســت‪ .‬این ترکیب لذت و ارتقا از یک‬ ‫دانش و اگاهی پیشین در نویسنده‪ ،‬و از یک تمایل سیستماتیک در بازار‬ ‫ادبیات عامه پسند می اید‪ .‬یعنی مخاطب عامه ی ان طرف سختگیر شده‬ ‫و برای اینکه دلش را به دســت بیاوری باید خودت از او خیلی باهوشتر‬ ‫و باسوادتر باشی‪ .‬اما نویسنده های عامه پسند ما این چنین اند؟ ما درگیر‬ ‫دوقطبی ها ی اشتباهی هستیم‪ .‬خیلی از منتقدان قدیمی و سرسخت فکر‬ ‫می کنند مثال رمــان ژانر لزوما یعنی کار نازل عامه‪ ،‬و برعکس هر کاری‬ ‫ســخت خوان بود یعنی سطح ادبی باالیی دارد‪ .‬درصورتی که مدام باید‬ ‫برگردیم به همان نکته ساده که با خواندن این اثر چقدر از جای قبلیت‬ ‫جلوتر می ایی؟ یا مثال رمان مریخــی اثر اندی ویر از پرفروش ترینهای‬ ‫جهان اســت‪ ،‬نخبه گرا هم نیست‪ ،‬ســوژه اش هم خیلی کهن الگویی و‬ ‫تکراری اســت‪ ،‬یعنی تالش برای بقای یک فــرد تنها‪ ،‬گرچه این بار در‬ ‫فضا‪ .‬اما شــیوه پرداختش را ببینید که چه اطالعات علمی ناب و جذابی‬ ‫به مخاطبش منتقل می کند‪ .‬یعنی سطح ان لذت جویی ادبی باالتر رفته‬ ‫اســت‪ .‬اما مشــکل ما این است که در این ســالها تا کسی به فکر رمان‬ ‫پرفروش افتاده عینا از همان الگوهای ساختاری و فکری و ذهنی بیست‬ ‫سی سال پیش تقلید کرده و همان خنثی بودن را بازتولید کرده است‪.‬‬ ‫چقدر نویســنده های ما از روی نویسنده های اروپایی و‬ ‫غربی کپی برداری می کنند؟ به خصوص نویســنده های‬ ‫عامه پسند‪.‬‬ ‫بین خانم های نویسنده شاید مشخص ترین نویسنده ای که می توان نام‬ ‫برد البا دسس پدس است‪ ،‬به خصوص رمان دفترچه ممنوعه که برخی‬ ‫منتقدان معتقدند تاثیر زیادی روی زنانه نویســی های ما و حتی چراغها‬ ‫داشته است‪.‬‬ ‫همانطور که عده ای معتقدند سمفونی مردگان از خشم و‬ ‫هیاهو تاثیر گرفته است‪.‬‬ ‫بله و حتی اگر بخواهیم کمی عقب تر برویم تاثیرات ادبیات دهه بیســت‬ ‫اروپا را هم بر نویسندگان فرنگ رفته ی ان دوران شاهدیم‪.‬‬ ‫وقتی از تاثیر حــرف می زنم طبیعتا همه مــا متاثر از‬ ‫یکدیگریم‪ .‬در همه هنرها ما بر یگدیگر تاثیر می گذاریم‪ .‬اما‬ ‫حرف من این است زمانی شما تاثیر می پذیرید ولی با زبان‬ ‫خود و فرم جدیدی حرف ها را بیان می کنید و زمانی تاثیر‬ ‫را نقطه به نقطه اجرا می کنید‪ .‬این دو متفاوت از یکدیگر‬ ‫هستند‪ .‬بحث من درباره ادبیات عامه پسند نیز همین است‬ ‫که هیچ کار جدیدی غیر تکثیر مقلدوار نکرده ایم‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬تاثیرگرفتن چیز بدی نیســت‪ ،‬تاثیر و تاثر همیشه و همه جا وجود‬ ‫دارد و اتفاقا پله اول هر حرکت و افرینش هنری اســت‪ .‬مهم این است‬ ‫که به جای کپی صرف بتوانیم ان تاثیرات را درونی کنیم‪ .‬شــما ممکن‬ ‫است رمانی با اسامی ادم ها و مکان های خارجی بنویسید اما فضا و حرفی‬ ‫که می خواهید بزنید مال همین جامعه و کامال ملموس باشد‪ .‬به همین‬ ‫خاطر اســت که می گویم نتوانستیم ان رشدی را که ادبیات عامه پسند‬ ‫غرب در ســال های اخیر داشته‪ ،‬تجربه کنیم (البته در پرانتز اضافه کنم‬ ‫کــه کارهای خیلی نازل بازاری و بی محتوا نیز در ان طرف به وفور چاپ‬ ‫می شــود و فراوان هم خواننده دارد‪ .‬اما ادبیات میانه شان‪ ،‬یعنی ادبیات‬ ‫پرفروش مابین سخیف و سخت‪ ،‬است که بسیار رشد کرده و مهم شده‬ ‫است)‪ .‬شاید باید صبور باشیم‪ ،‬شــاید طی کردن ان سیر تاریخی مهم‬ ‫است‪ ،‬طبعا نه عین به عین‪ .‬ولی به هرحال در غرب نیز روزگاری اصطالح‬ ‫رمان های کلفت پســند را داشته ایم که نویسنده اش حتی اسم واقعیش‬ ‫را بروز نمی داده و اعتقاد بر این بوده که خانم های ســطح باالی جامعه‬ ‫همچین چیزهایی را نمی خوانند؛ یا رمانهایی که به شــکل ســریالی در‬ ‫روزنامه های زرد یک پنی چاپ می شده و بعدا به شکل یک رمان مستقل‬ ‫عرضه می شده‪ .‬مهم اســت که وقتی در یک سیر تقویمی جلو می ایید‬ ‫خواه و ناخواه رشــد کنید و چیزی را پشت سر بگذارید‪ .‬مشکل فعلی ما‬ ‫این اســت که ادبیات عامه پسندمان بعد از تاثیرگرفتن‪ ،‬ان را پشت سر‬ ‫نگذاشته است‪.‬‬ ‫می خواهم مثالی در رمان چراغها را بازگو کنم‪ .‬شخصیتی‬ ‫داریم که جنس دغدغه هایش اندکی باالتر اســت‪ .‬یعنی‬ ‫در یک زندگــی تکراری قرار گرفته و حس می کند دیده‬ ‫نمی شــود و با مرد جدیدی اشنا می شود که هیجانی در‬ ‫زندگیش ایجاد می کند و در این چالش قرار می گیرد که‬ ‫چه باید کرد؟ وقتی شخصیت اصلی به این نتیجه می رسد‬ ‫چه باید کرد ‪ -‬و مخاطب نمی داند این نتیجه چیست؟‪-‬‬ ‫یکباره طوفانی می اید و حمله ملخ و بالیای اسمانی نازل‬ ‫می شود‪ .‬این همان تفکر طبقه عامیانه است که می گویند‬ ‫اگر گناهی انجام گیرد بال بر سر شما نازل می شود و این بال‬ ‫گویی نتیجه ی کار بد ایشان است‪ .‬در صورتی که بسیاری‬ ‫از این اتفاقات می افتد و هیچ بالیی نارل نمی شود‪ .‬از اینها‬ ‫که بگذریم زن داستان ما دارای یک جایگاه فکری قوی‬ ‫نیست که بتواند نسبت به این زندگی چالشی ایجاد کند‬ ‫یا فکر کند چه شده به اینجا رسیده یا حاال چه باید بکند‬ ‫که از این وضعیت خارج شود و نسبت به وضعیت جدید‬ ‫رفتــار و عکس العملش چه باید باشــد؟ یا حتی ما با‬ ‫اینکه تمایل را می بینیم رابطه ای شکل نمی گیرد و جلو‬ ‫نمی رود‪ .‬داســتان از جایی به بعد عامدانه با یک اتفاق‬ ‫سنتی در باور عوام مثل طوفان شن و این اتفاقات بریده‬ ‫شــده و زندگی ادامه پیدا می کند‪ .‬چرا؟ بخاطر اینکه‬ ‫شما نمی توانید با تفکر عامیانه به یک کار اشتباه فکر‬ ‫کنید و انتظار عقوبت نداشته باشید‪ .‬نمی شود با تفکر‬ ‫عامیانه نوشت اما بی محابا و نترس مانند یک زن غربی‬ ‫وارد یک رابطه موازی شــد‪ .‬بحث این نیست چه کاری‬ ‫درست است یا غلط؟ بحث این است که نویسنده این‬ ‫رمان ها هم دقیقا به شــکلی عامیانه به این موضوعات‬ ‫وارد یا خارج می شود‪.‬‬ ‫موافقم که وقتی پی چیزی را می ریزید می باید گنجایش و پیش بینی‬ ‫بنا کردن ســاختمان رویش را هم داشــته باشید‪ .‬اگر ظرفش موجود‬ ‫نباشــد ولی بخواهید به زور حجم بزرگی را به خورد مخاطب بدهید‬ ‫همیــن وضعیت می شــود‪ ،‬یعنی همان طور کــه در ابتدا گفتم انگار‬ ‫خودتان از شرایطی که ترسیم کرده اید می ترسید و ادامه نمی دهید‪.‬‬ ‫شــاید ابتدا باید این تعاریف در ذهن هنرمند روشــن باشــد که من‬ ‫تــا کجا می توانم ســاختمانم را باال ببرم و اصال جایــگاه من در این‬ ‫ســاختمان کجاست؟ چقدر مدرن شــده ام یا نشده ام یا پیشا مدرن‬ ‫هســتم و چقدر نســبت به وضعیتم خوداگاهم؟ یعنی فارغ از نقد و‬ ‫ارزش¬گذاری و قضاوت درمورد خودم‪ ،‬ظرف و مظروفم را روشن¬تر‬ ‫کنم تا حاصل نهایی از این گم گشــتگی و سرگشــتگی بد عارض بر‬ ‫ادبیات رها شــود‪ .‬االن یک گروه از نویســندگان سن¬دارتر ما هنوز‬ ‫درگیر شــیر یا خط انداختن هستتد دوســتم دارد یا ندارد‪ ،‬و گروه‬ ‫جوان¬تر هم انگار در حرکتــی ‪ 180‬درجه متفاوت کال از دغدغه ی‬ ‫دوســت داشــتن ‪ -‬به ان معنای قبلیش – فارغ انــد‪ ،‬عامل جذاب یا‬ ‫مهمی در زندگیشــان نیست و کال سوالشــان نیست که بخواهند به‬ ‫ان فکر کنند‪.‬‬ ‫شــاید دلیلش این است که دوست داشتن چیز هیجان‬ ‫انگیزی در زندگی امروز نیست‪.‬‬ ‫شــاید‪ ،‬و به نظرم دالیل اجتماعی و فردی بسیاری دارد‪ ،‬حتی ممیزی¬‬ ‫بیروین و درونی‪ ،‬که همچنان تاکید می کنم بدون واکاوی ان ها نمی شود‬ ‫درک درستی از تغییرات ادبی داشت‪.‬‬ ‫من به یک دلیل با این حرف موافق نیستم و ضعف بخاطر‬ ‫ممیزی فرهنگی نمی پذیرم‪ .‬فکر می کنم نویســنده نیز‬ ‫اینگونه می اندیشــد‪ .‬وقتی مخاطب را انتخاب می کند‬ ‫و می خواهد برای طبقه خاصی بنویســد‪ .‬تمام نگاه های‬ ‫فرهنگی‪ ،‬جامعه شــناختی‪ ،‬مذهبی‪ ،‬و احساسی انها را‬ ‫نیز در نظر می گیرد و با توجه به طبقه ای که انتخاب کرده‬ ‫داستان را می نویسد‪ .‬نکته ای دیگری که می خواهم بیان‬ ‫کنم اندکی چالش بر انگیز است‪ .‬فکر می کنم نویسندگان‬ ‫ما مانند مردم عادی می اندیشند و تفکر خاص یا ویژگی‬ ‫عالی ندارند که بخواهند بیان کنند‪ .‬تجربه های زندگیشان‬ ‫همان تجربه هایی است که یک زن خانه دار داشته و چیز‬ ‫خاصی ندارد که بخواهد ارائه دهد‪.‬‬ ‫عــادی بودن این زندگی ها را می پذیریم ولی به هرحال نویســنده‬ ‫باید زندگی ذهنی هم داشــته باشــد‪ ،‬باید بســیاری زندگی های‬ ‫دیگر را به شــکل تخیلی تجربــه کند‪ .‬ضمنا می توانــد و باید که‬ ‫از تجربه های زیســته ی دیگران نیز متاثر شود‪ .‬اصال نویسنده باید‬ ‫چند برابــر مردم دیگر از اتفاقات عادی یا غیرعادی اطرافش متاثر‬ ‫شــود و همان ها در وجودش ته نشین و به داســتان تبدیل شود‪.‬‬ ‫فــرض کنیم یک نوجوان ‪ 15‬ســاله خودش تجربه مســتقیمی از‬ ‫عشــق ندارد‪ ،‬اهل نوشــتن و قلم هم هست‪ ،‬زندگیش هم عادی و‬ ‫روزمره است و می خواهد روزی نویسنده حرفه ای شود‪ .‬خب شاید‬ ‫بهتر باشــد برای ساخت و درک فضای عاشقانه و احترام به زنانگی‬ ‫و انتخاب و اســتقالل رای فیلمی مثل تایتانیــک را ببیند تا مثال‬ ‫اثار ســخیفی که زنانگی را فقط از ابعاد فیزیکی مطرح می کنند و‬ ‫متاســفانه در تمام این سال ها به وفور در دسترس بوده اند‪.‬‬ ‫کتاب همیشه در دسترس اســت و می توان عشق را در‬ ‫رمان‪‎‬ها و شــعرها درک کرد‪ .‬این حرف تقصیر را گردن‬ ‫دیگری انداختن است‪ .‬ما عالقه ای به مطالعه کردن نداریم‪.‬‬ ‫بله بی شک بوده‪ .‬اما اینجا بحث اندکی جزیی تر می شود که ایا مخاطب‬ ‫رمان با گذشت هر سال بیشتر می شود یا کمتر که منتظر تاثیرپذیری های‬ ‫بیشتر باشیم؟‬ ‫صد در صد مــا با بحران مخاطب مواجه هســتیم و‬ ‫مشــکل بزرگ این است که نویســنده هایی از این‬ ‫دست عامدانه مخاطبش را انتخاب می کند‪ .‬فیلم هایی‬ ‫مثل «فروشــنده» یا «ابد و یک روز» در ســینما و‬ ‫«چراغها را من خامــوش می کنم» و «پرنده من» در‬ ‫ادبیــات عامدانه برای این بخش گســترده مخاطب‬ ‫تولید می شــوند‪ ،‬برای اینکه این گروه خیلی راحت‬ ‫با اثر کنار می ایند و تعداد بیشــتری دارند و راحت‬ ‫می شــود انها را جذب کرد‪ .‬بسیاری از دغدغه هایی‬ ‫که در جهان روشــنفکری (البته به معنای حقیقی و‬ ‫نه چیزی که در جامعه ما معنا شــده) حل شده‪ ،‬این‬ ‫طبقه همچنان درگیر ان است‪ .‬موضوعی مثل تجاوز‬ ‫برای جامعه ســنتی همچنان مهم و مورد بحث است؛‬ ‫یا بحث رابطــه یک زن با مرد دیگر در رمان چراغ ها‬ ‫و مواجهه بــا ان یکی از دغدغه های اصلی این طبقه‬ ‫اســت؛ برای همین به ان می پردازند‪ .‬این موضوعات‬ ‫سوالهای پاسخ داده نشده طبقه عوام است و تمایل‬ ‫دارند درباره ان بخوانند و ببینند‪.‬‬ ‫مســئله من این اســت که همان پاسخی هم که دنبال ان هستند‪،‬‬ ‫به خوبی داده نمی شــود‪ .‬یعنی من اصل ان پرسشــها را محاکمه‬ ‫نمی کنــم‪ .‬ببینیــد واقعیت جامعه همین اســت و دغدغه های این‬ ‫مخاطبان هم ســرجایش محترم اســت‪ .‬من می گویم برای همین‬ ‫دغدغه ها می شــود خوراک های بهتری در نظر گرفت‪ .‬البته اضافه‬ ‫کنم که به نظر شــخصیم سطح دو فیلمی که مثال زدید از این دو‬ ‫کتاب خیلی باالتر و بهتر است‪.‬‬ ‫نکته این است که این بخش گسترده جامعه به دنبال‬ ‫پاسخ نیست‪ .‬فیلسوف دنبال پاسخ است‪ ،‬می اندیشد‬ ‫و به پاســخ سوالش می رســد‪ .‬عوام به دنبال پاسخ‬ ‫نیســت و فقط می خواهد این موضوع بحث شــود و‬ ‫مدتی درباره ان حــرف بزنند و ادامه زندگی همین‪.‬‬ ‫دنبال جواب نهایی نیستند‪.‬‬ ‫اما مهم این اســت که هنرمند یا نویسنده دغدغه جواب را داشته باشد‪،‬‬ ‫ حتی اگر به ظاهر تمایلی ندارد که به هر دلیلی بحث را باز کند و بیشتر‬ ‫همان صورت مسئله را نشان می دهد‪ .‬تاکید می کنم که همین امر خودش‬ ‫یک مرحله از پاک کردن صورت مساله جلوتر است زیرا عمال در خیلی از‬ ‫تولیدات هنری یا ادبی ما کل صورت مسئله پاک می شود‪ .‬به هر حال تا‬ ‫زمانی که به ان فکر نکنیم به جواب هم نمی رسیم‪.‬‬ ‫دقیقا اینجا به تعریف ابتدای بحث می رسیم طبقه عوام‬ ‫تمایلی به فکر کردن ندارد و یکی مثل همه است‪ .‬وقتی‬ ‫مســائل را برای انها مطرح می کنید قرار نیست به انها‬ ‫جواب هم بدهید‪ .‬همین که به یک تکاپو برسند کافی است‪.‬‬ ‫قرار نیست از سینما بیرون بروند و مانند اثار کوبریک به‬ ‫نمادها و نشانه های ان فکر کنند یا مثل فیلم های پازولینی‬ ‫فیلمی مثل سالو‪ -‬بعد می باید فرهنگ سیاسی را مطالعه‬‫کنند‪ .‬قرار این است که بخواند و ببیند و اندکی درباره ان‬ ‫حرف بزند‪ .‬همین و ادامه زندگی‪ ،‬نویســنده نمی خواهد‬ ‫چالشی برای اندیشیدن ایجاد کند بلکه فقط می خواهد‬ ‫داستانی را روایت کند و تمام‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫چهار شنـــــــبه‪ 17‬خرداد ماه ‪1396‬سال دهم شماره ‪714‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫کتاب و ادبیات‬ ‫‪Book & literature‬‬ ‫اخبار‬ ‫فعاالن نشر این روزها بیزینس من شده اند!‬ ‫داوود غفارزادگان می گوید دست اندرکاران نشر و ادبیات این روزها به جای‬ ‫اینکه بیشــتر ادم ادبیات باشند ادم کاســبی و بیزینس و بازار هستند و‬ ‫نویســنده جوان توان مقابله با انها را معموال ندارد‪ .‬به گزارش هنرمند به‬ ‫نقل از مهر‪ :‬کتاب «قرار ساعت ‪ »۲۲‬شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه‬ ‫کاراموزان داستان کوتاه داوود غفارزادگان در بنیاد شعر و ادبیات داستانی‪،‬‬ ‫به تازگی و با پایان یافتن این کارگاه منتشر شده است‪ .‬غفارزادگان در این‬ ‫زمینه گفت‪ :‬این کارگاه با تمامــی کارگاه های ادبی پیش از خود تفاوتی‬ ‫اساسی داشت و ان اینکه هنرجویان حاضر در ان از سراسر ایران انتخاب‬ ‫شده بودند و تعداد قابل توجهی از ان ها نیز از داستان نویسان مناطق محروم‬ ‫به شمار می رفتند‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬اغلب این نویسندگان جوان مستعد بودند‬ ‫و به نوشتن عالقه مند‪ .‬متوجه این مساله شد ه بودند که می توانند داستانی‬ ‫برای گفتن داشته باشند و در این راه تالش می کردند‪ .‬این برای خود من‬ ‫بسیار عجیب بود اما خب گله هم دارم که وقتی از حاصل کارشان قرار بر‬ ‫انتشار کتاب گذاشته می شود چرا کتاب باید با چنین شکلی و با ویرایش‬ ‫بسیار بد و فاجعه بار منتشر شود‪ .‬با این همه من اعتقاد دارم اتفاقی که در‬ ‫قالب این کارگاه افتاد برای فضای ادبی کشور ما یک رویداد بسیار مطلوب‬ ‫بود‪ .‬غفارزادگان تصریح کرد‪ :‬وقتی از این جوانان به عنوان داستان نویسان‬ ‫خوب یاد می کنم نباید این شــائبه ایجاد شود که ان ها مانند نویسندگان‬ ‫حرفه ای دست به قلم هستند‪ .‬من از نظر اجرای ایده این حرف را می زنم‬ ‫و نه از منظر سایر موارد‪ .‬نکته اصلی درباره این جوانان این بود که همگی‬ ‫ذهن هایی دســت نخورده داشتند و مانند بیشــتر اثار ادبی این روزهای‬ ‫کشــور‪ ،‬داســتان های بی نمک که اغلب دل نوشته است تا ادبیات را خلق‬ ‫نمی کردند‪ .‬ان ها صدای خودشان را در ادبیات پیدا کرده و فریاد می زدند‬ ‫که این اتفاق برای من بســیار جای خوشحالی داشت‪ .‬این نویسنده افزود‪:‬‬ ‫مساله ای که حاال پس از اتمام این کارگاه و انتشار کتاب خودش را بیشتر‬ ‫نشــان داده لزوم برنامه ریزی برای این جوانان است‪ .‬واقعیت این است که‬ ‫انها در زمینه پرورش استعدادشان به اصطالح صاحبی ندارند‪ .‬کار مداومی‬ ‫که مورد نیازشان است از انها خواسته نمی شود چون مربی برای اینکار به‬ ‫صورت مســتمر وجود ندارد‪ .‬امکاناتی هم برای پرورش استعدادهای انها‬ ‫دیده نشده و وجود ندارد‪ .‬اینها نگران کننده است‪ .‬نمی شود با جوانی چند‬ ‫ماه کار کرد و اســتعداد ادبی او را کشــف و پرورش داد و بعد به امان خدا‬ ‫رهایش کرد در جایی که نه از کتاب خبری هست و نه از کتابخانه ای‪ .‬من‬ ‫امیدوارم که فکری برای پیگیری رشــد این استعدادهای جوان بشود‪ .‬وی‬ ‫ادامه داد‪ :‬نویسنده انسانی است که می تواند استقالل فکری خود را حفظ‬ ‫کند و اسیر باب روزنویسی نشــود‪ .‬نویسنده ای که خود را گرفتار باب روز‬ ‫نوشــتن کند به باور من ‪ ۵۰‬درصد از نام خودش را به عنوان نویســنده با‬ ‫دست خودش بر باد داده است‪.‬‬ ‫غفارزادگان ادامه داد‪ :‬از صمیم دل متاسفم که بازار نشر و چاپ کتاب و نیز‬ ‫انتشار اثار در مجال و حتی فضای وب در دست کسانی قرار گرفته که تنها‬ ‫بر مبنای پَســن ِد روز کار می کنند‪ .‬جوان مستعد شهرستانی در مواجهه با‬ ‫این افراد وقتی حس کند که صدایش در داستان نویسی به جرم باب روز‬ ‫نبودن‪ ،‬راهی به انتشــار ندارد خودش نیز مایل به باب روزنویسی می شود‪.‬‬ ‫این نویســنده در همین زمینه ادامه داد‪ :‬بیشتر نشر ما در ایران تبدیل به‬ ‫یک بیزینس شده و کارها نیز اینگونه دیده و انتخاب می شوند‪ .‬نویسندگان‬ ‫جوان در مواجهه با چنین فضایی الجرم متمایل به ان شده و فضای فکری‬ ‫خود را به فراموش می سپارند‪ .‬از سوی دیگر ما با این مساله نیز روبروییم‬ ‫که افرادی که امروزه در ادبیات دســتی در انتشار اثر و یا نشر مطالب در‬ ‫جراید دارند‪ ،‬دیگر ادم ادبیات نیستند‪ ،‬همه تبدیل شده اند به مشتی بازاری‬ ‫و کاسب که نویسنده جوان توان مقاومت در برابرشان را ندارد‪ .‬برای همین‬ ‫است که داستان نویسان جوان که قبل از این می توانستند در مطبوعات اثر‬ ‫خود را معرفی و بازخوردها به ان را دریافت کنند امروزه نه تنها مطبوعه ای‬ ‫برای انتشار اثار خود نمی یابند بلکه برای کتاب شدن اثارشان نیز مجبورند‬ ‫ان ها از فضای اصیل ذهنیشان دور و به سمت پسند بازار سوق دهند‪.‬‬ ‫اثری از جی ار ار تالکین بعد از ‪ 100‬سال منتشر شد‬ ‫نویســنده بــزرگ بریتانیایی‪ ،‬و خالــق «ارباب حلقه هــا»‪ ،‬بیش از‬ ‫همه بــه خاطر اثار فانتزی اش معروف اســت‪ .‬اکنــون یکی از اثار‬ ‫دیده نشــده این نویســنده به نام «برن و لوتیــن» بعد از یک قرن‬ ‫منتشــر شده است؛ اثری که به زعم کارشناســان الهام گرفته شده‬ ‫از جهان رمان معروف تالکین‪ ،‬ارباب حلقه هاســت‪ .‬به گزارش ایران‬ ‫ارت به نقل از ایندیپندنت؛ این کتاب توســط فرزند این نویســنده‪،‬‬ ‫کریســتوفر تالکیت تصحیح و ویراســتاری شده است و موضوع ان‬ ‫ترکیبــی از مضامین اثار جنایی و عاشــقانه اســت‪ .‬جان گارت از‬ ‫متخصصــان اثار جی ارار تالکین به بی بی ســی گفته نویســنده‬ ‫«هابیــت» [جــی ار ار تالکین] از نویســندگی اش مثــل یک نوع‬ ‫«جن گیــری» برای وحشــت هایی که در جنــگ جهانی اول دیده‬ ‫بود‪ ،‬اســتفاده می کرد‪ .‬او گفت‪« :‬وقتی او از سنگرها بازگشت‪ ،‬و تب‬ ‫جنگ داشت‪ ،‬زمســتان (‪ )۱۷-۱۹۱۶‬را صرف بازیافتن خود کرد‪».‬‬ ‫جان رونالد روئل تالکین (‪ ،)1892-1973‬نویســنده و زبان شناس‬ ‫بریتانیایی اســت که کتاب های «هابیت» و «ارباب حلقه ها» از اثار‬ ‫اوســت‪ .‬او از سال ‪ ۱۹۲۵‬تا ‪ ،۱۹۵۹‬اســتاد زبانشناسی تاریخی در‬ ‫دانشگاه اکسفورد بود‪.‬‬ ‫چرا قدیمی ترین کتابخانه عمومی پایتخت تعطیل است؟‬ ‫مســئول روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران علت‬ ‫تعطیلی کتابخانه مرکزی پارک شهر را بازسازی و مقاوم سازی ساختمان‬ ‫عنــوان و تخریب ان را رد کرد‪ .‬مریم تاجیک در توضیحی درباره وضعیت‬ ‫کتابخانه مرکزی پارک شــهر (واقع در خیابان بهشت) که قدیمی ترین و‬ ‫بزرگ ترین کتابخانه عمومی پایتخت است گفت‪ :‬ساختمان نیاز به بازسازی‬ ‫و مقاوم سازی داشت و این کار باید انجام می شد‪.‬‬ ‫او با تاکید بر این که برای حفظ معماری کتابخانه پارک شــهر دیوارهای‬ ‫اطراف و ســقف ان نگه داشته شده است‪ ،‬اظهار کرد‪ :‬در داخل ساختمان‬ ‫بازسازی و مقاوم سازی را انجام می دهیم و این کار در پی‪ ،‬تیرها و ستون ها‬ ‫انجام می شــود‪ .‬در واقع غیر از نماهای بیرونی و کاشی ها‪ ،‬مقاوم سازی در‬ ‫حال انجام است‪.‬مســئول روابط عمومــی اداره کل کتابخانه های عمومی‬ ‫اســتان تهران با بیان این که برای این کار از شهرداری و میراث فرهنگی‬ ‫مجوز گرفته اند‪ ،‬مدت زمان بازســازی را حدودا تا پایان سال جاری اعالم‬ ‫کرد‪ .‬در تاریخچه کتابخانه مرکزی پارک شهر عنوان شده است‪ :‬کتابخانه‬ ‫مرکزی پارک شهر در سال ‪ ۱۳۴۰‬در محل فعلی سفره خانه سنتی واقع در‬ ‫محوطه پارک شهر تهران در منطقه سنگلج‪ ،‬از محله های قدیمی تهران‪،‬‬ ‫افتتاح شد‪ .‬کتابخانه تا پیش از سال ‪ ۱۳۴۰‬در محل سابق دفتر پارک بود‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫گروه موسیقی پازل بند در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫چهار شنـــــــبه‪ 17‬خرداد ماه ‪1396‬سال دهم شماره ‪714‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫موسیقی‬ ‫‪MUSIC‬‬ ‫خبر‬ ‫اخبار‬ ‫علیرضا قربانی با «فروغ» به تاالر وحدت می رود‬ ‫سرویس موســیقی هنرانالین‪ :‬اجرای علیرضا قربانی در حالی در تاالر‬ ‫وحدت برگزار خواهد شــد که این خواننده به دلیل استقبال فوق العاده‬ ‫از کنسرتش این دو اجرا را تمدید کرد‪ .‬خواننده موسیقی اصیل ایرانی‬ ‫به همراه اعضای گروهش طی روزهای ‪ 18‬و ‪ 19‬خرداد در این ســالن‬ ‫روی صحنه می رود و این برنامه اولین کنسرت البوم فروغ خواهد بود‪.‬‬ ‫برای دومین ســال پیاپی است که قربانی کنسرت های خود در ایران را‬ ‫در ماه مبارک رمضان روی صحنه می برد‪ .‬او ســال گذشــته با قطعات‬ ‫البوم دخت پری وار به اهنگســازی مهیار علیزاده ده شب کنسرت در‬ ‫ماه رمضان داشت و اجراهایش با استقبال مخاطبان مواجه شد‪.‬‬ ‫نیلوفر محبی و محســن عبادی (ویلن)‪ ،‬پریسا پیرزاده (ویوال)‪ ،‬ماکان‬ ‫خوی نژاد (ویولنســل)‪ ،‬فرشــید پاتینیان (کنترباس)‪ ،‬میالد محمدی‬ ‫(تار)‪ ،‬پویا سرایی (سنتور)‪ ،‬زکریا یوسفی و بهتاش ابوالقاسم (سازهای‬ ‫کوبه ای) و ســامان صمیمــی (کمانچه) اعضای گروه خواننده «شــب‬ ‫دهم» در کنسرت پیش رو هستند‪.‬‬ ‫البوم فروغ شامل ده قطعه به نام های عاشقانه‪ ،‬میخانه درافتاده‪ ،‬مستانه‬ ‫می گریزی‪ ،‬اشک‪ ،‬شهره شهر‪ ،‬خرقه رقصان‪ ،‬جام صبوحی‪ ،‬سجده عقل‪،‬‬ ‫تا بیکران و فروغ است‪ .‬اشــعار جدیدترین اثر علیرضا قربانی و سامان‬ ‫صمیمی از ســروده های فروغ فرخزاد‪ ،‬موالنا‪ ،‬علیرضا کلیایی و مسعود‬ ‫کالنتری است‪ .‬بهنام ابوالقاسم‪ ،‬میالد محمدی‪ ،‬پدرام فریوسفی‪ ،‬میثم‬ ‫مروستی‪ ،‬نیلوفر محبی‪ ،‬محسن عبادی‪ ،‬پانیذ فریوسفی‪ ،‬اتنا اشتیاقی‪،‬‬ ‫رضا فرهادی‪ ،‬زکریا یوســفی‪ ،‬بهتاش ابوالقاســم‪ ،‬درشن انند‪ ،‬حسام‬ ‫ناصری و سامان صمیمی نوازندگانی هستند که در این البوم هنرنمایی‬ ‫کرده اند‪ .‬شــیوا ســروش‪ ،‬مه گل صفدری‪ ،‬کامران عروج زاده و محمد‬ ‫حقیقی هم اعضای گروه ُکر هستند‪.‬‬ ‫«بِهت مریضم» اشوان در راه انتشار‬ ‫رسول ترابی تهیه کننده و مدیر موسسه فرهنگی هنری «اوای دوران»‬ ‫با اشــاره به تازه تریــن فعالیت های انجام گرفتــه خوانندگان همکار‬ ‫ایــن مجموعه توضیح داد‪ :‬با توجه به قــرار گرفتن در ایام ماه مبارک‬ ‫رمضان و برگزار نشدن کنسرت ها هم اکنون درگیر دریافت مجوز برای‬ ‫خوانندگان طرف قرارداد شــرکت هستیم که طبق برنامه ریزی ها قرار‬ ‫است در روزهای اخر تیر ماه کنسرت هایی را برگزار کنند‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬در صورت صدور مجوز‪ ،‬اشوان یکی از روزهای اخر تیرماه‬ ‫در سالن میالد نمایشــگاه بین المللی تهران و گروه «سون» با اجرای‬ ‫اثار جدیدشــان در مرکز همایش های برج میالد تهران کنســرت های‬ ‫خــود را برگزار می کننــد‪ .‬فرزاد فرزین هم در صورت کســب مجوز ‪،‬‬ ‫اواســط مرداد ماه کنســرت های خود را در تهران برگزار می کند‪ .‬این‬ ‫تهیه کننده با اشــاره به فعالیت های سینا حجازی هم بیان کرد‪ :‬سینا‬ ‫حجازی مدتی اســت که روی چند تک اهنگ و کلیپ کار می کند که‬ ‫این اثار با توجه به وســواس زیــاد این خواننده در تولید اثارش مدتی‬ ‫زمان بر اســت بنابراین به محض انتشــار این اثار برنامه ریزی ها برای‬ ‫برگزاری کنســرت ایــن خواننده نیز صورت می گیــرد که بتوانیم در‬ ‫خدمت طرفدارانش باشیم‪ .‬مدیر موسسه فرهنگی هنری «اوای دوران»‬ ‫درباره برنامه های رحیم شهریاری نیز عنوان کرد‪ :‬رحیم شهریاری هم‬ ‫اکنون در خارج از کشــور حضور دارد و به محض بازگشت او به ایران‬ ‫درباره اجراهای صحنه ای برنامه ریزی خواهیم کرد‪ .‬ترابی درباره تاریخ‬ ‫انتشــار اولین البوم رسمی اشوان خواننده جوان پاپ نیز گفت‪ :‬تمامی‬ ‫کارهای مربوط به انتشار البوم اشوان انجام گرفته و اگر مشکلی پیش‬ ‫نیایــد اولین البوم ایــن خواننده پس از ماه مبــارک رمضان با عنوان‬ ‫« بهت مریضم» در دسترس دوســتداران موسیقی قرار می گیرد‪ .‬این‬ ‫البوم شــامل ‪ ۱۳‬قطعه اســت که توسط شــرکت «اوای دوران» و به‬ ‫تهیه کنندگی من منتشر خواهد شد‪ .‬تمامی ترانه ها و ملودی ها اثر هم‬ ‫از اشوان است و هومن نامداری و سعید شمس به عنوان تنظیم کننده‬ ‫در اثر حضور دارند‪.‬‬ ‫اجرای کوارتت «شهرزاد» توسط هوشیار خیام‬ ‫هوشیار خیام اهنگساز و نوازنده در تشریح تازه ترین فعالیت های خود‬ ‫از برگزاری یک کنســرت از اثارش توسط کوارتت «شهرزاد» در اوایل‬ ‫شهریورماه ســال جاری خبر داد و گفت‪ :‬طبق برنامه ریزی های انجام‬ ‫گرفته اواخر مرداد یا اوایل شهریورماه امسال کنسرتی از اثار من توسط‬ ‫کوراتت «شهرزاد» به نوازندگی تینا جامه گرمی‪ ،‬نگار نوراد و دو نوازنده‬ ‫دیگــر در تاالر وحدت تهران برگزار می شــود‪ .‬این کنســرت در ادامه‬ ‫همکاری های گذشته ام با کوارتت «شهرزاد» است که از سال ها پیش‬ ‫تاکنون انجام گرفته و این بار با شکل اجرایی کامل تر به مخاطبان ارائه‬ ‫می شــود‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬همکاری من با کوارتت «شهرزاد» به چندین‬ ‫ســال پیش بازمی گردد که با نوازندگان ان نیز همکاری مســتمری‬ ‫داشــتم به طوری که طی ایــن مدت این گروه برخــی از اثارم را در‬ ‫کنسرت های گذشته اجرا کردند‪ .‬به هر حال در کنسرت پیش رو که به‬ ‫همت موسسه افرینش هنر «بارانا» برگزار می شود مجموعه ای از اثار‬ ‫من با ســازهای زهی در قالب ترکیبات مختلف تریو‪ ،‬دوئت و کوارتت‬ ‫و در نهایت قطعه «شیشــه رنگی» با ارکســتر اجرا می شود که من در‬ ‫بخش هایی به عنوان نوازنده پیانو حضور پیدا می کنم‪.‬‬ ‫خیام در پایان با اشاره به حضور یک نوازنده خارجی در ترکیب ارکستر‬ ‫گفت‪ :‬با مذاکراتی که انجام گرفته یک نوازنده مهمان از کشــور اتریش‬ ‫که از نوازندگان ارکســتر جوانان اتریش اســت در این برنامه به عنوان‬ ‫یکی از نوازندگان کوارتت «شهرزاد» حضور خواهد داشت‪.‬‬ ‫هوشــیار خیام تحصیالت دانشــگاهی خود را همزمان در دانشــکده‬ ‫موسیقی دانشگاه هنر و کالج «ترینیتی» لندن ادامه داد‪ .‬او پس از اخذ‬ ‫مدرک کارشناســی موسیقی از دانشگاه هنر به کشور امریکا رفت و در‬ ‫کالج کنسرواتوار موسیقی سینسیناتی مدرک کارشناسی ارشد خود را‬ ‫دریافت کرد‪ .‬وی بعدها موفق به اخذ دکترای موســیقی در اهنگسازی‬ ‫و رهبری ارکستر شد و در ان دانشگاه به سمت اسیستان پروفسور به‬ ‫تدریس تئوری موسیقی و اهنگسازی پرداخت‪.‬‬ ‫انسامبل «شــهرزاد» نیز از جمله گروه های مطرح موسیقی کشورمان‬ ‫اســت که از بهار سال ‪ ۹۱‬تا کنون برنامه ها و قطعاتی مختلفی را ضبط‬ ‫و تولید کرده اســت‪ .‬این مجموعه موســیقایی ضمن اجرای برنامه در‬ ‫تاالرهای مختلف در سی و دومین جشنواره موسیقی فجر نیز کنسرتی‬ ‫را برگزار کرد‪.‬‬ ‫اهنگسازی ‬ ‫بهخوانندگی امشخصیتمی دهد‬ ‫گروه پازل بند در ســال ‪ 90‬فعالیتش را در عرصه موسیقی اغاز کرد‪ .‬گروهی‬ ‫که ابتدا به همراهی ‪ 3‬نفر شــروع شد و در ادامه با جدا شدن یکی از افراد به‬ ‫گروهی ‪ 2‬نفره علی رهبری و ارین بهاری تبدیل شده است‪ .‬قایق کاغذی تنها‬ ‫البوم رسمی این گروه است که وارد بازار شده است و بیشتر فعالیتن این گروه‬ ‫به صورت تک اهنگ است‪ .‬با علی و ارین درخصوص شکل گیری پازل بند و‬ ‫اتفاقاتپیرامونشانگفتگوییداشتیم‪:‬‬ ‫***‬ ‫اقای علی رهبری چگونه وارد عرصه موسیقی شدید؟ چه چیزی شما را‬ ‫به این عرصه کشاند؟‬ ‫مــن از بچگی قاری قران بــودم و دوران راهنمایی ام همین طور و همان جا متوجه‬ ‫شدم که خیلی به اهنگ سازی عالقه دارم و یک سری ملودی ها را می خوانم و زمزمه‬ ‫می کردم که در ان زمان خیلی مورد تشــویق دوستان قرار گرفتم و در واقع شروع‬ ‫کار من با خوانندگی بود‪ ،‬ولی موضوع این است که بعد از خوانندگی متوجه شدم که‬ ‫خوانندگی در کنار یک سری چیزهاست که نقش می گیرد از جمله اهنگ سازی‪ ،‬تم‬ ‫اهنگ و تنظیم اهنگ که مجموعه اش پروداکشن یا همان تولید یک اهنگ می شود‬ ‫و بعد به ساز عالقه مند شدم و ادامه ماجرا‪...‬‬ ‫اقای ارین بهاری شــما چطور؟ چه چیزی باعث شد که وارد این‬ ‫عرصه شدید‪ .‬شــما که در گروه خوانندگی نمی کنید فقط علی‬ ‫رهبری خواننده است؟‬ ‫من اصال نمی خوانم‪ .‬من اهنگ سازی دوست داشتم و نه تنظیم و خیلی داستان جالبی‬ ‫دارد‪ .‬اینکــه موزیک گوش می دادم ولی اص ً‬ ‫ال دوســت نداشــتم که بخواهم ان‬ ‫را بســازم‪ .‬یک روز به طور اتفاقی یکی از دوســتم به من گفــت که بیا باهم به‬ ‫اموزشگاهی برای اموزش تنظیم موزیک برویم ‪« .‬برای اشنایی با محیط برنامه»‪.‬‬ ‫من گفتم نمی ایم و زیاد عالقه ای به این موضوع ندارم‪ .‬او هم گفت که شــما بیا‬ ‫فقط بنشین کنار من در انجا با من باش‪ .‬من هم قبول کردم و با او رفتم‪.‬‬ ‫این خاطره به چند سال قبل بر می گردد‪ ،‬یعنی در ان زمان شما‬ ‫چند ساله بودید؟‬ ‫فکر کنم که ‪ ۱۶‬سالم بود‪ .‬رفتیم به یک استودیو و ان بنده خدا هم امد و برنامه تنظیم را‬ ‫باز کرد که به ما اموزش بدهد یک سری صداهای خود محیط برنامه را دست کاری کرد و‬ ‫در انجا بود که باعث شد جرقه ای در ذهنم بخورد که فهمیدم چقدر به تنظیم اهنگ عالقه‬ ‫دارم و یک حسی مثل حس کنجکاوی داشتم! نکته جالب اینکه از بین ما و ‪ ۵‬نفر دوستی‬ ‫که به ان اموزشگاه رفته بودم‪ ،‬هیچ کدام از انها به سمت موزیک نرفتند‪ ،‬ولی من رفتم!‬ ‫چگونه گروه پازل بند شــکل گرفت و اینکه با هم و کجا اشــنا‬ ‫شدید؟‬ ‫ارین‪ :‬من تا قبل اشنایی مان را می توانم بگویم که در تابستان سال‪ ۹۰‬داشتم دنبال جایی‬ ‫برای فعالیت اهنگسازی می گشتم که تا به طور مستقل ادامه بدهم چون قبال با دوستان‬ ‫دیگر همکاری می کردم ‪ .‬ما از طریق دوستی سه ماه تابستان را گشتیم که ما را پیش یکی‬ ‫از دوستان خود به نام علی رهبری برد ‪ .‬خاطرم هست که ان زمان مهدی امیری هم بود‬ ‫در استودیو بودند‪.‬‬ ‫علی‪ :‬بله دقیقا ‪ .‬بچه ها از ارین تعریف کرده بودند ‪ .‬می گفتند ‪ :‬خیلی بچه با انرژی است و‬ ‫دوست دارید که همیشه با او باشید و بخندید ‪ .‬چون در ایران کار گروهی به عنوان یک گروه‬ ‫موسیقی خیلی سخت است‪ .‬ما اول روی یک اهنگی باهم کار کردیم که متوجه شدیم‬ ‫سالیق اهنگ هایی که ارین گوش می دهد با سلیقه من همخوانی دارد‪ .‬و حتی سلیقه های‬ ‫مان به یکدیگر خیلی نزدیک است‪ .‬در ضمن من این را هم اشاره کنم که به قدری ارین‬ ‫را از روز اول به عنوان برادر بزرگتر خودم همیشه می دیدم و هنوزم که هنوزه من همان‬ ‫احترامی را از ان می بینم که روز اول دیده ام‪.‬‬ ‫در رابطه با اسم پازل باید بگویم ‪ :‬ما وقتی که با هم اشنا شدیم یک اتاق از ان استودیو مال‬ ‫ارین بود تا کار و تنظیم اهنگ کند ‪ .‬دوستی به اسم مهران عباسی داریم که در کار خود‬ ‫خیلی معروف است ‪ .‬او هم با ما همکاری می کرد‪ .‬مهران عباسی جز پاور یوزرهای فورتی‬ ‫لولکس برنامه افلکس بود یعنی ارتیســت و عکس ان کنار دیوید بیوتا است که در ان‬ ‫سالها اینترنشنال موسیقی الکترونیک کار می کرد‪ .‬قبال این ایده را داشتم که یک خواننده‬ ‫و تنظیم کننده با هم دیگر به عنوان یک گروه فعالیت داشته باشند‪ .‬ارین هم که به ما‬ ‫ملحق شده بود دقیقاً همان فردی بود که ما در ان گروه نیاز داشتیم ‪ .‬موسیقی هایی که ما‬ ‫دوست داشتیم خیلی با هم همفکر و هم سو هستند‪ .‬بعد با ارین به این نتیجه رسیدیم که‬ ‫در یک اتاق به طور گروهی کار کنیم ‪ .‬چون من خیلی به کار گروهی اعتقاد دارم و اینگونه‬ ‫بود که این گروه شکل گرفت‪.‬‬ ‫اقای ارین بهاری‪ ،‬اگر بخواهید در پازل بند خودتان را معرفی کنید‪،‬‬ ‫چه می گویید؟‬ ‫تنظیم کننــده ‪ .‬البته ما با هم فکری هم یک کار را تنظیم می کنیم و می ســازیم ‪.‬‬ ‫کال همه این اهنگ ها نشــات گرفته از فکر یک نفر نیست ‪ .‬ما اتاق فکر داریم که با‬ ‫هماهنگی شرکت و دوستانی که با موزیک اشنایی دارند و از انها نظر سنجی می کنیم‬ ‫یک کار اماده می شود ‪ .‬یعنی یک جورایی تیم بوک ‪.‬کال پیاده کننده در تنظیم بنده‬ ‫هستم ‪ .‬یعنی تنظیمی که می زنند و میکس پایانی‪.‬‬ ‫اقای علی رهبری‪ ،‬اخرین اهنگی که در فضای مجازی از شما به اسم‬ ‫خودتان و نه گروه پازل منتشر شده‪ ،‬چه اهنگی بوده است؟‬ ‫اهنگی به اســم دلگیرم که جز اهنگ های قدیمی بوده و فکر می کنم مربوط به‬ ‫سال ‪ ۱۳۸۷‬بوده است ‪.‬‬ ‫خودتان را بیشتر اهنگساز و یا خواننده می دانید؟‬ ‫اهنگساز و خواننده‪ ،‬هر دو‪ .‬البته من خوانندگی را بیشتر دوست دارم‪.‬‬ ‫تا به حال شده اهنگی را تنظیم کنید و بعد از ان خیلی نظرتان با علی‬ ‫همسوینبودهباشد؟‬ ‫ارین ‪ :‬بله این اتفاق خیلی افتاده است‪ .‬مث ً‬ ‫ال ممکن است من یک چیزی را زده باشم‬ ‫مورد نظر علی و جمع نباشد و بگویند این به درد نمی خورد و ان را عوض کرده ایم‪.‬‬ ‫مث ً‬ ‫ال یاد می اید که دیروز صبح یک ملودی زدیم همدیگر را نگاه کردیم و دیدیم چه‬ ‫ملودی مسخره ای است و بعد یک ملودی دیگری اماده کریم ‪ .‬بنظرم باید با خودش‬ ‫تعارف را کنار بگذارد‪ .‬چون تا یک حدودی اســت که مردم تشخیص می دهند و ان‬ ‫کار واقعاً خیلی مورد اســتقبال قرار می گیــرد ‪ .‬ولی خوب و بد بودن یک کار را یک‬ ‫پروداکشن می تواند متوجه شود‪.‬‬ ‫اگر بخواهید در اهنگسازی و یا خوانندگی به خودتان نمره بدهید ‪ ،‬چه‬ ‫نمره ایمی دهید ؟‬ ‫علی ‪ :‬فکر کنم جفتشان را یک نمره خواهم داد‪ .‬چون اهنگسازی خیلی مهم است و من‬ ‫اصال نمی توانم یک پروسه ای که همه اش در مغز من درگیر است را فراموش کنم و این‬ ‫اهنگسازی است که به خوانندگی شخصیت می دهد که شما چه شکلی هستید‪ .‬مثال‬ ‫بعضی خواننده ها اصال خواننده های خوبی نیستند ولی اهنگساز خوبی هستند و موفق اند‪.‬‬ ‫ارین‪ ،‬اول اهنگ را می سازید بعد ترانه را روی ان سوار می کنید یا اول‬ ‫ترانهراپیدامی کنید؟‬ ‫هر دو می تواند باشد‪ ،‬هم اهنگ اول باشد و هم ترانه اول گفته بشود‪.‬‬ ‫تا به حال شده اهنگی را اول بسازید‪ ،‬بعد ترانه ای را براساس ان‬ ‫انتخاب کنید؟‬ ‫قطعا االن همین روال است‪ .‬روالی که اول ملودی ساخته می شود نسبت به ضرب اهنگ‬ ‫که حاال بســتگی دارد به کار و پر انرژی و یا کار استودیویی و اهنگ ارام ‪ ...‬نسبت به ان‬ ‫مریم ناظران‬ ‫ضــرب و ملودی‪ ،‬خواننده می خواند و به ان اهنگ جان میدهد‪ .‬ولی اگر‬ ‫ترانه باشد‪ ،‬چون وزن خاصی ندارد برای همین باید ملودی را هم شکل ان‬ ‫کنید و برای همین شاید چیز جالبی در نیاد‪ .‬البته قبال این اتفاق می افتاد‬ ‫ولی بعضی از ترانه ها شاید وزن ان خیلی خوب باشد و درست در بیاید ولی‬ ‫بیشتر برعکس است اول ملودی بعد ترانه است‪.‬‬ ‫کار اخرتان چه بوده است ؟‬ ‫اهنگ بی تاب ‪ ،‬یک کاری بود که ما به صورت فیت با یکی از ارتیست های‬ ‫شرکتی خواندیم که خودمان با انها قرارداد داشتیم‪ ،‬به اسم شرکت اوازی‬ ‫نو با مدیریت مهندس اردســتانی و مدیر اجرایی مان هم که اقای محمد‬ ‫ناصری هستند‪ .‬منتهی یکی از ارتیست های شرکت بود که قرار بود ما فقط‬ ‫ان را تنظیم کنیم که ما به یک توافقی رسیدیم و اینکه کار را با هم دیگر‬ ‫فیت دادیم‪ .‬من خودم کار را خیلی دوست داشتم ولی اهنگ قبل از این که‬ ‫خودمان فقط پروداکشن ان بوده ایم فکر می کنم یک اهنگی به نام به سرم‬ ‫زده بود‪ .‬ترانه ها را از ترانه سرای مختلفی انتخاب می کنیم‪ .‬من فکر می کنم‬ ‫تا قبل از البوم قایق کاغذی که مردادماه پارســال پخش شد‪ ،‬ما اکثر ترانه‬ ‫هایمان را از اقای مهرزاد امیرخانی استفاده می کردیم ‪ .‬بعد از این پروسه دیگر‬ ‫ترانه ها را با اشخاص مختلفی به توافق می رسیدیم‪ .‬مث ً‬ ‫ال این کار اخرمان از دو‬ ‫تا ترانه سرا که با همدیگر همیشه می نویسند‪ ،‬گرفتیم اقایان‪ :‬حامد و مسعود‬ ‫که ما یک بخشی از ان را به صورت یک پادکست پخش کردیم که البته این‬ ‫پادکستی که ما پخش کردیم البته من باید بگویم که اخرین اهنگی که ما‬ ‫پخش کردیم که پادکســت ما بود که در نوروز اسم ان را پادکست نوروزی‬ ‫گذاشتیم‪ .‬ناگفته نمانید که پادکست مجموعه ای از اهنگ ها است که در‬ ‫کنار هم دیگر می ایند و در یک سری از سایت ها می ایند به اسم پادکست‬ ‫ان را پخش می کنند‪ .‬منتهی اهنگ های مختلف از ارتیست های مختلف و‬ ‫سایت ها می ایند پخش می کنند ما برای اولین بار امدیم و کارهای خودمان را‬ ‫در قالب یک پادکست بیرون دادیم و فکر کنم ‪ ۵‬یا ‪ ۶‬تا از کارهایمان را کامال‬ ‫به صورت دیپ ورژن پخش کردیم و من خودم خیلی دوست داشتم و مردم‬ ‫هم خیلی دوست داشتند‪ .‬یک قسمت از اهنگ جدیدمان که‪ ۴‬خرداد پخش‬ ‫شد‪ ،‬یک قسمت از این اهنگ را ما در یک پادکست گذاشتیم بعد دیدیم که‬ ‫مردم خیلی دوست دارند بعد دیگر کاملش کردیم و ان را پخشش کردیم‪.‬‬ ‫تا به حال چند تا البوم به بازار داده اید؟‬ ‫ما اولین البوم رسمی که به بازار دادیم فقط البوم قایق کاغذی بوده است ‪.‬‬ ‫ولی تمام تک ترک های قبلی ان فکر می کنم ‪ ۲۰‬یا ‪ 24‬تا برای خودمان تک‬ ‫ترک به بازار ارایه دادیم‪ .‬البته همه انها را در طی پروسه فرقی با البوم نمی کرد‬ ‫یعنی کامال پروسه مجاز انجام شده بود و مجوز گرفته شده بود‪ .‬در واقع فرق‬ ‫البوم با تک ترک این است که همه این ترک ها کنار هم جمع شده است و‬ ‫در قالب یک البوم بیرون می اید‪ .‬ان هم در واقع یک البوم می شود شاید هم‬ ‫دو البوم شود‪ .‬ولی البومی که رسمی بگوییم و کامال تحت عنوان البوم اسم‬ ‫ان البوم بیرون امده است‪ ،‬فقط البوم قایق کاغذی بوده است‪.‬‬ ‫پازل بند برای چه کسانی اهنگسازی کرده است؟‬ ‫برای خیلی ها ســاخته ایم‪ .‬دو البوم اخر محسن یگانه‪ ،‬البوم قبلی مهدی‬ ‫احمدونــد‪ ،‬علی عبدالمالکی‪ ،‬رضا صادقــی‪ ،‬کل البوم میثم ابراهیمی که‬ ‫پروداکشن ان با ما بود‪ .‬نریمان و ‪...‬که حضور ذهن ندارم‪.‬‬ ‫اولین اهنگی که از پازل بند هیت شد‪ ،‬چه اهنگی بوده است ؟‬ ‫ما قبل از البوم مان یک اهنگی داشتیم به اسم گریه چیه و باران های نم نم ‪.‬‬ ‫دیگر از اینجا من احساس کردم یک نقطه مشترکی بین سلیقه خودمان و‬ ‫مردم پیدا کرده ایم‪ .‬اهنگ گریه چیه را مردم خیلی دوست داشتند‪ ،‬خودم‬ ‫هم همین طور‪ .‬باران های نم نم هم همین طور و بعد هم اهنگ چشم چشم ‪.‬‬ ‫ان موقع این ترانه ها خیلی مرسوم بود و مردم ترانه های ساده تر و عامیانه تر را‬ ‫خیلی دوست داشتند‪ .‬ولی فکر می کنم اولین از نظر من‬ ‫گریه چیه بوده است‪.‬‬ ‫ارین نظر شــما درباره کاور کردن یک سری از اهنگ ها و‬ ‫ترانهچیست؟‬ ‫به نظر من خوب اســت ‪ .‬یعنی ایده کاور یا المان گرفتن از ان موزیکی که‬ ‫مردم دوست دارند حاال چه موزیک ترک و چه انگلیسی زبان باشد‪ ،‬فرقی‬ ‫نمی کند و ایده هایشان را می توانیم بگیریم و به صورت سبک شرقی‪ ،‬سبکی‬ ‫که مردم ایران دوست دارند ارائه دهیم و این اتفاق خیلی می افتد و معموال‬ ‫در ‪ ۸۰‬درصد کارهای همه است‪ .‬اینکه نمی شود گفت که مث ً‬ ‫ال کسی ایده‬ ‫نگرفته است کسی تا حاال کاور نکرده است و اتفاقی رقم نزده است چون باز‬ ‫ضمیر ناخوداگاه است شما یک سری موزیک گوش می دهید می خواهید ان‬ ‫موزیک را بزنید و موزیک جدید را هم بزنید‪ ،‬باالخره یک المانی از ذهن شما‬ ‫از ضمیر ناخوداگاهی از اهنگ هایی که گوش دادید هست مثال همان را پیاده‬ ‫می کنید شاید ندانید شبیه چیست‪ .‬مث ً‬ ‫ال از هر ‪ ۱۰‬تا موزیکی که گوش داده‬ ‫اید‪ ،‬عصاره انها را در این کار استفاده کنید‪ .‬البته خیلی هوشیارانه باید باشد‬ ‫که کار خیلی خوب در بیاید و رنگ خودش را بگیرد‪.‬‬ ‫اولین باری که روی استیج رفتید چه زمانی بود؟‬ ‫اســتیج رسمی گروه پازل اولین بار در جزیره کیش بود ‪ .‬ولی چیزی که به‬ ‫صورت رسمی اجرا کردیم گروه نمایی البوم قایق کاغذی بود که انجا برای‬ ‫ی داشتیم که از خواننده ها و بازیگرها‬ ‫عموم ازاد نبود و مهمان های وی ای پ ‬ ‫و فوتبالیست ها دعوت شده بود که در فضای باز برج میالد اجرا شده بود‪.‬‬ ‫االن در حال حاضر چه کاری قرار است به عنوان البوم یا تک‬ ‫ترکازشماهابشنویم؟‬ ‫اهنگی اســت به اسم به شرطی که که به تازگی در فضای مجازی و کانال‬ ‫مان برای هوادارانمان پخش شــده است ‪ .‬یک اهنگ کام ً‬ ‫ال تابستانی است ‪.‬‬ ‫‪ ۵‬مرداد هم اگر خدا بخواهد کنسرت تهران مان برگزار خواهد شد و نکته‬ ‫ای هم که راجع به کنسرت تهران هست باید بگویم که ما یکی از اهداف و‬ ‫بحث اصلی پازل بند این است که کاری بکنیم که در کنسرت جدید باشد‬ ‫و منظورم از جدید این اســت که نه ملودی خارج از ان فضایی باشــد که‬ ‫مردم دوســت دارند و ان چیزی که مردم دارند می شنوند که از لحاظ بین‬ ‫المللی یک استانداردی در ان گنجانده باشد‪ .‬به نظرم اینکه صرفاً یک اهنگ‬ ‫هیت داشته باشیم و روی استیج برویم و بخوانیم‪ ،‬از دید من اص ً‬ ‫ال استاندارد‬ ‫نیست‪ .‬مردم دوست دارند که وقتی با یک خانواده چهار پنج نفره کنسرت‬ ‫می اید‪ ،‬حداقل باید ‪ ۵۰۰‬هزار تومان برای تهیه بلیط پول بدهد‪ .‬بنابراین ایا‬ ‫این کنسرت استاندارد های یک کنسرت الیو را که اینترنشنال و بین المللی‬ ‫باشد را دارد و حداقل یک نمره معقول را می گرد!؟ من که در هیچ کنسرتی‬ ‫ندیده ام‪ .‬به نظرم باید یک فرقی داشته باشد یعنی کنسرت هر ارتیستی باید‬ ‫از لحاظ پرفورمنسی ال ای دی ان استیجی که دارد دیده می شود و مردم‬ ‫دارند می بینند فرقی باید داشته باشند و ما این قول را هم می دهیم که در‬ ‫کنسرت های مرداد ماه چه در کنسرت های بعدی مان‪ ،‬هر دوره ای از کنسرت‬ ‫هایمان یک تفاوت ان چنانی نسبت به کنسرت های دیگری که خودمان‬ ‫داریم برگزار می کنیم داشته باشیم من کاری با بچه ها ندارم چون این ها همه‬ ‫دوستان من هستند این ایده من است و ایده پازل بند این است مخصوصا‬ ‫شرکت اوازی نو که زحمت برگزاری کنسرت ها و ایده کنسرت ها و پرفرمنس‬ ‫کنسرت ها را می کشند و با هم فکری هم این کار را انجام می دهیم این است‬ ‫که باید کنسرت واقعاً اینترنشنال و تفاوتی داشته باشد‪.‬‬ ‫شما بیشتر دوســت دارید تک ترک یا البوم به بازار‬ ‫ارایه دهید؟‬ ‫اوالً که خیلی موضوع مفصلی است ‪ .‬ولی کال تولید کردن یک البوم پروسه‬ ‫زمانی طوالنی را دارد ‪ .‬ســرعت فراموش کردن و سرعت جابه جایی سبک‬ ‫موسیقی در ایران فاصله اش خیلی زیاد شده یعنی در ایران شما در عرض دو‬ ‫ماه می بینید یک سبکی ک ً‬ ‫ال فرق کرده است‪ .‬حاال شما فکر کن می خواهید‬ ‫به خاطر البوم خودتان‪ ۸‬ماه کار بیرون ندهید وک ً‬ ‫ال از بازار عقب می افتید‪ .‬یک‬ ‫زمانی می بینید شرایط بازار ک ً‬ ‫ال تغییر کرده و در یک ژانر دیگر رفته است ان‬ ‫وقت شما ‪ ۸‬ماه هم کار بیرون ندادید و دارید روی یک البوم کار می کنید که‬ ‫‪ ۸‬ماه پیش قرا بوده بیرون بیاید و بدترین اتفاق ان زمان می افتد‪ .‬یعنی شما‬ ‫خوش بینانه ترین حالت است که قرار است ‪ ۸‬ماه دیگر البوم بیرون بیاید‪،‬‬ ‫اگر اتفاقی نیفتد و جلوی البوم را نگیرند و مجوز ان طول نکشد‪ .‬حاال اگر که‬ ‫‪ ۸‬ماه بعد هم بیرون امد و ان سبک هم بود‪ ،‬شما ‪ ۸‬ماه بعد که ان البوم را‬ ‫بیرون می دهید و مردم هم دوست داشتند ولی مردم حوصله شنیدن ‪ ۱۰‬تا‬ ‫‪ ۱۲‬تا ترک پشت سر هم را ندارند‪ .‬ایا این البوم توجیه فروش دارد یا نه؟ ما‬ ‫این هدف را داریم که شاید اواخر امسال یک البومی را روانه بازار کنیم ولی‬ ‫البومی اســت که حداقل چهار یا پنج ترک از ان پخش شده است و چهار‬ ‫ترک اضافه دارد‪ ،‬ولی نمی اییم پخش گسترده کنیم‪ .‬چون واقعا کسی االن‬ ‫سی دی تهیه نمی کند چرا شاید شما به عنوان فرهنگی سی دی تهیه کنید‬ ‫ولی معموالً این موضوع از حوصله مردم خارج است ‪.‬‬ ‫نگاهی به فیلم «مادر قلب اتمی»‬ ‫‪7‬‬ ‫سوپراستارهای تین ایجر پسند!‬ ‫افشین علیار‬ ‫یکهفتهبهاکرانفیلممادرقلباتمیماندهبودکهیکیازسینمادوستانمی گفت‬ ‫فکرکنمفیل ِمخیلیخوبیباشد‪.‬چرا؟چونترانهعلیدوستیپگاهاهنگرانیمهرداد‬ ‫صدقیان و محمدرضاگلزار تو فیلم بازی کردند تازه این فیلم سه سال توقیف بوده‬ ‫پس حتما باید فیلم خوبی باشد!‪ ...‬بله دقیقا نکتۀ فیلم در همین است که مادر‬ ‫قلب اتمی بنا به شرایطی که دارد به راحتی می تواند مخاطب را به سینما بکشاند‬ ‫در کنار بازیگرهای چهره اش یک سوپراستار تین ایجر پسند دارد و از سوی دیگر‬ ‫وقتی یک فیلم توقیف می شود و بعد از چند سال اجازۀ اکران می گیرد تماشاگران‬ ‫فکر می کنند قرار است با چه فیلم خاصی مواجه شوند اما مادر قلب اتمی به هیچ‬ ‫وجه نمی تواند یک فیلم خاص باشد‪ ،‬پنجاه دقیقه از فیلم گذشته و تماشاگری که‬ ‫ِ‬ ‫پشت نگارنده نشسته به دوستش می گوید حوصله ام سر رفت‪ ،‬درست می گفت‬ ‫مادر قلب اتمی یک فیلم بالتکلیف است که مشخص نیست چه می خواهد بگوید‬ ‫ســکانس تصادف با دیالوگ های هجو و‬ ‫فیلم دیالوگ محور اســت که از اول تا‬ ‫ِ‬ ‫پرگویی هایی که به تماشاگر مربوط نمی شود جلو می رود و از سکانس تصادف به‬ ‫بعد با ورود محمدرضا گلزار فضای فیلم به تخیل هدایت می شود‪ ،‬تخیلی بی قواره‬ ‫که اساسا برای چنین فیلمی مسخره به نظر می رسد‪ .‬هرچند که این فیلم توقیف‬ ‫بوده و برای اکران چند دقیقه ای هم سانســور شده اما این دلیل موجهی برای‬ ‫بی سروشکل بودن فیلم نیست‪ ،‬چرا که مادر قلب اتمی قبل از اینکه فیلم باشد و‬ ‫قصه داشته باشد دیالوگ بازی سرخوشانه میان شخصیت هاست‪ ،‬دیالوگ هایی که‬ ‫فارغ از پیش زمینه ای میان چند کاراکتر فیلم رد وبدل می شود که اساسا هیچ‬ ‫اساس ارجاعات‬ ‫کارکرد دراماتیکی نداشته و فیلمساز سعی کرده دیالوگ ها را بر ِ‬ ‫ماورایی و سیاسی و هسته ای بنویسد‪ ،‬به همین دلیل مادر قلب اتمی دائما در یک‬ ‫لوکیشن محدود که بیشتر فیلم در ماشین می گذرد‬ ‫تعلیق اشتباه سردرگم است‬ ‫ِ‬ ‫همراه با دیالوگ های بی سروته که معلوم نیست قصد نویسنده و کارگردان از ان ها‬ ‫چه بوده که بیش حد فضای فیلم را کســالت اور کرده است‪ ،‬علی احمدزاده به‬ ‫عنوان کارگردان می داند که فیلمش‬ ‫نمی تواند مخاطب را راضی نگه‬ ‫دارد به همین دلیل گاهی از‬ ‫دیالوگ های بامزه در‬ ‫میان ادم های فیلم‬ ‫اســتفاده می کند‪.‬‬ ‫انچــه کــه از‬ ‫مختصاتِ این‬ ‫فیلم پیداست‬ ‫مــادر قلــب‬ ‫اتمــی فارغ‬ ‫از یــک‬ ‫فیلمنامه ی‬ ‫منســجم‬ ‫ساختهشده‬ ‫به طوری که انگار این فیلم‬ ‫با یک طرح ســه خطی‬ ‫جلو دوربین رفته و بازیگرها با بداهه پردازی دیالوگ گفته اند‪ ،‬چرا؟ خط روایی فیلم‬ ‫نامفهوم و گنگ به نظر می رســد از انجایی که رسالت سینما قصه و شخصیت‬ ‫پردازی در چارچوب دراماتیک است و باید قواعد ان حفظ شود احمدزاده بدون‬ ‫گرفتن این قواعد و برهم زدن چارچوب مرسوم دراماتیک‪ ،‬سعی کرده با‬ ‫در نظر‬ ‫ِ‬ ‫استفاده از دیالوگ های سیاسی یا هسته ای که از مسائل مه ِم کشور است فیلم‬ ‫تخیلی با رگه های سیاسی بسازد‪ ،‬اما مگر می شود با بهره گیری از مسائل سیاسی‬ ‫فیلم تخیلی ساخت؟ فکر کنیم مادر قلب اتمی فیلمی ست دوقطبی‪ ،‬یعنی از‬ ‫سکانس اول تا تصادف قطب اول و از سکانس تصادف تا پایان فیلم قطب دوم‪ ،‬ان‬ ‫وقت می شود نکات مثبت و منفی فیلم را از هم جدا کرد؟ خیر نمی شود‪ .‬چرا که‬ ‫فیلمساز انقدر در سیاست و هجوگویی تمرکز کرده که نمی تواند قصه اش را جلو‬ ‫ببرد‪ ،‬مادر قلب اتمی می توانست در غالب یک نمایش رادیویی ساخته شود چرا که‬ ‫کلیت فیلم متکی بر دیالوگ است‪ ،‬دیالوگ های دوپهلوی سیاسی که هیچ ربطی‬ ‫به فضاسازی ندارد‪ .‬قطب نخست فیلم با دیالوگ های سرخوشانه ی ارینه و نوبهار‬ ‫و کامی شکل می گیرد که اساسا کاربرد ان در کلیت فیلم نامفهوم و بی فایده است‬ ‫که شاید در بعضی مزه پرانی های کامی‪ ،‬مخاطب لبخندی بزند‪ .‬اینکه کامی زیاد‬ ‫پیاده روی می کند یا خوابش را تعریف می کند یا از اصالت توالت فرنگی به نوبهار‬ ‫می گوید یا به عینک دودی روی چشمانش حساس است چه لزومی برای فیلم‬ ‫دارد؟ یا از طرفی دیگر وقتی مامور پلیس از فیلم ارگو حرف می زند ارینه می گوید‬ ‫این فیلم همه ی ایرانی ها را احمق پنداشته و مامور پلیس می گوید شما جوانان با‬ ‫این سر و وضع تان گاهی با نظام هم سویی دارید‪( ،‬چه سرو وضعی؟) استفاده‬ ‫از این دیالوگ های د ِم دســتی و شــعارگونه توهین است یا نقد اجتماعی یا‬ ‫دیدگاه جوانان ایران به حســاب می ایــد؟ البته مادر قلب اتمی به دلیل نوع‬ ‫دیالوگ هایش دســت کمی از ارگو ندارد زیــرا که این فیلم هم به یک نوع‬ ‫تخریب کننده اســت با این تفاوت که مادر قلب اتمی را یک ایرانی ساخته‬ ‫که قصد داشــته با تمام نیرو از را ِه دیالوگ نویسی به کاستی های جامعه اش‬ ‫بپردازد‪ .‬به اعتقاد فیلمساز گستردگی این دیالوگ ها واقعیت جامعه است اما‬ ‫نا ِم صحیح ان تخریب یک جامعه یا صرفا سیاه نمایی است‪ .‬همین مسئله‬ ‫هم باعث می شود این فیلم در جشنواره های خارجی به راحتی راه پیدا‬ ‫کند‪.‬ایا این دیالوگ های گل درشــت و اغراق امیز درباره ی یارانه ها‬ ‫و مســائل دیگر با پیش زمینه ی خاصی در فیلم افزوده شده است؟‬ ‫خیر‪ ،‬فیلمســاز محترم احساس کرده اند با خلق یک قصه ی تخیلی‬ ‫بی ســروته می تواند نقد اجتماعی کند و مسلما این افکار نخ نما شده‬ ‫ان قدر گل درشــت و بی خاصیت و تاریخ گذشته ست که مخاطب‬ ‫بالتکلیف می ماند که حرف اصلی مادر قلب اتمی چیست؟ به طوری‬ ‫که احمدزاده با خلق ادم هایی که حتی کاراکتر هم نیستند چه برسد‬ ‫به شخصیت می خواهد کشــورش را مورد ارزیابی قرار بدهد‪ ،‬اما مگر‬ ‫می شود یک فیلم اینقدر خام باشد؟ اساسا نقد اجتماعی هم نیاز به ایجاد‬ ‫قصه دارد‪ ،‬قصه ای که شــخصیت و فضا داشته باشد فضایی که دیالوگ های‬ ‫شعاری یا هجو نداشته باشــد‪ ،‬دیالوگ ها در مادر قلب اتمی شدیدا لوث و د ِم‬ ‫دستی اند ارتباط گلزار که میان روح و جن و شیطان در تعلیق است با ادم های‬ ‫مهم جهان مثل صدام و چاوز و هیتلر و غیره برای چیست؟ ارتباط این ادم با این‬ ‫اشخاص چه ربطی به پیشبرد فیلم دارد اینکه یک نریشن در اول فیلم خودش را‬ ‫در کالبد ادم های فیلم احساس می کند پس چرا در پایان دیگر نریشن نمی گوید؟‬ ‫لزوم اقلیت بودن ارینه برای فیلم چیســت؟ بیماری ام اس نوبهار چه کارکردی‬ ‫دارد؟ مادر قلب اتمی نه بدلیل چند دقیقه سانسور بلکه به لحاظ محتوا اثری وصله‬ ‫خورده است به طوری که نویسنده و فیلمساز ان قدر مشغول تکه پرانی و نقد‬ ‫بی اصول اجتماعی بودند که احساس کردند اگر نوبهار ام اس داشته باشد یا ارینه‬ ‫مسیحی باشد شخصیت پردازی انجام دادند و از سوی دیگر فیلمساز جوانان کشور‬ ‫را ادم های افسرده و سست عنصر و بی دست و پا فرض کرده جوانانی که دائما در‬ ‫حال خوش گذرانی اند ارینه که مثال دکتر است دهانش بوی شراب می دهد یا به‬ ‫خاطر چهارصد هزار تومان بدهی حاضر است هرکاری بکند این از نگاه فیلمساز‬ ‫یعنی نقد اجتماعی! مادر قلب اتمی یک فیلم روان پریش است که به هر دری‬ ‫می زنــد تا از بالتکلیفی نجات پیدا کند اما احمدزاده به صورت کامال عمدی‬ ‫چهار شنـــــــبه‪ 17‬خرداد ماه ‪1396‬سال دهم شماره ‪714‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینمـــــا‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫اخبار‬ ‫«محمدرسول اهلل» به شبکه نمایش خانگی می اید‬ ‫فیلم سینمایی «محمد رسول اهلل» ساخته مجید مجیدی که به مقاطع کودکی‬ ‫و نوجوانی حضرت رسول اکرم(ص) می پردازد به شبکه نمایش خانگی می اید‪.‬‬ ‫این فیلم بعد از ایام شب های قدر و احتمال نزدیک به عید فطر در شبکه نمایش‬ ‫خانگی توزیع می شود‪ .‬فیلم «محمد رسول اهلل» در کشورهای مختلف از جمله‬ ‫ترکیه‪ ،‬اذربایجان‪ ،‬عراق ‪ ،‬روســیه و‪ ...‬به نمایش درامد و با اقبال مواجه شــد‬ ‫توسط موسسه نورتابان تولید شده و برای این فیلم که ‪ 178‬دقیقه اماده شده‬ ‫پشــت صحنه نیز تدارک دیده شده است‪ .‬فیلم سینمایی «محمد رسول اهلل»‬ ‫داستان کودکی پیامبر اسالم است اما قصه از روزهای اخر شعب ابوطالب اغاز‬ ‫می شــود و به قبل از تولد تا مقطع ‪ ۱۲‬ســالگی پیامبر اکرم(ص) توجه دارد‪.‬‬ ‫فیلم پرفروش سال ‪ 1394‬توسط شرکت تصویرگستر پاسارگاد توزیع می شود‪.‬‬ ‫از عناصری بهره گرفته که پایه و اساس فیلم بالتکلیف به نظر برسد‪ ،‬اساسا‬ ‫مشخص نیست که قصد فیلمساز از سیاه نمایی چه بوده؟ احمدزاده نتوانسته‬ ‫که به شیوۀ مرسوم اعتراض اجتماعی اش را گسترش دهد پس تصمیم گرفته‬ ‫یک ادمی را از سیارۀ دیگری به فیلم بیاورد تا او زمینه سازی باشد برای نشانۀ‬ ‫اعتراض های اجتماعی و ایجاد فضای تخیلی بی ربط که مطلقا به ســینمای‬ ‫سورئال ربطی ندارد‪ ،‬زیرا که سینمای سورئال تعریف دیگری دارد و نمی شود‬ ‫با خلق یک کاراکتر بی هویت یا با نوع دیالوگ گویی یا قاب بندی یا نورپردازی‬ ‫شلخته فضای سورئال خلق کرد‪ .‬مادر قلب اتمی نه ضدجریان سینماست و‬ ‫نه سورئال است‪ ،‬تنها یک فیلم وصله خورده ست که با دیالوگ های کوتاه و‬ ‫مشنگ گونه اش نود دقیقه تماشاگر را وارد دنیای کسالت اور می کند دنیایی‬ ‫که ادم هایش غیرقابل باور و ســاختگی اند‪ ،‬اینکه هدف احمدزاده به عنوان‬ ‫خلق چنین فضایی با چنین‬ ‫فیلمســاز و مانی باغبانی به عنوان نویسنده از ِ‬ ‫ادم هایی چه بوده مشــخص نیست اما بعضی از نظریه پردازان و کارشناسان‬ ‫سینما به این دلیل که متوجۀ مختصاتِ فیلم نمی شوند و ذهنیت شان ِ‬ ‫تحت‬ ‫ی هالیوود است فکر می کنند این فیلم یک اث ِر خاص به حساب‬ ‫تاثیرسینما ‬ ‫می اید‪ ،‬مادر قلب اتمی اث ِر خاص و هیجان انگیزی نیست و فقط می خواهد‬ ‫زیرســاخت های اجتماعی را با ارجاعات منسوخ شده زیر سوال ببرد‪ .‬احمد‬ ‫زاده با به هم ریختن ساختار و مختصات سینمایی برای بوجود اوردن فضای‬ ‫خاص با ادم هایی که بعید به نظر می رسد نمایندۀ جوانان این مملکت باشند‬ ‫شکل خاص بودن بدهد‪.‬‬ ‫و شــوخی های از ُمد افتاده هم نتوانســته به فیلم ِ‬ ‫لحن فیلم مربوط نمی شــود‪،‬‬ ‫چــرا که قواع ِد خاص بودن فقط به پیچیدگی ِ‬ ‫اینکه یک فیلم شخصیت و قصه نداشته باشد و یک کاراکتر ماورایی داشته‬ ‫باشــد صرفا فیلم خاص محسوب نمی شود‪ .‬زمانی که یک فیلم قصه نداشته‬ ‫باشد پس کارگردانی ان هم ضعف دارد حاال بیافزایید که نود درصد فیلم در‬ ‫ماشین می گذرد احمدزاده انقدر ذوق در گسترش نقد اجتماعی و به چالش‬ ‫کشیدن احواالت جامعه اش را داشــته که فراموش کرده می تواند با محتوا‪،‬‬ ‫فیلمش را تا حدودی نجات بدهد‪ ،‬اما وقتی فیلمســاز هدفی جز نشان دادن‬ ‫یک قصۀ غیرواقعی و خیالی که الیه های درونی ان تخریب اجتماعی ســت‬ ‫ندارد‪ ،‬نمی شود توقعی از محتوا و فرم و بازیگران داشت‪ ،‬علیدوستی اهنگرانی‬ ‫صدقیان ضعیف ترین بازی هایشان را در این فیلم ارائه دادند و مسلما حضور‬ ‫محمدرضا گلزار در کنار بازیگران دیگر ســوء استفاده ای بوده برای کشاندن‬ ‫تماشــاگر به ســینما‪ ،‬اگر این فیلم با بازیگرهای دیگری ساخته یا در گروه‬ ‫هنروتجربه اکران می شد مطمئنا با استقبال مواجه نمی شد‪ ،‬اساسا وقتی یک‬ ‫فیلم سه سال توقیف باشد و بازیگر تین ایجر پسندی مثل گلزار داشته باشد‬ ‫فیلم پرفروشی می شــود؛ اما ایا این فیلم می تواند اثر رضایت بخشی باشد؟‬ ‫پاسخ خیر است‪.‬‬ ‫برگزاری دومین نشست تخصصی‬ ‫جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان‬ ‫یاُمین جشنواره‬ ‫دومین نشست از سلسله نشست های تخصصی میان رشته ای س ‬ ‫بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان با عنوان «بازنمایی شمایل اجتماعی و‬ ‫رفتاری کودکان در ســینمای کودک و نوجوان» و با حضور اعظم راورد راد استاد‬ ‫گروه ارتباطات دانشــکاه تهران و معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی‪ ،‬فرزاد‬ ‫موتمن نویسنده و کارگردان‪ ،‬علیرضا قاسم خان مدرس دانشگاه در رشته جامعه‬ ‫شناســی هنر و پژوهشگر و نویسنده و محمدرضا مقدسیان مجری و کارشناس‬ ‫سینما‪ ،‬چهارشنبه ‪ ١٧‬خردادماه‪ ،‬ساعت ‪ ١١‬در پژوهشگاه فرهنگ‪ ،‬هنر و ارتباطات‬ ‫برگزار می شود‪ .‬ورود به این نشست برای دانشجویان و عالقمندان به مباحث سینما‬ ‫ازاد است‪ .‬سی امین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان از ‪ ٩‬تا ‪١٥‬‬ ‫تیرماه در اصفهان برگزار می شود‪.‬‬ ‫اسامی فیلم های بخش مسابقه بلند پویانمایی اعالم شد‬ ‫یُامین‬ ‫اســامی فیلم های بخش مســابقه بلند پویانمایی پذیرفته شده در س ‬ ‫جشــنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان اعالم شد‪ .‬هیات انتخاب‬ ‫بخش پویانمایی‪ ،‬اسامی ‪ ۸‬اثر پذیرفته شده در بخش مسابقه بلند پویانمایی‬ ‫سی امین جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان را به شرح زیر اعالم کرد‪:‬‬ ‫«امیــن و اکــوان» ‪ /‬کارگردان‪ :‬زحل رضوی‪ /‬تهیه کننــده‪ :‬زحل رضوی ‪-‬‬ ‫مهدی صفارپور‬ ‫«دنیای کیف ها» ‪ /‬کارگردان‪ :‬حمید نخعی‪ /‬تهیه کننده‪ :‬حمید نخعی‬ ‫«راز پروانه ها» ‪ /‬کارگردان‪ :‬علی تنهایی‪ /‬تهیه کننده‪ :‬علی تنهایی‬ ‫«رهایی از بهشت» ‪ /‬کارگردان‪ :‬علی نوری اسکویی‪ /‬تهیه کننده‪ :‬علی نوری‬ ‫اسکویی‬ ‫«فهرست مقدس» ‪ /‬کارگردان‪ :‬محمدامین همدانی‪ /‬تهیه کننده‪ :‬محمدامین‬ ‫همدانی ‪ -‬خانه پویانمایی انقالب اسالمی اوج‬ ‫«کلیله و دمنه» ‪ /‬کارگردان‪ :‬علیرضا توکلی بینا‪ /‬تهیه کننده‪ :‬زهرا هاشمی‬ ‫«کله اهنی» ‪ /‬کارگردان‪ :‬غالمرضا مال احمدی‪ /‬تهیه کننده‪ :‬عرفان لوالکی‬ ‫«ماجراهــای مالنصرالدین» (خارج از مســابقه) ‪ /‬کارگردان‪ :‬جمال رحمتی‪/‬‬ ‫تهیه کننده‪ :‬زنده یاد علی معلم‬ ‫محمدعلی صفورا‪ ،‬امیرمســعود علمداری‪ ،‬سعیده ذاکری‪ ،‬سیدعلی ُمفضّ لی و‬ ‫وحید نصیریان هیات انتخاب این بخش را بر عهده داشتند‪.‬‬ ‫یاُمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان از ‪ ٩‬تا ‪ ۱۵‬تیر در‬ ‫س ‬ ‫اصفهان برگزار می شود‪.‬‬ ‫حمید قبادی دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس‬ ‫‪ ۸۰‬درصد چادرمشکی موجود در بازار ایران وارداتی است‬ ‫‪HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER‬‬ ‫شماره‪ • 714‬چهارشنبه‪ 17‬خردادماه‪ • 1396‬سال دهم •‪ 8‬صفـــحه‬ ‫صاحب امتیاز‪ :‬شـرکت جهان سبز‬ ‫مـدیر عامـــل‪ :‬حسـین احـمـدی‬ ‫مدیر مسوول‪ :‬مهدی احمدی‬ ‫زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری‬ ‫چاپ‪ :‬اشراق قلم پارسه‬ ‫سازمان اگهی ها‪88311361 - 88311353 :‬‬ ‫نشانى‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان مطهری‪ ،‬بعد از خیابان سلیمان خاطر‬ ‫خیابان اورامان‪ ،‬پلاک ‪ ،43‬واحد‪2‬‬ ‫تلفکس‪88813489 - 88301986 :‬‬ ‫توزیع‪ :‬نشرگستر امروز‬ ‫منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند‬ ‫‪http://honarmandonline.ir/?p=6049‬‬ ‫سیستممدیریتکیفیت‪-‬رضایتمندیمشتری‬ ‫سیستم مدیریت کیفیت‬ ‫‪ISO 10004:2012‬‬ ‫‪ISO 9001 : 2008‬‬ ‫‪instagram.com/honarmandonline‬‬ ‫‪telegram.me/honarmandnews‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس می گوید‪ :‬در شرایط‬ ‫فعلی ما محصوالت عفاف و حجاب را به کشورهای‬ ‫عربــی صادر می کنیــم اما در زمینــه تولید پارچه‬ ‫چادرمشکی با مشکل مواجهیم‪ .‬به گزارش هنرمند به‬ ‫نقل از مهر‪ :‬حمید قبادی دبیر کارگروه ساماندهی مد و‬ ‫لباس نمایشگاه قران را فرصتی برای ساختارمند شدن‬ ‫محصوالت حجاب و عفاف دانست و افزود‪ :‬کارشناسان‬ ‫ما معتقدند با تمرکز بخش حجاب و عفاف در نمایشگاه‬ ‫قران‪ ،‬ساختار عرضه و توزیع این محصوالت نهادینه‬ ‫شده و شکل گرفته است‪ .‬به عبارتی در ایام نمایشگاه‪،‬‬ ‫همه برندهای فعال در زمینه حجاب و عفاف‪ ،‬زیر یک‬ ‫سقف جمع می شوند و همین مساله باعث می شود‪،‬‬ ‫خانواده برندهای مختلف را بشناسند و به فروشگاه های‬ ‫هر برند مراجعه و کاالی مورد نیاز خود را تهیه کنند‪.‬‬ ‫دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس با اشاره به این که‬ ‫در حال حاضر حدود ‪ ۱۰۰‬موسسه در زمینه حجاب‬ ‫و عفاف فعالیت می کنند گفت‪ :‬در نمایشگاه حجاب و‬ ‫عفاف امسال‪ ۱۸۰ ،‬غرفه در بخش ارائه محصوالت و‬ ‫‪ ۴۰‬غرفه در بخش تبلیغی و ترویجی وجود دارد‪ .‬در‬ ‫واقع تالش ما این است که نمایشگاه را تنها به ایام ماه‬ ‫مبارک رمضان محدود نکنیم و این نمایشگاه بهانه ای‬ ‫باشد تا بخش عفاف و حجاب هویت پیدا کند‪.‬‬ ‫قبادی با اشــاره به این که نمایشــگاه قران توانسته‬ ‫ظرفیت های گســترده حوزه حجــاب و عفاف را به‬ ‫صــورت موثری‪ ،‬در جامعه معرفی کند‪ ،‬بیان کرد‪ :‬ما‬ ‫طراحان مختلف را شناسایی کرده ایم و امروز به جایی‬ ‫رسیده ایم که انواع و اقسام محصوالت حجاب و عفاف‪،‬‬ ‫جز پارچه چادر مشکی را با اتکا به ظرفیت های داخلی‬ ‫تولید کنیم‪ .‬او با اشاره به این که ‪ ۸۰‬درصد پارچه چادر‬ ‫مشکی در کشور‪ ،‬وارداتی است گفت‪ :‬یکی از موسسات‬ ‫زیرمجموعه بنیاد مستضعفان در گام اول توانسته‪۲۰ ،‬‬ ‫درصد از نیاز جامعه را براورده کند‪ .‬کیفیت پارچه هم‬ ‫خوب اســت و همه متخصصان‪ ،‬چه تولیدکنندگان‬ ‫چه فروشندگان‪ ،‬کیفیت چادر مشکی ایرانی را تایید‬ ‫کرده اند اما همچنان ‪ ۸۰‬درصد چادر مشکی ما وارد‬ ‫می شود‪ .‬دبیر کارگروه مد و لباس کشور در پاسخ به‬ ‫این که بعضی چادرها بســیار پرزرق و برق اند گفت‪:‬‬ ‫این چادرها‪ ،‬مورد پیشنهاد ما نیستند و نقض غرض‬ ‫به شــمار می روند و کاربردی در اجتماع ندارند‪ .‬برای‬ ‫چادر اجتماع‪ ،‬انچه موردنظر ماست بر مبنای چادر‬ ‫سنتی شکل گرفته اما انواع مختلف چادر‪ ،‬طرفداران‬ ‫خاص خود را دارد‪ .‬چادر میزبان‪ ،‬مجلســی‪ ،‬عروس و‬ ‫انواع مختلف چادر که هر کدام‪ ،‬کارکرد خاص خود را‬ ‫دارد و باید این تنوع وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫به وقت تهران‬ ‫‪13:03‬‬ ‫غروب افتاب ‬ ‫‪20:17‬‬ ‫ ‬ ‫اذان صبح فردا‬ ‫‪4:03‬‬ ‫ ‬ ‫اذان مغرب‬ ‫ ‬ ‫طلوع افتاب فردا‬ ‫جانبداری دور از اصول خبرنویسی است!‬ ‫یکی از موانع انتقال اخبار صحیح حقایق و وقایع به مخاطبان‪ ،‬سیاست های سو گیرانه رسان ه است که بر قلم روزنامه نگار تاثیر می گذارد‪.‬‬ ‫بسیار دیده شده که رسانه های مختلف از یک اتفاق واحد‪ ،‬اخباری متفاوت و گاهی متناقض منتشر می کنند و موجب افتراق افکار عمومی‬ ‫از درک واقعه مذکور می شوند که ثمره تاثیر سیاست های جانبدارانه رسانه ها بر منظر خبرنگار از واقعه مذکور است‪ .‬یعنی خبرنگاران با‬ ‫قلمی بی طرف با وقایع مواجه نمی شوند بلکه نگاهی متاثر از سیاست های له یا علیه رسانه نسبت به عوامل یا اثار انی و اتی واقعه دارند‬ ‫که بدور از اصول حرفه ایست و اگر رسانه ها را یکی از اسناد مورد استفاده تاریخ پژوهان در بررسی وقایع‪ ،‬در نظر بگیریم‪ ،‬متوجه تداوم‬ ‫تاثیر این خبط حرفه ای تا اینده دور می شویم‪.‬‬ ‫اگرچه اصوال حذف سیاســت های ســوگیرانه رسانه ها بطور کامل ممکن نیست و رســانه ها الزاما بخاطر وجود صاحبان زر و‬ ‫زور کــه بر کار صاحبین قلم موثرنــد‪ ،‬هیچگاه عاری از موضع گیری نخواهند بود‪ ،‬اما نباید به بهانه «الزام شــرایط»‪ ،‬تالش‬ ‫بــرای حفظ بی طرفی و اولویت قرار دادن ارزشــی به نام «امانتداری» در انتقال حقیقت خبــر به مخاطبان‪ ،‬کمرنگ یا کنار‬ ‫گذارده شود‪.‬‬ ‫یکی از ثمرات سیاست های جانبدارانه‪ ،‬ایفای نقش ابزاری برخی رسانه ها در تحوالت مصنوعی سیاسی‪ ،‬اجتماعی و اقتصادی است‪ .‬یعنی‬ ‫بدلیل غلبه این نوع سیاست ها در سازمان یک رسانه‪ ،‬شرایط برای عدول ان سازمان از رسالت اصلی روزنامه نگاری که همان انتقال اخبار‬ ‫و اطالعات صحیح به مخاطب است و تبدیل شدن رسانه مذکور به یک حربه سیاسی‪ ،‬محیا می گردد‪ ،‬تا جاییکه تا حد یک ابزار در دست‬ ‫صاحبان ثروت و قدرت‪ ،‬تنزل می کند‪.‬‬ ‫فقد اعتقاد به ارجحیت امانتداری بر دیگر صفات در عرصه روزنامه نگاری و سقوط در سیاست های سوگیرانه‪ ،‬موجب شد که طی سالهای‬ ‫اخیر مکررا شــاهد تنزل برخی رسانه ها در حد نقش افرین در تحوالت مصنوعی و القایی در اقصی نقاط جهان باشیم و اگر رسانه ها را‬ ‫چشم و گوش جامعه بدانیم‪ ،‬بدون تسامح می توان از این نقش افرینی ها مبتذل به «خیانت گوش و چشم به جامعه» نام برد‪ .‬لذا تالش‬ ‫در جهت عدم اتخاذ سیاســت های موضع گیرانه توسط مدیران نشریات و نیز اهالی تحریریه ها‪ ،‬موجب صیانت از شان رسانه و افزایش‬ ‫اعتماد عمومی به صداقت انها می شود‪.‬‬ ‫جـــدول‬ ‫پشت صحنه‬ ‫اوقات شــرعی‬ ‫ ‬ ‫اذان ظهر‬ ‫علی صفریان‬ ‫رسانه گرام‬ ‫‪20:38‬‬ ‫‪05:48‬‬ ‫گنج سخن‬ ‫همه خیر در خانه ای نهاده شده و کلیدش را زهد و‬ ‫بی رغبتی به دنیا قرار داده اند‪.‬‬ ‫امام صادق (ع)‬ ‫اواسط سال گذشته بخاطر جابجایی خانه و پول پیش از رییس درخواست وام داشتم که هر ماه به دالیل مختلف و مشکالت‬ ‫اقتصادی روزنامه‪ ،‬به ماه بعد موکول شد‪ ،‬دل خوش به اخر سال بودم نوروز هم امد و رفت انتخابات هم تمام شد اما اوضاع مالی‬ ‫روزنامه ظاهرا خوب که نمی شود هیچ هر روز بدتر از قبل هم می شود‪ .‬تا جایی که من اطالع دارم اب باریکه حمایت و اگهی ها‬ ‫هم تقریباًپایان یافته و ماه هاست که رسانه ها دخل و خرجشان نمی خواند؛ البته منظورم از رسانه ها بیشتر بخش خصوصی هست‬ ‫وگرنه مطبوعات و خبرگزاری هایی که به ارگانی وابسته هستند و مقرری ثابت دارند کمتر با چنین مشکالتی روبرو می باشند‪.‬‬ ‫مدام در اخبار از تخصیص یارانه های مختلف به حوزه رسانه‪ ،‬فرهنگ و اهالی خبر می خوانیم منتهی دریغ از یک شاهی‪ ،‬اگر شما‬ ‫دیدی ما هم دیدیم‪ .‬نه اینکه پول نباشد هست معلوم نیست کی و کجا توزیع می شود‪ ،‬من به نوبه خودم شرایط اقتصادی و اینده‬ ‫پیش رو را اصال مساعد نمی بینم نه اینکه بخواهم موج منفی بدهم ولی سالی که نکوست از بهارش پیداست‪ ،‬انتخابات دوازدهم‬ ‫هم به پایان رسید و وعده های نامزدهای انتخاباتی همچون وعده های سرخرمن کدخدا‪ ،‬در حد حرف باقی خواهد ماند و اقتصاد‬ ‫یخ زده و وابسته به نفت ما هیچ چیز را تغییر نخواهد‪ ،‬در تلگرام به نقل از پدری که شرمنده خانواده اش بود پستی با این مضمون‬ ‫خواندم «در دستانم رمقی نمانده که با سیلی صورتم را سرخ کنم‪ ،‬خدایا مرگم را برسان»؛ حتما جمله معروف وقتی از دری فقر‬ ‫بیاید از در دیگر ایمان می رود را شنیدید‪ ،‬ان شاءاهلل عاقبت همه مان ختم به خیر شود‪.‬‬ ‫رضا باقری شرف‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫والت دیزنی‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪9‬‬ ‫حافظانه‬ ‫‪10‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬ ‫تقابل کتاب و‬ ‫عصر دیجیتال‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪11‬‬ ‫پاسخ جـدول شـماره قـبل‬ ‫‪2‬‬ ‫اگر می توانید رویایش را داشته باشید ان کار‬ ‫شدنی است‪.‬‬ ‫‪15 14 13 12 11 10 9‬‬ ‫‪10‬‬ ‫طرح روز‬ ‫پندبزرگان‬ ‫روز هجران و شب فرقت یار اخر شد‬ ‫زدم این فال و گذشت اختر و کار اخر شد‬ ‫ان همه ناز و تنعم که خزان می فرمود‬ ‫عاقبت در قدم باد بهار اخر شد‬ ‫افقی‪:‬‬ ‫‪-1‬چهــره موردنظر‪-‬رشــته هــای گیاهی‪-2‬لقمــه شــتری‪-‬‬ ‫نظــرات انتخاباتی‪-‬مشــهور‪-3‬زبان مــردم پاکســتان‪-‬عددماه‪-‬‬ ‫روداروپایی‪-‬حاجت‪-4‬حــرف ندا‪-‬جان‪-‬خمیازه‪-‬امربــه نــزدن‬ ‫مــی کند‪-5‬صنم‪-‬عضوگوارشــی‪-‬پیک وبرید‪-‬ضربه ســر‪-6‬مردم‬ ‫قرانی‪-‬غربال‪-7‬ازخبرگزاریهــای کشــورمان‪-‬فیلمی ازداریــوش‬ ‫فرهنگ‪-8‬نیاکان‪-‬فرارنمودن‪-9‬پرده سینما‪-‬اخی‪-10‬خانه بزرگ‪-‬‬ ‫بیماری تنگی نفس‪-11‬نفس خسته‪-‬سرگشــته‪-‬دختری درجمع‬ ‫گلها!‪-12‬هوش‪-‬تسهیالت بانکی پرطرفدار‪-‬چوب بست پرندگان‪-‬‬ ‫پسوندنگهدارندگی‪-13‬مقابل همین‪-‬قوم خرم ابادی‪-‬حرف پوست‬ ‫کنده‪-‬بههرجهت‪-14‬ازمون‪-‬یاررامین‪-‬ناشایست‪-15‬جنین‪-‬ازاثارش‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2 1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6 5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫طراح جدول‪ :‬رسول نادری‬ ‫‪14‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ق‬ ‫خ‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫ن‬ ‫ش‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ب‬ ‫م‬ ‫س‬ ‫و‬ ‫ک‬ ‫ا‬ ‫ک‬ ‫ن‬ ‫ف‬ ‫‪5‬‬ ‫ب‬ ‫‪6‬‬ ‫ک‬ ‫ا‬ ‫‪7‬‬ ‫س‬ ‫‪8‬‬ ‫پ‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫‪15 14 13 12 11 10 9‬‬ ‫ل‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫خ‬ ‫ا‬ ‫گ‬ ‫م‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ه‬ ‫ک‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫ک‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫گ‬ ‫س‬ ‫م‬ ‫و‬ ‫م‬ ‫ت‬ ‫ل‬ ‫ا‬ ‫ش‬ ‫ت‬ ‫ن‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ت‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ی‬ ‫س‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫س‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ز‬ ‫ا‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ت‬ ‫ه‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫س‬ ‫ه‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫س‬ ‫س‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ت‬ ‫ک‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ل‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ل‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ج‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ه‬ ‫س‬ ‫ه‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ت‬ ‫ن‬ ‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪15‬‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬مادرترکی‪-‬ازاثاردیگرش‪-2‬ازکتابهای اسمانی‪-‬اســب زین کرده بدون سوار‪-‬غذایی ازتخم‬ ‫مرغ‪-3‬بیابان‪-‬جنس خشن‪-‬خاک صنعتی‪-‬حکایتگر‪-4‬تک خوانی‪-‬قسمتی ازپا‪-‬گندم سوده‪-‬‬ ‫پدربزرگ‪-5‬سودای ناله‪-‬بزرگان قوم‪-‬مکر‪-‬تکراریک حرف‪-6‬منفعت‪-‬نهنگ‪-7‬پیشنهادی که‬ ‫برای تصویب به صورت قانون به مجلس ارائه می شــود‪-‬گالبی‪-8‬میدانی درتهران‪-‬مساوی‪-9‬‬ ‫دوستان‪-‬شــهری درفرانسه‪-10‬ســوره زنان‪-‬اســب زین کزرده بدون ســوار‪-11‬ازخواهران‬ ‫برونته‪-‬سرشماری‪-‬شهری دراستان کردستان‪-‬سازشــاکی‪-12‬گودال‪-‬میوه گلو‪-‬شیوا‪-‬اندازه‬ ‫دستی‪-13‬سمت راســت‪-‬ویتامین جدولی‪-‬مادرعرب‪-‬اشکار‪-14‬شهرت‪-‬تنه درخت‪-‬کاشف‬ ‫گردش خون‪-15‬ازاثارش‪-‬حاجت‬ ‫اخبار دیدنی‬ ‫یک ساختمان چهارطبقه اداری روز سه شنبه براثر عملیات گودبرداری‬ ‫غیراصولی در منطقه کوی نصر (گیشا) فرو ریخت‪ /‬ایرنا‬ ‫عده ای از مستند سازان ایران صبح روز سه شنبه در اعتراض به بسته شدن‬ ‫خانه مستند سازان ایران در مقابل خانه سینما تجمع کردند‪ /‬مهر‬ ‫ط زیست که به مناسبت روز جهانی محیط ‬ ‫صبح دیروز مراسم دوازدهمین دوره جایزه ملی محی ‬ ‫زیست در پارک پردیسان تهران با حضور جهانگیری معاون اول رییس جمهور برگزار شد‪ /‬ایسنا‬ ‫وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی در بیست و پنجمین نمایشگاه قران کریم‪ /‬تسنیم‬ ‫مخالفان دولت در ونزوئال در جریان تظاهرات علیه نیکوال مادورو‪ ،‬رئیس جمهوری‪ ،‬در چندین‬ ‫شهر خیابان ها را مسدود کرده و با نیروهای پلیس درگیر شده اند‪ /‬خبرگزاری فرانسه‬ ‫کنفرانس بین المللی صلح روز سه شنبه در محل کاخ ریاست جمهوری افغانستان در کابل برگزار‬ ‫شد‪.‬هدف ازبرگزاری این کنفرانس رسیدن به یک جمع بندی منطقه ای و جهانی برای صلح و امنیت در‬ ‫افغانستاناست‪/‬خبرگزاریفرانسه‬

آخرین شماره های روزنامه هنرمند

روزنامه هنرمند 2407

روزنامه هنرمند 2407

شماره : 2407
تاریخ : 1403/10/03
روزنامه هنرمند 2406

روزنامه هنرمند 2406

شماره : 2406
تاریخ : 1403/10/02
روزنامه هنرمند 2405

روزنامه هنرمند 2405

شماره : 2405
تاریخ : 1403/10/01
روزنامه هنرمند 2404

روزنامه هنرمند 2404

شماره : 2404
تاریخ : 1403/09/28
روزنامه هنرمند 2403

روزنامه هنرمند 2403

شماره : 2403
تاریخ : 1403/09/27
روزنامه هنرمند 2402

روزنامه هنرمند 2402

شماره : 2402
تاریخ : 1403/09/26
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!