روزنامه هنرمند شماره 1251
روزنامه هنرمند شماره 1251
بهرامعظیمی:
فرزاد موتمن در نشست «سراس ِر شب» در کافه هفت:
من فقط یک فیلم ساخته ام
«سراسر شب» است
و ان
ِ
ساخت انیمیشن های هالیوودی
۴هزار میلیارد تومان هزینه دارد
تلویز یون3.
سینما4.
RADIO&TV
CINEMA
هنرمند را در مگ لند ورق بزنید
یکشنبه 1تیرماه 1399سال سیزدهم شماره 8 1251صفـــحه 2500تومـان ISSN2008-0816
www.magland.ir
مشکالت اقتصادی جای
دغدغه های فرهنگی را گرفته است؛
مستاجران را
چه به کتاب
و محصوالت
فرهنگی؟
مجید انتظامی:
پدرم هیچ وقت برای من
پارتی بازی و یا سفارش
و یژه ای نکرد
موسیقی7.
MUSIC
سامدرخشانی:
اجار
تنها مجر ی ای که می تواند
مسابقه «ایران» را اجرا کند
فرزاد حسنی است
امه
هن
فرهنگ 2.
رادیووتلویز یون3.
ART & CULTURE
رئیسهیاتمدیرهمجمعصنفیناشرانموسیقی:
تئاتر رشته دانشگاهی دارد
اما چرا این هنر
شغل محسوب نمی شود؟
موسیقی و هنرمندانش بدون
حامی و پشتیبان هستند
موسیقی7.
RADIO&TV
فرهنگ و هنرART & CULTURE 8.
MUSIC
چراغ عمر «ان صدای جادویی»
هم در فصل خاکستری کرونا
خاموش شد
رادیووتلویز یون3.
RADIO&TV
مدیرعامل صندوق احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی و فرهنگی ؛
نگاهی تحلیلی از فروش ا ثار هنری در فضای مجازی
شکاف نسل ها
در خرید انالین ا ثار هنری
تجسمی5.
VISUAL ARTS
روایت هایشخصیعکاسان
در نمایشگاه«»۹۹
بهنمایشدرامد
تجسمی5.
VISUAL ARTS
سایه نظرات شخصی
بر بناهای تاریخی
گردشگری6.
TOURISM
ناکامی در جذب فیلم های پرمخاطب
برای بازگشایی سینماها
فرهنگ و هنرART & CULTURE 2.
مدیربخش فرهنگ دایره المعارف اسالمی معترض شد
محسن خباز ،بنیان گذار سامانه «ایران تیک»:
رقابت در فروش بلیت سینما
به افزایش مخاطبان منجر می شود
سینما4.
CINEMA
اعتراض به تخریب
(ع)
گنبد مقبره برادر امام رضا
گردشگری6.
TOURISM
حسن ر یوندی ،پردرامدتر ین
ایرانی از تبلیغات اینستاگرام
فرهنگ و هنرART & CULTURE 8.
2
مشکالت اقتصادی جای دغدغه های فرهنگی را گرفته است؛
یکشنبـــــــــــــه 1تیرماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1251
www.honarmandonline.ir
& ART
فرهنگ و هنر
CULTURE
مستاجران را چه به کتاب و محصوالت فرهنگی؟
خبر
ناکامی در جذب فیلم های
پرمخاطب برای بازگشایی سینماها
اکران فیلم «خوب ،بد ،جلف »2به کارگردانی پیمان قاسم خانی از
اول تیرماه منتفی شد .محسن چگینی ،تهیه کننده این فیلم تایید
کرد که این فیلم به دلیل فراهم نشدن شرایط مناسب فعال اکران
نمی شود در حالی که قرار بود «خوب ،بد ،جلف »2به همراه «شنای
پروانه» از یکم تیرماه همزمان با بازگشایی سینماها روی پرده روند
تا اولین اکران رســمی سال 99با این دو فیلم اغاز شود .همچنین
رسول صدرعاملی ،تهیه کننده فیلم «شنای پروانه» به ایسنا خبر داده
که فعال از اکران فیلم خود در اولین روز تابســتان معذور است .او
اخیرا گفته بود :طی دو هفته گذشته جلساتی با دکتر انتظامی رییس
سازمان سینمایی ،دکتر حناچی شهردار تهران و اعضای هیات مدیره
خانه سینما در جهت فراهم اوردن شرایط اکران داشتیم تا حمایت
جدی از اکران این دو فیلم (شــنای پروانه و خوب بد جلف) انجام
شــود اما حاال که کمتر از چند روز به اکران فیلم باقی مانده است،
هیچ خبری از حمایت ها نیست بنابراین با توجه به اینکه هیچ کدام
از قرارها به سرانجام نرسیده است ،فعال از اکران فیلم معذوریم .گویا
تا ساعتی دیگر جلسه ای میان هیات مدیره انجمن سینماداران با
معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی برگزار می شود تا درباره
بازگشایی سینماها با توجه به انصراف سازندگان دو فیلم اشاره شده،
تعیین تکلیف شود .در حال حاضر نکته مهم این است که برخی
مدیران سینماها در پی تماسی از عدم بازگشایی سالن های خود در
صورت اکران نشــدن فیلم های «شنای پروانه» و «خوب ،بد ،جلف
»2خبر دادند چون معتقدند پس از چهارماه تعطیلی سینماها باید
فیلمی مخاطب پسند و جذاب برای دعوت مردم به سینماها اکران
شود .و حاال سوال اساسی این است که ایا در ساعات باقی مانده تا یکم
تیر ماه تصمیم دیگری برای بازگشایی سینماها گرفته خواهد شد یا
با فیلم های دیگر همچون «خروج» ابراهیم حاتمی کیا و فیلم های
باقی مانده از اکران سال 98سینماها باز خواهد شد؟!
رشد نجومی قیمت مسکن چه خرید و فروش
و چه اجــاره اش ،بدل به معضل و کابوســی
مهم برای جوانان ایرانی شــده است .مسکن
مهم ترین کاالی ضروری است و نخستین حق
انســان ها پس از برخورداری از حیات است.
چندی پیش درخبرها امــده بود که بیش از
۳۰درصد ایرانی ها مستاجر و خانه به دوشند.
متاسفانه انگار این درصد از جمعیت کل کشور
را سیاســتگذاران اقتصادی فراموش کرده اند.
پس از نوسانات اقتصاد ایران در این چند ساله
و تورم حاکم بر کشور ،هیچ طرح و مصوبه ای
توســط نهادهای حکومتی بــرای حمایت از
این قشــر انجام نگرفته و کابوس قیمت ها و
استرس ناشی از وضعیت نابسامان اقتصادی،
مــدام گلوی انها می فشــارد .دســتمزدها و
درامدها اکنــون دیگر با خرج ها نمی خواند و
این معضل در کالنشــهری مانند تهران بیش
از پیش خود را نشــان می دهد .روند تحوالت
و افزایش قیمت ها در بازار مســکن نیز نشان
می دهد کــه هیچگونه نظارتــی روی ان از
سوی دولت صورت نمی گیرد .نرخ ها اکنون به
مرحله خطرناکی رسیده است و ممکن است
باعث روشــن شدن اتشــی در اجتماع شود.
بسیاری از مســتاجرانی که سال ها در تهران
زندگی کرده اند ،در این یکی دو ســال اخیر
به دلیل نجومی شــدن اجاره بهای مســکن
به شــهرک های اطراف تهران و حتی حاشیه
نشــینی روی اورده انــد و ایــن خود معضل
دیگری اســت کــه باید در جای مناســبش
بررسی شود.چندی پیش یکی از دولتمردان
در سخنی عجیب اشاره کرد که چون دولت به
مالکیت خصوصی احترام می گذارد ،نمی تواند
در بازار مسکن دخالت چندانی داشته باشد.
البته که این حرف با مســائل فقه اجتماعی
تو
هم خوانی ندارد ،اما فراموش نکنید که دول
یا حکومت اسالمی می تواند در مواقع ضروری
مستقیما وارد شده و برای اصالح امور هرچند
به صورت موقت ،ســختگیری هایی را اعمال
کنــد تا اوضاع به روال عــادی خود بازگردد.
برنامه های اقتصادی فکر نشــده باعث شده تا
اکنون مسکن بدل به کاالیی سرمایه ای شود
و ســودجویان و دالالن در این بازار بیش از
پیش جــوالن دهنــد .برنامه ریزی های غلط
باعث شــده حتی «مســکن مهر» که روزی
قرار بود به خانه دار شــدن مستاجران کمک
کند ،اکنون بــه قیمت هــای نجومی خرید
و فروش شــود .در این مجــال مختصر قرار
اســت از زاویه ای دیگر تحوالت بازار مسکن
را بررســی کنیم .پرسش اصلی این است که
مشکالت مستاجرانی که صاحب کتابخانه ای
هســتند ،هنگام جابه جایی ها و تغییر مسکن
(که در این برهه زمانی به سالی یک جابجایی
رسیده) چیســت؟ این گزارش پس از مدتی
پرسه زدن در راســته کتابفروشی های دسته
دوم حوالــی خیابان انقالب نوشــته شــده
اســت ،بنابراین محدود می شود به مشکالت
مستاجران تهرانی.
کابوس هایی راه پیدا کرده
به زندگی واقعی
«کتابخانه ای از ان خود» داشــتن یک لذت و
در عین حال یک بیماری است .روایت هایی از
بزرگان دین نیز به ما رسیده مبنی بر اینکه از
کتاب های خود خوب نگهداری کنید ،چرا که
روزی بــه انها نیاز دوباره پیدا می کنید .درباره
لذت ان بسیار می توان گفت و نوشت ،بیماری
از ان جهت اســت که شما نمی توانید حتی از
یک کتاب کتابخانه تان هم دل بکنید ،چرا که
با ان خاطره ها دارید و البته ان کتاب شــاید
عضوی از خانواده تان هم شده باشد .شاید اگر
خانه ای از ان خود داشــته باشید ،این بیماری
کمتر خود را نشان دهد ،اما هنگام مستاجری
دیگر تبدیل به سرطانی بدخیم می شود .محمد،
الف می گوید :از دوران دبیرســتان عشــق به
خرید کتاب و مطالعه و نگهداری ان را داشتم
و از همان ســال ها نیز کتابخانه ام تقریبا پر و
پیمان بود .در دوران دانشجویی نیز مدام به ان
اضافه کردم .اما مدام کابوسی می دیدم به این
مضمون کــه کتابخانه ام را دارم به رودخانه ای
می سپارم و یا حتی این کابوس نیز من را ازار
مــی داد که کتابخانه ام را در یک جای شــلوغ
و پــر رفت و امد مثل پارک ســوار ازادی قرار
دارد و در دلم اشوبی است که کتابخانه اینجا
چه می کند و نکند مردم کتاب های خوبش را
بدون اطالع من ببرند و دیگر پس نیاورند .وی
افزود :پــس از ازدواج کتابخانه بدل به معضل
اصلی من شد ،چرا که مثل بسیاری از جوانان
و همنســانم توانایی خرید خانه را نداشتم و
خانه به دوش بودم .بــرای هر نوبت از تغییر
منزل ناچار بودم که مجلداتی از کتاب ها را یا
به دیگران ببخشم یا به کتابخانه ها و همچنین
انباری دوستانم را نیز به دفعات اشغال کردم.
اکنون که دارم با شما صحبت می کنم مقداری
از کتاب هایــم که بعضا به انهــا نیاز مبرم هم
پیدا می کنم در کارتن هایی در انباری دوستان
و اشنایانم مدفون شده اند .این وضعیت نشان
دهنده ان است که کابوس هایم بدل به واقعیت
شده اند.
به کتاب دیجیتال روی اوردم
حامد که اهل نوشتن است و کتاب هایی به قلم
او منتشــر شده می گوید :سال ها کتابخانه ام را
به دوش گرفتم و مدام هزینه اضافی به باربری
اختصاص دادم تا انها درد سیال بودن را کمتر
حس کنند .اخر حمل کتاب قواعد خاص خود
را دارد .اما سال گذشته با توجه به رشد شدید
هزینه ها دیگر توانایی پرداخت هزینه اضافه را
نداشتم به همین دلیل کتابخانه ام را فروختم
و در عوض بجای انها کتاب دیجیتال خریدم.
برخی شرکت های حمل و نقل به بسته بندی
کتاب هم اقدام می کنند ،اما دستمزدشان زیاد
است ،اگر هم خود بسته بندی کنی ،کارگران
باربر غر می زنند .حــق هم دارند ،کارتن پر از
کتاب سنگین اســت و بدبار و سخت می توان
ان را منتقــل کرد ،اگر بر طبق اصول بســته
بندی شان نکرده باشی! وی افزود :تصمیم دارم
تا «خانــه ای از ان خود» نکرده ام ،دیگر کتاب
کاغذی نخرم .اکنون کتابخانه ای دیجیتال دارم
با تعداد کتاب هایی بیشتر از قبل ،اما حسی به
انها ندارم و برای عشــق ورزی با این کتابخانه
نیز ساخته نشــده ام ،هرچند که اگر بخواهیم
چیزی بنویســم ،کار کردن بــا این کتاب ها و
ارجاع به انها راحت تر است.
کتاب دیگر دغدغه من نیست
شــاهو ،که در تحصیالت اکادمیکش در یکی
از رشــته های هنر بــوده ،از دغدغه های خود
برای ادامه زندگی و ادامه حیات ،چنین گفت:
صحبــت از کتاب در در چنین وضعیتی ،ما را
دچار اسنوبیســم می کند .زمانــه ای که دیگر
نمی توانی کاالهای ضروری زندگی ات را تامین
ما صرفا زنده ایم
شــاهو در بخش دیگری از ســخنان خود به
برخورد خوب و منصفانه صاحبخانه اش اشاره
کرده و می گوید :خدا خیرش دهد .صاحبخانه ام
را می گویم .برای ســال جدید درصد چندانی
بر مبلــغ قرارداد قبلی اضافــه نکرد ۷۰ .هزار
تومان اضافه تر خواســت درصورتی اســت که
می توانســت عذر من را بخواهد و خانه اش را
به قیمت بســیار باالتری که معمول در محله
هفت تیر است ،اجاره بدهد ،اما اینکار را نکرد.از
اینها گذشته بارها اتفاق افتاده که در ماهی به
دالیلی از پرداخت اجاره خانه ناتوان ماندم که
او با گشاده رویی پذیرفت که در ماه های اینده
پرداخــت کنم .می بینیــد وضعیت من خیلی
خوب اســت ،اما با این اوصاف صرفا زنده ام و
نمی توانم به تفریح ،مســافرت ،رفتن به تئاتر،
ســینما یا کنسرت موســیقی فکر کنم .البته
گهگداری کتاب می خرم ،ان هم در نمایشگاه
یا در این جشــنواره های فروش فصلی ،به هر
حال مبلغ تخفیفی که روی کتاب های اعمال
می شود برایم مهم است .اما همانطور که گفتم
خرید کتاب و مطالعه ان برایم دغدغه نیست
و صرفا به ان عنوان به عنوان یک تفریح نگاه
می کنم.
کتابخانه ها را می خریم
اما فروش دوباره نداریم
تا اینجای کار متوجه شــدیم که مســتاجران
در نقل و انتقال کتاب های خود با مشــکالت
بسیاری مواجه هســتند ،اما راهکار انها برای
حل این مشکل چیست؟ قاعدتا یا هزینه های
حمل و نقل را متقبل می شــوند و یا اینکه از
خیر کتاب ها گذشته و انها را یا اهدا می کنند و
یا می فروشند .با یکی از فعاالن کتابفروشی های
غیررســمی در این رابطه گفت وگــو کردیم.
رامین که در راسته انقالب فعالیت دارد درباره
کســب و کار خود و اینکه رشد عجیب بهای
اجاره مســکن چــه تاثیری بر انها گذاشــته
است ،می گوید :تقریبا دو سال است که میزان
مراجعه اشخاص به ما برای فروش کتاب های
کتابخانه شان تقریبا چند برابر قبل شده است.
وی افزود :پیشــتر شاید فرهنگ اهدای کتاب
به کتابخانه های عمومی رونق بیشتری داشت،
اما اکنــون همه می خواهنــد کتاب های خود
را به فعاالن صنف ما بفروشــند و این مســاله
دو دلیل اصلی دارد؛ نخســت اینکه اکثر این
فروشندگان یا مستاجرند یا خانه های کوچکی
دارند .بنابراین در نگهداری از کتاب یا حمل و
نقل به مشکل برمی خورند و ناچارند از تعدادی
از کتاب های خود صرف نظر کنند .دلیل دوم
گران شــدن بهای کتاب در این سال هاســت.
تعارف نداریم کتاب هم کاالی گرانی اســت و
کنــی ،فکر کــردن یا صحبــت از کتاب یک
شوخی زشت روشنفکرانه است .انهایی که در
این زمانه حرف از کتاب و کتابخوانی می زنند
به نظرم دچار حیرت از گرسنگی نشده اند .وی
افزود :چندی پیش یخچال ما ســوخت .برای
تعویض موتور ان و برخــی لوازم دیگرش دو
میلیون و ۷۰۰هــزار تومان هزینه کردم .این
در صورتی اســت که درامد ماهیانه من چهار
میلیون تومان اســت .دیگر حتی نمی توانم به
خرید وسایل ضروری منزل مثل یخچال نو فکر
کنم .کمترین قیمت که قاعدتا بی کیفیت ترین
جنس یخچال است چیزی حدود پنج میلیون
تومان هزینه روی دســتم می گذارد .تازه من
به نســبت خیلی های دیگر درامد خوبی دارم
و حقوق من سرموقع توسط کارفرما پرداخت
می شــود .شما حســاب کنید ان کارگری که
ماهــی دو میلیون و پانصد حقوقش اســت و
همین اندک حقوق را کــه کفاف نواله ناگزیر
را هم نمی دهد ،در پرداختش تاخیر می کنند،
چه باید بکند؟
کتاب خوانده شــده و غیرنو هم قیمت خوبی
دارد که فــروش ان می تواند از نظر اقتصادی
برای فروشنده مهم باشد .رامین ادامه می دهد:
قاعدتا اکثر مستاجران درامدهای خوبی ندارند
و به اصطــاح دخل و خرج انهــا با همدیگر
نمی خواند .مســتاجر اگر وضعیت مالی خوبی
داشت که خانه ای خریداری می کرد .وضعیت
نابهنجار اقتصادی این ســال ها که باعث شده
بهای مایحتــاج ضروری مــردم لحظه ای باال
برود دیگر جایی برای کتاب در سبد اقتصادی
خانوار باقی نمی ماند .شــاید فروش کتاب های
کتابخانه شخصی حتی اگر مبلغ حاصله اندک
باشد ،کمکی به خانواده ها بکند .این کتابفروش
نکته مهم دیگــری را نیز به صحبت های خود
اضافه می کند :البته ما در این چند سال مدام
فقط خریده ایم و فروش انچنانی نداشــته ایم.
اکنــون با تراکم کتاب مواجه ایــم و انبارها پر
شــده اند و مغازه هم لبالب پر از کتاب است،
اما کو خریدار؟ معدود مشتریانی داریم که انها
هم هر ماه صرفا چند جلد خریداری می کنند.
سامدرخشانی:
تنها مجری ای که می تواند مسابقه «ایران» را اجرا کند
فرزاد حسنی است
سام درخشانی بازیگر سینما و تلویزیون ،ضمن تاکید بر اینکه مسابقه «ایران» اولین و اخرین تجربه اجرایش بوده
است ،درباره میزان دستمزد دریافتی خود گفت :از نگاه یک کارگر دستمزدم باال است .عوامل مسابقه تلویزیونی
«ایران» که این روزها از شبکه یک در حال پخش است ،شامل سام درخشانی مجری ،هاشم رضایت تهیه کننده
و سعید رضایت کارگردان در محل لوکیشن این مسابقه به ارائه توضیحاتی درباره این برنامه تلویزیونی پرداختند.
سام درخشانی درباره اینکه چرا اجرای این مسابقه را پذیرفت و چقدر این انتخاب برایش چالش بوده است :االن
چند سالی است که اجرای برنامه های مختلف به من پیشنهاد می شود اما نه قصد و انگیزه اش را داشتم و نه دوست
داشتم خود را از طریق اجرا به چالش بکشم و فکر می کردم لزومی ندارد بازیگر اجرا کند بلکه باید بازیگری کند و
مجری اجرا کند .وی اضافه کرد :این چند سال به دلیل تعداد زیاد تلویزیون های ماهواره ای و حتی تعدد شبکه های
داخلی رقابت بیشتر شد و برنامه ها برای اینکه بتوانند اقبال تماشاگران را به دست بیاورند از چهره ها استفاده کردند.
این روند تقریباً عادی شد و در همین حین اجرای مسابقه «ایران» به من پیشنهاد شد .من به این دلیل که این
مسابقه رویکردی کام ً
ال ملی داشت حس کردم فرصت خوبی است ادای دینی داشته باشم و فکر کردم این کار
اجرای صرف نیست و من اگرچه خود را به چالش می کشم و محک می زنم اما همزمان در برنامه ای کار می کنم
که درباره کشور و فرهنگ ماست .درخشانی با اشاره به شروع تولید و پخش مسابقه در زمان کرونا گفت :من کمی
بدشانس بودم چون بالفاصله در بدو شروع کارمان کرونا به کشور وارد شد و با چالش ضبط و حتی پخش مواجه
شدیم .اکثر برنامه ها قطع شده بود و تلویزیون خوراک می خواست و در این دوران ما مجبور بودیم با سرعت برنامه
را ضبط کنیم و هیچیک از ما نتوانستیم حتی یک بار ۱۲قسمت اولیه برنامه را در زمان پخش ببینیم.
در قسمت های اول این مسابقه پیر شدم!
این بازیگر درباره استرس اجرای خود در مسابقه «ایران» عنوان کرد :من قسمت های اول این مسابقه پیر شدم
(می خندد) .حتی از شدت فشار نزدیک بود گریه کنم و اگر دست چک همراهم بود همان زمان مبلغی را که
دریافت کرده بودم می نوشتم و خداحافظی می کردم! سام درخشانی :من االن اگر بخواهم در صفحه اینستاگرام
خود فعالیت کنم دو برابر انچه را که در این مسابقه دریافت می کنم می توانم درامد کسب کنم .بیشتر احساسی
است که دارید و کاری انجام می دهید که فکر می کنید مثبت است باعث این اجرا می شودوی در پاسخ به سوال
خبرنگار مهر درباره دستمزد خود در این مسابقه و اینکه ایا رقم دریافتی اش زیادتر از معمول بوده است هم اظهار
کرد :بستگی دارد به چه چیز مبلغ زیاد بگوییم ،اگر از نگاه یک کارگر نگاه کنیم زیاد است اما اگر از زاویه دیگری
نگاه کنیم خیر .درخشانی همچنین در پاسخ به این سوال که مبالغ باال چقدر می تواند بازیگران را برای اجرا در
تلویزیون وسوسه کند گفت :این مبلغ به تنهایی نمی تواند چنین کارکردی داشته باشد چون بازیگران االن از
صفحات مجازی خودشان هم می توانند پول دربیاورند .من االن اگر بخواهم در صفحه اینستاگرام خود فعالیت کنم
دو برابر انچه را که در این مسابقه دریافت می کنم می توانم درامد کسب کنم .بیشتر احساسی است که دارید و
کاری انجام می دهید که فکر می کنید مثبت است باعث این اجرا می شود .بازیگر سریال «پژمان» درباره انتقادهای
اولیه به نحوه اجرای خود بیان کرد :انتقادها اذیتم نکرد چون من ادعایی ندارم و از همین جا اعالم می کنم این
مسابقه اولین و اخرین اجرای من خواهد بود .من بعد از این دیگر نه اجرا خواهم کرد و نه عالقه ای به این کار
دارم .هر انچه انرژی دارم در همین مسابقه خواهم گذاشت و اگر همین برنامه ادامه دار باشد ،شاید من هم باشم.
قطع ًا مجریان خوشحال نمی شدند کسی وارد اجرا شود
درخشانی همچنین درباره اینکه چقدر با دیگر مجریان و همکارانش برای پذیرفتن اجرای مسابقه مشورت کرده
است ،گفت :متاسفانه به دلیل شــرایطی که در کل اجتماع ما وجود دارد نمی توان مشورت درستی گرفت و
نمی فهمیم چه کسی کمک می کند یا برعکس .خیلی از کسانی که مشورت می دهند حتی تشویق می کنند
که راهی نادرست را بروید! من گاهی گیج می شوم که بین مشورت دلسوزانه و غیر دلسوزانه تشخیص دهم.
واقعیت این است که مشورت نکردم ،اگر هم سراغ کسانی می رفتم که تخصصی در اجرا داشته اند قطعاً خوشحال
نمی شدند که یک مجری دارد اضافه می شود .درخشانی در ادامه اظهار کرد :شاید یکی از دالیلی که این برنامه در
مدت کم و شاید در سه ماه تبدیل به برند شده است حضور امثال من است .نه خود من و شاید اگر کسی دیگر
بود همینطور می شد .همین که شما اینجا هستید و درباره اش گزارش تهیه می کنید شاید به این دلیل است که
کسی اجرا می کند که مردم دوست دارند درباره اش بدانند .همه امروز به دنبال مخاطب هستند و حاال مخاطب
را کنار بگذاریم و اجازه دهیم مخاطب ماهواره شوند چون می خواهیم خودمان تولید داشته باشیم یا می خواهیم
یکشنبـــــــــــــه 1تیرماه 1399سالسیزدهم شمــاره1251
www.honarmandonline.ir
رادیووتلویزیون
TV&RADIO
یادداشت
چراغ عمر «ان صدای جادویی»
هم در فصل خاکستری کرونا
خاموش شد
حسنروانشید-روزنامه نگارپیشکسوت
مجری تربیت کنیم؟ مثل مدارس یا دانشگاه ها می شویم که ادم هایی را بیرون می دهیم که همه ان ها بی کار
هستند چون بیننده ندارند .تلویزیون ابتدا باید مشتری خود را جذب کند.
وی درباره اینکه چه برنامه هایی را برای تماشا انتخاب می کند ،یاداور شد :حداقل این است که اگر بخواهم برنامه ای
را دنبال کنم از همکاران خودم شروع می کنم چون دوست دارم بدانم چه می کند .من هم مثل مردم عادی هستم
که هنرپیشه های خارجی را دنبال می کنند و دوست دارم بدانم همکارانم در تلویزیون چه می کنند .همانطور که
مردم عادی دوست دارند بدانند مث ً
ال برد پیت با چه کسی است یا ماجرای جانی دپ و همسرش به کجا رسید.
اینها را همه دنبال می کنند و من هم دوست دارم دنبال کنم .درخشانی در پاسخ که چرا برنامه سازها در این
سال ها بیشتر سراغ چهره ها رفته اند تا دهه ۶۰و ۷۰که مجری برنامه ها را اجرا می کرد ،گفت :دهه ۶۰دو کانال
داشتیم نه ماهواره بود نه فضای مجازی نه سی دی و دی وی دی و حتی ویدئو را هم می گرفتند و نه حتی وی
او دی هایی که این روزها هست.
تنها مجری ای که می تواند «ایران» را اجرا کند فرزاد حسنی است
درخشانی در ادامه گفت :من به عنوان کسی که تلویزیون را دنبال می کنم به نظرم تنها مجری ای که می تواند این
برنامه را اجرا کند و اگر بگذارند سر جایش باشد فرزاد حسنی است .هیچ مجری دیگری نمی توانید بیاورید که این
برنامه را اجرا کند .وی درباره بازخوردهای این مسابقه و همچنین مقایسه بین بینندگان این برنامه و «برنده باش»
یاداور شد :تا زمانی که مردم بخواهند این برنامه پخش می شود .خوشبختانه مشارکت مردم در اپلیکیشن باالست.
به نظرم من بیننده این برنامه از «برنده باش» بیشتر است .درخشانی درباره ویژگی های این مسابقه توضیح داد:
میزان جایزه را بیشتر کرده ایم ،بازی های جدید وارد کار می شود و تنوع بیشتری در مسابقه داریم .از ویژگی های
دیگر این مسابقه این است که شرکت کننده هیچ هزینه ای نمی دهد و حتی مبلغی هم به کسانی که می بازند
می دهیم تا برای کسانی که به طور مثال از شهرستان می ایند هزینه راهشان باشد .بازیگر «خوب بد جلف» درباره
اینکه اولویت خودش در تلویزیون با اجراست یا بازیگری در سریال گفت :تصمیم خود من بوده است که از فضای
نمایشی در تلویزیون دور شوم چون می خواستم مدتی سمت سینما بروم .در شرایط کنونی تلفیق این دو خیلی
سخت است و باید تصمیم بگیرید یا سینمایی باشید یا تلویزیونی .حجم کارها در هر دو مدیوم زیاد شده است و
اگر یک سریال بازی کنید حدود ۱۰ماه طول می کشد و چند سینمایی را از دست می دهید .وی در پایان درباره
تفاوت دستمزدهای تلویزیون و سینما در عرصه بازیگری عنوان کرد :مساله پولی نیست و تلویزیون هم االن خوب
دستمزد می دهد اما سینما بازار است و اگر مدتی در ان حضور نداشته باشید از این مارکت خارج می شوید .من
بیشتر وقتم را در سینما گذاشته ام و در تلویزیون دوست دارم با مسابقه «ایران» شناخته شوم.
بهرام عظیمی:
ساخت انیمیشن های هالیوودی ۴هزار میلیارد تومان هزینه دارد
کارگردان انیمیشن «ملکوت» گفت :در تدارک ساخت اولین اثر سینمایی بلند خود به نام «عمو
نوروز» هســتم که امیدوارم اثر خوب و قابل قبولی شــود .شــصت و ششمین قسمت از برنامه
سینمایی هفت با حضور نمایندگان صنوف سینمایی ،خبرنگاران ،فرنوش عابدی و بهرام عظیمی
(کارشناس و کارگردان انیمیشن) ،عوامل فیلم سینمایی تیغ و ترمه روی انتن رفت و میز نقد
برنامه هم با حضور منتقدان به نقد فیلم ریچارد جول پرداخت .
خانه سینما باید از صنوف حمایت کند ،حق انها را بدهد نه هدیه!
در میزگرد بررسی مشکالت صنوف سینمایی که با حضور دانش اقباشاوی ،یوسف صمدزاده و
پویان کفیلی برگزار شــد در مورد مشکالت صنوف سینما مباحثی مطرح شد .دانش اقباشاوی
رئیس انجمن برنامه ریزان سینما گفت :ما هنوز برای شغل سینما در سازمان و وزارت کار و رفاه
اجتماعی کد نداریم .وی ادامه داد :باید از پایین به باال به مشکالت نگاه کرد .وقتی بحث حمایت
میشــود که یکی از بندهای اساسی اساس نامه اســت انگار میخواهد به صنوف هدیه دهند در
صورتی که این حق اعضای صنوف است .در همه جای دنیا تضاد منافع دولتی با مشاغل گوناگون
این مشکالت را به وجود می اورد .باید به بخش های ضعیف تر سینما توجه کرد تا تولید با قدرت
بیشتر به کار خود ادامه دهد .وی با بیان اینکه خانه سینما ظرفیت و فرصت مناسبی است که
کار ارزشــمند انجام بدهیم .ما باید با بلند نظری و تالش خواسته هایمان را شفاف و حداکثری
بیان کنیم ،اظهارداشت :من به گوش خودم شنیدم که گفتند مگر اینجا کمیته خیریه یا مرکز
کاریابی است! ما فقط میگوییم طبق اساس نامه عمل کنید .ما اگر باور نداشته باشیم ان چیزی
که قرار است به بچه ها تعلق بگیرد حق ان هاست نه هدیه کار درست میشود .سازمان سینمایی
ابتدا یک سامانه ایجاد کرد با ۴سوال بنیادی .صنوف مختلف تبلیغ و ثبت نام کردند .اما سامانه
خانه ســینما 34سوال خیلی خصوصی مطرح کرد وقتی حق بچه ها قرار است داده شود پس
این سوال ها چیست؟
کارگردان ملکوت عمو نوروز را میسازد
در میز دوم برنامه هفت به بهانه موفقیت های بین المللی انیمیشن ملکوت ساخته فرنوش عابدی
ن اثر و بهرام عظیمی برگزار شــد درمورد مشــکالت حال حاضر انیمیشن
که با حضور کارگردا
صحبت هایی انجام شــد .بهرام عظیمی در این باره گفت :یکی از مشکالت حال حاضر سینمای
انیمیشن این است که افرادی که تخصص دارند مهاجرت کرده اند و ما نیروی متخصص زیادی
نداریم ،این افرادی که هســتند هم حمایت نمیشوند .سال گذشته دو انیمیشن هم زمان اکران
شد یکی خوب یکی بد ،ولی اثر بد دیده شد! وی اظهارداشت :در حال حاضر شرایط بهتر شده
اما باید بدانی میخواهی چه بســازی .وقتی ادم میخواهد کار بین المللی بسازد باید به محتوای
فرهنگ خود توجه کند .بزرگترین مشکل ایرانی ها در انیمیشن در بخش اکران و حمایت است.
این جا مالک این نیســت که چه ســاختی ،این است که چه کسی هستی و به کجا وصلی! در
انیمیشن خیلی این مساله سخت است که چند سال زحمت بکشی و در یک ماه خراب شود ان
هم موقع اکران .بزرگترین مشــکل انیمیشن ایران االن کمبود نیروهای انسانی متخصص است.
چون همه رفتند .زیر چهار هزار میلیارد تومان هزینه ساخت انیمیشن هالیوودی نمیشود .هنوز
در ذهن مدیر ما این اســت که رقابت کنند با انیمیشن جهان .در ادامه فرنوش عابدی در مورد
جدید ترین اثر خود ادامه داد :در تدارک ساخت اولین اثر سینمایی بلند خود به نام عمو نوروز
3
هستم که امیدوارم اثر خوب و قابل قبولی شود .میز سوم برنامه هفت میز رسانه بود که در مورد
ورود پول های کثیف و توقف صدور مجوز نمایش خانگی مباحثی مطرح شد .محمد صالح حجت
االسالمی درباره ورود پول های کثیف گفت :وقتی منشا ورود پول ها مشخص نباشد میشود پول
الوده .برخی رسانه ها برای تطهیر افراد پولشو کار رسانه ای انجام میدهند .فرد با ۲۵سال سن
چگونه میتواند چندین میلیارد هزینه ساخت فیلمی کند که میداند همان روز با ورود قسمت اول
قاچاق میشود ؟ مرتضی رنجبران هم درباره توقف صدور مجوز نمایش خانگی گفت :مشکل اصلی
این است که سیاست االن هنر ما ساخته شدن این نوع فیلم هست نه چیز دیگر باید مشکل از
بنیاد حل شود یعنی فیلمنامه .درمکرد پول های کثیف هم باید یک سیاستی وجود داشته باشد
تا اول سرمایه گذاران و منشاء سرمایه ان ها مشخص شود و بلد وارد چرخه تولید شوند ان هم
از طریق نهاد های قضائی.
احترام کیومرث پوراحمد حفظ نشد
همچنین علی قائم مقامی تهیه کننده فیلم سینمایی تیغ و ترمه درباره انصراف از اکران در سال
گذشته گفت :موقعی که قرار بود فیل م اکران شود تعداد سانس ها و سالن ها ناعادالنه بود .حتی
خود اقای پور احمد با یک ســینمای دولتی تماس گرفت و گفت به ما ســانس بدهید و ان ها
فقط یک سانس ان هم اخر شب به ما دادند! ما هم تصمی م گرفتی م فیل م اکران نشود .کیومرث
پوراحمد جز پیشکسوتان هنر و سینماست احترام او راحفظ نکردند .علیرضا زرین دست در ادامه
گفت :در حال حاضر افراد بعد از هر سکانس میخواهد با دیدن مانیتور خود را نقد کنند .این کار
اشــتباهی اســت چون به فیلم و کارگردان اثر ضربه میزند .ذهن فیلمساز سیال است و ممکن
اســت برای پالن های بعدی دچار مشکل شود .این فیلمبردار پیشکسوت در انتها درباره کار با
کارگردانان جوان گفت :فیلمســاز های جوان روش .فیلمسازی متفاوتی دارند و دوست دارند با
هم نسل خود و با روش های جدید فیلم بسازند.
اگرچه ایران یکی از غنی ترین دارندگان میراث جهانی است که نشان
از فرهنگ کهن ان دارد و سازمان یونسکو نیز به وجود این ثروت های
بیکران در کشــور ما بارها اذعان نموده اســت اما نباید از یاد ببریم در
کنار اثار ارزشمند و بی بدیل تاریخی در جای جای این سرزمین ،هستند
میراث های ناملموسی که براثر بی توجهی یا سهل انگاری و شاید هم نوعی
حسادت نادیده گرفته می شوند و قدمی برای ارج نهادن به وجود ان ها
و ثبت و ضبط تجربیات گران بهایشــان برای نسل های اینده برداشته
نمی شــود .حتی سازمان متولی ان ها که در یک مقطع از زمان خاص
که می رفت تا به روزهای پایانی و دقیقه نود مجلس دهم نزدیک شود
به وزارتخانه ای دراین باره تبدیل شــد .پیش بینی واحدی مجزا را برای
رســیدگی به این وسعت در دامنه میراث های ناملموس ننموده است!
همین امروز هم به هر گوشه از این سرزمین پهناور نظر بیندازیم حضور
این ســرمایه های بی بدیل را لمس می کنیم که دنیای غرب و مدعی
تمدن ارزوی داشتن معدودی از ان ها را در خود دارد .اسطوره های دفاع
مقدس ،عالمه های دهر ،کیمیاگران معرفت ،صاحبان کرامات ،ناقالن
روایات ،نویســندگان چیره دست ،شاعران یگانه ،فرزانگان فرهیخته و
ارامگاه های نوادگان و منسوبان بازمانده از عترت در سرتاسر سرزمین
مشــهود اســت اما تاکنون همت واالیی برای ثبت جهانی ملموس و
ناملموس ان ها نشده درحالی که برای امتیاز نان لواش و بادگیرها بنام
کشور به رقابت با همسایه هایی می پردازند که فقدان هویت دارند که
نوعی از بی تفاوتی یا کم اطالعی در دامنه سازمان متولی را نشان می دهد!
انچه که از گذشته با فراخوان و ثبت ملی و جهانی قابل جبران است که
تنها نامی از ان ها باقیست و شاید نشانی از عملشان اما دریغ از نهادهایی
که به این ارزش ها وقعی نمی نهند و بدون دغدغه خاطر به راحتی از کنار
ان ها می گذرند! مجسم کنیم ابرمردان زنده تاریخ ورزش کشور را که
وقتی دار فانی را وداع می گویند متولیان حفظ این ارزش ها به یادشان
می افتند که اولین گل طالیی را در مسابقات جهانی به ثمر رسانده ویا
جهان پلوانی بوده که بار حریف قدر خود را فتیله پیچ کرده و زیر یک خم
او را گرفته و خاکش کرده است! و اینجاست که وفات این ابرمرد با یک
فراخوان ،قهرمان مدال اور جهانی که سال ها از درد نداری به کارهایی
همچون فالفل فروشی دست زده محبوب می شود و هزاران نفر در مراسم
یادبود و کفن ودفن او شــرکت می کنند و اشعار قیصر امین پور را در
ذهن ها تداعی می کنند که معتقد است چگونه زود دیر می شود! جفا
به دودمان فرهیختگانی که در قید حیات هستند سخت و طاقت فرساتر
از بی حرمتی به میراث های ملموس و ناملموس گذشتگان می باشد زیرا
این ها اگر وجاهت و حرمتشان اجازه ابراز اعتراض نمی دهد اما درونشان
خروشان از ظلمی است که به ان ها می شود و انجام این بی تفاوتی عالوه
بر میراث زنده ،تعدی به سرمایه های کشور است که گرد پیری را همراه با
بی اعتنایی تحمل می کنند! «ان صدای جادویی» لقبی است که نیم قرن
پیش برای یک مجری و گوینده رسانه شنیداری یا همان رادیو در کشور
ما انتخاب شده بود ،استاد حسین غزالی روزنامه نگار و پیشکسوت رسانه
ملی تنها صدای جاودانه و زنده ای بود تا کالم را با علی «ع» شروع کند در
اخرین ماه سال که گذشت دوران پرتالش 83سالگی را در دامنه رسانه
ملی و مکتوب سپری و درحالی که با عنوان سردبیر برنامه صدای شهر در
شهرداری اصفهان مشغول به کار بود به بستر بیماری افتاد و در این فاصله
کوتاه نزدیک یکسال از شروع پخش برنامه ای تحت عنوان «یک دو صدا»
در رادیو سراسری ایران می گذشت اما یادی از او نشد که غم باد بگیرد
و هیچ یک از دست اندرکاران و متصدیان به سراغ «این صدای جادویی»
نرونــد و از او دعوت نکنند که در برنامه های از فینال به داوری بپردازد!
حال انکه یکی از شاگردان ایشان را با عنوان پیشکسوت گویندگی و اجرا
در جایگاه داوران این برنامه نشــانند! استاد حسین غزلی اخرین راس
باقیمانده از مثلث گویندگان پیشکسوت رادیو بود که دو میراث ناملموس
ان یعنی رضا ارحام صدر و حســین توصیفیــان در کنار او به این کار
اشتغال داشتندکه اسفندماه 98نوبت اخرین صدای ماندگار از به جامانده
نوستالژی های صدا فرا می رسد تا در غربت روزهای خاکستری کرونایی
دار فانی را وداع گوید و بدون هیچگونه مراسمی در بلوک خانوادگی خود
در ارامستان باغ رضوان اصفهان ارام گیرد و طنین ان صدای جادویی
که می توانست زینت بخش ارشیو موزه رادیو ایران باشد به خاک سرد
سپرده شود تا هیچ یک از اصحاب هنر و اعضاء رسانه ملی در این وداع
غریبانه حضور نیابند و بازهم همت رسانه مکتوب باشد تا مدیرعامل و
سردبیر شرکت رسانه رویداد پارسی ان پادرمیانی کرده و پیگیر دریافت
پیامی از معاونت فرهنگی وزارت ارشاد اسالمی به مناسبت این مصیبت
جان گداز و از دست رفتن دردانه گویندگی در صدا باشد! روحش شاد و
هنر بی بدیلش جاودان باد.
4
فرزاد موتمن در نشست «سراس ِر شب» در کافه هفت:
یکشنبـــــــــــــه 1تیرماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1251
www.honarmandonline.ir
سینمــــا
CINEMA
مصاحبه
اخبار
محسنخباز:
رقابت در فروش بلیت سینما به
افزایش مخاطبان منجر می شود
محسن خباز بنیان گذار سامانه «ایران تیک» ،مدیرعامل موسسه فرهنگی و
هنری شهر افتاب شیراز و مدیر گروه سینمایی هنر شهر افتاب ،توضیحات
تفصیلی در ارتباط با نحوه ی شکل گیری این سامانه و اغاز فعالیت ان در شیراز
و نحو ه ادامه فعالیتش به صورت فراگیر و ملی ارائه داد .محسن خباز در گفت
وگوبا ایران تیک اظهار کرد :ســامانه فروش ایران تیک که زیر نظر موسسه
فرهنگی هنری شــهر افتاب شیراز فعالیت می کند از حدود سال ۸۹ - ۸۸
فعالیت خود را اغاز و در زمینه فروش بلیت سینما و موسیقی و تئاتر خدمات
رسانی کرد .او افزود :از سال ۹۴و همزمان با اغاز به کار سینما فرهنگ شیراز
وپردیسسینماییگلستانوبازگشاییمجموعهفرهنگیسینماییهنرشهر
افتاب شیراز ،سامانه فروش بلیت ایران تیک به صورت مستقل و جدا از پلتفرم
سینماتیکت اقدام به فروش بلیت سینما کرد و همین امر باعث شد شیوه ارائه
خدمات به مخاطبان سینما در شیراز با کیفیت بسیار مطلوبی صورت پذیرد.
مدیرگروه سینمایی «هنرشهر افتاب» در رابطه با علل ضرورت خدمت رسانی
«ایران تیک» در سطح ملی عنوان کرد :بیش از هر چیز الزم می دانم از جناب
اقای مهندس مسچی عزیز و موسسه سینما شهر به واسطه نگاه بلند ایشان و
تاثیر انکار ناپذیرشان در توسعه سینمای دیجیتال ایران سپاسگزاری نمایم .در
عین حال ما با توجه به تجربه هایی که در فروش بلیت در سامانه ایران تیک
داشتیم و با عنایت به مطالعات و پژوهش هایی که صورت گرفت به این نتیجه
رسیدیم که با توجه به گسترش روزافزون سینمای ایران ومخاطبان ،تنها یک
پلتفرم نمی تواند همه نیازهای سینمای ایران و مخاطبان را براورده کند و بر
این اساس ایران تیک را در سطح ملی بارگذاری کردیم .او با اشاره به استقرار
تیم تخصصی و کارشناسان در این زمینه ادامه داد :با توافقی که میان موسسه
فرهنگی هنری شهر افتاب شیراز و شرکت «اژند پردازش بامن» شکل گرفت،
راه اندازی ایران تیک در سطح ملی اغاز شد و شرکت نگارگران سرزمین تماشا
به مدیریت عاملی پویا شرکت بزازان از جوانان با نشاط و پر انگیزه که هم درک
درســتی از اتمسفر سینما دارد و هم دارای تحصیالت اکادمیک درحوزه ی
مدیریت است ،تاسیس گردید که برای فعالیت مذکور سامانه طراحی شده
مورد نظر نیازمند تغییر بود .در این میان سازمان سینمایی نیز برای انکه بتواند
به صورت متمرکز بر فروش سینمای ایران نظارت داشته باشد و با توجه به
اهدافی که برای ارتقای شیوه ی فروش بلیت سینما داشتند به دنبال برنامه ای
بودند که مجموعه های متعددی بتوانند بر یک بستر مشخص ،اقدام به فروش
بلیت انالین نمایند .بنیانگذارایران تیک با بیان اینکه راه اندازی سامانه های
متعدد فروش بلیت سینما اقدامی هوشمندانه است عنوان کرد :پیش تر به
دلیل تکیه به یک سامانه ،بروز هرگونه اختالل در ان موجب می شد خریداری
بلیت از سوی مخاطبان با مشکل روبرو شود .همچنان که در ادوار گذشته در
مقاطع بسیار کوتاهی این اتفاق افتاد و سینمای ایران از این ناحیه اسیب دید.
برای برون رفت از این عارضه به نظر می رســید که سینمای ایران همچون
دیگر بخش های خدماتی مثل سامانه های فروش بلیت هواپیما و ...باید در
فضایی رقابتی قرار گیرد .این فضای رقابتی قطعاً به انبساط اقتصادی سینمای
ایران کمک خواهد کرد .خباز گفت :در نهایت با مذاکره سازمان سینمایی با
مجموعه های مختلف و شرکت های فعال در زمینه فروش انالین ،تصمیم بر
ان شد سامانه ایران تیک نیز با توجه به تجربیات موفق در این زمینه فعالیت
کند .همچنین با توجه به سبقه گروه برنامه نویسی ایران تیک که متشکل
از گروه های متخصص و جوان هســتند ،نرم افزار و سامانه ای با نام «سمفا»
طراحی شد تا یک هاب و مرکز کنترل فروش بلیت انالین را در قالبی رقابتی
بسترسازینماید.
وی درباره برخی شــائبه ها مبنی بر اینکه سمفا و ایران تیک هردو زیر نظر
تی م فنی ایران تیک اداره می شوند اظهار کرد :سامانه سمفا ،ارتباطی با ایران
تیک ندارد .گروه نرم افزاری ایران تیک با توجه به تجربیاتی که از اتمســفر
سینما داشتند سفارشی را که از سمت سازمان سینمایی به ما محول شده بود
طراحی و پیاده سازی کردند و در اختیار این سازمان قرار دادند .خباز یاداور
شد :معتقدم این سامانه به نفع سینمای ایران است .سامانه سمفا با درکی که
ما از ان داریم و با افق چشم اندازی که از سوی سازمان سینمایی برای ان در
نظر گرفته شده است می تواند در یکی دو سال اینده تغییرات چشم گیری در
مدیریت سینمای ایران شکل دهد چراکه هم مخاطبان از این سامانه بهره ی
خوبی خواهند برد و هم سینماگران و صاحبان اثار و سینماداران می توانند از
اینسامانهبهبهتریننحوممکناستفادهکنندوروندمدیریتیسینماییایران
درحوزه های مختلف کام ً
ال مکانیزه و هوشمند صورت پذیرد .این سینمادار
خاطر نشان کرد :هریک از گروه های ارائه کننده سامانه انالین فروش بلیت با
چشم اندازی که دارند می توانند کارهایی را برای توسعه اقتصاد سینمای ایران
انجام دهند و این اتفاق ،موجب هم افزایی و رونق سینمای ایران خواهد شد.
تصور می کنم الگوهای فروش و ایده پردازی هایی که هر کدام از ما می توانیم
داشته باشیم به رشد سینمای ایران کمک می کند .البته که الزمه ان ،رشد
همه جانبه ی سینمای ایران است و باید تمامی بخش های سینما هم به رشد
و بالندگی برســند .وی درباره مزیت های رقابتی ایران تیک نسبت به دیگر
ســامانه های فروش عنوان کرد :این سامانه همان طور که از ابتدا یک رسانه
جامع فروش بلیت در حوزه فرهنگ و هنر بوده است در فضای توسعه ای هم
در همان شــکل حرکت خواهد کرد؛ ایران تیک قرار نیست صرفاً در فضای
ســینما تنفس کند و بنا است در حوزه تئاتر و موسیقی هم فعالیت داشته
باشد .بنیان گذار ایران تیک افزود :مجموعه ی سامانه های فروش بلیت سینما
با نگاه به فصول مشترک با سامانه های دیگر می توانند به ابزاری دست یابند
که مخاطب بتواند با فراغ بال بیشتری دست به انتخاب بزند چرا که معتقدم
از این پس کیفیت خدمات در این زمینه مهم تر از چگونگی فروش یک بلیت
است .خباز تاکید کرد :بهتر است به جای مانع تراشی ها ،با کمک یکدیگر به
رشد بستری کمک کنیم که درنهایت اقتصاد سینمای ایران را رشد می دهد.
به عنوان یک سینمادار که مجموعه های متعدد سینمایی را با همکاران خود
راهبری می کنم ،اولویت نفع اندکی که ســامانه فروش در بر خواهد داشت
نیست ،بلکه افزایش فروش بلیت سینما و ارتقای ضریب اشغال سینماها است.
وی در پاسخ به این پرسش که ایا می توانیم امیدوار باشیم «سمفا» به عدالت
در ســینمای ایران کمک می کند ،گفت :درصورتی که عدالت را مترادف با
مساوات قرار ندهیم بله .عدالت بر مبنای تالش بیشتر و شیوه های متعدد و
متکثر فروش ،فرضیه ای است که در بستر فعلی که سازمان سینمایی در سمفا
تعریف کرده قابل اجرا است.
من فقط یک فیلم ساخته ام و ان «سراس ِر شب» است
فرزاد موتمن گفت :من فقط یک فیلم ســاخته ام و ان «سراســ ِر شــب» است .هرچه که به غیر از
این فیلم ســاخته ام صرفا مشقی بوده برای این که این فیلم ســاخته شود .این فیلم دقیقا انگونه
اســت که من سینما را می فهمم و فیلمی اســت که با دلم ان را ساختم .نشست تحلیل و بررسی
فیلم «سراســ ِر شب» با حضور فرزاد موتمن (کارگردان) ،سینا حجازی (بازیگر) ،زامیاد سعدوندیان
(فیلمنامه نویس) ،سهراب خسروی (تدوین گر) و بابک میرزاخانی (اهنگساز) ،مسعود بهارلو (مجری)
و شاهین شجری کهن (منتقد) در ادامه سلسل ه برنامه های اف الین «کافه هفت» برگزار شد« .مسعود
بهارلو» در ابتدای جلســه با اشــاره به اغاز اکران فیلم در برنامه سینماماشین گفت :فرزاد موتمن
کارگردانی است که به شدت به ژانر عالقه مند است و فیلم هایش پر از ارجاع به تاریخ سینما ،ادبیات،
موسیقی است و «سراس ِر شب» هم در اساس فیلم ارجاع است.
«شاهین شجری کهن» منتقد در خصوص این فیلم عنوان کرد :به نظرم «سراس ِر شب» به نوعی شاید
واکنشی عامدانه یا غیرعامدانه به همه کسانی باشد که مدام می گفتند فرزاد موتمن باید فیلم خودش
را بسازد و نباید قواعد تحمیل شده در سینمای ایران را بپذیرد و فیلم تجاری بسازد و باید کار خودش
را بکند .حاال او کار خودش را کرده و این فیلمی است که کامال از نگاه و جهان بینی و سلیقه هنری
کارگردانش سرچشمه گرفته است.
او گفت :ریشه های سینمایی و ادبی فیلم به ویژه برای مخاطبی که اهل فیلم دیدن و رمان خواندن
باشد ،خیلی اشکار است و مخاطبی که تجربه مواجهه با اثار مختلفی را داشته باشد به همان نسبت
ممکن است دریچه های سخاوت مندانه ترین به روی او باز شود.
در ادامه جلســه «فرزاد موتمن» کارگردان فیلم عنوان کرد :ایده «سراس ِر شب» در سال های 90و
91و در یک دوره سخت و غریب از زندگی من به سراغم امد .اصل ایده از یک تماس شکل گرفت
و در کنار اتفاقاتی که برای من افتاده بود ،تبدیل به یک ایده و فکر شد .وقتی درگیر این ایده بودم،
بــه ناگاه یاد رمان «پس از تاریکی» هاروکی موراکامی افتادم و این شــد اولین منبع اقتباس برای
این فیلم .البته باید بگویم من نویسنده نیستم و «سراس ِر شب» تنها فیلمی است که من به همراه
«زامیاد سعدونیان» ان را نگارش کردیم .مابقی فیلم های من را فیلمنامه نویس ها نوشتند .در بدو امر
به این رســیدم که باید از جایی الهام بگیرم و رمان موراکامی ،یک شروع خوب بود .البته موراکامی
هم این ایده را که دختری به خواب عمیق رفته ،از «زیبای خفته» گرفته و این مرا به سمت قصه
«شارل پرو» برد .شخصیت داود در فیلم که یک کارگردان بیکار و بی پول است ،من را به یاد رمان
«گرسنگی» اثر «کنوت هامسون» انداخت که رمان مورد عالقه من است و اگر یک رمان باشد که
قرار باشد ان را با خود به قبر ببرم ،این رمان است .این یک رمان عجیب و مدرن است در حالی که
در اواخر قرن نوزدهم نوشته شده...
او ادامه داد :این فیلمنامه را تا ســال 96شروع نکردم .به خاطر این که بینایی خوبی نداشتم ،فقط
به ان فکر کردم و تمام زمانم را گذاشتم تا بتوانم از فیلم ها و رمان های مختلف دیالوگ جمع کنم.
کم کم ،بافت «سراســ ِر شب» برای من شکل گرفت .دوست داشتم وقتی برای اولین بار یک ایده را
خودم پرورش می دهم ،ان را به سینمایی که خودم دوست دارم نزدیک کنم .سینمایی که داستان
تعریف می کند اما تعریف نمی کند .دور داستان می پلکد و صریحا داستان را نمی گوید .سینمایی که
واقعی است اما به شدت تخیلی است و نمی ترسد از این که تخیل لجام گسیخته در ان بدود .سینمایی
که دیالوگ هایش روزمره نباشــند و بتوانی انها را به یاد بیاوری .یعنی مثل دیالوگ های «سانســت
بولوار» ،دیالوگ سینمایی باشند .سینمایی که ادم هایش «فیلمی» هستند و لزوما ان چیزی نیستند
که ما در اطراف مان می بینیم ،بلکه قرار است تاثیرشان را بر زندگی ما بگذارند .در نتیجه ،به تدریج
چارچوب هایی برایش پیدا کردم و ســال 96با مجموعه ای از این ایده ها ،نسخه اول «سراس ِر شب»
شــکل گرفت و از وقتی که به طور جدی قرار شــد فیلم تولید شود و در دفتر «جواد نوروزبیگی»
مســتقر شدیم« ،زامیاد سعدوندیان» به من پیوست و من خیلی خوشحال بودم که این اتفاق دارد
می افتــد چون کاراکترهای من به جز داود و طناز ،جــوان بودند و حاال یک جوان در کنار من بود.
نسخه دوم اساسا توسط زامیاد نوشته شد که البته اداره نظارت گفت قصه دختر کتک خورده تغییر
کند و بعد ،ورسیون سوم و نهایی کار توسط من و زامیاد نوشته شد.
بهارلو در این بخش از موتمن پرســید :با توجه به این که «سراس ِر شب» اولین فیلمی است که در
نگارش فیلمنامه اش دخالت داشــتید و از فضای شخصی شما می اید ،می توانیم ان را شخصی ترین
فیلم شما بدانیم؟ کارگردان فیلم سینمایی «سراس ِر شب» عنوان کرد :باید اینگونه بگویم من فقط
یک فیلم ســاخته ام و ان «سراس ِر شب» است .هرچه که به غیر از این فیلم ساخته ام صرفا مشقی
بوده برای این که این فیلم ساخته شود .در فیلم هایی که قبال ساخته ام ،فیلم هایی مثل «صداها» و
«شب های روشن» بوده که دوست شان داشته باشم اما «سراس ِر شب» برای من یک چیز دیگر است.
دقیقا انگونه است که من سینما را می فهمم .این به ان معنا نیست که هیچ عیبی ندارد ،اما انچیزی
است که بیشتر به ان احساس نزدیکی می کنم .شاید فیلمنامه های سعید عقیقی یا «سایه روشن»
امیر افشار را دوست داشته باشم اما دقیقا انچیزی نیستند که می پسندم .فیلم هایی هم در کارنامه ام
هست که کاال هستند .اما این فیلمی است که من با دلم ان را ساختم.
در بخش دیگری از این نشست که در کافه هفت برگزار شد« ،سینا حجازی» بازیگر فیلم «سراس ِر
شب» گفت :پیش از این بارها حضورم به عنوان بازیگر جلوی دوربین سینما مطرح شده بود اما این
اتفــاق نیفتاده بــود .این بار وقتی فیلمنامه را خواندم و با اقای موتمن صحبت کردم ،به این نتیجه
رســیدم که فیلم فضا و قصه متفاوتی دارد و انقدر همکالمی با این کارگردان برای من جذاب بود
که مطمئن شدم اگر قرار باشد من در یک فیلم بازی کنم ،ان فیلم «سراس ِر شب» است .برای این
فیلم زحمت زیادی کشــیده شد و به دیده شدنش امیدوار بودم که متاسفانه مهجور ماند و نمایش
ان به درازا کشــید و حاال در یک شــرایط خاص در حال اکران است که همه چیز در هولناک ترین
شکل ممکن اش است.
او در توضیح بیشتر تنها حضورش در سینما گفت :از انجا که پدرم بازیگر بود این فضا را می شناختم
اما همواره انقدر که با میکروفن راحت بودم ،از بازی جلوی دوربین سینما می ترسیدم .با این اتفاقاتی
که پیش امده فکر می کنم اخرین بار باشد که در فیلمی بازی کرده ام .با این حال معتقدم همانطور
کــه همه چیز این فیلم تا به حال عجیب بوده ،عاقبتش هم عجیب خواهد بود و اگر عاقبت خوبی
داشته باشد ،شاید باز هم بازیگری را ادامه دهم.
«زامیاد سعدوندیان» نیز در خصوص حضورش در نگارش این اثر در کنار فرزاد موتمن گفت :بودن
کنار این کارگردان برای من هم یک ورک شاپ بود و باعث شد به دانسته هایم اضافه شود و هم این
که توانستیم نگارش اثری را به صورت مشترک پیش ببریم که برای خودم لذت بخش بود .به خاطر
تســلط کارگردان به ســوژه ،در مرحل ه نگارش محدودیتی وجود نداشت و این اجازه بود که به هر
چه می خواهیم فکر بکنیم .حدود یک سال درگیر نگارش این فیلمنامه بودیم و خیلی پای این کار
انرژی گذاشتیم.
«ســهراب خسروی» تدوین گر این فیلم نیز با اشاره به جذابیت های همکاری با فرزاد موتمن گفت:
متاسفم که نمایش فیلم به این شکل امکان پذیر شده است« .سراس ِر شب» را از نظر فرم و شکل و
حس باید روی پرده دید و حتی معتقد بودم که فیلم باید در فصل سرما نمایش داده شود تا مخاطب
بتواند به خوبی با ان ارتباط برقرار کند .االن صدای فیلم ،ان طور که در ســالن سینما باید شنیده
شود ،به گوش نمی رسد و این چندان جالب نیست .البته من هم مثل بقیه عوامل فیلم خوشحالم که
فیلم ،با همین وضعیت در حال نمایش است.
او گفت :ما خیلی ارام ارام جلو رفتیم تا به این فرم برسیم .فیلم از نظر قطع ها ،دارای فرمی خاص
است .فیلمی ارام که در شب می گذرد اما جامپ کات هایش ان را از حالت متداولی که چنین فیلمی
می توانســت داشته باشد ،جدا می کند .این ویژگی فرمی تدوین «سراس ِر شب» است و برایم جالب
بود که اقای موتمن هم خیلی در این راه همراه و حتی جلوتر از من بود .همراهی و اعتماد ایشان به
تدوین فیلم خیلی کمک کرد.
موتمن عنوان کرد :زمانی که ما فیلم را در تدوین نهایی کوتاه می کردیم ،دوســت عزیزم «علیرضا
معتمدی» کارگردان فیلم «رضا» نیز کنار ما بود.
در این نشســت «بابک میرزاخانی» اهنگساز فیلم های اخیر این فیلمساز درباره موسیقی «سراس ِر
شب» عنوان کرد :فرزاد موتمن برخالف خیلی از کارگردان ها ،انقدر در حوزه موسیقی اگاهی دارد
که می تواند به خوبی و با جزئیات ،حســی که از موســیقی متن می خواهد از اهنگساز طلب کند،
خصوصا این که سلیقه شنیداری ما به هم نزدیک است.
شجری کهن در خصوص موسیقی فیلم عنوان کرد :موسیقی فیلم های ما غالبا از فیلم جدا هستند.
دقیقا بعد از اثار اصغر فرهادی ،موســیقی کم حجم و به تیتراژ اخر فیلم ها محدود شــده بود و در
سینمای حال حاضر ما ،موسیقی حجم زیادی دارد اما بداعتش کم شده است .اما موسیقی «سراس ِر
شب» نسبت به فضای رایج در سینمای ایران ،حال و هوایی متفاوت دارد.
بابک میرزخانی اهنگســاز فیلم در بخشی از این نشست عنوان کرد :برای موسیقی فیلم دو سبک
می شناسم؛ یا شخصیت محور یا اتمســفرمحور .موسیقی «سراس ِر شب» ،اتمسفر محور است و بر
اســاس حس جاری سکانس ها ،گسترش می یابد .من در این فیلم سعی کردم با سینا حجازی هم
مراوده ای نداشته باشم که حسی از او نگرفته باشم برای اینکه مرزهای فیلم مشخص شود.
فرزاد موتمن در بخشی از این نشست که نسخه کامل تصویری ان منتشر خواهد شد ،گفت :نکته ای
که هست این است که نابغه ها می توانند خلق کند و من نابغه نیستم .عالقه من در سینما کالژ است
و من ترجیح می دهم از چیزهایی که خوشم می اید بردارم .من احساس می کنم ما در این فیلم تحت
تاثیر موراکامی بودیم اما اواسط کار ما فهمیدیم که قصه شبیه «الفاویل» است .چیزی که خیلی به
ما کمک کرد این بود که روایت این فیلم در شب بود و در شب ما می توانیم از خیلی چیزها بگذریم.
منتقد این جلسه عنوان کرد از نظرم این فیلم برای قشر خاصی از مخاطبان قابل درک تر است و لذت
بردن از ان یک مقدماتی را می خواهد.
فــرزاد موتمن در این زمینه عنوان کرد :در یک قســمت هایی دیالوگ ها ارجاع داده می شــود که
تماشاچی عادی ان را درک نمی کند اما او را به خنده می اندازد ،الگوی دیالوگ نویسی ،الگوی سینمای
کالسیک است .مانند «سانست بولوار» .نکته ای که در فیلم های ما غایب است ،دیالوگ نویسی است.
در ســال های اخیر که دیالوگ های فیلم های ما ،فحاشی است اما اما سلیقه من دیالوگ سینمایی
اســت ،نه دیالوگ روزمره .دیالوگ فیلم باید با دیالوگ روزمره متفاوت باشــد زیرا معتقدم کسی به
سینما می اید ،میخواهد اتفاقی متفاوت از روزمره اش ببیند.
شــجری کهن در این نشست گفت :فراتر از بحث ســاختار و محتوا ،باید به این نکته اشاره کرد که
ســینمای ایران در دو دهه گذشــته در سیطره کنترل کسانی بوده که یکسری باورها را در فضای
حاکم بر سینمای ایران تئوریزه و القا کرده اند؛ از جمله این که باید فیلم ها را از نظر مایه های فرهنگی
و اشارات سینمایی و تکنیک باید ساده و ساده تر کرد تا مخاطب ان را بفهمد .کوچک ترین چیزی
که ردی از پیچیدگی با خود داشته باشد ،در دفاتر تولید روی ان انگشت می گذارند و می گویند ان
را کسی نمی فهمد و ...یعنی جدای از بحث سانسور و حاکمیت سرمایه در مواجهه با صاحبان فکر
و ایده و فیلمنامه نویسان ،این نگرش هم لگد دیگری به هنرمن د می زند ...این که سینمای ایران به
این روزگار رسیده که فیلم های جریان اصلی تا این حد سقوط کردند که دیگر از فیلم تجاری قابل
تشخیص نیستند ،نتیجه حاکمیت این نگرش بوده و «سراس ِر شب» جزو دسته فیلم هایی است که
اصوال خارج از این محدوده ساخته شده اند و این که امکان نمایش پیدا کرده جزو اتفاق های خوب
است که نشان می دهد قواعدی که به ما تحمیل شده و همه ان را دست بسته پذیرفته ایم و جرات
نمی کنیم ارجاع ادبی بدهیم و قصه سیال تری را روایت کنیم ،می تواند خرافه باشد و اگر کسی کارش
را بلد باشد می تواند با همین دستمایه ها می تواند فیلمی بسازد که روی پای خود بایستد.
در این نشســت علی قنبری شاعر سرشــناس معاصر و گروهی از منتقدان و روزنامه نگاران به طرح
پرسش هایی پیرامون فیلم پرداختند.
نگاهیتحلیلیبهفروشاثارهنریدرفضایمجازی
شکاف نسل ها در خرید انالین اثار هنری
شاید در این روزها که بسیاری از کسب و کارها به دلیل شیوع بیماری کرونا در جهان دچار اسیب شده اند ،انچه
که به نظر می رسد باید کمتر نگران ان باشیم ،مجموعه داران هنری از سراسر دنیا باشند .اما اگر به طور دقیق تر
و با مطالعه بیشتری به وضعیت اقتصاد هنر نگاه کنیم ،همین جامعه کوچک که به نظر می رسد از افراد ثروتمند
هستند ،یک صنعت جهانی 60میلیارد دالری را پشتیبانی و رهبری می کنند .طبق گزارشی که امسال توسط هنر
بازل و یوبی اس (یونیون بانک سوئیس) منتشر شده ،حدود 310هزار شغل و حدود سه میلیون نفر در اقتصاد هنر
اشتغال دارند و این جنبه اقتصادی نیز مانند بسیاری دیگر از کسب و کارها ،صدمه دیده است .از ابتدای ماه اوریل
و می (فروردین و اردیبهشت) همه گیری ویروس کرونا باعث تعطیل شدن کامل فعالیت های هنری شد .حراج ها،
ارت فرها و نمایشگاه های هنری یا به تعویق افتادند یا به رویدادهای انالین تبدیل شدند .فروش اثار هنری کاهش
یافت و گالری ها سعی کردند از طریق فضاهای مجازی فعالیت خود را پی بگیرند ،اما درامد حاصل از اینگونه
فعالیت ها به شدت روند کاهشی اقتصاد هنر را نشان می دهد و بسیاری از مشاغل اقتصادی هنر را با تعطیلی روبرو
کرده است .برخالف سایر بخش های اقتصادی حوزه هنر مانند موسیقی ،بازار قرون وسطی هنرهای تجسمی برای
انطباق با دوران دیجیتال و انالین بسیار کند بوده است .منحصر به فرد بودن اثار این حوزه ،باعث شده است تا
مجموعه داران از خرید اثار هنری غیرحضوری و از طریق وب سایت ها اجتناب کنند ،مخصوصاً در مورد اثار هنری
گران قیمت .اما اکنون بخش تجاری اقتصاد هنر در تالش است تا مجموعه داران را ترغیب کند تا هزاران و حتی
میلیون ها دالر خود را به صورت انالین خرج کنند.
تغییر یک سبک از زندگی
انچه که امروز قابل بررسی است ،مجموعه داران جوان اثار هنری و دارای تفکر دیجیتالی به میزان قابل توجهی
پذیرای خریدهای انالین هستند ،البته در سطوح اثار نسبتاً کم قیمت؛ در مقابل مجموعه داران باتجربه و اگاه به
بحران های اقتصادی به نسبت محتاط تر عمل می کنند و این موضوع باعث می شود که دنیای اقتصاد هنر کمتر
در گردش باشد.
گزارش هنر بازل و یوبی اس تخمین زده که مجموعه داران هنری با حداقل یک میلیون دالر نقدینگی در سال
2019به طور میانگین در هفت نمایشگاه هنری و تقریباً در همین تعداد نمایشگاه های فروش اثار هنری شرکت
کرده اند؛ چیزی که به یک سبک زندگی تبدیل شده بود .البته در کنار ان هزینه های میلیارد دالری این تجارت،
مانند پروازهای بین المللی ،هتل ها و صنعت گردشگری هم پایه گذاری شده بود.
در شرایط کنونی اما برخی از گالری ها بازگشایی شده اند .حراج های زنده در شهرهایی از جمله برلین ،پاریس و
هنگ کنگ اغاز شده و برگزارکنندگان برخی از نمایشگاه ها امیدوار هستند که رویدادهای زنده انها ،بتواند در پاییز
از سرگرفته شود .اما در زمان فعلی نیز شاهد هستیم که سازمان دهندگان نمایشگاه هایی همچون هنر بازل که به
عنوان پرچمدار اقتصاد هنر شناخت ه می شود ،هفته گذشته برگزاری این رویداد را در سال 2020لغو کرد و فقط
نمایشگاه انالین خود را در ماه ژوئن برگزار می کند .اما با در نظر گرفتن این موضوع که بسیاری از محدودیت های
مربوط به شیوع ویروس کرونا هنوز هم وجود دارد ،تقریبا این عرصه دیجیتال و فضای مجازی است که می تواند
اقتصاد هنر را در حال حرکت نگه دارد و تنها راه برای ماندن در این تجارت است .از سویی دیگر گزارش های
بازل و یوبی اس ،تخمین می زنند که معامالت انالین هنری تنها می توانند 9درصد از فروش جهانی 64.1میلیارد
دالری سال گذشته را تکرار کنند.
شکاف نسل ها در خرید انالین اثار هنری
سلونی دوشــی ( ،)Saloni Doshiیکی از مجموعه داران هنری
اســت که 40سال ســن دارد و ساکن بمبئی است .او پیش بینی
می کند که اقتصاد هنر در اینــده کام ً
ال انالین خواهد بود و لزوما
این موضوع چیز بدی نیست« .خرید انالین بستری کارامد و کامال
مقرون به صرفه است و شما وقت کمتری برای ان صرف می کنید و
به طور کلی می توان از ان به صورت دموکراتیک استفاده کرد .البته
این مسئله زمانی پیش خواهد رفت که کلکسیونرهای قدیمی هم
به ان عادت کنند ».خانم دوشی در دوران شیوع کرونا و قفل شدن
فضای اقتصادی هنر ،اثاری از هنرمندان معاصر اسیای جنوبی را در
محدوده قیمتی 10هزار تا 35هزار دالر به صورت انالین خریداری
کرده اســت .اما چیزی که امروزه باید بررسی شود ،شکاف نسل ها
و تغییر عادات خرید مجموعه داران هنری اســت که امکان دارد تا
مدت ها طول بکشد .گزارش تجارت انالین هنر ،شرکت خدمات بیمه ای Hiscoxدر سال 2019نشان می دهد
که 29درصد از مجموعه داران هنری ،جوان تر از 35سال ،گفته اند که تجربه خرید انالین را فقط 1درصد کمتر
از خرید در یک فضای فیزیکی ترجیح می دهند که این عدد قابل توجه است و نشان می دهد که جوانان فرق
زیادی میان خرید حضوری و انالین قائل نیستند ،اما در مقابل تنها فقط 10درصد از کلکسیونرهای باالی 60
5
یکشنبـــــــــــــه 1تیرماه 1399سالسیزدهم شمــاره1251
www.honarmandonline.ir
تجســمی
VISUAL ARTS
گزارش
روایت های شخصی عکاسان
در نمایشگاه « »۹۹به نمایش درامد
ســال گفته اند که ترجیح می دهند هنر را به صورت انالین بخرند .اندرس پترسون (،)Anders Petterson
بنیانگذار شرکت تحلیلی بازار هنر ( )ArtTacticنظرسنجی درباره رویکردهای مجموعه داران جوان و قدیمی
به خرید انالین اثار هنری تهیه کرده است ،او در این باره گفت« :مقاومت مجموعه داران قدیمی در برابر خرید
انالین در شرایط کنونی نیز هنوز وجود دارد .اما جوان ترها خیلی سریع تر با این موضوع سازگار شده اند ».دیدگاه
اندره گوردتز ( )Andre Gordtsمجموعه دار 69ساله هنر معاصر و ساکن بروکسل در این نظرسنجی ارزش
کارافرینی انالین هنر را به خوبی نشان می دهد .او معتقد است« :طرح های انالین کنونی ،جایگزین نمایشگاه های
زنده ،حراج ها و نمایشگاه ها هنری نمی شوند .این رویدادهای انالین اطالعات خوبی دارند ،اما چیز دیگری به غیر از
ان نیستند ».وی افزود« :من اثر هنری انالین را خریداری نکرده ام .زیرا فرد برای درک هنر نیاز به تماس جسمی
با یک اثر هنری دارد ».هوارد راچوفسکی ( )Howard Rachofskyکه 76سال دارد و صاحب یک موزه با
کیفیت از هنر مدرن و معاصر در شهر داالس است ،می گوید که خیلی مطمئن نیست که بخواهد دوباره از یک
نمایشگاه هنری بین المللی بازدید کند .وی گفت« :فعال ترین مجموعه داران را که من می شناسم بین 50تا 80
سال سن دارند و این درست سن افرادی است که در بحران فعلی اسیب پذیرند ».راچوفسکی گفت« :من به یک
پیش نمایش دسته جمعی نمی روم ،زیرا نمی خواهم خطر ابتال به بیماری کرونا را تحمل کنم ».او که هنوز هم در
زمان فعلی ،اثار را به صورت انالین خریداری نکرده ،گفت« :برای خرید من به احتمال زیاد به یک گالری می روم
و در تعامل اجتماعی یک به یک ،اثر خریداری می کنم .این روش کمی قدیمی است اما مانند سال های گذشته
است ».تیکیو اتنسیو ( )TiquiAtencioمجموعه دار ونزوئالیی که در موناکو ساکن است و از دهه 1980خرید
اثار هنری را اغاز کرده ،یکی دیگر از افرادی است که هنر را از سایت های دیجیتالی خریداری نکرده است .او گفت:
«از سایت های انالین به عنوان یک منبع اطالعاتی قدردانی می کنم .اما به خودم گفته ام هرگز نمی خواهم چیزی
را به صورت انالین بخرم .البته شاید به این موضوع عادت کنم زیرا من از کشف هنرمندان نوظهور خوشحالم و به
دنبالشان هستم و به انها فکر می کنم ».خانم اتنسیو گفت« :من قصد ندارم یک نقاشی میلیون دالری را در یک
اتاق مشاهده انالین بخرم» .او که در سال 2013یک تابلو ژان میشل باسکیا ()Jean-Michel Basquiat
را با قیمت 48.8میلیون دالر در حراج کریستی به فروش رسانده ،اضافه کرد که او یک نقاشی را هم بصورت
انالیننمی فروشد.
افت 92درصدی فروش حراج های هنری
عدم تمایل کلکسیونرها برای ارائه اثار استثنایی به صورت انالین و خرید کمتر انها ،منجر به کاهش چشمگیر در
اقتصاد هنر در طول همه گیری کرونا شده است .در ماه اوریل (فروردین) برنامه های فروش حراج خانه های ساتبی،
کریستی و فیلیپس برای اولین بار به شکل انالین تشکیل شد؛ اما براساس داده های ارائه شده توسط بنیادPi-Ex
که یک شرکت تحلیلی بازار هنر مستقر در لندن است ،درامد کل این حراج ها تنها 44میلیون دالر بوده که 92
درصد کمتر از فروش معادل انها در سال گذشته است .اما با این وجود اقتصاد انالین هنر در حال حاضر تنها راه
برای خرید مجموعه داران است ،اگرچه استانه ان بسیار پایین تر از حراجی های زنده و نمایشگاه ها است .در تاریخ
2ژوئن حراج ساتبیز یک اثر هنری از ایوان ایوازوفسکی ( )Ivan Aivazovskyرا به مبلغ 2.8میلیون دالر به
فروش رساند و رکوردی برای یک نقاشی در یک حراج انالین رقم
زد ،اما این موضوع فاصله بسیاری از رکورد 48.8میلیون دالر این
حراج دارد .دیوید بروئر-ویل ( )David Breuer-Weilمجموعه دار
54ســاله از لندن می گوید« :فکر می کنم بسیاری از جوانان 20تا
40ساله از خرید انالین هنر خوشحال تر از کلکسیونرهای باتجربه تر
هستند ،اما من همیشه از خرید بصورت انالین خوشحال بوده ام ».او
یکی از معدود کلکسیونرهایی بازار هنر است که برای فعالیت زنده و
انالین در اقتصاد هنر به یک اندازه ارزش قائل است .اقای بروئر-ویل
که اخیرا ًاز یک حراجی ،اثری نقره ای متعلق به قرن چهاردهم اسپانیا
را به قیمت 3.450دالر به صورت انالین خریداری کرده است ،گفت:
«شــرایط قفل بودن فعالیت زنده در اقتصاد هنر به مجموعه داران
فرصت داده تا قطعاتی را که قب ً
ال از دست داده اند را جستجو کنند.
من اگر چند ساعت وقت در جستجوی انالین نگذاشته بودم ،این اثر
را از دست می دادم .برای همین فکر می کنم مجموعه داری بیشتر و
بیشتر به سمت فضای مجازی و اینترنت می رود ».اما باید توجه داشت که هنوز هم بسیاری از مجموعه داران
قدیمی در تجارت انالین حضور ندارد و این موضوع باعث شکاف نسلی در فرهنگ مجموعه داری شده است و
تا زمانی که این افراد به تجارت انالین روی نیاورند به نظر می رسد که اقتصاد هنر شکاف جدی در امار فروش
خواهد داشت.
نمایشگاه عکاسی « »۹۹متشکل از اثار بیش از ۹۰عکاس پیشکسوت و
جوان ،روز گذشته ۳۰خردادماه در گالری هنر طهران اغاز به کار کرد .در
این نمایشگاه ،اثاری از عباس کیارستمی ،مریم زندی ،مسعود زنده روح
کرمانی ،کامران شیردل ،سیوا شهباز ،سیف اهلل صمدیان ،سعید صادقی،
حمیدجانیپور،نیوشاتوکلیان،صادقتیرافکن،نادرسماواتی،مجیدبرزگر،
مهدیپاکدل ،ساسان توکلی فارسانی،نادرداوودی،نوید سجادیحسینی،
بهروز بادروج ،کوروش ادیم ،الفرد یعقوب زاده ،ساعد نیک ذات ،مرتضی
نیکوبذل ،محمود کالری ،عباس کوثری ،ارمان استپانیان ،ساسان مویدی
و ...به نمایش درامده اســت .فریدون فربود کیوریتور نمایشگاه عکاسی
« »۹۹درباره این نمایشگاه و حضور طیف وسیعی از عکاس ها گفت :در
ایننمایشگاه،اثارپیشکسوت هایعکاسیبسیاریدرکناراثارعکاس های
جوان تر و نسل نوی عکاسی به نمایش درامده است .خیلی خوشحالم که
توانســتم چنین اثاری را در کنار هم جمع کنم و در جمع اوری اثار نیز،
هنرمندان با من همکاری و همراهی خوبی داشتند .وی با اشاره به نمایش
اثار بیش از ۹۰هنرمند عکاس در این نمایشگاه ،درباره نحوه انتخاب اثار
بیان کرد :بــرای انتخاب اثار ،از هر عکاس چندین کار دریافت کردیم و
اثار مورد بررسی قرار گرفتند و انتخاب شدند .فربود در مورد ویژگی های
مشــترک عکس ها برای حضور در نمایشگاه عکاسی « »۹۹توضیح داد:
بــه مرور که عکس ها از عکاس ها در کنار یکدیگر قرار گرفتند ،به نوعی
ارتباطاتی بین این اثار برقرار شد وگرنه چون طیف وسیعی از عکاس ها ،چه
فتوژورنالیست ها و چه دوستان عکاسی که اصطالحاًفاین ارت کار می کنند
در این جمع حضور دارند ،خیلی ســخت می شد ویژگی و ارتباطی بین
عکس ها پیدا کرد اما با همراهی انها که چندین فریم برای ما ارسال کردند،
سعی کردیم نوعی ارتباط تصویری بین اثار برقرار کنیم و در نمایشگاه
نیز این روند را رعایت کردیم .وی بیان کرد :عکس های نمایشــگاه به دو
دسته سیاه و سفید و رنگی تقسیم شده اند که هر کدام در سالنی مجزا به
نمایشدرمی ایندوسعیکردیمتقریباًدسته بندیبینطیف هایمتفاوت
عکاسی شامل خبری ،مستند اجتماعی ،طبیعت و غیره ایجاد کنیم و
سعی کردیم با چیدمان ،انها را کنار یکدیگر قرار دهیم .کیوریتور نمایشگاه
عکاسی « »۹۹درباره نحوه نمایش عکس ها در اندازه قاب های کوچک و
تقریباً یک سایز گفت :همه عکس ها در یک اندازه و قاب های کوچک به
نمایش درامدند چراکه قصد داشتیم به نوعی روایت شخصی عکاس های
ایران را به نمایش بگذاریم و نشان دهیم طیف وسیعی از عکاس ها هر کدام
دیدگاه متفاوتی نسبت به عکاسی و سوژه های خودشان دارند به همین
دلیل این عکس ها ممکن است در کنار هم وجه مشترک نداشته باشند
اما از این بابت که روایت های شخصی هنرمندان است و به نوعی با دسته
بندی مشخصی کنار هم قرار گرفتند ،می توانند مدنظر قرار گیرند .وی
درباره به تعویق افتادن نمایشگاه عکاسی « »۹۹اظهار کرد :با توجه به اینکه
قرار بود نمایشگاه اسفندماه ۹۸برگزار شود هنرمندان مشخص شده بودند
و اثار به دست ما رسیده بود اما به دلیل شیوع کرونا میسر نشد و زمان
برپایی ان به تعویق افتاد.فربود درباره وظیفه هنرمندان در دوره قرنطینه
بیان کرد :قرنطینه برای همه سخت است اما فکر می کنم هنرمندان کمی
راحت تر با این دوره کنار امدند چون اصوالً خیلی از هنرمندان در فضاهای
شخصی خودشان کار می کنند .در این ارتباط ،عکاس ها نیز در این دوره
فعالیت های خودشان را ادامه دادند و بخش مهمی از حافظه تصویری را
رقم زدند و اتفاقاً هنرمندان بیش از همه اقشار توانستند دغدغه مندتر با
خلق اثار در این دوران بپردازند که حتی برای مردم روحیه بخش بودند.
بنابراین وظیفه هنرمند در شرایط اینچنینی سنگین تر از بقیه بود .این
هنرمند همچنین گفت :گالری «تهران» با گشایش نمایشگاه عکاسی
« »۹۹به مدیریت مجید سعیدی افتتاح شد و از او بابت اعتماد به من برای
برپایی این نمایشگاه تشکر می کنم .قرار است بخشی از فروش اثار حاضر در
نمایشگاه ،صرف مصارف خیریه شود و اگر رقم قابل توجهی جمع شد قرار
است بر مدرسه سازی تمرکز کنیم و امیدوارم دوستان خریدار به یاری ما
بیایند .وی در پایان تاکید کرد :سالمت مخاطبان بسیار برای ما مهم است
و به همین دلیل زمان نمایشگاه را زیاد کردیم تا ازدحام پیش نیاید و بازدید
از نمایشگاه با حفظ کلیه پروتکل های بهداشتی و فاصله فیزیکی امکانپذیر
خواهد بود .نمایشگاه عکاسی « »۹۹از جمعه ۳۰خردادماه به مدت یک
ماه در گالری هنر طهران به نشانی خیابان کریمخان زند ،خیابان ایرانشهر،
بن بست نیکوشهر ،پالک ۳گشایش یافت.
6
مدیرعامل صندوق احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی و فرهنگی ؛
یکشنبـــــــــــــه 1تیرماه 1399سال سیزدهم شمــاره 1251
www.honarmandonline.ir
گردشگری
سایهنظراتشخصیبربناهایتاریخی
TOURISM
گزارش
مدیربخش فرهنگ دایره المعارف اسالمی معترض شد
اعتراض به تخریب
گنبد مقبره برادر امام رضا
(ع)
«نخست نام شاهزاده را تغییر دادند و مدتی پیش نیز به تصور
این که سازندگان گنبد بی جهت رنگ گنبد را سفید کرده اند،
ان را به رنگ ســبز تغییر دادند ،تا امروز که کال دســت به
ِ
درخواســت بازسازی گنبد به
تخریب ان زدند ،حاال تنها راه
همان شکل گذشته است ،وگرنه دو روز دیگر گنبدی حلبی
و بی ارتباط با فرهنگ معماری و تاریخ کشور بر بقعه شاهزاده
حمزه می نشانند».
فیلم منتشر شده از تخریب گنبد اورچین مقبره امامزاده «حمزه
بن موسی الکاظم (ع) معروف به «شاهزاده حمزه» در دشت های
غزاله ماهشــهر و در ۲۷کیلومتری جاده ماهشهر-هندیجان،
اعتراض محمد جعفری (قنواتی) -مدیر بخش فرهنگ
این بار با
ِ
مردم دایره المعارف بزرگ و بومی بندر ماهشهر -مواجه شد.
او در صفحه شــخصی خود در اینســتاگرام درباره ی تخریب
«شاهزاده حمزه» در ماهشه ِر استان خوزستان نوشت« :از جمله
زیارتگاه های مشــهور و کهن ماهشهر است که گنبدی خاص
دارد .دیشب (جمعه ۳۰خرداد) در فضای مجازی تصویر تخریب
گنبد مضرس (اورچین) و کم نظیر این بقعه را دیدم .گنبدی که
میراث گرانقدر معماری و فرهنگ نیاکانمان بود و مردم ان را
مقدس می دانستند و به ان سوگند می خوردند.
این نوع گنبد و معماری ویژه از جمله گنبدهای نادری بود که
ریشه در اعماق تاریخ معماری ما دارند .با دیدن فیلم این احساس
را داشتم که گویی خانه ام را ویران می کردند .چشمانم پر از اشک
شد .با خود می گویم چگونه امکان دارد کسی به فرهنگ و تاریخ
این مرز و بوم اشنا و عالقمند باشد و به چنین کاری دست بزند.
این کار معنایی جز نابودی عناصر فرهنگ گذشته نیست.
این قبیل کارها متاسفانه به روشی معمول تبدیل شده است.
بخش اصلی این گونه تصمیمات به دیدگاه تاجر مســلکی
تصمیم گیرندگان مربوط می شــود .بر اساس همین دیدگاه
است که خانه ۵۰۰ساله ای را تخریب می کنند تا پاساژی با
ده ها مغازه بسازند.
گفتم که شاهزاده حمزه از جمله زیارتگاههای کهن ماهشهر
اســت .چند سال پیش واژه ی شاهزاده را از عنوان ان برداشته
و ان را بــه امامزاده حمزه تغییر دادند .اما غافل از ان که «زین
حسن تا ان حسن صد گز رسن».
تصمیم گیرندگان غافل از ان بودند که کلمه شــاه در چنین
مواردی معنای سیاسی ندارد بلکه کهن الگوی پیر فرزانه است،
همچنان که یکی از القاب حضرت علی (ع) در فرهنگ ما شاه
نجف است .مردم امام حسین(ع) را شاه شهیدان و امام رضا(ع)
را شاه خراسان می گویند.
اما کار به اینجا خاتمه نیافت ،مدتی پیش نیز به تصور اینکه
سازندگان گنبد بی جهت رنگ گنبد را سفید کرده اند ،ان را
به رنگ سبز تغییر دادند .متاسفانه باز هم کسی در این زمینه
روشــنگری نکرد .تا امروز که کال دست به تخریب ان زدند.
جای تاسف اســت که گردانندگان برخی صفحات فرهنگی
ماهشــهر در فضای مجــازی از این تخریــب و به اصطالح
بازسازی استقبال کرده اند.
اکنون این گنبد کم نظیر نابود شده است و ظاهرا نمی توان اب
رفته را به جوی بازگرداند ،اما می توان این درخواست به حق را
مطرح کنیم که بر بقعه بازسازی شده گنبدی به همان شکل
ساخته شود .خواهش بنده این است که این درخواست را جدی
بگیریم چون در غیر این صورت دو فردای دیگر گنبدی حلبی و
بی ارتباط با فرهنگ معماری و تاریخ این مرز و بوم کهن بر بقعه
شاهزادهحمزهمی نشانند».
مدیرعامل صندوق احیا گفت :از ۷۵۴بنای تاریخی که این صندوق اذن واگذاری انها را به بخش
غیردولتی دارد ،مالکیت قطعی ۱۵۹بنا محرز شده و عدم نفاست ۲۶۹بنای مصوب هیات وزیران
نیز تایید شده است .صندوق احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی و فرهنگی به عنوان بازوی اجرایی
وزارت میراث فرهنگی فعالیت خود را درحالی ادامه می دهد که به تازگی با تصویب اساسنامه جدید
ان ،موضوع توسعه صنایع دستی و فرش دستباف نیز به ان اضافه شده است .این بنا می بایست
بتواند بناهایی که در مالکیت وزارت میراث فرهنگی هستند و جزو نفایس به حساب نمی ایند و
قابلیت واگذاری را دارند ،پس از تعیین کاربری مناسب در یک روال قانونی بناها را به مزایده گذاشته
و با تایید طرح مرمت به بخش غیردولتی واگذار کند .اتفاقی که بسیاری از کارشناسان براین باورند
روند ان کند پیش می رود .اکنون ۳۷بنای تاریخی صندوق در حال بهره برداری است همچنین ۶۷
بنای ان در فهرســت بناهای اماده مزایده قرار گرفته و تا کنون ۹۷بنا نیز از اغاز شکل گیری ان
واگذار شده است .سید هادی میرزایی مدیرعامل صندوق توسعه صنایع دستی و فرش دستباف و
احیا و بهره برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی که از سال گذشته به جمع خانواده میراثی ها اضافه
شده،دربارهمسائلمختلفصندوقتوضیحاتیداد.
شما از تدوین بانک جامع اطالعاتی در صندوق خبر داده بودید این اقدام به کجا رسید و اینکه
باالخره صندوق چند بنای در اختیار برای واگذاری به بخش غیردولتی دارد؟
بانک اطالعاتی را تحت عنوان لیست جامع صندوق اصالح کردیم تا دیگر شاهد ادبیات تفکیکی نباشیم .بنابراین
بانک جامعی از بناهایی که طی سلسله مراتب قانون و ضوابط مقرره به صندوق واگذار شده ،تهیه و تدقیق شد.
برخی از بناها در دو یا سه لیست متفاوت از واگذاری ها بود که هنگام تجمیع گفته می شد ۸۰۰بنا یا ۷۰۰یا ۸۰۱
بنا در اختیار صندوق است .تعدادی بنا در این لیست ها مشترک بود .اگر بنایی در مصوبه هیات وزیران بود و بعد
به دستور رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی اضافه شده بود صرفاً در لیست هیات وزیران قرار گرفت .همه اینها
باید توسط صندوق به بخش غیردولتی واگذار می شدند اکنون می توان گفت از نظر قانونی برای واگذاری ۷۵۴
بنا اذن قانونی داریم.
هر چند می بایست بناها قبل از اینکه در فهرست بناهای در اختیار صندوق قرار گیرد ،از نظر
نفیسبودنپاالیشمی شدنداماگویاایناقدامبهدرستیانجامنمی گیردبنابراینازاینتعداد
بنایی که در اختیار دارید چند بنا نفیس هستند؟
طبق دستور اقای طالبیان معاون میراث فرهنگی کشور و مذاکرات و مکاتباتی که داشتیم ۲۶۹بنای مصوب
هیات وزیران سیر مراحل عدم نفاست را طی کرده و نفیس نیستند .بخش دیگر بناهایی هستند که مصوبه کمیته
نفایس ملی را دارند بنابراین انها هم نفیس نیستند .تعدادی هم به صورت موردی مصوبه نفاست را گرفته اند.
بخش بعدی هم بناهایی هستند که در دوره های قبل ،رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی اعالم کرده طبق اصل
۸۳قانون اساسی جزو نفایس هستند .مثل کاخ پادشاهان و یا بناهایی که به قبل از دوره سلجوقیان برمی گردد
این بناها قابلیت واگذاری ندارند.
گاهی برای تعیین نفاست بناها ،سلیقه شخصی اعمال می شود درصورتی که نمی توان براساس سلیقه افراد گفت
که بنایی نفیس هست یا نه .اگر با این نگاه پیش برویم شاید باید گفت خیلی از بناها نفیس هستند .ما می گوئیم
بنای فاخر با بنای نفیس متفاوت است .به عنوان مثال خانه تاریخی امام جمعه یک بنای فاخر است .این بنای
فاخر نباید هر نوع کاربری داشته باشد .یا اینکه حمام شیخ بهایی چرا باید فروشگاه شود .ایا حمام شیخ بهایی
نفیس است؟ اگر هست چرا بخشی از ان در اختیار شخص حقیقی است .برای اولین بار در تاریخ میراث فرهنگی
یک حمام توسط میراث فرهنگی با همان کاربری حمام احیا شد .وظیفه ما نگاه اقتصادی صرف نیست .صندوق
برای تعیین و اعطای مجوز کاربری مناسب در جهت حفاظت و احیای بناهای تاریخی تشکیل شده است .بنابراین
باید از نظرات فردی و گروهی فاصله بگیریم و درباره انها ائین نامه ای تدوین شود که مالک عمل قرار گیرد .البته
معتقدم که پیش نویس ان در سال ۸۸توسط صندوق به نمایندگی از وزارت میراث فرهنگی تنظیم شده است.
چقدر نظرات شخصی خارج از صندوق درباره نفیس بودن اثار ،روی واگذاری بناهای تاریخی
سایهانداختهاست؟
مهمترین دلیلی که شیب واگذاری بناهای تاریخی را از اذرماه به بعد کند کرده همین بحث است .مکلف هستم بنا
به اذن واگذاری و تشخیصی که رئیس دستگاه در زمان وقت داده عمل کنم .اگر قانون را مالک عمل قرار دهیم
براساس قانون باید گفت که مسئوالن و دستگاه ها اختیاراتی دارند .بنا به اصل استمرار تصمیم مسئوالن ،برخی از
بناها به صندوق تفویض و واگذار شده است اگر قرار باشد هر بار هر مسئولی در جایگاه سیاست گذاری قرار گیرد
و بخواهد تصمیمات قبلی را نقض کند؛ می شود همان اشکالی که در کشور وجود دارد .ان وقت می گوئیم چرا
کارامدی ما کاهش پیدا کرده است.
ما بر این اساس استدالل کردیم و به استناد ان به سمت واگذاری می رویم .ما تابع سیاست های معاونت میراث
فرهنگی هستیم هیچ وقت نگفتیم به جای انها تصمیم می گیریم .چون قائل به ان نیستیم .اگر یک دستگاه
اجرایی مانند صندوق ،تابع سیاست ها نباشد دچار هرج و مرج می شویم اما اگر قرار باشد دستگاه سیاست گذار
بازوی اجرایی شود ان هم مشکل ساز است .امروز صندوق بنا به تکلیف و ماهیت قانونی ،وظیفه تعیین و اعطای
مجوز کاربری مناسب را دارد .اگر قرار باشد بخش دیگری از وزارتخانه هم همین کار را انجام دهد قاعدتاً موازی
کاری اســت .همین طور برعکس اگر ما به عنوان صندوق تعیین نفاست کنیم سیاست گذاری انجام داده ایم.
درصورتی که صندوق حق ورود به این موضوع را ندارد .اما وقتی ما به عنوان دستگاه اجرایی مطالبه می کنیم
سکوت معنی ندارد .باید بگویند چه بنایی نفیس هست و چه بنایی نیست.
قبل از اینکه هربنایی به شما واگذار شود در واقع باید پاالیش از این جهت که نفیس هست یا
نیست انجام شده باشد اما چرا این اتفاق نیفتاده است؟
وقتی بنایی واگذار شد یعنی از قبل پاالیش شده است .این دوره ای که می گویم ربطی به مدیریت فعلی میراث
فرهنگی ندارد یک مشکل اپیدمی در کشور داشتیم که در میراث هم وجود داشته است .بعضی وقت ها بنایی که
مصوبه هیات وزیران را داشته به اشتباه گفته اند نفیس است .ما در یک پروسه زمان بر مکاتبه کردیم و گفتیم نامه
نگاری های شما با هم مغایرت دارد ،یک بار گفته اید این بنا نفیس است و بار دیگر گفته اید که نیست .در این باره
نشست مشترکی گذاشته شد و معاون میراث فرهنگی گفت ۲۶۹بنایی که مصوبه هیات وزیران را دارد به همراه
بناهایی که مصوبه کمیته نفایس را دارند (حدود ۱۰بنا) نفیس نیستند.
بخش سوم بناهایی است که به دستور رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و معاون رئیس جمهور با سیر سلسله
مراتب اداری توسط رئیس دستگاه ابالغ شده است و از طریق صندوق احیا به بخش غیردولتی واگذار می شود.
وقتی می گوئیم سلسله مراتب اداری یعنی اینکه فرض نفاست انها طی شده است .دستگاه های نظارتی هم به این
موضوع معتقد هستند که اگر رئیس دستگاه تشخیص داد این بناها نفیس نیستند یعنی دیگر نباید انها را نفیس
دانست .ما امروز در بحث احیای بناهای تاریخی چند مساله داریم .می گوئیم قرار است صندوق احیا به نمایندگی
از میراث فرهنگی تعیین کاربری مناسب برای بناها کند تا با استفاده از ظرفیت منابع بخش غیردولتی مرمت،
احیا و بهره برداری انجام شود.
چند بنا را در دوره خودتان توانستید واگذار کنید؟
بعضی از افراد تصور می کنند اگر بنایی تحویل فیزیکی نشده یعنی قراردادی هم منعقد نشده است در صورتی که
شروع فعالیت اجرایی فرق دارد .برای ما اصل اول حفاظت است .برای اینکه این حفاظت مطلوب باشد کارفرما
باید فرایند واگذاری را هوشمندانه انجام دهد .این فرایند از مرحله مزایده شروع می شود تا به مرحله بهره برداری
می رسد .برخی بناها مشکل مالکیت مشارکتی دارند .تعدادی بنا اماده واگذاری بوده ولی یک فردی امده و مدعی
شده و یا افرادی گفته اند که اجازه نمی دهیم سرمایه گذار کار کند .این نیازمند سیر مراحلی است که به موضوع
واگذاری مربوط نمی شود بلکه مسائل اجتماعی مطرح است .ما مکلف هستیم به دستور وزیر و مصوبه عمل کنیم
نه ادعای شهرداری یک شهر و افراد و سازمان های دیگر .اگر بخواهیم سر هر مسئله ای اول به ادعاها رسیدگی
کنیم ،نمی توانیم بناها را واگذار کنیم .معتقدیم وقتی ادله ما قانونی است نباید صبر کرد .بناهایی که مشکل
مالکیتی داشته باشند واگذار نمی کنیم .هیچ بنایی نبوده که بدون استعالم ،مالکیت ان را واگذار کرده باشیم،
مالکیت همه انها از سوی اداره کل میراث فرهنگی استان ها احراز شده است.
ایا سند هم برای انها دارید؟
وقتی می گوئید سند دارید ممکن است بگویید این بناها به نام صندوق است .نخیر این طور نیست .مالکیت بنایی
که مصوبه هیات وزیران و یا مالکیت دولت را داشته باشد برای ما محرز است مگر اینکه فردی با سند قطعی در
این زمینه مدعی باشد.
در فهرست بناهایی که اذن واگذاری دارید ،چند بنا با مشکل مدعی مالکیت مواجه هستند؟
مالکیت قطعی ۱۵۹بنای تاریخی از ۲۶۹بنا محرز شــده اســت .حدود ۷۰یا ۸۰بنا مورد اختالف است ولی
هیچکدام از این بناها واگذار نشده اند .زمانی یک مجموعه یا افرادی در این مسیر منافعی دارند .ما در برخی از
مزایده ها نزدیک به ۱۰پاکت را برگشت زده ایم حتی اگر سرمایه گذار اشکال خط خوردگی در اسنادش داشته
باشد قبول نکرده ایم چون معتقدم باید کار به درستی پیش برود .اگر به دنبال اماردهی بودیم می توانستیم این
اشکاالت را نادیده بگیریم و ۲۷بنا را واگذار کنیم ولی معتقدیم بار کج به منزل نمی رسد.
چند بنا را در دوره مدیریت خودتان توانسته اید واگذار کنید؟
۱۸بنا را واگذار کرده ایم که از بین انها دو بنا اخطار ضبط سپرده گرفته اند چون سرمایه گذار اسناد الزم را نیاورده
و یا تضامین انعقاد قرارداد را نداده است .تعدادی نیز تحویل داده شده اند اما شروع به کار نکرده اند .تحویل فیزیکی
بسیاری از بناها انجام شده اما به دلیل شیوع بیماری کرونا ماموریتی به کارکنان ندادیم .این روزها برخی از این
اقدامات انجام خواهد شد ۱۵ .بنا اماده بهره برداری بود اما به دلیل کرونا متوقف شد.
سال ۸۴تا ۹۲هشت بنا واگذار شد از سال ۹۲تا ۹۶نیز ۴۲بنا ،از سال ۹۶تا تیر ۹۸هم ۲۹بنا و از مرداد ۹۸
تا اسفند ۹۸هم ۱۸بنا واگذار شده که در مجموع ۹۷بنا می شود.
تعدادیازسرمایه گذارانمعطلانجامفرایندهاهستندایانمی شداینفرایندهازودترانجام
شود؟ مانند خانه تاریخی امام جمعه که سرمایه گذار ان گفته از سه ماه پیش منتظر تایید
طرح مرمت است.
ما قائل به سرعت نیستیم .شاید باید در هر کاری به زمان و داشتن سرعت اهمیت داده شود اما در حوزه حفاظت
و میراث فرهنگی این طور نیست .باید کارشناس ی ها به دقت و درست انجام شود .خانه تاریخی امام جمعه در
مرحله طراحی و اخذ مصوبه شورای فنی است .سرمایه گذار ،مشاور را معرفی کرده و طرح استحکام بخشی و
مرمت در حال تنظیم شــدن است ولی هنوز ارائه نشده است .به مشاور ایراداتی گرفته شده بود .قرار شد این
مشــکالت به زودی حل شود .ما در این بخش سختگیرانه عمل می کنیم چون بحث ما در خانه های تاریخی
حفاظت محور صرف است .اما به این معنی هم نیست که سرمایه گذار را در فشار بگذاریم .در زمان بهره برداری
امتیازاتی هم برای سرمایه گذار قائل می شویم.
روند طوالنی گرفتن تاییدیه ها و ...باعث می شــود سرمایه گذار با مشکالتی از
جمله تورم مواجه شود.
اگر در جایی نیاز باشد از ظرفیت قانونی خود استفاده کرده و مدت بهره برداری را افزایش می دهیم .برای ما هم
بازگشت سرمایه مهم است ولی قرار نیست برای اینکه بنایی را واگذار کنیم اصالت ان را از دست بدهیم .سرمایه
گذاران ۷۰درصد ارزش سرمایه گذاری خود را تسهیالت می گیرند اما باید توانایی مالی شان دو برابر هزینه مرمت
باشد نمی توان گفت سرمایه گذار ۳۰درصد اورده داشته باشد و ۷۰درصد هم از صندوق حمایتی تسهیالت
بگیرد .انها باید بتوانند از عهده سرمایه گذاری بربیایند معموالً تا زمانی که این تسهیالت را دریافت کنند ۵۰درصد
پروژه را پیش برده اند.
عملکرد مدیر صندوق را باید با واگذاری بناها سنجید؟
بحث واگذاری ها کوچک ترین کار ممکن است که در صندوق احیا انجام می دهیم مطالعات زنجیره ارزش ،تهیه
سند چشم انداز ،تصویب اساسنامه جدید ،تدوین ائین نامه های اجرایی از جمله اقدامات دیگر خواهد بود .اساسنامه
از مدتها پیش متوقف مانده بود اشکاالتی گرفته بودند و مسیر اصالح ان را بالخره به نتیجه رساندیم .ما منتظر
اساسنامه نماندیم و برخی از کارها را همزمان پیش بردیم مانند مطالعات زنجیره ارزش و یا دستورالعمل ها و ...ما
تا شهریور ماه ساختار مصوب صندوق را ابالغ می کنیم .واگذاری بنا یک بخش کوچک از کار صندوق است .ما ۳۴
هزار اثر ملی داریم که که ۸هزار اثر ان در مالکیت دولت است و از این تعداد ۸۰۰بنا در اختیار ماست .معتقدیم
که وظیفه صندوق احیای اثار تاریخی کشور است.
فشار زیادی روی صندوق است در سال ۹۷و ۹۸اعتباری ندادند گفتند که وظیفه اصلی تدوین اساسنامه بوده
که انجام نشده در این شرایط اساسنامه را به تصویب رساندیم مصارف ما در سال ۹۸کمتر از سال ۹۲بود پیش
بینی مصارف صندوق ۶میلیارد و ۸۰۰میلیون تومان بوده است .ولی ما سال ۹۸را با سه میلیارد و ۷۰۰میلیون
تومان بستیم .حتماً اگر پول ها را به اشتراک بگذارید همه راضی می شوند اما ما گلوگاهها را بستیم .ممکن است
برخی در این مسیر ناراحت شوند قرار نیست به خاطر عده انگشت شماری ،خیر عمومی را رها کنیم .وظیفه من
دیدن خیر عمومی است و تکلیف داشتم هزینه ها را کاهش دهم .در این راه تهدید به جعل سند هم شدم .اما اگر
قائل به این بودم که از هر تهدیدی بترسم ،حتماً نمی توانستم مدیر توانمندی باشم.
شما گلوگاهها را بسته اید؟
به نظرم اسناد منابع و مصارف صندوق احیا نشان دهنده واقعیت هاست.
رئیسهیاتمدیرهمجمعصنفیناشرانموسیقی:
موسیقیوهنرمندانشبدونحامیوپشتیبانهستند
درامد حاصل از قانون ۱۰درصد از درامد کنسرت ها به اهالی موسیقی برگردد
رئیس مجمع صنفی ناشران موسیقی معتقد است که تشکیل
صندوقی برای حمایت از اهالی موسیقی ضروری است و برای
تشــکیل این صندوق می توان از درامدهای حاصل از قانون ۱۰
درصد استفاده کرد .کنســرت های موسیقی از یکم تیر اجازه
تعطیلی اجراهای موســیقی،
برگزاری دارند .پس از چهار ماه
ِ
سرگیری کنسرت ها وجود
از
درباره
اکنون اما و اگرهای بسیاری
ِ
دارد .پروتکل هایی تعیین شده و قرار است سالن ها تنها نیمی
تعطیلی چهارماهه ی
از صندلی هایشان برای هر اجرا پر شود.
ِ
کنسرت های موسیقی ،نوازندگان و اهنگسازان و خوانندگان را
با مشکالت بسیاری مواجه کرده است .این قشر اکنون چهار ماه
است که کل درامدش یا بخش زیادی از درامدش را به علت شیوع
ویروس کرونا از دست داده است .مشکالتی که در این چند ماه
برای موسیقی به وجود امد ،نشان داد که این هنر و هنرمندانش
چقدر بدون حامی و پشتیبان هســتند .برای بررسی اوضاع
موسیقی در دوران کرونا و البته برای رسیدن به راهکارهایی در
ِ
جهت حمایت بیشتر از اهالی موسیقی ،با امیرعباس ستایشگر
هم صحبت شدیم .ستایشگر اهنگساز موسیقی ایرانی و رئیس
هیاتمدیرهمجمعصنفیناشرانموسیقیاست.درادامهحاصل
گفت وگوبااینهنرمندرامی خوانید:
شــیوع ویروس کرونا باعث شد که در چهار ماه گذشته
تمام کنسرت های موسیقی تعطیل شــود .در روزهای
گذشته دولت اعالم کرده که از اول تیرماه ،اجازه برگزاری
کنسرت های موسیقی صادر می شود و اجراها با رعایت
برخی پروتکل ها می تواند از سر گرفته شود .برایمان از
چهار ماه گذشته بگویید و اینکه در این چهار ماه چه بر
موسیقی ایران و اهالیش گذشته است؟
جهــان درگیر پدیده ای شــد که هیچ کس چگونگی برخــورد با ان را
نمی دانست .موســیقی و هنرمندانش هم از این قاعده مستثنا نبودند.
شب عید
شدن این اتفاق با ِ
همیشه پیش خودم فکر می کردم که مصادف ِ
هنرمندان که برنامه های وسیعی برگزار می کنند ،حتماً حکمتی داشته
است .این از معدود وقایعی بود که تمام بخش های موسیقی درگیر ان
بودند؛ هنرمند و مسئول و منتقد و همه و همه با ان مواجه شدند .امیدوارم
رفتن بخش هایی از موسیقی نشود.
که باعث کم رنگ شدن یا به حاشیه ِ
منظورتان کدام بخش از موسیقی است ،خودتان هم اشاره
کردید که تمام بخش های موسیقی با کرونا درگیرند .حال
چرا باید بخش خاصی از موسیقی بیشتر از دیگر بخش ها
اسیبببیند؟
مخاطبان خاص و محدود دارند
در چنین اوضاعی موســیقی هایی که
ِ
بیشتر اسیب می بینند؛ موسیقی دستگاهی ،موسیقی نواحی و موسیقی
کالســیک .در این روزها باید به دولت کمک کنیم .در چنین اوضاعی
قائل به فاصله گذاری بین دولت و هنرمند نیســتم .همه ما با مسئله ای
درگیریم که تا کنون تجربه مواجهه با ان را نداشته ایم .متاسفانه دولت
از مســئولیت کرونا و ضررهایش برای موسیقی شانه خالی کرده است.
تا زمانی که دولت اعالم می کند که کســب و کاری باید تعطیل شود،
ان صنف انتظا ِر حمایت های مالــی از دولت دارد .اما وقتی دولت اعالم
می کند که کنسرت ها می تواند برگزار شود ،بار از روی دوش دولت برداشته
می شود .دولت در اینجا ادعا می کند که ما اجازه فعالیت شما را داده ایم
و اگر مردم از اجراهای شما استقبال نمی کنند ،من دیگر جوابگو نیستم.
ما هم اگر به جای دولت بودیم ،شــاید همین تصمیم را می گرفتیم و از
مســئولیت شانه خالی می کردیم .در این اوضاع هم دولت باید به اهالی
موسیقی کمک کند و هم اهالی موسیقی به دولت کمک کنند .برای از
سرگیریِ فعالیت های موسیقی سه جلسه برگزار شد که در این جلسه ها
مدیرعامل خانه موســیقی ،مدیرعامل مجمع صنفی و مدیرکل دفتر
موســیقی وزارت ارشاد حضور داشتند تا درباره بازگشایی کنسرت های
موسیقی تصمیم گیری شود .اکنون این جلسه ها به پروتکل هایی رسیده
که بر اساس ان ،سالن ها با نیمی از ظرفیت می توانند میزبان کنسرت های
موسیقی باشند و در عین حال اجاره بهای سالن ها هم باید نصف شود.
ِ
سایت بلیت فروشی
بر اساس این پروتکل ها ،برای هر خریدی که روی
انجام می شود ،دو صندلی از سمت راست و دو صندلی از سمت چپ قفل
می شود .صحبت اصلی من روی موسیقی دستگاهی ،موسیقی کالسیک
و موسیقی نواحی است.
اشاره کردید که دولت اجازه برگزاری کنسرت ها را صادر
کرده و با این کار به نوعی از مسئولیتش در قبال اهالی
موسیقی شانه خالی کرده اســت .مگر دولت در چهار
ماه گذشته که کسب و کا ِر اهالی موسیقی تعطیل بوده،
حمایتی هم انجام داده است؟
تا جایی که من می دانم ،موضوع سه ماه بیمه اعضای صندوق هنر را دولت
تامین کرده است .از سوی دیگر فرم هایی هم به اهالی موسیقی داده شده
تا پرکنند و بر اساس انها از سوی دولت به هنرمندان وام پرداخت شود.
در حقیقت دولت طی چهار ماه گذشته کمکی نکرده و در
نهایت همان حق بیمه هنرمندان را پرداخت کرده است؟
ِ
فعالیت فرهنگی هنری
قرار بر این است که بر اساس نیاز هر موسسه و هر
و بر اساس ُفرم هایی که پُر شده است به انها وام پرداخت شود.
امیدواریم این حمایت ها شکل واقعی به خودشان بگیرند
و دولت از موسیقی و هنرمندانش حمایت کند .به بحث
اصلی خودمان برگردیم .اشاره کردید که بخش موسیقی
دستگاهی ،کالسیک و نواحی بیشتر از دیگر بخش های
موسیقی در معرض اسیب قرار دارند؟
تمام هنرمندانی که در این ســال ها در بخش موســیقی کالســیک،
دســتگاهی و نواحی فعالیت می کردند ،دچار اسیب بودند .این حاصل
ساختاری معیوب است که ربطی به این دولت و دولت های قبل یا حتی
شــرایط کرونایی ندارد .حاال که مشکل کرونا به وجود امده و قرار است
ظرفیت سالن نصف شود و حتی با وجود اینکه فرض کنیم هزینه ها هم
نصف می شــود؛ باز هم با این تردید روبه روییم که ایا مخاطب به سالن
کنسرت می اید یا خیر .من خیلی خوشبین نیستم که مردم برای دیدن
کنسرت هایی در بخش موسیقی کالسیک ،دستگاهی یا نواحی به سالن
روحی هنرمند اســت .همه چیز هم پول
بیایند .دومین موضوع تقویت
ِ
نیست؛ موضوع اصلی باالرفتن روحیه هنرمند است که می خواهد کارش
دیده شود .حاال تصور کنید که سالنی با ظرفیت 200نفر ،تنها 100نفر
تماشاگر دارد .این مسئله بر روحیه هنرمند تاثیر منفی می گذارد.
در این زمینه فکر نمی کنم کسی مقصر باشد .در واقع این
کرونا است که ماجرا را به این شکل دراورده است؟
واقعاً نمی توان کسی را مقصر دانست .ما با ماشین خرابی مواجهیم که همه
باید ُهلش بدهند شاید درست شود .اصل ماجرا مورد تردید است؛ اینکه
نصف سالن بیایند و ماسک بزنند و دستکش داشته باشند یک بحث است
و بحث اصلی کلیت ماجراســت .فکر می کنم که همکارانمان در بخش
برگزاری کنسرت های موسیقی پاپ با نصف ظرفیت سالن هم بتوانند
کنسرت ها را برگزار کنند .به هر حال انها از سالن هایی با ظرفیت حدود
2هزار نفر به باال استفاده می کنند و این مسئله کار را برای انها راحت تر
می کند .اما در بخش موسیقی دستگاهی ،کالسیک و نواحی فکر می کنم
که اوضاع به این زودی به شرایط عادی برنگردد.
وقتی سالن ِ
نصف اجاره بهایش را بگیرد ،باید دقت کنیم
که بسیاری از هزینه ها همچنان پابرجاست و به هیچ وجه
نصف نمی شود .هزینه هایی مانند ایاب و ذهاب ،تدارکات
و تبلیغات همچنان با قیمت ثابت پابرجا هستند .از سوی
دیگر برگزارکننده نمی تواند به نوازندگان یا خوانندگان
موسیقی دســتگاهی ،کالســیک و نواحی بگوید که
دستمزدتان را نصف کنید .به هر حال این عزیزان در چند
ماه گذشته هیچ فعالیتی نداشته اند و هم اکنون تحت
فشاربسیارزیادیهستند؟
باز هم تاکید می کنم که این شرایطی جدید است و ما مانند دیگر نقاط
جهان نمی توانیم به ان نگاه کنیم .باید بپذیریم که شــرایط موسیقی
در کشــورمان خاص است .نمی توانیم نوع برخور ِد کشورهای اروپایی با
موسیقی در دوران کرونا را مبنا قرار دهیم .ما باید بتوانیم سیستم خودمان
را پیاده کنیم.
برایایناوضاعوبرایاینکهجریانموسیقیدربخش های
کالسیک ،دستگاهی و نواحی همچنان به حیات خودش
ادامه دهد ،چه راهکارهایی دارید؟
یکی از راهکارها؛ تداوم و قدرت بخشــیدن به کنسرت های انالین برای
موسیقی دستگاهی ،کالسیک و نواحی است .من واقعا تاسف می خورم از
اینکه در این چند ما ِه گذشته این همه کنسرت موسیقی پاپ داشتیم اما
دریغ از برگزاری چند اجرا در بخش های موسیقی دستگاهی یا کالسیک
یا نواحی .یعنی در ایران یک نفر حق ندارد تکنوازی تار بشنود در قالب
یک اجرای انالین؛ این جفا در حق موسیقی دستگاهی است .یعنی یک
نفر در ایران ما حق این را نداشــته که اجرایی از موسیقی کالسیک یا
نواحــی را به صورت انالین ببیند .البته این واقعیت را هم می دانیم که
بخش زیادی از مردم عالقه مند به موسیقی پاپ اند .اما وقتی نگاه می کنیم
که حدود 40سانس کنسرت انالین برگزار شده ،چرا نباید چند سانس
از این اجراها به موسیقی دستگاهی ،کالسیک یا نواحی اختصاص داشته
باشــد .اینجا جای گله وجود دارد .اولین راهکار ما این است که دولت و
وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی ،زمینه ای را فراهم کند تا اهالی موسیقی
دستگاهی ،کالسیک و نواحی بیایند و اجراهایشان را به صورت انالین
برای مخاطبانشان برگزار کنند .چه ایرادی دارد که تاالر رودکی را برای
چند شب به یک تهیه کننده بدهند تا در انجا بتواند کنسرت هایی در قالب
موسیقی دستگاهی یا کالسیک یا نواحی برگزار کند .این کار چه ایرادی
دارد؟ ما باید کنسرت های انالین بخش موسیقی دستگاهی ،کالسیک و
نواحی را پررنگ تر کنیم و رونق بیشتری به انها بدهیم.
نهایش را به طور رایگان
دولت می تواند عالوه بر اینکه سال
در اختیار چنین رویدادهایی قرار می دهد ،کمک هزینه
مالی هم برای هر اجرا داشته باشد؟
شاید همین که دولت سالن هایش را به طور رایگان در اختیار برگزار کننده
قرار دهد کمک خوبی باشد.
ســالن ها که در همین حالت عادی خاک می خورند و
خالی اند؟
متاسفانه برای برخی از مدیران ما ،اینکه سالن خالی باشد و خاک بخورد
بهتر از این است که رایگان در اختیار گروه ها قرار گیرند .سیستم مالی
چنین کنسرت هایی قابل تعادل است .به هر حال بسیاری از این گروه ها
چندین ماه تمرین می کنند تا یک کنسرت برگزار کنند و درامد مالی هر
کدام از اعضای گروه رقمی در حدود یک میلیون تومان می شــود .پس
طمع مالی چندانی
گروه های موسیقی برای برگزاری کنسرت های انالین ِ
ندارند.
برای برگزاری این کنســرت های انالین ،می توان بلیت
دیدن
حق
فروشــی هم کرد یا خیر؟ منظورم
فــروش ِ
ِ
ِ
کنسرت به هر کاربر است که معموالً با رقم های اندکی مثل
5یا 10هزار تومان انجام می شود؟
این کنســرت ها باید به صورت رایگان برای مخاطب پخش شــود .اما را ِه
درامدش این اســت که از ســه ِم اینترنتی که کاربران استفاده می کنند
درصدی به گروه برسد و البته اسپانسرهای فرهنگی هم بیایند و از این اجراها
حمایت کنند .درامد مالی این اجراها هم به طور کامل به هنرمندان و تیم
برگزار کننده برسد .به نظرم پروژه خرید بلیت برای دیدن کنسرت انالین،
ماجرایی شکست خورده است و در ایران به هیچ وجه جواب نمی دهد.
راهکار دیگری برای حمایت از موســیقی دستگاهی،
اوضاع کرونایی دارید؟
کالسیک یا موسیقی نواحی در این
ِ
دولت باید صندوقی برای اهالی موسیقی تاسیس کند که هیات امنایی
معتمد داشته باشد .اعضای این هیات امنا می توانند از مسئوالن وزارت
ارشاد ،از هنرمندان و از نمایندگان صنفی هنرمندان باشد .اهالی موسیقی
طرح هایی را که دارند ،به صندوق ارائه می کنند تا از این صندوق وام بگیرند.
اگر دولت در زمینه تاســیس چنین صندوقی اقدام نکند ،خو ِد جامعه
موســیقی می تواند انجام دهد .مشکل این است که در جامعه موسیقی
اختالف رای زیاد است و این صحبت ها معموالً در نطفه خفه می شود.
کمیبیشتردربارهاینصندوقبرایمانبگویید؟
خانه موسیقی اعالم کرده که 16هزار عضو دارد .من فرض می گیرم که
ِ
عضویت
تنها هزار نفر از اهالی موســیقی عضو این صندوق شوند .حق
این صندوق ماهیانه 25هزار تومان باشــد .با این رقم ،این صندوق در
هر ســال حدود 300میلیون تومان پول خواهد داشت .وقتی صندوق
شکل بگیرد ،می توان از دولت هم درخواست کمک کرد .دولت می تواند
برای تهیهکنندگانی که در زمینه موسیقی تجاری فعالیت می کنند ،الزام
قبال چند کنسرت تجاری ،چند کنسرت در زمینه موسیقی
بیاورد که در ِ
دســتگاهی یا موسیقی نواحی هم برگزار کنند یا اینکه به این صندوق
کمک کنند .برای دولت در بدترین شرایط اقتصادی هم 500 ،میلیون
یا یک میلیارد تومان پولی نیســت .اما وجود این رقم در یک صندوق،
خیلی به کار می اید .در جامعه موسیقی هنرمندانی هستند که گاهی
کارشان ل َ ِ
دادن 500میلیون یا یک
نگ یک میلیون تومان است .اختصاص ِ
میلیارد تومن برای چنین صندوقی ،به هیچ وجه کار دشواری نیست .این
صندوق می تواند در شرایط بحرانی مثل االن (شیوع ویروس کرونا) به دا ِد
اهالی موسیقی برسد .این صندوق موجب اطمینان خاط ِر اهالی موسیقی
می شود .مث ً
ال فالن هنرمند می خواهد البومی منتشر کند و به 20میلیون
تومان پول نیاز دارد .این رقم را به راحتی می تواند از این صندوق وام بگیرد
طی یک یا دو سال هم ان را پس بدهد.
و ِ
در سال گذشــته قانونی تصویب شد که براساس ان 10
درصد از درامد کنسرت ها در شهرهای کالن ،به خزانه
دولت واریز می شد .پرسش این است که این 10درصد در
سال گذشته چقدر بود و االن این پول کجاست و در چه
زمینه هایی خرج شد .شاید با همین 10درصدی که سال
گذشــته دولت از اهالی موسیقی گرفت ،می شد همین
صندوق را تشــکیل داد و جایی برای حمایت از اهالی
موسیقیشکلبگیرد؟
تا جایی که من در جریان هستم 10 ،درص ِد مربوط به 6ماه دوم سال
گذشته هنوز از شرکت ها دریافت نشده است .همین مبلغ را می توانند از
شرکت ها بگیرند و با ان صندوق تشکیل شود .در ابتدای صحبت هایم
اشاره کردم که هم ما باید به دولت کمک کنیم و هم دولت به ما.
این دو راهکاری که ارائه کردید ،می تواند بســیار موثر
اوضاع بحرانی به هنر
و مفید باشــد .دولت باید در این
ِ
موســیقی کمک کند و این راهکارها می تواند جریان
موسیقی دستگاهی ،کالسیک و نواحی را رونق دهد؟
دولت و اهل موسیقی هر دو باید به همدیگر کمک کنند .دولت این توان
را ندارد که جماعت موسیقی را در خانه نگه دارد و از انها حمایت مالی
کند .ما هم نمی توانیم همه چیز را از دولت بخواهیم .تا این اتفاق دوسویه
نیفتد ،این مشکل مهار نمی شود .من با 20سال سابقه برگزاری کنسرت،
مطمئنم که اگر حرکتی جدی در این زمینه رخ ندهد ،موسیقی کالسیک،
دستگاهی و نواحی با اسیب جدی مواجه می شود.
مهم ترین اسیبی که این سه بخش از موسیقی را
تهدید می کند ،کدام است؟
اسیب این موسیقی تعطیل شدن نیست؛ بی مایه شدن است .شما دیگر
موزیسینی مثل پرویز مشکاتیان پیدا نخواهید کرد؛ حتی اگر شبی 100
کنســرت در بخش موسیقی دستگاهی برگزار شود .بخشی از موسیقی
دستگاهیوموسیقیکالسیک،ذهنیت سازیاست؛یعنیهنرمندخودش
را ارائه می دهد تا بتواند خودش را تکمیل کند .در بخش های دیگر موسیقی
فقط بحث برگزاری کنسرت مطرح است و ایرادی هم نیست؛ چرا که این
خصوصیت ان موســیقی ها است .ولی ما اگر االن به داد موسیقی های با
مخاطب محدود نرسیم ،ذوق در این موسیقی ها می خشکد .در این روزها
ِ
شــاهدیم که در فضای مجازی بسیاری از افراد ساز می زنند و مخاطبان
زیادی هم دارند و هر شب هم برنامه ای برگزار می کنند .اما از دل این کارها
موزیســین درنمی اید .به هر روی ما در اینجا دو راهکار ارائه دادیم که به
رفتن ذوق در موسیقی
نظرم راه های عملی و موثری هستند .خطر از بین ِ
ما وجود دارد؛ حتی اگر جیب هنرمند پر از پول باشد.
7
یکشنبـــــــــــــه 1تیرماه 1399سالسیزدهم شمــاره1251
www.honarmandonline.ir
موسیقی
MUSIC
گزارش
مجید انتظامی:
پدرم هیچ وقت برای من پارتی بازی
و یا سفارش ویژه ای نکرد
در استانه زادروز زنده یاد «عزت اهلل انتظامی» فریدون جیرانی
به گفتگو با مجید انتظامی در موزه ســینما نشســت .مجید
انتظامی در ابتدای این دیدار در پاسخ به سوال فریدون جیرانی
درباره فیلم گاو با ذکر خاطره ای گفت :فیلم گاو را برای اولین
بار با داریوش مهرجویــی در برلین دیدم .انصافا پدرم در این
فیلم بازی بســیار خوبی داشــت تا انجا که از جشنواره فیلم
شــیکاگو برای این فیلم جایزه گرفت و تیتر روزنامه ها شــد.
انتظامی در پاسخ به ســوال جیرانی مبنی بر اینکه پدرش تا
چه اندازه به صدای بازیگر در فیلم ها اهمیت می داد ،پاســخ
داد :پدرم اصرار داشت که در فیلم ها خودش برای نقش هایش
صحبت کند .در همه فیلم ها به جز دو فیلم «ســتارخان» و
«هزاردستان» خودش صحبت کرد .من به دلیل اینکه درگیر
اهنگسازی بودم و مشغله های خودم را داشتم ،کمتر سر فیلم
های پدرم حاضر می شــدم البته یکــی از دالیلش این بود که
نمی خواستم این شائبه ایجاد شود که من برای گرفتن شغل
و یا پروژه اهنگســازی فیلم ها به پدرم سر می زنم .وی درباره
رابطــه اش در کودکی با زنده یاد عزت اهلل انتظامی نیز گفت:
هنرمندها خیلی تنها هســتند ،زیرا از خانواده شــان به خاطر
کارشــان دور می شــوند .اما یادم می اید که پدر من ما را به
سینما هم می برد (با خنده) خودش جلوتر می رفت و ما پشت
ســرش می دویدیم .انتظامی درباره حضور پدرش در کنسرت
هایش نیز خاطرنشان کرد :کنسرت های ما همیشه ساعت ۲۰
برگزار می شد و پدرم از ساعت ۵بعداظهر به تاالرها می امد.
اولین اجرای روی صحنه که رهبری می کردم «این فصل را با
من بخوان» بود .او همیشــه به من تاکید می کرد که چگونه
روی صحنه بروم و چگونه به مــردم احترام بگذارم .به عنوان
مثــال به من یاد می داد که دســتم روی قلبم باید و به مردم
تعظیم کنم تا اثرگذارتر باشد .انتظامی در پاسخ به این سوال
جیرانی که ایا پدرش در مقام داور ســفارش دادن جایزه به او
را در جشنواره کرده اســت یا خیر؟ پاسخ داد :سالی که فیلم
«از کرخه تا راین» به جشــنواره راه پیدا کرده بود ،سر جایزه
موسیقی بحث می شود و پدرم برای انکه نه طرف من را بگیرد
و نه نقشــی در این جایزه داشته باشــد اتاق را ترک می کند.
ی کیا به من
جده بودم که ابراهیم حاتم
من در حال ســفر به ّ
گفت بمان جایــزه ات را بگیر و بعد برو اما در نهایت جایزه به
فیلــم دیگری تعلق گرفت و دیپلم افتخار را به من دادند .وی
ادامــه داد :پدرم هیچ وقت برای من پارتی بازی و یا ســفارش
ویژه ای نکرد .در کار مســیرهایمان از هم مجزا بود و تنها در
دو کار مشــترک باهم حضور داشتیم .مجید انتظامی با اشاره
به اینکه پدرم هرگز بازنشســته نشــد ،افزود :حتی تا روزهای
اخر زندگی اش نیز برایش فیلمنامه می فرســتادند همیشــه
کنار تخت او تعداد زیــادی فیلمنامه و کتاب بود.وی با تایید
حرف های جیرانی مبنی بر نقش پررنگ عزت اهلل انتظامی در
تاسیس موزه سینما گفت :پدرم از موسسان و از مدیرعامالن
ابتدایی موزه سینما بود .خودش با اژانس به منزل فیلمسازها
می رفت و جایزه هایشــان را می گرفت و به موزه سینما می
اورد .انتظامی با اشــاره به اینکه پدرش بــه خانواده و نوه ها
اهمیت می داد ،گفت :پدرم فرزند دختررا بسیار دوست داشت
و گلنوش دختر من رابطه رابطه ای عاطفی و عمیقی داشــت
و ایــن رابطه به اندازه ای بود کــه حتی پدرم خودش را ملزم
می کرد اول مهر انها را به مدرســه ببرد و حتی پول توجیبی
نوه ها را نیــز خودش می داد .وی با تایید ســخنان جیرانی
پیرامون نقش پر رنگ عزت اهلل انتظامی در سینما و هنر ایران
گفــت :پدرم در کارش نظم و دقتزیادی داشــت و هرکاری را
قبول نمی کرد .او مرد بزرگی بود بعدها خواهیم دید که تاریخ
درباره او چه قضاوتی می کنــد .جیرانی در انتهای برنامه نیز
بــه خاطره ای از عزت اهلل انتظامــی پرداخت .وی گفت :زنده
یاد عزت اهلل انتظامی در کارش بسیار دقیق بود و نظم زیادی
داشــت .یادم می اید سر فیلم ستاره می شود صبح بسیار زود
وقتی ماشین سه دقیقه دیر می امد زنگ میزد و می گفت چرا
ماشین نرسیده است! روحش شاد و یادش گرامی.
تئاتر رشته دانشگاهی دارد اما چرا این هنر شغل محسوب نمی شود؟
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره • 1251یکشنبه 1تیرماه • 1399سال سیزدهم • 8صفـــحه
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :گل اذین
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
ISO 10004:2012
ISO 9001 : 2008
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
مسعود طیبی کارگردان و مدرس تئاتر با اشاره به اینکه
قرار بوده اردیبهشــت ماه در تئاتر شهر اجرا برود ،گفت:
در حال حاضر هیچ کس پاسخگوی وضعیت اجرای من
نیست .من حاضر هستم در زمان حال اجرا بروم زیرا یک
ضرب المثل معــروف وجود دارد که در مورد تئاتری که
هیچ نهادی حاضر نیست ان را به عنوان یک شغل بپذیرد؛
کام ً
ال صدق می کند .ما مجبور هستیم که نقد را بچسبیم
و نسیه را رها کنیم .وی عنوان کرد :در سال 1393زمانی
که می خواستم نمایش «هملت» را در تاالر مولوی اجرا
کنم ،اقای اسدی گفتند در ماه های بهمن و اسفند اجرا
نروید و بگذارید پس از عید نمایش تان را اجرا کنید ،اما
من گفتم می خواهم اجرا بروم .دقیقاً پس از اجرای من بود
که تاالر مولوی تا سال 1395تعطیل شد .این کارگردان
تئاتر با تاکید بر اینکه در حال حاضر هیچ کس نســبت
به اجرای ان ها تعهد ندارد ،اظهار داشت :در فضای تئاتر
هیچ چیز مکتوبی بین ادم ها رد و بدل نمی شود که شما
فالن ماه اجرا دارید .همین االن هم به راحتی می توانند
نوبت اجرای من را انکار کنند .تئاتر تنها نهادی است که
قرارهای اداری ان شفاهی گذاشته می شود و چیزی به
نام نوشتار کتبی در تئاتر بی معنی است .طیبی تصریح
اوقات شــرعی
پشت صحنه
به وقت تهران
اذان ظهر
13:06
20:24
غروب افتاب
20:45
اذان مغرب
اذان صبح فردا
طلوع افتاب فردا
گنج سخن
04:02
05:49
رسول اکرم صلى اهللعلیهواله :
کودکان را دوست بدارید و به انان مهربانى کنید و هرگاه به انها
وعده دادید وفا کنید،انها شما را روزى دهنده خود مى دانند.
کافى(ط-االسالمیه) ج ،6ص ،49ح3
پندبزرگان
هر قدر به طبیعت نزدیک شوی،
زندگانی شایسته تری را پیدا می کنی.
نیما یوشیج
حافظانه
کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد
محقق است که او حاصل بصر دارد
چو خامه در ره فرمان او سر طاعت
نهاده ایم مگر او به تیغ بردارد
کرد :اگر به هر دلیلی دوباره شرایط قرنطینه لحاظ شد
و یا مدیریت عوض شود چه کار کنم؟ دوباره باید از اول
رایزنی های چند ســاله خودم برای اجرا را شروع کنم.
اجرایی که در بهترین حالت هــم ضرر دارد .اگر هم در
این فرصت اجرا نروید ،بعدا ً می گویند ما به شــما نوبت
اجرا دادیم ولی خودتان اجرا نرفتید .من می دانم که در
این شرایط بدون شک با شکست مخاطب روبرو خواهم
شد .به شخصه خود من در چنین شرایطی نمی روم تئاتر
ببینم چون در سالن های تئاتر ما هیچ ایمنی خاصی وجود
ندارد .من هم اگر اجرا بروم حداکثر توان بهداشتی را برای
گروهم لحاظ می کنم .وی از دور ســوم نمایش «فقط
چهل روزه بودم» در تئاتر شهر خبر داد و گفت :من ابتدا
می خواستم یک محصول نمایشی جدید به نام «انتقام
سیاوش» را تولید کنم و در سالن حافظ اجرا ببرم ولی
در حال حاضر تولید ان پروژه را لغو کرده ام ،چون تولید
در این شرایط حتماً کار عاقالنه ای نیست .نمایش «فقط
چهل روزه بودم» اماده اجرا اســت و اجرای ان برای من
سودی ندارند ولی ضرر مالی خاصی هم ندارد .به نظرم در
چنین شرایطی باید محصولی که اماده اجرا است را به
صحنه ببرم .این کارگردان ادامه داد :من چند روز پیش
خاطرم هست سال اول دبیرســتان در اوج بالتکلیفی دانش اموزان ترمی واحدی و سالی
واحدی و تصمیمات خلق الساعه مسئولین وقت اموزش و پرورش دبیر تاریخ مان در جواب
اعتراضات دانش اموزان و غیره جمله ای به یــاد ماندنی گفت« :علت این وضعیت ،گندیه
که مظفر زده!» حال بعد از گذشت اینهمه سال و فراز و فرودهای مختلف که غالبا فرودش
برای مردم و فرازش برای مسئولین و اعوان و انصارشان؛ بالی جهان شمول ویروس منحوس
کرونا حاصل گند کیســت؟! ظاهرا پیک دوم کرونا در حال شکل گیری است ،از امروز هم
می خواهد تاالرهای پذیرایی و مراکز هنری هم باز شود؛ یاد ضرب المثل قوز باال قوز افتادم!
یعنی همین یکی رو کم داشــتیم؛ خالصه مردم بالتکلیف هستند؛ از یک طرف دولت همه
مراکز را باز کرده از ان طرف مسئولین وزارت بهداشت مدام هشدار پشت هشدار که مردم
بیرون نروید! رئیس بانک مرکزی می گوید مردم نگران نباشــند دالر 2هزار تومان گران تر
می شود! دیروز رئیس می گفت ســکه 8میلیون رو هم رد کرد؛ خالصه تا کجا می خواییم
ادامه بدیم نمی دونم؛ ولی مســئولین عزیز واال بال مردم دیگه زیر فشار اقتصادی داغون
شــدن؛ اگه امکان داره دست از حواشــی بردارید و مردم را دریابید؛ از مشکالت اجاره و
مســکن بگویم یا گرانی ماشــین و مواد غذایی؟! در خبرها خواندم لوازم خانگی بدن کد
شناســایی کاالی قاچاق محسوب می شود؛ یکی از دوستان گفت این که دیگه کاری نداره؛
کد محصوالت را می زنند روی کاالهای قاچاق! بعد شــما فکر می کنید قاچاق نیست؛ امروز
مغزم بیشــتر از روزهای قبل درد می کنه! مطلبی را به نقل از انیشــتین می خواندم که ما
گذشــته اسمان را می بینیم؛ شاید از نظر فرازمینی ها ما هم گذشته زمین باشیم! همه چیز
اتفاق افتاده! یعنی حال و اینده وجود ندارد و همه چیز گذشته و اتفاق افتاده!؟
در مورد تدریس انالین هم گفتم که در حال حاضر یک
بازخورد 40درصدی دارم ،حاال بیایم ان را هم به خاطر
یــک حداکثری که ندارم ،رها کنم؟ من االن در بدترین
وضعیت بیماری و اقتصادی کشورم یک نمایش اماده
اجرا دارم ،اگر ان را هم رها کنم چه اتفاقی می افتد؟ ایا
تضمینی وجود دارد که در چند ماه اینده شرایط بهتری
داشته باشیم؟ طیبی افزود :من در این مدت به تئاتر شهر
نامه نوشتم و اعتراض کردم .ان ها حق ندارند وقتی کارگاه
نمایش را تعطیل می کنند اجرای من را هم تعطیل کنند،
بلکه فقط باید سالن نمایش من را عوض کنند .کار من دو
پرسوناژ دارد ،اما این کار از همان ابتدا قابلیت اجرا در سالن
ســایه را داشت .قرار بود اثر دیگری را تولید کنم ولی از
ترس اینکه تئاتر شهر من را در پروسه خوانش متن و این
داستان ها نیندازد ،راضی شدم تا دور سوم نمایش «فقط
چهل روزه بودم» را اجرا کنم .وی اظهار داشــت :پس از
اجرای بسیار موفق نمایش «خداحافظی نکن» با بازی
نسیم ادبی ،نسرین نصرتی و حسام منظور و فروش باالی
ان ،مجموعه تئاتر شهر بدون هیچ دلیلی به مدت 9سال
حاضر نبود به من اجرا بدهد .سال گذشته بهانه اوردند که
شما در ایرانشهر اجرا رفته اید ،در حالی که چند نفر دیگر
هم در ایرانشهر اجرا رفتند و بالفاصله در تئاتر شهر هم
نمایش اجرا کردند .به هر حال من را حذف کردند .حاال
می خواهم بدانم برای نهمین سال متوالی می خواهند چه
بهانه ای بیاورند؟ طیبی تاکید کرد :به نظرم در شرایطی
که وزارت کار و بیمه ،هیچ کدام کار ما را به عنوان شغل
حساب نمی کنند ،تولید یک اثر جدید کار اشتباهی است.
ما در جامعه خودمان از سطح نازل ترین کارها تا باالترین
سطح کارهایی که انجام می دهیم ،هیچ جایگاهی نداریم.
من در مملکت خودم با یک مرده هیچ فرقی ندارم .جالب
است که رشته دانشگاهی این حرفه در کشورمان وجود
دارد ولی کار ما هنوز به عنوان شغل محسوب نمی شود.
نگاه نو
پردرامدترینایرانیازتبلیغاتاینستاگرامکیست؟
اینستاگرام حسن ریوندی که کمدین و استنداپ کار
می کند پر فالورترین اینســتاگرام یک ایرانی است.
حسن ریوندی بیش از 13میلیون دنبال کننده دارد که
احتماال این عدد به زودی به 14میلیون دنبال کننده
نیز خواهد رسید .البته درباره تعداد فالورهای اینستاگرام
این کمدین حرف و حدیث بســیار است و برخی می
گویند بخش قابل توجهی از دنبال کنندگان ریوندی
فیک هستند و وجود خارجی ندارند .اما همانگونه که
پیش بینی می شــد به جهت تعداد دنبال کنندگان
ریوندی ،این کمدین درامد بسیار خوبی از تبلیغات در
اینستاگرام دارد .درباره میزان درامد او گفته می شود
ماهیانه حدود دو میلیارد تومان است اما اگر بخواهیم
در این عدد شک کنیم و رقم صحیح را به دست اوریم
کار ســختی پیش رو نداریم .کافی است به پیج این
کمدین سر بزنیم .انجا به وسیله یک رباط تلگرام به رقم
درج اگهی در استوری این کمدین برخورد می کنیم.
توضیح این که تبلیغات در اینستاگرام حسن ریوندیتنها در اســتوری انجام می شود .-بر اساس رقمی که
به صورت رسمی در صفحه این کمدین نوشته شده
برای هر استوری به صورت عکس به مدت 24ساعت
5میلیون تومان و برای تبلیغات ویدیویی 6میلیون
تومان تعیین شده ،این ارقام البته قابل افزایش است
بــه نحوی که اگر خواهان تبلیغات ویدیویی با حضور
حسن ریوندی باشید میزان رقم پرداختی باالتر خواهد
رفت که این رقم البته اعالم نشده و باید برای به تفاهم
رسیدن با شماره مدیر برنامه های او تماس بگیرید .با
یک حساب ســرجمعی و با در نظر گرفتن این نکته
که به صورت متوسط روزانه 5استوری تبلیغ در پیج
ریوندی قرار بگیرد رقمی حدود 750میلیون تومان در
می اید .این رقم البته که در ویدیوهایی با حضور این
کمدین افزایش می یابد .ویدیوهایی تبلیغی که نمونه
اش هم در پیج این کمدین قابل مشاهده است .می توان
نتیجه گرفت حداقل درامد حسن ریوندی از اینستاگرام
ماهیانه به حدود یک میلیارد می رسد .و اگر بخواهیم
اجراهای زنده او در برنامه هایی که در سالن های بزرگی
مثل سالن وزارت کشور برگزار می شود و معموال هم
به سرعت بلیط هایش فروخته می شود در نظر بگیریم
این رقم افزایش می یابد.
اخبار دیدنی
با رشد نوعی جلبک در اب های شور دریاچه حوض سلطان ،این دریاچه در پدیده ای نادر رنگ قرمز به
خود گرفته است .دریاچه حوض سلطان در ۳۵کیلومتری شمال شهر قم و در حاشیه اتوبان قم -تهران
قرارگرفتهاست.اینتاالبشورکویریدارایاکوسیستممنحصربه فردیبودهوگونه هایگیاهی،جانوری
و میکروارگانیسم های دارای قابلیت حیات در محیط این دریاچه زیست می کنند /حسین یاراحمدی
نشست تحلیل و بررسی فیلم «سراس ِر شب» عصر جمعه 30خرداد ماه با حضور فرزاد موتمن
(کارگردان) ،سینا حجازی (بازیگر) ،زامیاد ســعدوندیان (فیلمنامه نویس) ،سهراب خسروی
(تدوین گر) و بابک میرزاخانی (اهنگساز) ،مسعود بهارلو (مجری) و شاهین شجری کهن (منتقد)
در برنام ه اف الین «کافه هفت» برگزار شد /هنرمند
نشست خبری گرامیداشت شهید چمران صبح امروز با حضور مهدی چمران رئیس بنیاد شهید
چمران و محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری در حوزه هنری انقالب اسالمی برگزار شد /
مسعودشهرستانی
گالری هنر طهران جمعه ۳۰خرداد با رعایت پروتکل های بهداشتی با برگزاری نمایشگاه عکس «»۹۹
افتتاحشد.ایننمایشگاههمزمانبابازگشاییدیگرگالری هایتهرانپسازشیوعبیماریکرونا،اثاری
از عکاسان و هنرمندان ایرانی به نمایش گذاشته است /حامد ملک پور
کوه های رنگی یا «اال داغالر» از شــگفت انگیزترین جاذبه های استان زنجان و جاذبه های طبیعی
شهرستان ماهنشان به شمار می ایند که چشم هر بیننده ای را به سوی خود خیره و تعجب همگان
را برمی انگیزد.نارنجی ،قرمز،سفید،قهوه ای ،زرد و رنگ های ترکیبی کوه های سر به فلک کشیده
شهرستان ماهنشان را به کوه های رنگی معروف ساخته است /امیرحسین ناسوتی
ظاهرا ً هر چه زمان می گذرد حساسیت ها نسبت به واژه هایی چون شیوع کرونا ،فاصله اجتماعی و ..در
میان عده ای از مردم کاســته می شود .بعد از ارامش و وقفه ای که طی هفته های اخیر ان هم با پشت
ســر گذراندن ان بحران سخت و عجیب و وهم اور تجربه کردیم این روزها مردم از تب و تاب رعایت
این فاصله ها افتاده اند و انچنان رفتار می کنند که گویی به دوران قبل کرونا بازگشته اند /پویا بازارگرد