روزنامه هنرمند شماره 770
روزنامه هنرمند شماره 770
جبار کوچکی نژاد رئیس فراکسیون میراث فرهنگی،
صنایع دستی و گردشگری مجلس
توسعه گردشگری حالل
کلید جذب گردشگران عرب به کشور
گفتگوی «هنرمند» با هومان اسعدی
تماماثارارسالیتوسط
داورانارزیابیشدهاست
2
چهار شنبه 8شهریورماه 1396سال دهم شماره 770
8صفـــحه 1000تومـان ISSN 2008-0816
حسین علیزاده:
امکاناتبیشتریبایددر
اختیارجشنوارهقراربگیرد
حمیدرضا نور بخش:
جشنوار هملیموسیقیجوان
حرفه ای ترین جشنواره در
حال برگزاری است
داریوش پیرنیاکان:
جشنواره جوان در مسیر
تکامل خود درحال قدم
برداشتناست
6
پرونده ای درباره ی اپرای ملی ایران درگفتگو با بهروز غریب پور
می خواستماعتماد
به نفسملیرا برگردانم
احساننقابت
4
بررسی پنج فیلم کمدی پرفروش
ِ
جهت
صرفـــا
فـــروش!
3
مهدی زارع بی عیب مسئول خانه فرهنگ و وابسته فرهنگی جمهوری اسالمی ایران در بمبئی
2
چهار شنبه 8شهریور ماه 1396سال دهم شماره 770
www.honarmandonline.ir
فرهــــــنگوهنر
& ART
CULTURE
نگاه
جبار کوچکی نژاد رئیس فراکسیون میراث فرهنگی ،صنایع دستی
و گردشگری مجلس
توسعهگردشگریحالل
کلیدجذبگردشگرانعرببهکشور
جبار کوچکی نژاد با اشــاره بــه کاهش حدود
7درصدیِ گردشــگر از حوزه خلیج فارس و
کشورهای عربی به ایران ،گفت :شهرهای زیارتی
ایران همچون قم و مشــهد بیشترین مقصد
گردشگران حوزه خلیج فارس و عرب ،به شمار
می ایند و مردم این شهرها به واسطه حضور این
گردشــگران به درامد و گردش مالی مناسبی
می رسیدند اما تنش ها و جنگ های منطقه ای سبب کاهش این سفرها شده
است به همین دلیل درامد قابل مالحظ ه حاصل از سفر ان ها دیگر نصیب ایران
نمی شود لذا مسئوالن باید برای تغییر شرایط و گذر از این مشکل فکری کنند.
نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسالمی ادامه داد :ایران شرایط خوبی به
لحاظ فرهنگی و مذهبی برای جذب گردشگران افریقایی ،اسیایی و حوزه خلیج
فارس دارد اما خروج از رکود جذب گردشگر از این مناطق نیاز به تالش بیشتر
سفارتخانه ها و رایزن های فرهنگی دارد .وی با بیان اینکه کشورهای همچون
ترکیه و مالزی راهکارهای متعددی همچون پخش اگهی های تبلیغاتی به زبان
عربی و ساخت سریال را برای جذب گردشگران عرب دنبال می کنند ،ادامه داد:
کاهش هزینه های سفر به ایران برای این دست از گردشگران و تسهیل شرایط و
افزایش انگیزه ها با در نظر گرفتن امکانات و شرایط مناسب نسبت به کشورهای
اطراف می تواند افزایش حضور ان ها را در ایران به دنبال داشــته باشد .رئیس
فراکسیون میراث فرهنگی ،صنایع دستی ،گردشگری و مناطق ازاد مجلس با
تاکید براینکه باید در حوزه گردشگری هزینه کرد و برنامه ریزی و سیاستگذاری
طوالنی مدت داشت ،گفت :ایران به عنوان کشوری مسلمان شرایط مناسبی
همچون غذاهای حالل و بدون الکل و ...را برای گسترش گردشگری حالل دارد
اما برای دستیابی به این مهم باید برنامه راهبردی و استراتژیک داشته باشد و
برای افزایش زیرساخت هایی همچون هتل ها و دیگر امکانات تالش کند.
در پروازهای ماهان واسمان
هنرمند بخوانید
سینما بهترین زبان برای انتقال ارزش های جامعه ایران
کمال صادقی
مهدی زارع بی عیــب از برگزاری «هفته فیلم ایران» در ماه نوامبر و با
حضور هنرمندان ایران و بالیوود در بمبئی خبر داد .ایران و هند عالوه
بر مناسبات جاری سیاسی و اقتصادی ،دارای پیوندهای عمیق فرهنگی
هستند .با توجه به پیوستگی ها و ابعاد این روابط عمیق و گسترده ،با
مهدی زارع بی عیب ،مسئول خانه فرهنگ و وابسته فرهنگی جمهوری
اسالمی ایران در بمبئی ،درباره مسیر گسترش ارزش های فرهنگی ایران
اسالمی و همچنین فضای فرهنگی بمبئی ،گفتگویی انجام دادیم که در
زیر از نظر می گذرد.
***
خانه فرهنگ ایران در بمبئی ،در انجام فعالیت های فرهنگی و
نشر زبان و ادب پارسی در هند ،فعالیت های زیادی داشته است.
به عنوان یک فعال فرهنگی در منطقه غرب و جنوب شبه قاره
هند ،فکر می کنید فعالیت های این مرکز به چه میزان در زمینه
تقویت ارتباطات فرهنگی ایران با هند ،موثر بوده است؟
زمینه فرهنگی ایران در هند و داشته های فرهنگی ما در این کشور بسیار زیاد
است که نظر به اهمیت زبان فارسی در بمبئی ،عالوه بر دانشجویانی که درهند
تحصیل می کنند که به فرهنگ و ادب فارســی عالقــه دارند ،مردم نیز عالقه
زیادی به فراگیری زبان فارسی نشان می دهند .این خود نمونه کوچکی از درهم
تنیدگی زبان و فرهنگ ایران و هند است .خانه فرهنگ ایران در بمبئی در جهت
تقویت ارتباطات فرهنگی بین دو ملت اقدام به امضای تفاهم نامه های همکاری و
قراردادهای فرهنگی می کند و تا حدودی توانسته این ارتباطات فرهنگی و تمدنی
را توسعه دهد .ما عالوه بر اجرای طرح های اموزشی با محوریت فرهنگ ،توانستیم
بحث فرهنگ و هنر را در حوزه فیلم فعال تر کنیم و با هنرمندان بالیوود ارتباط
خوبی برقرار کنیم .ماحصل اولین همکاری مشــترک ایران و بالیوود هند ،فیلم
«ســام بمبئی» به کارگردانی و نویسندگی قربان محمدپور بود که از استقبال
خوبی برخوردار شد ،که پیرو این کار ،کارگردانان مشهور دیگری درحال تدوین
فیلم هایی هستند که دراینده نزدیک اکران خواهند شد .ما اعتقاد داریم که اگر
ارتباطات فرهنگی در این کشور به خوبی صورت گیرد ،می توانیم نماینده موفقی
برای سینمای ایران باشیم .در همین راستا و با انگیزه معرفی و نمایش فرهنگ
ایرانی در هند« ،هفته فیلم ایران» در ماه نوامبر میالدی با حضور هنرمندان ایران
و بالیوود در شهر بمبئی برگزار می شود ،چراکه سینما بهترین زبان برای انتقال
ارزش ها و اثرگذاری بر جامعه است و توجه به این هنر می تواند تاثیر شگرفی در
انسان هاداشتهباشد.
از انجا که بُعد دیگر این پیوستگی ها و ابعاد این روابط به مشارکت
ایرانیان مقیم هند در برنامه های فرهنگی ایران برمی گردد ،فکر
می کنید نگاه خود انها به ایرانیان و فرهنگ ایرانی چگونه است؟
پارســیان هند گروهی از زرتشتیان ایرانی تبارند که اغلب انان در شبه قاره هند
زندگی می کنند و نیاکان انها پس از ســلطه اعراب مسلمان بر ایران ،از ایران به
هند کوچ کرده اند .اکنون که حدود ۶۵هزار تن از انان در هند ساکن هستند و
بیشترشان در بمبئی اقامت دارند ،انها ایران را مادر و سرزمین هند را پدر خود
می دانند .ناگفته نماند که پارسیان ،پس از استقالل هند نیز با جامعه هماهنگ
شــدند و همواره به فرهنگ و تمدن خود عشق می ورزند و به برگزاری مراسم
۱۱کانون سینمایی در فرهنگ سراهای پایتخت
میزبانعالقه مندانبهسینماهستند.کانون های
سینمایی فرهنگ ســراها ،به عنوان یک پاتوق
فرهنگی ــ هنری با نمایش و بررســی فیلم ها
و انیمیشن های سینمایی ،میزبان عالقه مندان
هســتند .شــما هم می توانید با حضــور در
فرهنگ سراهای تهران و شرکت در برنامه های
نمایش و نقد و بررسی فیلم هر هفته با یکی از
اثار روز سینمای ایران و جهان اشنا شوید.
باشگاهفیلمتهران
یکیازقدیمی ترینکانون هایفیلمفرهنگ سراها،
باشــگاه فیلم تهران در فرهنگ سرای ارسباران
اســت .این کانون با مدیریت «کوروش جاهد»
منتقد ســینما به نمایش و بررسی فیلم های
روز ســینمای ایران با حضور عوامل می پردازد.
عالقه مندان به عضویت در این کانون می توانند به
فرهنگ سرایارسبارانبهنشانیخیابانشریعتی،
باالتر از سیدخندان ،خیابان جلفا مراجعه کنند.
سینمااندیشه
چندین کانون فیلم تاکنون در فرهنگ ســرای
اندیشه تشکیل شده که البته چندان دنباله دار
نبودند از «ســینما نوستالژی» که به نمایش و
بررسیفیلم هایبهیادماندنیسینمامی پرداخت
تا «سینما فرهنگ»؛ ولی کانون فیلم «سینما
فرهنگیباهمکاریخانهفرهنگجمهوریاسالمیایراندربمبئی،عالقهبسیاری
نشان می دهند .در واقع ،ما هرگونه برنامه فرهنگی که برگزار می کنیم ،مشابه ان
را در هنــد برگزار می کنند و به خاطر این قرابت فرهنگی ،تمدن ما را به خوبی
می شناسند و عالقه مند به فرهنگ ایرانی هستند .ما اکنون ،درصدد فراهم اوری
مقدمات برگزاری سمینار «دیرینه ایران و هند» با مشارکت پارسیان هستیم .این
سمینار تخصصی در ماه سپتامبر و به همت خانه فرهنگ ایران در بمبئی و با
همکاری دانشگاه دکن کالج در پونا برگزار می شود.
نگاه هندوها به اسالم را چگونه ارزیابی می کنید؟
دین اســام از طریق ایرانیان در شــبه قاره هند توســعه یافت و بســیاری از
عرفایی که از ایران به هند مهاجرت کردند ،توانســتند اسباب رونق بیشتر دین
مبین اسالم را مهیا سازند .اکنون حدود ۲۰۰میلیون مسلمان در هند زندگی
می کنند .خوشبختانه با وجود فرقه ها و گروه های مختلفی در هند در کنار هم
زندگی می کنند ،افراط گرایی هایی را که در سایر کشورهای خاورمیانه می بینیم،
شاهد نیستیم و همواره مسلمانان این کشور با سایر ادیان ،زندگی مسالمت امیزی
دارند .مسلمانان در عین پایبندی به عقاید و باورهایشان ،برخالف تبلیغات برخی
گروههای افراطی ،به هند وفادارند .با توجه به تفکر مسالمت امیزی که در بین مردم
هند و مسلمانان این کشور وجود دارد ،با مشارکت نخبگان مسلمان و بودایی اقدام
به اجرای طرح پژوهشی در خصوص «روابط بین بودیسم و اسالم» کردیم .پس
از به پایان رسیدن این طرح ،همایش و نمایشگاه های متعددی برگزار می کنیم تا
نقاط مشترک و پیوندهای دیرینه دینی و فرهنگی بین دو ملت ایران و هند را به
صورت میدانی بررسی شود .عالوه بر این ،خانه فرهنگ ایران در بمبئی با برگزاری
مراسم در مناسبت های مختلف به ویژه ارتحال حضرت امام خمینی(ره) توانسته
میان مکتب ها اتحاد و هماهنگی ایجاد کند؛ چه بسا تحقق این مهم منجر به از
بین رفتن فضای تروریسم و افراطی گری می شود .ناگفته نماند؛ زمانی که هندوها
در این برنامه های فرهنگی حضور می یابند ،بسیار عالقه مند به دانستن حقایق
دین مبین اسالم می شوند .بنابراین محورهای مشترک فرهنگی بسیاری میان
دو کشــور وجود دارد که می تواند موضوع بحث قرار گیرد؛ گفت وگوهای دینی،
مبارزه با افراط گرایی از منظر فرهنگی ،سیمنارهای تخصصی ،افزایش تعامالت
میان هنرمندان و مواردی از این دست.
به عقیده شما بهترین راهبردی که باید برای معرفی فرهنگ و
تمدن ایران اسالمی در بمبئی پیگیری کرد ،چیست؟
یکی از الزامات معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی پیوستن به فضای مجازی است که
باید با نگاهی راهبردی در دیگر کشورها به ویژه بمبئی رواج یابد .ساخت کلیپ های
تصویری و صوتی با محوریت معرفی ایران اسالمی و اسالم حقیقی ،از برنامه های
مدون خانه فرهنگ کشــورمان در بمبئی است .این کلیپ ها در مناسبت های
مختلف مطابق با تقویم کشــورمان چون میالد و شهادت ائمه معصومین(ع) و
ایین ها و رسوم های ایرانی تهیه و تولید می شود و به دو زبان انگلیسی و فارسی
در فضای مجازی از طریق شبکه های واتس اپ و فیس بوک منتشر می شود .به
عنوان مثال ،چندی قبل بحث شناخت شخصیت امام صادق(ع) در قالب دو الی
سه دقیقه در فضای مجازی منتشر کردیم که بحمداهلل بازتاب خوبی داشت.
اثار بزرگان ادب فارسی چه جایگاهی در بمبئی دارند؟
در دنیای کنونی ظرفیت های جدیدی در عرصه های اموزشی فراهم شده و نظام
اموزش زبان در دنیا در حال تجربه کردن شیوه های مدون است که خانه فرهنگ
ایران در بمبئی از برگزاری نشست های ادبی برای معرفی فرهیختگان ،مشاهیر
بلنداوازه و چهره های ماندگار ایران زمین استفاده می کند .هندوها به مولوی عالقه
دارند و بســیار به شاهنامه خوانی در برنامه های فرهنگی خود اهمیت می دهند.
سعدی ،نظامی و خیام را نیز می شناسند.
کمی در خصوص اثار چاپی و ترجمه شده خانه فرهنگ ایران در
بمبئی به ویژه انهایی که ار طریق طرح «تاپ» (حمایت از ترجمه
اثار فارسی به دیگر زبان ها) توضیح دهید .ایا خروجی شاخصی
داشتهاست؟
در زمینه ادبیات ،فرهنگ ،ایران شناسی ،اسالم شناسی و موضوعات مختلف دیگر
طی ســال گذشته از سوی خانه فرهنگ ایران در بمبئی ،کتاب هایی با موضوع
سلمان خورشید ،نظریه های اسالم و مراجع ایرانی در خصوص زنان پیامبر (ص)
و افراط گری ،زندگی و شخصیت واالی حضرت امام (ره) ،ترجمه و در بازار توزیع
شده است .ما اکنون ،درصدد ویراستاری و اماده سازی کتاب های واژه نامه قرانی،
کتــاب توحید و واژه نامه اصالحات روزمره اردو و فارســی در قالب طرح «تاپ»
هستیم .این طرح به منظور تشویق مترجمان جهت ترجمه و نشر اثار فارسی به
زبان های دیگر ،بخشی از هزینه های ترجمه و نشر کتاب در زبان مقصد را در قالب
طرح حمایتی تقبل می کند و اثار فاخر فارسی در حوزه معارف اسالمی و علوم
انسانی در بازار نشر جهانی عرضه و توزیع می شود.
چقدر نسخه خطی فارسی در بمبئی داریم؟
هم اکنون نسخ خطی گرانبهایی در کتابخانه های هند به ویژه بمبئی وجود دارد
و عالوه بر این ،مراکز دانشــگاهی دارای بخش های زبان فارسی هستند که در
مقاطع مختلف به اموزش و تدریس زبان فارسی می پردازند .خوشبختانه مرکز
میکروفیلم نور ایران در دهلی نو که در زمینه گرداوری و ترمیم نســخ خطی و
قدیمی فعالیت دارد ،توانسته است نسخ خطی قدیمی را بازسازی و همانندسازی
کند .بحث شناسایی کتابخانه های بهره مند از نسخ خطی در جنوب هند را شروع
نموده ایم که بعد از تحقیقات به این مرکز ارسال خواهد شد .براین اساس ،این
مرکز میکروفیلم و سی دی از نسخ خطی موجود در مراکز علمی و کتابخانه های
جنوب هند را گرداوری می کند و در اختیار عالقه مندان و محققان قرار خواهد داد.
کانون های سینمایی تهران را بشناسید
فرهنگ سراها؛پاتوقیبرایدوستدارانهنرهفتم
اندیشــه» به مدیریت «محمدرضا مقدسیان»
یک هفته درمیان سه شنبه ها با نمایش فیلم های
روز دنیا و نقد و بررسی ان ها با حضور منتقدان
شناخته شده با اســتقبال ویژه ای روبه رو شده
است .عالقه مندان برای حضور در نشست های
اینکانونمی توانندبهفرهنگ سرایاندیشهواقع
در خیابان شریعتی ،نرسیده به پل سیدخندان،
بوستاناندیشهمراجعهکنند.
روانشناسیوسینما
نشست روانشناسی و سینمای فرهنگ سرای
رسانه هر یکشنبه با نمایش یک فیلم سینمایی با
ساختار روان شناسانه میزبان عالقه مندان به این
گونه از فیلم هاست .عالقه مندان برای شرکت در
این کانون می توانند به فرهنگ سرای رسانه واقع
در خیابان پاســداران ،خیابان گل نبی ،خیابان
ناطق نوری ،میدان قبا مراجعه کنند.
باشگاهانیمیشنشهر
باشگاه انیمیشن شــهر با شعار «دوشنبه های
انیمیشــن» تاکنون در ۸۷دوشــنبه میزبان
عالقه مندان بوده اســت .این کانون که ابتدا در
فرهنگ سرای رسانه شکل گرفت ،این روزها در
پردیسسینماییملتدنبالمی شود.محمدرضا
مقدســیان و یک منتقد مهمان دوشنبه ها به
تحلیل و واکاوی یک اثر انیمیشنی می پردازند
.عالقه منــدان بــرای حضور در این نشســت
می توانند دوشــنبه ها ساعت ١٨به سالن پنج
پردیسسینماییملتمراجعهکنند.
باشگاهفیلمایرانزمین
باشگاه فیلم ایران زمین فرهنگ سرای ابن سینا
یک هفته در میان دوشــنبه ها با بررســی اثار
سینمایی ایرانی و بین المللی و با حضور کورش
جاهد منتقد سینما برگزار می شود .عالقه مندان
بــرای عضویت در ایــن کانــون می توانند به
فرهنگ سرای ابن ســینا واقع در شهرک غرب،
فاز یک خیابان ایران زمین شمالی مراجعه کنند.
کانونفیلمسکانس
کانون فیلم فرهنگ ســرای فــردوس با عنوان
«سکانس» تاکنون ۸۴نوبت به نمایش و بررسی
اثار سینمای ایران با حضور عوامل پرداخته است.
این کانون دوشنبه های یک هفته در میان ساعت
۱۹در فرهنگ سرای فردوس واقع در فلکه دوم
صادقیه ،بلوار فردوس شــرق ،بعــد از چهار راه
شهیدسلیمیجهرمیمراجعهکنند.
کانونسینماییخطسوم
کانون فیلم فرهنگ سرای ملل با عنوان «خط
سوم» تاکنون با برگزاری ۱۹۳نشست به بررسی
فیلم هایروزسینماپرداختهاست.ایننشست ها
چهارشنبه ها یک هفته در میان در سالن امفی
تیاتر این فرهنگ ســرا واقــع در بزرگراه صدر،
خیابانقیطریه،بوستانقیطریهبرگزارمی شود.
کانونفیلمسینما۶
کانون فیلم فرهنگ سرای سرو با عنوان «سینما
»۶سه شنبه هر ماه با نمایش و بررسی یک فیلم
سینمایی و یک فیلم کوتاه میزبان عالقه مندان
اســت .این کانون سه شنبه ها ســاعت ۱۷در
فرهنگسرای سرو واقع در خیابان ولی عصر(عج)،
ضلع شمالی بوستان ساعی ،کوی ساعی یکم
میزبانعالقه مندانبهسینماست.
کانون فیلم قاب نو
کانون فیلم فرهنگ سرای شفق با عنوان «قاب
نو»یکشنب هاولهرماهبهبررسیجامعه شناختی
اثار ســینمایی باحضور چهره های مطرح این
حوزه می پردازد .فرهنگ سرای شفق در خیابان
سیدجمال الدین اسدابادی ،خیابان ،۲۱بوستان
شفق واقع شده است.
کانونفیلمفرهنگ سرایامید
کانونفیلمفرهنگ سرایامیدچهارشنبه هایهر
هفته فیلم های سینمای ایران را نمایش داده و
مورد نقد و بررسی قرار می دهد .دوستداران هنر
برای حضور در این نشســت می تواند به نشانی
خیابان ۱۷شهریور ،خیابان خشکبارچی ،پارک
خیام،فرهنگ سرایامیدمراجعهکنند.
باشگاهمستند
باشگاه مستند فرهنگ سرای گلستان از تیرماه
امسال همزمان با نمایش و بررسی اثر برگزیده
سینمای مستند امســال «اوانتاژ» کاری از
محمد کارت اغاز به کار کرد .نشســت های
این کانون یک هفته در میان چهارشــنبه ها
با حضور عوامــل به نمایش و بررســی اثار
مطرح مســتند ایران می پردازد .حضور برای
شــهروندان در این برنامه ازاد و رایگان است
و عالقه منــدان می توانند به فرهنگ ســرای
گلســتان واقع در نارمک ،خیابان گلســتان،
پایین تر از میدان هالل احمر مراجعه کنند.
بررسی پنج فیلم کمدی پرفروش
صرفـــا ِ
جهتفـــروش!
افشین علیار
دلیل این استقبال اکران پنج فیلم کمدی بود ،پیش بینی می شد که با این شیوه ی
در شش ما ِه نخست سال 96سینمای ایران با استقبال خوبی مواجه شد ِ
اکران با حضور کمدین ها در قاب سینما تماشاگران زیادی با اشتیاق برای دیدن فیلم ها به سالن های سینما بروند؛ حاال که نیمی از سال 96گذشته است
باید بررسی کرد که ایا اکران این پنج فیلم فقط به درامد سینما کمک کرده یا جنبه ی دیگری هم داشته ،سینمای کمدی سینمای سرگرم کننده ای ست
ت تاثیرقراربدهدیکویژگیبه
کهبایدعالوهبرخنداندنتماشاگرهدفدیگریهمداشتهباشد،اینکهیکفیلمکمدیبتواندبامحتوایشتماشاگرراتح
حساب می اید اما متاسفانه در این برهه ی زمانی فیلم های کمدی که بیشتر به بازیگران شان متکی اند تنها جنبه ی سرگرمی دارند و اساسا کمدی بازیگر
محسوب می شوند ،فیلمسا ِز کمدی در وهله ی اول به حضور بازیگ ِر چهره فکر می کند و بر اساس او فیلمنامه اش را می نویسد در ادامه ی این یادداشت
نگاهی به پنج فیلم کمدی می اندازیم که در شش ماه نخست سال چگونه توانستند در مجموع 72میلیارد تومان بفروشند:
نهنگعنبر،2سلکشنرویا
اصوال فیلم های دنباله دار در سینمای ایران اگر به فروش باالیی هم دست پیدا کنند
مطمئنا به دلیل حضور بازیگر نقش اول است و کیفیت ساختاری فیلم نادیده گرفته
می شود نهنگ عنبر 2به شدت متکی به رضاعطاران و ابعاد شخصیتی او بود و تماشاگر
به دلیل بُعد شخصیتی او برای دیدن فیلم نهنگ عنبر به سینما رفت ،به اعتقاد نگارنده
نهنگ عنبر 1به لحاظ استفاده از کمدی در کالم و موقعیت و در موازات ان شکل گیری
یک قصه ی ملودراماتیک عاشقانه یک اثر موفق بود که توانست مخاطبانی زیادی را
قابل اهمیت در یک اثر ســینمایی راضی نگه داشتن
راضی نگه دارد ،دقیقا موضوع ِ
مخاطب است ،سامان مقدم به عنوان فیلمساز و نویسنده تالشی برای جذابیت قصه ی
کمدی اش در نهنگ عنبر 2نکرد چرا که تمامی عناص ِر فیلم به هیچ وجه تغییری در
ان اعمال نشد و مقدم با بهره گیری از موفقیت نهنگ عنبر 1سرا ِغ ساخت ورژن بعدی
این فیلم سینمایی رفت ،مقدم در نهنگ عنبر 2به دلیل فرم بازی عطاران دیگر نیازی
یداند وجود عطاران نیروی محرکی ست برای
نمی بیند شخصیت پردازی کند چرا که م
اختن چرخه ی کمدی ،اما با اینکه گریم های دهه شصتی و نوع لباس پوشیدن یا
راه اند ِ
خوانندگی عطاران خنده به لب تماشاگر می اورد اما تمامی این شمایل و اتفاقاتِ کمدی
را البته به بهترین شکل در نهنگ عنبر 1دیده بودیم این فیلم به لحاظ متکی بودن به
ورژن قبلی اش نتوانست زمینه ی کمدی اش را گسترش بدهد به همین لحاظ اگر چه
صرفا با یک فیلمی طرف هستیم که رضا عطاران در ان بازی می کند و این به تنهایی
یعنی یک فیلم کمدی! اما باید این را هم در نظر داشت در سینمای کمدی نباید به
می پذیرفت اما در گشت 2احساس می شد قصه ،دوام و کشش مناسب برای خلق یک
فیلم کمدی را ندارد ،به طوری که قصه کوالژی از گشت ارشاد یک شده که منطقی در
روایت ان وجود نداشت ایا با فحش رکیک دادن یا شوخی های جنسی یا متلک های
سیاسی به فیلم گنجاندن می شود فیلم کمدی ساخت؟ گشت 2توانست 19میلیارد
تومان بفروشد که به عقیده ی سهیلی اگر دی وی دی این فیلم به صورت غیرمجاز
عرضه نمی شد فروش بیشتری می کرد.
خوب ،بد ،جلف
مطمئنا اولین فیلم قاسم خانی برای مخاطبان سینمای ایران اثری کنجکاوبرانگیزی
بود به این دلیل که قاسم خانی در سمت فیلمنامه نویس کمدی فعالیت داشته و حاال
توانسته اولین فیلم بلندش را که شاید خیلی هم دیر شده باشد بسازد ،اما فیلم خوب ،بد،
جلفرضاعطاراننداشتکهتماشاگربهدلیلاینکمدینبهسینمابرودواساسابازیگران
این فیلم صرفا کمدین نبودند و برگ بنده ی خوب ،بد ،جلف همین بود قاسم خانی
که خودش سریال پژمان را نوشته حاال در اولین تجربه ی سینمایی اش با استفاده از
موقعیت های کمدی و شخصیت پردازی های مشخص ،سریال پژمان را تبدیل به یک
اثر سینمایی کرد ،این فیلم به شدت متکی به شخصیت ها و موقعیت های دیالوگی بود،
این دوکاراکتر که در سریال پژمان خوش درخشیدند در این فیلم سینمایی با همان
مولفه های شخصیتی به ایفای نقش پرداختند خوب ،بد ،جلف نه کمدی سخیف و نه
صرفا کمدی تجاری تلقی می شود ،این فیلم لحظات و موقعیت های جذابی به همراه
داشت که توانست تماشاگر را بخنداند از سوی دیگر فیلمساز با در نظر گرفتن سابقه ی
بازیگر یا سوپراستار متکی بود اگر فیلم کمدی با مضمون منسجم و منطقی ساخته
شود مسلما تماشاگر هم می تواند بخندد و هم می تواند از کلیت فیلم رضایت کامل
داشته باشد .اما وقتی خرده اتفاقاتِ بی منطق که ربطی به جریان اصلی فیلم ندارد به
لحن فیلم نمی تواند متقاعد کننده باشد .مهم ترین نکته
اثر اضافه شود ان وقت زبان و ِ
در نهنگ عنبر 2نرسیدن به ابتذال بود؛ در این برهۀ زمانی که ابتذال و فحش گویی در
کمدی ُمد شده نهنگ عنبر مسیر خودش را می رود و برای مخاطب عام اثر سرگرم
کننده ایمحسوبمی شود،البتهسامانمقدممی توانستباپردازشبیشتردرفیلمنامه
و شخصیت پردازی نهنگ عنبر 2را به یک اثر موفق تر از ساخته ی قبلی اش تبدیل کند
اما وی به دلیل اکتفا به بازی رضاعطاران و خرده اتفاقات طنز امیز که کلیشه ای به نظر
می رسیدند نتوانست در پرداخت کمدی ،اث ِر قابل توجهی خلق کند .نهنگ عنبر 2با
فروش 20میلیارد تومان اولین فیلم پرفروش در شش ما ِه اول سال 96است.
گشت2
در اکران نوروزی امسال فیلم گشت 2ادامه ی گشت ارشاد به کارگردانی سعید سهیلی
به نمایش درامد ،از قبل معلوم بود که این فیلم می تواند در اکران موفق باشد حاال چه
برسد که در عید نوروز اکران شود .کامال مشهود بود سهیلی در گشت 2به دیالوگ ها
و موقعیت های تکراری بسنده کرده و با زبانی شبه طنز بخشی از اسیب های اجتماعی
را هم نشان داده که البته به نتیجه ی نهایی نرسید ،جذابیت در گشت ارشاد یک ،به
دلیل استفاده تقلبی از یک ارگان یا سازمان بود که ادم های فیلم از ان استفاده ابزاری
می کردند گشت ارشاد برای تماشاگر موقعیت کمدی ایجاد می کرد کمدی که به یک
مشکل اجتماعی جدی می رسید اما گشت 2نکته ای جدیدی برای ارائه در سینمای
کمدی نداشت جز موقعیت های کالمی که به کلیشه ی نسخه ی یک می رسید گشت
ارشــاد از یک انسجام خاص در بیان و موقعیت طنز برخوردار بود که تماشاگر ان را
پیشین شخصیت پژمان جمشیدی و سام درخشانی وارد فضای فانتزی شده بود که ما
را تا حدودی به یاد فیلم های مومیایی سه یا مرد عوضی می انداخت .خوب ،بد ،جلف
در برقراری با مخاطب موفق بود و مهم ترین دلیل این موفقیت استفاده ی درست از
موقعیت کمدی در محتوا بود .خوب ،بد ،جلف با توجه به شروع اکرانش از اسفند 95
توانست16میلیاردتومانبفروشد.
اکسیدان
اکسیداندومینفیلمحامدمحمدیکمدیموفقیبودکهتوانستبارعایتمختصاتِ
ساختاری از تماشاگرش خنده بگیرد ،اساسا اکسیدان بر پایه و اصول کمدی شکل
گرفته و این مهم ترین امتیاز فیلم محسوب می شد ،اکسیدان به ابتذال نمی رسد
هجوگویی نمی کند و راه درستی را در پیش می گیرد .اکسیدان فیلمی برای مخاطب
عام سینما و مهم تر از ان اثری برای خانواده بود ،چرا که اکسیدان فارغ از دیالوگ های
مستهجن بوده و سعی کرده با تمامی اِلمان های کمدی شرایطی را بوجود بیاورد تا
تماشــاگرش را از فیلم راضی نگه دارد ،اگر ضعف های فیلمنامه و حفره های ان را
نادیده بگیریم می شود این فیلم را صرفا یک کمدی بی ادعا تلقی کرد ،چرا بی ادعا؟
اکسیدان رضاعطاران یا حمیدفرخ نژاد یا پژمان جمشیدی نداشت که بخواهد به
ان ها متکی باشد ،اکسیدان فیلم تجاری نبوده بلکه یک کمدی جمع و جور که با
هدف مشخصی ساخته شده و اساسا نمی شود از همچین فیلمی توقع خاصی داشت
مشخصا این فیلم برای سرگرمی مخاطب ساخته شده و به هدف نهایی ام رسیده،
خنده های تماشاگران واقعی ست چرا که موقعیت های کمیک اکسیدان باسمه ای
و تقلبی نمی باشد .از نکات مهم اکسیدان با تمامی کم و کاستی های نوشتاری اش
می شود به قاب های درخشــان ،چیدمان یکدست در سکانس ها ،ریتم مناسب و
ترکیب قابل قبول ان اشاره کرد .اکران اکسیدان همچنان ادامه دارد اما تا به اینجا با
همه ی اتفاقاتی که برایش افتاده توانسته 8میلیارد تومان بفروشد.
ساعت 5عصر
اما مهران مدیری در ساخت اولین فیلم بلندش نتوانست اثری راضی کننده ای
بسازد ،ساعت پنج عصر به هیچ وجه نتوانست سینمایی باشد چرا که عناصر
ساختاری اش به شدت تلویزیونی بود ،توقع نگارنده و سایرین از مدیری بعنوان
کسی که در تلویزیون سال هاست سریال و ایتم های کمدی ساخته فراتر از
این فیلم بود .ســاعت پنج عصر ایتم های بهم پیوسته بود که منطق روایی
خلق قصه ای جدید و بکر که از او انتظار داشتیم با
نداشت و فیلمساز به جای ِ
همان نگرش ایتم سازی اولین فیلم سینمایی اش را ساخت؛ بعد از ضعف در
چیدمان صحنه هم چنگی به دل نمی زد انگار اصول
فیلمنامه ،کارگردانی و نوع
ِ
و قواعد ســینمایی رعایت نشده و قاب ها ،استانداردهای الزم را برای پرده ی
سینما نداشتند و مدیری با همان رویه ی کارگردانی تلویزیونی میزانسن هایش
را در ساعت پنج عصر ترسیم کرده بود ،حتی هیچ تغییری در بازی سیامک
انصاری نسبت به کارهای قبلی اش در تلویزیون دیده نشد .قالب ساعت پنج
عصر به سریال های مدیری شباهت داشت یک ادم که در موقعیت های پیچیده
قرار می گیرد که می خواهد از ان موقعیت ها فرار کند که نمی تواند؛ شاید این
موقعیت ها در سریال سازی موفق به نظر برسند اما با توجه به ابعاد گسترده ی
سینما این موقعیت ها نمی توانند تماشاگر را راضی کنند ،موقعیت های شبه
تلویزیونی نمی توانند به سینما تبدیل شوند زیرا که تماشاگر این موقعیت ها
و اتفاق ها را بارها در طنزهای تلویزیونی دیده است حاال چرا باید این اتفاقات
تکراری را با یک بازیگر تکراری در زمان محدود با پرداختی سطحی در سینما
ببیند؟ ساعت پنج عصر ادغامی از سریال های تلویزیونی و استنداپ کمدهای
مدیری بود درباره ی مسائل اخالقی در جامعه اما فارغ از نگاه سینمایی و نگرش
تازه ای به مســائل اجتماعی ،ساعت پنج عصر نه کمدی بود و نه درام ،انگار
وقتش رســیده بود که مدیری به دغدغه ی چند ساله اش برسد و یک فیلم
سینمایی بسازد .ساعت پنج عصر که همچنان اکرانش ادامه دارد تاکنون 8
میلیارد تومان فروخته است .نتیجه :اینکه در صدر جدول فروش سینمای
ایران پنج فیلم کمدی دیده می شود کمی باعث تاسف است که در سینمای
ایران فیلم های درام نمی توانند پرفروش باشــند ،اما جای سوال دارد که این
فیلم ها به دلیل کمدی بودن پرفروش شده اند یا به دلیل حضور کمدین ها؟
اساسا سینمای ایران در دهه ی نود تا اینجا فیلم کمدی کم داشته است ،یا
نه بگذارید این گونه بگویم که فیلم کمدی خوب کم داشته؛ فیلم کمدی کم
ساخته نشده اما فیلم سینمایی کمدی باید چه مختصات ساختاری داشته
باشد تا مخاطب را جذب کند؟ در سال های اخیر باب شده است فیل ِم کمدی
که پرفروش باشد فیل ِم مخاطب پسند و فیلم راضی کننده ای است ،فیلمسازان
ِ
رضایت تماشــاگران از فیلم ،میز ِان فروش را در نظر
و تهیه کنندگان قبل از
می گیرند به عنوان مثال یک فیلم کمدی را در بهترین فصل اکران می کنند
ان هم با بلیت دوازده هزار تومان و سالن ها هم پر می شود ،اما بعد از پایان فیلم
کسی از تماشاگر نمی پرسد ایا این فیلم راضی کننده بود یا نه؛ فیلم کمدی
چه مشخصه هایی باید داشته باشد؟ ایا می شود به خنده های دسته جمعی
در سالن سینما بسنده کرد؟ خیر ،سالن سینما و شنیدن صدای خنده های
تماشاگران معیار معتبری برای ارزش یک فیلم کمدی نمی باشد اگر یک فیلم
کمدی را در خانه در تنهایی دیدید و به ان خندید ،ان فیلم مسیرش را درست
رفته و به کمدی رسیده است .سینمای ایران در نیمه ی اول سال با فیلم های
کمدی لبریز شده است ایا فیلم هایی که قرار است تا اخر سال اکران شوند
می توانندتماشاگرانرابهسینمابکشانند؟ایافیلم هایدراممی توانندپرفروش
باشند؟ شورای صنفی نمایش می توانست این پنج فیلم کمدی را با فاصله ی
چند ما ِه اکران کند که سینمای ایران در نیمه ی دوم سال با ریزش مخاطب
مواجه نشود .بازگشایی مدارس و دانشگاه ها ،فرارسیدن ماه محرم و صفر و اغاز
جشنواره فیلم فجر در نیمه ی دوم سال باعث کاهش مخاطب می شود.
3
چهار شنبه 8شهریور ماه 1396سال دهم شماره 770
www.honarmandonline.ir
سینمـــــا
CINEMA
خبر
جمشید هاشم پور در ICUجلو دوربین رفت!
جمشید هاشــم پــور ایــن روزها به
تازگی مقابــل دوربین «هایالیت» که
فیلمبرداری ان به صورت شبانه روزی
ادامهدارد،رفت.فیلمبرداری«هایالیت»
که بیش از 45درصد از ان پیش رفته
است ،عالوه بر شهرک هما ،این روزها
به صورت فشرده در بخش ICUیکی
از بیمارستان های شمال تهران ادامه دارد .جمشید هاشم پور از جمله بازیگران این
پروژه است که در این مدت به تازگی همراه با پژمان بازغی ،ازاده زارعی ،مینا وحید
و الهه حصاری جلو دوربین مسعود سالمی رفته است .در ادامه پس از شروع بازی
سام قریبیان در چند روز اینده ،عالوه بر ضبط سکانس های شهری که از تنوع
باالیی برخوردارند ،فیلمبرداری در خارج از تهران ادامه میابد .عالوه بر این ها یزدان
فتوحی ،شیوا طاهری ،لیلی فرهادپور و بیتا کاجی نیز از دیگر بازیگرانی اند که در
این کار حضور دارند« .هایالیت» به نویسندگی و کارگردانی اصغر نعیمی بعد از
فیلم هایی چون «بی وفا»« ،سالم بر عشق» و «سایه های موازی» چهارمین ساخته
وی محسوب می شود که در ان درامی عاشقانه و متفاوت را با مضمون اجتماعی
روایت می کند .ساســان سالور نیز پیش از این کار فیلم های «تمشک»« ،امین
خواهیم گفت» و «بدرود بغداد» را تهیه کرده است .همچنین مسعود سالمی نیز
به عنوان مدیر فیلمبرداری در این پروژه حضور دارد.
تدوین «غریبان» به پایان رسید
به گفته کامــران جاهدی تدوینگر «غریبان» ،به تازگــی تدوین این اثر به
پایان رســیده و بهروز شــهامت صداگذاری ان را اغاز کرده اســت .کامران
جاهدی تدوینگر ســینما درباره جدیدترین فعالیت های خود گفت :چندی
پیش مصطفی رزاق کریمی شــروع به ساخت یک مستند ارشیوی با عنوان
«غریبــان» با موضوع پیاده روی اربعین کرد که من نیز به تازگی تدوین این
اثر را به پایان رسانده ام و در حال حاضر بهروز شهامت مشغول انجام کارهای
صداگذاری ان است .وی افزود :از ۵سال پیش که پیاده روی اربعین عمومیت
پیدا کرد ،گروه های مختلف از هر استان مستندهایی درباره این اتفاق ساختند
که صدا و سیما این راش ها را در اختیارمان گذاشت و ما یک پژوهش دقیق
درباره این اتفاق بزرگ انجام دادیم ســپس مصطفی رزاق کریمی با یک نگاه
متفاوت ،قصه و تعبیر جدیدی را از تاریخ و فلسفه اربعین ارایه داد .جاهدی
بیان کرد :ســاخت این اثر کار بسیار زمان بری بود به طوری که ما از اسفند
ســال ۹۵شروع به ساخت ان کردیم و در حال حاضر مراحل اصالح رنگ و
صداگذاری ان سپری می شود ،ضمن اینکه ۱۰تا ۱۵درصد از فضای کار این
مســتند هم انیمیشن است .وی در پایان گفت :در حال حاضر روژان ایرجی
مشغول طراحی پوستر این اثر است.
4
چهار شنبه 8شهریور ماه 1396سال دهم شماره 770
www.honarmandonline.ir
تئاتــــر
TEATER
یادداشت
منظر لشکری
پرونده ای درباره ی اپرای ملی ایران درگفتگو با «بهروز غریب پور»
پیرامون نمایش «انک زمستان می گرید» به کارگردانی فاضل قنادی
تئاتر می تواند تمامی اجزای هنر را در خود جمع کند
از بدو پیدایش بشر ،بازتاب خصوصیات بشری شامل احساسات ،خشم ،کینه،
نفرت ،انتقام ،حسادت ،تضییع حقوق بشری و احقاق حق بوده است که این
موارد هم چون احساساتی مانند گرسنگی ،تشنگی ،خواب و تولید مثل برای
عموم احاد بشری قابل لمس است .بعضی از این حس ها را در زندگی می توان
به چشم دید ولی بعضی دیگر از ان ها ،اگر به صورت نمایشی به مخاطبان خود
عرضه شوند ،بهتر می توانند مورد درک قرار بگیرند و در این میان ،احساساتی
مانند خشم ،کینه و نفرت که بازتاب عینی عام ندارند ،زمانی که به روی صحنۀ
تئاتر قرار می گیرند ،می توانند مخاطب خود را به تفکر وادار کنند .امروز بسیاری
از مســائلی که با چشم دیده نمی شوند ،حرص ،طمع ،انحصار طلبی ،قدرت
طلبی ،جنگ ،کشــتار و یا رستگاری با چشم ظاهر دیده نمی شوند ،اما هنر
مانند پردۀ نقاشی ،پردۀ سینما و یا صحنۀ تئاتر می تواند به خوبی این تصاویر
را در مقابــل دیدگان مخاطب قرار دهــد و اگر این اتفاق بیفتد ،اثر در ذهن
تماشاچی جای خواهد گرفت و به عنوان مثال ،از هملت می توان به عنوان یکی
از ماندگار ترین اثار در ذهن بشر یاد کرد .نقش هنر ،به نمایش کشیدن به هر
طریقی است که این به نمایش کشیدن گاهی به وسیلۀ صوت اتفاق می افتد
که موسیقی ،بارزترین این نوع از اثار است و گاهی دیگر از طریق بصری ،که
تئاتر نوعی از ان است .به نظر من تئاتر از همه هنرها غنی تر است و یقیناً به
همین دلیل نام مادر هنرهای مختلف را به خود اختصاص داده است ،چرا که
تئاتر هنری است که می تواند تمامی اجزای هنر را در خود جمع کند .دورانی
که ما در ان زندگی می کنیم ،دوران خشونت طلبی ،قدرت طلبی ،و انحصار
طلبی ،جنگ ،کشتار ،گرسنگی و بی عدالتی است و حضور متونی همچون
«انک زمستان می گرید» به نوینسندگی و کارگردانی «فاضل قنادی» از جملۀ
اثاری است که با نگاهی مستند به وقایعی طبیعی و واقعی می پردازد و همین
امر موجب می شود تا «انک زمستان می گرید» به اثری شایستۀ ستایش مبدل
شــود .واقعی و مستند بودن ،مهم ترین نکته ای است که در «انک زمستان
می گرید» به چشم می خورد ،حال ان که امروز مستندهای این چنینی زیادی
داریم اما متاسفانه در این هیاهو ،به دالیلی خاص به این مسائل نمی پردازند.
نگاه شایستۀ فاضل قنادی به موضوع روز ،قابل تحسین است و امید ان دارم که
تولید این دست از اثار نمایشی ادامه پیدا کند .تئاتر مستند یکی از شاخصه های
ماندگاری نمایش در دنیاست؛ این گونه نیست که لیر شاه یا هملت وجود نداشته
باشد و فقط بازتاب ان توسط یک نمایشنامه نویس این اثار را ماندگار کرده
باشد ،بلکه اثاری از این دست همچنان ادامه دارد و موضوعات جاری در این
نمایشنامه ها تا به امروز به عناوین و صور مختلف تکرار شده است و می شود.
مایۀ خرسندی است که در هر عصری نمایشنامه نویسانی داشته باشیم که
بــه جای پرداختن به هیاهو برای هیچ که تنها و تنها برای پول در اوردن به
راه می افتد ،بــه این حقایق و واقعیات بپردازند .نحوۀ انتخاب ،نگارش و نگاه
نویسنده به نمایشنامه قابل تحسین است و در این میان بازی خوب بازیگران
نیز ،مسئله ای نیست که بتوان به سادگی از کنار ان گذشت .بازی بازیگرانی
که نقش خود را به خوبی بر روی صحنه ایفا می کنند ،نشــان دهندۀ حضور
کارگردانی قدرتمند پشت قصه است و چه بسا بازیگران نامدار و بسیار خوبی
وجود دارند که بر روی صحنه ضعیف عمل می کنند .هفت صفت برای هنرمند
شدن باید در بشر وجود داشته باشد که این صفات احساسات ،نفرت ،خشم،
حســادت ،عشق ،انتقام و حسرت که اگر فردی توانست بر پنج صفت از این
صفات مسلط شود ،می تواند در مسیر هنر گام بردارد .کار هنرمند استیالی بر
این خصوصیات است و فردی که می خواهد به هنرمندی برسد ،باید فروانروای
این صفات باشد و نه تنها اجازه ندهد که صفات فرد بر او حکومت کنند ،بلکه
باید حاکم بر صفات خود باشد .تئاتر امروز یکی از مهم ترین پلکان هایی است
که می تواند فرد را به عشق راستی خود برساند ،حال ان که راه های مختلفی
برای رسیدن به این عشق وجود دارد .اگر فردی می خواهد در مسیر هنر ماندگار
باشد و به پشت دوربین رفتن ،معروف شدن و پولدار شدن فکر نکند ،می بایست
به گونه ای رفتار کند تا زمانی که در جمعی حضور پیدا می کند ،افراد دیگر بدون
شناخت از او بتوانند از شنیدن کالم و هم صحبتی با او لذت ببرند ،می بایست بر
صفات درونی خویش استیالی کافی پیدا کند .امروز حرص و طمعی در جامعه
حاکم شده است که به نظر من باید با کفش و کاله اهنی به جنگ ان رفت تا
دست کم ،فرد بتواند خود را از این بند برهاند و زمانی که این رهایی اتفاق افتاد،
دیگران نیز خواهند توانست از قبل رهایی تو به ازادی برسند .همواره از دستۀ
کسانی بوده ام که نظر خود را به صورت مستقیم اعالم کرده ام و در این میان،
امیدوارم ،اثاری چون «انک زمستان می گرید» به اجرا در سالن های کوچک
اکتفا نکنند و مسیر خود را با قدرت و همت ادامه دهند.
رضا اشفته -زینب لک
می خواستم اعتماد به نفس ملی را برگردانم
احساننقابت
بهروز غریب پور از سال 81و اجرای فلوت سحرامیز از گروه بسیار معروف سالزبورگ اروپایی دغدغه اش شد کارکردن به شیوۀ ماریونت (عروسک نخی اروپایی) و در نخستین گام اپرای عروسکی
رستم و سهراب را در سال 83در تاالر فردوسی که برای این منظور راه اندازی شده بود ،اجرا کرد و حاال این روزها به اجرای اپرای عروسکی خیام یا هشتمین اپرای گروه تئاتر عروسکی اران رسیده
ی کند .او عالوه بر اینها ،اپرای های عروسکی دیگری به نام مکبث،
که اوازه اش فراتر از یک گروه ملی و منطقه ای رسیده و در مقام یک گروه جهانی تولیداتش را در عرصه های بین المللی دارد عرضه م
عاشورا ،مولوی ،حافظ ،لیلی و مجنون و سعدی را اجرا کرده است .برای اینکه دریابیم چگونه این موفقیت بین المللی شده ،بهتر دیدیم از منظر این بزرگمرد عرصۀ تئاتر عروسکی ایران در جریان چند
می خوانید:
و چون این مسیر سخت و ناهموار اما بسیار خالق و پویا قرار بگیریم؛ پای صحبت هایش نشستیم و در یک گفتگوی بلند او را به چالش کشیدیم ،که در ادامه ان را
ابتدا ســوالم درباره ی اپرای رستم و سهراب این است،
چون هم در موســیقی وابسته به یک گروه ارمنستانی
است و هم در ساخت وساز عروسک و عروسک گردانی
همچنان تحت تاثیر گروه اتریشی است؛ در اغاز می توان
گفت کاری است که وابســتگی به هنر خارج از ایران
بیشتردران معلوم است؟
نه! قطعاَ اینطور نیست .ابتدا باید این توضیح را بدهم که بخش دوم کار
است اینکه طراحی عروسک ها ،طراحی لباس در رستم و سهراب هم زیر
نظر خود من انجام می شد و سازنده هایی که در اتریش بودند مستقیما
زیر نظر خود من کار می کردند بنابراین می شود گفت سازندگان اتریشی
تجربه ای که داشــتند فقط معطوف به ساخت عروسک و قابلیت های
عروســک بود ،که باز در همین مورد قابلیت هــا و تجربه هایی که انها
داشــتند قابلیت ها و تجربه ی دیگری بود مثال :وقتی فلوت سحر امیز
این گروه را نگاه بکنید ،که گروه منشــعب از سازی بودن و از حیواناتی
کــه روی صحنه می اوردند یک طاووس بود کــه اناتومی یک موجود
غیرانســانی را رعایت نکرده بود و ریشه فانتزی دارد .در صورتی که در
رستم و سهراب شما دو اسب مشهور به خصوص رخش را می بایستی
با تمام قابلیت های یک اســب بسازی یا مثال فرض کنید صحنه ی رزم
رستم و ســهراب را که گرفتن دو عروســک نخی و دوسوار کار است
بخواهند بازی بدهند ،نه تجربه کرده بودند و نه به این وادی نزدیک شده
بودند بنابراین من در مورد دوم که عروسک های اپرای رستم و سهراب
است باید بگویم کامال زیر نظرمن انجام شد.
درمورد موســیقی اقای چکناواریان پیش از انقالب رستم و سهراب را
نوشــته بودند ،بعد از انقالب میسر شد که ایشان اجرای یک ارکسترال
با چند خواننده داشته باشند و قرار ما این بود که یا خواننده های ایرانی
را مورد استفاده قرار دهیم و یا با توجه به قابلیت های خوانند ه های اپرا
که می توانند به زبان های مختلف صحبت بکنند با خواننده های اپرای
ایروان صحبت بکنند و ایشان اتوریته اموزشی ببینند که انجام شد .اما
ته لهجه ی ارمنی کامال مشــهود بود و در انجا می پذیرم که هم اجرای
موســیقی و هم انتخاب خواننده ها به عهده ی خوداقای چکناواریان
بود ،و در دوره ی کوتاه اموزشــی من حضور نداشــتم و به هر حال
هنــوز به عنوان یک ضعف در اپرای رســتم و ســهراب ته لهجه ی
ارمنی وجود دارد ولی موســیقی بســیار موسیقی ماندگار و شکیلی
اســت و می توانیم بگوییم که اگر از ان زاویه ما نگاه می کنیم هنوز
در واقع تولید کننده های عروســک را در ایــران نداریم و یا درواقع
امکانات ارکســتری در جاهای دیگر ســراغ نگرفته بودیم و می شود
گفت همکاری مشترک ایران و اتریش و ایران و ارمنستان...
در اجرای مکبث فکر می کنیم در حوزه ی ساخت عروسک
یک گام به جلو هستیم به واسطه ی اینکه عروسک سازی
در خود کارگاه تاالر فردوسی انجام گرفت ،اما باز در اپرا
ما یک اپرای اماده ی ضبط شده را که به زبان ایتالیایی
هست در خدمت گرفتیم و همچنان می شود گفت که ان
بخش موسیقیایی یک جورایی شکل خالقه خود را و یا
ان تولید صرفا ایرانی خود را ندارد.
خب ،اجازه بفرمایید من یک خورده به عقب برگردم ،چون در حقیقت
مثل اینست که ما بگوییم که دائم یه اتفاقاتی می افتاده که این اتفاقات
جهت مشخصی ندارد یا جهت مشخصی دارد و به شکلی که درعاشورا یا
مولوی ،سعدی ،حافظ و خیام اتفاق می بینید ،نیست .اما اپرای عروسکی
رســتم و سهراب در دوره ی ناباوری مطلق نسبت به اپرا ،عروسک روی
صحنه رفت و این زبان هنری ای بود که من انتخاب کردم ،پیشــینه ی
اپرای عروســکی در غرب محدود بود و دارای اهدافی است که کامال در
تباین با افکارمن است ،در سال 1923پروفسور ایشر تصمیم می گیرد
که برای اپرا مخاطب ســازی کند و فکــر می کند بهترین راه حل برای
نزدیک شــدن به این قضیه دوران خردسالی است و شبیه سازی اپرای
زنده به صورت عروسکی که هنوز هم بر ان مدار حرکت می کنند ،البته
خود ایشان زنده نیستند اما پیروان ایشان در اپرای سالزبورگ اثر تالیفی
ندارند در حالی که من قصدم این بود بر اســاس پیشینه و عالقه مندی
وعشقی که به نمایش عروسکی داشتم قابلیت های نمایش عروسکی را
هم بشناسانم ،هم مخاطب ســازی کنم و هم برای ژانری که مخاطب
بزرگسال دارد در عین حال اثار تالیفی برای اپرا بنویسم .اپرای رستم و
سهراب از این باور اصیلتر است به دلیل اینکه برای روی صحنه رفتن این
اپرا همتی در میان مســئولین ان زمان وجود داشت که کامال با دوران
اجرای مکبث متفاوت بود.
همه مایل بودند که رستم و سهراب روی صحنه بیاید ،همه مایل بودند
که این ژانر معرفی شود اما به عنوان یک اثر موقت نگاه می کردند حتی
تکنسین هایی با من کار کردند که در فیلم مستند «قلب من عروسک
است» درمصاحبه هایی که کرده اند و حرفهایی که زده اند همه می گویند
این اتفاق موقتی اســت بنابر این می شود گفت که ما با داربست فلزی
و روکش نئوپان و همه ی اینها سالن را اماده سازی کردیم و این تفکر
موقت بعد از به روی صحنه امدن رســتم و ســهراب بر روی سرم اوار
شــد .پروژه دوم هم ان مسئولین نبودند و اگر برخی از انها باقی مانده
بودند فکر می کردند که خب یک نمایش چندین ماه روی صحنه بوده
اســت وهمین کفایت می کند .در صورتی که برای اغاز پروژه ی بعدی
من اهدافی داشتم و برای داستان های شاهنامه یا هر اثر دیگری من با
کمبود بودجه یا عدم حمایت مواجه شدم.
اگر مکبث به این شــکل اتفاق می افتد مسئله اصلی
مشکالت بودجه اســت و یا می توان گفت عدم حمایت
الزم بودجه ای است که مکبث به این شکل روی صحنه
می رود؟
تنها این نیست ،اما این جنبه مهم ترین دلیلش است ،من سفری داشتم
به یونان و انجا دسترســی بیشتری بود که مثال سی دی ها یا دی وی
دی های مختلفی را پیدا کنم که مناســبت داشته باشد و قدرت این را
داشــته باشد جذب مخاطب کند ،من احساس کردم مکبث برای اهل
تئاتر اشــناتر اســت و حداقل برای مخاطبان تئاتری می توانند بیایند
ببینند و اگر ما مکبث را به صورت تئاتر بازیگر دیدیم ببینیم به صورت
تئاتر عروسکی به چه شکل است ،چند مولفه نداشت ،اینکه من دستمزد
اهنگســاز ،خواننده را نمی بایســتی می دادم ،دستمزد ضبط و اینها را
نداشتم و با یک سی دی اماده روبرو بودم ،یعنی بخش عمده ای از کار را
اماده در اختیار داشتم حاال می بایستی در گروه هم اعتماد به نفس ایجاد
کنم اینکه می توانیم خودمان عروسک ها را طراحی کنیم و بسازیم ،پس
بخشی از این مسئله معطوف می شد به ماجراهای درون گروهی وگروه
را به نقطه ای که اعتماد به نفس تولید عروسک را به شیوه ای که رستم و
سهراب روی صحنه برده بودیم برسانم و اینکه این انرژی و تجربه ی بازی
دهندگی عروسک از بین نرود اما من سعی کردم مکبث شبیه هیچ اثر
دیگر نمایش صحنه ای نباشد .سعی کردم قابلیت های نمایش عروسکی
را نشان دهم و بعد از ان سعی کردم در امتداد راهی که پیش می بریم
اپرا را نشان دهم ،اپرای رستم و سهراب اپرایی است که موضوع وساختار
ایرانی اســت ،مکبث موضوع و ساختار ایرانی نیست ،اما با یک حداقل
بودجه توانســتم مکبث را روی صحنه بیــاورم و تمام ان انرژی ای که
هزینه کرده بودیم را از دست ندهیم .خوشبختانه مکبث هم با استقبال
روبرو شــد ،اساتیدی مانند سمندریان و دیگران امدند و به عنوان یک
معجزه ی هنری از ان یاد کردند .این خود بازتابی داشت به نفع حرکتی
که اغاز کرده بودم .اما در بروشور مکبث نوشته بودم که تمام ارزویم این
است که ادامه دهنده ی راه تعزیه خوانان و اپرای ملی تعزیه باشم ،ابتدای
صحبتم اعالم کردم که من یک رشــته اهداف داشتم که به سوی ان
اهداف می رفتم اما گام هایم نیاز به استقرار در یک محیط ،تربیت نیرو،
تربیت مولدین و اماده سازی مخاطبان بود .ان موقع یکی از مسائلی که
داشتم زیر این ذره بین بودن دائمی من بود اینکه بهروز غریب پور یک
سالن را تسخیر کرده وفقط خودش می خواهد کار بکند.
یک جاهایی هم حواشی ای هم بوده در این مورد درست
است؟
شــدید! می گفتند چرا فقط باید بهروز غریب پور کار بکند ،چرا بایستی
این سالن اختصاصی نخی باشد ،هیچ کدام از این اهداف را نه جامعه ی
تئاتر عروسکی و نه مسئولین قبول نکرده بودند و مکبث گام بعدی ای
بود که به رغم همه ی این فشارها من این زبان را که در ارزوی تالیفش
بودم ،به تدریج بقبوالنم ،پس از مکبث اتفاقی که افتاد این بود که من
یــا این راه را نباید ادامه دهم یا با این پــروژه ای که دارای اهداف چند
گانه است کارکنم که یکی عاشوراست و در امتداد تعزیه است و اینکه
موســیقی ایرانی در ان نقش پررنگی دارد ،عروسک ها در ایران ساخته
می شود ،واقعه یک واقعه ی مذهبی است و رفتم به سوی خطر دیگری
که ایا این زبان می تواند انبیاء و اولیاء و مقدســین را نشان بدهد یعنی
اگر در رســتم و سهراب اســطوره ها بودند ،اگر در مکبث یک تراژدی
بود حاال من امدم بگویم که عاشــورایی که حداقل می شود گفت تمام
جامعه ی ایرانی نسبت به ان حساسند و اگر بد باشد و اگر سقوط بکند
من ،گروهم و از این زبان سقوط می کنیم ،به طرف چنین خطری رفتم.
یعنی مصلحت اندیشــی نبوده ،در این که در دولت نهم
شاید محتوا بیشتر برای شما مهمتر بود و اهمیت داشت؟
مطلقا اینطور نیســت! پوســترهای کانون پرورش فکــری کودکان و
نوجوانان در سال 1358شــاهد این مسئله است ویکی از برنامه هایی
که در مرکز تئاتر و تئاتر عروســکی اعالم شده نمایش سایه ای عاشورا
اســت یعنی دقیقا در ان روزگار می شود گفت که وضعیت به گونه ای
بود من می توانستم همان راه های قبلی خودم را از جمله «حضوردراینه
پریشــان»« ،جنگ کور»« ،کور اوغلو» و نمایش های دیگری که روی
صحنــه برده بودم در امتداد انها کار بکنــم ،اما از انجایی که من روی
نمایش های تعزیه ،تخت حوضی و همچنین خیمه شــب بازی خیلی
کارکرده بودم ،ارزویم این بود که ژانر بی نهایت ارزشمند ما از بین نرود.
پس این عالقه معطوف به اپرای عاشورا نبود ،از قبل بوده
و اینجا این اتفاق می افتد و چه بسا گام موثری است به
واسطه ی اینکه بخش موسیقایی کار برگرفته ازتعزیه و
در قالب اپرایی که حاال به نام خودمان است ،یک جورایی
وجه خالقه را داریم اغاز می کنیم؟
در انجــا هم وجود دارد؛ یعنی در طراحی لبــاس ،نور و تربیت نیروها
در اپراهــای قبل هم خودم کارکردم ولــی یک اعتماد به نفس ملی را
می خواستم به وجود بیاورم و در واقع خالئی که روی داده بود ،اینکه ما
اگر به سراغ تعزیه می رفتیم می گفتیم در تعزیه هم فاصله گذاریی وجود
دارد یا مثال وقتی توجه می کردیم ،چون شــاعرانی که تعزیه را گفتند
گمنام و از عوام بودند پر از خرافه اســت و ان را غربالگری می کنیم و
اگر نگاهی به تعزیه می شــد به نثر انجام می شد ،یعنی تمام مولفه های
تعزیه را کنار می گذاشــتند و سراغ حواشــی ان می امدند ،من ارزویم
این بود در امتداد و راستای سنت حرکت بکنم .موسیقی تعزیه ،متن و
خالقه برخورد کردن با موضوع عاشورا برایم مهم بود شما یک گریزی
به عاشورا بزنید می بینید که عاشورا مستقل شروع نمی شود و از خانه ی
محتشــم کاشانی و به عنوان مرثیه سرای واقعه ی کربال فالش بکی که
او می کند ،خودش وارد کربال می شــود ،جریانی که در رستم و سهراب
هم من به صورت خالقه وارد کردم یعنی قبل از ان در پیش بینی های
اقای چکناوارایان نقــال می امد توضیح می داد و من مولف اثر و خالق
اثر را وارد داســتان کردم اما می تــوان این توضیح را داد به مخاطبانی
که فکر می کنند این اثر سفارشــی و یا به مصلحت روزگار بوده ،البته
به روزنامه کیهان هم می توان مراجعه کرد و اتفاقا در روزهایســت که
من دارم استعفاء می دهم از سمت مدیریت عامل خانه هنرمندان ایران
کیهان پاراگرافی نوشته بود که :اپرای عاشورا ساخته نخواهد شد .بهروز
غریب پور می خواهد وجیه المله بشود و این فقط یک تبلیغ و فضاسازی
به نفع خودش اســت ،پس بنابراین اگر اصولگرایان را مسلط بدانیم در
ان زمان می بینید که اصولگرایان به شهادت این مطلب حمایتی از من
نکردند و از خدایشــان بود که من بروم کنار و این ایستادگی را نداشته
باشم .حتی در ان زمان دو گروه در تاالر فردوسی فعالیت کردند که این
تاالر مختص و منحصر به فرد نباشد ،پس بنابراین عاشورا با چند مشکل
روبرو بود یکی اینکه متنی اســت که برای همه ی پیروان اهل تشیع و
همینطور اشخاص انبیاء و اولیایی که در خود اپرا هستند متن مقدسی
است و این متن باید متنی بسیار گیرا و در عین حال موثر باشد و زبان،
زبان عروسکی چند خطر را شما در نظر بگیرید که من باید با این چند
خطر در بیفتم و اپرای عاشــورا بر خالف تصور همه و حتی برای اینکه
مطمئن باشید من با یک سطح هموار و با سرعت نور حرکت نمی کردم
ی شد که حدوحساب ندارد،
و انقدر پروژه ی عاشورا با دست انداز روبرو م
حاج شیخ حسن انصاریان را دعوت کردند که بیایند یکی از تمرین های
ما را ببینند و اجازه بدهند که عاشــورا روی صحنه برود یا نرود .اتفاقا
دستگاه مذهبی با حساسیت بیشتری به این قضیه نگاه می کرد ،چون
اصال سابقه ی موضوعی نداشت و سابقه ی اجرایی نداشتیم.
اینکه تنها اثری از گروه اران است که کلمه ی عروسکی
از ان حذف شد یعنی اپرای عاشورا نام گرفت.
به توصیه شیخ حسن انصاری انجام گرفت ،ایشان گفتند :شما عروسکی
نشان می دهید و مردم می توانند بیایند وببینند اما عروسکی را وردارید تا
دافعه ایجاد نکند و حتی من شبیه ها را نوشتم ،یعنی باز هم عین تعزیه
عمل کردم و خود همین مثالی که زدید نشــان دهنده ی این است که
سفارشی و با حمایت فوق العاده نبوده و کسی نیامده به من بگوید حاال
5
چهار شنبه 8شهریور ماه 1396سال دهم شماره 770
www.honarmandonline.ir
تئاتــــر
TEATER
اخبار
در اولین روز سمینار تئاتر ایینی و سنتی
۱۵مقاله از کشورهای مختلف ارائه می شود
بیا روی تعزیه کار کن و عاشورا خوشبختانه خدا خواست و موفق شد .یک
مثال برای شما بزنم ،یک شب در میان تماشاگران ،دو پیرمرد را دیدم که
معلوم بود در عمرشان به تئاتر نرفته بودند ،پیمان شریعتی در ان زمان
مســئول روابط عمومی گروه اران بود به او زنگ زدم و گفتم پیمان این
دو نفر ردیف اول دســت چپ کنار هم نشسته اند را تعقیب کن و بعد از
انها سوال کن که از کجا امده اند ،سوال کرده بود و انها جواب داده بودند
ما هر دو خادم مســجد هستیم از اینجا رد می شدیم و عاشورا را دیدیم،
بعد به هم گفتیم خب بریم نگاه کنیم ببینیم این چی هســت ،امدیم و
انقدر گریه کردیم ،فکر کردیم که در صحرای کربال هستیم .معلوم شد که
اتصال بین توده ی مردم و اپرا را درست انجام داده بودم و تمام ان چیزی
که می گفتند عوام درکی از اپرا ندارند غلط بود ،ان چیزی که در زمان شاه
علی رغم اینکه ما اپرا داشتیم این حلقه ی مفقوده را پیدا نمی کردیم که
چرا اپرا بعد از انقالب دیگر اجرا نشد .حتی یک سطر در یکی از رسانه ها
نوشته نشد که اقا چرا این هنر از بین رفت؟ هنر شاهنشاهی ،هنر غربی
و همه ی این ها تصور می شد...
در صورتی که در اپرای عاشورا تاکید براین هست که هنر
برای خود ماســت ،زبان تعزیه ،زبان شعر و یک جورایی
این رویکرد تازه را شما به وجود اوردید و اعالم کردید ما
داریم چیزی که از دست دادیم را احیاء می کنیم؟
انجا هم علیه من فضاســازی شد اینکه من نان به نرخ روز خور هستم،
اقای احمدی نژاد امده و اصولگرایان بر سر کار هستند و او می خواهد یک
جوری سازشکاری کند ،در صورتی که نه! من نه اهل سازشکاری هستم و
سازشم با قلبم ،نیتم و با باورهایم بود و حاال اثر بعدی من مولوی -جالب
اســت متنی که برای مولوی نوشــته بودم ،اقای دکتر اذر که برنامه ی
مشــاعره ی تلویزیون را اجراء می کرد ،به عنوان مشــاور ادبی متن من را
به ایشــان داده بودند ،ایشان ناخوداگاه درباره اپرای عاشورا یک نکته ی
فوق العاده زیبایی نوشــته بودند که علیه من بود ولی خیلی جالب بود،
گفته بود که این چیزی نیســت ،تکرار تعزیه است ،در حالی که از نظر
ســاختار من به دنبال تعزیه بودم و گفتم جانا سخن از زبان ما می گویی
و دقیقا درست است.
ما در عاشورا با این وجود که می بینیم درصد وابستگی
کمتر می شود و ان بخش خالقه و هویت ملی و فرهنگی
گویاتر و روشــن تر می شــود و اتفاقات قابل قبولتر و
چشمگیرتری اتفاق می افتد اما همچنان می بینیم در ضبط
و اجرای ارکستر ما وابسته به جایی دیگر هستیم که فکر
می کنم در اوکراین این اتفاق افتاد؟
بله! این ضعف همچنان ادامه دارد برای اینکه ارکســتر ســمفونیک ما
متاسفانه نه سرعت عمل دارد ،نه دقت عمل دارد.
در صورتی که خودمان هم ارکستر داریم؟
نه! نداریم و نباید این تعارف را داشت ،ما اضافه بر این چیزی که مشکل
ماست ارکستر قوی حرفه ای نداریم و مشکل ضبط حرفه ای را هم داریم.
ما تمام موسیقی اپرای عاشورا را در اوکراین و در سه جلسه ضبط کردیم
و اتفاقا این ســه جلسه از صبح تا شب نبوده .در سه جلسه ی سه ساعته
انجام گرفته ،وقتی شــما حرفه ای هستید در ارکستر پارتیتور رو جلوی
شما گذاشتند شروع می کنید مثل خواندن یک متن به زبان مادری تان
می توانید و باید بخوانید و اما هنوز در ایران این قابلیت ها نیســت ضمن
اینکه ما ســالنی برای ضبط ارکستر سمفونیک نداریم ،من چند بار هم
اقدام کردم و هزینه کردم اما به نتیجه نرســیدم و این ضعف فعال وجود
دارد با اینکه بودجه ی ســاالنه 12میلیارد تومان برای ارکســترا در نظر
گرفته شــده که رقم خوب و مناسبی است اما هنوز نمی توانیم اثرمان را
بدهیم و بگوییم که شما سه روزه ،نه! اصال سی روزه تحویل ما دهید.
خب ،گام چهارم که اپرای مولوی است ،طبیعی است که
باید به یک فراغ بال رسیده باشید به واسطه ی اینکه هم
در متن یا لیبرتو (اپرانامه) شما ازمون و خطاها را پشت سر
گذاشــتید به خصوص در عاشورا ...اینجا دیگر برای شما
مشخص تر است ،چه بسا ان وجه شعرگونه ی زندگی موالنا
و شاعر بودنش هم کمک حالتان شده است؟
اما اینجا دشــواری فوق العاده بیشــتر بود و دلیلش این است که عقاید
راجع به مولوی مانند ســعدی ،حافظ و خیام هم متفاوت و هم متضاد
است و هم یک منبع مذهبی وجود داشت .تصور بکنید اپرای مولوی در
شرایطی روی صحنه می اید که خیلی ها هنوز نسبت به مثنوی دیدگاه
منفی داشــتند ،خب کجای زندگی مولوی را باید انتخاب بکنم که تاثیر
روی کل جامعه بگذارد و نه حداقل جامعه .روی چه ارتباط هایی دســت
بگذارم که تبدیل نشــود به یک اثر بحث برانگیز که چالش بوجود بیاید.
این هم مسئله ی خطیری بود .شما کتابهایی را که درباره ی مولوی وجود
دارد ،نگاه کنید فقط ســتایش مولوی نیست و حتی هتک حرمت است
با اســتنادهای تاریخی ،اینجا یک خطر پر رنگ تر وجود داشــت که اگر
مولوی نمی توانست یک اثر عارفانه ی به شیوه ی عروسکی به روی صحنه
بیاید ،این یک شکست برای من محسوب می شد ،حاال من اسطوره ای را
کارکــرده ام ،تاریخی را کار کرده ام ،مذهبی را کار کرده ام و حاال باید اثر
عارفانه کار کنم بنابراین هرگز نه با خیال راحت پیش رفتم و نه بر جاده ی
هموار .مشکل من در واقع دوچندان شد که وارد جزئیات نمی شوم ،اینکه
کل موســیقی مولوی در یک جلسه و نیم ضبط شد ،انچنان که ما برای
گفتگوی بین مولوی و شمس موسیقی نداشتیم و مشکالت فراوان در این
رابطه داشتم ،روزی که داشتیم ضبط می کردیم من به همایون شجریان و
محمد معتمدی گفتم شما بروید و عاشقانه نبرد اغازین کنید و می بینید
که در اپرای مولوی موســیقی اوازی است و مطلقا ارکستر وجود ندارد،
می خواســتم در مقدمه ی موسیقی کار از سازهای مغولی استفاده بکنم
اما نشد ،یعنی درد زیاد است با مسئله ای روبرو شده بودم که اثبات کنم
که دیالوگ های اوازی هم خود به خود لذت بخش اســت و خوشبختانه
این هم شــد و پیامد این حافظی است که کار کردم ،مشکالتی به وجود
امد .مجبور شدم حافظ بعدی را اغاز بکنم ،هر کدام از اینها داستان های
مفصل پر از اب چشم را دارد که از ان می گذریم.
تا اینجا قصه خیلی پیچیده است با وجود اینکه ادامه راه
باید کمی راحت تر شده باشد در اپرای حافظ هم من فکر
می کنم ما باز درباره زندگی حافظ داستان کم داریم؟
ما نگاه می کنیم که در مورد حافظ افسانه هایی گفته می شود مثال محمد
گل اندام دوست و پیرو حافظ فراخوان داد که هر کسی غزلی از حافظ را
بیاورد من یک ســکه ی طال به او می دهم ،به نظر من این داستان کامال
ساختگی است و به همین دلیل من شخصیت محمد گل اندام را فراتر از
تاریخ در واقع تعبیر کردم ،او گروه اوراق خوانان و حفظ کنندگان حافظ
را به وجود می اورد تا شــعر حافظ نه بر کاغذ باشــد که سوخته شود،
نه بر کاغذ باشــد که خمیر بشــود و انطور که در داستان های مرتبط با
دیوان حافظ گفته می شــود بلکه بر ذهن و جان و قلب انســان ها جای
بگیرد ،داستان حافظ را اصال مانند بیوگرافی روایت نکردم اندیشه و تقابل
اندیشه را گذاشتم .فضای خوفناک قشــری و حافظ ،داستان این است
که می خواســتم بگویم حافظ انقدر به ایران عالقه دارد مسئله اش ترس
از کشتی و سفر دریایی نیست بلکه حب وطن و عشق به سرزمین مانع
رفتن او می شود ،داستان افریده شد و حافظ را از نگاه دیگری به تصویر
کشــیدیم که فقط غزلیات عاشقانه نیست ،او فرزند زمانه خودش است
مانند ســعدی و خیام ،در عین حال فرزند اعصار است و برای ایندگان
هم پیام دارد؛ روی این حساب باید بگویم که در حافظ چالش متن بود.
در مولوی هم همینطور و حتی چالش داوری وجود داشــت .شما حافظ
را سر سفره ی هفت سین و شب یلدا باالخره یک تفالی می کنید و غزلی
می اید و هر کســی یک تحلیل و تفسیر از ان دارد ،اما من نمی خواستم
حافظ این باشد ،می خواستم که با مردم یک نسبتی پیدا بکند .شش غزل
را گذاشتم انجا که هر شب من و دستیارم بدون اینکه بدانیم کدام غزل
می اید به صورت رندوم یکی از ان غزل ها را می گذاشــتیم ،هم خودمان
تفال می زدیم و هم تماشاچی.
در ششمین اثر ارجاع هست به یک منطقه و باز ریشه ها
صد در صد ایرانی است به اعتبار متن نظامی گنجوی اما باز
مرزهایی بین المللی این دو قرن اخیر و تقسیم بندی هایی
که ما را از هم جدا کرده به سمت اذربایجان می روید و متن
را به زبان اذری روی صحنه می برید ،با توجه به اینکه این
اپرا ،اپرای معتبر و تاریخ داری هم هست.
لیلی و مجنون مطلقا ایرانی نیست ،از اسم شخصیت هایش معلوم است.
سراینده اش ایرانی است؟
نه! اپرای لیلی و مجنون مطلقا شرقی است ،داستان لیلی و مجنون متعلق
به کشورهای عربی است ،مشهورترین لیلی و مجنون متعلق به یک ایرانی
ترک زبان پارسی گوی ،نظامی گنجوی بود .انچه که ساخته شده است و
مشهور است یک اهنگساز شهیر اذری است که رستم و سهراب و شیخ
صنعان را به اذری روی صحنه برده است و ما نسبت های شرقی در این اثر
خیلی زیادی داریم .اوزیر ( ُعزیر) حاجی بیگف مانند خود من با مشکالت
متعددی روبرو شده در این اولین اثری که کار می کرده ،نبودن خواننده
زن ،مقاومت مردم و اراده ی او این بوده که می خواهد افسانه های ملی را به
زبان و موسیقی مادری روی صحنه بیاورد ،دیدم این الگو را بایستی دوباره
تکرار کنم چون در زمانی که اپرا داشتیم به لیلی و مجنون و کور اغلو و...
می گفتند اثار دهاتی و اصال این اثار دهاتی اجازه ی ورود به ساحت تاالر
رودکی را نداشتند به این دلیل در واقع من دوباره به یک مشکل دیگری
برخوردم لیلی و مجنون پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی دیگر
روی صحنه نمی رفت ،تمام ورسیون هایی که در بازار موجود بود هم صدا
بود با صدای تماشــاگر و دور شدن و نزدیک شدن به میکروفن و فاجعه
بار بود ،من دو ســال تمام سفرهای متعدد می کردم که بتوانم نسخه ی
بی عیب لیلی و مجنون را پیدا کنم ،در باکو به من گفتند که اصال فکرش
را هم نکن ...باکو یعنی سرزمین مادری اوزیر ( ُعزیر) حاجی بیگف و جایی
که رشد کرده بود ،به انگلیس رفتم .به ارشیو های مختلف رفتم و دست از
پا درازتر برگشتم ،در یک مهمانی یک نفر اجرای مولوی را دیده و شروع
به تعریف و تعارف راجع به مولوی کرد ،گفت :من خیلی از اپراهای اذری
را دوست دارم و خودش هم اذری بود ،من به ایشان گفتم :دو سال تمام
اســت به دنبال صدای بی عیب و نقص از اپرای لیلی و مجنون می گردم
و ایشان گفت :من یک ضبط زیمنس دارم ،به احتمال قوی به درد شما
می خورد ،من دیدم نسخه فوق العاده عالیست ولی شما به این فردی که
این مشــکل من را حل کرد بگویید این مشــکل من را حل کرده اید،او
یــادش نمی اید ،چند وقت بعد ایشــان را دیدم و گفتم :ما اپرای لیلی و
مجنون را مدیون شما هستیم ،ایشان جواب داد :برای چی؟ گفتم :برای
ی دی ای که به بنده دادید ،گفتند که من سی دی ای به شما ندادم ،فکر
س
می کنم که یک نیروی غیبی به من کمک کرده است ،هر چه به ایشان
نشانی دادم که یادشان بیاید ،نیامد .من اذربایجان رفتم ،اذربایجان ایران
رفتم ،انگلیس رفتم و به بســیاری از ارشیو ها سفارش داده بودم اما یک
دست غیبی لیلی و مجنون را به من داد...
فکر کنم اپرای لیلی و مجنون را زیاد اجرا کرده بودند؟
صدها بار اجرا کرده بودند و من بهترین نســخۀ اپرای لیلی و مجنون را
داشــتم ،اما این نسخه بســیار طوالنی بود و از انجا همکاری من و امیر
بهزاد به عنوان اهنگســاز اپراها شروع شد ولی به امیر بهزاد گفتم :بیا از
این نســخه هایی که وجود دارد ،یک نسخه ی یک ساعت و نیمه درست
بکنیم ،متن باید ترجمه می شــد ،موسیقی های مختلف باید گوش داده
می شــد .اجراهای اپرای به زبان اذربایجانی را می بایست می دیدم ولی
من قصدم این بود ُعزیر حاجی بیگف را بشناسانم چون ما واقعا نسبت به
ایشان بی توجه بودیم ،لیلی و مجنون هم پر از حادثه است یعنی ادامه ی
یک راه سخت برای اینکه بتوانیم بگوییم این اپرا یک اپرای شرقی است
و خیلی ها هم گارد گرفتند ،حتی گفتند که جمهوری اذر بایجان بهروز
غریب پور را خریده و می خواهد لیلی و مجنون فارسی را به صورت ترکی
به ما نشان بدهد ،ما می گفتیم این میراث شرق است و چرا باید همچین
فکری بکنیم و به هر حال بخشی از زندگی من شده «دفاع».
در اجرای ســعدی هم ،قبل از اغاز ،بر ســر صدای زن
مشکالتی برایتان پیش امد با وجود اینکه در دولت اخیر
(روحانی) بود؟
این نشان دهنده ی راه سخت من بود و در مورد اثر دیگر هم بود .شما نگاه
کنید که دکتر شریعتی ،ال احمد و احمد کسروی ،همه ی اینها سعدی را
شسته اند و گذاشته اند کنار ...بعد هم ما روشنفکر ایرانی مان وقتی از کارل
پوپر حرف می زند مثل اینکه راجع به پسر عمویش حرف می زند ولی راجع
به ســعدی که می گوییم اصال نه داستانش را می داند و نه فکر می کند که
ادم بزرگی بوده است و داستان های عجیبی راجع به سعدی می گویند .مثال
می گویند به غزلیاتش نگاه بکنید جز زن به چیز دیگری نمی اندیشیده و از
این دست داستان های غلط ...بنیاد سعدی شناسی کتابی دارد که مجموعه ای
است از مقاالت علیه سعدی ،برای مثال سنی بوده و نسبت به تشیع ارادتی
نداشته و همه ی اینها گیر بود و مسئله ی اخر که خواننده ی زن بود که این
موضوع تبدیل شد به یک مشکل عظیم ،در صورتی که ما در لیلی و مجنون
و رستم و سهراب سولیست زن داریم .خوشبختانه ما همیشه تاریخ را از فردا
صبح شروع می کنیم و قرار نیست که نگاهی به گذشته بیندازیم که دیروز چه
اتفاقاتی افتاده ما باید فردا صبح که از خواب برخیزیدیم ،ببینیم که چه قوانین
و قواعدی وضع می شود و بر اساس ان رفتار کنیم.
و حاال هشتمین اپرای شما که من فکر می کنم به یک جمع
بندی رسیده اید به واسطه ی اینکه چه در نوشتن متن ،چه در
موسیقی ،چه در طراحی و ساخت عروسک ،طراحی صحنه
و لباس و نور و تمام مسائل زیباشناسانه ،االن به یک نقطه ی
عطف رسیده اید ،اما این نقطه ی عطف هم باز داستان هایی
داشته به اعتبار اینکه خیام هم از این دست اندیشمندانی
است که به راحتی قابل قبول نیست ،اما در دنیا به راحتی
قبولش کرده اند و تاثیراتش در تمام دنیا دامنه دار است؟
حاال مجدد مرور می کنم به صحبت هایی ابتدای گفتگوی مان ،من به تمام
ان اهدافی که 16ســال پیش در ذهنم بود گام به گام و با سختی رسیدم.
اول اینکه اپرای ملی به وجود امده ،نوشــتن برای اپرا یا شبه اپرا در بعضی
از اجراها بین مردم رواج پیدا کرده اســت ،موسیقی اوازی ما که برای نسل
جوان حتی ازاردهنده بود .االن لذت بخش شده ،قدرت موسیقی ایرانی در
حال حاضر شناخته شده ،خواننده های مختلفی را تربیت کرده ایم که برای
اپرا می خوانند ،سازندگان عروسک ،خیاطان لباس عروسک و حتی گریمور
عروسک ،همه ی اینها تربیت شده اند و در هر شاخه ای از عناصر وجودی هر
اپرا می بینیم که انسان هایی تربیت شده اند که من ادعا دارم بعد از 11سال
ما مکتب اران هستیم ،و اینطور نیست یک اثر همین طور روی صحنه برود،
ادابی و مناســکی و ترتیبی دارد و حاال این پدیده ی اپرای ملی باید به ثبت
برسد چون ما در هیچ کجای دنیا اپرای ملی نداریم و در سالزبورگ اگر اپرای
عروســکی وجود دارد اپرای عروسکی به منظور اشناسازی مخاطب با زبان
اپراســت ،تحمل پذیر کردن اپرا برای کودکان و نسبتی که با اپراهای ما
ی برند اما فضای
در ایران ندارد ،جز اینکه انها هم عروسک نخی به کار م
دراماتیک مدنظرشان نیست و فقط یک فضای جذاب برای کودکان شان
است .و حاال خیام بعد از موفقیت هایی روی صحنه امده ،بایستی راه حلی
برایش پیدا می کردم که غیر بیوگرافیک باشد و اولین مسئله ام این بود که
اندیشه ی خیامی مورد نقد بسیار ظالمانه یا سوء تعبیر ها یا تعبیر حداقلی
اســت یک گروهی وجود داشتند که می گفتند که خیام تشکیک کرده،
به مبدا و معاد اعتقاد ندارد و انســانی اســت که رو به بی دینی می رود و
اگر دانشــمند هم بوده مورد قبول نیست ،این مشکل فوق العاده بزرگی
بــود ،چون من مطلقا با این هم عقیده نبودم و عقیده دارم که خیام نوع
خداشناسی ،قران شناسی اش و نوع نگاهش به مبدا و معاد متفاوت است
و به همان اندازه که یک شخصیت علمی دارد و چنین اثاری را به وجود
اورده ،مجهوالتــی را اختراع که بعد از 400ســال نیوتن و دکارت تازه
به انها دسترســی پیدا می کنند در واقع او در تفسیر جهان یک رویکرد
غیر متعارف داشته و می بایستی این خیام را روی صحنه می بردم و بعد
ی دادم در چه دوره ای این خیام اندیشه ی خودش را بیان کرده،
نشــان م
خیام در دوره ای اســت که افراطی گری و شعبات مختلف مذهبی دارند
شکل می گیرند و عمال شما با یک پدیده ای روبرو می شوید که پدیده ی
وحشتناکی است از تفسیر دین ،از ظلم به نام دین ،از کشتار به نام دین و
از نوعی دین پرستی سطحی ،وقتی دوره ی سلجوقیان را بررسی می کنید
شاید ما بی شــمار فرقه داریم و خیامی که در این دوران به وجود امده؛
قطعا می بایستی چنین تهمت هایی را ان دوره به خیام می زدند و در واقع
در طی تاریخ به دلیل رباعیاتی که به او منصوب شده بیشتر از پیش بر
ناشناختگی دنیای ذهنی او افزوده شده است.
پنجمین سمینار جشنوار ه نمایش های ایینی و سنتی در نخستین روز برگزاری
خود شــاهد ارایه ۱۵مقاله از کشــورهای گوناگون است ۱۵ .مقاله از شرکت
کنندگان کشورهای مختلف نظیر هلند ،بلغارستان ،پرتغال و اذربایجان در اولین
روز بخش سمینار جشنواره ارائه می شود .بخش اول مقاالت این سمینار امروز
چهارشنبه ۸شهریورماه ارایه می شود .پس از مراسم افتتاحیه که ساعت ۹صبح
با حضور معاون هنری وزرات ارشاد و رییس اداره کل هنرهای نمایشی برگزار
می شود ،ابتدا قطب الدین صادقی مقاله خود را با موضوع «ابعاد زیباشناختی و
جامعه شناختی میر نوروزی» ارایه می کند .بر اساس جدول برنامه ،خوانش این
مقاله از ساعت ۱۰صبح اغاز می شود .به فاصله ۳۰دقیقه بعد ،غزل رحمان پور
نیز مقاله خود را با عنوان «نمایش نگاره های جام ارجان با تاکید بر نقوش الیه
چهارم» ارایه می کند.
فرهاد مهندس پور دیگر پژوهشگر حاضر در این سمینار نیز درباره «گفتگو در
روایت گری ایرانی» سخنرانی می کند که سخنرانی او ساعت ۱۱انجام می شود.
نوبت صبح با سخنرانی رامتین شهبازی درباره «ساز و کار بازنمایی تخیل در
نقالی بر اساس ارای ژیلبر دوران» به پایان می رسد .با فاصله ای ۲ساعته ،نوبت
عصر از ساعت ۱۴برگزار می شود« .مطالعه تطبیقی فن خطابه ارسطو و فتوت
نامه سلطانی »...عنوان مقاله ای است از لیلی عاج که به عنوان اولین مقاله نوبت
عصر ارایه می شود.
در ادامه مقاله «بررسی جنبه های روانشناختی ،اجتماعی نقل های زنانه با نگاهی
به «بنملی» به عنوان شیوه ای منحصر به فرد در شیوه روایت گری زنان کورد»
توسط نیره مردی ارایه خواهد شد.
ســپس مقاله ای با عنوان «ارزیابی فرهنگ اداب و رســوم صحرای جنوب در
هنرهای نمایشی شمال افریقا ،شرق میانه و جنوب اسیا» توسط وان در لیندن
از هلند خوانش شده در ادامه «مراسم ایینی در اتیوپی» توسط زاللم از اتیوپی،
دیگر مقاله ای است که ارایه می شود.
تــرالن رســول اف از جمهــوری اذربایجان نیــز مقاله ای را بــا موضوع
«خودانگیختگــی در نمایش های ایینی» ارایه می کند .شــهرام زرگر نیز
ســخنرانی خود را با موضوع «معرفی کهن ترین گــزارش مکتوب از یک
نمایــش معرکه گیری در ایــران» انجام می دهد .در فاصلــه زمانی ۱۷تا
۱۷:۳۰پوسترها ارایه می شــود و بعد از ان بهزاد اقاجمالی «جستاری در
باب مناقشه واژه مسخره» را تشــریح می کند« .مقایسه سیاه پرتغالی در
اثار کالسیک پرتغال با ســیاه ایرانی در نمایش های سنتی ایران » عنوان
مقاله ای اســت نوشته صبری ذکری که از کشــور پرتغال ارایه می شود .از
کشور بلغارســتان نیز پژوهشگری به نام هریستو استویچف حضور دارد و
مقاله خود را با موضوع «معانی چارچوب (زوایای) تئاتر پویا »...ارایه خواهد
کرد .در ادامه ۲مقاله دیگر ارایه می شود؛ «دگردیسی جن از ساحت معنایی
به تجســمی تصویری و عاملی نمایشی در تعزیه و پرده خوانی» توسط
مسعود شــیربچه و معصومه حسن زاده و مقاله «جست و جوی رد پای
اسب در اسطوره ،ایین و شــبیه خوانی» توسط شکوفه ماسوری ،پایان
بخش نخســتین روز ســمینار خواهد بود .ریاست جلســات اولین روز
ســمینار به ترتیب بر عهده محمد حسین ناصربخت ،بهزاد اقاجمالی و
شهرام زرگر است .پنجمین سمینار نمایش های ایینی و سنتی با دبیری
محمدحسین ناصربخت روزهای ۸و ۹شهریورماه برگزار می شود و این
ســمینار اغازگر هجدهمین جشنواره نمایش های ایینی و سنتی است
که برگزاری ان تا ۱۵شهریورماه ادامه دارد.
شهرام کرمیبا اقتباسی ازشاهنامهبهتئاترشهرمی اید
نمایش «چه کسی سهراب را کشت؟» به نویسندگی و کارگردانی شهرام کرمی
شــهریور ماه در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می رود .نمایش «چه کسی
سهراب را کشت؟» به نویسندگی و کارگردانی شهرام کرمی تولید تازه گروه تئاتر
شایا است که اواخر شهریور ماه امسال در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می رود.
در این نمایش شهرام کرمی همانند سایر اثارش خانواده و روابط میان انسان ها را
در محوریت کار خود قرار داده است .نمایشنامه «چه کسی سهراب را کشت؟»
با اقتباس از شاهنامه به نگارش در امده است و با بازخوانی معاصر داستان رستم
و سهراب به روابط یک خانواده می پردازد .داستان نمایش درباره ِ
مرگ فرزندی
است که پدرش خود را در مرگ او مقصر می داند .در این نمایش بازیگرانی چون
بهرام شاه محمدلو ،رویا افشار ،فریدقبادی ،سروش طاهری ،حسین پورکریمی و
ابان حسین پور حضور دارند.
گفتگوی «هنرمند» با هومان اسعدی دبیر یازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان
6
چهار شنبه 8شهریور ماه 1396سال دهم شماره 770
www.honarmandonline.ir
ویژهیازدهمینجشنوارهملیموسیقیجوان
گفتگو
خبر
داریوش پیرنیاکان در گفتگو با روزنامه «هنرمند»
جشنواره جوان در مسیر تکامل خود
در حال قدم برداشتن است
در اولیــن روز جشــنواره موســیقی یازدهــم جوان طبــق برنامه زمان
بندی نوازندگان در بخش موســیقی ســنتی در حضور داوران این بخش
متشــکل از حســین علیزاده ،داریوش پیرنیاکان و بهروز همتی به اجرا
می پردازند .روز اول جشــنواره به ساز «تار» اختصاص دارد که از ساعت
9تا 13شــرکت کنندگان گروه های سنی الف و ج و در ساعت 14تا 16
شرکت کنندگان گروه ســنی ب با یکدیگر به رقابت می پردازند .داریوش
پیرنیــاکان درباره کیفیت اجراهای این دور از جشــنواره گفت :اجرا های
امروز در گروه ســنی الف و ب بسیار خوب بود ،اما از گروه سنی ج راضی
نبودم .بیان موســیقایی و تکنیک ها به خصــوص در گروه ب خوب بود.
کســانی که جزو ان هشــت نفر هم انتخاب نشــدند تنها با اختالف های
نیم یا یک نمره ای انتخاب نشــدند .شــرکت کنندگان نباید از این که به
مرحله باال راه نیافته اند مایوس شــوند زیرا کار خودشان را به خوبی انجام
داده اند .اما مســابقه است و نمره باید داده شود .خوشبختانه درک بسیار
خوبی از ردیف در اجرا داشــتند .در گروه الف کســانی داشته ایم که هم
ریتــم و زمان بندی ردیف را و هم جمــات ردیف را درک کرده اند .این
باعث خوشــحالی اســت .از رده ج با توجه به سن شــان انتظار بیشتری
داشــتیم اما متاســفانه ان طور که باید نبودند .گروه های ســنی ج باید
بیشــتر تالش کنند .البتــه نوازندگان خوبی در گروه ســنی ج داریم اما
شاید عالقه مند به شرکت در جشــنواره نیستند .وی درباره علت کاهش
هر ســاله تعداد اعضای گروه ج نسبت به ســال گذشته اش توضیح داد:
شاید این رده سنی وقتی به جایی رسیده اند دیگر عالقه ای به محک زدن
خود ندارند .چون سن شــان باالتر است ،نمی خواهند خود را در معرض
ازمون قرار دهند .وی به برگزیدگان برای بهتر حاضر شــدن روی صحنه
توصیه کرد :باید تالش کنند و اعتماد به نفس خودشــان را برای اجرای
روی صحنه ارتقا دهند .این داور جشــنواره ملی موســیقی جوان را یک
ایده خوب دانســت و اشاره نمود :جشــنواره جوان یک ایده بسیار خوب
اســت و در مسیر تکامل خود در حال قدم برداشتن است .به نظر می اید
ایراد هایی که در جشنواره مشاهده می شود ربطی به نفس جشنواره ندارد
بلکه از اموزش اســت .پیرنیاکان ادامه داد :جوانان در اموزش موسیقی
اســتعداد بســیار خوبی دارند اما می بینیم معلمان خوبی نداشتند که در
این سطح مسائلی ابتدایی را به اشتباه می دانند و عمل می کنند .اموزش
ما به دلیل این که اقتصاد موســیقی در وضعیت بدی اســت ،ضعف دارد.
شــرایط باعث شده است همه به اموزش دادن روى بیاورند .ممکن است
کســی نوازنده بسیار قابلی باشــد اما این به معنای این نیست که به طور
حتم می تواند معلم خوبی هم باشــد .ما ضعف را در اموزش به طور کامل
می بینیم .این مســاله باعث می شود اســتعداد های خوب هدر برود .باید
فکــری در این زمینه بشــود و متولیان امور فرهنگی بــرای این موضوع
تدبیری اندیشــه کنند .در پایان گفت :تعداد اموزشگاه های موسیقی روز
به روز بیشــتر می شود و هر کسی که ســازی بلد باشد تنها با دادن یک
امتحان مشــغول به تدریس می شــود ،هیچ نظارتی هم وجود ندارد .در
هیــچ زمینه ای با جلوگیری نمی توان کاری انجــام داد .باید با راهنمایی
و پشــتیبانی از هنرمندان شرایط را بهبود دهیم .باید پشتیبانی و نظارت
توامان باشــد .باید موسیقی به رســمیت شناخته شود .وقتی در کشوری
یــک متولی امر وجود دارد و مجوزی صادر می کند ،دیگر کســی نباید با
سلیقه خود عمل نماید .جوانان ما با همه محدودیت هایی که تلویزیون در
نشان دادن ساز های موســیقی دارد ،باز هم با عالقه به دنبال موسیقی و
نوازندگی هستند و این بسیار ارزشمند است .تعداد زیاد شرکت کنندگان
ساز و سه تار ،نشان دهنده استقبال است .از طرفی موسیقی را به رسمیت
نمی شناســند و از طرفی هم از ان پیشبانی نمی کنند ،این باعث تمامی
در سختی و تنگنا قرار گرفتن هنرمندان می شود .تمامی مشکالت عاملی
اقتصادی و اجتماعی دارد.
خبر
خبر
پیام علی مرادخانی به یازدهمین جشنواره ملی
موسیقی جوان
علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی،
به یازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان پیام داد .در متن پیام
علی مرادخانی امده است:
ان اهلل جمیل و یحب الجمال
هنر ،شــناخت و بیان زیبایی هاســت بــا صور دل انگیــز خیال روبه
گستره ی گسترده ی جمال و کمال که ورای مرزهای محدود جغرافیا
باجان انســان در هرکجای جهــان پیوندی مانا برقــرار می کند و به
وارســتگی و ارمان خواهی فرامی خواند .هر نوای روح بخشــی که از
فطرت و جان ادمی براید الجرم بر دل می نشــیند و حال شنونده را
متحول و توجه اش را به سوی جلوه های حق جلب می نماید .برگزاری
جشــنواره ملی موســیقی جوان با اقبال بزرگان و اســتقبال جوانان
هنرمند و هنرجو زمینه را برای شناســایی استعدادها و معرفی اثار نو
به جامعه هنری و نیز پیشــرفت و تعالی فعالیت های هنری در داخل
و خارج از کشــور بیش ازپیش فراهم می نماید .امید است این رویداد
هنری که بر اســاس انگیزه ها و اهداف متعالی و با سیاســت گذاری و
برنامه ریزی شایسته با مشارکت فعال و فراگیر جوانان عالقه مند برگزار
می گــردد ،تداوم و تعالی یابد و هنر واالی موســیقی در همه گونه ها
به ویژه موسیقی جوان همچنان در جهت رشد و تعالی مادی و معنوی
و شادابی و نشاط فردی و اجتماعی به حیات بالنده خود ادامه دهد .از
عموم متصدیان به ویژه هیئت محترم داوران و دبیر محترم جشــنواره
یازدهم سپاسگزارم و برای همه عزیزان ارزوی توفیق دارم.
تمام اثار ارسالی توسط داوران ارزیابی شده است
یازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان از امروز کار خود را اغاز می کند
و تا بیست و هشتم شهریور ماه نیز ادامه خواهد داشت .این جشنواره
که بعد از چند ســال وقفه مجددا از سال 92به طور منظم و با دبیری
هومان اسعدی برگزار شد .جشنواره ای که می تواند به یکی از مهم ترین
رویدادهای موسیقایی کشور تبدیل شود و از اهمیت باالیی برخوردار
است .با هومان اسعدی دبیر یازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان
گفتگویی داشتیم و از کم و کیف این دوره جویا شدیم:
جشــنوارۀ ملی موسیقی جوان نســبت به سال گذشته چه
تغییراتیداشتهاست؟
مســئلۀ تغییرات در ابعاد مختلفی می تواند قابل بحث باشــد :سیاست گذاری،
ترکیب هیئت های داوران ،ســازوکار بررسی و ارزیابی اثار ،کمیت و کیفیت اثار
ارسالی ،سطح رپرتوار ،وضعیت کلی و تطبیقی بخش های سه گانۀ اصلی (موسیقی
دستگاهی ،نواحی و کالسیک) و غیره .جشنوارۀ امسال در زمینۀ سیاست های
کالن تقریباً همان روند ســال گذشته را داشته است .البته ،در این چند دوره ای
که مسئولیت دبیری این جشنواره بر عهدۀ اینجانب بوده پس از اتمام هر دوره،
و قبل از اغاز فعالیت ها برای دورۀ بعدی ،تالش کرده ایم ابتدا عملکرد خودمان را
به طور انتقادی از درون بررسی و ارزیابی کنیم و ضعف ها را تا حد امکان مرتفع
کنیم و نقاط قوت را هم تقویت کنیم .در واقع ،برای سیاست گذاری ها از سویی
از برایند نظرات فنی شــوراهای تخصصی متعدد (که همان هیئت های داوری
تخصصی هستند) بهره گرفته ایم ،و از سوی دیگر نیز از بازخوردها و پیشنهادها
و انتقادهای همکاران ،موسیقیدانان و شرکت کنندگانی که بعضاً به طور مستقیم با
دبیر یا دبیرخانه جشنواره در تماس بوده اند .ترکیب هیئت داوران در بخش های
مختلف در مجموع همانند دورۀ قبل است ،فقط در چند مورد تغییرات اندکی را
هم تجربه کرده ایم .نکتۀ مهمی که دربارۀ ساختار و سازوکار هیئت های داوری باید
توضیح داده شود این است که نهایت سعی جشنواره بر این بوده است که تنوع و
تکثر دیدگاه ها ،مکاتب و سبک های مختلف و معتبر در این امور تا حد امکان در
نظر گرفته شود .نحوۀ ارزیابی اثار بدین گونه است که تک تک اثار توسط یکی از
اعضای ستاد جشنواره پخش می شود و داوران هر یک به طور انفرادی در جداولی
که معیارها و امتیازها مشخص شده است نمرات خودشان را وارد می کنند و پس از
اتمام بررسی کلیۀ اثار در هر گروه سنی در بخش مربوطه دبیر جشنواره میانگین
امتیازهای تمامی داوران را جمع بندی و ثبت می کند .در طی روند میانگین گیری،
که چندین بار هم کنترل می شود ،اگر در موارد بسیار معدودی انحراف معیار (بر
اساس محاسبات اماری) در برخی از اراء از حد متعارف بیشتر باشد ،اثار مذکور
مجددا ً مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد .حتی در مواردی ،در صورت لزوم ،اثار
صرفاً به صورت صوتی و بدون ذکر نام شرکت کننده ،بر اساس ُکدگذاری ،پخش
می شود .در هر حال ،به طور خالصه باید عرض کنم که در تمام مراحل کار تالش
شده است تا حداکثر دقت ممکن اعمال شود .یک تغییر دیگر ،در جهت بهبود
سطح کیفی جشنواره ،دومرحله ای شدن ازمون در بخش ویژه موسیقی دستگاهی
(با موضوع حفظ ردیف و احاطه بر دستگاه ها و اوازهای موسیقی کالسیک ایرانی)
بوده اســت .تعداد کل درخواست ها در این بخش 75مورد بود که 24نفر حائز
شــرایط ورود به مرحلۀ اول این بخش شدند و در نهایت پس از برگزاری جلسۀ
داوری حضوری ،به شکلی ازمون گونه ،تعداد 10نفر به مرحلۀ نهایی جشنواره در
این بخش وارد شدند .نکتۀ دیگر هم این که در مجموع سطح کیفی رپرتوار در
این چند دوره ،با توجه به وضعیت مناسب بسیاری از سازها ،ارتقاء یافته و تا حد
قابل توجهی سنگین تر شده است ،که این امر می تواند (حداقل تا حدودی ،به نوبۀ
خود) به بهبود وجوهی از وضعیت اموزش موسیقی هم کمک کند.
بخش نواحی چطور؟ در این بخش داوری به چه شکل صورت
می گیرد؟
در بخش نواحی هم ســاختار کلی و ســازوکار داوری ،به طور کلی ،مانند دیگر
بخش هاســت .اگرچه ،به دلیل تنوع و تکثر اقوام ،مســلماً پیچیدگی های این
بخش هم بســیار بیشتر از دو بخش دیگر است .در این بخش در طی سه دورۀ
اخیر افزایش ســطح کمی و کیفی اثار بسیار قابل توجه بوده است که حاکی از
پتانسیل های باالی این حوزه است .در ترکیب هیئت های داوران این بخش هم
مانند دو بخش موســیقی دستگاهی و کالسیک نهایت تالش شده است که تا
حد امکان ترکیب هیئت های داوران تفاوت های عمدۀ سبک شناختی را پوشش
دهد و از همکاری جمعی از استادان بومی هر منطقه بهره گرفته شود .ولی ،در
مجموع ،همان طور که گفتم سازوکار داوری عیناً مانند دیگر بخش هاست .نکتۀ
مهمی را هم بر اســاس تجربیات این چند دوره ،دربارۀ بخش موسیقی نواحی،
الزم اســت توضیح دهم .به نظر من برای برگزاری هرچه بهتر و شایسته تر این
بخش باید تدابیر خاصی اندیشیده شود .علی رغم ارتقای سطح کمی و کیفی این
بخش در چند دورۀ اخیر در این جشنواره ،معتقدم که هنوز چنان که شایسته و
بایسته است حضور این بخش در جشنوارۀ ملی موسیقی جوان منعکس کنندۀ
ظرفیت های واقعی تمامی مناطق نیســت .پیشنهاد من این است که با توجه
به اهمیــت زیاد این بخش ،به عنوان یکــی از مهم ترین وجوه هویت فرهنگی
ایران زمین ،بهتر اســت این بخش در طی دو مرحله برگزار شود .در مرحلۀ اول
به صورت منطقه ای و تمرکززدایی شده ،یعنی این که استان های مختلف با توجه
به قرابت ها و هم خانوادگی های فرهنگی ـ موسیقایی شان به چند منطقۀ فرهنگی
اصلی تقسیم بندی شوند و با توجه به امکانات ،و نیز مسائل کالن سیاست گذارانه،
مرحلۀ اول در هر منطقه به صورت بومی ،ولی با هماهنگی و نظارت از سوی نهاد
مرکزی جشنوارۀ ملی موسیقی جوان ،برگزار شود .این سازوکار ،از سویی موجب
جلب مشارکت بیشتر موسیقیدانان نواحی مختلف خواهد شد ،زیرا مشقت ها و
مشکالت سفر به تهران را برای عدۀ کثیری از داوطلبان شرکت در جشنواره مرتفع
خواهد کرد و اطالع رسانی بهتر و دقیق تری هم از طریق مراکز استانی انجام خواهد
شد .همچنین ،از سوی دیگر ،تشکیل هیئت های تخصصی داوران با حضور تعداد
بیشتری از استادان برجستۀ بومی را سهل تر خواهد ساخت ،به گونه ای که با دقت
بیشتری تنوع های مکاتب و سبک های منطقه ای را بتواند پوشش دهد .سپس،
مرحلۀ نهایی جشنواره می تواند در تهران یا هر شهر دیگری که امکانات الزم را
داشته باشد به صورت متمرکز و سراسری برگزار شود .یکی دیگر از مزایای چنین
سازوکاری این است که بسیاری از جشنواره های محلی در سطح استان ها که اساساً
فاقد ارتباط اُرگانیک با دیگر جشنواره ها هستند ،و بعضاً حتی هم پوشانی دارند ،هم
به سمت وسویی هدفمند هدایت خواهند شد .همۀ اینها قطعاً می تواند موجب
افزایش سطح کیفی اثار هنری ،دقت بیشتر ،افزایش مشارکت موسیقیدانان ،و
گفتگوی «هنرمند» با حسین علیزاده
بهروز همتی در گفتگو با «هنرمند»
گروهسنی«ج»ازدیگرگروه هاضعیف ترهستند
امکانات بیشتری باید در اختیار جشنواره قرار بگیرد
استاد حسین علیزاده نوازنده و اهنگساز پراوازه ایرانی و یکی
از داوران یازدهمین دوره جشنواره ملی موسیقی جوان درباره
کیفیت اجرا های این دوره چنین گفت :هنوز نمی توان به طور
کلی نظر داد ،اما هر ســال به این نحو است که در رده سنی
پایین تر تعداد شــرکت کنندگان با کیفیت ،بیشتر از رده های
سنی باالتر اســت .البته در رده های سنی باالتر سخت گیری
بیشتر است و تعداد کســانی که قبول می شوند کمتر است.
نکته مثبت این است که شرکت کنندگان از سراسر ایران در
جشنواره شرکت می کنند و گاهی برگزیدگان از شهرستان های
دور هستند .این موضوع نشان دهنده این است که این افراد یا
در تهران اموزش دیده اند و یا امکانات الزم در شهرستان شان
وجود داشته است .اغلب نیز امکانات الزم را در شهرستان خود
داشته اند و شاگردان خوبی تربیت شده اند.
وی به نقاط ضعف و قوت شرکت کنندگان اشاره نمود :یک دست
نبودناموزشنقطهضعفیاستکهبهسیستمکلیبرنامه ریزی
فرهنگی و هنری مربوط می شود .دانشگاه ها ،هنرستان ها و تمام
مراکز اموزشی دولتی هیچ یک با هم هماهنگ نیست .بیشتر
محوریت سلیقه شخصی به جای یک برنامه جامع و کامل حاکم
است .این امر همیشه خواهد بود زیرا ارگان ها در زمینه موسیقی
بسیار ناهماهنگ هســتند و معیار های علمی و هنری غالب
نیســت .از همین رو اموزش یک دست نیست .اگر چهره ها و
افراد خوبی از میانشان پیدا می شود به خاطر دلسوزی اشخاصی
که در اموزش بدون در نظر گرفتن سلیقه شخصی و با اصول
کارمی کنند.
این داور در توصیه به شرکت کنندگان گفت :فکر می کنم در
مهم تر از همه حرکت در جهتی هدفمند شــود .البته ،به شرطی که از پشتوانۀ
ذیل مرکزی واحد به درستی
سیاســت گذاری کالن و دوراندیشانه و تخصصی ِ
برخوردار باشــد :و این مهم به دست مسئولین بلندپایۀ وزارت فرهنگ و ارشاد
اسالمی است که چنین طرحی به درستی عملی شود .و اگر چنین شود قطعاً
نتایج مثبت ان در اینده به خوبی نمایان خواهد شد.
در این دوره وضعیت استقبال از جشنواره و اثار ارسالی به چه
شکلبود؟
دربارۀ استقبال از جشنواره و کمیت اثار ارسالی هم باید بگویم که ،در مجموع،
نسبت به دوره های قبل تعداد شرکت کنندگان به طور قابل توجهی (نسبت به دورۀ
قبل حدود25درصد) افزایش یافته است .پس از پایان مهلت ارسال اثار در مجموع
بیش از 1500اثر به دبیرخانۀ جشنواره ارسال شد که از این میان سهم بخش
موسیقی دستگاهی53درصد ،بخش موسیقی نواحی30درصد و بخش موسیقی
کالســیک 17درصد بود .در نهایت ،پس از ارزیابی اثار در مرحلۀ اول داوری ها،
تقریباً یک ســوم از مجموع اثار ارسالی ،یعنی حدودا ً 500اثر ،به مرحلۀ نهایی
راه یافتند که از این میان سهم بخش موسیقی نواحی 46درصد ،بخش موسیقی
دستگاهی 37درصد و بخش موسیقی کالسیک 17درصد است.
تقاضا در کدام سازها کمتر و در کدام بیشتر بوده است؟
در بخش موسیقی دستگاهی اثار ارسالی در سازهای سنتور و تنبک بیشترین
تعداد را داشته اســت؛ سپس به ترتیب سازهای تار ،سه تار ،اواز ،کمانچه و نی؛
کمترین تعداد اثار ارسالی مربوط به سازهای عود و قانون است .در بخش موسیقی
کالسیک هم بیشترین اثار ارسالی مربوط به سازهای ویلن ،پیانو و گیتار بوده است؛
سپس به ترتیب سازهای ویلنسل ،فلوت و ویوال؛ کمترین تعداد درخواست ها هم
در مابقی سازهای بادی ارکستر سمو ُفنیک (به غیر از فلوت) بوده است .در بخش
موسیقی نواحی ســازهای دف (کردستان) ،تنبور (کرمانشاه) و دوتار (خراسان)
بیشترین تعداد متقاضیان را داشته اســت؛ از بخش های موسیقی اذربایجان،
مازندران ،لرســتان و کردستان هم استقبال نسبتاً خوبی شده است؛ همچنین
امسال از منطقۀ سیستان و بلوچستان هم اثاری حضور دارد .مابقی نواحی (مانند
موسیقی ترکمن ،بوشهر ،بختیاری ،قشقائی ،و چند ناحیۀ دیگر) تعداد معدودی
شرکت کننده دارند .در بخش ویژه موسیقی دستگاهی هم 75درخواست ارسال
شــده بود که از این میان 24اثر شرایط ورود به مرحلۀ اول را داشتند و پس از
ارزیابی این اثار در نهایت 10موســیقیدان جوان به مرحلۀ نهایی این بخش راه
پیداکردند.
کدام رده سنی بیشترین استقبال و کدامیک کمترین را داشته؟
علتچیست؟
در مجموع استقبال در گروه های سنی «الف» ( 15تا 18سال ،و با تبصرۀ مندرج
در فراخوان پایین تر از 15سال) و «ب» ( 19تا 23سال) بسیار بیشتر از گروه سنی
«ج» ( 24تا 29سال) است .وضعیت کلی در گروه های سنی «ب» و به ویژه «الف»
نهتنهاازلحاظکمی،بلکهحتیغالباًازلحاظسطحکیفی،به طور قابل توجهیبهتر
از گروه «ج» بوده است .یکی از دالیل استقبال بیشتر در گروه های سنی «الف» و
«ب» انگیزۀ بیشتر شرکت کنندگان در این سنین ،و شور و هیجان و طراوت ذاتی
مربوط به دوران نوجوانی و اغاز جوانی است .شاید یکی از دالیل حضور کم رنگ تر
در گروه سنی «ج» این باشد که برخی از جوانانی که در این ردۀ سنی هستند
تا اندازه ای قب ً
ال دیده شده اند و در گروه های مختلف موسیقی فعالیت حرفه ای یا
نیمه حرفه ای دارند و شاید تا حدودی اعتبار مورد نظرشان را کسب کرده باشند
و ریسک پذیری کمتری از دیگر گروه های سنی داشته باشند .البته ،دربارۀ تمامی
سازها و همۀ بخش ها نمی توان دالیل واحدی را قائل شد؛ و کماکان این مسئله از
زوایای مختلف قابل بررسی و تامل است.
ابتدا باید به خودمان و جشنواره که برگزاری ان بسیار مثبت
است ،توصیه کنیم .با این وجود هر سال باید جشنواره خودش
را اصالح نماید و برنامه ریزی بهتری داشــته باشــد .من فکر
می کنم جشنواره نباید در انتهای مسیری باشد که جوانان از ان
می گذرند بلکه باید کمک کند تا زمینه اموزش را اصولی تر کند.
عالوه بر بودجه ای که برای جوایز در نظر می گیرند ،بودجه ای نیز
باید قرار دهند تا زمینه اموزش یکدست شود .بسیاری از افراد
بدون درخواست مالی ابراز تمایل به شرکت در چنین اموری
کرده اند .اگر این امر رخ دهد می شــود انتظارات بیشتری نیز
داشت .استعداد های خیلی خوبی کشف می شوند اما امکانات
یکسان ندارند .جشنواره و ارگان های موسیقی که نگاه درستی
به موسیقی دارند باید این موضوع را ریشه ای تر ببینند.
بهروز همتی به عنوان یکــی از داوران یازدهمین
جشنواره موسیقی جوان درباره کیفیت اجرا های این
دوره گفت :کیفیت اجرا ها در گروه سنی الف و ب
خوب بود اما در گروه سنی ج هم شرکت کنندگان
کمی حاضر شده بودند و هم کیفیت اجرا در سطح
پایین تری قرار داشت.
او درباره علت کاهش هر ساله تعداد اعضای گروه ج
نسبت به سال گذشته اش توضیح داد :تصور من این
است که یا اموزش گروه سنی ج دیرتر اغاز شده و
یا در این گروه کسانی هستند که به دالیل شرایط
خاص اجتماعی درگیر کار شده اند .دلیل دیگر نیز
می تواند اعتماد به نفس کمتر ان ها باشد .از این که
در این جشنواره شرکت کنند و رتبه نیاورند کمی
می ترسند ،همین یکی از علل پرهیز ان ها از شرکت
کردن است .افرادی را در گروه سنی ج می شناسیم
که قابلیت اجرایی بهتر دارند.
در ادامه به نقاط ضعف و قدرت شــرکت کنندگان
اشاره کرد :در گروه سنی الف و ب تکنیک نوازندگی
و درک موسیقی خوب بود ،اما این دو امر در گروه
سنی ج ضعیف بود .وی برای روز اجرا به برگزیدگان
توصیه نمود :جشنواره موقعیت بسیار خوبی است.
مرحله نخست که در غیاب ان ها داوران مقایسه شان
می کنند ،نیز مرحله خوبی است .حتی کسانی که
در ان قبول نمی شوند می توانند با مراجعه نمره و
امتیاز خود را بگیرند و متوجه شوند در این ارزیابی
در چه ســطحی قرار دارند .کسانی که وارد مرحله
دوممی شوندموقعیتخوبیبرایتجربهرویصحنه
رفتن ،پیدا می کنند .بیشتر از هر چیزی باید از این
تجربه استفاده کنند و با موفقیت بیشتر دچار سوء
تعبیر نشوند و راه شان را ادامه دهند .همین افراد وارد
گروه سنی ج خواهند شد و ان جا می توانند حضور
فعالی داشته باشند .همتی در خصوص جشنواره
موسیقی جوان گفت :من در زمینه تدریس فعالیت
دارم و می بینم که جشــنواره ها در جهت ترغیب
هنرجویان به شرکت کردن در مسابقه ها چه تاثیری
دارد .اما جشنواره جوان یک جشنواره تخصصی است
و بر روی فعالیت عالقه مندان در جهت وارد شدن
به جشنواره تاثیرگذار است .در کالس ها می بینم که
تکاپو و تالش زیادی صورت می گیرد .کسب امتیاز
در جشنواره نیز ان ها عالقه مندتر می کند و مسیر
زندگی شان را در زمینه موسیقی ادامه می دهند.
حمیدرضا نور بخش در گفتگو با «هنرمند»
جشنوار هملیموسیقیجوانحرفه ای ترینجشنوارهدرحالبرگزاریاست
حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه ی موســیقی و
داور بخش اواز یازدهمین جشنواره ی ملی موسیقی
جوان دربار ه کیفیت اجراهای یازدهمین جشنواره
ملی موســیقی جوان گفت :متاسفانه از نظر کیفی
کمی پیشرفت خوبی
پیشرفتی نداشــته اما از بُعد ّ
داشــته اســت .تعداد اثار نســبت به سال گذشته
بیشــتر بود ،اما متاســفانه در رده ی سنی ج شاهد
کیفی اثــار بودیم .در رده ســنی الف و ب،
افــت
ِ
وضعیت به طور نسبی بهتر بود.
وی افــزود :امیدواریم به این بخش بیشــتر توجه
شــود .با اطالع رسانی بهتر و یا با شیوه ای متفاوت
کنندگان بهتــری را جــذب کنند .فکر
شــرکت
ِ
می کنم ِ
علت بی انگیزگی برخی از شرکت کنندگان
هم بی تاثیر نباشــد .البته باید تمهیداتی اندیشــه
شود ،صرفا حضور پیداکردن و جایزه گرفتن کافی
نیست .باید برای این موضوع فکری شود و تشویق
خوبی گذاشــته شود .در جشنوار ه بین المللی فجر
چون جایزه ،جایزه قابل توجهی است تقاضا بسیار
باال رفته است.
نوربخش درباره نقاط قوت و ضعف شرکت کنندگان
توضیح داد :ما صرفا شــاهد اجرای ردیف هستیم.
درســت است که اجرای ردیف مطرح است اما باید
اجرایی درســت اجرا شود .از نظر
همراه با تکنیک
ِ
تکنیکی ضعف هایی وجود داشــت و از نظر دانش و
ردیف اوضاع بهتر بود.
او به برگزیدگان برای اجرا در مرحله ی نهایی توصیه
کرد :انچه در نظر من و دیگر اعضای هیئت داوران
وجود دارد ،یک ارائه خوب است .صرف اینکه ردیف
و جمله بندی هــای ان را ارائه کنند کافی نیســت.
اگر داوران اجرای خوبی را شــاهد باشند ،حتی اگر
کمی مشــکل در جمله بندی ردیف باشد این اجرا
بیشتر در نظرشان جلوه خواهد کرد .اجرای خشک
و بی رنگ و بی روح جذابیتی ندارد .شرکت کنندگان
باید به صدای ژوســت و تحریرهای درســت توجه
کنند و حس خوبی در اجرای شان داشته باشند.
نوربخــش جشــنواره ملــی موســیقی جــوان را
حرفه ای ترین جشــنواره در حال برگزاری دانست و
ادامه داد :این جشنواره در نوع برگزاری و باالترین
سطح داوری بسیار موفق اســت .باالبودن کیفیت
داوری هــا جای مباهات زیــادی دارد .فکر می کنم
رســانی
اگر بخــش اطالع رســانی تقویت و اطالع
ِ
جامع تری انجام شــود ،اوضاع بهتر می شــود .باید
همه ی نهادهای ذی ربط بــه بخش نهایی کار فکر
کنند .باید برای کمک بــه ادامه ی راه برگزیدگان
تدبیری اندیشــه شــود و این امر انگیزه ی کافی را
ایجاد خواهد کرد .در گذشته برگزیدگان به بدنه ی
موسیقی کشور می پیوستند و از موافقان موسیقی
می شــدند .باید امروز نیز چنین برنامه های ویژه ای
در نظر گرفته شــود .به طور حتم با انجام این امور
تحولی در زمینه ی اموزش موسیقی خواهیم داشت.
بررسی پشت پرده حمالت به گردشگران بارسلونای اسپانیا
ریشه یابیاقتصادیشورشعلیهتوریسم
امیر شاملویی
هفته گذشته در اسپانیا و به خصوص منطقه کاتالونیا در این
کشور شاهد شورش هایی علیه گردشگری و ورود توریست ها
به خصوص در شــهر بارسلون بود .در جریان این تظاهرات
حتی به اتوبوس گردشگران نیز حمله و ضمن متوقف کردن،
روی ان شعارهایی علیه گردشگران نوشته شد و محلی ها
از انها خواســتند که به خانه های خود بازگردند .نگاهی به
امارهای گردشگری و امارهای تولید ناخالص داخلی این
کشور و منطقه کاتالونیا نشان می دهد که بخش زیادی از
درامدهای این منطقه با جریان ورودی گردشگری به این
منطقه تامین می شود .برخی گزارش های دیگر نیز حاکی
از این اســت که امکان دارد این موج در اروپا منتشر شود و
به فرانسه نیز سرایت کند .بنابراین اگر فرض عقالیی بودن
انسان ها را لحاظ کنیم ،چه دلیل اقتصادی وجود دارد که
مردم این منطقه علیه توریســم که بخش قابل توجهی از
درامدهای کشور را تشکیل می دهد ،طغیان کنند؟
نگاهی به امارهای گردشــگری سال جاری نشان می دهد
این کشور تنها در ماه ژوئن حدود 11 /5میلیون گردشگر
جذب کرده است که 8 /43میلیون نفر از انها توریست هایی
هستند که بیش از یک روز در این کشور اقامت کرده اند .این
حجم از گردشگران توانسته اند در ماه مه سال 2017رقمی
حدود 7 /84میلیارد یورو عاید اقتصاد اسپانیا کنند .برای
مقایسه می توان گفت که این میزان تقریبا برابر با درامدهای
ارزی ایران در ســال 1395است که حدود 8میلیارد دالر
بوده اســت! اگر به مجموع سفرهای انجام شده به اسپانیا
در 6ماه نخست سال توجه کنیم ،می بینیم که تعداد این
سفرها در این مدت به 53 /78میلیون سفر رسیده است که
36 /37میلیون نفر از انها بیش از 24ساعت در این کشور
اقامت داشــته اند .تا ماه مه امسال نیز در مجموع 28 /24
میلیارد یورو درامد از طریق گردشگری عاید اقتصاد اسپانیا
شده اســت .همچنین در 7ماه نخست سال ،گردشگری
موجب اشتغال تقریبا 2 /29میلیون نفر در اسپانیا شده و
بروز هر گونه اســیبی به ان می تواند وضعیت اشتغال این
افراد و درامدزایی انها را با دشــواری روبه رو کند .از سوی
دیگر ،اگر به امار گردشگری ایالت کاتالونیا نگاهی بیندازیم،
می توان مشاهده کرد که این منطقه تنها در ماه ژوئن سال
2017حدود 2میلیون و 30هزار نفر ،یعنی 24درصد از
گردشگران خارجی کشور را جذب کرده و با اختالفی اندک
دومین ایالت در اسپانیا از نظر جذب گردشگر در این ماه بوده
است .با این حال از نظر متوسط مخارجی که به ازای هر فرد
در این منطقه صرف شده ،با رقم 1043یورو در رتبه چهارم
ایالت ها و پایین تر از میانگین اسپانیا که 1065یورو است،
قرار داشته است .همچنین متوسط اقامت در این منطقه /5
5روز بوده که کمترین میزان اقامت در بین تمام ایاالت این
کشور است .میانگین اقامت در اسپانیا حدودا 7 /5روز است.
مجموع این امار گویای ان است که در 6ماه نخست سال
2017تقریبا 8میلیون و 645هزار نفر از منطقه کاتالونیا
بازدید کرده و رقمی معادل 8 /19میلیارد یورو نصیب این
ایالت کرده اند .این ارقام در مدت مشابه سال گذشته 7 /13
میلیارد یورو و 7میلیون و 837هزار نفر گردشــگر ورودی
بود .این تغییر حاکی از افزایش بیش از یک میلیارد یورویی
در درامدهای توریستی این منطقه و نیز افزایش 808هزار
نفری در این مدت است .تمام مواردی که گفته شد حاکی از
انباشتبیشترثروتوبهبودرفاهکلجامعهکاتالونیاواسپانیا
است .پس چه علتی وجود دارد که چنین شورش هایی علیه
گردشگری به راه افتاده است؟
اگر بار دیگر نگاهی به امارها بیندازیم ،متوجه می شویم که
امار مربوط به گردشــگری ورودی کاتالونیا به طور کلی در
ماه های ژوئیه و به خصوص اوت به بیشترین میزان می رسد.
مقارن شدن این رویداد با اوج گرفتن شورش ها در منطقه
کاتالونیا بی علت نبوده است .رشد بی سابقه ورود گردشگران
به این کشور که موجب شلوغی گسترده و ازدحام در این
شهر شده ،در کنار رشــد قیمت مسکن در ماه های اخیر
موجب شکل گیری اعتراضات شده است .تحلیل داده های
اماری مربوط به شــاخص قیمت اجاره در بارسلون نشان
می دهد که وضعیت این متغیر که از نیمه ســال 2014تا
ماه مارس سال 2016سقوط کرده بود ،از این ماه روندی به
سرعت افزایشی پیموده است .همچنین از سال 2014به این
سو ،شاخص قیمت مسکن در بارسلون نسبت به میانگین
اسپانیا با شدت بیشتری تغییر کرده و در ماه های پایانی سال
2016به اوج خود رسیده است .یکی از دالیل افزایش قیمت
مسکن نیز همین میزان رو به رشد چشمگیر گردشگران
ورودی به اسپانیا بوده است .در واقع ،در این چارچوب هرچه
اجاره دادن مسکن به گردشــگران بازده مالی و اقتصادی
بیشتری داشته باشد و اثر فصلی بودن ورود گردشگران نیز
اندک باشد ،یعنی گردشگران حضوری مستمر در طول سال
داشته باشند ،موجب می شود تمایل به این کار نزد مالکان
افزایــش پیدا کند و در نتیجه قیمت اجاره بها را برای افراد
بومی که فاقد مسکن هستند ،باال ببرد .همین امر عاملی
برای نارضایتی انان از ورود فزاینده توریست ها به این منطقه
می شود .افزون بر این ،افزایش تقاضا به دلیل ورود پر شمار
گردشــگران به هر منطقه ای می تواند بهای اقالم مصرفی
دیگر را نیز برای مردم بومی افزایش دهد .براساس گزارش
بلومبرگ ،قیمت اجاره مسکن در بارسلون در سه ماه نخست
سال 2017نسبت به مدت مشابه سال قبل با افزایش 19
درصدی همراه بوده و قیمت مسکن به ازای هر متر مربع به
4350دالر ( 4100یورو) رسید .بارسلون که پایتخت منطقه
ثروتمند کاتالونیا است ،با این اتفاقات از مادرید پایتخت این
کشور ،از نظر قیمت مسکن پیش افتاده است .همچنین به
نظر می رسد با این میزان از رشد ،قیمت مسکن بسیار باالتر
از میانگین بهای ان رفته و چنین رشدی از فصل نخست
ســال 2005به این سو بی ســابقه بوده است .این افزایش
بهای مســکن طبعا منجر به افزایش بهای استانداردهای
الزم زندگی برای مردم اسپانیا و به خصوص منطقه کاتالونیا
شده و این تغییرات برای ان دسته از افرادی که در طبقات
اجتماعی و دهک های ضعیف تر زندگی می کنند ،پیامدهای
منفی سنگینی به همراه داشته است .از سوی دیگر ،ورود
سرمایه گذاران خارجی به بخش مسکن اسپانیا نیز این
مساله را تشدید کرده است.
از نظر کارشناســان ،تعدادی از عوامل در شکل گیری این
اشوب های خیابانی نقش داشــته اند .یکی از دالیل عمده
ان افزایش تعداد میزبانان شرکت Airbnbبوده است که
با امکانات خاص خود موجب تسهیل و رشد «سفته بازی
در بخش مسکن» شده است .رشد سریع در اقامتگاه های
استیجاری Airbnbپاسخی به تعداد فزاینده توریست ها
در این شــهر بوده و از سوی دیگر با زیاد شدن انها به طور
همزمان تعداد متقاضیان سفر به بارسلون نیز افزایش یافته
اســت .از سوی دیگر ،بیشتر گردشــگران کوتاه مدت وارد
شــده به این منطقه ،تمایل دارند در مرکز شهر بمانند و
همین مساله نیز موجب ازدحام در ان شده است .پیش تر
اعالم شــده بود در ابتدای سال جاری میالدی ،در پی رشد
فزاینــده و بی رویه تعداد میزبانان Airbnbبدون مجوز
در بارسلون ،تعداد بازرسان این اقامتگاه ها دو برابر شده
است .براورد می شــود از حدود 16هزار واحد اجاره ای
مربوط به تعطیالت در این شهر 7 ،هزار مورد فاقد مجوز
باشند .افزایش تعداد این واحدها عالوه بر اینکه شهر را با
ازدحام توریست ها به دلیل کاهش قیمت سفر روبه رو کرده،
منجر به این شده است که مکانیزمی را که در باال در مورد
رشد قیمت مسکن گفته شد ،تشدید کند؛ زیرا با ورود این
شــرکت و بازار تقریبا همیشگی ورود گردشگر به اسپانیا،
اجاره دادن مسکن به توریست ها بسیار ساده شده و به دلیل
تمایل بیشتر توریست ها برای پرداخت ،به افزایش قیمت
مسکن انجامیده اســت .همان طور که گفته شد ،یکی از
پیامدهای ورود گسترده گردشگران به اسپانیا و همچنین
یکی از علت های عمده شــورش های اخیر در کاتالونیا و
بارسلون ،تغییر قیمت اجاره و مسکن بوده است .تشدید
ورود گردشگران و افزایش درامدهایی که با خود به این
منطقه اورده اند ،موجب شده بهای مسکن در این منطقه
افزایــش یابد و برای برخی افراد که به طور مســتقیم از
گردشگری منتفع نمی شوند نه تنها سودی نداشته باشد،
بلکه با هزینه های اقتصادی و اجتماعی ناشی از ازدحام
توریســت ها و همچنین افزایش اجاره بها و مسکن نیز
روبه رو شده اند که برخی طبقات اجتماعی را با دشواری
روبه رو کرده اســت .در واقع بازندگان توســعه بی رویه
توریســم امروز در حال فریاد زدن خواســته های خود
هستند .این مســاله به ویژه با توجه به اینکه از گذشته،
منطقه کاتالونیا تحت نفوذ جریان های چپگرا بوده ،نیز
تشدید شــده اســت .در مقابل برندگان جریان ورودی
گردشگر به اسپانیا را دارندگان امالک و دارایی های ثابت
مشابه تشــکیل می دهند .در نهایت می توان گفت این
پدیده تنها منحصر به اسپانیا نیست و در کشورهای دیگر
نیز می تواند با همین مکانیزم رخ دهد.
7
چهار شنبه 8شهریور ماه 1396سال دهم شماره 770
www.honarmandonline.ir
گردشگری
اخبار
TURISM
اغاز ثبت نام سفر عتبات در تاسوعا و عاشورا
ازامروزچهارشنبه
نام نویسی سفر زیارتی عتبات عالیات در تاسوعا و عاشورا از امروز با مراجعه به
سامانه جامع عتبات سازمان حج و زیارت اغاز می شود .سازمان حج و زیارت
در اطالعیه ای اعالم کرد« :با توجه به برنامه ریزی صورت گرفته ،مشتاقان سفر
زیارتی عتبات عالیات برای اعزام های بازه ی زمانی ۳۱شــهریور تا ششم ابان
ماه ۱۳۹۶از ساعت ۹صبح امروز چهارشنبه هشتم شهریورماه ۹۶می توانند
با مراجعه به سامانه www.atabat.org.irنسبت به ثبت نام در کاروان های
عتبات (ثبت نام بدون قرعه کشــی) اقدام کنند .کسانی که برای نخستین بار
می خواهند در سامانه جامع عتبات سازمان حج و زیارت (www.atabat.org.
)irبرای سفر زیارتی عتبات عالیات نام نویسی کنند ،باید ابتدا در این سامانه به
عنوان کاربر جدید ثبت نام کنند تا ظرفیت های خالی کاروان های عتبات استان
مورد نظر برای کاربر جدید قابل نمایش شــود .متقاضیان این سفر زیارتی با
مراجعه به سامانه عتبات و همراه داشتن اطالعات فردی می توانند برای خود و
همسفراندیگرثبت نامکنند».
استفادهازصنایع دستیدرهتل هاضابطه مندشود
رئیس جامعه هتلداران گفت :باید برای استفاده از صنایع دستی در هتل ها با
همکاری سازمان میراث فرهنگی ،ضابطه ای نوشته شود که با استانداردهای
هتلداریهمخوانیداشتهباشد.جمشیدحمزه زادهدربارهاستفادهازصنایع دستی
در هتل ها گفت :این موضوع هنوز به صورت کامل بررسی نشده و هفته اینده با
هیات مدیره جامعه در این باره نیز صحبت خواهیم کرد .اما به صورت پراکنده
برخی از هتل ها از صنایع دستی در البی و یا اتاق های هتل استفاده می کنند
برای اینکه چنین اقدامی از صفر تا صد به درستی انجام گیرد باید ضوابطی نوشته
شود .وی ادامه داد :برخی از هتلداران سعی می کنند که از تابلوهایی با تصاویری
از جاذبه های گردشگری و یا تابلوهای سنتی روی در و دیوار هتل و اتاق استفاده
کنند برخی از ان ها از فرش و گلیم در راهروها و یا اتاق بهره می برند و یا فرش
دستباف در البی پهن می کنند اما استفاده از این نوع تجهیزات مستلزم ان است
که ضوابط ان را مشخص کرده و به هتل ها ابالغ کنیم تا از روش های سلیقه ای
جلوگیری شود .اما هنوز چنین کاری نشده است .حمزه زاده بیان کرد :ساختمان
هتل ها معموال مدرن و یا کالسیک هستند .از صنایع دستی بیشتر می توان در
هتل های کالسیک استفاده کرد .استفاده از این وسایل باید هماهنگ با سبک
معماریهتلنیزباشد.بنابراینچنیناقدامیبیشتردرهتل هایجدیدالتاسیس
امکان پذیر است و یا هنگامی که هتلی بازسازی می شود .رئیس جامعه هتلداران
ت چوبی ،گلیم و فرش،
ایــران گفت :در یک اتاق هتل می توان از مبلمان ،تخ
گلدان ،تجهیزات روی میز و وسایل پذیرایی که توسط هنرمندان صنایع دستی
ساخته شده استفاده کرد .اما این اقدامات باید با فرهنگسازی همراه شود تا یک
هتلدار بتواند بخشی از بودجه خود را به خرید این وسایل اختصاص دهد.
محمدرضا عیوضی در نشست خبری
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره • 770چهارشنبه 8شه ریورماه • 1396سالدهم• 8صفـــحه
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :اشراق قلم پارسه
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
ISO 10004:2012
ISO 9001 : 2008
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
به وقت تهران
اذان ظهر
13:05
اذان مغرب
19:54
اذان صبح فردا
طلوع افتاب فردا
هنرمند :نشست خبری کنسرت محمدرضا عیوضی دیروز سه شنبه ۷شهریور
ماه با حضور عیوضی ،علیرضا شــمس اســکندری ،ســعید امیراصالنی ،بابک
صحرایی و اهالی رسانه در برج ازادی برگزار شد.
در ابتدا سعید امیر اصالنی درباره این کنسرت اظهار داشت :محمدرضا عیوضی
خواننده ای اســت که با تیتراژ ســریال «روزگار جوانی» به این عرصه وارد شد.
ده سال اول فعالیتش فعالیت پرباری بود که شش البوم در این سال ها منتشر
کرد .عیوضی با برپایی کنســرت خود در تاریخ دهم شهریور ،بعد از پانزده سال
به صحنه بر می گردد .شما در کنسرت ما شاهد یک موسیقی مدرن خواهید بود
که با معیارهای الکترونیکی فرق دارد و بســیار هیجان انگیز است .وی با زبانی
پــر انتقاد و گالیه گفت :من می خواهم خبرنگاران این چالش را ایجاد کنند که
چرا یک خواننده پرکار ،باید بعد از ۱۵ســال بر صحنه کنسرت اجرا کند؟! چه
اتفاقی برای صداهای خوب ما افتاده است؟ بعد از ان علیرضا شمس اسکندری
رهبر ارکستر گفت :ما کار «رنگین کمان» را با یک ساز بادی اجرا می کنیم .بقیه
اثرها با ساز هایی مثل پیانو و ...اجرا می شود .اختالف خیلی بزرگی بین این کار و
کارهای ۱۵سال پیش عیوضی وجود دارد .ما در کل یازده قطعه را اجرا خواهیم
کرد .ســپس سعید امیر اصالنی اظهار داشت :تهیه کنندگی کار با یاشار درفشه
اســت که واقعا از عالقه مندان و خدمتگزاران هنر و بخصوص موســیقی است.
کنســرت ما ۱۰شهریور ماه در برج ازادی ،ساعت ۲۱:۳۰اجرا می شود و یازده
قطعه در ان اجرا می شــود .محمدرضا عیوضی در ادامه این نشست خبری ،در
خصوص کم کاری خود در این سال ها گفت :فاصله بین انتشار دو البوم اخیر من،
19:36
05:08
06:35
گنج سخن
مبادا روزى تضمین شده (که در هرحال به تو
ى رسد) تو را از کار واجب باز دارد!
م
امام صادق (ع)
بخاطر مشکالت اقتصادی اکثر اصناف با مشکل پرداخت نقدی روبرو هستند ،بخش اگهی های روزنامه
هم به عنوان سردمدار سیستم فروش تهاتر از این قاعده مستثنی نیست و سعی می کنند هرطور شده
نسبت به جذب اگهی اقدام کنند و خدمات دریافتی در اختیار انصار قرار دهند .در این میان چندتایی
ژتون رســتوران هم نصیب من شــد .برخی همکاران خاطره خوبی از برخورد پرســنل رستوران های
مذکور نداشــتند و اغلب اظهار می کردند وقتی متوجه می شوند می خواهی با بن خرید کنی هیچکدام
از ســفارش ها را ندارند و ســعی می کنند غذای کم قیمت و مانده از قبل را سفارش بگیرند .خالصه با
اطالعات کافی به همراه چند نفر از دوستان و خانواده به رستوران رفتیم در ابتدا نگفتم که مشتری ژتونی
هستم ،جای همگی سبز در بهترین تخت سکنی گزیدیم و دلتان نخواهد گرانترین غذاها را با مخلفات
کامل سفارش دادیم ،پرسنل مثل پروانه دور میزمان می چرخیدند برای من و همراهان شبی خاطره انگیز
شد؛ چهره صندوق دار وقتی جای کارت عابر بانک ژتون ها را تحویلش دادم بسیار دیدنی بود ،مصداق بارز
کسی که کارد بزنی و خونش در نیاد!
محمدعلی رجبی
پندبزرگان
ادیسون
ای غایب از نظر به خدا می سپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت
طرح روز
افقی:
-1چهره موردنظر-بنیانگذار-2ماه ماشــینی-جایز-خیمه بزرگ
مردمان صحرانشین-3نمایش غم انگیز-عددماه-جای پا-اشفته
-4ایتالیای قدیم-ازکلمات استثنا-پشــت ســر-ازضمایرمتصل
-5شماره-امانتدار-مرسوم-صورت-6امربه امدن می کند-خزنده
گزنده-7جایــزه سینمایی-سرشــماری-8رازدرون کاله-حرف
ندا-9شــفابخش بیمار-پایتخت ویتنام-10دورویی-رشته کوه
امریکا-11مادرعرب-ائینه-نامها-خست میان تهی-12همنشین
برهمن درکلیله ودمنه-ثبت کردن-دریاچــه ای درحمام-زنده
به انیم-13بســیارحمله برنده-ازحروف زبان انگلیسی-طایفه-
سردوخنک-14خراب-دوست-تخت پادشاهی-15کلمه تاکید-
برنامه ریز این فیلم بود
پاسخ جـدول شـماره قـبل
ر
ا
و
م
د
11ا
12ر
ب
14و
ر
د
ا
م
ا
و
ر
ا
م
ی
ن
ر
ا
ی ج
ت ا
ر
و
ی ا
م
ا
س ک ا
ر
ا
م
ا
ا
ر
و
ه
ا
ن
ر
ی ا
ن
د
م
ا
13ک ر
15ب
ا
س ی
ش ی
م
ی
ا
ر
ی
ر
ا
ا
ی
د
ا
ر
ا
ت
ا
س م
د
ر
ج
و
ن
ا
م
ن
ج
ا
ی
ا
ع
ب ه
ا
ل
ر
م
د
ا
ن
ر
8س ر
د
9
10د
م
1
2 1
3
4
6 5
7
8
15 14 13 12 11 10 9
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1
م و س س
1ب ه ر و ز ش ع ی ب ی
ه و ا ر ی
ر و ا
2ن ی س ا ن
6ب
7ا
نصب برچسب ،شعر
و جمله های فلسفی
روی بدنه خودرو
30هزار تومان
جریمه دارد!
جـــدول
طراح جدول :رسول نادری
3د
4ر
5ع
من هرگز شکست نخورده ام ،بلکه راه هایی را کشف
کرده ام که به ان چیزی که می خواهم منجر نمی شوند.
حافظانه
حدود 10سال بود .ما سال ۷۶-۷۵که شروع به کار کردیم ،همه اثرهای ما بر
ریل بود و ما محکوم به درست خواندن بودیم .چرا که دیگر دستگاهی نبود صدا
را درســت کند .خواننده های ان زمان ،بسیار پر تالش بودند ولی االن خیلی ها
هر البومی را می خوانند ،بدون ممیزی قبول می شــود ولی صدا در کنسرت با
انچه در البوم اســت ،تفاوت دارد .در هر دوره ای سلیقه شنیداری مردم نسبت
به صداهای مختلف تغییر پیدا می کند .من امیدوارم خواننده هایی که به میدان
می ایند ،اصول کار بدانند.وی تصریح کرد :البته در همه جا موسیقی بد و خوب
در کنار هم هستند؛ من در این مدت هم به دنبال ادامه تحصیالتم بودم و هم به
کار هایم رسیدم و تا زمانی که مردم به سمت موسیقی خوب حرکت کنند ،من
صبر کردم .البته کارهایی در این سال ها تولید کردم و اردیبهشت ماه امسال هم
رونمایی از البوم «حس خوب من» انجام شد .ما در شب کنسرت در برج ازادی،
سه خواننده هستیم و من خودم سه یا چهار قطعه اجرا می کنم و بقیه قطعات را
دو خواننده دیگر اجرا می کنند .من امیدوارم که موفقیت خوبی را دوباره کسب
کنیم .همانطور که در دهه ۷۰شــروع کردیم و با سختی ها موفق شدیم.سپس
بابک صحرایی گفت :اوج و فرود یک مســئله طبیعی است .مهم این است که
یک خواننده بتواند اثاری را تولید کند که باعث افتخار جامعه و مردم باشد .ما
از خلوت خواننده ها خبر نداریم ،این اهالی بخشی از زندگی شان با موسیقی گره
خورده اســت.عیوضی در ادامه اظهار داشت :وقتی ما موسیقی را شروع کردیم،
موســیقی پاپ وجود نداشت .سعی کردیم موسیقی پاپ دوباره در کشور شکل
بگیرد .ما دوباره می توانیم بهترین باشیم و موسیقی خوبی ارائه بدهیم .ما به نوعی
پشت صحنه
اوقات شــرعی
غروب افتاب
ما دوباره می توانیم بهترین باشیم و موسیقی خوبی ارائه بدهیم
کتک خورده های موسیقی هستیم .خیلی سختی ها را تحمل کردیم تا بتوانیم
موسیقی پاپ را دوباره در کشور رواج بدهیم.علیرضا شمس اسکندری در ادامه
گفت هم گفت :ما کســانی را داریم که تنها با برچســب خواننده کار می کنند.
امثال محمدرضا عیوضی باید در این عرصه باشــند؛ چون جزو تاریخ موسیقی
هستند .اگر این اهالی نباشند ،موسیقی ما نابود می شود و من هم می خواهم در
کنار او باشم تا موسیقی فاخر را به اوج برسانیم .اکثر مردم ما برای شادی کردن
به سالن می ایند.
سپس بابک صحرایی گفت :بین خوانندگان دیوار نکشیم .ما نباید قضاوت زودگذر
کنیم .همه خواننده ها ادامه دهنده راه همدیگر هستند .شاید سبک موسیقی ها
متفاوت باشد ولی در خلوت همکی به یک سرچشمه متصل هستند و این مسئله
به اقتصاد موسیقی کمک می کند .وی افزود :البوم «حس خوب» البومی است
که خیلی برای ان دقت و زحمت به خرج دادیم .ما در تولید البوم حتی قطعاتی
را هم عوض کردیم .با توجه به حضور فضای مجازی ،همه به سایت های موسیقی
متصل هستند که این باعث می شود مردم به سمت البوم ها نروند و ما مجبور به
تولید تک قطعه باشیم .صحرایی در این باره تصریح کرد :از این به بعد تک قطعه
از محمدرضا عیوضی بیشتر خواهید شنید .مردم دیگر خیلی حوصله ندارند که
صدای یک خواننده را در پنج قطعه پشــت سر هم بشنوند .مردم ما تک قطعه
را بیشتر دوست دارند .ما باید با تکنولوژی همگام باشیم و این مسئله نه تنها به
موسیقی صدمه نمی زند ،بلکه ممکن است باعث پیشرفت هم بشود.
عیوضی در خصوص رقابت نکردن اهالی موسیقی دهه هفتاد با اهالی موسیقی
حال حاضر بیان کرد :وقتی ســن افراد باال می رود ،نوع نگاهشان تغییر می کند.
فضای کشــور ما به گونه ای است که جا برای انواع موسیقی وجود ندارد .شاید
کســانی که در حال حاضر بسیار طرفدار دارند ،تا چند سال دیگر کسی انها را
نشناسد.
ا
ه
ر
ر
ی
ا
و
ی
س
خ
ت
و
ا
ب
ا
ر
د
ا
و
ر
ن
گ
و
س ی
ق
ی
12
13
14
15
عمودی:
-1مرکز هرمزگان-ازفیلمهایش-2پادشاه یهودیه-گرم نیست-ازهمسران پیامبر-3صورتگر-
بازیکنی درفوتبال-واحدسطح-کمک-4تسهیالت بانکی پرطرفدار-ازکلمات پرسشی-چرک-
سخاوتمند-5مردنیست-سرشماری-ورودکننده-6اغشــته به زهر-امراراستن-7برهنه-جمع
کردن-8ازاقمارمشتری-مایه حیات-9ابستن-سرگردان-10زنگ کاروان-دوازده ماه-11اشاره-
دشت وبیابان-ضمیرغایب-12جانورموذی-واحدشیشه-مادرترکی-ماچ-13سفیدانگلیسی-
عالمت مفعولی-چوب خوشــبو-بیما ری ســگی-14ازدرجات نظامی-مکر-15-ازفیلمهای
دیگرش-مقاومت