روزنامه هنرمند شماره 801

‫مجید مالنوروزی‬ ‫مدیرکل اداره امور هنرهای تجسمی‬ ‫برگزاری بی ینال ها وظیفه همه‬ ‫نهادهای مرتبط با هنر است‬ ‫‪2‬‬ ‫یکشــنبه ‪ 30‬مهرماه ‪ 1396‬ســال دهم‬ ‫‪ 8‬صفـــحه‬ ‫شماره ‪801‬‬ ‫‪ 1000‬تومـان ‪ISSN 2008-0816‬‬ ‫گفتگوی «هنرمند» با غالمعلی افشاریه‪ ،‬پیشکسوت دوبالژ‬ ‫لزائی‬ ‫تلویزیونمهم ترینبستراشتغا ‬ ‫برایگویندگاندوبالژاست‬ ‫‪6‬‬ ‫بررسی مفهوم سایکوپاتیک انقالب خمرهای سرخ‬ ‫در فیلمــی به کارگــــردانی انجلیـــنا جولـــی‬ ‫اولپدرمراکشتند‬ ‫به بهانه شروع فصل اوج سفر گردشگران خارجی به ایران‬ ‫چالش های ورود‬ ‫گردشگر به ایران‬ ‫‪7‬‬ ‫علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی‬ ‫نوعنگاهفیلمسازانجوانبراى‬ ‫مدیریتسینماارزشمنداست‬ ‫‪2‬‬ ‫گزارش «هنرمند» از نشست بررسی البوم صوتی «یاد تو»‬ ‫نگاهی به فیلم «خفه گی» اثر فریدون جیرانی‬ ‫یکهبایددر‬ ‫فیلمــ ‬ ‫سالنسینــمادید‬ ‫ِ‬ ‫‪4‬‬ ‫همگرایی سینما‪ ،‬موسیقی و شعر‬ ‫‪3‬‬ ‫نگاهیبهنمایش«زندهیادزندانقصر» اثرمهرانخوش بین‬ ‫‪5‬‬ ‫زندانیان بی مالقاتیاخرسال‬ ‫‪8‬‬ ‫مجید مالنوروزی مدیرکل اداره امور هنرهای تجسمی‬ ‫‪2‬‬ ‫یکشـــــــــنبه ‪ 30‬مهرماه ‪ 1396‬سال دهم شماره ‪801‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫فرهــــــنگوهنر‬ ‫& ‪ART‬‬ ‫‪CULTURE‬‬ ‫نگاه‬ ‫علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی‬ ‫نوع نگاه و دنیایىکه فیلمسازان جوان تجربه‬ ‫مى کنند براى مدیریت سینما ارزشمند است‬ ‫مدیرعامل بنیاد ســینمایی‬ ‫فارابی با بیان اینکه جشنواره‬ ‫بین المللی فیلم کوتاه تهران‬ ‫با شــور و هیجان زیادی در‬ ‫میــان جوانان برگزار شــد‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬مهمانان خارجی این‬ ‫رویــداد نیز ایــران را با نگاه‬ ‫متفاوت ترک می کنند‪ .‬علیرضا تابش در حاشیه برگزاری جشنواره فیلم‬ ‫کوتاه تهران با بیان اینکه به عنوان مخاطب فیلم کوتاه به محل برگزاری‬ ‫جشنواره امده است تا فیلم ها را ببیند‪ ،‬اظهار داشت‪ :‬بنیاد سینمایی فارابی‬ ‫متولی حمایت از ســینمای حرفه ای اســت ولی در طول سال برخی از‬ ‫رویدادهای فیلم کوتاه را با هدف جریان فیلمســازی از بُعد جشنواره ای‬ ‫حمایت می کند‪ .‬وی با اشــاره به تفاهم نامه ای که دو ســال پیش میان‬ ‫بنیاد ســینمایی فارابی و انجمن ســینمای جوانان ایران به امضا رسید‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬در این مدت‪ ،‬نخستین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران را برگزار‬ ‫کردیم که نتایج ارزشمندی داشت و اخیرا ً نیز گفت و گویی با سیدصادق‬ ‫موســوی رئیس انجمن سینمای جوانان ایران داشتیم و قرار شد دومین‬ ‫دوره المپیاد را برگزار کنیم چرا که نوجوانان و دیدگاه شــان نســبت به‬ ‫سینما برای ما اهمیت دارد‪ .‬تابش ادامه داد‪ :‬جشنواره امسال پرشور است‬ ‫چون نسل جدید فیلمسازان ما در فیلم کوتاه و مستند‪ ،‬سینما را جدی‬ ‫می گیرند و رویاها‪ ،‬طرح ها و ایده هایشان خالقانه تر از فیلمسازان حرفه ای‬ ‫کشور است و در واقع می توان گفت نوع نگاه و دنیایی که تجربه می کنند‬ ‫برای همه مدیران سینمایی ارزشمند است‪ .‬وی تاکید کرد‪ :‬خوشبختانه‬ ‫فیلم کوتاه در این چند سال افتخارافرین بوده و رشد خوبی در زمینه های‬ ‫تولید‪ ،‬اموزش و درخشش در جشنواره ها داشته است‪.‬‬ ‫مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی همچنین به طرح جامع سینمایی اشاره‬ ‫کرد و افزود‪ :‬در طرح جامع سینما که به تازگی تدوین شده نگاه ویژه ای‬ ‫به سینمای جوان شده‪ ،‬در این طرح مجموعه نهادها و موسسات سینمایی‬ ‫که فارابی نیز جزء ان اســت بعد از این به صورت منظومه ای و همگرا با‬ ‫یکدیگر همــکاری خواهند کرد‪ ،‬به این معنی که اگر تصمیمى در بنیاد‬ ‫فارابی در سیاســت ها و برنامه ریزی های کالن سینمایی گرفته می شود‬ ‫همان خط مشــی در سینمای مســتند و تجربی و فیلم کوتاه و حتی‬ ‫رسانه های جدید مثل ویدیو و فیلم تلویزیونی باید دنبال شود‪.‬‬ ‫وی با اشاره به اینکه اگر بخواهیم سهم بیشتری در بازار جهان داشته باشیم‬ ‫باید به سینمای جوان و فیلم کوتاه توجه کنیم‪ ،‬افزود‪ :‬الزم است تولید در‬ ‫حوزه های مختلف متنوع شود که امیدواریم با برنامه های اندیشیده شده و‬ ‫هماهنگی های در حال انجام‪ ،‬برنامه جامع سینما راه خودش را پیدا کند‪.‬‬ ‫تابش خاطرنشان کرد‪ :‬تجربه نشان داده است فیلمسازان فیلم کوتاه در‬ ‫سال های گذشته در ارتباط گیری با جشنواره های جهانی و عرضه تجاری‬ ‫اثارشان در ســامانه های پخش و نمایش فیلم موفق تر عمل کرده اند تا‬ ‫جایی که در ســینمای حرفه ای‪ ،‬برخی پخش کنندگان از شــیوه های‬ ‫فعاالن فیلم کوتاه در بازار بین الملل بهره گرفته اند‪.‬‬ ‫وی ادامــه داد‪ :‬این ظرفیت بین المللی در فیلم کوتاه ارزشــمند اســت‬ ‫چون همانطور که در تولید پیشــرو هستند در عرضه جهانى هم جلوتر‬ ‫از ســینمای حرفه اى حرکت کرده اند و توانسته اند مخاطبان خارجی را‬ ‫به فیلم شــان جلب کنند و برای جهان هم همیشه فیلم های ایرانی در‬ ‫بخش های مختلف جذاب و مهم بوده است‪.‬‬ ‫تابش خاطرنشان کرد‪ :‬این سال ها فیلم سازان فیلم کوتاه افتخارات زیادی‬ ‫کسب کردند و این روند در اینده درخشان تر خواهد بود و اتفاق مهمتر‬ ‫اینکه اثار قابل مالحظه خارجی در جشــنواره فیلم کوتاه تهران حضور‬ ‫دارد و این محل‪ ،‬مقصد دبیران جشنواره های فیلم کوتاه دنیا شده است‬ ‫که نتیجه حضور انها شناســایی بازار ایران و معرفی فیلمسازان ایرانی به‬ ‫دنیا خواهد بود‪ .‬به اعتقاد مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی‪ ،‬تعامل فرهنگی‬ ‫بین ایران و جهان که از این طریق شــکل بگیرد سهم کشورمان در بازار‬ ‫جهانی افزایش می یابد چرا که مهمانان خارجی این فســتیوال ایران را با‬ ‫دید متفاوتی ترک خواهند کرد‪.‬‬ ‫هنرمند را در پروازهای‬ ‫ماهان واسمان وقشم ‬ ‫بخوانید‬ ‫برگزاریبی ینال هاوظیفههمهنهادهایمرتبطباهنراست‬ ‫ازاده سهرابی‬ ‫مدیرکل اداره امور هنرهای تجسمی کشور پس از چهار سال تصدی‬ ‫گری مدیریت تجسمی کشور و از سر گذراندن فراز و فرودهایی در این‬ ‫عرصه و برخورد با چالش هایی‪ ،‬معتقد است اینده هنرهای تجسمی‬ ‫کشور بسیار روشن است به شرط انکه با دید باز به این عرصه نگاه شود‬ ‫و امکان حضور هنرمندان ایرانی و هنر ایرانی در رقابت ها و رویدادهای‬ ‫جهانی فراهم شود‪ .‬او از جمله مدیرانی است که نسبت به بودجه هنرهای‬ ‫تجسمی کشور موضع انتقادی ندارد و حتی بیان می کند که این عرصه‬ ‫میتوانداقتصادفعالیداشتهباشدامابودجهبرایتوسعهزیرساخت های‬ ‫این حوزه نیاز است‪ .‬این گفتگو درباره یکی از چالش های مهمترین نهاد‬ ‫مدیریتی تجسمی در کشور که برگزاری بی ینال های تجسمی است و در‬ ‫اینسال هابافرازوفرودهاونقدونظراتیهمراهبوده‪،‬بهگفتگونشستیم‪.‬‬ ‫***‬ ‫از میان ‪ ۹‬دوساالنه تجسمی در کشــور‪ ،‬به جز دوساالنه های‬ ‫نگارگری و خوشنویســی که جزو هنرهای سنتی ما هستند‪،‬‬ ‫درباره ‪ ۷‬دوساالنه دیگر اینطور به نظر می رسد که گویا تکلیف‬ ‫دولت با برگزاری این دوساالنه ها مشخص نیست‪ .‬دولت می گوید‬ ‫که دوست دارد این دوساالنه ها را انجمن های تجسمی برگزار‬ ‫کنند ولی بودجه و اختیار صد درصدی به ان ها نمی دهد‪ .‬شما‬ ‫فکر می کنید تکلیف این دوساالنه ها باید به کجا برسد و اص ً‬ ‫ال‬ ‫لزومی به تداوم ان ها می بینید یا خیر؟‬ ‫وزارت فرهنگ و ارشــاد اســامی مکلف به برگزاری دوســاالنه ها نیست و‬ ‫انجمن های تجســمی هم چنین وظیفه ای ندارند‪ .‬من هیچ بی ینالی را در‬ ‫ن یک نهاد صنفی‬ ‫سراسر دنیا سراغ ندارم که انجمن ها ان را برگزار کنند‪ .‬انجم ‬ ‫است و می تواند کمک کننده برگزاری یک بی ینال باشد اما برگزارکننده اصلی‬ ‫ان نیست‪ .‬برگزاری بی ینال ها وظیفه همه نهادهای مرتبط با هنر است و این‬ ‫رویدادها باید در همکاری میان نهادها انجام شوند‪.‬‬ ‫واقعیت این است که یک زمانی فقط ‪ ۵‬گالری و نگارخانه در سطح شهر تهران‬ ‫وجود داشت که همه ان ها هم فضای کوچکی داشتند‪ .‬ان موقع شما نمی توانستید‬ ‫همه نقاشی ها‪ ،‬گرافیک ها یا تصویرسازی های مهم کشور را در این گالری ها ببینید‬ ‫و الزم بود که دولت بیرینال های مختلف عرصه تجسمی را راه بیاندازد‪ .‬در نتیجه‬ ‫راه اندازی بی ینال های تجســمی در اواخر دهه ‪ ۶۰‬و اوایل دهه ‪ ۷۰‬اقدام به جا‬ ‫و شایســته ای بود اما امروز شرایط متفاوت شده اســت‪ .‬در سطح شهر تهران‬ ‫نگارخانه های متعددی وجود دارد که برخی از ان ها به اندازه موزه هنرهای معاصر‬ ‫هستند‪ .‬در شرایط فعلی به رغم این که همچنان گالری ها بعضی از کارکردهای بی‬ ‫ینال ها را ندارند ولی برخی از انجمن های عرصه تجسمی می گویند که دغدغه شان‬ ‫پ و فضاهای کارگاهی‬ ‫برگزاری بی ینال نیست و به کمک برای برگزاری ورکشا ‬ ‫احتیاج دارند‪ .‬بعضی از بی ینال ها هم از ان شرایط بسیار خوبی که در دوره های‬ ‫نخســت خود داشتند فاصله گرفته اند‪ .‬در ســال های ابتدایی دهه ‪ ۷۰‬برخی از‬ ‫دوساالنه ها مانند دوساالنه نقاشی خیلی با سلیقه برگزار می شد‪ .‬در ان دوساالنه ها‬ ‫اثار مدرن و کالسیک به طور جداگانه جایزه می گرفتند و شکل برگزاری بی ینال‬ ‫هم منظم بود‪ .‬االن هم اگر بی ینال ها بخواهند ادامه پیدا کنند‪ ،‬باید به شــکل‬ ‫منظمی برگزار شوند و همه نهادهای فرهنگی به برگزاری بی ینال ها کمک کنند‪.‬‬ ‫در نهایت به عنوان مسئول رسمی ترین متولی امور تجسمی در‬ ‫کشور‪ ،‬موافق برگزاری این دوساالنه ها هستید یا خیر؟‬ ‫ما معتقدیم کــه خود وزارت فرهنگ و ارشــاد نبایــد کار اجرایی کند و باید‬ ‫سیاســت گذاری ها و حمایت ها را برعهده بگیرد و زیر ســاخت ها را تهیه کند‪.‬‬ ‫انجمن های صنفی هم متولی برگزاری بی ینال ها نیستند اما من به عنوان یک‬ ‫مدیر دولتی چاره ای جز سپردن فعالیت های هنری به نهادهای تخصصی ندارم‬ ‫که بهترین این نهادها هم خود انجمن ها هستند‪ .‬در حال حاضر ما به این نتیجه‬ ‫رســیده ایم که بهترین کانال ها برای برگزاری بی ینال ها‪ ،‬انجمن های صنفی و‬ ‫تخصصی هستند‪ .‬به همین خاطر ما هیچ دوساالنه ای را بدون نظر انجمن های‬ ‫تخصصی عرصه تجسمی برگزار نکرده ایم و این فعالیت تخصصی را به خود ان ها‬ ‫ســپرده ایم‪ .‬با این حال دوست داریم همه نهادهای فرهنگی به کمک انجمن ها‬ ‫بیایند و امیدوارم برای این چنین رویدادهایی یک بنیاد تشکیل شود که در صورت‬ ‫تغییر دولت ها و سیاست ها هم همچنان روند برگزاری بی ینال ها قطع نشود‪.‬‬ ‫چندی پیش نامه ای به انجمن ها از طــرف اداره امور هنرهای‬ ‫تجســمی زده و موضوع زمان بندی برگزاری دوســاالنه های‬ ‫تجسمی مطرح شد و اعالم شــد که بعضی از دوساالنه ها در‬ ‫سال های زوج و برخی دیگر در سال های فرد برگزار شود‪ .‬اگر‬ ‫زمان بندی بی ینال ها به این شکل باشد ولی در یک سال یکی‬ ‫از انجمن ها نتوانست به هر دلیلی بی ینال مربوط به حوزه خود را‬ ‫برگزار کند‪ ،‬مشکل خاصی پیش نمی اید؟ ایا خود دفتر هنرهای‬ ‫تجسمی ان را برگزار می کند؟‬ ‫ما معتقدیم که برگزاری دوساالنه ها باید نظام مند شود و زمان بندی خاص خودش‬ ‫را داشته باشد‪ .‬همین حاال بی ینال ونیز هم به همین شکل برگزار می شود‪ ،‬یعنی‬ ‫سال های فرد مربوط به نقاشی است و سال های زوج مربوط به معماری‪ .‬این نوع از‬ ‫زمان بندی باعث می شود که شما شاکله نظام بندی داشته باشید‪ .‬ما ‪ ۲‬سال پیش‬ ‫برای برگزاری بی ینال مجسمه سازی از قبل با انجمن مجسمه سازان صحبت و‬ ‫موافقت کردیم اما ان ها نتوانستند برای ان بی ینال دبیر انتخاب کنند و گفتند‬ ‫اجازه بدهید تا هیات مدیره بعدی این کار را انجام بدهد‪ .‬باید ســعی کنیم این‬ ‫اتفاقات نیفتد و بی ینال ها به وقت خودش برگزار شود‪ .‬فکر می کنم خیلی خوب‬ ‫می شود که اگر مسئوالن برگزاری‪ ،‬هنرمندان و رسانه ها یک زمان مشخصی را در‬ ‫تقویم برنامه های شان برای بی نال ها مشخص کنند و انها به شکلی نظام مند به کار‬ ‫خود ادامه دهند‪ .‬برای همین معتقد هستیم برگزاری این رویداد نه کار ماست نه‬ ‫انجمن ها بلکه باید یک بنیاد برای برگزاری ان وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫بعضی از هیات مدیره های انجمن های تجســمی معتقدند که‬ ‫کارهای اجرایی دوساالنه ها را در نهایت موسسه توسعه هنرهای‬ ‫تجسمی انجام می دهد و خود انجمن ها استقاللی در این زمینه‬ ‫ندارند‪ .‬شما چقدر دست انجمن ها را برای برگزاری دوساالنه ها‬ ‫بازگذاشته اید؟‬ ‫این ها بهانه است‪ .‬خیلی از انجمن ها غیر دولتی هستند و قرار نیست خیلی همراه‬ ‫دولت باشند‪ .‬در کشور ما هنرمندان دوست دارند گاهی اوقات از منافع و امکانات‬ ‫مادی بهره مند شوند و یک جاهایی از چارچوب های دولتی و حاکمیتی حذر کنند‪،‬‬ ‫در چنین مواقعی انجمن ها باید تصمیم خودشان را بگیرند‪ .‬از ان جایی که من به‬ ‫عنوان مدیرکل اداره امورهنرهای تجسمی در چارچوب قانونی خودم نمی توانم‬ ‫مســتقیماً پول را از وزارت فرهنگ ارشاد بگیرم و به انجمن ها بدهم‪ ،‬این کار را‬ ‫موسسه توسعه هنرهای تجسمی انجام می هد‪ .‬اما انجمن ها استقالل کامل دارند‪.‬‬ ‫موضوع بحث دیگر‪ ،‬برگزاری ارت فر تهران است‪ .‬شما از حامیان‬ ‫برگزاری ارت فر تهران هســتید و قب ً‬ ‫ال هم خبر برگزاری این‬ ‫ارت فر در اذرماه اعالم شــد و شما ان را تایید کردید اما هر از‬ ‫چندگاهی صحبت هایی درباره برگزار نشدن ان هم به گوش‬ ‫می رسد‪.‬باالخرهتکلیفارت فرتهرانچیست؟‬ ‫برگزاری یک ارت فر به پشتوانه ها و امکانات خاصی احتیاج دارد‪ .‬ما در کشورمان به‬ ‫غیرازنمایشگا هبین المللیتهران‪،‬جایمناسبدیگریبرایبرگزاریارت فرنداریم‬ ‫که از امکانات خوبی برخوردار باشد‪ .‬همچنین عالو ه بر مشکل زیر ساخت ها‪ ،‬یک‬ ‫سری محدودیت های اجتماعی هم در داخل کشور داریم که بنابراین محدودیت ها‪،‬‬ ‫گالری های خارجی نمی توانند هــر نوع اثری را در ایران به نمایش بگذارند‪ .‬اثار‬ ‫گالری ها باید به تایید وزارت فرهنگ و ارشاد برسد و خیلی از گالری های خارجی‬ ‫زیر بار این محدودیت ها نمی روند‪ .‬مشکالت دیگری که برای برگزاری یک ارت فر‬ ‫در ایران وجود دارد‪ ،‬مربوط به مشکالت بانکی و جابجایی پول است‪ .‬به همه این‬ ‫مشــکالت باید مشــکل جذب خریدار را هم اضافه کرد‪ .‬تالش ما این است که‬ ‫ال فرهنگ خرید تابلوی ایرانی جا بیفتد و فع ً‬ ‫فع ً‬ ‫ال فرهنگ خرید اثار خارجی جزو‬ ‫سیاست های ما نیســت اما از برگزاری ارت فر توسط بخش خصوصی حمایت‬ ‫می کنیم‪ .‬علیرغم تمام مشــکالتی که برگزاری یک ارت فر در ایران دارد‪ ،‬ما به‬ ‫دنبال این اتفاق هستیم چون می دانیم برگزاری یک ارت فر چه منفعت هایی‬ ‫می تواند برای جذب هنرمندان کشــورمان به گالری ها و موزه های خارجی‬ ‫داشــته باشد‪ .‬عالقه مند به برگزاری این ارت فر هستیم و دل مان می خواهد‬ ‫اولین ارت فر بعد از انقالب در ایران برگزار شود اما انتظار داریم که مثل همه‬ ‫جای دنیا‪ ،‬بخش خصوصی هم بیاید از این ارت فر حمایت کند‪ .‬یک گروهی‬ ‫به ما گفت که حاضر است این ارت فر را برگزار کند و ما هم به ان گروه مجوز‬ ‫دادیم و کارشان را شروع کردند اما بعد از مدتی اعالم کردند که فرصت کافی‬ ‫برای برگزاری این رویداد را ندارند‪ .‬باید از خودشان سوال کنید که برنامه شان‬ ‫برای چه زمانی هماهنگ شده است‪ .‬به هر حال ما علیرغم همه مشکالتی که‬ ‫وجود دارد‪ ،‬مشــتاقیم این رویداد را برگزار کنیم‪ .‬االن موزه ارتباطات را برای‬ ‫محل برگزاری نخستین ارت فر تهران معرفی کرده اند که ان محل برای چنین‬ ‫رویدادهایی مناسب نیست و یک محل اداری است‪ .‬فع ً‬ ‫ال زمان و مکان برگزاری‬ ‫اولین ارت فر تهران مشخص نیست و باید دید که در اینده چه اتفاقی می افتد و‬ ‫چه گروه هایی سعی می کنند از این رویداد حمایت کنند‪.‬‬ ‫تاکنون ‪ ۹‬دوره از برگزاری جشنواره تجسمی فجر گذشته و در‬ ‫زمستانسالجاریدهمیندورهاینجشنوارهبرگزارمی شود‪.‬در‬ ‫زمان مدیریت شما در مرکز هنرهای تجسمی رویکرد جشنواره‬ ‫تجسمی فجر کام ً‬ ‫ال متفاوت شده و به سمت بینا رشته ای بودن‬ ‫حرکت کرد‪ .‬ارزیابی خودتان از برگزاری این جشنواره چیست؟‬ ‫زمانی که من مدیر اداره امور هنرهای تجسمی شدم‪ ،‬جشنواره تجسمی فجر چند‬ ‫سالی بود که کلید خورده بود و کارش را ادامه می داد‪ .‬همان زمان متوجه شدم که‬ ‫مدیران انجمن ها گالیه مند هستند که شکل برگزاری این جشنواره درست مانند‬ ‫شکل برگزاری بی ینال ها است و جشنواره تجسمی فجر باعث کم رونق شدن بی‬ ‫ینال ها شده است‪ .‬انجمن های مختلف عرصه تجسمی این گالی ه را پیش وزیر‬ ‫وقت فرهنگ و ارشاد هم برده بودند و ما دیدیم که اگر قرار باشد بی ینال ها به کار‬ ‫خودشان ادامه بدهند‪ ،‬لزومی ندارد که ما همان کارهایی را که در بی ینال ها انجام‬ ‫می دهیم در جشنواره تجسمی فجر هم انجام بدهیم‪ .‬ما حس کردیم که در فضای‬ ‫تجسمی یک خال وجود دارد که ان خال‪ ،‬نپرداختن به هنرهای نو و بینا رشته ای‬ ‫اســت‪ .‬ما انجمن های مختلفی در عرصه تجسمی داریم اما انجمن بینارشته ای‬ ‫نداریم و موضوع هنرهای بینارشته ای را که در همه دنیا جزو هنرهای مهم تلقی‬ ‫می شود خیلی جدی نمی گیریم‪ .‬االن همه بی ینال های دنیا‪ ،‬بی ینال های ارت‬ ‫هستند‪ .‬ما در دنیا بی ینال نقاشی یا گرافیک نداریم‪ ،‬بلکه بی ینال ها به طور کلی‬ ‫به موضوع ارت و هنرهای بینارشته ای می پردازند‪ ،‬حاال ممکن است یک نفر اثرش‬ ‫را با محوریت نقاشی ارایه کند و یک نفر دیگر با محوریت گرافیک‪ .‬در جشنواره‬ ‫تجسمی فجر به این فضا پرداخته نمی شد و ما سعی کردیم رویکرد جشنواره را تا‬ ‫حدی به سمت هنرهای بینارشته ای ببریم‪ .‬همچنین تصمیم گرفتیم که در این‬ ‫جشنواره از مدیران‪ ،‬گالری ها‪ ،‬هنرمندان و رسانه های برتر تقدیر کنیم و یک بخش‬ ‫حمایتی هم در تکریم بزرگان حوزه های مختلف عرصه تجسمی داشته باشیم‪.‬‬ ‫دوست داشتیم جشنواره به یک موضوع حاکمیتی تبدیل شود و از این منظر از‬ ‫بزرگان عرصه تجسمی تقدیر و تشکر شود‪ .‬این تغییراتی بود که حس کردیم الزم‬ ‫است و در جشنواره تجسمی فجر اعمال کردیم؛ درستی یا نادرستی ان را منتقدان‬ ‫می توانند مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار بدهند‪.‬‬ ‫فکر می کنید امیدی هست که بوجه هنرهای تجسمی کشور‬ ‫بهبودپیداکند؟‬ ‫همه بودجه حوزه تجســمی در وزارت فرهنگ و ارشاد تعریف نمی شود و خود‬ ‫عرصه تجسمی هم می تواند در این زمینه درامدزایی کنند‪ .‬فکر می کنم اگر اقتصاد‬ ‫هنرهای تجســمی راه بیفتد و در داخل و خارج از کشور با رونق خوبی مواجه‬ ‫شود‪ ،‬حوزه تجسمی وضعیت بهتری پیدا خواهد کرد‪ .‬امیدوارم بودجه هنرهای‬ ‫تجسمی بیشتر شود تا یک سری از رویدادهای هنری با دغدغه کمتر و کیفیت‬ ‫باالتری اجرا شود اما نظر شخصی خودم این است که دولت بودجه اش در حوزه‬ ‫فرهنگ را خیلی نباید باال ببرد‪ ،‬مگر این که کارهای زیرساختی انجام بدهد‪ .‬مث ً‬ ‫ال‬ ‫بهتر است که بودجه اش را به راه اندازی موزه ها در شهرستان ها و چاپ کتاب های‬ ‫تجسمی اختصاص دهد‪ .‬موزه هنرهای معاصر تهران اگر در چارچوب قانون پیش‬ ‫برود و سر و صداهای عجیب و موهوم در موردش نباشد‪ ،‬با تکیه بر داشته های‬ ‫خودش‪ ،‬چاپ اثارش و نمایش اثارش در خارج از کشــور می تواند هزینه هایش‬ ‫را تامین کند‪ .‬موز ه هنرهای معاصر یک گنجینه است و از این گنجینه باید به‬ ‫خوبی استفاده کرد اما متاسفانه امروز درامد موزه خرج خود موزه نمی شود و وارد‬ ‫س گیری ان کار دشواری است‪ .‬فکر می کنم یکی از‬ ‫خزانه دولت می شود و باز پ ‬ ‫دغدغه های دولت می تواند این باشد که یک بودجه خاصی را برای نگهداری موزه‬ ‫هنرهای معاصر تهران تصویب کند‪ .‬این موزه گنجینه مفاخر ملی است و اثار ان از‬ ‫محل بودجه نفت خریداری شده است‪ ،‬دولت باید حتماً برای نگهداری‪ ،‬مرمت و‬ ‫تامین زیرساخت های ان هزینه کند و شرایطی را فراهم کند تا اثارش دیده شود‪.‬‬ ‫نگاه و چشم اندازتان نسبت به اینده هنرهای تجسمی در‬ ‫کشور چیست؟‬ ‫به نظرم اینده هنرهای تجسمی خیلی روشن است و این حوزه فقط نیاز به این‬ ‫دارد که دیده شود‪ .‬مطلبی را در روزنامه لوموند می خواندم که در سال ‪ ۱۳۵۵‬بعد‬ ‫از نمایشگاه ایران در بازل نوشته بود «اینده هنرهای جهانی در کشورهایی چون‬ ‫ایران نهفته است»‪ .‬وقتی هنر جهانی می گوید اینده اش در ایران است‪ ،‬یعنی ایران‬ ‫پتانسیل بسیار قوی تصویری دارد و می تواند به هنر جهانی ایده بدهد‪ .‬ما پتانسیل‬ ‫اش را داریم اما در این سال ها خیلی کم دیده شده ایم‪ .‬ما فرهنگ غرب را قبول‬ ‫نداشته ایم و همین را بهانه کرده ایم تا با ان ها رقابت نکنیم اما فکر می کنم حاال‬ ‫وقتش رســیده که هنرمندا ن مان را به عرصه های جهانی هنر بفرستیم تا هنر‬ ‫کشور ما دیده شود‪ .‬من به عنوان یک فعال در حوزه تجسمی‪ ،‬اینده این عرصه را‬ ‫بسیار خوب می بینم اما مشروط بر ان که در رویدادهای مهم جهانی حضور داشته‬ ‫باشیم‪ .‬فکر می کنم وقتی پشتوانه حضور در این رویدادها و رقابت با کشورهای‬ ‫دیگر را داریم‪ ،‬حیف است که این کار را انجام ندهیم‪ .‬هنرمندان ما چه در داخل‬ ‫و چه در خارج از کشور ثابت کرده اند که پتانسیل دیده شدن را دارند‪ ،‬فقط باید‬ ‫راه برای ان ها ساده تر شود و بتوانند به راحتی در رویدادهای مهم هنری نمایشگاه‬ ‫بگذارند‪ .‬گالری های ما اگر حرفه ای عمل کنند و روی هنرمندان سرمایه گذاری‬ ‫کنند‪ ،‬اتفاقات خوبی برای هنرهای تجســمی ما می افتد‪ .‬االن یک خیزشی در‬ ‫نسل جوان حوزه هنر وجود دارد که بسیار امیدوارکننده است‪ .‬فقط امیدوارم این‬ ‫جوان های مستعد بیشتر از فرصت معرفی شدن در عرصه جهانی را پیدا کنند‪.‬‬ ‫گزارش «هنرمند»‬ ‫از نشست بررسی البوم صوتی «یاد تو»‬ ‫‪3‬‬ ‫همگرایی مبارک‬ ‫سینما‪،‬موسیقی‬ ‫و شعر‬ ‫یکشـــــــــنبه ‪ 30‬مهرماه ‪ 1396‬سال دهم شماره ‪801‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫کتاب و ادبیات‬ ‫‪Books & literature‬‬ ‫دفتر شعر‬ ‫برگ پاییزم‬ ‫رضا میرمحرابی‬ ‫نشست بررسی البوم صوتی «یاد تو»‪ ،‬عاشقانه های علیرضا بهرامی با صدای مهرداد اسکویی‪،‬‬ ‫که چندی پیش ازســوی واوبوک (واوخوان) انتشار یافت‪ ،‬در خانه هنر برگزار شد‪ .‬در این‬ ‫نشست علیرضا بهرامی (شاعر)‪ ،‬مهرداد اسکویی (فیلمساز و گوینده اثر) و مسعود شهریاری‬ ‫(مدیر تولید کتاب صوتی) حضور داشتند‪ .‬در ابتدای این نشست‪ ،‬بهرامی درباره چرایی تبدیل‬ ‫شدن شعرهایش به البوم صوتی‪ ،‬گفت‪ :‬یکی از مهم ترین نکته هایی که بویژه در سال های اخیر‬ ‫درباره شعرهای من گفته اند و نوشته اند‪ ،‬این است که رفته رفته تاثیرپذیری زیاد از تجربیات‬ ‫سفرهایی که به نقاط مختلف رفته ام و همین طور فعالیت های رسانه ای ام‪ ،‬در شعرهایم پررنگ‬ ‫شده و به یک جهان وطنی نزدیک شده است؛ یعنی جغرافیای شعرها‪ ،‬دیگر محدود به محل‬ ‫تولد و محیط زیستی اسکان اصلی شاعر نیســت‪ .‬معموال هم از این به عنوان یک حسن‬ ‫برای اثارم یاد کرده اند‪ .‬در فضایی که تعداد مجموعه های شعری افزایش چشمگیری داشته‬ ‫است‪ ،‬در این هیاهو چه در تالش های فردی و چه در مواجهه با پیشنهاد تبدیل کتاب هایم‬ ‫به البوم صوتی‪ ،‬درواقع ســعی کرده ام عرصه های جدیدی را به عنوان سیر تکوینی کار ‪ -‬با‬ ‫تاثیر از تجربیات فردی جدید ‪ -‬به مخاطب عرضه کنم؛ که خوشبختانه از نظر مخاطبان و‬ ‫صاحبان فن یک امتیاز و حسن برای اثارم محسوب شده است‪ .‬از طرفی در دنیای صنعتی‬ ‫که انسان محکوم و محتوم به چنین سبک زندگی ماشینی است‪ ،‬ما به شدت نیازمند استفاده‬ ‫ازفناوری هایارتباطیهستیم‪.‬‬ ‫برخیگمانمی کردنددرقرنبیستمباامدنوسایلارتباطیهمچونتلویزیون‪،‬کتابممکن‬ ‫است کنار گذاشته شود؛ اما حتی با امدن اینترنت هم ما شاهد بودیم که این اتفاق نیفتاد و‬ ‫هیچ یک از وسایل ارتباطی جای خود را به دیگری نداد‪ ،‬بلکه این وسایل مکمل یکدیگر شدند‬ ‫و در موازات هم قرار گرفتند‪ .‬امروزه افراد زیادی را می بینیم که در مسیرهای طوالنی رفت و‬ ‫امد‪ ،‬وقت های ُمرده بسیاری دارند که این وقت های مرده را ب ه وسیله کتاب ها به شکل پی دی‬ ‫اف و بهتر از ان‪ ،‬کتاب های صوتی می توانند پُر کنند‪ .‬این امکان های تکنولوژیکی‪ ،‬ارتباط بین‬ ‫افراد و کتاب و دیگر اثار هنری را در زندگی پرمشغله ی امروز‪ ،‬تسهیل کرده است‪.‬‬ ‫درواقع استفاده از کتاب های کاغذی‪ ،‬به دلیل دشواری حمل و نقل و دیگر معضالت اجتماعی‬ ‫در زندگی شــهری امروز‪ ،‬قدری دشوار است؛ اما با استفاده از تلفن های همراه می توان این‬ ‫مشکل را حل کرد و مردم را به سمت کتاب های صوتی سوق داد‪ .‬این موضوع هم اکنون در‬ ‫غرب و کشورهای توسعه یافته هم رواج یافته است‪.‬‬ ‫صاحبان مدیا باید بیش از دیگران به این قضیه فکر کنند که تولید و توزیع کتاب های صوتی‬ ‫نه تنها الزم و ضروری است‪ ،‬بلکه کامال اقتصادی نیز است و اگر اقتصاد هنر گسترش پیدا‬ ‫کند‪ ،‬دامنه تولید و عرض ه اثار هنری هم گسترش می یابد‪ .‬البته اینکه ناشران کتاب های صوتی‬ ‫اصرار دارند بگویند فروش کتاب های کاغذی کم شده و باید سریع به سمت کتاب های گویا‬ ‫برویم هم از نظر من یک خطای استراتژیک است‪ .‬در واقع هر طیف مخاطبان مخصوص خود‬ ‫را دارد‪ .‬کوتاهی از هر کدام هم می تواند به معضل منجر شود‪ .‬اگر مخاطب کتاب کاغذی اغنا‬ ‫نشود‪ ،‬الزاما به سمت کتاب صوتی نخواهد رفت و برعکس‪.‬‬ ‫***‬ ‫اقای شهریاری برای جا افتادن کتاب های صوتی در بین مخاطبان‬ ‫کتاب چه ایده هایی در نظر دارید؟‬ ‫شهریاری‪ :‬کتاب های صوتی می تواند خالء مطالعه را جبران کند‪ .‬مثال المان بهشت کتاب های‬ ‫صوتی اســت‪ .‬کتاب «در جست وجوی زمان از دست رفته» جزو پرفروش ترین کتاب های‬ ‫صوتی در المان اســت و من یقین دارم خیلی از مخاطبان کتاب و روشــنفکران ما هنوز‬ ‫این کتاب را نخوانده اند؛ چه رســد به اینکه پرفروش ترین کتاب در ایران محسوب شود‪ .‬به‬ ‫نظر من مخاطبان کتاب های صوتی همان مخاطبان کتاب هستند و نمی توان نظر کسی را‬ ‫که عادت به خواندن ندارد‪ ،‬تغییر داد‪ .‬کتاب صوتی برای او نمی تواند جای کتاب کاغذی را‬ ‫بگیرد‪ .‬عادت گوش دادن به کتاب های صوتی را خیلی از ما در ایران با نوارهای احمد شاملو‬ ‫و صدای احمدرضا احمدی در کانون پرورش فکری شروع کردیم و به سمت و سوی کتاب‬ ‫صوتی کشیده شده ایم‪ .‬این پروژ ه که اصرار به انتشار کتاب صوتی از سمت مولف داریم‪ ،‬برای‬ ‫این است که مسیر کتاب های صوتی که در گذشته از سمت مولفان باز شده‪ ،‬در یک مقطع‬ ‫از زمان متوقف شد و ادامه پیدا نکرد‪ ،‬ادامه یابد‪ .‬در سال های اخیر تالش هایی نیمه رسمی‬ ‫انجام شد اما با تولیدکننده ها که صحبت می کنیم‪ ،‬می بینیم استقبال خوبی نشده است‪ .‬ولی‬ ‫من معتقدم باید روی شعر که کوتاه است و به صورت اپیزودیک و مینی مال و بخش بخش‬ ‫می توان ان را به راحتی گوش کرد‪ ،‬سرمایه گذاری کنیم؛ تا اندکی خالء خواندن جبران شود‪.‬‬ ‫اقای اسکویی به نظر شما به عنوان کارگردان و فیلمساز‪ ،‬جرقه ی کار کتاب های صوتی از کجا‬ ‫شروع شده است‪ .‬ایا عالقه ای بوده یا پیش زمینه ای داشته اید‪ ،‬توضیح بدهید؟‬ ‫اســکویی‪ :‬دوران نوجوانی من در تئاتر گذشته است و اگر به فیلم ســازی روی اوردم‪ ،‬در‬ ‫جست وجوی جواب هایی برای پرسش های فلسفی هستم‪ .‬صبح ها روزم را با دیدن عکس‬ ‫شروع می کنم‪ ،‬چون عکاسی را به صورت کامال حرفه ای انجام می دهم و شب ها با خواندن‬ ‫شعر‪ ،‬روزم را به پایان می رسانم‪ .‬در واقع برای پروژه های کاری خودم که اغلب در سفر هستم‪،‬‬ ‫کتاب های کوچکی را با خودم می برم که بخشی از ان ها کتاب شعر است‪ .‬کارهای صوتی‬ ‫زیادی با صدای من اجرا شده است‪ .‬کتاب صوتی سهراب سپهری چند سال پیش که از نشر‬ ‫نوین کتاب گویا منتشر شده بود‪ ،‬با استقبال زیادی مواجه شد‪ .‬کتاب بعدی «جاناتان مرغ‬ ‫دریایی بود» که اجرا کردم‪ .‬هفت صدای مختلف در این کتاب صوتی اجرا کرده بودم‪ .‬االن هم‬ ‫این کتاب و کتاب های دیگری را با اقای شهریاری و بهرامی مشغول به کار هستیم‪ .‬همچنین‬ ‫کتابی از اقای خسرو سینایی در حال انتشار دارم و کارهای دیگر‪...‬‬ ‫در زمانی که جامعه ما به نگرانی و روزمرگی در حال گذر اســت‪ ،‬این فایل های صوتی‪،‬‬ ‫می توانند چیزی از جنس سرعت برای مخاطبان دنیای مجازی و کتاب خوان ها عرضه‬ ‫کنند‪ .‬این راهی اســت برای اتصال مردم به ادبیات و اتصال انها به دنیای شــعر؛ تا ان‬ ‫را بشــنوند و روی ان تامل کند‪ .‬در واقع هدف فیلمســاز این است که دنیای کوچکی‬ ‫را که دیده اســت به مخاطبان ســینما نشان دهد؛ تا بگوید من اینجا را دیدم و تجربه‬ ‫کرده ام‪ .‬در کتاب هم همین موضوع مطرح است‪ .‬چرا کتاب نوشته می شود و چرا شعر‬ ‫گفته می شود؟ برای انکه شاعر و نویسنده بگوید من دنیا را این گونه دیده ام‪ ،‬این گونه‬ ‫تجربه کرده ام و این امکان را می دهد که مخاطب ان را تجربه کند‪ .‬همین شــاعران و‬ ‫نویســندگان هســتند که امکان چند بار تجربه کردن اتفاقات را در یک زندگی به ما‬ ‫می دهند‪ .‬اگر من کتابی را می خوانم‪ ،‬ان کتاب این قدرت را به من می دهد که با نگاه‬ ‫خالق ان ادم زندگی را تجربه کنم و عرض زندگی ام را بسط بدهم‪ .‬جهان امروز جهان‬ ‫بسیار شلوغی است که ما باید استراحتگاه هایی برایش ایجاد کنیم‪ .‬این استراحتگاه ها‬ ‫یک جور نیوشــیدن و نوشیدن روح و تجربه های ذهنی و درونی است‪ .‬من که از جهان‬ ‫تصویر می ایم‪ ،‬ســعی می کنم در ان هم تجربه هایی داشته باشم‪ .‬من خودم هیچ وقت‬ ‫نمی توانم ُرمانی را به صورت پیوسته و کامل گوش بدهم ولی داستانک ها و شعر را چرا‪.‬‬ ‫من تجربه خوبی در همشــهری داستان داشتم؛ داستان های کوتاهی که با صدای من‬ ‫پخش شــده‪ ،‬بازتابی که از مخاطبان داشتم‪ ،‬بسیار جذاب بوده است و خیلی ها به من‬ ‫می گویند‪« :‬امیدواریم باز هم داستان های کوتاهی با صدای شما بشنویم»‪ .‬احساس کردم‬ ‫که چگونه می توانم تجارب شخصی ام را با مردم از طریق صدا شریک شوم و بخصوص‬ ‫وقتی این امکان به من داده می شــود که شــاعر بیاید و مــرا هدایت کند که چگونه‬ ‫اکســانت گذاری روی شعر بکنم‪ .‬خوشحالم که حاصل کار‪ ،‬یعنی البوم و کتاب صوتی‬ ‫«یاد تو»‪ ،‬درنهایت چیزی شــده که هر که ان را گوش کرده‪ ،‬به من انرژی مثبت داده‬ ‫است‪ .‬این انرژی مثبت از همان جلسه ی رونمایی ان که خیلی باشکوه برگزار شد‪ ،‬اغاز‬ ‫سیمینبهبهانی‬ ‫شد و تا اکنون ادامه دارد‪ .‬خوبی اش این است که به صورت اپلیکیشن و‬ ‫اینترنتی هم قابل دسترسی است و در همین مدت‪ ،‬مخاطبان در خارج‬ ‫از کشور نیز به ان دست یافته اند‪.‬‬ ‫ما ادم ها کم کم سوادمان کم می شود‪ .‬سرعت باعث شده دست خطمان بد‬ ‫شود‪ ،‬سرعت باعث شده وقت برای مطالعه نگذاریم‪ ،‬اقتصاد باعث شده هی‬ ‫سهم ما از پرورش فرهنگ شخصی و مطالعاتی و خودمان به عنوان انسان‬ ‫کم شود‪ .‬وقتی می بینم خودم مقدار مطالعه ام نسبت به‪ 20‬سال پیش کمتر‬ ‫شده‪ ،‬می فهمم کتاب صوتی می تواند به ارتقای ان کمک کند‪ .‬این موضوع‬ ‫برای من جذاب است که حس زیستی و احساس من با تجربه یک شاعر‬ ‫امیخته می شود و جاهایی هم حس هایی داشته باشیم و اثر جدیدی با این‬ ‫حس های ترکیبی به صورت صوتی ایجاد شود‪.‬‬ ‫اینجا جایی است که می توان گفت‪ ،‬کتاب خوب‪ ،‬شعر خوب یا فیلم خوب‬ ‫اثری است که اگر هزار نفر ان را دیدند و شنیدند‪ ،‬ان اثر به تعداد مخاطب‬ ‫ایجاد می شود و امکان مال خود بودن را به خواننده یا شنونده می دهد‪ .‬این به‬ ‫نظر من یک سفر است‪ .‬من خودم را مسافر می دانم و دائما در سفر هستم‪ .‬به‬ ‫نظر من این یک سفر در اعماق تجربه های زندگی درونی‪ ،‬شخصی‪ ،‬ذهنی‪،‬‬ ‫حسی و عاطفی من بوده‪ ،‬از مسیری که یک شاعر خالقانه ان را گذرانده و‬ ‫این برخورد حسی برای من اتفاق جالبی است‪ .‬گاهی پیش می اید که ما در‬ ‫حال خواندن یک اثر به صورت صوتی هستیم‪ ،‬که شاعر اثر می گوید اشتباه‬ ‫خواندی اما برداشت تو برای من جالب بوده و یک برداشت شخصی خوب از‬ ‫شعر من به شمار می رود‪ ،‬گاهی هم اصرار می کند بر نحوه خوانش خودش‬ ‫و گاهی هم می گوید برداشت متفاوت تو بهتر است‪ .‬این به نظرم یک سفر‬ ‫به اعماق ذهن و روح و روان شاعر و در عین حال سفر به درون خود است‪.‬‬ ‫من خیلی وقت ها شعرهایی از اقای بهرامی می خوانم که خیلی از حس هایم‬ ‫زنده می شود‪ ،‬خیلی از دردهایم را به یاد می اورم و خیلی از زخم هایم دهان‬ ‫باز می کنند‪ .‬این می تواند برای همه مخاطبان پیش بیاید و این دلیلی برای‬ ‫خواندن شعرهاست‪ .‬این یک همنشینی مبارک است‪ ،‬بلکه شریک شویم در‬ ‫شعری از شاعر با صدای گوینده ای در کنار یک اهنگساز و تهیه کننده ای و‬ ‫مدیریت یک ناشر که اثری را به جهان عرضه می کنند و این می تواند یک‬ ‫پیشنهاد باشد برای اینکه ما سفری را به درون خودمان تجربه کنیم‪.‬‬ ‫اقای بهرامی میزان توفیق این گونه اثار در ایران چه‬ ‫وضعیتی دارد؟ و راهکاری برای جا انداختن این گونه‬ ‫اثار دارید؟‬ ‫بهرامی‪ :‬بشر موجودی سرگردان است و ما نمی توانیم در این سرگشتگی‬ ‫به دنبال قاعده ای خاص باشــیم‪ .‬شعر هنر ملی ما است و مردم شعر و اثار‬ ‫هنری را دوست دارند اما حوزه کتاب های شعر ما با ورشکستگی همراه است‪.‬‬ ‫مسئله اینجاست که ما به عنوان موجودی محکوم و محتوم افریده شده ایم‬ ‫و به دنبال تسکین هستیم‪ .‬انچه را که موجب تامین این تسکین می شود‪،‬‬ ‫می طلبیم که گاهی با تصویر‪ ،‬موسیقی و شعر تامین می شود‪.‬‬ ‫فکر می کنم یکی از دالیل روی اوردن اقای اسکویی هم به خواندن شعر‬ ‫این بوده که به دنبال فرصتی است برای تجربه های حسی تسکین دهنده؛‬ ‫چون کار فیلمسازی اجتماعی‪ ،‬با دردها و زخم های انسان ها سر و کار دارد‪،‬‬ ‫شعر گزینه و فرصت مناسبی است‪ .‬از طرف دیگر‪ ،‬به این جهت که ایشان‬ ‫یک مخاطب و مصرف کنند ه کامال تاثیرپذیر از شعر است‪ ،‬به عنوان کسی‬ ‫که دنیا را گشــته و از بدو جوانی در رقابت بوده‪ ،‬در این عصر سرگشتگی‬ ‫به دنبال گمشده خود‪ ،‬گاهی به خط پایان رسیده اما گمشده هایش را پیدا‬ ‫نکرده اســت‪ .‬پس می توانم بگویم مصرف او از شعر از منظر نوعی عرفان‬ ‫است و در تنهایی های خود برای تسکینش شعر می خواند‪ .‬در کار فیلم به‬ ‫درجه باالیی از قلَیان روحی که می رسد‪ ،‬وقتی که تحت تاثیر یک زخم قرار‬ ‫می گیرد و در معرض عریانی فجایع قرار می گیرد‪ ،‬این را به وسیله ی شعر‬ ‫فریاد می زند‪ .‬با این میزان عالقه به شعر و خواندن و عالوه بر ان استعداد‬ ‫خدادادی که در صدای اوست‪ ،‬می توان برنامه ریزی کرد برای تولید کارهای‬ ‫موفق در تلفیق موسیقی‪ ،‬صوت و شعر‪ .‬از طرفی‪ ،‬اقای شهریاری که در ابتدا‬ ‫ســالها مخاطب شعر بوده‪ ،‬بعد مولف و منتقد شعر شده و در نهایت ناشر‬ ‫هم شــده‪ ،‬به نظرم یکی از گزینه های خوب است برای این کار‪ ،‬نسبت به‬ ‫ناشری که هیچکدام از این مراحل را طی نکرده است‪ .‬استعدادی که در خود‬ ‫شعرهاست و کیفیت بیان و خواندن اقای اسکویی به اضافه تخصص ناشر در‬ ‫صورت تداوم می تواند سهمی از تولید و ارتباط گیری مخاطبان ما را در عرصه‬ ‫شعر به خود اختصاص دهد؛ همچون سهمی که شاملو و احمدرضا احمدی‬ ‫به خود اختصاص دادند‪ ،‬چون ناشری مثل کانون پرورش فکری ان زمان این‬ ‫تخصص حرفه ای را داشت‪ .‬یا همچون خسرو شکیبایی و پرویز پرستویی که‬ ‫سهمی را به خودشان اختصاص داده بودند‪ ،‬سهم دیگری را اقای اسکویی‬ ‫می تواند به خود اختصاص دهد؛ البته در صورتی که اســتمرار و تمرکز در‬ ‫تولید کارهای صوتی را در حوزه شــعر از ایشــان شاهد باشیم‪ ،‬می توانیم‬ ‫درصدی از تاثیر گذاری در فضای شعری و در ارتباط گیری مخاطبان بالقوه‬ ‫و حتی بالفعل را برای ایشان قایل باشیم‪ .‬با رعایت پیش فرض ها شاهد تولید‬ ‫یک برند جدید در زمینه کتاب های صوتی می توانیم باشیم‪.‬‬ ‫شهریاری‪ :‬پیش ازانکه با اقای اسکویی اشنا شوم‪ ،‬به اقای بهرامی پیشنهاد‬ ‫صوتی کردن شــعرهایش را با صدای خودش دادم‪ .‬با این طریق به دنبال‬ ‫مولف های قدیمی و داستان نویس ها و مترجم ها رفتیم و سعی در جمع اوری‬ ‫ارشــیوی برای صداها بودیم‪ .‬در این میان اقای بهرامی نماینده شایسته‬ ‫در زمینه شعری اســت که چه درست یا غلط‪ ،‬با لفظ ساده معرفی شده‬ ‫اســت‪ .‬در این بین با اقای اسکویی اشنایی صورت گرفت‪ ،‬جالب است که‬ ‫عالوه بر ُحسن اتفاق پیشنهاد اقای اسکویی برای خواندن شعرهای اقای‬ ‫بهرامی‪ ،‬در این بین وجه شباهت هایی را بین این دو حس می کردم‪ .‬هر دو‬ ‫به صورت اقراق امیزی مسافرند و مداوم در سفر به نقاط مختلف هستند و‬ ‫این در روحیه و اثار انها وجود دارد‪ .‬ســادگی در حین تالطم در شعرهای‬ ‫اقای بهرامی که اتفاقا در شــخصیت اقای اسکویی کامال نمود دارد‪ .‬شعر‬ ‫اقای بهرامی در عین سادگی خصیصه متفاوتی دارد؛ این است که به نظام‬ ‫بهره کشی جمله تن نمی دهد‪ .‬شیرین ادا می شود و قرار نیست که در خدمت‬ ‫پیامی باشد که جمله در خود پنهان کرده است‪ .‬اقای اسکویی این موضوع‬ ‫را در خوانش دراورده است‪ .‬شعر درواقع اونگی است که بین شعر و صوت‬ ‫درامده و اقای اسکویی از عهده این خصیصه مهم برامده است‪.‬‬ ‫ایمان دارم با این ویژگی ها‪ ،‬کتاب صوتی «یاد تو» تاثیر خاص خود را دارد؛‬ ‫که تاکنون هم شاهدش بوده ایم‪.‬‬ ‫برگ پاییزم‪ ،‬ز چشم باغبان افتاده ام‪،‬‬ ‫خوار در جوالنـگه باد خزان افتاده ام‬ ‫اشک ابرم کاینچنین بر خاک ره غلتیده ام‬ ‫واژگون بختم‪ ،‬ز چشم اسمان افتاده ام‬ ‫قطره یی بر خامه ی تقدیر بودم ‪ ،‬رو سیاه‬ ‫بر سپیدی های اوراق زمان افتاده ام‬ ‫جای پای رهرو عشقم‪ ،‬مرا نشناخت کس‬ ‫بر جبین خاک‪ ،‬بی نام و نشان افتاده ام‬ ‫روزگاری شمع بودم‪ ،‬سوختم‪ ،‬افروختم‬ ‫غرق اشک خود؟‪ ،‬کنون چون ریسمان افتاده ام‬ ‫کوه پا برجا ن ِیم‪ ،‬سرگشته ام‪ ،‬اواره ام‬ ‫پیش راه باد‪ ،‬چون ریگ روان اقتاده ام‬ ‫شاخه ی سر درهمم‪ ،‬گر بر بلندی خفته ام‬ ‫جفت خاک ره‪ ،‬چون نقش سایبان افتاده ام‬ ‫استوارم سخت‪ ،‬چون زنجیر و رسوا پیش خلق‬ ‫همچنان از این دهان در ان دهان افتاده ام‬ ‫قطره ای بی رنگ بودم‪ ،‬نور عشق از من گذشت‬ ‫بر سپهر نام‪ ،‬چون رنگین کمان افتاده ام‬ ‫اه‪ ،‬سیمین‪ ،‬نغمه های سینه سوز عشق را‬ ‫این زمان اموختندم کز زبان افتاده ام!‬ ‫گذر سعدی‬ ‫گفتگوثروتمندزادهوفقیرزاده‬ ‫در کنار گور پدرشان‬ ‫ثروتمندزاده ای را در کنار قبر پدرش نشسته‬ ‫بــود و در کنار او فقیــرزاده ای که او هم در‬ ‫کنار قبر پدرش بود‪ .‬ثروتمندزاده با فقیرزاده‬ ‫مناظره می کرد و می گفــت‪( :‬صندوق گور‬ ‫پدرم ســنگی است و نوشــته روی سنگ‬ ‫رنگین است‪ .‬مقبره اش از سنگ مرمر فرش‬ ‫شــده و در میان قبر‪ ،‬خشت فیروزه به کار‬ ‫رفته است‪ ،‬ولی قبر پدر تو از مقداری خشت‬ ‫خام و مشتی خاک‪ ،‬درست شده‪ ،‬این کجا‬ ‫و ان کجا؟)‬ ‫فقیرزاده در پاسخ گفت‪( :‬تا پدرت از زیر ان سنگهای سنگین بجنبد‪ ،‬پدر‬ ‫من به بهشت رسیده است‪)!.‬‬ ‫خر که کمتر نهند بروی بار‬ ‫بی شک اسوده تر کند رفتار‬ ‫مرد درویش که بار ستم فاقه کشید‬ ‫به در مرگ همانا که سبکبار اید‬ ‫و انکه در نعمت و اسایش و اسانی زیست‬ ‫مردنش زین همه‪ ،‬شک نیست که دشوار اید‬ ‫به همه حال اسیری که ز بندی برهد‬ ‫بهتر از حال امیری که گرفتار اید‬ ‫‪4‬‬ ‫یکشـــــــــنبه ‪ 30‬مهرماه ‪ 1396‬سال دهم شماره ‪801‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینمـــــا‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫یادداشت‬ ‫جباراذین‬ ‫سینما مدیر و معمار می خواهد!‬ ‫بازار مکاره سینمای ایران همچنان دایر است و فروشندگان و خریداران به‬ ‫خرید و فروش و گشت و گذار در غرفه ها و گاه تماشای کاالهای به ندرت‬ ‫مناســب و باکیفیت‪ ،‬مشغول هستند‪ .‬حال و روز داخل غرفه ها از کاالها و‬ ‫سود و زیان ان ها کامال مشخص است‪ ،‬درون دفترخانه این بازار هم‪ ،‬مدیران‬ ‫درکنار حسابرسی به کار و بار غرفه ها‪ ،‬چندان بیکار نمانده و گرچه توانایی‬ ‫و ابزار الزم تغییر ساختار بازار و ایجاد سازوکار الزم برای تولید وارایه کاالها‬ ‫را ندارند‪ ،‬با این همه کوشــش می کنند با تزریق و خوراندن مســکن های‬ ‫سلیقه ای‪ ،‬از بدتر شدن حال ان جلوگیری کنند‪ .‬با انکه این کارراگاه با دادو‬ ‫بیداد وگاه سوبسید و هدیه‪ -‬ان هم نه منصفانه و فراگیر!‪ -‬انجام می دهند‪،‬‬ ‫اما همین کارشــان از هیچ کار نکردن‪ ،‬بهتراســت‪ .‬متولــی بازار کاال های‬ ‫فرهنگی و هنری و سینمایی کشور‪ ،‬با انکه باتشکیل جلسات هم اندیشی‬ ‫خاص و گزینشی! و سخنرانی های نمایشی درکالم می خواهد نشان دهد‪،‬‬ ‫از کاال های یادشــده ســر در می اورد‪ ،‬لیکن به جز حرف و شعار شیرین‬ ‫تاکنون از او در اجرا کار قابلی درجهت بهبود و اصالح فرهنگ و ســینما‬ ‫دیده نشده است‪ .‬چنانچه رییس دفتر بازار سینما درکنار شناخت سینما‬ ‫و مناسبات سینمایی مخاطبان و هنرمندان امروز ایران‪ ،‬از خصلت وروش‬ ‫حیدری! برای جمع وجورکردن و درمان بیماری های سینما بهره می برد و‬ ‫به سفارش‪ ،‬دنباله رو و تداوم بخش بیراه رییس اشتباهی پیشین بازار مکاره‬ ‫نبود‪ ،‬شاید حال سینما قابل تحمل تر می شد‪ .‬این دو که به ظاهر جز عرضه‬ ‫مسکن‪ ،‬کاری دیگر نمی دانند‪ ،‬برای خوراندن مسکن های خودبه سینما‪ ،‬از‬ ‫داروغه هم کمک گرفته اند‪ ،‬غافل از انکه سینما به گزمه و داروغه نیاز ندارد‪،‬‬ ‫به نوشــداروی بهشتی های سینما! محتاج است‪ .‬اگر نامبرده ها‪ ،‬صالحانه! و‬ ‫حیدری! عمل‪ ،‬و قاطعانه از فیلم و فیلمسازان خوب و سینماگران به حاشیه‬ ‫رانده شده و جوانان فیلمساز مستعد حمایت می کردند و داروغه ان ها هم‬ ‫به راستی‪ ،‬داروغه جامعه هنرمندان سینما در مقابل هنرمند نماها می شد‪،‬‬ ‫نه فیلم های مورد دارو سینماگران مساله دار! شاید با این مسکن ها سینما‬ ‫اندکی کمر راســت می کرد! اکنون هم که بعضی از این رجال ســینمایی‬ ‫برای سیاستگذاری و برگزاری جشن پاره موسوم به سینمایی فجر گزینش‬ ‫و منصوب شــده اند! و‪ ...‬ان ها باید بدانند که بد کاری و اهمال ایشــان‪ ،‬به‬ ‫معنای بدتر شــدن حال سینما‪ ،‬اهتزاز مســتمر پرچم سیاه تحریم حوزه‬ ‫هنری! توقیف تیزر فیلم ها! و مخالفت دوستداران سینما و فیلم های مناسب‬ ‫اجتماعی و فرهنگی و تداوم بیشــتر مقاومت ها وگاه اوج! گیری رقابت ها‬ ‫است‪ .‬حال که متولیان بازار سینما‪،‬به صدها دلیل نمی توانند درمانگر سینما‬ ‫باشند‪ ،‬دست کم درست‪ ،‬بجا و به اندازه از مسکن های مناسب استفاده کنند‬ ‫تا روزی که معمار‪ ،‬مهندس و مدیر انقالبی سینما با نوشداروی بهشتی! خود‬ ‫برای بهبود و اصالح سینما از راه برسد!‬ ‫خبر‬ ‫اسامی اثار بخش مسابقه بین الملل‬ ‫جشنواره «سینماحقیقت» اعالم شد‬ ‫اســامی فیلم های بخش مســابقه بین الملل یازدهمین دوره جشــنواره‬ ‫بین المللی فیلم مستند ایران با عنوان «سینماحقیقت» اعالم شد‪ .‬هیات‬ ‫انتخاب بخش مسابقه بین الملل جشنواره «سینماحقیقت» پس از بازبینی‬ ‫حدود ‪ ۴۰۰۰‬فیلم ارسالی به دبیرخانه‪ ۲۶ ،‬فیلم را برای نمایش و رقابت در‬ ‫بخش مسابقه بین الملل «سینماحقیقت» برگزیدند که این اثار تولید ‪۱۹‬‬ ‫کشور هستند‪ .‬اسامی فیلم های منتخب بخش مسابقه بین الملل جشنواره‬ ‫«سینماحقیقت» به تفکیک سه بخش مستندهای کوتاه‪ ،‬نیمه بلند و بلند‬ ‫به این شرح است‪:‬‬ ‫مستندهای کوتاه‪:‬‬ ‫اخرین نشانه (عمر شامی‪ /‬لبنان)‪ ،‬جنگ و پنیر (بن گارفیلد‪ /‬انگلستان)‪،‬‬ ‫در این سرزمین (اکاترینا مورومتسوا‪ /‬روسیه)‪ ،‬سینما کریستال (مارلیس‬ ‫پوشل‪ ،‬فرناز جورابچیان‪ /‬اتریش)‪ ،‬صدای زمستان (تیزیان بوشی‪ /‬بلژیک‪،‬‬ ‫ســوئیس)‪ ،‬فوریه (مارلنا مولیتور‪ /‬المان)‪ ،‬ماه‪ ،‬خورشید و تفنگدار (واهان‬ ‫خاچاطوریان‪ /‬انگلستان)‪ ،‬مجموعه (مارسین پوالر‪ /‬لهستان)‪ ،‬هیچکستان‬ ‫(افسانه ساالری‪ /‬پرتغال)‪ ،‬یک روز در حلب (علی ابراهیم‪ /‬سوریه)‬ ‫مستندهاینیمه بلند‪:‬‬ ‫بنای یادبود (ایگور گروبیچ‪ /‬کرواســی)‪ ،‬بولینگو‪ ،‬جنگل عشق (الخاندرو‬ ‫سالگادو‪ /‬اســپانیا)‪ ،‬تاالر بزرگ (اسالومیر باتیرا‪ /‬لهستان)‪ ،‬چشم انداز یک‬ ‫کاپالدا (البرتو لوبله‪ /‬اســپانیا)‪ ،‬صدای نجوای درخت را در شــب شنیدم‬ ‫(کنت هاروی‪ /‬کانادا)‪ ،‬فابر ناوالیس (مائوریســیو بوریلو‪ /‬ایتالیا)‪ ،‬کلم پیچ‪،‬‬ ‫سیب زمینی و غول های دیگر (سربان جورجسکو‪ /‬رومانی‪ ،‬المان)‪ ،‬والنتینا‬ ‫(ماکسیمیلیان فلدمن‪ /‬المان)‬ ‫مستندهایبلند‪:‬‬ ‫دنیای شفاف (واختانگ کوتسف گاباشویلی‪ /‬گرجستان)‪ ،‬شصت و نه دقیقه از‬ ‫هشتاد و شش روز (اگیل هاسکیولد الرسن‪ /‬نروژ)‪ ،‬شهر جدید اتوپیا (کریستوفر‬ ‫یان اسمیت‪ /‬انگلستان)‪ ،‬مادر و مادربزرگ (های جین ریو‪ /‬کره جنوبی)‪ ،‬مو یا‬ ‫(فیلیپوتیکوزی‪/‬ایتالیا)‪،‬می خواهمبهخانهبرگردم(وسلیلئوناروزو‪/‬سنگاپور)‪،‬‬ ‫هر روح بدن من (اریکا روسی‪ /‬ایتالیا)‪ ،‬یک پدر (ویکتور فورنیس‪ /‬اسپانیا) در‬ ‫بخش«مسابقهبین الملل»جشنواره«سینماحقیقت»مستندسازانکشورهای‬ ‫ایتالیا‪ ،‬اسپانیا‪ ،‬المان و انگلستان با ‪ ۳‬فیلم در صدر هستند و لهستانی ها نیز‬ ‫‪ ۲‬فیلم دارند‪ .‬در این بخش‪ ،‬شــرکت ‪ ۲‬اثر مســتند از کشورهای سوریه‬ ‫و لبنان نیز حایز اهمیت اســت‪ .‬اســامی فیلم های ایرانی بخش مسابقه‬ ‫بین الملل جشنواره «سینماحقیقت» متعاقباً اعالم می شود‪ .‬مرکز گسترش‬ ‫سینمای مستند و تجربی سازمان امور سینمایی‪ ،‬یازدهمین دوره جشنواره‬ ‫بین المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» را طی روزهای ‪ ۱۹‬تا ‪۲۶‬‬ ‫اذرماه ‪ ۱۳۹۶‬با شــعار «حقیقت بهترین راهنماســت» که از فرمایشات‬ ‫حضرت علی(ع) است در شهر تهران برگزار می کند‪.‬‬ ‫نگرش هنرمند باید در زمان های مختلف تغییر‬ ‫نگاه و‬ ‫ِ‬ ‫کند‪ ،‬هنرمند اگر به ورطه ی تکرار برســد به نوعی‬ ‫مخاطبان اثرش را پس زده است‪ ،‬به طور مثال زمانی‬ ‫ِ‬ ‫که یک فیلمساز بعد از ساخت چند فیلم سینمایی‬ ‫دست به ساخت یک فیلم خاص می زند یعنی اینکه‬ ‫ان فیلمساز توانســته از تکرار رهایی پیدا کند و با‬ ‫ریسک سراغ حدیث نفس خودش برود البته که در‬ ‫این میان فیلمساز با اطالعات کافی بسراغ این حدیث‬ ‫نفس می رود‪.‬‬ ‫اگر نگاهی به کارنامه ی کارگردانی فریدون جیرانی‬ ‫بی اندازیم به نکته ی قابل توجهی خواهیم رســید‬ ‫دنبال ســبک های‬ ‫که جیرانی در هر برهه ی زمانی‬ ‫ِ‬ ‫متفاوتــی در فیلمســازی رفته اســت‪ ،‬جیرانی در‬ ‫ژانرهای مختلف فیلم ساخته اما فیلم جدید جیرانی‬ ‫اثری متفاوت و خاص اســت‪ ،‬فیلمســاز ما در سن‬ ‫شصت و پنج ســالگی سراغ تجربه گرایی رفته و به‬ ‫ان حدیث نفس رســیده است‪ ،‬فیلم خفه گی برای‬ ‫فریدون جیرانی اثری خاص محسوب می شود چرا که‬ ‫فیلمساز ما با توجه به قواعد و ساختار سینمایی در‬ ‫فضای مینی مالیسیتی با قصه یی دوخطی توانسته‬ ‫موقعیتی ایجاد کند که محتوا را تحت تاثیر فرم قرار‬ ‫بدهد اساسا در خفه گی فرم از محتوا جلوتر است و‬ ‫فیلمساز با شیطنت فرمیک میزانسن هایش را چیده‬ ‫است‪ ،‬جیرانی با موقعیت پردازی های مناسب توانسته‬ ‫تماشــاگر را حدود صد دقیقه روی صندلی بنشاند‬ ‫اساســا نکته ی حائز اهمیت در خفه گی ریتم است‪،‬‬ ‫ریتم در این فیلم به لحــاظ کاربردی که در محتوا‬ ‫دارد ُکند به نظر می رسد اما ساختار روایی غالب مورد‬ ‫نظر را بدســت اورده و به هیچ وجه این ُکند بودن‬ ‫اسیبی به فیلم نرسانده است استفاده از واژه ی ریتم‬ ‫ُکند برای این فیلم صحیح نمی باشــد زیرا که انگار‬ ‫زمان در خفه گی اهســته حرکت می کند اکت ها و‬ ‫واکنش های شــخصیت ها را به یاد بیاورید این فیلم‬ ‫لحن را بدست می اورد و این‬ ‫در همان‬ ‫ِ‬ ‫دقایق نخست ِ‬ ‫لحن می تواند تماشاگر را متقاعد کند که با یک فیلم‬ ‫خاص مواجه اســت‪ ،‬جیرجیر کردن صدای درب ها‪،‬‬ ‫بارش بی وقفه ی برف و مسئله ی مهم داخلی بودن‬ ‫فضاها به هیچ وجه برای تماشاگر کسالت اور نیست‬ ‫تماشاگر در همان ســکانس های اغازین زمانی که‬ ‫محیط اسایشــگاه را می بیند زمانی کــه برخود و‬ ‫واکنش های ادم ها را می بیند به این درک می رســد‬ ‫کــه این فیلم یک عنصر مهم بــه همراه دارد‪ ،‬قصه‬ ‫پردازی مهم ترین عنصر خفه گی محسوب می شود‬ ‫رمان مثال روسی می خوانیم و‬ ‫به طوری که انگار یک ِ‬ ‫حاصل‬ ‫ گی‬ ‫ه‬ ‫خف‬ ‫ کنیم‪،‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫در ذهن مان تصویرسازی‬ ‫ِ‬ ‫تصاویر ذهنی ســت از چند ادم؛ شاید در مناسبات‬ ‫رفتاری و ایجاد رابطه ها تا حدی اغراق دیده شود اما‬ ‫این اغراق در راستای موقعیت های درام های جنایی‬ ‫شکل گرفته از سوی دیگر جیرانی با بهره گیری الزم‬ ‫قصه اش را در قالبی خاص تعریف کرده است به این‬ ‫شمایل فیلم های‬ ‫فکر کنید اگر خفه گی در شکل و‬ ‫ِ‬ ‫مرسوم ساخته می شــد ان وقت این جذابیت حال‬ ‫حاضر از فیلم جدا می شد اما در خفه گی که جیرانی‬ ‫ساخته‪ ،‬می شود دوسویه لذت برد لذتی که در محتوا‬ ‫و فرم جاگرفته است‪ ،‬صحرا مشرقی‪ ،‬مسعود یا نسیم‬ ‫سازگار درست شخصیت پردازی شده اند‪ ،‬صحرا که‬ ‫برای سقف باالی سرش حاضر است هر کاری بکند‬ ‫حتی دزدی یک کیف که در قبال ان یک ســرپناه‬ ‫بدست بیاورد اما از سوی دیگر انگار صحرا بیشتر از‬ ‫تنهایی هراس دارد در همان شبی که برای دزدی ان‬ ‫کیف به خانه می رود یک باره عاشق مسعود می شود‬ ‫و حاضر است برای رسیدن به مسعود هرکاری بکند؛‬ ‫جیرانی شکل گیری شخصیت ها را بر اساس قواعد‬ ‫روانشــناختی جامعه ی کنونی ترســیم کرده است‬ ‫صحرا برای اینکه اموال پدرش به پسرعمویش نرسد‬ ‫خود را به دیوانگی زده است و از سوی دیگر مسعود‬ ‫برای اینکه به اموال عمویش برســد دســت به هر‬ ‫کاری می زند(دروغ‪ ،‬دورویی‪ ،‬خیانت) روایت درستی‬ ‫از مناســبات ادم ها در فیلم شکل گرفته ارتباط ها با‬ ‫نظم درســتی در کنار هم چیده شده است‪ ،‬در فیلم‬ ‫اشاره یا تاکید بی موردی احساس نمی شود جز یک‬ ‫شخصیت که اگر از فیلم هم حذف می شد هیچ اتفاقی‬ ‫رخ نمی داد حضور منصور برادر مسعود در دوسکانس‬ ‫بی کارکرد اســت دیالوگ هایی هم که می گوید در‬ ‫مسیر فیلم اثر چندانی نمی گذارد‪ ،‬یا اگر حضور زهره‬ ‫یــا عندلیب در فیلم کم رنگ تــر بود تنهایی صحرا‬ ‫پر رنگ تر می شــد اما حضور زهره به دلیل شناخت‬ ‫صحرا به واســطه ی رد و بدل های دیالوگی به فیلم‬ ‫افزوده شده یا صحرا برای این می خواهد با سیروس‬ ‫ازدواج کند که بی پناه نشود و از فکر دزدی منصرف‬ ‫شود حضور زهره تاکیدی ست بر شناخت صحرا که‬ ‫البته یک نگاه فمینیســتی در بطن فیلم هم نهفته‬ ‫شده است ســه زن که اسیر دیوانه بازی های مردان‬ ‫می شــوند‪ ،‬مســعود صحرا را با حقه در تیمارستان‬ ‫یکی از اشنایان بســتری می کند و بعد با اغواگری‬ ‫صحرا را وارد یک بحران ناخواسته می کند این نگاه‬ ‫نگاهی به فیلم «خفه گی» اثر فریدون جیرانی‬ ‫سالن سینما دید‬ ‫فیلمی که باید در‬ ‫ِ‬ ‫افشین علیار‬ ‫فمینیستی در یک دیالوگ احساس می شود دکتر به‬ ‫مســعود می گوید کتک زدن شما مردها در خانواده‬ ‫ســازگار نسل به نســل می چرخد؛ جیرانی با تکیه‬ ‫کــردن به موقعیت پردازی در خــط اصلی از خرده‬ ‫اتفاقات و شــاخه و برگ های اضافی پرهیز کرده و از‬ ‫شروع فیلم به اصل داستان پرداخته است اصلی که‬ ‫قواعدهای درام پردازی در ان رعایت شده و فیلمساز‬ ‫با سروشــکلی متقاعد کننده در بستری مناسب به‬ ‫قصه گویی پرداخته اســت‪ ،‬اساسا جیرانی عادت بر‬ ‫ان دارد که از سطح فاصله بگیرد و به عمق برسد در‬ ‫خفه گی هم این اتفاق افتاده است ما با چند کاراکتری‬ ‫مواجه ایم که درونیات و احساس ان ها مورد ارزیابی‬ ‫قرار گرفته است فیلمساز با شخصیت صحرا مشرقی‬ ‫وارد داستان می شود پردازش های موقعیتی در محتوا‬ ‫و فرم باعث عمق ان شــده‪ ،‬صحرا اســاس و پایه ی‬ ‫فیلم را شــکل می دهد و جیرانی با ایجاد مناسبات‬ ‫دراماتیک وارد فضای عجیبی شده است که به هدف‬ ‫نهایی رسیده گره افکنی ها به موقع شکل می گیرد‬ ‫فیلمنامه در شــرایطی ارام اما با مختصات مشخص‬ ‫اوج می گیرد اساسا فضای خفه گی با ارامش ترسیم‬ ‫شده است امکان دارد این ارامش به دلیل سن و سال‬ ‫فیلمساز باشد؛ فیلمساز از روند شکل گیری فیلمش‬ ‫مواظبت کرده اما در بطن فیلم یک شیطنت فرمیک‬ ‫دیده می شــود به طور مثال بارش بــرف بی وقفه‪،‬‬ ‫مکانی در اسایشگاه که نسیم برای اولین بار با صحرا‬ ‫دردودل می کند بیمارانی که روی تخت خوابیده اند‬ ‫و متوجه ی حرف های این دو نمی شوند در سکانسی‬ ‫دیگر زمانی که مســعود برای صحرا از طریق تلگرام‬ ‫اهنگ خارجی می فرستد و صدای ان اهنگ باعث‬ ‫ســکانس بینظیری می شود انگار بیماران با شنیدن‬ ‫این اهنگ مثل صحرا عاشق می شوند‪ ،‬سکانسی که‬ ‫صحرا نسیم را از داخل ماشین به بیرون پرت می کند‬ ‫یک نواوری در شکل جدید است که با منطق محتوا‬ ‫همخوانی دارد به مرگ رساندن نسیم توسط صحرا‬ ‫به طریق دیگر ان حس عشق و کمبود عاطفی صحرا‬ ‫را به تماشاگر القا نمی کرد در سکانس بعد برف پاک‬ ‫کن در حال کار کردن اســت و مســعود باالی سر‬ ‫جنازه ی نســیم‪ ،‬صحرا را لگد می زند‪ ،‬مسعود روان‬ ‫پریش است و اساسا نمی داند چه چیزی را می خواهد‬ ‫این روان پریشــی همان ارثی ست که از خانواده اش‬ ‫رسیده است به دیالوگ ها دقت کنید‪ ،‬زمانی که نسیم‬ ‫بچه بوده مادرش ان ها را ترک کرده و رفته‪ ،‬نســیم‬ ‫برای مز ِد دزدی صحرا کلید خانه ی مجردی پدرش را‬ ‫برای اسکان به او می دهد‪ ،‬مطمئنا مردهای خانواده ی‬ ‫ســازگار ادم های روان پریش و غیرعادی بودند اگر‬ ‫جیرانی کدهایی هم از گذشته ی مسعود به تماشاگر‬ ‫می داد انگاه می شــد این فرضیه را به یقین تبدیل‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫مهم ترین بخش خفه گی که نام فیلم از این سکانس‬ ‫برداشته شده ســکانس اخر است‪ ،‬مسعود به دلیل‬ ‫روان پریشی اش باعث می شــود اسانسور گیر کند‬ ‫و صحرا که از تاریکی و تنهایی می ترســد در کابین‬ ‫اسانســور بمیرد البته این تفکر خالقانه یی از سوی‬ ‫مسعود است که با شناختی که از صحرا بدست اورده‬ ‫ی ُکشــد‪ ،‬جیرانی کاراکتر مسعود را با‬ ‫او را ارام ارام م ‬ ‫یک دیوانگی شکل داده است کاراکتری که دیوانگی‬ ‫از چشــم هایش می بارد دیوانگی که با روان پریشی‬ ‫همراه شده و همین باعث باورپذیری نقش از سوی‬ ‫تماشاگر می شود‪.‬‬ ‫فیلم سینماست و این فیلم را باید بر پرده ی‬ ‫خفه گی ِ‬ ‫سینما تماشا کرد تا از قاب های درخشان مسعود سالمی‬ ‫لذت برد قاب هایی که در خفه گی دیده می شــود به‬ ‫نقاشی شباهت دارند‪ ،‬سیاه و سفید بودن فیلم با محتوا و‬ ‫درونیات شخصیت ها منطبق است‪ ،‬حرکت های دوربین‬ ‫با میزانسن خاصی شکل گرفته انگار تک تک نماها با‬ ‫دکوپــاژ به مرحله ی فیلمبرداری رســیده جیرانی در‬ ‫چیدمان قاب ها و نورپردازی واستفاده از سایه ها طوری‬ ‫عمل کرده است که تماشاگر از دیدن هر قاب از این فیلم‬ ‫می تواند شگفت زده شود‪ ،‬اساسا خفه گی از ان دسته از‬ ‫فیلم هاست که به سلیقه ی تماشاگر ربط دارد می شود‬ ‫این فیلم را خیلی دوست داشت یا می شود کامال دوست‬ ‫نداشت هیچ ح ِد وسطی ندارد‪ ،‬جذابیت فیلم خفه گی‬ ‫برای تماشاگر هوشمند سینما در موقعیت سازی های‬ ‫بکر به درستی و به قاعده به انسجام رسیده است‪ ،‬در این‬ ‫برهه ی زمانی که فیلمسازان این جسارت را ندارند که‬ ‫وارد فضای تجربی شوند اما جیرانی در بستری مناسب‬ ‫دســت به تجربه ای زده اســت که تا حدودی ریسک‬ ‫محسوب می شود‪ ،‬اگر این فضای تجربی در غالب قصه‬ ‫یی اغراق شــده دیده می شد جیرانی به هدف نهایی‬ ‫نمی رســید‪ .‬در این فیلم اِلمان های ساختاری جیرانی‬ ‫به وضوح دیده می شود پله‪ ،‬باران‪ ،‬قطعی برق‪،‬سکوت‪،‬‬ ‫این نشانه ها که در تمامی فیلم های جیرانی وجود دارد‬ ‫در فیلم خفه گی از ان ها استفاده ی درستی شده است‬ ‫همخوانیفضاوایجادموقعیتودرگیریشخصیت های‬ ‫فیلم که سکوت را بازی می کنند با کلیت قصه منطبق‬ ‫شده اســت‪ .‬موسیقی کارن همایون فر و تدوین بهرام‬ ‫دهقانی از نکات مهم این فیلم محسوب می شود همایون‬ ‫فر موسیقی را بر اساس ابعاد و چارچوب فیلم ساخته‬ ‫اســت و دهقانی با حفظ ریتم و اتصال های درست به‬ ‫چیدمان تک تک نماها کمک بسزایی کرده و چه خوب‬ ‫که این فیلم در اکران عمومی چند دقیقه یی کم شده‬ ‫است‪ .‬این فیلم انتخاب بازیگر بکری دارد خفه گی یک‬ ‫نوید محمدزاده ی کنترل شده دارد که به دلیل ساختار‬ ‫شخصیتش با چشم هایش دیوانگی اش را بروز می دهد‬ ‫محمدزاده در این فیلم از تکرار فرار کرده و توانسته با‬ ‫درک و تحلیل نقشش به اجرای درستی برسد‪ ،‬نقش‬ ‫مســعود به دلیل درون گرا بودنش نقش ســختی به‬ ‫حسابمی ایدامامحمدزادهتوانستهباپرداختیمناسب‬ ‫این نقش را بــازی کند بازی تخت و کمی تئاتر گونه‬ ‫همراهبایکگریمنسبتاغیرمعمولبهتواناییمحمدزاده‬ ‫در اجرای نقش افزده است‪.‬‬ ‫این فیلم یک الناز شاکردوســت خوب با گریم کک‬ ‫مکی دارد که توانسته از پس شخصیت صحرا مشرقی‬ ‫به خوبی بربیاید شاکردوست برای اولین بار توانسته‬ ‫سوی دیگری از دنیای بازیگری را تجربه کند که اتفاقا‬ ‫شاکردوست چقدر به این گونه نقش ها شبیه تر است‬ ‫و می تواند به راحتی اجرای مناسبی داشته باشد اما‬ ‫این فیلم در کنار نکات مثبتش در اجرا یک نکته ی‬ ‫منفی دارد و ان وجود تکنولوژی در فیلم است بهتر‬ ‫می بود که صحرا مشــرقی گوشــی ایفون به دست‬ ‫نمی گرفت یا مسعود برای دلبری کردن برای صحرا‬ ‫از طریــق تلگرام اهنگ نمی فرســتاد یا در همان‬ ‫ســکانس های اول صحرا نمی گفت مترو شــلوغ‬ ‫بود فضاپردازی و روحیــه ی ادم های درون گرا و‬ ‫اســیب دیده ی این فیلم بــا تکنولوژی همخوانی‬ ‫ندارد دقیقا مثل ان کابین اسانســور که به شدت‬ ‫فرســوده و قدیمی ست‪ .‬این فیلم تجربه ی مهمی‬ ‫برای فریدون جیرانی محســوب می شود‪ ،‬جیرانی‬ ‫با تمرکز در انتخاب ایده و ایجاد فرم توانســته در‬ ‫ســینمای حال حاضر نواوری کنــد‪ ،‬مطمئنا این‬ ‫فیلم برای دوســتداران جدی سینما اثری خاص‬ ‫و دیدنی محسوب می شود‪.‬‬ ‫شیرینی شاه بلوط‬ ‫اماده عقد قرارداد با شرکت ها‬ ‫و پذیرش سفارشات مراسم عقد‪،‬‬ ‫عروسی‪ ،‬جشن تولد و‪ ...‬شما می باشد‬ ‫خیابان مطهری‪ ،‬بعد از چهارراه مفتح‪ ،‬نبش خیابان مهرداد‪ ،‬پالک ‪200‬‬ ‫| تلفن‪ | 88823309 :‬همراه‪| 09126401564 :‬‬ ‫تخفیف ویژه مراسم های فرهنیگ‪ ،‬هنری‬ ‫‪5‬‬ ‫بررسی مفهوم سایکوپاتیک انقالب خمرهای سرخ‬ ‫یکشـــــــــنبه ‪ 30‬مهرماه ‪ 1396‬سال دهم شماره ‪801‬‬ ‫در فیلمی به کارگردانی انجلینا جولی‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫اول پدرم را کشتند‬ ‫سینمـــــا‬ ‫اخبار‬ ‫سامان پارسی‬ ‫اول پدرم را کشتند‪First They Killed My Father ،‬‬ ‫کارگردان‪ :‬انجلینا جولی‪ ،‬فیلمنامه‪ :‬لونگ یونگ‪ ،‬انجلینا جولی‪،‬‬ ‫مدیر فیلمبــرداری‪ :‬انتونی داد منتل‪ ،‬تدویــن‪ :‬خاویر باکس‪،‬‬ ‫پاتریشیا رومل‪ ،‬موســیقی‪ :‬مارکو بلترامی‪ ،‬بازیگران‪ :‬سریمک‬ ‫سارم(لونگ یونگ)‪ ،‬کامپک فونگ(پا یونگ)‪ ،‬سوچتا سونگ(ما‬ ‫یونگ)‪ ،‬محصول‪ :‬امریکا‪ ،‬کامبوج‪ 136 ،2017 ،‬دقیقه‪ .‬بر اساس‬ ‫کتاب اول پدرم را کشتند‪ :‬دختری از کامبوج به یاد می اورد اثر‪:‬‬ ‫لونگ یونگ‬ ‫لونگ یونگ دختر بچه ای است که در دوران حکومت خمرهای‬ ‫سرخ همراه خانواده ش مجبور به کار در اردوگاههای کا ِر اجباری‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫در بحران هــای جامعه‪ ،‬توده های اجتماعــی فردی را از میان خود به‬ ‫رهبری انتخاب می کنند که از طبقه های فرودست جامعه با مشکالت‬ ‫و عقده های فرو خورده بســیار‪ ،‬نیروهای یــک انقالب ایدئولوژیک را‬ ‫تشــکیل می دهد و افرادی بیمار را به قدرت می رســانند که پس از‬ ‫رســیدن به قدرت در صدد ارضا میل بیمارگونــه خود؛ از ا ِعمال هر‬ ‫جنایتی دریــغ نمی کنند‪ .‬از همان ابتدای فیلــم بچه ها و نوجوانانی‬ ‫با صورت های خشمگین نشــان از عقده های فروخورده بسیاری دارد‬ ‫که با اسلحه هایی در دســت خیایان های شهر را مانند یک کودتا در‬ ‫دســت می گیرند و مردم را وادار به تخلیه شــهر می کنند‪ .‬شــهری‬ ‫زمان انقالب‪ ،‬محل حکمرانی‪ ،‬شــکنجه و کشــتار بود و‬ ‫که در تمام‬ ‫ِ‬ ‫تقریبا غیر از مقامات خمرهای ســرخ هیچ فرد دیگری در ان زندگی‬ ‫نمی کرد‪ .‬بچه هایی با شــعارهای انقالب کمونیستی بدون اینکه هیچ‬ ‫گونه دانش و اموزشی داشته باشند با اسلحه مردم را مجبور می کنند‬ ‫همــه چیز خود را در اختیار ارمان های انقــاب بگذارند و خانه ها را‬ ‫ترک کنند‪ .‬ابتدا پدرم را کشــتند را می تــوان بازخوانی مرگ در اند‬ ‫بارگارس یوســا دانست‪ .‬تصاویر مشابه نوجوانانی که با اسلحه هایی در‬ ‫دست‪ ،‬با خشــم و فریاد همه افراد خارجی یا مرفه را فاسد می دانند‬ ‫و مردم را فاقد شــعور و اگاهی می پندارند و می بایست توسط جوانان‬ ‫خشــمگین با عقده هایی فروخورده که در بسترهای اجتماعی سخت‬ ‫و دردناک رشــد کرده اند با فشــار و تهدید و ارعــاب اموزش ببیند‪.‬‬ ‫فیلم با حرکت دوربین و اســتفاده از نماهای نزدیک ارتباط نزدیکی‬ ‫ِ‬ ‫روایت فیلــم تاثیر منفی دخالت نظامــی بیگانگان بر‬ ‫ویژگــی خوب‬ ‫سرنوشــت یک کشور اســت که در ادامه ان انقالب های کمونیستی‬ ‫با وجود شــعارهای زیبا و ارمانی ابتدایی‪ ،‬هیچگاه جز رنج‪ ،‬غم و درد‬ ‫برای مــردم چیزی به ارمغان نیاورده اند‪ .‬با وجودی که با ارزش ترین‬ ‫افراد جامعه دهقان ها هستند با شعا ِر زندگی اشتراکی و از بین رفتن‬ ‫فردیت در تمام زمینه های زندگی‪ ،‬مالکیت فردی و حقوق شهروندی‬ ‫نیز از بین می رود؛ و افراد با ساعت ها کار شبانه روزی در مزارع حتی‬ ‫اجازه اســتفاده از محصوالت تولیدی خود را برای ســیر کردن شکم‬ ‫ندرانــد‪ .‬در جهان خمرهای ســرخ رنگ ها بی معنی هســتند و همه‬ ‫می باید به یک شکل باشند‪ .‬برای همین حتی رنگ لباس ها را تیره و‬ ‫یک شــکل می کنند تا از نظر ظاهری همه در یک طبقه باشند‪ .‬انها‬ ‫می خواهند جهانی یک طبقه داشــته باشند تا فاصله ای میان فقیر و‬ ‫غنی وجود نداشته باشد و همه از شرایطی یکسان برخوردار باشند‪ .‬اما‬ ‫عمال افراد در یک کاست قرار می گیرند و تبدیل به طبقه ای بی ارزش‬ ‫می شوند که حتی ارزش زنده بودن را نداشته و هیچ حقی حتی حق‬ ‫استفاده از محصولی که تولید می کنند را ندارند‪.‬‬ ‫افــراد می باید بدون هیچ گونه فکر و اندیشــه ای چرخ دنده وار انجام‬ ‫وظیفه کنند و هیچ ســوالی در ذهنشان شکل نگیرد برای همین در‬ ‫تمام ســاعت های شبانه روز فرامین حزب پخش می شود و حتی پس‬ ‫از ساعت ها کار شــبانه روزی می باید شعارهای حزب را تکرار کنند‪.‬‬ ‫انجلینا جولی به خوبی توانســته رنج و دردی که این ارمان های پوچ‬ ‫با زندگی شخصیت های داســتان ایجاد می کند اما بیشتر قدرتش را‬ ‫مدیون صحنه هایی اســت که با نماهایی از دور رنج و در ِد یک جامعه‬ ‫را ترسیم می کند‪ .‬جامعه ای که شاید مانند نماهای دور از نظر مکانی‬ ‫دور از ما باشــد اما نزدیکتر که می روی افرادی را می بینی که شــاید‬ ‫نمونه های مشابه انها را بتوان به سادگی پیدا کرد‪ .‬قدرتِ انقالب های‬ ‫ایدئولوژیک در ترسی و کشتاری اســت که از همان ابتدا با تبلیغات‬ ‫وســیع‪ ،‬تفرقه و طبقه بندی مردم ایجاد می کنند‪ .‬تنها صدای رسای‬ ‫جامعه انکا اســت و قانونی که حتی مردم عادی پس از ساعت ها کار‬ ‫شــبانه روزی در اردوگاههای کار اجباری مجبورند تکرار کنند‪ .‬تفرقه‬ ‫میان مردم به گونه ای ایجاد فاصله می کند که برادر کشــاورز از ترس‬ ‫کشــتن شدن خانواده اش مجبور می شــود عذر خانواده خواهرش را‬ ‫بخاطر دولتی بودن شــغل همســرش بخواهد‪ .‬در جامعه کمونیستی‬ ‫خمرهای ســرخ مردم یا نیروهای انقالب هســتند یا کارگران و بقیه‬ ‫افرادی بی ارزش که می باید کشــته شــوند‪ .‬در لحظه های مختلفی‬ ‫کشــته شــدن پدر و مادر لونگ و دفن شدن یا ســوزانده شدن در‬ ‫گورهای دسته جمعی کابوس وار به تصویر کشیده می شود و تصویری‬ ‫دردناک از رفتار حکومت خمرهای ســرخ ترســیم می شود که شاید‬ ‫کمترین میزان از جنایاتی است که مرتکب شده اند‪.‬‬ ‫برای مردم به ارمغان می اورد را ترسیم کند‪ .‬مانند لحظه ای که دختر‬ ‫بچه ای گرســنه بخاطر چند دانه لوبیا کتک خورده و تحقیر می شود‬ ‫یا زمانی که برادر لونگ بخاطر گرسنگی برادرش کوچکش می خواهد‬ ‫از مزرعه یک باالل بدزد‪ ،‬پس از دســتگیری به شدت کتک می خورد‬ ‫و تمام اینها به واقعی ترین شــکل ممکن به نمایش در می اید‪ .‬خونی‬ ‫که روی صورت پســرک جاری می شود درد و رنج انها را در مخاطب‬ ‫به شکل درونی ایجاد می کند‪ .‬فیلم که از کتاب خاطرات لونگ یونگ‬ ‫اقتباس شده کتابی که نوعی خاطره نگاری است دوربین را بیطرفانه‬ ‫و کنجکاوانه از نگاه دختری از یک خانواده شهری و تقریبا مرفه راوی‬ ‫اتفاقــاتِ انقالبی می کند که یکی از جنایــت بارترین تحوالت تاریخ‬ ‫معاصر جهان است‪.‬‬ ‫ارمان‪ ،‬فراتر از فردیت اســت و حقوق فــردی هیچ معنایی ندارد در‬ ‫نتیجه حتــی فرزندان خانواده نیز فرزندان انقالب هســتند‪ .‬فیلم به‬ ‫خوبی بیچارگی‪ ،‬درماندگی و پوچی شــعارهای ایــن انقالب از نگاه‬ ‫کودکی که بزرگترین ارزویش خوردن یک غذای ســاده است ترسیم‬ ‫می کنــد‪ .‬زیرا افراد اجازه ندارند چیزی غیر از غذایی که حزب به انها‬ ‫می دهد بخورند‪ .‬در یکی از صحنه های تاثیر گذار فیلم پدر لونگ چند‬ ‫ملــخ را اورده و پس از پختن به بچه ها می دهد اما حتی این کار را با‬ ‫ترس و بــه صورت پنهانی انجام می دهد‪ .‬بهترین بازیگر فیلم کامپک‬ ‫فونگ اســت که به خوبی می تواند همه احساسش را با نگاه‪ ،‬حرکات‬ ‫صورت و چشمها یا زبان بدن بیان کند مانند صحنه ی خداحافظی از‬ ‫فرزندانش وقتی می داند قرار است کشته شود‪.‬‬ ‫ارمان خمرهای ســرخ نبرد با یک دشــمن خارجی است که خود‬ ‫به وجود اورده تا بتواند با اســتفاده از ترس‪ ،‬قدرت خود را مشروع‬ ‫کنــد‪ .‬با ارزش ترین افراد جامعه کســانی هســتند که جان خود‬ ‫را فــدای ارمان حــزب می کنند‪ .‬برای همین مــادر لونگ تصمیم‬ ‫می گیرد برای زنده نگه داشتن فرزندانش که می داند در نهایت در‬ ‫اردوگاه کار اجباری از گرســنگی خواهند مرد یا کشــته می شوند‪.‬‬ ‫انها را به مزارعی بفرســتند که ســربازان خمرهای سرخ اموزش‬ ‫داده می شوند‪ .‬ســربازانی که کودکان و نوجوانانی هستند که توان‬ ‫به دســت گرفتن یک اسلحه را ندارند و سیر شدن شکمشان برای‬ ‫انها از همه چیز مهمتر اســت و بیشــت ِر بچه ها مانند لونگ توسط‬ ‫خانواده به مزارع فرســتاده شده اند تا از گرســنگی نمیرند‪ ،‬اما در‬ ‫اینجــا نیز می باید اموزش های نظامــی ببیند تا پس از امادگی به‬ ‫جبهه هــای جنگ بروند‪ .‬چیزی که به خوبی در فیلم روایت شــده‬ ‫ناتوانی مقابله خمرهای ســرخ با دشــمنان خارجی است و قدرتی‬ ‫که بیشــتر ان را در سرکوب مردم خود اســتفاده می کند‪ .‬از نگاه‬ ‫نوجوان و جوانان خشــمگین بقیه مردم افرادی پست و بی ارزش‬ ‫هســتند که حتی ارزش زنده مانــدن ندارند و از رنج و درماندگی‬ ‫انهــا نیز هیچ احســاس دردی نمی کنند‪ .‬مرگ ایــن افراد بخاطر‬ ‫اینکه قادر به خدمت به انقالب نیستند بهتر است برای همین پس‬ ‫از ناتوانی کشــته می شوند‪ .‬حتی مین هایی که لونگ کار می گذارد‬ ‫در یکــی از صحنه های تاثیرگذار فیلم دســت و پای مردم عادی‬ ‫ترس جــان خود به جنگل پنــاه می برند‪.‬‬ ‫را قطــع می کند که از ِ‬ ‫بچه هایــی که لذت بزرگ انها یک اب تنی در رودخانه اســت و تا‬ ‫پیش از این در کســوت سربازانی بودند که در یک نمایش مضحک‬ ‫شــبانه قرار بود برای دفاع از اهداف انقالب بــه جبهه های جنگ‬ ‫اعزام شوند‪.‬‬ ‫مصنوعــی بودن این نمایــش در یک اردوگاه ســربازی با بچه هایی‬ ‫که به جای مدرســه اموزش جنگ دیده اند وقتی عریان تر می شــود‬ ‫کــه پس از حمله ویتنامی ها همه بــدون هیچ نظم و قاعده یی برای‬ ‫نجات جان خود فرار می کنند و مین هایی نیز که کار گذاشــته بودند‪،‬‬ ‫بچه های کامبوجی را به کام مرگ می فرســتد‪ .‬مردمی که بیشترین‬ ‫زخم ها را از ارمانی دیدند که برای خوشــبختی انها به قدرت رسید‪.‬‬ ‫فیلم سرشــار از تصاویر واقعی و تاثیر گذار است و به خوبی می تواند‬ ‫درد و رنــج یک مردم را به تصویر بکشــد‪ .‬انجلینا جولی که یکی از‬ ‫فرزند خوانده هایش کامبوجی است روای درد مردمی شده که یکی از‬ ‫دردناکترین کشتارهای تاریخ معاصر را تحمل کردند‪ .‬داستان از نگاه‬ ‫یک کودک روایت می شــود و بدون قضاوت کارگردان تصاویری عالی‬ ‫و شخصیت های واقعی را به نمایش می گذارد‪.‬‬ ‫شــاید برخی صحنه های فیلم‪ ،‬دو رمان مرگ در اند و ناپدید شدگان‬ ‫رمان دو نویسنده بزرگ که هر دو مرگ‪،‬‬ ‫را در ذهن ترســیم کند دو‬ ‫ِ‬ ‫رنج و درماندگی مردم را از انقالب و حکومت های خودکامه به تصویر‬ ‫کشیدند‪ .‬تصاویری مانند بچه هایی خشمگین با اسلحه هایی در دست‬ ‫که به مردم با نگاهی پســت می نگرند یا جسدی که به شکل ناشناس‬ ‫در رودخانه معلق است و پدران و مادرانی که برای کار برده می شوند‬ ‫و باز نمی گردند‪ .‬بی شــک ابتدا پدرم را کشتند از فیلم هایی است که‬ ‫تصاویرش تا مدت ها در ذهن مخاطب باقی می ماند‪.‬‬ ‫شرکت جاویدان گشت اریا‬ ‫تخفیف ویژه هنرمندان‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫بابیش از بیست سال تجربه‬ ‫نایم جاوید در صنعت حمل نقل‬ ‫مجری تورهای گردیش درایران و تورهای خارجی‬ ‫عضو رسیم ودرجه یک اتحادیه صنف مسافربری تهران‬ ‫اماده قرارداد با نهادها و اورگنهای دولیت ومدارس و جهت امور سرویس ایاب ذهاب کارکنان‬ ‫فاکس ‪۷۷۶۵۴۳۵۰‬‬ ‫تلفن ‪۷۷۶۱۴۳۵۲‬‬ ‫دفتر مرکزی ‪۷۷۶۵۴۳۳۴-۶‬‬ ‫«ادم خانگی» نامزد دریافت «خورشید طالیی» شد‬ ‫انیمیشن «ادم خانگی» به کارگردانی مرضیه ابرارپایدار نامزد دریافت جایزه‬ ‫«خورشــید طالیی» از بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم های زیست‬ ‫محیطی با عنوان «فیسما» شد‪ .‬این جشنواره از ‪ ۲‬تا ‪ ۹‬نوامبر برابر با ‪ ۱۱‬تا‬ ‫‪ ۱۸‬ابان ماه در بارسلونای اسپانیا برگزار می شود‪ .‬این جشنواره با چشم انداز‬ ‫استفاده از سینما و همه تجربه های هنری برای تغییرات مثبت اجتماعی‬ ‫برگزار می شــود‪ .‬جشنواره «فیسما» از ســال ‪ ۱۹۹۳‬شروع به کار کرده و‬ ‫طوالنی ترین جشنواره فیلم در جهان درباره دیدگاه های زیست محیطی و‬ ‫ایجاد اگاهی در این باره است‪ .‬بخش رسمی‪ ،‬فیلم بلند مستند‪ ،‬فیلم مستند‬ ‫کوتاه‪ ،‬فیلم داســتانی کوتاه‪ ،‬اکران اول فیلم ها‪ ،‬بخش کودک و فوکوس از‬ ‫بخش های این جشنواره است‪ .‬این جشنواره جایزه «خورشید طالیی» را به‬ ‫بهترین مستند بلند‪ ،‬مستند کوتاه‪ ،‬فیلم کوتاه و بخش کودک اهدا می کند‪.‬‬ ‫«ادم خانگی» ‪ ۷‬نوامبر در جشنواره «فیسما» اکران می شود‪.‬‬ ‫«رویاهای دم صبح» در جشنواره سارایوو به نمایش درمی اید‬ ‫فیلم مستند «رویاهای دم صبح» به کارگردانی مهرداد اسکویی شنبه ‪۱۱‬‬ ‫نوامبر ساعت ‪ ۲۰‬در دوازدهمین دوره جشنواره فیلم «پراوو لودسکی» به‬ ‫نمایش در می اید‪ .‬این جشنواره از ‪ ۸‬تا ‪ ۱۳‬نوامبر ‪ ۲۰۱۷‬در سارایوو برگزار‬ ‫می شــود‪ .‬جشنواره «پراوو لودسکی» که درباره سینما و هنرهای مستقل‬ ‫است‪ ،‬کارش را با نمایش فیلم های مستند اموزشی برای دانشجویان اروپایی‬ ‫شروع و از سال ‪ ۲۰۰۶‬در قالب یک جشنواره بین المللی فعالیت کرده است و‬ ‫از سینمای خالق مستند حمایت می کند‪ .‬مستند بلند سینمایی «رویاهای‬ ‫دم صبح» در ســال ‪ ۲۰۱۶‬به کارگردانی و تهیه کنندگی مهرداد اسکویی‬ ‫ساخته شد و داستان نوجوانان دختر زیر ‪ ۱۸‬سالی را تعریف می کند که در‬ ‫کانون اصالح و تربیت شهر تهران تحت نظارت هستند‪ .‬این فیلم سومین‬ ‫قسمت از مستندهای سه گانه اسکویی است که بعد از «روزهای بی تقویم»‬ ‫ی و چهارمین‬ ‫و «اخرین روزهای زمســتان» از راه رســید‪ .‬این فیلم در س ‬ ‫ت و ششمین دوره جشنواره بین المللی فیلم‬ ‫دوره جشنواره فیلم فجر و شص ‬ ‫برلیناله المان در بخش مسابقه برگزیده شد و مهرداد اسکویی در جشنواره‬ ‫ترو فالس امریکا با بردن جایزه ترو ویژن به عنوان برترین مستندساز سال‬ ‫‪ ۲۰۱۶‬جهان برگزیده شد‪.‬‬ ‫«الزانیا» خود را به جشنواره ملی فیلم فجر می رساند‬ ‫«الزانیا» که به تازگی از اداره نظارت و ارزشــیابی پروانه ســاخت گرفته‬ ‫وارد مرحلــه پیش تولید و انتخاب عوامل و بازیگران شــد‪ .‬احمد احمدی‬ ‫تهیه کننده و حســین قناعت کارگردان فیلم سینمایی «الزانیا» هستند‪.‬‬ ‫احمد احمدی فیلمبردار سینمای ایران که اولین تجربه تهیه کنندگی اش‬ ‫«رد کارپــت» با بازی و کارگردانی رضا عطاران از اثار پرفروش ســینمای‬ ‫ایران بود در دومین تجربه تهیه کنندگی با حسین قناعت همکاری می کند‪.‬‬ ‫«الزانیا» هفتمین ساخته سینمایی حسین قناعت است که بیشتر او را به‬ ‫عنوان فیلمســاز کودک می شناسیم و سال گذشته نیز موزیکال‪-‬کودکانه‬ ‫«دزد و پــری» را روی پرده داشــت که جزو معدود محصوالت میلیاردی‬ ‫کودک سینمای ایران است‪.‬‬ ‫«سد معبر» از ایران یک جایزه اصلی جشنواره فیلم بوسان را برد‬ ‫درامی کره ای درباره نوجوانان افسرده و فیلمی از زندگی در تهران به اتفاق‬ ‫برنده اصلی جایزه جشــنواره فیلم بوســان در اسیا شدند‪ .‬بخش مسابقه‬ ‫«جریان های نو» جشــنواره فیلم بوسان شنبه صبح (‪ ۲۱‬اکتبر) برندگان‬ ‫جایزه اصلی این جشنواره اسیایی را معرفی کرد‪ .‬جشنواره بوسان که امسال‬ ‫به ریاســت الیور استون کارگردان امریکایی برگزار شد در بیست ودومین‬ ‫دوره خود با تمرکز بر ســینمای مدرن «دیدگاه های تاریک و افسرده» را‬ ‫مورد توجه خاص قرار داده بود‪« .‬ســد معبر» فیلمی از محســن قرایی از‬ ‫ایران و فیلم کیم اوی‪-‬سیئوک کره ای درامی با عنوان «پس از مرگ من»‬ ‫به عنوان دو برنده جایزه «جریان های نو» که به فیلم اول یا دوم فیلمسازان‬ ‫اهدا می شــود‪ ،‬معرفی شــدند‪ .‬هر دو فیلم که برای ارایه جزییات و قدرت‬ ‫جالب خود شایســته دریافت این جایزه خوانده شدند‪ ،‬جوایز خود را عصر‬ ‫شنبه در مراسم اختتامیه دریافت می کنند‪ .‬الو دیاز کارگردان فیلیپینی‪،‬‬ ‫بهمن قبادی کارگردان ایرانی‪ ،‬جانگ ســان‪-‬وو کارگردان کره ای و انیس‬ ‫گدار فیلمبردار فرانسوی به ریاست اولیور استون داوران بخش «جریان های‬ ‫نو» بودند‪ .‬مسایل سیاسی محلی معاصر نیز جوایزی در جشنواره دریافت‬ ‫کردند و پارک بیل با مســتندی با عنوان «سوســنگری» موفق به کسب‬ ‫جایزه مسنات شد‪ .‬این مستند نگاهی انتقادی به دولت کره جنوبی دارد‪.‬‬ ‫ت و دومین جشنواره بین المللی فیلم بوسان ‪ ۱۲‬تا ‪ ۲۱‬اکتبر (‪ ۲۰‬تا‬ ‫بیســ ‬ ‫‪ ۲۹‬مهر) برگزار شد‪.‬‬ ‫زنده نگه داشتن نام عباس کیارستمی در امریکا‬ ‫دومین جشنواره فیلم «شید» در ایالت تگزاس امریکا با مشارکت چهره های‬ ‫ایرانی و بین المللی و به یاد استاد زنده یاد و چهره بین المللی سینمای ایران‬ ‫عباس کیارستمی برگزار می شود‪ .‬به همین دلیل تندیس جشنواره به نام‬ ‫یکی از فیلم های مهم ان کارگردان‪ ،‬کلوزاپ تغییر نام داده است‪ .‬فستیوال‬ ‫«شــید» با هدف معرفی استعدادهای درخشــان سینمای معاصر ایران و‬ ‫هنرمندان پارسی زبان دنیا از دهم تا دوازدهم ماه نوامبر‪ ،‬برابر ‪ ۲۰ ،۱۹‬و ‪۲۱‬‬ ‫ابان ماه در شهر داالس با حضور ‪ ۹‬فیلم بلند داستانی در بخش مسابقه و ‪۶‬‬ ‫فیلم در بخش غیرمسابقه از سینمای ایران اغاز به کار خواهد کرد‪ .‬دومین‬ ‫دوره «شید» به کوشش ارامه اعتمادی به عنوان دبیر و موسس جشنواره‪،‬‬ ‫شهرام مکری به عنوان مدیر و مشاور هنری‪ ،‬علی بوستان به عنوان طراح‬ ‫پوســتر و مدیر گرافیک و کلی کیچن مدیر روابط عمومی برگزار می شود‪.‬‬ ‫فیلم های دومین جشنواره فیلم «شید» در روزهای جمعه ‪ ۱۰‬نوامبر (‪۱۹‬‬ ‫ابان)‪ ،‬شنبه ‪ ۱۱‬نوامبر (‪ ۲۰‬ابان) و یکشنبه ‪ ۱۲‬نوامبر (‪ ۲۱‬ابان) در سینما‬ ‫انجلیکای داالس روی پرده می رود‪.‬‬ ‫هوگوی طالی بهترین فیلم به «بدون تاریخ بدون امضا» اهدا شد‬ ‫پنجاه و ســومین دوره جشنواره فیلم شیکاگو جمعه شب به وقت محلی‬ ‫برندگان خود را شــناخت‪ .‬در «شــب اهدای جوایز» که جمعه ‪ ۲۰‬اکتبر‬ ‫برگزار شــد‪ ،‬فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» به عنوان برنده جایزه بهترین‬ ‫فیلم در بخش کارگردان های جدید انتخاب شــد و جایزه هوگوی طال را‬ ‫دریافت کــرد‪ .‬همچنین فیلم «ل ِرد» به نویســندگی و کارگردانی محمد‬ ‫لاُف در بخش رقابتی اصلی این رویداد سینمایی موفق به کسب جایزه‬ ‫رسو ‬ ‫بهترین فیلمنامه شد‪« .‬بدون تاریخ‪ ،‬بدون امضا» فیلمی به کارگردانی وحید‬ ‫جلیلوند‪ ،‬نویسندگی او و علی زرنگار و تهیه کنندگی علی جلیلوند محصول‬ ‫سال ‪ ۱۳۹۵‬است‪ .‬امیر اقایی‪ ،‬هدیه تهرانی و نوید محمدزاده بازیگران این‬ ‫فیلم هستند‪.‬‬ ‫این جشنواره فیلم که از ‪ ۱۲‬اکتبر شروع شده تا ‪ ۲۶‬اکتبر به کار خود ادامه‬ ‫می دهد و فیلم های متعدد را اکــران می کند‪ .‬منتخبی از فیلم های برنده‬ ‫جشنواره در بخش«بهترین های جشن» نیز به نمایش درمی ایند‪.‬‬ ‫گفتگوی «هنرمند» با غالمعلی افشاریه‪ ،‬هنرمند پیشکسوت عرصۀ دوبالژ‬ ‫‪6‬‬ ‫یکشـــــــــنبه ‪ 30‬مهرماه ‪ 1396‬سال دهم شماره ‪801‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫رادیووتلویزیون‬ ‫‪RADIO $ TV‬‬ ‫خبر‬ ‫اخبار‬ ‫بهنام تشکر جلوی دوربین «رنج پنهان» می رود‬ ‫«رنج پنهان» سریالی به تهیه کنندگی رضا جودی و کارگردانی بیژن میرباقری این‬ ‫روزها در محدوده خاورشهر در حال ضبط و تصویربرداری است‪ .‬عوامل سریال «رنج‬ ‫پنهان» که قرار است در بیست قسمت ‪ ۴۵‬دقیقه ای تولید و برای پخش در ایام دهه‬ ‫فجر اماده پخش شود بعد از تصویربرداری در محمودیه به منطقه خاورشهر تهران‬ ‫رفتند‪ .‬کاوه خداشناس‪ ،‬قطب الدین صادقی‪ ،‬اتابک نادری‪ ،‬فرشید زارعی فرد‪ ،‬سمیرا‬ ‫حسینی‪ ،‬ازاده سدیری‪ ،‬کریم امینی‪ ،‬علی غالمی‪ ،‬مهدی سقا‪ ،‬مهربانو باطبی‪ ،‬سونیا‬ ‫اسماعیلی‪ ،‬جواد زیتونی‪ ،‬فرهاد روشن‪ ،‬مهران میرزایی‪ ،‬علی شجاع‪ ،‬مهرزاد حسینی‬ ‫و پانته ا میرفصیحی از بازیگران این سریال هستند‪ .‬همچنین بهنام تشکر نیز تا چند‬ ‫روز دیگر جلوی دوربین خواهد رفت‪ .‬در خالصه داســتان امده است‪ :‬در سال ‪۵۳‬‬ ‫مرگ جوانی در دانشگاه‪ ،‬برادر و دوستانش را بر می اشوبد‪ .‬بحران ان سال ها‪ ،‬اختناق‬ ‫فضای موجود و شــور جوانی‪ ،‬یوسف را وارد بازی پیچیده ای می کند که اسلحه و‬ ‫خشونت تنها راهکار عملی اوست‪ .‬کار به جایی می رسد که او باید مخفیانه در شهر‬ ‫تهران روزگار بگذراند‪ .‬حال‪ ،‬سکوت خفته راهکار دیگری را پیشنهاد می کند‪.‬‬ ‫حماقت هایترامپدریکانیمیشن‬ ‫انیمیشن طنز «ترامپت» در پاسخ به اظهارات سخیف رییس جمهور امریکا تولید‬ ‫شد‪ .‬مجموعه انیمیشن های طنز «ترامپت» با محوریت رفتارهای احمقانه دونالد‬ ‫ترامپ تولید شده است‪ .‬این انیمیشن با تکنیک دو بعدی و در ‪ ۱۰۰‬قسمت یک‬ ‫دقیقه ای در استودیو رضوان در دست تولید است که تاکنون ‪ ۱۶‬قسمت از ان تولید‬ ‫شده است‪« .‬ترامپت» به کارگردانی رسول اذرگون و تهیه کنندگی اسداهلل دیانتی‬ ‫در استودیو رضوان تولید شده و هم اکنون در شبکه پرس تی وی‪ ،‬یوتیوب و سایر‬ ‫شبکه های اجتماعی در حال انتشار است‪.‬‬ ‫عوامل سریال «اسمان هوای باران دارد» به تهران امدند‬ ‫مجموعه تلویزیونی «اســمان هوای باران دارد» به کارگردانی شهرام شاه حسینی‬ ‫و تهیه کنندگی امیر پوررحمانی که مهر ماه در شهرستان قزوین کلید خورده بود‬ ‫به تهران امدند‪ .‬داستان این مجموعه تلویزیونی با طرحی از امیر پوررحمانی نوشته‬ ‫احمد رفیع زاده اســت و روایتگر معضالت اجتماعی در زمینه جوانان و خانواده از‬ ‫جمله چگونگی اســتفاده از تکنولوژی‪ ،‬جایگاه خانواده در تعلیم و تربیت فرزندان‬ ‫خواهد بود‪« .‬اسمان هوای باران دارد» قصه خانواده ای است که برای ادامه تحصیل‬ ‫دختر بزرگشان در مقطع دکترا راهی تهران شده اما خواسته یا ناخواسته درگیر‬ ‫موضوعاتی می شوند که دستمایه قصه های این سریال است‪ .‬بابک کریمی‪ ،‬علی‬ ‫عمرانــی‪ ،‬مرجانه گلچین‪ ،‬فریبا کوثری‪ ،‬بهرنگ علوی‪ ،‬فریبا جدیکار‪ ،‬تیما پور‬ ‫رحمانی‪ ،‬زهره نعیمی‪ ،‬فاطمه مرتاضی‪ ،‬رضا امامی‪ ،‬حسین روزمه‪ ،‬مریم سرمدی‪،‬‬ ‫سهیال جوادی‪ ،‬کتایون علیزاده‪ ،‬مریم سردشتی‪ ،‬نجوا صاحب الزمانی‪ ،‬امیر رضا‬ ‫دلیری و الهام طهموری بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند‪ .‬سریال «اسمان‬ ‫هوای باران دارد» کاری از گروه فیلم و ســریال شــبکه یک سیما است که در ‪۳۰‬‬ ‫قسمت ‪ ۴۰‬دقیقه ای در حال تولید است‪.‬‬ ‫تلویزیونمهم ترینبستراشتغال زائیبرایگویندگاندوبالژاست‬ ‫نرگس ذکایی‬ ‫غالمعلی افشاریه زاده ‪ 26‬مهر ماه ‪ ۱۳۱۹‬در تهران‪ ،‬گوینده و مدیر‬ ‫دوبالژ بنام ایرانی اســت که فعالیت دوبلۀ خود را از سال ‪ ۱۳۳۸‬با‬ ‫«مرد هزار چهــره» اثر «جوزف پونی» و مدیریت دوبالژ خود را از‬ ‫سال ‪ ۱۳۵۰‬با مجموعۀ «روزهای زندگی» اغاز کرد‪ .‬مدیریت دوبالژ‬ ‫در کارتون هایی همچون «بتمن و رابین»‪« ،‬سوپرمن»‪« ،‬سوپربوی»‪،‬‬ ‫«پسر شجاع»‪« ،‬ســایمون در سرزمین نقاشی ها»‪« ،‬ایوان هو» و‬ ‫«راوی» در «زمزمه گالکن» از جملۀ مجموعه های انیمیشنی بسیار‬ ‫شاخصیاستکه«غالمعلیافشاریه»دران هابهعنوانمدیردوبالژ‬ ‫و سرپرست گویندگان‪ ،‬به هنرنمائی پرداخته است‪ .‬عبور از‪ 26‬امین‬ ‫روز از نخستین ماه سومین فصل سال و پشت سر گذاشتن مرز‬ ‫هفتاد و هشت سالگی بهانه ای بود تا پای صحبت های این گویندۀ‬ ‫پیشکسوت دوبالژ بنشینیم و در روزهای پایانی نخستین ماه از‬ ‫پائیز‪ ،‬شکوفه های جان را با نسیم بهاری صدای شیرین و سخنان‬ ‫دلنشینش بنوازیم‪ .‬ان چه پیشــکش حضور می شود‪ ،‬بخش از‬ ‫گفتگویاختصاصیخبرنگارروزنامۀهنرمندبامردیاستکهبیش‬ ‫از ‪ 5‬دهه از عمر گرانبهای خود را در مدیریت دوبالژ‪ ،‬گویندگی و‬ ‫پرورش استعدادهای این مرز و بودم در این حوزه صرف کرده است‪.‬‬ ‫***‬ ‫دعوت به سینما را رد کردم‬ ‫غالمعلی افشاریه‪ ،‬گوینده و مدیر دوبالژ پیشکسوت که به مناسبت زادروزش‬ ‫با هنرمند گفتگو می کرد‪ ،‬با اشاره به این امر که ‪ 56‬سال پیش وارد هنر دوبله‬ ‫شــده است و از ان زمان‪ ،‬تنها سه نفر از هم دوره ای های او در هنر دوبالژ‬ ‫باقی مانده اند و فعالیت می کنند‪ ،‬گفت‪ :‬در این مدت‪ ،‬ضمن این که دوبله‬ ‫کار اصلی من بود هیچ کار دیگری نداشتم‪ ،‬حتی به سینما دعوت شدم اما‬ ‫ان را رد کردم چرا که عالقه ای به شغل های دیگر نداشتم و سخت به دوبالژ‬ ‫چســبیده بودم‪ .‬وی در ادامه با اشــاره به این که او‪ ،‬بهروز وثوقی‪ ،‬منوچهر‬ ‫والی زاده و حســین معمارزاده با هم به کار دوبالژ وارد شدند‪ ،‬اما اتفاقاتی‬ ‫افتاد که انها به دنبال کار بازیگری رفتنــد‪ ،‬ادامه داد‪ :‬در ان زمان به مدت‬ ‫شش ماه کار دوبالژ را انجام می دادم و ناگهان‪ ،‬در روند کار‪ ،‬چند مرحله به‬ ‫باال صعود کردم و در تمام این سال ها‪ ،‬از راه دوبالژ زندگی کرده ام و اکنون‬ ‫به دنبال بازنشستگی هستم و این گونه روزگار می گذرانم‪ .‬افشاریه در همین‬ ‫راستا‪ ،‬با اذعان به این امر که به دلیل عشقی که به هنر دوبله دارد‪ ،‬هفته ای‬ ‫یک بار برنامه هایی را برگزار می کند و تحت عنوان مدیر دوبالژ در ان ها به‬ ‫فعالیت می پــردازد‪ ،‬افزود‪ :‬در این میان خودم گویندگی نمی کنم‪ ،‬چرا که‬ ‫شاگردان بسیار زیادی را تربیت کرده ام و از ان ها استفاده می کنم‪ .‬این گویندۀ‬ ‫پیشکسوت دوبالژ با اشاره به این امر که زمانی‪ ،‬واحد دوبالژ سازمان صدا و‬ ‫سیما کالس های گویندی برگزار می کرده است و او به عنوان استاد در این‬ ‫کالس ها حضور پیدا می کرده است‪ ،‬اظهار داشت‪ :‬بسیاری از گویندگانی که‬ ‫امروز در حوزۀ دوبالژ فعالیت می کنند‪ ،‬در ان کالس ها شاگرد من بودند و‬ ‫امروز از گویندگان بسیار خوب دوبالژ هستند و من به خاطر احترام به انها‬ ‫فکر می کنم که اگر کار کنم‪ ،‬در حق این دست از گویندگان ظلم کرده ام‪.‬‬ ‫وی با اشاره به این که امروز‪ ،‬هنر دوبله ان رنگ و لعاب گذشته را ندارد‪ ،‬کار‬ ‫دوبالژ دیگر مانند سابق نیست‪ ،‬بسیار کمرنگ شده است و واقعاً اغلب گویندگان‪ ،‬ان زندگی خود را ساخته اند‪ ،‬اظهار داشت‪ :‬امروز من هم با دخترم که اخرین فرزند من‬ ‫گونه که باید و شاید تامین نمی شوند‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬امروز کار زیادی برای گویندگان است و ‪ 30‬سال دارد و هنوز ازدواج نکرده است‪ ،‬زندگی می کنم و به لطف خدا الونکی‬ ‫دوبالژ وجود ندارد و بیشتر اثاری که در تلویزیون پخش می شود‪ ،‬سریال های فارسی هم برای زندگی داریم و مستاجر نیستیم‪.‬‬ ‫است و به همین دلیل‪ ،‬کار دوبالژ بسیار کم شده است‪.‬‬ ‫این گویندۀ پیشکسوت دوبالژ با تاکید بر این امر که امروز برای او مدیریت دوبالژ و‬ ‫دوبلهبازنشستگیوایندهندارد‬ ‫گویندگی در این حوزه هیچ تفاوتی ندارند‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬هر مدیر دوبالژی مسئول‬ ‫افشاریه با اذعان به این امر که اخیرا ًقول هایی داده شده است که می خواهند فیلم های برنامه ای است که دوبله می کند و در این میان‪ ،‬هر اتفاقی در کار دیالوگ بیفتد‪ ،‬مدیر‬ ‫سینمائی را بیشتر کنند و فیلم های خارجی بیشتری را برای پخش از شبکه های دوبالژ مســئول ان است و همۀ این اوصاف‪ ،‬او می بایست باید جمالت نادرست را‬ ‫مختلف سیما بیاورند‪ ،‬اظهار امیدواری کرد‪ :‬من نیز امیدوارم این اتفاق برای همکاران حذف کند‪ ،‬گویندگان را هماهنگ و انتخاب کند و در این میان‪ ،‬شاید تنها مقدار پولی‬ ‫جوانم که زندگی شان را از این راه می گذرانند‪ ،‬بیفتد‪ ،‬چرا که این شغل نه اینده ای که می گیرد‪ ،‬نسبت به مابقی گویندگان‪ ،‬متفاوت باشد‪ .‬وی تنظیم کردن جمالت‪،‬‬ ‫دارد نه بازنشستگی و بیکاری از جملۀ بدترین اتفاق های امسال بود که من را به معنای زمان مکث جمله و انتخاب حالت ها را از جملۀ فعالیت های یک مدیر دوبالژ در دوبلۀ‬ ‫واقعی کلمه دیوانه کرد‪ .‬این گویندۀ پیشکسوت دوبالژ عدم ورود فیلم های خارجی به یک فیلم دانسته و یاداور شد‪ :‬البته باید بدانیم که گویندگان دوبالژ نیز‪ ،‬بعد از گذشت‬ ‫کشور در روزهای نخستین انقالب را یکی از مهم ترین معضالت ان دوره برشمرده و زمان تمام این مسائل را خودشان یاد می گیرند و رعایت می کنند و نیازی نیست که‬ ‫با اشاره به این امر که ارسال فیلم از غرب قطع شده بود‪ ،‬یاداور شد‪ :‬با همه این احوال به این دسته از افراد‪ ،‬بگوییم که چه کاری را باید انجام بدهند‪.‬‬ ‫ان دوره بدترین دوره ای بود که در دوبالژ گذراندیم و در ان روزها‪ ،‬چیزی حدود ‪6‬‬ ‫اینمردمهستندکهپیرامونموفقیتیکهنرمندقضاوتمی کنند‬ ‫سال با کارهای دیگر خودم را سرگرم کردم تا بتوانم زندگی کنم‪ ،‬امرار معاش کنم و افشاریه‪ ،‬در بخشی دیگر از این گفتگو با اذعان به این امر که همواره تالش خود‬ ‫روزگار بگذارنم‪ .‬وی با اشاره به این که در سال ‪ 1361‬کارهای زیادی برای اهالی دوبله را به کار گرفته اســت تا هر نقشی را به درستی گویندگی کند و تفاوتی میان‬ ‫وجود نداشته است و فعاالن این حوزه زیاد به کار های دیگر رغبت نشان نمی دادند‪ ،‬نقش هایــی که در ان ها به گویندگی پرداخته اســت‪ ،‬وجود ندارد‪ ،‬تاکید کرد‪:‬‬ ‫گفت‪ :‬تعدادی از گویندگان دوبالژ به سراغ بازیگری رفتند‪ ،‬اما همان بازیگری هم این مردم هستند که قضاوت می کنند که شما در چه نقشی بهتر به گویندگی‬ ‫در ان زمان کم بود و باید پذیرفت که دوبالژ دوران بسیار سختی را گذرانده است‪.‬‬ ‫پرداخته اید و برای ان ها خاطره شــده است‪ .‬این گویندۀ پیشکسوت دوبالژ‪ ،‬با‬ ‫افشاریه که در بسیاری از سریال های کارتونی به جای شخصیت های اصلی ان ها اشاره به این که پیش از انقالب فیلم های بسیار کمی وارد کشور می شد و از این‬ ‫گویندگی کرده است‪ ،‬با اشاره به این موضوع که بسیاری از هنرمندان این حوزه‪ ،‬تعداد اثار انگشت شماری دوبله می شد‪ ،‬یاداور شد‪ :‬از این میان‪« ،‬زورو» یکی از‬ ‫با امید این که در اینده مشکالت دوبالژ حل خواهد شد‪ ،‬زندگی می کنند و در محبوب ترین فیلم هایی بود که به کشور وارد شد و من نیز به عنوان گوینده‪ ،‬به‬ ‫این شغل باقی مانده اند‪ ،‬افزود‪ :‬زمانی می توانیم بگوئیم شرایط کار دوبالژ خوب جای شخصیت اصلی «زورو» حرف زده ‍ام و خوشبختانه و به لطف خداوند‪ ،‬این‬ ‫شده است که کار برای اهالی ان وجود داشته باشد و مشکالت جاری در گذشته نقش در میان مردم بسیر شناخته شده است‪ .‬افشاریه ادامه داد‪ :‬بیشتر کسانی‬ ‫نیز جبران شده باشند‪ .‬این گویندۀ پیشکسوت دوبالژ با تاکید بر این موضوع که که صدای من را می شناسند‪ ،‬من را با شخصیت «زورو» شناخته اند‪ ،‬در صورتی‬ ‫غیر از تســتی که برای ورود به سینما داده است‪ ،‬دیگر هیچ تالشی برای ورود که من پیش از انقالب به جای شخصیت های بسیار زیادی سخن گفته ام‪ ،‬حال‬ ‫به این عرصه نداشته است‪ ،‬ادامه داد‪ :‬زمانی در کار دوبالژ به حدی رسیده بودم ان که این شخصیت ها در میان انبوه شخصیت های سینمائی گم شده است و‬ ‫که به جای بزرگان و شخصیت های اصلی فیلم دوبله می کردم و این نوع از کار بیشــتر کسانی که پا به سن گذاشته اند‪ ،‬به یقین این دست از اثار را به خاطر‬ ‫دوبالژ برای من کار بزرگی بود‪.‬‬ ‫نخواهند اورد‪ .‬وی‪ ،‬با اشاره به این که پس از انقالب‪ ،‬به عنوان گوینده در دوبلۀ‬ ‫کسی که در هنری موفق است دوست ندارد ان را رها کند‬ ‫مجموعۀ «افسانۀ زورو» به مدیریت «ناصر ممدوح» به گویندگی پرداخته است‪،‬‬ ‫وی که مدیریت دوبالژ فیلم هایی هم چون «اناستازیا» را در کارنامۀ هنری خود به اظهار داشت‪ :‬اقای ممدوح از من خواستند که این کار را انجام بدهند و من نیز‬ ‫ثبت رســانده است‪ ،‬با اذعان به این امر که از بین دوستان او که در حوزۀ تولیدات ان را پذیرفتم و امروز بسیار خوشحال هستم که این کار را انجام دادم‪ ،‬چرا که‬ ‫تلویزیون فعالیت می کردند‪ ،‬تنها بهروز وثوقی بــود که در این عرصه موفق بود و این دوبله به خاطره ای خاص برای همگان تبدیل شــد و شاید ‪ 10‬یا ‪ 15‬سال‬ ‫پیشرفت کرد‪ ،‬اظهار داشت‪ :‬منوچهر والی زاده نیز که هم دوره و هم حد بهروز وثوقی پیش‪ ،‬نوجوانان دبیرستانی زمانی که مرا در کوچه و خیابان ی دیدند‪ ،‬همواره به‬ ‫بود به سمت تلویزیون نرفت‪ ،‬زیرا او هم عاشق دوبالژ بود و به یقین‪ ،‬زمانی که شخصی من اظهار لطف داشتند‪ .‬گویندۀ شخصیت «زورو» در ادامه‪ ،‬با اشاره به این که‬ ‫در کاری موفق است‪ ،‬هرگز دوست ندارد ان کار را رها کند‪ .‬افشاریه با تاکید بر این که پس از ســریال «زورو» فعالیت خود را بر روی مستند گوئی در دوبالژ متمرکز‬ ‫اگر به سینما ورود می کرد عاقبت مشخصی را نمی توانست برای خود متصور شود‪ ،‬ســاخته است‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬من در این مســتندها‪ ،‬به گویندگی در فیلم هایی‬ ‫تصریح کرد‪ :‬در ان روزگار‪ ،‬من در سطحی بودم که به عینه می دیدم با این که یک می پرداختم که پرســوناژهایی خاص داشت و من به عنوان مدیر دوبالژ کار از‬ ‫سال و نیم است که وارد دوبالژ شده ام‪ ،‬می توانم کارهایی بکنم که استادان بزرگ ان گویندگان مختلف دوبالژ برای گویندگی در این دست از اثار دعوت می کردم‪،‬‬ ‫زمان به عنوان مدیر دوبالژ می کردند و به همین دلیل بود که خود را باور داشتم‪ .‬این اما متن اصلی فیلم را خودم می خواندم‪.‬‬ ‫گویندۀ دوبالژ جذابیت را مهم ترین شاخصۀ فیلم های امریکائی یا فرانسوی پیش از‬ ‫دلممی خواهدتلویزیونمستندهایمراتکرارکند‬ ‫انقالب دانسته و با اذعان به این امر که بینندۀ ان زمان‪ ،‬فیلم دیدن‬ ‫این گویندۀ پیشکســوت با اذعان بــه این امر که متن اصلی‬ ‫را بسیار بیشتر از امروز دوست داشت‪ ،‬یاداور شد‪ :‬بعدها جمهوری‬ ‫مستندهای بسیار زیبائی را خوانده است و بسیاری از ان ها‪،‬‬ ‫زمانی می توانیم بگوئیم‬ ‫اسالمی مقرر کرد که تنها فیلم هایی را که با مذهب و اعتقادات ما‬ ‫از جملۀ مستندهائی است که او دوست دارد تلویزیون ان ها‬ ‫شرایط کار دوبالژ خوب‬ ‫سازش داشته باشد را دوبله کنیم که البته ایدۀ خیلی خوبی بود‬ ‫را تکرار کند‪ ،‬تاکید کرد‪ :‬امروز معتقدم که اگر مستند «شاهد‬ ‫شده است که کار برای‬ ‫اما در این میان‪ ،‬تعداد فیلم‪‎‬های که می توانستیم ان ها را در این‬ ‫عینی» هر دو سال یک بار هم تکرار شود‪ ،‬برای عالقه مندان‬ ‫اهالی ان وجود داشته‬ ‫شرایط بگنجانیم‪ ،‬بسیار کم بود‪ .‬وی با اشاره به این موضوه که در‬ ‫به فیلم های مســتند جالب خواهد بود و جذابیت های خاص‬ ‫باشد و مشکالت جاری‬ ‫اوایل انقالب فیلم های سینمایی از روسیه می امد و این دست از‬ ‫خود را خواهد داشت‪ .‬افشاریه‪ ،‬رفتارهای شکل گرفته در دوبلۀ‬ ‫در گذشته نیز جبران‬ ‫اثار‪ ،‬تنها فیلم هایی بودند که هشت میلیمتری بودند و از لحاظ‬ ‫این مستند را رفتارهایی عجیب و غریب دانسته و با تاکید بر‬ ‫شده باشند‪ .‬این گویندۀ‬ ‫کیفیت‪ ،‬جذابیت خاصی برای مخاطب نداشتند‪ ،‬تاکید کرد‪ :‬ان‬ ‫این که تلویزیون می تواند این دســت از اثار را دوباره پخش‬ ‫پیشکسوت دوبالژ با‬ ‫زمان معتقد بودیم که فیلم های روسی مناسب نیست‪ ،‬چرا که از‬ ‫کند‪ ،‬یاداور شد‪ :‬متاسفانه امروز صحبتی از این دست از اثار‬ ‫تاکید بر این موضوع‬ ‫نظر حجاب و مسائل این چنینی‪ ،‬در دوبلۀ ان ها محدود بودند و‬ ‫نیســت و ان گونه که من شنیده ام‪ ،‬تلویزیون موظف است‬ ‫که غیر از تستی که‬ ‫به همین دالیل‪ ،‬از فیلم های امریکایی‪ ،‬فرانسوی و المانی نیز‪ ،‬با‬ ‫برای هر بار پخش یک برنامه‪ ،‬مبلغی را به حساب تولید کنندۀ‬ ‫برای ورود به سینما‬ ‫این که جذاب بودند و بیننــده را نیز به خود جذب می کردند‪،‬‬ ‫ان واریز کند‪ ،‬حال ان که این سخن تا چه اندازه درست است‬ ‫داده است‪ ،‬دیگر هیچ‬ ‫استفادهنمی شد‪.‬‬ ‫یا خیر‪ ،‬من نمی دانم و دقیقاً نمی دانم که به این دلیل اســت‬ ‫تالشی برای ورود به این‬ ‫حقوقبازنشستگیمنیکمیلیونتوماناست‬ ‫یــا به این دلیل که قصد دارند برنامه هایی نو و جدید را برای‬ ‫عرصه نداشته است‪،‬‬ ‫افشــاریه با اشــاره به این موضوع که در زمان اســتقرار دولت‬ ‫مخاطبان خود به روی انتن ببرند‪.‬‬ ‫ادامه داد‪ :‬زمانی در کار‬ ‫اصالحات در ســال های ‪ 1376‬تــا ‪ 1384‬برنامه هایی تبیین و‬ ‫تلویزیونمهم ترینبستراشتغالزائیبرایگویندگان‬ ‫دوبالژ به حدی رسیده‬ ‫اجرا شد که به جامعۀ بزرگ هنر کمک های بسیاری کرد‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫دوبالژ است‬ ‫بودم که به جای بزرگان‬ ‫ریاســت جمهوری در این دوره‪ ،‬همۀ هنرمندان را وادار کرد که‬ ‫وی ضمن تقدیر از فعالیت مســتمر شبکۀ مستند سیما‪ ،‬در‬ ‫و شخصیت های اصلی‬ ‫عضوبیمۀتامیناجتماعیشوند‪،‬مننیزچندسالماهیانهمبلغی‬ ‫تولید و پخش مستندهای مختلف با موضوعات مختلف باب‬ ‫فیلم دوبله می کردم و‬ ‫را بــه تامین اجتماعی می دادم؛ البته قانون این بود که هرکس‬ ‫طبع مردم از زندگی هنرمندان و یا چهره های شاخصریال با‬ ‫این نوع از کار دوبالژ‬ ‫که به ‪ 60‬ســال می رسد می تواند بازنشسته شود؛ من نیز از ‪60‬‬ ‫اشــاره به این که اخیرا ً از زندگــی او و تعدادی از گویندگان‬ ‫برای من کار بزرگی بود‬ ‫سالگیبازنشستهشدموامروزحقوقبازنشستگیمنیکمیلیون‬ ‫دوبالژ مستندی به سفارش ســیما تولید شده است‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫تومان است‪ .‬این گویندۀ پیشکسوت دوبالژ با طرح این پرسش که‬ ‫عالقه مندان به هنر دوبله می توانند با مراجعه به ارشیو سیما‬ ‫امروز چگونه می توان با یک میلیون زندگی کرد‪ ،‬افزود‪ :‬خداوند را شکر می کنم که و این مســتند‪ ،‬اطالعاتی را پیرامون زندگی بزرگان دوبله به دست بیاورند‪ .‬این‬ ‫با کارهایی که در دوبالژ انجام می دهم‪ ،‬مخارج زندگی ام تامین می شود و حتی در گویندۀ دوبــاژ‪ ،‬با اذعان به این امر که امــروز‪ ،‬کار دوبله برای اهالی این هنر‬ ‫بعضی از موارد‪ ،‬همان یک برنامه ای را هم که می روم کار کنم‪ ،‬حق خودم نمی دانم کم اســت و گویندگان دوبالژ ان گونه که باید و شاید با این اندازه از درامدها‬ ‫چرا که معتقدم جوان ترها باید در این حوزه فعالیت کنند‪ .‬وی با اشاره به این که نمی توانند زندگی خود را اداره کنند‪ ،‬افزود‪ :‬امروز اگر فیلم های خوب برای دوبالژ‬ ‫بارها پیش امده است که با جوانان حوزۀ دوبله به گفتگو و تبادل نظر در این حوزه وجود داشــته باشــد و اهالی دوبالژ بتوانند فعالیت خود را در این زمنیه ادامه‬ ‫می پردازد‪ ،‬ادامه داد‪ :‬این روزها‪ ،‬با این جوانان این عرصه‪ ،‬بسیار صحبت می کنم و به دهنــد‪ ،‬کار دوبــاژ به کاری ایده ال تبدیل خواهد شــد و همۀ این عزیزان به‬ ‫انها امید می دهم که اوضاع این هنر باالخره درست می شود و مطمئنم که حتماً این یقین در این حوزه موفق خواهند شد‪ .‬افشاریه در پایان با تاکید بر این که امروز‬ ‫اوضاع درست خواهد شد‪ ،‬حال ان که امروز فیلم های بسیاری برای دوبالژ وارد خط تلویزیون می تواند مهم ترین بستر اشتغال زائی برای دوبالژ این مرز و بوم باشد‪،‬‬ ‫دوبلۀ کشور شده است و همین موضوع‪ ،‬برای ادامۀ کار دوبله برای جوانان امیدوار ادامه داد‪ :‬تلویزیون می بایست با خرید فیلم های خارجی قابل پخش در ایران‪ ،‬در‬ ‫کننده اســت‪ .‬افشاریه با اشاره به این که امروز فرزندان او بزرگ شده اند و هرکدام مسیر اشتغال زائی در دوبله گام بردارد‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫یکشـــــــــنبه ‪ 30‬مهرماه ‪ 1396‬سال دهم شماره ‪801‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫گردشگری‬ ‫‪TURISM‬‬ ‫اخبار‬ ‫ُافت‪ ۱۵‬درصدیگردشگری درکاتالونیا‬ ‫به بهانه شروع فصل اوج سفر گردشگران خارجی به ایران‬ ‫چالش های ورود گردشگر به ایران‬ ‫نوید شکراللهی‬ ‫از صنعت گردشــگری به عنوان بهترین و بهینه ترین جایگزین برای نفت در اقتصاد‬ ‫تک محصولی ایران ســخن به میان می اید این در حالی است که این صنعت در امر‬ ‫پذیرایی و ارائه خدمات به گردشگران ورودی به کشور با چالش هایی اساسی روبه رو‬ ‫است‪« .‬فرودگاه هر کشوری پیشانی گردشگری ان کشور است و وضعیت نامطلوب‬ ‫برخی از فرودگاه های بین المللی ایران به هنگام ورود و خروج مســافر که با شلوغی و‬ ‫ازدحام همراه اســت‪ ،‬موجب اعتراض گردشگران خارجی شده و با تبعاتی از جمله‬ ‫تبلیغات منفی برای گردشگری کشــور همراه است»؛ «در فصل اوج سفر با کمبود‬ ‫واحدهای اقامتی مواجه می شــویم که همین تعداد محدود نیز از کیفیت مناسب و‬ ‫استانداردی برخوردار نیستند»؛ «برای پذیرایی از گردشگر خارجی با کمبود نیروی‬ ‫انسانی فعال و متخصص روبه رو هستیم و نیروهای فعلی نیز در مقایسه با استانداردهای‬ ‫جهانی اموزش مناسبی ندیده اند»؛ «قریب به اتفاق گردشگرانی که از کشورهای اروپایی‬ ‫و امریکایی به ایران سفر می کنند‪ ،‬گردشگر فرهنگی هستند و مقصد عمده انان مثلث‬ ‫طالیی ایران‪ ،‬سه شهر اصفهان‪ ،‬یزد و شیراز است‪.‬‬ ‫این درحالی اســت که برای حمل ونقل ریلی و هوایی میان این سه شهر برنامه ریزی‬ ‫مشــخصی صورت نگرفته و گردشگران ناچار هستند که از مسیر زمینی و جاده ای‬ ‫سفر کنند»؛ «وضعیت نامطلوب استراحتگاه های بین راهی‪ ،‬رستوران ها و به خصوص‬ ‫سرویس های بهداشتی تجربه ناگواری برای گردشگران رقم می زند؛ چراکه اکثر این‬ ‫گردشــگران عادت به استفاده از سرویس های بهداشتی فرنگی دارند و سرویس های‬ ‫فعلی نه تنها با ذائقه انان سازگار نیست‪ ،‬بلکه به دلیل کیفیت و بهداشت بسیار نامناسبی‬ ‫که دارند‪ ،‬سفر کردن را بر گردشگران بسیار دشوار می کند‪ ».‬موارد ذکر شده‪ ،‬بخش‬ ‫از نتایج نظرسنجی از ‪ ۲۰‬نفر از مسووالن و فعاالن گردشگری کشور از جمله معاون‬ ‫گردشگری کل کشور‪ ،‬مدیرکل اداره میراث فرهنگی ‪ ۲‬استان‪ ،‬معاون گردشگری ‪۲‬‬ ‫اســتان‪ ،‬تعدادی از اعضای جامعه تورگردانان ایران‪ ،‬اتاق بازرگانی‪ ،‬فعاالن هتل داری‪،‬‬ ‫راهنمایان تور‪ ،‬مناطق نمونه گردشگری و استادان دانشگاه‪ ،‬همزمان با فصل اوج سفر‬ ‫گردشگران خارجی به ایران است که در نهایت ‪ ۱۰‬مورد اساسی به عنوان کاستی های‬ ‫اساسی در زمینه میزبانی از گردشگران خارجی استخراج شد‪.‬‬ ‫از میان این‪۱۰‬مورد «مشکالت فرودگاهی»‪« ،‬کمبود واحدهای اقامتی»‪« ،‬کاستی های‬ ‫سیستم حمل ونقل و زیرساخت های جاده ای»‪« ،‬اموزش نامناسب نیروی انسانی فعال‬ ‫در این حوزه» و «وضعیت نامطلوب کیفیت سرویس های بهداشتی» بیشترین اهمیت‬ ‫را از نظر این فعاالن گردشگری داشته اند‪ .‬همچنین «کیفیت ارائه خدمات در واحدهای‬ ‫گردشگری»‪« ،‬عدم تنوع غذایی در منوی رستوران ها»‪« ،‬عدم مناسب سازی معابر و‬ ‫سایت های تاریخی برای افراد معلول و کم توان»‪« ،‬فراهم نکردن زیرساخت های مالی»‬ ‫و «عدم ساماندهی مناسب سایت ها و اماکن تاریخی» از دیگر موارد اشاره شده بودند‪.‬‬ ‫در این میان پرسشی که طرح می شود این است که هرکدام از این موارد چگونه تجربه‬ ‫سفر گردشگران خارجی به ایران را تحت الشعاع قرار می دهد و چالش های عدیده ای بر‬ ‫سر راه توسعه گردشگری کشور ایجاد می کند‪.‬‬ ‫ظرفیتاندکفرودگاه هایبین المللی‬ ‫بسیاری از کارشناسان و فعاالن گردشگری‪ ،‬فرودگاه ها را ویترین توریسم کشور می دانند‬ ‫و حاال به باور انها این ویترین‪ ،‬چهره زیبایی ندارد‪ .‬معاون گردشگری کشور در این باره‬ ‫معتقد است‪« :‬شاید بتوان مشکالت فرودگاهی را از باقی موارد بارزتر و شاخص تر دانست؛‬ ‫چراکه فرودگاه های بین المللی کشور ایستگاه اول قریب به اتفاق گردشگرانی است که‬ ‫از خارج از کشور به ایران سفر می کنند‪ ».‬همچنین رئیس اتحادیه هتل داران مشهد با‬ ‫نامتناسبدانستنظرفیتفرودگاه هایبین المللیکشورباحجمکنونیگردشگریکه‬ ‫در این فرودگاه ها جابه جا می شوند‪ ،‬اظهار کرد‪« :‬به دلیل این کمبود ظرفیت‪ ،‬اغلب اوقات‬ ‫ازدحام و صف هایی طوالنی در این فرودگاه ها شکل می گیرد‪ .‬این فرودگاه ها در نقش‬ ‫ویترین گردشگری کشور عمل می کنند و چنین شرایطی موجب می شود که گردشگر‬ ‫مایوس شــود‪ ».‬محمد قانعی ادامه داد‪« :‬این مشکل در دو فرودگاه اصلی بین المللی‬ ‫کشور‪ ،‬یعنی فرودگاه امام خمینی و فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد وجود دارد و‬ ‫باید برای گسترش ظرفیت ان متناسب با میزان مسافر و همچنین تجدیدنظر در نوع‬ ‫برخورد کارکنان گمرک و کنترل گذرنامه با مسافران اقدامات فوری صورت گیرد‪».‬‬ ‫کمبودواحدهایاقامتی‬ ‫در همین حال‪ ،‬موضوع دیگری که همواره مورد انتقاد فعاالن گردشگری است‪ ،‬اندک‬ ‫بودن مراکز اقامتی کشــور است‪ .‬سیدهادی شیرازی‪ ،‬دبیر جامعه تورگردانان ایران‪ ،‬با‬ ‫اشاره به عدم تناسب زیرساخت های اقامتی شهرهای توریستی کشور با میزان تقاضایی‬ ‫که از طرف گردشگر در فصل اوج سفر صورت می گیرد‪ ،‬تصریح کرد‪« :‬واحدهای اقامتی‬ ‫موجود هم کم تعداد هستند و هم از استانداردهای الزم برخوردار نیستند‪ .‬از سوی دیگر‪،‬‬ ‫زیرساخت های گردشگری کشور تناسبی با انبوه گردشگرانی که به ایران سفر می کنند‪،‬‬ ‫ندارد و تاسیسات موجود ماحصل اقدام های شخصی بخش خصوصی است؛ نه نتیجه‬ ‫اقدامات علمی که متناسب با تعداد گردشگر‪ ،‬نیازهای زیرساختی را سنجیده باشد‪ ».‬در‬ ‫فواقفی‪،‬نایب رئیسجامعهتورگردانانایراننیزبااشاره‬ ‫همینزمینهسیدمحمدعلیاشر ‬ ‫به اینکه به استثنای گردشگران زیارتی‪ ،‬فصل عمده سفر به ایران بهار و پاییز است و در‬ ‫این دو فصل گردشگران فرهنگی بسیاری از اروپا و امریکا به کشور سفر می کنند‪ ،‬تاکید‬ ‫کرد‪« :‬در این بازه شدیدا در تعداد واحدهای اقامتی کمبود داریم؛ از طرف دیگر به دلیل‬ ‫عدمبرنامه ریزیصحیح‪،‬بیشترهمایش هاونمایشگاه هانیزدربهاروپاییزبرگزاروهمین‬ ‫تعداد واحدهای محدود موجود که قابل ارائه به گردشگر هستند وقف هیات های تجاری‬ ‫می شود‪ .‬درحالی که با برنامه ریزی مناسب ب هراحتی می توان این مساله را مدیریت کرد و‬ ‫الزامی برای برگزاری این برنامه ها در زمان اوج سفر به کشور وجود ندارد‪».‬‬ ‫کاستی هایحمل ونقل‬ ‫در میان مجموعه خدمات گردشگری که در کشور صورت می گیرد‪ ،‬کاستی های‬ ‫سیستم حمل ونقل و به ویژه زیرساخت های جاده ای از جمله مواردی بود که ضعف‬ ‫در ان مورد تاکید اکثر کارشناسان قرار گرفت‪ .‬در همین خصوص ابراهیم پورفرج‪،‬‬ ‫رئیس جامعه تورگردانان کشــور اظهار کرد‪« :‬سیستم حمل ونقل بین شهری و‬ ‫درون شهری برای گردشگر با ضعف های اساسی روبه رو است‪ .‬یکی از مشکالت این‬ ‫است که وسیله نقلیه ای که ابعاد مسافرگیری ان بین خودروی ون و اتوبوس باشد‪،‬‬ ‫نداریم‪ .‬وسیله نقلیه مناسب برای گردشگر باید عالوه بر زیبایی ظاهری و شکیل‬ ‫بودن‪ ،‬به لحاظ فنی نیز سالم و امکانات رفاهی اولیه ای همچون سیستم سرمایشی‬ ‫و گرمایشــی مناسب داشته باشد‪ .‬اما متاسفانه گردشــگری ایران با کمبودهای‬ ‫زیرساختی اساسی در این حوزه روبه رو است‪ ».‬محمدتقی رهنمایی‪ ،‬استاد دانشگاه‬ ‫تهران‪ ،‬نیز به استراحتگاه های بین راهی در جاده ها اشاره کرد و گفت‪« :‬گردشگران‬ ‫خارجی بیش از هرچیز در ایران از سیســتم حمل ونقل ناکارامد بین شــهری و‬ ‫درون شــهری رنج می برند‪ .‬از انجا که بسیاری از ســفرها از طریق جاده صورت‬ ‫می گیرد‪ ،‬یکی از کمبودهای اساســی صنعت گردشگری ما تاسیسات پذیرایی و‬ ‫اقامتی بین راهی مناسب است که باید از استانداردهای اولیه برخوردار شود‪».‬‬ ‫اموزشنامناسبنیرویانسانی‬ ‫در همین حال‪ ،‬گرچه بسیاری فکر می کنند فعالیت در مشاغل مرتبط به گردشگری‬ ‫نیاز به تخصص و اموزش ندارد‪ ،‬اما همین اموزش ندیده بودن برخی نیروهای انسانی‬ ‫فعال در این حوزه‪ ،‬به ایجاد چالش هایی منجر شــده است‪ .‬در این باره‪ ،‬رضا اباذری‪،‬‬ ‫رئیس انجمن صنفی دفاتر مسافرتی استان تهران‪ ،‬اموزش نامناسب نیروهای انسانی‬ ‫فعال در این صنعت را مهم ترین معضل توریسم ایران دانست و افزود‪« :‬معضل اموزش‬ ‫نامناسب نیروهای انسانی‪ ،‬در تمام طیف هایی که یک گردشگر خارجی با ان مواجه‬ ‫می شود‪ ،‬وجود دارد؛ از کارکنان هتل ها گرفته‪ ،‬تا رانندگان تاکسی‪ ».‬احمد روستا‪ ،‬استاد‬ ‫دانشگاه شهید بهشتی نیز با تاکید بر این نکته خاطرنشان کرد‪« :‬اموزش تمام نیروهایی‬ ‫که در صنعت گردشگری فعال هستند‪ ،‬باید رنگ وبوی دائمی بگیرد؛ چراکه استمرار‬ ‫در این اموزش موجب تثبیت ان می شود‪ .‬متاسفانه هم اکنون جذب نیروی انسانی در‬ ‫این صنعت در اغلب موارد بدون توجه به ضوابط و استانداردها صورت می گیرد و توجه‬ ‫چندانی به تخصص افراد نمی شود؛ حال انکه مهم ترین عامل برای تحول در خدمات‪،‬‬ ‫تحول در نحوه ارائه خدمات است‪».‬‬ ‫وضعیتنامطلوبسرویس هایبهداشتی‬ ‫شاید ناخوشایندترین اپیزود از سریال مشکالت سفر گردشگران غربی به ایران که تجربه‬ ‫ســفر را برای انان سخت می کند‪ ،‬مشکالت مربوط به سرویس های بهداشتی است‪ .‬از‬ ‫انجایی که اکثر این گردشگران در استفاده از سرویس های بهداشتی ایرانی مشکل دارند‪،‬‬ ‫ترجیح می دهند از سرویس های بهداشتی فرنگی استفاده کنند‪ .‬حال انکه جز هتل ها و‬ ‫مراکزاقامتی‪،‬تقریبادرتمامیاماکنگردشگریکشورچنینسرویس هاییتعبیهنشده اند‬ ‫و مضاف بر این مساله‪ ،‬سرویس های بهداشتی بین راهی و بسیاری از اماکن از کیفیت و‬ ‫بهداشت بسیار پایینی برخوردارند؛ امری که موجب بروز نارضایتی های گسترده ای میان‬ ‫گردشگران خارجی هنگام سفر به ایران شده و در شان اعتبار گردشگری ایران نیست‪ .‬در‬ ‫این خصوص جمشید حمز هزاده‪ ،‬رئیس جامعه هتلداران کشور تصریح کرد‪« :‬این مساله‬ ‫بیش از هرجا در مسیرهای جاده ای بروز پیدا می کند که سرویس های بهداشتی فرنگی‬ ‫درتوقفگاه هاپیش بینینشدهووضعیتبهداشتسرویس هایموجودعمیقابغرنجاست‪.‬‬ ‫این شرایط برای مسافر خارجی ناراحت کننده خواهد بود‪».‬‬ ‫کیفیت ارائه خدمات و کمبود مراکز رفاهی‬ ‫در کنار تمامی موارد گفته شــده‪ ،‬بعضا گردشگران خارجی با چالش هایی از جمله‬ ‫نبــود برخی مراکز رفاهی بین راهی در جاده هــا یا ارائه خدمات بی کیفیت در مراکز‬ ‫توریستی روبه رو هستند‪ .‬معاون گردشگری استان فارس به عنوان یکی از استان های‬ ‫مهم گردشگرپذیر کشور‪ ،‬با تفکیک زیرساخت ها و خدمات گردشگری به دو جنبه‬ ‫سخت افزاری و نرم افزاری گفت‪« :‬جنبه نرم افزاری خدمات‪ ،‬به کیفیت خدمات ارائه شده‬ ‫بازمی گردد که ضعف عمده گردشگری ما در این زمینه است‪ .‬گردشگران خارجی که به‬ ‫ایران سفر می کنند در رده های مختلفی جای می گیرند؛ برخی برای سیاحت و گردش‬ ‫سفر می کنند و برخی برای فعالیت های تجاری‪ .‬بدیهی است که هرکدام از این دسته ها‪،‬‬ ‫جنس متفاوتی از خدمات را طلب می کنند‪ .‬بنابراین تمامی بنگاه های گردشگری اعم‬ ‫از هتل ها‪ ،‬اژانس های مسافرتی و شرکت های حمل ونقل باید به فراخور نوع گردشگر‪،‬‬ ‫از امادگی کافی برخوردار باشــند‪ ».‬سیدموید محسن نژاد افزود‪« :‬این امادگی هم در‬ ‫اداب معاشرت و نحوه برخورد نمود پیدا می کند و هم در کیفیت محصوالتی که به‬ ‫مشتری ارائه می شود‪ .‬گردشگری ایران نیاز دارد که در این زمینه رشد کند و تنها چاره‬ ‫برای ارتقای کیفیت محصوالتی که به گردشگران ارائه می شود‪ ،‬برخورداری بنگاه های‬ ‫گردشگری‪ ،‬در تمامی رده های ان‪ ،‬از اموزش های مناسب است‪».‬‬ ‫عدم تنوع غذایی در منوی رستوران ها‬ ‫در ایران بیش از ‪ ۶‬هزار نوع غذای ســنتی و محلــی وجود دارد که چنین تنوع‬ ‫غذایی در گستره یک کشور کم نظیر است‪ .‬با این حال منوی رستوران های کشور‬ ‫و به طور خاص رســتوران های هتل ها و مکان هایی که گردشگران با انها سروکار‬ ‫دارند‪ ،‬محدود به تعداد انگشت شماری از غذاهاست‪ .‬رقیه حاتمی پور‪ ،‬مدیر یکی از‬ ‫اژانس های گردشگری کشور با اشاره به این موضوع تاکید کرد‪« :‬غذاهای محلی‬ ‫ایرانی که از حیث تنوع در جهان کم نظیر اســت‪ ،‬مغفول رستوران ها و بنگاه های‬ ‫تهیه غذای کشــور قرار گرفته‪ .‬این درحالی است که توجه این مراکز به غذاهای‬ ‫محلی و تنوع بخشــیدن به منوهای محدود کنونی که شــامل تعدادی کباب و‬ ‫خورشت است‪ ،‬بدون شک استقبال گردشگران را به دنبال خواهد داشت‪».‬‬ ‫عدمساماندهیاماکنتاریخی‬ ‫بر اســاس گزارش شاخص رقابت پذیری مجمع جهانی اقتصاد در سال ‪ ،۲۰۱۷‬ایران‬ ‫به لحاظ تعداد ســایت های فرهنگی میراث جهانی حائز رتبه نهم در جهان اســت‪.‬‬ ‫به رغــم این موضوع و ظرفیت باالیی که جذابیت بی مانند میراث تاریخی ایران برای‬ ‫جذب گردشگر خارجی فراهم می کند‪ ،‬دو نکته بسیار جدی در مدیریت این اماکن‬ ‫مغفول مانده اند؛ نخست اینکه تقریبا هیچ کدام از این اماکن برای بازدید افراد معلول‬ ‫و کم توان مناسب سازی نشده است‪ .‬این مساله تنها به سایت های تاریخی و باستانی‬ ‫و موزه ها و ســایر جاذبه های توریستی کشور محدود نیست و در استفاده از وسایل‬ ‫حمل ونقل عمومی و تردد در معابر نیز فقدان ان احساس می شود‪ .‬این درحالی است‬ ‫که مصاحبه شوندگان این گزارش متفق القول بر این باور بودند که استانداردهای صنعت‬ ‫گردشگری در مقیاس جهانی و احترام به حقوق گردشگر ایجاب می کند در این زمینه‬ ‫تدابیری علمی اتخاذ شود‪ .‬نکته دوم در خصوص مدیریت نامناسب جاذبه های فرهنگی‬ ‫کشور‪ ،‬عدم طراحی یک مسیر مشخص در سایت های تاریخی و موزه هاست‪.‬‬ ‫برای بازدید یک گردشگر از یک مکان مشخص مسیر‪ ،‬برنامه و هدف مشخصی‬ ‫طراحی و برنامه ریزی نشــده است و عموم بازدیدها بدون ایجاد هیجانی در‬ ‫مخاطب‪ ،‬به صورت شانسی از نقاط مختلف یک مجموعه صورت می گیرد‪.‬‬ ‫در همین خصوص یک عضو اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد‪« :‬در کشــور ما‬ ‫ِ‬ ‫تعریف ماهیت نشده است‪ .‬این مساله هم‬ ‫راهنمایی گردشگر به طور مشخص‬ ‫هنگام بازدید گردشگر از یک جاذبه تاریخی‪-‬فرهنگی عینیت دارد و هم حتی‬ ‫در مقیاس کالن و در بازدید از شهرها و کل کشور‪ ».‬علی اصغر ظریفکار افزود‪:‬‬ ‫«در ایران مسیر گردشگری مشخصی تعریف نشده است و هرکدام از تورها‬ ‫یا راهنمایان به صورت سلیقه ای برای سفر گردشگر برنامه ریزی می کنند‪ .‬این‬ ‫درحالی است که در دنیا برای هر توری‪ ،‬به فراخور مقصد و مدت زمانی که دارد‪،‬‬ ‫مسیرهای صریح و مشخصی تعریف شده است‪».‬‬ ‫زیرساخت هایمالینامساعد‬ ‫عالوه بر اینها‪ ،‬عموم گردشگرانی که از خارج از کشور به ایران سفر می کنند‬ ‫اغلب مبادالت مالی و خریدهای خود را در کشــور خود یا دیگر کشورهایی‬ ‫که به ان سفر می کنند‪ ،‬با کارت های اعتباری انجام می دهند و حتی االمکان‬ ‫از حمــل پول نقد اجتناب می کنند‪ .‬این درحالی اســت که به دلیل پاره ای‬ ‫مشکالت سیاسی که به تبع ان محدودیت هایی در زمینه مبادالت مالی در‬ ‫سطح بین المللی برای ایران وجود دارد‪ ،‬زیرساخت های استفاده از این ابزار در‬ ‫کشور وجود ندارد‪ .‬یک فعال در منطقه نمونه گردشگری قزوین با اشاره به این‬ ‫محدودیت تصریح کرد‪« :‬مهم ترین معضل یک گردشگر خارجی در سفر به‬ ‫ایران‪ ،‬مسائل مالی است که باعث شده این افراد نتوانند از کارت های اعتباری‬ ‫خود استفاده کنند‪ .‬تعداد زیادی از این گردشگران بدون اطالع از این موضوع‬ ‫به کشور سفر می کنند که موجب ایجاد مشکالتی جدی برای انها می شود‪.‬‬ ‫از طرف دیگر تقریبا اکثر صرافی ها نیز حاضر به همکاری با انها نمی شوند‪».‬‬ ‫ساناز ارغوان خاطرنشان کرد‪« :‬در بهترین حالت این گردشگران مجبور هستند‬ ‫دارایــی خود را به صورت پول نقد با خود حمل کنند که این امر هم موجب‬ ‫زحمت بسیاری می شود و هم امنیت سفر انها را تحت الشعاع قرار می دهد‪».‬‬ ‫منطقه کاتالونیا به عنوان محبوب ترین منطقه گردشــگری اسپانیا با‬ ‫کاهش ‪ ۱۵‬درصدی توریست ها پس از رای گیری استقالل مواجه شده‬ ‫است‪ .‬در حالی که حمالت تروریستی ماه اوت در بارسلون که ‪ ۱۶‬نفر‬ ‫کشته بر جای گذاشت تاثیر محسوسی بر صنعت توریسم این منطقه‬ ‫نداشــت اما در روزهای پس از رای گیری جنجالی استقالل کاتالونیا‬ ‫شــمار گردشگران ‪ ۱۵‬درصد نزول داشته اســت‪ .‬هنوز هیچ نشانه ای‬ ‫از سازش میان مســئوالن کاتالونیا و دولت اسپانیا دیده نمی شود که‬ ‫این امر موجب شــده بزرگترین بحران سیاســی در اسپانیا طی چهار‬ ‫دهه اخبر شــکل گیرد و هزاران نفــر در دراعتراض و یا در حمایت از‬ ‫اســتقالل کاتالونیا به خیابان ها بیایند‪ .‬منطقه کاتالونیا ســال گذشته‬ ‫میزبان ‪ ۱۸‬میلیون گردشــگر بود و این صنعــت ‪ ۱۲‬درصد از تولید‬ ‫ناخالــص ملی این منطقه را به خود اختصاص می دهد‪ ،‬ضمن این که‬ ‫اشتغال ‪ ۴۰۰‬هزار نفر از کاتالون ها وابسته به صنعت گردشگری است‪.‬‬ ‫«خوزه لوئیس زوردا» نایب رئیس انجمن گردشــگری اسپانیا با اشاره‬ ‫به اُفت گردشــگری در دو هفته متعاقب رای گیری استقالل کاتالونیا‬ ‫در مقایســه با مدت مشابه سال گذشــته اضافه کرد که رزروهای سه‬ ‫ماه پایانی ســال ‪ ۲۰۱۷‬نیز بویژه در شهر بارسلون ‪ ۲۰‬درصد کاهش‬ ‫داشــته‪ ،‬در حالی که این برهه از سال فصل اوج برگزاری کنفرانس ها‪،‬‬ ‫خرید و گردشــگری در این منطقه محســوب می شــود‪ .‬کاهش ‪۲۰‬‬ ‫درصدی رزروها به معنی زیان ‪ ۱.۱‬میلیارد یورویی اســت که متوجه‬ ‫صنعت گردشگری خواهد بود‪ ،‬البته این کاهش فقط محدود به منطقه‬ ‫خودمختار کاتالونیاست و به دیگر مناطق اسپانیا ارتباطی ندارد‪.‬‬ ‫بازدید رایگان از چغازنبیل در چهارم ابان‬ ‫چهارم ابا‪ ،‬همزمان با سی و هشتمین سالروز ثبت محوطه ی تاریخی‬ ‫«چغازنبیــل» در فهرســت میراث جهانی‪ ،‬بازدیــد از این محوطه ی‬ ‫تاریخــی و جهانی برای عمــوم ازاد و رایگان اســت‪« .‬چهارم ابان‬ ‫برابر با ‪ 26‬اکتبر و در ســال روز ثبت محوطــه تاریخی چغازنبیل به‬ ‫عنوان نخســتین اثر ایرانی در فهرســت میراث جهانی برای بازدید‬ ‫مردم رایگان اســت‪ ».‬زیگورات چغازنبیل با نام باســتانی دوراونتاش‬ ‫یکی از نخســتین اثار تاریخی ایران است که در سال ‪ 1979‬میالدی‬ ‫برابر با ‪ 1358‬خورشیدی در ســومین نشست کمیته میراث جهانی‬ ‫یونســکو در فهرست میراث جهانی سازمان علمی‪ ،‬فرهنگی و تربیتی‬ ‫ملل متحد جای گرفت‪ .‬متخصصان بین المللی برای چغازنبیل ارزشی‬ ‫اســتثنایی قائل اند و این نیایشــگاه ‪ 3300‬ســاله را نخستین بنای‬ ‫مذهبی ایران می دانند‪.‬‬ ‫‪HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER‬‬ ‫شماره ‪ • 801‬یکشنبه ‪ 30‬مهرماه ‪ • 1396‬سال دهم • ‪ 8‬صفـــحه‬ ‫صاحب امتیاز‪ :‬شـرکت جهان سبز‬ ‫مـدیر عامـــل‪ :‬حسـین احـمـدی‬ ‫مدیر مسوول‪ :‬مهدی احمدی‬ ‫زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری‬ ‫چاپ‪ :‬اشراق قلم پارسه‬ ‫سازمان اگهی ها‪88311361 - 88311353 :‬‬ ‫نشانى‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان مطهری‪ ،‬بعد از خیابان سلیمان خاطر‬ ‫خیابان اورامان‪ ،‬پلاک ‪ ،43‬واحد‪2‬‬ ‫تلفکس‪88813489 - 88301986 :‬‬ ‫توزیع‪ :‬نشرگستر امروز‬ ‫منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند‬ ‫‪http://honarmandonline.ir/?p=6049‬‬ ‫سیستممدیریتکیفیت‪-‬رضایتمندیمشتری‬ ‫سیستم مدیریت کیفیت‬ ‫‪ISO 10004:2012‬‬ ‫‪ISO 9001 : 2008‬‬ ‫‪instagram.com/honarmandonline‬‬ ‫‪telegram.me/honarmandnews‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫به وقت تهران‬ ‫ ‬ ‫اذان ظهر‬ ‫‪11:16‬‬ ‫ ‬ ‫اذان مغرب‬ ‫‪17:10‬‬ ‫ ‬ ‫اذان صبح فردا‬ ‫ ‬ ‫طلوع افتاب فردا‬ ‫زندانیان بی مالقاتی اخر سال‬ ‫ارغوان دهقان‬ ‫مدام اســت‪ .‬که باز این امر نیز در جهت تاکید بیشــتر‬ ‫کارگردان در جهت درک شــرایط برای مخاطب است‪.‬‬ ‫کسانی که روزها را به شب می رسانند تا روزی در اذهان‬ ‫مردم تبدیل به یک قصه شوند‪.‬‬ ‫یادداشــتی که مهران خوش بین‪ ،‬کارگــردان اثر در مورد‬ ‫نمایش «زنده یاد زندان قصر» دارد به این شــرح اســت‪:‬‬ ‫زمستان سال ‪ . ٩١‬سجاد‪ ،‬امیرحسین‪،‬‬ ‫«اینجا خبری نیست‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫وحید‪ ،‬مرحــوم رضامندی‪ ،‬احمد و کهبد‪ .‬منم اونجا بودم‪.‬‬ ‫االن فالش بک میزنم که باید بزنم ‪ ،‬چون اون روزها نشــد‬ ‫اســت که به سه طرف دیوار توسط زندانی ها نصب شده‬ ‫و معرف هویت و طرز فکر سه طبقه متفاوت شخصیتی‬ ‫است‪ .‬و قهرمان ذهنی هر کدام را به ما معرفی می کند؛‬ ‫صادق هدایت‪ ،‬بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی‪ .‬اما در‬ ‫نهایت در گــذر زمان این امر را به ما گوشــزد می کند‬ ‫که شرایط زندگی یکسان‪ ،‬شــرایط رفتاری یکسانی را‬ ‫به وجود می اورد و ما می بینیم زندان‪ ،‬رفتارهای بیرونی‬ ‫این سه را تا حدودی شبیه به هم می کند‪ .‬فضای حاکم‬ ‫بر نمایش‪ ،‬کامال ســخت و خشن به همراه درگیری های‬ ‫پشت صحنه‬ ‫اوقات شــرعی‬ ‫غروب افتاب ‬ ‫نمایش «زنده یاد زنــدان قصر» تجربه جالب و عجیبی‬ ‫اســت برای مخاطبی که بیش از پیش می خواهد خود‬ ‫را همــراه و درگیر داســتان نمایش کند‪ .‬نمایشــی که‬ ‫شــما را دعوت می کند به قرار گرفتن در زندانی واقعی‬ ‫و حضورتــان نفــس به نفــس بازیگر‪ .‬ذهن هوشــمند‬ ‫کارگردان اثر درخور ستایش است که در طراحی صحنه‬ ‫به جای تعبیه کردن فضایی مانند زندان در ســالن های‬ ‫تئاتر‪ ،‬نمایش را در خود زندان اجرا کرده اســت‪ .‬که به‬ ‫شــکلی واقعی تر و ملموس تر مخاطب را در موقعیتی‬ ‫قرار دهــد که جو حاکم بر داســتان و نمایش را درک‬ ‫کنــد‪ .‬صندلی های تعبیه شــده برای تماشــاچیان هم‬ ‫به گونه ای اســت که احســاس راحتی برای دیدن یک‬ ‫نمایش را ایجاد نکند‪ .‬می خواهد تماشــاچی هم کمی از‬ ‫سختی های حاکم برای زندان را تجربه کرده باشد‪« .‬زنده‬ ‫یاد زندان قصر» نمایشی رئالیسیتی است‪ ،‬بدون طراحی‬ ‫صحنه و میزانســن های عجیب و شلوغ‪ .‬همه چیز عین‬ ‫واقعیت پیش مــی رود‪ .‬در صورتی که با توجه به حضور‬ ‫تا این اندازه نزدیک تماشــاچی و مخاطب‪ ،‬امکان ایجاد‬ ‫یک پرفورمنس و تغییر شــرایطِ از پیش تعیین شــده‪،‬‬ ‫توسط تماشــاچی وجود دارد‪ .‬میزانسن ها زندگی عادیِ‬ ‫ســه زندانی در یک سلول اســت‪ .‬از اکسسوار اضافه در‬ ‫صحنه هم پرهیز شــده تا ذهن مخاطب را از پراکندگی‬ ‫محفــوظ بدارد‪ .‬تنها المان هایی کــه در طراحی صحنه‬ ‫خارج از فضای زندان در نظر گرفته شــده‪ ،‬عکس هایی‬ ‫نگاهی به نمایش «زنده یاد زندان قصر» به کارگردانی مهران خوش بین‬ ‫‪16:50‬‬ ‫‪04:17‬‬ ‫‪05:43‬‬ ‫گنج سخن‬ ‫سه چیز دیده را روشن کند ‪ :‬به سبزه نگریستن ‪ ،‬به‬ ‫اب روان نگریستن و به روى زیبا نگریستن‪.‬‬ ‫امام کاظم (ع)‬ ‫یکی از دوستان قدیمی که دستی هم بر اتش تبلیغات دارد بعد مدتها با من تماس گرفت و التماس دعا‬ ‫داشــت که روزنامه هنرمند امســال جشنواره فیلم فجر را ویژه تر ببیند و حمایت کند در عوض با اگهی‬ ‫لطفش را جبران می کند! با توجه به ســابقه اشــنایی و روابطش با مسئولین جشنواره‪ ،‬غلط نکنم پکیج‬ ‫تبلیغاتی جشــنواره دســتش هست که اینطور بذل و بخشش می کند‪ ،‬ســال دوازده ماه برای چندرغاز‬ ‫پورســانت بهش التماس اگهی می کنم و دائم هم قســم می خورد که نیست‪ ،‬دریغ از یک کادر! حاال که‬ ‫کارشــان گیرافتاده چه وعدها که نمی دهند؛ بنظرم موضع هنرمند طی سنوات گذشته اقایان را به فکر‬ ‫واداشته که بجای جنگ و کلکل راه تعامل را در پیش بگیرند‪ ...‬منتهی خوشبختانه یا متاسفانه جمعه عصر‬ ‫با صحبت هایی که از سردبیر شنیدیم بعید می دانم چیزی تغییر کند شاید نقدها تندتر و کاستی ها بلدتر از‬ ‫قبل شود‪ .‬رئیس و حلقه اطرافیانش چون دستی هم بر برگزاری نمایشگاه و همایش دارند با دقت بیشتری‬ ‫مسائل را بررسی می کنند؛ کمبودها و زیرو روکشی ها بیشتر به چشمشان می اید! فارغ از بحث کیفی و‬ ‫کمی فیلم ها و داوری ها‪ ،‬از جنس کارت های خبرنگاری تا کیفیت غذا و‪ ...‬را کار دارند‪.‬‬ ‫طاهر شعبانی‬ ‫طرح روز‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ 8‬ر‬ ‫‪ 9‬ا‬ ‫‪ 10‬ه‬ ‫‪ 11‬ا‬ ‫‪ 12‬ز‬ ‫‪ ۲۰‬درصد‬ ‫فارغ التحصیالن‬ ‫دانشگاهیبیکارند‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪11‬‬ ‫پاسخ جـدول شـماره قـبل‬ ‫‪ 6‬ن‬ ‫حافظانه‬ ‫‪2 1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6 5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪15 14 13 12 11 10 9‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪ 5‬و‬ ‫بیل گیتس‬ ‫دل از من برد و روی از من نهان کرد‬ ‫خدا را با که این بازی توان کرد‬ ‫شب تنهاییم در قصد جان بود‬ ‫خیالش لطف های بی کران کرد‬ ‫افقی‪:‬‬ ‫‪-1‬چهرهموردنظر‪-‬ســدیدرکشورمان‪-2‬هنرهقتم‪-‬امراراستن‪-‬‬ ‫رهبر‪-3‬شــفابخش بیمار‪-‬معیار‪-‬کلمــه تصدیق‪-4‬شــهری‬ ‫درفرانسه‪-‬مکر‪-‬سوغاتساوه‪-‬اشارهبهدور‪-5‬عیبوعار‪-‬تهیدست‪-‬‬ ‫کارها‪-6‬زدنــی درختــان درفصــل بهار‪-‬دریــا وبحر‪-7‬تلخ عرب‬ ‫ غذای ماکیان‪-8‬حیوان درنده‪-‬یازده‪-‬جنس خشــن‪-‬حرف نفی‬‫عرب‪-9‬بانگ جانوردرنده‪-‬غذای بیمار‪-10‬کتاب اســمانی‪-‬جایزه‬ ‫سینمایی‪-11‬بزرگ‪-‬شــرحوتفســیر‪-‬صورت‪-12‬خوبنیست‪-‬‬ ‫دردها‪-‬دارویمالیدنی‪-‬عیبوعار‪-13‬ازقبایلصدراسالم‪-‬حاکمان‪-‬‬ ‫هم اکنون دردســت شماست‪-14‬گوشه وســاحل‪-‬ورودکننده‪-‬‬ ‫فهمیدن‪-15‬عالمتشگفتی‪-‬ازاثارش‬ ‫‪ 3‬ا‬ ‫‪ 4‬ی‬ ‫من همیشه ادمهای تنبل را برای کارهای سخت انتخاب می‬ ‫کنم چون انها راحت ترین راه برای انجامش را پیدا می کندد‪.‬‬ ‫جـــدول‬ ‫طراح جدول‪ :‬رسول نادری‬ ‫‪15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬‬ ‫س ی ن م ا‬ ‫‪ 1‬ه و ا ر د ف ا س ت‬ ‫ت و ا ر ی خ‬ ‫ر م د‬ ‫‪ 2‬م ر و ا‬ ‫پندبزرگان‬ ‫یا نخواســتند که بشه ‪ ،‬ولی من می گویم قسمت این بود‪.‬‬ ‫حاال احمدرضا‪ ،‬عرفان‪ ،‬جواد‪ ،‬صادق و علی جایگزین شدند‬ ‫و من که دســتیا ِر کار بودم کارگردان شدم‪ .‬این چرخش‬ ‫روزگار قانون اســت و این بی قانونی در هنر یعنی عشقی‬ ‫که ما رو نگه داشــته‪ .‬حاال همه چیز فرق کرده ولی زندان‬ ‫همانجاست‪ .‬بند سیاسی همان است متن هم ذره ایی تیغ‬ ‫نخورده‪ ،‬فقط جاهایمان عوض شــده‪ .‬خوشحالم از اینکه‬ ‫طوری کار کردیم که نگذاشتند یک نمایشنامه خاک بخورد‬ ‫و بایگانی شــود‪ ،‬ان هم با شیوه ایی که معمول و متداول‬ ‫نیســت و این هم فال نیک اجرای ماست‪ .‬زندان قصر ما را‬ ‫به خودش ندیده ولی ما انجا را لمس می کنیم‪ .‬تماشــاگر‬ ‫رها می شود‪ ،‬بازیگر حبس می شود و کارگردان گم و گور‬ ‫در ســلول های خالی از زندانی و همه چیز با سوز ساز تار‬ ‫دردناک تر می شــود‪ .‬زندانی هیچ کس را ندارد جز خدا و‬ ‫نمایش ما هیچ کس را ندارد جز شما‪ .‬تماشاگران تنها امید‬ ‫این اجرای حبس کشیده ی ‪ ٦‬ساله هستن‪ .‬به تماشای ما‬ ‫بیایید‪ .‬ساعت مالقات هر شب ساعت ‪»١٩‬‬ ‫نمایش «زنده یــاد زندان قصر» بــه کارگردانی مهران‬ ‫خوشبین و نویســندگی کهبد تاراج و با بازی احمدرضا‬ ‫مقدســی‪ ،‬عرفــان پورمحمدی‪ ،‬جواد واحــدی‪ ،‬صادق‬ ‫مــرادی و علــی پناهی‪ ،‬هر شــب در باغ مــوزه قصر‪،‬‬ ‫ســاختمان شماره دو‪ ،‬زندان سیاســی‪ ،‬واقع در خیابان‬ ‫شــریعتی‪ ،‬خیابان پلیس‪ ،‬میدان پلیس‪ ،‬ســاعت ‪ 19‬به‬ ‫روی صحنه است‪.‬‬ ‫‪ 13‬ا‬ ‫‪ 14‬د‬ ‫‪ 15‬ی‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫ک ر‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ت‬ ‫س ر‬ ‫و‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫م‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ل‬ ‫د‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ل‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫ز‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ز‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ن‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫س ا‬ ‫ن‬ ‫ش ا‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ن‬ ‫گ ه‬ ‫ر‬ ‫س‬ ‫د‬ ‫ب‬ ‫ن‬ ‫ک ا‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ل‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫س پ ا‬ ‫س ن‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫س ر‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫س ر‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫و‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫ب ا‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ک و‬ ‫س‬ ‫ب ا‬ ‫ت ا‬ ‫ز‬ ‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪15‬‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪-1‬گرفتار‪-‬ازاثارش‪-2‬شــهری نزدیک تهران‪-‬کشــتی جنگی‪-‬برداشــت محصول‪-‬‬ ‫زمانه‪-3‬رودمدرک!‪-‬سقف دهان‪-‬کاخ حکومتی‪-‬مثل ومانند‪-4‬همراه تیر‪-‬دیوارکوتاه‪-‬‬ ‫حاشانمودن‪-‬گرداگرددهان‪-5‬سوبسیدهدفمندشــده‪-‬چیرگی‪-6‬گل سرخ‪-‬دیاروبحر‬ ‫‪-7‬ویتامیــن جدولی‪-‬گشــوده‪-‬مقصود‪-8‬باغ دیدنی شــیراز‪-‬کلمه تصدیق‪-9‬خواب‬ ‫کودکانه‪-‬دریای عرب‪-‬رودارام‪-10‬الهه شکار‪-‬بهشــت شداد‪-11‬خوشــبخت‪-‬نابودی‬ ‫‪-12‬حرف نفی عرب‪-‬جایز‪-‬واحدشمارش گوسفند‪-‬اثرماکسیم گورکی‪-13‬من وشما‪-‬‬ ‫دردچشم‪-‬سپاس شیرین‪ -‬فارســی قدیم‪-14‬شــفابخش بیمار‪-‬نهنگ‪-‬نغمه‪-‬عیب‬ ‫وعار‪-15‬ازاثاردیگرش‪-‬برادرشیرازی‬ ‫اخبار دیدنی‬ ‫گالری خانه نگار‪ 14‬با برگزاری نمایشگاه «خیال سپید» که مجموعه ای از اثار‬ ‫کوروش قاضی مراد است‪ 28‬مهرماه افتتاح شد‪ /‬هنرانالین‬ ‫نوریوکی هاراگوچی هنرمند ژاپنی و خالق اثر «ماده و فکر» پس از چهل سال صبح دیروز شنبه از اثر خود‬ ‫در موزه هنرهای معاصر بازدید کرد وی برای مرمت این اثر به ایران امده است‪ /‬هنرانالین‬ ‫سومیندورمسابقاتموتورسواریقهرمانیسرعتکشوردرپیستموتورسواریمجموعهورزشی‬ ‫ازادی تهران در چهار کالس ‪ ۶۰۰ ،۲۵۰ ،۱۲۵‬و ‪ ۱۰۰۰‬برگزار شد‪ /‬ایلنا‬ ‫بیست و یکمین سالروز ملی صادرات با شعار «صادرات؛ تکرار عزم ملی» روز شنبه با حضور اسحاق جهانگیری‬ ‫معاون اول رییس جمهوری و محمد شریعتمداری وزیر صنعت‪ ،‬معدن و تجارت و صادرکنندگان نمونه کشوری در‬ ‫محل سالن اجالس سران برگزار شد‪ /‬ایرنا‬ ‫مجمع تشخیص مصلحت نظام شنبه‪ ۲۹‬مهر به ریاست ایت اهلل هاشمی شاهرودی و با حضور‬ ‫اکثریتاعضاءتشکیلشد‪/‬تسنیم‬ ‫سرلشگر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسالمی ایران از شهر حلب سوریه و‬ ‫جبهه های اطراف ان بازدید کرد‪ /‬ایرنا‬