روزنامه هنرمند شماره 1197 - مگ لند
0

روزنامه هنرمند شماره 1197

روزنامه هنرمند شماره 1197

روزنامه هنرمند شماره 1197

‫ولیتیموریمعاونگردشگریاعالمکرد‪:‬‬ ‫سیمر غ برند گردشگری کجا‬ ‫و سیمر غ جشنواره های فجر کجا!‬ ‫فرهنگ ‪2.‬‬ ‫وزیرارشاددرپردیسسینماییملت‪:‬‬ ‫به دنبال هم گرایی حداکثری‬ ‫در سینما هستیم‬ ‫دهه فج ـ ـ ـ ـ ــر گرامی باد‪.‬‬ ‫سینما‪5.‬‬ ‫‪ART & CULTURE‬‬ ‫یکشنبه ‪ 20‬بهمن ماه ‪ 1398‬سال دوازدهم شماره ‪ 8 1197‬صفـــحه ‪ 2500‬تومـان ‪ISSN2008-0816‬‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫هنرمند را در مگ لند ورق بزنید‬ ‫‪www.magland.ir‬‬ ‫سینما‪4.‬‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫بررسی فیلم «خون شد»‬ ‫بهکارگردانیمسعودکیمیایی‬ ‫از منظر سواد مالی‬ ‫سینما‪3.‬‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫«مه لقامی نوش»بازیگراتابایدرگفتگوبا«هنرمند»‬ ‫دنبال شهرت نیستم‬ ‫سینما‪3.‬‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫عوامل نمایش «همه ی دزد ها که دزد نیستند»‬ ‫در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫سعید اقاخانی در نمایی از فیلم «خون شد»‬ ‫پرنا معینی‬ ‫رضا کیانی‬ ‫تقابلعشقوخیانت‬ ‫اگر خالق باشیم‪ ،‬شوخی های‬ ‫سیاسی به هیچ کس بر نمی خورد‬ ‫تئاتر‪6.‬‬ ‫‪TEATER‬‬ ‫جاوید شفیعی خواننده در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫صداهای شناسنامه دار‬ ‫کم شده است‬ ‫موسیقی‪7.‬‬ ‫عکس‪ :‬بابک برزویه‬ ‫خون‬ ‫می شود‪،‬‬ ‫اگـــــر‬ ‫یاد نگیریم!‬ ‫گفتگو با محمدرضا لطفی کارگردان فیلم «تعارض»‬ ‫تماشاگران تئاتر‬ ‫معطل وزرای دولت!‬ ‫‪MUSIC‬‬ ‫‪2‬‬ ‫ولی تیموری معاون گردشگری اعالم کرد‪:‬‬ ‫یکشنبـــــــــــه ‪ 20‬بهمن ماه ‪ 1398‬سال دوازدهم شمــاره ‪1197‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫& ‪ART‬‬ ‫فرهنگ و هنر‬ ‫‪CULTURE‬‬ ‫یادداشت‬ ‫تندیس های شهری‬ ‫و تقویت حس مکان‬ ‫سیامک سرمدی‬ ‫«کوین لینچ» (معمار و شــهر ساز‬ ‫امریکایی‪-‬زاده ‪ -۱۹۱۸‬درگذشــته‬ ‫‪ ۱۹۸۴‬میــادی) کتابــی دارد بــه‬ ‫نام «ســیمای شــهر» کــه در این‬ ‫کتاب‪ ،‬پنج عامل را به عنوان عوامل‬ ‫اصلی در هویت ســازی یک شهر بر‬ ‫می شمرد‪ .‬یکی از این عوامل‪،‬حجم ها‬ ‫و تندیس های شــهری هستند که او از انها به عنوان «نشانه های‬ ‫شهری» نام می برد‪ .‬نشانه شهری شامل همه حجم ها‪ ،‬تندیس ها‪،‬‬ ‫یادمان ها‪ ،‬مونومان های شــهری و حتی یک ساختمان است که‬ ‫شــاخصه منحصر به فردی داشته باشد و در ذهن بیننده خاطره‬ ‫ای مانــدگار بر جای گذارد‪ .‬این خاطره پابرجا می تواند ســازنده‬ ‫حس مکان و تقویت کننده حس تعلق خاطر در اذهان ســاکنان‬ ‫یک محیط شهری باشد‪ .‬عالوه بر اهمیت این حجم ها در افزایش‬ ‫غنای بصری شهروندان‪ ،‬دور کردن انان از اغتشاش بصری زندگی‬ ‫روزمره و ماشینی شهر و ارتقا ذائقه هنری شهروندان‪ ،‬همانطور که‬ ‫گفته شد‪ ،‬تقویت «حس مکان» و «حس تعلق خاطر» نیز از دیگر‬ ‫قابلیت های کاربری مجسمه و تندیس ها است‪.‬‬ ‫به خاطر دارم چند ســال پیش که شمار زیادی از تندیس های‬ ‫شــهر تهران از جا کنده و ربوده شد نیز به موضوع حس مکان‬ ‫و تعلــق خاطر جمعی فکر می کردم‪ .‬اتفاق نامبارکی که امروز با‬ ‫وجود گذشت چند سال از ان هنوز به درستی مشخص نیست‬ ‫که چه بر سر تعدادی از ارزشمندترین مجسمه های شهری رفت‪.‬‬ ‫تمام ان مجســمه ها حاصل عمر سازندگان انها و تولید ان غیر‬ ‫قابل تکرار است‪ .‬بسیاری از پدید اورندگان این اثار‪ ،‬اکنون دیگر‬ ‫در قید حیات نیستند‪.‬‬ ‫گذشــته از این‪ ،‬باید از جانمایــی اثار حجمی و تندیس ها هم در‬ ‫پایتخت و هم در سراســر کشور سخن به میان اوریم که این تکثر‬ ‫گســترده در سراسر کشور می تواند در تقویت دو حسی که از انها‬ ‫سخن به میان اوردیم موثر باشد‪ .‬جا نمایی مکانی در کلیدی ترین‬ ‫نقطه شهر از دیرباز در بسیاری از شهر های ایران وجود داشته است‪.‬‬ ‫مثال در بسیاری از میدان های محله ای شهر هایی مثل یزد و نائین‬ ‫محل هایی برای افروختن اتش وجود داشــت که به ان مکان«الو‬ ‫گاه» (محل اتش افروزی) می گفتند‪ .‬اکنون با وجود گذشت قرنها‬ ‫هنوز اثاری از الوگاه ها بر جای مانده است‪ .‬اهمیت کارکردی چنین‬ ‫مکان هایی با توجه به منزلت ان در نزد عامه‪ ،‬به تقویت حس تقویت‬ ‫مکان و تعلق جمعی نیز منجر می شد‪.‬‬ ‫در دوره پهلوی اول با توجه به تغیراتی که در نحوه شهر سازی‬ ‫ایجاد شد موضوع ساخت مجسمه های شهری منحصر به ساخت‬ ‫تندیس شــاه و برخی مشاهیر ملی شد‪.‬اما در دوره پهلوی دوم‬ ‫نمونه های متنوع تری از مجسمه های شهری با مفاهیم مختلف‬ ‫توسط هنرمندان ســاخته و ارائه شد که بیشتر بر پایه ساخت‬ ‫مجسمه هایی با مفاهیم ملی گرایی و در مواردی با مفاهیم ازاد‬ ‫بود‪ .‬از مهمترین این نمونه ها می تــوان به برج ازادی‪ ،‬تندیس‬ ‫اسطوره های شاهنامه در میدان حر و تندیس های اطراف موزه‬ ‫هنر های معاصر در پارک الله تهران اشــاره کرد‪ .‬در شهرستانها‬ ‫عمدتا به ساخت تندیس شــاه بسنده می شد‪ .‬پس از پیروزی‬ ‫انقالب اسالمی تا سال ‪ 1376‬سیاستگذاری مدون و یکپارچه ای‬ ‫بر اجرا و نصب مجســمه های شهری وجود نداشت‪ .‬اما با ایجاد‬ ‫اداره حجم ابتدا در وزارت ارشــاد و سپس تجمیع فعالیت های‬ ‫ان در ســازمان زیبا ســازی‪ ،‬تحقیق‪ ،‬تجزیــه و تحلیل وضع‬ ‫مجسمه های شــهری و تهیه شناسنامه احجام شهری وضعیت‬ ‫به سامان تری گرفت‪.‬‬ ‫سیمرغ برند گردشگری کجا و سیمرغ جشنواره های فجر کجا!‬ ‫ولی تیموری در نشست خبری که به بهانه برپایی سیزدهمین‬ ‫نمایشــگاه بین المللــی گردشــگری تهران‪ ،‬روز شــنبه (‪۱۹‬‬ ‫بهمن مــاه)‪ ،‬در وزارت میراث فرهنگی‪ ،‬گردشــگری و صنایع‬ ‫دســتی برگزار شــد‪ ،‬با یاداوری این که امار سفر گردشگران و‬ ‫مســافران خارجی به ایران در ‪ ۱۰‬ماه نخست امسال به هفت‬ ‫میلیون و ‪ ۸۷۰‬هزار نفر رســیده اســت‪ ،‬افزود‪ :‬مقایسه اماری‬ ‫با مدت زمان مشــابه سال گذشته نشــان می دهد شمار سفر‬ ‫گردشگران خارجی به ایران در ‪ ۱۰‬ماه نخست امسال‪۱۹.۷۳ ،‬‬ ‫درصد رشد داشــته است‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬طبق گزارش سازمان‬ ‫جهانی جهانگردی ایران‪ ،‬در ســال گذشــته سومین کشوری‬ ‫بود که رشــد سریع گردشگری را تجربه کرد‪ .‬براورد ما بر این‬ ‫بود که امار گردشــگران خارجی در سال ‪ ۱۳۹۸‬به حدود ‪۱۰‬‬ ‫میلیون نفر برســد اما اتفاقاتی که رخ داد جلوی رشــد سریع‬ ‫گردشــگری ایران را گرفت‪ .‬متاسفانه در ابتدای سال میالدی‪،‬‬ ‫گردشگران اروپایی به واسطه سقوط هواپیمای اوکراینی و بعد‬ ‫از ان‪ ،‬چینی ها به خاطر شــیوع ویروس کرونا‪ ،‬سفرشان را به‬ ‫تعویق انداختند و یا کنســل کردند‪ .‬با این حال اعداد نشــان‬ ‫می دهد وضعیت گردشــگری در ســال ‪ ۱۳۹۸‬چندان هم بد‬ ‫نبوده‪ ،‬ولی برای عبور از این شرایط و خسارات که در درازمدت‬ ‫یقه ما را نگیرد‪ ،‬حتما اقدام می کنیم‪ .‬معاون گردشگری وزارت‬ ‫میراث فرهنگی‪ ،‬گردشگری و صنایع دستی گفت‪ :‬ما برای عید‬ ‫بهاره چینی ها تدارک زیادی دیده بودیم‪ ٩ ،‬اســتان و مناطق‬ ‫ازاد به این منظور اماده پذیرش گردشــگران چینی بودند‪ ،‬اما‬ ‫به خاطر ویروس کرونا‪ ،‬بخشی از این برنامه ها اجرا نشد و تعداد‬ ‫زیادی از گردشــگران را از دســت دادیم‪ .‬او در عین حال بیان‬ ‫کرد‪ :‬اتفاقات تلخ در هر کشــوری رخ می دهد و گردشگری ان‬ ‫را متاثر می کند‪ ،‬ولی در کشــور ما این اتفاقات تلخ زیاد بوده‪،‬‬ ‫من مدیر گردشگری است که مجموعه‬ ‫شــاید هم از بدشانسی ِ‬ ‫اتفاقات تلخ پشت ســر هم و به سرعت رخ داد؛ از خروج امریکا‬ ‫از برجام و برگشــت تحریم ها گرفته تا شــیوع ویروس کرونا‪.‬‬ ‫تیمــوری اضافه کرد‪ :‬البته ویــروس کرونا یک اپیدمی جهانی‬ ‫است‪ ،‬به طوری که سازمان جهانی جهانگردی رشد گردشگری‬ ‫در سال ‪ ۲۰۲۰‬را با درنظر گرفتن اثرات ویروس کرونا‪ ،‬براورد‬ ‫کــرده و احتمال کاهش ان را داده اســت‪ .‬وی افزود‪ :‬البته به‬ ‫دنبــال این اپیدمی جهانی‪ ،‬ما هم پیش بینی هایی داشــتیم و‬ ‫بسته حمایتی را با کمک بخش خصوصی اماده کرده ایم که به‬ ‫دولت ارایه شده است‪ .‬هرچند موضوع این بسته حمایت مالی‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه تسهیل شدن شرایط در بازپرداخت وام های بانکی‬ ‫و یا بیمه ها است‪.‬‬ ‫نگران بهار هستیم‬ ‫تیموری درباره امار کنســلی تورهای گردشــگری که از سوی‬ ‫انجمن صنفی اژانس های مســافرتی و هوایی پس از ســقوط‬ ‫هواپیمای اوکرانی تا ‪ ۷۰‬درصد اعالم و سپس از سوی معاونت‬ ‫گردشگری تکذیب شد‪ ،‬توضیح داد‪ :‬ان عدد (‪۷۰‬درصد) دقیق‬ ‫نبود‪ ،‬برای همین تکذیب شد‪ .‬من به عنوان متولی گردشگری‬ ‫که به همه مجراهای اماری دسترســی دارم در بازه زمانی سه‬ ‫روز بعد از اتفاق‪ ،‬نمی توانم اماری از کنســلی ها بدهم‪ .‬مضاف‬ ‫بر این که محل اعالم ان امار هم تخصص مربوطه را نداشــت‪،‬‬ ‫حوزه ای باید در این باره نظر و امار بدهد که از ورود گردشگری‬ ‫متاثر باشد‪ .‬وی سپس گفت‪ :‬عدد دقیقی از کنسلی تورها و سفر‬ ‫گردشــگران خارجی هنوز ندارم که اعالم کنم‪ ،‬هیچ کسی هم‬ ‫این امار را ندارد‪ ،‬اگر هم چنین اماری بدهد دروغ گفته است‪.‬‬ ‫معاون گردشــگری ادامه داد‪ :‬حوادثی مثل ســقوط هواپیمای‬ ‫اوکراینی در فصل گردشــگری ایران رخ نداد که کنسلی های‬ ‫ان زیاد و یا عدد ان بزرگ باشد‪ ،‬بنابراین امارهایی که در این‬ ‫خصوص اعالم شد‪ ،‬صحیح نبود‪ .‬نمی خواهیم بگوییم همه چیز‬ ‫گل و بلبل اســت‪ ،‬گردشگری ما از سقوط هواپیمای اوکراینی‬ ‫و ویروس کرونا‪ ،‬متضرر شــد و بیشترین نگرانی ما از بابت امار‬ ‫کنســلی تورهای گردشگری و کاهش سفرها در فصل پیش رو‬ ‫(بهار) است‪ .‬او درباره برنامه های ایران برای بازگشت گردشگران‬ ‫چینی به ایران به دنبال ویروس کرونا‪ ،‬گفت‪ :‬ما بیشــتر از یک‬ ‫ســال در بازار چین کار کردیم‪ ،‬این بازار خیلی مهم است و با‬ ‫شــیوع این ویروس‪ ،‬فعالیتمان را متوقــف نمی کنیم اما بنا به‬ ‫مالحظات جهانی و حفظ امنیت هموطنان‪ ،‬تابع ضوابط وزارت‬ ‫بهداشت هستیم‪.‬‬ ‫اقامت چینی ها به خاطر حساسیت ها‬ ‫با مشکل روبرو شده‬ ‫معاون گردشــگری با اشــاره به حضور تعدادی از گردشگران‬ ‫چینــی در ایران‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬حق نداریم هر کســی را که به‬ ‫ایران وارد شــده‪ ،‬در هتل جا ندهیم‪ ،‬بــه موزه راه ندهیم و یا‬ ‫از ســایر خدمات محروم کنیم‪ .‬بعضاً به خاطر حساسیت ها در‬ ‫بعضی استان ها اقامت چینی ها با مشکالتی روبرو شده است‪ .‬او‬ ‫درباره تعداد گردشــگران چینی که عید بهاره سال گذشته به‬ ‫ایران سفر کردند و خسارتی که امسال به ایران از ناحیه شیوع‬ ‫ویروس کرونا وارد شده است‪ ،‬اظهار کرد‪ :‬در عید بهاره چینی ها‬ ‫در ســال گذشــته حدود ‪ ۱۷‬هزار نفر از این کشــور به ایران‬ ‫ســفر کردند‪ ،‬قطعا تعداد گردشگران چینی در ایران کم نشده‬ ‫چون تعدادی از ان ها به ایران سفر کرده اند‪ .‬همین دیشب که‬ ‫موضوع اقامت گروهی از چینی ها را در ایران پیگیری می کردم‬ ‫متوجه حضور دست کم ‪ ۱۰۰‬نفر از گردشگران چینی در ایران‬ ‫شدم‪ .‬تعداد گردشــگران چینی کاهش نیافته‪ ،‬ولی کرونا مانع‬ ‫افزایش و جهش اماری شده است‪ .‬معاون گردشگری به سوالی‬ ‫درباره کپی کردن برند گردشــگری ایــران و بی حاصل بودن‬ ‫همایش هایی که به این منظور در ســال های گذشته با صرف‬ ‫هزینه های بسیار‪ ،‬برگزار شد‪ ،‬واکنشی اعتراضی داشت و گفت‪:‬‬ ‫مهران مدیــری در این مواقع جمله ای دارد که می گوید‪« :‬این‬ ‫که گفتی یعنی چه»‪ .‬بر اساس چه علم و دانشی به این نتیجه‬ ‫رســیدید‪ .‬ما با مطالعات علمی به این برند رسیدیم‪ .‬نمی دانم‬ ‫درباره ســیمرغ فجر صحبــت می کنید یا برند گردشــگری‪.‬‬ ‫هویتی که ما برای برند گردشــگری پیدا کرده ایم شــاید فقط‬ ‫در عنوان «سیمرغ» با جشــنواره های فجر مشترک باشد‪ ،‬اما‬ ‫در شکل و شمایل متفاوت اســت‪ .‬تیموری افزود‪ :‬صرفا اینکه‬ ‫در گذشــته اجالسی برگزار شــد و از ان به خروجی نرسیدیم‬ ‫و امروز بدون برگزاری همایشــی به خروجی رسیدیم‪ ،‬دور از‬ ‫انصاف است‪ .‬ما یک سال درباره برند کار کردیم و صاحبنظران‬ ‫مشارکت داشته اند‪ .‬از نتیجه مطالعات قبلی که شخصا در سال‬ ‫‪ ٩٣‬پیگیر بودم و از خروجی همه همایش ها اســتفاده شــده‬ ‫اســت‪ .‬قطعا انچه به عنوان هویت بصری برند ملی گردشگری‬ ‫رونمایی می شــود مورد توجه صاحبنظــران هنری و فرهنگی‬ ‫قرار می گیرد‪.‬‬ ‫گزارش «هنرمند» از نمایشگاه «کرنش به حافظ» در مجموعه هنری و موزه خلیج فارس کیش‬ ‫دیپلماسی فرهنگی میان کشور ها عامل وحدت سیاسی می شود‬ ‫از ‪ 12‬بهمن تا ‪ 11‬اســفند نمایشــگاه «کرنــش به حافظ»‬ ‫مجموعه ای از اثار هنرمند نامدار المانی که با الهام از غزلیات‬ ‫حافظ به تصویر کشیده شده است در مجموعه هنری و موزه‬ ‫خلیج فارس کیــش در گالری ‪3‬و ‪ 5‬برگزار گردیده اســت‪.‬‬ ‫منصــور ازادکام مدیر و بهره بردار مجموعــه هنری و موزه‬ ‫خلیج فارس کیش در خصوص چگونگی نمایشــگاه گفت با‬ ‫هماهنگی معاونت محترم گردشگری کیش اقای مالنوروزی‬ ‫این نمایشــگاه بصورت یک پروژه با عنوان کرنش به حافظ‬ ‫که از ســال ‪ 2019‬با انتخاب ‪ 33‬غزل از حافظ توسط اقای‬ ‫احســان اقای مدیر موزه هنرهای معاصر تهران شروع شد و‬ ‫اقــای گونتر اوکر با الهام از این غزلیات نســبت به خلق اثر‬ ‫اقدام کردند مدیر پروژه کرنش به حافظ هم اقای افشین درم‬ ‫بخش هســتند و این نمایشــگاه در ‪ 8‬شهر به ترتیب شیراز‪،‬‬ ‫تهران‪ ،‬اصفهان‪،‬کرمان‪ ،‬مشهد‪،‬رشــت‪ ،‬بوشهر و جزیره کیش‬ ‫در ایران برگزار شــده و در هرشهر یک هنرمند بومی با تاثیر‬ ‫پذیری از ایده نمایشگاه یک اثر به اثار نمایشگاه اضافه کرده‬ ‫است و اخرین ایستگاه این نمایشگاه در جزیره کیش است و‬ ‫پس از ان راهی نمایشگاه های اروپایی خواهد شد ودر جزیره‬ ‫کیش نیز خانم ندا ایتی هنرمند جوان کیش نیز با خلق اثر به‬ ‫این مجموعه پیوسته است‪ .‬مدیر و هنرگردان مجموعه خلیج‬ ‫فارس کیش اضافه کرد‪ :‬گونتر اوکر هنرمند ‪ 90‬ساله المانی‬ ‫در سال ‪ ١٩٣٠‬در المان شــرقى در خانوادهاى روستایى و‬ ‫کشــاورز متولد شد‪ .‬ســالهاى نوجوانی اش همزمان با جنگ‬ ‫جهانى دوم بود‪ .‬تجربه ی جنگ‪ ،‬خشــونت و ویرانی ناشی از‬ ‫ان‪ ،‬تاثیــری عمیــق بر روح او بر جای گذاشــت‪ .‬در جوانى‬ ‫گرایش های سیاسی اش او را راهى المان غربى کرد‪ .‬در شروع‬ ‫دهــه ‪ 60‬میالدی به اتو پینه و هاینس مایک در گروه هنری‬ ‫«صفر» (زیرو) پیوست‪ .‬اوکر همراه گروه «صفر» که جریانی‬ ‫پیشــرو پس از جنگ جهانی دوم در المان بود‪ ،‬راه هنر را از‬ ‫نقاشی سنتی به ســوی هنری رهنمون ساختند که از مواد‪،‬‬ ‫رسانه ها و تکنیک های نو بهره می جست‪ .‬اوکر در حال حاضر‬ ‫یکی از مهمترین هنرمندان معاصر و سرشناس المانی است‬ ‫و اثارش با قیمت های میلیون یورویی در حراجی ها فروخته‬ ‫می شــود‪ .‬او در ســال ‪ ۲۰۱۴‬میالدی به عنوان هنرمند برتر‬ ‫کشور المان برگزیده شده است‪.‬‬ ‫یکــی از ویژگی های ایــن هنرمند‪ ،‬گرایــش او به برگرفتن‬ ‫مفاهیــم از حوزه های گوناگون فرهنگــی و وارد کردن ان ها‬ ‫به جهان اثار خود اســت‪ ،‬او این تمهید را به شــیوه ای برای‬ ‫اندیشــیدن در مــورد خود هنــر تبدیل کرده اســت‪ .‬روند‬ ‫شــکل گیری اثار اوکر همواره متاثــر از تجربیات زندگی اش‬ ‫بوده است‪ .‬در اثار او زندگی و هنر چنان در هم تنیده اند که‬ ‫گویی هیچ کدام موجودیت مستقلی ندارند‪ .‬اثار اوکر با اینکه‬ ‫در نگاه اول ساده می نمایند‪ ،‬اما عمیقاً دارای پیچیدگی های‬ ‫فکری هستند‪ .‬اوکر عالق ه زیادی به فرهنگ های جهان دارد‬ ‫و حاصل این عالقه ســفرهای بسیار او به اقصی نقاط جهان‬ ‫است‪ .‬ســفرهایی که تجربه انها‪ ،‬جوهره بسیاری از اثارش را‬ ‫در بر گرفته اند و اثارش باز نمود رنج ادمی است‪.‬‬ ‫در خاتمه ازادکام مدیر موسســه طرح فضا‪ -‬گروه فرا اضافه‬ ‫کرد نگاه مجموعه بســط و توسعه نمایشگاه هایی بین المللی‬ ‫و برنامه ریزی برای ســال ‪ 1399‬بــرای برگزاری حداقل ‪3‬‬ ‫نمایشگاه از این دست برای حضور هنرمندان خارجی داریم‬ ‫و همانطور که در افتتاحیه نمایشگاه اقای مالنوروزی مطرح‬ ‫کردنند ارتباط فرهنگی میان کشور ها عامل از میان برداشته‬ ‫شدن فضای سرد سیاسی در جهان است همچنین قابل ذکر‬ ‫اســت حضور اقای دکتر مظفری مدیر عامل محترم سازمان‬ ‫منطقه ازادکیش نشــانه ای از نگاه و حمایــت از فعالیتهای‬ ‫فرهنگی بین المللی در ســطح مدیریت ارشد سازمان منطقه‬ ‫ازاد کیش است‪.‬‬ ‫گفتگو با محمدرضا لطفی کارگردان فیلم «تعارض»‬ ‫تقابل عشق و خیانت‬ ‫محمدرضا لطفی کارگردانی جوان است که پیش تر فیلم «روایت ناپدید شدن‬ ‫مریم» را در قالب ویدئویی ساخت و در گروه هنر و تجربه به نمایش گذاشت‪.‬‬ ‫او با «تعارض» (با نام قبلی «ریست) که یکی از فیلم های بخش نگاه نو سی و‬ ‫هشتمین جشنواره فیلم فجر است‪ ،‬برای نخستین بار روی صندلی کارگردانی‬ ‫یک فیلم بلند داستانی نشسته است‪ .‬رضا بهبودی‪ ،‬سودابه بیضایی‪ ،‬محمد‬ ‫صدیقی مهر‪ ،‬پریسا محمدی‪ ،‬حامد رحیمی نصر و رقیه افشین پور بازیگران‬ ‫این فیلم سینمایی به تهیه کنندگی سید امیر سیدزاده هستند که نکته قابل‬ ‫توجه ان کار با دوربین های مداربسته است‪« .‬تعارض» شنبه ‪ 19‬بهمن ماه در‬ ‫پردیس سینمایی ملت به نمایش در امد‪ .‬به همین بهانه با لطفی که خود سال ها‬ ‫به عنوان منتقد و نویسنده سینمایی در مطبوعات و رسانه ها فعالیت کرده‬ ‫است‪ ،‬به گفت وگو نشستیم‪.‬‬ ‫گفتید که کار نگارش دو سال به طول انجامید‪ .‬در این مدت فیلمنامه چند بار بازنویسی‬ ‫شد؟‬ ‫بیش از‪ 14‬بار این فیلمنامه دوباره نویسی شد؛ به دلیل اینکه بسیار مهندسی شده است و روایت را به شکل‬ ‫غیر خطی بیان می کند‪ ،‬بنابراین بسیار کار زمان بری بود‪.‬‬ ‫این یک سال تحقیق بر چه اساس بود؟ روی محتوا بود یا فرم اجرایی؟‬ ‫یکی از دغدغه های من تحقیق برای اجرای فرم و ساختار بود‪ .‬محتوا از انچه در جامعه می بینیم و اتفاقاتی‬ ‫که ناگوار هستند و بر روی ما اثر می گذارند برخاسته است‪ .‬تقابل عشق و خیانت‪ ،‬زیباترین و زشت ترین‬ ‫کلمات بشر امروز هستند‪ .‬با وجود ان که عشق یک کلمه و یک موقعیت لذت بخش است‪ ،‬اما به طوری‬ ‫پیچیده شده که از بودن ان احساس دردسر می کند و این از جهان پیرامون خودم می اید‪.‬‬ ‫اغلب اثار سینمایی با یک یا دو دوربین کار می شود ولی شما از چند دوربین مداربسته‬ ‫استفاده کردید‪ .‬در نگاه اول به نظر می رسد کاشتن این دوربین ها مهم است و پس از ان‬ ‫کار راحت است چون زاویه دوربین و تغییر لنز ندارید‪ .‬ایا به همین راحتی بود؟‬ ‫من هم از روز اول فکر می کردم فیلمبرداری این کار بسیار راحت است‪ ،‬چون جای دوربین ها مشخص‬ ‫هستند‪ ،‬اما در اجرا کار بسیار سخت شد و حتی از یک فیلم عادی نیز پیش تر رفت‪ ،‬چون در فیلم عادی‬ ‫شما با یک دوربین سر و کار دارید و میزانسن‪ ،‬حرکت و ایست و موقعیت بر اساس همان یک دوربین شکل‬ ‫می گیرد‪ ،‬اما ما در این فیلم به فراخور از یک‪ ،‬سه و هفت دوربین بهره گرفتیم‪ .‬زمانی که تعدد دوربین داشته‬ ‫باشید‪ ،‬میزانسن ها بسیار پیچیده می شوند‪ ،‬گاهی تغییر کرده و یا حتی اشتباه درمی امد‪ .‬درواقع من باید‬ ‫زمان استفاده از هفت دوربین‪ ،‬هفت میزانسن می چیدم و با هفت دوربین حرکت می کردم‪ ،‬چراکه هیچ کدام‬ ‫از دوربین ها مچ کات نبودند و هرکدام تصویر جدایی داشتند که این کار را بسیار سخت و پیچید ه می کرد‪.‬‬ ‫با این حساب تدوین سختی داشتید؟‬ ‫بله‪ ،‬ما برای تدوین این کار پنج ماه زمان صرف کردیم و به اندازه پنج فیلم تدوین کردیم‪ ،‬چرا که این‬ ‫فیلم در فرم‪ ،‬فیلمی نیست که در سینمای ایران نمونه ان را داشته باشیم‪ ،‬در جهان نیز در ژانر اکشن‬ ‫تنها دو نمونه به این شکل تدوین شده بود‪ ،‬اما نمونه کاملی شبیه به این فیلم نبود‪ .‬از انجایی که نمونه‬ ‫کاملی نداشتیم بنابراین باید به ازمون و خطا می رسیدیم‪ ،‬مدام کات می زدیم‪ ،‬با فاصله روتوش می کردیم‬ ‫و درنهایت چند بار کار را در کلیت می دیدیم و این کار زمان بری این بود‪ .‬در بخش صدا و موسیقی نیز‬ ‫به همین شکل پیش رفتیم چون از جهان ذهنی کاراکتر صحبت می شود‪ ،‬در مقوله صدا نیز تابع رئالیته‬ ‫نبودیم و هر کاری که می توانستیم برای این فیلم بکنیم سخت و لذت بخش بود‪ .‬حسین قورچیان در‬ ‫بخش صداگذاری و حمیدرضا یراقچیان در بخش موسیقی نیز بسیار برای این فیلم زحمت کشیدند و‬ ‫کار سخت و نفس گیری بود‪.‬‬ ‫یکی از نکات قابل توجه در فیلم شما استفاده از موتیف هایی است که دیده می شود‪،‬‬ ‫چطور به این موتیف ها رسیدید به خصوص بخش رقص کاراکتر فیلم که یک جای‬ ‫تنفس برای مخاطب می گذارد تا با یک تغییر ذائقه به ادامه فیلم بنشیند؟‬ ‫مویف هایی که گذاشتیم شامل رقص‪ ،‬طناب دار و نگاه خیره است‪ ،‬اما از ان جایی که رقص هیجان دارد‬ ‫بیشتر به چشم می اید‪ .‬از طرف دیگر قبل از رسیدن به صحنه رقص ما به این فکر می کردیم که یک‬ ‫دوربین مداربسته در خصوصی ترین لحظه زندگی ان فرد در حال سرک کشیدن است‪ .‬معموالً ادم ها در‬ ‫خلوت خود یکسری از کارها را انجام می دهند که رقصیدن از ان جمله است و وقتی رسیدیم به این حس‪،‬‬ ‫فکر کردیم که نفس اجرای ان بسیار خوب است‪.‬‬ ‫ً‬ ‫فیلم شما به شیوه سیاه و سفید فیلمبرداری شد یا بعدا در بخش اصالح رنگ این کار‬ ‫را انجام دادید؟‬ ‫یکشنبـــــــــــه ‪ 20‬بهمن ماه ‪ 1398‬سال دوازدهم شمــاره ‪1197‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینمــــا‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫گفتگو‬ ‫سمیرا افتخاری‬ ‫اقایلطفیچطورشدکهبهایدهاستفادهازدوربین هایمداربستهدراینفیلمرسیدید‬ ‫و عمدت ًا قصه فیلم از کجا شکل گرفت؟‬ ‫ایده دوربین های مداربســته را از قبل در ذهن داشتم و در زمان فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» نیز‬ ‫می خواستم این کار را انجام دهم‪ ،‬اما در ان زمان شرایط فراهم نبود‪ .‬از سوی دیگر بعد از ان فیلم‪ ،‬دو‬ ‫فیلمنامه داشتم که شرایط تولید هیچ کدام فراهم نشد‪ ،‬بنابراین تصمیم گرفتم به ایده ای که در ذهنم‬ ‫بود یعنی همان دوربین های مداربسته بپردازم‪ .‬در ان زمان قصه ای نداشتم و فقط فرم بود‪ .‬وقتی برایم‬ ‫پرداختن به موضوع دوربین های مداربسته جدی تر شد که قصه جهان های موازی در ذهنم پررنگ شد‪.‬‬ ‫از انجایی که بسیار شیفته موالنا هستم و شعر «بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید» او را بسیار دوست‬ ‫دارم‪ ،‬بنابراین قصه کم کم سر و شکل گرفت و بعد از یک سال تحقیقات‪ ،‬نگارش فیلمنامه اغاز شد و‬ ‫دو سال نوشتن ان به طول انجامید‪« .‬تعارض» فیلمی چندالیه است‪ ،‬از یک طرف به دنیاهای موازی و‬ ‫تنهایی ادم ها می پردازد و از زاویه دیگر داستان از دریچه لنز دوربین های مداربسته روایت می شود که‬ ‫نتیجه ورود تکنولوژی به زندگی انسان امروز است‪ .‬همواره جهان های موازی و فیلم های الترناتیو‪ ،‬خالف‬ ‫جریان سینما را دوست دارم‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫«مه لقا می نوش» بازیگر اتابای در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫یک فیلمبردار یکی از ابزارهای به رخ کشیدن هنرش رنگ و نور است‪ ،‬به خصوص رنگ؛ سیاه و سفید‬ ‫بودن فیلم از ابتدا در ذهن من وجود داشت‪ ،‬وقتی با مجید گرجیان فیلمبردار فیلم این موضوع را مطرح‬ ‫کردم او نیز استقبال کرد‪ .‬اما ترجیح دادیم به عوامل و تهیه کننده کار چیزی نگوییم تا درمرحله نهایی‬ ‫ببینیم نسخه رنگی اثرگذاری بیشتری دارد یا نسخه سیاه و سفید‪ ،‬من و مجید تنها کسانی بودیم که‬ ‫از این موضوع خبر داشتیم‪ .‬بنابراین او نورپردازی را به شکلی انجام داد که هم سیاه و سفید و هم رنگی‬ ‫هر دو جواب دهد‪ .‬ما تا زمان اصالح رنگ تستی نگرفتیم و بعد تصمیم گرفتیم سیاه و سفید ان را هم‬ ‫ببینیم در زمان اصالح رنگ وقتی کار سیاه و سفید را دیدیم هر سه نفر یعنی هم من‪ ،‬هم مجید گرجیان‬ ‫وهم سامان مجد وفایی گفتیم این فیلم حتماً باید سیاه و سفید باشد‪ .‬متخصصین فیلمبرداری می دانند‬ ‫که فیلمبرداری به شیوه سیاه و سفید کار سختی است و کنتراست های بسیار زیادی دارد‪ .‬ما از فیلتر‬ ‫استفاده نکردیم و همه کنتراست ها در ذهنمان وجود داشت‪ .‬این کار بسیار سختی است چون ابزار مهمی‬ ‫از فیلمبردار گرفته می شود‪ ،‬این کار سختی است اما این سختی را مجید گرجیان پذیرفت و به زیبایی از‬ ‫پس ان برامد‪.‬‬ ‫چطور به این گروه بازیگری رسیدید؟‬ ‫از روزی که ایده دوربین به ذهنم رسید با رضا بهبودی صحبت کردم و او نیز پذیرفت‪ .‬ضمن این که من‬ ‫با او در فیلم اولم نیز همکاری داشتم و روحیات همدیگر را می شناختیم‪ .‬من به زیر و بم بازی او اشراف‬ ‫داشتم و رضا نیز به جهان ذهنی من اشنا بود‪ .‬بر همین اساس همدیگر را درک می کردیم‪ ،‬اما به دلیل‬ ‫اینکه دریافت پروانه ساخت ما کمی طول کشید بهبودی سر کار دیگری حضور یافت و ما در برهه ای به‬ ‫گزینه های دیگری هم فکر کردیم و حتی صحبت هایی نیز انجام شد‪ ،‬اما به دلیل عقب افتادن دریافت‬ ‫پروانه ساخت تاریخ کلید خوردن فیلم نیز تغییر کرد و درنهایت رضا بهبودی با توجه به اینکه سر نمایش‬ ‫اقای پیروزفر بود و هر شب باید به روی صحنه می رفت اما پذیرفت و ما سعی کردیم فشرده کار کنیم و‬ ‫برنامه خودمان را با او به نحوی هماهنگ کنیم که دچار مشکل نشود‪ .‬درباره سودابه بیضایی نیز ما همواره‬ ‫در سینمای ایران با یک معضل مواجه هستیم و ان هم این است که استعدادهای جوان و جدید کشف‬ ‫می شوند‪ ،‬تا مرحله ای باال نیز می ایند‪ ،‬اما خیلی زود تبدیل به کلیشه می شوند‪ .‬درنتیجه بهترین بازی ان ها‬ ‫همان بازی است که در اثار ابتدایشان دیده شده است‪ .‬در حالی که در سینمای جهان خالف اینجا حرکت‬ ‫می کنند‪ .‬استعدادهای جوان سال به سال بهتر می شوند‪ .‬سودابه بیضایی از فیلم های تجاری و حضور در‬ ‫سریال کار خود را اغاز کرد‪ ،‬اما شنیدم چند سالی است که تغییر مسیر داده‪ ،‬مستند کار می کند و فیلم نامه‬ ‫می نویسد‪ .‬این برای من جذاب بود که بازیگری که هم به دنبال موقعیت است به موقعیت های مشابه پاسخ‬ ‫منفی می دهد و دست به کارهای جدید می زند‪ ،‬بنابراین او را برای این نقش انتخاب کردم و با صحبت هایی‬ ‫که داشتیم‪ ،‬درنهایت پذیرفت در این فیلم حضور داشته باشد‪.‬‬ ‫اقای لطفی‪ ،‬شــما امسال در بخش نگاه نو جشنواره سی و هشتم حضور دارید‪ .‬این‬ ‫بخش را چطور ارزیابی می کنید و فکر می کنید تا چه اندازه روی دیده شدن اثر شما‬ ‫تاثیرگذارباشد؟‬ ‫بخش نگاه نو یکی از بخش های جذاب جشنواره فیلم فجر است‪ ،‬اما به نظرم باید مشکل پروانه ساخت‬ ‫ویدئویی و سینمایی را حل کرد که این به جشنواره هم مربوط نیست و باید در ارشاد حل شود‪ .‬امروز‬ ‫دیگر هیچ فیلمی به شیوه ویدئو و نگاتیو فیلم برداری نمی شود و همه دیجیتال هستند‪ .‬درواقع کیفیت اثر‬ ‫نمایانگر ان است و هنوز مدیران سینمایی ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی به این نتیجه نرسیده اند‪.‬‬ ‫قصد من از بیان این موضوع اعتراض نیست چراکه وقتی فرم جشنواره را پر می کنید یعنی تمام شرایط ان‬ ‫را پذیرفته اید‪ .‬اما من فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» را نمی توانم پنهان کنم و بگویم «تعارض» نخستین‬ ‫ساخته سینمایی من است‪ .‬این فیلم همانند فرزند من است و من باید ان را در کارنامه خود حفظ کنم‪.‬‬ ‫از سوی دیگر شاید من یک فیلم اولی باشم اما عوامل من در پشت و جلوی دوربین هیچ یک فیلم اولی‬ ‫نیستند و سوال من این است که چرا نباید عوامل فیلم در بخش رقابتی حضور داشته باشند‪ .‬ما حتی‬ ‫در بخش هنر و تجربه نیز نیستیم‪ .‬به نظرم باید این موضوع حل شود و این ایین نامه رفع اشکال شود‪.‬‬ ‫از خود جشنواره همواره به عنوان یک ویترین قوی یاد می شود که جدول اکران سال‬ ‫بعد را شکل می دهد تا چه اندازه با این اتفاق موافق هستید؟‬ ‫جشنواره فیلم فجر بسیار اثرگذار است‪ ،‬اما یک نکته در این میان اشتباه است‪ .‬زمانی هر فیلمی برای‬ ‫اکران باید حتماً در جشنواره حضور می داشت‪ .‬رفته رفته این اتفاق کمرنگ شد‪ ،‬اما متاسفانه شاکله‬ ‫جشنواره همچنان بر ان اساس باقی ماند‪ .‬یعنی شرط حضور در جشنواره برای اکران فیلم ها پس از‬ ‫چند سال برداشته شد‪ ،‬اما متاسفانه روح ان حذف نشد‪ ،‬بنابراین فیلم حاضر در جشنواره راه ساده تری‬ ‫برای اکران دارد و فیلمی که در جشنواره نباشد محکوم به فنا می شود که این شیوه اشتباهی است و‬ ‫باید راهی برای ان پیدا کرد تا فیلم هایی که در جشنواره نیستند نیز راه اکرانشان هموار شود‪ .‬یا باید‬ ‫جشــنواره های دیگری به موازات این جشنواره وجود داشته باشد و یا این روح از میان برداشته شود‬ ‫چراکه در کلیت اتفاق خوبی نیست‪.‬‬ ‫دنبال شهرت نیستم‬ ‫عباسعلی اسکتی‬ ‫مه لقا می نوش‪ ،‬متولد بیست و سه اردیبهشت هزار و سیصد‬ ‫و هفتاد و نه‪ ،‬تهران‪ ،‬بازیگر‪ ،‬دانشــجوی رشته بازیگری‬ ‫در مقطع لیسانس دانشــگاه تهران مرکز و دانش اموخته‬ ‫هنرستان ســوره‪ ،‬فعالیت هنری خود را از تئاتر اغاز کرد‪،‬‬ ‫سپس تلویزیون و با فیلم کوتاه «در میان» وارد دنیای تصویر‬ ‫شد‪ ،‬پس از تماشای فیلم «اتابای» و به بهانه اکران این فیلم‬ ‫در جشنواره فجر گفتگویی کوتاه با «مه لقا می نوش» داشته‬ ‫ایم که با هم می خوانیم‪.‬‬ ‫***‬ ‫با وجود کوتاهی نقش چه چالش تازه ای داشت که ان‬ ‫راپذیرفتید؟‬ ‫همانطور که در نشســت پرســش و پاســخ هم گفتم نقش از‬ ‫ابتدا کوتاه نبود‪ ،‬البته که من برای انتخاب نقش متر در دســت‬ ‫نمی گیرم و مهم این است که نقش چقدر تاثیرگذار است و حضور‬ ‫ان چقدر در روند فیلم پررنگ باشد‪ ،‬در واقع شخصیت اضافه ای‬ ‫نباشد‪ ،‬خیلی کار خوبی بود‪ ،‬کست خوبی داشت و چالش ان هم‬ ‫این بود که نقش متفاوتی بود‪.‬‬ ‫این نقش شروع خوبی برای شما در سینما است؟‬ ‫شروع خیلی خوبی بود چون که با ادم های کامال با تجربه اتفاق افتاد‬ ‫و امیدورام که بتوانم نقش های بیشترو بهتری را بازی کنم‪.‬‬ ‫کار کردن با نیکی کریمی چگونه تجربه ای بود؟‬ ‫این سوالی است که خیلی از من پرسیده شده است‪ ،‬خیلی تجربه‬ ‫خوبی بود چون که توانستم از تجربیاتی که ایشان در این همه سال‬ ‫به دست اورده اند استفاده کنم‪ ،‬وسواسی که خانم کریمی روی فیلم‬ ‫و بازیگرهای خودشان داشتند خیلی خوب بود و توانستم بهترین‬ ‫بازی ام را ارائه بدهم‪.‬‬ ‫سختی ها و شیرینی های ساخت این فیلم ؟‬ ‫از نظر من که خیلی شیرینی داشت به خاطر اینکه اولین تجربه کاری‬ ‫من در چنین فیلمی بود که در جشنواره بود انهم در کنار بزرگانی‬ ‫چون خانم کریمی ‪ ،‬خانم دولت شاهی‪ ،‬اقای حجازی فر ‪ ،‬اقای عزتی‬ ‫‪ ،‬به هر حال برای کســی که تازه کار است این خیلی خوب است‬ ‫که بخواهد کنار این پیشکسوت ها کار کند‪ ،‬خیلی چیزها از انها یاد‬ ‫گرفتم‪ ،‬خیلی وقتها با انها نه در مورد نقش بلکه در مورد اینکه چگونه‬ ‫باید بازی کنم حرف زدم‪ ،‬سختی هم فقط مسافت بود‪ ،‬مسیر هفتصد‬ ‫کیلومتری تا خوی را دو بار رفتم و برگشتم به خاطر دو پالن که ان‬ ‫سکانس کال حذف شد!‬ ‫تفاوت ان با بازی در سریال تلویزیونی؟‬ ‫من خودم سینما را بیشتر دوســت دارم حس می کنم در سینما‬ ‫همه چیز واقعی تر است و بیشتر می توانم ان را درک کنم‪ ،‬احساس‬ ‫می کنم در سینما بیشتر می توانید خودتان باشید‪ ،‬در تلویزیون باید‬ ‫نقش را بازی و در واقع بازیگری کنید ولی ســبکی که من انتخاب‬ ‫کرده ام نابازیگری در بازیگری است یعنی ترجیح می دهم اول نقشی‬ ‫را درک کنم و بشوم سیمین در اتابای و بعد ان را بازی کنم‪.‬‬ ‫امروز که فیلم را روی پرده تماشا کرده اید از نتیجه‬ ‫چقدر رضایت دارید؟‬ ‫بله‪ ،‬فیلم را روی پرده دیدم و راضی بودم چون می خواســتم ببینم‬ ‫همانقدر که من برای ان تالش کرده ام مخاطب می تواند ان را درک‬ ‫کند و درک کند که من چه حالی داشته ام‪ ،‬از این لحاظ می گویم‬ ‫که ایا توانســته ام کار را خوب نشان بدهم‪ ،‬من خودم راضی بودم‪،‬‬ ‫البته یکی دو پالن مهم در تکامل معرفی بیشتر نقش «سیمین» بود‬ ‫و من را بهتر معرفی می کرد که متاسفانه حذف شد که این اتفاق در‬ ‫تدوین خیلی از فیلم ها افتاده و امیدوارم بعد از جشنواره برای اکران‬ ‫عموم اضافه شود‪.‬‬ ‫فضای جشنواره را چگونه دیده اید؟‬ ‫اولین سالی بود که در جشنواره بودم و خیلی حس خوبی بود‪ ،‬حس‬ ‫می کنم خیلی به هدفم نزدیکتر شده ام‪ ،‬بازخورد فیلم را تا اینجا خوب‬ ‫دیده ام و خدا را شکر همه از فیلم راضی بوده اند‪.‬‬ ‫با ورود رســمی به دنیای سینما چه هدفی را در ان‬ ‫دنبالمی کنید؟‬ ‫دنبال شــهرت یا هر چیز دیگری نیستم‪ ،‬من دنبال این هستم که‬ ‫استعدادی دارم و اگر فضا فراهم شود ان را نشان بدهم‪.‬‬ ‫و حرف پایانی؟‬ ‫تشکر می کنم از مادر عزیزم که همیشه کنار من بوده است‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫نگاهی به فیلم «خون شد»‬ ‫اینجا چراغی روشن است‬ ‫یکشنبـــــــــــه ‪ 20‬بهمن ماه ‪ 1398‬سال دوازدهم شمــاره ‪1197‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینمــــا‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫یادداشت‬ ‫روزی قهرمان فیلم کیمیایی بشــود‪ ،‬اما به نظر انتخاب او در فیلم درســت است؛ هرچند‬ ‫در برخی ســکانس ها اقاخانی به ورطه بزرگنمایی می رســد‪ ،‬اما در اغلب بخش های این‬ ‫فیلم‪ ،‬نقش افرینی قابل قبولی دارد‪ .‬مســعود کیمیایی در «خون شــد» تالش کرده رنگ‬ ‫و بوی انتقام و گرفتن حق را در چشــمان قهرمانش به تصویر بکشد تا در چاقوی تیز او‪.‬‬ ‫بازی های این اثر در جایی که بازیگران حرفه ای بازی می کنند قابل دفاع است؛ بازی لیال‬ ‫زارع در نقش معتاد قابل دفاع اســت و البته این فیلم فرصتــی برای بازیگران کارگاهی‬ ‫مسعود کیمیایی است تا خودی نشان بدهند هرچند که برخی از انان از این فرصت خوب‬ ‫به دســت امده استفاده درستی نمی کنند؛ در عین حال اســتفاده از بازیگران کارگاهی‬ ‫بــه مخاطب این فرصــت را می دهد تا بدون تصور و پس زمینــه ذهنی‪ ،‬انان را در قامت‬ ‫شخصیت های مختلف ارزیابی کند و خود به انان نمره قبولی یا عدم قبولی بدهد‪.‬‬ ‫کیمیایــی روایت خود را در ناکجاابــادی روایت می کند اما زمان فیلم زمان غلبه زر‬ ‫و زور به انســانیت است؛ چیزی نزدیک به چیزی که کیمیایی از زمانه امروزش درک‬ ‫می کند و بغض کارگردان در فیلم در چشــمان گهــگاه نمناک قهرمانش یا برادرش‬ ‫مرتضی دیده می شود‪.‬‬ ‫«خون شــد» اثری نمادین اســت؛ نمادهایی اشــکار برای مخاطبان عام و کســانی که‬ ‫تماشای فیلم های سینمایی سی و هشتمین جشنواره فیلم‬ ‫فجر با عینک سواد مالی‪7-‬‬ ‫به بهانۀ دیدن فیلم «خون شد» از منظر سواد مالی‬ ‫خون می شود‪ ،‬اگر یاد نگیریم!‬ ‫دکتر کوثر اخوان‬ ‫مدت هاســت در جامعــه‪،‬‬ ‫برچسب های جنسیتی کم رنگ تر‬ ‫از گذشــته شــده اســت‪ .‬زنــان‬ ‫مانند مردان در تمام رشــته های‬ ‫دانشــگاهی تحصیــل می کنند‪،‬‬ ‫کار می کنند‪ ،‬به پســت های باالی‬ ‫ســازمانی می رسند و ‪ . ...‬اما هنوز‬ ‫زنانی زیادی هســتند که نه به دلخواه خودشان بلکه به دلیل‬ ‫تحمل مشکالت مختلف از جمله مشکالت مالی و رفع ان ها‪،‬‬ ‫تن به ازدواج های نامناســب می دهند و در تمام طول زندگی‬ ‫خود به دلیل داشتن سرپناه و تامین هزینه های مالی‪ ،‬رنج های‬ ‫زیادی را تحمل می کنند‪.‬‬ ‫چه بســیار زنانی مانند «مادرجون» در فیلم «خون شد»‪ ،‬به‬ ‫دلیل مشــکالت مالی و ناتوانی در حل ان ها با مردانی بسیار‬ ‫بزرگتر از خود ازدواج می کنند و در جایگاه همســر دوم قرار‬ ‫می گیرند‪ .‬زنانی که می توانند زمام امورشان را در دست بگیرند‬ ‫و زندگی باکیفیت تری‪ ،‬اول برای خود و ســپس اطرافیانشان‬ ‫رقم بزنند اگر در زمان مناســب‪ ،‬اموزش مناسب دیده باشند‬ ‫که در این صورت مانند «مادرجون» حســرت کار کردن و در‬ ‫نتیجه تن ندادن به شرایط نامناسب در دل شان باقی نمی ماند‬ ‫ی فعلی شان طور دیگری بود‪.‬‬ ‫و زندگ ‬ ‫باید به یاد داشــته باشــیم بی خبری خوش خبری نیست و‬ ‫ان چــه نمی دانیم می تواند به ما اســیب بزند‪ .‬وضعیت زنان‬ ‫اطراف مان چگونه اســت؟ ایا دانش و مهارت کافی برای رفع‬ ‫نیازهــای مالی خود را دارند؟ ایا ابزارهــای مالی که راه حل‬ ‫مسائل مالی شان است را می شناسند؟ ایا امروز از ان استفاده‬ ‫می کنند تا فردا با کمترین تنش‪ ،‬این مسئولیت را به سرانجام‬ ‫برســانند؟ ایا اگر روزی مرد مهربان زندگی شان؛ پدر‪ ،‬همسر‪،‬‬ ‫برادر و ‪ ...‬نباشــد‪ ،‬خود می توانند از پس مسائل شان برایند؟‬ ‫مرتضی رنجبران‬ ‫مسعود کیمیایی در تازه ترین فیلم خود می خواهد قهرمانش گنگ بماند؛ شخصیت فضلی‬ ‫شبیه این روزهای خود است‪ ،‬مردی ساکت که دلش برای خانه یعنی کشورش می تپد و در‬ ‫پس زمینه فیلمش به دنبال جمع کردن همه دور هم اســت‪ .‬مسعود کیمیایی فیلمسازی‬ ‫با مقتضیات خود است؛ ســینمای مسعود کیمیایی شبیه هیچ کسی جز خودش نیست‪.‬‬ ‫در اغلب فیلم های او یک قهرمان دیده می شــود و ضدقهرمان و یا ضدقهرمان هایی که از‬ ‫جنس مردم نیســتند‪ .‬از جنس زر و زور و ریا هســتند رفیق در فیلم های کیمیایی اغلب‬ ‫نقش مکمل را به خود می گیرد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫اگر ســینمای کیمیایی را دنبال می کنید حتما فیلم «جــرم» را با بازی پوالد کیمیایی‬ ‫و حامــد بهداد بــه خاطر دارید‪ .‬در فیلــم جدید کیمیایی اما خبــری از پوالد کیمیایی‬ ‫نیست؛ این بار فیلمســاز رفته است تا قهرمان خاص خود را پیدا کند‪ .‬شاید کمتر کسی‬ ‫تصور می کرد سعید اقاخانی که شــاکله نقش افرینی هایش در اثار طنز خالصه می شود‬ ‫به اصطــاح در فیلم کیمیایی رو بازی می کنند ماننــد چراغ هایی که با امدن هر عضو از‬ ‫خانواده به خانه روشــن می شــود‪ .‬و البته «خون شد» مملو از نمادهایی است که حاصل‬ ‫عشــق بازی کیمیایی با کارنامه کاری خود و قهرمانان اثاری است که در بیش از نیم قرن‬ ‫انــان خلق کرده و بــه انان عالقه دارد‪ .‬از «رضا موتــوری» و «قیصر» تا دیگر اثاری که‬ ‫همچنان بهترین های کیمیایی است‪.‬‬ ‫کیمیایی اما در این فیلم می خواهد قهرمانش گنگ بماند؛ فضلی شبیه این روزهای مسعود‬ ‫کیمیایی اســت مردی ساکت که دلش برای خانه یعنی کشورش می تپد و در پس زمینه‬ ‫فیلمش به دنبال جمع کردن همه دور هم است‪ .‬کیمیایی همواره فیلمسازی دغدغه مند‬ ‫بوده اما در ســال های اخیر در بیان دغدغه ها به زبان سینما موفق نبوده اما این بار او در‬ ‫‪ 78‬ســالگی از زبان ســینما برای بیان حرفش استفاده بهتری کرده است و قهرمان قصه‬ ‫کیمیایی این بار در تاریکی قدم بــه زمینی می گذارد که می داند باید برای نگهداری ان‬ ‫تا سرحد مرگ بجنگد و بی صدا زمین را برای روشن کردن چراغ خانه دل ترک کند‪.‬‬ ‫یادداشتی بر فیلم «خروج» به کارگردانی «ابراهیم حاتمی کیا»‬ ‫جدیدترینساختهحاتمی کیا‬ ‫در حد یک شوخی است‬ ‫حمیدرضا کاظمی پور‬ ‫ایا مهارت هایی دارند که برای چنین شــرایطی به خوبی و به‬ ‫ســرعت بتوانند از ان ها درامد کسب کنند؟ یا باید از مردی‬ ‫طلــب یاری کننــد و در ازای ان‪ ،‬احساسات شــان را نادیده‬ ‫بگیرند‪ ،‬برچســب زن دوم بودن به ایشــان تعلق گیرد و یک‬ ‫عمر در رنج و ســختی زندگی نمایند‪ ،‬تازه اگر ان مرد بتواند‬ ‫مشکالت مالی را حل کند‪.‬‬ ‫نقش افرینی زنان در حوزه های گوناگون به صورت روزافزونی‬ ‫گسترش یافته‪ ،‬اما نگرش ان ها به اقتصاد و شرایط مالی شان‬ ‫کمتر از این شــتاب تبعیت کرده است‪ .‬اگرچه اموزش سواد‬ ‫مالی به تنهایی نمی تواند تمــام موانع اطراف زنان را برطرف‬ ‫کند‪ ،‬اما می تواند در داشتن زندگی بهتر به ان ها کمک کند و‬ ‫فرصت های بیشتر و بهتری در اختیارشان قرار دهد‪ .‬همه این‬ ‫موارد‪ ،‬لــزوم توجه مضاعف جامعه و به خصوص خود زنان به‬ ‫افزایش سواد مالی را یاداور می شود‪ .‬نکته مهمی که غفلت از‬ ‫ان‪ ،‬مخاطرات زیادی را با خود به همراه خواهد داشت‪.‬‬ ‫حاتمی کیا برای عالقمندان به سینما در ایران قطعا یک نام بزرگ است‪ ،‬فیلمسازی که سینما‬ ‫را می شناسد و حتی مخالفین فیلم هایش هم بر شناخت او از قاب دوربین و تسلط اش بر‬ ‫تکنیک هم داستان هستند‪ ،‬اما هیچ کدام از فیلم هایش تا این اندازه زبانش شوخی نیست‪.‬‬ ‫فیلم سرشار از شعارزده گی است انقدری که دلزده می شوی‪،‬حداقل چیزی که حاتمی کیا‬ ‫بخاطر داریم این است که الاقل انقدر رو بازی کردن را در فیلم هایش بلد نبود‪ ،‬حتی اگر شعار‬ ‫و مانیفست هم صادر می کرد به دل می نشست‪ ،‬نقدش نقد بود و زبانش سینما‪ ،‬اما خروج به‬ ‫هیچ وجه فیلمی نیست که بتوان از ان دفاعی کرد‪ .‬اگرچه قاب دوربین حاتمی کیا‪ ،‬به ویژه در‬ ‫سکانس های نخستین قابی چشم نواز است و حرکت دوربین مخاطب را برای دیدن یک فیلم‬ ‫سرحال اماده می کند اما هر چه اثر به جلوتر می رود ناکام می ماند‪ .‬این ناکامی را هم می توان‬ ‫در محتوا و هم در کارگردانی به وضوح دید‪ .‬شخصیت های فیلم بیشتر از انکه جدی و دغدغه‬ ‫مند باشند در حد تیپ هایی در اندازه «مدرسه پیرمردها «باقی مانده اند و حرف جدی فیلم در‬ ‫پرداخت ضعیف کاراکترها بیشتر از انکه اعتراضی باشد به شوخی تبدیل شده است‪ .‬این ضعف‬ ‫در شخصیت پردازی حتی در کاراکتر رییس شورای روستا با بازی جهانگیر الماسی هم انقدر‬ ‫کلیشه است که هم دیالوگ هایش و هم اکت هایش را می توان پیش بینی کرد‪ .‬در خروج اما‬ ‫فرامرز قریبیان خوب است و تنها امیدی است که فیلم را نجات می دهد‪ ،‬بازی هایِ در سکوت‬ ‫و نگاههایی از جنس بازیِ قریبیان که می تواند درس هایی در بازیگری برای نسل جوان باشد‪.‬‬ ‫در پایان باید گفت اگرچه اخرین ساخته حاتمی کیا قطعا دشواری های ساخت یک فیلم جاده‬ ‫ای به ویژه با ماشین هایی از نوع تراکتور را دارد و از سختی کار او در ساماندهی و فیلمبرداری‬ ‫نباید غافل شویم اما فیلمی نیست که در اندازه های قبلی این فیلمساز باشد‪.‬‬ ‫یادداشتی کوتاه برای فیلم «اتابای»‬ ‫فیلمی که دیر شروع می شود‬ ‫افشین علیار‬ ‫اتابای پنجمین اثر نیکی کریمی به مراتب کامل ترین اثر او از نظر کارگردانی محسوب می شود این فیلم در ساختار‬ ‫توانسته برای فیلمسازش نسبتا گامی رو به جلو باشد و این نکته مثبتی محسوب می شود اما اتابای مشکل اساسی در‬ ‫فیلمنامه دارد البته که این مشکل کامال در بین فیلمسازان اپیدمی ست به طوری که انگار در قصه گویی و پردازش‬ ‫ان کم می گذارند و از سوی دیگر سعی دارند در ساختار به قصه برسند در فیلم اتابای هم این موضوع وجود دارد‬ ‫قصه کم جان است یا بهتر بگویم قصه تا دقیقه بیست در بالتکلیفی مطلق دست و پا می زند دیر شروع شدن قصه‬ ‫اصلی و باورپذیری شخصیت اصلی و پیدایش علت و معلولی رابطه ها برای مخاطب دیر جا می افتد و مخاطب در‬ ‫دقیقه بیست یا سی است که می تواند خط اصلی داستان را بدست بیاورد اینکه شخصیت اتابای دیر به مخاطب‬ ‫معرفی می شود از ضعف های فیلم اســت و در ادامه ارتباط‬ ‫شخصیت ها کمی لنگ می زند و انگار خط روایی قصه در یک‬ ‫مسیر مسقیم جلو می رود هیچ اتفاق دراماتیکی در جریان‬ ‫فیلم رخ نمی دهد فیلمساز به شدت درگیر خرده پیرنگ ها‬ ‫شده این خرده پیرنگ ها جلوی پیشرفت قصه را گرفته فوت‬ ‫زن یحیی یکی از ان خرده پیرنگ هایی ست که فیلمساز از‬ ‫طریق ان یحیی را معرفی می کند اما این معرفی می توانست‬ ‫در فضای دیگری به طور اسان تر رخ بدهد اما وجود یحیی هم‬ ‫تنها وقت فیلم را تلف کرده است دو سکانس دو نفره از یحیی‬ ‫و اتابای در فیلم وجود دارد که در وهله نخست منطق روایی ندارد و دو اینکه این دو سکانس انقدر طوالنی ست که‬ ‫مخاطب خسته می شود به نظر می رسد فیلمساز نتواسته از طریق قصه گویی فیلمش را جلو ببرد یحیی به سرعت از‬ ‫فیلم حذف می شود چرا؟ اساسا مشخص نمی شود که فیلمساز چرا تصمیم به حذف یحیی می گیرد؟ نمی دانیم‪ ،‬اتابای‬ ‫عاشق می شود این عشق از کجا شروع میشود؟ منطق شکل گیری ان کجاست؟ نیکی کریمی در فیلم اتابای سعی‬ ‫کرده به فضای بومی و جغرافیایی فیلم نزدیک شود زبان فیلم ترکی است و قاب های النگ شاتِ چشم نواز سراسر در‬ ‫اشفتگی خودش باقی می ماند‪ ،‬کریمی قالب‬ ‫فیلم وجود دارد اما همه این ها مربوط به ساختار می شود و مضمون در‬ ‫ِ‬ ‫مشخصی برای بیان و روایت فیلمش ندارد و بیشتر سعی بر موقعیت های مینی مالیستی داشته که جواب نداده است‬ ‫حتی وجود ایدین یا پدر در فیلم لنگ می زند و شخصیت کاظم یا اتابای تبدیل به یک فرد مالیخویایی شده است او‬ ‫ایدین را می زند و بعد از او عذرخواهی می کند یا خودش را زخمی می کند که عذاب وجدان نداشته باشد‪ ،‬یک احساس‬ ‫شدن سیما و اتابای از نظر دیالوگی خوب درامده است و‬ ‫کم رنگی میان او و سیما شکل می گیرد دوسکانس روبرو ِ‬ ‫حس باورپذیری در ان دو سکانس موج می زند اما بعد از سکانس اخر دوباره فیلمساز تصمیم می گیرد شخصیت اتابای‬ ‫را به خلسه و انزوای همیشگی اش ببرد یعنی کریمی نمی تواند تحولی امید بخش برای شخصیت اصلی اش لحاظ‬ ‫کند‪ .‬اتابای نمی تواند موقعیت های دراماتیک برای مخاطبش به همراه داشته باشد و اساسا با چند نمای باز از محیط و‬ ‫طوالنی کردن ریتم سکانس نمی شود به فرم رسید سینمای داستان گو قطعا قصه الزم دارد نه نماهای شاعرانه ی بی‬ ‫منطق‪ ،‬بازی خاصی از حجازی فر و دیگران در این فیلم دیده نمی شود‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫یکشنبـــــــــــه ‪ 20‬بهمن ماه ‪ 1398‬سال دوازدهم شمــاره ‪1197‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینمــــا‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫خبر‬ ‫وزیر ارشاد در پردیس سینمایی ملت‪:‬‬ ‫به دنبال هم گرایی حداکثری‬ ‫در سینما هستیم‬ ‫در نشست فیلم «تعارض» صورت گرفت؛‬ ‫بهاحترامخبرنگارانازجابرمی خیزم‬ ‫نشسترسانه ایفیلمسینمایی«تعارض»بهکارگردانیمحمدرضالطفیاولیننشستیبودکهدیروزشنبه‪۱۹‬‬ ‫بهمن ماه در پردیس سینمایی ملت برگزار شد‪ .‬در این نشست رسانه ای محمدرضا لطفی نویسنده و کارگردان‪،‬‬ ‫امیر سیدزاده تهیه کننده‪ ،‬بابک قائم تدوین‪ ،‬حمید یراقچیان موسیقی‪ ،‬حسین قورچیان صداگذار‪ ،‬رضا بهبودی‬ ‫و سودابه بیضایی بازیگران‪ ،‬پدرام زرگر طراح گریم‪ ،‬افسانه صرفه جو طراح صحنه و لباس و علی اکبر گراگویی‬ ‫صدابردار حضور داشتند‪ .‬علی عالیی نیز منتقد مهمان نشست بود‪ .‬لطفی در ابتدای نشست بیان کرد‪ :‬قصد‬ ‫دارم در ابتدا سه نکته را متذکر شوم‪ .‬من از سال ‪ ۷۸‬کار مطبوعات و نقد فیلم انجام می دهد و افتخار می کنم‬ ‫که از جامعه نقد و مطبوعات وارد سینما شده ام‪ .‬شما روزنامه نگاران خیلی زحمت می کشید و خوشحالم که یقه‬ ‫فیلمسازان را می گیرید و از سینما دفاع می کنید‪ .‬متاسفانه در جشنواره به زحمات شما توجهی نمی شود‪ .‬باید‬ ‫بگویم که هیچ شخصی حق ندارد به شما توهین کند و این حق شماست که فیلمسازان را مورد پرسش قرار‬ ‫دهید و من می خواهم به احترامتان از جا برخیزم‪ .‬در ادامه لطفی و عوامل فیلمش به احترام خبرنگاران حاضر در‬ ‫سالن از جا بلند شدند و برای انها دست زدند‪ .‬وی سپس ادامه داد‪ :‬نکته دوم درباره فیلم اول یا دوم بودن فیلم‬ ‫است‪ .‬فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» بچه من است و نمی توانم زیر فرش قایمش کنم‪ .‬و زمانی که مساله فیلم‬ ‫اولی یا دومی بودن من مطرح شد برای خودم هم معضل شد‪ .‬لطفاً این موضوع را بعد از جشنواره پیگیری کنید‪.‬‬ ‫لطفی ادامه داد‪ :‬در حال حاضر همه فیلم ها چه بلند و چه کوتاه به صورت دیجیتال تصویربرداری می شوند و‬ ‫کیفیت فیلم تعیین می کند که از چه نوعی است‪ .‬این مساله برای من و بقیه دوستانم معضل است و دوست دارم‬ ‫این ان را پیگیری کنید‪ .‬نکته سوم هم اینکه من از تک تک عوامل فیلمم و مخصوصاً تهیه کننده تشکر می کنم‬ ‫که همراه و در کنار من بودند‪ .‬در ادامه عالیی عنوان کرد‪ :‬من سینمای موردعالقه ام کالسیک است اما همیشه‬ ‫شرط عالقه مند شدن به فیلم را جذابیتش برای مخاطب می دانم‪ .‬در این فیلم با یک فیلم سایکو درام روبرو‬ ‫هستیم که کاراکتر اصلی اش یکی از انواع افسردگی را دارد‪ .‬در فیلم مسائلی چون جهان های موازی و مبحث‬ ‫زمان مطرح می شود‪ .‬زمان در فیلم هم چندپاره می شود هم می شکند و هم در یک قاب روایت های مختلفی از‬ ‫ن نوع فیلم ها خیلی سخت و پیچیده‬ ‫زمان داریم‪ .‬در ادامه سیدزاده درباره کار کردن با فیلم اولی ها گفت‪ :‬چون ای ‬ ‫هستند و کسی حاضر نمی شود این فیلم ها را بسازد من تهیه کنندگی انهارا قبول می کنم‪.‬‬ ‫فیلممن‪،‬فیلمقطعیتنیست‬ ‫لطفی درباره سیاسی بودن فیلم توضیح داد‪ :‬من درباره جهان امروز فیلم می سازم‪ .‬این فیلم‪ ،‬فیلم قطعیت‬ ‫نیست و بین واقعیت و رویا اتفاق می افتد‪ .‬ما در جهانی زندگی می کنیم که سیاست از همه چیر به ما نزدیکتر‬ ‫است‪ .‬من منتقد هستم و کارم نقد کردن است و در این فیلم هم همین کار را می کنم‪ .‬من از سال ‪ ۸۲‬در سالن‬ ‫رسانه فیلم دیدم و همه اثار را رصد کردم پس اگر می خواستم فیلم سیاسی بسازم بلد بودم اما درباره انسان‬ ‫فیلم ساخته ام‪ .‬بهبودی درباره همکاری در ‪ ۲‬فیلم لطفی و اینکه ترجیح می دهد در فیلم هایی که در گروه‬ ‫«هنر و تجربه» اکران می شوند‪ ،‬بازی کند‪ ،‬گفت‪ :‬باعث افتخارم است که در اثار لطفی بازی کردم‪ .‬مساله دیگر‬ ‫در انتخاب هایی که دارم به کار گرفتن درست مضمون و ساختار سینما و دیگر اندیشه حاکم درون فیلمنامه‬ ‫است که برایم بسیار مهم است پس صرف حضور در نقش اول یک فیلم و دستمزد کالن گرفتن که البته‬ ‫نگرفتم‪ ،‬ساختار‪ ،‬ایده و اندیشه فیلم نیز برایم بسیار مهم است‪ .‬وی یاداور شد‪ :‬اقای لطفی را از چند سال قبل‬ ‫می شناسم و همکاری ما همکاری جستجوگرانه ای بوده است‪ .‬این فیلم حداقل ‪ ۲‬سال و نیم پیشینه دارد و‬ ‫امثال وی که سعی در نواوری و اندیشیدن دارند برای من اولویت دارند به نسبت کسانی که خودشان را موظف‬ ‫می دانند که سالی یک فیلم بسازند‪ .‬بنابراین من همچنان مشتاق و اماده ام که کار درست ارائه دهم‪ .‬همچنین‬ ‫ترجیح این است که نون و ماستم را بخورم و در فیلمی که ندانم سرمایه اش از کجا امده‪ ،‬بازی نکنم‪ .‬اقای‬ ‫سیدزاده زحمت زیادی کشیده است و االن ما لذتش را درک می کنیم‪ .‬لطفی با انتقاد به داوری نشدن بازیگران‬ ‫و عوامل فیلم های بخش نگاه نو ابراز امیدوارم کرد از سال اینده این معضل برطرف شود‪ .‬بیضایی نیز درباره‬ ‫حضور در اثار مستقل توضیح داد‪ :‬متاسفانه این روزها سینمایمان فقیر شده است‪ .‬سینما از دیدگاه من راهی‬ ‫است که یک جهان بینی و نگاهی به مخاطب اضافه شود و فکر می کنم فیلم اقای لطفی این نکته را دارد‪.‬‬ ‫ریتم کند تبدیل به فحش شده است!‬ ‫لطفی درباره کند بودن ریتم فیلم گفت‪ :‬این روزها ریتم کند تبدیل به فحش شده است‪ .‬مث ً‬ ‫ال چرا باید از فیلم‬ ‫مجید برزگر بیرون بیاییم در حالی که این نوع ریتم الزمه این سینماست‪ .‬در این فیلم نیز این ریتم در راستای‬ ‫فیلم و خاصیت و جهان بینی ان است‪ .‬وی افزود‪ :‬امسال یکی از درخشان ترین فیلم هایی که دیدم فیلم «ابر‬ ‫باران می گیرد» مجید برزگر بود اما متاسفانه دیدم عده ای سالن را ترک کردند‪ .‬خواهش می کنم کمی بیشتر‬ ‫حوصله داشته باشیم و حواسمان باشد که اینستاگرام دارد چه بالیی سرمان می اورد‪ .‬این کارگردان ادامه‬ ‫داد‪ :‬سیاه و سفید بودن بخشی از فرم فیلم است‪ .‬یکی از عناصری که می تواند مخاطب را درگیر کند رنگ‬ ‫است و شخصیت اصلی فیلم من مشکلش این است که می گوید من را نمی بینند پس سیاه و سفید بودن‬ ‫فیلم در راستای وضعیت شخصیت فیلم بود‪ .‬بابک قائم تدوینگر فیلم با اشاره به اینکه فیلم در ‪ ۱۴‬قاب گرفته‬ ‫شده است‪ ،‬بیان کرد‪ :‬فیلم به خاطر نوع روایت برخی از فضاها را از تدوینگر می گیرد و در نهایت به این فرم‬ ‫فیلمبرداری رسیدیم‪ .‬یراقچیان نیز درباره موسیقی فیلم توضیح داد‪ :‬موسیقی فیلم در حقیقت یک سبک‬ ‫باروک است که خودم نوشتم‪ .‬ما ‪ ۲‬قانون زمان و عدم قطعیت را می شناسیم که عنصر زمان در این فیلم از‬ ‫اهمیت زیای برخوردار است و بر اساس قانون قطعیت می توان به این فکر کرد که ممکن است گذشته ما‬ ‫هک شده باشد‪ .‬در موسیقی فیلم نیز تمام این مسائل مورد توجه قرار گرفته و سه شیوه موسیقی باروک‪،‬‬ ‫الکترونیک و رومنس در هم تنیده شده است و تالش شده عنصر زمانی نیز در بازی ها مورد توجه قرار گیرد‪.‬‬ ‫قورچیان صداگذار و گراگویی صدابردار فیلم نیز درباره ویژگی های صداگذاری و صدابرداری فیلم صحبت‬ ‫کردند و یاداور شدند که تالش شده برخی از بار درام نیز روی صدای فیلم باشد و صدای فیلم بدون غلو به‬ ‫گوش مخاطب برسد‪ .‬افسانه صرفه جو طراح صحنه و لباس فیلم نیز یاداور شد‪ :‬من خودم وقتی دیدم فیلم به‬ ‫سیاه و سفید تبدیل شده غافلگیر شدم و اگر از اول می دانستم برای رنگ بندی کار دیگری می کردم‪ .‬با وجودی‬ ‫که فضا محدود بود اما من تالش کردم اشیفتگی شخصیت اصلی را به درستی نشان دهم‪ .‬پدرام زرگر درباره‬ ‫چهره پردازی فیلم توضیح داد‪ :‬انقدر محمدرضا لطفی فیلم را جامع و کامل توضیح داده بود که من در جریان‬ ‫همه موارد بودم و تالش کردم گریم از فیلم بیرون نزند‪.‬‬ ‫صندوقخیریه ایبرایفیلم اولی ها‬ ‫در پایان نشســت سیدزاده درباره بازگشت سرمایه اش برای ساخت فیلم های بعدی بیان کرد‪ :‬ما صندوق‬ ‫خیریه ای داریم که نذر کارگردان اولی ها کرده ایم و حدود ‪ ۱۵‬سال است که فعال است‪ .‬هیچ کدام از مدیران‬ ‫دولتی هم تاکنون هیچ خیری به این خیریه نرسانده اند‪ .‬من تا امروز خانه و دفتر کارم را فروخته ام و هزینه‬ ‫کرده ام و هیچ دریافتی دولتی هم ب ه صورت وام نداشته ام اما خوشحالم که فیلمسازانی که‪ ۱۵‬سال پیش فیلم‬ ‫اولشان را در دفتر من ساختند‪ ،‬هنوز ان فیلم را بهترین فیلم کارنامه شان می دانند‪.‬‬ ‫یادداشتی بر فیلم «لباس شخصی» به کارگردانی امیرعباس ربیعی‬ ‫امالی ننوشته غلط ندارد‬ ‫حمیدرضا کاظمی پور‬ ‫اولین ســاخته ربیعی در مقام کارگردان‪،‬فیلم قابل تاملی است! پرداختن به زوایای مبهمی از تاریخ‬ ‫معاصر ایران در بعد از انقالب به لحاظ اینکه شــاید بابی از گفتگو و روشــنگری را باز نماید می تواند‬ ‫بسیار موثر باشد و بهتر است قبل از هرگونه موضع گیری این را به فال نیک بگیریم و جرقه ای در‬ ‫مسی ِر گفتمان بیشــتر بدانیم چرا که نباید فراموش کنیم تا در مورد موضوعی گفتگو صورت نگیرد‬ ‫به حقایق دست نخواهیم یافت و به قول معروف امالی ننوشته غلط ندارد‪.‬‬ ‫پرداختن به موضوع حزب توده و مســائل پیچیده ان در شرایط اغاز انقالب و جنگ به خودی خود‬ ‫موضوعی چالش برانگیزی است و از انجا که اساسا مخاطب اشراف درست و دقیقی بر اطالعات طبقه‬ ‫بندی شــده در این راستا ندارد‪ ،‬کشف حقایقی در این زمینه می تواند جذابیت های خود را به همراه‬ ‫داشته باشد به شرط انگه نگاه فیلمساز جانبدارانه نباشد و موضعی بی طرف را از پشت قاب دوربین‬ ‫ارائه دهد‪ .‬لباس شــخصی خارج از بحث محتوایی که به دلیل عــدم وقوف به ان نمی توانم چندان‬ ‫پیرامون ان ســخن بگویم اما در کارگردانی فیلم پرزحمتی است‪ ،‬فضاسازی و طراحی صحنه خوبِ‬ ‫ســال های ‪ ۶۰‬چیزی اســت که در اولین نگاه باید به ان اذعان داشت و فیلم به این لحاظ توانسته‬ ‫اســت باورپذیری الزم را در مخاطب خود ایجاد کند‪ .‬دوربین نیز با توجه به اســتقرار‪ ،‬ثبات و پرهیز‬ ‫از نماهای روی دست به خوبی توانسته است التهاب و هیجان مورد نیاز در فیلم را ایجاد کند و این‬ ‫شــاید مهمترین زحمت کارگردان در ساخت این فیلم اســت که راه سخت تر را انتخاب کرده و با‬ ‫یک دکوپاژ منطقی به ســراغ دوربین روی دست نرفته است‪ .‬موسیقی اما در لباس شخصی بیش از‬ ‫حد بر کار ســوار اســت و به جای کمک به فضاسازی فیلم بیش از انچه نیاز هست شنیده می شود‪.‬‬ ‫لباس شــخصی در بازیگری نیز چندان یکدست نیســت و اگرچه با عدم استفاده از بازیگران چهره‬ ‫ســینمایی توفیق هایی را در باورپذیری بیشــتر فضای ان روزها به دست اورده است اما از یکدستی‬ ‫الزم برخوردار نیست‪.‬‬ ‫یادداشتی بر فیلم «اتابای» به کارگردانی «نیکی کریمی»‬ ‫فیلمی که بدون التهاب‬ ‫روایت اش را به پیش می برد‬ ‫حمیدرضا کاظمی پور‬ ‫صادقانه باید گفت قبــل از دیدن فیلم اتابای با این پس زمینه ذهنی که به دیدن‬ ‫فیلمی کسل کننده خواهم نشست وارد سالن سینما شدم و این حس تا ده دقیقه‬ ‫اغازین فیلم نیز همراه بود اما بر خالف انتظار‪،‬فیلم به ارامی ارتباطش را با مخاطب‬ ‫خود برقرار می کند و تا انتها نیز او را همراه می ســازد‪ .‬اتابای قبل از انکه قصه اش‬ ‫عاشقانه باشد برش هایی است از زندگی بخشی از مردم این سرزمین‪ ،‬که فیلمساز با‬ ‫سن اتابای‬ ‫پرهیز از اغراق به خوبی توانسته است به روایت ان بپردازد‪ .‬مهمترین ُح ِ‬ ‫این است که مقدمه دارد و پله پله روایت خود را از برش هایی از زندگی می سازد و‬ ‫با تزریق قطره چکانی خرده پیرنگ هایی بدون تشنج درام فیلم خود را شکل داده و‬ ‫سر و سامان می بخشد‪ .‬بی شک در اکثر اثار تلخ و پر یاس و ناامیدی جشنواره سی‬ ‫و هشتم‪ ،‬اتابای فیلمی است که قدری ارام و قرار دارد‪ ،‬روایت اش ملتهب نیست و‬ ‫جنس تلخی هایش هم ازار دهنده نمی شــود‪ .‬نیکی کریمی در دومین ساخته بلند‬ ‫سینمایی خود نشان داده است که در کارگردانی نیز یک جهش چند پله ای داشته‬ ‫است و تسلط اش این بار به فرم و ساختار نیز عالوه بر محتوا بیشتر شده است و اگر‬ ‫این مسیر را به درستی ادامه دهد می تواند حرفهایی برای گفتن داشته باشد‪ .‬اتابای‬ ‫در بازیگری نیز اگرچه با بازی متفاوتی از هادی حجازی فر روبرو نیستیم اما بازی اش‬ ‫بسیار تاثیرگذار است و در ارائه کاراکتر اتابای نشان داده است که بازیگری است که‬ ‫توانمندی هایش قابل تحسین است‪ ،‬سحر دولتشاهی هم خوب است و جواد عزتی‬ ‫نیز نشــان داده است که می تواند از بازی های تکرار شده خود قدری فاصله بگیرد‪.‬‬ ‫اتابای اگرچه در پایان بندی فیلم ضعف هایی دارد و قصه اش هم چندان بدیع نیست‬ ‫اما فیلم خوبی است که می تواند حال مخاطب خود را نیز خوب کند‪.‬‬ ‫سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی عصر دیروز شنبه‪۱۹‬‬ ‫بهمن ماه همزمان با هشتمین روز برگزاری سی وهشتمین جشنواره‬ ‫فیلم فجر با حضور در پردیس ســینمایی ملت از این رویداد بازدید‬ ‫کرد‪ .‬وزیر ارشاد در حاشیه این بازدید و در جمع خبرنگاران در پاسخ‬ ‫به سوالی درباره اولویت های حمایتی وزارت ارشاد در حوزه فیلم سازی‬ ‫و سینما گفت‪ :‬براســاس برنامه ای که برای حمایت از محتوا تدوین‬ ‫شــده اســت‪ ،‬فیلم هایی در حوزههای خاص همچون نهاد خانواده‪،‬‬ ‫عزت عمومی‪ ،‬انسجام اجتماعی و رفع گسست های اجتماعی مورد‬ ‫حمایت قرار می گیرند تا تولید محتوا در این زمینه را تقویت کنیم‪.‬‬ ‫به نظر می رسد مهمترین مسئله ما در فضای اجتماعی امروز بحث‬ ‫گسســت های اجتماعی است‪ .‬این گسســت ها هم در فضای رابطه‬ ‫حاکمیت و ملت و هم در میان ملت و ملت وجود دارد‪ .‬اینکه بتوانیم‬ ‫انســجام اجتماعی را ارتقا دهیم خود به خود به رفع این گسست ها‬ ‫کمک می کند‪ ۴ .‬موضوع اصلی را مشــخص کرده ایم که ان شاهلل در‬ ‫همین محورها اثار مورد حمایت قرار می گیرند‪.‬‬ ‫اولویت هایحمایتازسینمایاستراتژیک‬ ‫صالحی در پاســخ به ســوال دیگری درباره تولیدات استراتژیک در‬ ‫سینما هم گفت ‪ :‬با این نگاه که ببینیم مهمترین مسئله ما در فضای‬ ‫اجتماع چیست‪ ،‬براساس پیمایش هایی که ما و دیگران در این زمینه‬ ‫داشته ایم‪ ،‬همانطور که اشاره شد مهمترین موضوع‪ ،‬بحث گسست های‬ ‫اجتماعی است‪ .‬در فضای انسجام اجتماعی چند محور اصلی را تعریف‬ ‫کرده ایم که طبیعتا در زمینه حمایت های استراتژیک در سینما هم‬ ‫ایــن محورها مورد توجه خواهند بود‪ .‬عــزت و اقتدار ملی با نگاه به‬ ‫پیشرفت های اینده‪ ،‬نهاد خانواده‪ ،‬فاصله گرفتن از فردگرایی مضر و‬ ‫همگرایی اجتماعی محورهایی است که در تولیدات سال های اینده‬ ‫بیشتر موردتوجه خواهند بود‪ .‬وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که‬ ‫با توجه به فضای اعتراضات اخیر‪ ،‬لزوم برگزاری جشنواره فجر چه بود‬ ‫هم گفت‪ :‬همین که امروز شما و ما در این فضا هستیم نشان می دهد‬ ‫که جشنواره می تواند تاثیرگذاری مهمی در این زمینه داشته باشد‪.‬‬ ‫جشنواره رویدادی است که فضای یک سال اینده سینمای ایران را‬ ‫تعیین می کند و این اتفاق خوبی برای سینمای ایران است‪.‬‬ ‫وزیر ارشاد درباره انتقاد برخی سینماگران در قالب تحریم جشنواره و‬ ‫نیز اعتراض فرامرز قریبیان در نشست خبری فیلم «خروج» نسبت به‬ ‫فضای مدیریت سینما هم بیان کرد‪ :‬اعتراض اقای قریبیان همانطور‬ ‫که اشاره شد‪ ،‬مربوط به این دوره وزارت ارشاد نبوده است اما نگاه کلی‬ ‫ما این اســت که بتوانیم اهالی سینما را به صورت حداکثری در کنار‬ ‫هم داشته باشیم و خانواده سینمای ایران حداقل دفع را داشته باشد‪.‬‬ ‫کنار هم قرار گرفتن ها باید تداوم پیدا کند و جشنواره فیلم فجر نماد‬ ‫این هم گرایی حداکثری است‪ .‬وی درباره چندصدایی بودن جشنواره‬ ‫فیلم فجر و حذف فیلم هایی با نگاه متفاوت از ویترین این رویداد هم‬ ‫گفت‪ :‬تاکید بنده به دوستان ما در هیات انتخاب و داوران‪ ،‬هم به دبیر‬ ‫جشنواره و هم به رئیس سازمان سینمایی این بوده است که جشنواره‬ ‫سینمایی فجر‪ ،‬ویترین سینمای ایران با همه سلیقه های متکثر باشد‪.‬‬ ‫همین نکته است که جشنواره فجر را زیباتر کرده و می کند‪ .‬تاکید بر‬ ‫این بوده که هیات های انتخاب و داوری هم با همین رویکرد عمل کنند‬ ‫و امروز هم شاهد این تنوع در فضای جشنواره فجر هستیم که شور‬ ‫و شوق نسبی را هم به همراه داشته است‪ .‬صالحی درباره تاثیر جریان‬ ‫تحریم جشنواره فجر از سوی برخی سینماگران‪ ،‬بر برگزاری این دوره‬ ‫از این رویداد یاداور شد‪ :‬ترجیح می دهم اینگونه تعبیر کنم که در پی‬ ‫اتفاقــات تلخی که رخ داده بود ‪ ،‬پاره ای از عکس العمل های عاطفی را‬ ‫شاهد بودیم اما خوشبختانه انچه این روزها در جشنواره فیلم فجر و‬ ‫دیگر جشنواره های هنری فجر شاهد هستیم این است که احساس‬ ‫اهالی فرهنگ و هنر این اســت که جشنواره ها اتفاقی هستند که به‬ ‫راحتی نمی توان از ان ها گذشــت‪ .‬در کنار هم بودن معموالً اتفاقات‬ ‫بهتــری را رقم می زند‪ .‬وزیر ارشــاد درباره موضع یکی از نمایندگان‬ ‫مجلس در تهدید هنرمندان تحریم کننده جشنواره های فجر اظهار‬ ‫کرد‪ :‬موضع ما تا به امروز حرکت در مسیر همگرایی بوده است و این‬ ‫مسیر را حتماً ادامه می دهیم‪ .‬فضای جشنواره های فجر هم امروز نشان‬ ‫می دهد که خوشبختانه هنرمندان خیلی زود در این رویدادها گردهم‬ ‫امده اند‪ .‬اهالی هنر ممکن است در مواردی انتقادهایی هم داشته باشند‬ ‫اما در اصل یک خانواده هستند و این خانواده را به راحتی رها نمی کنند‪.‬‬ ‫دولت گالیه ای از «خروج» ندارد‬ ‫سیدعباسصالحیدربارهشائبهمطرحشدهازسویابراهیمحاتمی کیا‬ ‫مبنی بر حساسیت های دولت نسبت به فیلم انتقادی «خروج» که‬ ‫حتی منجر به حذف فیلم از فهرســت ارای مردمی جشنواره شده‬ ‫است‪ ،‬گفت‪ :‬حقیقتا اینگونه احساس نمی کنم‪ .‬باالخره مسئله فیلم‬ ‫ایشان و تم ان از قبل روشن بوده است‪ .‬نگاه دولت این است که فضای‬ ‫نقد و انتقاد در بخش های مختلف اجتماعی من جمله انتقاد از دولت‪،‬‬ ‫باز باشد از همین زاویه نیز به شخص بنده که طبیعتاً خط مستقیم‬ ‫این ارتباط با دولت بوده ام هیچ کس از دولت چه قبل از جشــنواره‬ ‫چه در ایام نمایش فیلم در جشنواره‪ ،‬زبان به گالیه باز نکرده است‪.‬‬ ‫وزیر ارشــاد درباره دیگر انتقاد ابراهیم حاتمی کیا از اولویت نداشتن‬ ‫موضوعات ارزشی همچون فیلم های دفاع مقدس در وزارت ارشاد و‬ ‫کمک سازمان اوج به رفع این خال هم گفت‪ :‬شخصاً چنین تعبیری‬ ‫را از ایشان نشنیدم‪ .‬متن صحبت های ایشان ارجاعی به وزارت ارشاد‬ ‫نداشته است‪ ،‬اما واقعیت این است که بحث دفاع مقدس و موضوعاتی‬ ‫از این قبیل در دســتور کار ما بوده و هســت اما امکانات و منابع ما‬ ‫به شدت محدود است و این محدودیت پاره ای معذوریت ها را در زمینه‬ ‫حمایت ایجاد کرد ه است‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫عوامل نمایش «همه ی دزد ها که دزد نیستند» در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫یکشنبـــــــــــه ‪ 20‬بهمن ماه ‪ 1398‬سال دوازدهم شمــاره ‪1197‬‬ ‫اگرخالقباشیم‪،‬شوخی هایسیاسیبههیچکسبرنمی خورد‬ ‫تئاتر مستقل همیشه مظلوم واقع می شود‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫تئـــــاتر‬ ‫‪THEATRE‬‬ ‫یادداشت‬ ‫بررسی نشانه ها و معنا در نمایشنامه‬ ‫رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر‬ ‫سیدمحمد قاسمیان‬ ‫رومئــو و ژولیــت تراژدی عاشــقانه ای‬ ‫اســت که جزء اولین کارهای شــاعر و‬ ‫نمایشنامه نویسانگلیسیویلیامشکسپیر‬ ‫می باشد‪ .‬این نمایشنامه از ماندگارترین‬ ‫اثار ادبیات کالســیک انگلستان است و‬ ‫فیلم ها و داستان های بسیاری با اقتباس‬ ‫از این نمایشــنامه ســاخته و نوشــته‬ ‫شده است‪ .‬بدون شک رومئو و ژولیت اگر عمیق ترین اثر شکپیر نباشد‪،‬‬ ‫اما تغ ّزلی ترین کار نمایشی اوست‪ .‬در اغاز نمایشنامه با رومئویی مواجه‬ ‫می شویم که عاشق دختری به نام روزالین شده است‪ .‬عشقی که رومئو‬ ‫نسبت به روزالین دارد باعث می شود تا در پی نرسیدن به او دچار افسردگی‬ ‫و گوشه نشینی شود‪ .‬خانواده رومئو (خانواده مونتاگیو) از بن ویلیو‪ ،‬دوست‬ ‫صمیمی رومئو درخواست می کنند تا با او صحبت کرده و بتوانند دلیل‬ ‫ناراحتیش را بدانند‪ .‬همزمان تدارکات جشنی در منزل خانواده کپیولت‬ ‫(پدر ژولیت) اغاز می شــود‪ .‬هدف از برپایی این مهمانی‪ ،‬اشنایی پاریس‬ ‫(از اقوام امیر ورونا) و ژولیت اســت‪ .‬رومئو با علم به درگیری و دشــمنی‬ ‫دیرینه خانواده خود (خانواده مانتاگیو) با خانواده کپیولت به همراه دیگر‬ ‫دوســتانش‪ ،‬نقاب بر چهره وارد این مهمانی می شود‪ .‬تیبالت (پسر دایی‬ ‫ژولیت) رومئو را در مهمانی شناسایی کرده و با عکس العملی خشن قصد‬ ‫بیرون انداختن او و دوستانش را می کند‪ .‬اما ماجرای شب مهمانی به اینجا‬ ‫ختم نشده و تیر نگاه ژولیت به رومئو در این مهمانی باعث می شود تا رومئو‬ ‫نه تنها روزالین عشق اول خود را به طور کامل فراموش کند‪ ،‬بلکه نه یک‬ ‫دل صد دل عاشــق ژولیت شود! پس از ماجراهای شب مهمانی‪ ،‬رومئو‬ ‫مخفیانه وارد باغ کپیولت شده و از پنجره با ژولیت هم صحبت می شود‪ .‬این‬ ‫صحنه زیبا توسط نقاشان بسیاری از جمله نقاش انگلیسی فرانک دیکسی‬ ‫به تصویر کشیده شده است‪ .‬انها پس از مدت کوتاهی تصمیم می گیرند که‬ ‫با یکدیگر ازدواج کنند‪ .‬پس به نزد کشیش کلیسای شهر رفته و پس از‬ ‫انکه داستان اشنایی خود با ژولیت را میگوید از الرنس راهب درخواست‬ ‫راهنمایی میکند‪ .‬الرنس با این هدف که درگیری این دو خانواده با ازدواج‬ ‫رومئو و ژولیت برطرف شــود‪ ،‬راضی می شــود تا ژولیت را به عقد رومئو‬ ‫دراورد‪ .‬ساعتی بعد در گوشه ای از شهر یک درگیری بین مرکشیو (دوست‬ ‫رومئو) و تیبالت پیش امده و مرکشیو به قتل می رسد‪ .‬با رسیدن رومئو نزاع‬ ‫باال گرفته و رومئو‪ ،‬تیبالت را به قتل می رساند‪ .‬با رسیدن خبر کشته شدن‬ ‫تیبالت به امیر ورونا‪ ،‬امیر تصمیم می گیرد تا رومئو را بخاطر قتلی که انجام‬ ‫داده به شهری به نام مانتوا تبعید نماید‪ .‬خبر تبعید رومئو‪ ،‬هم برای او و هم‬ ‫برای ژولیت بسیار دردناک است‪.‬‬ ‫در این بین خانواده ژولیت با مشخص کردن یک ضرب العجل برای ازدواج‬ ‫ژولیت با پاریس‪ ،‬او را به شدت تحت تاثیر قرار میدهند‪ .‬ژولیت ابتدا مخالفت‬ ‫کرده ولی وقتی با تهدیدهای پدرش کپیولت مواجه می شود به ظاهر راضی‬ ‫می شود‪ .‬ســپس ترتیبی داده و مخفیانه به مالقات الرنس راهب می رود‪.‬‬ ‫الرنس به ژولیت ســمی میدهد که اثر ان ‪ 42‬ساعت ماندگاری دارد‪ .‬او از‬ ‫ژولیت می خواهد تا شب مراسم عروسی سم را بنوشد و به او اطمینان خاطر‬ ‫می دهد که بعد از مصرف سم زمانیکه همگان او را مرده ببینند و به گورستان‬ ‫ببرند‪ ،‬در انجا بیدار شده و رومئو و الرنس را باالی سر خود ببیند‪.‬اما وقتی‬ ‫خبر مرگ ژولیت به رومئو می رسد‪ ،‬پیغام قاصد به دست او نرسیده و رومئو‬ ‫با سمی در دست و خنجری به پهلو به سوی ورونا حرکت می کند‪ .‬وقتی‬ ‫به گورستان می رسد پاریس را در نزدیکی جسد ژولیت دیده و با او درگیر‬ ‫میشود‪ .‬طی این درگیری پاریس به دست رومئو به قتل می رسد‪ .‬او به سمت‬ ‫ژولیت حرکت کرده‪ ،‬تابوت او را برای وداع با عشق خود کنار می زند و بعد‬ ‫از بوسیدن چهره او زهر را می نوشد و می میرد‪ .‬ژولیت به فاصله اندکی بیدار‬ ‫شده و پس از دیدن این صحنه خود را با خنجر رومئو کشته و در اغوش‬ ‫رومئو جان می دهد‪ .‬با رسیدن خبر این اتفاقات به شهر‪ ،‬دو خانواده مانتاگیو‬ ‫و کپیولت به همراه امیر شهر ورونا وارد گورستان شده و همگی در تعجب‬ ‫و حیــرت به تحقیق و پیگیری ماجرا می پردازند‪ .‬در اخر پس از اگاهی از‬ ‫اتفاقات رخ داده‪ ،‬کپیولت دســت مانتاگیو را گرفته و با او پیمان دوستی و‬ ‫برادری می بندد و نمایشنامه در همینجا به پایان می رسد‪ .‬اکنون قصد داریم‬ ‫تا به بررسی نشــانه ها و معنا در این اثر ویلیام شکسپیر بپردازیم‪ .‬در اغاز‬ ‫نمایشنامه پس از جنگ و درگیری میان دو خانواده‪ ،‬اولین نکته ای که در‬ ‫توجه ها را به سمت خود جلب می کند گریزان بودن رومئو از نور می باشد‬ ‫که خود می تواند بصورت نشانه ای از سرنوشتی شوم معنا شود‪ .‬در مقابل این‬ ‫گریزان بودن از نور‪ ،‬رومئو در جایی از نمایشنامه ژولیت را به نور درخشنده تر‬ ‫ازستارگانتشبیهمی کند‪.‬تشبیهیکهنشانمی دهدنورحقیقیبرایرومئو‬ ‫عشق است نه هیچ چیز دیگر‪ .‬در جریان نمایشنامه متوجه می شویم که‬ ‫ژولیت بسیار کم سن و سال بوده و ظاهرا سن او کمتر از ‪ 14‬سال می باشد‪.‬‬ ‫از این موضوع میتوان پی برد که ژولیت اولین بار است که عشق را تجربه‬ ‫می کند و این نکته خود از لحاظ روانکاوی حائز اهمیت بوده و قابل بررسی‬ ‫است‪ .‬منبع الهام شکسپیر برای این نمایشنامه‪ ،‬شعری است از ارتور بروک‬ ‫با نام ماجرای غم انگیز رومئوس و ژولیت‪ .‬در این اثر‪ ،‬ژولیت یک دختر ‪۱۶‬‬ ‫ساله است و رومئو تا حدی از او بزرگ تر است‪ .‬اما در این نمایشنامه شکسپیر‬ ‫ســن ژولیت را کاهش داده است‪ .‬درواقع شکسپیر با پایین اوردن سن دو‬ ‫عاشــق جوان خود‪ ،‬اختالف سنی ان ها با والدینشان را بیشتر کرده است‪.‬‬ ‫ازدواج مخفی رومئو و ژولیت با وجود اطالع از تمام اختالفات‪ ،‬دشمنی ها‬ ‫و درگیری های دو خانواده درواقع مخالفت با تمام ارزوهایی دو خانواده ای‬ ‫است که دشمن قسم خورده یکدیگر می باشند‪ .‬اما شاید مهم ترین موضوعی‬ ‫که هر خواننده پس از خواندن این نمایشنامه با ان رو به رو می شود‪ ،‬درک‬ ‫حقیقتی بزرگ و مهم است‪ .‬حقیقتی که نشان از عشقی غیر زمینی میان دو‬ ‫شخصیت اصلی این داستان دارد‪ .‬درواقع فداکاری رومئو و ژولیت در صحنه‬ ‫اخر نشان می دهد که این دو درگیر یک رابطه معمول زمینی نبوده اند بلکه‬ ‫عشق به معنای واقعی کلمه در جهان دیگری منتظر انان است‪.‬‬ ‫مریم رودبارانی‬ ‫عنوان نمایش را چندبار می خوانم در ذهنم‪« :‬همه دزدها که دزد نیستند» باید جمله را ب ه صورت سلبی یا شاید با لحنی متفاوت خواند‪ .‬انتخاب محمدرضا جمال‪ ،‬کارگردان‬ ‫نمایش «هم ه دزدها که دزد نیستند» از این حیث اساسی و هوشمندانه است‪ .‬دزدی در نمایشنا مه ی فو و نمایش جمال‪ ،‬بهانه ای می شود برای به میدان اوردن شخصیت های‬ ‫خاطی دیگر‪ .‬زوج ها یا شش شخصیت این نمایش در دل چهارچوب نظم نمادین می ایستند و از درون قواعد ان را به سخره می گیرند‪ .‬با دیدن «همه دزدها که دزد نیستند» یاد‬ ‫می گیریم زمانی که خالق باشیم و عمیق به مسائل نگاه کنیم انوقت شوخی های سیاسی به هیچ کس بر نمی خورد و توهین نمی شود‪ ،‬مسائل اجتماعی و فرهنگی را می توان با‬ ‫ظرافت تذکر داد و همزمان با انتقاد از مردم خنده را بر لبان انان اورد و به انها اموزش داد که خوب نگاه کنند عمیق بیاندیشند و زندگی سالمی داشته باشند‪« .‬همه دزدها که‬ ‫دزد نیستند» به نویسندگى داریوفو با ترجمه ای از جمشید کاویانی و کارگردانى محمد رضا جمال از ‪ 1‬بهمن ساعت ‪ 19:45‬در سالن شماره ‪ ٢‬عمارت نوفل لوشاتو به روى صحنه‬ ‫رفته و درباره دزدی است که وارد خانه معاون شهردار می شود‪ ،‬در همین حین معاون با جولیا معشوقه پنهانی خودش به خانه می اید و دزد در ساعت پاندولی پنهان می شود‪.‬‬ ‫دامون بستاک‪ ،‬اسداهلل پورحمزه‪ ،‬حوری کاظمی ها‪ ،‬حمیدرضا شباهنگ فرد‪ ،‬سوگل سیدصدر‪ ،‬فاطمه نوروزی‪ ،‬جواد کمانی‪ ،‬محمدعلی امین در این نمایش ایفای نقش می کنند‪.‬‬ ‫در میانه اجرای نمایش کمدی « همه دزدها که دزد نیستند» با حضور بیشتراعضای گروه درباره نقش‪،‬مسائل و مشکالت میزگردی را تشکیل دادیم‪ ،‬حاصل این میزگرد به‬ ‫صورت پرسش و پاسخ در ادامه می اید‪:‬‬ ‫اقای جمال به عنوان کارگردان‪ ،‬درباره دالیل انتخاب این نمایشنامه بگویید؟‬ ‫محمدرضا جمال‪ :‬من عالقه زیادی به داریو فو دارم چون این نویسنده حقایق را به شکلی طنز بیان می کند و متاسفانه‬ ‫مساله ای که در جوامع بشری نادیده گرفته می شود همین حقایق است‪ .‬نمایشنامه «همه دزدها که دزد نیستند» نیز‬ ‫در عین کمدی بودن نیاز به تفکر دارد و به همین دلیل این متن را برای اجرا انتخاب کردم‪ .‬من اجراهای مختلفی از‬ ‫این نمایش نامه و همه زحمت هایی که گروه های مختلف کشیده بودند‪ ،‬دیده بودم اما این متن یکسری ریزه کاری های‬ ‫کوچک داشت که کام ً‬ ‫ال در راستای معضالت و مشکالت جامعه کنونی ما و خیلی نزدیک است به چیزهایی که متاسفانه‬ ‫این روز ها می بینیم و می شنویم‪ .‬بنابراین حس کردم از انجا که اهل فرهنگ و تئاتر همیشه سعی داشته تاثیرات مثبتی‬ ‫اول روی خودش و دوم بر مخاطب و تماشاگران جامعه بگذارد‪ ،‬نیاز جامعه است این نمایش نامه دوباره اجرا برود‪ .‬با این‬ ‫که اجراهای زیادی از این متن به صحنه رفته‪ ،‬ولی باید بتوانیم ان طور که باید و شاید این اتفاقات را روی صحنه زنده‬ ‫کنیم و به زعم نیروی جوانی که خداوند به ما داده‪ ،‬تاثیر الزم را روی زندگی خودمان بگذاریم و در حد وسع و توان مان‬ ‫اتفاق های خوبی رقم بزنیم‪.‬‬ ‫سوگل سیدصدر‪ :‬من نقش معشوقه شهردار شهر را در این نمایش بازی می کنم‪ .‬ابتدا سعی کردم نقش را باور یا به‬ ‫اصطالح زندگی بکنم‪ .‬سپس به واسطه تمرین ها و به کارگیری نکته های مد نظر کارگردان حین تمرین‪ ،‬به مرور نقش‬ ‫به پختگی رسید‪ .‬ما در این اجرا سعی داشتیم با زبانی متفاوت به مطرح کردن یکی از معضالت جامعه بپردازیم‪ .‬در واقع‬ ‫با اجرایی فانتزی و گریم های متفاوت که هر کدام بیان گر شخصیت های ما بودند‪.‬همیشه نقشی را که انتخاب می کنم‪،‬‬ ‫برایم مهم است‪ ،‬حتی اگر کوچک ترین سهم را در گروه داشته باشم‪ ،‬دوست دارم بتوانم پیامی را به مخاطب انتقال‬ ‫بدهم‪ .‬و در پایان باید بگویم ما همواره نیازمند حمایت و حضور مخاطبان و عاشقان تئاتر هستیم‪ .‬تئاتر را تنها نگذارید‪.‬‬ ‫دربــاره نقش دزد که در این نمایش به عهده دارید بگویید و به نظرتان این نقش چه تاثیری در‬ ‫پیشبردداستاندارد؟‬ ‫اسداهلل پورحمزه‪ :‬این نقش تاثیرگذاری خوبی در روند نمایش داشت‪ .‬تماشاگر ابتدا در صحنه با شخصی مواجه‬ ‫می شود که رفتار ناپسندی ـ دزدی ـ از خود نشان می دهد‪ ،‬ولی در پایان‪ ،‬تماشاگر به فکر فرو می رود‪ ،‬به این دلیل که‬ ‫دزدان شیک پوش و متمدنی نیز وجود دارند که در روز روشن مشغول دزدی اند‪ ،‬یعنی دزد شبانه نیستند و رفتارشان‬ ‫بســیار ناپسندتر و بیمارگونه تر است‪ .‬همه ما در این نمایش سعی کردیم تکراری بازی نکنیم و نگاه تازه ای به این‬ ‫نمایشنامه داشته باشیم‪.‬معموالً برای انتخاب نقش‪ ،‬تاثیر گذاری ِ‬ ‫مثبت نقش و ایجاد یک تفکر صحیح انسانی و شریف‬ ‫برایم مهم است و امیدوارم چراغ تئاتر همیشه روشن بماند‪.‬‬ ‫برای اجرای این نقش‪ ،‬از تمرین تا اجرا چه پروسه ای را طی کردید تا کاراکتر را روی صحنه بیاورید؟‬ ‫جواد کمانی ‪ :‬من نقش انتونیو را بازی می کنم‪.‬نزدیک به ســه ماه برای اجرای این تئاتر‪ ،‬تمرین کردیم که شامل‬ ‫تمرین های بازیگری‪ ،‬بدن‪ ،‬بیان‪ ،‬روان شناسی‪ ،‬تحلیل نقش و غیره بود‪.‬تفاوت اجرای ما در سبک بازی تا گریم دیده‬ ‫می شود‪ .‬سبک کار ما کمدی فانتزی است‪.‬گریم های ما فانتزی است‪ .‬در رابطه با نقش خودم باید بگویم با توجه به‬ ‫اموزه هایی که از اساتید خودم داشتم و سبک بازی رئال و بیرونی خودم و اتودکردن های زیاد‪ ،‬سعی بر نزدیک شدن به‬ ‫کاراکترم داشتم‪ .‬امیدوارم به این امر دست پیدا کرده باشم‪.‬‬ ‫در بازی هر نمایش‪ ،‬برای انتخاب نقش چه فاکتورهایی را در نظر دارید؟‬ ‫جواد کمانی‪ :‬در انتخاب نقش‪ ،‬برای من جذابیت نقش مهم است‪ ،‬و همچنین متفاوت بودن ان که به هیچ وجه در یک‬ ‫قالب نباشم‪.‬تنها نکته این که امیدوارم مهم ترین رسالت ما در کنار انتقال یک مفهوم و ارتقای فرهنگ کشور این ست‬ ‫که حال مردم را خوب بکنیم‪.‬‬ ‫به طور کلی وضعیت حمایت مســئوالن از تئاتر را چگونه می دانید و ایا موافق اتکای تئاتر به‬ ‫حمایت های دولتی هستید؟با توجه به چند دهه تجربه در عرصه تئاتر‪ ،‬مهم ترین مشکل و نیز‬ ‫اساسی ترین نیاز تئاتر کشور را چه می دانید؟‬ ‫محمدرضا جمال‪ :‬به نظرم بدنه تئاتر‪ ،‬نمایش و ً‬ ‫کال هنر و تمام شاخصه هایش نیاز به حمایت دارد؛ چه حمایت معنوی‬ ‫که خود بچه های تئاتر وسط می گذارند و چه حمایت مادی و دیگر حمایت های اداره های دولتی‪ .‬تئاتر مستقل همیشه‬ ‫کمی مظلوم واقع می شود‪ ،‬از این بابت که شما شبانه روز تالش می کنید و نمایشی روی صحنه می برید و این ریسک را‬ ‫می پذیرید که کار دیده بشود یا نشود‪ ،‬یا چند ماه تمرین می کنید و نمی دانید در پایان‪ ،‬مجوز نهایی به شما داده خواهد‬ ‫شد یا نه‪ ،‬وضعیت فعلی تئاتر‪ ،‬وضعیت خیلی بدی است‪ .‬تئاتر ما مریض است‪ .‬امیدوارم اتفاق های خوبی برای تئاتر‬ ‫بیفتد‪ .‬هزاران نفر در این حرفه کار می کنند‪ ،‬ولی فقط یکسری کارهای خاص مورد لطف و نظر دوستان مسوول قرار‬ ‫می گیرد‪ .‬در حالی که نباید این گونه باشد‪ .‬باید سازماندهی مان خیلی قوی تر باشد‪ .‬حاال شما فکر کنید می توان هزاران‬ ‫اتفاق این مدلی را رقم زد‪.‬‬ ‫اقای بستاک در این نمایش بدون دیالوگ حاضر شدید‪ ،‬کمی درباره ی این نقش توضیح دهید؟‬ ‫دامون بستاک‪ :‬من نقش عروسک کوکی را در این نمایش بر عهده دارم؛کاراکتری که به نمایش اضافه شد و در متن‬ ‫اصلی وجود ندارد‪ .‬این نقش برایم خیلی خاص و جذاب و در عین حال سخت بود‪.‬ما سه ماه تمرین داشتیم و این نقش‪،‬‬ ‫بدون دیالوگ و در واقع یک نقش فیزیکال است‪ .‬این‬ ‫از نقش های متفاوت و سختی بود که تاکنون بازی کرده ام‪ ،‬چون ِ‬ ‫نقش در متن اولیه نبود و من هم سابقه کار فیزیکال نداشتم‪ ،‬ولی با گروه تمرین کردم و با کمک طراح حرکت‪ ،‬اقای‬ ‫موسوی خواه‪ ،‬توانستم نقش را اجرا بکنم‪.‬دغدغه کارگردان این بود که اجرای ما مثل اجراهای دیگر این متن نباشد‪.‬‬ ‫بنابراین با هدایت درست بازیگران‪ ،‬نوع بازی ها متفاوت تر است و حتی دکور‪،‬گریم و لباس متفاوت طراحی شده تا این‬ ‫تفاوت احساس بشود‪ .‬من سعی کردم نقشی را که به کار اضافه شده‪ ،‬باورپذیر اجرا بکنم تا مخاطب ارتباط الزم را برقرار‬ ‫بکند‪.‬اصوالً دوست دارم نقش هایی را بازی بکنم که متفاوت و خاص و همین طور برای خودم چالش برانگیز باشند تا‬ ‫بتوانم در زاویه های مختلف خودم را محک بزنم‪.‬‬ ‫خانم نوروزی چه پروسه ای از تمرین تا رسیدن به نقش طی کردید تا این کاراکتر را روی صحنه‬ ‫اجرابکنید؟‬ ‫فاطمه نوروزی‪ :‬همســر معاون شــهردار‪ ،‬زنی تجمل گرا و باسیاست است که همین ویژگی ها‪ ،‬نقش را به سمت‬ ‫تیپیکال بودن هدایت می کند‪ .‬انا پس از تماس همسر دزد با او از تمام وقایع مطلع می شود اما چون خودش نیمه تاریکی‬ ‫از وجودش اشکار است‪ ،‬سکوت را بر هیاهو ترجیح می دهد‪.‎‬ابتدا به صورت بیسیکال و بدون هیچ تحلیل و حسی متن‬ ‫را بازخوانی کردیم و کم کم به سمت هم ذات پنداری با اشخاص نمایش نامه پیش رفتیم‪ .‬نظم در این نمایش حرف اول را‬ ‫می زند‪ .‬هر تفکر و تحلیل نابجا و اشتباهی می توانست نمایش را نابود بکند‪.‬متن زیرکانه «داریو فو» پس از هر بار اجرا و‬ ‫بازخوانی دریچه های جدیدی به روی بازیگران و مخاطب باز می کند‪ .‬از این رو هر حرکت یا مکث می تواند نمایش نامه را‬ ‫با تفاوتی عمیق به سمت کمدی سیاه یا کمدی فارس ببرد‪ .‬هر سهل انگاری در دیالوگ ها می تواند چارچوب سوتفاهمی‬ ‫باشد برای خوش اندیشی مخرب‪.‬‬ ‫در هر نمایش‪ ،‬برای انتخاب نقش چه فاکتورهای مد نظرتان است؟‬ ‫نظم و رازالودبودن محتوا بسیار برایم ارزشمند است‪ .‬در این نمایش نامه هر فرد رازی سیاهی در خود حمل می کند که‬ ‫بسیار زیبا در کنار هم قرار می گیرند و مخاطب را تا پای ناامیدی می برد اما به صورت ناممکنی ان را اصالح می کند‬ ‫که مخاطب هم چنان سردرگم بین نقش ها می چرخد و در عین حال به فکر فرو می رود‪.‬برخی ممکن است با این‬ ‫نمایش گریه بکنند و بعضی شاید از شدت خنده اشک بریزند اما در نهایت فاکتور اصلی کارگردان و تمام بازیگران‪ ،‬تفک ِر‬ ‫تلخ بودن داستان و عبرت از ماجراست‪ .‬در این متن‪ ،‬خیانت طور دیگری معنا شده و صرفاً به زوج ها اختصاص نیافته‪.‬‬ ‫سبک فانتزی گروه کارگردانی‪ ،‬توانست به مفهوم کار بهای بیش تری بدهد‪.‬‬ ‫کمی از نحوه مواجه خودتان با این نقش و جذابیت متن برای پذیریش این نقش برایمان بگویید؟‬ ‫حوری کاظمی ها‪ :‬من در نقش همسر دزرد‪ ،‬زنی که عاشق همسرش و همیشه دل نگران اوست با این گروه همراه‬ ‫هستم‪ .‬او بسیار حساس است نسبت به این که همسرش به او خیانت بکند‪.‬تمرین های ما از نمایش نامه خوانی شروع شد‪.‬‬ ‫تمام سعی من این بود که با نقش هم ذات پنداری بکنم‪ .‬البته من هیچ کدام از اجراهای دیگر این نمایش نامه را ندیدم که‬ ‫بتوانم تفاوت انها را توضیح بدهم‪ .‬میزانسن های نمایش در ابتدا خیلی ساده به نظر می رسد اما در ادامه‪ ،‬اتفاق های جدید‬ ‫و جالبی بر غیر عادی بودن میزانسن ها تاکید می کند و ما کم کم شاهد برداشته شدن مرز انها هستیم‪.‬‬ ‫معموالًازتمرینتااجراچهپروسه ایبرایایفاینقشطیمی کنیدتاکاراکتررارویصحنهبیاورید؟‬ ‫این نمایش نامه بارها در ایران اجرا شــده‪ .‬تفاوت اجرا و بازی خود را با نمونه های دیگر در چه‬ ‫می دانید؟‬ ‫محمدعلی امین‪ :‬من نقش دزد دوم را در این نمایش بازی می کنم‪ .‬این کاراکت ِر کوتاه را پر از مفهوم و منظور یافتم که‬ ‫در صحنه پایانی سعی کردم با دیالوگ ها این مفاهیم را برسونم‪ .‬البته کاراکتر یک دز ِد که کار زیادی بلد نیست اما پس از‬ ‫دیدن اتفاقاتی که در خانه می افتد و می بیند‪ ،‬دیدگاه اش به خود و افراد جامعه عوض می شود‪ .‬حتی دیگر به شغل زشت‬ ‫و ناپسندش ـ دزدی ـ افتخار می کند‪ ،‬ولی پایان کار بسیار جذاب و چالش برانگیز بود‪ ،‬زیرا در زمان کمی باید نکته های‬ ‫زیادی به مخاطب برسد و تمام اتفاق های نمایش را به سرانجام درست برساند‪.‬خالقیت کارگردان و فانتزی کردن نمایش‪،‬‬ ‫نواوری در گریم و ریتم باالتری نسبت به بقیه اجراها‪ ،‬و مهم تر از همه ترسیم بیش ترین معضل های جامعه به جای‬ ‫کمدی بودن نمایش از ویژگی های کارند‪ .‬باید بدانیم که این نمایش به هیچ وجه کمدی نیست‪.‬‬ ‫برای انتخاب نقش چه فاکتورهایی برای تان مهم بود؟‬ ‫محمدعلی امین‪ :‬تمرین های ریتم و بدن که برای پیش نمایش و در واقع تمرین هایی بود که با بدن یکســری از‬ ‫منظورها را برسانیم‪ .‬تاکید بر باورکردن فضا و شخصیت و همچنین تمرین های حس که با میمیک صورت و حس در‬ ‫دیالوگ ها باید انجام می شد تا به مخاطب برسانم که من «دزد نیستم»‪.‬رساندن مفهوم هنری که جای دیده شدن‪ ،‬به‬ ‫فرهنگ سازی ختم بشود‪ ،‬بازی کردن در متنی که زیبا و پرمفهوم باشد و بازی در متنی که فرهنگ سازی درستی انجام‬ ‫بدهد‪ .‬راستش سبک کار و اندازه ی نقش برایم مهم نیست‪ .‬فاکتور اصلی این ست که متن پخته‪ ،‬جذاب و از قدرت ادبی‬ ‫باالیی برخورددار باشد‪ .‬حتی اگر نقشم منفور‪،‬کوتاه یا به شدت سخت باشد‪ ،‬متن برایم مالک اصلی است‪.‬‬ ‫اقای شباهنگ به نظر شما این ریتم خوب نمایش و ارتباط موثرش با تماشاگر از کجا می اید؟‬ ‫حمیدرضا شباهنگ فرد‪ :‬من نقش معاون شهردار را در این نمایش بازی می کنم‪ .‬معاون شهردار شخصیتی دو‬ ‫چهره دارد دو چهره ی کامال متفاوت در اجتماع و خانواده‪ .‬بخشی از جانانگی نمایش به نظرم به متن قدرتمند داریو فو‬ ‫نمایشنامه نویس شهیر ایتالیایی باز می گردد که البته در تغییرات و بومی سازی ان با درنظر گرفتن شرایط اجتماعی‬ ‫اقتصادی و سیاسی روز برای مخاطب ایرانی جذاب تر و خودمانی تر شده است‪ .‬بخش دیگر از جذابیت این نمایش‬ ‫به خالقیت در اجرا باز می گردد‪ .‬گروه ما با یکدلی تمام‪ ،‬همه تجربیات تئاتری خود را روی دایره ریخته اند و امبدوارم‬ ‫توانسته باشیم ترکیبی هنرمندانه از سبک کمدی دل ارته ایتالیایی دراندازیم‪.‬‬ ‫اقای جمال اگر در پایان نکته ای باقی مانده برایمان بگویید؟‬ ‫محمدرضاجمال‪ :‬معموالً ما همیشه دزدها را در قالب یک پوشش مناسب می شناسیم اما این بار به کمک صحنه و تئاتر و‬ ‫البته اجرا سعی داشتیم نمایشی اماده بکنیم و معنای واقعی دزدی را نشان بدهیم‪ .‬همه دزدی ها بد است اما دزدی در روز‬ ‫روشن بدتر است‪ .‬نمایش «همه دزدها که دزد نیستند» نوشته «داریو فو» و ترجمه جمشید کاویانی و به تهیه حمیدرضا‬ ‫شباهنگ فرد‪ ،‬نگاه به اجتماع و ناخواسته های ناهنجار را مورد بررسی قرار می دهد و همچنین نگاه ویژه به خیانت که در‬ ‫شمار خانواده دزدی ها قرار می گیرد‪.‬گروه فرهنگی هنری «نماد» از شما عزیزان میزبانی خواهد کرد تا در سالن عمارت‬ ‫نوفل لوشاتو‪ ،‬هر شب ساعت ‪ 19:45‬پای صحنه این نمایش بنشینید و امیدوارم از تماشای کار ما لذت ببرید‪.‬‬ ‫هنرمندانی که در جشنواره موسیقی فجر تقدیر می شوند‬ ‫ازحسناسکندریوهوشنگظریفتاافلیاپرتو‬ ‫امسال در سی و پنجمین دوره از جشنواره موسیقی فجر از چهار چهره موسیقی از جمله نادر مشایخی‪ ،‬حسن اسکندری‪ ،‬هوشنگ ظریف و افلیا پرتو تقدیر خواهد شد‪.‬‬ ‫سال گذشته از کریم صالح عظیمی (ردیف دان‪ ،‬خواننده و مدرس اواز)‪ ،‬فخری ملک پور (نوازنده پیانوی ایرانی) و رامین جزایری (سازنده و نوازنده تار و سه تار) تقدیر شد‪.‬‬ ‫امسال یک نفر به شمار تقدیری ها اضافه شده است‪.‬‬ ‫حسناسکندری‬ ‫رهبر ارکستر است‪ .‬او فرزند جمشید مشایخی بازیگر سینما و‬ ‫تلویزیون است‪ .‬او پس از پایان تحصیالت ابتدایی در تهران‪ ،‬به‬ ‫هنرســتان عالی موسیقی راه یافت‪ .‬پس از ان تحصیالت خود‬ ‫را در دانشــگاه موسیقی وین در اتریش‪ ،‬در رشته اهنگسازی‪،‬‬ ‫رهبری و موســیقی الکترونیک ادامه داد‪ .‬در ســال ‪۱۳۸۵‬در‬ ‫فســتیوال موســیقی وین ـ یکی از معتبرترین فستیوال های‬ ‫موســیقی ـ از نادر مشایخی تقدیر شد‪ .‬ساخت ‪ ۹۶‬قطعه برای‬ ‫ُسلو‪ ،‬موســیقی مجلسی‪ ،‬موسیقی ارکســتری و اپرا‪ ،‬ساخت‬ ‫ســمفونی فیه ما فیه (سه اثر)‪ ،‬اپرای ملکوت‪ ،‬قطعه ارکستریِ‬ ‫پشیمانی کنتیمنتو‪ ،‬مجموعه تولدی دیگر (روی ترجمه المانی‬ ‫اشعار فروغ فرخزاد) و ‪ ...‬از جمله اثار اوست‪.‬‬ ‫طرالن اسکندری‪ ،‬معروف به حسن اسکندری‪ ،‬دوم بهمن سال ‪ ۱۳۲۶‬در‬ ‫روستای اوزوم کالال ناحیه قره داغ به دنیا امد‪ .‬از سال ‪ ۱۳۳۵‬در تبریز به‬ ‫فرشبافی مشغول شد و از سال ‪ ۱۳۴۳‬در تهران به نانوایی پرداخت‪ .‬در‬ ‫سال‪ ۱۳۴۸‬به تبریز بازگشته و نزد عاشیق های دیگر‪ ،‬مانند عاشیق رسول‬ ‫قربانی و عزیز شهنازی‪ ،‬به کار قاوال نوازی و اواز خوانی مشغول شد‪ .‬بعد‬ ‫از مدتی‪ ،‬به تشــویق عباس عبادیان‪ ،‬نواختن ساز را را یاد گرفت و هنر‬ ‫عاسیقی را پیشه کرد‪ .‬در سال ‪ ،۱۳۶۴‬حسن به همراه چند عاشیق دیگر‬ ‫به جشنواره فجر دعوت شد؛ و این اغازی بود بر ارج گذاری به موسیقی‬ ‫عاشیقی‪ .‬از ان پس او و گروهش در همه جشنواره های فجر حضور یافته‬ ‫و جوایزی دریافت کرده اند‪ .‬در ‪ ۱۳۷۰‬مقام دوم تکنوازی‪ ،‬در ‪ ۱۳۷۵‬مقام‬ ‫اول گروهی‪ ،‬در سال های ‪ ۱۳۷۸ ،۱۳۶۹‬و ‪ ۱۳۷۹‬مقام اول اوازخوانی را به‬ ‫دست اورد‪ .‬او تاکنون در کشورهای مختلفی چون جمهوری اذربایجان‪،‬‬ ‫ژاپن‪،‬المان‪،‬انگلستان‪،‬فرانسه‪،‬هلند‪،‬چین‪،‬ازبکستان‪،‬قزاقستان‪،‬اسلواکی‪،‬‬ ‫اتریش‪ ،‬اسلوونی‪ ،‬مجارستان‪ ،‬چک وترکیه برنامه اجرا کرده است‪.‬‬ ‫نادرمشایخی‬ ‫هوشنگ ظریف‬ ‫نادر مشــایخی متولــد ‪ ۵‬اذر ‪ ۱۳۳۷‬در تهران و اهنگســاز و‬ ‫شــوروی‪ ،‬کانادا‪ ،‬ژاپن‪ ،‬فرانســه‪ ،‬انگلیس‪ ،‬المان غربی‪ ،‬ایتالیا‪،‬‬ ‫مصر‪ ،‬تونس‪ ،‬مراکش‪ ،‬الجزایر‪ ،‬هندوســتان‪ ،‬پاکستان‪ ،‬ترکیه و‬ ‫تمام کشورهای اروپای به روی صحنه برده است‪ .‬ظریف بیش‬ ‫از ‪ ۵٠‬ســال از عمرش را به اموزش موسیقی پرداخته است و‬ ‫رد پای پررنگی در تاریخ موســیقی ایران بر جای گذاشــته و‬ ‫با بهره گیری از محضر اســتادانی چون علی اکبرخان شهنازی‪،‬‬ ‫روح اهلل خالقــی‪ ،‬موســی و جواد معروفی‪ ،‬چنــان مهارتی در‬ ‫نواختن «تار» کســب کرد که شاگردانش هر کدام چهره های‬ ‫تارنوازی شــدند‪ .‬از شــاگردان او می توان به چهره هایی چون‬ ‫حســین علیزاده‪ ،‬داریوش طالیی‪ ،‬ارشــد طهماسبی و حمید‬ ‫متبسم اشــاره کرد‪ .‬وی با نواختن سه تار و تنبک نیز اشنایی‬ ‫کامــل دارد و جهــت تدوین متد نوازندگی تنبک با حســین‬ ‫تهرانــی همکاری داشــته و حاصل این همــکاری دوکتاب با‬ ‫عنوان «اموزش تنبک» به چاپ رســید ه اســت و در تصحیح‬ ‫ردیف های اوازی محمود کریمی استاد اواز ایران نیز کتابی با‬ ‫عنوان «ردیف اوازی موسیقی سنتی ایران» چاپ شده است‪.‬‬ ‫افلیا پرتو‬ ‫هوشــنگ ظریف (زاده ‪ ۱۶‬اذر ‪ ۱۳۱۷‬در تهــران) نوازنده تار‬ ‫اهل ایران اســت‪ .‬هوشنگ ظریف سال ‪ ۱۳۱۷‬در تهران متولد‬ ‫شد‪ .‬از نوجوانی در هنرســتان موسیقی ملی و هنرکده عالی‬ ‫موســیقی فراگیری اموزش تار را نزد موســی معروفی و علی‬ ‫اکبر شهنازی شروع کرد‪ .‬وی از سال ‪ ۱۳۳۷‬در وزارت فرهنگ‬ ‫و هنر‪ ،‬سازمان پیش اهنگی ایران‪ ،‬سازمان خدمات اجتماعی‬ ‫کشور‪ ،‬هنرســتان عالی موسیقی ملی‪ ،‬واحد موسیقی سازمان‬ ‫زرتشــتیان ایران (فروهر)‪ ،‬هنرســتان های پسران و دختران‪،‬‬ ‫دانشگاه های موسیقی به تدریس موسیقی مشغول بود‪.‬‬ ‫هوشــنگ ظریف به عنوان تکنواز تار در ارکســترهای متعدد‬ ‫سازمان ملی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر‪ ،‬گروه استاد فرامرز‬ ‫پایور‪ ،‬رادیو تلویزیون ملی ایران‪ ،‬ارکســترهای موسیقی سنتی‬ ‫وابسته به وزارت فرهنگ و هنر و‪ .....‬حضور داشته و اجراهای‬ ‫متعددی با در کشــورهای اروپایی و اسیایی از جمله امریکا‪،‬‬ ‫افلیا پرتو (‪ )۱۳۱۷‬نوازنده پیانو و موســیقیدان ایرانی است‪ .‬او‬ ‫در رشــته موزیکولوژی از هنرستان عالی موسیقی ملی مدرک‬ ‫کارشــناس دریافت کرد و در رشــته مدیریــت امور فرهنگی‬ ‫موسیقی ادامه تحصیل داد‪.‬‬ ‫این هنرمند ســال ها سرپرست ارکستر بانوان بود‪ .‬این ارکستر‬ ‫بزرگ از ســازهای ایرانی و غربی تشکیل می شد که به اجرای‬ ‫موسیقی ایرانی اختصاص داشت و افلیا پرتو در ان ارکستر ساز‬ ‫پیانو را می نواخت‪ .‬پرتو در سال ‪ ۱۳۹۰‬در جشن خانه موسیقی‬ ‫ایران مورد تقدیر قرار گرفت‪.‬‬ ‫جاوید شفیعی خواننده در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫صداهای شناسنامه دار کم شده است‬ ‫رضا پورزارعی ‪ -‬عکس‪ :‬فائزه سلیمیان‬ ‫یکشنبـــــــــــه ‪ 20‬بهمن ماه ‪ 1398‬سال دوازدهم شمــاره ‪1197‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫موسیقی‬ ‫‪MUSIC‬‬ ‫اخبار‬ ‫وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی‬ ‫به سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر پیام داد‬ ‫موسیقی جریان جاری‬ ‫در فرهنگ و هنر است‬ ‫ســید عباس صالحی‪ ،‬وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی به سی و‬ ‫پنجمین جشنواره موسیقی فجر پیام داد‪.‬‬ ‫به گزارش روابط عمومی سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر‪ ،‬در‬ ‫متن پیام سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی چنین امده‬ ‫است‪ :‬موسیقی جریان جاری در فرهنگ و هنر است و در سرزمین ما‬ ‫از گذشته تا امروز‪ ،‬در پیوند با زندگی و ذائقه فردی و اجتماعی‪ ،‬حرکت‬ ‫کرده است‪ .‬اثار و رویدادهای حوزه موسیقی‪ ،‬فرصت و امکانی است‬ ‫تا استعداد‪ ،‬خالقیت و دستاوردهای موسیقایی در کنار ضرورت ها و‬ ‫نیازهای دیده شــود‪ .‬جشنواره موسیقی فجر‪ ،‬هم نشینی گونه های‬ ‫متنوع موسیقی سرزمین ایران با حضور استادان موسیقی و جوانانتوانا‬ ‫و خالق است و هموطنان و عالقه مندان این هنر بر اساس تجربه های‬ ‫زیستی خود از ان دریافت و سهمی دارند‪ .‬سی و پنجمین جشنواره‬ ‫موسیقی فجر با نگاه جامع به گرایش ها و گونه های فعال موسیقی‬ ‫منتخبی از داشته های فراوان موسیقی کشور را فراهم می اورد که در‬ ‫تعامل و گفت و گو با جامعه بالنده و پایدار است‪ .‬بخش قابل توجهی‬ ‫از موسیقی ما باکالم‪ ،‬شعر و ترانه همراه است و انتخاب شعر و ترانه ها‬ ‫با توجه به اصول حرفه ای ترانه سرایی‪ ،‬زبان فارسی و مضامین می تواند‬ ‫تامل و دقت بیشتری را به عنصر شعر و ترانه در جریان موسیقی کشور‬ ‫معطوف کند‪ .‬موسیقی و هنر همواره به مسایل و مصایب اجتماعی و‬ ‫انسانی توجه داشته و دارد‪ .‬از این رونگاه ویژه جشنواره موسیقی فجر‬ ‫به استان عزیز و سیل زده سیستان و بلوچستان و نیز گرامیداشت یاد‬ ‫و خاطره هموطنان جان باخته در سانحه سقوط هواپیمای مسافربری‬ ‫نمونه ای از این دغدغه و همدلی هنرمندان با مردم است‪ .‬مشارکت‬ ‫همدالنههنرمندانموسیقیباسیوپنجمینجشنوارهموسیقیفجر‬ ‫و تالش همکاران معاونت امور هنری و ستاد جشنواره را در برگزاری‬ ‫این رویداد ارج می نهم و برای فرهنگ و هنر و موسیقی ایران اسالمی‬ ‫روزهای درخشان تری ارزومندم‪.‬‬ ‫شب عاشقانه گروه رادیو‬ ‫در هتل سیمرغ‬ ‫جاوید شــفیعی‪ ،‬متولد نه شهریور هزار و سیصد و شــصت و هفت‪ ،‬تهران‪ ،‬فارغ‬ ‫التحصیل کارشناســی معماری‪ ،‬خواننده و نوازنده سازهای تار و پیانو که در زمینه‬ ‫طراحی دکوراسیون و ســاختمان فعالیت می کند‪ ،‬البوم اول او به نام «ارام جان»‬ ‫به زودی وارد بازار موســیقی می شود و به همین بهانه گفتگویی موسیقی محور با‬ ‫جاوید شفیعی داشته ایم که با هم می خوانیم‪.‬‬ ‫چرا از بین این همه فعالیت هنری خوانندگی را انتخاب کرده اید؟‬ ‫خوانندگی در خانواده ما ارثی اســت و من از کودکی به اواز خواندن عالقه داشته ام‪ ،‬حدود‬ ‫دوازده سال موسیقی کالسیک را نزد استاد مهران زمانی و استاد مهدی فالح کار کرده ام و‬ ‫در کنار ان نواختن تار را خدمت استاد الشن قسیمی اموخته ام‪ ،‬به نظر من موسیقی خوب‬ ‫روح و جسم انسان را جال می دهد‪.‬‬ ‫فکر می کنید در این مارکت شلوغ چقدر امکان دیده شدن برای شما باشد؟‬ ‫فکر می کنم که اصال مهم نیســت که چقدر مارکت امروز ما شــلوغ است‪ ،‬مهم این است که‬ ‫چه کسی ماندگار می شود و ماندگار می ماند‪ ،‬شما می توانید یک روز صبح که از خواب بیدار‬ ‫می شــوید کلماتی که در ذهنتان رژه می رود را کنار هم روی کاغذ قطار کنید و نام شــعر را‬ ‫روی ان بگذارید‪ ،‬یک اهنگســاز پیدا و سر کیسه را شــل کنید و به همین راحتی خواننده‬ ‫شوید‪ ،‬اصال هم نگران این نباشید که صدای خوبی ندارید چون به لطف استودیوهای جدید‬ ‫این معضل حل می شود‪ ،‬به همین شکل تعداد خوانندگان روز به روز افزایش می یابد‪ ،‬کسانی‬ ‫که صدایشــان شناسنامه دار نیست و به همین راحتی مارکت موسیقی ما پر می شود از این‬ ‫صداها که هشتاد درصد انها قابل گوش دادن نیستند‪ ،‬البته که در بین اینها هر چند کم اما‬ ‫خوانندگانی هم هستند که صدایشان ریشه دار و صاحب صدا و سبک و تکنیک هستند‪ ،‬در‬ ‫بین این همه خواننده اینها هستند که شنیده می شوند و ماندگار می مانند‪.‬‬ ‫باندبازی چقدر در موسیقی امروز ما وجود دارد؟‬ ‫همانطور که گفتم امروزه به مارکت موســیقی ما نگاه تخصصی نمی شود و فقط کافی است‬ ‫که پول داشته باشید تا بتوانید به راحتی وارد این حرفه شوید‪ ،‬حتی کسانی که صاحب صدا‬ ‫هســتند مجبور به همکاری با شرکت های موسیقی با عقد قراردادهای ترکمنچای می شوند‪،‬‬ ‫به دلیل عدم وجود مدارس موسیقی از پایه و ارزش ندادن به این حرفه موسیقی ما به شدت‬ ‫درگیر باندبازی شده است‪.‬‬ ‫موسیقی شما از چه نوع سبکی است؟‬ ‫موسیقی که سالها کار کرده ام موسیقی کالسیک می باشد اما با توجه به فضای امروز جامعه‬ ‫تصمیم به خواندن کارهای پاپ و پاپ سنتی گرفته ام‪.‬‬ ‫دنبال مخاطب عام هستید یا مخاطب خاص؟‬ ‫طبیعتا نود درصد شنونده های ما مخاطب عام هستند که با توجه به فضای حالشان موسیقی‬ ‫را دنبال می کنند و کمتر به اصول و قوائد تکنیک در موسیقی توجه می کنند‪ ،‬به دنبال این‬ ‫هســتند که موسیقی را بشنوند تا حالشان خوب شــود و خیلی توجهی به تحریر و ردیف و‬ ‫دســتگاه نمی کنند‪ ،‬با توجه به زمانی که ما در ان زندگی می کنیم ســعی بر این دارم که تا‬ ‫‪7‬‬ ‫جایی که امکان دارد نسبت به شعر و ملودی و کارها توجه ویژه ای داشته باشم تا بتوانم نظر‬ ‫هر دو مخاطب را جلب کنم‪.‬‬ ‫در تدارک تولید البوم اول هستید‪ ،‬از ان هم صحبت کنید‪.‬‬ ‫در حال حاضر ضبط اولین البوم من به اســم «ارام جان» که دارای هفت ترک می باشــد به‬ ‫پایان رسیده و به زودی به بازار عرضه می شود که استاد عزیزم مهران زمانی یکتا کار تنظیم‬ ‫و اهنگســازی را انجام داده و سبک جدیدی را در کار جدیدم با تنظیم میالد اکبری عزیز و‬ ‫اهنگسازی امیرحسین دادستان شروع کرده ام که امیدوارم همه از شنیدن ان لذت ببرند‪.‬‬ ‫در انتخاب ترانه بیشتر دنبال چه ویژگی هایی بوده اید؟‬ ‫شنونده ما مردم هستند و در نوع موسیقی که ما ارائه می دهیم انها نیز دخیل هستند‪ ،‬بیشتر‬ ‫دنبال اثری هستیم که دلپذیر باشد‪ ،‬تکنیک داشته باشد تا بتواند نظر مخاطب را جلب کند‪.‬‬ ‫چه مقدار کار خوانندگان دیگر را دنبال می کنید؟‬ ‫بیشتر عمر خودم را صرف گوش دادن به موسیقی فاخر ایرانی کرده ام و در بین انها صدای‬ ‫دلنواز محمد رضا شــجریان و استاد بنان را همیشــه دنبال کرده ام و لذت برده ام‪ ،‬در بین‬ ‫خوانندگان پاپ بیشتر طرفدار صدای احسان خواجه امیری و محسن یگانه عزیز هستم‪.‬‬ ‫وضعیت کلی موسیقی امروز را چگونه می بینید؟‬ ‫متاسفانه جو و شــرایط مناسب برای موسیقی کالسیک کشور کم است و موسیقی پاپ هم‬ ‫بی محتوا شده است و حجویات جای شعر و موسیقی را گرفته‪ ،‬البته که نمی توان به صورت‬ ‫کلــی این را گفت اما اکثر اهنگها به این صورت در امده اند و خیلی از کارهای پاپ را حتی‬ ‫نمی توان یک بار گوش کرد‪ ،‬باید سعی کنیم موسیقی فاخر بسازیم و شعور موسیقایی مردم‬ ‫را باال ببریم‪.‬‬ ‫هدف شما از ورود به دنیای موسیقی چه است؟‬ ‫هــدف من از ورود بــه مارکت ارائه اندوخته هایم به صورت حرفه ای در دنیای موســیقی و‬ ‫شنیده شدن ان توسط مردم عزیز است‪.‬‬ ‫هنرمند‪ :‬نخستین کنسرت گروه رادیو در حالی برگزار شد که به دلیل‬ ‫اســتقبال مخاطبان‪ ،‬تمام بلیت های این اجرا از چند روز قبل از اجرا‬ ‫به فروش رسید‪ .‬کنسرت گروه رادیو به سرپرستی و اهنگسازی فهام‬ ‫گوهری و خوانندگی و اهنگسازی نیما طاری‪ ۱۸،‬بهمن در دو سئانس‬ ‫‪ ۱۸‬و ‪ ۲۱‬در سالن همای هتل سیمرغ تهران برگزار شد‪ .‬گروه رادیو‬ ‫نخستین کنسرت رسمی خود را با اجرای قطعاتی از البوم «رادیو ‪»1‬‬ ‫و رونمایی و اجرای قطعات دومین البومش برگزار کرد‪ .‬قطعه «تلخ‬ ‫لبریز» از البوم دوم رادیو که به زودی منتشــر می شــود؛ اغازگر این‬ ‫کنسرت بود و در ادامه قطعه «سقوط» به اجرا درامد‪ .‬اهنگ عاشقانه‬ ‫«خیال» اولین کار عاشقانه ی گروه رادیو در ادامه شنیدنی شد‪ .‬نیما‬ ‫طاری ســپس با اشاره به رونمایی از البوم گروه رادیو در دی ماه سال‬ ‫گذشته و تحقق رویاهایشان پس از یک سال از همراهی و همکاری‬ ‫مدیریت و پرسنل هتل سیمرغ تشکر کرد‪ .‬در ادامه قطعات «سفر» و‬ ‫«قول فراموش» اجرا شد و خواننده گروه گفت‪ :‬در ازل ما به هم قول‬ ‫دادیم که عشق بورزیم؛ چه شد که در زمین بذر فراموشی کاشتیم؟‬ ‫قطعه «عشق» از کارهای محبوب گروه رادیو با استقبال مخاطبان اجرا‬ ‫شد و شب عاشــقانه ای را برای هواداران این گروه پاپ‪-‬راک رقم زد‪.‬‬ ‫«خودت بــاش»‪« ،‬مرز تنهایی»‪« ،‬حقارت»‪« ،‬قصه عالم» و «تولدی‬ ‫از درون» انتخاب های بعدی گروه رادیو برای اجرا در این کنســرت‬ ‫بودنــد‪ .‬انتخاب بعدی گروه با ترانه ی «انگاه که حریق خیس مرا در‬ ‫برمی گیرد زمان غرق شــدن من در توست ‪ »...‬اغاز و قطعه «حریق‬ ‫خیس» که فضایی نسبتاً خلوت داشت؛ شنیدنی شد که اجرای ان‬ ‫مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت‪ .‬در اخر قطعات «شب برفی» و‬ ‫«فیلم طنز» از این گروه شنیده و نوید انتشار دومین البوم گروه رادیو به‬ ‫مخاطبان داده شد‪ .‬از نکات قابل توجه این اجرا نورپردازی و صدابرداری‬ ‫حرفه ای گروه بود که توانســت اجرای قابل قبولی را در سالن همای‬ ‫هتل سیمرغ برای مخاطبان موسیقی پاپ‪-‬راک رقم بزند‪ .‬بابک ریاحی‬ ‫پور نوازنده گیتار بیس‪ ،‬فرزاد رضایی و حسین منتظری نوازنده گیتار‬ ‫الکتریک‪ ،‬کاوه اهنگر نوازنده درامز و وحید شهسواری نوازنده کیبورد‬ ‫اعضای گروه رادیو را به رهبری و سرپرستی فهام گوهری نوازنده گیتار‬ ‫اکوســتیک و خوانندگی نیما طاری تشکیل می دادند که همگی از‬ ‫نوازندگان شناخته شده عرصه موسیقی هستند و پویا اشتری به عنوان‬ ‫صدابردار این گروه در این کنسرت حضور داشت‪ .‬نخستین کنسرت‬ ‫گروه موسیقی رادیو عالوه بر استقبال مخاطبان موسیقی؛ مورد توجه‬ ‫جمعی از چهره های عرصه موسیقی از جمله شهرام شعرباف (گروه‬ ‫اوهام)‪ ،‬خشایار جوزی‪ ،‬مسرور شیدایی و ‪...‬نیز قرار گرفت که در این‬ ‫اجرا حضور داشتند‪.‬‬ ‫نگاهی به فیلم «قصیده گاو سفید»‬ ‫‪HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER‬‬ ‫شماره‪ • 1197‬یکشنبه‪ 20‬بهمن ماه‪ • 1398‬سال دوازدهم •‪ 8‬صفـــحه‬ ‫صاحب امتیاز‪ :‬شـرکت جهان سبز‬ ‫مـدیر عامـــل‪ :‬حسـین احـمـدی‬ ‫مدیر مسوول‪ :‬مهدی احمدی‬ ‫زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری‬ ‫چاپ‪ :‬شاخه سبز‬ ‫سازمان اگهی ها‪88311361 - 88311353 :‬‬ ‫نشانى‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان مطهری‪ ،‬بعد از خیابان سلیمان خاطر‬ ‫خیابان اورامان‪ ،‬پلاک ‪ ،43‬واحد‪2‬‬ ‫تلفکس‪88813489 - 88301986 :‬‬ ‫توزیع‪ :‬نشرگستر امروز‬ ‫منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند‬ ‫‪http://honarmandonline.ir/?p=6049‬‬ ‫سیستممدیریتکیفیت‪-‬رضایتمندیمشتری‬ ‫سیستم مدیریت کیفیت‬ ‫‪ISO 10004:2012‬‬ ‫افشین علیار‬ ‫قصیده گاو سفید عنوان دومین اثر سینمایی بهتاش صناعی هاست معموال‬ ‫مرسوم است که فیلمســازها در دومین فیلم اشتباهات فیلم اول را جبران‬ ‫می کنند و اثری به نسبت شسته و ُرفته تری می سازند اما صناعی ها در دومین‬ ‫فیلمش نه تنها چیزی را جبران نکرده است بلکه فیلم نخست او یعنی احتمال‬ ‫باران اسیدی با همه ایرادهای ساختاری و مضمونی اش باز از قصیده گاو سفید‬ ‫جلوتر است چرا که صناعی ها به هیچ وجه نمی تواند دست از ادا و اطوارهای‬ ‫بصری و ساختاری بردارد و هنوز به این باور نرسیده است که فرم باید از متن‬ ‫بیاید‪ ،‬اساسا این فیلم می توانست یک فیلم کوتاه ده یا بیست دقیقه ای باشد‬ ‫مضمون در این فیلم به صورت کلیشه ای بیان شده است و این دلیلی ست بر‬ ‫لکنت در روایت‪ ،‬تمرکز فیلمساز در ساختار باعث شده مضمون نادیده گرفته‬ ‫شــود و در این میان ریتم در تعلیق قصه گویی دچار اسیب شده فیلمساز‬ ‫می توانست با استفاده از یک فیلمنامه منسجم به فرم دلخواه برسد اما تصور‬ ‫می شــود قصیده گاو سفید در ح ِد ایده یا طرح چند خطی باقی مانده است‬ ‫‪ISO 9001 : 2008‬‬ ‫‪instagram.com/honarmandonline‬‬ ‫‪telegram.me/honarmandnews‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫اوقات شــرعی‬ ‫به وقت تهران‬ ‫‪12:19‬‬ ‫اذان ظهر‬ ‫‪17:39‬‬ ‫غروب افتاب‬ ‫‪17:57‬‬ ‫اذان مغرب ‬ ‫اذان صبح فردا‬ ‫طلوع افتاب فردا‬ ‫‪05:31‬‬ ‫‪06:58‬‬ ‫گنج سخن‬ ‫پیامبر صلی اهلل علیه و اله و سلم ‪:‬‬ ‫هرگاه به خانه خود وارد مى‏شوید‪ ،‬سالم کنید‪ ،‬چرا که سالم‬ ‫برکت مى‏ اورد و فرشتگان با سالم دهنده انس مى‏ گیرند‪.‬‬ ‫علل الشرایع ج ‪ ،2‬ص ‪ ،583‬ح ‪23‬‬ ‫و فیلمساز ســعی کرده مضمون را در اجرا پیدا کند و با قصه گویی توسط‬ ‫جلوه های بصری و ریتم به فرم دلخواه برسد اما انچه که روی پرده شکل گرفته‬ ‫اســت تصاویری بهم چسبیده با کشش بیش از حد که اساسا با این شگرد‬ ‫نمی شود فیلم هنری خلق کرد‪ ،‬بله صناعی ها سعی بر ان داشته که با زمانی‬ ‫طوالنی دوساعته از قصه گویی گذر کند و به فرم برسد انگار بازی با موقعیت و‬ ‫ِ‬ ‫کشدار کردن نماها و دیر کات دادن می تواند باعث ایجاد فرم شود‪ ،‬قصیده گاو‬ ‫سفید فاقد ژانر است این اثر ملغمه ای از ژانرهای دلخوا ِه فیلمسازش می باشد‬ ‫به طوری که ملودرام و تراژدی و رمانتیک ادغام شــده است اما این فیلم در‬ ‫هیچ یک از ژانرها نمی تواند جا بگیرد چرا که قصه ای ظریف و الغرش همان‬ ‫دقیقه ‪ 20‬به اتمام می رسد و دیگر هر چه که می گذرد تکرا ِر مکررات است‪،‬‬ ‫انگار فیلمساز ذوق زده انتخاب ایده شده‪ ،‬ایده کش امده به همین دلیل نوع‬ ‫روایت فیلم توانایی و کشش الزم و لحن مور ِد نیاز را ندارد گره افکنی الزم در‬ ‫فیلم دیده نمی شود کاراکتر زن انقدر بی دست و پاست که به سرعت به رضا‬ ‫دل می بندد و اصال هم برایش مهم نیست رضا چه کسی است‪ ،‬برادر شوهر‬ ‫مینا برای سکانس اخر در فیلم حضور دارد نقش او چندان هم مهم نمی باشد‬ ‫پشت صحنه‬ ‫دیروز از طرف چند نفر از دوستان پستی به عنوان «یک طنز تلخ» برایم ارسال شد؛‬ ‫پارسال همین موقع پراید ‪ ۳۷‬میلیون و دالر ‪ ۱۶‬هزارتومان بود ‪ /‬امسال دالر ‪ ۱۳‬هزارتومان‬ ‫و پراید ‪ ۶۳‬میلیون! ‪ /‬ما چه کار به امریکا داریم!! در نگاه اول شاید موضوع به همین سادگی‬ ‫باشد که ما چه کار داریم به امریکا‪ ،‬ما تحریرم داخلی هستیم‪ ،‬کجایند کاسبان تحریم و از‬ ‫این دســت گفته ها و موارد که طی یک دهه اخیر زیاد دیدید و شنیدید منتهی نکته ای که‬ ‫وجود دارد دقیقا همین است چرا با وجود پایین امدن و تقریبا ثابت ماندن قیمت ارز قیمت‬ ‫بقیه اجناس روزانه روبه افزایش اســت و یه جورایی زندگیمان و قدرت خریدمان براســاس‬ ‫دالر ‪ ۲۵‬تا ‪ ۳۰‬هزار تومانی اســت؟! شــاید شما هم به جواب رسیده باشید‪ ،‬سیاست گذاران‬ ‫حوزه اقتصاد قیمت ارز خاصه دالر را به عنوان یک شــاخص که حساســیت ها به نوسانش‬ ‫خیلی باالســت را ثابت نگه داشــتند و بقیه موارد را رها کردند به امان خدا و نتیجه اش هم‬ ‫شده افزایش بی سابقه قیمت مسکن‪ ،‬خودرو و ‪ ...‬گمانه زنی ها مبنی بر تحمل و نگه داشتن‬ ‫فنــر دالر هم بنا به پیش بینی ها تا بعد از انتخابات مجلس اســت بــه روایتی هم تا بعد از‬ ‫تعطیالت نوروز! باید منتظر ماند تا ببینیم چه اشــی برایمان پخته اند که ظاهرا بخوریم یا‬ ‫نخوریم به پایمان نوشته اند!‬ ‫طرح روز‬ ‫ صحنه‬ ‫پشت‬ ‫پندبزرگان‬ ‫خداوند در مکانهایی دور از انتظار‪ ،‬به دست افرادی‬ ‫دور از انتظار و در مواقعی تصور ناپذیر معجزات خود‬ ‫را به انجام می رساند‪.‬‬ ‫فلورانس اسکاول شین‬ ‫حافظانه‬ ‫بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم‬ ‫زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم‬ ‫اه کز طعنه بدخواه ندیدم رویت‬ ‫نیست چون اینه ام روی ز اهن چه کنم‬ ‫اخبار دیدنی‬ ‫فیلم کوتاهی که کش امده‬ ‫بدون شرح!‬ ‫عکسها‪ :‬امیرحقبر‬ ‫اما خوب در چند سکانس دیالوگ های بی ربط می گوید‪ .‬ناشنوا بودن کودک‬ ‫هم دلیل غیرمنطقی دارد و اساسا اگر کودک ناشنوا نبود اتفاقی رخ نمی داد‪،‬‬ ‫اگر رضا پسری نداشت یا اینکه فوت نمی کرد چیزی از فیلم کم نمی شد اما‬ ‫فیلمساز به دلیل شرایط بحرانی فیلمنامه الزم دیده است از شاخه و برگ های‬ ‫اضافی اســتفاده کند و موضوع قضاوتِ اشتباه و قصاص و عذاب وجدان یک‬ ‫قاضی که می توانست در قالب جذاب تری ساخته شود از دست رفته است و‬ ‫همانطور که گفته شد فیلمساز برای جذابیت فیلمش از عناصر تکنیکی کمک‬ ‫گرفته که البته در این فیلم کارکردی ندارد‪ ،‬قصیده گاو سفید می توانست زودتر‬ ‫و در موقعیت بهتری به پایان برسد اما فیلمساز تصمیم می گیرد با بدترین نوع‬ ‫پایان بندی فیلم دومش را به اتمام برساند و جالب است که در همین پایان هم‬ ‫تعلیق وجود دارد‪.‬راستی در سکانس اول و اخر تصویر ان گاو چه معنی دارد؟‬ ‫اساسا زمانی که فیلم با یک هدف مشخص ساخته نشود می توانیم ان را ادامه‬ ‫بدهیم در سکانس اخر هم وقتی مینا با کودکش خانه را ترک می کند باز هم‬ ‫این فیلم توانایی ادامه داشتن را دارد و البته این یک نکته مثبت برای فیلم تلقی‬ ‫نمی شود بلکه این یک امتیاز منفی برای عدم استفاده از یک قصه یا فیلمنامه‬ ‫منسجم است‪ ،‬بازی های ضعیف هم از نکات منفی این فیلم محسوب می شود‬ ‫این فیلم قطعا می تواند یک هنروتجربه نافرجام باشد که در اکران عمومی اش‬ ‫با نارضایتی مخاطب مواجه می شود‪.‬‬ ‫نگاه نو‬ ‫تماشاگران تئاتر معطل وزرای دولت!‬ ‫سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر‬ ‫فجــر روز جمعه ‪ ۱۸‬بهمــن‪ ،‬نهمین روز‬ ‫برگزاری خود را ســپری کرد و به روزهای‬ ‫پایانی خود نزدیک شد‪ .‬در این روز نمایش‬ ‫«بیگانــه در خانه» بــه کارگردانی محمد‬ ‫مساوات در سالن اصلی نیز اخرین اجرای‬ ‫خود را در جشــنواره پشــت سر گذاشت؛‬ ‫اجرایی که با استقبال قابل توجه مخاطبان‬ ‫همراه بود و حتی باعث ازدحام پشت درهای‬ ‫ورودی مجموعه تئاتر شهر شد‪ .‬یکی از مهمانان اخرین اجرای‬ ‫«بیگانه در خانه»‪ ،‬محسن حاجی میرزایی وزیر اموزش و پرورش‬ ‫بود‪ .‬وزیر با تاخیر به سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر رسید و این‬ ‫در حالی بود که مخاطبان در سالن نشسته و در انتظار اغاز اجرای‬ ‫نمایش بودند‪ .‬اصحاب رسانه نیز که از ساعتی پیش در انتظار‬ ‫حضور حاجی میرزایی بودند نیز در مقابل در ورودی سالن اصلی‬ ‫مجموعه مجال طرح چند پرسش را از مقام اول وزارت اموزش و‬ ‫پرورش پیدا کردند‪ .‬البته این اولین باری نیست که وزرای دولت‬ ‫در معدود حضورهای خود در ســالن های تئاتری باعث تاخیر‬ ‫در اجرای نمایش ها می شوند‪ .‬همیشه زمان بندی حضور وزرا و‬ ‫برخی مسئوالن به گونه ای است که اجرای نمایش ها با تاخیری‬ ‫شروع می شود و مخاطبان بدون اینکه بدانند چرا‪ ،‬باید در سالن‬ ‫به انتظار بنشینند‪ .‬در این دوره از جشنواره تئاتر فجر‪ ،‬حضور‬ ‫وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی نیز باعث تاخیر در اجرای نمایش‬ ‫گزارش تصویری «هنرمند» از نشست خبری عوامل فیلم های سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در پردیس سینمایی ملت‬ ‫«صدمین سالگرد فتح گریه» شد‪ .‬درست‬ ‫اســت که وزرا و مســئوالن درگیری های‬ ‫متعددی دارنــد اما هیچ بهانه ای برای بی‬ ‫توجهی و رعایت نکردن اداب تماشای تئاتر‬ ‫قابل قبول نیست‪ .‬اما در نهمین روز جشنواره‬ ‫تئاتر فجر‪ ،‬نمایش «تسال» از کشور یونان‬ ‫در سالن ســمندریان مجموعه تئاتر شهر‬ ‫به صحنه رفت‪ .‬همیشــه و در دوران های‬ ‫مختلف جشنواره‪ ،‬مخاطبان‪ ،‬هنرمندان و‬ ‫فعاالن عرصه تئاتر به دنبال تماشای اثار بین الملل جشنواره‬ ‫هستند ولی در اکثر اوقات این اثار کیفیت قابل قبولی ندارند‪.‬‬ ‫این اتفاق در خصوص نمایش «تســا» نیز به زعم مخاطبان‪،‬‬ ‫صادق بود‪ .‬اولین اجرای نمایش «تسال» که قرار بود ساعت ‪۱۸‬‬ ‫روی صحنه برود‪ ،‬با ‪ ۴۵‬دقیقه تاخیر شــروع شد که این امر با‬ ‫انتقــاد مخاطبان همراه بود اما بعد از اغاز نمایش هم تعدادی‬ ‫از مخاطبان به اعتراض به کیفیت نمایش‪ ،‬ســالن سمندریان‬ ‫تماشاخانه ایرانشهر را ترک کردند‪ .‬تنها بخش سی و هشتمین‬ ‫جشنواره بین المللی تئاتر فجر که همچنان توانسته با استقبال‬ ‫مخاطبان اجراهای خود را سپری کند‪ ،‬بخش تئاترهای خیابانی‬ ‫جشنواره است‪ .‬استقبال مخاطبان در نهمین روز جشنواره نیز از‬ ‫اثار بخش خیابانی قابل قبول بود‪ .‬سی و هشتمین جشنواره بین‬ ‫المللی تئاتر فجر‪ ،‬با دبیری نادر برهانی مرند در روز دوشنبه ‪۲۱‬‬ ‫بهمن در تاالر وحدت به کار خود پایان می دهد‪.‬‬

آخرین شماره های روزنامه هنرمند

روزنامه هنرمند 2234

روزنامه هنرمند 2234

شماره : 2234
تاریخ : 1403/02/08
روزنامه هنرمند 2232

روزنامه هنرمند 2232

شماره : 2232
تاریخ : 1403/02/05
روزنامه هنرمند 2231

روزنامه هنرمند 2231

شماره : 2231
تاریخ : 1403/02/04
روزنامه هنرمند 2230

روزنامه هنرمند 2230

شماره : 2230
تاریخ : 1403/02/03
روزنامه هنرمند 2229

روزنامه هنرمند 2229

شماره : 2229
تاریخ : 1403/02/02
روزنامه هنرمند 2228

روزنامه هنرمند 2228

شماره : 2228
تاریخ : 1403/02/01
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!