روزنامه هنرمند شماره 1197
روزنامه هنرمند شماره 1197
ولیتیموریمعاونگردشگریاعالمکرد:
سیمر غ برند گردشگری کجا
و سیمر غ جشنواره های فجر کجا!
فرهنگ 2.
وزیرارشاددرپردیسسینماییملت:
به دنبال هم گرایی حداکثری
در سینما هستیم
دهه فج ـ ـ ـ ـ ــر گرامی باد.
سینما5.
ART & CULTURE
یکشنبه 20بهمن ماه 1398سال دوازدهم شماره 8 1197صفـــحه 2500تومـان ISSN2008-0816
CINEMA
هنرمند را در مگ لند ورق بزنید
www.magland.ir
سینما4.
CINEMA
بررسی فیلم «خون شد»
بهکارگردانیمسعودکیمیایی
از منظر سواد مالی
سینما3.
CINEMA
«مه لقامی نوش»بازیگراتابایدرگفتگوبا«هنرمند»
دنبال شهرت نیستم
سینما3.
CINEMA
عوامل نمایش «همه ی دزد ها که دزد نیستند»
در گفتگو با «هنرمند»
سعید اقاخانی در نمایی از فیلم «خون شد»
پرنا معینی
رضا کیانی
تقابلعشقوخیانت
اگر خالق باشیم ،شوخی های
سیاسی به هیچ کس بر نمی خورد
تئاتر6.
TEATER
جاوید شفیعی خواننده در گفتگو با «هنرمند»
صداهای شناسنامه دار
کم شده است
موسیقی7.
عکس :بابک برزویه
خون
می شود،
اگـــــر
یاد نگیریم!
گفتگو با محمدرضا لطفی کارگردان فیلم «تعارض»
تماشاگران تئاتر
معطل وزرای دولت!
MUSIC
2
ولی تیموری معاون گردشگری اعالم کرد:
یکشنبـــــــــــه 20بهمن ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1197
www.honarmandonline.ir
& ART
فرهنگ و هنر
CULTURE
یادداشت
تندیس های شهری
و تقویت حس مکان
سیامک سرمدی
«کوین لینچ» (معمار و شــهر ساز
امریکایی-زاده -۱۹۱۸درگذشــته
۱۹۸۴میــادی) کتابــی دارد بــه
نام «ســیمای شــهر» کــه در این
کتاب ،پنج عامل را به عنوان عوامل
اصلی در هویت ســازی یک شهر بر
می شمرد .یکی از این عوامل،حجم ها
و تندیس های شــهری هستند که او از انها به عنوان «نشانه های
شهری» نام می برد .نشانه شهری شامل همه حجم ها ،تندیس ها،
یادمان ها ،مونومان های شــهری و حتی یک ساختمان است که
شــاخصه منحصر به فردی داشته باشد و در ذهن بیننده خاطره
ای مانــدگار بر جای گذارد .این خاطره پابرجا می تواند ســازنده
حس مکان و تقویت کننده حس تعلق خاطر در اذهان ســاکنان
یک محیط شهری باشد .عالوه بر اهمیت این حجم ها در افزایش
غنای بصری شهروندان ،دور کردن انان از اغتشاش بصری زندگی
روزمره و ماشینی شهر و ارتقا ذائقه هنری شهروندان ،همانطور که
گفته شد ،تقویت «حس مکان» و «حس تعلق خاطر» نیز از دیگر
قابلیت های کاربری مجسمه و تندیس ها است.
به خاطر دارم چند ســال پیش که شمار زیادی از تندیس های
شــهر تهران از جا کنده و ربوده شد نیز به موضوع حس مکان
و تعلــق خاطر جمعی فکر می کردم .اتفاق نامبارکی که امروز با
وجود گذشت چند سال از ان هنوز به درستی مشخص نیست
که چه بر سر تعدادی از ارزشمندترین مجسمه های شهری رفت.
تمام ان مجســمه ها حاصل عمر سازندگان انها و تولید ان غیر
قابل تکرار است .بسیاری از پدید اورندگان این اثار ،اکنون دیگر
در قید حیات نیستند.
گذشــته از این ،باید از جانمایــی اثار حجمی و تندیس ها هم در
پایتخت و هم در سراســر کشور سخن به میان اوریم که این تکثر
گســترده در سراسر کشور می تواند در تقویت دو حسی که از انها
سخن به میان اوردیم موثر باشد .جا نمایی مکانی در کلیدی ترین
نقطه شهر از دیرباز در بسیاری از شهر های ایران وجود داشته است.
مثال در بسیاری از میدان های محله ای شهر هایی مثل یزد و نائین
محل هایی برای افروختن اتش وجود داشــت که به ان مکان«الو
گاه» (محل اتش افروزی) می گفتند .اکنون با وجود گذشت قرنها
هنوز اثاری از الوگاه ها بر جای مانده است .اهمیت کارکردی چنین
مکان هایی با توجه به منزلت ان در نزد عامه ،به تقویت حس تقویت
مکان و تعلق جمعی نیز منجر می شد.
در دوره پهلوی اول با توجه به تغیراتی که در نحوه شهر سازی
ایجاد شد موضوع ساخت مجسمه های شهری منحصر به ساخت
تندیس شــاه و برخی مشاهیر ملی شد.اما در دوره پهلوی دوم
نمونه های متنوع تری از مجسمه های شهری با مفاهیم مختلف
توسط هنرمندان ســاخته و ارائه شد که بیشتر بر پایه ساخت
مجسمه هایی با مفاهیم ملی گرایی و در مواردی با مفاهیم ازاد
بود .از مهمترین این نمونه ها می تــوان به برج ازادی ،تندیس
اسطوره های شاهنامه در میدان حر و تندیس های اطراف موزه
هنر های معاصر در پارک الله تهران اشــاره کرد .در شهرستانها
عمدتا به ساخت تندیس شــاه بسنده می شد .پس از پیروزی
انقالب اسالمی تا سال 1376سیاستگذاری مدون و یکپارچه ای
بر اجرا و نصب مجســمه های شهری وجود نداشت .اما با ایجاد
اداره حجم ابتدا در وزارت ارشــاد و سپس تجمیع فعالیت های
ان در ســازمان زیبا ســازی ،تحقیق ،تجزیــه و تحلیل وضع
مجسمه های شــهری و تهیه شناسنامه احجام شهری وضعیت
به سامان تری گرفت.
سیمرغ برند گردشگری کجا و سیمرغ جشنواره های فجر کجا!
ولی تیموری در نشست خبری که به بهانه برپایی سیزدهمین
نمایشــگاه بین المللــی گردشــگری تهران ،روز شــنبه (۱۹
بهمن مــاه) ،در وزارت میراث فرهنگی ،گردشــگری و صنایع
دســتی برگزار شــد ،با یاداوری این که امار سفر گردشگران و
مســافران خارجی به ایران در ۱۰ماه نخست امسال به هفت
میلیون و ۸۷۰هزار نفر رســیده اســت ،افزود :مقایسه اماری
با مدت زمان مشــابه سال گذشته نشــان می دهد شمار سفر
گردشگران خارجی به ایران در ۱۰ماه نخست امسال۱۹.۷۳ ،
درصد رشد داشــته است .وی ادامه داد :طبق گزارش سازمان
جهانی جهانگردی ایران ،در ســال گذشــته سومین کشوری
بود که رشــد سریع گردشگری را تجربه کرد .براورد ما بر این
بود که امار گردشــگران خارجی در سال ۱۳۹۸به حدود ۱۰
میلیون نفر برســد اما اتفاقاتی که رخ داد جلوی رشــد سریع
گردشــگری ایران را گرفت .متاسفانه در ابتدای سال میالدی،
گردشگران اروپایی به واسطه سقوط هواپیمای اوکراینی و بعد
از ان ،چینی ها به خاطر شــیوع ویروس کرونا ،سفرشان را به
تعویق انداختند و یا کنســل کردند .با این حال اعداد نشــان
می دهد وضعیت گردشــگری در ســال ۱۳۹۸چندان هم بد
نبوده ،ولی برای عبور از این شرایط و خسارات که در درازمدت
یقه ما را نگیرد ،حتما اقدام می کنیم .معاون گردشگری وزارت
میراث فرهنگی ،گردشگری و صنایع دستی گفت :ما برای عید
بهاره چینی ها تدارک زیادی دیده بودیم ٩ ،اســتان و مناطق
ازاد به این منظور اماده پذیرش گردشــگران چینی بودند ،اما
به خاطر ویروس کرونا ،بخشی از این برنامه ها اجرا نشد و تعداد
زیادی از گردشــگران را از دســت دادیم .او در عین حال بیان
کرد :اتفاقات تلخ در هر کشــوری رخ می دهد و گردشگری ان
را متاثر می کند ،ولی در کشــور ما این اتفاقات تلخ زیاد بوده،
من مدیر گردشگری است که مجموعه
شــاید هم از بدشانسی ِ
اتفاقات تلخ پشت ســر هم و به سرعت رخ داد؛ از خروج امریکا
از برجام و برگشــت تحریم ها گرفته تا شــیوع ویروس کرونا.
تیمــوری اضافه کرد :البته ویــروس کرونا یک اپیدمی جهانی
است ،به طوری که سازمان جهانی جهانگردی رشد گردشگری
در سال ۲۰۲۰را با درنظر گرفتن اثرات ویروس کرونا ،براورد
کــرده و احتمال کاهش ان را داده اســت .وی افزود :البته به
دنبــال این اپیدمی جهانی ،ما هم پیش بینی هایی داشــتیم و
بسته حمایتی را با کمک بخش خصوصی اماده کرده ایم که به
دولت ارایه شده است .هرچند موضوع این بسته حمایت مالی
نیست ،بلکه تسهیل شدن شرایط در بازپرداخت وام های بانکی
و یا بیمه ها است.
نگران بهار هستیم
تیموری درباره امار کنســلی تورهای گردشــگری که از سوی
انجمن صنفی اژانس های مســافرتی و هوایی پس از ســقوط
هواپیمای اوکرانی تا ۷۰درصد اعالم و سپس از سوی معاونت
گردشگری تکذیب شد ،توضیح داد :ان عدد (۷۰درصد) دقیق
نبود ،برای همین تکذیب شد .من به عنوان متولی گردشگری
که به همه مجراهای اماری دسترســی دارم در بازه زمانی سه
روز بعد از اتفاق ،نمی توانم اماری از کنســلی ها بدهم .مضاف
بر این که محل اعالم ان امار هم تخصص مربوطه را نداشــت،
حوزه ای باید در این باره نظر و امار بدهد که از ورود گردشگری
متاثر باشد .وی سپس گفت :عدد دقیقی از کنسلی تورها و سفر
گردشــگران خارجی هنوز ندارم که اعالم کنم ،هیچ کسی هم
این امار را ندارد ،اگر هم چنین اماری بدهد دروغ گفته است.
معاون گردشــگری ادامه داد :حوادثی مثل ســقوط هواپیمای
اوکراینی در فصل گردشــگری ایران رخ نداد که کنسلی های
ان زیاد و یا عدد ان بزرگ باشد ،بنابراین امارهایی که در این
خصوص اعالم شد ،صحیح نبود .نمی خواهیم بگوییم همه چیز
گل و بلبل اســت ،گردشگری ما از سقوط هواپیمای اوکراینی
و ویروس کرونا ،متضرر شــد و بیشترین نگرانی ما از بابت امار
کنســلی تورهای گردشگری و کاهش سفرها در فصل پیش رو
(بهار) است .او درباره برنامه های ایران برای بازگشت گردشگران
چینی به ایران به دنبال ویروس کرونا ،گفت :ما بیشــتر از یک
ســال در بازار چین کار کردیم ،این بازار خیلی مهم است و با
شــیوع این ویروس ،فعالیتمان را متوقــف نمی کنیم اما بنا به
مالحظات جهانی و حفظ امنیت هموطنان ،تابع ضوابط وزارت
بهداشت هستیم.
اقامت چینی ها به خاطر حساسیت ها
با مشکل روبرو شده
معاون گردشــگری با اشــاره به حضور تعدادی از گردشگران
چینــی در ایران ،تصریح کرد :حق نداریم هر کســی را که به
ایران وارد شــده ،در هتل جا ندهیم ،بــه موزه راه ندهیم و یا
از ســایر خدمات محروم کنیم .بعضاً به خاطر حساسیت ها در
بعضی استان ها اقامت چینی ها با مشکالتی روبرو شده است .او
درباره تعداد گردشــگران چینی که عید بهاره سال گذشته به
ایران سفر کردند و خسارتی که امسال به ایران از ناحیه شیوع
ویروس کرونا وارد شده است ،اظهار کرد :در عید بهاره چینی ها
در ســال گذشــته حدود ۱۷هزار نفر از این کشــور به ایران
ســفر کردند ،قطعا تعداد گردشگران چینی در ایران کم نشده
چون تعدادی از ان ها به ایران سفر کرده اند .همین دیشب که
موضوع اقامت گروهی از چینی ها را در ایران پیگیری می کردم
متوجه حضور دست کم ۱۰۰نفر از گردشگران چینی در ایران
شدم .تعداد گردشــگران چینی کاهش نیافته ،ولی کرونا مانع
افزایش و جهش اماری شده است .معاون گردشگری به سوالی
درباره کپی کردن برند گردشــگری ایــران و بی حاصل بودن
همایش هایی که به این منظور در ســال های گذشته با صرف
هزینه های بسیار ،برگزار شد ،واکنشی اعتراضی داشت و گفت:
مهران مدیــری در این مواقع جمله ای دارد که می گوید« :این
که گفتی یعنی چه» .بر اساس چه علم و دانشی به این نتیجه
رســیدید .ما با مطالعات علمی به این برند رسیدیم .نمی دانم
درباره ســیمرغ فجر صحبــت می کنید یا برند گردشــگری.
هویتی که ما برای برند گردشــگری پیدا کرده ایم شــاید فقط
در عنوان «سیمرغ» با جشــنواره های فجر مشترک باشد ،اما
در شکل و شمایل متفاوت اســت .تیموری افزود :صرفا اینکه
در گذشــته اجالسی برگزار شــد و از ان به خروجی نرسیدیم
و امروز بدون برگزاری همایشــی به خروجی رسیدیم ،دور از
انصاف است .ما یک سال درباره برند کار کردیم و صاحبنظران
مشارکت داشته اند .از نتیجه مطالعات قبلی که شخصا در سال
٩٣پیگیر بودم و از خروجی همه همایش ها اســتفاده شــده
اســت .قطعا انچه به عنوان هویت بصری برند ملی گردشگری
رونمایی می شــود مورد توجه صاحبنظــران هنری و فرهنگی
قرار می گیرد.
گزارش «هنرمند» از نمایشگاه «کرنش به حافظ» در مجموعه هنری و موزه خلیج فارس کیش
دیپلماسی فرهنگی میان کشور ها عامل وحدت سیاسی می شود
از 12بهمن تا 11اســفند نمایشــگاه «کرنــش به حافظ»
مجموعه ای از اثار هنرمند نامدار المانی که با الهام از غزلیات
حافظ به تصویر کشیده شده است در مجموعه هنری و موزه
خلیج فارس کیــش در گالری 3و 5برگزار گردیده اســت.
منصــور ازادکام مدیر و بهره بردار مجموعــه هنری و موزه
خلیج فارس کیش در خصوص چگونگی نمایشــگاه گفت با
هماهنگی معاونت محترم گردشگری کیش اقای مالنوروزی
این نمایشــگاه بصورت یک پروژه با عنوان کرنش به حافظ
که از ســال 2019با انتخاب 33غزل از حافظ توسط اقای
احســان اقای مدیر موزه هنرهای معاصر تهران شروع شد و
اقــای گونتر اوکر با الهام از این غزلیات نســبت به خلق اثر
اقدام کردند مدیر پروژه کرنش به حافظ هم اقای افشین درم
بخش هســتند و این نمایشــگاه در 8شهر به ترتیب شیراز،
تهران ،اصفهان،کرمان ،مشهد،رشــت ،بوشهر و جزیره کیش
در ایران برگزار شــده و در هرشهر یک هنرمند بومی با تاثیر
پذیری از ایده نمایشگاه یک اثر به اثار نمایشگاه اضافه کرده
است و اخرین ایستگاه این نمایشگاه در جزیره کیش است و
پس از ان راهی نمایشگاه های اروپایی خواهد شد ودر جزیره
کیش نیز خانم ندا ایتی هنرمند جوان کیش نیز با خلق اثر به
این مجموعه پیوسته است .مدیر و هنرگردان مجموعه خلیج
فارس کیش اضافه کرد :گونتر اوکر هنرمند 90ساله المانی
در سال ١٩٣٠در المان شــرقى در خانوادهاى روستایى و
کشــاورز متولد شد .ســالهاى نوجوانی اش همزمان با جنگ
جهانى دوم بود .تجربه ی جنگ ،خشــونت و ویرانی ناشی از
ان ،تاثیــری عمیــق بر روح او بر جای گذاشــت .در جوانى
گرایش های سیاسی اش او را راهى المان غربى کرد .در شروع
دهــه 60میالدی به اتو پینه و هاینس مایک در گروه هنری
«صفر» (زیرو) پیوست .اوکر همراه گروه «صفر» که جریانی
پیشــرو پس از جنگ جهانی دوم در المان بود ،راه هنر را از
نقاشی سنتی به ســوی هنری رهنمون ساختند که از مواد،
رسانه ها و تکنیک های نو بهره می جست .اوکر در حال حاضر
یکی از مهمترین هنرمندان معاصر و سرشناس المانی است
و اثارش با قیمت های میلیون یورویی در حراجی ها فروخته
می شــود .او در ســال ۲۰۱۴میالدی به عنوان هنرمند برتر
کشور المان برگزیده شده است.
یکــی از ویژگی های ایــن هنرمند ،گرایــش او به برگرفتن
مفاهیــم از حوزه های گوناگون فرهنگــی و وارد کردن ان ها
به جهان اثار خود اســت ،او این تمهید را به شــیوه ای برای
اندیشــیدن در مــورد خود هنــر تبدیل کرده اســت .روند
شــکل گیری اثار اوکر همواره متاثــر از تجربیات زندگی اش
بوده است .در اثار او زندگی و هنر چنان در هم تنیده اند که
گویی هیچ کدام موجودیت مستقلی ندارند .اثار اوکر با اینکه
در نگاه اول ساده می نمایند ،اما عمیقاً دارای پیچیدگی های
فکری هستند .اوکر عالق ه زیادی به فرهنگ های جهان دارد
و حاصل این عالقه ســفرهای بسیار او به اقصی نقاط جهان
است .ســفرهایی که تجربه انها ،جوهره بسیاری از اثارش را
در بر گرفته اند و اثارش باز نمود رنج ادمی است.
در خاتمه ازادکام مدیر موسســه طرح فضا -گروه فرا اضافه
کرد نگاه مجموعه بســط و توسعه نمایشگاه هایی بین المللی
و برنامه ریزی برای ســال 1399بــرای برگزاری حداقل 3
نمایشگاه از این دست برای حضور هنرمندان خارجی داریم
و همانطور که در افتتاحیه نمایشگاه اقای مالنوروزی مطرح
کردنند ارتباط فرهنگی میان کشور ها عامل از میان برداشته
شدن فضای سرد سیاسی در جهان است همچنین قابل ذکر
اســت حضور اقای دکتر مظفری مدیر عامل محترم سازمان
منطقه ازادکیش نشــانه ای از نگاه و حمایــت از فعالیتهای
فرهنگی بین المللی در ســطح مدیریت ارشد سازمان منطقه
ازاد کیش است.
گفتگو با محمدرضا لطفی کارگردان فیلم «تعارض»
تقابل عشق و خیانت
محمدرضا لطفی کارگردانی جوان است که پیش تر فیلم «روایت ناپدید شدن
مریم» را در قالب ویدئویی ساخت و در گروه هنر و تجربه به نمایش گذاشت.
او با «تعارض» (با نام قبلی «ریست) که یکی از فیلم های بخش نگاه نو سی و
هشتمین جشنواره فیلم فجر است ،برای نخستین بار روی صندلی کارگردانی
یک فیلم بلند داستانی نشسته است .رضا بهبودی ،سودابه بیضایی ،محمد
صدیقی مهر ،پریسا محمدی ،حامد رحیمی نصر و رقیه افشین پور بازیگران
این فیلم سینمایی به تهیه کنندگی سید امیر سیدزاده هستند که نکته قابل
توجه ان کار با دوربین های مداربسته است« .تعارض» شنبه 19بهمن ماه در
پردیس سینمایی ملت به نمایش در امد .به همین بهانه با لطفی که خود سال ها
به عنوان منتقد و نویسنده سینمایی در مطبوعات و رسانه ها فعالیت کرده
است ،به گفت وگو نشستیم.
گفتید که کار نگارش دو سال به طول انجامید .در این مدت فیلمنامه چند بار بازنویسی
شد؟
بیش از 14بار این فیلمنامه دوباره نویسی شد؛ به دلیل اینکه بسیار مهندسی شده است و روایت را به شکل
غیر خطی بیان می کند ،بنابراین بسیار کار زمان بری بود.
این یک سال تحقیق بر چه اساس بود؟ روی محتوا بود یا فرم اجرایی؟
یکی از دغدغه های من تحقیق برای اجرای فرم و ساختار بود .محتوا از انچه در جامعه می بینیم و اتفاقاتی
که ناگوار هستند و بر روی ما اثر می گذارند برخاسته است .تقابل عشق و خیانت ،زیباترین و زشت ترین
کلمات بشر امروز هستند .با وجود ان که عشق یک کلمه و یک موقعیت لذت بخش است ،اما به طوری
پیچیده شده که از بودن ان احساس دردسر می کند و این از جهان پیرامون خودم می اید.
اغلب اثار سینمایی با یک یا دو دوربین کار می شود ولی شما از چند دوربین مداربسته
استفاده کردید .در نگاه اول به نظر می رسد کاشتن این دوربین ها مهم است و پس از ان
کار راحت است چون زاویه دوربین و تغییر لنز ندارید .ایا به همین راحتی بود؟
من هم از روز اول فکر می کردم فیلمبرداری این کار بسیار راحت است ،چون جای دوربین ها مشخص
هستند ،اما در اجرا کار بسیار سخت شد و حتی از یک فیلم عادی نیز پیش تر رفت ،چون در فیلم عادی
شما با یک دوربین سر و کار دارید و میزانسن ،حرکت و ایست و موقعیت بر اساس همان یک دوربین شکل
می گیرد ،اما ما در این فیلم به فراخور از یک ،سه و هفت دوربین بهره گرفتیم .زمانی که تعدد دوربین داشته
باشید ،میزانسن ها بسیار پیچیده می شوند ،گاهی تغییر کرده و یا حتی اشتباه درمی امد .درواقع من باید
زمان استفاده از هفت دوربین ،هفت میزانسن می چیدم و با هفت دوربین حرکت می کردم ،چراکه هیچ کدام
از دوربین ها مچ کات نبودند و هرکدام تصویر جدایی داشتند که این کار را بسیار سخت و پیچید ه می کرد.
با این حساب تدوین سختی داشتید؟
بله ،ما برای تدوین این کار پنج ماه زمان صرف کردیم و به اندازه پنج فیلم تدوین کردیم ،چرا که این
فیلم در فرم ،فیلمی نیست که در سینمای ایران نمونه ان را داشته باشیم ،در جهان نیز در ژانر اکشن
تنها دو نمونه به این شکل تدوین شده بود ،اما نمونه کاملی شبیه به این فیلم نبود .از انجایی که نمونه
کاملی نداشتیم بنابراین باید به ازمون و خطا می رسیدیم ،مدام کات می زدیم ،با فاصله روتوش می کردیم
و درنهایت چند بار کار را در کلیت می دیدیم و این کار زمان بری این بود .در بخش صدا و موسیقی نیز
به همین شکل پیش رفتیم چون از جهان ذهنی کاراکتر صحبت می شود ،در مقوله صدا نیز تابع رئالیته
نبودیم و هر کاری که می توانستیم برای این فیلم بکنیم سخت و لذت بخش بود .حسین قورچیان در
بخش صداگذاری و حمیدرضا یراقچیان در بخش موسیقی نیز بسیار برای این فیلم زحمت کشیدند و
کار سخت و نفس گیری بود.
یکی از نکات قابل توجه در فیلم شما استفاده از موتیف هایی است که دیده می شود،
چطور به این موتیف ها رسیدید به خصوص بخش رقص کاراکتر فیلم که یک جای
تنفس برای مخاطب می گذارد تا با یک تغییر ذائقه به ادامه فیلم بنشیند؟
مویف هایی که گذاشتیم شامل رقص ،طناب دار و نگاه خیره است ،اما از ان جایی که رقص هیجان دارد
بیشتر به چشم می اید .از طرف دیگر قبل از رسیدن به صحنه رقص ما به این فکر می کردیم که یک
دوربین مداربسته در خصوصی ترین لحظه زندگی ان فرد در حال سرک کشیدن است .معموالً ادم ها در
خلوت خود یکسری از کارها را انجام می دهند که رقصیدن از ان جمله است و وقتی رسیدیم به این حس،
فکر کردیم که نفس اجرای ان بسیار خوب است.
ً
فیلم شما به شیوه سیاه و سفید فیلمبرداری شد یا بعدا در بخش اصالح رنگ این کار
را انجام دادید؟
یکشنبـــــــــــه 20بهمن ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1197
www.honarmandonline.ir
سینمــــا
CINEMA
گفتگو
سمیرا افتخاری
اقایلطفیچطورشدکهبهایدهاستفادهازدوربین هایمداربستهدراینفیلمرسیدید
و عمدت ًا قصه فیلم از کجا شکل گرفت؟
ایده دوربین های مداربســته را از قبل در ذهن داشتم و در زمان فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» نیز
می خواستم این کار را انجام دهم ،اما در ان زمان شرایط فراهم نبود .از سوی دیگر بعد از ان فیلم ،دو
فیلمنامه داشتم که شرایط تولید هیچ کدام فراهم نشد ،بنابراین تصمیم گرفتم به ایده ای که در ذهنم
بود یعنی همان دوربین های مداربسته بپردازم .در ان زمان قصه ای نداشتم و فقط فرم بود .وقتی برایم
پرداختن به موضوع دوربین های مداربسته جدی تر شد که قصه جهان های موازی در ذهنم پررنگ شد.
از انجایی که بسیار شیفته موالنا هستم و شعر «بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید» او را بسیار دوست
دارم ،بنابراین قصه کم کم سر و شکل گرفت و بعد از یک سال تحقیقات ،نگارش فیلمنامه اغاز شد و
دو سال نوشتن ان به طول انجامید« .تعارض» فیلمی چندالیه است ،از یک طرف به دنیاهای موازی و
تنهایی ادم ها می پردازد و از زاویه دیگر داستان از دریچه لنز دوربین های مداربسته روایت می شود که
نتیجه ورود تکنولوژی به زندگی انسان امروز است .همواره جهان های موازی و فیلم های الترناتیو ،خالف
جریان سینما را دوست دارم.
3
«مه لقا می نوش» بازیگر اتابای در گفتگو با «هنرمند»
یک فیلمبردار یکی از ابزارهای به رخ کشیدن هنرش رنگ و نور است ،به خصوص رنگ؛ سیاه و سفید
بودن فیلم از ابتدا در ذهن من وجود داشت ،وقتی با مجید گرجیان فیلمبردار فیلم این موضوع را مطرح
کردم او نیز استقبال کرد .اما ترجیح دادیم به عوامل و تهیه کننده کار چیزی نگوییم تا درمرحله نهایی
ببینیم نسخه رنگی اثرگذاری بیشتری دارد یا نسخه سیاه و سفید ،من و مجید تنها کسانی بودیم که
از این موضوع خبر داشتیم .بنابراین او نورپردازی را به شکلی انجام داد که هم سیاه و سفید و هم رنگی
هر دو جواب دهد .ما تا زمان اصالح رنگ تستی نگرفتیم و بعد تصمیم گرفتیم سیاه و سفید ان را هم
ببینیم در زمان اصالح رنگ وقتی کار سیاه و سفید را دیدیم هر سه نفر یعنی هم من ،هم مجید گرجیان
وهم سامان مجد وفایی گفتیم این فیلم حتماً باید سیاه و سفید باشد .متخصصین فیلمبرداری می دانند
که فیلمبرداری به شیوه سیاه و سفید کار سختی است و کنتراست های بسیار زیادی دارد .ما از فیلتر
استفاده نکردیم و همه کنتراست ها در ذهنمان وجود داشت .این کار بسیار سختی است چون ابزار مهمی
از فیلمبردار گرفته می شود ،این کار سختی است اما این سختی را مجید گرجیان پذیرفت و به زیبایی از
پس ان برامد.
چطور به این گروه بازیگری رسیدید؟
از روزی که ایده دوربین به ذهنم رسید با رضا بهبودی صحبت کردم و او نیز پذیرفت .ضمن این که من
با او در فیلم اولم نیز همکاری داشتم و روحیات همدیگر را می شناختیم .من به زیر و بم بازی او اشراف
داشتم و رضا نیز به جهان ذهنی من اشنا بود .بر همین اساس همدیگر را درک می کردیم ،اما به دلیل
اینکه دریافت پروانه ساخت ما کمی طول کشید بهبودی سر کار دیگری حضور یافت و ما در برهه ای به
گزینه های دیگری هم فکر کردیم و حتی صحبت هایی نیز انجام شد ،اما به دلیل عقب افتادن دریافت
پروانه ساخت تاریخ کلید خوردن فیلم نیز تغییر کرد و درنهایت رضا بهبودی با توجه به اینکه سر نمایش
اقای پیروزفر بود و هر شب باید به روی صحنه می رفت اما پذیرفت و ما سعی کردیم فشرده کار کنیم و
برنامه خودمان را با او به نحوی هماهنگ کنیم که دچار مشکل نشود .درباره سودابه بیضایی نیز ما همواره
در سینمای ایران با یک معضل مواجه هستیم و ان هم این است که استعدادهای جوان و جدید کشف
می شوند ،تا مرحله ای باال نیز می ایند ،اما خیلی زود تبدیل به کلیشه می شوند .درنتیجه بهترین بازی ان ها
همان بازی است که در اثار ابتدایشان دیده شده است .در حالی که در سینمای جهان خالف اینجا حرکت
می کنند .استعدادهای جوان سال به سال بهتر می شوند .سودابه بیضایی از فیلم های تجاری و حضور در
سریال کار خود را اغاز کرد ،اما شنیدم چند سالی است که تغییر مسیر داده ،مستند کار می کند و فیلم نامه
می نویسد .این برای من جذاب بود که بازیگری که هم به دنبال موقعیت است به موقعیت های مشابه پاسخ
منفی می دهد و دست به کارهای جدید می زند ،بنابراین او را برای این نقش انتخاب کردم و با صحبت هایی
که داشتیم ،درنهایت پذیرفت در این فیلم حضور داشته باشد.
اقای لطفی ،شــما امسال در بخش نگاه نو جشنواره سی و هشتم حضور دارید .این
بخش را چطور ارزیابی می کنید و فکر می کنید تا چه اندازه روی دیده شدن اثر شما
تاثیرگذارباشد؟
بخش نگاه نو یکی از بخش های جذاب جشنواره فیلم فجر است ،اما به نظرم باید مشکل پروانه ساخت
ویدئویی و سینمایی را حل کرد که این به جشنواره هم مربوط نیست و باید در ارشاد حل شود .امروز
دیگر هیچ فیلمی به شیوه ویدئو و نگاتیو فیلم برداری نمی شود و همه دیجیتال هستند .درواقع کیفیت اثر
نمایانگر ان است و هنوز مدیران سینمایی ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی به این نتیجه نرسیده اند.
قصد من از بیان این موضوع اعتراض نیست چراکه وقتی فرم جشنواره را پر می کنید یعنی تمام شرایط ان
را پذیرفته اید .اما من فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» را نمی توانم پنهان کنم و بگویم «تعارض» نخستین
ساخته سینمایی من است .این فیلم همانند فرزند من است و من باید ان را در کارنامه خود حفظ کنم.
از سوی دیگر شاید من یک فیلم اولی باشم اما عوامل من در پشت و جلوی دوربین هیچ یک فیلم اولی
نیستند و سوال من این است که چرا نباید عوامل فیلم در بخش رقابتی حضور داشته باشند .ما حتی
در بخش هنر و تجربه نیز نیستیم .به نظرم باید این موضوع حل شود و این ایین نامه رفع اشکال شود.
از خود جشنواره همواره به عنوان یک ویترین قوی یاد می شود که جدول اکران سال
بعد را شکل می دهد تا چه اندازه با این اتفاق موافق هستید؟
جشنواره فیلم فجر بسیار اثرگذار است ،اما یک نکته در این میان اشتباه است .زمانی هر فیلمی برای
اکران باید حتماً در جشنواره حضور می داشت .رفته رفته این اتفاق کمرنگ شد ،اما متاسفانه شاکله
جشنواره همچنان بر ان اساس باقی ماند .یعنی شرط حضور در جشنواره برای اکران فیلم ها پس از
چند سال برداشته شد ،اما متاسفانه روح ان حذف نشد ،بنابراین فیلم حاضر در جشنواره راه ساده تری
برای اکران دارد و فیلمی که در جشنواره نباشد محکوم به فنا می شود که این شیوه اشتباهی است و
باید راهی برای ان پیدا کرد تا فیلم هایی که در جشنواره نیستند نیز راه اکرانشان هموار شود .یا باید
جشــنواره های دیگری به موازات این جشنواره وجود داشته باشد و یا این روح از میان برداشته شود
چراکه در کلیت اتفاق خوبی نیست.
دنبال شهرت نیستم
عباسعلی اسکتی
مه لقا می نوش ،متولد بیست و سه اردیبهشت هزار و سیصد
و هفتاد و نه ،تهران ،بازیگر ،دانشــجوی رشته بازیگری
در مقطع لیسانس دانشــگاه تهران مرکز و دانش اموخته
هنرستان ســوره ،فعالیت هنری خود را از تئاتر اغاز کرد،
سپس تلویزیون و با فیلم کوتاه «در میان» وارد دنیای تصویر
شد ،پس از تماشای فیلم «اتابای» و به بهانه اکران این فیلم
در جشنواره فجر گفتگویی کوتاه با «مه لقا می نوش» داشته
ایم که با هم می خوانیم.
***
با وجود کوتاهی نقش چه چالش تازه ای داشت که ان
راپذیرفتید؟
همانطور که در نشســت پرســش و پاســخ هم گفتم نقش از
ابتدا کوتاه نبود ،البته که من برای انتخاب نقش متر در دســت
نمی گیرم و مهم این است که نقش چقدر تاثیرگذار است و حضور
ان چقدر در روند فیلم پررنگ باشد ،در واقع شخصیت اضافه ای
نباشد ،خیلی کار خوبی بود ،کست خوبی داشت و چالش ان هم
این بود که نقش متفاوتی بود.
این نقش شروع خوبی برای شما در سینما است؟
شروع خیلی خوبی بود چون که با ادم های کامال با تجربه اتفاق افتاد
و امیدورام که بتوانم نقش های بیشترو بهتری را بازی کنم.
کار کردن با نیکی کریمی چگونه تجربه ای بود؟
این سوالی است که خیلی از من پرسیده شده است ،خیلی تجربه
خوبی بود چون که توانستم از تجربیاتی که ایشان در این همه سال
به دست اورده اند استفاده کنم ،وسواسی که خانم کریمی روی فیلم
و بازیگرهای خودشان داشتند خیلی خوب بود و توانستم بهترین
بازی ام را ارائه بدهم.
سختی ها و شیرینی های ساخت این فیلم ؟
از نظر من که خیلی شیرینی داشت به خاطر اینکه اولین تجربه کاری
من در چنین فیلمی بود که در جشنواره بود انهم در کنار بزرگانی
چون خانم کریمی ،خانم دولت شاهی ،اقای حجازی فر ،اقای عزتی
،به هر حال برای کســی که تازه کار است این خیلی خوب است
که بخواهد کنار این پیشکسوت ها کار کند ،خیلی چیزها از انها یاد
گرفتم ،خیلی وقتها با انها نه در مورد نقش بلکه در مورد اینکه چگونه
باید بازی کنم حرف زدم ،سختی هم فقط مسافت بود ،مسیر هفتصد
کیلومتری تا خوی را دو بار رفتم و برگشتم به خاطر دو پالن که ان
سکانس کال حذف شد!
تفاوت ان با بازی در سریال تلویزیونی؟
من خودم سینما را بیشتر دوســت دارم حس می کنم در سینما
همه چیز واقعی تر است و بیشتر می توانم ان را درک کنم ،احساس
می کنم در سینما بیشتر می توانید خودتان باشید ،در تلویزیون باید
نقش را بازی و در واقع بازیگری کنید ولی ســبکی که من انتخاب
کرده ام نابازیگری در بازیگری است یعنی ترجیح می دهم اول نقشی
را درک کنم و بشوم سیمین در اتابای و بعد ان را بازی کنم.
امروز که فیلم را روی پرده تماشا کرده اید از نتیجه
چقدر رضایت دارید؟
بله ،فیلم را روی پرده دیدم و راضی بودم چون می خواســتم ببینم
همانقدر که من برای ان تالش کرده ام مخاطب می تواند ان را درک
کند و درک کند که من چه حالی داشته ام ،از این لحاظ می گویم
که ایا توانســته ام کار را خوب نشان بدهم ،من خودم راضی بودم،
البته یکی دو پالن مهم در تکامل معرفی بیشتر نقش «سیمین» بود
و من را بهتر معرفی می کرد که متاسفانه حذف شد که این اتفاق در
تدوین خیلی از فیلم ها افتاده و امیدوارم بعد از جشنواره برای اکران
عموم اضافه شود.
فضای جشنواره را چگونه دیده اید؟
اولین سالی بود که در جشنواره بودم و خیلی حس خوبی بود ،حس
می کنم خیلی به هدفم نزدیکتر شده ام ،بازخورد فیلم را تا اینجا خوب
دیده ام و خدا را شکر همه از فیلم راضی بوده اند.
با ورود رســمی به دنیای سینما چه هدفی را در ان
دنبالمی کنید؟
دنبال شــهرت یا هر چیز دیگری نیستم ،من دنبال این هستم که
استعدادی دارم و اگر فضا فراهم شود ان را نشان بدهم.
و حرف پایانی؟
تشکر می کنم از مادر عزیزم که همیشه کنار من بوده است.
4
نگاهی به فیلم «خون شد»
اینجا چراغی روشن است
یکشنبـــــــــــه 20بهمن ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1197
www.honarmandonline.ir
سینمــــا
CINEMA
یادداشت
روزی قهرمان فیلم کیمیایی بشــود ،اما به نظر انتخاب او در فیلم درســت است؛ هرچند
در برخی ســکانس ها اقاخانی به ورطه بزرگنمایی می رســد ،اما در اغلب بخش های این
فیلم ،نقش افرینی قابل قبولی دارد .مســعود کیمیایی در «خون شــد» تالش کرده رنگ
و بوی انتقام و گرفتن حق را در چشــمان قهرمانش به تصویر بکشد تا در چاقوی تیز او.
بازی های این اثر در جایی که بازیگران حرفه ای بازی می کنند قابل دفاع است؛ بازی لیال
زارع در نقش معتاد قابل دفاع اســت و البته این فیلم فرصتــی برای بازیگران کارگاهی
مسعود کیمیایی است تا خودی نشان بدهند هرچند که برخی از انان از این فرصت خوب
به دســت امده استفاده درستی نمی کنند؛ در عین حال اســتفاده از بازیگران کارگاهی
بــه مخاطب این فرصــت را می دهد تا بدون تصور و پس زمینــه ذهنی ،انان را در قامت
شخصیت های مختلف ارزیابی کند و خود به انان نمره قبولی یا عدم قبولی بدهد.
کیمیایــی روایت خود را در ناکجاابــادی روایت می کند اما زمان فیلم زمان غلبه زر
و زور به انســانیت است؛ چیزی نزدیک به چیزی که کیمیایی از زمانه امروزش درک
می کند و بغض کارگردان در فیلم در چشــمان گهــگاه نمناک قهرمانش یا برادرش
مرتضی دیده می شود.
«خون شــد» اثری نمادین اســت؛ نمادهایی اشــکار برای مخاطبان عام و کســانی که
تماشای فیلم های سینمایی سی و هشتمین جشنواره فیلم
فجر با عینک سواد مالی7-
به بهانۀ دیدن فیلم «خون شد» از منظر سواد مالی
خون می شود ،اگر یاد نگیریم!
دکتر کوثر اخوان
مدت هاســت در جامعــه،
برچسب های جنسیتی کم رنگ تر
از گذشــته شــده اســت .زنــان
مانند مردان در تمام رشــته های
دانشــگاهی تحصیــل می کنند،
کار می کنند ،به پســت های باالی
ســازمانی می رسند و . ...اما هنوز
زنانی زیادی هســتند که نه به دلخواه خودشان بلکه به دلیل
تحمل مشکالت مختلف از جمله مشکالت مالی و رفع ان ها،
تن به ازدواج های نامناســب می دهند و در تمام طول زندگی
خود به دلیل داشتن سرپناه و تامین هزینه های مالی ،رنج های
زیادی را تحمل می کنند.
چه بســیار زنانی مانند «مادرجون» در فیلم «خون شد» ،به
دلیل مشــکالت مالی و ناتوانی در حل ان ها با مردانی بسیار
بزرگتر از خود ازدواج می کنند و در جایگاه همســر دوم قرار
می گیرند .زنانی که می توانند زمام امورشان را در دست بگیرند
و زندگی باکیفیت تری ،اول برای خود و ســپس اطرافیانشان
رقم بزنند اگر در زمان مناســب ،اموزش مناسب دیده باشند
که در این صورت مانند «مادرجون» حســرت کار کردن و در
نتیجه تن ندادن به شرایط نامناسب در دل شان باقی نمی ماند
ی فعلی شان طور دیگری بود.
و زندگ
باید به یاد داشــته باشــیم بی خبری خوش خبری نیست و
ان چــه نمی دانیم می تواند به ما اســیب بزند .وضعیت زنان
اطراف مان چگونه اســت؟ ایا دانش و مهارت کافی برای رفع
نیازهــای مالی خود را دارند؟ ایا ابزارهــای مالی که راه حل
مسائل مالی شان است را می شناسند؟ ایا امروز از ان استفاده
می کنند تا فردا با کمترین تنش ،این مسئولیت را به سرانجام
برســانند؟ ایا اگر روزی مرد مهربان زندگی شان؛ پدر ،همسر،
برادر و ...نباشــد ،خود می توانند از پس مسائل شان برایند؟
مرتضی رنجبران
مسعود کیمیایی در تازه ترین فیلم خود می خواهد قهرمانش گنگ بماند؛ شخصیت فضلی
شبیه این روزهای خود است ،مردی ساکت که دلش برای خانه یعنی کشورش می تپد و در
پس زمینه فیلمش به دنبال جمع کردن همه دور هم اســت .مسعود کیمیایی فیلمسازی
با مقتضیات خود است؛ ســینمای مسعود کیمیایی شبیه هیچ کسی جز خودش نیست.
در اغلب فیلم های او یک قهرمان دیده می شــود و ضدقهرمان و یا ضدقهرمان هایی که از
جنس مردم نیســتند .از جنس زر و زور و ریا هســتند رفیق در فیلم های کیمیایی اغلب
نقش مکمل را به خود می گیرد.
ً
اگر ســینمای کیمیایی را دنبال می کنید حتما فیلم «جــرم» را با بازی پوالد کیمیایی
و حامــد بهداد بــه خاطر دارید .در فیلــم جدید کیمیایی اما خبــری از پوالد کیمیایی
نیست؛ این بار فیلمســاز رفته است تا قهرمان خاص خود را پیدا کند .شاید کمتر کسی
تصور می کرد سعید اقاخانی که شــاکله نقش افرینی هایش در اثار طنز خالصه می شود
به اصطــاح در فیلم کیمیایی رو بازی می کنند ماننــد چراغ هایی که با امدن هر عضو از
خانواده به خانه روشــن می شــود .و البته «خون شد» مملو از نمادهایی است که حاصل
عشــق بازی کیمیایی با کارنامه کاری خود و قهرمانان اثاری است که در بیش از نیم قرن
انــان خلق کرده و بــه انان عالقه دارد .از «رضا موتــوری» و «قیصر» تا دیگر اثاری که
همچنان بهترین های کیمیایی است.
کیمیایی اما در این فیلم می خواهد قهرمانش گنگ بماند؛ فضلی شبیه این روزهای مسعود
کیمیایی اســت مردی ساکت که دلش برای خانه یعنی کشورش می تپد و در پس زمینه
فیلمش به دنبال جمع کردن همه دور هم است .کیمیایی همواره فیلمسازی دغدغه مند
بوده اما در ســال های اخیر در بیان دغدغه ها به زبان سینما موفق نبوده اما این بار او در
78ســالگی از زبان ســینما برای بیان حرفش استفاده بهتری کرده است و قهرمان قصه
کیمیایی این بار در تاریکی قدم بــه زمینی می گذارد که می داند باید برای نگهداری ان
تا سرحد مرگ بجنگد و بی صدا زمین را برای روشن کردن چراغ خانه دل ترک کند.
یادداشتی بر فیلم «خروج» به کارگردانی «ابراهیم حاتمی کیا»
جدیدترینساختهحاتمی کیا
در حد یک شوخی است
حمیدرضا کاظمی پور
ایا مهارت هایی دارند که برای چنین شــرایطی به خوبی و به
ســرعت بتوانند از ان ها درامد کسب کنند؟ یا باید از مردی
طلــب یاری کننــد و در ازای ان ،احساسات شــان را نادیده
بگیرند ،برچســب زن دوم بودن به ایشــان تعلق گیرد و یک
عمر در رنج و ســختی زندگی نمایند ،تازه اگر ان مرد بتواند
مشکالت مالی را حل کند.
نقش افرینی زنان در حوزه های گوناگون به صورت روزافزونی
گسترش یافته ،اما نگرش ان ها به اقتصاد و شرایط مالی شان
کمتر از این شــتاب تبعیت کرده است .اگرچه اموزش سواد
مالی به تنهایی نمی تواند تمــام موانع اطراف زنان را برطرف
کند ،اما می تواند در داشتن زندگی بهتر به ان ها کمک کند و
فرصت های بیشتر و بهتری در اختیارشان قرار دهد .همه این
موارد ،لــزوم توجه مضاعف جامعه و به خصوص خود زنان به
افزایش سواد مالی را یاداور می شود .نکته مهمی که غفلت از
ان ،مخاطرات زیادی را با خود به همراه خواهد داشت.
حاتمی کیا برای عالقمندان به سینما در ایران قطعا یک نام بزرگ است ،فیلمسازی که سینما
را می شناسد و حتی مخالفین فیلم هایش هم بر شناخت او از قاب دوربین و تسلط اش بر
تکنیک هم داستان هستند ،اما هیچ کدام از فیلم هایش تا این اندازه زبانش شوخی نیست.
فیلم سرشار از شعارزده گی است انقدری که دلزده می شوی،حداقل چیزی که حاتمی کیا
بخاطر داریم این است که الاقل انقدر رو بازی کردن را در فیلم هایش بلد نبود ،حتی اگر شعار
و مانیفست هم صادر می کرد به دل می نشست ،نقدش نقد بود و زبانش سینما ،اما خروج به
هیچ وجه فیلمی نیست که بتوان از ان دفاعی کرد .اگرچه قاب دوربین حاتمی کیا ،به ویژه در
سکانس های نخستین قابی چشم نواز است و حرکت دوربین مخاطب را برای دیدن یک فیلم
سرحال اماده می کند اما هر چه اثر به جلوتر می رود ناکام می ماند .این ناکامی را هم می توان
در محتوا و هم در کارگردانی به وضوح دید .شخصیت های فیلم بیشتر از انکه جدی و دغدغه
مند باشند در حد تیپ هایی در اندازه «مدرسه پیرمردها «باقی مانده اند و حرف جدی فیلم در
پرداخت ضعیف کاراکترها بیشتر از انکه اعتراضی باشد به شوخی تبدیل شده است .این ضعف
در شخصیت پردازی حتی در کاراکتر رییس شورای روستا با بازی جهانگیر الماسی هم انقدر
کلیشه است که هم دیالوگ هایش و هم اکت هایش را می توان پیش بینی کرد .در خروج اما
فرامرز قریبیان خوب است و تنها امیدی است که فیلم را نجات می دهد ،بازی هایِ در سکوت
و نگاههایی از جنس بازیِ قریبیان که می تواند درس هایی در بازیگری برای نسل جوان باشد.
در پایان باید گفت اگرچه اخرین ساخته حاتمی کیا قطعا دشواری های ساخت یک فیلم جاده
ای به ویژه با ماشین هایی از نوع تراکتور را دارد و از سختی کار او در ساماندهی و فیلمبرداری
نباید غافل شویم اما فیلمی نیست که در اندازه های قبلی این فیلمساز باشد.
یادداشتی کوتاه برای فیلم «اتابای»
فیلمی که دیر شروع می شود
افشین علیار
اتابای پنجمین اثر نیکی کریمی به مراتب کامل ترین اثر او از نظر کارگردانی محسوب می شود این فیلم در ساختار
توانسته برای فیلمسازش نسبتا گامی رو به جلو باشد و این نکته مثبتی محسوب می شود اما اتابای مشکل اساسی در
فیلمنامه دارد البته که این مشکل کامال در بین فیلمسازان اپیدمی ست به طوری که انگار در قصه گویی و پردازش
ان کم می گذارند و از سوی دیگر سعی دارند در ساختار به قصه برسند در فیلم اتابای هم این موضوع وجود دارد
قصه کم جان است یا بهتر بگویم قصه تا دقیقه بیست در بالتکلیفی مطلق دست و پا می زند دیر شروع شدن قصه
اصلی و باورپذیری شخصیت اصلی و پیدایش علت و معلولی رابطه ها برای مخاطب دیر جا می افتد و مخاطب در
دقیقه بیست یا سی است که می تواند خط اصلی داستان را بدست بیاورد اینکه شخصیت اتابای دیر به مخاطب
معرفی می شود از ضعف های فیلم اســت و در ادامه ارتباط
شخصیت ها کمی لنگ می زند و انگار خط روایی قصه در یک
مسیر مسقیم جلو می رود هیچ اتفاق دراماتیکی در جریان
فیلم رخ نمی دهد فیلمساز به شدت درگیر خرده پیرنگ ها
شده این خرده پیرنگ ها جلوی پیشرفت قصه را گرفته فوت
زن یحیی یکی از ان خرده پیرنگ هایی ست که فیلمساز از
طریق ان یحیی را معرفی می کند اما این معرفی می توانست
در فضای دیگری به طور اسان تر رخ بدهد اما وجود یحیی هم
تنها وقت فیلم را تلف کرده است دو سکانس دو نفره از یحیی
و اتابای در فیلم وجود دارد که در وهله نخست منطق روایی ندارد و دو اینکه این دو سکانس انقدر طوالنی ست که
مخاطب خسته می شود به نظر می رسد فیلمساز نتواسته از طریق قصه گویی فیلمش را جلو ببرد یحیی به سرعت از
فیلم حذف می شود چرا؟ اساسا مشخص نمی شود که فیلمساز چرا تصمیم به حذف یحیی می گیرد؟ نمی دانیم ،اتابای
عاشق می شود این عشق از کجا شروع میشود؟ منطق شکل گیری ان کجاست؟ نیکی کریمی در فیلم اتابای سعی
کرده به فضای بومی و جغرافیایی فیلم نزدیک شود زبان فیلم ترکی است و قاب های النگ شاتِ چشم نواز سراسر در
اشفتگی خودش باقی می ماند ،کریمی قالب
فیلم وجود دارد اما همه این ها مربوط به ساختار می شود و مضمون در
ِ
مشخصی برای بیان و روایت فیلمش ندارد و بیشتر سعی بر موقعیت های مینی مالیستی داشته که جواب نداده است
حتی وجود ایدین یا پدر در فیلم لنگ می زند و شخصیت کاظم یا اتابای تبدیل به یک فرد مالیخویایی شده است او
ایدین را می زند و بعد از او عذرخواهی می کند یا خودش را زخمی می کند که عذاب وجدان نداشته باشد ،یک احساس
شدن سیما و اتابای از نظر دیالوگی خوب درامده است و
کم رنگی میان او و سیما شکل می گیرد دوسکانس روبرو ِ
حس باورپذیری در ان دو سکانس موج می زند اما بعد از سکانس اخر دوباره فیلمساز تصمیم می گیرد شخصیت اتابای
را به خلسه و انزوای همیشگی اش ببرد یعنی کریمی نمی تواند تحولی امید بخش برای شخصیت اصلی اش لحاظ
کند .اتابای نمی تواند موقعیت های دراماتیک برای مخاطبش به همراه داشته باشد و اساسا با چند نمای باز از محیط و
طوالنی کردن ریتم سکانس نمی شود به فرم رسید سینمای داستان گو قطعا قصه الزم دارد نه نماهای شاعرانه ی بی
منطق ،بازی خاصی از حجازی فر و دیگران در این فیلم دیده نمی شود.
5
یکشنبـــــــــــه 20بهمن ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1197
www.honarmandonline.ir
سینمــــا
CINEMA
خبر
وزیر ارشاد در پردیس سینمایی ملت:
به دنبال هم گرایی حداکثری
در سینما هستیم
در نشست فیلم «تعارض» صورت گرفت؛
بهاحترامخبرنگارانازجابرمی خیزم
نشسترسانه ایفیلمسینمایی«تعارض»بهکارگردانیمحمدرضالطفیاولیننشستیبودکهدیروزشنبه۱۹
بهمن ماه در پردیس سینمایی ملت برگزار شد .در این نشست رسانه ای محمدرضا لطفی نویسنده و کارگردان،
امیر سیدزاده تهیه کننده ،بابک قائم تدوین ،حمید یراقچیان موسیقی ،حسین قورچیان صداگذار ،رضا بهبودی
و سودابه بیضایی بازیگران ،پدرام زرگر طراح گریم ،افسانه صرفه جو طراح صحنه و لباس و علی اکبر گراگویی
صدابردار حضور داشتند .علی عالیی نیز منتقد مهمان نشست بود .لطفی در ابتدای نشست بیان کرد :قصد
دارم در ابتدا سه نکته را متذکر شوم .من از سال ۷۸کار مطبوعات و نقد فیلم انجام می دهد و افتخار می کنم
که از جامعه نقد و مطبوعات وارد سینما شده ام .شما روزنامه نگاران خیلی زحمت می کشید و خوشحالم که یقه
فیلمسازان را می گیرید و از سینما دفاع می کنید .متاسفانه در جشنواره به زحمات شما توجهی نمی شود .باید
بگویم که هیچ شخصی حق ندارد به شما توهین کند و این حق شماست که فیلمسازان را مورد پرسش قرار
دهید و من می خواهم به احترامتان از جا برخیزم .در ادامه لطفی و عوامل فیلمش به احترام خبرنگاران حاضر در
سالن از جا بلند شدند و برای انها دست زدند .وی سپس ادامه داد :نکته دوم درباره فیلم اول یا دوم بودن فیلم
است .فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» بچه من است و نمی توانم زیر فرش قایمش کنم .و زمانی که مساله فیلم
اولی یا دومی بودن من مطرح شد برای خودم هم معضل شد .لطفاً این موضوع را بعد از جشنواره پیگیری کنید.
لطفی ادامه داد :در حال حاضر همه فیلم ها چه بلند و چه کوتاه به صورت دیجیتال تصویربرداری می شوند و
کیفیت فیلم تعیین می کند که از چه نوعی است .این مساله برای من و بقیه دوستانم معضل است و دوست دارم
این ان را پیگیری کنید .نکته سوم هم اینکه من از تک تک عوامل فیلمم و مخصوصاً تهیه کننده تشکر می کنم
که همراه و در کنار من بودند .در ادامه عالیی عنوان کرد :من سینمای موردعالقه ام کالسیک است اما همیشه
شرط عالقه مند شدن به فیلم را جذابیتش برای مخاطب می دانم .در این فیلم با یک فیلم سایکو درام روبرو
هستیم که کاراکتر اصلی اش یکی از انواع افسردگی را دارد .در فیلم مسائلی چون جهان های موازی و مبحث
زمان مطرح می شود .زمان در فیلم هم چندپاره می شود هم می شکند و هم در یک قاب روایت های مختلفی از
ن نوع فیلم ها خیلی سخت و پیچیده
زمان داریم .در ادامه سیدزاده درباره کار کردن با فیلم اولی ها گفت :چون ای
هستند و کسی حاضر نمی شود این فیلم ها را بسازد من تهیه کنندگی انهارا قبول می کنم.
فیلممن،فیلمقطعیتنیست
لطفی درباره سیاسی بودن فیلم توضیح داد :من درباره جهان امروز فیلم می سازم .این فیلم ،فیلم قطعیت
نیست و بین واقعیت و رویا اتفاق می افتد .ما در جهانی زندگی می کنیم که سیاست از همه چیر به ما نزدیکتر
است .من منتقد هستم و کارم نقد کردن است و در این فیلم هم همین کار را می کنم .من از سال ۸۲در سالن
رسانه فیلم دیدم و همه اثار را رصد کردم پس اگر می خواستم فیلم سیاسی بسازم بلد بودم اما درباره انسان
فیلم ساخته ام .بهبودی درباره همکاری در ۲فیلم لطفی و اینکه ترجیح می دهد در فیلم هایی که در گروه
«هنر و تجربه» اکران می شوند ،بازی کند ،گفت :باعث افتخارم است که در اثار لطفی بازی کردم .مساله دیگر
در انتخاب هایی که دارم به کار گرفتن درست مضمون و ساختار سینما و دیگر اندیشه حاکم درون فیلمنامه
است که برایم بسیار مهم است پس صرف حضور در نقش اول یک فیلم و دستمزد کالن گرفتن که البته
نگرفتم ،ساختار ،ایده و اندیشه فیلم نیز برایم بسیار مهم است .وی یاداور شد :اقای لطفی را از چند سال قبل
می شناسم و همکاری ما همکاری جستجوگرانه ای بوده است .این فیلم حداقل ۲سال و نیم پیشینه دارد و
امثال وی که سعی در نواوری و اندیشیدن دارند برای من اولویت دارند به نسبت کسانی که خودشان را موظف
می دانند که سالی یک فیلم بسازند .بنابراین من همچنان مشتاق و اماده ام که کار درست ارائه دهم .همچنین
ترجیح این است که نون و ماستم را بخورم و در فیلمی که ندانم سرمایه اش از کجا امده ،بازی نکنم .اقای
سیدزاده زحمت زیادی کشیده است و االن ما لذتش را درک می کنیم .لطفی با انتقاد به داوری نشدن بازیگران
و عوامل فیلم های بخش نگاه نو ابراز امیدوارم کرد از سال اینده این معضل برطرف شود .بیضایی نیز درباره
حضور در اثار مستقل توضیح داد :متاسفانه این روزها سینمایمان فقیر شده است .سینما از دیدگاه من راهی
است که یک جهان بینی و نگاهی به مخاطب اضافه شود و فکر می کنم فیلم اقای لطفی این نکته را دارد.
ریتم کند تبدیل به فحش شده است!
لطفی درباره کند بودن ریتم فیلم گفت :این روزها ریتم کند تبدیل به فحش شده است .مث ً
ال چرا باید از فیلم
مجید برزگر بیرون بیاییم در حالی که این نوع ریتم الزمه این سینماست .در این فیلم نیز این ریتم در راستای
فیلم و خاصیت و جهان بینی ان است .وی افزود :امسال یکی از درخشان ترین فیلم هایی که دیدم فیلم «ابر
باران می گیرد» مجید برزگر بود اما متاسفانه دیدم عده ای سالن را ترک کردند .خواهش می کنم کمی بیشتر
حوصله داشته باشیم و حواسمان باشد که اینستاگرام دارد چه بالیی سرمان می اورد .این کارگردان ادامه
داد :سیاه و سفید بودن بخشی از فرم فیلم است .یکی از عناصری که می تواند مخاطب را درگیر کند رنگ
است و شخصیت اصلی فیلم من مشکلش این است که می گوید من را نمی بینند پس سیاه و سفید بودن
فیلم در راستای وضعیت شخصیت فیلم بود .بابک قائم تدوینگر فیلم با اشاره به اینکه فیلم در ۱۴قاب گرفته
شده است ،بیان کرد :فیلم به خاطر نوع روایت برخی از فضاها را از تدوینگر می گیرد و در نهایت به این فرم
فیلمبرداری رسیدیم .یراقچیان نیز درباره موسیقی فیلم توضیح داد :موسیقی فیلم در حقیقت یک سبک
باروک است که خودم نوشتم .ما ۲قانون زمان و عدم قطعیت را می شناسیم که عنصر زمان در این فیلم از
اهمیت زیای برخوردار است و بر اساس قانون قطعیت می توان به این فکر کرد که ممکن است گذشته ما
هک شده باشد .در موسیقی فیلم نیز تمام این مسائل مورد توجه قرار گرفته و سه شیوه موسیقی باروک،
الکترونیک و رومنس در هم تنیده شده است و تالش شده عنصر زمانی نیز در بازی ها مورد توجه قرار گیرد.
قورچیان صداگذار و گراگویی صدابردار فیلم نیز درباره ویژگی های صداگذاری و صدابرداری فیلم صحبت
کردند و یاداور شدند که تالش شده برخی از بار درام نیز روی صدای فیلم باشد و صدای فیلم بدون غلو به
گوش مخاطب برسد .افسانه صرفه جو طراح صحنه و لباس فیلم نیز یاداور شد :من خودم وقتی دیدم فیلم به
سیاه و سفید تبدیل شده غافلگیر شدم و اگر از اول می دانستم برای رنگ بندی کار دیگری می کردم .با وجودی
که فضا محدود بود اما من تالش کردم اشیفتگی شخصیت اصلی را به درستی نشان دهم .پدرام زرگر درباره
چهره پردازی فیلم توضیح داد :انقدر محمدرضا لطفی فیلم را جامع و کامل توضیح داده بود که من در جریان
همه موارد بودم و تالش کردم گریم از فیلم بیرون نزند.
صندوقخیریه ایبرایفیلم اولی ها
در پایان نشســت سیدزاده درباره بازگشت سرمایه اش برای ساخت فیلم های بعدی بیان کرد :ما صندوق
خیریه ای داریم که نذر کارگردان اولی ها کرده ایم و حدود ۱۵سال است که فعال است .هیچ کدام از مدیران
دولتی هم تاکنون هیچ خیری به این خیریه نرسانده اند .من تا امروز خانه و دفتر کارم را فروخته ام و هزینه
کرده ام و هیچ دریافتی دولتی هم ب ه صورت وام نداشته ام اما خوشحالم که فیلمسازانی که ۱۵سال پیش فیلم
اولشان را در دفتر من ساختند ،هنوز ان فیلم را بهترین فیلم کارنامه شان می دانند.
یادداشتی بر فیلم «لباس شخصی» به کارگردانی امیرعباس ربیعی
امالی ننوشته غلط ندارد
حمیدرضا کاظمی پور
اولین ســاخته ربیعی در مقام کارگردان،فیلم قابل تاملی است! پرداختن به زوایای مبهمی از تاریخ
معاصر ایران در بعد از انقالب به لحاظ اینکه شــاید بابی از گفتگو و روشــنگری را باز نماید می تواند
بسیار موثر باشد و بهتر است قبل از هرگونه موضع گیری این را به فال نیک بگیریم و جرقه ای در
مسی ِر گفتمان بیشــتر بدانیم چرا که نباید فراموش کنیم تا در مورد موضوعی گفتگو صورت نگیرد
به حقایق دست نخواهیم یافت و به قول معروف امالی ننوشته غلط ندارد.
پرداختن به موضوع حزب توده و مســائل پیچیده ان در شرایط اغاز انقالب و جنگ به خودی خود
موضوعی چالش برانگیزی است و از انجا که اساسا مخاطب اشراف درست و دقیقی بر اطالعات طبقه
بندی شــده در این راستا ندارد ،کشف حقایقی در این زمینه می تواند جذابیت های خود را به همراه
داشته باشد به شرط انگه نگاه فیلمساز جانبدارانه نباشد و موضعی بی طرف را از پشت قاب دوربین
ارائه دهد .لباس شــخصی خارج از بحث محتوایی که به دلیل عــدم وقوف به ان نمی توانم چندان
پیرامون ان ســخن بگویم اما در کارگردانی فیلم پرزحمتی است ،فضاسازی و طراحی صحنه خوبِ
ســال های ۶۰چیزی اســت که در اولین نگاه باید به ان اذعان داشت و فیلم به این لحاظ توانسته
اســت باورپذیری الزم را در مخاطب خود ایجاد کند .دوربین نیز با توجه به اســتقرار ،ثبات و پرهیز
از نماهای روی دست به خوبی توانسته است التهاب و هیجان مورد نیاز در فیلم را ایجاد کند و این
شــاید مهمترین زحمت کارگردان در ساخت این فیلم اســت که راه سخت تر را انتخاب کرده و با
یک دکوپاژ منطقی به ســراغ دوربین روی دست نرفته است .موسیقی اما در لباس شخصی بیش از
حد بر کار ســوار اســت و به جای کمک به فضاسازی فیلم بیش از انچه نیاز هست شنیده می شود.
لباس شــخصی در بازیگری نیز چندان یکدست نیســت و اگرچه با عدم استفاده از بازیگران چهره
ســینمایی توفیق هایی را در باورپذیری بیشــتر فضای ان روزها به دست اورده است اما از یکدستی
الزم برخوردار نیست.
یادداشتی بر فیلم «اتابای» به کارگردانی «نیکی کریمی»
فیلمی که بدون التهاب
روایت اش را به پیش می برد
حمیدرضا کاظمی پور
صادقانه باید گفت قبــل از دیدن فیلم اتابای با این پس زمینه ذهنی که به دیدن
فیلمی کسل کننده خواهم نشست وارد سالن سینما شدم و این حس تا ده دقیقه
اغازین فیلم نیز همراه بود اما بر خالف انتظار،فیلم به ارامی ارتباطش را با مخاطب
خود برقرار می کند و تا انتها نیز او را همراه می ســازد .اتابای قبل از انکه قصه اش
عاشقانه باشد برش هایی است از زندگی بخشی از مردم این سرزمین ،که فیلمساز با
سن اتابای
پرهیز از اغراق به خوبی توانسته است به روایت ان بپردازد .مهمترین ُح ِ
این است که مقدمه دارد و پله پله روایت خود را از برش هایی از زندگی می سازد و
با تزریق قطره چکانی خرده پیرنگ هایی بدون تشنج درام فیلم خود را شکل داده و
سر و سامان می بخشد .بی شک در اکثر اثار تلخ و پر یاس و ناامیدی جشنواره سی
و هشتم ،اتابای فیلمی است که قدری ارام و قرار دارد ،روایت اش ملتهب نیست و
جنس تلخی هایش هم ازار دهنده نمی شــود .نیکی کریمی در دومین ساخته بلند
سینمایی خود نشان داده است که در کارگردانی نیز یک جهش چند پله ای داشته
است و تسلط اش این بار به فرم و ساختار نیز عالوه بر محتوا بیشتر شده است و اگر
این مسیر را به درستی ادامه دهد می تواند حرفهایی برای گفتن داشته باشد .اتابای
در بازیگری نیز اگرچه با بازی متفاوتی از هادی حجازی فر روبرو نیستیم اما بازی اش
بسیار تاثیرگذار است و در ارائه کاراکتر اتابای نشان داده است که بازیگری است که
توانمندی هایش قابل تحسین است ،سحر دولتشاهی هم خوب است و جواد عزتی
نیز نشــان داده است که می تواند از بازی های تکرار شده خود قدری فاصله بگیرد.
اتابای اگرچه در پایان بندی فیلم ضعف هایی دارد و قصه اش هم چندان بدیع نیست
اما فیلم خوبی است که می تواند حال مخاطب خود را نیز خوب کند.
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی عصر دیروز شنبه۱۹
بهمن ماه همزمان با هشتمین روز برگزاری سی وهشتمین جشنواره
فیلم فجر با حضور در پردیس ســینمایی ملت از این رویداد بازدید
کرد .وزیر ارشاد در حاشیه این بازدید و در جمع خبرنگاران در پاسخ
به سوالی درباره اولویت های حمایتی وزارت ارشاد در حوزه فیلم سازی
و سینما گفت :براســاس برنامه ای که برای حمایت از محتوا تدوین
شــده اســت ،فیلم هایی در حوزههای خاص همچون نهاد خانواده،
عزت عمومی ،انسجام اجتماعی و رفع گسست های اجتماعی مورد
حمایت قرار می گیرند تا تولید محتوا در این زمینه را تقویت کنیم.
به نظر می رسد مهمترین مسئله ما در فضای اجتماعی امروز بحث
گسســت های اجتماعی است .این گسســت ها هم در فضای رابطه
حاکمیت و ملت و هم در میان ملت و ملت وجود دارد .اینکه بتوانیم
انســجام اجتماعی را ارتقا دهیم خود به خود به رفع این گسست ها
کمک می کند ۴ .موضوع اصلی را مشــخص کرده ایم که ان شاهلل در
همین محورها اثار مورد حمایت قرار می گیرند.
اولویت هایحمایتازسینمایاستراتژیک
صالحی در پاســخ به ســوال دیگری درباره تولیدات استراتژیک در
سینما هم گفت :با این نگاه که ببینیم مهمترین مسئله ما در فضای
اجتماع چیست ،براساس پیمایش هایی که ما و دیگران در این زمینه
داشته ایم ،همانطور که اشاره شد مهمترین موضوع ،بحث گسست های
اجتماعی است .در فضای انسجام اجتماعی چند محور اصلی را تعریف
کرده ایم که طبیعتا در زمینه حمایت های استراتژیک در سینما هم
ایــن محورها مورد توجه خواهند بود .عــزت و اقتدار ملی با نگاه به
پیشرفت های اینده ،نهاد خانواده ،فاصله گرفتن از فردگرایی مضر و
همگرایی اجتماعی محورهایی است که در تولیدات سال های اینده
بیشتر موردتوجه خواهند بود .وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که
با توجه به فضای اعتراضات اخیر ،لزوم برگزاری جشنواره فجر چه بود
هم گفت :همین که امروز شما و ما در این فضا هستیم نشان می دهد
که جشنواره می تواند تاثیرگذاری مهمی در این زمینه داشته باشد.
جشنواره رویدادی است که فضای یک سال اینده سینمای ایران را
تعیین می کند و این اتفاق خوبی برای سینمای ایران است.
وزیر ارشاد درباره انتقاد برخی سینماگران در قالب تحریم جشنواره و
نیز اعتراض فرامرز قریبیان در نشست خبری فیلم «خروج» نسبت به
فضای مدیریت سینما هم بیان کرد :اعتراض اقای قریبیان همانطور
که اشاره شد ،مربوط به این دوره وزارت ارشاد نبوده است اما نگاه کلی
ما این اســت که بتوانیم اهالی سینما را به صورت حداکثری در کنار
هم داشته باشیم و خانواده سینمای ایران حداقل دفع را داشته باشد.
کنار هم قرار گرفتن ها باید تداوم پیدا کند و جشنواره فیلم فجر نماد
این هم گرایی حداکثری است .وی درباره چندصدایی بودن جشنواره
فیلم فجر و حذف فیلم هایی با نگاه متفاوت از ویترین این رویداد هم
گفت :تاکید بنده به دوستان ما در هیات انتخاب و داوران ،هم به دبیر
جشنواره و هم به رئیس سازمان سینمایی این بوده است که جشنواره
سینمایی فجر ،ویترین سینمای ایران با همه سلیقه های متکثر باشد.
همین نکته است که جشنواره فجر را زیباتر کرده و می کند .تاکید بر
این بوده که هیات های انتخاب و داوری هم با همین رویکرد عمل کنند
و امروز هم شاهد این تنوع در فضای جشنواره فجر هستیم که شور
و شوق نسبی را هم به همراه داشته است .صالحی درباره تاثیر جریان
تحریم جشنواره فجر از سوی برخی سینماگران ،بر برگزاری این دوره
از این رویداد یاداور شد :ترجیح می دهم اینگونه تعبیر کنم که در پی
اتفاقــات تلخی که رخ داده بود ،پاره ای از عکس العمل های عاطفی را
شاهد بودیم اما خوشبختانه انچه این روزها در جشنواره فیلم فجر و
دیگر جشنواره های هنری فجر شاهد هستیم این است که احساس
اهالی فرهنگ و هنر این اســت که جشنواره ها اتفاقی هستند که به
راحتی نمی توان از ان ها گذشــت .در کنار هم بودن معموالً اتفاقات
بهتــری را رقم می زند .وزیر ارشــاد درباره موضع یکی از نمایندگان
مجلس در تهدید هنرمندان تحریم کننده جشنواره های فجر اظهار
کرد :موضع ما تا به امروز حرکت در مسیر همگرایی بوده است و این
مسیر را حتماً ادامه می دهیم .فضای جشنواره های فجر هم امروز نشان
می دهد که خوشبختانه هنرمندان خیلی زود در این رویدادها گردهم
امده اند .اهالی هنر ممکن است در مواردی انتقادهایی هم داشته باشند
اما در اصل یک خانواده هستند و این خانواده را به راحتی رها نمی کنند.
دولت گالیه ای از «خروج» ندارد
سیدعباسصالحیدربارهشائبهمطرحشدهازسویابراهیمحاتمی کیا
مبنی بر حساسیت های دولت نسبت به فیلم انتقادی «خروج» که
حتی منجر به حذف فیلم از فهرســت ارای مردمی جشنواره شده
است ،گفت :حقیقتا اینگونه احساس نمی کنم .باالخره مسئله فیلم
ایشان و تم ان از قبل روشن بوده است .نگاه دولت این است که فضای
نقد و انتقاد در بخش های مختلف اجتماعی من جمله انتقاد از دولت،
باز باشد از همین زاویه نیز به شخص بنده که طبیعتاً خط مستقیم
این ارتباط با دولت بوده ام هیچ کس از دولت چه قبل از جشــنواره
چه در ایام نمایش فیلم در جشنواره ،زبان به گالیه باز نکرده است.
وزیر ارشــاد درباره دیگر انتقاد ابراهیم حاتمی کیا از اولویت نداشتن
موضوعات ارزشی همچون فیلم های دفاع مقدس در وزارت ارشاد و
کمک سازمان اوج به رفع این خال هم گفت :شخصاً چنین تعبیری
را از ایشان نشنیدم .متن صحبت های ایشان ارجاعی به وزارت ارشاد
نداشته است ،اما واقعیت این است که بحث دفاع مقدس و موضوعاتی
از این قبیل در دســتور کار ما بوده و هســت اما امکانات و منابع ما
به شدت محدود است و این محدودیت پاره ای معذوریت ها را در زمینه
حمایت ایجاد کرد ه است.
6
عوامل نمایش «همه ی دزد ها که دزد نیستند» در گفتگو با «هنرمند»
یکشنبـــــــــــه 20بهمن ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1197
اگرخالقباشیم،شوخی هایسیاسیبههیچکسبرنمی خورد
تئاتر مستقل همیشه مظلوم واقع می شود
www.honarmandonline.ir
تئـــــاتر
THEATRE
یادداشت
بررسی نشانه ها و معنا در نمایشنامه
رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر
سیدمحمد قاسمیان
رومئــو و ژولیــت تراژدی عاشــقانه ای
اســت که جزء اولین کارهای شــاعر و
نمایشنامه نویسانگلیسیویلیامشکسپیر
می باشد .این نمایشنامه از ماندگارترین
اثار ادبیات کالســیک انگلستان است و
فیلم ها و داستان های بسیاری با اقتباس
از این نمایشــنامه ســاخته و نوشــته
شده است .بدون شک رومئو و ژولیت اگر عمیق ترین اثر شکپیر نباشد،
اما تغ ّزلی ترین کار نمایشی اوست .در اغاز نمایشنامه با رومئویی مواجه
می شویم که عاشق دختری به نام روزالین شده است .عشقی که رومئو
نسبت به روزالین دارد باعث می شود تا در پی نرسیدن به او دچار افسردگی
و گوشه نشینی شود .خانواده رومئو (خانواده مونتاگیو) از بن ویلیو ،دوست
صمیمی رومئو درخواست می کنند تا با او صحبت کرده و بتوانند دلیل
ناراحتیش را بدانند .همزمان تدارکات جشنی در منزل خانواده کپیولت
(پدر ژولیت) اغاز می شــود .هدف از برپایی این مهمانی ،اشنایی پاریس
(از اقوام امیر ورونا) و ژولیت اســت .رومئو با علم به درگیری و دشــمنی
دیرینه خانواده خود (خانواده مانتاگیو) با خانواده کپیولت به همراه دیگر
دوســتانش ،نقاب بر چهره وارد این مهمانی می شود .تیبالت (پسر دایی
ژولیت) رومئو را در مهمانی شناسایی کرده و با عکس العملی خشن قصد
بیرون انداختن او و دوستانش را می کند .اما ماجرای شب مهمانی به اینجا
ختم نشده و تیر نگاه ژولیت به رومئو در این مهمانی باعث می شود تا رومئو
نه تنها روزالین عشق اول خود را به طور کامل فراموش کند ،بلکه نه یک
دل صد دل عاشــق ژولیت شود! پس از ماجراهای شب مهمانی ،رومئو
مخفیانه وارد باغ کپیولت شده و از پنجره با ژولیت هم صحبت می شود .این
صحنه زیبا توسط نقاشان بسیاری از جمله نقاش انگلیسی فرانک دیکسی
به تصویر کشیده شده است .انها پس از مدت کوتاهی تصمیم می گیرند که
با یکدیگر ازدواج کنند .پس به نزد کشیش کلیسای شهر رفته و پس از
انکه داستان اشنایی خود با ژولیت را میگوید از الرنس راهب درخواست
راهنمایی میکند .الرنس با این هدف که درگیری این دو خانواده با ازدواج
رومئو و ژولیت برطرف شــود ،راضی می شــود تا ژولیت را به عقد رومئو
دراورد .ساعتی بعد در گوشه ای از شهر یک درگیری بین مرکشیو (دوست
رومئو) و تیبالت پیش امده و مرکشیو به قتل می رسد .با رسیدن رومئو نزاع
باال گرفته و رومئو ،تیبالت را به قتل می رساند .با رسیدن خبر کشته شدن
تیبالت به امیر ورونا ،امیر تصمیم می گیرد تا رومئو را بخاطر قتلی که انجام
داده به شهری به نام مانتوا تبعید نماید .خبر تبعید رومئو ،هم برای او و هم
برای ژولیت بسیار دردناک است.
در این بین خانواده ژولیت با مشخص کردن یک ضرب العجل برای ازدواج
ژولیت با پاریس ،او را به شدت تحت تاثیر قرار میدهند .ژولیت ابتدا مخالفت
کرده ولی وقتی با تهدیدهای پدرش کپیولت مواجه می شود به ظاهر راضی
می شود .ســپس ترتیبی داده و مخفیانه به مالقات الرنس راهب می رود.
الرنس به ژولیت ســمی میدهد که اثر ان 42ساعت ماندگاری دارد .او از
ژولیت می خواهد تا شب مراسم عروسی سم را بنوشد و به او اطمینان خاطر
می دهد که بعد از مصرف سم زمانیکه همگان او را مرده ببینند و به گورستان
ببرند ،در انجا بیدار شده و رومئو و الرنس را باالی سر خود ببیند.اما وقتی
خبر مرگ ژولیت به رومئو می رسد ،پیغام قاصد به دست او نرسیده و رومئو
با سمی در دست و خنجری به پهلو به سوی ورونا حرکت می کند .وقتی
به گورستان می رسد پاریس را در نزدیکی جسد ژولیت دیده و با او درگیر
میشود .طی این درگیری پاریس به دست رومئو به قتل می رسد .او به سمت
ژولیت حرکت کرده ،تابوت او را برای وداع با عشق خود کنار می زند و بعد
از بوسیدن چهره او زهر را می نوشد و می میرد .ژولیت به فاصله اندکی بیدار
شده و پس از دیدن این صحنه خود را با خنجر رومئو کشته و در اغوش
رومئو جان می دهد .با رسیدن خبر این اتفاقات به شهر ،دو خانواده مانتاگیو
و کپیولت به همراه امیر شهر ورونا وارد گورستان شده و همگی در تعجب
و حیــرت به تحقیق و پیگیری ماجرا می پردازند .در اخر پس از اگاهی از
اتفاقات رخ داده ،کپیولت دســت مانتاگیو را گرفته و با او پیمان دوستی و
برادری می بندد و نمایشنامه در همینجا به پایان می رسد .اکنون قصد داریم
تا به بررسی نشــانه ها و معنا در این اثر ویلیام شکسپیر بپردازیم .در اغاز
نمایشنامه پس از جنگ و درگیری میان دو خانواده ،اولین نکته ای که در
توجه ها را به سمت خود جلب می کند گریزان بودن رومئو از نور می باشد
که خود می تواند بصورت نشانه ای از سرنوشتی شوم معنا شود .در مقابل این
گریزان بودن از نور ،رومئو در جایی از نمایشنامه ژولیت را به نور درخشنده تر
ازستارگانتشبیهمی کند.تشبیهیکهنشانمی دهدنورحقیقیبرایرومئو
عشق است نه هیچ چیز دیگر .در جریان نمایشنامه متوجه می شویم که
ژولیت بسیار کم سن و سال بوده و ظاهرا سن او کمتر از 14سال می باشد.
از این موضوع میتوان پی برد که ژولیت اولین بار است که عشق را تجربه
می کند و این نکته خود از لحاظ روانکاوی حائز اهمیت بوده و قابل بررسی
است .منبع الهام شکسپیر برای این نمایشنامه ،شعری است از ارتور بروک
با نام ماجرای غم انگیز رومئوس و ژولیت .در این اثر ،ژولیت یک دختر ۱۶
ساله است و رومئو تا حدی از او بزرگ تر است .اما در این نمایشنامه شکسپیر
ســن ژولیت را کاهش داده است .درواقع شکسپیر با پایین اوردن سن دو
عاشــق جوان خود ،اختالف سنی ان ها با والدینشان را بیشتر کرده است.
ازدواج مخفی رومئو و ژولیت با وجود اطالع از تمام اختالفات ،دشمنی ها
و درگیری های دو خانواده درواقع مخالفت با تمام ارزوهایی دو خانواده ای
است که دشمن قسم خورده یکدیگر می باشند .اما شاید مهم ترین موضوعی
که هر خواننده پس از خواندن این نمایشنامه با ان رو به رو می شود ،درک
حقیقتی بزرگ و مهم است .حقیقتی که نشان از عشقی غیر زمینی میان دو
شخصیت اصلی این داستان دارد .درواقع فداکاری رومئو و ژولیت در صحنه
اخر نشان می دهد که این دو درگیر یک رابطه معمول زمینی نبوده اند بلکه
عشق به معنای واقعی کلمه در جهان دیگری منتظر انان است.
مریم رودبارانی
عنوان نمایش را چندبار می خوانم در ذهنم« :همه دزدها که دزد نیستند» باید جمله را ب ه صورت سلبی یا شاید با لحنی متفاوت خواند .انتخاب محمدرضا جمال ،کارگردان
نمایش «هم ه دزدها که دزد نیستند» از این حیث اساسی و هوشمندانه است .دزدی در نمایشنا مه ی فو و نمایش جمال ،بهانه ای می شود برای به میدان اوردن شخصیت های
خاطی دیگر .زوج ها یا شش شخصیت این نمایش در دل چهارچوب نظم نمادین می ایستند و از درون قواعد ان را به سخره می گیرند .با دیدن «همه دزدها که دزد نیستند» یاد
می گیریم زمانی که خالق باشیم و عمیق به مسائل نگاه کنیم انوقت شوخی های سیاسی به هیچ کس بر نمی خورد و توهین نمی شود ،مسائل اجتماعی و فرهنگی را می توان با
ظرافت تذکر داد و همزمان با انتقاد از مردم خنده را بر لبان انان اورد و به انها اموزش داد که خوب نگاه کنند عمیق بیاندیشند و زندگی سالمی داشته باشند« .همه دزدها که
دزد نیستند» به نویسندگى داریوفو با ترجمه ای از جمشید کاویانی و کارگردانى محمد رضا جمال از 1بهمن ساعت 19:45در سالن شماره ٢عمارت نوفل لوشاتو به روى صحنه
رفته و درباره دزدی است که وارد خانه معاون شهردار می شود ،در همین حین معاون با جولیا معشوقه پنهانی خودش به خانه می اید و دزد در ساعت پاندولی پنهان می شود.
دامون بستاک ،اسداهلل پورحمزه ،حوری کاظمی ها ،حمیدرضا شباهنگ فرد ،سوگل سیدصدر ،فاطمه نوروزی ،جواد کمانی ،محمدعلی امین در این نمایش ایفای نقش می کنند.
در میانه اجرای نمایش کمدی « همه دزدها که دزد نیستند» با حضور بیشتراعضای گروه درباره نقش،مسائل و مشکالت میزگردی را تشکیل دادیم ،حاصل این میزگرد به
صورت پرسش و پاسخ در ادامه می اید:
اقای جمال به عنوان کارگردان ،درباره دالیل انتخاب این نمایشنامه بگویید؟
محمدرضا جمال :من عالقه زیادی به داریو فو دارم چون این نویسنده حقایق را به شکلی طنز بیان می کند و متاسفانه
مساله ای که در جوامع بشری نادیده گرفته می شود همین حقایق است .نمایشنامه «همه دزدها که دزد نیستند» نیز
در عین کمدی بودن نیاز به تفکر دارد و به همین دلیل این متن را برای اجرا انتخاب کردم .من اجراهای مختلفی از
این نمایش نامه و همه زحمت هایی که گروه های مختلف کشیده بودند ،دیده بودم اما این متن یکسری ریزه کاری های
کوچک داشت که کام ً
ال در راستای معضالت و مشکالت جامعه کنونی ما و خیلی نزدیک است به چیزهایی که متاسفانه
این روز ها می بینیم و می شنویم .بنابراین حس کردم از انجا که اهل فرهنگ و تئاتر همیشه سعی داشته تاثیرات مثبتی
اول روی خودش و دوم بر مخاطب و تماشاگران جامعه بگذارد ،نیاز جامعه است این نمایش نامه دوباره اجرا برود .با این
که اجراهای زیادی از این متن به صحنه رفته ،ولی باید بتوانیم ان طور که باید و شاید این اتفاقات را روی صحنه زنده
کنیم و به زعم نیروی جوانی که خداوند به ما داده ،تاثیر الزم را روی زندگی خودمان بگذاریم و در حد وسع و توان مان
اتفاق های خوبی رقم بزنیم.
سوگل سیدصدر :من نقش معشوقه شهردار شهر را در این نمایش بازی می کنم .ابتدا سعی کردم نقش را باور یا به
اصطالح زندگی بکنم .سپس به واسطه تمرین ها و به کارگیری نکته های مد نظر کارگردان حین تمرین ،به مرور نقش
به پختگی رسید .ما در این اجرا سعی داشتیم با زبانی متفاوت به مطرح کردن یکی از معضالت جامعه بپردازیم .در واقع
با اجرایی فانتزی و گریم های متفاوت که هر کدام بیان گر شخصیت های ما بودند.همیشه نقشی را که انتخاب می کنم،
برایم مهم است ،حتی اگر کوچک ترین سهم را در گروه داشته باشم ،دوست دارم بتوانم پیامی را به مخاطب انتقال
بدهم .و در پایان باید بگویم ما همواره نیازمند حمایت و حضور مخاطبان و عاشقان تئاتر هستیم .تئاتر را تنها نگذارید.
دربــاره نقش دزد که در این نمایش به عهده دارید بگویید و به نظرتان این نقش چه تاثیری در
پیشبردداستاندارد؟
اسداهلل پورحمزه :این نقش تاثیرگذاری خوبی در روند نمایش داشت .تماشاگر ابتدا در صحنه با شخصی مواجه
می شود که رفتار ناپسندی ـ دزدی ـ از خود نشان می دهد ،ولی در پایان ،تماشاگر به فکر فرو می رود ،به این دلیل که
دزدان شیک پوش و متمدنی نیز وجود دارند که در روز روشن مشغول دزدی اند ،یعنی دزد شبانه نیستند و رفتارشان
بســیار ناپسندتر و بیمارگونه تر است .همه ما در این نمایش سعی کردیم تکراری بازی نکنیم و نگاه تازه ای به این
نمایشنامه داشته باشیم.معموالً برای انتخاب نقش ،تاثیر گذاری ِ
مثبت نقش و ایجاد یک تفکر صحیح انسانی و شریف
برایم مهم است و امیدوارم چراغ تئاتر همیشه روشن بماند.
برای اجرای این نقش ،از تمرین تا اجرا چه پروسه ای را طی کردید تا کاراکتر را روی صحنه بیاورید؟
جواد کمانی :من نقش انتونیو را بازی می کنم.نزدیک به ســه ماه برای اجرای این تئاتر ،تمرین کردیم که شامل
تمرین های بازیگری ،بدن ،بیان ،روان شناسی ،تحلیل نقش و غیره بود.تفاوت اجرای ما در سبک بازی تا گریم دیده
می شود .سبک کار ما کمدی فانتزی است.گریم های ما فانتزی است .در رابطه با نقش خودم باید بگویم با توجه به
اموزه هایی که از اساتید خودم داشتم و سبک بازی رئال و بیرونی خودم و اتودکردن های زیاد ،سعی بر نزدیک شدن به
کاراکترم داشتم .امیدوارم به این امر دست پیدا کرده باشم.
در بازی هر نمایش ،برای انتخاب نقش چه فاکتورهایی را در نظر دارید؟
جواد کمانی :در انتخاب نقش ،برای من جذابیت نقش مهم است ،و همچنین متفاوت بودن ان که به هیچ وجه در یک
قالب نباشم.تنها نکته این که امیدوارم مهم ترین رسالت ما در کنار انتقال یک مفهوم و ارتقای فرهنگ کشور این ست
که حال مردم را خوب بکنیم.
به طور کلی وضعیت حمایت مســئوالن از تئاتر را چگونه می دانید و ایا موافق اتکای تئاتر به
حمایت های دولتی هستید؟با توجه به چند دهه تجربه در عرصه تئاتر ،مهم ترین مشکل و نیز
اساسی ترین نیاز تئاتر کشور را چه می دانید؟
محمدرضا جمال :به نظرم بدنه تئاتر ،نمایش و ً
کال هنر و تمام شاخصه هایش نیاز به حمایت دارد؛ چه حمایت معنوی
که خود بچه های تئاتر وسط می گذارند و چه حمایت مادی و دیگر حمایت های اداره های دولتی .تئاتر مستقل همیشه
کمی مظلوم واقع می شود ،از این بابت که شما شبانه روز تالش می کنید و نمایشی روی صحنه می برید و این ریسک را
می پذیرید که کار دیده بشود یا نشود ،یا چند ماه تمرین می کنید و نمی دانید در پایان ،مجوز نهایی به شما داده خواهد
شد یا نه ،وضعیت فعلی تئاتر ،وضعیت خیلی بدی است .تئاتر ما مریض است .امیدوارم اتفاق های خوبی برای تئاتر
بیفتد .هزاران نفر در این حرفه کار می کنند ،ولی فقط یکسری کارهای خاص مورد لطف و نظر دوستان مسوول قرار
می گیرد .در حالی که نباید این گونه باشد .باید سازماندهی مان خیلی قوی تر باشد .حاال شما فکر کنید می توان هزاران
اتفاق این مدلی را رقم زد.
اقای بستاک در این نمایش بدون دیالوگ حاضر شدید ،کمی درباره ی این نقش توضیح دهید؟
دامون بستاک :من نقش عروسک کوکی را در این نمایش بر عهده دارم؛کاراکتری که به نمایش اضافه شد و در متن
اصلی وجود ندارد .این نقش برایم خیلی خاص و جذاب و در عین حال سخت بود.ما سه ماه تمرین داشتیم و این نقش،
بدون دیالوگ و در واقع یک نقش فیزیکال است .این
از نقش های متفاوت و سختی بود که تاکنون بازی کرده ام ،چون ِ
نقش در متن اولیه نبود و من هم سابقه کار فیزیکال نداشتم ،ولی با گروه تمرین کردم و با کمک طراح حرکت ،اقای
موسوی خواه ،توانستم نقش را اجرا بکنم.دغدغه کارگردان این بود که اجرای ما مثل اجراهای دیگر این متن نباشد.
بنابراین با هدایت درست بازیگران ،نوع بازی ها متفاوت تر است و حتی دکور،گریم و لباس متفاوت طراحی شده تا این
تفاوت احساس بشود .من سعی کردم نقشی را که به کار اضافه شده ،باورپذیر اجرا بکنم تا مخاطب ارتباط الزم را برقرار
بکند.اصوالً دوست دارم نقش هایی را بازی بکنم که متفاوت و خاص و همین طور برای خودم چالش برانگیز باشند تا
بتوانم در زاویه های مختلف خودم را محک بزنم.
خانم نوروزی چه پروسه ای از تمرین تا رسیدن به نقش طی کردید تا این کاراکتر را روی صحنه
اجرابکنید؟
فاطمه نوروزی :همســر معاون شــهردار ،زنی تجمل گرا و باسیاست است که همین ویژگی ها ،نقش را به سمت
تیپیکال بودن هدایت می کند .انا پس از تماس همسر دزد با او از تمام وقایع مطلع می شود اما چون خودش نیمه تاریکی
از وجودش اشکار است ،سکوت را بر هیاهو ترجیح می دهد.ابتدا به صورت بیسیکال و بدون هیچ تحلیل و حسی متن
را بازخوانی کردیم و کم کم به سمت هم ذات پنداری با اشخاص نمایش نامه پیش رفتیم .نظم در این نمایش حرف اول را
می زند .هر تفکر و تحلیل نابجا و اشتباهی می توانست نمایش را نابود بکند.متن زیرکانه «داریو فو» پس از هر بار اجرا و
بازخوانی دریچه های جدیدی به روی بازیگران و مخاطب باز می کند .از این رو هر حرکت یا مکث می تواند نمایش نامه را
با تفاوتی عمیق به سمت کمدی سیاه یا کمدی فارس ببرد .هر سهل انگاری در دیالوگ ها می تواند چارچوب سوتفاهمی
باشد برای خوش اندیشی مخرب.
در هر نمایش ،برای انتخاب نقش چه فاکتورهای مد نظرتان است؟
نظم و رازالودبودن محتوا بسیار برایم ارزشمند است .در این نمایش نامه هر فرد رازی سیاهی در خود حمل می کند که
بسیار زیبا در کنار هم قرار می گیرند و مخاطب را تا پای ناامیدی می برد اما به صورت ناممکنی ان را اصالح می کند
که مخاطب هم چنان سردرگم بین نقش ها می چرخد و در عین حال به فکر فرو می رود.برخی ممکن است با این
نمایش گریه بکنند و بعضی شاید از شدت خنده اشک بریزند اما در نهایت فاکتور اصلی کارگردان و تمام بازیگران ،تفک ِر
تلخ بودن داستان و عبرت از ماجراست .در این متن ،خیانت طور دیگری معنا شده و صرفاً به زوج ها اختصاص نیافته.
سبک فانتزی گروه کارگردانی ،توانست به مفهوم کار بهای بیش تری بدهد.
کمی از نحوه مواجه خودتان با این نقش و جذابیت متن برای پذیریش این نقش برایمان بگویید؟
حوری کاظمی ها :من در نقش همسر دزرد ،زنی که عاشق همسرش و همیشه دل نگران اوست با این گروه همراه
هستم .او بسیار حساس است نسبت به این که همسرش به او خیانت بکند.تمرین های ما از نمایش نامه خوانی شروع شد.
تمام سعی من این بود که با نقش هم ذات پنداری بکنم .البته من هیچ کدام از اجراهای دیگر این نمایش نامه را ندیدم که
بتوانم تفاوت انها را توضیح بدهم .میزانسن های نمایش در ابتدا خیلی ساده به نظر می رسد اما در ادامه ،اتفاق های جدید
و جالبی بر غیر عادی بودن میزانسن ها تاکید می کند و ما کم کم شاهد برداشته شدن مرز انها هستیم.
معموالًازتمرینتااجراچهپروسه ایبرایایفاینقشطیمی کنیدتاکاراکتررارویصحنهبیاورید؟
این نمایش نامه بارها در ایران اجرا شــده .تفاوت اجرا و بازی خود را با نمونه های دیگر در چه
می دانید؟
محمدعلی امین :من نقش دزد دوم را در این نمایش بازی می کنم .این کاراکت ِر کوتاه را پر از مفهوم و منظور یافتم که
در صحنه پایانی سعی کردم با دیالوگ ها این مفاهیم را برسونم .البته کاراکتر یک دز ِد که کار زیادی بلد نیست اما پس از
دیدن اتفاقاتی که در خانه می افتد و می بیند ،دیدگاه اش به خود و افراد جامعه عوض می شود .حتی دیگر به شغل زشت
و ناپسندش ـ دزدی ـ افتخار می کند ،ولی پایان کار بسیار جذاب و چالش برانگیز بود ،زیرا در زمان کمی باید نکته های
زیادی به مخاطب برسد و تمام اتفاق های نمایش را به سرانجام درست برساند.خالقیت کارگردان و فانتزی کردن نمایش،
نواوری در گریم و ریتم باالتری نسبت به بقیه اجراها ،و مهم تر از همه ترسیم بیش ترین معضل های جامعه به جای
کمدی بودن نمایش از ویژگی های کارند .باید بدانیم که این نمایش به هیچ وجه کمدی نیست.
برای انتخاب نقش چه فاکتورهایی برای تان مهم بود؟
محمدعلی امین :تمرین های ریتم و بدن که برای پیش نمایش و در واقع تمرین هایی بود که با بدن یکســری از
منظورها را برسانیم .تاکید بر باورکردن فضا و شخصیت و همچنین تمرین های حس که با میمیک صورت و حس در
دیالوگ ها باید انجام می شد تا به مخاطب برسانم که من «دزد نیستم».رساندن مفهوم هنری که جای دیده شدن ،به
فرهنگ سازی ختم بشود ،بازی کردن در متنی که زیبا و پرمفهوم باشد و بازی در متنی که فرهنگ سازی درستی انجام
بدهد .راستش سبک کار و اندازه ی نقش برایم مهم نیست .فاکتور اصلی این ست که متن پخته ،جذاب و از قدرت ادبی
باالیی برخورددار باشد .حتی اگر نقشم منفور،کوتاه یا به شدت سخت باشد ،متن برایم مالک اصلی است.
اقای شباهنگ به نظر شما این ریتم خوب نمایش و ارتباط موثرش با تماشاگر از کجا می اید؟
حمیدرضا شباهنگ فرد :من نقش معاون شهردار را در این نمایش بازی می کنم .معاون شهردار شخصیتی دو
چهره دارد دو چهره ی کامال متفاوت در اجتماع و خانواده .بخشی از جانانگی نمایش به نظرم به متن قدرتمند داریو فو
نمایشنامه نویس شهیر ایتالیایی باز می گردد که البته در تغییرات و بومی سازی ان با درنظر گرفتن شرایط اجتماعی
اقتصادی و سیاسی روز برای مخاطب ایرانی جذاب تر و خودمانی تر شده است .بخش دیگر از جذابیت این نمایش
به خالقیت در اجرا باز می گردد .گروه ما با یکدلی تمام ،همه تجربیات تئاتری خود را روی دایره ریخته اند و امبدوارم
توانسته باشیم ترکیبی هنرمندانه از سبک کمدی دل ارته ایتالیایی دراندازیم.
اقای جمال اگر در پایان نکته ای باقی مانده برایمان بگویید؟
محمدرضاجمال :معموالً ما همیشه دزدها را در قالب یک پوشش مناسب می شناسیم اما این بار به کمک صحنه و تئاتر و
البته اجرا سعی داشتیم نمایشی اماده بکنیم و معنای واقعی دزدی را نشان بدهیم .همه دزدی ها بد است اما دزدی در روز
روشن بدتر است .نمایش «همه دزدها که دزد نیستند» نوشته «داریو فو» و ترجمه جمشید کاویانی و به تهیه حمیدرضا
شباهنگ فرد ،نگاه به اجتماع و ناخواسته های ناهنجار را مورد بررسی قرار می دهد و همچنین نگاه ویژه به خیانت که در
شمار خانواده دزدی ها قرار می گیرد.گروه فرهنگی هنری «نماد» از شما عزیزان میزبانی خواهد کرد تا در سالن عمارت
نوفل لوشاتو ،هر شب ساعت 19:45پای صحنه این نمایش بنشینید و امیدوارم از تماشای کار ما لذت ببرید.
هنرمندانی که در جشنواره موسیقی فجر تقدیر می شوند
ازحسناسکندریوهوشنگظریفتاافلیاپرتو
امسال در سی و پنجمین دوره از جشنواره موسیقی فجر از چهار چهره موسیقی از جمله نادر مشایخی ،حسن اسکندری ،هوشنگ ظریف و افلیا پرتو تقدیر خواهد شد.
سال گذشته از کریم صالح عظیمی (ردیف دان ،خواننده و مدرس اواز) ،فخری ملک پور (نوازنده پیانوی ایرانی) و رامین جزایری (سازنده و نوازنده تار و سه تار) تقدیر شد.
امسال یک نفر به شمار تقدیری ها اضافه شده است.
حسناسکندری
رهبر ارکستر است .او فرزند جمشید مشایخی بازیگر سینما و
تلویزیون است .او پس از پایان تحصیالت ابتدایی در تهران ،به
هنرســتان عالی موسیقی راه یافت .پس از ان تحصیالت خود
را در دانشــگاه موسیقی وین در اتریش ،در رشته اهنگسازی،
رهبری و موســیقی الکترونیک ادامه داد .در ســال ۱۳۸۵در
فســتیوال موســیقی وین ـ یکی از معتبرترین فستیوال های
موســیقی ـ از نادر مشایخی تقدیر شد .ساخت ۹۶قطعه برای
ُسلو ،موســیقی مجلسی ،موسیقی ارکســتری و اپرا ،ساخت
ســمفونی فیه ما فیه (سه اثر) ،اپرای ملکوت ،قطعه ارکستریِ
پشیمانی کنتیمنتو ،مجموعه تولدی دیگر (روی ترجمه المانی
اشعار فروغ فرخزاد) و ...از جمله اثار اوست.
طرالن اسکندری ،معروف به حسن اسکندری ،دوم بهمن سال ۱۳۲۶در
روستای اوزوم کالال ناحیه قره داغ به دنیا امد .از سال ۱۳۳۵در تبریز به
فرشبافی مشغول شد و از سال ۱۳۴۳در تهران به نانوایی پرداخت .در
سال ۱۳۴۸به تبریز بازگشته و نزد عاشیق های دیگر ،مانند عاشیق رسول
قربانی و عزیز شهنازی ،به کار قاوال نوازی و اواز خوانی مشغول شد .بعد
از مدتی ،به تشــویق عباس عبادیان ،نواختن ساز را را یاد گرفت و هنر
عاسیقی را پیشه کرد .در سال ،۱۳۶۴حسن به همراه چند عاشیق دیگر
به جشنواره فجر دعوت شد؛ و این اغازی بود بر ارج گذاری به موسیقی
عاشیقی .از ان پس او و گروهش در همه جشنواره های فجر حضور یافته
و جوایزی دریافت کرده اند .در ۱۳۷۰مقام دوم تکنوازی ،در ۱۳۷۵مقام
اول گروهی ،در سال های ۱۳۷۸ ،۱۳۶۹و ۱۳۷۹مقام اول اوازخوانی را به
دست اورد .او تاکنون در کشورهای مختلفی چون جمهوری اذربایجان،
ژاپن،المان،انگلستان،فرانسه،هلند،چین،ازبکستان،قزاقستان،اسلواکی،
اتریش ،اسلوونی ،مجارستان ،چک وترکیه برنامه اجرا کرده است.
نادرمشایخی
هوشنگ ظریف
نادر مشــایخی متولــد ۵اذر ۱۳۳۷در تهران و اهنگســاز و
شــوروی ،کانادا ،ژاپن ،فرانســه ،انگلیس ،المان غربی ،ایتالیا،
مصر ،تونس ،مراکش ،الجزایر ،هندوســتان ،پاکستان ،ترکیه و
تمام کشورهای اروپای به روی صحنه برده است .ظریف بیش
از ۵٠ســال از عمرش را به اموزش موسیقی پرداخته است و
رد پای پررنگی در تاریخ موســیقی ایران بر جای گذاشــته و
با بهره گیری از محضر اســتادانی چون علی اکبرخان شهنازی،
روح اهلل خالقــی ،موســی و جواد معروفی ،چنــان مهارتی در
نواختن «تار» کســب کرد که شاگردانش هر کدام چهره های
تارنوازی شــدند .از شــاگردان او می توان به چهره هایی چون
حســین علیزاده ،داریوش طالیی ،ارشــد طهماسبی و حمید
متبسم اشــاره کرد .وی با نواختن سه تار و تنبک نیز اشنایی
کامــل دارد و جهــت تدوین متد نوازندگی تنبک با حســین
تهرانــی همکاری داشــته و حاصل این همــکاری دوکتاب با
عنوان «اموزش تنبک» به چاپ رســید ه اســت و در تصحیح
ردیف های اوازی محمود کریمی استاد اواز ایران نیز کتابی با
عنوان «ردیف اوازی موسیقی سنتی ایران» چاپ شده است.
افلیا پرتو
هوشــنگ ظریف (زاده ۱۶اذر ۱۳۱۷در تهــران) نوازنده تار
اهل ایران اســت .هوشنگ ظریف سال ۱۳۱۷در تهران متولد
شد .از نوجوانی در هنرســتان موسیقی ملی و هنرکده عالی
موســیقی فراگیری اموزش تار را نزد موســی معروفی و علی
اکبر شهنازی شروع کرد .وی از سال ۱۳۳۷در وزارت فرهنگ
و هنر ،سازمان پیش اهنگی ایران ،سازمان خدمات اجتماعی
کشور ،هنرســتان عالی موسیقی ملی ،واحد موسیقی سازمان
زرتشــتیان ایران (فروهر) ،هنرســتان های پسران و دختران،
دانشگاه های موسیقی به تدریس موسیقی مشغول بود.
هوشــنگ ظریف به عنوان تکنواز تار در ارکســترهای متعدد
سازمان ملی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر ،گروه استاد فرامرز
پایور ،رادیو تلویزیون ملی ایران ،ارکســترهای موسیقی سنتی
وابسته به وزارت فرهنگ و هنر و .....حضور داشته و اجراهای
متعددی با در کشــورهای اروپایی و اسیایی از جمله امریکا،
افلیا پرتو ( )۱۳۱۷نوازنده پیانو و موســیقیدان ایرانی است .او
در رشــته موزیکولوژی از هنرستان عالی موسیقی ملی مدرک
کارشــناس دریافت کرد و در رشــته مدیریــت امور فرهنگی
موسیقی ادامه تحصیل داد.
این هنرمند ســال ها سرپرست ارکستر بانوان بود .این ارکستر
بزرگ از ســازهای ایرانی و غربی تشکیل می شد که به اجرای
موسیقی ایرانی اختصاص داشت و افلیا پرتو در ان ارکستر ساز
پیانو را می نواخت .پرتو در سال ۱۳۹۰در جشن خانه موسیقی
ایران مورد تقدیر قرار گرفت.
جاوید شفیعی خواننده در گفتگو با «هنرمند»
صداهای شناسنامه دار کم شده است
رضا پورزارعی -عکس :فائزه سلیمیان
یکشنبـــــــــــه 20بهمن ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1197
www.honarmandonline.ir
موسیقی
MUSIC
اخبار
وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی
به سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر پیام داد
موسیقی جریان جاری
در فرهنگ و هنر است
ســید عباس صالحی ،وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی به سی و
پنجمین جشنواره موسیقی فجر پیام داد.
به گزارش روابط عمومی سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر ،در
متن پیام سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی چنین امده
است :موسیقی جریان جاری در فرهنگ و هنر است و در سرزمین ما
از گذشته تا امروز ،در پیوند با زندگی و ذائقه فردی و اجتماعی ،حرکت
کرده است .اثار و رویدادهای حوزه موسیقی ،فرصت و امکانی است
تا استعداد ،خالقیت و دستاوردهای موسیقایی در کنار ضرورت ها و
نیازهای دیده شــود .جشنواره موسیقی فجر ،هم نشینی گونه های
متنوع موسیقی سرزمین ایران با حضور استادان موسیقی و جوانانتوانا
و خالق است و هموطنان و عالقه مندان این هنر بر اساس تجربه های
زیستی خود از ان دریافت و سهمی دارند .سی و پنجمین جشنواره
موسیقی فجر با نگاه جامع به گرایش ها و گونه های فعال موسیقی
منتخبی از داشته های فراوان موسیقی کشور را فراهم می اورد که در
تعامل و گفت و گو با جامعه بالنده و پایدار است .بخش قابل توجهی
از موسیقی ما باکالم ،شعر و ترانه همراه است و انتخاب شعر و ترانه ها
با توجه به اصول حرفه ای ترانه سرایی ،زبان فارسی و مضامین می تواند
تامل و دقت بیشتری را به عنصر شعر و ترانه در جریان موسیقی کشور
معطوف کند .موسیقی و هنر همواره به مسایل و مصایب اجتماعی و
انسانی توجه داشته و دارد .از این رونگاه ویژه جشنواره موسیقی فجر
به استان عزیز و سیل زده سیستان و بلوچستان و نیز گرامیداشت یاد
و خاطره هموطنان جان باخته در سانحه سقوط هواپیمای مسافربری
نمونه ای از این دغدغه و همدلی هنرمندان با مردم است .مشارکت
همدالنههنرمندانموسیقیباسیوپنجمینجشنوارهموسیقیفجر
و تالش همکاران معاونت امور هنری و ستاد جشنواره را در برگزاری
این رویداد ارج می نهم و برای فرهنگ و هنر و موسیقی ایران اسالمی
روزهای درخشان تری ارزومندم.
شب عاشقانه گروه رادیو
در هتل سیمرغ
جاوید شــفیعی ،متولد نه شهریور هزار و سیصد و شــصت و هفت ،تهران ،فارغ
التحصیل کارشناســی معماری ،خواننده و نوازنده سازهای تار و پیانو که در زمینه
طراحی دکوراسیون و ســاختمان فعالیت می کند ،البوم اول او به نام «ارام جان»
به زودی وارد بازار موســیقی می شود و به همین بهانه گفتگویی موسیقی محور با
جاوید شفیعی داشته ایم که با هم می خوانیم.
چرا از بین این همه فعالیت هنری خوانندگی را انتخاب کرده اید؟
خوانندگی در خانواده ما ارثی اســت و من از کودکی به اواز خواندن عالقه داشته ام ،حدود
دوازده سال موسیقی کالسیک را نزد استاد مهران زمانی و استاد مهدی فالح کار کرده ام و
در کنار ان نواختن تار را خدمت استاد الشن قسیمی اموخته ام ،به نظر من موسیقی خوب
روح و جسم انسان را جال می دهد.
فکر می کنید در این مارکت شلوغ چقدر امکان دیده شدن برای شما باشد؟
فکر می کنم که اصال مهم نیســت که چقدر مارکت امروز ما شــلوغ است ،مهم این است که
چه کسی ماندگار می شود و ماندگار می ماند ،شما می توانید یک روز صبح که از خواب بیدار
می شــوید کلماتی که در ذهنتان رژه می رود را کنار هم روی کاغذ قطار کنید و نام شــعر را
روی ان بگذارید ،یک اهنگســاز پیدا و سر کیسه را شــل کنید و به همین راحتی خواننده
شوید ،اصال هم نگران این نباشید که صدای خوبی ندارید چون به لطف استودیوهای جدید
این معضل حل می شود ،به همین شکل تعداد خوانندگان روز به روز افزایش می یابد ،کسانی
که صدایشــان شناسنامه دار نیست و به همین راحتی مارکت موسیقی ما پر می شود از این
صداها که هشتاد درصد انها قابل گوش دادن نیستند ،البته که در بین اینها هر چند کم اما
خوانندگانی هم هستند که صدایشان ریشه دار و صاحب صدا و سبک و تکنیک هستند ،در
بین این همه خواننده اینها هستند که شنیده می شوند و ماندگار می مانند.
باندبازی چقدر در موسیقی امروز ما وجود دارد؟
همانطور که گفتم امروزه به مارکت موســیقی ما نگاه تخصصی نمی شود و فقط کافی است
که پول داشته باشید تا بتوانید به راحتی وارد این حرفه شوید ،حتی کسانی که صاحب صدا
هســتند مجبور به همکاری با شرکت های موسیقی با عقد قراردادهای ترکمنچای می شوند،
به دلیل عدم وجود مدارس موسیقی از پایه و ارزش ندادن به این حرفه موسیقی ما به شدت
درگیر باندبازی شده است.
موسیقی شما از چه نوع سبکی است؟
موسیقی که سالها کار کرده ام موسیقی کالسیک می باشد اما با توجه به فضای امروز جامعه
تصمیم به خواندن کارهای پاپ و پاپ سنتی گرفته ام.
دنبال مخاطب عام هستید یا مخاطب خاص؟
طبیعتا نود درصد شنونده های ما مخاطب عام هستند که با توجه به فضای حالشان موسیقی
را دنبال می کنند و کمتر به اصول و قوائد تکنیک در موسیقی توجه می کنند ،به دنبال این
هســتند که موسیقی را بشنوند تا حالشان خوب شــود و خیلی توجهی به تحریر و ردیف و
دســتگاه نمی کنند ،با توجه به زمانی که ما در ان زندگی می کنیم ســعی بر این دارم که تا
7
جایی که امکان دارد نسبت به شعر و ملودی و کارها توجه ویژه ای داشته باشم تا بتوانم نظر
هر دو مخاطب را جلب کنم.
در تدارک تولید البوم اول هستید ،از ان هم صحبت کنید.
در حال حاضر ضبط اولین البوم من به اســم «ارام جان» که دارای هفت ترک می باشــد به
پایان رسیده و به زودی به بازار عرضه می شود که استاد عزیزم مهران زمانی یکتا کار تنظیم
و اهنگســازی را انجام داده و سبک جدیدی را در کار جدیدم با تنظیم میالد اکبری عزیز و
اهنگسازی امیرحسین دادستان شروع کرده ام که امیدوارم همه از شنیدن ان لذت ببرند.
در انتخاب ترانه بیشتر دنبال چه ویژگی هایی بوده اید؟
شنونده ما مردم هستند و در نوع موسیقی که ما ارائه می دهیم انها نیز دخیل هستند ،بیشتر
دنبال اثری هستیم که دلپذیر باشد ،تکنیک داشته باشد تا بتواند نظر مخاطب را جلب کند.
چه مقدار کار خوانندگان دیگر را دنبال می کنید؟
بیشتر عمر خودم را صرف گوش دادن به موسیقی فاخر ایرانی کرده ام و در بین انها صدای
دلنواز محمد رضا شــجریان و استاد بنان را همیشــه دنبال کرده ام و لذت برده ام ،در بین
خوانندگان پاپ بیشتر طرفدار صدای احسان خواجه امیری و محسن یگانه عزیز هستم.
وضعیت کلی موسیقی امروز را چگونه می بینید؟
متاسفانه جو و شــرایط مناسب برای موسیقی کالسیک کشور کم است و موسیقی پاپ هم
بی محتوا شده است و حجویات جای شعر و موسیقی را گرفته ،البته که نمی توان به صورت
کلــی این را گفت اما اکثر اهنگها به این صورت در امده اند و خیلی از کارهای پاپ را حتی
نمی توان یک بار گوش کرد ،باید سعی کنیم موسیقی فاخر بسازیم و شعور موسیقایی مردم
را باال ببریم.
هدف شما از ورود به دنیای موسیقی چه است؟
هــدف من از ورود بــه مارکت ارائه اندوخته هایم به صورت حرفه ای در دنیای موســیقی و
شنیده شدن ان توسط مردم عزیز است.
هنرمند :نخستین کنسرت گروه رادیو در حالی برگزار شد که به دلیل
اســتقبال مخاطبان ،تمام بلیت های این اجرا از چند روز قبل از اجرا
به فروش رسید .کنسرت گروه رادیو به سرپرستی و اهنگسازی فهام
گوهری و خوانندگی و اهنگسازی نیما طاری ۱۸،بهمن در دو سئانس
۱۸و ۲۱در سالن همای هتل سیمرغ تهران برگزار شد .گروه رادیو
نخستین کنسرت رسمی خود را با اجرای قطعاتی از البوم «رادیو »1
و رونمایی و اجرای قطعات دومین البومش برگزار کرد .قطعه «تلخ
لبریز» از البوم دوم رادیو که به زودی منتشــر می شــود؛ اغازگر این
کنسرت بود و در ادامه قطعه «سقوط» به اجرا درامد .اهنگ عاشقانه
«خیال» اولین کار عاشقانه ی گروه رادیو در ادامه شنیدنی شد .نیما
طاری ســپس با اشاره به رونمایی از البوم گروه رادیو در دی ماه سال
گذشته و تحقق رویاهایشان پس از یک سال از همراهی و همکاری
مدیریت و پرسنل هتل سیمرغ تشکر کرد .در ادامه قطعات «سفر» و
«قول فراموش» اجرا شد و خواننده گروه گفت :در ازل ما به هم قول
دادیم که عشق بورزیم؛ چه شد که در زمین بذر فراموشی کاشتیم؟
قطعه «عشق» از کارهای محبوب گروه رادیو با استقبال مخاطبان اجرا
شد و شب عاشــقانه ای را برای هواداران این گروه پاپ-راک رقم زد.
«خودت بــاش»« ،مرز تنهایی»« ،حقارت»« ،قصه عالم» و «تولدی
از درون» انتخاب های بعدی گروه رادیو برای اجرا در این کنســرت
بودنــد .انتخاب بعدی گروه با ترانه ی «انگاه که حریق خیس مرا در
برمی گیرد زمان غرق شــدن من در توست »...اغاز و قطعه «حریق
خیس» که فضایی نسبتاً خلوت داشت؛ شنیدنی شد که اجرای ان
مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت .در اخر قطعات «شب برفی» و
«فیلم طنز» از این گروه شنیده و نوید انتشار دومین البوم گروه رادیو به
مخاطبان داده شد .از نکات قابل توجه این اجرا نورپردازی و صدابرداری
حرفه ای گروه بود که توانســت اجرای قابل قبولی را در سالن همای
هتل سیمرغ برای مخاطبان موسیقی پاپ-راک رقم بزند .بابک ریاحی
پور نوازنده گیتار بیس ،فرزاد رضایی و حسین منتظری نوازنده گیتار
الکتریک ،کاوه اهنگر نوازنده درامز و وحید شهسواری نوازنده کیبورد
اعضای گروه رادیو را به رهبری و سرپرستی فهام گوهری نوازنده گیتار
اکوســتیک و خوانندگی نیما طاری تشکیل می دادند که همگی از
نوازندگان شناخته شده عرصه موسیقی هستند و پویا اشتری به عنوان
صدابردار این گروه در این کنسرت حضور داشت .نخستین کنسرت
گروه موسیقی رادیو عالوه بر استقبال مخاطبان موسیقی؛ مورد توجه
جمعی از چهره های عرصه موسیقی از جمله شهرام شعرباف (گروه
اوهام) ،خشایار جوزی ،مسرور شیدایی و ...نیز قرار گرفت که در این
اجرا حضور داشتند.
نگاهی به فیلم «قصیده گاو سفید»
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره • 1197یکشنبه 20بهمن ماه • 1398سال دوازدهم • 8صفـــحه
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :شاخه سبز
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
ISO 10004:2012
افشین علیار
قصیده گاو سفید عنوان دومین اثر سینمایی بهتاش صناعی هاست معموال
مرسوم است که فیلمســازها در دومین فیلم اشتباهات فیلم اول را جبران
می کنند و اثری به نسبت شسته و ُرفته تری می سازند اما صناعی ها در دومین
فیلمش نه تنها چیزی را جبران نکرده است بلکه فیلم نخست او یعنی احتمال
باران اسیدی با همه ایرادهای ساختاری و مضمونی اش باز از قصیده گاو سفید
جلوتر است چرا که صناعی ها به هیچ وجه نمی تواند دست از ادا و اطوارهای
بصری و ساختاری بردارد و هنوز به این باور نرسیده است که فرم باید از متن
بیاید ،اساسا این فیلم می توانست یک فیلم کوتاه ده یا بیست دقیقه ای باشد
مضمون در این فیلم به صورت کلیشه ای بیان شده است و این دلیلی ست بر
لکنت در روایت ،تمرکز فیلمساز در ساختار باعث شده مضمون نادیده گرفته
شــود و در این میان ریتم در تعلیق قصه گویی دچار اسیب شده فیلمساز
می توانست با استفاده از یک فیلمنامه منسجم به فرم دلخواه برسد اما تصور
می شــود قصیده گاو سفید در ح ِد ایده یا طرح چند خطی باقی مانده است
ISO 9001 : 2008
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
اوقات شــرعی
به وقت تهران
12:19
اذان ظهر
17:39
غروب افتاب
17:57
اذان مغرب
اذان صبح فردا
طلوع افتاب فردا
05:31
06:58
گنج سخن
پیامبر صلی اهلل علیه و اله و سلم :
هرگاه به خانه خود وارد مىشوید ،سالم کنید ،چرا که سالم
برکت مى اورد و فرشتگان با سالم دهنده انس مى گیرند.
علل الشرایع ج ،2ص ،583ح 23
و فیلمساز ســعی کرده مضمون را در اجرا پیدا کند و با قصه گویی توسط
جلوه های بصری و ریتم به فرم دلخواه برسد اما انچه که روی پرده شکل گرفته
اســت تصاویری بهم چسبیده با کشش بیش از حد که اساسا با این شگرد
نمی شود فیلم هنری خلق کرد ،بله صناعی ها سعی بر ان داشته که با زمانی
طوالنی دوساعته از قصه گویی گذر کند و به فرم برسد انگار بازی با موقعیت و
ِ
کشدار کردن نماها و دیر کات دادن می تواند باعث ایجاد فرم شود ،قصیده گاو
سفید فاقد ژانر است این اثر ملغمه ای از ژانرهای دلخوا ِه فیلمسازش می باشد
به طوری که ملودرام و تراژدی و رمانتیک ادغام شــده است اما این فیلم در
هیچ یک از ژانرها نمی تواند جا بگیرد چرا که قصه ای ظریف و الغرش همان
دقیقه 20به اتمام می رسد و دیگر هر چه که می گذرد تکرا ِر مکررات است،
انگار فیلمساز ذوق زده انتخاب ایده شده ،ایده کش امده به همین دلیل نوع
روایت فیلم توانایی و کشش الزم و لحن مور ِد نیاز را ندارد گره افکنی الزم در
فیلم دیده نمی شود کاراکتر زن انقدر بی دست و پاست که به سرعت به رضا
دل می بندد و اصال هم برایش مهم نیست رضا چه کسی است ،برادر شوهر
مینا برای سکانس اخر در فیلم حضور دارد نقش او چندان هم مهم نمی باشد
پشت صحنه
دیروز از طرف چند نفر از دوستان پستی به عنوان «یک طنز تلخ» برایم ارسال شد؛
پارسال همین موقع پراید ۳۷میلیون و دالر ۱۶هزارتومان بود /امسال دالر ۱۳هزارتومان
و پراید ۶۳میلیون! /ما چه کار به امریکا داریم!! در نگاه اول شاید موضوع به همین سادگی
باشد که ما چه کار داریم به امریکا ،ما تحریرم داخلی هستیم ،کجایند کاسبان تحریم و از
این دســت گفته ها و موارد که طی یک دهه اخیر زیاد دیدید و شنیدید منتهی نکته ای که
وجود دارد دقیقا همین است چرا با وجود پایین امدن و تقریبا ثابت ماندن قیمت ارز قیمت
بقیه اجناس روزانه روبه افزایش اســت و یه جورایی زندگیمان و قدرت خریدمان براســاس
دالر ۲۵تا ۳۰هزار تومانی اســت؟! شــاید شما هم به جواب رسیده باشید ،سیاست گذاران
حوزه اقتصاد قیمت ارز خاصه دالر را به عنوان یک شــاخص که حساســیت ها به نوسانش
خیلی باالســت را ثابت نگه داشــتند و بقیه موارد را رها کردند به امان خدا و نتیجه اش هم
شده افزایش بی سابقه قیمت مسکن ،خودرو و ...گمانه زنی ها مبنی بر تحمل و نگه داشتن
فنــر دالر هم بنا به پیش بینی ها تا بعد از انتخابات مجلس اســت بــه روایتی هم تا بعد از
تعطیالت نوروز! باید منتظر ماند تا ببینیم چه اشــی برایمان پخته اند که ظاهرا بخوریم یا
نخوریم به پایمان نوشته اند!
طرح روز
صحنه
پشت
پندبزرگان
خداوند در مکانهایی دور از انتظار ،به دست افرادی
دور از انتظار و در مواقعی تصور ناپذیر معجزات خود
را به انجام می رساند.
فلورانس اسکاول شین
حافظانه
بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم
زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم
اه کز طعنه بدخواه ندیدم رویت
نیست چون اینه ام روی ز اهن چه کنم
اخبار دیدنی
فیلم کوتاهی که کش امده
بدون شرح!
عکسها :امیرحقبر
اما خوب در چند سکانس دیالوگ های بی ربط می گوید .ناشنوا بودن کودک
هم دلیل غیرمنطقی دارد و اساسا اگر کودک ناشنوا نبود اتفاقی رخ نمی داد،
اگر رضا پسری نداشت یا اینکه فوت نمی کرد چیزی از فیلم کم نمی شد اما
فیلمساز به دلیل شرایط بحرانی فیلمنامه الزم دیده است از شاخه و برگ های
اضافی اســتفاده کند و موضوع قضاوتِ اشتباه و قصاص و عذاب وجدان یک
قاضی که می توانست در قالب جذاب تری ساخته شود از دست رفته است و
همانطور که گفته شد فیلمساز برای جذابیت فیلمش از عناصر تکنیکی کمک
گرفته که البته در این فیلم کارکردی ندارد ،قصیده گاو سفید می توانست زودتر
و در موقعیت بهتری به پایان برسد اما فیلمساز تصمیم می گیرد با بدترین نوع
پایان بندی فیلم دومش را به اتمام برساند و جالب است که در همین پایان هم
تعلیق وجود دارد.راستی در سکانس اول و اخر تصویر ان گاو چه معنی دارد؟
اساسا زمانی که فیلم با یک هدف مشخص ساخته نشود می توانیم ان را ادامه
بدهیم در سکانس اخر هم وقتی مینا با کودکش خانه را ترک می کند باز هم
این فیلم توانایی ادامه داشتن را دارد و البته این یک نکته مثبت برای فیلم تلقی
نمی شود بلکه این یک امتیاز منفی برای عدم استفاده از یک قصه یا فیلمنامه
منسجم است ،بازی های ضعیف هم از نکات منفی این فیلم محسوب می شود
این فیلم قطعا می تواند یک هنروتجربه نافرجام باشد که در اکران عمومی اش
با نارضایتی مخاطب مواجه می شود.
نگاه نو
تماشاگران تئاتر معطل وزرای دولت!
سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر
فجــر روز جمعه ۱۸بهمــن ،نهمین روز
برگزاری خود را ســپری کرد و به روزهای
پایانی خود نزدیک شد .در این روز نمایش
«بیگانــه در خانه» بــه کارگردانی محمد
مساوات در سالن اصلی نیز اخرین اجرای
خود را در جشــنواره پشــت سر گذاشت؛
اجرایی که با استقبال قابل توجه مخاطبان
همراه بود و حتی باعث ازدحام پشت درهای
ورودی مجموعه تئاتر شهر شد .یکی از مهمانان اخرین اجرای
«بیگانه در خانه» ،محسن حاجی میرزایی وزیر اموزش و پرورش
بود .وزیر با تاخیر به سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر رسید و این
در حالی بود که مخاطبان در سالن نشسته و در انتظار اغاز اجرای
نمایش بودند .اصحاب رسانه نیز که از ساعتی پیش در انتظار
حضور حاجی میرزایی بودند نیز در مقابل در ورودی سالن اصلی
مجموعه مجال طرح چند پرسش را از مقام اول وزارت اموزش و
پرورش پیدا کردند .البته این اولین باری نیست که وزرای دولت
در معدود حضورهای خود در ســالن های تئاتری باعث تاخیر
در اجرای نمایش ها می شوند .همیشه زمان بندی حضور وزرا و
برخی مسئوالن به گونه ای است که اجرای نمایش ها با تاخیری
شروع می شود و مخاطبان بدون اینکه بدانند چرا ،باید در سالن
به انتظار بنشینند .در این دوره از جشنواره تئاتر فجر ،حضور
وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی نیز باعث تاخیر در اجرای نمایش
گزارش تصویری «هنرمند» از نشست خبری عوامل فیلم های سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در پردیس سینمایی ملت
«صدمین سالگرد فتح گریه» شد .درست
اســت که وزرا و مســئوالن درگیری های
متعددی دارنــد اما هیچ بهانه ای برای بی
توجهی و رعایت نکردن اداب تماشای تئاتر
قابل قبول نیست .اما در نهمین روز جشنواره
تئاتر فجر ،نمایش «تسال» از کشور یونان
در سالن ســمندریان مجموعه تئاتر شهر
به صحنه رفت .همیشــه و در دوران های
مختلف جشنواره ،مخاطبان ،هنرمندان و
فعاالن عرصه تئاتر به دنبال تماشای اثار بین الملل جشنواره
هستند ولی در اکثر اوقات این اثار کیفیت قابل قبولی ندارند.
این اتفاق در خصوص نمایش «تســا» نیز به زعم مخاطبان،
صادق بود .اولین اجرای نمایش «تسال» که قرار بود ساعت ۱۸
روی صحنه برود ،با ۴۵دقیقه تاخیر شــروع شد که این امر با
انتقــاد مخاطبان همراه بود اما بعد از اغاز نمایش هم تعدادی
از مخاطبان به اعتراض به کیفیت نمایش ،ســالن سمندریان
تماشاخانه ایرانشهر را ترک کردند .تنها بخش سی و هشتمین
جشنواره بین المللی تئاتر فجر که همچنان توانسته با استقبال
مخاطبان اجراهای خود را سپری کند ،بخش تئاترهای خیابانی
جشنواره است .استقبال مخاطبان در نهمین روز جشنواره نیز از
اثار بخش خیابانی قابل قبول بود .سی و هشتمین جشنواره بین
المللی تئاتر فجر ،با دبیری نادر برهانی مرند در روز دوشنبه ۲۱
بهمن در تاالر وحدت به کار خود پایان می دهد.