روزنامه هنرمند شماره 1174
روزنامه هنرمند شماره 1174
روزنامه هنرمند شماره 1174
گزارش «هنرمند» از سیزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینما
درنشستاسیبشناسیتئاترکشورمطرحشد:
جشنی معتبر و جایزه ای ارزشمند
برای اهالی سینما
تئاتر مصرف کننده
نتیجه بی توجهی به مولفه های نظری
تئاتر4.
سینما5.
CINEMA
دوشنبه 9دی ماه 1398سال دوازدهم شماره 8 1174صفـــحه 2500تومـان ISSN 2008-0816
THEATRE
هنرمند را در مگ لند ورق بزنید
www.magland.ir
گزارش«هنرمند» ازکنسرت
«شهرخاموش»استادکیهانکلهر
نجــــوا ،فــــریاد
ارامــــش ...
نگاهی به فیلم «یک روز بارانی در نیویورک»
اثری از وودی الن
ز یر پوست شهر
سینما3.
CINEMA
موسیقی3.
MUSIC
نقدسریالخانگی«مانکن»
ازمنظرناهنجاری هایاجتماعیوجرمشناسی
ترویجدورویی،تزویر
وبی بندوباری!
تلویز یون6.
عکس :سید برات زمانی
۱۸سالقبلبهپیشنهادکیارستمی
راه ابریشم را تاسیس کردم
RADIO&TV
نشانشوالیهفرهنگو هنر
فرانسهبرای اناهیتاقبائیان
2
دوشنبــــــــــــــه 9دی ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1174
www.honarmandonline.ir
& ART
فرهنگ و هنر
CULTURE
نگاه
نظر محمدعلی بهمنی درباره شعر عجیب اندیشه فوالدوند:
قضاوت زودهنگام نکنیم!
انتشار کلیپ شــعرخوانی اندیشه
فوالدوند ،بازیگر ســینما و تئاتر،
در چند روز گذشــته واکنش های
متعددی به همراه داشت .بخشی
از این واکنش ها مربوط به شعری
بود کــه فوالدوند در این جلســه
خواند .فوالدوند که پیش از این در
جایزه دکتر فروزانفر به عنوان یکی
از برگزیدگان تجلیل شــد ،در این
جلسه بخشــی از مثنوی خود را
برای حاضــران خواند که به دالیل
مختلف مورد انتقاد کارشناســان واقع شد و تعجب مخاطبان را به
همراه داشــت .برخی از کارشناسان و ادب دوستان بر این باورند که
شعری که فوالدوند خواند ،نمونه ای از جریان شعر پست مدرنی است
که از دهه 70اغاز شده و با وجود تالش های زیاد برای ماندگار شدن،
رفته رفته از سوی مخاطبان کنار گذاشته شد ه است .برخی دیگر نیز
پا را فراتر گذاشته و قطعه خوانده شده از این بازیگر را شعر ندانسته و
ان را کلمات شلخته ای دانست ه که کنار هم گذاشته شده اند ،بی انکه
مفهومی را به مخاطب منتقل کند و یا پایبند باشــد به چهارچوب
شــعر به معنای حادثه ای که در زبان رخ می دهد؛ کالمی اندیشیده
که در ان عاطفه و تخیل به هم گره می خورد .به گفته این دســته
از منتقدان ،شعر این بازیگر جوان را می توان فاتحه ای بر ادب و نظم
فارسی دانست .در این جلسه شعرخوانی جمعی از شاعران از جمله
محمدعلی بهمنی ،شاعر و ترانه سرای پیشکسوت ،نیز حضور داشتند.
به همین مناسبت ،با استاد بهمنی درباره کلیپ منتشر و انتقادات
مطرح شده ،به گفت وگو پرداخت .بهمنی معتقد است که منتقدان
تمام متن شعر فوالدوند را نشنیده اند ،به همین دلیل قضاوت ها ناقص
است .او در این باره بیشتر توضیح می دهد و می گوید :ابتدا باید شعر
ایشان را به صورت کامل دید و خواند و بعد اظهار نظر کرد .کسانی که
بخشی از این شعر را شنید ه و اظهار نظر می کنند ،می توانند دیدگاه
خود را بیان کنند ،این اشکالی ندارد .هرکسی این ازادی را باید داشته
باشد که دیدگاه خود را بیان کند .اما بهتر است که شعر را به صورت
کامل بشنوند و بعد اظهار نظر کنند .کلیپ کامل شعرخوانی خانم
فوالدوند بیش از 20دقیقه است اما انچه منتشر شده بخشی از این
20دقیقه بوده اســت .بهمنی درباره انتقادات مطرح شده مبنی بر
اینکه انچه فوالدوند در جلسه شعرخوانی خوانده است« ،شعر» نبوده
است ،می افزاید :شعر خانم فوالدوند یک مثنوی بود که باید ان را با
وزنش سنجه کنند .این مثنوی اولین کار او نبوده است .فوالدوند چند
کتاب شــعر دارد که برنده جایزه جهانی هم شده است .این شاعر
پیشکسوت در پاسخ به این پرسش که ایا شما کار فوالدوند را کامل
شنیده اید و ان را قابل دفاع می دانید ،می گوید :نمی شود از هنر دفاع
نکرد .کار او هنرمندی هایی دارد که می تواند به ذوق کسی خوش نیاید
و برای کسی عالوه بر خوش امدن ،تحسینی هم در پی داشته باشد.
قضاوت هر فرد ،یک قضاوت شخصی است ،نمی شود ان را به صورت
کلی تعمیم داد .بهمنی می افزاید :این نوع قضاوت کردن اشتباه بزرگی
است که ما با این روش به شعر بسیاری از بزرگانمان اسیب رسانده ایم؛
بزرگانی که در روزگار ما به یادگار مانده اند .بزرگوارتر از نیما چه کسی
است؟ خیلی از عزیزانی که برای شعر ان روزگار ارزش داشتند ،نیما را
ازار دادند .بعدا ًمی بینیم که این کار را با بسیاری از شاعران خوب ،مانند
شاملو که بعدها ارزش کار او شناخته شد ،نیز انجام دادند .به نظرم این
نوع قضاوت ها بی انصافی است ،هر انسان با اگاهی باید شعر را کامل
بخواند و بعدا ً نسبت به ان نظر بدهد و انتقاد کند .هرکسی از منظر و
دیدگاه خود شعر را می شناسد .شما اگر شعر جهان را مطالعه کنید،
می بینید که چه شعرهایی هست که ما درکش نمی توانیم بکنیم ،اما
برای کسانی که شعر هر کشوری را به درستی می شناسند ،افتخار هم
هست .وی همچنین درباره نظر برخی از مخاطبان نسبت به اینکه
شعر فوالدوند در دایره شعر پست مدرن می گنجد ،می گوید :این شعر
پست مدرن نبود ،این شعر در قالب مثنوی بود و وزن و قالب ان نیز
مشخص است .کار فوالدوند گستره های جامعه ای و جهانی دارد؛ بدون
اینکه بخواهد به کسی توهین مستقیم کرده یا ایراد مستقیم گرفته
باشد .جهان لبریز از این دست از کارهاست .اگر بخواهیم از این دست
از کارها ایراد بگیریم ،باید اثر را به صورت کامل بخوانیم .من به ایراد
گرفتن و انتقاد کردن از این کار ،اشکالی وارد نمی کنم ،اما می گویم
اگر اثر را به صورت کامل نخوانیم ،قضاوت زودهنگام کرده ایم .بهمنی
همچنین درباره نامفهوم بودن شعر این شاعر و نبود معنی و اندیشه
در شعر نیز می افزاید :ما در حال حاضر در کشورمان غزل را دوست
داریم ،اما اگر از نظر هنری روی ان فکر کنیم ،می بینیم که بزرگترین
اسیبی که به شعر وارد می شود از طرف خود غزل است .چرا؟ چون
شاعر به خاطر وزن مجبور است مث ً
ال به جای گفتن «از» بگوید «ز»
و «اگر» را «گر» بگوید و ...این در حالی است که هنر این مسائل را
نمی پذیرد و قبول نمی کند .اما ما عاشق غزل هستیم .هنر مقوله ای
است که اگر روی ان اندیشه کنید که چه بگویید ،دیگر هنر نیست؛
بلکه نوشته ای است که از خودتان می گویید و می نویسید .هنر ،شاعر
را ناگاه و بدون اینکه قصد گفتن داشته باشد ،وادار می کند تا در ذهن
یا روی کاغذ یادداشت کند؛ ما شعر نمی گوییم بلکه این شعر است که
شاعر را می گوید .این را بسیاری از ما نمی توانیم درک کنیم .گاهی
شعر دوست دارد از این زاویه ما را نویسنده خود کند ،ما کاتبان شعریم
نه شاعر .همین قدر هم که به خود می گوییم شاعر یا دروغ می گوییم
یا چون از گذشته به ما عنوان «شاعر» اطالق کرده اند ،دوست داریم
به خودمان بگوییم شاعر.
گزارش «هنرمند» از نشست «جامعه ،تاریخ و موزه»
موزه هایایرانبیشترشبیهگالریهستند
عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی با بیان اینکه موزه های کشور بیشتر شبیه گالر
ی
هستند ،گفت :اثاری که در ویترین ها بماند تعاملی با مخاطب ندارند .صفورا برومند در نشست «جامعه ،تاریخ
و موزه» که از سلسله نشست های جامعه و تاریخ است ،با بیان اینکه موزه های ایران به شکل مدرن در نیامده
است ،گفت :این بحث بسیار حائز اهمیت است که چگونه صورت بندی می شود .نخست باید یک تعریف علمی از
موزه ارائه دهیم .طبق اساسنامه ای که در وین اتریش در سال ۲۰۰۷به تصویب رسید موزه یک نهاد غیرانتفاعی
است که محیط ملموس و غیر ملموس بشری را با هدف اموزش و حفظ میراث به نمایش می گذارد .وی افزود:
طبق این تعریف یادمان های طبیعی و حتی موسسه های گیاهشناسی هم به عنوان موزه شناخته می شوند ،ولی
انچه در همه ان ها تعریفی مشترک شناخته می شود واژه تاریخ است .مایکل استنفورد در کتاب «مقدمه ای بر
فلسفه تاریخ» معتقد است روایت ،شناخته شده ترین شکل تاریخ و ذات ان است و اگر اثار گذشته تعریف نشود
به فراموشی سپرده می شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه بنا بر یک تعریف دیگر تاریخ باید واقعی
باشد ،تصریح کرد :نگارش تاریخی باید دربردارنده توصیف زنده از یک شخص باشد و او را مجسم کند .نگارش
تاریخی مستلزم داشتن خالقیت و توانایی های نقادانه ،تجربه و تحلیل و ارائه فعال ان است .مورخان از نکته ای
نامتجانس از ماده شکل های منسجمی به وجود می اورند به گونه ای قابل دسترس ،جذاب و سرگرم کننده باشد.
روایت ،شناخته شده ترین شکل تاریخ و ذات ان است
او با اشاره به اینکه موزه ها پیام تاریخ را منتقل می کنند ،افزود :باید تاریخ به شکل مفید در مباحث مورد توجه
قرار گیرد .اگر به تخیل و قابلیت دسترسی در نمایش تاریخ در موزه ها توجه کنیم وضعیت موزه های امروز ایران
بسیار دگرگون خواهد شد .موزه های ایران برخالف تحول در ساختار طراحی اتفاق افتاده و از خالقیت به دور
هستند .موزه های ما بیشتر شبیه گالری هایی هستند که اثار در ویترین های ان به نمایش درامده است .هم اکنون
ما تعاملی میان مخاطب و اشیا نمی بینیم .برومند تاکید کرد :مخاطبان ویترین ها را می بینند اما معلوم نیست که
برداشتشان درست است یا خیر .متاسفانه ما کمتر موزه ای داریم که از ساختار مدرن برخوردار باشد .بیشتر موزه ها
یا صورت نمایشگاهی دارد یا در ذهن مخاطب ماندگاری ایجاد نمی کند .اواخر سال ۱۹۹۰اتفاقی در موزه های دنیا
اتفاق افتاد که موزه ها از شکل نمایشگاهی بیرون امدند و به این نتیجه رسیدند که پیامی را منتقل کنند .به همین
دلیل اکثر موزه ها به مخاطبان و نیازهای ان ها توجه کردند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ضمن ارائه تعریف درباره موزه های
چند منظوره ادامه داد :در سپتامبر ۲۰۱۹در کیوتو در ژاپن پیشنهاد دادند تعریفی جدید از موزه ارائه شود که
جایگزین تعریف های قدیمی شود .دقیقا تعریفی فراگیر و چندمنظوره برای گفت وگوهای انتقادی درباره گذشته
و اینده .موزه های کنونی با پرداختن به منازعات و چالش های کنونی اثار باستانی و نمونه هایی را برای جامعه
نگهداری می کنند .از خاطرات متنوع برای نسل های اینده محافظت می کنند و حقوق برابر دسترسی به میراث را
برای مردم تضمین می کنند .برومند افزود :موزه ها دیگر برای سود نیستند بلکه ان ها مشارکتی و شفاف هستند
و با همکاری فعاالنه و یا برای جوامع متنوع در گرداوری ،حفظ ،تحقیق بیشتر ،نمایش و تقویت درک جهان کار
می کنند .ایران کمابیش باید از این تعاریف متاثر شود .به خصوص هم اکنون که ایران می خواهد در زمینه اقتصاد
گردشگری کار کند .ما هم اکنون با فقر هویتی روبه رو هستیم و هر مطلبی را از گذشته ارجاع می دهیم .نمونه های
این موضوع در شبکه های اجتماعی هم اکنون زیاد است که اگر مطلبی تحریف شده باشد عده زیادی ان را قبول
می کنند؛ در حالیکه ما با تجهیز موزه ها می توانیم تاثیر زیادی در شناخت نسل از گذشته داشته باشیم .او در پایان
با تاکید بر اینکه باید فضای موزه ها به سمت دیجیتال سازی پیش برود ،گفت :در فضای دیجیتال مخاطب می تواند
اطالعات دقیق و ارزشمندی به دست بیاورد .با این روش حتی دیگر به راهنمای موزه ها نیازی نیست و مخاطب
می تواند اطالعات دیداری و شنیداری و قابل لمس به دست بیاورد .به خصوص زمانی که مخاطب کودک است
باید اطالعات را به گونه ای ارائه دهیم که در شخصیت او موثر باشد.
موزه ها در کشور با نگاه ویترینی متولد شده اند
در ادامه ،مدیر موزه ،کتابخانه و مرکز اسناد امام خمینی (ره) با اعتقاد بر اینکه موزه به مثابه یک نظام معرفتی
است ،گفت :زمانی که سراغ اهل تاریخ برویم سواد موزه ای ان ها بسیار پایین است .نتیجه این شده عموما تلقی
که از موزه وجود دارد همان نگاه عمومی و اهل تاریخ است .موزه ها در کشور با نگاه ویترینی متولد شده اند و اگر
دقت کنیم فهم ما از موزه تغییر خواهد کرد.
حبیب اهلل اسماعیلی افزود :اگر می خواهیم موزه تعاملی راه خود را در دنیا باز کند باید تفاوت ها و تمایزهای نظام
معرفتی را در موزه نگاری معرفی کنیم .زمانی که با خاطره بشری مواجه می شویم ،هر خاطره ای تاریخ نیست .این
زمانی است که مورخ باید به جان خاطره ها بیفتد و ان را گویاسازی کند .اثاری که در موزه ها وجود دارد مسئله
هویتی است .برای مثال موزه ایران باستان زمانی که تاسیس شد تنها دلیلش هویت و لذت بود .در تاریخ خاطره
به گونه ای بیان می شود و در موزه ها از سیالیت و گریزپایی نجات می یابد .وی به اهمیت شیوه بیان در نگارش
تاریخی اشاره کرد و گفت :شیوه غالب در بیان تاریخی نوشتاری است .زیبایی شناسی مورخانه غالبا مبتنی بر
خالقیت ادبی است .مورخان اگر اهل ذوق باشند با نظام واژگانی ،صنایع ادبی ،ایماژها و ذهنی همراه باشد متن را
زنده می کنند .شیوه زیبایی شناسی موزه خالقانه است حتی ساختمان موزه یک اثر هنری است .در روایت موزه ای
و تاریخی ما با یک گفتمان غالب هنری در ارتباط هستیم.
مدیر موزه ،کتابخانه و مرکز اسناد امام خمینی (ره) تصریح کرد :از سه دهه اخیر تحول در علوم انسانی و از دهه
شصت میالدی موزه ها مخاطب محور عمل کرده اند و روایت غالب را می شکنند .حاصل بحث های جدید در علوم
انسانی اتفاق افتاد .نکته دیگر این است که موزه محل نگهداری اشیا نیست ،بلکه یک کنش فرهنگی است .موزه ها
کامال مخاطب محور هستند و انتقال تعامل حاصل این نگاه است .موزه یک فعالیت چند رشته ای است و اهل
ت موزه ها خالی است .او با تاکید بر اینکه دیوار میان
تاریخ معموال درباره ان غفلت دارند و جای اهل تحقیق در فعالی
پژوهشگران تاریخ و موزه ها باید برداشته شود ،اضافه کرد :باید مباحث میان موزه و جامعه معنی دار شود .تغییرات
فرهنگی و بینشی ما باید تغییر نکند و اگر در موزه ها این اتفاق نیفتاد ان وجه از موزه را از ان می گیریم و نتیجه ان
طبیعتا نوشتن یادگاری در دیوارها می شود و همه این ها به این دلیل است که باید نگاه ها و رویکردهایمان را تغییر
دهیم .رئیس اداره موزه و موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک ،با توجه به مشکالت موزه داری در کشور گفت :یکی
از مهم ترین مشکالت موزه داری در کشور ما این است موزه داران امکان دیالوگ با رشته های دیگر را نداشته اند .این
تصور وجود نداشته که از دانش خود به خالقیت های خود را اضافه کند .اینکه ما موزه داری را در سه حوزه تاریخ،
جامعه شناسی و موزه شناسی را در تالقی قرار دهیم هریک راهگشای منظرهایی جدید است .رضا دبیری نژاد ادامه
داد :اکنون باید بینیم کجا ایستاده ایم و این کجا ایستادن نافی تجربه های قبلی نیست که همه موزه ها تعاملی شود.
موضوع این است که باید از جهات مختلف ان ها را در کنار هم قرار دهیم .موزه ها عملکرد خود را دارند از یک
موزه کوچک تا موزه ایران باستان که تجلی نسل اول موزه در کشور است .ما در موزه ها با دستاورد دانش سروکار
داریم .اما انچه مسلم است دانش در مواجهه مستقیم به دست نمی اید .ما در بحث موزه شناسی نیازمند یک روایت
هستیم؛ روایتی که اشیا را گویا کند و پنجره ای رو به دانش برای ما باز کند.
موزه ها در ایران وارد مرحله مخاطب محوری شده اند
رئیس اداره موزه و موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک ادامه داد :باید پیام تاریخی یا روایت تاریخی را به جامعه بهتر
منتقل کنیم .ما همه تاریخ را روایت نمی کنیم خواه و ناخواه دست به انتخاب می زنیم .ژانر موزه خود در ساحت
رســانه قرار دارد که پیام ساز است .موزه ها منبع اطالعاتی بودند و می خواهند تاریخ ساز باشند .برای مثال کاخ
موزه ها که برای مردم جنبه عبرت سازی پیدا کرده است .دبیری نژاد با اشاره به اینکه موزه ها در ایران وارد مرحله
مخاطب محوری شده اند ،گفت :مخاطبان با همه حواسشان در موزه ها حضور دارند .جامعه ما چندان دنبال امکانات
تعاملی و تکنولوژی نیستند و روایت شنیداری و قصه گویی را بیشتر می پسندند .زمانی که عکس های سلفی
ت موزه های ما از تک صدایی به چندصدایی
می گیرند و در شبکه های مجازی به اشتراک می گذارند در حقیق
تبدیل شده اند .او در پایان گفت :امروز کاخ موزه های ما به بخشی از تاریخ معاصر و به مناقشه تبدیل شده اند .در
حقیقت در این موزه ها چالش های بین گفتمانی ایجاد شده است .به واسطه همین هاست که موزه ها به محل
پویایی تبدیل شده اند .مخاطبان در مواجهه با موزه بهره اندک تجربه خود را می برند که این تجربه به یک خاطره
ناخوداگاه تبدیل می شود و هر کدام از موزه ها ارتباط میان تاریخ ،اهل تاریخ و جامعه را برقرار می کند .
3
دوشنبــــــــــــــه 9دی ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1174
www.honarmandonline.ir
موسیقی
MUSIC
اخبار
کنسرت «حاال که می روی»
در بندرعباس به روی صحنه رفت
گزارش «هنرمند» از کنسرت «شهر خاموش» استاد کیهان کلهر
نجوا ،فریاد ،ارامش...
کیهان کلهر بار دیگر با کنسرت «شهر خاموش» به روی صحنه تاالر وحدت امد.
او پیشتر در فروردین ماه امسال با اعضای کوارتت مینیاتور به عالوه تونی اورواتر ـ
نوازنده کنترباس ـ برای چندین شب متوالی به روی صحنه رفته بود .این بار نیز در
شامگاه هفتم دی با همان حال و هوا و رپرتوار مشابه برای عالقه مندان اجرا کرد.
«شــهر خاموش» البومی بی کالم از «کیهان کلهــر» و «بروکلین رایدر» ،رهبر
کوارتت زهی امریکایی است .این البوم ،تنها چهار قطعه دارد که قطعه اصلی ان،
«شــهر خاموش» حدود 30دقیقه به طول می انجامد« .شهر خاموش» به دنبال
ترکیب بداهه نوازی به عنوان مشــخصه اصلی موسیقی شرقی بوده با موسیقی از
پیش نوشته شده که عمدتا ویژگی موسیقی غربی است .در این البوم ،ملودی های
کردی ،ملودی محلی شــمال خراســان و ملودی قرون وســطایی ایتالیا در هم
امیخته اند« .کالین جاکوپســن»« ،جانی کندلزمن»« ،نیکالس کوردز»« ،اریک
جاکوپســن»« ،جفری بیچر»« ،مارک سوتر»« ،سیامک اقایی» و «کیهان کلهر»
در البوم «شهر خاموش» به نوازندگی پرداخته اند.
کیهان کلهر باز هم اثر «شــهر خاموش» خــود را نواخت .اثری که روایت از یک
ت یک مصیبت را در ان حس کرد؛
فاجعه دارد و هر لحظه از کار می توان سوز روای
کاری که در ابتدا گویی در وســط هیچی ایســتاده ای و متوجه هیچ نیستی ولی
در ادامه نجواهایی زمزمه می شــود و در نهایت این نجواها به فریاد بدل می شوند.
قرار اســت این دسته از کنسرت های کلهر که اجرای شب گذشته نقطه اغاز انها
بود تا پنجم بهمن ادامه داشته باشد .قطعاتی که در این کنسرت اجرا شد ،شامل
«طرقه»« ،اتشگاه»« ،معشوق ناامیدم مکن» و «شهر خاموش» بود.
طرقه :ســالن غرق در سکوت است و تماشاچیان منتظر ورود هنرمندان هستند.
پس از حضور انها که با تشویق حضار همراه است ،کلهر سه تار به دست می گیرد
ی با ســازهای زهی همراه می شــود.
و در یک ریتم ثابت می نوازد .پس از لحظات
کــم و بیش ریتم ها اوج می گیرند و گاه فرود می اینــد .پس از پایان این بخش،
کلهر ضمن خوشامدگوییبه حاضران ،بیان می کند :امشب بیست و چهارمین برنامه
تهران است .تا دیروز در بجنورد بودیم و تا چند روز دیگر در خدمت شما هستیم.
این قطعه «طرقه» نام داشت .تنظیم این قطعه برای چهار سه تار و کوئینتت زهی
است که پیش تر در البوم «شب ،سکوت ،کویر» منتشر شده است.
اتشگاه :قطعه بعدی «اتشگاه» اســت .این اثر از ساخته های کالین جیکوبسن
(نوازنده ویولن و اهنگساز گروه جاده ابریشم) محسوب می شود و حاصل سفر او به
ل پیش به ایران و اصفهان سفر می کند .یک بنای
اصفهان است .جیکوبسن ۱۷سا
اتشــگاه ساسانی حسابی او را مجذوب خودش می کند و به این ترتیب این قطعه
ساخته می شــود .در ادامه نوازندگان ویولون با سرانگشتان خود به روی سازشان
می زنند و کلهر نیز ضرباتی را با دست به روی کمانچه اش می زند .این روند ادامه
دارد .نوازندگان ویولون سل و کنترباس نیز اضافه می شوند .پس از لحظاتی کلهر
ارشــه کمانچه را به دســت می گیرد .اکنون ویولن ها به ارامی نواخته می شوند.
سوزی در پس صدای ساز کلهر است و با صدای دیگر سازهای زهی امیخته شده.
ریتم در جریان اســت و گاهی قطع می شود .فضای موسیقی شرقی گاهی در کار
جوالن می دهد و گاهی نیز تغییر می کند .اکنون از در صدر بودن کمانچه کم شده
و ساز کوبه ای به کار اضافه می شود .کمانچه سرعت بیشتری می گیرد و صدایش
با وضوح بیشــتری شنیده می شود .کلهر برای چند ثانیه ارشه را کنار می گذارد و
با سرانگشتان خود ســیم های کمانچه را به صدا در می اورد .اوای سازهای زهی
دوباره در هم امیخته می شود و اکنون تنها صدای ویلون با گوش می رسد .پس از
لحظاتی اوای ویولون ها در پس زمینه صدای کمانچه شنیده می شوند و کمانچه با
صدای باالتری در جواب انها نواخته می شود .اکنون سوز اولیه کار در نوای کمانچه
حس می شود و فضای موسیقی شرقی دوباره بر فضا حاکم می شود .در پایان این
قطعه ،تنها اوای ارام کمانچه و ویولن به گوش می رسد.
معشــوق ،ناامیدم مکن :کلهر در ادامه درباره قطعه «معشوق ،ناامیدم مکن»
می گوید :کالین جیکوبسن زمانی که در ایران بود با تاثیراتی که از محیط گرفت،
با شــعر نظامی و داستان لیلی و مجنون اشنا شــد .ترجمه انگلیسی ان را پیدا
کرد و بر اســاس یک مصرع از «لیلی و مجنون» این قطعه را ســاخت؛ البته من
نتوانستم معادل فارسی ان را در نظامی پیدا کنم .این قطعه اغازی بدون هیجان
دارد و تا لحظاتی ریتمی مالیم و پیوسته را دنبال می کند .صدای کمانچه به طور
پی در پی قطع و همراه با صدای ویولن شــنیده می شــود .اکنون صدای کمانچه
را می شنویم که با حس نوازنده امیخته شده و پس از لحظاتی با قدرت بیشتری
نواخته می شــود .همچنان توقف های صدای ســازها و شروع بالفاصله انها وجود
دارد .ریتم ها در این کار تکرار می شــود تا اینکه صدای سازها سرعت می گیرد و
ســاز کوبه ای به کار اضافه شود .اکنون سازها با قدرت و سرعت بیشتری نواخته
می شوند .کمانچه در فضای اصلی کار قرار می گیرد و پس از لحظاتی فرود می اید.
دوباره سازها اوج می گیرند و تا حدی فرود می ایند.
شــهر خاموش :کلهر اکنون درباره قطعه «شهر خاموش» چنین بیان می کند:
این اثر ســال ها پیش به قربانیان شیمیایی حلبچه تقدیم شد .قطعه از جایی اغاز
می شود که هیچ چیز نیست و ارام ارام به نجواها و پس از ان به اوج می رسد .در
ادامه به نوایی شــبیه به موسیقی کردی می رسد و در پایان فضا به گونه ای است
که گویا افراد را به حیات و زندگی دعوت می کند .طبق گفته کیهان کلهر ،کار به
گونه ای اغاز شد که گویی در پوچی و وسط هیچی هستیم و چیزی جز خال حس
نمی شود .کم ک م نجواهایی که حاصل از صدای کمانچه است حس می شود .فضا
روایت از یک فاجعه و حادثه تلخ دارد .اتمسفری از سردرگمی انسان های مصیبت
دیده در کار حس می شــود .کم کم نجواها قدرت می گیرند و دیگر سازهای زهی
نیز اضافه می شوند.
اکنون باری دیگر ان نجواها ارام شــده و به گونه ای هراس انگیز از سر فاجعه ای
که پیشــتر رخ داده ،شنیده می شــوند .حال نجواها دیگر نجوا نیستند و به فریاد
تبدیل شــده اند .صداها اوج می گیرند و اوج می گیرند ،تا اینکه ارام می شــوند و
صدای کمانچه به گوش می رسد .دیگر تنها صدای کمانچه است و صدای خفیف
و متعددی از ویولن ها.
کلهر گاهی سازش را در اوج می نوازد و دوباره کمی ارام می شود .فضای موسیقی
کردستان در کار حس می شــود .نور بر روی کلهر منعطف است .او می نوازد و از
قصه ای اندوهگین می گوید .در پایان با اضافه شدن دیگر سازها فضا تا حدودی از
ان حالت سوزناک خارج شده و اوا نوید می دهد که زندگی هنوز در جریان است
و باید ادامه داد.
کیهان کلهر باز هم
اثر «شهر خاموش»
خود را نواخت.
اثری که روایت از
یک فاجعه دارد
و هر لحظه از کار
می توان سوز روایت
یک مصیبت را در
ان حس کرد؛ کاری
که در ابتدا گویی
در وسط هیچی
ایستاده ای و متوجه
هیچ نیستی ولی
در ادامه نجواهایی
زمزمه می شود و در
نهایت این نجواها به
فریاد بدل می شوند.
قرار است این دسته
از کنسرت های
کلهر که اجرای شب
گذشته نقطه اغاز
انها بود تا پنجم
بهمن ادامه داشته
باشد .قطعاتی که در
این کنسرت اجرا
شد ،شامل «طرقه»،
«اتشگاه»« ،معشوق
ناامیدم مکن» و
«شهر خاموش» بود.
هرمزگان کنســرت حاال که می روی «محمد معتمدی» (هفتم دی ماه)
با استقبال گسترده مردم بندرعباس در دو سانس در تاالر شهید اوینی
برگزار شــد .وی در ابتدای کنسرتش گفت :خوشحالم که پس از سپری
شدن یک سال از انتشار این البوم ،توانستیم کنسرت «حاال که می روی»
را روی صحنه ببریم و خوشحالم از اینکه توانستم در بندرعباس با مردم
خونگرمش به روی صحنه بروم و زمانی که به این شهر سفر می کنی و از
دریــای خلیج فارس می گذری پی به ارامش و زیبایی ان می بری .قطعه
«ارام من» اغاز گرد این کنسرت بود ،در ادامه قطعه «پناه اخر» (تیتراژ
سریال پناه اخر) با اهنگسازی محمدرضا چراغعلی و شعر سجاد عزیزی
خوانده شــد .در این قطعه رضا تاج بخش نوازنده پیانو بیش از دیگر افراد
ارکســتر هنرنمایی کرد« .دل های فروشی» و «باور نمی کنی» قطعات
دیگری از البوم «حاال که می روی» بود و در این کنســرت به اجرا درامد.
پنجمین قطعه اجراشده در کنسرت معتمدی «نفرین» بود؛ اثری که این
خواننده ســنتی از ارتوش بازخوانی کرده و با شعر پرویز وکیلی بود .این
قطعه با تک نوازی پیانو اجرا شد .در ادامه نوبت به اجرای قطعات «کجایی»،
«افرینش» و کوچه های انتظار رســید تا توسط محمد معتمدی به اجرا
دربیاید .قطعه «حاال که می روی» (تیتراژ سریال لحظ ه گرگ ومیش) این
کنسرت را به اوج خود رساند تا جایی که حاضرین در لحظاتی به همراهمی
با محمد معتمدی می پرداختند .در ادامه قطعه «پاییز» و سپس «سیانور»
با همراهی ویژه حاضران در سالن اجرا شد .قطعه سیانور هم بازخوانی اثری
از ویگن بود که بابک افشار ان را اهنگسازی کرده بود .معتمدی سپس ،از
محمدرضا عقیلی نوازنده رهبر ارکستر و رضا تاج بخش نوازنده پیانو تشکر
کرد و قطعه مشهور «کویر» را اجرا کرد .حسن ختام کنسرت معتمدی
اجرای قطع ه «ای ایران» بود .نکته قابل توجه همراهی تمام حاضران سالن
بود که در طول اجرای این قطعه معتمدی را همراهی کردند .معتمدی
پیش از اجرای این قطعه از شهدای حافظ امنیت این مرزوبوم یادی کرد
و تمامی کسانی که در این راه فعالیت می کنند را مدافعان همیشه بیدار
یاد کرد .در این کنسرت محمدرضا عقیلی( رهبر ارکستر و تنظیم کننده)،
محمدرضا تاجبخش(نوازنده پیانو و کیبورد) ،امید فرهودنیا(نوازنده گیتار
باس)،عظیمروحانی(نوازندهگیتاراسپانیش)،سروشعمومی(نوازندهدرامز
و فلوت) ،علیرضا میراقا(نوازنده پرکاشن و دف) و بهزاد رواقی(نوازنده تار و
سه تار) اعضای گروه اجراکننده کنسرت «حاال که می روی» به سرپرستی و
یدادند.
خوانندگیمحمدمعتمدیراتشکیلم
سومین نمایشگاه سازخانه با تجلیل از
پیشکسوتان سازسازی اغاز می شود
سومین نمایشگاه سا ِز خانه موسیقی با عنوان «سازخانه» ۹تا ۱۳دی ماه
با نمایش اثار بیش از ۶۰هنرمند سازنده ساز و با نشست های پژوهشی
تخصصی در خانه هنرمندان برگزار می شــود .نمایشگاه «سازخانه» به
همت کانون سازندگان ساز و توسط خانه موسیقی ایران با همکاری خانه
هنرمندان ایران و خانه موزه دکترمعین و استاد امیرجاهد در شاخه های
سازهای ایرانی ،کالسیک و ابداعی ۹تا ۱۳دی ماه در مجموعه گالری های
همکف خانه هنرمندان ایران برگزار می شود .مراسم افتتاحیه نمایشگاه
روز دوشــنبه ۹ ،دی ماه ساعت ۱۵در سالن استاد جلیل شهناز خانه
هنرمندان برگزار می شود که از چند چهره پیشکسوت سازسازی نیز با
حضور هنرمندان و مسووالن تجلیل می شود .عالوه بر گالری های همکف
خانه هنرمندان که به نمایش ســاز اختصاص دارد ،در سالن امیرخانی
این مجموعه از ۱۰تا ۱۳دی ،نشست های پژوهشی و تحلیلی پیرامون
سازهای ایرانی ،کالســیک و ابداعی با حضور کارشناسان ،نوازندگان و
سازندگان ساز برگزار می شود .در این دوره بیش از ۶۰هنرمند سازهای
خود را در گالری های ممیز ،میرمیران ،پاییز و زمستان خانه هنرمندان
به نمایش می گذارند .بازدید از این نمایشگاه برای عموم عالقمندان ازاد
است و می توانند از ۹تا ۱۳دی از ساعت ۱۳الی ۲۱به خانه هنرمندان
ایرانواقعدرخیابانطالقانی،خیابانشهیدموسویشمالیمراجعهکنند.
رونمایی البوم «مقامات کهن تنبور»
در فرهنگسرای سرو
البوم مقامات کهن تنبــور با نوای تنبور یحیی رعنایی و صدای پویان
رعنایی در قالب پنج لوح فشرده و یک دفترچه حاوی توضیحات مقام ها
منتشر شده است و پنجشنبه ۱۲دی (ماه) ساعت ۱۸در فرهنگسرای
سرورونماییمی شود.مجموعهالبوممقاماتکهنتنبورشاملاموخته ها
و تجربیات حدود پنج دهه یحیی رعنایی از نوازندگان صاحب ســبک
موسیقی مقامی تنبور (مقامات باستانی و حقانی حوزه صحنه) است.
یحیی رعنایی فراگیری نوازندگی تنبور و مقام های حقانی و باستانی تنبور
حوزه صحنه را از کودکی نزد سیدامراهلل شاه ابراهیمی و مقام های منطقه
گوران را نزد عابدین خادمی فرا گرفت .همچنین از محضر استادانی چون
حسین روحتافی ،سیدایاز قزوینه ای ،درویش امیرحیاتی ،سید نعمت
ذوالنوری ،سیدنورمحمد زکی ابادی ،سیدعزت یاری ،سیدولی حسینی،
طاهر یارویسی ،سیدمنصور یاری و کیومرث خالدپور فرا گرفت .یحیی
رعنایــی حدود پنج دهه به فراگیری ،اموزش و پژوهش در حوزه تنبور
پرداخته و در همین راســتا جوایز گوناگونی را کسب کرده است .وی
اجراهای متعددی را به صورت تکنوازی و گروه نوازی در داخل و خارج
از کشــور اجرا کرده است و در زمینه اهنگســازی نیز اثار فراوانی دارد
که می توان به قطعات بنــی ادم اعضای یکدیگرند ،رطل گران ،یاوران
مســم ،فدای دوست ،باده نوشــان و ...اشاره کرد .فرهنگسرای سرو در
خیابان ولی عصر ،ضلع شــمالی پارک ساعی ،انتهای کوی ساعی دوم،
قرار دارد .عالقه مندان جهت کسب اطالعات بیشتر می توانند با شماره
۸۸۸۸۱۸۷۹روابط عمومی فرهنگسرای سرو تماس بگیرند.
4
در نشست اسیب شناسی تئاتر کشور مطرح شد:
دوشنبــــــــــــــه 9دی ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1174
تئاترمصرفکننده،نتیجهبی توجهیبهمولفه هاینظری
www.honarmandonline.ir
تئـــــاتر
THEATRE
اخبار
«سوگلی» در تماشاخانه دیوار چهارم
روی صحنه می رود
نمایش «سوگلی» از دیروز یکشنبه ۸دی در مجموعه تماشاخانه دیوار
چهارم روی صحنه رفته اســت« .سوگلی» به نویســندگی پوریا اژند،
کارگردانی نگار چگنی و تهیه کنندگی بهراد خرازی ســاعت ۲۲:۴۵در
تماشاخانه دیوار چهارم روی صحنه رفت .در این اثر نمایشی ،بهراد خرازی،
کسری ذوالفقاری ،فرشته ترابی ،مرتضی یعقوب پور ،مژگان اخالقی ،حمید
دلسوزی ،صدف صفری ،سمیرا سعادت ،سید روح اله عقدائی ،نگار چگنی
به ایفای نقش می پردازند .از دیگر عوامل این نمایش می توان به دستیار و
برنامه ریز :داود بخشی خانی ،منشی صحنه :سحر یوسفی ،طراحان صحنه
و لباس :منصور بستانی ،هدی منصور فالخ ،طراح گریم :هانی گلشاهی،
طراح نور :سجاد سبحانی ،مجید طرقی ،گروه موسیقی :اراس رجبی ،مدیر
رسانه :سید محمد صادق سیادت و حامی مالی برند بین المللی سیاح با
مدیریت مانی اسدیان اشاره کرد .در خالصه داستان نمایش «سوگلی»
امده است که :روایتی متفاوت از زندگی احمدشاه و سوگلی هایش در دربار.
«قتل در موقعیت ۳۵درجه شمالی»
برای نجات یک جوان به صحنه رفت
نمایش «قتل در موقعیت ۳۵درجه شمالی» به کارگردانی امین میری
۷دی در اجرایــی خیریه برای نجات یک جــوان از چوبه دار به صحنه
رفت .نمایش «قتل در موقعیت ۳۵درجه شمالی» با تهیه کنندگی علیرضا
توســلی زاده ،شامگاه شنبه ۷دی با همکاری سازمان مردم نهاد «ما درد
مشــترکیم» ،برای نجات جان یک جوان از چوبه دار و تامین بخشی از
مبلغ دیه تعیین شده ،در پردیس تئاتر شهرزاد به صحنه رفت .مبلغ دیه
مورد نیاز برای نجات این جوان ۲۷۰میلیون تومان است که پیش تر ۱۵۰
میلیون تومان ان تامین شــده بود .در اجرای ویژه «قتل در موقعیت ۳۵
درجهشمالی»وباحضورچهره هاییهمچونرخشانبنی اعتماد،جهانگیر
کوثری،فریدونشهبازیان،مریمسعادت،مائدهطهماسبی،طیبهسیاوشی
و محمدعلی اهنگران مبلغ ۷۸میلیون و ۲۱۳هزار تومان از ۱۲۰میلیون
تومان باقیمانده مبلغ دیه نیز تامین شــد .فریدون شهبازیان اهنگساز،
شهاب مهربان سرپرست نویسندگان ،و امیر جنانی ،ازاده مشعشعی ،هدیه
ازاده ،امیررضا میراقا ،میثم غنی زاده ،وحید منتظری ،ارش دهقان شاد،
دینا هاشمیومحمداحمدیبازیگراننمایشهستند.
تمدید اجرای نمایش «فردای شب»
در مجموعه تئاتر شهر
اجرای نمایش «فردای شب» به نویسندگی و کارگردانی جواد اسفندیاری
در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر تا روز جمعه سیزدهم دی تمدید شد.
پژوهشی «کارگاه
فراخوان مشارکت در رویدادهای اجرایی -
این اجرا بر پایه
ِ
ِ
نمایش» دفتر ارتباطات ،اموزش و پژوهش تئاتر شهر اماده شده است و
یک اجرای کارگاهی -تجربی است .هدف از ارائه این پروژه بررسی ،مطالعه
و اجرا پژوهی در حوزه غیاب در اجرا و ارائه ی رویکردهای مینیمالیستی در
طراحی اجرا است .ایده اجرا حول مفهوم پرداخت ام ِر تئاتریکال ،پیرامون
ایده وهم (جهان ذهنی) و نوعی بازنمود فیزیکی و حسی از امر ذهنی و
زبان وهم در اجرا و تجربه گری در حوزه
به نمایــش دراوردن یا بازنمود ِ
فضا و اتمسفر اجرا است .بدین معنا با وجود اینکه اجرا بر پایه متن شکل
گرفته اما متن در نهایت بخشی از فرم اجراست .سه اجراگر پروژه فردای
شب ،مژده دایی ،مونا سهراب حقیقت ،فرنوش نیک اندیش با هدایت و
کارگردانی جواد اســفندیاری از ۲۴اذر تا ۱۳دی ۹۸در کارگاه نمایش
واقع در مجموعه تئاتر شــهر این تجربه را با مخاطبان خود به اشتراک
می گذارند .سایر عوامل این اثر نمایشی عبارتند از :نویسنده و کارگردان:
جواد اسفندیاری ،تهیه کننده :حمیدرضا زبیر ،اجراگران :مژده دایی ،مونا
سهراب حقیقت ،فرنوش نیک اندیش ،دستیار کارگردان و برنامه ریز :ستاره
صمدی رذانی ،طراح صحنه :علیرضاوحدانی ،جواد اسفندیاری و ...پروژه
رویدادهای اجرایی پژوهشی کارگاه نمایش با انتشار فراخوان در تابستان
۱۳۹۸اغاز به کار کرد و پس از بررســی بیش از ۱۰۰طرح ایده اجرایی
توسط هاجر سعیدی نژاد ،امین عظیمی و عباس اقسامی ،در نهایت ۲۳اثر
را برای تولید و ارائه تا ابان ۱۳۹۹برگزید« .فردای شب» نخستین اثر از این
مجموعه است که با استقبال مخاطبان روبرو شده است.
سارا افشار جایگزین شبنم فرشادجو
در نمایش «اختراع والس» شد
سارا افشار از روز یکشنبه ۸دی و در هفته پایانی اجرای نمایش «اختراع
والس» جایگزین شبنم فرشادجو شد که این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد
روی صحنه می رود .سارا افشار کارگردان نمایش «اختراع والس» که سابقه
بازی در نمایش هایی همچون «باغ البالو» به کارگردانی حسن معجونی،
«اســم» به کارگردانی لیلی رشــیدی« ،راهزنان» به کارگردانی علیرضا
کوشک جاللی و «دیده بانان» به کارگردانی محمدرضا خاکی را داشته
از ۸دی جایگزین شــبنم فرشادجو در نمایش «اختراع والس» می شود.
شبنم فرشادجو به زودی با نمایش «من یه زنم صدامو می شنوین؟» به
کارگردانی کاملیا غزلی در تاالر حافظ روی صحنه خواهد رفت« .اختراع
والس»نوشتهمهدیاسدزادهباحضورحسنمعجونی،امیرحسینطاهری،
محسن نوری ،ایرج تدین ،حامد کشمیری ،هاله پورقدیمی ،نورارش چارلی،
ایت بی غم ،امیر ادیب ،امین رقیب دوست ،بردیا رحمتی ،پوریا احمدی،
محمد حسین قاسمی ،ساعت ۲۰:۳۰در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه
می رود .فروش بلیت های این اثر نمایشی از طریق سایت ایران نمایش انجام
می شود .مخاطبان و عالقه مندان می توانند در هفته پایانی اجرا ،از تخفیف
ویژه ۳۰درصدی بهای بلیت بهره مند شوند .نمایش «اختراع والس» به
تهیه کنندگی رضا افشار و حسام نورانی هستند.
قطب الدین صادقی ،مدرس و کارگردان تئاتر با بیان انکه غلبه فرهنگ
شفاهی جوامع شرقی نســبت به جایگاه استنادهای متنی و متقن به
درک نشدن جایگاه مبانی و اصول نظریه های هنری در عرصه تولیدات
فرهنگی منجر شده است گفت :به همین سبب است که تئاتر ایران به
سبب بی توجهی به مولفه های نظری بیشتر مصرف کننده است تا مولد.
دومین نشست مکث و درنگ از سلسله نشست های اسیب شناسی تئاتر
کشور با موضوع بررسی جایگاه نظریه و پیامدهای ناشی از فقدان ان در
تئاتر معاصر ایران شامگاه شنبه ( ۷دی ماه) با حضور دکتر قطب الدین
صادقی کارگردان ،مدرس دانشگاه و پژوهشگر تئاتر و دکتر سعید اسدی
عضو عیات علمی دانشگاه پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مدیر
مجموعه تئاترشهر در سالن زنده نام اکبر رادی دانشگاه سوره برگزار شد.
نظریه ،تبدیل امری حسی به امر عقالنی است
صادقی در ابتدای این نشست با بیان انکه نظریه امری عقالنی است گفت:
تولید نظریه در تمامی حوزه های فرهنگی ،علمی ،اجتماعی ،اقتصادی و
سیاسی در تمام جهان بر عهده بدنه اکادمیک و دانشگاهیان است .به بیان
ساده می توان با نقل قولی از هگل (فیلسوف و نظریه پرداز المانی قرن
)۱۸گفت که نظریه بنا دارد تا امر حسی را به امری عقالنی بدل کند .در
حوزه نظریه پردازی در تئاتر ایران ،نسبت به بدنه فعاالن هنر نمایش در
جهان منفعل هستیم .همین باعث شده تا مواجهه هنرمندان در تولید و
روند اجرای اثار تئاتری مسیری به سمت بیراهه و نگاهی ویرانگر داشته
دلیل همین اسیب هاست که امروز بیش از هر زمانی
باشــد .درست به ِ
نیازمند ان هستیم که از شعار دست برداریم و دست به عمل بزنید .این
مدرس دانشگاه با تاکید بر انکه نظریه مانند دستور زبان است یاداور شد:
هنگامی که فردی بی دانش و بی سواد حرفی را بر زبان می اورد از ماهیت
کالم خود اطالعی ندارد و نمی تواند اشتباهاتش را بازگو کند .اینجاست
که اساتیدی که دستور زبان را در قالب بیانیه ای نظری استخراج می کنند
با اســتفاده از علم نظریه پردازی و دانش خود می توانند واژه های غلط و
حرف های نادرست ان ادم بی دانش را تصحیح و اصالح کنند.
نظامساختارمندنظریهبهدنبالترجمهزبانهنرمندانبه
مخاطباست
به گفته صادقی بدنه دانشگاهی و فعاالن عرصه تئاتر در کشورمان نسبت
به مبانی و نظریه های روز تئاتر همواره در قامت مصرف کننده بودند .چون
این فرهنگ را به شکل وارداتی و بدون تاکید بر نگاه نظریه شناسی فقط
اســتفاده کرده اند به همین سبب است که هجوم تجربه ها و شکل های
اجرایی بدنه تئاتر دانشگاهی باعث شده بیشتر از انکه تئاتر ما بر یک مسیر
استوار قدم بردارد حرکتی دوار و گیج کننده را چه برای مخاطبان و چه
برای دست اندرکاران این عرصه با خود به ارمغان داشته باشد .کارگردان
نمایش چنور با تاکید برانکه نظریه دارای نظامی ساختارمندست که در
پدیده های نمایشی به دنبال عناصر معنایی برای بازتاب زبان هنرمندان به
مخاطب است تصریح کرد :به همین سبب است که برای درک درست و
اجرای صحیح اثر تئاتری نیازمند شکل گیری یک تئوری بر اساس نگاه
روشــنفکران جامعه هستیم .در تئاتر تئوری زمانی به وجود می اید که
بتواند بر مبنای قاعده ای درست و نظریه ای صحیح خالقیت هنرمند را
راهنماییکند.
برای جریان سازی در تئاتر باید نگاه احساسی
را به نگرش عقالنی بدل کنیم
وی با اشاره به ویژگی فرهنگ شرقی و به ویژه ایران که افعال عموم جامعه
بیشتر بر پایه نگاه احساسی استوار است گفت :نظریه ساختارمند دارای
چارچوب و قوانینی اســت که برخورد احساسی را به رفتار عقالنی بدل
می کند .ما نیز در حوزه تئاتر برای رســیدن به جریان سازی باید از نگاه
احساسی عبور کرده و کنش های هنرمندانه خود را به رفتار عقالنی و بدل
کنیم .عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه ازاد با تاکید بر
این مساله که دامنه تاثیرگذاری و جریان سازی هر کنشی مبتنی بر نظریه
تنها به زمان حال و اکنون بسنده نمی کند بلکه تالش می کند تا با نگاهی
به مفهوم تخیل ،اینده را نیز در برگیرد یاداور شد :در بیان نظری نمی توان
عامیانه حرف زد .عامیانه حرف زدن متعلق به فرهنگ شــرقی است .در
حالی که نظریه تخصصی باید در عرصه های نظریه پردازی با رویکرد منطق
و قوانین علمی منطبق با هنر راه خود را پیدا کند .از این منظر است که
دریافت مفهوم تئاتر در قالب نگاه نظری امری پیچیده و مشکل به شمار
می اید .صادقی با اشاره به یکی از نظریه های معروف معاصر در عرصه تئاتر
که توسط هونزل از دانشمندان نظریه پرداز جمهوری چک بیان شده است
یاداور شد :این نظریه پرداز معتقد است در حوزه دریافت نمایشی نمی توان
تنها به عنوان مخاطب و در هنگام دیدن اثر نمایشی تمام نکات را دریافت.
این مسئله زمانی مهمتر جلوه می کند که کارگردان در طول اجرا با نگاهی
هوشمندانه و درک صحیح و جامعه شناسانه از مخاطب بتواند برای دریافت
و همذات پنداری هر چه بیشتر او تک تک عناصر را به گونه ای در روایت اثر
تئاتری خود هدایت کند که در نهایت دریافت پیام اصلی و زیر متن های اثر
نمایشی به شکلی کامل و جامع برای عموم مخاطبان قابل دریافت باشد.
اهمیتمفاهیمزیبایی شناسیوگفتماندرتولیدنظریههنری
صادقــی دومین اصل در تولید امر نظــری و نظریه پردازی را بر مفهوم
گفتمان استوار دانست که تمرکز ان بر انتقال پیام به واسطه اثر هنری
به مخاطب است و یاداور شد :گفتمان در قالب انتقال پیام در قیاس با
مولفه هایی چون تماشاگر ،زمانه تولید اثر و نگاه جامعه شناختی حاکم
بــر جامعه مدام تغییر پیدا می کند .این همان هنر کارگردان و دانش و
اشراف بر نظریه های هنری اوست که می تواند به واسطه تولید اثر خود با
رویکرد و تغییر گفتمان بیشترین دامنه پیام به مخاطبان را به واسطه هنر
نمایش انتقال دهد .این کارگردان و مدرس تئاتر ،سومین اصل در نظریه
پردازی را متکی بر مفهوم زیبایی شناسی و تشریح صحنه دانست و گفت:
نکته دیگری که در تئاتر ایران اغلب هنرمندان انرا خوب نمی شناسند
و نتوانستند انرا با اتکا به مفاهیم نظری تئوریزه کنند به مفهوم زیبایی
شناسی برمی گردد .در حقیقت ما در یک اثر اجرایی نیز کمتر می توانیم
حتی میان دو بازیگر شاهد وحدت اجرا باشیم .این عاملی دیگر در ضعف
ما در دریافت و ارتباط ما با مفاهیم نظری در حوزه تئاتر است.
دراماتورژ مغز متفکر و همراه کارگردان است نه عنصری اضافی
صادقی ضلع چهارم استواری بنیان نظریه در تولید اثر تئاتری را متکی بر
امر دراماتورژی دانست و گفت :دراماتورژ به معنای یک مغز متفکر در کنار
کارگردان است .او لقب و فردی اضافه نیست که در گروه حضور دارد .در
دراماتورژی اثر انچه که مهم است ایجاد رابطه دقیق میان متن داستان،
محیط و سالن تماشاخانه از یک سو و از سوی دیگر ارتباط منطقی میان
سیاست های جاری و نوع حکومت در جامعه است .وی افزود :اگر تمامی
این موارد کنار یکدیگر به واسطه نگاه هدفمند دراماتورژ قرار گیرد انگاه
هر اثری فارغ از اینکه تولید نمایشنامه نویس داخلی و یا اثری ترجمه شده
باشد می تواند برای مخاطبان جامعه هدف باالترین درصد اثرگذاری و
جریان شناسی را در حوزه معنا و مفهوم به ارمغان اورد.
کنش اجتماعی تئاتر بر پایه ساختار نظام مند و نظری زبان
قابلیتفراگیریدارد
در ادامه این نشست سعید اسدی مدیر مجموعه تئاترشهر و عضور هیات
علمی دانشگاه پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران در ارتباط با مبحث این
نشست گفت :میرزا فتحعلی اخوندزاده (نمایش نامه نویس دوره قاجار) به
عنوان یکی از بنیانگذاران تئاتر مدرن و نخستین فردی که این هنر را به
کشورمان اورد به واسطه هنر نظریه پردازی غرب و انطباق ان با فرهنگ
ایرانی توانست در ساحت کالم و گفتار به صورت بندی منسجمی میان
ُکنش های اجتماعی و رفتارهای سیاسی در عهد و زمانه خود و انتقال انها
به عموم افراد جامعه از طریق نمایش دست پیدا کند .وی ادامه داد :به زعم
اخوندزاده هنر نمایش گشودن پنجره های جدید برای تزکیه امور اخالقی
در جامعه است .در حقیقت به زعم او شهروند جدید در عصر مدرن زمانی
می تواند بیشترین حس همراهی را با مفاهیم مدرن جامعه داشته باشد
که با کالم و ساحت نظری منطق گفتمان اشنایی ابتدایی داشته باشد.
چرا؟ پاسخ واضح است چون تنها زبان است که در مواجهه شهروند جدید
با مفاهیم مدرن در حوزه ُکنش تئاتر است که می تواند اشکال و روح تازه
را به مخاطبان برای درست و دیگرگونه نگریستن به مفاهیم اجتماعی به
ارمغان اورد.
نظریهتمامیپدیده هارابهشکلمنطقی
برای مخاطب به اثبات می رساند
مدیر مجموعه تئاترشهر با اشاره به انکه ما می توانیم از کاستی ها حرف
بزنیم تا از فقدان ،تصریح کرد :در طول حضور هنر تئاتر در کشــورمان
هنرمندانی داشته ایم که در حوزه تفکر و تولید نظریه افراد شاخصی بودند.
به عنوان مثال تئاتر ملی محصول یک نظریه است اما معطل ماندن ان و
عدم رشدش ناشی از کاستی نظریه است نه فقدان و نبود ان .این مدرس
تئاتر با ارائه تعریفی از مفهوم نظریه گفت :در حوزه تئاتر نظریه چهارچوبی
اســت که داده ها را به نظم در می اورد .در حقیقت نظریه جامعیتی از
مفروضات ذهنی است که می تواند از یک پدیده اگاهی متمایل به درک
برای عموم افراد جامعه را پدیدار ســازد .به زبان ساده تر نظریه می تواند
تمامی پدیده ها را برای عموم مخاطبان به شکلی منطقی به اثبات برساند.
نظریه اگاهی مطلق نسبت به هر پدیده ای
در عالم هنر را میسر می کند
به گفته اسدی؛ یکی از مهمترین خاصیت های حضور نظریه در تک تک
اقدامات و فعالیت های هنری ،تولید و گام برداشتن بر امر پژوهش و اثار
پژوهشی است .چرا که نظریه می تواند این امکان را میسر کند تا نسبت به
هر پدیده ای در عالم هنر اگاهی مطلق به دست اوریم .وی ادامه داد :در
حقیقت ما در تحلیل متغیرها و پدیده های هنری امکان سنجش مستدل
و منطقی نداریم .زمانی می توانیم این امکان را برای خود به عنوان هنرمند
در گام نخست و در ادامه برای مخاطب فراهم اوریم که تولید اثر هنری و
علم و دانش مان در حوزه تئاتر بر محور نظریه استوار باشد.
تحقق تئاتر ملی بدون اعتقاد به کار نظری تنها
در حد حرف باقی می ماند
به گفته اسدی اغلب نظریه ها؛ گونه هایی از تفکرات ایدئولوژیک هستند.
چراکه این دسته از تفکرات ایدئولوژیک با حقیقت نسبت دارند و تالش
می کنند در مواجهه با امر هنر و نگاه زیبایی شناسانه ،حقیقت هر امر را به
مخاطب انتقال دهند .پس با این رویکرد ،ابطال ناپذیری نظریه تا زمانی
می تواند ماندگار باشد که مثال نقضش به وجود اید .وی برای اثبات این
مهم که نظریه باید همسانی درونی داشته باشد چرا که اغتشاش ان مانع
انسجام می شود ،با ذکر مثالی خاطرنشان کرد :به عنوان مثال تئاتر ملی
نمی تواند انسجام درونی داشته باشد؛ چرا که همیشه یک مفهوم لرزان
اســت و درباره ان هیچ وقت نظریه پردازی در این عرصه صورت نگرفته
است .این در حالی است که نظریه ابتدا باید ساده شود و بعد در دسترس
عموم قرار گیرد .ما با واژه ها و نگاه کلی مانند تئاتر ملی نمی توانیم حتی
گام کوچکی برای تحقق این مفهوم در هنر تئاتر کشورمان برداریم چرا
که اتکا و اعتقادی به مفهوم نظریه و منطق بنیادین ان نداشته و نداریم.
دهه هاست با بحران فلسفه دست و پنجه نرم می کنیم
قطب الدین صادقی در ادامه این نشست با اشاره به این مساله که شاید
بیشــتر از انکه تجلی رفتار مدرن در زندگی ما حاکم شده باشد بیشتر
شــکل شعاری ان جاری است گفت :مساله مهم ان است که ما دهه ها
و سال هاست که با بحران فلسفه دست و پنجه نرم می کنیم .وی تاکید
ی دارند و مفهوم
کرد :بزرگان ما بیشتر از انکه به جزئیات بپردازند نگاه کل
جدیدی را ابداع نکرده اند و مدام حرف های قبلی را با شــیوه و ادبیاتی
متفاوت تفسیر می کند .این در حالی است که نخستین گام برای مدرن
شدن چه در ساحت زندگی و چه در بازتاب ان به واسطه امر هنری بر
این امر استوار است که باید جزئی نگر باشیم.
ساختارهاینظریهیچگاهثابتنمیمانند
کارگردان نمایش سحوری با اشاره به انکه ساختارهای نظری هیچگاه
ثابت نمی ماند و موارد و مولفه های گوناگونی انرا دستخوش تغییر قرار
می دهد ادامه داد :یکی از مهمترین نمونه ها تاکید بر نگاه عملی است .به
عنوان مثال منوشکین (کارگردان بزرگ و معاصر تئاتر کشور فرانسه) ثابت
می کند که شکل های مردمی اثرگذارترین اشکال تئاتری است .وی ادامه
داد :او همواره به دنبال این ساختار است که نمایش های ایینی امتحان
خود را پس داده اســت اما مسئله ان است که دوام و قوام نمایش های
ایینی مدام با محتوای جدید اســت که می تواند به طول حیات خود و
ارتباط با مخاطبان امیدوار باشد.
کار نظری بر متن و استنادات پژوهشی استوار است
نه فرهنگ شفاهی
اینپژوهشگرتئاتردربرشمردنسهضلعدیگرمفهوممتغیربودننگاه های
نظری گفت :اتکا بر پژوهش ،فعل مستمر در تحقیق و مطالعه ،تاکید بر
رویدادهای تاریخی و عدم استفاده و استناد هنرمندان ما به نظریه های
مختلف هنری در تولید اثار تئاتری از دیگر عواملی هستند که باعث ایجاد
فاصله زیاد میان تولیدات هنر تئاتر در کشورمان با اتکا و ارتباط شان به
مفاهیم نظری شده است .چرا که نخستین اصل نظریه پردازی ،اتکای ان
به متن است در حالی که عموم رفتار فرهنگی ما چه در ساحت اموزش و
چه در ماهیت تولید و اجرا بر فرهنگ شفاهی استوار است؛ نه متنی متقن،
قابل اتکاء و استناد.
باید به مرگ و زایش نظریه در امر هنر باور داشته باشیم
صادقی خالقیت و تاکید بر علوم بینامتنی را از نکات دیگر مفهوم دستیابی
به نظریه در عرصه هنر دانســت و تاکید کرد :زمانی که هنر را به مثابه
جستجو برای زندگی دریابیم با مفاهیمی مانند تولد؛ اوج؛ افول و در نهایت
مرگ نگاه هنرمندانه و نظریه های هنری مواجه می شویم .وی افزود :اما
مسئله ان است که ما هیچگاه حاضر به کنار گذاشتن یک نگاه نظری و
پذیرفتن مرگ ان نبوده ایم و مدام بر یک مســیر گام زدیم و همواره از
تجربه پرهیز داشتیم .این در حالی است که هنر زمانی می تواند پویایی
خود را به مخاطب منتقل کند که بتواند با الگوهای نظریه شناسانه و متون
قابل اســتناد ،تفکرات هنرمندان جامعه هدف را به عموم مخاطبان در
سطح ملی و بین الملبی انتقال دهد.
غلبه فرهنگ احساسی به جای منطق باعث رو اوردن
به ترجمه شده است تا تولید
صادقی اســیب های موجــود در مفهوم فرهنــگ عقالنی و نتیجه
اتــکای تام و تمام بر رفتار احساســی به جای کنش منطقی در بُعد
جامعه شناسانه در کشور ما را بر این مهم استوار دانست که نتیجه ان
سایه گسترده فرهنگ ترجمه به جای تولید در عرصه فرهنگ و هنر و
دیگر مناسبات اجتماعی و اقتصادی مان است .درست به همین دلیل
است که شاهدیم هنرمندان نظریه را با خود وارد می کنند بدون انکه
بیان زمینه تاریخی نظریه تولید شــده را که انها به واسطه ترجمه با
خود اوردند شناسایی کرده و نسبت به ان اشنایی داشته باشند .نکته
بعدی ان است که نظریه بر ضرورت امر فلسفی و ابشخور فکری تکیه
دارد .این همان جایی اســت که ما مدام از واژه پست مدرن استفاده
می کنیم بدون ان که هنوز با مفاهیم مدرن و پســامدرنیزم اشراف و
اشنایی داشته باشیم .صادقی در پایان گفته های خود به این مسئله
اشــاره کرد که در هنر ما به جای تولید ،مفهوم کپی قابلیت استناد
بیشتری دارد و گفت :ما کپی می کنیم و کپی .این مسئله را می توانیم
در کار گروه های دانشجویی با مفهوم تئاتر تجربی شاهد باشیم .تئاتر
تجربی انها کپی دســت چندم از تئاتر دهه هفتاد اروپاست که ان را
نیز به شکلی درست و صحیح به مخاطب ارائه نمی دهند .وی افزود:
ما نظریه نداریم و بیشتر بر تقلید استواریم و حتی تقلیدمان نیز باز هم
به شــکل درست و صحیح صورت نمی گیرد؛ چرا که درکی از زمینه
تاریخی تولید ان نظریه که به تقلید از ان پرداخته ایم نداریم و ضرورت
فکری ان را منطبق با فرهنگ جامعه مان استوار نمی کنیم.
همین مسئله گتسبی را به اوارگی در نیویورک و پی بردن به رازهای تکان
دهندهخانواده اشمی کشاند.
شاید وودی الن پس از اتهاماتی که در مورد تعرض جنسی به دخترخوانده اش
به او زدند و بعد از جنبش هشتکی «من هم» که بسیاری از هالیوودی را
واداشت تا رازهای خود را در مورد تعرض های جنسی فیلمسازان و تهیه
کنندگان برمال سازند ،فیلم «یک روز بارانی در نیویورک «را ساخته تا او
5
دوشنبــــــــــــــه 9دی ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1174
www.honarmandonline.ir
سینـــما
CINEME
گزارش
گزارش «هنرمند» از سیزدهمین جشن بزرگ
منتقدان و نویسندگان سینما
جشنی معتبر و جایزه ای ارزشمند
برای اهالی سینما
نگاهی به فیلم «یک روز بارانی در نیویورک» اثری از وودی الن
زیر پوست شهر
سعید مستغاثی
فیلم «یک روز بارانی در نیویورک» چهل و هفتمین فیلم بلند سینمایی وودی
الن ،فیلمســاز امریکایی در هیچکدام از لیست های برگزیدگان و در میان
هیچیک از نامزدهای فصل جوایز 2019هالیوود نیست! البته این چهارمین
بار پی در پی است که وودی الن در هیچ لیست فصل جوایز حضور ندارد!! در
حالی که پیش از ان در طول نیم قرن فیلمسازی وی 358 ،بار نامش در میان
برگزیدگان و کاندیداهای مختلف جوایز سینمایی این سالها قرار داشته است.
حتی طی دورانی که هر سال او با فیلمنامه جدیدترین فیلمش نامزد و یا برنده
اسکار بهترین فیلمنامه می شد ،اگرچه اغلب حتی برای دریافت جایزه اش ،در
مراسم اسکار شرکت نمی کرد که اخرین بارش برای اسکار فیلم «نیمه شب
در پاریس» در سال 2012بود.
اینکه چرا از ســال 2014به بعد و پــس از نامزدی او برای فیلمنامه فیلم
«جاســمین غمگین» به طور شگفت اوری دیگر در هیچ لیستی از خیل
فهرست های انجمن های منتقدین سراسر امریکا و اروپا و استرالیا و مراسم
سینمایی در همه کشورهای این قاره ها و جشنواره های مختلف سینمایی،
اثری از نام وودی الن به چشــم نخورد از ان عجایب تاریخ سینماست که
واقعا بایستی درباره ان تحقیق مفصلی انجام گیرد و منتقدان و کارشناسان
سینما حداقل از خود سوال کنند مثال فیلم «معجزه در مهتاب» چه نقطه
قوت و ضعفی از فیلم «افرودیت توانا» کمتر داشت؟ یا مگر فیلمنامه «چرخ
شــگفت اور» از «نیمه شب در پاریس» ضعیف تر بود؟! یا شخصیت های
«امتیــاز نهایی» از کاراکترهای فیلم «مرد غیر منطقی» قویتر بودند؟ و یا
طنز تلخ فیلم «کافه سوسایتی» از فیلم «جاسمین غمگین» سطحی تر به
نظر می رسید؟ اما اگر فیلم های یاد شده و یا همین فیلم «یک روز بارانی در
نیویورک» را به طور دقیق مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم شاید به بخشی از
پاسخ پرسش مان دست یابیم .در فیلم «یک روز بارانی در نیویورک» گتسبی
ولز (تیموتی شالمت) پسر یک خانواده متمول و مدعی فرهنگ نیویورکی،
برخالف خواست مادرش در یکی از کالج های اطراف به نام «یاردلی» مشغول
تحصیل بوده و از رفتارها و ادعاها و خواست های روشنفکرمابانه خانواده اش
گریزان است .از همین روی برای فرار از مراسم افتتاح نمایشگاه مادرش که با
حضور دوستان از دماغ فیل افتاده اش برگزار می شود ،طرح یک گردش یک
روزه در شهر نیویورک و دیدار از برخی نقاطش مثل موزه هنرهای مدرن را با
دوستش اشلی (الی فانینگ) می ریزد .اما اشلی که خبرنگار اماتور نشریه کالج
یاردلی شده ،در همان روز برنامه مصاحبه با یک فیلمساز به اصطالح هنری
به نام روالند پاکارد (لیو شرایبر) را دارد که برای خود افتخار بزرگی می داند.
اما مصاحبه ای که قرار بود بیش از یک ساعت نباشد ،به دالئل مختلف ادامه
پیدا کرده و به نزدیکی اشلی با دیگر هنرمندان معروف مثل «فرانسیسکو وگا»
می انجامد که مدتها ارزوی دیدار و مالقاتشان را داشته است .ولی برعکس او
که تنها به مصاحبه و بخش حرفه ای کارش می اندیشد ،همه به اصطالح ان
هنرمندان یاد شده ،فقط به فکر ایجاد رابطه های غیر افالطونی با او هستند و
هم بخشــی از فجایع جنسی را این بار در فضای هنری نیویورک نمایش
دهد اما به نظر می اید اگر وودی الن در فیلم «کافه سوسایتی» به عشق
دزدی و شــارالتان بازی در لس انجلس و هالیوود می پرداخت و ان سوی
چهره ظاهرا زیبای این کارخانه رویا سازی را به تصویر می کشید ،در فیلم
«یــک روز بارانی در نیویورک» این کار را با نیویورک انجام می دهد یعنی
همان شهری که سالها به خاطر تعلق به مکتب نیویورکی ها ،از ان در مقابل
لس انجلس و فرهنگ کالیفرنیایی دفــاع کرده بود .انچه حتی در فیلم
قبلی اش یعنی «چرخ شگفت انگیز» و در کانی ایلند همسایه نیویورک
نیز انجام داده و ان را محل برمال شــدن عشق های زورکی و زنده شدن
تمایالت و احساسات انسانی قرارداده بود .در واقع الن پس از فیلم «کافه
سوسایتی» و ان نگاه افشاگرانه از لس انجلس و هالیوود ،با فیلم «یک روز
بارانی در نیویورک» ،اخرین تصاویر خود از جامعه امریکا و ســرزمین به
اصطالح فرصت ها در شرق امریکا و نیویورک تکمیل کرد .او برای اولین بار
از ان برج عاج نیویورکی اش پایین امده و در زیر پوست شهر روشنفکران
و فرهنــگ و تمدن و موزه ها و گالری های مدرن و برادوی و مانهاتان و ...
چهره پلشت و پر مدعا و بی فرهنگی را به نمایش گذارد که برای فرار از
ان باید به دروغ متوســل شد و به گشت زنی های بی حاصل و بازی های
پوکر مخفیانه پناه برد.
گتسبی ولز هم می خواست مثل ان سرباز فیلم «ساعت» (وینسنت مینه
لی) یا ان ملوان های فیلم «در شهر» (استنلی دانن و جین کلی) که از دو روز
مرخصی شان ،هم برای دیدن نیویورک استفاده کردند و هم به عشق مورد
نظرشان رسیدند ،دور از نمایشات و راه و رسم به قول خودش «حال به هم
زن» خانواده پرمدعایش ،راه تازه ای برای زندگی پیدا کند تا شــاید ان اواز
بیل کرازبی به نام «من موفقیت را زیر باران بدست اوردم» که در ابتدای فیلم
و روی تیتراژ به گوش می رسد ،محقق شود .و شاید هم ان دیدار تصادفی
با خواهر دوست سابقش در زیر ساعت دالکورت سنترال پارک نیویورک ،به
نوعی وجه تسمیه ان اواز شد .پس به نظر بیراه نیست که فیلم «یکی روز
بارانی در نیویورک» در میان هیچ یک از لیست ها و نامزدهای فصل جوایز
نباشد .در واقع وودی الن در این فیلم نه تنها طبقه باالدست خصوصا از جنس
هنری اش را بدون اصالت و شرافت و نجابت و شعور معرفی کرده ،بلکه طغیان
و شــورش را نه از جانب قشر فرودست بلکه از سوی فردی از همان طبقه
(گتسبی) نشان می دهد و این کامال مغایر با تم فیلم های امسال فصل جوایز
و جاده به اسکار است.
نقد و بررسی فیلم «اشفته گی:
تجربه ای نو برای کارگردان!
میثم کریمی
خالصه داستان :دو برادر دوقلو به نام های بردیا و باربد (هر دو
با بازی بهرام رادان) که یکی در زندگی موفق و دیگری شکست
خورده است ،پس از سالها یکدیگر را مالقات می کنند اما در این
میان جنایتی رقم می خورد و...
کارگردان :فریدون جیرانی ،تهیه کننده ،نویسنده و کارگردانی
کــه اولین فعالیتش را با بازی در نمایشــی به نام «عصمت» در
ســال 1351اغاز کرد .جیرانی در سالهای بعد فیلمنامه نویسی
را پیش گرفت و فیلمنامه تعدادی از فیلمهای مهدی صباغ زاده
از جمله «سناتور» و «پرنده» را به نگارش در اورد .اما فیلمی که
توانســت نام فریدون جیرانی را بر سر زبانها بیندازد« ،قرمز» با
حضــور محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی بود که موفقیت هنری
و مالی خوبی بــرای وی به ارمغان اورد .پس از ان جیرانی «اب
و اتش» را کارگردانی کرد که از لحاظ هنری اثری برجسته بود.
جیرانی که در سالهای اخیر اثاری همچون سه گانه «ستاره ها»،
فیلم دلهره اور «پــارک وی» و فیلم جنجال برانگیز «من مادر
هستم» را کارگردانی کرده است .جیرانی همچنین سریالی نیز با
عنوان «مرگ تدریجی یک رویا» برای صدا و سیما ساخته است.
نقد فیلم «اشفته گی» :جدیدترین فیلم جیرانی در راستای
تجربه گرایی او در ژانر نوار ســاخته شده اســت .اثر قبلی این
کارگردان یعنی «خفه گی» با بازی الناز شاکردوست ساخته شده
بود و حاال دومین بخش از سه گانه احتمالی اش به نام «اشفته
گی» سر از سینماها دراورده است .اثری که جیرانی در ان سعی
کرده از ویژگی های شناخته شده و اشنای ژانر نوار استفاده نماید.
اما مشکل بزرگ فیلم زمانی هویدا می شود که بدانیم جیرانی جز
نزدیک کــردن اثرش به یک اثر نوار از بُعد تکنیکی ،هیچ توجه
دیگه به قصه و روایت فیلمش نداشته است« .اشفته گی» با یک
داستان ساده اغاز می شود .داستانی که تمام المان های نوار را در
خود دارد .مرگ ،سایه ،کنتراست باال و البته زن اغواگر که جیرانی
از همه این ویژگی ها در طول فیلم به بدترین شکل ممکن استفاده
کرده اســت .فیلم درباره دوقلوهایی است که زندگی متفاوتی از
یکدیگر داشــته اند .یکی موفق و مرفه و دیگری در پی کســب
کمک برای رســیدن به زندگی بهتر .قصه در ادامه جای این دو
را بــا یکدیگر عوض می کند و خلق و خوی این افراد را نیز بدون
دالیل محکم تغییر می دهد! در واقع هر ویژگی که فیلم در مقدمه
از شــخصیت بردیا و باربد به مخاطب ارائه می کند ،در میانه راه
بدون هیچ دلیل خاصی تغییر می دهد و تماشاگر باید به وضعیت
جدید انها عادت کند! فیلمنامه عجیب و غریب «اشفته گی» از
این حیث جالب توجه است که تقریباً در تمام دقایق فیلم تماشاگر
شاهد شلختگی های فراوان در روایت و شخصیت پردازی هاست.
اگر در ابتدای اثر شما با فردی خجالتی مواجه شوید ،باید منتظر
تغییرات روحی بی دلیل او در ادامه داستان باشید« .اشفته گی»
حتی در معرفی شــخصیت زن فیلم که قرار است همان اغواگر
همیشــگی اثار نوار باشــد نیز دچار ضعف فراوان است .در اثار
نوار اغلب زنان اغواگر نقشی محوری در داستان دارند و همیشه
پیچش های اصلی داســتان به انها حتم می شود .اما در «اشفته
گی» فارغ از اینکه اغواگر بودن زن تنها به بلوند بودن بخشــی از
موهایش خالصه شده ،هیچ عامل دیگری برای اینکه شخصیت
مرد داستان دچار تزلزل شود ارائه نمی شود و به عبارت ساده تر،
شخصیت اصلی داستان بی خود و بی جهت اغوا می شود! فیلمنامه
بی سر و ته «اشفته گی» را با انواع و اقسام مشکالت ریز و درشت
که کنار بگذاریم ،به تکنیک های فرمی می رسیم که جیرانی سعی
بر اســتفاده از انها داشته است .مهم ترین تصمیم جیرانی ثبت
قاب های کج در طول قصه است! در واقع سکانس های فیلم از خط
فرضی معمول پیروی نمی کنند و بصورت کج فیلمبرداری شده
اند اما مشخص نیست که چرا چنین تصمیمی برای فیلمبرداری
اتخاذ شده است! «اشــفته گی» نه به حدی در محتوا پیچیده
است که بکارگیری چنین فرمی بتواند کمکی به شرح بهتر قصه
کند و نه اصوالً به حدی تکنیکی است که تصمیم مهمی مانند
تصویربرداری کج در ان اعمال شود تا مفهوم خاصی در ان تداعی
گردد .نتیجه تصمیم جیرانی ،اثری شده که فیلمنامه ساده و در
اغلب موارد عجیب و غریبی دارد که در ان نه شخصیت ساخته
می شود و نه علت و معلول به درستی پایه گذاری می شوند .به این
حجم از ضعف ،باید فیلمبرداری اثر را هم اضافه کرد که مشکالت
فیلم را دوچندان می کند! بازی بازیگران نیز در «اشــفته گی»
ضعیف بوده اســت .بهرام رادان در دو نقش در فیلم حضور دارد
اما جنس بازی اش تفــاوت چندانی با هم ندارد! برای او تفاوتی
ندارد که در حال بازی در نقش باربد است و یا بردیا ،او کار خود
را انجام می دهد و دو نقش را به یک شــکل ایفا می کند .مهناز
افشار هم به دلیل شخصیت پردازی ضعیف اش که یک رونوشت
پر غلط از زنی اغواگر محسوب می شود ،نتوانسته درخششی در
اثر داشته باشد« .اشفته گی» تنها در یک بخش بی نقص عمل
کرده و ان انتخاب عنوان فیلمش است .اشفته گی ،عنوانی برازنده
برای اثری است که حرفی برای گفتن ندارد و تنها به این دلیل به
سینماها امده تا بتواند یک تجربه نوار برای کارگردانش باشد بی
انکه دغدغه های الزم برای ساخت اثری در این ژانر داشته باشد.
اغواگری ،عشق ممنوعه ،نفرت و در نهایت جنایت ،تکه های پازل
نواری است که در تاریخ سینما اثار ماندگاری براساس ان ساخته
شــده است .اینکه در ســال 2019اثری نوار در سینمای ایران
ساخته شــود که به بدترین شکل ممکن از این پازل ها استفاده
کرده و تنها یک کپی سطحی هم از فرم اثار مذکور داشته باشد،
نشان از ان دارد که سینمای ایران هنوز راه طوالنی برای نزدیک
شدن به استانداردهای جهانی دارد.
هنرمند :نشســت خبری سیزدهمین جشــن بزرگ منتقدان و
نویسندگان ســینمایی با حضور جعفر گودرزی دبیر جشن ،علی
عالیی رئیس اکادمی ،علی افشار مدیر روابط عمومی و تعدادی از
اصحاب رسانه روز یکشنبه در خانه سینما برگزار شد .در ابتدای این
نشست علی افشار مدیر روابط عمومی سیزدهمین جشن بزرگ
منتقدان و نویســندگان سینمایی با گالیه از عدم حضور اصحاب
رسانه در نشست خبری این جشن ،جلسه را اغاز و با حضور جعفر
گودرزی دبیر پوستر جشن سیزدهم که طراحی ان بر عهده ارمان
داودی است ،رونمایی شد .سپس گودرزی در مورد پوستر جشن
بیان کرد :در این ســه سالی که دبیر جشن انجمن منتقدان بودم
به همراه دوســتان تالش کردیم پوستر متفاوتی داشته باشیم و
ماحصل این تالش نیز پوستری است که امروز از ان رونمایی شد.
او در ادامه درباره جشن انجمن منتقدان و تاثیر ان بر روی سینما
اظهار کرد :سینما در حال حاضر نیازمند قدرت و مراقبت است و
در غیر این صورت نمی تواند رونق داشته باشد .با حضور منتقدان
و ارزیابی درســت ان ها از یک ســال تالش سینماگران این رونق
افزایش یافته و می تواند در راســتای رونق و ارتقا سی نیز عملکرد
درستی داشته باشد .در واقع برایند ارا اکادمی انجمن منتقدان و
نویسندگان سینمایی می تواند فارغ از منحنی گیشه ،یک جهت
و مسیر درســت برای سینمای ایران فراهم کند و چراغ و مشعل
خوبی برای سینماگران باشد و شاخصه هایی را نیز تعریف کند .دبیر
این دوره از جشــن انجمن منتقدان درباره مکان برگزاری جشن
و همچنین حامیان مالی ان نیز توضیح داد :امســال سیزدهمین
جشن انجمن منتقدان بناست 13دی ماه در سالن امفی تئاتر ستاد
مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شود .سعی مان این است
که ارتباط خوبی با دانشگاه علوم پزشکی داشته باشیم و در راستای
سالمت هنرمندان نیز با این دانشگاه تفاهمانی داشته ایم که به زودی
درباره ان ها صحبت خواهیم کرد .اما درمورد اسپانسرهای جشن نیز
از انجایی که شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه ،شرایط خوبی نیست
امسال ما به معنای واقعی کلمه اسپانسر نداشتیم و تنها حامی ما
مجله حقوقی دادگر اســت .او در ادامه به برگزاری بزرگداشت های
امسال اشاره کرد و گفت :همانند دوره های پیشین سه بزرگداشت
در جشن خواهیم داشت که امسال این بزرگداشت ها اختصاص یافته
به اکبر عبدی و علیرضا زرین دست و در بین اعضا نیز بزرگداشتی
برای عباس یاری منتقد سینما خواهیم داشت .گودرزی همچنین
عنوان کرد :امیدوارم با توجه به کار شبانه روزی بچه ها ارا به شکلی
باشد تا شان منتقدان حفظ شود .همیشه سالمت ارا فارغ از رفاقت
و مصلحت اندیشی ثبت شده و امیدوارم جشن باکیفیتی پیش رو
داشته باشیم .از نکات قابل توجه جشن امسال نزدیکی بسیار زیاد
ارا در یکسری از بخش ها بود و با توجه به این نزدیکی سعی کردیم
بحث تشــویقی هم داشته باشیم چرا که خروجی این جشن یک
قدم رو به جلو برای سینمای ایران خواهد بود .علی عالیی رئیس
اکادمــی نیز در ادامه درباره اکادمی و ارا منتقدان که بیش از صد
منتقد در ان شرکت داشته اند ،گفت :فرایند این اکادمی کام ً
ال بر
ً
مبنای ریاضی است و نوبت و رفاقتی هم در کار نیست .ارا کامال بر
مبنای رای منتقدان در اکادمی ثبت شده است و بر مبنای یک خرد
جمعی به این ارا رسیده ایم .انچه برای من جالب بود رقابت فشرده ای
است که در برخی از رشته ها وجود دارد و حتی در برخی از کاندیداها
این تعداد بیشتر شده و اختالفات به اعشار رسید که ما کاندیداهای
نزدیک را نیز در این جمع بندی در کنار یکدیگر قرار دادیم تا حقی
از کسی ضایع نشود .گودرزی در راستای صحبت های عالیی اظهار
کرد :در جشنواره فیلم فجر به دلیل حضور هیئت انتخاب و داوری
سلیقه دخیل است ،اما در جشن انجمن منتقدان این گونه نیست
و به همین دلیل از ان به ارا ســامت یاد می کنیم .در واقع اعتبار
این جایزه بر همین اساس اســت و هر سال بر اهمیت ان افزوده
می شود و جایگاه خودش را میان اهالی سینما یافته است .بسیاری از
فیلمسازان در جشنواره جهانی دوست دارند تا اثرشان اینجا مدنظر
قرار بگیرد و خوشبختانه نسبت به سال گذشته نیز این اتفاق بیشتر
بود و ما این فرصت را از ان ها نگرفتیم .از اولین دوره که جشنواره
جهانی جدا شد ما این حق را از دوستان نگرفتیم و اثار حاضر در هر
دو جشنواره را مد نظر قرار دادیم و تنها بخش ها از هم تفکیک شده
و مدنظر اکادمی قرار گرفته است .درمجموع از میان اثار حاضر در
جشنواره فیلم فجر و جشنواره جهانی فیلم فجر 38اثر در این جشن
لحاظ شده اند و بیش از صد منتقد در این جشن اعالم نظر کرده اند
کــه در این میان ارا منتقدانی که بیش از ۵فیلم را ندیده اند از ارا
کلی حذف شده است .همچنین در پایان دبیر سیزدهمین جشن
بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران مراتب تقدیر و تشکر
را از خانم دکتر شفیعی «مجله حقوقی دادگر» داشتند که در این
شرایط حمایت و اسپانسری این جشن را به عهده گرفتند.
6
دوشنبــــــــــــــه 9دی ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1174
www.honarmandonline.ir
رادیووتلویزیون
TV&RADIO
یادداشت
جای خالی « از سرنوشت»
در تلویزیون
نقدسریالخانگی«مانکن»ازمنظرناهنجاری هایاجتماعیوجرمشناسی
عذرا اذین
هنوز چند قسمتی از سریال از سرنوشت نگذشته که این سریال
جــای خود را میان خانواده های ایرانی بــاز کرده .طبق امارهای
رسیده و نظرسنجی های انجام شده تعداد افرادی که این سریال را
دنبال می کنند و نمره باالیی به سریال از سرنوشت می دهند زیاد
بوده .روایت با پیش داســتانی زیبا شروع شده و مادری را نشان
می دهد که بعد از ده ســال که به گناه نکرده درگیر زندان شده
حاال برگشــته و به دنبال پسر گمشده اش می گردد .بازی خوب
میترا رفیع در همان شروع نظرهای زیادی را به خود جلب کرده
و بستر را برای ادامه داستان هموار می کند .شکل گره افکنی در
این ســریال با نظمی پیش می رود که مخاطب خود را حاضر در
داستان می بیند و به همزاد پنداری می پردازد .بعد از پیش داستان
وارد قصه اصلی می شــویم که با شــروعی جذاب سراغ بچه های
یک مدرســه رفته و روایت را اغاز می کنیم .با شــخصیت بسیار
سنجیده اقای خندان مواجه می شــویم که در یک خانه حدود
صد نفر از پســران بی سرپرست و بد سرپرست را تحت حمایت
خود دراورده و به انها اخالق و منش زندگی را یاد می دهد .بازی
بسیار روان و گرم حسین پاکدل نقش را ملموس کرده و با بیننده
همراه می کند .قصه ،قصه رفاقت است رفاقتی که در اولین رکن
اجتماعی یعنی خانواده شــکل می گیرد و سهراب و هاشم که در
خانه الیاسی به سرپرستی اقای خندان احداث شده رفاقتی عمیق
را رقم می زنند .انها ارزوهای بزرگی را در سر می پرورانند و فراز و
ت اتفاقات این سریال می شود.
نشیب های زندگی شان محور روای
در شخصیت های سهراب و هاشم ویژگی هایی طراحی شده که به
راحتی همدیگر را پوشــش می دهند .سهراب اصولی تر و درس
خوان تر اســت و هاشم زیرک و کمی پر التهاب تر است و این دو
شــخصیت به خوبی توانسته اند این پیوند را حفظ کنند .مسئله
رفاقت و نوع رفاقت در این سریال بیشتر از هر چیز دیگری پررنگ
شده و ما را از کلیشه بچه های بی سرپرست و معضالت اجتماعی
که همیشه به شکل غلو شده در سریال های تلوزیونی می بینم به
حاشیه رانده .این سریال توسط قلم خوب سه نویسنده به رشته
تحریر درامده روح اهلل صدیقی ،محمد محمود ســلطانی و سارا
خســرو ابادی که پیش ازین هم سریال های پربیننده زیادی را
نوشــتند و ثابت کردند که مخاطب را می شناسند و این توانایی
را دارند که تماشــاچی را با قصه همراه کنند .مســئله نوجوانان
وکودکان چیزیست که همیشه و همه وقت در مورد ان صحبتها
شده اما در اینجا با پرداختی هنرمندانه به ضرورت حضور انها در
محیط های اجتماعی سالم و سازنده اشاره می کند .در مقایسه با
دیگر سریال هایی که به موضوع های تکراری و در سطح متوسطند،
«از سرنوشت» حرکت متفاوتی را در درام سازی و کار اجتماعی و
برخورد با اسیب ها و معضالت روی انتن سیما رقم زده است .بازی
جذاب بازیگران ســریال از جمله پوریا پورسرخ ،مجید واشقانی،
لیال بلوکات ،مریم کاظمی ،فریبا نادری ،علیرضا استادی ،راستین
عزیزپور ،امیررضا فرامرزی ،مهرداد فالحتگر ،حبیب دهقان نسب
و ...بــر زیبایی و تاثیر گزاری کار افزوده و نوید این را می دهد که
با ســریال متفاوت اموزشی و ســرگرم کننده روبرو هستیم« .از
سرنوشــت» از نقش و تاثیر تعیین کننده انســان ها در ساختن
سرنوشت و اینده خود با تکیه بر امیدها ،ایمان ها و ارمان ها سخن
می گوید .این ســریال در 60قســمت نگاشته شده و از شنبه تا
چهارشنبه ساعت 21:30روی انتن شبکه دو سیما است .شبکه
ای که مامن و جایگاه اصلــی مجموعه های هدف دار خانوادگی
و اجتماعی اســت؛ چون ماموریت و رسالت اصلی این شبکه در
تلویزیون پرداختن به اتفاقات خانوادگی و معضالت و اسیب های
اجتماعی است که متاسفانه چند صباحی درست و اصولی برنامه
سازی و سریال سازی اش پیش نمی رود شاید این «از سرنوشت»
قدم محکم و تاثیرگذاری در این راستا باشد.
ترویج دورویی،تزویر و بی بندوباری!
محمد رضا نصر الهی
سریال خانگی مانکن علیرغم اینکه در ژانر عاشقانه ساخته شده
است اما در مسیر داستان اقدامات مجرمانه ی اخگر را بسیار پر
رنگ می کند و کل داستان را تحت تاثیر این اقدامات مجرمانه
قرار می دهد .با این وجود متاسفانه این موضوع نیز اینقدر بد و
با غلو و بزرگ نمایی مواجهه است که در برخی موارد حتی یک
کــودک هم به ان صحنه ها نقد دارد و می گوید مگر ادم ربایی
به همین راحتی ست و یا اینکه مگر پلیس در این شهر نیست
که اینها اینقدر راحت جرم انجام می دهند و کسی کاری ندارد
و صحنه هــای عاری از هر گشــت انتظامی و اقدامات مجرمانه
بدون هیچ مزاحمی ســکانس به سکانس به نمایش در می اید.
فارغ از هر ایراد فنی در ســاخت فیلم و افکت گذاری های تابلو
و هنرنمایی هــای ضعیف ،ایرادهای زیادی از نظر تخصصی در
متن دیده می شود که داســتان را خیلی غیر واقعی و ناباورانه
جلوه می دهد .اقدامات مجرمانه ی غلو امیز ،معماهای بســیار
سطحی ،عدم توجه به مسایل حقوقی و از همه بدتر به تصویر
کشیدن یک فضای نا امن که هر فرد فقط باید خودش امنیت
فردی خود را تامین کند و هیچ سیســتم امنیتی و قضایی در
بطن این سریال تاکنون تعریف نشده است.
رفتارهای مشابه کارگردان در سریال های مشابه
مانکن سریالی در شبکه نمایش خانگی است که توسط حسین
سهیلی کارگردانی شده است .مثل کارهای گذشته ی خود در
یک فیلم عاشــقانه به دنبال بزرگ نمایی معضالت اجتماعی
و اقدامات مجرمانه ی کاراکترهای اصلی ســریال اســت .که
پیش از این در ســریال های تلویزیونی پرمخاطب ایشان مانند
«دلنوازان»« ،فاصله ها» و «اوای باران» به وضوح این معضالت
اجتماعی به طور پر رنگی به نمایش کشــیده می شود .و جالب
اینجاســت که در همه ی این سریالها اقدامات مجرمانه بسیار
عادی به تصویر کشیده شــده اند که گاهی زشتی رفتارها در
فیزیک و محبوبیت کاراکتر محو شده است.
زیر سوال بردن سازمانهای متولی امنیت
مانکن بــا رفتارهای مجرمانه ی بی پروا و متعدد ،سیســتم
امنیتی و پلیســی ایران را زیر سوال برده است ،این همه ادم
ربایی ،زد و خورد ،چاقو کشی ،درگیری ،یعنی در این شهر
هیچ کســی نیست که مانع این همه شــرارت باشد ؟؟ ایا در
صحنه ای که مشــکوک به قتل است پلیس به همین راحتی از
کنار قضیه رد می شــود ؟ ایا این همه ساختمان های قدیمی و
مخوف در این شــهر وجود دارد که هر کسی میتواند فردی را
ربوده و به راحتی در انجا شکنجه کند ؟ ایا هیچ کسی از یک
فرد مجرم شاکی نیســت که به دادسرا یا پلیس شکایت کند
؟؟؟ هر فردی این ســریال را ببیند اولین چیزی که به ذهنش
می رسد این است که این شــهر هیچ متولی امنیتی ندارد که
یکســری افراد به راحتی با جان ،مــال و ناموس مردم بازی
میکنند و کســی حتی کوچکترین اقدامی هم انجام نمی دهد.
فقط یک نفر دستور ادم ربایی ،قتل و ..را می دهد.
ترویج و اموزش برده داری مدرن
در این ســریال به نحوی فجیع ،برده داری مدرن را به صورت
قانونی به نمایش گذاشــته و به صراحــت از روش های قانونی
،بــرده داری جوانان خوش تیپ فقیر را به زنان ســن باالی
پولدار اموزش می دهد .یا به تعبیری یک خود فروشی به ظاهر
شــرعی را نشــان می دهد .که به زور پــول و گرفتن تضامین
قانونی از قبیل چک و ســفته ،جــوان خوش تیپی را علیرغم
میل باطنی وادار به ازدواج و نمایش عشق دورغی نموده است
.و ســعی دارد به نرمی از قبح ازدواج های جوانان خوش تیپ
با پیر زنان پولدار بکاهد .و از ســویی برای جوانان خوش تیپ
وسوسه هایی ایجاد میکند که انها نیز به دنبال زنان سن باالی
پولدار باشــند تا به ظاهر با پول انها و ماشین های مدل باال به
دنبال عشق های واقعی خود باشند و با این رویکرد هم فرهنگ
گرایش به ثروت های باد اورده در جوانان بیشــتر خواهد شد و
هم خیانت ها توجیه می شوند.
نمایش زندگی های تجمالتی از درامدهای کثیف
ســریال مانکن سرتاســر نمایش تجمل گرایی های بی مورد و
دیالوگ های معامالت کثیف و غیر قانونی اســت و این ذهنیت
را در جامعــه ایجــاد خواهد کرد که اوال همــه ی افرادی که
پولدار هستند پولشان از راه نامشروع و غیر قانونی است و دوم
اینکه از طریق راه های غیر قانونی می شــود ثروت های انبوهی
را به دســت اورد .نمایش خانه های مجلل ،برج های لوکس و
پولشویی های تابلو در قالب تجارت های به ظاهر سالم
سریال عاری از هرگونه پیچیدگی معمایی
علیرغم اینکه فیلم ساز تالش کرده است متن فیلم را با مخوف
جلــوه دادن و امنیتی کردن اخگر و تیمش ،هیجان یک باند
مخوف را به تصویر بکشد اما غافل از اینکه صرفا با رنگی کردن
چشــم یک نفر و تیپ مشکی خودش و افرادش نمی توان یک
باند مخوف را به تصویر کشید .نه اخگر خیلی افکار مخوفانه و
معمــا گونه دارد و نه اعضاء باندش ،نه خودش خیلی پیچیده
است و نه اعمال مجرمانه اش ،البته همینکه زنش از کارهای
او خبر ندارد شــاید یک عامل پیچیدگی از نظر فیلمساز باشد.
همین دلیل برای خاص نبودن کاراکتر اخگر کافی اســت که
رییس یک باند پیچیده از طریق نقشــه ی یک زن و یک فرد
کودن مثل بهرام رو دســت می خــورد و به این راحتی دو نفر
وارد منزل او می شــوند و گاو صنــدوق منزل رییس یک باند
مخــوف را به راحتی خالی میکننــد .و به راحتی از منزل وی
خارج می شوند .که خیلی مضحک به نظر می رسد.
ماجرای عکس جنجالی
مهران مدیری چه بود؟
روزهای گذشــته تصاویری از مجری برنامه دورهمی در شبکه های اجتماعی منتشر شد
که گفته می شــود قدیمی اســت .شــامگاه جمعه چند عکس از
مهران مدیری ،کارگردان و چهره مطرح هنری کشــورمان در
شبکه های اجتماعی دست به دست شد که با وجود قدیمی
بودن ان ،حاشیه هایی را به دنبال داشت.
این عکس ها که حضور مدیری را در خارج از کشــور و به
همراه یک خانم ناشــناس نشان می دهد برای اولین بار در
تاریخ ۱۲اســفند ۹۶در توییتر منتشر شد .تصاویر منتشر
شــده موجی را در فضای مجازی ایجاد کرده و به نوعی این
هنرمنــد مردمــی و برنامه دورهمی را به حاشــیه
کشــانده اســت .نکته جالب توجه اینجاســت
که ایــن حاشیه ســازی ها درســت پس از
مطرح شدن دســتمزد میلیاردی مدیری و
ویژه برنامه شب یلدای او ساخته و پرداخته
شد که به نظر می رسد هدفی جز تخریب
این هنرمند مطرح را نداشــته اســت.
سری جدید «دورهمی» که از شب یلدا
به طور ویژه اغاز شــد و از ۱۱دی ماه
چهارشنبه تا جمعه ساعت ۲۲از شبکه
نسیم پخش میشود.
از هم گسیختگی خانواده ها در فیلم
یکی از عوامل پیش گیری از جرم در هر جامعه عوامل بازدارنده
ی اجتماعی و از همه مهمتر خانواده است ،متاسفانه در مانکن
به یک ناهنجاری شــدید اجتماعی دامنه زده شــده است و از
نظر اخالقی و رفتارهای اجتماعی بســیار نامطلوب است ،چرا
نباید هیچ کســی به فکر وضعیت یک دختر جوان باشد .یعنی
مردهای جامعه اینقدر بی غیرت شده اند که در فیلم عموهای
همتا حتی نیمه های شــب او را از خانه بیرون راندند و حاضر
نشدند در شب زمستانی او را در منزل مادر بزرگش پناه دهند
.ترویج از هم گسیختگی خانواده ها در این سریال بی اندازه به
چشــم میخورد .نه به عنوان یک معضل اجتماعی بلکه گاهی
بــه عنوان یک فرصت مثبت برای عیاشــی جوانان ،در عین
حال که فیلم ســاز تالش دارد خانواده ی کاوه را یک خانواده
ی منسجم و خوب نشان دهد اما سایر خانواده ها بسیار از هم
گسیخته است ،کتی با ان همه ثروت تنها ،دوست کتی با ان
همه ثروت بدون خانواده ،همتا بی کس ،بهرام اواره ی زندان
بــوده و بی خانواده ،اخگر به دور از زن و بچه ،کارکنان اخگر
شــبانه روز پیش اخگر ،ژیال بدون هیچ حامی و خانواده ای ....
این مســاله نشان از یک از هم گسیختگی در جامعه ی ایرانی
است که به تصویر کشیده شده و بسیار زننده است .
ترویج دورویی ،تزویر و بی بندوباری
مانکــن دو رویی و نیرنگ را به اوج خود رســانده و با نگاه در
چشــمان هم به دروغ از هم خــوب میگویند و هنوز یک قدم
دور نشــده اند ،زیــر و روی هم را اباد میکننــد .در همه ی
میهمانی های هم هســتند و از هم متنفر هستند ،به عشق هم
رحم نمی کنند و همه ی ادم ها را با پول خرید و فروش میکنند.
به زور می خواهند به مردم فخر عشــق بفروشند ،عشقی که با
چک و سفته به اسارت گرفته اند .برای خودشان کادو میخرند
و میهمانی میگیرند که خود را ســورپرایز کنند .چرا اینقدر در
جامعه ی ما دروغ و دروغ گویی عادی شده است و چرا خودمان
با دست خودمان پول میدهیم تا فرهنگ مان را له کنیم.
باز هم نمایش مرد قانون
به عنوان یک فرد غیرقابل اعتماد
نمی دانم چرا در اکثر فیلم ها همیشــه فیلمسازان قصد دارند
وکال را افرادی غیرقابل اعتماد ،پول پرســت و یا منافق جلوه
دهند .در مانکن نیز این قاعده رعایت شــده اســت و وکیل را
شخصی غیر متعهد و پول پرست معرفی میکند که هرجا پول
باشد به همان سمت گرایش دارد و هم از توبره میخورد و هم
از اخــور ،هم می خواهد وفادار به کتی باشــد و هم وفادار به
دشــمن کتی ،همه چیز را پول میبیند و همه کس را به پول
می فروشد .اما این انصاف نیست که همه ی وکال را با یک دید
توصیف کنیم.
توضیحات مقدم
درباره فضای فوتبالی «پایتخت»۶
سیروس مقدم کارگردان «پایتخت »۶درباره فضای ورزشی فصل جدید و ضبط
سکانس هایی از این سریال در حاشیه برگزاری دیدار دو تیم نساجی و پرسپولیس
توضیحاتی ارائه کرد .ســیروس مقدم کارگردان تلویزیــون درباره پرداختن به
ورزش فوتبال در ســری جدید سریال سریال «پایتخت» که این روزها در حال
تصویربرداری اســت ،بیان کرد :در مازندران و به خصوص قائم شهر و این خطه
که ما در ان کار می کنیم فوتبال ریشه ای قدیمی دارد .وی که روز گذشته ششم
دی ماه بخش هایی از این سریال را در حاشیه دیدار دو تیم نساجی و پرسپولیس
ضبط کرد ،در گفتگو با برنامه تلویزیونی «شــب های فوتبالی» از شبکه ورزش،
درباره انتخاب تیم «نســاجی» هم عنوان کرد :تیم نساجی سال هاست که شکل
گرفته و در تمام فراز و نشیب ها خود را حفظ کرده است و االن هم می بینیم تیمی
بســیار خوب و گربه سیاه تمام تیم هاست .کارگردان «پایتخت» درباره استقبال
مردم از این سریال نیز عنوان کرد :باور کنید حسی که در من و تیمی که سریال
را می ســازد وجود دارد این اســت که فکر می کنیم جزیی از مردم هستیم .فکر
می کنیم همین که با این ســریال لبخندی روی لب مردم می اید باری از روی
دوش ان ها برداشته شده است .وی با اشاره به همذات پنداری مردم با این سریال
اظهار کرد :مردم چون زندگی هایی معمولی را در این ســریال می بینند احساس
همدردی و همذات پنداری با کاراکترهای ان می کنند و این ســریال را دوست
دارند .مقدم در پایان درباره نقش نقی معمولی (با بازی محسن تنابنده) و اینکه
با توجه به عکس هایی که از گریم او منتشر شده ایا قرار است او را در نقش یک
«سیاستمدار» ببینیم هم با خنده گفت :جواب این سوال را دیگر نمی توانم بدهم؛
چون قصه باید پخش شود و بعد مشخص شود که این بار او چه نقشی دارد!
روایت محمدحسن ملک مدنی از نمایش گنجینه اثارش در موزه ملی ایران
مصرف کنندهاثارهنریاستکههنرمند
را وادار به خلقاثر می کند
دوشنبــــــــــــــه 9دی ماه 1398سال دوازدهم شمــاره 1174
www.honarmandonline.ir
تجســمی
VISUAL ARTS
خبر
یک کارشناس هنری مدعی شد:
مریم درویش
ده ها اثر نقاش مشهور اسپانیایی
تقلبی هستند!
محمدحسن ملک مدنی عقیده دارد اگر فرهنگ خرید
اثار هنری توسعه پیدا کند و بخش خصوصی و دولتی
از هنرمندان حمایت کنند ،تاثیر زیادی در پیشرفت هنر
خواهدداشت.اینروزهانمایشگاهیازاثارخوشنویسی
با نام «قلمی چند از گنجینه ملک مدنی» در بخش
هنر اسالمی موزه ملی ایران برپاست .این مجموعه که
دارای مجوز از وزارت میراث فرهنگی است با اثاری از
میرعماد،میرزاغالمرضااصفهانی،زین العابدیناصفهانی،
گلزار ،اسماعیل جالیر ،ملک محمد قزوینی و ...توجه
عالقه مندان خوشنویسی را به خود جلب کرده است.
محمدحسن ملک مدنی که نزدیک به هفت سال
شهردار اصفهان و کمتر از یک سال شهردار تهران بوده،
از مجموعه داران به نام است که عالوه بر حفظ و نگهداری
گنجینه اثار هنری خانواده خود ،تالش فراوانی برای
افزودن بر اثار این مجموعه و حمایت از هنرمندان معاصر
انجام داده است .به بهانه برگزاری نمایشگاه «قلمی چند
از گنجینه ملک مدنی» که به همت گالری ترانه باران برپا
شدهاست؛گفت وگویاینمجموعه داررادرادامهبخوانید:
مجموعه ای که هم اکنون به نمایش درامده اســت
از چه زمانی گرداوری شده و چه تعداد اثر در این
مجموعه وجود دارد؟
این مجموعــه از نفیس ترین اثار خوشنویســان این مرز و بوم
اســت که هم اکنون در معرض دید عموم قرار گرفته است .این
اثــار حداقل به مدت نیم قرن و بعضا چندین قرن ،نمایش داده
نشــده بودند ،زیرا در گنجینه ها بوده و دست به دست شده و در
اخر به دســت من رسیده اســت .اثاری از دوره صفوی ،قاجار،
پهلوی و یکی دو اثر از خوشنویســان معاصر در ان هست .اثار
این نمایشگاه توسط خبره ترین کارشناسان از میان یک مجموعه
خیلی بزرگ تر انتخاب شــده و حدود 47اثر به نمایش درامده
است .در این مجموعه تعداد قابل توجهی کار از هنرمندانی مانند
میرعماد ،میرحسین ،ملک محمد قزوینی و ...هست که در هیچ
موزه ای نمونه ان وجود ندارد.
در کشــور ما کمتر دیده می شود که کلکسیونرها
مجموعه خود را به نمایــش عمومی بگذارند و به
همین دلیل بســیاری از اثار هنری از دید مردم
پنهان می ماند .به نظر شما این موضوع چه دلیلی
دارد؟
شخصاً هر چقدر مجموعه ام بیشتر دیده شود و مردم از ان بیشتر
درس بگیرند ،رضایتم بیشتر جلب می شود .کسانی که می خواهند
خوشنویسی کنند یا حس زیبایی شناسی دارند و عالقه مند به اثار
ملی ایران هستند ،می توانند این اثار را مالحظه کنند و سرمشق
خویش قرار دهند .به همین دلیل عقیده دارم این نمایشگاه جنبه
اموزشی و زیبایی شناسی دارد .باید بستری فراهم شود که کارها
نقد شــود و زوایای مختلف انها مورد بررسی قرار گیرد .من به
عنوان نگه دارنده این اثار از هر نقد و پژوهشی استقبال می کنم.
اما درباره دیگر دوستان دالیل متفاوتی می تواند برای عدم نمایش
مجموعه ها وجود داشته باشد .شاید دل شان نمی خواهد ان اثار
کپی یا عکس برداری شــود .شاید هم به خاطر هزینه هایی است
که برگزاری نمایشــگاه به انها متحمــل می کند .برای برگزاری
این نمایشــگاه ها هزینه زیادی الزم است و با توجه به گرانی ها
مشکالت زیادی سر راه اســت .این وظیفه دستگاه های مرتبط
با موضوع اســت که ســرمایه گذاری کنند و خدمات ارائه دهند
تــا این اثار در معرض دید عموم قــرار گیرد .نقش موزه ها ارتقا
ســطح فرهنگی است و باید شرایطی را فراهم کنند که ما با اثار
پیشــینیان خود روبه رو شویم و ببینم چگونه کار می کردند زیرا
بعضی از اثاری که خلق می کردند واقعاً شگفت انگیز است.
بــا توجه به هزینه های زیــاد نمایش مجموعه ها،
نقش نهادهای عمومی مثل شهرداری در این میان
چیست؟
7
می توانند بسیار تاثیرگذار باشند .بسط و توسعه هنر خوشنویسی
باید توسط شهرداری ،وزارت ارشاد ،کانون پرورش فکری ،مدارس
و ...انجام شــود .باید دغدغه ای وجود داشــته باشد که این هنر
توســعه پیدا کند .فضای دیجیتال با اینکه محســنات بسیاری
دارد اما باعث شــده از خوب نوشتن غافل شویم .پس نهادهای
عمومــی مانند کتابخانه ها ،فرهنگســراها و ...بایــد کارگاه های
خوشنویســی برگزار و از اساتید دعوت کنند تا این هنر را بسط
دهند .خوشنویسی ریشه در موسیقی ،ادبیات و حس زیباشناسی
ما دارد و همیشــه در تاریخ و فرهنگ ما بسیار تاثیرگذار بوده و
هست.
بخش خصوصی چــه طور؛ می توانیــم از افراد و
موسسات خصوصی انتظار حمایت از این رویدادها
و هنرمندان را داشته باشیم؟
بله ،اگر این فرهنگ توســعه پیدا کند کــه بخش خصوصی از
هنرمنــدان معاصر حمایت کند و اثار انهــا را خریداری کند یا
به انها ســفارش کار بدهد ،تاثیر زیادی در پیشرفت هنر خواهد
داشت .هنرمند نیاز به حامی دارد ،اما اگر هنرش خریدار نداشته
باشد هم در روحیه اش تاثیر منفی می گذارد و هم اتفاقی در هنر
نمی افتد .ما باید از زیر دســت هنرمندان اثار را بیرون بکشیم و
انها به خلق اثار دیگر تشــویق شــوند .در همین نمایشگاه هم
بخشــی از زحمات به عهده گالری ترانه بــاران و خانم محبوبه
کاظمــی بود که از ما حمایت کردند و کمک کردند نمایشــگاه
برگزار شود .جا دارد که از ایشان تشکر کنم.
خوشنویســی روزگاری یک شــغل برای کاتبان
محســوب می شــد ،اما امروزه بــه دلیل تغییر
شرایط ،استفاده رسمی از خوشنویسی نمی شود
و تنها جایگاه هنری ان مطرح اســت .به نظر شما
خوشنویس امروز می تواند از طریق خوشنویسی
امرار معاش کند یا باید در کنار ان شــغل دیگری
داشته باشد؟
در طول سال ها چون خوشنویسی تحت تسلط دولت نبوده است
از قیدوبندهایی که برای هنرهای دیگر یا فرهنگ مکتوب وجود
دارد مصون بوده اســت .اثاری هم در این زمینه خلق شــده اما
اینکه استقبال جدی از انها صورت بگیرد ،وظیفه دولت است که
قدر خوش نوشتن را بداند .در هر اداره ای اگر نامه ها با خط خوش
نوشته شود توجه ویژه به ان می شود و حتی اگر ادم بی سلیقه ای
هم انجا باشد متوجه می شود که این نامه چیز متفاوتی است و
با خط خوب نوشته شده است .بخش های مربوطه در دولت باید
این دغدغه را داشته باشند که اثار هنری بیشتر خلق شود ،زیرا
اینها ثروت اندوخته است .از دوره صفوی 550سال گذشته است
و همچنــان اثر هنری از ان زمان به دســت می اید .این اثار در
موزه ها و مجموعه های مختلف قرار گرفته است و همگی مربوط
به مقطعی اســت که شــاه عباس صفوی از هنرمندان حمایت
می کرده اســت .اما اگر حامی وجود نداشــت هیچ کدام از اینها
شکل نمی گرفت.
این موضوع به بحث اقتصاد هنر ارتباط پیدا می کند.
با توجه به اینکه اقتصاد هنر در کشور ما بسیار دیر
مورد توجه قرار گرفته و همچنان شــناخت کافی
از ان وجود نــدارد ،در حوزه اثار کهن چقدر این
مسئله مورد توجه قرار می گیرد؟
ما به شــدت در این مقوله ضعیف هستیم و بد عمل کردیم .اگر
هم کاری صورت گرفته اســت توسط خود هنرمندان یا افرادی
بوده که به این مسائل عالقه مند بودند .یک جریان ملی که هدف
ان بسط و توسعه فرهنگ باشد در کشور ما دیده نمی شود .هنوز
بیشتر شهرهای ما موزه ندارند .این نسلی که تازه دوران کودکی
و نوجوانی خود را طی می کند ارتباطش با پیشــینه خود قطع
شده است .این وظیفه دولت و حکومت است و باید دغدغه انها
باشد که این ارتباط را برقرار کنند .در طول تاریخ هر موقع افراد
یا حکومت ها از هنرمندان حمایت کردند اثار فاخر خلق شده و
ما هنوز از گنجینه های گذشته استفاده می کنیم .اما پس از ان
کم اثر تولید کردیم و کم شرایطی را فراهم کردیم که اثار هنری
خلق شود.
چند سالی است که حراج باران به عنوان یک رویداد
تخصصی در حوزه خوشنویسی فعالیت می کند .به
نظر شما این رویداد چقدر موفق و تاثیرگذار است؟
حــراج باران پلی شــده مابیــن صاحبان هنر ،اثــار هنری و
عالقه مندان به داشــتن اثار هنری .این رویداد تالشــی است
که باید از ان قدردانی کرد .اما باز هم در این زمینه به شــدت
کمبود داریم .امروزه چیزی به نام خوشنویســی در روستاها و
شهرهای کوچک مطرح نیست ،درحالی که قبال بوده است و در
خانــواده ما اثاری از دو قرن و نیم پیش وجود دارد که مربوط
به مناطق مختلف است .شروع دوباره این موضوع باید دغدغه
اموزش و پرورش ،وزارت ارشاد و ...باشد وگرنه هر اتفاقی باید
به سختی شکل بگیرد.
در بحث قیمت گذاری اثار هنری نیز می بینیم که
هنوز خیلــی از اثار کهن ما قیمتی پایین تر از اثار
مدرن و معاصر دارند .به نظر شما دلیل این موضوع
چیست؟
به خاطر اینکه هنر معاصر متولی دارد اما هنر کهن متولی ندارد.
هنر معاصر اقتصادش جهانی است اما هنر کهن اقتصادش بومی
اســت .برای اینکه اثار کهن نیز به قیمت های واقعی خود دست
یابند باید به اهل فن ،نخبگان و متخصصان این رشته گوش داد
تا چاره اندیشــی کنند و بعد هم ان راهکارها اجرا شود .نه اینکه
همه نظرات تبدیل به کتاب شود و در قفسه خاک بخورد .بارها
دیده ایم که هر جا کوچک ترین نسیمی وزیدن گرفته است از ان
نتایج فوق العاده ای به دست امده است.
در ایران معموال مجموعه داران شــناخته شــده
نیستند و حتی شاید عده ای دیدگاه مثبت درباره
مجموعه داران نداشته باشند و انها را به دید افرادی
صرفا مادی گرا بشناسند .به نظر شما مجموعه دار
چه جایگاهی در دنیای هنر دارد؟
هنر حامی می خواهد .مصرف کننده اثار هنری است که هنرمند
را وادار به خلق اثر هنری می کند .درســت است که عشق عامل
اصلی خلق اثر اســت ،اما هر هنرمندی نمی تواند همه اثارش را
برای خود نگه دارد .پس باید بستری فراهم شود ،تشویق عمومی
وجود داشته باشد و دغدغه مسئولین هم این باشد که از هنرمند
حمایت شود .کاری که مجموعه دار می کند باعث تشویق هنرمند
به خلق اثر می شــود .باید مردم به خرید و گرداوری اثار تشویق
شوند .باید خریدن اثار هنری به جای خرید کاالی چینی برای
انها جا بیفتد .چه اشکالی دارد مردم به جای لوازم تزیینی چینی
یک قطعه خوشنویسی خریداری کرده و به دیگران هدیه دهند.
به وجود اوردن این فرهنگ وظیفه دستگاه های حکومتی است تا
بتوانند هنر را بسط و توسعه دهند.
به طور معمول تابلوهای نقاشــی «فرانسیسکو گویا» ـ نقاش
مشــهور اسپانیایی ـ میلیون ها دالر به فروش می رسد ،اما یک
کارشناس بریتانیایی اخیرا مدعی شــده است که بسیاری از
اثار منســوب به «گویا» در حقیقت توسط دستیارانش خلق
شــده اند .صحت اصالت ده ها تابلو نقاشــی «گویا» ـ هنرمند
مشهور اســپانیایی ـ این روزها توسط یک تاریخدان برجسته
ن تابلوها
هنر در بریتانیا زیر سوال رفته است .او مدعی است ای
توسط خود «گویا » خلق نشده اند و در حقیقت توسط برخی از
دستیارانکارگاه هایمتعددایننقاشاسپانیاییکشیدهشده اند.
«ژولیت ویلسون بارئو» که یکی از کارشناسان اثار «گویا» است،
در گفت وگویی با نشریه «گاردین» بیان کرد« :موزه ها باید ان
دســته از اثارشان را که به «گویا» مربوط هستند دوباره مورد
بررســی قرار دهند ».او معتقد است بارها شاهد فروخت ه شدن
تابلوهای نقاشی به اسم « گویا» در حراجی های مختلف بوده در
حالی که اطمینان داشته این تابلوها توسط افرادی با مهارتی به
مراتب کمتر از « گویا» خلق شده اند.
«ویلسون بارئو» این وضعیت را «چیزی شبیه به میدان جنگ»
تشبیه کرد و گفت « :تابلوهای نقاشی که مشخصا تردیدبرانگیز
هســتند هنوز هم عمدا یا سهوا به عنوان اثار «گویا » فروخته
می شوند .همه می خواهند یک تابلو نقاشی توسط «گویا» خلق
شده باشد « » .ویلسون بارئو » همچینین تاکنون مدیریت چندین
نمایشــگاه بزرگ اثار «گویا » در موزه « دل پرادو» و «اکادمی
سلطنتی هنر» را برعهده داشته است.
او معتقد اســت ده ها اثر منســوب به «گویا » باید دوباره مورد
بررسی قرار بگیرند که این کار سال ها تحقیق را می طلبد .این
کارشناس اثار هنری می گوید« :ما سال هاست که از مشکالت
این کار (تایید صحت اثار «گویا» مطلع هستیم) اما اکنون زمان
ان فرا رسیده تا تحقیقات را اغاز کنیم .تقریبا هر موزه ای که از
اثار هنری «گویا » نگهداری می کند دست کم یک تابلو نقاشی
بحث برانگیز را در مجموعه خود جای داده است .برخی از این
تابلوها به طور مشخص اثار تقلبی هستند که در سال های نه
چندان دور نقاشی شــده اند ،اما تعدادی از ان ها به دستیاران
کارگاه های متعدد «گویا» تعلق دارند « ».ویلسون باردو» با اشاره
به این که بخشی از این مشکالت به اموال کارگاه سال ۱۸۱۲
«گویا » بازمی گــردد ،افزود« :ما فکر می کردیم هر انچه که در
فهرست اموال این کارگاه به ثبت رسیده به « گویا» تعلق دارد.
با گذشــت زمان من به این نتیجه رسیدم ممکن است برخی
از ان ها به دســت خود « گویا» خلق نشده باشند .مساله این
است که «گویا » همچون سایر هنرمندان بزرگ تاریخ کارگاهی
فعال با حضور و شرکت دستیارهایش داشته است ،در نتیجه
بســیاری از این نقاشــی ها با اینکه ممکن است توسط فردی
به جز «گویا» خلق شــده باشند اما همگی به عنوان خروجی
کارگاه «گویا» شناخته می شوند».پاین تاریخدان هنری افزود:
«موزه «متروپولیتن» نیویورک ،تاکنون نام «گویا » را از چندین
تابلونقاشــی مجموعه های خود برداشته است اما موفق نشده
صاحب اصلی این اثار و زمان مشــخص خلقشان را تشخیص
دهد « ».فرانسیســکو گویا» که از ســال های ۱۷۴۶تا ۱۸۲۸
ق شاهکاری هایی از جمله مجموعه
زندگی کرده است ،برای خل
تابلوهای نقاشی فجایع جنگ شناخته می شود.
۱۸سال قبل به پیشنهاد کیارستمی راه ابریشم را تاسیس کردم
نشانشوالیهفرهنگوهنرفرانسهبرایاناهیتاقبائیان
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره • 1174دوشنبه 9دی ماه • 1398سال دوازدهم • 8صفـــــحه
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :شاخه سبز
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
ISO 10004:2012
ISO 9001 : 2008
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
اوقات شــرعی
به وقت تهران
12:07
اذان ظهر
17:00
غروب افتاب
17:19
اذان مغرب
اذان صبح فردا
طلوع افتاب فردا
05:42
07:13
قرار است نشان شوالیه هنر و ادب کشور فرانسه اوایل سال ۲۰۲۰میالدی
به اناهیتا قبائیان ـ مدیر گالری راه ابریشــم ـ اهدا شــود .پیشتر در ایران
شخصیت هایی چون محمدرضا شجریان (خواننده) ،دکتر حسابی ،عباس
کیارســتمی (کارگردان و عکاس) ،داریوش شایگان (نویسنده و شاعر بود)،
لیال حاتمی (بازیگر) ،یداهلل رویایی (شاعر) ،شهرام ناظری (خواننده) ،محسن
مخملباف (کارگردان) ،پری صابری (کارگردان تئاتر و نمایشنامه نویس) ،اصغر
فرهادی (کارگردان) و محمدعلی سپانلو (شاعر و مترجم ایرانی) نشان شوالیه
را دریافت کرده اند .قبائیان نزدیک به دو دهه اســت که گالری راه ابریشم را
تاسیس کرده و در این گالری بیشتر از همه به اثار هنری عکاسی پرداخته
است .پیش از اهدای نشان شوالیه به این گالری دار ،با او گفت وگو کرده است
تا علت را جویا شود .این فعال فرهنگی می گوید :کشور فرانسه این مدال را
به دلیل فعالیت هایی که ان شــخص خاص در زمینه هنر یا ادبیات انجام
داده اســت ،اهدا می کند؛ البته من نمی دانم به چه دلیل و در چه مرحله ای
تصمیم گرفته اند که این مدال را به من اهدا کنند .ولی در ۱۸سالی که گالری
گنج سخن
امامرضاعلیهالسالم:
نیکوترینمردمازنظرایمان،خوشخلق ترینوبالطفترینانهانسبت
به اهل خویش است.
عیون اخبار الرضا ج ، 2ص ، 38ح 109
تسنیم
طرح روز
صحنه
پشت
پندبزرگان
ارزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که
همه یانسان هابرابرند.
مارتینلوتر کینگ
حافظانه
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی ان درود عاقبت کار که کشت
راه ابریشــم در حال فعالیت است و همانگونه که از اسم ان برمی اید ،قصد
داشته ایم فعالیتی در جهت تعامل ایران و کشورهایی مانند فرانسه داشته
باشیم؛ چراکه من تحصیالتم را در فرانســه گذارنده ام و مدت زمان زیادی
هم در انجا زندگی کرده ام .قبائیان ادامه می دهد :در طول این سال ها قصد
داشته ام هنر ایران را به دنیا معرفی کنم و از طرفی بتوانم به جوان ترها اتفاقات
هنری که در کشــور پیشرویی مانند فرانسه رخ می دهد را معرفی کنم؛ به
همین دلیل نمایشــگاه هایی را در طول این سال ها به طور دائم در فرانسه
برگزار کرده ایم؛ به عنوان نمونه در سال ۲۰۱۷نمایشگاهی با عنوان «ایران،
سال »۳۸را به همراه نیوشا توکلیان در یک فستیوال عکاسی برگزار کردیم.
این نمایشگاه از یک طرف اشاره ای به سی وهشتیمن سال پیروزی انقالب بود؛
چون عکس ها را از سال های اول انقالب شروع می کردیم و هم اینکه اشاره ای
به ابتدای عکاسی معاصر بود که همزمان با انقالب به صورت فعال شروع شد.
او می گوید که تمامی نمایشگاه هایی که در طول این سال ها در خارج یا داخل
از ایران برگزار کرده اند باعث شده که فرانسه این مدال را به او نیز اهدا کند.
در خود فرانسه این مدال را به افرادی می دهند که در زمینه فرهنگ و هنر
خود فرانسه فعالیت دارند ،درخصوص کشورهای دیگر نیز کسانی را انتخاب
می کنند که بیشتر فعالیت داشته یا حداقل به نظر انها اینگونه بوده است .از
طرفی مجالت و یا روزنامه های مختلف در فرانسه درباره نمایشگاه هایی که
در انجا برگزار کرده اند نوشته اند و این امر در معرفی انها موثر بوده است .این
گالری دار اظهار می کند که «البته ما بیشتر اثار هنری کشور را به خارج از
ایران معرفی کرده ایم؛ چون برگزاری نمایشگاه از اثار هنری مثال فرانسوی ها
در ایران به دالیل مختلفی کار مشکل تری است».
از او سوال می کنیم که ایا خودش نیز فعالیت عکاسی داشته است؟ می گوید:
من دکترای تاریخ و کارشناسی ارشد کامپیوتر در زمینه علوم اجتماعی دارم؛
البته همیشه به عکاســی عالقه داشته ام و اعتقادم این بوده که باید هنر و
عکاسی ایران را بیشتر و بهتر به دنیا معرفی کرد ۱۸ .سال پیش به پیشنهاد
کوله بران ،زیر بار
وعده ها و چشم
به راه حل مشکالت!
عباس کیارستمی تصمیم گرفتم این گالری را به صورت تخصصی در زمینه
عکاسیتاسیسکنم.
خبرنواهدای این نشان را به او اعالم
قبائیان در پایان در پاسخ به اینکه چگونه
نگاه
کردند؟ با خنده بیان می کند که ماجرای بامزه ای دارد و سپس ادامه می دهد:
من در دفتری نشسته بودم و کیارش قویدل که با من همکاری می کند ،پس
از یک نمایشگاه سنگین پاکتی را به من داد .من هم طبق معمول گفتم «اخه
ایــن کاغذ چیه؟ اینها هم حوصله دارند تا کارت ما را می گیرند صد تا نامه
می فرستند ،این کاغذها هم هدر می رود و این همه چوب را خراب می کنند.
اخر این چه وضعش است؟ به جای یک ایمیل بزنند »...؛ خالصه کلی درباره
اینکه چرا این همه برای ما تبلیغ می فرستند ،غر زدم .در نهایت پاکت را باز
کردم تا ببینم چیست و بعد ان را دور بیندازم .ولی دیدم که وزیر فرهنگ
فرانسه نوشته که «خانم قبائیان من مفتخرم که به شما نشان شوالیه هنر و
ادبیات را اهدا کنم ».زمانی که این نامه را می خواندم چشمانم گرد و گردتر
می شد ولی در نهایت باورم شد که این نشان را به من داده اند.
پشت صحنه
با توسعه فضای مجازی و رســانه دار شدن اغلب اســتفاده کنندگان از گوشی های تلفن همراه
هوشــمند ،نشر اخبار صحیح و کذب به باالترین حد خود رسیده و روزانه بیننده و شونده بیم ها و
امیدهای کوچک و بزرگ هستیم در این بین چهره ها یا به قول معروف سلبیریتی ها تراوشاتشان
بیش از همه دیده و بازنشر می شــود منتهی چیزی که قابل تامل هست عدم برخورد با برخی از
منتشرکنندگان هست ،رســما پست هایی که باعث تشویش اذهان عمومی ،اضطراب و ناامیدی و
هزار و یک چیز دیگر...
مثال پســت می گذارد کشور در حال سقوط است ،بانکها ورشکســته اند ،حسابهای مردم بلوکه
می شود ،گرانی وحشتناک در سال ،۹۹سایه شوم جنگ ،تجزیه ایران ،سونامی ایدز و هپاتیت در
کشور ،ذرت های الوده ،جاسازی قرص های کشنده در کیک و کلوچه ،رسیدن دالر به مرز ۲۵هزار
تومان ،قطع کامل اینترتها و ...
مخلص کالم اینکه در یک جنگ تمام عیار رسانه ای هستیم باید به فعاالن این حوزه اموزش داد تا
در دام افراد سودجو نیفتند و در این هیاهوی رسانه ای اخبار کذب را از صحیح و سره را از ناسره
تشخیص دهند تا هم خودشان به گمراهی گشیده نشوند و هم عده زیادی را گمراه نکنند.
اخبار دیدنی
ایین میقات ماه و صلیب در کلیسای ســرکیس تهران روز یکشنبه با حضور «سیبوه
سرکیسیان» اسقف اعظم کلیسای سرکیس ،سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور
خارجه و نیز مسئوالن ادیان مختلف در کلیسای سرکیس برگزار شد /محمد بابایی
در استانه فرا رسیدن میالد حضرت عیسی مسیح(ع) و سال نو میالدی ،جنب و جوش محله
جلفای اصفهان نیز در این شب ها زیاد شده است .اکثر مغازه های این محله اذین بندی شده اند و
مردم برای خرید سال نو به خیابان ها امده اند /حمیدرضا نیکومرام
بزرگداشت یوم اهلل ۹دی ویژه اهل سنت استان گلستان روز یکشنبه با حضور سردار حمیدرضا
مقدم فر مشاور فرهنگی رسانه ای فرمانده کل سپاه پاسداران در مصلی شهر مرزی اینچه برون
گنبدکاووس برگزار شد /علی اصغر قزل سفلو
مسجدتاریخیماشهبا 120سالقدمت،قدیمیترینمسجدجزیرهکیشوتنهایبنایباقیمانده
از محله تاریخی ماشه است که در نزدیکی ساحل و در شمال شرقی این جزیره واقع است /ایرنا
نمایشگاه عکس و چیدمان مریم فیروزی با نام «پیش از اتمام مهلت نگریستن» تا 25دی
در گالری راه ابریشم برپاست /سوگل غزنوی
نمایشگاه اثار هفتمین ساالنه تبادل چاپ دستی تا 30دی ماه در گالری الله دایر است/
هنرانالین