روزنامه هنرمند شماره 1169
روزنامه هنرمند شماره 1169
خاطره سازی هنرمندان در شب یلدا
«همام»فرصتمطالبهاست
تجلیل ایرج طهماسب
در ایین پایانی جشنواره قصه گویی
بازدید وز یر ارشاد
از ا ثار هنرمندان معلول
فرهنگ2.
فرهنگ2.
ART & CULTURE
دوشنبه 2دی ماه 1398سال دوازدهم شماره 8 1169صفـــحه 2500تومـان ISSN 2008-0816
ART & CULTURE
هنرمند را در مگ لند ورق بزنید
www.magland.ir
حضورجمشیدمشایخیدرجشنوارهسیوهشتمفجر؛
هنرمنداننمیمیرند!
سینما4.
CINEMA
بررسی فیلم هایی اکران نشده از فجر37
توازنیبینچرخهتولیدو
ظرفیتاکرانوجودندارد
تلو یز یون3.
RADIO&TV
دربارهحکمرانیاسپانسرهایبرنامه هایمناسبتیتلویزیون
و پول های کالنی که جا به جا می شود؛
وقتی همه خوابیم!
سینما4.
CINEMA
نگاهی به فیلم «لیالج» به کارگردانی داریوش یاری
شنادر مردابدرد
سینما5.
CINEMA
مسائلوکمبودهایتئاترعروسکیازنگاهمحمدلقمانیان
مدیرانمابیشتر سیاسی
هستندتاهنری
تئاتر6.
THEATRE
2
ی هنرمندان در شب یلدا
خاطره ساز
دوشنبــــــــــــــــه 2دیماه 1398سالدوازدهمشمــاره1169
www.honarmandonline.ir
& ART
فرهنگ و هنر
CULTURE
تجلیلایرجطهماسبدرایینپایانیجشنوارهقصه گویی
عزیزپور با قصه «من و بابام و اجیل» از استان اردبیل به عنوان قصه گوهای برتر در مقام های اول تا سوم قرار گرفتند.
دیپلم افتخار این بخش نیز به علی بندیمه با قصه «لب ،لب ندیده» از قم و مریم ابراهیمی فر از گیالن با قصه «لحظه های
شیرین» تعلق گرفت .هیات داوران بخش قص ه 90ثانیه رسول صدرعاملی ،حبیب رضایی ،مسعود فروتن ،گالره عباسی
و مهدی رجبی بودند .قصه های ۹۰ثانیه ای در جشنواره بیست ودوم شامل بخش های جنبی با عنوان «قصه زندگی
من»« ،قصه های شهر من»« ،قصه کانون زبانی ها» و «قصه خبرنگاران» بود.
سلسلهشوخی هایمرضیهبرومندباایرجطهماسب!
مرضیه برومند دیگر مهمان ویژه مراسم بود که با همراهی موسیقی برنامه محبوب «خونه مادر بزرگه» از دکور د ِر
قلعه قصه ها وارد صحنه شد .شوخی های او با ایرج طهماسب بارها موجبات خنده حضار و خود طهماسب را فراهم
اورد .برومند البته صحبت هایش را با طرح ارزوها و مطالباتی جدی اغاز کرد و گفت :امیدوارم عدالت بهتر در کشور
ما رعایت شود و مردم ما مسئوالن دلسوزتری داشته باشند و مسئوالن از مردم فاصله نگیرند .اینجا کانون پرورش
فکری کودکان و نوجوانان است و من کارم را از اینجا با رضا بابک و بهرام شاه محمدلو شروع کردم .جوانی محجوب در
ان سال ها در کالس های تئاتر شرکت می کرد و امروز یکی از بزرگترین هنرمندان این مملکت است .او در «مدرسه
موش ها» عروسک گردان و صداپیشه بود و در سریال «ارایشگاه زیبا» با هم همکاری کردیم .این بازیگر بداخالق و
«الیتچسبک»(!) است ،اما برایم عجیب است که مردم تا این حد او را دوست دارند .اکنون هم خبر ندارد که قرار است
از او تقدیر شود! در خالل صحبتهای برومند ،صدای صداپیشگان مجموعه پرمخاطب کاله قرمزی از جمله احسان
کرمی و کاظم سیاحی در قالب صدای عروسک های «عزیزم ببخشید» و «جیگر» با او هم صحبت شدند و لحظات
اخبار
«همام» فرصت مطالبه است
بازدید وزیر ارشاد
از اثار هنرمندان معلول
دبیر جشــنواره ملی هنری « ُهمام» معتقد است این رویداد
فرصتی را برای شــنیده شــدن صدای مطالبه گر ۱۱درصد
جمعیت معلول کشور فراهم می کند .نمایشگاه اثار راه یافته
به اولین جشــنواره ملی هنری « ُهمام» شــامل اثار هنری
معلوالن و هنرمندان توان یاب سراســر کشور از روز سه شنبه
۲۶اذرماه در فرهنگســتان هنر در حال برگزاری اســت و تا
فردا دوشنبه دوم دی ماه میزبان عالقمندان خواهد بود .گالری
مهر هنر با همکاری سازمان بهزیستی کشور و وزارت فرهنگ
و ارشاد اسالمی این نمایشگاه را برگزار کرده است .سیدعباس
صالحی وزیر فرهنگ و ارشــاد اســامی و وحید قبادی دانا
رئیس سازمان بهزیستی کشور عصر شنبه ۳۰اذرماه از این
نمایشگاه بازدید کردند .صالحی در حاشیه این بازدید ،حضور
در این نمایشگاه را مثبت ارزیابی کرد و گفت :اثار خلق شده
توسط هنرمندانی که ناتوانی جسمی دارند اما توانایی روحی
ان ها ناتوانی جسمی شان را پوشش می دهد ،انسان را منقلب
می کنــد ،به طوری که ما می توانیم همــت ان ها را الگو قرار
دهیم .کریم پاشازاده دبیر جشنواره «همام» با بیان اینکه ۱۶۰
اثر از ۱۶۰هنرمند توان یاب به نمایش درامده اســت ،درباره
اهداف این نمایشــگاه گفت :این نمایشگاه به منظور ارتقای
ســطح فعالیت های هنری معلوالن ،ترویج و ارتقای فرهنگ
مهارت اموزی در معلوالن و الگوســازی و افزایش حس امید
و تالش خودباوری ان ها ،هم افزایی ،مشــارکت و ارتباط موثر
میان ســمن ها ،بخش خصوصی و مراکز دولتی ،شناسایی و
استعدادیابی هنرمندان توان یاب ،ایجاد بستری برای عرضه و
فروش اثار معلوالن کشــور ،ایجاد فرصت های برابر و نمایش
اثربخشی معلوالن توانمند در توسعه جامعه برگزار شده است.
وی با اشاره به اینکه عوائد فروش به هنرمندان می رسد ،بیان
کرد :اثار نمایشگاه ۱۰۰درصد به سود هنرمندان فروخته شده
است .قیمت گذاری اثار نیز توسط هنرمندان انجام شده و ما
فقط به ان ها مشــورت دادیم .پاشازاده تاکید کرد :جشنواره
همام فرصتی را برای شنیده شدن صدای مطالبه گر ۱۱درصد
جمعیت معلول کشور فراهم می کند.
اثــار حاضر در اولین نمایشــگاه جشــنواره «همام» پس از
شناسایی هزار و ۱۵۰هنرمند معلول در کشور و انتخاب ۸۰۰
اثر برای داوری انتخاب شدند که پس از داوری اولیه ۱۵۹ ،اثر
حائز حضور در نمایشگاه و رقابت نهایی شدند و برگزیدگان
این جشنواره روز دوم دی ماه معرفی خواهند شد.
چاقوی سانسور را
از روی کالبد فیلم کوتاه بردارد
انجمن فیلم کوتاه ایران(ایسفا) در بیانیه ای نسبت به ممیزی
فیلم های کوتاه برای نمایش در جشــنواره ها و اکران در «هنر
و تجربه» اعتراض کرد .متن بیانیه بدین شــرح است« :انجمن
فیلم کوتاه ایران به عنوان نهاد صنفی که حمایت از فیلم کوتاه
را وظیفه خود می داند اعالم می کند ،توقیف و سانسور فیلم های
کوتاه و جلوگیری از نمایش ان ها در سینماهای هنر و تجربه و
جشنواره های فیلم از سوی اداره ارزشیابی و نظارتِ وزارت فرهنگ
و ارشاد اسالمی مغایر با اصل ازادی بیان و به طور مشخص اصل
۲۳قانون اساســی است .در ماده ۲۷منشور حقوق شهروندی
احساس
نیز امده است :شهروندان حق دارند اندیشه ،خالقیت و
ِ
رق مختلف افرینش فکری ،ادبی و هنری با رعایت
خود را از ُط ِ
قوانین و حقوق دیگران بیان کنند .بی گمان راه توســعه ی هر
جامعه ای با هر نوع ســاختار اجتماعی و حکومتی ،ازادی بیان
است.فیلمکوتاههموارهبه واسطه یقالبغیرتجاریخودتوانسته
است اسیب ها را با جســارت واکاوی کرده و زنگ های خطر را
خیلی جلوتر به صدا در اورد .همین ویژگی های ازادمنشانه ی
فیلم کوتاه ،این قالب هنری را از اسارت چهارچوب های سینمای
تجاری و قواعد دست وپاگیر ازاد کرده است و باعث گردیده فیلم
کوتاه ایران در عرصه های گوناگون داخلی و بین المللی درخششی
کم نظیر داشته باشد .فیل م کوتاه ،اکران وسیع ندارد و این قالب
ســینمایی در جامعه ی ما همواره مهجور بوده است .متاسفانه
سازمان صدا و سیما نیز نمایش فیلم کوتاه را از دستور کار خود
خارج کرده اســت و اهمیتی به این بیان هنری موجز و اثرگذار
نمی دهد .همچنین هر ساله شاهدیم که تعدادی فیلم کوتاه از
حضور در جشنواره های متعدد داخلی مانند جشنواره فیل م کوتاه
تهران یا اکران در سینماهای هنر و تجربه ،منع ،سانسور و توقیف
می شوند و متاسفانه این ممیزی های کم سابقه روز به روز بیشتر
شــده تا ان جا که برای نمایش های کوچک نیز سخت گیری ها
جسم جوان فیلم کوتاه،
شدت یافته است.تیغ سانســور روی
ِ
نواوری ،خالقیت و جسارت را که الزمه کار هنری و فیلم سازی،
به ویژه فیلم کوتاه است ،از میان برده و این قالب سینمایی را به
یودخالتنهادهای
گردابمحافظه کاریمی کشاند.محافظه کار
مختلفدرامورفرهنگیهموارهمانعپیشرفتفرهنگشدهاست.
روان در حال رشد فیلم کوتاه را جراحی و زخمی
سانسور ،جسم و ِ
می کند و این زخم ها هرگز التیام پیدا نمی کنند .ما خواستار ان
هستیم که هر چه زودتر چاقوی سانسور از روی کالبد فیلم کوتاه
برداشته شده تا زمینه های شکوفایی و رشد هرچه بیشت ِر این
بیان هنری فراهم شود.
مراسم پایانی بیست ودومین دوره جشنواره بین المللی قصه گویی با ریاست محمدرضا زمردیان پس از چهار روز رقابت
گرم قصه گویان و اجرای چندین قصه از ایران و چند کشور جهان ،عصر شنبه 30اذر 1398با اجرای مهدی سلوکی
در مرکز افرینش های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان کلید خورد .در استقبال از این رویداد فرهنگی و
هنری مردم عالقه مند و شرکت کنندگان در جشنواره تمام ظرفیت سالن برگزاری را به خود اختصاص دادند و گروهی
نیز ایستاده به تماشای مراسم پرداختند .سلوکی هنگام شروع اجرا با ابراز نگرانی از الودگی این روزهای هوای تهران
و تاثیر سوء ان بر مردم و برای فردای کودکان ،حاضران به ویژه کودکان را به دعا برای فردایی با اسمانی پاک و هوایی
زالل دعوت کرد تا همگی امین بگویند .پخش گزارشی تصویری از اتفاق های این دوره جشنواره نخستین بخش مراسم
بود .سپس گروه افرینش به رهبری سهیل مطیعا سرودی شنیدنی را با محوریت گلچینی از قصه های معروف روی
صحنه اجرا کردند.
سروش صحت :افزایش قابل توجه شرکت کنندگان نشان از تاثیرگذاری جشنواره قصه گویی دارد
در ادامه سروش صحت ،دبیر هنری جشنواره روی صحنه امد .او در صحبتی کوتاه درباره این جشنواره گفت :خوشحالم
این جشنواره با شکوه تر از قبل برگزار شد و در این دوره شاهد افزایش قابل توجه شرکت کنندگان عالقه مند نسبت به
دوره گذشته بودیم که این نکته ،نشان از تاثیرگذاری این رویداد دارد.
رییسجشنواره:برندگاناصلیجشنوارهقصه گوییامسال،قصه گویانوخانواده هابودند
محمدرضازمردیانرییسبیست ودومینجشنوارهبین المللیقصه گوییومعاونفرهنگیکانونپرورشفکریکودکان
و نوجوانان در مراسم پایانی این رویداد گفت :خدا را شاکرم در دو سال پیاپی به عنوان عضو کوچکی از کانون در خدمت
شما عزیزان در جشنواره قصه گویی بودم .قطار جشنواره بیست ودوم امسال با انتشار فراخوان از خرداد اغاز به حرکت
کرد و پس عبور از 1هزار و 100مرکز کانون پرورش فکری در سراسر کشور و برگزاری جشن های قصه گویی ،به 31
جشنواره استانی رسید و با عبور از پنج جشنواره منطقه ای در استانه شب یلدا به تهران رسید .مسافر این قطار نزدیک
به 17هزار قصه گو بودند که برای مخاطبان شان قصه گفتند و ان ها را وارد دنیای قصه ها کردند .وی بیان کرد :جشنواره
کمی و هم کیفی جشنواره ای قابل توجه بود؛ حضور17هزار قصه گو نشان داد که جشنواره به لحاظ
امسال هم به لحاظ ّ
ترویج قصه گویی و اهدافی که در این حوزه دارد ،به موفقیت های قابل قبولی رسیده است ،اما این عدد به تنهایی اهداف
جشنواره را محقق نمی کرد ،بلکه استقبال مخاطبان جشنواره در سراسر کشور ثابت کرد به لحاظ کیفی قصه گویان
کانون و عزیزانی که در این جشنواره شرکت کردند ،توانسته اند نیاز مخاطبان را بشناسند و به ان ها پاسخ دهند .زمردیان
در ادامه از همه حاضران در این جشنواره ،اساتید ،داوران و مردم تشکر کرد و افزود :از طریق جشنواره قصه گویی ،امسال
26هزار و 515بار در کشور قصه گویی انجام شد و مخاطبان نیز استقبال چشمگیری داشتند و ما شرمنده مردم و
خانواده هایی شدیم که از 26اذر که همزمان با الودگی هوا و تعطیلی مدارس ،به جشنواره امدند و فضای کوچک در
حد بضاعت ما ،ظرفیت پذیرایی از ان ها را نداشت.
در ادامه ،جوایز بخش «بین الملل» اهدا شد
سپس گیتی خامنه داور بخش بین الملل ،اصغر همت و عباس جهانگیریان نویسنده و داور بخش منطقه ای جشنواره
قصه گویی برای اهدای جایزه ها روی صحنه امدند .خامنه در ابتدا بیانیه هیات داوران این بخش را قرائت کرد که در
بخشــی از ان امده« :این دوره از جشنواره رویکردهای حائز اهمیت بسیاری داشت و از جمله مهم ترین انها توجه
قصه گویان نوجوان به شاهنامه فردوسی است» .در ادامه ساره قصیر با قصه جوجه که جایزه اول در بخش قصه گویی
بین الملل را به طور مشترک با مهدی محمدیان با قصه «در بهای ازادی» از تهران دریافت کرد ،پس از دریافت جایزه
گفت :این جشنواره در دنیا بی مانند است و خوشحالم در کنار قصه گویان ژاپنی ،ترکی و کوبایی اجرا کردم و مطمئنا
شما بهترین هستید ،نه من .در این بخش هیچ اثری واجد دریافت جایزه دوم شناخته نشد .رتب ه سوم نیز به صورت
مشترک به مریم فهیم پور با قصه «این کدوی پیرزن نیست» از خوزستان ،کیمیا یعقوبی گودرزی با قصه «بیژن و
منیژه» از تهران و سولماز صادق زاده نصرابادی با قصه «قدم یازدهم» از اذربایجان شرقی اختصاص یافت .گیتی خامنه،
مرتضی سرهنگی و اشکان خطیبی ،هیات داوران بخش بین الملل بودند.
رضا کیانیان و خاطرات بامزه دوران تحصیل!
رضا کیانیان ،مهمان و قصه گوی ویژه برای قصه گویی روی صحنه حاضر شد .او که با وجود کسالت خود را به اختتامیه
جشنواره رسانده بود ،ضمن اشاره به اینکه خود یک کانونی است ،گفت :نسل پرافتخاری از هنرمندان کشور همه از
هنرجویان کانون بودند .او ادامه داد :شب یلدا شب طوالنی سال و ایرانیان با شب چله به استقبال این شب می روند .شب
چله یعنی شب میوه های خوشمزه و شب قصه گویی .این هنرمند در ادامه قصه ای از دوران دبستان تا دبیرستان خود
گفت .حاضران در سنین مختلف با اشتیاق قصه کیانیان را که مایه های طنز داشت ،دنبال و بارها او را تشویق کردند .در
ادامه مراسم جوایز قصه ۹۰ثانیه با حضور مسعود فروتن ،داور این بخش و مریم سعادت از مهمانان ویژه اختتامیه اهدا
شد .برگزیده منتخب در رتبه اول قصه ۹۰ثانیه ،کودکان شیرخوره ای بودند که در اغوش پدر و مادرشان روی صحنه
امدند و عروسک های نمایش های این جشنواره جایزه اش را اهدا کردند .ساره وفا مادر این دوقلوها از استان مرکزی با
قصه «سیامک و سیاوش» به عنوان نفر اول این بخش شناخته شد .منصور خانی از استان تهران نیز با قصه «ارزوهای
من» در جایگاه دوم قرار گرفت و بیتا شهبازی از استان اذربایجان شرقی با قصه «زندگی من» موفق به کسب مقام
سوم شد .همچنین در فرایند رای گیری انتخاب قصه برتر از نگاه مخاطبان به ترتیب محسن وظیفه پشتکوه با قصه
«زلزله تا زلزله» از استان اردبیل ،لی لی ناز زین وند لرستانی با قصه «دعای مستجاب شده» از استان خوزستان و اوا
بامزه ای را ساختند .سپس با پخش موسیقی فیلم کاله قرمزی ،ایرج طهماسب روی صحنه امد و ورود او با تشویق
پرشور و پی درپی حضار همراه شد .همچنین رضا بابک ،احسان کرمی ،کاظم سیاحی و عروسک های نمایش جشنواره
روی صحنه لوح تقدیر او را اهدا کردند .ایرج طهماسب در صحبت هایی کوتاه گفت :خجالت می کشم که روی صحنه
می ایستم و شما تشویقم می کنید و از این بابت بسیار ممنونم .احسان کرمی هم خطاب به این هنرمند گفت :ایرج
طهماسب بعد از خانواده های مان عزیزترین فرد زندگی ماست .هر سه هنرمند پیش کسوت حاضر بر صحنه با اثارشان
برای ما ماندگار شده اند .مهدی سلوکی در ادامه خطاب به ایرج طهماسب ،او را اموزگار دانسته های زندگی هم نسالن
خود و بعد از خود دانست.
فاضلنظریمدیرعاملکانون:همهدستگاه هایفرهنگیبهایینقصه گوییاهتمامورزند
فاضل نظری مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در این بخش از برنامه با حضور پشت تریبون ،اصرار
این مرکز بر قصه گویی در شب یلدا را پاس داشت ایینی کهن و ارزشمند دانست .او با بیان اینکه دوست دارم حال
خوب و فضای شاد این مراسم استمرار پیدا کند و با یک سخنرانی طوالنی از مسیر خود خارج نشود؛ اظهار داشت:
سفر به گذشته ها دشوار است ،اما خیال و تخیل یک امکان بزرگ را برای انسان فراهم می کند .روحیه شادابی که در
مردم و هنرمندان مان دیدم حس سفر به گذشته را در من ایجاد کرد .نظری در ادامه افزود :ترجیح می دهم به جای
صحبت های معمول؛ به ارائه سه پیشنهاد بسنده کنم .پیشنهاد اول من به دوستان تصمیم گیر در حوزه کالن مدیریت
کشور است .با توجه به اینکه شب یلدا یک شب تاریخی برای ماست و به یک فرهنگ صحیح گره خورده ،روز بعد
از شب یلدا را یک تا دو ساعت دیرتر شروع کنند .با این که موافق کار و تالشم و دوست دارم همه از 6صبح کار را
شروع کنند اما به احترام این سنت حسنه و این که مردم با خیال راحت دور هم جمع شوند روز بعد یکی دو ساعت
دیرتر شروع شود که امیدوارم برای سال های بعد این اتفاق بیفتد .او افزود :در فرهنگ باستانی و ملی مان مناسبت ها و
لحظه های خوب و درخشانی داریم که با به روز کردن ان ائین ها در عین حفظ سنت ها ،اتفاقات خوبی می افتد .نظری با
اشاره به اینکه کانون جشنواره قصه گویی را در شب یلدا برگزار می کند و تاکید و اصرارش بر قصه گویی در شب یلداست،
بیان داشت :به دوستان تصمیم گیر در شهرداری ،سازمان صدا و سیما ،اموزش و پرورش و ...پیشنهاد می دهم که به
این سنت اهتمام ورزند .یعنی همان طور که بعد از تعطیالت عید نگران بودیم که باید پیک شادی را کامل کنیم بچه ها
برای اماده کردن قصه ی شب یلدا هم تالش کنند .مدیرعامل کانون تصریح کرد :قصه گویی یک سنت عمومی و جزیی
از فرهنگ و گذشته ماست که همه دستگاه ها باید برای حفظ ان اهتمام کنند .بسیاری از بخش های قران قصه است.
بعضی سوره ها احسن القصص هستند؛ مثل قصه حضرت یوسف(ع) .وی افزود :جا دارد در شب یلدا قصه ها اماده شوند
و افراد طبق یک ایین و سنت دور هم جمع شوند .شهرداری در مکان های مختلف و قابل دید این فضا را برای مردم
اماده کند و به صورت کلی همه دستگاه های فرهنگی تالش کنند شب یلدا شب قصه گویی باشد.
اهدایجایزه هایبخشملیجشنواره
داوران بخش ملی متشکل از رویا نونهالی،ازیتا حاجیان ،بهرام شاه محمدلو ،ایرج طهماسب و حمیدرضا شاه ابادی به
همراه سروش صحت دبیر هنری جشنواره در بخش دیگر برنامه روی صحنه امدند تا جوایز برگزیدگان را اهدا کنند .ابتدا
جوایز قصه گویی پدر بزرگ و مادر بزرگ به نفرات برتر اهدا شد .در بخش ملی (زنان و مردان) ،حسین کاظمی با قصه
«شال و مشت حسن» از استان مازندران به عنوان نفر اول ،زهرا دهستانی بافقی با قصه «حاکم نادان و دزد بدجنس» از
استان یزد رتبه دوم و فریده محمودی با قصه « ُدر صدف» از استان مرکزی به عنوان سوم شناخته شدند .همچنین در
این بخش هادی رفیعی با قصه «قصه فیروز» از استان زنجان و احمد عسگری با قصه «یک راه بهتر» از استان همدان
به عنوان انتخاب ویژه هیات داوران در این بخش معرفی شدند .حضور پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها از سراسر کشور توجه
مخاطبان و تشویق شان را در مراسم به دنبال داشت .در بخش مادربزرگ ها و پدربزرگ ها فاطمه سیدرضایی با قصه
«روباه مرغ ندیده» از استان قزوین در رتبه اول جای گرفت و زهرا رضایی طرهانی با قصه «جادوگر سبز» از استان بوشهر
و محمد کارگر شورکی با قصه «چلچراغ» از استان یزد به ترتیب رتبه های دوم و سوم این جشنواره را در این بخش
به خود اختصاص دادند .در بخش دختران و پسران مریم منصوری با قصه «اقا هزارپا و کفشدوز» از استان کرمان در
رتبه نخست ایستاد .مریم بساطی با قصه «رستم و سهراب» از استان ایالم مقام دوم را کسب کرد و رتبه سوم به هانیه
اعتمادیان با قصه «دزدی که خر شد» از استان یزد اختصاص یافت .همچنین در این بخش مرجان حسینی نشتایی با
قصه «بیژن و منیژه» از استان مازندران به عنوان انتخاب ویژه هیات داوران شناخته شد .اتنا چراغی ،زحل موذن و علی
سلیقه به همراه محمدرضا زمردیان رئیس جشنواره و علی خانجانی مشاور فرهنگی مدیر جشنواره برای اهدای جوایز
منتخبانداوراننوجوانبرصحنهحاضرشدند.داوراننوجوانبیست ودومینجشنوارهبین المللیقصه گویىمتشکلاز
سجاد اسماعیلی علیایی ،زحل موذن ،اتنا چراغی ،علی سلیقه و سارا پورعبداهلل ،برگزیدگان اول و دوم را به این ترتیب
اعالم کردند :مهدی محمدیان با قصه «در بهای ازادی» از تهران و میرهادی احمدوندی فرزانه پور با قصه «عاقبت
اندیشی» از اذربایجان شرقی .در بخش پایانی مراسم ،جایزه منتخب ویژه رئیس جشنواره اهدا شد .منیژه واحدقازیانی
با قصه «گلبهار» از گیالن و مصطفی جعفری جوزانی با قصه «الن کوچولو و جعبه ابزار» از اصفهان به عنوان اثار منتخب
از سوی محمدرضا زمردیان رئیس جشنواره و معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شناخته شدند.
در بخش «قصه کانون زبانی ها» ،حسین زنگنه با قصه «پند سعدی» از تهران به عنوان رتبه اول شناخته شد .مریم
کریم نژادرنجبر با قصه «تعارف چیست» از کرمان ،فروزان غفاریان با قصه «بهترین دوست» از خراسان رضوی و کاظم
خواجوی با قصه «خاطره از مطالعه در کتابخانه ملک» از تهران به صورت مشترک رتبه دوم را به خود اختصاص دادند.
همچنین درسا قوام زاده با قصه «پالستیکی در اقیانوس» از خراسان رضوی در جایگاه سوم ،محمدطاها الماسی زاده
یاقوتی با قصه «زال و سیمرغ» از بوشهر در جایگاه چهارم و مبینا مسلم یزدی با قصه «باد و خورشید» از یزد در جایگاه
پنجم این بخش از جشنواره قرار گرفتند .در بخش «قصه خبرنگاران» ،رتبه اول به سمیه بافتی یزدی با قصه «خاطره
اب» از استان فارس اختصاص یافت .شیرین محمدی با قصه «هر اتفاقی حکمتی داره» از ایالم به مقام دوم دست یافت
و مهدی عسکری فرسنگی با قصه «قصه» از خراسان رضوی در جایگاه سوم قرار گرفت .همچنین در بخش «قصه های
شهر من» ویژه شهروندان تهرانی ،جایزه نفر نخست به وندا زاهدی با قصه «داستان تهران من» ،جایزه دوم به کیمیا
یعقوبی گودرزی با قصه «مرشد بلقیس» و جایزه سوم به سمانه پورغالمی با قصه «بانوی دستفروش مترو» تعلق گرفت.
دربارهحکمرانیاسپانسرهایبرنامه هایمناسبتیتلویزیون
و پول های کالنی که جا به جا می شود؛
وقتیهمهخوابیم!
تلویزیون از فقدان استراتژی درستی برای برنامه سازی خصوصاً
در مناســبت ها کماکان وجود دارد و نقدمان پا برجاست .البته
که برخی از برنامه ســازان امسال یلدایی با برنام ه و فکر و تامل
به میدان امده بودند؛ برنامه ای که به دور از دکور پرزرق و برق
و استفاده از سلبریتی ها به سراغ فضای ادبی و اصیل شب یلدا
رفت و از بازیگران پیشکسوتی مثل «افرین عبیسی» و «رابعه
مدنی» بهره برد و بیشتر از پلی بک های خواننده ها و حرف های
تکراری برخی از بازیگران و فوتبالیست ها ،حافظ خوانی و معرفی
اداب و رسوم و ایین یلدایی را مشاهده کرد .اتفاقی که در ویژه
برنامه یلدایی رادیو نمایش با حضور ژاله علو افتاد .شتاب زدگی
در برخی از برنامه ها به چشــم می امد اما میهمانان کمتر تکرار
شده بودند و دیگر از این شبکه به ان شبکه نمی رفتند .هنوز هم
برخی مجریان نااگاهانه با میهمانشان گفتگو می کردند و هیچ
مطالعه ای از اتفاقات حال و گذشته اش نداشتند .فقط میهمان
دعوت کرده بودند که از قافله دیگر برنامه ســازان عقب نمانند.
نکته بعد ماراتن شــبکه های تلویزیون برای خودی نشان دادن
در شــب یلدا هم کماکان نقد ما به ســازمان صداوسیما است
که چرا در طول ســال انقدر میهمان و برنامه سازی نمی کند و
به یک باره در یک یا دو شــب ،از همه شان روی انتن رونمایی
می کند .در صورتیکه می توانند هر شــب و هر هفته برنامه های
مناســبی را برای بیننده شان تولید کنند؛ چرا که مخصوصاً در
شــب یلدا عمده مخاطبین و بیننده ها باید در ایین سنتی یلدا
کنار خانواده و اقوام شان باشند و خیلی سخت می توانند بیننده
برنامه های تلویزیونی باشند.
با این تفاسیر« ،فرمول یک» شــبکه یک« ،روشن ترین شب»
شــبکه دو« ،شب ارام» شبکه ســه« ،انار و برف» شبکه چهار،
«ورزشگاه» شــبکه پنج و «دورهمی» شبکه نسیم روی انتن
رفتند؛ اما نکته ای که وجود دارد حضور بازیگران و خوانندگان
در برنامه های مناسبتی است؛ متاسفانه اعتبار برنامه و برنامه ساز
برایشان اهمیتی ندارد و فقط گرفتن ان پول مهم است که قبل
از رفتن به برنامه باید به حساب شان واریز شود؛ هرچه میهمان
معروف و مشهورتر ،دستمزد ،نجومی تر!
قبل از پرداختن به دســتمزدهای هنگفــت و عجیب و غریب
برخــی از بازیگرها ،خواننده ها و فوتبالیســت ها در برنامه های
تلویزیونی ،نقدی بر ســکه هایی داریم که شــب گذشــته در
«دورهمی» یلدایی ،مهران مدیــری به میهمانانش اهداء کرد.
البته که او همیشــه از مشــکالت و معضالت مــردم گفته و
می گوید اما قــدری هماهنگ کردن این فضای گفتاری با رفتار
عملی ،الزم و ضروری اســت .در شبکه سه «شب ارام» تالش
می کند با گرفتن ســکه ها از ثروتمندان و متموالن ،زندانیان را
ازاد کند و حتی برخی از میهمانان بازیگر یا خواننده هم در این
مشارکت حاضر شــدند اما در این فضا سکه دادن به بازیگران
یا مجریان کنونی برنامه های شــبکه نسیم ،چه معنی می دهد؛
قابل تامل اســت که خود مهران مدیری هم به وضعیت بغرنج
اقتصادی مردم اشــاره دارد و حتی می گوید این هدیه ناقابلی
نیست ،االن ســکه چهار میلیون و هفتصد هزارتومان است! و
در این گرانی سکه!...با این تفاسیر سکه دیگری هم به مناسبت
سالگرد پژمان بازغی اهداء می کند.
نکته دیگر برمی گردد به اظهارات حاشیه ای مجری «شب ارام»
که روی انتن زنده نام عادل فردوســی پور را می برد؛ صحبت از
این گزارشــگر و مجری تلویزیــون در حالیکه به هر حال رضا
رشــیدپور از برخی اتفاقات خبر دارد به چه معنی اســت؟ ایا
نمی تواند درباره این اتفاق و بازگشــت فردوسی پور به تلویزیون
و مرتفع شدن مشکل او برای برگشتن به تهیه کنندگی و حتی
اجرای تلویزیونی ،با مدیران مربوطه در فضایی غیر از انتن زنده
تلویزیون صحبت کند؟ این اتفاق و هیاهو به چه معناست؟ ایا
با وجود پخش مســتند «گواردیوال» در همان روز (جمعه 29
اذرماه) و صدای عادل فردوسی پور ،در همان شب حرف از این
مجری و گزارشگر ورزشی روی انتن شبکه سوم سیما زده شود
برنامه ای از پیش تعیین شده نبود
اطالعاتی که داده می شــود از برخی تهیه کنندگان اســت که
خواســته اند نامشــان به دالیلی فاش نشــود؛ اما برای دعوت
میهمان برخی اوقات انقدر سردرگم می شوند که فقط به دلیل
پیشبرد برنامه سازی شان ،ان میهمان را به برنامه شان می اورند
و مقصــر ایــن رویکرد را اسپانســرهایی می داننــد که از هنر
برنامه سازی هیچ سر رشــته ای ندارند صرفاً برای کسب درامد
به تلویزیون امدند و این رویه رفتار تجاری را انها شکل دادند.
ماجــرای نرخ تعیین کردن میهمانان بــرای تلویزیون و برخی
اوقات گرفتن دستمزدهای نجومی و ارقام عجیب و غریب برای
چند دقیقه حضور در یک برنامه از این رویه اشتبا ِه اسپانسرها
نشــات می گیرد .تلویزیون هرچه زودتــر باید برای این رویه
اشتباه ،ضابطه ای را در نظر بگیرد؛ اینکه برخی از برنامه ها به
ســمت دعوت از چهره های مردمی رفته اند و ایده و خالقیت
برنامه سازی را به کار گرفته اند ستودنی است اما مخاطب به
شــنیدن حرف های تازه برخی از هنرمندان هم عالقه دارد و
قرار نیســت برای این عالقه ،تلویزیــون انقدر پول پرداخت
کند که در دو شــب یلدا یا عید نوروز و مناسبت های دیگر،
پول های میلیاردی جا به جا شود.
در شــرایطی که خیلــی از پروژه هــای تلویزیونــی از جمله
ســریال های در دســت تولید به دلیل دیرکــرد پرداخت ها در
اســتانه تعطیلی انــد یا تعطیل موقت شــده اند .بــا نگاهی به
میهمانان و حضورشــان در برنامه هــای تلویزیونی یا ایتم های
مربــوط به خوانندگان و برخی اتفاقــات دیگر می توان دید که
ویژه برنامه هایی مثل یلدا با هزینه های میلیاردی طی دو شــب
روی انتن شــبکه های مختلف رفته اند .اینکــه این هزینه ها را
اسپانســرها تامین کردند و تلویزیون پرداختی نداشــته بحث
دیگری اســت که باید درباره ان صحبت کرد اما رقابت عجیب
و غریب برنامه های ویژه مناســبتی برای دعوت از میهمانان و
رفتار اشتباه اسپانسرها باعث شــده تا دستمزدهای بازیگران،
فوتبالیست ها و خواننده ها برای حضور در برنامه های تلویزیونی
به بازاری تجاری تبدیل شود که هرکدام نرخی برای حضورشان
اعالم کنند؛ اتفاقی ناخوشایند که گریبان برنامه سازان را گرفته
و در ادامه هم به بالیی خانمان ســوز در تلویزیون مبدل خواهد
شد .در حالی این اتفاقات می افتد و ارقام عجیب و غریب برای
امدن به تلویزیون جا به جا می شود که حتماً قاب تلویزیون به
چهره تر شدن ان چهره کمک بیشتری می کند؛ واقعا چه لزومی
دارد برای یک برنامه مناسبتیُ ،جنگ و حتی تاکشو یک بازیگر،
فوتبالیســت و یا کارشناس دعوت شود و دستمزد ده تا بیست
میلیون تومانی دریافت کنــد .با توجه به اینکه چنین اتفاقاتی
در ویژه برنامه یلدایی امســال هم افتــاده و می توان به حضور
فوتبالی ها ،خواننده ها و خانم یا اقای بازیگری اشــاره کرد که
امسال به برنامه های یلدایی تلویزیون رفتند و خودشان را همراه
با مردم معرفی کردند و به مسئوالن تاختند ،توجه کرد که برای
چند دقیقه حضور یــا خوانندگی ان هم پلی بک (لب خوانی) و
حتی ترجیح برنامه ای برای حضور خواننده ای در شیراز با رقم
بــاال ،مربی خارجی با مترجم و حضور خانوادگی چهره ها ،اینها
همه برای تلویزیون هزینه های دو منظوره ای را رقم زده است.
این رویه اشــتباه دعوت از میهمان به جایی رســیده که امروز
به محض تماس تلفنی با واســطه یــا اصطالحاً مدیر برنامه ان
بازیگر ،فوتبالیســت یا خواننده ،رقم هــای باالیی را برای چند
دقیقه میهمانی تلویزیونی پیشــنهاد می دهند .تهیه کنندگان و
اسپانسرها هم برای مطرح کردن برنامه ،تبلیغ یا اگهی خودشان
حتماً نیازمند حضور این چهره هایند .برای همین ساده ترین و
پیش پاافتاده ترین جنگ های شــبانه تلویزیونی هم در صورتی
می توانند این چهره ها را برای برنامه های خودشان داشته باشند
که اسپانسری ،حمایت شان کند.
پول هم نباشد ،چهره های شناخته شده یا می گویند َس ِر کارند
و یا دغدغه دیگری را برای نیامدن مطرح می کنند .البته برخی
از هنرمندان هم به خاطر دوست داشتن مخاطب تلویزیون ،در
ازای مبالغ پایین و حتی هدیه های دیگری غیر از پول می پذیرند
مهمان تلویزیون بشوند .خوشــبختانه امروز برخی از شبکه ها
پیش قدم شدند و طرح حضور مردم معمولی و مهمان های کمتر
شناخته شــده را اجرا می کنند .چون قطعاً حضور مهمان های
معمولی هرچه قدر هم که باشــد به پای چهره های شــناخته
شده نمی رسد.
با این تفاسیر مشخص می شود که بازیگران وقتی جلوی دوربین
سریال یا فیلم سینمایی نیستند و یا به قولی بیشتر مهمانی های
تلویزیونی و یا تبلیغاتی را می پذیرند چون دســتمزد میهمان
شــدن بیش از بازیگری برایشان مقرون به صرفه است .در این
بیشــتر تهیه کنندگان تاکشــوها و برنامه های مناسبتی قبول
دارند که چنین مبالغی رد و بدل می شود اما ناگزیرند چون اوالً
اسپانسرها اصرار دارند در این صورت سرمایه گذاری می کنند و
از طرفی دیگر معتقدند برنامه شان این گونه در کانون توجهات
قرار می گیرد .اما واقعاً برنامه ســازی بر مبنای سلبریتی محوری
جلو می رود و می تواند در جامعه تاثیرگذار باشد؟
امروز کدام برنامه با این ســبک و سیاق توانسته ماندگار بماند؟
و چقــدر این هنرمند مطلب دارد که گاهی اوقات هم همزمان
به چند شبکه تلویزیونی می رود و میهمان می شود .ایا شایسته
نیســت ما به جای پرداخــت این دســتمزدهای هنگفت ،به
کارشناسان ،صاحب نظران و تحلیل گران برنامه های رادیویی و
تلویزیونی دســتمزد پرداخت کنیم که محتوای غنی در اختیار
مخاطــب قرار می دهند ولــی بیش از توجه به این اســاتید و
کارشناسان ،چهره ها بیشتر مورد حمایت و پشتیبانی مالی قرار
می گیرند .چهره هایی که به واســطه بازی در فیلم و سریال یا
بازی در فالن تیم فوتبالی شناخته شدند و چه محتوا و دانشی
می توانند در اختیار مخاطب قرار دهند که تلویزیون حاضر است
بهای سنگینی برای دعوت او به تلویزیون پرداخت کند؟
نظارت که چندی است ان حضور جدی و دقت نظر خودش را
فراموش کرده اما الزم است حتماً تلویزیون برای برنامه های خود
سقفی را درنظر بگیرد تا مهمانان تلویزیونی هم از این فرصت و
شرایط سوء استفاده نکنند و هم بیش از چهره ،تهیه کنندگان،
نویســندگان و مجریان طرح به ابعاد دیگر برنامه ســازی برای
جذب مخاطب توجه داشــته باشند .چون این میهمان ،برایش
فقط پول مهم اســت و اعتبار ان شبکه و برنامه اهمیتی ندارد؛
حال «دورهمی» مهران مدیری« ،شــب ارام» رشیدپور یا هر
برنامه ای دیگر باشــد؛ ان رقم موردنظر مهم اســت که احصاء
شود.البته برخی اوقات هم بازیگرانی اند که حرفه ای با برنامه ساز
و برنامه ســازی برخــورد می کنند و صرفــاً در برنامه ای حاضر
می شوند که دوســتش دارند و برای ان مبلغی نمی گیرند .این
هــم نکته ای بود که یکی از تهیه کنندگان در اختیار ما قرار داد
که برای شرکت در برنامه های تلویزیون رقم پیشنهاد نمی دهد
و اصوالً به برنامه ای می رود که دوســتش دارد .این نکته را هم
باید به مسائل مطرح شده اضافه کرد که متاسفانه در این میان ،
واسطه ها از یکسو و اسپانسرها از سویی دیگر ،حرفه ای گری در
برنامه سازی و رفتار هنری را زیر سوال برده اند.
3
دوشنبــــــــــــــــه 2دیماه 1398سالدوازدهمشمــاره1169
www.honarmandonline.ir
رادیووتلویزیون
TV&RADIO
یادداشت
«دور همی» الکچری
روی گرده مردم گرسنه!
سیدرضا اورنگ
ســاخت برنامه ها و ســریال های
جــذاب و دیدنی همــواره مورد
توجه مردم بوده و هست ،مدیران
سازمان عریض و طویل صداوسیما
نیز موظف هســتند به خواســت
مردم گردن بنهند.
هیچ کس با ســاخت ایــن گونه
برنامه ها مخالف نیست ،اما با نحوه قراردادها ،ساخت و بودجه
انها همه کار دارند که باید داشته باشند.
تلویزیون مدت هاست که برنامه های کم خرج را با بودجه های
سنگین تولید می کند! به گونه ای که حتی گاهی بیست درصد
از ایــن بودجه نیز برای دکور و عوامل پشــت دوربین هزینه
نمی شود و بیشرش به جیب کسانی که نباید برود ،می رود!
اگر قرار اســت کیفیت برنامه ها با ســاخت دکورهای سنگین
و حضــور عوامل حرفــه ای باال بــرود ،چرا نمــی رود؟! بین
برنامه هایی که در یک اســتودیو یا لوکیشــن محدود ساخته
می شــوند با بودجه ای که خرج انها شده اصال تناسبی وجود
ندارد و ان گونه که از شــواهد پیداست ،بخش عظیمی از ان
به جیب تهیــه کننده و مجری های ان می رود.نمونه این نوع
برنامه ها بسیار است.
شب یلدا برنامه «دور همی» بعد از کلی ناز و ادا دوباره تولید
و روی انتن رفت ،ان هم با رقمی نجومی و غیر قابل باور.نوع
تفاهم معاونت سیما با عوامل تولید این برنامه واقعا تاسف بار
و درداور اســت! معاون سیما و مصطفی احمدی تهیه کننده
«دورهمــی» الکچری توافق کرده انــد که تلویزیون برای هر
قســمت 350میلیون تومان به اضافــه 30درصد از درامد
تبلیغــات را پرداخت کند! مگر برنامــه ای که در یک فضای
مشــخص و با دکوری ساده اجرا می شود ،چقدر خرج دارد؟با
این پول ده ها برنامه مفید و حتی سریال می توان ساخت.
مدیران صداوسیما چگونه به خود اجازه داده اند با پول مردم
گرسنه که حتی در شــب یلدا ،یک دانه انار نیز نداشتند که
در دهان مزمزه کنند ،چنین قرارداد ســنگینی بسته و روی
گرده این مردم تنگدست «دورهمی» برگزار کنند؟! پشت این
پرده ضخیم چه خبر اســت؟رییس صداوسیما چه می کند؟!
مصطفی احمدی کیســت که شــرایط خود را بــه راحتی به
مدیران ریز و درشت تلویزیون تحمیل می کند؟کسی تا کنون
از این شــخص تازه متمول شده پرســیده است که این همه
سرمایه را از کجا اورده است؟!
این رسانه ملی است ،نه ملک شخصی که مدیران صداوسیما
به دلخواه خویش انچه دوســت دارند را بدون رضایت خدا و
مردم انجام می دهند! اگر این رسانه مردمی است ،چرا سودش
را مرفهان بی درد و گردن کلفت های اقتصادی می برند؟ سهم
مــردم گرفتار و ندار از ایــن قراردادهای میلیاردی چه مقدار
است؟!
گویا تلویزیون مایملک شــخصی مصطفی احمدی و افرادی
نظیر او شده است که برای همه تعیین تکلیف می کنند.وقتی
این مرفهان بی درد در صداوسیما یکه تازی می کنند ،رییس
و مدیران تلویزیون چکاره هستند وچه می کنند؟! فقط بلدند
زیر قراردادهای تحمیلی را انگشت بزنند؟!
شــب یلدا اکثریت مردم ایران زمیــن ،حتی چند دانه تخمه
افتابگردان نیز نداشــتند که با شکستن ان خود را عضوی از
محفل این شب طوالنی بدانند ،اما مصطفی احمدی و مجری
زرخریدش در ان زمان داشــتند حجم موجودی حساب های
مختلف خود را بررسی می کردند!
عجیب اســت که در این برنامه «دورهمی» مدام از همدلی،
کمک به هموطنان ،حمایت از ضعفا و دیگر موضوعات از این
دســت صحبت به میان می اید ،اما سازندگانش کوچک ترین
اعتقادی به این شــعارهای مردم فریب نداشته و ندارند ،اگر
داشتند این همه صفر پول های شان افزایش نمی یافت!
برنامه های دیگر شــب یلدا نیز کم و بیش با ســاختاری کم
خرج ،اما با بودجه های ســنگین بســته شده بودند ،اما قضیه
«دورهمی» چیز دیگری بود و هست.
در همین سازمان صداوســیما افراد شریفی کار می کنند که
مدام باید بر گونه های خویش ســیلی بزنند تا همواره ســرخ
بماند! تعداد زیادی از دست اندرکاران ساخت برنامه و سریال
نیز مدت هاســت بیکارند و نانی در نمی اورند که در دهان زن
و فرزند خویش بگذارند ،با این وجود مدیران صداوسیما ،رها
از زمین و زمان پول مردم را به حســاب افرادی می ریزند که
اگر تا چند نســل نیز فقط بنشینند و خرج کنند باز از حجم
حساب شان کم نشده و نمی شود!
جناب رییس صداوســیما ،اقای معاون ســیما ،دیگر مدیران
ریز و درشــت این نهاد که این چنین برای افراد و برنامه های
خاص ،خاصه خرجی می کنید ،این عدالت است؟! خدا از کار
شما راضی است؟ طناب سفت و تنگ حق الناس را بر گردن
خویش حس نمی کنید؟!
خدا کند ...خدا کند ...خدا کند ..اینها فقط شایعه باشد ،اما...
4
بررسی فیلم هایی اکران نشده از فجر 37
دوشنبــــــــــــــــه 2دیماه 1398سالدوازدهمشمــاره1169
www.honarmandonline.ir
سینـــما
CINEME
اخبار
حضور جمشید مشایخی
در جشنواره سی و هشتم فجر!
هنرمند :نادر طریقت برای فیلم «اینجا هم باران می بارد» درخواست
حضور در جشنواره ملی فیلم فجر را داده است .نادر طریقت کارگردان
«اینجا هم باران می بارد» درباره وضعیت این فیلم گفت :تولید فیلم
تمام شده و پروانه نمایش ان را هم بدون دردسر گرفتیم .با پخش
کننده ای هم صحبت کردیم و پخش ان را بعد از عید خواهیم داشت
و امیدوارم اردیبهشــت یا خرداد ان را اکران کنیم .وی با اشــاره به
درخواست حضور در سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر ،ادامه
داد :در حدود ۱۰سال گذشته هیچ کدام از فیلم هایم را به جشنواره
نداده ام چون به جای اینکه فیلم را ببینند به اسم ها نگاه می کنند
امــا به خاطر بچه هایی که برای اولین بار این فرصت را پیدا کردند
تا در عرصه بزرگتری همکاری کنند مثل مدیر هنری ،فیلمبرداری،
صدابردار و برخی از باریگران ،بعد از ۱۰یا ۱۱سال درخواست حضور
در جشنواره را ارایه کردم .کارگردان «اینجا هم باران می بارد» درباره
قصه فیلم توضیح داد« :اینجا هم باران می بارد» درباره یک خانواده
چهار نفری است که پدر خانواده جانباز و شیمیایی است که در کارگاه
اجرپزی دچار حادثه و قطع نخاع می شود .همسر این جانباز به جای
شوهر خود در اجرپزی مشغول به کار می شود و در همین شرایط پسر
این خانواده که نیمه بینا است به دنبال دیدن جمشید مشایخی برای
محقق کردن ارزوی پدر است و مادر خانواده نیز برای رسیدن پسرش
به این ارزو تالش می کند و اتفاقاتی پیش می اید .کارگردان «خاطره»
درباره ایده پرداختن به این داستان گفت :اغلب فیلمنامه های من را
دخترم هستی طریقت که چند رمان هم نوشته است ،می نویسد .در
این فیلمنامه جوانمردی دو قشر نشان داده می شود که مدنظر خودم و
دخترم بوده است؛ اولی ایثارگرانی هستند که برای حفظ کشور رفتند
و سالمتی خود را از دست دادند و دوم جوانمردی برخی از هنرمندان
که شاخص ترین انها استاد جمشید مشایخی بود که این افتخار را هم
داشتم و در فیلم بازی کردند .کارگردان «سوت دل» درباره بازیگران
این کار گفت :برای نقش اول تالش کردم از بازیگران معروف کسی
را بیاورم تا در بهتر دیده شدن فیلم هم تاثیر داشته باشد اما بعضی
از این افراد پس از خواندن فیلمنامه اصال جوابی ندادند و برخی هم
گفتند که ما در این حوزه فعالیت نمی کنیم .خیلی از بازیگران زن ما
از چالش نقش فرار می کنند و حاضر نیستند با نقش دست و پنجه
نرم کنند؛ چیزی که ما قبال در بازیگران گذشته می دیدیم که از جمله
انها می شود به بانو سوسن تسلیمی ،بانو فریماه فرجامى اشاره کرد.
تنها کسی که جواب شرافتمندانه ای به ما داد خانم هنگامه قاضیانی
بود و متاسفانه نشد که در این فیلم با هم همکاری کنیم .وی ادامه
داد :برای نقش اول زن این فیلم بعد از تست گرفتن و دیدن بسیاری
از خانم ها ،مریم بخشی را که چند قسمتی سریال کار کرده و بعد
برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته بود انتخاب کردیم و خوب
از پس این نقش بر از امد ،طریقت در پایان درباره کارهای اینده خود
گفت :درحال حاضر بیشتر درگیر کامل شدن فیلم «اینجا هم باران
می بارد» هستم .دو فیلمنامه هم دخترم هستى طریقت نوشته که
اگر سرمایه ان جذب شود شاید به عنوان کارگردان یکی از انها را فعال
تا پایان امسال جلوی دوربین ببرم.
خداحافظی همایون ارشادی
با فیلم سینمایی «نیلگون»
همزمان با نزدیک شدن به ادامه ضبط سکانس های فیلم سینمایی
«نیلگون» در تهران ،بازی همایون ارشادی در این فیلم به پایان رسید.
همایون ارشادی بازیگر پیشکسوت و توانمند سینمای ایران با پایان
یافتن ایفای نقش خود در جزیره قشــم با گروه فیلمبرداری فیلم
سینمایی «نیلگون» خداحافظی کرد و پس از سریال موفق «مانکن»
دومین تجربه همکاری خود با حسین سهیلی زاده و ایرج محمدی
را به اتمام رساند .گروه تولید در چند روز اینده با ورود به تهران ادامه
ضبط سکانس های دیگر فیلم سینمایی «نیلگون» را اغاز می کنند.
محمدرضا فروتن ،میترا حجار ،همایون ارشادی ،سام درخشانی و
اناهیتا درگاهی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند که در
این اثر سینمایی ایفای نقش می کنند .در خالصه داستان این فیلم
که به قلم بابک کایدان است ،امده« :نیلگون» برشی از زندگی عاشقانه
زن و مردی است که...
توازنی بین چرخه تولید و ظرفیت اکران وجود ندارد
زهرا منصوری
اصل بحث ،برای امروز و دیروز نیســت؛ روایتی از چند سال سینمای ایران است.
اینکه توازنی بین چرخه تولید و ظرفیت اکران سینماها وجود ندارد؛ سینماگران در
هر جلسه و نشستی این دغدغه را مطرح می کنند ،به تبادل ارا می پردازند و سعی
می کنند راه حلی برایش پیدا کنند .حتی گاه معترضان به این شرایط فریاد می زنند
اما گویا داستان حاالحاالها سر دراز دارد؛ این را می شود از اوضاع این روزهای سینما
هم فهمید! فیلمنامه هایی که ابتدا از چند فیلتر رد می شوند ،سینماگرانی که با
ســختی سرمایه گذار پیدا می کنند ،ان را می سازند اما حاصل کارشان در نهایت
تبدیل به فیلم هایی می شــود که بعد از نمایش یکی دو هفته ای ،ان هم در یک
بازه زمانی و فصل مرده به ناگاه از چرخه اکران کنار می روند و با وجود گالیه های
ضمنی صاحبانشان در چند رسانه و البته بی توجهی مدیران ،پرونده شان با زیان
مالی مختومه می شود .این اما تازه روی خوش ماجرا است! در این بین هستند اثاری
که تولید می شوند تا فقط در کشو بمانند ،خاک بخورند و هیچ وقت فرصت رونمایی
پیدانکنند!هرچقدرهمصاحبانشاناینجاوانجابنشینندوازبی عدالتی هاییکهدر
حقشان روا می شود ،بگویند ،کاری از پیش نمی رود .دیگر اثرشان ،یک فیلم «هرگز
متولد نشده» یا یک فیلم « ُمرده» لقب می گیرد که کم کم خودشان هم باورشان
می شود تاریخ انقضای ان به پایان رسیده و حرفش بیات شده است.
ویترین«فجر»۳۷واکران :۹۸با همین رویکرد تحلیل و بررسی سهم فیلم های
رونمایی شده در جشنواره سی وهفتم فیلم فجر با ترکیب اکران سینماها در سال
۹۸حاوی نکات جالبی است .در حالی که کمتر از دو ماه دیگر به برگزاری جشنواره
سی وهشتم زمان باقی است و در بهترین حالت در دو نوبت دیگر شاهد تغییر عمده
ترکیب اکران سینماها خواهیم بود ،از مجموع ۳۰فیلم بخش مسابقه ملی و نگاه نو
جشنواره گذشته فجر هنوز ۱۲فیلم فرصت اکران پیدا نکرده اند! بماند که فیلم های
اکران شــده هم به جز چند مورد خاص ،وضعیت خوبی در اکران نداشته اند و به
گواه سینماگران و سینماداران یکی از دالیل ان ،همزمانی اکران چند فیلم پرفروش
به ویژه در اکران نوروز بود که این امر باعث شد همان ها هم نتوانند فروش زیادی
را تجربه کنند؛ که این موضوعی دیگر است .با همه نابسامانی های اکران اما نباید
از تــاش برخی صاحبان فیلم و در عین حال از انفعال برخی دیگر از ان ها برای
رساندن اثارشان به چرخه اکران چشم پوشی کرد ۱۲ .فیلم اکران نشده فجر ۳۷
شاملفیلم هایسینمایی«بنفشهافریقایی»بهکارگردانیمونازندیحقیقی«،پالتو
شتری»بهکارگردانی مهدی علی میرزایی« ،تیغ و ترمه» ساختهکیومرثپوراحمد،
«جمشیدیه» ساخته یلدا جبلی« ،خون خدا» ساخته مرتضی علی عباس میرزایی،
«طال» به کارگردانی و نویسندگی پرویز شهبازی« ،ناگهان درخت» ساخته صفی
یزدانیان«،دیدناین فیلمجرماست» ساختهرضازهتابچیان«،حمال طال» ساخته
تورج اصالنی« ،روزهای نارنجی» ساخته ارش الهوتی« ،سونامی» ساخته میالد
صدرعاملی و «یلدا» ساخته مسعود بخشی می شود .در میان این فیلم ها اثاری دیده
می شود که گویا صاحبان ان ها بعد از بسته شدن پرونده سی و هفتمین جشنواره
فیلم فجر ،ان ها هم پرونده فیلم خود را بسته و به کناری نهاده اند! پیش از مرور و
انالیز وضعیت امروز این ۱۲فیلم ،ابتدا مروری بر وضعیت ان ها در جشنواره فجر و
بازتاب های رونمایی از هر یک خواهیم داشت؛
بنفشهافریقایی؛مونازندی حقیقی« :بنفشهافریقایی»دومینفیلمسینمایی
مونا زندحقیقی به شــمار می اید که قصه ای متفاوت در دل خود دارد ،این فیلم
روایتگر زندگی زنی به نام شــکوه است که یک سال بعد از جدایی از همسرش
فریدون ،با دوست او رضا ازدواج کرده است اما بعد از سال ها وقتی شکوه می فهمد
فریدون را به خانه سالمندان برده اند و او بیمار شده ،ناراحت می شود و او را به خانه
خودش و رضا می اورد تا از او مراقبت کنند .فیلم از حضور بازیگرانی چون فاطمه
معتمداریا ،سعید اقاخانی و رضا بابک بهره می برد و از این نظر از فیلم هایی بود که
ظرفیت حداقلی برای ورود به چرخه اکران را داشت .عوامل اصلی فیلم اما تمرکز
اصلی خود را بر حضور در رویدادهای سینمایی داخلی و خارجی گذاشته اند و هنوز
اقدام و دورخیزی برای اکران عمومی فیلم نکرده اند.
پالتوشتری؛مهدیعلی میرزایی :اولینفیلممهدیعلی میرزاییکهعالوه بربخش
نگاه نو جشنواره به بخش سودای سیمرغ هم راه یافته بود ،از معدود فیلم های کمدی
جشنواره گذشته بود« .پالتو شتری» البته به رغم انکه پیش از جشنواره به عنوان یک
فیلم کمدی معرفی شده بود ،انگونه که انتظار می رفت المان های فیلم کمدی را نداشت
و در طول ۹۰دقیقه نمایشش در پردیس ملت ،به سختی توانست خنده ای را بر لب
تماشاگران بیاورد! این فیلم با بازی سام درخشانی و بانیپال شومون در نقش های اصلی،
روایتگر داستان چند پسر مجرد دانشجوی اس و پاس است که یک کافه را می گردانند،
مطالعات فلسفی دارند اما دچار بحران های فکری و هویتی شده اند .فیلم با ویترین و
قالب یک فیلم کمدی می توانست شانس خود را در اکران عمومی هم به ازمون بگذارد
اما بعید نیست بازخوردهای مخاطبان جشنواره و واکنش های منفی نسبت به ان،
عوامل را هم نسبت به تالش برای ورود ان به چرخه اکران ناامید کرده باشد.
تیغ و ترمه؛ کیومرث پوراحمد :فیلم تازه کیومرث پوراحمد هرچند یک فیلم
تراژیک اجتماعی بود اما در سالن پردیس ملت بیش از «پالتو شتری» از اصحاب
رسانه خنده گرفت! این فیلم از پر انتقادترین اثار این دوره از جشنواره بود تا انجایی
که بعد از رونمایی ان ،یک بخش از انتقادات اهالی رســانه متوجه اعضای هیات
انتخاب شد که چرا چنین فیلم ضعیفی را انتخاب کرده اند .پوراحمد خودش هم
بعد از مواجهه با نظرات منتقدان و اهالی رسانه از محصول نهایی اش دفاع چندانی
نداشت و حتی در همان زمان خبر رسید که دست به تدوین مجدد فیلم زده است.
بعدها فیلم برای ثبت قرارداد به شورای صنفی نمایش هم رفت ،تبلیغات رسانه ای
ان بــرای اکران عمومی هم کلید خورد امــا یک روز مانده به اغاز نمایش فیلم،
تهیه کننده و کارگردانش در اعتراض به شرایط حاکم بر اکران سینماها ،از اکران
فیلمشان انصراف دادند .اینگونه پرونده «تیغ وترمه» در زمینه اکران عمومی بسته
شد و احتماالً باید منتظر عرضه ان در شبکه نمایش خانگی باشیم.
جمشیدیه؛یلداجبلی«:جمشیدیه»دومینتجربهیلداجبلیدرمقامکارگردان
محسوب می شود .فیلمی که بر محوریت جامعه خشونت زده روایت خود را بنا کرده
و سعی داشت مخاطب را از رفتارهای خشن بر حذر دارد و بگوید بی محابا دست
به عمل نزنید؛ اما ایراد فیلم به خصوص در یک سوم پایانی این بود که این دغدغه
را در قالب دیالوگ های شعاری و موقعیت های کلیشه ای روایت می کرد .در این فیلم
سارا بهرامی و حامد کمیلی که پیش تر در «ایتالیا ایتالیا» خوش درخشیده بودند
و یک ترکیب تازه از بازیگران را به سینما معرفی کردند ،باردیگر به صورت مشترک
ایفای نقش کردند اما در «جمشــیدیه» دیگر حتی از ان زوج جذاب هم خبری
نبود .هرچند یلدا جبلی در مقام کارگردان و فردین خلعتبری نویسنده و تهیه کننده
«جمشیدیه» در نشست خبری این فیلم هیچ کدام از این نقدها را نمی پذیرفتند،
به دفاع از ان می پرداختند و عنوان کردند شخصیت های این فیلم از افراد فرهیخته
جامعه هستند و بیان چنین دیالوگ هایی از زبان ان ها اص ً
ال بعید نیست اما پرواضح
است که «جمشیدیه» نه توان جذب مخاطب عام را داشت نه توانست نگاه مخاطب
خاص و جشنواره ای را با خود همراه کند .شاید به همین دالیل هم هنوز تالشی
برای اکران عمومی ان از سوی عواملش نشده است.
خون خدا؛ مرتضی علی عباس میرزایی« :خون خدا» دومین ساخته مرتضی
علی عباس میرزایی بعد از ساخت فیلم «انزوا» بود .فیلم فرم گرا و تجربی که بیشتر
از یک فیلم سینمایی سروشکل کلیپ های مناسبتی تلویزیون البته با تایمی باالتر
را داشت!«خون خدا» با استفاده از نشانه ها می خواهد از معجزه بگوید ولی روایتش
قدرت ارتباط با مخاطب را ندارد .استفاده مکرر فیلمساز از موسیقی و صدا و بازی با
نور و تدوین ناموفق ان باعث شده مخاطب نتواند ارتباطی با این فیلم ۷۰دقیقه ای
برقرار کند .فیلم داستان مهندس علی پاکزاد است که بعد از چندسال اعتیاد موفق
به ترک ان می شود .او در شب تاسوعا در ظرف غذای نذری ،پاکتی اغشته به خون
پیدا می کند که در ان چکی با مبلغی نجومی قرار دارد .همین موضوع ســراغاز
بازی های فرمی و بی سرانجام فیلم می شود .با توجه به ساختار «خون خدا» احتماالً
این فیلم تنها شانس نمایش در گروه سینمایی «هنروتجربه» را داشته باشد و بعید
است حتی عواملش اصراری به ورود ان به چرخه اکران عمومی داشته باشند.
روزهای نارنجی؛ ارش الهوتی :ارش الهوتی بیشــتر به عنوان مستندســاز
در سینمای ایران شناخته شــده بود و «روزهای نارنجی» اولین تجربه او در مقام
کارگردان سینمایی بلند محسوب می شد .فیلم با حضور هدیه تهرانی و علی مصفا
از اثار جشنواره پسند سال گذشته سینمای ایران بود که اتفاقاً در رویدادهای جهانی
توفیقاتی را هم برای این فیلم به همراه اورد اما در اکران جشنواره فیلم فجر چندان
مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت« .روزهای نارنجی» داستان زندگی زنی به نام ابان
است که در مسیر شغل باغداری و کشت پرتقال با دست اندازهایی مواجه شده است.
فیلم همان طور که اشاره شد و عواملش هم چندان ابایی از طرح ان ندارند ،بیشتر
کارکرد جشنواره ای دارد و برای اکران احتماالً باید روی ظرفیت «هنروتجربه» حساب
باز کند؛ تهیه کننده و کارگردان فیلم هنوز اقدامی برای اکران عمومی ان نکرده اند.
طال؛ پرویز شــهبازی« :طال» نام فیلمی اســت که پیش از شروع جشنواره
سی وهفتم فیلم فجر هم خبرساز شده بود ،چراکه ترکیب رامبد جوان به عنوان یکی
از تهیه کنندگان و پرویز شهبازی به عنوان کارگردان از ان پروژه ای کنجکاوی برانگیز
ساخته بود .اما داستان حضور این فیلم در جشنواره فجر زمانی جالب تر شد که
مسعود فراستی منتقد سینما در اتفاقی بی سابقه به تمجید از این فیلم پرداخت
و ان را اثری در حد و اندازه ســینما خواند ،تعریفی که شوکی به اهالی سینما و
اصحاب رسانه وارد کرد تا مشتاقانه به انتظار رونمایی از این اثر بنشینند .این فیلم
که در بستر اجتماعی روایت می شود داستان زندگی جوانانی است که می خواهند
رســتورانی ساده و کوچک راه اندازی کنند اما در مسیر تحقق این هدف خود ،با
دســت اندازهایی مواجه می شوند و دست به تصمیماتی غیرمنتظره و هزینه ساز
می زنند .حضور هومن سیدی ،نگار جواهریان ،طناز طباطبایی و مهرداد صدیقیان
در مقام بازیگران اصلی «طال» در کنار نام رامبد جوان و پرویز شهبازی ویترین قابل
دفاعی برای این فیلم ساخته است که می توانست متضمن موفقیت ان در اکران
عمومی هم باشد .فیلم پروانه نمایش هم دریافت کرده اما فع ً
ال تهیه کنندگان ان
یعنی رامبد جوان و محمد شایسته اقدامی برای اکران عمومی ان نکردند .این دو
تهیه کننده این روزها فیلم دیگر خود یعنی «زیر نظر» به کارگردانی مجید صالحی
را اماده ورود به چرخه اکران عمومی دارند.
ناگهان درخت؛ صفی یزدانیان :بعد از فیلم تحسین شده «در دنیای تو ساعت
چند اســت» کم نبودند سینمادوستانی که منتظر رونمایی از «ناگهان درخت»
به عنوان دومین تجربه کارگردانی صفی یزدانیان در جشنواره سی وهفتم فیلم فجر
باشند .انتظاری که البته انگونه که باید براورده نشد! «ناگهان درخت» را می توان
در دسته فیلم های «هنر و تجربه» ای قرار داد؛ فیلمی که فضایی فانتزی و تجربی
داشت و در عین حال یک فیلم شخصی از صفی یزدانیان بود .این فیلم هرچند
لحظه هایی دارد که احتماالً می تواند چند دقیقه ای مخاطب را درگیر خود کند
اما اساســاً برای ارتباط با مخاطب عام سینما ساخته نشده و به همین دلیل هم
در بهترین حالت می تواند شــانس اکران در گروه «هنروتجربه» را داشته باشد.
صفی یزدانیان در مقام کارگــردان و پیمان معادی در مقام تهیه کننده «ناگهان
درخت» هنوز اقدامی برای اکران ان نکرده اند.
حمال طال؛ تورج اصالنی :تورج اصالنی از تصویربرداران سینمای ایران ،در دومین
تجربه کارگردانی اش سراغ «حمال طال» رفت .فیلمی که ایده ای ناب در دل خود
دارد؛ داستان جستجوی الماس توسط ۲کارگر ساده در میان انبوهی از فاضالب
انســانی! اما این ایده بکر در حد همان ایده می ماند .فیلمی که شخصیت هایش
بالهت دارند اما در لحظاتی کمیک می شود« .حمال طال» در جزء به جزءش نقد به
جامعه است ،از نوسانات ارز می گوید ،از افراد دردمندی که به سختی گذران زندگی
می کنند و البته از کسانی که از همین شرایط سواستفاده می کنند« .حمال طال»
که تا امروز به صورت جدی پیگیر حضور در رویدادهای جهانی هم بوده است ،بازیگر
مطرحی ندارد و به همین دلیل شانسی برای توفیق در چرخه اکران نمی توان برای
ان قائل بود اما فارغ از این مسئله اصالنی و منصور سهراب پور در مقام تهیه کننده
این فیلم هنوز دورخیزی هم برای اکران ان نداشته اند.
سونامی؛ میالد صدرعاملی :میالد صدرعاملی فرزند رسول صدرعاملی است
که پیش تر در «من ترانه ۱۵ســال دارم» به ایفای نقش پرداخته بود اما این بار
کارگردانی را تجربه کرده و «ســونامی» را به تهیه کنندگی پدرش ساخته است.
«سونامی» از معدود فیلم هایی است که در این چند ساله با موضوع ورزش ساخته
شده و اساساً داستان ان با محوریت یک قهرمان ورزشی پیش می رود .اما مشکل
دقیقاً از همان جایی شروع می شود که برخالف ذات فیلم های ژانر ورزشی ،در این
فیلم جو رقابت شکل نمی گیرد و در هیچ بزنگاه های نفس مخاطب را نمی گیرد.
به تعبیری می توان گفت فیلم اول میالد صدرعاملی به اندازه کافی چالش برانگیز
نیست و ماجراهایش ساده برگزار می شوند .هرچند در تالش است مخاطب را به
قضاوت وا دارد و او را در دوراهی اخالق و جوان مردی بگذارد اما باز ناکام می ماند .با
این وجود جسارت کارگردان در روزگاری که همه یا کمدی می سازند یا اجتماعی
قابل تحسین است« .سونامی» هرچند تا امروز اکران نشده اما به واسطه ثبت قرارداد
اکران ،از فیلم های در انتظار نوبت نمایش محسوب می شود.
یلدا؛ مسعود بخشی :کارگردان فیلم جنجالی «یک خانواده محترم» در سی
و هفتمین جشــنواره فیلم فجر «یلدا» را به نمایش گذاشت .تنها دقایقی بعد از
رونمایی «یلدا» در پردیس ملت ،گروه های تلگرامی اهالی رسانه ،پر شد از انتقادات
نسبت به این اثر مسعود بخشی .در طول نمایش فیلم هم می شد تعجب منتقدان
و خبرنگاران از ایــن روایت غیرمنطقی را دید« .یلدا» هرچند دغدغه اجتماعی
دارد و در پی ترویج فرهنگ بخشش است اما در بیانش انقدر لکنت دارد و انقدر
فضاسازی اش کاریکاتوری از اب در امده که موفقیتی به همراه ندارد .به نظر می رسد
بخشی با ساخت این فیلم می خواسته خودش را از انچه پیشتر ساخته بود ،نجات
دهد .نکته جالب تر اینکه «یلدا» اسپانسر فرانسوی دارد این در حالی است که در این
فیلم مفاهیمی همچون قصاص ،همسر دوم و ...روایت می شود که اساساً مخاطب
خارجی درکی از ان ها ندارد« .یلدا» یکی از پرچالش ترین نشست های جشنواره
فیلم فجر ۳۷را هم تجربه کرد و عمده انتقادات به فیلمنامه و البته مبحث مالی ان
متوجهبود.بااینتوصیفات«،یلدا»بیشترباکارکردویترین هایجهانیساختهشده
و بعید است از ابتدا روی اکران داخلی ان حسابی باز شده باشد!
دیدناینفیلمجرماست؛رضازهتابچیان«:دیدن این فیلم جرم است» اولین
تجربه کارگردانی رضا زهتابچیان محسوب می شود که به واسطه نام غیرمتعارفش
از همان ایام پیش از برگزاری جشــنواره هم جزو اثار کنجکاوی برانگیز بود .امیر
اقایی ،لیندا کیانی ،حسین پاکدل و مهدی زمین پرداز بازیگران اصلی این فیلم
هستند که روایت ان درباره یک گروگان گیری با هدف احقاق یک حق است؛ خط
داستانی ای که باعث شد برخی مخاطبان جشنواره ای و منتقدان ،حال و هوای فیلم
را به «اژانس شیشه ای» تشبیه کنند.فیلم در زمان رونمایی در جشنواره موافقان
و مخالفان سفت و سختی داشــت و همین هم باعث شده بود کنجکاوی برای
تماشای ان به مخاطبان عادی تر جشنواره هم سرایت کند .محمدرضا شفاه در مقام
تهیه کنندهفیلمبه پشتوانههمینفضایرسانه ایبالفاصلهپسازجشنوارهمتقاضی
اکران عمومی ان شد و حتی برای ورود به فصل طالیی «اکران نوروز» دورخیز کرد،
اما این اتفاق به دالیلی محقق نشد .بعد از ان اما تا همین امروز همه خبرهای منتشر
شده درباره فیلم ناظر به یک «بالتکلیفی» است .تهیه کننده و کارگردان «دیدن این
فیلم جرم است» بارها در فضای رسانه ای صراحتاً تقاضای خود برای اکران عمومی
ان را مطرح کرده اند و در مقابل مدیران سازمان سینمایی تنها سکوت کرده اند!
مورد عجیب یک فیلم «بالتکلیف»! :همان طور که در این گزارش مرور شد،
غیر از فیلم سینمایی «تیغ و ترمه» که همین هفته گذشته و به رغم ثبت قرارداد
نمایش در سرگروه ،تهیه کننده و کارگردانش در دقیقه ۹۰و به صورت خودخواسته
قید ورود به چرخه اکران را زدند و فیلم «سونامی» که بعد از ثبت قرارداد در انتظار
اکران عمومی است ،در این مدت ۱۰ماهه پس از جشنواره فجر شاهد موضع گیری
و پیگیری جدی از ســوی عوامل فیلم های «بنفشه افریقایی»« ،پالتو شتری»،
«جمشیدیه»« ،خون خدا»« ،طال»« ،ناگهان درخت»« ،حمال طال»« ،روزهای
نارنجی» و «یلدا» برای اکران عمومی اثارشان نبودیم؛ گویی صاحبانشان هم از ان ها
دست شسته اند و تنها توان بدرقه فیلم هایشان را تا جشنواره فیلم فجر داشته اند!
از میان این فهرست اما فیلم سینمایی «دیدن این فیلم جرم است» شرایط کام ً
ال
متفاوتی داشته است؛ فیلمی که به رغم تمایل صریح و رسانه ای شده عواملش ،نه
فقط هنوز مجال و اجازه ای برای اکران پیدا نکرده که از سوی مسئوالن سازمان
سینمایی و وزارت ارشاد هم هیچ موضع گیری مشخصی درباره ان نشده است و از
این منظر می توان فیلم را تنها فیلم «بالتکلیف» جشنواره سی وهفتم توصیف کرد.
محمدرضا شفاه تهیه کننده این فیلم بارها نسبت به این بالتکلیفی اعتراض کرده
است.سیدمحمدمهدیطباطبایی نژادمعاونارزشیابیونظارتسازمانسینمایی،
به طور کامل درباره وضعیت «دیدن این فیلم جرم اســت» سکوت کرده و هیچ
موضعی تا به امروز نداشته است .حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی هم که
از سوی محمدرضا شفاه صراحتاً به عنوان عامل اصلی توقف فیلم پشت سد اکران
معرفی شده است ،اصرار دارد موضعی درباره این فیلم نداشته باشد و حتی سواالت
رسانه ها در این زمینه را هم بی پاسخ می گذارد .سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ
و ارشاد اسالمی هم در مواجهه با پرسشی درباره سرانجام «دیدن این فیلم جرم
است» اظهار بی اطالعی کرد .فارغ از شرایط حاکم بر کلیت سینمای ایران و نبود
توازن میان چرخه تولید و ظرفیت اکران که هر ساله باعث بازماندن تعداد قابل
توجهی از اثار سینمایی از اکران عمومی می شود ،به نظر می رسد مورد «دیدن این
فیلم جرم است» مورد خاص و عجیبی است که باید پاسخی درباره دالیل ان پیدا
کرد؛ واقعاً چرا دیدن یک فیلم باید «جرم» قلمداد شود!؟
نگاهی به فیلم «لیالج» به کارگردانی داریوش یاری
شنا در مرداب درد
محمدجوادلسانی
فیلمی به کارگردانی داریوش یاری ســاخته شده که «لیالج»
نام دارد .این اثر ،ســومین فیلم بلند ســینمایی این فیلمساز،
پس از «دخیل» و «کربال جغرافیای یک تاریخ» است .این کار
در هســته خود ،موضوعی خانوادگی را مدنظر قرار داده اما با
توسعه موضوع در ژانر اجتماعی ،حرف های اسیب شناسانه ای
دارد کــه در رگ های پنهان جامعه امــروزی جریان دارد اما
کمتر شده که از این زاویه به ان عارضه اجتماعی نگاه شود.
داریوش یاری عالوه بر کارگردانی فیلم های سینمایی یادشده،
ســاخت چندین مستند ،تله فیلم و ســریال تلویزیونی را در
کارنامــه خود دارد و موفق به کســب جوایــزی هم برای تله
فیلم های خود از جمله «یونس» شــده و بطــور نمونه ،فیلم
تلویزیونی «حبیب» این کارگردان ،چندین بار ،از سیما پخش
شده است.
در واقع ســاخت این فیلم در زمستان سال ۱۳۹۵شروع شد
و نــام اولیه ان «فصل شــکار» بود اما پس از ســپری کردن
مشــکالتی که بیشتر مالی بوده در سال ۱۳۹۸اماده پخش و
اکران عمومی می شود و فیلم فوق با نام جدید لیالج ،مخاطبان
را دعوت می کند تا به یک زخم چرکین در گوشه های مستور
جامعه ،توجه نشــان دهند .بدین ترتیب ،لیــاج از اوایل اذر
ســال جاری در چند ســینمای تهران و شهرهای دیگر اکران
محدودی می شود.
فیلم چنان نیســت که بخواهید ان را در موج حاکم سینمای
فعلی قرارش دهید .گذشــته از معدود اثار خوب ســینمایی،
متاســفانه اغلب تولیدات حال حاضر ،کــه بصورت فیلم بلند
جمع می شــود ماجرای شــان در اپارتمان ها با عشــق هایی
ســطحی و ابکی و در قــاب اتوبان های تکرار شــده پایتخت
می گذرد! اما لیالج ســودای دیگری در ســر دارد .این فیلم،
عمــا و نه در مصاحبه هــای کارگردانــش ،می خواهد حرف
تازه ای بزند .به همین ســبب تیم تولید پس از دو ماه و اندی
پیــش تولید ،نقاطی کمتر دیده شــده را مدنظر قرار می دهد
تا مضمون جســارت امیز ان توان عرض اندام پیدا کند .پیدا
کردن جاهایی بکر و دست نخورده ،دردسر و زحمت هم دارد
و البد چندان هم به ذائقه عادت شــده تیم و کست بازیگران
خــوش نیاید .حاال این را هم اضافه کنید که این گروه هنری،
دران طبیعت وحشــی ،خطراتی هــم باید تحمل کنند! یعنی
برای اینکه حال و هوای قصه دراید و باورپذیر شود ،فضاسازی
غریبی الزم است که می توان با فضاسازی شب قیرگون و باران
پر زور در کلبه ای جنگلی ،ان را تصور کرد .و یک جاده خاکی
پر پیچ و خم ،در مســیری که مه گســترده ای بران سنگینی
می کند .مگر تم داستان چیست؟
ابتدا شــروع فیلم را ببینید تا به فضای فیلم پی ببرید؛ زنی
خوش پوش و تیپ مد روز ،با ماشــینش در مســیر رســیدن
به مکانی مه الود در حال حرکت اســت و اهنگ های خاطره
انگیزی از فریدون فروغی و فرهاد مهراد از پخش ماشین شنیده
می شــود که باعث می شود تماشاچی ،قدری به درون این فضا
کشیده شود .درخط داســتان ،اسم ان زنی که تنها پشت رل
نشســته ،رعناســت .او نوازنده حرفه ای ساز است و درحالیکه
بنا دارد به یک دعوت هنری ،برای شــرکت در کنسرتی اماده
شود که در یک کشــور اروپایی قرار است برگزار شود ناگهان
درگیر خبر عجیبی می شود .او مطلع می شود که تنها دخترش
بــرای نجات پدر درمانده و به اخر خط رســیده اش ،به مکان
رازامیزی رفته که در واقع زادگاه خود رعنا ست و در خاطرات
دور این زن غمگین ،مدفون شده .این زن ،سالیان دوری ،وقتی
که به ســن امروز دخترش بوده تصمیم می گیرد از ان مکان
لعن شــده فرار کند! حاال رعنا با این شــوک جدید وارده ،در
استانه کنسرت باشکوهش چه می تواند بکند؟...
ناگفته نماند که این قصه چند بعد دارد که می توانســت در
فیلمنامه ،بهتر از این پرداخت شود .برای پر کردن رخنه های
متن ،نیاز به خیلی کارهاســت تا داســتان ،واقعی و جذاب،
جلوه کند؛ هنر کارگردان اینســت کــه عنصر نقش اول را از
دل جنگلــی غریب و ناامن عبور دهــد و از ان مهیب تر ،به
مرداب هایی برســد که از بد حادثه ،پرعمق هستند .حرکتی
که در برخی سکانس ها الزم است با قایق های باریکی صورت
گیرد .پس اینطور که معلوم اســت ،تیم تولید شرایط سختی
را باید تحمل کند؛ مثال یک مســیر البیرنتی را باید سوار بر
قایق باریک و بلند ی شــد و از البالی نیزارهای قد کشیده،
بصورت تک نفره و ایســتاده ،پارو زنــی کرد! داریوش یاری،
واقعا چگونه توانســته ظرفیت بازیگرانش را بســنجد و اصال
از انهــا چه می خواهد؟ او قطعا دغدغــه متن دارد که خیلی
هم به ان مطمئن نیســت اما با کارگردانی خالقانه می تواند
گرفت و گیری داســتان را تا اندازه زیــادی پر کند .زیرا در
لوکیشــن های تحقیق شده ،هندســه ای جغرافیایی ترسیم
می شــود که در خط افقی شمال کشــور ،قرار دارد؛ از جاده
جنگلی زیبا و ناشــناخته ای ،کار استارت می خورد .رسیدن
بــه کلبه ای قدیمی در کنار نیزار که برای زن خاطرات تلخی
دارد .همینطور قهوه خانه ای پرغوغا و نامطمئن که برســرراه
قراردارد .در ادامه سکانس ها ،به کنار دریاچه ای می رسید که
درحوالی منطقه کیا شهر است .اما در ان هوای ابری کم کم
به دخمه هایی می رســید که در ســمت اسکله و کشتی های
لنگر زده پنهان شــده اند .عده ای انجا هســتند که مبتالی
به قمار شــده اند و با انداختن دو تاس کوچک حاضرند روی
سرمایه های مالی و حتی انسانی شرط بندی کنند و بدینگونه
زندگی را ببازند! در نهایت می توان کارگردان را تحسین کرد
که توانسته حوالی استانه اشرفیه در استان گیالن ،کار پخته
و چشــم نوازی نسبت به دو اثر بلند پیشین خود عرضه کند.
پیدا کردن لوکیشــن های خوب قطعا کار پر زحمتی اســت
که در گام نخســت می تواند فیلمســاز و دستیارانش را برای
ادامــه کار اقناع کند .مخصوصا باید یادی کرد از فیلمبرداری
خــوب حمید مهرافروز که قاب های چشــم نوازی در معرفی
سکانس ها ارائه داده به ویژه نماهای بسته ای که در مکان های
داخلی از رابطه ادم ها و اشــیا پیرامون گرفته ،به کارگردانی
اثر ،قیمت بیشتری افزوده است.
البته این نقشه کشــی متفاوت ،بازی متفاوتی هم می طلبد؛
انصافا اکت های بازیگر چندان دیده نشده محیا دهقانی ،موفق
و باورپذیر از اب درامده و اینده روشــنی در ســینما می توان
برایش تصور کرد چون ایفای نقش اولی برای نخســتین بار ،یا
خوب می گیرد یا متاســفانه صاحب نقش را زمین می زند که
در اینجا ،گزینه اول می چربد .نفر دوم در بازی متفاوت ،حامد
کمیلی است که در نقش همسر رعنا ایفای نقش می کند و باید
اذعان کرد که چنین بازی باورپذیری ،از او کمتر به یاد می اید؛
شاید نقش الیاس در ســریال تلویزیونی اغما با ان هماوردی
کند که مربوط به ســال های نزدیک هم نیســت .ادمی که در
لیالج بخوبی تراش خورده و به قول خودش ،ته کشیده ،و دارد
به پایان نکبت بار خود نزدیک می شود .او با پول های باداورده
کم کم به ســقوطی رسیده که به دســت خودش رقم خورده
امــا حضور ناگهانی زنی که چند ســال پیش او را ترک گفته،
باعث می شود که ســخت کالفه شود .دیدن ادم های مبتال به
محفل های قمار شــاید ازار دهنده باشد اما همان بیغوله های
تاریک ،انتظار افرادی را می کشــند تــا اخرین توان بقا را هم
از انها بگیرند .حامدکمیلی توانســته رفتارهای دائم الخمری
را چنان از خود بروز دهد که تماشــاگر او را درکسوت هیوالی
کثیفی مشاهده کند که با این وضعیت ،نزد اهالی اشنای رعنا
بی حیثیت هم شــده است شــاید یک پیچ دراماتیک بتواند
سرنوشتی دیگر برای این رابطه های سیاه شده رقم بزند هرچند
که امید زیادی به او نمی توان بست .بازیگر سومی که توانسته
ایــن مثلث را کامل کند انتخاب هوشــمندانه مهران احمدی
اســت او در نقش یک عاشق ســرکوفته و ناامید ،ضلع اخر را
برای تماشــاگربه خوبی ترسیم می کند .البته بازیگران دیگری
هم چون نسرین بابایی در نقش خورشید و رضا اخالقی که از
بستگان رعناســت در متن کار حضور دارند که داریوش یاری
توانسته بازی های خوبی از انها بگیرد.
به هر روی مشــکالتی که در مســیر تولید این پروژه روی
داد و اتمام کار را ســه ســال به عقب انداخت می توانست با
اکران خوب ســینمایی در سالن های بیشــتر و سانس های
بهتر ،خســتگی را از تن عوامل تولید و بازیگرانش بشــوید.
اما افســوس که برای چنین کار فکر شده ای ،حمایت الزم
صورت نگرفت و حیف شــد که شمار بیشتری از عالقمندان
اثار سینمای بصری ،فرصت کافی اکران برای تماشای چنین
کاری را پیدا نکردند .اثری که به روشــنی توانسته از اجزای
طبیعــت و فضای با طــراوت خارجی اســتفاده مفیدی در
خدمت موضوع به عمل اورد.
در انتها ضروری ست به تهیه کنندگی لیالج هم اشاره ای شود
علیرضا ابوالقاســمی نژاد با انتخاب این پروژه نشان داده که به
جای دل بســتن به کارهای مبتذل و بی هویت که سکه رایج
این سال های سینماست ریســک تهیه اینگونه اثار معدود اما
ارزشــمند را بپذیرد تا نام خود را از لیست خاکستری سرمایه
گذارانی بیرون کشد که تنها به پول فکر می کنند و حتی یک
دقیقــه هم به تاثیرات و عواقب مخــرب کاالی فرهنگی خود
نمی اندیشــند! شاید بهتر باشــد که رییس سازمان سینمایی
کشــور تدبیری عاجل به کار بندد که مسیر تولیدات سخیف و
بی مایه ناهموار شود و به جای ان ،نسبت به تعداد کم شمار
اثاری از این دست ،حمایت ویژه ای به عمل اید تا انچه بزرگان
گفته اند که سینما ،اینه حقیقت نمای دردهای اجتماع است
تحقق عینی پیدا کند.
5
دوشنبــــــــــــــــه 2دیماه 1398سالدوازدهمشمــاره1169
www.honarmandonline.ir
سینـــما
CINEME
یادداشت
اقای پرستویی
نقد با تعریف مصلحتی تفاوت دارد!
افشین علیار
از زمانی کــه فضای مجازی
در ایــران روی کار امــده
اســت و از زمانی که جریان
سلبریتی شکل گرفته بعضی
از هنرمندان رســانه شان را
پیدا کرده اند همین موضوع
باعث شده شان و شخصیت
هنرمند روز به روز تنزل پیدا
کند وهنرمند با پ ِز دانای کل
بودن درباره ی هر موضوعی
یــک پســتی می گــذارد و
اساســا مشخص است ان هنرمند از ســر نادانی و کج فهمی
یا شــاید بیکار بودن ادعای فهمیدن دارد ،پرویز پرستویی که
روزگاری بازیگر مهم ســینما و تلویزیون ایران بوده این روزها
به سینمای خالتورپســن ِد مبتذل رو اورده است اگر سری به
صفحه اینســتاگرام این بازیگر بزنید بعید است که فکر کنید
این پیج یک بازیگر باشــد دالر ،سیل و مســائل اقتصادی و
پالســکو و دختر فراری و غیره موضوع پیج این بازیگر اســت
اما نکته ای که باعث شد این یادداشت را بنویسم همین کینه
ورزی این بازیگر به یک منتقد اســت پرستویی که روزگاری
فیلم های مهم و ماندگار بازی می کرد این روزها لس انجلس
تهران یا مطرب بازی می کند که اساسا خو ِد این بازیگر تبدیل
به یک مطرب شــده است و اساســا نمی تواند نقد بپزیرد ،من
به عنوان یک نویســنده نقد خود را شــاگرد مسعود فراستی
می دانــم و این را هم خوب می دانم که حرف های درســتش
انقدر برنده است که مثال اقای پرستویی نمی تواند تحمل این
نقد را داشــته باشد هدف نقد همین اســت انقدر باید زننده
باشــد تا صاحبان اثر نســبت به عملکرد خــود در ایجاد یک
اثر ســینمایی الکن به تامل فرو روند اما در ایران نقد جایگاه
ضد دارد یعنــی اگر منتقدی از یک اثر ســینمایی مبتذل و
مستجهن تعریف کند ان منتقد تبدیل به استاد نقد می شود،
مســعود فراستی به مخاطبان فیلم مطرب گفته لمپن و اتفاقا
حرف درستی هم زده اســت ،باعث تاسف است این بازیگر و
عوامــل تولید این فیلم فکر کنند اگر یــک فیلم فروش زیاد
داشته است پس حتما تماشاگر فیلم را دوست دارد اما منظور
فراستی کامال واضح و روشن بود که زمانی فیلمساز یک فیلم
مبتذل و بدساخت می سازد ناخودگاه سلیقه مخاطب با دیدن
ان اثر تنزل پیدا می کند وقتی هم که سلیقه مخاطب سخیف
شود دیگر نمی تواند فیلم استاندارد را بپذیرد می گویند سینما
تفریح اســت و مخاطب در این شــرایط اقتصادی به تفریح و
خنده نیاز دارد خب این تفکر زیبایی ســت اما در صورتی که
فیلمســاز فیلمش هم رایگان برای مردم اکران کند نه اینکه
یک فیلم صرفا شبه کمدی بسازد و بخواهد روحیه ی مخاطب
را تغییر بدهد ،از سوی دیگر یک حقوقدان به خاطر واژه لمپن
از فراســتی شکایت کرده اســت(عجب اد ِم بیکاری) که البته
یک شواف برای فروش بیشتر فیلم است ،حاال اقای پرستویی
صبح زود این موضوع را در پیج اینســتاگرام خود گذاشتهاند
و فراســتی را سم رســانه نامیدند و از رضادرستکار و شاهین
شــجری کهن به عنوان منتقد فرهیخته نام بردند چرا؟ چون
در برنامه تلویزیونی نقد پنج این دو منتقد از این فیلم تعریف
کردند و باعث تاســف اســت که منتقدی مثل رضادرستکار
چگونه از بازی پرویز پرستویی در این فیلم تعریف کرده است
(به نظرم شــوخی بزرگ و تلخی است) ،البته اقای پرستویی
از اقــای فریدون جیرانــی هم به عنوان خوب هــا نام بردند
چرا که این هفته قرار اســت در برنامــه اینترنتی کافه اپارات
حضور داشته باشند و قطعا اقای جیرانی طبق معمول از اقای
پرستویی تعریف و تمجید کرده اند.
اساســا منتقد کنار مردم است نقد برای مخاطب کاربرد دارد
کســانی مثل اقای پرویز پرســتویی که تحمــل و طاقت نقد
ندارند یا منتقدی مثل فراستی را سم رسانه می دانند خواهش
عاجزانه دارم بــرای چند دقیقه دنیای مجــازی را رها کنند
و کتــاب های نقد و تحلیل فیلم مطالعــه کنند یا ویدئوهای
تلویزیونــی راجر ایبرت منتقــد امریکایی را ببینند که ایبرت
چگونه و با چه ادبیاتی فیلم های ادم های مهم را نقد می کند
ادبیات نقد ما در ایران انقدر دوســتانه و سطحی و گل و بلبل
است که فرســنگ ها با نقد فاصله دارد چرا که اساسا منتقد
ایرانی رابطه دوســتانه و احساسی با کارگردان و بازیگر دارد و
برای همین نمی تواند حق مطلب را ادا کند دوستی با بازیگر و
کارگردان باعث مصلحت طلبی و نان غرض دادن می شود .نق ِد
خنثی یا نق ِد مثبت منتقد بــه دلیل ارتباط های خاص قطعا
برای هنرمند کارکردی ندارد ،اگر منتقد با ادبیاتش نتواند نظر
ذهنی اش را بدهد به ان منتقد نمی گویند چرا که هیچ کسی
نمی تواند چیزی را به منتقد واقعی دیکته کند .همان طور که
فیلم هایی مثل مطرب برای ســلیقه مخاطب خطرناک است
منتقد مصلحت طلب هم نمی تواند دردی را دوا کند و تا زمانی
که این ســیطره ادامه پیدا کند سینمای ایران هر روز ضعیف
و ناتوان ترمی شود.
6
مسائل و کمبودهای تئاتر عروسکی از نگاه محمد لقمانیان
دوشنبــــــــــــــــه 2دیماه 1398سالدوازدهمشمــاره1169
www.honarmandonline.ir
تئـــــاتر
THEATRE
یادداشت
یلدا را چطور با هنر گره بزنیم؟
احسان صارمی
نگاهی به جــدول نمایش های این روزهای تهــران بیاندازید.
تصور کنید هوس دیدن نمایشــی با خانواده ،در شب یلدا به
سرتان زده باشد .چه چیزی نصیبتان می شود؟ پاسخ صریح و
ال گفت سنگلج جایی است
روشن اســت :هیچ .شاید بتوان مث ً
ً
برای یک دم یلدایی شدن؛ اما یلدایی شدن دقیقا چیست؟ اگر
یلدا ان چیزی اســت که تلویزیون به ما می دهد که باید گفت
تلویزیون خود مصداق رویکرد ضدیلدایی اســت .همه ساکت،
صمم و بکمم روبه روی نوری خیره کننده نشســته ،لب از لب
نمی گشایند و به سردترین رسانه تاریخ بشریت خیره می شوند.
یلدا شب ســردی است؛ اما نیاز به گرمی دیگری است .گرمی
که روزگاری زیر کرسی یافت می شد و این روزها هیچ جا.
پس بی خیال تلویزیون .برویم ســراغ سینما .روی پرده سینما
چه نصیبمان می شــود؟ مطرب؟ خدای من درجه سنی فیلم
اص ً
ال مناســب حضور خانواده که نیســت ،بعدش مگر مطرب
یلدایی است!؟ همه چیز بیشــتر به یک عقده گشایی تاریخی
بازمی گــردد .حاال به بچــه حالی کن مث ً
ال چرا شــماعی زاده
گیتارش را گذاشــته و رفته ،بچه می پرســد کجــا رفته و تو
می گویی .LAقطار ســواالت ادامه می یابد تا جایی که اص ً
ال
فیلم را هم از دست می دهی .این چه شب یلدایی است!؟ تازه
در ان تاریکی سینما و وفور نفس های ساکت ،پرسش و پاسخ
فرزند و والد می شــود مته توی سر مخاطبان .پس روزگار به
کام ما نیست.
نه تئاتری هست و نه سینمایی و تلویزیون هم که افیون است.
پس یلدا را چطور با هنر گره بزنیم؟ مگر نه انکه یلدا بخشی از
فرهنگ ماست و فرهنگ ابزارش هنر است؟ پس چرا برای یلدا
هنری نداریم؟ این همه هیچی برای یک شب به یادماندنی نوبر
است .شــاید یکی بگوید موسیقی که هست؛ ولی چند اهنگ
یلدایی می شناسید؟ به جز «تو شب یلدای منی» چه بر زبانتان
جاری می شود؟ باز هم پاسخ یک هیچ بزرگ است.
می گوییم یلدا بخشی از فرهنگ ماست .بدون شک انچه یلدا
را بدل به یک فرهنگ ساخته وجه ایینی ان است ،ایینی که
در گذر ســال ها و قرن ها ،به بخشی از حافظه جمعی ما بدل
شده اســت .بخش جذابی که می ماند و مدام برای رسیدنش
لحظه شــماری می کنیم .با اینکه از گذر عمر خرسند نیستیم؛
اما با امدن یلدا این احساس به ما دست نمی دهد که یک سال
پیرتر شده ایم و شاید فرصت های ناب زندگی کردن را از دست
داده ایم .حتی شاید فراموش کنیم در همین سال 1398چه بر
سرمان امده است .می خواهیم یک شب را بی دغدغه بگذرانیم،
این بی دغدغگی برامده از همان ایین اســت .ایینی که به ما
می گوید کنار هم جمع شوید و شــادی کنید .حاال بماند که
این شادی به چه نحوی نمودار می شود؛ اما میل به شاد بودن
بخشی از یلدابودگی است.
به بخش اول مطلب بازگردیم .تصور کنید به سرتان زده برای
شــب یلدا اثری هنری را انتخاب کنید که میل یلدایی شــما
را دوچندان کند؛ در چنته شــما چیست؟ هیچی؛ اما فرصت
داشــتن چنین لحظــه ای ناممکن بود؟ خیــر .ایین برای ان
فرصت هم برنامه ای داشــته ،برنامه ای که گویی فراموش شده
است .یلدا محصول ایین است و ایین مجموعه ای از کنش های،
کنش هایی که در بســتری دراماتیک به جهانی نمایشی بدل
می شــود .جهانی که در ان رقص ،اواز و روایت ،داستان امدن
سرمایی سه ماهه و رفتن رنگ از درختان و ریزش برف را نقل
می کنند .حاال که این روزهای تهران سیاه و پردود است ،چقدر
داستان می چسبد .همان چیزی که نه در فیلم ها می یابید و نه
در تئاترها .خیالتان را راحت کنم ،ما برای یلدا چیزی نداریم.
یلدا یک نمایش خیابانی می خواهد ،با اتشــی عظیم ،قصه ای
پرشور می خواهد از جنگ میان خیر و شر که در ان خیر دست
خالی هم پیروز می شــود .بعدش پا می کوبد و غریو شادی سر
می دهــد .بعد قهرمان خیر از ما می خواهد که فریاد بکشــیم
و دســت بزنیم .پسرت می پرســد چرا ،تو هم می گویی وقت
شادی است .پسرت می پرسد چرا برای سرما شادی کنیم؟ و تو
می گویی شــب ها طوالنی تر می شود و وقت بیشتری پیش هم
صرف می کنیم ،هوا ســرد است و بیشتر در دل خانه پیش هم
می مانیم ،بدن ها یخ می زنند و وقت ان داریم کنار هم یکدیگر
را گرم کنیم .شاید مرد کنار دستت بگوید ،دمت گرم ،پاسخی
دادی به همه پرسش های دخترم.
حاال بازگردیم بــه بخش اول این مطلب ،چه در چنته داریم؟
می گردم .می بینم در ســنگلج برای یک شــب جواد انصافی
می خواهد برای ما قصه تعریف کند .قصه شــب چله و امدن
ســرما .با خودم فکر می کنم این دیار یلداپرســت ،چند جواد
انصافــی دارد؟ یــک عدد ،دو عــدد و . ...کــم دارد به خدا،
انصافی ها در حال انقراض اند و همین یک انصافی هم یک شب
در ســنگلج 200نفره ،یک ده هــزارم جمعیت تهران را اقناع
می کند .این همه شــعارهای قشــنگ در باب حفظ ایین ها و
سنت ها شده است انقراض .انقراضی شبیه انقراض های جزیره
گاالپاگوس .انقراضی که به دســت خودمــان رقم می خورد و
نهایتش می شود یلدا شبی برای هیچ .حاال در خیابان که قدم
می زنیم شهر را می بینم مملو از پوسترها و بیلبوردهای یلدایی؛
اما دریغ از یک ایین ،یک شــادی ،یک لذت دسته جمعی .ما
سال هاست اهنگ مشترکی برای خواندن نداریم.
مدیرانمابیشترسیاسیهستندتاهنری
محمــد لقمانیان بازیگر ،صداپیشــه و هنرمنــد عرصه تئاتر
عروسکی با اشــاره به اینکه کار در زمینه تئاتر عروسکی برای
مردم جامعه ما بد جاافتاده اســت ،گفت :من تالش می کنم با
عروسک لقمه ،فعالیت در زمینه تئاتر عروسکی را کاری بسیار
مهم در زمینه تولید و نشر یک فرهنگ جلوه دهم .به طور مثال
حرف های انتقادی که شــخصیت جناب خــان با صدای اقای
محمــد بحرانی در زمینه های مختلف مطــرح می کند و اتفاقاً
مخاطبش بزرگ سال است .امیدواریم این فرهنگ برای فرزندان
ما جا بیفتد که کار با عروســک صرفاً به معنای عروسک بازی
نیســت و با عروسک ها می توان فرهنگ هایی را منتقل کرد .او
درباره کاهش انگیزه هنرمندان در تولید اثار عروسکی ،عنوان
کرد :بــه عقیده من این موضوع ابتدا بــه مدیران برمی گردد.
افرادی که چندان در این زمینه رویکرد کارشناسانه و اطالعات
الزم ندارند .اغلب مدیران ما بیشــتر در حوزه سیاست و امور
مشــابه ان تخصص دارند تا هنر و شناخت کودکان .این گونه
است که وقتی عروسکی مانند کاله قرمزی معرفی شد همه به
تقلید از ان دســت زدند و کمتر شاهد ایده پردازی هنرمندان
عرصه تئاتر عروســکی بودیم و یا از زمانی که عروسک جناب
خان معرفی شــد ،بارها من این جملــه را از مدیران تلویزیون
شــنیده ام که می خواهیم عروسکی با محبوبیت «جناب خان»
داشــته باشیم و این مسئله نشان می دهد خالقیت مدیران در
همین حد است.
لقمانیان درباره جایگاه تئاتر عروسکی ایران در دنیا اظهار کرد:
علی رغم اینکه تجربه ســفر به دیگر کشورها و تماشای نمایش
عروسکی ان ها از نزدیک به جز کشور لهستان را نداشته ام اما به
نظرم جایگاه ما ایرانیان در عرصه تئاتر عروسکی خوب و قابل
قبول اســت .البته شــاید به لحاظ تکنیک ،امریکا و اروپا از ما
جلوتر باشند .ان ها تکنیک و عروسک های عجیب وغریب خود
را دارند ،کمتر به سراغ کپی برداری رفته اند و ان قدر با متریال
مختلف دســت وپنجه نرم کرده اند که به ایده های نو و خالقانه
در زمینه تئاتر عروســکی دســت یافته اند .یک بار تماشــاچی
نمایشــی پس از پایان کار از من پرسید که اقای لقمانیان من
خیلی متوجه این نمایش عروســکی خارجی نشدم .ایا دانش
من کافی نیست یا قدرت این ها در کار بسیار باالست .به ایشان
گفتم که نباید در مواجهه با یک اثر خارجی تا این اندازه خود
را دست کم بگیریم .اتفاقاً بهتر است تصاویری از اثار خارجی را
در ذهن مان ذخیره کنیم .به طور مثال ان ها به خوبی با نور کار
می کنند کما اینکه تئاتر عروســکی ما بیشتر از نور تخت بهره
می گیرد اما یکی از افرادی که از بازی با نور در تئاتر عروسکی
به خوبی بهره گرفته اند ،اقای بهروز غریب پور هستند که نور را
به خوبی می شناســند .او در ادامه افزود :مهندسی نور و نحوه
به کارگیــری نور برای خلق تابلوهای جدیــد و معنادار کردن
صحنه ها مواردی هستند که می توانند از ابزار نور برای نمایش
هر چه بهتر تئاتر عروسکی استفاده کنند .البته این بحث بسیار
تخصصی است اما ما باید این تجربه را به خوبی
دنبال کنیم و اما به لحاظ ایده ما ایرانیان غنی
از داستان و ایده هســتیم .این حجم از تولید
محتــوا و شــخصیت پردازی در زمینه نمایش
عروسکی که ما در ایران داریم ،در هیچ کجای
خاورمیانه و حتی اسیا به چشم نمی خورد .ل
قمانیــان با بیان اینکه بایــد روابط بین المللی
در زمینــه هنر نمایش را ارتقــا دهیم ،یاداور
شــد :در زمینه تئاتر هم به عقیده من بیشــتر
موفقیت و رســیدن به سطوح حرفه ای متعلق
به کســانی است که تجربه سفرهای خارجی و
تماشای اثار هنرمندان دیگر کشورها را به ویژه
در قالب جشــنواره ها داشته اند .مثل این است
که هنرمندی از یک شهرستان به تهران بیاید،
ان قدر به تماشــای اثار مختلف بنشیند تا دید
او نســبت به هنر نمایش و تئاتر عروسکی باز
شــود و بتواند در شهر خود اثار قابل قبول تری
تولید کند .به هر روی باید روابط بین المللی را
در زمینه هنر نمایش ارتقا دهیم .باید با رایزنی
در زمینه تئاتر هم
به عقیده من بیشتر
موفقیت و رسیدن به
سطوح حرفه ای متعلق
به کسانی است که تجربه
سفرهای خارجی و
تماشای اثار هنرمندان
دیگر کشورها را به ویژه
در قالب جشنواره ها
داشته اند .مثل این است
که هنرمندی از یک
شهرستان به تهران بیاید،
ان قدر به تماشای اثار
مختلف بنشیند تا دید او
نسبت به هنر نمایش و
تئاتر عروسکی باز شود و
بتواند در شهر خود اثار
قابل قبول تری تولید کند
در جشــنواره هایی کــه امکان حضــور داریم
شرکت و فضای هنری ان ها را از نزدیک تجربه
کنیم .البته باید مراقب باشــیم در این مســیر
کپی برداری نداشــته باشیم و صرفاً بیاموزیم و
ایده بــرداری کنیم .ای کاش مدام اثار ســنتی
کشــورهای مختلف را ببینیــم و در قالب یک
پژوهشگر به تحلیل ،بررسی و مقایسه تولیدات
در کشورهای مختلف بپردازیم.
این عروسک گردان ،تصریح کرد :شبکه های
مجــازی و اجتماعی ،فرصــت خوبی را برای
معرفی هنرمندان از سراســر کشــور فراهم
کرده اســت که تــا پیــش از ان ،این امکان
وجود نداشــت .در این گروه ها ،هنرمندان از
شــهرهای مختلف به اظهارنظر و اعالم نقطه
نظرات خــود می پردازند ،تصاویر اثارشــان
را نشــر می کنند و به تبادل فکر و اندیشــه
می پردازند .بســیاری از افراد به واسطه همین
فضاها با یکدیگر اشــنا شده اند و این فرصت
بسیار مغتنم و ارزشمند است.
گران تریناثارهنریسال 2019رابشناسید
حراجی هایبزرگ« ساتبیز»و«کریستیز»امسالهمگران ترین
اثار هنری فروخته شده را در کارنامه خود ثبت کردند .از ۱۰اثر
هنری گرانی که در سال ۲۰۱۹فروخته شدند ۹،اثر در نیویورک
و توسط « ساتبیز» و «کریستیز» به فروش رفتند .ان یک اثر
هنری دیگر هم در شعبه لندن حراجی «کریستیز» به فروش
رفت .اثار هنری کالسیک معاصر با اختصاص دادن هشت اثر
در فهرســت ۱۰اثر هنری گران فروخته شده در سال ،۲۰۱۹
امسال نیز بازار هنر را در سلطه خود داشتند .هفت اثر از این
فهرست نیز به دهه ۶۰میالدی تعلق داشتند و تنها دو اثر ان
در اواخر قرن نوزدهم خلق شده بودند .تمامی اثار این فهرست
به استثنای یک اثر ،تابلو نقاشی بودند و هیچ کدام از ان ها به
هنرمند زن تعلق نداشتند .گران ترین اثر هنری یک هنرمند
زن که در سال ۲۰۱۹به فروش رسید ،مجسمه ی «عنکبوت»
اثر « لوئیز بورژوا» بود که در ماه «می» به قیمت ۳۲میلیون دالر
فروختهشدوبهپانزدهمیناثرگران قیمتاینسالتبدیلشد.
در ادامه نگاهی داریم به گران ترین اثار هنری که در سال ۲۰۱۹
به فروش رسیدند:
قیمت ۸۸.۸:میلیون دالر
«بوفالو » ۲که توسط یک مجموعه دار اهل شیکاگو به حراجی کریستیز
نیویورک ارائه شد با فروخته شدنش به قیمت ۸۸.۸میلیون دالر رکورد
گران ترین اثر پیشین «راشنبرگ» که ۱۸میلیون دالر بود را در هم
شکست .چند دلیل برای فروخته شدن این اثر با چنین قیمت قابل
توجهی وجود دارد :این اثر در زمانی خوش ایندی خلق شده بود چراکه
«راشنبرگ» در همان سال شیر طالیی بینال ونیز را به خود اختصاص
داده بود و از نوشــابه «کوکا کوال» گرفته تا «جان اف کندی» مملو از
پیکرنگاری هایکالسیکامریکاییاست.ایناثرهنریدرابتداباقیمت
پایه ۵۰میلیون دالر به مزایده گذاشته شد ،اما در نهایت به قیمت۸۸.۸
میلیون دالر فروخته شــد .از انجا که اغلب اثار تحسین شده ابتدایی
این هنرمند در موزه ها و یا مجموعه های خصوصی نگهداری می شوند،
فرصت های این چنین برای خریداری یکی از اثار «راشنبرگ» بسیار
کم اتفاق می افتد و مجموعه داران این حقیقت را به خوبی می دانند.
« .۴کتری و میوه» ( )۱۸۸۸اثر «پل سزان»
قیمت ۵۲.۵ :میلیون دالر
این تابلو نقاشــی کــه کلمه «رادیــو» را در حالی که خمیده
شــده به تصویر می کشد با به فروش رفتنش رکورد گران ترین
اثر پیشــین این هنرمند را که ۳۰میلیون دالر بود با اختالف
بیش از ۲۰میلیون دالر شکست .مدیر بخش اثار پساجنگ و
معاصر حراجی کریستیز درباره تابلو نقاشی «رادیو» می گوید :
«این اثر تمام و کمال « روشــی» یک نمونه بارز از نقاشی های
نواورانه ی کلمه ای او است ،اثری است که « روشی» را به عنوان
یکی از خالق ترین و تاثیرگذارترین نقاشــان نسل خود معرفی
می کند».
«.۸مطالعه ای برای یک ســر» ( )۱۹۶۲اثر «فرانسیس
بیکن»
7
دوشنبــــــــــــــــه 2دیماه 1398سالدوازدهمشمــاره1169
www.honarmandonline.ir
&MUSIC
موسیقیوتجسمی
VISUAL ARTS
اخبار
ششم و هفتم دی ماه با نواختن سونات شماره ۸بتهوون
«گوتلیب والیش» در تاالر رودکی
روی صحنه می رود
« . ۱کومه های علف خشک» ( )۱۸۹۱اثر «کلود مونه»
قیمت ۱۱۰.۷:میلیون دالر
این نقاشی درخشــان از چند کومه علف پیش از ان که در بهار سال
جاری در حراجی ساتبیز رکوردی را به ثبت برساند ،به مدت سه دهه
متوالی در یک مجموعه خصوصی نگهداری می شد« .کومه های علف
خشک» برای اخرین بار در سال ۱۹۸۶در حراجی کریستیز به قیمت
۲.۵میلیون دالر فروخته شــد .این نقاشــی رنگ روغن که در سال
۱۸۹۰توســط «کلود مونه» خلق شده است پس از انکه بهار امسال
با قیمت ۱۱۰.۷میلیون دالر فروخته شد ،به اولین تابلو نقاشی سبک
امپرسیونیسم که به قیمتی بیش از ۱۰۰میلیون دالر فروخته شده
است ،تبدیل شد .این تابلو نقاشی تنها یکی از ۲۵مجموعه تابلو نقاشی
این هنرمند است که پشته های علف همسایه « مونه» را در فضایی باز به
تصویرمی کشد.ایناثرهمچنین،گران قیمت تریننقاشیفروختهشده
« کلود مونه» در حراجی ساتبیز نیز محسوب می شود .گفته می شود
یک میلیاردر المانی به نام «هاسو پلتنر » این تابلو نقاشی را خریداری
کردهاست«.کلودمونه»بنیانگذارسبکامپرسیونیسمفرانسویواستاد
نقاشی فضای باز بود که در سال ۱۹۲۶و در سن ۸۶سالگی درگذشت.
« . ۲خرگوش»( )۱۹۸۶اثر «جف کونز»
قیمت ۹۱:میلیون دالر
این اثر هنری در ابتدا با قیمت پایه ۴۰میلیون دالر در حراجی کریستیز
نیویورک به مزایده گذاشــته شد و پس از یک کشمکش طوالنی به
قیمت ۹۱میلیون دالر فروخته شــد .بنابراین «خرگوش » رکورد اثر
پیشین «جف کونز» یعنی «سگ بادکنکی» ۵۸.۴میلیون دالری را
شکست و یک رکورد جدید دیگر را به عنوان گران ترین هنرمند زنده
دنیا را که پیشتر به «دیوید هاکنی» برای نقاش «استخر با دو پیکر»
تعلق داشت ،به خود اختصاص داد.
« . ۳بوفالو )۱۹۶۴(»۲اثر «رابرت راشنبرگ»
قیمت ۵۹.۳:میلیون دالر
این تابلو نقاشی طبیعت بی جان پیش از ان که به قیمت ۵۹.۳میلیون
دالر در حراجی کریستیز نیویورک فروخته شود توسط مجموعه داران
و عالقه مندان هنری بسیاری بخصوص از اسیا دنبال می شد .این تابلو
نقاشی « سزان» تاریخچه پراشوبی دارد :این اثر یک بار در سال ۱۹۷۸
از خانه مجموعه داری ربوده شــد و در سال ۱۹۹۹دوباره پیدا شد .در
همان سال بود که مالک پیشین این تابلو نقاشی ان را از حراجی ساتبیز
لندن به قیمت ۲۹.۵میلیون دالر خریداری کرد.
«.۵زن و سگ» ( )۱۹۶۲اثر «پابلو پیکاسو»
قیمت ۵۴.۹:میلیون دالر
تابلو نقاشــی « زن و سگ» دومین همسر « پیکاسو» را در کنار سگ
محبوبش به تصویر می کشد .این حقیقت که این تابلو نقاشی پس از
مدت طوالنی به بازار هنر ارائه شده است (مالک ژاپنی پیشینش این
تابلو نقاشی را به مدت ۲۹سال نزد خود نگه داشته بود) مطمئنا به نفع
تابلو نقاشی تمام شده است.
«.۶دو الویس پریسلی»( )۱۹۶۳اثر «اندی وارهول»
قیمت ۵۰.۴ :میلیون دالر
این تابلو نقاشــی در گذشته تنها یک بار برای عموم به نمایش
گذاشته شده اســت .رئیس بخش اثار معاصر حراجی ساتبیز
این اثر را به عنوان یکی از برترین اثاری که در ۲۰سال اخیر
در حراجی ساتبیز میزبانش بوده یاد کرد.
« .۹بدون عنوان» ( )۱۹۶۰اثر « مارک روتکو
قیمت ۵۰.۱ :میلیون دالر
موزه هنرهای مدرن سانفرانسیســکو این تابلو نقاشــی بدون
عنــوان را به قیمــت ۵۰.۱میلیون دالر در حراجی ســاتبیز
نیویورک به فروش رساند.
مســووالن این موزه اعالم کردند از سود حاصل از فروش این
اثــر هنری برای پر کــردن جای خالی اثــار هنرمندان زن و
رنگین پوست در مجموعه خودشــان استفاده خواهند کرد .به
گفته یک کارشــناس با این که همیشه تقاضا برای خرید اثار
« روتکو» باال بوده اســت این تابلوی بی عنوان « روتکو» چندان
بی نظیر محســوب نمی شــود چراکه در غیر این صورت موزه
هنرهای مدرن سانفرانسیسکو ان را نمی فروخت.
«.۱۰هنری گلدزالر و کریســتوفر اسکات»( )۱۹۶۹اثر
« دیوید هاکنی»
قیمت ۵۳:میلیون دالر
در ابتدا قیمت تقریبی ۵۰الی ۷۰میلیون دالر برای این اثر تخمین
زده شده بود و نخستین پیشنهاد ارائه شده در حراجی کریستیز ۳۸
میلیون دالر بود.
«.۷اسیب زدن به کلمه رادیو )۱۹۶۴(»۲اثر «ادوارد روشی»
این اثر که پس تابلو نقاشــی «استخر» ۹۰میلیون دالری به
عنوان یکی از مشهورترین اثار« هاکنی» شناخته می شود ،یک
بار در ســال ۱۹۹۲به قیمت ۱.۱میلیون دالر فروخته شــده
اســت .اینتابلو نقاشی که از مجموعه تابلوهای «دو پرتره» وی
اســت گران قیمت ترین اثری بود که در حراج مجموعه «هفته
قرن بیستم» ساتبیز در لندن فروخته شد.
26دی ماه و با حضور حسین رضایی نیا ،ارین رضایی و نگار اعزازی
کنسرتیبهمناسبتتولد 70سالگیبیژنکامکار
کنســرت گــروه دف نــوازان «ماهور»
بــا عنــوان «دف و نــی» به مناســبت
هفتادهمین زادروز استاد «بیژن کامکار»
بیست و ششم دی ماه در تاالر اندیشه به
روی صحنه خواهد رفت .به گزارش روابط
عمومی این کنســرت که تهیه کنندگی
ان را مجید فالح پور بر عهده دارد ،استاد
بیژن کامــکار قطعاتی منتخب از اثارش
را از ســاعت 21در حــوزه هنری برای
طرفدارانش اجــرا خواهد کرد .همچنین
حسین رضائی نیا و ماهور روشن به عنوان
سرپرســت و رهبر ارکســتر در کنار وی
هنرنمایی می کننــد .ارین رضایی ،نگار
اعزازی ،میالد عباسی ،سینا شهریاری و
حسین شهمیری نوازندگان دف و فردین
الهورپور ،حســین مکانیکــی ،مرتضی
صنایعی و حسین قاسم پور اعضای گروه
نی نوازان را تشــکیل می دهند .الزم به
ذکر اســت ،قطعاتی از ارین رضایی نیز
در این کنســرت اجرا خواهد شــد .ایدا
امیــری مقدم نیز مدیر اجرایی تازه ترین
کنسرت گروه دف نوازان «ماهور» خواهد
بود .گفتنی ست ،عالقمندان به حضور در
کنسرت «دف و نی» می توانند با مراجعه
به سایت ایران کنسرت یا تماس با شماره
09381573809اقدام به خرید یا رزرو
بلیت خود کنند.
«گوتلیب والیش» نوازنده پیانوی دورگه ایرانی ـ اتریشی،
رسیتال پیانوی خود را در ششم و هفتم دی ماه با نواختن
سونات شــماره ۸بتهوون معروف به «پاتتیک» ،در تاالر
رودکی برگزار می کند.
«فانتزی در سی ماژور اپوس »۷۷از بتهوون« ،واریاسیون
در فامینــور» از یوزف هایدن (اهنگســاز و موســیقیدان
اتریشــی) و «ســونات در المــاژور» از فرانتس شــوبرت
(اهنگساز اتریشــی) ،دیگر قطعاتی هستند که والیش در
برنامه امســال خود اجرا خواهد کــرد« .گوتلیب والیش»
پیانیســت اتریشی ـ ایرانی که از ســال ۲۰۱۶به عنوان
استاد در «دانشــگاه هنر برلین» به تدریس پیانو مشغول
است ،یکی از نوازندگان برامده از مکتب پیانونوازی وین به
حساب می اید و پیش از این نیز کنسرت هایی را در تهران
و شیراز به روی صحنه برده است.
والیش در خانواده ای اهل موســیقی از پدری اتریشــی و
مادری ایرانی متولد شــد و از شــش سالگی وارد دانشگاه
موســیقی و هنرهای نمایشی وین شد و سپس تحصیالت
خــود را در پاریس پی گرفت .او تاکنون موفق به کســب
جوایزی از مســابقات معتبر نوازندگی پیانو شــده است و
در ارکســترهایی چون فیالرمونیک وین ،سمفونیک وین،
ارکســتر جوانان گوســتاو مالر ،ســمفونی ورشو ،ارکستر
مجلسی اشتوتگارت ،ارکستر سمفونی رادیو فرانکفورت و
...تحــت رهبری افرادی مانند جوزپه ســینوپولی ،دنیس
راســل دیویس ،یهودی منوهین ،لوئیــس النگری ،علی
رهبری و ...نوازندگی کرده است.
ی و خلق زیبایی
به پاس «سال ها اهتمام در معلم
در موسیقی ایران» صورت می گیرد
تقدیر از «افلیا پرتو» در هزارصدا
ســومین پروژه هزارصدای
کــودک و نوجوانــان روز
دوشــنبه هجدهــم دی
مــاه با اجرای بیــش از ۶۰
هنرمند کودک و نوجوان در
فرهنگسرای ارسباران تهران
برگزار می شــود .ســومین
پــروژه هزارصــدای کودک
و نوجوانان ســاعت ۱۸روز
دوشنبه هجدهم دی ماه با
اجــرای بیش از ۶۰هنرمند
کودک و نوجوان در فرهنگســرای ارسباران تهران برگزار
می شود.
در این برنامه که با با کارشناســی میالد کیایی ،مســعود
نظر ،فربد یداللهی و الهه حمیدی میزبان مخاطبان است،
بیش از شــصت هنرمند کودک و نوجــوان در قالب پنج
گروه ،سه تک نوازی و چند اثر تازه کودکانه به خوانندگی
مهمان علیرضا ظریف اثاری را ارائه می دهند .طبق برنامه
ریزی های به عمل امده ،پروژه ســوم هزار صدای کودک
ی و خلق
و نوجــوان به پاس «ســال ها اهتمــام در معلم
زیبایی در موســیقی ایران» به افلیا پرتو مدرس و نوازنده
پیشکسوت موسیقی ایرانی تقدیم می شود .در این برنامه
ی از روند برگزاری ششــمین برنامه نوای
همچنیــن فیلم
خرم پخش و از برگزارکنندگان ان قدردانی خواهد شــد.
گروه های «ارکستر اکادمی موسیقی چنگ»« ،همایون» و
«پرناک» از شهرستان قم ،گروه کوبه ای به سرپرستی مانا
فزایــی و گروه «نواافرینان» از تهران به صورت گروهی ،و
احســان بهرامی ،کســری خیری و لنا دباغیان به صورت
انفرادی در سومین برنامه هزارصدای کودکان اجرا خواهند
کرد.
خواننــده مهمان برنامــه هم علیرضا ظریف اهنگســاز و
ی که
خواننده سبک پاپ-راک است که دو قطعه از البوم
به تازگی ،روی اشــعاری از نگار فرشپیان برای کودکان و
نوجوانان را منتشر کرده ،به عنوان نمونه ای از اثار مختص
کــودکان ونوجوانان اجرا خواهد کرد .هزارصدای برنامه ای
برای اســتعدادیابی در موســیقی ایران اســت که از سال
۱۳۹۲اغاز به کار کرده و از تیرماه امسال ،بخش کودکان
و نوجوانان ان هم راه اندازی شده است.
ماجرای عمو پورنگ و ازدواج با دختر هندی
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره • 1169دوشنبه 2دی ماه • 1398سال دوازدهم • 8صفـــــحه
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :شاخه سبز
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
داریــوش فرضیایی در ویژه برنامه یلدایــی «فرمول یک» از
ماجرای ازدواج خود با یک دختر هندی سخن گفت .سیدعلی
ضیا در ویژه برنامه «فرمول یک» که به مناســبت شب یلدا،
میزبان داریوش فرضیایی مجری برنامه کودک و سیده فاطمه
گیالنپور مادر او بود .داریوش فرضیایی در ابتدا عنوان کرد :با
حضور در این استودیو یاد و خاطره شبکه یک که از ان شروع
کردم برایم زنده شد .بعد رسیدیم به دو ،بعد سه ،بعد چهار… وی
که در رشته گرافیک تحصیل کرده درباره فراز و نشیب دوران
کاری اش اظهار کرد :اکثر هنرمندان ما از همین جا شروع کرده
اند وگرنه باید به ان ها شک کنید .من از خیلی پایین تر از این ها
شروع کرده ام .مادرم می داند .او یک کتابچه از خاطرات من است.
من از جای پایین و با سختی شروع کرده ام .مادر عمو پورنگ
نیز گفت :باید سختی بکشید تا موفق شوید .فرضیایی ادامه داد:
من از مهدکودک شروع کردم و از ان زمان با بچه ها انس دارم
و به اینکه از جای پایین کارم را اغاز کردم ،افتخار می کنم .وی
پشت صحنه
ISO 10004:2012
ISO 9001 : 2008
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
اوقات شــرعی
به وقت تهران
12:04
اذان ظهر
16:56
غروب افتاب
17:15
اذان مغرب
اذان صبح فردا
طلوع افتاب فردا
05:39
07:11
گنج سخن
امام مهدى علیهالسالم :
ماازهمهخبرهاىشمااگاهیم
و چیزى از خبرهاى شما از ما پنهان نیست.
بحار االنوار :ج ، ۵۳ص ۱۷۵
سه ماه پایانی سال معموال تب جشنواره ها و فعالیت های هنری باالست و به قول برخی همکاران
بره کشی ماست .منتهی چند سالیست به مدد دوستان گوشت منجمد برزیلی هم از سه ماه
زمستان با جشــنواره های رنگ و وارنگش گیرمان نمیاد چه برسه به بره و ....رئیس می گفت
وقتی معاون مطبوعاتی قبلی به ســازمان ســینمایی رفتند همه دوستان به شوخی و جدی
می گفتند رفیقت رئیس سازمان شد دیگه هنرمند نونش تو روغن هست ،منتهی برعکس شد،
قبال هم بلیط ها بیشتر می رسید هم تعداد خبرنگاران برای حضور در جشنواره ها بیشتر بودند؛
سال و ماهی یبار پیامک ها را هم دیگر جواب نمی دهند! (البته می گذاریم به حساب مشغله و
سر شلوغی) سردبیر که بخاطر الودگی هوا کمی کسالت داشت و سرفه امانش نمی داد گفت
با این وضع الودگی هوا کی جشــنواره میره ،خفه مون می کنند اینقدر سیگار می کشند؛ فکر
کنم بچه های روزنامه ما به لحاظ مصرف دخانیات جزو پاک ترین فعاالن حوزه رسانه هستند،
پاستوریزه و اهل هیچ هیچکدام از . ..گاها گل گاوزبان را هم بیشتر از یه فنجان میل نمی کنند!
ضمنا بزرگســاالن هم ریه دارن و برای ادامه حیات به اکسیژن نیاز دارن اینکه مدارس و مهد
کودک ها تعطیل می شوند و بقیه خیر ،جز دردسر برای خانواده ها دست اورد دیگری ندارد.
تسنیم
پندبزرگان
مانند اسمان بخشنده و مانند زمین افتاده باش،
رمز زندگی همین است.
مولیر
حافظانه
دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
نقشی به یاد خط تو بر اب می زدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب می زدم
یاداور شد :ما سعی کردیم به روز کار کنیم .ما رو به جلو رفتیم
و پسرفت نداشتیم .گروه برنامه ساز عمو پورنگ از نویسنده،
کارگردان و تهیه کننده همیشــه خالق بودند .عمو پورنگ با
انتقاد از وضعیت فعلی تصریح کرد :االن کودک محلی از اعراب
ندارد .هوا هم با کودک لج است .کودک مریض است و حالش
خوب نیســت .کتاب های کودکمان ،برنامه سازی کودکمان،
داریم با خودمان چه می کنیم؟! واقعا حاال داریم با برنامه چه
کار می کنیم .فرضیایی خطاب به مجری برنامه گفت :من دیدم
که تو کودکی را که در سطل زباله انداختند به برنامه اوردی و از
او دلجویی کردی اما چند نفر دیگر هستند که اصال دیده نمی
شوند؟ باید برای کودکان برنامه ریزی بلندمدت شود ،اموزش و
پرورش ،کتاب ،سینما و موسیقی کودک هم مهم است .وی با
بیان اینکه نباید اصال تبلیغاتی برای کودکان پخش شود ،یاداور
شد :ما عناصر فرهنگی هستیم و پتانسیل های ما نباید خرج
شود .من یک برند هســتم که دارم از خودم حراست و علی
درج نکردن قیمت
روی کاال به منزله
گرانفروشی
طرح روز
صحنه
پشت
رغم همه پیشنهادهای سینمایی و تلویزیونی از خودم مراقبت
می کنم .عمو پورنگ درباره این پیشنهادها توضیح داد :مدام
پیشنهاد دارم .من داریوش فرضیایی هستم اما به هر حال عمو
پورنگ را یدک می کشم .هرجایی می توانم باشم اما عمو پورنگ
یک سرمایه است که نباید ان را از دست بدهم حتی به بهای
پیشنهادهای باالیی که به من می شود .گیالنپور درباره شایعه
ازدواج عمو پورنگ با یک دختر هندی گفت :بگذار بگویند من
که نمی دانم .ان دختر با من صحبت کرد و با هم سالم علیک
کردیم .فرضیایی هم در پاسخ به پرسش مجری برنامه مبنی بر
واقعیت داشتن این موضوع گفت :به هر حال کسی که بخواهم
با او ازدواج کنم باید ننه مرا ببیند ،من هم باید ننه او را ببینم ولی
ما به توافق نرسیدیم .مامان من که هندی بلد نیست ،من هم
دست و پا شکسته با او حرف می زدم .وی درباره نحوه اشنایی
خود این دختر هندی توضیح داد :ایشان یکی از زیردست های
اقای دکتر ایرانی از دوستان من در بیمارستانی در هند است.
اصال پیشنهاد ازدواج با او را اقای دکتر ایرانی به من دادند .من
هم او را دیدم و بدم نیامد؛ ایشان مسلمان و ادم افتاده و خاکی
اســت ولی من نمی توانم انجا بروم و او هم می گوید من نمی
توانم اینجا بیایم .پایان بخش حضور داریوش فرضیایی در برنامه
شب یلدای علی ضیا اجرای یک ترانه هندی روی انتن زنده بود.
نگاه نو
نایرالین
ها
بدتری
برای پروازهای طوالنی کدامند؟
نتایج تازه ترین نظرســنجی های صورت گرفته نشــان
می دهد که بریتیش ایرویــز و امریکن ایرالین بدترین
شــرکت های هواپیمایی بــرای پروازهــای طوالنی نام
گرفته اند .به تازگی نظرســنجی های جدیدی از ســوی
مشــتریان و مســافران ایرالین های مختلف در سراسر
جهان صورت گرفته اســت که نتایج ان نشان می دهد
کــه انها از خدمات مختلف ارائه شــده در هواپیماهای
دو شــرکت بریتیش ایرویز ( )British Airwaysو
امریکن ایرالیــن ( )American Airlinesرضایت
کافی را نداشته و انها را به عنوان بدترین ایرالین ها برای
پروازهای طوالنی ( )Long-haul flightsانتخاب و
معرفی کرده اند .از جمله خدمات مورد پرسش که برای
مسافران ایرالین های مذکور از اهمیت باالیی برخوردار
بوده اســت ،می توان به تفریحات و ســرگرمی ،میزان
راحتی صندلی ها ،صرفه اقتصادی در قبال خدمات ارائه
شــده و کیفیت و تنوع غذا و انواع نوشــیدنی های سرو
شده اشاره کرد .سواالت این نظرسنجی از بالغ بر شش
هزار و ۵۰۰نفر از مسافران ایرالین های بریتیش ایرویز
در انگلستان و امریکن ایرالین در ایاالت متحده پرسیده
شده است .امریکن ایرالین بعد از انجام این نظرسنجی،
با کســب ۴۸درصد از نمره موردنظر و بریتیش ایرویز
با کســب نمــره ۵۵درصد ،جزو بدترین شــرکت های
هواپیمایی برای ســفرهای بلندپــرواز انتخاب و عنوان
شدند .رایان ایر ( )Ryan Airنیز در این نظرسنجی ،با
کسب نمره ۴۴درصد عنوان بدترین ایرالین کوتاه پرواز
را به خود اختصاص داد .ســخنگوی شــرکت امریکن
ایرالین ضمن اشــاره به نتایج ناامیدکننده این شرکت
هواپیمایــی معروف و بزرگ در ایــاالت متحده ،در این
خصوص به گزارشــگر CNNگفت :جای تعجب است
که مسافران با وجود تالش های بی وقفه امریکن ایرالین
و خدمه پروازی و سایر مسئوالن مربوطه از خدمات ارائه
شده برای رفاه و اسایش انها در طول پروازهای طوالنی
رضایت نداشته اند ولی با این حال این نتایج موجب شد
که ما با دقت بیشــتری ،پاسخگوی نیازهای مشتریان و
مسافران خود باشیم و در جلب اعتماد و رضایت صد در
صدی انها بکوشیم.
اخبار دیدنی
ایین اختتامیه جشــنواره تقدیر از هنرمندان (فرهنگ رانندگی و انضباط ترافیکی)،
صبح یکشنبه ۱دی ۱۳۹۸در سالن اجتماعات پلیس راهور ناجا برگزار شد/
مهدی بلوریان
یازدهمین نمایشگاه گردشگری و دوازدهمین نمایشگاه صنایع دستی پارس ،از سه شنبه ۲۶اذر
،۱۳۹۸با حضور ارزیابان شورای جهانی صنایع دستی و برترین فعاالن این حوزه ،در محل دائمی
نمایشگاه های بین المللی فارس در شیراز در حال برگزاری است /محمدرضا فربود
سوبرامانیام جایشکار وزیر امور خارجه هند ظهر یکشنبه با محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه
کشورمان در محل وزارت امور خارجه دیدار و گفت و گو کرد /مریم کامیاب
مراسم تشییع پیکر زنده یاد «احد گودرزیانی» ،نویسنده ،پژوهشگر و روزنامه نگار عرصه
ادبیات پایداری ،صبح یکشنبه ۱دی ۱۳۹۸باحضورجمعی از پژوهشگران ،نویسندگان
و اهالی رسانه در محل حوزه هنری سازمان تبلیغات اسالمی برگزار شد /مهران ریاضی
بازدید ســید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی و سید محمد مجتبی حسینی
معاون وزیر از نخستین دوره جشنواره ملی هنری «هُمام» ویژه هنرمندان توانیاب سراسر
کشور در موسسه صبا بازدید کردند /هنرانالین
پس از بارندگی شب گذشته در اهواز بیشــتر مناطق این شهر دچار اب گرفتگی شده
است /فاطمه رحیماویان