روزنامه هنرمند شماره 1169 - مگ لند
0

روزنامه هنرمند شماره 1169

روزنامه هنرمند شماره 1169

روزنامه هنرمند شماره 1169

‫خاطره سازی هنرمندان در شب یلدا‬ ‫«همام»فرصتمطالبهاست‬ ‫تجلیل ایرج طهماسب‬ ‫در ایین پایانی جشنواره قصه گویی‬ ‫بازدید وز یر ارشاد‬ ‫از ا ثار هنرمندان معلول‬ ‫فرهنگ‪2.‬‬ ‫فرهنگ‪2.‬‬ ‫‪ART & CULTURE‬‬ ‫دوشنبه ‪ 2‬دی ماه ‪ 1398‬سال دوازدهم شماره ‪ 8 1169‬صفـــحه ‪ 2500‬تومـان ‪ISSN 2008-0816‬‬ ‫‪ART & CULTURE‬‬ ‫هنرمند را در مگ لند ورق بزنید‬ ‫‪www.magland.ir‬‬ ‫حضورجمشیدمشایخیدرجشنوارهسیوهشتمفجر؛‬ ‫هنرمنداننمیمیرند!‬ ‫سینما‪4.‬‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫بررسی فیلم هایی اکران نشده از فجر‪37‬‬ ‫توازنیبینچرخهتولیدو‬ ‫ظرفیتاکرانوجودندارد‬ ‫تلو یز یون‪3.‬‬ ‫‪RADIO&TV‬‬ ‫دربارهحکمرانیاسپانسرهایبرنامه هایمناسبتیتلویزیون‬ ‫و پول های کالنی که جا به جا می شود؛‬ ‫وقتی همه خوابیم!‬ ‫سینما‪4.‬‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫نگاهی به فیلم «لیالج» به کارگردانی داریوش یاری‬ ‫شنادر مردابدرد‬ ‫سینما‪5.‬‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫مسائلوکمبودهایتئاترعروسکیازنگاهمحمدلقمانیان‬ ‫مدیرانمابیشتر سیاسی‬ ‫هستندتاهنری‬ ‫تئاتر‪6.‬‬ ‫‪THEATRE‬‬ ‫‪2‬‬ ‫ی هنرمندان در شب یلدا‬ ‫خاطره ساز ‬ ‫دوشنبــــــــــــــــه ‪2‬دیماه‪ 1398‬سالدوازدهمشمــاره‪1169‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫& ‪ART‬‬ ‫فرهنگ و هنر‬ ‫‪CULTURE‬‬ ‫تجلیلایرجطهماسبدرایینپایانیجشنوارهقصه گویی‬ ‫عزیزپور با قصه «من و بابام و اجیل» از استان اردبیل به عنوان قصه گوهای برتر در مقام های اول تا سوم قرار گرفتند‪.‬‬ ‫دیپلم افتخار این بخش نیز به علی بندیمه با قصه «لب‪ ،‬لب ندیده» از قم و مریم ابراهیمی فر از گیالن با قصه «لحظه های‬ ‫شیرین» تعلق گرفت‪ .‬هیات داوران بخش قص ه‪ 90‬ثانیه رسول صدرعاملی‪ ،‬حبیب رضایی‪ ،‬مسعود فروتن‪ ،‬گالره عباسی‬ ‫و مهدی رجبی بودند‪ .‬قصه های ‪ ۹۰‬ثانیه ای در جشنواره بیست ودوم شامل بخش های جنبی با عنوان «قصه زندگی‬ ‫من»‪« ،‬قصه های شهر من»‪« ،‬قصه کانون زبانی ها» و «قصه خبرنگاران» بود‪.‬‬ ‫سلسلهشوخی هایمرضیهبرومندباایرجطهماسب!‬ ‫مرضیه برومند دیگر مهمان ویژه مراسم بود که با همراهی موسیقی برنامه محبوب «خونه مادر بزرگه» از دکور د ِر‬ ‫قلعه قصه ها وارد صحنه شد‪ .‬شوخی های او با ایرج طهماسب بارها موجبات خنده حضار و خود طهماسب را فراهم‬ ‫اورد‪ .‬برومند البته صحبت هایش را با طرح ارزوها و مطالباتی جدی اغاز کرد و گفت‪ :‬امیدوارم عدالت بهتر در کشور‬ ‫ما رعایت شود و مردم ما مسئوالن دلسوزتری داشته باشند و مسئوالن از مردم فاصله نگیرند‪ .‬اینجا کانون پرورش‬ ‫فکری کودکان و نوجوانان است و من کارم را از اینجا با رضا بابک و بهرام شاه محمدلو شروع کردم‪ .‬جوانی محجوب در‬ ‫ان سال ها در کالس های تئاتر شرکت می کرد و امروز یکی از بزرگترین هنرمندان این مملکت است‪ .‬او در «مدرسه‬ ‫موش ها» عروسک گردان و صداپیشه بود و در سریال «ارایشگاه زیبا» با هم همکاری کردیم‪ .‬این بازیگر بداخالق و‬ ‫«الیتچسبک»(!) است‪ ،‬اما برایم عجیب است که مردم تا این حد او را دوست دارند‪ .‬اکنون هم خبر ندارد که قرار است‬ ‫از او تقدیر شود! در خالل صحبتهای برومند‪ ،‬صدای صداپیشگان مجموعه پرمخاطب کاله قرمزی از جمله احسان‬ ‫کرمی و کاظم سیاحی در قالب صدای عروسک های «عزیزم ببخشید» و «جیگر» با او هم صحبت شدند و لحظات‬ ‫اخبار‬ ‫«همام» فرصت مطالبه است‬ ‫بازدید وزیر ارشاد‬ ‫از اثار هنرمندان معلول‬ ‫دبیر جشــنواره ملی هنری « ُهمام» معتقد است این رویداد‬ ‫فرصتی را برای شــنیده شــدن صدای مطالبه گر ‪ ۱۱‬درصد‬ ‫جمعیت معلول کشور فراهم می کند‪ .‬نمایشگاه اثار راه یافته‬ ‫به اولین جشــنواره ملی هنری « ُهمام» شــامل اثار هنری‬ ‫معلوالن و هنرمندان توان یاب سراســر کشور از روز سه شنبه‬ ‫‪ ۲۶‬اذرماه در فرهنگســتان هنر در حال برگزاری اســت و تا‬ ‫فردا دوشنبه دوم دی ماه میزبان عالقمندان خواهد بود‪ .‬گالری‬ ‫مهر هنر با همکاری سازمان بهزیستی کشور و وزارت فرهنگ‬ ‫و ارشاد اسالمی این نمایشگاه را برگزار کرده است‪ .‬سیدعباس‬ ‫صالحی وزیر فرهنگ و ارشــاد اســامی و وحید قبادی دانا‬ ‫رئیس سازمان بهزیستی کشور عصر شنبه ‪ ۳۰‬اذرماه از این‬ ‫نمایشگاه بازدید کردند‪ .‬صالحی در حاشیه این بازدید‪ ،‬حضور‬ ‫در این نمایشگاه را مثبت ارزیابی کرد و گفت‪ :‬اثار خلق شده‬ ‫توسط هنرمندانی که ناتوانی جسمی دارند اما توانایی روحی‬ ‫ان ها ناتوانی جسمی شان را پوشش می دهد‪ ،‬انسان را منقلب‬ ‫می کنــد‪ ،‬به طوری که ما می توانیم همــت ان ها را الگو قرار‬ ‫دهیم‪ .‬کریم پاشازاده دبیر جشنواره «همام» با بیان اینکه ‪۱۶۰‬‬ ‫اثر از ‪ ۱۶۰‬هنرمند توان یاب به نمایش درامده اســت‪ ،‬درباره‬ ‫اهداف این نمایشــگاه گفت‪ :‬این نمایشگاه به منظور ارتقای‬ ‫ســطح فعالیت های هنری معلوالن‪ ،‬ترویج و ارتقای فرهنگ‬ ‫مهارت اموزی در معلوالن و الگوســازی و افزایش حس امید‬ ‫و تالش خودباوری ان ها‪ ،‬هم افزایی‪ ،‬مشــارکت و ارتباط موثر‬ ‫میان ســمن ها‪ ،‬بخش خصوصی و مراکز دولتی‪ ،‬شناسایی و‬ ‫استعدادیابی هنرمندان توان یاب‪ ،‬ایجاد بستری برای عرضه و‬ ‫فروش اثار معلوالن کشــور‪ ،‬ایجاد فرصت های برابر و نمایش‬ ‫اثربخشی معلوالن توانمند در توسعه جامعه برگزار شده است‪.‬‬ ‫وی با اشاره به اینکه عوائد فروش به هنرمندان می رسد‪ ،‬بیان‬ ‫کرد‪ :‬اثار نمایشگاه ‪ ۱۰۰‬درصد به سود هنرمندان فروخته شده‬ ‫است‪ .‬قیمت گذاری اثار نیز توسط هنرمندان انجام شده و ما‬ ‫فقط به ان ها مشــورت دادیم‪ .‬پاشازاده تاکید کرد‪ :‬جشنواره‬ ‫همام فرصتی را برای شنیده شدن صدای مطالبه گر ‪ ۱۱‬درصد‬ ‫جمعیت معلول کشور فراهم می کند‪.‬‬ ‫اثــار حاضر در اولین نمایشــگاه جشــنواره «همام» پس از‬ ‫شناسایی هزار و ‪ ۱۵۰‬هنرمند معلول در کشور و انتخاب ‪۸۰۰‬‬ ‫اثر برای داوری انتخاب شدند که پس از داوری اولیه‪ ۱۵۹ ،‬اثر‬ ‫حائز حضور در نمایشگاه و رقابت نهایی شدند و برگزیدگان‬ ‫این جشنواره روز دوم دی ماه معرفی خواهند شد‪.‬‬ ‫چاقوی سانسور را‬ ‫از روی کالبد فیلم کوتاه بردارد‬ ‫انجمن فیلم کوتاه ایران(ایسفا) در بیانیه ای نسبت به ممیزی‬ ‫فیلم های کوتاه برای نمایش در جشــنواره ها و اکران در «هنر‬ ‫و تجربه» اعتراض کرد‪ .‬متن بیانیه بدین شــرح است‪« :‬انجمن‬ ‫فیلم کوتاه ایران به عنوان نهاد صنفی که حمایت از فیلم کوتاه‬ ‫را وظیفه خود می داند اعالم می کند‪ ،‬توقیف و سانسور فیلم های‬ ‫کوتاه و جلوگیری از نمایش ان ها در سینماهای هنر و تجربه و‬ ‫جشنواره های فیلم از سوی اداره ارزشیابی و نظارتِ وزارت فرهنگ‬ ‫و ارشاد اسالمی مغایر با اصل ازادی بیان و به طور مشخص اصل‬ ‫‪ ۲۳‬قانون اساســی است‪ .‬در ماده ‪ ۲۷‬منشور حقوق شهروندی‬ ‫احساس‬ ‫نیز امده است‪ :‬شهروندان حق دارند اندیشه‪ ،‬خالقیت و‬ ‫ِ‬ ‫رق مختلف افرینش فکری‪ ،‬ادبی و هنری با رعایت‬ ‫خود را از ُط ِ‬ ‫قوانین و حقوق دیگران بیان کنند‪ .‬بی گمان راه توســعه ی هر‬ ‫جامعه ای با هر نوع ســاختار اجتماعی و حکومتی‪ ،‬ازادی بیان‬ ‫است‪.‬فیلمکوتاههموارهبه واسطه یقالبغیرتجاریخودتوانسته‬ ‫است اسیب ها را با جســارت واکاوی کرده و زنگ های خطر را‬ ‫خیلی جلوتر به صدا در اورد‪ .‬همین ویژگی های ازادمنشانه ی‬ ‫فیلم کوتاه‪ ،‬این قالب هنری را از اسارت چهارچوب های سینمای‬ ‫تجاری و قواعد دست وپاگیر ازاد کرده است و باعث گردیده فیلم‬ ‫کوتاه ایران در عرصه های گوناگون داخلی و بین المللی درخششی‬ ‫کم نظیر داشته باشد‪ .‬فیل م کوتاه‪ ،‬اکران وسیع ندارد و این قالب‬ ‫ســینمایی در جامعه ی ما همواره مهجور بوده است‪ .‬متاسفانه‬ ‫سازمان صدا و سیما نیز نمایش فیلم کوتاه را از دستور کار خود‬ ‫خارج کرده اســت و اهمیتی به این بیان هنری موجز و اثرگذار‬ ‫نمی دهد‪ .‬همچنین هر ساله شاهدیم که تعدادی فیلم کوتاه از‬ ‫حضور در جشنواره های متعدد داخلی مانند جشنواره فیل م کوتاه‬ ‫تهران یا اکران در سینماهای هنر و تجربه‪ ،‬منع‪ ،‬سانسور و توقیف‬ ‫می شوند و متاسفانه این ممیزی های کم سابقه روز به روز بیشتر‬ ‫شــده تا ان جا که برای نمایش های کوچک نیز سخت گیری ها‬ ‫جسم جوان فیلم کوتاه‪،‬‬ ‫شدت یافته است‪.‬تیغ سانســور روی‬ ‫ِ‬ ‫نواوری‪ ،‬خالقیت و جسارت را که الزمه کار هنری و فیلم سازی‪،‬‬ ‫به ویژه فیلم کوتاه است‪ ،‬از میان برده و این قالب سینمایی را به‬ ‫یودخالتنهادهای‬ ‫گردابمحافظه کاریمی کشاند‪.‬محافظه کار ‬ ‫مختلفدرامورفرهنگیهموارهمانعپیشرفتفرهنگشدهاست‪.‬‬ ‫روان در حال رشد فیلم کوتاه را جراحی و زخمی‬ ‫سانسور‪ ،‬جسم و ِ‬ ‫می کند و این زخم ها هرگز التیام پیدا نمی کنند‪ .‬ما خواستار ان‬ ‫هستیم که هر چه زودتر چاقوی سانسور از روی کالبد فیلم کوتاه‬ ‫برداشته شده تا زمینه های شکوفایی و رشد هرچه بیشت ِر این‬ ‫بیان هنری فراهم شود‪.‬‬ ‫مراسم پایانی بیست ودومین دوره جشنواره بین المللی قصه گویی با ریاست محمدرضا زمردیان پس از چهار روز رقابت‬ ‫گرم قصه گویان و اجرای چندین قصه از ایران و چند کشور جهان‪ ،‬عصر شنبه ‪ 30‬اذر ‪ 1398‬با اجرای مهدی سلوکی‬ ‫در مرکز افرینش های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان کلید خورد‪ .‬در استقبال از این رویداد فرهنگی و‬ ‫هنری مردم عالقه مند و شرکت کنندگان در جشنواره تمام ظرفیت سالن برگزاری را به خود اختصاص دادند و گروهی‬ ‫نیز ایستاده به تماشای مراسم پرداختند‪ .‬سلوکی هنگام شروع اجرا با ابراز نگرانی از الودگی این روزهای هوای تهران‬ ‫و تاثیر سوء ان بر مردم و برای فردای کودکان‪ ،‬حاضران به ویژه کودکان را به دعا برای فردایی با اسمانی پاک و هوایی‬ ‫زالل دعوت کرد تا همگی امین بگویند‪ .‬پخش گزارشی تصویری از اتفاق های این دوره جشنواره نخستین بخش مراسم‬ ‫بود‪ .‬سپس گروه افرینش به رهبری سهیل مطیعا سرودی شنیدنی را با محوریت گلچینی از قصه های معروف روی‬ ‫صحنه اجرا کردند‪.‬‬ ‫سروش صحت‪ :‬افزایش قابل توجه شرکت کنندگان نشان از تاثیرگذاری جشنواره قصه گویی دارد‬ ‫در ادامه سروش صحت‪ ،‬دبیر هنری جشنواره روی صحنه امد‪ .‬او در صحبتی کوتاه درباره این جشنواره گفت‪ :‬خوشحالم‬ ‫این جشنواره با شکوه تر از قبل برگزار شد و در این دوره شاهد افزایش قابل توجه شرکت کنندگان عالقه مند نسبت به‬ ‫دوره گذشته بودیم که این نکته‪ ،‬نشان از تاثیرگذاری این رویداد دارد‪.‬‬ ‫رییسجشنواره‪:‬برندگاناصلیجشنوارهقصه گوییامسال‪،‬قصه گویانوخانواده هابودند‬ ‫محمدرضازمردیانرییسبیست ودومینجشنوارهبین المللیقصه گوییومعاونفرهنگیکانونپرورشفکریکودکان‬ ‫و نوجوانان در مراسم پایانی این رویداد گفت‪ :‬خدا را شاکرم در دو سال پیاپی به عنوان عضو کوچکی از کانون در خدمت‬ ‫شما عزیزان در جشنواره قصه گویی بودم‪ .‬قطار جشنواره بیست ودوم امسال با انتشار فراخوان از خرداد اغاز به حرکت‬ ‫کرد و پس عبور از ‪1‬هزار و ‪ 100‬مرکز کانون پرورش فکری در سراسر کشور و برگزاری جشن های قصه گویی‪ ،‬به ‪31‬‬ ‫جشنواره استانی رسید و با عبور از پنج جشنواره منطقه ای در استانه شب یلدا به تهران رسید‪ .‬مسافر این قطار نزدیک‬ ‫به ‪17‬هزار قصه گو بودند که برای مخاطبان شان قصه گفتند و ان ها را وارد دنیای قصه ها کردند‪ .‬وی بیان کرد‪ :‬جشنواره‬ ‫کمی و هم کیفی جشنواره ای قابل توجه بود؛ حضور‪17‬هزار قصه گو نشان داد که جشنواره به لحاظ‬ ‫امسال هم به لحاظ ّ‬ ‫ترویج قصه گویی و اهدافی که در این حوزه دارد‪ ،‬به موفقیت های قابل قبولی رسیده است‪ ،‬اما این عدد به تنهایی اهداف‬ ‫جشنواره را محقق نمی کرد‪ ،‬بلکه استقبال مخاطبان جشنواره در سراسر کشور ثابت کرد به لحاظ کیفی قصه گویان‬ ‫کانون و عزیزانی که در این جشنواره شرکت کردند‪ ،‬توانسته اند نیاز مخاطبان را بشناسند و به ان ها پاسخ دهند‪ .‬زمردیان‬ ‫در ادامه از همه حاضران در این جشنواره‪ ،‬اساتید‪ ،‬داوران و مردم تشکر کرد و افزود‪ :‬از طریق جشنواره قصه گویی‪ ،‬امسال‬ ‫‪26‬هزار و ‪ 515‬بار در کشور قصه گویی انجام شد و مخاطبان نیز استقبال چشمگیری داشتند و ما شرمنده مردم و‬ ‫خانواده هایی شدیم که از ‪ 26‬اذر که همزمان با الودگی هوا و تعطیلی مدارس‪ ،‬به جشنواره امدند و فضای کوچک در‬ ‫حد بضاعت ما‪ ،‬ظرفیت پذیرایی از ان ها را نداشت‪.‬‬ ‫در ادامه‪ ،‬جوایز بخش «بین الملل» اهدا شد‬ ‫سپس گیتی خامنه داور بخش بین الملل‪ ،‬اصغر همت و عباس جهانگیریان نویسنده و داور بخش منطقه ای جشنواره‬ ‫قصه گویی برای اهدای جایزه ها روی صحنه امدند‪ .‬خامنه در ابتدا بیانیه هیات داوران این بخش را قرائت کرد که در‬ ‫بخشــی از ان امده‪« :‬این دوره از جشنواره رویکردهای حائز اهمیت بسیاری داشت و از جمله مهم ترین انها توجه‬ ‫قصه گویان نوجوان به شاهنامه فردوسی است»‪ .‬در ادامه ساره قصیر با قصه جوجه که جایزه اول در بخش قصه گویی‬ ‫بین الملل را به طور مشترک با مهدی محمدیان با قصه «در بهای ازادی» از تهران دریافت کرد‪ ،‬پس از دریافت جایزه‬ ‫گفت‪ :‬این جشنواره در دنیا بی مانند است و خوشحالم در کنار قصه گویان ژاپنی‪ ،‬ترکی و کوبایی اجرا کردم و مطمئنا‬ ‫شما بهترین هستید‪ ،‬نه من‪ .‬در این بخش هیچ اثری واجد دریافت جایزه دوم شناخته نشد‪ .‬رتب ه سوم نیز به صورت‬ ‫مشترک به مریم فهیم پور با قصه «این کدوی پیرزن نیست» از خوزستان‪ ،‬کیمیا یعقوبی گودرزی با قصه «بیژن و‬ ‫منیژه» از تهران و سولماز صادق زاده نصرابادی با قصه «قدم یازدهم» از اذربایجان شرقی اختصاص یافت‪ .‬گیتی خامنه‪،‬‬ ‫مرتضی سرهنگی و اشکان خطیبی‪ ،‬هیات داوران بخش بین الملل بودند‪.‬‬ ‫رضا کیانیان و خاطرات بامزه دوران تحصیل!‬ ‫رضا کیانیان‪ ،‬مهمان و قصه گوی ویژه برای قصه گویی روی صحنه حاضر شد‪ .‬او که با وجود کسالت خود را به اختتامیه‬ ‫جشنواره رسانده بود‪ ،‬ضمن اشاره به اینکه خود یک کانونی است‪ ،‬گفت‪ :‬نسل پرافتخاری از هنرمندان کشور همه از‬ ‫هنرجویان کانون بودند‪ .‬او ادامه داد‪ :‬شب یلدا شب طوالنی سال و ایرانیان با شب چله به استقبال این شب می روند‪ .‬شب‬ ‫چله یعنی شب میوه های خوشمزه و شب قصه گویی‪ .‬این هنرمند در ادامه قصه ای از دوران دبستان تا دبیرستان خود‬ ‫گفت‪ .‬حاضران در سنین مختلف با اشتیاق قصه کیانیان را که مایه های طنز داشت‪ ،‬دنبال و بارها او را تشویق کردند‪ .‬در‬ ‫ادامه مراسم جوایز قصه ‪ ۹۰‬ثانیه با حضور مسعود فروتن‪ ،‬داور این بخش و مریم سعادت از مهمانان ویژه اختتامیه اهدا‬ ‫شد‪ .‬برگزیده منتخب در رتبه اول قصه ‪ ۹۰‬ثانیه‪ ،‬کودکان شیرخوره ای بودند که در اغوش پدر و مادرشان روی صحنه‬ ‫امدند و عروسک های نمایش های این جشنواره جایزه اش را اهدا کردند‪ .‬ساره وفا مادر این دوقلوها از استان مرکزی با‬ ‫قصه «سیامک و سیاوش» به عنوان نفر اول این بخش شناخته شد‪ .‬منصور خانی از استان تهران نیز با قصه «ارزوهای‬ ‫من» در جایگاه دوم قرار گرفت و بیتا شهبازی از استان اذربایجان شرقی با قصه «زندگی من» موفق به کسب مقام‬ ‫سوم شد‪ .‬همچنین در فرایند رای گیری انتخاب قصه برتر از نگاه مخاطبان به ترتیب محسن وظیفه پشتکوه با قصه‬ ‫«زلزله تا زلزله» از استان اردبیل‪ ،‬لی لی ناز زین وند لرستانی با قصه «دعای مستجاب شده» از استان خوزستان و اوا‬ ‫بامزه ای را ساختند‪ .‬سپس با پخش موسیقی فیلم کاله قرمزی‪ ،‬ایرج طهماسب روی صحنه امد و ورود او با تشویق‬ ‫پرشور و پی درپی حضار همراه شد‪ .‬همچنین رضا بابک‪ ،‬احسان کرمی‪ ،‬کاظم سیاحی و عروسک های نمایش جشنواره‬ ‫روی صحنه لوح تقدیر او را اهدا کردند‪ .‬ایرج طهماسب در صحبت هایی کوتاه گفت‪ :‬خجالت می کشم که روی صحنه‬ ‫می ایستم و شما تشویقم می کنید و از این بابت بسیار ممنونم‪ .‬احسان کرمی هم خطاب به این هنرمند گفت‪ :‬ایرج‬ ‫طهماسب بعد از خانواده های مان عزیزترین فرد زندگی ماست‪ .‬هر سه هنرمند پیش کسوت حاضر بر صحنه با اثارشان‬ ‫برای ما ماندگار شده اند‪ .‬مهدی سلوکی در ادامه خطاب به ایرج طهماسب‪ ،‬او را اموزگار دانسته های زندگی هم نسالن‬ ‫خود و بعد از خود دانست‪.‬‬ ‫فاضلنظریمدیرعاملکانون‪:‬همهدستگاه هایفرهنگیبهایینقصه گوییاهتمامورزند‬ ‫فاضل نظری مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در این بخش از برنامه با حضور پشت تریبون‪ ،‬اصرار‬ ‫این مرکز بر قصه گویی در شب یلدا را پاس داشت ایینی کهن و ارزشمند دانست‪ .‬او با بیان اینکه دوست دارم حال‬ ‫خوب و فضای شاد این مراسم استمرار پیدا کند و با یک سخنرانی طوالنی از مسیر خود خارج نشود؛ اظهار داشت‪:‬‬ ‫سفر به گذشته ها دشوار است‪ ،‬اما خیال و تخیل یک امکان بزرگ را برای انسان فراهم می کند‪ .‬روحیه شادابی که در‬ ‫مردم و هنرمندان مان دیدم حس سفر به گذشته را در من ایجاد کرد‪ .‬نظری در ادامه افزود‪ :‬ترجیح می دهم به جای‬ ‫صحبت های معمول؛ به ارائه سه پیشنهاد بسنده کنم‪ .‬پیشنهاد اول من به دوستان تصمیم گیر در حوزه کالن مدیریت‬ ‫کشور است‪ .‬با توجه به اینکه شب یلدا یک شب تاریخی برای ماست و به یک فرهنگ صحیح گره خورده‪ ،‬روز بعد‬ ‫از شب یلدا را یک تا دو ساعت دیرتر شروع کنند‪ .‬با این که موافق کار و تالشم و دوست دارم همه از ‪ 6‬صبح کار را‬ ‫شروع کنند اما به احترام این سنت حسنه و این که مردم با خیال راحت دور هم جمع شوند روز بعد یکی دو ساعت‬ ‫دیرتر شروع شود که امیدوارم برای سال های بعد این اتفاق بیفتد‪ .‬او افزود‪ :‬در فرهنگ باستانی و ملی مان مناسبت ها و‬ ‫لحظه های خوب و درخشانی داریم که با به روز کردن ان ائین ها در عین حفظ سنت ها‪ ،‬اتفاقات خوبی می افتد‪ .‬نظری با‬ ‫اشاره به اینکه کانون جشنواره قصه گویی را در شب یلدا برگزار می کند و تاکید و اصرارش بر قصه گویی در شب یلداست‪،‬‬ ‫بیان داشت‪ :‬به دوستان تصمیم گیر در شهرداری‪ ،‬سازمان صدا و سیما‪ ،‬اموزش و پرورش و‪ ...‬پیشنهاد می دهم که به‬ ‫این سنت اهتمام ورزند‪ .‬یعنی همان طور که بعد از تعطیالت عید نگران بودیم که باید پیک شادی را کامل کنیم بچه ها‬ ‫برای اماده کردن قصه ی شب یلدا هم تالش کنند‪ .‬مدیرعامل کانون تصریح کرد‪ :‬قصه گویی یک سنت عمومی و جزیی‬ ‫از فرهنگ و گذشته ماست که همه دستگاه ها باید برای حفظ ان اهتمام کنند‪ .‬بسیاری از بخش های قران قصه است‪.‬‬ ‫بعضی سوره ها احسن القصص هستند؛ مثل قصه حضرت یوسف(ع)‪ .‬وی افزود‪ :‬جا دارد در شب یلدا قصه ها اماده شوند‬ ‫و افراد طبق یک ایین و سنت دور هم جمع شوند‪ .‬شهرداری در مکان های مختلف و قابل دید این فضا را برای مردم‬ ‫اماده کند و به صورت کلی همه دستگاه های فرهنگی تالش کنند شب یلدا شب قصه گویی باشد‪.‬‬ ‫اهدایجایزه هایبخشملیجشنواره‬ ‫داوران بخش ملی متشکل از رویا نونهالی‪،‬ازیتا حاجیان‪ ،‬بهرام شاه محمدلو‪ ،‬ایرج طهماسب و حمیدرضا شاه ابادی به‬ ‫همراه سروش صحت دبیر هنری جشنواره در بخش دیگر برنامه روی صحنه امدند تا جوایز برگزیدگان را اهدا کنند‪ .‬ابتدا‬ ‫جوایز قصه گویی پدر بزرگ و مادر بزرگ به نفرات برتر اهدا شد‪ .‬در بخش ملی (زنان و مردان)‪ ،‬حسین کاظمی با قصه‬ ‫«شال و مشت حسن» از استان مازندران به عنوان نفر اول‪ ،‬زهرا دهستانی بافقی با قصه «حاکم نادان و دزد بدجنس» از‬ ‫استان یزد رتبه دوم و فریده محمودی با قصه « ُدر صدف» از استان مرکزی به عنوان سوم شناخته شدند‪ .‬همچنین در‬ ‫این بخش هادی رفیعی با قصه «قصه فیروز» از استان زنجان و احمد عسگری با قصه «یک راه بهتر» از استان همدان‬ ‫به عنوان انتخاب ویژه هیات داوران در این بخش معرفی شدند‪ .‬حضور پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها از سراسر کشور توجه‬ ‫مخاطبان و تشویق شان را در مراسم به دنبال داشت‪ .‬در بخش مادربزرگ ها و پدربزرگ ها فاطمه سیدرضایی با قصه‬ ‫«روباه مرغ ندیده» از استان قزوین در رتبه اول جای گرفت و زهرا رضایی طرهانی با قصه «جادوگر سبز» از استان بوشهر‬ ‫و محمد کارگر شورکی با قصه «چلچراغ» از استان یزد به ترتیب رتبه های دوم و سوم این جشنواره را در این بخش‬ ‫به خود اختصاص دادند‪ .‬در بخش دختران و پسران مریم منصوری با قصه «اقا هزارپا و کفشدوز» از استان کرمان در‬ ‫رتبه نخست ایستاد‪ .‬مریم بساطی با قصه «رستم و سهراب» از استان ایالم مقام دوم را کسب کرد و رتبه سوم به هانیه‬ ‫اعتمادیان با قصه «دزدی که خر شد» از استان یزد اختصاص یافت‪ .‬همچنین در این بخش مرجان حسینی نشتایی با‬ ‫قصه «بیژن و منیژه» از استان مازندران به عنوان انتخاب ویژه هیات داوران شناخته شد‪ .‬اتنا چراغی‪ ،‬زحل موذن و علی‬ ‫سلیقه به همراه محمدرضا زمردیان رئیس جشنواره و علی خانجانی مشاور فرهنگی مدیر جشنواره برای اهدای جوایز‬ ‫منتخبانداوراننوجوانبرصحنهحاضرشدند‪.‬داوراننوجوانبیست ودومینجشنوارهبین المللیقصه گویىمتشکلاز‬ ‫سجاد اسماعیلی علیایی‪ ،‬زحل موذن‪ ،‬اتنا چراغی‪ ،‬علی سلیقه و سارا پورعبداهلل‪ ،‬برگزیدگان اول و دوم را به این ترتیب‬ ‫اعالم کردند‪ :‬مهدی محمدیان با قصه «در بهای ازادی» از تهران و میرهادی احمدوندی فرزانه پور با قصه «عاقبت‬ ‫اندیشی» از اذربایجان شرقی‪ .‬در بخش پایانی مراسم‪ ،‬جایزه منتخب ویژه رئیس جشنواره اهدا شد‪ .‬منیژه واحدقازیانی‬ ‫با قصه «گلبهار» از گیالن و مصطفی جعفری جوزانی با قصه «الن کوچولو و جعبه ابزار» از اصفهان به عنوان اثار منتخب‬ ‫از سوی محمدرضا زمردیان رئیس جشنواره و معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شناخته شدند‪.‬‬ ‫در بخش «قصه کانون زبانی ها»‪ ،‬حسین زنگنه با قصه «پند سعدی» از تهران به عنوان رتبه اول شناخته شد‪ .‬مریم‬ ‫کریم نژادرنجبر با قصه «تعارف چیست» از کرمان‪ ،‬فروزان غفاریان با قصه «بهترین دوست» از خراسان رضوی و کاظم‬ ‫خواجوی با قصه «خاطره از مطالعه در کتابخانه ملک» از تهران به صورت مشترک رتبه دوم را به خود اختصاص دادند‪.‬‬ ‫همچنین درسا قوام زاده با قصه «پالستیکی در اقیانوس» از خراسان رضوی در جایگاه سوم‪ ،‬محمدطاها الماسی زاده‬ ‫یاقوتی با قصه «زال و سیمرغ» از بوشهر در جایگاه چهارم و مبینا مسلم یزدی با قصه «باد و خورشید» از یزد در جایگاه‬ ‫پنجم این بخش از جشنواره قرار گرفتند‪ .‬در بخش «قصه خبرنگاران»‪ ،‬رتبه اول به سمیه بافتی یزدی با قصه «خاطره‬ ‫اب» از استان فارس اختصاص یافت‪ .‬شیرین محمدی با قصه «هر اتفاقی حکمتی داره» از ایالم به مقام دوم دست یافت‬ ‫و مهدی عسکری فرسنگی با قصه «قصه» از خراسان رضوی در جایگاه سوم قرار گرفت‪ .‬همچنین در بخش «قصه های‬ ‫شهر من» ویژه شهروندان تهرانی‪ ،‬جایزه نفر نخست به وندا زاهدی با قصه «داستان تهران من»‪ ،‬جایزه دوم به کیمیا‬ ‫یعقوبی گودرزی با قصه «مرشد بلقیس» و جایزه سوم به سمانه پورغالمی با قصه «بانوی دستفروش مترو» تعلق گرفت‪.‬‬ ‫دربارهحکمرانیاسپانسرهایبرنامه هایمناسبتیتلویزیون‬ ‫و پول های کالنی که جا به جا می شود؛‬ ‫وقتیهمهخوابیم!‬ ‫تلویزیون از فقدان استراتژی درستی برای برنامه سازی خصوصاً‬ ‫در مناســبت ها کماکان وجود دارد و نقدمان پا برجاست‪ .‬البته‬ ‫که برخی از برنامه ســازان امسال یلدایی با برنام ه و فکر و تامل‬ ‫به میدان امده بودند؛ برنامه ای که به دور از دکور پرزرق و برق‬ ‫و استفاده از سلبریتی ها به سراغ فضای ادبی و اصیل شب یلدا‬ ‫رفت و از بازیگران پیشکسوتی مثل «افرین عبیسی» و «رابعه‬ ‫مدنی» بهره برد و بیشتر از پلی بک های خواننده ها و حرف های‬ ‫تکراری برخی از بازیگران و فوتبالیست ها‪ ،‬حافظ خوانی و معرفی‬ ‫اداب و رسوم و ایین یلدایی را مشاهده کرد‪ .‬اتفاقی که در ویژه‬ ‫برنامه یلدایی رادیو نمایش با حضور ژاله علو افتاد‪ .‬شتاب زدگی‬ ‫در برخی از برنامه ها به چشــم می امد اما میهمانان کمتر تکرار‬ ‫شده بودند و دیگر از این شبکه به ان شبکه نمی رفتند‪ .‬هنوز هم‬ ‫برخی مجریان نااگاهانه با میهمانشان گفتگو می کردند و هیچ‬ ‫مطالعه ای از اتفاقات حال و گذشته اش نداشتند‪ .‬فقط میهمان‬ ‫دعوت کرده بودند که از قافله دیگر برنامه ســازان عقب نمانند‪.‬‬ ‫نکته بعد ماراتن شــبکه های تلویزیون برای خودی نشان دادن‬ ‫در شــب یلدا هم کماکان نقد ما به ســازمان صداوسیما است‬ ‫که چرا در طول ســال انقدر میهمان و برنامه سازی نمی کند و‬ ‫به یک باره در یک یا دو شــب‪ ،‬از همه شان روی انتن رونمایی‬ ‫می کند‪ .‬در صورتیکه می توانند هر شــب و هر هفته برنامه های‬ ‫مناســبی را برای بیننده شان تولید کنند؛ چرا که مخصوصاً در‬ ‫شــب یلدا عمده مخاطبین و بیننده ها باید در ایین سنتی یلدا‬ ‫کنار خانواده و اقوام شان باشند و خیلی سخت می توانند بیننده‬ ‫برنامه های تلویزیونی باشند‪.‬‬ ‫با این تفاسیر‪« ،‬فرمول یک» شــبکه یک‪« ،‬روشن ترین شب»‬ ‫شــبکه دو‪« ،‬شب ارام» شبکه ســه‪« ،‬انار و برف» شبکه چهار‪،‬‬ ‫«ورزشگاه» شــبکه پنج و «دورهمی» شبکه نسیم روی انتن‬ ‫رفتند؛ اما نکته ای که وجود دارد حضور بازیگران و خوانندگان‬ ‫در برنامه های مناسبتی است؛ متاسفانه اعتبار برنامه و برنامه ساز‬ ‫برایشان اهمیتی ندارد و فقط گرفتن ان پول مهم است که قبل‬ ‫از رفتن به برنامه باید به حساب شان واریز شود؛ هرچه میهمان‬ ‫معروف و مشهورتر‪ ،‬دستمزد‪ ،‬نجومی تر!‬ ‫قبل از پرداختن به دســتمزدهای هنگفــت و عجیب و غریب‬ ‫برخــی از بازیگرها‪ ،‬خواننده ها و فوتبالیســت ها در برنامه های‬ ‫تلویزیونی‪ ،‬نقدی بر ســکه هایی داریم که شــب گذشــته در‬ ‫«دورهمی» یلدایی‪ ،‬مهران مدیــری به میهمانانش اهداء کرد‪.‬‬ ‫البته که او همیشــه از مشــکالت و معضالت مــردم گفته و‬ ‫می گوید اما قــدری هماهنگ کردن این فضای گفتاری با رفتار‬ ‫عملی‪ ،‬الزم و ضروری اســت‪ .‬در شبکه سه «شب ارام» تالش‬ ‫می کند با گرفتن ســکه ها از ثروتمندان و متموالن‪ ،‬زندانیان را‬ ‫ازاد کند و حتی برخی از میهمانان بازیگر یا خواننده هم در این‬ ‫مشارکت حاضر شــدند اما در این فضا سکه دادن به بازیگران‬ ‫یا مجریان کنونی برنامه های شــبکه نسیم ‪ ،‬چه معنی می دهد؛‬ ‫قابل تامل اســت که خود مهران مدیری هم به وضعیت بغرنج‬ ‫اقتصادی مردم اشــاره دارد و حتی می گوید این هدیه ناقابلی‬ ‫نیست‪ ،‬االن ســکه چهار میلیون و هفتصد هزارتومان است! و‬ ‫در این گرانی سکه‪!...‬با این تفاسیر سکه دیگری هم به مناسبت‬ ‫سالگرد پژمان بازغی اهداء می کند‪.‬‬ ‫نکته دیگر برمی گردد به اظهارات حاشیه ای مجری «شب ارام»‬ ‫که روی انتن زنده نام عادل فردوســی پور را می برد؛ صحبت از‬ ‫این گزارشــگر و مجری تلویزیــون در حالیکه به هر حال رضا‬ ‫رشــیدپور از برخی اتفاقات خبر دارد به چه معنی اســت؟ ایا‬ ‫نمی تواند درباره این اتفاق و بازگشــت فردوسی پور به تلویزیون‬ ‫و مرتفع شدن مشکل او برای برگشتن به تهیه کنندگی و حتی‬ ‫اجرای تلویزیونی‪ ،‬با مدیران مربوطه در فضایی غیر از انتن زنده‬ ‫تلویزیون صحبت کند؟ این اتفاق و هیاهو به چه معناست؟ ایا‬ ‫با وجود پخش مســتند «گواردیوال» در همان روز (جمعه ‪29‬‬ ‫اذرماه) و صدای عادل فردوسی پور‪ ،‬در همان شب حرف از این‬ ‫مجری و گزارشگر ورزشی روی انتن شبکه سوم سیما زده شود‬ ‫برنامه ای از پیش تعیین شده نبود‬ ‫اطالعاتی که داده می شــود از برخی تهیه کنندگان اســت که‬ ‫خواســته اند نامشــان به دالیلی فاش نشــود؛ اما برای دعوت‬ ‫میهمان برخی اوقات انقدر سردرگم می شوند که فقط به دلیل‬ ‫پیشبرد برنامه سازی شان‪ ،‬ان میهمان را به برنامه شان می اورند‬ ‫و مقصــر ایــن رویکرد را اسپانســرهایی می داننــد که از هنر‬ ‫برنامه سازی هیچ سر رشــته ای ندارند صرفاً برای کسب درامد‬ ‫به تلویزیون امدند و این رویه رفتار تجاری را انها شکل دادند‪.‬‬ ‫ماجــرای نرخ تعیین کردن میهمانان بــرای تلویزیون و برخی‬ ‫اوقات گرفتن دستمزدهای نجومی و ارقام عجیب و غریب برای‬ ‫چند دقیقه حضور در یک برنامه از این رویه اشتبا ِه اسپانسرها‬ ‫نشــات می گیرد‪ .‬تلویزیون هرچه زودتــر باید برای این رویه‬ ‫اشتباه‪ ،‬ضابطه ای را در نظر بگیرد؛ اینکه برخی از برنامه ها به‬ ‫ســمت دعوت از چهره های مردمی رفته اند و ایده و خالقیت‬ ‫برنامه سازی را به کار گرفته اند ستودنی است اما مخاطب به‬ ‫شــنیدن حرف های تازه برخی از هنرمندان هم عالقه دارد و‬ ‫قرار نیســت برای این عالقه‪ ،‬تلویزیــون انقدر پول پرداخت‬ ‫کند که در دو شــب یلدا یا عید نوروز و مناسبت های دیگر‪،‬‬ ‫پول های میلیاردی جا به جا شود‪.‬‬ ‫در شــرایطی که خیلــی از پروژه هــای تلویزیونــی از جمله‬ ‫ســریال های در دســت تولید به دلیل دیرکــرد پرداخت ها در‬ ‫اســتانه تعطیلی انــد یا تعطیل موقت شــده اند‪ .‬بــا نگاهی به‬ ‫میهمانان و حضورشــان در برنامه هــای تلویزیونی یا ایتم های‬ ‫مربــوط به خوانندگان و برخی اتفاقــات دیگر می توان دید که‬ ‫ویژه برنامه هایی مثل یلدا با هزینه های میلیاردی طی دو شــب‬ ‫روی انتن شــبکه های مختلف رفته اند‪ .‬اینکــه این هزینه ها را‬ ‫اسپانســرها تامین کردند و تلویزیون پرداختی نداشــته بحث‬ ‫دیگری اســت که باید درباره ان صحبت کرد اما رقابت عجیب‬ ‫و غریب برنامه های ویژه مناســبتی برای دعوت از میهمانان و‬ ‫رفتار اشتباه اسپانسرها باعث شــده تا دستمزدهای بازیگران‪،‬‬ ‫فوتبالیست ها و خواننده ها برای حضور در برنامه های تلویزیونی‬ ‫به بازاری تجاری تبدیل شود که هرکدام نرخی برای حضورشان‬ ‫اعالم کنند؛ اتفاقی ناخوشایند که گریبان برنامه سازان را گرفته‬ ‫و در ادامه هم به بالیی خانمان ســوز در تلویزیون مبدل خواهد‬ ‫شد‪ .‬در حالی این اتفاقات می افتد و ارقام عجیب و غریب برای‬ ‫امدن به تلویزیون جا به جا می شود که حتماً قاب تلویزیون به‬ ‫چهره تر شدن ان چهره کمک بیشتری می کند؛ واقعا چه لزومی‬ ‫دارد برای یک برنامه مناسبتی‪ُ ،‬جنگ و حتی تاکشو یک بازیگر‪،‬‬ ‫فوتبالیســت و یا کارشناس دعوت شود و دستمزد ده تا بیست‬ ‫میلیون تومانی دریافت کنــد‪ .‬با توجه به اینکه چنین اتفاقاتی‬ ‫در ویژه برنامه یلدایی امســال هم افتــاده و می توان به حضور‬ ‫فوتبالی ها‪ ،‬خواننده ها و خانم یا اقای بازیگری اشــاره کرد که‬ ‫امسال به برنامه های یلدایی تلویزیون رفتند و خودشان را همراه‬ ‫با مردم معرفی کردند و به مسئوالن تاختند‪ ،‬توجه کرد که برای‬ ‫چند دقیقه حضور یــا خوانندگی ان هم پلی بک (لب خوانی) و‬ ‫حتی ترجیح برنامه ای برای حضور خواننده ای در شیراز با رقم‬ ‫بــاال‪ ،‬مربی خارجی با مترجم و حضور خانوادگی چهره ها‪ ،‬اینها‬ ‫همه برای تلویزیون هزینه های دو منظوره ای را رقم زده است‪.‬‬ ‫این رویه اشــتباه دعوت از میهمان به جایی رســیده که امروز‬ ‫به محض تماس تلفنی با واســطه یــا اصطالحاً مدیر برنامه ان‬ ‫بازیگر‪ ،‬فوتبالیســت یا خواننده‪ ،‬رقم هــای باالیی را برای چند‬ ‫دقیقه میهمانی تلویزیونی پیشــنهاد می دهند‪ .‬تهیه کنندگان و‬ ‫اسپانسرها هم برای مطرح کردن برنامه‪ ،‬تبلیغ یا اگهی خودشان‬ ‫حتماً نیازمند حضور این چهره هایند‪ .‬برای همین ساده ترین و‬ ‫پیش پاافتاده ترین جنگ های شــبانه تلویزیونی هم در صورتی‬ ‫می توانند این چهره ها را برای برنامه های خودشان داشته باشند‬ ‫که اسپانسری‪ ،‬حمایت شان کند‪.‬‬ ‫پول هم نباشد‪ ،‬چهره های شناخته شده یا می گویند َس ِر کارند‬ ‫و یا دغدغه دیگری را برای نیامدن مطرح می کنند‪ .‬البته برخی‬ ‫از هنرمندان هم به خاطر دوست داشتن مخاطب تلویزیون‪ ،‬در‬ ‫ازای مبالغ پایین و حتی هدیه های دیگری غیر از پول می پذیرند‬ ‫مهمان تلویزیون بشوند‪ .‬خوشــبختانه امروز برخی از شبکه ها‬ ‫پیش قدم شدند و طرح حضور مردم معمولی و مهمان های کمتر‬ ‫شناخته شــده را اجرا می کنند‪ .‬چون قطعاً حضور مهمان های‬ ‫معمولی هرچه قدر هم که باشــد به پای چهره های شــناخته‬ ‫شده نمی رسد‪.‬‬ ‫با این تفاسیر مشخص می شود که بازیگران وقتی جلوی دوربین‬ ‫سریال یا فیلم سینمایی نیستند و یا به قولی بیشتر مهمانی های‬ ‫تلویزیونی و یا تبلیغاتی را می پذیرند چون دســتمزد میهمان‬ ‫شــدن بیش از بازیگری برایشان مقرون به صرفه است‪ .‬در این‬ ‫بیشــتر تهیه کنندگان تاکشــوها و برنامه های مناسبتی قبول‬ ‫دارند که چنین مبالغی رد و بدل می شود اما ناگزیرند چون اوالً‬ ‫اسپانسرها اصرار دارند در این صورت سرمایه گذاری می کنند و‬ ‫از طرفی دیگر معتقدند برنامه شان این گونه در کانون توجهات‬ ‫قرار می گیرد‪ .‬اما واقعاً برنامه ســازی بر مبنای سلبریتی محوری‬ ‫جلو می رود و می تواند در جامعه تاثیرگذار باشد؟‬ ‫امروز کدام برنامه با این ســبک و سیاق توانسته ماندگار بماند؟‬ ‫و چقــدر این هنرمند مطلب دارد که گاهی اوقات هم همزمان‬ ‫به چند شبکه تلویزیونی می رود و میهمان می شود‪ .‬ایا شایسته‬ ‫نیســت ما به جای پرداخــت این دســتمزدهای هنگفت‪ ،‬به‬ ‫کارشناسان ‪ ،‬صاحب نظران و تحلیل گران برنامه های رادیویی و‬ ‫تلویزیونی دســتمزد پرداخت کنیم که محتوای غنی در اختیار‬ ‫مخاطــب قرار می دهند ولــی بیش از توجه به این اســاتید و‬ ‫کارشناسان‪ ،‬چهره ها بیشتر مورد حمایت و پشتیبانی مالی قرار‬ ‫می گیرند‪ .‬چهره هایی که به واســطه بازی در فیلم و سریال یا‬ ‫بازی در فالن تیم فوتبالی شناخته شدند و چه محتوا و دانشی‬ ‫می توانند در اختیار مخاطب قرار دهند که تلویزیون حاضر است‬ ‫بهای سنگینی برای دعوت او به تلویزیون پرداخت کند؟‬ ‫نظارت که چندی است ان حضور جدی و دقت نظر خودش را‬ ‫فراموش کرده اما الزم است حتماً تلویزیون برای برنامه های خود‬ ‫سقفی را درنظر بگیرد تا مهمانان تلویزیونی هم از این فرصت و‬ ‫شرایط سوء استفاده نکنند و هم بیش از چهره‪ ،‬تهیه کنندگان‪،‬‬ ‫نویســندگان و مجریان طرح به ابعاد دیگر برنامه ســازی برای‬ ‫جذب مخاطب توجه داشــته باشند‪ .‬چون این میهمان‪ ،‬برایش‬ ‫فقط پول مهم اســت و اعتبار ان شبکه و برنامه اهمیتی ندارد؛‬ ‫حال «دورهمی» مهران مدیری‪« ،‬شــب ارام» رشیدپور یا هر‬ ‫برنامه ای دیگر باشــد؛ ان رقم موردنظر مهم اســت که احصاء‬ ‫شود‪.‬البته برخی اوقات هم بازیگرانی اند که حرفه ای با برنامه ساز‬ ‫و برنامه ســازی برخــورد می کنند و صرفــاً در برنامه ای حاضر‬ ‫می شوند که دوســتش دارند و برای ان مبلغی نمی گیرند‪ .‬این‬ ‫هــم نکته ای بود که یکی از تهیه کنندگان در اختیار ما قرار داد‬ ‫که برای شرکت در برنامه های تلویزیون رقم پیشنهاد نمی دهد‬ ‫و اصوالً به برنامه ای می رود که دوســتش دارد‪ .‬این نکته را هم‬ ‫باید به مسائل مطرح شده اضافه کرد که متاسفانه در این میان‪ ،‬‬ ‫واسطه ها از یکسو و اسپانسرها از سویی دیگر‪ ،‬حرفه ای گری در‬ ‫برنامه سازی و رفتار هنری را زیر سوال برده اند‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫دوشنبــــــــــــــــه ‪2‬دیماه‪ 1398‬سالدوازدهمشمــاره‪1169‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫رادیووتلویزیون‬ ‫‪TV&RADIO‬‬ ‫یادداشت‬ ‫«دور همی» الکچری‬ ‫روی گرده مردم گرسنه!‬ ‫سیدرضا اورنگ‬ ‫ســاخت برنامه ها و ســریال های‬ ‫جــذاب و دیدنی همــواره مورد‬ ‫توجه مردم بوده و هست‪ ،‬مدیران‬ ‫سازمان عریض و طویل صداوسیما‬ ‫نیز موظف هســتند به خواســت‬ ‫مردم گردن بنهند‪.‬‬ ‫هیچ کس با ســاخت ایــن گونه‬ ‫برنامه ها مخالف نیست‪ ،‬اما با نحوه قراردادها‪ ،‬ساخت و بودجه‬ ‫انها همه کار دارند که باید داشته باشند‪.‬‬ ‫تلویزیون مدت هاست که برنامه های کم خرج را با بودجه های‬ ‫سنگین تولید می کند! به گونه ای که حتی گاهی بیست درصد‬ ‫از ایــن بودجه نیز برای دکور و عوامل پشــت دوربین هزینه‬ ‫نمی شود و بیشرش به جیب کسانی که نباید برود‪ ،‬می رود!‬ ‫اگر قرار اســت کیفیت برنامه ها با ســاخت دکورهای سنگین‬ ‫و حضــور عوامل حرفــه ای باال بــرود‪ ،‬چرا نمــی رود؟! بین‬ ‫برنامه هایی که در یک اســتودیو یا لوکیشــن محدود ساخته‬ ‫می شــوند با بودجه ای که خرج انها شده اصال تناسبی وجود‬ ‫ندارد و ان گونه که از شــواهد پیداست‪ ،‬بخش عظیمی از ان‬ ‫به جیب تهیــه کننده و مجری های ان می رود‪.‬نمونه این نوع‬ ‫برنامه ها بسیار است‪.‬‬ ‫شب یلدا برنامه «دور همی» بعد از کلی ناز و ادا دوباره تولید‬ ‫و روی انتن رفت‪ ،‬ان هم با رقمی نجومی و غیر قابل باور‪.‬نوع‬ ‫تفاهم معاونت سیما با عوامل تولید این برنامه واقعا تاسف بار‬ ‫و درداور اســت! معاون سیما و مصطفی احمدی تهیه کننده‬ ‫«دورهمــی» الکچری توافق کرده انــد که تلویزیون برای هر‬ ‫قســمت ‪ 350‬میلیون تومان به اضافــه ‪ 30‬درصد از درامد‬ ‫تبلیغــات را پرداخت کند! مگر برنامــه ای که در یک فضای‬ ‫مشــخص و با دکوری ساده اجرا می شود‪ ،‬چقدر خرج دارد؟با‬ ‫این پول ده ها برنامه مفید و حتی سریال می توان ساخت‪.‬‬ ‫مدیران صداوسیما چگونه به خود اجازه داده اند با پول مردم‬ ‫گرسنه که حتی در شــب یلدا‪ ،‬یک دانه انار نیز نداشتند که‬ ‫در دهان مزمزه کنند‪ ،‬چنین قرارداد ســنگینی بسته و روی‬ ‫گرده این مردم تنگدست «دورهمی» برگزار کنند؟! پشت این‬ ‫پرده ضخیم چه خبر اســت؟رییس صداوسیما چه می کند؟!‬ ‫مصطفی احمدی کیســت که شــرایط خود را بــه راحتی به‬ ‫مدیران ریز و درشت تلویزیون تحمیل می کند؟کسی تا کنون‬ ‫از این شــخص تازه متمول شده پرســیده است که این همه‬ ‫سرمایه را از کجا اورده است؟!‬ ‫این رسانه ملی است‪ ،‬نه ملک شخصی که مدیران صداوسیما‬ ‫به دلخواه خویش انچه دوســت دارند را بدون رضایت خدا و‬ ‫مردم انجام می دهند! اگر این رسانه مردمی است‪ ،‬چرا سودش‬ ‫را مرفهان بی درد و گردن کلفت های اقتصادی می برند؟ سهم‬ ‫مــردم گرفتار و ندار از ایــن قراردادهای میلیاردی چه مقدار‬ ‫است؟!‬ ‫گویا تلویزیون مایملک شــخصی مصطفی احمدی و افرادی‬ ‫نظیر او شده است که برای همه تعیین تکلیف می کنند‪.‬وقتی‬ ‫این مرفهان بی درد در صداوسیما یکه تازی می کنند‪ ،‬رییس‬ ‫و مدیران تلویزیون چکاره هستند وچه می کنند؟! فقط بلدند‬ ‫زیر قراردادهای تحمیلی را انگشت بزنند؟!‬ ‫شــب یلدا اکثریت مردم ایران زمیــن‪ ،‬حتی چند دانه تخمه‬ ‫افتابگردان نیز نداشــتند که با شکستن ان خود را عضوی از‬ ‫محفل این شب طوالنی بدانند‪ ،‬اما مصطفی احمدی و مجری‬ ‫زرخریدش در ان زمان داشــتند حجم موجودی حساب های‬ ‫مختلف خود را بررسی می کردند!‬ ‫عجیب اســت که در این برنامه «دورهمی» مدام از همدلی‪،‬‬ ‫کمک به هموطنان‪ ،‬حمایت از ضعفا و دیگر موضوعات از این‬ ‫دســت صحبت به میان می اید‪ ،‬اما سازندگانش کوچک ترین‬ ‫اعتقادی به این شــعارهای مردم فریب نداشته و ندارند‪ ،‬اگر‬ ‫داشتند این همه صفر پول های شان افزایش نمی یافت!‬ ‫برنامه های دیگر شــب یلدا نیز کم و بیش با ســاختاری کم‬ ‫خرج‪ ،‬اما با بودجه های ســنگین بســته شده بودند‪ ،‬اما قضیه‬ ‫«دورهمی» چیز دیگری بود و هست‪.‬‬ ‫در همین سازمان صداوســیما افراد شریفی کار می کنند که‬ ‫مدام باید بر گونه های خویش ســیلی بزنند تا همواره ســرخ‬ ‫بماند! تعداد زیادی از دست اندرکاران ساخت برنامه و سریال‬ ‫نیز مدت هاســت بیکارند و نانی در نمی اورند که در دهان زن‬ ‫و فرزند خویش بگذارند‪ ،‬با این وجود مدیران صداوسیما‪ ،‬رها‬ ‫از زمین و زمان پول مردم را به حســاب افرادی می ریزند که‬ ‫اگر تا چند نســل نیز فقط بنشینند و خرج کنند باز از حجم‬ ‫حساب شان کم نشده و نمی شود!‬ ‫جناب رییس صداوســیما‪ ،‬اقای معاون ســیما‪ ،‬دیگر مدیران‬ ‫ریز و درشــت این نهاد که این چنین برای افراد و برنامه های‬ ‫خاص‪ ،‬خاصه خرجی می کنید‪ ،‬این عدالت است؟! خدا از کار‬ ‫شما راضی است؟ طناب سفت و تنگ حق الناس را بر گردن‬ ‫خویش حس نمی کنید؟!‬ ‫خدا کند‪ ...‬خدا کند‪ ...‬خدا کند‪ ..‬اینها فقط شایعه باشد‪ ،‬اما‪...‬‬ ‫‪4‬‬ ‫بررسی فیلم هایی اکران نشده از فجر ‪37‬‬ ‫دوشنبــــــــــــــــه ‪2‬دیماه‪ 1398‬سالدوازدهمشمــاره‪1169‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینـــما‬ ‫‪CINEME‬‬ ‫اخبار‬ ‫حضور جمشید مشایخی‬ ‫در جشنواره سی و هشتم فجر!‬ ‫هنرمند‪ :‬نادر طریقت برای فیلم «اینجا هم باران می بارد» درخواست‬ ‫حضور در جشنواره ملی فیلم فجر را داده است‪ .‬نادر طریقت کارگردان‬ ‫«اینجا هم باران می بارد» درباره وضعیت این فیلم گفت‪ :‬تولید فیلم‬ ‫تمام شده و پروانه نمایش ان را هم بدون دردسر گرفتیم‪ .‬با پخش‬ ‫کننده ای هم صحبت کردیم و پخش ان را بعد از عید خواهیم داشت‬ ‫و امیدوارم اردیبهشــت یا خرداد ان را اکران کنیم‪ .‬وی با اشــاره به‬ ‫درخواست حضور در سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر‪ ،‬ادامه‬ ‫داد‪ :‬در حدود ‪ ۱۰‬سال گذشته هیچ کدام از فیلم هایم را به جشنواره‬ ‫نداده ام چون به جای اینکه فیلم را ببینند به اسم ها نگاه می کنند‬ ‫امــا به خاطر بچه هایی که برای اولین بار این فرصت را پیدا کردند‬ ‫تا در عرصه بزرگتری همکاری کنند مثل مدیر هنری‪ ،‬فیلمبرداری‪،‬‬ ‫صدابردار و برخی از باریگران‪ ،‬بعد از ‪ ۱۰‬یا ‪ ۱۱‬سال درخواست حضور‬ ‫در جشنواره را ارایه کردم‪ .‬کارگردان «اینجا هم باران می بارد» درباره‬ ‫قصه فیلم توضیح داد‪« :‬اینجا هم باران می بارد» درباره یک خانواده‬ ‫چهار نفری است که پدر خانواده جانباز و شیمیایی است که در کارگاه‬ ‫اجرپزی دچار حادثه و قطع نخاع می شود‪ .‬همسر این جانباز به جای‬ ‫شوهر خود در اجرپزی مشغول به کار می شود و در همین شرایط پسر‬ ‫این خانواده که نیمه بینا است به دنبال دیدن جمشید مشایخی برای‬ ‫محقق کردن ارزوی پدر است و مادر خانواده نیز برای رسیدن پسرش‬ ‫به این ارزو تالش می کند و اتفاقاتی پیش می اید‪ .‬کارگردان «خاطره»‬ ‫درباره ایده پرداختن به این داستان گفت‪ :‬اغلب فیلمنامه های من را‬ ‫دخترم هستی طریقت که چند رمان هم نوشته است‪ ،‬می نویسد‪ .‬در‬ ‫این فیلمنامه جوانمردی دو قشر نشان داده می شود که مدنظر خودم و‬ ‫دخترم بوده است؛ اولی ایثارگرانی هستند که برای حفظ کشور رفتند‬ ‫و سالمتی خود را از دست دادند و دوم جوانمردی برخی از هنرمندان‬ ‫که شاخص ترین انها استاد جمشید مشایخی بود که این افتخار را هم‬ ‫داشتم و در فیلم بازی کردند‪ .‬کارگردان «سوت دل» درباره بازیگران‬ ‫این کار گفت‪ :‬برای نقش اول تالش کردم از بازیگران معروف کسی‬ ‫را بیاورم تا در بهتر دیده شدن فیلم هم تاثیر داشته باشد اما بعضی‬ ‫از این افراد پس از خواندن فیلمنامه اصال جوابی ندادند و برخی هم‬ ‫گفتند که ما در این حوزه فعالیت نمی کنیم‪ .‬خیلی از بازیگران زن ما‬ ‫از چالش نقش فرار می کنند و حاضر نیستند با نقش دست و پنجه‬ ‫نرم کنند؛ چیزی که ما قبال در بازیگران گذشته می دیدیم که از جمله‬ ‫انها می شود به بانو سوسن تسلیمی‪ ،‬بانو فریماه فرجامى اشاره کرد‪.‬‬ ‫تنها کسی که جواب شرافتمندانه ای به ما داد خانم هنگامه قاضیانی‬ ‫بود و متاسفانه نشد که در این فیلم با هم همکاری کنیم‪ .‬وی ادامه‬ ‫داد‪ :‬برای نقش اول زن این فیلم بعد از تست گرفتن و دیدن بسیاری‬ ‫از خانم ها‪ ،‬مریم بخشی را که چند قسمتی سریال کار کرده و بعد‬ ‫برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته بود انتخاب کردیم و خوب‬ ‫از پس این نقش بر از امد‪ ،‬طریقت در پایان درباره کارهای اینده خود‬ ‫گفت‪ :‬درحال حاضر بیشتر درگیر کامل شدن فیلم «اینجا هم باران‬ ‫می بارد» هستم‪ .‬دو فیلمنامه هم دخترم هستى طریقت نوشته که‬ ‫اگر سرمایه ان جذب شود شاید به عنوان کارگردان یکی از انها را فعال‬ ‫تا پایان امسال جلوی دوربین ببرم‪.‬‬ ‫خداحافظی همایون ارشادی‬ ‫با فیلم سینمایی «نیلگون»‬ ‫همزمان با نزدیک شدن به ادامه ضبط سکانس های فیلم سینمایی‬ ‫«نیلگون» در تهران‪ ،‬بازی همایون ارشادی در این فیلم به پایان رسید‪.‬‬ ‫همایون ارشادی بازیگر پیشکسوت و توانمند سینمای ایران با پایان‬ ‫یافتن ایفای نقش خود در جزیره قشــم با گروه فیلمبرداری فیلم‬ ‫سینمایی «نیلگون» خداحافظی کرد و پس از سریال موفق «مانکن»‬ ‫دومین تجربه همکاری خود با حسین سهیلی زاده و ایرج محمدی‬ ‫را به اتمام رساند‪ .‬گروه تولید در چند روز اینده با ورود به تهران ادامه‬ ‫ضبط سکانس های دیگر فیلم سینمایی «نیلگون» را اغاز می کنند‪.‬‬ ‫محمدرضا فروتن‪ ،‬میترا حجار‪ ،‬همایون ارشادی‪ ،‬سام درخشانی و‬ ‫اناهیتا درگاهی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند که در‬ ‫این اثر سینمایی ایفای نقش می کنند‪ .‬در خالصه داستان این فیلم‬ ‫که به قلم بابک کایدان است‪ ،‬امده‪« :‬نیلگون» برشی از زندگی عاشقانه‬ ‫زن و مردی است که‪...‬‬ ‫توازنی بین چرخه تولید و ظرفیت اکران وجود ندارد‬ ‫زهرا منصوری‬ ‫اصل بحث‪ ،‬برای امروز و دیروز نیســت؛ روایتی از چند سال سینمای ایران است‪.‬‬ ‫اینکه توازنی بین چرخه تولید و ظرفیت اکران سینماها وجود ندارد؛ سینماگران در‬ ‫هر جلسه و نشستی این دغدغه را مطرح می کنند‪ ،‬به تبادل ارا می پردازند و سعی‬ ‫می کنند راه حلی برایش پیدا کنند‪ .‬حتی گاه معترضان به این شرایط فریاد می زنند‬ ‫اما گویا داستان حاالحاالها سر دراز دارد؛ این را می شود از اوضاع این روزهای سینما‬ ‫هم فهمید! فیلمنامه هایی که ابتدا از چند فیلتر رد می شوند‪ ،‬سینماگرانی که با‬ ‫ســختی سرمایه گذار پیدا می کنند‪ ،‬ان را می سازند اما حاصل کارشان در نهایت‬ ‫تبدیل به فیلم هایی می شــود که بعد از نمایش یکی دو هفته ای‪ ،‬ان هم در یک‬ ‫بازه زمانی و فصل مرده به ناگاه از چرخه اکران کنار می روند و با وجود گالیه های‬ ‫ضمنی صاحبانشان در چند رسانه و البته بی توجهی مدیران‪ ،‬پرونده شان با زیان‬ ‫مالی مختومه می شود‪ .‬این اما تازه روی خوش ماجرا است! در این بین هستند اثاری‬ ‫که تولید می شوند تا فقط در کشو بمانند‪ ،‬خاک بخورند و هیچ وقت فرصت رونمایی‬ ‫پیدانکنند!هرچقدرهمصاحبانشاناینجاوانجابنشینندوازبی عدالتی هاییکهدر‬ ‫حقشان روا می شود‪ ،‬بگویند‪ ،‬کاری از پیش نمی رود‪ .‬دیگر اثرشان‪ ،‬یک فیلم «هرگز‬ ‫متولد نشده» یا یک فیلم « ُمرده» لقب می گیرد که کم کم خودشان هم باورشان‬ ‫می شود تاریخ انقضای ان به پایان رسیده و حرفش بیات شده است‪.‬‬ ‫ویترین«فجر‪»۳۷‬واکران‪ :۹۸‬با همین رویکرد تحلیل و بررسی سهم فیلم های‬ ‫رونمایی شده در جشنواره سی وهفتم فیلم فجر با ترکیب اکران سینماها در سال‬ ‫‪ ۹۸‬حاوی نکات جالبی است‪ .‬در حالی که کمتر از دو ماه دیگر به برگزاری جشنواره‬ ‫سی وهشتم زمان باقی است و در بهترین حالت در دو نوبت دیگر شاهد تغییر عمده‬ ‫ترکیب اکران سینماها خواهیم بود‪ ،‬از مجموع‪ ۳۰‬فیلم بخش مسابقه ملی و نگاه نو‬ ‫جشنواره گذشته فجر هنوز‪ ۱۲‬فیلم فرصت اکران پیدا نکرده اند! بماند که فیلم های‬ ‫اکران شــده هم به جز چند مورد خاص‪ ،‬وضعیت خوبی در اکران نداشته اند و به‬ ‫گواه سینماگران و سینماداران یکی از دالیل ان‪ ،‬همزمانی اکران چند فیلم پرفروش‬ ‫به ویژه در اکران نوروز بود که این امر باعث شد همان ها هم نتوانند فروش زیادی‬ ‫را تجربه کنند؛ که این موضوعی دیگر است‪ .‬با همه نابسامانی های اکران اما نباید‬ ‫از تــاش برخی صاحبان فیلم و در عین حال از انفعال برخی دیگر از ان ها برای‬ ‫رساندن اثارشان به چرخه اکران چشم پوشی کرد‪ ۱۲ .‬فیلم اکران نشده فجر ‪۳۷‬‬ ‫شاملفیلم هایسینمایی«بنفشهافریقایی»بهکارگردانیمونازندیحقیقی‪«،‬پالتو‬ ‫شتری»بهکارگردانی مهدی علی میرزایی‪« ،‬تیغ و ترمه» ساختهکیومرثپوراحمد‪،‬‬ ‫«جمشیدیه» ساخته یلدا جبلی‪« ،‬خون خدا» ساخته مرتضی علی عباس میرزایی‪،‬‬ ‫«طال» به کارگردانی و نویسندگی پرویز شهبازی‪« ،‬ناگهان درخت» ساخته صفی‬ ‫یزدانیان‪«،‬دیدناین فیلمجرماست» ساختهرضازهتابچیان‪«،‬حمال طال» ساخته‬ ‫تورج اصالنی‪« ،‬روزهای نارنجی» ساخته ارش الهوتی‪« ،‬سونامی» ساخته میالد‬ ‫صدرعاملی و «یلدا» ساخته مسعود بخشی می شود‪ .‬در میان این فیلم ها اثاری دیده‬ ‫می شود که گویا صاحبان ان ها بعد از بسته شدن پرونده سی و هفتمین جشنواره‬ ‫فیلم فجر‪ ،‬ان ها هم پرونده فیلم خود را بسته و به کناری نهاده اند! پیش از مرور و‬ ‫انالیز وضعیت امروز این ‪ ۱۲‬فیلم‪ ،‬ابتدا مروری بر وضعیت ان ها در جشنواره فجر و‬ ‫بازتاب های رونمایی از هر یک خواهیم داشت؛‬ ‫بنفشهافریقایی؛مونازندی حقیقی‪« :‬بنفشهافریقایی»دومینفیلمسینمایی‬ ‫مونا زندحقیقی به شــمار می اید که قصه ای متفاوت در دل خود دارد‪ ،‬این فیلم‬ ‫روایتگر زندگی زنی به نام شــکوه است که یک سال بعد از جدایی از همسرش‬ ‫فریدون‪ ،‬با دوست او رضا ازدواج کرده است اما بعد از سال ها وقتی شکوه می فهمد‬ ‫فریدون را به خانه سالمندان برده اند و او بیمار شده‪ ،‬ناراحت می شود و او را به خانه‬ ‫خودش و رضا می اورد تا از او مراقبت کنند‪ .‬فیلم از حضور بازیگرانی چون فاطمه‬ ‫معتمداریا‪ ،‬سعید اقاخانی و رضا بابک بهره می برد و از این نظر از فیلم هایی بود که‬ ‫ظرفیت حداقلی برای ورود به چرخه اکران را داشت‪ .‬عوامل اصلی فیلم اما تمرکز‬ ‫اصلی خود را بر حضور در رویدادهای سینمایی داخلی و خارجی گذاشته اند و هنوز‬ ‫اقدام و دورخیزی برای اکران عمومی فیلم نکرده اند‪.‬‬ ‫پالتوشتری؛مهدیعلی میرزایی‪ :‬اولینفیلممهدیعلی میرزاییکهعالوه بربخش‬ ‫نگاه نو جشنواره به بخش سودای سیمرغ هم راه یافته بود‪ ،‬از معدود فیلم های کمدی‬ ‫جشنواره گذشته بود‪« .‬پالتو شتری» البته به رغم انکه پیش از جشنواره به عنوان یک‬ ‫فیلم کمدی معرفی شده بود‪ ،‬انگونه که انتظار می رفت المان های فیلم کمدی را نداشت‬ ‫و در طول ‪ ۹۰‬دقیقه نمایشش در پردیس ملت‪ ،‬به سختی توانست خنده ای را بر لب‬ ‫تماشاگران بیاورد! این فیلم با بازی سام درخشانی و بانیپال شومون در نقش های اصلی‪،‬‬ ‫روایتگر داستان چند پسر مجرد دانشجوی اس و پاس است که یک کافه را می گردانند‪،‬‬ ‫مطالعات فلسفی دارند اما دچار بحران های فکری و هویتی شده اند‪ .‬فیلم با ویترین و‬ ‫قالب یک فیلم کمدی می توانست شانس خود را در اکران عمومی هم به ازمون بگذارد‬ ‫اما بعید نیست بازخوردهای مخاطبان جشنواره و واکنش های منفی نسبت به ان‪،‬‬ ‫عوامل را هم نسبت به تالش برای ورود ان به چرخه اکران ناامید کرده باشد‪.‬‬ ‫تیغ و ترمه؛ کیومرث پوراحمد‪ :‬فیلم تازه کیومرث پوراحمد هرچند یک فیلم‬ ‫تراژیک اجتماعی بود اما در سالن پردیس ملت بیش از «پالتو شتری» از اصحاب‬ ‫رسانه خنده گرفت! این فیلم از پر انتقادترین اثار این دوره از جشنواره بود تا انجایی‬ ‫که بعد از رونمایی ان‪ ،‬یک بخش از انتقادات اهالی رســانه متوجه اعضای هیات‬ ‫انتخاب شد که چرا چنین فیلم ضعیفی را انتخاب کرده اند‪ .‬پوراحمد خودش هم‬ ‫بعد از مواجهه با نظرات منتقدان و اهالی رسانه از محصول نهایی اش دفاع چندانی‬ ‫نداشت و حتی در همان زمان خبر رسید که دست به تدوین مجدد فیلم زده است‪.‬‬ ‫بعدها فیلم برای ثبت قرارداد به شورای صنفی نمایش هم رفت‪ ،‬تبلیغات رسانه ای‬ ‫ان بــرای اکران عمومی هم کلید خورد امــا یک روز مانده به اغاز نمایش فیلم‪،‬‬ ‫تهیه کننده و کارگردانش در اعتراض به شرایط حاکم بر اکران سینماها‪ ،‬از اکران‬ ‫فیلمشان انصراف دادند‪ .‬اینگونه پرونده «تیغ وترمه» در زمینه اکران عمومی بسته‬ ‫شد و احتماالً باید منتظر عرضه ان در شبکه نمایش خانگی باشیم‪.‬‬ ‫جمشیدیه؛یلداجبلی‪«:‬جمشیدیه»دومینتجربهیلداجبلیدرمقامکارگردان‬ ‫محسوب می شود‪ .‬فیلمی که بر محوریت جامعه خشونت زده روایت خود را بنا کرده‬ ‫و سعی داشت مخاطب را از رفتارهای خشن بر حذر دارد و بگوید بی محابا دست‬ ‫به عمل نزنید؛ اما ایراد فیلم به خصوص در یک سوم پایانی این بود که این دغدغه‬ ‫را در قالب دیالوگ های شعاری و موقعیت های کلیشه ای روایت می کرد‪ .‬در این فیلم‬ ‫سارا بهرامی و حامد کمیلی که پیش تر در «ایتالیا ایتالیا» خوش درخشیده بودند‬ ‫و یک ترکیب تازه از بازیگران را به سینما معرفی کردند‪ ،‬باردیگر به صورت مشترک‬ ‫ایفای نقش کردند اما در «جمشــیدیه» دیگر حتی از ان زوج جذاب هم خبری‬ ‫نبود‪ .‬هرچند یلدا جبلی در مقام کارگردان و فردین خلعتبری نویسنده و تهیه کننده‬ ‫«جمشیدیه» در نشست خبری این فیلم هیچ کدام از این نقدها را نمی پذیرفتند‪،‬‬ ‫به دفاع از ان می پرداختند و عنوان کردند شخصیت های این فیلم از افراد فرهیخته‬ ‫جامعه هستند و بیان چنین دیالوگ هایی از زبان ان ها اص ً‬ ‫ال بعید نیست اما پرواضح‬ ‫است که «جمشیدیه» نه توان جذب مخاطب عام را داشت نه توانست نگاه مخاطب‬ ‫خاص و جشنواره ای را با خود همراه کند‪ .‬شاید به همین دالیل هم هنوز تالشی‬ ‫برای اکران عمومی ان از سوی عواملش نشده است‪.‬‬ ‫خون خدا؛ مرتضی علی عباس میرزایی‪« :‬خون خدا» دومین ساخته مرتضی‬ ‫علی عباس میرزایی بعد از ساخت فیلم «انزوا» بود‪ .‬فیلم فرم گرا و تجربی که بیشتر‬ ‫از یک فیلم سینمایی سروشکل کلیپ های مناسبتی تلویزیون البته با تایمی باالتر‬ ‫را داشت!«خون خدا» با استفاده از نشانه ها می خواهد از معجزه بگوید ولی روایتش‬ ‫قدرت ارتباط با مخاطب را ندارد‪ .‬استفاده مکرر فیلمساز از موسیقی و صدا و بازی با‬ ‫نور و تدوین ناموفق ان باعث شده مخاطب نتواند ارتباطی با این فیلم ‪ ۷۰‬دقیقه ای‬ ‫برقرار کند‪ .‬فیلم داستان مهندس علی پاکزاد است که بعد از چندسال اعتیاد موفق‬ ‫به ترک ان می شود‪ .‬او در شب تاسوعا در ظرف غذای نذری‪ ،‬پاکتی اغشته به خون‬ ‫پیدا می کند که در ان چکی با مبلغی نجومی قرار دارد‪ .‬همین موضوع ســراغاز‬ ‫بازی های فرمی و بی سرانجام فیلم می شود‪ .‬با توجه به ساختار «خون خدا» احتماالً‬ ‫این فیلم تنها شانس نمایش در گروه سینمایی «هنروتجربه» را داشته باشد و بعید‬ ‫است حتی عواملش اصراری به ورود ان به چرخه اکران عمومی داشته باشند‪.‬‬ ‫روزهای نارنجی؛ ارش الهوتی‪ :‬ارش الهوتی بیشــتر به عنوان مستندســاز‬ ‫در سینمای ایران شناخته شــده بود و «روزهای نارنجی» اولین تجربه او در مقام‬ ‫کارگردان سینمایی بلند محسوب می شد‪ .‬فیلم با حضور هدیه تهرانی و علی مصفا‬ ‫از اثار جشنواره پسند سال گذشته سینمای ایران بود که اتفاقاً در رویدادهای جهانی‬ ‫توفیقاتی را هم برای این فیلم به همراه اورد اما در اکران جشنواره فیلم فجر چندان‬ ‫مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت‪« .‬روزهای نارنجی» داستان زندگی زنی به نام ابان‬ ‫است که در مسیر شغل باغداری و کشت پرتقال با دست اندازهایی مواجه شده است‪.‬‬ ‫فیلم همان طور که اشاره شد و عواملش هم چندان ابایی از طرح ان ندارند‪ ،‬بیشتر‬ ‫کارکرد جشنواره ای دارد و برای اکران احتماالً باید روی ظرفیت «هنروتجربه» حساب‬ ‫باز کند؛ تهیه کننده و کارگردان فیلم هنوز اقدامی برای اکران عمومی ان نکرده اند‪.‬‬ ‫طال؛ پرویز شــهبازی‪« :‬طال» نام فیلمی اســت که پیش از شروع جشنواره‬ ‫سی وهفتم فیلم فجر هم خبرساز شده بود‪ ،‬چراکه ترکیب رامبد جوان به عنوان یکی‬ ‫از تهیه کنندگان و پرویز شهبازی به عنوان کارگردان از ان پروژه ای کنجکاوی برانگیز‬ ‫ساخته بود‪ .‬اما داستان حضور این فیلم در جشنواره فجر زمانی جالب تر شد که‬ ‫مسعود فراستی منتقد سینما در اتفاقی بی سابقه به تمجید از این فیلم پرداخت‬ ‫و ان را اثری در حد و اندازه ســینما خواند‪ ،‬تعریفی که شوکی به اهالی سینما و‬ ‫اصحاب رسانه وارد کرد تا مشتاقانه به انتظار رونمایی از این اثر بنشینند‪ .‬این فیلم‬ ‫که در بستر اجتماعی روایت می شود داستان زندگی جوانانی است که می خواهند‬ ‫رســتورانی ساده و کوچک راه اندازی کنند اما در مسیر تحقق این هدف خود‪ ،‬با‬ ‫دســت اندازهایی مواجه می شوند و دست به تصمیماتی غیرمنتظره و هزینه ساز‬ ‫می زنند‪ .‬حضور هومن سیدی‪ ،‬نگار جواهریان‪ ،‬طناز طباطبایی و مهرداد صدیقیان‬ ‫در مقام بازیگران اصلی «طال» در کنار نام رامبد جوان و پرویز شهبازی ویترین قابل‬ ‫دفاعی برای این فیلم ساخته است که می توانست متضمن موفقیت ان در اکران‬ ‫عمومی هم باشد‪ .‬فیلم پروانه نمایش هم دریافت کرده اما فع ً‬ ‫ال تهیه کنندگان ان‬ ‫یعنی رامبد جوان و محمد شایسته اقدامی برای اکران عمومی ان نکردند‪ .‬این دو‬ ‫تهیه کننده این روزها فیلم دیگر خود یعنی «زیر نظر» به کارگردانی مجید صالحی‬ ‫را اماده ورود به چرخه اکران عمومی دارند‪.‬‬ ‫ناگهان درخت؛ صفی یزدانیان‪ :‬بعد از فیلم تحسین شده «در دنیای تو ساعت‬ ‫چند اســت» کم نبودند سینمادوستانی که منتظر رونمایی از «ناگهان درخت»‬ ‫به عنوان دومین تجربه کارگردانی صفی یزدانیان در جشنواره سی وهفتم فیلم فجر‬ ‫باشند‪ .‬انتظاری که البته انگونه که باید براورده نشد! «ناگهان درخت» را می توان‬ ‫در دسته فیلم های «هنر و تجربه» ای قرار داد؛ فیلمی که فضایی فانتزی و تجربی‬ ‫داشت و در عین حال یک فیلم شخصی از صفی یزدانیان بود‪ .‬این فیلم هرچند‬ ‫لحظه هایی دارد که احتماالً می تواند چند دقیقه ای مخاطب را درگیر خود کند‬ ‫اما اساســاً برای ارتباط با مخاطب عام سینما ساخته نشده و به همین دلیل هم‬ ‫در بهترین حالت می تواند شــانس اکران در گروه «هنروتجربه» را داشته باشد‪.‬‬ ‫صفی یزدانیان در مقام کارگــردان و پیمان معادی در مقام تهیه کننده «ناگهان‬ ‫درخت» هنوز اقدامی برای اکران ان نکرده اند‪.‬‬ ‫حمال طال؛ تورج اصالنی‪ :‬تورج اصالنی از تصویربرداران سینمای ایران‪ ،‬در دومین‬ ‫تجربه کارگردانی اش سراغ «حمال طال» رفت‪ .‬فیلمی که ایده ای ناب در دل خود‬ ‫دارد؛ داستان جستجوی الماس توسط ‪ ۲‬کارگر ساده در میان انبوهی از فاضالب‬ ‫انســانی! اما این ایده بکر در حد همان ایده می ماند‪ .‬فیلمی که شخصیت هایش‬ ‫بالهت دارند اما در لحظاتی کمیک می شود‪« .‬حمال طال» در جزء به جزءش نقد به‬ ‫جامعه است‪ ،‬از نوسانات ارز می گوید‪ ،‬از افراد دردمندی که به سختی گذران زندگی‬ ‫می کنند و البته از کسانی که از همین شرایط سواستفاده می کنند‪« .‬حمال طال»‬ ‫که تا امروز به صورت جدی پیگیر حضور در رویدادهای جهانی هم بوده است‪ ،‬بازیگر‬ ‫مطرحی ندارد و به همین دلیل شانسی برای توفیق در چرخه اکران نمی توان برای‬ ‫ان قائل بود اما فارغ از این مسئله اصالنی و منصور سهراب پور در مقام تهیه کننده‬ ‫این فیلم هنوز دورخیزی هم برای اکران ان نداشته اند‪.‬‬ ‫سونامی؛ میالد صدرعاملی‪ :‬میالد صدرعاملی فرزند رسول صدرعاملی است‬ ‫که پیش تر در «من ترانه ‪ ۱۵‬ســال دارم» به ایفای نقش پرداخته بود اما این بار‬ ‫کارگردانی را تجربه کرده و «ســونامی» را به تهیه کنندگی پدرش ساخته است‪.‬‬ ‫«سونامی» از معدود فیلم هایی است که در این چند ساله با موضوع ورزش ساخته‬ ‫شده و اساساً داستان ان با محوریت یک قهرمان ورزشی پیش می رود‪ .‬اما مشکل‬ ‫دقیقاً از همان جایی شروع می شود که برخالف ذات فیلم های ژانر ورزشی‪ ،‬در این‬ ‫فیلم جو رقابت شکل نمی گیرد و در هیچ بزنگاه های نفس مخاطب را نمی گیرد‪.‬‬ ‫به تعبیری می توان گفت فیلم اول میالد صدرعاملی به اندازه کافی چالش برانگیز‬ ‫نیست و ماجراهایش ساده برگزار می شوند‪ .‬هرچند در تالش است مخاطب را به‬ ‫قضاوت وا دارد و او را در دوراهی اخالق و جوان مردی بگذارد اما باز ناکام می ماند‪ .‬با‬ ‫این وجود جسارت کارگردان در روزگاری که همه یا کمدی می سازند یا اجتماعی‬ ‫قابل تحسین است‪« .‬سونامی» هرچند تا امروز اکران نشده اما به واسطه ثبت قرارداد‬ ‫اکران‪ ،‬از فیلم های در انتظار نوبت نمایش محسوب می شود‪.‬‬ ‫یلدا؛ مسعود بخشی‪ :‬کارگردان فیلم جنجالی «یک خانواده محترم» در سی‬ ‫و هفتمین جشــنواره فیلم فجر «یلدا» را به نمایش گذاشت‪ .‬تنها دقایقی بعد از‬ ‫رونمایی «یلدا» در پردیس ملت‪ ،‬گروه های تلگرامی اهالی رسانه‪ ،‬پر شد از انتقادات‬ ‫نسبت به این اثر مسعود بخشی‪ .‬در طول نمایش فیلم هم می شد تعجب منتقدان‬ ‫و خبرنگاران از ایــن روایت غیرمنطقی را دید‪« .‬یلدا» هرچند دغدغه اجتماعی‬ ‫دارد و در پی ترویج فرهنگ بخشش است اما در بیانش انقدر لکنت دارد و انقدر‬ ‫فضاسازی اش کاریکاتوری از اب در امده که موفقیتی به همراه ندارد‪ .‬به نظر می رسد‬ ‫بخشی با ساخت این فیلم می خواسته خودش را از انچه پیشتر ساخته بود‪ ،‬نجات‬ ‫دهد‪ .‬نکته جالب تر اینکه «یلدا» اسپانسر فرانسوی دارد این در حالی است که در این‬ ‫فیلم مفاهیمی همچون قصاص‪ ،‬همسر دوم و‪ ...‬روایت می شود که اساساً مخاطب‬ ‫خارجی درکی از ان ها ندارد‪« .‬یلدا» یکی از پرچالش ترین نشست های جشنواره‬ ‫فیلم فجر ‪ ۳۷‬را هم تجربه کرد و عمده انتقادات به فیلمنامه و البته مبحث مالی ان‬ ‫متوجهبود‪.‬بااینتوصیفات‪«،‬یلدا»بیشترباکارکردویترین هایجهانیساختهشده‬ ‫و بعید است از ابتدا روی اکران داخلی ان حسابی باز شده باشد!‬ ‫دیدناینفیلمجرماست؛رضازهتابچیان‪«:‬دیدن این فیلم جرم است» اولین‬ ‫تجربه کارگردانی رضا زهتابچیان محسوب می شود که به واسطه نام غیرمتعارفش‬ ‫از همان ایام پیش از برگزاری جشــنواره هم جزو اثار کنجکاوی برانگیز بود‪ .‬امیر‬ ‫اقایی‪ ،‬لیندا کیانی‪ ،‬حسین پاکدل و مهدی زمین پرداز بازیگران اصلی این فیلم‬ ‫هستند که روایت ان درباره یک گروگان گیری با هدف احقاق یک حق است؛ خط‬ ‫داستانی ای که باعث شد برخی مخاطبان جشنواره ای و منتقدان‪ ،‬حال و هوای فیلم‬ ‫را به «اژانس شیشه ای» تشبیه کنند‪.‬فیلم در زمان رونمایی در جشنواره موافقان‬ ‫و مخالفان سفت و سختی داشــت و همین هم باعث شده بود کنجکاوی برای‬ ‫تماشای ان به مخاطبان عادی تر جشنواره هم سرایت کند‪ .‬محمدرضا شفاه در مقام‬ ‫تهیه کنندهفیلمبه پشتوانههمینفضایرسانه ایبالفاصلهپسازجشنوارهمتقاضی‬ ‫اکران عمومی ان شد و حتی برای ورود به فصل طالیی «اکران نوروز» دورخیز کرد‪،‬‬ ‫اما این اتفاق به دالیلی محقق نشد‪ .‬بعد از ان اما تا همین امروز همه خبرهای منتشر‬ ‫شده درباره فیلم ناظر به یک «بالتکلیفی» است‪ .‬تهیه کننده و کارگردان «دیدن این‬ ‫فیلم جرم است» بارها در فضای رسانه ای صراحتاً تقاضای خود برای اکران عمومی‬ ‫ان را مطرح کرده اند و در مقابل مدیران سازمان سینمایی تنها سکوت کرده اند!‬ ‫مورد عجیب یک فیلم «بالتکلیف»!‪ :‬همان طور که در این گزارش مرور شد‪،‬‬ ‫غیر از فیلم سینمایی «تیغ و ترمه» که همین هفته گذشته و به رغم ثبت قرارداد‬ ‫نمایش در سرگروه‪ ،‬تهیه کننده و کارگردانش در دقیقه‪ ۹۰‬و به صورت خودخواسته‬ ‫قید ورود به چرخه اکران را زدند و فیلم «سونامی» که بعد از ثبت قرارداد در انتظار‬ ‫اکران عمومی است‪ ،‬در این مدت ‪ ۱۰‬ماهه پس از جشنواره فجر شاهد موضع گیری‬ ‫و پیگیری جدی از ســوی عوامل فیلم های «بنفشه افریقایی»‪« ،‬پالتو شتری»‪،‬‬ ‫«جمشیدیه»‪« ،‬خون خدا»‪« ،‬طال»‪« ،‬ناگهان درخت»‪« ،‬حمال طال»‪« ،‬روزهای‬ ‫نارنجی» و «یلدا» برای اکران عمومی اثارشان نبودیم؛ گویی صاحبانشان هم از ان ها‬ ‫دست شسته اند و تنها توان بدرقه فیلم هایشان را تا جشنواره فیلم فجر داشته اند!‬ ‫از میان این فهرست اما فیلم سینمایی «دیدن این فیلم جرم است» شرایط کام ً‬ ‫ال‬ ‫متفاوتی داشته است؛ فیلمی که به رغم تمایل صریح و رسانه ای شده عواملش‪ ،‬نه‬ ‫فقط هنوز مجال و اجازه ای برای اکران پیدا نکرده که از سوی مسئوالن سازمان‬ ‫سینمایی و وزارت ارشاد هم هیچ موضع گیری مشخصی درباره ان نشده است و از‬ ‫این منظر می توان فیلم را تنها فیلم «بالتکلیف» جشنواره سی وهفتم توصیف کرد‪.‬‬ ‫محمدرضا شفاه تهیه کننده این فیلم بارها نسبت به این بالتکلیفی اعتراض کرده‬ ‫است‪.‬سیدمحمدمهدیطباطبایی نژادمعاونارزشیابیونظارتسازمانسینمایی‪،‬‬ ‫به طور کامل درباره وضعیت «دیدن این فیلم جرم اســت» سکوت کرده و هیچ‬ ‫موضعی تا به امروز نداشته است‪ .‬حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی هم که‬ ‫از سوی محمدرضا شفاه صراحتاً به عنوان عامل اصلی توقف فیلم پشت سد اکران‬ ‫معرفی شده است‪ ،‬اصرار دارد موضعی درباره این فیلم نداشته باشد و حتی سواالت‬ ‫رسانه ها در این زمینه را هم بی پاسخ می گذارد‪ .‬سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ‬ ‫و ارشاد اسالمی هم در مواجهه با پرسشی درباره سرانجام «دیدن این فیلم جرم‬ ‫است» اظهار بی اطالعی کرد‪ .‬فارغ از شرایط حاکم بر کلیت سینمای ایران و نبود‬ ‫توازن میان چرخه تولید و ظرفیت اکران که هر ساله باعث بازماندن تعداد قابل‬ ‫توجهی از اثار سینمایی از اکران عمومی می شود‪ ،‬به نظر می رسد مورد «دیدن این‬ ‫فیلم جرم است» مورد خاص و عجیبی است که باید پاسخی درباره دالیل ان پیدا‬ ‫کرد؛ واقعاً چرا دیدن یک فیلم باید «جرم» قلمداد شود!؟‬ ‫نگاهی به فیلم «لیالج» به کارگردانی داریوش یاری‬ ‫شنا در مرداب درد‬ ‫محمدجوادلسانی‬ ‫فیلمی به کارگردانی داریوش یاری ســاخته شده که «لیالج»‬ ‫نام دارد‪ .‬این اثر‪ ،‬ســومین فیلم بلند ســینمایی این فیلمساز‪،‬‬ ‫پس از «دخیل» و «کربال جغرافیای یک تاریخ» است‪ .‬این کار‬ ‫در هســته خود‪ ،‬موضوعی خانوادگی را مدنظر قرار داده اما با‬ ‫توسعه موضوع در ژانر اجتماعی‪ ،‬حرف های اسیب شناسانه ای‬ ‫دارد کــه در رگ های پنهان جامعه امــروزی جریان دارد اما‬ ‫کمتر شده که از این زاویه به ان عارضه اجتماعی نگاه شود‪.‬‬ ‫داریوش یاری عالوه بر کارگردانی فیلم های سینمایی یادشده‪،‬‬ ‫ســاخت چندین مستند‪ ،‬تله فیلم و ســریال تلویزیونی را در‬ ‫کارنامــه خود دارد و موفق به کســب جوایــزی هم برای تله‬ ‫فیلم های خود از جمله «یونس» شــده و بطــور نمونه‪ ،‬فیلم‬ ‫تلویزیونی «حبیب» این کارگردان‪ ،‬چندین بار‪ ،‬از سیما پخش‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫در واقع ســاخت این فیلم در زمستان سال ‪ ۱۳۹۵‬شروع شد‬ ‫و نــام اولیه ان «فصل شــکار» بود اما پس از ســپری کردن‬ ‫مشــکالتی که بیشتر مالی بوده در سال ‪ ۱۳۹۸‬اماده پخش و‬ ‫اکران عمومی می شود و فیلم فوق با نام جدید لیالج‪ ،‬مخاطبان‬ ‫را دعوت می کند تا به یک زخم چرکین در گوشه های مستور‬ ‫جامعه‪ ،‬توجه نشــان دهند‪ .‬بدین ترتیب‪ ،‬لیــاج از اوایل اذر‬ ‫ســال جاری در چند ســینمای تهران و شهرهای دیگر اکران‬ ‫محدودی می شود‪.‬‬ ‫فیلم چنان نیســت که بخواهید ان را در موج حاکم سینمای‬ ‫فعلی قرارش دهید‪ .‬گذشــته از معدود اثار خوب ســینمایی‪،‬‬ ‫متاســفانه اغلب تولیدات حال حاضر‪ ،‬کــه بصورت فیلم بلند‬ ‫جمع می شــود ماجرای شــان در اپارتمان ها با عشــق هایی‬ ‫ســطحی و ابکی و در قــاب اتوبان های تکرار شــده پایتخت‬ ‫می گذرد! اما لیالج ســودای دیگری در ســر دارد‪ .‬این فیلم‪،‬‬ ‫عمــا و نه در مصاحبه هــای کارگردانــش‪ ،‬می خواهد حرف‬ ‫تازه ای بزند‪ .‬به همین ســبب تیم تولید پس از دو ماه و اندی‬ ‫پیــش تولید‪ ،‬نقاطی کمتر دیده شــده را مدنظر قرار می دهد‬ ‫تا مضمون جســارت امیز ان توان عرض اندام پیدا کند‪ .‬پیدا‬ ‫کردن جاهایی بکر و دست نخورده‪ ،‬دردسر و زحمت هم دارد‬ ‫و البد چندان هم به ذائقه عادت شــده تیم و کست بازیگران‬ ‫خــوش نیاید‪ .‬حاال این را هم اضافه کنید که این گروه هنری‪،‬‬ ‫دران طبیعت وحشــی‪ ،‬خطراتی هــم باید تحمل کنند! یعنی‬ ‫برای اینکه حال و هوای قصه دراید و باورپذیر شود‪ ،‬فضاسازی‬ ‫غریبی الزم است که می توان با فضاسازی شب قیرگون و باران‬ ‫پر زور در کلبه ای جنگلی‪ ،‬ان را تصور کرد‪ .‬و یک جاده خاکی‬ ‫پر پیچ و خم‪ ،‬در مســیری که مه گســترده ای بران سنگینی‬ ‫می کند‪ .‬مگر تم داستان چیست؟‬ ‫ابتدا شــروع فیلم را ببینید تا به فضای فیلم پی ببرید؛ زنی‬ ‫خوش پوش و تیپ مد روز‪ ،‬با ماشــینش در مســیر رســیدن‬ ‫به مکانی مه الود در حال حرکت اســت و اهنگ های خاطره‬ ‫انگیزی از فریدون فروغی و فرهاد مهراد از پخش ماشین شنیده‬ ‫می شــود که باعث می شود تماشاچی‪ ،‬قدری به درون این فضا‬ ‫کشیده شود‪ .‬درخط داســتان‪ ،‬اسم ان زنی که تنها پشت رل‬ ‫نشســته‪ ،‬رعناســت‪ .‬او نوازنده حرفه ای ساز است و درحالیکه‬ ‫بنا دارد به یک دعوت هنری‪ ،‬برای شــرکت در کنسرتی اماده‬ ‫شود که در یک کشــور اروپایی قرار است برگزار شود ناگهان‬ ‫درگیر خبر عجیبی می شود‪ .‬او مطلع می شود که تنها دخترش‬ ‫بــرای نجات پدر درمانده و به اخر خط رســیده اش‪ ،‬به مکان‬ ‫رازامیزی رفته که در واقع زادگاه خود رعنا ست و در خاطرات‬ ‫دور این زن غمگین‪ ،‬مدفون شده‪ .‬این زن‪ ،‬سالیان دوری‪ ،‬وقتی‬ ‫که به ســن امروز دخترش بوده تصمیم می گیرد از ان مکان‬ ‫لعن شــده فرار کند! حاال رعنا با این شــوک جدید وارده‪ ،‬در‬ ‫استانه کنسرت باشکوهش چه می تواند بکند؟‪...‬‬ ‫ناگفته نماند که این قصه چند بعد دارد که می توانســت در‬ ‫فیلمنامه‪ ،‬بهتر از این پرداخت شود‪ .‬برای پر کردن رخنه های‬ ‫متن‪ ،‬نیاز به خیلی کارهاســت تا داســتان‪ ،‬واقعی و جذاب‪،‬‬ ‫جلوه کند؛ هنر کارگردان اینســت کــه عنصر نقش اول را از‬ ‫دل جنگلــی غریب و ناامن عبور دهــد و از ان مهیب تر‪ ،‬به‬ ‫مرداب هایی برســد که از بد حادثه‪ ،‬پرعمق هستند‪ .‬حرکتی‬ ‫که در برخی سکانس ها الزم است با قایق های باریکی صورت‬ ‫گیرد‪ .‬پس اینطور که معلوم اســت‪ ،‬تیم تولید شرایط سختی‬ ‫را باید تحمل کند؛ مثال یک مســیر البیرنتی را باید سوار بر‬ ‫قایق باریک و بلند ی شــد و از البالی نیزارهای قد کشیده‪،‬‬ ‫بصورت تک نفره و ایســتاده‪ ،‬پارو زنــی کرد! داریوش یاری‪،‬‬ ‫واقعا چگونه توانســته ظرفیت بازیگرانش را بســنجد و اصال‬ ‫از انهــا چه می خواهد؟ او قطعا دغدغــه متن دارد که خیلی‬ ‫هم به ان مطمئن نیســت اما با کارگردانی خالقانه می تواند‬ ‫گرفت و گیری داســتان را تا اندازه زیــادی پر کند‪ .‬زیرا در‬ ‫لوکیشــن های تحقیق شده‪ ،‬هندســه ای جغرافیایی ترسیم‬ ‫می شــود که در خط افقی شمال کشــور‪ ،‬قرار دارد؛ از جاده‬ ‫جنگلی زیبا و ناشــناخته ای‪ ،‬کار استارت می خورد‪ .‬رسیدن‬ ‫بــه کلبه ای قدیمی در کنار نیزار که برای زن خاطرات تلخی‬ ‫دارد‪ .‬همینطور قهوه خانه ای پرغوغا و نامطمئن که برســرراه‬ ‫قراردارد‪ .‬در ادامه سکانس ها‪ ،‬به کنار دریاچه ای می رسید که‬ ‫درحوالی منطقه کیا شهر است‪ .‬اما در ان هوای ابری کم کم‬ ‫به دخمه هایی می رســید که در ســمت اسکله و کشتی های‬ ‫لنگر زده پنهان شــده اند‪ .‬عده ای انجا هســتند که مبتالی‬ ‫به قمار شــده اند و با انداختن دو تاس کوچک حاضرند روی‬ ‫سرمایه های مالی و حتی انسانی شرط بندی کنند و بدینگونه‬ ‫زندگی را ببازند! در نهایت می توان کارگردان را تحسین کرد‬ ‫که توانسته حوالی استانه اشرفیه در استان گیالن‪ ،‬کار پخته‬ ‫و چشــم نوازی نسبت به دو اثر بلند پیشین خود عرضه کند‪.‬‬ ‫پیدا کردن لوکیشــن های خوب قطعا کار پر زحمتی اســت‬ ‫که در گام نخســت می تواند فیلمســاز و دستیارانش را برای‬ ‫ادامــه کار اقناع کند‪ .‬مخصوصا باید یادی کرد از فیلمبرداری‬ ‫خــوب حمید مهرافروز که قاب های چشــم نوازی در معرفی‬ ‫سکانس ها ارائه داده به ویژه نماهای بسته ای که در مکان های‬ ‫داخلی از رابطه ادم ها و اشــیا پیرامون گرفته‪ ،‬به کارگردانی‬ ‫اثر‪ ،‬قیمت بیشتری افزوده است‪.‬‬ ‫البته این نقشه کشــی متفاوت‪ ،‬بازی متفاوتی هم می طلبد؛‬ ‫انصافا اکت های بازیگر چندان دیده نشده محیا دهقانی‪ ،‬موفق‬ ‫و باورپذیر از اب درامده و اینده روشــنی در ســینما می توان‬ ‫برایش تصور کرد چون ایفای نقش اولی برای نخســتین بار‪ ،‬یا‬ ‫خوب می گیرد یا متاســفانه صاحب نقش را زمین می زند که‬ ‫در اینجا‪ ،‬گزینه اول می چربد‪ .‬نفر دوم در بازی متفاوت‪ ،‬حامد‬ ‫کمیلی است که در نقش همسر رعنا ایفای نقش می کند و باید‬ ‫اذعان کرد که چنین بازی باورپذیری‪ ،‬از او کمتر به یاد می اید؛‬ ‫شاید نقش الیاس در ســریال تلویزیونی اغما با ان هماوردی‬ ‫کند که مربوط به ســال های نزدیک هم نیســت‪ .‬ادمی که در‬ ‫لیالج بخوبی تراش خورده و به قول خودش‪ ،‬ته کشیده‪ ،‬و دارد‬ ‫به پایان نکبت بار خود نزدیک می شود‪ .‬او با پول های باداورده‬ ‫کم کم به ســقوطی رسیده که به دســت خودش رقم خورده‬ ‫امــا حضور ناگهانی زنی که چند ســال پیش او را ترک گفته‪،‬‬ ‫باعث می شود که ســخت کالفه شود‪ .‬دیدن ادم های مبتال به‬ ‫محفل های قمار شــاید ازار دهنده باشد اما همان بیغوله های‬ ‫تاریک‪ ،‬انتظار افرادی را می کشــند تــا اخرین توان بقا را هم‬ ‫از انها بگیرند‪ .‬حامدکمیلی توانســته رفتارهای دائم الخمری‬ ‫را چنان از خود بروز دهد که تماشــاگر او را درکسوت هیوالی‬ ‫کثیفی مشاهده کند که با این وضعیت‪ ،‬نزد اهالی اشنای رعنا‬ ‫بی حیثیت هم شــده است شــاید یک پیچ دراماتیک بتواند‬ ‫سرنوشتی دیگر برای این رابطه های سیاه شده رقم بزند هرچند‬ ‫که امید زیادی به او نمی توان بست‪ .‬بازیگر سومی که توانسته‬ ‫ایــن مثلث را کامل کند انتخاب هوشــمندانه مهران احمدی‬ ‫اســت او در نقش یک عاشق ســرکوفته و ناامید‪ ،‬ضلع اخر را‬ ‫برای تماشــاگربه خوبی ترسیم می کند‪ .‬البته بازیگران دیگری‬ ‫هم چون نسرین بابایی در نقش خورشید و رضا اخالقی که از‬ ‫بستگان رعناســت در متن کار حضور دارند که داریوش یاری‬ ‫توانسته بازی های خوبی از انها بگیرد‪.‬‬ ‫به هر روی مشــکالتی که در مســیر تولید این پروژه روی‬ ‫داد و اتمام کار را ســه ســال به عقب انداخت می توانست با‬ ‫اکران خوب ســینمایی در سالن های بیشــتر و سانس های‬ ‫بهتر‪ ،‬خســتگی را از تن عوامل تولید و بازیگرانش بشــوید‪.‬‬ ‫اما افســوس که برای چنین کار فکر شده ای‪ ،‬حمایت الزم‬ ‫صورت نگرفت و حیف شــد که شمار بیشتری از عالقمندان‬ ‫اثار سینمای بصری‪ ،‬فرصت کافی اکران برای تماشای چنین‬ ‫کاری را پیدا نکردند‪ .‬اثری که به روشــنی توانسته از اجزای‬ ‫طبیعــت و فضای با طــراوت خارجی اســتفاده مفیدی در‬ ‫خدمت موضوع به عمل اورد‪.‬‬ ‫در انتها ضروری ست به تهیه کنندگی لیالج هم اشاره ای شود‬ ‫علیرضا ابوالقاســمی نژاد با انتخاب این پروژه نشان داده که به‬ ‫جای دل بســتن به کارهای مبتذل و بی هویت که سکه رایج‬ ‫این سال های سینماست ریســک تهیه اینگونه اثار معدود اما‬ ‫ارزشــمند را بپذیرد تا نام خود را از لیست خاکستری سرمایه‬ ‫گذارانی بیرون کشد که تنها به پول فکر می کنند و حتی یک‬ ‫دقیقــه هم به تاثیرات و عواقب مخــرب کاالی فرهنگی خود‬ ‫نمی اندیشــند! شاید بهتر باشــد که رییس سازمان سینمایی‬ ‫کشــور تدبیری عاجل به کار بندد که مسیر تولیدات سخیف و‬ ‫بی مایه ناهموار شود و به جای ان‪ ،‬نسبت به تعداد کم شمار‬ ‫اثاری از این دست‪ ،‬حمایت ویژه ای به عمل اید تا انچه بزرگان‬ ‫گفته اند که سینما‪ ،‬اینه حقیقت نمای دردهای اجتماع است‬ ‫تحقق عینی پیدا کند‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫دوشنبــــــــــــــــه ‪2‬دیماه‪ 1398‬سالدوازدهمشمــاره‪1169‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینـــما‬ ‫‪CINEME‬‬ ‫یادداشت‬ ‫اقای پرستویی‬ ‫نقد با تعریف مصلحتی تفاوت دارد!‬ ‫افشین علیار‬ ‫از زمانی کــه فضای مجازی‬ ‫در ایــران روی کار امــده‬ ‫اســت و از زمانی که جریان‬ ‫سلبریتی شکل گرفته بعضی‬ ‫از هنرمندان رســانه شان را‬ ‫پیدا کرده اند همین موضوع‬ ‫باعث شده شان و شخصیت‬ ‫هنرمند روز به روز تنزل پیدا‬ ‫کند وهنرمند با پ ِز دانای کل‬ ‫بودن درباره ی هر موضوعی‬ ‫یــک پســتی می گــذارد و‬ ‫اساســا مشخص است ان هنرمند از ســر نادانی و کج فهمی‬ ‫یا شــاید بیکار بودن ادعای فهمیدن دارد‪ ،‬پرویز پرستویی که‬ ‫روزگاری بازیگر مهم ســینما و تلویزیون ایران بوده این روزها‬ ‫به سینمای خالتورپســن ِد مبتذل رو اورده است اگر سری به‬ ‫صفحه اینســتاگرام این بازیگر بزنید بعید است که فکر کنید‬ ‫این پیج یک بازیگر باشــد دالر‪ ،‬سیل و مســائل اقتصادی و‬ ‫پالســکو و دختر فراری و غیره موضوع پیج این بازیگر اســت‬ ‫اما نکته ای که باعث شد این یادداشت را بنویسم همین کینه‬ ‫ورزی این بازیگر به یک منتقد اســت پرستویی که روزگاری‬ ‫فیلم های مهم و ماندگار بازی می کرد این روزها لس انجلس‬ ‫تهران یا مطرب بازی می کند که اساسا خو ِد این بازیگر تبدیل‬ ‫به یک مطرب شــده است و اساســا نمی تواند نقد بپزیرد‪ ،‬من‬ ‫به عنوان یک نویســنده نقد خود را شــاگرد مسعود فراستی‬ ‫می دانــم و این را هم خوب می دانم که حرف های درســتش‬ ‫انقدر برنده است که مثال اقای پرستویی نمی تواند تحمل این‬ ‫نقد را داشــته باشد هدف نقد همین اســت انقدر باید زننده‬ ‫باشــد تا صاحبان اثر نســبت به عملکرد خــود در ایجاد یک‬ ‫اثر ســینمایی الکن به تامل فرو روند اما در ایران نقد جایگاه‬ ‫ضد دارد یعنــی اگر منتقدی از یک اثر ســینمایی مبتذل و‬ ‫مستجهن تعریف کند ان منتقد تبدیل به استاد نقد می شود‪،‬‬ ‫مســعود فراستی به مخاطبان فیلم مطرب گفته لمپن و اتفاقا‬ ‫حرف درستی هم زده اســت‪ ،‬باعث تاسف است این بازیگر و‬ ‫عوامــل تولید این فیلم فکر کنند اگر یــک فیلم فروش زیاد‬ ‫داشته است پس حتما تماشاگر فیلم را دوست دارد اما منظور‬ ‫فراستی کامال واضح و روشن بود که زمانی فیلمساز یک فیلم‬ ‫مبتذل و بدساخت می سازد ناخودگاه سلیقه مخاطب با دیدن‬ ‫ان اثر تنزل پیدا می کند وقتی هم که سلیقه مخاطب سخیف‬ ‫شود دیگر نمی تواند فیلم استاندارد را بپذیرد می گویند سینما‬ ‫تفریح اســت و مخاطب در این شــرایط اقتصادی به تفریح و‬ ‫خنده نیاز دارد خب این تفکر زیبایی ســت اما در صورتی که‬ ‫فیلمســاز فیلمش هم رایگان برای مردم اکران کند نه اینکه‬ ‫یک فیلم صرفا شبه کمدی بسازد و بخواهد روحیه ی مخاطب‬ ‫را تغییر بدهد‪ ،‬از سوی دیگر یک حقوقدان به خاطر واژه لمپن‬ ‫از فراســتی شکایت کرده اســت(عجب اد ِم بیکاری) که البته‬ ‫یک شواف برای فروش بیشتر فیلم است‪ ،‬حاال اقای پرستویی‬ ‫صبح زود این موضوع را در پیج اینســتاگرام خود گذاشتهاند‬ ‫و فراســتی را سم رســانه نامیدند و از رضادرستکار و شاهین‬ ‫شــجری کهن به عنوان منتقد فرهیخته نام بردند چرا؟ چون‬ ‫در برنامه تلویزیونی نقد پنج این دو منتقد از این فیلم تعریف‬ ‫کردند و باعث تاســف اســت که منتقدی مثل رضادرستکار‬ ‫چگونه از بازی پرویز پرستویی در این فیلم تعریف کرده است‬ ‫(به نظرم شــوخی بزرگ و تلخی است)‪ ،‬البته اقای پرستویی‬ ‫از اقــای فریدون جیرانــی هم به عنوان خوب هــا نام بردند‬ ‫چرا که این هفته قرار اســت در برنامــه اینترنتی کافه اپارات‬ ‫حضور داشته باشند و قطعا اقای جیرانی طبق معمول از اقای‬ ‫پرستویی تعریف و تمجید کرده اند‪.‬‬ ‫اساســا منتقد کنار مردم است نقد برای مخاطب کاربرد دارد‬ ‫کســانی مثل اقای پرویز پرســتویی که تحمــل و طاقت نقد‬ ‫ندارند یا منتقدی مثل فراستی را سم رسانه می دانند خواهش‬ ‫عاجزانه دارم بــرای چند دقیقه دنیای مجــازی را رها کنند‬ ‫و کتــاب های نقد و تحلیل فیلم مطالعــه کنند یا ویدئوهای‬ ‫تلویزیونــی راجر ایبرت منتقــد امریکایی را ببینند که ایبرت‬ ‫چگونه و با چه ادبیاتی فیلم های ادم های مهم را نقد می کند‬ ‫ادبیات نقد ما در ایران انقدر دوســتانه و سطحی و گل و بلبل‬ ‫است که فرســنگ ها با نقد فاصله دارد چرا که اساسا منتقد‬ ‫ایرانی رابطه دوســتانه و احساسی با کارگردان و بازیگر دارد و‬ ‫برای همین نمی تواند حق مطلب را ادا کند دوستی با بازیگر و‬ ‫کارگردان باعث مصلحت طلبی و نان غرض دادن می شود‪ .‬نق ِد‬ ‫خنثی یا نق ِد مثبت منتقد بــه دلیل ارتباط های خاص قطعا‬ ‫برای هنرمند کارکردی ندارد‪ ،‬اگر منتقد با ادبیاتش نتواند نظر‬ ‫ذهنی اش را بدهد به ان منتقد نمی گویند چرا که هیچ کسی‬ ‫نمی تواند چیزی را به منتقد واقعی دیکته کند‪ .‬همان طور که‬ ‫فیلم هایی مثل مطرب برای ســلیقه مخاطب خطرناک است‬ ‫منتقد مصلحت طلب هم نمی تواند دردی را دوا کند و تا زمانی‬ ‫که این ســیطره ادامه پیدا کند سینمای ایران هر روز ضعیف‬ ‫و ناتوان ترمی شود‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫مسائل و کمبودهای تئاتر عروسکی از نگاه محمد لقمانیان‬ ‫دوشنبــــــــــــــــه ‪2‬دیماه‪ 1398‬سالدوازدهمشمــاره‪1169‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫تئـــــاتر‬ ‫‪THEATRE‬‬ ‫یادداشت‬ ‫یلدا را چطور با هنر گره بزنیم؟‬ ‫احسان صارمی‬ ‫نگاهی به جــدول نمایش های این روزهای تهــران بیاندازید‪.‬‬ ‫تصور کنید هوس دیدن نمایشــی با خانواده‪ ،‬در شب یلدا به‬ ‫سرتان زده باشد‪ .‬چه چیزی نصیبتان می شود؟ پاسخ صریح و‬ ‫ال گفت سنگلج جایی است‬ ‫روشن اســت‪ :‬هیچ‪ .‬شاید بتوان مث ً ‬ ‫ً‬ ‫برای یک دم یلدایی شدن؛ اما یلدایی شدن دقیقا چیست؟ اگر‬ ‫یلدا ان چیزی اســت که تلویزیون به ما می دهد که باید گفت‬ ‫تلویزیون خود مصداق رویکرد ضدیلدایی اســت‪ .‬همه ساکت‪،‬‬ ‫صمم و بکمم روبه روی نوری خیره کننده نشســته‪ ،‬لب از لب‬ ‫نمی گشایند و به سردترین رسانه تاریخ بشریت خیره می شوند‪.‬‬ ‫یلدا شب ســردی است؛ اما نیاز به گرمی دیگری است‪ .‬گرمی‬ ‫که روزگاری زیر کرسی یافت می شد و این روزها هیچ جا‪.‬‬ ‫پس بی خیال تلویزیون‪ .‬برویم ســراغ سینما‪ .‬روی پرده سینما‬ ‫چه نصیبمان می شــود؟ مطرب؟ خدای من درجه سنی فیلم‬ ‫اص ً‬ ‫ال مناســب حضور خانواده که نیســت‪ ،‬بعدش مگر مطرب‬ ‫یلدایی است!؟ همه چیز بیشــتر به یک عقده گشایی تاریخی‬ ‫بازمی گــردد‪ .‬حاال به بچــه حالی کن مث ً‬ ‫ال چرا شــماعی زاده‬ ‫گیتارش را گذاشــته و رفته‪ ،‬بچه می پرســد کجــا رفته و تو‬ ‫می گویی ‪ .LA‬قطار ســواالت ادامه می یابد تا جایی که اص ً‬ ‫ال‬ ‫فیلم را هم از دست می دهی‪ .‬این چه شب یلدایی است!؟ تازه‬ ‫در ان تاریکی سینما و وفور نفس های ساکت‪ ،‬پرسش و پاسخ‬ ‫فرزند و والد می شــود مته توی سر مخاطبان‪ .‬پس روزگار به‬ ‫کام ما نیست‪.‬‬ ‫نه تئاتری هست و نه سینمایی و تلویزیون هم که افیون است‪.‬‬ ‫پس یلدا را چطور با هنر گره بزنیم؟ مگر نه انکه یلدا بخشی از‬ ‫فرهنگ ماست و فرهنگ ابزارش هنر است؟ پس چرا برای یلدا‬ ‫هنری نداریم؟ این همه هیچی برای یک شب به یادماندنی نوبر‬ ‫است‪ .‬شــاید یکی بگوید موسیقی که هست؛ ولی چند اهنگ‬ ‫یلدایی می شناسید؟ به جز «تو شب یلدای منی» چه بر زبانتان‬ ‫جاری می شود؟ باز هم پاسخ یک هیچ بزرگ است‪.‬‬ ‫می گوییم یلدا بخشی از فرهنگ ماست‪ .‬بدون شک انچه یلدا‬ ‫را بدل به یک فرهنگ ساخته وجه ایینی ان است‪ ،‬ایینی که‬ ‫در گذر ســال ها و قرن ها‪ ،‬به بخشی از حافظه جمعی ما بدل‬ ‫شده اســت‪ .‬بخش جذابی که می ماند و مدام برای رسیدنش‬ ‫لحظه شــماری می کنیم‪ .‬با اینکه از گذر عمر خرسند نیستیم؛‬ ‫اما با امدن یلدا این احساس به ما دست نمی دهد که یک سال‬ ‫پیرتر شده ایم و شاید فرصت های ناب زندگی کردن را از دست‬ ‫داده ایم‪ .‬حتی شاید فراموش کنیم در همین سال ‪ 1398‬چه بر‬ ‫سرمان امده است‪ .‬می خواهیم یک شب را بی دغدغه بگذرانیم‪،‬‬ ‫این بی دغدغگی برامده از همان ایین اســت‪ .‬ایینی که به ما‬ ‫می گوید کنار هم جمع شوید و شــادی کنید‪ .‬حاال بماند که‬ ‫این شادی به چه نحوی نمودار می شود؛ اما میل به شاد بودن‬ ‫بخشی از یلدابودگی است‪.‬‬ ‫به بخش اول مطلب بازگردیم‪ .‬تصور کنید به سرتان زده برای‬ ‫شــب یلدا اثری هنری را انتخاب کنید که میل یلدایی شــما‬ ‫را دوچندان کند؛ در چنته شــما چیست؟ هیچی؛ اما فرصت‬ ‫داشــتن چنین لحظــه ای ناممکن بود؟ خیــر‪ .‬ایین برای ان‬ ‫فرصت هم برنامه ای داشــته‪ ،‬برنامه ای که گویی فراموش شده‬ ‫است‪ .‬یلدا محصول ایین است و ایین مجموعه ای از کنش های‪،‬‬ ‫کنش هایی که در بســتری دراماتیک به جهانی نمایشی بدل‬ ‫می شــود‪ .‬جهانی که در ان رقص‪ ،‬اواز و روایت‪ ،‬داستان امدن‬ ‫سرمایی سه ماهه و رفتن رنگ از درختان و ریزش برف را نقل‬ ‫می کنند‪ .‬حاال که این روزهای تهران سیاه و پردود است‪ ،‬چقدر‬ ‫داستان می چسبد‪ .‬همان چیزی که نه در فیلم ها می یابید و نه‬ ‫در تئاترها‪ .‬خیالتان را راحت کنم‪ ،‬ما برای یلدا چیزی نداریم‪.‬‬ ‫یلدا یک نمایش خیابانی می خواهد‪ ،‬با اتشــی عظیم ‪ ،‬قصه ای‬ ‫پرشور می خواهد از جنگ میان خیر و شر که در ان خیر دست‬ ‫خالی هم پیروز می شــود‪ .‬بعدش پا می کوبد و غریو شادی سر‬ ‫می دهــد‪ .‬بعد قهرمان خیر از ما می خواهد که فریاد بکشــیم‬ ‫و دســت بزنیم‪ .‬پسرت می پرســد چرا‪ ،‬تو هم می گویی وقت‬ ‫شادی است‪ .‬پسرت می پرسد چرا برای سرما شادی کنیم؟ و تو‬ ‫می گویی شــب ها طوالنی تر می شود و وقت بیشتری پیش هم‬ ‫صرف می کنیم‪ ،‬هوا ســرد است و بیشتر در دل خانه پیش هم‬ ‫می مانیم‪ ،‬بدن ها یخ می زنند و وقت ان داریم کنار هم یکدیگر‬ ‫را گرم کنیم‪ .‬شاید مرد کنار دستت بگوید‪ ،‬دمت گرم‪ ،‬پاسخی‬ ‫دادی به همه پرسش های دخترم‪.‬‬ ‫حاال بازگردیم بــه بخش اول این مطلب‪ ،‬چه در چنته داریم؟‬ ‫می گردم‪ .‬می بینم در ســنگلج برای یک شــب جواد انصافی‬ ‫می خواهد برای ما قصه تعریف کند‪ .‬قصه شــب چله و امدن‬ ‫ســرما‪ .‬با خودم فکر می کنم این دیار یلداپرســت‪ ،‬چند جواد‬ ‫انصافــی دارد؟ یــک عدد‪ ،‬دو عــدد و ‪ . ...‬کــم دارد به خدا‪،‬‬ ‫انصافی ها در حال انقراض اند و همین یک انصافی هم یک شب‬ ‫در ســنگلج ‪ 200‬نفره‪ ،‬یک ده هــزارم جمعیت تهران را اقناع‬ ‫می کند‪ .‬این همه شــعارهای قشــنگ در باب حفظ ایین ها و‬ ‫سنت ها شده است انقراض‪ .‬انقراضی شبیه انقراض های جزیره‬ ‫گاالپاگوس‪ .‬انقراضی که به دســت خودمــان رقم می خورد و‬ ‫نهایتش می شود یلدا شبی برای هیچ‪ .‬حاال در خیابان که قدم‬ ‫می زنیم شهر را می بینم مملو از پوسترها و بیلبوردهای یلدایی؛‬ ‫اما دریغ از یک ایین‪ ،‬یک شــادی‪ ،‬یک لذت دسته جمعی‪ .‬ما‬ ‫سال هاست اهنگ مشترکی برای خواندن نداریم‪.‬‬ ‫مدیرانمابیشترسیاسیهستندتاهنری‬ ‫محمــد لقمانیان بازیگر‪ ،‬صداپیشــه و هنرمنــد عرصه تئاتر‬ ‫عروسکی با اشــاره به اینکه کار در زمینه تئاتر عروسکی برای‬ ‫مردم جامعه ما بد جاافتاده اســت‪ ،‬گفت‪ :‬من تالش می کنم با‬ ‫عروسک لقمه‪ ،‬فعالیت در زمینه تئاتر عروسکی را کاری بسیار‬ ‫مهم در زمینه تولید و نشر یک فرهنگ جلوه دهم‪ .‬به طور مثال‬ ‫حرف های انتقادی که شــخصیت جناب خــان با صدای اقای‬ ‫محمــد بحرانی در زمینه های مختلف مطــرح می کند و اتفاقاً‬ ‫مخاطبش بزرگ سال است‪ .‬امیدواریم این فرهنگ برای فرزندان‬ ‫ما جا بیفتد که کار با عروســک صرفاً به معنای عروسک بازی‬ ‫نیســت و با عروسک ها می توان فرهنگ هایی را منتقل کرد‪ .‬او‬ ‫درباره کاهش انگیزه هنرمندان در تولید اثار عروسکی‪ ،‬عنوان‬ ‫کرد‪ :‬بــه عقیده من این موضوع ابتدا بــه مدیران برمی گردد‪.‬‬ ‫افرادی که چندان در این زمینه رویکرد کارشناسانه و اطالعات‬ ‫الزم ندارند‪ .‬اغلب مدیران ما بیشــتر در حوزه سیاست و امور‬ ‫مشــابه ان تخصص دارند تا هنر و شناخت کودکان‪ .‬این گونه‬ ‫است که وقتی عروسکی مانند کاله قرمزی معرفی شد همه به‬ ‫تقلید از ان دســت زدند و کمتر شاهد ایده پردازی هنرمندان‬ ‫عرصه تئاتر عروســکی بودیم و یا از زمانی که عروسک جناب‬ ‫خان معرفی شــد‪ ،‬بارها من این جملــه را از مدیران تلویزیون‬ ‫شــنیده ام که می خواهیم عروسکی با محبوبیت «جناب خان»‬ ‫داشــته باشیم و این مسئله نشان می دهد خالقیت مدیران در‬ ‫همین حد است‪.‬‬ ‫لقمانیان درباره جایگاه تئاتر عروسکی ایران در دنیا اظهار کرد‪:‬‬ ‫علی رغم اینکه تجربه ســفر به دیگر کشورها و تماشای نمایش‬ ‫عروسکی ان ها از نزدیک به جز کشور لهستان را نداشته ام اما به‬ ‫نظرم جایگاه ما ایرانیان در عرصه تئاتر عروسکی خوب و قابل‬ ‫قبول اســت‪ .‬البته شــاید به لحاظ تکنیک‪ ،‬امریکا و اروپا از ما‬ ‫جلوتر باشند‪ .‬ان ها تکنیک و عروسک های عجیب وغریب خود‬ ‫را دارند‪ ،‬کمتر به سراغ کپی برداری رفته اند و ان قدر با متریال‬ ‫مختلف دســت وپنجه نرم کرده اند که به ایده های نو و خالقانه‬ ‫در زمینه تئاتر عروســکی دســت یافته اند‪ .‬یک بار تماشــاچی‬ ‫نمایشــی پس از پایان کار از من پرسید که اقای لقمانیان من‬ ‫خیلی متوجه این نمایش عروســکی خارجی نشدم‪ .‬ایا دانش‬ ‫من کافی نیست یا قدرت این ها در کار بسیار باالست‪ .‬به ایشان‬ ‫گفتم که نباید در مواجهه با یک اثر خارجی تا این اندازه خود‬ ‫را دست کم بگیریم‪ .‬اتفاقاً بهتر است تصاویری از اثار خارجی را‬ ‫در ذهن مان ذخیره کنیم‪ .‬به طور مثال ان ها به خوبی با نور کار‬ ‫می کنند کما اینکه تئاتر عروســکی ما بیشتر از نور تخت بهره‬ ‫می گیرد اما یکی از افرادی که از بازی با نور در تئاتر عروسکی‬ ‫به خوبی بهره گرفته اند‪ ،‬اقای بهروز غریب پور هستند که نور را‬ ‫به خوبی می شناســند‪ .‬او در ادامه افزود‪ :‬مهندسی نور و نحوه‬ ‫به کارگیــری نور برای خلق تابلوهای جدیــد و معنادار کردن‬ ‫صحنه ها مواردی هستند که می توانند از ابزار نور برای نمایش‬ ‫هر چه بهتر تئاتر عروسکی استفاده کنند‪ .‬البته این بحث بسیار‬ ‫تخصصی است اما ما باید این تجربه را به خوبی‬ ‫دنبال کنیم و اما به لحاظ ایده ما ایرانیان غنی‬ ‫از داستان و ایده هســتیم‪ .‬این حجم از تولید‬ ‫محتــوا و شــخصیت پردازی در زمینه نمایش‬ ‫عروسکی که ما در ایران داریم‪ ،‬در هیچ کجای‬ ‫خاورمیانه و حتی اسیا به چشم نمی خورد‪ .‬ل‬ ‫قمانیــان با بیان اینکه بایــد روابط بین المللی‬ ‫در زمینــه هنر نمایش را ارتقــا دهیم‪ ،‬یاداور‬ ‫شــد‪ :‬در زمینه تئاتر هم به عقیده من بیشــتر‬ ‫موفقیت و رســیدن به سطوح حرفه ای متعلق‬ ‫به کســانی است که تجربه سفرهای خارجی و‬ ‫تماشای اثار هنرمندان دیگر کشورها را به ویژه‬ ‫در قالب جشــنواره ها داشته اند‪ .‬مثل این است‬ ‫که هنرمندی از یک شهرستان به تهران بیاید‪،‬‬ ‫ان قدر به تماشــای اثار مختلف بنشیند تا دید‬ ‫او نســبت به هنر نمایش و تئاتر عروسکی باز‬ ‫شــود و بتواند در شهر خود اثار قابل قبول تری‬ ‫تولید کند‪ .‬به هر روی باید روابط بین المللی را‬ ‫در زمینه هنر نمایش ارتقا دهیم‪ .‬باید با رایزنی‬ ‫در زمینه تئاتر هم‬ ‫به عقیده من بیشتر‬ ‫موفقیت و رسیدن به‬ ‫سطوح حرفه ای متعلق‬ ‫به کسانی است که تجربه‬ ‫سفرهای خارجی و‬ ‫تماشای اثار هنرمندان‬ ‫دیگر کشورها را به ویژه‬ ‫در قالب جشنواره ها‬ ‫داشته اند‪ .‬مثل این است‬ ‫که هنرمندی از یک‬ ‫شهرستان به تهران بیاید‪،‬‬ ‫ان قدر به تماشای اثار‬ ‫مختلف بنشیند تا دید او‬ ‫نسبت به هنر نمایش و‬ ‫تئاتر عروسکی باز شود و‬ ‫بتواند در شهر خود اثار‬ ‫قابل قبول تری تولید کند‬ ‫در جشــنواره هایی کــه امکان حضــور داریم‬ ‫شرکت و فضای هنری ان ها را از نزدیک تجربه‬ ‫کنیم‪ .‬البته باید مراقب باشــیم در این مســیر‬ ‫کپی برداری نداشــته باشیم و صرفاً بیاموزیم و‬ ‫ایده بــرداری کنیم‪ .‬ای کاش مدام اثار ســنتی‬ ‫کشــورهای مختلف را ببینیــم و در قالب یک‬ ‫پژوهشگر به تحلیل‪ ،‬بررسی و مقایسه تولیدات‬ ‫در کشورهای مختلف بپردازیم‪.‬‬ ‫این عروسک گردان‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬شبکه های‬ ‫مجــازی و اجتماعی‪ ،‬فرصــت خوبی را برای‬ ‫معرفی هنرمندان از سراســر کشــور فراهم‬ ‫کرده اســت که تــا پیــش از ان‪ ،‬این امکان‬ ‫وجود نداشــت‪ .‬در این گروه ها‪ ،‬هنرمندان از‬ ‫شــهرهای مختلف به اظهارنظر و اعالم نقطه‬ ‫نظرات خــود می پردازند‪ ،‬تصاویر اثارشــان‬ ‫را نشــر می کنند و به تبادل فکر و اندیشــه‬ ‫می پردازند‪ .‬بســیاری از افراد به واسطه همین‬ ‫فضاها با یکدیگر اشــنا شده اند و این فرصت‬ ‫بسیار مغتنم و ارزشمند است‪.‬‬ ‫گران تریناثارهنریسال‪ 2019‬رابشناسید‬ ‫حراجی هایبزرگ« ساتبیز»و«کریستیز»امسالهمگران ترین‬ ‫اثار هنری فروخته شده را در کارنامه خود ثبت کردند‪ .‬از ‪ ۱۰‬اثر‬ ‫هنری گرانی که در سال‪ ۲۰۱۹‬فروخته شدند ‪ ۹،‬اثر در نیویورک‬ ‫و توسط « ساتبیز» و «کریستیز» به فروش رفتند‪ .‬ان یک اثر‬ ‫هنری دیگر هم در شعبه لندن حراجی «کریستیز» به فروش‬ ‫رفت ‪ .‬اثار هنری کالسیک معاصر با اختصاص دادن هشت اثر‬ ‫در فهرســت ‪ ۱۰‬اثر هنری گران فروخته شده در سال ‪،۲۰۱۹‬‬ ‫امسال نیز بازار هنر را در سلطه خود داشتند‪ .‬هفت اثر از این‬ ‫فهرست نیز به دهه ‪ ۶۰‬میالدی تعلق داشتند و تنها دو اثر ان‬ ‫در اواخر قرن نوزدهم خلق شده بودند‪ .‬تمامی اثار این فهرست‬ ‫به استثنای یک اثر‪ ،‬تابلو نقاشی بودند و هیچ کدام از ان ها به‬ ‫هنرمند زن تعلق نداشتند‪ .‬گران ترین اثر هنری یک هنرمند‬ ‫زن که در سال ‪ ۲۰۱۹‬به فروش رسید‪ ،‬مجسمه ی «عنکبوت»‬ ‫اثر « لوئیز بورژوا» بود که در ماه «می» به قیمت‪ ۳۲‬میلیون دالر‬ ‫فروختهشدوبهپانزدهمیناثرگران قیمتاینسالتبدیلشد‪.‬‬ ‫در ادامه نگاهی داریم به گران ترین اثار هنری که در سال ‪۲۰۱۹‬‬ ‫به فروش رسیدند‪:‬‬ ‫قیمت ‪ ۸۸.۸:‬میلیون دالر‬ ‫«بوفالو‪ » ۲‬که توسط یک مجموعه دار اهل شیکاگو به حراجی کریستیز‬ ‫نیویورک ارائه شد با فروخته شدنش به قیمت ‪ ۸۸.۸‬میلیون دالر رکورد‬ ‫گران ترین اثر پیشین «راشنبرگ» که ‪ ۱۸‬میلیون دالر بود را در هم‬ ‫شکست‪ .‬چند دلیل برای فروخته شدن این اثر با چنین قیمت قابل‬ ‫توجهی وجود دارد‪ :‬این اثر در زمانی خوش ایندی خلق شده بود چراکه‬ ‫«راشنبرگ» در همان سال شیر طالیی بینال ونیز را به خود اختصاص‬ ‫داده بود و از نوشــابه «کوکا کوال» گرفته تا «جان اف کندی» مملو از‬ ‫پیکرنگاری هایکالسیکامریکاییاست‪.‬ایناثرهنریدرابتداباقیمت‬ ‫پایه‪ ۵۰‬میلیون دالر به مزایده گذاشته شد‪ ،‬اما در نهایت به قیمت‪۸۸.۸‬‬ ‫میلیون دالر فروخته شــد‪ .‬از انجا که اغلب اثار تحسین شده ابتدایی‬ ‫این هنرمند در موزه ها و یا مجموعه های خصوصی نگهداری می شوند‪،‬‬ ‫فرصت های این چنین برای خریداری یکی از اثار «راشنبرگ» بسیار‬ ‫کم اتفاق می افتد و مجموعه داران این حقیقت را به خوبی می دانند‪.‬‬ ‫‪ « .۴‬کتری و میوه» (‪ )۱۸۸۸‬اثر «پل سزان»‬ ‫قیمت ‪ ۵۲.۵ :‬میلیون دالر‬ ‫این تابلو نقاشــی کــه کلمه «رادیــو» را در حالی که خمیده‬ ‫شــده به تصویر می کشد با به فروش رفتنش رکورد گران ترین‬ ‫اثر پیشــین این هنرمند را که ‪ ۳۰‬میلیون دالر بود با اختالف‬ ‫بیش از ‪ ۲۰‬میلیون دالر شکست‪ .‬مدیر بخش اثار پساجنگ و‬ ‫معاصر حراجی کریستیز درباره تابلو نقاشی «رادیو» می گوید‪ :‬‬ ‫«این اثر تمام و کمال « روشــی» یک نمونه بارز از نقاشی های‬ ‫نواورانه ی کلمه ای او است‪ ،‬اثری است که « روشی» را به عنوان‬ ‫یکی از خالق ترین و تاثیرگذارترین نقاشــان نسل خود معرفی‬ ‫می کند‪».‬‬ ‫‪ «.۸‬مطالعه ای برای یک ســر» (‪ )۱۹۶۲‬اثر «فرانسیس‬ ‫بیکن»‬ ‫‪7‬‬ ‫دوشنبــــــــــــــــه ‪2‬دیماه‪ 1398‬سالدوازدهمشمــاره‪1169‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫&‪MUSIC‬‬ ‫موسیقیوتجسمی‬ ‫‪VISUAL ARTS‬‬ ‫اخبار‬ ‫ششم و هفتم دی ماه با نواختن سونات شماره ‪ ۸‬بتهوون‬ ‫«گوتلیب والیش» در تاالر رودکی‬ ‫روی صحنه می رود‬ ‫‪« . ۱‬کومه های علف خشک» (‪ )۱۸۹۱‬اثر «کلود مونه»‬ ‫قیمت ‪ ۱۱۰.۷:‬میلیون دالر‬ ‫این نقاشی درخشــان از چند کومه علف پیش از ان که در بهار سال‬ ‫جاری در حراجی ساتبیز رکوردی را به ثبت برساند‪ ،‬به مدت سه دهه‬ ‫متوالی در یک مجموعه خصوصی نگهداری می شد‪« .‬کومه های علف‬ ‫خشک» برای اخرین بار در سال ‪ ۱۹۸۶‬در حراجی کریستیز به قیمت‬ ‫‪ ۲.۵‬میلیون دالر فروخته شــد‪ .‬این نقاشــی رنگ روغن که در سال‬ ‫‪ ۱۸۹۰‬توســط «کلود مونه» خلق شده است پس از انکه بهار امسال‬ ‫با قیمت ‪ ۱۱۰.۷‬میلیون دالر فروخته شد‪ ،‬به اولین تابلو نقاشی سبک‬ ‫امپرسیونیسم که به قیمتی بیش از ‪ ۱۰۰‬میلیون دالر فروخته شده‬ ‫است‪ ،‬تبدیل شد‪ .‬این تابلو نقاشی تنها یکی از ‪ ۲۵‬مجموعه تابلو نقاشی‬ ‫این هنرمند است که پشته های علف همسایه « مونه» را در فضایی باز به‬ ‫تصویرمی کشد‪.‬ایناثرهمچنین‪،‬گران قیمت تریننقاشیفروختهشده‬ ‫« کلود مونه» در حراجی ساتبیز نیز محسوب می شود‪ .‬گفته می شود‬ ‫یک میلیاردر المانی به نام «هاسو پلتنر » این تابلو نقاشی را خریداری‬ ‫کردهاست‪«.‬کلودمونه»بنیانگذارسبکامپرسیونیسمفرانسویواستاد‬ ‫نقاشی فضای باز بود که در سال ‪ ۱۹۲۶‬و در سن ‪ ۸۶‬سالگی درگذشت‪.‬‬ ‫‪« . ۲‬خرگوش»(‪ )۱۹۸۶‬اثر «جف کونز»‬ ‫قیمت ‪ ۹۱:‬میلیون دالر‬ ‫این اثر هنری در ابتدا با قیمت پایه‪ ۴۰‬میلیون دالر در حراجی کریستیز‬ ‫نیویورک به مزایده گذاشــته شد و پس از یک کشمکش طوالنی به‬ ‫قیمت ‪ ۹۱‬میلیون دالر فروخته شــد‪ .‬بنابراین «خرگوش » رکورد اثر‬ ‫پیشین «جف کونز» یعنی «سگ بادکنکی» ‪ ۵۸.۴‬میلیون دالری را‬ ‫شکست و یک رکورد جدید دیگر را به عنوان گران ترین هنرمند زنده‬ ‫دنیا را که پیشتر به «دیوید هاکنی» برای نقاش «استخر با دو پیکر»‬ ‫تعلق داشت‪ ،‬به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫‪ « . ۳‬بوفالو ‪ )۱۹۶۴(»۲‬اثر «رابرت راشنبرگ»‬ ‫قیمت ‪ ۵۹.۳:‬میلیون دالر‬ ‫این تابلو نقاشی طبیعت بی جان پیش از ان که به قیمت ‪ ۵۹.۳‬میلیون‬ ‫دالر در حراجی کریستیز نیویورک فروخته شود توسط مجموعه داران‬ ‫و عالقه مندان هنری بسیاری بخصوص از اسیا دنبال می شد‪ .‬این تابلو‬ ‫نقاشی « سزان» تاریخچه پراشوبی دارد‪ :‬این اثر یک بار در سال ‪۱۹۷۸‬‬ ‫از خانه مجموعه داری ربوده شــد و در سال ‪ ۱۹۹۹‬دوباره پیدا شد‪ .‬در‬ ‫همان سال بود که مالک پیشین این تابلو نقاشی ان را از حراجی ساتبیز‬ ‫لندن به قیمت ‪ ۲۹.۵‬میلیون دالر خریداری کرد‪.‬‬ ‫‪«.۵‬زن و سگ» (‪ )۱۹۶۲‬اثر «پابلو پیکاسو»‬ ‫قیمت ‪ ۵۴.۹:‬میلیون دالر‬ ‫تابلو نقاشــی « زن و سگ» دومین همسر « پیکاسو» را در کنار سگ‬ ‫محبوبش به تصویر می کشد‪ .‬این حقیقت که این تابلو نقاشی پس از‬ ‫مدت طوالنی به بازار هنر ارائه شده است (مالک ژاپنی پیشینش این‬ ‫تابلو نقاشی را به مدت ‪ ۲۹‬سال نزد خود نگه داشته بود) مطمئنا به نفع‬ ‫تابلو نقاشی تمام شده است‪.‬‬ ‫‪«.۶‬دو الویس پریسلی»(‪ )۱۹۶۳‬اثر «اندی وارهول»‬ ‫قیمت ‪ ۵۰.۴ :‬میلیون دالر‬ ‫این تابلو نقاشــی در گذشته تنها یک بار برای عموم به نمایش‬ ‫گذاشته شده اســت‪ .‬رئیس بخش اثار معاصر حراجی ساتبیز‬ ‫این اثر را به عنوان یکی از برترین اثاری که در ‪ ۲۰‬سال اخیر‬ ‫در حراجی ساتبیز میزبانش بوده یاد کرد‪.‬‬ ‫‪« .۹‬بدون عنوان» (‪ )۱۹۶۰‬اثر « مارک روتکو‬ ‫قیمت ‪ ۵۰.۱ :‬میلیون دالر‬ ‫موزه هنرهای مدرن سانفرانسیســکو این تابلو نقاشــی بدون‬ ‫عنــوان را به قیمــت ‪ ۵۰.۱‬میلیون دالر در حراجی ســاتبیز‬ ‫نیویورک به فروش رساند‪.‬‬ ‫مســووالن این موزه اعالم کردند از سود حاصل از فروش این‬ ‫اثــر هنری برای پر کــردن جای خالی اثــار هنرمندان زن و‬ ‫رنگین پوست در مجموعه خودشــان استفاده خواهند کرد‪ .‬به‬ ‫گفته یک کارشــناس با این که همیشه تقاضا برای خرید اثار‬ ‫« روتکو» باال بوده اســت این تابلوی بی عنوان « روتکو» چندان‬ ‫بی نظیر محســوب نمی شــود چراکه در غیر این صورت موزه ‬ ‫هنرهای مدرن سانفرانسیسکو ان را نمی فروخت‪.‬‬ ‫‪ «.۱۰‬هنری گلدزالر و کریســتوفر اسکات»(‪ )۱۹۶۹‬اثر‬ ‫« دیوید هاکنی»‬ ‫قیمت ‪ ۵۳:‬میلیون دالر‬ ‫در ابتدا قیمت تقریبی ‪ ۵۰‬الی ‪ ۷۰‬میلیون دالر برای این اثر تخمین‬ ‫زده شده بود و نخستین پیشنهاد ارائه شده در حراجی کریستیز ‪۳۸‬‬ ‫میلیون دالر بود‪.‬‬ ‫‪ «.۷‬اسیب زدن به کلمه رادیو ‪ )۱۹۶۴(»۲‬اثر «ادوارد روشی»‬ ‫این اثر که پس تابلو نقاشــی «استخر» ‪ ۹۰‬میلیون دالری به‬ ‫عنوان یکی از مشهورترین اثار« هاکنی» شناخته می شود‪ ،‬یک‬ ‫بار در ســال ‪ ۱۹۹۲‬به قیمت ‪ ۱.۱‬میلیون دالر فروخته شــده‬ ‫اســت‪ .‬اینتابلو نقاشی که از مجموعه تابلوهای «دو پرتره» وی‬ ‫اســت گران قیمت ترین اثری بود که در حراج مجموعه «هفته‬ ‫قرن بیستم» ساتبیز در لندن فروخته شد‪.‬‬ ‫‪ 26‬دی ماه و با حضور حسین رضایی نیا‪ ،‬ارین رضایی و نگار اعزازی‬ ‫کنسرتیبهمناسبتتولد‪ 70‬سالگیبیژنکامکار‬ ‫کنســرت گــروه دف نــوازان «ماهور»‬ ‫بــا عنــوان «دف و نــی» به مناســبت‬ ‫هفتادهمین زادروز استاد «بیژن کامکار»‬ ‫بیست و ششم دی ماه در تاالر اندیشه به‬ ‫روی صحنه خواهد رفت‪ .‬به گزارش روابط‬ ‫عمومی این کنســرت که تهیه کنندگی‬ ‫ان را مجید فالح پور بر عهده دارد‪ ،‬استاد‬ ‫بیژن کامــکار قطعاتی منتخب از اثارش‬ ‫را از ســاعت ‪ 21‬در حــوزه هنری برای‬ ‫طرفدارانش اجــرا خواهد کرد‪ .‬همچنین‬ ‫حسین رضائی نیا و ماهور روشن به عنوان‬ ‫سرپرســت و رهبر ارکســتر در کنار وی‬ ‫هنرنمایی می کننــد‪ .‬ارین رضایی‪ ،‬نگار‬ ‫اعزازی‪ ،‬میالد عباسی‪ ،‬سینا شهریاری و‬ ‫حسین شهمیری نوازندگان دف و فردین‬ ‫الهورپور‪ ،‬حســین مکانیکــی‪ ،‬مرتضی‬ ‫صنایعی و حسین قاسم پور اعضای گروه‬ ‫نی نوازان را تشــکیل می دهند‪ .‬الزم به‬ ‫ذکر اســت‪ ،‬قطعاتی از ارین رضایی نیز‬ ‫در این کنســرت اجرا خواهد شــد‪ .‬ایدا‬ ‫امیــری مقدم نیز مدیر اجرایی تازه ترین‬ ‫کنسرت گروه دف نوازان «ماهور» خواهد‬ ‫بود‪ .‬گفتنی ست‪ ،‬عالقمندان به حضور در‬ ‫کنسرت «دف و نی» می توانند با مراجعه‬ ‫به سایت ایران کنسرت یا تماس با شماره‬ ‫‪ 09381573809‬اقدام به خرید یا رزرو‬ ‫بلیت خود کنند‪.‬‬ ‫«گوتلیب والیش» نوازنده پیانوی دورگه ایرانی ـ اتریشی‪،‬‬ ‫رسیتال پیانوی خود را در ششم و هفتم دی ماه با نواختن‬ ‫سونات شــماره ‪ ۸‬بتهوون معروف به «پاتتیک»‪ ،‬در تاالر‬ ‫رودکی برگزار می کند‪.‬‬ ‫«فانتزی در سی ماژور اپوس ‪ »۷۷‬از بتهوون‪« ،‬واریاسیون‬ ‫در فامینــور» از یوزف هایدن (اهنگســاز و موســیقیدان‬ ‫اتریشــی) و «ســونات در المــاژور» از فرانتس شــوبرت‬ ‫(اهنگساز اتریشــی)‪ ،‬دیگر قطعاتی هستند که والیش در‬ ‫برنامه امســال خود اجرا خواهد کــرد‪« .‬گوتلیب والیش»‬ ‫پیانیســت اتریشی ـ ایرانی که از ســال ‪ ۲۰۱۶‬به عنوان‬ ‫استاد در «دانشــگاه هنر برلین» به تدریس پیانو مشغول‬ ‫است‪ ،‬یکی از نوازندگان برامده از مکتب پیانونوازی وین به‬ ‫حساب می اید و پیش از این نیز کنسرت هایی را در تهران‬ ‫و شیراز به روی صحنه برده است‪.‬‬ ‫والیش در خانواده ای اهل موســیقی از پدری اتریشــی و‬ ‫مادری ایرانی متولد شــد و از شــش سالگی وارد دانشگاه‬ ‫موســیقی و هنرهای نمایشی وین شد و سپس تحصیالت‬ ‫خــود را در پاریس پی گرفت‪ .‬او تاکنون موفق به کســب‬ ‫جوایزی از مســابقات معتبر نوازندگی پیانو شــده است و‬ ‫در ارکســترهایی چون فیالرمونیک وین‪ ،‬سمفونیک وین‪،‬‬ ‫ارکســتر جوانان گوســتاو مالر‪ ،‬ســمفونی ورشو‪ ،‬ارکستر‬ ‫مجلسی اشتوتگارت‪ ،‬ارکستر سمفونی رادیو فرانکفورت و‬ ‫‪ ...‬تحــت رهبری افرادی مانند جوزپه ســینوپولی‪ ،‬دنیس‬ ‫راســل دیویس‪ ،‬یهودی منوهین‪ ،‬لوئیــس النگری‪ ،‬علی‬ ‫رهبری و ‪ ...‬نوازندگی کرده است‪.‬‬ ‫ی و خلق زیبایی‬ ‫به پاس «سال ها اهتمام در معلم ‬ ‫در موسیقی ایران» صورت می گیرد‬ ‫تقدیر از «افلیا پرتو» در هزارصدا‬ ‫ســومین پروژه هزارصدای‬ ‫کــودک و نوجوانــان روز‬ ‫دوشــنبه هجدهــم دی‬ ‫مــاه با اجرای بیــش از ‪۶۰‬‬ ‫هنرمند کودک و نوجوان در‬ ‫فرهنگسرای ارسباران تهران‬ ‫برگزار می شــود‪ .‬ســومین‬ ‫پــروژه هزارصــدای کودک‬ ‫و نوجوانان ســاعت ‪ ۱۸‬روز‬ ‫دوشنبه هجدهم دی ماه با‬ ‫اجــرای بیش از ‪ ۶۰‬هنرمند‬ ‫کودک و نوجوان در فرهنگســرای ارسباران تهران برگزار‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫در این برنامه که با با کارشناســی میالد کیایی‪ ،‬مســعود‬ ‫نظر‪ ،‬فربد یداللهی و الهه حمیدی میزبان مخاطبان است‪،‬‬ ‫بیش از شــصت هنرمند کودک و نوجــوان در قالب پنج‬ ‫گروه ‪ ،‬سه تک نوازی و چند اثر تازه کودکانه به خوانندگی‬ ‫مهمان علیرضا ظریف اثاری را ارائه می دهند‪ .‬طبق برنامه‬ ‫ریزی های به عمل امده ‪ ،‬پروژه ســوم هزار صدای کودک‬ ‫ی و خلق‬ ‫و نوجــوان به پاس «ســال ها اهتمــام در معلم ‬ ‫زیبایی در موســیقی ایران» به افلیا پرتو مدرس و نوازنده‬ ‫پیشکسوت موسیقی ایرانی تقدیم می شود‪ .‬در این برنامه‬ ‫ی از روند برگزاری ششــمین برنامه نوای‬ ‫همچنیــن فیلم ‬ ‫خرم پخش و از برگزارکنندگان ان قدردانی خواهد شــد‪.‬‬ ‫گروه های «ارکستر اکادمی موسیقی چنگ»‪« ،‬همایون» و‬ ‫«پرناک» از شهرستان قم‪ ،‬گروه کوبه ای به سرپرستی مانا‬ ‫فزایــی و گروه «نواافرینان» از تهران به صورت گروهی‪ ،‬و‬ ‫احســان بهرامی ‪ ،‬کســری خیری و لنا دباغیان به صورت‬ ‫انفرادی در سومین برنامه هزارصدای کودکان اجرا خواهند‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫خواننــده مهمان برنامــه هم علیرضا ظریف اهنگســاز و‬ ‫ی که‬ ‫خواننده سبک پاپ‪-‬راک است که دو قطعه از البوم ‬ ‫به تازگی‪ ،‬روی اشــعاری از نگار فرشپیان برای کودکان و‬ ‫نوجوانان را منتشر کرده‪ ،‬به عنوان نمونه ای از اثار مختص‬ ‫کــودکان ونوجوانان اجرا خواهد کرد‪ .‬هزارصدای برنامه ای‬ ‫برای اســتعدادیابی در موســیقی ایران اســت که از سال‬ ‫‪ ۱۳۹۲‬اغاز به کار کرده و از تیرماه امسال‪ ،‬بخش کودکان‬ ‫و نوجوانان ان هم راه اندازی شده است‪.‬‬ ‫ماجرای عمو پورنگ و ازدواج با دختر هندی‬ ‫‪HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER‬‬ ‫شماره‪ • 1169‬دوشنبه‪ 2‬دی ماه‪ • 1398‬سال دوازدهم • ‪ 8‬صفـــــحه‬ ‫صاحب امتیاز‪ :‬شـرکت جهان سبز‬ ‫مـدیر عامـــل‪ :‬حسـین احـمـدی‬ ‫مدیر مسوول‪ :‬مهدی احمدی‬ ‫زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری‬ ‫چاپ‪ :‬شاخه سبز‬ ‫سازمان اگهی ها‪88311361 - 88311353 :‬‬ ‫نشانى‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان مطهری‪ ،‬بعد از خیابان سلیمان خاطر‬ ‫خیابان اورامان‪ ،‬پلاک ‪ ،43‬واحد‪2‬‬ ‫تلفکس‪88813489 - 88301986 :‬‬ ‫توزیع‪ :‬نشرگستر امروز‬ ‫منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند‬ ‫‪http://honarmandonline.ir/?p=6049‬‬ ‫سیستممدیریتکیفیت‪-‬رضایتمندیمشتری‬ ‫سیستم مدیریت کیفیت‬ ‫داریــوش فرضیایی در ویژه برنامه یلدایــی «فرمول یک» از‬ ‫ماجرای ازدواج خود با یک دختر هندی سخن گفت‪ .‬سیدعلی‬ ‫ضیا در ویژه برنامه «فرمول یک» که به مناســبت شب یلدا‪،‬‬ ‫میزبان داریوش فرضیایی مجری برنامه کودک و سیده فاطمه‬ ‫گیالنپور مادر او بود‪ .‬داریوش فرضیایی در ابتدا عنوان کرد‪ :‬با‬ ‫حضور در این استودیو یاد و خاطره شبکه یک که از ان شروع‬ ‫کردم برایم زنده شد‪ .‬بعد رسیدیم به دو‪ ،‬بعد سه‪ ،‬بعد چهار… وی‬ ‫که در رشته گرافیک تحصیل کرده درباره فراز و نشیب دوران‬ ‫کاری اش اظهار کرد‪ :‬اکثر هنرمندان ما از همین جا شروع کرده‬ ‫اند وگرنه باید به ان ها شک کنید‪ .‬من از خیلی پایین تر از این ها‬ ‫شروع کرده ام‪ .‬مادرم می داند‪ .‬او یک کتابچه از خاطرات من است‪.‬‬ ‫من از جای پایین و با سختی شروع کرده ام‪ .‬مادر عمو پورنگ‬ ‫نیز گفت‪ :‬باید سختی بکشید تا موفق شوید‪ .‬فرضیایی ادامه داد‪:‬‬ ‫من از مهدکودک شروع کردم و از ان زمان با بچه ها انس دارم‬ ‫و به اینکه از جای پایین کارم را اغاز کردم‪ ،‬افتخار می کنم‪ .‬وی‬ ‫پشت صحنه‬ ‫‪ISO 10004:2012‬‬ ‫‪ISO 9001 : 2008‬‬ ‫‪instagram.com/honarmandonline‬‬ ‫‪telegram.me/honarmandnews‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫اوقات شــرعی‬ ‫به وقت تهران‬ ‫‪12:04‬‬ ‫اذان ظهر‬ ‫‪16:56‬‬ ‫غروب افتاب‬ ‫‪17:15‬‬ ‫اذان مغرب ‬ ‫اذان صبح فردا‬ ‫طلوع افتاب فردا‬ ‫‪05:39‬‬ ‫‪07:11‬‬ ‫گنج سخن‬ ‫امام مهدى علیه‏السالم ‪:‬‬ ‫ماازهمهخبرهاىشمااگاهیم‬ ‫و چیزى از خبرهاى شما از ما پنهان نیست‪.‬‬ ‫بحار االنوار ‪ :‬ج ‪ ، ۵۳‬ص ‪۱۷۵‬‬ ‫سه ماه پایانی سال معموال تب جشنواره ها و فعالیت های هنری باالست و به قول برخی همکاران‬ ‫بره کشی ماست‪ .‬منتهی چند سالیست به مدد دوستان گوشت منجمد برزیلی هم از سه ماه‬ ‫زمستان با جشــنواره های رنگ و وارنگش گیرمان نمیاد چه برسه به بره و ‪ ....‬رئیس می گفت‬ ‫وقتی معاون مطبوعاتی قبلی به ســازمان ســینمایی رفتند همه دوستان به شوخی و جدی‬ ‫می گفتند رفیقت رئیس سازمان شد دیگه هنرمند نونش تو روغن هست‪ ،‬منتهی برعکس شد‪،‬‬ ‫قبال هم بلیط ها بیشتر می رسید هم تعداد خبرنگاران برای حضور در جشنواره ها بیشتر بودند؛‬ ‫سال و ماهی یبار پیامک ها را هم دیگر جواب نمی دهند! (البته می گذاریم به حساب مشغله و‬ ‫سر شلوغی) سردبیر که بخاطر الودگی هوا کمی کسالت داشت و سرفه امانش نمی داد گفت‬ ‫با این وضع الودگی هوا کی جشــنواره میره‪ ،‬خفه مون می کنند اینقدر سیگار می کشند؛ فکر‬ ‫کنم بچه های روزنامه ما به لحاظ مصرف دخانیات جزو پاک ترین فعاالن حوزه رسانه هستند‪،‬‬ ‫پاستوریزه و اهل هیچ هیچکدام از ‪ . ..‬گاها گل گاوزبان را هم بیشتر از یه فنجان میل نمی کنند!‬ ‫ضمنا بزرگســاالن هم ریه دارن و برای ادامه حیات به اکسیژن نیاز دارن اینکه مدارس و مهد‬ ‫کودک ها تعطیل می شوند و بقیه خیر‪ ،‬جز دردسر برای خانواده ها دست اورد دیگری ندارد‪.‬‬ ‫تسنیم‬ ‫پندبزرگان‬ ‫مانند اسمان بخشنده و مانند زمین افتاده باش‪،‬‬ ‫رمز زندگی همین است‪.‬‬ ‫مولیر‬ ‫حافظانه‬ ‫دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم‬ ‫نقشی به یاد خط تو بر اب می زدم‬ ‫ابروی یار در نظر و خرقه سوخته‬ ‫جامی به یاد گوشه محراب می زدم‬ ‫یاداور شد‪ :‬ما سعی کردیم به روز کار کنیم‪ .‬ما رو به جلو رفتیم‬ ‫و پسرفت نداشتیم‪ .‬گروه برنامه ساز عمو پورنگ از نویسنده‪،‬‬ ‫کارگردان و تهیه کننده همیشــه خالق بودند‪ .‬عمو پورنگ با‬ ‫انتقاد از وضعیت فعلی تصریح کرد‪ :‬االن کودک محلی از اعراب‬ ‫ندارد‪ .‬هوا هم با کودک لج است‪ .‬کودک مریض است و حالش‬ ‫خوب نیســت‪ .‬کتاب های کودکمان‪ ،‬برنامه سازی کودکمان‪،‬‬ ‫داریم با خودمان چه می کنیم؟! واقعا حاال داریم با برنامه چه‬ ‫کار می کنیم‪ .‬فرضیایی خطاب به مجری برنامه گفت‪ :‬من دیدم‬ ‫که تو کودکی را که در سطل زباله انداختند به برنامه اوردی و از‬ ‫او دلجویی کردی اما چند نفر دیگر هستند که اصال دیده نمی‬ ‫شوند؟ باید برای کودکان برنامه ریزی بلندمدت شود‪ ،‬اموزش و‬ ‫پرورش‪ ،‬کتاب‪ ،‬سینما و موسیقی کودک هم مهم است‪ .‬وی با‬ ‫بیان اینکه نباید اصال تبلیغاتی برای کودکان پخش شود‪ ،‬یاداور‬ ‫شد‪ :‬ما عناصر فرهنگی هستیم و پتانسیل های ما نباید خرج‬ ‫شود‪ .‬من یک برند هســتم که دارم از خودم حراست و علی‬ ‫درج نکردن قیمت‬ ‫روی کاال به منزله‬ ‫گرانفروشی‬ ‫طرح روز‬ ‫ صحنه‬ ‫پشت‬ ‫رغم همه پیشنهادهای سینمایی و تلویزیونی از خودم مراقبت‬ ‫می کنم‪ .‬عمو پورنگ درباره این پیشنهادها توضیح داد‪ :‬مدام‬ ‫پیشنهاد دارم‪ .‬من داریوش فرضیایی هستم اما به هر حال عمو‬ ‫پورنگ را یدک می کشم‪ .‬هرجایی می توانم باشم اما عمو پورنگ‬ ‫یک سرمایه است که نباید ان را از دست بدهم حتی به بهای‬ ‫پیشنهادهای باالیی که به من می شود‪ .‬گیالنپور درباره شایعه‬ ‫ازدواج عمو پورنگ با یک دختر هندی گفت‪ :‬بگذار بگویند من‬ ‫که نمی دانم‪ .‬ان دختر با من صحبت کرد و با هم سالم علیک‬ ‫کردیم‪ .‬فرضیایی هم در پاسخ به پرسش مجری برنامه مبنی بر‬ ‫واقعیت داشتن این موضوع گفت‪ :‬به هر حال کسی که بخواهم‬ ‫با او ازدواج کنم باید ننه مرا ببیند‪ ،‬من هم باید ننه او را ببینم ولی‬ ‫ما به توافق نرسیدیم‪ .‬مامان من که هندی بلد نیست‪ ،‬من هم‬ ‫دست و پا شکسته با او حرف می زدم‪ .‬وی درباره نحوه اشنایی‬ ‫خود این دختر هندی توضیح داد‪ :‬ایشان یکی از زیردست های‬ ‫اقای دکتر ایرانی از دوستان من در بیمارستانی در هند است‪.‬‬ ‫اصال پیشنهاد ازدواج با او را اقای دکتر ایرانی به من دادند‪ .‬من‬ ‫هم او را دیدم و بدم نیامد؛ ایشان مسلمان و ادم افتاده و خاکی‬ ‫اســت ولی من نمی توانم انجا بروم و او هم می گوید من نمی‬ ‫توانم اینجا بیایم‪ .‬پایان بخش حضور داریوش فرضیایی در برنامه‬ ‫شب یلدای علی ضیا اجرای یک ترانه هندی روی انتن زنده بود‪.‬‬ ‫نگاه نو‬ ‫نایرالین ‬ ‫ ها‬ ‫بدتری ‬ ‫برای پروازهای طوالنی کدامند؟‬ ‫نتایج تازه ترین نظرســنجی های صورت گرفته نشــان‬ ‫می دهد که بریتیش ایرویــز و امریکن ایرالین بدترین‬ ‫شــرکت های هواپیمایی بــرای پروازهــای طوالنی نام‬ ‫گرفته اند‪ .‬به تازگی نظرســنجی های جدیدی از ســوی‬ ‫مشــتریان و مســافران ایرالین های مختلف در سراسر‬ ‫جهان صورت گرفته اســت که نتایج ان نشان می دهد‬ ‫کــه انها از خدمات مختلف ارائه شــده در هواپیماهای‬ ‫دو شــرکت بریتیش ایرویز (‪ )British Airways‬و‬ ‫امریکن ایرالیــن (‪ )American Airlines‬رضایت‬ ‫کافی را نداشته و انها را به عنوان بدترین ایرالین ها برای‬ ‫پروازهای طوالنی (‪ )Long-haul flights‬انتخاب و‬ ‫معرفی کرده اند‪ .‬از جمله خدمات مورد پرسش که برای‬ ‫مسافران ایرالین های مذکور از اهمیت باالیی برخوردار‬ ‫بوده اســت‪ ،‬می توان به تفریحات و ســرگرمی‪ ،‬میزان‬ ‫راحتی صندلی ها‪ ،‬صرفه اقتصادی در قبال خدمات ارائه‬ ‫شــده و کیفیت و تنوع غذا و انواع نوشــیدنی های سرو‬ ‫شده اشاره کرد‪ .‬سواالت این نظرسنجی از بالغ بر شش‬ ‫هزار و ‪ ۵۰۰‬نفر از مسافران ایرالین های بریتیش ایرویز‬ ‫در انگلستان و امریکن ایرالین در ایاالت متحده پرسیده‬ ‫شده است‪ .‬امریکن ایرالین بعد از انجام این نظرسنجی‪،‬‬ ‫با کســب ‪ ۴۸‬درصد از نمره موردنظر و بریتیش ایرویز‬ ‫با کســب نمــره ‪ ۵۵‬درصد‪ ،‬جزو بدترین شــرکت های‬ ‫هواپیمایی برای ســفرهای بلندپــرواز انتخاب و عنوان‬ ‫شدند‪ .‬رایان ایر (‪ )Ryan Air‬نیز در این نظرسنجی‪ ،‬با‬ ‫کسب نمره ‪ ۴۴‬درصد عنوان بدترین ایرالین کوتاه پرواز‬ ‫را به خود اختصاص داد‪ .‬ســخنگوی شــرکت امریکن‬ ‫ایرالین ضمن اشــاره به نتایج ناامیدکننده این شرکت‬ ‫هواپیمایــی معروف و بزرگ در ایــاالت متحده‪ ،‬در این‬ ‫خصوص به گزارشــگر ‪ CNN‬گفت‪ :‬جای تعجب است‬ ‫که مسافران با وجود تالش های بی وقفه امریکن ایرالین‬ ‫و خدمه پروازی و سایر مسئوالن مربوطه از خدمات ارائه‬ ‫شده برای رفاه و اسایش انها در طول پروازهای طوالنی‬ ‫رضایت نداشته اند ولی با این حال این نتایج موجب شد‬ ‫که ما با دقت بیشــتری‪ ،‬پاسخگوی نیازهای مشتریان و‬ ‫مسافران خود باشیم و در جلب اعتماد و رضایت صد در‬ ‫صدی انها بکوشیم‪.‬‬ ‫اخبار دیدنی‬ ‫ایین اختتامیه جشــنواره تقدیر از هنرمندان (فرهنگ رانندگی و انضباط ترافیکی)‪،‬‬ ‫صبح یکشنبه ‪ ۱‬دی ‪ ۱۳۹۸‬در سالن اجتماعات پلیس راهور ناجا برگزار شد‪/‬‬ ‫مهدی بلوریان‬ ‫یازدهمین نمایشگاه گردشگری و دوازدهمین نمایشگاه صنایع دستی پارس‪ ،‬از سه شنبه‪ ۲۶‬اذر‬ ‫‪ ،۱۳۹۸‬با حضور ارزیابان شورای جهانی صنایع دستی و برترین فعاالن این حوزه‪ ،‬در محل دائمی‬ ‫نمایشگاه های بین المللی فارس در شیراز در حال برگزاری است ‪ /‬محمدرضا فربود‬ ‫سوبرامانیام جایشکار وزیر امور خارجه هند ظهر یکشنبه با محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه‬ ‫کشورمان در محل وزارت امور خارجه دیدار و گفت و گو کرد ‪ /‬مریم کامیاب‬ ‫مراسم تشییع پیکر زنده یاد «احد گودرزیانی» ‪ ،‬نویسنده‪ ،‬پژوهشگر و روزنامه نگار عرصه‬ ‫ادبیات پایداری‪ ،‬صبح یکشنبه ‪ ۱‬دی ‪ ۱۳۹۸‬باحضورجمعی از پژوهشگران‪ ،‬نویسندگان‬ ‫و اهالی رسانه در محل حوزه هنری سازمان تبلیغات اسالمی برگزار شد ‪ /‬مهران ریاضی‬ ‫بازدید ســید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی و سید محمد مجتبی حسینی‬ ‫معاون وزیر از نخستین دوره جشنواره ملی هنری «هُمام» ویژه هنرمندان توانیاب سراسر‬ ‫کشور در موسسه صبا بازدید کردند ‪ /‬هنرانالین‬ ‫پس از بارندگی شب گذشته در اهواز بیشــتر مناطق این شهر دچار اب گرفتگی شده‬ ‫است ‪ /‬فاطمه رحیماویان‬

آخرین شماره های روزنامه هنرمند

روزنامه هنرمند 2408

روزنامه هنرمند 2408

شماره : 2408
تاریخ : 1403/10/04
روزنامه هنرمند 2407

روزنامه هنرمند 2407

شماره : 2407
تاریخ : 1403/10/03
روزنامه هنرمند 2406

روزنامه هنرمند 2406

شماره : 2406
تاریخ : 1403/10/02
روزنامه هنرمند 2405

روزنامه هنرمند 2405

شماره : 2405
تاریخ : 1403/10/01
روزنامه هنرمند 2404

روزنامه هنرمند 2404

شماره : 2404
تاریخ : 1403/09/28
روزنامه هنرمند 2403

روزنامه هنرمند 2403

شماره : 2403
تاریخ : 1403/09/27
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!