روزنامه هنرمند شماره 874
روزنامه هنرمند شماره 874
محمدصادق افراسیابی ،مدیر عامل
انجمن سواد رسانه ای ایران خبر داد:
تقدیر از فیلمهای برگزیده
سواد رسانه ای در سی و ششمین
جشنواره فیلم فجر
2
چهار شنبه 18بهمن ماه 1396سال دهم
8صفـــحه
شماره 874
1000تومـان ISSN 2008-0816
گفتگوی«هنرمند»باخسرومعصومیکارگردان«کارکثیف»
معضلبیکاریدرجامعه
کند
بیـــدادمی
6
رضا فرهمند کارگردان مستند
«زنانی با گوشواره های باروتی» در گفتگو با «هنرمند»
موضوعداعشامـــری
جهانــیوفــراگیراست
5
گفتگوی «هنرمند» با پوریا اذربایجانی کارگردان «جشن دلتنگی»
فیلمی که شبیه هیچ فیلمی نیست
نگاهی به فیلم «مصادره» به کارگردانی مهران احمدی
مصادرهوعمرهاییکههدررفت...
مونا سرتوه
4
5
2
چهارشــنبه 18بهمن ماه 1396سال دهـم شمــاره 874
www.honarmandonline.ir
فرهــــــنگوهنر
& ART
CULTURE
اخبار
محمدصادق افراسیابی ،مدیر عامل انجمن سواد رسانه ای ایران خبر داد:
تقدیر از فیلمهای برگزیده سواد رسانه ای
در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر
هنرمند :نجمن ســواد رسانه ای ایران از فیلم برتر سی
و ششــمین جشنواره بین المللی فجر با موضوع سواد
رســانه ای ،اطالعاتی و دیجیتال با اهدای لوح تقدیر،
نشان مسئولیت اجتماعی و جایزه نقدی تقدیر خواهد
کرد .محمد صادق افراسیابی ،مدیر عامل انجمن سواد
رســانه ای ایران گفت :کارگروه ســواد بصری انجمن
سواد رســانه ای ایران با همکاری سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد
اســامی ،بنیاد ملی بازی های رایانه ای و ســازمان بســیج رسانه کشور از
برترین فیلمهای سی و ششمین جشنواره بین المللی فجر با موضوع اموزش
مهارتهای استفاده از فضای مجازی ،تبیین فرصت ها و تهدیدهای بازی های
رایانه ای و فضای مجازی و به تصویر کشیدن ضرورت افزایش سواد رسانه ای،
اطالعاتی و دیجیتال تقدیر خواهد کــرد .وی تاکید کرد :هم اکنون ۷نفر
از اعضای کارگروه ســواد بصری انجمن سواد رســانه ای ایران با همکاری
سازمان ســینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی به عنوان هیئت داوران
مستقر در سالن سینمایی رسانه ها با هدف انتخاب فیلم برتر در حوزه سواد
رسانه ای ،اطالعاتی و دیجیتال مستقر شده و تمام فیلم های سی و ششمین
جشــنواره فیلم فجر را مورد نقد و بررســی قرار می دهند .افراسیابی افزود:
تحلیل فیلم های نمایش داده شده نشان می دهد که برخی از تهیه کنندگان،
نویســندگان و کارگردانان سینمای ایران از سواد رســانه ای ،اطالعاتی و
دیجیتال باالیی برخوردار هســتند و در ارزیابی هایی که من شخصا داشتم
یکی از نویســندگان و کارگردانان نمره ۱۹از ۲۰را کسب کرده است ولی
نمره برخی دیگر هم کمتر از حد انتظار است و نمره یکی از نویسندگان و
کارگردان ها از نظر من ۸از ۲۰است.
مدیر عامل انجمن ســواد رســانه ای ایران با تاکید بر اینکه باید منتظر
نتایج ارزیابی هیئت داوران کارگروه ســواد بصری انجمن سواد رسانه ای
ایران ماند خاطر نشــان ســاخت :در صورتی که نتایج داوری فیلم های
جشنواره امســال بیانگر ضرورت افزایش سواد رســانه ای ،اطالعاتی و
دیجیتال تهیه کنندگان ،نویسندگان ،کارگردانها ،بازیگران و سایر عوامل
فیلم باشد انجمن سواد رسانه ای ایران امادگی برگزاری دوره های رایگان
اموزش سواد رســانه ای ،اطالعاتی و دیجیتال را برای هنرمندان و فیلم
ســازان دارد و مدرک معتبر دانشــگاه جامع علمی کاربردی و موسسه
اموزش عالی روش شناسی علوم انسانی پاریس به انها اعطاء خواهد شد.
وی گفت :دکتر زهرا محمودی دارای دکترای هنر و رســانه ،عضو بنیاد
ملی نخبگان و رئیس کارگروه سواد بصری انجمن سواد رسانه ای ایران،
امیر یوســفی ،تهیه کننده ،کارگردان و دبیر کارگروه سواد بصری انجمن
ســواد رسانه ای ایران ،دکتر سید بشــیر حسینی ،مدیر گروه علوم نوین
رسانه دانشگاه صدا و سیما ،محمد صادق باطنی ،تهیه کننده ،کارگردان
و رئیس باشگاه سواد رســانه ای ایران و عباس سیاح طاهری ،پژوهشگر
و منتقد ســینما از جمله اعضای هیئت داوران فیلم برتر سواد رسانه ای،
اطالعاتی و دیجیتال هســتند و ۱نفر از اعضای شــورای سیاستگذاری
ســی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم فجر و ۱نفر هم به نمایندگی
از مدیر عامل انجمن ســواد رسانه ای ایران در این ترکیب حضور دارند.
افراسیابی افزود :تقدیر از فیلم برتر سواد رسانه ای ،اطالعاتی و دیجیتال
در مراسمی با حضور ۵نفر از نمایندگان مجلس شورای اسالمی ،رئیس
مرکز فناوری اطالعات و رســانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشــاد
اســامی ،مدیر عامل بنیاد ملی بازی های رایانه ای ،رئیس بسیج رسانه
کشــور و رئیس سازمان ســینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی در
اسفندماه امسال برگزار خواهد شد و جوایز نقدی ،لوح تقدیر و نشان های
مسئولیت اجتماعی به برگزیدگان اهدا خواهد شد.
سید مهدی مقدسی نماینده مردم اراک
محدود کردن جاذبه های گردشگری به چند
شهر زیارتی و شمالی مانع توسعه صنعت
گردشگری در کشور است
نماینــده مــردم اراک در مجلس با
بیان اینکــه بازدیــد از جاذبه های
گردشــگری نبایــد محــدود بــه
چند شــهر زیارتی یا اســتان های
شمالی شــود ،گفت :نگاه فراگیر به
جاذبه های گردشــگری تمام کشور
از کلید توســعه صنعت گردشگری
اســت .مقدســی دربــاره وضعیت
صنعت گردشــگری در استان اراک،
گفت :اســتان مرکزی جزء اســتان های دارای جاذبه های گردشــگری
بی نظیر در کشور به شمار می رود؛ بنابراین نباید تنها صنعت گردشگری
را معطوف به شهر های زیارتی و استان های شمالی کرد تا بتوان از تمام
جاذبه های گردشگری کشور نیز استفاده بهینه کرد .نماینده مردم اراک،
کمیجان ،خنداب در مجلس شورای اسالمی تصریح کرد :استان مرکزی
یک استان تاریخی است که قدمت اثار تاریخی اش چند هزارساله است
و تعداد زیادی از مفاخر ایران در این اســتان متولد شده اند و بیت امام
راحل نیز در این استان قرار دارد .مقدسی با بیان اینکه زادگاه امیرکبیر
و پروفســور حســابی که جزو نام اوران این مملکت هســتند در استان
مرکزی اســت ،تصریح کرد :در اســتان مرکزی نقاط تاریخی و طبیعی
بسیار زیادی وجود دارد؛ مانند محالت که خاستگاه گل وگیاه می باشد.
نماینــده مردم اراک در مجلس افزود :رویکرد ســازمان میراث فرهنگی
باید در جهتی پیش رود که گردشگران تنها چند شهر از جمله اصفهان،
شــیراز و مشــهد را برای ســفر انتخاب نکنند بلکه باید با نگاه فراگیر
تالش شــود تا توریست ها در صنعت گردشگری اعم از داخلی و خارجی
بتوانند از تمام جاذبه های گردشگری کشور بازدید کنند تا نهایتا صنعت
گردشــگری را به عنــوان صنعتی اقتصاد و فرهنگی به شــکلی اصولی
توســعه داد .عضو کمیسیون صنایع ومعادن مجلس با بیان اینکه بازدید
از جاذبه های گردشگری نباید محدود به چند شهر شود ،یاداورشد :نگاه
فراگیر به تمام جاذبه های گردشــگری کشور از جمله استان اراک کلید
توسعه صنعت گردشگری در این منطقه است.
به نظر شما نگاه فرهنگی دولت یازدهم
و دوازدهم برچه مبنایی اســتوار شده؟
ایا همان نگاه فرهنگی دولت اصالحات
است ،یا روش متفاوتی در پیش گرفته
شده است؟
این مسئله مطلق نیست؛ انچه مطلوب انقالب اسالمی
اســت نوعی تقید فرهنگی است که از دل ان ،نشاط
و شــادابی جوانان و ماندگاری نهاد خانواده ،گسترش
محبت میــان اعضای خانواده و اجتماع و بســیاری
جلوه های زیبای دیگر به دســت می اید .متاســفانه
چنین رویکرد فرهنگی االن در دســتور کار بسیاری
از متولیان عرصه فرهنگ وجود ندارد و نوعی فرهنگ
خاص مدنظر انها اســت که وقتی فرد به هر نقطه ای
از دنیا می رود ،متناسب با فرهنگ همان نقطه تغییر
حال و هوا و ذائقه دهد .این همان تعارضات فرهنگی
است که در بســتر انقالب اسالمی از سوی برخی ها
ایجاد می شــود و می تواند به شدت خطرناک باشد و
نوعی اشفتگی ذهنی برای جوانان ایجاد کند .مسئله
اینجاســت که چارچوب ها و محورهای فرهنگ ناب
اسالمی مشخص اســت و انهایی که دیگران را دچار
اشــفتگی ذهنی می کنند در واقع این چارچوب ها و
حدود و ثغور را به هم زده اند .من اعتقادم این است که
نگاه فرهنگی بسیاری از مدیران دولتی امروز منطبق
بر اموزه های دینی نیست.
چرا دولت هــا مقصرند؟ ایا برنامه ریزی
ندارند یا پــول اختصاص نمی دهند؟ یا
خودشان سواد و دغدغه فرهنگی ندارند،
یا فرمانده واحد ندارند؟ مشکل دولت ها
از کجاست؟
ما هیچ زمانی کمبود اعتبار فرهنگی نداشته ایم؛ به طور
کلی کمبود بودجه مانند امسال داشته ایم ،اما منابعی
که برای بخش فرهنگ می گذاریم همیشه کافی بوده
است .چند نکته وجود دارد که انها باعث مشکل شده
اند؛ یکی تشتت در دستگاه های فرهنگی است ،یعنی
نهادهای متعدد فرهنگــی هم می توانند یک فرصت
باشــند و هم یک تهدید ،اما واقعا االن به یک تهدید
تبدیل شده اســت .به نظر من بسیاری از موسسات،
نهادهــا و دســتگاه هایی که در عرصــه فرهنگ کار
می کنند باید ادغام شوند و اولین بازخورد مثبت ان،
این موضوع خواهد بود که نظارت بهتری بر عملکرد
انها می شــود .همین کمیسیون فرهنگی مجلس که
مورد انتقاد قرار دارد و این انتقاد هم درســت است،
اگر با دو دســتگاه فرهنگی ســر و کار داشته باشد،
خیلــی می تواند بهتــر عمل کند تا دهها دســتگاه
فرهنگی .مشکل دیگر ،تشخیص اشتباه و یا سلیقه ای
اولویت های فرهنگی کشور است؛ رهبر انقالب چندین
احد ازادیخواه سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس
هیچ رسانه ای مثل صدا و سیما نمی تواند
با شبکه های ماهواره ای مقابله کند
مجلس شورای اسالمی در این دوره هم مثل بسیاری از دوره های دیگر ترجیح داده کمتر به عرصه
«فرهنگ» ورود کند و وقت خود را به حوزه های مهیج و پرطرفدار سیاسی و اقتصادی اختصاص دهد.
اسیب شناسی مظلومیت عرصه فرهنگ و به طور کلی ،اسیب ها و مشکالت این عرصه در کشور،
مشکالت سازمان صدا و سیما و ...وی در این گفتگو از جریانی یاد کرد که بدنبال دگرگونی فرهنگی
از نوع منفی ان هستند و در دولت نفوذ کرده اند .وی البته به بررسی ساختاری و زیرساختی مدیریت
فرهنگی کشور هم پرداخت و از نقش مجلس و دولت در این زمینه سخن گفت .مشروح این گفتگو
در ادامه می اید؛
فهیمه رضیان و حامد حسین عسکری
سال قبل موضوع مهندسی فرهنگی را مطرح کردند
که باید انجام شود ،مهندسی فرهنگی یعنی همین که
اولویت های فرهنگــی را احصاء کنیم و بتوانیم حوزه
فرهنگ را سنجه گذاری کنیم اما این اتفاق نمی افتد
و هر کسی در دســتگاه فرهنگی خاصی به سلیقه و
تشــخیص خودش چند اولویت را مطرح می کند تا
دوره مسئولیتش تمام شود .از طرف دیگر ،شکل رای
اوری برخی نامزدهای مجلس و ریاست جمهوری به
گونه ای اســت که به حوزه فرهنگ و اولویت های ان
ظلــم می کنند تا رای بخش خاصی از جامعه را برای
موفقیت نهایی خودشان در انتخابات جلب کنند و این
علیرضا ابراهیمی عضو هیات رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس
تاثیرگذاری سینما بر جامعه دیده نمی شود
عضو هیات رئیســه کمیســیون فرهنگی مجلس جایگاه
ســینمای ایران در منطقه را ممتاز ارزیابــی و اظهار کرد:
تاثیرگذاری ســینما روی جامعه و مخاطب می تواند و باید
بیش از انچه که امروز اســت ،باشد .علیرضا ابراهیمی امار
کمی تولیدات ســینمایی را مناسب و قابل قبول ارزیابی و
تصریح کرد :تولید ســاالنه 90تا 100فیلم ســینمایی در
کشور امار قابل قبولی بوده و جایگاه ایران را در منطقه ممتاز
کرده است که می توان با این تفاسیر هنر هفتم را در کشور
بعنوان یک صنعت پذیرفت .نماینده مردم رامیان و ازادشهر در مجلس شورای اسالمی با طرح
این پرسش که تولیدات سینما چقدر موفق به اثرگذاری در فرهنگ و ارتقای سطح فرهنگی
جامعه شده ،ان را مسئله ای قابل بحث دانست و گفت :چنانچه محتواسازی در حوزه فرهنگ
مخاطب پسند باشد قطعا میزان تاثیرگذاری سینما بر فرهنگ عمومی جامعه ارتقا پیدا خواهد
کرد؛ در حالیکه این تاثیرگذاری امروز در جامعه دیده نمی شــود .وی مخاطب شناســی و
تهای حوزه سینما دانست و افزود :سینما می تواند
پرداختن به مسائل روز جامعه را از ضرور
و باید در مطالبات اجتماعی پیشرو باشد و در عین پایبندی به فرهنگ و اداب و رسوم ایرانی
حرف های روز جامعه را نیز بیان کند .ابراهیمی یکی از اســیب های فیلم های ســینمایی را
کــند مجوزدهی به اثار سینما از مرحله
اکران دیرهنگام این اثار برشمرد و با اشاره به روند ُ
کــند ،اثار سینمایی پس از اکران در پایتخت
ساخت تا اکران ،عنوان کرد :عالوه بر این روند ُ
و خوابیدن تب و تاب فیلم در رســانه ها در شهرستان ها و استان های دیگر اکران می شود که
قاعدتا مخاطب انگیزه خود را برای حضور در سینما از دست رفته می بیند .عضو هیات رییسه
کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه برای رفع این نقص سرمایه گذاران
اثار سینمایی به کمک وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی برای رفع این نقص باید تالش کنند،
گفت :عالوه بر این جشنواره های سینمایی به ویژه جشنواره فجر نیز تمرکز در پایتخت دارند
که این سیاست باید تغییر یابد.
خطرناک است .یعنی لباس سیاسی پوشاندن به قامت
لطیف و حساس فرهنگ یکی از دالیل اشفتگی امروز
عرصه فرهنگ است.
به عنوان عضو و ســخنگوی کمیسیون
فرهنگی مجلس ،جهت گیری فرهنگی
سازمان صدا و ســیما را به عنوان یک
«دانشــگاه عمومی» چطــور ارزیابی
می کنید؟
اعتقاد دارم ســازمان صدا و سیما هرگز خالی از نقد
نبوده اســت .بنده زمانی کــه در قم طلبه بودم ،یک
وقت اخر شــب با خانواده با موتور ِرکس برای زیارت
به حرم رفته بودیم ،اقای الریجانی که ان زمان رئیس
سازمان صدا و سیما بود ،برای زیارت به حرم امده بود.
جلو رفتم و به اقای الریجانی گفتم من به شما انتقاد
دارم ،گفتم موســیقی هایی که از صدا و سیما پخش
می شود حرام اســت .اقای الریجانی گفت خب شما
گوش نده! گفتم مجتهد من اقای فالنی است ،ایشان
این نوع موسیقی ها را حرام می دانند .اقای الریجانی
گفت مجتهد شــما حرام می داند ،مجتهد بسیاری از
مردم این نوع موسیقی را حرام نمی داند .وقتی که فکر
کردم به این نتیجه رسیدم حرف ایشان درست است؛
البته هم حرف های من به عنوان منتقد درســت بود
و هم پاســخ های ایشان .انتقاد بر رسانه ملی همیشه
بوده و هست ،اما امروز نیازمند سدی بزرگ در مقابل
شــبکه های ماهواره ای و فارســی زبان هستیم .هیچ
رســانه ای مثل صدا و سیما نمی تواند با این شبکه ها
مقابله کند ،وقتی شبکه های ماهواره ای دائما در حال
شــبهه افکنی هستند باید رســانه ملی برای مقابله
وارد شود .رســانه ملی به عنوان یک نهاد حاکمیتی
توانسته در مقابل همه هجمه ها بایستد .یک معاونت
برون مرزی ســازمان صدا و سیما تقریبا همه دنیا را
پوشــش می دهد .در حوزه سیاسی و بین الملل صدا
و سیما عملکرد خوبی داشــته اما اعتقاد دارم صدا و
سیما برای دستیابی به برخی اهداف فرهنگی توفیقی
نداشــته است .همه می گویند صدا و سیما چرا موفق
نشده است ،هیچ کس نمی گوید بودجه صدا و سیما
چقدر است .یکی از مشکالت صدا و سیما برای تحقق
اهدافش بودجه و اعتبارات است.
بررســی طرح اداره صدا و ســیما در
کمیســیون فرهنگی ،در چه مرحله ای
قرار دارد؟
بررســی این طرح در کمیســیون فرهنگی به پایان
رســیده است .پیشنهاداتی که اقای الریجانی در این
قانون داشت انصافا خوب بود .در این قانون امده بود
که هیات امنای صدا و ســیما می تواند پیشنهاد عزل
رئیس سازمان صدا و ســیما را بدهد اقای الریجانی
به کمیســیون اعالم کردند که این کار اشــتباه بوده
و وهن رئیس ســازمان است ،کمیسیون نیز طرح را
اصالح کرد.
وضعیت اختصاص بودجه از سوی دولت
به سازمان صدا وسیما چگونه است؟
طبق قانون دولت موظف است ساالنه ۷دهم درصد
بودجه عمومی را به صدا و ســیما اختصاص دهد؛ در
سال ۹۶و ۹۷چنین بودجه ای به سازمان صدا و سیما
اختصاص نیافته است که این اقدام دولت خالف برنامه
ششــم توسعه است .منبعی برای بودجه صدا و سیما
دیده نشــده ،در بودجه ۹۷نیز بودجه صدا و ســیما
منوط به برداشت از صندوق توسعه ملی شده است.
اصغر مسعودی نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس
نحوه انتخاب بهترین فیلم مردمی با این نحوه بلیط فروشی
در جشنواره فجر زیر سوال می رود
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان
اینکه باید یک بار برای همیشه جلوی اعمال
نفوذ برخی افراد ،ارگان ها و دست های پشت
پرده در نحوه توزیع بلیط های جشنواره فیلم
فجر را گرفت ،گفت :نحــوه انتخاب بهترین
فیلــم مردمی با این روند زیر ســوال می رود.
اصغر مســعودی با اشــاره به اعتراض برخی
هنرمندان به نحوه توزیع بلیط های جشنواره
فجر ،گفت :متاسفانه همه ساالنه شاهد اعمال
نفوذ برخی افراد ،ارگان ها و دست های پشت پرده در نحوه
توزیع بلیط های جشنواره فیلم فجر هستیم به همین دلیل
بســیاری از جوانان عالقه مند و فعاالن عرصه سینما که با
عناوین مختلف در این عرصه فعالیــت دارند از حضور در
این جشنواره محروم می شــوند هرچند این بی عدالتی در
هر دوره شــدت و حدت متفاوتی داشته لذا مسئوالن باید
نســبت به نارضایتی پیش امده پاســخگو باشند .نماینده
مردم نی ریز و اســتهبان در مجلس شورای اسالمی ادامه
داد :به یقین بلیط های فروخته نشــده و اهدایی به مقامات،
هنرمند را در پروازهای ماهان و
اسمان وقشم بخوانید
نهادها و دســتگاه های خاص در نتیجه ارای
مردمی که در جشــنواره فیلم فجر این جایزه
بســیار اهمیت دارد ،تاثیرگذار است ،چنانچه
نسبت نامتعارفی بین فروش بلیط و بلیط های
اهدایی وجود داشته باشد ،دبیر جشنواره فجر
باید در این زمینه توضیح دهد .وی اظهارکرد:
مــردم عادی و عالقه مند نیــز باید بتوانند با
قیمت های معقول بلیط های جشنواره را تهیه
کنند امــا گزارش هایی مبنی بــر ایجاد بازار
ازاد و قیمت هــای گزاف برای بلیط های برخی از فیلم های
جشنواره نیز به کمیسیون فرهنگی مجلس رسیده است که
این موضوع در کمیسیون پیگیری خواهد شد .نایب رئیس
کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسالمی با بیان اینکه اگر
مسئوالن مکانی را با عنوان باغ کتاب برای هنرمندان در نظر
گرفته اند باید زمینه حضور ان ها را نیز فراهم کنند چراکه
در غیر این صورت نقض غرض خواهد شــد ،افزود :در این
شرایط هنرمندان نمی توانند در جریان کم و کیف تولیدات
یک سال سینمای ایران قرار بگیرند.
بررسی تاثیر اصالح سیاست های ارزی ژاپن بر گردشگری
تشدید عدم توازن در تراز گردشگری ایران
نوید شکراللهی
اقتصاددانان همواره درخصوص تبعات منفی مداخله دولت در نرخ گذاری
قیمت ارزهای خارجی هشدار داده و تاکید کرده اند در صورتی که دولتی
نرخ ارز را در داخل مرزهایــش از مقدار واقعی ان پایین تر نگه دارد ،در
حقیقت سم مهلکی را به صنایع صادراتی خود تزریق می کنند .گردشگری
و خدمات مرتبط با ان نیز از صنایع و خدمات صادراتی کشورها محسوب
می شود که به شدت تحت تاثیر تحوالت ارزی قرار می گیرند .هرگاه دولتی
بنا به دالیلی ،نرخ ارزهای خارجی را به صورت دستوری پایین تر از مقدار
حقیقی خود نگه دارد ،صنعت گردشگری ان کشور سریعا تحت تاثیر این
سیاست قرار گرفته و کاهش معنادار و قابل توجهی در تعداد گردشگران
ورودی تجربه خواهد کرد .این مســاله به خصوص در مورد این روزهای
ایران صدق می کند؛ جایی که بازار ارز ان تحت تاثیر مداخالت مستقیم
دولت قرار دارد و بالطبع سیاست ارزان نگه داشتن ارزهای عمده خارجی
همچون دالر و یورو ،هزینه کاالها و خدمات گردشگری برای گردشگران
بین المللی رو به افزایش است .از طرف دیگر این امر موجب لطمه دیدن
تراز گردشگری کشور شده و به دنبال ارزان بودن کاذب ارزهای خارجی،
تمایل ایرانیان برای ســفر به خارج از کشور و در مقایسه با مقاصد سفر
داخلی به تناوب بیشتر می شود .اما روی دیگر سکه تحوالت ارزی ،زمانی
خود را نشــان می دهد که کشــوری با اصالح سیاست های ارزی خود و
کاهش مداخله دولــت در بازار ارز ،نرخ مبادلــه پول های خارجی را به
سمت میزان واقعی خود سوق داده و زمانی که این واقعی سازی قیمت ها
به منزله افزایش قیمت ارز در بازار داخلی شــده ،رشــدی قابل توجه در
تعداد ورود گردشــگر به ثبت رسیده اســت .پیش تر و در گزارش هایی،
«دنیای اقتصاد» به بررســی این پدیده در کشورهای مختلفی از سراسر
جهان پرداخته بود که فرهنگ ،سابقه صنعت گردشگری ،اقلیم و ساختار
حکومتی متفاوتی با یکدیگر داشتند ،اما فصل مشترک تمام انها اصالحاتی
بود که در سیاســت های ارزی و به منظور رونق صادرات و توسعه صنعت
گردشــگری انجام گرفت؛ فرانسه در ابتدای قرن بیستم ،چین ،بریتانیا،
مکزیک ،اتحادیه اروپا و هند تنها تعدادی از این کشورها و مناطق هستند
که گردشــگری خود را از واقعی سازی نرخ ارز بهره مند کردند .ژاپن هم
مثالی دیگر در این حوزه است .این کشور با واقعی سازی نرخ ارز و کاهش
ارام ارزش ین در بازارهای جهانی ،درحالی که تا سال ۲۰۱۲رقمی حدود
۸میلیون گردشــگر ورودی داشت ،در سال ۲۰۱۶با ثبت جهشی خیره
کننده از بیش از ۲۴میلیون گردشگر پذیرایی کرد.
چنان که اشــاره شــد تقریبا در تمامی مواردی که واقعی سازی نرخ ارز
به معنای کاهش ارزش پول داخلی یک کشــور باشد ،تعداد گردشگران
ورودی به ان کشور افزایش پیدا می کند .اما شاید در این میان و در بین
مصداق هــای این پدیده اقتصادی ،امار و ارقــام مربوط به ژاپن بیش از
سایر تجارب حیرت انگیز باشد؛ به طوری که ارقام ثبت شده در امارهای
پذیرش توریســت توسط ژاپن نشان از تالشی چندسویه از جانب دولت
و بنگاه های فعال در گردشــگری این کشور برای شکوفایی این صنعت
دارد .تا ســال ۲۰۱۲تعداد ساالنه گردشــگران ورودی به کشور افتاب
تابان بین ۶تا ۸میلیون نفر در نوســان بود .در ســال ۲۰۱۲رقمی که
بــه عنوان میانگین نرخ مبادله هر دالر امریکا در بازارهای بین المللی به
ثبت رسیده است ،در حدود ۷۹ /۸ین بود که رقمی مشابه با سال های
پیش از ان اســت .اما از همین سال بود که اصالحات ارزی و حرکت به
سمت واقعی ســازی نرخ ارز اغاز شد .در ســال ۲۰۱۳و در پی کاهش
ارزش واحد پول ژاپن ،ارزش میانگین هر دالر در مبادالت انجام شده به
۹۷ /۵ین رســید و این جهش خیلی زود در همین سال ،اثر خود را بر
تعداد گردشگران ورودی به این کشور نشان داد؛ با افزایشی ۲۹درصدی،
تعداد گردشگران ورودی به ژاپن به بیش از ۱۰میلیون و ۳۰۰هزار نفر
رسید .حرکتی که در اقتصاد ژاپن اغاز شده بود استمرار یافت و با تثبیت
روانی قیمت های کاهش یافته برای گردشگران خارجی و با رسیدن ارزش
میانگین دالر امریکا در ســال ۲۰۱۴به ۱۰۵.۸ین ،نزدیک به ۱۳و نیم
میلیون گردشگر از سراسر جهان به این کشور سفر کردند .در ادامه این
روند و در ســال ،۲۰۱۵هر دالر با جهشی قابل توجه به مبلغ ۱۲۱ین
مبادله شد و همان طور که انتظار می رفت ژاپن توانست رکورد دیگری با
رقم ۱۹میلیون و ۷۰۰هزار نفر در پذیرایی از گردشگران خارجی ثبت
کند .این به ان معنا بود که این کشور نسبت به سال گذشته موفق شده
بود رشــدی ۴۷درصدی را پشت سر بگذارند که در میان کشورهایی با
این تعداد گردشگر ورودی امری کمابیش بی سابقه بود .با وجود تقویت
واحد پول ژاپن در برابر دالر در سال ۲۰۱۶و رسیدن نرخ مبادله هر دالر
به ۱۰۸ /۷ین ،ژاپن توانست روند رو به رشد ورود گردشگر را حفظ کند
و با ۲۲درصد رشــد نسبت به سال ،۲۰۱۵میزبان ۲۴میلیون گردشگر
از سراسر جهان باشد .به رغم تثبیت نرخ تبدیل واحد پول امریکا و ژاپن
در محدوده ۱۱۰ین به ازای هر دالر در ۲سال اخیر ،کارشناسان اعتقاد
داشتند دیگر دوره ثبت رشدهای دورقمی در پذیرش گردشگران خارجی
برای ژاپنی ها به سر امده است .اما امار مربوط به سال ۲۰۱۶از ان جهت
اهمیتی ویژه دارد که از این واقعیت حکایت می کند که در صورت استمرار
در سیاســت واقعی سازی نرخ ارزی ،در بلندمدت رشد ورود گردشگر به
کشور رقم خواهد خورد.
ژاپن با بهره گیری از فرصت به دست امده برای واقعی سازی نرخ ارز خود،
طی بازه ای حدودا ۵ســاله ،توانست با برندسازی به عنوان مقصد سفری
نوظهور ،جای خود را در ذائقه گردشگران خارجی باز کند؛ به گونه ای که
اکنون نیز به رغم درجا زدن ارزش واحد پول ژاپن ،مشکل می توان تصور
کــرد در صورت عدم بروز تحولــی در نرخ برابری دالر و ین ،رقم کنونی
گردشگری ورودی به این کشور افول کند .امارهای ساالنه سازمان جهانی
گردشگری نشان می دهد در سال ۲۰۱۲و پیش از اغاز اصالحات ارزی،
درامد ساالنه ژاپن از صنعت توریسم حدودا ۱۴میلیارد و ۵۰۰میلیون
دالر بوده است که این رقم طی ۴سال و در انتهای سال ۲۰۱۶به بیش
از ۳۰میلیارد و ۵۰۰میلیون تومان رســید .این ارقام بیانگر ان است که
افزایش در تعداد ورود گردشگران به ژاپن و میزان هزینه کرد انان در این
کشور در پی واقعی سازی نرخ ارز به قدری بوده که با وجود کاهش ارزش
ین ،صنعت توریسم این کشور بیش از ۲برابر برای این کشور نسبت به
وضعیت پیش از واقعی ســازی نرخ ارز ،درامد ایجاد کرده است .اما ایران
که طی سال های گذشته در کنار حفظ امنیت در منطقه ای بحران زده ،با
برچسب «مقصد سفری ارزان» در حال برندسازی از صنعت گردشگری
خود بود ،اکنون از این حیث موقعیت خود را در خطر می بیند و روزبه روز
گردشگران کمتری به این نتیجه می رسند که ایران مقصدی ارزان برای
سفرهای توریستی است .این مساله بدون شک ناشی از مداخالت دولت
در بازار اســت که به موجب ان و به رغم افزایش ســطح قیمت کاالها و
خدمات در کشور ،ارزش مبادله ارزهای عمده خارجی تغییرات متناسب
را نداشته است .کارشناســان معتقدند در صورت استمرار سیاست های
کنونی در قیمت گذاری دســتوری ارزهای خارجی و حفظ فاصله منفی
انان از ارزش حقیقی خود ،بدون شــک عدم توزان در تراز گردشــگری
کشور تشدید خواهد شد.
3
چهارشــنبه 18بهمن ماه 1396سال دهـم شمــاره 874
www.honarmandonline.ir
گردشگری
TOURISM
گزارش
شرلی اودیان از مرمت 17کلیسا در ایران خبر داد
مدیر پایــگاه میراث جهانی
کلیساهای ایران با بیان اینکه
۷۰درصــد از برنامه مرمتی
۱۷کلیســا در ایران انجام
شــده اســت گفت :در نظر
داریم تا عصارخانه قره کلیسا
را به موزه تبدیل کنیم .شرلی
اودیان مدیر پایگاه میراث جهانی کلیساهای ایران ضمن اعالم این خبر به
گفت :امســال حدود ۱۷کلیســا غیر از کلیساهای که در فهرست میراث
جهانی یونســکو ثبت شــده اند ،را مرمت کردیم ،اکنون حدود ۷۰درصد
از مرمت این کلیساها انجام شــده مانند کلیسای مشهد ،چند کلیسا در
ســلماس ،شیراز و ...همچنین کلیســای ابادان را نیز با همکاری سازمان
منطقــه ازاد اروند مرمــت خواهیم کرد .اودیان ادامــه داد :کتاب مرجع
کلیساهای ایران در حال طراحی است از هفت سال پیش اطالعات مربوط
به ۱۵۷کلیســا را گرداوری کرده ایم امیدواریم کتاب تا قبل از ســال نو
منتشر شود جلد اول ان درباره کلیساهای ارامنه ایران و جلد دوم ان درباره
کلیساهای اشوریان است .وی درباره مرمت کلیسای سنت استپانوس گفت:
در حال حاضر نقاشی های داخل کلیسای سنت استپانوس را برای بازدید
عموم مردم اماده می کنیم این مرمت از ســال گذشته اغاز شد و تا اواخر
اسفند ماه برای بازدید گردشگران نوروزی اماده خواهد شد .مرمت بخش
محراب این کلیسا تا اواخر خرداد ماه سال دیگر طول خواهد کشید تقریباً
مرمت داخلی کلیسا انجام شــده و اماده بازدید مردم است .همچنین در
نظر داریم تا نمایشگاه صنایع دستی این کلیسا را به همراه محوطه سازی
اطراف انجام دهیم .وی افزود :بخشــی از فضای قدیمی قره کلیســا را نیز
به دلیل اینکه ســرما و یخبندان در این منطقه از کشور طوالنی تر است،
مرمت کرده ایم همچنین عصارخانه کلیسا نیز برای مرمت خواهیم کرد
تا به موزه تبدیل شود .مدیر پایگاه میراث جهانی کلیساهای ایران بیان
کرد :مرمت قره کلیســا در سه فاز انجام می شود این برنامه مرمتی را
برای یک دوره ۵ســاله به یونســکو داده ایم فاز اول مرمت قره کلیسا
انجام شــده است و فاز دوم نیز از اردیبهشــت سال اینده اغاز خواهد
شد و تا ابان ماه طول می کشد البته باز هم این برنامه مرمتی بستگی
بــه میزان بودجه ای دارد که در اختیار ما قرار خواهد گرفت .وی ادامه
داد :اطراف قره کلیسا چند عبادتگاه کوچک وجود دارد که جزو پرونده
ثبت جهانی هستند اگر اعتبار ما به حدی باشد که بتوانیم انها را مرمت
کنیم این کار نیز انجام خواهد شد ما از استاد کاران ارمنستان در کنار
اســتادکاران ایرانی بهره خواهیم برد چون استادکاران ارمنی در حوزه
مرمت سنگ تجربه زیادی دارند.
4
گفتگوی «هنرمند» با پوریا اذربایجانی کارگردان «جشن دلتنگی»
فیلمیکهشبیه
هیچفیلمینیست
چهارشــنبه 18بهمن ماه 1396سال دهـم شمــاره 874
www.honarmandonline.ir
سینمـــــا
CINEMA
نقد
نساء نیکو
نگاهیبهفیلمسینمایی«چهارراهاستانبول»ساختهمصطفیکیایی
نیمی خوب نیمی بد
حاال پس از تماشای شش اثر از مصطفی کیایی ،دیگر می توان تقریبا ارزیابی مشخصی
از نحوه کار این فیلمساز در سینمای ایران به عمل اورد .مصطفی کیایی چه بخواهیم
چه نخواهیم یک فیلمساز متوسط متعلق به سینمای بدنه است که البته هوشمندی
و زمان سنجی خاص خود را دارد .چه ان موقع که بعد از ظهر سگی را ساخت و چه
اکنون که چهارراه استانبول را روانه پرده سینماهای جشنواره کرده است.روند طی
شده توسط کیایی این مساله را به اثبات رسانده که وی عمده نگاه خود را متمرکز به
گیشه ساخته و راضی ساختن تماشاگر هدف اصلی اوست .استفاده از عنصر طنز در
فیلمنامه و ساختار ،استفاده از تعدادی بازیگر ثابت از جمله برادرش در همه اثارش،
به کارگیری تعدادی زیادی بازیگر که هر یک چهره شناخته شده ای در سینما ،تئاتر
و تلویزیون هستند و از همه مهمتر استفاده از میزان الحراره موقعیت سنج که شاید
همین شاخصه اخر او را از سایر فیلمسازان هم نسلش متمایز می سازد .و همین عنصر
در چهارراه استانبول به کارش امده و او با دستمایه قراردادن تراژدی ساختمان پالسکو
یک اثر اجتماعی شهری را خلق کرده است که البته تنها عنصری که از پالسکو مورد
توجهش قرار نگرفته ،تمام ان چیزی اســت که بر سر این ساختمان و ادمهایش و
اتشنشانان و غیره رفت و البته همین مساله به او کمک زیادی کرده که بر اساس
موقعیت ،داستانش را پیش ببرد و تعلیق و اضراب و دلهره و هیجان را همراهش سازد.
داستان خیلی خوب اغاز می شود .شخصیتها از پردازش مناسبی برخوردارند .تعلیق به
خوبی در قصه و به تبع ان در ساختار رعایت شده .ساختار از ضرباهنگ مناسبی بهره
برده و همه اینها سبب می شود تا مخاطب با اثری جذاب مواجه شود .اما این جذابیت
و تعلیق و ضرباهنگ صرفا تا زمان رسیدن قصه و ادمهایش به پالسکو بروز و ظهور
دارد و بعد از ان هم محتوا و هم ساختار دچار افت فاحشی می شوند که بخش مهمی
از این نزول شاید به لحن و زبان شعار زده خالق اثر باز گردد .نقد قدرت های سیاسی،
نقد سیاستگذاری نادرست در حمایت از تولید ،نقد واردات بی رویه کاال و در نهایت
هم مهاجرت ..و البته مهاجرتی که مشخص نیست توسط بهمن و احد صورت گرفته
یا بهمن و احدهای دیگری که زندگی خود را بر باد رفته دیده اند و دست به چنین
تصمیم خطرناکی زده اند و اتفاقا شاید همین پایان بندی بسیار مناسب سبب شده
تا مخاطب مقداری از ان فضای اکنده از شعار ونقد اجتماعی فاصله بگیرد و مجددا
با حال و هوای اول قصه همراه شود .فارغ از این مساله باید به ساختار مستند گونه
بخش دوم فیلم یعنی اتش گرفتن پالسکو به بعد اشاره کرد که بسیار الزم و ضروری
و بجا بوده ضمن اینکه بازی بازیگران نیز از هارمونی مناسب و خوبی برخوردار است
که این هارمونی نیز در نیمه دوم همگی تبدیل به یاس می شود و شاید بتوان گفت
بازیگــران در نیمه دوم فقط بازی کرده اند و از این منظر در این بخش ها باور پذیر
نیستد .در مجموع می توان فروش خوبی را برای چهارراه استانبول در اکران عمومی
متصور بود .اما ایکاش کیایی فقط در حد همان سوژه اتش گرفتن پالسکو بسنده
یداد که اصال به درد این
می کرد و قصه اش را به ماجرای اتش نشان ربط و بسط نم
داستان نمی خورد و پیش برنده نیست و فقط به درد همان شعارهای گل درشت و
نقد سیاسی و اجتماعی مصطفی کیایی می خورد و بس
سپیده اماده
«پوریا اذربایجانی» سینما را با نگارش فیلم نامه روایت های ناتمام اغاز کرد .وی در جشنواره های متعددی
شــرکت و برنده جوایز متعددی از جمله جایزه ویژه هیات داوران ورشو برای روایت ناتمام و دیپلم افتخار
جایزه اول جشــنواره بمبئی برای روایت های ناتمام ،کاندید بهترین کارگردانی برای اب و اینه از جشنواره
فیلم فجر ،بهترین فیلم اول برای روایت های ناتمام در جشنواره فجر دوره بیست و پنجم ،بهترین فیلمنامه
در بیست و نهمین جشنواره فجر برای مستند عاشقانه ای برای سرباز وظیفه رحمت شد .اذربایجانی امسال
با فیلم «جشــن دلتنگی» در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر شده حضور پیدا کرده است .فیلم با بازی
محسن کیایی ،بهنام تشکر ،پانته ا پناهی ها ،بابک حمیدیان و مینا ساداتی از درگیری انسان ها را در روزگار
ارتباطات مجازی می گوید ،ارتباطاتی که در نهایت جشن دلتنگی و تنهایی انسان ها را رقم می زنند .به بهانه
حضور «جشن دلتنگی» در بخش سودای سیمرغ سی و ششمین دوره از جشنواره فیلم فجر ،گفتگویی با
«پوریا اذربایجانی» داشته ایم تا از ساخت تازه ترین فیلم سینمایی اش بپرسیم.
اقای اذربایجانی! چه شــد که سوژه فیلم
به ذهنتان رســید و تصمیم به ساخت ان
گرفتید؟
پاییز سال 95فیلمنامه «جشــن دلتنگی» نوشته شد و
امســال به مرحله تولید رســید .مهرماه امسال بود که ما
تولید را اغاز کردیم و خدا را شکر که کار به موقع تمام شد
و به جشنواره امسال رسید.
امســال تعداد فیلم های حاضر در جشنواره
کاهش پیدا کرده اســت ،نظر خود شما در
خصوص کاهش تعداد گزینه های حاضر در
جشنواره چیست؟
کم شدن تعداد اثار جشــنواره ذاتا اتفاق بدی نیست ،در
هر حال ما در خصوص یک فســتیوال صحبت می کنیم و
نــه نمایش عمومی همه اثار و بــه نظر من اگر تعداد اثار
کمتر باشد ،بهتر هم هست ،اما کارگردانان فیلم اولی کمی
دچار مشکل می شــوند ،چون به خاطر می اورم زمانی که
خودم فیلم اولم را ســاخته بودم ،خیلی برایم مهم بود که
اثرم در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد ،اینکه یک
یا دو فیلم اول در جشــنواره باشد ،خب به این معنا است
فیلم های اول بسیار خوب دیگری هم بوده اند که به دلیل
همین ماجرای کاهش تعداد اثار از گردونه جشــنواره دور
مانده انــد .من تلفیق بخش فیلم اولی یا همان نگاه نو را با
سایر اثار جشــنواره از ابتدا نمی پسندیدم ،چون به نظرم
بخش فیلم های اول اگر با ده یازده فیلم درجشنواره امسال
هم حضور داشت ،برای سینمای ما خیلی بهتر بود .خیلی
از فستیوال های بین المللی هستند که بخش فیلم های اول
دارنــد و در این بخش کارگردانان فیلم اولی اثار خود را با
هم به رقابت می گذارند و به نظر من بودن بخش فیلم های
اولی خیلی بهتر از نبودنش است.
می خواســتم از ســوژه ای که به ساخت
«جشن دلتنگی» منتهی شد بپرسم ،ماجرای
پیامد های اپلیشکن های موبایل و شبکه های
اینترنتی که این روزها تمام ابعاد زندگی را
متاثر از خودش کرده است.
اصوال من فکر می کنم که شــبکه های مجازی خیلی وارد
زندگی ها شده اند و جای روابط اصیل را کم کم گرفته اند و
دیگر ادم های برای صحبت کردن و دیدن هم زمانی ندارند
و حتی وقتی که در یک جمع دور هم جمع می شوند ،سر
هر کسی در گوشی خودش است .این به نظر من در دراز
مدت بدون اینکه بفهمیم منجر به تنهایی می شود و یک
بحران تنهایی عجیبی در پیش روی جامعه ما اســت .به
این دلیل بود که من و مونا سرتوه تصمیم گرفتیم که این
قصه را بنویســیم و به این ترتیب بود که این قصه نوشته
شد و به فیلم نامه اثر منتهی شد .در عین حال فیلم اصال
قرار نیست استفاده از شبکه های اجتماعی را قضاوت کند
و به واسطه چهار روایت متقاطع می خواهد مانند اینه ای
مقابل مخاطب قرار بگیرد تا مخاطب خود را در ان ببیند
و همذات پنداری کند و بعد خودش این مسئله را قضاوت
کند.
به نظر شما ایا این هجمه شبکه های مجازی
اپلیکشین های موبایلی و پیامد هایش تنها در
کشور ماست یا در جوامع توسعه یافته هم
دیده می شود؟
مــن که تجربــه زندگی در خــارج از ایــران را هم دارم،
می گویم که این هجمه اپلیکیشــن های موبایل به زندگی
مردم تنها مختص به ایران نیســت و در سایر کشورها هم
مردم ســاعت های زیادی از زندگی شان را در گوشی های
تلفنشان سپری می کنند .اما شبکه هایی مانند اینستاگرام
در کشــورهایی مانند ایران که مردم به دالیل بســیاری
مانند سانســور فرصت پرســونال برندینگ پیدا نکرده اند
و نتوانسته اند خودشــان را در جامعه ارائه بدهند و اظهار
وجود کنند ،یک شــکلی از پرسونال برندینگ را به وجود
می اورد که در بسیاری از موارد عجیب و غریب می شود .به
هر حال در کشورهایی که شرایط جامعه به لحاظ سنتی
و قانونی ازادتر اســت ،ادم ها فرصت ابراز وجود بیشتری
در جامعه پیدا می کنند امــا زمانی که فرصت ابراز وجود
از ادم ها در جامعه ای گرفته شــود یا کم شــود و ادم ها با
یک ســری موانع عرفی و اجتماعی و قانونی روبرو شوند،
زمانی که یک جهان ازادتری در دسترسشان قرار می گیرد،
همه ان کارها را در ان جهان انجام می دهند و به نظر من
تفاوت استفاده از چنین شبکه هایی در کشور ما نسبت به
سایر کشورها این است و گرنه در امریکا و اروپا هم مردم از
موبایل استفاده می کنند اما برایشان انقدر جدی نیست که
تمام زندگی شان بشود نگاه کردن به صفحه موبایل.
در خصوص کســتینگ کار چــه در حوزه
بازیگری و چه در حــوزه فنی چطور به این
گروه رسیدید؟
من سعی کردم نزدیک ترین گزینه های را به تصویری که
در خصوص کاراکترهای فیلم در ذهنم داشــتم در زمینه
کسینگ انتخاب کنم ،بازیگران این فیلم خوشبختانه جزء
نزدیــک ترین تصورات من به کاراکترها هســتند و اولین
گزینه هایی که ما به انها فکر کردیم که خوشبختانه فیلم
نامه را دوست داشــتند و حضور در کار را پذیرفتند .االن
که من فیلم را می بینم ،متوجه می شــود که این بازیگران
بهترین انتخاب ها هستند و اگر بخواهم بار دیگر این فیلم
را بسازم ،باز هم همین بازیگرها را انتخاب می کنم .در این
میان ممکن است این شائبه به وجود بیاید که محسن کیایی
و بهنام تشکر بازیگرانی هستند که کار طنز هم کرده اند و
تماشاگر ممکن است پیش زمینه ذهنی اینگونه هم از انها
داشته باشد ،اما از انجا که هر دوی این افراد بازیگران بسیار
خوبی هستند به درستی از پس نقش هایشان بر امده اند،
کاراکتر ها باور پذیرنــد .در خصوص عوامل فنی هم اقای
زرین دست تصویربردار کار هستند که به نظر من بر همه
فیلمســازان واجب اســت یک بار تجربه کار با او را داشته
باشــند و این شــانس من بود که توانســتم با او کار کنم.
ادم های دیگری هم که در این فیلم کار کردند از دوستان
من هستند که یا پیش از این با انها کار کرده بودم یا تجربه
اشنایی با انها را داشته ام .یک کست جلو و پشت دوربین
کاربلد در کار ما دور هم جمع شده اند و این شانس من بود.
به نظرتان حضور یک فیلم در جشنواره فیلم
فجر چقدر در دیده شدنش تاثیر گذار است؟
جشــنواره فیلم فجر به همان اندازه که می تواند در اکران
خوب تاثیرگذار باشــد ،در اکران بد هم تاثیر گذار اســت .کافی اســت که منتقدان و اهالی رسانه و
مردم امواج خوب اطراف یک فیلم ساطع کنند تا فیلم اکران خوبی داشته باشد و بر عکس ان فیلم
را نپسندند و نقدهایی به فیلم وارد شود که به اکران ناموفق کار منتهی شود .در هر حال به نظر من
حضور در جشنواره فجر بهتر از عدم حضور در ان است و من همواره این احساس را داشته ام ،چون
زمانی که نوجوان بودم همیشه فیلم های حاضر در جشنواره فجر را دنبال می کردم و حضور یک فیلم
در جشنواره را امتیاز می دانستم.
اقبال مخاطبان را اعم از اهالی رسانه ،منتقدان و مردم را چگونه پیش بینی می کنید؟
من احســاس می کنم که فیلم با مخاطب ارتباط خوبی برقرار خواهد کرد و تنها یک نکته وجود و
ان این است که فیلم جشن دلتنگی فیلمی است که بدون هیچ ادا و اصولی ساخته شده است ،یک
فیلم کامال اوریجینال که به فیلم های یک کارگردانی که در امریکای جنوبی و اروپای شــرقی فیلم
می سازد ،شبیه نیست .جشن دلتنگی ،فیلم خودم است و از ابتدا هم قرار نبوده پالن های فیلم شبیه
پالن های فالن فیلم باشد ،یا فیلم برداری فیلم شبیه فیلم برداری یک فیلم معروف دیگر باشد یا قصه
فیلم شبیه قصه اثار اقای فرهادی باشد .ان دسته از ادمهایی که می خواهند فیلمی شبیه فیلم های
سینمای پیشروی جهان ببینند ،مشخصا زمانی که این فیلم را ببینند احساس خوبی نخواهند داشت.
برای اینکه فیلم بدون ادا و اصول و در کمال سادگی ساخته شده است .اما ان دسته از ادم هایی که
می خواهند فیلمی اوریجینال ببینند ،فیلمی که قصه اش را تعریف می کند بدون اینکه عشــوه گری
عجیب وغریبی بکند ،به نظرم از دیدن فیلم راضی خواند بود .به نظر من این روزها فیلمی خوب است
کــه هیچ کدام از اجزایش از فیلم بیرون نزند ،مثال تصویربرداری کار از فیلم جلوتر نباشــد و بازیگر
بازیگران فیلم از قاب بیرون نباشــد اما خیلی ها در همین ســینماهای ایران و حتی سینمای جهان
هستند که دوست دارند بگویند عجب فیلم برداری یا چه پالن سختی یا اینکه بازی این بازیگر چقدر
به چشمم می اید ،اما من اصال عالقمند به این نوع از سلیقه نیستم .در مجموع فکر می کنم چون فیلم،
فیلم قصه محوری است با مخاطب ارتباط خوبی برقرار می کند.
یکی از اتفاق های این جشنواره حضور تعداد زیادی از فیلم هایی است که به واسطه
بودجه های کالن یکی از نهادها ساخته شده اند و در کنار اثار سینمای مستقل قرار
گرفته اند و رقابت نابرابری در زمینه میــزان بودجه در میان این اثار اتفاق افتاده
است ،نظر شما در خصوص این اتفاق چیست؟
من فکر می کنم به هر حال این اتفاق اجتناب ناپذیری اســت و کارگردان و نویســنده در خصوص
فیلمش تصمیم می گیرد .زمانی که می خواهی فیلمی بسازی که در تمام ابعادش مستقل است ،نباید
انتظار داشت که بودجه های کالن صرف فیلم شود ،اما زمانی که می خواهی فیلمی برای فالن سازمان
یا فالن ارگان بسازی قطعا پولش هم می اید ،اما چیزهای دیگرش از دست می رود .یعنی ممکن است
ساخت فیلم با بودجه های کالن برایت جذاب باشد و پیش خودت بگویی عجب فیلم خوبی ساختم و
چه پالنهای پر و پیمان و شلوغ و عجیب غریبی ،اما فیلم از درون دچار یک سری مشکالت می شود.
به هر حال من این را مشکل جشنواره فجر نمی دانم و در تمام دنیا همه نوع فیلم با هم رقابت می کنند
از فیلم هایی که چندین میلیون دالر هزینه ساختشان بوده تا فیلم هایی که زیر 100هزار دالر هزینه
ساختشان شده است در خیلی از فستیوال های جهان با هم رقابت می کنند .من در این مسئله مشکل
خاصی نمی بینم که ســازمان اوج امسال چهار پنج تا فیلم دارد ،به هر حال این فیلم ها با هم رقابت
می کنند و نتیجه اش را می بینیم .به نظر من این فیلم ها قرار نیست از فیلم های ماهایی که بودجه های
خیلی پایین تر ساخته شده است ،بهتر باشد.
یکی از اتفاقاتی که در ســینمای چند سال گذشــته ما اتفاق افتاده حجم باالی
فیلم های اجتماعی است ،به نظر شما مسئله تک ژانری شدن سینما تا چه زمانی
ادامه خواهد داشت و سایر ژانرها چه زمانی از محاق بیرون خواهند امد؟
من معتقدم زمانی فیلمســازان فیلم می ساختند برای اینکه فیلم بسازند ،نویسنده ها داستان می می
نوشتند برای اینکه داستان بنویسند و حتی فوتبالیست ها فوتبال بازی می کردند برای اینکه فوتبال
بازی کنند ،اما االن خیلی از ادمها مخصوصا هم نســل های من برای اینکه پرسونال برندینگ کنند،
خودشان دو قدم جلوتر از اثرشان می ایستند ،یعنی از پیش طراحی می کنند که الگوی موفقی را در
پیش بگیرند و بعد به جایزه کن و برلین برســند .به نظرم این مشکل ماجرا است ،اینکه ادمها برای
اینکه به دنبال جهان بینی خودشان بروند ،به دنبال این هستند که موفق شوند و به چشم بیایند و به
نظر من این مسئله در دراز مدت نتیجه معکوس می هد چون در نهایت اتفاق های اوریجینال هستند
که در ذهن ها باقی می مانند .مثال اگر به نظر شما اثار فرهادی کارهای موفقی هستند ،کارهای شبیه
به فرهادی به نظر شــما موفق نمی ایند .به نظر من دلیلش این است و مشخصا هم دلیل نامبارکی
است و امیدوارم روزی بشود فیلمسازان ،برایشان مهم باشد که برای چه فیلم می سازند .در فوتبال هم
همینطور است و فوتبالیست ها بیش از اینکه به فوتبال فکر کنند به این فکر می کنند که ماشینشان
را ارتقا بدهند و هدف های دوم و سومی دارند که از اصل ماجرا دور است.
نظر شــما در خصوص ماجرای باند بازی در اکران چیست ،مسئله ای که سالهاست
خسارات بسیاری به برخی فیلم سازان وارد کرده است؟
من اصوال در این زمینه بسیار بی اطالع هستم ،چون در این سالها متوجه شده ام که ماجرایی تحت
عنوان خودی و غیرخودی همه جا وجود دارد و من هنوزغیرخودی هستم و چون غیرخودی هستم،
چم وخم این ماجراها را نمی دانم و به همین دلیل هم هســت که من فیلم جنگی هم که می سازم،
مانند اروند فیلم تنها در 6سالن اکران می شود و در جشنواره ای که نام جشنواره مقاومت هم دارد در
هیچ رشته ای کاندید نمی شود و همان فیلم در جشنواره جیپور جایزه اول را از ان خود می کند .من
این ســازوکارها را نمی شناسم و هیچ وقت هم نمی خوام بشناسم و با این سیستم کنار بیایم و اصال
بلدش هم نیستم و امیدوارم هیچ وقتی هم یاد نگیرم ،چون اگر چنین سازوکارهایی را یاد بگیرم ،یک
چیزهایی را فراموش می کنم که دوست ندارم فراموش کنم.
برنامه اتی تان در حوزه سینما چه خواهد بود؟
می خواهم سال دیگر بیشتر یاد بگیرم تا فیلم بسازم و عجله ای برای ساخت کار جدیدم ندارم.
در پایان؟
از تهیه کننده کار تشکر می کنم که با سرمایه شخصی اش این فیلم را ساخت و از همسرم مونا سرتوه
تشکر می کنم که نویسنده دیگر فیلم نامه کار است ،که اگر نبود اصال این فیلم نامه نوشته نمی شد،
مثل خیلی از کارهای دیگر.
رضا فرهمند کارگردان مستند «زنانی با گوشواره های باروتی» در گفتگو با «هنرمند»
موضوع داعش امری جهانی و فراگیر است
مونا کریمی
رضا فرهمند مستند ساز برجســته کشورمان در یازدهمین
جشنواره بین المللی فیلم مســتند ایران (سینماحقیقت) با
مستند بلند «زنانی با گوشــواره های باروتی» که به موضوع
زنان و کودکان اســیب دیده جنگ در عــراق به ویژه زنان
داعشــی می پردازد توانست توجه بســیاری از مخاطبان و
منتقدان را بــه خود جلب کند و عالوه بــر نامزدی دریافت
هفت جایزه در بخش های مختلف ،جایزه بهترین فیلم مستند
بین الملل و بهترین کارگردانی را کسب نماید .مستند زنانی با
گوشواره های باروتی به همراه یک مستند دیگر تنها فیلم های
حاضر در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر هستند .زنانی با
گوشواره های باروتی درباره خبرنگاری عراقی است که مشغول
تهیه گزارش از نبرد با داعش اســت و به همین واسطه با زنان
مختلف داعشی مواجه می شود ،مســتندی ملتهب که برای
نخستین بار تصاویری از این زنان را در جنگ نمایش می دهد.
اثری که با توجه به عنوان فیلــم تلفیقی از جنگ و باروت و
گوشواره و زنانگی را به مخاطب ارائه می دهد .به بهانه نمایش
این مستند گپ کوتاهی با رضا فرهمند داشته ایم که در ادامه
می خوانید.
***
کمی از انتخاب سوژه ملتهب و فضای کلی داستان که
شما را ترغیب به ساخت این مستند کرد بگویید؟
سفر به عراق برای تحقیقات میدانی در حول محور شخصیت خبرنگار
مرد شروع شد ولی در سفر به منطقه جنگی با اتفاقی روبرو شدم که
در موازات با تجاربی بود که در گذشته با ان روبرو بودم یعنی زن .نور
الحلی خبرنگار وفعال اجتماعی زنی بود که در میان جمع خبرنگاران
مرد در تلعفر به خوبی برجســته بود و این حضور از چند جهت قابل
توجه بود ،اول این که پیشــینه تجارب فیلمیک در عراق هیچ گاه در
حــول محور زن و از نگاه زن وجود نداشــت ،دوم این که تجربه هایم
در فیلم های گذشته در حوزه زنان و کودکان به خوبی می توانست در
فضایی این چنینی به من کمک کند ،بنابراین بدون صرف هیچ زمانی
با نور الحلی وارد گفتگو شــدم و قرار شــد که او با گروه همراه شود.
در واقع بهترین موقعیت ممکن بود که در این ســفر اتفاق افتد و ان
چنان مرا شــگفت زده کرده بود که خطرات کار در این مکان را برایم
بسیار ساده کرده بود.
ویژگی این مستند از نظر شما در چیست و مخاطب باید
به چه موضوعی توجه کند؟
در واقــع باید بگویم این اثر از چندین جهت قابل مقایســه با ســایر
اثــار این چنینی نیســت .اول ایــن که پرداخت به ایــن موضوع از
رویکرد زن و با طیف گســترده زنان کامال بکر وجدید است .می توانم
بگویم ســکانس هایی در این فیلم متولد شده اند که در واقع هیچ گاه
مخاطبین با ان مواجهه ای نداشته اند مثل سکانس های مربوط به زنان
داعشــی که بخش زیادی را به خود اختصــاص داده اند .دوم به دلیل
ان که این فیلم فضایی کامال ازاد و مســتقل وصرفا انسانی را دنبال
می کند وهیچ کاری به پیوســت های سیاســی این موضوع که ممکن
است به شدت شــعارزده باشــد وجود ندارد .این فیلم به دلیل زبان
انســانی که در روایت خود دنبال می کند می تواند مخاطب را با خود
به خوبی همراه می کند.
حضور در مناطق جنگی داعش و عراق برای ســاخت
مستند طبیعتا شما را با مشکالتی مواجه کرده و تولید
این گونه مســتند ها بسیار ســخت تر و ریسک خطر
باالتری را همواره برای یک مستندساز ایجاد می کند!؟
شــاید اگر بخواهم از شــرایط کاری این پروژه صحبت کنم تنها باید
در مــورد مرگ گفتگو کنیم ،مرگی که یکی از تجســم های ان را در
سکانس پایانی فیلم خواهید دید .بعد از گذشت چندین ماه از فرایند
تولیــد به این موضوع فکر می کنــم که چرا وچگونه این اتفاق ان هم
برای فیلمســازی که اولین تجربه کاری در این شرایط را دیده است
رخ داد ،اما شــاید مهم ترین نکته ای که در هنگام تولید برایم مهم بود
موضوع اگاهی و اشتباه کمتر داشتن در تولید بود .قبال هم گفته ام که
افتخار این فیلم برای من به خاطر جســارت در ورود به جنگ نیست
چهارشــنبه 18بهمن ماه 1396سال دهـم شمــاره 874
www.honarmandonline.ir
سینمـــــا
نقد
CINEMA
فلسطینیاوری نژاد
نگاهی به فیلم «مصادره» به کارگردانی مهران احمدی
مصادره و عمرهایی که هدر رفت ...
که برایم مهمترین نقطه حفظ حرکتی منســجم و متمرکز بروی یک
موضوع مشــخص بود که می توانست فیلم را فارغ از خطرات مرگ به
نتیجه ای خوب برساند.
فیلمبرداری مستند زنانی با گوشواره های باروتی چقدر
طول کشید و ایا از گروه غیر ایرانی برای فیلمبرداری
بهره گرفتید؟
زمان تقریبی تصویر برداری ۴۸جلسه است .عوامل اصلی مانند مدیر
تولید وصدابردار از دوســتان قبلی من که تجربه کار با هم داشــتیم
انتخاب شــد ،اما تعدادی از عوامل ماننــد مترجم و 3تصویر بردار از
عراق انتخاب شدند.
تا چه حد در این زمینه تحقیق و پژوهش انجام شد؟
پژوهــش در این پروژه بخش های مختلفی داشــت .اول اینکه بخش
زیادی از فیلم های این دوره را شــخصا بررســی کردم که البته زمان
زیادی نداشت اما مهمترین تاثیرش این بود که پروژه به سمت تکرار
کشــیده نمی شد ،دومین بخش پژوهش توسط مصطفی سیفی انجام
شده بود که مدت زیادی را در عراق مشغول به کار در حوزه فیلم بود،
در واقع او با معرفی لوکشــین ها و توضیــح در مورد اتفاقات رخ داده
درهر کدام از ان ها راه بســیار خوبی را برای شــناخت بهتر من انجام
داد و بخش ســوم پژوهش هایی بود که در حین تحقیقات میدانی در
عراق رخ داد.
درباره ریتم و ضرباهنگ این مستند بگویید که مخاطبان
را دچار خســتگی نمی کند ،چون بعضی مستند ها این
ویژگی را دارد؟
این فیلم دارای سه فصل اصلی است که از لحاظ ریتم درونی وبیرونی
ســکانس ها اساسا باهم تفاوت داشــتند .در بعضی از سکانس ها ریتم
کامال کند و در بعضی به شدت تند هستند و این اسیب بسیار جدی
بود که سکانســهای با ریتم تنــد بتواند مخاطب را دچار انتظار باال از
ادامه روند فیلم در ریتم تند و پرهیجان کند .در واقع یکی از مهم ترین
اتفاقــات خوب درتدوین این پروژه که به نظر می رســد تا حد زیادی
رخ داده اســت .ترتیب سکانس ها و در نظر گرفتن حوصله مخاطب بر
اساس ریتم درونی وبیرونی سکانس ها است .در واقع ترتیب سکانس ها
چندیــن وچند بار چیده شــد و دوباره به هم ریخــت و درنهایت به
بهترین شکل ممکن که در توان گروه تدوین این پروژه بود رخ داد.
به نظر می رسد امســال با تعدد فیلم هایی با محوریت
تمرکز بــر جنگ و گروه های تکفیــری داعش مواجه
هستیم .نظرتان چیست؟
موضــوع داعش در واقــع صرفا یک موضوع ملی نیســت ،بلکه امری
کامال جهانی وفراگیر اســت .با در نظر گرفتن این حجم باال از اهمیت
موضوع حاال باید این ســوال را پرســید که اساسا چند فیلم در ایران
که قابل ارائه در جامعه جهانی باشــد ســاخته شــده است .به نظرم
بخش اندیشــمند و صادرکننده فرهنگ جامعه ما دچار کاســتی در
این حوزه شــده است .ما به واســطه این موضوع به خوبی می توانیم
بــا جهان اطرافمان گفتگو کنیــم و می توانیم با توجه به نزدیکی این
اتفاق به مرزهای ایران تولید کننده الگوهای حقوق بشــر باشیم ولی
بسیار عجیب است که تولیدات در حوزه مستند و داستانی بسیار اسیر
وگرفتار شعارها و حرف هایی است که مخاطب را حتی در حوزه ملی
دچار دلزدگی و خستگی کرده است.
نظرتان درباره حضور مستند شــما در جدول نمایش
سینمای رسانه جشنواره فیلم فجر چیست؟
به هرصورت عدالت ممکن اســت برای بعضی ها سخت باشد .امسال
یکی از کوچکترین دســتاوردهای جشنواره قرعه کشی فیلم ها بود که
به حق بســیار خالقانه و درســت بود و من به عنوان اخرین فیلم در
اخرین روز جشنواره معتقدم که جای هیچ اعتراضی وجود ندارد.
مدیریت و رویکرد جشنواره فیلم فجر امسال را تاکنون
چگونه ارزیابی می کنید؟
فکر می کنم تعداد کم فیلم های حاضر در جشنواره و تک بخش شدن
جشنواره اتفاقی است که قبال تکرار نشده وخالقیت جدیدی است که
نشان دهنده دغدغه تیم هدایت کننده جشنواره است و قطعا می تواند
جلو برنده باشــد .امــا ان چه می تواند جشــنواره را دچار ثبات کند
طوالنی شدن زمان مدیریت یک دبیر است که متاسفانه در جشنواره
فجر اندک است ،شاید اگر مدیریت این جشنواره بتواند دربازه زمانی
طوالنی تری عمل کند اتفاقات بهتری رخ بدهد.
یاسمنخلیلی فرد
هر سینمادوستی ،قطعاً فیلمسازان موردعالقه ای دارد؛
فیلمسازانی که نسبت به انها ممکن است تعصب هم
پیدا کند .این مسئله شاید پذیرش نقص های کار ان
فیلمســاز را توسط ان سینمادوســت دشوار کند اما
فراموش نکنیم ،هر فیلمسازی ممکن است در کارنامه
حرفه ای خود فراز و نشیب هایی را تجربه کند« .التاری»
به زعم من عقبگرد اشکاری در سینمای محمدحسین
مهدویان است؛ فیلمســازی که طرفداران بسیاری به
واســطه فیلم های قبلی خود دارد و حاال شاید باورش
سخت باشد که سازنده این فیلم روزی فیلم هایی چون
«عبور از غبار» و «ماجرای نیمروز» را ســاخته است.
شاید به نظر برسد ســاخت فیلم های دشواری چون
فیلم های نامبرده توقعات را از محمدحسین مهدویان
باال برده است .این ادعای درستی است« .التاری» اساساً
فیلمی جمع و جورتر و اسان تر نسبت به دو ساخته
قبلی اوست .فیلم یک درام با موضوع روز جامعه است و
خاص دو ساخته قبلی در ان به
وجوه مستندگرایانه و ِ
چشم نمی خورد .بنابراین انتظار می رود ساخت ان برای
کارگردانی چون مهدویان اسان تر باشد .اما نکته ای که
نباید فراموش کرد این است که ضعف نهفته در دو فیلم
قبلی این کارگردان یعنی فقدان فیلمنامه ی مستحکم و
منسجم حاال در «التاری» که اثری داستانی است خود
را عیان تر نشان می دهد« .التاری» فیلمنامه ضعیفی
دارد که البته شــروع ان بد نیست اما دو پرده نیمه و
انتهای ان به شدت کسل کننده ،کلیشه ای و شعارزده
اند با داســتانی تکراری و قابل پیش بینی که نه تنها
مخاطب را دچار حس تعلیق نمی کند بلکه جذابیتی
نیز ندارد و فیلم در بخش هایی به وضوح کم می اورد و
انجاست که فیلمساز به شعاردهی روی می اورد .مث ً
ال
به طور کلی بخش هــای مربوط به «دوبی» ضعیف و
دم دستی از اب درامده اند و حالتی باسمه ای به فیلم
داده انــد .الگوی قهرمان پروری فیلم جدید مهدویان،
5
نگاهی به فیلم «التاری»
عقبگردمحسوس
بی شــباهت به گروهی از فیلم های سینمای پیش از
انقالب یعنی فیلمفارسی ها نیســت .نحوه رویارویی
امیرعلی (ســاعد سهیلی) و موســی (هادی حجازی
فر) با مسئله خودکشی نوشین و شیوه ی انتقامجویی
انها واقعاً شباهتی به الگوهای رفتاری جامعه ی مدرن
امروزی ندارد و فیلمنامه وقتی باورناپذیرتر می شود که
پای مرتضی (حمید فرخ نژاد) نیز به نقشه انتقامجویی
انها باز می شود او که عضو مهم یک ارگان امنیت ملی
ست به صورت خودســرانه با ان دو همراه می شود و
به ان شــکل خنده دار سامی را به قتل می رساند بی
ان که نظارتی بر کارش اعمال شــود و کسی او را زیر
نظر داشته باشد .سکانس نهایی فیلم یعنی اقدامی که
موســی انجام می دهد نیز به شدت بی منطق است و
بر جنبه شــعارزدگی فیلم می افزاید .شاید این دسته
از تصاویر در اثار دهــه 60و 70و مطابق با الگوهای
روایی ان دوران جواب می دادند اما این قهرمان پروری
ساده انگارانه ،حاال بیشتر کار را به سمت و سوی همان
فیلمفارسی های گفته شده سوق می دهد و نمی تواند
تاثیری بر مخاطب بگذارد.استفاده ی درست از دوربین،
زوایا و حرکات ان نیز از رمزهای شکست یا موفقیت
فیلمهاست .استفاده از دوربین روی دست متحرک و
پویای «ماجرای نیمروز» و «عبور از غبار» ،قرار نیست
در فیلمی چــون «التاری» هم جــواب بدهد .دلیل
تحرک دائم دوربین در صحنه ای که مث ً
ال کاراکتر ثابت
در نانوایی نشسته چیست؟ این شیوه از فیلم برداری
می توانست در صحنه های تعقیب و گریز و اکشن کار
موثر واقع شود اما همیشه جواب نمی دهد و تا حدودی
هم برای مخاطب ازاردهنده اســت .ریتم کند فیلم از
دیگر ایرادهای وارد بر ان است« .التاری» گاه به شدت
کسل کننده می شود و ضرباهنگ کند ان فیلم را دچار
بی هیجانی می کند که این خالف اسلوب های ژانری کار
محاسن همیشگی
اســت .انتخاب درست بازیگران از
ِ
کارهای مهدویان اســت که این بار نیز در «التاری»
شاهد ان هستیم« .التاری» فیلمی بود که می توانست
به یکی از اثار شاخص جشنواره امسال مبدل شود اما به
عنوان کسی که دو فیلم قبلی مهدویان را به لحاظ اجرا
دوست داشتم ،اخرین ساخته ی او را فیلم متوسطی
می دانم که گاه مرزهای شــعارزدگی را می شــکند و
به لحاظ روایی نیز حرف تــازه ای برای گفتن ندارد و
عقبگردیمحسوسدرکارنامهسینماییمحمدحسین
مهدویان به شمار می رود.
داستان انقالب اسالمی مردمی سال پنجاه و هفت ایران را وقتی که بخواهیم با
نگاه و عینک سال نود و شش تحلیل و تجزیه کنیم مسلما خروجی دیگری از
اصل و واقعیت این حرکت در ان سالهای حساس برای تاریخ یک ملت و یک
کشورخواهیمگرفت.
البته ممکن است این خوشایند بسیاری از خاوندی ها و خاوندی زاده هایی!! باشد
که بنابه هر دلیلی این خروجی را شــبیه به انچه دوست دارند رنگ کرده و
پرداخت می کنند .جالل خاوندی کاراکتری در فیلم «مصادره» به کارگردانی
مهران احمدی با فیلمنامه ای به قلم علی فرقانی و تهیه کنندگی محمد حسین
قاسمی است که در سالهای اخیر برایمان یاداور شخصیتی حقیقی و فراری با
مال و اموال مردم!! است .همه انها که انصاف را سرلوحه کارشان قرار میدهند در
یک چیز متفق القول هستند؛ اینکه خروج و مهاجرت برخی از ایرانیان در روزها
و سالهای اولیه انقالب بدلیل شرایط اضطراری کشور؛ هنوز بدرستی تحلیل و
واکاوی نشده است .هیجانات روزها و ماههای اولیه انقالب در کنار فعالیت های
خودسرانه اعضای سازمان مجاهدین که بعدها با خروج از دایره مدافعان کشور
و عزت ایرانی؛ تبدیل به مترســک و اسباب بازی دشمنان این کشور شدند.
وطن فروشانی که هنوز بوی الشه و کثافتشان از ریاض و نیویورک و تل اویو
...به مشام میرسد و گرای شهرها؛ داشته ها و امنیتمان را به کسانی میدهند
که سودای حکومت بر امپراطوری پارس و سرزمین اسالمی عاشق علی(ع) و
حسین(ع) و خاندان پاکش را دارند .میگذریم از ده ها هزار بیگناه و شهید کشته
شده توسط این گروهک و جنایت ها و خیانت هایشان که همچنان با مرگ لیدر و
سردسته وطن فروششان؛ توسط تفاله های باقیمانده این گروهک روسری رنگی
به سر !! ادامه دارد .احتماال «مصادره» خواهد توانست جزء معدود فیلم هایی باشد
که با بازی زیرپوستی و زیبای رضا عطاران و هومن سیدی و با ظرافتی خاص؛
طنز را در جهت بازکردن یک موضوع مهم و حساس در جامعه که مربوط به
ایرانیان مهاجر اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت به ایاالت متحده امریکاست
را به تصویر بکشد .اینکه ضرورت و شرایط ماههای اولیه انقالب مردم در بهمن
پنجاه و هفت باعث بوجود امدن نسلی از مهاجرین شد به یک طرف؛ اما اینکه
بســیاری ناخواسته و بنابر عدم داشتن بصیرت کافی در شناخت جامعه دهه
پنجاه و انقالب مردمی سال پنجاه و هفت ایران؛ به ناگاه در طوفان این تغییر
بنیادین قرار گرفتند موضوعی است که «مصادره» به زیبایی توانسته انرا برای
اولین بار و بدون لکنت زبان مطرح کند .کار بر روی کیس های نفوذی که سال ها
در سیستم های دولتی این کشور چریدند! و خوردند! و با داغ کردن پیشانی برای
نمایش برجسته تر جای مهر نمازهای نخوانده شان! و اویزان کردن جورابشان
در زمان نماز ظهر از جیب های شلوارشان ! و باال زدن استین پیراهنشان برای
مثال وضو گرفتن در ادارات دولتی که بیت المال این کشور بوده و هست؛ ملتی
را به بازی گرفتند و در بزنگاه ها مال و اموال و اعتبار و عزت و ساخته های ایران
و فرزندان غیور و ایثارگر ایران را به باد دادند و با پاسپورت و اقامت های امریکا
و کانادا و اروپا که از قبل تر توســط اقازاده هایشان!! اماده کرده بودند فلنگ را
بستند و یک شبه راهی ینگه دنیا شدند؛ موضوعی است که مسکوت گذاشتن
ان به فرموده رهبر جامعه؛ نه مصلحتی در ان است و نه سیاستی« .مصادره»
در بخشــی که شرایط اپوزوسیون نظام و مسئوالن قبلی و فراری ساواک که
با حمایت های خارجی و زد و بندهای نفوذی های داخلی!؛ به رســانه و مدیا
دسترسی پیدا کردند را نشان میدهد؛ به زیبایی این سبکی و ضعف انها را که
چهل سال است تکرار میکنند «امروز می اییم ..فردا می اییم »...را نشان میدهد.
انگار اینان هنوز بعد از چهل ســال ریشه های در خاک این ملت را باور نکرده
اند .متاســفانه یکی از توهمات بخش کوچک و درصد ناچیزی از نسل جوان
بی اطالع و نادان (به فرموده سردار دلیر ایرانی؛ حاج قاسم سلیمانی) و تحریک
شده توسط صدای فالن و شبکه خبری بهمان و کانال رادیو -تلویزیونی فالن
اپوزیسیون (دست به دامان یک دلقک فراری بی سواد) که مدعی از بین بردن
نظام ! هستند این است که هنوز نتوانسته اند تحلیل درستی داشته باشند که
اگر پرچم مقدس کشوری را پایین کشیدند که برای برافراشته نگاه داشتن ان
و دفاع از وجب به وجب خاک ان؛ خون های جوانان سرو قامت ان سرزمین بر
زمین ریخته شده؛ قرار است چه بجای ان بنشانند!! به نظر شخصی نگارنده؛ فیلم
«مصادره» دست در حوزه حساسی برده که ممکن است خاوندی های داخلی
خیلی راغب به شفاف شدن موضوع ان که یکی از انها زمین ها و امالک و اموال
بر جا مانده از مهاجرین سالهای اولیه انقالب است؛ نباشند .انچه مشخص است؛
ترکیب طنز اجتماعی در کنار حقیقت بوقوع پیوسته در جامعه با چاشنی غربت
و معصومیت و با هنرمندی رضا عطاران و هومن سیدی میتواند این فیلم را به
یکی از پر فروشترین فیلمهای سال نود و هفت سینمای ایران تبدیل کند .اما
اینکه ممیزی سازمان سینمایی و پخش فیلم ها؛ میخواهد با صحنه های ابتدایی
و برخی از دیالوگ های منشوری فیلم چه کند و چه ماژیک رنگی بر ان بکشد
تا باز موجب بر هم زدن فضای سینمایی کشور نشود؛ دیگر هنری است که از
امروز میتوان بابت ان هشدار داد .حتما زمانی برای دیدن «مصادره» بگذارید.
گفتگوی «هنرمند»
با خسرو معصومی کارگردان فیلم «کار کثیف»
6
معضلبیکاریدرجامعه
بیدادمی کند
چهارشــنبه 18بهمن ماه 1396سال دهـم شمــاره 874
www.honarmandonline.ir
سینمـــــا
خبر
نقد
CINEMA
سپیده اماده
افشین علیار
نگاهی به فیلم «خجالت نکش» به کارگردانی رضا مقصودی
شوخی های لحظه ای و تکراری
رضا مقصودی بعد از ســال ها فیلمنامه نویسی کمدی حاال جدیدترین
فیلمنامه اش را کارگردانی کرده است اساسا یک نویسنده زمانی دغدغه ی
کارگردانی پیدا می کند که بخواهد بکرترین فیلمنامه اش را خودش بسازد به
طوری که فیلمنامه نویس بعد از سال ها نوشتن برای کارگردان های مختلف
به این نتیجه می رسد که خودش فیلم بسازد ،با این شرایط می شود به این
فکر که مسلما ان فیلم باید تبدیل به یک شاهکار شود ،قبل از نمایش فیلم
در پردیس ملت اهالی رسانه و منتقدها به دلیل سابقه ی نوشتاری مقصودی
این فکر را می کردند که قرار است با یک کمدی متفاوت مواجه شوند اما
بعد از پانزده دقیقه که از فیلم می گذرد معلوم می شود خجالت نکش یک
تله فیلم بیشتر نیست ،خجالت نکش به دلیل محتوایی که دارد یک طنز
درجه چندم تلویزیونی ست که تالش می کند در قاب سینما دوام بیاورد،
مقصودی از الیه های فیلمش از سیاســت استفاده کرده که تنها به یک
شوخی شباهت دارد شوخی که شاید باعث لبخند مخاطبش شود و به هیچ
وجه این لبخند به خنده تبدیل نمی شود ،این فیلم با اینکه در تالش است
با موقعیت پردازی به کمدی برسد اما به مسائلی اکتفا می کند که نمی شود
از ان انتظار یک فیلم کمدی داشت چرا که فیلمنامه بشدت ضعف دارد و
ان ضعف در فیلمنامه و کارگردانی خالصه می شود ،مقصودی که فیلمنامه
نویس مهمی در ژانر کمدی ست چطور نمی تواند قواعد سینمای کمدی
را در فیلمش رعایت کند؟ وی تنها به موقعیت های معمولی بسنده کرده
موقعیت های ضعیف و لوســی که احمدمهران فر باعث و بانی ان است
احساس می شــود بازی مهران فر یک بازی غلو شده و کاریکاتوری ست
که می خواهد نقش یک مرد بی دســت و پا و بی خیال را بازی کند اما
موقعیت هایی که از او در فیلم می بینیم هیچ کمیکی در ان نیســت ،در
سکانسی می رقصد در سکانس دیگر سریال کره ای می بینید و دائما از سوی
زنش به طرف او دمپایی پرت می شود ،ایا این ها موقعیت کمدی در سینما
تلقی می شــوند؟ مهران فر در پایتخت حتی در فیلم زاپاس باالتر از نقش
قنبر بازی کرده اســت ،به نظر می رسد این ضعف در بازیگری مهران فر و
تا حدوی در مقدمی که تنها نفرین و گریه می کند به مقصودی فیلمنامه
نویس و کارگردان مربوط می شود زیرا هیچ هویتی از شخصیت ها در فیلم
دیده نمی شود و همه چیز در لحظه شکل می گیرد ،خجالت نکش از نظر
جغرافیایی هم به شدت تکراری است که نمونه هایش فیلم زاپاس و ناردون
هستند ،مقصودی تنها به دیالوگ و اتفاقات لحظه ای اکتفا کرده و فکر کرده
با دیالوگ و شلوغ کردن پالن ها می تواند از مخاطب باهوش سینما خنده
بگیرد ،خجالت نکش هیچ نیروی محرکی برای جذابیت مضمونی ندارد
یک زن داریم به نام صنم که پسرهای بزرگ و عروس دارد حاال به اصرار
شــوهرش قنبر که تحت تاثیر حرف های رییس جمهور دولت قبل قرار
گرفته می خواهد به رشــد جمعیت کمک کند!اما زن به دلیل زندگی در
روستا از دوران بارداری و حاملگی می ترسد به همین دلیل این دوران را از
همه مخفی می کند حاال این نوزاد که به دنیا امده است سرگردان می شود،
فیلم هم سرگردان می شود اما این سرگردانی به هیچ وجه نمی تواند کمدی
باشد فیلم مملو از سکانس های بی منطق است که اساسا نمی توانند به روند
فیلم کمک کنند گره افکنی در سینمای کمدی باعث جذابیت می شود
اما مقصودی همان راهی را رفته اســت که در فیلمنامه ی اینه بغل از ان
اســتفاده کرده ســرگردانی یک نوزاد و ایجاد یک بحران پیش پاافتاده و
سطحی برای مادر و پدر نوزاد ،خجالت نکش در لحظه شکل می گیرد و
بعد یادش می رود سکانس قبل روایت قصه چگونه بوده است ،در سکانسی
برادر پلیس صنم طوری وارد قصه می شود که انگار صنم و قنبر به دلیل
ترس از او هیچگاه نمی توانند از بچه دارشدنشان حرفی بزنند اما در سکانس
اخر همه چیز فرق می کند و صنم نوزاد گمشــده اش را از برادر پلیسش
تحویل می گیرد و برادر می خندد می گوید این خواهرزاده ی من اســت و
جلوی مســجد می گوید خواهر چرا از برکت خدا خجالت می کشی! این
ســکانس با چه توجیه ی سینمایی شکل گرفته یا در چند سکانس قبل
دختری در مسجد پولی به پیرزنی می دهد که برای بارداری اش دعا کند
و دختر از مســجد که بیرون می اید یک نوزاد در ساک می بیند! این نگا ِه
سینمای کمدی ست؟ در سکانس اخر همین دختر به صنم می گوید که
باردار است! چگونه صبح بچه را پیدا می کنند و به دلیل های مختلف بچه
را به مسجد تحویل می دهند بعد می گوید من باردارم!! چرا مقصودی فکر
می کند مخاطبش نمی فهمد؟ در سکانسی دیگر نوزاد در خانه ی ان دختر
است و بچه های صنم و قنبر نمی توانند تشخص بدهند این همان نوزادی
ست که صبح در خانه شان بوده و حاال گم شده ،سکانس های شهربانو و
غضنفر کمدی و خنده اور محسوب می شود؟ اگر ان سکانس ها حذف شوند
برای فیلم اتفاقی می افتد؟ مقصودی هیچ استفاده ای از سه فرزند صنم و
قنبر نمی کند فقط ان ها برای پر کردن سکانس به فیلم اضافه می شوند با
اینکه احساس می شود نقش سه فرزند در فیلمنامه پررنگ تر بوده ،این فیلم
به دلیل بی سروشکل بودنش در اکران عمومی نمی تواند برای مخاطب به
عنوان یک فیلم کمدی جذاب باشد زیرا که فیلمساز نتوانسته است در اولین
فیلم سینمایی اش قصه ی کمدی را به سینما تبدیل کند.
« خسرو معصومی» کارگردانی سینما را از سال 65و با فیلم
مالقات اغاز کرد و دوران ســربی ،دلباخته ،پر پرواز ،رسم
عاشق کشــی ،جایی در دور دست ،باد در علفزار می پیچد،
خرس و تابو از دیگر اثار سینمایی او بودند .معصومی که با
فیلم هایش همواره توانسته با اقبال جشنواره های بین المللی
روبرو شود ،امسال با فیلم «کار کثیف» راهی سی و ششمین
جشنواره فیلم فجر شده است« .کار کثیف» که نویسندگی
و تهیه کنندگی اش هم بر عهده خود معصومی است با بازی
پدرام شریفی ،شــاهرخ فروتینیان و رضا فیاضی داستان
فرهاد را روایــت می کند که تصمیم می گیرد برای مهاجرت
به ترکیه سفر کند اما به دلیل گرفتاری هایی که برایش رخ
میدهد نه تنها در زمینه مهاجرت ،بلکه برای بازگشتش به
ایران نیز در هاله ای از ابهام قــرار می گیرد .به بهانه حضور
«کارکثیف» در بخش سودای سیمرغ سی و ششمین دوره از
جشنواره فیلم فجر ،گفتگویی با «خسرو معصومی» داشته ایم
تا از ساخت اثر در کشوری دیگر بپرسیم.
***
از اخرین اثر شــما فیلم تابو سه سال می گذرد ،در
این سال ها اثری از شما بر پرده سینماها جای نگرفته
است ،فیلم تابو هم که در جریان اکران دچار مشکالتی
شد ،این تاخیر سه ساله در ساخت فیلم جدید به چه
دلیل بود و چه شــد که به سراغ ساخت «کار کثیف»
رفتید؟
زمانــی که تابــو در هنر و تجربه در حال اکران بود ،من یک ســال
نیم مشــغول تحقیق بر سر سوژه فیلم «کار کثیف» بودم و تحقیق
این پروژه و نگارش ان هم بــه صورت همزمان اتفاق افتاد .نگارش
فیلم «کار کثیف» در زمان یک ســال و نیم به طول انجامید .در ان
مدت من روی موارد بسیاری تحقیق کردم؛ اینکه چه اتفاقاتی باعث
می شــود که ادم ها ســر از «کار کثیف» در بیاورند .من گفتگوهای
طوالنــی با افرادی که دچار این نوع بزه شــده بودند ،داشــتم تا به
ریشــه های این معضل برسم و مجموعه این نقطه نظرات به نگارش
فیلم نامه کار کثیف منتهی شــد .پس از ان زمانی که پروانه کار را
گرفتم (که پس از یک سری مشکالت صورت گرفت) ،از اذر ماه سال
گذشــته پیش تولید این کار را اغاز کردم و تا پیش از جشنواره هم
مراحل فنی ادامه داشت و این پروژه از طرح اولیه تا ساخت دو سال
نیم به طول انجامید .دو ماه پیش تولید کار طول کشید ،دو ماه و نیم
فیلم برداری که 45روز ان در ایران و بقیه اش در ترکیه بود .سه ماه
مونتاژ ،ســه ماه صداگذاری و رنگ بندی و جلوه های ویژه اش هم که
چهار ماه زمان برد.
چه شد که این سوژه را برای ساخت در نظر گرفتید؟
معضل بیکاری که در همــه خانواده ها و از جمله خانواده من وجود
دارد .خود من دو فرزند دارم؛ یک دختر و یک پسر که هر دو انها به
رغم داشــتن مدرک مهندسی بیکار هستند ،هنوز هم ازدواج نکرده
اند و با من زندگی می کنند و من به عنوان یک پدر از دیدن چنین
مواردی غمگین می شوم .خود من در سن 26سالگی تشکیل خانواده
دادم بــا حقوق ماهانه 2هزار تومان ،اما جوانان امروز جامعه چگونه
می توانند شــغلی با درامد مکفی پیدا کنند که با حقوق ان شــغل
بتوانند تشــکیل خانواده بدهند و مستقل شوند .به فرض اینکه در
جایی هم استخدام شوند ،ایا با حقوق پایه وزارت کار که 900هزار
تومان است ،می توانند در شهری مانند تهران خانه اجاره کنند؟ چنین
حقوق هایی حتی کفاف اجاره یک اتاق را هم نمی دهد ،چه رسد به
تشــکیل خانواده .این فاجعه ای اســت در میان جوانان ما و من در
خصوص این فاجعه فیلم ساختم .جوانان با این بیکاری فراگیر دیگر
انگیــزه ای برای زندگی ندارند چون با اغاز هــر روز ،اتفاق جدیدی
در زندگی شــان رخ نمی دهد و به همین دلیل هست که افسردگی
و ناامیدی در جامعه فراگیر می شــود و امار خودکشــی و طالق و
مهاجرت در جامعه افزایش پیدا می کند و کار کثیف غیر مستقیم به این مشکل روز
جوانان جامعه می پردازد.
چه شد به این کست بازیگری برای حضور در «کار کثیف» رسیدید؟
پدرام شــریفی یک بازیگر حرفه ای اســت که من نقش افرینی موفق او را در فیلم
متولد 65دیده بودم .به نظر من پدرام شریفی بازیگر بسیار توانایی است ،بازیگری
که اینده درخشانی دارد ،در کنارش خانم الهام نامی هم دست کمی از پدرام ندارد،
او هم تحصیلکرده دانشــکده هنرهای زیبا است و بازیگری خوش چهره و توانمند.
لوون هم که بازیگر با استعدادی است و اقای شاهرخ فروتنیان هم که هنر یشه مورد
عالقه من است .خیام وقارکاشانی هم از بازیگرانی بود که من در فیلم تابو به توانایی
او پی بودم و در فیلم کار کثیف هم از بازی او استفاده کردم.
ماجرای مهاجرت مسئله ای است که در طول یک دهه اخیر با شدت
بسیار زیادی در میان جوانان ما دنبال می شود و این روزها ،رویای
سفر به انور ابها و رسیدن به مدینه فاضله ،رویایی است که فکر و
خیال بسیاری از جوانان را به خود ماطوف کرده است .همین گرایش
باعث شده است که هنر در حوزه های مختلف هم در سال های اخیر
پرداختهای متعددی به این ســوژه داشته باشند ،به نظر شما این
حجم از گرایش به مهاجرت از کجا می اید؟ مســئله ای که یکی از
دغدغه های اصلی فیلم شما هم هست؟
بخشی از این گرایش به دلیل نبود شرایط زندگی مناسب در کشور است ،دلیل دیگر
مشــکالت مالی و نبود شغل اســت .این مجموعه دست به دست هم می دهد و به
تمایل به مهاجرت می انجامد .ذات جوانان رویا پردازی است ،جوان نمی تواند در خانه
کنار پدر و مادرش زندگی کند و خواستار استقالل است ،در این میان تصورش این
است که اگر به ان طرف مرزها مهاجرت کند ،اتفاقی در زندگی اش می افتد ،بحث
التاری در جامعه ما این روزها بیداد می کند و خیلی از اهالی ســینما هم از طریق
التاری تابعیت امریکا را گرفته اند و افراد زمانی که التاری شان برنده می شود بدون
مکث مهاجرت می کنند .به نظر من اگر شرایط جامعه ما از نظر کار و مسائل مالی
به سامان بود جوانان کشور خودشان را ترک نمی کردند ،چون به نظر من هیچ کجا
وطن خود ادم نمی شود .خود من زمانی که به فستیوال های بین المللی می رفتم در
مدت زمان کوتاه ده روزه جشنواره ها هم دلتنگ ایران می شدم و می خواستم هر چه
زودتر جشنواره به پایان برسد و به ایران برگردم.
اقای معصومی نیمی از فیلم در ترکیه فیلم برداری شــده است،
می خواستم در مراحل تولید در کشوری غیر از ایران بپرسم؟
من با خانم دمرلی از اهالی ترکیه وارد گفتگو شدم ،او مدیر تولید پروژه های تلویزیونی
و سینمایی ترکیه بود .من به او گفتم که میخواهیم از مرز بازرگان کار را شروع کنیم
و و بعد به ارزروم می رویم و چند روز در این شهر فیلم برداری داریم و به سمت انکارا
می رویم و چند روز در انکارا فیلمبرداری داریم و پس از ان هم زمینی به ســمت
اســتانبول می رویم .سر قیمت به توافق رسیدیم و خانم دمرلی کارهای اجرایی اش
را او در ترکیه انجام داد ،به این ترتیب فیلم نامه ما ترجمه شد و سازمان سینمای
ترکیه خواندند و تایید کردند و اجازه تولید را به خانم مدیر تولید ترک دادند و ما به
واســطه او کار تولید در ترکیه را پیش بردیم .ما در پروژه کار کثیف دو مدیر تولید
داریــم ،مدیر تولید ایرانی اقای علی همــت و مدیر تولید بخش ترکیه خانم الیف
دمرلی .همه کارهای ما در ترکیه بر اساس برنامه ریزی بود و با هیچ
مشــکلی در جریان تولید روبرو نشدیم و حتی فرودگاه انکارا که دو
عدد تانک هم مقابلش ایستاده بود یکی از لوکینشن های فیلم ما بود.
برنامه ریزی های شما به گونه ای بود که فیلم به جشنواره
برسد ،حضور در جشنواره فجر چقدر برایتان دارای
اهمیت بود و به نظر شما حضور در جشنواره چه اندازه
در دیده شدن اثار سینمایی ما تاثیر گذار است؟
زمانی که پایان تولید فیلم یک کارگردان هم زمان با جشنواره فیلم
فجر باشد ،اگر فیلم را به دبیرخانه فیلم فجر ارسال نکنیم می گویند
فیلم در جشنواره انتخاب نشده است ،اگر فیلم را به دبیرخانه ارسال
کنیم و انتخاب نشود همان انگی که به فیلم تابو زدند به اثر می زنند
و فیلم ســوخته می شود .اگر شــانس با کارگردانی یار باشد و فیلم
وارد جشــنواره شــود ،اگر به گونه ای باشد که مخاطبان و منتقدان
جشنواره با ان ارتباط برقرار کنند ،در جریان اکران هم موفق خواهد
شد .همین دیده شــدن اثری در جشنواره فیلم فجر باعث می شود
که در روزهای اکران توجه های بیشــتری به ســمتش جلب شود و
مردم منتظر دیدنش باشند .در خصوص فیلم تابو ،این فیلم در حالی
در جشــنواره فیلم فجر پذیرفته نشد که انتخاب اول جشنواره فیلم
مونترال کانادا بود و حتی اقای مجیدی که در جشنواره مونترال کار
را دیده بود به من گفت که چرا فیلم را به دبیرخانه فجر ارائه نکردی
و من پاسخ دادم من فیلم را دادم اما هیئت انتخاب ان را نپذیرفت.
منظور من این اســت که موفقیت در جشنواره می توان عاملی برای
اکران موفق یک فیلم باشد.
برای ارائه فیلم «کار کثیف» در جشــنواره های بین
المللی اقداماتی داشته اید؟
جشــنواره فیلم فجر جشنواره درجه ب اســت و هر فیلمی که در
جشــنواره درجه ب شرکت کند ،می تواند در جشنواره های الف هم
شرکت کند ،اما اگر فیلم در جشنواره فجر بین الملل حضور پیدا کند
در جریان حضور برای اولین بار در جشــنواره الف دچار مشــکالتی
می شود .صد در صد این کار را خواهیم کرد و من چشم بسته به شما
می گویم که فیلم در جشنواره فیلم شانگ های انتخاب می شود ،اما
من نمی خواهم با ان جشنواره شروع کنم و می خواهم صحبت هایی
با پخش های بین الملل داشته باشــم تا شروع کار «کار کثیف» در
جشنواره معتبرتری باشــد .تمام تالش خودمان را می کنیم تا این
اتفاق بیفتد.
نظر مخاطبان جشــنواره را در خصوص اثرتان چطور
پیش بینی می کنید؟
پیش بینی در خصوص اقبال مخاطبان برایم کار سختی است ،حتی
زمانی که «رسم عاشق کشی» را هم می ساختم نمی دانستم فیلم با
مخاطبان ارتباط برقرار می کند یا نه اما این اتفاق افتاد.
یکی از اتفاقات امسال ،کاهش اثار حاضر در جشنواره
فیلم فجر بوده است ،نظرتان در خصوص این کاهش
چیست؟
البته من این رویه را می پسندم و حتی اگر فیلم من هم در این میان
این اثار نبود ،چون هر جشنواره ای تعداد مشخص فیلم را می پذیرد،
مثال جشــنواره فیلم شانگ های که بیشــتر از 14فیلم را انتخاب
نمی کننــد و امکان ندارد که فیلمی هر چنــد خوب را عالوه بر ان
چهارده فیلم بپذیرد و هر سال 14فیلم در بخش اصلی این جشنواره
حضور دارد و در جشنواره فیلم کن چنین روالی اتفاق می افتد.
برنامه اتی تان در عرصه سینما چیست؟
مشغول نگارش فیلم نامه نامه اثر بعدی ام هستیم.
در پایان؟
مطمئنم غیر از این 22فیلمی که در جشنواره حضور دارند ،فیلم های
بسیار خوب دیگری از دوستان هم بودند که حقشان بود که در بخش
مسابقه این دوره باشند و از این بابت متاسفم که اثار برخی از دوستان
فیلمساز من در این دوره از جشنواره حضور ندارد.
نگاهی به فیلم «امیر» به کارگردانی نیما اقلیما
افشین علیار
فیلمی خنثی و بالتکلیف
فضای ســرد ،رنگ های تیره ،نماهای کشــدار قاب های
متفاوت که فیلمسازش فکر کرده با قاب های نا متوازن
می تواند فیلم هنری بســازد ،نیمااقلیما در اولین فیلم
سینمایی اش به قهرمان پروری و افه های بصری ان هم
فاقد قواعد سینمایی بسنده کرده به طوری که اقلیما سعی
کــرده با خاص بودن قاب هایش به مخاطب بفهماند که
من فیلمساز خاصی هستم اما بعد از ده یا بیست دقیقه
به مرور زمان تماشــاگر ســالن را ترک می کند ان هم
تماشاگری که منتقد یا از اهالی رسانه ست ،فیلمی که
بخواهد پُز بدهد دوام نمی اورد و خودش را لو می دهد فیلم
امیر به شدت تقلبی است موقعیت های تقلبی با ادم های
تقلبی تر؛امی ِربهاصطالحقهرمان(بخوانیدنامرد)کمحرف
می زند نمی خندد روی پیشونی اش ماه گرفتگی دارد نما
به نما ســیگار روشن می کند ادم چرک و کثیفی است
زندگی اش منطق ندارد کار و کاسبی اش مشخص نیست
یک خانواده ی بیمار و یک خواهر روانی دارد بیماری روانی
در خانواده ی امیر ارثی ست ،ریما خواهر امیر روانی ست
چند دیالوگ و مونولوگ می گوید و یک جیغ می کشــد
این ها دلیلی ســت بر روانی بودن او! به نظر می رســد
فیلمساز یک طرح نیم خطی داشته و ان را در اجرا تبدیل
به یک فیلم ســینمایی کرده است ،امیر قهرمان الکن و
در عشق شکست خورده به غزل همسر سابق دوستش
مکان برای زندگی داده است و خودش در جایی دیگری
زندگی می کند اما قهرمان ما به دوستش دروغ می گوید
و انگار به زن ســابق دوستش نظر دارد ! این ها نشانه ی
قهرمان مدرن است! سیگار می کشد سرفه می کند ماشین
شاسی بلند سوار می شود ،نشانه ای از یک داستان مینی
مالسیم است؟ فیلم نه لحن دارد و نه مضمون مشخصی،
ضد قهرمان است امیر به علی خیانت می کند اگر هم اخر
فیلم اردالن را به علی می رساند به دلیل خالی بودن دست
فیلمساز است در قصه سرایی ست؛ قصه سرایی؟ اساسا
فیلم امیر قصه ای ندارد و فیلم می تواند تا ساعت ها ادامه
داشته باشد و امیر سیگار بکشد و زمانی که سوار اسانسور
می شود خانم سمساری هم که ارایشگر ساختمان است با
او همسفر شود ،چرا این ارایشگرزن امیر را زیر چشمی نگاه
می کند؟یاچرابرایامیرگریهمی کند؟جبرئیلچهنقشی
در فیلم دارد؟ لهجه اش می خنداند؟ تیکه پرانی می کند ؟
مشخص نمی شود فیلمساز چرا از این کاراکتر بی هویت
استفاده می کند مثل خیلی چیزهای دیگر که در فیلم
مشخص نمی شــود و اقلیما احساس کرده هر چقدر به
تماشاگرش اطالعات کم یا ناقص بدهد فیلمش بیشتر گل
می کند ،بعید می رسد که فیلمسازی موقع ساخت اولین
فیلمش نداند مخاطبش به چه فیلمی نیاز دارد واقعا این
فیلم می تواند در اکران عمومی مخاطب بدست بیاورد؟
امیر یک فیلم بی سروانتهاست که می توانست یک فیلم
نیمه بلند تجربی باشــد یک فیلمی که مخاطب خیلی
خاص داشته باشد این روش فیلمسازی نیما اقلیما را به
عقب می اندازد زیرا این فیلم در بالتکلیفی مطلق درجا
می زند و نمی تواند پهنای قصه اش را گســترش بدهد از
ســوی دیگر امیر فیلمی ست که می خواهد به درونیات
ادم ها وارد شود اما نمی تواند قهرمان سنگ صبورش هم
نمی شود باور کرد چرا که ساختار و محتوا را نمی شود باور
کرد فیلمساز انقدر به فکر فرم بوده که مضمون و لحن و
ریتــم را از یاد برده و تنها تالش کرده از طریق قاب ها به
دست به یک نواوری بزند که تالشی نافرجام بوده فیلم
امیر حاصل چند نمای تکراری ســت ،میالد کی مرام از
همیشه اش بدتر بازی کرده و این چند فیلم اخرش نشان
می دهد که نقش های تکراری را دوست دارد نقش های
عصبی و درون گرا .فیلم امیر هیچ پتانسیلی برای جذب
مخاطب در اکران عمومی ندارد.
نگاهی به فیلم «کامیون» به کارگردانی کامبوزیا پرتوی
فلسطین یاوری نژاد
اگر دالوران مدافعان حرم نبودند...
فیلم خوش پرداخت و زیبای کامبوزیا پرتویی
را شــاید بتوان در یک جمله کوتاه و ساده
برای بیننده ای که انرا در ســال 97خواهد
دید؛ اینگونه معرفی کــرد« :تابلوی زیبایی
از خوبی ها و بدی هــا در روزگاری که خوب
بودن کار ســاده ای نیســت اما اصل است»
بهروز از مردمان غیور و مهربان ایرانی کرد؛
راننده کامیونی اســت که به درخواست یکی
از دوستان ایزدی ســاکن شمال عراق به نام
ماموستا برای حمل اثاثیه عروسش و انتقال
او به تهران به همراه برادر شوهر 13-12ساله
اش برای فرار از دست داعش و نجات جان خود
و همچنین به قصد پیدا کردن «بروژ» شوهر
دختر ایزدی؛ به عراق میرود .او بارها در این
مسیر به حرمت نان و نمکی که با ایزدی های
عراق خورده و مهمــان نوازی انها نمی تواند
سفر را نیمه کاره رها و یا هزینه ای بابت این
کار دریافــت کند .اتفاقات فیلم از جایی رقم
میخورد که این ســه برای پیدا کردن بروژ یا
بهروز که برای کار بــه ایران امده و در فیلم
شخصیت ناشــناخته ای دارد؛ از منطقه مورد
حمله داعشــی ها در عراق با کامیون بهروز
به ســمت تهران حرکت و همسفر می شوند.
ماموســتا عروس و فرزند کوچکش را مانند
امانتی به بهروز می سپارد تا انها را به سالمت
به دست بروژ در ایران برساند.
***
اگر خوب نگاه کنیم سر و ته فیلم نشان از
یک حرف دارد ...داعش ...
نمی توان در حاشیه فیلم و نقد ان از موضوع مهم
شناخت داعش و نقش دالوران ایرانی در مهار ان به
راحتی گذشت .داعشی ساخته و پرداخته سعودی
امریکایی-اســرائیلی که نه فقط به عراق؛ نه فقطبه ســوریه؛ نه فقط به دختران بی گناه و معصوم و
مظلوم ایزدی و نه به هزار ویک داشته این کشورها؛
بلکه به چهره انســانیت چنگ زد… جالب و البته
تاسف بار اســت که هنوز هم بعد از این همه سال
و این همه شــواهد و دیدن این همه جنایت؛ وقتی
پای صحبت خیلی ها مینشینی و درباره مهمترین
اتفاق یک دهه گذشته که نه؛ کل تاریخ خاورمیانه
بحث میکنی ،نشــانی از دانــش و اگاهی و تحلیل
درســت از بوجود امــدن داعش؛ ســازندگانش و
اهدافی کــه دارند در ان شــخص نمیبینی و این
غم انگیزترین بخش داســتان بخصوص برای جوان
ایرانی است .اینکه در ایرانی زندگی کنی که دور تا
دورش پر است از ادمخوار مسلح قصاب و ادمکش
کــه اتفاقا به خون تک تــک ایرانی ها با هر رنگ و
اعتقاد و نگاه و مذهبی هم تشــنه باشند ولی هنوز
بدلیل گران شــدن مرغ! و تخم مــرغ! و گوجه! و
ســیب زمینی! و دل پری که داری ( و متاســفانه
عــدم مدیریت صحیح دولتی انــرا بوجود اورده و
نمی توان بر این ضعف چشــم بست ) برای خودت
داستان ببافی که «داعش کار خود سپاهه» یا «ای
اقااااا سیاســت پدر و مادر نداره اینا خودشونن!» و
یا «ملتو با این بازی ها گذاشــتن سرکار تا سرشون
گرم باشه و خودشون کاراشونو بکنن» و هزار حرف
ناپخته و بدون اســتدالل عقلی و انسانی و اخالقی
که تعریفی در عالم سیاســت و بین الملل ندارد؛ و
هنوز ندانی دور و برت چه خبر اســت گاهی ادم را
به یقین می اندازد کــه امواج ارتباطی صدای فالن
و شــبکه های خبری بهمان و چنــد کانال زپرتی
تلگرامی و اینستاگرامی انطرف ابی چقدر میتواند
عقل ادمی را زائل و انصاف او را کمرنگ کنند.
کدام انســان با انصاف و دارای عقل سلیمی هست
که هنوز نداند اگر شــیر بچه هــای مدافع حرم و
گــروه فاطمیــون و زینبیــون و دالوران صف اول
مبارزه و ســرداران شیردل ایرانی حاضر در معرکه
با جنگ داعش در ســوریه و عراق نبودند؛ امروز به
فرموده رهبر و پیشــوای جامعه ما باید در باختران
و کرمانشــاه می جنگیدیم ...کدام انصاف و وجدان
برخی را ارام میکند که بدون شــناخت می گویند
«سوریه و عراق به ما چه ربطی داشت!!»
مگر ما هشت سال دفاع مقدس را به چشم
ندیده ایم؟؟
مگر شــروع اتش در منطقــه ،مصر؛ لیبی؛ تونس؛
افغانســتان؛ ســوریه؛ عراق؛ لبنان و کشــورهای
پرمدعاتررا ندیده ایــم که برخی اینگونه و بی پروا
ازادگی و ایثار و شــجاعت شــیران مدافع حرم ال
البیــت(ع) را با پول و گرفتن فالن امکانات و فالن
امتیاز لوث می کنند ...باور کنید اگر میلیارد میلیارد
بدهند بــه همینانی که از روی غــرض و مرض و
لجبازی یا تحریک یا شغل شریف وطن فروشی !؛ که
بروید نه در حلب و دمشق و خانطومان؛ در همین
مرزهای خسروی بایســتید و مراقب مرزها باشید؛
ببینید هزار و یک عیــب و ایراد و مریضی بدنی و
روحی و روانی و ...را بریتان رو میکنند تا از زیر بار
وظیفه فرار کنند .امنیت ملی یک کشــور و دفاع از
اب و خاک سرزمینی با 85میلیون جمعیت؛ بچه
بازی نیســت که با تحلیــل و لجبازی ها و تحریک
شــدنهای عده ای (به هر دلیلی) مورد خدشه قرار
بگیرد .کیســت که از محسن حججی شنیده باشد
...از ســر بریده اش ...از نگاه نافذ و استوارش ...از
غربت و تنهایی و درد بــدون پدر ماندن فرزندش
و اشــک نریزد .کیســت که صورتهای زیبا و پر از
صداقت بچه های دهه هفتادی مدافع حرم را دیده
باشــد و در دلش غصه دار مادرهــای این جوانان
و علی اکبرهای لشــکر حسین(ع) نشــده باشد...
کیســت که غریبی فرزندان شهدای مدافع حرم را
در روز شروع مدرســه و بدون حضور پدر را دیده
باشد و ارام ارام درونش نسوخته باشد ...کیست که
اشکهای ارام دختر شهید موسی کاظمی؛ دلتنگی
افشین علیار
ابراهیــم حاتمی کیــا در جدیدترین فیلمش دیگر
نمی خواهد قهرمان پروری کند ،به وقت شام روایتی
ســت از یک واقعه ،نگرش حاتمی کیا نســبت به
فیلم های قبلی اش شــدیدا تغییر کرده است و از ان
درجا زدن دور شــده و توانسته فیلمی بسازد که در
نگاه اول نشانه ای از رشادت های خلبانان ایرانی ست
پدر و پسری که می خواهند به سوریه ها کمک کنند
و ان ها را به دمشــق منتقل کننــد؛ حاتمی کیا در
این فیلم به هیچ وجه نمی خواهد از این پدر و پســر
قهرمانی مثل حاج کاظم بسازد کارگردان ما تالش
کرده این بار به عنوان یک فیلمساز بی طرف روایتی
از یک حادثه کند حاتمی کیا در به وقت شام شعار
نمی دهد و پشــت شعارها مخفی نمی شود و به نظر
می رسد رها شده است و توانسته با خیال راحت فیلم
بسازد نگاهش به ســینما صیغل خورده و از محتوا
فاصله گرفته و این نشــانه ی تغییر نگرش در بافت
ذهنی اوســت اما این نکته را باید بدانید که اگر در
محتوای به وقت شــام تمرکز کنیــم به این نتیجه
خواهیم رســید که به وقت شــام لحنــی ظریف از
ساخته های قبلی حاتمی کیا دارد این شباهت بیشتر
به فیلم ارتفاع پست است که انجا یک ایرانی کنترل
هواپیما را در اختیار می گیرد تا به کشــور خارجی
برسد برای زندگی بهتر اما در به وقت شام دو خلبان
ایرانــی می خواهند جان چندیــن خارجی را نجات
بدهند ،مضمون اصلی این فیلم درباره ی داعش است
و حاتمی کیا چه خوب داعشی ها به تصویر کشیده
است به طوری که انگار حاتمی کیا اسیر داعش بوده
که حاال توانسته فیلمی با این موضوع بسازد ،داعش
در به وقت شام موتور محرکی ست برای جا افتادن
شــخصت یونس و علی ست حاتمی کیا هم مواظب
بوده که تنها روایتی منســجم از یک حادثه را نشان
بدهد و بــا اینکه گاهی از نگرش های گذشــته اش
الگوبرداری کرده است؛ ان چیزی که برای تماشاگر
باعث جذابیت می شود قصه سرایی حاتمی کیاست
کوشش وی برای دراوردن سکانس های التهاب اور
نگاهی به فیلم «به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا
فیلمی مهم که شعار نمی دهد
بسیار ستودنی ست به طوری که گاهی مخاطب فکر
می کند تمامی سکانس های مربوط به داعش مستند
است این نوع روایت و انتخاب لحن به پیشبرد فیلم
کمک کرده داعش در این فیلم برای حاتمی کیا یک
دغدغه محسوب می شود فیلمساز می خواهد از زمین
جدا شود و قصه اش را در اسمان روایت کند فیلمساز
از کلیشــه های مرسوم اســتفاده نمی کند و فرمول
ســاختاری اش از تکراری بودن نجات داده اســت و
توانسته ذره ای از رشــادت های سرباز های ایرانی را
برای دفاع از مردمان ســوریه نشان بدهد جنگی که
به ایران ربط پیدا نمی کند اما این سربازان با تجربه
که این بار دو خلبان مهم هستند به مردمانی کمک
می کننــد که نیاز به کمک دارند هیچ خبری از نگاه
ایدئولوژیکی حاتمی کیا در فیلم دیده نمی شود شاید
فرزندان شــهید محسن فرامرزی؛ مادر بابک نوری
هریســی؛ دختر 7ساله شــهید خیراهلل صمدی؛
همســر شــهید مرادی و مهدی نــوروزی و فرزند
شــهید مصطفی صــدرزاده؛ درد و غریبی خانواده
محرم ترک؛ محمود رضا بیضایی؛ و امیر سیاوشــی
و ده ها نفر دیگر از شــهدای مظلوم مدافع حرم را
ببیند و نگرید ...کیست که نام خانطومان و دالوری
شیرمردان مدافع حرم و نهایتا شهادت غریبانه شان
را شــنیده باشــد و بر خود نلرزیده باشد ...کیست
که نداند این ســرو قامتان برای ایــن افتادند تا ما
ایستاده تر بایســتیم« ...کامیون» کامبوزیا پرتویی
عالوه بر نمایش بخشی از جامعه ایران که جوانش
حتی به یک تکه فرش خانواده ای اواره ای در پشت
کامیــون هم رحــم نمیکند و ایــن دیالوگ فیلم
دقیقا وصف حال ان طیف اســت که « تهران شهر
قشــنگیه ولی اگه بی کس باشی خیلی بی رحمه»
و در کنارش راننده کامیونی که تمام وقت و دارایی
اش را برای حفظ امانتی که به او سپرده اند (عروس
و پسر کوچک ماموســتا) میگذارد؛ اما خمیر مایه
اش «امنیت» اســت که در این ســرزمین به پاس
ایثار مردانی بزرگ و قهرمان در دهه نود و نه دهه
شصت بدست امده تا فرزندان و دختران ایرانی به
راحتی در پارک ها قــدم بزنند و مردمانش زندگی
کنند .این قهرمانان از فرزندان و خانواده های خود
گدشــتند و ثابت کردند اگر روحت اسمانی باشد
خریدارش همان خدایی اســت که در ســال 95
هم خریدار جان های عاشــق به روزمرگی نیفتاده
و کاســب نشده! اســت .این دلیل بر انتقاد نکردن
به سیســتم بیمار اقتصادی و عدم مدیریت صحیح
بر منابع و مشــکالت داخلی نیســت که ان بحثی
دیگر می طلبد و هزاران هزار برگ در بابش می توان
نوشــت و نقد کرد و تحلیل کرد؛ اما این و ســایر
موضوعات اقتصادی را چگونه می توان به ایثارگری
فرزندان این کشور ربط داد که بخاطر دفاع از مرزها
در بیرون از خاک ایران ایستادند تا امروز بجای تلی
از خاک و خاکستر؛ کشــوری امن و در حال رشد
با همه کســری ها و ضعف ها -در اختیار ایرانیانباشــد و مهاجمی جرات نگاه چپ به یک وجب از
این خاک پاک اریایی قهرمان پرور نداشــته باشد.
«کامیون» بجــز فیلمنامه قوی و کارگردانی خوب
باعث شــد تا ســعید اقاخانی با بازی بی نظیرش
در نقش راننــده کامیون به مــرزی از خودباوری
و پوســته اندازی حرفه ای در هنر بازیگری برســد.
ســطحی که به راحتی می توانــد او را بعنوان یکی
از کاندیداهای اصلی سیمرغ بهترین بازیگر مرد در
روز اختتامیه مطرح کند .باز بودن داستان در پایان
فیلم و رها شــدنش با عدم نتیجه گیری برای پیدا
کردن «بروژ»؛ نقش خانم نیکی کریمی در داستان؛
وضعیــت بهروز راننده کامیون و دخترش که حتی
نتوانســت در شب خواســتگاری اش حضور داشته
باشد؛ هنر کارگردان در درگیر کردن ذهن تماشاگر
و غوطه ورکردنش در دنیایی از احتماالت است.
«کامیون» فیلمی ارزشمند است که با احترام ویژه
به اقــای کامبوزیا پرتویی بــرای پرداختن به این
موضوع مهم و تشــکر از تیم سازنده فیلم؛ می توان
انــرا در ردیف اثار خوب ســینمای ایران قرار داد.
حیف است اگر کامیون را نبینید.
در حد چند دیالوگ باشد که تاکیدی بر ان نمی شود
علی در اســتانه ی پدر شــدن اســت و یک کلیپ
از همســرش در تلگرام می بیند که در بیمارســتان
دلتنگ اوســت اما علی به دلیل وظیفه اش به تهران
بر نمی گردد تا بتواند خدمت کند حاال اگر پایان این
خدمت بازگشت به ایران نباشد .....اساسا نمی شود به
طور واضح نظر داد که ایا اساســا کار علی درســت
بوده یا خیر یا چرا ایرانی ها باید به در ســوریه برای
دفاع حضور داشته باشند که نگارنده نمی خواهد به
این بخش وارد شــود اما در فیلم از شیخ داعش به
یونس دیالوگی را می شنویم که می گوید اگر نمردی
ما را در ایران هم می بینی و یونس هم می گوید ایران
خیلی دوره؛ به نظر می رســد که یونس و علی برای
دفاع از ایران در سوریه حضور دارند انها از این هراس
دارند پای داعش به ایران باز شــود به همین دلیل
در سوریه از جان گذشــتگی می کنند و انگار مثل
هشت ســال دفاع مقدس با عراق می جنگند اساسا
برای حاتمی کیا تنها شــکل جنگ تغییر کرده اما
هنوز او به جنگ فکر می کند او هنوز نگرشــش به
جنگ اســت و نگاهش ارام نمی گیرد تا زمانی که
بتواند با فیلم هایــش حرف های مهم بزند .به وقت
شــام به شــدت فیلم درگیرکننده و کششــداری
ســت در تمامی لحظات فیلم تمرکز مخاطب بهم
نمی ریزد جلوه های ویژه خالقیت مهم حاتمی کیا
در این فیلم اســت به طوری که می شود از نما به
نمای این فیلم لذت برد و گاهی به این فکر کرد که
حاتمی کیا چگونه این فیلمنامه را نوشته و چگونه
ان را به تصویر دراورده اســت فیلمی که مطمئنا
یکی از مهم ترین فیلم های چند سال اخیر در بخش
جلوه های ویژه اســت .اما سوالی در ذهن مخاطب
پیش می اید چرا علی در پایان فیلم اقدام به انفجار
هواپیما می کند به دلیل حضور ام سلما در هواپیما؟
بابک حمیدیان و هادی حجازی فر توانســته اند به
شکل حیرت انگیزی مخاطب را به دلیل بازی های
استانداردشان غافلگیر کنند .این فیلم به دلیل نام
ابراهیــم حاتمی کیا می تواند در اکــران عمومی با
استقبال مواجه شود.
7
چهارشــنبه 18بهمن ماه 1396سال دهـم شمــاره 874
www.honarmandonline.ir
سینمـــــا
نقد
CINEMA
یاسمینخلیلی فرد
نگاهی به فیلم «بمب؛ یک عاشقانه» به کارگردانی پیمان معادی
تلخ و شیرین
ابتدا به این نکته اشاره کنم که نقدهایی که در زمان جشنواره نوشته می شوند
بیشتر جنبه معرفی اثار را دارند و نگارنده تحلیل مفصل فیلم ها را به زمان
اکران عمومی ان ها موکول می کند« .بمب» برای بســیاری از ما که تجربه
زیست در ســالهای دهه 60را نداشته ایم اتفاق ارزشمندی است خصوصاً
که پیمان معادی در فضاســازی درست و باورپذیر ان سنگ تمام گذاشته
است« .بمب» فیلم نوستالژیهاست و قابلیت ایجاد حس همذات پنداری را
برای بسیاری از مخاطبان خود بوجود می اورد .این مسئله به واسطه طراحی
زیستی ان دوران،
درست صحنه و لباس فیلم ،تسلط فیلمساز به جزییات
ِ
دیالوگ نویســی خوب و به طور کلی میزانسن هوشمندانه او شکل گرفته
اســت .برای منی که تجربه زندگی در ان دهه را نداشته ام فیلم به قدری
ملموس و باورپذیر است که خود را به راحتی در فضای ان احساس می کنم
و بدیهیســت که این اتفاق برای افرادی که در ان دوره زندگی کرده اند به
شکل دوچندان رخ می دهد .درباره ی «بمب» باید به این مسئله اشاره کنم
که فیلم با ان که در زمان جنگ اتفاق می افتد و سایه ی مصایب جنگ در
لحظه به لحظه ان احساس می شود تا حد زیادی موفق می شود دیدگاه های
ضدجنگ فیلمساز را بازگو کند .معادی نیز مانند بسیاری از فیلمسازان جدید
و قدیمی همچون منیر قیــدی و نرگس ابیار در «ویالیی ها» و «نفس» و
بهرام بیضایی در «باشــو غریبه کوچک» ،روایت متفاوتی را از جنگ ارائه
می دهد .داستان فیلم در اوج موشک باران های تهران در زمستان 66اتفاق
می افتد .مکان های فیلم بسیار ملموس اند .سه لوکیشن مهم در فیلم از جمله
«مدرسه»« ،اپارتمان» و «زیرزمین» هر یک عالوه بر زنده کردن برخی وجوه
نوستالژیک برای تماشاگر ،در هویت بخشیدن به ادمهای قصه نیز نقش به
سزایی ایفا می کنند .مدرسه ،مکانی ســت که در ان «دو چهره گی ها» را
مشاهدهمی کنیم.نحوهدیالوگبرقرارکردنمعلمانباشاگردانبرایان هایی
که در ان دوره زیســته اند به گفته خودشان به شدت واقگریانه بوده است.
همین معلمان سختگیر پشت در بسته دفتر مدرسه می خوانند و می رقصند
جدایی
و از پیلــه تصنعی دور خود بیرون می ایند .اپارتمان ،مکان دوری و
ِ
میترا (لیال حاتمی) و ایرج (پیمان معادی) دو شخصیت اصلی فیلم است و
در مقابل زیرزمین محل نزدیکی دوباره ی انها و البته زوج نوجوان به یکدیگر.
زیرزمین
«زیرزمین» یک موقعیت ناب مکانی را در فیلم پدید می اورد .در
ِ
تاریک و نمور خانه که پناهگاه ادم های فیلم است ،روابط ان ها با یکدیگر تغییر
می کند و همین مکان در تشدید دیدگاه ضدجنگ فیلم بشدت موثر است
زیرا جایی که اخرین امید ادمها برای زنده ماندن از اتش جنگ و بمباران
اســت تبدیل به مکانی برای شکل گیری «دوست داشتن» ها می شود .به
عبارتی نوعی شیرینی امیخته با تلخی حاصل از جنگ و جدایی در این مکان
پدید می اید که در دیگر لوکیشن های فیلم دیده نمی شود .نگارنده در دهه
شــصت زندگی نکرده است اما به نظر می رسد روابط ادم های فیلم معادی
وام گرفته از واقعیت مطلقی ست که هوشمندانه طراحی و پرداخته شده
و با همان دقت نظر همیشگی او باعث شده کوچکترین گافی در فیلم پیدا
نشود .فیلمنامه ی «بمب» به رغم اندک ضعف هایش یک حسن بزرگ دارد و
ان پیشرفت موازی روایت «سمانه و سعید» در کنار روایت «ایرج و میترا» و
در نهایت برخورد این دو روایت به یک دیگر است .همچنین فیلمساز خوب
بلد است بازی درستی با سکوت ها بکند و فیلم خود را با پرگویی و هجوم
رویدادها بی جهت شلوغ نکند .بازی های درونی زیبایی طی سکوت های فیلم
شکل می گیرند .نوع رابطه میترا و ایرج و حتی شیوه قهر کردنشان را شاید
در کمتر فیلمی دیده باشیم که این خود تماشای «بمب» را جذاب می کند.
فیلم ،البته می توانست ریتم تندتری داشته باشد .ایرادی که بر ان وارد است
و البته پیمان معادی در نشست خبری فیلم اذعان داشت که تعمدا ً طراحی
شده است تا بار عاشقانه و شاعرانه کار جدی تر شود .با این حال فکر می کنم
کمی ضرباهنگ بخشیدن به «بمب» به وسیله ی تدوین مجدد می تواند اتفاق
درستی باشد .همان قدر که کاراکترها خوشایند و ملموس اند ،بازی های فیلم
نیز بسیار باورپذیر و تماشایی اند .ابتدا باید بگویم که «بمب» مجموعه ای قوی
از بازیگران نقش های مکمل را دارد .چه معلمان مدرســه که همه در جای
درست خود قرار گرفته اند ،حضور به اندازه ای دارند و بازیگران این نقش ها
نیز همگی درخشان اند خصوصاً سیامک انصاری و حبیب رضایی .این مسئله
در انتخاب بازیگران نقش همسایه های زوج اصلی فیلم نیز به چشم می خورد.
اما دو بازیگر اصلی فیلم نیز بازی های درونی بســیار قوی و خوبی دارند که
امیدوارم ازسوی هیئت داوران نادیده گرفته نشود زیرا اساساً بازی هایی این
چنین درونی و مملو از سکوت کمتر به چشم می ایند و به شکل مضاعفی
دشوارترند .موسیقی متن فیلم که تمی عاشقانه دارد نیز از نقاط قوت ان به
حساب می اید« .بمب» حاصل ریزبینی و دقت نظر کارگردانی ست که در
فیلم دومش گام های رو به جلوی او اشکارا قابل مشاهده اند .فیلمی با فیلمنامه
نسبتاً موزون ،اجرای تمیز و مطلوب ،شناخت درست فیلمساز از برهه زمانی
انتخابی اش و در نهایت مجموعه درست انتخاب های او که «بمب» را به یکی
از فیلم های خوب جشنواره سی و ششم تبدیل کرده است.
ایین رونمایی «ستاره خورشید» برگزار شد
موسیقیبی کالمسطحشنیداریمردمراباالمی برد
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره • 874چهارشنبه 18بهم ن ماه • 1396سال دهم • 8صفـــحه
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :شرکت کارا پیام
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
ISO 10004:2012
ISO 9001 : 2008
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
ایینرونماییازالبومبی کالم«ستارهخورشید»تازه ترینساختهابوالفضلصادقی نژاد
اهنگساز و نوازند ه سنتور که دارای درج ه یک هنری از شورای ارزشیابی هنرمندان
کل کشور است و سابقه همکاری با خواننده هایی چون محمد اصفهانی ،حسام الدین
سراج ،ساالر عقیلی و خشایار اعتمادی را دارد ،در حالی روز دوشنبه برگزار شد که این
مراسم میزبان چهره های هنری زیادی بود .در ابتدای این مراسم سید عباس عظیمی
مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت گفت :زمانی که این موسسه شکل گرفت ما
نه صندلی داشتیم و نه اتاق ،با کمبود امکانات روبه رو بودیم و فقط با کمک دوستان
و زحمات ان ها توانستیم به شکل امروزی تبدیل کنیم .وی افزود :من ویترین این
خدمات هستم و پشت صحنه افرادی هستند که ما را در رشد بیشتر یاری می کنند.
جامعه ما باید از ظرفیت هنرمندان پیشکسوت بهره مند شود و این وظیفه ماست که
تجارب این افراد و ظرفیت ها را در اختیار جامعه قرار بدهیم .او ادامه داد :اقای صادقی
نژاد سال هاست در عرصه هنر مشغول فعالیت هستند و نتایج خوبی حاصل کرده اند و
البوم «ستاره خورشید» نیز یکی دیگر از اثاری است که روی ان وقت زیادی صرف
کرده اند .امیر بکان اهنگساز دومین سخنران این برنامه گفت :یک اصطالح غلط در
جامعه در حال پخش است که ان بیان موسیقی بی کالم و استفاده از واژه بی کالم
است .موسیقی به دو بخش سازی و اوازی تقسیم می شود و برای جداسازی بهتر است
از واژه سازی برای این شکل از موسیقی استفاده شود .وی افزود :اقای صادقی نژاد در
دوره ای که موسیقی مصرفی در حال رویش مداوم است توانسته یک اثر شایسته به
گنجینه موسیقی افزون کند و این اثر جزو کارهایی است که باید به گوش رسیده و
شنیده شود .فردین خلعتبری اهنگساز و تنظیم کننده در ادامه گفت :امیدوارم روزگار
به جایی نرسد که فراموش کنیم چه کسانی در پشت ما ایستاده اند ،من کمتر پیش
پشت صحنه
اوقات شــرعی
به وقت تهران
اذان ظهر
12:18
غروب افتاب
17:37
اذان صبح فردا
05:32
اذان مغرب
طلوع افتاب فردا
می اید که در جلسات اینطوری شرکت و صحبت کنم
و زمانی که از من می خواهند صحبت کنم یاد خیلی
چیزها می افتم .وی افزود :وقتی نام موسسه هنرمندان
پیشکسوت که می شنوم کمی نگران می شوم ،این نام
بار منفی داشته و انسان را یاد این می اندازد که گویی
کار جامعه با این افراد تمام شده و ان ها هر چند وقت
یک بار دور هم جمع شده و حرف های خوب می زنند.
در همه جای دنیا هنرمند در تمام دنیا از ابتدا تا انتهای
عمر خود از او استفاده می شود اما این عنوان کمی نگران کننده است .او ادامه داد :بازار
موسیقی این روزها ما را به سمتی برده که این طور به چشم می اید که قدیمی ها نقشی
در تعالی این هنر نداشتند و به نظرم این موسسه وظیفه دارد تالش خود را بکند تا
هنرمندان به عرصه بازگشته و دیده شوند .خلعتبری همچنین گفت :اقای صادقی نژاد
در مبحث ردیف های موسیقی وحدتی ایجاد کرده و با اساتید زیادی در ارتباط بوده
است ،به همین خاطر موسیقی را خوب می شناسد ،ان هم موسیقی که سازی است
را به بهترین شکل ساخته و پرداخته است .متاسفانه امروزه در جامعه ما وقتی صحبت
از موسیقی می شود اولین کلمه این است که چه کسی ان را خوانده است؟ در صورتی
که همانقدر که موسیقی اوازی مهم است به موازات موسیقی سازی نیز مورد توجه
است .بابک زرین اهنگساز در ادامه برنامه برنامه درباره این هنرمند گفت :من چند
قطعه البوم ستاره خورشید را شنیدم و به نظرم شکل موسیقی ان به نحوی است
که به مردم عام نزدیک تر بوده و قابل درک است و جای تحسین دارد .شاهین فرهت
اهنگساز دیگر سخنران این برنامه درباره نحوه اشنایی خود با صادقی نژاد گفت :من
به واسطه دوستی که با افراد در وزارت ارشاد دارم و نه به خاطر کارم رفت وامد زیادی
دارم و اولین دیدار برایم جالب بود که یک هنرمند چطور می تواند مدیر هم باشد،
این فرد توانایی زیادی در خلق ملودی داشــته و اثار ارزشمند زیادی عرضه کرده
است .وی افزود :من معتقدم امثال صادقی نژاد می توانند
کمک شایانی به جامعه موسیقی و موسیقیدان ها کنند.
داود گنجه ای نوازنده یکی دیگر از افراد حاضر در مراسم
بیان داشــت :من به دلیل روحیه ای که دارم بیشتر در
جلسات مدیران شرکت می کنم تا بتوانم به راحتی درد
دل کنم .دلم برای اقای صادقی نژاد می ســوزد چرا که
هم باید هنرمند باشد و هم مدیر فرهنگی و هماهنگی
میان این دو خیلی سخت است .وی افزود :به نظر من
یکی از بامعرفت ترین افرادی است که امروز در جامعه سخت پیدا می شود و باید
قدر دانست.
در ادامه صادقی نژاد ضمن تشکر از حضار برنامه گفت :این اثر توسط کسی خلق
شده که از نوجوانی توسط اساتید بزرگی پرورش یافته و به عرصه رسیده است.
او در مســیر زندگی خود با ادم های زیادی قرار گرفته و همیشــه دعای پدر و
مادر شامل حالش بوده است .وی افزود :از خداوند سپاسگزارم که لطف همیشه
شامل حالم بوده و از حضور اساتیدی مثل حسین معلم بهره مند شدم و این اثر
را از صمیم قلب به او تقدیم می کنم .این اهنگســاز اضافه کرد :نام این اثر را به
خاطر دختر استاد معلم که چشــم از جهان فرو بستند به نام ستاره نام گذاری
کرده و خورشــید نیز نام مادر اســتاد اســت که تمام هدفم برای استاد بوده و
هســت .حسین معلم نویسنده اخرین سخنران برنامه بعد از خواندن چند بیت
شــعر و تعریف یک خاطره ،از صادقی نژاد تقدیر کرد و از او خواست تا در تعالی
هنر بکوشــد .در انتهای برنامه مراسم رونمایی از البوم ستاره خورشید با حضور
هنرمندان حاضر در مراسم انجام گرفت .فرزاد طالبی ،محمدعلی بهمنی ،ساالر
عقیلی ،بابک رادمنش ،میالد کیایی و خشایار اعتمادی از دیگر شرکت کنندگان
در مراسم بودند.
17:57
06:58
گنج سخن
هرکه با خشم خدا ،خواهان خشنودى مردم باشد ،خداوند او
را به مردم وامى گذارد.
امام حسین (ع)
دیروز به رئیس گفتم چندتا از مسئولین جشنواره و بروبچه های رسانه از موضع گیری و تیترهای هنرمند
در خصوص جشنواره فیلم فجر متعجب بودند و می گفتند شما که امسال با دبیر جشنواره رفیق هستید
دوباره چرا جشنواره را می کوبید! رئیس هم در جواب گفت ما جشنواره را می کوبیم ،ما با دبیر جشنواره
رفیقم!! جواب دادن به ســبک محمود احمدی نژاد ...لبخندزنان ادامه داد ،چی شد تا دو تا تیتر انتقادی
زدیم یادشــان افتاد روزنام هه ام وجود خارجی دارند ...بد بالیی سر مطبوعات اوردند بصورت فرسایشی
رسانه های مکتوب را منزوی کردند با روش رکود مطبوعات را هم مثل خیلی چیزای دیگر ذبح کردند؛
االن چی میگن؟! من که دیدم اوضاع قمر در عقرب هســت و ممکن این وســط من بشم اش نخورده و
دهان ســوخته ،مجبور شــدم برای تلطیف فضا چندتا شیرین کاری کنم و موضوع بحث را عوض کنم.
ســردبیر بصورت تلگرامی به پی ام داد ،اگر تو یاد می گرفتی کی و کجا چه حرفی را بزنی بســیاری از
مشــکالتت حل می شــد ...با وضع و اوضاع پیش امده برای گرفتن ارم طرح ترافیک ،مسائل اقتصادی
روزنامه و ضد حال های مدیران ...امیدوارم سال ۹۷برایم سال به دور از رسانه باشد!
فارس
افقی:
-1ازکارگردانان شــرکت کننده در بســیت وششمین جشنواره فیلم
ندا-سخاوتمند-شــریک -فلزرخسار-5پشــت ســر-بزرگان وســران 3
قــوم اصیل-کوزه بزرگ -6غذایی از تخــم مرغ-دارایی-7فرمانده-روشنائیها-8خط کش هندســی-حیوان باوفا-9همچنین-امتداد-10
مظهرسبکی-ازخلفای عباسی-11پایان نامه-ازحبوبات-سفید-عالمت
مفعولی-12فلــز پرمصرف-مکر-هوای جابجا شــده-نقش هنری-13
همیشــه ودایم -درحــال دویدن-مردم قرانی-14دوستان-ســیراب
نمودن-خواب خوش-15ازفیلمهایش
6
7
8
11
پاسخ جـدول شـماره قـبل
1
2
2ا
4ی
ر
5ا
7
8خ
ا
ی
ر
ا
و
ا
ر
ه
ر
و
م
ل
د
ر
س ر
ا
ر
ا
ی
ا
م
ی
ا
ر
م
ی ن
س
ر
و
د
د
ا
د
د
م
ن
ا
ن
ک ا
س ا
ا
15 14 13 12 11
ن
ج
م
ا
ر
ه
ن
ج
ی
11ل
ا
10ا
13ن
م
ق
ص و
د
ی
ر
ا
9ج
14ک
4
5
6
7
8
10 9
م
ر
س و
م
س
و
د
12ت
3
ض ا
د
6ن
دانش اموزان تهرانی هر 3
روز یکبار تعطیلن!
5
10
3د
حافظانه
4
9
1ر
شما رهبر ارکستر سمفونیک افکار و احساسات خویشید .نباید
گامهای خود را با صدای طبل و شیپور دیگران هماهنگ کنید.
گوش به نوای درون خود بسپارید .نواهایی که از درونتان بر
میخیزدراهدایتکنید.دکترالهیقمشه ای
1
2 1
3
4
6 5
7
8
15 14 13 12 11 10 9
فجر -2فکر-نژادما-شیوا نیســت-3قدرت-کاال-معراج مومن-4حرف 2
طرح روز
پندبزرگان
خرم ان روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم
گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب
من به بوی سر ان زلف پریشان بروم
طراح جدول :رسول نادری
جـــدول
ا
و
ل
د
و
ا
ت
ش
ی
ی
ن
ا
ر
و
س
ی ب
ر
س
ک و
ر
س
م
ر
ا
ک
ا
ر
ی
ز
ا
ن
ی
و
ن
و
ا
ق
د
ر
ا
م
چ
ه
ک و
د
ک ا
ن
و
ک ا
ر
ه
14
15
ر
س ی
ت
15ش ر
13
د
ا
12
ا
ه
ی
م
ا
ا
م
ا
ن
ا
م
و
ز
ه
عمودی:
-1بااین فیلم در جشــنواره امسال حضور دارد-فیلم مشــهورعالم سینما-2حرف ندا-نژادما-درخشنده
-3زمان مشــخص-پیروان-راندن مزاحم-شهری درژاپن-4فصل ربیع-شهری نزدیک تهران-تسهیالت
بانکی -ازحروف الفبا -5ابســتن-مخفی-گرداگرددهان-6به دنیااوردن-عددورزشی-خوشحال-7چین
وشکن-روحجاری-8سوسنزرد-سرگردان-9شهریدراستانکرمانشاه-عددفوتبالی-10نقره-تیرپیکاندار-
ضمیرغایب-11کالبد-قابله-مــاه روزه-12دریاچه ای درترکیه-غذای ماکیان-یازده-شــفابخش بیمار
-13انتظار-دادنیرسواگر-افسانه-جدا-14شهرانار-محکم-یکخودمانی-15ازفیلمهایش-روداروپایی
اخبار دیدنی
النازحبیبیبازیگرفیلم«خجالتنکش»درکاخجشنواره/هنرمند
حاتمی کیا کارگردان فیلم «به وقت شام» در نشست خبری کاخ جشنواره /هنرمند
تالش ماموران اتش نشانی برای مهار اتش در طبقه منهای چهار (محل بایگانی اسناد)
ساختمان برق حرارتی وزارت نیرو در خیابان ولیعصر (عج) که حوالی ساعت 10صبح
دوشنبه دچار حریق شده بود /مهر
عوامل فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» در کاخ جشنواره سی و ششمین دوره
فیلمفجر/هنرمند
عوامل فیلم «خجالت نکش» در کاخ جشنواره /هنرمند
عوامل فیلم «به وقت شام» در کاخ جشنواره سی و ششمین دوره فیلم فجر /هنرمند