روزنامه هنرمند شماره 876 - مگ لند

روزنامه هنرمند شماره 876

روزنامه هنرمند شماره 876

روزنامه هنرمند شماره 876

‫سه شــنبه ‪ 24‬بهمن ماه ‪ 1396‬سال دهم‬ ‫‪ 8‬صفـــــحه‬ ‫احمد مازنی رئیس کمیته فرهنگی‪ ،‬هنری‬ ‫و رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس‬ ‫سایه سنگین سیاست‬ ‫بر روی برخی سیمرغ های‬ ‫جشنواره فجر‬ ‫‪2‬‬ ‫شماره ‪876‬‬ ‫‪ 1000‬تومـان ‪ISSN 2008-0816‬‬ ‫نگاهی به فیلم «تنگه ابوقریب» به بهانه دریافت‬ ‫سیمرغ بهترین فیلم جشنواره فجر‬ ‫واقعی و باورپذیر‬ ‫نگاهیبهفیلم هایجشنوارهسیوششمفیلمفجر‬ ‫روایت هایجدی‪،‬کمدی‪،‬‬ ‫سیاسی‪،‬تکراریو بی سرانجام!‬ ‫‪4‬‬ ‫‪ ‎‬علی جعفری پویان نوازنده ویولن در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫ذائقهموسیقیمردمبــرای‬ ‫تولیدکنندگانگنگشدهاست‬ ‫‪6‬‬ ‫گفتگو با کارگردان و بازیگران نمایش «سیم وسرمه»‬ ‫امیرجدیدی درنمایی از فیلم «تنگه ابوقریب»‬ ‫محمدبدرلو‬ ‫‪5‬‬ ‫روایتیازذهنیکبازیگر‬ ‫در داالن هایدا‬ ‫‪3‬‬ ‫یادداشتی بر اخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا‬ ‫عموابراهیمسینمایایران؛ازتو‬ ‫گله مندیمکهبهوقت«شام»امدی!‬ ‫‪4‬‬ ‫پیام رئیس جمهوری به سی و ششمین جشنواره فیلم فجر‬ ‫‪2‬‬ ‫ سه شـــنبه ‪ 24‬بهمن ماه ‪ 1396‬سال دهـم شمــاره ‪876‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫فرهــــــنگوهنر‬ ‫& ‪ART‬‬ ‫‪CULTURE‬‬ ‫اخبار‬ ‫خبر‬ ‫احمد مازنی رئیس کمیته فرهنگی‪ ،‬هنری و رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس‬ ‫سایهسنگینسیاست‬ ‫بر روی برخی سیمرغ های جشنواره فجر‬ ‫رئیــس کمیتــه فرهنگــی‪ ،‬هنری و‬ ‫رســانه کمیســیون فرهنگی مجلس‬ ‫روند کلیــه انتخاب ها در جشــنواره‬ ‫فیلــم فجر از انتخاب هیــات داوران‬ ‫تا انتخــاب برگزیدگان جشــنواره را‬ ‫غیر دموکراتیک دانست‪ .‬احمد مازنی‬ ‫ضمــن تقدیــر از برگزارکنندگان و‬ ‫دســت اندرکاران برپایی سی و ششم جشــنواره فیلم فجر‪ ،‬عنوان‬ ‫کرد‪ :‬جشــنواره فیلم فجر یک نقص بــزرگ دارد به این صورت که‬ ‫انتخاب ها در ان به صورت دموکراتیک صورت نمی گیرد و حاکمیتی‬ ‫و دولتی است‪.‬‬ ‫نماینده مردم تهران‪ ،‬ری‪ ،‬شمرانات‪ ،‬اسالمشهر و پردیس در مجلس‬ ‫شورای اســامی افزود‪ :‬چنانچه انتخاب هیات داوران بر عهده خود‬ ‫سینماگران و شرکت کنندگان در جشنواره باشد‪ ،‬مشکالت و ایرادات‬ ‫گرفته شــده به جشنواره برطرف می شــود و هیچکس نمی تواند به‬ ‫روند انتخاب ‪‎‬های جشــنواره فیلم فجر ایرادی بگیــرد‪ .‬وی با بیان‬ ‫اینکــه در حال حاضر انتخاب ها در هیچ یــک از مراحل از انتخاب‬ ‫هیات داروان گرفته تا برگزیدگان جشــنواره دموکراتیک نیســت‪،‬‬ ‫افزود‪ :‬طبیعی است که در چنین شــرایطی که داوران جشنواره از‬ ‫سوی دبیر جشــنواره که نماینده دولت است‪ ،‬برگزیده شود‪ ،‬سایه‬ ‫سنگین سیاست نیز بر جشنواره احساس شود‪ .‬مازنی پیشنهاد کرد‬ ‫که برای سال اینده انتخاب هیات داوران از حالت انتصابی به حالت‬ ‫انتخابی تغییر کند تا سینماگران در خانه سینما یا شرکت کنندگان‬ ‫در جشنواره فجر به اقتضای شرایط هر ساله بتوانند هیات داوران را‬ ‫انتخاب کنند‪ .‬وی یاداور شد‪ :‬در این صورت گله و شکوه هنرمندان‬ ‫به حداقل می رســد و چنانچه گالیه ای هم وجود داشــته باشد این‬ ‫انتقادهــا به دلیل اینکــه هیات داوران منتخب خود ســینماگران‬ ‫است‪ ،‬وارد نیست‪ .‬رئیس کمیته فرهنگی‪ ،‬هنری و رسانه کمیسیون‬ ‫فرهنگی مجلس در پاسخ به این سئوال که ایا داوری های جشنواره‬ ‫امسال سیاسی بود یا خیر‪ ،‬گفت‪ :‬نمی توانم گفت انتخاب ها سیاسی‬ ‫بودند ولی ایــن انتخاب ها توام با نارضایتی بود و خســتگی بر تن‬ ‫برخــی هنرمندان ماند در حالی که با روند ذکر شــده می توان این‬ ‫اسیب ها را حداقلی کرد‪.‬‬ ‫سینما یکی از کارامدترین ابزار فرهنگی و هنری است‬ ‫در مراســم اختتامیه سی و ششــمین جشنواره فیلم فجر‪،‬‬ ‫سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی پیام حسن‬ ‫روحانی رئیس جمهوری اسالمی ایران را قرائت کرد‪ .‬متن این‬ ‫پیام به شرح زیر است‪ :‬امروز‪ ،‬اهل نظر دیگر فرهنگ را فقط‬ ‫نمیدانند‪.‬امروز‪«،‬فرهنگ»‬ ‫زیربنایاصرفاًروبنایتوسعهجوامع ‬ ‫هم زیربنا و هم روبنا اســت‪ .‬ما در جمهوری اسالمی ایران‪،‬‬ ‫فرهنگ را به عنو ِان مهمترین مقصد و ِ‬ ‫غایت برنامه های توسعه‬ ‫می شناســیم‪ .‬ظهور همزمان سه پدیده‪ :‬اینترنت‪ ،‬تلفن های‬ ‫همراه هوشمند‪ ،‬شبکه های اجتماعی که جمع انها سودای‬ ‫غلبه بر نظام رسانه ای و قلب و روح و فکر تمامی ساکنان کره‬ ‫میدارد تا به‬ ‫خاکی را دارند‪ ،‬دست اندرکاران سینمای ما را بر ان ‬ ‫مثابه محتوای فکری و هنری‪ ،‬این ابزار و امکانات را به کمال به‬ ‫خدمت بگیرند و سینمای مقتد ِر ما در این عرصه‪ ،‬ابتکار عمل‬ ‫را در دست خود داشته باشد! عرصه ای که جامعه در ان اگاهی‬ ‫خودش را جست وجو می کند‪ .‬سینما امکان نقد و گفت و گو‬ ‫درباره مسائل و موضوعات م ّهم را برای گروه های متنوع جامعه‬ ‫فراهم می کند و این اغاز هر نوع بهبودی در زندگی و حیات‬ ‫عمق‬ ‫سیاسی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬فرهنگی و اقتصادی ماست‪ .‬مردم در ِ‬ ‫داستان های سینمایی به دنبال زندگی‪ ،‬هویت‪ ،‬رویاها‪ ،‬رنج ها‪،‬‬ ‫شــادی ها و امیدهای خود می گردند‪ .‬شاید‬ ‫این وج ِه ســینما‪ ،‬از علل م ّهم ّ‬ ‫جذ ّابیت های‬ ‫مردمی اش باشد‪ .‬ســینما می تواند چنین‬ ‫بستری را برای جستجوی جمعی – با هدفِ‬ ‫یافتن پاسخ های مرد ِم ما فراهم کند‪.‬‬ ‫کمک به ِ‬ ‫سینمایِ ما هرگاه که به ایفای چنین نقش‬ ‫و مسئولیتی نزدیک شده‪ ،‬توانسته است به‬ ‫جای تقلید‪ ،‬بر نواور ی های خودش تکیه َزن َد‬ ‫و اوازه اش را در جهان منتشر کند‪ .‬سینما یکی از کارامدترین‬ ‫ابزار فرهنگی و هنری است که بشر امروز برای معرفی و انتقال‬ ‫تمدنی خود کشف کرده‬ ‫پیام ها و مواریث و دســت اوردهای‬ ‫ِ‬ ‫است‪ .‬ا ّما تمدنی می تواند امید به ماندگاری‪ ،‬باروری و بازتولید‬ ‫انتقال توام با ارتقاء خود‬ ‫ارزش هایش داشته باشد که فرایند‬ ‫ِ‬ ‫را مدیریت کند‪ ،‬ان را حیاتی بداند‪ ،‬نســبت به نقاط قوت و‬ ‫ضعف خود از منظری استراتژیک‪ ،‬احاطه یابد و انی از تزریق‬ ‫«امید» به جامعه غافل نشود‪ .‬سینمای ما باید حوزه فرهنگی و‬ ‫نی خود را مجددا ًبشناسد و در عین اینکه همواره «فرهنگ‬ ‫ّ‬ ‫تمد ِ‬ ‫دینی و ملی » و «مسائل ایران» مهم ترین محور و موضوعش‬ ‫است‪ ،‬به دنبال کسب سهمی هر چه فزون تر از میدان فرهنگ‬ ‫جهانی‬ ‫و هنر دیگر سرزمین ها و نیز اقتصا ِد‬ ‫ِ‬ ‫نیل به این منظور‪،‬‬ ‫صنعت تصویر باشد! برای ِ‬ ‫باید امکانات‪ ،‬قابلیت ها و ظرفیت های ملّی و‬ ‫بین المللی خود را هر روز ارتقاء بخشیم‪ .‬در‬ ‫این زمینه‪ ،‬توســعه نیروی انسانی‪ ،‬توسعه‬ ‫ســازمانی‪ ،‬توسعه منابع ســرمایه‪ ،‬توسعه‬ ‫فناوری‪ ،‬فراهم سازی زیرساخت های حقوقی‬ ‫و تجهیزاتی‪ ،‬ف ّعال شدن در صحنه دیپلماسی‬ ‫فرهنگی جهان‪ ،‬ب ِرندسازی‪ ،‬بازارسازی و توسعه خالق بازار و‬ ‫سرانجام طراحی و تدوین استراتژی های عرضه محصوالت از‬ ‫مهم ترینبرنامه هایسینمایایرانماخواهدبود‪.‬سینماییکه‬ ‫دیگر با مجموعه ای از سالن های نمایش تعریف نمی شود‪ ،‬بلکه‬ ‫وب سایت ها‪ ،‬شبکه های اجتماعی و بسیاری از تصویرافزارها که‬ ‫امکان پخش تصویر متحرک را دارا هستند‪ ،‬به نوعی در حیطه‬ ‫صنعت تصویر و سینما واقع می شوند‪ .‬سینمای ما باید با جذب‬ ‫انبوه جوانان با استعداد‪ ،‬خوش قریحه و اندیشمند از گستره‬ ‫اشتغالزایی‬ ‫ ‬ ‫ایران زمین‪ ،‬ریشه در خاک و َسر بر اسمان سایَد‪.‬‬ ‫عظیم سینما‪ ،‬توانمندی ان در ایجاد نشاط و امید در جامعه و‬ ‫اموزنده بودن از ویژگی های این سینما است‪ .‬سینمای ما با بیان‬ ‫محمدمهدیحیدریانرئیسسازمانسینمایی‬ ‫سالایندهجشنوارهفیلماولی هارابرگزارمی کنیم‬ ‫رئیس سازمان سینمایی‪ ،‬با اشاره به اینکه جوانان و فیل م اولی های این دوره جشنواره‪،‬‬ ‫حرفه ای وارد صحنه شده اند و توقع جامعه سینمایی و مخاطبین را از خود‪ ،‬ارتقاء‬ ‫بخشیده اند‪ ،‬گفت‪ :‬برانیم تا از سال اینده جشنواره فیلم اولی ها را برگزار کنیم‪ .‬به‬ ‫گزارش روابط عمومی جشنواره فیلم فجر‪ ،‬متن سخنان رئیس سازمان سینمایی به‬ ‫شرح زیر است‪:‬‬ ‫«تبریک و سالم بر مردمی که امروز در جشن اغاز چهلمین فجر انقالب اسالمی‬ ‫پرچم این نعمت چهل ساله را در نسیم نجواگر سرود جاودانه این مرز پر گهر و این‬ ‫سرای امید در گستر ه ایران زمین به اهتزار در اورند و با درود بی کران به روح معمار‬ ‫خردمند انقالب اسالمی و تبریک به مقام معظم رهبری در استانه چهل سالگی‬ ‫این انقالب شکوهمند‪ .‬سالم و خیر مقدم به هنرمندان و سینماگران ارجمند‪ ،‬به‬ ‫مسئولین و خدمتگزاران مردم‪ ،‬به معاون اول رئیس جمهور‪ ،‬به وزیر محترم فرهنگ‬ ‫و ارشاد اسالمی‪ ،‬به نمایندگان و اعضای محترم مجلس شورای اسالمی‪ ،‬و نیز شورای‬ ‫شهر‪ ،‬به همه اصحاب رسانه به ویژه رسانه ملی و خبرنگاران گرامی که با همراهی‬ ‫ایشان‪ ،‬فراگیری و شــکوه این دوره‪ ،‬بیش از پیش محقق و متجلی شد‪ .‬سالم و‬ ‫سپاس نثار همکاران تالشگرم در سازمان امور سینمایی کشور و دبیرخانه جشنواره‬ ‫ملی فیلم فجر‪ .‬سالم بر همه شما که امده اید تا با هم ورق زرین دیگری را بر کارنامه‬ ‫سینمای پر افتخار سرزمینمان بیافزاییم‪ .‬به رغم رشد سیصد درصدی اقبال شما به‬ ‫دیدن فیلم ها‪ ،‬هنوز تا کسب سهمی درخور از اوقات شما راهی دراز در پیش داریم‪.‬‬ ‫اما مردم ما در همه جای ایران باید به سینما بروند و این بر عهده ما و همراهی و‬ ‫پشتیبانی سایر مسئولین در دولت و مجلس است که هر چه زودتر امکان تحقق‬ ‫عدالت فرهنگی را در این عرصه فراهم سازند‪ .‬طبق امار سی کشور در جهان صاحب‬ ‫صنعت تولید فیلم هستند و کشور ما در این میان جایگاهی مطلوب دارد‪.‬اما ما باید‬ ‫ســهم خود را از جغرافیای فرهنگی و طبعاً از اقتصاد ده ها میلیارد دالری صنعت‬ ‫تصویر بیش از پیش مطالبه کنیم‪ .‬باید برای تحقق اینده مطلوب به کمک سینما در‬ ‫عرصه های مختلف‪ ،‬خلق فرصت کنیم‪ .‬این خلق فرصت ها‪ ،‬ایجاد جریانات اجتماعی‬ ‫می کند که به طور طبیعی اسیب پذیری و غافلگیری ما را در عرصه های سیاسی‪،‬‬ ‫اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬فرهنگی و حتی امنیتی به حداقل می رساند‪.‬‬ ‫الزمه این کار پایداری تصمیم های کالن و ثبات در سیاست هاست که به یاری خدا‬ ‫و مسارکت صاحبان هنر و اندیشه برنامه جامع سینما تهیه شده و من بعد چارچوب‬ ‫تصمیمات اجرایی را تعیین و تنظیم می کند‪.‬‬ ‫اثار عرضه شده در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر‪ ،‬حکایت از ان دارد که‬ ‫این سینما حرکت خود را به سوی حرفه ای تر شدن‪ ،‬به خوبی استمرار بخشیده‬ ‫است و این پیام را به مخاطبین خود می ده که سینمای ما زنده است‪ ،‬چون جامعه‬ ‫ما زنده است و سینمایی به روز را طلب می کند‪ .‬حضور فیلم های خوش ساخت با‬ ‫مضامین اجتماعی ‪ ،‬کمدی‪ ،‬دفاع مقدس و مقاومت‪ ،‬در قالب های داستانی‪ ،‬انیمیشن‬ ‫و مستند‪ -‬مجموعه متنوعی را به جامعه عرضه داشت که امید به اینده درخشان‬ ‫این سینما را بیش از پیش نمایان می سازد‪ .‬فیلم های اجتماعی این دوره‪ ،‬ضمن نگاه‬ ‫نقادانه به مسائل و معضالت جاری‪ ،‬هم از سیاه نمایی های مرسوم فاصله گرفته اند و‬ ‫هم با بیان سینمایی حرفه ای تر و هنرمندانه تر امیدافرینی کرده اند‪ .‬کسی از دیدن‬ ‫فیلم های کمدی خجالت زده نمی شود‪.‬فیلم های کمدی این دوره را خوش ساخت‬ ‫و محترمانه‪-‬در عین پرداختن به موضوعات فرهنگی‪ ،‬سیاسی و اجتماعی می یابیم‪.‬‬ ‫فیلم های«دفاع مقدس» نگاه و تاریخچه بدیعی را به مردم‪ -‬خاصه جوانانی که ان‬ ‫روزها و ان واقعه خطیر را ندیده اند‪ -‬با هنرمندانه ترین بیان و فنی ترین وجوه‪ ،‬عرضه‬ ‫کرده اند‪ .‬در موضوع دشــوار «انیمیشن» نیز توانسته ایم تا بخش عظیمی از عقب‬ ‫علمی و هنری مشکالت جامعه و نقد سیاست ها‪ ،‬رویکردها و‬ ‫عملکرد دولت و موسسات تاثیرگذار جامعه‪ ،‬می تواند عامل‬ ‫پیشرفت‪ ،‬توسعه و رفع موانع پیش روی جامعه باشد‪ .‬امام(ره)‬ ‫فرمودند‪ :‬در جمهوری اســامی همه باید با انتقادها و طرح‬ ‫ا ِشــکال ها‪ ،‬راه را برای سعادت جامعه باز کنند (صحیفه نور‪،‬‬ ‫جلد ‪ ،۱۴‬صفحه ‪ .)۲۴‬سینما با بیان و طرح مسائل و نظریات‬ ‫جدید می تواند جامعه را برای مواجهه با انها اماده ســازد‪ .‬با‬ ‫رفتن به فضاهای طبیعی و تاریخی سرزمین مان و نیز بازتاب‬ ‫و معرفی هزاران رســم و واقعه ایینی‪ ،‬دینی و ملّی به کمک‬ ‫پیشرفت صنعت گردشگری بشتابد و با نگاه دانش بنیان باعث‬ ‫پیشرفت فناوری و توسعه استارت اپ ها شود‪ .‬این سینما قادر‬ ‫است ارامش روانی به جامعه ببخشد‪ ،‬به حفظ ثبات اجتماعی‬ ‫و التیام ُگسست ها مرهم باشد‪ ،‬با نشاط و نشاط افرین باشد‪،‬‬ ‫قانون و اخالق را که مولّفه های تنظیم کننده روابط اجتماعی‬ ‫امنیت‪ ،‬استقالل و اقتدار ملی‬ ‫هستند‪ ،‬تحکیم بخشد‪ ،‬احساس ّ‬ ‫امنیت و ارامش خاطر درونی‬ ‫را تقویت کند‪ ،‬اما خود نیز باید از ّ‬ ‫برخوردار باشد و جهان را عرصه پرواز خود بداند‪ .‬من سینما را‬ ‫بخش مه ّمی از راه حل های مسائل و مشکالت امروز و فردای‬ ‫یدانم و نه مشکل!‬ ‫ایران و جوانان عزیزمان م ‬ ‫ماندگی تاسف بار خود از جهان انیمیشن را جبران و راه ده‪-‬پانزده ساله ای را جهش وار‬ ‫با موفقیت طی کنیم و به مرزهای استاندارد جهانی بسیار نزدیک شویم‪ .‬در موضوع‬ ‫فیلم های سینمایی موصوف به «مقاومت» نیز مضمون تازه ای را تجربه می کنیم که‬ ‫باید شاهد اثار ان‪ ،‬هم در افق پیش روی سینمای کشورمان و هم در سطح سینمای‬ ‫جهان باشیم‪ .‬اما جوانان و فیل م اولی های این دوره‪ ،‬هم حرفه ای وارد صحنه شده اند و‬ ‫توقع جامعه سینمایی و مخاطبین را از خود‪ ،‬ارتقاء بخشیده اند‪ .‬سینمای اینده ایران‬ ‫سنیمایی است متکی به نیروی جوان و ذهن خالق انان‪ .‬به یاری پروردگار‪ ،‬برانیم‬ ‫تا از سال اینده جشنواره مستقل فیلم های اول را نیز برپا کنیم‪ .‬از منظر برنامه ریزی‬ ‫و سیاســت گذاری‪ ،‬نکته بسیار مهم در این باره این است که رشد سینمای ما در‬ ‫تمامی ابعاد ان صورت گرفته است و منحصر به یک بخش از این صنعت و هنر‬ ‫بزرگ نبوده‪ .‬این ها پیش درامد اســت‪ ،‬امیدوار کننده است‪ ،‬اما کافی نیست‪ .‬این‬ ‫سینمایی قدرتمند بیش از پیش با احساس مسئولیت اجتماعی وارد عرصه ها و‬ ‫شــئون اجرایی کشور خواهند شد‪ .‬تالش خواهد کرد تا با پرهیز از تنش ها‪ ،‬مانع‬ ‫فرسایش فرهنگی و اجتماعی جامعه شود و در صدد خواهد بود تا از طریق بازخوانی‬ ‫مجدد نقش نهادهای اصلی تولید کننده ارزش در جامعه‪ ،‬مرجعیت «فرهنگی»‬ ‫را احیــاء کند و ظرفیت های خود را برای گفت وگوی درون تمدنی و نیز با جامعه‬ ‫جهانی ارتقاء بخشد‪ .‬طبعاً چنین سینمایی با نگاه به اینده و نقد عالمانه‪-‬منصفانه و‬ ‫در چارچوب منافع مل می رود تا «کابوسهای» افریده شده برای جوانان را به «امید»‬ ‫و «امیدواری» تبدیل کند‪ .‬کابوس زدگی‪ ،‬دشمن خالقیت‪ ،‬نشاط‪ ،‬کار و تالش‪ ،‬ایده‬ ‫و ابتکار و هر گونه انگیزه بهبود است‪ .‬درست برعکس «امید» و «امیدواری»‪ .‬گر ما‬ ‫«امید» در جامعه نیافرینیم‪ ،‬مرتباً ان را بازتولید نکنیم و براساس ان‪ ،‬اینده خود را‬ ‫ترسیم و معنا ننماییم‪ ،‬یقیین بدانید روز بیگانگان برای جامعه ما‪ ،‬اینده مطلوب شان‬ ‫را تعریف‪ ،‬القاء و ترسیم خواهند کرد‪ .‬تمامی دست اندکاران صنعت تصویر کشور‬ ‫اماده اند و پرتوان به پیش خواهند رفت و از سرزنش های خارهای مغیالن‪ ،‬غم به‬ ‫قلبشان راه نمی دهند و این فرموده رهبری معظم انقالب را ره توشه خود ساخته اند‬ ‫که‪« :‬سینما کلید پیشرفت کشور به میزان زیادی دست شما سینماگران است‪».‬‬ ‫‪3‬‬ ‫ سه شـــنبه ‪ 24‬بهمن ماه ‪ 1396‬سال دهـم شمــاره ‪876‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫تئاتـــــر‬ ‫گفتگوی«هنرمند»‬ ‫با کارگردان و بازیگران نمایش «سیم وسرمه»‬ ‫روایتی از ذهن‬ ‫یک بازیگر‬ ‫در داالن های دا‬ ‫اخبار‬ ‫بازگشت «غول بزرگ مهربان» با عمو فیتیلیه ها‬ ‫ارین ودیعی‬ ‫نمایش«سیم و سرمه» از نیمه پاییز تمرینات خود را برای اجرای‬ ‫عموم در تماشاخانه دا اغاز کرد اما کمتر از یک هفته به بازبینی‬ ‫نمایش جهت اجرای عموم‪ ،‬بازیگر مرد این نمایش که نقش محوری‬ ‫در این اثر داشت تغییر کرد‪ .‬با رفتن محمد حاتمی و پس از ان‬ ‫اهنگساز این اثر و اضافه شدن تیم جدید تمرینات نمایش«سیم‬ ‫و سرمه» با گروه جدید از سر گرفته شد و این موضوعات باعث‬ ‫تعویق در اجرای عموم این نمایش شد‪« .‬سیم و سرمه» با چهار‬ ‫اجرا در سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر کار خود را اغاز کرد‬ ‫و از دوازدهم بهمن ماه اجرای عموم این نمایش اغاز شــد‪ .‬به‬ ‫بهانه اجرای عموم این نمایش با روزبه حسینی نویسنده‪ ،‬طراح‬ ‫و کارگردان این اثر و ســیما شکری‪ ،‬میثم غنی زاده بازیگران به‬ ‫گفتگوپرداختیم‪.‬‬ ‫سیما شکری‪ :‬نمایش ها حداقل باید چهار ماه تمرین شوند‬ ‫با ســیما شکری بازیگر نقش زن در این اثر به گفت وگو پرداختیم تا‬ ‫از شکل اجرایی این نقش که از ابتدا در متن نمایشنامه تعریف نشده‬ ‫بود بیشتر بدانیم‪.‬‬ ‫شــما پیش تر نیز با روزبه حسینی همکاری داشتید و با‬ ‫فضای اثار او اشنا بودید‪ .‬چطور شد که بازی در این نقش‬ ‫که روزبه خود به ایــن کار افزوده‪( ،‬در متن ابتدای وجود‬ ‫نداشته) بازی کردید؟‬ ‫به دلیل همکاری قبلی که دوسال پیش داشتیم و اشنایی من با نحوه‬ ‫کارگردانی ایشــون و عالقه ای که به نمایش نامه های او داشتم باعث‬ ‫شــد که من ترغیب به بازی در این نمایش بشــوم‪ .‬فضای موزیکال و‬ ‫شــاعرانه را دوست دارم و برای دیدن و بازی کردن و فضای کارهای‬ ‫ایشان نیزهم همین شــکل است برای همین این دالیل مضاعف شد‬ ‫برای بودن من دراین نمایش‪.‬‬ ‫روزهای تمرین شــما به توجه به تغییرات بازیگری کمی‬ ‫طوالنی شد‪ ،‬همزمان با این کار در اثر دیگری هم فعالیت‬ ‫داشتید و یا اینکه تنها بروی این نقش تمرکز داشتید؟‬ ‫نخیر من اعتقادی به همزمان کار کردن روی دوتا نقش ندارم و ســعی‬ ‫می کنم که تا انجایی که ممکن باشــد این کار را نکنم‪ .‬روزهای تمرین‬ ‫خیلی هم از نظر من طوالنی نشــد‪ ،‬فکر می کنــم حداقل تمرین برای‬ ‫یک نمایش ‪ ۶‬ماه اســت حاال اگر مونولوگ باشد یا نمایش کوتاه تر باشد‬ ‫حداقلش می تواند ‪ ۴‬ماه شود فکر می کنم تایم تمرین مناسب بود‪.‬‬ ‫نقش زن در این نمایش توسط بازیگر مرد داستان نیز شرح‬ ‫داده می شود چطور به بازی در این شخصیت رسیدید؟ در‬ ‫مورد شخصیت زن داستان بگویید‪.‬‬ ‫زن داستان در دوجای نمایش ظهور پیدا می کند ‪-‬ابتدای نمایش و انتهای‬ ‫نمایش‪ -‬این زن در ابتدای نمایش در واقع سایه ای خیال مرد است زنی‬ ‫که در گذشته ای دور به شکل سایه ای در ذهن مرد در خالل حرف های‬ ‫مرد ظاهر می شود‪ ،‬مرد زن را نمی بیند بلکه حسش می کند درمونولوگ‬ ‫دوم این زن از دل تاریخ و گذشــته بیرون می اید و زن امروزی است که‬ ‫وقایع سپری شده و سرنوشت انسان امروز پس از گذشت سالیان سال را‬ ‫در چند خط می گوید و از دست داده های انسان امروزی حرف می زند از‬ ‫ارزش های زندگی انسان که نابود شده می گوید‪.‬‬ ‫اغلب دیالوگ های شــما بر اساس شعر نوشته شده این‬ ‫شکل بیان شما را سخت تر نمی کرد؟ با موسیقی و روای‬ ‫نیز در طول اجرا هماهنگی هایی داشتید؟‬ ‫رئالیسم شاعرانه در نوع خود بازی سختی است از طرفی باید استلیزه و‬ ‫دقیق بازی کرد و از طرفی هم رئال دیالوگ ها را گفت که صرفا فقط شعر‬ ‫خوانده نشده باشد‪ .‬از بعد از مونولوگ اول که من وارد می شوم و در صحنه‬ ‫هستم اوازهایی که خوانده می شوند را همراهی می کنم و با گروه موسیقی‬ ‫می خوانم ولی با راوی قرار است که ارتباطی نداشته باشم و راوی در بداهه‬ ‫پردازی خودش ممکن است با من ارتباط برقرار کند‪.‬‬ ‫روزبه حســینی در رسیدن به این نقش و به این شکل از‬ ‫اجرا چقدر تاثیر داشت؟ ما به ازا بیرونی برای بازی در این‬ ‫نقش در نظر داشــتید؟ شما گریم و طراحی لباس خاص‬ ‫برای این نقش ندارید؟ این تعمدی بوده و چرا؟‬ ‫در هر صورت کارگردان با راهنمایی ها و نظرات خودش باید به بازیگر‬ ‫در رســیدن به نقش کمک کند‪ .‬ما خیلی درباره نقش صحبت کردیم‬ ‫و بحث های زیادی درباره کارکتر داشــتیم ولی در این نمایش من به‬ ‫اصالت بازیگر اعتقاد داشتم و سعی کردم که نقش را به خودم نزدیک‬ ‫کنم پس دنبال مابــه ازای بیرونی نبودم چون این کارکتر این اجازه‬ ‫را می داد کــه من نقش را به خودم نزدیک کنم‪ .‬اینکه چرا این نقش‬ ‫گریم و لباس خاصی ندارد از نظر من اینطوراست که چون در قسمت‬ ‫اول زن ســایه ای در خیال مرد است یک تصویر از زنی‪ ،‬این زن اتفاقا‬ ‫اگر بدون چهره پردازی خاصی باشــد بیشتر نشان دهنده یک تصویر‬ ‫نا واضح که ثابت شده هم ممکن است نباشد‪ .‬رنگ و لباس و حسش‬ ‫ممکن است در هر بار حس کردن مرد متفاوت باشد‪ .‬در قسمت دوم‬ ‫هم باز زن بدون گریم خاصی است چون فکر می کنم می تواند هر زنی‬ ‫باشد که دارد درباره نابودی ارزش ها می گوید پس لزوما نباید چهره و‬ ‫لباس ثابت شده ای داشته باشد‪.‬‬ ‫میثم غنی زاده‪ :‬نقش سختی داشتم‬ ‫میثم غنی زاده بازیگر نقش مرد در نمایش«ســیم وســرمه» با تغییر‬ ‫بازیگران مرد این نمایــش در روزهای نزدیک به بازبینی این اجرا به‬ ‫این گروه افزوده شــد و در بازه زمانی کوتــاه ناگزیر به حفظ متن و‬ ‫درک شخصیت بود که این موارد سختی کار این بازیگر را دو چندان‬ ‫می کنــد‪ .‬با او که نقــش محوری در این نمایــش دارد به گفت وگو‬ ‫پرداختیم تا با ابعاد این شخصیت بیشتر اشنا شویم‪.‬‬ ‫‪THEATER‬‬ ‫گویا در هفته پایانــی تمرین و نزدیک به روزهای اجرای‬ ‫عموم این اثر به این گروه افزوده شــدید؟ ان زمان قرار‬ ‫نبود که تاریخ اجرای عموم تغییر کند‪ ،‬با یک هفته تمرین‬ ‫به این نقش می رسیدید؟‬ ‫بله حدود یک هفته به اجرا اضافه شدم و قطعا ریسک باالیی داشت ولی‬ ‫خوب من قبال هم از این نوع اتفاق ها برایم افتاده بود و تجربه کرده بودم‪.‬‬ ‫ولــی نا گفته نماند که این کار با همه تجربه هایی که در مدت زمان کم‬ ‫داشتم فرق می کرد‪ .‬این کار تک پرسوناژ بود و این کار و سخت تر می کرد‬ ‫و واقعا اولین بار بود که از اجرا می ترســیدم اما ان قدر نقش را دوســت‬ ‫داشتم که نمی توانستم نه بگویم و فکر می کنم تا روز بازبینی که بعد ‪٤‬روز‬ ‫بود تا حدودی به کلیت نقش رسیده بودم‪.‬‬ ‫پیش تر نیز با گروه «وناگهان» همکاری داشتید‪ .‬متن این اجرا‬ ‫با اثری قبلی که از حسینی در ان بازی داشتید تفاوت های‬ ‫محسوسی دارد؟ فضای اثار او را چطور می بینید؟‬ ‫متن های روزبه حسینی شعر گونه است و کال دیالوگ هایش حال خوبی‬ ‫دارد ولی من فکر می کنم روزبه در نویسندگی دو روش دارد که در نهایت‬ ‫یک وجه اشــتراکی بین این دو می توان پیدا کرد‪ .‬روش اول که به نظرم‬ ‫روزبه بیشــتر به ان تعلق دارد فضای سنتی و ایرانی بودن نوشته هایش‬ ‫اســت مثل فضای کاهای استاد محمد‪ ،‬اکبر رادی و بیژن مفید و روش‬ ‫دیگر سبک و ســیاق کارهای مدرن است که حسینی به خوبی این دو‬ ‫را باهم تلفیق می کند‪ .‬اما در مورد کار پیشــین باید بگویم که دقیقا در‬ ‫فضای مدرن بود و با حضورشــش بازیگر با اینکــه در بازه زمانی چهار‬ ‫روز تا اجرا به گروه افزوده شــده بودم اما کاربه مراتب راحت تری نسبت‬ ‫به«سیم وسرمه» داشتم‪ .‬این نمایش یک کار کامال با تم کالسیک است‬ ‫که رگه های مدرنیته در ان به وضوح دیده می شود و من خوشبختانه هر‬ ‫دو این فضاها را تجربه کردم‪.‬‬ ‫در مورد نقش تان در این اثر بیشتر بگویید‪ ،‬این شخصیت بازه های زمانی‬ ‫مختلف را روایت می کند‪ .‬تماشــاگر پیش فرضی از داســتان ندارد و با‬ ‫روایت ها و دیالوگ های او به داستان پی می برد‪.‬‬ ‫در این کار من نقش ادمی را بازی می کنم که دونســل قبلش مطرب و‬ ‫ســیاه باز بودند و خودش علی رقم اینکه ادم تحصیل کرده ایست اما به‬ ‫دنبال شغل خاندانش رفته و در فواصلی از نمایش به گذشته باز می گردد‬ ‫به مکانی که سال ها قبل انجا معرکه برپا می کردند و حاال به قول کاراکتر‬ ‫ی اش است‪ .‬خاطرات ان فضا را روایت می کند و کل نمایش‬ ‫پستوی تنها ‬ ‫در ذهن این شــخصیت می گذرد که دارد گذشته را با صدای بلند مرور‬ ‫یادداشت روزبه حسینی در مورد دو بازیگر نمایش‬ ‫سیما شکری‬ ‫معرفِ‬ ‫تاریکی جهان ُگم شد‪،‬‬ ‫در‬ ‫خودش‬ ‫من‪،‬‬ ‫به‬ ‫شــکری‬ ‫ســیما‬ ‫ِ‬ ‫ّ‬ ‫جوانان خالق‬ ‫از‬ ‫جمعی‬ ‫که‬ ‫پیش‬ ‫سال‬ ‫ســه‬ ‫حدود‬ ‫ماند‪.‬‬ ‫سیما‬ ‫اما‬ ‫ِ‬ ‫و مســتعد را کنار هم جمع کردم تا دو سه سالی زندگی تئاتری‬ ‫فصل اول از ما‬ ‫را کنار هم تجربه کنیم‪ ،‬ســیما هم بود که پس از‬ ‫ِ‬ ‫جدا شد و اجراهایی در خارج از ایران و در ایران با گروه های دیگر‬ ‫ِ‬ ‫عضویت رسمی گروه‬ ‫را تجربه کرد‪ .‬تابستان امسال بازگشت و به‬ ‫اســتقامت او در شرایطِ‬ ‫ِ‬ ‫متغیر در «سیم و‬ ‫بسیار‬ ‫و ناگهان درامد‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫سرمه» بسیار قابل تقدیر است‪ .‬مهم تر از توانایی های او در انعطاف‬ ‫ذهن‪ ،‬بدن‪ ،‬صدا و‪ ...‬روحیه ی خســتگی ناپذیر اوست در بیشتر و‬ ‫«زن در رویا» در‬ ‫نقش ِ‬ ‫بیشــتر اموختن و تمرین مداوم داشــتن‪ِ .‬‬ ‫«ســیم و سرمه» را برای او نوشــتم و او قدر کلمه به کلمه اش را‬ ‫پس انچه از نوع حرکت و صدا و حس‬ ‫با تمام وجود دانســت و از ِ‬ ‫از او خواســتم‪ ،‬بسیار دلنشین و درست برامد‪ .‬از حضور او در این‬ ‫نمایش و در کنارم در گروه‪ ،‬بسیار خشنودم‪.‬‬ ‫میثم غنی زاده‬ ‫«رپرتوار سه نمایش اقتباسی» بنا بود در تماشاخانه ی انتظامی برگزار‬ ‫شــود‪ ،‬در یکی از نمایش ها‪« ،‬من در پوســت شیرم نمی گنجم» به‬ ‫کارگردانی صبا ازادیِ عزیز‪ ،‬جوانی بود که معرفِ او هم همان معرفِ‬ ‫ِ‬ ‫طاقت دوری‬ ‫رفتــه در تاریکی بود و چند روز پیش از اجــرا‪ ،‬او هم‬ ‫پی او به تاریکی سفر کرد‪ .‬میثم غنی زاده به‬ ‫دوست اش را نداشت و از ِ‬ ‫نقش‬ ‫پس‬ ‫از‬ ‫او‬ ‫و‬ ‫شد‬ ‫هفته‬ ‫یک‬ ‫از‬ ‫ تر‬ ‫م‬ ‫ک‬ ‫گمانم‬ ‫کارگردان معرفی شد‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دشوا ِر «شوماس» به خوبی برامد‪ .‬بازیگری وقت شناس‪ ،‬کوشا‪ ،‬شنوا‪،‬‬ ‫و سخت کوش و البته بسیار خوش حافظه ولی نگران‪ .‬از ِ‬ ‫بخت خوش‪،‬‬ ‫او هم پس از جلســات و گفت وگوهایی به گروه و ناگهان پیوست‪ .‬به‬ ‫سرعت پس از یک فصل از رپرتوار‪ ،‬با حوادثی که در تمرینات و تغییر‬ ‫بازیگر در «سیم و سرمه» پیش امد‪ ،‬این بار میثم کم تر از یک هفته‬ ‫خودش را به بازبینی رساند و نهایتن دو هفته بعد‪ ،‬اجراهای جشنواره‬ ‫و‪ ...‬از میثم غنی زاده قطعن به زودی بیشتر خواهیم دید و شنید‪.‬‬ ‫می کند‪ .‬داستان و شخصیت خیلی پیچیده نیستند که تماشاگر درگیری‬ ‫ذهنی برایش به وجود بیاید‪ .‬بنظرم به راحتی با کاراکتر در همان لحظات‬ ‫اولیه نمایش هم مسیر می شود و پیش می رود‪.‬‬ ‫روزبه حسینی در رسیدن به این نقش به این شکل از اجرا‬ ‫چقدر تاثیر داشــت؟ ما به ازاء بیرونی برای بازی در این‬ ‫نقش در نظر داشتید؟‬ ‫یکی از ویژگی های مثبت روزبه حسینی در کارگردانی این است که دست‬ ‫بازیگــر را در بازی باز می گذارد‪ .‬حداقل بــرای من که اینطور بوده و در‬ ‫مرحله اول اجازه می دهد هر کاری دوســت داریم انجام دهیم‪ .‬در ادامه‬ ‫باهمفکری تغییراتی در شــکل اجرا ایجاد می کنیم و این موضوع برای‬ ‫بازیگر عالی است تا اجازه داده شود خالقیتش بروز کند‪ .‬من با وجود اینکه‬ ‫درمدت کوتاهی به گروه اضافه شدم و بازیگر قبلی جدای از توانایی هایی‬ ‫که داشــت در این کار و با وجود اشــنا بودن و تمرین چند ماهه قطعا‬ ‫من نمی توانســتم در ان زمان کم به ان درجه برســم و روزبه حسینی‬ ‫هرگز عکس العملی از این بابت نداشت و انرژی که به من می داد کمک‬ ‫چشمگیری به من کرد تا بتوانم خودم را در این فضا پیدا کنم‪.‬‬ ‫شما گریم و طراحی لباس خاص برای این نقش ندارید؟ این‬ ‫تعمدی بوده و چرا؟‬ ‫در ابتدا قرار بود لباسی عرفانی شکلی برای شخصیت مرد طراحی شود‬ ‫ولی با هم فکری که با هم کردیم به این نتیجه رسیدیم که چون این فضا‬ ‫جای است که این شخصیت برای تمرین کارهایش پیش از اجرا به انجا‬ ‫می اید می تواند لباس عادی یا لباس تمرین بپوشد‪.‬‬ ‫رویا نونهالی‪ :‬تجربه گرایی یک باور روحی است‬ ‫رویا نونهالی بازیگــر و کارگردان‬ ‫تئاتر پــس از تماشــای نمایش«‬ ‫سیم و سرمه» گفت‪«:‬تجربه گرایى‬ ‫بیش از این که شیوه و روش باشد‪،‬‬ ‫یک باور و روحیه ى متناســب با‬ ‫ان اســت‪ .‬این منش‪ ،‬اسبابى الزم‬ ‫دارد مثل کنجکاوى‪ ،‬خطر پذیرى‪،‬‬ ‫پرسشگرى‪ ،‬خود را به روال معمول‬ ‫و مرسوم نســپردن‪ ،‬سهم بیشتر‬ ‫دادن به دریافت مخاطب‪ ،‬به فضا و تصویر و بیان از طریق میزانسن‪».‬‬ ‫او ادامه داد‪«:‬احوال تجربه گر‪ ،‬درکل‪ ،‬توجه به رازهاى موقعیت اســت‬ ‫و بعضى را چنان مشــتاق مى کند که اهل تجربه باقى مى مانند‪ .‬روزبه‬ ‫حســینى این طور کســى اســت‪ ،‬برایش ارزوى موفقیت و استمرار‬ ‫مى کنم و امیدوارم کارهایش و به ویژه نمایش «سیم و سرمه» که در‬ ‫تماشــاخانه ی دا به روى صحنه رفته است‪ ،‬با بهترین استقبال روبه رو‬ ‫شود‪ .‬من فرصت مواجهه با تالش پی گیر را‪ ،‬با ارزش مى دانم و خودم‬ ‫را به این گونه دیدار‪ ،‬تشویق مى کنم‪».‬‬ ‫مریم سرجه پیما‪ :‬روایت به شیوه ی نگفتن‬ ‫مریــم ســرجه پیما نویســنده و‬ ‫پژوهشــگرتئاتر نیز پس از تماشای‬ ‫نمایش«سیم و سرمه» گفت‪ «:‬وقتی‬ ‫از روایت حرف میزنیم از چه حرف‬ ‫نمی زنیم؟ اما پاسخ به همین سوال‬ ‫هم محور درا ِم «ســیم و سرمه» و‬ ‫کارهــای دیگری از این جنس نمی‬ ‫تواند باشد‪ .‬چرا که اثاری مثل «سیم‬ ‫و ســرمه» با این همه تکیه بر متن‪،‬‬ ‫علی الخصوص راه پیمایــی راوی و همراه کردن مخاطب با خودش ان‬ ‫هم نه در قصه و فضایی که پیش چشم او ترسیم می کند که در البه الی‬ ‫روح محتضری که مدام از گذشته به حال پناه می اورد‬ ‫سطرهای سپید و ِ‬ ‫پس همان داالن تاریکی‬ ‫در‬ ‫دردهــاش‬ ‫جویای‬ ‫وارش‬ ‫و در عقــب گر ِد َد‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫پیرنگ‬ ‫می شــود که از انجا فرار کرده‪ ،‬بیش از انکه روایتی دایره ای باشد‬ ‫ذهنی مولفی ست که ترس از زمان و زوال روی نقطه ای نگهش می دارد‬ ‫و گاه به پیش و گاه به پس می چرخد‪.‬‬ ‫شدن اثار این سندرم بازگشت به عقب چرخان است که‬ ‫و حاال ساری‬ ‫ِ‬ ‫وقتی در میانه ی اجرا برای مخاطب اشکار شد می تواند تصمیم بگیرد‬ ‫که نمایشــی پیش رویش را دوست داشته باشد یا نه؟ و در میانه های‬ ‫همین انتخاب است که میزانســن ها برایش رمزگشایی می شود چرا‬ ‫نمانــدن خاطرش با‬ ‫معلق ماندن و‬ ‫حاال متوجه شــده ان گام هــای‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫صحنه ی پیش رو‪ ،‬سکوت ها و اواها‪ ،‬طراحی های بر کاغذ‪ ،‬همه هجوم‬ ‫حال در گذر‪ ،‬که انچه داشته از پیش نظرش‬ ‫روح گذشــته اســت بر ِ‬ ‫داالن ســطرهای سپیدی‬ ‫می گذشــته صدای رد پای خودش بوده از‬ ‫ِ‬ ‫متن از پیش نوشته ای که دغدغه‬ ‫که انگار شیوه ایســت برای زایش ِ‬ ‫مولفش از اول یک چیز بوده‪ ،‬روایت به شیوه ی نگفتن‪».‬‬ ‫حمید گلی‪ ،‬علی فروتن و هومن رهنمون سه هنرمند شناخته شده تئاتر‬ ‫کشــور قرار است در کنار حسین محب اهری و مریم کاظمی در نمایش‬ ‫«غول بــزرگ مهربان» روی صحنه بروند‪ .‬نمایش «غول بزرگ مهربان»‬ ‫که قرار اســت از ‪ 6‬فروردین ماه ‪ 97‬و همزمان با روز جهانی تئاتر اجرای‬ ‫عمومی خود را در مجموعه اســمان (زعفرانیه) اغاز کند با پیوستن سه‬ ‫هنرمند شناخته شــده تئاتر حمید گلی‪ ،‬علی فروتن و هومن رهنمون‬ ‫تمرینات خود را اغاز کرده است‪ .‬این نمایش نوشته دیوید وود است که با‬ ‫ترجمه حسین فدایی حسین است که در گروه تئاتر مستقل تولید شده و‬ ‫در ان بازیگرانی همچون حسین محب اهری‪ ،‬مریم کاظمی‪ ،‬جواد اعرابی‪،‬‬ ‫میترا کریم خانی‪ ،‬پریســا فالح زاده‪ ،‬نازنین صفا‪ ،‬عرفان میدانلو‪ ،‬ســعید‬ ‫قره داغلی‪ ،‬مهراد زمانی‪ ،‬هایده حســین زاده‪ ،‬فاطمه خدابنده لو‪ ،‬حسام‬ ‫کالنتری و هنرجویان کودک و نوجوان به ایفای نقش میپردازند‪ .‬کاظمی‬ ‫این نمایش را با استفاده از تکنیک زنده عروسکی ‪ ,‬ماسک و عروسکهای‬ ‫باتومی که سهیال باجالن ان را طراحی کرده کارگردانی کرده است‪ .‬طراح‬ ‫دکور رضا مهــدی زاده‪ ،‬طراحی لباس الدن نصراللهی‪ ،‬زهرا بداغ ابادی‪،‬‬ ‫انتخاب موسیقی‪ ،‬افکت و ادیت فرید نوایی‪ ،‬طراح نور علی اشرف سمائی و‬ ‫دستیاران کارگردان مهراد زمانی و مدیران صحنه پانته ا صفامنش؛ شقایق‬ ‫اصالنی‪ ،‬پرنیا غفرانی‪ ،‬فربد تجویدی و سالله رستمی هستند‪ .‬این نمایش‬ ‫که سال گذشته در جشنواره بین المللی نمایش عروسکی تهران مبارک‬ ‫نیز حضور داشت داستان دختری یتیم به نام سوفی است که ربوده و به‬ ‫سرزمین غول ها برده می شود‪ .‬او در انجا با یک غول بزرگ دوست می شود‬ ‫که بر خالف دیگران مهربان است و قصد ازار ادمیان را ندارد‪...‬‬ ‫اپرای عروسکی «مکبث» به صحنه می اید‬ ‫«اپرای عروسکی مکبث» چهارمین اپرا از رپرتوارهای اثار اپرایی گروه اران‬ ‫به کارگردانی بهروز غریب پور از دیروز دوشنبه ‪ ۲۳‬بهمن ماه روی صحنه‬ ‫رفته است‪ .‬گروه تئاتر عروسکی «اران» به کارگردانی بهروز غریب پور از‬ ‫‪ ۲۳‬بهمن ماه ســاعت ‪ ۱۹‬اپرای عروسکی «مکبث» را در تاالر فردوسی‬ ‫روی صحنه خواهد برد‪« .‬مکبث» (‪ )Macbeth‬نمایشنامه ای تراژیک اثر‬ ‫ویلیام شکسپیر است که از وقایع تاریخی اسکاتلند تاثیر پذیرفته است‪.‬‬ ‫تراژدی «مکبث» شرح زندگی پرحادثه سرداری دلیر و الیق به نام مکبث‬ ‫اســت‪ .‬دانکن‪ ،‬پادشاه شریف و مهربان اسکاتلند‪ ،‬او را از میان هواخواهان‬ ‫خود برمی کشــد و به وی لقب و منصب می بخشد اما مکبث براثر تلقین‬ ‫جادوگران و وسوســه نفس و به اغوای زن جاه طلب خویش در شبی که‬ ‫پادشاه مهمان اوست او را در خواب به قتل می رساند و با این قتل جهنمی‬ ‫برای خویش به وجود می اورد‪ .‬موسیقی اپرای عروسکی «مکبث» توسط‬ ‫جوزپه وردی اهنگ ســاز نامدار ایتالیایی ساخته شده است‪ .‬خوانندگان‬ ‫اپرای «مکبث» عبارتند از مکبث‪ :‬جوزپه تــادی ‪،Giuseppe Tadei‬‬ ‫بانکو‪ :‬جوانی فویانی ‪ ،Giovanni Foiani‬لیدی مکبث‪ :‬بریژیت نلسن‬ ‫‪ .Brigit Nelson‬این اثر پیش تر برای عالقه مندان ایرانی و همچنین در‬ ‫کشور ایتالیا اجرا شده و جایزه بهترین طراحی صحنه را از کانون منتقدان‬ ‫تئاتر ایران دریافت کرده است‪ .‬بازی دهندگان عروسک این نمایش مریم‬ ‫اقبالی‪ ،‬علی پاکدست‪ ،‬علی ابوالخیریان‪ ،‬مرجان احمدی‪ ،‬مرضیه سرمشقی‪،‬‬ ‫نسیم امیرخسرو‪ ،‬الهام عابدی‪ ،‬هانی حسینی‪ ،‬سارا اقبال‪ ،‬مرضیه نادری‪،‬‬ ‫سحر کاظمی‪ ،‬مریم رحمانی‪ ،‬مهرنوش صادقیان‪ ،‬ثمین جوادزاده زاهدانی‪،‬‬ ‫رویا الماسی مهر‪ ،‬صدف بیگدلی‪ ،‬ساحل صفا‪ ،‬مهرنوش خالقی‪ ،‬الهام وفایی‪،‬‬ ‫زینب اشرف زاده هستند‪.‬‬ ‫«فتوحاتگلشیری»درتاالرچهارسو‬ ‫نمایش «فتوحات گلشیری» به دراماتورژی مجتبی کریمی و کارگردانی‬ ‫یوسف باپیری از روز چهارشنبه ‪ ۲۵‬بهمن ماه در تاالر چهارسو مجموعه‬ ‫تئاتر شهر روی صحنه می رود‪ .‬عباس جمالی‪ ،‬بهار کاتوزی‪ ،‬فرزانه میدانی‬ ‫و مریــم نورمحمدی به عنوان بازیگر در این نمایش حضور دارند‪ .‬محمد‬ ‫قدس مجری طرح‪ ،‬اشکان خیل نژاد مشــاور هنری‪ ،‬سریه شمسی زاده‬ ‫طراح صحنه‪ ،‬روح اله شمســی زاده گرافیک صحنه‪ ،‬جعفر جامه بزرگی و‬ ‫رضوان یارایی نقاشــی صحنه‪ ،‬محمد میر سلطانی‪ ،‬عباس میرسلطانی‪،‬‬ ‫مرتضی چراغ علی گروه ساخت دکور‪ ،‬ملیکه انصاری طراح لباس‪ ،‬ملیکا‬ ‫کیوان دســتیار لباس‪ ،‬زهرا بهرامی دوخت لبــاس‪ ،‬زهرا بهرامی دوخت‬ ‫لباس‪ ،‬فرزان فلک دهی صدا و موسیقی‪ ،‬روزبه کمالی طراح صدا‪ ،‬مهرداد‬ ‫مصلحی صدابردار‪ ،‬محمد رســولی طراح نور‪ ،‬کیوان ضیاپور مجری نور‪،‬‬ ‫ارمان کوچکی طراح گرافیک‪ ،‬پوستر و بروشور و علیرضا چلیپا تصویرساز‬ ‫دیگــر عوامل اجرایی نمایش را تشــکیل می دهنــد‪ .‬نمایش «فتوحات‬ ‫گلشــیری» به کارگردانی یوسف باپیری از روز چهارشنبه ‪ ۲۵‬بهمن ماه‬ ‫ساعت ‪ ۲۰‬با مدت زمان ‪ ۶۰‬دقیقه در تاالر چهارسو مجموعه تئاتر شهر‬ ‫به صحنه می رود‪.‬‬ ‫اجرای «بخواب در رویاهایت» در تئاتر مستقل تهران‬ ‫نمایش «بخواب در رویاهایت» حاصل کارگاه اموزشی رکسانا مهرافزون‬ ‫در تئاتر مستقل تهران اســت که ویژه کودکان‪ ،‬نوجوانان و جوانان اجرا‬ ‫خواهد شد‪ .‬در این کارگاه ‪ ۱۰۰‬ساعته موضوعاتی همچون قصه نویسی‪،‬‬ ‫تخیل‪ ،‬تجسم‪ ،‬ترکیب بندی‪ ،‬بدن و بیان تدریس شده و متن این نمایش‬ ‫نیز بر اساس مجموعه قصه های هنرجویان نوشته شده است‪« .‬بخواب در‬ ‫رویاهایت» جدیدترین تولید تئاتر مستقل تهران محسوب می شود که در‬ ‫تاریخ ‪ ۲۸‬و ‪ ۲۹‬بهمن ساعت ‪ ۱۹‬به صحنه خواهد رفت‪.‬‬ ‫دزفولمیزبانجشنوارهمنطقه ای‬ ‫تئاتر کودک و نوجوان شد‬ ‫دزفول ‪ -‬رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسالمی دزفول گفت‪ :‬این شهرستان‬ ‫به عنوان میزبان جشنواره منطقه ای تئاتر کودک و نوجوان انتخاب شد‪.‬‬ ‫نادر سعادتی فرد اظهار کرد‪ :‬جشنواره منطقه ای تئاتر کودک و نوجوان از‬ ‫پنجم تا هشتم اسفندماه در دزفول برگزار خواهد شد‪ .‬وی افزود‪ :‬در این‬ ‫جشنواره گروه های نمایش هشت استان خوزستان‪ ،‬ایالم‪ ،‬لرستان‪ ،‬بوشهر‪،‬‬ ‫کهگیلویــه و بویراحمر‪ ،‬چهارمحال و بختیاری‪ ،‬همدان و اصفهان حضور‬ ‫خواهند داشت‪ .‬رئیس اداره فرهنگ و ارشاد دزفول عنوان کرد‪ :‬تاکنون ‪۶۰‬‬ ‫اثر به دبیرخانه این جشنواره ارسال شده که توسط هیئت داوران بازبینی و‬ ‫بر اساس ظرفیت جشنواره تعدادی از انها انتخاب می شوند‪ .‬سعادتی فرد با‬ ‫بیان اینکه تاکنون دو نمایش از دزفول به این جشنواره معرفی شده است‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬زمان و مکان اجرای نمایش ها متعاقبا اعالم خواهد شد‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫ سه شـــنبه ‪ 24‬بهمن ماه ‪ 1396‬سال دهـم شمــاره ‪876‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینمـــــا‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫نقد‬ ‫افشین علیار‬ ‫نگاهی به اخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا؛ «به وقت شام»‬ ‫عمو ابراهیم سینمای ایران؛ از تو‬ ‫گله مندیم که به وقت «شام» امدی!‬ ‫وقتی نگاهت در لیســت کارگردان های فیلم ها به نام ابراهیم حاتمی کیا‬ ‫می افتد؛ مطمئن هستی راهی دیدن فیلمی پر از اتفاقات زیبا و هیجانی‬ ‫به همراه اموزه ای مخلوط شده با ارق ملی؛ شجاعت و انصاف می شوی‪.‬‬ ‫این اتفاق نه فقط در جشــنواره سی و ششم و برای فیلم «به وقت شام»‬ ‫بلکه از شروع سینمای حاتمی کیا؛ از دیده بان تا مهاجر؛ از اژانس شیشه ای‬ ‫تا بادیگارد و تا امروز و «به وقت شام» ادامه داشته است‪.‬‬ ‫فیلمی حرفه ای و پر از حرکت وحرف‪ .‬فیلمی که احتماال جوائز بسیاری‬ ‫را در روز اختتامیه جشــنواره سی و ششم درو خواهد کرد و هم از نگاه‬ ‫تماشاگران جایگاه ویژه ای خواهد داشت و نهایتا هم در اکران نود و هفت‬ ‫گیشه ها را به تسخیر در خواهد اورد‪.‬‬ ‫اما سخن اصلی اینجاست ‪ . ..‬دلتنگی اینجاست و گله اینجاست؛‬ ‫عمو ابراهیم سینمای ایران؛‬ ‫سرباز فرهنگی و جنگ نرم این کشور و این فرهنگ غریب مانده!!‬ ‫چرا دیر امدی؛ چرا به وقت «شام امدی»‪!!...‬‬ ‫چرا بعد از مدت ها که بر شــیربچه های مدافع حرم بدلیل مصلحت های‬ ‫دیپلماتیک؛ نام «مستشار» نهادند امدی‪...‬‬ ‫چــرا از غربت و مظلومیت یونس ها و علی ها دیر گفتی و صداقت ان ها را‬ ‫دیر بر صفحه سینما تاباندی‪...‬‬ ‫مردم که با صف های طویلشان برای دیدن فیلم خوبتر در بین فیلم های‬ ‫خوب؛ همیشه سالن ها و سانس های فیلم هایت را پر کرده اند‪ .‬همیشه و‬ ‫همه جا از احساس مسئولیتت؛ از احساس وظیفه ات؛ و صداقتت گفتند و‬ ‫عاشقانه انرا فریاد زدند وامدند ‪ ...‬اما قبول کن که دیر امدی ‪...‬‬ ‫دیر امدی تا ازشــیر بچه ها و دالوران افغان گــروه فاطمیون بگویی‪ ...‬از‬ ‫غربتشان در سرزمینی که متولد شدند‪ ...‬از خانواده هایشان اقای ابراهیم‬ ‫حاتمی کیا؛‬ ‫سربازها غریبند ‪ ...‬اما نه بچه های همت ها و چمران ها و برادران و رفقای‬ ‫محسن حججی ها ‪...‬‬ ‫لطفا بگو ‪ ...‬بشکن این حصار نخوت بسته و کرخت شده بر ذهن جامعه‬ ‫درگیر در قیمت تخم مرغ و سیگنال های مخرب و دروغگو و سیاه نمای‬ ‫انور ابی را‪...‬‬ ‫بگو از همسران بچه های مدافع حرم تا امثال مسیح علی نژاد ها خبرشان‬ ‫ندارد که خبری است‪...‬‬ ‫بگو از دردانه های بچه های فاطمیون و مدافعان حرم که در دهه نود درد‬ ‫دارند و باید قسم بخورند برای اینکه بگویند پدرانشان چیزی نگرفته اند تا‬ ‫برای دفاع از مرزهای ایران به سوریه و عراق بروند‪...‬‬ ‫حماسه سازی کن از مردان خان طومان؛ از همدانی ها؛ از سرایا خراسانی ها؛‬ ‫از انهــا که مردانه ایســتادند؛ از جوانمردانی که میدان را خالی نکردند و‬ ‫دوتایی امدند!‬ ‫بگو از پدرهایی که انقدر غیرت و تعصب داشــتند تا حواسشان به کشور‬ ‫و خاک و سرزمین شان باشد و سالها حواسشان به پدری کردن نبوده!‪...‬‬ ‫بگو از پسرهایی که پا جای پای پدرهایشان گذاشتند چون بچه های جنگ‬ ‫بودند و با جنگ بزرگ شدند!‪...‬‬ ‫فیلم به وقت شام دالوری و رشادت پدر و پسری ایرانی را روایت می کند‬ ‫که برای نجات جمعی از مردم ســوری گرفتار در چنگ داعش حماسه‬ ‫ســازی می کنند‪ .‬حماســه ای از نوع خرازی‪ ...‬باقری‪ ...‬همت و چمران از‬ ‫همان جنس رزمنده ای که هنوز دســتهای خونی اش پاهایت را گرفته و‬ ‫جای درد انرا حس می کنی ‪...‬‬ ‫ابراهیم حاتمی کیا در فیلمهای اخیرش؛ بخصوص «چ» که جز افتخارات‬ ‫سینمای ایران و حاتمی کیاست و بادیگارد و اخرین اثرش به وقت شام؛‬ ‫با ارائه جلوه هــای ویژه داخلی و به گفته خودش بدون هزینه حتی یک‬ ‫دالر برای اســتفاده از امکانات خارجی؛ خودش را در قامت یک حرفه ای‬ ‫تمام عیار در این حوزه که ارزوی هر سینماگری می باشد؛ قرار داده است‪.‬‬ ‫اگر برچســب دفاع متعصبانه و حمایت از سینمای ابراهیم حاتمی کیا بر‬ ‫این جمله نخورد؛ باید اعتراف کرد بجز معدود فیلمهایی که در جشنواره‬ ‫حضور داشت و واقعا بیننده را به فکر فرو می برند و در پایان فیلم با حس‬ ‫و نتیجه خوب و مثبتی؛ صندلی خود را ترک می کنی؛ بسیاری از فیلم ها‬ ‫چیز دیگری بجز نمایش االفی چند جوان و سیاه نمایی جامعه و نمایش‬ ‫یک ســری الفاظ رکیک بی سر و ته و بدبخت و مفلوک و متاد و بیکار و‬ ‫بی پول و بدبخت و بیمار نشان دادن ‪ 85‬میلیون جوان و خانواده ایرانی که‬ ‫همه در پی مهاجرت و رفتن از ایران هستند؛ نیست‪.‬‬ ‫حتی در جاهایی ادم خجالت می کشد در سالنی که ممکن است کودک‬ ‫و نوجوانی هم حضور داشته باشند؛ این کلمات و حرکات را بشنود؛ حتی‬ ‫اگر در روزمرگی های جامعه وجود داشته باشد‪ .‬ایا واقعا این واقعیت جامعه‬ ‫ماست؟؟ بگذریم‪.‬‬ ‫ابراهیم خان حاتمی کیا‬ ‫از گله و شــکایت که بگذریم؛ ته قلبمان از تو سپاسگزاریم که هستی تا‬ ‫خیلی چیزها بماند‪...‬‬ ‫مطمئنم روح تک تک شهدای مدافع حرم و خانواده های محترم؛ مظلوم و‬ ‫ایثارگرشان نیز از نمایش درست و واقعی دالوری های همرزمان و گلهای‬ ‫پرپر شده شان در سوریه و عراق راضی و خشنود خواهند بود‪.‬‬ ‫شهیدان علیرضا توسلی؛ مهدی صابری؛ هادی ذوالفقاری؛ محمد جمالی؛‬ ‫ایمان خزاعی نژاد؛ محرم ترک؛ محمد حســین مرادی؛ اکبرشــهریاری؛‬ ‫مهدی نوروزی؛ میثم مدواری؛ محمودرضا بیضایی؛ محمد حسن خلیلی؛‬ ‫مصطفی شیخ االسالمی؛ حجت اصغری شریبانی؛ مجید قربانخانی؛ مسعود‬ ‫عســگری؛ امیر سیاوشی؛ عباس اســمیه؛ علی یزدانی؛ مرتضی کریمی؛‬ ‫احمد اعطایی؛ حمیدرضا اسداللهی؛ حمید سیاهکلی؛ حامد کوچک زاده؛‬ ‫حامد جوانی؛ مصطفی صدرزاده؛ مصطفی موسوی؛ حسن شاطری؛ روح‬ ‫اهلل قربانی؛ مهدی عزیزی؛ میثم نجفی؛ محمد حســن عطری؛ حاج رضا‬ ‫فرزانه؛ احمد قاسمی کرانی؛ ستار اورنگ؛ محسن حججی؛ عبداهلل باقری‬ ‫نیارکی؛ حامد بافنده؛ علی بیات؛ ســردار حسین همدانی؛ سعید قارلقی؛‬ ‫علی شاه سنایی؛ محسن کمالی؛ ســجاد طاهرنیا؛ علی امرایی؛ ذوالفقار‬ ‫محمدی؛ محمد زهره ونــد‪ ،‬روح اهلل کانیزاده؛ محمد عالم نجفی؛ محمد‬ ‫بلباسی؛ محمود دادمهر؛ یداهلل قنبریحسین مشتاقی؛ علی جمشیدی و‬ ‫صدها شهید مدافع حرم دیگر ‪..‬‬ ‫روحشان شاد و قرین رحمت الهی‬ ‫مصادره ‪ /‬جدی و سیاسی‬ ‫پیش بینی می شــد اولین فیلم مهران احمدی یک‬ ‫کمدی تمام عیار باشــد اما مصــادره نمی تواند در‬ ‫جایگاه خودش فیلمی کششــداری باشد زیرا این‬ ‫فیلم محتوایی در سطح مانده است و احمدی سعی‬ ‫نکرده از کارکردهای سینمای کمدی استفاده کند‬ ‫مصادره یک عطاران دارد کــه به تنهایی می تواند‬ ‫برای یک فیلم کمدی کافی باشد‪ ،‬اما عطاران در این‬ ‫فیلم به طوری کنترل شده است که اساسا نمی تواند‬ ‫از قابلیت های بازیگری اش اســتفاده کند از سوی‬ ‫دیگر مصادره لحن سیاسی دارد لحنی که می کوشد‬ ‫تصویرگــر موقعیت های روز جامعه باشــد موضوع‬ ‫اختالس و استفاده از یک شخصیت اختالس گر که‬ ‫در فیلم به او پرداخت می شــود بیشتر به موقعیت‬ ‫ساده انگارانه ای تبدیل شده است که قابلیت کمدی‬ ‫شــدن ندارد؛ مصادره نه در موقعیت و نه دربیان به‬ ‫کمدی نزدیک نمی شود و کلیت فیلم طرحی ست‬ ‫چند خطی که بیشتر دراماتیک است‪ ،‬این فیلم به‬ ‫لحاظ موضوعی می توانست قالب یک کمدی را به‬ ‫خودش بگیرد اما در همان سکانس اول فضای قبل‬ ‫انقالب‪ ،‬اســتفاده از کاباره و خواننده لس انجلسی‬ ‫مخاطب را به یاد نهنگ عنبر می اندازد‪ ،‬با این تفاوت‬ ‫که نهنگ عنبر جلوتر از این فیلم اســت؛ اگر لحن‬ ‫سیاسی یا شعارهایی که علیه نظام فعلی را از فیلم‬ ‫جدا کنیم چه نکته ی برای فیلم می ماند؟ اسماعیل‬ ‫با تمام تالشی که دارد به شخصیت مستقل کمدی‬ ‫تبدیل نمی شود و حتی مکملی هم ندارد تا بتواند‬ ‫محرکی باشد برای شکل گیری اش‪ ،‬حتی زکریا به‬ ‫عنوان پسرش نمی تواند به لحن فیلم کمک کند به‬ ‫همین دلیل مصادره در سطح می ماند و نمی تواند‬ ‫حرکت روبه جلویی داشته باشد قصه درجا می زند از‬ ‫قبل مخاطب قرار است با یک کمدی مواجه شود اما‬ ‫این کمدی توان شکل گیری ندارد و حتی نتوانسته‬ ‫از پتانسیل های عطاران استفاده کند گویا احمدی‬ ‫به عنوان کارگردان عطاران را به شدت کنترل کرده‬ ‫است که مثل فیلم های سابقش نباشد از سوی دیگر‬ ‫عطاران هم بشــدت خودش را به کارگردان سپرده‬ ‫اســت‪ ،‬مصادره به دلیل مضمون و ساختار توانایی‬ ‫قصه گویی ندارد به جز چنــد موقعیت که ان هم‬ ‫فدای ضعف کلیت فیلم شده است‪.‬‬ ‫سوءتفاهم ‪ /‬فیلمی که عمق ندارد‬ ‫فیلمساز فیلسوف ما سعی کرده فیلمی گره افکن و‬ ‫پیچیده ای بسازد که مخاطبش را سردر گم کند اما‬ ‫احمدرضا معتمدی سوتفاهم را طوری ساخته است‬ ‫که اساسا نمی شود از این فیلم توقع خاصی داشت به‬ ‫این دلیل که سوتفاهم بنا به گره های در هم تنیده‬ ‫شده اش شکل گرفته اما این گره ها نمی تواند برای‬ ‫مخاطب جذابیت داشته باشد‪ ،‬فیلم برای مخاطب‬ ‫ساخته می شود نه برای دانشجوی فلسفه مخاطب‬ ‫بایــد با فیلم ارتباط برقرار کند معتمدی با چه متر‬ ‫و عیاری فیلمی می سازد که تا نیمه هایش سردرگم‬ ‫و بالتکلیف اســت؟ فیلمی که با تعدد شخصیتش‬ ‫می خواهد پرباری اش را به رخ تماشــاگر بکشد اما‬ ‫قصه چه می شود؟ بحث فلسفی و نگرش فرامتنی‬ ‫فیلمساز باعث شده سوتفاهم از چارچوب و قواعدش‬ ‫بیرون بزند و به فیلمی تبدیل شود که اساسا تاکید‬ ‫بر بزرگ نمایی دارد فیلمی که می خواهد از باال به‬ ‫پایین نگاه کند ســوتفاهم با فیلمنامه ساخته شده‬ ‫است اما توان قصه گویی ندارد و فیلمنامه کم عرض‬ ‫و محتوای ان فاقد لحظات دراماتیک است‪ ،‬ایده ی‬ ‫فیلم در فیلم بودن باعث پیچیدگی هایی شــده که‬ ‫صرفا فیلــم را به غلط جلو می بــرد این نتیجه ی‬ ‫همان غلوهای نگرشی در بخش نوشتاری ست که‬ ‫فیلمساز خود را صرفا دانای کل می داند و می خواهد‬ ‫به تماشــاگرش هشدار بدهد که سینما و فلسفه را‬ ‫در باالترین حد استانداردش می شناسد اما نگرش‬ ‫کارگردان از این ســو مثل نام فیلمش سوتفاهمی‬ ‫بیش نیســت این فیلم نه تنها فلسفی نیست بلکه‬ ‫نمی تواند به ســینمای مورد نظر نزدیک شود زیرا‬ ‫رابطه هــا و میزان ان ها رشــد نمی کنند به همین‬ ‫دلیل موضوع فیلــم با اینکه می توانســت جذاب‬ ‫ســاخته شــود زبانی الکن به خودش گرفته است‬ ‫کارکرد شخصیت ها خصوصا مثلث دیرباز و توسلی و‬ ‫زارعی به طور واضح شکل نمی گیرد و فیلم به طور‬ ‫عجیبی به پایان می رسد پدر به خواستگاردخترش‬ ‫صبح چایی ســمی می دهد که این سم شب او را‬ ‫می کشد و سروان ان لحظه را از دوربین مدار بسته‬ ‫می بیند و پــرده از این راز برمی دارد این پایان هم‬ ‫فلسفی تلقی می شود؟‬ ‫مضمون تکراری‬ ‫دارکوب ‪/‬‬ ‫ِ‬ ‫دارکوب شــروع خوبی دارد و مستعد ست به یک‬ ‫فیلم ســینمایی تبدیل شود زیرا که معیار و قواعد‬ ‫ساختاری الزم برای یک فیلم سینمایی را دارد اما‬ ‫شعیبی در بطن فیلم رفته رفته از سینما دور شده‬ ‫و بیشــتر فیلمش به قابلیت تله فیلم شباهت پیدا‬ ‫کرده است بهره گیری شعیبی از الگوهای تلویزیونی‬ ‫در خلق یک فیلمنامه ی ســینمایی کامال دارکوب‬ ‫را از مســیر اصلی اش جدا کــرده موضوع فیلم به‬ ‫دلیل تکراری بــودن مضمونی اش نمی تواند کاربرد‬ ‫ســینمایی داشته باشد‪ ،‬حفره ها به شدت دهان باز‬ ‫می کنند و قصه دچار چندپارگی می شــوند‪ ،‬علت‬ ‫ان اســت که شعیبی شروع خوب فیلمش را ادامه‬ ‫نمی دهد و به یک باره می رود ســر اصل مطلب‪ ،‬به‬ ‫همین جهت هم مجبور می شود از یک فالش بک‬ ‫بی کاربرد استفاده کند که مثال چه اتفاقی افتاده که‬ ‫مهسا از ان وضعیت فرار کرده‪ ،‬به نظر می رسد خلق‬ ‫چنین موقعیتی در ســینما باعث تعجب می شود‬ ‫مهسا می رود و روزبه هم هیچ وقت نمی گردد تا او را‬ ‫پیدا کند پس تصمیم می گیرد با نیلوفر ازدواج کند‪،‬‬ ‫اساســا دارکوب به لحاظ محتوایی نمی تواند لحن‬ ‫ســینمایی اش را حفظ کند‪ ،‬از سوی دیگر دارکوب‬ ‫می خواهد به مهسا نزدیک شود نشان دادن وضعیت‬ ‫زندگی مهســا و مکانی کــه در ان زندگی می کند‬ ‫هیچ ســنخیتی با کل ماجرا ندارد و شاید فقط به‬ ‫دلیل تاثیربرانگیزی احساس مخاطب در فیلم لحاظ‬ ‫شــده حتی خفه کردن مهسا به دست همخانه اش‬ ‫هم نمی تواند نقطه ی عطفی برای فیلم باشد‪ ،‬فیلم‬ ‫دارکوب سرشار از سکانس هایی ست که سینمایی‬ ‫نیســتند و نمی توانند با منطق روایی موضوعش را‬ ‫مطرح کند اساســا دارکوب درباره ی چه موضوعی‬ ‫می خواهد حرف بزند؟ دارکــوب دچار پراکندگی‬ ‫موضوعی ســت که چفــت و بســتی در ان دیده‬ ‫نمی شود پایانبندی دارکوب ســاده انگارانه شکل‬ ‫می گیرد پایانی که به هیچ وجه سینمایی نمی باشد‪،‬‬ ‫فیلم دارکوب اثری ساده و روانی ست که اساسا هیچ‬ ‫نشــانه ای از اصول ساختاری سینمایی در ان یافت‬ ‫نمی شــود اگر این فیلم در تلویزیون پخش می شد‬ ‫می توانست فیلم تاثیرگذاری باشد‪.‬‬ ‫کار کثیف ‪ /‬فیلم تلویزیونی‬ ‫اساسا سینما محلی شده برای فیلم های تلویزیونی‬ ‫مثل کلید اســرار و شاید برای شــما اتفاق بیافتد‬ ‫خســرومعصومی در جدیدترین فیلمش با همین‬ ‫نگرش کارکثیف را ساخته است اثری که می خواهد‬ ‫به ماطبش بگوید کارهای کثیف عواقب های جبران‬ ‫ناپذیری دارند‪ ،‬جوانی که به دلیل بی پولی تصمیم‬ ‫می گیرد پیک مشــروبات الکلی باشد فرهاد برای‬ ‫رســیدن به پول به دلیل رفتن به ترکیه و امریکا‬ ‫دست به فروش مشربات الکلی می زند اما به دلیل‬ ‫نارضایتی همســرش ایــن مســئله را از او پنهان‬ ‫می کند‪ ،‬کارکثیف همانند بســیاری از فیلم ها توان‬ ‫قصه گویی را نداشــته و می خواهد با اســتفاده از‬ ‫موقعیت پردازی های بــی کارکردی جلو برود این‬ ‫فیلم نمی تواند به ســینما برســد زیرا اساسا هیچ‬ ‫نکته ی سینمایی در کارکثیف دیده نمی شود قصه ی‬ ‫نامنسجم‪ ،‬بازی ها ضعیف‪ ،‬قاب هایی که انگار برای‬ ‫فیلم های تلویزیونی گرفته شــده اند و اضافه کنید‬ ‫نشان دادن فضای شهری انکارا یا استانبول را‪ ،‬حاال‬ ‫در یک عروســی چند نفری مرده اند و چند نفری‬ ‫کور شده اند و فرهاد این عرق مسموم کننده را به‬ ‫ان عروسی رسانده‪ ،‬الهام توسط محسن این موضوع‬ ‫را می فهمد و تنها از این موضوع ناراحت می شود که‬ ‫چرا فرهاد پیک یک عرق فروش بوده و اصال مرگ و‬ ‫کور شدن ادم ها برایش مهم نیست حتی برای خود‬ ‫محسن که از نظر سطح شخصیتی اش معلوم است‬ ‫ادم احساسی ســت هم مهم نیست؛ اما چرا برای‬ ‫او مهم نیســت؟ کار کثیف هشدار نمی دهد جایی‬ ‫شعار می دهد که از وقتی روحانی امده همه چیزی‬ ‫خوب شده و وضع مطبوعات بهتر شده و در سکانس‬ ‫پایانی هم پند می دهد که با پول حرام نباید مهاجرت‬ ‫کرد اصال چه جایی بهتر از ایران ؟ اینطوری ماشین‬ ‫شاسی بلند هم در برکه غرق نمی شود؛ کار کثیف به‬ ‫لحاظ متنی که دارد به شیوه ی غلط می خواهد وارد‬ ‫فضای قصه گو شود اما نمی تواند‪ ،‬بازی های ضعیف‬ ‫را اضافــه کنید به فیلمنامه و کارگردانی ضعیف تر‪،‬‬ ‫کار کثیف نمی تواند یک اثر سینمایی باشد‪.‬‬ ‫جشن دلتنگی ‪ /‬روایت های بی سرانجام‬ ‫جشن دلتنگی می توانســت فیلم خوبی باشد اگر‬ ‫فیلمنامه چندین بار بازنویســی می شــد‪ ،‬شــاید‬ ‫می توانست رابطه و لحن ایجاد کند فیلم جدید پوریا‬ ‫اذربایجانی درباره دنیای مجازی ست فیلمساز این‬ ‫دنیا را نقد نکرده است اما برای شکل گیری فیلمش‬ ‫از واژه ی گوشزد اســتفاده کرده‪ ،‬این فیلم گوشزد‬ ‫می کند که دنیای مجازی مخرب است و رابطه های‬ ‫حقیقی را خدشه دار می کند فیلم روایت سه خانواده‬ ‫ســت که درهم تنیده نمی شوند فیلمساز هم چند‬ ‫دقیقه ی روی هر یک از شخصیت ها تمرکز می کند‬ ‫و به سرعت ســراغ شخصیت بعدی می رود جشن‬ ‫دلتنگی مفصل ها وصل شونده ای در فیلمنامه ندارد‪،‬‬ ‫گره افکنی اش نمی تواند دندان گیر باشد اوجی ندارد‬ ‫و اساسا قصه کشش مندی الزم را برای روایت ندارد‪،‬‬ ‫فیلــم در مقطع های زیادی کم می اورد تا دقیقه ی‬ ‫ســی رابطه ها مشــخص نمی شــوند زیرا که اصال‬ ‫رابطه ها مهم نیستند‪ ،‬جشن دلتنگی فیلم دیالوگ‬ ‫است و مفهوم در ان کمرنگ شده با اینکه فیلمساز‬ ‫در مفهوم تاکید داشــته است‪ ،‬فیلمنامه می خواهد‬ ‫گسترده باشد اما فیلمساز نمی گذارد‪ ،‬موازی بودن‬ ‫روایت ها باعث شــده که فیلم با پراکندگی موضوع‬ ‫مواجه شــود به همین دلیل است که سه روایت به‬ ‫داستانک هایی شــباهت پیدا کردند که به سینما‬ ‫شباهت ندارد‪ .‬فیلمساز می توانست با لحن و روایت‬ ‫منطقی زوایای منفی دنیای مجازی را به مخاطبش‬ ‫گوشزد کند‪ ،‬پراکندگی روایی باعث شده کلیت فیلم‬ ‫باورپذیر نباشد و جشن دلتنگی تنها یک اثر ساده‬ ‫انگارانه و تاحدودی اموزشی باشد که به تماشاگرش‬ ‫می خواهد هشــدار بدهد اما فیلم نمی تواند هشدار‬ ‫بدهد زیرا پتانسیل های دراماتیک این فیلم کشش‬ ‫الزم را ندارد‪.‬‬ ‫هایالت ‪ /‬مثل همیشه ناموفق‬ ‫هایالیت از یک فیلم تلویزیونی هم عقب تر اســت‬ ‫راه زیادی دارد که به ســینما برســد از فیلم قبلی‬ ‫کارگردانش عقب تر است‪ ،‬قصه وجود دارد‪ ،‬فیلمنامه‬ ‫نوشته شده است اما این قصه و فیلمنامه در حد و‬ ‫اندازه ی یک اثر ســینمایی نمی باشد‪ ،‬اصغر نعیمی‬ ‫با ساخت هایالیت نشــان داد که شاید روزنامه نگار‬ ‫یا منتقــد خوبی باشــد اما نمی تواند ســینمایی‬ ‫بســازد‪ ،‬هایالیت نمی تواند شکل یک اثر سینمایی‬ ‫باشد زیرا این فیلم به لحاظ روایت بالتکلیف ست‪،‬‬ ‫ادم های فیلم به شدت عقب افتاده و منفعل از اب‬ ‫درامده اند ســعید می خواهد از همســرش که در‬ ‫کماست انتقام بگیرد از سوی دیگر لیلی زن جوانی‬ ‫که شــوهر ان هم در کماست به خواسته ی سعید‬ ‫جواب مثبت می دهد لیلی به خانه ی مجردی سعید‬ ‫نگاهی به فیلم های جشنو‬ ‫روایت های جدی‪ ،‬کمدی‪ ،‬سی‬ ‫افشین علیار‬ ‫می رود ! این رفتن از نظر شــرع مشــکلی ندارد ؟ هایالیت مملو از اشــتباهات نوشتاری ست چه در‬ ‫موقعیت پردازی و چه در پرداخت کاراکترها‪ ،‬نعیمی در بیشــترین ســکانس های فیلم سکوت را به‬ ‫دیالوگ ترجیح داده است‪ ،‬سکوت های بی معنایی که منطق ندارند! لیلی هنوز شوهرش در کماست اما‬ ‫ارایش می کند چون با سعید قرار مالقات دارد‪ ،‬این رابطه زمانی کم رنگ می شود که نسرین همسر‬ ‫سعید به هوش می اید و شوهر لیلی می میرد! لیلی که باید کنکانش کند چرا نسرین در ماشین شوهر‬ ‫او در راه شمال بوده است ترجیح می دهد سکوت کند و باز با سعید قرار بگذارد سعید هم از موضوع‬ ‫خیانت نســرین چیزی به رویش نمی اورد و ترجیح می دهد بــه او یک لیوان اب بدهد و این یعنی‬ ‫ببخش! نگرش فیلمساز از اســاس بی منطق است‪ .‬در خالصه داستان این فیلم امده است یک درام‬ ‫عاشقانه اما این فیلم دقیقا ضد عشق است و پر از رابطه های غلط و ناسالم دارد ‪ ،‬هایالت به دلیل ضعف‬ ‫در کارگردانی‪ ،‬ضعف در فیلمنامه و ضعف بازیگران نمی تواند یک اثر متوسط هم باشد این فیلم قطعا‬ ‫در اکران عمومی نمی تواند مخاطب داشته باشد‪.‬‬ ‫جاده قدیم ‪ /‬فیلمی که می توانست موفق تر باشد‬ ‫نکته ی مهم در فیلم جاده قدیم بی طرف بودن فیلمساز است به طوری که در نگاه اول به نظر می اید‬ ‫با یک فیلمی طرف هستیم که فیلمسازش فمینیست است اما بعد از پایان فیلم به این درک خواهیم‬ ‫رسد که جاده قدیم یک ملودرام اجتماعی یا یک اثر روانشناختی ست‪ .‬بارها در روزنامه ی حوادث تجاوز‬ ‫و زورگیری از خانم ها خوانده ایم اما فقط متن اتفاق را خوانده ایم و نتوانســتیم عواقب این مسئله را‬ ‫تصور کنیم‪ ،‬اگر فکر می کنید جاده قدیم به فیلم فروشنده شباهت دارد سخت در اشتباه هستید‪ ،‬فیلم‬ ‫جاده قدیم نسبت به فیلم هیس دخترها فریاد نمی زنند و فروشنده به یک نسل باالتر می پردازد زنی‬ ‫که دختر هفده ساله دارد رییس بانک است و پسر شوهرش هم می خواهد به زودی ازدواج کند‪ .‬اساسا‬ ‫حکمت فیلمســاز دغدغه مندی به حساب می اید برای زنان فیلم می سازد اما شعارهای فمینیستی‬ ‫نمی دهد‪ ،‬جاده قدیم هم می کوشــد تا در بستری ملودرام فیلم اجتماعی باشد‪ ،‬فیلم سرپایی ست و‬ ‫تا جایی هم می تواند جلو برود قصه با شکل متقاعد کننده ای هم شکل می گیرد اما به نظر می رسد‬ ‫جاده قدیم هجومی از خرده پیرنگ های گوناگون است اولین چیزی که مخاطب را به فکر فرو می برد‬ ‫اینکه چرا مینو و بهرام ازدواج دومشان است؟ ازدواج مجدد این دو چه نکته ی مهمی برای فیلم دارد؟‬ ‫از ســوی دیگر بهرام از زن اولش یک پسر دارد که در استانه ی ازدواج است و قبل از مراسم عروسی‬ ‫واره سی و ششم فیلم فجر‬ ‫یاسی‪ ،‬تکراری و بی سرانجام!‬ ‫دختر باردار شده است‪ ،‬ازدواج خسرو چه اهمیتی برای فیلم دارد؟ یا اینکه پریسا قبل از مراسم عروسی‬ ‫باردار شده است؟ اگر قرار است فیلمساز فیلم اجتماعی و روانشناختی بسازد بهتر است که مستقیم‬ ‫به موضوع اصلی برسد اما زمانی که فیلم با خرده پیرنگ های بی منطق می خواهد شکل بگیرد تمرکز‬ ‫مخاطب از بین می رود حاال فکر کنید که اگر مینو و بهرام سال ها زن و شوهر بودند دو فرزند داشتند‬ ‫و یک عروس و این اتفاق برای مینو رخ می داد دراماتیک تر نبود؟ اساسا فیلمساز می خواهد در زمان‬ ‫محدود به همه ی نکات اجتماعی بپردازد به همین دلیل در بعضی از مقطع های زمانی فیلم احساس‬ ‫می شود ریتم در حال درجا زدن است بعد از حادثه‪ ،‬چند سکانس وجود دارد که مینو در حال کابوس‬ ‫دیدن اســت؟ اساسا ارتباط این ســکانس ها در روند فیلم خلل به وجود اورده است با اینکه مهتاب‬ ‫کرامتی به خوبی از پس این نقش برامده است اما فیلمساز می توانست با بهره گیری های روانشناسانه‬ ‫مینو را در موقعیت بغرنج تری قرار بدهد زنی که به او تجاوز شده است مطمئنا دچار وسواس نمی شود‬ ‫که چندین بار اینه را تمیز کند! زنی که به او تجاوز شــده اســت بیشــتر از هر وقت دیگر به اغوش‬ ‫مردش احتیاج دارد اما جاده قدیم می خواهد بیشتر به زنی بپردازد که مشکل روانی دارد و می خواهد‬ ‫ان شب را از همه مخفی نگه دارد حتی از بهرام‪ ،‬روند تغییر مینو از بعد حادثه به دلیل شوک تبدیل‬ ‫به یک ادم روان پریش می شــود اما از سکانســی که به خانه ی مادرش می رود و بحث مهرداد پیش‬ ‫کشیده می شود و اصال معلوم نمی شود مادر درباره ی چه موضوعی حرف می زند و مینو گریه می کند‪،‬‬ ‫مینو به قبلش بر می گردد‪ .‬فیلمساز می توانست به نکات مهمی بپردازد اما ان ها را رها می کند و فقط‬ ‫مینو دیالوگی می گوید (سعی می کنم خوب شم) و فیلم به پایان می رسد فیلم در شرایطی به پایان‬ ‫می رسد که انگار مینو با روان شناسش در حال گفتگوست و می گوید به من تجاوز شده است البته‬ ‫مینو بعد از چند ماه به روان شــناس مراجعه می کند‪ .‬حکمت می توانست از خرده روایت ها بگذرد و‬ ‫روی موضوع اصلی متمرکز کند‪ ،‬اینکه بهرام و مینو ازدواج دوم شان بوده می توانست موضو ِع تجاوز را‬ ‫گسترده یا بغرنج تر کند اما حکمت بنا داشته به الیه های درونی نپردازد به طور مثال در یک سکانس‬ ‫شیدا به مهرداد می گوید چقدر پیر شدی! این سطحی ترین دیالوگی ست که در این موقعیت شنیده‬ ‫می شــود‪ .‬جاده قدیم به دلیل پتانسیلی که در ایجاد قصه پردازی و یا انتخاب بازیگر دارد می تواند در‬ ‫اکران عمومی با استقبال مواجه شود‪ ،‬البته که جاده قدیم می توانست فیلم بهتری باشد اگر در روابط‬ ‫زن و شوهری تمرکز بیشتری می شد یا اگر پدر بهرام وجود نداشت که وقت فیلم را تلف کند یا اینکه‬ ‫فیلمســاز در زمان محدود درباره ی برجام و وام های‬ ‫میلیاردی بی توجه بود‪.‬‬ ‫عرق سرد‪ /‬فیلمی که منطق دارد‬ ‫عرق ســرد دومین فیلم ســهیل بیرقی اثر مهمی‬ ‫در ســی و ششمین جشــنواره فیلم فجر محسوب‬ ‫می شود فیلمسازش نسبت به فیلم اولش پیشرفت‬ ‫چشمگیری داشــته و تالش کرده فیلمی شریف و‬ ‫قابل احترامی بسازد بیرقی در زمان محدود سینما‬ ‫توانسته قصه بگوید و جسورانه به موضوعی بپردازد‬ ‫که برداشتی از یک موضوع حقیقی ست اما بیرقی به‬ ‫دلیل مسائل رسانه ای شخصیت های فیلمش را کمی‬ ‫تغییر داده اما عرق سرد با مضمون فوتبال یک فیلم‬ ‫کامال زنانه بسازد‪ ،‬بله عرق سرد یک فیلم زنانه ی تمام‬ ‫عیار است که شخصیت زنش می خواهد به دلیل عرق‬ ‫ملی اش به مالزی سفر کند اما شوهرش یاسر که یک‬ ‫سال جدا از هم زندگی می کنند او را ممنوع الخروج‬ ‫کرده است حاال افروز اردستانی که به نیلوفر اردالن‬ ‫شباهت دارد از همراهی تیم فوتبال به عنوان کاپیتان‬ ‫تیم جا می ماند و تنها دو روز فرصت دارد که یاسر را‬ ‫راضی کند‪ ،‬عرق سرد فیلم الیه ای نیست درون گرایی‬ ‫ندارد و همه چیز شفاف و روشن بیان می شود فیلم‬ ‫لحن و روایت دارد‪ ،‬موقعیت پردازی های درست و به‬ ‫قاعده دارد که فیلم را اندازه ی قاب سینما کرده است؛‬ ‫عرق سرد شعار زنانه یا فمینیستی نمی دهد مرزهای‬ ‫ریاکارانه ی یک مجری تلویزیون را به درستی نشانه‬ ‫می دهد میزان رابطه هایش مشخص است دیالوگ ها‬ ‫مستقیم گفته می شــوند هیچ حفره ای در شناخت‬ ‫شــخصیت ها باقی نمی ماند‪ ،‬ریتم در خدمت محتوا‬ ‫است و به هیچ وجه قصه تعلیق پذیر نیست‪ ،‬هدف‬ ‫محتوایی فیلم کامال مشخص است‪ ،‬عرق سرد قصد‬ ‫ندارد با یک قصه ی خیالی و پر پیچ و خم تماشاگرش‬ ‫را به راه دور ببرد‪ ،‬فیلمســاز توانسته روایت فیلم را‬ ‫باورپذیر نشان بدهد تا حدی که وقتی فیلم به پایان‬ ‫می رســد تماشاگر به فکر فرومی رود زیرا عرق سرد‬ ‫تماشاگرش را به نگرش چند دقیقه ای وادار می کند‬ ‫با این که این فیلم روایت روان و یکدســتی دارد اما‬ ‫در بخش زنانه بودن فیلم یک دلســوزی وجود دارد‬ ‫ان هم به دلیل ضعــف زن بودن افروز به این دلیل‬ ‫که یک مرد عقده ای و ریاکار چگونه می تواند جلوی‬ ‫پیشرفت همسرش را بگیرد؟ اما در عرق سرد نکته‬ ‫وجود دارد که انگار بیرقی نخواســته تاکیدی روی‬ ‫ان داشــته باشــد و ان هم رابطه ی دوستی افروز و‬ ‫مصی ســت‪ ،‬به نظر می رسد دوستی این دو تا کمی‬ ‫فرا تر از یک دوستی ساده در حد یک همخانه بودن‬ ‫یا هم تیم بودن باشــد‪ ،‬چرا؟ در سکانســی افروز به‬ ‫دلیل رسیدگی نکردن فدراسیون در حال فریاد زدن‬ ‫است که یک باره سرپرست تیم خانم نوری به افروز‬ ‫می گوید چرا به ما نگفتی که یکسال جدا از شوهرت‬ ‫زندگی می کنی ؟ بعد از این دیالوگ فریادهای افروز‬ ‫فروکش می کند و از کادر خارج می شود اساسا اینکه‬ ‫یک بازیکن جدا از شوهرش زندگی می کند مسئله ی‬ ‫مهمی برای سرپرست نباید باشد اما انگار یاسر درباره‬ ‫رابطه ی افروز و مصی چیزهایی به خانم نوری گفته‬ ‫که فیلمســاز تالش کرده این موضوع را به مخاطب‬ ‫بفهماند اما اگر مخاطب هم نتوانست این موضوع را‬ ‫درک کند مهم نیســت زیرا جهت و نگاه فیلم چیز‬ ‫دیگری ست‪ .‬سهیل بیرقی در کارگردانی فیلم دومش‬ ‫به دنبال قهرمان پروری درون گرایی شخصیت هایش‬ ‫نبوده و توانســته از انزوا دربیاید و فیلمی مخاطب‬ ‫پسند بسازد عرق سرد شخصیت پردازی و موقعیت‬ ‫پردازی درستی از یک بحران را دارد‪ ،‬این فیلم دغدغه‬ ‫دارد بــه همین جهت می تواند به شــدت تاثیرگذار‬ ‫باشــد‪ ،‬تا جایی که حتی مخاطب هــای مرد هم از‬ ‫یاســر متنفر می شوند یاسر مجری تلویزیون است و‬ ‫چهره اش بی شباهت به مجری ممنوع الکار تلویزیون‬ ‫نیست! یاسر در سکانس اخر با زن قهرمان ورزشی در‬ ‫تلویزیون مصاحبه می کند و این تنفر شدت می گیرد‪،‬‬ ‫فیلم پایانبندی منســجم تر را الزم داشت که بیرقی‬ ‫نتوانسته بود پایان متقاعد کننده ای برای فیلمش در‬ ‫نظر بگیرد‪ ،‬عرق سرد زن سنتی و زن امروز را در کنار‬ ‫هم نشان می دهد خانم نوری به عنوان یک زن سنتی‬ ‫به شخصیت نرســیده و در همان تیپ باقی مانده‪،‬‬ ‫نگاه زنانه در عرق ســرد به خوبی از سوی فیلمساز‬ ‫مرد روایت شده است‪ .‬افروز نمادی از یک زن ایرانی‬ ‫ست که اگر نتوانست به حرفه ی دلخواهش برسد از‬ ‫سر اجبار راننده ی اسنپ می شود اما بلد است چگونه‬ ‫حقش را بگیرد تا حداقل کمی دلش خنک شــود‬ ‫حتی مثال به روش خیلی اســان و کلیشه ای زنگ‬ ‫بزند به تلویزیون و در برنامه زنده درباره ی شوهرش‬ ‫حرف بزند همان برنامه ای که شــوهرش مجری ان‬ ‫است‪ .‬در عرق ســرد یک نکته ای وجود دارد که به‬ ‫حفره شباهت پیدا کرده‪ ،‬در سکانسی افروز مهریه اش‬ ‫را می بخشــد تا یاسر اجازه ی سفر بدهد و این اجازه‬ ‫و ببخشش مهریه در دفترخانه ثبت می شود دوسوال‬ ‫وجود دارد که چرا گواهی دســت یاسر می ماند‪ ،‬که‬ ‫بتواند ان را به راحتی پاره کند؟ و اساســا زمانی که‬ ‫اجازه ی ســفر همسر ثبت می شود این امکان وجود‬ ‫دارد کــه افروز از دفترخانه گواهــی المثنی بگیرد‪.‬‬ ‫این فیلم بازهای درخشــانی دارد بــاران کوثری از‬ ‫هر فیلمش بهتر اســت‪ ،‬از سوی دیگر امیرجدیدی‬ ‫به لحاظ نوع بازیش توانســته در کنار کوثری بازی‬ ‫درستی را ارائه بدهد جدیدی با این فیلم به مخاطب‬ ‫یــاداوری می کند کــه بازیگر خوبی اســت اما اگر‬ ‫فیلمساز همراهی اش کند‪ ،‬بازی جدیدی و کوثری‬ ‫را در دادگاه به یــاد بیاورید مطمئا درک خواهید‬ ‫کرد که اصال متوجه ی طوالنی بودن ان سکانس به‬ ‫دلیل بازی های استاندارد نشدید‪ .‬دوربین روی دست‬ ‫در بعضی از سکانس ها باعث عدم تمرکز مخاطب‬ ‫می شــود‪ ،‬بیرقی می توانست از قاب های ثابت هم‬ ‫استفاده کند تا این لرزش کنترل شود‪ .‬عرق سرد‬ ‫پتانسیل های الزم را برای اکران عمومی دارد‪.‬‬ ‫اتاق تاریک ‪ /‬خانه ی همیشه تاریک‬ ‫سید روح اهلل حجازی فیلمساز دغدغه مندی ست اگر‬ ‫از کارنامه ی فیلمسازی او فیلم مرگ ماهی را حذف‬ ‫کنیــم درک خواهیم کرد که اتــاق تاریک تکمیل‬ ‫کننده ی دو فیلم دیگرش یعنی زندگی خصوصی اقا‬ ‫و خانم میم و زندگی مشترک اقا و خانم محمودی‬ ‫می باشد‪ ،‬حجازی با نگرش همیشگی اش به مسائل‬ ‫و بحران های الیه ای رابطه ی زن و شوهری پرداخته‬ ‫اســت‪ ،‬اتاق تاریــک نگا ِه گســترده تری به موضوع‬ ‫اجتماعی دارد زن و شــوهری که از نظری ســنی‬ ‫ازدواج شــان مرسوم نیست‪ ،‬اما موضوع اصلی بحث‬ ‫روانشناختی و اصول رابطه ی زن و شوهری است که‬ ‫در راس ان کودکی پنچ ســاله قرار گرفته که باعث‬ ‫روند فیلم می شــود‪ ،‬اتاق تاریک اگر چه فیلمنامه ی‬ ‫کم عرضی دارد و با اینکه ســعی دارد زبان رســایی‬ ‫داشــته باشــد اما در مقطع هایی احساس می شود‬ ‫شــخصیت های هاله و فرهاد به ان ثبات و شناخت‬ ‫نرســیده اند و انگار دوشخصت مهم فیلم نمی توانند‬ ‫به درستی معرفی شوند با اینکه حجازی تالش های‬ ‫فراوانــی بــرای موقعیــت پــردازی و تاثیرگذاری‬ ‫روانشــناختی روی مخاطــب انجام داده اســت اما‬ ‫این موقعیت پردازی هاکششــدار نیستند و انگار کم‬ ‫می اورند رد و بدل شدن دیالوگ ها میان هاله و فرهاد‬ ‫به درستی شکل گرفته است و فیلمساز توانسته علت‬ ‫این بحث های زن و شوهری را به عدم ایجاد رابطه ی‬ ‫عاطفی در فرهاد و هاله نشان دهد‪ ،‬اما مختصات فیلم‬ ‫طوری شکل می گیرد که مخاطب انتظارش را ندارد‪،‬‬ ‫استفاده از خانه به چشــم اندازی به کوه خاکی که‬ ‫منشایی از نا امیدی و خانه ای که در بیابان تک افتاده‬ ‫است توانســته به فیلم کمک کند حتی کم وسیله‬ ‫بــودن خانه و تاریک بودنش بــه حس و حال فیلم‬ ‫اضافه کرده است اما تا چه اندازه نوع روایت می تواند‬ ‫جذاب باشد؟ حجازی فیلمساز تعلیق پذیری نیست‬ ‫و اساسا با تعلیق در فیلم هایش میانه ی خوبی ندارد‬ ‫سعی می کند همه چیز را به طور شفاف بیان کند‪،‬‬ ‫حتی دعواهای هاله و فرهاد هم طبیعی از اب درامده‬ ‫اســت و این دعواها در راستای شکل گیری محتوا و‬ ‫شناخت کلیت قصه کمک کرده است اما مسئله این‬ ‫است که چرا اتاق تاریک فیلمنامه اش نمی تواند راه‬ ‫بیافتد؟ شکل گیری قصه به شدت تاخیر دارد و این‬ ‫تاخیر تاثیر منفی در پیشبرد قصه گذاشته است‪ ،‬اتاق‬ ‫تاریک می توانســت با شکل منسجم تر شکل بگیرد‬ ‫فیلمساز طوری فیلمش را جلو می برد که انگار احتمال‬ ‫وقوع یک حادثه ی غیر منتظره در فیلم وجود دارد اما‬ ‫این حادثه اتفاق نمی افتد جز چند سکانس که فقط‬ ‫التهاب اور اند‪ ،‬اول اینکه در سکانسی هاله به فرهاد‬ ‫می گوید که امیر می خواسته خودش را از تراس پرت‬ ‫کند پایین‪ ،‬ســکانس بعد فرهاد امیر را به شهربازی‬ ‫می برد سوار چرخ و فلک می شوند و درست زمانی که‬ ‫چرخ و فلک معلق در اسمان و زمین است فرهاد با‬ ‫زور می خواهد از امیر حرف بکشد تا موضوع ان روز‬ ‫را بگوید نمای بسته و موسیقی کمی دلهره اور نشانی‬ ‫از وقوع اتفاقی دارد که نمی افتد‪ ،‬در سکانســی هاله‬ ‫می خواهد خودش را از تــراس به پایین پرت کند‪،‬‬ ‫بــه چه دلیل ؟ پیش زمینه ی این ســکانس از کجا‬ ‫می اید؟ چرا باید هاله این کار را انجام بدهد؟ قصه ی‬ ‫اتاق تاریک پتانسیل الزم برای گسترش درام را ندارد‬ ‫با اینکه فیلم در لحظاتی موقعیت های خوب هم دارد‬ ‫اما نمی تواند بســت های اساسی را در فیلم جستجو‬ ‫کرد‪ ،‬از طرفی دیگر حجازی فیلمش را فقط به امید‬ ‫پایانبندی جلو برده است‪ ،‬زمانی که امیر از ان وقوع‬ ‫حادثه پرده برداری می کند تازه مخاطب میفهمد که‬ ‫فرهاد در مواجهه با این بحران چرا منفعالنه برخورد‬ ‫کرده‪ ،‬سکانس دعوت شــام می توانست منسجم تر‬ ‫شکل بگیرد و از طرفی دیگر اگر این مهمانی شکل‬ ‫نمی گرفت این فیلم می توانســت ادامه داشته باشد‬ ‫و پایانی نداشــته باشــد‪ ،‬چون در این مهمانی پگاه‬ ‫درگــوش امیر می گوید که باعث گره‬ ‫حرف هایی را‬ ‫ِ‬ ‫گشایی می شود‪ ،‬اتاق تاریک باتمامی کاستی هایش‬ ‫در کشــش مندی درام توانسته تا حدودی حرفش‬ ‫را بزند اما اتاق تاریــک از دو اثر قبلی حجازی که‬ ‫باال نام برده شــد ضعیف تر است چون حفره هایی‬ ‫دارد که هرگــز پر نمی شــود‪ ،‬اول فیلم حرف از‬ ‫مشــکل مالی می زنند اما دیگر خبری از مشــکل‬ ‫مالی نیست و حتی هاله به خاطر نگهداری از امیر‬ ‫ســرکار نمی رود‪ ،‬اتاق تاریک می توانســت فیلمی‬ ‫هشداردهنده ای باشــد اما این فیلم به دلیل افت‬ ‫و خیزهایــی در درام دارد که نمی تواند چارچوب‬ ‫متقاعد کننده ای را بــه نمایش بگذارد‪ ،‬البته باید‬ ‫ارحجازی تشــکر کرد که در فیلمش از اتفاق های‬ ‫کلیشــه ای مرسوم به این قالب محتوایی استفاده‬ ‫نکرده اما می تواســت قصــه را در فضای محدود‬ ‫گســترش بدهد‪ .‬اساسا بیشــتر بودن سن هاله از‬ ‫فرهــاد به عنوان یــک زوج کارکردی برای کلیت‬ ‫ندارد و حجازی استفاده از این موضوع نکرده جز‬ ‫ردوبدل شدن چند دیالوگ که البته دردی را دوا‬ ‫نمی کند تو هر شرایطی می توانست این تنش های‬ ‫زن و شوهری گسترش پیداکند ‪.‬پایان بندی فیلم‬ ‫مانند اثار دیگر حجازی با تک نمای ثابت به پایان‬ ‫می رسد و این نشانه ی از ادامه ی زندگی ست‪ ،‬حاال‬ ‫فرهاد بزرگترین و خصوصی ترین مشکل کودکی اش را‬ ‫به همسرش هاله گفته است و انگار فرهاد از گفتن این‬ ‫موضوع هنوز احســاس ترس و نفرت می کند‪ .‬ساره‬ ‫بیــات در این فیلم خــودش را تکرار می کند زنی‬ ‫افسرده با بغض های فروخورده زنی که برای گریه‬ ‫کردن حاضر اســت و چشم های او همیشه نگران‬ ‫است و لحنی پرخاشگر عصبی‪ ،‬بیات تا چه زمانی‬ ‫می خواهد این مسیر را ادامه بدهد؟ ساعد سهیلی‬ ‫در نقش فرهاد از همیشه اش بهتر به طوری سهلی‬ ‫در هر فیلمی پیشــرفت های بازی اش بیشــتر به‬ ‫چشم می خورد‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫ سه شـــنبه ‪ 24‬بهمن ماه ‪ 1396‬سال دهـم شمــاره ‪876‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫سینمـــــا‬ ‫یادداشت‬ ‫‪CINEMA‬‬ ‫علی ناصری‬ ‫نگاهی به فیلم «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی‬ ‫واقعی و باورپذیر‬ ‫لذت بردن از دیدن یک فیلم می تواند با تحریک شدن احساسات دو چندان‬ ‫شود و مخاطب در مواجهه با فیلمی که احساساتش را در راستای یک حس‬ ‫غم انگیز اما شــیرین تحریک کند به وجد خواهد امد‪ ،‬حسی که شاید در‬ ‫وجود مخاطب نهفته است و فیلمساز با فرم سینما ان را عیان می کند‪ ،‬اما‬ ‫اگر این حس‪ ،‬حســی از عشق باشد فیلم هر کار که می خواهد می تواند با‬ ‫مخاطب خود انجام دهد و «تنگه ابوقریب» فیلمی است که مخاطبان خود‬ ‫را در چنین حسی غرق می کند‪ ،‬حسی غم انگیز از رشادت مردانی واقعی‬ ‫که سرگذشتشان افســانه وار می شود و عشقشان به میهن و ارمان هایش‬ ‫نشانی از شیدایی است و عجیب است زمانی که این شیدایی و این افسانه‬ ‫مملوء از اسطوره در قالب یک قصه و در قاب سینما به شدت باورپذیر است‬ ‫ی که بسیاری از مخاطبان به قدری ان را باور می کنند که چیزی‬ ‫به طور ‬ ‫برایشان عجیب به نظر نمی رسد و حتی شاید فیلم و قصه مردانش را ساده‬ ‫و طبیعی بدانند‪.‬‬ ‫«تنگه ابوقریب» ســاخته بهرام توکلی را می توان بهترین فیلم کارنامه او‬ ‫دانست و وجه تمایز اصلی این فیلم سینمایی با دیگر اثار سینمایی ایران‬ ‫در این ژانر واقع گرایی ان است‪ .‬تقریبا در همه اثار پیش از «تنگه ابوقریب»‬ ‫مخاطب از همان ابتدا با افرادی فراتر از انسان روبرو بود‪ ،‬به طوری که گویی‬ ‫ابرانســان ها به مقابله با عراق و صدام پرداخته بودند و از خاک ایران دفاع‬ ‫کرده بودند و این اسطوره پردازی مطلق می تواند چنین برداشتی در جامعه‬ ‫امروز تداعی کند که انسان های واقعی توان مبارزه و جنگیدن در جبهه ها‬ ‫را ندارد و یا به قولی جنگیدن کار از ما بهتران اســت اما «تنگه ابوقریب»‬ ‫روایتگر قصه انسان هایی واقعی در جنگ است که در طول قصه تبدیل به‬ ‫اســطوره می شوند‪ ،‬ان هم نه به اجبار فیمنامه نویس و کارگردان‪ ،‬بلکه به‬ ‫خاطر هویتی که شخصیت ها دارند به مرور و با نزدیک شدن به پایان فیلم‬ ‫در دل مخاطب به اسطوره تبدیل می شوند‪.‬‬ ‫فیلمســاز هیچگاه شعار وطن پرســتی نمی دهد‪ ،‬پیام و مضمون فیلم در‬ ‫میزانســن و دکوپاژهای توکلی نهفته اســت‪ ،‬حرفی از دفاع مقدس زده‬ ‫نمی شود (به جز یک بار) چرا که وقت سخنرانی نیست و باید تصویر دید‬ ‫و هر چه قرار اســت به مخاطب منتقل شود در تصاویر فیلم نهفته است‪.‬‬ ‫کاراکترها هر کدام در هنگام بحران و جنگ به شــکلی رفتار می کنند که‬ ‫گویا فقط برای جنگیدن به دنیا امده اند‪ ،‬اعتماد و اعتقاد شنیده نمی شود‪،‬‬ ‫مخاطب به وضــوح ان ها را در بین کاراکترهــا می بیند‪ ،‬هیچ کدام فریاد‬ ‫وطن پرستی و حق طلبی سر نمی دهند اما بیش از هر چیز این احساسات‬ ‫در هنگام دیدن فیلم منتقل می شود‪ ،‬میزانسن های توکلی و دوربین روی‬ ‫دست هایش کامال در اختیار فضای فیلم است‪ ،‬پالن های حرکتی و طوالنی‬ ‫عالوه بر فضاسازی‪ ،‬موقعیت کاراکترها را نشان می دهد و دوربین را تبدیل‬ ‫به یک کاراکتر می کند و فضایی خلق می کند که گویا مخاطب روی صندلی‬ ‫سینما نیست و در میان موشک ها و خمپاره ها به این سو و ان سو می دود‪.‬‬ ‫کاراکترها به تنگه که می رســند دیگر خبری از پیشروی نیست‪ ،‬مخاطب‬ ‫تنها پیشروی تانک ها به سمت کاراکتر ها را شاهد است و تالش رزمنده های‬ ‫ایرانی متوقف کردن تانک ها و لشگر عراقی ها است‪ .‬در میزانسنی هوشمندانه‬ ‫رزمنده ها را در برابر تانک ها می بینیم و در ادامه مدام شاهد توقف تانک ها‬ ‫و لشگر دشمن هستیم‪ ،‬تانک های دشــمن تا نزدیکی مقر رزمنده ها نیز‬ ‫می ایند و از فرمانده فقط دســتور گرفتن جلوی تانک ها شنیده می شود‪.‬‬ ‫فیلم زمانی که تانک ها از حرکت می ایســتند و دشــمن قادر به پیشروی‬ ‫نیســت به پایان می رســد و دفاع به بهترین شــکل تصویری اش تعریف‬ ‫می شــود تا مخاطب به جای شنیدن‪ ،‬مضمون را با تصاویری که می بیند‬ ‫احساس و درک کند و این اتفاق مهم در سینمای ایران اتفاقی است که تا‬ ‫امروز به ندرت رخ داده است‪ .‬زبان تصویر مطمئنا زبانی گویاتر و جهانی تر‬ ‫خواهد بود و تعریف دفاع مقدس به سبک «تنگه ابوقریب» می تواند در کنار‬ ‫جذابیت کامال قابل فهم باشد‪ .‬دیدن « تنگه ابوقریب» برای هر مخاطبی‬ ‫بــا دنبال کردن کاراکترهای ایرانــی خواهد بود و به ناچار هر مخاطبی با‬ ‫هر عقیده و ملیتی حدود دو ســاعت با رزمنده های فیلم «تنگه ابوقریب»‬ ‫همراه خواهد شــد و این می تواند یکی از مهم ترین اهداف فیلمساز باشد‪،‬‬ ‫شــخصیت ها در این فیلم با وجود اینکه پرداخت کمی روی انها صورت‬ ‫گرفته شخصیت هایی ملموس و دوست داشتنی هستند‪ ،‬فیلمنامه نویس‬ ‫در یک ســکانس که اولین سکانس فیلم اســت دوستی صمیمانه چهار‬ ‫کاراکتــر اصلی را تعریف می کند‪ ،‬در ادامه بــا اتفاقاتی که برای هر چهار‬ ‫نفر رخ می دهد فیلم احساســات مخاطب را تحریک می کند و در نماهای‬ ‫پایانی فیلم کاراکترهایی که دنبالشــان کردیم را بی جان یا بی رمق روی‬ ‫زمین می بینیم که به مجسمه هایی می مانند که نماد مظلومیت‪ ،‬رشادت‬ ‫و انســانیت هستند‪« .‬تنگه ابوقریب» اثری نیســت که حرف هایش را در‬ ‫ویترینی جذاب بزند‪ ،‬فیلمنامه نویس بدون پیچیده کردن داستان فیلم و‬ ‫در ســادگی تمام همه چیز را روایت می کند و متاسفانه گاه این مساله از‬ ‫نظر برخی مخاطبان تبدیل به ضعف فیلم می شود چرا که فیلم های پرادعا‬ ‫و پیچیده تر در قصه گویا برای مخاطبان عام جذاب تر به نظر می رســند و‬ ‫توکلی که پیش از این قدم در این راه برداشــته این بار در ســادگی تمام‬ ‫همه چیز را تعریف کرده و دیگر از اداهای روشنفکرانه نیز در فیلمش دیده‬ ‫نمی شود‪ .‬جدیدترین اثر ســینمایی بهرام توکلی که در کارنامه هنری او‬ ‫اثری کامال متفاوت (چه در موضوع و چه در شکل روایی اش) است می تواند‬ ‫شروعی برای تغییر تعریف اثار جنگی مربوط به هشت سال دفاع مقدس‬ ‫باشد‪« .‬تنگه ابوقریب» مطمئنا یک شاهکار سینمایی نیست و ضعف هایی‬ ‫در خود دارد اما این فیلم شــروع بســیار خوبی برای تغییری مناسب در‬ ‫ســینمای جنگ و دفاع مقدس کشــورمان خواهد بود‪« .‬تنگه ابوقریب»‬ ‫فیلمی اســت که برای مردم ساخته شده و از طرفی می تواند پیام بزرگی‬ ‫از دفاع مقدس و مظلومیت ایران در جنگ تحمیلی به جهان ارائه دهد‪.‬‬ ‫‪ ‎‬علی جعفری پویان نوازنده ویولن در گفتگو با «هنرمند»‬ ‫‪6‬‬ ‫ سه شـــنبه ‪ 24‬بهمن ماه ‪ 1396‬سال دهـم شمــاره ‪876‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫موسیقی‬ ‫‪MUSIC‬‬ ‫خبر‬ ‫اخبار‬ ‫کنسرت کلهر و ارزنجان در تهران‬ ‫کیهان کلهر از روز چهارم اسفند‬ ‫ماه امســال کنسرت مشترکی را‬ ‫با اردل ارزنجــان نوازنده باقالما‬ ‫برگــزار می کند‪ .‬کیهــان کلهر‬ ‫نوازنده موســیقی ایرانی از روز‬ ‫چهارم تا دهم اسفند ماه امسال‬ ‫در تاالر وحدت تهران کنســرت‬ ‫مشــترکی را با اردل ارزنجــان نوازنده باقالما برگــزار می کند‪ .‬این‬ ‫کنســرت همچون دفعات قبل در قالب بداهه نوازی کمانچه و باقالما‬ ‫اجرا خواهد شــد‪ .‬طبق برنامه ریزی های انجام گرفته‪ ،‬این کنسرت ها‬ ‫به جز شب اول برنامه (چهارم اســفندماه) که ساعت ‪ ۲۲:۳۰‬میزبان‬ ‫عالقه مندان موسیقی است در روزهای پنجم‪ ،‬ششم‪ ،‬هفتم‪ ،‬هشتم و‬ ‫نهم اسفند ماه ســاعت ‪ ۲۱:۳۰‬و روز دهم اسفند ماه ساعت ‪۱۸:۳۰‬‬ ‫پذیرای دوستداران موسیقی است‪.‬‬ ‫کنسرت همای در تاالر وزارت کشور‬ ‫پــرواز همــاى و گــروه مســتان ‪10‬‬ ‫اســفندماه بــا برگزاری کنســرت در‬ ‫تاالر بزرگ کشور به تور کنسرت های‬ ‫زمستانى خود در ایران پایان می دهند‬ ‫و این تور از ‪ 12‬اســفند در اروپا ادامه‬ ‫پیدا می کند‪.‬‬ ‫همــاى در این کنســرت بــه اجراى‬ ‫قطعاتی مانند ناخورده مســت‪ ،‬فریاد‪،‬‬ ‫دل دیوانه‪ ،‬من ز تو دیوانه ترم یا تو ز من؟‪ ،‬گرگ‪ ،‬نان و دندان‪ ،‬تنها‬ ‫تو بمان‪ ،‬بى من مخور شــراب و چندیــن اهنگ تازه دیگر خواهد‬ ‫پرداخت که در غالب یک پیام اجتماعى متفاوت به تصویر کشــیده‬ ‫خواهد شــد‪ .‬پاشا هنجنى‪ ،‬محمود نوذرى‪ ،‬مســلم و میالد علیپور‪،‬‬ ‫ســعید فهیمى‪ ،‬فرشاد رســتمى‪ ،‬محمد امین اکبرپور و حمیدرضا‬ ‫یوسفى اعضای ارکستر همای را در این کنسرت تشکیل می دهند‪.‬‬ ‫عنــوان نان و دندان از تیتــراژ فیلم مصادره بــه کارگردانی مهران‬ ‫احمدی با صدای همای که در سی و ششمین فیلم فجر اکران شده‬ ‫وام گرفته شده که قرار اســت همراه با تازه ترین ساخته های هماى‬ ‫اجرا شــود‪ .‬این کنسرت پنجشــنبه ‪ 10‬اسفندماه ساعت ‪ 21:30‬در‬ ‫ســالن وزارت کشور به همت شــرکت اوای هنر برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫عالقه مندان برای کســب اطالعات بیشــتر به سایت ‪.www.tik8‬‬ ‫‪ com‬مراجعه فرمایند‪.‬‬ ‫زمان خیلی چیزها را ثابت خواهد کرد‬ ‫علیرضا صفرنژاد‬ ‫علی جعفری پویان نوازنده جوان و چیره دست ویولن است که در‬ ‫اکثر ارکسترهای معتبر حضور داشته است‪ .‬وی که متولد اسفند‬ ‫‪ ۱۳۵۷‬است در سال ‪ ۱۳۶۹‬وارد هنرستان موسیقی ملی شده است‬ ‫و فراگیری ویولن را با تشویق و نظر پدر و برادرش «ایمان جعفری‬ ‫پویان» اغاز نمود‪ .‬وی نوازندگی ویولن را نزد اســتادانی همچون‬ ‫ابراهیم لطفی‪ ،‬داوود فالحتی‪ ،‬حسن ریاحی‪ ،‬حسین فخیمی و بهروز‬ ‫وحیدی اذر اموخت و مبانی نظری موسیقی را از استادان محسن‬ ‫الهامیان‪ ،‬شریف لطفی‪ ،‬فرهاد فخرالدینی‪ ،‬مصطفی کمال پورتراب و‬ ‫محمدرضا اخوان فراگرفت‪ .‬او فارغ التحصیل کارشناسی موسیقی از‬ ‫دانشگاه ازاد اسالمی و کارشناسی ارشد نوازندگی ویولن از دانشگاه‬ ‫هنر است‪ .‬پویان چهار ســال پیش البوم «رد انگشتان» را در دو‬ ‫ســی دی به بازار عرضه کرد‪ .‬او در ان مجموعه اثار ‪ 27‬اهنگساز‬ ‫موسیقی معاصر ایرانی را اجرا کرده بود که مورد توجه قرار گرفت‬ ‫و در مراسم رونمایی از ان اثر هم جمعی از هنرمندان مطرح حاضر‬ ‫شدند‪ .‬جدیدترین البوم وی اواخر بهمن منتشر می شود‪ .‬این نوازنده‬ ‫جوان در جدیدترین البوم خود به نام «تا ابد ابری» اثار‪ 10‬اهنگسازی‬ ‫ایرانی را اجرا کرده است‪ .‬البوم جدیدش بخش اول از مجموعه اثار‬ ‫اهنگســازان سرشناس است که او در سال های ‪ 90‬تا ‪ 96‬به عنوان مشکالت مخصوص به خودش ابراز وجود کند‪ .‬ماجرای سرمایه گذار و حمایت می خواهد ارائه دهد؟ بیان با سازها بسیار سخت تر از بیانی است که با حروف‬ ‫تکنواز ویولن در انها حضور داشته است‪ .‬تعدادی از این اثار برای کنندگان مالی هم که برای اثاری که خواننده ندارند شبیه افسانه شده‪ .‬پول دست توسط خواننده انجام می شود‪ .‬رد انگشتان من و تا ابد ابری بخشی از تجربیات‬ ‫سینماوتئاتروتلویزیونبودهوسایرقطعاتهمبهصورتاختصاصی کسانیست که عمق درکشان نسبت به موسیقی جدی کم است و موسیقی فقط من در نوازندگی استودیویی هستند و اینگونه نیست که بگویم من به نهایت بیان‬ ‫برای این مجموعه ساخته شده است‪ .‬جعفری پویان در البوم تا ابد به شکل تفریحی و مبتذلش برایشان جذاب است‪ .‬حاال چه به قول شما بی کالم در نوازندگی رسیده ام‪.‬‬ ‫‪‎‬تولید چنین اثاری ممکن است با اقبال مخاطبین مواجه نشود‪،‬‬ ‫ابری اثار موزیسین هایی نظیر ناصر چشم اذر‪ ،‬کارن همایونفر‪ ،‬ایمان و چه با کالم‪ .‬البته جواب سوال شما را می توان بسیار بسط و گسترش داد‪.‬‬ ‫جعفری پویان‪ ،‬احسان بیرقدار‪ ،‬علی بهادری (نویان)‪ ،‬رضا خسروی‪،‬‬ ‫انگیزه شما از تولید این اثر چیست؟‬ ‫‪‎‬فضای این البوم نسبت به البوم های قبلی شما چه تغییراتی‬ ‫ارش بادپا‪ ،‬احمد میرمعصومی‪ ،‬فرهاد هراتی و زنده یاد بابک بیات‬ ‫‪‎‬من کامال بر عکس فکر می کنم نحوه ارائه اثار غلط است و من باید مخاطبین‬ ‫داشتهاست؟‬ ‫را اجرا کرده است‪ .‬به همین بهانه با علی جعفری پویان گفتگویی ‪‎‬در مجموعه رد انگشتان من اثاری که در دهه ‪ ٨٠‬برای ‪ ٢٧‬اهنگساز سینما و خودم را پیدا کنیم‪‎.‬اگر نوازندگان ویولن در ایران فقط اثر من را بشنوند‪ ،‬ببینید‬ ‫داشتیم که در ادامه خواهید خواند‬ ‫تلویزیون اجرا کرده بودم را منتشر کردم و حاصل ان گرداوری و تدوین ‪ ٥١‬قطعه چقدر اتفاق خوبی افتاده‪ .‬اگر با البوم هایم خارج از ایران نفوذ کنم باز هم موفقیت‬ ‫***‬ ‫در دو سی دی بود که همزمان منتشر شد‪ .‬ولی اثار بین ‪ ٩٠‬تا ‪ ٩٦‬در سه سی است‪ .‬از سوی دیگر من تا قبل از انتشار برای تاثیر گذاری روی شنونده ام فکر می‬ ‫به زودی البوم جدید شما منتشر می شود‪ ،‬در باره فضای این اثر دی و در سه زمان متفاوت و سه نام متفاوت منتشر خواهد شد‪ .‬اهداف گوناگونی کنم و کمتر دچار اشتباه می شوم‪ .‬قطعه شکار رو یادتون هست؟ ایا کسی راجع‬ ‫وتولیدانبفرمایید‪.‬‬ ‫از انتشار این اثار دارم‪‎.‬یکی از انها بعد اموزشی برای هنرجویان ویولن است که به ان بد گفت؟ من ذهن ها را با شکار اماده شنیدن تا ابد ابری کردم‪ .‬حاال اگر‬ ‫‪‎‬ایــن البوم اولین بخش از مجموعه اثاری اســت که از ســال ‪ ٩٠‬تا ‪ ٩٦‬برای به زودی برایشان سورپرایز دارم‪ .‬و بعد دیگر فرهنگ سازی در رابطه با سلیقه معرفت در ادم ها پایین هست و بابت اثری که می شنوند حاضر به تشویق مالی‬ ‫اهنگسازان ایرانی اجرا کرده ام‪ .‬تعدادی از انها برای فیلم و سینما و تئاتر هستند شنیداری مردم است که به غیر از سبک های رایج مورد پسند گونه ای دیگر از نیستند این مشکل من نیست من به انها نیز احترام می گذارم‪ .‬من برای خودم‬ ‫و کارم و حرفه ام ارزش بسیار قائلم و برایش می جنگم مراسم سال نوا حاصل‬ ‫و تعدادی نیز ویژه این البوم ساخته اجرا و ضبط شده اند‪ .‬اثاری که در کل این نواختن را نیز بپذیرند‪.‬‬ ‫‪ ٣‬البوم گرداوری و تدوین کردم باعث ایجاد سه شخصیت مختلف موسیقی شد‪.‬‬ ‫‪‎‬تولید البوم های بی کالم و موسیقی محور در چه حالتی ممکن همین نگاه است‪ .‬من برای اعتبار تاریخ حرفه ام تالش می کنم‪ .‬زمان خیلی چیزها‬ ‫تا ابد ابری بیشتر فضای رومانتیک و نوستالژیک دارد و حال و هوای لطیف و‬ ‫را ثابت خواهد کرد‪ .‬واقع بین بودن بسیار مهم است‪ .‬اینکه یادمون نرود کجا و‬ ‫است در پیشرفت فرهنگ صوتی جامعه موثر باشد؟‬ ‫عاشقانهدارد‪.‬‬ ‫‪‎‬از انجا که فراموشی حقیقت انکار ناپذیرحرفه موسیقی و حرفه های هنری است با چه شرایط و امکاناتی موسیقی تولید می کنیم و این که یادم نرود که توان و‬ ‫‪‎‬پروسهتولیدیکالبومبیکالمچهتفاوتیباالبوم هایمعمولی امیدوارم با انتشــار این اثارکه بخش اندکی از کارهایی اســت که در تولیدات انرژی ام چقدر است و یک تنه و یک شبه حاضر به تغییر تفکرات ادم ها نیستم‪.‬‬ ‫دارد؟‬ ‫‪‎‬برای بیشتر شــدن تعداد چنین اثاری چه ساز و کاری الزم‬ ‫موسیقی ایران ضبط کرده ام بخشــی از روزها و شب هایی که با همکارانم در‬ ‫متفاوت‬ ‫اثر‬ ‫هر‬ ‫تولید‬ ‫مهندسی‬ ‫و‬ ‫دیگر‬ ‫موسیقی‬ ‫با‬ ‫موسیقی‬ ‫هر‬ ‫تولید‬ ‫‪‎‬شــرایط‬ ‫است؟‬ ‫استودیوها سپری کردم ثبت شود و دقیقتر شنیده شود‪.‬‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫شوند‬ ‫می‬ ‫تولید‬ ‫کوتاه‬ ‫مصرف‬ ‫نیت‬ ‫به‬ ‫فقط‬ ‫و‬ ‫عجله‬ ‫با‬ ‫ ها‬ ‫م‬ ‫البو‬ ‫از‬ ‫خیلی‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪‎‬هر نوازنده حرفه ای می تواند یک البوم شخصی تولید کند؟ ‪‎‬کمیت این اثار به شدت به کیفیت ان مربوط است‪ .‬شما اگر در هر قدم موفق‬ ‫ماندگاری اثر توجه نمی شود‪‎.‬متاسفانه فرهنگ شنیداری ما به دلیل بی توجهی‬ ‫نوازندگان به چه بلوغی بــرای تولید چنین البوم هایی باید عمل نکنی محکوم به شکست هستی در رابطه با حمایت از این اثار نیز هر حرفی‬ ‫کلی که در طی این سالها صدا و سیما به شنوندگان داشته اسیب دیده و ذائقه‬ ‫بزنم خیال پردازیست و خودم اولین نفرم که می خندم‬ ‫برسند؟‬ ‫موسیقی مردم برای تولید کنندگان موسیقی گنگ شده است‪ .‬متاسفانه اگر ‪‎‬سوال سخت است اینکه ایا هر نوازنده حرفه ای می تواند البوم داشته باشه یا خیر؟ ‪‎‬و به این که خوشحال می شوم شرکت های فروشنده سازها و یا بانک ها از این‬ ‫اثری خواننده نداشته باشد معموال سخت می تواند در هیاهوی مارکت ایران با قطعا هر کسی حق این کار رو داره ولی باید دید هر کس چه چیزی از خودش اثارحمایتکنند‪.‬‬ ‫برترین هایگردشگریازنگاهمخاطبانشبکهاجتماعیاینستاگرام‬ ‫‪ 10‬شهر‪ ،‬موزه‪ ،‬هتل و مکان توریستی پرطرفدار گردشگری‬ ‫‪۱۰‬شــهر‪ ۱۰ ،‬موزه‪ ۱۰ ،‬هتل و ‪ ۱۰‬مکان توریســتی پرطرفدار سال‬ ‫‪ ۲۰۱۷‬را از نگاه مخاطبانش معرفی کرد‪ .‬گرچه دوبی همچنان مقصد‬ ‫برتر گردشگری جهان است و ساالنه بیش از دو میلیون شهروند هند‬ ‫برای تفریح به دوبی می روند‪ ،‬شــهروندان عربستان سعودی با ‪۱.۵۳‬‬ ‫میلیــون نفر جایگاه دوم و انگلیس با ‪ ۱.۲۷‬میلیون نفر جایگاه ســوم‬ ‫بیشترین گردشگر خارجی را در دوبی دارند‪ .‬شمار گردشگران خارجی‬ ‫روسیه در دوبی در سال ‪ ۲۰۱۷‬میالدی با رشد ‪ ۱۲۱‬درصدی به بیش‬ ‫از ‪ ۵۳۰‬هزار نفر رســیده که باالترین رشــد گردشگر خارجی در یک‬ ‫سال گذشته بوده است‪ .‬شهروندان روسیه در جایگاه هشتمین کشور‬ ‫جهان قرار دارند که دوبی را به عنوان مقصد گردشــگری برگزیده اند‪.‬‬ ‫لغو روادید امارت متحده دوبی برای اتباع روســیه که از سال گذشته‬ ‫اجرایی شــد‪ ،‬عامل مهمی در جذب گردشگران روس به دوبی داشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫این «ترین ها»‪ ،‬موضوع گزارش دیلی تلگراف نیز شــده اســت‪ .‬طبق‬ ‫گــزارش این نشــریه بریتانیایی‪ ،‬نیویورک‪ ،‬لنــدن و پاریس در کنار‬ ‫بیرمنگام و چهار پارک دیزنی در میان محبوب ترین های گردشــگری‬ ‫بودند که در اینستاگرام امســال حضوری پررنگ داشتند‪ .‬در اخرین‬ ‫گزارشی که اپلیکیشن به اشتراک گذاری عکس اینستاگرام ارائه کرده‪،‬‬ ‫شهر نیویورک به عنوان شهری که بیشترین پست ها در ارتباط با انها‬ ‫منتشر شــده‪ ،‬عنوان شده است‪ .‬این شهر‪ ،‬مســکو‪ ،‬لندن‪ ،‬سائوپائولو‬ ‫و پاریس پنج شــهر برتر را در این مورد تشــکیل داده اند‪ .‬پاریس در‬ ‫ســال گذشته به رغم ترس از تروریســم که در سال های اخیر خود را‬ ‫بیش از پیش در شــهرهای توریستی نشــان داد‪ ،‬به بیشترین تعداد‬ ‫گردشــگر ورودی در مدت ‪ ۱۰‬سال اخیر دســت یافته بود‪ .‬جاکارتا‪،‬‬ ‫پایتخت اندونزی که در مکان هشــتم این فهرســت قرار گرفته‪ ،‬تنها‬ ‫شــهر اسیایی محسوب می شــود که در میان ‪ ۱۰‬شــهر برتر از نظر‬ ‫تعداد پســت های اینســتاگرامی گردشــگران جای گرفته است‪ .‬این‬ ‫درحالی اســت که شهر سن پترزبورگ دومین شــهر از کشور روسیه‬ ‫در فهرســت ‪ ۱۰‬شهر بوده و در رتبه هفتم قرار گرفته است‪ .‬از سوی‬ ‫دیگر لندن که بیشــترین تعداد پست های اینستاگرامی را در بریتانیا‬ ‫داشت‪ ،‬با جاذبه هایی مانند برج بریج‪ ،‬هایدپارک و قصر باکینگهام این‬ ‫جایگاه را به دســت اورده است‪ .‬براساس گزارش دیلی تلگراف‪ ،‬پس از‬ ‫لندن‪ ،‬شــهرهای ادینبورو‪ ،‬منچســتر‪ ،‬برایتون و بیرمنگام در بریتانیا‬ ‫بیشــترین تعداد پست های اینستاگرامی را به خود اختصاص داد ه اند‪.‬‬ ‫شهر لس انجلس در ایاالت متحده نیز در رتبه ششم بیشترین پست ها‬ ‫قرار دارد و استانبول به عنوان نهمین شهر و بارسلون به عنوان دهمین‬ ‫شهر در این فهرست عنوان شده است‪.‬‬ ‫‪۱۰‬مکان توریستی محبوب‬ ‫در بخش دیگری از این گزارش‪ ،‬بیشترین پست های اینستاگرامی در‬ ‫مورد مکان های مختلف جهان مورد بررســی قرار گرفته است‪ .‬از این‬ ‫نظر‪ ،‬دیزنی لند در اناهایم کالیفرنیا در صدر مکان های دنیا در ســال‬ ‫‪ ۲۰۱۷‬قرار گرفته است‪ .‬دیزنی لند در این راستا موفق به شکست چند‬ ‫جاذبه مهم توریستی مانند میدان تایمز‪ ،‬پارک مرکزی و پل بروکلین‬ ‫در نیویورک و نیز برج ایفل و لوور در پاریس شــده است‪ .‬دیزنی لندها‬ ‫در رتبه بندی ســال جاری میالدی‪ ،‬در کشورهای دیگر نیز مهم بوده‬ ‫و در فهرســت ‪ ۱۰‬محل برتر قرار گرفته انــد‪ .‬از این میان می توان به‬ ‫تفریحــگاه دیزنی توکیــو‪ ،‬امپراتوری جادویی دیزنــی در اورالندو و‬ ‫پــارک ماجراجویانه دیزنی در کالیفرنیا اشــاره کرد که به ترتیب در‬ ‫جایگاه های پنجم‪ ،‬ششم و نهم جهان واقع شده اند‪.‬‬ ‫افــزون بر این مــوارد‪ ،‬میدان تایمز در نیویــورک جایگاه دوم‪ ،‬پارک‬ ‫مرکزی همین شــهر مکان ســوم و برج ایفل مکان چهارم را به دست‬ ‫اورده اند‪ .‬در رده هفتم نیز موزه لوور قرار گرفته اســت و پل بروکلین‬ ‫در شهر نیویورک و الس وگاس اســتریپ به ترتیب در رتبه هشتم و‬ ‫دهم جای دارند‪ .‬ســالی پک‪ ،‬دبیر گردشگری خانواده در تحلیل این‬ ‫رتبه بندی هــا در روزنامه تلگراف می نویســد‪« :‬اینکه دیزنی در چهار‬ ‫رتبه از ‪ ۱۰‬فهرســت برتر مکان های اینســتاگرامی جهان قرار گرفته‬ ‫موجب شگفتی نیست؛ دیزنی محلی است که جادو و نشاط را بهتر از‬ ‫ت شلوغ و صف هایی‬ ‫هر جای دیگری منعکس می کند‪ .‬مطمئنا جمعی ‬ ‫از افراد در ان وجــود دارند اما بازهم افراد به دنبال عکس گرفتن در‬ ‫اینســتاگرام از ان خواهند بود و از موارد جالب ان افرادی اســت که‬ ‫لباس های عجیب‪ ،‬مانند حیواناتی ســخنگو به نظر می رسند‪ ».‬وی با‬ ‫اشاره به زیبایی ها و جاذبه های متفاوت دیزنی‪ ،‬اضافه می کند‪« :‬دیزنی‬ ‫یک تفریح گاه بزرگ اســت که فضای خاصی ایجاد می کند‪ .‬در دیزنی‬ ‫بوی پخت و پز بیسکوئیت تا خیابان مین می رسد و اتش بازی و پخش‬ ‫فیلم در ســمت و سوی قلعه «زیبای خفته» همتای دیگری ندارد‪ .‬در‬ ‫انجــا جادوی بی همتایی وجود دارد کــه ارزش ثبت کردن را دارد‪».‬‬ ‫به باور او مجموعه ای از این موارد باعث شــده که دیزنی لندها جایگا ه‬ ‫ویژه ای میان عکس های توریست های اینستاگرام داشته باشند‪.‬‬ ‫هتل های معروف اینستاگرامی‬ ‫این گزارش به هتل هایی که بیشــترین عکس ها از انها در اینستاگرام‬ ‫طی سال ‪ ۲۰۱۷‬به اشتراک گذاشته شده نیز پرداخته است‪ .‬الس وگاس‬ ‫استریپ شاید با کمک اینکه ‪ ۶‬هتل از ده هتل با بیشترین پست های‬ ‫اینستاگرامی در امسال در نوادا قرار داشته اند‪ ،‬به این رتبه دست یافته‬ ‫باشــد‪ .‬این درحالی است که هتل «ماریناســندزبی» در سنگاپور که‬ ‫اثر شــگفت انگیزی از نظر معماری است‪ ،‬به دلیل محبوبیتش به رتبه‬ ‫نخســت هتل هایی که بیشــترین عکس انها در اینستاگرام در سال‬ ‫‪ ۲۰۱۷‬منتشر شده‪ ،‬دســت یافت‪ .‬پس از این هتل سنگاپوری‪ ،‬هتل‬ ‫بالگیوی الس وگاس رتبــه دوم را در اختیار گرفته و هتل ونیزی نیز‬ ‫در همین شــهر‪ ،‬رده دوم را به دست اورده است‪ .‬عالوه بر این هتل ها‪،‬‬ ‫هتل اتالنتیس دبــی رده چهارم‪ ،‬ام جی ام گرانــد الس وگاس جایگاه‬ ‫پنجم‪ ،‬هتل کاسموپولیتن همین شهر رده ششم‪ ،‬هتل وین بازهم در‬ ‫الس وگاس در رتبه هفتم‪ ،‬سیزرز پاالس یا همان قصر قیصر در همین‬ ‫شهر رتبه هشــتم‪ ،‬هتل فونتین بلو ساحل میامی در فلوریدا رتبه نهم‬ ‫و در نهایــت هتل پاریس الس وگاس رده دهــم را به خود اختصاص‬ ‫داده اند‪ .‬جالب است در دبی‪ ،‬شهری که با معماری جالب خود شناخته‬ ‫می شود و عکس های اینستاگرامی و سلفی های زیادی از برج خلیفه‪،‬‬ ‫بلندترین برج جهان گرفته می شــود‪ ،‬تنها هتل اتالنتیس است که در‬ ‫فهرست های برتر جای گرفته است‪.‬‬ ‫‪ ۱۰‬موز ه نخست‬ ‫در همین حــال‪ ،‬رتبه هایی که در اینســتاگرام بــرای محبوب ترین‬ ‫موزه های جهان براساس تعداد عکس های منتشر شده از انان در این‬ ‫اپلیکیشــن اعالم شده‪ ،‬تقریبا همان موزه هایی است که افکار عمومی‬ ‫با ان اشــنایی بســیار خوبی دارند‪ .‬موزه لوور پاریس در رده نخست‬ ‫این فهرســت دیده می شــود‪ .‬همچنین‪ ،‬چهار مورد از این لیست در‬ ‫شــهر نیویورک قرار گرفته اند که شــامل موزه هنر متروپولیتن‪ ،‬موزه‬ ‫هنــر مدرن‪ ،‬موزه تاریخ طبیعی امریــکا و موزه هنر امریکایی ویتنی‬ ‫است که به ترتیب در رده های دوم‪ ،‬سوم‪ ،‬ششم و هفتم قرار گرفته اند‪.‬‬ ‫موزه های بریتانیایی نیز ســه نماینده در میــان ‪ ۱۰‬موزه برتر دارند‪.‬‬ ‫موزه بریتیش در لندن در رده پنجم این فهرســت جای گرفته و موزه ‬ ‫ویکتوریــا و البرت و نیز موزه تاریخ طبیعی در این شــهر به ترتیب‬ ‫جایگاه های هشــتم و نهم را اشــغال کرده اند‪ .‬شهر لس انجلس نیز با‬ ‫داشــتن دو نماینــده در رتبه های چهارم و دهم نشــان داده که این‬ ‫‪ ۱۰‬موزه تنها در ‪ ۴‬شــهر جهان جای گرفته اند‪ .‬موزه هنر این شــهر‬ ‫در جایگاه چهارم فهرســت جهانی بیشترین عکس های اینستاگرامی‬ ‫از موزه هــا قرار گرفته و موزه بســتنی ان هم رتبه دهم را از این نظر‬ ‫در اختیار دارد‪ .‬موزه بســتنی لس انجلس در ماه گذشــته یک شعبه‬ ‫جدید در سان فرانسیســکو افتتاح کرده بــود‪ .‬بنابر اخرین گزارش ها‪،‬‬ ‫اینســتاگرام ‪ ۸۰۰‬میلیون کاربر فعال در ماه دارد که از این میان ‪۲۰‬‬ ‫درصد از ایاالت متحده امریکا هستند‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫ سه شـــنبه ‪ 24‬بهمن ماه ‪ 1396‬سال دهـم شمــاره ‪876‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫گردشگری‬ ‫‪TOURISM‬‬ ‫اخبار‬ ‫نهمیننشستتخصصیپایگاه هایمیراثجهانیوملی‬ ‫برگزارمی شود‬ ‫نهمین نشســت تخصصی پایگاه های میراث جهانی و ملــی با حضور مدیران‬ ‫پایگاههای ملی و جهانی کشور روز چهار شنبه ‪ 25‬بهمن ماه در سالن اجتماعات‬ ‫سازمان میراث فرهنگی‪ ،‬صنایع دستی و گردشگری برگزار می شود‪ .‬پایگاه میراث‬ ‫فرهنگی محور ساسانی فارس‪ ،‬پایگاه میراث جهانی شهر تاریخی یزد‪ ،‬پایگاه میراث‬ ‫فرهنگی اورامانات و پایگاه میراث جهانی میدان امام اصفهان از جمله محور های‬ ‫این نشست یکروزه به شمار می رود‪ .‬در این نشست که به مناسبت بزرگداشت‬ ‫دهه فجر برگزار می شود ساماندهی‪ ،‬حفاظت‪ ،‬مرمت و فرایند اماده سازی پرونده‬ ‫ثبت جهانی منظر باستان شناسی ساسانی فارس‪ ،‬ساماندهی‪ ،‬حفاظت و مرمت و‬ ‫فرایند شهر تاریخی یزد در فهرست میراث جهانی‪ ،‬پژوهش و شناخت ارزشهای‬ ‫برجسته منظر فرهنگی اورامانات‪ ،‬چالش ها‪ ،‬اقدامات وبرنامه های اینده وهمچنین‬ ‫خالصه ای از برنامه مدیریت میدان امام اصفهان و گزارشی از روند حفاظت‪ ،‬مرمت‬ ‫و احیاء کاخ عالی قاپو مورد بحث و بررسی قرار می گیرد‪ .‬بخش پایانی این نشست‬ ‫شامل رونمایی از کتاب ها و انتشارات تخصصی و تقدیر و تجلیل از تالش گران و‬ ‫استادکارانحوزهپایگاه هامی شود‪.‬‬ ‫همایشتعییناصالتاشیاتاریخی‪،‬فرهنگیوهنری‬ ‫برگزارمی شود‬ ‫حمید فدایی دبیر علمی نخستین همایش «تعیین اصالت اشیاء تاریخی –‬ ‫فرهنگی و هنری با اعالم این خبر گفت ‪:‬جعل اثار و اشیاء تاریخی‪ ،‬فرهنگی‬ ‫و هنری مختص فرهنگ یا منطقه جغرافیایی خاصی نیست و همه جوامع از‬ ‫دیرباز با این مشکل رو به رو بوده اند‪ .‬او افزود ‪:‬امروزه بازار خرید و فروش قانونی‬ ‫یا غیرقانونی اثار تاریخی– فرهنگی به گسترش ساخت اشیاء جعلی دامن زده‬ ‫و شناسایی این اثار را به یکی از دغدغه های باستان شناسان‪ ،‬موزه داران‪ ،‬مرمت‬ ‫گران‪ ،‬دانشمندان علوم مختلف و کارشناسان نیروی انتظامی و علوم جنایی‬ ‫برای مقابله با جاعالن انها مبدل کرده است‪ .‬فدایی با بیان اینکه تا چند دهه‬ ‫پیش تنها راه تعیین اصالت اشیاء‪ ،‬بررسی دقیق انها توسط متخصصان زبده ای‬ ‫بود که سالها با مطالعه‪ ،‬تفحص در سبک و ویژگی های اشیاء و ممارست در‬ ‫مقایسه انها اصل را از جعل تمیز می دادند تصریح کرد که در سالهای اخیر علوم‬ ‫طبیعی‪ ،‬مهندسی‪ ،‬پزشکی و زیست شناسی جایگاه مهمی در بررسی اشیاء و‬ ‫تعیین اصالت انها به دست اورده اند‪.‬‬ ‫او در ادامه افزود‪ :‬نخســتین همایش و کارگاه تخصصی با عنوان «تعیین‬ ‫اصالت اشیاء تاریخی‪-‬فرهنگی و هنری» با حضور کارشناسان داخلی و‬ ‫خارجی از کشورهای اتریش و المان توسط پژوهشکده حفاظت و مرمت‬ ‫اثار تاریخی‪ -‬فرهنگی‪ ،‬از تاریخ ‪ ۲۴‬تا ‪ ۲۶‬بهمن ماه سال ‪۱۳۹۶‬مطابق با‬ ‫‪ ۱۳‬تا ‪ ۱۵‬فوریه ‪ ۲۰۱۸‬میالدی‪ ،‬در موزه ملی ایران برگزار می شــود دبیر‬ ‫علمی نخستین همایش و کارگاه «تعیین اصالت اشیاء تاریخی –فرهنگی‬ ‫و هنری» هدف از برگزاری این همایش و کارگاه را یافتن زبان مشترک‬ ‫میان متخصصان علوم طبیعی و کارشناسان باستان شناسی‪ ،‬تاریخ‪ ،‬موزه‬ ‫داری‪ ،‬مرمت و تعمیق روند همکاری انها و اشنایی با روشهای علمی مورد‬ ‫استفاده در مطالعات موردی و مشابه تعیین اصالت اشیاء در ایران و جهان‬ ‫اعــام کرد‪ .‬فدایی بیان کرد‪ :‬در روز ‪ ۲۶‬بهمن ماه نیز به طور همزمان ‪۳‬‬ ‫کارگاه در باره روشهای علمی و ازمایشگاهی بررسی اثار فلزی‪ ،‬سفالی و‬ ‫نسخ خطی و نقاشی توسط کارشناسان داخلی و خارجی برای جمعداران‬ ‫موزه ها و متخصصان میراث فرهنگی برگزار می شود‪.‬‬ ‫نگاهی به فیلم سینمایی «امیر» ساخته نیما اقلیما‬ ‫‪HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER‬‬ ‫شماره‪ • 876‬سه شنبه‪ 24‬بهم ن ماه‪ • 1396‬سال دهم •‪ 8‬صفـــحه‬ ‫صاحب امتیاز‪ :‬شـرکت جهان سبز‬ ‫مـدیر عامـــل‪ :‬حسـین احـمـدی‬ ‫مدیر مسوول‪ :‬مهدی احمدی‬ ‫زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری‬ ‫چاپ‪ :‬شرکت کارا پیام‬ ‫سازمان اگهی ها‪88311361 - 88311353 :‬‬ ‫نشانى‪ :‬تهران‪ ،‬خیابان مطهری‪ ،‬بعد از خیابان سلیمان خاطر‬ ‫خیابان اورامان‪ ،‬پلاک ‪ ،43‬واحد‪2‬‬ ‫تلفکس‪88813489 - 88301986 :‬‬ ‫توزیع‪ :‬نشرگستر امروز‬ ‫منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند‬ ‫‪http://honarmandonline.ir/?p=6049‬‬ ‫سیستممدیریتکیفیت‪-‬رضایتمندیمشتری‬ ‫سیستم مدیریت کیفیت‬ ‫‪ISO 10004:2012‬‬ ‫‪ISO 9001 : 2008‬‬ ‫‪instagram.com/honarmandonline‬‬ ‫‪telegram.me/honarmandnews‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫حالل مشکالت و درمانده در کار خود‬ ‫الله محمودی‬ ‫امیر نخستین ســاخته نیما اقلیما از ان دست فیلم هایی است که سینمای‬ ‫ایــران نیــازش را حس می کــرد‪ .‬یک فیلم تجربــی در ژانــر اجتماعی با‬ ‫داســتانک هایی که در نهایت به یک خط یعنی امیر می رســند‪ .‬امیر سنگ‬ ‫صبور همه ادمهای داســتان و حالل مشــکالت انان است بی انکه دیگران‬ ‫حتی لحظه ای به او و مشــکالت بزرگش فکر کنند‪.‬و نکته قابل تامل اینکه‬ ‫وقتی مخاطب در دل قصه قرار می گیرد متوجه می شــود مسائل و مشکالت‬ ‫اطرافیان امیر به هیچ عنوان قابل مقایســه با مشــکالت او نیســت و بسیار‬ ‫بســیار کوچک اســت‪ .‬کاراکتری که نویســنده از امیر در داستانش تصویر‬ ‫می کند شــخصیتی درون گرا بــا عاطفه کم حرف و با تجربه اســت و نمای‬ ‫بیرونی این شــخصیت البته تا حد زیادی خالف شــخصیت درونی است و‬ ‫شاید همین شخصیت اوست که سبب می شود ادمهای داستان به او اعتماد‬ ‫کنند و بار بزرگ زندگی خود را بر روی دوش او بیندازند و حتی عاشــقش‬ ‫شــوند‪ .‬در مقابل زندگی شــلوغ و پر تنش اطرافیان امیر‪ ،‬او ظاهرا زندگی‬ ‫ارامی را ســپری می کند و نویسنده با فضاهای اطالعاتی اندکی که در طول‬ ‫داســتان از شــخصیت درونی امیر می دهد این ارامش را شبیه ارامش قبل‬ ‫از طوفان نشــان می دهد‪ .‬ارامش و سکوتی که هر لحظه اماده انفجار است‪.‬‬ ‫همه اینها اما ســبب نمی شــود که با یک داســتان پرتنــش و پر از روایت‬ ‫به وقت تهران‬ ‫‪12:18‬‬ ‫غروب افتاب ‬ ‫‪17:42‬‬ ‫ ‬ ‫اذان صبح فردا‬ ‫‪05:28‬‬ ‫ ‬ ‫اذان مغرب‬ ‫ ‬ ‫طلوع افتاب فردا‬ ‫ساخت و حضور چنین فیلم هایی در سینمای ایران می تواند به شکل غیر‬ ‫مســتقیم به تماشاگران ما متفاوت دیدن و بهتر دیدن را اموزش دهد و‬ ‫البته سینمای ایران نیز از حضور بیشــتر فیلم های مستقل و فیلمسازان‬ ‫مســتقل همچون امیر و اقلیما بهره مند شــود‪ .‬ضمن اینکه هنر و تجربه‬ ‫خوانــدن این فیلــم از نظر من کاری بیهوده اســت و اکران ان در گروه‬ ‫هنر و تجربه شــاید به نوعی خود زنی و پایان راهی که تازه اغاز شــده‬ ‫تلقی شود‪.‬‬ ‫پشت صحنه‬ ‫اوقات شــرعی‬ ‫ ‬ ‫اذان ظهر‬ ‫سرو کار داشــته باشیم و به نوعی در داســتان کنونی امیر را می بینیم که‬ ‫می بایســت خودخواسته یا ناخواسته مشکالت ادم های ویران شده و سقوط‬ ‫کرده اطرافش را حل کند و تمام و تصور میکنم از انجا که اساســا نویسنده‬ ‫از هرگونه تعلیق و تنش در داســتانش پرهیز کرده‪ ،‬شــاهد روایتی تقریبا‬ ‫یکنواخت و تا حدی با ریتم کند هســتیم که به نظر می رسد از کمبودهای‬ ‫اصلی فیلمنامه اســت و می بایست در نوشته ها و فیلمنامه های بعدی به ان‬ ‫دقت شود‪ .‬ســاختار اما بهتر دقیق تر و حساب شــده تر از فیلمنامه است و‬ ‫به نظر می رســد نیما اقلیما در کارگردانی بسیار موفق تر از فیلمنامه نویسی‬ ‫عمل کرده و ظاهر شده اســت‪ .‬بازی های بسیار خوب و روان هادی کاظمی‬ ‫و ســحر دولتشــاهی و البته تا حدی میالد کی مرام‪ ،‬قاب بندی های بســیار‬ ‫زیبا و البته متفاوت در ســینمای ایران که توســط ادیب سبحانی به ثبت‬ ‫رسیده و کامال در خدمت ســاختار و فیلمنامه قرار گرفته و به نوعی تاکید‬ ‫بر حقارت و کوچکی و تنش های درونی ادم های فیلم در مقایســه با دنیای‬ ‫پیرامونی ایشان است‪ .‬و این تاکید با نماهایی چرک از تهران سرد و بی روح‬ ‫و یخ زده تکمیل می شــود و به نوعی تبر فراموش شدن این ادمها در زندگی‬ ‫روزمره از یکسو و فراموش کردن و نادیده گرفتن ان ها از سوی دیگر توسط‬ ‫اجتماع تاکید می کند و بی اغــراق باید فیلمبرداری و بازی های این فیلم را‬ ‫از نقاط قوت و ارزشــمند امیر محسوب کرد‪ .‬در مجموع معتقدم امیر اگرچه‬ ‫شــاید نتواند به لحاظ گیشه به موفقیت قابل توجهی دست یابد اما به نظرم‬ ‫‪18:02‬‬ ‫‪06:55‬‬ ‫گنج سخن‬ ‫دوست هر ادمى ‪ ،‬خرد اوست و دشمن او بى خردى اش ‪..‬‬ ‫امام رضا (ع)‬ ‫تا االن که دارم پشت صحنه پیش رویتان را می نویسم هنوز از هنگی اتفاقات اختتامیه جشنواره فیلم‬ ‫فجر بخصوص دقایق پایانی ان خارج نشــدم‪ .‬فضای مجازی که گندشو دراورده‪ ،‬اینقدر که به موضوع‬ ‫گالیه حاتمی کیا و ‪ ...‬پرداختند‪ .‬در اغلب اظهار نظرها یک نکته مشترک است انهم ادای احترام به ابراهیم‬ ‫حاتمی کیا و ســال ها تالشش در عرصه ســینما‪ ،‬در واقع نمی شود کارهای حاتمی کیا را دید و شیفته‬ ‫سینمااش نشد‪ ،‬خیلی ها از نوع برخورد ایشان و برافروخته شدنشان متعجبند‪ .‬ایکاش زمان به عقب بر‬ ‫می گشت و اصال به وقت شام به جشنواره نمی رسید یا حداقل ابراهیم حاتمی کیا به مراسم نمی امد و‬ ‫کسی به نیابت تندیس را می گرفت‪ .‬هیچ وقت شوخی و جدی اهالی سینما را نمی توانم باور کنم خاصه‬ ‫اینکه بازیگر یا کارگردان باشد‪ ،‬حرفه شان بازی کردن و بازی دادن است! بگذریم‪.‬‬ ‫شاید مقصر انتخاب کنندگان مجری برنامه سینما هفت‪ ،‬مراسم اختتامیه یا مسئولینی که رای به انتخاب‬ ‫دو برگزیده در یک بخش دادند باشند‪ .‬بی خود نیست که میگن دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند‪...‬‬ ‫عباس گودرزی‬ ‫افقی‪:‬‬ ‫‪-1‬ازبازیگران شــرکت کننده در بیست وششمین جشنواره فیلم فجر‬ ‫گلها‪-‬خیمه بزرگ صحرانشینان‪-3‬همسایه‪-‬روحانی مبارز‪-‬شهراذری ‪3‬‬ ‫‪-4‬قورباغــه درختی ‪ -‬فشــارعصبی‪-‬ترانه وســرود‪-‬برش ســینمایی‬ ‫‪-5‬اهلــی ‪ -‬زینهاری‪-‬تندنیســت‪-‬ویتامین جدولی‪-6‬مرواریددهان‪-‬‬ ‫حاجــت ‪-7‬چربــی گوســفند‪- -‬راهی شــده‪-8‬حرف نداری‪-‬اســم‬ ‫ترکی‪-9‬جمع هدیه‪-‬مساوی‪-10‬وســیله برداشــت محصول‪-‬رساندن‬ ‫پیام‪-11‬شهرمذهبی‪-‬فریادعدالت‪-‬ســازمان بیــن المللی کار‪-‬کوچک‬ ‫وبزرگــش رادرجنــوب بیابید‪-12‬گلخن حمام‪-‬مشهور‪-‬رشــته کوه‬ ‫امریکا‪-‬عدفوتبالی ‪-13‬ازنوشــیدنیهای غیرشرعی‪-‬ازماههای خارجی‪-‬‬ ‫زعفران‪-14‬هنگام عصر‪-‬وجه اشــتراک انســان وماشین‪-‬نغمه‪-15‬فلز‬ ‫سرخ‪-‬دراین فیلم بازی کرده است‬ ‫طرح روز‬ ‫‪ 2‬ا‬ ‫‪2‬‬ ‫ه‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫ن‬ ‫ق‬ ‫‪ 3‬غ‬ ‫‪4‬‬ ‫ک‬ ‫‪ 5‬ت‬ ‫ت‬ ‫و‬ ‫ک ل‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ک‬ ‫ن‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ش ی‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫ت‬ ‫ا‬ ‫ج‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫س و‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫‪ 7‬گ و‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ش ا‬ ‫د‬ ‫ن‬ ‫‪ 9‬ا‬ ‫‪ 11‬و‬ ‫‪ 12‬ق‬ ‫‪ 13‬ر‬ ‫‪ 14‬ی‬ ‫‪ 15‬ب‬ ‫ک‬ ‫ص ل‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ر‬ ‫‪ 10‬ب‬ ‫بانک ها مانعی برای‬ ‫تولید ایرانی!‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫ت‬ ‫ر‬ ‫س ا‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫‪ 8‬ه‬ ‫ا‬ ‫‪5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪10 9‬‬ ‫‪15 14 13 12 11‬‬ ‫ب‬ ‫‪ 6‬ن‬ ‫حافظانه‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬ ‫و‬ ‫و‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ع‬ ‫س ا‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫ل‬ ‫گ ن‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ش‬ ‫و‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ر‬ ‫س‬ ‫ا‬ ‫ب‬ ‫پ‬ ‫ر‬ ‫ل س‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫م‬ ‫س‬ ‫ج‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪11‬‬ ‫پاسخ جـدول شـماره قـبل‬ ‫‪ 1‬ب‬ ‫علت موفقیت ادم های موفق این است که خرد خود را در‬ ‫کوره های ناکامی پیدا کرده اند‪ .‬خرد حاصل از کامیابی بسیار‬ ‫اندک است‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2 1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6 5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪15 14 13 12 11 10 9‬‬ ‫“تصویرموردنظــر”‪ -‬ازحــروف یونانی‪-2‬بهشــت ‪ -‬دختری در جمع ‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫پندبزرگان‬ ‫مدامم مست می دارد نسیم جعد گیسویت‬ ‫خرابم می کند هر دم فریب چشم جادویت‬ ‫پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن‬ ‫که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت‬ ‫طراح جدول‪ :‬رسول نادری‬ ‫جـــدول‬ ‫ر‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫د‬ ‫ک ا‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ه‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫ی‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ک‬ ‫ت‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫ش ت‬ ‫ن‬ ‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪15‬‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪-1‬حریف‪-‬دراین فیلم بازی کرده اســت‪-2‬حرف ندا‪-‬نامزد‪-‬جزیره ای دراقیانوس هند‪-3‬گوشه خلوت‪-‬‬ ‫شهرها‪-‬اسم ترکی‪-‬کشتی جنگی‪-4‬اهسته‪-‬مایه حیات‪-‬ذهن وخاطر‪-‬باالی سقف‪-5‬راهی شده‪-‬سهل‪-‬‬ ‫عالمت مفعولی‪-6‬جام مشهور‪-‬اندک‪-‬تله‪-7‬مردزن مرده‪-‬اثرماکسیم گورکی‪-8‬محبس‪-‬ازخبرگزاریهای‬ ‫کشــورمان‪-9‬فالنی‪-‬واحدپول غنا‪-10‬وسیله مسافرت‪-‬حرف نفی عرب‪-‬نفس خسته‪-11‬طریق کوتاه‪-‬‬ ‫کمربندمسیحیان‪-‬وسیله برای پرکردن حفره های کوچک وشکافهای چوب‪-12‬عالمت شگفتی‪-‬برداشت‬ ‫محصول‪-‬خداوند‪-‬نمایش غم انگیز‪-13‬فرق ســر‪-‬حرف همراهی‪-‬وسیله ‪ -‬بعید‪-14‬پادزهر‪-‬روشندل‪-‬‬ ‫ضمیرغایب‪-15‬دراین فیلم نیز بازی کرده است‬ ‫اخبار دیدنی‬ ‫امیر جدیدی بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره سی و ششم‪ /‬هنرمند‬ ‫ساالر عقیلی در اختتامیه جشنواره سی ششم فیلم فجر ‪ /‬ایرنا‬ ‫سعید اقاخانی‪ ،‬سارا بهرامی و شبنم مقدمی در اختتامیه جشنواره سی و ششم ‪ /‬ایرنا‬ ‫عوامل فیلم تنگه ابو قریب بهترین فیلم جشنواره سی و ششم‪ /‬هنرمند‬ ‫فرهاد اصالنی‪ ،‬نوید پورفرج و نوید محمدزاده بازیگران فیلم مغزهای کوچک زنگ زده در مراسم‬ ‫اختتامیهسی وششمینجشنوارهفیلمفجر‪/‬تسنیم‬ ‫سحردولتشاهی بهترین بازیگر نقش مکمل زن در جشنواره سی و ششم‪ /‬ایلنا‬

آخرین شماره های روزنامه هنرمند

روزنامه هنرمند 2225

روزنامه هنرمند 2225

شماره : 2225
تاریخ : 1403/01/28
روزنامه هنرمند 2224

روزنامه هنرمند 2224

شماره : 2224
تاریخ : 1403/01/27
روزنامه هنرمند 2223

روزنامه هنرمند 2223

شماره : 2223
تاریخ : 1403/01/26
روزنامه هنرمند 2222

روزنامه هنرمند 2222

شماره : 2222
تاریخ : 1403/01/25
روزنامه هنرمند 2221

روزنامه هنرمند 2221

شماره : 2221
تاریخ : 1403/01/21
روزنامه هنرمند 2220

روزنامه هنرمند 2220

شماره : 2220
تاریخ : 1403/01/20
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!