روزنامه هنرمند شماره 1154
روزنامه هنرمند شماره 1154
روزنامه هنرمند شماره 1154
محمدباقر نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه:
رئیس دفتر رئیس جمهور:
تاکید معاون ر ییس جمهور
بر مخالفت با «حذف معافیت مالیاتی هنرمندان»
ارتقای کیفیت ارکستر سمفونیک
تهران مورد حمایت دولت است
فرهنگ2.
فرهنگ2.
ART & CULTURE
دوشنبه 11اذرماه 1398سال دوازدهم شماره 8 1154صفـــحه 2500تومـان ISSN 2008-0816
ART & CULTURE
هنرمند را در مگ لند ورق بزنید
www.magland.ir
تلویز یون7.
TV & RADIO
سعید بشیریتهیه کننده
سریال «به رنگ خاک» در گفتگو با «هنرمند»
رقابت سخت
بین رسانه های
تصویری
نظر هفت چهره سیاسی و فرهنگی و هنری درباره
تازه ترین اجرای ارکستر سمفونیک تهران
مقاومت و صلح
دو بال حرکت ماست
فرهنگ2.
ART & CULTURE
نگاهی به فیلم «ایرلندی» اثری از «مارتین اسکورسیزی»
پیرمردهای گانگستر
سینما3.
CINEMA
«پردیس سینمایی ملت»
شایستگی کاخ جشنواره
فیلم فجر را ندارد
سینما3.
CINEMA
2
نظر هفت چهره سیاسی و فرهنگی و هنری درباره تازه ترین اجرای ارکستر سمفونیک تهران
دوشنبــــــــــــــــــه 11اذرماه 1398سالدوازدهمشمــاره1154
www.honarmandonline.ir
& ART
فرهنگ و هنر
CULTURE
خبر
محمدباقر نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه:
تاکید معاون رییس جمهور
بر مخالفت با
«حذف معافیت مالیاتی هنرمندان»
معاون رییس جمهورو رییس ســازمان برنامه و بودجه از
مخالفت دولت با طرح پیشــنهاد حــذف معافیت مالیاتی
هنرمنــدان در پیش نویس الیحه اصــاح برخی قوانین و
مقــررات مالیاتی خبر داد .محمدباقر نوبخت معاون رییس
جمهور و رییس ســازمان برنامه و بودجــه درباره موضع
دولت نســبت به پیشــنهاد «حذف معافیت مالی اصحاب
فرهنگ و هنر» در پیش نویس الیحه اصالح برخی قوانین
و مقرراتی ســازمان امور مالیاتی گفت :من قبال هم راجع
بــه این موضوع اظهارنظر کــرده ام و بازهم اعالم می کنم،
ظرفیــت مالیاتی ما بیش از وضع موجود بوده و معافیت ها
در ایــن زمینه رقمــی در حدود ۴۰تا ۵۰هــزار میلیارد
تومان اســت .وی ادامه داد :اما بخشی که باید از معافیت
مالیاتی مستثنا شــده یا تقلیل پیدا کند ،بخش فرهنگ و
هنر نیست ،حتی ما باید اگر می توانیم در این رابطه مالیات
منفی هم داشته باشــیم .یعنی مساعدت هایی را به عنوان
«یارانه» پرداخت کنیم ،نه اینکه از این بخش حســاس و
ارزشمند فرهنگ و هنر ،بخواهیم مالیات بگیریم .به همین
دلیل دولت مخالف حذف معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ
و هنر اســت .بحــث جنجالی و پرحاشــیه حذف معافیت
مالیاتی اصحاب فرهنگ و هنر در حالی طی روزهای اخیر
مطرح شــده که سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد
اســامی نیز روز گذشــته طی نامه ای خطاب به اسحاق
جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ،محمود واعظی رئیس
دفتر رییس جمهور و وزیر امور اقتصادی و دارایی خواستار
اســتمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ ،هنر و رســانه
شــده بود .در این نامه هم تاکید شــده است« :باتوجه به
اینکه خطر تهاجم فرهنگی و توطئه های نفوذ و اســتحاله
فرهنگی دشــمنان انقالب به طور مداوم گوشزد می شود،
لزوم حمایت همه جانبــه از فعالیت های فرهنگی ،هنری و
رسانه ای ضروری بوده و باتوجه به تاثیرات منفی اقتصادی
و اجتماعی ناشــی از این اقدام بر نخبگان کشــور ،دستور
فرماییــد معافیت های مالیاتی موضوع بند (ل) یاد شــده
همچون گذشــته برقرار بــوده و از هرگونه اقدام در جهت
حذف ان جلوگیری به عمل اید ».طی روزهای گذشــته
متنی بــا عنوان «پیش نویس الیحه اصالح برخی قوانین و
مقررات مالیاتی» منتشر شده است که حاوی سرفصل های
پیشنهادی سازمان امور مالیاتی برای تحقق اهداف مرتبط
با «اقتصاد مقاومتی» در حوزه های خرد و کالن است .یکی
از این پیشــنهادات لغو معافیت مالیاتی کلیه فعالیت های
فرهنگی-هنری در حوزه هایی چون انتشارات ،تئاتر ،سینما
و موسیقی (مشمول مالیات با ضریب ۲۵درصد) است که
پیش تر در قانون لحاظ شده بود .طبق برخی شنیده ها قرار
است این الیحه همراه با الیحه بودجه سال بعد به مجلس
شورای اسالمی ارسال شود.
مقاومت و صلح دو بال حرکت ماست
ارکستر سمفونیک تهران در جدیدترین اجرای خود به رهبری
مهمان لوریس چکناواریان از ششم تا هشتم اذرماه در سه شب
متوالی با رپرتواری متشکل از دو قطعه «دفاع مقدس» و «صلح
و دوستی» که هر شــامل چند بخش بودند در تاالر وحدت روی
صحنه رفت .محمدباقر نوبخت معــاون رئیس جمهور و رئیس
سازمان برنامه وبودجه ،محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور،
سردار دهقان مشاور فرماندهی کل قوا ،علی اکبر صالحی رئیس
ســازمان انرژی اتمی ایران ،مرتضی بانک مشاور رئیس جمهور و
دبیر شورای عالی مناطق ازاد ،سید عباس صالحی وزیر فرهنگ
و ارشاد اسالمی ،اشرف بروجردی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه
ملی ،سید مجتبی حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و
ارشاد اسالمی ،حمید شاه ابادی معاون صدای رسانه ملی ،محسن
مومنی شــریف رئیس حوزه هنری ،حجت االسالم احمد مازنی
و فریده اوالد قباد نمایندگان مجلس شــورای اسالمی ،سفرای
کشورهایایتالیا،کرواسی،ترکیه،روسیهوبنگالدشو...ازمهمانان
ویژه این سه شب اجرا ارکستر سمفونیک تهران به رهبری مهمان
لوریسچکناواریانبودند.تعدادیازمهمانانویژهنظرخودرادرباره
این اجراها بیان کردند که در ادامه می خوانید:
صلح و دوستی ایین اصلی اسالم است
محمدباقــر نوبخت معــاون رئیس جمهور و رئیس ســازمان
برنامه وبودجه به ایرنا دربــاره این برنامه گفت :مردم عزیزمان
دو اثر هنری را در تاالر وحدت شــاهد بودند که بخش نخست
ان به دفاع مقدس اختصاص داشــت .اســتاد چکناواریان به
هنرمندانه ترین شیوه به همراهی ارکستر سمفونیک تهران اثر
ماندنی شــهدا و مردم بزرگ مــا در دوران دفاع مقدس را به
زبان هنر نشان دادند .بخش دوم اجرا نیز بحث صلح و دوستی
اســت که درواقع ایین اصلی دین اسالم ما است و تمام ارمان
و ماموریت اســام را خواهیم شنید .به همین دلیل کار استاد
چکناواریان را ســتایش می کنم و بســیار خرسندم که در این
جمع حضور داشتم.
مقاومت و صلح دو بال حرکت ماست
سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی به ایرنا درباره
این کنسرت اظهار داشت :اجرای بسیار خوبی را شاهد بودیم،
ما در این اجرا ازلحاظ مضمون ،شاهد دو حوزه مقاومت و صلح
و دوســتی بودیم .تاریخ ایران ما با ایــن دو بال حرکت کرده
است و از یک طرف ما به تمام جهان و ملت های مجاور دست
دوستی داشته ایم و از طرف دیگر زمانی که به ملت و میهن ما
تجاوز می شد ،جامعه و ملت ایرانی یکپارچه در مقابل متجاوز
ایســتادگی می کرد .او ادامه داد :این اجرا با این دو بخشی که
داشت ،با یک اجرای خوب این مضمون تاریخی را برای معاصر
ما روایت کرد .اقای چکناواریان یک کار فوق العاده ای داشــت.
البته بخش نخست این اجرا بخش جدیدی بود که این موضوع
نیز تازگی و طراوت خود را داشــت و بخش دوم اجرا نیز ما را
به اجراهای گذشته با طعم تازه می برد.
نمایش میراث فرهنگی و حماسه عظیم دفاع مقدس
علی اکبــر صالحــی رئیس ســازمان انــرژی اتمی ایــران در
گفت وگویی کوتاه با خبرنگار فــارس در مورد این اجرا گفت:
اقای چکناواریان یکی از موسیقیدانان برجسته جهانی هستند
و مــا افتخار می کنیم که یکی از هم وطنان خوب ما توانســته
نقش افرینی در حماسه سازی جنگ را به نحو احسن از طریق
موسیقی به نمایش دربیاورد .قطعه ای که در ابتدا اجرا کردند،
از حماســه عاشــورا اســت و پس از ان به دفاع مقدس وارد
می شوند و خود موســیقی به قدری زیبا تنظیم شده است که
انسان با مختصر توجهی می تواند متوجه شود که چه داستانی
را تعریــف می کند .مــن از طرف خودم به عنــوان یک ایرانی
از ایشــان سپاسگزارم که توانســتند این میراث فرهنگی ما و
حماسه عظیم دفاع مقدس را در عالم موسیقی به صورت پایدار
و ابدی دربیاورند.
کشور ما چهره های ارزشمند و جهانی
در حوزه موسیقی دارد
حمید شاه ابادی معاون صدای جمهوری اسالمی ایران درباره
این شــب به فارس گفت :اســتاد چکناواریان یک شخصیت
جهانی در این حوزه اســت .ان چیزی که امروز می بینیم ،یک
بُعــد فنی و تخصصی دارد کــه باید اهل فن نظر بدهند و یک
وجهــی دارد که ما نیز به عنوان بهره بردار و اســتفاده کننده و
مصرف کننده موسیقی می توانیم از ان استفاده کنیم .طبیعی
اســت ان وجهی که از نظر بنده مورد اهمیت است ،این است
که ما دوره پرافتخاری را از گذشــته داشته ایم که باید ان را با
زبان بین المللی برای مخاطبــان عرضه کنیم و ان چیزی که
امروز شاهد ان هستیم ،این ویژگی را دارد که با زبان موسیقی
بتوانیم هشت سال دفاع مقدس را برای افرادی که شاید تمام
ایــن فرازوفرودهــا را درک نکرده اند ،به تصویر بکشــیم .وی
افزود :این هنر کشــور ما است و کشور ما چهره های ارزشمند
و جهانــی در حوزه موســیقی دارد و اســتاد چکناواریان یک
شــخصیت جهانی در این حوزه است و این که ایشان قطعاتی
با همراهی ارکســتر سمفونیک تهران را در حوزه دفاع مقدس
اجــرا می کند و یــا در حوزه اداب ،ســنن و مفاهیم بومی ما
کاری در تــراز جهانی انجام می دهد ،برای کشــور یک افتخار
محسوب می شــود .به بنیاد رودکی و مجموعه وزارت فرهنگ
و ارشــاد اسالمی تبریک می گویم و امیدوار هستم که این کار
جای خودش را در اثار جهانی باز کند و با اجراهای ارزشــمند
در مجامع بین المللی بتواند صدای انقالب اسالمی را به گوش
جهانیان برساند.
سرمایه هایی چون استاد چکناواریان را قدر بشناسید
احمد مازنی نماینده مردم تهران ،ری ،شــمیرانات ،اسالمشهر
و پردیس در مجلس شــورای اسالمی و رئیس کمیته فرهنگ،
هنر و رسانه کمیســیون فرهنگی مجلس درباره این کنسرت
گفت :بنده گمانم این اســت که موسیقی اصیل ایرانی یکی از
هنرهایی است که زمینه انسجام جامعه ایرانی را فراهم می کند.
مازنی افزود :اقای چکناواریان که از ارامنه کشــور هستند ،در
جهت انسجام جامعه ایرانی نقش بی بدیلی داشته اند .اثاری که
ایشــان اجرا کردند بسیار ارزشمند است و بابت این کیفیت از
ایشان و اعضای ارکستر سمفونیک تهران تشکر می کنم .مازنی
در ادامه خطاب به مســئوالن وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی
نیز گفت :توصیه ام این اســت که ســرمایه هایی چون اســتاد
چکناواریان را قدر بشناســید و شــان و منزلت ان ها را حفظ
کنید و از چنین ظرفیت هایی بیشــتر و بهتر اســتفاده کنید
زیرا جامعه ما به شــدت نیازمند فرهنــگ و هنر اصیل ایرانی
اســت .احمد مازنی ضمن ابزار خوشحالی از حضورش در تاالر
وحدت و دیدن اجرای ارکســتر ســمفونیک تهران به رهبری
چکناواریان گفت :به طورکلی مجموعه اثاری که در مورد دفاع
مقدس کار شده ،ســمفونی های بسیار فاخری بوده اند و انچه
طی این شــب ها به روی صحنه رفت اثــری فاخر در رابطه با
جنگ تحمیلی و هشــت ســال دفاع مقدس بود و تصورم این
اســت که به یکی از اثار ماندگار بدل خواهد شد و می تواند در
جهت ماندگارتر شــدن اثار رزمندگان و شهدای دفاع مقدس
می تواند تاثیرگذار باشد.
قطعاتی که اجرا شد بی نظیر بود
مرتضی بانک مشاور رئیس جمهور و دبیر شورای عالی مناطق
ازاد درباره کیفیت اجرای کنســرت مذکور به ایلنا گفت :حین
اجرای ارکســتر سمفونیک که طی ان قطعاتی از جنگ ،دفاع
مقدس و خرمشــهر اجرا شــد واقعاً ان حال و هوا و شرایط را
حس کردم .قطعاتی که در این سمفونی اجرا شد ،بی نظیر بود
و احساس هر انسانی را برمی انگیزد و بر روی صحنه می برد.
قطعه «بنی ادم» ندایی از حقوق بشر است
فریــده اوالد قبــاد نماینده مــردم تهران ،ری ،شــمیرانات،
اسالمشــهر و پردیس در مجلس شــورای اسالمی با بیان این
که امیدوارم چنین اجراهایی با موضوع دفاع مقدس اســتمرار
داشته باشد زیرا مردم ما به اجرای چنین اثاری نیاز دارند ،به
ایلنا گفت :این گونه کارها به نوعی با ماهیت ایرانی اسالمی ما را
به زبان هنر بیان می کنند .اوالد قباد درباره کم و کیف اجرای
ارکســتر سمفونیک تهران گفت :در قســمت سمفونی «دفاع
مقدس» تشییع شهدا و ازادی خرمشهر و در سمفونی «صلح
و دوســتی» از قطعه «بنی ادم» بیشــتر لذت بردم .همچنین
قطعاتی که در رابطه با دوســتی ملل و نیایش بودند نیز بسیار
خوب اجرا شــدند .قطعه «بنی ادم» ندایی از حقوق بشر است
که در ادبیات فارسی ما وجود دارد و تمامی ان برگرفته از اثار
شــاعرانی بزرگی چون سعدی ،فردوسی و حافظ است و حتی
در سازمان ملل نیز این ادبیات ما است که نشان دهنده هویت
کشور ما است.
رئیس دفتر رئیس جمهور:
ارتقایکیفیتارکسترسمفونیکتهرانموردحمایتدولتاست
محمود واعظی اجرای سمفونی «دفاع مقدس»
را توسط ارکستری کامل به رهبری هنرمندی
چون لوریس چکناواریان که در سطح بین المللی
شناخته شده اســت ،شایسته قدردانی دانست.
محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور بعد
از تماشای برنامه ارکستر سمفونیک تهران به
رهبری مهمان لوریس چکناواریان اهنگســاز
کــه هفته پیش بــا رپرتواری متشــکل از دو
قطعه «دفاع مقدس» و «صلح و دوســتی» در
تاالر وحدت اجرا شــد ،گفت :قطعات اجراشده
مفاهیم باارزش ملــی را روایت کرد و در چند
بخش به جنگ تحمیلی و رشادت ها پرداخته
شــد که بســیار هنرمندانه بود .ایــن یک اثر
باکیفیت و دارای ابعاد بین المللی است و برای
مخاطــب غیرایرانی هــم جذابیت های هنری
الزم را دارد .وی با تاکید بر اینکه نیاز هســت
تــا برای تولید این گونه اثار باکیفیت و در ابعاد
استانداردهای بین المللی تالش و حمایت کرد،
افزود :امروز شــاهدیم یک هنرمند ایرانی که
در ســطح کشــورهای دیگر نیز شناخته شده
است و فعالیت های بین المللی بسیاری دارد بر
صحنه تــاالر وحدت این اثر را رهبری می کند
که خود شــاخصه بزرگی اســت و خوشحالیم
اقــای چکناواریان را بعــد از مدت ها بار دیگر
بر صحنه هــای هنری و تاالر وحدت می بینیم.
واعظــی تاکید کرد :برای تولید و انتشــار این
اثار هنری باید سرمایه گذاری شود و اجراهای
گســترده تری در خارج از کشــور هم داشته
باشد .رئیس دفتر رئیس جمهور ادامه داد :هیچ
روایتی غیر از هنر نمی تواند چنین گویا و کامل
ارزش های معنوی و ملی ما را بروز و ظهور دهد،
این تالش هنرمندان باعث افتخار هست .وی در
خصوص فعالیت ارکستر سمفونیک تهران گفت:
خوشحالم این ارکستر امروز می تواند با رهبری
در ســطح باال اجرا کند ،البته برای ارتقای این
کیفیت هم ظاهرا ً برنامه هایی هست که مورد
حمایت ما است و همراهی خواهیم کرد.
3
دوشنبـــــــــــــه 11اذرماه 1398سالدوازدهم شمــاره1154
www.honarmandonline.ir
سینـــما
نگاهی به فیلم «ایرلندی»
اثری از «مارتین اسکورسیزی»
پیرمردهای
گانگستر
میثم کریمی
«ایرلندی» یکی از پروژه های مورد عالقه مارتین اسکورسیزی بود که بیش از یک دهه خیال ساخت ان را در ذهنش
مرور می کرد اما مطابق انتظار ،در ان مقطع هیچ استودیویی حاضر به سرمایه گذاری هنگفت بر روی این پروژه نبود.
استودیوها معتقد بودند که دوره ساخت اثار موفق در گیشه به سبک اسکورسیزی گذشته و او باید راه های کم هزینه
تری را برای فیلمسازی انتخاب نماید .با اینحال یک دهه بعد سرانجام این نتفلیکس بود که در ادامه جاه طلبی های
بی پایان خود،حاضر شد بودجه 150میلیون دالری را در اختیار مارتین اسکورسیزی قرار دهد و یکی از اصلی ترین
شرایط این فیلمساز که عدم دخالت در نحوه فیلمسازی اش بود را رعایت نماید .تصمیم مهم و پر از ریسکی که باعث
شد اسکورسیزی با خیال راحت اثر نزدیک به 4ساعته خود را بسازد و کوچکترین دخالتی را در پروژه خود نبیند.
داســتان فیلم درباره راننده کامیونی به نام فرانک شــیرن (رابرت دنیرو) است .مردی که مانند بسیاری از مردم،
زندگی ساده خود را با چالش های روزانه ای نظیر خرابی ماشینش می گذراند .او به صورت اتفاقی با رئیس باند و
فرد قدرتمندی به نام راسل بوفالینو ( جو پشی ) اشنا می شود .فردی که همه برای کوچکترین اقدامی از او سوال
می کنند و اگر رضایت او کسب نشود ،می تواند به بهای زندگی و جانشان تمام شود .فرانک فعالیت خود را به عنوان
راننده برای راسل اغاز می کند اما رفته رفته توانایی های او در کشتار باعث می شود رتبه باالتری پیدا کرده و تبدیل
به یکی از افراد نزدیک راسل شود و....
«ایرلندی» اثری است که به راحتی می توان در ان گذر عمر کارگردانش را رویت کرد .کارگردانی که در کارنامه اش اثار
گنگستری فراوانی به چشم می خورد که هرکدام از انها بخش مهمی از تاریخ سینما را شامل می شود .او سالها پیش
با «راننده تاکسی» اثری انتقادی درباره تاثیر جنگ و هزینه های اجتماعی -روانی ان بر روی افراد را روانه سینما کرد
و بعدها با «کازینو» و «رفقای خوب» ،بهترین نمایش از حضور گنگستران در سینما را رقم زد .اسکورسیزی بهتر از
هر کارگردان دیگری دنیای تبهکاران را می شناسد و در «ایرلندی» دقیقاً پا به عرصه ای گذاشته که استاد بالمنازع ان
است .با این تفاوت که گنگسترهای اسکورسیزی در سال 2019شباهتی با دنیای پر زرق و برق سالهای دور ندارند.
اسکورسیزی اینبار در «ایرلندی» تمام دستاوردهای سینمایی دهه های گذشته خود را یکجا جمع کرده و ان را به
مخاطب ارائه داده است .عالقه او به روایت تاریخ پر از عالمت سوال ایاالت متحده در اینجا نیز نقش پررنگی دارد و
حوادث معاصر این کشور بطور دقیق مورد بررسی قرار گرفته و تاثیر ان بر زندگی افراد نیز با جزئیات به تصویر کشیده
شدهاست.امامهمترینوجهتفاوتاسکورسیزیدر«ایرلندی»نسبتبهگذشته،نوعنگاهشبهدنیایگنگسترهاست.
انها در «ایرلندی» انسانهای ساکن تری هستند که خانواده برایشان از اهمیت فراوانی برخوردار است و حتی در جنگ
قدرت ها نیز مناسباتشان تا حد زیادی تغییر کرده است.
شخصیت اصلی قصه یعنی فرانک شیرن ،مانند هر گنگستری خشن و بی رحم است اما در عین حال عطشی برای
کسب قدرت ندارد و این نکته ای کلیدی و ارزشمند برای اثر به شمار می رود .شیرن می خواهد از خانواده اش دفاع کند
و برایشان بهترین را به ارمغان بیاورد اما ابدا ً نگاهی به ریاست مجموعه یا اتحادیه ندارد و هر بار که در این خصوص
سخنی مطرح می شود ،خود را دستپاچه و بی عالقه نشان می دهد چراکه به نظر می رسد هرگز در زندگی اش ،ائین
پیشرفت و ترقی را نیاموخته و بیش از انکه مدیر باشد ،دوست داشته یک سرباز مطیع و فرمانبردار باشد .با اینحال او
در بطن ماجراهای سیاسی و صنفی قرار دارد .جایی که قدرت حرف اول و اخر را می زند و افراد سعی می کنند تحت
هر شرایطی خود را مطرح نمایند.
یکی از جذاب ترین و ماندگارترین شخصیت های فیلم راسل با بازی جو پشی است .شخصیتی که به درستی در طول
قصه پرداخت می شود و ما از جایگاه منحصر به فرد او اگاه می شویم .او یک گنگستر کهنه کار تمام عیار است که تمام
ویژگی های الزم برای ریاست را در خود دارد .راسل حتی می تواند تماشاگر را به یاد دون کورلئونه در سری فیلمهای
«پدرخوانده» بیندازد با این تفاوت که راسل لبخند بیشتری می زند و بر اخالقیات پایبندی بیشتری دارد .او مانند
پدری دلسوز برای تبهکاران منطقه ،همواره از منافع جمعی حمایت می کند و تا جایی که امکان دارد سعی می کند
تصمیمات پر خطر نگیرد .اسکورسیزی در طول قصه از راسل تصویری نسبتاً مالیم ارائه می دهد اما در بهترین زمان
ممکن هیوالیی ترسناک از او ترسیم می کند تا تماشاگر بداند چرا او در تمام این سالها فردی بوده که اطرافیانش حتی
برای اب خوردن نیز می بایست از او اجازه می گرفتند!
شخصیت جیمی با بازی ال پاچینو نیز تمام انچه را که یک رهبر اتحادیه نیاز دارد در خود جای داده است .هیجانات
غیرقابل کنترل به همراه بلند پروازی های بی انتها ،از جیمی فردی غیرقابل مهار ترسیم کرده که فرانک علی رغم
وفاداری به او ،خیلی وجه تشابهی میان خودش و او نمی بیند .فرانک حتی در یک سکانس زمانی که جیمی بر سر
افرادش فریاد می زند و به انها فحاشی می کند ،با ناراحتی از اتاق خارج می شود چراکه معتقد است نباید جیمی به او و
خانواده اش بی احترامی کند! با اینحال علی رغم تفاوت های فراوان میان فرانک و جیمی ،ان دو به یکدیگر نیاز دارند و
فیلمنامه به خوبی این نیاز را در شرایط گوناگون به تصویر می کشد .جیمی به فردی نیاز دارد که او را محدود کند و در
جیمی
شرایطی که در حال انفجار است ،او را سرد و خاموش نماید تا از رقم خوردن اقدامات عجیب جلوگیری شود.
ِ
هیجان زده ،همواره در زندگی به افراد اشتباه اعتماد کرده اما فرانک یک سرباز مطیع برای اوست و همین مسئله او را
به مورد اعتمادترین فرد مبدل کرده است.
اسکورسیزی در خلق و پرورش سه شخصیت محوری داستان خود استادانه ریزترین جزئیات را رعایت کرده بطوریکه
تماشاگر هرگز نمی تواند در جایگاه قصاوت نسبت به ادمهای داستان قرار بگیرد و این نکته زمانی ارزش دوچندانی
می یابد که بدانیم با یک اثر گنگستری با انسانهای به شدت ترسناک مواجه هستیم .اما هنر اسکورسیزی در پرورش
قصه چنان ستایش برانگیز است که مخاطب هرگز نمی تواند بابت رقم خوردن اتفاقات گوناگون ،هیچ یک از وزنه های
قدرت را مقصر جلوه دهد .شاید در سینما فقط مارتین اسکورسیزی باشد که بتواند از قاتل های بی رحمی که بابت
قدرت و پول جان افراد را می گیرند ،شخصیت های مطبوعی خلق کند که مانند هرکدام از ما دغدغه هایی دارند و ان
دغدغه ها اگرچه اغشته به خون و جنایت و الودگی تمام عیار هستند ،اما تماشاگر را نگران سرنوشت تک تک انها
می کند .اثر بی نقص اسکورسیزی چنان در فیلمنامه و کارگردانی محکم و استوار است که در زمان نزدیک به 3ساعت
و نیم ،حتی برای لحظاتی از نفس نمی افتد و با گذشت زمان ،میزان تاثیرگذاری ان نیز افزوده می شود .فصل پایانی
«ایرلندی» شاهکار مارتین اسکورسیزی را رقم می زند .جایی که دنیای گنگسرها حقیقت خود را عیان می سازند و
توازن قدرت اتفاقاتی را رقم می زند که حداقل فرانک با ان حجم از جنایت توان مواجه با ان را ندارد .او در شرایطی
سخت قرار گرفته و می بایست تصمیمی بزرگ و سرنوشت ساز بگیرد .تصمیمی که او در طول سالها فعالیتش به راحتی
یکی پس از دیگری انها را به اجرا در می اورده اما اینبار تردید فراوان سراپای وجودش را در برگرفته است و ان اینکه
ایا سرباز مطیع بودن همیشه یک قاعده مطمئن برای زندگی است یا اینکه زندگی داشته های مهمتری هم برای ادامه
راه خواهد داشت؟ انتخاب فرانک اما در تمام سالهای عمرش ثابت بوده و اینبار نیز به غریزه خودش رجوع می کند.
تصمیمی که حتی یک گنگستر هم برای انجام ان دچار تردیدهای فراوان می شود.
انتخاب فرانک اما او را به اعماق دره سوق می دهد .جایی که سالها با شیب کند در حال قدم برداشتن به سوی ان
بوده اما حاال به یکباره دیگر مانعی برای جلوگیری از افزایش سرعت مقابل خود نمی بیند و با شیب بسیار تند به
نقطه ای می رسد که تاریک و تنهایی سرانجام ان است .فرانک در تمام عمرش سرباز مطیعی بود و مطلقاً نه راسل
و نه جیمی از همکاری با او ناراضی نبودند اما برای فرانک چطور؟ وفاداری کامل او در انتها سبب انزوای کاملش در
کهنسالی می شود .فرانک مصرانه به دنبال ذره ای توجه از جانب خانواده اش است اما نه تنها خانواده بلکه جامعه از او
روی گردان شده .او احساس می کند دوران پرشکوهی را سپری کرده و افراد ارزشمدی در اطرافش حضور داشته اند
اما حتی پرستاری که از او نگهداری می کند ،هیچ اطالعی از هویت صاحب تصاویری که فرانک به او نشان می دهد
ندارد .دنیای فرانک شاید برجسته و بزرگ بوده اما این فقط در ذهن او ساخته شده و دنیای او ،هرگز برای هیچکس
اهمیت و فضیلتی نداشته و هر انچه که در این دنیای پوشالی ارزش پنداشته می شده ،مشتی جنایت بوده که حتی
تاریخ عالقه ای به یاداوری و درج ان ندارد.
بی شک یکی از اصلی ترین عوامل موفقیت «ایرلندی » ،حضور بازیگران و در واقع دوستان قدیمی مارتین اسکورسیزی
در مقابل دوربین بوده که وزنه ای بسیار سنگین و ستودنی در بخش بازیگری نصیب فیلم کرده است .رابرت دنیرو که
در سالهای گذشته اغلب در اثار کمدی رویت شده و حتی در فجایعی مانند «پدربزرگ کثیف» نیز حضور داشته ،با
«ایرلندی» فرصتی نصیبش شده تا یاد دوران شکوه بازیگری اش بیفتد و بازی بی نظیری رقم بزند که قطعاً یکی از
بهترین تجربه های بازیگری در چند سال اخیر می باشد .دنیرو در جایگاه استاد ،فرانک شیرن را با جزئیات فراوان ترسیم
کرده و بازی او مخصوصا در چهل دقیقه پایانی فیلم اعجاب اور است.
دنیرو مخصوصاً در دو سکانس جایگاه استادی خود را به عنوان بازیگر اثبات می نماید .نخست صحنه ای که با جو پشی
درباره پرواز با هواپیما گفتگو می کند .سکانسی که ترس ،اشتیاق ،خشم ،ناراحتی و پشیمانی در چشمان دنیرو نقش
می بندد و تماشاگر را مبهوت می کند .در این صحنه دنیرو دیالوگی بر زبان نمی اورد و تنها نگاهی خیره به راسل دارد.
نگاهی که در ان هزاران حرف نگفته به چشم می خورد و شاید اقداماتی که می بایست انجام می داده اما از ان سرباز
زده است .دومین سکانس نیز لحظه گفتگو با همسر جیمی در پشت تلفن است .سکانسی با کارگردانی دقیق و بازی
استادانه دنیرو که قلب هر تماشاگری را تحت تاثیر قرار می دهد .لکنت های مداوم و دستپاچگی و استیصال فرانک،
در این سکانس به خوبی توسط دنیرو به تصویر کشیده شده و حاال می توان گفت که او یکی از بهترین بازیهای دوران
بازیگری اش را در «ایرلندی» به نمایش گذاشته که یاداور دوران شکوه حضورش در مقابل دوربین است.
جو پشی ،دیگر ستاره فیلم به شمار می رود که پس از یک دهه بازنشستگی ،به اصرار اسکورسیزی مجددا مقابل دوربین
امده است .بازیگری که معتقد بود دورانش به پایان رسیده و نمی تواند در وضصعیت کنونی سینما جایگاهی برای خود
متصور شود اما حاال با «ایرلندی» ثابت کرده که کماکان یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینماست .پشی با ظرافت
تمام و خونسردی ترسناک و پدرانه اش ،راسل را ترسیم کرده .او هرگز در طول قصه فریاد نمی زند و شخصاً هیچ اقدام
خشنی را انجام نمی دهد اما حتی خونسردی او نیز می تواند ترسناک ترین وضعیت ممکن باشد .قطعاً پشی را پس از
«ایرلندی» به سختی می توان دوباره در سینما یافت و این یک تراژدی کامل برای سینما محسوب خواهد بود.
ال پاچینو نیز این این مثلث جذاب را تکمیل کرده است .بازیگری که به درستی و هوشمندی برای نقش جیمی انتخاب
شده تا بتواند پرخاشگری و هیجان و جاه طلبی های او را به تصویر بکشد .پاچینو با ظرافت کامل توانسته شخصیتی
خلق نماید که عاشق خلق قاعده است اما نمی تواند از قواعدی که برای کار ترسیم کرده اند خارج شود .او می خواهد
جریان ساز شود و کارها را به سبک خود پیش ببرد اما گنگسترها قواعدی دارند که شاید برای تغییر ان باید هزینه های
فراوانی پرداخت کرد .سکانس های مشترک بین پاچینو ،دنیرو و پشی قطعاً یکی از بهترین سکانس های چند سال اخیر
در سینما محسوب می شود که به راحتی می توان از ان به عنوان یک کالس بازیگری جذاب یاد کرد.
«ایرلندی» همانطور که گفته شــد ،اثری اســت که می توان ردپای گذر عمر کارگردانش را در ان مشــاهده کرد.
اسکورسیزی از راننده تاکسی» و «کازینو» و چند ده اثر سینمایی دیگر گذشته و به دنیای بزرگتری قدم گذاشته
که می توان معجونی از تمام تجربیاتش در دهه های گذشته را در ان یافت .از بررسی تاریخ سیاست امریکا تا روابط
میان گنگسترها و دنیایشان که در اینجا نزدیک تر و قابل لمس تر از هر زمان دیگری در سینما می باشد .گنگسترهای
جدید اسکورسیزی دیگر متظاهر و جدا از دنیای پیرامونشان نیستند .انها باورپذیرتر از هر زمان دیگری هستند و البته
سرانجامشان نیز به درستی به تصویر کشیده شده .قدرت و ایجاد ترس و وابستگی و اطاعت و مجموعه ای از شرارت ها،
در لحظه انتهایی فیلم پاسخ خود را دریافت می کند.
سکانسی که وفادارترین فرد گروه زنده مانده اما کسی با او کاری ندارد .فرانک درون اتاق بر روی ویلچر نشسته و پرستار
خبر سالمتی اش را به او می دهد که می تواند یک خبر ناامید کننده باشد چراکه فرانک باید سالم بماند و در تنهایی از
انچه که رقم زده زجر بکشد .تنهایی که او را در خود غرق کرده و به مرحله فروپاشی رسانده است .با اینحال فرانک
هنوز یک سرباز مطیع است چراکه از موعظه گر می خواهد تا در را نیمه باز قرار دهد .او به یاد دارد که جیمی در را
نیمه باز می گذاشت و حاال او قصد دارد با خاطرات ان دوران باقی روزهای عمرش را سپری نماید .دری نیمه باز که
تنها خیالی خوش و تسکین دهنده برای او محسوب می شود؛ دری که کسی در دنیای واقعی ابدا ً قصد باز کردن ان به
منظور مالقات با فرانک را نخواهد داشت!
CINEME
نقد
«پردیس سینمایی ملت» شایستگی
کاخ جشنواره فیلم فجر را ندارد
سیدرضامنتظری
طی سال های اخیر تصمیمات غیرکارشناسی صورت گرفته
در روند برگزاری جشــنواره فیلم فجــر باعث اعتراضات و
انتقادات متعدد اهالی ســینما و رســانه شده است.از سال
1396که در یک اتفاق حیرت اور جشــنواره فیلم فجر از
«برج میالد» به پردیس ســینمایی ملت انتقال پیدا کرد،
چهره های برجسته رسانه ای و سینمایی نسبت به این تغییر
غلط ،انتقادات بسیاری را مطرح کردند و با تشکیل کمپین
چند صد نفره در فضای مجازی خواهان بازگشت جشنواره
به برج میالد شدند اما مسئوالن سازمان سینمایی و دست
اندرکاران برگزاری جشنواره همانند نادیده گرفتن بسیاری
از خواســته های منتقــدان و اهالی رســانه از جمله ادغام
بخش های ملی و جهانی جشــنواره فیلــم فجر با یکدیگر
که شــوراهای مرکزی برخی از صنوف سینمایی از جمله
کانون کارگردانان ،انجمن منتقدان و نویسندگان ،اتحادیه
تهیه کنندگان و ...نیز خواستار ان بودند این مطالبه را هم
نادیده گرفتند و باعث شدند تا موج انتقادات نسبت به این
تغییر غیر منطقی بیش از گذشته شود.
منتقدان انتخاب پردیس سینمایی ملت دالیل متعددی را
در خصوص بازگشت از برج میالد مطرح می کنند که بسیار
معقول و منطقی به نظر می رسد.
یکی از مهمترین نــکات در این خصوص ،برگزاری هرچه
باشکوه تر جشــنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین رویداد
سینمایی کشور و نماد فرهنگی انقالب شکوهمند اسالمی
اســت که در ایام اهلل دهــه فجر برگزار می شــود و قطعاً
بایســتی ابعاد برگزاری اش انچنان چشــمگیر و گسترده
باشد که چشم جهانیان را به خود خیره کند درست مانند
اتفاقی که به خصوص در دوره های ســی ام و ســی و یکم
جشنواره فیلم فجر شاهد ان بودیم.
قطعاً برگزاری جشنواره در یک پردیس سینمایی دورافتاده
و با دسترسی ســخت و فاقد امکانات رفاهی مناسب برای
اهالی رسانه نمی تواند منجر به این شکوه و عظمت شود.
همین مســاله باعث شده بســیاری به این باور برسند که
دســت هایی پنهان در کار است تا جشــنواره فیلم فجررا
خنثــی ،کوچک و تحقیر کنند و کم کم اعتبار این رویداد
سینمایی را از بین ببرند.
از ســوی دیگر برخی از اهالی رســانه و منتقدان امکانات
رفاهی بسیار ضعیف پردیس ســینمایی ملت و مکان این
ســینما را بسیار غیرقابل دســترس می دانند و با توجه به
تجربه تلخ 2سال برگزاری جشنواره در این سینما خواهان
برگزاری این رویداد سینمایی در «برج میالد» هستند.
اما در این میان نکته مهم انجا اســت که شنیده می شود
برخی افراد شــروع به البی گری های گسترده برای تمدید
حضور جشنواره فیلم فجر در پردیس سینمایی ملت کرده
اند و با برخی افراد درجه چندم رسانه به توافق رسیده اند
تا با ایجاد یک فضاســازی در حمایت از پردیس سینمایی
ملت ،مجددا ً این ســینما را به عنوان کاخ جشنواره فجر به
اهالی رسانه و منتقدان قالب کنند .این اتفاق با واکنش های
منفی زیادی از سوی اهالی رسانه روبرو و باعث تشکیل یک
کمپین مجدد در فضای مجازی علیه برگزاری جشنواره در
پردیس ســینمایی ملت شده است که ساعت به ساعت به
تعداد حاضران در این کمپین افزوده می شود.
اگر بتوان از همه این مسائل به راحتی عبور کرد ،نمی توان
یک نکته مهم را نادیده گرفت! بازی کثیف برخی دست های
پشت پرده با اهالی رسانه و ایجاد شقه و شکاف میان ان ها
گویا یکی از موضوعاتی اســت که عالقمندان به برگزاری
جشنواره در پردیس ســینمایی ملت خواهان ان هستند.
این افراد باعث شده اند تا طی روزهای گذشته خبرنگاران
رســانه های جمعی موافق و مخالف برگزاری جشنواره در
این سالن سینما ضمن انگ و تهمت زدن ،دست به تخریب
یکدیگر زده و فضا را از سمت مطالبه گری به سمتی سوق
بدهند که دست های پشت پرده خواهان ان هستند!
این اتفاقات در حالی است که سینمای ایران امروزه سرشار
از معضالت و مشــکالت متعدد است و بعید نیست برخی
افراد بخواهند با منحرف کردن ذهن رســانه ها از مســائل
اصلی ان ها را درگیر حواشی یک بازی کثیف کنند تا دیگر
رسانه ها توجهی به مسائل روز و مهم سینمای کشور نداشته
باشند .این اتفاق بیش از هر زمان دیگری هوشیاری اهالی
رسانه را طلب می کند تا درگیر بازی های دست های پشت
پرده سینما نشــوند و سعی کنند از چارچوب مطالبه گری
خارج نشده و در زمین برخی افراد بازی نکنند!
در نهایت امید اســت مســئوالن برگزاری جشنواره فیلم
انقالب از یاد نبرند که ایجاد سیاســت های انگیزشــی در
جشــنواره فیلم فجر می تواند به مثابه یــک راهکار برای
تحول جشنواره و رشد و ارتقای ان نزد اهالی سینما باشد
و هرگز نباید با سیاست گذاری های پنهان و اصرار بر انجام
کارهــای غلط خدشــه ای بر پیکره این رویداد ارزشــمند
سینمایی وارد سازند.
4
کارگردان نمایش «دست های الوده»:
دوشنبــــــــــــــــــه 11اذرماه 1398سالدوازدهمشمــاره1154
www.honarmandonline.ir
تئـــــاتر
یدهم
بااعتمادبهتئاتریهایحرفهایبهسلبریتیهاباجنم
THEATRE
گزارش
کارگردان «در کشور شما قابل دسترس نیست»؛
سالن های دولتی تئاتر
را به ما نمی دهند
نمایش «در کشور شما قابل دسترس نیست» که از ۷اذر در تماشاخانه
دیــوار چهارم به صحنه رفت ،به پذیرفتن بدون چون و چرای اتفاقات
مطرح شده در فضای مجازی توسط مردم جامعه می پردازد .ندا تمیمی
کارگردان نمایش «در کشور شما قابل دسترس نیست» که از ۷اذر در
تماشاخانه دیوار چهارم روی صحنه رفت ،درباره این اثر نمایشی گفت:
موضوع مدنظر در این نمایش در رابطه با دردهای مرتبط با جوانان در
جامعه امروز اســت .همچنین اتفاقاتی در جامعه می افتد که ما بدون
پرسش و مطالعه ان ها را می پذیریم و در فضای مجازی ان ها را منعکس
می کنیم؛ به این موضوع نیز در نمایش «در کشور شما قابل دسترس
نیست» پرداخته می شود .وی با اشــاره به حضور ۱۳بازیگر جوان در
نمایش «در کشور شما قابل دسترس نیست» ،توضیح داد :این نمایش
ماحصل ۶ماه تمرین است و اکثر بازیگران نمایش برای اولین بار است که
روی صحنه می روند .تمیمی با بیان اینکه پیش از این قرار بود که نمایش
از اول اذر به صحنه برود ولی به دلیل اختالل در اینترنت و ناارامی های
باال رفتن بهای بنزین شروع اجرا به ۷اذر موکول شد ،یاداور شد :در کار
قبلی خود نیز شرایط و مشکالت مرحله بازبینی را داشتیم که البته برای
نمایش «در کشور شما قابل دسترسی نیست» هم این مشکالت وجود
داشت ولی اختالل در اینترنت شرایط و تبلیغات کار را بسیار سخت کرد.
وی ادامه داد :در کار قبلی قرار بود کهک به مدت ۳۰شب در تاالر حافظ
نمایش خود را اجرا کنیم ولی به دلیل برنامه ریزی اشتباه مسئول مربوطه
در سالن تنها ۱۳شب نمایش را اجرا کردیم .این کارگردان تئاتر درباره
دالیل انتخاب سالن خصوصی برای اجرای نمایش جدید خود ،تصریح
کرد :شرایط گرفتن سالن های دولتی خیلی ساخت است و باید سابقه
داشته باشیم .من دارای مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی هستم ولی
سالن دولتی برای اجرا به من اختصاص پیدا نمی کند .در واقع سالن های
دولتی تئاتر را به ما نمی دهند .نمایش «در کشور شما قابل دسترس
نیست» نوشته دامون نوروزی است و پویا باغی ،ارش بختیاری ،محیا
بیاتانی ،امیر جلیلی ،زهره زارعی ،سهیل فراهانی ،مهسا کاوه ،سهراب
کامکار ،ارین کبیری ،روژان گلستانی ،علی محمودی ،پریا میر کیانی
و علی هدایتی بازیگران این اثر نمایشی هستند« .در کشور شما قابل
دسترس نیست» ساعت ۱۹:۱۵اجرا می شود.
نشســت مطبوعاتی کارگــردان و عوامل نمایش «دســتهای الوده» با تاخیر ســه هفته ای به
دلیل رویدادهای اجتماعی و قطعی اینترنت ،در کافه بیســتروپاپ برگزار شــد .در این نشست
کارگردان نمایش مســعود موسوی ،ریحانه ســامت و فرزانه رضایی بازیگران اثر ،طراح صحنه
علی ساســانی نژاد ،طراح لباس ثمین تحویلداری ،مشــاور کارگردان علی شاه صفی و جمعی از
خبرنگاران مطبوعاتی حضور داشــتند .دست های الوده سرشار اســت از دیالوگ های عمیق و
تکان دهنده و این نشــانه ،مهم ترین دلیل است که مســعود موسوی ،دست های الوده را برای
کارگردانی انتخاب کرده اســت .این کارگردان تئاتر ،در این نشســت خبــری ،به بیان دالیل
انتخاب این نمایشــنامه و تفاوت اجرای ان با سایر اجراهای پیش از این پرداخت و گفت« :در
سال های گذشته نیز ،مرور تاریخ برایم بسیار با اهمیت بود .من بر این باورم که هر بار ،با نگاهی
با رویدادهای تاریخی می توانیم به دریافت و حرفی جدید برسیم .برای اجرای این اثر ،در مدت
نزدیک به دو ســال ،سایر نوشــته های غیر نمایشی سارتر را مطالعه کرده و برخی از ان ها را به
نمایشــنامه تبدیل کردم .اجرای سال های متفاوت همین نمایشنامه را تا جایی که در دسترس
بود نیز بررســی کردم» .موسوی با تاکید برنگاه متفاوت در اجرای این نمایشنامه ،گفت« :پس
از بررســی اجراهای قبلی ،اولین ســوالی که در ذهنم ایجاد شــد ،این بود که من می خواهم با
دست های الوده سارتر چه کنم؟ بسیار برایم اهمیت داشت که عالوه بر ایجاد تفاوت محسوس
نســبت به اجراهای قبلی ،اثری ارائه شــود که با شرایط کنونی و احوال مخاطبان ،هم سویی و
بتواند حرفی برای گفتن داشــته باشد» .به گفته این کارگردان و مدرس تئاتر ،در این نمایش،
تالش بر این بود که نشــان داده شــود سیاســت در صورتی که به خدمت انسان گرفته شود،
ارزشمند است .در غیر این صورت ،به یک بازی تبدیل شده و در نهایت خیانت قدرت به مردم
را به دنبال خواهد داشــت .او با تاکید بر اینکه تئاتر یک بیانیه سیاســی نیست ،گفت« :سعی
کردم این نمایشــنامه را فارغ از شعارهای سیاسی ،با شرایط کنونی جامعه و مخاطب هماهنگ
کنم .به همین دلیل می توانم بگویم که با کار اصلی تفاوت های بســیاری دارد» .موسوی با بیان
اینکه سیاســت برای مردم ایران طنز نیســت و حتی می توان گفت مهم ترین دغدغه ان ها به
شمار می رود ،گفت« :من تالش کردم نگاه کمونیستی را از نمایشنامه حذف کنم .پیش از این،
در بســیاری از اجراها ،به این اثر نگاه طنز شــده که با توجه به شرایط امروز جامعه ،نخواستم
کار به ســمتی پیش برود که خنده و هجو به ان وارد شــود» .علی ساســان نژاد طراح صحنه
دســت های الوده هم ،با اشاره به اینکه هر اکسســواری در این نمایش ،تبدیل به کاراکتر شده
و هر کدام انگار بخشــی از مفهوم نمایشــنامه را به مخاطب اعالم می کنند ،گفت« :به باور من،
صحنه تئاتر ،جهان من است که تا زمانی که همه چیز را کنار هم نداشته باشم ،کاری نمی توانم
بکنم .طراحی صحنه این نمایش ،به گونه ای است که هر قسمت ،شخصیت ها و رویدادها ،حتی
حالت های فردی را معرفی می کند .از طرفی باید بگویم که این کار ،بی زمان بوده و اشــاره به
دوره تاریخی و مکان شناخته شده ای ندارد؛ چرا که مهم بود صحنه هم به انتقال پیام نمایش
کمک کند».
ریحانه سالمت در ادامه این نشست گفت« :اجرای این نمایشنامه سارتر ،با ریسک زیادی همراه
بود ،چرا که عالوه بر محدودیت ها برای بیان شعارهای سیاسی ،جامعه امروز ما خسته و دلزده
هســتند و انگار نمی خواهند پیام تلخ سیاسی بشنوند .اقای مسعودی اما با جسارت این نمایش
را اجــرا کرد و مهم تر از همه ،به تئاتری های غیر چهره اعتماد کرد .ما در این کار ،ســلبریتی
و چهره معروف سینمایی نداریم و هر کدام برای رسیدن به نقش مان بسیار تالش کرده ایم».
فرزانه رضایی نیز ،دیگر بازیگر این نمایش ،با اشاره به اینکه دست های الوده هدفمند و دغدغه
دار است ،گفت« :کارگردان با شرایط کنونی جامعه ،کار را پیش برده و برای من افتخار بسیاری
دارد که در کاری بازی می کنم که جامعه می طلبد».
مســعود موسوی در انتهای این نشست ،با گالیه از ورود سلبریتی ها به تئاتر و تجاری ساختن
فضای این حرفه گفت« :برای من بســیار جای تاسف دارد که ورود سلبریتی ها باعث شده که
در تمام طول ســال ،گاهی حتی 90درصد از تئاتری های حرفه ای و دانشــجویان با استعداد،
بیکار مانده و پیشــنهاد اجرا ندارند .پیش از این هر کارگردانی به ســختی می توانســت سالن
اجاره کند اما امروز ،با پول نه تنها ســالن ،که حتی بازیگر هم قابل اجاره است .افتخار من این
اســت که با اعتماد به تئاتری ها ،هیچ وقت از چهره های سینمایی استفاده نکرده و به سلبریتی
ها باج نمی دهم» .به گفته این کارگردان پیشکســوت ،تئاتر در بدترین شرایط به سر می برد و
در حال نابودی اســت .در این میان کارگردان دو راه دارد ،یا تن به اجراهای ســخیف و تجاری
بدهد یا با تمام سختی ها دست و پنجه نرم کرده و به رسالت تئاتر بیندیشد .هدف تئاتر ،تلنگر
زدن به جامعه اســت .در نشســت خبری نمایش «دســت های الوده» که در کافه بیستروپاپ
واقع در خیابان ســمیه بعد از سپهبد قرنی ،کوچه افشار برگزار شد ،مسعود موسوی کارگردان،
علی ساســان نژاد طراح صحنه ،ریحانه سالمت و فرزانه رضایی بازیگر ،ثمین تحویلداری طراح
لباس و دیگر عوامل این نمایش حضور داشــتند .حمیدرضا نعیمی ،مســعود موسوی ،ریحانه
سالمت ،شهاب مهربان ،محسن بابایی ،فرزانه رضایی ،اریاز ذوالفقاری و مهدی باقرزاده بازیگران
این نمایش هســتند .سایر عوامل عبارتند از :اهنگساز :محمد فرشــته نژاد ،طراح صحنه :علی
ساســانی نژاد ،طراح لباس :ثمین تحویلداری ،مشــاور کارگردان :علی شاه صفی ،پویا موسوی،
مشــاور روابط عمومی و تبلیغات :بهزاد مرتضوی ،مشاور رسانه ای :سبا حیدرخانی ،مدیر تولید:
بهنود محمدی پور ،گروه کارگردانی :لیدا حکانی ،نازنین ابارشــی ،گلریز ابراهیم ،طراح پوســتر
و بروشــور :محمدرضا غالمی ،طراح گریم :علی گودینی ،تیزر :مرجان مروستی علی شاه صفی،
اجرای لباس :مهســا شریفی ،عکاس :رامین نیک بین ،گروه صحنه :سینا سلمان روغنی ،دانیال
محسنی ،زهرا الماس پور ،ثمینه نعیمی.
نمایش «دست های الوده» به کارگردانی و دراماتورژی مسعود موسوی از پنجشنبه هفته جاری
( ۳۰ابان) ساعت ۲۰در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه می رود.
گفتگو با یاسمن خلیلی فرد به بهانه چاپ رمان« فکرهای خصوصی»
افشین علیار
سکوت ادم ها ،احساس های فراموش نشده
یکم اذرماه سال جاری سومین
کتاب یاسمن خلیلی فرد به چاپ رسید،
بعد از دو رمان پرفروش که هر کدام بیش از شش بار
تجدیدچاپشدند،فکرهایخصوصیعنوانسومینکتاب
خلیلی فرد است که در قالب مجموعه داستان نوشته شده،
فکرهای خصوصی در ادامه دو رمان قبلی او یعنی یادت نرود که و
انگار خودم نیستم درباره افکار و روابط عاطفی ادم هاست ،علی رغم
اینکه نگارنده تخصصی در ادبیات ندارد اما به عنوان یک همکار در
حوزه نقد فیلم همیشه نگرش خلیلی فرد در نگارش داستان برای
من جذابیت بیش ازحدی داشته اینکه این موضوعات انسانی چرا
باید برای خلیلی فرد جوان جذاب باشد و چرا این تفکرات
عاطفی سرکوب شده برای او مهم و قابل اهمیت است
بهانه ای شد که بار دیگر با او گفگتو کنم.
خانم خلیلی فرد ایده مجموعه داستان فکرهای خصوصی از
کجا امد؟
راستش ابتدا چند داستان کوتاه به صورت مجزا داشتم که بعضی هایشان
در نشریات ادبی مثل «کرگدن» منتشر شده بودند .از این داستان های
کوتاه اســتقبال زیادی شــد بنابراین تصمیم گرفتم ان ها را به صورت
منســجم دراورده و تبدیل به یک مجموعه داستان کنم و البته در این
فرایند تغییراتی هم در داستان ها صورت گرفت و چند داستان به کتاب
اضافه شدند.
اساسا بیشتر نویسندگان از داستان کوتاه به نوشتن رمان
می رسند اما شما قبل از فکرهای خصوصی دو رمان مهم
و پرفروش نوشتید پرداختن به مجموعه داستان در این
شرایط برای شما ریسک نبود؟
دقیقا این کار شنا کردن در خالف جهت جریان اب بود اما همواره میل به
تجربه گرایی با من بوده است .همواره دوست داشته ام تجربیات جدیدی را
پشت سر بگذارم و نوشتن داستان کوتاه یکی از ان ها بود .البته من همیشه
به نوشتن داستان کوتاه عالقه داشته ام و داستان های کوتاه زیادی نوشته ام
اما این که تصمیم به انتشار ان ها بگیرم شاید به قول شما تصمیم عجیبی
باشد .من همین حاال مشغول نوشتن یک رمان هستم .دلم می خواست در
فاصله ی بین دو رمان ام که شــاید فاصله ی زمانی زیادی باشد به این میل
همیشگی (انتشار داستانهای کوتاه) تحقق بخشم.
در دو رمان شما رگه هایی از فمینیست احساس می شد اما
شمابهعنواننویسنده ایهوشمندبهشکلیمحسوسوارد
این گرایش نشدید اما در فکر های خصوصی حس می شود
شما به حقوق زنان بهای بیش از حدی دادید.
این را از خیلی ها شنیدم و تعجب کردم راستش چون این هدف را نداشتم.
درواقع اگر چنین اتفاقی افتاده با قصد و هدف از پیش تعیین شده ای اتفاق
نیفتاده است و شــاید دلیلش بیشتر تشابه مضمونی و وحدت محتوایی
داستانهاست با این حال می بینید که من در داستان هایم راوی مرد هم دارم
و نخواسته ام صرفا فضایی زنانه را خلق کنم .اما شاید به دلیل جنسیت خودم
این اتفاق تاحدودی هم غیرقابل اجنتاب باشد.
اتفاقا در داستان هایی که مرد راوی هست باز این زن ست که
شما به عنوان نویسنده در کنار او ایستاده اید این اصال نکته
منفی نمی باشد و اتفاقا به دلیل جنسیت خو ِد شماست اما
بفرماییدمردهایداستان هایشماچراخاکستریهستند؟
واقعا اگر این اتفاق افتاده عامدانه نبوده است و شاید واقعا به جنسیت
خودم برگردد ،درواقع هیچ وقت مایل به تقســیم ادمهای قصه هایم به
دو قطب مثبت و منفی یا سیاه و سفید نیستم .بیش از ان که جنسیت
پرسوناژها برایم مهم باشد ،تصمیمات ،انگیزه ها و کنش هایشان برایم
حائز اهمیت است .بنا بر ساختار داستان و بروز واقعه ها مردها در بعضی
از داســتان ها شاید خاکستری از اب درامده اند .البته این را هم بگویم
که مثال در داستان «درد مشترک» راوی مرد است اما میتواند همذات
پنــداری مخاطب را برانگیزد ،این اتفاق در چند داســتان دیگر کتاب
هم رخ داده اند .در داســتان درد مشــترک هم ما داریم به نوعی ادامه
داستان نامه خداحافظی را می خوانیم منتهی به شکل دیگر شخصیت
جاوید در نامه خداحافظی از زبان اورانوس منفی روایت می شود در درد
مشــترک هم باز جاوید مرتکب انجام کاری ست که اگر چه نافرجام
می ماند اما نمی توانیم جاوید را خاکستری نبینیم .من به طور کلی در
داســتان هایم و البته در زندگی واقعی ادم ها را به شکل دیگری طبقه
بنــدی می کنم .درواقع به صرف خیانتکار بــودن یک مرد او را منفی
و ســیاه مطلق نمی بینم ،او خطاکار اســت اما الزاماً سیاه نیست .این
درباره ی زن خیانت دیده هم می تواند صادق باشــد .زن خیانت دیده و
اساسا هر شخص قربانی دیگری هم الزاماً مثبت و سفید مطلق نیست.
و دقیقــا کاری که من کردم همین بود که سرنوشــت ها و روایت های
مختلفی را برای شخصیت هایم در داستان های مختلف کتاب در نظر
بگیرم .همین جابه جا شدن شخصیت ها در داستان های مختلف کتاب
شاید مصداقی باشد بر همین امر و همین دیدگاه.
این شیوه روایی ،جابجایی شخصیت ها که مثل رمان نویسی
شده است که البته باعث جذابیت بیش از حد شده از قبل از
شروع نوشتن سراغ شما امد؟
حقیقتش این ایده را ابتدا نداشتم ،وقتی به مرور جلو رفتم و داستان ها را
پشت سر هم قرار دادم این ایده به ذهنم رسید که شخصیت ها می توانند در
داستانهای مختلف تکرار شوند و سرنوشتهای مختلفی برایشان تعریف شود.
این ایده را به مرور با ایجاد تغییراتی در داستانها اعمال کردم.
جابجایی مختلف شخصیت ها در داستانهای مستقل قطعا
کار سختی محسوب می شود این کار باعث نشد که تمرکز
شما در شیوه روایت مختل شود؟
قطعا سخت بود اما از این جهت کار برایم اسان تر شد که پیوستگی روایی
میان داستان های این مجموعه وجود نداشت .اگر قرار بود داستان ها به لحاظ
روایی پیوسته و متصل باشند کار سخت تر می شد اما در کل این انتخاب
تاحدودی ریسک پذیر بود.
ایا این انتخاب به دلیل تبحر شما در رمان نویسی ست یا
یک تجربه گرایی بوده؟ چرا که ویژگی
داســتان کوتاه گذرا بودن ان است اما
شما در این مجموعه مخاطب را مجبور
می کنید گاهی به عقــب برگردد مثال
بفهمد چرا باید سوســن کالنی در دو
داستان تکرار شود.
راســتش فکر می کنم دلیلش هر دوی این ها باشد؛
تجربه نوشتن داستان بلند و میل به تجربه گرایی .به
هرحال داستان نویســی که تجربه نوشتن رمان دارد
تا حدودی نســبت به سرنوشــت و اینده ی زندگی
کاراکترها پیگیرتر یا شاید حساس تر است و مایل است
ان ها را به سرانجامی برساند .سوسن کالنی کاراکتری بود که می توانست به
نحوی چند داستان از مجموعه را به هم متصل کند.
وارد محتوا بشــیم؛ خانم خلیلی فرد در دو رمان که شما
نوشتید (شــخصیت) اولویت بیش از حدی دارد ،اساسا
شخصیت های شما قشــر متوسطی هستند که دچار بی
فرجامی در رابطه هایشان هســتند این نوع روابط که در
جامعه به وفور دیده می شود چرا به این اندازه برای شما مهم
اند؟ و چرا هیچ تحولی برای انها ایجاد نمی شود و دائما درجا
می زنند؟
داستان های من به شدت رئالیستی و شخصیت محورند ،دقیقاً نقش و حضور
شخصیت ها برایم بسیار مهم و پررنگ است و ترسیم روابط ان ها اولویتم را
در نوشتن شکل می دهد .وقتی قرار است داستانی رئالیستی بنویسم که
در جامعه امروزی ایران اتفاق می افتد باید مستندات را در ان رعایت کنم،
باید بدانم مشــکل بزرگ و عمده ی زوج ها چیست و به ان نزدیک شوم.
دوست منتقدی می گفتند این شیوه از شخصیت پردازی دارد به مولفه ثابت
داســتان هایت تبدیل می شود .خودم از طرح چنین شخصیت هایی لذت
می برم و امیدوارم مخاطب هم بتواند خودش را در ان ها ببیند و پیدا کند.
گاها در میان شخصیت های نوشته های شما یاس و ناامیدی
احساس می شود که قطعا طبیعی ست و با فضای داستانی
شما منطبق ست اما از این ترس ندارید که داستان های شما
تلخشوند؟
اتفاقا خیلی ها من را نویسنده ی تلخ یا شاید تلخ نویسی می دانند .خیلی ها
می گویند شیرین بنویس ،پایان کارهایت را ان قدر تلخ نبند و ...اما خب فکر
می کنم انسان ها همان قدر که با شادی ها و بخش های مثبت وجودی شان
تعریف می شوند بخش های تاریک و تلخ وجودشان هم به همان اندازه مهم
است و ان بخش ها عمق بیش تری دارند و می توان مانوور بیشتری رویشان
داد .ضمن ان که نویسنده با پرداختن به االم و رنج ها به نوعی پاالیش روان
نیز دست می یابد و این کاتارسیس می تواند با خواندن کتاب از سوی خواننده
برای ا و نیز ایجاد شود.
اتفاقا مهم ترین بخش نوشته های شما پایانبندی های تلخ
یا تکان دهنده است به طور مثال پایان داستان پسرخوانده
مخاطب را تحت تاثیر می گذارد درســت مثل پایان رمان
اول شما و اتفاقی که برای کیوان می افتد اساسا این پایان
بندی های تکان دهنده در داستان کوتاه از قبل برای شما
پیش بینی شده است؟
بله ،همیشه برای داستان هایم یک بدنه ی کلی در نظر میگیرم و پایانشان
از قبل برایم مشخص است .فکر می کنم پایان بندی تاثیرگذارترین بخش
داستان است و می تواند به نحوی پرشکوه ترین بخش ان باشد؛ درواقع تاثیر
نهایی را همین بخش بر مخاطب می گذارد.
خانم خلیلی فرد با چه ابزاری تا این اندازه به نگرش ادم ها
نزدیکشدید؟تحقیق،پژوهش،مطالعهیاحضوردراجتماع
باعث شده به درک این مسائل برسید؟
راســتش بخشی از این نزدیک بودن به شخصیت ها به تجربیات زیسته ام
بازمی گردد .حضور در جامعه ،ادم های دور و بر و ...همه می توانند در نزدیکی
نویسنده به مخاطب تاثیرگذار و حائز اهمیت باشند .گاهی هم بنا به ضرورت
کاراکتری دارم که مثال شغل خاصی دارد و برای نزدیک شدن به موقعیت
حرفه ای او نیازمند تحقیقات بیشتری هستم .یا مثال با بیماری خاصی سر
و کار دارم که باید اطالعات بیشتری درباره اش کسب کنم ...به هرحال بنا
به ضرورت ســعی می کنم در جامعه حاضر باشم ،مشاهده کنم ،بببینم و
بنویسم .همه ی این ها در کنار هم معنا می یابند.
زمانی که شروع به نوشتن می کنید مخاطب تا چه اندازه
برای شما اولویت دارد؟ واضح تر بگویم تا چه اندازه سعی
دارید فضا و شخصیت داستان را طوری طراحی کنید که
خواننده شما با هر سنی بتواند با ان ارتباط برقرار کند؟
راســتش هنگام نوشــتن بیش از ان که به مخاطب فکر کنم به خودم
فکــر میکنم ،به ان که بتوانم ان چه را که می خواهم به ان شــکلی که
می خواهم و البته درست اســت روی کاغذ بیاورم ،به دلیل انکه اساسا
به دغدغه های انسان مدرن امروزی می پردازم گمان میکنم مخاطب نیز
بی اختیار با داستان ها همراه می شود .البته این را هم باید در نظر گرفت
چ نویسنده ای ،حتا بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات هم هرگز
که هی
نتوانسته اند رضایت تمام خوانندگانشان را جلب کنند و این تقریبا یک
امر غیرممکن است.
برای ارتبــاط با مخاطب چه راهی را انتخاب می کنید؟ ایا
عناصر نوشتاری برای شما یک پکیج کامل است؟
فکر میکنم نوشتن ان قدر کامل باشد که بتواند مخاطب را به قدر کافی به
نویسنده و کتابهایش متصل کند.
وقتی شروع به خواندن فکر های خصوصی کردم در داستان
اول یاد فیلم بنفشه افریقایی افتادم داستان دوم یاد فیلم
برادرم خسرو و سومین داستان فیلم متولد ۶۵شما به این
شباهت ظریف فکر کرده بودید؟
سوال جالبی بود .در مورد اول خیلی زیاد .جالب اینجاست که این داستان
را من بهمن ۹۶نوشــتم (اگر اشتباه نکنم) و در برنامه داستان شب نوروز
۹۷با صدای خانم احترام برومند خوانده شــد .من فیلم را در جشــنواره
جهانی ســال ۹۷برای اولین بار دیدم و شباهت کمرنگی را بین داستانم
و این فیلم مشــاهده کردم .در مورد دو فیلم دیگر
خیر .برادرم خسرو شاید به دلیل پرداختن به بیماری
دوقطبی شباهت هایی به داستان من داشته باشد اما
خب این تنها ربط این دو داستان به یکدیگر است؛
ولی در مورد متولد ۶۵و داستان سوم به نظرم ربطی
به هم ندارند.
موقعیت و جغرافیا در داستان های شما چه
اندازه اهمیت دارد؟
بسیار زیاد .در کتاب هایم جغرافیا واجد هویت است
و به مثابه یک کاراکتر مســتقل .فکر می کنم برای
مخاطبی که داســتان را می خواند مهم باشد بداند
وقایع داســتان در چه مکانی اتفاق می افتند ضمن
اینکــه این موقعیت مکانی میتواند بر شــخصیت
پردازی پرسوناژها هم تا حدودی تاثیر بگذارد.
ایا واقعا همه ی ما ادم ها فکرهای خصوصی به زبان نیاورده
داریم؟
قطعا همین طور است .فکر می کنم انسان ها با رازها و ناگفته هایشان کامل
می شوند ،ناگفته هایی که بخشی از شخصیت ان ها را تشکیل می دهد.
به نظر شــما همه ی ادم ها در فکرهای خصوصی شــان
ادم های شکست خورده ای هستند؟
قطعا این طور نیست .ادم ها تیپ های شخصیتی متفاوتی دارند ،خصوصیات
مختلفی دارند و تفکرات و بینش و رازهایشان می توانند مرتبط با شخصیت
خاص و منحصر به فرد هر یک از انها باشد .بنابراین ممکن است شخصی
که بسیار موفق به نظر می رسد در دنیای خصوصی اش خودش را ان چنان
هم موفق نداند و بالعکس ادمی که شاید ظاهرا ادم خوشحال ،موفق یا ...
نباشــد در فکرهای خصوصی خود بسیار قوی و شاد و موفق باشد .ادمها
بســیار پیجیده اند و همین پیجیدگی های دنیای ذهنی شان هست که
نوشتن درباره شان را جذاب می کند.
شخصیت های داستان شما از نظر جایگاه اجتماعی متوسط
به باال یا روشنفکر اند ،به نظر شما این جایگاه چرا بیشتر
اسیب پذیر و خیالباف است؟
شــاید به دلیل اگاهی بیشتر و مشکالت اقتصادی کمتر .وقتی شخصی
دغدغه ی نان را -به ان معنا -ندارد و اگاهی بیشتری دارد ،بیشتر می تواند
فکر کند و به مسایل گسترده تری .همین که بیشتز فکر کنی اسیب پذیرتر
میشوی .اشخاص این طبقه قطعا روی رابطه هایشان و نوع انها ،رفتارهای
اشخاص دیگر و ...بیشتر متمرکز می شوند و بدیهی ست که همین تمرکز و
توجه باعث واکاوی بیشتر بسیاری از جزییات می شود.
دو رمان قبلی شما بیش از هفت بار تجدید چاپ شدند فکر
می کنید مخاطبان شما چه واکنشی به مجموعه داستان
فکرهای خصوصی دارنــد؟ در این یک هفته بازخورد ها
چگونهبوده؟
بازخــورد عالی بود .اوال که جشــن امضای کتاب در پایان هفته ی قطعی
اینترنت اتفاق فتاد و ما عمال انتظار نداشتیم کسی به جشن امضایش بیاید
اما از این مراســم بشدت استقبال شد .این چند روزه هم ناشر برای کتاب
جشن امضای اینترنتی گذاشته است که با استقبال خوبی رو به رو شده .به
دلیل حجم کم کتاب تعدادی از مخاطبان هم ان را خوانده اند و نظرشان را
درباره اش نوشته اند یا با من در میان گذاشته اند .البته به شخصه فکر می کنم
همواره استقبال از داستان های بلند بیشتر از داستان های کوتاه است.
این تجربه کوتاه نویسی باعث نمی شود که رمان های کم
حجمتربنویسید؟
نه ،همین حاال رمانی که در حال نوشــتنش هستم حجم متوسطی دارد.
راستش هنگام نوشتن به حجم کتاب ان قدرها فکر نمیکنم و سعی میکنم
هرچه را که الزم است بنویسم .درواقع سعی میکنم بجا و به اندازه بنویسم و
از کم گویی یا زیاده گویی پرهیز کنم.
پس کتاب بعدی شما قطعا یک رمان است؟
قطعا!
وضعیت ادبیات داستانی ،تیراژ کتاب ها و پیدایش کتاب
صوتی را چگونه ارزیابی می کنید؟
راستش در کشور ما حال ادبیات اصال خوب نیست .تیراژ کتابها همانطور
که میدانید افت بسیاری کرده است .مخاطبان کتاب کم شده اند و در این
میان فضای مجازی عاملی ست به شدت مخزب که فکر میکنم از این پس
کتابخوانی را کمرنگ و کمرنگ تر می کند .کتابهای صوتی به نظر من اتفاق
فرخنده ای هستند برای ان هایی که شاید حوصله خواندن کتاب کاغذی را
نداشته باشند و به هرحال از کتاب نخواندن بهتر است.
به عنوان اخرین سوال چه خبر از ساخته شدن فیلمنامه
یادت نرود که ...؟؟
راستش قول و قرارهایی گذاشته شده بود برای تبدیل این داستان به سریال،
که به دلیل پاره ای از موارد و سخت گیریهایی که همیشه در تلویزیون وجود
دارد نشد و همچنان تمایل دارم نسخه ی سینمایی ان را بسازم .تا خدا چه
بخواهد.
5
دوشنبـــــــــــــه 11اذرماه 1398سالدوازدهم شمــاره1154
www.honarmandonline.ir
ادبیات
LITERATURE
خبر
انتشار «سه خواهر ،سه ملکه»
و ۲کتاب دیگر
کتاب های «طنزاوران جهان نمایش»
نوشــته کارل فالنتین با گرداوری و
ترجمه داریوش مودبیان« ،سه خواهر،
سه ملکه» نوشــته فیلیپا گریگوری
با ترجمه علی اکبر عبدالرشــیدی و
«سقف این خانه کوتاه است» نوشته
ناصــح کامگاری منتشــر شــده اند.
کتاب «طنزاوران جهان نمایش» که
مجموعه ای از نمایشــنامه های کارل
فالنتین با گرداوری و ترجمه داریوش
مودبیان است در ۲۲۴صفحه ،با شمارگان ۵۰۰نسخه و قیمت ۳۲
هزار تومان توسط نشر گویا منتشر شده است .معرفی کارل فالنتین
ت جلد کتاب امده است:
و داریوش مودبیان که در پش
کارلفالنتین
«فالنتین لودویک فای» با نام هنری :کارل فالنتین ،نوازنده ،دلقک،
نویسنده ،نمایش نامه نویس ،فیلم نامه نویس ،هنرپیشه ،تهیه کننده و
کارگردان المانی ،در واقع ابداع کننده نوعی از تئاتر اســت که برای
اجــرای ان لزوما نیازی به امکانات خاص صحنه ای و حتی تئاتری
نیست ،فقط دو سه تن بازیگر باقریحه و مستعد و صد البته طنزپرداز
(کمیک)می خواهد.
هم وطنش «برتولت برشــت» که از ســال ۱۹۱۹با گروه فالنتین
همکاری مستقیم داشت او را با «چارلی چاپلین» مقایسه می کند.
در سال ۱۹۲۳فالنتین با بازیگری به نام «الیزابت والنو با نام هنری:
لیزل کارلشتات» ( )۱۹۸۲-۱۹۶۱اشنا شد و با وی زندگی مشترک
حرفه ای خود را اغاز کرد .کارلشتات همکار بی نظیری برای فالنتین
بود و همانند او طنزپرداز «کمیک» با
انعطاف بدنی فوق العــاده .در کارنامه
هنری-حرفه ای کارل فالنتین و لیزل
کارلشتات ،به غیر از صدها نمایشنامه
کوتاه و نیمه بلند که میان ســال های
۱۹۱۰تا ۱۹۴۱نوشته به بیست ودو
فیلم صامــت ( ۱۹۱۲تــا )۱۹۳۰و
سی وسه فیلم کوتاه ناطق ( ۱۹۳۲تا
)۱۹۴۱برمی خوریم که بســیاری از
ان ها را -به غیر از بازیگری نقش اصلی
خود کارگردانی کرده اســت .در این دفتر از مجموعه «طنزاورانجهان نمایش» کــه به کارل فالنتین اختصاصــی یافته ،از میان
تک گویی های نمایشی و یا نمایش نامه های کوتاه وی ،بیست وچهار
اثر را برگزیده و عرضه داشته ایم.
داریوشمودبیان
پژوهشگر ،نویسنده ،بازیگر ،کارگردان ،مدرس و مترجم تئاتر ،رادیو،
تلویزیون و سینما .در نوجوانی کار نمایش در رادیو و تلویزیون را
اغــاز می کند و خیلی زود به تئاتر و صحنه روی می اورد .در ۱۸
سالگی به «گروه تئاتر مردم» (استاد علی نصیریان) می پیوندد و
تاکنــون همچنان وفادارانه کار خود را با این گروه دنبال می کند.
تحصیالت دانشگاهی (در دو رشته نمایش و زبان شناسی) را ابتدا
در ایران و ســپس در فرانســه پی می گیرد و به اتمام می رساند.
داریوش مودبیان دارنده لقب و نشــان «شــوالیه هنر و ادب» از
کشور فرانسه است .مجموعه «طنزاوران جهان نمایش» حاصل
پنج دهه پژوهش و فعالیت وی در عرصه نمایش کمدی اســت.
همچنین کتاب «سه خواهر ،سه ملکه» نوشته فیلیپا گریگوری
با ترجمه علی اکبر عبدالرشیدی در
۷۲۶صفحه با شمارگان ۵۰۰نسخه
و قیمت ۱۱۰هزار تومان توسط نشر
یادشده منتشر شــده است .نوشته
ت جلد کتاب :نویسنده این کتاب
پش
یک تاریخدان قصه نویس اســت یا
قصه نویسی است که قصه هایش رنگ
تاریــخ دارد .به خاطر کتاب هایی که
در گروه رمان های تاریخی نوشــته
جوایــزی هم دریافت کرده اســت.
بسیاری از منتقدان ادبی و تاریخی این رمان تاریخی را ستوده اند
به گونه ای که کتاب در همان سال اول انتشار پرفروش ترین کتاب
در انگلستان شــد .با این موفقیت ،فیلیپا گریگوری هم به یکی
از بهترین و برجســته ترین رمان نویســان عصر حاضر انگلستان
تبدیل شــد .این رمان تاریخی ترکیبی است دوگانه از نشانه ها و
اســناد تاریخی و بیان درون مایه رخدادها و ادم ها .دنیای درون،
بیان کننده دنیای بیرون است .بعضی از صحنه ها در این داستان
عین تاریخ است .دیگر کتاب منتشرشده در نشر گویا« ،سقف این
خانه کوتاه است» نوشته ناصح کامگاری است که در ۱۴۲صفحه
با شمارگان ۵۰۰نسخه و قیمت ۲۴هزار تومان به چاپ رسیده
ت جلد کتاب :بعد ،نیمه شبی ،دختر با پسر چت
است .نوشته پش
می کند ...کاش چنین شــبی پســر را خواب می ربود ،کاش گرم
صفحه دیگری می بود .زیرا تفتان پرشور ،ان اتشفشان ۱۶سالگی
صبوری نمی شناســد« :مگر نگفتی اگر بیســت میلیون داشتم
دستمایه کاسبی می کردم ،کاسبی حالل که کنار هم خوشبخت
زندگی کنیم تا اخر دنیا؟»
پسر پس از مکثی می نویسد« :بله گفتم».
-پس بیا همین فردا فرار.
هنرمندانه ترینخانهاصفهانبهبوتیکهتلتبدیلمی شود
6
دوشنبــــــــــــــــــه 11اذرماه 1398سالدوازدهمشمــاره1154
www.honarmandonline.ir
گردشگری
TOURISM
خبر
چوب حراج بر یک خانه تاریخی
۱۵۰ساله در قزوین!
قزوین روز پنجشنبه ۷اذرماه در یکی از سایت های فروش انالین اگهی
عجیبی تحت عنوان «فروش خانه دوران قاجاریه در بافت تاریخی قزوین»
منتشر شد .عکس های انتشار یافته در این اگهی نشان از بنایی باارزش اما
گمنام در سطح شهر داشت که در غفلت مسئوالن امر به حراج گذاشته
شد .در تمام دنیا برای حفظ خانه های قدیمی که قدمت و تاریخ کشورشان
را نشان می دهد تالش فراوانی می شود اما متاسفانه این موضوع در برخی
از شهرها گاه دستخوش اموری می شود که نتیجه ان افتادن بولدوزرهای
برخی سودجویان به جان این خانه های قدیمی و تاریخی برای تخریب و
تبدیل این خانه ها به برج ها و خانه های چندطبقه است که هر کدامشان
نشان از تاریخ و معماری یک دوره دارد .روز پنجشنبه ۷اذرماه در یکی از
سایت های فروش انالین اگهی عجیبی تحت عنوان «فروش خانه دوران
قاجاریه در بافت تاریخی قزوین» منتشر شد .عکس های انتشار یافته در
این اگهی نشــان از بنایی با ارزش اما گمنام در سطح شهر داشت که در
غفلت مسئوالن امر به حراج گذاشته شد .طبق توضیحات ارائه شده در
این ســایت این خانه دوران قاجاریه دارای سند شش دانگ با حدود ۴۸۰
متر زیربنا با اسکلت کلی سالم که عمده درب ها و نقش نگار دیوارها سالم
اســت در بافت تاریخی قزوین واقع شده ولی نیاز به بازسازی دارد؛ دارای
اتاق میهمان ،شاه نشین ،چند اتاق با درب های قدیمی و ارسی چشمگیری
در بنای خانه و زیرزمین و حیاطی با درخت های تنومند قدیمی است .به
موقعیت خانه امکان ساخت وساز تراکم سه طبقه وجود دارد و از این حیث
هم ارزشمند است!»؛ حال سوال اینجاست چرا خانه ای با این ارزش چنین
سرنوشــتی پیدا کرده است؟! برای کسب اطالعات بیشتر با شماره ذکر
شــده در این اگهی تماس گرفتیم و با معرفی خود به عنوان یک خریدار
جویای اصل مطلب شــدیم؛ مالک بنا گفت :این خانه قدیمی مربوط به
دوره قاجاریه است که قدمتی در حدود ۱۵۰سال دارد ،این خانه در کوچه
سمت خیابان منتظری واقع است و فاصله چندانی با خیابان تبریز ندارد.
وی در خصــوص ویژگی های این خانه گفت :این خانه دو اتاق ۲۰متری
و یک اتاق شاه نشــین به اندازه حدود ۵۰متر به سبک قدیم دارد که گچ
کاری منحصربه فردی دارد ،هم چنین چهار زیرزمین و حدود ۳۰۰متر نیز
حیاط دارد .این مالک خانه دوره قاجاریه عنوان کرد :بازســازی این خانه
هزینه ای حداقل ۷۰۰میلیون تومان نیاز دارد و در اگهی هم ذکر کرده ایم
که اگر بتواند بحث بازسازی را دنبال کند که این اتفاق خیلی خوبی است
و از تخریب ان جلوگیری می شود در غیر این صورت مجبور هستیم این
خانه را به کســی بدهیم که ان را تخریــب کند .وی در خصوص اینکه
ایا میراث فرهنگی مانعی برای فروش این خانه نیســت ،گفت :در شهر
از این گونه خانه ها زیاد داریم و مشــکلی در این خصوص نیست چرا که
ثبت هم نشده است و به دلیل عدم حمایت میراث فرهنگی این خانه ها
در حال از بین رفتن اســت .برای پیگیری این موضوع به سراغ مدیر کل
اداره کل میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری استان قزوین رفته و
از وی در این زمینه پرسیدیم« .علیرضا خزائلی» اظهار کرد :خریدوفروش
خانه های تاریخی جزء حقوق مالکان اســت اما مجوز ساخت برای ان ها
تحت هیچ شرایطی توسط دستگاه های متولی صادر نخواهد شد .وی با
بیان اینکه از همکاران خود خواسته ام از روی عکس های منتشر شده این
موضوع را پیگیری کنند تا این خانه شناسایی شود ،افزود :موضوعات اگهی
در سایت های فروش انالین با موضوعات مختلف خبرساز می شود؛ وقتی
فیلتری در این زمینه وجود ندارد بی شک باید شاهد چنین تبعاتی باشیم.
خزائلی تصریح کرد :بحث تخریب این گونه خانه غیرممکن و بیشتر شبیه
شوخی است و هیچ کدام از مراجع صدور پروانه به طور قطع اجازه تخریب
ایــن بنای تاریخی را نخواهند داد .مدیــر کل اداره کل میراث فرهنگی،
صنایع دستی و گردشگری استان قزوین اعالم کرد :بحث خرید بناهای
تاریخیوظیفهاصلیمیراث فرهنگینیستو مابهدنبالاحیایاین خانه ها
هستیم از این رو مشوق های خوبی را برای ترغیب مالکان جهت مرمت بنا
داریم مثل بند دال تبصره ۱۰قانون بودجه ۹۸یا قراردادهای مشارکتی
که تا ۵۰درصد هزینه های مرمتی را تقبل می کنیم؛ همچنین بسته های
متنوع حمایتی داریم تا مالکین برای مرمت و احیاء بناها ترغیب شوند.
خانه مالباشی که در ســال ۸۱به ثبت ملی رسیده طبق گفته
مالک ان ســه دوره تاریخی را به خود دیده است ،زندیه ،صفویه
و قاجار .پایه این خانه تاریخی اســت اما تزئیناتش کامال جدید
اســت .این خانه یکی از پرتزئینات تریــن خانه های اصفهان به
شــمار می اید .چرا که در ان از هنر ارسی و گچ بری و تزئینات
شیشــه انجام شده تا کاشــی کاری و حجاری روی سنگ .سال
۸۰که این خانه خریداری شد ،متعلق به فردی به نام مالباشی
منجم ناصرالدین شاه بوده ،تقریبا مخروبه ای بود که چیزی از ان
باقی نمانده بــود .تا اینکه فردی به نام معتمدی که از متموالن
اصفهانی اســت ،این خانه را از وارثان مالباشی خرید و خودش
دست به کار مرمت تا سال ۹۷شد در این مدت به دلیل برخی
از مشکالت شخصی چند سالی در تکمیل این خانه تعلل ایجاد
شــد ،مدتی هم این بنا در اختیار یک مباشر بود که او نتوانست
از این بنا به درســتی محافظت کند ،اما وقت مالک ،این خانه را
مرمت کرد ،توانست با هزینه زیادی که برای ان انجام داده ،این
خانــه را به یکی از بهترین جاذبه های اصفهان تبدیل کند .خانه
مالباشــی هم اندرونی برای خانواده اش و هم بیرونی داشــت و
االن ۱۵تــا اتاق دارد که بســیاری از تزئیناتش کار هنرمندانی
اســت که در این خانه برای او کار کرده اند .جالب اینجاست که
اداره کل میراث فرهنگی اســتان اصفهان هیچ کاری برای این
موضوع انجام نــداده و تمام هزینه ها و مرمت ها پای خود مالک
بوده اســت .مدیران میراث فرهنگی هم وقتی عملکرد معتمدی
را در بنیاد فرهنگی معتمدی دیده اند ،با او همکاری کرده اند تا
او یک خانه دیگر به نام سرتیپی را هم به یکی از بهترین بناهای
اصفهان تبدیل کند .حاال او و پســرش که همه کارهای اجرایی
خانه را دنبــال می کند قصد دارد تا این بنــا را به بوتیک هتل
تبدیــل کند .با تبدیل این بنا به مرکز اقامتی خللی در بازدیدها
ایجاد نمی شود ،تنها مسیر مشخصی برای بازدید گردشگران در
نظر گرفته خواهد شــد .هدف این مالک مســتهلک نشدن این
بناســت .از طرفی او برای خودش هم در این خانه اتاقی ساخته
و اشــپزخانه ای که جدا از تشکیالت بوتیک هتل است و شجره
نامه خودش و پدرش را روی دیوار یک اندرونی کوچک با کاشی
نوشــته است .بازدیدکنندگان خارجی و داخلی هر کدام تصاویر
این خانــه را می بینند حتما میخواهند کــه از ان بازدید کنند
خانه ای که ســاعت ورود و خــروج بازدیدکنندگانش در اختیار
مالک اســت و هر فردی با یک راهنما داخل می شود تا هم بهتر
زوایای خانــه را ببید و هم حاال که هنوز به بوتیک هتل تبدیل
نشــده ،حریم مالک را بهم نزند .خانه مالباشــی یک شاه نشین
بسیار زیبا دارد که در زمان مالباشی دارای چنین تزئیناتی نبود،
درواقــع مالک دخالت زیادی در بنا کرده اســت ولی از انجا که
خانه هیچ تزئیناتی نداشته و این تزئینات جدید انجام شده ،در
حد عالی کار شده ،اداره میراث فرهنگی ایرادی به کار او نگرفته
است .در این باره ســاالر معتمدی فرزند مالک می گوید :حیاط
تزئینات داشــته و ما برای بیشــتر کردن تزئینات خانه ،به ان
هنرهایی را اضافه کردیم شاید ۲۰درصد .او می گوید :این خانه
هزینه های زیادی دارد ،ارســی قدیمــی ان به روغن برزک نیاز
دارد که بسیار گران است .باید هر سال روغن کاری شود ،تا سالم
بماند .خانه به دلیل پایین تر قرار گرفتن از ســطح زمین مدام
دچار رطوبت می شود همین ها هزینه زیادی برای نگهداری دارد.
وی ادامه می دهد :نباید رفت و امد انقدر زیاد باشــد که حضور
افراد موجب تخریب بنا شود ،به همین دلیل قصد داریم اگر ان
را به بوتیک هتل تبدیل کردیم ،افراد زیادی در ان اسکان داده
نشــوند .به همین دلیل در نظر داریم تا تنها ۹اتاق را در اختیار
گردشــگران قرار دهیم .ما در این اتاق ها تخت نخواهیم داشت
و بیــن دو تا ۶نفر در این ســوئیت ها اقامت می کنند .معتمدی
می گویــد :تبدیل این بنا به بوتیک هتــل کار زیادی دارد ،باید
مجوز بازدید بگیریم االن هم اگر کســی برای بازدید می اید باز
اجازه شــخصی ماســت .باید برای اینکه بتوانیم میزبان گروهها
باشــیم این مجوز را بگیریم ضمن اینکه کارهای متعدد دیگری
بــرای انجام داد تا بتوان این خانه را به بوتیک هتل تبدیل کرد.
برخی از بخش هــای این خانه از نظر اتش نشــانی و یا وزارت
بهداشت باید تغییر کند و یا اصالحاتی در ان انجام شود.
ثبت نام «فارابی» و «عطار نیشابوری»
در فهرست گرامی داشت یونسکو
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو -ایران ،از قرار گرفتن نام ابونصر
فارابی و عطار نیشــابوری در فهرست گرامی داشت کمیسیون
ملی یونســکو خبر داد .حجت اهلل ایوبی با اشاره به بزرگداشت
شــیخ شهاب الدین ســهروردی و گرامی داشت هزار و هفتصد
و پنجاهمین ســالروز تاسیس دانشــگاه جندی شاپور از سوی
کمیسیون ملی یونسکو در سالی که گذشت؛ گفت :هر دوسال
یک بار کشورها می توانند دو شخصیت برجسته خود را که تولد
و وفات انان در مضربی از ۵۰اســت به یونســکو معرفی کنند
و بزرگداشت این شــخصیت ها برگزار شود .وی با بیان این که
بعد از بررســی گروه های کارشناســی در نهایت دو شخصیت
«ابونصر فارابی (معلم ثانی)» و «عطار نیشابوری» برای معرفی
به یونسکو به منظور ثبت در «فهرست گرامی داشت یونسکو»
انتخاب شــدند ،ادامه داد :ابونصر فارابی از مفاخر ایران در علوم
زبــان و ریاضیــات و کیمیا و هیات و موســیقی و طبیعیات و
الهیــات و علــوم مدنی و فقــه و منطق بوده اســت ،بنابراین
بزرگداشــت این نابغه اندیشمند که در همه ی عمر در راستای
پیوند و تلفیق دین و فلســفه در تاریخ اندیشه اسالمی تالش
کرد اتفاقی بزرگ اســت .او در ادامه با اشاره به جایگاه «عطار
نیشــابوری» و قرار گرفتن نا ِم این عارف و شاعر نامی کشور در
فهرست «گرامی داشت یونسکو» ،اظهار کرد :نام عطار که عمر
خود را در سده شش و هفت قمری در راه سیر سلوک گذاشت
نیز در این فهرســت قرار گرفته و شاهد برپایی بزرگداشت این
عارف و شاعر نام اور ایران هستیم.ایوبی با بیان اینکه هریک از
مشاهیر می توانند برای هر منطقه و کشور هویت بسازند ،اضافه
کرد :برنامه های متنوعی در بزرگداشــت ابونصر فارابی و عطار
نیشابوری برنامه ریزی می شود که به زودی اعالم می شوند.
اتش سوزیدرمیراثجهانیاتریش
شهر توریستی «هال اشتات» اتریش که در فهرست میراث جهانی «یونسکو» به ثبت رسیده
اســت ،شب گذشته طعمه حریق شد .در پی اتش سوزی شب گذشته «هال اشتات» مقامات
اتریش از گردشــگران خواســته اند تا زمان مشخص شدن علت این حادثه از این شهر بازدید
نکنند .شــهر «هال اشتات» با بیش از یک میلیون بازدیدکننده در سال که بخش اعظمی از
انان را گردشــگران اسیایی تشکیل می دهند ،یکی از مشهورترین مقاصد گردشگری اتریش
محسوب می شــود .تعداد بازدیدکنندگان این شــهر در بعضی از روزها به ۱۰هزار نفر هم
می رسد .اتش سوزی از یک کلبه چوبی کوچک اغاز شد و سپس به ساختمان های مجاورش
هم ســرایت کرد .ساختمان های این شــهر در فواصل کم با یکدیگر ساخته شده اند ،بنابراین
ســاختمان های اطراف نیز دچار صدمه شده اند .در زمان وقوع حادثه ۸ماشین اتش نشانی و
۱۰۹اتش نشان در محل حاضر شدند با این حال علت اتش سوزی هنوز مشخص نشده است.
کمتر از ۸۰۰ســاکن دائمی در «هال اشتات» زندگی می کنند .این شهر قدیمی ترین معدن
نمک جهان را در خود جای داده اســت و گردشگران بسیاری را برای طراحی ساختمان های
منحصر بفرد خود جذب می کند.
7
سعید بشیریتهیه کننده
سریال «به رنگ خاک» در گفتگو با «هنرمند»
رقابت سخت
بینرسانه هایتصویری
دوشنبـــــــــــــه 11اذرماه 1398سالدوازدهم شمــاره1154
www.honarmandonline.ir
رادیووتلویزیون
TV&RADIO
یادداشت
سریال به «رنگ خاک»؛
تصویری از دردانه های خلیج فارس
تلویزیون باید سعی کند مخاطبان خود را افزایش دهد
رضا صائمی
عباسعلی اسکتی
سعید بشیری ،تهیه کننده ،مدیر تولید ،برنامه ریز و
کارگردان سینما و تلویزیون ،در اثاری همچون «مینای
شهر خاموش»« ،کوچه و موزه»« ،تارهای نامرئی»« ،نگاهی
دیگر» و «ستاره قطبی» حضور داشته است ،چندی قبل
سریال «به رنگ خاک» با تهیه کنندگی سعید بشیری
پخش شد که به همین بهانه گفتگویی کوتاه با او
داشته ایم و با هم می خوانیم.
این سریال چه حرفی برای گفتن دارد؟
قبل از پاسخ به پرسش شما عرض کنم که هر اثر نمایشی برای بیان مضمون یا حرفی که دارد ابتدا باید اثری جذاب
و تاثیرگذار باشد .یعنی انقدر برای مخاطب جذاب باشد که پیگیر ماجراهای داستان باشد یا به قول اهالی سینما
با شخصیتها همذات پنداری کند .همچننی فرم و لحن بیانی که برای روایت ان قصه و مضمون طراحی می شود
مناسب با ان موضوع طراح شده باشد .در حقیقت مخاطب باید در حالی که از تماشای داستان لذت می برد به
شکل غیر مستقیم و در حقیقت به واسطه دیدن ماجراها اتفاق هایی که برای شخصیت های اثر رخ می دهد متوجه
مفاهیم و یا به قول شما ان ،نکته ای برای گفتن ،بشود .اما به هر حال از همان ابتدا که پیشنهاد ساخت این طرح
از طرف گروه فیلم و سریال شبکه یک به بنده شد و طی جلساتی که با مدیر وقت گروه اقای اشتیانی پور و مشاور
فیلمنامه دکتر اربابی داشتیم چند هدف یا چشم انداز مضمونی برای تولید این سریال تعیین شد.
چه چشم اندازی برای تولید این سریال تعیین شد؟
پرداختن و مطرح کردن جزایر خلیج فارس در بستر یک اثر داستانی ونمایش مردمانی که در این جزایر مشغول
کار و زندگی هستند و به زبان فارسی سخن می گویند که این خود می تواند بدون هیچ شعار یا حرف مستقیمی
پاسخیهنرمندانهباشدبهادعاهایبیاساسبعضیازهمسایگانکههرازگاهیدررسانه هاتبلیغاتمی کنند.نکته
بعدی معرفی ایین ،فرهنگ و وضعیت زندگی معاصر مردمان جزایر خلیج فارس که هیچگاه در رسانه ملی کامل
و همه جانبه دیده نشده و نمایش زیبایی ها و طبیعت بکر جزایری چون جزیره هرمز در نظر گفته شد .مناطق و
جغرافیایی بکر از سرزمینمان که بخش اعظمی از مردم با ان اشنایی ندارند و جز نامی از ان نشنیده اند .این جزایر
به علت تنوع بصری زیبایی طبیعی وارامش و مردمان مهربان ،می تواند به یک عنوان یک مقصد جذاب توریستی
جدید برای مخاطبان معرفی شوند و در اخر تاکید بر این نکته مهم که نمایش دلبستگی و عالقه همه مردم به
جغرافیایی به نام مقدس خلیج فارس باشد.
استقبالمخاطبوبازتابچگونهبود؟
البته این سوال را باید از طریق امارهایی که معموالً واحد تحقیقات سازمان یا شاید روابط عمومی سازمان انجام
می دهند .جواب داد .اما به هر حال بازتاب اخبار و نظر مخاطبان در فضای مجازی و واکنش مردمی که در زندگی
روزمره و کار با ما در ارتباط هستند ،خوب بوده ...خصوصاً این که برای همه ،این کنجکاوی پیش امده که این
مولینگ که همه شخصیت های اصلی به دنبال ان هستند ،چیست؟ و مدام از طریق پیامک ها و تلفن درباره ان
می پرسند ؟ یا این که بسیاری در باره تصمیم شخصیت مهرداد برای اینده زندگی اش می پرسند.
تلویزیون همچنان مخاطب سابق خود را دارد؟
به هر حال در روزگار معاصر رقابت بسیار نزدیک و سختی بین رسانه های تصویری وجود دارد .حجم بمباران اخبار
و تصاویر در هر لحظه در فضاهای رسانه ای عجیب و غریب است .در این رقابت هر سلیقه و طرز فکری ،رسانه
یا برنامه دلخواه خود را انتخاب و پیگیری می کند .طبیعی است که طی چند سال اخیر به دلیل همین شرایط،
رسانه های مختلف به شکل متناوب دچار ریزش یا افزایش مخاطب باشند .اما به نظر می اید که در این میان
تلویزیون همچنان مخاطبان ثابت و مخاطبان برنامه ای بسیار خود را دارد.
برای بازگرداندن مخاطب از دسته رفته باید چه کند؟
وقتی مردم تصویر واقعی خودشان یا ارزوها و رویاهای خود را در یک رسانه ببیند ،به شکل ناخوداگاه جذب و
مشتری ان می شوند .تلویزیون هم باید بیشتر سعی کند تا با پرداختن به خواست ها و عالیق مردم و ایجاد فضاهای
سرگرم کننده امار مخاطبان خود را افزایش دهد.
فضایکلیدنیایتصویرراچگونهمی بینید؟
دنیای تصویر همچنان مثل این عمر صد و چند ساله خودش راهش را ادامه می دهد و همچنان پول و کسب
درامد و تبلیغ مصرف گرایی شغل بخش اصلی این کارخانه های قدرتمند رویاسازی هستند و بخش عمده مردم
جهان دنباله رو .اما شما وقتی می خواهید درباره تاریخ سینما یا تلویزیون به عنوان یک هنر حرف بزنید همیشه
چند اسم و فیلم و یا حتی برنامه به خاطرتان می اید که در ذهن و جان شما جا خوش کرده است .این اثار یا
افراد ابرو و گنجینه و شاید بشود گفت موتوری هستند که هنوز ادامه حرکت این ماشین پیچیده و پر زرق و برق
را ممکن می کند.
می شود از همین تلویزیون خودمان یک مثال بزنید؟
بله ..چرا که نه؟ شما می بینید هنوز بعد از نزدیک سی سال مردم خاطره سریال روزی روزگاری (امراهلل احمدجو)
یا امام علی راه دارند یا همین سریال پایتخت که هم شخصیت ها و روابط انها ما به ازای زیادی در جامعه دارد و
هم رنگ و بوی فرهنگ ایرانی دارند.
و در پایان فعالیت های پیش رو؟
در حال صحبت با یکی از همکاران فیلمنامه نویس برای طراحی فیلمنامه سریال هستیم ،البته یک فیلم هم تولید
کرده ایم که برای ارائه به جشنواره فیلم فجر فرم پر کرده ایم و منتظر اعالم اسامی فیلم ها.
پیشازهرچیزبایدمهمترینویژگیوامتیازسریال
«به رنگ خاک» را در لوکیشن ان جستجو کرد.
لوکیشنیکهصرفایکجغرافیاومحلفیلمبرداری
نیست بلکه روایتی استراتژیک از بازنمایی فرهنگ و
تمدن سرزمین جنوب است که امکان خوانش های
فرامتنی در ساختار دراماتیک ان صورت بندی شده
و شمایلی بصری برای تفسیرهای مردم شناختی و
جامعه شناسی فراهم کرده که می توان در دل قصه و ادمهایش به شناخت تازه ای
که گاه با اگاهی ساختارشکنانه گره خورده -از بخش مهمی از خاک ایران دستیازید .شناختی که با سویه های بصری و دراماتیک ،حاصل می شود .فارغ از اینکه
فیلمنامه از حیث سینمایی و نمایشی واجد چه ضعف و قوت های است ،قابلیت
تاویل پذیری ان از حیث شناختی و اگاهی بخشی ،قابل تامل است و چه بسا
بتوان ان را نوعی ساختار مستند -داستانی تعریف کرد که سویه های دراماتیکش با
کارکردهای مردم شناسانه در هم تنیده شده و ان را به یک «سریال اتنوگرافیک»
بــدل کرده که نمونه اش را کم در تلویزیون دیده ایم .در واقع «به رنگ خاک»
تالش می کند تا بر فراز قصه اش که ســاختاری اپیزودیک هم دارد به بازخوانی
مناسبات انسانی و ساختار معیشتی ،خرده فرهنگ های بومی و بازنمایی روابط و
فعالیت های اجتماعی ساکنان جزیره دست زده و این روایت را نه در حاشیه یا با
گریزهای غیردراماتیک به پس زمینه درام که برعکس در بستر درام و در نسبت با
سویه های داستانی سریال ،صورت بندی کند .به عبارتی دیگر در فیلمنامه تالش
شده تا از مولفه های انسانی و اجتماعی منطقه به مثابه زیرمتن استفاده شده و قصه
و شخصیت پردازی ها و البته شیوه روایت در نسبت با این مولفه ها ،دراماتیزه شود.
از این رو با تماشای سریال ،زمینه یک همذات پنداری اجتماعی به وجود می اید
که مخاطب را صرفا در برابر قصه ای از مردم جنوب قرار نمی دهد بلکه گویی او را
به درون جزیره پرتاب کرده و با انها همراه می کند .از این رو کارکردهای توریستی
و گردشگری سریال فارغ از اینکه می تواند در کنجکاوی و ترغیب مخاطبان برای
ســفر به این جزایر ،شکل بگیرد در تجربه تماشای سریال هم به شکل مجازی
حاصل می شود که هم با زیبایی شناسی بصری برساخته از جذابیت جغرافیا و
لوکیشن گره خورده و هم انگار تماشاگر به همراه دوربین با ادم های قصه ها پا به
اینسرزمینتماشاییمی گذارد.
«به رنگ خاک» از ســاختار اپیزودیک پیوسته برخوردار است به این معنا که
داستانک های متنوع اما مرتبطی در نسبت با منظومه معنایی قصه دارد و از خط
اصلی قصه ،هویت دراماتیک خود را می ســازد .خط اصلی داستان ناظر به قصه
مهرداد(برزو ارجمند) است که مربی غواصی است و در جزیره هرمز به اموزش
غواصی مشــغول است .او دلباخته تاج گل(هستی فرحی) دختر ناخدا جمات
(سیاوش طهمورث) است اما ناخدا به شدت مخالف وصلت مهرداد با دخترش بوده
و این مهرداد را با موانع سختی در مسیر عاشقی روبرو کرده .از سوی دیگر یک
گروه خالفکار هم به شدت در پی مهرداد بوده و حتی از طریق ازدواج با خواهرش
به او نزدیک تر شــده و او را در مخمصه سختی قرار می دهند .مهردادی که هر
روز به امید یافتن شــی عقیقه به دل دریا زده و غواصی می کند هم لغزش های
در گذشته داشته و قهرمانی خاکستری است که حاال در یک موقعیت پیچیده
و پرچالشی که با بزنگاههای اخالقی چند الیه ای مواجه است ،به واسطه عشق
به نازگل ،اراده خود را در محک یک ازمون اخالقی می سنجد تا مصداقی از این
شعر موالنا باشد که :هر که را جامه ز عشقی چاک شد /او ز حرص و عیب کلی
پاک شد .قصه با یک مقدمه چینی صبورانه پیش می رود تا مخاطب نسبت به
موقعیت و شخصیت مهرداد ،شناختی اگاهانه و همدالنه پیدا کند و به تدریج هر
چه که در قصه جلو می رویم شاهد مواجهه او با بد من و ضد قهرمان ها باشیم.
اپیزودهای مختلف قصه در عین حفظ استقالل دراماتیک خود به این خط اصلی
وفادار بوده و در نسبت با ان رمزگشایی می شوند .قصه های که در 5جزیره ناب
در جنوب ایران تقسیم بندی و روایت می شود .جزایر هرمز ،الرک ،هنگام ،قشم و
ابوموسی .کارگردانی سریال مربوط به بخش های جزایر «هرمز»« ،الرک»« ،قشم»
و «بوموسی» برعهده حسن لفافیان و کارگردانی بخش جزیره «هنگام» برعهده
محسن یوسفی بوده است .در واقع می توان جغرافیا و درام را در این سریال واجد
یک هویت مشترک و یگانه دانســت که هر دو از «ساختاری جزیره ای» بهره
می برند .هم قصه درچند جزیره مختلف رخ داده و روایت می شــود هم ساختار
روایی ان جزیزه ای است به معنای مجموعه ای از اپیزودها که در نهایت به یک
جغرافیای واحد تعلق دارند .از این منظر می تواند یکی از ویژگی های مهم سریال را
وحدت فرم و محتوا در قصه پردازی دانست که زیبایی شناسی خاص خود را ایجاد
کرده است .از سوی دیگر مخاطب در این سریال با فضای تازه در جغرافیا و ادبیات
داستانی در سریال سازی مواجه می شود از جمله با شغل غواصی که به درستی از
سویه های دراماتیک ان استفاده شده ،ضمن اینکه مخاطب نیز با ویژگی های این
شغل اشنا می شود .خوانش دراماتیک از شغل غواصی در این سریال فارغ از ان
بخش هایی که به تعلیق افرینی و نمایش تعقیب و گریزی و صحنه های مربوط به
قاچاق عتیقیه و ...ربط دارد ،امکانی است که برای کارگردان های این سریال ایجاد
می کند تا لوکیشن قصه را به دریا و زیر اب هم گسترش داده و از ظرفیت های
زیبایی شناسانه و دراماتیک ان بهره ببرند .ضمن اینکه از سوی دیگر فرصتی فراهم
شده تا به اقتضای درام ،روایتی از جانفشانی و صبوری مرزبانان دریایی نیز به تصویر
کشیده شود و مخاطب ضمن پیگیری تعلیق درام ،با بخشی کمتر روایت شده و
کمتر دیده شده از مشاغلی کمتر پرداخته شده اشنا شود و رنج و دردهای مردم
جنوب را در کنار ایثار و جانفشانی های انها در کنار هم و در دل یک قصه ،نظاره
گر باشد .سریال «به رنگ خاک» به خوبی توانسته خیلی از چیزهایی که درباره
مردم جزیره و جنوب ناگفته یا مهجور بوده را در دل متن و فرامتن های تصویری و
دراماتیک خود ،صورت بندی و بیان کند که کمتر درباره ان شنیده و دیده بودیم.
«به رنگ خاک» هم از تعلیق قصه های پلیسی-معمایی بهره می برد ،هم فراز و
نشیب های قصه ای عاشقانه را دارد هم روایتی از رئالیست اجتماعی و عناصر ان
را برجسته می کند و هم مولفه های ناتورالیستی و طبیعت گرایانه ان در خدمت
درام قرار می گیرد .ضمن اینکه قصه ای چند بعدی و پر شخصیت و بازیگر دارد
که همه اینها می تواند بر گرمای اثر بیفزاید .ضمن اینکه در الیه های درونی تر
سریال می توان لحن انتقادی ان را نسبت به برخی نابسامانی های اقتصادی و بی
عدالتی های اجتماعی در زندگی مردم جزیره تشخیص داد .به همه اینها اضافه
کنید ابرگفتمان سریال را که در ذیل دفاع و صیانت از مفهوم خلیج فارس ،بازنمایی
می شود .اگرچه در اینجا خلیج فارس ،نماد و نمونه ای است برای ستایش از خاک
بزرگ و مقدسی به نام ایران .چنانکه در نهایت حس وطن دوستی و تعلق پذیری
نسبت به این اب و خاک از پس سکانس های سریال و روح حاکم بر قصه به روح
و قلب مخاطب چنگ می اندازد.
تبعاتمعیشتیحذفمعافیتمالیاتیهنرمندان
HONARMAND INTERNATIONAL NEWSPAPER
شماره • 1154دوشنبه 11اذر ماه • 1398سال دوازدهم • 8صفـــحه
صاحب امتیاز :شـرکت جهان سبز
مـدیر عامـــل :حسـین احـمـدی
مدیر مسوول :مهدی احمدی
زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری
چاپ :شاخه سبز
سازمان اگهی ها88311361 - 88311353 :
نشانى :تهران ،خیابان مطهری ،بعد از خیابان سلیمان خاطر
خیابان اورامان ،پلاک ،43واحد2
تلفکس88813489 - 88301986 :
توزیع :نشرگستر امروز
منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند
http://honarmandonline.ir/?p=6049
سیستممدیریتکیفیت-رضایتمندیمشتری
سیستم مدیریت کیفیت
به وقت تهران
11:54
16:51
17:10
اذان مغرب
اذان صبح فردا
طلوع افتاب فردا
05:25
06:56
گنج سخن
حضرت علی علیه السالم:
فکر تو گنجایش هر چیز را ندارد ،پس ان را براى انچه «مهم»
است ،فارغ گردان.
غررالحکم :ج ،۲ص۶۰۶
فارغ از اینکه از هرکی می پرسی پرسپولیسی هستی یا استقاللی می گوید طرفدار تیم ملی
هستم باید اعتراف کنم من ،رئیس ،سردبیر و اغلب بچه ها دفتر پرسپولیسی هستیم و یکی
دو نفر طرفدار استقاللند که قطعا زمان استخدامشان اشتباهی صورت گرفته است و باعث
شــده کلکل در تحریریه همزمان با بازی تیم های قرمز و ابی به اوج خودش برسه .بعد از
خطای محرز داوری در بازی استقالل و سپاهان و نگرفتن پنالتی دلم برای استقاللیها خیلی
سوخت البته این چیزی نیست که مختص یک تیم باشه معموال شاهد این حق کشی ها و
مافیا بازی هستیم و هر بار یک تیم و طرفدارانش قربانی این کج سلیقه گی ها می شود منتهی
اینبار خیلی مشمئزکننده تر از قبل بود .خواستم از این تریبون از مسئولین امر خواهش کنم
کارد به استخوان مردم رسیده دلخوش کنکهای کوچک و حداقلی ملت بخصوص جوانان را
ازشون نگیرید؛ دودش تو چشم هممون میره ،از ما گفتن بود! درگیر کردن اذهان عمومی
به اپیدمی شدن و کشنده بودن انفلوانزا هم از ان دست اخباری هست که نشرش در این
موقعیت زمانی حتما الزم و ضروری بوده که به شــرط حیات در پشت صحنه های بعدی
بیشتر به ان خواهم پرداخت .اگر هم انفلوانزا گرفتم و مردم حالل بفرمائید.
تسنیم
پندبزرگان
انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن،
زیبا و اراسته باشد.
انتوان چخوف
حافظانه
به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود
که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود
حدیث عشق که از حرف و صوت مستغنیست
به ناله دف و نی در خروش و ولوله بود
محبوب در کشــور .قطعا امروزه به چند دلیل همچون
متناســب نبودن و کاهش بودجه فرهنگ و هنر ،عدم
تخصیص و تحویل بودجه های فرهنگی هنری به عوامل
طبق شرایط مقرر و مهمتر از همه تحریم ها و مشکالت
بودجه ای در کشــور ،حال معیشتی اصحاب فرهنگ
و هنر این ســرزمین حال خوبی نیست و قطعا در این
شرایط ،حوزه تصمیم ساز و تصمیم گیر در وضع قوانین،
می بایست کلیت شرایط معیشتی هنرمندان را در نظر
بگیرند ،نه صرفا جامعه ۲۰درصدی که در این حوزه از
نظر معیشتی وضع خوبی دارند.
در این میان هم البته شنیده می شود که معاون محترم
رییس جمهور و رییسسازمان برنامه و بودجه جناب
اقای نوبخت فرموده اند دولت با «حذف معافیت مالیاتی
پشت صحنه
ISO 9001 : 2008
اوقات شــرعی
غروب افتاب
سعیدنبیعضوانجمنتهیه کنندگانسینمایمستنددر
قالب یادداشتی به تبیین تبعات معیشتی اجرایی شدن
پیشنهادحذفمعافیتمالیاتیهنرمنداندربودجهسال
اینده پرداخت .متن این یادداشت را در زیر می خوانید:
«سال هاست شرایط معیشتی و منابع درامدی حدود۸۰
درصد هنرمندان در کشور وضعیت خوبی ندارد و حتی
بسیاری از همین ۸۰درصد هم اعداد و ارقام دریافتی شان
در ماه و ســال کمتر از خط فقر محاسبه و اعالم شده
است .چه زندگی هایی که به همین دلیل از هم پاشیده
نشد و چه بسیار هنرمندانی که قید این کار را زدند.
به نظرم سیاســتگزاران باید در این شرایط که بحران
معیشتی ،بسیاری از صنوف خانه سینما را فراگرفته به
دنبال کمک به بخش باشند ،نه فشار به شاکله این بخش
ISO 10004:2012
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir
اذان ظهر
پیروز این جنگ کیست؟
خطر ابتال به «سرطان مغز»
در هوای الوده!
طرح روز
صحنه
پشت
هنرمندان» مخالف است ،اما سوال اساسی این است؛
حال اگر این پیشــنهاد تبدیل به قانون شد و ایشان و
معاونت مربوطه و ســایر دستگاه های متولی و اجرایی
هنر ،توان دفاع از این مقوله را در مجلس نداشــتند،
تکلیــف هنرمندان چیســت؟ مگر نــه اینکه جنگ
نرم افزاری و فرهنگی ،امروز مادر همه جنگ ها شــده
است؟ خب اینکه به جای اختصاص یارانه و سوبسیت
به بخش فرهنگ و هنرمندان این کشــور ،ان ها را با
معیشت خود نیز در جنگ کرد! حال پیروز این بحث
کیست و چه کسانی هستند؟ به نظرم باید به امارهای
جامعه شناسی و اقتصادی در این مقوله دقت بیشتری
کرد .جالب است سقف قراردادها در همه هنرها خصوصا
فیلمسازی و بویژه مستندسازی کامال مشخص است و
میزان درامدها نیز همینطور است .حال سفره بزرگتر
نشــده که هیچ ،بلکه از همان سقف مشخص که نیز
در براوردهــای عوامل هزینه می شــود ،بیمه قرارداد
و مالیات و ارزش افزوده هم کم شــده است .هنرمند
این ارقــام را باید از کجا جبران کند؟ قطعا از محل و
سفره زندگی خود و اگر این روند فشارهای معیشتی
به هنرمندان ادامه داشته باشد ،سرنوشت زندگی انان
چه می شــود؟ امروز قراردادهای دولتی فیلمسازی با
هزار اما اگر و داستان های نشدن قرادادها همراه است،
چرا که بودجه ها بسیار کاهش یافته و سختگیری ها به
حدی است که هنرمند عطایش را به لقایش بخشیده و
صرفا هلدینگ ها و شرکت هایی که به نوعی وابسته به
سیستم های دولتی و نظامی هستند ،توان کار دارند و
در حال کار هستند .در این بین قطعا حذف معافیت
مالیاتی هنرمندان ضربه ای بسیار سخت بر پیکره جامعه
هنرمندان خواهد بود که متاســفانه تبعات معیشتی
بسیار سختی به همراه خواهد داشت.
نگاه نو
چرااحسانعلیخانی«اقازاده»نشد؟
برنامه «صحنه» در رادیو تهران شــب گذشته نهم اذر به موضوع
تغییر ســبک زندگی اصیل ایرانی در اثار سینمایی و تلویزیونی
پرداخت .یژن بیرنگ درباره دلیل تغییر مفاهیم اخالقی و ازبین
رفتن دورهمی های خانوادگی و افزایش خیانت و بی اخالقی در اثار
گفت :جامعه ممکن اســت در وضعیت اسفباری به لحاظ اخالق
باشــد اما صاحب اثر الزم نیست اینه جامعه باشد که باید تخیل
کند و جهانی را که دوست دارد ،بسازد ،واقعیت دنیای تلخی دارد
نباید به ان خیلی نزدیک شد .در بخش دیگر برنامه ،حامد عنقا با
عنوان اینکه فیلم هایی مثل «مهمان مامان» و اثار خانوادگی دیگر
که دربردارنده مفاهیم اخالقی و کمترین خشــونت بودند هم در
شرایطی ساخته شدند که در جامعه دزد و اختالسگر و بی اخالقی
وجود داشت گفت :رئالسیم و واقع گرایی در اثار ممکن است باعث
تزریق ناامیدی شود و صاحب اثر نباید همه چیز را گردن مخاطب
بیندازد که خودش مقصر است و باید تصویر درستی ارائه دهد تا
فرهنگسازی صورت بگیرد .وی که در حال حاضر مشغول تولید
ی است از روند تولید
ســریال «اقازاده» برای شبکه نمایش خانگ
این پروژه گفت :در یکی از الوده ترین مناطق تهران یعنی فرودگاه
مهراباد مشغول کار بودیم و فیلمبرداری ادامه دارد .امیدواریم که
بتوانیم از ابتدای زمستان یا اوایل بهمن سریال را توزیع کنیم .عنقا
ادامه داد« :اقازاده» ۲۴قســمت است و اگر الزم باشد شاید یکی
دو قســمت هم به ان اضافه شود .وی در پاسخ به سوال ظلی پور
مبنی براینکه ایا درست است که احسان علیخانی کاندیدای نقش
«اقازاده» بود که حاال امیــر اقایی ان را ایفا می کند ،اظهار کرد:
امیر اقایی یکی از اصلی ترین نقش های این سریال است .احسان
علیخانی هم یکی از کاندیدای اصلی و فراتر از کاندیدا بود چرا که
خیلی جدی با هم صحبت کرده بودیم و نزدیک به اجرا هم شده
بودیم اما از انجایی که می خواست خیلی زودتر وارد پیش تولید
«عصر جدید» بشود این هماهنگی اتفاق نیفتاد .او در ادامه گفت:
احسان علیخانی به هرحال در مسیر خودش اگر نگوییم بهترین
جزو یکی دو نفر اصلی و از بهترین های حوزه خودش اســت که
نه فقط به عنوان مجری بلکه مولف هم هســت و من به او حق
می دهم که درباره بازیگری حساسیت داشته باشد .چون برای این
تغییرمسیر دادن باید ریسک باالیی را متحمل شود .شاید دوست
نداشته باشد که بگویم اما او بسیار دوست داشت که این تجربه را
با سریال «اقازاده» انجام بدهد و مفصل هم حرف زدیم .چندین و
چند جلسه با هم داشتیم اما فکر می کنم بازهم درنهایت نتوانست
به ان نیروی مقابله درونی اش غلبه کند« .صحنه» به تهیه کنندگی
محمد بخشایش ،اجرای ارش ظلی دور و نویسندگی دنیا خمامی
یک هفته در میان شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱از رادیو تهران به
صورت زنده پخش می شود.
اخبار دیدنی
اختتامیه دومین دوره جشنواره موسیقی صبا با یادبود استاد پرویز مشکاتیان در تاالر
وحدت برگزار شد /محمد نمازی
نشســت خبری علی الریجانی رئیس مجلس شورای اســامی صبح یکشنبه در سالن
مشروطه قوه مقننه برگزار شد /مریم کامیاب
ثبت نام از داوطلبان یازدهمین دوره مجلس شورای اسالمی با صدور دستور شروع
انتخابات از سوی وزیر کشور از صبح دیروز یکشنبه ۱۰اذرماه اغاز شد /
محمدرضا عباسی
جمعی از بانوان ملی پوش فوتسال روز شنبه در استانه روز جهانی معلوالن از موسسه
توانبخشی همدم در مشهد بازید کردند /محسن بخشنده
نمایش «هیچ چیز جدی نیست» به کارگردانی مسعود دلخواه تا ۱۶اذر در سالن استاد
سمندریانروی صحنه است /پارسا تاک
نمایش «پارتی» به کارگردانی ارش عباسی تا ۱۴اذر در سالن سایه تئاتر شهر روی
صحنه است /هنرانالین