روزنامه هنرمند شماره 513 - مگ لند
0

روزنامه هنرمند شماره 513

روزنامه هنرمند شماره 513

روزنامه هنرمند شماره 513

‫ش��نبه‪ 19‬تیرم��اه ‪1395‬‬ ‫‪ 12‬صفـــحه‬ ‫س��ال نهــم‬ ‫ش��ماره ‪513‬‬ ‫‪ 1000‬تومـان ‪ISSN 2008-0816‬‬ ‫ویژه «عباس کیارستمی» مردی که همیشه بی قرار بود‬ ‫ارتیست ایران‬ ‫واکنش مسئولین فرهنگی به درگذشت عباس کیارستمی‬ ‫مردی که نام ایران را در محافل‬ ‫هنری جهان بلنداوازه کرد‬ ‫چهره دیگری از عباس کیارستمی‬ ‫قاب هاییکه خالی خواهند ماند‪...‬‬ ‫‪2‬‬ ‫فرهنگ و هنر‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫واکنش مسوولین فرهنگی به درگذشت عباس کیارستمی؛‬ ‫مردی که نام ایران را‬ ‫در محافل هنری جهان بلنداوازه کرد‬ ‫علی جنتی‪:‬‬ ‫پیشتاز سینمای هنری و فرهنگی با رویکردی انسان گرا و اخالق محور‬ ‫وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی‪ ،‬در پیامی درگذشت «عباس کیا رستمی» چهره درخشان سینمای ایران و جهان را تسلیت گفت‪ .‬در متن پیام علی جنتی‬ ‫امده است‪ :‬درگذشت چهره درخشان سینمای ایران و جهان‪ ،‬عباس کیارستمی را به مردم ایران‪ ،‬سینماگران‪ ،‬جامعه هنری و همه دوستداران هنر متعالی‬ ‫سینمای انسانی و اخالقی و خانواده ان مرحوم تسلیت می گویم‪ .‬عباس کیارستمی پیشتاز سینمای هنری و فرهنگی با رویکردی انسان گرا و اخالق محور است‪ .‬او با خلق اثاری‬ ‫بدیع‪ ،‬نوگرایانه و زیبا‪ ،‬سینما را تعریف تازه ای بخشید و نام ایران را در محافل هنری جهان بلنداوازه کرد‪ .‬سینمای عباس کیارستمی راهی تازه پیش پای هنرمندان نوگرا گذاشت‬ ‫و تجربه گرائی را در هنر هفتم جانی تازه بخشید‪ .‬از خداوند متعال برای ان مرحوم غفران واسعه الهی و برای بازماندگانش صبر و اجر خواهانم‪ .‬روانش شاد باد‪.‬‬ ‫علی مرادخانی‪:‬‬ ‫مام وطن در پرورش فرزندانی چون کیارستمی بر خود می بالد‬ ‫معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی در پی درگذشت عباس کیارستمی پیام تسلیتی را منتشر کرد‪ .‬متن پیام مرادخانی به شرح زیر است‪ :‬با کمال‬ ‫تاسف و تاثر جامعه هنری ایران داغ دار یکی از شخصیت های ممتاز و هنرمندان طراز اول خود گردید‪ .‬عباس کیارستمی هنرمند فرهیخته و گرانمایه‬ ‫کشورمان در پی بیماری و دوره طوالنی درمان دار فانی را وداع گفت و جمع کثیر دوستان‪ ،‬شاگردان و ارادتمندانش را به سوگ نشاند‪ .‬کارنامه درخشان فعالیت های هنری و‬ ‫نمایه بلند اثار او که جملگی نماد بلوغ‪ ،‬تفکر و خالقیت هنری وی به ویژه در کارگردانی سینما و هنرهای تجسمی است‪ ،‬برای همیشه نام و یاد او را در تاریخ فرهنگ و هنر‬ ‫این مرز و بوم ثبت و ضبط خواهد نمود‪ .‬بی گمان مام وطن در پرورش فرزندانی چون کیارستمی بر خود می بالد؛ هرچند سال ها انتظار و صبر می باید تا دگرباره فرزندی چون‬ ‫او رخ نماید و هم پایه وی اثار و خدمات ماندگار برجای نهد‪ .‬اینجانب ضمن عرض تسلیت به جامعه هنری کشور و عموم عالقمندان استاد‪ ،‬از خداوند بزرگ برای روح بلند ان‬ ‫مرحوم امرزش و ارامش و برای بازماندگان به ویژه خانواده معظم و فرزند برومند ایشان صبر و شکیبایی مسالت دارم‪».‬‬ ‫حجت اهلل ایوبی‪:‬‬ ‫سرانجام روز تلخ سینمای جهان رسید‬ ‫رئیس سازمان سینمایی در پیامی درگذشت «عباس کیارستمی» کارگردان سینمای ایران را تسلیت گفت‪ .‬ایوبی در این پیام با بیان اینکه «روز تلخ‬ ‫س��ینمای جهان س��رانجام رسید» نوشت‪ :‬سینمای ایران عزادارشد‪ .‬کیارستمی رفت‪ .‬اگر چه تلخ اس��ت و باور نکردنی‪ .‬اما باید از امروز سینمای ایران‬ ‫روزگارش را بدون ان چهره دلنشین و ارام و سرشار از لبخند به زندگی سپری کند‪ .‬کیارستمی رفت اما راهش و نگاهش برای همیشه می ماند‪ .‬شکوفه هایی که روئیدند در وزش‬ ‫باران اندیشه های کیارستمی می شکفند همچنان در ایران و جهان‪ .‬کیارستمی یعنی باران‪ ،‬یعنی شکوفه یعنی رویش‪ ،‬یعنی هنر با تجربه های تازه‪ .‬از بذرهایی که او نشاند در‬ ‫جانها و دلها‪ ،‬می ایند در پی هم بوستانها و گلستانها‪ .‬او رفت اما گشود پنجره هایی فراوان به زندگی‪ .‬روزنه هایی به نور و روشنایی‪ .‬روایت کرد بی هیچ ادعا‪ ،‬شعر و ادب ایرانی‪.‬‬ ‫رئیس سازمان سینمایی در بخشی دیگر از پیام خود اورده است‪ :‬تسالی خاطر همه شما سینماگران و سینما دوستان ان همه شروق است که می بینیم در این غروب دلگیر‪.‬‬ ‫ان همه برامدن که هست در این فروشدن‪ ...‬این غم جانکاه را از همه وجود به مردم ایران بویژه سینماگران گرامی تسلیت می گویم‪.‬‬ ‫حسین نوش ابادی‪:‬‬ ‫کیارستمی برای بیان اصالت فکری خود از چیزی هراس نداشت‬ ‫معاون پارلمانی وزارت فرهنگ درپی فقدان هنرمند فقید عباس کیارستمی‪ ،‬گفت‪ :‬او با اثار هنری و منشی که در طول سال های فعالیت هنری خود دنبال کرد‬ ‫نشان داد برای نمایش خواسته های مردم و اصالت فکری خود از چیزی هراس ندارد‪ .‬حسین نوش ابادی با ابراز تاسف و تسلیت فقدان عباس کیارستمی‪ ،‬گفت‪ :‬این‬ ‫هنرمند نامدار و مستقل سینمای ایران و جهان سهم ویژه ای در معرفی فرهنگ و سینمای ایران در عرصه های جهانی داشت و سینمای ایران مدیون زحمات این کارگردان فقید است؛ لذا‬ ‫درگذشت او ضایعه بزرگی برای سینمای ایران محسوب می شود‪ .‬معاون پارلمانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی با بیان اینکه کیارستمی توانست با استفاده از دانش روز و تجارب بین المللی‪،‬‬ ‫دغدغه های جامعه را در اثار خود نمود دهد‪ ،‬ادامه داد‪ :‬کیارستمی با اثار و منشی که در طول سال های فعالیت هنری خود دنبال کرد نشان داد برای نشان دادن خواسته های مردم و اصالت‬ ‫فکری خود از چیزی هراس ندارد‪ .‬وی به بی مهری هایی که به این هنرمند در کشور خودش شد اشاره کرد و گفت‪ :‬با نگاه جامعه شناختانه به این موضوع می توان گفت که همیشه در طول‬ ‫تاریخ دگراندیشان از سوی افراد زمان خودشان درک نمی شدند و عموما تفکر و اندیشه متفاوت ان ها خوشایند دیگران نیست و متفاوت بودن‪ ،‬مورد استقبال قرار نمی گیرد‪ .‬نوش ابادی با‬ ‫تاکید بر اینکه هر جامعه ای به نواندیشان خود برای ارتقاء اندیشه و تفکر جامعه نیاز دارد‪ ،‬گفت‪ :‬یکی از دالیل اینکه کیارستمی توانست مرزهای موفقیت را درنوردد‪ ،‬سختی هایی است که بر‬ ‫او متحمل شد اما سینمای ایران با کیارستمی پیوند عاطفی و معنوی داشت و امیدوارم مسیری که او رفت‪ ،‬ادامه پیدا کند‪.‬‬ ‫سیدرضا صالحی امیری‪:‬‬ ‫هنرمندی که جز به «صلح و دوستی» و کاستن از االم انسان ها نمی اندیشید‬ ‫رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به مناسبت درگذشت عباس کیارستمی پیام تسلیتی صادر کرد‪ .‬متن پیام تسلیت سیدرضا صالحی امیری‪ ،‬مشاور‬ ‫رئیس جمهور بدین شرح است‪ :‬خبر کوتاه‪ ،‬اما تاسف اور درگذشت عباس کیارستمی‪ ،‬کارگردان پرافتخار سینمای ایران‪ ،‬موجی از دریغ و افسوس را برای مردم‬ ‫فرهنگ مدار و هنردوست ایران بر جای گذاشت‪ .‬این کارگردان فرهیخته که با رویکردی اخالقی اثار منحصر به فردی در عرصه سینمای ایران خلق کرد‪ ،‬جز به «صلح و دوستی» و کاستن‬ ‫از االم انسان ها نمی اندیشید و توانست نام و جایگاه ایران را در جهان هنر ارتقا ببخشد‪ .‬این ضایعه غم انگیز را به عموم هموطنان‪ ،‬به ویژه اصحاب اندیشه و فرهنگ و هنر و نیز جامعه بزرگ‬ ‫سینمایی کشور صمیمانه تسلیت عرض نموده واز خداوند متعال غفران و رحمت واسعه الهی برای ان مرحوم و صبر و شکیبایی بازماندگان محترم را مسالت می کنم‪.‬‬ ‫محمدرضا عارف‪:‬‬ ‫از سرمایه های ارزشمند و فرهیخته سینمای ایران بود‬ ‫محمدرضا عارف نماینده مردم تهران در مجلس‪ ،‬در پیامی درگذشت عباس کیارستمی را تسلیت گفت‪ .‬متن پیام به این شرح است‪ :‬خبر از دست دادن‬ ‫دادن یکی از س��رمایه های ارزش��مند و فرهیخته سینمای ایران و جامعه هنری کشورمان جناب اقای عباس کیارستمی بسیار تلخ و باعث تاثر و تالم‬ ‫اینجانب شد‪ .‬افتخار افرینی های متعدد اقای کیارستمی برای سینمای ایران در صحنه های بین المللی که نشانگر ذوق و خالقیت ایشان بود باعث شد نام و خاطره این هنرمند‬ ‫مردمی در تاریخ فرهنگ و هنر ایران ماندگار شود‪ .‬اینجانب ضمن عرض تسلیت این ماتم به خانواده محترم جناب اقای کیارستمی و جامعه هنری کشورمان و عموم عالقمندان‬ ‫ایشان‪ ،‬از خداوند متعال برای روح بلند ان مرحوم امرزش و رحمت و برای بازماندگان محترم صبر و شکیبایی مسالت دارم‪ .‬همچنین نصراهلل پژمان فر رییس کمیسیون فرهنگی‬ ‫مجلس هم در پیامی درگذشت عباس کیارستمی را تسلیت گفت‪ .‬در پیام وی امده بود‪« :‬فقدان کارگردان توانمند سینمای ایران مرحوم اقای عباس کیارستمی را به جامعه‬ ‫هنری‪ ،‬فرهنگی و سینمایی کشور و خانواده ایشان تسلیت گفته؛ برای ان مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر از درگاه خداوند متعال مسئلت می کنم‪».‬‬ ‫محمد حیدری‪:‬‬ ‫شوکی که تا مدتها از بدن سینمای ایران خارج نمی شود‬ ‫دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با انتشار پیامی درگذشت عباس کیارستمی را تسلیت گفت‪ .‬متن پیام محمد حیدری دبیر جشنواره فیلم‬ ‫فجر بدین شرح است‪:‬‬ ‫خبر کوتاه بود ‪ ...‬اما شوک کننده‪ .‬شوکی که تا مدتها از بدن سینمای ایران خارج نمی شود‪ .‬همانگونه که یاد کیارستمی و اثاری که خلق کرد هرگز از یاد عالقمدان‬ ‫سینمای ایران و جهان پاک نمی شود امروز فقط ما به عنوان یک هموطن ایرانی داغدار نیستیم بلکه همه سینمای جهان داغدار است‪ .‬داغدار مردی که باید سالها‬ ‫بگذرد تا انهم شاید فردی مشابه او در سینما به دنیا اید ‪ .‬درگذشت مرد تکرارنشدنی سینما را به همه سینمادوستان جهان تسلیت می گویم‪.‬‬ ‫علیرضا حاجیان زاده ‪:‬‬ ‫کیارستمی به خانه ی دوست رسید‬ ‫مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با انتشار پیامی درگذشت عباس کیارستمی‪ ،‬هنرمند نا مدار‬ ‫و کارگردان برجسته سینمای ایران را تسلیت گفت‪ .‬علیرضا حاجیا نزاده در پیام تسلیت خود نوشته است‪ :‬شامگاه‬ ‫چهاردهم تیر‪ ،‬خبر اندوهبار درگذشت عباس کیارستمی‪ ،‬هنرمند بزرگ و صاحب سبک سینمای ایران‪ ،‬در رسانه ها پیچید و موجی از تاسف‬ ‫و تاثر به دنبال داشت‪ .‬دوستداران هنر و به ویژه عالقه مندان سینمای کیارستمی در انتظار دریافت خبر بهبودی حال این هنرمند بزرگ بودند‬ ‫و امیدوار به این که بار دیگر قامت بلند او را در کسوت کارگردانی فیلمی تازه شاهد باشند‪ ،‬اما دریغ و صد دریغ که خبری تلخ از راه رسید و‬ ‫اه از نهاد اهالی خانواده ی بزرگ هنر ایران‪ ،‬از جمله دلبستگان به سینمای کودک ایران و اعضای خانواده ی صمیمی کانون پرورش فکری‬ ‫کودکان و نوجوانان براورد‪ .‬در ادامه پیام مدیرعامل کانون امده است‪ :‬این هنرمند بزرگ که از حدود نیم قرن پیش با ساخت فیلم های «نان‬ ‫و کوچه»‪« ،‬زنگ تفریح»‪« ،‬تجربه»‪« ،‬مسافر»‪« ،‬خانه دوست کجاست» و «مشق شب» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‬ ‫گامی بلند در مسیر قوام یافتن سینمای کودک و نوجوان کشور برداشت‪ ،‬راه را برای تجربه های هنری نسل جوان گشود‪ .‬او سال های سال‬ ‫سوژه های اثار خود را از متن زندگی مردم برمی گزید‪ ،‬هنرمندانه در پی ان بود که حتی واقعیت های تلخ را با نگاهی هنرمندانه به تصویر‬ ‫بکشد و از پس حادثه های تلخی که به مرگ هزاران نفر می انجامیدند‪ ،‬راهی برای تداوم زندگی باز کند‪ .‬حاجیا نزاده در بخش دیگری از‬ ‫پیام خود تاکید کرده است‪ :‬کیارستمی که با خلق اثاری ارزشمند‪ ،‬نام ایران و سینمای ایران را در جهان بلند اوازه کرد‪ ،‬نخل طالی کن را‬ ‫برای میهن اش به ارمغان اورد و جشنواره های جهانی انواع جوایز و افتخارها را به پایش ریختند‪ ،‬از هر موفقیتی برای هنر و سینمای ایران‬ ‫شاد می شد‪ .‬او کارگردان زندگی بود؛ هنرمندی همواره امیدوار که سعی داشت امید و تفکر را در پیکره ی جوامع انسانی و به ویژه در میان‬ ‫کودکان و نوجوانان بپراکند و همچنان تا اخرین روزهای زندگی‪ ،‬خالقانه به سوژه های تاز ه می اندیشید و در پی طرح های نو بود‪ .‬مدیرعامل‬ ‫کانون در پایان پیام خود اورده است‪ :‬اکنون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‪ ،‬در کنار جامعه ی سینمایی کشور و به ویژه دوستداران‬ ‫سینمای کودک و نوجوان‪ ،‬خود را داغدار می بیند و صمیمانه ضایعه ی درگذشت این هنرمند نام اور را به همه ی همکاران کانون‪ ،‬اهالی‬ ‫سینماوبه ویژهپیشکسوتانهنروسینمایکودکونوجوانکشورتسلیتمی گویدوازخداوندمنانمی خواهدبهپاسهمه یزیبایی هایی‬ ‫که این هنرمند برای کودکان و نوجوانان خلق کرد‪ ،‬او را در بیکر ِان رحمت و امرزش و مهربانی خود پذیرا باشد‪.‬‬ ‫عبدالکریم حسین زاده ‪:‬‬ ‫کاش بیشتر از مرگ‪ ،‬برای زندگی ارزش قائل بودیم‬ ‫عبدالکریم حسین زاده نماینده مردم نقده و اشنویه و عضو کمیسیون عمران مجلس‪ ،‬یادداشتی نوشته که‬ ‫به شرح زیر است‪ :‬میالدش را در خاطره ها گم کرده ایم و به یاد نداریم که در کدامین محفل‪ ،‬تولدش‬ ‫را به جشن بنشسته ایم و اینکه ایا به اندازه قد و باالی هنری اش احترامش بنهادیم؟ اصال نمی دانم که میالد نسل باالبلند‬ ‫فرهنگ و هنر و ادب کشورمان را هیچ انسان که باید به تقدیر درامده ایم؟ در پس این سوال ها‪ ،‬حاال که به گذشته ها می نگرم‬ ‫و اینده‪ ،‬بیشتر دلم می گیرد چون شک ندارم که از این به بعد هر سال سالگرد فوتش را برپا خواهیم داشت و چه یاس اور با خود‬ ‫می اندیشم کاش ما کمی بیشتر از مرگ‪ ،‬برای زندگی ارزش قائل بودیم‪ .‬عباس جوانی هنرش را در اغشتگی به رنگ و بوم‬ ‫نقاشی تجربت اولیه کرد تا در جهانی لبریز از رنگ در پرده «طعم گیالس» نخلی از طال را به خانه اش بیاورد و تا به همیشه‬ ‫ماند تا جستجو گر «خانه دوست» شود و در پایان فصل حضورش اثباتمان گرداند که عباس ایینه تمام نمای هنر جهانی است‬ ‫لکن سرشار از هویت و اصالت و نگاه ایرانی‪ .‬اکنون پس از انکه «چهارفصل» عباس بر بوم به نقش درامد و در ان «درها و‬ ‫دیوارها» را در کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک شهرمان زنده کرد‪ ،‬زین پس این ماییم که بایستی در جستجوی مسافری‬ ‫از جنس تمام فصول باشیم تا بر دیوار خاطره هایمان حک کنیم رستم وادی عشق و هنر را و یادمان باشد عباس و عباس ها‬ ‫مرگ را یک دل سیر زیستند و با همه نادیده مهر ها‪ ،‬به ایران زمین جانانه عشق ورزیدند‪ .‬روحش شاد یادش مانا‪».‬‬ ‫ابراهیم داروغ ه‪‎‬زاده ‪:‬‬ ‫عباس کیارستمی شاعر سینمای ایران و جهان‬ ‫دبیر نخستین جشنواره فیلم سالمت در پیامی درگذشت عباس کیارستمی کارگردان مطرح سینمای ایران را‬ ‫تسلیت گفت‪ .‬در پیام دکتر داروغه زاده امده است‪ :‬مرگ حقیقتی انکارناپذیر است؛ که گریزی از ان نیست اما‬ ‫بعضی ادمها چنان در تار و پود جان ما تنیده می شوند که غم از دست دادن شان جانکاه می شود‪ .‬عباس کیارستمی مهربان؛ شاعر سینمای‬ ‫ایران و جهان‪ ،‬برای جامعه هنری ایران اینگونه بود‪ .‬جشنواره فیلم سالمت هجرت این سینماگر برجسته و افتخار افرین که در طول‬ ‫سالهای متمادی‪ ،‬نقشی بی بدیل در معرفی سینمای ناب و شاعرانه ایران به جهانیان ایفا نمود به جامعه هنری کشور به ویژه سینماگران و‬ ‫همکاران ان هنرمند فقید تسلیت عرض نموده و از حضرت دوست برای روح پاک و خالصش ارامش و رحمت طلب می کند‪.‬‬ ‫«بعد از تو‪ ،‬تا همیشه‪ ،‬شب ها و روزها‪ ،‬بی ماه و مهر می گذرند از کنار ما‪.‬‬ ‫اما‪،‬پشتدریچه ها‪،‬‬ ‫درعمقسینه ها‪،‬‬ ‫خورشید ِ قصه های تو همواره روشن است‪».‬‬ ‫کتاب و ادبیات‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫بارت چه ارتباطی به سینما دارد‬ ‫گفتگو با سولماز حدادیان‪ ،‬مترجم «کاپا به جنگ می رود»‬ ‫«هنرمند» تکرار شدنی نیست!‬ ‫مجتبی حدیدی‬ ‫هنرمند‪ :‬رابرت کاپا با نام اصلی اندره فریدمن عکاس جنگی است که کتاب «کمی ناواضح» را در مورد سفرش به انگلیس نوشته است که همراه با عکس هایش از جنگ‬ ‫منتشر کرده است‪ .‬کاپا که بیشتر به عکاس جنگ معروف است و شاید کمتر کسی او را به عنوان نویسنده بشناسد و از کتاب «کمی ناواضح» او باخبر باشد‪ .‬رابرت کاپا در‬ ‫این کتاب با نگاه طنازانه خود ماجرای سفرش به انگلستان را به رشته تحریر دراورده است و از این رو هم داستان است و هم گزارش‪ .‬این کتاب با عنوان «کاپا به جنگ‬ ‫می رود» از سوی نشر «حرفه هنرمند» منتشر شده است و در ادامه گفتگو با سولماز حدادیان‪ ،‬مترجم این کتاب را می خوانید‪.‬‬ ‫چگونه با این کتاب مواجه شدید‬ ‫و چه شد که تصمیم به ترجمه ان‬ ‫گرفتید؟‬ ‫کتاب اولم‪ ،‬یعنی «عکاس��ی زیر اتش» به نوعی‬ ‫بی شباهت با «کاپا به جنگ می رود» نیست‪ .‬در‬ ‫ان کت��اب هم تعدادی عکاس به طور پراکنده از‬ ‫خاطراتش��ان در جنگ نوشته اند‪ .‬از قرار معلوم به‬ ‫این ژانر عالقه مندم و ش��اید یکی از دالیل این‬ ‫عالقه‪ ،‬عادت خودم به نوشتن از اتفاقات و حال و‬ ‫هوای روزانه ام با همین زبان طنز باشد‪.‬‬ ‫در ای��ران عکاس��ان زی��ادی داریم که س��ودای‬ ‫حض��ور در بح��ران و ثبت این وقای��ع را دارند و‬ ‫این کتاب می تواند تجربیات خوبی به انها منتقل‬ ‫کند‪ .‬همچنین به خاطر ش��رایط خاصی که برای‬ ‫عکاسان ما حتی در ژانر عکاسی مستند اجتماعی‬ ‫در داخ��ل ایران و ن��ه حتی جنگ‪ ،‬ب��ه ویژه در‬ ‫س��ال های اخیر وجود دارد و موانعی که س��ر راه‬ ‫ان ها اس��ت‪ ،‬به نظرم می اید خواندن این کتاب‬ ‫عالوه بر جذابیت روایی ان‪ ،‬ش��اید سرسختی و‬ ‫س��ماجت کاپ��ا در مواجه با مش��کالت‪ ،‬تابلوی‬ ‫راهنم��ای خوبی برای ان ها باش��د‪ .‬پس از وقایع‬ ‫اخیری که در وضعیت سیاسی ما پیش امد‪ ،‬انگار‬ ‫فضای عکاس��ی ما‪ ،‬صرف نظر از تعداد معدودی‬ ‫از عکاس��ان‪ ،‬از ژانر عکاسی مستند اجتماعی که‬ ‫ژانر بسیار مهمی در روند رشد عکاسی یک کشور‬ ‫است‪ ،‬دور شد و عکاسی ما هم انگار چیزی شبیه‬ ‫موس��یقی ما ش��کلی زیرزمینی به خ��ود گرفته‪،‬‬ ‫عکس هایی که یا فرم صرف هس��تن و یا انقدر‬ ‫نگاه تند و تیز انتقادی دارند که لزوما حق مطلب‬ ‫را ادا نمی کنند‪ .‬البته وجود همه ژانرها برای پویایی‬ ‫یک هنر الزم و موثر است اما به نظرم امد شاید‬ ‫امثال این کتاب‪ ،‬حال و هوای عکاس��ی را دوباره‬ ‫تکانی بدهد و عکاس��ان جوان را دوباره به میدان‬ ‫بفرس��تد‪ .‬اگر چه می دانیم که هیچ تغییری یک‬ ‫شبه و با ترجمه فقط یک کتاب اتفاق نمی افتد‪.‬‬ ‫مقدمه ریچارد ویالن‪ ،‬یادداش�ت‬ ‫کرن�ل کاپا و زندگینامه مختصری‬ ‫ک�ه از او در ابت�دای کت�اب ام�ده‬ ‫است در نسخه اصلی بود یا این از‬ ‫جاهای دیگری گرداوری کردید؟‬ ‫عنوان کتاب هم به همین دلیل از‬ ‫«کمی ناواضح» به «کاپا به جنگ‬ ‫می رود» تغییر کرد؟‬ ‫مقدم��ه ریچارد وی�لان‪ ،‬یادداش��ت کرنل کاپا و‬ ‫زندگی نامه کاپا هر س��ه در ابتدای نسخه اصلی‬ ‫کتاب بوده اند‪.‬‬ ‫درب��اره عنوان کتاب باید بگویم که ترجمه امروز‬ ‫جهان‪ ،‬در چهارچوب های بس��ته گذش��تگان ما‬ ‫نمی گنجد‪ .‬مترجم مجاز اس��ت با در نظرگرفتن‬ ‫نویس��نده و مخاطب و بس��ترهای متع��ددی از‬ ‫جمله فرهنگ و زبان‪ ،‬انچه را که مناسب می بیند‬ ‫برگزیند‪ .‬من عنوان انگلیسی کتاب را خیلی باال و‬ ‫پایین کردم‪ .‬به گزینه های متعددی برای انتخاب‬ ‫معادل فارسی ان فکر کردم و نظر سنجی تقریبا‬ ‫گس��ترده ای انجام دادم‪ .‬عنوان « کمی ناواضح»‬ ‫که قب�لا انتخاب کرده بودم باز هم من را راضی‬ ‫نکرد‪ .‬چون عبارت انگلیس��ی ان هم به نوعی به‬ ‫تار بودن اشاره دارد و هم اصطالحی در عکاسی‬ ‫اس��ت که به «فلو» بودن اشاره می کند‪ .‬بنابراین‬ ‫«کم��ی ناواضح» به نظرم معادلی ناقص بود‪ .‬در‬ ‫خ��ود کتاب‪ ،‬کاپ��ا بارها خودش را ب��ه جای اول‬ ‫ش��خص‪ ،‬به شکل سوم شخص خطاب می کند‪.‬‬ ‫مثال در جایی می گوید‪ «:‬عکاس جنگ دیگر کم‬ ‫گذر سعدی‬ ‫اورده بود‪ ».‬این ش��د که فکر کردم‬ ‫شاید انتخاب این اسم‪ ،‬یعنی «کاپا‬ ‫به جنگ م��ی رود» هم ب��ا حال و‬ ‫ه��وای لح��ن طنز کتاب ج��ور در‬ ‫می اید و هم با همان اس��تفاده کاپا‬ ‫از سوم ش��خص هماهنگ است و‬ ‫هم مخاطب را هنگام مواجه شدن‬ ‫با کتاب گیج نمی کند‪.‬‬ ‫در مقدم�ه کت�اب امده اس�ت که‬ ‫همینگوی دس�تی به س�ر و روی‬ ‫نوش�ته های کاپا کش�یده اس�ت‪.‬‬ ‫منظور همین کتاب «کمی ناواضح»‬ ‫است؟‬ ‫چند خاطره ای که همینگوی ویراس��تاری کرده‪،‬‬ ‫مربوط به جنگ های قبلی بوده که کاپا در ان ها‬ ‫حضور داش��ته اس��ت و به گفته ریچارد ویالن‪،‬‬ ‫تاریخدان��ی که کتاب «راب��رت کاپا‪ :‬یک زندگی‬ ‫نامه» را نوش��ته‪ ،‬این ویراستاری کوتاه در ‪1341‬‬ ‫بوده‪ ،‬در حالی که خاط��رات کاپا از جنگ جهانی‬ ‫دوم از ‪ 1942‬تازه شروع شده است‪.‬‬ ‫پویا از زندگی شخصی و حرفه ای که‬ ‫شبیه هیچ یک از داستان های دیگ ِر‬ ‫جنگ نیس��ت‪ ». ...‬و البت��ه یکی از‬ ‫جذابیت های این کتاب عکس های‬ ‫کاپا هس��تند که روند تصویرسازی‬ ‫ذهن��ی را تقویت می کنن��د‪ .‬چنان‬ ‫ک��ه «فیالدلفیا اینکوای�� ِرر» درباره‬ ‫عکس ه��ای کاپ��ا در ای��ن کتاب‬ ‫نوش��ت‪« :‬کاری که تولس��توی ب��ا واژه ها برای‬ ‫سواس��توپل‪ ،‬همینگوی ب��رای کارپورتو و ک ِرین‬ ‫برای جنگ داخلی کردند‪ ،‬کاپا با دوربینش انجام‬ ‫داد‪».‬‬ ‫هرس��ی که از دوستان کاپا بود در‬ ‫جان‬ ‫همچنین‬ ‫ِ‬ ‫مقاله ای درباره کاپا با عنوان « مردی که خودش‬ ‫را اختراع کرد» می نویس��د‪ «:‬کاپا علی رغم همه‬ ‫ابتکارها و مبالغه هایش‪ ،‬یک جایی در مرکز خود‪،‬‬ ‫حقیقتی دارد‪ .‬این نبوغ اوست‪ .‬این نبوغ با چاشنی‬ ‫مروت‪ ،‬شجاعت‪ ،‬ذوق‪ ،‬شم رمانتیک‪ ،‬بی اعتنایی‬ ‫به تکنیک محض‪ ،‬غریزه تشخیص مناسبات‪ ،‬و‬ ‫توانایی رها بودن درهم امیخته است‪ .‬او در بطن‬ ‫«کمی ناواضح» از سوی منتقدین‬ ‫اروپایی مورد تحسین قرار گرفته‬ ‫اس�ت‪ .‬وجوه تمایز ای�ن کتاب با‬ ‫دیگر نمونه های مشابه ان چیست‬ ‫ک�ه م�ورد اس�تقبال ق�رار گرفته‬ ‫است؟‬ ‫پ��س از انتش��ار کت��اب در ‪ ،1947‬منتق�� ِد «نیو‬ ‫ریپابلیک» نوش��ت‪« :‬کاپا تمام اداب خبرنگاری‬ ‫جن��گ را نقض ک��رده و در چهارجوبی اکنده از‬ ‫شوخ طبعی‪ ،‬س��رعت‪ ،‬س��رگرمی و داستان های‬ ‫عش��قی لطیف و پرماجرا‪ ،‬انچه را بر او گذش��ته‬ ‫ِ‬ ‫بازگو کرده اس��ت‪« ».‬نیوی��ورک هرالد تریبیون‬ ‫بوک ریوییو» او را چنین تحسین می کند‪ « :‬روایتی‬ ‫ماجرا‪ ،‬حتی شرم و فروتنی هم دارد‪ ...‬او شم شوخ‬ ‫طبع��ی دارد‪ .‬کامال می دان��د چطور می توان یک‬ ‫عکس فوق العاده گرفت‪ .‬این خالصه کل ماجرایی‬ ‫است که نشانمان می دهد‪ ...‬مهمتر از همه این ها‬ ‫چیزی است که در عکس هایش بیان می کند‪ .‬کاپا‬ ‫که انرژی زیادی برای اختراع خودش صرف کرده‬ ‫است‪ ،‬هم دردی انسانی و عمیقی با زنان و مردانی‬ ‫دارد که در خو ِد واقعیت محصورند‪ ».‬به نظرم این‬ ‫نقل قول ها به خوبی نشان می دهند چرا این کتاب‬ ‫تا این اندازه تحسین شده است‪.‬‬ ‫در غ�رب جای�زه ای به ن�ام کاپا‬ ‫وج�ود دارد که کاوه گلس�تان نیز‬ ‫به خاط�ر مجموعه عکس هایش‬ ‫دو عامل پیروزی اسکندر‬ ‫از اسکندر رومی (شاه معروف‬ ‫یونانی که در سال های ‪۳۲۳‬‬ ‫تا ‪ ۳۳۶‬قبل از میالد بر جهان‬ ‫حکومت می کرد و بسیاری از‬ ‫کشورها را فتح نمودپرسیدند‬ ‫‪ :‬چگونه کش��ورهای شرق و‬ ‫غرب را گرفتی و فتح کردی؟‬ ‫با اینکه شاهان پیشین نسبت‬ ‫به تو ثروت و عمر و لشگر بیشتری داشتند‪،‬‬ ‫ول��ی نتوانس��تند مانن��د تو‬ ‫پیشرویکنند؟‬ ‫اس��کندر در پاسخ گفت‪ :‬به‬ ‫یاری خداون��د متعال به هر‬ ‫کشوری که دست یافتم‪ ،‬به‬ ‫مردمش س��تم نکردم و نام‬ ‫بزرگان را به بدی یاد ننمودم‪.‬‬ ‫بزرگش نخوانند اهل خرد‬ ‫که نام بزرگان به زشتی برد‬ ‫دفتر شعر‬ ‫از انقالب برنده این جایزه ش�ده‬ ‫اس�ت‪ .‬می�ان کاوه گلس�تان و‬ ‫کاپا اش�تراکاتی وج�ود دارد‪ .‬این‬ ‫جایزه ب�ه عکس های خبری داده‬ ‫می شود؟‬ ‫حتم��ا ما در ای��ران و در زمان بح��ران و جنگ‪،‬‬ ‫عکاس��ان توانمندی داشته ایم که چه خوب است‬ ‫ا نها هم روزی دست به قلم شوند‪ .‬گرچه متاسفانه‬ ‫کاوه گلس��تان تکرار ناپذیر است و شاید این قلم‬ ‫را برای همیشه از دست داده ایم‪ .‬هیچ هنرمندی‬ ‫تکرار ش��دنی نیست و من معتقد نیستم که کاوه‬ ‫گلس��تان ش��بیه به کاپا بوده اس��ت ولی به طور‬ ‫حتم اشتراکاتی میان همه کسانی که برای ثبت‬ ‫لحظاتی تکرار نشدنی و تا این اندازه خشونت بار‬ ‫زندگی شان را کف دستشان می گذارند وجود دارد‬ ‫و یکی از ان ها شجاعت است‪.‬‬ ‫کاپا اولین کس��ی است که با نگاه طنز‪ ،‬کتابی در‬ ‫مورد جنگ نوش��ته اس��ت؟ بعدتر در سال ‪1967‬‬ ‫ریچ��ارد براتیگان را داریم ک��ه در کتاب «ژنرال‬ ‫جنوبی اهل بیگ س��ور» نگاه طنزامیز به جنگ‬ ‫دارد؟‬ ‫این که این کتاب اولین کتاب طنز در مورد جنگ‬ ‫است را بهتر است از تاریخدان های ادبی بپرسیم‪.‬‬ ‫در ش��روع «کمی ناواضح» با طنزهای موقعیت‬ ‫روبرو هس��تیم‪ .‬با توجه به پرداخت ان به مساله‬ ‫خشونت باری مثل جنگ‪ ،‬این شیوه روایت پردازی‬ ‫در راستای تلطیف خشونت موجود در کتاب است‬ ‫یا اینکه از جهان بینی کاپا نش��ات می گیرد؟ البته‬ ‫هرچ��ه جلوتر می روی��م از این ن��گاه طنز کمتر‬ ‫می ش��ود که باتوج��ه به مس��اله ای مثل جنگ‪،‬‬ ‫طبیعی است‪.‬‬ ‫ب��ه طور کل ب��ا توجه به مطالب دیگ��ری که از‬ ‫کاپ��ا یا درباره کاپا در مجالت و مقاله های دیگر‬ ‫خوانده ام چنین بر می اید که شوخ طبعی به نوعی‬ ‫در ش��خصیت اصلی کاپا وجود داش��ته اس��ت و‬ ‫البته ن��وع مواجه طنزی ک��ه می بینیم گاهی در‬ ‫وحشتناک ترین موقعیت های جنگی دارد‪ ،‬می تواند‬ ‫بیانگر این باش��د که به ط��ورکل جنگ و عوامل‬ ‫و حواش��ی ان را پوچ و احمقانه می داند و گاهی‬ ‫خودش را هم در دسته همین عوامل جنگ قرار‬ ‫داده است و دست می اندازد‪.‬‬ ‫«کاپا ب�ه جنگ م�ی رود» ترجمه‬ ‫روانی دارد‪ .‬ترجمه این کتاب چه‬ ‫مدت زمان ب�رد؟ و چالش اصلی‬ ‫شما در ترجمه این کتاب چه بود؟‬ ‫اولین فصلی که از کتاب ترجمه کردم و در مجله‬ ‫«همشهری داستان» چاپ ش��د‪ ،‬حدود دو سال‬ ‫پیش بود‪ .‬ترجمه اولیه کتاب حدود سه ماه طول‬ ‫کش��ید اما طبق رسم ترجمه و البته وسواسی که‬ ‫دارم‪ ،‬در فواصل چند ماه کتاب را دوباره می خواندم‬ ‫و ویرای��ش می کردم‪ .‬همان طور که قبال گفتم با‬ ‫وجود حساس��یتی ک��ه روی انتخ��اب عبارت و‬ ‫اصطالح و وازه داش��تم‪ ،‬ب��ه خاطر تجربه ای که‬ ‫خودم در نوش��تن به این س��بک و س��یاق البته‬ ‫به طور کامال اماتور داش��ته ام‪ ،‬مشکل چندانی در‬ ‫معادل یابی برای حفظ لحن نداشتم‪ .‬این کتاب پر‬ ‫از اصطالحات نظامی‪ ،‬تاریخی و جغرافیایی است‬ ‫که کمی در پیدا کردن ان ها چالش هایی داشتم‪.‬‬ ‫انقدر این کتاب برای خود من جذابیت داش��ت و‬ ‫انقدر خودم در ش��خصیت و حال و هوای کتاب‬ ‫غرق می شدم که چالش های ترجمه برایم بسیار‬ ‫شیرین بود‪.‬‬ ‫جنون منطقی‬ ‫این‪ ،‬یک جنون منطقی ست که می خواهمت هنوز‬ ‫حسی به غی ِرعاشقی ست که می خواهمت هنوز‬ ‫شاید فریب اینه ست که تکرار می شود‬ ‫این هم دروغ صادقی ست که می خواهمت هنوز‬ ‫تا مرز لمس جسم توست حضور کویریت‬ ‫حتما دلت شقایقی ست که می خواهمت هنوز‬ ‫وقت گرفتن دلی ست که از من ربوده ای‬ ‫شوق قصاص سارقی ست‪،‬که می خواهمت هنوز‬ ‫هنگام انتخاب توست‪ ،‬اگر خواستی بمان‬ ‫این اخرین دقایقی ست که می خواهمت هنوز‬ ‫‪3‬‬ ‫سینما‪ ،‬وحشتی پذیرفتنی‬ ‫اگر نظریه ی فردریک جیمسون‬ ‫درب��اره ی ب��ارت را بپذیریم که‬ ‫می گوید‪« :‬بارت زمی��ن لرزه ای‬ ‫عظی��م در نقد ادبی اس��ت» باید‬ ‫دقیق تر به نظریات او نگاه کنیم‪.‬‬ ‫کس��ی که در نقد و س��نت های‬ ‫کهن ادبی چنی��ن نفوذ می کند‪،‬‬ ‫پ��س می توان��د در ح��وزه ی‬ ‫س��ینما ی نوپا اقامه ی دیدگاهی نوین نماید‪.‬‬ ‫ای��ن خالصه ای از مقدمه ی کت��اب «بارت و‬ ‫سینما» است که توسط مترجم‪ ،‬ازیار اسالمی‬ ‫نوشته شده اس��ت‪ .‬بارت و سینما توسط نشر‬ ‫گام نو امس��ال در ‪ 500‬نسخه و ‪ 126‬صفحه‬ ‫ب��ا قیمت‪62000‬ریال روانه بازار نش��ر ش��ده‬ ‫اس��ت‪ .‬فهرس��ت مطالب این کتاب‪ :‬معنای‬ ‫سوم‪-‬دیدرو‪ ،‬برشت‪ ،‬ایزنشتاین‪ -‬ترک سالن‬ ‫سینما‪ -‬چهره گاربو‪ -‬نشانه شناسی و فیلم‪-‬‬ ‫درباره فیلم‪ -‬س��ینما اسکوپ‪-‬جیمزموریسن‬ ‫و جاناتان رزنبام اس��ت‪ .‬اگرچه بارت به دلیل‬ ‫س��امان بخشی به نقد و ترسیم هندسه ی ان‬ ‫مواضع سختی را در نوشتار اتخاذ نمی کند اما‬ ‫ترجمه روان مازیار اس�لامی باعث شده است‬ ‫که مخاطب با قطع��ات مختلف دیدگاه کلی‬ ‫بارت ارتباط برقرار کند‪ .‬درواقع مخاطب از متن‬ ‫بیرون نمی ماند‪ .‬ب��دون تردید ارایه ی تعریف‬ ‫دقیق و خدش��ه ناپذیر ازهس��تی امکان تفکر‬ ‫به مخاطب را داده اس��ت که سبک رئالیسم‬ ‫به عنوان ثبت کننده پدیده های هستی مقبول‬ ‫واقع شده اس��ت‪ .‬بحث این کتاب به صورت‬ ‫ریش��ه ای از نقد‪ ،‬رمز‪ ،‬رئالیسم و سینما شکل‬ ‫می گیرد‪ .‬در صفحه ‪ 9‬می خوانیم‪« :‬رمز؛ پیامی‬ ‫است که یک نش��انه را با خود حمل می کند‪.‬‬ ‫رم��زگان بارت��ی عبارتن��د از‪ :‬هرمنوتیکی‪-‬‬ ‫نمادین‪ -‬حوادث‪ -‬رمزگان معنایی و ارجاعی»‬ ‫اگر پیوندی بین نظریه امبرتواکو و بارت راجع‬ ‫ب��ه هنر و طبیعت وجود داش��ته‬ ‫باشد شکی نیس��ت‪ .‬چرا که اکو‬ ‫می گوی��د در جهان مصدر وجود‬ ‫ندارد و تمام وقایع فعل هس��تند‬ ‫مانن��د دی��وار ریخته ک��ه دیده‬ ‫می ش��ود و دیواردر حال ریختن‬ ‫وجود ندارد و بر این مبنا وظیفه ی‬ ‫هنر که نزدیکی به فعل یا مصدر‬ ‫است را ش��رح می دهد‪ .‬به نظر بارت رئالیسم‬ ‫به مفهوم نسخه برداری از امر واقعی نیست‪.‬‬ ‫بلکه معنای رئال درهنر‪ ،‬نسخه برداری از یک‬ ‫نسخه نمایش داده ش��ده از امر واقعی است‪.‬‬ ‫اما ارتباط این پدیده ها با انسان و هنر چگونه‬ ‫امکان پذیر شده است؟ قرابت پایگاه تاریخی‬ ‫و اجتماع��ی را چگونه می توانیم تصور کنیم؟‬ ‫همان نقطه ی اتصالی که میان صدا شناسی‬ ‫و ریاضی��ات در یون��ان باس��تان رابطه برقرار‬ ‫کرد چگونه اکنون بین هندس��ه و تئاتر نقش‬ ‫ایفا می کند؟ «تئاتر دقیقا همان عملی اس��ت‬ ‫ک��ه جایگاه چیزها را همانگونه که مش��اهده‬ ‫می ش��وند طراحی می کن��د‪ .‬اگر م��ن اینجا‬ ‫منظره ای بچینم‪ ،‬تماش��اگر ان را خواهد دید‪،‬‬ ‫اگ��ران را درجایی دیگر بگذارم او دیگر ان را‬ ‫نخواهد دید‪ .‬من می توانم خود از این جلوه ی‬ ‫پنهان کاری استفاده کنم و براساس توهمی‬ ‫ک��ه این جلوه ایجاد می کن��د بازی کنم» در‬ ‫بخش ترک سالن سینما به الزامات فرهنگی‬ ‫و روان مخاطب می پردازد و تفاوت دیدن یک‬ ‫فیلم در خانه و س��ینما را بی��ان می کند‪ .‬چرا‬ ‫که تلوزیون ما را به خانواده هایمان س��نجاق‬ ‫می کند‪ .‬سینما و تاریکی ان به مصادیق خواب‬ ‫کهن و مصنوعی نزدیک تر است‪ .‬بارت معتقد‬ ‫اس��ت چیزی که سینما را وحشتناک می کند‬ ‫این است که سینما امر تکان دهنده و مخوف‬ ‫را پذیرفتنی می کند‪.‬‬ ‫واژگانی که درموفقیت کتاب موثرند‬ ‫دو ت��ن از کارشناس��ان ادبی��ات در‬ ‫تحقیقاتی ‪ 5‬س��اله روی کتاب های‬ ‫پرف��روش گفته اند که رمز موفقیت‬ ‫این کتاب ها را دریافته اند‪ .‬به گزارش‬ ‫هنرمند به نق��ل از «ایندیپندنت»‪،‬‬ ‫«جودی ارچر»‪ ،‬ویراس��تار پیش��ین‬ ‫انتشارات پنگوئن انگلستان و «متئو‬ ‫جاکرز»‪ ،‬اس��تادیار زبان انگلیس��ی‬ ‫دانش��گاه «نبراس��کا – لینکلن» با ارائه نتایج‬ ‫تحقیقات خود مدعی ش��ده اند که توانس��ته اند‬ ‫فرمولی برای پرفروش شدن کتاب ها به دست‬ ‫اورند؛ان هاگفته اندکهبااینفرمولتنهابهنوشتن‬ ‫یک کتاب تمام عیار خوب نیازی نیس��ت بلکه‬ ‫الزم اس��ت تا راهی مناسب را به کار گرفت‪ .‬این‬ ‫دو کارشناس ادبیات مدعی شده اند که با تحلیل‬ ‫نوشتارهای ‪ 20‬هزار رمان گزینش شده که طی‬ ‫‪ 10‬سال گذشته نوشته شده اند‪ ،‬توانسته اند به رمز‬ ‫و راز کتاب های پرفروش دست یابند‪ .‬نتایج این‬ ‫تحقیقات «الگرویتمی»(محاسبات عددی)بانام‬ ‫«بست سلرومتر» (‪)Bestseller-o-meter‬‬ ‫بوده که توس��ط ان برخی وجوه خاص کتاب ها‬ ‫چون پی رنگ‪ ،‬سبک‪ ،‬شخصیت ها و واژه گزینی‬ ‫اندازه گیری ش��ده اس��ت‪« .‬ارچر» و «جاکرز»‬ ‫مدعی شده اند که با این سیستم اندازه گیری هر‬ ‫کسیمی تواندبفهمدکهکتابشپرفروشخواهد‬ ‫شد یا نه‪ .‬این دو گفته اند دقت این سیستم تا ‪80‬‬ ‫درصد نشان دهنده کتاب پرفروش اینده خواهد‬ ‫بود‪« .‬ارچر» در گفتگو با نشریه «تایمز» با بیان‬ ‫این که جزئیات بیشتر این تحقیقات در کتابی با‬ ‫عنوان «رمز پرفروش ش��دن» (‪Bestseller‬‬ ‫‪ )Code‬منتش��ر می ش��ود اظهار ک��رد‪« :‬ما‬ ‫دریافته ای��م ک��ه به کارگیری خط‬ ‫داس��تانی‪ ،‬همچنی��ن پیچش های‬ ‫داس��تانی کامل و اس��تفاده از زبانی‬ ‫خوش ساختبرایخلقپیچش های‬ ‫متقارن و متوازن بس��یار مهم است‬ ‫‪ ....‬بن��ا بر این فرم��ول رمان هایی با‬ ‫پیچش های هیجانی ب��اال و پایین‬ ‫شانس بیش��تری برای قرار گرفتن‬ ‫و ماندن در فهرس��ت کتاب های موفق خواهند‬ ‫داش��ت‪ ».‬از دیگر یافته های این تحقیقات این‬ ‫است که شخصیت های واقعی برای خوانندگان‬ ‫جذاب تر هستند تا موجودات خیالی بنابراین بهتر‬ ‫است برای شخصیت قهرمان اصلی بهتر است از‬ ‫ادم کوتوله ها‪ ،‬اسب های شا خدار و جن و پری تا‬ ‫جای ممکن اجتناب کنید‪ .‬برای شخصیت هایی‬ ‫که بیشتر جذاب هستند معموال می توان راحت تر‬ ‫از واژگان «گرفتن» (‪« ،)Grab‬فکر کردن» و‬ ‫«پرسیدن» استفاده کرد‪ .‬دیگر نتایج این تحقیق‬ ‫این است که واژگان «نیاز» (‪« ،)need‬خواستن»‬ ‫(‪ )want‬و «انج��ام دادن» (‪ )do‬در کتاب های‬ ‫پرفروش دو برابر بیش��تر استفاده شده است؛ در‬ ‫حال��ی که واژه «خوب»‪« ،‬باش��ه» ویا «قبوله»‬ ‫(‪ )Okay‬در این اثار سه برابر بیشتر از کتاب های‬ ‫معمولیبه کارگرفتهشدهاست‪.‬هم چنینواژگانی‬ ‫چون «عشق» (‪ )love‬و «دلتنگی» (‪ )miss‬در‬ ‫اثار موفق نیز سه برابر بیشتر از حداقل دو کتاب‬ ‫کم فروش تر استفاده ش��ده اند‪ .‬بنابراین فرمول‬ ‫اندازه گیری الگوریتمی کت��اب «حلقه» (‪The‬‬ ‫‪ )Circle‬کتاب پرفروش «دیو ایگرز» (‪Dave‬‬ ‫‪ )Eggers‬درباره یک شرکت اهریمنی اینترنتی‬ ‫کتابیبسیارکاملمحسوبمی شود‪.‬‬ ‫«پتسون و فیندوس» را منتشر شد‬ ‫افشین یداللهی‬ ‫انتش��ارات چکه کتاب شناخته شده «پتسون و فیندوس» را که به‬ ‫‪ 44‬زبان در دنیا منتش��ر شده را وارد بازار کتاب کرد‪ .‬این انتشارات‬ ‫در بخش کودک خود کتاب ‪ 6‬جلدی «پتسون و فیندوس» نوشته‬ ‫س��ون نوردکوئیس��ت را که بیش از ‪ 6‬میلیون نسخه در جهان به‬ ‫ف��روش رفته و به ‪ 44‬زبان دنیا ترجمه و وارد بازار ش��ده اس��ت را‬ ‫منتش��ر کرد‪ .‬این کتاب به قلم زهرا قلعه نوئی ترجمه شده است و‬ ‫این مترجم س��عی کرده تا ساختار اصلی کتاب ضمن همخوانی با‬ ‫زبان کودک ایرانی از دست نرود‪ .‬کتاب حاضر در بسیاری از فیلم ها‪،‬‬ ‫سریال ها و حتی برنامه های تلویزیونی اقتباس شده است و همچنین بسیاری از داستان های روز‬ ‫از این اثر وام گرفته اند‪ .‬نویسنده سری کتاب های «پتسون و فیندوس» جوایز استرید لیندگرن‬ ‫و الس��ا بِس��کو را برای این مجموعه از ان خود کرده است‪ .‬داستان این کتاب در مورد پیرمردی‬ ‫تنهاست که در مزرعه کوچک خود با یک گربه شیطان زندگی می کند‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫ب�ه بهان�ه پخ�ش س�ریال روی�ای‬ ‫گنجش�ک ه ا از ش�بکه ای فیل�م‪ ،‬در‬ ‫مورد این سریال و بازی در کنار اقای‬ ‫نصیریانتوضیحبفرمایید؟‬ ‫من در سریال رویای گنجشک ها نقش زیادی نداشتم‬ ‫و متاسفانه در برابر اقای نصیریان هم در این سریال‬ ‫زیاد ایفای نقش نک��رده ام‪ .‬اما به هر حال بازی کنار‬ ‫اقای نصریان قطعا افتخار بزرگی اس��ت که بزرگ‬ ‫و کوچ��ک ندارد همه به نوعی از بازی کنار ایش��ان‬ ‫خوشحال خواهند بود‪ .‬ایشان هم به لحاظ بازیگری‬ ‫چهارچوب و قانون بازیگری خاص خودشان را دارند و‬ ‫هم به لحاظ اخالقی و اتفاقاتی که در سینمای ما کم‬ ‫دیدهمی شود‪...‬ازنظرنظمکههمیشهاولیننفرهستند‬ ‫که سر صحنه حاضر می شوند و همیشه کارشان را‬ ‫به بهترین نحو ممکن انجام می دهند‪ .‬و با مهربانی‬ ‫و بی چش��م داش��ت به بازیگرانی که در مقابالشان‬ ‫قرار می گیرند هر ان چه از دستش��ان براید کوتاهی‬ ‫نمی کنند‪ .‬یک انسان اخالق مدار و ارام؛ که ارامش را‬ ‫به گروه انتقال می دهند‪ .‬به هر روی کنار ایشان بودن‬ ‫هرکجا که باشند برای من باعث افتخار و شادمانیست‪.‬‬ ‫در جری�ان پخش نوس�تالو ژی ها از‬ ‫شبکه ای فیلم هس�تید و یا سریالی‬ ‫هست که دنبال کنید؟‬ ‫خوشبختانه یا متاسفانه من خیلی اهل تلویزیون نیستم‪.‬‬ ‫به صورت گذری برنامه ای در حال پخش باشد تماشا‬ ‫می کنم اما اهل پیگیری سریالی از تلویزیون نیستم‪.‬‬ ‫ش�ما در فیلم ه�ا زیادی ب�ازی و با‬ ‫فیلمس�ازان معتب�ری کار کرده ای�د‬ ‫ب�ا اینک�ه در خیل�ی از بازی هایتان‬ ‫نق�ش اصل�ی نبوده ای�د ام�ا نقش‬ ‫شما همیشه دیده ش�ده این کارها‬ ‫نشان از وسواس ش�ما در انتخاب‬ ‫نقش اس�ت و یا خوش اقبالیتان در‬ ‫پیشنهاداتی که به شما می شود؟‬ ‫من بدون هیچ پشتوانه ای وارد سینما شدم و قصدم‬ ‫این بود که کار درست را انجام بدهم‪ .‬سعی می کنم در‬ ‫دیدن کارها هم‪ ،‬کار خوب را ببینم‪ .‬اگر از جانب کسی‬ ‫انتخاب ش��دم قطعا خودم هم در این انتخاب نقش‬ ‫داشتم و خودم تصمیم می گرفتم کنار این ادم ها باشم‬ ‫یا خیر به هرحال همیشه پنجاه درصد انتخاب شدم و‬ ‫رادیو و تلویزیون‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫گفتگوی «هنرمند» با مریم بوبانی‬ ‫فیلم خوب‪ ،‬تمام عواملش را موفق می کند‬ ‫هنرمند‪ :‬مریم بوبانی بازیگری که سال هاس�ت در س�ینما‪ ،‬تلویزیون و‬ ‫تئات�ر خوش درخش�یده و اذعان دارد که بدون هیچ پش�توانه ای وارد‬ ‫این عرصه ش�ده و عامل پیشرفت اش را تالش های خود و کالس های‬ ‫اموزشی اقای تارخ می داند‪ ،‬راهی طوالنی را پیموده تا به جایگاهی که‬ ‫امروز دارد برسد با او گفتگویی انجام داده ایم تا نگاهی به گوشه ای از‬ ‫نقطه نظر های او در مورد حرفه اش داشته باشیم‪:‬‬ ‫پنجاه درصد انتخاب با خودم بوده‪ .‬این فرصتی است‬ ‫که برای تمام بازیگران وجود دارد و این مدیریتی است‬ ‫که هنرمند باید در کار خود داشته باشد‪ .‬من کارم را با‬ ‫یک پالن خیلی کوتاه در سریال سرنخ اقای پوراحمد‬ ‫شروع کردم و با همان پالن کوتاه برای فیلم بودن یا‬ ‫نبودن اقای عیاری انتخاب شدم و بعد از ان برای کار‬ ‫خانم بنی اعتماد و‪ ...‬در واقع من با کارم توانستم خودم‬ ‫را برای کارهای بعدی انتخاب کنم و تمام تالشم این‬ ‫است که زمانی که یک نقش به من محول می شود‬ ‫زوایای نقش را انالیز کنم و کامال خودم را در نقش حل‬ ‫کنم تا به درستی از اب دربیاید و اگر مورد توجه قرار‬ ‫گرفته؛ بدانید که قطعا تالش و فکری پشت ان بوده‪.‬‬ ‫با بهتری�ن کارگردان های زن و مرد‬ ‫س�ینمای ایران کار کرده اید به نظر‬ ‫ش�ما جنس�یت در حرف�ه ای بودن‬ ‫نقشی دارد؟‬ ‫برای کسی که کارش را بلد باشد جنسیت هیچ تاثیری‬ ‫در کار ن��دارد‪ .‬برای کار بد هم همی��ن طور‪ .‬کار بد‪ ،‬بد‬ ‫است می خواهد متعلق به مرد باشد و یا متعلق به زن‪.‬‬ ‫اما به شخصه به جهاتی نگاه فیلمسازان زن را به مسائل‬ ‫اجتماعیموشکافانه ترمی بینمشایدبهدلیلاینکهخانم ها‬ ‫بهاینمسائلنزدیک ترهستند‪.‬‬ ‫من به شخصه ش�ما را در فیلم مهر‬ ‫مادری ش�ناختم جزو اولین فیلم های‬ ‫شما بود و فیلم کامال احساسی و تاثیر‬ ‫برانگیز؛ شما خودتان کدام کارتان را‬ ‫سکوییبرایشناختهشدنمی دانید؟‬ ‫اگ��ر از ابتدا تا به االن حس��اب کنم از س��ریال مختار‬ ‫فیدبک های بسیار عجیب و عالی داشتم‪ .‬اما کاری که‬ ‫به سینما شناسانده ش��دم کار اقای عیاری بود‪ ،‬که ان‬ ‫کار هم از لحاظ ساختاری و هم از نظر بازی ها یکی از‬ ‫شاخص ترین کارها در سینمای ایران به حساب می اید‬ ‫من هرگز لحظات بازی اقای لطفی را در ان کار از یاد‬ ‫نمی برم همه سرجای خودشان بودند خیلی خوب کار‬ ‫کردند و زمانی که یک کار خوب باشد برای همه عوامل‬ ‫کمکی است برای شناسانده شدن‪.‬‬ ‫قبل از ش�روع کار سینما و تلویزیون‬ ‫شما در تئاتر مشغول به فعالیت بود ید‬ ‫چرا این راه را ادامه ندادید؟‬ ‫در سرزمینی که ما زندگی می کنیم خیلی از مسائل به‬ ‫خواست خود فرد پیش نمی رود‪ .‬من زمانی که به تهران‬ ‫امدن قصدم کار تئاتر بود با رزومه کاری از خود که شامل‬ ‫چند کار تئاتری و یک تجربه کارگردانی تئاتر بود‪ ،‬به همه‬ ‫جا مراجعه کردم اما متاسفانه شرایطی حکفرما هست که‬ ‫اگر نخواهند نمی شود! و علیرغم تالش هایم‪ ،‬دیده نشدم‬ ‫و تنها کانالی که توانستم پیدا کنم کالس های بازیگری‬ ‫اقای تارخ بود و دو س��ال اول این کالس ها را شرکت‬ ‫ک��ردم و از ورودم به این کالس ها بس��یار زیاد راضی‬ ‫هستم بس��یار برای من پربار بود و کامال به روز شدم‪،‬‬ ‫چون به هرحال ما در شهرستان کار تئاتر می کردیم اما‬ ‫از اطالعات روز کمی عقب تر بودیم و کالس های اقای‬ ‫تارخ من را با دنیایی جدیدی از بازیگری اشنا کرد و خودم‬ ‫را همیشه مدیون کالس های ایشان م یدانم‪ .‬از طریق‬ ‫ارشیو کالس های ایشان به اقای پور احمد معرفی شدم‬ ‫و در واقع استارت کار من با این کالس ها زده شد‪ .‬اما در‬ ‫همان اوایل ورودم تئاتری هم با خانم شهره لرستانی کار‬ ‫کردم که متنی از اقای بیضایی بود‪ ،‬در کار با حاشیه هایی‬ ‫مواجه شدم که با ارمان هایی که من از کار در تئاتر داشتم‬ ‫مطابقت نداش��ت و بعد از ان کار به مدت ده سال کار‬ ‫تئاتر نکردم تا بعد از ده سال اقای بیضایی مجلس شبیه‬ ‫خوانی دکتر ماکان و همسرش مهشید را پیشنهاد دادند‬ ‫و من قبول کردم ولی متاسفانه باز به دالیل حاشیه ای از‬ ‫چهل اجرا بیست اجرا به روی صحنه رفت‪ .‬بعد از ان در‬ ‫پنجره ها کار اقای اییش بازی کردم که هر دو کار فصلی‬ ‫جدید در کار نمایشی من محسوب می شد و درادامه هم‬ ‫کارهای نمایشی ام را کم و بیش ادامه دادم‪ .‬در تئاتر هم‬ ‫مانند سینما وسواس در انتخاب پی اس و نقشی که قرار‬ ‫است به عهده بگیرم دارم که شاید دلیل بر گزیده کاری ام‬ ‫باشد و نظر ش��خصی ام این است که در تئاتر هنوز به‬ ‫یک نقطه رضایت برای خود نرسیده ام فکر می کنم که‬ ‫می توانستم و باید کارهای بهتری انجام م یدادم و هنوز‬ ‫هم برای اینده امیدوارم‪.‬‬ ‫از زمانی که ش�ما ب�رای کار تئاتر به‬ ‫تهران امدید س�ال ها گذش�ته‪ ،‬االن‬ ‫چطور؟ ش�رایط برای بچه های تئاتر‬ ‫شهرستانبهترشده؟‬ ‫حقیقتا خیر هنوز ه��م این اجحاف در حق این بچه ها‬ ‫می شود و هنوز هم اگر به جایی وصل نباشند هرگز دیده‬ ‫نمی شوند‪ .‬همین االن هم اگر در گروه های تئاتری که‬ ‫داریم کسی از شهرستان با رزومه کامل کاری بیاید باز‬ ‫هم جایی برای او نیست! مگر اینکه دانشجویانی باشند‬ ‫که در کارهای دانشجویی کار کنند تا کم کم شناخته‬ ‫شوند و یا به ندرت تئاتر های شهرستانی که برای اکران‬ ‫تهران میایند و یک بازی شاخص در ان باشد و منجر‬ ‫به دیده ش��دن شود ولی واقعییت این است که در تئاتر‬ ‫هیچ مراوده ای بین شهرستان و تهران از نظر فرهنگی‬ ‫صورت نمی گیرد‪ .‬به عن��وان مثال ان زمان من به یاد‬ ‫دارم اق��ای خلج کار گلدونه خانم را برای اجرا به ابادان‬ ‫برد ولی االن به ندرت اتفاق می افتد نمایشی برای اجرا‬ ‫به شهرستان برود یعنی این بده بستان ها وجود ندارند‬ ‫و باعث می شود خیلی از استعداد ها در شهرستان هرگز‬ ‫فرصتفروغنداشتهباشند‪.‬‬ ‫بچه های تئاتر معموال از ورود چهره ها‬ ‫به تئاتر گالیه دارن�د و فروش باالی‬ ‫کاره�ای ای�ن چهره ه�ا را ب�ه خاطر‬ ‫شهرت ش�ان می داند و ای�ن را دلیل‬ ‫فروش کم کارهای خودش�ان و دیده‬ ‫نشدنشان‪،‬نظرشماچیست؟‬ ‫البته این اتفاقی است که در تمام دنیا می افتد به عنوان‬ ‫مثال شما می بینید مارلن براندو در حالی که سال ها کار‬ ‫س��ینما کرده‪ ،‬به روی صحنه تئاتر م��ی رود و یا مریل‬ ‫استریپ به همچنین این از لحاظ حرفه ای موردی ندارد‬ ‫می توان مدیریت کرد که در کارهایی که چهره ها هستند‬ ‫کنارشان بچه هایی باش��ند که کم کم شناخته شود و‬ ‫تبدیل به چهر های تئاتری شوند البته این حرف ها باز‬ ‫هم خیلی س��ندیت ندارد و شکل ظاهری ماجراست و‬ ‫موضوع اصلی پشت پرده ای است که هیچ کس نم یداند‬ ‫از کجا مدیریت می شود‪ .‬به طور کلی تئاتر حرفه ای است‬ ‫که همیشه مهجور مانده و مورد بی مهری‪...‬‬ ‫در جای�ی فرموده بودید که ارمان تان‬ ‫ساختن دنیای بهتر است و ارزویتان‬ ‫ورود بازیگران قابل به سینما‪ ،‬در این‬ ‫راستاخودتانچهفعالیتیداشتید‪،‬بعد‬ ‫از س�ال ها تجربه در این رشته هیچ‬ ‫وقت به فکر کالس های اموزشی حتی‬ ‫برایاطرافیانتانبودید؟‬ ‫در ای��ن بحث تفکیکی وجود دارد که ممکن اس��ت‬ ‫ف��ردی بازیگر خوبی باش��د اما معلم خوبی نباش��د‬ ‫اینک��ه من بتوانم یک نق��ش را به خوبی ایفا کنم با‬ ‫اینک��ه بتوانم این نقش را به کس��ی اموزش بدهم‬ ‫کامال قابل تفکیک اس��ت و بحثی ست کامال از هم‬ ‫منفک‪ .‬من زمانی که در کالس های اقای تارخ بودم‬ ‫اس��اتید بزرگی برای اموزش به کالس ها می امدند‪.‬‬ ‫و یکی از این اس��اتید که من اسمش��ان را نمی اورم‬ ‫واقع��ا بازیگر بزرگی بودند خدا رحمتش��ان کند من‬ ‫همیشه مرید بازی های درخشانشان بودم اما ایشان‬ ‫در انتق��ال مفاهیم و ام��وزگاری موفق نبودند‪ .‬برای‬ ‫همین من هرگز چنین ریس��کی نکرده ام و خودم را‬ ‫در این موقعیت قرار نداده ام و خودم را وارد این ماجرا‬ ‫نکرده ام چون خودم به ش��خصه می دانم که انتقال‬ ‫دهنده خوبی نیستم‪.‬‬ ‫تشکر از زمانی که برای ما گذاشته اید‬ ‫کالم اخری اگر مانده بفرمایید‪.‬‬ ‫امیدوارم کار نمایش‪ ،‬تلویزیون و سینما رونق بگیرد‪ ،‬االن‬ ‫خیلی از همکارن ما از بیکاری رنج می برند‪ .‬عدم توجه‬ ‫به بخش فرهنگی و هنری از جانب مسئولین و متولیان‬ ‫این ماجرا تبعات غم انگیزی دارد‪ .‬ریزش تماشاگران و‬ ‫تمایلشان به س��مت کانال های ماهواره ای اتفاق بدی‬ ‫است‪ .‬فرار بازیگران بدالیل مختلف از جمله نبود امنیت‬ ‫شغلی و مسائل دیگر وجه خوب ندارد‪ ،‬مسئولیت پذیرش‬ ‫مس��ئولین در بخش فرهنگ و هنر باید بیشتر از این‬ ‫حرف ها باشد‪ .‬باامید موفقیت و ارامش برای همه‪.‬‬ ‫تئــــــات�ر‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫گفتگوی «هنرمند» با علی حسینی کارگردان نمایش «بیشعوری»‬ ‫سهیال ساالروند‬ ‫تلنگریبهوجـدان هایخامـوش‬ ‫سالن استاد شکیبایی تماشاخانه سه نقطه این روزها‬ ‫میزبان نمایش «بیشعوری» با کارگردانی علی حسینی‬ ‫است‪ .‬این نمایش اقتباس��ی است از کتابی به همین‬ ‫نام نوشت ه خاویر کرمنت با ترجمه محمود فرجامی که‬ ‫توسط این کارگردان تئاتر برای اجرا اماده شده است‪.‬اگر‬ ‫کتاب «بیشعوری» را خوانده باشید می توانید به شباهت‬ ‫ویژگی های افرادی که در زندگی بعضا به انواع مختلف‬ ‫با انها س��ر وکار دارید با ویژگی های افرادی که در این‬ ‫اثر‪ ،‬بیشعور نامیده شده اند پی ببرید و با خواندن ان کمی‬ ‫دلتان خنک ش��ود‪ .‬در واقع این کتاب نگاه جدیدی به‬ ‫برخی رفتاره��ای ازاردهنده انس��ان ها دارد و در عین‬ ‫اینکه لبخندی روی لب مخاطب می نش��اند هم زمان‬ ‫حقیقتی تلخ را اشکار می کند‪ .‬به عبارتی دیگر‪ ،‬کتاب‬ ‫«بیشعوری» درباره بیشعوری در دوره معاصر است‪ .‬و‬ ‫در ان به تاثیر عمیقی که بیشعورها با نفوذ در اجتماع‪،‬‬ ‫سیاس��ت‪ ،‬علوم‪ ،‬تجارت‪ ،‬دین و امثال این ها در دنیای‬ ‫معاصر می گذارند‪ ،‬پرداخته می ش��ود‪ .‬به نظر نویسنده‬ ‫کتاب‪ ،‬بیشعورها احمق نیستند‪ ،‬اتفاقا بیشتر انها نابغه‬ ‫هس��تند؛ اما نابغه هایی خودخواه‪ ،‬م��ردم ازار‪ ،‬با اعتماد‬ ‫به نفس باال و البته وقیح که نتیجه تیز بازی هایشان‬ ‫در نهایت به ضرر خودش��ان و اطرافیانش��ان می شود‪.‬‬ ‫نویسندهباشوخطبعیویکعالمهماجراهایساختگی‬ ‫(اما در واقع بسیار ش��بیه به اتفاقاتی که هر روز دور و‬ ‫بر ما می افتد) نظریه م��ن دراوردی خودش را مطرح‬ ‫می کند‪« :‬بیش��عوری یک بیماری مسری است و دارد‬ ‫دنیا را تهدید می کند‪ .‬باید کاری کرد واال بیشعورها دنیا‬ ‫را نابود می کنند‪ ».‬در بروشور نمایش «بیشعوری» نیز‬ ‫که از روز ‪ 13‬تیرماه اجرای ان در سالن استاد شکیبایی‬ ‫تماشاخانه سه نقطه اغاز شده و تا ‪ 8‬مردادماه نیز روی‬ ‫صحنه خواهد ب��ود امده؛ «ایا از اینکه همس��ایه تان‬ ‫زباله هایش را در جوی اب می ریزد عصبانی هستید؟‬ ‫ایا تابه حال پیش امده که در اداره ای برای گرفتن یک‬ ‫امضا روزها و ساعت ها در امدوشد باشید؟ ایا احساس‬ ‫می کنیدبرخوردهایرئیس تانباشماتوهین امیزاست؟‬ ‫تابه حال دلتان خواسته یک صندلی را بر فرق پزشکی‬ ‫بکوبید که وقتی بعد از ساعت ها انتظار و پرداخت حق‬ ‫ویزیت کالن موفق به دیدارش ش��ده اید‪ ،‬بدون انکه‬ ‫اجازه بدهد در مورد بیماری تان توضیحی بدهید شروع‬ ‫به نوشتن نسخه کرده است؟ ایا از دیدن مجری های‬ ‫تلویزیون عصبی می ش��وید؟ ایا با شنیدن حرف های‬ ‫سیاستمداران دچار رعشه و ناسزاگویی می شوید؟ اگر‬ ‫پاس��خ تان به این پرسش ها مثبت است‪ ،‬این نمایش‬ ‫برای شماست؛ زیرا شما با بی شعورها سروکار دارید و‬ ‫ایننمایشدربارهپدیده بیشعوریدرجوامعکنونیاست‬ ‫که راهنمای عملی ارزشمندی برای شناخت و درمان‬ ‫بیشعوری‪ ،‬خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت و نحوه‬ ‫رفتار با مبتالیان به این بیماری است‪ .‬اما اگر پاسخ تان‬ ‫به پرسش های باال منفی است‪ ،‬احتماال خطر جدی تری‬ ‫شما را تهدید می کند‪ ...‬حتما این نمایش را ببینید‪».‬‬ ‫نمایش«بیشعوری»بابازیافشینرهگذر‪،‬نوشافرین‬ ‫کیهان‪ ،‬سارا شیرازی‪ ،‬امین ساتیار‪ ،‬نازنین امیری‪ ،‬مهدی‬ ‫دربند حقیقت‪ ،‬ملیکا مشعل و محمدحسین غروی‪ ،‬هر‬ ‫روز ساعت ‪ 20:10‬به مدت ‪ 70‬دقیقه در تماشاخانه سه‬ ‫نقطه اجر می شود‪ .‬علی حسینی کارگردان این نمایش‬ ‫معتقداستبیشعوریتوهیننیستبلکهتلنگریاست‬ ‫ب��ه وجدان های خاموش و ق��دم اول درمان‪ ،‬پذیرفتن‬ ‫ان است‪ .‬انچه درادامه می خوانید حاصل گفت وگوی‬ ‫ما با این کارگردان جوان تئاتر است‪ :‬علی حسینی که‬ ‫حدود ‪ 15‬سال است در بخش های مختلف نویسندگی‪،‬‬ ‫کارگردانی و دراماتورژی تئاتر مشغول فعالیت است‪ ،‬در‬ ‫ابت��دا در رابطه با انگیزه خ��ود برای انتخاب این متن‪،‬‬ ‫می گوید‪ :‬اینکه چرا این متن را برای اجرا انتخاب کردم‬ ‫به این دلیل اس��ت که معتقدم اگر می خواهیم هنری‬ ‫ماندگار خلق کنیم؛یکی از ارکان الزم برای تحقق این‬ ‫هدف ان است که به سراغ مضوعاتی برویم که دغدغه‬ ‫اصلی و همیشگی ما است‪ ،‬مضامینی که ما را درگیر و در‬ ‫خود حل کند‪« .‬بیشعوری» نمایشی است که به شکلی‬ ‫عامیانهرفتارهایناهنجاراجتماعیرابهتصویرمی کشد‪.‬‬ ‫نویس��نده موارد به ظاهر پیش پا افتاده ای همچون‬ ‫رعایت نکردن صف و عدم رعایت قوانین راهنمایی و‬ ‫رانندگی و مواردی از این دست را یک نوع بیماری تلقی‬ ‫ی کند و نام این بیماری را بیشعوری می گذارد و برای‬ ‫م ‬ ‫این بیماری ها راه ه��ای درمانی ارائه می دهد که روند‬ ‫نمایش را برای مخاطب جذاب می کند‪.‬‬ ‫او با اش��اره به چگونگی اقتباس از کتاب «بیشعوری»‬ ‫ادامه می دهد‪ :‬من احس��اس میکن��م انچه این کتاب‬ ‫درصدد بیان ان است به حدی عمیق است که قابلیت‬ ‫نمایشی را هم دارد‪.‬یکی از دغدغه های اصلی من در‬ ‫اقتباس از این اثر این بود که مخاطب هر چه بیشتر با‬ ‫محتوای اصلی ان درگیر ش��ود؛ به این ترتیب به این‬ ‫نتیجه رسیدم که وقتی یک ساختار دراماتیک به متن‬ ‫اضافه ش��ود به جذابیت و گیرایی ان برای اگاه کردن‬ ‫افراد مبتال به این بیماری اضافه خواهد کرد‪ .‬این هنرمند‬ ‫در توضیح بیش��تر درباره موض��وع نمایش‪ ،‬می گوید‪:‬‬ ‫داستان نمایش درباره نویس��نده ای است که به دلیل‬ ‫یک سری خصوصیات ناپسند در وجود خود همچون‬ ‫خودخواهی‪ ،‬وقاحت‪ ،‬جاه طلبی و‪ ...‬به س��طوح امده و‬ ‫درنتیجه ان تصمیم به نوش��تن کتابی می گیرد که در‬ ‫ان بیشعوری را این گونه تعریف می کند که بیشعوری‬ ‫توهین نیست بلکه تلنگری است به وجدان خاموش ما‬ ‫و برای درمان ان به مهم ترین نکته ای که اشاره می کند‬ ‫این است که فرد ابتدا باید بپذیرد که یک فرد بیشعور‬ ‫است‪ ،‬درست مانند یک فرد معتاد به الکل که برای ترک‬ ‫الکل ابتدا باید اعتیاد خود را بپذیرد؛ به این ترتیب با قبول‬ ‫اشتباه خود ‪ 50‬درصد در مسیر بهبودی پیش می رود و‬ ‫یا شخصی که زباله های خود را روی زمین میریزد نه‬ ‫به این دلیل است که اگاهی ندارد که بابد زباله خود را‬ ‫به سطل زباله بیاندازد بلکه دلیل اصلی کار او این است‬ ‫که وجدانش دچار بی خوابی شده است‪ .‬بنابراین فقدان‬ ‫وجدان در روابط اجتماعی همچون رعایت نکردن حق‬ ‫تقدم و مواردی از این دست به شکل بیماری بیشعوری‬ ‫معرفی میشود‪ .‬اما اولین راه کار درمانی این بیماری هم‬ ‫این است که فرد بپذیرد که یک فرد بیشعور است و ما‬ ‫تمام این موارد را که در واقع به شکل تئوری در کتاب‬ ‫خاویرکرمنت مطرح شده؛ شکلی درام بخشیدیم و به‬ ‫اجرا دراوریدم‪ .‬کارگردان نمایش «بیشعوری» در رابطه‬ ‫با فرم و شیوه اجرای نمایش نیز خاطرنشان کرد‪ :‬ما به‬ ‫شکل تئاتر بی چیز این نمایش را روی صحنه بردیم و‬ ‫بنابراین در نمایش ما دکوری وجود ندارد و بیش��تر به‬ ‫شکل حرکات فرم اجرا می شود‪ .‬این نمایش با هشت‬ ‫پرسوناژ اجرا می شود که یکی از انها نقش نویسنده را‬ ‫ایفا می کند و هفت نفر بازیگر فرم بخش هایی از افکار‬ ‫این نویس��نده را به تصویر می کشند‪ ،‬در طول نمایش‬ ‫«بیشعوری» و راه های درمان ان را معرفی می کنیم اما‬ ‫در عین حال الزم میدانم این را هم اشاره کنم که اگرچه‬ ‫حرفهای عمیقی در این نمایش نهفته است اما اصال‬ ‫نمایش سنگینی نیست و انچه در ان مطرح می شود‬ ‫درامیخته با طنزی است که می تواند به خوبی مخاطب‬ ‫را با خود همراه کند‪ .‬حس��ینی با بیان اینکه؛ احساس‬ ‫می کنم نقطه قوت نمایش ما این اس��ت که مخاطب‬ ‫ع��ام تا حد زیادی میتواند با نمایش ارتباط برقرار کند؛‬ ‫بیان می کند‪ :‬من خود بر این باورم استاد کسی است که‬ ‫این قدرت را داشته باشد که حرف ها و مفاهیم فلسفی‬ ‫را به شکلی عامیانه به مخاطب تفهیم کند‪.‬یک سری‬ ‫حرف هایی که باید از شعاری شدن ان جلوگیری کرد‬ ‫اگر با طنز و درام قوی درامیخته شود‪ ،‬در ضمیر ناخوداگاه‬ ‫مخاطب به شکل غبرمستقیم نقش می بندد و بنابراین‬ ‫هممخاطبوهمافرینشگرانهنرتئاترارتباطبیشتری‬ ‫با کار برقرار می کنند‪ .‬سوال بسیاری از مخاطبان قبل از‬ ‫تماشای این نمایش این بود که ایا «بیشعوری» نمایش‬ ‫فلسفی سنگینی است و یا کمدی است؟ از این رو اگر‬ ‫به مخاطب هم نگاه کنیم می بینیم که مخاطب هم از‬ ‫تئاترهایبهاصطالحفلسفیوشعاریگریزانهستنداما‬ ‫اتفاقی که در نمایش ما می افتد این است که حرف های‬ ‫عمیقی را همراه با طنز به گونه ای پیش می برد که برای‬ ‫مخاطبکسالت باروخستهکنندهنباشد‪.‬اوکهپیشتراین‬ ‫نمایش را در تماشاخانه هامون روی صحنه برده‪ ،‬درباره‬ ‫انتخاب سالن استاد شکیبایی تماشاخانه سه نقطه نیز‬ ‫گفت‪ :‬ما ابتدا ‪ 5‬شب این نمایش را در تماشاخانه هامون‬ ‫روی صحنه بردیم و استقبال به حدی زیاد بود که اجرای‬ ‫روز اخر را در دو نوبت اجرا کردیم و بعد از ان هم پیگیری‬ ‫مخاطبان به حدی بود که تصمیم گرفتیم تا این نمایش‬ ‫را بار دیگر اجرا کنیم‪ .‬قدرت نمایش و ش��یوه تبلیغاتی‬ ‫ما دس��ت به دس��ت هم داد تا این نمایش با استقبال‬ ‫بی نظیری مواجه شود‪ .‬تماشاخانه سه نقطه را به دلیل‬ ‫نزدیک بودن به مرکز شهر انتخاب کردیم و امیدوارم‬ ‫نه به دلیل اینکه فروش خوبی داش��ته باشیم بلکه به‬ ‫دلیل رس��الت و هدفی که در ابتدا در پس اجرای این‬ ‫نمایش بوده اجرای ان در این تماشاخانه هم همچنان‬ ‫مورد استقبال خوب مخاطبان تئاتر قرار بگیرد‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫مهم ترین رویدادهای تئاتر از نگاه «هنرمند»‬ ‫از شایعه ی داریوش مودبیان در موزه انتظامی‬ ‫تا بازخوانی یک گروگانگیری در تاالر مولوی‬ ‫هنرمند‪ :‬میزبانی خانه موزه انتظامی از نمایش «شایعه» داریوش مودبیان‪ ،‬بازخوانی‬ ‫یک گروگان گیری در تاالر مولوی‪ ،‬برگزاری چهار نشسست تخصصی در تئاترشهر‪،‬‬ ‫بیست تیرماه اخرین مهلت ارسال اثار به جشنواره تئاتر عروسکی دانشجویان و‬ ‫تش�کیل نخستین دپارتمان نمایش های س�نتی در تماشاخانه مشایخی‪ ،‬از جمله‬ ‫خبرهای قابل توجه حوزه تئاتر در روزهای گذشته هستند که انها با هم مرور می کنیم‪:‬‬ ‫میزبانی خانه موزه انتظامی از نمایش «شایعه» داریوش مودبیان‬ ‫نمایش «شایعه» نوشته ژان میشل ریب با کارگردانی داریوش مودبیان ‪ ،‬کاری از گروه تئاتر مردم وابسته به‬ ‫خانه موزه انتظامی از فردا‪ 20‬تیرماه روی صحنه می رود‪ .‬این نمایش در روزهای یکشنبه و دوشنبه ساعت‬ ‫‪ 19:30‬و روزهای سه شنبه‪ ،‬چهارشنبه ‪ ،‬پنج شنبه و جمعه در ساعت‪ 18:30‬و‪ 20‬اجرا می شود‪ .‬سعید پارسا‪،‬‬ ‫اسیه عطوفی ‪ ،‬میعاد راشدی ‪ ،‬علی دشتی ‪ ،‬علیرضا اخوان ‪ ،‬سپیده ثاقب ‪ ،‬هومان سالکی ‪ ،‬هستی رزازچیان ‪،‬‬ ‫ارین صفایی و بهار شکوری بازیگران این نمایش هستند‪.‬‬ ‫بازخوانی یک گروگان گیری در تاالر مولوی‬ ‫بازخوانی ماجرای گروگان گیری پنج مرزبان ایرانی در قالب یک نمایش در سالن کوچک تاالر مولوی‬ ‫رویصحنهمی رود‪.‬امیراخوینکارگرداننمایش«ساخته گی»بابیاناینخبرگفته‪:‬ایننمایشبازخوانی‬ ‫مجدد ماجرای گروگان گیری پنج مرزبان ایرانی است که حدود سه سال پیش اتفاق افتاد‪ ،‬این ماجرا از‬ ‫همان سال در ذهن من مانده بود و می خواستم در مورد ان مطلبی بنویسم که در نهایت به این نمایش‬ ‫تبدیل شد‪ .‬این کارگردان افزوده‪ :‬در این اجرا من و اسما رمضانی (به عنوان بازیگران نمایش) هر کدام‬ ‫روایت خودمان از این اتفاق (که بر بخشی از زندگی مان تاثیر گذاشته است) را تعریف می کنیم‪ .‬همچنین‬ ‫در طول تمرینات‪ ،‬شیوه ی لکچر پرفورمنس را درست ترین شیوه برای اجرای نمایش دیدیم‪ .‬اخوین با‬ ‫اشاره به اینکه هیچ دیالوگی بین بازیگران این نمایش رد و بدل نمی شود‪ ،‬ادامه داده‪ :‬شخصیت های این‬ ‫نمایش هر کدام به تنهایی داستان خود را روایت می کنند و با اینکه هیچ دیالوگی صورت نمی گیرد‪ ،‬اما‬ ‫باز هم نمی توان ان را مونولوگ نامید‪ .‬در این نمایش ماجرای گروگان گیری را پس از سه سال مجددا‬ ‫بازخوانی می کنیم؛ چراکه در ان به نکته جدیدتری رسیده ایم و می خواهیم تماشاچی را هم متوجه ان کنیم‪.‬‬ ‫بیست تیرماه اخرین مهلت ارسال اثار به جشنواره تئاتر عروسکی دانشجویان‬ ‫اخرین مهلت ارسال اثر به چهاردهمین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی دانشجویان‪ ۲۰‬تیر ماه به پایان‬ ‫می رسد و دانشجویان تا پایان وقت اداری روز یکشنبه ‪ ۲۰‬تیر فرصت دارند نسبت به ارسال مدارک مورد‬ ‫نیاز اقدام کنند‪ .‬بر اساس این گزارش‪ ،‬دبیرخانه جشنواره عروسکی دانشجویان در اطالعیه ای اعالم کرد‬ ‫که تا پایان وقت اداری روز یکشنبه‪ ۲۰‬تیر پذیرای طرح و نمایشنامه برای حضور در جشنواره خواهد بود و‬ ‫این مهلت دیگر تمدید نمی شود‪ .‬طبعا تمامی متقاضیان شرکت در جشنواره که در پی فراخوان اول‪ ،‬ثبت‬ ‫نام و مدارک خود را به دبیرخانه ارسال کرده اند بدون قید و شرط وارد مرحله بازبینی می شوند‪ .‬در فراخوان‬ ‫اولویت هایجشنواره«نواوری‪،‬خالقیتواستفادهازتکنولوژینویندرنمایشعروسکی»‪«،‬اثاربهرهمند‬ ‫از مضامین و بنیان های فرهنگی و اجتماعی کشور»‪« ،‬اثار بهره مند از میراث گران بهای تاریخی‪ ،‬فرهنگی‬ ‫و ادبی ایران (افسانه ها – اشعار – داستان ها –حماسه – رسوم و سنن بومی‪ -‬محلی)»‪« ،‬اثار متمرکز بر‬ ‫محیط زیست و زندگی و سالت شهری» معرفی شده اند‪ .‬جشنواره چهاردهم در بخش های مسابقه تئاتر‬ ‫صحنه ای عروسکی (تئاتر بزرگسال – تئاتر کودک و نوجوان)‪ ،‬مسابقه نمایشنامه نویسی «جایزه استاد‬ ‫جواد ذوالفقاری»‪ ،‬مسابقه عکس‪ ،‬مسابقه پوستر‪ ،‬مسابقه تئاتر عروسکی‪ ۵‬دقیقه ای‪ ،‬نمایش های میدانی‬ ‫عروسکیائینیسنتی‪،‬مسابقه نمایشمیدانیعروسک هایبازیافتی‪،‬بخشاساتید(منواستاد)وبخش‬ ‫کارگاه های اموزش��ی برگزار خواهد شد‪ .‬مطابق تقویم جشنواره زمان اعالم طرح و متن های پذیرفته‬ ‫شده ‪ ۳۰‬تیرماه خواهد بود و زمان بازبینی کلیه اثار پذیرفته شده از ‪ ۲۵‬مهر تا ‪ ۵‬ابان ماه ‪ ۹۵‬خواهد بود‪.‬‬ ‫چهاردهمین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی دانشجویان‪ ۱۱‬تا‪ ۱۷‬اذرماه‪ ۱۳۹۵‬برگزار می شود‪.‬‬ ‫تشکیلنخستیندپارتماننمایش هایسنتیدرتماشاخانهمشایخی‬ ‫علی یداللهی از تشکیل دپارتمان نمایش های سنتی در تماشاخانه استاد مشایخی خبر داد‪ .‬یداللهی با بیان این‬ ‫خبر گفته‪ :‬طبق گفتگوهایی که با شاهین چگینی مدیر سالن مشایخی داشتیم قرار است دپارتمان تخصصی‬ ‫نمایش های س��نتی در این مجموعه راه اندازی بش��ود و بر این اساس عالوه بر اجرای نمایش های سنتی‪،‬‬ ‫دوره های تخصصی اموزش بازیگری سنتی هم برگزار خواهد شد‪ .‬یداللهی تاکید کرده‪ :‬متاسفانه هنرمندان‬ ‫نمایش هایسنتیجایگاهثابتیبرایاجرایاثارشانندارندوایننیازهمیشهحسمی شد؛خوشبختانهبهخاطر‬ ‫نگاه باز و عالقه شخصی اقای چگینی این ایده مطرح و پذیرفته شد؛ از این پس در این سالن یک سانس به‬ ‫اجرای این نوع نمایش اختصاص پیدا می کند‪ .‬کارگردان نمایش «تمنا» همچنین عنوان کرده‪ :‬با تعاملی که با‬ ‫مرکز هنرهای نمایشی داشتیم‪ ،‬قرار است تعداد از هنرمندانی که در جشنواره نمایش های ائینی سنتی اجراهای‬ ‫موفقی داشته اند بتوانند در این سالن به صحنه بروند‪ .‬یداللهی خاطر نشان کرده‪ :‬نمایش های سنتی در این سالن‬ ‫هم با همان شکل سنتی و موزه ای و هم با به کارگیری تفکرات و نگاه های جدید اجرا خواهند شد‪.‬‬ ‫نظرکده‬ ‫مهدی ژوله‪ :‬تئاتر بهترین فضا برای اموختن است‬ ‫هنرمند‪ :‬امیرمهدی ژوله نویسنده شناخته شده‬ ‫تلویزیون که برای نخس��تین بار بازیگری در‬ ‫تئاتر را با حضور در نمایش «دوباره اون اهنگ‬ ‫را بزن سم» تجربه می کند‪ ،‬درباره حضورش‬ ‫در ای��ن نمایش گفته‪ :‬من پیش از این تجربه‬ ‫بازی در استنداپ هایی که در برنامه هندوانه‬ ‫اجرا می شد را داشتم و استنداپ نمایشی نوعی‬ ‫از کمدی اس��ت ک��ه در ان اجرا کننده بدون‬ ‫وج��ود دیوار چهارم و به صورت مس��تقیم با‬ ‫شنوندگان صحبت می کند‪ .‬او ادامه داده‪ :‬این‬ ‫کمدی معموال توسط یک نفر اجرا می شود‪،‬‬ ‫در ای��ن نمایش کمدین با اجرای س��ریعی از‬ ‫داس��تان گویی‪ ،‬لطیفه و شوخی های کوتاه و‬ ‫گذرا و بداهه سازی هایی که جمع تماشاگران‬ ‫پذیرای انها باشند به انتقال مضامین می پردازد‪.‬‬ ‫اجراکنندهمعموالسرنوشتمسائلومعضالتی‬ ‫را که بسیار مهم و جدی اجتماع کلی را درگیر‬ ‫خود س��اخته به چالش می کشد‪ ،‬به این امید‬ ‫که باعث ش��گفتی و خنده تماشاگران شود و‬ ‫مشکالت اجتماع را با لبخند تبدیل به ارامش‬ ‫کند‪ .‬این تجربه و پاسخ خوبی که از مخاطبان‬ ‫برنامه یعنی مردم گرفت��م و اجراهایی که با‬ ‫بازیگران برنامه «دورهمی» داش��تم موجب‬ ‫شد که تصمیم بگیرم که با حضورم در عرصه‬ ‫تئات��ر‪ ،‬خودم را به عن��وان بازیگر تئاتر نیز به‬ ‫تثبیت برس��انم‪ .‬ژوله گفته‪ :‬برای من که پش‬ ‫از این طعم بازی در «دورهمی» و «خندوانه»‬ ‫را داشتم‪ ،‬پیش��نهاد بازی در نمایش «دوباره‬ ‫اون اهن��گ را بزن س��م» فرصت خوبی بود‬ ‫تا بهتر بتوانم بازیگری را دنبال کنم و به نظر‬ ‫من کس��ی که قصد دارد در عرصه بازیگری‬ ‫فعالیت کند بهترین فرصت و امکان بازی در‬ ‫تئاتر است و تئاتر فضای امن و ویژگی هایی‬ ‫دارد که فرصت اموختن را پیش روی بازیگر‬ ‫می گذارد‪ .‬او درباره ویژگی های مشترکی که‬ ‫با نق��ش وودی الن در نمای��ش «دوباره اون‬ ‫اهنگ را بزن س��م دارد» نیز عنوان کرده‪ :‬به‬ ‫نظر من میان نقش و شخصیت اصلی بازیگر‬ ‫نباید دنبال اشتراکاتی گشت‪ ،‬یک بازیگر باید‬ ‫این اش��تراکات را به وجود بی��اورد‪ .‬من چون‬ ‫طنزنویس هس��تم و نوع��ی ازدگی در لحنم‬ ‫هنگام صحبتکردندارم‪،‬وقتیپیشنهاد بازی‬ ‫در نقش وودی الن به من داده ش��د احساس‬ ‫کردم که با ش��خصیت او شباهت هایی دارم‬ ‫و ب��رای همین این نقش را پذیرفتم‪ .‬نمایش‬ ‫«دوباره اون اهنگ را بزن سم» نوشته وودی‬ ‫الن با کارگردانی داود بنی اردالن و نقش افرینی‬ ‫امیرمهدی ژوله‪ ،‬الناز حبیبی‪ ،‬پژمان جمشیدی‪،‬‬ ‫بهاره رهنما و اندریا نوشاد از ‪ ۲۲‬تیرماه تا ‪۱۰‬‬ ‫مردادماه در تاالر حافظ روی صحنه می رود‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫سینـــما‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫کیارستمی در زندگی ما و نسل های‬ ‫اینده ادامه خواهد داشت‬ ‫ناصر پویش‬ ‫اولین عکسی که از عباس کیارستمی دیدم روی جلد‬ ‫کتاب سینمای نوین بود در س��ال های اول انقالب‪،‬‬ ‫که عکس��ی از پش��ت صحنه فیلم همسرایان چاپ‬ ‫کرده بود‪ .‬در این عکس کیارس��تمی بر خالف بقیه‬ ‫عوام��ل به دوربین نگاه نمی کرد!جالب این که تا ان‬ ‫سال عکس هایی که از سینماگران دیده بودم نوعی‬ ‫خود تبلیغی در ان ها دیده می ش��د‪ .‬در حال و هوای‬ ‫نوجوان��ی ام این را چیزی دیگر یافتم‪ .‬درس��ت مثل‬ ‫زمانی که کتاب شعر «ابراهیم در اتش» احمد شاملو‬ ‫را بدس��ت گرفتم و یا تولدی دیگر فروغ فرخزاد و یا‬ ‫دیکته و زاویه غالمحسین ساعدی را‪ .‬چند سال بعد‬ ‫در یکی از جش��نواره های داخلی این فیلم را دیدم با‬ ‫ان شروع به شدت هیجان انگیزش! فیلمی سیاسی‬ ‫و جس��ورانه که نگاه دیگرگ��ون به فضای حاکم ان‬ ‫سال ها داشت‪.‬‬ ‫درس��ت یادم نیس��ت اما حدود یکس��ال بعد به طور‬ ‫اتفاق��ی در تلویزی��ون فیلم اولی ه��ا را دیدم‪ .‬فیلمی‬ ‫ش��اعرانه از فضای داخل مدرسه ای که روح دیگری‬ ‫از یک مدرسه را به نمایش می گذاشت! بخصوص در‬ ‫صحنه ای که همه شاگردان زمین را جارو می کردند‬ ‫و بخصوص لبخند ش��یرین پس��رک معلول و پرواز‬ ‫ش��اعرانه کیسه پالس��تیکی در هوا‪ .‬همین دو فیلم‬ ‫باعث ش��د که دریچه ای دیگر از س��ینما به رویم باز‬ ‫شود‪ .‬مگر می ش��د این همه در یک فیلم به زندگی‬ ‫نزدیک شد‪ .‬این دو فیلم زبان بسیار ساده ای داشتند‬ ‫اما بشدت تاویل پذیر بودند‪ .‬از اصول زیبایی شناختی‬ ‫خاص��ی پیروی می کردند که پیش از ان ندیده بودم‪.‬‬ ‫این مصادف بود با اش��نایی ارام ارام من با سینمای‬ ‫هنری جه��ان‪ .‬دی��دن فیلم هایی از فلین��ی‪ ،‬تروفو‪،‬‬ ‫برگمان‪ ،‬انتونیونی‪ ...،‬و همچنین اشنایی با فیلمسازان‬ ‫دیگر ایران همچون بیضایی و مهرجویی و بخصوص‬ ‫امیر نادری با فیلم دونده‪ .‬با دیدن فیلم مس��افر فیلم‬ ‫دیگر کیارستمی در همان سال ها دریافتم با سینمایی‬ ‫خاص روبرویم و اش��تباه نکرده ام و اصال این سینما‬ ‫تصادفی نیست‪ .‬بلکه بشدت اندیشمندانه و هدفمند‬ ‫است‪ .‬وقتی کودک فیلم بعد از ان همه سعی و تالش‬ ‫و جم��ع اوری پول از طریق عکس گرفتن از بچه ها‬ ‫با دوربین قدیمی که انفاقا کار نمی کند! برای س��فر‬ ‫به تهران و دیدن مس��ابقه تیم محبوبش که اتفاقا به‬ ‫خواب می رود و مسابقه را از دست می دهد! در پس‬ ‫سادگی و عریانی شخصیتش به پیچیدگی مناسبات‬ ‫انسانی می رسید که به شدت تکان دهنده بود‪.‬‬ ‫در جش��نواره فیلم فجر نوبت به دی��دن یکی از اثار‬ ‫ماندگار او فراهم شد‪ :‬خانه دوست کجاست؟ اما این‬ ‫بار بعنوان یک منتقد سینمایی در این جشنواره حضور‬ ‫داشتم‪ .‬شاعرانه گی و دوستی و بافت پیچیده روستای‬ ‫ماسوله ویژگی اثار قبلی کیارستمی را در فضایی دیگر‬ ‫به نمایش می گذاش��ت‪ .‬یادم هس��ت که این فیلم را‬ ‫ش��ش بار دیدم ‪ .‬این فیلم س��حر انگیز و به ش��دت‬ ‫عمی��ق و تاویل پذیر ب��ود‪ .‬در این فیلم همه فضای‬ ‫ایران را می ش��د دید‪ .‬فیلمساز در این فیلم همچون‬ ‫اس��اتید نگارگر ایرانی گویی کل هس��تی را در قاب‬ ‫تصویرش به نمایش دراورده بود‪ .‬شاید به خاطرهمین‬ ‫بود که فیلم در سراسر جهان دیده شد‪ .‬به دیدن استاد‬ ‫ب��ه کانون پرورش فکری رفت��م‪ .‬و این همزمان بود‬ ‫با توقیف فیلم مش��ق ش��ب! پس دعوت ش��دیم به‬ ‫نمایش خصوصی فیلم‪ .‬فیلمی به شدت تاثیرگذار که‬ ‫فضای سنتی اموزش و پرورش را بی رحمانه به انتقاد‬ ‫می گرفت‪ .‬بیشتر فیلم در یک اتاق بسته می گذشت اما‬ ‫هرگز بیینده احساس خستگی نمی کرد‪ .‬در ان زمان‬ ‫در جانبداری از فیلم نقدی نوشتم که در نشریه ارمان‬ ‫چاپ شد‪ .‬و این شروع دوستی من با استاد بود‪ .‬سال‬ ‫بعد کیارستمی با کلوزاپ نمای نزدیک امد که نقدی‬ ‫در س��تایش این فیلم در نشریه دنیای سخن نوشتم‪.‬‬ ‫در ان سال ها هنوز در سینمای ایران کمتر کسی این‬ ‫سینما را جدی می گرفت و از بحث های ما و مطالبی‬ ‫که در باره این فیلم ها می نوشتیم خوششان نمی امد‪.‬‬ ‫گویی سینمای ما همیشه از سینمای مستقل دوری‬ ‫می کرد و اهالی حرفه ای س��ینما از او بعنوان کس��ی‬ ‫که برای کودکان فیلم می س��ازد (ان هم به ش��کل‬ ‫تحقیرامیز‪ ،‬انگار یک استاد دانشگاه در باره یک معلم‬ ‫دبستان صحبت می کند) نام می بردند و کمتر کسی در‬ ‫باره این سینمای جدی حرف می زد و حمایت می کرد‪.‬‬ ‫جز چند منتقد فیلم همچون زنده یادایرج کریمی که‬ ‫در ان سال ها کتابی هم در باره اثار کیارستمی منتشر‬ ‫کرد‪ .‬در حالی که بسیاری از منتقدان معروف همچون‬ ‫خسرو دهقان و جویای نام همچون مسعود فراستی‬ ‫ان سال ها از سینمایش متنفر بودند‪ .‬یکروز که برای‬ ‫دیدنش به کانون رفته بودم دیدم نس��خه ای از فیلم‬ ‫گزارش بدستش رسیده که به اتفاق خودش و ابراهیم‬ ‫فروزش فیلم را دیدیم‪ .‬گزارش مثل دیگر فیلم هایش‬ ‫همچنان ساده اما پیچیده بود‪ .‬در فیلم های کیارستمی‬ ‫همه حرکات‪ ،‬رفتارها و کنش ها دلیل ویژه ای دارند‪.‬‬ ‫هیچ چی��ز باری به هر جهت و بی جه��ت وارد کادر‬ ‫نمی ش��ود‪ .‬تا ان موقع تقریبا همه کارهایش را دیده‬ ‫بودم‪ .‬در این س��ال ها همزم��ان با موفقیت های بین‬ ‫المللی کیارستمی دشمنی ها هم بیشتر شد که هرگز‬ ‫از معن��ای این حرف ها س��ردرنیاوردم‪ .‬حرف هایی از‬ ‫این دس��ت که‪ ،‬کیارستمی با س��یاه نمایی ایران به‬ ‫موفقیت های بین المللی دس��ت می یاب��د‪ ،‬یا این که‬ ‫فیلم های او اصال داس��تان ن��دارد‪ ...‬در حالی که در‬ ‫فیلم های او همیش��ه یک خط داس��تان گونه وجود‬ ‫دارد همچنان که خودش معتقد بود‪ ،‬سینما باید قصه‬ ‫داشته باشد‪ .‬اما قصه سینمایی نه قصه وامدار ادبیات‬ ‫یا ادبیات نمایشی و این یکی از ویژگی های سینمای‬ ‫او بود‪ .‬س��ینمای داس��تان گو از نوع ادبیات را باید در‬ ‫فیلم های هالیوودی دنبال کرد! یادم هست که در فیلم‬ ‫اژانس شیش��ه ای ابراهیم حاتمی کیا به او تاخت و در‬ ‫فیلمش طوری نش��ان داد که در بحبوحه داستانش‪،‬‬ ‫و حق خواهی حاج کاظم‪ ،‬او را مردی نش��ان داد که‬ ‫عینک دودی به چشم داشت و فقط فکرش در رفتن‬ ‫به خارج اس��ت‪ .‬البته علت این غرض ورزی ها کامال‬ ‫اشکار بود‪ .‬و هیچوقت پایانی نداشته و ندارد‪.‬‬ ‫در ان س��ال ها و در ادامه سه گانه فیلم های زندگی‬ ‫و دیگر هیچ و زیردرخت��ان زیتون قرار بود فیلمی با‬ ‫نام زنان ‪ +‬مردان بس��ازد که ادامه دلدادگی حس��ین‬ ‫و طاه��ره ب��ود‪ .‬اما این ب��ار این طاهره ب��ود که به‬ ‫حسین ابراز عالقه می کرد و حسین بی تفاوت بود و‬ ‫می گفت انچه بر ان ها گذشته فقط فیلم بوده؛ درست‬ ‫برعکس فیلم زیر درختان زیتون‪ .‬در این فیلمنامه من‬ ‫دستیارش بودم ‪ .‬یادم هست در دو جلسه کل فیلمنامه‬ ‫را برای��م تعریف کرد و من هم گفته های او را ضبط‬ ‫کردم‪ .‬بعد به من گفت ازادی هر چه خواستی به فیلم‬ ‫اضافه کنی‪ .‬دو هفته طول کشید تا من گفته های او را‬ ‫پیاده کردم‪ .‬اما هر چه کردم نتوانستم حتا یک جمله‬ ‫به ان اضافه یا کم کن��م‪ .‬انچه گفته بود ماحصلش‬ ‫یک فیلمنام��ه کامل بود‪ .‬بعد از ارائه به ارش��اد و نه‬ ‫ماه دوندگی در اخر فهمید که اراده ای هس��ت که او‬ ‫فیلم نسازد‪ .‬پس منصرف شد‪ .‬تا این که ‪ 76‬امد و او‬ ‫توانست دوباره فیلم بسازد‪ :‬طعم گیالس‪ .‬که توانست‬ ‫معتبرترین جایزه جهانی فیلم را از جش��نواره کن از‬ ‫ان خود کند‪ .‬بعد از جش��نواره هم یادمان هست چه‬ ‫استقبالی از او در فرودگاه شد!‬ ‫بعد از طعم گیالس و موفقیت های بزرگ سینمایی‪،‬‬ ‫کیارس��تمی همچن��ان فیلم ه��ای خوب بس��یاری‬ ‫س��اخت که هن��وز هم به نظرم باد م��ا را خواهد برد‬ ‫یکی از بهترین ها در این س��ال ها بوده است‪ .‬یکی از‬ ‫ویژگی های س��ینمای کیارستمی تجربه گرا بودنش‬ ‫است‪ .‬او در فواصل فیلم های مطرح و مهمی همچون‬ ‫طع��م گیالس‪ ،‬باد ما را خواهد برد و کپی برابر اصل‬ ‫فیلم جسورانه ای همچون ده و یا شیرین را می سازد‬ ‫که از نظر س��اختاری و بیان سینمایی به شدت بکر‬ ‫اس��ت و از زاویه دید جدیدی به سینما نگاه می شود‪.‬‬ ‫در این دو فیلم ظرفیت های جدیدی به زبان س��ینما‬ ‫می افزای��د که تا س��ال ها می توان ای��ن تجربه ها را‬ ‫گسترش داد‪ .‬در حالی که شاید هر فیلمساز دیگری‬ ‫بود همچنان س��ینمای نوع طعم گی�لاس را ادامه‬ ‫می داد‪ .‬اما او هرگز در مس��یر از پیش تعیین شده ای‬ ‫حرکت نکرد‪ .‬سینمای او مانند چشمه ای است که در‬ ‫راه به شاخه های بسیاری تبدیل می شود که هر یک‬ ‫از ش��اخه ها با ان که نش��ان از سرچشمه دارند اما از‬ ‫مسیرهای پر پیچ و خم و سراسر بکر و تازه می گذرند‪.‬‬ ‫در مدت ‪ 30‬سالی که کیارستمی را می شناختم با ان‬ ‫که دوس��تی و همکاری ام با ایشان فراز و فرودهایی‬ ‫داشت اما همیش��ه در دس��ترس بود‪ .‬برای خواندن‬ ‫فیل��م نامه و دیدن فیلمی که س��اخته بودی با همه‬ ‫مشغله های کاریش اماده بود‪ .‬اگر در خانه بود تلفنت‬ ‫را جواب می داد و هرگز با جایگاه کهکش��انی که در‬ ‫سینما داشت کهکشانی نشد‪ .‬او ایرانی بود و با تمامی‬ ‫ب��ی مهری ها و ک��م توجهی های داخل کش��ورش‬ ‫همیش��ه ایرانی مان��د‪ .‬در فیلم باد م��ا را خواهد برد‪،‬‬ ‫شخصیت اصلی فیلم کارگردانی ست که می خواهد‬ ‫از مرگ در حال اتفاق افتادنش فیلم بگیرد‪ .‬در جایی‬ ‫از فیلم او اس��تخوانی را از جوانی عاش��ق در حال‬ ‫حفر یک گودال می گی��رد‪،‬او در پایان فیلم موفق‬ ‫نمی ش��ود از مرگ فیلم بگی��رد‪ .‬در صحنه پایانی‬ ‫که تصمیم به بازگش��ت می گیرد در کنار چش��مه‬ ‫روستا می ایستد و استخوان را در چشمه ای که در‬ ‫روس��تا جاری می اندازد و بره ها از اب ان چش��مه‬ ‫سیراب می ش��وند‪ .‬گویی مرگ ادامه زندگی ست‪.‬‬ ‫گویی برای کیارس��تمی همچون خیام و یا هدایت‬ ‫مرگ ش��کل دیگری از زندگ��ی و ادامه در حیات‬ ‫دیگران اس��ت‪ .‬همچنان که کیارستمی در زندگی‬ ‫ما و نسل های بعدی ادامه خواهد داشت‪.‬‬ ‫نگاهی به زندگی و اثار «عباس کیارستمی» مردی که همیشه بی قرار بود‬ ‫محمد تقی زاده‬ ‫ارتیسـتایـرانی‬ ‫ژان‪-‬لوک گدار‪ :‬سینما با گریفیث اغاز‬ ‫می شود و با کیارستمی پایان می یابد‪.‬‬ ‫درگذشت عباس کیارس��تمی در سن ‪ 76‬سالگی در‬ ‫فرانس��ه در حالی رخ داد که پس از لخته شدن خون‬ ‫در مغزش از یکشنبه شب به کما رفت و پس از این که‬ ‫تالش پزشکان بیمارستان «مونسوری» پاریس برای‬ ‫احیاء وی بی ثمر ماند بعداز ظهر روز دوش��نبه در این‬ ‫بیمارس��تان از دنیا رفت‪ .‬این خبر در همان س��اعات‬ ‫ابتدایی نیمه شب دوشنبه ‪ 14‬تیرماه و بامداد سه شنبه‬ ‫به ش��دت فضای مجازی و رسانه های خبری داخلی‬ ‫و حتی خارج��ی را تحت تاثیر قرار داد‪ .‬کیارس��تمی‬ ‫هنرمن��دی که هیچگاه برای عوام فیلم نس��اخت و‬ ‫همیشه با زاویه نگاه خاص اش مسیری جدید در سینما‬ ‫بوجود اورده و همین نگاه باعث جلب توجه جهانیان به‬ ‫هنر ایران زمین شد‪ .‬او تنها به سینما خالصه نمی شد‬ ‫و هوش و اس��تعداد وی بسیار فراتر از سینما بود و با‬ ‫همین خالقیت هنر ایران را فرار از مرزهایش برد‪ .‬هنر‬ ‫ی‪‎‬هایکویشبعدهایدیگرکیارستمی‬ ‫عکاسیوشعرها ‬ ‫را بیشتر نمایان می کند‪ .‬از طرفی شخصیت کیارستمی‬ ‫نیز خاص خودش بود‪ ،‬او که به گواه بسیاری همیشه‬ ‫ادم خیر‪ ،‬مهربان و بخشنده ای بود و از بخل‪ ،‬حسد و‬ ‫کینه توزی چیزی در وجودش پیدا نمی شد و همواره‬ ‫با پژوهش��گران و برنامه ریزان جشنواره های خارجی‬ ‫را همراه��ی می کرد و مهم تر انکه‪ ،‬همگان به نقش‬ ‫بی بدیلش در حمایت از سینماگران جوان و مستقل در‬ ‫ایران و سراسر جهان شهادت می دهند‪ .‬چه بی شمار‬ ‫فیلم هایی دیده ایم که نام او را در تیتراژ خود داش��ته و‬ ‫نش��ان از سخاوت کیارستمی در سهیم شدن افکار و‬ ‫طرح ها و قصه هایش با دیگران دارد‪.‬‬ ‫فقدان درگذشت عباس کیارستمی برای هنر جهان‬ ‫انچن��ان س��نگین و بهت برانگیز بود ک��ه جهان به‬ ‫احترام وی س��رتعظیم فرود اورد‪ .‬پیام های رس��می‬ ‫بزرگان سیاست و هنر در سراسر جهان گواه بر بزرگی‬ ‫و عظم��ت این هنرمند ایرانی دارد‪ .‬در این میان نباید‬ ‫تالش ها و اقدامات اهالی سینما و مسئولین فرهنگی‬ ‫برای بازگش��ت پیکر کیارس��تمی به کشور و هرچه‬ ‫باشکوه تر برگزار شدن مراسم تشییع وخاکسپاری وی‬ ‫نادیده گرفت‪ .‬شاید این اتفاق یکی از معدود موضوعاتی‬ ‫باش��د که همدلی همه جانبه هنرمن��دان و صاحب‬ ‫مس��ندان را در تمام بخش هایش شاهد هستیم و باز‬ ‫اینگواهیبرسترگینامکیارستمیبرجریدهعالمهنر‬ ‫ایران زمین است‪.‬‬ ‫اکنون که دیگر او در میان ما نیس��ت یک س��وال در‬ ‫ذهنامن باقی می ماند که به راس��تی ما با مردی که‬ ‫پرچ مدار هنر ایران در جهان بود چه رفتاری داش��تیم‬ ‫و چقدر توانستیم او را درک کنیم؟! از اثاری که تولید‬ ‫کرد و در ایران اجازه اکران داشت چه استقبالی داشتیم‬ ‫و مس��ئولین فرهنگی در ط��ول دوران به خاطر کج‬ ‫سلیقگی هاچقدردلکیارستمیراشکستندوبهاثارش‬ ‫اجازه اکران نداده اند‪ .‬حال باید چند س��ال دیگر بگذرد‬ ‫ت��ا باری دیگر عالم هنر چون خالق «طعم گیالس»‬ ‫برایمان به ارمغان بیاورد؟! کاش قدر هنرمندان بزرگ و‬ ‫تکرار نشدنی مان را در زمانی که فرصت هست‪ ،‬بدانیم‬ ‫وکمی مهربان تر در مواجه به نگاه و خواستگاهشان‬ ‫باشیم‪ .‬که ناگهان چقدر زود دیر می شود!‬ ‫ایین بدرقه عباس کیارستمی روز یکشنبه ‪ 20‬تیرماه‬ ‫از مقابل س��اختمان کانون پرورش فکری کودکان و‬ ‫نوجوانان است‪ ،‬جایی که وی اولین فیلم اش را ساخته‬ ‫و اکنون اخرین س��کانس از زندگ��ی اش را به پایان‬ ‫ی وی نیز طبق وصیت‬ ‫خواهد رساند‪ .‬مراسم خاکسپار ‬ ‫خودش در لواسان خواهد بود‪ .‬شاید کیارستمی برای‬ ‫زم��ان خودش نبوده و بعدها تاریخ او را قضاوت کنند‬ ‫و اثارش چراغی برای ایندگان و راه گشای هنر هفتم‬ ‫در دنیا ش��ود‪ .‬در ادامه نگاهی اجمالی به زندگی و اثار‬ ‫شاخصعباسکیارستمیخواهیمداشت‪:‬‬ ‫عباس کیارستمی که بود؟ این سوال شاید اسان ترین‬ ‫و در عین حال سخت ترین پرسشی است که می توان‬ ‫دربارهکیارستمیپرسید‪.‬چراکهعباسکیارستمیکهاز‬ ‫نوجوانیبانقاشیواردهنرشدهبوددردانشکدههنرهای‬ ‫زیبایدانشگاهتهراننقاشیوطراحیرافراگرفت‪.‬پس‬ ‫از ان به طراحی جلد کتاب و پوستر پرداخت و در ادامه با‬ ‫ساخت تیتراژ فیلم وسوسه شیطان ساخته محمد زرین‬ ‫دست وارد سینما شد‪ .‬طراحی پوستر و ساخت تیتراژ‬ ‫رضا موتوری و قیصر باعث همکاری و رفاقت طوالنی‬ ‫او با مسعود کیمیایی شد و پس از ان به کانون پرورشی‬ ‫فکری کودکان و نوجوانان رفت ودر سال ‪ 1349‬فیلم‬ ‫کوتاه نان و کوچه را ساخت‪ .‬فعالیت در کانون پرورشی‬ ‫فکری ک��ودکان و نوجوانان نقطه عطفی در فعالیت‬ ‫هنری کیارستمی به حس��اب میاید چرا که اشنایی‬ ‫با فضای س��اده و با صداق��ت کودکان چیزی بود که‬ ‫کیارستمی با ان ارتباط عمیق و درستی برقرار می کرد‬ ‫و به همین خاطر بود که در ادامه فعالیت هایش چه در‬ ‫ساخت فیلم های کوتاه و مستند و چه فیلم های بلندش‬ ‫ردپای این کودکی و سادگی و معصومیت به وفور یافت‬ ‫میشود‪.‬کیارستمیفعالیتشدرساختفیلم هایکوتاهو‬ ‫مستند برای کانون پرورشی را تا حدود سال‪ 1353‬ادامه‬ ‫داد و در ای��ن مدت با بزرگانی چون امیر نادری‪ ،‬پرویز‬ ‫دوایی و حسن رفیعی همکاری کرد که جوایز بسیاری‬ ‫هم در جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان‬ ‫تهران و جشنواره مسکو وجشنواره فیلم ریمینی از ان‬ ‫خودکرد‪.‬شایدمطرح ترینفیلمکوتاهکیارستمیقضیه‬ ‫شکل اول شکل دوم باشد که در سال ‪ 1358‬ساخته‬ ‫و در سال ‪1388‬در فضای اینترنتی منتشر شد! فیلمی‬ ‫که برای راه حل مسئله ساده تنبیه دانش اموزان یک‬ ‫کالس با مطرح ترین چهره های سیاسی ان زمان به‬ ‫مصاحبه پرداخته بود و از این جهت و بخاط اظهار نظر‬ ‫برخی چهره های کونیست فیلم غیرقانونی اعالم شد و‬ ‫نمایش داده نشد‪.‬‬ ‫اولین فیلم بلند کیارس��تمی یعنی گزارش در س��ال‬ ‫‪ 1356‬توسط بهمن فرمان ارا تهیه شد‪ .‬بعد از انقالب‬ ‫کیارستمی هم فیلم کوتاه و مستند ساخت و هم طرح‬ ‫و ایده برای فیلمسازان دیگر ارائه کرد چنانکه به وضوح‬ ‫تاثیرات مس��تقیم و غیرمستقیم کیارستمی را در اثار‬ ‫فیلمس��ازان مطرحی چون مانی حقیق��ی (کارگران‬ ‫مشغول کارند)‪ ،‬جعفرپناهی( بادکنک سفید و طالی‬ ‫سرخ)‪ ،‬ابرهیم فروزش(کلید)‪ ،‬علیرضا رییسیان (سفر‬ ‫و ایس��تگاه متروک)‪ ،‬محمد علی طالب��ی (بید و باد)‬ ‫می ت��وان دید و نیکی کریمی و مانی��ا اکبری و ده ها‬ ‫فیلمساز جوان ایرانی که بعدها حتی موفق به دریافت‬ ‫جوایز جشنواره فیلم کن شدند از جمله اناهیتا قزوینی‬ ‫زاده که در سال ‪ 2013‬جایزه نخست فیلم های کوتاه‬ ‫سینه فونداسیون فستیوال کن را تصاحب کرد از جمله‬ ‫شاگردانکیارستمیبودند‪.‬‬ ‫پس از ساخت چند فیلم کوتاه دیگر اغاز موفقیت های‬ ‫فرامرزی کیارستمی شروع شد‪ .‬منتقدان سه فیلم خانه‬ ‫دوست کجاست؟ و زندگی و دیگر هیچ ‪ ۱۹۹۲‬و زیر‬ ‫درختان زیتون‪ ۱۹۹۴‬را به سه گانه کوکر یا سه گانه زلزله‬ ‫تشبیه کرده اند چون هر سه فیلم‪ ،‬روستایی به نام کوکر‬ ‫در ایران را به تصویر می کشد‪ .‬پایه فیلم به زمین لرزه‬ ‫رودبار و منجیل مربوط می شود که در ان ‪ ۴۰۰۰۰‬تن‬ ‫جانشان را از دست دادند‪ .‬کیارستمی از نمادهای زندگی‪،‬‬ ‫مرگ‪،‬تغییرودوامبرایارتباطسهفیلماستفادهمی کند‪.‬‬ ‫جشنواره لوکارنو‪ ،‬استانبول‪ ،‬مونترال‪ ،‬بوسان‪ ،‬امستردام‬ ‫و کن از جمله جشنواره هایی بودند که هریک از این‬ ‫س��ه فیلم در انها برگزیده یا نامزد بهرین فیلم شدند‪.‬‬ ‫کسانی همچون ادریان مارتین‪ ،‬سبک این سه گانه را‬ ‫یدانند‪ .‬مانند ارتباط الگوهای زیگزاگی در‬ ‫هندسی م ‬ ‫چشم اندازها و مناظر هندسی فیلم با زندگی واقعی و‬ ‫نیروهای جهانی‪ .‬فالش بک هایی که در مسیر پر پیچ و‬ ‫خم زندگی و دیگر هیچ دیده می شود‪ ،‬به نوبه خود ذهن‬ ‫بیننده را به فیلم خانه دوست کجاست در سال ‪،۱۹۸۷‬‬ ‫یعنی پیش از زلزله می برد‪ ،‬این مسئله به طور نمادین ما‬ ‫را به سوی اتفاقات بعد‪ ،‬در فیلم زیر درخت زیتون سوق‬ ‫می دهد‪ .‬در سال‪ ۱۹۹۵‬میالدی‪ ،‬میراماکس فیلمز‪ ،‬زیر‬ ‫درخت زیتون را در امریکا منتشر کرد‪ .‬کیارستمی برای‬ ‫فیلم تحسین ش��ده زیر درخت زیتون برای اولین بار‬ ‫نامزد دریافت نخل طالیی جشنواره فیلم کن شد‪.‬‬ ‫طعم گیالس در سال ‪ 1376‬شمسی یا ‪ 1997‬میالدی‬ ‫موفقبهدریافتبهترینفیلمجشنوارهکنیانخلطال‬ ‫شد که این اولین و اخرین موفقیت بین المللی سینمای‬ ‫ایران برای دریافت نخل طالی کن بوده است‪ .‬طعم‬ ‫گیالس فیلمی ضد مرگ و در مدح زندگی است که به‬ ‫واقع مانیفست مهم و تاثیرگذاری برای انسانها در همه‬ ‫ادوار و مکان ها است‪.‬‬ ‫کیارس��تمی در سال ‪ ۱۹۹۹‬فیلم باد ما را خواهد برد را‬ ‫جل��وی دوربین برد‪ .‬وی برای این فیلم نامزد دریافت‬ ‫جایزه شیر طالیی جشنواره فیلم ونیز بود اما موفق به‬ ‫کسب جایزه شیر نقره ای شد‪ .‬همچنین این فیلم‪ ،‬برنده‬ ‫جایزه فیپرشی جشنواره فیلم ونیز گردید و به عنوان‬ ‫یکی از صد اثر برتر س��ینمای جهان در دهه گذشته‬ ‫از نگاه برگزارکنندگان جشنواره بین المللی فیلم تورنتو‬ ‫انتخاب شد‪ .‬داستان فیلم در مورد گروهی روزنامه نگار‬ ‫است که برای تولید فیلمی مستند از ائین سوگواری به‬ ‫روستایی در کردستان می روند‪ .‬اما پیرزنی که قرار است‬ ‫بمیرد‪،‬نمی میرد‪.‬‬ ‫پس از س��اخت مستند ای بی سی افریقا در اوگاندا در‬ ‫سال ‪ ،2001‬در سال ‪ ۲۰۰۲‬میالدی‪ ،‬کیارستمی فیلم‬ ‫ده را کارگردانی کرد‪ .‬در این فیلم زنی درون خودرویی‬ ‫نشسته است و در ده سکانس با ده شخص گفتگوهایی‬ ‫انجام می دهد و نمایی از زندگی زن امروزی در ایران‬ ‫را نشان می دهد‪ .‬در این فیلم شخصیت اصلی داستان‬ ‫با پسرش‪ ،‬خواهرش‪ ،‬یک عروس اینده‪ ،‬یک فاحشه و‬ ‫پیرزنی مذهبی گفتگو می کند‪ .‬این سبک فیلم سازی‬ ‫توس��ط بس��یاری از منتقدان حرفه ای مورد همچون‬ ‫او اس��کات م��ورد تجلیل ق��رار گرفت‪ .‬اس��کات در‬ ‫نیویورک تایمز می نویسد‪« :‬کیارستمی عالوه بر اینکه‬ ‫شناخته شده ترین کارگردان ایرانی در سطح بین المللی‬ ‫در دهه گذش��ته بوده اس��ت‪ ،‬جزو پیشروان سینمای‬ ‫یداند خودرو مکانی ست برای‬ ‫اتومبیل نیز هست‪ ...‬او م ‬ ‫تفکر‪ ،‬مشاهده و باالتر از همه‪ ،‬صحبت کردن‪ .».‬کایه‬ ‫دو سینما نیز این فیلم را جزو ‪ ۱۰‬فیلم برتر دهه ‪۲۰۰۰‬‬ ‫معرفی کرد و این فیل��م نامزد دریافت نخل طالیی‬ ‫جشنواره فیلم کن‪ ۲۰۰۲‬شد‪.‬‬ ‫پس از ان بترتیب فیلم های پنج‪ ،‬ده روی ده‪ ،‬جاده های‬ ‫کیارستمی و بلیط ها را در حد فاصل سال های ‪2003‬‬ ‫تا ‪ 2005‬کارگردانی کرد‪ .‬او در ساخت فیلم بلیت ها با‬ ‫ارمانو اولمی و کن لوچ همکاری کرد‪ .‬فیلمی‪ ۳‬اپیزودی‬ ‫که کارگردان یکی از اپیزودهای ان کیارستمی بود‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۲۰۰۸‬میالدی‪ ،‬فیلم شیرین تجربی ترین فیم‬ ‫کیارستمی در مقام کارگردان و نویسنده ساخته شد‪ .‬این‬ ‫فیلم تصویرگر نگاه‪ ۱۱۳‬بازیگر زن‪ ،‬بدون هیچ سخنی‬ ‫به دوربین فیلمبرداری اس��ت‪ ،‬در حالی که صداهایی‬ ‫از قرائت منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی به‬ ‫گوشمی رسد‪.‬همهبازیگرانفیلمبه جزژولیتبینوش‪،‬‬ ‫ایرانی و همگی از هنرپیشگان حرفه ای سینما هستند‪.‬‬ ‫اینفیلمنامزدجایزهبهترینفیلمخارجیزبانجشنواره‬ ‫فیلم ونیز در سال‪ ۲۰۰۸‬شد‪ .‬شیرین به نوعی نگاهی به‬ ‫نسل های محتلف بازیگری ازن در ایران می اندازد و از‬ ‫پوری بنایی و حمیده خیر ابادی تا باران کوثری و پگاه‬ ‫اهنگرانی در ان ایفای نقش می کنند‪.‬‬ ‫کپی برابر اصل و مثل یک عاش��ق شروع جدیدی از‬ ‫خالقیت های هنری کیارس��تمی بود چرا که اولی در‬ ‫ایتالیا و دومی در ژاپن ساخته شد و با وجود اینکه هر دو‬ ‫در سالهای‪ 2010‬و‪ 2012‬نامزد نخل طالی کن شدند‬ ‫حرف و حدیث های زیادی بین منتقدان در مورد کیفیت‬ ‫فیلم ها بوجود امد‪ .‬زیرا کیارستمی از ان فضای کودکانه‬ ‫و روس��تایی ونابازیگران فاصله گرفته بود و سینمای‬ ‫داس��تانی با فرم روایی متفاوتی را شروع کرده بود که‬ ‫بهنظرخیلیموفقنمیامد‪.‬‬ ‫داوری در جشنواره های متعدد معتبر جهانی که اخیر‬ ‫عضویت در اکادمی اسکار هم به ان اضافه شده بود‪،‬‬ ‫اهنگسازی‪ ،‬طراحی صحنه‪ ،‬پوستر و لباس‪ ،‬تدوین و‬ ‫حتی بازیگری و رهبری اپرا‪ ،‬عکاسی طبیعت‪ ،‬و تالیف‬ ‫دوکتاب حافظ به روایت کیارستمی و سعدی از دست‬ ‫خویشتن فریاد از دیگر اثار این هنرمند همه فن حریف‬ ‫ایرانی به حساب می اید‪.‬‬ ‫کیارس��تمی همچن��ان بارها در لیس��ت مجالت و‬ ‫س��ایت های معتبر جهانی از جمله گاردین‪ ،‬تایم قرار‬ ‫گرفتوجوایزمتعددیازاکادمی هایمعتبرفیلمسازی‬ ‫و هنری جهان و دکترای افتخاری و جایزه یک عمر‬ ‫فعالیت هنری دریافت نمود‪ .‬او با فیلم های خود توانست‬ ‫شاعرانگی‪ ،‬چیدمان‪ ،‬طراحی‪ ،‬عکاسی و هنر و ادبیات را‬ ‫در یک قاب بگنجاند و همین عامل باعث شد سینمای‬ ‫خاص خودش را داشته باشد‪ .‬نوع روایت و شاعرانگی‬ ‫اثارش برای اهالی هنر ستودنی است‪.‬‬ ‫نگاه خاص کیارستمی به دنیای تصویر‪ ،‬او را نه تنها‬ ‫به یک فیلمساز مولف‪ ،‬بلکه عکاسی مطرح در جهان‬ ‫هنر نیز بدل کرد‪ .‬کیارستمی در بیان بصری خود نوعی‬ ‫شاعرانگی و چیدمان های دقیق از زیبایی و احساس‬ ‫داش��ت‪ .‬او در عکس های مفهومی اش جهان نازیبا را‬ ‫زیبا می دی��د و از زیبایی‪ ،‬مفهومی از جهان پیرامونی‬ ‫را به مخاط��ب ارزانی می کرد‪ .‬همی��ن نگاه خاص‪،‬‬ ‫کیارستمی را به عکاس رکورددار خاورمیانه بدل کرد‪.‬‬ ‫اثار او در حراج کریستیز دوبی و فیلیپس لندن در سال‬ ‫‪ 2008‬ب��ه مبلغ ‪ 133‬ه��زار دالر و ‪ 117‬هزار دالر به‬ ‫فروش رفت تا گواهی باشد از نگاه نقاشانه و شاعرانه‬ ‫کیارستمی که جهان هنر را به تحسین واداشته است‪.‬‬ ‫کیارس��تمی در س��ال های اخیر کارگاه های اموزشی‬ ‫متعددی را در شهرهای مختلف ایران و خارج از کشور‬ ‫برای هنرجویان برگزار کرد‪ .‬کیارستمی همواره معتقد‬ ‫بود زمانی می تواند از خود احساس رضایت کند که به‬ ‫جوان ها بیاموزد‪ ،‬چرا که مطمئن بود همان اندازه که به‬ ‫جوانان یاد می دهد از ان ها یاد می گیرد‪.‬‬ ‫کیارستمی داور سومین دوره جایزه معماری میر میران‬ ‫نیز بود و همچنین در کنار ناصر تقوایی‪ ،‬بهمن جاللی و‬ ‫سیف اهللصمدیانبهداوریاولینمسابقهعکسفرش‬ ‫دستباف در ایران پرداخت‪ .‬کیارستمی به همراه چندتن‬ ‫از معماران ایرانی نیز نمایش��گاه اثار معماری هفتم را‬ ‫برگزارکرد‪.‬‬ ‫او درمورد اشعار قدیمی و مدرن ایرانی تحقیق می کرد‬ ‫ورمانهممی نوشت‪.‬کیارستمیجاییگفت‪:‬بعضی ها‬ ‫ممکن است فکر کنند من می خواهم همه جا باشم‬ ‫و همه کار انجام بدهم‪ ،‬اما واقعیت این اس��ت که من‬ ‫همیشه بی قرارم‪ .‬شب ها فقط چهار ساعت می خوابم و‬ ‫باید سرم همیشه گرم باشد‪ .‬روزها می توانم فیلمبرداری‬ ‫کنم یا عکس بگیرم‪ .‬شب ها تاریک است و تنها کاری‬ ‫که می توانم انجام بدهم که داستان یا شعر بنویسم‪.‬‬ ‫اکادمی علوم و هنرهای سینمایی‪ ،‬بانی جوایز‪ ،‬اسکار‬ ‫چهارشنبه پیش فهرست کسانی را که برای عضویت‬ ‫از ان ها دعوت شده است‪ ،‬منتشر کرد که کیارستمی‬ ‫یکی از ان ها بود‪.‬‬ ‫ای��رج کریمی در ا ّولین کتابی که درباره ی س��ینمای‬ ‫کیارستمی نوشته شده او را در شمار رئالیست ها جای‬ ‫داده و نوشته‪« :‬رئالیسم مهم ترین و نیز بارزترین ویژگی‬ ‫سینمای کیارستمی است‪ ...‬عنو ِان رئالیسم مفهومی‬ ‫کم وبیشپیچیدهوحتیتاحدودیمبهماست‪.‬رئالیسم‬ ‫یکی از ش��یوه ها و روش های افرینش هنری اس��ت‬ ‫که سبک های متفاوتی را ش��امل می شود‪ .‬جای گاه‬ ‫کیارستمی در مقام فیلم س��ازی رئالیست‪ ،‬در حوزه ی‬ ‫کدام یک از مکتب های رئالیس��تی اس��ت؟ رئالیسم‬ ‫سینمای کیارستمی از یک سو نتیجه ی دل بستگی او‬ ‫به س��ینما ـ حقیقت (سینما ـ وریته) است و از سوی‬ ‫دیگر متاثر از نئورئالیس��م‪ .‬این دو شیوه ی سینمایی‬ ‫در اروپا نه زاییده ی ش��رایط یک س��انی بوده اند و نه‬ ‫هدف های همانندی را دنبال کرده اند‪ .‬مث ً‬ ‫ال نئورئالیسم‬ ‫اگرچه فرم ویژه ی خود را دارد ولی عمیق ًا از فرمالیسم‬ ‫سینما ـ حقیقت به دور است؛ فرمالیسمی که به نظر‬ ‫می رسد در این س��بک سینمایی مبنای افرینندگی‬ ‫اس��ت‪ ».‬کریمی بعد از این که دو فیلم تجربه و زنگ‬ ‫تفریح را مثال می زند توضیح می دهد که کیارستمی‬ ‫را‪« :‬نه فیلم س��ازی نئورئالیس��ت‪ ،‬بل که متاثر از ان‬ ‫خوانده ام؛ زیرا س��ینمای کیارستمی هیچ گاه به شو ِر‬ ‫عاطفی و انسانی و گستردگی اجتماعی مضمون های‬ ‫اثار نئورئالیستی نمی رسد‪ )۴ :۹۷( ».‬و مهم تر این که‪:‬‬ ‫«واقعیت برای کیارستمی چیزی است مق ّدس که او را‬ ‫افسون می کند‪ .‬به همین سبب است که این فیلم ساز‬ ‫به س��ادگی می تواند از تراولینگ یا ِک ِرین استثنایی و‬ ‫چشم گیری بگذرد‪ ،‬ا ّما به رغم اسیبی که ممکن است‬ ‫به انسجام کارش وارد اید‪ ،‬حاضر است زمانی طوالنی‬ ‫از فیل��م را به مث ً‬ ‫ال حرف های واقعی ادمی اختصاص‬ ‫دهد‪...‬چنینبه نظرمی رسدکهواقعیتبرایکیارستمی‬ ‫به طور فی نفسه گونه ای ارزش و میزان است‪ .‬عالقه ی‬ ‫او به استفاده از ادم های غیرحرفه ای به جای بازیگران‪،‬‬ ‫فیلم برداری در مکان های واقعی ‪ ،‬پرهیز از فانتزی و‬ ‫تخیل غیررئالیس��تی‪ ،‬دل بس��تگی اش به موضوع ها‬ ‫ّ‬ ‫روزمره و مانند ان‪ ،‬نش��ان می دهد که‬ ‫و برخوردهای ّ‬ ‫واقعیت برای این فیلم ساز مرجع ارزش های تصویری و‬ ‫روان شناختی بر پرده ی سینما است‪».‬‬ ‫با این توضیحات شاید کمی به ارزش و اعتبار این ابرمرد‬ ‫وعالیجنابسینماوهنرایرانیاشارهکوتاهیشدهباشد‬ ‫و نس��بت دادن واژه ارتیست یا هنرمند ایرانی به واقع‬ ‫بازنده این مرد شریف و وطن پرست بهترین توصیف‬ ‫باشد در اخر به بیان جمالت کوتاهی در وصف عالقه و‬ ‫عشقش به سرزمینش می پردازیم‪ .‬روحش شاد‪.‬‬ ‫«اگر درختی را که ریش��ه در خ��اک دارد از جایی به‬ ‫جای دیگر ببرید‪ ،‬ان درخت دیگر میوه نمی دهد و اگر‬ ‫بدهد ان میوه دیگر به خوبی میوه ای که در سرزمین‬ ‫مادری اشمی تواندبدهدنیست‪.‬اینیکقانونطبیعت‬ ‫است‪.‬فکرمی کنماگرسرزمینمرارهاکردهبودمدرست‬ ‫مانند این درخت شده بودم‪ - .‬عباس کیارستمی»‬ ‫سینـــما‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫‪7‬‬ ‫مهمترین رویدادهای سینمایی از نگاه «هنرمند»‬ ‫روزهای سخت سینمای ایران‬ ‫نگاهی به فیلم زاپاس چکیده ای از تجربه های قبلی بروز نیک نژاد‬ ‫سید رضا صائمی‬ ‫دردســـرهایمربــــی‬ ‫برزو نیک نژاد از قلم به دوربین رسید‪ .‬سال ها تجربه‬ ‫در فیلمنامه نوسی و خلق موقعیت و شخصیت ها و‬ ‫چه بسا همکاری و رفاقتش با محمد حسین لطبفی‬ ‫کمککردهتااواگرچهکارگردانیراتجربهکنداماتازه‬ ‫کار نباشد‪ .‬مجموعهدردسرهای عظیم اودر تلویزیون‬ ‫نشان داد که نیک نژاد به روایت قصه های پر اتفاق‬ ‫و فضاهای شلوغ و پرشخصیت ادامه دارد و همین‬ ‫روند را در فیلم س��ینمایی زاپاس هم می بینم‪ .‬تعدد‬ ‫شخصیت ها و تعدد خرده حوادثی که در مجموعه در‬ ‫دل یک کلیت ساختاری و پازل گونه به شکل گیری‬ ‫یک اثر واحد منجر می شود‪ .‬شاید کسی که اثار قبلی‬ ‫او را ندیده باشد با تماشای زاپاس احساس کند که‬ ‫شخصیت ها یا خرده روایت های فیلم اضافی است و‬ ‫مثال به حال خود رها شده تا تندی و کندی روایت‪،‬‬ ‫وزن مساوی ندارد اما تالش می کند تا قصه را عین‬ ‫خود زندگی روایت کند‪ .‬طبیعت زندگی همین است‬ ‫ک��ه دقیقا و بر مبنای قاعده خاصی‪ ،‬دچار نوس��ان‬ ‫نمی شود و قبض و بس ها و جزر و مدهای زندگی‬ ‫خارج از اراده انس��ان بر او عارض می شود‪ .‬این است‬ ‫که در یک روز ممکن است ساعت های تند بگذرد و‬ ‫لحظاتی کند و راکد‪ .‬این ها را گفتم تا هم با فضای‬ ‫ذهنی و سینمایی نیک نژاد اشنا شوید و هم تاکیدی‬ ‫باش��د بر اینکه این فیل��م‪ ،‬تراکم تجربه های قبلی‬ ‫اوس��ت که رد پای امضای انها را در فیلم می توان‬ ‫تش��خیص داد‪ .‬ضمن اینکه به نظر می رسد زاپاس‬ ‫نوع��ی ادای دین نیک نژاد ب��ه زادگاه خویش بوده‬ ‫و چه بسا بخش��ی از اتفاقات ان بازنمایی خاطرات‬ ‫کودکی و نوجوانی خودش باشد‪ .‬سعید (جواد عزتی)‬ ‫بازیکن تیم فوتبال شهرستان رامیان از توابع استان‬ ‫گلستان است‪ .‬مربی او (امیر جعفری) شوهرخاله اش‬ ‫است‪ .‬سعید دلداده نعنا (الناز حبیبی) دخترخاله خود‬ ‫اس��ت‪ .‬در یکی از مس��ابقه ها پای سعید به شدت‬ ‫اس��یب می بیند به گونه ای که دیگر قادر به فوتبال‬ ‫بازی کردن نیست‪ .‬شوهرخاله اش می گوید تا پایت‬ ‫خوب نشود دختر به تو نمی دهم چون همه زندگیت‬ ‫فوتبال است‪ .‬ناگهان خودش هم از مربی گری تیم‬ ‫برکنار می شود‪ .‬اما این ظاهر ماجراست ظاهری که‬ ‫البته ریتم و تعلیق و س��ویه س��رگرم فیلم را تامین‬ ‫می کند و قرار است که لبخندی هم بر لب مخاطب‬ ‫بنش��اند‪ .‬زاپاس البته به ملودرام نزدیک تر است که‬ ‫با توجه به لوکیش��ن و فضای قصه و مناسبات ان‪،‬‬ ‫قطعا یک ملودرام خانوادگی است‪ .‬همان ژانری که‬ ‫مخاطب ایرانی بیش از هر ژانر دیگری با ان ارتباط‬ ‫برقرار می کند اما در پس این فرم باید در پی مفاهیم‬ ‫اخالقی و انس��انی مثل قضاوت کردن‪ ،‬جوانمردی‪،‬‬ ‫عادالنه رفتار کردن و همه ان ارزش های س��نتی و‬ ‫اصیل ماست که بنیان های نظام خانوادگی را تحکیم‬ ‫و تقویت می کرد و اکنون در پس مناسبت های مادی‬ ‫کمرنگ شده است‪ .‬رفاقت های که قربانی و زخمی‬ ‫رقابت ها شده! شاید فوتبال در اینجا همان عنصری‬ ‫است که هم به معنای نمادین و هم نهادین می توان‬ ‫ماهیت این رقابت را نش��ان دهد‪ .‬زخمی شدن پای‬ ‫سعید در فوتبال و در پایان اخراج شوهر خاله از مربی‬ ‫گری‪ ،‬تصویری از همین زخم و اسیب های باشد که‬ ‫رقابت های ناس��الم به شخصیت و زندگی انها وارد‬ ‫کرده است‪ .‬از سوی دیگر باید به عنصر عشق هم در‬ ‫فیلم توجه کرد که زاپاس را به یک ملودرام عاشقانه‬ ‫نزدیک ترمی کندیافیلمیطنازانه‪.‬عشقسعیدبهنعنا‬ ‫وعشقعموینعنا(احمدمهرانفر)بهخورشید(شبنم‬ ‫مقدمی)تاکیدیبرفقدانهمانکیمیاییاستکهدر‬ ‫رقابت های زندگی های امروز از یادها رفته یا اهتمامی‬ ‫به ان نمی ش��ود‪ .‬با این ح��ال تالش برای صیانت‬ ‫از خان��واده و ابروی خانوادگی در کنار نگرانی برای‬ ‫اینده فرزند را هم باید مصادیق این عشق دانست‪.‬‬ ‫یکی از نکات جالب فیلم تفسیر از دل و کار دل در‬ ‫موقعیت ها و کنش��مندی های مختلف است که از‬ ‫زبان کودک در نریش��ن می شنویم‪ .‬مثال دلنگرانی‪،‬‬ ‫دلدادگی‪ ،‬دلواپسی‪ ،‬دلسوزی و مفاهیم دیگری که از‬ ‫ترکیب دل با احساسات ادمی خلق می شود تاکیدی‬ ‫بر همین معناست‪ .‬جای خالی عشق را می توان در‬ ‫زخم و رنج های شخصیت های قصه دریافت‪ .‬بافت‬ ‫جغرافیای منطقه و لوکیشن را نباید در بازنمایی این‬ ‫مفاهیم دست کم گرفت‪ .‬طراحی صحنه و لباس و‬ ‫چهره از جمله عناصر تکنیکی اثر هستند که جلب‬ ‫توجه می کند و البته برخی قاب بند های چشم نوازی‬ ‫که از منطقه شمال و لوکیشن قصه می بینم‪ .‬به این‬ ‫موارد اضافه کنید رابطه امیر جعفری و ریما رامین فر‬ ‫هم به عنوان همس��ر واقعی و هم به عنوان همسر‬ ‫دراماتیکی که بر جذابیت فیلم افزودند‪ .‬از ان طرف‬ ‫بازی خوب شبنم مقدمی و شخصیت با نمک احمد‬ ‫مهرانفر را نباید نادیده گرفت که در نهایت موجب‬ ‫شده مخاطب از بازی انها‪ .‬به نظر من بیش از همه‬ ‫ریما رامین فر لذت ببرند‪ .‬رابطه خواهری او و خورشید‬ ‫نیز تاثیر گذار درامده و گاه نسبت خواهری این دو در‬ ‫فیلم ابد و یک روز را تداعی می کند‪ .‬ش��اید سادگی‬ ‫و بی پیرایگی زندگی انها که علی رغم مناقش��اتی‬ ‫که دارند رابطه عاطفی شان دچار خلل نمی شود به‬ ‫صمیمت فیلم افزوده اس��ت‪ .‬این صمیت در روایت‬ ‫موجب شیرینی فضای کار شده و علی رغم اینکه‬ ‫گاه فیلم را به سریال های تلویزیونی شبیه می کند‬ ‫اما می تواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند‪ .‬حضور‬ ‫بازیگرانی مثل امیر جعف��ری‪ ،‬جواد عزتی و مهران‬ ‫احمدی نباید منجر به این اشتباه و ذهنیت شود که‬ ‫زاپاس یک فیلم کمدی اس��ت‪ .‬زاپاس صحنه های‬ ‫کمیک دارد و از ش��وخی های کالمی بهره می برد‬ ‫اما یک فیلم کمدی نیست‪ .‬زاپاس بیش از هرچیزی‬ ‫یک فیلم خانوادگی است که پیام اصلی ان مراقبت و‬ ‫صیانت از خانواده است‪ .‬گویی مربی گری و مدیریت‬ ‫خانواده در این کنش��مندی به قیاسی نمادین برای‬ ‫تاکید بر مسئولیت پذیری نسبت به خانواده است‪.‬‬ ‫اگر بازی جوانمردانه در فوتبال یک ارزش و افتخار‬ ‫اس��ت رعایت قوانین اخالقی در بازی زندگی نیز‬ ‫مایه اعتبار و امتداد ان است‪ .‬زاپاس دعوت به خانه‬ ‫و خانواده است‪.‬‬ ‫در روزهایی که همگان تحت تاثیر درگذشت کیارستمی بودند‪ ،‬خبر درگذشت دیگری هم منتشر‬ ‫ش��د؛ ملیحه نیکجومند بازیگر که در پی وقوع یک س��انحه از هفته گذشته در بیمارستان خاتم‬ ‫النبیاء بستری شده بود‪ ،‬روز پنجشنبه ‪ 17‬تیر از دنیا رفت‪ .‬ملیحه نیکجومند با نام مستعار «شیده‬ ‫رحمانی» و متولد ‪ ۱۳۱۱‬در همدان‪ ،‬سال ‪ ۱۳۳۱‬با فعالیت در تئاتر سپاهان به عرصه هنری وارد‬ ‫شد و در سال ‪ ۱۳۳۴‬در فیلم «خسیس» به ایفای نقش پرداخت و سال ‪ ۱۳۳۷‬نیز فعالیت در دوبله‬ ‫فیلم را اغاز کرد‪ .‬از جمله اثار این بازیگر طی چهار دهه فعالیت هنری اش می توان به نمایش های‬ ‫«همسایه ها»‪« ،‬هملت»‪« ،‬باغ البالو»‪« ،‬فالگیر»‪« ،‬ایینه شکسته»‪« ،‬موش و گربه»‪ ،‬فیلم های‬ ‫«جدایی»‪« ،‬شازده احتجاب»‪« ،‬مردی که زیاد می دانست»‪« ،‬فرار»‪« ،‬اوار»‪« ،‬مادیان»‪« ،‬اتش‬ ‫در زمستان»‪« ،‬ان سوی مه»‪« ،‬ماموریت»‪« ،‬طلسم»‪« ،‬بهار در پاییز»‪« ،‬هی جو»‪« ،‬شب دهم»‪،‬‬ ‫«به خاطر همه چیز»‪« ،‬افسانه مه پلنگ» و سریال هایی مانند «سربداران»‪« ،‬بوعلی سینا»‪« ،‬پاییز‬ ‫بلند»‪« ،‬این خانه دور است»‪« ،‬سفر به سرزمین مالئک» و «اشپزباشی» اشاره کرد‪.‬‬ ‫ام��ا این تنها خبر درگذش��ت روز ‪ 17‬تیر نبود چراکه بهمن زرین پ��ور کارگردان و بازیگر نیز در‬ ‫همی��ن روز از دنی��ا رفت‪ .‬او که مدتی در بس��تر بیم��اری بود‪ ،‬در خانه اش واقع در اس��تان البرز‬ ‫درگذش��ت‪ .‬مراس��م تشییع پیکر این هنرمند س��اعت ‪ ۱۰‬صبح (جمعه‪ ۱۸ ،‬تیرماه) در قبرستان‬ ‫بهشت سکینه کرج برگزار شد‪ .‬بهمن زرین پور که به عنوان کارگردان‪ ،‬بازیگر و فیلمنامه نویسی در‬ ‫سینما‪ ،‬تلویزیون و همچنین تئاتر فعالیت داشت‪ ،‬متولد ‪ ۱۳۲۰‬در کرمانشاه بود‪ .‬او از سال ‪۱۳۴۵‬‬ ‫با بازی در نمایش «تیارت فرنگی» فعالیت هنری اش را اغاز کرد و سال ‪ ۱۳۵۰‬نیز وارد سینما‬ ‫ش��د‪ .‬از جمله فیلم های او به عنوان بازیگر‪ ،‬فیلمنامه نویس و کارگردان می توان به «ستارخان»‪،‬‬ ‫«جدال»‪« ،‬کوس��ه جنوب»‪« ،‬پرواز در قفس»‪« ،‬تا اخرین نفس»‪« ،‬س��ردار جنگل»‪« ،‬مدرک‬ ‫جرم»‪« ،‬تحفه ها»‪« ،‬زرد قناری»‪« ،‬دختری با کفش های کتانی»‪« ،‬زشت و زیبا»‪« ،‬هفت ترانه»‬ ‫و «از رییس جمهور پاداش نگیرید» اشاره کرد‪« .‬حکایت عاشقی» اخرین فعالیت بازیگری او بود‬ ‫که چندی پیش اکران ش��د و به خاطر ان موفق به دریافت دیپلم افتخار از جش��نواره فیلم فجر‬ ‫شد‪ .‬زرین پور به عنوان کارگردان نیز ساخت سریال هایی را در کارنامه اش دارد که از میان ان ها‬ ‫می توان به «عطر گل یاس»‪« ،‬اوای فاخته»‪« ،‬جهان وارونه»‪« ،‬زیر چتر خورشید»‪« ،‬زیر گنبد‬ ‫کبود»‪« ،‬خاله خانوم» و «هتل پیاده رو» اشاره کرد‪.‬‬ ‫ماجرای حذف سرود ای ایران از فیلم دراکوال‬ ‫رضا عطاران گفته اس��ت که صدای ش��جریان از فیلم دراکوال حذف ش��ده اس��ت و بعضی از‬ ‫پایگاههای خبری فرصت را برای کژتابی مناسب دیده اند و اضافه کرده اند‪ ،‬پس از حذف ربنای‬ ‫ش��جریان از صدا و س��یما‪ ،‬ای ایران از سینما حذف شده است‪ .‬روابط عمومی سازمان سینمایی‬ ‫جهت تنویر افکار عمومی اعالم می کند‪ ،‬شورای پروانه نمایش به دلیل استفاده بسیار نامناسب‬ ‫ازاین ترانه ملی ودر جهت حفظ کرامت موسیقی ملی‪ ،‬این نحوه برخورد را شایسته استاد شجریان‬ ‫وسینمای ایران نمی داند‪ .‬این گزارش می افزاید؛ شورا با توجه به اینکه در سکانسی از فیلم دراکوال‬ ‫ترانه ایران ای سرای امید شجریان استفاده شده بود که چند معتاد در حال تریاک کشیدن‪ ،‬چرت‬ ‫زدن و پس از ان ورزش و تالش برای ترک کردن بودند از این ترانه استفاده شده بود‪.‬شورا اعالم‬ ‫کرد که این استفاده نابجا از این ترانه ضمن اینکه وهن این سرود است توهین به استاد شجریان‬ ‫و ایران نیز می باشد‪.‬‬ ‫خبر درگذشت ملکه رنجبر بازیگر سینمای ایران تکذیب شد‬ ‫محمد رحمانی روابط عمومی موسس��ه هنرمندان پیشکوس��ت با تکذیب این خبر افزود‪ :‬حال‬ ‫ایش��ان خوب است و در س�لامتی کامل هستند‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬پنجشنبه ‪ ۱۷‬تیر مراسمی برای‬ ‫هنرمندان برگزار ش��ده که ایشان نیز حضور داشتندهمچنین طی گفتگوی که با پرستار ایشان‬ ‫داشتم مشخص شد که خبر فوت ایشان صحت ندارد و وی هم اکنون در سالمت کامل است‪.‬‬ ‫یکی از بازیگران سینما در اینستاگرام خود نوشته بود که ملکه رنجبر درگذشت‪.‬‬ ‫اعالم اخرین امار فروش فیلم ها از سوی پخش کنندگان‬ ‫فروش ‪ 80‬میلیونی «دختر» در عید فطر‬ ‫هنرمند‪:‬اخرینامارفروشفیلم هاتاپایانتعطیالت‬ ‫عید سعید فطر از سوی پخش کنندگان اعالم شد‪.‬‬ ‫علی سرتیپی مدیر ش��رکت پخش «فیلمیران»‬ ‫مجموع فروش «دراکوال»ی رضا عطاران را پس از‬ ‫‪ ۹‬روزنمایش‪،‬یکمیلیاردو‪ ۲۷۰‬میلیونتوماناعالم‬ ‫کرد‪ .‬او که تهیه کنندگی این فیلم را هم برعهده دارد‪،‬‬ ‫فروش این فیلم را فقط در جمعه گذشته ‪ ۱۷‬تیرماه‬ ‫‪ ۱۶۰‬میلیون تومان عنوان کرد‪« .‬دراکوال» با بازی‬ ‫رضا عطاران‪ ،‬لوون هفتوان‪ ،‬ویشکا اسایش‪ ،‬سیامک‬ ‫انصاری‪ ،‬ژاله صامتی‪ ،‬لیال بلوکات‪ ،‬امید روحانی و‪،...‬‬ ‫با ‪ ۲۵‬سالن نمایش در تهران‪ ،‬یک میلیارد تومان و با‬ ‫داشتن‪ ۱۰‬سالن در دیگر شهرها‪ ۲۷۰،‬میلیون تومان‬ ‫فروش داشته اس��ت‪ .‬در خالصه ی این فیلم امده‬ ‫است‪« :‬الو‪...‬سالم قربان‪...‬خوبین‪ ...‬اقا منو دزدیدن‪...‬‬ ‫بله‪ ...‬نمی شناسمشون‪ ...‬نه خیر سرکاری چیه‪...‬من‬ ‫چه می دونم چرا گوشیمو نگرفته‪ ۳۸ ...‬سال‪ ،‬سنمو‬ ‫چرا می پرس��ین؟‪...‬نمی دونم کجا‪ ...‬شما باید پیدام‬ ‫کنین‪...‬اقا من گوشی ام ایفونه‪ ...‬ردیاب دارد‪...‬نمی‬ ‫شه پیدام کرد؟‪...‬اقا اومد‪...‬من قطع می کنم‪ »...‬فیلم‬ ‫«بارکد» به کارگردانی مصطفی کیایی‪ ،‬در استانه ی‬ ‫فروش چهار میلیاردی است‪.‬‬ ‫س��رتیپی با اشاره به این فیلم‪ ،‬مجموع فروشش را‬ ‫پس از چهار هفته نمایش و با در اختیار داشتن ‪۵۰‬‬ ‫سالن‪ ،‬سه میلیارد و ‪ ۹۸۰‬میلیون تومان عنوان کرد‬ ‫که از این مقدار‪ ،‬دو میلیارد و ‪ ۸۰۰‬میلیون ان متعلق‬ ‫ب��ه فروش تهران و یک میلیارد و ‪ ۱۸۰‬میلیون ان‬ ‫فروش دیگر شهرهای ان است‪.‬‬ ‫در توضی��ح فیلم «بارکد» که در ان به��رام رادان‪،‬‬ ‫محسنکیایی‪،‬پژمانبازغی‪،‬سحردولتشاهی‪،‬بهاره‬ ‫کیان افشار و‪ ...‬به ایفای نقش می پردازند‪ ،‬امده است‪:‬‬ ‫«پش��ت هر ادمی یه داس��تانی هست و پشت هر‬ ‫داستانی یه ادم‪ ،‬بهتره قبل از هر قضاوتی یکم صبر‬ ‫داشته باشیم‪ .».‬فروش شامگاه ‪ 17‬تیر ماه این فیلم‬ ‫نیز به‪ ۲۰۰‬میلیون تومان رسیده است‪.‬‬ ‫«ایس��تاده در غبار» به کارگردانی محمدحس��ین‬ ‫مهدوی��ان‪ ،‬دیگر فیلمی که پخش ان را فیلمیران‬ ‫ب��ر عه��ده دارد‪ ۸۲۰ ،‬میلی��ون در ته��ران و ‪۱۴۰‬‬ ‫میلیون تومان در شهرستان ها فروش داشته است‪.‬‬ ‫س��رتیپی مجموع فروش «ایستاده در غبار» که از‬ ‫‪ ۱۹‬خردادماه اکران ش��ده است و درباره ی زندگی‬ ‫جاویداالثر احمد متوس��لیان است را ‪ ۹۶۰‬میلیون‬ ‫تومان با در اختیار داش��تن ‪ ۴۱‬سالن نمایش اعالم‬ ‫کرد‪ .‬در بهترین فیلم سی وچهارمین جشنواره فیلم‬ ‫‪ ۷۰۰‬میلیون تومان در تهران و یک میلیارد و ‪۳۴۰‬‬ ‫میلیون تومان در دیگر شهرها فروش داشته است‪.‬‬ ‫غالمرضا فرجی‪ ،‬مدیر پخش حوزه هنری‪ ،‬فروش‬ ‫فیلم «زاپاس» به کارگردانی ب��رزو نیک نژاد ‪۳۰۰‬‬ ‫میلیون تومان اعالم کرد‪ .‬این فیلم با داش��تن ‪۲۲‬‬ ‫سالن در تهران و پس از ‪ ۹‬روز نمایش‪ ۲۷۵ ،‬میلیون‬ ‫تومان و در دیگر شهرها با داشتن ‪ ۵‬سالن و پس از‬ ‫‪ 3‬روز نمایش‪ ۲۵،‬میلیون تومان فروش داشته است‪.‬‬ ‫در این فیلم که درامی اجتماعی با روایتی ش��یرین‬ ‫فجر‪ ،‬هادی حجازی فر در نقش احمد متوس��لیان‪،‬‬ ‫امیرحسین هاشمی‪ ،‬ابراهیم امینی و عماد محمدی‬ ‫بازی دارند‪ .‬مدیر شرکت فیلمیران در پایان از فروش‬ ‫سه میلیارد و‪ ۴۰‬میلیون تومانی «رسوایی‪ »۲‬اخرین‬ ‫ساخته ی مسعود ده نمکی خبر داد‪ .‬این فیلم ‪ ۲‬ماه‬ ‫پس از اکرانش و با داشتن ‪ ۱۳‬سالن‪ ،‬یک میلیارد و‬ ‫است‪ ،‬امیر جعفری‪ ،‬ریما رامین فر‪ ،‬جواد عزتی‪ ،‬الناز‬ ‫حبیبی‪،‬احمدمهران فر‪،‬شبنممقدمی‪،‬ماهاننصیری‬ ‫به ایفای نقش می پردازند‪.‬‬ ‫«دخت��ر» رضا میرکریمی نی��ز پس از ‪ ۱۵‬روز‬ ‫نمای��ش به مجموع فروش��ی در ح��دود ‪۵۰۰‬‬ ‫میلیون تومان رسید‪.‬‬ ‫محمدرضا صابری‪ ،‬مدیر ش��رکت «نور تابان» که‬ ‫پخ��ش این فیلم را بر عهده دارد‪ ،‬فروش این فیلم‬ ‫را در تعطیالت عید فطر بسیار خوب ارزیابی کرد و‬ ‫اعالم کرد که این فیلم فقط در شامگاه ‪ 17‬تیر ماه‬ ‫فروش��ی بالغ بر ‪ ۸۰‬میلیون تومان در تهران داشته‬ ‫است‪« .‬دختر»داستاناقایعزیزی راروایتمی کند‬ ‫ک��ه سرپرس��ت بخش‬ ‫تعمی��رات و نگه��داری‬ ‫پاالیشگاه ابادان است‪ .‬او‬ ‫برای مراسم خواستگاری‬ ‫دخترش اماده می شود و‬ ‫ستاره دختر دیگرش در‬ ‫همان روز برای شرکت‬ ‫درجشنخداحافظییکی‬ ‫از دوستان ه مدانشگاهی اش‪ ،‬قصد سفر به تهران را‬ ‫دارد‪ .‬پدرش به دالیلی به این سفر مشکوک است‬ ‫و این اغاز ماجراس��ت‪ .‬در این فیلم فرهاد اصالنی‪،‬‬ ‫مریال زارعی‪ ،‬شاهرخ فروتنیان و ماهور الوند بازی‬ ‫می کنند‪« .‬ا اادت نمی کنیم» به کارگردانی ابراهیم‬ ‫ابراهیمی��ان نیز پس از ‪ ۲۸‬روز نمایش‪ ،‬به مجموع‬ ‫فروش یک میلیارد و ‪ ۴۲۷‬میلیون تومانی رس��یده‬ ‫است‪ .‬احمد مختاری‪ ،‬مدیر پخش «هدایت فیلم»‬ ‫فروش این فیلم را در تهران با داش��تن ‪ ۱۲‬سالن‪،‬‬ ‫ی��ک میلی��ارد و ‪۱۰۷‬‬ ‫میلی��ون توم��ان و در‬ ‫دیگر شهرها با داشتن‬ ‫‪ ۳۰‬سالن ‪ ۳۲۰‬میلیون‬ ‫ت��وان اعالم ک��رد‪ .‬در‬ ‫خالصه ی ای��ن فیلم‬ ‫ک��ه در ان محمدرضا‬ ‫فروت��ن‪ ،‬س��اره بیات‪،‬‬ ‫حمیدرضا اذرنگ‪ ،‬هدیه تهرانی‪ ،‬به ایفای نقش‬ ‫می پردازند‪ ،‬امده است‪« :‬وقتی همه چی خوبه و‬ ‫خوشه زندگی کردن هنر نیست‪».‬‬ ‫‪8‬‬ ‫تجسمی‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫چهره دیگری از عباس کیارستمی‬ ‫قاب هاییکه خالی‬ ‫خواهند ماند‪...‬‬ ‫هنرمند‪ :‬عباس کیارس�تمی هشت س�ال پیش توانس�ت با یک منظره ی برفی رکورد فروش‬ ‫گران ترین عکس در خاورمیانه را از ان خود کند؛ مردی که اگر چه او را بیشتر با سینمای خاص‬ ‫و فیلم های متفاوتش می شناسند‪ ،‬اما توانست چهره ای متفاوت از خود را با دوربین اش به نمایش‬ ‫بگذارد‪ .‬کیارس�تمی کارگردان سرشناس ایرانی و برنده ی نخل طالی کن بیشتر به خاطر نوع‬ ‫س�ینمای متفاوت و خاص اش در داخل و خارج از ایران ش�ناخته می شود‪ ،‬اما چند سا ل بود در‬ ‫زمینه های دیگری نیز فعالیت می کرد که یکی از مهم ترین ان ها در حوزه ی عکس و عکاسی بود‪.‬‬ ‫این کارگردان و عکاس در روزهایی که هنگام فیلمبرداری اثارش به لوکیشن فیلم ها می رفت‪،‬‬ ‫دوربین به دست می گرفت و عکاسی می کرد‪ .‬عالقه ی او به عکاسی و مدیوم عکس تا اندازه ای‬ ‫بودکهسال‪ 91‬درافتتاحیهمجموعهعکس هایسیاهوسفیدشازمناظربرفیگفتهبود‪«:‬معموال‬ ‫عکس های من روی س�ینمایم تاثیرگذار بوده و کمتر سینمای من از عکس هایم تاثیر گرفته‬ ‫است‪ ».‬عباس کیارستمی متولد سال ‪ 1319‬و دارای مدرک لیسانس نقاشی از پردیس هنرهای‬ ‫زیبای دانشگاه تهران است‪ .‬شاید به همین دلیل است که عکس های او نمایی نقاشی گونه دارند‬ ‫و منظره ها مانند یک تابلوی نقاشی توجه مخاطبان را جلب می کنند‪ .‬کیارستمی بارها از مجموعه‬ ‫عکس هایش نمایشگاه برگزار کرده است؛ نمایشگاه هایی که هربار بیشترین تعداد مخاطبان‬ ‫و عالقه مندان به هنر و عکاس�ی را در گالری ها دور هم جمع کرده اس�ت‪ .‬اخرین نمایش�گاه‬ ‫عکس های این کارگردان‪ ،‬دی ماه‪ 94‬در گالری «بوم» برگزار شد‪ .‬نمایشگاه «چهارفصل» شامل‬ ‫‪ 29‬عکس در ابعاد بسیار بزرگ از شش مجموعه «سفید برفی»‪« ،‬راه ها»‪« ،‬مهتاب»‪« ،‬دیوار»‪،‬‬ ‫«درها و یادها» و «پنجره رو به حیات» و یک ویدئوارت بود‪ .‬او درباره ی عکس هایش گفته بود‪:‬‬ ‫«برخی از عکس هایم را زمانی گرفتم که به دنبال لوکیش�ن برای فیلمبرداری اثارم بودم‪ .‬حتی‬ ‫هنگام فیلم برداری نیز یک یا دو روز را به عکس گرفتن اختصاص می دادم‪ .‬با این حال‪ ،‬وقتی فیلم‬ ‫ی که عکس می گیرم‪ ،‬یک عکاس‪ ».‬نمایشگاه عکس های‬ ‫می سازم‪ ،‬فقط یک کارگردانم و زمان ‬ ‫او فقط به ایران محدود نمی شود‪ ،‬او عکس هایش را در کشورهای دیگر نیز به نمایش گذاشته‬ ‫است‪ .‬موزه ی لوور پاریس در روزهای ‪ 19‬تا ‪ 22‬نوامبر (‪ 28‬ابان تا اول اذر ‪ )88‬نمایشگاهی را‬ ‫با عنوان «عکس پاریس ‪ »2009‬شامل عکس های این هنرمند برگزار کرد‪ .‬همچنین سال ‪86‬‬ ‫نمایشگاهی از عکس ها او در موزه ی هنر «شهر امپراتوری» در پکن برگزار شد‪ .‬در همان سال‪،‬‬ ‫مجموع ه عکس های «جاده ها » و «س�فید برفی» این هنرمند برای نمایشی ‪ 42‬روزه‪ ،‬به ترکیه‬ ‫فرستاده شد‪ .‬رکورد باالترین قیم ت فروش عکس در خاورمیانه به عباس کیارستمی تعلق دارد‪.‬‬ ‫او با ثبت رکوردی باالی ‪ 100‬هزار دالر در حراجی کریس�تیز‪ ،‬از س�ال ‪ 2008‬رکورددار است و‬ ‫همین اتفاق او را به گران قیمت ترین عکاس خاورمیانه تبدیل کرده است‪.‬‬ ‫علیرضا سمیع اذر مدرس تاریخ هنر و مدیر اسبق موزه هنرهای معاصر تهران ‪ -‬درباره ی فعالیت‬ ‫این کارگردان سرشناس سینما‪ ،‬در حوزه ی عکاسی گفت‪ :‬عباس کیارستمی بیش از سه دهه‬ ‫اس�ت که عکاسی می کرد و عکاسی کردن این کارگردان سرشناس ایرانی پدیده ی جدیدی‬ ‫نبود‪ ،‬اما با توجه تازه ای که در چند س�ال گذش�ته به هنر ایران در مارکت های داخلی و خارجی‬ ‫ش�د و نقاشی ها‪ ،‬عکس ها و مجس�مه های هنرمندان ایرانی مورد توجه عالقه مندان به هنر در‬ ‫دنیا قرار گرفت‪ ،‬نگاه تازه ای را به عکس های این هنرمند ش�اهد بوده ایم‪ .‬او ادامه داد‪ :‬ش�کی‬ ‫نیست که در ورای این عکس ها‪ ،‬نام بزرگ «عباس کیارستمی» نهفته است‪ .‬عکس های او ما را‬ ‫متقاعد می کنند که برخالف ظاهر ساده شان‪ ،‬مفاهیم پیچیده ای در خود دارند و عکاس از مفاهیم‬ ‫دیگری در الیه های عمیق تر عکس با مخاطبانش صحبت می کند‪ .‬با دیدن این عکس ها از یک‬ ‫منظره ی ساده ی طبیعت عبور و به عوالم ذهنی پیچیده تر راه پیدا می کنیم‪ .‬همان طور که فیلم های‬ ‫کیارستمی داستان ساده ای را روایت می کنند‪ ،‬اما درباره ی مفاهیم عمیق تری با محوریت زندگی‪،‬‬ ‫هستی و حیات هستند و مخاطب را به تفکر وامی دارند‪ .‬سمیع اذر به مجموعه «سفید برفی» اثر‬ ‫این هنرمند اشاره کرد و گفت‪ :‬عکس های کیارستمی نه تنها در «حراج تهران» بلکه در حراج های‬ ‫بین المللی مانند کریستیز عرضه می شد و مورد توجه قرار گرفته می گرفت‪ .‬اولین مجموعه ی‬ ‫عکس از این هنرمند که بسیار مورد توجه قرار گرفت و معروف شد‪ ،‬مجموعه ای از او با موضوع‬ ‫برف بود که با عنوان «سفید برفی» ارائه شد‪ .‬در این مجموعه‪ ،‬کیارستمی تصاویری از برف را‬ ‫در کنار عناصر دیگری از طبیعت مانند درخت‪ ،‬در قاب دوربینش ثبت کرد‪ .‬او اظهار کرد‪ :‬در این‬ ‫مجموعه که عناصر ساده ای از طبیعت را به تصویر کشیده‪ ،‬مخاطب متوجه می شود که هدف‬ ‫فقط نمایش برف و درخت نبوده‪ ،‬بلکه مفاهیم عمیق تری مانند مفهوم «بودن»‪« ،‬بودن در برابر‬ ‫نبودن»‪« ،‬واقعیت داشتن در برابر توهم»‪« ،‬حضور»‪« ،‬فقدان» و ‪ ...‬پیش چشم مخاطب قرار داده‬ ‫شده است‪ .‬در واقع این عکس ها مانند شعر ساده ای درباره ی هستی هستند که در یک منظره ی‬ ‫سادهازطبیعتنمودپیداکرده اند‪.‬اینپژوهشگردرباره یتفاوتعکس هاوفیلم هایکیارستمی‪،‬‬ ‫بیان کرد‪ :‬موضوع محوری فیلم های این کارگردان‪ ،‬زندگی و پیچیدگی روابط انسانی بود و یک‬ ‫تم محوری در همه ی فیلم های این کارگردان که مساله ی کلی زندگی است‪ ،‬وجود دارد‪ ،‬اما انچه‬ ‫درعکس های کیارستمی بیشتر از فیلم هایش می بینیم‪ ،‬تمرکز او بر طبیعت است‪ .‬او عناصری از‬ ‫طبیعت را مانند برف‪ ،‬باران و درخت به تصویر می کشد و ما کمتر عکسی را از او سراغ داریم که‬ ‫انسان در ان وجود داشته باشد‪ .‬حتی در برخی مجموعه هایش مثل سری «درها» که ساخته ی‬ ‫دست انسان را به تصویر کشیده‪ ،‬خبری از انسان نیست و ما صرفا شاهد چند نوع «در» مختلف‬ ‫نیستیم‪،‬بلکهمفهومیرااز ان هادریافتمی کنیم‪.‬مدیر«حراجتهران»همچنیناضافه کرد‪ :‬انچه‬ ‫از عکس های کیارستمی دریافت می شد و می تواند تاثیر عکس های او بر فیلم هایش قلمداد‬ ‫شود‪ ،‬این بود که او در عکاسی این مجال را یافته که به حد باالیی از انتزاع برسد‪ .‬چیزی که در‬ ‫سینما نمی تواند شکل بگیرد‪ .‬فیلم باید داستان و قصه داشته باشد و روابط را بیان کند و نمی تواند‬ ‫منظره و طبیعت صرف باشد‪ ،‬اما کیارستمی در عکاسی توانسته بود با رسیدن به انتزاع محض‪ ،‬از‬ ‫عناصر اشنایی زدایی کند و مفاهیم فلسفی را در ورای ان ها بیان کند‪ .‬سمیع اذر افزود‪ :‬در سال های‬ ‫گذشته که نمایشگاه های متعددی از عکس های عباس کیارستمی برپا شده‪ ،‬شاهد نمایشی از‬ ‫ویدئوارت های این هنرمند بوده ایم که برخالف سینمایش کامال انتزاعی هستند و در ان ها هیچ‬ ‫انسانی دیده نمی شود‪ .‬او به رکورددار بودن عباس کیارستمی در فروش باالی عکس اشاره کرد‬ ‫و گفت‪ :‬عباس کیارستمی با فروش یکی از عکس های برفی اش در حراج کریستیز دبی در سال‬ ‫‪ 2006‬به گران قیمت ترین عکاس منطقه خاورمیانه تبدیل شد؛ رکوردی که با گذشت چند سال‬ ‫همچنان در اختیار این کارگردان ایرانی است‪ .‬سمیع اذر درباره ی جایگاه عکس در فروش اثار‬ ‫هنری نیز توضیح داد‪ :‬عکس به عنوان یک رسانه ی قدرتمند‪ ،‬چند سالی است که توانسته خود‬ ‫را به عنوان یک اثر هنری ارزشمند در حراجی ها و مارکت های هنری مطرح کند‪ .‬تا قبل از سال‬ ‫‪ 2000‬فروش یک عکس با قیمت پایین مانند یک رویا بود‪ ،‬اما اکنون عکس به عنوان رسانه ای‬ ‫پیش رو مورد توجه قرار گرفته است و در ایران نیز روند روبه رشدی را طی می کند‪ .‬مدیر «حراج‬ ‫تهران» به نقش کیارستمی در این زمینه اشاره و اظهار کرد‪ :‬عباس کیارستمی پیشگام ارائه ی‬ ‫عکس به عنوان یک اثر ارزشمند هنری در منطقه بود‪ .‬نمی توان تاثیر عکس های او را در این‬ ‫زمینه نادیده گرفت‪ .‬امروز شاهد هستیم که عکس هم مانند هنرهای دیگر با قیمت های خوبی در‬ ‫حراجی ها ارائه می شود و به فروش می رسد‪.‬‬ ‫هنر و معماری‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫‪9‬‬ ‫یادداشت‬ ‫در حاشیه معماری یک مرکز تجاری در شهر تبریز‬ ‫شهرت طلبان ! غره اقبال مباشید‪...‬‬ ‫نگاهی به مستند معماری «معمار من‪ :‬سفر یک پسر بچه» پیرامون زندگی ومعماری لویی کان اثری از «ناتانیل کان»‬ ‫سفر پسر به دنیای پدر‬ ‫بهرام هوشیار یوسفی‬ ‫دانشیار دانشگاه اسکوده سوئد‬ ‫زم��ان پخش این مس��تند حدود یازده س��ال‬ ‫پیش‪ ،‬ش��اید از معدود دفعاتی بود که مستندی‬ ‫در م��ورد معم��اری یکی از نامزدهای اس��کار‬ ‫می ش��د؛ تصویری از پدری معم��ار از دیدگان‬ ‫پس��رش‪ ،‬تصویری که چه بس��ا وی هرگز به‬ ‫درک ابعاد واقعی ان نایل نمی شود‪.‬‬ ‫در مستند «معمار من»‪ ،‬پسری تالش می کند‬ ‫لوئی کان افس��انه ای را از میان بناهای به جا‬ ‫مان��ده اش درک کند؛ لویی کانی که بزرگترین‬ ‫معم��ار امریکایی زمان خ��ود بود‪ .‬این فیلم در‬ ‫مورد تحقیق پس��ری در مورد پدری است که‬ ‫به سختی به خاطرش می اورد اما سعی میکند‬ ‫بدون درگیر ش��دن در دام کلیش��ه های رایج‬ ‫مستند های زندگی نامه ای او را بازشناسد‪....‬‬ ‫زندگی لویی کان به تراژدی می ماند؛ در سال‬ ‫‪ ۱۹۷۴‬معمار ‪ ۷۳‬س��اله را روی کف ایس��تگاه‬ ‫پنس��یلوانیا در نیویورک مرده پی��دا کردند‪ .‬او‬ ‫به تازگی از بنگالدش برگش��ته بود‪ ،‬جایی که‬ ‫روی مجموعه جدید ملی پایتخت کار می کرد‪.‬‬ ‫کان ادرس��ش را در پاس��پورتش خط زده بود‪،‬‬ ‫در نتیجه ‪،‬جس��دش س��ه روز بدون متقاضی‬ ‫باقی ماند! چرا کان ادرس��ش را خط زده بود؟‬ ‫هی��چ کس مطمئن نیس��ت‪ .‬یکی از کس��انی‬ ‫ک��ه فکر می کند این موض��وع را می داند مادر‬ ‫ناتانیل (س��ازنده مس��تند معمار من)‪« ،‬هریت‬ ‫پتیس��ون»‪ ،‬معمار منظر است که زمانی که با‬ ‫کان همکاری می ک��رد‪ ،‬فرزندش «ناتانیل»را‬ ‫به دنیا اورد‪ .‬در صحنه ای فراموش نش��دنی در‬ ‫فیلم در خانه تابس��تانی در ‪، Maine‬او برای‬ ‫ناتانیل که حال ‪ ۴۰‬س��اله اس��ت می گوید که‬ ‫کان ادرس را ب��ه این دلیل ح��ذف کرده بود‬ ‫ک��ه قصد داش��ت همه چی��ز را را ترک کند و‬ ‫برای همیشه دوباره پیش ان دو بازگردد! او به‬ ‫پس��رش می گوید‪« :‬من گفتم باید با ما زندگی‬ ‫کنی و او گفت همین کار را خواهم کرد»…‪.‬‬ ‫کان در واق��ع تنها دو خانواده نداش��ت‪ ،‬س��ه‬ ‫خانواده داش��ت! تم��ام انها در ی��ک زمان در‬ ‫زندگی ه��ای جداگانه ای در حوال��ی فیالدلفیا‬ ‫زندگی می کردند‪ .‬از همس��رش «اس��تر» یک‬ ‫دختر داشت‪.‬از «پتیسون» ناتانیل و بعد از همه‬ ‫کافه کتاب معماری‬ ‫س��اختمان سازی تالشی افریننده است که‬ ‫در ان‪ ،‬لحظه سرنوشت ساز فرایند افرینش‪،‬‬ ‫لحظه نواوری فکری می باشد‪ .‬لحظه ای که‬ ‫فکر شکل می گیرد و تمامی مناظر افرینش‬ ‫تازه در عمل مشخص می شود‪ . ...‬همانگونه‬ ‫که خصایص هر موجود زنده به طور قطع در‬ ‫لحظه باروری مش��خص می شود‪ ،‬خصایص‬ ‫هر س��اختمان نیز به وس��یله مجموعه ای از‬ ‫تصمیمات افراد تعیین می گردد‪ .‬افرادی که‬ ‫در هر دوره ای از این بنا سازی‪ ،‬کلمات خود‬ ‫را برای گفتن دارند‪ .‬به این سان‪ ،‬لحظه انعقاد‬ ‫نطفه که کل هر موجود زنده به ان وابس��ته‬ ‫اس��ت‪ ،‬برای س��اختمان به صورت لحظاتی‬ ‫نامحدود افزایش می یابد که هر کس نقشی‬ ‫اساسی برای کل فرایند افرینش در ان ایفا‬ ‫می کن��د‪ .‬اگ��ر بتوانیم این لحظ��ات را تمیز‬ ‫دهیم و به اختیار خود در اوریم‪ ،‬در انصورت‬ ‫از هم��کار دیگرش «ان تین��گ» معمار‪ ،‬یک‬ ‫دختر دیگر داش��ت‪ .‬س��ه کدبانو که جدا از هم‬ ‫زندگی می کردند‪.‬‬ ‫«معم��ار م��ن» در درجه اول‪ ،‬فیلم��ی در مورد‬ ‫«ناتانی��ل کان» و جس��تجوی او در خاط��رات‬ ‫مبهم پدر اس��ت؛ ولی در بخش��ی با اهمیت تر‪،‬‬ ‫این فیلم در مورد معماری لویی کان نیز هست؛‬ ‫ایا پسر قصد داش��ته به کمک کارهای پدرش‬ ‫یک فیلمساز بش��ود؟ ناتانیل خودش می گوید‪:‬‬ ‫«مس��تقیماخیر‪ ،‬ام��ا یک قرابت بی��ن معماری‬ ‫و فیل��م وج��ود دارد‪ .‬زمانیکه کوچ��ک بودم به‬ ‫کتابهایی که بناهای او در ان بود نگاه می کردم‪.‬‬ ‫ش��ما در این محیط ش��روع به خلق صحنه ها‬ ‫می کنی��د‪ .‬انچنان ک��ه معماران دوس��ت دارند‬ ‫در م��ورد یک بنا با کش��یدن تصویر ان چیزی‬ ‫یاد بگیرند‪»...‬؛ او ادامه می دهد‪« :‬کشیدن شما‬ ‫را ارام می کن��د‪ ،‬متوجه جزئی��ات می کند‪ .‬فیلم‬ ‫ساختن از بناها هم به من ارامش می دهد‪ .‬من‬ ‫بناها را در باران و افتاب دیده ام‪ ،‬در روز و شب‪،‬‬ ‫وقتی جوان بودم م��ن انها را مرموز‪ ،‬منجمد و‬ ‫دور از دسترس احساس می کردم‪ ،‬ولی حال که‬ ‫فیلم انها را س��اخته ام به من نزدیکتر ش��ده اند‪،‬‬ ‫م��ن دریافت��ه ام که انه��ا در عین صلبیتش��ان‬ ‫می توانند ارام و رویایی باشند‪.»...‬‬ ‫در «معم��ار م��ن»‪ ،‬راوی «کان» پ��در را ب��ه‬ ‫خاط��ر م��ی اورد و بعد به یکب��اره خود کان را‬ ‫می بینی��م ک��ه در مح��ل کارش کار می کند‪،‬‬ ‫طرح ه��ا را نش��ان می دهد و یا ب��ه ارامی در‬ ‫خیاب��ان راه می رود؛ نمی توانید چش��مانتان را‬ ‫از او برداری��د… مردی ریزنق��ش‪ ،‬با موهای‬ ‫سفید درخشان و سرشار از کاریزما‪ ،‬بلند گام بر‬ ‫می دارد‪ ...‬و به راستی چه چیز از «لویی کان»‬ ‫ی��ک نابغه س��اخت؟ هیچ ک��س در این مورد‬ ‫مطمئن نیس��ت؛ اما فیلمساز به ما سر نخ هایی‬ ‫می دهد‪ .‬زمانیکه لویی کان س��ه ساله بوده‪ ،‬با‬ ‫والدینش در جایی که هم اکنون «اس��تونی»‬ ‫نامیده می ش��ود زندگی می کردن��د‪ ،‬او از اجاق‬ ‫خانوادگی ش��ان چند تکه ذغال برداشت و انها‬ ‫را روی پیش بن��دش گذاش��ت‪ ،‬پیش بند اتش‬ ‫گرفت و نیم��ه چپ پایین صورت��ش را برای‬ ‫همیشه مجروح کرد‪.‬‬ ‫کتاب های یهودیان می گوید که زمانیکه موسی‬ ‫کودک بود به وسیله فرشته ای راهنمایی شد تا‬ ‫ذغال داغ را درون دهانش بگذارد تا از امتحان‬ ‫فرع��ون نجات پیدا کند! م��ادر لوئی کان فکر‬ ‫می کرد این اتفاق نشانه ای از بزرگی (!) است‪.‬‬ ‫بعده��ا‪ ،‬ابزار م��ورد عالقه کان برای ترس��یم‬ ‫«ذغال چوب» بود و در بناهایش نیز دوس��ت‬ ‫داش��ت مصالح را خشن نش��ان دهد‪ ...‬ممکن‬ ‫است این اثار همان جراحت همیشگی باشد!‬ ‫دوران خوش��بختی کان به عن��وان یک معمار‬ ‫ب��زرگ بس��یار کوتاه ب��ود‪ .‬مانند بس��یاری از‬ ‫معماران‪ ،‬او بس��یار دیر به ش��هرت رسید؛ اثار‬ ‫خوبش را تنها بعد از س��ن ‪ ۵۵‬سالگی ساخت‪.‬‬ ‫فیلم ه��ای ام��روز به ندرت روح و احساس��ات‬ ‫عمیق ما را لمس می کنند‪ ،‬اما مس��تند «معمار‬ ‫من‪:‬س��فر یک پس��ر بچه» هر دو این صفات‬ ‫را دارد‪ .‬در فیل��م‪ ،‬تع��ادل اعجاب انگیزی بین‬ ‫احساس��ات درونی و بیرونی وج��ود دارد؛ فیلم‬ ‫ناتانی��ل ی��ک مطالعه ارام و تاثیر گذار اس��ت‬ ‫از بلهوس��ی‪ ،‬نب��وغ‪ ،‬مع��ادالت ک��ور تجاری‪،‬‬ ‫کشمکش های خانوادگی دردناک و نیز تقریبا‬ ‫تصفیه و تزکیه روح معماری ارزشمند‪.‬‬ ‫ناتانیل فیلمش را مانند یک داس��تان پلیسی‬ ‫با حضور خ��ودش به عنوان کاش��ف‪/‬راوی و‬ ‫ب��ا بهره گیری از اطالعات جمع اوری ش��ده‪،‬‬ ‫مصاحبه ها ‪،‬تصاویر و‪ ...‬و نیز انچه که از پدری‬ ‫که خیلی کم می ش��ناخت یافت��ه‪ ،‬قاب بندی‬ ‫کرده اس��ت؛ انچه که او در طول «س��فر پسر‬ ‫بچه» اموخته مش��کالت‪ ،‬ابهام‪ ،‬افتخار و زرق‬ ‫و برق و هنوز یک راز بس��یار بزرگ (که حتی‬ ‫تقریبا تا پایان راه باقی می ماند) اس��ت‪ .‬لویی‬ ‫یکی از تاثیر گذارترین معماران در قرن بیستم‬ ‫و کس��ی که ناتانی��ل جوان او را می پرس��تید‪.‬‬ ‫یک مرد کوچک نه چندان زیبا روی و اندکی‬ ‫چروکیده با صورتی سوخته و شخصیتی جذاب‬ ‫ک��ه متناوبا او و مادرش را مالقات می کرد‪ .‬اما‬ ‫«لویی کان» همچنان یک معماست‪ .‬لوئی پدر‬ ‫سه خانواده مجزا بود‪ ،‬و وقتی مرد‪ ،‬ناتانیل تنها‬ ‫‪ ۱۱‬سال داشت‪ .‬ناتانیل می اموزد که لوئی کان‬ ‫یک حادثه بود؛ حادثه ای که تنها و ورشکسته با‬ ‫پاسپورتی قلم خورد شده و غیر قابل شناسایی‬ ‫ازدنیا رفت‪ .‬در ایس��تگاه «پن» در راهی که از‬ ‫یک ماموریت خارجی باز می گشت؛ ماموریتی‬ ‫در پایتخت بنگالدش و شاهکاری که او هرگز‬ ‫زنده نبود تا انرا از نزدیک ببیند‪....‬‬ ‫خانواده س��ه گانه لویی کان باالخره در مراسم‬ ‫تدفی��ن او به هم رس��یدند‪ .‬هم��کار محبوبش‬ ‫«هری��ت» و پسرش��ان «ناتانی��ل»‪ ،‬هم��کار‬ ‫محبوب دیگرش «ان» و دخترشان «الکساندرا‬ ‫تینگ» و همسرش «استر» و دخترشان «سو‬ ‫ ان»‪ .‬اتفاق��ات پیش امده و وجود «اس��تر»‬‫انها را از هم جدا کرد‪ .‬اما سال ها بعد ‪ ۳‬فرزند‪،‬‬ ‫دوستانه در کنار هم روبه روی دوربین ناتانیل‬ ‫نشس��تند‪ ،‬یک خانواده‪ ،‬هرچند مختصرو پاره‬ ‫پاره! ایا لویی فرد فرومایه ای بود؟ یک ش��یاد؟‬ ‫یا همانط��ور که یکی از دوس��تانش گفته بود‬ ‫یک بچ��ه در حال رش��د که قادر ب��ه کنترل‬ ‫زندگی ش��خصی اش نیس��ت؟ یا اینکه اصوال‬ ‫این م��وارد در مورد یک نابغ��ه اهمیت ندارد؟‬ ‫فیلم حس ترحم و دلس��وزی انسان را نرم نرم‬ ‫و با زیرکی بر می انگیزد؛ اما ناتانیل در سفری‬ ‫ک��ه به اعماق روحی ابر م��رد معماری معاصر‬ ‫اغ��از کرد‪ ،‬هرگز تس��لیم حرف ه��ای پیش پا‬ ‫افتاده و کم اهمیت نمی شود و به ارزش واقعی‬ ‫ونکات مثبت و منفی زندگی پدرش دست پیدا‬ ‫می یازد‪ ...‬سفری از شک به یقین‪ ،‬درست مثل‬ ‫خود زندگی‪.‬‬ ‫فیلم «معم��ار من» ممل��و از نماهایی غنی از‬ ‫طراحی های��ی با ابهت از اثار « کان» اس��ت؛‬ ‫حتی اگر هی��چ چیز از معماری ی��ا لوئی کان‬ ‫ندانی��د‪ ،‬ای��ن فیلم ش��ما را به معم��اری کان‬ ‫نزدیک می کند و سرش��ار از احساس��ات پاک‬ ‫انس��انی می شوید‪ ،‬احساس��اتی پاک و انسانی‬ ‫چونان حس نوازش پدر‪ ،‬از دس��ت دادن مادر‬ ‫و یا گریه فرزند…‪.‬‬ ‫ساختمان سازی با مردم‪ ،‬حسن فتحی‬ ‫خواهیم توانس��ت فرایند افرینش را کنترل‬ ‫کنیم‪ .‬حس��ن فتحی معمار و استاد معماری‬ ‫مصری کسی است که شاید بتوان ادعا کرد‬ ‫ک��ه به درکی درخور از نظام های مش��ارالیه‬ ‫دست یازیده بود؛ معماری که که معروفترین‬ ‫اثرش را در اصل س��اخت س��نتی روستایی‬ ‫موس��وم به گورن��ا [قرنه جدی��د در نزدیک‬ ‫قصر اس��ت که تمام ًا از خش��ت خام ساخته‬ ‫اُ ُ‬ ‫شده است؛ وی در این پروژه تکنیک ساخت‬ ‫و قوانین بنایی حبش��ه را که اساسا«مبنی بر‬ ‫دیوارهای حمال‪ ،‬سقف های گنبدی شکل و‬ ‫گنبدهایی از اجرهای گلی گرد گوش��ه بود‬ ‫را به کار بس��ت] می دانند‪ .‬فتحی از مدافعان‬ ‫رویکردی در معماری ب��ود که «معماری با‬ ‫مردم» خوانده می ش��ود‪« :‬او به روس��تاییان‬ ‫کم��ک کرد که چگونه می توانند از وس��ایل‬ ‫در دس��ترس و بوم��ی خود ب��رای طراحی‬ ‫نیازهای خود بهره ببرند‪ .‬او مردم را تشویق‬ ‫کرد تا برای بهتر ش��دن محیط زیست خود‬ ‫از صنایع دستی باستانی خود کمک بگیرند‪،‬‬ ‫همچنی��ن از خش��ت خ��ام ب��رای معماری‬ ‫خانه های روستایی اس��تفاده کرد و از حیاط‬ ‫محصور بام طاقی ش��کل به طراحی خانه ها‬ ‫پرداخت‪ .»...‬حس��ن فتحی این اندیشه های‬ ‫معمارانه را نه فقط در قالب ساختمان هایش‬ ‫بلک��ه در کتاب خود نیز برای ما بازگو کرده‪،‬‬ ‫توضیح می دهد‪ .‬در کتاب س��اختمان سازی‬ ‫با مردم نوش��ته حس��ن فتحی‪ ،‬که از سوی‬ ‫انتشارات دانش��گاه هنر چاپ شده است‪ ،‬در‬ ‫مورد خصایص ساختمان ها و بناها خوانده و‬ ‫به مخاطب می اموزد که چگونه برای مردم‬ ‫باید س��اخت تا احس��اس ارامش و اسودگی‬ ‫داش��ته باش��ند‪ .‬س��اختمان س��ازی با مردم‬ ‫درواقع بیان افکار روزمره حسن فتحی است‬ ‫در حی��ن کار و طراح��ی‪ .‬از ای��ن منظر این‬ ‫کتاب میتواند برای اشنایی مخاطب با معمار‬ ‫فتح البابی شمرده شود‪.‬‬ ‫حکایت ان زاغ را شنیده اید که که عاشق راه رفتن «نادره‬ ‫کبکی» ش��د و با «دلی از دور گرفتار» در پی اش افتاد؟!‬ ‫عاقبت هم نتوانس��ت به سیاق کبک راه برود و نه دیگر‬ ‫اینکه می توانس��ت راه و مس��یر خود را پیش ببرد… ‪.‬‬ ‫حکایت معماری ایران هم گاهی دست کمی از حکایت‬ ‫ان عاش��ق پیشگی ندارد؛ چنان در وادی این عشق سر‬ ‫ی‪‎‬گذاریم که حتی اگر سر از نا کجا اباد‬ ‫به کوه و بیابان م ‬ ‫دراوریم‪ ،‬خم به ابرو نیست و در مدح ان ناکجا قصیده ها‬ ‫می سراییم…‪ .‬هرچند همیشه هستند رهبرانی هوشیار و اندیشمند که دغدغه هویت و فرهنگ مرز‬ ‫پرگهرمان را در دل می پرورانند ولی صد افسوس که مجذوب امواج پر طمطراقی گشته ایم و از انها‬ ‫نیز به سطحی‪ ،‬مصداق کف موج‪ ،‬قانعیم… ‪.‬‬ ‫به نظر روانشناسان «هویت» و «فرهنگ» از واژه های به غایت درجه کلیدی‪ ،‬نافذ و کاربردی هستند‬ ‫که ادمیانا برای زیستن در هر کجا که باشند‪ ،‬منوط و معصوف به انهایند؛ به گونه ای که بدون تسری‬ ‫مثبت و اصیل این دو‪ ،‬جامعه دچار رخوت‪ ،‬فرس��ودگی و از خود بیگانگی شده‪ ،‬در گرداب بی معنایی‬ ‫گرفتار می اید‪ .‬چرا راه دور برویم‪ ،‬کمی به دور و اطراف بنگرید؛ چنین فضایی است که سبب می شود تا‬ ‫هزل وارگی وارد تک تک ساختارها و زیر ساختار های تعاملی یک ملت شود… ‪ .‬مساله ای که به تدریج‬ ‫ان ملت و جامعه را [از درون] از هم می پاشد‪ .‬در فرهنگ عمید امده است‪ ،‬هویت به معنای «صفات‬ ‫جوهری»‪« ،‬چیستی» و «کیستی» یک فرد و یا جامعه تلقی می شود‪ .‬باید گفت معماری را اگر اینه تمام‬ ‫قد یک شهر بدانیم که «چیستی» و «کیستی» مردمان ان شهر و کشور را به نمایش می گذارد‪ ،‬در‬ ‫این معنا‪ ،‬مولفه ای است که هویت و فرهنگ مردمان هر منطقه را در ان می توان باز یافت و شناخت‪.‬‬ ‫اگر تلگرام داشته باشید [که حتما دارید]‪ ،‬حتما شما هم چون نگارنده شاهد بحث و گفتگو هایی که‬ ‫پیرامون پروژه یک مرکز تجاری در تبریز [تصویر] در گرفته است‪ ،‬بوده اید‪ .‬جالب اینجاست که در اکثر‬ ‫بحث های صورت گرفته محور سوال پرسش گران دغدغه مند یکی است‪ :‬ارتباط این پروژه با «تبریز»!‬ ‫‪...‬و موضوع بحث زمانی جالب تر می شود که خود طراح اثر در مصاحبه با یک پایگاه خبری [تبریز مدرن]‬ ‫در رابطه با پروژه‪ ،‬اذعان می کند‪« :‬جغرافیا‪ ،‬ساختاری فیزیکی و ساختاری اجتماعی دارد و معماری ظرفی‬ ‫است برای زیستن در جغرافیایی مشخص»‪ .‬باز هم موضوع جالب و جالب تر می شود زمانی که طراح‬ ‫در جواب مصاحبه کننده می گوید‪« :‬برای کارفرمای من که حرفه اش به تجارت فرش مرتبط است‪،‬‬ ‫تبریزی بودن و اذری بودن مهم بود و می خواست ساختمانش اثری نو‪ ،‬در عین حال متعلق به شهر‬ ‫تبریز باشد‪ .‬ما برای او گزینه های مختلفی طراحی کردیم ولی او معتقد بود ساختمان «مرکز معماری‬ ‫داخلی تبریز» نباید یک برج یا مجتمع تجاری متفاوت باشد و با اشاره به اصطالح رایج در هنر فرش‬ ‫بافی می گفت‪ :‬کاری می خواهم که غلط باشد… »‪.‬‬ ‫در اینجا بد نیس��ت گریزی بزنیم به مفهوم اصطالح «غلط» در هنر فرش بافی؛ غلط در فرش��بافی‬ ‫اذربایجان به ویژه فرش منطقه هریس به نوعی از نقشه گفته می شود که طرح جدیدی است و برای‬ ‫اولین بار وارد بازار می شود‪ .‬اصطالح «غلط» نه به معنای غلطی کار‪ ،‬بلکه نو بودن طرح است‪ .‬در این معنا‬ ‫فرش با طرحی جدید که در عین حال نشانی از فرهنگ و هویت دیرین ملت اذربایجان دارد‪ ،‬صبغه ای در‬ ‫معرفت داشته‪ ،‬تجلی گاه زادبوم و فرهنگ این مردمان با زبانی جدید می شود… ‪ .‬در این معنا‪ ،‬این مفهوم‬ ‫نه به معنای مجوزی است برای «خراب کاری» و نه «گرته برداری» از انچه ریشه در جای دیگر دارد‪.‬‬ ‫به گفته طراح‪ ،‬این برج قرار است نشانه و نمادی باشد برای تبریز؛ اجازه بدهید به مفهوم نشانه بپردازیم؛‬ ‫نشانه ماهیتی دوگانه دارد‪ ،‬یک طرف ان دال یا تصویر و سوی دیگر مدلول یا تصویر ذهنی و مفهومی‬ ‫ان است‪ .‬هیچ یک از این دو به تنهایی نشانه نیستند بلکه رابطه ساختاری متقابل و هم بسته انها که داللت‬ ‫خوانده می شود‪ ،‬نشانه را به وجود می اورد‪ .‬در دوران مدرنیته‪ ،‬نظریه پردازان با باور این مساله که این روابط‬ ‫زاید بوده‪ ،‬رابطه میان دال و مدلول را از میان برداشته‪ ،‬رو به تقلیل گرایی اوردند‪ .‬مساله ای که معماری‬ ‫بین الملی و بافت زدایی را به دنباله خویش داشت‪ .‬این موضوع باعث شد تا به تدریج چهره شهرها تغییر‬ ‫یافته‪ ،‬از حالت انسان وار و مردم وار بودن خارج شود‪ .‬شهرها کم کم تبدیل به ظرفی گشته بودند که‬ ‫معماری های اماده و سفارشی [نگارنده لفظ معماری فست فودی را ترجیح می دهد]‪ ،‬در همه جا شروع‬ ‫به خود نمایی کردند‪ .‬شهرها دیگر نه در خدمت انسان بلکه برای ماشین و در خدمت ماشین بودند‪ .‬با‬ ‫گذشت سال ها‪ ،‬این درک اشتباه از محیط شهرها را از هویت و فرهنگ به دور و اندیشه های تزریقی وارد‬ ‫جامعه شدند‪ .‬مساله ای که جامعه شناسان و فیلسوفان را به این فکر وا داشت که ایا انسان در عصر حاضر‬ ‫که هویت او زیر کوهی از بی معنایی قرار گرفته‪ ،‬توان زیستن دارد یا خیر؟! تا جایی که جهان دیگر این‬ ‫معماری را برنتافت و در پانزدهم ژوئیه ‪ ،1972‬ساعت ‪ ،3:22‬طرح مفتضح پروئیت ایگو که تشکیل شده‬ ‫بود از مقداری مکعب زمخت بتنی با دینامیت منفجر شد‪ .‬این مجموعه قبال به وسیله ساکنان سیاه پوست‬ ‫ان صدمه دیده‪ ،‬معیوب شده و از کار افتاده بود‪ .‬دلیل چنین اتفاقی متغایر بودن تمام و کمال فرهنگ‬ ‫تحمیلی موجود در این ساختمان ها بود بر مردم ان منطقه‪ .‬گرچه میلیون ها دالر برای نجات ان صرف‬ ‫شد [تعمیر اسانسورها‪ ،‬تعویض شیشه ها و…] ولی باز راه به جایی نبرد و در اخر با انفجاری که صدای ان‬ ‫در گوش تاریخ تبدیل به زنگ خطری گشت‪ ،‬از بین رفته و منهدم شد تا ساکنین منطقه و خود را از شر‬ ‫وجودش پاک کند‪ .‬گفته می شود معماری مدرن در این مقطع و زمان با مرگ تلخی روبرو شد‪ .‬مرگی که‬ ‫به جهانیان و معماران اموخت فرهنگ و هویت انچنان مهم است عدم بی توجهی بدان می تواند خسارات‬ ‫جبران ناپذیری را چه از لحاظ معنوی چه مادی بر جای بگذارد‪.‬‬ ‫در کشور ما نیز‪ ،‬معماری مدرن و پست مدرن با اختالط درهم تنیده ای خود را به رخ جامعه کشیده و‬ ‫باعث شد تا افرادی با توهم خود«سوپر استار»پنداری‪ ،‬با طرح هایی که هیچ نشانی از هویت و فرهنگ‬ ‫مردمان این بوم و مرز ندارد‪ ،‬شهر را بوم چرکنویس خویش فرض کرده‪ ،‬هرچه از تخیلشان سر می زند‬ ‫بر این بوم محک زنن و همچنان با گرته بردای از معماری که در خود غرب مهجورگشته‪ ،‬سعی در‬ ‫بازنمایی فردیات خویش هستند‪ .‬تو گویی تعهد معمارانه به فرهنگ و سرزمین‪ ،‬خود را با حدیث نفس‬ ‫«سبک های شخصی» و «دلبخواهی» جایگزین کرده و همه [انچنانکه طراح بر ان اصرار می ورزد]‬ ‫به دنبال شگفت زده کردن خویش و دیگرانند؛ «‪...‬مردم را می توان به راحتی شگفت زده کرد‪ .‬هدف‬ ‫من ش��گفتی خودم اس��ت دردرجه اول‪ ،‬و س��پس همکارانی که نظر انها برایم مهم است‪ .‬این یک‬ ‫بازی هوش��مندانه است‪ .»...‬در اینجاس��ت که باید از طراح پرسید‪ ،‬ایا به اهمیت معماری و نقش ان‬ ‫در حفظ هویت و فرهنگ یک ملت پی برده است؟! ایا می توان هویت و چیستی یک ملت را بازیچه‬ ‫فردگرایی های معمارانه کرد؟! ایا با اندکی چرخش [در این طرح به خصوص] می توان به مفهوم ظرف‬ ‫نگه دارنده اسمان نزدیک شد؟ و در اخر با این جمله معماری را برای خود و همگان توجیه کرد «مردم‬ ‫را به راحتی می توان شگفت زده کرد‪ .»...‬تو گویی در ذهن طراح پاسخ گویی به این نیاز «شگفت زده‬ ‫شدن و کردن» تا جایی پیش می رود که خواسته ی کاربر مبنی بر استفاده از طرحی که بدیع باشد ولی‬ ‫نشان گر فرهنگ و هویت تبریز و اذربایجان به «غلط» در جهت میل به امال شخصی خویش به کار‬ ‫می برد… ‪ .‬ایا بهای شگفت زدگی فردی‪ ،‬بازیچه قرار دادن تمامی تاریخ یک شهر هست؟ باید اعتراف‬ ‫کنیم‪« ،‬شگفت زده شدیم»…‪ .‬اما امیدواریم بیش از این بهای سنگینی برای این «شگفت زدگی»‬ ‫نپردازیم… چه‪ ،‬هنوز هم دیر نشده است و می توان با طرحی نو که نشانگر هویت و فرهنگ مردمان‬ ‫تبریز باشد‪ ،‬شهر را با مردم و برای مردم ساخت و به عظمت روح مردم‪ ،‬معماری کرد…‪ .‬انشاهلل‪.‬‬ ‫شهرت طلبان ! غره اقبال مباشید‬ ‫سرهاست در اینجا که بلندی به سنان بست‬ ‫ترک طلب روزی از ادم چه خیال است‬ ‫گندم نتوانست لب از حسرت نان بست‬ ‫بیدل دهلوی‬ ‫موسیــقی‬ ‫‪10‬‬ ‫فرزاد طالبی خبر داد‬ ‫موزیسین ها برای استعالم کنسرت ها به‬ ‫نیروی انتظامی نخواهند رفت‬ ‫مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد جزییات دیدار‬ ‫صمیمانه تعدادی از هنرمندان برگزیده موس��یقی‬ ‫کشورمان با وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی را تشریح‬ ‫کرد‪ .‬فرزاد طالبی مدیرکل دفتر موس��یقی وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمی با اشاره به جزییات دیدار‬ ‫صمیمانه تعدادی از هنرمندان برگزیده موسیقی با‬ ‫وزیر فرهنگ و ارشاد اسالمی بیان کرد‪ :‬دوشنبه شب‬ ‫‪ ۱۴‬تیر ماه به بهانه ایام ماه مبارک رمضان مراسم‬ ‫افطاری صمیمانه ای با حضور تعدادی از هنرمندان‬ ‫برگزیدهموسیقیایرانازجملهاقایانشهرامناظری‪،‬‬ ‫فریدون شهبازیان‪ ،‬بزرگ لشگری‪ ،‬حسین علیزاده‪،‬‬ ‫مجید کیانی‪ ،‬سید محمد میرزمانی‪ ،‬عبدالحسین‬ ‫مختاب��اد‪ ،‬حمیدرضا نوربخش و تع��دادی دیگر از‬ ‫هنرمندان مطرح در محل موزه موسیقی برگزار شد‬ ‫که طی ان دکتر علی جنتی ضمن تاکید دوباره بر‬ ‫اعتالی هنر موسیقی‪ ،‬با اهالی این هنر گفتگوهایی‬ ‫را پیرامون مسائل روز حوزه موسیقی انجام داد‪ .‬وی‬ ‫افزود‪ :‬یکی از موارد مهمی که در این دیدار صمیمانه‬ ‫روی ان تاکید فراوانی ش��د موضوع ماده ‪ ۲۰‬اداره‬ ‫اماکن نیروی انتظامی بود که در این مراسم از سوی‬ ‫جناب جنتی مطرح و اعالم شد که از این پس نحوه‬ ‫همکاری نیروی انتظامی در برگزاری کنسرت ها‬ ‫اصالح می شود‪ .‬به هر حال موضوع ماده ‪ ۲۰‬یکی‬ ‫از موارد قانونی است که طی ماه های اخیر در وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمی با قدرت هر چه تمام تر در‬ ‫دس��ت بررسی است که خوشبختانه اقای وزیر در‬ ‫این مراس��م خبرهای خوبی برای اصالح این ماده‬ ‫قانونی به اهالی موسیقی دادند‪ .‬طالبی تصریح کرد‪:‬‬ ‫پس از اصالح ماده ‪ ۲۰‬اداره اماکن نیروی انتظامی‬ ‫پیرامون برگزاری کنسرت های موسیقی موضوع‬ ‫استعالم از نیروی انتظامی توسط وزارت فرهنگ‬ ‫و ارش��اد اسالمی انجام خواهد گرفت و هنرمندان‬ ‫دیگر نیازی به حضور در نی��روی انتظامی ندارند‪.‬‬ ‫یعنی نیروی انتظامی فقط درباره مسایل انتظامی‬ ‫و ترافیکی کنسرت ها در این برنامه ها اظهار نظر‬ ‫خواهندکرد‪.‬مدیرکلدفترموسیقیوزارتفرهنگ‬ ‫و ارشاد اسالمی در پایان گفت‪ :‬موضوعاتی چون‬ ‫کپی رایت‪ ،‬کم توجهی رس��انه ملی به موسیقی‬ ‫خوب و فاخر‪ ،‬تالش ب��رای حذف موانع فعالیت‬ ‫های مرتبط با موس��یقی در حوزه خارج از وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمی از جمله موارد دیگری بود‬ ‫که در این جلسه از سوی هنرمندان مطرح شد‪ .‬این‬ ‫در حالی اس��ت که دکتر جنتی هم پس از شنیدن‬ ‫دغدغه های هنرمندان از ت�لاش مجدانه وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمی برای رفع موانع موجود در‬ ‫حوزه موسیقی خبر داد‪.‬‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫جدال خانه موسیقی با منتقدانش‬ ‫درخواست حبس و شالق برای پیروز ارجمند‬ ‫ماج��رای خانه موس��یقی و متقدان��ش و برخورد با‬ ‫ان ها همچن��ان ادامخه دارد و طی هفته گذش��ته‬ ‫خانه موسیقی با طرح ش��کایت از پیروز ارجمند در‬ ‫مراجع قضایی‪ ،‬به دلیل اظهاراتش در برخی رسانه ها‬ ‫تقاضای ‪ ۲‬ماه تا ‪ ۲‬سال حبس و یا ‪ ۷۵‬ضربه شالق‬ ‫برای این مدیر سابق کرد‪.‬‬ ‫پس از حاشیه هایی که در سال های گذشته برای خانه‬ ‫موسیقی به وجود امده و ایرادهایی که منتقدان به این‬ ‫شکایت خانه‬ ‫نهاد وارد کرده اند‪ ،‬اکنون شاهد دومین‬ ‫ِ‬ ‫از منتقدانش هستیم‪ .‬پیش از این خانه موسیقی از‬ ‫ساسان فاطمی در مراجع قضایی شکایت کرد و در‬ ‫نهایت با پادرمیانی ختم به خیر شد‪ ،‬این بار نوبت به‬ ‫شکایت خانه موسیقی از پیروز ارجمند رسید‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫پیروز ارجمند در گفتگوهایی با برخی از رسانه ها‬ ‫انتقادهایی به کا ِر خانه موسیقی وارد کرده و از این‬ ‫نهاد درخواست داشته که در قبال درامدهایی که‬ ‫داشته و چگونگی هزینه کردن این درامدها برای‬ ‫عموم مردم توضیحاتی ارائه کند‪.‬‬ ‫اکنون خانه موس��یقی با طرح ش��کایتی در مراجع‬ ‫قضایی برای این مدیر س��ابق تقاضای از ‪ 2‬ماه تا ‪2‬‬ ‫س��ال حبس و یا ‪ 74‬ضربه شالق کرده است‪ .‬این‬ ‫تقاضا با اس��تناد به ماده ‪ 697‬و ‪ 698‬قانون مجازات‬ ‫اس�لامی ارائه شده اس��ت‪ .‬این درخواست در متن‬ ‫یراد وکیل خانه موسیقی‬ ‫ش��کایتی که کاوه رضوان ‬ ‫ایران تنظیم کرده‪ ،‬عنوان شده است‪.‬‬ ‫«حمیدرضا نوربخش» خواننده و مدیر عامل خانه ی‬ ‫موسیقی در پی شکایت این خانه از «پیروز ارجمند»‬ ‫برنامه موسیقایی «دوباره گوش کن»‬ ‫اعالم کرد‬ ‫در پروازهای ماهان واسمان‬ ‫هنرمند بخوانید‬ ‫محمد علیزاده‬ ‫بهترینخواننده‬ ‫تیتراژ ماه رمضان شد‬ ‫اهنگس��از و مدیر سابق دفتر موسیقی می گوید‪ .‬در‬ ‫ش��کایتی که از اقای ارجمند ش��ده است‪ ،‬نه بحث‬ ‫کینه توزی است و نه ماجراجویی و نه قایل نبودن به‬ ‫سخنانمنتقدان‪،‬اماسخنانیکهایشانبعدازرفتنشان‬ ‫ِ‬ ‫ازدفترموسیقیاعالمکردند‪،‬هیچ کدامنشانیازانتقاد‬ ‫زعم خودشان اصالح گری نداشت‪ .‬اقای ارجمند‬ ‫و به ِ‬ ‫به ش��کل مدام و مدام‪ ،‬اتهامات و تهمت هایی بیان‬ ‫کردند که باید پاسخ گوی ان باشد‪ .‬جایگاه حقوقی‬ ‫کسان‬ ‫پیروز ارجمند به عنوان یک مدیر س��ابق یا‬ ‫ِ‬ ‫دیگر برای بیان برخی اظهارنظرها متفاوت است ‪ :‬در‬ ‫مدت یک سال گذشته‪ ،‬بسیاری انتقادات مهمی را به‬ ‫خانه ی موسیقی بیان کردند که ما هیچ واکنشی در‬ ‫برابر انها نداشتیم؛ اما زمانی که برخی سخنان حالت‬ ‫«اتهام» به خود می گیرد‪ ،‬ما نیز ناگزیر هس��تیم از‬ ‫خودمان دفاع کنیم‪ .‬هر کس با هر مسلک و مرامی‪،‬‬ ‫در برابر موج اتهاماتی که به او وارد می کنند‪ ،‬باید از‬ ‫خودش دفاع کند؛ در غیر این صورت ان اتهامات را‬ ‫پذیرفتهاست‪.‬ایشانبارهاوبارهاصحبتازمیلیاردها‬ ‫تومان بودجه کرده اند‪ ،‬مثال در اخرین اظهارنظرشان‬ ‫صحبت از ‪ 15‬میلیارد تومان پول کردند‪ ،‬در حالی که‬ ‫بودجه ی کل خانه ی موسیقی در تمام این ‪ 15‬سال‪،‬‬ ‫هرگز به این میزان نمی رسد‪.‬‬ ‫«نوربخش» همچنین به این مس��اله اش��اره دارد‬ ‫ث میلیاردها تومان‬ ‫که پی��روز ارجمند بارها‪ ،‬بح�� ‬ ‫پ��ول را مطرح کرده اس��ت ‪ :‬ایش��ان در یکی از‬ ‫گفت وگوهایشان گفتند؛ کسانی که این میلیاردها‬ ‫تومان پول را دریافت کرده اند‪ ،‬باید توضیبح دهند با‬ ‫ان چه کاری انجام داده اند و اگر ارش��اد به منتقدان‬ ‫به گزارش هنرمند و به نقل از روابط عمومی برنامه «دوباره گوش کن»‪،‬‬ ‫نخستیننظرسنجیمردمیاینبرنامهتلویزیونیدربارهانتخاببهترین‬ ‫تیتراژهای ماه رمضان با مشارکت مخاطبان برگزار شد‪ .‬براساس این‬ ‫نظرسنجی که بیش از ‪ 100‬هزار نفر در ان شرکت کردند‪ ،‬رتبه اول‬ ‫به محمد علیزاده اختصاص یافت که با اختالف بسیار نسبت به سایر‬ ‫رقباء این رتبه را به دس��ت اورد‪ .‬همچنین به دست اوردن مقام سوم‬ ‫در نظرسنجی مردمی برای بهترین تیتراژ ماه مبارک رمضان توسط‬ ‫توجه��ی نکند به محاکم قضای��ی می رویم تا این‬ ‫مشکلحلشود‪ ،‬حاال ما به محاکم قضاییرفته ایمتا‬ ‫راه دوستان نزدیک شود و یا اتهامات خودشان را ثابت‬ ‫کنند یا به ما جواب گو باشند که برای چه می توانند‬ ‫چنین اتهامات بزرگی را مطرح کنند‪.‬‬ ‫این خواننده همچنین به این مس��اله اشاره دارد که‬ ‫ایشان توس��ط قاضی تفهیم اتهام شده اند و قاضی‬ ‫پرونده نیز به او فرصت داده است تا مدارک موجود‬ ‫برای تمامی اتهاماتی را که در رسانه ها مطرح کرده‬ ‫دنبال رای دادگاه می مانیم تا‬ ‫است‪ ،‬ارایه دهد‪ .‬ما نیز به ِ‬ ‫عدالتبهبهترینشکلاجراشود‪.‬اگرمااینمیلیاردها‬ ‫تومان را از جایی دریافت کرده ایم‪ ،‬باید جوابگو باشیم‬ ‫و اگر این اظهارات محلی از اعراب نداش��ته باش��د‪،‬‬ ‫ایشانبایدپاسخ گوباشند‪.‬‬ ‫مدیرعاملخانه یموسیقیهمچنیناضافهمی کند‪:‬‬ ‫عملکرد ایشان در دفتر موسیقی برای همه روشن‬ ‫است؛ اما من هیچ گاه نخواستم عملکرد و اقدامات‬ ‫ایشان را در رسانه ها مطرح کنم‪ ،‬حتی در جلسه ای که‬ ‫برایعملکرددفترموسیقیبرگزارشدهبود‪،‬بهیکیاز‬ ‫دوستان که انتقادات صریحی به ایشان داشتند‪ ،‬گفتم‬ ‫جای بیان این سخنان در رسانه ها نیست؛ ما در برابر‬ ‫ایشان و کارهایشان سکوت کرده ایم؛ بهتر ان است‬ ‫که ایشان الاقل تهمت های ناروا بیان نکنند‪ .‬ایشان‬ ‫یداند که ما در این مدت‪ ،‬حتی‬ ‫بهتر از هر کس��ی م ‬ ‫صد میلیون تومان پول هم نگرفته ایم‪ ،‬بعد ایشان از‬ ‫میلیاردها تومان حرف می زند و حاال ما نشسته ایم تا‬ ‫ببینیم قانون در این باره چه اقدامی انجام می دهد‪.‬‬ ‫حس��ین توکلی‪ ،‬خواننده جوان موسیقی پاپ از نکات قابل توجه این‬ ‫نظرس��نجی بود‪ .‬در ادامه ی نتایج این نظرسنجی و رقابت ‪ 8‬خواننده‬ ‫مطرح موسیقی در قالب تیتراژهای ماه رمضان امده است‪ ،‬رتبه اول به‬ ‫محمد علیزاده برای تیتراژ سریال «برادر»‪ ،‬رتبه دوم به محسن یگانه‬ ‫برای تیتراژ برنامه «ماه عس��ل» و حسین توکلی برای برنامه «منو‬ ‫ببخش»اختصاصیافت‪.‬برنامهموسیقایی«دوبارهگوشکن»ساعت‬ ‫‪ 22‬روزهای یکشنبه‪ ،‬سه شنبه و جمعه روی انتن شبکه نسیم می رود‪.‬‬ ‫گردشگری‬ ‫شــــــــــــنبه ‪ 19‬تیرماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪513‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫به بهانه اغاز فصل سفرهای داخلی‬ ‫راهکارهاینجاتگردشگریداخلی‬ ‫شیما رئیسی‬ ‫با اغاز فصل تابس��تان و درحالی که با به پایان رسیدن‬ ‫ماه مبارک رمضان‪ ،‬دور نخست سفرهای داخلی اغاز‬ ‫می شود‪ ،‬حجم باالی جابه جایی گردشگران داخلی در‬ ‫سطح کشور و به ویژه تراکم باال در برخی از استان ها‪،‬‬ ‫کاستی ها و نابسامانی های موجود در عرصه گردشگری‬ ‫داخلی را با وضوح بیشتری نمایان می کند‪.‬‬ ‫‪ 92 /6‬درصد از س��هم گردش��گری در تولید ناخالص‬ ‫ملی کش��ور از محل گردش��گری داخلی اس��ت و به‬ ‫علت گس��تردگی حوزه اثر ای��ن صنعت‪ ،‬بخش های‬ ‫گوناگونی از اقتصاد از درامدهای ان منتفع می ش��وند؛‬ ‫همچنین گردشگری به صورت بالقوه توان باالیی در‬ ‫ایجاد اش��تغال دارد‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬مخارج ‪482‬هزار و‬ ‫‪655‬میلیاردریالی گردشگران داخلی در سال گذشته و‬ ‫تخمین سازمان جهانی گردش��گری از رقم ‪517‬هزار‬ ‫و ‪ 575‬میلیارد ریالی مخارج گردش��گران در سفرهای‬ ‫داخلی کشور در سال پیش رو‪ ،‬ادله اماری دیگری است‬ ‫که به درک ارزش گردشگری داخلی در تولید درامدهای‬ ‫داخلیکمکمی کند‪.‬‬ ‫با این همه‪ ،‬امار باالی تلفات جاده ای‪ ،‬ش��کل گیری‬ ‫ترافیک های سنگین‪ ،‬تخریب محیط زیست‪ ،‬ایجاد‬ ‫اخت�لال در جوامع محلی‪ ،‬کمبود زیرس��اخت ها و‬ ‫خدمات پذیرایی از گردش��گران در مقاصد‪ ،‬کاستی ‬ ‫امکانات رفاهی بین راهی که س��رویس بهداشتی از‬ ‫مهم ترین انهاس��ت و فرسودگی و کوچکی ناوگان‬ ‫حمل ونقل درون کش��ور‪ ،‬ازجمله مهم ترین مسائلی‬ ‫هس��تند که همچنان توس��عه گردش��گری داخلی‬ ‫را ب��ا چالش مواجه می کنند؛ مس��ائل قابل طرحی‬ ‫ک��ه به رغم طرح چندباره و اص��رار بر جوابگو بودن‬ ‫مس��ووالن ب��رای حل انها یا حداق��ل تالش برای‬ ‫برطرف نمودن این موانع‪ ،‬در عمل شاهد تحوالت‬ ‫جدی و اثرگذار در این باره نبوده ایم‪.‬‬ ‫این در حالی است که سازمان میراث فرهنگی‪ ،‬صنایع‬ ‫دستی و گردشگری کشور برای کاستن از مشکالت‬ ‫موجود و ارتقای سیس��تم سفرهای داخلی‪ ،‬با تشکیل‬ ‫ستاد دائمی هماهنگی خدمات سفر به ریاست معاون‬ ‫گردشگری و با عضویت بیش از‪ 18‬سازمان‪ ،‬با برقراری‬ ‫جلسات پی درپی در استانه زمان های اوج سفر‪ ،‬سعی‬ ‫در مدیریت سفرهای داخلی دارد‪ .‬به اعتقاد کارشناسان‪،‬‬ ‫بهبود نیافتگی و عدم تس��هیل روند سفرهای داخلی‪،‬‬ ‫ریش��ه در نبود بررس��ی های کارشناسانه در شناسایی‬ ‫مش��کالت به ص��ورت عمل��ی و در نظ��ر نگرفتن‬ ‫دیدگاه های فعاالن بخش خصوصی این حوزه دارد‪ .‬در‬ ‫واقع اگر بپذیریم اراده کافی برای حل این مس��ائل در‬ ‫میان مسووالن متولی گردشگری کشور شکل گرفته‪،‬‬ ‫عدم اشراف و شناخت کافی نسبت به حوزه های درگیر‬ ‫در س��فرهای داخلی را باید علت اصلی حاصل نشدن‬ ‫راهکارهای کلیدی و گشاینده گره های موجود در این‬ ‫بخش از گردشگری کشور بدانیم؛ راهکارهایی که با‬ ‫رجوع به نظر کارشناسان این حوزه در چند دسته بندی‬ ‫کلیقابلطرحند‪.‬‬ ‫ساماندهیتعطیالت؛‬ ‫راهکاری برای چند چالش‬ ‫س��اماندهی تعطی�لات به عنوان یک��ی از مهم ترین‬ ‫راهکارهای��ی ب��وده که در چند س��ا ل اخیر از س��وی‬ ‫کارشناس��ان و به خصوص فعاالن بخش خصوصی‬ ‫مطرح شده و بارها بر گشایشی که این راهکار بر همه‬ ‫زمانی کردن و توزیع مقاصد سفر به دنبال دارد‪ ،‬تاکید‬ ‫شده است؛ طرحی که همچنان معطل باقی مانده و هر‬ ‫از گاهی در زمان هایی که تعطیالت مناس��بتی تقویم‬ ‫همچون تعطیالت عید فطر پیش رو‪ ،‬با افزایش یکباره‬ ‫حجم تقاضا برای سفرهای داخلی و محدودیت های‬ ‫جاده ای‪ ،‬اقامتی و خدماتی تبعات فراوانی را به بار می اورد‪،‬‬ ‫برای مدت کوتاهی به بحث گذاش��ته می شود‪ .‬حذف‬ ‫تعطیالت غیرض��روری در تقویم و در عوض افزایش‬ ‫تعطی�لات اخر هفته از ی��ک روز ب��ه دو روز‪ ،‬امکان‬ ‫برنامه ریزی س��فر در تمامی زمان های سال و با توجه‬ ‫سری عالسیروهمچنینتجهیزوافزایشتعدادهواپیماها‬ ‫و خطوط هوایی‪ ،‬با افزایش ایمنی س��فر‪ ،‬امار حوادث‬ ‫جاده ای را کاهش خواهد داد و فرهنگ استفاده از وسایل‬ ‫حمل ونقل عمومی را که در مجموع به کاهش هزینه ها‬ ‫و صدمات محیط زیستی منجر می شود‪ ،‬در میان افراد‬ ‫جامعهنهادینهخواهدکرد‪.‬‬ ‫گسترشساختارهایاقامتی‬ ‫در کنار اموزش جوامع محلی‬ ‫عدم سامان یافتگی واحدهای اقامتی و فراهم نکردن‬ ‫زیرساخت هایگردشگریاستانداردازعمدهمشکالتی‬ ‫اس��ت که صنعت گردشگری کش��ور به طور کلی و‬ ‫گردش��گری داخلی به ص��ورت خاص با ان دس��ت‬ ‫به گریبانند‪ .‬خانه مس��افرها به عنوان یک نوع از انواع‬ ‫اقامتگاه ها محل مناقشه است و اگرچه نهاد گردشگری‬ ‫کش��ور با شناسایی خانه های اس��تیجاری و راه اندازی‬ ‫سایتی در این ارتباط برای معرفی این خانه ها‪ ،‬تالش‬ ‫به تنوع جغرافیایی و اب و هوایی ایران را ایجاد خواهد‬ ‫کرد و به درستی خواهد توانست مقاصد سفر را متنوع‬ ‫کند‪ ،‬سفر به مناطق همجوار و اشنایی با جوامع محلی‬ ‫پیرامون ش��هرها را افزایش دهد و از ایجاد ترافیک در‬ ‫زمان های خاص و در مس��یرهای سنتی سفر بکاهد‪.‬‬ ‫بنابراین می توان گفت پوشاندن جامه عمل به همین‬ ‫یک راهکار‪ ،‬بسیاری از مسائل و مشکالت موجود در‬ ‫ای��ن عرصه را حل خواهد ک��رد و به تقویت فرهنگ‬ ‫صحیحسفرهایداخلیمنجرمی شود‪.‬‬ ‫تجهیزناوگانحمل ونقل؛تجهیزپایهسفر‬ ‫از س��وی دیگر به باور فعاالن گردش��گری‪ ،‬باالبردن‬ ‫استاندارد جاده ها و مسیرهای مواصالتی یکی دیگر از‬ ‫ملزومات ساماندهی سفرهای داخلی است‪ .‬همچنین‬ ‫توجه به بازار خودرو و تس��هیل تولید و ورود وس��ایل‬ ‫حمل ونقل اس��تاندارد و دارای ایمنی باال به کشور نیز‬ ‫مساله ای اس��ت که باید به صورت جدی مدنظر قرار‬ ‫داده شود‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬این فعاالن معتقدند گسترش‬ ‫سیستم های حمل ونقل عمومی با تعداد کافی و کیفیت‬ ‫باال‪ ،‬به صورتی چشمگیر در بهبود شرایط مسافرت های‬ ‫داخلی موثر خواهد بود‪ .‬گسترش مناطق تحت پوشش‬ ‫خطوط ریلی‪ ،‬نوسازی واگن و افزایش تعداد قطارهای‬ ‫کرده ق��درت نظارتی خود را ب��رای کنترل کیفیت و‬ ‫جلوگیری از تخلفات احتمالی در این حوزه افزایش دهد‪،‬‬ ‫ام��ا در عمل به علت عدم تبلیغات کافی‪ ،‬رزرو و اجاره‬ ‫مکان اقامت در مقص��د از این طریق چندان در میان‬ ‫گردشگران داخلی جا نیفتاده است‪ .‬همچنین به واسطه‬ ‫عدم هماهنگی با هتل ها و قرار نگرفتن در یک ساختار‬ ‫واحد‪ ،‬محل اعتراض هتلداران نیز قرار گرفته اند‪.‬‬ ‫عالوه ب��ر این‪ ،‬عدم ارائه اموزش های الزم به صاحبان‬ ‫خانه هایمحلیوخانه مسافرها‪،‬ازدیگرمعضالتیاست‬ ‫که ارائه خدمات با کیفیت و استاندارد به گردشگران و‬ ‫در نتیجه توسعه گردشگری داخلی در مسیر صحیح‬ ‫ان را با چالش مواجه کرده اس��ت‪ .‬در واقع روستاییان‬ ‫روستاهاییکهدرسال هایاخیرمقصدسفرگردشگران‬ ‫بسیاری شده اند‪ ،‬برای استفاده از این فرصت که در عمل‬ ‫به توانمندسازی این جوامع کمک کرده و از مهاجرت‬ ‫به ش��هرها جلوگیری می کند‪ ،‬به س��اخت سوییت ها‬ ‫و ویالهای��ی در همجواری خانه خود اق��دام کرده اند‬ ‫که ب هدلیل ع��دم اموزش‪ ،‬در بس��یاری از موارد حتی‬ ‫استانداردهای حداقلی یک واحد پذیرایی اقامتی را نیز‬ ‫لحاظ نکرده اند‪ .‬همچنین این شکل از گسترش ساخت‬ ‫وساز‪،‬باتخریببافتطبیعیمنطقه‪،‬ظاهریناهمگون‬ ‫با بافت معماری‪ ،‬فرهنگی و تاریخی ان محل ها ایجاد‬ ‫کرده که در ص��ورت عدم توجه به ان‪ ،‬تحقق اهداف‬ ‫مربوط به گردشگری پایدار را دشوار و رونق گردشگری‬ ‫در این محل های بکر و استثنایی را در بلندمدت دچار‬ ‫چالش می کند‪ .‬از این رو س��اخت هتل ه��ای ‪ 3 ،2‬و ‪4‬‬ ‫ستاره استاندارد‪ ،‬تعریف ساز و کاری اجرایی برای اسکان‬ ‫مس��افران‪ ،‬اسکان در خانه مس��افر های تحت نظارت‬ ‫سازمان‪ ،‬اموزش جوامع محلی و صاحبان خانه مسافرها‬ ‫و ازادسازی نرخ هتل ها‪ ،‬عالوه بر اینکه هزینه سفر را‬ ‫کاهش می دهد و به همگانی کردن ان کمک می کند‪،‬‬ ‫صورت ه��ای نادرس��ت اقامتی همچ��ون برپا کردن‬ ‫چادرهای مسافرتی در میادین و پارک های شهرها را‬ ‫برچیده‪،‬مشکالتاقامتیرامرتفعوامکانرونقصنعت‬ ‫هتلداری کشور را نیز فراهم می کند‪.‬‬ ‫تورهایگردشگری؛اولویتسفر‬ ‫گس��ترش فرهنگ سفر با تور‪ ،‬یکی دیگر از مواردی‬ ‫است که فعاالن و کارشناسان گردشگری ان را موجب‬ ‫نظم بخشی س��فرهای داخلی و ارتقای سطح کیفی‬ ‫یدانند‪ .‬اژانس هایی که با‬ ‫این صنعت در حال رشد م ‬ ‫اخذ مجوز از سازمان گردشگری تور برگزار می کنند‪،‬‬ ‫با اگاهی و شناخت کافی نسبت به مسیرها‪ ،‬مقاصد‪،‬‬ ‫فرهنگ مردم جوامع میزبان و همچنین در نظر گرفتن‬ ‫مسائل محیط زیستی‪ ،‬نه تنها امکان تجرب ه یک سفر‬ ‫حرفه ای را برای مسافران فراهم خواهند کرد بلکه با‬ ‫کاهش تعداد خودروهای شخصی در مسیر جاده ها به‬ ‫کاهش بار ترافیکی در جاده ها نیز کمک می کنند‪.‬‬ ‫توجه به مراکز بین راهی‬ ‫یکی دیگر از مهم ترین مسائل گردشگری کشور که‬ ‫در س��ال های اخیر به صورت یک مطالبه و پرسش‬ ‫جدی در حضور مسووالن گردشگری کشور مطرح‬ ‫شده‪ ،‬موضوع امکانات رفاهی بین راهی و به صورت‬ ‫خاص سرویس های بهداشتی بوده است؛ مشکلی‬ ‫که اگرچه در عمل گام هایی در جهت رفع و بهبود‬ ‫ان برداش��ته ش��ده اما در اخرین اظهار نظر معاون‬ ‫گردشگری کشور در این خصوص‪ ،‬ایشان سازمان‬ ‫راهداری کش��ور را مس��وول این موضوع دانسته و‬ ‫س��ازمان متبوعش را فاقد قدرت مال��ی و اجرایی‬ ‫الزم برای سامان دادن به این حیطه توصیف کرده‬ ‫است‪ .‬توجه جدی و قرار دادن گردشگری و به ویژه‬ ‫گردش��گری داخلی در صدر اولویت های نهادهای‬ ‫برنامه ریز کشور‪ ،‬با عنایت به سهم قابل توجهی که‬ ‫در درامدهای کل این صنعت دارد‪ ،‬می تواند به عنوان‬ ‫راه حلی کلیدی برای خروج از رکود و دستیابی رونق‬ ‫اقتصادی بسیار حائز اهمیت باشد‪ .‬نیاز اندک صنعت‬ ‫هتلداری به س��رمایه گذاری های انبوه و همچنین‬ ‫امکان واگذاری کامل اداره اجرایی این حوزه به بخش‬ ‫خصوصی‪ ،‬در کنار کاهش قیمت نفت به پایین ترین‬ ‫میزان ان در چند سال اخیر که لزوم تکیه اقتصادی‬ ‫ب��ر دیگر صنایع را دوچندان می کند‪ ،‬از جمله عمده‬ ‫دالیلی است که بر اهمیت ورود صنعت گردشگری‬ ‫در سیاست گذاری های کالن کشور صحه می گذارد‪.‬‬ ‫‪11‬‬ ‫روایت بیرجند و کویر‬ ‫از کشک بادمجان بنفش تا کاج های دیالق‬ ‫فاطیما کریمی‬ ‫بییرجند را به واسطه تعداد زیاد کاج هایش شهر‬ ‫کاج ها می نامند کاج هایی که این شهر لمیده در‬ ‫کویر لوت راسرسبز کرده‪.‬در این شهر می توان‬ ‫گ��ران قیمت تری��ن س��وغات را خرید و طعم‬ ‫کش��ک بادمجان بنفش را چشید‪ .‬به دور از هر‬ ‫مقصد تکراری دیگری می توان به ش��هرهایی‬ ‫سفر کرد که گردشگران کمتری به انجا می روند‬ ‫در این صورت هم مکان اقامتی راحت تری پیدا‬ ‫می شود و هم قیمت ها گران نیست‪ .‬یکی از این‬ ‫مقاصد می تواند استان خراسان جنوبی باشد‪ .‬به‬ ‫خصوص که این اس��تان در ایام نوروز ‪ ۹۵‬جزو‬ ‫ده مقصد برتر گردشگری نیز انتخاب شده بود‪.‬‬ ‫خراسان جنوبی به مرکزیت شهر بیرجند را شاید‬ ‫برخی از افراد تنها با کویرش بشناسند و تصور‬ ‫کنند که این استان جاذبه ای برای دیدن ندارد‬ ‫درحالی که به پهلو نشستن این استان در کویر‬ ‫بزرگ لوت‪ ،‬به تنهایی جاذبه ای است که در هر‬ ‫کشوری شاید نتوان پیدا کرد به خصوص انکه‬ ‫قرار است کویر لوت در فهرست میراث جهانی‬ ‫یونسکو نیز قرار گیرد‪.‬‬ ‫در شهر بیرجند که به دلیل وجود درختان کاخ‬ ‫زیادش به ش��هر کاج ها معروف بوده و هس��ت‬ ‫می ت��وان به عمارت و ب��اغ اکبریه رفت این بنا‬ ‫توس��ط ش��وکت الملک در دوره قاجاریه و در‬ ‫دو طبقه ساخته شده اس��ت‪ .‬این باغ در انتهای‬ ‫خیابان معلم در روستای اکبریه قرار گرفته که‬ ‫با توسعه شهر بیرجند اکنون در داخل شهر واقع‬ ‫شده اس��ت‪ .‬باغ و عمارت اکبریه یکی از ‪ ۹‬باغ‬ ‫ایرانی است که سال ‪ ۲۰۱۱‬در فهرست میراث‬ ‫جهانی ثبت ش��د‪ .‬در این ب��اغ می توان به واقع‬ ‫نمونه ای از باغ های ایرانی را مش��اهده کرد که‬ ‫در یک داالن س��بز‪ ،‬نگاه کردن به ارتفاع بلند‬ ‫درختانش هیجان انگیز خواهد بود به خصوص‬ ‫وقتی با یک نسیم تن دیالق درختان کاج تکان‬ ‫می خورد‪ .‬اکنون بخش ه��ای مختلف این باغ‬ ‫و عمارت مورد اس��تفاده اداره میراث فرهنگی‬ ‫و گردش��گری خراس��ان جنوبی است‪ .‬بخشی‬ ‫از ان کتابخان��ه و بخش دیگ��ر به عنوان موزه‬ ‫باستان شناس��ی و مردم شناس��ی مورد استفاده‬ ‫قرار گرفت��ه و مردم می توانند از ان بازدید کند‪.‬‬ ‫بخش های دیگر هم به س��فره خانه و چایخانه‬ ‫س��نتی تبدیل شده اس��ت‪ .‬خوبی قدم زدن در‬ ‫بافت تاریخی ش��هر بیرجند این است که البه‬ ‫الی س��اخت و سازهای انبوه شهری‪ ،‬می توان‬ ‫نمون��ه خانه های قدیمی این ش��هر را هم دید‬ ‫ک��ه هنوز باقی مانده ان��د و در برخی از مناطق‬ ‫تع��دادی زیادی از انها بافت تاریخی را ش��کل‬ ‫داده ان��د‪ .‬در میان این س��اختمانها‪ ،‬می توان به‬ ‫خانه «پردلی» رفت که به خانه صنایع دس��تی‬ ‫تبدیل شده و در هر اتاقش یک فعالیت هنری‬ ‫و دستی انجام می شود‪ .‬از این خانه های قدیمی‬ ‫در بافت تاریخی بیرجند زیاد است منتها برخی‬ ‫از انها مانند خانه پردلی مرمت و تغییر کاربری‬ ‫داده شده اند‪.‬‬ ‫در کن��ار خانه ه��ای قدیمی ح��دود ‪ ۹‬اب انبار‬ ‫قدیمی وجود دارد که همه شبیه به هم هستند‬ ‫و تا همین چند س��ال پیش ه��م برخی از انها‬ ‫اب داش��ته اند‪ .‬درب بسیاری از انها بسته است‬ ‫و برای رفتن به داخل انها باید س��راغ متولی را‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫پایگاه میراث فرهنگ��ی بافت تاریخی بیرجند‬ ‫حتما یکی از بخش هایی اس��ت ک��ه در بافت‬ ‫قدیم��ی قرار گرفته و مورد توجه گردش��گران‬ ‫قرار می گیرد‪ .‬این پایگاه در محل پس��ت خانه‬ ‫قدیمی ش��هر بیرجند قرار گرفته که متعلق به‬ ‫اواخ��ر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی اس��ت‪.‬‬ ‫ش��هر بیرجند معلم زی��اد دارد‪ .‬خانواده هایی را‬ ‫می توان در این ش��هر پیدا کرد که همه ش��ان‬ ‫شغل معلمی را انتخاب کرده اند‪ .‬در این شهر و‬ ‫در بافت تاریخی ان مدرسه شوکتیه واقع شده‬ ‫که پس از مدرسه عالی دارالفنون و کمی پس از‬ ‫مدرسه ابتدائی رشدیه تبریز‪ ،‬سومین مدرسه از‬ ‫نوع مدارس جدید در ایران محسوب می شود و‬ ‫به عنوان تنها موزه وقفی مشهور است‪.‬‬ ‫مدرسه شوکتیه به سبک معماری کویری ایران‬ ‫به صورت چهار فصل س��اخته شده است این‬ ‫بنا در دس��ت مرمت است تا به حسینیه تبدیل‬ ‫شود‪ .‬در مراس��م مذهبی‪ ،‬مردم در این مدرسه‬ ‫جم��ع می ش��وند و در س��کوی وس��ط حیاط‪،‬‬ ‫تعزیه نگاه می کنند‪ .‬س��وغات این شهر غیر از‬ ‫عناب‪ ،‬زرش��ک و زعفران ک��ه مخصوص این‬ ‫استان اس��ت‪ ،‬می تواند صنایع دستی هم باشد‪.‬‬ ‫معموال زنان استان خراس��ان جنوبی به پارچه‬ ‫بافی ش��هرت پی��دا کرده اند در ش��هر بیرجند‬ ‫و باف��ت تاریخی ان خانه هایی هس��تند که به‬ ‫کارگاه صنایع دس��تی تبدیل شده اند و برخی‬ ‫از اتاق هایشان را به استقرار دستگاههای بافت‬ ‫اختص��اص داده اند و همانج��ا پارچه هایی که‬ ‫ب��رای حوله و کاربری های دیگ��ر دوخته اند را‬ ‫می فروشند‪ .‬در این شهر می توان غذای سنتی‬ ‫بیرجندی ها را هم در س��فره خانه های سنتی و‬ ‫یا برخی از رس��توران های مشهورش پیدا کرد‪.‬‬ ‫کش��ک بادمجانی که به ان ق��وروت بادمجان‬ ‫می گویند با کشک بادمجان گیالنی ها متفاوت‬ ‫است و اگرچه موادش یکی است اما طعم و مزه‬ ‫و حتی رنگش متفاوت است‪ .‬بیرجندی ها کشک‬ ‫مخصوص شان را می سابند و از ان کشک مایع‬ ‫به رنگ بنفش در می اورند که وقتی با گردوی‬ ‫اسیاب شده ترکیب می شود‪ ،‬ان را با بادمجان و‬ ‫گوجه سرخ شده و نان خرد شده ترید می کنند‬ ‫و می خورند‪ .‬این غذا بس��یار مقوی است و یک‬ ‫کاسه ان برای وعده شام سنگین‪.‬‬ ‫صاحب امتیاز‪:‬شـرکت جهان سبز‬ ‫مـدیرعامـــل‪:‬حسـیناحـمـدی‬ ‫مدیر مسوول‪ :‬ساجده اثنى عشرى‬ ‫زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری‬ ‫چاپ‪:‬چاپخانهروزنامهجامجم‬ ‫شماره ‪ 513‬شــــــنـبه‪ 19‬تیرماه ‪1395‬‬ ‫سازماناگهیها‪88311361- 88311353:‬‬ ‫نشانى‪:‬تهران‪ ،‬خیابان مطهری‪ ،‬بعد ازخیابانسلیمان‬ ‫خاطر‪ ،‬خیابان اورامان‪ ،‬پلاک‪ ،43‬واحد‪2‬‬ ‫تلفکس‪88813489- 88301986:‬‬ ‫توزیع‪:‬نشرگسترامروز‬ ‫توزیعمشترکینتهران‪:‬شتابگستر‪88944361‬‬ ‫ان سیه چرده که شیرینی عالم با اوست‬ ‫چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست‬ ‫با که این نکته توان گفت که ان سنگین دل‬ ‫کشت ما را و دم عیسی مریم با اوست‬ ‫عطیه موذن‬ ‫«برادر»‪« ،‬پادری» و دیگر هیچ!‬ ‫برنامه های رمضانی تلویزیون سال هاست که‬ ‫مورد توجه مردم هستند؛ انگار ماه رمضان برای‬ ‫ما ایرانی ها و البته دیگر کشورهای مسلمان با‬ ‫برنامه های افطاری‪ ،‬س��ریال ها و برنامه های‬ ‫مناس��بتی پس از افط��ار و ویژه برنامه های‬ ‫سحر عجین شده و به همین خاطر است که‬ ‫جلب رضایت مردم بیش از همیش��ه در این‬ ‫ماه مورد توجه برنامه سازان است‪ .‬حمید قاس مزادگان‪ ،‬استاد دانشگاه با اشاره به‬ ‫سریال «پادری» که در ماه رمضان از شبکه یک سیما به کارگردانی محمدحسین‬ ‫لطیفی پخش می ش��د‪ ،‬گفت‪« :‬پادری» ادامه سریال «دودکش» بود که در ماه‬ ‫مبارک رمضان سال ‪ ۹۲‬روی انتن شبکه یک رفت‪ .‬اگر ان سریال موفقیت هایی‬ ‫داشت به دلیل شکستن فضای اپارتمانی کارها بود و اینکه به سمت قالیشویی و‬ ‫لوکیشن های متنوع رفت و از طرفی با شخصیت ها همذات پنداری خوبی صورت‬ ‫گرفت‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬در سریال «پادری» تنوع لوکیشن دوباره تکرار شد‪ ،‬قصه ها‬ ‫و بازی ها نیز همان ساختار سری اول را دارد و فقط در فرم کمی دچار تغییر شده‬ ‫است‪ .‬در مجموع «پادری» نسبت به سری اول پایین تر است و «دودکش» یک‬ ‫سر و گردن باالتر بود‪ .‬این استاد دانشگاه درباره «پادری» و جزییاتی که مخاطب‬ ‫انتظار داش��ت در ان ببیند‪ ،‬اظهار کرد‪ :‬س��ری اول که در ماه رمضان سه سال‬ ‫قبل نمایش داده شد جذابیت بیشتری داشت اما ما در «پادری» شاهد بازی های‬ ‫تکراری از بازیگران بودیم‪ .‬مخاطب دوست دارد در ادامه این داستان نوعی رشد‬ ‫شخصیت و اتفاقات جدید را ببیند اما همان اتفاقات به نوعی تکرار می شود‪ .‬این‬ ‫منتقد سینما و تلویزیون با بیان اینکه در سری دوم و سوم سریال ها‪ ،‬شخصیت ها‬ ‫بیشتر در جا می زنند‪ ،‬عنوان کرد‪ :‬اگر قرار است سریالی ادامه دار باشد باید ان را‬ ‫‪ ۹۰‬قسمتی نوشت مثل مجموعه «کیمیا» که فارغ از ویژگی های ان‪ ،‬به دلیل‬ ‫اینکه روند داستان ادامه دار بود و شخصیت ها تغییری نداشتند در ‪ ۱۱۰‬قسمت‬ ‫روی انتن رفت‪ .‬قاس مزادگان با اشاره به اینکه در سری دوم یک اثر شخصیت ها‬ ‫باید نوعی تعالی داشته باشند‪ ،‬گفت‪ :‬طنز و کمدی در سریال «پادری» به اوج نمی‬ ‫رسد و در سطح قبلی باقی می ماند و اینکه شخصیت ها چه زمانی قدرت خود را‬ ‫پیدا می کنند‪ ،‬مشخص نیست به این ترتیب گویا باید تا سری نهم و دهم پیش‬ ‫رفت‪.‬درچنینموقعیت هاییشخصیت هایماندگارخلقنمیشود؛شخصیتیکه‬ ‫رفتار‪ ،‬گفتار و سکنات وی برای مخاطب تاثیرگذار باشد و در خاطرش باقی بماند‪.‬‬ ‫به طور مثال در کارهای کمدی شخصیت های سریال هایی مثل «پاورچین» و‬ ‫یا «پایتخت» ماندگار شدند اما ما این شخصیت ها را که بتوانند در طول داستان‬ ‫«پادری» تحولی را ایجاد کنند‪ ،‬نداریم‪ .‬این استاد دانشگاه با اشاره به نکات مثبت‬ ‫این سریال نیز یاداور شد‪ :‬محمدحسین لطیفی کارگردانی است که با دقت کار‬ ‫می کند و به جزییات توجه دارد و در این سریال نیز این جزییات از زندگی مردم‬ ‫دیده می شود‪ .‬در این سریال هم سعی شد که شخصیت ها به موقعیت ماندگاری‬ ‫برسند‪ .‬زمانیکه «دودکش» پخش شد یکی از‬ ‫روزنامه ها تصویری زده بود و بهنام تشکر و‬ ‫هومن برق نورد را لورل و هاردی معرفی کرده‬ ‫بود‪ .‬خوب اس��ت که با حضور این دو بازیگر‬ ‫ای��ن اتفاق بیفتد و اگر روند همکاری این دو‬ ‫به صورت صحیح تری پیش رود ما یک زوج‬ ‫هنرمندخواهیمداشت‪.‬ویتصریحکرد‪:‬بااین‬ ‫حال خوب است که همیشه اقایان نقش های مطرح را نداشته باشند و اگر قرار‬ ‫است سریالی به سری های بعدی برسد روی سایر شخصیت ها تمرکز شود مثال‬ ‫فرزند داستان بزرگ شود و اتفاقات حول شخصیت او رخ دهد و یا نقش خانم ها‬ ‫در داستان پررنگ تر شود‪.‬‬ ‫این منتقد همچنین با اشاره به اقتباس از ادبیات عنوان کرد‪ :‬یکی از سریال های طنز‬ ‫موفق در دهه‪« ۶۰‬مثل اباد» بود که زنده یاد رضا ژیان نویسندگی و کارگردانی ان‬ ‫را بر عهده داشت‪ .‬این سریال از ضرب المثل های ایرانی کمک گرفته بود‪ .‬معموال‬ ‫سریال هاییکهازادبیاتکمکمی گیرندموفقیت هایخوبیرابههمراهدارند‪.‬سریال‬ ‫«هزاردستان»نیزبهعنوانیکاثرجدیازادبیاتوامگرفتهاست‪.‬چندیپیشکتابیرا‬ ‫ازمهدیصادقیمی خواندمکهدراننوشتهشدهبودعلیحاتمیابشخوراصلیخودرا‬ ‫برایاینسریالشاهنامهحکیمفردوسیمعرفیمی کند‪.‬ازطرفدیگربازیگریانقدردر‬ ‫انزمانقدرتمنداستکهعلینصیریانهمزمانبا«هزاردستان»در«سربداران»هم‬ ‫نقشایفامی کندامانقشاودرایندواثرازیکدیگرتاثیرنمیگیرد‪.‬اینمنتقدهمچنین‬ ‫با اشاره به سریال «برادر» که در شب های ماه مبارک رمضان به کارگردانی جواد افشار‬ ‫ازشبکهدوسیماپخششد‪،‬گفت‪«:‬برادر»یکسریالتبلیغاتیبود‪.‬سازندگاناحتماال‬ ‫بهدلیلنبودبودجهبه سمت تبلیغ رفتند و این اتفاق چندان مثبت نبود چون سریال‬ ‫به تبلیغی برای کاال تبدیل شده بود‪ .‬وی با اشاره به اینکه این سریال به نوعی‬ ‫خواستهبودبهموضوعاتاقتصادیبپردازد‪،‬بیانکرد‪:‬پرداختنبهمسایلاقتصادی‬ ‫در این س��ریال به شکلی سطحی صورت گرفته است و پژوهشی در ان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬در داستان این سریال چند بنکدار و اقدامات انها در احتکار و قاچاق کاال به‬ ‫تصویر کشیده شده است و این داستان برای یک فیلم تلویزیونی مناسب بود تا‬ ‫یک سریال اما فقط به این دلیل که برای ماه رمضان اثری ساخته شود ان را در‬ ‫این بازه زمانی قرار دادند و قصه گسترش پیدا کرده بود‪ .‬این محقق حوزه سینما و‬ ‫تلویزیوندربارهکارهاییکهبارویکرداقتصادمقاومتیساختهمی شوند‪،‬اظهارکرد‪:‬‬ ‫نباید بعد از نامگذاری اقتصادی سال ها با شتاب سراغ ساخت اثر برویم‪« .‬برادر»‬ ‫فیلمنامه ای شتابزده داشت و بهتر بود که از مشاوران اقتصادی بهره می گرفت‪ .‬این‬ ‫سریال قرار بوده مباحث اقتصادی را به گونه ای مطرح کند که با ترسیم نمایشی‬ ‫انها مخاطب به نوعی خودسازی در این ماه برسد و با دیدن یک سریال متنبه‬ ‫شود درحالیکه در این اثر به صورت سطحی به این موارد پرداخته شد و مخاطب‬ ‫را تحت تاثیر قرار نداد‪.‬‬ ‫اذان ظهر ‬ ‫غروب افتاب ‬ ‫اذان مغرب ‬ ‫اذان صبح فردا ‬ ‫طلوع افتاب فرد ا‬ ‫درود بر تو اى گرامیترین وقتهایى که (با ما) مصاحب و یار‬ ‫بودى‪ ،‬و اى بهترین ماه در روزها و ساعتها‪.‬‬ ‫امام سجاد(ع)‬ ‫سیستم مدیریت کیفیت‬ ‫‪H O N A R M A N D I N T E R N A T I O N A L N E W S P A P E R‬‬ ‫نگاهی به سریال های تلویزیون در رمضانی که گذشت‬ ‫اواقتشرعی‬ ‫‪ISO 9001 : 2008‬‬ ‫پشت صحنه‬ ‫‪1‬‬ ‫طراح جدول‪ :‬رسول نادری‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 1‬ش ی‬ ‫‪ 2‬ی‬ ‫ا‬ ‫‪ 4‬خ‬ ‫د‬ ‫‪ 3‬ر‬ ‫‪ 5‬د‬ ‫‪ 6‬ا‬ ‫‪7‬‬ ‫‪ 8‬م‬ ‫‪ 9‬ه‬ ‫‪ 10‬ت‬ ‫‪ 11‬ا‬ ‫‪ 12‬ب‬ ‫ر‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫ز‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ل‬ ‫س ل‬ ‫ن‬ ‫‪8‬‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ت‬ ‫م‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ز‬ ‫د‬ ‫م‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ک و‬ ‫چ‬ ‫و‬ ‫س‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ق‬ ‫ن‬ ‫ب‬ ‫ج‬ ‫ک م‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ک‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫‪15 14 13 12 11 10 9‬‬ ‫س ا‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫ی‬ ‫ل‬ ‫ک‬ ‫‪8‬‬ ‫ک س‬ ‫ا‬ ‫ج‬ ‫ت‬ ‫ن‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫س‬ ‫س ت‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ف‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ش م‬ ‫ل‬ ‫س ر‬ ‫ر‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ت‬ ‫س‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6 5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫ش م‬ ‫ی‬ ‫ت‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫س ر‬ ‫و‬ ‫ک و‬ ‫ه‬ ‫ی‬ ‫‪9‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪14‬‬ ‫افقی‪:‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪-1‬نام شخصیت موردنظر‪-‬رود پراب‪-2‬زخم اب کشیده‪-‬همسایه‪-‬‬ ‫زودوتند‪-3‬قابله‪-‬ازپرندگان‪-‬نپخته‪-4‬قوم خرم ابادی‪-‬شفابخش‬ ‫بیمار‪-‬کمک رسان‪-‬معبرخون‪-5‬درخت تسبیح‪-‬اثری ازصادق هدایت‪-6‬زن‬ ‫پاکدامن‪-‬بسیاررونده وجاری‪-7‬ایالت هندوستان‪-‬درس خوانده‪-8‬یاردیرینه‬ ‫سوزن‪-‬ویتامین جدولی‪-‬غذای بیمار‪-‬کافی‪-9‬مردزن مرده‪-‬ازماشینهای‬ ‫راهسازی‪-10‬پائین امدن‪-‬ختم کنند‪-11‬ازفیلمهایش‪-‬مرده‪-12‬اندک‪-‬‬ ‫فریادبلند‪-‬برخورد‪-‬زدنی بچه‪-13‬گل سرخ‪-‬ترانه‪-‬حاکمان‪-14‬خیمه‪-‬‬ ‫فیلسوف نام اورجهانی‪-‬مجبورنمودن‪-15‬ضربه سر‪-‬اثری ازمحمودگالبدره‬ ‫ای داستان پرداز معاصر‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪-1‬بلبل‪-‬ازفیلمهایش‪-2‬حرفهمراهی‪-‬روزقیامت‪-‬مقصود‪-3‬بیماریتنگینفس‪-‬نژادکشورپوتین‪-‬‬ ‫مظهرنرمی‪-‬حیوان درنده‪-4‬سیاهی شهرکه ازدور به نظرا ید‪-‬غلط گیر‪-‬تکه کاغذ‪-‬ازخدایان‬ ‫باستان‪-5‬شهر زیره‪-‬مادروطن‪-‬ناز پرورده‪-6‬کلمه تصدیق‪-‬کمک رسان‪-7‬دندانه‪-‬پهلووکنار‪-‬تاج‬ ‫خورشید‪-8‬سازجاری!‪-‬غذایماکیان‪-9‬ازپستانداراندرختی‪-‬گوشتترکی‪-‬عددمنفی‪-10‬صدای‬ ‫بیرون زدن تیر ازکمان‪-‬ضمیرمودبانه‪-11‬ماه فوتبالی‪-‬برسروکمرمی بندند‪-‬فرهنگ لغت‪-12‬تصدیق‬ ‫انگلیسی‪-‬واحدشمارش مغازه‪-‬بذله گو‪-‬خانه بزرگ‪13‬چهره شطرنجی‪-‬باخودش یکی می شود‪-‬تله‪-‬‬ ‫نیشتر‪-14‬شکاف وخراش کوچک‪-‬نقاش مطرح بریتانیایی‪-‬یازده‪-15‬ازفیلمهای دیگرش‪-‬پیوسته‬ ‫ومتحدبهیکدیگر‬ ‫اخبار دیدنی‬ ‫هنرمندانودوستدارانسینماشامگاهسه شنبه‪۱۵‬تیرماهباحضوردرموزهسینما‬ ‫بهیادمرحومعباسکیارستمیشمعروشنودفتریادبودویراامضاکردند|مهر‬ ‫حملهگاوخشمگینبهمردمدرمسابقاتجشنوارهسانفرمیندرپامپلونااسپانیا‪،‬‬ ‫پیشازاینهزاراننفردراعتراضبهاینمسابقاتتظاهراتکردند|رویترز‬ ‫طاهر شعبانی‬ ‫‪3‬‬ ‫‪15 14 13 12 11 10 9‬‬ ‫ر‬ ‫خ‬ ‫و‬ ‫ب‬ ‫ی‬ ‫ک س‬ ‫ی‬ ‫س‬ ‫ا‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫د‬ ‫ب‬ ‫‪ 13‬ش م‬ ‫‪ 14‬ع ر‬ ‫‪ 15‬ر‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫ک و‬ ‫سیستممدیریتکیفیت‪-‬رضایتمندیمشتری ‪ISO 10004:2012‬‬ ‫‪2‬‬ ‫پاسخ جـدول شـماره قـبل‬ ‫‪5‬‬ ‫‪http://honarmandonline.ir/?p=6049‬‬ ‫منشور اخالق حرفه ای روزنامه هنرمند‬ ‫طــــرح روز بهبهانهدرگذشتعباسکیارستمی‪،‬عکاسوفیلمسازسینما‬ ‫همیشه فکر می کردم حق کشی و ناداوری و بازی ناجوان مردانه مال مسابقات ورزشی‬ ‫هست مخصوصا وقتی بازی ها یا مسابقات درکشور غریبه باشه‪ .‬بعضی از کارها هستند‬ ‫که فقط کار نیس��تند هر روزش مسابقه اس��ت یه ماراتون نفس گیر با کلی تماشاگر‬ ‫جورواجور با هزار نوع سلیقه که هر کدام نشستن بیرون گود فقط میگن لنگش کن!‬ ‫درس��ت حدس زدید منظورم روزنامه نگاری و روزنامه داری هست‪ ،‬دلخوشیم کسب‬ ‫و کارمون فرهنگیه‪ ،‬ادم های باال دس��تی و کنار دستیمون‪ ،‬دستگیرمون هستند ولی‬ ‫متاسفانه چشمت رو که خوب باز می کنی می بینی مطبوعات هم مثل خیلی از صنوف‬ ‫دیگه مافیا (بزرگ اقا) داره‪ ،‬اصال شهر و کشور پر شده از کلی بزرگ اقا‪ ...‬گذشت دوره‬ ‫دست زدن به زانو و کمر همت بستن و توکل‪ ...‬دیگه با این اخبار مفسدین اقتصادی‬ ‫و رانت خواری ها ادم روش نمیشه به جوونه بگه از تو حرکت از خدا برکت؛ بگذریم!‬ ‫سه شنبه پیش بصورت غیر مترقبه روزنامه نداشتیم‪ ،‬بعد از چند روز تعطیلی عید فطر‬ ‫س��ر درددلم باز شد‪ ،‬البته با خبر تلخ درگذشت عباس کیارستمی و بهمن زرین پور و‬ ‫ملیحه نیکجومند عید چه عرض کنم بیش��تر ضد حال هنری ش��د تا عید‪ ،‬یه عصر‬ ‫جمعه ابری و طوالنی‪...‬‬ ‫‪2 1‬‬ ‫‪13:09‬‬ ‫‪20:22‬‬ ‫‪20:43‬‬ ‫‪4:13‬‬ ‫‪5:57‬‬ ‫نمازعیدسعیدفطرروزچهارشنبهدرکشورهایاسالمیوغیراسالمی|خبرگزاریفرانسه‬ ‫تیمفرانسهباپیروزیدوبرصفردرمقابلتیمالمانمسابقاتیورو‪ 2016‬شدحریفتیمملیپرتقالدر‬ ‫فینالشد|رویترز‬ ‫دیدارمسئوالنوسفرایکشورهایاسالمیبامقاممعظمرهبری|تسنیم‬ ‫اعتراضمردمامریکابهنژادپرستیوخشونتپلیسعلیهدوسیاهوستیکهدرایالت«لوئیزیانا»و«مینه‬ ‫سوتا»کشتهشدند|خبرگزاریفرانسه‬

آخرین شماره های روزنامه هنرمند

روزنامه هنرمند 2236

روزنامه هنرمند 2236

شماره : 2236
تاریخ : 1403/02/10
روزنامه هنرمند 2235

روزنامه هنرمند 2235

شماره : 2235
تاریخ : 1403/02/09
روزنامه هنرمند 2234

روزنامه هنرمند 2234

شماره : 2234
تاریخ : 1403/02/08
روزنامه هنرمند 2232

روزنامه هنرمند 2232

شماره : 2232
تاریخ : 1403/02/05
روزنامه هنرمند 2231

روزنامه هنرمند 2231

شماره : 2231
تاریخ : 1403/02/04
روزنامه هنرمند 2230

روزنامه هنرمند 2230

شماره : 2230
تاریخ : 1403/02/03
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!