روزنامه هنرمند شماره 500 - مگ لند
0

روزنامه هنرمند شماره 500

روزنامه هنرمند شماره 500

روزنامه هنرمند شماره 500

‫دلنوشته هنرمندان برای‬ ‫«هنرمندپانص�دم»‬ ‫نگاهی به بازتاب های مثبت و منفی‬ ‫موفقیتفیلمفروشندهدرفستیوالکن‬ ‫سیاست فرهنگی یا‬ ‫فرهنگ سیاسی؟‬ ‫‪2‬‬ ‫‪6‬‬ ‫سهشنبه‪25‬خرداد ماه ‪1395‬‬ ‫‪ 12‬صفـــحه‬ ‫سال نهــم شماره ‪500‬‬ ‫‪ 1000‬تومـان ‪ISSN 2008-0816‬‬ ‫‪w w w . h o n a r m a n d o n l i n e . i r‬‬ ‫ژانر پلیسی در‬ ‫ایران مهجوراست‬ ‫گفتگوی «هنرمند» با عباس اگاهی‪ ،‬مترجم اثار پلیسی‬ ‫گفتگوی «هنرمند» با امیرحسین صدیق‪:‬‬ ‫زکات هنرمند‬ ‫هنر و فرهنگ اوست‬ ‫علی اتحاد در گفتگو با «هنرمند»‪:‬‬ ‫نگاهی به فیلم نیمرخ ها اخرین ساخته مرحوم ایرج کریمی‬ ‫سانتیمانتالیس�مم�رگ‬ ‫درباره هنرهای نمایشی و پرده خوانی‬ ‫‪4‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪7‬‬ ‫سیرتحول نقالی و شبیه خوانی در ایران‬ ‫‪5‬‬ ‫سارا اسماعیل پور‬ ‫در پروازهای ماهان هنرمند بخوانید‬ ‫اشا محرابی در نمایی از سریال «امین»‬ ‫به تاریخ برباد رفته‪،‬‬ ‫ادای دین کردم!‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫حسین احمدی‬ ‫فرهنگ و هنر‬ ‫س�رمقاله‬ ‫زندگی صحنه زیبای‬ ‫هنرمندی ماست‬ ‫عادت کردن به امد و رفت همسفران و هم مسیران‪ ،‬شاید از جنس عادت به امد و گشت این‬ ‫سالها و روز و شبی است که از ما و بر ما چون برق می گذرد و تلنگری باید که تن به رخوت این‬ ‫غفلت نیاالییم‪ .‬از میان ما‪،‬هنرمندان فقید کم نبودند بزرگانی و زنده نامهایی که در این سیصد‬ ‫و شصد و چند روز خورشیدی گذشته چشم از دنیا فرو بستند‪.‬از اهالی فرهنگ و هنر از فرج اهلل‬ ‫سلحشور‪ ،‬یداهلل نجفی‪ ،‬محمد علی اینانلو‪ ،‬فریما فرجامی‪ ،‬حسین قندی‪ ،‬پرویز کالنتری تا چند‬ ‫روز اخیر که خبر درگذشت حبیب محبیان (که با حاشیه هایی هم روبرو شد‪ ،)...‬حمید سبزواری و‬ ‫اصغر بیچاره در روز تولدش در کنار خانواده جان داد‪...‬‬ ‫از جسارت های توده مان در بزرگداشت شبیه به پرستش از ایشان به وقت ممات و غفلت ندیدن‬ ‫و فراموشی ایشان در حیاتشان که بگذریم‪ ،‬کم کاری و بی مسئولیتی نهادهای مختلف دولتی و‬ ‫غیر دولتی تا برخی صنوف و انجمن های مربوطه‪ ،‬در توجه و سر و سامان دادن به وضع و حال‬ ‫این اهالی همچنان نابخشودنیست‪.‬‬ ‫از ما‪ ،‬ایشان که رفتند شاد باشند و انها که هستند سالم و سرحال‪ ،‬انشاءاهلل‪...‬‬ ‫در این س��الها و روزها که حال و روز هنر و هنرمند تعریفی ندارد و دماغ کس��ی چاق نیس��ت و‬ ‫کیفش کوک به استقبال انتشار پانصدمین شماره هنرمند رفتیم که حال و حوصله می خواهد و‬ ‫البته و حتما کمی پول بی زبان یا به تعبیری چرک کف دست‪،‬که ما و امثال ما از صدقه بارعام‬ ‫و عنایت سرشار صاحب منسبان بر اریکه هنر و هنرمند ایران هیچکدامش را نداریم که نداریم‪.‬‬ ‫هنرمند را در طول سالی که گذشت در حد بضاعت خود و تالش عزیزانش در رشته های مختلف‬ ‫هنری منتشر نمودیم و تا حد ممکن به هنر و هنرمند در تمام سطوح پرداختیم و هدفمان رشد‬ ‫و توس��عه کار در جهت انجام وظیفه شایسته و متناسب رسانه در ساحت هنر ایران زمین است‬ ‫که امیدوارم در اینده به مدد الهی و لطف مس��یوالن و دوستان بتوانیم در خدمت اهالی شریف‬ ‫هنر باشیم امیدواریم در طی این طریق همچنان یاریمان کنید‪ .‬زندگی صحنه زیبای هنرمندی‬ ‫ماست‪ ،‬هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود‪ ،‬صحنه پیوسته بجاست‪ ،‬خرم ان نغمه که مردم‬ ‫بسپارند به یاد‪...‬‬ ‫به مناسبت شماره پانصدم روزنامه «هنرمند»‬ ‫کیارنگ عالیی‬ ‫عکاس��ی اگر حامل فردیت نباش��د عکاس را ب��ه بیراهه خواهد‬ ‫برد‪ ،‬ظاهر س��اده عکاسی که عموما ان را ماشین کوچکی تلقی‬ ‫می کنن��د که مس��وولیتش فقط ضبط واقعیت اس��ت ما را فریب‬ ‫می دهد و نوعی اس��انی را در برخورد با عکاس��ی ایجاد می کند‪.‬‬ ‫از طرف دیگر پیوند بالمنازع عکاس��ی با زندگی روزمره اجازه می دهد برخالف‬ ‫هنرهای دیگر هر ادمی حتی بدون داشتن پشتوانه فنی و اگاهی نظری دوربین‬ ‫را رو به موضوعی گرفته و به ثبت عکس بپردازد‪ .‬ما در هنرهای دیگر س��خت‬ ‫گیری شدیدی برای تجربه مدیا داریم‪ ،‬اما در عکاسی‪ ،‬نه! به این ها اضافه کنید‬ ‫هیاهو و موج حاکم بر عکاس مان را که هر تازه واردی را مفتون خود می کند‪.‬‬ ‫این موج به ویژه در عکاسی موبایلی که بیشترین ارتباط روزانه را با ان داریم به‬ ‫خوبی نمایان است‪ .‬حجم باالیی از عکس های تولید شده شبیه به هم که حتی‬ ‫ویرایش های تصویری ان ها نیز عین هم است‪ .‬می بینید این وسط چه بالیی بر‬ ‫سر فردیت می اید؟ عکس ارگانیسمی است زنده‪ .‬چرا که میان اجزای ان رابطه‬ ‫معناداری است و هرعکس بستر کشف ان رابطه توسط مخاطب است‪ .‬مخاطب‬ ‫هم��واره یک��ی از اضالع عکس هنری اس��ت که وجودش ب��ه عکس ضمانت‬ ‫می ده��د‪ .‬عکس ب��ه ما می گوید ع��کاس چگونه با دنیا رابطه دارد؟ ایا دس��ت‬ ‫دنیا را به گرمی فش��رده اس��ت؟ ایا او شخصی حساس و مسوولیت پذیر است یا‬ ‫موجودی بی عار نس��بت به جهان؟ پس عکس کار برد ش��اتر و دیافراگم و ایزو‬ ‫نیست‪ ،‬ان چنان که در کالس های مقدماتی گفته می شود‪ .‬اگرچه کسی که در‬ ‫اغاز راه اس��ت باید بر ابزار تس��لطی مثال زدنی پیدا کند اما عکاسی فارغ از این‬ ‫ها یک «روح» اس��ت‪ .‬یک کالبد زنده که قدم گذاشتن در ان مستلزم پیروی از‬ ‫روح است‪ .‬چنین راهی ادم اهل می خواهد‪ .‬ادمی که نسبت به انسان‪ ،‬مهربان و‬ ‫حساس باشد‪ .‬خودش را پایین ترین عضو جامعه بداند‪ ،‬مردمش را دوست داشته‬ ‫باشد و به قول سعدی بر همه عالم عاشق باشد که همه عالم از اوست‪ .‬نکته دیگری‬ ‫که هنر عکاس��ی را پیچیده تر می کند این اس��ت که ما چه بخواهیم‪ ،‬چه نخواهیم‬ ‫درگیر شکل جهان هستیم‪ .‬یعنی مجبوریم به فرم ها نگاه گنیم‪ ،‬دلباخته فرم ها شویم‪،‬‬ ‫اشکال را ببینیم‪ ،‬ما با هندسه و سطوح در تماسیم و تقال می کنیم از دل ان ها معنا‬ ‫بیافرینیم‪ .‬این واقعیت تلخی اس��ت که سهراب چند دهه قبل به این صورت گفته‬ ‫است‪« :‬کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ» انگار راه ورود به راز هستی بسته است‬ ‫و ما نسبت به ان در یک کشاکش و جدال ازلی‪ ،‬ابدی هستیم‪ .‬ایا بدون قائل شدن‬ ‫به فردیت می توان به این روح دست یافت؟ واکنش های ما نسبت به فرم ها عقالنی‬ ‫است اما زبانی که برای عکس با ان مواجهیم تماما عقالنی نیست‪ .‬عکس های ما‬ ‫تصاویری از دنیا هس��تند که توسط ذهن و زبان به کد تبدیل شده اند‪ .‬گویی جهان‬ ‫رازالود را به کدهای رازالودتری تبدیل می کنیم‪.‬‬ ‫برای شما که خواندن و نوشتن ناگزیر زندگیتان است!‬ ‫مهال منصوری‬ ‫هر انس��انی محتاج بهانهای است برای بیدارشدنهای صبحگاهی‪ .‬گاهی بهانه‬ ‫دیدن عزیزی است‪ ،‬گاهی دانه دادن به گنجشک های روی هره پنجره‪ ،‬گاهی‬ ‫رفتن به دانشگاه‪ ،‬بعضا قرارهای عاشقانه و‪ ...‬راستی بهانه شما برای بیدار شدن‬ ‫چیست؟ من را کتاب هایم صدا می زنند و داستان های ترجمه نشده ام‪ .‬صبح ها به‬ ‫میل نوشتن از جایم بلند می شوم‪ .‬به میل خواندن روز نامه های صبحم‪ .‬به میل‬ ‫نوشیدن قهوه و کتابی که به تازگی برای ترجمه انتخاب کرده ام‪ .‬نوشتن سخت است و به تعبیری‬ ‫عرق ریختن روحی! نوشتن برایم عین نفس کشیدن است و می دانم کسانی که در این عرصه قلم‬ ‫می زنند چه سختی هایی را به جان می خرند و چه غوره هایی را به مویز تبدیل می کنند‪« .‬هنرمند»‬ ‫عزیز پانصدمین ش��ماره ات از راه رسید‪ .‬ممنون که هس��تی‪ .‬ممنون به خاطر تمام شب بیداری ها‪،‬‬ ‫مطالب و گزارش ها‪ .‬این طفل در پانصد شماره به دنیا امد‪ ،‬پا گرفت و می بالد‪ .‬به امید بودن های هر‬ ‫روز و چشم انتظار هزارمین شماره‪ .‬یا حق‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫دلنوشته هنرمندان برای «هنرمندپانصدم»‬ ‫عین له غریب‬ ‫درون گویه ای با صدای بلند‬ ‫کاظم رهبر‬ ‫دیرزمانی اس��ت که از امار اندک کتابخوانی و استقبال کم‬ ‫مردم از محصوالت فرهنگی گله داریم‪ .‬چندان که امروز از‬ ‫این که روزنامه ای که صرفا به هنر می پردازد ان هم به دور از‬ ‫ترفندهایرایجتبلیغاتیشمارهپانصدمخودرامنتشرمی کند‪،‬‬ ‫ضمنخرسندی‪،‬بهشگفتمی اییم‪.‬شایدحقباهمگانباشد‬ ‫که دلیل این وضعیت را در نزد مخاطبان می جویند اما حقیر‪ ،‬گاه در خلوت از خود‬ ‫می پرسم اگر خطا از ما مولفان باشد چه؟ و در حکم یک مترجم با خود می گویم‬ ‫شاید الزم است که به نوبه خود ما مترجمان طرحی نو در اندازیم تا به استقبال‬ ‫مخاطبان از اثار ترجمه بیافزاییم‪ .‬سخت فکری شده و دست به دامن متخصصان‬ ‫امر می شوم‪ :‬یاکوبسن ترجمه را درون زبانی‪ ،‬بینازبانی و بینا نشانه ای می خواند و‬ ‫ما در نحو دوم همواره به رویکرد موسوم به استعماری که همان گرته برداری لفظ‬ ‫به لفظ است متوسل شده‪ ،‬اثر را به اجزای ان مثله کرده و از ماحصل این تشریح‬ ‫به لطف لغتنامه ها در زبان خود فرانکشتاینی ساخته و به مردم عرضه کرده و از‬ ‫بابت عدم استقبال از این هیوال شکوه می کنیم! بزرگانی چون ریکور و دومان به‬ ‫تفصیل گفته اند که در نحو دوم شاید در متون علمی که صرفا محتوامحور هستند‬ ‫بشود کاری از پیش برد اما در متون ادبی که ضمنا فرم محور هم هستند از این راه‬ ‫هرگز نمی توان کار درخوری انجام داد‪ .‬شاید مثال کوزه بشکسته بنیامین در این‬ ‫خصوص بسنده باشد؛ اگر کوزه ای را هزار تکه کرده و سپس در پی بازسازی ان‬ ‫براییمشایدماحصلبهکوزه ایدیگرتبدیلنشوداماقطعابهشکلیبنیادینتغییر‬ ‫تداری و از این‬ ‫خواهد یافت‪ .‬ایا در این صورت می توان از اصالت ترجمه و امان ‬ ‫دست صحبت کرد؟ در صورتی که ذات ترجمه نحوی از خیانت محسوب می شود‬ ‫و پس از مدرنیسم خود اصالت زیر سوال می رود‪ ،‬بیهوده نیست که ما بر روال‬ ‫کهن خود اصرار ورزیم؟ این میان بنده از خود می پرسم‪ ،‬ایا نمی توان به نحو سوم‬ ‫ترجمهازدیدیاکوبسن‪،‬بینانشانه ای‪،‬انهمبرمبنایرویکردپسااستعماریتوسل‬ ‫جست؟ ایا نمی توان به مفهوم بارتی کلمه جای متن مثله شده به جمالت و حتی‬ ‫کلمات‪ ،‬کلیت اثر را ترجمه کرد؟ ایا نمی توان جای زبان مبدا زبان مقصد را مبنای‬ ‫کار قرار داد؟ ایا پس از اگاهی یا دقیق تر اشنایی با هرمنوتیک و نظریه دریافت و‬ ‫نیت متن و از این دست‪ ،‬نمی توان با ایزر که می گوید هر مخاطبی در واقع یک‬ ‫مولف است همراهی کرده و به مترجم که پیش از هرچیزی یک مخاطب است‬ ‫این اجازه را داد که برداشت شخصی خود از کلیت اثر را به زبان خود بازنویسی‬ ‫کند؟ و جای اتکای صرف به متن به مفهوم سنتی ان بر بافت متشکل از فرهنگ‬ ‫دست پس پشت اثر تکیه کرده و از این راه‬ ‫و دین و ایین و زبان و تاریخ و از این ِ‬ ‫اثر متشکل از این همه را به اصطالح برگرداند؟‬ ‫مهدی بهرامی‬ ‫از نخستین سپیده دم زندگی‪ ،‬ادمیان به دودسته‬ ‫تقسیم شده اند‪ ،‬ان ها که داستان گفته اند وان ها‬ ‫که عالقه به شنیدن داستان دارند‪ .‬هرکدام از ما‬ ‫خواسته وناخواسته‪ ،‬دانسته و نادانسته‪ ،‬محصول‬ ‫روایت هایی هستیم که شنیده و باور کرده ایم‪.‬‬ ‫نیم نگاهی به امروز و دیروز جهان معلوم می کند‪ ،‬همیشه و هنوز‬ ‫بیش از هرچیز رفتار و روابط انس��ان ها براس��اس کالن و خرده‬ ‫روایت ها شکل گرفته و می گیرد‪ ،‬در پس همه نزاع ها‪ ،‬دوستی ها‪،‬‬ ‫دشمنی ها‪ ،‬عشق ها و نفرت ها در همه سطوح‪ ،‬برخورد روایت هایی‬ ‫وج��ود دارد‪ ،‬روایت های��ی ک��ه می خواهند تازه ش��وند‪ ،‬بمانند و‬ ‫فراموشش نگردند‪.‬‬ ‫هی��چ قومی و هیچ فرهنگی هرگز نتوانس��ته بدون افرینش و‬ ‫ارئه داس��تان خود و بدون س��اختن جهانی ک��ه در رویاهایش‬ ‫وج��ود دارد به صورت داس��تانی ج��ذاب و باورپذیر به حیات‬ ‫مقتدرانه خ��ود ادامه دهد‪ .‬همه قدرت ه��ای بزرگ و کوچک‬ ‫به اندازه وس��عت‪ ،‬نفوذ و خیال انگیز بودن روایت هایشان توان‬ ‫دارند‪ .‬فرهنگ ما بدون ان که بخواهیم گرفتار خودبزرگ بینی‬ ‫ی اس��ت‪ ،‬فرهنگی برامده‬ ‫ش��ویم‪ ،‬فرهنگ کهن و ریش��ه دار ‬ ‫از تاریخی که در قالب روایت ها و داس��تان های بس��یار شکل‬ ‫نسرینا رضایی‬ ‫همینگ��وی از ان ب��ه عن��وان «وظیف�� ه‬ ‫هولناک نوش��تن» ی��اد می کن��د‪ .‬ریختن‬ ‫کلمه ه��ا روی کاغذه��ای س��فیدی ک��ه‬ ‫می توان��د عظمتی ب��ه بزرگی ی��ک تغییر‬ ‫نگاه ب��ه جهان هس��تی را حاصل ش��ود‪،‬‬ ‫چه قدر می تواند هولناک باش��د؟ نوشتن از حس و حالی که‬ ‫برای هرکدام ان ها خنده ها‪ ،‬اش��ک ها‪ ،‬فقدان ها‪ ،‬مصیبت ها‬ ‫و تجربه های زیسته ا ی صرف شده‪ ،‬چه قدر می تواند جانکاه‬ ‫باش��د؟ چه قدر باید از خودگذش��تگی داش��ت ب��رای تکرار‬ ‫احس��اس های تلخی ک��ه از زیس��تن در جه��ان ‪ -‬جهانی‬ ‫عظی��م – حاصل ش��ده اس��ت؟ مثل نوش��خوار کردن رنج‬ ‫می ماند‪ .‬برای عریان کردن ذهن و برمالء کردن شان روی‬ ‫کاغذ چقدر ش��جاعت باید داش��ت؟ چه قدر قضاوت ش��دن‬ ‫برای ان کس��ی که «وظیف��ه هولناک نوش��تن» دارد مهم‬ ‫اس��ت؟ ادبیات همین قدر پیچیده اس��ت که ساده می نماید‪.‬‬ ‫ادبی��ات همان قدر مهم اس��ت که رنج سیاه پوس��تان کارگر‬ ‫را از الب��ه الی کاغذهای لنگس��تن هیوز ب��ه گوش جهان‬ ‫می رس��اند‪ .‬می توان سیاه پوس��ت بود‪ ،‬کارگر بود‪ ،‬درد کشید‬ ‫و از پس کاغذهای س��اکت‪ ،‬فریاد کش��ید‪ .‬می توان س��فید‬ ‫کتاب در سی سی یو‬ ‫کت��اب «اسیب شناس��ی انتش��ار‬ ‫اخبار بحران در کش��ور» ازس��وی‬ ‫«پژوهش��گاه فرهن��گ‪ ،‬هن��ر و‬ ‫ارتباطات» در ‪ 20‬نس��خه منتشر‬ ‫شد‪ .‬این خبر را خبرگزاری «مهر» در روز چهارشنبه‬ ‫‪ 23‬دی ماه ‪ 1394‬منتش��ر کرد‪ .‬شاید پیام این خبر‬ ‫این باش��د که کتاب در ایران اخرین نفس هایش را‬ ‫می کشد‪ .‬شاید پیام دیگرش ان باشد که جامعه ‪80‬‬ ‫میلیونی ایران با نیمی جمعیت جوان که در س��ن‬ ‫کسبدانشهستند‪،‬دیگرنیازیبهاموختن احساس‬ ‫نمی کنند‪ .‬شاید هم پیام دیگر این باشد که دیگر این‬ ‫شیوه مناسب نیست‪ .‬در جوامع انسانی هرچیزی بنا‬ ‫بر نیازی به وجود امده است‪ .‬همچنین اگر جامعه به‬ ‫چیزی دیگر نیاز نداشته‪ ،‬ان چیز به مرور از صفحه‬ ‫روزگار محو می شود‪ .‬این روزها کمتر دیده می شود‬ ‫که کس��ی در مترو‪ ،‬اتوبوس‪ ،‬تاکسی یا در خانه و در‬ ‫اوقات فراغت‪ ،‬کتاب یا نش��ریه ای در دست داشته‬ ‫باشد‪ .‬عموما مردم در مکان های عمومی‪ ،‬موبایل یا‬ ‫تو گذار در تلگرام‬ ‫تبلتی در دست دارند و درحال گش ‬ ‫و اینستاگرام‪ ،‬و در مکان های خصوصی نیز درحال‬ ‫تماشای یکی از سریال های ماهواره ای از تلویزیون‬ ‫هستند‪ .‬در همین حال شاهد بوده ایم که شمارگان‬ ‫معمولی کتاب در ‪ 10‬سال گذشته از ‪ 1500‬نسخه‬ ‫شروع شده و در سال های اخیر به ‪ 100 ، 500‬و ‪20‬‬ ‫نسخهرسیدهاست‪.‬‬ ‫اما از سوی دیگر‪ ،‬از ابتدای تاریخ‪ ،‬بشر همواره مشتاق به‬ ‫دانستندرموردخودشوپیرامونشبودهاست‪.‬درهمین‬ ‫حال در زندگی نو‪ ،‬اشکال سنتی کم کم یا به فراموشی‬ ‫سپرده می ش��وند یا خود را با زندگی جدید هماهنگ‬ ‫داستان ما در استانه شکفتن‬ ‫گرفته و هویت ما را ش��کل داده است‪ ،‬هروقت ما رو به نزول‬ ‫بوده ایم و هرگاه در اس��تانه از هم گس��یختگی قرار گرفته ایم‬ ‫به ناگاه مردمانی هنرمند و خردمند با ش��کل دادن و افرینش‬ ‫روایت هایی که الزاما با واقعیت منطبق نبوده اند اما با رویاهای‬ ‫جمعی ما همخوانی داشته اند به ما شکل داده اند‪ ،‬ما را منسجم‬ ‫کرده ان��د و برج و باروی��ی محکم برای س��رزمین بی دفاع ما‬ ‫فراهم نموده اند‪.‬‬ ‫این ها همه به جز دس��ت اوردهایی است که ادبیات می تواند در‬ ‫زمینه های فراوان دیگر داش��ته باشد‪ ،‬از نقشی که در شناخت‬ ‫ادمی از خود داش��ته باش��د و از خلق زیبای��ی که همواره بکر‬ ‫و دس��ت نیافتنی باق��ی می ماند‪ .‬اما به دالیل ف��راوان درونی‬ ‫و بیرونی ما مدت هاس��ت که داس��تان خود را گ��م کرده ایم‪،‬‬ ‫سرگشته مانده ایم و تالش هایمان ان گونه که باید وشاید موثر‬ ‫نبوده اس��ت‪ ،‬گاه��ی به خاطر منافع کوچ��ک و گاهی به خاطر‬ ‫غرق ش��دن در داستان های دیگران از س��اختن و مراقبت از‬ ‫داستان خود دست کشیده ایم و حتی ورق ها وکلماتش را پرپر‬ ‫کرده ایم و البته حاصلش را هم دیده ایم‪.‬‬ ‫امروز اما به نظر می رسد در استانه تولد دوباره داستان خود هستیم‪،‬‬ ‫ب��ه اندازه کاف��ی تجربه اندوخته ایم‪ ،‬بچگ��ی و لجاجت کرده ایم‬ ‫در ستایش ادبیات‬ ‫بود‪ ،‬پزش��ک بود‪ ،‬با تحصیالت عالی ولی تبعید ش��د؛ توی‬ ‫زندان های خودی محبوس ش��د و س��فر به انتهای شبی را‬ ‫نوش��ت ک��ه از فاجعه ای به ن��ام جنگ بیرون امده اس��ت‪،‬‬ ‫حکایتی که از پس س��ه نقطه های بی ش��ماری بیرون امده‬ ‫ نفس زدن های قلم خش��مگین س��لین را حکایت‬ ‫َفس ْ‬ ‫ک��ه ن ْ‬ ‫می کن��د‪ .‬می توان صد س��ال از تنهایی نوش��ت‪ ،‬طوری که‬ ‫صدها س��ال بماند و صدهاه��زار نف��ر را از تنهایی برهاند‪.‬‬ ‫می ت��وان به قدری مارک��ز بود که طرز نگاه ب��ه جهان‪ ،‬به‬ ‫بش��ر‪ ،‬به درونیات یک نفر‪ ،‬درونیات میلیون ها ادمی باش��د‬ ‫ک��ه خارج از بعد جغرافیا‪ ،‬تنهای��ی را می فهمند و رنجش را‬ ‫با کلمه به کلمه نویس��نده اش لمس می کنن��د‪ .‬لعنتی چه قدر‬ ‫بای��د عمیق بود؟ چه قدر باید زیس��ت را درک کرد؟ چه قدر‬ ‫باید خارج از بُعد جغرافیا‪ ،‬بعد زبان‪ ،‬بعد زمان دید‪ ،‬زیس��ت‪،‬‬ ‫تجرب��ه کرد‪ .‬برای مس��خ ش��دن‪ ،‬یک ادم چند س��ال باید‬ ‫کنج نش��ینی کند؟ این همه شب زنده داری و ارزوی مرگ‪.‬‬ ‫برای چندصدس��ال کافی اس��ت؟ بی ش��ک اس��امی بزرگ‪،‬‬ ‫تنهای��ی ب��زرگ و رنج بزرگی کش��یدند‪ .‬رنج��ی به بزرگی‬ ‫اخری��ن نگاه ویرجینی��ا ولف زمانی که ب��ا جیب هایی پر از‬ ‫س��نگ به رودخانه زد‪ .‬رنجی به بزرگی شعرهای ازاردهنده ‬ ‫می سازند‪ .‬هم اکنون در جهان‪ ،‬از ابزارهای جدید برای‬ ‫انتقالان چهبشربهان هاعالقمنداستاستفادهمی شود‪.‬‬ ‫به عنوان مثال‪ ،‬بسیاری از کتاب ها به شکل دیجیتالی‬ ‫یا صوتی در اختیار عالقمندان قرار می گیرد‪ .‬همچنین‬ ‫مقاالتومباحثکوتاه تربهشکل«پادکست»بهان ها‬ ‫ارائه می شود‪ .‬چرا که انسان نو که از وسایل و ابزارهای‬ ‫جدید استفاده می کند‪ ،‬می تواند در وسایل حمل ونقل‬ ‫عمومی‪،‬شخصیودراوقاتفراغتبهراحتیوباهزینه‬ ‫کمتر از ان ها استفاده کند‪ .‬استفاده از این ابزار به جایی‬ ‫رسیدهاستکهقدیمی ترینروزنامهجهانپسازسال ها‬ ‫انتشاربهصورتچاپی‪،‬سرانجامدیجیتالیشد‪.‬بهگزارش‬ ‫«همش��هری انالین» به نقل از «اسوشیتدپرس»‪،‬‬ ‫روزنام��ه «‪»Post-och Inrikes Tidningar‬‬ ‫اعالم کرد که نس��خه کاغذی خود را حذف و تنها به‬ ‫نشرنسخهدیجیتالادامهمی دهد‪.‬اینروزنامهکهازسال‬ ‫‪ 1645‬میالدیشروعبهکارکردهاستتوسطکریستینا‪،‬‬ ‫ملکه س��وئد راه اندازی ش��ده بود‪ .‬تبدیل روزنامه های‬ ‫چاپی به دیجیتال‪ ،‬روندی است که به نظر می رسد در‬ ‫چندسال اینده گریبان بسیاری از روزنامه های جهان را‬ ‫می گیرد‪.‬همچنینبنابرامارمنتشرشدهتوسطناشران‬ ‫بزرگ جهان‪ ،‬در حال حاضر ‪ 30‬درصد از نشر کتاب را‬ ‫کتاب هایالکترونیکبهخوداختصاصداده اند‪.‬درهمین‬ ‫زمینهکارشناسان پیش بینی می کنند که این روند در‬ ‫اینده به رشد خود ادامه می دهد‪ .‬نسلی که با موبایل‬ ‫و تبلت درس می خواند و کارهایش را انجام می دهد‪،‬‬ ‫مانند نسل گذشته به نسخه کاغذی عادت ندارد و‬ ‫در اینده استقبال از نسخه الکترونیک کتاب بیشتر‬ ‫خواهد شد‪ .‬و چه خوب که در این بحران «هنرمند»‬ ‫پانصدمین شماره خود را به نظاره می نشیند‪.‬‬ ‫وکوزه های نیم س��اخته یکدیگر را شکس��ته ایم‪ ،‬نگارنده به طور‬ ‫قوی ایمان دارد داستان ایران بر خالف بعضی تصورات به زودی‬ ‫خواهد ش��کفت و اوج خواهد گرفت‪ ،‬تجربه اندوخته شده سالیان‬ ‫ما حاال با نوعی روشن بینی و اگاهی همراه شده که می تواند جادو‬ ‫کند‪ ،‬می تواند از دل خاک تیره سر بیرون اورد‪ ،‬جوانه بزند و سایه‬ ‫بگستراند‪ .‬اان روزها نزدیک اند‪،‬خواهید دید بسیار نزدیک‪.‬‬ ‫امروز درست اس��ت که ما کتاب نخوان ترین ها هستیم اما دیگر‬ ‫این نخواندن با بی تفاوتی همراه نیس��ت‪ ،‬حاال این امر بر وجدان‬ ‫تک تک ما سنگینی می کند‪ ،‬امروز درست است انبوهی از اثار نه‬ ‫چندان دلچسب تولید وتبلیغ می شوند اما همین موضوع روح حتی‬ ‫تولیدکنندگان و مبلغانشان را می خراشد و همین درد مشترک ما‬ ‫را نجات خواهد داد‪.‬‬ ‫رس��انه ها امروز کم کم به سوی اثار بهتر روی اورده اند‪ ،‬فضا بازتر‬ ‫شده و امکان برای طیف گسترده تری مهیا است‪.‬‬ ‫روزنامه «هنرمند» یکی از رس��انه هایی اس��ت که تالش��ش را‬ ‫معطوف هنر این سرزمین کرده‪ ،‬معطوف باروری فرهنگی که به‬ ‫ان عشق می ورزد و قدم قدم‪ ،‬پله پله و ارام ارام درحال جلو رفتن‬ ‫است‪ ،‬امروز پانصدمین شماره ان است و می دانیم هنوز شماره های‬ ‫بی شمار بسیار پیش روی او و مخاطبانش وجود دارد‪.‬‬ ‫س��یلویا پ�لات که به اس��تقبال گاز خان��ه اش رفت و برای‬ ‫همیش��ه خوابی��د‪ .‬ادبی��ات همین ق��در می تواند بکر باش��د‪،‬‬ ‫می تواند درک درس��تی از زیبایی خُ ردی داش��ته باش��د که‬ ‫م��ردی کلی��د خانه اش را به دس��ت کس��ی بس��پارد و این‬ ‫خُ رده ترین اتفاق را برایمان یاداوری کند که بزرگ اس��ت!‬ ‫(کیس��تی که من‪ /‬اینگونه‪ /‬به اعتماد‪ /‬نا ِم خود را‬ ‫نان‬ ‫ گ��ذارم‪/‬‬ ‫ب��ا تو می گوی��م‪ /‬کلی ِد خانه ام را‪ /‬در دس��تت می‬ ‫ِ‬ ‫ش��ادی هایم را‪ /‬با تو قس��مت می کنم‪ /‬به کنارت می نش��ینم‬ ‫و‪ /‬ب��ر زانوی تو‪ /‬این چنین ارام‪ /‬به خواب می روم؟ ‪ -‬س��رود‬ ‫اشنایی‪ ،‬احمد ش��املو) ادبیات زیباس��ت‪ ،‬به زیبایی کسی که‬ ‫در س��کوت با صدای کشیده ش��دن قلم روی کاغذ‪ ،‬با صدای‬ ‫موزون ماش��ین تایپ‪ ،‬با چشمانی خیره به رقص حروف روی‬ ‫صفحه مانیتور‪ ،‬بی پرده از هران چه می گوید که در وجودش و‬ ‫درجهان پیرامونش می گذرد‪ .‬پانصدهزار بار گفتنش کم اس��ت‬ ‫برای صدها پانصد سالی که خواهد گذشت و ادبیات به قدرت‬ ‫خود باقی خواهد ماند همانند پانصدها سالی که گذشت و باقی‬ ‫ماند تا از بش��ریت بگوید‪ .‬چه خجس��ته اتفاقی که «هنرمند»‬ ‫پانص��د بار از ادبیات گفت و حمایت کرد و پانصدمین بارش را‬ ‫هم اینگونه خجسته جشن گرفت‪.‬‬ ‫کتاب و ادبیات‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫یادداشت‬ ‫گفتگوی «هنرمند» با عباس اگاهی‪ ،‬مترجم اثار پلیسی‬ ‫پوریا میراخورلی‬ ‫ژانرپلیسی درایران مهجوراست‬ ‫ادبیات پلیسی و کاراگاهی‪ ،‬ژانری است که در ایران مغفول مانده است و نه تنها کاراگاه‬ ‫معروفی مثل شرلوک هلمز‪ ،‬مگره‪ ،‬پوارو‪ ،‬خانم مارپل‪ ،‬مارلو و‪ ...‬نداریم بلکه سری نویسی‬ ‫و مجموعه نویسی نیز از ان دست که در کشورهای صاحب سبک ژانر پلیسی وجود دارد‪،‬‬ ‫در ایران کمتر رواج دارد‪ .‬عالوه بر این مسئله‪ ،‬این ژانر محبوب ان چنان که باید و شاید‬ ‫نیز نوشتن ان فراگیر و تبدیل به یک جریان نشده است و به طبع ان فیلم های سینمایی‬ ‫مقتبس از اثار پلیسی ایران تقریبا وجود خارجی ندارد‪ .‬در حالی که ادبیات داستانی ایران‬ ‫با فقر داس�تان های ژنریک پلیس�ی مواجه اس�ت‪ ،‬اثار خارجی غربی طرفداران خاص‬ ‫تو دومین کت�اب از مجموعه‬ ‫ش�ص ‬ ‫کتاب ه�ای س�ری «نق�اب» ه�م با‬ ‫ترجم�ه اث�ری از ژان کریس�تف‬ ‫گرانژه برای اولین بار منتش�ر ش�د‪.‬‬ ‫جای خالی ترجمه داستان های این‬ ‫ژانر به صورت مس�تقیم از فرانسه‬ ‫حس می شد‪ .‬چه شد که تصمیم به‬ ‫هم�کاری و راه اندازی این مجموعه‬ ‫گرفتید؟ پیشنهاد ناشر بود یا شما؟‬ ‫چه ش�د که به ترجمه روی اوردید و‬ ‫مسیری که طی کردید تا به ترجمه‬ ‫اث�ار پلیس�ی و س�ری کتاب ه�ای‬ ‫مجموعه «نقاب»رس�یدید‪ ،‬چگونه‬ ‫رقم خورد؟‬ ‫من کار ترجمه از زبان فرانس��ه را از قریب به ‪ 30‬سال‬ ‫پیش شروع کردم‪ .‬با تشویق دوستان ناشرم در تهران‬ ‫طالراس خودم که شهر مشهد باشد ابتدا با اثاری‬ ‫و مسق ‬ ‫ناللملی داشت‪ ،‬شروع کردم‬ ‫که بیشتر جنبه شناخت بی ‬ ‫چون کم وبیش مربوط به بخشی از تحصیالتم می شد‪.‬‬ ‫قریب به ‪ 18-20‬کتاب در زمینه های شناخت مسائل‬ ‫نالملل در انتش��ارات‬ ‫اجتماعی و به خصوص روابط بی ‬ ‫«استان قدس رضوی» منتشر کردم و بعد با دوستانی‬ ‫که در تهران درحال فعالیت بودند از جمله ناشر محترم‬ ‫«وزارت امور خارجه» عالقمند شدند تا کتاب هایی را‬ ‫در زمینه شناخت مسائل بین الملل ارائه دهند و شاید‬ ‫اگر اشتباه نکنم ‪ 15-20‬جلد کتاب نیز در ان جا منتشر‬ ‫کردم‪ .‬با جناب اقای رهبانی اش��نا شدم که ایشان در‬ ‫انتشارات «جهان کتاب» را به دست گرفتند و مشغول‬ ‫یدادند‬ ‫شدند و برای ایشان کتاب هایی که پیشنهاد م ‬ ‫و عالقمند بودند‪ ،‬ترجمه می کردم‪ .‬با نش��ر «تجربه»‬ ‫کار کردم که عالقمند بودند اث��اری از دراماتورژهای‬ ‫فرانسوی را به فارسی برگردانم تا این که پنج شش سال‬ ‫پیش دوستم‪ ،‬اقای رهبانی عالقمند شدند و پرسیدند‬ ‫که چه طور است که مجموعه ای از اثار پلیسی ترجمه‬ ‫کنیم؟ خدمت ایشان عرض کردم که تصادفا بخشی از‬ ‫فعالیت های تحصیلی من در زمانی که در پاریس بودم و‬ ‫بخشی از رمان دوره بین دو جنگ فرانسه یعنی‪-1940‬‬ ‫‪ 1914‬را مطالعه و تحقیق می کردم از جمله با بعضی از‬ ‫اثار پلیسی نویس فرانسوی اشنا شده بودم‪ .‬این ژانر ادبی‬ ‫را مثل اغلب مردمی که می خواهند یک اثر نه چندان‬ ‫س��نگین‪ ،‬شب ها قبل از خوابیدن در دستشان باشد را‬ ‫دوس��ت داشتم و اغلب اثار بزرگان این زمینه را که به‬ ‫زبانفرانسهیاترجمهاززبانانگلیسیامریکاوانگلیسی‬ ‫انگلستان به فرانسه ترجمه شده بود را می خواندم‪ .‬به‬ ‫ایشان عرض کردم که در این زمینه خیلی بی اطالع‬ ‫نیستم و لیستی از اثار خوب پلیسی نویس های فرانسه‬ ‫را به ش��ما می دهم تا اگر مترجمی پیدا شد این کار را‬ ‫شروع کنید‪ .‬ایشان به من پیشنهاد کردند که خود شما‬ ‫شروع کنید‪ .‬من هم از سه نویسنده ای که فکر می کردم‬ ‫ش��اخص بودند‪ ،‬از هرکدام چهار اثر ترجمه کردم و در‬ ‫اختیارشان قرار دادم و همیشه چشم امید دوخته بودم‬ ‫که دوستان عالقمند و زبان شناس دیگری‪ ،‬با این کار را‬ ‫همراهی کنند و ادامه دهند و از زبان فرانسه و زبان های‬ ‫دیگر ترجمه کنند‪ .‬خوشبختانه «جهان کتاب» موفق‬ ‫شد با چند تن دیگر از دوستان فرهیخته دیگری که‬ ‫از زبان المانی و انگلیسی ترجمه کنند‪ ،‬به این مجموعه‬ ‫کمک کردند‪ .‬این مجموعه اکنون خیلی بالغ شده است‬ ‫تو چند جلد کتاب تا به حال منتشر‬ ‫و نزدیک به شص ‬ ‫کرده است‪ .‬خود من ‪ 8-10‬جلد کتاب دیگر هم ترجمه‬ ‫کرده ام که در دست انتشار است و در ماه های اینده به‬ ‫بازار خواهد امد و این گونه این مجموعه شکل گرفته و‬ ‫پیشرفت داشته است‪ .‬خوانندگان این ژانر که من به ان‬ ‫ژانر مهجور در فارسی لقب داده ام‪ ،‬خیلی نیست و گاهی‬ ‫اوقات چندسال طول می کشد تا ناشری که هزینه کرده‬ ‫است‪ ،‬به سرمایهخودش برسد‪ .‬ازهمکاران شما با ایمیل‬ ‫یا تلفن با من تماس می گیرند و مرا در ترجمه این اثار‬ ‫تش��ویق می کنند و من هم چون در ایام بازنشستگی‬ ‫هستم‪ ،‬موهبتی است که به این کار مشغول شده ام و‬ ‫در سال هر تعداد جلد کتابی که بتوانم ترجمه می کنم‪.‬‬ ‫در مورد انتخاب هایتان برای ترجمه‬ ‫و همین طور اصطالح مهجوری که‬ ‫برای این ژانر به کار بردید بگویید‪.‬‬ ‫قریب به‪ 50‬جلد از این کتاب هایی که انتخاب کرده ام‪،‬‬ ‫بارها و بارها به تمام زبان های زنده دنیا ترجمه و چاپ‬ ‫ش��ده اند‪ .‬از تمام کتاب های این مجموعه که به زبان‬ ‫فارسیترجمهکرده ایم‪،‬فیلمسینماییوسریالاقتباس‬ ‫شده است حتی همین امروز در ‪ 20‬شبکه فرانسوی‬ ‫زبان که در تمام دنیا پخش می شود‪ ،‬هفته ای دو سه تا‬ ‫از این اثار برای بار سی ام و چهلم پخش می شود‪ .‬این‬ ‫کتاب ها‪،‬کتاب هایناشناخته اینیستندامااگرگفتمکه‬ ‫این ژانر‪ ،‬مهجور مانده است‪ ،‬منظورم این است که در‬ ‫ایران به اندازه دنیا شناخته شده نیست‪.‬‬ ‫شما اشاره کردید کتاب های این ژانر‬ ‫برای کسانی که عالقمند هستند تا‬ ‫پیش از خواب‪ ،‬کتاب های س�نگین‬ ‫در دس�ت نگیرند مناس�ب اس�ت‪.‬‬ ‫بخشی از مهجور بودن این ژانر‪ ،‬به‬ ‫این مسئله برنمی گردد که همان طور‬ ‫که گفتید‪ ،‬نگاه ناجدی ای به این نوع‬ ‫ادبیمی شود؟‬ ‫بله‪ .‬شما کامال انگشت روی مسئله حساسی گذاشتید‪.‬‬ ‫وقتی صحب��ت از ادبیات می کنیم‪ ،‬هیچ وقت حتی تا‬ ‫‪ 50-60‬سال پیش رمان‪ ،‬داستان و قصه را جزو ادبیات‬ ‫به شمار نمی اوردیم‪ .‬به تاریخ ادبیات کهن ما که در دنیا‬ ‫شاخص اس��ت‪ ،‬وقتی نگاه می کنید چه چیزی در ان‬ ‫پیدا می کنید که جنبه رمان داشته باشد؟ رمان هم در‬ ‫اروپا یعنی زادگاه خودش هم به این ش��کلی که االن‬ ‫است‪ ،‬نبود‪ .‬در ابتدای اغاز به کار رمان هم‪ ،‬قصه هایی‬ ‫مثل «حسین کرد شبستری» یا «امیر ارسالن رومی»‬ ‫بوده اند که به تدریج از اوایل قرن بیستم تبدیل به رمان‬ ‫به شکل کنونی ان شده است که دیگر رمان نویس برای‬ ‫ما قصه حکایت نمی کند‪ .‬اگر شخصی کاری را انجام‬ ‫می دهد باید گفته شود که چرا این کار را انجام می دهد‬ ‫و رمان نویس��ی وارد بعد روحی و روانی ش��خصیت ها‬ ‫می ش��ود‪ .‬از این حیث روی انس��ان ها بیشتر تحقیق‬ ‫می ش��ود و برای مثال بیان می شود که فالن پزشک‬ ‫معروف در داستان چه شد که کج رفتار شد؟ این نوع از‬ ‫ادبیات در طی ‪ 100-120‬سال گذشته جای خود را پیدا‬ ‫کرده است و دیگر قصه گویی نیست‪ .‬در ان طرف دنیا‬ ‫از هزار نفری که شب کتابی را در دست می گیرد‪ ،‬یک‬ ‫کتاب ممکن اس��ت شعر باشد‪ .‬برای غربی ها این ژانر‬ ‫به دلیل تعلیقی که دارد و مخاطب را به خواندن ادامه‬ ‫ان ترغیب می کند‪ ،‬ژانر پیش پاافتاده ای نیست‪ .‬وقتی‬ ‫‪ 15-16‬ساله بودم و کتاب داستانی می خواندم‪ ،‬بزرگترها‬ ‫به من می گفتند این چه کتابی اس��ت که می خوانی؟‬ ‫داستان و رمان جدی نبود و حاال به تدریج جدی گرفته‬ ‫می شود و داستان هایی را از نویسندگان خودمان به زبان‬ ‫فرانسوی ترجمه می شود و خیلی هم عالقمند دارد‪ .‬این‬ ‫نوع ادبی که در ایران مهجور است وقتی ترجمه می شود‬ ‫در ان طرف با استقبال روبه رو می شود‪.‬‬ ‫می توانید نام ببرید از کتاب هایی که‬ ‫به فرانسه ترجمه شده است و مورد‬ ‫استقبالقرارگرفتهاست؟‬ ‫چند تن از نویسندگان ما از جمله زویا پیرزاد هستند که‬ ‫اثارشان را به زبان فرانسه دیدم و خوانده ام‪.‬‬ ‫البته سوالم بیشتر ناظر بر مهجور بودن ژانر پلیسی در‬ ‫زمینه تالیف و ترجمه بود‪ .‬کشورهای صاحب سبک‬ ‫کاراگاه های معروفی مثل مگره‪ ،‬مارلو‪ ،‬شرلوک هلمز‪،‬‬ ‫پوارو‪ ،‬خانم مارپل و‪ ...‬را دارند اما ما مجموعه دنبال هداری‬ ‫از ی��ک کاراگاه نداریم و کتاب های کمی در این ژانر‬ ‫نوشته شده اند‪ .‬در این راهی که شناخته شده است ما‬ ‫تازهدرحالقدمبرداشتنهستیم‪.‬همان طورکهخودتان‬ ‫اشاره کردید اگاتا کریستی صدسال است از شروع او به‬ ‫نوشتن می گذرد و زمانی که او شروع به نوشتن کرد‬ ‫ما هنوز به لحاظ داستان نویسی‪ ،‬قصه را مالک قرار‬ ‫خودش را دارد که به طور مشخص‪ ،‬نشر «جهان کتاب» با ترجمه و چاپ داستان های‬ ‫این ژانر تحت عنوان مجموعه «نقاب» این خالء موجود در ادبیات داستانی را پر کرده‬ ‫است‪ .‬هرچند که پیشتر نیز نشر «طرح نو» ذیل عنوان «ادبیات سیاه» و نشر «هرمس» با‬ ‫عنوان «کاراگاه» به ترجمه و چاپ داستان های هلمز‪ ،‬سیمنون‪ ،‬پوارو‪ ،‬مارپل و‪ ...‬پرداخته‬ ‫بودند‪ .‬عباس اگاهی مترجمی است که بسیاری از کتاب های مجموعه «نقاب» با ترجمه‬ ‫او به طور مستقیم از فرانسه روانه بازار شده است‪ .‬اگاهی‪ ،‬تقریبا شش ماه از سال را در‬ ‫اصفهان و شش ماه را در پاریس می گذراند و در حالی که این روزها را در اصفهان سپری‬ ‫می کند‪ ،‬گفتگو با او را در مورد ژانر پلیسی و کاراگاهی می خوانید‪.‬‬ ‫یدادیم و نه ارائه شخصیت ها و پیرنگ‪ .‬پیدا کردن‬ ‫م ‬ ‫داس��تان و شکل بخشیدن به ان هنر است و داشتن‬ ‫یکقصه‪،‬بهتنهاییکفایتنمی کند‪.‬‬ ‫ای�ن درس�ت اس�ت ک�ه از‬ ‫داستان نویسی در ایران مدت زمان‬ ‫مدی�دی نگذش�ته اس�ت و باید به‬ ‫ان زم�ان داد اما در همین ش�رایط‬ ‫می بینیم که داستان های عاشقانه در‬ ‫ادبیات داس�تانی و سینمای ما جای‬ ‫خودش را به خوبی باز کرده است اما‬ ‫دلیل فقر ژانر پلیسی در کشور ما به‬ ‫چه علتی است؟‬ ‫ادبیات عاشقانه که ش��ما به ان اشاره کردید در دنیای‬ ‫غ��رب ب��ه ان ادبیات «ایس��تگاه راه اهن» می گویند‬ ‫یعنی کس��ی که می خواهد سوار قطار شود و به جایی‬ ‫ب��رود‪ ،‬چنین کتابی را می خوان��د‪ .‬کتابی که در چنین‬ ‫وضعیتی قرار دارد یعنی این که خواننده هم بیشتر از این‬ ‫نمی خواهد‪ .‬در اروپا هم کتاب های این چنینی وجود دارد‬ ‫و خریدار هم دارد ولی مخاطبان ژانر پلیسی نسبت به‬ ‫ژانر عاشقانه‪ ،‬مخاطبان متوقع تری هستند‪ .‬اگر در ژانر‬ ‫عاشقانههمبرداشتنویسندهدارایعمقبیشتریباشد‬ ‫و نش��ان دهد که مثال حسادت در شخصیت داستان‬ ‫چگونه پی��ش می رود و به کجا می انجام��د‪ ،‬وارد ژانر‬ ‫دیگری می شویم‪ .‬کتاب نویسنده ای که در سال ‪2015‬‬ ‫برنده جایزه «گنکورد» شده است‪ ،‬حکایت فردی است‬ ‫که تا صبح دچار بی خوابی می شود و افکاری به ذهنش‬ ‫می ای��د که تحت عنوان «قطب نما» به فارس��ی هم‬ ‫ترجمه شده است‪ .‬وجه تسمیه اش هم به این دلیل است‬ ‫که در زندگی فقط یک جهت نداریم و دو سوم داستان‬ ‫در ایران می گذرد‪ .‬می خواهم بگویم که وقتی نویسنده‬ ‫توانا باشد می تواند برداشت های جالبی یک غیر ایرانی‬ ‫از ما ایرانی ها داشته باشد و چه قدر خوب ارائه می دهد‪.‬‬ ‫در زمانی که دوران رواج پاورقی بود‪،‬‬ ‫ژانر پلیسی هم کمابیش داشتیم اما‬ ‫ب�ه دیده تحقیر نگریس�تن به ان و‬ ‫نگاه ناجدی به این ژانر باعث ش�د‬ ‫کنار گذاشته شود اما ژانر به قول شما‬ ‫ریل راه اهنی همچنان مسیر خودش‬ ‫را ادامه می دهد و مس�یر خودش را‬ ‫ادامه داد و به داستان های عامه پسند‬ ‫مع�روف ش�د‪ .‬ب�ه نظرت�ان چ�را‬ ‫رمان هایی از قبیل «فیل در تاریکی»‪،‬‬ ‫داستان های امیر عشیری و دیگران‬ ‫منقطع شد و دیگر ادامه پیدا نکرد؟‬ ‫بله‪ .‬این هایی که می فرمایید درس��ت است‪ .‬چندی‬ ‫پیش خانم دانش��جویی‪ ،‬رس��اله ای را در این زمینه‬ ‫می خواست تهیه کند که چرایی دوست نداشتن ژانر‬ ‫پلیسی را بیابد‪ .‬یکی از فرضیه هایش این بود که مردم‬ ‫داستان های این ژانر را می خوانند و دوست ندارند یا‬ ‫مسائل جنگی که پشت سر گذاشتیم و اجحافاتی که‬ ‫به مردم ما شده است‪ ،‬سبب شده است مردم دوست‬ ‫نداش��ته باشند مجددا با مس��ائل خون‪ ،‬خونریزی و‬ ‫ادم کشی مواجه شوند؟ ان دانشجو از من می پرسید‬ ‫ک��ه دالیل این مس��ئله‪ ،‬می تواند این ها باش��د که‬ ‫خدمت ایشان عرض کردم که در شهری که زندگی‬ ‫می کنید‪10-12 ،‬تا کالنتری وجود دارد و خوب است‬ ‫که شما پرسشنامه ای به این کالنتری ها ببرید و از‬ ‫ان ها بپرسید که در عمرشان داستانی را در مورد کار‬ ‫خودش��ان خوانده اند؟ می خواهم بگویم که به طور‬ ‫کلی خواننده نداریم وقتی هم که صحبت از ادبیات‬ ‫یدانیم‪.‬‬ ‫می شود‪ ،‬ادبیات را فقط شعر م ‬ ‫این مس�ئله ای که در مورد کالنتری‬ ‫گفتید مرا به یاد این نکته انداخت که‬ ‫به همان میزان هم کاراگاه خصوصی‬ ‫نداریم‪.‬‬ ‫بله‪ .‬کاراگاه خصوصی در زندگی مان رواج پیدا نکرده‬ ‫اس��ت اما وکیل دادگستری با برخی از مسائل روبه رو‬ ‫می شودکهاگرقلمتواناییداشتهباشدبهخوبیمی تواند‬ ‫ان را به رشته تحریر دراورد‪ .‬این مسئله‪ ،‬نیازمند عالقه‬ ‫هم است‪ .‬گاهی اوقات متریال برای نوشتن ان وجود‬ ‫دارد اما عالقه ای برای نوشتن وجود ندارد‪.‬‬ ‫وقتی ک�ه مجموع�ه «نق�اب»‬ ‫تو دومین کتاب این مجموعه‬ ‫شص ‬ ‫را منتشر می کند یعنی این که اقبال‬ ‫ب�ه ان وجود دارد اما اثر مناس�بی‬ ‫در ای�ن زمینه تالیف نمی ش�ود یا‬ ‫اگر هس�ت‪ ،‬کپی ب�رداری و خوب‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫درست می فرمایید‪ .‬اگر در رادیو و تلویزیون این مسائل‬ ‫مطرح شود‪ ،‬مردم ما بیشتر با این مقوله اشنا می شوند‪.‬‬ ‫یک مقدار از این قضیه در گرو زحمتی است که شما‬ ‫و دوستا ن محترم تان می کشید یعنی فقط به این دلیل‬ ‫نیست که مردم ما بی اطالع و بی عالقه اند‪ .‬باید عالقه‬ ‫را ایجاد کرد‪ .‬اگر برنامه هایی با مخاطبان زیاد شاخته‬ ‫شود‪ ،‬این عالقه را می توان ایجاد کرد‪ .‬من یقین دارم‬ ‫که در اینده‪ ،‬ان گونه که من و شما دل مان می خواهد‬ ‫این ژانر هم طرفدار بیشتری پیدا خواهد کرد‪.‬‬ ‫یعنی امیدوار هس�تید ک�ه در اینده‬ ‫نزدیک‪،‬بتوانیمازکاراگاهیهم ردیف‬ ‫با شرلوک هلمز‪ ،‬پوارو‪ ،‬مگره و‪ ...‬نام‬ ‫ببریم؟‬ ‫حال ممکن اس��ت ضرورتا کاراگاه هم نباشد ولی‬ ‫نویسنده ای که بتواند ایده و فکر در این مورد داشته‬ ‫باش��د‪ ،‬پدید خواهد امد‪ .‬فردریک دار که چند جلد‬ ‫از کتاب های او را ترجمه کرده ام‪ ،‬داس��تانی به نام‬ ‫«اسانس��ور» دارد ک��ه ‪ 110-120‬صفحه بیش��تر‬ ‫نیست‪ .‬در این داستان ببینید که قوه تخیل چگونه‬ ‫باعث شده اس��ت که مسائل را در کنارهم بچیند‪.‬‬ ‫ما نویسندگانی داریم که چنین تخیالت و توانایی‬ ‫را دارند‪ .‬در جلس��ه ای که من هم حضور داشتم از‬ ‫فردریک دار پرسیدند که شما چگونه موفق شدید‪،‬‬ ‫‪ 300‬جلد کتاب بنویس��ید؟ او جواب داد که ش��ما‬ ‫ش��نیده اید که می گویند گاهی اوقات کسی در سر‬ ‫شما حرف می زند؟ من وقتی به چیزی فکر می کنم‪،‬‬ ‫قلم خودش حرکت می کند‪.‬‬ ‫درفرانسهبرایترویجپلیسی نویسی‬ ‫چه اقداماتی را انجام می دهند؟‬ ‫در کشور فرانس��ه چند کلوب وجود دارد که این‬ ‫کلوب ها مربوط به دوستداران مگره‪ ،‬اکس برایا‪،‬‬ ‫فردریک دار و‪ ...‬هس��تند و اعالم می کنند که به‬ ‫بهترین اث��اری که در این زمین��ه و برای مثال‬ ‫ش��یوه نگارش یکی از این نویس��نده ها را دنبال‬ ‫کرده باشد‪ ،‬جایزه می دهیم و به شناخته شدن او‬ ‫و چاپ اثارش کمک می کنیم‬ ‫در ای�ن روزه�ا‪ ،‬نویس�نده خ�وب و‬ ‫مد روز در ژانر پلیس�ی فرانس�ه چه‬ ‫کسانی هستند که مردم منتظر چاپ‬ ‫کتابدیدشانهستند؟‬ ‫چند نفر هس��تند که من شخصا هیچ کدام را در‬ ‫حد بزرگان نمی بینم‪ .‬یکی از این ها گرانژه است‬ ‫ک��ه «پ��رواز لک لک ه��ا» را از او ترجمه کردم‪.‬‬ ‫خانم نویس��نده ای به نام فرد وارگاس هست که‬ ‫م��ن کتابی ب��ه نام «زود برو دی��ر‪ ،‬برگرد» را از‬ ‫او ترجم��ه کردم‪ .‬چند نفر دیگر هم هس��تند که‬ ‫اگر کتابی از ان ها ببینم که برای فارسی زبان ها‬ ‫جذاب اس��ت‪ ،‬تهیه و ترجمه می کنم‪ .‬نویس��نده‬ ‫دیگر هم به نام گیو موسو است‪.‬‬ ‫نظرت�ان در م�ورد داس�تان ها و‬ ‫نویسندگانایرانیچیست؟‬ ‫متاسفانه به فارسی‪ ،‬کم مطلب می خوانم چون کمتر‬ ‫در پاریس موجود اس��ت ولی وقتی کتابی به دستم‬ ‫می رس��د‪ ،‬می بینم که قلم ها به واقع ش��یوا و توانا‬ ‫هستند‪ .‬یک مقدار شانس و پشتکار باعث می شود‬ ‫که این ژانر اینده درخشانی در ایران داشته باشد و‬ ‫جای خودش را باز کند‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫علی دهباشی‬ ‫برای پانصدمین شماره روزنامه هنرمند‬ ‫یدانند که عمر‬ ‫به پانصدمین شماره رسیدن برای یک نشریه در ایران یک رویای دست نیافتنی است همه م ‬ ‫مفید نشریات در ایران چقدر کوتاه است‪ ،‬گاه به کوتاهی یک اه! حال دوستان ما در هنرمند از فراز یکصد‪،‬‬ ‫دویست‪ ،‬سیصد‪ ...‬عبور کردند و چه خطرها پشت سر گذراندند و به قله رویای شیرین پانصد تحقق بخشیدند‪.‬‬ ‫یدانم که چه مایه رنج‪ ،‬زحمت‪ ،‬نگرانی‪ ،‬اضطراب و باز دوباره رنج‪ ،‬و‪،‬‬ ‫من به عنوان یک همکار مطبوعاتی م ‬ ‫پشت این پانصد نشریه نهفته است‪ .‬برای اولین بار در ایران دارای روزنامه هنری شدیم و این اهمیت‬ ‫پس ِ‬ ‫و‪ِ ...،‬‬ ‫توجه گردانندگان نشریه هنرمند را می رساند در روزگاری که هنر و هنرمند را برسر بازار به حراج گذاشته اند در‬ ‫این نهار بازاری که دچارش هستیم‪ ،‬روزنامه هنرمند نه سو سو امید بلکه شعله درخشانی است که به هنر و‬ ‫هنرمندان امید می بخشد‪ ..‬دعای رودکی را برایتان ارزو دارم که گفت‪ :‬صد سال بِزی‪ ،‬هزار سال بِزی! امین‪...‬‬ ‫یادداشت‬ ‫رسول یونان‬ ‫اینه گردان هنر و ادبیات‬ ‫به شماره های صدهزارمین فکرکنید‬ ‫بعضی از نش��ریات و روزنامه ها را در دنیا می شناس��م که قدمت بیشتری دارند و گاهی اوقات‬ ‫نزدیک به یک قرن چاپ و منتشر شده اند‪ .‬من دوست دارم «هنرمند» و دیگر روزنامه ها هم‬ ‫بتوانند تا به اخر ادامه داشته باشند‪ .‬گاهی اوقات اعتبار یک روزنامه‪ ،‬گاه به میزان سال هایی‬ ‫اس��ت که منتش��ر می ش��ود البته گفتم گاه و نه همیش��ه چون وقتی یک روزنامه سال های‬ ‫بی ش��ماری منتشر می ش��ود‪ ،‬خواه ناخواه کاس��تی های خودش را جبران می کند‪ .‬خواه ناخواه‬ ‫خطاهای خودش را جبران می کند یعنی رفته رفته پخته تر و قدرتمندتر می ش��ود‪ .‬فکر می کنم‬ ‫در کش��ور ما روزنامه «هنرمند» و همین طور روزنامه «سینما» جزو روزنامه های بی سابقه ای‬ ‫هس��تند که چاپ می شوند حتی در کشورهای اطراف سراغ ندارم که روزنامه ای مختص هنر‬ ‫و ادبیات باش��د چون اکثرا روزنامه ها ش��اخه های دیگری هم دارند و به شاخه هایی همچون‬ ‫سیاست و اقتصاد هم می پردازند‪ .‬در این روزنامه می بینم که فقط اینه گردان هنر و ادبیات این‬ ‫مرز و بوم اس��ت‪ ،‬این موضوع را باید به فال نیک گرفت‪ .‬همین طور باید به فال نیک گرفت‬ ‫که این روزنامه به پانصدمین شماره اش رسید‪ .‬دوست دارم پانصد شمع روی میز روشن کنید‬ ‫و هنگام فوت کردن ان ها به ش��ماره های صدهزارمین فکر کنید‪ .‬فقط تاریکی می داند‪ /‬ماه‬ ‫چه قدر روش��ن اس��ت‪ /‬فقط خاک می داند‪ /‬دسته های اب چه قدر مهربان است‪ /‬معنای دقیق‬ ‫نان را‪ /‬فقط ادم گرسنه می داند‪ /‬فقط من می دانم تو چه قدر زیبایی‪.‬‬ ‫یادداشت‬ ‫پوریا میراخورلی‬ ‫حق التحریرهست اما کم است!‬ ‫قبل نوشت‪ :‬خیلی سخت است که در تلخ ترین و بدترین شب و روز زندگی ات بخواهی یک یادداشت شیرین‬ ‫برای یک اتفاق خوب بنویسی ان هم در وقت اضافه که چه عرض کنم بلکه در ضربات پنالتی!‬ ‫از اخرین باری که در مورد خود روزنامه ای که در ان مشغول به قلم زدن بودم‪ ،‬نوشتم خاطره خوبی به‬ ‫یاد ندارم چه این که کمتر از دوهفته بعد‪ ،‬ان روزنامه را به حال خود واگذاشتم‪ .‬اصال از هرچه که تعریف و‬ ‫یدانم این مسئله به علت بدبینی ذاتی ام است‬ ‫پیش بینی می کنم تمام ان بعد از چند وقت فرو می ریزد‪ .‬نم ‬ ‫یا در من تبدیل به اپیدمی شده است که مهره های دومینو را دومینووار به افتادن محکوم می کند‪ .‬به دلیل‬ ‫همین ویژگی ترجیح می دهم از بی حاشیه بودن «هنرمند»‪ ،‬هیاهوی الکی نداشتن‪ ،‬امار هر ‪ 6‬ماه یک‬ ‫سردبیر عوض کردن‪ ،‬تعویق یک ماهه حق التحریرها و خیلی چیزهای بد دیگری که ندارد و صد البته‬ ‫مهم تر از همه ان چه گفته شد‪ ،‬احترامی که بچه های تحریریه در این جا به یکدیگر می گذارند‪ ،‬نگویم تا‬ ‫مبادا همان سندروم ذهنی ای که به ان دچارم باعث شود که تمام این ویژگی های مثبت به عکس ان‬ ‫بدل شود‪ .‬این سندروم در من ان قدر پیش رفته است پیش که برای یک اتفاق یا حتی هنگام زدن یک‬ ‫ضربه پنالتی‪ ،‬خالف ان چه که می خواستم تصور و پیش بینی کردم تا به ان چه می خواهم برسم‪ .‬امیدوارم‬ ‫این اتفاق در مورد «هنرمند» رخ ندهد چه این که خدا خوب ها را زود می برد‪.‬‬ ‫برویم سراغ ان چه باید برویم‪.‬‬ ‫پروست می گوید‪ :‬هرکاری غیر از ادبیات وقت تلف کردن است‪( .‬با اندکی تغییر) چه قدر خوب است که ادبیات‬ ‫با عشق دیگرم یعنی روزنامه نگاری پیوند خورده است و موجب شده تا حرفه و عالقه ام در یک راستا قرار‬ ‫گیرد‪ .‬این مسئله به این می ماند که به کسی که عاشق انجام دادن کاری است‪ ،‬بگوییم برای انجامش به تو‬ ‫حقوق هم می دهیم فکر کنید برای رفتن به تلگرام‪ ،‬دیدن فوتبال و فیلم یا شنیدن موسیقی ای که مورد عالقه‬ ‫قالتحریر برای من چیزی شبیه‬ ‫شماست به شما حقوق بدهند‪ .‬قلم زدن در صفحه ادبیاتِ روزنامه و گرفتن ح ‬ ‫قالتحریر هست اما کم است‪.‬‬ ‫این مواردی است که مثال زدم‪ .‬هرچند که ح ‬ ‫اگر برای هر چیزی مادری فرض کنیم همان گونه که برای ورزش‪ ،‬دو و برای علوم‪ ،‬فلسفه را مادر ان فرض‬ ‫می کنند‪ .‬باید بگویم که مادر تمامی هنرها و علوم به نظرم ادبیات است‪ .‬چه این که بدون زبان و ادبیات هیچ‬ ‫ارتباط و پیامی فرستاده نمی شود و در ذات تمامی هنرها و علوم مبحث انتقال پیام نهفته است‪ .‬از این رو‬ ‫حرف فو قالعاده پروست هم به کسی برنمی خورد‪ .‬حال بگذار یک سری همچنان بر این باور پوسیده بتنند‬ ‫که داستان خواندن‪ /‬نوشتن‪ ،‬شعر خواندن‪ /‬نوشتن کاری عبث است‪ .‬حتی تر بگذار در تاکسی وقتی از رشته‬ ‫تحصیلی ات می گویی‪ ،‬با نگاهی عاقل اندر سفیه نگاهت کنندکه یعنی این هم شد رشته که خوانده ای؟! اما در‬ ‫تمام این هیاهو تو با خودت جمله پروست را در ذهنت مرور کنی و تاسف می خوری که کی قرار است معنای‬ ‫زندگی را بچشند؟! بگذار عده ای وقتی از عالقه و رشته تحصیلی ات می گویی‪ ،‬بگویند‪ :‬شاعری؟ شر(و نه شعر)‬ ‫یدانی که وقتی شاعر می شوی یعنی تو به اضافه سعدی‪ ،‬خاقانی‪،‬‬ ‫می گویی؟! و بلند بزنند زیر خنده‪ .‬اما تو م ‬ ‫مولوی و‪ ...‬تا شاملو و اخوان و شمس لنگرودی‪ .‬وقتی ناثر(اسم فاعل از نثر یعنی نثرنویس!) می شوی یعنی تو‬ ‫بهاضافهعنصرالمعالی‪،‬بیهقی‪،‬محمدباقرمیزرا‪،‬میرزافتحعلیاخوندزادهو‪...‬تاغالمحسینساعدیوهوشنگ‬ ‫گلشیری‪ .‬حال این ها نمونه های وطنی اش بود که گفتم تا مبادا متهم به مخاطب فانتزی نشوم‪ .‬ورنه می شد‬ ‫از داستایفسکی‪ ،‬تری ایگلتون‪ ،‬کامو‪ ،‬کارلوس دروموند د اندراده‪ ،‬همینگوی‪ ،‬سلینجر و مارکز هم نام ببرم‪.‬‬ ‫در اثنای این هیاهو بر س��ر هیچ و به کرس��ی نشاندن تفکرات پوسیده و در روزهایی که همه از تمام‬ ‫شدن دوران کاغذ‪ ،‬روزنامه و کتاب به شکل فیزیکی و کاغذی اش می گویند‪ ،‬سال گذشته با افتتاح اولین‬ ‫فروشگاه فیزیکی کتاب «امازون» که سردمدار فتنه تمام شدن دوران نسخه کاغذی است‪ ،‬نشان داده‬ ‫تداشتنی ترین‬ ‫شد که کاغذ هنوز نفس می کشد و هیچ کیندل‪ ،‬کتابخوان و تبلتی نمی تواند جای دوس ‬ ‫نوع کتاب را بگیرد‪ .‬نفس کشیدن کاغذ یعنی ادامه حیات روزنامه های کاغذی و اولین روزنامه فرهنگی‪-‬‬ ‫هنری کشور‪ ،‬به دور از قیل و قال یا به قول بزرگمهر حسین پور «قروقمبیل های قلمی بی قال و قیل» به‬ ‫حیات خود در دو فضای فیزیکی و الکترونیکی ادامه می دهد و حیاط خلوت هیچ گروه و افرادی نیست‬ ‫یداند‪ .‬حیات یک نشریه خصوصی در این روزگار به‬ ‫بلکه تنها تعهد خود را به ذات هنر و هنرمندان م ‬ ‫مطالب تولیدی اش است که «هنرمند» با گام برداشتن در این مسیر‪ ،‬خود را به شماره‪ 500‬رسانده است‪.‬‬ ‫شاید این عدد در ادبیات ما نشانه کثرت نباشد و رقم باالیی از ان دست که برای سالنامه‪ ،‬فصلنامه‪،‬‬ ‫دوماهنامه‪ ،‬ماهنامه‪ ،‬دو هفته نامه و حتی هفته نامه به شمار می رود‪ ،‬برای یک روزنامه مفروض نباشد و‬ ‫اجی مجازی‬ ‫خودنمایی نکند اما در روزگاری که کمتر‪ ،‬انسان های لجبازی مثل من در مقابل فضای مز ِ‬ ‫مقاومت می کنند‪ ،‬هنری است که «هنرمند» درصدد دست یازیدن به ان است‪.‬‬ ‫بعد نوشت‪ :‬نگارنده همچنان حالش بد است‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫هدیه یزدان پناه‬ ‫امیرحس�ین صدی�ق چه�ره‬ ‫مهرب�ان و دلنش�ینی ک�ه‬ ‫هن�وز هم ب�ا «قصه های تابه‬ ‫ت�ا» ب�ه خاطرم�ان می ای�د‪،‬‬ ‫حتی ب�ا اینک�ه او را در طول‬ ‫م�دت پرس�ابقه فعالیت�ش‬ ‫در کاراکتره�ای متفاوت�ی‬ ‫دیدیم ول�ی هنوز ه�م اقای‬ ‫پ�در «قصه ه�ای ت�ا ب�ه تا»‬ ‫برایم�ان ماندگارت�ر اس�ت‪.‬‬ ‫ای�ن روزه�ا او را در قال�ب‬ ‫مج�ری در برنام�ه ای کاملا‬ ‫صمیمی تحت عنوان «کتاب‬ ‫ب�از» می بینی�م برنامه ای که‬ ‫ب�ه گفته خودش س�عی دارد‬ ‫در ان دین�ش را ب�ه خودش‬ ‫و س�پس ب�ه مخاطبی�ن در‬ ‫زمینه کت�اب ادا کند‪ ،‬با او به‬ ‫گفتگو نشس�تیم ت�ا برایمان‬ ‫از زیباتری�ن تجربه ه�ای‬ ‫فعالیت�ش در زمینه بازیگری‬ ‫و اجرا بگوید‪.‬‬ ‫رادیو و تلویزیون‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫گفتگوی «هنرمند» با امیرحسین صدیق مجری برنامه «کتاب باز» شبکه نسیم‬ ‫زکات هنرمند هنرو فرهنگ اوست‬ ‫فیل�م س�ینمایی «قافل�ه» و کار با‬ ‫مجی�د جوانم�رد به عن�وان اولین‬ ‫پروژه ای که در ان حضور داش�تید‬ ‫توانست به عنوان نقطه عطفی در‬ ‫بازیگریتان قرار بگیرد؟‬ ‫ب��رای خودم هم نقطه عطف��ی در زندگی بود که‬ ‫در یک فیلم سینمایی و در نقشی هر چقدر کوتاه‬ ‫در کنار جمشید هاشم پور حضور پیدا کردم‪ .‬دقیقا‬ ‫بعد از کنک��ور به من س��فارش خرید لباس های‬ ‫کاراکتری که قرار بود بازی کنم را دادند‪ ،‬با اینکه‬ ‫دانش��جو بودم وخیلی اوضاع مال��ی ام خوب نبود‬ ‫خریدم‪ ،‬به اصفهان رفتم وان نقش را بازی کردم‪.‬‬ ‫همکاری در پروژه های مرضیه برومند‬ ‫و شیوه کارگردانی شان برایتان چقدر‬ ‫چالشبرانگیزبود؟‬ ‫به شدت؛ هر انچه تا به حال اموخته ام از مرضیه برومند‬ ‫بوده است؛ او جزو نوادر سینمای ماست‪ ،‬شاید شبیه به‬ ‫این کارگردان موفق به تعداد انگشتان دست باشد که‬ ‫مدیوم حوزه فعالیتشان را به خوبی بشناسند و اینقدر به‬ ‫کار و بیننده شان متعهد باشند‪ .‬اگر من اطالع پیدا کنم‬ ‫خانم برومند می خواهند پروژه ای را شروع کنند سعی‬ ‫می کنم به هر طریقی شده حتی به زور نقشی در تولید‬ ‫پروژه های او داشته باشم‪.‬‬ ‫«همه بچه های من» یا «قصه های‬ ‫تا به تا» کدامی�ک برایتان خاطره‬ ‫انگیزتر شد؟‬ ‫«قصه ه��ای تا به تا» یا همان زی زی گولو حال و‬ ‫هوای متفاوتی نسبت به «همه بچه های من» داشت‬ ‫چون من ان موقع جوان عالقه مند و بی تجربه نسبت‬ ‫به کار کودک بودم که حاضر بود هر کاری بکند و در‬ ‫کارش موفق شود؛ به همین دلیل این دو کار اصال‬ ‫برای من قابل مقایسه نیستند‪ .‬من همه کارهایی که‬ ‫تا به حال انجام داده ام را دوست دارم و هیچ تفاوتی‬ ‫بین کارهایم قائل نیستم‪.‬‬ ‫در چن�د پ�روژه ب�ا مرضی�ه برومند‬ ‫همکاری کردید و کدام کار را با توجه‬ ‫بهبازخوردهاموفق تردیدید؟‬ ‫بعد از«قصه های تا به تا» سعی کردم در تمام پروژه های‬ ‫مرضیه برومند حضور داشته باشم‪ ،‬فکر می کنم تمام‬ ‫کارهای خانم برومند به لحاظ ساختار کارهای متفاوت و‬ ‫خوبی از اب در امدند‪ .‬شاید کاری به دلیل زمان پخش‬ ‫بدش یا نامنظم بودن س��اعت پخش کمتر دیده شده‬ ‫است ولی اگر پکیجی از کارهای خانم برومند را در کنار‬ ‫هم قرار دهیم نمی توانیم از هیچ کدام ایراد بگیریم‪.‬‬ ‫تا به حال نقشی را بازی کردید که به‬ ‫خودتاننزدیکباشد؟‬ ‫به نظرم هر بازیگر پنج��اه درصد خود را به کاراکتری‬ ‫که بازی می کند اضافه می کند‪ ،‬در هر صورت تا یک‬ ‫جایی می شود تیپ سازی کرد حتی در بعضی از نقش ها‬ ‫نود و نه درصد همه بازیگران ان چیزی اند که در خود‬ ‫واقعی شان هستند و این امر اجتناب ناپذیر است‪.‬‬ ‫دلیل کم کاریتان در سینما چیست؟‬ ‫سال گذش��ته دو فیلم سینمایی بازی کردم که اکران‬ ‫نشده اس��ت‪ ،‬خب البد یا پیشنهاد نداشتم یا کارهای‬ ‫پیشنهادی مورد پسندم نبوده است‪ .‬نمی توانم بگویم‬ ‫خیلی پیشنهاد داشتم و همه را رد کردم نه اصال‪....‬‬ ‫ب�ا اج�رای س�ری دوم «خان�ه ای‬ ‫با ط�رح نو» چقدر ارتب�اط برقرار‬ ‫کردید و به روحیه شما اجرا به چه‬ ‫میزان نزدیک بود؟‬ ‫ان کار را خیلی دوست داشتم در کنار رامبد جوان تیم‬ ‫خوبی بودیم‪ ،‬چون عوامل را می شناختم و فضای خوبی‬ ‫را اماده کرده بودند؛ تجربه ای شبیه تئاتر بود‪ .‬در ان کار‬ ‫ما حال خوبی داشتیم و فکر می کنم حال خوبمان به‬ ‫مخاطب منتقل شد که کار موفق از اب در امد‪.‬‬ ‫سعی کردید اجراهایتان به سری اول‬ ‫نزدیک باشد یا خیر؟‬ ‫ن��ه اصال چون ق��رار نبود به س��ری اول «خانه ای‬ ‫با طرح نو» نزدیک ش��ود و قرار ب��ر این بود کار با‬ ‫ساختار متفاوتی نسبت به سری قبل پخش شود که‬ ‫خوشبختانه هم با استقبال روبه رو شد‪.‬‬ ‫ش�ما اجرای ن�وروزی هم داش�تید‪.‬‬ ‫شما کار اجرا را بیشتر می پسندید یا‬ ‫بازیگریرا؟‬ ‫اجرای نوروزی در انتهای همان سالی بود که ما «خانه‬ ‫ای با طرح نو» را کار کردیم که شبکه دو از ما خواست‬ ‫برنامه تحویل سال را هم به عهده بگیریم؛ چون باز در‬ ‫کنار رامبد بود من پذیرفتم‪.‬‬ ‫اج�رای متفاوت لباهن�گ «خندوانه»‬ ‫بس�یار با اس�تقبال عموم مخاطبین‬ ‫روبه رو ش�د چه مسئله ای زمینه ساز‬ ‫موفقیت در ان اجرا شد؟‬ ‫زمینه س��از موفقیت ان اجرا تنها سلیقه مردم بود‪،‬‬ ‫شاید مردم به دلیل شناختی که از من داشتند و کار‬ ‫متفاوتی از من دیدند برایشان جالب توجه بود‪ .‬ولی‬ ‫کال خودم هم این مدل کار را دوس��ت داشتم‪ ،‬چون‬ ‫رامبد جوان پیشنهاد کرد و هم لب زدن روی اهنگ‬ ‫را از بچگی دوست داشتم مجموعه ای از اینها باعث‬ ‫شد کار به خوبی دیده شود‪.‬‬ ‫اگر لباهنگ دوباره برگزار شود باز هم‬ ‫شما را در مجموعه شرکت کنندگان‬ ‫خواهیمدید؟‬ ‫بستگی به ش��رایطش دارد رامبد همان زمان هم که‬ ‫این برنامه را شروع کرده ایده بسیار خوبی بود که نمونه‬ ‫خارجی داشت و ایرانی اش کرده‪ .‬ولی فکر می کنم دست‬ ‫و پایش را بستند و ان جوری که او مد نظرش بود انجام‬ ‫نشد‪ .‬اصال نمی خواهم کاری انجام دهم که سلیقه من‪،‬‬ ‫مخاطب و شیوه برنامه در ان لحاظ نشده است چون این‬ ‫امر به ساختار برنامه ضربه وارد می کند‪.‬‬ ‫نظرت�ان در م�ورد نق�ش فروش�ی‬ ‫و حض�ور نابازیگ�ران در س�ینما و‬ ‫تلویزیونچیست؟‬ ‫یک از اتفاقات بدی که نه تنه��ا در مورد بازیگری در‬ ‫حال انجام است بلکه درمورد تهیه کنندگی و کارگردانی‬ ‫هم صدق می کند همین است‪ .‬خیلی مسائل هست در‬ ‫مجامع هنری که دلیلش مشخص نیست اینکه این‬ ‫بازیگر برای فالن نقش بر چه مبنایی انتخاب شده است‬ ‫و یا چرا فالن بازیگر در تمامی شبکه ها و فیلم ها حضور‬ ‫مستقیم دارد و چراهایی که همیشه بی جواب مانده اند‪.‬‬ ‫چق�در انتخ�اب درس�ت بازیگ�ر‪،‬‬ ‫بازیگردان و تهیه کننده ها در روند‬ ‫درست س�ریال س�ازی و ساخت‬ ‫فیلم موثراند؟‬ ‫شخصا با احترام کامل به دوستانی که کار بازیگردانی‬ ‫می کنند اعتقاد دارم که بازیگردانی یکی از شاخه های‬ ‫کارگردانی است‪ .‬کارگردان تنها وظیفه دکوپاژ کار را‬ ‫ب��ه عهده ندارد و در انتخ��اب بازیگر هم باید نقش‬ ‫داشته باشد‪ ،‬این باعث می شود ما کارهای بی کیفیت‬ ‫و به لحاظ ساختار نادرست ببینیم‪.‬‬ ‫از «زیر لب بشمار» و بازی منحصر به‬ ‫فردت�ان در ایفای نقش یک روحانی‬ ‫برایمانبگویید؟‬ ‫پخش این کار در کنار سریال «پرده نشین» که حدود‬ ‫‪ 10‬کارکت��ر روحان��ی در این کار بود باعث ش��د نگاه‬ ‫کلیش��ه دیگر دوستان به این نوع کاراکتر را در بازی ام‬ ‫از میان بردارم و با دیدی متفاوت این کاراکتر را ایفا کنم‪.‬‬ ‫جذابیتی که انتخاب ان نقش برایم داشت این بود که‬ ‫نشان بدهم روحانیون هم مثل ما مردم عادی هستند و‬ ‫به دلیل تحصیالتشان و شغلی که دارند شاید نگاهشان‬ ‫به مادیات و دنیا برایشان نسبت به ما متفاوت است؛ من‬ ‫اصالسعینداشتمیکچهرهدستنیافتنیوفراانسانی‬ ‫در این کار بسازم و بازخوردهایی که دیدم از مخاطبین‬ ‫شبیه به همان چیزی بود که در جامعه می بینند‪.‬‬ ‫از روحانی خاصی الگو برداری نکردید‬ ‫که با ارتباط با او به ری اکشن هایی که‬ ‫از شما در این کار دیدیم برسید؟‬ ‫مدیری در س��یما فیل��م بود که ب��ا او گپ و گفت‬ ‫می کردم تا بتوانم انه��ا را در بازی ام لحاظ کنم‪ ،‬به‬ ‫یکی از حوزه های علمیه رفتم و سعی کردم با دقت‬ ‫بیشتر خودم را به این کاراکتر نزدیک کنم‪.‬‬ ‫چطور شد که یک شخصیت هنری به‬ ‫سمت سیاست و کاندیدای مجلس‬ ‫شدن حرکت کرد؟‬ ‫می خندد‪ ...‬ادامه می دهد که ان مساله دروغ سیزده‬ ‫بود‪ ،‬برای خودمم ه��م پیامک کردند و من و خانم‬ ‫چرخنده را اعالم کردن��د که برای این امر ثبت نام‬ ‫کردیم ولی واقعا یک شوخی بود که دوستان لطف‬ ‫کردند و با من انجام دادند‪ .‬پیش��نهاد زیاد داشتم که‬ ‫به این امر وارد شوم ولی با احترام به همه می گفتم‬ ‫من اندیشه سیاسی دارم ولی مجاز نمی بینم که یک‬ ‫هنرمند مستقیما به سیاست وارد شود‪.‬‬ ‫برنام�ه «کتاب باز» و اج�را در ان کار‬ ‫برایتانچگونهاست؟‬ ‫در برنام��ه «کتاب باز» من اصال قصد ندارم اجرا کنم‬ ‫و روزی ه��م که با تهیه کنن��ده و طراح کار صحبت‬ ‫می کردم نظر ش��خصی ام این بود که من امیرحسین‬ ‫صدیق در این برنامه هستم شخصیت دیگری را با خود‬ ‫نمی اورم ‪ .‬قراری هم که با دوستان در اتاق فکر برنامه‬ ‫گذاشتیم این بود که با مخاطب برنامه صادق باشیم‪.‬‬ ‫به جز ش�ما الویت ه�ای دیگری هم‬ ‫بودند که اجرای این برنامه را به عهده‬ ‫بگیرند؟‬ ‫اول از همه به من گفتند و ابتدای امر چون شکل برنامه‬ ‫به س��مت دیگری داش��ت حرکت می کرد من خودم‬ ‫دوستان دیگری را برای اجرای این برنامه پیشنهاد دادم‪.‬‬ ‫ولی در پایان باز اجرای این کار به من محول شد‪.‬‬ ‫چطور قبول کردید اجرای این برنامه‬ ‫را به عهده بگیرید؟‬ ‫تنها انگیزه من از قبول این کار خط مش��ی برنامه‬ ‫بود که در راس��تای کتاب و کتاب خوانی و اش��تی‬ ‫دادن مردم با کتاب قرار داشت‪ .‬اینجا بود که احساس‬ ‫کردم من به عنوان یک هنرمند وظیفه ای دارم و باید‬ ‫خمس و زکات فرهنگی خودم را به مخاطبین ارائه‬ ‫دهم و نمی دانم چقدر موفق عمل کردم‪.‬‬ ‫مهمانان برنامه برچه مبنایی انتخاب‬ ‫می شوند؟‬ ‫ما در این کار نویس��نده و شعرایی را دعوت کردیم که‬ ‫خیلی گمنام بودند؛ در این قسمت هایی که تا به حال‬ ‫پخش شده به جز چهره های شناخته شده ای که مهمان‬ ‫برنامه مان بودند دوستانی هم بودند که شاید حتی یکبار‬ ‫اسمشان به گوشم خورده بود‪ .‬مهمانان برنامه بر مبنای‬ ‫کتاب باز بودن انتخاب می شوند‪ ،‬اینکه اهل کتاب باشند‬ ‫و یا کتابی را به تازگی به مردم ارائه داده باشند‪.‬‬ ‫در گزینش مهمانان برنامه شما چه‬ ‫نقشیراایفامی کنید؟‬ ‫در اتاق فکر برنامه همه به صورت کامال دموکراتیک‬ ‫پیشنهادمی دهندوتاجاییکهمحدودیت هایتلویزیون‬ ‫اجازه دهد اغوش «کتاب باز»به روی همه باز است‪.‬‬ ‫در بحث کتاب و عالقمند کردن مردم‬ ‫ب�ه این زمین�ه فکر می کنی�د برنامه‬ ‫«کت�اب باز» تا به این جای کار چقدر‬ ‫موثر واقع شد؟‬ ‫در قش��ر روش��ن فکرمان‪ ،‬مردم ع��ادی و حتی‬ ‫مردم��ی که با کتاب قهر بودند تا به این جای کار‬ ‫با بازخورد خوبی مواجه ش��دم‪ .‬همین به نظر من‬ ‫یک پیشرفت خوبی در این زمینه است‪.‬‬ ‫از سابقه تلویزیون در برنامه سازی در‬ ‫بحث کتاب را چگونه دیدید؟‬ ‫خیلی ضعیف‪ ،‬محدود و کنترل شده بوده است‪.‬‬ ‫در چه شرایطی تلویزیون می تواند به‬ ‫روزهای اوجش برگردد؟‬ ‫راه های موفقیت یک رسانه را همه مان می دانیم‪،‬‬ ‫س��ازنده خوب داریم‪ ،‬موضوعات پربیننده داریم؛‬ ‫پ��س مش��کل کار ما کجاس��ت ک��ه کارهایمان‬ ‫انطور که باید با اس��تقبال روبه رو نمی شود؟ اینها‬ ‫سواالتی است که از من نباید پرسیده شود‪.‬‬ ‫با این برنام�ه فکر می کنید در بحث‬ ‫کت�اب دینت�ان را ب�ه مخاطبی�ن ادا‬ ‫کرده اید؟‬ ‫با دوستی صحبت می کردم و گفتم که اگر من در طول‬ ‫این برنامه حتی روی یک نفر تاثیر بگذارم و او را به بحث‬ ‫مطالعه عالقمند کنم دینم را به خودم ادا کردم‪.‬‬ ‫تئــــــات�ر‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫‪5‬‬ ‫برگزیدگان هفتادمین جوایز ساالنه تونی در بیکن تیا تر نیویورک معرفی شدند؛‬ ‫«همیلتون» پیروز بی رقیب برادوی‬ ‫درباره هنرهای نمایشی و پرده خوانی‬ ‫سیر تحول نقالی و شبیه خوانی در ایران‬ ‫هنرمن��د‪ :‬هنره��ای نمایش��ی رای��ج در ای��ران را‬ ‫چهارگونه ی اصلی دانسته‪‎‬اند که عبارت اند از شبیه‬ ‫خوانی‪ ،‬خیمه ش��ب بازی‪ ،‬روحوضی و «نقالی»‪ .‬بر‬ ‫پایه اسناد و مدارک تاریخی‪ ،‬این هنرهای نمایشی‬ ‫خاصه«نقالی» برخاسته از میان توده های مردم بودند‬ ‫و فرهیختگان کمتر بدان ها توجه داش��ته اند‪ .‬نقالی‬ ‫ش��اخه ای از اشکال نمایشی است که معمو ًال تک‬ ‫نفره اجرا می شد و نقاالن موضوع ها و مضمون های‬ ‫متنوعی را در قالب قصه روایت می کردند که انها را در‬ ‫سه گروه نقل حماسه ی ملی و اسطوره ای‪ ،‬حماسه ی‬ ‫دینی‪ ،‬و نقل عاشقانه می توان جای داد‪ .‬نقالی در لغت‬ ‫به معنی کار و پیشه ای است که فردی بنام نقالی کاال‬ ‫و یا چی��زی را از جایی به جای دیگر می برد و نقل‬ ‫می کند‪ ،‬اما در اصطالح به پیشه و هنر کسی گویند‬ ‫که داستان ها و واقعه های هیجان انگیز و جذابی را‬ ‫که شنیده و یا خوانده است برای سرگرم کردن مردم‬ ‫نقل و بی��ان می کند‪ .‬این قصه گو را نقال می نامند‬ ‫واژه های نقال و نقالی از زمان قاجار در زبان و ادبیات‬ ‫فارسی کاربردی شده زیرا در متن های تاریخی و یا‬ ‫لغت نامه های پیش از ان به این شکل نیامده است‪.‬‬ ‫نقالی یک جریان فرهنگی است که از زمان های دور‬ ‫در جامعه ایران رواج داشته است‪.‬‬ ‫نقاالن داس��تان هایی از حماسه های قومی‪ ،‬ملی‪،‬‬ ‫دینی و واقعه های تاریخی شبه تاریخی و مذهبی را‬ ‫با کالمی سنجیده و اهنگین و بیانی گرم و رسا در‬ ‫میان جمع مردم و در فضاهای عمومی یا محفل های‬ ‫خصوصی‪ ،‬نقل و روای��ت می کنند‪ .‬نقاالن در نقل‬ ‫داس��تان ها و بازنمایی واقعه ه��ا و القای رخدادهای‬ ‫هیجان انگیز استعداد و هنر فروانی داشتند و در شیوه‬ ‫بیان طرز نمایش واقعه ه��ا و تقلید حرکات و رفتار‬ ‫یدانس��تند که در‬ ‫صاحب ذوق و هنر بودند‪ .‬ان ها م ‬ ‫هر مجلس نقل به اقتضای شعور فرهنگی جماعت‬ ‫مجلس چگونه س��خن بگویند و تقلی��د در اوردند‬ ‫انه��ا در نقل روایت ها به براهه پردازی و زبان اوری‬ ‫می پرداختند و موضوع های داستان را با پند و اندرز و‬ ‫مثل و شوخی و لطیفه می امیختند و در نشان دادن‬ ‫ش��خصیت های داستان بازی و تقلید در می اوردند‪.‬‬ ‫بخش بزرگی از میراث فرهنگ��ی‪ -‬ادبی ایران که‬ ‫امروز به صورت مکتوب‪ ،‬به ما رس��یده داستان ها و‬ ‫افسانه هایی هس��تند که از زبان و بیان این نقاالن‬ ‫شینده و نوشته شده است این داستان ها مجموعه‬ ‫ادبیات نقالی را پدیده اوردند‪ .‬در کل تاریخچه نقالی‬ ‫را می توان به دوره پیش‬ ‫از اسالم و دوران اسالمی‬ ‫تقسیم کرد‪ .‬در دوره پیش‬ ‫از اسالم و در ایران باستان‬ ‫خنیاگ��ران دوره گردی‬ ‫بودندکه با ساز و اواز قصه‬ ‫خوانی می کردند در دوره‬ ‫اشکانی خنیاگرانی را که‬ ‫داس��تان های حماسی و‬ ‫رزمی برای مردم قل می گردندگوسان می نامیدند‪.‬‬ ‫دردوره ساس��انی نیز خنیاگرانی بودندکه حماسه ها‬ ‫و داس��تان های قومی وملی را با اواز و نغمه سازی‬ ‫برای م��ردم می خواندند‪ .‬این خنیاگران قصه گو به‬ ‫س��رزمین هایی دیگر هم می رفتند و داستان های‬ ‫حماس��ی و پهلوانی ایرانیان را ب��رای مردم بیان و‬ ‫نقل میکردند‪ .‬در دوران اس�لامی راویان و دهقانان‬ ‫روایت کننده داس��تان های پهلوان��ی و رزمی کهن‬ ‫ایرانی بودندحتی فردوسی از بعضی از انان که راوی‬ ‫داستان های رستم و خاندان گرشاسب و داستان های‬ ‫قهرم��ان دیگر بودند یاد می کند‪ .‬در این زمان قصه‬ ‫خوانانی نیز بودند که نقل قصه را با نوای ساز همراه‬ ‫می کردن��د حکایت قص��ه گویی م��روزی در قرن‬ ‫س��وم هجری که پس از نقل هر قصه تنبورش را‬ ‫بر می گرفت ونغمه هایی ش��اد بر سازش مینواخت‬ ‫نمونه ای از همراهی ساز و اواز با قصه خوانی است‪.‬‬ ‫نقالی یا قصه خوانی همچنان ادامه یافت تا به دوره‬ ‫صفوی رس��ید در این دوره موضوع داس��تان های‬ ‫نقالی در رابطه با داس��تان های ش��به تاریخی ملی‬ ‫و ش��به تاریخی مذهبی و اسطوره ها و حماسه ها و‬ ‫داستان های شاهنامه بود‪ .‬در این دوره قصه گویی از‬ ‫جملههنرهایمعرکهگرانبوددرنخستینسده های‬ ‫اغازدورهاسالمی قصهگویاندورهگردهمدرمساجد‬ ‫کهمحلتجمعمسلمانان‬ ‫ب��ود قصه ه��ای انبیا و‬ ‫پادش��اهان قدیم را برای‬ ‫م��ردم بی��ان می کردند‬ ‫فضاه��ا و معابر عمومی‬ ‫مانند میدان ها سرگذرها‬ ‫چهارسوهای بازار‪ ،‬سراها‪،‬‬ ‫کاروانس��راها‪ ،‬صح��ن‬ ‫مس��جدها‪ ،‬زیارت گاه ها‬ ‫و تکیه ها‪ ،‬مکان های قصه گویی معرکه گیران بود‬ ‫برای مثال سید کمال الدین سدهی معروف به کاهر‬ ‫علیشاه از نقاالن عهد شاه عباس اول عصر ها زیر گذر‬ ‫بازار مسجد جامع عقیق اصفهان برزونامه می خواند‬ ‫و اس��داهلل حجاز در صحن مسجد شاه مسجد امام‬ ‫کنونی به نقل داس��تان های مذهب��ی می پرداخت‬ ‫نقاالنی نیز در مش��هد بودند که در صحن امام رضا‬ ‫شاهنامهخوانیمی کردند‪.‬‬ ‫در عصر رونق قهوه خان��ه از اوایل قرن یازدهم تا‬ ‫نخس��تین دهه های قرن چهاردهم شمار بزرگی از‬ ‫نقاالن به این نهاد روی اوردند و ان را پایگاه نقالی‬ ‫و شاهنامه خوانی کرند در این دوره قهوه خانه نهاد‬ ‫فعالی در انتقال فرهنگ و ادب کهن ملی و مذهبی‬ ‫ایران به توده مردم بی س��واد یا کم س��واد به شمار‬ ‫می رفت و در اموزش اداب زندگی گذشتگان اخالق‬ ‫و منش پهلوانان و جوانمردان به افرادی که به قهوه‬ ‫خانه می رفتند نقش مهمی داشت‪ .‬نقاالن را بر حسب‬ ‫نوعداستان هاییکهمی گفتندچیرگیوتسلطشانبه‬ ‫نقالی به سه دسته تقسیم کردند‪ .‬نخست شاهنامه‬ ‫خوانان ی��ا نقاالنی که فقط به نقل داس��تان های‬ ‫حماسی شاهنامه می پرداختنددوم نقاالنی کهدرنقل‬ ‫داستان های تاریخی و افسانه ای مانند اسکندر نامه‬ ‫مهارتداشتندوسوممذهبیخوانانیکهداستان ها ی‬ ‫دینیمذهبیمانندحمزهنامهوحیدرنامهمی خواندند‪.‬‬ ‫هر قصه گو در نقل قصه ش��یوه بیان خود را داشت‬ ‫چست و چاالک بودن در بیان درک مجلس نقل و‬ ‫دریافت میزان ذوق و رغبت مردم اراستن نظم به نثر‬ ‫برای مالل انگیز نشدن نقل خواندن شعر با اهنگ و‬ ‫اواز شرح بیت های دشوار یادنامه سراینده شعر فاتحه‬ ‫خواندن و تکبیر گفتن نکاتی بود که نقال باید ان‬ ‫را رعایت می کرد‪ .‬نقاالن با اهنگ دادن به کالم‬ ‫باال و پایین بردن به موقع دست و سر کش دادن‬ ‫مطلب گاه نجوا ک ردن و بی فاصله فریاد کشیدن‬ ‫لرزاندن و عوض کردن صدا کوفتن دس��ت ها بر‬ ‫هم و پ��ا زمین زدن و به خصوص نگه داش��تن‬ ‫داستان در جاهای حس��اس توجه مردم را جلب‬ ‫می کردن��د‪ .‬امروزه با گس��ترش روابط تجاری و‬ ‫ورود تکنولوژی و تکنیک های مختلف برای ارایه‬ ‫یک اثر در نمایش های صحنه ای اعتبار نقالی رو‬ ‫به کمرنگ ش��دن می رود تا پیش از این نقاالن‬ ‫ابراز ارتباط و انتقال روایات بودند اما اکنون شمار‬ ‫نقاالن نیز بسیار کم شده است و متاسفانه بسیاری‬ ‫از پیشکسوتان این هنر دیگر در بین ما نیستند و‬ ‫شرایط الزم برای اموزش نسل های بعدی وجود‬ ‫نداشته است‪.‬‬ ‫جای خالی تئاتر در مطبوعات‬ ‫نقدتئاترباکیفیتتئاترارتباطمستقیمدارد‬ ‫هنرمند‪ :‬چند س��الی اس��ت برای بسیاری از‬ ‫اهال��ی تئاتر و دوس��تداران این هن��ر که به‬ ‫ص��ورت ج��دی پیگیر مس��ائل و رویدادهای‬ ‫هنرهای نمایش��ی هستند و تئاتر دغدغه شان‬ ‫است‪ ،‬این س��وال مطرح است که چه اتفاقی‬ ‫افتاده که مانند گذش��ته دیگ��ر نقدی درباره‬ ‫نمایش ه��ای روی صحن��ه در روزنامه ه��ا‬ ‫منتش��ر نمی ش��ود؟ و ی��ا اینکه چ��را روز به‬ ‫روز صفحه ه��ای وی��ژه تئات��ر در رس��انه ها‬ ‫کمت��ر و کمتر ش��ده تا جایی ک��ه این روزها‬ ‫تع��داد روزنامه ه��ا و نش��ریات مکتوب��ی که‬ ‫صفحه ای ویژه تئاتر دارند به تعداد انگش��تان‬ ‫یک دس��ت نمی رس��د؟! در حالی که بر کسی‬ ‫پوش��یده نیس��ت تعداد روزنامه ها و نشریاتی‬ ‫ک��ه این روزها منتش��ر می ش��ود نس��بت به‬ ‫دهه های گذشته چندین برابر افزایش داشته‬ ‫اس��ت؟! در واق��ع ب��ه عقیده ی بس��یاری از‬ ‫هنرمن��دان تئاتر و اهالی فرهنگ‪ ،‬این روزها‬ ‫جای خال��ی صفحه ه��ای تئاتر ک��ه در انها‬ ‫به ص��ورت جدی نقد نمای��ش‪ ،‬گزارش های‬ ‫کارب��ردی و تاثیرگ��ذار‪ ،‬گفتگوهای چالش��ی‬ ‫و‪ ...‬وجود داش��ته باش��د‪ ،‬خالی است‪ .‬در این‬ ‫راس��تا بس��یاری عقیده دارند که ب��ا توجه به‬ ‫تاثیری ک��ه روزنامه ه��ا بر س��لیقه مخاطب‬ ‫دارند‪ ،‬نبود تحلیل های درس��ت و نقد منطقی‬ ‫در س��ال های گذشته در رسانه ها باعث پایین‬ ‫سیروس همتی‬ ‫نادر برهانی مرند‬ ‫امدن س��طح س��لیقه مخاطبان تئاتر ش��ده و‬ ‫تنها رسانه ها هستند که می توانند با پرداختن‬ ‫ب��ه این مقوله ان را به مرور اصالح کنند‪ .‬به‬ ‫عبارتی دیگر با توجه به تاثیرگذاری رسانه ها‬ ‫به ویژه رسانه های مکتوب بر افکار عمومی‪،‬‬ ‫وجود صفحه های ویژه تئاتر تاثیر بسیاری بر‬ ‫افزای��ش کیفیت نمایش ها‪ ،‬باال بردن س��طح‬ ‫س��لیقه مخاطب‪ ،‬اس��تقبال مخاط��ب از اثار‬ ‫و‪ ...‬دارد و ای��ن امر به عقیده ی بس��یاری در‬ ‫س��ال های اخیر مغفول مانده اس��ت‪.‬‬ ‫افزایش درک مخاطب از هنر تئاتر‬ ‫در همین راستا نادر برهانی مرند نمایشنامه نویس‬ ‫و کارگردان شناخته شده و مطرح تئاتر کشورمان‬ ‫با اظهار تاس��ف از این وضعیت‪ ،‬معتقد است؛ این‬ ‫فرایند تاثیرات منفی زیادی در پی داش��ته و نبود‬ ‫نقد جدی و منطقی در رس��انه ها باعث ش��ده که‬ ‫سطح س��لیقه مخاطب به سمت و سوی خاصی‬ ‫گرایش پیدا کند‪ .‬برهانی مرند با اش��اره به وجود‬ ‫تعداد اندک منتقدان تئاتر در رس��انه ها می گوید‪:‬‬ ‫شرایط به ش��کلی است که دیگر حتا چند نفری‬ ‫که پیش از این نقد می نوشتند نیز دیگر تمایلی به‬ ‫این کار ندارند و این مسئله تاثیرات منفی بسیاری‬ ‫داش��ته اس��ت‪ .‬این کارگردان و نمایشنامه نویس‬ ‫تئاتر اشاره به نقش تعیین کننده رسانه ها در سطح‬ ‫س��لیقه مخاطب‪ ،‬خاطر نشان می کند‪ :‬این روزها‬ ‫بیشتر کس��انی که در رس��انه ها در حوزه تئاتر‬ ‫کار می کنند تمای��ل دارند که صفحات خود را‬ ‫به گفتگ��و و گزارش های��ی از اتفاق های تئاتر‬ ‫اختص��اص بدهند و حتا این مس��ئله در بعضی‬ ‫مواقع س��مت و س��وی گفتگوهای زرد به خود‬ ‫می گیرد در حالی که بهتر اس��ت که به مسدله‬ ‫نق��د بی��ش از پیش توجه بش��ود و رس��انه ها‬ ‫ب��ا نقده��ای اصولی ب��ه افزای��ش کیفیت اثار‬ ‫نمایشی کمک کنند‪ .‬در واقع امروزه بخشی از‬ ‫مخاطبان تئاتر بر اساس رویه ای که مطبوعات‬ ‫دارند به س��وی بسیاری از اثار جلب می شوند و‬ ‫مطبوع��ات می توانن��د درک مخاطب را از هنر‬ ‫تئات��ر افزایش دهند‪ .‬دیگ��ر اینکه گزارش های‬ ‫تفصیلی و نقدهای ق��وی می توانند به افزایش‬ ‫سواد رسانه ای مخاطبان کمک کند‪.‬‬ ‫منتقد تئاتر همانند مدافع تئاتر است‬ ‫س��یروس همت��ی بازیگ��ر‪ ،‬کارگ��ردان و‬ ‫نمایش��نامه نویس نیز با بی��ان تاکید بر اهمیت‬ ‫وجود صفحات تئاتری ب��ه ویژه در زمنیه نقد‪،‬‬ ‫می گوی��د‪ :‬نقد تئاتر با کیفی��ت تئاتر و فرهنگ‬ ‫کشور ارتباط مستقیم دارد و منتقد تئاتر همانند‬ ‫مدافع تئاتر اس��ت و می تواند تئاتر را در مقابل‬ ‫خطرات��ی که ب��ا ان مواجه اس��ت ایمن کند‪.‬‬ ‫همتی ب��ا بیان اینک��ه این روزها بس��یاری از‬ ‫اثاری که روی صحنه هس��تند به درس��تی به‬ ‫مخاطب معرفی نمی شوند‪ ،‬می افزاید‪ :‬رسانه ها‬ ‫می توانند در معرفی دقیق اثار به تماش��اگران‬ ‫نقش مهم��ی ایفا کنند و از جه��ات مختلف‬ ‫ب��ه نمایش ه��ا کم��ک کنند‪.‬ای��ن کارگردان‬ ‫تئاتر در ادامه با تاکید ب��ر اینکه تئاتر هنری‬ ‫اصیل اس��ت ک��ه می تواند نق��ش مهمی در‬ ‫فرهنگس��ازی موضوعات مختلف داشته باشد‬ ‫و به همین خاطر در ش��رایط فعلی باید دست‬ ‫س��ردبیر و روزنامه نگاران��ی را ک��ه در ای��ن‬ ‫عرصه تالش می کنند را بوس��ید‪.‬‬ ‫هنرمن��د‪ -‬نمایش موزی��کال «همیلتون» با‬ ‫کارگردان��ی لین مانوئل میران��دا در هفتادمین‬ ‫ش��ب جش��ن برادوی با دریاف��ت ‪ 11‬جایزه‬ ‫تون��ی عنوان پیروز ب��دون رقیب مهم ترین و‬ ‫معتبرترین رویداد نمایشی جهان را از ان خود‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫برندگان هفتادمین جوایز س��االنه تونی که به‬ ‫نمایش های اجرا شده در برادوی اعطاء می شود‪،‬‬ ‫در بیکن تیا تر نیویورک در حالی معرفی شدند که‬ ‫این مراس��م تا حد زیادی‬ ‫متاث��ر از حادثه تیراندازی‬ ‫در یک باش��گاه ش��بانه‬ ‫در اورالن��دو ب��ود‪ .‬در این‬ ‫دوره نمای��ش موزیکال‬ ‫«همیلتون» که با ‪ 16‬نامزدی رکوردی جدید در‬ ‫تاریخ جوایز تونی به نام خود ثبت کرد‪ ،‬با دریافت‬ ‫‪ 11‬جایزه ش��امل بهترین موزی��کال‪ ،‬بهترین‬ ‫کارگردانی و بهترین بازیگر مرد نقش اصلی یک‬ ‫موزیکال (لس��لی اودوم جونیر) به یک موفقیت‬ ‫بزرگ دست پیدا کرد‪.‬‬ ‫نمایش «همیلتون» کاری از لین مانوئل میراندا‪،‬‬ ‫داس��تان تولد امریکا و الکس��اندر همیلتون از‬ ‫بنیان گذاران ایاالت متحده را به س��بک رپ و‬ ‫ا ر ان��د بی روایت می کند‪ .‬این نمایش با الهام از‬ ‫کتاب زندگی الکساندر همیلتون نوشته ران چرناو‬ ‫که سال ‪ 2004‬منتش��ر شد‪ ،‬روی صحنه رفته‬ ‫است‪« .‬همیلتون» که یکی از نادر نمایش های‬ ‫موزیکالی است که توانس��ته کامال خود را وارد‬ ‫فرهنگ عامیانه در حدی گس��ترده کند‪ ،‬نامزد‬ ‫دریافت ‪ ۱۶‬جایزه تونی بود که بیش��ترین تعداد‬ ‫نامزدی ها در تاریخ این جایزه است‪ .‬این نمایش‬ ‫از نظر تجاری هم به ش��دت موفق است و هر‬ ‫هفته در برادوی ‪ ۶۰۰‬هزار دالر س��ود می کند‪.‬‬ ‫قرار است نمایش ان گسترده تر هم بشود و بعد‬ ‫از یک تور در شیکاگو در ماه سپتامبر به امریکای‬ ‫شمالی و لندن هم برود‪ .‬این نمایش برای کتاب‬ ‫و اهنگ اقای میراندا‪ ،‬کارگردانی توماس کِیل‪،‬‬ ‫رهبری ارکستر الکس الکاموار‪ ،‬رقص ارایی اندی‬ ‫بالنکنبولر‪ ،‬لباس های پ��ل تازول و طراحی نور‬ ‫هاول بینکلی هم برنده تونی شد‪.‬‬ ‫نمایش موزیکال «همیلت��ون» اولین بار فوریه‬ ‫سال گذش��ته در اف برادوی روی صحنه رفت‪.‬‬ ‫این نمایش در جوایز گرمی ‪ 2016‬جایزه بهترین‬ ‫البوم تئاتر موزیکال را برد و اخیرا نیز جایزه پولیتزر‬ ‫بهترین نمایش را دریافت کرد‪.‬‬ ‫با شروع مراسم اهدا جوایز تونی جیمز کوردون‬ ‫به عنوان مجری برنامه از قربانی��ان اورالندو و‬ ‫ی ان ها یاد کرد و گفت‪ :‬قلب مان پیش‬ ‫خانواده ها ‬ ‫کسانی اس��ت که تحت تاثیر این قساوت قرار‬ ‫گرفتند‪ .‬نفرت هرگز پیروز نخواهد شد‪ .‬باهمدیگر‬ ‫باید از این اطمینان حاصل کنیم‪ .‬نمایش امشب‬ ‫نمادی از تجلیل همین ارمان است‪.‬‬ ‫بازیگرانی با قومیت های مختلف در این نمایش‬ ‫ب��ازی کرده اند‪ .‬این نمای��ش در بخش بهترین‬ ‫موزیکال با نمایش های «س��تاره درخش��ان»‪،‬‬ ‫«مدرس��ه راک»‪ »Shuffle Along« ،‬و‬ ‫«پیشخدمت»رقابتداشت‪.‬‬ ‫نمایش «انس��ان ها» با دریاف��ت چهار جایزه‬ ‫بهتری��ن نمایش‪ ،‬بهتری��ن بازیگر مرد نقش‬ ‫مکمل (رید برن��ی)‪ ،‬بهترین بازیگر زن نقش‬ ‫مکمل (جی��ن هادیش��ل) و بهترین طراحی‬ ‫ش موفق جوایز تونی ‪2016‬‬ ‫صحنه‪ ،‬دیگر نمای ‬ ‫ب��ود‪ .‬همین ط��ور رنگ‬ ‫ارغوانی که جوایز بهترین‬ ‫احی��اء یک موزی��کال و‬ ‫بهترین بازیگر زن نقش‬ ‫اصل��ی ی��ک موزیکال‬ ‫(سینتیا اریوو) را از ان خود کرد‪.‬‬ ‫جسیکا النگ بازیگر کهنه کار سینما‪ ،‬تلویزیون‬ ‫و تئاتر برای «سفر روز طوالنی به شب» جایزه‬ ‫بهتری��ن بازیگر زن نقش اصلی یک نمایش را‬ ‫برد‪ .‬لوری متکاف‪ ،‬لوپیتا نیونگو‪ ،‬سوفی اوکوندو‬ ‫و میشل ویلیامز دیگر نامزدهای این بخش بودند‪.‬‬ ‫نمایش «س��فر روز طوالنی به ش��ب» جایزه‬ ‫بهترین طراحی نور را هم گرفت‪ .‬این نمایش در‬ ‫هفت بخش نامزد دریافت جوایز تونی بود‪.‬‬ ‫فرانک النجال برای پ��در برنده جایزه بهترین‬ ‫بازیگر مرد نقش اصلی یک نمایش شد‪ .‬گابریل‬ ‫برن‪ ،‬جف دانیلز‪ ،‬تیم پیگوت اس��میت و مارک‬ ‫استرانگ نامزدهای النجال در این بخش بودند‪.‬‬ ‫چش��م اندازی از پل ارتور میل��ر جوایز بهترین‬ ‫کارگردانی یک نمایش (ایوو فان هووه) و بهترین‬ ‫احیاء یک نمایش را از ان خود کرد‪.‬‬ ‫نمایش موزیکال ‪ Shuffle Along‬که با ‪10‬‬ ‫نامزدیبعدازهمیلتونبیشتریننامزدیراکسب‬ ‫کرده بود‪ ،‬مراسم را دست خالی ترک کرد‪ .‬نمایش‬ ‫او مرا دوست دارد (‪ )She Loves Me‬هم که‬ ‫در هشت بخش نامزد بود‪ ،‬تنها در بخش بهترین‬ ‫طراحی صحنه یک موزیکال پیروز شد‪.‬‬ ‫فصل تئاتر ‪ ۲۰۱۶-۲۰۱۵‬متنوع ترین فصل در‬ ‫تاریخ برادوی بود و از ‪ ۴۰‬نامزدی جوایز بازیگری‪،‬‬ ‫‪ ۱۴‬جایزه به بازیگران سیاه پوست‪ ،‬التین تبار و‬ ‫اسیایی امریکایی رسید‪ .‬کوردن در اغاز نمایش‬ ‫به شوخی گفت‪« :‬فکر کنید امشب اسکار است‬ ‫ولی فقط گوناگونی دارد‪ .‬تا حدی گوناگونی دارد‬ ‫که دونالد ترامپ تهدید کرده می خواهد دور این‬ ‫سالن دیوار بسازد‪».‬‬ ‫گفتنی است‪ ،‬برندگان جوایز تونی با رای صدها‬ ‫تهیه کننده‪ ،‬بازیگر‪ ،‬نویس��نده و‪ ...‬مش��خص‬ ‫می ش��وند‪ .‬شاخه تئاتر امریکا در ‪ 1947‬جوایز‬ ‫تون��ی را راه اندازی ک��رد و اکنون با همکاری‬ ‫اتحادی��ه برادوی جوای��ز را اداره می کند‪ .‬این‬ ‫جایزه به نام انتوانت پری بازیگر و کارگردان‬ ‫نمایش که لقبش تونی بود نام گذاری ش��ده‬ ‫است‪ .‬فهرست برندگان جوایز هفتادمین دوره‬ ‫جوایز ساالنه تونی به شرح زیر است‪:‬‬ ‫بهترین نمایش‪ :‬انسان ها‬ ‫بهترین موزیکال‪ :‬همیلتون‬ ‫بهترین کتاب یک موزیکال‪ :‬همیلتون‪ ،‬لین مانوئل میراندا‬ ‫بهترین موسیقی‪ :‬همیلتون‪ ،‬موسیقی و شعر از لین مانوئل میراندا‬ ‫بهترین احیاء یک نمایش‪ :‬چشم اندازی از پل ارتور میلر‬ ‫بهترین احیاء یک موزیکال‪ :‬رنگ ارغوانی‬ ‫بهترین بازیگر مرد نقش اصلی یک نمایش‪ :‬فرانک النجال برای پدر‬ ‫بهترین بازیگر زن نقش اصلی یک نمایش‪ :‬جسیکا النگ برای سفر روز طوالنی به شب‬ ‫بهترین بازیگر مرد نقش اصلی یک موزیکال‪ :‬لسلی اودوم جونیر برای همیلتون‬ ‫بهترین بازیگر زن نقش اصلی یک موزیکال‪ :‬سینتیا اریوو برای رنگ ارغوانی‬ ‫بهترین بازیگر مرد نقش مکمل یک نمایش‪ :‬رید برنی برای انسان ها‬ ‫بهترین بازیگر زن نقش مکمل یک نمایش‪ :‬جین هادیشل برای انسان ها‬ ‫بهترین بازیگر مرد نقش مکمل یک موزیکال‪ :‬داوید دیگز برای همیلتون‬ ‫بهترین بازیگر زن نقش مکمل یک موزیکال‪ :‬رنی الیز گولدزبری برای همیلتون‬ ‫بهترین کارگردانی یک نمایش‪ :‬ایوو فان هووه برای چشم اندازی از پل ارتور میلر‬ ‫بهترین کارگردانی یک موزیکال‪ :‬تامس کیل برای همیلتون‬ ‫بهترین طراحی رقص‪ :‬اندی بالنکن بوهلر برای همیلتون‬ ‫بهترین ارکستراسیون‪ :‬الکس الکاموار برای همیلتون‬ ‫بهترین طراحی صحنه یک نمایش‪ :‬دیوید زین برای انسان ها‬ ‫بهترین طراحی صحنه یک موزیکال‪ :‬دیوید راک ول برای او مرا دوست دارد‬ ‫بهترین طراحی لباس یک نمایش‪ :‬کلینت راموس برای سایه گستر‬ ‫بهترین طراحی لباس یک موزیکال‪ :‬پل تازول برای همیلتون‬ ‫بهترین طراحی نور یک نمایش‪ :‬ناتاشا کتز برای سفر روز طوالنی به شب‬ ‫بهترین طراحی نور یک موزیکال‪ :‬هاول بینکلی برای همیلتون‬ ‫جایزه تونی ویژه یک عمر دستاورد در تئاتر‪ :‬شلدون هارنیک‬ ‫جایزه تونی ویژه‪ :‬مایلز ویلکین‬ ‫‪6‬‬ ‫سینـــما‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫مهمترین رویدادهای سینمایی از نگاه هنرمند‬ ‫مردم تا سحر به تماشای‬ ‫ی نشینند‬ ‫فیلم ها م ‬ ‫مدیر پردیس ازادی با اش��اره به قرار دادن‬ ‫میز افطاری جلو سینما ازادی برای استفاده‬ ‫روزه داران‪ ،‬بی��ان ک��رد مردم تا س��حر به‬ ‫تماشای فیلم های اکران رمضان می نشینند‪.‬‬ ‫رضا س��عیدی پ��ور مدیر پردی��س ازادی با‬ ‫اش��اره به اجرای طرح رمض��ان در پردیس‬ ‫س��ینمایی ازادی‪ ،‬گف��ت‪ :‬از اولی��ن روز ماه‬ ‫مبارک رمض��ان‪ ،‬یک میز جل��وی پردیس‬ ‫س��ینمایی ازادی قرار گرفته شده است که‬ ‫بع��د از اذان مغ��رب‪ ،‬به ص��ورت رایگان و‬ ‫صلواتی از مردم پذیرایی می ش��ود تا مردم‬ ‫بعد از باز کردن روزه خود وارد سینما شوند‪.‬‬ ‫وی ادام��ه داد‪ :‬فیلم های��ی ک��ه در پردیس‬ ‫سینمایی ازادی نمایش داده می شوند شامل‬ ‫اکثر فیلم هایی است که در برنامه اکران قرار‬ ‫دارن��د اما در این میان از فیلم های «بارکد»‬ ‫به کارگردانی مصطفی کیایی و «ایستاده در‬ ‫غبار» به کارگردانی محمد حسین مهدویان‬ ‫استقبال بیش��تری شده است و مردم بیشتر‬ ‫ب��ه دیدن ای��ن دو اث��ر می نش��ینند‪ .‬مدیر‬ ‫پردی��س ازادی توضیح داد‪ :‬عالوه بر اکران‬ ‫فیلم های روز سینمای ایران‪ ،‬فیلم های «ابد‬ ‫و یک روز» به کارگردانی سعید روستایی و‬ ‫«کفش هایم کو؟» ب��ه کارگردانی کیومرث‬ ‫پوراحم��د ب��رای اکران نیمه ش��ب انتخاب‬ ‫ش��دند که از هر دو فیلم به خوبی استقبال‬ ‫می شود‪ .‬البته با توجه به اینکه زمان نمایش‬ ‫این فیلم ها به پایان رسیده است‪ ،‬ما موظف‬ ‫هس��تیم تا این اثار را در سانس های بعد از‬ ‫‪ ۱۱‬ش��ب نمایش دهیم و ب��ه همین دلیل‬ ‫تنها س��انس های کمی می توانیم در اختیار‬ ‫ای��ن فیلم ها قرار دهیم‪ .‬وی تاکید کرد‪ :‬این‬ ‫استقبال ها به گونه ای است که در برخی از‬ ‫ش��ب ها نمایش فیلم در این پردیس تا ‪۱۰‬‬ ‫دقیقه قبل اذان صبح ادامه داشته است‪.‬‬ ‫بسته شدن قرارداد اکران فیلم های‬ ‫«من» و «دختر»‬ ‫س��خنگوی ش��ورای صنفی نمایش اعالم‬ ‫کرد قرارداد اکران ‪ ۲‬فیلم س��ینمایی «من»‬ ‫و «دخت��ر» بس��ته ش��د‪ .‬غالمرض��ا فرجی‬ ‫سخنگوی شورای صنفی نمایش با اشاره به‬ ‫جلسه امروز دوشنبه ‪ ۲۴‬خرداد ماه این شورا‬ ‫گفت‪ :‬در جلسه امروز شورای صنفی نمایش‬ ‫قرارداد اکران دو فیلم س��ینمایی «من» به‬ ‫کارگردانی س��هیل بیرقی در گروه سینمایی‬ ‫اس��تقالل بعد از اکران فیل��م «زاپاس» به‬ ‫کارگردانی برزو نیک نژاد و فیلم س��ینمایی‬ ‫«دختر» به کارگردان��ی رضا میرکریمی در‬ ‫گ��روه س��ینمایی ماندانا بع��د از فیلم «ننه‬ ‫نقلی» بس��ته ش��د‪ .‬وی تاکید کرد‪ :‬فروش‬ ‫فیلم های روی پرده طی یک هفته گذش��ته‬ ‫ب��اال بود ب��ه همی��ن دلیل هی��چ فیلمی از‬ ‫سینماها حذف نمی شود‪ .‬سخنگوی شورای‬ ‫صنفی نمایش در پایان با اش��اره به مس��اله‬ ‫توقی��ف «اااادت نمی کنیم» ب��ه کارگردانی‬ ‫ابراهیم ابراهیمیان گفت‪ :‬مش��کل این فیلم‬ ‫سینمایی توسط کانون کارگردانان‪ ،‬شورای‬ ‫عالی تهیه کنندگان و تعدادی از سینماگران‬ ‫در حال بررس��ی اس��ت و ما نی��ز در انتظار‬ ‫نتیجه تالش های انها هستیم‪.‬‬ ‫همچنین ش��ورای صدور پروانه ساخت با ‪۳‬‬ ‫فیلمنام��ه در جلس��ه ‪ ۱۲‬خردادماه موافقت‬ ‫کرد‪ .‬فیلمنامه های «اریوبرزن ( انیمیشن)»‬ ‫به تهیه کنندگی مریم گودرزی‪ ،‬کارگردانی‬ ‫ایم��ان ایران��ی نژاد مق��دم و نویس��ندگی‬ ‫علیرضا محمودی (ایرانمهر) در ژانر کودک‬ ‫و نوجوان با موضوع تاریخی‪« ،‬راز پروانه ها‬ ‫(انیمیش��ن)» به تهیه کنندگی و کارگردانی‬ ‫علی تنهایی و نویس��ندگی مهدی صالحی‬ ‫اق��دم در ژانر کودک و نوج��وان با موضوع‬ ‫فانتزی و «قدرت برتر ( انیمیشن)» به تهیه‬ ‫کنندگ��ی ناصر رویین تن و ب��ه کارگردانی‬ ‫محمد ربانی و نویس��ندگی مشترک فرشید‬ ‫تم��ری‪ /‬ناصر رویین ت��ن در ژانر کودک و‬ ‫نوجوان با موضوع تخیلی‪ ،‬موافقت ش��ورای‬ ‫ساخت سازمان سینمایی را اخذ کردند‪.‬‬ ‫ی عالی تهیه کنندگان به‬ ‫شورا ‬ ‫سینماهای بد حساب فیلم نمی دهد‬ ‫ش��ورای عالی تهی��ه کنندگان س��ینمای‬ ‫ایران از کلیه همکاران و س��رمایه گذاران‬ ‫فیلم ه��ا خواس��ت اگ��ر پخش ها ب��ا انها‬ ‫تسویه حس��اب نکرده اند‪ ،‬نام سینماهای‬ ‫بد حس��اب را اعالم کنند‪ .‬س��ید غالمرضا‬ ‫موس��وی دبیر ش��ورایعالی تهیه کنندگان‬ ‫س��ینمای ایران ضم��ن اعالم ای��ن خبر‬ ‫گفت‪ :‬بر اس��اس ایین نامه شورای صنفی‬ ‫نمای��ش و عرف‪ ،‬س��الن های س��ینما در‬ ‫سراس��ر کش��ور موظفند حداکثر دو هفته‬ ‫بع��د از پایان نمایش فیلم ها‪ ،‬همه س��هم‬ ‫تهی��ه کنن��دگان را تحوی��ل دفاتر پخش‬ ‫دهن��د‪ .‬وی ادام��ه داد‪ :‬طبیعت��ا پخش ها‬ ‫نی��ز موظفند وج��وه دریافتی را ب��ه تهیه‬ ‫کننده یا س��رمایه گذار «حس��ب قرارداد»‬ ‫منتق��ل کنند ام��ا و متاس��فانه تعدادی از‬ ‫س��الن ها نه تنها نسبت به پرداخت حقوق‬ ‫صاحب��ان فیلم ه��ا تعل��ل می کنن��د‪ ،‬بلکه‬ ‫هنگام تسویه حس��اب چک های مدت دار‬ ‫به پخ��ش ارائه می کنند‪ .‬در این ش��کل‪،‬‬ ‫حق��وق تهیه کنندگان ک��ه معموال و باید‬ ‫همزمان ب��ا نمایش فیلم‪ ،‬پرداخت ش��ود‬ ‫به مدت طوالنی پرداخت نمی ش��ود‪ .‬این‬ ‫تهی��ه کننده س��ینما بیان کرد‪ :‬متاس��فانه‬ ‫برخی از پخش ها نیز بخاطر رودر بایستی‬ ‫با صاحب��ان این گونه س��الن ها و یا عدم‬ ‫ام��کان ش��کایت‪ ،‬وج��وه را نمی توانن��د‬ ‫دریاف��ت کنن��د‪ .‬در نتیجه صاحب��ان فیلم‬ ‫برای دریافت حقوق حقه ش��ان مدتی باید‬ ‫منتظر بمانند‪ .‬این در ش��رایطی اس��ت که‬ ‫ای��ن صاحبان فیلم خود نیز باید با دریافت‬ ‫مطالباتش��ان حقوق معوقه ای را پرداخت‬ ‫یا نس��بت به تولید فیلم جدید اقدام کنند‪.‬‬ ‫وی تاکید کرد‪ :‬در پی ش��کایت تعدادی از‬ ‫تهیه کنندگان‪ ،‬هیات رئیس��ه ش��ورایعالی‬ ‫تصویب کرد که با شناس��ایی س��ینماهای‬ ‫بدحس��اب در تهران و شهرستانها‪ ،‬از ارائه‬ ‫فیلم تا به روز ش��دن خودداری کنند‪.‬‬ ‫اغاز توزیع «اسپرین» در شبکه‬ ‫نمایش خانگی‬ ‫س��ریال معمایی «اس��پرین» به کارگردانی‬ ‫و تهیه کنندگ��ی فرهاد نجف��ی در حالی که‬ ‫اخرین روزهای تصویربرداری خود را سپری‬ ‫می کن��د از دیروز در ش��بکه نمایش خانگی‬ ‫توزیع ش��د‪ .‬سریال اسپرین از زمستان سال‬ ‫گذش��ته در مرحل��ه تولی��د و تصویربرداری‬ ‫قرار دارد و درامی روانشناس��انه‪ ،‬معمایی و‬ ‫پرماجرا است‪ .‬این سریال برای چهار فصل‬ ‫‪ 15‬قس��متی طراحی ش��ده اس��ت‪ .‬تهران‪،‬‬ ‫دماوند‪ ،‬شهرهای ساحلی شمال کشور‪،‬شهر‬ ‫لندن و‪ ...‬از جمله لوکیش��ن های این سریال‬ ‫بوده ان��د‪ .‬توزیع س��ریال اس��پرین به عهده‬ ‫موسسه هنرنمای پارسیان است‪ .‬تصاویری‬ ‫از علیرام نورایی و ایزاب�لا پیکیونی بازیگر‬ ‫زن ایتالیایی اسپرین روی کاور این قسمت‬ ‫از س��ریال نقش بس��ته اس��ت‪ .‬در خالصه‬ ‫داس��تان س��ریال امده‪ :‬تیم��ی چهارنفره از‬ ‫نخبه های عل��م روانشناس��ی‪ ،‬مخفیانه ای‬ ‫پ��روژه ای تحقیقات��ی ب��ه نام اس��پرین را‬ ‫پیگیری می کنند که درب��اره بیماران مبتال‬ ‫به فراموشی است‪،‬اما نتایج تحقیقات چیزی‬ ‫نیست که انها انتظارش را می شکند‪ .‬سالها‬ ‫بع��د یکی از پزش��کان به ن��ام صبوری به‬ ‫تنهایی پروسه تحقیقاتی را ادامه میدهد اما‬ ‫با شکس��ت روبرو می شود‪ .‬همه چیز اشفته‬ ‫می ش��ود‪ ،‬به ویژه وقت��ی نیما مردی که در‬ ‫این ازمایش��ها دچار اسیبهای فراوانی شده‪،‬‬ ‫در صدد کشف گذشته خود بر می اید‪....‬‬ ‫نگاهی به بازتاب های مثبت و منفی موفقیت فیلم فروشنده در فستیوال کن‬ ‫سیاست فرهنگی یا فرهنگ سیاسی؟‬ ‫تنگ نظری به موفقیت های ملی‬ ‫هنرمن��د‪ :‬انعکاس خبر موفقی��ت اصغر فرهادی‬ ‫و فیلم فروش��نده در فستیوال کن هرچند خیلی‬ ‫متف��اوت و متناقض بود ول��ی اینگونه برخوردها‬ ‫قبل ت��ر و هنگام��ی که فرهادی توانس��ت برای‬ ‫اولین بار اس��کار خارجی زبان را ب��رای ایران به‬ ‫ارمغ��ان بیاورد ه��م رخ داد زیرا از ای��ن رو برای‬ ‫اهال��ی فرهن��گ و هنر و کس��انیکه ذات هنر و‬ ‫تعالی این س��رزمین برایش��ان مهم بوده اس��ت‬ ‫ای��ن رفت��ار متناق��ض و متف��اوت و گاها لوس‬ ‫کننده اگرچه دردناک اس��ت ولی باعث تعجب و‬ ‫شگفتی نمی شود‪ .‬داستان از اینجا شروع شد که‬ ‫فیلم فروش��نده در مرحله اول پذیرش فیلم ها در‬ ‫لیست فیلم های بخش مسابقه قرار نگرفت و در‬ ‫بازبینی نهایی و بدلیل تاخیر در رس��یدن فیلم به‬ ‫فستیوال فیلم فروشنده به عنوان نماینده ایران در‬ ‫بخش مس��ابقه و رقابت برای نخل طال برگزیده‬ ‫شد‪ .‬انتخاب دیرهنگام فیلم به عنوان فیلم بخش‬ ‫مسابقه اگرچه ش��روع داستان دراماتیکی را نوید‬ ‫می داد ولی این پایان قصه پر پیچ و خم فرهادی‬ ‫و موفقیت هایش نب��ود‪ .‬وقتی که خیلی زود خبر‬ ‫سرمایه گذاری شرکت قطری برای فیلم فروشنده‬ ‫به تیتر اول اکثر روزنامه های سینمایی و صفحات‬ ‫فرهنگی س��ایت ها و روزنامه های غیرسینمایی‬ ‫تبدیل ش��د‪ .‬ان وقت فرهادی موضع مشخصی‬ ‫نس��بت به نش��ر این خبر داش��ت و همکاری با‬ ‫ش��رکت فیلمس��ازی قطری را فق��ط محدود به‬ ‫فاند و س��رمایه اولیه برای س��اخت فیلم دانست‬ ‫و بزرگ کردن این مس��اله توس��ط رسانه ها را یا‬ ‫از ابتدای سال ‪ 2016‬میالدی جدا از جشنواره ها‬ ‫و هفته های فیلم ایران‪ ،‬چندین رویداد بین المللی‬ ‫سینمایی نیز به مرور بر اثار و یا بزرگداشت یک‬ ‫سینماگر ایرانی پرداخته و سینمای ایران را نیز در‬ ‫مرکز توجه خود قرار داده اند‪.‬‬ ‫در ‪ 5‬بهم��ن ماه س��ال گذش��ته‪ ،‬اتحادیه ملی‬ ‫نویس��ندگان و هنرمندان کوب��ا‪ ،‬جایزه توماس‬ ‫گوتیرز را به عباس کیارستمی اعطا کردند و از ‪6‬‬ ‫بهمن هم کیارستمی کارگاه اموزشی ده روزه ای‬ ‫را در هاوانا برگزار کرد‪.‬‬ ‫جشنواره کم فلکس فرانسه هم برنامه بزرگداشت‬ ‫محمود کالری را با حضور وی از ‪ 17‬تا ‪ 21‬بهمن‬ ‫ماه در پاریس برپا داش��ت و فیلم های «ماهی و‬ ‫گربه» (شهرام مکری)‪« ،‬مرگ ماهی» (روح اهلل‬ ‫حجازی)‪« ،‬برف روی کاج ها» (پیمان معادی)‪،‬‬ ‫«قصه ها» (رخش��ان بنی اعتماد)‪« ،‬گذش��ته»‬ ‫(اصغ��ر فره��ادی)‪« ،‬جدایی نادر از س��یمین»‬ ‫(اصغر فرهادی)‪« ،‬گبه» (محس��ن مخملباف)‪،‬‬ ‫«سالم س��ینما» (محسن مخملباف)‪« ،‬باد ما را‬ ‫خواه��د برد» (عباس کیارس��تمی)‪« ،‬بابا عزیز»‬ ‫(ناصر خمیر)‪« ،‬بوی کافور‪ ،‬عطر یاس» (بهمن‬ ‫فرم��ان ارا) و «ابر و افتاب» (محمود کالری) را‬ ‫به نمایش گذاش��ته و جایزه یک عمر دس��تاورد‬ ‫هن��ری را نیز به محمود کالری اعطا کرد‪ .‬یک‬ ‫کارگاه اموزش��ی نیز برای عالقه مندان در کنار‬ ‫این رویداد توسط محمود کالری برگزار شد‪.‬‬ ‫سینماتک تورنتو هم از ‪ 6‬اسفند تا ‪ 15‬فروردین‬ ‫برنامه ای تح��ت عنوان «باد م��ا را خواهد برد‪:‬‬ ‫فیلم های عباس کیارس��تمی» را با نمایش ‪25‬‬ ‫فیلم کوتاه و بلند و نیز فیلم «بادکنک سفید» را‬ ‫در کانادا به روی پرده برد و مشابه همین برنامه‬ ‫هم در مرکز فرهنگی بانک برزیل در ریودوژانیرو‬ ‫از ‪ 25‬فروردین تا ‪ 20‬اردیبهش��ت امسال برگزار‬ ‫ش��د که در هر دو برنامه بزرگداشت‪ ،‬مشکالت‬ ‫جسمانی استاد‪ ،‬مانع از حضور ایشان در تورنتو و‬ ‫ریو دو ژانیرو شد‪ .‬جشنواره فیلم مستند واقعی‪/‬غیر‬ ‫واقعی امریکا هم که از ‪ 13‬تا ‪ 16‬اسفند ماه برگزار‬ ‫از س��ر شیطنت دانست یا بی اطالعی(مصاحبه با فس��تیوال کن را زیر س��وال برد و ان را جشنواره‬ ‫روزنامه سینما در تاریخ دوشنبه ‪ 27‬اردیبهشت)‪ .‬دگرباش ها و همجنس بازها خطاب کرد بگیرید تا‬ ‫اما حاشیه ها و برخورد پارادوکسیکال به فرهادی ابوالقاسم طالبی که در مصاحبه ای از اعتبار دادن‬ ‫ش��هاب حسینی به جش��نواره کن‬ ‫و موفقیت هایش وقتی به اوج خود‬ ‫ابراز خرس��ندی کرده بود نه اعتبار‬ ‫رسید که شامگاه بیست و دوم می‬ ‫دادن کن به شهاب حسینی! مسعود‬ ‫‪ 2016‬خبر جای��زه اصغر فرهادی‬ ‫داستان از اینجا‬ ‫فراس��تی هم با وج��ود اظهار نظر‬ ‫ب��رای دریافت بهتری��ن فیلمنامه‬ ‫فیلم‬ ‫که‬ ‫شد‬ ‫شروع‬ ‫نکردن درب��اره فیلم و قابلیت های‬ ‫درکنار جایزه شهاب حسینی برای‬ ‫بهترین بازیگری نخل طالی کن فروشندهدرمرحله هنری و فنی اش از سرمایه گذاری‬ ‫مردم و اهالی رسانه ها و فرهنگ را اولپذیرشفیلم ها قطری انتقاد ک��رد و ان را مهمتر و‬ ‫تا مدتی در شوک فروبرد‪ .‬موفقیتی درلیستفیلم های موجه تر از موفقیت فیلم و بازیگرش‬ ‫بخشمسابقه‬ ‫نشان داد‪ .‬بحث های مربوط به سیاه‬ ‫جهان��ی در معتبرترین فس��تیوال‬ ‫در‬ ‫قرار نگرفت و‬ ‫نماییوجامعهروشنفکریایراندیگر‬ ‫هنری جهان نام ایران را خیلی زود‬ ‫و‬ ‫نهایی‬ ‫بازبینی‬ ‫مباحثی بود که مخالفان این جریان‬ ‫تیتر اول اخبار رسانه های اروپایی و‬ ‫بدلیلتاخیردر‬ ‫فکری را به واکنش و انکار و کوچک‬ ‫امریکایی کرده ب��ود‪ .‬درحالیکه در‬ ‫رسیدنفیلمبه‬ ‫ش��مردن فیلم فرهادی در جشنواره‬ ‫داخ��ل واکنش ها به ای��ن پیروزی‬ ‫فیلم‬ ‫فستیوال‬ ‫کن وادار کرد‪ .‬موفقیتی که خیلی زود‬ ‫خیلی متفاوت بود‪ .‬صداوس��یما به‬ ‫عنوان رسمی ترین و تاثیرگذارترین فروشندهبهعنوان جهانی ش��د و خبر همکاری خاویر‬ ‫نماینده ایران در‬ ‫ب��اردم و پنه لوپه ک��روز (دوبازیگر‬ ‫رس��انه داخلی خیلی ک��م و در حد‬ ‫و‬ ‫بخشمسابقه‬ ‫مطرح و اس��کاری) در فیلم جدید‬ ‫زیرنویس شبکه خبر موفقیت فیلم‬ ‫نخل‬ ‫برای‬ ‫رقابت‬ ‫فرهادی که به زبان اسپانیایی خبر‬ ‫فره��ادی را مورد توج��ه قرار داد و‬ ‫طال برگزیده شد‪.‬‬ ‫ساختش داده شده است‪ .‬اما برخورد‬ ‫تنها رس��انه های صنفی س��ینما و‬ ‫سیاس��ی با این پیروزی و موفقیت‬ ‫مردم دوس��تدار فرهادی و شهاب‬ ‫حسینی در شبکه های اجتماعی موفقیت جهانی جهانی هنوز ادامه دارد و تحلیل ها و برداش��ت ها‬ ‫فرهادی را دس��ت به دس��ت کردند و جش��ن و از این رویداد درنوع خود کم نظیر اس��ت‪ .‬گروهی‬ ‫پایکوبی خانگی ب��ه راه انداختند‪ .‬ولی خیلی زود موفقیت فرهادی را خیلی مهم ندانسته و بقول خود‬ ‫نوبت به س��ینماگران شد تا موضع خود را نسبت فره��ادی ان را با تفکر دایی جان ناپلئونی و اینکه‬ ‫ب��ه این اتفاق بروز دهن��د‪ .‬از افخمی که تمامیت همه رفتارها و اعمال خارجی ها سیاسی و در راستای‬ ‫مروریبررویدادهایبین المللیوبزرگداشت هایسینماگرانایرانی‬ ‫سینمای ایران در مرکز توجه بین الملل‬ ‫محمد اطبایی‬ ‫شد با نمایش دو فیلم «رویاهای‬ ‫دم صب��ح» و «اخری��ن روزهای‬ ‫زمستان»‪ ،‬جایزه مستندساز سال‬ ‫را به مهرداد اس��کویی اختصاص‬ ‫داد‪ .‬س��یزدهمین جش��نواره فیلم‬ ‫اوسیان سینه‪-‬فن دهلی نو نیز که‬ ‫از ‪ 14‬تا ‪ 23‬اسفند ماه در هند برپا‬ ‫شد‪ ،‬بخش بزرگداشت سینماگران‬ ‫زن ایرانی را با نمایش «نرگس»‬ ‫(رخش��ان بن��ی اعتماد)‪« ،‬زیر پوس��ت ش��هر»‬ ‫(رخش��ان بنی اعتماد)‪« ،‬هی��س دخترها فریاد‬ ‫نمی زنند» (پوران درخش��نده)‪« ،‬ش��یفت شب»‬ ‫(نیکی کریمی)‪ 20« ،‬انگش��ت» (مانیا اکبری)‪،‬‬ ‫«دو زن» (تهمین��ه میالن��ی)‪« ،‬ش��یار ‪»143‬‬ ‫(نرگس ابیار)‪« ،‬اسب دو پا» (سمیرا مخملباف)‪،‬‬ ‫«زندان زنان» (منیژه حکمت)‪،‬‬ ‫«ب��ودا از ش��رم ف��رو ریخت»‬ ‫(حنا مخملباف)‪« ،‬سوپر استار»‬ ‫(تهمینه میالن��ی)‪« ،‬روزی که‬ ‫زن ش��دم» (مرضیه مشکینی)‬ ‫و «مردان بدون زنان» (شیرین‬ ‫نشاط) را برگزار کرد‪.‬‬ ‫برنام��ه تمرکز ب��ر مستندس��ازان زن ایرانی را‬ ‫بلژیکی ها در ‪ 22‬و ‪ 23‬اس��فند در بروکسل اجرا‬ ‫کردند و فیلمهای «کشتی نوح» (سودابه باباگپ)‪،‬‬ ‫«خداحافظ الینا» (رخش��ان بنی اعتماد)‪« ،‬حق‬ ‫اشتباه کردن» (مژگان اینانلو)‪« ،‬جشن تکلیف»‬ ‫(فیروزه خس��روانی)‪« ،‬رابطه» (فرناز جمشیدی‬ ‫مقدم)‪« ،‬میالدو» (فاطمه طوس��ی)‪« ،‬اناهیت»‬ ‫(ش��یرین وحیدی‪ ،‬ش��هرزاد پویا‪ ،‬میترا کاراگاه)‪،‬‬ ‫«همه درختان من» (رخش��ان بن��ی اعتماد) و‬ ‫«حرفه‪ :‬مس��تند ساز» (س��پیده ابطحی‪ ،‬فرحناز‬ ‫ش��ریفی‪ ،‬فیروزه خسروانی‪ ،‬ش��یرین برق نورد‪،‬‬ ‫مینا کشاورز‪ ،‬سحر سلحشور‪ ،‬ناهید‬ ‫رضایی) را در این برنامه به نمایش‬ ‫دراوردند‪.‬‬ ‫هفتمین جش��نواره فیلم خاورمیانه‬ ‫اکن��ون که از ‪ 17‬ت��ا ‪ 22‬فروردین‬ ‫در فلوران��س ایتالی��ا برگزار ش��د‪،‬‬ ‫بخش تمرکز بر س��ینمای ایران و‬ ‫افغانس��تان را داشت که فیلم های‬ ‫ایران��ی ان عب��ارت بودن��د از‪:‬‬ ‫«النت��وری» (رضا درمیش��یان)‪« ،‬رویاهای دم‬ ‫صبح» (مهرداد اس��کویی)‪( »74« ،‬ستار چمنی‬ ‫گل)‪« ،‬ت��اک رادیو تهران» (مهت��اب منصور)‪،‬‬ ‫«تهران» (مسعود معین) و «همسایه طبقه باال»‬ ‫(پویا بادکوبه)‪.‬‬ ‫موسسه هنر فیلم و ویدئو ارسنال که ان را بیش تر‬ ‫به عنوان برگزارکننده بخش فروم‬ ‫جش��نواره برلین می شناس��یم‪ ،‬از‬ ‫‪ 15‬اردیبهش��ت تا ‪ 4‬خرداد برنامه‬ ‫مرور بر اثار رخشان بنی اعتماد را‬ ‫با نمایش ‪ 8‬فیل��م و با حضور وی‬ ‫برگ��زار کرد‪ .‬فیلم های «قصه ها»‪،‬‬ ‫«خون بازی»‪« ،‬نرگس»‪« ،‬بانوی‬ ‫اردیبهش��ت»‪« ،‬زیر پوست ش��هر»‪« ،‬گیالنه»‪،‬‬ ‫«روزگار م��ا» و «ما نیمی از جمعیت ایرانیم» در‬ ‫این مرکز معتبر به نمایش درامدند‪.‬‬ ‫جش��نواره فیلم بازل س��وییس هم که از ‪ 5‬تا ‪9‬‬ ‫خرداد ماه برگزار ش��د برنامه م��رور بر اثار مانی‬ ‫حقیقی را با نمایش فیلم ه��ای «اژدها وارد می‬ ‫شود»‪« ،‬پذیرایی س��اده»‪« ،‬کنعان»‪« ،‬کارگران‬ ‫مشغول کارند»‪« ،‬ابادان» و «چهارشنبه سوری»‬ ‫(به عنوان فیلمنامه نویس مشترک) برگزار کرد‬ ‫و دومین جشنواره فیلم های ایرانی زوریخ هم که‬ ‫از ‪ 6‬تا ‪ 21‬خرداد در س��وییس برگزار شد‪ ،‬برنامه‬ ‫توطئه و فریب ایران و ایرانیان است تحلیل کردند‬ ‫و حتی فرهادی را یک فریب خورده یا کس��یکه در‬ ‫اینده گرایش فکری و سیاسی به غرب پیداخواهد‬ ‫کرد نامیدند و رئالیسم موجود در کارهای فرهادی را‬ ‫با سیاه نمایی تیتر و نشر دادند و مانند موضعگیری‬ ‫معاونت سینمایی سابق ارشاد جناب اقای شمقدری‬ ‫که پیروزی در اسکار برای فیلم جدایی نادر از سیمین‬ ‫یدانستند موفقیت در‬ ‫را حاصل البی کردن ایشان م ‬ ‫کن را هم بستگی به این شرایط و انفعال و ترعیب‬ ‫غرب در مقابل سینماگران ایرانی جهت نفوذ و اعمال‬ ‫نظر در افکار و کارهایشان دانستند‪ .‬گروه دیگر که به‬ ‫نظر تا حدی عینک سیاسی و تنگ نظری ندارند و‬ ‫یا حداقل در زمینه فرهنگ و هنر قایل به خالقیت‬ ‫و استعداد فرد و گروه سازنده هستند و اگرچه مسایل‬ ‫یدانند ولی اولویت را در‬ ‫سیاسی را دخیل در جوایز م ‬ ‫یدانند و معتقدند‬ ‫خالقی��ت فردی و اعتبار هنری م ‬ ‫امثال فس��تیوال کن و اس��کار اعتبار خود را فدای‬ ‫مسایلسیاسیجهاننمی کنندموضعمتفاوتیدرباره‬ ‫موفقیتفیلمفرهادیدارند‪.‬انهانهتنهاموفقیت فیلم‬ ‫یدانند بلکه یک افتخار فرهنگی‬ ‫را لزوما سیاسی نم ‬ ‫یدانند و وس��یله ای برای دوباره‬ ‫هنری برای ایران م ‬ ‫مطرح ش��دن نام ایران و ایرانی در سراسر جهان و‬ ‫بروز و ظهور خالقیت و اس��تعداد مردان و زنان این‬ ‫سرزمین و به رخ کشیدن ان برای همه مردم جهان‬ ‫عنوان می کنند در شرایطی که نگاه جهانیان به ایران‬ ‫و مسلمانان نگاه مثبت و جالبی نیست و ظهور داعش‬ ‫و افراطیون نگاه مردم جهان را به اسالم و فرهنگ‬ ‫مترقی ایران را به شدت مخدوش کرده است‪.‬‬ ‫مرور بر اثار رضا درمیش��یان را با نمایش ‪ 3‬فیلم‬ ‫«بغض»‪« ،‬عصبانی نیس��تم» و «النتوری» در‬ ‫جشنواره خود به نمایش گذاشت‪.‬‬ ‫برنامه تاریخچه ناش��ناخته فرهنگ ایران که از‬ ‫‪ 15‬خ��رداد تا ‪ 11‬تیر در س��ینماتک کپنهاگ در‬ ‫حال برگزاری است‪ ،‬بخشی را با عنوان سینمای‬ ‫ای��ران‪ 1960 -‬تا ‪ 1990‬ب��ه نمایش فیلم های‬ ‫کالس��یک س��ینمای ایران اختصاص داده که‬ ‫ش��امل «گاو» (داری��وش مهرجوی��ی)‪« ،‬گوزن‬ ‫ها» (مسعود کیمیایی)‪« ،‬خشت و اینه» (ابراهیم‬ ‫گلستان)‪« ،‬اون ش��ب که بارون اومد» (کامران‬ ‫ش��یردل)‪« ،‬طبیعت بیجان» (س��هراب ش��هید‬ ‫ثالث)‪« ،‬مسافر» (عباس کیارستمی)‪« ،‬هامون»‬ ‫(داریوش مهرجویی)‪« ،‬خانه دوس��ت کجاست»‬ ‫(عباس کیارس��تمی)‪« ،‬رگبار» (بهرام بیضایی)‪،‬‬ ‫«باش��و‪ ،‬غریبه ی کوچک» (به��رام بیضایی) و‬ ‫«کلوزاپ» (عباس کیارستمی) است‪.‬‬ ‫موزه فیلم مونیخ المان هم از ‪ 20‬تا ‪ 32‬خرداد به‬ ‫مرور بر اثار پرویز کیمیاوی پرداخته و فیلم های‬ ‫«ایران س��رای من اس��ت»‪« ،‬مغول ه��ا»‪« ،‬یا‬ ‫ضامن اهو»‪« ،‬پ مثل پلیکان»‪« ،‬اوکی مستر»‪،‬‬ ‫«پیرمرد و باغ س��نگی اش» و «دو س��ه چیزی‬ ‫که از ای��ران می دانم» را با حضور کارگردان به‬ ‫نمایش گذاشته است‪.‬‬ ‫موسس��ه فرهنگی سیمرغ در روزهای ‪ 4‬و ‪ 6‬تیر‬ ‫ماه با نمایش دو فیلم علی احمدزاده‪« ،‬مهمونی‬ ‫کامی» و «م��ادر قلب اتمی» در س��الن اینس‬ ‫دانش��گاه تورنتو برنامه ای با عنوان سانس��ور و‬ ‫سینمای ایران را برپا داشته است‪.‬‬ ‫س��ی و چهارمین جش��نواره فیل��م مونیخ نیز‬ ‫برنامه بزرگداش��ت بهمن قبادی را با نمایش‬ ‫ش��ش فیلم و با حض��ور وی از ‪ 3‬ت��ا ‪ 12‬تیر‬ ‫برگزار می کند‪ .‬فیلم های «زمانی برای مستی‬ ‫اسب ها»‪« ،‬الک پشت ها هم پرواز می کنند»‪،‬‬ ‫«نیوه مانگ»‪« ،‬کسی از گربه های ایرانی خبر‬ ‫نداره!»‪« ،‬دف» و «فصل کرگدن» به نمایش‬ ‫در خواهد امد‪.‬‬ ‫سینـــما‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫‪7‬‬ ‫یادداشت‬ ‫مهرداد کاظمی‬ ‫فیلمساز‪ ،‬تحلیل گر و فعال اجتماعی‬ ‫نگاهی به فیلم نیمرخ ها اخرین ساخته‬ ‫مرحوم ایرج کریمی‬ ‫سانتیمانتالیسم‬ ‫مــــرگ‬ ‫محمد تقی زاده‬ ‫پنجمی��ن فیلم س��ینمایی مرحوم ای��رج کریمی بعد از چند تارم��و – از کنار هم‬ ‫می گذریم – باغ های کندلوس و نس��ل جادویی که فیلمی متفاوت از فیلم های‬ ‫دیگر او بود بیش از همه به جهت فوت فیلمساز بر اثر سرطان مهم و مورد توجه‬ ‫قرار گرفت و مخاطبان و منتقدان به نظر می رسد بیش از پرداختن به خود فیلم‬ ‫و زیبایی شناسی و شیوه داستان گویی و تاثیرگذاری اش به مهران که گویی خود‬ ‫مرحوم کریمی بود و در طول فیلم دچار بیماری بی رحم و العالج سرطان شده‬ ‫بود و در ان دست و پا میزد توجه داشتند و یا تحت تاثیر فوت این فیلمساز و منتقد‬ ‫عزیز وس��نت همیش��گی فرهنگ ما ایرانی ها که بهمرده ها بیش از اندازه وحتی‬ ‫زنده ها اهمیت می دهیم فیلم مورد ترحم و دلسوزی دوستان رسانه ای و سینمایی‬ ‫قرار گرفت‪ .‬ان چه از دنیای فیلمسازی ایرج کریمی و چهار فیلمش (به استثنای‬ ‫نسل جادویی ‪ ) 1385‬میتوان استنباط کرد عالقه ویژه کریمی به بیان داستان ها و‬ ‫روابط عاشقانه و دست و پنجه نرم کردن با موضوعاتی چون مرگ در فیلم هایش‬ ‫بوده است‪ .‬نیمرخ ها هم از این قاعده مستثنی نیست و داستان عاشقانه مهران و‬ ‫ژاله است که مهران دچار سرطان شده و لحظات اخر زندگی اش را می گذراند‪ .‬از‬ ‫ان طرف مادر مهران که در فیلم با بانو جان ان را صدا میزند به طرز جنون امیز‬ ‫وارد فضای قصه شده که بعدا می فهمیم لشگرکشی بانو در حیطه زندگی مهران‬ ‫و ژاله از مدت ها قبل اغاز شد و تا بعد از مرگ مهران هم ادامه میابد‪ .‬در این بین‬ ‫فیلمساز به جهت نش��ان دادن عالقه بانو و ژاله و ترسیم عشق مادر‪-‬فرزندی و‬ ‫عشق همسر یک فضای دوقطبی با کنتراست باال بین ژاله و بانو بوجود میاید که‬ ‫هرچقدر ژاله با متانت و صبوری به کنش های بانو واکنش تندی نشان نمیدهد بانو‬ ‫قصد دارد هرطوری که شده با ژاله برخورد داشته باشد چنانکه گویی ژاله سدی در‬ ‫مقابل بانو و مهران پسرش است‪ .‬رفتارهای اگزجره و اغراق امیز با بازی ضعیف‬ ‫رویا نونهالی یکی از دالیل نزدیک نشدن تماشاگر به اوست‪ .‬تماشاگر هیچ وقت‬ ‫دلیل اینهمه برخورد های زننده بانو با همس��ر مهران را نمی فهمد‪ .‬ایا بانو ژاله را‬ ‫مهدی پاکدل‬ ‫رقیب خود می داند؟ ایا از عشق به مهران و تصور مرگ او به جنون رسیده است؟ ایا فکر میکند ژاله برای مهران کم‬ ‫می گذارد و نتوانسته یا نمی خواهد محبتش را نثار همسرش کند؟ از این رو رویارویی صدا معشوقه سابق مهران( که‬ ‫اصال به قول خود صدا معلوم نمی شود و مهم هم نیست که چرا و چه کسی نخواسته انها به هم برسند ) با مهران و‬ ‫واکنش منفی مهران به این رویارویی درحالیکه بانو از میزان عالقه دو طرفه ژاله و مهران خبر داشت یکی دیگر از‬ ‫مصادیق شخصیت باور ناپذیر مصنوعی و اغراق شده رویا نونهالی است که این رفتارها با توجه به موقعیت اجتماعی‬ ‫و تحصیلی و سن و سالش و دیگر فکت هایی که در مورد شخصیتش داده می شود اصال واقعی به نظر نمی رسد‪.‬‬ ‫مفهوم مرگ و زندگی و از ان سو عشق که هدف و درونمایه اصلی فیلم به نظر می رسد و فیلمساز عامدانه برای بیان‬ ‫این مفاهیم شیوه کالسیک داستانگویی را رها کرده و به این شیوه مینیمال روایتش را جلومیبرد اصال از فیلم دریافت‬ ‫و ادراک نمی شود‪ .‬کریمی با وجود تجربه ناراحت کننده و قریبی که با این بیماری و حال و هوای این مرض دارد اصال‬ ‫نمی تواند شخصیت مهران را به خوبی و با رنج نشان دهد و تنها با ساده و سطحی ترین عناصر از قبیل سرفه کردن و‬ ‫همیشه روی تخت خوابیدن و درخانه بودن سعی دارد که بیماری مهرام و از ان مهمتر مرگ او را تصویر کند‪ .‬مفهوم‬ ‫عشق مهران و ژاله یعنی عشق زن و مرد قصه تنها نکته مثبت و امیدوارکننده فیلم اخر کریمی است که سبب شده در‬ ‫سکانس هایی رابطه نزدیک و صمیمی مهران و ژاله حس شود و تاثیر بگذارد‪ .‬در مورد مفهوم زندگی هم شاید بتوان‬ ‫پایان بندی نامتعارف فیلم و ازدواج مجدد ژاله را مثال اورد تا نش��ان دهد زندگی ادامه دارد و عش��ق مهران فراموش‬ ‫نشدنی است و اصال هم ایرادی ندارد که فرد دیگری وارد زندگی انسان شود‪ .‬از این رو مخاطب عام خیلی پایان بندی‬ ‫فیلم را باور نمی کند و با ان ارتباط برقرار نمی کند از این رو شاید شخصیت های فیلم که فقط تاحدی ژاله با بازی سحر‬ ‫دولتشاهی برای قشر روشنفکر و دگراندیش قابل باور باشد و به انها نوعی خاصی از مفهوم انسانیت و طرز فکر در‬ ‫مورد عشق و مرگ و زندگی القا کند و در ذهن ها حک شود‪.‬‬ ‫به هرحال انچه از فیلم قابل درک اس��ت بیش��تر سانتی مانتالیسم و روشنفکری ناقص و کم عمق است که با رنگ‬ ‫ولعاب های شاعرانه و موسیقی و رنگ و لباس و خانه خالی با دیوارهای تاریک قصد به تصویرکشیدن مهمترین مفاهیم‬ ‫بشر یعنی عشق‪ -‬مرگ و زندگی را دارد که فیلمساز حتی نتوانسته به این مفاهیم نزدیک شود و مانیفست گنگ و‬ ‫مبهم خود را از طریق شخصیت ها و فضاها و روایت های ناموفقش بسط دهد و در بهترین حالت نیمرخ ها که عنوانش‬ ‫هم خیلی سطحی در فیلم کارشده است فیلمی تجربی و ضعیف است که حتی نمی تواند موفقیت فیلمساز را در اثر به‬ ‫یاد مادندنی قبلی اش باغ های کندلوس تکرار کند‪ .‬فیلمی که در کنار شب های روشن ار به یادماندنی ترین عاشقانه های‬ ‫سینمای ایران محسوب می شود‪.‬‬ ‫هنر و هنرمند‬ ‫در یک جامعه ی پویا‪ ،‬هنرمندان‬ ‫وظیفه ای سنگین بردوش دارند‪.‬‬ ‫می توانن��د در صدر اخب��ار جای‬ ‫بگیرند و شور و نشاط و همدلی را‬ ‫جایگزین بی حوصلگی و خمودی‬ ‫نمایند‪ .‬هر هنرمندی برای دست‬ ‫یافتن به این امر نیازمند رسانه ای‬ ‫در خور و در شان هنر است‪ .‬هنر‬ ‫در خل��وت یک هنرمند ش��کل‬ ‫می گیرد و برای وسعت بخشیدن‬ ‫به این امر خالقه و هنرمندانه نیازمند یک رسانه‬ ‫اس��ت تا بتواند در جامعه تحرکی ایجاد نماید و‬ ‫تاثیر هنرش را از امری س��طحی به عمق جامعه‬ ‫ببرد‪ .‬روزنامه هنرمند در این ‪500‬‬ ‫شماره با هدفی که از برگ برگ‬ ‫ان می توان بوی طراوت و شادابی‬ ‫را از ان دریاف��ت کرد همیش��ه و‬ ‫در همه حال ی��ار و یاور هنرمند‬ ‫و دوس��تداران ای��ن اتف��اق بوده‬ ‫اس��ت‪ .‬امیدوارم در ای��ن مرحله‬ ‫که شاید برای یک نشریه روزانه‬ ‫هنوز اغاز راه باشد‪ ،‬صبر و متانت‬ ‫ارزو می کنم و باز هم امیدوارم در‬ ‫ادام��ه ی راه به همین ص��ورت بی طرف‪ ،‬اطالع‬ ‫رسان و امین و معتمد هنرمندان باشد‪.‬‬ ‫با یاری خداوند‪...‬‬ ‫مهلت ارسال اثار به جشنواره فیلم سالمت تمدید شد‬ ‫مهلت ارس��ال اثر به بخش های‬ ‫مختلف نخستین جشنواره فیلم‬ ‫سالمت تا پانزدهم تیرماه تمدید‬ ‫شد‪ .‬در پی اس��تقبال فیلمسازان‬ ‫از بخش های مختلف جشنواره‪،‬‬ ‫دبیرخانه این رویداد زمان ارسال‬ ‫اثر به این جشنواره را تا ‪ 15‬تیرماه‬ ‫تمدید کرد‪ .‬فیلمس��ازان تا پایان‬ ‫روز سه ش��نبه ‪ 15‬تیرماه فرصت دارند نس��بت‬ ‫به ارس��ال اثار خود به دبیرخانه جشنواره فیلم‬ ‫س�لامت اقدام کنند‪ .‬مهلت اعالم شده تمدید‬ ‫نخواهد ش��د‪ .‬صاحبان اثار می توانند به سایت‬ ‫‪ honarsalamat.ir‬مراجعه و‬ ‫پس از مطالع��ه قوانین و مقررات‬ ‫جشنواره نس��بت به پر کردن فرم‬ ‫فراخ��وان اق��دام کنند‪ .‬نخس��تین‬ ‫جش��نواره ملی فیلم س�لامت با‬ ‫هدف رش��د و اگاهی مردم نسبت‬ ‫به سالمت خود ‪ ،‬از ‪ 30‬مرداد تا ‪1‬‬ ‫شهریور ماه توسط وزارت بهداشت‬ ‫درمان و اموزش پزشکی و با مشارکت سازمان‬ ‫سینمایی‪ ،‬خانه سینما و سازمان صدا و سیمای‬ ‫جمهوری اسالمی برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫به کارگردان مهرداد قلی پور و تهیه کنندگی عباس رافعی‬ ‫«جانیار» به صداگذاری رسید‬ ‫هنرمند‪ :‬حامد محمدیان صداگذاری جانیار‬ ‫را اغ��از کرد‪ .‬محمدیان که ب��ا کارگردانان‬ ‫و پروژه ه��ای مختلفی همکاری داش��ته و‬ ‫این روزها س��ریال معمای ش��اه را بر روی‬ ‫انتن تلویزی��ون دارد‪ ،‬صداگذاری «جانیار»‬ ‫را اغ��از کرد‪ .‬به گفته ی قلی پور صداگذاری‬ ‫«جانی��ار» تا هفته های این��ده ادامه خواهد‬ ‫یافت ب��ه دلیل نوع لوکیش��نهای موجود و‬ ‫فضاهای ویران ش��ده توس��ط داعش بعضا‬ ‫نی��از به ترکیب صدا و فضاس��ازی دارد که‬ ‫این موضوع یک مق��دار صداگذاری جانیار‬ ‫را طوالن��ی خواهد کرد‪ .‬تمام لوکیش��نهای‬ ‫جانی��ار در منطق��ه اقلیم کردس��تان عراق‬ ‫تصویربرداری شده است‪ .‬روایت گر سرزمین‬ ‫اس��ت ک��ه این روزها ش��اهدش هس��تیم‪.‬‬ ‫همچنین قلی پور اعالم کرد رونمایی و اولین‬ ‫نمایش «جانیار» در یکی از جشنواره های بین‬ ‫المللی خواهد بود‪ .‬عوامل «جانیار» عبارتند از‬ ‫نویس��نده و کارگردان مه��رداد قلی پور تهیه‬ ‫کننده‪ :‬عباس رافعی تدوین؛ مس��عود فرجام‬ ‫ساخت موس��یقی ؛ جواد حقیقی صداگذاری؛‬ ‫حام��د محمدیان‪.‬طراح لباس؛ پردیس رافعی‪.‬‬ ‫جلوه های وی��ژه؛ مصطفی گلزاری‪ .‬محصول‬ ‫موسسهفیلمنگاران‪.‬‬ ‫برای ‪ 500‬دمین شماره روزنامه هنرمند‬ ‫هنرمند‪ ،‬ایینه ای رو به هنر ایران‬ ‫میان روزنامه های کشور زیبا ترین نام را دارد‪ .‬هنرمند تنها یک نام نیست‪ .‬راز ها و رویاهای‬ ‫بسیاری در این کلمه شش حرفی نهفته است‪ .‬این کلمه شش حرفی دربرگیرنده صداهای‬ ‫گوناگون و زیبایی های خیره کننده اس��ت‪ .‬هنرمند را ب��دون این گوناگونی نمی توان به‬ ‫درستی شناخت‪ .‬حذف هر وجه از این تنوع‪ ،‬حذف بخشی از زیبایی های هنر این سرزمین‬ ‫و هنرمندانش است‪ .‬روزنامه هنرمند نیز باید این تنوع را نمایندگی کند و اینه ای رو به روی‬ ‫همه ایران و ایرانیان و هنرمندان ایرانی در جای جای این جهان باشد‪ .‬بخشی از هنرمند‬ ‫جاذبه های خبری و ارزشمند فرهنگی ان است و بخشی دیگر مسایل و مشکالت امرو ِز‬ ‫هنرمندان جامعه است و بخشی دیگر تحلیل و نقد اثار فرهنگی و هنری‪ .‬روزنامه هنرمند‬ ‫می تواند تصویری از سرزمین ایران را نشان بدهد که همزمان هم شکوه و اعتبار امروز و‬ ‫دیروزمان را احساس کنیم و هم مسایل و مشکالت هنرمندان را که درگیر ان هستیم‪،‬‬ ‫بشناس��یم و برای اصالح ان ها بکوش��یم‪ .‬هنرمند جایگاه دست نوشته ها و تصویرگری‬ ‫هنرمندان این س��رزمین است‪ .‬روزنامه هنرمند روزنامه دولت نیست‪ .‬روزنامه سیاسی هم‬ ‫نیست‪ .‬به هیچ جناح و دسته ای هم وابسته نیست‪ .‬روزنامه ای هنری در یک معنا که به‬ ‫تریبونی برای انعکاس نظرات و دیدگاه های هنرمندان و مسئولین فرهنگی و هنری‪ ،‬تبدیل‬ ‫ش��ده است‪ ،‬اما به گونه ای دیگر هم می توان ان را تعبیر کرد‪ .‬روزنامه هنرمند را می توان‬ ‫به نهادی برای گفتگو با هنرمندان و مسئولین و مردم دانست‪ .‬بخشی از وظیف ه روزنامه‬ ‫هنرمند این است که زبان گویای هنرمندان باشد‪ ،‬اما هنرمند بی نیاز از هنرمندان و مردم‬ ‫هم نیس��ت‪ .‬هیچ دولتی با حذف صدای هنرمندان موفق نمی شود‪ .‬این روزنامه همزمان‬ ‫که زبان هنرمندان اس��ت‪ ،‬می تواند چشم و گوش هنرمند و مردم هنردوست ایران زمین‬ ‫هم باشد‪ ،‬گوش شنوا و چشم بینای اهالی فرهنگ و هنر باشد‪ .‬اینه ای از هنرمندانی باشد‬ ‫رو به روی همه صداهایی که زیر نام س��رزمین ایران به گوش می رس��ند و این صدا ها‬ ‫را به دولت و مس��ئولین فرهنگی و هنری منتقل می کند‪ .‬ش��اید برخی از مدیران انتقاد‬ ‫در رس��انه های مخالف خود را الوده به اغراض سیاسی تعبیرکنند‪ ،‬اما در روزنامه هنرمند‬ ‫می توان بدون هیچ غرض سیاسی و مخالفتی انتقاد ها و دیدگاه های هنرمندان را در کنار‬ ‫دیدگاه های دولتمردان به شکلی متوازن مطرح کرد و مشکالت این قشر ارزشمند جامعه‬ ‫را عنوان نمود‪.‬‬ ‫این روزنامه می تواند نوعی اطالع رس��انی دو س��ویه باشد‪ .‬هم خواس��ته ها و مطالبات و‬ ‫ارزیابی های هنرمندان را نسبت به دیدگاه های دولت در اختیار مدیران اجرایی فرهنگی قرار‬ ‫دهد و هم اخرین مواضع و دیدگاه های مدیران فرهنگ و هنری را به گوش هنرمندان و‬ ‫هنردوستان برساند‪ .‬به عنوان پیشنهاد‪ ،‬از شماره ‪ 500‬به بعد طرح همزمان صدای هنرمندان‬ ‫و مدیران‪ ،‬به تفاهم بیش تر و اعتماد متقابل میان هنرمندان و فرهنگیان و دولت منجر شود‬ ‫و به دولت امکان دهد‪ ،‬فعالیت های خود را مطابق خواسته هنرمندان‪ ،‬اصالح کند‪ .‬تجربه‬ ‫‪ 500‬شماره انتشار روزنامه هنرمند بر درستی این نکته را در ادوار گذشته گواهی خواهد داد‬ ‫که این مسیر تجربه جدیدی بین جامعه فرهنگی و هنری و دولت باشد‪ .‬در طول انتشا ِر‬ ‫روزنامه هنرمند‪ 500 ،‬شماره را از جای جای ایران و از زبان هنرمندان و مسئولین فرهنگ‬ ‫و هنر کش��ور دیدیم و شنیدیم و ارزش��ی بودن و احساس مسئولیت بودن این روزنامه را‬ ‫در جامعه احس��اس کردیم‪ .‬اگر دولت در ان روزگار به قصد اصالح وضعیت هنرمندان و‬ ‫فرهنگیان خود‪ ،‬امکان نقد را از طریق این روزنامه هنری فراهم می کرد‪ ،‬امروز در قضاوت‬ ‫عمومی در قش��ر هنرمندان کم تر مشکل پیدا می ش��د‪ ،‬زیرا بخشی از ان اشکاالت قابل‬ ‫شناسایی و حل و فصل بودند‪ .‬متاسفانه در ان دوره نه تنها چنین نبود حتی گاهی از تصویر‬ ‫چهره های ش��ناخته شده بین هنرمندان نیز استفاده ابزاری می شد‪ .‬به هر حال ان دوران‬ ‫گذش��ته و اکنون دوره دیگری برای این روزنامه ارزشی فرهنگی هنری اغاز شده است‪.‬‬ ‫روزنامه هنرمند با توجه به عدم وابس��تگی اش به سیاست های دولتی‪ ،‬نشانه خوبی برای‬ ‫بررس��ی نگاه دولت به حوزه های مختلف فرهنگ و هنر کش��ور است‪ .‬این روزنامه مانند‬ ‫دماسنج عمل می کند‪ .‬اگر اوضاع و احوال کشور خوب باشد‪ ،‬اوضاع و احوال این روزنامه‬ ‫هم خوب خواهدشد‪ .‬روزنامه هنرمند در سال های گذشته فراز و نشیب زیادی داشته است‪.‬‬ ‫این فراز و نشیب را از شمارگان و میزان استقبال مردم از ان و تاثیرگذاری اش در فضای‬ ‫رسانه ای و عمومی کشور می توان دریافت‪ ،‬اما به نظرمن بهترین دوران روزنامه هنرمند‬ ‫حال حاضر اس��ت که همزمان که زبان گویای هنرمندان اس��ت‪ ،‬چش��م بینا و گوش‬ ‫ش��نوای هنرمندان و هنردوس��تان نیز می باش��د و به محملی برای گفت و گو درباره‬ ‫فعالیت های فرهنگ و هنر کش��ور تبدیل شده است‪ .‬هنرمند یک کمپین فرهنگی و‬ ‫هنری میان هنرمندان و مس��ئولین کشور اس��ت‪ .‬متولیان فرهنگ و هنر کشور باید‬ ‫روزنامه هنرمند را چنان که در ش��ان و خور س��رزمین مان ایران هست‪ ،‬با همه تنوع‬ ‫و زیبایی ه��ا و میراث تاریخ��ی ملموس و غیرملموس��ش در قالب هایی جذاب برای‬ ‫مخاطبان داخلی و اگر امکان داش��ت برای مخاطب��ان خارجی معرفی کنند‪ .‬روزنامه‬ ‫هنرمند و هر روزنامه ای می تواند موافق یا مخالف مدیریت این یا ان فرد در دستگاه‬ ‫فرهنگی و هنری باش��د و باید این حق را به این روزنامه داد و از انتقاداتش اس��تقبال‬ ‫کرد تا مس��یری جهت رش��د و بالندگی فرهنگ و هنر این س��رزمین باشد‪ .‬روزنامه‬ ‫هنرمند می تواند به تش��ویق مردم به مصرف صنایع دس��تی ساخته دست هنرمندان‬ ‫برجس��ته ایرانی به جای کاالهای کم ارزش خارجی باشد‪ .‬میراث فرهنگی شناسنامه‬ ‫همه ماست‪ .‬یادگارهای ارزشمند گذشتگان ما و حفظ و نگهداری ان بر عهده ماست‪.‬‬ ‫روزنام��ه هنرمند می تواند ب��ازوی فرهنگی حافظان و پش��تیبانان و نگهبانان میراث‬ ‫فرهنگی کش��ور باش��د‪ .‬ایران زیبایی ها و جاذبه های بی نظیر تاریخی و طبیعی دارد و‬ ‫می تواند مقصد گردش��گران جهانی باش��د‪ .‬هر روزنامه ای و از جمله روزنامه هنرمند‬ ‫می توان��د با برداش��تن گام هایی کوچک ب��رای معرفی این جاذبه ه��ا و اموزش های‬ ‫عمومی در برخورد با گردش��گران به رونق اقتصادی کشور و هنرمندان کمک کند و‬ ‫این حرکت ارزش��ی روزنامه در مسیر پروازهای داخلی و خارجی کامال مشهود است‪.‬‬ ‫روزنامه هنرمند می تواند با پیش��نهادات و انتقادهای راهگشا و سازنده هنرمندان و با‬ ‫ی��اداوری نقاط ضعف و قوت در فرهنگ و هنر این س��رزمین‪ ،‬م��ردم و دولت را در‬ ‫حفظ میراث فرهنگی‪ ،‬ترویج فرهنگ س��ینما‪ ،‬تئاتر و تلویزیون‪ ،‬هنرهای تجسمی و‬ ‫موسیقی و شعر ایران یاری دهد‪ .‬هنرمند روزنامه ای در شان و منزلت هنرمند ایرانی‬ ‫و اصالت فرهنگی ایران زمین است‪ .‬هنرمند مصداق ارزش های فرهنگ اصیل ایرانی‬ ‫اس��ت‪ ،‬از لوگوی ان که به خط نس��تعلیق ایرانی اس��ت گرفته تا بخش های مختلف‬ ‫فرهنگی و هنری که عهده دار اشاعه فرهنگ و هنر این سرزمین کهن است‪.‬‬ ‫در جهانی که سرانجام پس از دو قرن تشویق به یکی شدن و شبیه شدن است‪ ،‬رفته رفته‬ ‫صاحب ارزش می ش��ود‪ ،‬حال ایرانی بودن تبدیل به یک‬ ‫تنوع و اصالت فرهنگی دوباره‬ ‫ِ‬ ‫س��رمایه و مزیت خواهد و اینجاست که ارزش روزنامه هنرمند برای شناساندن فرهنگ‬ ‫و هنر اصیل ایرانی در جای جای جهان ش��ناخته خواهد شد‪ .‬اینجانب ‪ 500‬دمین شماره‬ ‫این روزنامه را به مدیریت محترم‪ ،‬سردبیر و تمامی پرسنل زحمتکش ان تبریک عرض‬ ‫می نمایم‪.‬‬ ‫با ارزوی موفقیت و سربلندی برای این روزنامه ارزشمند هنری کشور‪.‬‬ ‫تجسمی‬ ‫‪8‬‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫علی اتحاد در گفتگو با «هنرمند» به بهانه نمایشگاه «سربازان و اسبانى که جاماندند»‬ ‫به تاریخ برباد رفته‪ ،‬ادای دین کردم!‬ ‫نازنین شادپی‬ ‫نمایش�گاه عکس های علی اتحاد با عنوان «س�ربازان و اسبانی که جا ماندند»‬ ‫جمعه گذشته در گالری خاک افتتاح شد و تا چهارم تیرماه ادامه خواهد داشت‪.‬‬ ‫اما این نمایش�گاه عکس‪ ،‬تفاوت عمده ای دارد با نمایش�گاه‪‎‬های عکس�ی که‬ ‫اینجا و انجا برگزار می شوند و گالری گردها را به خود می خوانند‪.‬‬ ‫عکس ه�ای اتح�اد در این نمایش�گاه‪ ،‬که ب�ه گفته خودش «احی�ای خاطرات‬ ‫فراموش ش�ده» و «یادبودی برای مردمانی اس�ت که شاید روزگاری بوده اند و‬ ‫امروز به کلی از خاطره بش�ری محو شده اند»‪ ،‬اثاری است کارگردانی شده که‬ ‫اول از هم�ه دوس�ت دارم بدان�م‬ ‫چ�ه هدف�ی از برگ�زاری چنی�ن‬ ‫نمایشگاهیداشتین؟‬ ‫تولید کار هنری برای من روش��ی برای جستجو‪،‬‬ ‫فهم و بازنشر دغدغه های روزمره ام است‪ .‬من از‬ ‫وقتی به خاطر دارم مدام سوال می کردم؛ از همان‬ ‫بچگی‪ .‬پدر و مادرم را کالفه کرده بودم‪ .‬همیشه‬ ‫چیزی برای پرسیدن پیدا می کردم و بعد مسلسل‬ ‫چ��را و چطور و ای��ا و مگر به راه می افتاد‪ .‬همه از‬ ‫دستم فراری بودند‪ .‬چون مادرم معلم کالس اول‬ ‫بود؛ پیش از رفتن به دبستان خواندن می دانستم‪.‬‬ ‫بعد یکی از همان روزها که مثل همیشه یک لغت‬ ‫به پدرم نشان می دادم که معنایش را نمی دانستم‪،‬‬ ‫دستم را گرفت و برد سمت کتابخانه خانه مان و‬ ‫فرهنگ دو جلدی عمید را به دس��تم داد‪ .‬خیلی‬ ‫هم س��نگین بود‪ .‬یادم داد که چط��ور باید از ان‬ ‫اس��تفاده کنم و به این شکل من وصل شدم به‬ ‫کتابخانه؛ بدون ان که از کس��ی چیزی بپرس��م‪.‬‬ ‫اینطور ش��د که کتاب خواندن شد تنها کاری که‬ ‫از دس��تم بر می امد‪ .‬اینطور شد که یاد گرفتم از‬ ‫خودم بپرس��م و وقتی پاسخ را نمی دانستم دورن‬ ‫کتاب ها بگردم و پیدایش کنم‪ .‬این درست همان‬ ‫کاری است که امروز هم می کنم‪ .‬جهان برای من‬ ‫پر از پرسش های بدون پاسخ است‪ .‬پر از اگرها و‬ ‫ایاها و مگر می شودها و اگر می شدها! بخشی از‬ ‫این جس��تجوها برای من بدل به نوشته می شود‪.‬‬ ‫این نوش��ته ها می تواند نقد هنری باش��د‪ ،‬تحلیل‬ ‫تاریخی باشد و یا حتی متن نمایشنامه و فیلمنامه‬ ‫و طرح پرفورمنس ارت؛ یا نه یک اثر تجس��می‬ ‫ش��ود و برود روی دیوار یا روی زمین چیده شود‪.‬‬ ‫در کل می توان��م بگویم که هر چه تولید می کنم‬ ‫عکاسی هر عکس‪،‬‬ ‫هم از مدل های مطرحی در انها اس�تفاده ش�ده و هم برای‬ ‫ِ‬ ‫از طراح لباس و چهره پرداز و هم طراح ابزار جنگ اس�تفاده ش�ده اس�ت‪ .‬این‬ ‫نمایش�گاه بهانه ای ش�د برای من تا با علی اتحاد هنرمندی که در چند مدیوم‬ ‫متفاوت فعالیت می کند‪ ،‬گپ و گفتی داشته باشم‪.‬‬ ‫اتح�اد در این گفتگ�وی صمیمانه از دلیل چند مدیوم�ی بودن فعالیت های‬ ‫خود‪ ،‬دغدغه های کودکی اش که بارور ش�دند و از او یک فردی به ش�دت‬ ‫پر کار ساختند‪ ،‬از سوال های گوناگونی که ذهن اش را درگیر یافتن پاسخ‬ ‫می کردند و ‪ ...‬می گوید‪.‬‬ ‫نتیجه جس��تجوی من برای پیدا کردن پاسخ به‬ ‫پرسش هایی است که روانم را می جود!‬ ‫ای�ن ای�ده و فک�ر از چ�ه زمانی‬ ‫می اید؟‬ ‫اص��وال دوره کارى م��ن مجموع��ه اى به هم‬ ‫پیوس��ته اس��ت‪ .‬بدین معنى که ه��ر کارى که‬ ‫تولید مى کنم؛ با هر رسانه اى‪ ،‬اعم از دیجیتال‪،‬‬ ‫ویدیو‪-‬ارت‪ ،‬اینستالیشن‪ ،‬تئاتر‪ ،‬کتاب‪ ،‬کار صوتى‬ ‫و غی��ره همگى قس��مت هایى از یک مجموعه‬ ‫بزرگ تر اس��ت با عنوان «مجموعه رازورزى»‪.‬‬ ‫فصل اول این مجموعه بیس��ت و چهار قسمت‬ ‫بود‪ .‬که هر قس��مت ان اثرى مس��تقل بود و در‬ ‫عین حال ارتباطى با قسمت هاى پیشین داشت‪.‬‬ ‫یعنى الگوى کلى کار من ش��کلى سریالى دارد و‬ ‫با دیدن هر قسمت‪ ،‬مخاطب اطالعات بیشترى‬ ‫براى درک قسمت بعدى خواهد داشت‪ .‬نمایشگاه‬ ‫«سربازان و اس��بانى که جاماندند» قسمت دوم‬ ‫از فصل دوم مجموعه «رازورزى» اس��ت‪ .‬یعنى‬ ‫قسمت دوم از فصل دوم کل دوره کارى من به‬ ‫عنوان یک هنرمند محسوب می شود‪ .‬بعد از این‬ ‫مقدمه کلى باید برس��م به پرسش شما؛ این که‬ ‫این نمایشگاه چطور شکل گرفت‪.‬‬ ‫من عمدتا کار را با دغدغه هاى کلى اغاز مى کنم‪.‬‬ ‫مثال طى چهار سال گذشته عمده تمرکز من روى‬ ‫مس��ئله فراموش��ى‪ ،‬حذف و تکرار تاریخى بوده و‬ ‫مثال قس��مت بیست و س��وم فصل اول مجموعه‬ ‫«رازورزى» یعنى رخ��داد اجرایى «مرثیه اى براى‬ ‫کتابسوزى ها» هم همانطور که از نامش پیداست در‬ ‫جستجوى الگوى کتابسوزى و تباهى اندیشه‪ ،‬تاریخ‬ ‫و فرهنگ بود‪« .‬س��ربازان و اسبانى که جا ماندند»‬ ‫هم بر همین محور شکل گرفته است‪ .‬وقتى روى‬ ‫«مرثیه اى براى کتابس��وزى ها» کار می کردم‪ .‬در‬ ‫حالی که مسئله صرفا الگوی تکرار شونده تاریخی‬ ‫س��وزاندن کتابخانه ها و اس��ناد فرهنگی در ناحیه‬ ‫جغرافیای��ی خودمان بود؛ بارها به فکر این مس��ئله‬ ‫افتادم که چقدر فرهنگ ه��ا و خرده فرهنگ ها در‬ ‫مس��یر همین تاریخ به کلی نابود ش��ده اند و هیچ‬ ‫نش��انی از ان ها به دست ما نرس��یده است‪ .‬چقدر‬ ‫اسطوره‪ ،‬حماسه‪ ،‬افسانه مردمی‪ ،‬در درازنای همین‬ ‫گویش در سراس��ر جه��ان می می��رد و دیری‬ ‫نم��ی پاید که دیگر کس��ی چیزی از ان ها نمی‬ ‫داند‪ .‬خاطرم هست که در ان بیست شب اجرای‬ ‫«مرثیه ای برای کتابسوزی ها» چندین خبرنگار‬ ‫از من پرس��ش مش��ابهی کردند؛ ای��ن که چرا‬ ‫سراغ کتابسوزی رفتی؟ ان هم در سده بیست‬ ‫و یکم‪ .‬مدام توضی��ح می دادم که این موضوع‬ ‫همی��ن امروز هم زنده اس��ت‪ .‬مثال همین یک‬ ‫دهه پیش در افغانستان یک بار کتاب را به رود‬ ‫هیرمند ریختند‪ .‬باز هم کس��ی قانع نشد‪ .‬تا ان‬ ‫که در ش��ب اخرین اجرای ما در ش��ب بیستم‪،‬‬ ‫داع��ش کتابخانه تاریخی موص��ل را به اتش‬ ‫کشید! همین جا بیخ گوش ما کتابخانه تاریخی‬ ‫موصل سوخت و با ان بیش از هشت هزار جلد‬ ‫نسخه خطی و نایاب دود و خاکستر شد‪ .‬همین‬ ‫جا بیخ گوش ما در س��ده بیست و یکم‪ .‬کمی‬ ‫بعد پالمیرا در ‪ ۲۱۰‬کیلومتری دمش��ق‪ ،‬ش��هر‬ ‫رویایی باس��تان شناسان و پژوهشگران تاریخ‪،‬‬ ‫با هزاران قطعه باس��تانی از دوره های مختلف‬ ‫تاریخی تخریب شد‪ .‬همین جا‪ ،‬بیخ گوش ما و‬ ‫در همین سده ی بیست و یکم!‬ ‫حاال خودتان تصور کنید هزاران سال پیش اوضاع‬ ‫از چه قراری بوده است‪ .‬من در مجموعه «سربازان‬ ‫و اسبانی که جا ماندند» تمدن فراموش شده ای را‬ ‫تخیل کرده ام‪ .‬به اساطیرشان‪ ،‬به حماسه هاشان‬ ‫است؟ «سربازان و اسبانی که جا ماندند» به همه‬ ‫این ها فکر می کند‪.‬‬ ‫چ�را از موس�یقی زن�ده و نوازنده‬ ‫زنده اس�تفاده کردید؟ به ش�دت‬ ‫فضای خاصی به وجود اوردید‪.‬‬ ‫پاس��خ به این پرسش چند وجه دارد‪ .‬اول از همه‬ ‫این که من هرگز نتوانستم خودم را به یک مدیوم‬ ‫محدود کنم‪ .‬همیشه وقتی سراغ تولید کار هنری‬ ‫می روم کار برایم از ایده کلی ش��روع می ش��ود‪.‬‬ ‫بعد این ایده پرداخته می ش��ود که ممکن اس��ت‬ ‫پرداخت ان یک س��ال یا چند سال طول بکشد‪.‬‬ ‫برای همین هم همیش��ه چند پروژه را با هم کار‬ ‫می کن��م چون در غیر این صورت باید هر س��ه‬ ‫یا چهار س��ال یک بار کاری ارائ��ه می کردم‪ .‬به‬ ‫هر حال وقتی پرداخت ایده کلی تمام ش��د و به‬ ‫جزییات رسیدم تازه به این موضوع فکر می کنم‬ ‫که این ایده برای چه مدیومی مناس��ب است‪ .‬به‬ ‫همین دلیل اس��ت که یک کارم می شود تابلوی‬ ‫چاپی‪ ،‬یکی دیگر می ش��ود تئاتر‪ ،‬یکی می ش��ود‬ ‫پرفورمنس ارت‪ ،‬یکی می شود کتاب شعر و … ‪.‬‬ ‫گاهی هم چندین مدیوم به کمک هم می ایند تا‬ ‫ان چه دوست دارم با مخاطب در میان بگذارم به‬ ‫ثمر برسد‪ .‬در «سربازان و اسبانی که جا ماندند»‬ ‫هم ش��عر‪ ،‬چاپ دیجیتال و موسیقی در کنار هم‬ ‫اثر را می سازند‪ .‬زمانی که متن های مربوط به هر‬ ‫فکر کردم‪ .‬و ان را ان طوری س��اختم که خودم‬ ‫دوست می داش��تم‪« .‬سربازان و اس��بانی که جا‬ ‫ماندند» به صورت همزمان هم جعلی است و هم‬ ‫ممکن! جعلی است چرا که پایگاه تاریخی ندارد و‬ ‫حاصل تخیل من است و ممکن است چرا که از‬ ‫میان هزار هزار تمدن و متن از میان رفته ش��اید‬ ‫این یکی هم جایی از تاریخ بوده و حاال نیس��ت‪.‬‬ ‫با خودم فکر کردم که چه تعداد قهرمانان مردمی‬ ‫تاریخ تباه شده اند و امروز ما هیچ خاطره ای از ان ها‬ ‫در ذهن نداریم و یک پله پا را از این هم می ش��ود‬ ‫فراتر گذاشت؛ چه زبان ها و قومیت هایی به واسطه‬ ‫جنگ ها و بالی طبیعی به کلی از پهنه کیهان حذف‬ ‫شده اند و اثارشان نیز با ان ها نابود شده است‪.‬‬ ‫این ها که می گویم به هیچ عنوان نتیجه تخیل‬ ‫نیس��ت‪ .‬همی��ن حاال ک��ه ما در ح��ال گفتگو‬ ‫هس��تیم در همین لحظه زبان ها و گویش های‬ ‫مختلفی در گوشه گوش��ه جهان در حال جان‬ ‫کندن هس��ت‪ .‬هر س��اله چندین زب��ان و ده ها‬ ‫در دل تاریخ ستایش شده اند‪ .‬کسانی به نام شان‬ ‫سوگند می خوردند و امروز نه نامی از ایشان است‬ ‫و نه نشانی‪« .‬س��ربازان و اسبانی که جا ماندند»‬ ‫ادای دین من اس��ت به گذش��ته ای که باد تاریخ‬ ‫ان را با خود برده و دست ما از ان ها کوتاه است‪.‬‬ ‫ادای دی��ن من به مردان و زنانی که همان اندازه‬ ‫ماندگاری حق شان بوده که حق من و شماست‪.‬‬ ‫با خودت��ان فکر کنید‪ .‬ایا خاطره ای از من ش��ما‬ ‫می ماند؟ س��ده ها بعد وقتی تاریخ این سرزمین را‬ ‫مرور می کنند کدام نام ها در حافظه بشری مانده‬ ‫یک از قطعات نمایشگاه را نوشتم؛ همزمان شد‬ ‫با ش��روع همکاری من با اناهیتا ایزدی پارسا در‬ ‫تولید یک کتاب صوتی (از کتاب ش��عرم در حال‬ ‫چاپ)‪ .‬ان جا بود که مطمئن شدم صدای ویلون‬ ‫سل اناهیتا ایزدی پارسا قطعه گمشده مجموعه‬ ‫«سربازان و اسبانی که جا ماندند» است‪.‬‬ ‫برای م��ن فضای گال��ری «فروش��گاه کاالی‬ ‫هنری» نیس��ت‪ .‬گالری برای من فضایی است‬ ‫ک��ه هر هنرمند باید ان را به جهان خود نزدیک‬ ‫کند‪ .‬برای همین حتی ش��ده در پروژه هایم که‬ ‫برای یک اجرا یا نمایش��گاه بوی خاصی تولید‬ ‫کردم که مخاطب را بیشتر و بیشتر با اثر همراه‬ ‫کند‪ .‬طراحی صدای «س��ربازان و اسبانی که جا‬ ‫ماندند» هم وضعیتی مشابه داشت‪ .‬هفت قطعه‬ ‫شعر مخصوص اثار را پیش تر ضبط کرده بودم‬ ‫که در طول افتتاحیه از بلندگوها پخش می ش��د‬ ‫و در انتهای گالری اناهیتا ایزدی پارسا پشت به‬ ‫مخاطبان نشسته بود و ویلون سل می نواخت‪.‬‬ ‫این دو صدا (یکی زنده و یکی از پیش ضبط شده)‬ ‫که روی هم سوار می شد کار فضاسازی از نظر من‬ ‫تکمیل ش��ده بود‪ .‬پیش از این گفتم که کارم را با‬ ‫اناهیتا در هنگام طراحی موسیقی «پیامبر نامبعوث»‬ ‫کتاب صوتی ام ش��روع کرده ب��ودم‪ .‬ان جا بود که‬ ‫اناهیتا ایزدی پارسا با مدل ذهنی ام بیشتر اشنا شد‬ ‫و درک کرد چه فواصل��ی و چه الگوی صوتی ای‬ ‫به مدل ذهنی من نزدیک تر اس��ت‪ .‬از این جهت‬ ‫چون یک بار جهان فک��ر ما به هم برخورد کرده‬ ‫بود در مورد اجرا در نمایش��گاه «سربازان و اسبانی‬ ‫که جا ماندند» کامال ازاد بود که هر چه می خواهد‬ ‫بنوازد و البته از پیش می دانس��تم چون کارها را به‬ ‫خوبی می شناس��د نتیجه هم نتیجه خوبی خواهد‬ ‫بود‪ .‬دست کم به نظر من که به نتیجه رسیدیم‪.‬‬ ‫هنر و معماری‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است‬ ‫شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است‪...‬‬ ‫یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب‬ ‫کز هر زبان که میشنوم نامکرر است‬ ‫‪9‬‬ ‫یادداشت‬ ‫نگین نجار ازلی‬ ‫معمار‪ ،‬پژوهشگر معماری‬ ‫حافظ‬ ‫عرصه ی هنر و معماری عرصه ی پر رمز و رازی است‪ .‬معماری‬ ‫درکنارتما می رسالت هایمنطقیوحسابشده اش‪،‬حائزهدفی‬ ‫غایی است مملو از احساس و زیبایی‪ ،‬مملو از شعر و سرایش‪،‬‬ ‫رقص احجام بر بس�تر زمان‪ .‬ان زمان که عناصر نظم و توازن‬ ‫هندسیوهنریباهمتجمیعشوندوپیوندیفرخندهرابیازمایند‪،‬‬ ‫اتشفشان احساس نیروی انباشته سالیان را چنان می فشاند که‬ ‫بنیان های اراده و منطق یکسر بهم می ریزد و اد می را از صحو به‬ ‫محو می رسانند‪ .‬معماری در معنای عام ان‪ ،‬یعنی محیط مصنوع؛‬ ‫در پدیدارشناسی محیط ساخته شده‪ ،‬دریافت داده های حسی و‬ ‫تبدیل ان ها در فراگردهای پردازش ذهنی و بازنمایی و تداعی به‬ ‫معانی مهم ترین نقش را ایفا می کند‪ ،‬پرداختن به ادراک محیط و‬ ‫احساس ان اهمیت می یابد‪ .‬باید گفت از دیرباز اندیشمندان و‬ ‫عالقه مندان به علم فلسفه همواره دیدگاه های متفاوتی در رابطه‬ ‫با حل مساله معرفی کرده اند‪ .‬در این مورد می توان به دیدگاه های‬ ‫متمایز ارسطو و افالطون در غرب و یا به فلسفه ی معرفت حسی‬ ‫فارابی در شرق اشاره کرده و از ان نام برد‪ .‬امروزه روانشناسان‬ ‫معتقدندرفتاروتصمیم هایانسانبراساسفعالیت هایذهنیاو‬ ‫تعریف می شود‪ .‬زمینه های فکری و قدرت تفکر طراح در حین‬ ‫فراگرد طراحی از جمله مباحثی است که در دهه های اخیر بیشتر‬ ‫مورد بحث و بررس�ی قرار گرفته است‪ .‬چرا که؛ گونه های فکر‬ ‫کردن و روش های اتخاذ شده از سوی طراح نقش مستقیمی در‬ ‫فرایند تفکر سیر از سوال به جواب داشته و نتیجه ان در محصول‬ ‫طراحی مش�هود اس�ت‪ .‬در حال حاضر اکثر طراحان و معماران‬ ‫ایرانی دیدگاهی نسبت به طراحی دارند که ناشی از فرمالیسم‬ ‫مس�لط بر نگاه ان ها بر روی مس�ائل طراحی و روند ان اس�ت‪.‬‬ ‫امروزه دیگر گزاره هایی مانند معماری هنر است و یا هدف هنر‬ ‫ساخت است نمی توانند پاسخ مناسبی برای معماری و اموزش‬ ‫ان باشند‪ .‬علم معماری دانشی است که با عرصه های گوناگون و‬ ‫مفاهیمبنیادینپیوندتنگانگیدارد‪.‬بههمیندلیلنیز؛شیوه هایی‬ ‫ک�ه فرایند خطی را در معماری تروی�ج می دهند‪ ،‬دیگر طرفدار‬ ‫چندانیبینمعمارانوطراحانندارند‪.‬بی شکتاثیرنهادینهشده‬ ‫روش های متدوال را در معماری کشور نمی توان انکار کرد‪ .‬لیک؛‬ ‫باید گفت‪ :‬در جهان امروزی که رقابت ها بسیار تنگاتنگ یکدیگر‬ ‫در حرکتند‪ ،‬طراحی روشی است برای متفاوت تر بودن! حال که‬ ‫طراحی خود یک الگوی فکری و جهان بینی تلقی می گردد‪ ،‬پس‬ ‫باید دیدگاه های خود نس�بت به طراحی را نیز توس�عه و بهبود‬ ‫بخشیم‪ .‬از جمله روش های نسبتا جدید در دنیای امروزی میتوان‬ ‫به تفکر طراحی اش�اره کرد که امروزه توسط سازمان های بین‬ ‫المللی و دانشگاه استنفورد در حال پیاده سازی و اجرا می باشد‪.‬‬ ‫در این میان نیز هستند حرفه مندانی ایرانی که دغدغه ایران و‬ ‫معماری ان لحظه ای ان ها را تنها نمی گذارد حتی اگر فرسنگ ها‬ ‫فاصله با این خاک و مردمانش داشته باشند‪ .‬تفکر طراحی که‬ ‫از نظریه های متاخر دوران ما برای رشد خالقیت و بهبود کیفیت‬ ‫ارائه مسئول و شیوه های مدیریتی تلقی میشود‪ ،‬به تازگی توسط‬ ‫دکتر بهرام هوشیار یوسفی به جامعه معماری ایران نیز معرفی‬ ‫شد‪.‬بهرامهوشیاریوسفیکهدکتریمعماریازدانشگاهتکنیک‬ ‫وین‪ ،‬دانشیار دانشگاه اسکوده سوئد و عضو اتحادیه معماران‬ ‫کشور سوئد اس�ت‪ ،‬به سختی می توانید فارغ از کار بیابید‪ .‬اما‬ ‫در کن�ار تما می مش�غله های کاری خوی�ش‪ ،‬در نهایت فروتنی‬ ‫ی چند با او در رابطه با‬ ‫ای�ن فرصت را در اختیار ما قرار داد تا د م ‬ ‫معماری و همچنین تفکر طراحی که به جرات می توان او را معرف‬ ‫و شروع کننده این مبحث در ایران دانست همصحبت شویم‪ .‬با‬ ‫او که حرف میزدیم‪ ،‬تواضع او و عش�قش به ایران و دغدغه ای‬ ‫که برای معماران این مرز و بوم داشت‪ ،‬از میان کلماتش فضا را‬ ‫اغشته حسی مسوالنه می کرد‪ .‬بی شائبه همین احساس واالی‬ ‫مسئولیت اس�ت که او را هموراه در پی ان داشته تا اموخته ها و‬ ‫تجربیات خود را در نهایت س�خاوت در اختیارم�ان بگذارد‪ .‬در‬ ‫ادامه منتخب گفتگو با دکتر بهرام هوشیار یوسفی را می خوانید‪.‬‬ ‫حرف هایش را گوش کردیم و اندیش�ه هایش را حائز جزئیاتی‬ ‫دانستیم که تک تک جمالت و گفته هایش را در نظر هر شخصی‬ ‫کارکردی و ذی قیمت قرار می داد‪.‬‬ ‫گفتگوی«هنرمند»بابهرامهوشیار یوسفیمعمار‪،‬ناقدمعماریواستراتژیست‬ ‫طراحیدرجایگاهیکجهان بینی‬ ‫بی شک می توانیم شما را سراغاز کننده حرکت های‬ ‫خالقانه و ایده های بسیاری در زمینه معماری بدانیم‪.‬‬ ‫اجازه بدهید در همان ابتدا مخاطب با تفکر طراحی‬ ‫اش�نا شود‪ .‬تفکر طراحی از موضوعاتی است که تا‬ ‫چندی پیش نام ان را کم تر شنیده بودیم و توجهی‬ ‫بدان نش�ده بود‪ .‬اگر قرار باش�د در مورد چیستی و‬ ‫چرایی تفکر طراحی ب�رای ما و مخاطبان صحبت‬ ‫کنیدچهمی گوید؟‬ ‫باید بگویم واقعیت این است که مهم نیست تفکر طراحی چه تعریفی دارد‪.‬‬ ‫همان طور که ما از دوران یادگیری معماری‪ ،‬با انبوهی از تعاریف شاعرانه‪،‬‬ ‫گیج کننده و فاقد کارایی از خو ِد معماری روبرو شده ایم؛ چند لحظه در مورد‬ ‫تطابقعینیتوذهنیتتعاریف‪،‬بهتزده می شویموبعدتمام می شود‪.‬تنها‬ ‫چیزی که بعدها به یقین به کا ِر یک دست اندرکا ِر معماری نمی اید‪ ،‬همان‬ ‫تعریف معماری یا مفاهیمی شبیه ان است‪ .‬در مقابل‪ ،‬اما مهم است که چرا‬ ‫انسان امروز‪ ،‬ساخته)‬ ‫همگان بر سر موجودیت مفهو می خود‪-‬ساخته (خو ِد ِ‬ ‫به نام تفکر طراحی‪ ،‬توافق نظر دارند؛ حتی در مورد روش های پیشنهادی یا‬ ‫مراحل اجرای ان‪ ،‬اشتراک نظر‪ ،‬بسیار است‪ .‬تفکر طراحی‪ ،‬این روزها برای‬ ‫تمام مدیران کپانی های تولیدی و خدماتی‪ ،‬برنامه ریزان و نخبگان عرصۀ‬ ‫طراحی و از جمله برای معماران‪ ،‬بسیار ارزشمند است‬ ‫پس یک تعریف مشخص ندارد؟‬ ‫ش��اید بتوانم بگویم؛ تفکر طراحی چارچوبی اس��ت ب��رای درک و فهم‬ ‫موضوعاتی که انسان ها در طول زندگی روزانه در حال تجربه ان ها هستند‪.‬‬ ‫به تبع معماری به عنوان مبحثی که با زندگی تما می افراد بشر دانسته و یا‬ ‫ندانسته ارتباط تنگاتنگی دارد از این مقوله جدا نیست‪ .‬تفکر طراحی سیاقی‬ ‫است که از این پس قرار است پاسخگوی همه چالش های حل نشده از‬ ‫گذشته تا اینده باشد! به تعبیری‪ ،‬مکاشفه ای است درونی و برونی حول‬ ‫یک موضوع طراحی جدید در خالل تفکر در موضوع طراحی های پیشین‪.‬‬ ‫میتوانیم تفکر طراحی را تنوع در پنداشت ها‪ ،‬اشتراک در عمل اوری تعریف‬ ‫کنیم‪ .‬برای انواع دیدگاه ها در مورد تفکر طراحی‪ ،‬ویژگی های مشترکی‬ ‫وجود دارد‪ .‬برخی از این ویژگی های قابل پیگیری عبارتند از‪:‬‬ ‫تنوع تعاریف‪ :‬تعاریف برای تفکر طراحی بسیارند‪ .‬این تعدد‪ ،‬احتماال‬ ‫ناکارامدی امر متعارف س��ازی در مورد مفاهیم اینچنینی دارد‪.‬‬ ‫نش��ان از‬ ‫ِ‬ ‫عجیب انکه در بس��یاری موارد‪ ،‬جهت تعریف‪ ،‬از واژه های الزم التعریف‬ ‫دیگری نظیر ذهن یا خالقیت بهره برده می شود‪.‬‬ ‫چند مرحلگی‪ :‬تفکر طراحی از چند مرحلۀ اجرایی درون ذهنی و بیرون‬ ‫ذهنی برای تحقق بهره می برد‪.‬‬ ‫دریاف�ت خارجی‪ :‬در تما می رویکردهایی که نسبت به موضوع تفکر‬ ‫طراحی شکل گرفته و توسعه یافته اند‪ ،‬مساله دریافت خارجی یعنی ادراک‬ ‫شرایط و وقایع بیرون از ذهن با محوریت موضوع مورد طراحی است‪.‬‬ ‫تمایل به مش�ارکت دادن انواع بازیگران عرصه طراحی و‬ ‫تصمیمگیری‪:‬ضدتمایلبهتفکرانفرادیوشخصیسازیامرطراحی‪.‬‬ ‫بازخوردگرای�ی‪ :‬هر مرحله از تفکر طراحی برای انکه عیار و جایگاه‬ ‫واقعی خود را بیابد‪ ،‬نیازمند طیفی از بازخوردها است‪« .‬دریافت خارجی» و‬ ‫«تمایل به مشارکت غیر»‪ ،‬دو ویژگی یک تفکر طراحی هستند که میل‬ ‫این سیستم فکری را به گرفتن بازخورد افزایش می دهند‪.‬‬ ‫اش�اره کردی�د تفکر طراحی می تواند پاس�خگوی‬ ‫چالش های بشری باشد‪ .‬این پاسخگویی در دنیای‬ ‫معماریچگونهاتفاق می افتد؟‬ ‫تلقی طراحی به عنوان مدلی برای حل مساله‪ ،‬در بسیاری از زمینه ها انعطاف‬ ‫پذیری‪ ،‬خالقیت و در اخر تاثیرگذاری ما را افزایش داده و بهبود می بخشد‪.‬‬ ‫اتخاذ تصمیم و حل مساله نیازمند رفتارها و استراتژی های خاص خود است‪.‬‬ ‫برای داشتن رفتاری استراتژیک‪ ،‬به همان میزان که نیازمند تجزیه و تحلیل‬ ‫و انالیز هستیم‪ ،‬به همان میزان انعطاف پذیری باال و در صورت لزوم قابلیت‬ ‫تغییر دادن شرایط را نیز احتیاج داریم‪ .‬طراحی به عنوان یک فرایند تی می با‬ ‫توجه به ابعاد اجتماعی و فن اوری روز قابل بررسی است‪ .‬معیارهای مورد‬ ‫نظر در این زمینه عبارتند از‪ :‬توانایی در طراحی یک سیستم و یا فرایندی‬ ‫برای رفع نیازهای مورد نظر‪ ،‬هدایت و کنترل نیازها در تیم هایی که متمرکز‬ ‫بر علوم متعددند که پاسخگوی نیازهای اجتماعی و اخالقی و همچنین‬ ‫مهارت هایارتباطی اند‪.‬‬ ‫اما فرایند طراحی س�الیان سال است که به عنوان‬ ‫روشی شناخته شده استفاده می شود‪.‬‬ ‫تحقیقات اولیه در زمینه علوم طراحی نش��ان می ده��د که از زمان های‬ ‫گذشته‪ ،‬مراحل اولیه فرایند طراحی «ذاتا بحث بر انگیز» بوده و نیازمند‬ ‫این نکته اس��ت که طراحان به پرس��ش و بحث در این زمینه بپردازند و‬ ‫مزایا و معایب الترناتیوهای مختلف را بسنجند‪« .‬طراحی به عنوان روندی‬ ‫اجتماعی» اس��ت ودر ان اعضا تیم به بررسی رسیدن به تصمیم نهایی‬ ‫می پردازند‪ .‬در هرسری از این بحث ها و فرایندهای صورت گرفته برای‬ ‫تصمیم گیری ‪ ،‬انچه مهم است تعامل بین اعضا تیم و در نتیجه تمرین در‬ ‫توسعه فرایند طراحی موثر است‪ .‬بررسی ها نشان می دهد که ابهامو مذاکره‬ ‫و بحث در باره گزینش ها‪ ،‬نقش ذاتی در طراحی و وضع موقعیت ها دارد‪.‬‬ ‫الگو های اموزشی معماری هم تابه کنون مسیر پرفراز و نشیبی را همواره‬ ‫طی کرده و پخته و معمر گشته اند‪.‬‬ ‫اق�ای دکت�ر از این ک�ه این فرص�ت را در اختیار ما‬ ‫خوانندگانماقراردادیدتایکباردیگربتوانیمازشما‬ ‫و تجربیاتتان بیاموزیم سپاس گزاریم‪ .‬دوست داریم‬ ‫سخناخرشمابه عنوانحسن ختامزینت دهندهاین‬ ‫گفتگوباشد؟‬ ‫باید بگویم که تمامی مباحث مربوط به خالقیت از خالل اهمیت به انسان‬ ‫چه در مقام مخاطب و کارفرما‪ ،‬چه در جایگاه طراح و معمار خالق و چه‬ ‫در مس��ند هدایت گر ساز و کارهای این تعامل یا مسند راهبردی همه و‬ ‫همه به ذات انسان توجه دارد و به تعبیر« ُک ّل یعمل َعلی شا ِکلَتِه َف َربُّکم‬ ‫اعلَ ُم بَمن ُهو اهدی َسبیال» حضرت باری تعالی در مقام خالق ازل و ابد‬ ‫راه را می نماید‪ .‬پس وقتی از شهود صحبت می کنیم چنگ بر این هدایت‬ ‫می اندازیم‪ .‬باشد که مقبول افتاد‪.‬‬ ‫معماری امروز‪ ،‬جهان امروز‬ ‫تکنولوژی‪،‬پارادایمی‬ ‫در خدمت فرهنگ و هویت‬ ‫در سال های اخیر بشر بیش از هر زمانی تغییر و تحول را در دنیای خویش تجربه کرده است‪.‬‬ ‫یکی از کلیدی ترین این تحوالت‪ ،‬تطور نگاه توسعه محور در عصر تکنولوژی و فناوری به‬ ‫سمت و سوی فرهنگ و هویت است‪ .‬تی‪ .‬اچ‪ .‬هاکسلی واگویه ی معروفی دارد که در ان بیان‬ ‫می کند‪...« :‬در برابر امر واقع مثل بچه کوچکی بنشین‪ ،‬و خودت را برای از دست دادن هرگونه‬ ‫رای و نظر از پیش پنداشته اماده ساز‪ ،‬هر راه و مغاکی را که طبیعت رهنومدت میسازد پی گیر و‬ ‫برو‪ ،‬چه در غیر ان صورت چیزی نخواهی اموخت‪ .»...‬اگر بخواهیم شیوه برخورد بشر با دنیای‬ ‫امروز را تحلیل کنیم‪ ،‬شاید بتوان این واگویه را یکی از کلیدی ترین جمالت دانست‪ .‬واقعیت‬ ‫این است که دنیای امروزی دنیایی است که سونامی علم و تکنولوژی ساحل ان را درنوردیده‬ ‫است و همین رهگذر خود سببی شناخته می شود که دید و درک ما نسبت به فرهنگ و هویت‬ ‫نیز تغییر یابد‪ .‬اگر فرهنگ را متشکل از واقعیت های اجتماعی بدانیم‪ ،‬می توان بیان کرد‪ ،‬محیط‬ ‫با انچه که ذهن ما در گذشته با ان اشنا بود متفاوت گردیده و افق های جدیدی پیش روی ما‬ ‫گشوده شده است‪ .‬در واقع تقابل دنیای جدید با عصر گذشته سببی گشته‪ ،‬تا جایگاه هویت که‬ ‫خود عامل منتج از فرهنگ شناخته می شود‪ ،‬در برخودهایی پارادوکسال قرار گیرد‪ .‬این برخوردها‬ ‫درک ما را از محیط اطرافمان [ به عنوان ُمدرک] تحت تاثیر خویش قرار داده است‪ .‬به گونه ای‬ ‫که سازه های نشانه ای‪ /‬معنایی گذشته در اذهان رو به رنگ باختن گذاشته و نشانه های جدیدی‬ ‫که متناس��ب با امروز ما [فضایی که امروز ما را میس��ازند] در حال شکل گیری اند‪ .‬باید گفت‬ ‫نشانه هایی که معنای محیط مصنوع ما را شکل داده و استکمال می بخشند‪ ،‬چنان با فناوری‬ ‫اطالعات (‪ )IT‬عجین شده اند که دیگر نمی توان به درستی تشخیص داد که ایا ماهیتی که‬ ‫معماری پیش روی ما قرار می دهد‪ ،‬در عصر حاضر موضوعی است منتج از فناوری و یا ان که‬ ‫متاثر از ان؟ ‪ . ...‬البته هدف این نوشتار بررسی این موضوع نیست؛ چرا که از مجال ان خارج‬ ‫است‪ .‬همچنین این نوشتار به تاثیرات منفی و یا مثبت تغییر نشانه های ادراکی ما نمی پردازد‪.‬‬ ‫بلکه نگارنده قصد دارد با در نظر گرفتن حال و اکنون [انچه که هستیم]‪ ،‬بدون نشستن بر مسند‬ ‫قضاوت به بررس��ی ویژگی ها و امکانات موجود در این درک فضایی جدید بپردازد‪ .‬نمی توان‬ ‫منکر این موضوع بود که رش��د فناوری در کنار تمامی اما و اگرها و موافقان و مخالفانش‪ ،‬به‬ ‫صورت گسترده ای در صنعت ساختمان بکار برده میشود و انچنان که شواهد گواهی می دهند‬ ‫در اینده این نفوذ گسترده تر و متواترانه تر نیز خواهد بود‪ .‬فارغ از جنبه های بحث برانگیز این‬ ‫رهگذر‪ ،‬فناوری در ارتقای صنعت س��اختمان سازی و بهروری بهینه از ان بسیار تاثیر داشته‬ ‫و نقش قابل توجهی را دارد‪ .‬به همین جهت نیز بازیگران این عرصه هر روز بیش��تر از دیروز‬ ‫به سمت استفاده از فناوری کشیده میشوند‪ .‬دفاتر معماری و مهندسی ساختمان با بروز کردن‬ ‫خویش سعی دارند گوی رقابت را به انحائی در بازار از رقبای خویش گرفته و بر دیگران سبقت‬ ‫و پیش��ی جویند‪ .‬فناوری ها و رس��انه های جدید عالوه بر انکه میانجی و واسطه بین ذهن و‬ ‫دنیای بیرون شناخته میشوند خود تبدیل میشوند به وسیله ای برای درک معنا و پیام ها‪ .‬دیگر‬ ‫طراح به راحتی میتواند خود و ذهنیات خویش را برای کارفرما بازنمایی کرده و زمینه های الزم‬ ‫را برای درک و تفس��یر و تعبیر و در نهایت باز تعریف ایده ها بگش��اید‪ .‬این ارتباطات تعاملی‪،‬‬ ‫امکاناتی را در حین طراحی برای س��ازنده و فهمنده‪ ،‬به صورت هم زمان به وجود می اورد تا‬ ‫هر یک ادراکات خود را با دیگری به اشتراک گذاشته و از برخورد های موازی یکدیگر بیاموزند‬ ‫[مساله ای که ازادی و حق انتخاب را برای تمامی ذی نفعان در حین طراحی فراهم می اورد]‪.‬‬ ‫امکان جس��تجوی ازادانه و خالقانه‪ ،‬گستره ی وس��یع تری از ایده های متحمل را پیش روی‬ ‫معماران به عنوان خالقان محیط مصنوع قرار می دهد‪ .‬در این گستره ی مشارکتی بی نهایت‪،‬‬ ‫بهبود فراگرد طراحی و در نهایت ارتقای کیفیت محصول طراحی را شاهد هستیم‪ .‬پیش بینی‬ ‫می شود به زودی با پیشرفت بیشتر فناوری امکان مفهوم افرینی به طور تمام و کمال در دستان‬ ‫افرینندگان فضا قرار خواهد گرفت‪ .‬در واقع معنا در ارتباط‪ ،‬یک کنش متقابل پویا بین فهمنده‬ ‫[کاربر‪ ،‬بیننده‪ ،‬ناقد و هر انکه ذی نفع است] با اثر معماری به وجود می اید‪ .‬فهمنده ای که خود‬ ‫مرکب است از تجربیات فرهنگی‪/‬اجتماعی‪ .‬بنابراین او کانالی است مابین اثر معماری و کنش‬ ‫فرهنگی‪ .‬در اینجاس��ت که معنا خود را به نش��ان می دهد‪ .‬در واقع معنا و هویت در اثر صرف‬ ‫دانستن خود اثر کشف نمی شود؛ بلکه اگاهی از بافت فرهنگی و تعامالت متقابل فراوانی الزم‬ ‫است تا یک معنی از درون ان کشف شود‪ .‬معنی‪ ،‬تنها انچه از ظاهر بافت زدوده به طور عام‬ ‫فهمیده می ش��ود نیس��ت بلکه حجم فراوانی از معنا عبارت است از هر نوع استنباط ضمنی و‬ ‫کنایی و تفسیری که حاصل تداعی های روانی خاص متناسب با فرهنگ فهمنده می باشد‪ .‬به‬ ‫این تقدیر‪ ،‬جهت فهم محیط جدیدی که بر ما سیطره یافته است‪ ،‬به نظر می رسد که معماران‬ ‫باید الجرم خود را همسو و هم راستا و زبان و بیان خاص امروز یعنی فناوری قرار دهند‪ .‬به این‬ ‫ترتیب میتوان در کنار تمامی بحث ها و رویکردهایی که نسبت تکنولوژی و فناوری در عرصه‬ ‫خلق فضای مصنوع وجود دارد‪ ،‬با دید نوینی به مس��اله هویت و معماری نیز پرداخت‪ .‬در اخر‬ ‫باید گفت معماری را اگر فرهنگی سازه ای بدانیم‪ ،‬نظامی متمایز است از این جهت که به عنوان‬ ‫یک نظام رمزگذارنده برای بسیاری [اگرچه نه همه ی] دیگر نظام ها عمل میکند‪ .‬مسلم است‬ ‫که تحقق تاثیرات چش��مگیر‪ ،‬چنان که تی‪ .‬اچ‪ .‬هکس��لی نیز بدان اشاره میکند داشتن دیدی‬ ‫غیر متعصب به تغییرات اس��ت‪ .‬در این مقام می توان امیدوار بود فرهنگ و هویت در تقابل با‬ ‫تکنولوژی قرار نگیرند‪ .‬بلکه این دو [در یک س��و فرهنگ و هویت در س��وی دیگر فناوری و‬ ‫تکنولوژی]‪ ،‬هریک شرط الزم دیگری برای خلق یک فضای مصنوع باشند‪.‬‬ ‫نگاهی به کتاب «فراگرد معماری در دفاتر کوچک‪ ،‬مقدمه ای بر رویکردهای مدیریتی»‬ ‫«فراگ��رد معماری در دفاتر کوچ��ک‪ ،‬مقدمه ای بر رویکردهای‬ ‫مدیریت��ی» نام کتابی اس��ت ک��ه به قلم دکتر بهرام هوش��یار‬ ‫یوسفی و نس��ترن رضوی به رش��ته تحریر در امده و از سوی‬ ‫انتشارات فکر نو چاپ شده است‪ .‬بهرام هوشیار یوسفی‪ ، ،‬دکتری‬ ‫معماری دانشگاه تکنیک وین اتریش‪ ،‬دانشیار دانشگاه اسکوده‬ ‫سوئد‪ ،‬همچنین پژوهشگر ارتباطات برای توسعه و مدیریت در‬ ‫دانشگاه های مالمو و بلکینگه سوئد است که با همراهی نسترن‬ ‫رضوی‪ ،‬پژوهشگر معماری منظر از دانشگاه تورنتو کانادا‪ ،‬دست‬ ‫به تالیف این کتاب زده اس��ت‪ .‬مدیریت فقط مختص پروژه ها‬ ‫و س��ازمان های بزرگ نیس��ت‪ .‬بلکه اهمیت مدیریت در دفاتر‬ ‫کوچک معماری تا بدان جاس��ت که می تواند ای��ن دفاتر را در‬ ‫راستای پیش��رفت و یا حتی ورشکستگی و تعطیلی قرار بدهد‪.‬‬ ‫عدم اگاهی از شیوه های مدیریتی خالقانه و نبود ساختار سازمان‬ ‫یافته‪ ،‬از مشکالت اصلی دفاتر کوچک معماری است‪« .‬فراگرد‬ ‫معماری در دفاتر کوچک‪ ،‬مقدمه ای بر رویکردهای مدیریتی»‬ ‫را می توان جزو معدود کتبی دانس��ت که دراین زمینه نوش��ته‬ ‫ش��ده است‪ .‬فراگرد طراحی که شناخته می شود‪ ،‬به معنای روند‬ ‫ایجاد یک ن��وع خوداگاهی از ابتدا تا انتهای پروژه و ش��ناخت‬ ‫مش��کالت و بازخوردهاس��ت‪ .‬در مقدمه خود کتاب امده است‬ ‫که‪« :‬بس��یار ساده انگارانه است که ساخت محیط را محدود به‬ ‫گروه متخصصان بدانیم‪ .‬برای س��اخت یک بنا عوامل متعددی‬ ‫ایفای نقش می کنن��د‪ ،‬برای مثال خواس��ته های کارفرما قطعا‬ ‫تاثی��ر فراوانی بر روی فرم نهایی دارد هرچند فرم نهایی محیط‬ ‫ساخته شده بسیار تحت تاثیر فناوری و مصالح موجود می باشد‪.‬‬ ‫عوامل متعددی در س��اخت محیط وج��ود دارند اما محدود کرد‬ ‫عوامل موثر در ایجاد محیط ساخته شده کاری سخت و احتماال‬ ‫بی نتیجه اس��ت چرا که بس��یاری از این موارد مفاهیمی ذهنی‬ ‫هس��تند که با اتخاذ نظریه ه��ای مختلف تغییر می کنند‪ ».‬یک‬ ‫پروژه بدون داش��تن مدیریت راهبردی صحیح‪ ،‬پویا‪ ،‬منسجم و‬ ‫خالقانه‪ ،‬نه تنها دارای درصد شکست و سردرگمی باالیی خواهد‬ ‫بود بلکه امکان به هدف رسیدن نیز بسیار ضعیف است‪ .‬در این‬ ‫معنا‪ ،‬علت اصلی عدم موفقیت اکثر دفاتر کوچک و تازه تاسیس‬ ‫معماری در کش��ور ما نیز‪ ،‬ضعف مدیریت و برنامه ریزی‪ ،‬عدم‬ ‫انسجام در کارکرد نیروها و به طبع ان اتالف انرژی و نیرو‪ ،‬چند‬ ‫صدایی بودن اعضاس��ت‪ .‬این کتاب ک��ه در چهار فصل تدوین‬ ‫شده اس��ت‪ ،‬می تواند راهگشای مناسبی برای معماران جوان و‬ ‫اش��خاصی که در اغاز راه هستند‪ ،‬باشد‪ .‬چرا که همراه خواننده‬ ‫شده و از همان فصل اول گام به گام شما را در مسیر راه اندازی و‬ ‫شناخت سامانه های جاری در یک دفتر کوچک معماری تا روال‬ ‫اتفاقات طراحانه در حوزه فراگرد معماری و مدیریت این فراگرد‪،‬‬ ‫راهنمایی می کند‪ .‬این کتاب که حجم زیادی نیز ندارد‪ ،‬بیشتر از‬ ‫چند ساعت از وقت شما را نخواهد گرفت ولی در عوض شما را با‬ ‫مبحث مدیریت در دفاتر معماری اشنا خواهد کرد‪ .‬کتاب «فراگرد‬ ‫معماری در دفاتر کوچک‪ ،‬مقدمه ای بر رویکردهای مدیریتی»‬ ‫مفاهیم پیچیده مدیریتی را با زبانی ساده به شما اموخته و شما‬ ‫را در این مسیر پرسنگالخ راهنمایی می کند‪ .‬مطالعه این کتاب‬ ‫میتواند چراغ راهی باشد‪ ،‬برای هر انکه درصدد ورود به بازار کار‬ ‫حرفه ای معماری و گشایش دفتر معماریست‪.‬‬ ‫موسیــقی‬ ‫‪10‬‬ ‫مشاهیر جهان‬ ‫هربرت فون کارایان‬ ‫هربرت فون کارایان در س��الزبورگ اتریش با نام هریبرت ریتر فون کارایان در ‪ ۵‬اوریل ‪ ۱۹۰۸‬به‬ ‫دنیا امد‪ .‬در اگهی درگذشت او در نیویوک تایمز از او با عنوان «مشهورترین رهبر ارکستر جهان و‬ ‫قدرتمندترین چهره در موسیقی کالسیک» نام برده شده و او را «در باالترین رده رهبران ارکستر‬ ‫قرن بیستم» قرار داده اند‪ .‬کارایان ارکستر فیالرمونیک برلین را به مدت ‪ ۳۵‬سال رهبری کرد‪.‬‬ ‫هیچکس چون هربرت فون کارایان در صحن ه بین المللی موسیقی کالسیک‪ ،‬در کنار هنر رهبری‪،‬‬ ‫چنین بر صحنه گردانی و بهر ه برداری تجاری مسلط نبوده است‪.‬‬ ‫او پس��ر یک خانواده سالزبورگی از طبقه متوسط باال با ریشه های یونانی بوده است‪ .‬جد پدری او‬ ‫در امپراتوری عثمانی به دنیا امد و در ‪ ۱۷۶۷‬به وین‪ ،‬و در حقیقت ش��هر کمنیتز در ایالت زاکس��ن‬ ‫مهاجرت کرد‪ .‬پدرش دکتر ارنست فون کارایان‪ ،‬جراح مشهوری در شهر سالزبورگ بود و خود نیز‬ ‫ساز کالرینت می نواخت‪ .‬هربرت از ‪ ۱۹۱۶‬تا ‪ ۱۹۲۶‬در موتزارتیوم شهر سالزبورگ فراگیری ساز پیانو‬ ‫را اغاز کرد‪ .‬پس از تحصیل در موتزارتیوم (‪ )۱۹۲۶‬در دانشگاه فنی وین و نیز در اکادمی موسیقی‬ ‫وین به تحصیل پرداخت‪ .‬اگرچه کارایان در ابتدا قصد داشت به عنوان پیانیست فعالیت کند‪ ،‬اما به‬ ‫رهبری ارکستر تمایل پیدا کرد و الهام بخش او در این رشته ارتورو توسکانینی بود‪ .‬دو دلیل برای‬ ‫روی اوردن او از نوازندگی پیانو به رهبری ارکستر ذکر می کنند؛ اول ان که به علت بیماری و مشکل‬ ‫تاندون یکی از انگشتان‪ ،‬یقین کرد هرگز پیانیست بزرگی نخواهد شد‪ ،‬و دوم ان که وقتی استاد او‬ ‫برنارد پامگارتنر‪ ،‬شوق و ولع فوق عادی شاگرد را دریافت‪ ،‬به او توصیه کرد به رهبری روی اورد‪ ،‬که‬ ‫یک ساز و ده انگشت پاسخگوی هیجان روحی او نخواهد بود‪.‬‬ ‫در ‪ ،۱۹۲۹‬کارایان سالومه را در فستس پیزل هاوس سالزبورگ رهبری کرد‪ ،‬و از ‪ ۱۹۲۹‬تا ‪ ۱۹۳۴‬به‬ ‫عنوان کاپل مایستر ا ِستادثیاتر شهر اولم فعالیت نمود‪ .‬در ‪ ،۱۹۳۳‬در فستیوال سالزبورگ با اجرایی از‬ ‫اپرای فاوست اولین رهبری رسمی خود را انجام داد‪ .‬سال بعد‪ ،‬و دوباره در سالزبورگ‪ ،‬کارایان برای‬ ‫اولین بار فیالرمونیک وین را هدایت کرد‪ ،‬و از ‪ ۱۹۳۴‬تا ‪ ،۱۹۴۱‬کارایان کنسرت های اپرا و سمفونی‬ ‫اپراخانه شهر اخن را رهبری نمود‪.‬‬ ‫همه چیز با «تریستان» ریشارد واگنر در اپرای برلین ـ که در ان زمان اپرای دولت پروس نامیده‬ ‫می ش��د ـ و عنوان بزرگی در روزنامه اغاز ش��د‪« .‬ادوین فون در نول»‪ ،‬اواخر ماه اکتبر سال ‪۱۹۳۸‬‬ ‫در روزنام ه «برلینر تسایتونگ ام میتاگ»‪ ،‬برای مقال ه خود عنوان «معجز ه کارایان» را برگزیده بود‪.‬‬ ‫این اغاز پیشرفت شغلی بی مانندی بود‪ .‬هربرت فون کارایان در ‪ ۲۱‬سالگی مصمم شد که پیشه ‬ ‫موسیقی را از بنیاد فراگیرد و به عنوان دستیار رهبر ارکستر‪ ،‬به تئاتر شهر اولم رفت‪ ،‬جایی که به زودی‬ ‫به نخستین رهبر ارکستر مجلسی ارتقا یافت‪ .‬هربرت فون کارایان جوان‪ ،‬در سومین ده ه زندگی اش‬ ‫برلین را تسخیر کرد‪.‬‬ ‫ناسیونال سوسیالیست ها به «ویلهلم فورت ونگلرز» اعتماد چندانی نداشتند و از همین رو‪ ،‬کارایان را‬ ‫به عنوان رقیب او علم کردند‪ .‬کارایان با چیره دس��تی از این موقعیت اس��تفاده کرد‪ .‬در سال ‪۱۹۳۹‬‬ ‫یعنی سال اغاز جنگ جهانی دوم‪ ،‬کارایان رهبر ارکستر مجلسی اپرای برلین شد و هدایت کنسرت‬ ‫سمفونی ارکستر مجلسی دولت پروس را برعهده گرفت‪ .‬بود‪ .‬پس از جنگ‪ ،‬مدت کوتاهی شغل‬ ‫رهبری ارکستر را برای کارایان ممنوع کردند‪ .‬وی در این زمان‪ ،‬با «والتر لگ» تولیدکنند ه صفحات‬ ‫موسیقی و بنیانگذار ارکستر فیالرمونی اشنا شد‪.‬‬ ‫صحنه موسیقی‬ ‫ ‬ ‫بدین سان‪ ،‬بخش دوم «معجز ه کارایان» اغاز شد‪ .‬پس از ان‪ ،‬عروج بی وقف ه کارایان در‬ ‫اروپا اغاز شد‪ .‬وی رییس هنری جامع ه دوستداران موسیقی وین‪ ،‬رئیس اپرای وین‪ ،‬مدیر هنری جشنواره ‬ ‫زالتسبورگونیزاوپرای«اسکاال»درمیالنشد‪.‬اینچندنام‪،‬نشانگردامن هبردهنریکارایاناست‪.‬‬ ‫پس از درگذشت ویلهلم فورت ونگلرز در سال‪ ،۱۹۵۴‬کارایان برای مادام العمر به عنوان جانشین او‪ ،‬رهبر‬ ‫اصلیارکسترومدیرهنریفیالرمونیبرلینشد‪.‬همکاریبافیالرمونیبرلین‪،‬خوش شانسیبزرگزندگی‬ ‫او بود‪ .‬همکاری کارایان با فیالرمونی برلین‪ ،‬مدت کوتاهی پیش از مرگ او در سال‪ ۱۹۸۹‬پایان یافت‪.‬‬ ‫هربرت فون کارایان به شخصیتی چون «رییس کل موسیقی اروپا» تبدیل شده بود‪ .‬او مانند عنکبوتی‬ ‫در شبک ه خود نشسته بود و با تارهایش‪ ،‬حیات موسیقی سد ه پیش را هدایت می کرد‪ .‬او با شرکت های‬ ‫تولید صفحه قراردادهای گوناگون داشت و سرانجام از سال ‪ ۱۹۸۳‬شرکت تولیدی خود را ساخت‪.‬‬ ‫او از هم ه وسایل ارتباطی برای نمایش و تبلیغ کارهای خود سود می برد‪ .‬بازتولید فنی برنامه های ضبط‬ ‫شدهوبهره برداریتجاریازان هانیزبخشیازراز«معجز ه کارایان»وموقعیتاستثناییبی رقیبهنری‬ ‫و رسانه ای اوست‪ ۵.‬اوریل‪ ۱۹۸۹‬کارایان هشتاد و یک سالگی خود را جشن گرفت‪ .‬در این زمان مشغول‬ ‫اماده کردن خود برای افتتاحیه فستیوال سالزبورگ با اپرای بالماسکه از وردی بود‪ .‬اما در‪ ۱۶‬ژوئیه‪ ۱۹۸۹‬و‬ ‫فقط‪ ۱۱‬روزقبلازافتتاحفستیوالدرهنگامتمریناپرابایکایستقلبیدرگذشت‪.‬‬ ‫قاب خاطره‬ ‫استاد شهرام ناظری و استاد کیخسرو پورناظری‬ ‫پرواز همای به همراه ارکستر بزرگ به رهبری‬ ‫انریکو جروال ‪ 23‬خردادماه در ش�هر تورونتو‬ ‫کانادا ب�ه روی صحنه رفت‪ .‬س�اعاتی قبل از‬ ‫اجرا همای عکس�ی از خود در کنار انریکو در‬ ‫صفحه اینستاگرامش منتشر کرد‪.‬‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫اوای��ل خردادماه بود ک��ه خبری مبنى‬ ‫بر همکارى دوباره س��یامک احصایی‪،‬‬ ‫طراح صحنه و کارگردان شناخته ش��ده‬ ‫تئاتر و سینما‪ ،‬با اعضاى گروه «پالت»‬ ‫در رسانه ها منتشر شد و به واسطه تجربه‬ ‫موفقى که در کنسرت های بهاره سال‬ ‫گذش��ته با یکدیگر داشتند‪ ،‬پیش بینی‬ ‫می ش��د که این اجراها باز هم از لحاظ‬ ‫بصری تجربه متفاوتی باشد‪ .‬اما بی تردید‬ ‫اجرای اخیر «پالت» در تاالر وحدت‪ ،‬هم‬ ‫به لح��اظ طراحی ن��ور و صحنه و هم‬ ‫از نظ��ر رپرت��وار و پرفورمنس از تجربه‬ ‫سال گذشته موفق تر و چشمگیرتر بود‪.‬‬ ‫درواقع‪« ،‬پالت» در کنس��رت هایی که‬ ‫در تاالر وحدت اجرا کرد نش��ان داد به‬ ‫روزمرگی دچار نشده و توانست بار دیگر‪،‬‬ ‫کیفیت جدیدی از اجرا را به مخاطبان و‬ ‫عالقه مندان این گروه نشان دهد‪.‬‬ ‫گ��روه «پالت» که قرار اس��ت در ادامه‬ ‫تورکنسرت های البوم «شهر من بخند»‪،‬‬ ‫تابستان س��ال جارى با مخاطبانش در‬ ‫شهرس��تان ها دیدار کند‪ ،‬خبر از انتشار‬ ‫نخستین البوم تصویرى خود داده است‪.‬‬ ‫امید نعمتى (خواننده گ��روه) درباره این‬ ‫البوممی گوید‪:‬جدیدترینخروجىرسمی‬ ‫«پال��ت»‪ ،‬اولین الب��وم تصویرى گروه‬ ‫خواهد بود که شامل چند ویدئو‪-‬موزیک‪،‬‬ ‫منتخب��ى از کنس��رت هاى «پالت» و‬ ‫همچنین مس��تندی از فعالیت های ما‬ ‫اس��ت که تابستان سال جارى منتشر و‬ ‫اطالعات دقیق تر درباره جزئیات ان به‬ ‫زودى اعالم می شود‪.‬‬ ‫روزبه اسفندارمز مطرح کرد‬ ‫گروه پالت منحل نخواهد شد‬ ‫«پالت» در کنس��رت خردادم��اه خود از‬ ‫قطع��ات جدیدى رونمای��ى کرد که به‬ ‫نظر می رسد ویترینى از البوم سوم گروه‬ ‫باشد‪ .‬روزبه اسفندارمز (نوازنده کالرینت‬ ‫و سرپرس��ت گروه) درب��اره البوم جدید‬ ‫«پالت» می گوید‪« :‬ما در حال کار کردن‬ ‫روى البوم سوم «پالت» هستیم اما فعال‬ ‫از لح��اظ زمانى‪ ،‬اولویت ب��ا پروژه هاى‬ ‫انف��رادى اعضاى گروه اس��ت‪ .‬در واقع‬ ‫پس از انتش��ار اولین البوم گروه (اقاى‬ ‫بنفش)‪ ،‬با توجه به پتانسیل ها و عالیق‬ ‫شخصى اعضا‪ ،‬تصمیم گرفتیم در کنار‬ ‫فعالیت ه��اى «پالت»‪ ،‬ه��ر یک روى‬ ‫پروژه هاى انفرادى خود نیز تمرکز کنیم‬ ‫اما با این شرط که بعد از البوم دوم (شهر‬ ‫من بخند)‪ ،‬انها را منتشر کنیم‪».‬‬ ‫به گفته روزبه اسفندارمز در حال حاضر‬ ‫امی��د نعمت��ى‪ ،‬داری��وش اذر (نوازن��ده‬ ‫کنترباس) و کاوه صالحى (نوازنده گیتار)‬ ‫مشغول کار روى پروژه هاى انفرادى خود‬ ‫هستند که قرار است هر یک از ان ها به‬ ‫زودى با انتشار یک تک قطعه‪ ،‬پروژه خود‬ ‫را به مخاطبانش��ان معرفى کنند‪ .‬گویا‬ ‫اولین البوم انفرادی اعضای «پالت» که‬ ‫ب��ه زودی ضبط ان پایان خواهد یافت‪،‬‬ ‫البوم امید نعمتى است که پس از پایان‬ ‫مراحل فن��ی و اخذ مجوزه��ای الزم‪،‬‬ ‫تابستان سال جارى منتشر و اطالعات‬ ‫دقیق تر درب��اره جزئی��ات ان به زودى‬ ‫اعالم خواهد شد‪.‬‬ ‫ام��ا از س��وی دیگر‪ ،‬برخی انتش��ار اثار‬ ‫انف��رادی اعضای یک گ��روه را اغازی‬ ‫برای پایان فعالیت هاى ان گروه قلمداد‬ ‫می کنن��د؛ در صورتی که خواننده گروه‬ ‫«پالت» معتقد است‪ :‬اولویت ما همواره‬ ‫پال��ت بوده و هس��ت؛ اما به هر حال به‬ ‫واس��طه ان که هر گروه��ی برای خود‬ ‫سبک و س��یاق ویژه ای دارد‪ ،‬نمی تواند‬ ‫تمام عالی��ق و توانمندی های اعضای‬ ‫ان را پوش��ش ده��د‪ .‬بنابراین هر یک‬ ‫از اعض��ا باید فضایی برای ارایه س��ایر‬ ‫ایده های خود در قالب یک پروژه دیگر‬ ‫در اختیار داشته باشد‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬این‬ ‫پروژه هاى انفرادى می تواند انرژى بیشتر‬ ‫و ایده هاى جذاب تازه اى را براى گروه به‬ ‫ارمغانبیاورد‪.‬‬ ‫سرپرس��ت گروه «پالت» می افزاید‪:‬‬ ‫البته در عرص��ه بین المللى هم خیلى‬ ‫از موزیس��ین هایی ک��ه در یک گروه‬ ‫فعالیت می کنند‪ ،‬ش��خصیت حرفه ای‬ ‫مس��تقل خود را نیز حفظ می کنند؛ از‬ ‫تام یورک بگیرید تا مینارد جیمز کینن‪.‬‬ ‫می توان گف��ت تقریبا تمام نوازندگان‬ ‫گروه «ریدیوهد»‪ ،‬پروژه هاى شخصى‬ ‫خود را هم منتش��ر کرده اند‪ .‬تک تک‬ ‫ما در «پالت» با انرژى زیاد به س��ایر‬ ‫اف��راد گروه ب��راى تولی��د پروژه هاى‬ ‫شخصی ش��ان کم��ک می کنی��م و‬ ‫مطمئن باش��ید ای��ن کار لطمه ای به‬ ‫فعالیت «پال��ت» نمی زند و این گروه‬ ‫همچنان ب��ا جدی��ت و صمیمیت به‬ ‫مسیر خود ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫تیرماه در تاالر وحدت‬ ‫کیسخرو پورناظری به همراه پسرانش به روی صحنه می رود‬ ‫کیخسرو پورناظری اهنگساز و نوازند ه پیشکسوت‬ ‫تنبور به همراه فرزندانش در اخرین روزهای تیرماه‬ ‫‪30‬و ‪ 31‬در ت��االر وحدت تهران به روی صحنه‬ ‫خواهد رفت‪ .‬او در بخشی از این برنامه بداهه نوازی‬ ‫تنب��ور خواهد ک��رد و در بخش��ی دیگر قطعاتی‬ ‫اهنگسازی شده برای این ساز را به اجرا در می اورد‪.‬‬ ‫کیخسرو پورناظری که بعد از سه سال در تهران‬ ‫روی صحنه می رود‪ ،‬این برنامه را در س��ه بخش‬ ‫برگزار می کند که بخش نخست تک نوازی است‪،‬‬ ‫بخش بعد از ان نیز س��ه نوازی همراه با سهراب و‬ ‫تهمورس پورناظری انجام می شود و در بخش اخر‬ ‫گروه نوازان تنبور این اس��تاد موسیقی را همراهی‬ ‫می کنند‪ .‬سهراب و تهمورس پورناظری‪ ،‬حسین‬ ‫رضایی نیا‪ ،‬سپند دادبه‪ ،‬خورشید دادبه‪ ،‬کاوه گرایلی‪،‬‬ ‫نیکناز میرقلم و علیرضا جوادی همنوازان تنبور را در‬ ‫اینبرنامهتشکیلمی دهند‪.‬کیخسروپورناظریدر‬ ‫سال ‪ ۱۳۲۳‬در محله برزه دماغ در کرمانشاه متولد‬ ‫ش��د‪ .‬پدرش‪ ،‬پرویز پورناظری‪ ،‬معروف به حاجی‬ ‫خان از شاگردان کلنل علینقی وزیری و مادرش‪،‬‬ ‫پورانداخت سرحددار موسس نخستین دبیرستان‬ ‫ملی دختران و اولین زن دیپلمه در کرمانشاه بود‪.‬‬ ‫کیخسرو از کودکی موسیقی را با ساز تار شروع کرد‬ ‫و نزد پدر کتاب های هنرستان موسیقی‪ ،‬اثار وزیری‬ ‫و ردیف موسیقی سنتی ایران را فرا گرفت‪ .‬شعر و‬ ‫ادبیات کهن فارس��ی را از مادر اموخت و محضر‬ ‫بزرگانی چون کیوان سمیعی و بهزاد کرمانشاهی را‬ ‫درک نمود‪ .‬وی در رشته مهندسی راه و ساختمان‬ ‫به تحصیل پرداخت و در سال سوم ان را رها کرد‪،‬‬ ‫چرا که ان را با حال و هوای خود هماهنگ ندید‪.‬‬ ‫پس از ان وارد رشته موسیقی در دانشکده هنرهای‬ ‫زیبای دانش��گاه تهران ش��د‪ .‬وی بعدها با حضور‬ ‫در محضر اس��تاد دادبه‪ ،‬به مدت ‪ ۱۲‬سال تاریخ و‬ ‫فرهنگ ایران باستان را نزدش اموخت‪ .‬پورناظری‬ ‫درس��ال ‪ ۱۳۵۱‬به عنوان کارش��ناس موسیقی در‬ ‫وزارت فرهنگ و هنر وقت به گرداوری و بازسازی‬ ‫نغمه های موس��یقی کردی و س��نتی پرداخت و‬ ‫سرپرستی ارکستر کردی و سنتی را تا سال ‪۱۳۵۷‬‬ ‫به عهده داشت‪ .‬کیخسرو پورناظری در سال ‪۱۳۵۹‬‬ ‫گروه تنبور شمس را بنیان نهاد و راهی نوین را برای‬ ‫گروه نوازی موسیقی تنبور پیش اهل موسیقی نهاد‪.‬‬ ‫شناخت پورناظری از ساز تنبور و اشنایی عمیق اش‬ ‫با موسیقی نواحی منطقه کرمانشاه و عالوه بر ان‬ ‫استفاده ظریف و متناس��ب از ساز دف در ساختار‬ ‫گروه فضایی را فراه��م اورد تا گروه نوازی تنبور‬ ‫ص��ورت و صبغه ای متفاوت پیدا کند‪ .‬پورناظری‬ ‫در س��ال های میانی دهه ‪ ۷۰‬به اتقاق فرزندانش‪،‬‬ ‫تهم��ورس و س��هراب تحولی جدی ت��ر در گروه‬ ‫ش��مس را کلید زد که حاصل ان اجرای بیش از‬ ‫‪ ۳۰۰‬کنسرت در داخل و خارج از ایران بود‪ .‬از اثار‬ ‫منتشر شده از کیخسرو می توان به البوم «صدای‬ ‫سخن عشق»‪« ،‬حیرانی»‪« ،‬مهتاب رو» با صدای‬ ‫شهرام ناظری و «مس��تان سالمت می کنند» با‬ ‫صدای بیژن کامکار‪ ،‬و «پنهان چودل» با صدای‬ ‫حمیدرضا نوربخش اشاره کرد‪.‬‬ ‫گردشگری‬ ‫سهشـــنبه ‪25‬خرداد ماه ‪ 1395‬سال نهم شماره ‪500‬‬ ‫‪www.honarmandonline.ir‬‬ ‫مطالبات بخش خصوصی گردشگری از مجلس دهم‬ ‫برنامه مجلس‬ ‫برای توسعه گردشگری چیست؟‬ ‫شیما رییسی‬ ‫رییس جامعه هتلداران ایران‪ ،‬رییس جامعه تورگردانان‬ ‫ایران و رییس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی‬ ‫ایرا نمطالباتبخشخصوصیگردشگریراازمجلس‬ ‫دهم مطرح کردند‪ .‬اصالح قوانین بانکی و روش های‬ ‫بانکداری‪ ،‬تصویب قوانین و نظارت بر اجرای مصوبات‬ ‫مربوط به حفظ و حراس��ت از اثار فرهنگی و تاریخی‪،‬‬ ‫وضع قوانین ضامن حقوق گردشگران‪ ،‬اصالح قوانین‬ ‫مالیاتی و کار‪ ،‬رفع قوانین مزاحم‪ ،‬مشخص کردن محل‬ ‫هزینه کرد بودجه ها‪ ،‬قوانین مربوط به بیمه و نیز تغییر‬ ‫ساختار نهاد متولی گردشگری کشور ازجمله مسائلی‬ ‫است که نمایندگان صنوف بخش خصوصی فعال در‬ ‫حوزه گردشگری خواستار پیگیری و رسیدگی به انها در‬ ‫مجلسجدیدهستند‪.‬‬ ‫عزم نمایندگان مجلس برای توسعه‬ ‫گردشگری‬ ‫ابراهیم پورفرج رییس جامعه تورگردانان ایران با اشاره‬ ‫به مصادف شدن روی کار امدن مجلس جدید با دوران‬ ‫رونق ورود گردش��گر به کشور گفت‪« :‬فرصت پیش‬ ‫امده در نتیجه چنین تحوالتی را نباید نادیده گرفت‪».‬‬ ‫ابراهی��م پورفرج ب��ا تاکید بر ویژگ��ی خاص صنعت‬ ‫گردشگری که بخش ها و الیه های متنوعی از جامعه‬ ‫را از نظر اقتصادی متنفع می کند‪ ،‬اظهار کرد‪« :‬از انجا‬ ‫که درامدهای مربوط به گردش��گری در انحصار گروه‬ ‫یا قش��ر خاصی قرار ندارد و می تواند به خوبی در نقاط‬ ‫مختلف کشور توزیع شود‪ ،‬همه اعضای مجلس شورای‬ ‫اسالمی به عنوان نمایندگان شهرهای خود می توانند‬ ‫فرصت بی نظیری را که این فعالیت اقتصادی در اختیار‬ ‫ساکنان ان شهرها قرار می دهد مدنظر قرار داده و برای‬ ‫بهره برداری حداکثری از این امکان برنامه ریزی کنند‪».‬‬ ‫به گفته وی‪ ،‬این ویژگی صنعت گردشگری‪ ،‬محرک‬ ‫و انگیزه کافی برای بس��یج شدن همه نمایندگان در‬ ‫جهت وضع قوانین تسهیل کننده توسعه این صنعت‬ ‫را به وجود اورده و در صورتی که شناخت کافی نسبت‬ ‫به گردش��گری و اثرات گسترده ان ایجاد شود‪ ،‬عزمی‬ ‫همگانی در میان نمایندگان مجلس برای توجه به این‬ ‫مساله شکل خواهد گرفت‪ .‬پورفرج تصریح کرد‪« :‬توان‬ ‫گردشگری در ایجاد اش��تغال و درامدزایی در سطوح‬ ‫مختلف جامعه در شرایطی که کشور با مساله بیکاری‬ ‫مواجه و اقتصاد کشور در شرایط رکود است‪ ،‬ضرورت‬ ‫توج��ه به این حیط��ه را به عنوان جایگزینی مطمئن‬ ‫برای کاهش وابستگی اقتصاد ایران به درامدهای نفتی‬ ‫دوچندان می کند‪ ».‬رییس جامعه تورگردانان ایران در‬ ‫ادامه خاطرنشان کرد‪« :‬از این رو ما نیازمند وضع قوانین‬ ‫تازه در خصوص توجه و احترام به حقوق گردش��گران‬ ‫ورودی به کشور هستیم ؛ قوانینی که حافظ امنیت این‬ ‫افراد بوده و از دغدغه های انها در مورد سفر به کشوری‬ ‫که تاکنون تصویر چندان مطلوبی از ان در رسانه ها ارائه‬ ‫نشده است‪ ،‬بکاهد‪ ».‬این فعال بخش خصوصی با ابراز‬ ‫امی��دواری در این مورد که افراد عالقه مند و مطلع به‬ ‫حوزه گردشگری به کمیسیون مربوطه راه یابند‪ ،‬اضافه‬ ‫کرد‪« :‬وضع قوانین کافی برایحفظداشته های تاریخی‬ ‫و فرهنگی کشور که به دلیل سوءمدیریت ها و خالهای‬ ‫قانونی با خطر تخریب مواجهند و بس��یاری از انها در‬ ‫نتیجه نبود قوانین حمایت کننده و کوتاهی متولیان امور‬ ‫تخریب شده اند‪ ،‬از دیگر وظایفی است که باید در دستور‬ ‫کار نمایندگان ملت در مجلس دهم قرار بگیرد‪ ».‬وی‬ ‫با بیان اینکه ایران‪ ،‬کش��وری تاریخی است که عمده‬ ‫گردش��گران ورودی با هدف دیدن اثار باستانی و نیز‬ ‫جلوه های فرهنگی تمدن چند هزار ساله اش به ان سفر‬ ‫می کنند‪ ،‬بر حفظ این داشته ها به عنوان سرمایه های‬ ‫اصلی گردشگری کشور تاکید کرد‪ .‬پورفرج همچنین‬ ‫خواستار تصویب قوانین الزم برای برگرداندن بانک ها‬ ‫به مس��یر اصلی کاریشان ش��د و گفت‪« :‬بسیاری از‬ ‫اس��یب هایی که امروز گریبان اقتصاد ایران را گرفته‬ ‫در نتیجه خروج بانک ها از چارچوب کاریش��ان اتفاق‬ ‫افت��اده که بازنگری در قوانی��ن موجود و وضع قوانین‬ ‫جدید ‪ ،‬می تواند این مش��کل را برطرف کند‪ ».‬به باور‬ ‫کارشناسان‪ ،‬ورود بانک ها به عرصه های کسب و کار‬ ‫از جمله واردات و صادرات‪ ،‬س��رمایه گذاری و راه اندازی‬ ‫واحدهای تولیدی‪ ،‬مانع تحقق اهداف تعریف شده برای‬ ‫بانک هاشدهوبههمیننسبتبهصاحبانصنایعاسیب‬ ‫رسانده است‪ .‬پورفرج تاکید کرد‪« :‬نمایندگان مجلس با‬ ‫توجه به این مسایل می توانند بانک ها را ملزم کنند که‬ ‫ب��ه بانکداری پرداخته و تنها در ارایه خدمات بانکی به‬ ‫مشتریان خود با یکدیگر به رقابت بپردازند‪ ».‬وی افزود‪:‬‬ ‫«ارائه تس��هیالت بانکی به فعاالن اقتصادی از جمله‬ ‫مهم ترین وظایف بانک هاست که در شرایط کنونی و‬ ‫به دلیل نابسامانی های موجود متقاضیان این وام ها را با‬ ‫چالش های زیادی دست به گریبان می کند‪».‬‬ ‫لزوم رفع قوانین مزاحم‬ ‫از دیگر سو‪ ،‬محمدحسن کرمانی رییس انجمن صنفی‬ ‫دفاترخدماتمسافرتیایراننیزبانقدفرهنگحاکمکه‬ ‫اعضای مجلس را در مقام پاسخ دهی به مردمی که انها‬ ‫را نمایندگی می کنند قرار نمی دهد به خبرنگار ما گفت ‪:‬‬ ‫«نامزدهای وارد ش��ده به مجلس‪ ،‬با دادن وعده های‬ ‫گوناگون رای مردم را به دست اورده اما در مقام عمل‬ ‫انگونهکهبایدبهاعتمادرای دهندگانشانوفادارنیستند‪».‬‬ ‫محمدحسن کرمانی ادامه داد ‪« :‬رفع قوانین مزاحم که‬ ‫کسب وکارهای گردشگری را با مشکل مواجه می کند‬ ‫ازجملهمهم ترینماموریت هاینمایندگانمجلسدهم‬ ‫است‪ ».‬اصالح قوانین کار و نیز بازنگری در مصوبات‬ ‫مالیاتیهمازدیگرمسایلیبودکهرییسانجمنصنفی‬ ‫دفاتر خدمات مسافرتی ایران بر ان تاکید داشت‪ .‬وی با‬ ‫انتقادازقوانینمالیاتیموجوداظهارکرد‪«:‬سیستممالیاتی‬ ‫کنونی با تمرکز بر بخش خصوصی‪ ،‬دیگر بخش های‬ ‫اقتصادی کشور را نادیده گرفته است که این موضوع در‬ ‫عمل به افزایش فشار بر بخش خصوصی از یکسو و‬ ‫اشفتگی و بی نظمی اداری و پولی در بخش های دولتی‬ ‫دامن می زند‪ ».‬استفاده از نظر فعاالن بخش خصوصی‬ ‫در وضع قوانین و تعامالت پیوس��ته و پایدار با فعاالن‬ ‫این بخش از جمله الزاماتی است که به اعتقاد کرمانی‪ ،‬‬ ‫اصالح رویه های معیوب کنونی را ممکن خواهد کرد‪.‬‬ ‫ویدرپایانتصریحکرد‪«:‬اختصاصبودجهبهبخش ها‬ ‫یا فعالیت های مشخص به تنهایی کافی نبوده و بسیار‬ ‫مهم است که محل هزینه کرد و نحوه تخصیص این‬ ‫بودجه ها نیز مشخص و بر انها نظارت شود‪».‬‬ ‫بازبینی مالیات بر ارزش افزوده‬ ‫در کنار این اظهارات‪ ،‬جمشید حمز هزاده رییس جامعه‬ ‫هتلداران کشور نیز بروضع قوانین جدیددر حوزه مالیاتی‬ ‫تاکید کرد و گفت ‪« :‬در حال حاضر و با تخفیف های در‬ ‫نظر گرفته شده‪ ،‬صاحبان کسب وکارهای گردشگری‬ ‫باید ‪ 12 /5‬درصد مالیات بر درامد پرداخت کنند که با‬ ‫توجه به نوپایی این صنعت در کشور و نظر به تجارب‬ ‫کشورهای موفق در گردش��گری که برای پا گرفتن‬ ‫این صنعت در کشورشان حمایت های قابل توجهی را‬ ‫برای فعاالن بخش خصوصی در نظر گرفتند‪ ،‬خواستار‬ ‫تصویب قوانین الزم برای معافیت مالیاتی هستیم‪».‬‬ ‫جمش��ید حمز هزاده ادامه داد‪« :‬مالیات بر ارزش افزوده‬ ‫یک��ی دیگر از مواردی اس��ت که باید م��ورد بازبینی‬ ‫نمایندگان مجلس جدید قرار گیرد ؛ اخذ این مالیات از‬ ‫فعاالنصنعتگردشگریباعثافزایشقیمتخدمات‬ ‫گردش��گری شده و این موضوع رشد این صنعت را با‬ ‫چالش مواجه خواهد کرد‪ ».‬این هتلدار همچنین خاطر‬ ‫نش��ان کرد‪« :‬بحث مربوط به بیمه کارکنان صنعت‬ ‫گردشگری از دیگر مسائلی است که باعث افزایش نرخ‬ ‫خدمات این بخش می ش��ود‪ .‬از این رو مجلس با ورود‬ ‫به این بخش و کاهش سهم کارفرما در پرداخت بیمه‬ ‫می تواند این مش��کل را برطرف کند‪ ».‬وی همچنین‬ ‫ضمن اشاره به اهمیت وضع قوانین در راستای تفویض‬ ‫اختیارات به بخش خصوصی اظهار کرد‪« :‬برای تحقق‬ ‫اهدافمدنظرصنعتگردشگریکشورنیازمندتغییرات‬ ‫س��اختاری در نظام اداری این بخش هستیم‪ ».‬حمزه‬ ‫زاده اضافه کرد ‪« :‬ایجاد وزارتخانه گردش��گری و جدا‬ ‫ک��ردن این حوزه از صنایع دس��تی و میراث فرهنگی‬ ‫نیز از ش��روط الزم برای توسعه این صنعت در کشور‬ ‫است‪ ».‬رییس جامعه هتلداران با بیان اینکه این جامعه‬ ‫به دنبال افزایش تعامالت و رایزنی با اعضای مجلس‬ ‫جدید است‪ ،‬خاطرنشان کرد ‪« :‬ما همچنین از نمایندگان‬ ‫مجلس دهم خواهیم خواست که در زمینه تسهیالت‬ ‫بانکی قوانینی وضع کنند و سهم بخش گردشگری را‬ ‫از منابع صندوق توسعه بیشتر کنند‪ ».‬حال که تنها چند‬ ‫روزی از اغاز به کار مجلس دهم گذشته است‪ ،‬باید به‬ ‫انتظار نشست و دید که نمایندگان این دور از مجلس‬ ‫تا چه اندازه به ش��عارهای انتخاباتی خود پایبند بوده و‬ ‫نگاهشان به س��هم گردشگری در برنامه های توسعه‬ ‫اقتصادیکشورچگونهاست‪.‬‬ ‫‪11‬‬ ‫مهمترین رویدادهای گردشگری از نگاه «هنرمند»‬ ‫از پاداش ‪8‬هزار دالری ترکیه برای جذب گردشگر‬ ‫تا بسته شدن قدیمی ترین پرستشگاه جهان و‬ ‫وعده های اژانس های مسافرتی برای المپیک ‪2016‬‬ ‫شوی اژانس های مسافرتی برای‬ ‫المپیک‪2016‬‬ ‫یک اژانس مسافرتی به صورت غیرقانونی از نام و‬ ‫لوگویکمیتهملیالمپیکبرایتبلیغتورمسافرتی‬ ‫ریو و اعزام تماشاگر به المپیک ‪ 2016‬بهره برداری‬ ‫کرده اس��ت موضوعی که با واکنش کمیته ملی‬ ‫المپیک همراه شده است‪ .‬در استانه المپیک ریو‬ ‫برخی از اژانس های مس��افرتی اقدام به تبلیغات‬ ‫تورهای مس��افراتی خود به مقص��د ریو کرده اند‪،‬‬ ‫این موضوع در دورهای قبلی المپیک و حتی جام‬ ‫جهانی فوتبال هم اتفاق افتاده است به ویژه اینکه‬ ‫برای جلب اعتماد مردم از اسم کمیته ملی المپیک‬ ‫یا فدراسیون فوتبال در تبلیغات خود استفاده می‬ ‫کنن��د‪ .‬این اتفاق در مورد المپیک ریو نیز رخ داده‬ ‫است و یک ش��رکت خدمات مسافرت هوایی و‬ ‫جهانگردی با استفاده از نام و لوگوی کمیته ملی‬ ‫المپیک به تبلغ تور مسافرتی خود پرداخت است‬ ‫اما کمیته ملی المپیک قبال اعالم کرده بود با هیچ‬ ‫اژانس مس��افرتی تفاهم نامه ای نخواهد داشت‪.‬‬ ‫کیومرث هاشمی رییس کمیته ملی المپیک اخیرا‬ ‫با صراحت اعالم کرده که باتوجه به اینکه اعزام‬ ‫تماشاگر به المپیک از وظایف کمیته ملی المپیک‬ ‫نیس��ت و در این زمینه نیز تجربی��ات تلخی در‬ ‫المپیک و س��ایر رقابت های ورزشی وجود داشته‬ ‫اس��ت‪ ،‬علیرغم ابراز تمایل برخی از اژانس های‬ ‫مس��افرتی برای اعزام افراد ب��ه ریو‪ ،‬کمیته ملی‬ ‫المپیک در این موضوع با هیچ اژانس مسافرتی‬ ‫همکارینمی کند‪ .‬اگر از ریز قیمت های اعالم شده‬ ‫برای اعزام افراد به المپیک ریو بگذریم با توجه به‬ ‫موض ع گیری کمیته ملی المپیک به نظر می رسد‬ ‫تبلیغاتبرخیاژانس هایمسافرتیبرایجلبنظر‬ ‫افراد و اعزام انها به المپیک برزیل و اصرار بر اینکه‬ ‫تنهانمایندهکمیتهملیالمپیکمحسوبمی شوند‬ ‫عملیغیرقانونیاست‪.‬‬ ‫پاداش ‪8‬هزار دالری‬ ‫برای جذب گردشگر به ترکیه‬ ‫مس��ئوالن گردش��گری ترکیه در تقالی یافتن‬ ‫بازارهای خارجی از دست رفته‪ ،‬میزان کمک نقدی‬ ‫به اژانس های مسافرتی را باردیگر افزایش دادند‪ .‬در‬ ‫حالی که کمک نقدی وزارت گردشگری ترکیه به‬ ‫اژانس هایمسافرتیمجریپروازهایگردشگران‬ ‫خارجی به این کشور مبلغ ‪ 6‬هزار دالر تعیین شده‬ ‫بود‪ ،‬اما این کمک نقدی تا پایان تابستان امسال‬ ‫‪ 30‬درص��د دیگر افزایش یافت‪ .‬بر این اس��اس‪،‬‬ ‫اژانس های مسافرتی که از تاریخ اول ژوئن تا ‪31‬‬ ‫اوت پروازهای چارتر شامل حداقل ‪ 150‬گردشگر‬ ‫خارجی را به ترکیه بیاورند‪ ،‬حدود‪ 7800‬دالر کمک‬ ‫نقدی از دولت ترکیه دریافت خواهند کرد‪ .‬روسیه‬ ‫مهمترین منبع درامد خارجی گردشگری ترکیه‪،‬‬ ‫پس از انهدام جت جنگی خود توسط ارتش ترکیه‬ ‫در ماه نوامبر س��ال گذشته میالدی‪ ،‬تحریم های‬ ‫اقتصادی را علیه ترکیه اعمال و تمامی پروازهای‬ ‫چارت��ر به مقصد ترکیه را لغو ک��رد و به یک باره‬ ‫صنعت گردشگری ترکیه که وابستگی فراوانی به‬ ‫گردشگران روس دارد را با چالشی بی سابقه مواجه‬ ‫کرد‪ ،‬بحرانی که امروز تا حدی س��خت و زیان اور‬ ‫شده که مقامات عالی رتبه ترکیه را مستاصل در پی‬ ‫یافتن راه برون رفتی از این شرایط قرار داده است‪.‬‬ ‫گردشگران سایر کشورها نیز به سبب بروز چندین‬ ‫انفجارتروریستیطیچندماهاخیربهسببمسائل‬ ‫امنیتی کمتر شهرهای ترکیه را به عنوان مقصد‬ ‫گردشگریخودانتخابمی کنند‪.‬‬ ‫قدیمی ترینپرستشگاهجهان‬ ‫بسته شد‬ ‫وزارت فرهنگ و گردش��گری ترکیه اعالم کرد‪،‬‬ ‫بازدی��د از «گوبکلی تپه» که عنوان قدیمی ترین‬ ‫پرستش��گاه زمین را یدک می کشد‪ ،‬تا پایان ماه‬ ‫دسامبر میسر نیست‪ .‬عملیات نوسازی و تعمیر در‬ ‫«گوبکلی تپه» که از مهم ترین جاذبه های تاریخی‬ ‫ترکیهوقدیمی ترینمعبدجهانمحسوبمی شود‪،‬‬ ‫بازدید از این مکان را از امروز تا ‪ ۳۱‬دسامبر متوقف‬ ‫کرد‪ .‬وزارت فرهنگ و گردش��گری این کشور با‬ ‫انتش��ار بیانیه ای در این باره اعالم کرد‪ ،‬قصد دارد‬ ‫دو سقف محافظ برای این مجموعه تاریخی بنا‬ ‫کند و برنامه هایی هم برای بازس��ازی این سازه‬ ‫دارد‪ .‬در این بیانیه علت تعطیلی موقتی این مرکز‬ ‫را اتمام پروژه های عمرانی تا زمان تعیین ش��ده و‬ ‫حفظ امنیت بازدیدکنندگان عنوان کرده است‪ .‬به‬ ‫گزارش حریت دیلی نیوز‪« ،‬گوبکلی تپه» در جنوب‬ ‫شرقی اناتولی ترکیه و شمال شهر «شانلی اورفا»‬ ‫است و به عنوان قدیمی ترین معبد بر روی زمین‬ ‫شناخته می شود‪ .‬باستان شناسان احتمال می دهند‬ ‫ش ستاره شعرای یمانی‬ ‫این جا مکانی برای پرست ‬ ‫بوده باشد‪ .‬به گفته دانشمندان‪ ،‬ستاره شعرای یمانی‬ ‫تا س��ال ‪ ۹۳۰۰‬قبل از می�لاد در پایین ترین حد‬ ‫افق بوده و تاثیر به س��زایی بر مردم باستان داشته‬ ‫است‪ .‬این معبد اولین بار در سال ‪ ۱۹۹۵‬توسط تیم‬ ‫پژوهشی متشکل از دانشمندان اهل استانبول و‬ ‫شیکاگو کشف شد‪ .‬در منطقه «تپه گوبکلی» ‪۲۰‬‬ ‫تپه باستانی کشف شده که قدمت کهن ترین ان ها‬ ‫به ‪ ۱۱‬هزار و ‪ ۶۰۰‬سال پیش بازمی گردد‪.‬‬ ‫کشف برج دوره ایلخانی‬ ‫در استان مرکزی‬ ‫با مطالعات باستان شناسی صورت گرفته در ساختار‬ ‫مدور مرکز تپه قلعه «خلچان» تفرش در اس��تان‬ ‫مرکزی به منظور شناخت تاریخ ساخت و کاربری‬ ‫محوطه‪ ،‬یکی از منحصربفردترین س��اختارهای‬ ‫معماری دوره ایلخانی کش��ف ش��د‪ .‬سید مهدی‬ ‫موسوی نیا سرپرس��ت هیات باستان شناسی تپه‬ ‫قلع��ه خلچان گفت‪ :‬یکی از برنامه های س��ازمان‬ ‫می��راث فرهنگی‪ ،‬صنایع دس��تی و گردش��گری‬ ‫استان مرکزی در سال ‪ ،٩٤‬تعیین عرصه و حریم‬ ‫تپه قلعه خلچان بود و براس��اس گمانه های ایجاد‬ ‫ش��ده در حریم محوطه تپه قلعه خلچان که یکی‬ ‫از محوطه های مهم شهرس��تان تفرش در استان‬ ‫مرکزی است‪ ،‬عالوه بر تعیین تاریخ دقیق محوطه و‬ ‫کاربری ان‪ ،‬پیگردی در ساختار مدور مرکز محوطه‬ ‫در دس��تور کار قرار گرفت‪ .‬وی گفت‪ :‬بر اس��اس‬ ‫بقایای اس��تخوان های انسانی و قطعه سفال های‬ ‫دوره ایلخانی در س��اختار مدور مرکز محوطه‪ ،‬تپه‬ ‫قلعه خلچان یک برج خاموشی از دوره ایلخانی بوده‬ ‫است‪ .‬او افزود‪ :‬این یافته از این منظر مهم است که‬ ‫همواره در بین ایران شناسان‪ ،‬شناخت دقیق نحوه‬ ‫تدفین زرتشتیان در دوره اسالمی مورد بحث فراوان‬ ‫بوده است‪ .‬به گفته وی‪ ،‬مطالعات باستان شناسی‬ ‫تپه قلعه خلچان برای نخستین بار شناختی نسبی از‬ ‫سنت تدفین زرتشتیان در دوره اسالمی را به دست‬ ‫می دهد و تا حد قابل توجهی خال تدفین زرتشتیان‬ ‫در این دوره را پر کرده اس��ت‪ .‬این باستان شناس‬ ‫بیان کرد‪:‬به غیر از نمونه برج های خاموشی متاخر‬ ‫دوره قاجار در یزد‪ ،‬کرمان و ری‪ ،‬برج خاموشی تپه‬ ‫قلعه خلچان تنها برج خاموشی تاکنون کشف شده‬ ‫از دوره اس�لامی در ایران است‪.‬وی افزود‪ :‬شباهت‬ ‫ساختاری این برج خاموشی دوره ایلخانی با نمونه‬ ‫بندیان از دوره ساسانی‪ ،‬استمرار معماری برج های‬ ‫خاموشی از دوره ساسانی تا دوره ایلخانی را نشان‬ ‫می دهد‪ .‬موس��وی نیا گفت‪ :‬ارزیابی وجود این برج‬ ‫خاموشیزرتشتیدربافتتفرشدورهایلخانی‪،‬خود‬ ‫بخش دیگری از تاریخ ایران در دوره اس�لامی را‬ ‫روشن می کند‪ .‬در واقع حضور زرتشتیان به عنوان‬ ‫یک اقلیت مذهبی در یک منطقه ش��یعه نشین‬ ‫روحیه مس��اوات‪ ،‬برابری و ازادی مذهبی مردمان‬ ‫شیعی منطقه تفرش است‪ .‬به گفته وی شهروندان‬ ‫زرتشتی همزمان با دوره ایلخانی درمنطقه تفرش‬ ‫شیعی احساس امنیت می کردند و به عنوان یک‬ ‫شهروند با حفظ تمامی حقوق شهروندی زندگی‬ ‫توام با ارامش��ی را داشته اند‪ .‬موسوی نیا افزود‪ :‬هم‬ ‫اکنون مطالعات استخوان شناسی به منظور تاریخ‬ ‫گذاری و تعیین جنسیت و مطالعات خاک شناسی‬ ‫محوط��ه در حال انجام اس��ت وانتظ��ار می رود‪،‬‬ ‫فعالیتهای باستان شناس��ی صورت گرفته در تپه‬ ‫قلعه «خلچان» بتواند در روشنگری بخشی از تاریخ‬ ‫ایران در دوره اسالمی موثر واقع شود‪.‬‬ ‫صاحب امتیاز‪:‬شـرکت جهان سبز‬ ‫مـدیرعامـــل‪:‬حسـیناحـمـدی‬ ‫مدیر مسوول‪ :‬ساجده اثنى عشرى‬ ‫زیـر نظــر شــورای ســردبیـــری‬ ‫چاپ‪:‬چاپخانهروزنامهجامجم‬ ‫شماره ‪ 500‬سه شــــــنـبه‪ 25‬خرداد ماه ‪1395‬‬ ‫سازماناگهیها‪88311361- 88311353:‬‬ ‫نشانى‪:‬تهران‪ ،‬خیابان مطهری‪ ،‬بعد ازخیابانسلیمان‬ ‫خاطر‪ ،‬خیابان اورامان‪ ،‬پلاک‪ ،43‬واحد‪2‬‬ ‫تلفکس‪88813489- 88301986:‬‬ ‫توزیع‪:‬نشرگسترامروز‬ ‫توزیعمشترکینتهران‪:‬شتابگستر‪88944361‬‬ ‫یاد باد ان که ز ما وقت سفر یاد نکرد‬ ‫به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد‬ ‫ان جوان بخت که می زد رقم خیر و قبول‬ ‫بنده پیر ندانم ز چه ازاد نکرد‬ ‫سیاوش ضمیران‬ ‫چند روز پیش اقای دبیر س��رویس به من‬ ‫ایمیل زد و از من خواست که به مناسبت‬ ‫شماره پانصدم روزنامه «هنرمند»‪ ،‬پانصد‬ ‫کلمه در مورد هرچیزی که دلم خواس��ت‬ ‫بنویس��م‪ .‬تا این ج��ا ‪ 34‬کلم��ه ام را هدر‬ ‫داده ام و تنها حدود ‪ 460‬کلمه دیگر وقت‬ ‫دارم تا برایتان از چیزی که دلم می خواهد‬ ‫بنویس��م‪ .‬یکی دو روز داش��تم به موضوعی که بشود در پانصد کلمه ان‬ ‫را ج��ا داد فکر می کردم‪ .‬بعد به این نتیجه رس��یدم ک��ه برایتان توضیح‬ ‫بدهم که چرا ایران یک کش��ور دوست داش��تنی اس��ت‪ .‬شوربختانه (که‬ ‫من این کلمه را از کلمه بدبختانه بیش��تر دوست دارم) وقتی با اطرافیانم‬ ‫در مورد ایران صحب��ت می کنم خیلی مواقع با دو دیدگاه کامال افراطی‬ ‫مواجه می ش��وم‪ .‬یک دس��ته که حتما تا حاال با ان ه��ا برخورد کرده اید‬ ‫همان هایی هس��تند که مثل طرفداران پر و پا قرص تیم بارسلونا بیست‬ ‫و چه��ار س��اعت روز و هفت روز هفته با غ��رور و تعصب در مورد خون‬ ‫پاک اریایی حرف می زنند و فیسبوک شان پر است از ستودن هزار و یک‬ ‫المان اریایی و متاسفانه گاهی نکوهش اقوام یا کشورهای دیگر (بیشتر‬ ‫همس��ایه)‪ .‬یک دسته هم هس��تند که چنان به کشور و مردمانشان بد و‬ ‫بیراه می گوین��د انگار که مثال میراث خانوادگی ش��ان را با همدیگر باال‬ ‫کشیده ایم و یک نوشابه هم رویش‪ .‬خیلی ها هم بین این دو سمت افراط‬ ‫و تفریط ان وسط ها ایستاده اند‪ ،‬دالیل خوبی برای دوست داشتنش دارند‬ ‫و ب��ه هرحال چیزهایی هم هس��ت که باب گله و ش��کایت را برای ادم‬ ‫باز می گذارد؛ مثل این که اگر یک روز تصمیم به مس��افرت خارج کشور‬ ‫بگیرید یا باید دو سه سال تو صف گرفتن ویزا باشید یا اینکه کشورهایی‬ ‫مثل سیشل و میکرونزیا و سنت کیتس و نویس و نیووی و جزایر کوک‬ ‫را انتخاب کنید (این اسم ها واقعی هست و من از خودم در نیاورده ام)‪.‬‬ ‫به نظرم هرکس��ی باید همیش��ه چند تا دلیل اماده توی جیبش داش��ته‬ ‫باش��د که اگر ازش پرس��یدند خوب حاال چرا به ایرانی بودنت می نازی‬ ‫ان ه��ا را یکی یکی رو کند و تک دل طرف مقابل را ببرد‪ .‬مخصوصا به‬ ‫ان هایی که با انبوهی از غرولند درباره ی ایران‪ ،‬ش��ما را با دلیل هایشان‬ ‫بمب��اران می کنند‪ .‬خواس��تم خدمت ش��ما عرض کنم که م��ن ایران را‬ ‫به خاطر تحریرهای اواز ش��جریان و ش��هرام ناظری دوس��ت دارم؛ به‬ ‫خاط��ر تک نوازی های کیهان کلهر در شوش��تری و ب��ه خاطر لحظه ای‬ ‫ک��ه محمدرضا لطفی در قطعه ی «ایران ای س��رای امید» چنان زخمه‬ ‫بر س��یم های تارش می کوبد که اش��ک ناخوداگاه تو چشمان ادم جمع‬ ‫می ش��ود‪ .‬این ها را تو هیچ کش��ور دیگری نمی توانید پیدا کنید‪ .‬بله بله‬ ‫کش��ورهای دیگر هم فرهنگ و موسیقی خودش��ان را دارند و کلی هم‬ ‫قابل احترامن��د‪ .‬ولی این ها امضای ما هس��تند‪ .‬اگر یک موجود فضایی‬ ‫ی��ک روز روی کره ی زمین ف��رود امد می تواند ای��ران را به خاطر این‬ ‫ویژگی های منحصر به فرد از بقیه ی کشورها تمیز دهد‪ .‬و بعد من ایران‬ ‫را به خاطر لحظه ای دوس��ت دارم که حافظ کنار اب رکن اباد نشست و‬ ‫روی یک تکه کاغذ نوش��ت‪« :‬بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی‬ ‫یافت‪ ،‬کنار اب رکن اباد و گلگش��ت مصال را»‪( .‬به دویست کلمه اضافه‬ ‫احتیاج دارم تا این یادداشت را تمام کنم) و بعد به خاطر ان میلیون ها تار‬ ‫و پودی که توس��ط بافندگان ناش��ناس در گوشه کنار کرمان و کاشان و‬ ‫تبریز به هم بافته شده اند تا کره زمین را با قالی ایرانی فرش پوش کنند‪.‬‬ ‫و بعد به خاطر ان دو پیرمرد دس��تار به سری که طرف های سال ‪1385‬‬ ‫در یک ظهر تابستانی زیر سایه درختی در شهرک سعدی سنندج نشسته‬ ‫بودن��د و تخته نرد بازی می کردند و چنان طاس را می انداختند و مهره ها‬ ‫را ب��ر روی زمین بازی می کوبیدند و چنان با ش��عف بازی می کردند که‬ ‫یک لحظه احس��اس کردم ان جا مرکز زمین است و تمام شور و هیجان‬ ‫دنیا بر روی ان صفح ه چوبی و معرق کاری ش��ده تخته نرد جمع ش��ده‬ ‫است و من می توانم برای شما تا پنج هزار کلمه ی دیگر هم بنویسم که‬ ‫چرا ایران یک کش��ور دوست داشتنی است؛ از هنر و موسیقی و خطاطی‬ ‫و ادبی��ات بگیرید تا کوچه پس کوچه های محله یوس��ف اباد تهران و پل‬ ‫مارنان اصفهان و خانقاه نقشبندی های سنندج‪ .‬با این حال مجالی نیست‬ ‫و م��ن همین االن ح��دود ‪ 200‬کلمه بیش��تر از حد مجازم برای ش��ما‬ ‫نوش��ته ام‪ .‬فقط یادمان باشد که به جزئیات پیرامونمان بیشتر دقت کنیم‬ ‫و قدر چیزهایی که داریم را بدانیم و س��عی کنیم کمتر در دس��ته بندی‬ ‫افراطی ها و تفریطی ها قرار بگیریم‪.‬‬ ‫و البته پانصد شمارگی روزنامه «هنرمند» هم مبارک‪.‬‬ ‫«هنرمند» نوش��ت‪ :‬سیاوش ضمیران ساکن سینت لوییس امریکا است‪.‬‬ ‫گفتیم ش��اید با بی��ان این نکته خاله زنکی از پش��ت صحنه یادداش��ت‪،‬‬ ‫جالب تر جلوه کند!‪.‬‬ ‫اذان ظهر ‬ ‫غروب افتاب ‬ ‫اذان مغرب ‬ ‫اذان صبح فردا ‬ ‫طلوع افتاب فرد ا‬ ‫هر کس هدایت را از کسى که اهل ان نیست‬ ‫بخواهد‪ ،‬گمراه شود‪.‬‬ ‫امام علی (ع)‬ ‫سیستم مدیریت کیفیت‬ ‫‪H O N A R M A N D I N T E R N A T I O N A L N E W S P A P E R‬‬ ‫‪ 212+500‬کلمه برای اینکه چرا ایران‬ ‫یک کشور دوست داشتنی است‬ ‫اواقتشرعی‬ ‫پشت صحنه‬ ‫‪ISO 9001 : 2008‬‬ ‫‪1‬‬ ‫طراح جدول‪ :‬رسول نادری‬ ‫‪1‬‬ ‫‪ 1‬پ‬ ‫‪ 2‬ی‬ ‫‪ 3‬ر‬ ‫‪ 4‬ا‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪4‬‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫س م‬ ‫م‬ ‫پ‬ ‫ن‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ل‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ا‬ ‫ک‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫‪ 10‬ن‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫و‬ ‫س‬ ‫ن‬ ‫‪ 12‬ر‬ ‫ا‬ ‫‪ 5‬ن‬ ‫‪ 6‬ش ر‬ ‫‪ 7‬ه‬ ‫‪ 8‬ر‬ ‫‪9‬‬ ‫د‬ ‫‪ 11‬ا‬ ‫‪ 13‬د‬ ‫‪ 14‬و‬ ‫‪ 15‬ن‬ ‫م‬ ‫ن‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪7‬‬ ‫‪15 14 13 12 11 10 9‬‬ ‫‪8‬‬ ‫خ‬ ‫ت‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ن‬ ‫ج‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ج‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ه‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫خ‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫‪7‬‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ت‬ ‫ا‬ ‫گ‬ ‫س و‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫‪9‬‬ ‫س ت‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫‪11‬‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫ت‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫‪6‬‬ ‫ر‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫ل‬ ‫ی‬ ‫و‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫ا‬ ‫ج‬ ‫‪5‬‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫م‬ ‫س ی‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫‪4‬‬ ‫س ی‬ ‫ت‬ ‫ر‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫ت‬ ‫‪3‬‬ ‫س‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6 5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪15 14 13 12 11 10 9‬‬ ‫‪2‬‬ ‫پاسخ جـدول شـماره قـبل‬ ‫‪6‬‬ ‫سیستممدیریتکیفیت‪-‬رضایتمندیمشتری ‪ISO 10004:2012‬‬ ‫طــــرح روز قاچاق کاال؛ خنجری بر پشت ملت‬ ‫شاخص فالکت در اقتصاد بنا به تعریف اقتصادانان از جمع نرخ بیکاری و نرخ تورم‬ ‫در یک اقتصاد به دست می اید‪ .‬این یک فرضیه پذیرفته شده است که باال رفتن‬ ‫نرخ بیکاری و نیز نرخ تورم در یک اقتصاد تبعات اقتصادی و اجتماعی غیر قابل‬ ‫اجتنابی خواهد داشت‪ .‬به ویژه ارتباط مستقیم بین نرخ رشد جرم و جنایت در یک‬ ‫جامعه و شاخص فالکت وجود دارد‪ .‬جمال باال بخشی از حرف هایی بود که یکی‬ ‫از مهمانان رئیس در جلسه دیروز داشت می گفت البته من در حین سرچ عکس‬ ‫بصورت ناخواسته شنیدم (توفیق اجباری) اینقدر که صدای این بنده خدا بم بود‪...‬‬ ‫ظاهرا ساختار و برنامه های جدیدی برای روزنامه دردست اقدام است این روزها‬ ‫رفت امد به اتاق رئیس مان زیاد شده‪ ...‬راستی یادم رفت بگم از امروز با پشت صحنه‬ ‫انعکاسلحظه هایپشتصحنهانتشارکارهایروزنامهخدمتتانهستیم‪.‬چندسال‬ ‫پیش اونوقت هایی که هنرمند هفته نامه بود باکس پشت صحنه را داشتیم کم و‬ ‫بیش با استقبال هم روبرو شد یه دفعه یه چیزی را که نباید می گفتم‪ ،‬گفتم کال‬ ‫محو شدم‪ ...‬تا فردا‪...‬‬ ‫‪2 1‬‬ ‫‪13:04‬‬ ‫‪20:21‬‬ ‫‪20:42‬‬ ‫‪4:01‬‬ ‫‪5:48‬‬ ‫سال‪1395‬‬ ‫د‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫ت‬ ‫ش و‬ ‫ی‬ ‫ش‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ن‬ ‫س ت‬ ‫‪8‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪14‬‬ ‫افقی‪:‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪-1‬چهره موردنظر‪-‬دارائیها‪-2‬چاره اندیشی‪-‬زمین پشته پشته‪-‬چهره‬ ‫تلویزیونی‪-3‬درحال دویدن‪-‬نشان‪-‬گل کرشمه!‪-4‬عالمت جمع‪-‬سمبل‪-‬‬ ‫اشنا‪ -‬من وشما‪-5‬ضمیروزنی‪-‬واحدپول چین‪-‬مقابل خنده‪-6‬کشورصنعتی‪-‬‬ ‫دربستنی سازی کاربرددارد‪-7‬پهلو‪-‬جایز‪-8‬خاک صنعتی‪-‬محل ومکان‪-‬بوی‬ ‫ماندگی‪-‬شریک زندگی مرد‪-9‬گندم سوده‪-‬خداوند‪-10‬محروم‪-‬ازخبرگزاریهای‬ ‫کشورمان‪-11‬معراج مومن‪-‬ازماههای خارجی‪-‬بیماری‪-12‬حرف ندا‪-‬سوغات‬ ‫ساوه‪-‬سوگ وعزا‪-‬عددماه‪-13‬چرک وزخم‪-‬زین وبرگ اسب‪-‬مرکبدان‬ ‫‪-14‬ارزوها‪-‬سیاه‪-‬گذران زندگی‪-15‬درخت چتری‪-‬ازنمایشهایش‬ ‫عمودی‪:‬‬ ‫‪-1‬درجه‪-‬خواننده این سرودمعروف است‪-2‬مخالف‪-‬شهرارزو‪-‬خانه بزرگ‪-‬اشاره‪-3‬حبس‬ ‫سنگین‪-‬رشد‪-‬خلیجیدرهندوستان‪-‬خزندهگزنده‪-4‬ازالیافپالستیکی‪-‬احترام‪-‬ازکلمات‬ ‫استثنا‪-‬دادنی رسواگر‪-5‬شهری نزدیک تهران‪-‬سماوی‪-6‬کشتی جنگی‪-‬اثری ازمحمدقاضی‬ ‫‪-7‬شعله اتش‪-‬بیماری‪-‬موش خرما‪-8‬اهلی ودست اموز‪-‬زورمند‪-9‬اهسته‪-‬مادرعرب‪-‬پنهان‬ ‫نمودن‪-10‬تاخیر‪-‬سخاوتمند‪-11‬قافله‪-‬محکم‪-12‬فلز سرخ‪-‬سازمان جهنمی امریکا‪-‬کلمه‬ ‫تصدیق‪-‬قابله‪-13‬نرم‪-‬نزدایرانیان است وبس‪-‬سرد‪-‬نیم سال تحصیلی‪-14‬رهبر‪-‬ازدرندگان‪-‬مردم‬ ‫قرانی‪-‬حرفندا‪-15‬ازالبومهایش‪-‬کمک‬ ‫اخبار دیدنی‬ ‫مسابقات یورو‪ 2016‬فرانسه در حال برگزاری است‪ .‬پیروزی دو بر صفر المان‬ ‫در مقابل اوکراین| یوفا‬ ‫در مراسمی که به مناسبت نود سالگی ملکه انگستان برگزار شد یکی از نگهبانان در حال‬ ‫رژه غش کرد| رویترز‬ ‫عباس اخوندی وزیر راه و شهرسازی و محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی در جلسه‬ ‫علنی مجلس شورای اسالمی روز بیست وچهارم خرداد حاضر شدند| فارس‬ ‫نمایش جنگ های رم باستان در جشنواره رمی سایت باستان‬ ‫شناسی در اتریش|رویترز‬ ‫مراسم تشییع پیکر زنده یاد حمید سبزواری روز دوشنبه با حضور گسترده مردم و مسئوالن فرهنگی کشور در‬ ‫حوزه هنری سازمان تبلیغات اسالمی برگزار شد| تسنیم‬ ‫کسب مقام قهرمانی در مسابقات کشتی ازاد برای ایران در خاک امریکا‪ .‬شیرمردان ایران برای قهرمانی در نیمه‬ ‫نهایی امریکا را در خانه شکست داد و در فینال موفق شدند روسیه را ‪ 3-5‬شکست دهند| مهر‬

آخرین شماره های روزنامه هنرمند

روزنامه هنرمند 2407

روزنامه هنرمند 2407

شماره : 2407
تاریخ : 1403/10/03
روزنامه هنرمند 2406

روزنامه هنرمند 2406

شماره : 2406
تاریخ : 1403/10/02
روزنامه هنرمند 2405

روزنامه هنرمند 2405

شماره : 2405
تاریخ : 1403/10/01
روزنامه هنرمند 2404

روزنامه هنرمند 2404

شماره : 2404
تاریخ : 1403/09/28
روزنامه هنرمند 2403

روزنامه هنرمند 2403

شماره : 2403
تاریخ : 1403/09/27
روزنامه هنرمند 2402

روزنامه هنرمند 2402

شماره : 2402
تاریخ : 1403/09/26
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!