روزنامه هنرمند شماره 1660
روزنامه هنرمند شماره 1660
ویژه نامه هنرمند فروردین ماه 1401شماره 1660قیمت 50000 :تومان
یادداشت اختصاصی «محمد رضا گلزار »
به و یژه نامه نوروزی «هنرمند»:
ارزویی برای
ایرانیان در
تحویل سال 1401داروهای رایجی
که مقصران ابتال
به چاقی هستند!
به همراه مصاحبه هایی با ؛
سمیرا حسینی ،باربد بابایی،
صحرا اسدالهی،مرجان مومنی،
طاهری و...
هانیه غالمی ،شیوا
رژیم تک بعدی
عوارض
جبران ناپذیر است
یادداشت هایی از ؛
مژده لواسانی ،سینا فرحی،
مجید انصاری ،رائین خانزاده،
کیمیا خلج و...
بدتر ین توصیه های
رژیمی برای کاهش وزن!
یادی از هنرمندانی که
سال 1400از میان ما رفتند
درباره کنسرت مشترک فرزاد فرز ین
و الیاس یالچینتاش ،نوروز 1401در ترکیه
دیدار در استانبول...
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 1 |1401
برای درمان چاقی
روی بالن معده
حساب نکنید!
فراز و نشیب های سینمای
ایران در سال 1400 صفحه 1
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 2 |1401 صفحه 2
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 3 |1401 صفحه 3
پیامبر صلىاهللعلیهواله :
اگر می توانید هر روز را ،نوروز کنید؛
یعنی در راه خدا به یکدیگر هدیه بدهید
و با یکدیگر پیوند داشته باشید.
مدیر مسئول و صاحب امتیاز:
مهدی احمدی
اعضایتحریریه:
عباسعلی اسکتی -افشین علیار-
مونا کریمی -ستی موالیی-علی نجفی-
رضا پورزارعی-علیرضا صفرنژاد-
بهمن بابازاده-نغمه افشار-فاطمه صفرنژاد-
امین سرابندی-حسین کاهه-
امین کردبچه چنگی -دانیال جراحی-
سپیده ارمان -پیمان یاحقی-مریم ناظران-
نوا ذاکری
طراح گرافیک و صفحهارایی:
ندا رضائی بدر
عکس جلد:
امیررضارعیتی
چاپ و صحافی:
نقشنیزار
نشانى :تهران ،نارمک ،خیابان جانبازان غربی ،مجتمع اداری و تجاری پالمیرا ،پالک ،1211واحد 403
تلفن77851725 - 77851437 :
کدپستی1645661965 :
instagram.com/honarmandonline
telegram.me/honarmandnews
www.honarmandonline.ir صفحه 4
مهدی احمدی
صاحب امتیاز و مدیرمسئول
فصل بهار امد و رنگ بهار نیست
اردی جهنم است زمانی که یارنیست*
*مطلعی از اشعارعلی رضا بدیع
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 5 |1401
ســالی که از پس و پیش ما گذشت نه صرفا برای ما و همکاران ،بلکه برای عمده مردمان این سرزمین و همه
اهل زمین ،ناگوارترین و سخت ترین انات و سال های عمررفته بود؛ فوت نابهنگام حسین احمدی برای هیچ
کدام از ما و همکاران رســانه و دوستان ،قابل باور نبود و نیست .سال 1400سال شومی بود؛ کمتر خانواده ای
را بتوان سراغ داشت که دراین سال سیاه ،داغدارعزیزی نباشد.
اما چه چاره که گریز و مفری از این چارچوب دنیا ،جز به رفتن و درگذشــتن و صبر وامانده ها در ایین فراغ
و سوگ رفتگان نیســت .صبر بر مصیبت و پناه بردن به دامان حضرت رب در حکومت و قلمروی که امکان
فراری از ان نیســت؛ بارها از توصیه راهبران و راهنمایان حضرتش بر ما سرگشتگان بوده است .پناهی که
امیدبخش می شود و ارامشی که از پی این امید شبیه به ایمان به روزهای روشن و خوب نویدمان می دهد!
در طول این ســالهای فعالیت رســانه ای به خوبی تجربه کرده ایم که تعامل پویــا و متقابل خوانندگان با
مطبوعات و رســانه ها ،همواره یک فرایند اجتماعی موثر و فرهنگ ساز است و مخاطب را به درک و تعاریف
تازه ای از ابعاد زندگی اش می رســاند؛ همان عنوان و عبارت رسالت مطبوعاتی و تنویر افکار عمومی که در
قانون و اخالق این حرفه سخت و زیان اور نیز پیش بینی و اشاره شده است.
نهاد خطیر و امر اگاهی بخشی و اموزش ،بدون حضور و پشتیبانی رسانه ها ،اعم از روزنامه ها و پایگاه های
خبری و نشریات نهادینه نمی شود و منتقل نمی گردد .بدنه و توده مردم از این پنجره و مدرسه ،بدون اینکه
دیگر نیمکت نشــین نظامات رسمی اموزش و حاکمیت ها باشند همواره و ازادانه انتخاب گر و کنشگر بوده
اند و اموخته اند و از پس ان ،تجربه ها اندوخته و زیسته اند.
هنر؛ سینما ،تئاتر ،موسیقی ،ادبیات و از این دست از مسیر رسانه ها با مخاطب خود دیدار می کنند و به هم
می پیوندند.
این گونه از مخاطبان ،مشتریانی پرو پاقرص برای تولیدات فرهنگ و هنر و شتاب دهنده های جریان هنر در
جامعه هستند .ان ها حاال دیگر به این راحتی ها از رسانه مطلوبشان دل نمی کنند و جنس شناس خوبی شده
اند و سره تولیدات رسانه ای رسمی و سالم و با هویت را از ناسره دروغ و دغل های کاذب تشخیص می دهند؛
هم ایشان در تمام این سال های طوالنی همراه و یاور ما بوده اند و سپاسگزار ایشان هستیم.
از میان اصطالحات شوفرها معروف است که می گویند :اگرم تو نزنی ،بهت می زنن؛ حاال این حکایت امثال
ما معدود رسانه های فرهنگی و هنری موجود و غیرسیاسی شده است .متاسفانه ساحت هنر
و فرهنگ هم مثل ســاحت وزرش ،بیش از هر زمان دیگری الوده به سیاست و سیاست
زدگی شده است و شاید دراین ایام ،سیاسی ترین و داغ ترین روزهایش را تجربه می
کند .لذا اگر نخواهی و نخواهیم که در این ســاحت سیاســی بیندیشیم و بنویسیم
وعمل کنیم ،خواه ناخواه سیاســی ات می کنند و می نویسند و می شمارند؛ این
همان حس ناامن و ترس مدام قضاوت و داوری و کنترل شــدن توســط مدیران
سیاسی و سایه همواره ســنگین حاکم براهالی رسانه بوده است که گویا از این
هم ،راه مفر و امکان فراری نیست.
قطار زندگی در پایانه هزار و چهارصد هجری خورشیدی ،مسافران نام اشنا
و دوستان و عزیزان بیشماری را با صد افسوس و فغان از اهالی فرهنگ و هنر
و رســانه و مردم با خود به ابدیت برد؛ یادشان گرامی و نامشان مانا باد .این
قطار همچنان می رود و سوت می کشد و دود می کند و مسافرانش برایمان
دست تکان می دهند...
در این شــلوغی ایام و سرگشتگی واماندن و داغداری های مدام،
به امید یاری و پناه حق امیدواریم؛ که بتوانیم بایستیم تا افقی را
نمایان کنیم و باشیم ،شــاید تا خاطره صدای سوتی دیگر و رد
دودی دیگر...
دعایمان کنید ،دعایتان می کنیم .به امید حق و دیگر هیچ! صفحه 5
وقتی نفس های سال به شماره می افتد
مژده لواسانی
mozhdeh_lavasani
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 6 |1401
وقتی نفس های سال به شماره می افتد ،بیشتر از هرچیز ،با خودم مرور
می کنم همه ی روز و شــبهایی که قرار اســت در یک چشم به هم زدن
تبدیل به سال گذشته شوند و تو را به یک اینده ی در راه ،تحویل دهند.
جاده ،تحویل بهار داده می شــود و تو دل دل می کنی برای تحویل حال
زندگی ات به بهترین حال ...که یا محول الحول و االحوال...
با خودم مرور می کنم همه روز و شب هایی که گاه با لبخند و گاه با گریه
سر شده است و فکر میکنم ،کدامشــان ارزش لبخند و غصه را داشته و
کدامشان اشتباه بوده و بی ثمر...
نفس های ســال که به شــماره می افتد انگار بهتر میتوانی به گذشــته
برگــردی ،تامل کنی و فکر کنی به تک تک لحظه هایی که حاال چیزی
جز خاطره نیستند و خوشبخت خواهی بود اگر اسم این خاطرات ،تجربه
باشند در زندگی ات...
من هیچ وقت خوش استقبال و بد بدرقه نبوده ام اما بدرقه ی سال کهنه
برایم همیشه راحت تر است ،می توانم نفس راحتی بکشم و خدا را شکر
کنم که این سال هم گذشت ،خوب یا بد...
این که نمانده است و می گذرد ،این که تو را در سکون و سکوت
نمی گذارد ،این که هم غمش رفتنیی و هم سرورش نماندنیست،
یعنی حواست باشــد که همه چیز در گذر است و هیچ چیز
قطعی نیست و تو می مانی و چمدانی از خاطره...
این همه ی سهم ما از سال رفته است!
هر سال با حس عجیبی به استقبال بهار می روم ،وقتی
جانم از یک خزان پر می شود و از سوز زمستان لبریزم،
شــکنند ه تر از همیشه ،تنها مژده ی بهار است که
تاز ه ام می کند و اعتماد قدم هایم می شود...
به این فکر می کنم که هر چه بود و نبود ،نگران
و ارام ،تلخ و شــیرین ،سخت و اسان ،بغض و
لبخند ،مهر و کینه ،همه و همه گذشته است
و خوب و بدش فقط خاطره ی به جا مانده
ای است که گاه دلت را خوش می کند و
گاه ازرده...
ما از پاییز عبور می کنیم ،زمســتان را
می گذرانیم و به تو می رسیم...
حاال می شــود در هوای تازه شدن،
نفس کشید!
بهار را نفس می کشــم و جانم را از
امید پر می کنم ...دلم قرص است
که محول الحــال ،حال ما را هم
دگرگون می کند و با قلم تقدیر،
بهترین ها را رقم می زند
اگر زمستان هم باشی به تقویم
زندگی ،بهار برمی گردد... صفحه 6
«باربد بابایی» مجری ،بازیگر ســینما ،تئاتر و تلو یز یون:
نوروز ایده ال یعنی حال همه مردم خوب باشد
امســال با بازی در فیلم «نمور» در جشنواره حضور داشتید ،چگونه تجربه ای بود و دوست
دارید تکرار شود؟
خدا را شکر! البته من تجربه سریال ،تله فیلم و این قصه ها را در حوزه نمایشی داشته ام اما در واقع
نمور اولین تجربه سینمایی من بود ،اینکه خروجی خوبی داشت یا نه را نمی دانم اما در کنار بچه ها
تجربه خوبی بود ،خدا را شکر پیشنهاد بازی هم امده است و انشاهلل در سال جدید بتوانم پررنگتر،
زیباتر ،جذابتر و خوشگلتر یک کار سینمایی دیگر داشته باشم.
نقشی در میان فیلمهای ایرانی بوده که دوست داشته باشید شما ان را بازی کرده بودید؟
نقش خاصی نبوده است ولی خیلی دوست دارم اگر تجربه ای در حوزه نمایشی دارم کاراکترهایی
باشد که با خودم خیلی فاصله داشته باشد ،من را به چالش بکشاند و مثل کاراکتری که در سریال
خودخواسته داشته ام بتوانم فضای متفاوتی را ایجاد کنم ،امیدوارم یک نقش متفاوت به من پیشنهاد
شود .
باربد بابایی
barbodbabaee
سال اینده به عنوان تهیه کننده با یک فیلم در جشنواره خواهید بود؟
احتمال اینکه تهیه کنندگی یک فیلم را انجام بدهم خیلی زیاد است ،با دو تا از کارگردانهای خوب
صحبت هایی داشته ایم که اسمشان را نمی اورم چون خودتان می دانید در این کار یک سیب را که
باال می اندازید هزار چرخ می خورند تا پایین بیاید ،امیدوارم که بتوانم در مقام تهیه کننده یک کار
خوب داشته باشم و تنها احتمالی که می تواند این را موضوع را کنسل کند این است که برنامه های
تلویزیونی وقتم را بیش از حد بگیرد ولی تالش می کنم که این کار را انجام بدهم.
یک نوروز ایده ال برای شما با سفر به کجا و همراه کدام شخصیت جذاب می شود؟
بگذارید یک شــکل دیگر جواب سوالتان را بدهم ،سفر رفتن یا با چه کسی سفر رفتن به نظر من
سوژه اصلی ایده ال شدن یک نوروز نیست ،مطمئن هستم این حرفی که االن می زنم برای همه و نه
فقط من ایده ال است ،نوروز ایده ال نوروزی است که وقتی از در خانه بیرون می اییم یا مسافرت
می رویم حال تک تک مردم انقدر خوب باشد که خنده در جامعه جریان داشته باشد ،نوروز ایده
ال نوروزی است که مردم سرزمین من با یک حال خوب و انرژی باال و انگیزه زیاد و امید به زندگی
سال جدید را شروع کنند پس با چه کسی و کجا برویم بهانه است.
فصل تازه «زوجی نو» را در سال هزار و چهارصد و یک شاهد خواهیم بود یا با چالش جدیدی
از طرف شما روبرو می شویم؟
ما ضبط فصل جدید زوجی نو را در اذر ماه هزار و چهارصد شروع کرده ایم و تا پایان اردیبهشت هم
ادامه دارد که پخش ان هم تا یک هفته مانده به شروع ماه محرم ادامه دارد ،یعنی تقریبا
اوایل مرداد و اگر بخواهد فصل تازه ای داشته باشد در شش ماه دوم سال هزار و
چهارصد و یک این اتفاق رخ می دهد که حاال باید ببینیم خدا چه می خواهد
و ایا قسمت است من دوباره در زوجی نو باشم یا نه ،اما اگر قرار باشد سال
بعد در زوجی نو باشم قطعا به شکل این زوجی نو که مردم امسال و سال
گذشته تماشا کرده اند نخواهد بود و یک برنامه کامال متفاوت است.
عکس :فائزه سلیمیان
faezehsalimian
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 7 |1401
یک ارزو برای خودتان و مردم ایران؟
فکر می کنم این سوال را جواب داده ام اما دو ارزوی خیلی بزرگ
دارم و ایــن را واقعا از ته قلبم می گویــم ،اول اینکه برای همه
سالمتی باشد و این مهمترین ارزویی است که همه باید برای هم
داشته باشیم ،دوم اینکه امیدوارم در سال جدید ما در کشور
خودمان که در این چند سال همه سختی هایی را در اندازه های
خودشان تحمل کرده اند سالی خوب و برای همه مردم ارامش
و اســایش و سالمتی و امنیت مالی و کاری باشد ،سال خیلی
خوبی را برای همه ایرانی ها ارزو می کنم. صفحه 7
درباره کنسرت مشــترک «فرزاد فرز ین » و «الیاس یالچینتاش» نوروز 1401در ترکیه
دیدار در استانبول...
بهمن بابازاده
bahman_babazadeh1
فرزاد فرزین همیشه جزو پیشــروترین خواننده های پاپ
ایران در سالهای اخیر بوده و نقشی انکار ناپذیر را در برخی
اتفاقات مهم در صنعت موســیقی و کنسرت ایران داشته
اســت .فرزاد فرزین از اولین چهره هایی بود که کنسرت
هایش در ایران با اضافه شدن پرفورمنس و شوهای جذاب،
به انتخاب نخست بسیاری از دوستداران موسیقی تبدیل شد
و به مرور با کارگردانی های جالب در حوزه نمایش کنسرت
هایش ،فاصله خود با دیگر خواننده ها را بیشتر و بیشتر کرد.
او که این روزها بازار حضورش در سینما و سریال ها ،داغ تر
از حضورش در حوزه موسیقی است ،بار دیگر یک غافلگیری
بزرگ را در استانه سال جدید رو کرد و کنسرت مشترکش
با ستاره موسیقی ترکیه «الیاس یالچینتاش» به صدر اخبار
موسیقی رفت .به مرور گفتگوی اختصاصی الیاس یالچینتاش
درباره همــکاری اش با هنرمندان ایرانی و به خصوص فرزاد
فرزیــن زوایای جدیدی از این همکاری را مشــخص کرد و
نشان داد که بزرگان موسیقی در ترکیه هم نسبت به فرزاد
فرزین به شناخت و تسلط کافی رسیده اند .اما چه مواردی
باعث شده کنسرت مشترک فرزاد فرزین و الیاس در ترکیه،
اهمیت باالیی در رسانه های ایران و استانبول داشته باشد؟
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 8 |1401
جنگ غولها
نوروز 1401بی شک به صحنه جنگ علنی غولهای موسیقی
ایرانی در استانبول تبدیل شده است .بیش از بیست کنسرت
بزرگ از مشاهیر موســیقی قبل انقالب در ایران گرفته تا
چهره های جدید و پرطرفداری که قرار اســت استانبول را
در عیدامســال ،تمام و کمال در انحصار خود داشته باشند.
در ابین بین کنسرت یک خواننده داخل ایران با یک ستاره
مشــهور ترکیه ،می تواند معیار سنجش تکامل یافته ای از
نوع عالقمندی های مخاطب موسیقی باشد.بسیاری معتقدند
انتخاب و چینش درســت این ترکیب در بین ترکیب های
امسال ترکیه می تواند به شــدت مورد توجه قرار بگیرد و
همین موضوع باعث شــده نگاه ها به خروجی و رویه خبری
انها دقیق تر و جدی تر شود.
دیدار در استانبول
فرزاد فرزین خواننده ایده ال گرا و بســیار منظمی ست .او
هرگز از اصولش پایین نیامده و گفته میشــود برای کنسرت
ترکیــه نیز برنامه های ویژه و پرفورمنســی مهم را در نظر
گرفته اســت .این خواننده که این روزها چند پروژه سریال
و سینمایی در ایران را نیز پی میگیرد ،در تالش است با یک
اکیپ پرقدرت و شناخته شــده تصویری در ایران هم برای
پوشش کنســرتش در ترکیه به توافق برسد تا خروجی این
کنســرت با بهترین کیفیت در اختیار رسانه ها قرار بگیرد.
اتفاقی که عمدتا از ســوی خواننده های ایرانی جدی گرفته
نمیشــود و خروجی اجراهای خارج از ایران ،معموال کیفیت
انچنانی ندارد و باعث شــده حرف و حدیث ها درباره این
اجراها بیشتر و بیشتر شود. صفحه 8
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 9 |1401 صفحه 9
استاد «رائین خانزاده» نگارندۀ قران کریم:
برکت قران از اسمان به زندگی من می بارد
حکاکی کالم خدا بر صفحات طال و نقره
رائین خانزاده ،هنرمند نگارندۀ قران کریم است که توانسته است ایات قران را در ابعادی ماورای تصور بر روی اجسامی همچون تار مو و دانۀ برنج بنویسد.
ایه های قران را با هنر امیخته می کند و ساعت ها قلم به دست می گیرد تا کالم خدا را بر صفحات طالیی و نقره ای حک کند.
رائین اکبرخان زاده متولد ۱۳۵۹تهران مدت ۲۲سال افتخار دارد که مشغول کتابت قران کریم است ،او با چشم غیرمسلح و مداد اتود معمولی روی تار موی
ایات قران را کتابت کرده و همچنین روی یک دانه برنج ۱۶۰خط قران کریم را کتابت کرده است وی کوچکترین قران کریم را روی کاغذ در ابعاد ۲در۴میلیمتر
کتابت کرده و کوچکترین قران کریم از طال و جواهر و بزرگترین قران کریم مطال از دیگر اثار اوست ،خانزاده در حال کتابت و ساخت بزرگترین قران مطالی
جهان در ابعاد۳در۴متر به وزن ۲تن است که درسال ۱۴۰۱به پایان خواهد رسید ،خانزاده دو دختر دارد که دختر بزرگ او الیسا ۱۱سال و دختر کوچک او ۲سال
سن دارند الیسا از کودکی نزد پدر اموزش هنر دیده است و همکنون می تواند همانند پدر اثاری را خلق نماید؛
وی ،با تاکید بر این امر که در مدت زمان فعالیتش در این حوزه ،نه تنها چشم او ضعیف نشده است ،بلکه قوی تر هم شده است ،گفت :اگر یک هنرمند مینیاتور
یا تذهیب و یا قلم زنی ،مدت زمانی طوالنی در حرفۀ خود به فعالیت ادامه بدهد ،باید عینک بزند ،اما من نه تنها چشمم ضعیف نشده است ،بلکه روز به روز
می توانم ریزتر از قبل بنویسم و این موضوع به برکت و نور قران در چشم من باز می گردد ،چرا که این موضوع ثابت شده است که خواندن ایات قران و حتی
دیدن ایات قران ،انســان را ارام می کند .خانزاده ،با اذعان به این امر که او زمانی که بناست بر روی یک تار مو ایاتی از قران را بنویسد ،زمانی که نبض او
کوچک ترین تپشی داشته باشد ،قلم او از مسیر خط خارج می شود ،افزود :نلرزیدن دست من موجب می شود که من بتوانم روی تار مو ایات قران را بنویسم
و به همین خاطر ،اعتقاد دارم که زمانی که قران می نویسم به شدت ارامم و تمرکزم کامل بر روی نگارش قران است.
رائین خانزاده
raein_khanzadeh
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 10 |1401 صفحه 10
مثل قدم زدن
بر روی ماه!
سینا فرحی
farahi_official
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 11 |1401
عکس :امین معصومی
@amin_masoumie
وقتــی «ژول ورن» در ســال ۱۸۶۵رمــان «از زمین تا مــاه» را خلق کرد و
شخصیت های داستانش در پی ساختن پرتابه ای بودند که به ماه سفر کنند؛
خیلی ها گفتند ژول ورن باز هم یک داستان علمی تخیلی خلق کرده و افسانه
ی جدیدی به دنیا ارائه داده اســت .احتماال در ان روزها هیچکس به این فکر
ی کرد که روزی پای ادم ها به ماه برسد به جز ژول ورن! درست ۱۰۴سال
نم
بعد زمانی که ماموریت اپولو ۱۱از پایگاه کیب کندی اغاز شد؛ برای اولین بار
رویای ژول ورن شکل واقعیت گرفته بود و «باز الدرین» و «نیل ارمسترانگ»
قدمــی کوتاه روی کره ماه زدند و اولین ادم هایی بودند که رمان از «زمین تا
ماه» را زندگی کردند و حاال در عصر ما افســانه «ژول ورن» یک حقیقت انکار
نشدنی است.
جهان تکنولوژی توقف ناپذیر اســت و هر روز با سرعت بیشتری جلو می رود،
یکی از اتفاقات مهم در عصر ما فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است ،این
روزها تاثیر شبکه های اجتماعی در مسائل فرهنگی ،اجتماعی ،سیاسی ،هنری
و ارتباطات انسانی انکار ناپذیر است؛ اما تا به حال به تاثیر فضای مجازی و شبکه
های اجتماعی در اقتصاد و رونق کسب و کار فکر کرده اید؟
شــاید اگر ۱۰سال پیش به پدر خود می گفتید :به جای اینکه ساعت ۸صبح
مغازه خود را اب و جارو کند ســری به صفحه ی اینستاگرامش بزند و ان جا
اجناس خود را بفروشد ،این درخواست شم ا را راهی برای فرار از کار و احتماال
یک افسانه جدید مثل سفر به ماه ژول ورن تلقی می کرد و با مخالفت شدید
او رو به رو می شــدید اما این افسانه مدتهاست تبدیل به واقعیت شده« ،سینا
فرحی»از اولین هایی است که این افسانه را در واقعیت زندگی کرده است.
ســینا فرحی از قدیمی ترین و شاید از اولین فعاالن حوزه بازاریابی شبکه های
اجتماعی اســت ،او از زمان او ج گیری فیس بوک به صورت حرفه ای کارش را
اغاز کرده و از همان ابتدا با خالقیت مثال زدنی ،اقداماتی به یادماندنی در صنعت
تبلیغات و حوزه دیجیتال مارکتینگ انجام داده است.
ســینا برای اینکه افسانه کسب و کار اینترنتی را افراد بیشتری زندگی کنند و
صاحبان مشاغل مختلف به این باور برسند که به جای مغازه می توانند صفحات
ب طراحی کرد ،یکی از
مجــازی خود را اب و جارو کنند ،چندین چالش جذا
اولین کارهای سینا این بود که سراغ دست فروش های چهارراه ولیعصر تهران
رفت و برای یکی از دســت فروش ها به کمک تیــم حرفه ای خود در «زوم
اســتار» مجموعه تبلیغاتی تحت مدیریت او ،یک صفحه برای فروش اجناس
طراحی کرد ،قدرت تبلیغات و بازدید ها از صفحه فروشنده و درامد حاصل از
این کار نشان داد که نتیجه فوق العاده است!
یا زمانی که فروشــگاه کفش اقا ســتار در شهر خانمیرزا طی یک اتفاق اتش
گرفت؛ این سینا بود که با یک راهکار جذاب توانست با قدرت تبلیغات و شبکه
های اجتماعی اب سردی روی اتش بریزد و سبب شود که کسب و کار اقا ستار
دوباره جان تازه ای بگیرد.
قدرت سینا در طراحی صفحات مجازی و تبلیغات گسترده و ارتباط با صفحاتی
که بازدید های باالیی دارند سبب شده که او از موفق ترین افراد در حوزه کسب
و کارهای اینترنتی باشد و بیش از پیش به تاثیر شگرف شبکه های اجتماعی
بر رونق کسب و کارها تاکید کند.
وقتی با ســینا فرحی حرف زدم مطمئن شدم که فضای مجازی یک واقعیت
است و بیشتر از قبل به این باور رسیدم که کسب و کار شکل و معنای جدیدی
در دنیای امروزگرفته و تاثیر شبکه های اجتماعی در رونق ان بسیار مهم و انکار
نشدنی است ،قدم زدن در دنیای کسب و کارهای اینترنتی یک همراه با تجربه
و موفق می خواهد کسی که از اولین هایی باشد که این جهان را طی کرده و
به موفقیت رسیده است؛ فردی مثل سینا فرحی. صفحه 11
مونا کریمی
mona_karimi7
یادی از هنرمندانی که سال 1400
از میان ما رفتند
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 12 |1401
طراح :امین سرابندی
amin.sarabandi صفحه 12
سالی که گذشت هم چون دو سال پیش که جهان را درگیر شیوع گسترده کرونا کرد ،برای هم وطنان ما نیز به تلخی
گذشت و جان میلیون ها عزیز را گرفت .بسیاری از هنرمندان از این ویروس ناشناخته رخت سفر بستند و عده ای دیگر را
تقدیر از ما گرفت .در روزهای واپسین سال یادی می کنیم از هنرمندان عزیزی که برایمان خاطره ساختند و دیگر کنارمان
نیستند .اما در ابتدا الزم می دانم یادی کنم ازاقای حسین احمدی فعال رسانه ای ،صاحب امتیاز روزنامه هنرمند و مدیر
مسئول روزنامه خوب که به دلیل ابتال به کرونا در ششم مرداد همه ی ما را در بهت عظیمی فرو برد .مردی مهربان و فهیم
که 40بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود و باور نبودش ،روزهای پیش رو را برایمان سخت تر می کرد .بی شک خاطره های
شیرین از مهر و معرفت ایشان در دل همکارانش باقی خواهد ماند و همواره سال 1400را برای ما به سالی تلخ و فراموش
نشدنی تبدیل کرد .جای خالی او همواره در تحریریه روزنامه هنرمند سبز خواهد ماند.
ازاده نامداری -مجری و تهیه کننده تلویزیون
ازاده نامداری 9اذر ۱۳۶۳در شهر سنقر در استان کرمانشاه متولد شد.
وی از 19سالگی وارد تلویزیون شد و کار خود را در شبکه استانی زاگرس
در کرمانشــاه اغاز کرد .ســپس به تهران امد و در برنامه خط مستقیم
شــبکه تهران به اجرا در تلویزیون ادامه داد .نامداری در سال 1384با
اجرا در برنامه ی «تازه ها» در سیمای خانواده به شهرت رسید .در ادامه
اجرای برنامه «غیر منتظره « در شــبکه دو را به عهده گرفت که 28مهر
1389به پایان رسید .در 10اردیبهشت 1390در سری جدید برنامه غیر
منتظره به عنوان «جمع ما» حضور پیدا کرد .وی هم چنین سابقه اجرای
برنامه «ورزش امروز» و اجرای برنامه «شب نشینی» از شبکه جهانی جام
جم ،برنامه های مناســبتی ،رادیو هفت و برنامه صبحی دیگر از شبکه
امــوزش را در کارنامه خود دارد .در ســال 1391اجرای برنامه «خانمی
که شما باشــی» را هر شب بر عهده داشــت و پس از 12سال کار در
سازمان صدا و سیمای جمهوری اسالمی ایران به طور غیر رسمی ممنوع
التصویر شد .در اغاز سال ۱۳۹۲سری دوم برنامه «خانمی که شما باشی»
را نویســندگی ،اجرا و تهیه کنندگی کرد و در مهر 1393سری دیگری
از این برنامه در قالب مســتند روی انتن شبکه دو رفت و در ادامه این
برنامه توقیف شد .در سال 1394به ایفای نقش در فیلم سینمایی ماالریا
پرداخت .وی کتاب خانمی که شــما باشی را در قالب مجموعه داستانی
کوتاه توسط انتشارات علمی فرهنگی منتشر کرد .ازاده نامداری مجری
مطرح برنامه های تلویزیونی ،اولین هنرمندی اســت که در 7فروردین
1400در 37سالگی درگذشــت .خبر فوت و نحوه یافتن پیکر او شوک
بزرگی به جامعه ایران و طرفداران او وارد کرد .علت فوت ازاده نامداری
را مســمومیت دارویی اعالم کردند و خبرگزاری مهر به نقل از یک منبع
اگاه ناشناس علت درگذشت وی را خودکشی عنوان کرد.
بیژن افشار -بازیگر سینما ،تئاتر و تلویزیون
بیژن افشــار 16اسفند 1345در تهران متولد شــد .او فارغ التحصیل
رشــته بازیگری از دانشــگاه هنرهای دراماتیک در مقطع کارشناسی
بود و بازیگری را با ایفای نقش در فیلم ســینمایی «دکل» به کارگردانی
عبدالحســن برزیده اغاز کرد و در فیلم «مربای شیرین» مرضیه برومند
در سال 1380ادامه داد .افشار عضو هیئت مدیره انجمن بازیگران خانه
تئاتر بود و به عنوان مدرس بازیگری و گریم با دانشــگاه علمی کاربردی
همکاری داشــت .وی در مجموعه های تلویزیونی مانند «مختارنامه» و»
معمای شاه» به ایفای نقش پرداخت و اخرین نقش افرینی او در سریال
مسعود ولد بیگی -چهره پرداز و بازیگر
مسعود ولدبیگی 6شهریور 1314در کرمانشاه متولد شد .وی 3بار برنده
ســیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی جشــنواره فیلم فجر شده بود.
ولدبیگی در مجموعه های تلویزیونی «ســتایش « ،»3مختارنامه» و ....
به عنوان چهره پرداز و بازیگر حضور داشت .هم چنین چهره پرداز فیلم
هایی چون» توبه نصوح»»،کمال الملک»« ،پرده اخر» و ....و در فیلم های
سینمایی» روز شیطان» »،سلطان» »،قرمز» »،مارال» و ....به ایفای نقش
پرداخت .سحرولد بیگی دختر ایشان است و 21اردیبهشت 1400به دلیل
ایست قلبی در بیمارستان مهراد درگذشت.
عبدالوهاب شهیدی -موسیقی دان ،خواننده ،اهنگساز ،مدرس اواز و
نوازنده عود
عبدالوهاب شــهیدی 1مهر 1301در میمه استان اصفهان متولد شد .وی
از اغاز دهه 1320کار هنری خود را با فراگیری اواز ،ســنتور و عود نزد
اســماعیل مهرتاش اغاز کرد و در ســال 1339در برنامه «گل ه»ا اغاز
به همکاری در رادیو کرد و چندین بار در برنامه های جشــن هنر شیراز
شرکت کرد.شهیدی با اجرای بیش از 230برنامه از فعال ترین هنرمندان
برنامه گل ها بود و رتبه سوم بیش ترین برنامه موسیقی در گل ها را دارد.
او در اجرای اوازهای محلی پیشــرو بود .سپس از انقالب ایران را ترک و
به امریکا رفت و در میانه دهه 1370به ایران برگشت .شهیدی چهار روز
پس از تزریق واکسن کرونا دچار بیماری قلبی شده بود و یک روز پس از
بستری شدن در بیمارستان بامداد 20اردیبهشت 1400درگذشت.
بابک خرمدین -فیلم ساز و فیلمنامه نویس
بابک خرمدین 1مهر 1353در تهران متولد شــد .اغلب اثار وی فیلم های کوتاه
و نیمه بلند یا بلند بود .خرمدین سال ها در خارج از کشور بود و سپس به
ایران بازگشت .از اثار وی می توان از «بور بیجاده رنگ» « ،1396مامان»
،1388فیلم نیمه بلند روزن(کورســو) 1389و فیلم کوتاه بودن 1392
ساخته شده در لندن اشاره کرد .از ساخت 3فیلم کوتاه داستانی به نام
«برش» 1383هم می توان نام برد .وی جوایز مختلفی را از جشنواره های
بین المللی دریافت کرد و در 25اردیبهشت 1400به دست والدینش در
شهرک اکباتان تهران به قتل رسید.
میر صالح حسینی -بازیگر سینما و تلویزیون
میرصالح حســینی 24اذر 1327در تهران متولد شــد .وی در اثاری هم چون
«گل هــای داوودی»« ،شیر سنگی»« ،مرســدس»« ،بانو»« ،کالهی برای
باران»« ،گلوگاه» و در مجموعه های تلویزیونی «هزاردســتان»« ،اژانس
دوستی» »،والیت عشق»« ،یادداشت های کودکی» »،مختارنامه» و ..به
ایفای نقش پرداخت .حســینی 2تیر 1400بر اثر ابتال به بیماری سرطان
حنجره درگذشت.
حمیدرضا صدر -نویسنده ،منتقد سینما و مفسر فوتبال
سید حمیدرضا صدر 30فروردین 1335در مشهد متولد شد .وی دانش
اموخته کارشناســی اقتصاد از دانشــکده اقتصاد دانشگاه تهران بود و
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 13 |1401
محسن قاضی مرادی -بازیگر سینما ،تئاتر و تلویزیون
محســن قاضی مرادی 11شــهریور 1320در تهران متولد شد ..او فارغ
التخصیل مدرســه عالی مدیریت تهران بود و بازی در سینما را از سال
1351با فیلم «حسن سیاه» به کارگردانی پرویز اصانلو اغاز کرد .در اثاری
چون فیلم سینمایی «دختر شــیرینی فروش»« ،یکبار برای همیشه»»،
غزال»« ،هتل کارتن»»،مســافر ری» »،نهنگ عنبر « ،»2خانه کاغذی»
و .....مجموعه های تلویزیونی همچون «پشــت کنکوری ها»« ،من یک
مستاجرم»« ،سفر سبز»« ،معصومیت از دست رفته»« ،شمعدونی» و ....
به ایفای نقش پرداخت .وی همســر مهوش وقاری بود و چندین سال از
بیماری پارکینسون و مشکالت ناشی از ان رنج می برد که سرانجام 25
فروردین 1400در سن 79سالگی بر اثر عوارض این بیماری در منزل خود
درگذشت.
«کرگدن» به کارگردانی کیانوش اســدی زاده بود که از شــبکه نمایش
خانگی پخش شد .وی پس از حدود 15روز از ابتال به ویروس کرونا در 20
اردیبهشت 1400درگذشت. صفحه 13
کارشناسی ارشد شهرسازی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و
دکترای برنامه ریزی شهری از دانشگاه لیدز بریتانیا داشت .وی نویسنده
و منقــد ثابت مجله فیلم بود و با نشــریات «زن روز»« ،هفت»« ،مجله
سروش» »،تهران امروز» و تعدادی نشریه ورزشی همکاری داشت .اثار
متعددی به قلم حمیدرضا صدر منتشــر شده مانند» از قیطریه تا اورنج
کانتی»« ،پیراهن های همیشه مردان فوتبال» »،سیصد و بیست و پنج»،
«پســری روی ســکوها»« ،تو در قاهره خواهی مرد»« ،روزی روزگاری
فوتبال»« ،نیمکت داغ»« ،درامدی بر تاریخ سیاســی سینمای ایران» و
ترجمه دو کتاب «یه چیزی بگو» به نویســندگی الوری هالس و «یونایتد
نفرین شده» اثر دیوید پیس اشاره کرد .در تیر 1400خبر ابتالی صدر به
بیماری سرطان رسانه ای شــد .در مقطعی حال وی وخیم شد و شیمی
درمانی متوقف شــد .وی ســرانجام 25تیر 1400بر اثر بیماری سرطان
درگذشت.
شاعر و کارگردان تئاتر
ایدین الفت در 3تیر 1352در تهران متولد شــد .وی نواختن پیانو را از
ســال 1371اغاز کرد و پس از دریافت دیپلم ریاضی فیزیک به تحصیل
در رشته کارشناسی مهندسی الکترونیک در دانشگاه ازاد اسالمی تهران
مشغول شــد .وی دوره صدابرداری و صداگذاری دیجیتال را در موسسه
فن اوران تهران سپری کرد .او همچنین نخستین اثار اهنگسازی خود
را در ســال 1378تجربه کرد .دوره صدابرداری و صداگذاری دیجیتال
را در کالج ای تی دی و دوره ســاراند را در دانشگاه مک گیل به پایان
رساند .از جمله فعالیت های وی «مدیر عامل شرکت مهندسین پیشگام»،
«عضویت در هیئت مدیره کارفرمایان شبکه های اینترنتی»« ،برگزاری
کارگاه طراحی صوتی و مهندســی صدا» در جشنواره بین المللی تئاتر
فجر« ،بنیان گذاری و مدیریت مجموعه شهر صدای پارسیان» و ....اشاره
کرد .وی 14مرداد 1400بر اثر عوارض ابتال به بیماری کرونا در گذشت.
امیرعباس محسنی -بازیگر سینما و تلویزیون
امیرعباس محسنی ،بازیگر سینما و تلویزیون مسیر بازیگری را ارام اما
پیوســته دنبال می کرد و پس فهمیدن بیماری خود سالها با ان مبارزه
کرد ،اما در نهایت مغلوب ان شــد .وی با سریال های «پنجره»« ،اسمان
من» و «روبیک» نقش افرینی کرد و تنها کار ســینمایی او فیلم «پوپک
و مش ماشــاهلل» به کارگردانی فرزاد موتمن در ســال 1387بود ،او در
چند فیلم ویدئویی همچون «در ســایه مادر»« ،من خودمم»« ،شهر در
امن و امان است»« ،ورود به جزیره» ،تله فیلم های «گروگان»« ،سایه بر
خورشید» حضور داشت .وی پس از تحمل بیماری صعب العالج در 28تیر
1400بر اثر سکته مغزی درگذشت.
امیر نیکیار -بازیگر سینما و تلویزیون
امیر نیکیار از بنیان گذاران طنز نمایشــی پس از انقالب بود .وی بیش
از 5دهه ســابقه فعالیت در عرصه بازیگری ســینما تئاتر و تلویزیون
داشــت .وی از سال 1348به طور حرفه ای وارد بازیگری شد و کار خود
را در قالب برنامه های ویــژه جوانان پیش برد .وی عالوه بر بازیگری در
زمینه کارگردانی تجاربی کسب کرد .اولین کارگردانی او در تئاتر نمایش
«بهترین بابای دنیا» است .نیکیار پس از مدتی فعالیت درتئاتر به عضویت
کاخ جوانان درامد و با پرویز پرســتویی و نقی سیف جمالی تیم هنری
قوی را تشکیل دادند.وی در ســال 1359در تئاتر میراب با کارگردانی
کریم اکبری مبارکه بازی کرد و در نقش ابن ملجم در ســریال امام علی
بازی کرد .اولین برنامه ای که در تلویزیون بازی کرد «جنگ هفته» بود و
پس از ان در «جنگ شــبانه» و سایر برنامه های طنز ان زمان تلویزیون
پای ثابت شــد .نیکیار در اواســط دهه 70با بازی در نقش اقا نیکی به
شهرت رسید .اقا نیکی شــخصیتی مثل بهلول داشت که در پشت هر
خنده ای پند و اندرز نهفته است .پس از شخصیت اقا نیکی دنبال تولید
نوار کاست ترگل و ورگل و شخصیت بابا نیکی رفت که با استقبال خوبی
مواجه شــد.امیر نیکیار که چند ماه با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می
کرد 16مرداد درگذشت.
شهرام کاشانی -خواننده پاپ
شــهرام شهبال معروف به شهرام کاشانی متولد 16تیر 1353در تهران،
در دوران نوجوانی ایران را ترک کرد و چند سال درکشور ترکیه زندگی
کرد .وی در ســن 18سالگی فعالیت خوانندگی را در امریکا اغاز نمود.
مدتی در دبی زندگی کرد و پس از ان در شهر لس انجلس سکونت یافت.
کاشانی در اواخر تیر 1400به دلیل ورم کبد در بیمارستان ترکیه بستری
شد .در طول این دوره به ویروس کرونا مبتال شد و قلب او درگیر و مدتی
در کما به سر برد .سرانجام در 6مرداد 1400در اثر عوارض ناشی از بیماری
کبدی و ویروس کرونا درگذشت.
فرزانه معصومیان -گوینده رادیو
فرزانه معصومیان متولد 1348در تهران مجری و گوینده خبر است .وی
فارغ التحصیل الهیات و فقه و فوق لیسانس روانشناسی عمومی و مدرس
ســخنوری در دانشگاه شریف و طراح و مدرس فن بیان وگوینده شبکه
خبر بود .معصومیــان روز 12مرداد 1400به دلیل ابتال به ویروس کرونا و
درگیری کلیه کبد و ریه درگذشت.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 14 |1401
ارشا اقدسی -بدلکار و بازیگر
ارشا اقدســی 14اردبیهشت 1361در تهران متولد شد .از دوران کودکی
ورزش را دنبــال کرد و ورزش رزمی ای کیــدو را فرا گرفت و مربی این
رشته شد .ســال 1384به دنبال موفقیت در کسب بورسیه تحصیلی در
رشته تربیت بدنی عازم ایتالیا شد که از طریق یک اگهی برای دوره های
بدلکاری با پیمان ابدی اشــنا و در ایران ماند و بدلکاری را ادامه داد ،تا
جایی که ســرمربی کالس های بدلکاری پیمان ابدی و اولین مربی بانجی
جامپینک ایران و اولین مربی تونل باد صبا در ایران شــد .پس از چند
سال در بهمن 1385گروه بدلکاران 13را تاسیس کرد .اولین تجربه فیلم
سازی اقدسی فیلم کوتاهی با عنوان «جمشید اریا « بود که برای تجلیل
بازیگر اکشن ایرانی جمشید هاشم پور با حضور قهرمانانی چون یوسف
کرمی ،احســان روزبهانی و حامدپور طالب در یک روز ساخته شد .وی
6مرداد 1400در جریان همکاری با یک پروژه ســینمایی در بیروت و به
هنگام ضبط صحنه ای مربوط به چپ کردن ماشین به علت اشکال فنی و
محاسباتی از نظر ایمنی دچار حادثه سنگین شد و در بیروت درگذشت.
ایدین الفت -صدابردار ،طراح صدا ،اهنگساز ،نوازنده پیانو ،خواننده،
علی سلیمانی -بازیگر سینما ،تئاتر و تلویزیون
علی ســلیمانی 10ابــان 1350در تهران متولد شــد .او دارای مدرک
کارشناســی نمایش با گرایش بازیگری از دانشــگاه ازاد اسالمی بود.
نخســتین کار سینمایی وی «سفر بخیر» به کارگردانی داریوش مودبیان
بود .سلیمانی عضو ثابت تیم فوتبال هنرمندان بوده و هم چنین از سال
1370بــه اموزش کاراته و بازیگری پرداخــت .وی هم چنین به عنوان
دســتیار کارگردان با پرویز شیخ طادی و بهروز بقایی در «دنیای شیرین
دریا» و «ماه مهربان» همکاری داشــت .از جمله اثــار وی می توان به
«دروازه ساعات ساخته سید جواد هاشمی« ،داستان یک شهر» ساخته
اصغر فرهادی« ،روشن تر از خاموشی» ساخته حسن فتحی و «وضعیت
ســفید» ساخته حمید نعمت اهلل اشاره کرد .وی در 21مرداد 1400در اثر
ابتال به بیماری کرونا درگذشت.
منوچهر افسری -بازیگر سینما و تلویزیون
منوچهر افســری 20ابان 1331در تهران متولد شــد .وی از بازیگران
قدیمی ســینما و تلویزیون بود که از دهه 50فعالیت خود در سینما را
اغاز کرد .اخرین حضور او در ســینما در سال 85و فیلم» عاشق برمی
گردد» بود و پس از ان در اثری حضور نداشــت .ســابقه حضور در اثار
ســینمایی هم چون» می خواهم زنده بمانم»»،سگ کشی»« ،دو فیلم
با یک بلیت»« ،جهیزیه ای برای ربــاب» و ....مجموعه های تلویزیونی»
محاکمه»« ،دزدان مادربزرگ»« ،لبخند زندگی» و «خاله سارا» به ایفای
نقش پرداخت .افسری 23مرداد 1400درگذشت.
فرشته طائرپور -تهیه کننده ،مدیر تولید ،مجری طرح ،فیلمنامه نویس
و نویسنده داستان کودک
فرشــته طائرپور 16بهمن 1331در تهران متولد شد .وی دانش اموخته صفحه 14
کارشناسی ادبیات انگلیسی است .وی مدتی را به عنوان نویسنده و عضو
هیئت تحریریه در مجله زن مشغول به کار شد و در سال های بعد ضمن
مدیریت مرکز نگارش ویرایش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
با گروه های کودک و نوجوان شــبکه های اول و دو سیما در مقام مشاور
و نویســنده همکاری داشت .او به دنبال فعالیت ادبی در حوزه کودکان و
نوجوانان از سال 1366در زمینه سینمای کودک به کار پرداخت .طائرپور
مدیر عامل خانه ادبیات و هنر کودکان و نوجوانان بود که بیش از ده فیلم
سینمایی و بیست هزار دقیقه اثار ویدیویی تهیه کرد .وی نخستین داور
جشــنواره فیلم های کودکان و نوجوانان در جشنواره های فرانکفورت
قاهره و حیدراباد بوده است .طائرپور نخستین سینماگر ایرانی است که
در پنجاه سال گذشته توانســته به عضویت هیئت رئیسه سازمان بین
المللی فیلم سازان کودک وابســته به یونسکو دراید .او نخستین تهیه
کننده زن بود که به عنوان رئیس هیئت مدیره خانه ســینما انتخاب و
مشــغول به کار شــد و در 26مرداد 1400به دلیل ابتال به ویروس کرونا
درگذشت.
قدرت اهلل انتظامی -بازیگر سینما و تلویزیون پیش از انقالب و موسیقی
دان
قدرت اهلل انتظامی در ســال 1308در تهران زاده شد .مهمترین نقش او
گروهبان حیدری در سری فیلم ها و سریال های ساخته پرویز صیاد در
مجموعه تلویزیونی «سرکار اســتوار» بود .وی همچنین برادر عزت اهلل
انتظامی بازیگر نامدار ایران بود که پس از سال ها تدریس و اموزش ،در
سال 1391تصمیم به تشکیل گروه کر گرفت .این گروه متشکل از بانوانی
بــود که در ابتدا نزد خود او اموزش دیده اند .گروه کر بانوان انتظامی در
فرهنگسرای فرهنگی و انجمن های ادبی و هنری به اجرای موسیقی می
پردازند .وی در 18شهریور 1400درگذشت.
سیامک اطلسی -بازیگر و دوبلور
عزت اطلســی فر 4تیر 1315در ارومیه متولد شد .وی که دارای مدرک
دیپلم بودف از ســال 1343از طریق انجمن گویندگان کار هنری خود را
اغاز و فعالیت سینمایی را سال 1350با بازی در فیلم سینمایی «مردان
خشــن» به کارگردانی صابر رهبر اغاز کرد .وی در فیلم های سینمایی
«شین»« ،مردی بدون ســایه»« ،گیرنده»« ،گلوگاه»« ،ملک سلیمان»،
«روز واقعه»« ،همسر» و در مجموعه های تلویزیونی «مختارنامه»« ،هشت
و نیم دقیقه»« ،شیخ بهایی»« ،هنگامه»« ،پدر ساالر» و ...به ایفای نقش
پرداخت .اطلسی 4مهر 1400به دلیل ابتال به ویروس کرونا درگذشت.
عزت اهلل مهراوران -بازیگر و نمایشنامه نویس
عزت اهلل مهراوران 18اردبیهشــت در مسجد سلیمان متولد شد .وی
حلیمه سعیدی -بازیگر سینما و تلویزیون
حلیمه سعیدی 9تیر 1313در شهر تاکستان ایران زاده شد .او به واسطه
حضــور در اثار تلویزیونی و همکاری با رضا عطاران شــهرت پیدا کرد.
نخستین بار در سریال «روزگار قریب» در نقش مادر علی به ایفای نقش
پرداخت .رضا عطاران به او پیشــنهاد بازی داد و پس از گرفتن تســت
در برابر دوربین مشغول بازی شد .اولین فعالیت برجسته او در مجموعه
تلویزیونی «متهم گریخت» بود .حلیمه سعیدی مادر رضا لشگری از کشته
شــده های جنگ ایران و عراق بوده و خود نیز عضو بسیج مستضعفین
بود .وی در اثار سینمایی هم چون «قاعده بازی» »،پیتزا مخلوط»« ،رفیق
فابریک»« ،طال و مس» و مجموعه های تلویزیونی» ترش و شــیرین «،
«معراجی ها» »،دزد و پلیس»« ،بزنگاه» و ....حضور داشت .سعیدی 22
بهمن به دلیل ابتال به سرطان درگذشت.
رفعت هاشم پور -گوینده و دوبلور
رفعت هاشــم پور زاده 7ابان 1310در اردبیل بود .وی برای تحصیل در
رشته بازیگری تئاتر وارد دانشــگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد
و در این رشته با درجه لیســانس فارغ التحصیل شد .اما فعالیت هنری
خویش را به دعوت هوشنگ لطیف پور با دوبله اغاز نمود.کار دوبله را از
نیمه دهه 1330و به طور حرفه ای از ســال 1337اغاز کرد و طی سال
های متمادی در قبل و بعد از انقالب ایران تعداد بسیار زیادی از فیلم های
سینمایی خارجی و ایرانی را گویندگی کرده بود .هاشم پور 6اسفند 1400
بر اثر کهولت ســن درگذشت .جالل مقامی گوینده و مدیر دوبالژ همسر
رفعت هاشم پور است.
منوچهر وثوق -بازیگر
عباس رضایی وثوق که با نام منوچهر وثوق شــناخته می شود 14بهمن
1322در تهران زاده شد .او در دوران نوجوانی به همراه سعید قائم مقامی
به بازیگری در تئاتر روی اورد و برای ســازمان هایی نظیر پیشاهنگی و
جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران به اجرای تئاتر پرداخت .وی قبل از
انقالب یکی از پرکارترین بازیگران ایران بود و با فیلم جاهل ها و ژیگوال
ها 1343ساخته حســین مدنی به سینما وارد شد .هم چنین برای نقش
افرینی در فیلم «چرخ بازیگر» در ســال 1347به شهرت رسید .وثوق
ســرانجام ایران را ترک و به انگلستان مهاجرت کرد و در 8اسفند 1400
در لندن درگذشت.
زهره فکورصبور -بازیگر سینماو تلویزیون
زهره فکور صبور متولد 1فروردیــن 1357درتهران بود .وی از ابتدای
دهه 1380با فیلم «بوی گل سرخ» وارد سینمای ایران شد .نقش افرینی
درپنج فیلم ســینمایی «دوشیزه باران»« ،کنسرت روی اب»« ،یه دروغ
کوچولو»« ،مشت زن»، ،جزیره ناک اوت» در کارنامه او ثبت شده است.
اخرین حضور وی در تلویزیون با «دنگ و فنگ روزگار» در سال 1398
به کارگردانی جواد مزد ابادی بــود .اثار تلویزیونی او که به ایفای نقش
پرداخته عبارتند از «روزگار جوانی»« ،همســفر»« ،مسافری از هند»،
«ریحانه»« ،کمکم کن»« ،فصل زرد»« ،دلنوازان»« ،دردســرهای عظیم
»،»3کامیون» و ....بود .فکور صبور 10اسفند درگذشت و به نقل از منابع
رسمی پس از مصرف تعدادی قرص جان باخته است .وی مشغول بازی در
مجموعه تلویزیونی «بی همگان» بود که ناتمام ماند.
روحشان شاد ،یادشان گرامی
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 15 |1401
فتحعلی اویسی -بازیگر و کارگردان
فتحعلی اویســی فردویی 21دی 1324در فردو قم زاده شد .وی فارغ
التحصیل کارگردانی و بازیگری ســینما از دانشــگاه ایالتی تگزاس در
سال 1353بود و در همان سال به ایران برگشت و عضو تلویزیون ایران
شد .فعالیت ســینمایی او با بازی در فیلم «قدغن» از علیرضا داودنژاد
در سال 1357اغاز شــد .اویسی در طول 40سال فعالیت خود در فیلم
های گوناگونی نقش افرینی و چند فیلم را کارگردانی کرد .او در ســال
1371فیلم «مریم میتیل» را ساخت و جایزه دیپلم افتخار را از جشنواره
فیلم فجر دریافت کرد .اویسی در اثار سینمایی مانند «ناخدا خورشید»
ساخته ناصر تقوایی در سال « ،1365سرب» ساخته مسعود کیمیایی در
ســال « ،1367هی جو» ساخته منوچهر عسگری نسب در سال »،1367
بانو» ساخته داریوش مهرجویی درســال « ،1370جهان پهلوان تختی»
ساخته علی حاتمی و بهروز افخمی در سال 1376و»مومیایی »3ساخته
محمدرضا هنرمند در سال 1378و «کالهی برای باران» ساخته مسعود
نوابی در سال 1385ایفای نقش کرده است .اویسی برای فیلم «سرب» و
«ناخدا خورشید» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم
مرد از هفتمین جشنواره فیلم فجر شد .وی 13مهر 1400به دلیل سکته
مغزی درگذشت.
فعالیت حرفه ای خود را در ســینما با فیلم «می فروش» در سال 1353
به کارگردانی ولی محمدی اغاز کــرد و پس از ان در فیلم هایی مانند»
اژانس شیشــه ای «ســاخته ابراهیم حاتمی کیا« ،مرد عوضی» ساخته
محمدرضا هنرمند و «خوابم می اد» ســاخته رضا عطاران بازی کرد .او
دارای نشــان درجه 1هنری از سوی وزارت علوم و وزارت ارشاد اسالمی
بود .مهراوران با اثارش در چندین دوره از جشــنواره تئاتر فجر حضور
داشته که از ان میان می توان به جشنواره فجر سال 1370اشاره کرد .در
مجموعه های تلویزیونی «ساخت ایران»« ،بچه مهندس « ،»3لیسانسه
ها»« ،پدر پسری»« ،هیوال» و .....به ایفای نقش پرداخت .وی 16مهر به
دلیل ایست قلبی و عارضه ریوی ناشی از بیماری کرونا درگذشت. صفحه 15
«شیوا طاهری» بازیگر سینما ،تئاتر و تلو یز یون:
در دنیای فانتزی خودم زندگی می کنم!
شیوا طاهری
shiva_taherii
امسال سریال «اسپینجر» را از شما شــاهد خواهیم بود ،درباره ان
صحبت کنید.
سریال «اسپینجر» روایتی از ایران در صد سال اینده است ،قصه ای جدید که به نظر
من پر مخاطب خواهد بود.
شنیده ایم این یک ســریال کمدی فانتزی است ،شخصیت خودتان
چقدر فانتزی و چه اندازه روحیه کمدی دارید؟
تعریف خودم از میزان فانتزی بودنم باال اســت چون همیشه برای خودم یک دنیای
ی کنم ،در مورد روحیه کمدی هم من نمی دانم و باید
فانتزی دارم و در ان زندگی م
از دوستانم بپرسید که بعید می دانم.
چند شخصیت متفاوت که دوست دارید ســر سفره هفت سین در
کنارتان باشند؟
برادرم شهریار که وقتی بچه بودم فوت شده است ،فروغ فرخزاد ،نویسنده و کارگردان
بابا اسفنجی!
و یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به شما پیشنهاد
شود؟
نقش زن معتاد که سیمرغ بگیرم! «در لفافه گفتم»
اتفاقی که در سال هزار و چهارصد و یک منتظر ان هستید؟
صلح جهانی!
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 16 |1401
عکس :استودیو کالک
calk_studio_portrait صفحه 16
لباس شما
کارت و یزیت و معرف
شماست!
مجید انصاری
majidansari192
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 17 |1401
لباس شما اولین جمله ای اســت که شما می گویید قبل از اینکه شما
ســخن بگویید! برای اینکه به این مهم بپردازیم کافی است به تعریف
لباس بپردازیم که همانا پوششی است که بر اساس جغرافیا و جنسیت
مورد استفاده قرار می گیرد و با توجه به برندهای مختلف و طراح های
مختلف به شــکل های مختلف عرضه می گردد ،این صنعت عظیم در
کنار نفت و توریســم یکی از بزرگترین صنعت های دنیا است ،رقابت
در این عرصه بسیار است و هر برندی با استفاده از تبلیغات گسترده و
طرح های مختلف و استفاده از چهره های تبلیغاتی سعی می کند سهم
بزرگتری از این بازار داشته باشد ،هنرمندان ،خوانندگان ،ورزشکارها
و مدلها تابلوهای تبلیغاتی متحرک این برندها هســتند که بیشتر در
مراسمات و جشنواره ها سعی در به رخ کشیدن محصوالت جدیدشان
دارند ،چند ســالی است که در کشور ما هم به نوعی این چرخه در حال
شکل گرفتن است که به دلیل عدم وجود متخصص ها و یا بهره نگرفتن
از متخصصین توسط سلبریتی ها بعضا نمایش های بسیار ضعیف و غیر
مرتبطی را در مراســمات و جشــنواره ها مثل جشنواره فجر مالحظه
می کنیم که امیدوار هستیم در سال اینده شاهد شکل گیری درست
چرخه پوشش باشیم. صفحه 17
فراز و نشیب های سینمای ایران
در سال 1400
افشین علیار
afshin.aliyar
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 18 |1401
کرونــا را می توانیم بد یمن ترین اتفاق برای ســینمای
ایران بداینم تا قبل از کرونا سینمای ایران با وجود اسیب
ها و مشکالت فراوان اما باز هم می توانست برای مخاطب
جذابیت داشته باشد اما در این دو سال و چند ماه وضعیت
ســینمای ایران روز به روز بحرانی تر شده است در این
یادداشــت قصد داریم اکران و فروش اثار سینمایی را در
سال 1400بررســی کنیم ،به هر حال کرونا باعث شده
تا تمامی کسب و کارها مانند سابق نباشند تعطیلی های
پی در پی علل مشــخصی اند برای کاهش میل مخاطب
برای رفتن به ســینما در این برهه مخاطب برای در امان
ماندن از گرفتاری بیماری ترجیح داده که ســریال های
شبکه خانگی را دنبال کند و اکران های انالین را از وی
او دی ها تماشا کند به همین دلیل استقبال از فیلم های
سینمایی کم شده اســت تا این لحظه یعنی 17اسفند
1400که این یادداشــت را می نویســم 37فیلم اکران
عمومی شــده اند در شرایطی که باید در یک سال تعداد
100فیلم و بیشــتر اکران شود اما می دانیم که شرایط
خاص است فیلم های زیادی در صف اکران حضور دارند
و شاید تا دو سال دیگر تولید های سال های گذشته هم
به اکران نرســند اگر نگاهی به جدول فروش بی اندازیم
درک خواهیم کرد که فروش فیلم های امسال چنگی به
دل نمی زند با اینکه ژانرهای مختلفی اکران شــدند اما
پرفروش ترین فیلم همچنان دینامیت است که علت ان
اکران بودن چند ماهه ان اســت دینامیت از مرداد اکران
داشته و توانســته 56میلیارد فروش داشته باشد گشت
ارشــاد با 41میلیارد در جایگاه دوم قــرار دارد و فیلم
قهرمــان اصغرفرهادی با فــروش 12میلیارد در جایگاه
ســوم ،فیلم بی همــه چیز در جایگاه چهــارم با فروش
9میلیــارد و اتابــای بعد از ان با فــروش 5میلیارد در
جایگاه پنجم ،نگاه منطقی به این ارقام گواهی مناسبی
ست که ســینمای ایران در سال 1400با شکست قابل
توجهی مواجه اســت فیلم دینامیت و گشت ارشاد را هم
می توانیم به دالیل متعدد پرفروش بدانیم چرا که قطعا
ایــن دو فیلم از کیفیت حداقلی هم برخوردار نیســتند،
دینامیت با بهای بلیــت 35هزار تومان در 9ماه به این
فروش رســیده است یعنی به عبارتی حدودا یک میلیون
و ششــتصد نفر در کل ایران به تماشای ان نشستند این
می تواند برای اقتصاد سینمای ایران یک فاجعه محسوب
شــود چرا که در کل این 37فیلم اکران شــده در سال
1400تنها دینامیت و گشت ارشاد 3توانستند به فروشی
دست پیدا کنند که برای سازندگانشان سود دهی داشته
باشد در این میان 35فیلم دیگر حتی نتوانستند هزینه
تولید فیلم را از فروش کســب کنند فروش 9میلیاردی
بی همه چیز با ان تعداد بازیگران ستاره و لوکیشن سازی یک ضرر محسوب می شود چرا
که این فیلم حتی نتوانسته هزینه تولیدش را از فروش کسب کند کل فروش 152میلیارد
در تاریخ ذکر شــده می تواند برای اقتصاد سینمای ایران یک ورشکستگی باشد نه این که
تنها سازندگان فیلم ها متضرر شده اند بلکه چراغ سینماها هم در این دوسال کم سو شده
و بعضی از سالن های سینما در شرف تعطیلی می باشند این را به یاد داشته باشید که در
شــرایطی که فیلم ها قادر به فروش نیستند و مخاطب رغبتی برای رفتن به سینما ندارد
روز به روز به سالن های سینما در تهران اضافه می شود که بیشتر این سالن ها توسط تهیه
کنندگان سینما ساخته می شود در صورتی که تهران بیش از صد سالن سینمایی دارد که
نیاز به تعمیر و بازسازی دارد و تعداد زیادی از شهرستان های ایران حتی یک سالن سینما
هم ندارند با این وجود همچنان دیده می شــود که فالن فیلمساز و تهیه کننده و سرمایه
گذار با چند فیلمی که باضرر ســاختند و اکران کرده اند اما همچنان در حال ساخت فیلم
می باشند شاید واقعا دیگر سود فیلمسازی در ایران در مرحله اکران نباشد بلکه سود بیشتر
در تولید بیشــتر است! در برهه کنونی هزنیه ساخت یک اثر سینمایی متوسط حداقل پنج
الی ده میلیارد اســت اما در بین فیلم های اکران شده در سال 1400چندین فیلم وجود
دارد که زیر ســه میلیارد فروش داشتند یعنی از فیلم درخت گردو با فروش 3میلیارد 29
فیلم دیگر فروش کمتر از 3میلیارد دارند با این محاســبات و اکران فیلم ها که بیشــتر به
فیلم سوزی شــباهت دارد نمی شود نگاه امیدوار کننده ای به استقبال مخاطبان در سال
1401داشــت با این وجود که ویروس کرونا همچنان وجود دارد و شاید هم تا پایان سال
بعد هم داشــته باشد اما باید دید معاونت سینمایی و وزارت ارشاد برای اکران کردن فیلم
های سینمایی که در صف مانده اند چه تمهیداتی را در نظر می گیرد به هر حال سینما تا
مخاطب نداشته باشد نمی تواند چرخه اقتصادی استانداردی داشته باشد و اگر این چرخه
نتواند در مســیر درستش حرکت کند همچنان با سینمای ورشکسته ای مواجه ایم که نه
می تواند تولید قابل قبولی داشــته باشــد و نه اکرانی که باعث سود دهی حداقلی باشد به
نظر می رسد که بیشتر کارگردانان سینما به ساخت سریال های شبکه خانگی روی اوردند
اما خب این سریال ها هم چنگی به دل نمی زند بیشتر سریال های شبکه خانگی به دلیل
ضعف ســاختاری نمی توانند مخاطب قابل قبولی داشته باشند از طرف دیگر اکران انالین
هم به دلیل عدم امنیت کافی به راحتی در کانال های تلگرامی قابل دانلود است یا از شبکه
های ماهواره ای پخش می شود در چنین شرایطی سرمایه گذار و تهیه کننده چگونه می
تواند سرمایه اش را خرج فرهنگ و سینما کند؟ صفحه 18
اکران های نوروزی 1401
نتواند فروش چندانی داشته باشد ،در حال حاضر مرد
بازنده ،شــادروان و احتماال سگ بند سه اثری اند که
احتماال می توانند با بهای بلیت 45هزار تومان فروش
متوسطی داشته باشــد ،به هر حال سینمای ایران در
شرایط نامطلوبی قرار دارد تعداد انبوهی از فیلمسازان
قید فیلم ساختن برای ســینما را زدند و برای شبکه
خانگی سریال می ســازند معاونت سینمایی و وزارت
ارشاد نسبت به ساخت و اکران فیلم ها بی تفاوت اند در
شرایط کنونی فیلم های سینمایی دیگر نمی توانند برای
مخاطب جذابیت داشته باشند مخاطب دیگر اشتیاقی
به دیدن فیلم های جشنواره ای هم ندارد در صورتی که
سال های گذشته زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر یا
اکران های نوروز ظرفیت سینماها از قبل کامل می شد
این نشــان می دهد کیفیت فیلم ها چنان تنزل داشته
که مخاطب بیشتر راضی است فیلم ها را از طریق وی او
دی ها ببیند ،از طرفی دیگر افزایش قیمت بلیت سینما
هم دلیل مهمی ست که تعداد اندکی از مردم به سینما
برونــد چرا که بلیت 45هزار تومانی ســینما رفتن را
سخت می کند در این میان افزایش قیمت مبلغ فروش
را باال می بــرد در حالی که تعداد مخاطب برای فروش
یک فیلم می تواند تضمین کننده باشد ،به نظر می رسد
شکل سینما در حال تغییر است و به زودی وی او دی ها
می توانند جای سینما را بگیرند باید دید در سال1401
اهالی سینما و مدیران سینمایی چه تمهیداتی را برای
شکوفایی سینما در نظر می گیرند.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 19 |1401
پس از کش و قوس های فراوان در حالی که این یادداشــت را می نویسم بالخره
اکران های نوروزی مشــخص شدند قبل از این بیســت فیلم متقاضی اکران در
نوروز سال 1400بودند که از این تعداد 7فیلم برای اکران نوروزی انتخاب شدند
اما موضوع حساس و مهم حذف فیلم المینور داریوش مهرجویی است اسفند ماه
سال 98قرار شد المینور در اکران نوروزی به نمایش دربیاید که به دلیل ویروس
کرونا ســینماها تعطیل شدند و این فیلم نتوانست رنگ پرده را ببیند و حاال بعد
از دوســال قرار بر این بود که این فیلم در اکران نوروزی قرار بگیرد که سه روز
قبل از اکران فیلم خبر از حذف ان داده شد که دلیل مشخصی هم ندارد اما چون
فیلم در دولت قبل پروانه نمایش گرفته اســت و احتماال اعتبار ان تمام شده یا
اینکه مسئولین جدید سعی داشــتند فیلم را بار دیگر تماشا کنند و نظر نهایی
شــان اعمال کنند به هر حال مشخص نیست که چرا همیشه فیلم های داریوش
مهرجویی با ممیزی و سانسور و توقیف شدن مواجه می شود ،اما قرار است سگ
بند ،گل به خودی ،روز صفر ،موقعیت مهدی ،مردبازنده ،قدغن و شادروان از 17
اســفند سال جاری به عنوان فیلم های نوروزی در سینماها اکران شوند در حال
حاضر بلیت سینما سی هزار تومان است اما از سال جدید( یا به عبارتی دیگر از
17اسفند) بهای ان به 45هزار تومان تغییر می کند به نظر می رسد این افزایش
قیمت به ضرر سینما باشد با ضف معیشت مردم احساس می شود بهای 45هزار
تومان برای بلیت سینما هزینه زیادی باشد با توجه به این که مخاطب عالقه دارد
فیلمی مثل موقعیت مهدی و مردبازنده یا شادروان را ببیند چون این چند فیلم
در چهلمین جشنواره فیلم فجر در سال جاری نمایش داده شدند به نظر می رسد
ترکیب اکران های نوروزی تبدیل به فیلم سوزی شده است به طور مثال موقعیت
مهدی که جشنواره امسال توانست نظر اهالی رسانه و منتقدان را جذب کند به
دلیل موضوع و مضمونی که دارد نمی تواند در اکران نوروز موفق باشــد اساسا
ژانــر دفاع مقدس در نوروز جواب نمی دهد و دیده هم نمی شــود بهتر می بود
اکران این فیلم به عید فطر موکول می شد و همینطور فیلم روز صفر که موضوع
ملتهب جاسوسی دارد ،اما به نظر می رسد شادروان پتانسیل الزم را برای بدست
ِ
اوردن مخاطب داشته باشــد فیلم کوچک و جمع و جور با موضوع مفرحی که
می تواند فروش قابل توجهی هم داشــته باشــد ،بالخره مهدویان توانسته هر
سال در اکران نوروزی حضور داشته باشــد وحاال فیلم مرد بازنده او به نمایش
درمی اید علی رغم اینکه این فیلم چندان مثل دیگر اثار مهدویان نمی باشد و
ضعف محتوایی و ساختاری دارد اما احساس می شود این فیلم بتواند به دلیل نام
مهدویان و بازی جواد عزتی مخاطب مخصوص به خودش را داشته باشد سگ بند
دومین فیلم مهران احمدی ســت یک کمدی اجتماعی که احتماال بتواند فروش
متوسطی داشته باشد و فیلم گل به خودی در ژانر کودک ساخته شده که وجود
این فیلم در اکران نوروزی به هیچ وجه متقاعد کننده نیســت قدغن هم از ان
ملودرام های همیشــگی ست که حسین فرحبخش تهیه کرده و به نظر می رسد صفحه 19
مدلینگ شغلی که نمی توانید
از تنتان دربیاورید!
مدلینگ ،حرفه ای که در ایران از ان به عنوان «بهپوشی» نیز یاد میکنند ،در وهله ی اول
بسیار جذاب و هیجان انگیز به نظر میرسد.بسیاری از دختران و پسران جوان و نوجوان ،با
دیدن زرق و برق دنیای مدلینگ ،کت واک ها ،پوسترهای خوش رنگ و لعاب از صورت
های تراشیده و بی عیب و نقص ،درامد کالن ،شمار طرفداران در دنیای واقعی و مجازی و
سیل توجهی که به سمت مدل های حرفه ای و یا کم و بیش حرفه ای روانه میشود ،در
صدد بر می ایند تا خود نیز وارد این حرفه شده و قابلیت های خود را به عنوان « مدل» به
بوته ی ازمایش بگذارند.غافل از اینکه این شغل هم درست مانند هر شغل دیگری ،سختی
ها و مشکالت فراوانی دارد که باید با ان دست و پنجه نرم کرد .به عبارت دیگر ،برخالف
تصور عموم درمورد مدلینگ ،این حرفه ،سراسر تفریح و سرگرمی نیست و در کنار مزایای
جذاب ،معایبی نیز دارد که ممکن است افراد را از ادامه ی کار ،منصرف کند .در اینجا قصد
داریم تا پرده از نقاب خوش رنگ و لعاب «مدلینگ « برداریم و شما را با حقایق تلخ وسختی
های ان اشنا کنیم.
مدلینگ ،بیشتر یک الیف استایل است تا شغل :به عبارت دیگر ،این حرفه ،ماند لباسی
نیســت که بتوانید ان را از تن دربیاورید .بر خالف بســیاری از مشاغل دیگر که بعد از به
پایان رسیدن ساعت مشخصی ،میتوانید از ان رها شوید و به استراحت بپردازید ،مدلینگ
همیشه و همه جا به همراه شماست! چرا که ابزار کار شما ،صورت وبدن خودتان است .شما
هرگز نمیتوانید از صورت و بدن خود کنده شوید! برای مثال ،مردم دوست ندارند مدلی را
که همیشه در تبلیغات خمیردندان حضور دارد و به داشتن لبخندی زیبا معروف است ،با
دندانهایی که از شدت سیگار کشیدن زرد شده است ببینند! یا اگر مدلی برای تبلیغات شامپو
هستید ،دیده شدن با موهایی ژولیده و چرب در مکان های عمومی اصال ایده ی جالبی
به نظر نمیرسد! برای تبدیل شدن به یک مدل حرفه ای ،رعایت رژیم غذایی سالم و گاهی
سخت ،نوشیدن اب فراوان ،مراقبت همیشگی از پوست و مو ،ورزش مداوم و به عبارتی «
روی فرم ماندن» الزم و ضروری است .داشتن بدنی خوش فرم و پوستی شاداب و ناخن ها
و موهایی زیبا ،بهایی دارد که باید بپردازید .حفظ یک رژیم غذایی همیشگی ممکن است
خسته کننده به نظر برسد.اگر میخواهید به مدلی حرفه ای تبدیل شوید ،باید دور فست فود
و نان خامه ای را خط بکشید ،نوشابه حتی نوشابه های رژیمی را حذف کنید -و بپذیرید که
از ساعت شش شب به بعد ،تنها ساالد است که میتوانید به ان ناخنک بزنید! در جشن تولد
ها ،سهم کیک و شیرینی خود رابه دوستانتان ببخشید و از اینکه باید خیلی زود مراسم را
ترک کنید ،عذر بخواهید .چرا که برای داشتن پوستی شاداب ،خواب کافی و استراحت منظم
چیزی ضروریست .بیدار ماندن بیش از حد متابولیسم بدن شما را بر هم میریزد و نگه داشتن
رژیم غذایی سالم را بسیار دشوار میسازد .سیگار و الکل نیز از موارد ممنوعه هستند.هرچند
که باید دقت داشته باشید ،الغری و استخوانی بودن صرف ،کافی نیست .شما باید اندامی
رکسانا شکوهمند
Roxanaa.shh
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 20 |1401
امیر صدهزاری
amirsadhazari
فر یبا طالبی
faribatalebi
متناسب و ورزیده داشته باشید .گاهی اوقات ،افراط در رژیم های غذایی منجر به مشکالت
و بیماری هایی برای مدل های حرفه ای میشود که اثار ان تا اخر عمر بر بدن باقی میماند.
بیماری anorexiaیا الغری بیش از حد مریض گونه ،از جمله مواردیست که باعث شد
تا کمپین های ضدالغری به راه افتاده و در پی ان مدل سایز صفر حذف شود .پس الغر و
استخوانی بودن تنها مالک و معیار نیست.مدل حرفه ای ،باید سالم ،شاداب و پر انرژی نیز به
نظر برسد .عالوه بر تالش برای رسیدن به ظاهری مناسب ،داشتن اطالعات کافی و به روز
در زمینه ی حرفه ای که دنبال میکنید ،از بدیهیات هر شغل است .تصور نکنید که کار شما،
به نگه داشتن بدن خود روی فرم و پوشیدن لباس های متنوع و ژست گرفتن برابر دوربین
عکاسان ختم میشود! مطالعه ی مداوم نیز بخشی از کار شماست! شما باید به صورت مداوم
از جریانات مد روز اگاه باشید .مطالعه ی وبالگ ها و مجالت تخصصی مد و فشن ،گذراندن
دوره های اموزشی ،تماشای کت واک ها ،داشتن مربی مورد اعتماد و متخصص ،شناخت
برندهای گوناگون ،و به طور کلی کسب اطالعات درمورد صنعت مد و فشن ،به شما کمک
میکند تا قدمهای محکم تری در این زمینه بردارید .همچنین باید بسیار دقت کنید تا رفتار
و کردار شما در زندگی روزانه ،به اعتبار برندی که شما را به عنوان مدل انتخاب کرده است
لطمه ای وارد نکند.اکثر برند های معتبر ،به دنبال مدل های بی حاشیه و محبوبی هستند
که اعتماد مخاطبین را جلب کند .رفتار های نا به هنجار و دور از عرف جامعه ،داشتن سبک
زندگی ناسالم و اقدام بر خالف قانون حتی به صورت جزئی ،از جمله مواردی هستند که
باعث میشوند کمپانی ها قید شما را بزنند .بنابراین حواستان باشد که با « ندانم کاری» ،برند
خودراگریبانگیرتبلیغاتمنفینسازید!
پیدا کردن اژانس معتبر و مورد اعتماد نیز یکی دیگر از ســختی های راه مدلینگ است.
همانطور که میدانید ،با افزایش تقاضا برای فعالیت در این حرفه ،مراکز و اژانس های زیادی
نیز به وجودامده تا افراد را برای ورود به این حرفه اماده کنند .اما برخی نیز از این موقعیت
سو استفاده کرده و به صورت غیرقانونی مبالغی را از افراد بی تجربه دریافت میکنند و سپس،
بعد از برگزاری چند جلسه ،به طور کل برچیده میشوند .گاهی اوقات ،جوانان در سودای
شهرت و درامد،قراردادی را بی چون و چرا امضا میکنند و این کار در بعضی مواقع باعث
میشود تا اژانس یا عکاس ،حقوقی بیش از حد متعارف بر عکس های انها پیدا کند .عالوه
بر این ،باید در نظر داشته باشید که عکس شما ،بعد از انتشار ،دیگر به شما تعلق ندارد! به
عبارتی دیگر ،عکس شما بعد از انتشار تبدیل به پرنده ای میشود که هر چه در پی ان بدوید،
به ان نخواهید رسید! چرا که با انتشار عکس ،هر کسی به راحتی میتواند ان را ذخیره کرده
و یا مورد سواستفاده قرار دهد .پس قبل از انتشار عکس ،از قصد خود برای ورود به حرفه
ی مدلینگ اطمینان حاصل کنید .چرا که بعد از ان راهی برای بازگشت به گذشته وجود
ندارد! هنگام امضای قرارداد ،خوب حواستان را جمع کنید و حتما از مربی یا فردی متخصص
کمک بگیرید .کارفرما ممکن است در برخی قراردادها شما را از انجام موارد به خصوصی منع
کند .گاهی اوقات ،مدل ها اجازه ی تغییر حالت و رنگ مو و کوتاه یا بلند کردن ان را ندارند.
درواقع ،برخی قرارداد ها کنترل وضعیت چهره و اندام شما را در اختیار کارفرما قرار میدهد
و حق هر گونه تغییری در ظاهرتان را از شــما میگیرد .همچنین ،امنیت شغلی و درامد
همیشگی و یکسان با حرفه ی مدلینگ همخوانی ندارند.درواقع اگر به دنبال این هستید که
ماهیانه مبلغی ثابت به عنوان درامد داشته باشید ،بهتر است شغلی دیگر را انتخاب کنید.
با توجه به تعداد زیاد متقاضیان این حرفه و سن و سالی که در ان میتوانید به عنوان مدل
فعالیت کنید ،و همینطور قراردادهای خصوصی کوتاه مدت ،هیچ تضمینی وجود ندارد که
تا همیشه بتوانید به شغل و درامد خود اطمینان کنید! عالوه بر تمام این موارد ،باید به این
نکته اشاره کرد که به دلیل وجود تقاضای زیاد ،حرفه ی مدلینگ ،عرصه ای به شدت رقابتی
است و کنار زدن رقیبان سرسخت ،نیازمند داشتن صبر ،اراده ،انگیزه و هشیاری فراوانی است
که شما را به هدف مورد نظر برساند .مدلینگ ،شوخی و بازی و تفریح نیست .بلکه حرفه ای
کامال جدی و دارای اصول و قوانینی است که جز با اموزش و امادگی فراوان ،موفقیت در
ان ممکن نخواهد شد .ساده تر بگوییم :اگر هشیار نباشید و بخت با شما یار نباشد ،ممکن
است به راحتی از بازی کنار گذاشته شوید! چرا که همیشه افرادی زیبا تر ،جوان تر و خوش
شانس تر از شما وجود دارند! البته باید گفت که مدلینگ در ایران با عرصه ی بین الملل
ان تفاوت های بسیاری دارد که در مقاله های بعدی به ان میپردازیم.
n صفحه 20
shion
fa
عکس :مجتبی محسنی
mohseni.photo
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 21 |1401 صفحه 21
تلگرافی از صد مصاحبه خواندنی تر...
عکس :استودیو کالک
calk_studio_portrait
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 22 |1401
بهزاد فراهانی :بیشــترین مصاحبه را با اقای فراهانی در نشریات مختلف داشته
ام ،خوش صحبت ،پرهیجان و پر از تیتر! معموال در هر مصاحبه اســم گلشــیفته
را می اورد و سانســور می کنند ،اما اینجا می نویسیم تا سانسور نشود ،گلشیفته
فراهانی!
شبنم قلی خانی :با شخصیت است و ارام صحبت می کند ،محبوبیت حداکثری
را دارد و کمتر پیش می اید کســی پشت سر او غیبت کند ،چهره اش سالهاست
که تغییر نکرده است!
بهرام افشاری :با بهرام افشاری گفتگو گرفته بودم که بعد از چاپ تیتر را دوست
نداشــت و قول دادم با تیتر دلخواهش زمان دیگری و در جای دیگری چاپ کنم،
بعد از چاپ ناراحت شــد و گفت شــکایت می کند اما با معرفت تر از این ها بود
که این کار را انجام دهد!
رویا میرعلمی :ادم حســابی ،متشــخص ،با کالس و یکی از ادم هایی که من را
یاد تئاتر می اندازد ،بســیار هنرمند! بیشترین سوال و جواب را در یک مصاحبه با
رویا میرعلمی داشته ام.
جواد یساری :ســخت مصاحبه می کند و جوابهایش کوتاه است ،بدون ادعا و با
وجود اینکه سالها کم کار شده اما از تمام خواننده های امروز مشهورتر است ،قرار
بود با عباس قادری فیت بدهد که نشــد! در روز مصاحبه یکی از هوادارنش برای
دیدار او هفتصد کیلومتر امده بود!
الهه حصاری :ورزشــکار! خوشتیپ و بهترین گزینه برای بازی کردن نقش های
دوم انقدر که روزی سیمرغ نقش دوم فجر را خواهد گرفت!
ایدا نامجو :زیبا روی جلد و محترم در دنیای واقعی!
بابک کریمی :خوب حرف می زند ولی فالوی شما را بک نمی دهد! بازیگری که
اگر در ایتالیا متولد می شد می توانست پارتنر خوبی برای «والنتینا چروی» باشد
هر چند در مقابل «سوفیا لورن» بازی کرده است.
سمیرا حسینی :نیمه ی دیگر متین ستوده ،خوش پوش و خوش اخالق ،مهربان
و دوست داشتنی و خواننده ی اینده!
اریا عظیمی نژاد :مصاحبه به ســمتی رفت که بیشتر از شادمهر صحبت کردیم،
معتقد بود که اگر شــادمهر در ایران می ماند به راحتی استادیوم ازادی را پر می
کرد ،موبایل عظیمی نژاد معموال سایلنت است و جواب نمی دهد!
اکبر گلپا :پر از خاطرات شنیدنی و قسمتی از تاریخ موسیقی ایران ،هر سه شنبه
هوادارانــش از همــه جای دنیا به دیدار او می اینــد و برای انها از
مهستی و هایده و احمد ظاهر شاه صحبت می کند.
مژده لواســانی :متفاوت ترین با حجاب هر دو عالم ،استقاللی
دو اتیشه و میانه رو با کلی هوادار از هر دو جناح چپ و راست،
خواستگارهای زیادی دارد و معموال همه او را دوست دارند!
رضا یزدانی :خــوش خنده و اکتیو و از نظــر خودش احتماال
خیلی خاص ،مصاحبــه را تلفنی گرفتم و عکس روی جلد
را از شــیراز فرستادند ،از معدود خواننده هایی که هنوز
ترانه های خوب می خواند.
صحرا اســدالهی :به دعوت دوســتی مشترک به
تماشــای تئاتری دعوت شــدم که فقط یک بازیگر
دختر داشت ،به خانه که رسیدم سریالی پخش می
شد که همان دختر در ان حضور داشت و انجا بود
که تفاوت حجاب در تئاتر و تلویزیون را فهمیدم
زمانی که به سختی او را در تلویزیون شناختم!
بهروز پناهنده ،شهره سلطانی :بهروز پناهنده
را از تئاتر می شــناختم و همسرش را از جعبه ی
جادویی ،از معدود زوج های هنری که به هم می
ایند ،هرچند اولی ارام اســت و دومی کمی تا
حدودی شلوغ!
رامین پرچمی :یکی از اولین دوستان
من بعد از ورود به مطبوعات ،با هم
عباسعلی اسکتی
abbasalieskati
به تماشــای یک تئاتر رفتیم و بعد از ان دیگر از او خبر ندارم ،معلق بین جنجال
و حاشیه و سکوت و محبوبیت!
سحر قریشی :نمونه درســت لذت بردن از زندگــی ،ساده و بدون نقاب و همان
اســت که می بینید ،اگر حاشیه های خودخواسته و ناخواسته بگذارند شاید روزی
با یک فیلم تماشایی نظر منتقدان را هم جلب کند.
امیرعباس گالب :خوش برخورد ،دوست داشتنی ،خوش صحبت ،خوش لباس با
فن پیج هایی دواتیشه و واقعی ،خواننده ای که من با این ترانه او را شناختم :دعوا!
الیکا عبدالرزاقی ،بورژین عبدالرزاقی :با الیکا ســه بار ،بورژین دوبار و مادر
محترمشان یک بار مصاحبه داشته ام ،الیکا دوست داشت که در لندن متولد شود
و بورژین افتخار می کند شاگرد حمید سمندریان بوده است.
افســانه چهره ازاد :رکورددار تاخیر با دو ساعت و چهار دقیقه و مصاحبه برای
ســریالی که بعد از دو ســال هنوز هم پخش نشده است ،بعد از پایان گفتگو برای
اینکه تاخیرش را تالفی کنم گفتم مصاحبه ضبط نشده تا برای لحظاتی جا بخورد!
سپیده مرادپور :با یک ساعت و نیم تاخیر در رتبه سوم بد قول ها قرار دارد ،به
جرات می گویم همین حاال که این یادداشت را می خوانید به او خوش می گذرد،
هرکجا که باشد و هر زمان که شما این را بخوانید.
فرزین محدث :با فرزین دوبار روی جلد داشــته ام ،موفرفری ،پر هیجان و شلوغ
که گاهی انقدر حرف می زند کــه روی اعصابتان می رود ،بدقول ترین ادم روی
زمین و نقش اول فیلمی که در سال گذشته ان را ساختم!
مه لقا می نوش :با چشــمهایی قشــنگ و کمی مغرور ،هنرمنــد خوش رو و با
اخالقی که حتما از او بیشتر خواهیم شنید.
علیرضا واحدی نیکبخت :به علیرضا گفتم الزم نیســت در هر مصاحبه از اینکه
به پرسپولیس رفته اید اظهار پشــیمانی کنید ،تیتر مصاحبه هم این بود :دوست
داشتم جای نوید محمدزاده در متری شش و نیم باشم!
زهره نعیمی :اگر بازیگر نمی شــدم گلفروش می شدم! یکی از خوش حس ترین
تیترهای دوران خبرنگاری من در اولین مصاحبه زندگی زهره نعیمی ،بعدها و این
بار به همراه نیلوفر کوخانی گفتگویی دوباره داشتیم. صفحه 22
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 23 |1401
امیرصد هزاری ،فریبا طالبی :با انها حوصله تان ســر نمی رود ،زوج شــیرازی
مشــهدی دنیای طراحی لباس که برچسب مدلینگ روی انها خورده اما بازیگران
خوبی هم هستند ،صدهزاری شعرهای خوبی هم می نویسد!
شــیوا طاهری :از معدود خوش چهره های خوش عکس که بیشتر از بازیگری
مخاطبانش را یاد یوگا و غواصی می اندازد ،اولین مالقات در یک روزی برفی بارانی
پر ترافیک و اخرین دیدار همین چند روز پیش!
سیاوش چراغی پور :کمتر کسی پیدا می شــود که او را دوست نداشته باشد،
دخترها عاشــق او هستند و پسرها به او احترام می گذارند ،یا برعکس! تلفیقی از
تمام شیرینی های یک قنادی!
ساناز طاری :جنجالی و حساس! شصت درصد حرفهایش را نمی شد چاپ کرد
چون هم نشریه ما را می بستند و هم در سینماها را با این حال ان چهل در صد
هم مصاحبه بدی نشد!
فرناز رهنما :از تیتر شــاکی شد و گفت اسمم را یادداشت می کند تا دیگر هرگز
با من مصاحبه نکند ،تا امروز به حرفش عمل کرده اما از همینجا او را به اشتی به
بهانه عید و یک مصاحبه روجلدی دعوت می کنم!
محمدرضا علیمردانی :نابغه! صداپیشه ،خواننده ،بازیگر ،مجری و احتماال ترانه
هم می نویسد اما با اسم مستعار می دهد که شهرام شب پره و اندی بخوانند!
کیمیا خلج :بیشتر مواقع جلدها را دقیقه نود می بندیم و سردبیر شاکی می شود،
کیمیا خلج را در وقت اضافه گرفتم ،هفت صبح افیش عکاسی و ساعت ده رفتیم
برای چاپ! دوست داشتنی با دوستهای فراوان!
مهدی باقربیگی :مجید قصه های مجید یکی از چند هنرمندی است که همیشه
دوست داشــتم با او مصاحبه کنم ،به خودش هم گفتم که «سلبریتی» دوران ما
بوده است!
هدیه بازوند :اولین ســوال من در اولین برخورد بــا هدیه بازوند :چرا دخترهای
کورد زیبا و پسرهای ان خوشتیپ هستند؟ نقش اصلی سریال «نون،خ» و کشف
تماشــایی ســعید اقاخانی دختر خیلی خوبی بود! در ســال تازه حتما گفتگو و
دیداری تازه خواهیم داشت.
بامداد افشــار :حتی هنگام گفتگو با بامداد افشار هم موزیک سریال قورباغه در
سرم پخش می شد ،رکورددار حضور در جشنوارفجر در دو دوره گذشته که روزی
گروه «اتاق» را جهانی خواهد کرد.
علی قوی تن :کپی ســهراب سپهری که فیلم «رویای سهراب» او تماشایی شده
و شــما را به دیدن ان هر زمان که اکران شــد دعوت می کنم ،علی قوی تن مثل
نویسنده این گزارش متولد اولین روز از ماه مرداد است.
الهام طهموری ،حامد احمدجو :زوج تماشــایی اصفهانی که معموال با هم ســر
کار نمی روند تا یکی در خانه باشد که به گلدان ها اب بدهد ،عاشق درست کردن
چیزهای عجیب غریب از باقی مانده چیزهایی که به درد نمی خورد!
فاطیما بهارمست :شبیه عکس هایش نیست ،مدتی نبود و حاال دوباره پیدا شده
تا باز هم چهره شود ،تنها یک بازیگر است که با یک دست لباس به اتلیه می اید
و می رود؛ فاطمیا بهارمست!
خشایار اعتمادی :تنها یک کلمه :محترم! کمتر از یک ماه بعد از مصاحبه ترانه
«عشــق چند ســاله» من را خواند و این ترانه برای همیشه به سعادت رسید ،با
خداحافظی اش از موسیقی غمگین شدم.
صبا ایزدپناه :عاشق لباسهای رنگارنگ و فیگورهای عجیب و هنری ،دختر کورد
هنرمند!
امیر کاوه اهنین جان :مصاحبه با او راحت اســت چون کلمات را ادبی بیان می
کند و در نتیجه تنظیم مصاحبه راحت تر می شــود ،پادشاه اموزشگاه سولو و پدر
عالیجناب شاهان اهنین جان ،به شکل همزمان عاشق همسر و تئاتر!
فریبا نادری :عاشــق استوری گذاشتن در واتساپ و خودمانی شدن با عکاس ها،
شبیه بیشتر بازیگرها عکاس ها را بیشتر از خبرنگارها دوست دارد ولی اهل جواب
ندادن به سوالهای حاشیه ای نیست!
جمشید مشایخی :استاد مشایخی ،تکیده و باشکوه! پر از حرف های شنیدنی و
از ان ادمهایی که دوست داشتم در کنار او عکس بگیرم.
فریما حبشــی زاده :به بهانه تئاتر مصاحبه کردیم اما بیشتر از موسیقی و رپ
حرف زدیم ،چند وقت بعد برای همیشــه از ایران رفت و حاال می توانید او را در
شبکه های ان سمتی تماشا کنید ،خانم جاستینا ،باجنبه ،کاردرست و فعال!
علی مســلمی :مصاحبه روی پشت بام خانه شــان به صرف چایی و شکالت و
عکاسی! باکالس چشم رنگی که سینما یک فیلم خوب به او مدیون است!
کیمیا یزدیان طهرانی :اگر خبرنگار هنری نمی شــدم احتماال به سمت ورزشی
نویســی می رفتم! مصاحبه با شماره ده تیم ملی هیجان انگیز و برای من متفاوت
بود ،کیمیا خوابهای بسکتبالی نمی بیند و دوست دارد روزی در «یورولیگ» بازی
کند.
رضا شفیعی جم :در تمام حرفهایش یک وجه مشترک بین خودم و او پیدا کردم،
تنهایی! عاشق نقاشی که تابلوهایش هیچوقت به حد نصاب نمی رسد تا نمایشگاه
بگذارد و عاشق فیلم ساختن اگر تهیه کننده پولداری پیدا شود!
روشنک گرامی :به نظر خودش خوشگل نیست اما نظر خودش مهم نیست! یکی
از انهایی که پوشــیدن لباس پســرانه را برای دخترها مد کرده است ،بازیگر فیلم
های خاص با چشمهایی سرخ و همیشه خسته!
امید جهان :ترانه های خودش را نمی شــنود و دوســت دارد با محسن چاوشی
فیت بدهد!
ایلین بایراک :حیف است در این لیست طراح لباس نداشته باشیم ،ایلین بایراک
شــبیه سنجاب ها صحبت می کند و یک عکس از خودش روی دیوار اتاقش دارد
که عاشق ان است.
کیوان ساکت :کنســرت ابادان و دلواپس های ان زمان که نمی گذاشتند اقای
ســاکت روی صحنه برود ،با گارد و اسکورت این اتفاق افتاد و دو مصاحبه چالشی
خوب با هم داشتیم!
عبداهلل روا :منتظر امدن ایشان بودم که با موتور پیچید در کوچه! با همان موتور
بردیمش روی جلد ،برخالف ویدئوچک انقدر شلوغ نبود ولی بی نهایت با معرفت
و شوخ! صفحه 23
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 24 |1401
ناصر هاشمی :احتماال اولین بازیگری که شماره من را به عنوان خبرنگار ذخیره
کرده اســت! نویسنده کاراکتر محبوب ســمندون خلوت خودش را در باغچه ای
بیرون از شهر پر می کند.
نازنین احمدی :اگر موهایش را شانه کند شبیه لیال حاتمی می شود ،با سیمرغی
که قربان صدقه اش می رفت امد و برای روی جلد روزنامه هنرمند عکس گرفتیم.
بهتاش صناعی ها ،مریم مقدم :باکالس ،بین المللی ،ادم حســابی! احتماال در
خانه انها حرفی جز کتاب و شــعر و فیلم و موسیقی و تئاتر و هنر و دوست داشتن
نیست!
فرنوش صمدی :فرزند فیلم کوتاه که در فیلم بلند هم صاحب ســبک و اسم می
شود ،روجلدی و همیشه انالین!
ارمین زارعی :تماس گرفتم و گفت گفته اند دو سال نباید مصاحبه کند تا مجاز
شود! دو سال بعد تماس گرفتم و حرف زدیم از اینکه نمی خواهد از ایران برود.
الســا فیروزاذر :هر وقت مصاحبه می کنیم بیچاره می شوم! با حساسیت زیاد
گفتگو را بارها ادیت می زنیم و هر بار می گویم دیگر با شما گفتگو نمی کنم و باز
هم سراغ این سوژه جالب می روم ،فیروزاذر دوست دارد نقش ادمهای سادیسمی
را بازی کند!
علی اصحابی :میکروفــون را برعکس گرفتم ،زندگی ام برعکس شــد! یکی از
چالشی ترین تیترهای تمام مصاحبه های من!
نیما فالح ،ســحر ولدبیگی :عالی به معنای واقعی کلمه ،تنها زوج های سینما
که می توانید قسم بخورید هرگز طالق نخواهند گرفت ،بیرون از شهر زندگی می
کنند و همسایه های خوبی دارند!
باربد بابایی :جذاب و خوش برخورد ،کار درســت با خنده های نه از ته دل در
مقابل عکاس و عاشق موسیقی ،خواننده محبوب ندارد اما خودش خیلی محبوب
است!
رضا صادقی :قرار مصاحبه ســاعت نه شب در استودیویی در سعادت اباد بود ،با
عکاس برای عکاســی و گفتگو رفتیم که تا تمرین تمام شــود وارد روز بعد شده
بودیم ،وقتی به خانه برگشتم مصاحبه ضبط نشده بود!
جواد زرینچه :روز قبل از یکی از دربی ها از سردبیر اجازه گرفتم صفحه ورزشی
را من ببندم ،مصاحبه با پیشکسوتان قرمز و ابی و بازی که در نهایت مساوی شد!
کمند و ســپند امیر ســلیمانی :مصاحبه را تلگرامی گرفتم و متاسفانه هیچ
برخورد نزدیکی تا امروز نداشته ام اما احتمال می دهم ادمهای باحالی باشند!
جوانه دلشــاد :رفیق فابریک مونا کرمی ،ورژن وطنی «انجلینا جولی» که ارام
ارام چهره خواهد شد ،دلشاد عاشق تنها خواهرزاده اش است!
ویدا جوان :وقتی عکس می گیرد یا خوب می شود یا بد ،حد وسط ندارد!
گروه پالت :یکی یکی دارند کم می شــوند! شــنیده ام که مصاحبه من با انها از
یکی از برنامه های معتبر ان ســمت اب هم پخش شده است اما خودم هیچوقت
ندیده ام! تیتر :نشسته بودیم در راهروی ارشاد و می خواندیم!
شــهروز دل افکار :تئاتری ها همه خفن و حتی اگر کچل باشند باز هم جذاب
هستند! شهروز از ان رفیق هایی است که الزم است یکی داشته باشید!
ســوگل خلیق :نقش اول تئاتر روی صحنه بود ،مصاحبــه را انجام دادیم و قرار
شــد قبل از چاپ بخواند ،بعد از خواندن گفت فعال چاپ نکنیم ،این فعال تا امروز
طول کشیده است!
متین ســتوده :جذابیت او شما را می گیرد و معموال پیش او حرفی برای گفتن
نخواهید داشــت ،خوش صحبت و جنتلمن و از ان دســته ادم هایی که هر چه
بپوشد به او می اید.
رضا صفایی پور :اقای طوفان! از نوســتالژی هــای دوران جوانی ،قدیم ها ما را
یاد ویدئو کلوپ و سر در رنگی و خشن سینماها می انداخت و حاال اینکه زندگی
چقدر ســریع می گذرد ،باید ســعی کنیم مانند اقای صفایی پور انقدر درخشان
باشیم که ماندگار شویم.
حسام محمودی :مصاحبه با ادمهایی که اهل ادا نیستند کیف می دهد و گفتگو
با بازیگرهای اســتقاللی برای من لذت بخش تر است ،حسام محمودی هر دو این
ویژگی ها را دارد و در پایان فصل با هم به ورزشگاه می رویم!
زهرا داوودنژاد :رفته بودم زاهدان و مثل چند گفتگوی دیگر مصاحبه را از راه
دور و با فاصله هزار و هفتصد کیلومتری گرفتم ،تلفن را برداشتم و صحبت کردیم،
عکاس را فرستادم و عکس گرفت ،به همین سادگی!
رضا رویگری :نشست خبری اولین فیلم کوتاهی که کارگردانی کرده بود همدیگر
را دیدیم ،به همراه همســرش و عروسک موشی در دست از حال بد سینما صحبت
می کرد ،بازیگری خوش چهره که با گذشت زمان همچنان خوش چهره مانده است.
نازنین فراهانی :همان روز که مصاحبه داشتیم گفتم روزی نامزد دریافت سیمرغ
خواهید شــد ولی ان را به دست نخواهید اورد! یکی از چند خبرنگاری که بازیگر
شده و اتفاقا کارش را هم بلد است.
امیرحسین رستمی :زنگ زدم برای یکی از ان مصاحبه های دقیقه نودی! گفتم
ســواالت را واتساپ می فرستم و پاسخ بدهید ،گفت اجرا دارم ،بعد از تئاتر جواب
سواالت را فرستاد و ساعت چهار صبح مصاحبه را بستم!
ارمغان حاجی وندی ،ارغوان حاجی وندی :تار و تنبک خانواده هنرمند حاجی
وندی ها که ژن موسیقایی از پدر بزرگ به انها ارث رسیده است ،دوقلوهای جذاب
گروه ارکیده که هرگز از انتخاب موسیقی پشیمان نشده اند!
مینا وحید :محصول مشــترک جنجال و بی حاشیه بودن! کسی که می تواند به
هجده سوال شما در کمتر از دو دقیقه جواب بدهد تا ان مصاحبه را چاپ نکنید،
یکی از وایرال شده ترین های اینستاگرام در سال گذشته!
مهســا هاشمی ،محمد مهدی هاشمی :مصاحبه روی چمن های پارک الله با
دو بازیگری که مدیربرنامه هایشان هم همراهشان بود ،مادرشان! از ان روجلدهای
خوش اب و هوا در فضایی عمومی!
حدیث میرامینی :همچنان معتقد هســتم قابلیت اینکه یکی از درجه یک های
تصویر ایران باشــد را دارد اما فکر می کنم مثل بســیاری از همکارانش بی انگیزه
شده است ،شاید هم روزی برگردد! صفحه 24
اورده بود ،خانم نوازنده برای هر جمله شما جوابی کمدی گونه اماده دارد!
لیال برخورداری :یادم می اید با هم ســر این مصاحبه چالش داشتیم اما دلیلش
را یادم نمی اید ،فکر می کنم اســم نویسنده ای که خانم برخورداری در مصاحبه
اورده بودند را اشتباه چاپ کرده بودیم و ایشان ما را مجبور کردند در شماره بعدی
توضیحات بنویسم!
ساناز سماواتی :بــا همسرش هومن و پسرش برسا امدند برای عکاسی و گفتگو،
خوش گذشت و دوستی ما ادامه دار شد اما هنوز با هم شمال نرفته ایم!
تئاتر اتول ســورون :گفتگوی هم زمان با بیست نفر و ثبت یک رکورد جاودانه
برای من که در شــماره نوروزی سال گذشته ان را منتشر کرده ایم! در سال هزار
و چهارصد و یک حداقل صد تئاتر را تماشا خواهم کرد!
ایران درودی :یکی از چند مصاحبه ای که به ان افتخار خواهم کرد ،با ســواد ،با
هنر ،با شخصیت ،زیبا و تمام هر انچه خوبی ،یادشان گرامی...
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 25 |1401
امید زندگانی :قرار بود با امید زندگانی مصاحبه اختصاصی داشته باشم و به رضا
گفتم شما هم اگر سوالی به ذهنتان رسید بپرسید ،حتی اجازه نداد یک سوال هم
من بپرســم ،همان روز گفتگوی مشترک را برای همیشه بوسیدم و کنار گذاشتم!
چند وقت پیش تماس گرفت و قرار شد ترانه های من را بخواند!
حسام منظور :سالها بود که تلویزیون نمی دیدم اما به خاطر او بانوی عمارت را
تماشــا کردم ،قرار ما در کافه ای خلوت بود و برای اولین و اخرین بار عکس روی
جلد را با دوربینی که اصال خوب نبود خودم گرفتم!
ســولماز نراقی :کپی گوگوش با یک دنیای کودکانه و سازی بر دوش ،کاش در
جای دیگری به دنیا می امد تا این همه استعداد دیده شود!
مهدی کوشــکی :مصاحبه با تئاتری ها همیشــه حــال ادم را خوب می کند
مخصوصا با انهایی که بیشتر حاشیه داشته باشند!
ماری اچ ام :اگر فقط یکی از این ادمها اطرافتان باشــد حالتان همیشــه خوب
خواهد بود ،خالق ،باهوش و شاد! اگر اینستاگرام نبود تا حاال ازدواج کرده بودند!
امیر غفارمنش :همراه با پسرش که ملودی می سازد و در اینده اهنگساز موفقی
خواهد شد به اتلیه امده بود ،چایی نخورده عکس گرفتند و زود رفتند!
ساره رشیدی :اگر او را ببینید عاشق شیرازی ها می شوید ،تندتند حرف می زند
و وقتی می خندد چال لپش توی ذوق می زند ،دلم برای رشیدی تنگ شده است!
شــاهرخ شهبازی :یکی از چهار نقش تختی در فیلم غالمرضا تختی ،مصاحبه
روی بلنــدی های برج میالد و ضبط برای برنامه ای تلویزیونی که هنوز پول ما را
نداده است!
نسیم ادبی :در اولین برخورد از او خوشتان خواهد امد ،خوش صحبت ،با سواد
و با خنده های شیطانی! متخصص در بازی مافیا و خودش را خیلی دوست دارد!
نیکی مظفری :با اینکه تا حاال برخورد نزدیک نداشــته ایم اما معموال مصاحبه
هایمان خوب از اب در امده است ،یک بار در عمارت نوفل لوشاتو از کنار هم عبور
کردیم و برای تماشای تئاتر به دو سالن متفاوت رفتیم!
هانیه غالمی ،الدن سلیمانی :مادر عاشق دختر و دختر عاشق هری پاتر! تنها
مصاحبه شــونده هایی که برای مصاحبه کننده کادو اورده بودند ،از انها که با هم
دوست شدیم.
لیلی رشــیدی :گفتگو چند ساعت بعد از انتخاب شدن دوباره روحانی به عنوان
رئیس جمهور و لیلی رشــیدی که پر از هیجان های خوب بود ،تند تند حرف می
زند و اگر شنونده نباشید از او جا می مانید!
ستاره حسینی :معمــوال بعد از یک مدت از کارهایی که بازی کرده پشیمان می
شود و انها را دوست ندارد ،با صدایی خش دار شاید بتواند یک دوبلور موفق شود!
یســری مجتهدی :بعد از مهاجرت به فرانسه شهردار شهری که در ان سکونت
دارد دیواری را به او می ســپارد تا هر انچه دلش می خواهد روی ان نقاشی کند،
انتخاب او تصویری از زنی شــرقی با شعری از شفیعی کدکنی بود و چه سوژه ای
بهتر از این برای یک مصاحبه ی خواندنی؟
ســارا خوئینی ها :همیشه فکر می کنم انهایی که روزی خیلی مشهور بوده اند
بعد از این دوران چه می کنند؟ انگار خوئینی ها خیلی ارام کنار کشیده و از دور
ما را تماشا می کند.
معصومه کریمی :مصاحبه های کوتاه صفحه اخر اولین نشــریه ای که انجا به
عنوان کاراموز کارم را شروع کرده بودم معموال گفتگوهای دلنشینی می شد!
سحر شــاطری :اولین برخورد در نمایشــگاه مطبوعات و مصاحبه سرپایی! در
اخرین مصاحبه خزر چکاوک ،ارمغان حاجی وندی و نگین پارســا را هم به همراه صفحه 25
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 26 |1401
عکس :امیررضا رعیتی
amirrezarayati1 صفحه 26
یادداشــت اختصاصی «محمد رضا گلزار »به و یژه نامه نوروزی «هنرمند»:
ارزو یی برای ایرانیان
در تحو یل سال 1401
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 27 |1401
کودکی تک تک ما از لحظه های شــیرین عید پر است و هیچ روزی
توان ندارد با اول فروردین شمسی هماوردی در زیبایی و نیکی داشته
باشــد .خدا با بهار خودش را به شفاف ترین شکل ممکن نشانمان می
دهد و بهانه ی خوشــحالی بی دریغ روزهای بهار همین است .حس
می کنیم راه مسدود تنفس دوباره باز شده و شاخه های خشکیده به
معجزه خاک دوباره جان گرفته اند.
رنگ مورد عالقه خدا به سرشــاخه همه درختان کشیده می شود و
دســت قدرتمند طبیعت،هماهنگی جذاب کوه ها و صحراها را رهبری
می کند.به رســم معهود ایرانیان،کینه رنگ می بازد و همراه فصل نو،
نگاه نو و سالم نو شکل می گیرد.
در یک ان همه چیز از حرکت می ایســتد .لحظه ای تاریخی فرا می
رسد .همه ایرانیان در نقطه نقطه خاک دنیا به شکوهی وصف ناشدنی
در کنار ســفره ای می نشینند که ایه های خدا در ان پر است .همه از
خداوند سالمتی می خواهند جاودانگی می خواهند و کامرانی طلب می
کنند .ان هم نه فقط برای خود که برای تک تک همنوعان همکیشان
و هم وطنانشان.
مردمی که عاشقانه دوســت می دارمشان از همیشــه خندان تر و
خوشــروتر می شوند و مجال می یابند زیبایی های ایران را از نزدیک
به تماشا بنشینند.
ارامش که تحفه ی ابرها و بادهاســت ،می اید که تلخی نگرانی ها و
اضطراب ها را بشوید .مادرها در کنار پدرها کودکان در کنار هم و همه
زیر سایه کهنســاالن از هوای خوش بهار استشمام می کنند و شهر
دیگرگونه دوست داشتی می شود.
ارامش مسیر خانه ها را به هم نزدیک می کند لحن هارا مالیم تر می
کند وقت بیشتری دست می دهد تا به اسمان نگاه کنیم و زمان برای
ستاره شمردن کم نمی اید.
به یاد می اوریم خدا به ما توان داده تا مهر مبنای ارتباطمان باشــد و
بی دریغ همدیگر را دوست بداریم .سپاس بگوییم که قدرت زندگیمان
بخشیده و نعمت دستگیری از ضعیفانمان داده است.
خدا ،همان خدایی است که کودکی ما را از شیرینی یکرنگی پر کرد و
مرض بی دوای دو رویی را از ما دور کرد.
لحظه ای که دیگران نقاب به چهره می زنند؛ خوشا ازادگی و یکرویی،
چه موهبتی بزرگ تر از اینکه در مقابل یکرنگی مردمی که تو را دوست
می دارند چونان ،انان باشــی و در مهر خود را همراه و هم مسیر انان
بدانی؟
خدایا! همه را چنین ازاده بدار و بر انان که چنین نیستند طعم خوشش
را بچشان.
محمدرضا گلزار
rezagolzar صفحه 27
«هانیه غالمی » بازیگر ســینما و تلو یز یون:
دوست دارم با «هری پاتر» همبازی شوم!
هانیه غالمی
haniehgholami
بهترین نوروز شما چه سالی بوده که در خاطرتان مانده باشد؟
بهترین خاطره نوروز من مربوط به دوران کودکی ام می شود ،تقریبا هر سال
تا نوجوانی چون دغدغه خاصی نداشتم ،بچه بودم و بیشتر به من خوش می
گذشت.
ایا «هانیه غالمی» امسال پرکارتر می شود؟
امیدوارم ،اما پرکارتر شدن اولویت من نیست و بیشتر کیفیت کار برای من
مهم است ،حتی اگر یک کار هم انجام بدهم و از ان راضی باشم بهتر است
از این که پشت سر هم سر کار باشم اما کیفیت کارها پایین باشد ،حتی کار
نکردن را به انجام کار بی کیفیت ترجیح می دهم.
کسانی که دوست دارید سر سفره هفت سین در کنارتان باشند؟
فقط خانواده و شاید در کنار انها دوستان!
یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به شما پیشنهاد
شود؟
یک نقش منفی یا نقش کسی که مشکل سالمت روان دارد خیلی برای من
جذاب است!
از عالقه مندی شما به کاراکتر هری پاتر اطالع
داریم ،یک میلیارد تومان پول یا همبازی
شدن با این شخصیت؟
عکس :استودیو کالک
calk_studio_portrait
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 28 |1401
قطعا هیچ چیز بــرای من جای همبازی
شدن با «دنیل رادکلیف» را نمی گیرد
حتی پول خیلی خیلی بیشتر! صفحه 28
«رضا طریقت» نوازنده و یولن ،کمانچه و اهنگســاز:
رضا طریقت
rezziano.music
پیشینه ای هنری
به قـدمت قـاجـار!
رضا طریقت ،متولد دوم اذر هزار و سیصد و هفتاد و شش ،شمیران ،لیسانس موسیقی ،نوازنده
ویولن و کمانچه ،اهنگساز ،در خانواده ای متولد شد که موسیقی به صورت موروثی در ان جریان
داشــت به صورتی که در سال های خیلی دور عمه های پدر بزرگ او در دوره قاجار از شاگردان
درویش خان بوده و تار می نواخته اند ،مصطفی خان نوریانی اولین اهنگساز فیلم ناطق دار ایرانی
«دختر لر» پســر عمه پدر بزرگ این هنرمند است که ویولن ایشان بعد از فوت مرحوم نوریانی
کادوی تولد نه سالگی عبداهلل طریقت «پدربزرگ رضا طریقت» و بعد از ان به رضا طریقت رسیده
است و این ویولن بسیار خوش صدا امروز یکی از بهترین همراهان او است.
صدای ویولن پدربزرگ ،صدای سه تار پدر ،اواز مادر و نوازندگی عمو هایش باعث شد از چهار
سالگی به فراگیری موسیقی بپردازد و هم اکنون اماده ورود به دوره کارشناسی ارشد موسیقی
شود ،در سال نود و هفت اولین البوم رسمی اش به نام «لبخند خیال» منتشر شد که این البوم
جزو پرفروش ترین کارهای سایت «بیب تونز» قرار گرفت ،دومین البوم به نام «مسیر» در سال
هزار و چهارصد کاندید بخش رقابتی جشنواره فجر شد و تمامی ترک های هر دو البوم در پلت
فرم های جهانی مثل «اسپاتی فای» و «دیزر اپل موزیک» قرار دارد.
رضا طریقت در فیلم های سینمایی «اس و پاس»« ،ایکس الرژ»« ،دشمن زن»« ،زن ها فرشته اند
دو »« ،پیشی میشی»« ،خالتور» نوازندگی کرده است و از سال ۲۰۱۲تا سال ۲۰۱۸با گروه طریقت
در کشور ایتالیا و شهرهای مادرید و بارسلون نوازنده کمانچه گروه بوده است.
رضا طریقت که در کارنامه هنری اش اجراهای الیو با ارکســتر فرهنگ هنر با خوانندگی استاد
«محمد معتمدی» و اجراهای دیگر به خوانندگی «ماریو تقدسی» و «رشید وطن دوست» را دارد
معتقد است نوازندگی ،تکنیک و سونوریته باید با علم همراه باشد و تمام تالش او بر این است که
تحصیالت اکادمیک را تا باال ترین سطح دانشگاهی چه در ایران و چه در خارج ایران ادامه بدهد.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 29 |1401 صفحه 29
پرونده ای درباره حریم خصوصی هنرمندان
دنیای نامحرم سلبریتی ها!
از گذشته و دسترسی محدود بلوتوث و حتی قبلتر از ان تا همین امروز و فراگیر شدن دنیای شگفت انگیز مجازی خبرهای لحظه به لحظه از زندگی و اتفاقات
پیرامون هنرمندان برای مخاطبان عادی و دوســتداران هنر از جذابیت های ویژه ای برخوردار بوده است ،جذابیت هایی که گاهی می تواند اخبار تازه فیلم
جدید هنرپیشه روی پرده سینما باشد یا عکسی شخصی از البوم سفر چند ماه قبل همان سوپراستار!
این روزها با همه گیرتر شــدن اینترنت و هر روز بیشتر تبدیل شــدن دنیا به یک دهکده کوچک جهانی و با احساس نیاز ادم ها به نرم افزارهایی چون
اینستاگرام کمتر اتفاقی است که از چشم دوربین های موبایل و بیان کیبورد انها دور از دسترس بماند ،اخبار زرد و چهره های زردتر در جدول بازدید گوشی
های هوشمند در اوج قرار می گیرند و این عالوه بر اینکه ناخواسته باعث می شود چشم ها به دیدن و شنیدن این خبرهای پوچ ،بی محتوا و معموالازاردهنده
عادت کند دلیلی می شود برای میل بیشتر افراد به تولید و پیگیری محتوای حاشیه ای و مصرفی که هیچ ارزش مفهومی نمی تواند داشته باشد.
از اتاق فکر و پخش حاشیه های خودساخته بعضی از چهره ها که با برنامه ریزی جالب و دقیقی شکل می گیرد تا انها را به صدر اخبار روز برساند که بگذریم
می توان به مواردی غم انگیز اشاره کرد که به نابودی زندگی یا فعالیت یک چهره مطرح کشیده شده است ،از پخش سی دی هنرپیشه ای در اوج با سریالی
روی انتن تا مهمانی فوتبالیست جوانی که پیشنهاد بارسلونا برای او به خداحافظی زودهنگام و محو شدن همیشگی از مستطیل سبز تبدیل شد ،پس حاشیه
ها همیشه هم جذاب نیستند مخصوصا برای کسانی که در مرکز این اتفاق قرار می گیرند.
دسته ای از مخاطبان به این باور رسیده اند که یک هنرمند کامال متعلق به انها است و عالوه بر هنر و فعالیت هایشان در این زمینه ،چگونگی زندگی ،رفتارها،
برخورد و حریم شخصی هنرمند نیز به مخاطب ارتباط دارد ،مخاطبی که برای خودش دالیل مختلفی دارد مانند اینکه هنرمندان با ابراز نظر در هر زمینه ای
به انها و زندگی انها خط می دهند و همانگونه که سلبریتی ها روی مردم تاثیر و در زندگی شان نقش دارند پس ما هم در زندگی انها سهیم هستیم ،حتی در
رازها و حریم شخصی و کوچکترین مسائل خصوصی!
با عطش و شهوت کشف بی اهمیت ترین مسائل زندگی چهره های مشهور ،به نظر شما دنیای پنهان و حریم خصوصی هنرمندان تا چقدرمقدار به مخاطب
ها و هواداران انها ارتباط مستقیم دارد؟
عباسعلی اسکتی
abbasalieskati
عکس:نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 30 |1401 صفحه 30
ُ
تصمیم گیری «مد»
برای جوانهای ما!
مژگان فرومندی
mojgan_foroomandi
لباس امروزه صرفا تن پوش نیست و فقط بنا نیست تا این انسان حیوان ناطق و صاحب
اراده و منطق را در برابر باد و باران و سرما و گرما و شرم ادمیت بپوشاند و حفظ کند.
امروزه صنعت پوشــاک با همراهی علم روانشناسی ،اقتصاد ،جامعه شناسی و ...و با
ایجاد و ساماندهی «مد» به یکی از پولسازترین صنایع تبدیل شده است ،شاید دیگر
نتوان پدیده مد را در اذهان مردم جهان پــاک کرد ولی می توان در کنار فکر صرفا
اقتصادی ان به مسائل زیباشناسی ،فرهنگی ،بومی ،اقتصادی و در یک کالم به لباسی
برازنده ادمیت نیز توجه بسیار نمود.
ایران که ریشه در لباس و پارچه دارد نیز از این صنعت در امان نمانده است و امروزه
با پدیده مد رو در رو است که این امر باعث تناقض قوانین و نابهنجاری های زیادی در
میان نوجوانان و جوانان گشته است.
نســل جدید این خاک و بوم «مد» را شــخصیت و برتری می دانند تا جایی که نظر
شخصی خودشان کامال از میان رفته و مد سال برای انها تصمیم گیری می کند و این
در نظر انها این امر انها را واالتر و برتر جلوه می دهد تا جایی که وقت و هزینه گزافی
برای ان پرداخت می کنند پس مد روز ساخته شخصیت این قشر گردیده که خالی از
لطف نیست با شعر سعدی به پایان این بررسی برسیم:
تن ادمی شریفست به جان ادمیت
نه همین لباس زیباست نشان ادمیت
متین ستوده
matinsotudeh
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 31 |1401 صفحه 31
«سمیرا حسینی» بازیگر ســینما ،تئاتر و تلو یز یون:
امسال در یک نقش
«عجیب» بازی می کنم!
سمیرا حسینی
samirahosseini.official
نوروز امسال با سریال «دردسرهای شیرین» مهمان خانه ها خواهید بود،
از این مجموعه صحبت می کنید؟
خیلی راجع به این ســریال مصاحبه کرده ام و حرف خاصی ندارم! یک سریال
با محوریت تولید و کارافرینی اســت که در ان یــک زوج جوان می خواهند
کارافرینی کنند و داستان هایی در این ماجرا سر راه انها قرار می گیرد.
ایا این مجموعه و نقش شما کمدی است؟
نه این کار کمدی و طنز نیســت ،موقعیت های شیرین و جذابی دارد ولی اصال
یک کار طنز نیست ،نقش من هم طنز نیست و نقشی کامال جدی و رئال است.
نوروز ایده ال برای من نوروزی اســت که در ان همه ســالم ،سالمت،
دلخوش و دلشاد باشند و ارامش برقرار باشد ،مردم همه در رفاه باشند
و حال همه خوب باشد تا من هم کنار دیگران حال خوبی داشته باشم.
چند شخصیت که دوست دارید ســر سفره هفت سین در
کنارتان باشند؟
اصوال ادم دوست دارد در کنار خانواده اش باشد ،پدرم ،مادرم،
خواهرم و برادرم ،ترجیح می دهم در کنار خانواده ام باشــم و
اگر امکانش باشد دوستان نزدیک هم در کنار من باشند.
یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به
شما پیشنهاد شود؟
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 32 |1401
در حال حاضر در یک سریال نمایش خانگی در حال ایفای
نقش هستم که نقش به مرور نقش عجیبی می شود و فکر
می کنم به این ارزو تا حدودی رسیده ام ،البته باید ببینیم
کار چگونه پیش می رود چون فیلمنامه همچنان در حال
نگارش اســت ،غیر از این کار دوســت دارم در یک کار
سینمایی و یک نقش متفاوت نسبت به نقش هایی که تا
االن کار کرده ام بازی کنم و از ان سربلند بیرون بیایم.
یک ارزو برای سال هزار و چهارصد و یک؟
بزرگترین ارزوی من برای سال جدید این است که مردم
بتوانند در رفاه و ارامش زندگــی کنند ،هیچ چیز در
کشور ما ارزان نمی شــود پس حداقل گران تر از این
نشود و امسال تورم نداشته باشیم ،حداقل اینکه قیمت
ها در همین حد بماند و گرانی بیشــتر نشود تا مردم
بتوانند از عهده زندگی و معاش بربیایند و همه بتوانند
در کنار هم به شــادی زندگی کنند ،امیدوارم این ارزوی
من براورده شود.
عکس :نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
یک نوروز ایده ال برای شما چگونه می تواند باشد؟ صفحه 32
ب
ا
م
و
س
ی
ق
ی
ب
ه
«ا
مصطف
ی خانی،
خ
و
ا
ن
ن
د
ه پا
مصطفی خانی
mostafakhani_origin
ر
ا
م
ش
»
م
ی
ر
سم !
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 33 |1401
مصطفی خانی ،متولد چهارده تیر هزار و سیصد و شصت و سه ،تهران ،فوق
دیپلم مدیریت انبارداری و بازرگانی ،از نوجوانی عاشق هنر و از سن دوازده
سالگی به طراحی و نقاشی مشغول بوده است ،از ابتدای جوانی به موسیقی
و نوازندگی عالقه مند شــد و نوازندگی را با ساز گیتار شروع کرد ،اموزش
این ســاز را در کنار «سیامک شــکوری» فرا گرفت و از سال نود و هشت
فعالیت خود را در زمینه خوانندگی و ســبک پاپ اغاز کرد ،در این زمینه
سلفژ و صدا ســازی را از «مرتضی ریاحی» اموخت که ایشان نیز خواننده
و اهنگساز هستند و زیر نظر موسسه امید ماندگار ایرانیان فعالیت دارند.
مصطفی خانی با موسیقی به ارامش می رســد و با ان خیلی راحت تر از
دیگر هنرها ارتباط برقرار می کند و عقیده دارد انسان با موسیقی بهتر می
تواند حالتهای درونی خودش را نشــان بدهد و چه بسا هر موجود زنده با
موسیقی به شکل خاصی از خودش واکنش نشان می دهد.
تا امروز ترانه های «یکی هست همیشه تو رویای من»« ،نگو دیره»« ،کنار
من بمون»« ،همش به تو فکر می کنــم»« ،پاقدمت خوبه»« ،نیمه جانم»،
«با تو می مونم»« ،خداحافظ» و «شــاه نشین» با صدای او منتشر شده که
هرچند اســتقبال از این اثار خوب بوده اما این هنرمند سعی دارد کیفیت
اهنگهایش را چه از لحاظ شــعر و چه از لحاظ ملودی و تنظیم باالتر ببرد،
تنظیم ،اهنگسازی وهمچنین میکس و مستر کارهای مصطفی خانی را تا
امروز سید پارسا حسینی و رضا پارســا انجام داده اند و ندا فربد ،مهدی
حیدری و صاحبعلی فاتح ترانه هایش را نوشته اند.
مصطفی خانی که مدتی به دلیل پخش یکی از تک اهنگ هایش در رادیو
جوان ممنوع الکار بوده بــرای ادامه فعالیتهایش کارهای بعدی را با مجوز
وزارت ارشــاد اسالمی پخش خواهد کرد ،این هنرمند معتقد است شرایط
مارکتینگ موسیقی کشور زیاد مساعد نیست و کسی که وارد دنیای هنر
می شــود به دنبال ســلیقه و عالقه مندی روحی خودش پا به این عرصه
گذاشــته و هدف هر هنرمندی از خلق یک اثر هنری به نمایش گذاشتن
توانایی خود برای ارتباط گرفتن با مخاطبانش اســت ،اینکه بتواند با خلق
یک اثر هنری جذاب و شــگفت انگیز احساســات و عواطف خودش را به
نمایش بگذارد و مهمترین هدف او در این عرصه تولید اثار موسیقیایی پر
محتوا چه ملی مذهبی و چه عاطفی و احساسی است.
پ: صفحه 33
«صحرا اسدالهی» بازیگر سینما ،تئاتر و تلو یز یون:
من عاشق
«زالتان ابراهیموو یچ» هستم!
صحرا اسدالهی
sahra_asadolahi
شــما فیلم «بیرو» را در جشنواره داشتید ،خودتان چقدر اهل فوتبال
هستید؟
من در خانواده فوتبالی بزرگ شده ام و از کودکی یکی از مهمترین هیجانهای خانواده من
تماشای فوتبال بود ،البته االن یکی دو سالی می شود که کمتر فوتبال را دنبال می کنم
و فوتبال ندیده ام ولی خانواده ام همچنان فوتبالی هستند.
شما از معدود خوش لباسهای جشنواره فجر بودید ،انتخاب لباسهایتان بر
اساس چه معیارهایی شکل می گیرد؟
همیشه معیاری در انتخاب لباس دارم و این معیار سادگی است ،مثال نمی دانم چرا اما
هرگز به لباسهای شلوغ و لباسهایی که خیلی در چشم باشند عالقه مند نبوده ام و هر
چه لباس ساده تر باشد از نظر من زیباتر است ،در زندگی شخصی هم به همین صورت
لباس می پوشم و همیشه ترجیح می دهم لباسهای تک رنگ یا لباسهایی که رنگهای
خنثی دارند را انتخاب کنم ،لباسهایی که خیلی توی چشم نیستند و پوشیده هستند ،این
نوع لباسها به من حال بهتری می دهند و اصلی ترین معیار من ساده بودن لباس است.
عکس :نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
چقدر از دستمزدتان را صرف خرید لباس می کنید؟
کال جزو ان دسته از بازیگران نیستم که حتما در هر مراسمی لباس متفاوت بپوشم یا
خیلی درگیر لباس باشم ،واقعیت این است که لباس پوشیدن خیلی دغدغه من نیست و
خیلی به ان فکر نمی کنم ،هر چه استایل کمتر در چشم باشد برای من استایل جذابتری
است ،اگر چیزی را ببینم و دوست داشته باشم برای خودم می خرم اما اینگونه نیستم که
برای مراسمی لزوما بروم لباس بخرم و حتما برای هر مراسمی خودم را اماده کنم.
یک نقش عجیب که دوســت دارید امسال برای بازی به شما پیشنهاد
شود؟
نقشهای عجیب خیلی زیادی در ذهنم است که دوست دارم به من پیشنهاد بشود ،مثال
خیلی دوست دارم نقش یک زن دیوانه را بازی کنم! چیزی که همیشه در تصویر ذهنی
ام می بینم و دوست دارم بازی کنم تصویر زنی است که چادر به سر دارد و یک نوزاد در
بغل اوست ،اصال نمی دانم این تصویر ذهنی از کجا می اید ولی سالها می شود که دارم
به این نقش فکر می کنم ،من خیلی بازی کردن نقش مادر را هم دوست دارم چون مادر
شدن برای من جذاب است.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 34 |1401
و چند شخصیت عجیب که دوســت دارید سر سفره هفت سین در
کنارتانباشند؟
من عاشــق «زالتان ابراهیموویچ» هستم ،خیلی دوست دارم سر سفره هفت سین من
باشد ،از بین کارگردانها هم «میشائیل هانکه» را خیلی دوست دارم که سر سفره هفت
سین کنار من باشد ،در دوران بچگی دوستی داشتم به اسم مریم که در همان دوران فوت
کرد و شاید دلم بخواهد او هم در کنارم باشد و عمویم که شهید شده و خیلی تصویر مبهم
و محوی از او در ذهن من وجود دارد ،خانواده ام که همیشه کنارمن هستند و دوست دارم
هزار سال دیگر کنار من باشند چون سال تحویل بدون خانواده مفهومی ندارد.
سال هزار و چهارصد چگونه بود؟
تمام سالهای زندگی ام یک طرف و این یک سال یک طرف ،من به انداره تمام سال های
عمرم در این یک سال بزرگ شده ام ،بزرگ شدنی که نه به سینما ربط دارد و نه به شکل
و جایگاه اجتماعی ،یک چیز درونی در من اتفاق افتاد ،به یک رهایی و به یک حال خوبی
رســیده ام و انقدر به خدا نزدیکتر شده ام که برای من سال ۱۴۰۰یک سال استثنایی
بود ،به جان منت پذیرم و حق گذارم و خدا را شکر بابت سالی که بر من گذشت ،یکی
از ناب ترین تجربه های زندگی ام را در سال هزار و چهارصد تجربه کردم ،سالی سخت،
سخت ،سخت را تجربه کردم ولی به نظر من ان سختی می ارزید به حالی که االن دارم. صفحه 34
«علی اسماعیلی فر» خواننده و اهنگساز:
موسیقی ز یباتر ین زبان مشترک
قلبهاست
علی اسماعیلی فر ،متولد نه ابان هزار و سیصد
و پنجاه و چهار ،تهران،
خواننده ،نوازنده و اهنگســاز که تا امروز ترانه
های «بی تو»« ،نوروز»« ،بابا»« ،قهوه دلخواه»،
«کجایــی عشــقم»« ،پاییز»« ،دســتپاچه»،
«تنهایی» و «دوست» را با صدای او شنیده ایم،
هنرمندی که معتقد اســت موسیقی زیباترین
زبان مشترک قلبهاست و وقتی یک جای دنیا
یک نفر با صدای شــما شاد می شود ،تسکین
پیدا می کند ،اشــک می ریــزد یا خاطره می
سازد ،ان زمان می تواند قشنگترین و جادویی
ترین لحظه دنیا باشد.
علی اســماعیلی فر از روند رو به رشد فعالیت
های هنری اش نسبت به زمانی که برای ان می
گذارد راضی اســت ولی می گوید هنوز خیلی
راه زیادی برای او مانده و قطعا در ســال ۱۴۰۱
کارهای متفاوتی انجام خواهد داد.
خواننده و اهنگســازی که دوســت دارد در
طول مســیر زندگی از این لطفــی که خداوند
به او داشــته لذت ببرد و این انرژی مثبت را با
اطرافیانش تقسیم کند ،اینکه اثر خوبی از خود
به جا بگذارد چون به نظر او بسیار زیباست که
انسان بتواند حس خوبی برای خودش و دیگران
داشته باشد.
علی اسماعیلی فر
ali.a.esmaeilifar
عکس :مجتبی محسنی
mohseni.photo
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 35 |1401 صفحه 35
انعکاس فیلم ســینمایی «رویای سهراب» در مطبوعات مســکو پس از نمایش در جشنواره فیلم مسکو
شباهتی شاعرانه
به نویسنده اتاق ابی!
کار ســپهری هم شاعرانه و هم تصویری ،ترکیبی از ویژگی شرق و غرب است ،او
پس از فارغ التحصیلی از دانشــکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال هزار و
نهصد و پنجاه و ســه داوطلب مدرســه هنر پاریس بود و برای چند سال به اروپا
و اســیا رفت .او به صورت جدی به دنبال کوبیسم رفت و همینطور هنر و فلسفه
هند و ژاپن ،در اوج شهرت به نوشتن اتاق ابی مشغول شد و از مالقات با روزنامه
نگارها و منتقدان هنری دوری کرد .در سن پنجاه و یک سالگی به خاطر سرطان
خون فوت شــد .هیچ وارثی نداشت اما میراث بزرگی جا گذاشت که ذهن چندین
نسل از ادم های خالق را هیجان زده می کند.
یکی از انها کارگردان ایرانی علی قوی تن است ،زاده هزار و نهصد و شصت و چهار
که شباهت زیادی به شاعر دارد ،شاید این دلیلی باشد برای اینکه نه تنها فیلمنامه
ای درباره او بنویســد بلکه نقش اصلی را هم بازی کند ،او از ده ســال پیش برای
نگارش این فیلمنامه برنامه ریزی کرده بود ،علی قوی تن خودش را بازی می کند،
کارگردانی که به دنبال حال و هوای جایی که ســپهری زندگی می کرد و اثارش
را خلق کرده بود .به خاطر دریافت حس و حال و تفکرات شخصیت اصلی فیلمش
به کاشــان وطن اصلی سهراب می رود و سعی می کند وارد اتاق ابی بشود ،وارد
خانه ای که اســرارامیز است و اقای صفری در انجا قرار دارد که معلم سپهری در
مدرسه ابتدایی بوده است ،این صاحبخانه کارگردان را می برد به دنیای ان شاعر
که خیلی پیش انجا را ترک کرده و زن هایی الهام بخش ،ناگهان همه چیز ناپدید
می شود و سرازیر می شود به موضوع دیگری ،اینجاست که تو می فهمی که این
فیلم سورئال است! شکل عجیبی پیدا می کند و ناگهان همه خاطرات می اید به
زندگی واقعی ادم ها ،شــروع رمزالود عرفان هم به کارهای سهراب نفوذ پیدا می
کند و هم به سینمای قوی تن ،کسی که سعی داشت به راحتی ورک شاپی بگذارد
برای شخصیت اصلی اش «سهراب» موزیک ویولن سل بهزاد عبدی و فیلمبرداری
ساعد نیکذات اضافه می شود بر این اثر ژرف ،بسیاری از اپیزودها در گرگ و میش
است و بسیاری از گل ها و درختان و ...ظاهر می شوند در هاله ای از خاطرات.
در طول تماشای فیلم نگاه کردم به یک خانمی که یک نگاه شرقی داشت و اینطور
که به نظرم رسید اشنایی زیادی به کار سهراب سپهری داشت و من اشتباه نمی
کردم .وقتی از او پرســیدم در مورد این فیلم چه فکری می کنید ،این حرف ها را
زد :من ارامش گرفتم با او و مجذوب این قصه عاشــقانه شــدم .گرچه زمانی که
امدم به اینجا کامال فکر متفاوتی داشتم .
ریشــه های تغذیه کار سهراب با ظرافت اینجا نشــان داده شده .خوشحالم که
سرزمین ایران بسیاری شاعران و هنرمندان را متولد کرد.
علی قوی تن درباره اکران فیلم ســینمایی رویای ســهراب گفت :فیلم سینمایی
رویای ســهراب که بخشی از عاشقانه های سهراب ســپهری را بازگو می کند ،تا
کنون در پنج جشــنواره معتبر جهان مانند مســکو ،گوای هند ،تاشــکند ،داکا و
چین به رقابت پرداخته و قرار اســت در چند ســینمای المان و استرالیا نیز برای
عموم مردم به نمایش دراید و برای مردم ایران هم سعی می کنیم سال جدید در
ســینماهای تهران و شهرستان ها اکران کنیم ،البته استقبال مردم از چنین فیلم
شاعرانه بسیار حائز اهمیت است .اینکه می بینید ما این فیلم را اول در کشورهای
خارجی به نمایش گذاشــتیم دلیلش پیش قدم شــدن انها و استقبالشان است،
در کشــور ما ســینمادارها وقتی می بینند مردم بیشتر از فیلمهای طنز و کمدی
استقبال می کنند ،بنابراین فیلمهای کمدی سطحی را ترجیح می دهند.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 36 |1401 صفحه 36
هنوز قلب امید در هنر می تپد
نوا ذاکری
navazakeri
دانسته ام که هرچه کنی جز فریب نیست
اما درین فریب فسون ها نهاده ای»
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 37 |1401
از روزی که در اخبار خواندیم یک بیماری کشــنده در شــهر «ووهان»
شیوع پیدا کرده ،انگار که قرن ها گذشته است .هرچه پیش رفتیم ،حادثه
بیشتر بر سرمان اوار شد .امروز که به پشت سر نگاه می کنم رد پای ،غم
فریب زندگی باشــد را هنوز می توان در هنر جست و یافت.
و سایه ی سنگین مرگ ،همه جا را پوشانده و اینده هم در ابر کبو ِد ابهام این امید که شــاید
ِ
فرو رفته است؛ مدت مدیدی است که کورمال کورمال ،در راهی قدم می هنری که هنوز زنده است ،نفس می کشد و رشد می کند .قصه ها هنوز می توانند
جهان امروزمان در برابرشان بهشتی است
زنیم سنگالخ و پیش رو ،مِهی غلیظ همه چیز را در خود فرو برده ،مقصد دروازه ی شهرهایی را بر ما بگشایند که
ِ
حال امروزمان ،عظیم و شعر هنوز می تواند چون شربتی خنک ،در ظهر تابستان ،جانمان را ارام
را گم کرده و در پیچش این چرخ فلک گرفتار مانده ایمِ .
کنــد .ان هنگام که به قصه ها پناه مــی بریم خود را در جهانی دیگری می یابیم
مصداق بارزی است از رباعی خیام که می گوید:
و وقتــی کتاب را مــی بندیم ،قصه ها درون ما جریان پیدا می کنند و از هر کدام
توشه ای برمی داریم برای ادامه ی مسیر.
«این چرخ فلک که ما در او حیرانیم
وقتی که در تاریکی روی صندلی تماشــاخانه ها می نشــینیم و غرق بازیگران و
فانوس خیال از او مثالی دانیم
نورهای صحنه می شــویم ،جانی دوباره می گیریــم .ان هنگام که روی پرده ی
خورشید چراغ دان و عالم فانوس
سینما در داستان زندگی ادم هایی غوطه می خوریم که گاه بی شباهت به داستان
ما چون ُص َوریم کاندر او َگردانیم»
هرکدام از ما نیستند ،نفسی تازه می کنیم برای ادامه ی راهمان .هنر در ما جاری
نقل انچه در این سال ها بر ما رفت ،واگویه هایی است بی ثمر که کم نخوانده ایم است چرا که از درون ما سخن می گوید و روحمان چون تشنه ای طالب ان است.
نقل اوضاع و احوال تاریک این روزها و ســال ها ،دســت های به تاریخ را که نگاه کنیم در ســخت ترین دوره ها که هنوز بوی خون ان از البالی
و کم ندیده ایم؛ ِ
خون الوده ای که نان را از سفره هایمان ربوده اند و جان و روانمان را بیمار کرده صفحات کتاب ها به مشــام می رسد ،بودند کسانی که در کنج عزلت ،قلم زده اند
اند ،جز پرتاب تیر زهراگین ناامیدی که هر روز ،هر لحظه و از هر ســو بر جانمان تا پرتوی امیدی ،هر چند کم جان ،بر جهان بتابانند؛ نوشته اند و خلق کرده اند و
زنده مانده اند و تا انسان بر روی زمین قدم می زند ،زنده خواهند ماند .هنر روحی
می نشیند ،ثمری ندارد.
اما در ایــن روزگار رن ِد بدعه ِد ناپاک ،هنوز می تابند پرتوهای امید و روشــنی از است که بر جسم بی جان می نشیند و باز زنده اش می کند.
پاره های ابر ســیاه؛ همان سیاهی غلیظی که گاه راه نفس می بندد و جهان را به هنر هنوز چون دایه ای مهربان بر بالینمان نشســته و جســم تب دارمان را تیمار
سلولی بدل می کند که دیوارهایش هر لحظه تنگ و تنگ تر می شوند و درد ،به می کند .انجا که از همه چیز گریزانیم به کتاب ها پناه ببریم ،ذهنمان را در قصه
استخوان هایمان می رسد .هنوز اما می تابند این پرتوهای امید که انسان به امید ها بشــوییم و زخم هایمان را با شعر التیام ببخشیم .اگرچه که امروز جهان جای
کامل مرگ است زیبایی نیست اما هنوز خورشید می تابد و هنوز راه گریزی هست...
زنده اســت و خاموشی این نور ،هرچند کم سو که باشد ،معنای
ِ
فریب زندگی باشــد ،چنان که شاید نصرت رحمانی درست گفته که:
که زندگی رنگی ندارد جز امید حتی اگر این امید،
ِ
« در این سیاه قرن
«نادر نادرپور» می نویسد:
بی قلب زیستن
اسان تر است ز بی زخم زیستن
«گر اخرین فریب تو ای زندگی نبود
قرنی که قلب هر انسان
اینک هزاربار رها کرده بودمت
چندین هزار بار
هربار خواسته ام کز تو برکنم امید
کوچک تر است
اغوش گرم خویش به رویم گشاده ای صفحه 37
«مرجان مومنی» بازیگر سینما ،تئاتر و تلو یز یون:
عاشق نقش های «تاریخی» هستم!
مرجان مومنی
marjanmomeni.official
امسال ســریال «دراکوال» را در شبکه نمایش خانگی
داشتید ،برای سال بعد چه برنامه های دارید؟
پیشنهاد چند تا کار جدید دارم که دارم سعی می کنم با توجه
به متفاوت بودن نقش انتخاب درستی را داشته باشم.
یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به
شما پیشنهاد شود؟
قطعا نقشی را که از خودم فاصله داشته باشد دوست دارم،
اینکه بتوانم تجربه متفاوت و ماندگار در نقشــی داشته
باشم که تا مدتها در ذهن مردم بمانم.
و نقشی در میان فیلمهای ایرانی که همیشه دوست
داشته اید کاش ان را شما بازی می کردید؟
من همیشــه و همه جا گفته ام که عاشق نقشهای
تاریخی هستم و قطعا دلم می خواهد ان نقشی را
که کسی تا به حال بازی نکرده خودم تجربه کنم.
یک نوروز ایده ال برای شــما با سفر به کجا و
همراه کدام شخصیت جذاب می شود؟
ترجیح می دهم در نوروز سفر نکنم و بیشتر در
منزل بمانم ،فیلم ببینم و مطالعه داشته باشم ،به
نظر من تعطیالت نوروزی همیشــه نمی تواند با
سفر کردن جذاب بشود.
و یک رویای قابل تحقق برای سال تازه؟
عکس :حسام الدین ابی
hessam_abi
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 38 |1401
شدیدا سال ۱۴۰۱را سالی پر از اتفاقهای درخشان
و ایده ال پیش بینی می کنم و احساس من این
است که تمام انچه دست نیافتنی محسوب می شود
دست یافتنی خواهد شــد ،هیچ رویایی قرار نیست
فقط یک رویا بماند و قطعا قابل تحقق خواهد شد. صفحه 38
«علی رهان» خواننده و اهنگساز:
رویای تور کنسرت جهانی!
علی رهان
alirahan_official
عکس :حسام الدین ابی
hessam_abi
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 39 |1401
علی اکبــر ثقفی با نام هنری «علی رهان» متولد هزار و ســیصد و
هفتاد و یک ،تهران ،فارغ التحصیل مدیریت جهانگردی از دانشگاه
جهانگردی تهران ،خواننده ،طراح ملودی ،شاعر ،نویسنده و سخنران
انگیزشــی با موازنه علمی و مذهبی که تا امروز ترانه های «عشــق
یعنی»« ،چشــم انتظار»« ،حس عجیب» با تنظیم کسری زاهدی
و ««ولگرد» با تنظیم علی تاجیک را با صدای او شــنیده
ایم ،هنررمندی که معتقد اســت موسیقی زبانی است
که خداوند برای صحبت با افریدگانش از ان اســتفاده
کرده اســت و او هم برای اشتراک گذاری احساسش
این هنر را انتخاب کرده اســت ،به نظر این خواننده
که موســیقی تلفیقی با هارمونی پاپ و راک را می
پسندد اما مخاطب ویژه موسیقی پاپ است مارکت
ما برای اینکه خودش را به بلوغ برســاند باید به
استعدادهای جدید نگاه ویژه داشته باشد.
موســیقی برای او عشــق و عالقه و خواننده
محبوبش شــادمهر عقیلی است و از نظر این
ارتیست ترانه و تنظیم اساس ساخت یک
موسیقی و اسکلت جذب مخاطب هستند،
«علی رهان» ابراز امیدوار می کند که با
بودجه گذاری و سرمایه گذاری بیشتر
و دادن ازادی به نسل جدید موسیقی
و فاصله گیری سیاسی انها را به اوج
هرچه بهتر برسانیم و می گوید نهایت
امال هر هنرمند موسیقی در حیطه
خوانندگی اجرای کنســرت است و
به زودی شاهد کنســرتهای او نیز
خواهیم بود. صفحه 39
«محســن یزدی» خواننده ،اهنگساز و ترانه سرا:
هنر مثل
یک «دریا» است!
محسن یزدی
Guya.official.017
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 40 |1401
محســن یزدی با اسم هنری «گویا» ،متولد شانزده ابان
هزار و سیصد و شصت و نه ،زاده پایتخت والیبال ایران
گنبد کاووس ،دانشــجوی انصرافی کاردانی نقش ه کشی
معماری که از کودکی به هنر و خوانندگی عالقه داشــته
اســت ،دلیل انتخاب موسیقی توسط محسن یزدی این
بود که به نظر او بهترین کاری بوده که از کودکی توانایی
انجام ان را داشــته اســت به طوری که همه بچه ها در
کودکســتان «پاییز پاییز بــرگ درخت می ریزه» می
خوانده اند و این هنرمند؛ تو یه تاک قد کشیده!
دلیل انتخاب اســم گویا توسط این هنرمند این
بوده است که یاد اوری کند که چقدر خوب می
شــود اگر همه شفاف تر ،بی پرد ه تر و گویاتر
حرف بزننــد و رفتار کنند ،اهل دو پهلوگویی
و در لفافه حرف زدن نباشــند چون معتقد
است ما بیشتر از هر زمان دیگری احتیاج به
شفافیت در همه امور داریم.
به نظر محســن یزدی خوانندگــی یکی از
کاملترین هنرهای دنیا است و چه بهتر و کامل
تر اگر خودتان بتوانید ساز بزنید ،شعر بگویید
و اهنگسازی کنید ،تا امروز پنج کار «درست
عین فیلما» با ترانه عقیق ازاد و ملودی راشد
یوســفی و «واریس»« ،صبح صورتی»« ،امیدوار» و
«از یه جایی» با اهنگسازی و ترانه های خودش را منتشر
کرده اســت که چهره هایی چون هامون تهرانی و پوریا
متابعان تنظیم کننده موزیکهای او بوده اند.
این هنرمنــد خوش صدا به فکر تهیــه البوم و اجرای
کنســرت است اما خوانندگی را صرفا به خاطر لذت و به
این دلیل که حالش با ان خوب می شــود انجام می دهد
و امیدوار اســت که این هنر به او کمک کند تا ادم بهتر
و مفیدتری برای خودش و جامعه باشد ،از نظر او دنیای
موسیقی و شعر و هنرهای دیگر مثل دریایی می ماند که
ت هایمان از شنا کردن در این دریا
همه ما به اندازه ظرفی
لذت می بریم. صفحه 40
حیات خلوت حرکت!
صدف محسنی
sadafmohseni11
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 41 |1401
کنش های درونی همگام با موســیقی ،با واکنش های بیرونی انســان،
حرکت را خلق می کند که در قالب نام هایی با عنوان «رقص ،حرکات
موزون و وشت» عیان می شود.
در تاریــخ ایران ،مدارک اندکی در باب رقص و حرکت وجود دارد ولی
جان مایه های هنر کالســیک ایرانی ،وجود هنر رقص را ثابت میکند.
رقصهای محلی یا فولکلور ایران ،خود یکی از ریشــه های هنر حرکت
در ایران است.
همــه مطالب ،پیش گفتاری بود برای طراحــی حرکت و چالش های
موجود در ان ،قبل از هر چیز ،شــناخت هنر ،فرهنگ و جغرافیا مالک
اصلی طراحی حرکت محســوب می شــود ،در این مرز و بوم ،با توجه
بــه وجود گونه های مختلــف اقوام ایرانی؛ اعم از ترک ،لر ،قشــقایی،
بلــوچ ،کــرد و ...رقص ها و حرکت های بیشــماری وجود دارند ،برای
مثال در رقص محلی کردستان ٣٠٠ ،مدل الگوی حرکتی پا دیده می
شود که شــناخت ان به خودی خود کار راحتی نیست ،من ب عنوان
یک امــوزش دهنده حرکت ،اجراگر یا پرفورمــر ،در حین اموزش به
هنرجویانم ،غرق در یادگیری می شوم ،دلیل اصلی این تبادل دوطرفه
وجود ایده ال ها و ایده پردازی برای شــکل گیری یک حرکت جدید
در سبک های گوناگون است.
سبک گوناگون چیست؟ سبک های متفاوت حرکتی! برای مثال ،سبک
فالمنکو که یکی از اصلی ترین شــاخه های هنر های اســپانیا است،
هنر حرکت به ســبک اسپانیایی یعنی رقص اسپانیایی ،پس مهندسی
کلمات خیلی اهمیتی ندارد ،انچه که من را سمت این حرفه سوق داد
کودکی من و عالقه شــدید من به فرهنــگ و هنر و رقص بود.پ ،من
طراحی حرکت فالمنکو انجام می دهم که بسیار هم کار سختی است،
به دلیل اینکه شناخت حرکات دارای جزئیات بسیاری است که شامل
شناخت موســیقی اصیل اسپانیا می باشد .بله ،شناخت حرکات رابطه
مستقیمی با شــناخت موســیقی یک جغرافیای خاص دارد ،در تمام
طراحــی هایی که برای گروه های هنری یا تئاتری انجام داده ام ،قبل
از ان پژوهش بســیاری در مورد موســیقی مورد نظر انجام شد ،اینکه
اهنگساز چه کسی است ،چه پیشینه ای دارد ،موسیقی در چه سبک و
ریتمی است و چه زمانی ساخته شده؛ شاید این مسئله از نظر خیلی از
هنردوستان عجیب باشد ،ولی تاثیر شگرفی در طراحی حرکت دارد ،در
هر انســان یک وجه رقصان وجود دارد که گاهی اوج می گیرد و گاهی
رو به افول است ،ولی هیچوقت از بین نمی رود ،همچنان وجود دارد و
فقط درصد ان کم یا زیاد می شود ،در طراحی هم همین موضوع صدق
می کند ،طراحی حرکت بر پایه عنصر وجودی هر فرد سلیقه ای است
و شــکل های مختلفی دارد ،من در ســبک های اسپانیایی ،کالسیک
ایرانی و مصری و شــرقی ،با توجه به عنصر درونی خود و پژوهش های
بســیاری که انجام داده ام ،طراحی حرکت کرده ام و تا کنون در این
زمینــه هم موفق بوده ام؛ چه در کالس های عمومی و خصوصی برای
هنر جویانم ،چه در تئاتر و چه در نمایش های ایینی ویژه بانوان.
طراحی حرکت به تئاتر و بازیگری فرم و شکل می دهد ،ان را از قالب
بی حسی بیرون می کشد و وارد دنیای احساسات و رنگ می کند. صفحه 41
بهار و شروع
دوستى با خودمان!
کیمیا خلج
kimiakhalaj
راستش را بخواهید حتی دقیقا دلیلش را نمى
دانم اما ١٤٠٠را دوست نداشتم ،بعد که سر مى
چرخانم مى بینم چند ســال اخیر هم چندان
چنگى به دلم نمى زند ،نمى خواهم بگویم تقصیر
چه چیزى یا چه کسی است چون سال هاست
که بهار بوى بهار نمی دهــد ،کرونا هم که امد
اوضاعمان بدتر شد ،دیدارها و اغوش ها را از ما
گرفت و ارتباطهایمان از همیشه محدودتر شد.
با این همه ،اگــر بخواهم صادقانه بگویم در این
چند سال اخیر با خودم رفیق تر از همیشه بوده
ام ،دلیلش شــاید به نظرتان کودکانه بیاید اما
حقیقت محض است ،راستش من همیشه از ان
دســته ادم هایى بوده ام که از کودکى با خودم
حرف مى زده ام ،این عادت تا بزرگسالى و درست
تا همین االن همراه من است ،در این چند سال
اخیر که ماسک ها روی صورتهایمان حسابى جا
خوش کرده اند من هم از فرصت استفاده کرده
ام و به جبران همه وقت هایى که سکوت کرده
بودم ،بدون ترس از نگاه ها و قضاوت ها با خودم
شروع به حرف زدن کرده ام ،در خیابان که راه
می رفتم شعر می خواندم ،شکلک در مى اوردم،
غر مى زدم ،قربان صدقه خودم مى رفتم و اینطور
شد که خودم با خودم رفیق تر شدم ،انگار یک
تکه پارچه جلوى دهانم ،جهان من را جدا کرد از
جهان ان دیگرى ها...
راســتش «بهار» هیچوقت برای من تنها یک
فصل نیســت ،بهار یک اتفاق است ،یک شروع
براى دوستى با خو ِد خودمان ،زندگى کوتاه تر از
همیشه است ،این را در این روزهایى که پر از داغ
عزیز از دست رفته است دیگر به گمانم همگى
درک کرده ایم ،با خودمان حرف بزنیم...
«بهار» باشیم؛ همین!
عکس :المیرا ماهروزاده
elimraa
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 42 |1401 صفحه 42
«محسن طاعتی مقدم ضیابری»
نویسنده و مترجم
تماممشاغل
بههنر مرتبط
هستند
محسن طاعتی مقدم ضیابری
چهره ماندگار مدیریت و کارافرینی ســال نود وشش
dr.taati.ir
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 43 |1401
محســن طاعتی مقدم ضیابری ،متولد نوزده
اردیبهشت هزار و سیصد و پنجاه و هفت ،رشت،
نویسنده ،مترجم و عضو رسمی انجمن اهل قلم
ایران ،دکترای حقوق «جزا و جرم شناســی»،
مدرک کوتاه مدت جرم شناسی از دانشگاه علوم
و تحقیقات اوراسیا ،گواهینامه مشاوره حقوقی
از وزارت علــوم و تحقیقات و فن اوری ،مدرک
مدیریت و رهبری از دانشگاه تهران ،گواهینامه
مشــاور حقوقی «کیفری ،خانواده» از موسسه
امین زیرنظر وزارت علوم و تحقیقات ،گواهینامه
CIPاروپا مدیریت منابع انســانی و نظارت بر
ســازمان ها ،گواهینامه مدیریــت و رهبری از
QALانگلســتان ،مــدرک دوره کوتاه مدت
تجارتالکترونیکازدانشگاهاکسفوردانگلستان،
گواهینامه و دوره تکمیلــی اقتصاد مدیران از
دانشــگاه ICSاروپا ،دریافت دوک مدیریت و
مدیریت طالیی از دانشگاه TNRSامریکا در
سال ،۲۰۱۸مولف و نویسنده کتابهای :حقوق
مدنــی ،قانون دعاوی چک (بــه همراه قوانین
جدید) ،تابعیت حقوق خصوصی ،حقوق بین
المللی عمومی ،حقوق عمومی ،حقوق بشــر،
مطالعه تطبیقی بزهکاری اطفال و نوجوانان در
نظام حقوقی ایران و امریکا و ترجمه کتابهای:
مدیریت ریسک (راهنمای پیاده سازی 31000
،)ISOرهایی معلمان از استرس (مثلث مقابله
راهکارهای نوین در این خصوص) ،روانشناسی
جنایی (راهنمایی برای دانش پژوهان) ،کیفیت
در اموزش عالی (ایجاد توســعه فضیلت شیوه
های حرفه ای) ،مدیریت منابع انســانی (من
موهانجشی)،مصاحبهکیفیچیست(روزالیند
ادوارد – جانت هلند) ،عدالت ترمیمی (هواردز-
علی گوهر) ،کودکان کار (کاترین ال.شمیتز –
الیزابت کیم جین تراور -دســی الرسون) ،کار
افرینی (جان .ار .بســانت.جوئی تید) ،حقوق
بشــر(اندروکالفام) ،مدیریت صادرات و واردات
(دانشگاه تکنولوژی رای) ،پنجاه نکته یک دقیقه
ای برای رهبران (استفن هینز) ،چهره ماندگار
مدیریت و کارافرینی در سال ۱۳۹۶در اجالس
ملی مدیریت و کارافرینی کشور و برنده تندیس
ویژه مدیریت از سوی کارشناسان اروپا در سال
۲۰۱۷و تندیــس حقوقدان برتــر از اکادمی
دانشگاهی TNRSامریکا. صفحه 43
زمستان دلم
داوود سهامی
Davod_sahami
زمستان دلم
با طلوع چشمان تو جوانه می زند...
بهار بهانه است
تو نگاهم کنی
هر صبح عید می شود.
من این بهار می روم
حتی اگر نرسم
و شکفته نشود گل تنهایی و تجردم
می روم...
و می دانم در راهی که یاد عشق هست
ثمری هم اگر نباشد
در قلبم بهار جوانه می زند
من دقیقه شمار عبور از این جاده ام
به مقصد هم نرسم مهم نیست
همین که هدف عشق باشد قانعم
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 44 |1401
عکس :امیر ثمودی
emadsamoudi_jr صفحه 44
بهار خانوم
عباسعلی اسکتی
abbasalieskati
دوباره شور و شادی ،دوباره رقص و گردش
زمستون رفت بخوابه ،با اون هوای سردش
میخوایم بریم تا سیزده ،دنیا رو ما بگردیم
دلخور بودیم از هرکی ،رفتیم و اشتی کردیم
بهار خانوم دوباره ،دنیا رو باز قشنگ کرد
مادربزرگ خوبم ،موشو حنایی رنگ کرد
اینه گذاشت با شمعدون ،کنار تنگ ماهی
چه سفره قشنگی ،خیر ببینی الهی...
با خوشگالی فامیل ،عکسای یادگاری
دوباره دید و بازدید ،میریم به خواستگاری
تو کوچه ها می پیچه ،صدای ساز و تنبک
صد سال به این ساال باد ،نوروزتون مبارک
یه دسته یاس و مریم ،به من که عیدی دادی
یادش بخیر چه خوب بود ،بهار و پیک شادی
با هم سفر می رفتیم ،چه ساده و صمیمی
یادش بخیر تو جاده ،با پیکان قدیمی
نوروز هنوز برامون ،یه سنت قشنگه
سرگرمیمون تو کوچه ،یه توپ و هفت تا سنگه
از سالهایی که رفته ،چه خاطراتی داریم
تو گلدونای خونه ،باز نسترن می کاریم
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 45 |1401
لباس نو بپوشیم ،بازم بهار رسیده
پدربزرگ ماهم ،می خنده عیدی میده
با اسکناس یه بوسه ،رو گونه هام می شینه
ماهی و اینه شمعدون ،کنار هفت تا سینه صفحه 45
«مجتبی محسنی» و «نسر ین رستمی» هنرمند عکاس:
ما «تار یخ» را ثبت می کنیم!
مجتبی محسنی ،متولد دوم تیر هزار و سیصد و شصت و سه ،تهران ،لیسانس
عکاسی گرایش عکاســی تبلیغاتی و فوق لیسانس پژوهش هنر و نسرین
رستمی ،متولد پنج بهمن هزار و سیصد و هفتاد و سه ،بندرگناوه ،لیسانس
عکاسی از دانشگاه هنر تهران ،تیم حرفه ای و کاربلد «استودیو کالک» ،در
مدت زمانی که انجا حضور داشتیم چهره های نام اشنای هنر و سینما یکی
پس از دیگری جلوی دوربین این تیم حرفه ای قرار می گرفتند و پس از ان
فرصتی شد تا در روزهای پایانی اسفند هزار و چهارصد با دوستان استودیو
کالک گفتگویی کوتاه و صمیمی داشته باشیم.
چه شد از اینهمه هنر سمت عکاسی رفته اید؟
مجتبی محسنی :من به واسطه شغل پدرم که عکاس صنعتی نفت بود به این هنر
عالقه مند شــدم ،خیلی ناخواسته خودم هم عکاس صنعتی شدم و االن از این اتفاق
خیلی خوشحال هستم.
نسرین رستمی :مــن همیشه به عکاسی فکر می کردم اما صرفا برای من یک فکر
بود و هیچ وقت فکر نمی کردم که جدی شود ،سال نود و دو کنکور را با رتبه سی و
دو قبول شدم و قصد داشتم تربیت دبیری بخوانم ،خیلی اتفاقی و به پیشنهاد یکی از
دوســتانم برای انتخاب رشته با مشاور صحبت کردم که بعد از پایان صحبت با ایشان
مسیر زندگی من به کل تغییر کرد.
سختی ها و شیرینی های این حرفه از نظر شما چیست؟
نسرین رستمی :سخت ترین قسمت ان برای من این است که خیلی ها هنوز عکاسی
را به عنوان یک رشته قبول ندارند و در مرحله بعد انقدر که باید برای ان ارزش قائل نمی
شوند ،به نظر من وقتی انتخاب حرفه از روی عالقه و تصمیم خودتان باشد همیشه لذت
بخش می شود.
مجتبی محسنی :تک تک ثبت لحظات برای ما شیرین است چون داریم تاریخ را ثبت می
کنیم و هر وقت شاتر را می زنیم با عشق و عالقه این کار را می کنیم و فقط و فقط به ثبت
ان لحظه فکر می کنیم ،اما خب سختی های زیادی هم دارد که تا کسی مشغول به این کار
نشود به درستی نمی تواند درک صحیحی از این موضوع داشته باشد ،مثل وزن دوربین که
شاید ساعت ها باید ان را تحمل کنید یا اینکه در زمان عکاسی بدن عکاس باید در فرم های
مختلف قرار بگیرد تا برای ثبت یک عکس کادر مناسب شکل بگیرد و این خیلی فشار زیادی
به عکاس وارد می کند ،تمرکز زیاد روی پز ،کادر ،نور ،زاویه و ...که به مرور خیلی انرژی بر
می شود و از همه بدتر نوع نگاه و درخواست های مخاطب و مردم از عکاس است که فکر
می کنند شاتر زدن کار خیلی راحت و اسانی است ،اینکه سریع عکس را طلب می کنند یا
می گویند که یک عکس هم از ما بگیرید مگر چه می شود!؟ درک درستی ندارند که همه
اینا هزینه دارد و خیلی سهل و اسان برخورد می کنند.
جذابترین کاراکترهایی که از انها عکاسی کرده اید؟
مجتبی محسنی :شهرداد روحانی ،علی نصیریان و ساره رشیدی.
نسرین رستمی :همیشه وقتی افراد مسن جلوی دوربین من قرار می گیرند و با انها
برای ثبت عکسهایم ارتباط برقرار می کنم جذابیت دارد و اینکه چه کسی باشند برای
من فرقی ندارد.
چند شخصیت معروف که دوست دارید از انها عکاسی کنید؟
مجتبیمحسنی:جواد عزتی ،پژمان جمشیدی و نیکی کریمی.
نسرینرستمی :ایدا سرکیسیان همسر شاملو.
پیش می اید از یک نفر عکاسی کنید و انقدر انرژی اش منفی باشد که
بخواهیدزودترعکاسیتمامشود؟
مجتبی محسنی :بله متاسفانه پیش امده ولی به ندرت.
نسرین رستمی :بله پیش امده!
عالقه مندی شما بیشتر به چه نوع عکس هایی است؟
نسرینرستمی:عکاسیمستند.
مجتبیمحسنی :عکسهای صنعتی و حیات وحش.
دلیل انتخاب این حرفه بیشتر مسائل مادی بوده یا عشق و عالقه و یا حتی
تفریح؟
مجتبی محسنی :مســائلی مالی که قطعا تاثیر دارد ولی عالقه من به عکاسی پرتره و
نورپردازی من را به این سمت هدایت کرد.
نسرین رستمی :قطعا عشق و عالقه.
استودیو کالک را در یک جمله تعریف کنید!
مجتبی محسنی :حاصل تفکر من که هشت سال برای پیشرفت ان جنگیدم تا به اینجا
برسد و استودیو کالک جایی باشد برای نشان دادن توانایی ها و تجربه ها.
نسرین رستمی :استودیو کالک برای جایگاهی که دارد با چالش های زیادی مواجه بوده
و خوشحال هستم که حتی در شرایط سختی که خیلی از کسب و کارها مجبور به تعطیل
کردن شدند استودیو کالک همچنان پا برجاست و همچنان با عالقه و انگیزه ادامه می دهد.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 46 |1401
مجتبی محسنی
mohseni.photo
نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
استودیو کالک
calk_studio_portrait صفحه 46
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 47 |1401 صفحه 47
«رو
ز
ن
ا
م
ههن
ر
م
ن
بر
گ
د»
ز
ا
ر
م
ی
ک
ن
د
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 48 |1401 صفحه 48
تلگرافی از صد مصاحبه خواندنی تر...
عکس :استودیو کالک
calk_studio_portrait
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 22 |1401
بهزاد فراهانی :بیشــترین مصاحبه را با اقای فراهانی در نشریات مختلف داشته
ام ،خوش صحبت ،پرهیجان و پر از تیتر! معموال در هر مصاحبه اســم گلشــیفته
را می اورد و سانســور می کنند ،اما اینجا می نویسیم تا سانسور نشود ،گلشیفته
فراهانی!
شبنم قلی خانی :با شخصیت است و ارام صحبت می کند ،محبوبیت حداکثری
را دارد و کمتر پیش می اید کســی پشت سر او غیبت کند ،چهره اش سالهاست
که تغییر نکرده است!
بهرام افشاری :با بهرام افشاری گفتگو گرفته بودم که بعد از چاپ تیتر را دوست
نداشــت و قول دادم با تیتر دلخواهش زمان دیگری و در جای دیگری چاپ کنم،
بعد از چاپ ناراحت شــد و گفت شــکایت می کند اما با معرفت تر از این ها بود
که این کار را انجام دهد!
رویا میرعلمی :ادم حســابی ،متشــخص ،با کالس و یکی از ادم هایی که من را
یاد تئاتر می اندازد ،بســیار هنرمند! بیشترین سوال و جواب را در یک مصاحبه با
رویا میرعلمی داشته ام.
جواد یساری :ســخت مصاحبه می کند و جوابهایش کوتاه است ،بدون ادعا و با
وجود اینکه سالها کم کار شده اما از تمام خواننده های امروز مشهورتر است ،قرار
بود با عباس قادری فیت بدهد که نشــد! در روز مصاحبه یکی از هوادارنش برای
دیدار او هفتصد کیلومتر امده بود!
الهه حصاری :ورزشــکار! خوشتیپ و بهترین گزینه برای بازی کردن نقش های
دوم انقدر که روزی سیمرغ نقش دوم فجر را خواهد گرفت!
ایدا نامجو :زیبا روی جلد و محترم در دنیای واقعی!
بابک کریمی :خوب حرف می زند ولی فالوی شما را بک نمی دهد! بازیگری که
اگر در ایتالیا متولد می شد می توانست پارتنر خوبی برای «والنتینا چروی» باشد
هر چند در مقابل «سوفیا لورن» بازی کرده است.
سمیرا حسینی :نیمه ی دیگر متین ستوده ،خوش پوش و خوش اخالق ،مهربان
و دوست داشتنی و خواننده ی اینده!
اریا عظیمی نژاد :مصاحبه به ســمتی رفت که بیشتر از شادمهر صحبت کردیم،
معتقد بود که اگر شــادمهر در ایران می ماند به راحتی استادیوم ازادی را پر می
کرد ،موبایل عظیمی نژاد معموال سایلنت است و جواب نمی دهد!
اکبر گلپا :پر از خاطرات شنیدنی و قسمتی از تاریخ موسیقی ایران ،هر سه شنبه
هوادارانــش از همــه جای دنیا به دیدار او می اینــد و برای انها از
مهستی و هایده و احمد ظاهر شاه صحبت می کند.
مژده لواســانی :متفاوت ترین با حجاب هر دو عالم ،استقاللی
دو اتیشه و میانه رو با کلی هوادار از هر دو جناح چپ و راست،
خواستگارهای زیادی دارد و معموال همه او را دوست دارند!
رضا یزدانی :خــوش خنده و اکتیو و از نظــر خودش احتماال
خیلی خاص ،مصاحبــه را تلفنی گرفتم و عکس روی جلد
را از شــیراز فرستادند ،از معدود خواننده هایی که هنوز
ترانه های خوب می خواند.
صحرا اســدالهی :به دعوت دوســتی مشترک به
تماشــای تئاتری دعوت شــدم که فقط یک بازیگر
دختر داشت ،به خانه که رسیدم سریالی پخش می
شد که همان دختر در ان حضور داشت و انجا بود
که تفاوت حجاب در تئاتر و تلویزیون را فهمیدم
زمانی که به سختی او را در تلویزیون شناختم!
بهروز پناهنده ،شهره سلطانی :بهروز پناهنده
را از تئاتر می شــناختم و همسرش را از جعبه ی
جادویی ،از معدود زوج های هنری که به هم می
ایند ،هرچند اولی ارام اســت و دومی کمی تا
حدودی شلوغ!
رامین پرچمی :یکی از اولین دوستان
من بعد از ورود به مطبوعات ،با هم
عباسعلی اسکتی
abbasalieskati
به تماشــای یک تئاتر رفتیم و بعد از ان دیگر از او خبر ندارم ،معلق بین جنجال
و حاشیه و سکوت و محبوبیت!
سحر قریشی :نمونه درســت لذت بردن از زندگــی ،ساده و بدون نقاب و همان
اســت که می بینید ،اگر حاشیه های خودخواسته و ناخواسته بگذارند شاید روزی
با یک فیلم تماشایی نظر منتقدان را هم جلب کند.
امیرعباس گالب :خوش برخورد ،دوست داشتنی ،خوش صحبت ،خوش لباس با
فن پیج هایی دواتیشه و واقعی ،خواننده ای که من با این ترانه او را شناختم :دعوا!
الیکا عبدالرزاقی ،بورژین عبدالرزاقی :با الیکا ســه بار ،بورژین دوبار و مادر
محترمشان یک بار مصاحبه داشته ام ،الیکا دوست داشت که در لندن متولد شود
و بورژین افتخار می کند شاگرد حمید سمندریان بوده است.
افســانه چهره ازاد :رکورددار تاخیر با دو ساعت و چهار دقیقه و مصاحبه برای
ســریالی که بعد از دو ســال هنوز هم پخش نشده است ،بعد از پایان گفتگو برای
اینکه تاخیرش را تالفی کنم گفتم مصاحبه ضبط نشده تا برای لحظاتی جا بخورد!
سپیده مرادپور :با یک ساعت و نیم تاخیر در رتبه سوم بد قول ها قرار دارد ،به
جرات می گویم همین حاال که این یادداشت را می خوانید به او خوش می گذرد،
هرکجا که باشد و هر زمان که شما این را بخوانید.
فرزین محدث :با فرزین دوبار روی جلد داشــته ام ،موفرفری ،پر هیجان و شلوغ
که گاهی انقدر حرف می زند کــه روی اعصابتان می رود ،بدقول ترین ادم روی
زمین و نقش اول فیلمی که در سال گذشته ان را ساختم!
مه لقا می نوش :با چشــمهایی قشــنگ و کمی مغرور ،هنرمنــد خوش رو و با
اخالقی که حتما از او بیشتر خواهیم شنید.
علیرضا واحدی نیکبخت :به علیرضا گفتم الزم نیســت در هر مصاحبه از اینکه
به پرسپولیس رفته اید اظهار پشــیمانی کنید ،تیتر مصاحبه هم این بود :دوست
داشتم جای نوید محمدزاده در متری شش و نیم باشم!
زهره نعیمی :اگر بازیگر نمی شــدم گلفروش می شدم! یکی از خوش حس ترین
تیترهای دوران خبرنگاری من در اولین مصاحبه زندگی زهره نعیمی ،بعدها و این
بار به همراه نیلوفر کوخانی گفتگویی دوباره داشتیم. صفحه 22
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 23 |1401
امیرصد هزاری ،فریبا طالبی :با انها حوصله تان ســر نمی رود ،زوج شــیرازی
مشــهدی دنیای طراحی لباس که برچسب مدلینگ روی انها خورده اما بازیگران
خوبی هم هستند ،صدهزاری شعرهای خوبی هم می نویسد!
شــیوا طاهری :از معدود خوش چهره های خوش عکس که بیشتر از بازیگری
مخاطبانش را یاد یوگا و غواصی می اندازد ،اولین مالقات در یک روزی برفی بارانی
پر ترافیک و اخرین دیدار همین چند روز پیش!
سیاوش چراغی پور :کمتر کسی پیدا می شــود که او را دوست نداشته باشد،
دخترها عاشــق او هستند و پسرها به او احترام می گذارند ،یا برعکس! تلفیقی از
تمام شیرینی های یک قنادی!
ساناز طاری :جنجالی و حساس! شصت درصد حرفهایش را نمی شد چاپ کرد
چون هم نشریه ما را می بستند و هم در سینماها را با این حال ان چهل در صد
هم مصاحبه بدی نشد!
فرناز رهنما :از تیتر شــاکی شد و گفت اسمم را یادداشت می کند تا دیگر هرگز
با من مصاحبه نکند ،تا امروز به حرفش عمل کرده اما از همینجا او را به اشتی به
بهانه عید و یک مصاحبه روجلدی دعوت می کنم!
محمدرضا علیمردانی :نابغه! صداپیشه ،خواننده ،بازیگر ،مجری و احتماال ترانه
هم می نویسد اما با اسم مستعار می دهد که شهرام شب پره و اندی بخوانند!
کیمیا خلج :بیشتر مواقع جلدها را دقیقه نود می بندیم و سردبیر شاکی می شود،
کیمیا خلج را در وقت اضافه گرفتم ،هفت صبح افیش عکاسی و ساعت ده رفتیم
برای چاپ! دوست داشتنی با دوستهای فراوان!
مهدی باقربیگی :مجید قصه های مجید یکی از چند هنرمندی است که همیشه
دوست داشــتم با او مصاحبه کنم ،به خودش هم گفتم که «سلبریتی» دوران ما
بوده است!
هدیه بازوند :اولین ســوال من در اولین برخورد بــا هدیه بازوند :چرا دخترهای
کورد زیبا و پسرهای ان خوشتیپ هستند؟ نقش اصلی سریال «نون،خ» و کشف
تماشــایی ســعید اقاخانی دختر خیلی خوبی بود! در ســال تازه حتما گفتگو و
دیداری تازه خواهیم داشت.
بامداد افشــار :حتی هنگام گفتگو با بامداد افشار هم موزیک سریال قورباغه در
سرم پخش می شد ،رکورددار حضور در جشنوارفجر در دو دوره گذشته که روزی
گروه «اتاق» را جهانی خواهد کرد.
علی قوی تن :کپی ســهراب سپهری که فیلم «رویای سهراب» او تماشایی شده
و شــما را به دیدن ان هر زمان که اکران شــد دعوت می کنم ،علی قوی تن مثل
نویسنده این گزارش متولد اولین روز از ماه مرداد است.
الهام طهموری ،حامد احمدجو :زوج تماشــایی اصفهانی که معموال با هم ســر
کار نمی روند تا یکی در خانه باشد که به گلدان ها اب بدهد ،عاشق درست کردن
چیزهای عجیب غریب از باقی مانده چیزهایی که به درد نمی خورد!
فاطیما بهارمست :شبیه عکس هایش نیست ،مدتی نبود و حاال دوباره پیدا شده
تا باز هم چهره شود ،تنها یک بازیگر است که با یک دست لباس به اتلیه می اید
و می رود؛ فاطمیا بهارمست!
خشایار اعتمادی :تنها یک کلمه :محترم! کمتر از یک ماه بعد از مصاحبه ترانه
«عشــق چند ســاله» من را خواند و این ترانه برای همیشه به سعادت رسید ،با
خداحافظی اش از موسیقی غمگین شدم.
صبا ایزدپناه :عاشق لباسهای رنگارنگ و فیگورهای عجیب و هنری ،دختر کورد
هنرمند!
امیر کاوه اهنین جان :مصاحبه با او راحت اســت چون کلمات را ادبی بیان می
کند و در نتیجه تنظیم مصاحبه راحت تر می شــود ،پادشاه اموزشگاه سولو و پدر
عالیجناب شاهان اهنین جان ،به شکل همزمان عاشق همسر و تئاتر!
فریبا نادری :عاشــق استوری گذاشتن در واتساپ و خودمانی شدن با عکاس ها،
شبیه بیشتر بازیگرها عکاس ها را بیشتر از خبرنگارها دوست دارد ولی اهل جواب
ندادن به سوالهای حاشیه ای نیست!
جمشید مشایخی :استاد مشایخی ،تکیده و باشکوه! پر از حرف های شنیدنی و
از ان ادمهایی که دوست داشتم در کنار او عکس بگیرم.
فریما حبشــی زاده :به بهانه تئاتر مصاحبه کردیم اما بیشتر از موسیقی و رپ
حرف زدیم ،چند وقت بعد برای همیشــه از ایران رفت و حاال می توانید او را در
شبکه های ان سمتی تماشا کنید ،خانم جاستینا ،باجنبه ،کاردرست و فعال!
علی مســلمی :مصاحبه روی پشت بام خانه شــان به صرف چایی و شکالت و
عکاسی! باکالس چشم رنگی که سینما یک فیلم خوب به او مدیون است!
کیمیا یزدیان طهرانی :اگر خبرنگار هنری نمی شــدم احتماال به سمت ورزشی
نویســی می رفتم! مصاحبه با شماره ده تیم ملی هیجان انگیز و برای من متفاوت
بود ،کیمیا خوابهای بسکتبالی نمی بیند و دوست دارد روزی در «یورولیگ» بازی
کند.
رضا شفیعی جم :در تمام حرفهایش یک وجه مشترک بین خودم و او پیدا کردم،
تنهایی! عاشق نقاشی که تابلوهایش هیچوقت به حد نصاب نمی رسد تا نمایشگاه
بگذارد و عاشق فیلم ساختن اگر تهیه کننده پولداری پیدا شود!
روشنک گرامی :به نظر خودش خوشگل نیست اما نظر خودش مهم نیست! یکی
از انهایی که پوشــیدن لباس پســرانه را برای دخترها مد کرده است ،بازیگر فیلم
های خاص با چشمهایی سرخ و همیشه خسته!
امید جهان :ترانه های خودش را نمی شــنود و دوســت دارد با محسن چاوشی
فیت بدهد!
ایلین بایراک :حیف است در این لیست طراح لباس نداشته باشیم ،ایلین بایراک
شــبیه سنجاب ها صحبت می کند و یک عکس از خودش روی دیوار اتاقش دارد
که عاشق ان است.
کیوان ساکت :کنســرت ابادان و دلواپس های ان زمان که نمی گذاشتند اقای
ســاکت روی صحنه برود ،با گارد و اسکورت این اتفاق افتاد و دو مصاحبه چالشی
خوب با هم داشتیم!
عبداهلل روا :منتظر امدن ایشان بودم که با موتور پیچید در کوچه! با همان موتور
بردیمش روی جلد ،برخالف ویدئوچک انقدر شلوغ نبود ولی بی نهایت با معرفت
و شوخ! صفحه 23
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 24 |1401
ناصر هاشمی :احتماال اولین بازیگری که شماره من را به عنوان خبرنگار ذخیره
کرده اســت! نویسنده کاراکتر محبوب ســمندون خلوت خودش را در باغچه ای
بیرون از شهر پر می کند.
نازنین احمدی :اگر موهایش را شانه کند شبیه لیال حاتمی می شود ،با سیمرغی
که قربان صدقه اش می رفت امد و برای روی جلد روزنامه هنرمند عکس گرفتیم.
بهتاش صناعی ها ،مریم مقدم :باکالس ،بین المللی ،ادم حســابی! احتماال در
خانه انها حرفی جز کتاب و شــعر و فیلم و موسیقی و تئاتر و هنر و دوست داشتن
نیست!
فرنوش صمدی :فرزند فیلم کوتاه که در فیلم بلند هم صاحب ســبک و اسم می
شود ،روجلدی و همیشه انالین!
ارمین زارعی :تماس گرفتم و گفت گفته اند دو سال نباید مصاحبه کند تا مجاز
شود! دو سال بعد تماس گرفتم و حرف زدیم از اینکه نمی خواهد از ایران برود.
الســا فیروزاذر :هر وقت مصاحبه می کنیم بیچاره می شوم! با حساسیت زیاد
گفتگو را بارها ادیت می زنیم و هر بار می گویم دیگر با شما گفتگو نمی کنم و باز
هم سراغ این سوژه جالب می روم ،فیروزاذر دوست دارد نقش ادمهای سادیسمی
را بازی کند!
علی اصحابی :میکروفــون را برعکس گرفتم ،زندگی ام برعکس شــد! یکی از
چالشی ترین تیترهای تمام مصاحبه های من!
نیما فالح ،ســحر ولدبیگی :عالی به معنای واقعی کلمه ،تنها زوج های سینما
که می توانید قسم بخورید هرگز طالق نخواهند گرفت ،بیرون از شهر زندگی می
کنند و همسایه های خوبی دارند!
باربد بابایی :جذاب و خوش برخورد ،کار درســت با خنده های نه از ته دل در
مقابل عکاس و عاشق موسیقی ،خواننده محبوب ندارد اما خودش خیلی محبوب
است!
رضا صادقی :قرار مصاحبه ســاعت نه شب در استودیویی در سعادت اباد بود ،با
عکاس برای عکاســی و گفتگو رفتیم که تا تمرین تمام شــود وارد روز بعد شده
بودیم ،وقتی به خانه برگشتم مصاحبه ضبط نشده بود!
جواد زرینچه :روز قبل از یکی از دربی ها از سردبیر اجازه گرفتم صفحه ورزشی
را من ببندم ،مصاحبه با پیشکسوتان قرمز و ابی و بازی که در نهایت مساوی شد!
کمند و ســپند امیر ســلیمانی :مصاحبه را تلگرامی گرفتم و متاسفانه هیچ
برخورد نزدیکی تا امروز نداشته ام اما احتمال می دهم ادمهای باحالی باشند!
جوانه دلشــاد :رفیق فابریک مونا کرمی ،ورژن وطنی «انجلینا جولی» که ارام
ارام چهره خواهد شد ،دلشاد عاشق تنها خواهرزاده اش است!
ویدا جوان :وقتی عکس می گیرد یا خوب می شود یا بد ،حد وسط ندارد!
گروه پالت :یکی یکی دارند کم می شــوند! شــنیده ام که مصاحبه من با انها از
یکی از برنامه های معتبر ان ســمت اب هم پخش شده است اما خودم هیچوقت
ندیده ام! تیتر :نشسته بودیم در راهروی ارشاد و می خواندیم!
شــهروز دل افکار :تئاتری ها همه خفن و حتی اگر کچل باشند باز هم جذاب
هستند! شهروز از ان رفیق هایی است که الزم است یکی داشته باشید!
ســوگل خلیق :نقش اول تئاتر روی صحنه بود ،مصاحبــه را انجام دادیم و قرار
شــد قبل از چاپ بخواند ،بعد از خواندن گفت فعال چاپ نکنیم ،این فعال تا امروز
طول کشیده است!
متین ســتوده :جذابیت او شما را می گیرد و معموال پیش او حرفی برای گفتن
نخواهید داشــت ،خوش صحبت و جنتلمن و از ان دســته ادم هایی که هر چه
بپوشد به او می اید.
رضا صفایی پور :اقای طوفان! از نوســتالژی هــای دوران جوانی ،قدیم ها ما را
یاد ویدئو کلوپ و سر در رنگی و خشن سینماها می انداخت و حاال اینکه زندگی
چقدر ســریع می گذرد ،باید ســعی کنیم مانند اقای صفایی پور انقدر درخشان
باشیم که ماندگار شویم.
حسام محمودی :مصاحبه با ادمهایی که اهل ادا نیستند کیف می دهد و گفتگو
با بازیگرهای اســتقاللی برای من لذت بخش تر است ،حسام محمودی هر دو این
ویژگی ها را دارد و در پایان فصل با هم به ورزشگاه می رویم!
زهرا داوودنژاد :رفته بودم زاهدان و مثل چند گفتگوی دیگر مصاحبه را از راه
دور و با فاصله هزار و هفتصد کیلومتری گرفتم ،تلفن را برداشتم و صحبت کردیم،
عکاس را فرستادم و عکس گرفت ،به همین سادگی!
رضا رویگری :نشست خبری اولین فیلم کوتاهی که کارگردانی کرده بود همدیگر
را دیدیم ،به همراه همســرش و عروسک موشی در دست از حال بد سینما صحبت
می کرد ،بازیگری خوش چهره که با گذشت زمان همچنان خوش چهره مانده است.
نازنین فراهانی :همان روز که مصاحبه داشتیم گفتم روزی نامزد دریافت سیمرغ
خواهید شــد ولی ان را به دست نخواهید اورد! یکی از چند خبرنگاری که بازیگر
شده و اتفاقا کارش را هم بلد است.
امیرحسین رستمی :زنگ زدم برای یکی از ان مصاحبه های دقیقه نودی! گفتم
ســواالت را واتساپ می فرستم و پاسخ بدهید ،گفت اجرا دارم ،بعد از تئاتر جواب
سواالت را فرستاد و ساعت چهار صبح مصاحبه را بستم!
ارمغان حاجی وندی ،ارغوان حاجی وندی :تار و تنبک خانواده هنرمند حاجی
وندی ها که ژن موسیقایی از پدر بزرگ به انها ارث رسیده است ،دوقلوهای جذاب
گروه ارکیده که هرگز از انتخاب موسیقی پشیمان نشده اند!
مینا وحید :محصول مشــترک جنجال و بی حاشیه بودن! کسی که می تواند به
هجده سوال شما در کمتر از دو دقیقه جواب بدهد تا ان مصاحبه را چاپ نکنید،
یکی از وایرال شده ترین های اینستاگرام در سال گذشته!
مهســا هاشمی ،محمد مهدی هاشمی :مصاحبه روی چمن های پارک الله با
دو بازیگری که مدیربرنامه هایشان هم همراهشان بود ،مادرشان! از ان روجلدهای
خوش اب و هوا در فضایی عمومی!
حدیث میرامینی :همچنان معتقد هســتم قابلیت اینکه یکی از درجه یک های
تصویر ایران باشــد را دارد اما فکر می کنم مثل بســیاری از همکارانش بی انگیزه
شده است ،شاید هم روزی برگردد! صفحه 24
اورده بود ،خانم نوازنده برای هر جمله شما جوابی کمدی گونه اماده دارد!
لیال برخورداری :یادم می اید با هم ســر این مصاحبه چالش داشتیم اما دلیلش
را یادم نمی اید ،فکر می کنم اســم نویسنده ای که خانم برخورداری در مصاحبه
اورده بودند را اشتباه چاپ کرده بودیم و ایشان ما را مجبور کردند در شماره بعدی
توضیحات بنویسم!
ساناز سماواتی :بــا همسرش هومن و پسرش برسا امدند برای عکاسی و گفتگو،
خوش گذشت و دوستی ما ادامه دار شد اما هنوز با هم شمال نرفته ایم!
تئاتر اتول ســورون :گفتگوی هم زمان با بیست نفر و ثبت یک رکورد جاودانه
برای من که در شــماره نوروزی سال گذشته ان را منتشر کرده ایم! در سال هزار
و چهارصد و یک حداقل صد تئاتر را تماشا خواهم کرد!
ایران درودی :یکی از چند مصاحبه ای که به ان افتخار خواهم کرد ،با ســواد ،با
هنر ،با شخصیت ،زیبا و تمام هر انچه خوبی ،یادشان گرامی...
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 25 |1401
امید زندگانی :قرار بود با امید زندگانی مصاحبه اختصاصی داشته باشم و به رضا
گفتم شما هم اگر سوالی به ذهنتان رسید بپرسید ،حتی اجازه نداد یک سوال هم
من بپرســم ،همان روز گفتگوی مشترک را برای همیشه بوسیدم و کنار گذاشتم!
چند وقت پیش تماس گرفت و قرار شد ترانه های من را بخواند!
حسام منظور :سالها بود که تلویزیون نمی دیدم اما به خاطر او بانوی عمارت را
تماشــا کردم ،قرار ما در کافه ای خلوت بود و برای اولین و اخرین بار عکس روی
جلد را با دوربینی که اصال خوب نبود خودم گرفتم!
ســولماز نراقی :کپی گوگوش با یک دنیای کودکانه و سازی بر دوش ،کاش در
جای دیگری به دنیا می امد تا این همه استعداد دیده شود!
مهدی کوشــکی :مصاحبه با تئاتری ها همیشــه حــال ادم را خوب می کند
مخصوصا با انهایی که بیشتر حاشیه داشته باشند!
ماری اچ ام :اگر فقط یکی از این ادمها اطرافتان باشــد حالتان همیشــه خوب
خواهد بود ،خالق ،باهوش و شاد! اگر اینستاگرام نبود تا حاال ازدواج کرده بودند!
امیر غفارمنش :همراه با پسرش که ملودی می سازد و در اینده اهنگساز موفقی
خواهد شد به اتلیه امده بود ،چایی نخورده عکس گرفتند و زود رفتند!
ساره رشیدی :اگر او را ببینید عاشق شیرازی ها می شوید ،تندتند حرف می زند
و وقتی می خندد چال لپش توی ذوق می زند ،دلم برای رشیدی تنگ شده است!
شــاهرخ شهبازی :یکی از چهار نقش تختی در فیلم غالمرضا تختی ،مصاحبه
روی بلنــدی های برج میالد و ضبط برای برنامه ای تلویزیونی که هنوز پول ما را
نداده است!
نسیم ادبی :در اولین برخورد از او خوشتان خواهد امد ،خوش صحبت ،با سواد
و با خنده های شیطانی! متخصص در بازی مافیا و خودش را خیلی دوست دارد!
نیکی مظفری :با اینکه تا حاال برخورد نزدیک نداشــته ایم اما معموال مصاحبه
هایمان خوب از اب در امده است ،یک بار در عمارت نوفل لوشاتو از کنار هم عبور
کردیم و برای تماشای تئاتر به دو سالن متفاوت رفتیم!
هانیه غالمی ،الدن سلیمانی :مادر عاشق دختر و دختر عاشق هری پاتر! تنها
مصاحبه شــونده هایی که برای مصاحبه کننده کادو اورده بودند ،از انها که با هم
دوست شدیم.
لیلی رشــیدی :گفتگو چند ساعت بعد از انتخاب شدن دوباره روحانی به عنوان
رئیس جمهور و لیلی رشــیدی که پر از هیجان های خوب بود ،تند تند حرف می
زند و اگر شنونده نباشید از او جا می مانید!
ستاره حسینی :معمــوال بعد از یک مدت از کارهایی که بازی کرده پشیمان می
شود و انها را دوست ندارد ،با صدایی خش دار شاید بتواند یک دوبلور موفق شود!
یســری مجتهدی :بعد از مهاجرت به فرانسه شهردار شهری که در ان سکونت
دارد دیواری را به او می ســپارد تا هر انچه دلش می خواهد روی ان نقاشی کند،
انتخاب او تصویری از زنی شــرقی با شعری از شفیعی کدکنی بود و چه سوژه ای
بهتر از این برای یک مصاحبه ی خواندنی؟
ســارا خوئینی ها :همیشه فکر می کنم انهایی که روزی خیلی مشهور بوده اند
بعد از این دوران چه می کنند؟ انگار خوئینی ها خیلی ارام کنار کشیده و از دور
ما را تماشا می کند.
معصومه کریمی :مصاحبه های کوتاه صفحه اخر اولین نشــریه ای که انجا به
عنوان کاراموز کارم را شروع کرده بودم معموال گفتگوهای دلنشینی می شد!
سحر شــاطری :اولین برخورد در نمایشــگاه مطبوعات و مصاحبه سرپایی! در
اخرین مصاحبه خزر چکاوک ،ارمغان حاجی وندی و نگین پارســا را هم به همراه صفحه 25
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 26 |1401
عکس :امیررضا رعیتی
amirrezarayati1 صفحه 26
یادداشــت اختصاصی «محمد رضا گلزار »به و یژه نامه نوروزی «هنرمند»:
ارزو یی برای ایرانیان
در تحو یل سال 1401
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 27 |1401
کودکی تک تک ما از لحظه های شــیرین عید پر است و هیچ روزی
توان ندارد با اول فروردین شمسی هماوردی در زیبایی و نیکی داشته
باشــد .خدا با بهار خودش را به شفاف ترین شکل ممکن نشانمان می
دهد و بهانه ی خوشــحالی بی دریغ روزهای بهار همین است .حس
می کنیم راه مسدود تنفس دوباره باز شده و شاخه های خشکیده به
معجزه خاک دوباره جان گرفته اند.
رنگ مورد عالقه خدا به سرشــاخه همه درختان کشیده می شود و
دســت قدرتمند طبیعت،هماهنگی جذاب کوه ها و صحراها را رهبری
می کند.به رســم معهود ایرانیان،کینه رنگ می بازد و همراه فصل نو،
نگاه نو و سالم نو شکل می گیرد.
در یک ان همه چیز از حرکت می ایســتد .لحظه ای تاریخی فرا می
رسد .همه ایرانیان در نقطه نقطه خاک دنیا به شکوهی وصف ناشدنی
در کنار ســفره ای می نشینند که ایه های خدا در ان پر است .همه از
خداوند سالمتی می خواهند جاودانگی می خواهند و کامرانی طلب می
کنند .ان هم نه فقط برای خود که برای تک تک همنوعان همکیشان
و هم وطنانشان.
مردمی که عاشقانه دوســت می دارمشان از همیشــه خندان تر و
خوشــروتر می شوند و مجال می یابند زیبایی های ایران را از نزدیک
به تماشا بنشینند.
ارامش که تحفه ی ابرها و بادهاســت ،می اید که تلخی نگرانی ها و
اضطراب ها را بشوید .مادرها در کنار پدرها کودکان در کنار هم و همه
زیر سایه کهنســاالن از هوای خوش بهار استشمام می کنند و شهر
دیگرگونه دوست داشتی می شود.
ارامش مسیر خانه ها را به هم نزدیک می کند لحن هارا مالیم تر می
کند وقت بیشتری دست می دهد تا به اسمان نگاه کنیم و زمان برای
ستاره شمردن کم نمی اید.
به یاد می اوریم خدا به ما توان داده تا مهر مبنای ارتباطمان باشــد و
بی دریغ همدیگر را دوست بداریم .سپاس بگوییم که قدرت زندگیمان
بخشیده و نعمت دستگیری از ضعیفانمان داده است.
خدا ،همان خدایی است که کودکی ما را از شیرینی یکرنگی پر کرد و
مرض بی دوای دو رویی را از ما دور کرد.
لحظه ای که دیگران نقاب به چهره می زنند؛ خوشا ازادگی و یکرویی،
چه موهبتی بزرگ تر از اینکه در مقابل یکرنگی مردمی که تو را دوست
می دارند چونان ،انان باشــی و در مهر خود را همراه و هم مسیر انان
بدانی؟
خدایا! همه را چنین ازاده بدار و بر انان که چنین نیستند طعم خوشش
را بچشان.
محمدرضا گلزار
rezagolzar صفحه 27
«هانیه غالمی » بازیگر ســینما و تلو یز یون:
دوست دارم با «هری پاتر» همبازی شوم!
هانیه غالمی
haniehgholami
بهترین نوروز شما چه سالی بوده که در خاطرتان مانده باشد؟
بهترین خاطره نوروز من مربوط به دوران کودکی ام می شود ،تقریبا هر سال
تا نوجوانی چون دغدغه خاصی نداشتم ،بچه بودم و بیشتر به من خوش می
گذشت.
ایا «هانیه غالمی» امسال پرکارتر می شود؟
امیدوارم ،اما پرکارتر شدن اولویت من نیست و بیشتر کیفیت کار برای من
مهم است ،حتی اگر یک کار هم انجام بدهم و از ان راضی باشم بهتر است
از این که پشت سر هم سر کار باشم اما کیفیت کارها پایین باشد ،حتی کار
نکردن را به انجام کار بی کیفیت ترجیح می دهم.
کسانی که دوست دارید سر سفره هفت سین در کنارتان باشند؟
فقط خانواده و شاید در کنار انها دوستان!
یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به شما پیشنهاد
شود؟
یک نقش منفی یا نقش کسی که مشکل سالمت روان دارد خیلی برای من
جذاب است!
از عالقه مندی شما به کاراکتر هری پاتر اطالع
داریم ،یک میلیارد تومان پول یا همبازی
شدن با این شخصیت؟
عکس :استودیو کالک
calk_studio_portrait
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 28 |1401
قطعا هیچ چیز بــرای من جای همبازی
شدن با «دنیل رادکلیف» را نمی گیرد
حتی پول خیلی خیلی بیشتر! صفحه 28
«رضا طریقت» نوازنده و یولن ،کمانچه و اهنگســاز:
رضا طریقت
rezziano.music
پیشینه ای هنری
به قـدمت قـاجـار!
رضا طریقت ،متولد دوم اذر هزار و سیصد و هفتاد و شش ،شمیران ،لیسانس موسیقی ،نوازنده
ویولن و کمانچه ،اهنگساز ،در خانواده ای متولد شد که موسیقی به صورت موروثی در ان جریان
داشــت به صورتی که در سال های خیلی دور عمه های پدر بزرگ او در دوره قاجار از شاگردان
درویش خان بوده و تار می نواخته اند ،مصطفی خان نوریانی اولین اهنگساز فیلم ناطق دار ایرانی
«دختر لر» پســر عمه پدر بزرگ این هنرمند است که ویولن ایشان بعد از فوت مرحوم نوریانی
کادوی تولد نه سالگی عبداهلل طریقت «پدربزرگ رضا طریقت» و بعد از ان به رضا طریقت رسیده
است و این ویولن بسیار خوش صدا امروز یکی از بهترین همراهان او است.
صدای ویولن پدربزرگ ،صدای سه تار پدر ،اواز مادر و نوازندگی عمو هایش باعث شد از چهار
سالگی به فراگیری موسیقی بپردازد و هم اکنون اماده ورود به دوره کارشناسی ارشد موسیقی
شود ،در سال نود و هفت اولین البوم رسمی اش به نام «لبخند خیال» منتشر شد که این البوم
جزو پرفروش ترین کارهای سایت «بیب تونز» قرار گرفت ،دومین البوم به نام «مسیر» در سال
هزار و چهارصد کاندید بخش رقابتی جشنواره فجر شد و تمامی ترک های هر دو البوم در پلت
فرم های جهانی مثل «اسپاتی فای» و «دیزر اپل موزیک» قرار دارد.
رضا طریقت در فیلم های سینمایی «اس و پاس»« ،ایکس الرژ»« ،دشمن زن»« ،زن ها فرشته اند
دو »« ،پیشی میشی»« ،خالتور» نوازندگی کرده است و از سال ۲۰۱۲تا سال ۲۰۱۸با گروه طریقت
در کشور ایتالیا و شهرهای مادرید و بارسلون نوازنده کمانچه گروه بوده است.
رضا طریقت که در کارنامه هنری اش اجراهای الیو با ارکســتر فرهنگ هنر با خوانندگی استاد
«محمد معتمدی» و اجراهای دیگر به خوانندگی «ماریو تقدسی» و «رشید وطن دوست» را دارد
معتقد است نوازندگی ،تکنیک و سونوریته باید با علم همراه باشد و تمام تالش او بر این است که
تحصیالت اکادمیک را تا باال ترین سطح دانشگاهی چه در ایران و چه در خارج ایران ادامه بدهد.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 29 |1401 صفحه 29
پرونده ای درباره حریم خصوصی هنرمندان
دنیای نامحرم سلبریتی ها!
از گذشته و دسترسی محدود بلوتوث و حتی قبلتر از ان تا همین امروز و فراگیر شدن دنیای شگفت انگیز مجازی خبرهای لحظه به لحظه از زندگی و اتفاقات
پیرامون هنرمندان برای مخاطبان عادی و دوســتداران هنر از جذابیت های ویژه ای برخوردار بوده است ،جذابیت هایی که گاهی می تواند اخبار تازه فیلم
جدید هنرپیشه روی پرده سینما باشد یا عکسی شخصی از البوم سفر چند ماه قبل همان سوپراستار!
این روزها با همه گیرتر شــدن اینترنت و هر روز بیشتر تبدیل شــدن دنیا به یک دهکده کوچک جهانی و با احساس نیاز ادم ها به نرم افزارهایی چون
اینستاگرام کمتر اتفاقی است که از چشم دوربین های موبایل و بیان کیبورد انها دور از دسترس بماند ،اخبار زرد و چهره های زردتر در جدول بازدید گوشی
های هوشمند در اوج قرار می گیرند و این عالوه بر اینکه ناخواسته باعث می شود چشم ها به دیدن و شنیدن این خبرهای پوچ ،بی محتوا و معموالازاردهنده
عادت کند دلیلی می شود برای میل بیشتر افراد به تولید و پیگیری محتوای حاشیه ای و مصرفی که هیچ ارزش مفهومی نمی تواند داشته باشد.
از اتاق فکر و پخش حاشیه های خودساخته بعضی از چهره ها که با برنامه ریزی جالب و دقیقی شکل می گیرد تا انها را به صدر اخبار روز برساند که بگذریم
می توان به مواردی غم انگیز اشاره کرد که به نابودی زندگی یا فعالیت یک چهره مطرح کشیده شده است ،از پخش سی دی هنرپیشه ای در اوج با سریالی
روی انتن تا مهمانی فوتبالیست جوانی که پیشنهاد بارسلونا برای او به خداحافظی زودهنگام و محو شدن همیشگی از مستطیل سبز تبدیل شد ،پس حاشیه
ها همیشه هم جذاب نیستند مخصوصا برای کسانی که در مرکز این اتفاق قرار می گیرند.
دسته ای از مخاطبان به این باور رسیده اند که یک هنرمند کامال متعلق به انها است و عالوه بر هنر و فعالیت هایشان در این زمینه ،چگونگی زندگی ،رفتارها،
برخورد و حریم شخصی هنرمند نیز به مخاطب ارتباط دارد ،مخاطبی که برای خودش دالیل مختلفی دارد مانند اینکه هنرمندان با ابراز نظر در هر زمینه ای
به انها و زندگی انها خط می دهند و همانگونه که سلبریتی ها روی مردم تاثیر و در زندگی شان نقش دارند پس ما هم در زندگی انها سهیم هستیم ،حتی در
رازها و حریم شخصی و کوچکترین مسائل خصوصی!
با عطش و شهوت کشف بی اهمیت ترین مسائل زندگی چهره های مشهور ،به نظر شما دنیای پنهان و حریم خصوصی هنرمندان تا چقدرمقدار به مخاطب
ها و هواداران انها ارتباط مستقیم دارد؟
عباسعلی اسکتی
abbasalieskati
عکس:نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 30 |1401 صفحه 30
ُ
تصمیم گیری «مد»
برای جوانهای ما!
مژگان فرومندی
mojgan_foroomandi
لباس امروزه صرفا تن پوش نیست و فقط بنا نیست تا این انسان حیوان ناطق و صاحب
اراده و منطق را در برابر باد و باران و سرما و گرما و شرم ادمیت بپوشاند و حفظ کند.
امروزه صنعت پوشــاک با همراهی علم روانشناسی ،اقتصاد ،جامعه شناسی و ...و با
ایجاد و ساماندهی «مد» به یکی از پولسازترین صنایع تبدیل شده است ،شاید دیگر
نتوان پدیده مد را در اذهان مردم جهان پــاک کرد ولی می توان در کنار فکر صرفا
اقتصادی ان به مسائل زیباشناسی ،فرهنگی ،بومی ،اقتصادی و در یک کالم به لباسی
برازنده ادمیت نیز توجه بسیار نمود.
ایران که ریشه در لباس و پارچه دارد نیز از این صنعت در امان نمانده است و امروزه
با پدیده مد رو در رو است که این امر باعث تناقض قوانین و نابهنجاری های زیادی در
میان نوجوانان و جوانان گشته است.
نســل جدید این خاک و بوم «مد» را شــخصیت و برتری می دانند تا جایی که نظر
شخصی خودشان کامال از میان رفته و مد سال برای انها تصمیم گیری می کند و این
در نظر انها این امر انها را واالتر و برتر جلوه می دهد تا جایی که وقت و هزینه گزافی
برای ان پرداخت می کنند پس مد روز ساخته شخصیت این قشر گردیده که خالی از
لطف نیست با شعر سعدی به پایان این بررسی برسیم:
تن ادمی شریفست به جان ادمیت
نه همین لباس زیباست نشان ادمیت
متین ستوده
matinsotudeh
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 31 |1401 صفحه 31
«سمیرا حسینی» بازیگر ســینما ،تئاتر و تلو یز یون:
امسال در یک نقش
«عجیب» بازی می کنم!
سمیرا حسینی
samirahosseini.official
نوروز امسال با سریال «دردسرهای شیرین» مهمان خانه ها خواهید بود،
از این مجموعه صحبت می کنید؟
خیلی راجع به این ســریال مصاحبه کرده ام و حرف خاصی ندارم! یک سریال
با محوریت تولید و کارافرینی اســت که در ان یــک زوج جوان می خواهند
کارافرینی کنند و داستان هایی در این ماجرا سر راه انها قرار می گیرد.
ایا این مجموعه و نقش شما کمدی است؟
نه این کار کمدی و طنز نیســت ،موقعیت های شیرین و جذابی دارد ولی اصال
یک کار طنز نیست ،نقش من هم طنز نیست و نقشی کامال جدی و رئال است.
نوروز ایده ال برای من نوروزی اســت که در ان همه ســالم ،سالمت،
دلخوش و دلشاد باشند و ارامش برقرار باشد ،مردم همه در رفاه باشند
و حال همه خوب باشد تا من هم کنار دیگران حال خوبی داشته باشم.
چند شخصیت که دوست دارید ســر سفره هفت سین در
کنارتان باشند؟
اصوال ادم دوست دارد در کنار خانواده اش باشد ،پدرم ،مادرم،
خواهرم و برادرم ،ترجیح می دهم در کنار خانواده ام باشــم و
اگر امکانش باشد دوستان نزدیک هم در کنار من باشند.
یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به
شما پیشنهاد شود؟
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 32 |1401
در حال حاضر در یک سریال نمایش خانگی در حال ایفای
نقش هستم که نقش به مرور نقش عجیبی می شود و فکر
می کنم به این ارزو تا حدودی رسیده ام ،البته باید ببینیم
کار چگونه پیش می رود چون فیلمنامه همچنان در حال
نگارش اســت ،غیر از این کار دوســت دارم در یک کار
سینمایی و یک نقش متفاوت نسبت به نقش هایی که تا
االن کار کرده ام بازی کنم و از ان سربلند بیرون بیایم.
یک ارزو برای سال هزار و چهارصد و یک؟
بزرگترین ارزوی من برای سال جدید این است که مردم
بتوانند در رفاه و ارامش زندگــی کنند ،هیچ چیز در
کشور ما ارزان نمی شــود پس حداقل گران تر از این
نشود و امسال تورم نداشته باشیم ،حداقل اینکه قیمت
ها در همین حد بماند و گرانی بیشــتر نشود تا مردم
بتوانند از عهده زندگی و معاش بربیایند و همه بتوانند
در کنار هم به شــادی زندگی کنند ،امیدوارم این ارزوی
من براورده شود.
عکس :نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
یک نوروز ایده ال برای شما چگونه می تواند باشد؟ صفحه 32
ب
ا
م
و
س
ی
ق
ی
ب
ه
«ا
مصطف
ی خانی،
خ
و
ا
ن
ن
د
ه پا
مصطفی خانی
mostafakhani_origin
ر
ا
م
ش
»
م
ی
ر
سم !
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 33 |1401
مصطفی خانی ،متولد چهارده تیر هزار و سیصد و شصت و سه ،تهران ،فوق
دیپلم مدیریت انبارداری و بازرگانی ،از نوجوانی عاشق هنر و از سن دوازده
سالگی به طراحی و نقاشی مشغول بوده است ،از ابتدای جوانی به موسیقی
و نوازندگی عالقه مند شــد و نوازندگی را با ساز گیتار شروع کرد ،اموزش
این ســاز را در کنار «سیامک شــکوری» فرا گرفت و از سال نود و هشت
فعالیت خود را در زمینه خوانندگی و ســبک پاپ اغاز کرد ،در این زمینه
سلفژ و صدا ســازی را از «مرتضی ریاحی» اموخت که ایشان نیز خواننده
و اهنگساز هستند و زیر نظر موسسه امید ماندگار ایرانیان فعالیت دارند.
مصطفی خانی با موسیقی به ارامش می رســد و با ان خیلی راحت تر از
دیگر هنرها ارتباط برقرار می کند و عقیده دارد انسان با موسیقی بهتر می
تواند حالتهای درونی خودش را نشــان بدهد و چه بسا هر موجود زنده با
موسیقی به شکل خاصی از خودش واکنش نشان می دهد.
تا امروز ترانه های «یکی هست همیشه تو رویای من»« ،نگو دیره»« ،کنار
من بمون»« ،همش به تو فکر می کنــم»« ،پاقدمت خوبه»« ،نیمه جانم»،
«با تو می مونم»« ،خداحافظ» و «شــاه نشین» با صدای او منتشر شده که
هرچند اســتقبال از این اثار خوب بوده اما این هنرمند سعی دارد کیفیت
اهنگهایش را چه از لحاظ شــعر و چه از لحاظ ملودی و تنظیم باالتر ببرد،
تنظیم ،اهنگسازی وهمچنین میکس و مستر کارهای مصطفی خانی را تا
امروز سید پارسا حسینی و رضا پارســا انجام داده اند و ندا فربد ،مهدی
حیدری و صاحبعلی فاتح ترانه هایش را نوشته اند.
مصطفی خانی که مدتی به دلیل پخش یکی از تک اهنگ هایش در رادیو
جوان ممنوع الکار بوده بــرای ادامه فعالیتهایش کارهای بعدی را با مجوز
وزارت ارشــاد اسالمی پخش خواهد کرد ،این هنرمند معتقد است شرایط
مارکتینگ موسیقی کشور زیاد مساعد نیست و کسی که وارد دنیای هنر
می شــود به دنبال ســلیقه و عالقه مندی روحی خودش پا به این عرصه
گذاشــته و هدف هر هنرمندی از خلق یک اثر هنری به نمایش گذاشتن
توانایی خود برای ارتباط گرفتن با مخاطبانش اســت ،اینکه بتواند با خلق
یک اثر هنری جذاب و شــگفت انگیز احساســات و عواطف خودش را به
نمایش بگذارد و مهمترین هدف او در این عرصه تولید اثار موسیقیایی پر
محتوا چه ملی مذهبی و چه عاطفی و احساسی است.
پ: صفحه 33
«صحرا اسدالهی» بازیگر سینما ،تئاتر و تلو یز یون:
من عاشق
«زالتان ابراهیموو یچ» هستم!
صحرا اسدالهی
sahra_asadolahi
شــما فیلم «بیرو» را در جشنواره داشتید ،خودتان چقدر اهل فوتبال
هستید؟
من در خانواده فوتبالی بزرگ شده ام و از کودکی یکی از مهمترین هیجانهای خانواده من
تماشای فوتبال بود ،البته االن یکی دو سالی می شود که کمتر فوتبال را دنبال می کنم
و فوتبال ندیده ام ولی خانواده ام همچنان فوتبالی هستند.
شما از معدود خوش لباسهای جشنواره فجر بودید ،انتخاب لباسهایتان بر
اساس چه معیارهایی شکل می گیرد؟
همیشه معیاری در انتخاب لباس دارم و این معیار سادگی است ،مثال نمی دانم چرا اما
هرگز به لباسهای شلوغ و لباسهایی که خیلی در چشم باشند عالقه مند نبوده ام و هر
چه لباس ساده تر باشد از نظر من زیباتر است ،در زندگی شخصی هم به همین صورت
لباس می پوشم و همیشه ترجیح می دهم لباسهای تک رنگ یا لباسهایی که رنگهای
خنثی دارند را انتخاب کنم ،لباسهایی که خیلی توی چشم نیستند و پوشیده هستند ،این
نوع لباسها به من حال بهتری می دهند و اصلی ترین معیار من ساده بودن لباس است.
عکس :نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
چقدر از دستمزدتان را صرف خرید لباس می کنید؟
کال جزو ان دسته از بازیگران نیستم که حتما در هر مراسمی لباس متفاوت بپوشم یا
خیلی درگیر لباس باشم ،واقعیت این است که لباس پوشیدن خیلی دغدغه من نیست و
خیلی به ان فکر نمی کنم ،هر چه استایل کمتر در چشم باشد برای من استایل جذابتری
است ،اگر چیزی را ببینم و دوست داشته باشم برای خودم می خرم اما اینگونه نیستم که
برای مراسمی لزوما بروم لباس بخرم و حتما برای هر مراسمی خودم را اماده کنم.
یک نقش عجیب که دوســت دارید امسال برای بازی به شما پیشنهاد
شود؟
نقشهای عجیب خیلی زیادی در ذهنم است که دوست دارم به من پیشنهاد بشود ،مثال
خیلی دوست دارم نقش یک زن دیوانه را بازی کنم! چیزی که همیشه در تصویر ذهنی
ام می بینم و دوست دارم بازی کنم تصویر زنی است که چادر به سر دارد و یک نوزاد در
بغل اوست ،اصال نمی دانم این تصویر ذهنی از کجا می اید ولی سالها می شود که دارم
به این نقش فکر می کنم ،من خیلی بازی کردن نقش مادر را هم دوست دارم چون مادر
شدن برای من جذاب است.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 34 |1401
و چند شخصیت عجیب که دوســت دارید سر سفره هفت سین در
کنارتانباشند؟
من عاشــق «زالتان ابراهیموویچ» هستم ،خیلی دوست دارم سر سفره هفت سین من
باشد ،از بین کارگردانها هم «میشائیل هانکه» را خیلی دوست دارم که سر سفره هفت
سین کنار من باشد ،در دوران بچگی دوستی داشتم به اسم مریم که در همان دوران فوت
کرد و شاید دلم بخواهد او هم در کنارم باشد و عمویم که شهید شده و خیلی تصویر مبهم
و محوی از او در ذهن من وجود دارد ،خانواده ام که همیشه کنارمن هستند و دوست دارم
هزار سال دیگر کنار من باشند چون سال تحویل بدون خانواده مفهومی ندارد.
سال هزار و چهارصد چگونه بود؟
تمام سالهای زندگی ام یک طرف و این یک سال یک طرف ،من به انداره تمام سال های
عمرم در این یک سال بزرگ شده ام ،بزرگ شدنی که نه به سینما ربط دارد و نه به شکل
و جایگاه اجتماعی ،یک چیز درونی در من اتفاق افتاد ،به یک رهایی و به یک حال خوبی
رســیده ام و انقدر به خدا نزدیکتر شده ام که برای من سال ۱۴۰۰یک سال استثنایی
بود ،به جان منت پذیرم و حق گذارم و خدا را شکر بابت سالی که بر من گذشت ،یکی
از ناب ترین تجربه های زندگی ام را در سال هزار و چهارصد تجربه کردم ،سالی سخت،
سخت ،سخت را تجربه کردم ولی به نظر من ان سختی می ارزید به حالی که االن دارم. صفحه 34
«علی اسماعیلی فر» خواننده و اهنگساز:
موسیقی ز یباتر ین زبان مشترک
قلبهاست
علی اسماعیلی فر ،متولد نه ابان هزار و سیصد
و پنجاه و چهار ،تهران،
خواننده ،نوازنده و اهنگســاز که تا امروز ترانه
های «بی تو»« ،نوروز»« ،بابا»« ،قهوه دلخواه»،
«کجایــی عشــقم»« ،پاییز»« ،دســتپاچه»،
«تنهایی» و «دوست» را با صدای او شنیده ایم،
هنرمندی که معتقد اســت موسیقی زیباترین
زبان مشترک قلبهاست و وقتی یک جای دنیا
یک نفر با صدای شــما شاد می شود ،تسکین
پیدا می کند ،اشــک می ریــزد یا خاطره می
سازد ،ان زمان می تواند قشنگترین و جادویی
ترین لحظه دنیا باشد.
علی اســماعیلی فر از روند رو به رشد فعالیت
های هنری اش نسبت به زمانی که برای ان می
گذارد راضی اســت ولی می گوید هنوز خیلی
راه زیادی برای او مانده و قطعا در ســال ۱۴۰۱
کارهای متفاوتی انجام خواهد داد.
خواننده و اهنگســازی که دوســت دارد در
طول مســیر زندگی از این لطفــی که خداوند
به او داشــته لذت ببرد و این انرژی مثبت را با
اطرافیانش تقسیم کند ،اینکه اثر خوبی از خود
به جا بگذارد چون به نظر او بسیار زیباست که
انسان بتواند حس خوبی برای خودش و دیگران
داشته باشد.
علی اسماعیلی فر
ali.a.esmaeilifar
عکس :مجتبی محسنی
mohseni.photo
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 35 |1401 صفحه 35
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 26 |1401
عکس :امیررضا رعیتی
amirrezarayati1 صفحه 26
یادداشــت اختصاصی «محمد رضا گلزار »به و یژه نامه نوروزی «هنرمند»:
ارزو یی برای ایرانیان
در تحو یل سال 1401
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 27 |1401
کودکی تک تک ما از لحظه های شــیرین عید پر است و هیچ روزی
توان ندارد با اول فروردین شمسی هماوردی در زیبایی و نیکی داشته
باشــد .خدا با بهار خودش را به شفاف ترین شکل ممکن نشانمان می
دهد و بهانه ی خوشــحالی بی دریغ روزهای بهار همین است .حس
می کنیم راه مسدود تنفس دوباره باز شده و شاخه های خشکیده به
معجزه خاک دوباره جان گرفته اند.
رنگ مورد عالقه خدا به سرشــاخه همه درختان کشیده می شود و
دســت قدرتمند طبیعت،هماهنگی جذاب کوه ها و صحراها را رهبری
می کند.به رســم معهود ایرانیان،کینه رنگ می بازد و همراه فصل نو،
نگاه نو و سالم نو شکل می گیرد.
در یک ان همه چیز از حرکت می ایســتد .لحظه ای تاریخی فرا می
رسد .همه ایرانیان در نقطه نقطه خاک دنیا به شکوهی وصف ناشدنی
در کنار ســفره ای می نشینند که ایه های خدا در ان پر است .همه از
خداوند سالمتی می خواهند جاودانگی می خواهند و کامرانی طلب می
کنند .ان هم نه فقط برای خود که برای تک تک همنوعان همکیشان
و هم وطنانشان.
مردمی که عاشقانه دوســت می دارمشان از همیشــه خندان تر و
خوشــروتر می شوند و مجال می یابند زیبایی های ایران را از نزدیک
به تماشا بنشینند.
ارامش که تحفه ی ابرها و بادهاســت ،می اید که تلخی نگرانی ها و
اضطراب ها را بشوید .مادرها در کنار پدرها کودکان در کنار هم و همه
زیر سایه کهنســاالن از هوای خوش بهار استشمام می کنند و شهر
دیگرگونه دوست داشتی می شود.
ارامش مسیر خانه ها را به هم نزدیک می کند لحن هارا مالیم تر می
کند وقت بیشتری دست می دهد تا به اسمان نگاه کنیم و زمان برای
ستاره شمردن کم نمی اید.
به یاد می اوریم خدا به ما توان داده تا مهر مبنای ارتباطمان باشــد و
بی دریغ همدیگر را دوست بداریم .سپاس بگوییم که قدرت زندگیمان
بخشیده و نعمت دستگیری از ضعیفانمان داده است.
خدا ،همان خدایی است که کودکی ما را از شیرینی یکرنگی پر کرد و
مرض بی دوای دو رویی را از ما دور کرد.
لحظه ای که دیگران نقاب به چهره می زنند؛ خوشا ازادگی و یکرویی،
چه موهبتی بزرگ تر از اینکه در مقابل یکرنگی مردمی که تو را دوست
می دارند چونان ،انان باشــی و در مهر خود را همراه و هم مسیر انان
بدانی؟
خدایا! همه را چنین ازاده بدار و بر انان که چنین نیستند طعم خوشش
را بچشان.
محمدرضا گلزار
rezagolzar صفحه 27
انعکاس فیلم ســینمایی «رویای سهراب» در مطبوعات مســکو پس از نمایش در جشنواره فیلم مسکو
شباهتی شاعرانه
به نویسنده اتاق ابی!
کار ســپهری هم شاعرانه و هم تصویری ،ترکیبی از ویژگی شرق و غرب است ،او
پس از فارغ التحصیلی از دانشــکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال هزار و
نهصد و پنجاه و ســه داوطلب مدرســه هنر پاریس بود و برای چند سال به اروپا
و اســیا رفت .او به صورت جدی به دنبال کوبیسم رفت و همینطور هنر و فلسفه
هند و ژاپن ،در اوج شهرت به نوشتن اتاق ابی مشغول شد و از مالقات با روزنامه
نگارها و منتقدان هنری دوری کرد .در سن پنجاه و یک سالگی به خاطر سرطان
خون فوت شــد .هیچ وارثی نداشت اما میراث بزرگی جا گذاشت که ذهن چندین
نسل از ادم های خالق را هیجان زده می کند.
یکی از انها کارگردان ایرانی علی قوی تن است ،زاده هزار و نهصد و شصت و چهار
که شباهت زیادی به شاعر دارد ،شاید این دلیلی باشد برای اینکه نه تنها فیلمنامه
ای درباره او بنویســد بلکه نقش اصلی را هم بازی کند ،او از ده ســال پیش برای
نگارش این فیلمنامه برنامه ریزی کرده بود ،علی قوی تن خودش را بازی می کند،
کارگردانی که به دنبال حال و هوای جایی که ســپهری زندگی می کرد و اثارش
را خلق کرده بود .به خاطر دریافت حس و حال و تفکرات شخصیت اصلی فیلمش
به کاشــان وطن اصلی سهراب می رود و سعی می کند وارد اتاق ابی بشود ،وارد
خانه ای که اســرارامیز است و اقای صفری در انجا قرار دارد که معلم سپهری در
مدرسه ابتدایی بوده است ،این صاحبخانه کارگردان را می برد به دنیای ان شاعر
که خیلی پیش انجا را ترک کرده و زن هایی الهام بخش ،ناگهان همه چیز ناپدید
می شود و سرازیر می شود به موضوع دیگری ،اینجاست که تو می فهمی که این
فیلم سورئال است! شکل عجیبی پیدا می کند و ناگهان همه خاطرات می اید به
زندگی واقعی ادم ها ،شــروع رمزالود عرفان هم به کارهای سهراب نفوذ پیدا می
کند و هم به سینمای قوی تن ،کسی که سعی داشت به راحتی ورک شاپی بگذارد
برای شخصیت اصلی اش «سهراب» موزیک ویولن سل بهزاد عبدی و فیلمبرداری
ساعد نیکذات اضافه می شود بر این اثر ژرف ،بسیاری از اپیزودها در گرگ و میش
است و بسیاری از گل ها و درختان و ...ظاهر می شوند در هاله ای از خاطرات.
در طول تماشای فیلم نگاه کردم به یک خانمی که یک نگاه شرقی داشت و اینطور
که به نظرم رسید اشنایی زیادی به کار سهراب سپهری داشت و من اشتباه نمی
کردم .وقتی از او پرســیدم در مورد این فیلم چه فکری می کنید ،این حرف ها را
زد :من ارامش گرفتم با او و مجذوب این قصه عاشــقانه شــدم .گرچه زمانی که
امدم به اینجا کامال فکر متفاوتی داشتم .
ریشــه های تغذیه کار سهراب با ظرافت اینجا نشــان داده شده .خوشحالم که
سرزمین ایران بسیاری شاعران و هنرمندان را متولد کرد.
علی قوی تن درباره اکران فیلم ســینمایی رویای ســهراب گفت :فیلم سینمایی
رویای ســهراب که بخشی از عاشقانه های سهراب ســپهری را بازگو می کند ،تا
کنون در پنج جشــنواره معتبر جهان مانند مســکو ،گوای هند ،تاشــکند ،داکا و
چین به رقابت پرداخته و قرار اســت در چند ســینمای المان و استرالیا نیز برای
عموم مردم به نمایش دراید و برای مردم ایران هم سعی می کنیم سال جدید در
ســینماهای تهران و شهرستان ها اکران کنیم ،البته استقبال مردم از چنین فیلم
شاعرانه بسیار حائز اهمیت است .اینکه می بینید ما این فیلم را اول در کشورهای
خارجی به نمایش گذاشــتیم دلیلش پیش قدم شــدن انها و استقبالشان است،
در کشــور ما ســینمادارها وقتی می بینند مردم بیشتر از فیلمهای طنز و کمدی
استقبال می کنند ،بنابراین فیلمهای کمدی سطحی را ترجیح می دهند.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 36 |1401 صفحه 36
هنوز قلب امید در هنر می تپد
نوا ذاکری
navazakeri
دانسته ام که هرچه کنی جز فریب نیست
اما درین فریب فسون ها نهاده ای»
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 37 |1401
از روزی که در اخبار خواندیم یک بیماری کشــنده در شــهر «ووهان»
شیوع پیدا کرده ،انگار که قرن ها گذشته است .هرچه پیش رفتیم ،حادثه
بیشتر بر سرمان اوار شد .امروز که به پشت سر نگاه می کنم رد پای ،غم
فریب زندگی باشــد را هنوز می توان در هنر جست و یافت.
و سایه ی سنگین مرگ ،همه جا را پوشانده و اینده هم در ابر کبو ِد ابهام این امید که شــاید
ِ
فرو رفته است؛ مدت مدیدی است که کورمال کورمال ،در راهی قدم می هنری که هنوز زنده است ،نفس می کشد و رشد می کند .قصه ها هنوز می توانند
جهان امروزمان در برابرشان بهشتی است
زنیم سنگالخ و پیش رو ،مِهی غلیظ همه چیز را در خود فرو برده ،مقصد دروازه ی شهرهایی را بر ما بگشایند که
ِ
حال امروزمان ،عظیم و شعر هنوز می تواند چون شربتی خنک ،در ظهر تابستان ،جانمان را ارام
را گم کرده و در پیچش این چرخ فلک گرفتار مانده ایمِ .
کنــد .ان هنگام که به قصه ها پناه مــی بریم خود را در جهانی دیگری می یابیم
مصداق بارزی است از رباعی خیام که می گوید:
و وقتــی کتاب را مــی بندیم ،قصه ها درون ما جریان پیدا می کنند و از هر کدام
توشه ای برمی داریم برای ادامه ی مسیر.
«این چرخ فلک که ما در او حیرانیم
وقتی که در تاریکی روی صندلی تماشــاخانه ها می نشــینیم و غرق بازیگران و
فانوس خیال از او مثالی دانیم
نورهای صحنه می شــویم ،جانی دوباره می گیریــم .ان هنگام که روی پرده ی
خورشید چراغ دان و عالم فانوس
سینما در داستان زندگی ادم هایی غوطه می خوریم که گاه بی شباهت به داستان
ما چون ُص َوریم کاندر او َگردانیم»
هرکدام از ما نیستند ،نفسی تازه می کنیم برای ادامه ی راهمان .هنر در ما جاری
نقل انچه در این سال ها بر ما رفت ،واگویه هایی است بی ثمر که کم نخوانده ایم است چرا که از درون ما سخن می گوید و روحمان چون تشنه ای طالب ان است.
نقل اوضاع و احوال تاریک این روزها و ســال ها ،دســت های به تاریخ را که نگاه کنیم در ســخت ترین دوره ها که هنوز بوی خون ان از البالی
و کم ندیده ایم؛ ِ
خون الوده ای که نان را از سفره هایمان ربوده اند و جان و روانمان را بیمار کرده صفحات کتاب ها به مشــام می رسد ،بودند کسانی که در کنج عزلت ،قلم زده اند
اند ،جز پرتاب تیر زهراگین ناامیدی که هر روز ،هر لحظه و از هر ســو بر جانمان تا پرتوی امیدی ،هر چند کم جان ،بر جهان بتابانند؛ نوشته اند و خلق کرده اند و
زنده مانده اند و تا انسان بر روی زمین قدم می زند ،زنده خواهند ماند .هنر روحی
می نشیند ،ثمری ندارد.
اما در ایــن روزگار رن ِد بدعه ِد ناپاک ،هنوز می تابند پرتوهای امید و روشــنی از است که بر جسم بی جان می نشیند و باز زنده اش می کند.
پاره های ابر ســیاه؛ همان سیاهی غلیظی که گاه راه نفس می بندد و جهان را به هنر هنوز چون دایه ای مهربان بر بالینمان نشســته و جســم تب دارمان را تیمار
سلولی بدل می کند که دیوارهایش هر لحظه تنگ و تنگ تر می شوند و درد ،به می کند .انجا که از همه چیز گریزانیم به کتاب ها پناه ببریم ،ذهنمان را در قصه
استخوان هایمان می رسد .هنوز اما می تابند این پرتوهای امید که انسان به امید ها بشــوییم و زخم هایمان را با شعر التیام ببخشیم .اگرچه که امروز جهان جای
کامل مرگ است زیبایی نیست اما هنوز خورشید می تابد و هنوز راه گریزی هست...
زنده اســت و خاموشی این نور ،هرچند کم سو که باشد ،معنای
ِ
فریب زندگی باشــد ،چنان که شاید نصرت رحمانی درست گفته که:
که زندگی رنگی ندارد جز امید حتی اگر این امید،
ِ
« در این سیاه قرن
«نادر نادرپور» می نویسد:
بی قلب زیستن
اسان تر است ز بی زخم زیستن
«گر اخرین فریب تو ای زندگی نبود
قرنی که قلب هر انسان
اینک هزاربار رها کرده بودمت
چندین هزار بار
هربار خواسته ام کز تو برکنم امید
کوچک تر است
اغوش گرم خویش به رویم گشاده ای صفحه 37
«هانیه غالمی » بازیگر ســینما و تلو یز یون:
دوست دارم با «هری پاتر» همبازی شوم!
هانیه غالمی
haniehgholami
بهترین نوروز شما چه سالی بوده که در خاطرتان مانده باشد؟
بهترین خاطره نوروز من مربوط به دوران کودکی ام می شود ،تقریبا هر سال
تا نوجوانی چون دغدغه خاصی نداشتم ،بچه بودم و بیشتر به من خوش می
گذشت.
ایا «هانیه غالمی» امسال پرکارتر می شود؟
امیدوارم ،اما پرکارتر شدن اولویت من نیست و بیشتر کیفیت کار برای من
مهم است ،حتی اگر یک کار هم انجام بدهم و از ان راضی باشم بهتر است
از این که پشت سر هم سر کار باشم اما کیفیت کارها پایین باشد ،حتی کار
نکردن را به انجام کار بی کیفیت ترجیح می دهم.
کسانی که دوست دارید سر سفره هفت سین در کنارتان باشند؟
فقط خانواده و شاید در کنار انها دوستان!
یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به شما پیشنهاد
شود؟
یک نقش منفی یا نقش کسی که مشکل سالمت روان دارد خیلی برای من
جذاب است!
از عالقه مندی شما به کاراکتر هری پاتر اطالع
داریم ،یک میلیارد تومان پول یا همبازی
شدن با این شخصیت؟
عکس :استودیو کالک
calk_studio_portrait
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 28 |1401
قطعا هیچ چیز بــرای من جای همبازی
شدن با «دنیل رادکلیف» را نمی گیرد
حتی پول خیلی خیلی بیشتر! صفحه 28
«مرجان مومنی» بازیگر سینما ،تئاتر و تلو یز یون:
عاشق نقش های «تاریخی» هستم!
مرجان مومنی
marjanmomeni.official
امسال ســریال «دراکوال» را در شبکه نمایش خانگی
داشتید ،برای سال بعد چه برنامه های دارید؟
پیشنهاد چند تا کار جدید دارم که دارم سعی می کنم با توجه
به متفاوت بودن نقش انتخاب درستی را داشته باشم.
یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به
شما پیشنهاد شود؟
قطعا نقشی را که از خودم فاصله داشته باشد دوست دارم،
اینکه بتوانم تجربه متفاوت و ماندگار در نقشــی داشته
باشم که تا مدتها در ذهن مردم بمانم.
و نقشی در میان فیلمهای ایرانی که همیشه دوست
داشته اید کاش ان را شما بازی می کردید؟
من همیشــه و همه جا گفته ام که عاشق نقشهای
تاریخی هستم و قطعا دلم می خواهد ان نقشی را
که کسی تا به حال بازی نکرده خودم تجربه کنم.
یک نوروز ایده ال برای شــما با سفر به کجا و
همراه کدام شخصیت جذاب می شود؟
ترجیح می دهم در نوروز سفر نکنم و بیشتر در
منزل بمانم ،فیلم ببینم و مطالعه داشته باشم ،به
نظر من تعطیالت نوروزی همیشــه نمی تواند با
سفر کردن جذاب بشود.
و یک رویای قابل تحقق برای سال تازه؟
عکس :حسام الدین ابی
hessam_abi
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 38 |1401
شدیدا سال ۱۴۰۱را سالی پر از اتفاقهای درخشان
و ایده ال پیش بینی می کنم و احساس من این
است که تمام انچه دست نیافتنی محسوب می شود
دست یافتنی خواهد شــد ،هیچ رویایی قرار نیست
فقط یک رویا بماند و قطعا قابل تحقق خواهد شد. صفحه 38
«رضا طریقت» نوازنده و یولن ،کمانچه و اهنگســاز:
رضا طریقت
rezziano.music
پیشینه ای هنری
به قـدمت قـاجـار!
رضا طریقت ،متولد دوم اذر هزار و سیصد و هفتاد و شش ،شمیران ،لیسانس موسیقی ،نوازنده
ویولن و کمانچه ،اهنگساز ،در خانواده ای متولد شد که موسیقی به صورت موروثی در ان جریان
داشــت به صورتی که در سال های خیلی دور عمه های پدر بزرگ او در دوره قاجار از شاگردان
درویش خان بوده و تار می نواخته اند ،مصطفی خان نوریانی اولین اهنگساز فیلم ناطق دار ایرانی
«دختر لر» پســر عمه پدر بزرگ این هنرمند است که ویولن ایشان بعد از فوت مرحوم نوریانی
کادوی تولد نه سالگی عبداهلل طریقت «پدربزرگ رضا طریقت» و بعد از ان به رضا طریقت رسیده
است و این ویولن بسیار خوش صدا امروز یکی از بهترین همراهان او است.
صدای ویولن پدربزرگ ،صدای سه تار پدر ،اواز مادر و نوازندگی عمو هایش باعث شد از چهار
سالگی به فراگیری موسیقی بپردازد و هم اکنون اماده ورود به دوره کارشناسی ارشد موسیقی
شود ،در سال نود و هفت اولین البوم رسمی اش به نام «لبخند خیال» منتشر شد که این البوم
جزو پرفروش ترین کارهای سایت «بیب تونز» قرار گرفت ،دومین البوم به نام «مسیر» در سال
هزار و چهارصد کاندید بخش رقابتی جشنواره فجر شد و تمامی ترک های هر دو البوم در پلت
فرم های جهانی مثل «اسپاتی فای» و «دیزر اپل موزیک» قرار دارد.
رضا طریقت در فیلم های سینمایی «اس و پاس»« ،ایکس الرژ»« ،دشمن زن»« ،زن ها فرشته اند
دو »« ،پیشی میشی»« ،خالتور» نوازندگی کرده است و از سال ۲۰۱۲تا سال ۲۰۱۸با گروه طریقت
در کشور ایتالیا و شهرهای مادرید و بارسلون نوازنده کمانچه گروه بوده است.
رضا طریقت که در کارنامه هنری اش اجراهای الیو با ارکســتر فرهنگ هنر با خوانندگی استاد
«محمد معتمدی» و اجراهای دیگر به خوانندگی «ماریو تقدسی» و «رشید وطن دوست» را دارد
معتقد است نوازندگی ،تکنیک و سونوریته باید با علم همراه باشد و تمام تالش او بر این است که
تحصیالت اکادمیک را تا باال ترین سطح دانشگاهی چه در ایران و چه در خارج ایران ادامه بدهد.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 29 |1401 صفحه 29
«علی رهان» خواننده و اهنگساز:
رویای تور کنسرت جهانی!
علی رهان
alirahan_official
عکس :حسام الدین ابی
hessam_abi
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 39 |1401
علی اکبــر ثقفی با نام هنری «علی رهان» متولد هزار و ســیصد و
هفتاد و یک ،تهران ،فارغ التحصیل مدیریت جهانگردی از دانشگاه
جهانگردی تهران ،خواننده ،طراح ملودی ،شاعر ،نویسنده و سخنران
انگیزشــی با موازنه علمی و مذهبی که تا امروز ترانه های «عشــق
یعنی»« ،چشــم انتظار»« ،حس عجیب» با تنظیم کسری زاهدی
و ««ولگرد» با تنظیم علی تاجیک را با صدای او شــنیده
ایم ،هنررمندی که معتقد اســت موسیقی زبانی است
که خداوند برای صحبت با افریدگانش از ان اســتفاده
کرده اســت و او هم برای اشتراک گذاری احساسش
این هنر را انتخاب کرده اســت ،به نظر این خواننده
که موســیقی تلفیقی با هارمونی پاپ و راک را می
پسندد اما مخاطب ویژه موسیقی پاپ است مارکت
ما برای اینکه خودش را به بلوغ برســاند باید به
استعدادهای جدید نگاه ویژه داشته باشد.
موســیقی برای او عشــق و عالقه و خواننده
محبوبش شــادمهر عقیلی است و از نظر این
ارتیست ترانه و تنظیم اساس ساخت یک
موسیقی و اسکلت جذب مخاطب هستند،
«علی رهان» ابراز امیدوار می کند که با
بودجه گذاری و سرمایه گذاری بیشتر
و دادن ازادی به نسل جدید موسیقی
و فاصله گیری سیاسی انها را به اوج
هرچه بهتر برسانیم و می گوید نهایت
امال هر هنرمند موسیقی در حیطه
خوانندگی اجرای کنســرت است و
به زودی شاهد کنســرتهای او نیز
خواهیم بود. صفحه 39
پرونده ای درباره حریم خصوصی هنرمندان
دنیای نامحرم سلبریتی ها!
از گذشته و دسترسی محدود بلوتوث و حتی قبلتر از ان تا همین امروز و فراگیر شدن دنیای شگفت انگیز مجازی خبرهای لحظه به لحظه از زندگی و اتفاقات
پیرامون هنرمندان برای مخاطبان عادی و دوســتداران هنر از جذابیت های ویژه ای برخوردار بوده است ،جذابیت هایی که گاهی می تواند اخبار تازه فیلم
جدید هنرپیشه روی پرده سینما باشد یا عکسی شخصی از البوم سفر چند ماه قبل همان سوپراستار!
این روزها با همه گیرتر شــدن اینترنت و هر روز بیشتر تبدیل شــدن دنیا به یک دهکده کوچک جهانی و با احساس نیاز ادم ها به نرم افزارهایی چون
اینستاگرام کمتر اتفاقی است که از چشم دوربین های موبایل و بیان کیبورد انها دور از دسترس بماند ،اخبار زرد و چهره های زردتر در جدول بازدید گوشی
های هوشمند در اوج قرار می گیرند و این عالوه بر اینکه ناخواسته باعث می شود چشم ها به دیدن و شنیدن این خبرهای پوچ ،بی محتوا و معموالازاردهنده
عادت کند دلیلی می شود برای میل بیشتر افراد به تولید و پیگیری محتوای حاشیه ای و مصرفی که هیچ ارزش مفهومی نمی تواند داشته باشد.
از اتاق فکر و پخش حاشیه های خودساخته بعضی از چهره ها که با برنامه ریزی جالب و دقیقی شکل می گیرد تا انها را به صدر اخبار روز برساند که بگذریم
می توان به مواردی غم انگیز اشاره کرد که به نابودی زندگی یا فعالیت یک چهره مطرح کشیده شده است ،از پخش سی دی هنرپیشه ای در اوج با سریالی
روی انتن تا مهمانی فوتبالیست جوانی که پیشنهاد بارسلونا برای او به خداحافظی زودهنگام و محو شدن همیشگی از مستطیل سبز تبدیل شد ،پس حاشیه
ها همیشه هم جذاب نیستند مخصوصا برای کسانی که در مرکز این اتفاق قرار می گیرند.
دسته ای از مخاطبان به این باور رسیده اند که یک هنرمند کامال متعلق به انها است و عالوه بر هنر و فعالیت هایشان در این زمینه ،چگونگی زندگی ،رفتارها،
برخورد و حریم شخصی هنرمند نیز به مخاطب ارتباط دارد ،مخاطبی که برای خودش دالیل مختلفی دارد مانند اینکه هنرمندان با ابراز نظر در هر زمینه ای
به انها و زندگی انها خط می دهند و همانگونه که سلبریتی ها روی مردم تاثیر و در زندگی شان نقش دارند پس ما هم در زندگی انها سهیم هستیم ،حتی در
رازها و حریم شخصی و کوچکترین مسائل خصوصی!
با عطش و شهوت کشف بی اهمیت ترین مسائل زندگی چهره های مشهور ،به نظر شما دنیای پنهان و حریم خصوصی هنرمندان تا چقدرمقدار به مخاطب
ها و هواداران انها ارتباط مستقیم دارد؟
عباسعلی اسکتی
abbasalieskati
عکس:نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 30 |1401 صفحه 30
«محســن یزدی» خواننده ،اهنگساز و ترانه سرا:
هنر مثل
یک «دریا» است!
محسن یزدی
Guya.official.017
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 40 |1401
محســن یزدی با اسم هنری «گویا» ،متولد شانزده ابان
هزار و سیصد و شصت و نه ،زاده پایتخت والیبال ایران
گنبد کاووس ،دانشــجوی انصرافی کاردانی نقش ه کشی
معماری که از کودکی به هنر و خوانندگی عالقه داشــته
اســت ،دلیل انتخاب موسیقی توسط محسن یزدی این
بود که به نظر او بهترین کاری بوده که از کودکی توانایی
انجام ان را داشــته اســت به طوری که همه بچه ها در
کودکســتان «پاییز پاییز بــرگ درخت می ریزه» می
خوانده اند و این هنرمند؛ تو یه تاک قد کشیده!
دلیل انتخاب اســم گویا توسط این هنرمند این
بوده است که یاد اوری کند که چقدر خوب می
شــود اگر همه شفاف تر ،بی پرد ه تر و گویاتر
حرف بزننــد و رفتار کنند ،اهل دو پهلوگویی
و در لفافه حرف زدن نباشــند چون معتقد
است ما بیشتر از هر زمان دیگری احتیاج به
شفافیت در همه امور داریم.
به نظر محســن یزدی خوانندگــی یکی از
کاملترین هنرهای دنیا است و چه بهتر و کامل
تر اگر خودتان بتوانید ساز بزنید ،شعر بگویید
و اهنگسازی کنید ،تا امروز پنج کار «درست
عین فیلما» با ترانه عقیق ازاد و ملودی راشد
یوســفی و «واریس»« ،صبح صورتی»« ،امیدوار» و
«از یه جایی» با اهنگسازی و ترانه های خودش را منتشر
کرده اســت که چهره هایی چون هامون تهرانی و پوریا
متابعان تنظیم کننده موزیکهای او بوده اند.
این هنرمنــد خوش صدا به فکر تهیــه البوم و اجرای
کنســرت است اما خوانندگی را صرفا به خاطر لذت و به
این دلیل که حالش با ان خوب می شــود انجام می دهد
و امیدوار اســت که این هنر به او کمک کند تا ادم بهتر
و مفیدتری برای خودش و جامعه باشد ،از نظر او دنیای
موسیقی و شعر و هنرهای دیگر مثل دریایی می ماند که
ت هایمان از شنا کردن در این دریا
همه ما به اندازه ظرفی
لذت می بریم. صفحه 40
ُ
تصمیم گیری «مد»
برای جوانهای ما!
مژگان فرومندی
mojgan_foroomandi
لباس امروزه صرفا تن پوش نیست و فقط بنا نیست تا این انسان حیوان ناطق و صاحب
اراده و منطق را در برابر باد و باران و سرما و گرما و شرم ادمیت بپوشاند و حفظ کند.
امروزه صنعت پوشــاک با همراهی علم روانشناسی ،اقتصاد ،جامعه شناسی و ...و با
ایجاد و ساماندهی «مد» به یکی از پولسازترین صنایع تبدیل شده است ،شاید دیگر
نتوان پدیده مد را در اذهان مردم جهان پــاک کرد ولی می توان در کنار فکر صرفا
اقتصادی ان به مسائل زیباشناسی ،فرهنگی ،بومی ،اقتصادی و در یک کالم به لباسی
برازنده ادمیت نیز توجه بسیار نمود.
ایران که ریشه در لباس و پارچه دارد نیز از این صنعت در امان نمانده است و امروزه
با پدیده مد رو در رو است که این امر باعث تناقض قوانین و نابهنجاری های زیادی در
میان نوجوانان و جوانان گشته است.
نســل جدید این خاک و بوم «مد» را شــخصیت و برتری می دانند تا جایی که نظر
شخصی خودشان کامال از میان رفته و مد سال برای انها تصمیم گیری می کند و این
در نظر انها این امر انها را واالتر و برتر جلوه می دهد تا جایی که وقت و هزینه گزافی
برای ان پرداخت می کنند پس مد روز ساخته شخصیت این قشر گردیده که خالی از
لطف نیست با شعر سعدی به پایان این بررسی برسیم:
تن ادمی شریفست به جان ادمیت
نه همین لباس زیباست نشان ادمیت
متین ستوده
matinsotudeh
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 31 |1401 صفحه 31
حیات خلوت حرکت!
صدف محسنی
sadafmohseni11
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 41 |1401
کنش های درونی همگام با موســیقی ،با واکنش های بیرونی انســان،
حرکت را خلق می کند که در قالب نام هایی با عنوان «رقص ،حرکات
موزون و وشت» عیان می شود.
در تاریــخ ایران ،مدارک اندکی در باب رقص و حرکت وجود دارد ولی
جان مایه های هنر کالســیک ایرانی ،وجود هنر رقص را ثابت میکند.
رقصهای محلی یا فولکلور ایران ،خود یکی از ریشــه های هنر حرکت
در ایران است.
همــه مطالب ،پیش گفتاری بود برای طراحــی حرکت و چالش های
موجود در ان ،قبل از هر چیز ،شــناخت هنر ،فرهنگ و جغرافیا مالک
اصلی طراحی حرکت محســوب می شــود ،در این مرز و بوم ،با توجه
بــه وجود گونه های مختلــف اقوام ایرانی؛ اعم از ترک ،لر ،قشــقایی،
بلــوچ ،کــرد و ...رقص ها و حرکت های بیشــماری وجود دارند ،برای
مثال در رقص محلی کردستان ٣٠٠ ،مدل الگوی حرکتی پا دیده می
شود که شــناخت ان به خودی خود کار راحتی نیست ،من ب عنوان
یک امــوزش دهنده حرکت ،اجراگر یا پرفورمــر ،در حین اموزش به
هنرجویانم ،غرق در یادگیری می شوم ،دلیل اصلی این تبادل دوطرفه
وجود ایده ال ها و ایده پردازی برای شــکل گیری یک حرکت جدید
در سبک های گوناگون است.
سبک گوناگون چیست؟ سبک های متفاوت حرکتی! برای مثال ،سبک
فالمنکو که یکی از اصلی ترین شــاخه های هنر های اســپانیا است،
هنر حرکت به ســبک اسپانیایی یعنی رقص اسپانیایی ،پس مهندسی
کلمات خیلی اهمیتی ندارد ،انچه که من را سمت این حرفه سوق داد
کودکی من و عالقه شــدید من به فرهنــگ و هنر و رقص بود.پ ،من
طراحی حرکت فالمنکو انجام می دهم که بسیار هم کار سختی است،
به دلیل اینکه شناخت حرکات دارای جزئیات بسیاری است که شامل
شناخت موســیقی اصیل اسپانیا می باشد .بله ،شناخت حرکات رابطه
مستقیمی با شــناخت موســیقی یک جغرافیای خاص دارد ،در تمام
طراحــی هایی که برای گروه های هنری یا تئاتری انجام داده ام ،قبل
از ان پژوهش بســیاری در مورد موســیقی مورد نظر انجام شد ،اینکه
اهنگساز چه کسی است ،چه پیشینه ای دارد ،موسیقی در چه سبک و
ریتمی است و چه زمانی ساخته شده؛ شاید این مسئله از نظر خیلی از
هنردوستان عجیب باشد ،ولی تاثیر شگرفی در طراحی حرکت دارد ،در
هر انســان یک وجه رقصان وجود دارد که گاهی اوج می گیرد و گاهی
رو به افول است ،ولی هیچوقت از بین نمی رود ،همچنان وجود دارد و
فقط درصد ان کم یا زیاد می شود ،در طراحی هم همین موضوع صدق
می کند ،طراحی حرکت بر پایه عنصر وجودی هر فرد سلیقه ای است
و شــکل های مختلفی دارد ،من در ســبک های اسپانیایی ،کالسیک
ایرانی و مصری و شــرقی ،با توجه به عنصر درونی خود و پژوهش های
بســیاری که انجام داده ام ،طراحی حرکت کرده ام و تا کنون در این
زمینــه هم موفق بوده ام؛ چه در کالس های عمومی و خصوصی برای
هنر جویانم ،چه در تئاتر و چه در نمایش های ایینی ویژه بانوان.
طراحی حرکت به تئاتر و بازیگری فرم و شکل می دهد ،ان را از قالب
بی حسی بیرون می کشد و وارد دنیای احساسات و رنگ می کند. صفحه 41
«سمیرا حسینی» بازیگر ســینما ،تئاتر و تلو یز یون:
امسال در یک نقش
«عجیب» بازی می کنم!
سمیرا حسینی
samirahosseini.official
نوروز امسال با سریال «دردسرهای شیرین» مهمان خانه ها خواهید بود،
از این مجموعه صحبت می کنید؟
خیلی راجع به این ســریال مصاحبه کرده ام و حرف خاصی ندارم! یک سریال
با محوریت تولید و کارافرینی اســت که در ان یــک زوج جوان می خواهند
کارافرینی کنند و داستان هایی در این ماجرا سر راه انها قرار می گیرد.
ایا این مجموعه و نقش شما کمدی است؟
نه این کار کمدی و طنز نیســت ،موقعیت های شیرین و جذابی دارد ولی اصال
یک کار طنز نیست ،نقش من هم طنز نیست و نقشی کامال جدی و رئال است.
نوروز ایده ال برای من نوروزی اســت که در ان همه ســالم ،سالمت،
دلخوش و دلشاد باشند و ارامش برقرار باشد ،مردم همه در رفاه باشند
و حال همه خوب باشد تا من هم کنار دیگران حال خوبی داشته باشم.
چند شخصیت که دوست دارید ســر سفره هفت سین در
کنارتان باشند؟
اصوال ادم دوست دارد در کنار خانواده اش باشد ،پدرم ،مادرم،
خواهرم و برادرم ،ترجیح می دهم در کنار خانواده ام باشــم و
اگر امکانش باشد دوستان نزدیک هم در کنار من باشند.
یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به
شما پیشنهاد شود؟
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 32 |1401
در حال حاضر در یک سریال نمایش خانگی در حال ایفای
نقش هستم که نقش به مرور نقش عجیبی می شود و فکر
می کنم به این ارزو تا حدودی رسیده ام ،البته باید ببینیم
کار چگونه پیش می رود چون فیلمنامه همچنان در حال
نگارش اســت ،غیر از این کار دوســت دارم در یک کار
سینمایی و یک نقش متفاوت نسبت به نقش هایی که تا
االن کار کرده ام بازی کنم و از ان سربلند بیرون بیایم.
یک ارزو برای سال هزار و چهارصد و یک؟
بزرگترین ارزوی من برای سال جدید این است که مردم
بتوانند در رفاه و ارامش زندگــی کنند ،هیچ چیز در
کشور ما ارزان نمی شــود پس حداقل گران تر از این
نشود و امسال تورم نداشته باشیم ،حداقل اینکه قیمت
ها در همین حد بماند و گرانی بیشــتر نشود تا مردم
بتوانند از عهده زندگی و معاش بربیایند و همه بتوانند
در کنار هم به شــادی زندگی کنند ،امیدوارم این ارزوی
من براورده شود.
عکس :نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
یک نوروز ایده ال برای شما چگونه می تواند باشد؟ صفحه 32
بهار و شروع
دوستى با خودمان!
کیمیا خلج
kimiakhalaj
راستش را بخواهید حتی دقیقا دلیلش را نمى
دانم اما ١٤٠٠را دوست نداشتم ،بعد که سر مى
چرخانم مى بینم چند ســال اخیر هم چندان
چنگى به دلم نمى زند ،نمى خواهم بگویم تقصیر
چه چیزى یا چه کسی است چون سال هاست
که بهار بوى بهار نمی دهــد ،کرونا هم که امد
اوضاعمان بدتر شد ،دیدارها و اغوش ها را از ما
گرفت و ارتباطهایمان از همیشه محدودتر شد.
با این همه ،اگــر بخواهم صادقانه بگویم در این
چند سال اخیر با خودم رفیق تر از همیشه بوده
ام ،دلیلش شــاید به نظرتان کودکانه بیاید اما
حقیقت محض است ،راستش من همیشه از ان
دســته ادم هایى بوده ام که از کودکى با خودم
حرف مى زده ام ،این عادت تا بزرگسالى و درست
تا همین االن همراه من است ،در این چند سال
اخیر که ماسک ها روی صورتهایمان حسابى جا
خوش کرده اند من هم از فرصت استفاده کرده
ام و به جبران همه وقت هایى که سکوت کرده
بودم ،بدون ترس از نگاه ها و قضاوت ها با خودم
شروع به حرف زدن کرده ام ،در خیابان که راه
می رفتم شعر می خواندم ،شکلک در مى اوردم،
غر مى زدم ،قربان صدقه خودم مى رفتم و اینطور
شد که خودم با خودم رفیق تر شدم ،انگار یک
تکه پارچه جلوى دهانم ،جهان من را جدا کرد از
جهان ان دیگرى ها...
راســتش «بهار» هیچوقت برای من تنها یک
فصل نیســت ،بهار یک اتفاق است ،یک شروع
براى دوستى با خو ِد خودمان ،زندگى کوتاه تر از
همیشه است ،این را در این روزهایى که پر از داغ
عزیز از دست رفته است دیگر به گمانم همگى
درک کرده ایم ،با خودمان حرف بزنیم...
«بهار» باشیم؛ همین!
عکس :المیرا ماهروزاده
elimraa
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 42 |1401 صفحه 42
ب
ا
م
و
س
ی
ق
ی
ب
ه
«ا
مصطف
ی خانی،
خ
و
ا
ن
ن
د
ه پا
مصطفی خانی
mostafakhani_origin
ر
ا
م
ش
»
م
ی
ر
سم !
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 33 |1401
مصطفی خانی ،متولد چهارده تیر هزار و سیصد و شصت و سه ،تهران ،فوق
دیپلم مدیریت انبارداری و بازرگانی ،از نوجوانی عاشق هنر و از سن دوازده
سالگی به طراحی و نقاشی مشغول بوده است ،از ابتدای جوانی به موسیقی
و نوازندگی عالقه مند شــد و نوازندگی را با ساز گیتار شروع کرد ،اموزش
این ســاز را در کنار «سیامک شــکوری» فرا گرفت و از سال نود و هشت
فعالیت خود را در زمینه خوانندگی و ســبک پاپ اغاز کرد ،در این زمینه
سلفژ و صدا ســازی را از «مرتضی ریاحی» اموخت که ایشان نیز خواننده
و اهنگساز هستند و زیر نظر موسسه امید ماندگار ایرانیان فعالیت دارند.
مصطفی خانی با موسیقی به ارامش می رســد و با ان خیلی راحت تر از
دیگر هنرها ارتباط برقرار می کند و عقیده دارد انسان با موسیقی بهتر می
تواند حالتهای درونی خودش را نشــان بدهد و چه بسا هر موجود زنده با
موسیقی به شکل خاصی از خودش واکنش نشان می دهد.
تا امروز ترانه های «یکی هست همیشه تو رویای من»« ،نگو دیره»« ،کنار
من بمون»« ،همش به تو فکر می کنــم»« ،پاقدمت خوبه»« ،نیمه جانم»،
«با تو می مونم»« ،خداحافظ» و «شــاه نشین» با صدای او منتشر شده که
هرچند اســتقبال از این اثار خوب بوده اما این هنرمند سعی دارد کیفیت
اهنگهایش را چه از لحاظ شــعر و چه از لحاظ ملودی و تنظیم باالتر ببرد،
تنظیم ،اهنگسازی وهمچنین میکس و مستر کارهای مصطفی خانی را تا
امروز سید پارسا حسینی و رضا پارســا انجام داده اند و ندا فربد ،مهدی
حیدری و صاحبعلی فاتح ترانه هایش را نوشته اند.
مصطفی خانی که مدتی به دلیل پخش یکی از تک اهنگ هایش در رادیو
جوان ممنوع الکار بوده بــرای ادامه فعالیتهایش کارهای بعدی را با مجوز
وزارت ارشــاد اسالمی پخش خواهد کرد ،این هنرمند معتقد است شرایط
مارکتینگ موسیقی کشور زیاد مساعد نیست و کسی که وارد دنیای هنر
می شــود به دنبال ســلیقه و عالقه مندی روحی خودش پا به این عرصه
گذاشــته و هدف هر هنرمندی از خلق یک اثر هنری به نمایش گذاشتن
توانایی خود برای ارتباط گرفتن با مخاطبانش اســت ،اینکه بتواند با خلق
یک اثر هنری جذاب و شــگفت انگیز احساســات و عواطف خودش را به
نمایش بگذارد و مهمترین هدف او در این عرصه تولید اثار موسیقیایی پر
محتوا چه ملی مذهبی و چه عاطفی و احساسی است.
پ: صفحه 33
«محسن طاعتی مقدم ضیابری»
نویسنده و مترجم
تماممشاغل
بههنر مرتبط
هستند
محسن طاعتی مقدم ضیابری
چهره ماندگار مدیریت و کارافرینی ســال نود وشش
dr.taati.ir
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 43 |1401
محســن طاعتی مقدم ضیابری ،متولد نوزده
اردیبهشت هزار و سیصد و پنجاه و هفت ،رشت،
نویسنده ،مترجم و عضو رسمی انجمن اهل قلم
ایران ،دکترای حقوق «جزا و جرم شناســی»،
مدرک کوتاه مدت جرم شناسی از دانشگاه علوم
و تحقیقات اوراسیا ،گواهینامه مشاوره حقوقی
از وزارت علــوم و تحقیقات و فن اوری ،مدرک
مدیریت و رهبری از دانشگاه تهران ،گواهینامه
مشــاور حقوقی «کیفری ،خانواده» از موسسه
امین زیرنظر وزارت علوم و تحقیقات ،گواهینامه
CIPاروپا مدیریت منابع انســانی و نظارت بر
ســازمان ها ،گواهینامه مدیریــت و رهبری از
QALانگلســتان ،مــدرک دوره کوتاه مدت
تجارتالکترونیکازدانشگاهاکسفوردانگلستان،
گواهینامه و دوره تکمیلــی اقتصاد مدیران از
دانشــگاه ICSاروپا ،دریافت دوک مدیریت و
مدیریت طالیی از دانشگاه TNRSامریکا در
سال ،۲۰۱۸مولف و نویسنده کتابهای :حقوق
مدنــی ،قانون دعاوی چک (بــه همراه قوانین
جدید) ،تابعیت حقوق خصوصی ،حقوق بین
المللی عمومی ،حقوق عمومی ،حقوق بشــر،
مطالعه تطبیقی بزهکاری اطفال و نوجوانان در
نظام حقوقی ایران و امریکا و ترجمه کتابهای:
مدیریت ریسک (راهنمای پیاده سازی 31000
،)ISOرهایی معلمان از استرس (مثلث مقابله
راهکارهای نوین در این خصوص) ،روانشناسی
جنایی (راهنمایی برای دانش پژوهان) ،کیفیت
در اموزش عالی (ایجاد توســعه فضیلت شیوه
های حرفه ای) ،مدیریت منابع انســانی (من
موهانجشی)،مصاحبهکیفیچیست(روزالیند
ادوارد – جانت هلند) ،عدالت ترمیمی (هواردز-
علی گوهر) ،کودکان کار (کاترین ال.شمیتز –
الیزابت کیم جین تراور -دســی الرسون) ،کار
افرینی (جان .ار .بســانت.جوئی تید) ،حقوق
بشــر(اندروکالفام) ،مدیریت صادرات و واردات
(دانشگاه تکنولوژی رای) ،پنجاه نکته یک دقیقه
ای برای رهبران (استفن هینز) ،چهره ماندگار
مدیریت و کارافرینی در سال ۱۳۹۶در اجالس
ملی مدیریت و کارافرینی کشور و برنده تندیس
ویژه مدیریت از سوی کارشناسان اروپا در سال
۲۰۱۷و تندیــس حقوقدان برتــر از اکادمی
دانشگاهی TNRSامریکا. صفحه 43
«صحرا اسدالهی» بازیگر سینما ،تئاتر و تلو یز یون:
من عاشق
«زالتان ابراهیموو یچ» هستم!
صحرا اسدالهی
sahra_asadolahi
شــما فیلم «بیرو» را در جشنواره داشتید ،خودتان چقدر اهل فوتبال
هستید؟
من در خانواده فوتبالی بزرگ شده ام و از کودکی یکی از مهمترین هیجانهای خانواده من
تماشای فوتبال بود ،البته االن یکی دو سالی می شود که کمتر فوتبال را دنبال می کنم
و فوتبال ندیده ام ولی خانواده ام همچنان فوتبالی هستند.
شما از معدود خوش لباسهای جشنواره فجر بودید ،انتخاب لباسهایتان بر
اساس چه معیارهایی شکل می گیرد؟
همیشه معیاری در انتخاب لباس دارم و این معیار سادگی است ،مثال نمی دانم چرا اما
هرگز به لباسهای شلوغ و لباسهایی که خیلی در چشم باشند عالقه مند نبوده ام و هر
چه لباس ساده تر باشد از نظر من زیباتر است ،در زندگی شخصی هم به همین صورت
لباس می پوشم و همیشه ترجیح می دهم لباسهای تک رنگ یا لباسهایی که رنگهای
خنثی دارند را انتخاب کنم ،لباسهایی که خیلی توی چشم نیستند و پوشیده هستند ،این
نوع لباسها به من حال بهتری می دهند و اصلی ترین معیار من ساده بودن لباس است.
عکس :نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
چقدر از دستمزدتان را صرف خرید لباس می کنید؟
کال جزو ان دسته از بازیگران نیستم که حتما در هر مراسمی لباس متفاوت بپوشم یا
خیلی درگیر لباس باشم ،واقعیت این است که لباس پوشیدن خیلی دغدغه من نیست و
خیلی به ان فکر نمی کنم ،هر چه استایل کمتر در چشم باشد برای من استایل جذابتری
است ،اگر چیزی را ببینم و دوست داشته باشم برای خودم می خرم اما اینگونه نیستم که
برای مراسمی لزوما بروم لباس بخرم و حتما برای هر مراسمی خودم را اماده کنم.
یک نقش عجیب که دوســت دارید امسال برای بازی به شما پیشنهاد
شود؟
نقشهای عجیب خیلی زیادی در ذهنم است که دوست دارم به من پیشنهاد بشود ،مثال
خیلی دوست دارم نقش یک زن دیوانه را بازی کنم! چیزی که همیشه در تصویر ذهنی
ام می بینم و دوست دارم بازی کنم تصویر زنی است که چادر به سر دارد و یک نوزاد در
بغل اوست ،اصال نمی دانم این تصویر ذهنی از کجا می اید ولی سالها می شود که دارم
به این نقش فکر می کنم ،من خیلی بازی کردن نقش مادر را هم دوست دارم چون مادر
شدن برای من جذاب است.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 34 |1401
و چند شخصیت عجیب که دوســت دارید سر سفره هفت سین در
کنارتانباشند؟
من عاشــق «زالتان ابراهیموویچ» هستم ،خیلی دوست دارم سر سفره هفت سین من
باشد ،از بین کارگردانها هم «میشائیل هانکه» را خیلی دوست دارم که سر سفره هفت
سین کنار من باشد ،در دوران بچگی دوستی داشتم به اسم مریم که در همان دوران فوت
کرد و شاید دلم بخواهد او هم در کنارم باشد و عمویم که شهید شده و خیلی تصویر مبهم
و محوی از او در ذهن من وجود دارد ،خانواده ام که همیشه کنارمن هستند و دوست دارم
هزار سال دیگر کنار من باشند چون سال تحویل بدون خانواده مفهومی ندارد.
سال هزار و چهارصد چگونه بود؟
تمام سالهای زندگی ام یک طرف و این یک سال یک طرف ،من به انداره تمام سال های
عمرم در این یک سال بزرگ شده ام ،بزرگ شدنی که نه به سینما ربط دارد و نه به شکل
و جایگاه اجتماعی ،یک چیز درونی در من اتفاق افتاد ،به یک رهایی و به یک حال خوبی
رســیده ام و انقدر به خدا نزدیکتر شده ام که برای من سال ۱۴۰۰یک سال استثنایی
بود ،به جان منت پذیرم و حق گذارم و خدا را شکر بابت سالی که بر من گذشت ،یکی
از ناب ترین تجربه های زندگی ام را در سال هزار و چهارصد تجربه کردم ،سالی سخت،
سخت ،سخت را تجربه کردم ولی به نظر من ان سختی می ارزید به حالی که االن دارم. صفحه 34
زمستان دلم
داوود سهامی
Davod_sahami
زمستان دلم
با طلوع چشمان تو جوانه می زند...
بهار بهانه است
تو نگاهم کنی
هر صبح عید می شود.
من این بهار می روم
حتی اگر نرسم
و شکفته نشود گل تنهایی و تجردم
می روم...
و می دانم در راهی که یاد عشق هست
ثمری هم اگر نباشد
در قلبم بهار جوانه می زند
من دقیقه شمار عبور از این جاده ام
به مقصد هم نرسم مهم نیست
همین که هدف عشق باشد قانعم
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 44 |1401
عکس :امیر ثمودی
emadsamoudi_jr صفحه 44
«علی اسماعیلی فر» خواننده و اهنگساز:
موسیقی ز یباتر ین زبان مشترک
قلبهاست
علی اسماعیلی فر ،متولد نه ابان هزار و سیصد
و پنجاه و چهار ،تهران،
خواننده ،نوازنده و اهنگســاز که تا امروز ترانه
های «بی تو»« ،نوروز»« ،بابا»« ،قهوه دلخواه»،
«کجایــی عشــقم»« ،پاییز»« ،دســتپاچه»،
«تنهایی» و «دوست» را با صدای او شنیده ایم،
هنرمندی که معتقد اســت موسیقی زیباترین
زبان مشترک قلبهاست و وقتی یک جای دنیا
یک نفر با صدای شــما شاد می شود ،تسکین
پیدا می کند ،اشــک می ریــزد یا خاطره می
سازد ،ان زمان می تواند قشنگترین و جادویی
ترین لحظه دنیا باشد.
علی اســماعیلی فر از روند رو به رشد فعالیت
های هنری اش نسبت به زمانی که برای ان می
گذارد راضی اســت ولی می گوید هنوز خیلی
راه زیادی برای او مانده و قطعا در ســال ۱۴۰۱
کارهای متفاوتی انجام خواهد داد.
خواننده و اهنگســازی که دوســت دارد در
طول مســیر زندگی از این لطفــی که خداوند
به او داشــته لذت ببرد و این انرژی مثبت را با
اطرافیانش تقسیم کند ،اینکه اثر خوبی از خود
به جا بگذارد چون به نظر او بسیار زیباست که
انسان بتواند حس خوبی برای خودش و دیگران
داشته باشد.
علی اسماعیلی فر
ali.a.esmaeilifar
عکس :مجتبی محسنی
mohseni.photo
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 35 |1401 صفحه 35
بهار خانوم
عباسعلی اسکتی
abbasalieskati
دوباره شور و شادی ،دوباره رقص و گردش
زمستون رفت بخوابه ،با اون هوای سردش
میخوایم بریم تا سیزده ،دنیا رو ما بگردیم
دلخور بودیم از هرکی ،رفتیم و اشتی کردیم
بهار خانوم دوباره ،دنیا رو باز قشنگ کرد
مادربزرگ خوبم ،موشو حنایی رنگ کرد
اینه گذاشت با شمعدون ،کنار تنگ ماهی
چه سفره قشنگی ،خیر ببینی الهی...
با خوشگالی فامیل ،عکسای یادگاری
دوباره دید و بازدید ،میریم به خواستگاری
تو کوچه ها می پیچه ،صدای ساز و تنبک
صد سال به این ساال باد ،نوروزتون مبارک
یه دسته یاس و مریم ،به من که عیدی دادی
یادش بخیر چه خوب بود ،بهار و پیک شادی
با هم سفر می رفتیم ،چه ساده و صمیمی
یادش بخیر تو جاده ،با پیکان قدیمی
نوروز هنوز برامون ،یه سنت قشنگه
سرگرمیمون تو کوچه ،یه توپ و هفت تا سنگه
از سالهایی که رفته ،چه خاطراتی داریم
تو گلدونای خونه ،باز نسترن می کاریم
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 45 |1401
لباس نو بپوشیم ،بازم بهار رسیده
پدربزرگ ماهم ،می خنده عیدی میده
با اسکناس یه بوسه ،رو گونه هام می شینه
ماهی و اینه شمعدون ،کنار هفت تا سینه صفحه 45
انعکاس فیلم ســینمایی «رویای سهراب» در مطبوعات مســکو پس از نمایش در جشنواره فیلم مسکو
شباهتی شاعرانه
به نویسنده اتاق ابی!
کار ســپهری هم شاعرانه و هم تصویری ،ترکیبی از ویژگی شرق و غرب است ،او
پس از فارغ التحصیلی از دانشــکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال هزار و
نهصد و پنجاه و ســه داوطلب مدرســه هنر پاریس بود و برای چند سال به اروپا
و اســیا رفت .او به صورت جدی به دنبال کوبیسم رفت و همینطور هنر و فلسفه
هند و ژاپن ،در اوج شهرت به نوشتن اتاق ابی مشغول شد و از مالقات با روزنامه
نگارها و منتقدان هنری دوری کرد .در سن پنجاه و یک سالگی به خاطر سرطان
خون فوت شــد .هیچ وارثی نداشت اما میراث بزرگی جا گذاشت که ذهن چندین
نسل از ادم های خالق را هیجان زده می کند.
یکی از انها کارگردان ایرانی علی قوی تن است ،زاده هزار و نهصد و شصت و چهار
که شباهت زیادی به شاعر دارد ،شاید این دلیلی باشد برای اینکه نه تنها فیلمنامه
ای درباره او بنویســد بلکه نقش اصلی را هم بازی کند ،او از ده ســال پیش برای
نگارش این فیلمنامه برنامه ریزی کرده بود ،علی قوی تن خودش را بازی می کند،
کارگردانی که به دنبال حال و هوای جایی که ســپهری زندگی می کرد و اثارش
را خلق کرده بود .به خاطر دریافت حس و حال و تفکرات شخصیت اصلی فیلمش
به کاشــان وطن اصلی سهراب می رود و سعی می کند وارد اتاق ابی بشود ،وارد
خانه ای که اســرارامیز است و اقای صفری در انجا قرار دارد که معلم سپهری در
مدرسه ابتدایی بوده است ،این صاحبخانه کارگردان را می برد به دنیای ان شاعر
که خیلی پیش انجا را ترک کرده و زن هایی الهام بخش ،ناگهان همه چیز ناپدید
می شود و سرازیر می شود به موضوع دیگری ،اینجاست که تو می فهمی که این
فیلم سورئال است! شکل عجیبی پیدا می کند و ناگهان همه خاطرات می اید به
زندگی واقعی ادم ها ،شــروع رمزالود عرفان هم به کارهای سهراب نفوذ پیدا می
کند و هم به سینمای قوی تن ،کسی که سعی داشت به راحتی ورک شاپی بگذارد
برای شخصیت اصلی اش «سهراب» موزیک ویولن سل بهزاد عبدی و فیلمبرداری
ساعد نیکذات اضافه می شود بر این اثر ژرف ،بسیاری از اپیزودها در گرگ و میش
است و بسیاری از گل ها و درختان و ...ظاهر می شوند در هاله ای از خاطرات.
در طول تماشای فیلم نگاه کردم به یک خانمی که یک نگاه شرقی داشت و اینطور
که به نظرم رسید اشنایی زیادی به کار سهراب سپهری داشت و من اشتباه نمی
کردم .وقتی از او پرســیدم در مورد این فیلم چه فکری می کنید ،این حرف ها را
زد :من ارامش گرفتم با او و مجذوب این قصه عاشــقانه شــدم .گرچه زمانی که
امدم به اینجا کامال فکر متفاوتی داشتم .
ریشــه های تغذیه کار سهراب با ظرافت اینجا نشــان داده شده .خوشحالم که
سرزمین ایران بسیاری شاعران و هنرمندان را متولد کرد.
علی قوی تن درباره اکران فیلم ســینمایی رویای ســهراب گفت :فیلم سینمایی
رویای ســهراب که بخشی از عاشقانه های سهراب ســپهری را بازگو می کند ،تا
کنون در پنج جشــنواره معتبر جهان مانند مســکو ،گوای هند ،تاشــکند ،داکا و
چین به رقابت پرداخته و قرار اســت در چند ســینمای المان و استرالیا نیز برای
عموم مردم به نمایش دراید و برای مردم ایران هم سعی می کنیم سال جدید در
ســینماهای تهران و شهرستان ها اکران کنیم ،البته استقبال مردم از چنین فیلم
شاعرانه بسیار حائز اهمیت است .اینکه می بینید ما این فیلم را اول در کشورهای
خارجی به نمایش گذاشــتیم دلیلش پیش قدم شــدن انها و استقبالشان است،
در کشــور ما ســینمادارها وقتی می بینند مردم بیشتر از فیلمهای طنز و کمدی
استقبال می کنند ،بنابراین فیلمهای کمدی سطحی را ترجیح می دهند.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 36 |1401 صفحه 36
«مجتبی محسنی» و «نسر ین رستمی» هنرمند عکاس:
ما «تار یخ» را ثبت می کنیم!
مجتبی محسنی ،متولد دوم تیر هزار و سیصد و شصت و سه ،تهران ،لیسانس
عکاسی گرایش عکاســی تبلیغاتی و فوق لیسانس پژوهش هنر و نسرین
رستمی ،متولد پنج بهمن هزار و سیصد و هفتاد و سه ،بندرگناوه ،لیسانس
عکاسی از دانشگاه هنر تهران ،تیم حرفه ای و کاربلد «استودیو کالک» ،در
مدت زمانی که انجا حضور داشتیم چهره های نام اشنای هنر و سینما یکی
پس از دیگری جلوی دوربین این تیم حرفه ای قرار می گرفتند و پس از ان
فرصتی شد تا در روزهای پایانی اسفند هزار و چهارصد با دوستان استودیو
کالک گفتگویی کوتاه و صمیمی داشته باشیم.
چه شد از اینهمه هنر سمت عکاسی رفته اید؟
مجتبی محسنی :من به واسطه شغل پدرم که عکاس صنعتی نفت بود به این هنر
عالقه مند شــدم ،خیلی ناخواسته خودم هم عکاس صنعتی شدم و االن از این اتفاق
خیلی خوشحال هستم.
نسرین رستمی :مــن همیشه به عکاسی فکر می کردم اما صرفا برای من یک فکر
بود و هیچ وقت فکر نمی کردم که جدی شود ،سال نود و دو کنکور را با رتبه سی و
دو قبول شدم و قصد داشتم تربیت دبیری بخوانم ،خیلی اتفاقی و به پیشنهاد یکی از
دوســتانم برای انتخاب رشته با مشاور صحبت کردم که بعد از پایان صحبت با ایشان
مسیر زندگی من به کل تغییر کرد.
سختی ها و شیرینی های این حرفه از نظر شما چیست؟
نسرین رستمی :سخت ترین قسمت ان برای من این است که خیلی ها هنوز عکاسی
را به عنوان یک رشته قبول ندارند و در مرحله بعد انقدر که باید برای ان ارزش قائل نمی
شوند ،به نظر من وقتی انتخاب حرفه از روی عالقه و تصمیم خودتان باشد همیشه لذت
بخش می شود.
مجتبی محسنی :تک تک ثبت لحظات برای ما شیرین است چون داریم تاریخ را ثبت می
کنیم و هر وقت شاتر را می زنیم با عشق و عالقه این کار را می کنیم و فقط و فقط به ثبت
ان لحظه فکر می کنیم ،اما خب سختی های زیادی هم دارد که تا کسی مشغول به این کار
نشود به درستی نمی تواند درک صحیحی از این موضوع داشته باشد ،مثل وزن دوربین که
شاید ساعت ها باید ان را تحمل کنید یا اینکه در زمان عکاسی بدن عکاس باید در فرم های
مختلف قرار بگیرد تا برای ثبت یک عکس کادر مناسب شکل بگیرد و این خیلی فشار زیادی
به عکاس وارد می کند ،تمرکز زیاد روی پز ،کادر ،نور ،زاویه و ...که به مرور خیلی انرژی بر
می شود و از همه بدتر نوع نگاه و درخواست های مخاطب و مردم از عکاس است که فکر
می کنند شاتر زدن کار خیلی راحت و اسانی است ،اینکه سریع عکس را طلب می کنند یا
می گویند که یک عکس هم از ما بگیرید مگر چه می شود!؟ درک درستی ندارند که همه
اینا هزینه دارد و خیلی سهل و اسان برخورد می کنند.
جذابترین کاراکترهایی که از انها عکاسی کرده اید؟
مجتبی محسنی :شهرداد روحانی ،علی نصیریان و ساره رشیدی.
نسرین رستمی :همیشه وقتی افراد مسن جلوی دوربین من قرار می گیرند و با انها
برای ثبت عکسهایم ارتباط برقرار می کنم جذابیت دارد و اینکه چه کسی باشند برای
من فرقی ندارد.
چند شخصیت معروف که دوست دارید از انها عکاسی کنید؟
مجتبیمحسنی:جواد عزتی ،پژمان جمشیدی و نیکی کریمی.
نسرینرستمی :ایدا سرکیسیان همسر شاملو.
پیش می اید از یک نفر عکاسی کنید و انقدر انرژی اش منفی باشد که
بخواهیدزودترعکاسیتمامشود؟
مجتبی محسنی :بله متاسفانه پیش امده ولی به ندرت.
نسرین رستمی :بله پیش امده!
عالقه مندی شما بیشتر به چه نوع عکس هایی است؟
نسرینرستمی:عکاسیمستند.
مجتبیمحسنی :عکسهای صنعتی و حیات وحش.
دلیل انتخاب این حرفه بیشتر مسائل مادی بوده یا عشق و عالقه و یا حتی
تفریح؟
مجتبی محسنی :مســائلی مالی که قطعا تاثیر دارد ولی عالقه من به عکاسی پرتره و
نورپردازی من را به این سمت هدایت کرد.
نسرین رستمی :قطعا عشق و عالقه.
استودیو کالک را در یک جمله تعریف کنید!
مجتبی محسنی :حاصل تفکر من که هشت سال برای پیشرفت ان جنگیدم تا به اینجا
برسد و استودیو کالک جایی باشد برای نشان دادن توانایی ها و تجربه ها.
نسرین رستمی :استودیو کالک برای جایگاهی که دارد با چالش های زیادی مواجه بوده
و خوشحال هستم که حتی در شرایط سختی که خیلی از کسب و کارها مجبور به تعطیل
کردن شدند استودیو کالک همچنان پا برجاست و همچنان با عالقه و انگیزه ادامه می دهد.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 46 |1401
مجتبی محسنی
mohseni.photo
نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
استودیو کالک
calk_studio_portrait صفحه 46
هنوز قلب امید در هنر می تپد
نوا ذاکری
navazakeri
دانسته ام که هرچه کنی جز فریب نیست
اما درین فریب فسون ها نهاده ای»
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 37 |1401
از روزی که در اخبار خواندیم یک بیماری کشــنده در شــهر «ووهان»
شیوع پیدا کرده ،انگار که قرن ها گذشته است .هرچه پیش رفتیم ،حادثه
بیشتر بر سرمان اوار شد .امروز که به پشت سر نگاه می کنم رد پای ،غم
فریب زندگی باشــد را هنوز می توان در هنر جست و یافت.
و سایه ی سنگین مرگ ،همه جا را پوشانده و اینده هم در ابر کبو ِد ابهام این امید که شــاید
ِ
فرو رفته است؛ مدت مدیدی است که کورمال کورمال ،در راهی قدم می هنری که هنوز زنده است ،نفس می کشد و رشد می کند .قصه ها هنوز می توانند
جهان امروزمان در برابرشان بهشتی است
زنیم سنگالخ و پیش رو ،مِهی غلیظ همه چیز را در خود فرو برده ،مقصد دروازه ی شهرهایی را بر ما بگشایند که
ِ
حال امروزمان ،عظیم و شعر هنوز می تواند چون شربتی خنک ،در ظهر تابستان ،جانمان را ارام
را گم کرده و در پیچش این چرخ فلک گرفتار مانده ایمِ .
کنــد .ان هنگام که به قصه ها پناه مــی بریم خود را در جهانی دیگری می یابیم
مصداق بارزی است از رباعی خیام که می گوید:
و وقتــی کتاب را مــی بندیم ،قصه ها درون ما جریان پیدا می کنند و از هر کدام
توشه ای برمی داریم برای ادامه ی مسیر.
«این چرخ فلک که ما در او حیرانیم
وقتی که در تاریکی روی صندلی تماشــاخانه ها می نشــینیم و غرق بازیگران و
فانوس خیال از او مثالی دانیم
نورهای صحنه می شــویم ،جانی دوباره می گیریــم .ان هنگام که روی پرده ی
خورشید چراغ دان و عالم فانوس
سینما در داستان زندگی ادم هایی غوطه می خوریم که گاه بی شباهت به داستان
ما چون ُص َوریم کاندر او َگردانیم»
هرکدام از ما نیستند ،نفسی تازه می کنیم برای ادامه ی راهمان .هنر در ما جاری
نقل انچه در این سال ها بر ما رفت ،واگویه هایی است بی ثمر که کم نخوانده ایم است چرا که از درون ما سخن می گوید و روحمان چون تشنه ای طالب ان است.
نقل اوضاع و احوال تاریک این روزها و ســال ها ،دســت های به تاریخ را که نگاه کنیم در ســخت ترین دوره ها که هنوز بوی خون ان از البالی
و کم ندیده ایم؛ ِ
خون الوده ای که نان را از سفره هایمان ربوده اند و جان و روانمان را بیمار کرده صفحات کتاب ها به مشــام می رسد ،بودند کسانی که در کنج عزلت ،قلم زده اند
اند ،جز پرتاب تیر زهراگین ناامیدی که هر روز ،هر لحظه و از هر ســو بر جانمان تا پرتوی امیدی ،هر چند کم جان ،بر جهان بتابانند؛ نوشته اند و خلق کرده اند و
زنده مانده اند و تا انسان بر روی زمین قدم می زند ،زنده خواهند ماند .هنر روحی
می نشیند ،ثمری ندارد.
اما در ایــن روزگار رن ِد بدعه ِد ناپاک ،هنوز می تابند پرتوهای امید و روشــنی از است که بر جسم بی جان می نشیند و باز زنده اش می کند.
پاره های ابر ســیاه؛ همان سیاهی غلیظی که گاه راه نفس می بندد و جهان را به هنر هنوز چون دایه ای مهربان بر بالینمان نشســته و جســم تب دارمان را تیمار
سلولی بدل می کند که دیوارهایش هر لحظه تنگ و تنگ تر می شوند و درد ،به می کند .انجا که از همه چیز گریزانیم به کتاب ها پناه ببریم ،ذهنمان را در قصه
استخوان هایمان می رسد .هنوز اما می تابند این پرتوهای امید که انسان به امید ها بشــوییم و زخم هایمان را با شعر التیام ببخشیم .اگرچه که امروز جهان جای
کامل مرگ است زیبایی نیست اما هنوز خورشید می تابد و هنوز راه گریزی هست...
زنده اســت و خاموشی این نور ،هرچند کم سو که باشد ،معنای
ِ
فریب زندگی باشــد ،چنان که شاید نصرت رحمانی درست گفته که:
که زندگی رنگی ندارد جز امید حتی اگر این امید،
ِ
« در این سیاه قرن
«نادر نادرپور» می نویسد:
بی قلب زیستن
اسان تر است ز بی زخم زیستن
«گر اخرین فریب تو ای زندگی نبود
قرنی که قلب هر انسان
اینک هزاربار رها کرده بودمت
چندین هزار بار
هربار خواسته ام کز تو برکنم امید
کوچک تر است
اغوش گرم خویش به رویم گشاده ای صفحه 37
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 47 |1401 صفحه 47
«مرجان مومنی» بازیگر سینما ،تئاتر و تلو یز یون:
عاشق نقش های «تاریخی» هستم!
مرجان مومنی
marjanmomeni.official
امسال ســریال «دراکوال» را در شبکه نمایش خانگی
داشتید ،برای سال بعد چه برنامه های دارید؟
پیشنهاد چند تا کار جدید دارم که دارم سعی می کنم با توجه
به متفاوت بودن نقش انتخاب درستی را داشته باشم.
یک نقش عجیب که دوست دارید امسال برای بازی به
شما پیشنهاد شود؟
قطعا نقشی را که از خودم فاصله داشته باشد دوست دارم،
اینکه بتوانم تجربه متفاوت و ماندگار در نقشــی داشته
باشم که تا مدتها در ذهن مردم بمانم.
و نقشی در میان فیلمهای ایرانی که همیشه دوست
داشته اید کاش ان را شما بازی می کردید؟
من همیشــه و همه جا گفته ام که عاشق نقشهای
تاریخی هستم و قطعا دلم می خواهد ان نقشی را
که کسی تا به حال بازی نکرده خودم تجربه کنم.
یک نوروز ایده ال برای شــما با سفر به کجا و
همراه کدام شخصیت جذاب می شود؟
ترجیح می دهم در نوروز سفر نکنم و بیشتر در
منزل بمانم ،فیلم ببینم و مطالعه داشته باشم ،به
نظر من تعطیالت نوروزی همیشــه نمی تواند با
سفر کردن جذاب بشود.
و یک رویای قابل تحقق برای سال تازه؟
عکس :حسام الدین ابی
hessam_abi
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 38 |1401
شدیدا سال ۱۴۰۱را سالی پر از اتفاقهای درخشان
و ایده ال پیش بینی می کنم و احساس من این
است که تمام انچه دست نیافتنی محسوب می شود
دست یافتنی خواهد شــد ،هیچ رویایی قرار نیست
فقط یک رویا بماند و قطعا قابل تحقق خواهد شد. صفحه 38
«رو
ز
ن
ا
م
ههن
ر
م
ن
بر
گ
د»
ز
ا
ر
م
ی
ک
ن
د
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 48 |1401 صفحه 48
«علی رهان» خواننده و اهنگساز:
رویای تور کنسرت جهانی!
علی رهان
alirahan_official
عکس :حسام الدین ابی
hessam_abi
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 39 |1401
علی اکبــر ثقفی با نام هنری «علی رهان» متولد هزار و ســیصد و
هفتاد و یک ،تهران ،فارغ التحصیل مدیریت جهانگردی از دانشگاه
جهانگردی تهران ،خواننده ،طراح ملودی ،شاعر ،نویسنده و سخنران
انگیزشــی با موازنه علمی و مذهبی که تا امروز ترانه های «عشــق
یعنی»« ،چشــم انتظار»« ،حس عجیب» با تنظیم کسری زاهدی
و ««ولگرد» با تنظیم علی تاجیک را با صدای او شــنیده
ایم ،هنررمندی که معتقد اســت موسیقی زبانی است
که خداوند برای صحبت با افریدگانش از ان اســتفاده
کرده اســت و او هم برای اشتراک گذاری احساسش
این هنر را انتخاب کرده اســت ،به نظر این خواننده
که موســیقی تلفیقی با هارمونی پاپ و راک را می
پسندد اما مخاطب ویژه موسیقی پاپ است مارکت
ما برای اینکه خودش را به بلوغ برســاند باید به
استعدادهای جدید نگاه ویژه داشته باشد.
موســیقی برای او عشــق و عالقه و خواننده
محبوبش شــادمهر عقیلی است و از نظر این
ارتیست ترانه و تنظیم اساس ساخت یک
موسیقی و اسکلت جذب مخاطب هستند،
«علی رهان» ابراز امیدوار می کند که با
بودجه گذاری و سرمایه گذاری بیشتر
و دادن ازادی به نسل جدید موسیقی
و فاصله گیری سیاسی انها را به اوج
هرچه بهتر برسانیم و می گوید نهایت
امال هر هنرمند موسیقی در حیطه
خوانندگی اجرای کنســرت است و
به زودی شاهد کنســرتهای او نیز
خواهیم بود. صفحه 39
«محســن یزدی» خواننده ،اهنگساز و ترانه سرا:
هنر مثل
یک «دریا» است!
محسن یزدی
Guya.official.017
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 40 |1401
محســن یزدی با اسم هنری «گویا» ،متولد شانزده ابان
هزار و سیصد و شصت و نه ،زاده پایتخت والیبال ایران
گنبد کاووس ،دانشــجوی انصرافی کاردانی نقش ه کشی
معماری که از کودکی به هنر و خوانندگی عالقه داشــته
اســت ،دلیل انتخاب موسیقی توسط محسن یزدی این
بود که به نظر او بهترین کاری بوده که از کودکی توانایی
انجام ان را داشــته اســت به طوری که همه بچه ها در
کودکســتان «پاییز پاییز بــرگ درخت می ریزه» می
خوانده اند و این هنرمند؛ تو یه تاک قد کشیده!
دلیل انتخاب اســم گویا توسط این هنرمند این
بوده است که یاد اوری کند که چقدر خوب می
شــود اگر همه شفاف تر ،بی پرد ه تر و گویاتر
حرف بزننــد و رفتار کنند ،اهل دو پهلوگویی
و در لفافه حرف زدن نباشــند چون معتقد
است ما بیشتر از هر زمان دیگری احتیاج به
شفافیت در همه امور داریم.
به نظر محســن یزدی خوانندگــی یکی از
کاملترین هنرهای دنیا است و چه بهتر و کامل
تر اگر خودتان بتوانید ساز بزنید ،شعر بگویید
و اهنگسازی کنید ،تا امروز پنج کار «درست
عین فیلما» با ترانه عقیق ازاد و ملودی راشد
یوســفی و «واریس»« ،صبح صورتی»« ،امیدوار» و
«از یه جایی» با اهنگسازی و ترانه های خودش را منتشر
کرده اســت که چهره هایی چون هامون تهرانی و پوریا
متابعان تنظیم کننده موزیکهای او بوده اند.
این هنرمنــد خوش صدا به فکر تهیــه البوم و اجرای
کنســرت است اما خوانندگی را صرفا به خاطر لذت و به
این دلیل که حالش با ان خوب می شــود انجام می دهد
و امیدوار اســت که این هنر به او کمک کند تا ادم بهتر
و مفیدتری برای خودش و جامعه باشد ،از نظر او دنیای
موسیقی و شعر و هنرهای دیگر مثل دریایی می ماند که
ت هایمان از شنا کردن در این دریا
همه ما به اندازه ظرفی
لذت می بریم. صفحه 40
حیات خلوت حرکت!
صدف محسنی
sadafmohseni11
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 41 |1401
کنش های درونی همگام با موســیقی ،با واکنش های بیرونی انســان،
حرکت را خلق می کند که در قالب نام هایی با عنوان «رقص ،حرکات
موزون و وشت» عیان می شود.
در تاریــخ ایران ،مدارک اندکی در باب رقص و حرکت وجود دارد ولی
جان مایه های هنر کالســیک ایرانی ،وجود هنر رقص را ثابت میکند.
رقصهای محلی یا فولکلور ایران ،خود یکی از ریشــه های هنر حرکت
در ایران است.
همــه مطالب ،پیش گفتاری بود برای طراحــی حرکت و چالش های
موجود در ان ،قبل از هر چیز ،شــناخت هنر ،فرهنگ و جغرافیا مالک
اصلی طراحی حرکت محســوب می شــود ،در این مرز و بوم ،با توجه
بــه وجود گونه های مختلــف اقوام ایرانی؛ اعم از ترک ،لر ،قشــقایی،
بلــوچ ،کــرد و ...رقص ها و حرکت های بیشــماری وجود دارند ،برای
مثال در رقص محلی کردستان ٣٠٠ ،مدل الگوی حرکتی پا دیده می
شود که شــناخت ان به خودی خود کار راحتی نیست ،من ب عنوان
یک امــوزش دهنده حرکت ،اجراگر یا پرفورمــر ،در حین اموزش به
هنرجویانم ،غرق در یادگیری می شوم ،دلیل اصلی این تبادل دوطرفه
وجود ایده ال ها و ایده پردازی برای شــکل گیری یک حرکت جدید
در سبک های گوناگون است.
سبک گوناگون چیست؟ سبک های متفاوت حرکتی! برای مثال ،سبک
فالمنکو که یکی از اصلی ترین شــاخه های هنر های اســپانیا است،
هنر حرکت به ســبک اسپانیایی یعنی رقص اسپانیایی ،پس مهندسی
کلمات خیلی اهمیتی ندارد ،انچه که من را سمت این حرفه سوق داد
کودکی من و عالقه شــدید من به فرهنــگ و هنر و رقص بود.پ ،من
طراحی حرکت فالمنکو انجام می دهم که بسیار هم کار سختی است،
به دلیل اینکه شناخت حرکات دارای جزئیات بسیاری است که شامل
شناخت موســیقی اصیل اسپانیا می باشد .بله ،شناخت حرکات رابطه
مستقیمی با شــناخت موســیقی یک جغرافیای خاص دارد ،در تمام
طراحــی هایی که برای گروه های هنری یا تئاتری انجام داده ام ،قبل
از ان پژوهش بســیاری در مورد موســیقی مورد نظر انجام شد ،اینکه
اهنگساز چه کسی است ،چه پیشینه ای دارد ،موسیقی در چه سبک و
ریتمی است و چه زمانی ساخته شده؛ شاید این مسئله از نظر خیلی از
هنردوستان عجیب باشد ،ولی تاثیر شگرفی در طراحی حرکت دارد ،در
هر انســان یک وجه رقصان وجود دارد که گاهی اوج می گیرد و گاهی
رو به افول است ،ولی هیچوقت از بین نمی رود ،همچنان وجود دارد و
فقط درصد ان کم یا زیاد می شود ،در طراحی هم همین موضوع صدق
می کند ،طراحی حرکت بر پایه عنصر وجودی هر فرد سلیقه ای است
و شــکل های مختلفی دارد ،من در ســبک های اسپانیایی ،کالسیک
ایرانی و مصری و شــرقی ،با توجه به عنصر درونی خود و پژوهش های
بســیاری که انجام داده ام ،طراحی حرکت کرده ام و تا کنون در این
زمینــه هم موفق بوده ام؛ چه در کالس های عمومی و خصوصی برای
هنر جویانم ،چه در تئاتر و چه در نمایش های ایینی ویژه بانوان.
طراحی حرکت به تئاتر و بازیگری فرم و شکل می دهد ،ان را از قالب
بی حسی بیرون می کشد و وارد دنیای احساسات و رنگ می کند. صفحه 41
بهار و شروع
دوستى با خودمان!
کیمیا خلج
kimiakhalaj
راستش را بخواهید حتی دقیقا دلیلش را نمى
دانم اما ١٤٠٠را دوست نداشتم ،بعد که سر مى
چرخانم مى بینم چند ســال اخیر هم چندان
چنگى به دلم نمى زند ،نمى خواهم بگویم تقصیر
چه چیزى یا چه کسی است چون سال هاست
که بهار بوى بهار نمی دهــد ،کرونا هم که امد
اوضاعمان بدتر شد ،دیدارها و اغوش ها را از ما
گرفت و ارتباطهایمان از همیشه محدودتر شد.
با این همه ،اگــر بخواهم صادقانه بگویم در این
چند سال اخیر با خودم رفیق تر از همیشه بوده
ام ،دلیلش شــاید به نظرتان کودکانه بیاید اما
حقیقت محض است ،راستش من همیشه از ان
دســته ادم هایى بوده ام که از کودکى با خودم
حرف مى زده ام ،این عادت تا بزرگسالى و درست
تا همین االن همراه من است ،در این چند سال
اخیر که ماسک ها روی صورتهایمان حسابى جا
خوش کرده اند من هم از فرصت استفاده کرده
ام و به جبران همه وقت هایى که سکوت کرده
بودم ،بدون ترس از نگاه ها و قضاوت ها با خودم
شروع به حرف زدن کرده ام ،در خیابان که راه
می رفتم شعر می خواندم ،شکلک در مى اوردم،
غر مى زدم ،قربان صدقه خودم مى رفتم و اینطور
شد که خودم با خودم رفیق تر شدم ،انگار یک
تکه پارچه جلوى دهانم ،جهان من را جدا کرد از
جهان ان دیگرى ها...
راســتش «بهار» هیچوقت برای من تنها یک
فصل نیســت ،بهار یک اتفاق است ،یک شروع
براى دوستى با خو ِد خودمان ،زندگى کوتاه تر از
همیشه است ،این را در این روزهایى که پر از داغ
عزیز از دست رفته است دیگر به گمانم همگى
درک کرده ایم ،با خودمان حرف بزنیم...
«بهار» باشیم؛ همین!
عکس :المیرا ماهروزاده
elimraa
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 42 |1401 صفحه 42
«محسن طاعتی مقدم ضیابری»
نویسنده و مترجم
تماممشاغل
بههنر مرتبط
هستند
محسن طاعتی مقدم ضیابری
چهره ماندگار مدیریت و کارافرینی ســال نود وشش
dr.taati.ir
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 43 |1401
محســن طاعتی مقدم ضیابری ،متولد نوزده
اردیبهشت هزار و سیصد و پنجاه و هفت ،رشت،
نویسنده ،مترجم و عضو رسمی انجمن اهل قلم
ایران ،دکترای حقوق «جزا و جرم شناســی»،
مدرک کوتاه مدت جرم شناسی از دانشگاه علوم
و تحقیقات اوراسیا ،گواهینامه مشاوره حقوقی
از وزارت علــوم و تحقیقات و فن اوری ،مدرک
مدیریت و رهبری از دانشگاه تهران ،گواهینامه
مشــاور حقوقی «کیفری ،خانواده» از موسسه
امین زیرنظر وزارت علوم و تحقیقات ،گواهینامه
CIPاروپا مدیریت منابع انســانی و نظارت بر
ســازمان ها ،گواهینامه مدیریــت و رهبری از
QALانگلســتان ،مــدرک دوره کوتاه مدت
تجارتالکترونیکازدانشگاهاکسفوردانگلستان،
گواهینامه و دوره تکمیلــی اقتصاد مدیران از
دانشــگاه ICSاروپا ،دریافت دوک مدیریت و
مدیریت طالیی از دانشگاه TNRSامریکا در
سال ،۲۰۱۸مولف و نویسنده کتابهای :حقوق
مدنــی ،قانون دعاوی چک (بــه همراه قوانین
جدید) ،تابعیت حقوق خصوصی ،حقوق بین
المللی عمومی ،حقوق عمومی ،حقوق بشــر،
مطالعه تطبیقی بزهکاری اطفال و نوجوانان در
نظام حقوقی ایران و امریکا و ترجمه کتابهای:
مدیریت ریسک (راهنمای پیاده سازی 31000
،)ISOرهایی معلمان از استرس (مثلث مقابله
راهکارهای نوین در این خصوص) ،روانشناسی
جنایی (راهنمایی برای دانش پژوهان) ،کیفیت
در اموزش عالی (ایجاد توســعه فضیلت شیوه
های حرفه ای) ،مدیریت منابع انســانی (من
موهانجشی)،مصاحبهکیفیچیست(روزالیند
ادوارد – جانت هلند) ،عدالت ترمیمی (هواردز-
علی گوهر) ،کودکان کار (کاترین ال.شمیتز –
الیزابت کیم جین تراور -دســی الرسون) ،کار
افرینی (جان .ار .بســانت.جوئی تید) ،حقوق
بشــر(اندروکالفام) ،مدیریت صادرات و واردات
(دانشگاه تکنولوژی رای) ،پنجاه نکته یک دقیقه
ای برای رهبران (استفن هینز) ،چهره ماندگار
مدیریت و کارافرینی در سال ۱۳۹۶در اجالس
ملی مدیریت و کارافرینی کشور و برنده تندیس
ویژه مدیریت از سوی کارشناسان اروپا در سال
۲۰۱۷و تندیــس حقوقدان برتــر از اکادمی
دانشگاهی TNRSامریکا. صفحه 43
زمستان دلم
داوود سهامی
Davod_sahami
زمستان دلم
با طلوع چشمان تو جوانه می زند...
بهار بهانه است
تو نگاهم کنی
هر صبح عید می شود.
من این بهار می روم
حتی اگر نرسم
و شکفته نشود گل تنهایی و تجردم
می روم...
و می دانم در راهی که یاد عشق هست
ثمری هم اگر نباشد
در قلبم بهار جوانه می زند
من دقیقه شمار عبور از این جاده ام
به مقصد هم نرسم مهم نیست
همین که هدف عشق باشد قانعم
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 44 |1401
عکس :امیر ثمودی
emadsamoudi_jr صفحه 44
بهار خانوم
عباسعلی اسکتی
abbasalieskati
دوباره شور و شادی ،دوباره رقص و گردش
زمستون رفت بخوابه ،با اون هوای سردش
میخوایم بریم تا سیزده ،دنیا رو ما بگردیم
دلخور بودیم از هرکی ،رفتیم و اشتی کردیم
بهار خانوم دوباره ،دنیا رو باز قشنگ کرد
مادربزرگ خوبم ،موشو حنایی رنگ کرد
اینه گذاشت با شمعدون ،کنار تنگ ماهی
چه سفره قشنگی ،خیر ببینی الهی...
با خوشگالی فامیل ،عکسای یادگاری
دوباره دید و بازدید ،میریم به خواستگاری
تو کوچه ها می پیچه ،صدای ساز و تنبک
صد سال به این ساال باد ،نوروزتون مبارک
یه دسته یاس و مریم ،به من که عیدی دادی
یادش بخیر چه خوب بود ،بهار و پیک شادی
با هم سفر می رفتیم ،چه ساده و صمیمی
یادش بخیر تو جاده ،با پیکان قدیمی
نوروز هنوز برامون ،یه سنت قشنگه
سرگرمیمون تو کوچه ،یه توپ و هفت تا سنگه
از سالهایی که رفته ،چه خاطراتی داریم
تو گلدونای خونه ،باز نسترن می کاریم
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 45 |1401
لباس نو بپوشیم ،بازم بهار رسیده
پدربزرگ ماهم ،می خنده عیدی میده
با اسکناس یه بوسه ،رو گونه هام می شینه
ماهی و اینه شمعدون ،کنار هفت تا سینه صفحه 45
«مجتبی محسنی» و «نسر ین رستمی» هنرمند عکاس:
ما «تار یخ» را ثبت می کنیم!
مجتبی محسنی ،متولد دوم تیر هزار و سیصد و شصت و سه ،تهران ،لیسانس
عکاسی گرایش عکاســی تبلیغاتی و فوق لیسانس پژوهش هنر و نسرین
رستمی ،متولد پنج بهمن هزار و سیصد و هفتاد و سه ،بندرگناوه ،لیسانس
عکاسی از دانشگاه هنر تهران ،تیم حرفه ای و کاربلد «استودیو کالک» ،در
مدت زمانی که انجا حضور داشتیم چهره های نام اشنای هنر و سینما یکی
پس از دیگری جلوی دوربین این تیم حرفه ای قرار می گرفتند و پس از ان
فرصتی شد تا در روزهای پایانی اسفند هزار و چهارصد با دوستان استودیو
کالک گفتگویی کوتاه و صمیمی داشته باشیم.
چه شد از اینهمه هنر سمت عکاسی رفته اید؟
مجتبی محسنی :من به واسطه شغل پدرم که عکاس صنعتی نفت بود به این هنر
عالقه مند شــدم ،خیلی ناخواسته خودم هم عکاس صنعتی شدم و االن از این اتفاق
خیلی خوشحال هستم.
نسرین رستمی :مــن همیشه به عکاسی فکر می کردم اما صرفا برای من یک فکر
بود و هیچ وقت فکر نمی کردم که جدی شود ،سال نود و دو کنکور را با رتبه سی و
دو قبول شدم و قصد داشتم تربیت دبیری بخوانم ،خیلی اتفاقی و به پیشنهاد یکی از
دوســتانم برای انتخاب رشته با مشاور صحبت کردم که بعد از پایان صحبت با ایشان
مسیر زندگی من به کل تغییر کرد.
سختی ها و شیرینی های این حرفه از نظر شما چیست؟
نسرین رستمی :سخت ترین قسمت ان برای من این است که خیلی ها هنوز عکاسی
را به عنوان یک رشته قبول ندارند و در مرحله بعد انقدر که باید برای ان ارزش قائل نمی
شوند ،به نظر من وقتی انتخاب حرفه از روی عالقه و تصمیم خودتان باشد همیشه لذت
بخش می شود.
مجتبی محسنی :تک تک ثبت لحظات برای ما شیرین است چون داریم تاریخ را ثبت می
کنیم و هر وقت شاتر را می زنیم با عشق و عالقه این کار را می کنیم و فقط و فقط به ثبت
ان لحظه فکر می کنیم ،اما خب سختی های زیادی هم دارد که تا کسی مشغول به این کار
نشود به درستی نمی تواند درک صحیحی از این موضوع داشته باشد ،مثل وزن دوربین که
شاید ساعت ها باید ان را تحمل کنید یا اینکه در زمان عکاسی بدن عکاس باید در فرم های
مختلف قرار بگیرد تا برای ثبت یک عکس کادر مناسب شکل بگیرد و این خیلی فشار زیادی
به عکاس وارد می کند ،تمرکز زیاد روی پز ،کادر ،نور ،زاویه و ...که به مرور خیلی انرژی بر
می شود و از همه بدتر نوع نگاه و درخواست های مخاطب و مردم از عکاس است که فکر
می کنند شاتر زدن کار خیلی راحت و اسانی است ،اینکه سریع عکس را طلب می کنند یا
می گویند که یک عکس هم از ما بگیرید مگر چه می شود!؟ درک درستی ندارند که همه
اینا هزینه دارد و خیلی سهل و اسان برخورد می کنند.
جذابترین کاراکترهایی که از انها عکاسی کرده اید؟
مجتبی محسنی :شهرداد روحانی ،علی نصیریان و ساره رشیدی.
نسرین رستمی :همیشه وقتی افراد مسن جلوی دوربین من قرار می گیرند و با انها
برای ثبت عکسهایم ارتباط برقرار می کنم جذابیت دارد و اینکه چه کسی باشند برای
من فرقی ندارد.
چند شخصیت معروف که دوست دارید از انها عکاسی کنید؟
مجتبیمحسنی:جواد عزتی ،پژمان جمشیدی و نیکی کریمی.
نسرینرستمی :ایدا سرکیسیان همسر شاملو.
پیش می اید از یک نفر عکاسی کنید و انقدر انرژی اش منفی باشد که
بخواهیدزودترعکاسیتمامشود؟
مجتبی محسنی :بله متاسفانه پیش امده ولی به ندرت.
نسرین رستمی :بله پیش امده!
عالقه مندی شما بیشتر به چه نوع عکس هایی است؟
نسرینرستمی:عکاسیمستند.
مجتبیمحسنی :عکسهای صنعتی و حیات وحش.
دلیل انتخاب این حرفه بیشتر مسائل مادی بوده یا عشق و عالقه و یا حتی
تفریح؟
مجتبی محسنی :مســائلی مالی که قطعا تاثیر دارد ولی عالقه من به عکاسی پرتره و
نورپردازی من را به این سمت هدایت کرد.
نسرین رستمی :قطعا عشق و عالقه.
استودیو کالک را در یک جمله تعریف کنید!
مجتبی محسنی :حاصل تفکر من که هشت سال برای پیشرفت ان جنگیدم تا به اینجا
برسد و استودیو کالک جایی باشد برای نشان دادن توانایی ها و تجربه ها.
نسرین رستمی :استودیو کالک برای جایگاهی که دارد با چالش های زیادی مواجه بوده
و خوشحال هستم که حتی در شرایط سختی که خیلی از کسب و کارها مجبور به تعطیل
کردن شدند استودیو کالک همچنان پا برجاست و همچنان با عالقه و انگیزه ادامه می دهد.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 46 |1401
مجتبی محسنی
mohseni.photo
نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
استودیو کالک
calk_studio_portrait صفحه 46
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 47 |1401 صفحه 47
«رو
ز
ن
ا
م
ههن
ر
م
ن
بر
گ
د»
ز
ا
ر
م
ی
ک
ن
د
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 48 |1401 صفحه 48
«محســن یزدی» خواننده ،اهنگساز و ترانه سرا:
هنر مثل
یک «دریا» است!
محسن یزدی
Guya.official.017
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 40 |1401
محســن یزدی با اسم هنری «گویا» ،متولد شانزده ابان
هزار و سیصد و شصت و نه ،زاده پایتخت والیبال ایران
گنبد کاووس ،دانشــجوی انصرافی کاردانی نقش ه کشی
معماری که از کودکی به هنر و خوانندگی عالقه داشــته
اســت ،دلیل انتخاب موسیقی توسط محسن یزدی این
بود که به نظر او بهترین کاری بوده که از کودکی توانایی
انجام ان را داشــته اســت به طوری که همه بچه ها در
کودکســتان «پاییز پاییز بــرگ درخت می ریزه» می
خوانده اند و این هنرمند؛ تو یه تاک قد کشیده!
دلیل انتخاب اســم گویا توسط این هنرمند این
بوده است که یاد اوری کند که چقدر خوب می
شــود اگر همه شفاف تر ،بی پرد ه تر و گویاتر
حرف بزننــد و رفتار کنند ،اهل دو پهلوگویی
و در لفافه حرف زدن نباشــند چون معتقد
است ما بیشتر از هر زمان دیگری احتیاج به
شفافیت در همه امور داریم.
به نظر محســن یزدی خوانندگــی یکی از
کاملترین هنرهای دنیا است و چه بهتر و کامل
تر اگر خودتان بتوانید ساز بزنید ،شعر بگویید
و اهنگسازی کنید ،تا امروز پنج کار «درست
عین فیلما» با ترانه عقیق ازاد و ملودی راشد
یوســفی و «واریس»« ،صبح صورتی»« ،امیدوار» و
«از یه جایی» با اهنگسازی و ترانه های خودش را منتشر
کرده اســت که چهره هایی چون هامون تهرانی و پوریا
متابعان تنظیم کننده موزیکهای او بوده اند.
این هنرمنــد خوش صدا به فکر تهیــه البوم و اجرای
کنســرت است اما خوانندگی را صرفا به خاطر لذت و به
این دلیل که حالش با ان خوب می شــود انجام می دهد
و امیدوار اســت که این هنر به او کمک کند تا ادم بهتر
و مفیدتری برای خودش و جامعه باشد ،از نظر او دنیای
موسیقی و شعر و هنرهای دیگر مثل دریایی می ماند که
ت هایمان از شنا کردن در این دریا
همه ما به اندازه ظرفی
لذت می بریم. صفحه 40
حیات خلوت حرکت!
صدف محسنی
sadafmohseni11
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 41 |1401
کنش های درونی همگام با موســیقی ،با واکنش های بیرونی انســان،
حرکت را خلق می کند که در قالب نام هایی با عنوان «رقص ،حرکات
موزون و وشت» عیان می شود.
در تاریــخ ایران ،مدارک اندکی در باب رقص و حرکت وجود دارد ولی
جان مایه های هنر کالســیک ایرانی ،وجود هنر رقص را ثابت میکند.
رقصهای محلی یا فولکلور ایران ،خود یکی از ریشــه های هنر حرکت
در ایران است.
همــه مطالب ،پیش گفتاری بود برای طراحــی حرکت و چالش های
موجود در ان ،قبل از هر چیز ،شــناخت هنر ،فرهنگ و جغرافیا مالک
اصلی طراحی حرکت محســوب می شــود ،در این مرز و بوم ،با توجه
بــه وجود گونه های مختلــف اقوام ایرانی؛ اعم از ترک ،لر ،قشــقایی،
بلــوچ ،کــرد و ...رقص ها و حرکت های بیشــماری وجود دارند ،برای
مثال در رقص محلی کردستان ٣٠٠ ،مدل الگوی حرکتی پا دیده می
شود که شــناخت ان به خودی خود کار راحتی نیست ،من ب عنوان
یک امــوزش دهنده حرکت ،اجراگر یا پرفورمــر ،در حین اموزش به
هنرجویانم ،غرق در یادگیری می شوم ،دلیل اصلی این تبادل دوطرفه
وجود ایده ال ها و ایده پردازی برای شــکل گیری یک حرکت جدید
در سبک های گوناگون است.
سبک گوناگون چیست؟ سبک های متفاوت حرکتی! برای مثال ،سبک
فالمنکو که یکی از اصلی ترین شــاخه های هنر های اســپانیا است،
هنر حرکت به ســبک اسپانیایی یعنی رقص اسپانیایی ،پس مهندسی
کلمات خیلی اهمیتی ندارد ،انچه که من را سمت این حرفه سوق داد
کودکی من و عالقه شــدید من به فرهنــگ و هنر و رقص بود.پ ،من
طراحی حرکت فالمنکو انجام می دهم که بسیار هم کار سختی است،
به دلیل اینکه شناخت حرکات دارای جزئیات بسیاری است که شامل
شناخت موســیقی اصیل اسپانیا می باشد .بله ،شناخت حرکات رابطه
مستقیمی با شــناخت موســیقی یک جغرافیای خاص دارد ،در تمام
طراحــی هایی که برای گروه های هنری یا تئاتری انجام داده ام ،قبل
از ان پژوهش بســیاری در مورد موســیقی مورد نظر انجام شد ،اینکه
اهنگساز چه کسی است ،چه پیشینه ای دارد ،موسیقی در چه سبک و
ریتمی است و چه زمانی ساخته شده؛ شاید این مسئله از نظر خیلی از
هنردوستان عجیب باشد ،ولی تاثیر شگرفی در طراحی حرکت دارد ،در
هر انســان یک وجه رقصان وجود دارد که گاهی اوج می گیرد و گاهی
رو به افول است ،ولی هیچوقت از بین نمی رود ،همچنان وجود دارد و
فقط درصد ان کم یا زیاد می شود ،در طراحی هم همین موضوع صدق
می کند ،طراحی حرکت بر پایه عنصر وجودی هر فرد سلیقه ای است
و شــکل های مختلفی دارد ،من در ســبک های اسپانیایی ،کالسیک
ایرانی و مصری و شــرقی ،با توجه به عنصر درونی خود و پژوهش های
بســیاری که انجام داده ام ،طراحی حرکت کرده ام و تا کنون در این
زمینــه هم موفق بوده ام؛ چه در کالس های عمومی و خصوصی برای
هنر جویانم ،چه در تئاتر و چه در نمایش های ایینی ویژه بانوان.
طراحی حرکت به تئاتر و بازیگری فرم و شکل می دهد ،ان را از قالب
بی حسی بیرون می کشد و وارد دنیای احساسات و رنگ می کند. صفحه 41
بهار و شروع
دوستى با خودمان!
کیمیا خلج
kimiakhalaj
راستش را بخواهید حتی دقیقا دلیلش را نمى
دانم اما ١٤٠٠را دوست نداشتم ،بعد که سر مى
چرخانم مى بینم چند ســال اخیر هم چندان
چنگى به دلم نمى زند ،نمى خواهم بگویم تقصیر
چه چیزى یا چه کسی است چون سال هاست
که بهار بوى بهار نمی دهــد ،کرونا هم که امد
اوضاعمان بدتر شد ،دیدارها و اغوش ها را از ما
گرفت و ارتباطهایمان از همیشه محدودتر شد.
با این همه ،اگــر بخواهم صادقانه بگویم در این
چند سال اخیر با خودم رفیق تر از همیشه بوده
ام ،دلیلش شــاید به نظرتان کودکانه بیاید اما
حقیقت محض است ،راستش من همیشه از ان
دســته ادم هایى بوده ام که از کودکى با خودم
حرف مى زده ام ،این عادت تا بزرگسالى و درست
تا همین االن همراه من است ،در این چند سال
اخیر که ماسک ها روی صورتهایمان حسابى جا
خوش کرده اند من هم از فرصت استفاده کرده
ام و به جبران همه وقت هایى که سکوت کرده
بودم ،بدون ترس از نگاه ها و قضاوت ها با خودم
شروع به حرف زدن کرده ام ،در خیابان که راه
می رفتم شعر می خواندم ،شکلک در مى اوردم،
غر مى زدم ،قربان صدقه خودم مى رفتم و اینطور
شد که خودم با خودم رفیق تر شدم ،انگار یک
تکه پارچه جلوى دهانم ،جهان من را جدا کرد از
جهان ان دیگرى ها...
راســتش «بهار» هیچوقت برای من تنها یک
فصل نیســت ،بهار یک اتفاق است ،یک شروع
براى دوستى با خو ِد خودمان ،زندگى کوتاه تر از
همیشه است ،این را در این روزهایى که پر از داغ
عزیز از دست رفته است دیگر به گمانم همگى
درک کرده ایم ،با خودمان حرف بزنیم...
«بهار» باشیم؛ همین!
عکس :المیرا ماهروزاده
elimraa
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 42 |1401 صفحه 42
«محسن طاعتی مقدم ضیابری»
نویسنده و مترجم
تماممشاغل
بههنر مرتبط
هستند
محسن طاعتی مقدم ضیابری
چهره ماندگار مدیریت و کارافرینی ســال نود وشش
dr.taati.ir
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 43 |1401
محســن طاعتی مقدم ضیابری ،متولد نوزده
اردیبهشت هزار و سیصد و پنجاه و هفت ،رشت،
نویسنده ،مترجم و عضو رسمی انجمن اهل قلم
ایران ،دکترای حقوق «جزا و جرم شناســی»،
مدرک کوتاه مدت جرم شناسی از دانشگاه علوم
و تحقیقات اوراسیا ،گواهینامه مشاوره حقوقی
از وزارت علــوم و تحقیقات و فن اوری ،مدرک
مدیریت و رهبری از دانشگاه تهران ،گواهینامه
مشــاور حقوقی «کیفری ،خانواده» از موسسه
امین زیرنظر وزارت علوم و تحقیقات ،گواهینامه
CIPاروپا مدیریت منابع انســانی و نظارت بر
ســازمان ها ،گواهینامه مدیریــت و رهبری از
QALانگلســتان ،مــدرک دوره کوتاه مدت
تجارتالکترونیکازدانشگاهاکسفوردانگلستان،
گواهینامه و دوره تکمیلــی اقتصاد مدیران از
دانشــگاه ICSاروپا ،دریافت دوک مدیریت و
مدیریت طالیی از دانشگاه TNRSامریکا در
سال ،۲۰۱۸مولف و نویسنده کتابهای :حقوق
مدنــی ،قانون دعاوی چک (بــه همراه قوانین
جدید) ،تابعیت حقوق خصوصی ،حقوق بین
المللی عمومی ،حقوق عمومی ،حقوق بشــر،
مطالعه تطبیقی بزهکاری اطفال و نوجوانان در
نظام حقوقی ایران و امریکا و ترجمه کتابهای:
مدیریت ریسک (راهنمای پیاده سازی 31000
،)ISOرهایی معلمان از استرس (مثلث مقابله
راهکارهای نوین در این خصوص) ،روانشناسی
جنایی (راهنمایی برای دانش پژوهان) ،کیفیت
در اموزش عالی (ایجاد توســعه فضیلت شیوه
های حرفه ای) ،مدیریت منابع انســانی (من
موهانجشی)،مصاحبهکیفیچیست(روزالیند
ادوارد – جانت هلند) ،عدالت ترمیمی (هواردز-
علی گوهر) ،کودکان کار (کاترین ال.شمیتز –
الیزابت کیم جین تراور -دســی الرسون) ،کار
افرینی (جان .ار .بســانت.جوئی تید) ،حقوق
بشــر(اندروکالفام) ،مدیریت صادرات و واردات
(دانشگاه تکنولوژی رای) ،پنجاه نکته یک دقیقه
ای برای رهبران (استفن هینز) ،چهره ماندگار
مدیریت و کارافرینی در سال ۱۳۹۶در اجالس
ملی مدیریت و کارافرینی کشور و برنده تندیس
ویژه مدیریت از سوی کارشناسان اروپا در سال
۲۰۱۷و تندیــس حقوقدان برتــر از اکادمی
دانشگاهی TNRSامریکا. صفحه 43
زمستان دلم
داوود سهامی
Davod_sahami
زمستان دلم
با طلوع چشمان تو جوانه می زند...
بهار بهانه است
تو نگاهم کنی
هر صبح عید می شود.
من این بهار می روم
حتی اگر نرسم
و شکفته نشود گل تنهایی و تجردم
می روم...
و می دانم در راهی که یاد عشق هست
ثمری هم اگر نباشد
در قلبم بهار جوانه می زند
من دقیقه شمار عبور از این جاده ام
به مقصد هم نرسم مهم نیست
همین که هدف عشق باشد قانعم
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 44 |1401
عکس :امیر ثمودی
emadsamoudi_jr صفحه 44
بهار خانوم
عباسعلی اسکتی
abbasalieskati
دوباره شور و شادی ،دوباره رقص و گردش
زمستون رفت بخوابه ،با اون هوای سردش
میخوایم بریم تا سیزده ،دنیا رو ما بگردیم
دلخور بودیم از هرکی ،رفتیم و اشتی کردیم
بهار خانوم دوباره ،دنیا رو باز قشنگ کرد
مادربزرگ خوبم ،موشو حنایی رنگ کرد
اینه گذاشت با شمعدون ،کنار تنگ ماهی
چه سفره قشنگی ،خیر ببینی الهی...
با خوشگالی فامیل ،عکسای یادگاری
دوباره دید و بازدید ،میریم به خواستگاری
تو کوچه ها می پیچه ،صدای ساز و تنبک
صد سال به این ساال باد ،نوروزتون مبارک
یه دسته یاس و مریم ،به من که عیدی دادی
یادش بخیر چه خوب بود ،بهار و پیک شادی
با هم سفر می رفتیم ،چه ساده و صمیمی
یادش بخیر تو جاده ،با پیکان قدیمی
نوروز هنوز برامون ،یه سنت قشنگه
سرگرمیمون تو کوچه ،یه توپ و هفت تا سنگه
از سالهایی که رفته ،چه خاطراتی داریم
تو گلدونای خونه ،باز نسترن می کاریم
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 45 |1401
لباس نو بپوشیم ،بازم بهار رسیده
پدربزرگ ماهم ،می خنده عیدی میده
با اسکناس یه بوسه ،رو گونه هام می شینه
ماهی و اینه شمعدون ،کنار هفت تا سینه صفحه 45
«مجتبی محسنی» و «نسر ین رستمی» هنرمند عکاس:
ما «تار یخ» را ثبت می کنیم!
مجتبی محسنی ،متولد دوم تیر هزار و سیصد و شصت و سه ،تهران ،لیسانس
عکاسی گرایش عکاســی تبلیغاتی و فوق لیسانس پژوهش هنر و نسرین
رستمی ،متولد پنج بهمن هزار و سیصد و هفتاد و سه ،بندرگناوه ،لیسانس
عکاسی از دانشگاه هنر تهران ،تیم حرفه ای و کاربلد «استودیو کالک» ،در
مدت زمانی که انجا حضور داشتیم چهره های نام اشنای هنر و سینما یکی
پس از دیگری جلوی دوربین این تیم حرفه ای قرار می گرفتند و پس از ان
فرصتی شد تا در روزهای پایانی اسفند هزار و چهارصد با دوستان استودیو
کالک گفتگویی کوتاه و صمیمی داشته باشیم.
چه شد از اینهمه هنر سمت عکاسی رفته اید؟
مجتبی محسنی :من به واسطه شغل پدرم که عکاس صنعتی نفت بود به این هنر
عالقه مند شــدم ،خیلی ناخواسته خودم هم عکاس صنعتی شدم و االن از این اتفاق
خیلی خوشحال هستم.
نسرین رستمی :مــن همیشه به عکاسی فکر می کردم اما صرفا برای من یک فکر
بود و هیچ وقت فکر نمی کردم که جدی شود ،سال نود و دو کنکور را با رتبه سی و
دو قبول شدم و قصد داشتم تربیت دبیری بخوانم ،خیلی اتفاقی و به پیشنهاد یکی از
دوســتانم برای انتخاب رشته با مشاور صحبت کردم که بعد از پایان صحبت با ایشان
مسیر زندگی من به کل تغییر کرد.
سختی ها و شیرینی های این حرفه از نظر شما چیست؟
نسرین رستمی :سخت ترین قسمت ان برای من این است که خیلی ها هنوز عکاسی
را به عنوان یک رشته قبول ندارند و در مرحله بعد انقدر که باید برای ان ارزش قائل نمی
شوند ،به نظر من وقتی انتخاب حرفه از روی عالقه و تصمیم خودتان باشد همیشه لذت
بخش می شود.
مجتبی محسنی :تک تک ثبت لحظات برای ما شیرین است چون داریم تاریخ را ثبت می
کنیم و هر وقت شاتر را می زنیم با عشق و عالقه این کار را می کنیم و فقط و فقط به ثبت
ان لحظه فکر می کنیم ،اما خب سختی های زیادی هم دارد که تا کسی مشغول به این کار
نشود به درستی نمی تواند درک صحیحی از این موضوع داشته باشد ،مثل وزن دوربین که
شاید ساعت ها باید ان را تحمل کنید یا اینکه در زمان عکاسی بدن عکاس باید در فرم های
مختلف قرار بگیرد تا برای ثبت یک عکس کادر مناسب شکل بگیرد و این خیلی فشار زیادی
به عکاس وارد می کند ،تمرکز زیاد روی پز ،کادر ،نور ،زاویه و ...که به مرور خیلی انرژی بر
می شود و از همه بدتر نوع نگاه و درخواست های مخاطب و مردم از عکاس است که فکر
می کنند شاتر زدن کار خیلی راحت و اسانی است ،اینکه سریع عکس را طلب می کنند یا
می گویند که یک عکس هم از ما بگیرید مگر چه می شود!؟ درک درستی ندارند که همه
اینا هزینه دارد و خیلی سهل و اسان برخورد می کنند.
جذابترین کاراکترهایی که از انها عکاسی کرده اید؟
مجتبی محسنی :شهرداد روحانی ،علی نصیریان و ساره رشیدی.
نسرین رستمی :همیشه وقتی افراد مسن جلوی دوربین من قرار می گیرند و با انها
برای ثبت عکسهایم ارتباط برقرار می کنم جذابیت دارد و اینکه چه کسی باشند برای
من فرقی ندارد.
چند شخصیت معروف که دوست دارید از انها عکاسی کنید؟
مجتبیمحسنی:جواد عزتی ،پژمان جمشیدی و نیکی کریمی.
نسرینرستمی :ایدا سرکیسیان همسر شاملو.
پیش می اید از یک نفر عکاسی کنید و انقدر انرژی اش منفی باشد که
بخواهیدزودترعکاسیتمامشود؟
مجتبی محسنی :بله متاسفانه پیش امده ولی به ندرت.
نسرین رستمی :بله پیش امده!
عالقه مندی شما بیشتر به چه نوع عکس هایی است؟
نسرینرستمی:عکاسیمستند.
مجتبیمحسنی :عکسهای صنعتی و حیات وحش.
دلیل انتخاب این حرفه بیشتر مسائل مادی بوده یا عشق و عالقه و یا حتی
تفریح؟
مجتبی محسنی :مســائلی مالی که قطعا تاثیر دارد ولی عالقه من به عکاسی پرتره و
نورپردازی من را به این سمت هدایت کرد.
نسرین رستمی :قطعا عشق و عالقه.
استودیو کالک را در یک جمله تعریف کنید!
مجتبی محسنی :حاصل تفکر من که هشت سال برای پیشرفت ان جنگیدم تا به اینجا
برسد و استودیو کالک جایی باشد برای نشان دادن توانایی ها و تجربه ها.
نسرین رستمی :استودیو کالک برای جایگاهی که دارد با چالش های زیادی مواجه بوده
و خوشحال هستم که حتی در شرایط سختی که خیلی از کسب و کارها مجبور به تعطیل
کردن شدند استودیو کالک همچنان پا برجاست و همچنان با عالقه و انگیزه ادامه می دهد.
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 46 |1401
مجتبی محسنی
mohseni.photo
نسر ین رستمی
_nnasrin_rostami
استودیو کالک
calk_studio_portrait صفحه 46
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 47 |1401 صفحه 47
«رو
ز
ن
ا
م
ههن
ر
م
ن
بر
گ
د»
ز
ا
ر
م
ی
ک
ن
د
ویژه نامه نوروز «روزنامه هنرمند»|فروردین 48 |1401 صفحه 48