ماهنامه دانش یوگا شماره 137 - مگ لند
0

ماهنامه دانش یوگا شماره 137

ماهنامه دانش یوگا شماره 137

ماهنامه دانش یوگا شماره 137

‫فهرست‬ ‫‪Contents‬‬ ‫‪3‬‬ ‫ ‬ ‫سرمقاله‬ ‫‪4‬‬ ‫سخن مدیرمسئول‬ ‫‪7‬‬ ‫پنج ویتامین یوگا‬ ‫‪8‬‬ ‫چگونه در زمان حال زندگی کنیم‬ ‫‪10‬‬ ‫سبک های مدیتیشن در جوامع امروز‬ ‫‪12‬‬ ‫کنترل خشم با یوگا‬ ‫‪14‬‬ ‫بدن تان را از کسی که نیستید خالی کنید!‬ ‫ایا مراقبه می تواند به کسانی که مشکالت قلبی دارند کمک کند؟‪16‬‬ ‫‪17‬‬ ‫تنفس بهاری و سم زدایی از بدن‬ ‫‪18‬‬ ‫هفت قانون معنوی کامیابی‬ ‫‪21‬‬ ‫نقش خطرناک پرورش گاو در گرمایش زمین‬ ‫‪22‬‬ ‫مغز را برای مرحلۀ الفا برنامه ریزی کنید‬ ‫‪24‬‬ ‫سعادت ابدی (مقام شاگردی)‬ ‫‪26‬‬ ‫حواس مان به سن و سال مان باشد‬ ‫‪28‬‬ ‫یوگا همراه با ابزار‬ ‫‪30‬‬ ‫یگانه مخلوق نگران‬ ‫‪34‬‬ ‫یوگا؛ یار شما در خانه‬ ‫‪37‬‬ ‫شناخت اسانا‪ :‬تاداسانا‬ ‫‪38‬‬ ‫تاثیر انجام حرکات ریتمیک در کاهش فشارهای روانی‬ ‫‪40‬‬ ‫کاسه های اوازخوان و مرکز درمانی‬ ‫‪42‬‬ ‫سوپربرین یوگا‬ ‫‪44‬‬ ‫خوابی اگاهانه و پویا برای مراقبۀ عمیق‬ ‫‪46‬‬ ‫ذکر و مراقبۀ الهی‬ ‫‪48‬‬ ‫چکیدۀ کتاب روانشناسی و یوگا‬ ‫‪53‬‬ ‫اخبار‬ ‫‪54‬‬ ‫ذهن اگاهی (مراقبۀ مدرن)‬ ‫‪56‬‬ ‫یک وعده غذای گیاهی‬ ‫‪58‬‬ ‫اموزش یوگا در زمان شیوع ویروس کرونا‬ ‫‪60‬‬ ‫همه می خواهند قهرمان باشند‬ ‫‪62‬‬ ‫سیستم ایمنی خود را با یوگا تقویت کنید‬ ‫صاحب امتیاز و مدیر مسئول‪ :‬سیدعبدالحمید موحدی نائینی‬ ‫عضو انجمن مدیران مطبوعات‬ ‫زیر نظر شورای سیاست گذاری‬ ‫سرپرست گروه مترجمین‪ :‬عاطفه شریفان‬ ‫امور مالی‪ :‬سید عبدالمجید موحدی نائینی‬ ‫مدیر امور هنری‪ ،‬گرافیست و طراح روی جلد‪ :‬محمدرضا موحدی نائینی‬ ‫سازمان اگهی ها‪ :‬رابعه ربیعی‬ ‫روابط عمومی‪ :‬سهیال موحدی‬ ‫امور مشترکین و مسئول توزیع‪ :‬محمد مسعود موحدی نائینی‬ ‫ویراستار‪ :‬مریم محمدی‬ ‫لیتوگرافی و چاپ‪ :‬شرکت چاپ انتخاب رسانه (سالم)‬ ‫سال هجدهم ‪ -‬اسفند و فروردین ‪1398‬‬ ‫شماره ‪137‬و ‪138‬‬ ‫‪ 26‬اردیبهشت ماه روز شهادت موالی متقیان حضرت علی (ع) بر همگان تسلیت باد‬ ‫از عزیزانی که مایل به همکاری با مجلۀ دانش یوگا هستند‪ ،‬خواهشمندیم‬ ‫مقاالت خود را به ادرس پست الکترونیکی مجله ارسال فرمایند‪.‬‬ ‫تحریریۀ مجله در دخل‪ ،‬تصرف و ویرایش مطالب ارسالی کام ً‬ ‫ال ازاد است‪.‬‬ ‫همکاران این شماره‪ :‬مهتاب کالنتری‪ ،‬لیال خیراندیش‪،‬‬ ‫ژیال حاتمی‪ ،‬امین مطیعی‪ ،‬اتنا سرابی‪ ،‬شهال قاسمیان‪،‬‬ ‫لعیا نبی فر‪ ،‬امنه فرخی‪ ،‬حامد رنگین کمان‪ ،‬حجت االسالم دکتر‬ ‫علی قنبریان‪ ،‬میالد تکسیبی‪ ،‬شیمال خان‪ ،‬معصومه حسینی‬ ‫نشانی‪ :‬شمال میدان هفت تیر‪ ،‬ابتدای مفتح شمالی‪،‬خیابان مالیری پور‪ ،‬خیابان‬ ‫زیرک زاده‪ ،‬نبش خیابان ارام‪ ،‬پالک ‪16+1‬‬ ‫تماس با تحریریه‪:‬‬ ‫تلفن‪88318189-88319054 :‬‬ ‫تلگرام‪09902260640 :‬‬ ‫تماس با سازمان اگهی ها‪88842667 :‬‬ ‫فکس‪۸۹۷۸۵8۳۰:‬‬ ‫کدپستی‪1575783113 :‬‬ ‫‪info@danesheyoga.com‬‬ ‫‪www.danesheyoga.com‬‬ ‫‪@danesheyoga‬‬ ‫‪/yoga.knowledge‬‬ ‫شماره ‪137‬‬ ‫تنفس بهاری و سم زدایی از بدن‬ ‫هــوای بهاری جــان می دهد برای نفس هــای عمیق‪،‬‬ ‫هوای بهاری جان می دهد برای زنده کردن شــش ها و‬ ‫ریه های مان‪ ،‬بهار برای زنده و احیا کردن امده اســت و‬ ‫بهترین زمان برای پاکسازی ذهن و بدن مان است‪.‬‬ ‫ذکر و مراقبۀ الهی‬ ‫یاد خدا اکســیر اعظم در زندگی انسان هاســت‪ .‬راهکار‬ ‫زرینــی که ســبب ارامش و جالی روح می شــود‪ .‬چه‬ ‫لذت بخش است که به یاد خالق و رب خود باشیم و با او‬ ‫راز و نیاز کنیم و یا از راه تفکر در اتقان و نظم مخلوقاتش‬ ‫پی به قدرت و علم نامحدودش ببریم‪.‬‬ ‫اموزش یوگا در زمان‬ ‫شیوع ویروس کرونا‬ ‫با برنامه ریزی های لغو شده و ترس واقعی از دست دادن‬ ‫درامــد‪ 10 ،‬کار وجود دارد کــه می توانید برای حفظ‬ ‫تدریس‪ ،‬مشارکت در ســامت جمعی و احساس بهتر‬ ‫داشــتن نســبت به اینده‪ ،‬در طول زمان شیوع فراگیر‬ ‫ویروس کرونا‪ ،‬انجام دهید‪.‬‬ ‫سیستم ایمنی خود را با‬ ‫یوگا تقویت کنید‬ ‫طبق گفتۀ ویلیام میچل‪ ،‬پزشــک مستقر در سیاتل که‬ ‫به تدریس درمان های پیشــرفتۀ طبیعی در دانشــگاه‬ ‫باستیر می پردازد‪ ،‬مطالعات نشان می دهد که بسیاری از‬ ‫ویروس ها و باکتری ها بی ســر و صدا در درون ما ساکن‬ ‫هستند تا این که چیزی در محیط داخلی بدن نامتوازن‬ ‫شود‪ .‬سپس ان ها به عمل و حمله می پردازند‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫‪17‬‬ ‫‪46‬‬ ‫‪58‬‬ ‫‪62‬‬ ‫خوانندگان عزیز مجلۀ دانش یوگا‬ ‫در این روزهای کرونایی‪ ،‬بیشتر از هر زمان‬ ‫دیگری‪ ،‬به امید نیاز داریم‪ .‬پرندۀ امید باید با شور‬ ‫و شوق اوج گیرد و نوید ان دهد که به زودی‬ ‫روزهایی می رسند که همه گرد هم اییم‪ .‬در ایندۀ‬ ‫نزدیک افتاب عالم تاب جملگی ما را گرما می بخشد‬ ‫و از تابش ان این بار دست های یکدیگر را پرمهرتر‬ ‫می فشریم‪ .‬تا ان روز پناه می بریم به افریدگار که‬ ‫چشمۀ اب را از دل سنگ‪ ،‬خورشید تابان را از‬ ‫تاریکی شب و گیاه سرسبز را از دل خاک می رویاند‬ ‫و ایمان خواهیم داشت که هیچ محنتی نیست که از‬ ‫ان بیرون اییم و قوی تر و استوارتر نشویم‪.‬‬ ‫به امید ان روز‬ ‫رویا تدریسی‬ ‫باشگاه یوگای نوای گیالن‪ :‬رشت‬ ‫نام حرکت‪ :‬ناتاراج اسانا‬ ‫کلیۀمربیانباشگاه هاییوگامی توانندتصاویرانجامحرکاتپیشرفتۀخودویاشاگردان شانرابامشخصاتکاملبرایچاپدراینصفحۀمجلۀدانش یوگاارسالنمایند‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫کرونابزرگترینمعلمما‬ ‫سید عبدالحمید موحدی نائینی‬ ‫می گویند زمانی که ادم و حوا از بهشت رانده شدند و پا بر زمین‬ ‫خاکی گذاشــتند‪ ،‬هیچ گاه به این فکر نمی کردند که با خطایی که‬ ‫انجام دادند و از دستور خدا پیروی نکردند‪ ،‬نه تنها خود بایستی تا‬ ‫زمانی که در کرۀ خاکی هستند در رنج و سختی به سر ببرند‪ ،‬بلکه‬ ‫فرزندان شان هم تا دنیا دنیاست همواره باید در رنج و سختی دست‬ ‫و پا بزنند‪ .‬رنج هایی همچون نرسیدن به خواسته و ارزوها و تحمل‬ ‫سختی هایی مانند نداشتن ارامش‪ ،‬دور شدن از خوشبختی‪ ،‬ابتال‬ ‫به بیماری‪ ،‬پیری و مرگ‪ .‬ما فرزندان ادم‪ ،‬زمانی که بدون داشــتن‬ ‫‪4‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫اختیار و بدون این که از ما سوال شود ایا می خواهیم پا به این جهان‬ ‫بگذاریم یا نه‪ ،‬پا به عالم هســتی می گذاریم‪ ،‬به صورت ناخواسته‪،‬‬ ‫هم زمان وارد چرخه ای می شویم که در ان مجبوریم به هر نحو که‬ ‫این چرخه می چرخد در ان بچرخیم‪ ،‬چرخه ای که دو بخش تاریک‬ ‫ش منفی‪ .‬در‬ ‫ش مثبت در خود دارد هم بخ ‬ ‫و روشــن دارد‪ ،‬هم بخ ‬ ‫ش روشن‪ ،‬سبکی‪ ،‬شادی‪ ،‬سالمتی‪ ،‬امید‪ ،‬عشق و ‪ ...‬و در بخش‬ ‫بخ ‬ ‫منفی تاریکی‪ ،‬سنگینی‪ ،‬شــر‪ ،‬بیماری‪ ،‬اندوه‪ ،‬خشونت‪ ،‬نفرت و ‪...‬‬ ‫وجود دارد‪ .‬ما در طول مدت زمانی که در این دنیا و در این چرخه‬ ‫عشق و ‪ ...‬است‪ ،‬هستیم؟ در این صورت بخش مثبت بر بخش منفی‬ ‫می چربد و می توانیم بگوییم ادم خوشبختی هستیم و بهرۀ بیشتری‬ ‫از عمرمان می بریم‪ .‬ولی گاهی ممکن است عملکردمان به گونه ای‬ ‫باشد که در طول حیات بیشتر در بخش منفی چرخه‪ ،‬که همواره‬ ‫مملو از اندوه و خشونت و نفرت و بیماری است‪ ،‬قرار می گیریم؛ که‬ ‫در این صورت نمی توانیم به طور مطلق از خوشــبختی و ارامش و‬ ‫راحتی خیال برخوردار گردیم‪.‬‬ ‫در اکثریت ادیان و مذاهب و مکاتب به قانونی اشــاره می شــود‬ ‫تحت عنوان عمل و عکس العمل‪ .‬این قانون بر این اساس بنا شده‬ ‫است که هرکس هر عملی انجام می دهد بازخوردش به خود او باز‬ ‫می گردد و حتی بعضاً به نسل های بعد از او‪.‬‬ ‫در ایۀ هفتم سورۀ اسرا دقیقاً به مسئلۀ انجام نیکی و بدی اشاره‬ ‫شــده که نتیجۀ ان بازگشت به خود است‪« .‬ا ِ ْن اَ ْح َسن ُت ْم اَ ْح َسن ُت ْم‬ ‫ِلَنفُسِ ُک ْم َوا ِ ْن اَ َس ْات ُْم َفلَ َها» اگر نیکی کنید به خودتان نیکی می کنید‬ ‫و اگر بدی کنید باز هم به خود می کنید‪.‬‬ ‫موالنا جالل الدین محمد بلخی (‪ 652-586‬هـ‪.‬ق)‪ ،‬عارف بزرگ‬ ‫قرن هشــتم هجری‪ ،‬هم جهان را به کوه تشبیه می کند که وقتی‬ ‫فریادی در میان ان بزنیم انعکاس صدای ان به خودمان با ز می گردد‪:‬‬ ‫این جهان کوهست و فعل ما ندا‬ ‫هســتیم با هر دو بخش در ارتباطیم‪ .‬مســئله ای که استاد سخن‬ ‫ســعدی شیرازی (‪ ۶۰۶-۶۹۰‬هـ‪ .‬ق) در دیوان اشعار خود این گونه‬ ‫زیبا بیان می کند‪:‬‬ ‫جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست‬ ‫گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند‬ ‫به عبارت دیگر‪ ،‬هر دو بخش در طول عمر کوتاه به ســراغ مان‬ ‫می ایند و هیچ گاه دست از سرمان بر نمی دارند‪ .‬البته فردریک نیچه‬ ‫(‪1844-1900‬م)‪ ،‬فیلسوف و جامعه شناس مشهور المانی‪ ،‬اعتقاد‬ ‫دارد‪« :‬باید به دنبال شــادی ها گشــت‪ ،‬غم ها خودشان ما را پیدا‬ ‫می کنند‪ ».‬خیلی وقت ها به خودمان بستگی دارد که ایا طالب بودن‬ ‫و چرخیدن در بخش چرخۀ مثبت‪ ،‬که همان شادی‪ ،‬سالمتی‪ ،‬امید‪،‬‬ ‫سوی ما اید نداها را صدا‬ ‫در طــول ‪ 90-80‬ســالی که در چرخۀ حیات به ســر می بریم‬ ‫همواره باید عملکردی داشــته باشیم که حاصل ان ما را به سمت‬ ‫بخش روشن چرخۀ حیات‪ ،‬یا همان قسمتی که سبکی و شادی و‬ ‫سالمتی و عشق در ان موج می زند‪ ،‬هدایت کند و این بر می گردد‬ ‫به عملکرمان و این که ایا از ابتدا زندگی مان را بر اســاس عشق و‬ ‫محبت و معرفت و دوســتی و خدمت بنا کرده ایم؟ امروزه اکثر ما‬ ‫وقتی به خود می اییم متوجه می شویم زمانی که روزها را به شب و‬ ‫شب ها را به صبح می رسانیم کم و بیش بخش تاریک چرخۀ زندگی‬ ‫گریبان مان را گرفته اســت؛ به طوری که هرچه می خواهیم از این‬ ‫بخش تاریک رها شویم بیشتر در تاریکی و سنگینی و شر و بیماری‬ ‫و اندوه و خشونت و نفرت فرو می رویم و بهره ای را که باید از عمر‬ ‫کوتاه مان ببریم نمی بریم‪.‬‬ ‫خوانندگان محترم مطلعند چندی اســت بیماری کرونا برخی‬ ‫از کشورها و همچنین شهرهای ایران را دربرگرفته است‪ .‬معضلی‬ ‫که هیچ گاه به این شــکل طی ‪ ۱۶۳‬سال گذشته در ایران وجود‬ ‫نداشته است‪ .‬ویروسی که ظرف دو سه هفته اکثر شهرهای ایران را‬ ‫فراگرفت و عده ای را مبتال کرد و افرادی را خیلی زود به کام مرگ‬ ‫فرستاد‪ .‬خوب است تعمق کنیم و از خود مان سوال نماییم که ما و‬ ‫اجدادمان و میلیون ها نسل قبل از ما تا ادم و حوا چه کرده ایم که‬ ‫هرروز مشکلی به مشکالت مان افزوده گشته و اوقات خوش را از ما‬ ‫گرفته است؟ تحمل سختی های زمانه کم بود که حاال کرونا هم به‬ ‫ان اضافه شده و اسایش ما را سلب کرده است؟‬ ‫البته این به این معنا نیســت که تنها مــا در این نقطه از عالم‬ ‫هســتیم که دچار رنج و عذابیم‪ .‬بسیاری در جاهای دیگر دنیا هم‬ ‫دچار درد و مشکل و سختی هستند‪ ،‬ولی می بینیم در این سال ها‬ ‫مرتب بالیای طبیعی دامان مــان را گرفته و بخش تاریک چرخۀ‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪5‬‬ ‫حیات را پررنگ تر کرده و باعث شده است بعضی از ما ان ها را به شانس‬ ‫و کارما و خشم خداوند و خشم مادر زمین یا به سرنوشت‪ ،‬قسمت‪ ،‬تقدیر‬ ‫و‪ ...‬نســبت دهند‪ .‬ولی اگر عمیق توجه کنیم متوجه می شویم به قول‬ ‫حکیم معروف شــرق دور «هیچ حرکتی در این جهان تصادفی نیست‪».‬‬ ‫و اگر نیک بنگریم در می یابیم همۀ هستی در تالش است که چیزهایی‬ ‫را در ما تغییر بدهد‪ ،‬تغییراتی که یکایک ما نســبت به ان باید احساس‬ ‫مسئولیت داشته باشیم‪ .‬بیاییم کاله مان را قاضی کنیم و در خود عمیق‬ ‫شویم و ببینیم هر یک از ما در بروز مشکالتی که این سال ها ما را اسیر‬ ‫خود کرد ه است چقدر نقش داشته ایم؟ شاید بسیاری از ما بگوییم هیچ‪.‬‬ ‫اما بی شک کائنات در حال واکنش نشان دادن به کنش های ماست‪ .‬پس‬ ‫بخش های زیادی از رفتار و کردار و حتی سطوح ارتعاشی ما معیوب است‬ ‫و برای کائنات مخرب‪.‬‬ ‫صدها سال است مادر زمین را به بند کشیده ایم‪ ،‬از بیرون اوردن نفت‬ ‫تا انواع سنگ های معدنی از دل زمین‪ ،‬از نابودی جنگل ها برای ساخت‬ ‫ویال و مراکز تفریحی‪ ،‬از رها کردن هزاران تن زباله در دریاها و اقیانوس ها‬ ‫تا انباشت ان ها در طبیعت‪ ،‬از به بند کشیدن حیوانات در باغ وحش ها تا‬ ‫کشــتار انان برای استفاده از گوشت و پوست و استخوان و عاج و‪ ...‬همه‬ ‫و همه این عملکرد های ما انسان ها باعث گردیده در این برهه از زمان با‬ ‫بالیایی همچون زلزله و سیل و طوفان و ریزگرد و خشک سالی و کم ابی‬ ‫و حاال هم کرونا مواجه شــویم‪ .‬بروز ایــن اخرین بال در عصر فناوری و‬ ‫پیشرفت تکنولوژی باعث شده است که ترس از مرگ تمام وجود عالمیان‬ ‫را فرا گیرد‪.‬‬ ‫به در بند کشــیدن مادر زمین اضافه کنیم بعضــاً رفتارهای فردی‬ ‫همچون تقلب و دروغ و غیبت و حســادت و کینه و عداوت شــهوت و‬ ‫ترس و عادات بد و عصبانیت و نفرت و حرص و طمع و ‪ ...‬که بخشی از‬ ‫عملکرد روزانۀ زندگی مان را تشکیل می دهد و چنین عملکردهای من و‬ ‫شما و هشت میلیارد مردم دنیا این پیام موالنا جالل الدین محمد بلخی‬ ‫را برایمان تداعی می کند‪:‬‬ ‫باید به خود اییم و گوش به پیام قدیسین و بزرگان علم و دین و‬ ‫معرفت دهیم‪ ،‬گفته های شان را به کار گیریم و نکته های شان را اویزۀ‬ ‫گــوش کنیم و در کردارهای مان تجدید نظر نماییم تا کم کم بخش‬ ‫تاریک چرخۀ حیات جایش را با بخش روشن عوض نماید و ما را به‬ ‫ســمت و سویی هدایت کند تا در باقیماندۀ عمر شادی و سالمتی و‬ ‫امید و عشــق و راحتی خیال را بهتر حس کنیم‪ .‬چیزی که خواجۀ‬ ‫شیراز‪ ،‬حافظ شیرین سخن‪ 792 -727 ( ،‬هـ‪ .‬ش) هم از ان به عنوان‬ ‫صبح امید یاد می کند و می گوید که باالخره شب تار به اخر می رسد‪:‬‬ ‫صبح امید که بد معتکف پردۀ غیب‬ ‫گو برون ای که کار شب تار اخر شد‬ ‫هرچند کرونا‪ ،‬در این عصر‪ ،‬ما را وادار کرده است که در یک نظام‬ ‫خاص قرار بگیریم و در روابط مان تجدید نظر کنیم و بیشتر بهداشت‬ ‫فردی مــان را رعایــت نماییم‪ ،‬ولی هیچ گاه فرامــوش نکنیم عمده‬ ‫اتفاقات بیرونی تجلی دنیای درون ماســت‪ .‬نیات درونی ماست که‬ ‫گاهی باعث گردیده بیرون مان اشــفته گردد‪ .‬البته اکنون می توانیم‬ ‫بگوییم کرونا درس بزرگی به ما داده است و به عبارتی کرونا در حال‬ ‫حاضر بزرگ ترین معلم ما به شمار می رود‪ .‬کرونا به ما ندا می دهد اگر‬ ‫حتی یک نفر بیمار باشد و درمان نشود می تواند کل جهان را درگیر‬ ‫کند‪ .‬کرونا به مرزها توجه ندارد‪ .‬نه رنگ و پوســت و کشــور برایش‬ ‫مهم اســت‪ ،‬نه نژاد‪ ،‬نه دین و ایین‪ .‬کرونا به ما یاد می دهد سالمتی‬ ‫و زند ه ماندن ما و عزیزان مان در گرو ســامتی غریبه هاست‪ .‬کرونا‬ ‫وادارمان می کند که حواس مان به سالمتی دیگران باشد تا خودمان‬ ‫بیمار نشویم و ای کاش همه چیز در زندگی واگیر داشت‪ ،‬طوری که‬ ‫حواس مان به همدیگر بود که کسی غم نداشته باشد‪ ،‬مبادا به ما هم‬ ‫سرایت کند و همه تالش می کردیم ماتم را ریشه کن کنیم‪.‬‬ ‫حتماً راه های پیش گیری از غم را هم به یکدیگر یاد می دادیم‪ .‬اگر‬ ‫کسی فقیر بود همه تالش می کردیم فقر را ریشه کن کنیم تا مبادا‬ ‫خودمان به ان مبتال نشــویم‪ .‬دیگر پول های مان را از یکدیگر پنهان‬ ‫نمی کردیم‪ .‬از نااگاهی کسی سوء استفاده نمی کردیم‪.‬‬ ‫ان سخن های چو مار و کژدمت‬ ‫اگر کســی محتاج بود‪ ،‬از ترس ســرایت بــه خودمان بی نیازش‬ ‫مار و کژدم گردد و گیرد ُدمت‬ ‫می کردیم‪ .‬اگر کســی تنها بود‪ ،‬ترس تنها شدن خودمان‪ ،‬وادارمان‬ ‫با ضایع کردن محیط زیســت و بــا عملکردهای نابه جا و داشــتن می کرد به دادش برسیم‪ .‬اگر کسی ‪ ...‬اگر ‪. ...‬‬ ‫احساسات منفی نباید هیچ گاه منتظر اتفاق های خوب باشیم! وقتی اکثرا ً‬ ‫حتماً جمالت «مشــکل خودت است‪ ،‬به من مربوط نیست‪ ».‬هم‬ ‫درون مان مملو از بیماری های فکری‪ ،‬روانی‪ ،‬جسمی و ذهنی است؛ نه تنها برای همیشــه از فرهنگ لغت حذف می شــد‪ .‬چه خــوب بود اگر‬ ‫هرگز انتظار سالمتی و ارامش و راحتی خیال و دل خوش را نباید در سر همین جا‪ ،‬در شــرایط کرونایی‪ ،‬تصمیم می گرفتیم از حاال به بعد به‬ ‫بپرورانیم‪ ،‬بلکه باید منتظر تحمل مشکالت خانوادگی‪ ،‬مالی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬کسی دروغ نگوییم‪ ،‬غیبت کسی را نکنیم‪ ،‬به کسی حسادت نورزیم‪،‬‬ ‫کاری‪ ،‬سیل‪ ،‬زلزله‪ ،‬خشک سالی و کم ابی‪ ،‬و حاال هم بیماری ناشناختۀ حرص و طمع نداشته باشیم‪ ،‬از کسی کینه و نفرت به دل راه ندهیم‬ ‫و این مسئله را ملکۀ ذهن مان کنیم که‪«:‬سعادت ما در گروی سعادت‬ ‫کرونا که زندگی جهانیان را دگرگون کرده‪ ،‬باشیم‪.‬‬ ‫تا کی قرار است زاویۀ دید ما ب ه سمت جنگ و ترس و مرگ و نابودی و خوشبختی دیگران است‪ ».‬و در اخر‪ ،‬کاش همه چیز همچون کرونا‬ ‫و بیماری و خشم و نفرت های شخصی و اجتماعی و فرهنگی و مذهبی واگیر داشــت؛ حتی خوشبختی‪ ،‬و ای کاش خوشبختی هم در اغاز‬ ‫این سال نو برای همگان همه گیر می شد‪.‬‬ ‫باشد؟‬ ‫ســامائل ائون ویور ( ‪۱۹۱۷-‬م)‪ ،‬اندیشمند و متفکر بزرگ کلمبیایی‪،‬‬ ‫می گوید‪« :‬ما خواستار عشق هستیم‪ ،‬در حالی که بی رحم و خشن بوده ایم‪.‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫گلستان سعدی به اهتمام محمد علی فروغی‬ ‫ما خواستار درک هستیم‪ ،‬در حالی که ندانستیم چگونه کس دیگری را‬ ‫کتاب چنین گفت زرتشت فردریک نیچه ترجمه داریوش اشوری‪ -‬نشراگاه‬ ‫درک کنیم و هرگز یاد نگرفته ایم از نگاه کس دیگری نگاه کنیم‪».‬‬ ‫کتاب مصور کامل یوگا ترجمه سید عبدالحمید موحدی‪ -‬انتشارات عصر روشن بینی‬ ‫قران کریم ترجمه ایت اهلل مکارم شیرازی‬ ‫چرخۀ حیات در حال چرخش است و این روزها بخش تاریک چرخه‬ ‫مثنوی معنوی موالنا جالل الدین بلخی به تصحیح رینولد نیکلسون‬ ‫نســبت به بخش روشن‪ ،‬بیشــتر خود را به جهانیان و از جمله مردمان‬ ‫دیوان حافظ به تصحیح محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی‬ ‫کتاب تحول باطن اثر ساموئل ائون ویور ترجمه فضه مهدی پور‪ -‬انتشارات البرز‬ ‫منطقۀ خاورمیان ه نمایان ساخته است‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫همۀ ما در مورد هشت مرحله یا عضو یوگا‬ ‫یعنی یاما‪ ،‬نیاما‪ ،‬اسانا‪ ،‬پرانایاما‪ ،‬پراتی اهارا‪،‬‬ ‫داهارانــا‪ ،‬دیانــا و ســامادهی اطالعاتی‬ ‫داریــم‪ .‬ولی ایا در مورد ویتامین های یوگا‬ ‫چیزی شنیده اید؟‬ ‫همان گونــه که ویتامین هــا در عادات‬ ‫غذایی و ســامت جســم مــا از نقش و‬ ‫اهمیت ویژه ای برخوردارند‪ ،‬در یوگا نیز پنج‬ ‫ویتامین هســتند که موجب تغذیۀ روح و‬ ‫غنای تمرینات می گردند‪.‬‬ ‫این ویتامین های یوگایی عبارت اند از‪:‬‬ ‫‪ .1‬ســرادا (‪ :)Sraddha‬ایمان؛ که به‬ ‫پرتوجو یوگا می اموزد ساختمانی از اعتماد‬ ‫و اطمینان را بنا کرده و در نهایت به قابلیت‬ ‫تمرین ایمان واقعی برسد‪ .‬این ویتامین به‬ ‫ِ‬ ‫یوگی کمک می کند با اعتقاد راسخ‪ ،‬نگرش‬ ‫مثبت و پذیرش با زندگی روبه رو شــود و‬ ‫با امیدی شیرین در مســیر ایمان واقعی‬ ‫گام بردارد‪.‬‬ ‫در زبــان سانســکریت ‪ Sraddha‬یک‬ ‫کلمۀ مونث است و می تواند مفهوم لطافت‪،‬‬ ‫حمایت و دلسوزی یک مادر را در مورد باور‬ ‫قلبی و ایمان به ذهن متبادر سازد‪.‬‬ ‫با تمسک جستن به ایمان‪ ،‬ذهن پرتوجو‬ ‫ارام شــده و این امر منجر به جمع شدن‬ ‫نیرو و قــدرت در او می گــردد‪ .‬این نیرو‬ ‫به عنوان ‪ Virya‬شناخته می شود‪.‬‬ ‫‪ .2‬ویریا (‪ :)Virya‬انرژی معنوی‪ ،‬نیروی‬ ‫حیاتــی روح؛ این ویتامین از احساســات‬ ‫مثبت مربوط به انجام کار صحیح و ماندن‬ ‫در مسیر درست نشــات می گیرد‪ .‬از این‬ ‫ویتامین گاهی به جرات و شجاعت تعبیر‬ ‫می شود؛ همان نیرویی که ارادۀ قوی برای‬ ‫مواجهه با کارزار زندگی را تامین می کند و‬ ‫برای داشتن اشتیاق‪ ،‬طاقت و گاهی وقف‬ ‫شدن در صحنۀ زندگی مورد نیاز است‪ .‬با‬ ‫جمع شــدن این انرژی معنوی‪ ،‬جدیت و‬ ‫توجه در پرتوجو شکل می گیرد‪.‬‬ ‫‪ .3‬سمریتی (‪ :)Smrti‬اراده‪ ،‬جدیــت‪ ،‬‬ ‫توجــه‪ ،‬مالزمــت؛ معمــوالً ایــن کلمۀ‬ ‫سانســکریت به «خاطره» ترجمه می شود‪،‬‬ ‫ولــی در اینجا مفهوم اگاهی و توجه از ان‬ ‫برداشــت می شود‪ .‬اما از چه چیز باید اگاه‬ ‫بود؟ برخی مفســرین بــه توجه دائمی به‬ ‫جنبه های محســوس زندگی مانند بدن‪،‬‬ ‫پنج ویتامین یوگا‬ ‫محتویات ذهــن ‪ ،‬روح‪ ،‬محیــط اطراف و‬ ‫تنفس اشــاره می کنند‪ .‬برخی دیگر از ان‬ ‫به تذکر مســتمر و انعــکاس این تذکر بر‬ ‫طبیعت واقعی خویــش تعبیر می نمایند‪.‬‬ ‫گروه سوم بر این باورند که خاطره یا حافظه‬ ‫عبارت است از بازیابی انچه در کتاب های‬ ‫قدیمــی یوگا مطالعه کرده یا می کنید‪ .‬در‬ ‫هر صورت ‪ ،‬توجه‪ ،‬انرژی اگاهی را متمرکز‬ ‫کرده و مقدمــات مراقبه را با انتقال انرژی‬ ‫از سیســتم اعصاب سمپاتیک به سیستم‬ ‫اعصاب پاراسمپاتیک فراهم می نماید‪ .‬این‬ ‫انتقــال انرژی بــدن را ارام نموده و تولید‬ ‫هورمون های زیان اوری چون کورتیزول را‬ ‫کاهش می دهد‪ .‬وقتی جدیت حضور دارد‪ ،‬‬ ‫ذهن فارغ از اشوب و در نتیجه هماهنگی و‬ ‫سامادهی برقرار می گردد‪ .‬هارمونی راستین‬ ‫با جذب ویتامین ‪ Smrti‬حاصل می شود‪.‬‬ ‫‪ .4‬سامادهی (‪ :)Samadhi‬سامادهی‬ ‫یک اصطالح اصولی و اساســی در یوگای‬ ‫کالســیک اســت که معنی تحت اللفظی‬ ‫ان «جمــع کــردن» یا «وحدت» اســت‪.‬‬ ‫ویتامین روح در نهایــت به پرتوجو‬ ‫ایــن‬ ‫ِ‬ ‫اجــازه می دهد هــر چیــز را همان گونه‬ ‫که واقعاً هســت با ذهنی شــفاف و بدون‬ ‫قضاوت دریابد‪.‬‬ ‫چنین دریافتی به ویتامین پنجم منتهی‬ ‫می شــود که در حقیقت هــدف تمرین‬ ‫یوگاست‪.‬‬ ‫‪ .5‬پراجنا (‪ :)Prajna‬این واژه به معنی‬ ‫«دانش» است ولی نه دانش مادی و دنیوی‪.‬‬ ‫دانشــی روحانی که ذهن و ظرفیت ان را‬ ‫گســترش می دهد و تمام پراکندگی های‬ ‫شــخص را در خــود واقعی او بــه اتحاد‬ ‫در می اورد‪.‬‬ ‫‪1. Yoga Journal/Have You Taken Your Yoga‬‬ ‫‪Vitamins? B.K.S. Iyengar Prescribed Theses‬‬ ‫‪5, By Richard Rosen, Updated: APR 5, 2017 I‬‬ ‫‪Original: AUG 28, 2007.‬‬ ‫‪2. Persona/ The 5 vitamins of Yoga, Feb 6,‬‬ ‫‪2017, By Tamara Bernadot‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪7‬‬ ‫ما انســان ها قبل از این که درگیر تمدن‬ ‫و زندگی امروز باشــیم‪ ،‬انســان هستیم و‬ ‫زندگی اجتماعی در ســطحی گســترده‬ ‫داریــم و هرکدام مان کردارهای انســانی‬ ‫منحصربه فرد‪ .‬به مجرد این که ما به ســن‬ ‫میانسالی می رســیم‪ ،‬یعنی حدودا ً به سن‬ ‫پنجاه ســالگی نزدیک می شــویم‪ ،‬دل مان‬ ‫می خواهد از سرعت زندگی بکاهیم؛ انگار‬ ‫تمام عجلۀ ما برای عبور به یک باره از بین‬ ‫می رود‪ .‬می خواهیم از لحظه لحظۀ زندگی‬ ‫خود باخبر باشــیم و لــذت ببریم و عبور‬ ‫لحظات را به تمام معنا درک کنیم‪ .‬به سفر‬ ‫می رویم‪ ،‬می خواهیم باحوصله دنیای جدید‬ ‫را کشــف کنیم و تازه قدر عمر گرانبهای‬ ‫خــود را می فهمیم و خواهان انیم که گذر‬ ‫زمان را کشــف کنیم‪ .‬از زندگی خود چه‬ ‫می خواهیم؟ هدف مان در زندگی چیست؟‬ ‫این موضوع با افزایش سن کم رنگ نمی شود‬ ‫تازه رنگ و لعابــی دیگر می گیرد‪ .‬با افکار‬ ‫جدیدی که در گذر عمر خود چه کرده ایم؟‬ ‫ایــا به جایی که می خواهیم رســیده ایم؟‬ ‫به نوعی ارامش درونی ما در گرو دستیابی‬ ‫به اهداف مان اســت‪ .‬درواقع ما همیشــه‬ ‫این اشــتباه را می کنیم که به جای این که‬ ‫از مســیر زندگی و مسیر اهداف مان لذت‬ ‫ببریم‪ ،‬با فکر کردن به هدف‪ ،‬لذت گذر از‬ ‫مسیر را از دست می دهیم و دائم در اندوه‬ ‫گذشته یا ترس و اضطراب از اینده لحظۀ‬ ‫عالی اکنون خود را از دست می دهیم‪.‬‬ ‫به این معنا ما یا دائم درحسرت گذشته‬ ‫هســتیم که چرا بــه فالن هــدف خود‬ ‫نرســیدیم؟ یا در اضطــراب اینده که چه‬ ‫خواهد شد؟‬ ‫در این مقاله تمام تالش بر این اســت‬ ‫که به شــما چند نکته را یــاداوری کنیم‬ ‫(چون اکثر ما ایــن نکات را می دانیم ولی‬ ‫فراموشش کرده ایم و نیاز به یاداوری است‪).‬‬ ‫تا بدانیم چگونه در زمان حال زندگی کنیم‬ ‫و از زمان حال شــگفت انگیز خود نهایت‬ ‫استفاده و لذت را ببریم و به نوعی خود را‬ ‫از چنگال اسارت گذشته و اینده رها کنیم‬ ‫و اجازه بدهیم که ذهن ما محل زندگی اش‬ ‫را خود انتخاب کند‪:‬‬ ‫‪ .1‬ســعی کنید هر روز زمان و لحظاتی‬ ‫را در سکوت و تنهایی بگذرانید‪ .‬می توانید‬ ‫در این زمان مراقبــه کنید و تمرکز ذهن‬ ‫یا مدیتیشــن انجام دهید‪ .‬دعــا بخوانید‬ ‫و عبــادت کنید‪ .‬می توانید یــوگا کنید یا‬ ‫ذکر بخوانید‪ .‬نکتۀ مهم این اســت در این‬ ‫زمانی که اختصاص داده اید که در سکوت‬ ‫بگذرانید کار دیگری انجــام ندهید؛ مث ً‬ ‫ال‬ ‫تلویزیون تماشا نکنید‪ ،‬بافتنی نبافید‪ ،‬کتاب‬ ‫نخوانید‪ ،‬با کســی صحبت نکنید و حتی‬ ‫خودتان را نخارانید!‬ ‫فقط در جایی در ســکوت قرار بگیرید‬ ‫مثل مراقبه‪ ،‬مثل وضعیت شاواسانا‪ .‬مطمئناً‬ ‫هجوم افکار را خواهید داشــت و اســمان‬ ‫ذهن شــما پر از ابرهای سرگردان و افکار‬ ‫خواهد بود‪ ،‬اما باز در همان حالت باشید و‬ ‫فقط به افکار خود نگاه کنید‪ .‬با افکار خود‬ ‫همراه نشــوید‪ ،‬یکی نشوید‪ ،‬فقط به عنوان‬ ‫یک شــاهد‪ ،‬ناظر افکار خود باشید‪ .‬اجازه‬ ‫دهید این افکار از ذهن شــما عبور کنند‪.‬‬ ‫مثل ابرهایی که شناور در اسمانند و عبور‬ ‫می کنند‪ .‬این روند به شــما کمک می کند‬ ‫که پی به اشفتگی و پراکندگی و فعالیت‬ ‫دائــم و مکرر ذهن تان ببرید و تازه متوجه‬ ‫می شــوید که در این لحظه چقدر افکاری‬ ‫به سر شما هجوم می اورد که شما از ان ها‬ ‫نااگاه هســتید‪ .‬این نخســتین گام است‬ ‫چگونه در زمان‬ ‫حال زندگی کنیم‬ ‫مهتاب کالنتری‬ ‫‪8‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫که پی بــه افکار خود ببرید‪ .‬پس در مدت‬ ‫ســکوت می توانید دعا و عبــادت کنید و‬ ‫حرکات یوگا انجام دهید و مدیتیشن کنید‪.‬‬ ‫‪ .2‬هر روز یک چیز جالب را در اطراف تان‬ ‫در نظر بگیرید و به ان با عشق خیره شوید‪.‬‬ ‫مث ً‬ ‫ال به گلدان گل در اتاق تان خیره شوید‪.‬‬ ‫به نــوری که از البه الی پــردۀ اتاق تان به‬ ‫داخل می تابد‪ .‬به صدای پرندگان پشــت‬ ‫پنجــرۀ اتاق خــود گوش دهیــد‪ ،‬به تار‬ ‫عنکبوت تنیده شده در گوشۀ سقف خانۀ‬ ‫خود خیره شوید‪ .‬می توانید طلوع خورشید‬ ‫و غروب زیبای افتاب را تماشــا کنید و از‬ ‫زیبایی های ان ها بهره مند شــوید و از این‬ ‫پدیده های زیبا در ذهن تان تصویرســازی‬ ‫کنید و به ان ها اندیشــه کنید و از خداوند‬ ‫به خاطر خلق این همه زیبایی شکرگزاری‬ ‫کنید‪ ،‬سپاســگزار باشــید‪ .‬سپاسگزاری‬ ‫روزهای ما را زیباتر و شیرین تر می کند‪ .‬اگر‬ ‫خوب به دور و بر خود نگاه کنید چیزهای‬ ‫زیادی برای سپاسگزاری پیدا خواهید کرد‪.‬‬ ‫‪ .3‬در طول روز زمانی را در نظر بگیرید‬ ‫که با دیگران صحبت کنید؛ به شرط ان که‬ ‫در این مکالمــه به طور کامل به گفته های‬ ‫طرف مقابل خود توجه کنید و حتی در این‬ ‫مدت تالش نکنید که یک لحظه هم حدس‬ ‫بزنید و مقصود طرف مقابل تان را پیش بینی‬ ‫کنید‪ .‬کام ً‬ ‫ال شــنونده باشید و سعی نکنید‬ ‫جمــات طرف مقابل تــان را کامل کنید‪.‬‬ ‫فقط دو گوش شــنوا باشــید‪ .‬این روزها‬ ‫اغلب افــراد درحالی که با دیگران صحبت‬ ‫می کنند‪ ،‬در تمام مدت مکالمه بدون توجه‬ ‫به صحبت های طرف‪ ،‬دائم در ذهن شــان‬ ‫مشغول پیدا کردن جواب هستند و یا سعی‬ ‫در نفی و رد حرف های او دارند‪ .‬دســتیابی‬ ‫به مهارت شنیدن بدون کم وکاست درواقع‬ ‫یــک راهکار عالی برای ارامش و ســکوت‬ ‫ذهنی و تمرکز اســت و به تقویت حافظه‬ ‫کمک شایانی می کند‪.‬‬ ‫‪.4‬سعی کنید پذیرش خود را نسبت به‬ ‫مســائل دور و برتان باال ببرید و دســت از‬ ‫مشــاجره و درگیــری و مجادله با دیگران‬ ‫بردارید و هر کس را همان طور که هســت‬ ‫با تمام ویژگی هایش بپذیرید‪ .‬انچه که باید‬ ‫اتفاق بیفتد می افتد چه ما بخواهیم و چه‬ ‫نخواهیم‪ .‬پس چه بهتر برای حفظ ارامش‬ ‫خودمان و دیگــران تمام اتفاقات لحظه را‬ ‫بپذیریم و همه را موهبت خداوندی بدانیم‪.‬‬ ‫باید در فرهنگ جمــات ذهنی خود این‬ ‫جمله را برای همیشــه حک کنیم‪ :‬همین‬ ‫است که هست‪.‬‬ ‫پس با پذیــرش اتفاقات‪ ،‬میزان رضایت‬ ‫خــود را باال ببریم و در لحظه از وقت خود‬ ‫بهترین استفاده ها را ببریم‪ .‬انگار که خودمان‬ ‫ان اتقــاق را انتخاب کرده ایم‪ .‬البته ما باید‬ ‫بــرای بهبود وضعیت خــود تالش کنیم‪.‬‬ ‫پذیرش این لحظه به معنای این نیســت‬ ‫که دســت از تالش برداریم‪ .‬باید با زندگی‬ ‫در لحظه‪ ،‬لحظات پویایی ساخت‪ .‬لحظاتی‬ ‫که وقتی در ان هســتیم بهترین خودمان‬ ‫باشــیم‪ .‬متمرکز‪ ،‬دقیق و بدون حاشیه‪ .‬با‬ ‫کنار هم قــرار گرفتن این لحظات خوب و‬ ‫طالیی‪ ،‬اینده ای عالی در انتظار ما خواهد‬ ‫بــود‪ .‬ما هیچ گاه نمی توانیــم زمان حال را‬ ‫عوض کنیم؛ چرا که این زمانی که در حال‬ ‫گذران ان هستیم از پیش اغاز شده است‪.‬‬ ‫ولی می توان این لحظه را عالی سپری کرد‬ ‫تا لحظۀ اغازین بعدی بهتر و بهتر بشود‪.‬‬ ‫«ســکوت ذهنی پــی بردن بــه ژرفای‬ ‫پدیده های زندگی روزمره اســت و زندگی‬ ‫کردن در لحظۀ حال تجربه ای اســت که‬ ‫اغلب انســان ها از ان گریزاننــد! اغلب ما‬ ‫به انجام دادن و به دســت اوردن اهمیت‬ ‫فراوانی می دهیم‪ ،‬اما برای بودن در لحظه‬ ‫ارزش چندانی قائل نیســتیم‪ .‬درحالی که‬ ‫بــودن در لحظه کیفیت اینــده را به گونۀ‬ ‫شــگفت انگیزی افزایش می دهد‪ .‬شناخت‬ ‫دیگران نشــانۀ عقل اســت‪ ،‬ولی شناخت‬ ‫خودمان نشــان دهندۀ ضمیــری پاک و‬ ‫روشن بینی اســت‪ ».‬ما با شناخت خودمان‬ ‫است که به خدا می رسیم‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪9‬‬ ‫دوم‬ ‫سبک های مدیتیشن‬ ‫در جوامع امروز‬ ‫*‬ ‫امی لی مرسری‬ ‫برگردان‪ :‬لیال خیراندیش‬ ‫از انجــا که مراقبــه و ذهن اگاهی بحــث روز فرهنگ عمومی‬ ‫دهه های گذشته به شمار می رود‪ ،‬مدیتیشن را در دوران باستان‪ ،‬و‬ ‫اشکال متعددی از تفکرات و رسوم معنوی و سبک های مدیتیشن‬ ‫را در جوامــع امروزی‪ ،‬مورد بررســی قرار دادیم‪ .‬در این شــماره‬ ‫مبحــث قبل را ادامه می دهیم و به معرفی ســبک های دیگری از‬ ‫مدیتیشن می پردازیم‪.‬‬ ‫مدیتیشــن هایی که از شرق دور و همچنین منطقۀ خاور میانه‬ ‫سرچشمه گرفته اند‪:‬‬ ‫مدیتیشن بینشی (درون بینی)‬ ‫در این نوع مراقبه‪،‬که از مکاتب مشرق زمین مشتق شده است‪،‬‬ ‫تمرکز روی نظارۀ اگاهانۀ ذهن صورت می گیرد‪ .‬هدف این اســت‬ ‫که روی ذهن متمرکز شــویم و زمانی که حواس مان متوجه چیز‬ ‫دیگری می شــود‪ ،‬به ارامی مجــددا ً ان را متوجه ذهن کنیم‪ .‬این‬ ‫نوع مراقبه ذهن اگاهی یا ویپاسانا نیز نامیده می شود‪ .‬شگفت انگیز‬ ‫اســت که امروزه این نوع مراقبه بدون توجه به نوع مذهب بسیار‬ ‫کاربردی است‪.‬‬ ‫‪10‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫در ســال ‪ ،1980‬جان کابات‪ ،‬اســتاد مشهور رشتۀ پزشکی‬ ‫دانشگاه ماساچوست‪ ،‬مدیتیشن بینشی و تمرینات ذهن اگاهی را‬ ‫وارد دنیای پزشکی کرد و سپس همین روش را در کلینیک کاهش‬ ‫استرس خود به کار برد‪.‬‬ ‫مدیتیشن ذن (شاخه ای از مذهب بودا)‬ ‫پایه های مدیتیشــن ذن در مکتب ماهایانا بودا شــکل گرفته‬ ‫که بعدها به شــکل وسیعی در کشــورهای ژاپن و کره گسترش‬ ‫یافته اســت‪ .‬این نوع مراقبه روی ســه شــاخۀ فرعی از تمرینات‬ ‫تمرکز می کند‪:‬‬ ‫‪ -1‬مشابه ان چه در مدیتیشن بینشی داشتیم‪ ،‬تمرین کننده به‬ ‫افکاری توجه می کند که می ایند و سپس از بین می روند‪.‬‬ ‫‪ -2‬شاگرد ارام در جایی می نشیند‪ ،‬کاری انجام نمی دهد و اص ً‬ ‫ال‬ ‫به چیزی فکر نمی کند‪.‬‬ ‫‪ -3‬تفکر دوگانه‬ ‫دوتــن از طرفــداران اصلی ذن در غرب الــن واتز و دی‪.‬تی‪.‬‬ ‫ســوزوکی بودند‪ .‬بعد از جنگ جهانی دوم ذن در امریکا نیز ریشه‬ ‫گرفت‪ .‬در سال ‪ ،1950‬جنبش بیت در ایاالت متحده شکل گرفت‪.‬‬ ‫در این جنبش گروهی از متفکران و هنرمندان‪ ،‬بعد از مایوس شدن‬ ‫از فرهنگ خود‪ ،‬در جستجوی تفکراتی بودند که از فلسفه های شرق‬ ‫الهام می گرفت‪ .‬شــورش این جنبش زمینه ای شد برای ورود ذن‬ ‫به جریانات امریکایی‪ .‬اوایل دهۀ ‪ 1950‬سوزوکی به ایاالت متحده‬ ‫امد تا دربارۀ ذن ســخنرانی کند‪ .‬تســلط او در ترجمۀ متون ذن‬ ‫برای امریکاییان و ارتباط ذن با فیزیک‪ ،‬طب و مسیحیت مدرن در‬ ‫جمعیت روشنفکر طنین انداز شد‪.‬‬ ‫مدیتیشنتبتی‬ ‫مراقبۀ تبتی دربردارندۀ تعداد زیادی از نشانه های فرهنگی تبت‬ ‫است و از سه جزء اصلی تشکیل شده است‪:‬‬ ‫مذهب شمنی تبت‪ ،‬بودای سنتی و اموزه های مذهبی هند‪.‬‬ ‫در مراقبۀ تبتی‪ ،‬فرد‪ ،‬با الهام گرفتن از خدایان فرهنگی و تمرینات‬ ‫مذهبــی‪ ،‬به یکی کردن انرژی درونی اش می پردازد تا به کمک ان‬ ‫بتواند میان جسم و ذهنش ارتباطی برقرار سازد‪.‬‬ ‫مراکز بودای تبتی در سراســر ایاالت متحده یافت می شــد‪.‬‬ ‫شاید معروف ترین نام برای امریکائیانی که این نوع مراقبه را تجربه‬ ‫می کردند داالی الما (پیشــوای بوداییان تبت) بود‪ .‬اواســط دهۀ‬ ‫‪1950‬میالدی روحانیون بودایی شــاگردانی را در امریکا پرورش‬ ‫دادند‪ .‬یکی از مشهورترین شــان در ســال ‪ 1970‬به امریکا امد و‬ ‫تشکیالتی بنا نهاد و یک صد مرکز مدیتیشن ایجاد کرد و شاگردانی‬ ‫تربیت کرد که بعدها به درجۀ استادی رسیدند‪.‬‬ ‫مدیتیشن زوزچن‬ ‫ً‬ ‫زوزچن ســبکی از مراقبه اســت که اخیرا در ایاالت متحده از‬ ‫محبوبیت بیشتری برخوردار شده است‪ .‬نوع دیگری از مراقبۀ تبتی‬ ‫است که هدفش دست یابی به "ذهن پاک"(ماهیت کامل هستی)‬ ‫است‪.‬‬ ‫این نوع مراقبه با تمرینات مدیتیشــن بینشی برابری می کند‪.‬‬ ‫تمریناتی که در جستجوی دست یابی به اگاهی عمیقی است که‬ ‫از بودن در لحظۀ حال حاصل می شود و از طرفی ترسیمی است از‬ ‫تمرینات تبتی و مانتراهایی که در راه رسیدن به این هدف کمک‬ ‫موثری است‪.‬‬ ‫اوایل دهۀ ‪ ،1950‬با پراکندگی تبتیان‪ ،‬این سبک از مدیتیشن‬ ‫بیشتر شناخته شد و داالی الما استاد این سبک است‪.‬‬ ‫سبک های مدیتیشن در مسیحیت امروزی‬ ‫مســیحیت تاریخچۀ پر باری در تمرینات مراقبه دارد‪ .‬هر چند‬ ‫بســیاری از افراد‪ ،‬حتی خود مســیحیان‪ ،‬احتماالً از ان بی اطالع‬ ‫هستند‪ .‬بسیاری از این تمرینات در خود ایین مسیحیت گسترش‬ ‫یافت و تعدادی هم از رسوم مذهبی ادیان دیگر وارد این دین شد‪.‬‬ ‫مدیتیشن هم چنان می تواند مترادفی باشد برای عبادت فکورانه در‬ ‫اعمال مسیحیت‪.‬‬ ‫درون این تمرینات مدیتیشن مسیحی دو مقوله شکل می گیرد‪:‬‬ ‫در نوع اول مدیتیشن‪ ،‬فرد‪ ،‬بدون داشتن تصوری ذهنی یا به کار‬ ‫گیری کلمات یا هر نوع وسیلۀ خارجی‪ ،‬وجود خدا را تجربه می کند‪.‬‬ ‫در این نوع مراقبه‪ ،‬هیچ هدف خاصی وجود ندارد و فرد باید تمرکز‬ ‫را کنار گذاشته و تنها برای ایمان به خدا تالش کند‪.‬‬ ‫در نــوع دوم‪ ،‬برخالف نوع قبل‪ ،‬از نقوش‪ ،‬عالئم‪ ،‬کلمات‪ ،‬حاالت‬ ‫بدنی و یا هر چیزی اســتفاده می شود تا به اشفتگی ها شکل داده‬ ‫شــود‪ .‬تسبیح زدن‪ ،‬زانو زدن‪ ،‬صلیب کشیدن یا نگاه کردن به یک‬ ‫تصویر جهت تحریک حاالت عبادت‪ ،‬همگی مثال هایی هستند از‬ ‫این نوع مراقبه‪.‬‬ ‫اشکال دیگر‬ ‫اشکال متعددی از مدیتیشن ایین مسیحی در ایالت متحده به‬ ‫چشم می خورد و انواعی از تمرینات در ان جا گسترش یافته است‪.‬‬ ‫کلیســای کاتولیک به ترویج این تمرینات می پردازد و مناسک و‬ ‫عبادات همچون سرودی توسط مریدان تکرار می شود‪.‬‬ ‫مدیتیشن در عرفان کاباال امروزی‬ ‫شاخۀ عرفانی ایین یهود با نام کاباال‪ ،‬که در قرن یازدهم گسترش‬ ‫یافت‪ ،‬از تعداد بی شــماری تمرینات فکورانه و مراقبه ای تشــکیل‬ ‫شده اســت‪ .‬این تمرینات شامل تفکر و تجســم اسامی و صفات‬ ‫خداوند است‪ .‬در هاسیدیســم (فرقۀ اصول گرایی افراطی یهودی)‬ ‫نیز‪ ،‬که چندین قرن بعد گسترش یافت‪ ،‬تمرینات فکورانه به شکل‬ ‫مدیتیشن متحرک و انزواطلبی وجود داشت‪.‬‬ ‫در شــاخۀ دیگــری از ایین یهود به نام موســار‪ ،‬که در ســال‬ ‫‪1800‬گسترش یافت‪ ،‬از تمرینات مدیتیشن برای اصالح اخالقیات‬ ‫اســتفاده شــد‪ .‬طرفداران این روش تمرکز می کننــد تا بتوانند‬ ‫خصوصیات مثبت و فضیلت درونی شان را افزایش دهند و این کار‬ ‫را با نگاه به چگونگی از دست دادن تمرکزشان انجام می دهند و به‬ ‫نظر می رسد شباهت زیادی به مدیتیشن ذهن اگاهی داشته باشد‪.‬‬ ‫مدیتیشن در اسالم امروزی‬ ‫اسالم به جنبه های عرفانی بها می دهد که از ان جمله می توان‬ ‫به صوفی گری اشاره کرد‪ .‬صوفی گری برای مدیتیشن ارزش باالیی‬ ‫قائل است‪ .‬ک ً‬ ‫ال بسیاری از ایین های اسالمی همچون مراسم عبادی‬ ‫را می توان ایین هایی فکورانه دانست‪ .‬در دین اسالم به پنج ستون‬ ‫ایمان توجه شده اســت‪ :‬بازگویی باورهای اعتقادی یک مسلمان‪،‬‬ ‫زیارت شهر مقدس مکه‪ ،‬خواندن پنج وعده نماز در روز‪ ،‬روزه گرفتن‬ ‫در ماه مبــارک رمضان و کمک به فقرا‪ .‬در حالی که انجام دادن هر‬ ‫یک از این موارد می تواند یک عادت یا ضرورت باشــد‪ ،‬می تواند به‬ ‫شیوه ای متفکرانه نیز اجرا شود‪.‬‬ ‫شــاخۀ عرفانی صوفی گری از جنبه های سیاسی دین فاصله‬ ‫می گیرد و بیشتر تمرکزش روی معنویات درونی است‪ .‬همان طور‬ ‫که در اثار بی نظیر نویسندگانی چون مولوی و حافظ دیده می شود‪،‬‬ ‫برای صوفیان‪ ،‬راه عشــق و یکی شدن با محبوب (خداوند) ارزش‬ ‫فوق العاده ای دارد‪.‬‬ ‫در ســال ‪ ،1920‬حضــرت عنایت خان‪ ،‬اســتاد صوفی متولد‬ ‫هند‪ ،‬صوفی گری را به ایاالت متحده برد‪ .‬بعدها پســرش شاخه ای‬ ‫از صوفی گری را در غرب بنا نهاد و اموزه هایش را در اختیار مردم با‬ ‫هر نوع ایین و مذهبی قرار داد‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪.....‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪11‬‬ ‫کنترل خشم با‬ ‫‪۱‬‬ ‫یوگــا‬ ‫لیونل کورون‬ ‫‪۲‬‬ ‫برگردان‪ :‬ژیال حاتمی‬ ‫اموزش هایی برای یادگیری مدیریت خشم و تسلط بر ان‬ ‫و ارام کردن خویش‬ ‫برتراند‪ ،‬یکــی از مراجعین دکتر کــورون‪ ،‬از مدتی پیش دچار‬ ‫خشــم های ناگهانی می شــد؛ به طوری که سر مســائل کوچک و‬ ‫بی ارزش به شدت عکس العمل خشمگینانه نشان می داد‪ .‬به توصیۀ‬ ‫دکتر‪ ،‬چنــد ازمایش مختلف برای پیدا کــردن علت هورمونی و‬ ‫عصبی انجام داد‪ ،‬ولی از نظر پزشک این مشکل بیشتر منشا روانی‬ ‫و ذهنی داشت‪ .‬درنتیجه به برتراند یک سری حرکات یوگا پیشنهاد‬ ‫داد‪ .‬اول از همه این که‪ ،‬قبل از انجام سری حرکات اساناها‪ ،‬چندبار‬ ‫درحالــی که نفس خود را حبس کرده اســت‪ ،‬به حالت چمباتمه‬ ‫بنشیند و ســپس با بازدم بلند شود‪ .‬با انجام همین حرکت ساده‪،‬‬ ‫برتراند‪ ،‬مشــاهده کرد که خشم وی کمتر و کمتر شد‪ .‬بعد از این‬ ‫حرکت‪ ،‬از وی خواســته شد که اســانای کوه را انجام دهد تا خط‬ ‫اتصال بین زمین و اســمان را در وجود خویش احساس کند و در‬ ‫اخر یک مراقبه و شاواسانا انجام دهد‪.‬‬ ‫برای غلبه برخشم‪ ،‬در یوگا‪ ،‬این اساناها توصیه می شود‪:‬‬ ‫اسانای اتصالی‬ ‫در حالت ایســتاده قرار بگیرید‪ ،‬پاهــا را کمی خم کنید‪ .‬بازوان‬ ‫را به ســمت جلو بکشــید‪ ،‬و در حالی که پشت دست ها را به هم‬ ‫می چسبانید‪ ،‬بازدم داشته باشید‪.‬‬ ‫‪ -2‬با بازدم به حالت چمباتمه بنشــینید و در حالی که‬ ‫بازوها را به ســمت جلو می کشید‪ ،‬پشت دست ها را به هم‬ ‫بچسبانید‪ .‬با دم و بازدم در این حالت باقی بمانید‪ .‬بدن تان‬ ‫را شل کنید و هوای درون شش ها را به صورت کامل با بازدم‬ ‫خالی کنید‪.‬‬ ‫این تمرین را ســه بار انجام دهید و بر روی این حس خوب تان‬ ‫تمرکز کنید و به این ترتیب انرژی خوبی را کسب کنید‪.‬‬ ‫‪ -1‬در سه حالت انجام می شود‪:‬‬ ‫الف‪ :‬با دم‪ ،‬انگشتان شصت و سبابه را به هم وصل و کف دستان‬ ‫را بــه حالت نیم دایره کنار هم قرار دهید‪ .‬درحالی که بازوان را خم‬ ‫کرده اید دست ها را مقابل جناغ سینه نگه دارید‪.‬‬ ‫‪ -3‬نمستۀ ایستاده‬ ‫ب‪ :‬با بازدم‪ ،‬با حفظ حالت انگشتان‪ ،‬دست ها از دو طرف بازکنید‪.‬‬ ‫الف‪ :‬این حرکت‪ ،‬به حالت ایســتاده با فرم نمسته (دست ها به‬ ‫ج‪ :‬انگشتان را باز کنید و دست ها را به حالت ‪ V‬باالی سر بکشید‪.‬‬ ‫حالت دعا‪ ،‬مقابل جناغ سینه) شروع می شود‪.‬‬ ‫طوری که کشیدگی پهلوها را احساس کنید‪.‬‬ ‫‪12‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫ب‪ :‬با دم‪ ،‬دســت ها را باال بکشــید‪ ،‬به طوری که بازوان کام ً‬ ‫ال به‬ ‫گوش ها نزدیک باشد‪.‬‬ ‫ج‪ :‬با بازدم‪ ،‬خودتان را به جلو خم کنید‪ ،‬در حالی که زانوها کام ً‬ ‫ال‬ ‫صاف باشند‪ .‬با دم‪ ،‬بدون این که سر را بلند کنید‪ ،‬صاف بایستید و‬ ‫با بازدم دوباره خم شده و این بار سر و گردن را کام ً‬ ‫ال شل کنید و‬ ‫تا جایی که امکان دارد‪ ،‬دســت ها را به انگشتان پا نزدیک کنید و‬ ‫حتی می توانید با ارنج خم‪ ،‬دست ها را کمی زیر انگشتان پا بگذارید؛‬ ‫به طوری که ســر به زانو نزدیک تر شود‪ .‬اما اگر به زانو فشار می اید‪،‬‬ ‫برای محافظت از کمرتان‪ ،‬کمی زانوها را خم کنید‪.‬‬ ‫را که احســاس می کنید‪ ،‬رایحه و بویی را که استشمام می کنید‪،‬‬ ‫بدون هیچ احســاس خاصی نظاره کنید‪ .‬سپس می توانید چشم ها‬ ‫را ببندید و همین روند را ادامه دهید و تمام حالت های خشــم و‬ ‫هران چه که برای تان ناخوشایند است‪ ،‬از ریشۀ مو تا نوک انگشتان‬ ‫پا‪ ،‬از بدن تان به حالت جارو کشیدن‪ ،‬کام ً‬ ‫ال تمیز کنید‪.‬‬ ‫حاال چه احساســی دارید؟ خودتــان را بدون هیچ قضاوتی رها‬ ‫کنید‪ .‬این مراقبه را هر روز‪ ،‬دوبار انجام دهید‪ .‬در طول روز‪ ،‬تمرین‬ ‫کنید که گاهی مکث نمایید و بدون هیچ قضاوتی ان چه را که اتفاق‬ ‫می افتد نظاره کنید‪.‬‬ ‫‪ -4‬کوه‬ ‫ً‬ ‫به صورت ایستاده قرار بگیرید‪ ،‬شانه ها کامال صاف و در این حالت‬ ‫اتصال را از کف پا به زمین و تاج ســر به اسمان احساس کنید‪ .‬در‬ ‫این حالت‪ ،‬بدن اتحاد بین زمین و اسمان را بیشتر احساس می کند‬ ‫و ذهن خود را از اینده و گذشــته رها می کند و بیشــتر در زمان‬ ‫حال و اکنون قرار می گیرد‪ .‬در این حالت حضور در لحظه را بیشتر‬ ‫احساس می کنید‪.‬‬ ‫هنگامی که احساس می کنید در حال خشمگین شدن هستید‪:‬‬ ‫اگاه باشید به خشــم تان‪ ،‬به عصبانیت تان‪ ،‬به بی صبری تان‪ ،‬به‬ ‫احســاس ناخوشایندتان و ان ها را ببینید‪ .‬تصمیم بگیرید که یک‬ ‫لحظــه مکث کنید و به خودتان بگویید‪ :‬توقف! “‪ ،”stop‬خودت را‬ ‫نــگاه کن که چگونه عکس العمل نشــان می دهی و با خودت این‬ ‫جملۀ فیلســوفانه را تکرار کن‪« :‬هنگامی که کسی باعث می شود‬ ‫که تو خشمگین شوی‪ ،‬یادت باشد که این قضاوت توست که تو را‬ ‫خشــمگین می کند‪ ».‬دم و بازدم های عمیق انجام دهید و خودتان‬ ‫را رها کنید و در این حالت‪ ،‬متوجه می شــوید که خشم تان از بین‬ ‫رفته است‪.‬‬ ‫‪-1‬پزشک و استاد یوگا با بیش از ‪30‬سال سابقه است‪ .‬او مدیریت موسسۀ یوگاتراپی در فرانسه را به عهده دارد‪ .‬وی‬ ‫همچنین مدیر علمی چندین سالن یوگا در فرانسه است و اثار متعددی در این زمینه به رشتۀ تحریر در اورده است‪.‬‬ ‫منبع‪ :‬برگرفته از مجلۀ فرانسوی ‪ ،Esprit Yoga‬شمارۀ‪ ،44‬چاپ ‪ ،2018‬مقالۀ ‪dompter votre‬‬ ‫‪colere‬‬ ‫‪ -5‬مدیتیشن و مراقبه برای پذیرش‬ ‫به شــکل دلخواه‪ ،‬راحت بنشینید و چشــم ها ببندید‪ .‬کام ً‬ ‫ال به‬ ‫صداها گوش دهید و ان ها را همان طور که می شنوید‪ ،‬بپذیرید‪ .‬حاال‬ ‫چشــم ها را باز کنید و بدون قضاوت و بدون هیچ احساس خاصی‬ ‫انچه را که مقابل دیدتان است بنگرید‪ .‬رنگ ها‪ ،‬اجسام‪ ،‬تصاویر‪ ،‬اواها‬ ‫و حتی سر و صداها را فقط ناظر باشید‪ .‬حاال‪ ،‬در دهان تان هر مزه ای‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪13‬‬ ‫بدن تان را از کسی که‬ ‫نیستید خالی کنید!‬ ‫امین مطیعی‬ ‫شاید دربارۀ مراســم زار شنیده باشید‪.‬‬ ‫ماجرا این است که در باورهای مردم قدیم‬ ‫دریاهای جنوب‪ ،‬بادهای سرگردانی مثل باد‬ ‫دیو و باد جن وجود داشــتند که بر پهنۀ‬ ‫ســاحل و دریا می وزیدند‪ .‬این بادها ارواح‬ ‫خبیثی بودند که خداوند ان ها را شایستۀ‬ ‫داشتن کالبدی برای زیستن بر پهنۀ خاک‬ ‫‪14‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫ندانســته بود‪ .‬این می شد که ان ها جسم‬ ‫دریانوردان و ماهی گیرانی که تنها به دریا‬ ‫یا ساحل رفته بودند را تسخیر می کردند‪.‬‬ ‫ان ادم پس از ان در چنان هذیان و وهمی‬ ‫فرو می رفت که برای درمانش مراســم زار‬ ‫برپــا می کردند‪ .‬به این صورت که به او یک‬ ‫معجون گیاهی می نوشاندند و بعد دورش‬ ‫جمع می شــدند و برایش طبل می زدند‪.‬‬ ‫او هم بــا صدای طبل هــا و هلهلۀ ادم ها‬ ‫بی اختیار و خودانگیخته شــروع به تکان‬ ‫خوردن می کرد‪ .‬همین طور که تکان هایش‬ ‫شدیدتر می شد‪ ،‬بابا زار‪ ،‬یا همان کسی که‬ ‫مراســم را هدایت می کرد‪ ،‬با ترکۀ چوبی‬ ‫بر پشــت بیمار ضرباتی محکــم می زد تا‬ ‫بــاد نااهل از بدنش خارج شــود و ان ادم‬ ‫از تسخیرش بیرون بیاید‪ .‬ادمی که از این‬ ‫مهلکه جان سالم به در می برد و شفا پیدا‬ ‫می کرد را اهل هوا می گفتند‪ .‬کســی که‬ ‫می بایســت پس از ان به شیوۀ خاصی از‬ ‫زندگــی روی اورد تا دیگر به ارواح خبیث‬ ‫بادهای سرگردان دچار نشود!‬ ‫مراســم زار‪ ،‬تمثیل کاملی اســت که‬ ‫بــا ان می توانم ایده ای کــه در این مقاله‬ ‫قصد شــرح دادنش را دارم بیان کنم‪ .‬این‬ ‫ماجرا دربارۀ مردم گذشــته که هنوز دایرۀ‬ ‫کشفیات علوم شــان انقدر گسترده نبود‬ ‫که بتواننــد درک واقع گرایانه تری از انواع‬ ‫بیماری ها داشته باشــند‪ ،‬شاید در نگاه ما‬ ‫بیشــتر شبیه به یک قصه باشــد‪ .‬اما من‬ ‫معتقدم که در دنیای گســترده و عجیب‬ ‫امروز خودمان می تواند یک واقعیت محض‬ ‫باشد‪ .‬بر فراز دنیای پرهیاهوی ما بی شمار‬ ‫ارواح سرگردان چرخ می زنند که با حلول‬ ‫هر کدام شان در بدن ما می توانند کسانی را‬ ‫به اعتبار‪ ،‬قدرت یا ثروت بیشتری برسانند‪.‬‬ ‫کســان پیدا یا ناپیدایی که این روح ها را‬ ‫به هوا می فرستند تا کالبد هر جنبنده ای‬ ‫که بشود را به تســخیر دراورند‪ .‬بوق ها و‬ ‫شیپورهای تبلیغاتی و رسانه ای هم دهان‬ ‫دمندۀ این ارواح هســتند که نمی گذارند‬ ‫حتی برای لحظه ای بادهای جهان‪ ،‬خالی‬ ‫از ان ها باشند و کار ان ها این است که اول‬ ‫جسم شما را از هویت و روح یگانۀ خودتان‬ ‫خالی کنند و بعد قانع تان کنند که دربارۀ‬ ‫مفاهیم مختلف زندگی مثل خوشبختی‪،‬‬ ‫زیبایــی‪ ،‬تناســب‪ ،‬ســامتی‪ ،‬موفقیت و‬ ‫اسودگی ان گونه که ان ها می خواهند فکر‬ ‫کنید‪ .‬کلی شعار و عکس و فیلم و ادم های‬ ‫نمونه ای هم برای تان می ســازند که دیگر‬ ‫جای هیچ تردیدی برای شما باقی نماند!‬ ‫قطعاً در دنیای امروز این که شما چطور‬ ‫فکر می کنیــد و دربارۀ موضوعات مختلف‬ ‫نظرتان چیست برای خیلی ها مهم است!‬ ‫مهم تر از انچه که خودتان تصور می کنید‪.‬‬ ‫چون هر خط و مســلک فکری که شــما‬ ‫دنبال می کنیــد می تواند به قدرتمندتر و‬ ‫ثروتمندتر شــدن عده ای اضافه کند‪ .‬برای‬ ‫همیــن حتی پیش از ان کــه ما عقل رس‬ ‫شــویم این ارواح خبیث جنگ بزرگ شان‬ ‫را برای ان که کدام به کالبد ما وارد شــوند‬ ‫شروع می کنند و درواقع ما به بزرگ ترین‬ ‫عرصۀ کشــمکش قدرت ها در دنیا تبدیل‬ ‫می شــویم‪ .‬چرا که هر روحــی که ما را به‬ ‫تســخیر خودش دراورد می تواند بدن مان‬ ‫را به ماشــین بــزرگ بهره کشــی برای‬ ‫اربابــان خودش تبدیل کند‪ .‬ان روحی که‬ ‫صاحب کالبد ما می شــود روابط و شغل و‬ ‫رویاهای مان را هم صاحب خواهد شد‪.‬‬ ‫ژان بودریار‪ ،‬فیلسوف فرانسوی‪ ،‬در کتاب‬ ‫ارزشمندش جامعۀ مصرفی به یک نمونه از‬ ‫این تسخیرشدگی اشاره می کند‪ .‬تسخیری‬ ‫که توسط دنیای سرمایه داری و تبلیغات شان‬ ‫از ادم های یک جامعۀ مصرف گرا می شود‪.‬‬ ‫جامعه ای کــه در ان بدن بــه مهم ترین‬ ‫بازار فروش تبدیل می شــود و از طریق ان‬ ‫شرکت های بســیاری می توانند پول های‬ ‫هنگفتی به جیب بزنند‪ .‬کمپانی های بزرگ‬ ‫ارایشی‪ ،‬بهداشتی‪ ،‬دارویی‪ ،‬غذایی‪ ،‬ورزشی‪،‬‬ ‫پوشــاک‪ ،‬مد و غیره‪ .‬روش کار هم خیلی‬ ‫ســاده است‪ .‬بدن شــما را از هوش‪ ،‬شعور‬ ‫و هویت طبیعی خودش خالی می کنند و‬ ‫بعد شروع به ساختن روایت های خودشان‬ ‫از مفاهیمی مثل سالمت‪ ،‬زیبایی‪ ،‬تناسب‪،‬‬ ‫لذت و ارامش می کنند و ان قدر برای شما‬ ‫تکرارشــان می کنند تا ان هــا را به عنوان‬ ‫واقعی تریــن نیازهای خود بپذیرید و تمام‬ ‫وقــت و هزینۀ خــود را در زندگی صرف‬ ‫رســیدن به ان ها و به دســت اوردن شان‬ ‫بکنید‪ .‬تکرار بی حــد و اندازۀ این روایت ها‬ ‫و تصاویر از زندگی و ادم ایدئال‪ ،‬در دنیایی‬ ‫که مثل یک ایینۀ بزرگ فقط ان ها را تبلیغ‬ ‫می کند‪ ،‬سبب می شود که به خورد هویت‬ ‫شــما بروند‪ .‬هر تصویــر و روایتی هم که‬ ‫وارد فضای هویتی شما شد دیگر نبودن و‬ ‫نداشتن اش به بهای سنگین داشتن بدترین‬ ‫احساســات ممکن دربــارۀ خودتان ختم‬ ‫می شــود‪ .‬ان وقت است که حتی اگر شده‬ ‫پول قرض می کنید و مث ً‬ ‫ال صورت تان را به‬ ‫همان شکلی که همه به عنوان تصویر قابل‬ ‫قبول از زیبایی می شناســند درمی اورید‪.‬‬ ‫این رابطه درست می تواند معکوس باشد‪،‬‬ ‫یعنی شما به همان میزان که به ان تصویر‬ ‫نزدیک می شوید از خودتان دورتر و دورتر‬ ‫می شوید‪ .‬ظاهری که شاید برای ادم های‬ ‫زیادی جذاب و حتی غبطه برانگیز باشد‪،‬‬ ‫اما نمی تواند برای شــما احساس شادی و‬ ‫رضایت عمیق و اصیلی به همراه داشــته‬ ‫باشــد و شــما برای تزریق های موقت و‬ ‫موضعی شادمانی به زندگی تان هم تازه باید‬ ‫از محصوالت فیزیکی و شــیمیایی همین‬ ‫بازار استفاده کنید‪ .‬ان وقت شما به همین‬ ‫راحتی دچار باد دیو می شــوید! بدن تان از‬ ‫کسی که هستید خالی می شود و از کسی‬ ‫که نیستید پر می شوید! روح شما از مدار‬ ‫حضورتان خارج می شود‪ .‬ان هم در دنیای‬ ‫شگفت انگیز بدن هایی که منحصربه فرد و‬ ‫بی مانند بودن هر کدام شان دلیل بزرگی بر‬ ‫بی همتایی روح مان و رسالتی است که در‬ ‫این جهان دارد‪.‬‬ ‫از اینجا به بعد است که شکاف بزرگ و‬ ‫عذاب اور زندگی ما ایجاد می شود‪ .‬دوگانگی‬ ‫عمیقی که بین ذهن و بدن مان درست شده‬ ‫است‪ .‬شکاف میان ذهنی که حاال با ارواحی‬ ‫پر شــده که دیگر چندان هم ســرگردان‬ ‫نیســتند و مدام ما را هوایــی می کنند و‬ ‫بدنــی که در نقطۀ واقعــی زندگی ما قرار‬ ‫دارد و حقیقت داســتان زندگی ماست‪ .‬ما‬ ‫احساس می کنیم که این ها هر کدام به یک‬ ‫ســمت می روند و چون نمی توانیم مسیر‬ ‫حرکت شــان را روی هم بیندازیم به ناچار‬ ‫تن به حذف یکی از ان ها می دهیم‪ .‬اتفاقی‬ ‫که معموالً به حذف واقعیت زندگی ما که‬ ‫در بدن مان جاری است منجر می شود‪ .‬بدن‬ ‫نه به معنای صرفاً دســت و ســر و پا‪ .‬بلکه‬ ‫درک ویژه تــری از ان که اگر کمی یوگا را‬ ‫تجربه کرده باشیم قطعاً این درک ویژه را‬ ‫تا حدودی در قالب الهامات و هوشمندی‬ ‫و انــرژی که از ان به ما رســیده اســت‬ ‫تجربه کرده ایم‪.‬‬ ‫حاال سوال های مهم ما این ها هستند!‬ ‫چه عواملی باعث می شود تا ما طعمۀ این‬ ‫بادهای سرگردان باشیم؟‬ ‫مراسم زار چگونه می تواند برای ما برگزار‬ ‫شود و به کدام طبل اگاهی باید بکوبیم تا‬ ‫ارواح خبیث از کالبدمان خارج شوند؟‬ ‫مــا چطور می توانیم به کســی که باید‬ ‫باشیم تبدیل شویم؟‬ ‫نسخۀ درست ان را از کجا و چگونه باید‬ ‫پیدا کنیم؟‬ ‫در مقاالت بعد به مرور با هم دربارۀ شان‬ ‫فکر خواهیم کرد‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪15‬‬ ‫به تازگی مراقبه و مایندفولنس‪ ۱‬یا ذهن‬ ‫اگاهی کلمات شــایعی شــده اند‪ ،‬اما این‬ ‫تکنیک ها شــامل چه چیزهایی هستند و‬ ‫ایا واقعاً شش دقیقه تمدد اعصاب به شما‬ ‫کمکی می کند؟‬ ‫در یــک مطالعۀ پنج ســاله روی ‪201‬‬ ‫بیمار مبتال به بیمــاری عروق کرونرکه از‬ ‫ان ها خواسته شده مراقبۀ متعال یا تی ام‬ ‫(تکنیکی که بی صدا در یک موقعیت راحت‬ ‫می نشینید و با چشمان بسته یک صدا به‬ ‫نــام مانترا را در ذهن خود تکرار می کنید)‬ ‫را هــر روز به مدت ‪ 15‬دقیقه انجام دهند؛‬ ‫پژوهشگران دریافتند پانزده دقیقه مراقبۀ‬ ‫روزانه‪ ،‬خطر مرگ‪ ،‬حملۀ قلبی و ســکتۀ‬ ‫مغزی را ‪ 48‬درصــد کاهش می دهد‪ .‬این‬ ‫تغییــرات با فشــار خون پایین و ســطح‬ ‫استرس پایین همراه بود‪.‬‬ ‫محققان نتیجه گرفتند که‪« :‬این تمرین‬ ‫ممکن است از نظر بالینی در پیشگیری های‬ ‫ثانویه از بیماری هــای قلبی عروقی مفید‬ ‫باشد‪( ».‬جلوگیری از عارضۀ قلبی یا سکتۀ‬ ‫مغزی مجدد برای افرادی که از قبل دارای‬ ‫این بیماری هستند‪).‬‬ ‫افــرادی که مرتــب مراقبــه می کنند‬ ‫احساسات متعادل و استرس کمتری دارند‪،‬‬ ‫همچنین یک مطالعۀ دانشــگاه استنفورد‬ ‫نشان می دهد که یک دورۀ هشت هفته ای‬ ‫ذهن اگاهــی فعالیــت در بخش هایی از‬ ‫الیه هــای جلوی مغــز را افزایش می دهد‬ ‫که به تنظیم احساســات کمک می کند و‬ ‫متعاقباً استرس را هم کاهش می دهد‪.‬‬ ‫همین طور‪ ،‬تجزیه و تحلیل ‪ 23‬ازمایش‬ ‫کنترل شــده بــر روی بیماری های قلبی‬ ‫مشخص کرد که مداخالت روانی‪ -‬اجتماعی‬ ‫(مانند مدیتیشــن‪ ،‬تمرین های تنفسی و‬ ‫تکنیک های ارامش بخش بدنی) زمانی که‬ ‫به برنامه های توانبخشی قلبی برای بیماران‬ ‫مبتال به ‪( CHD‬بیماران قلبی مادرزادی)‬ ‫اضافه شدند نتایج را بهبود بخشیدند‪.‬‬ ‫اثرات استرس‬ ‫بیشــتر برنامه های توانبخشــی قلبی‬ ‫در انگلســتان اطالعات مربــوط به مقابله‬ ‫بــا اســترس و بعضی هــم تکنیک های‬ ‫ارامش بخش را شامل می شوند‪.‬‬ ‫زندگی با مشکلی در وضعیت سالمتی‬ ‫مانند بیماری هــای قلبی در بعضی مواقع‬ ‫می تواند اســترس زا باشد‪ ،‬بنابراین داشتن‬ ‫تکنیک هایــی برای کنترل این اســترس‬ ‫‪16‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫ایا مراقبه می تواند به کسانی که‬ ‫مشکالت قلبی دارند کمک کند؟‬ ‫می تواند برای افرادی کــه دارای این گونه‬ ‫شرایط هستند بسیار مفید باشد‪.‬‬ ‫چرا مراقبه می تواند کمک کند؟‬ ‫در کوتاه مدت‪ ،‬تمرینات ســادۀ تنفسی‬ ‫می تواند با کاهش سرعت تنفس به کاهش‬ ‫میزان اســترس فرد کمک کند‪ ،‬به شــما‬ ‫کمک می کند تا عمیق تر نفس بکشــید و‬ ‫در نهایت به پاییــن امدن تولید هورمون‬ ‫اســترس کورتیزول کمــک کنید (گرچه‬ ‫تحقیقات بیشــتری الزم اســت تا به طور‬ ‫قطعی ارتباط را درک کنید)‪.‬‬ ‫مراقبه می تواند حواس فرد را از افکاری‬ ‫که باعث ایجاد استرس می شوند پرت کند؛‬ ‫بنابراین‪ ،‬به کاهش عالئم جسمی استرس‬ ‫کمک می کند‪.‬‬ ‫در طوالنــی مــدت‪ ،‬ذهن اگاهی به ما‬ ‫اگاهی از نحوۀ واکنــش در موقعیت های‬ ‫مختلف را می بخشــد و به ما درک و دید‬ ‫وســیع تری می دهد و در مقابــل اعتماد‬ ‫به ان به عنوان ابزاری واکنشــی در هنگام‬ ‫اضطراب به ما اجازه نمی دهد که در وهلۀ‬ ‫اول استرس بگیریم‪.‬‬ ‫روش های بســیار زیادی مانند فعالیت‬ ‫بدنــی‪ ،‬نوشــتن یادداشــت های روزانه از‬ ‫نگرانی ها یا نوشــتن لیستی از اولویت های‬ ‫زندگی برای کمک به کاهش اســترس یا‬ ‫اضطراب وجود دارد‪.‬‬ ‫مراقبه نیز روشــی ارزان و در دسترس‬ ‫است که حتماً می تواند به شما کمک کند‪.‬‬ ‫‪-1‬مایندفولنــس(‪ )mindfulness‬یــا ذهــن اگاهی‬ ‫اصطالحی در روان شناسی و خودشناسی است به معنی‬ ‫کردن عمدی و تمرکزی پذیرا و بدون قضاوت‪ ،‬به‬ ‫توجه‬ ‫ِ‬ ‫رخدادن افکار‪ ،‬هیجانات و احساسات در زمان حال ‪.‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫‪https://www.bhf.org.uk/‬‬ ‫‪informationsupport/heart-matters‬‬‫‪magazine/wellbeing/meditation-and‬‬‫‪mindfulness‬‬ ‫مقاله ای در مورد مشــکالت قلبی در سایت بنیاد قلب‬ ‫بریتانیا‬ ‫تنفس بهاری و سم زدایی از بدن‬ ‫اتنا سرابی‬ ‫کم کم ســکوت طبیعت می شــکند و‬ ‫زمزمه هــای بیداری دوبــاره اش‪ ،‬بر جان‬ ‫و روح موجودات می نشــیند‪ .‬خاموشی و‬ ‫سردی جای خود را به حیات و سرزندگی‬ ‫می دهد و این ســراغاز بهار است و نوید‬ ‫شروعی دوباره‪...‬‬ ‫هــوای بهاری جــان می دهــد برای‬ ‫نفس هــای عمیــق‪ ،‬هوای بهــاری جان‬ ‫می دهــد برای زنــده کردن شــش ها و‬ ‫ریه های مان‪ ،‬بهار برای زنده و احیا کردن‬ ‫امده است و بهترین زمان برای پاکسازی‬ ‫ذهن و بدن مان است‪ .‬برای جان بخشیدن‬ ‫به نفس هایی که بزرگ ترین موهبت الهی‬ ‫برای ماســت‪ .‬موهبتی که ان قدر راحت‬ ‫در دســترس است که معموالً از ان غافل‬ ‫هستیم ‪. ...‬‬ ‫ســعدی بزرگ چه زیبــا اهمیت این‬ ‫موهبت الهی را توصیف کرده است‪:‬‬ ‫«هر نفسی که فرو می رود ممد حیات‬ ‫است و چون برمی اید مفرح ذات‪ ،‬پس در‬ ‫هر نفسی دو نعمت است و بر هر نعمتی‬ ‫شــکری واجب»!! این حکیم بزرگ درک‬ ‫کرده بود که انچه فرو می رود نیروی حیات‬ ‫و زندگی اســت که جان را تازه می کند و‬ ‫انچه خارج می شــود سموم و تنش های‬ ‫ذهن و بدن اســت که وجودمان را خالی‬ ‫می کند از انسدادها و گرفتگی ها ‪. ...‬‬ ‫بلــه تنفس نه تنهــا راه دریافت کردن‬ ‫نیروی حیات و انرژی است‪ ،‬بلکه راه خروج‬ ‫سموم و الودگی های جسمی و تنش های‬ ‫روانی نیز هست‪ .‬اصلی ترین راه های خروج‬ ‫سموم از بدن شــامل دفع‪ ،‬تعریق و بازدم‬ ‫می شــود کــه در این بین بــازدم یکی از‬ ‫پرکاربردترین ان هاست؛ چرا که هر لحظه‬ ‫با تو و همراه توست! اما معموالً عمل تنفس‬ ‫میان عموم مردم به طور اشــتباه و ناکامل‬ ‫انجام می شــود‪ .‬تکنیک های تنفس یوگا‬ ‫به ما امــوزش می دهد که از تمامی حجم‬ ‫ریه های مان برای دریافت اکسیژن استفاده‬ ‫کنیــم‪ .‬چرا که معموالً زمانــی که به طور‬ ‫ناخوداگاه نفس می کشیم اندکی از شش ها‬ ‫را از هوا پر می کنیم و با بازدم های سطحی‬ ‫و ســریع مقدار اندکــی از ان را به بیرون‬ ‫می دمیم و این جریان سبب می شود که نه‬ ‫تنها اکسیژن کافی به بدن و سلول های مغز‬ ‫نرسد‪ ،‬بلکه سموم نیز به طور کامل تخلیه‬ ‫نخواهد شد و این ســموم به شکل بلوکه‬ ‫شده در بدن مان خواهد ماند‪.‬‬ ‫تمرینات تنفسی یا پرانایاما‪ ،‬گام چهارم‬ ‫یوگا اســت و یکی از مهم تریــن ابزارهای‬ ‫سالمتی جسم و روان اســت‪ .‬از ان جایی‬ ‫که تنفس عملــی غیر ارادی محســوب‬ ‫می شــود‪ ،‬معموالً از توجه کــردن به ان‬ ‫غفلت می ورزیم؛ درحالی که با توجه کردن‬ ‫به جریــان تنفس و تســلط یافتن به ان‬ ‫می توانیم به ارامش ذهن و رها شــدن از‬ ‫تنش های روانی برسیم! در این مقاله سعی‬ ‫داریم دربــارۀ تنفس کامل صحبت کنیم‪.‬‬ ‫تنفس کامل به زبان ساده یعنی‪« :‬استفاده‬ ‫از باالترین ظرفیت شش ها برای دم و خالی‬ ‫کردن کامل ان برای بازدم‪».‬‬ ‫در تنفس یوگیانه باید هم دم و هم بازدم‬ ‫از طریق بینی صورت بگیــرد (مگر برای‬ ‫اهدافی خاص)‪.‬‬ ‫بهتــر اســت روزی چنــد دقیقــه به‬ ‫تمرین تنفس اگاهانه بنشینیم تا به مرور‬ ‫زمان لحظات اگاهــی بر تنفس و تنفس‬ ‫صحیح مان را افزایش دهیم‪.‬‬ ‫برای سم زدایی از بدن‪ ،‬ما به بازد ِم کامل‬ ‫نیاز داریم‪ .‬بازدم کامل یعنی تخلیۀ کامل‬ ‫شش ها از هوا‪ .‬برای شروع تمرینات تنفس‬ ‫کامل‪ ،‬شــروع بهار و استفاده از هوای پاک‬ ‫و ســبک بهاری می توانــد بهانه و فرصت‬ ‫خوبی باشد!‬ ‫دم عمیــق و طوالنی و بــازدم طوالنی‬ ‫و کامل؛ ان قدر تخلیــۀ هوا را ادامه دهید‬ ‫که تمام ســموم رسوب شده و بلوکه شده‬ ‫در شــش های تان بیرون بیاید و دوباره دم‬ ‫طوالنــی و بازدم کامل ‪ . ...‬این ســیکل را‬ ‫بشمارید و پس از هر ده تنفس کامل چند‬ ‫ثانیه به طور عادی نفس بکشــید و درواقع‬ ‫به شــش ها استراحت دهید‪ .‬سپس دوباره‬ ‫تنفس کامل را شــروع کنیــد‪ .‬روزی پنج‬ ‫بار این ســیکل ده تنفس را انجام بدهید‬ ‫و ترجیحاً در مجاورت هوای تازه باشــید‪.‬‬ ‫بهار را استشــمام کنید و به ریه ها و تمام‬ ‫سلول های بدن تان جانی تازه ببخشید ‪!...‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪17‬‬ ‫هفت قانون‬ ‫معنویکامیابی‬ ‫خالصه نویسی‪ :‬شهال قاسمیان‬ ‫دیپاک چوپرا‪ /‬برگردان پروین ادیب‬ ‫‪18‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫موفقیت در زندگی را می توان به معنای کسب سعادت‪ ،‬رسیدن‬ ‫به اهداف باارزش و توانایی در تحقق ارزوها دانست‪ .‬معموالً چنین‬ ‫تصور می شود که موفقیت لزوماً توام با سخت کوشی و غالباً به بهای‬ ‫شکست دادن دیگران به دست می اید‪ ،‬ولی با مطالعۀ کتاب هفت‬ ‫قانون معنوی کامیابی در می یابیم که برای رســیدن به موفقیت و‬ ‫رفاه‪ ،‬ضروری اســت که به معنویات بیشتر توجه کنیم‪ .‬به کمک‬ ‫معرفت و شناخت این قوانین معنوی‪ ،‬خود را با طبیعت هماهنگ‬ ‫می سازیم و برای خود ارامش فکر و مسرت و عشق می افرینیم‪.‬‬ ‫اولین قانون معنوی کامیابی قانون قابلیت های بالقوه است‪ .‬این‬ ‫قانون بر این واقعیت متکی اســت کــه ما در نهاد خویش صاحب‬ ‫اگاهی و معرفتیم‪ .‬وجــود چنین معرفتی به معنای نوعی قابلیت‬ ‫بالقوه اســت که می تواند زمینه ساز رشد و خالقیت های نامحدود‬ ‫گردد‪ .‬قانون قابلیت های بالقوه را می توان قانون پیوستگی و یگانگی‬ ‫نیــز نامید؛ زیــرا در ورای این زندگی الیتناهی‪ ،‬روح پیوســتگی‬ ‫و وحدت جاری اســت‪ .‬بین ما و این منبع عظیم نیرو‪ ،‬شــکاف و‬ ‫فاصله ای وجود ندارد‪ .‬در حقیقت سرچشــمۀ این توانایی و قدرت‬ ‫خود ما هســتیم‪ .‬هر چه به اصل و فطرت خویش نزدیک شویم به‬ ‫سرچشمۀ توانایی های بالقوۀ خود نزدیک تر شده ایم‪.‬‬ ‫اگر بخواهیــم از حداکثر قدرت خالقیت خود‪ ،‬که جزء الینفک‬ ‫معرفت و اگاهی است‪ ،‬بهره مند گردیم‪ ،‬باید خود را به منبع چنین‬ ‫قابلیتی نزدیک تر سازیم‪ .‬راه های دسترسی به چنین منبعی سکوت‪،‬‬ ‫تفکر و عدم داوری است‪ .‬همچنین گشت و گذار در دامان طبیعت‬ ‫ما را قادر خواهد ساخت تا با توانایی های ذاتی نهفته در درون مان‬ ‫اشــنا شویم‪ .‬سعی در حفظ ســکوت یکی از راه های دسترسی به‬ ‫قابلیت های بالقوه است‪ .‬ســعی کنیم هر روز مدتی را در طبیعت‬ ‫به تفکر و اندیشه کردن بگذرانیم‪ .‬حفظ سکوت بدین معنی است‬ ‫که هر روز مدتی از حرف زدن باز ایستیم‪ .‬در این حالت از تماشای‬ ‫تلویزیون‪ ،‬گوش دادن به رادیو و حتی کتاب خواندن پرهیز کنیم‪.‬‬ ‫اگر فرصتی برای حفظ سکوت فراهم نیاوریم‪ ،‬در حقیقت‪ ،‬فرصت‬ ‫گفتگوی درونی را از دســت داده ایم‪ .‬راه دیگر پرورش قابلیت های‬ ‫بالقوه عدم داوری اســت‪ .‬داوری به معنــای ارزیابی مداوم عواملی‬ ‫است که درست‪ ،‬غلط‪ ،‬خوب و بد ما را احاطه کرده اند‪ .‬هنگامی که‬ ‫به طور مداوم ســرگرم ارزیابی و برچســب زدن و تجزیه و تحلیل‬ ‫هستیم ذهن خود را دچار هرج و مرج و اشفتگی می سازیم‪ .‬چنین‬ ‫اختاللی نظم گفتگوهای درونی را در هم می ریزد و راه رسیدن به‬ ‫قابلیت های بالقوه را می بندد‪.‬‬ ‫قانون بخشیدن است‪.‬‬ ‫دومین قانون معنوی برای کسب موفقیت‬ ‫ِ‬ ‫این قانون را می توان قانون مبادله یا دادن و ستاندن نیز نامید؛ زیرا‬ ‫جهــان از طریق جابه جایی نیرو و انــرژی به گردش خویش ادامه‬ ‫می دهد‪ .‬هیچ چیزی ساکن نیست‪ .‬جسم ما دائماً در حال جنبش‬ ‫و مبادلۀ انرژی با عناصر بیرونی اســت‪ .‬ذهن ما به گونه ای فعال در‬ ‫جستجوی راهی است تا بر جهان تاثیر متقابل بگذارد‪ .‬زندگی تاثیر‬ ‫متقابل و هماهنگ تمامی عناصر و نیروهایی است که مبنای هستی‬ ‫را تشــکیل می دهند‪ .‬تاثیر متقابل عناصر و نیروها در زندگی ما به‬ ‫شکل قانون بخشیدن اشکار می گردد‪ .‬برای مثال اگر گردش پول را‬ ‫متوقف کنیم و تنها به ذخیره سازی ان بپردازیم‪ ،‬از ان جایی که پول‬ ‫جزئی از زندگی ماست‪ ،‬مانع گردش و بازگشت دوبارۀ ان به زندگی‬ ‫خویش شده ایم‪ .‬در نتیجه هر چه بیشتر بدهیم بیشتر می ستانیم؛‬ ‫زیرا هماهنگ با گردش کائنات عمل می کنیم‪ .‬در حقیقت چیزهای‬ ‫باارزش زندگی تنها از طریق ایثار و بخشندگی فزونی می یابند‪ .‬اگر‬ ‫احساس می کنید در قبال انچه بخشیده اید چیزی عایدتان نشده‪،‬‬ ‫در حقیقــت انچه داده اید فاقد ارزش الزم بوده اســت‪ .‬اگر پس از‬ ‫بخشیدن چیزی احساس می کنید ان را از دست داده اید‪ ،‬مطمئناً‬ ‫هدیه را از صمیم قلب نبخشــیده اید و نباید انتظار فزونی داشــته‬ ‫باشــید‪ .‬بهترین راه برای عملی ساختن قانون بخشیدن‪ ،‬این است‬ ‫که تصمیم بگیرید هرگاه با دیگران روبه رو می شوید چیزی به ان ها‬ ‫هدیه کنید‪ .‬این هدیه می تواند حتی یک لبخند یا یک شاخه گل‬ ‫و یا یک جملۀ محبت امیز باشد‪ .‬نکتۀ مهم دیگر قانون بخشیدن‪،‬‬ ‫قبول هدایا و حس شکرگزاری است‪ .‬همان قدر که بخشیدن اهمیت‬ ‫دارد‪ ،‬گرفتن و تشکر و سپاسگزاری نیز بااهمیت است‪.‬‬ ‫سومین قانون معنوی کامیابی قانون کارما است‪ .‬کارما به معنای‬ ‫کردار و عمل و نتایج حاصله از ان است‪ .‬درواقع همان قانون علت‬ ‫و معلول‪ .‬این قانون به مــا می گوید که نیروی حاصل از اعمال ما‬ ‫به همان شــکل به ســوی ما بازمی گردد‪ .‬هیچ گونه ابهامی در این‬ ‫قانون وجود ندارد‪ .‬اگر بخواهیم سعادت و خوشبختی را درو کنیم‬ ‫باید بذر خوشبختی بکاریم‪ .‬بنابراین کارما به مفهوم انتخاب اگاهانۀ‬ ‫کردار و رفتار ماست‪ .‬چه بخواهیم و چه نخواهیم‪ ،‬هر انچه در حال‬ ‫حاضر برای ما پیش می اید نتیجۀ ان چیزی اســت که در گذشته‬ ‫انتخاب کرده ایم‪ .‬متاسفانه بسیاری از ما نااگاهانه انتخاب می کنیم و‬ ‫به همین دلیل غالباً تصور می کنیم که این ها در شمار انتخاب های‬ ‫ما نیستند‪ ،‬در حالی که هستند‪ .‬برای این که از قانون کارما بیشترین‬ ‫سود را ببریم می توانیم از این عبارات تاکیدی استفاده کنیم‪:‬‬ ‫از امــروز انتخاب هایم اگاهانه خواهد بود‪ .‬ضمــن مرور بر این‬ ‫انتخاب ها ســعی خواهم کرد ان ها را جزئی از ضمیر اگاه خویش‬ ‫گردانم‪ .‬می دانم که بهترین راه برای مواجه با مسائل اینده این است‬ ‫که در حال حاضر هوشیار و اگاه باشم‪ .‬پیش از هر انتخابی دو سوال‬ ‫را بــا خود در میان بگذاریم‪ :‬نتیجۀ این انتخاب چه خواهد بود؟ ایا‬ ‫این تصمیم برای من و همۀ کسانی که تحت تاثیر ان قرار می گیرند‬ ‫خوشبختی و سعادت به همراه خواهد اورد یا نه؟‬ ‫چهارمین قانون معنوی موفقیت قانون کمترین تالش و کوشش‬ ‫اســت‪ .‬این قانون ریشــه در این حقیقت دارد که ذات طبیعت بر‬ ‫ســهل و ســاده گرفتن و فراغ بالی متکی اســت‪ .‬این همان اصل‬ ‫تالش و کوشش محدود و عدم دفاع یا به عبارتی اصل هماهنگی و‬ ‫عشق است‪.‬‬ ‫زمانی که چنین درســی را از طبیعت فراگیریم‪ ،‬به سادگی به‬ ‫ارزوهای خود جامۀ عمل خواهیم پوشاند‪ .‬اگر به خصلت طبیعت در‬ ‫کار و عمل دقت کنیم‪ ،‬متوجه خواهیم شد که حداقل نیرویش را به‬ ‫کار می گیرد‪ .‬سبزه به خودی خود می روید و رشد می کند؛ بی ان که‬ ‫تالش کند‪ .‬ماهی ها برای شنا کردن تالش نمی کنند‪ ،‬بلکه خود به‬ ‫خود شنا می کنند‪ .‬گل ها سعی در شکوفا شدن نمی کنند‪ ،‬پرندگان‬ ‫بدون زحمت پرواز می کنند و باالخره این طبیعت انسان است که‬ ‫ارزوهایش را جامۀ عمل بپوشاند‪ ،‬به سهولت و سادگی و بدون رنج و‬ ‫مرارت‪ .‬این قانون به ما می گوید که هرگاه رفتار و کردار ما از نیروی‬ ‫عشق برانگیخته شود به تالش کمتری احتیاج داریم؛ زیرا طبیعت‬ ‫با نیروی عشق به هم امیخته است‪ .‬زمانی که در جستجوی قدرت‬ ‫برمی ایید و خیال تسلط بر دیگران را دارید‪ ،‬نیروی خویش را هدر‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪19‬‬ ‫می دهید‪ .‬زمانی که انرژی ازاد است‪ ،‬می تواند تغییر مسیر دهد و در‬ ‫راه خلق انچه می خواهید به کارگرفته شود‪.‬‬ ‫بــرای این که چهارمین قانون معنوی کامیابی را به مرحلۀ عمل‬ ‫دراوریم می توانیم از عبارات تاکیدی زیر کمک بگیریم‪:‬‬ ‫سعی می کنم پذیرفتن را تجربه کنم‪ .‬از امروز مردم‪ ،‬موقعیت ها‪،‬‬ ‫شــرایط و وقایع را ان چنان که هســتند می پذیــرم‪ .‬همه چیز را‬ ‫همان گونه که در حال حاضر هست خواهم پذیرفت نه ان طور که‬ ‫ارزویش را دارم‪ .‬با پذیرش مســائل ان طور که هستند‪ ،‬مسئولیت‬ ‫موقعیت و هر انچه را مشــکل خویش تلقــی می کنم می پذیرم‪.‬‬ ‫می دانم که هر مشکلی فرصتی برای تغییر فراهم می سازد‪ .‬غلبه بر‬ ‫مشکالت به من فرصت خواهد داد از لحظه ای که در اختیارم هست‬ ‫در جهت منافع خویش و همگان بهره مند گردم‪.‬‬ ‫پنجمین قانون کامیابی قانون مقصود و ارزوســت‪ .‬این قانون بر‬ ‫اســاس این حقیقت استوار اســت که نیرو و اگاهی در همه جای‬ ‫طبیعت پراکنده اســت‪ .‬در حقیقت طبیعت مجموعه ای از نیرو و‬ ‫اگاهی اســت‪ .‬گل‪ ،‬رنگین کمان‪ ،‬درخت‪ ،‬برگ گیاه و بدن انســان‬ ‫هرگاه به اصل خود تجزیه شــوند‪ ،‬مجموعــه ای از نیرو و اگاهی‬ ‫هســتند‪ .‬دو عامل که ریشــه در اگاهی دارند و موجبات افزایش‬ ‫ظرفیت اگاهی ما را فراهم می ســازند عبارت انــد از‪ :‬توجه و اراده‪.‬‬ ‫دقت و توجه باعث قدرتمندی‪ ،‬و قصد و اراده موجب تغییر شــکل‬ ‫می شوند‪ .‬هر انچه را که در کانون توجه خویش قرار دهیم نیرومند‬ ‫می گــردد و بالعکس‪ ،‬هر چیزی که توجه خــود را از ان برگیریم‬ ‫ناپدید می شود‪ .‬برای رسیدن به مقاصد و ارزوهای خود می توانیم‬ ‫فهرستی از ان ها تهیه کنیم و هر جا برویم ان را با خود همراه داشته‬ ‫باشــیم‪ .‬هر شــب پیش از خوابیدن و هر صبح پس از بیدار شدن‬ ‫نگاهی به ان فهرست بیاندازیم‪ .‬سپس فهرست ارزوهای مان را رها‬ ‫کنیم و ان را به دست مهربان و بخشندۀ خلقت بسپاریم‪ .‬باور کنیم‬ ‫هــرگاه کارها ان طور که ما می خواهیم پیش نمی رود‪ ،‬حکمتی در‬ ‫کار اســت و عالم هستی طرح هایی به مراتب بزرگ تر از انچه خود‬ ‫به ان ها قانع بودیم برای مان در نظر گرفته اســت‪ .‬همواره به خود‬ ‫یاداوری نماییم که تحت هر شــرایطی به زمان حال توجه داشته‬ ‫باشــیم و اجازه ندهیم که مسائل جنبی ذهن و فکر ما را از درک‬ ‫زمان حاضر باز دارند‪ .‬زمان حال را همان گونه که هست بپذیریم و‬ ‫اینده را با پروراندن عمیق ترین نیات و ارزوهای مان بنا کنیم‪.‬‬ ‫ششــمین قانون معنوی موفقیت قانون انفصال و عدم وابستگی‬ ‫اســت‪ .‬مفهوم این قانون این اســت که برای دستیابی به انچه در‬ ‫جهان به دنبالش هستیم باید از وابستگی به ان چشم پوشی کنیم‪.‬‬ ‫این به معنی صرف نظر کردن از ارزوها نیست‪ .‬لزومی ندارد از مراد‬ ‫‪20‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫و مقصود خود دست برداریم‪ ،‬بلکه فقط باید دلبستگی و وابستگی‬ ‫به نتیجۀ ان را رها کنیم‪ .‬عدم وابستگی رفتاری بسیار قدرتمندانه‬ ‫اســت‪ .‬قانون انفصال و عدم وابستگی مغایرتی با قانون مقصود و‬ ‫ارزو ندارد‪ .‬ما قصد رفتن به ســمت معینی را داریم و همچنان‬ ‫اهداف مــان را دنبال می کنیم‪ .‬با عمل به قانون عدم وابســتگی‬ ‫قادر خواهیم بود جهت خود را تغییر دهیم‪ ،‬به ویژه در مواجهه با‬ ‫اهداف بزرگ تر‪ .‬برای به کار بستن قانون انفصال و عدم وابستگی‬ ‫می توانیــم از این عبارات تاکیدی کمک بگیریم‪ :‬از امروز با خود‬ ‫عهد می بندم مستقل عمل کنم‪ .‬اجازه می دهم خودم و هرانچه‬ ‫در اطرافم هست ازاد باشد‪ .‬دست از پافشاری بر می دارم‪ .‬راه حل ها‬ ‫را به مسائل تحمیل نمی کنم که خودبه خود منجر به بروز مسائل‬ ‫جدیدی می شود‪ .‬در هر موردی بدون توجه به نتیجۀ ان مشارکت‬ ‫می کنم‪.‬‬ ‫باید ببینیم منظور از خوشبختی چیست؟ خوشبختی چیزی‬ ‫جز برخورد هم زمان امادگی و فرصت نیســت‪ .‬هرگاه این دو با‬ ‫هوشیاری برخاسته از اشفتگی با یکدیگر در امیزند‪ ،‬منافعی برای‬ ‫شما و همۀ کسانی که با ان سروکار دارند به بار خواهند اورد‪ .‬این‬ ‫نسخۀ تمام عیار برای موفقیت است‪ .‬موفقیتی که بر قانون انفصال‬ ‫و عدم وابستگی مبتنی است‪.‬‬ ‫هفتمین قانــون معنوی کامیابی قانون دارما نــام دارد‪ .‬دارما‬ ‫واژه ای سانســکریت و به معنای داشتن هدف در زندگی است‪.‬‬ ‫قانون دارما می گوید که ما در قالب جسم خلق شده ایم تا هدفی را‬ ‫به انجام برسانیم‪ .‬منبع توانایی بالقوه در اصل همان ذات پروردگار‬ ‫است و خداوند انسان را برای انجام هدفی خلق کرده است‪ .‬طبق‬ ‫این قانون‪ ،‬ما از استعدادهای بی نظیر و روشی منحصر به فرد برای‬ ‫تجلی ان برخورداریم‪ .‬برای متجلی ســاختن این استعدادهای‬ ‫منحصربه فرد‪ ،‬احتیاجات منحصربه فــرد نیز وجود دارند‪ .‬هرگاه‬ ‫این احتیاجات با قریحه و استعدادهای ما تالقی نمایند‪ ،‬بارقه ای‬ ‫خواهد درخشید که سرچشمۀ همۀ رفاه و فراوانی هاست‪ .‬تجلی‬ ‫استعدادهای مان نیازهای ما را مرتفع خواهند ساخت‪ .‬برای استفاده‬ ‫از قانون دارما می توانیم فهرستی از استعدادها و توانایی های خود‬ ‫تهیه کنیم‪ .‬ان گاه فهرستی از انچه مایل به انجام ان هستیم اماده‬ ‫نماییم‪ .‬زمانی که استعدادهای مان را در جهت خدمت به بشریت‬ ‫به کار گیریم‪ ،‬در جستجوی فرصت ها بر می اییم تا رفاه و اسایش‬ ‫را برای خود و دیگران فراهم سازیم‪.‬‬ ‫هر روز از خود بپرسیم چگونه می توانم به دیگران خدمت کنم؟‬ ‫چه کمکی از دســتم ساخته است؟ پاسخ به این سواالت به من‬ ‫اجازه خواهد داد با عشق و عالقه به هم نوعان خویش خدمت کنم‪.‬‬ ‫نقش خطرناک پرورش‬ ‫گاو در گرمایش زمین‬ ‫ایا می دانید دلیل واقعی بارش های‬ ‫بی سابقه و سیل های بزرگ چیست؟‬ ‫ایا می دانید وقتی از گرمایش زمین‬ ‫صحبت می کنیم دقیق ًا یعنی چه؟‬ ‫این اگاهــی را تمام مردم جهان و‬ ‫ایران باید داشته باشند‪.‬‬ ‫خطر در کمین است‪.‬‬ ‫گرمایــش زمیــن چیســت و چــرا بــه‬ ‫وجود می اید؟‬ ‫اگر گلخانه دیده باشــید‪ ،‬سقفی شیشه ای‬ ‫دارد‪ .‬وقتــی نــور خورشــید وارد گلخانه‬ ‫می شــود به دلیل وجود شیشه نمی تواند‬ ‫برگردد و گرما در ان جا محبوس می شود‪.‬‬ ‫گلخانه گرم می ماند‪ .‬گرم شدن زمین هم‬ ‫به این شکل است‪ .‬چندین نوع گاز االینده‬ ‫و سمی وجود دارند که نقش همان شیشه‬ ‫را برای زمین بازی می کنند؛ این گازها در‬ ‫ج ِو زمین باقی می مانند‪ .‬وقتی خورشــید‬ ‫می تابد‪ ،‬گرمای ان وارد زمین می شــود و‬ ‫نمی توانــد برگردد؛ در نتیجه زمین گرم تر‬ ‫می شــود‪ .‬یخ هــای قطب اب می شــوند‬ ‫و دنیــا را اب فــرا خواهد گرفت‪ .‬ســطح‬ ‫اقیانوس ها باال می اید‪ .‬نظم فصل ها به هم‬ ‫می خورد‪ .‬اب های بیشتری بخار می شوند‬ ‫و بارش های سهمگین و سیل های عظیم‬ ‫جاری می گردد‪ .‬گونه های موجودات اسیب‬ ‫می بینند‪ .‬زمین های کشــاورزی اســیب‬ ‫می بیند‪ .‬بارش های سهمگین و سیالب های‬ ‫مرگ اور و اتش سوزی ها بیشتر می شود‪.‬‬ ‫بر اثر گرمایش زمین مرجان های قدیمی و‬ ‫گونه هایی از ابزیان مرده اند‪ .‬بر روی حلقۀ‬ ‫تنۀ درختان و گیاهان خشکی تاثیر منفی‬ ‫داشته است و پیامدهای اقتصادی مخربی‬ ‫هم برای بشــر دارد‪ .‬جهان از هزاران سال‬ ‫قبل تا به حال به این حد گرم نبوده است‪.‬‬ ‫اما گازهایی که سبب گلخانه ای شدن زمین‬ ‫و گرمایش می شوند کدامند؟‬ ‫گازهای االینده‬ ‫متان‪ ،‬دی اکسیدکربن‪ ،‬نیتروژن منواکسید‪،‬‬ ‫بخار اب‪ .‬اما نقش دامپروری در کجای این‬ ‫ماجراســت؟ چگونه می شود که این اتفاق‬ ‫می افتد؟‬ ‫نقطۀ ثقل این فاجعه از معدۀ گاو ها شروع‬ ‫می شــود‪ .‬گاز معدۀ گاو هــا مقادیر زیاد و‬ ‫باورنکردنی‪ ،‬گاز ســمی متان تولید می کند‪.‬‬ ‫متــان ‪ ۲۰‬برابــر خطرناک تر و ســمی تر از‬ ‫دی اکسیدکربن اســت و در ج ِو زمین باقی‬ ‫می مانــد‪ .‬متــان قابلیت انفجــار دارد و در‬ ‫گاوداری ها گزارش شده‪ ،‬طویله های گاو که‬ ‫چند روز در بســته بوده منفجر شده است‪.‬‬ ‫جمعیت گاو ها به صورت طبیعی و وحشی در‬ ‫طبیعت مشکلی ندارد‪ .‬ان ها بیشتر در افریقا‬ ‫زندگی می کنند‪ ،‬اما مقصر اصلی بشــر است‬ ‫که ساالنه در حدود یک میلیارد گاو پرورش‬ ‫می دهد‪ .‬نتیجۀ این گاوداری ها ‪ ۱۴۴‬میلیارد‬ ‫لیتر گاز خطرناک متان است و زمین گرم تر‬ ‫می شود‪ .‬خطرات دامپروری ها بسیار فراتر از‬ ‫این هاست‪ .‬برای تهیۀ خوراک دام ها بسیاری‬ ‫از جنگل ها نابود می شوند تا زمین کِشت برای‬ ‫خوراک دام ساخته شود‪ .‬برای تهیۀ هر کیلو‬ ‫گوشت رقم شاخدار ‪ ۱۵‬هزار لیتر اب صرف‬ ‫می شود‪ .‬میلیاردها انتی بیوتیک هم به دام ها‬ ‫می خورانند که در نتیجۀ ان تمام بدن ان ها‬ ‫الوده و بیماری زاست‪ .‬به این فاجعه‪ ،‬خودروها‬ ‫و کارخانه ها را هم اضافه کنید‪.‬‬ ‫واقع ًا به کجا می رویم؟‬ ‫نفس زمین گرفته اســت و حیات اینده در‬ ‫هاله ای از تردید به سر می برد‪.‬‬ ‫با حفاظت از محیط زیست و پیروی از رژیم‬ ‫گیاه خواری گرمایش زمین از بین می رود و‬ ‫زمین نجات پیدا می کند‪.‬‬ ‫منبع‪ :‬برگرفته از خبرنامه سازمان بهداشت جهانی سال‬ ‫‪2019‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪21‬‬ ‫مغز را برای مرحلۀ‬ ‫الفا برنامه ریزی کنید‬ ‫خوزه سیلوا ‪ :‬ما از کودکی می اموزیم که چگونه بیمار شویم‪.‬‬ ‫اساس کار خوزه سیلوا انتقال انرژی است که این کار‬ ‫را می توان هم بر بالین بیمــار و هم از راه دور انجام داد‪.‬‬ ‫او می گوید‪« :‬می توان از انــرژی روحی برای تغییر ماده‬ ‫اســتفاده کرد و مهم این است که هرگز نمی توان از این‬ ‫انرژی برای مقاصد منفی استفاده نمود؛ زیرا چنین کاری‬ ‫بر خالف قوانین حاکم بر طبیعت است‪».‬‬ ‫خوزه سیلوا در سال ‪ 1914‬میالدی در الرودی تگزاس به دنیا‬ ‫امد‪ .‬در چهار سالگی پدر خود را از دست داد‪ .‬پس از ازدواج مجدد‬ ‫مادرش‪ ،‬برای زندگی نزد مادر بزرگش رفت و ناچار شد از شش‬ ‫سالگی برای امرار معاش شروع به کار کند‪ .‬اولین شغل او واکس‬ ‫زدن کفش ها بود و بعد‪ ،‬نظافت چی و روزنامه فروش و رفتگر شد‪.‬‬ ‫در هفت سالگی روزی یک دالر درامد داشت‪ .‬ولی چون در کار‬ ‫خود لیاقت و کفایت بســیار نشان داد به زودی درامدش به دو‬ ‫دالر رسید‪ .‬او به خاطر وضع بد مالی خانواده اش به مدرسه نرفت‪.‬‬ ‫در دوازده سالگی رانندگی اموخت و به خرید و فروش پرداخت‪.‬‬ ‫در هفده ســالگی درامدش به حدی رسید که توانست اتومبیلی‬ ‫برای خود بخرد و ضمن کارکردن با ان از خواهرش خواســت تا‬ ‫درس هایی را که در مدرسه می خواند به او بیاموزد‪ .‬او ضمن کار‬ ‫کردن‪ ،‬به مطالعات خود ادامه داد و درحالی که فرصت نشستن‬ ‫پشت میز کالس درس را نداشت‪ ،‬یک دورۀ دروس الکترونیک را‬ ‫از طریق مکاتبه گذراند‪ .‬سپس وارد خدمت نظام وظیفه شد و در‬ ‫هنگام مصاحبۀ ورودی با روان شناس ارتش به رشتۀ روان شناسی‬ ‫عالقه مند گردید و در زمان خدمت نظام وظیفه‪ ،‬مطالعات خود را‬ ‫روی رشتۀ روان شناسی و هیپنوتیزم متمرکز نمود و پس از ان‪،‬‬ ‫ســال ها در این زمینه تحقیق کرد‪ .‬این مطالعات ‪ 22‬سال ادامه‬ ‫یافت و در پایان این مدت‪ ،‬هیپنوتیزم را کنار گذاشت و کارهای‬ ‫خود را روی فعالیت مغز متمرکز نمود‪ .‬مردم او را یک دانشمند‬ ‫مردمی می خواندند‪ ،‬زیرا هرگز تحصیالت کالسیک نداشت و به‬ ‫دانشگاه نرفت‪.‬‬ ‫خوزه ســیلوا سرانجام پس از سال ها‪ ،‬نتیجۀ مطالعات خود را‬ ‫تدوین نمود و به نام «روش معالجۀ سیلوا» به جهانیان ارائه کرد‪ .‬او‬ ‫کالس های متعدد تشکیل داد و به هزاران نفر روش درمان خود‬ ‫را اموخت‪ .‬این روش درمانی به تدریج جهان گیر شد و در سرتاسر‬ ‫دنیا طرفداران بسیاری پیدا کرد‪.‬‬ ‫خوزه سیلوا می گوید‪« :‬ارتعاشات مغزی با وضعیت روحی فرد‬ ‫تغییر می کند‪».‬‬ ‫امواج مغزیِ فردی که بیدار اســت‪ ،‬معموالً حدود ‪ 20‬سیکل‬ ‫در ثانیه است‪ .‬هر موجی که باالی ‪ 14‬نوسان در ثانیه باشد موج‬ ‫«بتا» نامیده می شود‪ .‬امواج بتا برای ارتباط با دنیای فیزیکی خارج‬ ‫هســتند و با این امواج از حواس معمولی استفاده می کنیم و از‬ ‫زمان و مکان‪ ،‬اگاهی می یابیم‪ .‬ارتعاشــات کندتر بین ‪ 7‬تا ‪14‬‬ ‫‪22‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫ســیکل در ثانیه‪ ،‬امواج الفا و امواج ‪ 4‬تا ‪ 7‬سیکل در ثانیه امواج‬ ‫«تتا» نامیده می شوند‪ .‬امواج الفا و تتا و دلتا برای ارتباط با دنیای‬ ‫مادی و فیزیکی نیستند و هنگامی از انان استفاده می کنیم که‬ ‫اگاه از زمان و مکان نیســتیم‪ .‬از این امــواج برای دیدن رویا و‬ ‫ارتباط روحی و شــهود استفاده می شود که با اگاهی درونی ما‬ ‫مرتبط است‪.‬‬ ‫پایین تریــن تواتر که در خواب به ان بر می خوریم‪ ،‬امواج دلتا‬ ‫است‪ .‬وقتی که مغز در جنین‪ ،‬تکامل پیدا می کند در ابتدای تولد‪،‬‬ ‫فقط امواج دلتا وجود دارند‪ .‬با رشــد کودک و با استفاده از مغز‬ ‫تدریجاً امواج با فرکانس بیشتر پیدا می شوند؛ به طوری که بیشتر‬ ‫امواج مغزی از ‪ 3‬تا ‪ 6‬ســالگی را امواج تتا تشکیل می دهند‪ .‬از‬ ‫حدود یک و نیم سالگی امواج الفا نیز کم و بیش پیدا می شوند‪ ،‬که‬ ‫با تکامل این امواج‪ ،‬قدرت فراگیری مغز بیشتر می شود و نیم کرۀ‬ ‫راســت مغز بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد‪ .‬امواج الفا در ‪ 6‬و‬ ‫‪ 7‬ســالگی بیشترین امواج مغز هســتند و اگر در همین سنین‬ ‫بــه کودک بیاموزیم که از هر دو نیم کــرۀ مغز برای فکر کردن‬ ‫استفاده کند‪ ،‬این قدرت برای تمامی عمر نزد او باقی خواهد ماند‪.‬‬ ‫ولی معموالً کودک چنین شانسی ندارد و استفادۀ او از نیم کرۀ‬ ‫راست به تدریج کم می شود‪ ،‬به نحوی که ‪ 90‬درصد انسان ها در‬ ‫سنین بلوغ و پس از ان فقط از نیم کرۀ چپ مغز برای فکر کردن‬ ‫استفاده می کنند‪ .‬در حالت ارامش‪ ،‬فرکانس امواج مغز ما بیشتر‬ ‫شامل الفا یعنی ‪ 7‬تا ‪ 14‬سیکل در ثانیه است‪.‬‬ ‫در این حالت هــر دو نیم کرۀ مغز فعالیت دارند و دارای بهرۀ‬ ‫هوشی باالتری هستیم و مشــکالت را راحت تر می توانیم حل‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫خوزه ســیلوا ثابت کرده است که با به کارگیری روش او‪ ،‬مغز‬ ‫وارد مرحلۀ الفا می شود و سمت راست مغز‪ ،‬که شهودی و غریزی‬ ‫و خالق است‪ ،‬به کار می افتد‪ .‬او که یک مسیحی مومن و معتقد‬ ‫است‪ ،‬در طی مطالعات خود به این نتیجه رسیده است که قدرت‬ ‫خارج کردن هیاهوی مســائل دنیای خارج و پرداختن به درون‬ ‫همان است که عیسی (ع) گفت که «بهشت در درون ماست‪».‬‬ ‫خوزه ســیلوا به این نتیجه رسیده اســت که جهان هستی‬ ‫به وسیلۀ یک نیروی متفکر و اگاه ساخته شده و به همین دلیل‬ ‫کســانی که در دانش متافیزیک کار می کنند‪ ،‬در می یابند که‬ ‫روز به روز فاصلۀ بین علم و مذهب کوتاه تر می شود‪ .‬او معتقد است‬ ‫که قدرت عیسی مسیح (ع) در استفاده از نوعی انرژی بوده است‬ ‫که با ان می توانسته دردها و بیماری ها را از بین ببرد‪.‬‬ ‫اساس کار خوزه ســیلوا نیز انتقال انرژی است که این کار را‬ ‫می توان هم بر بالین بیمار و هم از راه دور انجام داد‪ .‬او می گوید‪:‬‬ ‫«می توان از انرژی روحی برای تغییر ماده استفاده کرد و مهم این‬ ‫است که هرگز نمی توان از این انرژی برای مقاصد منفی استفاده‬ ‫نمود‪ ،‬زیرا چنین کاری برخالف قوانین حاکم بر طبیعت است‪».‬‬ ‫درمان‪ ،‬طبق روش خوزه سیلوا بر دو نوع است‪ :‬اول درمان بر روی‬ ‫خود و دوم درمان بر روی دیگران‪ .‬درمان بر روی دیگران نیز شامل‬ ‫دو نوع درمان از نزدیک و درمان از راه دور است‪.‬‬ ‫اول‪ -‬درمان بر روی خود‪:‬‬ ‫خوزه سیلوا می گوید‪« :‬ما از کودکی می اموزیم که چگونه بیمار‬ ‫شویم‪ ،‬یعنی مغز ما را برای این کار برنامه ریزی می کنند‪ .‬مث ً‬ ‫ال این‬ ‫جمله که‪ :‬اگر پاهایت را خیس کنی سرما می خوری‪ ،‬یک برنامه ریزی‬ ‫است‪ .‬یا مث ً‬ ‫ال وقتی که می بینیم دیگران بیمار شده اند و بیماری شان‬ ‫را در خودمان به تصویر می کشــیم‪ .‬نگرانی هم نوعی برنامه ریزی‬ ‫اســت‪ .‬باید بدانیم که برنامه ریزی های منفی نتایج ناخوشــایندی‬ ‫دارند‪ ،‬در حالی که برنامه ریزی های مثبت می توانند سازنده باشند‪.‬‬ ‫اگر می خواهید به نتایج مثبتی برسید‪ ،‬کارهایی را که می گویم به‬ ‫مدت چهل روز دنبال کنید‪:‬‬ ‫وقت بیداری صبح خــود را طوری برنامه ریزی کنید که پس از‬ ‫شســتن دست و رو و اجرای دســتوراتی که می گویم‪ ،‬وقت کافی‬ ‫برای خوردن صبحانه و رفتن به سر کار خود داشته باشید‪ .‬شروع‬ ‫کار به این ترتیب اســت که چشــم های خود را ببندید و سر را در‬ ‫زاویه حدود بیســت درجه با افق قرار دهید‪ .‬سپس به اهستگی از‬ ‫صد تا یک بشــمارید‪ .‬به طوری که فاصلۀ بین هر دو شماره حدود‬ ‫یک ثانیه باشد‪ .‬به شمارۀ یک که رسیدید تصویر خود را که جوان و‬ ‫شاداب و سالم و جذاب است در فکر مجسم کنید و به خود بگویید‪:‬‬ ‫«من همیشه مغز و بدنی ســالم خواهم داشت‪ .‬حاال از یک تا پنج‬ ‫می شمارم‪ .‬وقتی که به شمارۀ پنج رسیدم چشم هایم را باز می کنم‬ ‫و در ســامتی کامل خواهم بود‪ ».‬وقتی که شمارش از یک تا پنج‬ ‫را شروع کردید‪ ،‬به شمارۀ دو که رسیدید چشم های تان را باز کنید‬ ‫و در سالمتی کامل خواهید بود‪ ».‬وقتی که به شمارۀ پنج رسیدید‪،‬‬ ‫چشم های تان را باز کنید و بگویید‪« :‬من کام ً‬ ‫ال بیدارم‪ .‬احساس کامل‬ ‫بودن و سالم بودن می کنم‪ ».‬این کار برای چهل روز انجام می شود‪.‬‬ ‫ده روز اول از ‪ 100‬تا ‪ 1‬بشــمارید‪ .‬ده روز دوم از ‪ 50‬تا ‪ ،1‬و ده روز‬ ‫ســوم از ‪ 25‬تا ‪ ،1‬و ده روز اخر از ‪ 10‬تا ‪ ،1‬شمارش کنید‪ .‬پس از‬ ‫چهل روز همین روش را فقط با شمارش از ‪ 15‬تا ‪ 1‬ادامه دهید‪».‬‬ ‫با انجام دســتورات خوزه ســیلوا در این چهل روز‪ ،‬مغز عادت‬ ‫می کند که در فرکانس الفا عمل کند و شخص بهبود دل خواه را به‬ ‫دست خواهد اورد‪ .‬البته مسئله همیشه به این سادگی نیست و در‬ ‫این مســیر به تمرکز احتیاج داریم‪ .‬برای از بین بردن یک بیماری‬ ‫خاص باید تصور خالق داشته باشیم‪ .‬مث ً‬ ‫ال برای از بین بردن سنگ‬ ‫کیســۀ صفرا می توانیم تجسم کنیم که سنگ ها را در دست خود‬ ‫گرفته و خرد می کنیم تا به راحتی از کیسه دفع شود‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪23‬‬ ‫پرتوجو کسی است که از دستورات معلم معنوی در کالم و روح‬ ‫ان پیروی می کند و به تبلیــغ اموزه های او می پردازد تا روح های‬ ‫کمتر تکامل یافته تا پایان عمر در مسیر رشد قرار گیرند‪.‬‬ ‫یک شاگرد واقعی تنها به ذات الهی معلم معنوی می پردازد و تمام‬ ‫حرکات او به عنوان انسان دغدغۀ شاگرد نیست و این امر درگیری‬ ‫او محسوب نمی شود‪ .‬برای او‪ ،‬معلم‪ ،‬معلم است حتی اگر به طرزی‬ ‫غیرمتعارف عمل کند‪ .‬همیشه به یاد داشته باشید که ماهیت الهی‬ ‫یک معصوم نیازی به دفاع ندارد‪ .‬او را قضاوت نکنید‪ .‬ماهیت الهی او‬ ‫سعادت ابدی‬ ‫(مقام شاگردی)‬ ‫نویسنده‪ :‬سوامی شیواناندا ‪ /‬برگردان‪:‬گروه ترجمه‬ ‫‪24‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫را با معیار نابلدانۀ جاهلیت خود نسنجید‪ .‬به همین منوال دلیلی هم‬ ‫نیست که تمام اعمال یک معلم معنوی را نقد کنید‪.‬‬ ‫شــاگرد واقعی چشم انداز را وسعت می بخشد‪ .‬این اتش روحانی‬ ‫را روشــن می کند‪ .‬دانشــکده های خفته را بیدار می کند‪ .‬در سفر‬ ‫شخصی و در طول مسیر معنوی این وسعت نظر بیشترین ضرورت‬ ‫را دارد‪ .‬استاد و شاگرد یکی می شوند‪ .‬معلم معنوی پرتوجو را برکت‪،‬‬ ‫راهنمایی و الهام می بخشد‪ .‬او قدرت معنوی خود را به کمال منتقل‬ ‫می کند و پرتوجو را را دگرگون و روحانی می کند‪.‬‬ ‫چــه پرتوجویی بــرای نزدیک شــدن به معلم معنــوی واجد‬ ‫شرایط است؟‬ ‫برای نزدیک شــدن به یک معلم معنوی‪ ،‬باید واجد شرایط ان‬ ‫بود‪ .‬درک صحیح‪ ،‬عدم دلبستگی به اشیاء دنیوی‪ ،‬ارامش ذهنی‪،‬‬ ‫خویشتن داری حواس‪ ،‬عدم وجود احساسات محکم‪ ،‬ایمان به مسیر‬ ‫و ارادت به خداوند وسایل الزم است که با استفاده از ان فرد شایسته‬ ‫است تا به معلم معنوی نزدیک شود‪.‬‬ ‫معلم دستورات معنوی را فقط برای کسی ارزو می کند که ان ها‬ ‫را برای رهایی می خواهد و به درستی از دستورات اطاعت می کند؛‬ ‫کسی که احساسات و تمایالت خود را زیر پا گذاشته است و دارای‬ ‫ذهنی ارام اســت‪ .‬او دارای فضایلی مانند رحمت‪ ،‬عشق کیهانی و‬ ‫صبر‪ ،‬فروتنی‪ ،‬اســتقامت‪ ،‬تحمل و غیره است‪ .‬رمز و رازهای الهی‬ ‫تنها زمانی الهام می شود که ذهن پرتوجو امادۀ ان است‪ .‬باید توجه‬ ‫را متمرکز دفع خودخواهی و منیت کرد‪ .‬فردیت معنایی در مسیر‬ ‫معنوی ندارد‪.‬‬ ‫کاپیتان یک کشتی همیشه هوشیار است‪ .‬یک ماهیگیر همیشه‬ ‫هوشیار است‪ .‬جراح در عرصۀ عمل همیشه هوشیار است‪ .‬با توجه‬ ‫به این‪ ،‬یک شــاگرد باید همیشه تشنۀ یادگیری و در خدمت خود‬ ‫هوشیار باشد‪.‬‬ ‫باید مراقب فرصت ها بود‪ .‬منتظر دعوت نشوید‪ .‬خود را برای فیض‬ ‫از برکات مسیر اماده کنید و همواره داوطلب باشید‪.‬‬ ‫خدمت به پیشوای خود و راه او را با فروتنی‪ ،‬با میل‪ ،‬بدون قید و‬ ‫شرط و محدودیت‪ ،‬ناگسستنی و لبریز از عشق کنید‪ .‬هرچه انرژی‬ ‫خود را برای خدمت به این مسیر صرف کنید‪ ،‬انرژی الهی بیشتر به‬ ‫درون شما خواهد رسید‪.‬‬ ‫او که به پیشــوای معنوی و ارمان های الهی خدمت می کند‪ ،‬به‬ ‫تمــام دنیا خدمت می کند‪ .‬چرا که راه ان ها از اهداف خودخواهانه‬ ‫به دور است‪ .‬در هنگام انجام خدمت مدام انگیزه های درونی خود را‬ ‫بررسی کنید‪ .‬خدمات باید بدون انتظار از نام‪ ،‬شهرت‪ ،‬قدرت‪ ،‬ثروت‬ ‫و غیره و خالصانه انجام شود‪.‬‬ ‫اطاعت از معلم معنوی مهم تر از تکریم او است‪ .‬اطاعت فضیلت‬ ‫گرانبهایی اســت؛ زیرا اگر سعی کنید فضیلت اطاعت را در مسیر‬ ‫خود تحقق بخشید‪ ،‬ارام ارام ریشه می گیرید‪.‬‬ ‫فقط شاگردی که از مسیر الهی تبعیت می کند می تواند فرمان‬ ‫و تسلط بر نفس خود داشته باشد‪ .‬اطاعت باید بسیار عملی‪ ،‬کام ً‬ ‫ال‬ ‫دلپذیر و با پشــتکار و فعال باشد‪ .‬پیرو واقعی نه تعلل می کند و نه‬ ‫سوال پیچ می کند‪ .‬یک شــاگرد دورو از ترس اطاعت می کند‪ ،‬ولی‬ ‫شاگرد واقعی به خاطر عشق و با خلوص پیروی می کند‪.‬‬ ‫بیاموزید که چگونه اطاعت کنید‪ ،‬ســپس به تنهایی می توانید‬ ‫فرمان دهید‪ .‬یاد بگیرید که چگونه شاگرد باشید؛ سپس به تنهایی‬ ‫می توانید یک معلم شوید‪.‬‬ ‫از این تصور هذیان گونه دست بردارید که تسلیم شدن‪ ،‬اطاعت‬ ‫و انجام دستورالعمل های پیشوایان از ذهنیت برده داری می اید‪ .‬فرد‬ ‫نادان فکر می کند که این تبعیت شان او را پایین می اورد و مخالف‬ ‫ازادی اوســت‪ .‬این اشتباه بزرگی اســت‪ .‬اگر با دقت تامل کنید‪،‬‬ ‫خواهید دید که در حقیقــت‪ ،‬این نوع ازادی فردی یک برده داری‬ ‫کام ً‬ ‫ال فرومایه برای نفس و منیت شماســت‪ .‬کســی که بر ذهن و‬ ‫نفس پیروز می شود‪ ،‬انسانی به واقع ازاد است‪ .‬او قهرمان است‪ .‬برای‬ ‫دستیابی به این پیروزی است که انسان تسلیم شخصیت معنوی‬ ‫باالتر و معلمین معنوی می شود‪ .‬او با این تسلیم‪ ،‬نفس پایین خود را‬ ‫باال کشیده و پیروز می کند و سعادت اگاهی بی حد را درک می کند‪.‬‬ ‫مسیر معنوی مانند نوشتن پایان نامه برای مدرک کارشناسی ارشد‬ ‫هنر نیســت‪ .‬در کلیت کام ً‬ ‫ال متفاوت است‪ .‬کمک یک معلم در هر‬ ‫لحظه ضروری است‪ .‬داوطلبان جوان در این روزها خودکفا‪ ،‬متکبر‬ ‫و خودپسند می شوند‪ .‬ان ها به انجام سفارشات یک معلم اهمیتی‬ ‫نمی دهند‪ .‬مایل نیستند که یک پیشوای مسیر داشته باشند‪ .‬ان ها‬ ‫از همان ابتدا اســتقالل می خواهند‪ .‬فکر می کنند وقتی که حتی‬ ‫الفبای معنویت یا حقیقت را نمی شناسند‪ ،‬در وضعیت هوشیاری‬ ‫قرار دارند‪ .‬ان ها در تعریف ازادی مفاهیم را اشتباه می گیرند و این‬ ‫یک اشتباه جدی و تاسف اور است‪ ،‬به همین دلیل رشد نمی کنند‪.‬‬ ‫ان ها به شــکلی خوش خیاالنه و بدون شــانس‪ ،‬بدون هیچ هدفی‬ ‫سرگردان می شوند‬ ‫اگر می خواهید از شیر اب بنوشید‪ ،‬باید خود را خم کنید‪ .‬با وجود‬ ‫این‪ ،‬اگر می خواهید شــهد معنوی جاودانگی را‪ ،‬که از لبان مقدس‬ ‫معلم سرچشمه می گیرد‪ ،‬بنوشید باید تجسم فروتنی و خونسردی‬ ‫باشــید‪ .‬باید ذهنیت خود را گاه بازســازی کنید‪ .‬اگر می خواهید‬ ‫یوگای حقیقی تمرین کنید‪ ،‬باید روی پای معنویت بنشینید و خود‬ ‫را تسلیم مسیر روحانی کنید‪.‬‬ ‫نفس فردی‪ ،‬عقاید از پیش تصور شــده‪ ،‬ذهنیات پیش داورانه‪،‬‬ ‫ایده های حیوانی‪ ،‬تعصبات و منافع خودخواهانه باید کنار گذاشته‬ ‫شــود‪ .‬همۀ این ها در راه انجام تعالیم و دستورالعمل های پیشوای‬ ‫روحانی است‪.‬‬ ‫اسرار و عقده های قلب خود را در مسیر بگشایید‪ .‬هرچه این کار‬ ‫را انجام دهید‪ ،‬اگاهی بیشتر می شود و این به معنای پیوستن نیرو‬ ‫به شما در مبارزه با گناه و وسوسه است‪.‬‬ ‫مشتاق به کسب فضیلت‪ ،‬پیش از این که فضل استاد را بخواهد‪،‬‬ ‫باید شایســتۀ ان باشــد‪ .‬تامین فیض الهی تنها در حالتی صورت‬ ‫می گیرد که عطش واقعی در فرد مشــتاق وجود داشــته باشد و‬ ‫هنگامی که برای دریافت ان درخور است‪.‬‬ ‫لطف الهی بر کســانی فرود می اید که نسبت به پیشوایان کام ً‬ ‫ال‬ ‫فروتن و وفادار هســتند‪ .‬ایمان همان اعتماد به نفس و اعتماد به‬ ‫مسیر و لطف الهی اســت‪ .‬ایمان‪ ،‬اعتقاد محکم به حقیقت است‪.‬‬ ‫شــاگردی که به مسیر ایمان داشته باشد‪ ،‬استدالل نمی کند‪ ،‬فکر‬ ‫نادرســت نمی کند‪ ،‬بهانه جویی و توجیه و اعتراض نمی کند‪ .‬او به‬ ‫سادگی اطاعت می کند‪ ،‬اطاعت می کند و اطاعت می کند‪.‬‬ ‫اگر یک مشتاق با قاطعیت به مسیر بچسبد‪ ،‬این نیز از لطف الهی‬ ‫است‪ .‬اگر او در هنگام حملۀ وسوسه ها مقاومت کند‪ ،‬این نیز لطف‬ ‫الهی اســت‪ .‬اگر مردم به او عشق و احترام می ورزند‪ ،‬این هم لطف‬ ‫الهی است‪ .‬اگر او به خواســته های جسمی و بدنی نیز برسد‪ ،‬این‬ ‫هم لطف الهی اســت‪ .‬اگر او هنگام ناامیدی و یاس دلگرمی و نیرو‬ ‫به دست اورد‪ ،‬این لطف الهی است‪ .‬اگر او بیش از حد خوداگاهی‬ ‫به دســت اورد و ارام گیرد‪ ،‬این لطف الهی است‪ .‬در هر مرحله این‬ ‫لطف را مغتنم بدانید‪ ،‬احســاس کنید و نسبت به مسیر صادق و‬ ‫خالص باشید‪.‬‬ ‫معلم معنوی از طریق مثال های شخصی خود اموزش می دهد‪.‬‬ ‫رفتار روزمرۀ یک پیشوا در زندگی برای شاگردی که ناظر است یک‬ ‫نوع اموزش است‪ .‬زندگی پیشوا یک موعظۀ زنده برای شاگرد صادق‬ ‫اســت‪ .‬با تماس مداوم و توجه بسیار به سیرۀ او‪ ،‬شاگرد فضایل را‬ ‫دریافته و رعایت می کند و به تدریج قالب ریزی می شود‪.‬‬ ‫پیشــوایان روحانی همواره به تنهایی نیازهای معنوی شاگردان‬ ‫خود را می دانسته اند‪ .‬مطابق خلق وخو و تحول شاگرد به او توصیه‬ ‫و اندرز داده اند‪ .‬طالب می تواند متناسب با درجۀ ایمان خود از معلم‬ ‫خود فیض ببرد‪ .‬اگر فرد هیچ توجهی نکند‪ ،‬اگر خودکفا و بی توجه‬ ‫باشد‪ ،‬اگر در قلب خود را ببندد‪ ،‬فایده ای ندارد‪.‬‬ ‫معلم معنوی در مسیر الهی حتی ممکن است گاه شاگرد خود را‬ ‫وسوسه کند‪ ،‬اما پرتوجو باید با ایمان کافی به مسیر بر این هوس ها‬ ‫غلبه کند‪ .‬استاد به طرق مختلف پرتوجویان را ازمایش می کند‪ .‬در‬ ‫این مسیر برخی پرتوجویان او را نادرست می دانند و ایمان خود را‬ ‫نسبت به او از دست می دهند‪ .‬از این رو که ان ها اماده نیستند‪.‬‬ ‫بهترین شــاگرد مانند سوخت هواپیما اســت‪ .‬او حتی از فاصلۀ‬ ‫بسیار دور‪ ،‬فورا ً نسبت به هر جرقه ای از جانب استاد واکنش نشان‬ ‫خواهد داد‪.‬‬ ‫شاگرد دوم مانند کافور است‪ .‬لمس‪ ،‬روح درونی او را بیدار می کند‬ ‫و اتش معنویت را در او روشن می کند‪.‬‬ ‫شاگرد سوم مانند زغال سنگ است‪ .‬استاد مجبور است سختی‬ ‫بسیار بکشد تا روح او بیدار شود‪.‬‬ ‫و شــاگرد اخر مانند ساقۀ درخت چنار است‪ .‬هیچ تالشی برای‬ ‫او فایده نخواهد داشــت‪ .‬هرچه معلم انجام دهد او همچنان سرد و‬ ‫بی اثر باقی می ماند‪.‬‬ ‫چیزی که اهمیت دارد اشــتیاق پرتوجــو و میل به کمال او در‬ ‫مسیر معنوی است‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪25‬‬ ‫حواس مان به سن‬ ‫و سال مان باشد‬ ‫منبع‪ :‬سایت روزنامۀ نیوزویک‬ ‫جورج واســپتر‪ ،‬مکانیک معروف انگلیسی که ‪ 30‬سال است در‬ ‫زمینۀ تعمیر انواع ماشین ها فعالیت می کند‪ ،‬می گوید‪« :‬هر ماشینی‬ ‫به مرور زمان دچار فرســودگی می شود؛ برای همین است که قبل‬ ‫از ان که اسیب ببیند‪ ،‬باید به ان رسیدگی کرد؛ درست مانند بدن‬ ‫انســان‪ .‬بدن ما نیز هر چقدر که ســالم بخوریم‪ ،‬ورزش کنیم و ‪...‬‬ ‫فرسوده می شود‪ ،‬اما سرعت فرسودگی ان متفاوت است‪.‬‬ ‫در اغاز سال جدید بد نیست به اخرین یافته های دانشمندان در‬ ‫خصوص فرسودگی بدن در سنین مختلف بپردازیم‪:‬‬ ‫* ‪ 27‬ســالگی‪ :‬تودۀ عضالنی به تدریج کاهش پیدا می کند‪ ،‬پس‬ ‫از این ســن‪ ،‬هر ‪ 10‬سال‪2 ،‬حدود کیلوگرم عضله از دست می رود‪.‬‬ ‫مصرف ‪ 20‬گرم پروتئین پس از کار و ورزش با وزنه توصیه می شود‪.‬‬ ‫* ‪ 35‬ســالگی‪ :‬خط هایــی دور چشــم ظاهــر می شــود‪ ،‬به‬ ‫علت خندیدن یا جمع کردن چشــم‪ ،‬کالژن پوســت شــروع به‬ ‫شکستن می کند‪.‬‬ ‫* ‪ 43‬ســالگی‪ :‬وضوح کلمات نوشته شــده کاهش می یابد‪ .‬اگر‬ ‫باالی ‪ 40‬سال سن دارید و برای خواندن هر صفحه ای که به فاصلۀ‬ ‫طول دست ها قرار داده اید‪ ،‬مجبورید چشم خود را جمع کنید‪ ،‬دچار‬ ‫«پرسبوپیا» شده اید‪ .‬این حالت بر اثر از بین رفتن حالت کششی در‬ ‫عدسی چشم رخ می دهد‪ .‬استفاده از عینک افتابی که ‪ 99‬تا ‪100‬‬ ‫‪26‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫درصد قابلیت پیشــگیری از وارد شدن اشعه های ‪ UVA‬و ‪ UVB‬به‬ ‫چشــم را دارد و قدرت جذب ‪ UV‬ان تا حد ‪ 400‬نانومتر است‪ ،‬از‬ ‫اسیب دیدگی چشم پیشگیری می کند‪.‬‬ ‫* ‪ 45‬ســالگی‪ :‬در این ســن لکه های قهوه ای در پوست ظاهر‬ ‫می شــود‪ .‬به پشت دســت های خود نگاه کنید‪ ،‬دستی که هنگام‬ ‫رانندگی بیشــتر در معرض نور خورشید قرار دارد لکه های سفید‬ ‫یا قهوه ای بیشــتری دارد‪ .‬این نشــانۀ اســیب دیدگی سلول های‬ ‫تولیدکنندۀ رنگ دانه است‪ .‬هر روز صبح به تمامی قسمت های بدن‬ ‫که در معرض نور خورشید قرار می گیرد‪ ،‬کرم ضدافتاب بمالید تا‬ ‫دچار سرطان پوست نشوید‪.‬‬ ‫* ‪ ۵۰‬تا ‪ ۶۰‬سالگی‪ :‬ظاهر افراد در این دورۀ سنی‪ ،‬تغییرات زیادی‬ ‫می کنــد‪ .‬این تغییرات نه فقط به دلیل ژن های ما‪ ،‬بلکه ناشــی از‬ ‫سبک زندگی ما شامل عادت های قدیمی‪ ،‬فعالیت های فیزیکی و ‪...‬‬ ‫هم هستند‪ .‬بیشتر افراد در این دوره تغییراتی را به این شکل تجربه‬ ‫می کنند‪ :‬ســلول های مغزی و دیگر سلول های بدن دچار صدمات‬ ‫دائمی می شــوند‪ ،‬مشــکالت معده افزایش پیدا می کند‪ ،‬حافظه‬ ‫تضعیف می شود‪.‬‬ ‫* ‪ 65‬سالگی‪ :‬درد مفصل ها اغاز می شود‪ .‬اگر پس از ورزش دچار‬ ‫دست درد‪ ،‬زانو درد یا لگن درد می شوید‪ ،‬به استئوارتریت یا التهاب‬ ‫مفصل مبتال شــده اید‪ .‬برای پیشــگیری ورزش را ادامه دهید‪ .‬افراد‬ ‫چاق نســبت به دیگران ‪ 3‬برابر بیشتر در معرض استئوارتریت زانو‬ ‫قرار دارند‪.‬‬ ‫* ‪ 69‬ســالگی‪ :‬کاهش شنوایی‪ ،‬در این ســن افرادی که مشکل‬ ‫شــنوایی دارند‪ ،‬تصور می کنند دیگران واضح حرف نمی زنند‪ .‬به این‬ ‫افراد توصیه می شود‪ ،‬هنگام استفاده از هدفون‪ ،‬صدای ان را کم کنند‪.‬‬ ‫* ‪ ۷۵‬ســالگی‪ :‬تعداد پرزهای چشایی کاهش می یابد و به حدود‬ ‫یک سوم دوران جوانی می رسد‪ .‬تعداد باقیماندۀ پرزها به خوبی مزه ها‬ ‫را منتقل نمی کنند و فرد ســالمند به خوبی نمی تواند مزۀ شیرین‪،‬‬ ‫ترش‪ ،‬تلخ و به خصوص مزۀ شــور را از هم تشخیص دهد‪ .‬به همین‬ ‫دلیل میزان بیشــتری نمک یا شــکر به غذای خود می افزاید و این‬ ‫مسئله خطر ابتال به فشارخون باال یا دیابت را افزایش می دهد‪ .‬توصیه‬ ‫می شود به حس چشایی اشپز اعتماد کنند‪.‬‬ ‫* بعد ار ‪ ۷۵‬سالگی‪ :‬افراد باالی ‪ ۷۵‬سال مسن محسوب می شوند؛‬ ‫اگر چه بعضی از ان ها ممکن اســت هم جوان تر به نظر برسند و هم‬ ‫خودشــان احساس خوبی داشته باشند‪ .‬اما روند افزایش سن در این‬ ‫دوره سرعت بیشتری پیدا می کند‪ .‬تغییرات این دوره‪ ،‬عبارت اند از‪:‬‬ ‫کاهش تودۀ عضالنی‪ :‬افراد سریع تر خسته می شوند و نمی توانند‬ ‫کارهایی که قب ً‬ ‫ال انجام می دادند را انجام دهند‪.‬‬ ‫کاهش حجم چربی بدن‪.‬‬ ‫کاهش ســرعت فرایند بازســازی‪ :‬التیام صدمات پوستی بیشتر‬ ‫طول می کشد‪.‬‬ ‫کاهش سرعت تمامی عملکردهای بدن (تنفس‪ ،‬گوارش و غیره)‪.‬‬ ‫تضعیف حافظۀ کوتــاه مدت‪ :‬فرد چیزهایی که مدت ها پیش رخ‬ ‫داده اند را به خوبی به یاد می اورد‪ ،‬اما به سختی می تواند چیزهایی که‬ ‫چند ساعت یا چند روز قبل اتفاق افتاده اند را به خاطر بیاورد‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬در این دوره‪ ،‬افراد باید تالش زیادی برای حفظ سالمتی خود‬ ‫بکنند ؛ از جمله‪ :‬کار کشیدن از مغز و بدن خود به میزان کافی‪ .‬به طور‬ ‫منظم به پزشک مراجعه کنند و احتماالً مقادیری داروهای ضروری‬ ‫مصرف کنند‪.‬‬ ‫مــا نمی توانیم جلوی تغییرات بدنی خود را بگیریم‪ ،‬اما می توانیم‬ ‫سرعت ان ها را کاهش دهیم‪ .‬امروز افراد مسنی هستند که می توانند‬ ‫در سن ‪ ۷۵‬سالگی اساناهای پیشرفتۀ یوگا را به خوبی انجام دهند‪ .‬یا‬ ‫در سن ‪ ۸۰‬سالگی راحت بدوند و چیزهای جدیدی یاد بگیرند‪ .‬تنها‬ ‫کاری که از ما برمی اید این اســت که به خوبی از بدن خود مراقبت‬ ‫کنیم‪ ،‬تحرک بدنی داشته باشیم و ذهن مان را به سمت افکار مثبت‬ ‫ســوق دهیم تا جوانی و زیبایی و ســامتی خود را مدت بیشتری‬ ‫حفظ نماییم‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪27‬‬ ‫یوگا همراه با ابزار‬ ‫حرکت جنگجوی خوابیده‬ ‫‪۱‬‬ ‫برگرفته از کتاب یوگا‪ ،‬راهی به سوی سالمتی کامل اثر بی‪ .‬کی‪.‬اس ایینگر‬ ‫برگردان‪ :‬عاطفه شریفان‬ ‫این اسانا نسخه ای با فعالیت کمتر از نوع کالسیک ان است‪ .‬این وضعیت را در‬ ‫ابتدای جلسۀ یوگا تمرین کنید؛ زیرا بی قراری و اضطراب ذهنی را ارام می کند‬ ‫و باعث ایجاد روحیۀ مناسب برای تمرین شما می شود‪ .‬این حرکت باعث کاهش‬ ‫خستگی و تحریک کل بدن می شود‪ .‬گسترش و باز شدن قفسۀ سینه در این اسانا‬ ‫برای قلب بسیار مفید است‪.‬‬ ‫ابزار مورد نیاز‪ :‬یک بالش بزرگ و پتوی‬ ‫رول شــده‪ .‬این بالش به افراد دارای کمر‬ ‫خشــک کمک می کند تا به راحتی تمرین‬ ‫کنند‪ .‬همچنین به جلوگیری از بلند شدن‬ ‫زانو از کف زمین کمک می کند و به حفظ‬ ‫‪-1‬زانو بزنید و بالش را در پشت خود‬ ‫قرار دهید طوری که پایین ان با باسن‬ ‫شما مماس شود‪ .‬یک پتوی رول شده‬ ‫را روی انتهای ان قرار دهید‪ .‬اطمینان‬ ‫حاصل کنید که قسمت های داخلی‬ ‫پاها باسن شما را لمس می کند‪ .‬پشت‬ ‫خود را صاف نگه دارید‪ .‬انگشتان خود‬ ‫را روی زمین در کنار انگشــتان پای‬ ‫خود قرار دهید‪.‬‬ ‫شانه ها‬ ‫را در یک‬ ‫راستا نگه دارید‬ ‫‪28‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫وضعیت باالامدۀ ســینه و کشش تنه هم‬ ‫کمک می نماید‪ .‬پتوی تاشدۀ زیر سر مانع‬ ‫از فشار چشم می شود و اطمینان می دهد‬ ‫که سر و گردن به یک طرف خم نشوند‪.‬‬ ‫کتاب یوگا‪ ،‬راهی به سوی سالمتی کامل اصلی ترین‬ ‫کتاب ســبک یوگای ایینگر است که اولین بار در‬ ‫سال ‪ 2001‬در ‪ 432‬صفحۀ گالسه به صورت مصور‬ ‫و تمام رنگی منتشر شــده و تا به امروز چندین بار‬ ‫به روزرسانی و تجدید چاپ شده است‪.‬‬ ‫این کتــاب درواقع دربردارنــدۀ تمامی اموزه های‬ ‫بی‪.‬کی‪.‬اس ایینگر در خصوص بدن‪ ،‬ذهن وسالمتی‬ ‫است و برای تمامی پرتوجویان با هر سطح مهارت‬ ‫و تجربه ای می تواند مفید واقع شود‪.‬‬ ‫مجلۀ دانش یوگا از بیســت و چهار شــمارۀ پیش‬ ‫به ترجمــۀ بخش ابزار این کتاب پرداخته و در هر‬ ‫شماره یکی از حرکت ها را تشریح نموده است‪ .‬این‬ ‫مقاله‪ ،‬بیست و پنجمین شماره ای است که به این‬ ‫امر اختصاص یافته است‪.‬‬ ‫هشدار‪:‬‬ ‫اگر انژین یا انســداد جزئی دارید و یا در حال‬ ‫بهبودی از جراحی بای پس هستید‪ ،‬فقط تحت‬ ‫نظر متخصص تمرین کنید‪.‬‬ ‫‪-2‬کف دست های خود را روی زمین فشار دهید‪ .‬هر‬ ‫دو ارنج را خم کنید و به سمت عقب تکیه دهید‪ .‬ارنج‬ ‫و ساعد خود را هم زمان روی زمین قرار دهید‪ .‬به تدریج‬ ‫کمر خود را روی بالش پایین بیاورید‪ .‬برای جلوگیری‬ ‫از کشش نامطلوب در ناحیۀ لگن یا ران ها‪ ،‬اطمینان‬ ‫حاصل کنید که زانوها محکم روی زمین بمانند‪.‬‬ ‫در‬ ‫حالی که خود را‬ ‫به سمت بالش پایین‬ ‫می برید‪ ،‬پشت خود‬ ‫را به سمت باال‬ ‫بکشید‪.‬‬ ‫ران ها‬ ‫و ساق پاهای‬ ‫خود را روی زمین‬ ‫فشار دهید‪.‬‬ ‫شانه ها‬ ‫را به سمت‬ ‫باال نیاورید‬ ‫ران ها‬ ‫را نزدیک‬ ‫به هم قرار‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫‪-3‬هنگامی که پشــت خود را روی بالــش پایین اوردید‪،‬‬ ‫قسمت پشــت ســر خود را روی پتوی رول شده وارهانید‪.‬‬ ‫قفسۀسینۀ خود را به طور کامل منبسط کنید‪ .‬تیغه های شانۀ‬ ‫خود را به سمت پایین فشار دهید و سینۀ خود را بلند کنید‪.‬‬ ‫انگشتان پا و مچ پا را به سمت بالش بکشید‪ .‬با دستان خود‬ ‫پاهای تان را به باسن نزدیک کنید‪ .‬لگن را بکشید و ران های‬ ‫خود را نزدیک به هم فشار دهید‪.‬‬ ‫‪ -4‬در حالی که کف دست ها به سمت باالست‪ ،‬بازوهای خود‬ ‫را به ســمت طرفین بکشید‪.‬گردن خود را بکشید‪ ،‬اما گلو را‬ ‫رهــا کنید‪ .‬پلک های خود را به ارامی پایین بیاورید‪ .‬ارامش‬ ‫ران ها و شکم و باالتنه و سینه را تجربه کنید‪ .‬کشش مداوم را‬ ‫در ستون فقرات از گردن تا قسمت انتهایی استخوان دنبالچه‬ ‫احساس کنید‪ .‬در ابتدا به مدت ‪ 1‬دقیقه در این حالت بمانید‪.‬‬ ‫با تمرین‪ ،‬مدت زمان را به ‪ 10-5‬دقیقه افزایش دهید‪.‬‬ ‫عضالت‬ ‫صورت را‬ ‫وارهانید‪.‬‬ ‫قفسۀ سینۀ‬ ‫خود را باز کنید و‬ ‫دنده های خود را‬ ‫باال بکشید‪.‬‬ ‫فواید حرکت‪:‬‬ ‫با ماساژ و تقویت قلب و افزایش‬ ‫جریان خون کرونر به جلوگیری از‬ ‫انسداد شریانی کمک می کند‪.‬‬ ‫خاصیت ارتجاعی بافت ریه را‬ ‫افزایش می دهد‪.‬‬ ‫مقاومت در برابر عفونت ها را‬ ‫افزایش می دهد‪.‬‬ ‫سوء هاضمه‪ ،‬ترشح اضافۀ اسید‬ ‫معده و نفخ را تسکین می دهد‪.‬‬ ‫افتادگی رحم را اصالح و اندام های‬ ‫لگن را هماهنگ می کند‪.‬‬ ‫کمردرد را تسکین می دهد‪.‬‬ ‫التهاب در زانو را کاهش می دهد‬ ‫و درد مفاصل و دردهای‬ ‫روماتیسمی را تسکین می دهد‪.‬‬ ‫دردهای پا را تسکین و به ان ها‬ ‫ارامش می دهد و تاثیر نامطلوب‬ ‫ساعات طوالنی ایستادن را‬ ‫کاهش می دهد‪.‬‬ ‫به اصالح کف پای صاف‬ ‫کمک می کند‪.‬‬ ‫مطلب یوگا با ابزار از کتاب راهی به ســوی سالمتی کامل اثر ب ‪.‬ک ‪.‬اس ‪ .‬ایینگارانتخاب و ترجمه شده است‪.‬‬ ‫در صورت تمایل‪ ،‬اصل کتاب به زبان انگلیسی را عالقمندان می توانند ازدفتر نشریه دانش یوگا تهیه نمایند‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪29‬‬ ‫یگانه مخلوق نگران‬ ‫انسان‪ ،‬یگانه مخلوق نگران خدا بر‬ ‫روی زمین‬ ‫«انسان‪ ،‬یگانه مخلوق نگران خدا بر روی‬ ‫زمین است ‪ .‬نگران زندگی‪ ،‬بیم ناک از اینده‪،‬‬ ‫ناخشــنود از لحظۀ حال‪ ،‬ناتــوان در حل‬ ‫مسئلۀ مرگ و عاجز از رسیدن به ارامش‪».‬‬ ‫امــار بیماری های روحــی و روانی‬ ‫روند رو به رشدی داشته و داروهای‬ ‫ارام بخش و ضدافســردگی‪ ،‬جزء‬ ‫پرمصرف تریــن و پرفروش ترین‬ ‫داروها بود ه است‪.‬‬ ‫توماس لوئیس‬ ‫امروزه بشر‪ ،‬علی رغم پیشرفت در صنعت‬ ‫و تکنولوژی و مدرن شدن زندگی ‪ ،‬به جای‬ ‫کســب ارامش هر چه بیشتر‪ ،‬روزبه روز از‬ ‫طبیعت اصلی خویــش فاصله گرفته و بر‬ ‫استرس و اشفتگی های ذهنی و در نهایت‬ ‫ تنی خود افزوده است‪.‬‬ ‫بر اســیب های روان ِ‬ ‫به طوری که همه ســاله در تمام جوامع‪ ،‬از‬ ‫کشورهای جهان سوم گرفته تا کشورهای‬ ‫صنعتی و توســعه یافته‪ ،‬امار بیماری های‬ ‫‪30‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫روحی و روانی روند رو به رشــدی داشته‬ ‫و داروهــای ارام بخش و ضدافســردگی‪،‬‬ ‫جــزء پرمصرف تریــن و پرفروش تریــن‬ ‫داروها بود ه اســت‪ .‬اما در همین جوامع و‬ ‫در همین دنیای سراسر خشونت و اکنده‬ ‫از تنش‪ ،‬همیشــه و در همه حال‪ ،‬افرادی‬ ‫که از طریق پــرورش فکر و ذهن خود به‬ ‫درون نگری ‪ ،‬خودشناســی و خداشناسی‬ ‫همت گماشته اند؛ نه تنها توانسته اند افکار‬ ‫منفی و اســترس را از ذهن خود بزدایند‪،‬‬ ‫بلکه با رســیدن به ارامش و ارتباط بیشتر‬ ‫با خداون ِد هســتی بخش‪ ،‬هــم از امکانات‬ ‫جامعۀ خود‪ ،‬استفادۀ بهتری جسته و هم‬ ‫تاثیرات مثبت و عمیقی را بر اطرافیان خود‬ ‫گذارده اند‪ .‬در این میان‪ ،‬پرداختن به یوگا و‬ ‫مراقبه‪ ،‬یکی از جامع ترین شیوه های رهایی‬ ‫از اســترس بوده و به جرات می توان گفت‬ ‫که کامل تریــن روش برای پرورش ذهن و‬ ‫روح و جسم و رسیدن به ارامش و ارتباط‬ ‫با خداوند است‪.‬‬ ‫یوگا ‪ ،‬علمی اســت بسیار دقیق و دارای‬ ‫ارزش های کاربردی فــراوان‪ .‬هر کس که‬ ‫کسانی که از دور با یوگا اشنا هستند‬ ‫تصور می کنند که این علم‪ ،‬تشکیل‬ ‫شــده از تمرین هایی کــه باید بدن‬ ‫را مدت ها در حالت های مشــکل و‬ ‫طاقت فرســا نگه داشت و یا اجرای‬ ‫تنفس هایی که بایــد هوا را دقایقی‬ ‫در شــش ها حبــس کرد یــا رژیم‬ ‫غذایی ان توام با روزه گرفتن ها و‬ ‫گرسنگی دادن به بدن است‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫دقــت نظر و تجربــه و مطالعۀ کافی از‬ ‫با‬ ‫ان ســخن بگویــد بدون شــک از اغراق ‬ ‫و مطلق گرایــی و شــیفتگی هایی کــه از‬ ‫نگرش های محدود و هیجان های مقطعی‪،‬‬ ‫ریشه می گیرد‪ ،‬دوری می کند‪.‬‬ ‫دیــد او‪ ،‬فقط بــه یک بُعــد‪ ،‬محدود‬ ‫نمی گــردد‪ ،‬بلکه اســتمرار و ارامش را‪ ،‬از‬ ‫طریــق تعــادل ‪ ،‬در تمامی ابعــاد زندگی‬ ‫جستجو می کند و این تعادل در اندیشه و‬ ‫جهان بینی او ریشــۀ عمیق دارد و افراط و‬ ‫تفریط در زندگی او نقشی ندارد‪.‬‬ ‫علم یــوگا با عمل کــردن روی عوامل‬ ‫خارجی شخصیت و فیزیک بدن که برای‬ ‫بیشتر مردم قابل لمس است‪ ،‬اغاز می شود‪.‬‬ ‫عدم توازن در این ســطوح ســبب ایجاد‬ ‫اختالل در ارگان هــا‪ ،‬ماهیچه ها و اعصاب‬ ‫می گردد و در انجام وظایف‪ ،‬مقابل هم قرار‬ ‫می گیرند‪ .‬به طور مثال‪ ،‬وقتی سیستم غدد‬ ‫داخلی‪ ،‬دچار اختالل می شود کارایی این‬ ‫سیســتم کاهش می یابد و عالئم بیماری‬ ‫اشکار می گردد‪.‬‬ ‫هدف یوگا هماهنگ کردن سیستم های‬ ‫مختلف بدن اســت‪ .‬در پرتو ان‪ ،‬شادابی و‬ ‫تندرستی کلی به دست می اید‪ .‬اکثر مردم‪،‬‬ ‫از ترس ‪ ،‬اضطراب و بیماری های عصبی‪ ،‬که‬ ‫نتیجۀ استرس ها و فعل و انفعاالت روزمرۀ‬ ‫زندگی اســت‪ ،‬رنج می برند‪ .‬بدیهی است‬ ‫یوگا نمی تواند و چنین ادعایی هم ندارد که‬ ‫بر همۀ این نامالیمات فردی‪ ،‬مسلط شود‬ ‫و بهبودی تمام ســطوح بدن را برای افراد‬ ‫تضمین کند‪ ،‬اما با عبور از ســطح ذهن و‬ ‫احساس‪ ،‬روش ثابت شده ای ارائه می دهد تا‬ ‫تندرستی در بدن تحقق یابد‪ .‬شیواناندا‪ ،‬پدر‬ ‫یوگای علمی عصر حاضر‪ ،‬می گوید‪« :‬یوگا‬ ‫اتحاد و هماهنگی اندیشه‪ ،‬سخن‪ ،‬کردار و‬ ‫عمل است یا هماهنگی سر و قلب و دست‬ ‫اســت که ضمن انجام تمرین های یوگا به‬ ‫دست می اید‪ ».‬در سیستم یوگا اتحاد بین‬ ‫سطوح جسمی‪ ،‬ذهنی و احساسی توسعه‬ ‫می یابد و چگونگی تاثیر هر ســطحی بر‬ ‫ســطح دیگــر و چگونگی تعــارض ان ها‬ ‫با یکدیگر اشــکار می شــود‪ .‬بســیاری از‬ ‫کســانی که از دور با یوگا اشــنا هستند‬ ‫تصور می کنند که این علم‪ ،‬تشکیل شده‬ ‫از تمرین هایــی که باید بدن را مدت ها در‬ ‫حالت های مشکل و طاقت فرسا نگه داشت و‬ ‫یا اجرای تنفس هایی که باید هوا را دقایقی‬ ‫در شــش ها حبس کرد یا رژیم غذایی ان‬ ‫توام با روزه گرفتن ها و گرسنگی دادن به‬ ‫بدن اســت‪ .‬به طورکلی‪ ،‬هر قدر تمرین ها‬ ‫مشــکل تر و ماندن در حالت هــای یوگا‬ ‫طوالنی تر باشــد پیشرفت سریع تر خواهد‬ ‫بود‪ .‬همچنین بر این باور غلط هستند که‬ ‫باید با مردم و اجتماع قطع رابطه نمایند تا‬ ‫به ارامش و تمرکز درونی برسند‪ .‬ریاضت‬ ‫کشیدن و گوشه گیری و شانه خالی کردن‬ ‫از مســئولیت ها را راه یــوگا می پندارند؛‬ ‫درحالی که اگر زندگی نامۀ کســانی را که‬ ‫در ایــن راه پیش کســوت بوده اند مطالعه‬ ‫نماییم‪ ،‬به این نتیجه می رســیم که ان ها‬ ‫احساس‬ ‫انسان هایی بودند بسیار پرکار و با‬ ‫ِ‬ ‫مســئولیت اجتماعی‪ .‬بیش از خود به فکر‬ ‫جامعه ای بودند که در ان زندگی می کردند‪.‬‬ ‫برخی‪ ،‬ظاهرا ً در این راه هستند و صفاتی‬ ‫مانند بی تفاوتی‪ ،‬تنبلــی و خودمحوری و‬ ‫مطلق گرایی را پیشۀ خود کرده اند؛ این گونه‬ ‫حاالت را می توان ســوء تعبیر از این علم‬ ‫یا صفات فردی خــود ان ها تلقی نمود و‬ ‫بی شک این صفات را نمی توان برخاسته از‬ ‫یوگا دانست‪.‬‬ ‫کسی که افکارش در دایرۀ خواست و‬ ‫ِ‬ ‫زندگی فیزیکی‬ ‫ارادۀ او نباشد‪ ،‬همواره‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫ذهنی جدا از یکدیگر دارد‪.‬‬ ‫و‬ ‫افــکا ِر انســان‪ ،‬جهت رســیدن به هر‬ ‫خواسته ای چه مادی و چه معنوی یا هر دو‪،‬‬ ‫می تواند به عنوان وسیله یا ابزاری نیرومند او‬ ‫را یاری دهد و تمامی انسان های موفق در‬ ‫طول تاریخ‪ ،‬کســانی بوده اند که به ذهن و‬ ‫افکار خود تسلط داشته اند‪ .‬به عبارت دیگر‪،‬‬ ‫کسی که افکارش در دایرۀ خواست و ارادۀ‬ ‫ذهنی‬ ‫زندگی فیزیکی و‬ ‫او نباشد‪ ،‬همواره‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫جدا از یکدیگر دارد‪ .‬افکارش همیشه مانع و‬ ‫ترمزی در راه رسیدن به مقاصد و ارزوهای‬ ‫اوست‪ .‬درحالی که اگر شخص‪ ،‬افکارش را‬ ‫در اختیار و ارادۀ خودش داشــته باشد‪ ،‬با‬ ‫زندگی متعادل و تمرین های صحیح‪ ،‬فکر‬ ‫خود را تربیت کند‪ ،‬چه بســا‪ ،‬همان افکار‬ ‫مستمر و ناارام‪ ،‬به عنوان بزرگ ترین دوست‬ ‫و همکار و به صورت ابزاری نیرومند و کارامد‬ ‫در اختیار او قرار گیرد‪ .‬یوگایی که هم اکنون‬ ‫در بیشتر ممالک جهان به ان عمل می شود‬ ‫و به عنوان کلید رسیدن به سالمت جسم و‬ ‫ارامش روان به کار برده می شــود هاتایوگا‬ ‫و بخشــی از راجایوگا اســت‪ .‬با توجه به‬ ‫زندگی شــتاب زدۀ صنعتی و ماشــینی و‬ ‫احتیــاج انســان به تندرســتی و ارامش‬ ‫ِ‬ ‫فکری ‪ ،‬تمرینات بدنی و تنفسی و ذهنی‪،‬‬ ‫جواب گوی نیازهای اوســت‪ .‬این بخش از‬ ‫یوگا ســالیان دراز است که مورد تحقیق و‬ ‫بررسی متخصصان ورزش و تربیت بدنی‪،‬‬ ‫پزشــکان‪ ،‬روان پزشــکان و سایر محققان‬ ‫تحقیق علوم انسانی و دانشگاه های‬ ‫مراکز‬ ‫ِ‬ ‫بزرگ جهان قرار گرفته است و هم اکنون‬ ‫نتایج علمی و کاربردی ان در درمانگاه های‬ ‫سالمتی جسم و ذهن‪ ،‬دانشگاه ها (به عنوان‬ ‫واحد درسی)‪ ،‬مراکز ورزشی‪ ،‬اسایشگاه های‬ ‫معلولین و معتادان و ‪ ...‬به عنوان شیوه های‬ ‫افزایش مهارت های جسمی و ذهنی به کار‬ ‫برده می شود‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪31‬‬ ‫‪32‬‬ ‫یوگای گروهی جمعی از بانوان باشگا‬ ‫اذرماه‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫اه سماء کرج در منطقه کویر باران یزد‬ ‫ه ‪۱۳۹۷‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪33‬‬ ‫یوگا؛ یار شما در خانه‬ ‫مرکز یوگای شیواناندا‪/‬برگردان‪ :‬گروه ترجمه‬ ‫کتاب ‪ yoga your home practice companion‬اولین بار در سال ‪ 2009‬توسط‬ ‫مرکز یوگاودانتای شیواناندا در انگلستان به چاپ رسید‪ .‬این کتاب که به شرح بسیاری از‬ ‫حرکات یوگا‪ ،‬تکنیک های تمرکز فکر‪ ،‬مدیتیشن و انواع پرانایاما می پردازد‪ ،‬در ‪ 256‬صفحه‬ ‫به طور تمام مصور منتشر گردیده است‪ ،‬کتاب یوگا یار شما در خانه اولین بار توسط مجلۀ‬ ‫دانش یوگا ترجمه شده و از تیرماه سال ‪ 1394‬درهر شمارۀ مجله به چاپ رسیده است‪.‬‬ ‫پرانایاما‬ ‫در ســنت کهن یوگا‪ ،‬نفس به عنوان مظهر برون دهی پرانا یا انرژی حیاتی شــناخته‬ ‫می شــود‪ .‬به دســت اوردن کنترل نفس با انجام تمرینات تنفسی باعث افزایش جریان‬ ‫پرانای بدن می شــود که به معنای واقعی کلمه بدن و ذهن را شــارژ می کند‪ .‬منظور از‬ ‫تمرین‪ ،‬انجام دادن روزانۀ پرانایاما به مدت ‪ 30‬دقیقه‪ ،‬قبل یا بعد از تمرین اسانا است‪.‬‬ ‫گردش پرانا‬ ‫براســاس متون باســتانی یوگا‪ ،‬پرانا در‬ ‫شــبکه ای از ‪ 72000‬کانــال عبور انرژی‪،‬‬ ‫که نادی نامیده می شود‪ ،‬در کالبد اختری‬ ‫گردش می کند‪ .‬این ها نه تنها در هر قسمت‬ ‫از بدن نفوذ می کنند‪ ،‬بلکه می توانند یک‬ ‫میدان انرژی گســترده یا هالــه را نیز در‬ ‫اطراف خــود ایجاد کنند‪ .‬هنــگام انجام‬ ‫اساناها‪ ،‬شما به نقاطی که نادی های مهم‬ ‫عبور می کنند‪ ،‬فشــار وارد می اورید‪ .‬این‬ ‫کار مانند طب سوزنی‪ ،‬موجب رفع انسداد‬ ‫انرژی حیاتی است‪.‬‬ ‫تقویت جریان پرانا‬ ‫تمرینات تنفســی یوگا‪ ،‬به طور خاص‪،‬‬ ‫روی باز کردن دو نــادی اصلی‪ 1‬و تقویت‬ ‫جریان پرانا در ان ها تمرکز دارد‪.‬‬ ‫پینگاال نادی با سوراخ بینی سمت راست‬ ‫و نیمکرۀ چپ مغز و ایدا نادی با ســوراخ‬ ‫چــپ بینی و نیمکرۀ راســت مغز مرتبط‬ ‫اســت‪ .‬به زبان یوگا‪ ،‬پینگاال گرم کننده و‬ ‫منطبق با خورشید است و ایدا خنک کننده‬ ‫و منطبق با ماه‪ .‬اخرین مرحله از مســیر‬ ‫هشــت گانۀ هاتا و راجا یــوگا وقتی اتفاق‬ ‫می افتد که تعادل کاملی بین این دو نادی‬ ‫وجود داشته باشد‪ .‬مهمترین نادی‪ ،‬با این‬ ‫وجود‪ ،‬سوشومنا است که با نخاع مطابقت‬ ‫دارد‪ .‬هنگامی که پینــگاال و ایدا نادی در‬ ‫تعادل هســتند‪ ،‬سوشــومنا‪ 2‬باز می شود‪،‬‬ ‫اجازه می دهد تا انرژی حیاتی به سمت باال‬ ‫جریان یابد و روشنگری معنوی روی دهد‪.‬‬ ‫اموزش عضالت تنفسی‬ ‫اگرچه ممکن است عبارات و تصویرهای‬ ‫پرنایامــا کام ً‬ ‫ال عرفانی به نظر برســد‪ ،‬اما‬ ‫‪34‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫در عمل تاثیرات ان مشــخص است‪ .‬چه‬ ‫مبتدی و چه یک حکیم پیشــرفتۀ یوگا‬ ‫باشید‪ ،‬پرانایاما عضالت تنفسی را اموزش‬ ‫می دهد‪ ،‬استفاده از ظرفیت کامل ریه های‬ ‫شــما را توســعه می دهد و ضمن کاهش‬ ‫سطح دی اکســید کربن‪ ،‬تامین اکسیژن‬ ‫بدن شما را بهبود می بخشد‪ .‬همچنین به‬ ‫ارامش و تقویت سیستم عصبی‪ ،‬ارام کردن‬ ‫ذهن و بهبود تمرکز کمک می کند‪.‬‬ ‫تمرین پرانایاما را با دراز کشیدن به مدت‬ ‫‪ 2-3‬دقیقه در وضعیت شاواســانا شــروع‬ ‫کنید‪ .‬بعد از تمرین‪ ،‬دوباره در شاواســانا‬ ‫اســتراحت کنید تا هرگونه تنش ناشی از‬ ‫نشســتن در لگن یا پایین کمر یا ساق پا‬ ‫ازاد شود‪.‬‬ ‫پرانا چیست؟‬ ‫پرانــا‪ ،‬یا انرژی حیاتــی‪ ،‬در همۀ‬ ‫اشکال موجود‪ ،‬از مواد معدنی گرفته‬ ‫تا بشر یافت می شــود؛ تا جایی که‬ ‫نیروی ان بخش هایی از هســتی را‬ ‫کنترل و تنظیم می کند‪ .‬این انرژی‬ ‫است که ماده را متحرک می کند‪ .‬پرانا‬ ‫در هواست‪ ،‬اما نه اکسیژن است و نه‬ ‫هیچ یک از ترکیبات شــیمیایی ان‪.‬‬ ‫این ماده در غذا‪ ،‬اب و نور خورشید‬ ‫وجود دارد‪ ،‬اما ویتامین‪ ،‬گرما یا نور‬ ‫نیست‪ .‬غذا‪ ،‬اب و هوا تنها وسیله ای‬ ‫اســت که از طریــق ان پرانا حمل‬ ‫می شــود‪ .‬ما پرانا را از طریق غذایی‬ ‫که می خوریم‪ ،‬ابی که می نوشــیم و‬ ‫هوایی که تنفــس می کنیم جذب‬ ‫می کنیم‪ .‬ساده ترین راه برای کنترل‬ ‫پرانا تنظیم تنفس اســت ‪ -‬پرانایاما‪.‬‬ ‫هر قسمت از بدن را می توان از پرانا‬ ‫پر کرد و وقتی این کار را انجام دهیم‪،‬‬ ‫کل بدن تحت کنترل ماست‪.‬‬ ‫تمرین مقدماتی‬ ‫تنفس شــکمی تکنیک اصلی الزم برای تســلط قبل از شــروع هرگونه‬ ‫پرانایاماست‪ .‬این نوع تنفس اولین حالتی است که باید مورد توجه قرار بگیرد‪.‬‬ ‫این اولین مرحله در مســیر تنفس کامل یوگیانه است که به ما می اموزد‬ ‫چگونه از ظرفیت ریه های خود کامل استفاده کنیم‪ .‬هنگامی که شما به راحتی‬ ‫بتوانید این تمرین را انجام دهید‪ ،‬برای تمرین های پرانایاما اماده هستید‪.‬‬ ‫تنفس شکمی‬ ‫یادگیری چگونگی تنفس عمیق با اســتفاده از شــکم‪ ،‬یکی از کلیدهای‬ ‫پرانایاماســت‪ .‬این کار را ابتدا در هنگام استراحت در شاواسانا تمرین کنید و‬ ‫در زمان دراز کشیدن در وضعیت شاواسانا قبل از جلسۀ پرانایاما‪ ،‬ان را تکرار‬ ‫کنید‪ .‬برای چند دقیقه‪ ،‬روی تنفس اهســته‪ ،‬ریتمیک و حرکت شکم خود‬ ‫تمرکز کنید‪ .‬در تنفس شــکمی‪ ،‬دیافراگم هوا را به سمت پایین می کشد و‬ ‫ان را به پایین ترین و بزرگ ترین قســمت ریه ها هدایت می کند‪ .‬برای این که‬ ‫دیافراگم ازادانه حرکت کند‪ ،‬باید عضالت شــکمی شــما کام ً‬ ‫ال ارام باشد؛‬ ‫بنابراین‪ ،‬برای چند دقیقه تمرین کنید‪.‬‬ ‫" اگر بدن شما با پرانا بسیار قوی و‬ ‫سالم باشد‪ ،‬تمایل طبیعی برای ایجاد‬ ‫سالمتی و سرزندگی در افراد نزدیک‬ ‫خود نیز خواهید داشت‪" .‬‬ ‫سوامی ویشنودواندا‬ ‫تمرین تنفس شکمی‬ ‫در وضعیت شاواسانا دراز بکشید‪ .‬کف دست را روی شکم قرار‬ ‫دهید و انگشتان خود را از هم جدا کنید‪ .‬هنگام نفس کشیدن‪ ،‬حرکت در قسمت پشــت بدن نیز توجه داشته باشید که در‬ ‫حرکت بین دندۀ اول‪ ،‬ناف و باســن خود را احســاس کنید‪ .‬به اطراف کلیه ها و قسمت تحتانی کمر و زیر کمر وجود دارد‪.‬‬ ‫دم‬ ‫پنج ثانیه دم بگیرید‪ .‬با بزرگ شدن و باد کردن شکم‪ ،‬متوجه‬ ‫شــوید که چگونه دستان شما باال می رود و انگشتان دست از‬ ‫هم جدا می شوند‪.‬‬ ‫بازدم‬ ‫پنج ثانیه بازدم کنید‪ .‬توجه کنید که دســتان تان به طرف‬ ‫پایین حرکت می کند و انگشتان دست به سمت هم می ایند‪.‬‬ ‫برای دو دقیقه نفس های داخل و خارج را تکرار کنید‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪35‬‬ ‫صحیح انجام دهید‪ .‬اگر این کار برای تان راحت تر شد‪ ،‬به چند‬ ‫تمرین تنفس کامل یوگیانه‬ ‫قرار دادن دســتان روی شکم و قفسۀسینه به شما کمک تنفس دیگر در اغاز حالت شاواسانا ادامه دهید‪ .‬در کل بسیار‬ ‫می کند تا یاد بگیرید که انقباض عضالت تنفسی را به ترتیب ارام تنفس کنید‪.‬‬ ‫بازدم‬ ‫دم‬ ‫در حالت راحت قرار بگیرید و یک دست را روی سینۀ خود بازدم را با شل کردن شکم شروع کنید‪ .‬سپس قفسۀسینه‬ ‫و دیگری را روی شــکم خود قرار دهید‪ .‬در حین دم‪ ،‬شکم را را پایین بیاورید و در اخر کمی شکم را منقبض کنید تا ریه ها‬ ‫به تدریج گســترش داده و باد کنید‪ ،‬سپس قفسۀسینه را باال به طور فعال و اگاهانه خالی شود‪ .‬دم و بازدم ها را از این طریق‬ ‫حدود دو دقیقه ادامه دهید‪.‬‬ ‫اورده و باز کنید و در اخر استخوان های ترقوه را باز کنید‪.‬‬ ‫تنفس کامل یوگیانه‬ ‫این تنفس به طورکامل از عضالت تنفسی شما استفاده می کند‪.‬‬ ‫یادگیری پر کردن و خالی کردن ریه ها تا حداکثر ان ها به صورت‬ ‫ارام و کنترل شــده‪ ،‬کاربردهای زیادی دارد‪ :‬با حرکت‪ ،‬ماندن در‬ ‫ان و خارج شــدن از اســانا‪ ،‬قدرت عضالت شما بهبود می یابد و‬ ‫هنگامی که شما در طی دورۀ استراحت کوتاه چند چرخه از تنفس‬ ‫کامل یوگیانه را انجام می دهید‪ ،‬به شما کمک می کند تا اکسیژن‬ ‫‪36‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫مورد اســتفادۀ خود را هنگام تمرین اســانا دوبــاره تامین کنید‪.‬‬ ‫همچنین کنترل عضالت شما را در این تنفس از لگن تا جمجمه‬ ‫و اگاهی شــما را از چگونگی وضعیت ستون فقرات در یک اسانا‬ ‫بهبود می بخشد‪ .‬ممکن است شما دوست داشته باشید چند تکنیک‬ ‫تنفسی یوگا را به عنوان یک انتخاب سریع در محل کار انجام دهید‪.‬‬ ‫این تمرین به شــما کمک می کند تا سطح انرژی خود را دوباره پر‬ ‫کنید و به سرعت بازیابی تمرکز را انجام دهید‪.‬‬ ‫شناخت اسانا‪ :‬تاداسانا‬ ‫ترجمه لعیا نبی فر‬ ‫تاداســانا (حالت درخت نخل) اسانایی‬ ‫ایستاده‪ ،‬کششی و تعادلی است‪.‬‬ ‫فوایدفیزیولوژیکی‬ ‫انســان برخــاف بیشــتر حیوانــات‬ ‫ستون مهره هایش را راســت نگه می دارد‪.‬‬ ‫اثر جاذبــۀ زمین معموالً هر مفصل حامل‬ ‫وزن یعنی همۀ مفصل های بین مهره ای و‬ ‫مفصل های اندام هــای انتهایی پایین تر را‬ ‫به هم می فشــرد‪ .‬تاداسانا کل بدن را مثل‬ ‫کش اوردن فنر می کشد؛ بدین ترتیب‪ ،‬اثر‬ ‫فشرده کردن جاذبۀ زمین را خنثی می کند‪.‬‬ ‫افزایش اثر فشرده کردن بر ستون مهره ها‬ ‫هنگام بارداری به علت زیاد شدن وزن درون‬ ‫شکم نیز کاهش می یابد‪ .‬تسهیل کننده ها‬ ‫و مواد غذایی بســیار راحت تر به مفاصل‬ ‫جریان می یابند و فشار بر عصب هایی که‬ ‫از ســتون مهره ها بیرون می ایند برداشته‬ ‫می شود‪ .‬این برای ارتروز و دیگر مشکالت‬ ‫مربوط به کمر و گردن مفید است‪.‬‬ ‫عضالت مربــوط به نشســتن معموالً‬ ‫به خاطر کار زیاد‪ ،‬سفتی اضافه دارند و اغلب‬ ‫خسته می شــوند‪ .‬کشش‪ ،‬سفتی عضله را‬ ‫تنظیم می کند و خستگی را از میان می برد‬ ‫و به تســکین بدن درد‪ ،‬پشــت درد و درد‬ ‫گردن و شانه کمک می کند‪ .‬این اسانا رکود‬ ‫و خستگی ناشــی از نبود حرکت مناسب‬ ‫را برطرف می کند؛ بنابراین‪ ،‬با نام «یوگای‬ ‫محل کار» توصیه می شود که تاداسانا همراه‬ ‫تمرین های سبک دیگر بعد از هر یک تا دو‬ ‫ساعت کار فشرده و نشسته روی صندلی در‬ ‫ساختار اداری انجام شود‪.‬‬ ‫تاداسانا به ویژه برای نوجوانان و ورزشکاران‬ ‫مفید است چراکه کشش‪ ،‬عضالت را نرم تر‬ ‫می کند که این انعطــاف دامنۀ حرکت در‬ ‫مفاصــل را افزایش می دهــد‪ .‬این تمرین‬ ‫همچنین به اصــاح ناصافی های جزئی در‬ ‫ستون مهره ها و پاها به خصوص در کودکان‬ ‫درحال رشد و جوانان کمک می کند‪ .‬تاداسانا‬ ‫در کودکان باعث رشــد طولی نیز می شود‪.‬‬ ‫وقتی سفتی عضالت استراحت داده شده زیاد‬ ‫باشد مثل انچه در افراد مسن و در بیماری‬ ‫ارتروز و پارکینسون وجود دارد‪ ،‬اثر کشش‬ ‫بســیار ثمربخش است‪ .‬همچنین این اسانا‬ ‫باعث معدنی کردن اســتخوان ها (رســوب‬ ‫کلسیم) می شــود و به جلوگیری از پوکی‬ ‫استخوان کمک می کند‪.‬‬ ‫این اســانا تــاش برای حفــظ تعادل‬ ‫روی انگشــتان پا با چشم های باز یا بسته‪،‬‬ ‫هماهنگــی عضالنــی و تســلط مغزی بر‬ ‫عضالت را بیشتر می کند‪ .‬همچنین به تیز‬ ‫کــردن ذهن و بیرون اوردن فرد از وضعیت‬ ‫کسل کننده یا افســردگی اور یا ارام کردن‬ ‫وضعیت بیش فعال کمک می کند‪.‬‬ ‫قســمت فوقانی ســامانۀ گوارشی (مری‬ ‫و معــده) در مدت تمریــن به طور عمودی‬ ‫کشیده می شود‪ .‬این تمرین کمک می کند‬ ‫که گاز اضافۀ داخل معده یا از دهان بیرون‬ ‫رود یا بــه روده ها منتقل شــود‪ .‬اگر این‬ ‫تمرین بعد از نوشیدن اب ساده یا اب نمک‬ ‫انجام شود‪ ،‬عضلۀ حلقوی بین معده و روده‬ ‫را باز می کند و عبور ســریع اب را ممکن‬ ‫می سازد‪ .‬وقتی به دنبالش تیریاکا تاداسانا‬ ‫(حالت درخت نخل جنبان یا خم به پهلو) و‬ ‫کاتی چاکراسانا (حالت چرخش کمر) باشد‪،‬‬ ‫تمام سامانه گوارشی به فعالیت می افتد و‬ ‫کل عملکرد گوارشی بهتر می شود و به ویژه‬ ‫یبوست از میان می رود‪.‬‬ ‫تاداسانا کمک می کند هوای بیشتری به‬ ‫ناحیۀ باالیی ریه ها‪ ،‬که معموالً کمتر هوای‬ ‫ان عوض می شــود‪ ،‬جریان یابد درنتیجه‪،‬‬ ‫برای بیماری های تنفســی سودمند است‪.‬‬ ‫انقباض و استراحت متناوب عضالت ساق‬ ‫و ران‪ ،‬خــون راکد پاها را به ســمت باال‬ ‫می راند‪ .‬بردن دســت ها باالی سر‪ ،‬تخلیۀ‬ ‫سیاهرگی ان ناحیه را به علت جاذبۀ زمین‬ ‫تسهیل می کند و دم عمیق با کشش حفرۀ‬ ‫قفسۀ سینه‪ ،‬خون ســیاهرگی برگشته از‬ ‫تمام قســمت ها را به سمت قلب می کشد‬ ‫و باعــث افزایش کارایی ســامانۀ گردش‬ ‫خون می شود‪ .‬این اثر ترکیبی قلبی عروقی‬ ‫بــرای بیماری هــای قلبــی‪ ،‬بیماری های‬ ‫ضعیف کننــده‪ ،‬افــراد مســن و در طول‬ ‫بارداری‪ ،‬به خصوص برای رفع ورم پا‪ ،‬مفید‬ ‫است‪ .‬این اسانا همچنین برای توان گیری‬ ‫بعد از بیماری طوالنی یا جراحی سودمند‬ ‫است‪.‬‬ ‫تاداسانا باید در جایگاه بخشی از برنامۀ‬ ‫متعادل ســادانا انجام شــود؛ چراکه تنها‬ ‫اسانایی است که اثر کش اوردن بر کل بدن‬ ‫دارد‪ .‬همچنین این اسانا را می توان به عنوان‬ ‫بخشی از مجموعۀ متوالی تمرین ها مث ً‬ ‫ال در‬ ‫‪1‬‬ ‫پورنا‪ ،‬الگو و نوع حداقلی شانکاپراکشاالنا‬ ‫و نیز به عنــوان حالت متقابل تمرین هایی‬ ‫انجام داد که مثل مجموعۀ شیرشاســانا یا‬ ‫ساروانگاسانا فشــردگی در ستون مهره ها‬ ‫ایجــاد می کند‪ .‬بعــد از وانهادگی طوالنی‬ ‫بدن مثل یوگانیدرا یا شاواسانای طوالنی‪،‬‬ ‫انجام تاداسانا در حالت درازکشیده عضالت‬ ‫را بیدار می کند و کشــیدگی عادی شان را‬ ‫برمی گرداند‪.‬‬ ‫‪1-shankhaprakshalana:‬‬ ‫یکی از فنون نظافتی با استفاده از اب نمک برای تمیز‬ ‫کردن معده و روده ها‪-‬م‪.‬‬ ‫ماخذ‪YOGA, Journal Jan 2011 :‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪37‬‬ ‫حرکات ریتمیــک‪ ،‬یا به عبارت دیگر‪ ،‬رقصیدن در حقیقت زبان‬ ‫مخفی و پنهان روح اســت‪ .‬در تمام فرهنگ ها و در سراســر دنیا‬ ‫رقص وجود دارد‪ .‬در تمدن های بومی‪ ،‬رقص‪ ،‬مذهب‪ ،‬موســیقی و‬ ‫متدهــای طبی ویژۀ مردم همان قوم وجود دارد که متاســفانه در‬ ‫جوامع امروزی کمتر مشاهده می شود‪ .‬در این اجتماعات‪ ،‬مردم‪ ،‬در‬ ‫هر سن و سالی‪ ،‬از رقصیدن برای بیان احساسات قوی و درونی شان‬ ‫استفاده می کنند‪ .‬برای بیان داســتان هایی که در دل دارند‪ ،‬برای‬ ‫درمان بیماری های شان‪ ،‬برای حفظ پیوندها و روابط اجتماعی شان‬ ‫و یا وقتی که رویدادی را جشــن می گیرند؛ می رقصند‪ .‬اما امروزه‬ ‫روان شناسان و روان کاوان از حرکت درمانی (رقص درمانی) به مثابۀ‬ ‫طب مکمل برای درمان بیماری های روحی‪-‬روانی‪ ،‬کاهش استرس‬ ‫و اضطراب‪ ،‬تقویت مهارت های ذهنی‪ -‬حرکتی افزایش سطح انرژی‬ ‫در بدن و ‪ ...‬بهره می گیرند‪.‬‬ ‫رقص درمانی برای اولین بار توسط ماریا چاس (‪)1896-1970‬‬ ‫به دنیا معرفی شــد‪ .‬او در ســال ‪ 1930‬اســتودیوی رقصی را در‬ ‫واشــنگتن تاســیس کرد‪ .‬وی افراد معروفی که بیشترین مهارت‬ ‫رقصیدن را داشــتند به همکاری دعوت کرد‪ .‬در کالس های رقص‬ ‫خانم چاس‪ ،‬افراد شــرکت کننده هم شانس بیان احساساتشان را‬ ‫داشتند و هم در گروه های رقص درمانی او روابط اجتماعی و روابط‬ ‫متقابل کنشی‪ -‬واکنشــی میان اعضای گروه رقص حاکم بود‪ .‬به‬ ‫همین دلیل روان شناسان و روان پزشــکان بسیاری در واشنگتن‪،‬‬ ‫بیماران خود را برای درمان به او معرفی می کردند‪ .‬تئوری چاس در‬ ‫حقیقت شکل کاملی از روابط اجتماعی است که هر انسانی به ان‬ ‫نیاز دارد‪ .‬ماریا چاس بعد از اثبات توانایی هایش در درمان بیماران‬ ‫روانی در بیمارستان ســنت ایزابت در واشنگتن دی سی مشغول‬ ‫برگزاری کالس های رقص درمانی شد‪.‬‬ ‫ترمی اسکوپ‪ ،‬بانوی دیگری که استاد رقص و حرکات پانتومیم‬ ‫بــود‪ ،‬نیز از جمله افرادی بود که به طور داوطلبانه در بیمارســتان‬ ‫کالیفرنیا مشغول به کار رقص درمانی شد و از هنر خود برای درمان‬ ‫بسیاری از بیماران روحی و روانی استفاده کرد‪.‬‬ ‫یکی دیگر از افرادی که به شهرت و تثبیت رقص درمانی به عنوان‬ ‫یک درمانی طبیعی کمک کرد‪ ،‬رادولف لبن بود‪ .‬او به واسطۀ رفت و‬ ‫امد زیادی که با هنرمندان‪ ،‬به ویژه هنرپیشه ها داشت متوجه شیوۀ‬ ‫بروز احساسات و حاالت درونی ان ها از طریق بیان و حرکات بدنی‬ ‫شد‪ .‬او به این فکر افتاد تا از طریق حرکت درمانی و رقص درمانی به‬ ‫مردم کمک کند تا مشکالت روحی‪ ،‬عاطفی‪ ،‬ذهنی و فیزیکی خود‬ ‫را تعدیل یا حل کنند‪.‬‬ ‫متخصصان رقص درمانی فعالیت های خود را به این شکل ادامه‬ ‫دادند تا در سال ‪ 1996‬حرکت درمانی به شکل رسمی و حرفه ای‬ ‫در ایاالت متحدۀ امریکا شــناخته و به عنوان نوعی درمان به مردم‬ ‫ن در ‪ 230‬کشور دنیا‬ ‫جهان معرفی شــد‪ .‬امروزه این شیوه از درما ‬ ‫جزء درمان های طبیعی و جایگزین محســوب می شــود و مورد‬ ‫استفاده قرار می گیرد‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1956‬موسسۀ امریکایی رقص درمانی با استانداردها و‬ ‫قابلیت های زیادی تاســیس و امادۀ کار شد‪ .‬امروزه بالغ بر ‪1200‬‬ ‫متخصص رقص درمانی در ایاالت متحده مشــغول درمان بیماران‬ ‫هستند‪ .‬در سال ‪ 1993‬موسســۀ ملی درمان های الترنیتیو‪ ،‬برای‬ ‫رقص درمانی (حرکت درمانی) بودجۀ تحقیقاتی در نظر گرفت و در‬ ‫‪38‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫تاثیر انجام حرکات‬ ‫ریتمیک در کاهش‬ ‫فشارهای روانی‬ ‫الیسون لمونت‬ ‫برگردان‪ :‬امنه فرخی‬ ‫دانشگاه های خود سیستمی اموزشی برای تربیت متخصصان رقص‬ ‫درمانی برگزاری کرد‪.‬‬ ‫رقــص درمانی (حرکت درمانی) که به عنــوان یکی از هنرهای‬ ‫اصلی و پایه شناخته شده است‪ ،‬امروزه به عنوان ابزاری قدرتمند در‬ ‫زمینۀ درمان و خودشناسی به کار می رود‪ .‬رقصیدن ان چنان انرژی‬ ‫را در افــراد زنده می کند که تمامــی غم ها‪ ،‬مصیبت ها‪ ،‬ناامیدی ها‬ ‫و دلســردی ها را از میان می برد و باعث تقویت حس شجاعت در‬ ‫انسان ها می شود‪.‬‬ ‫حرکت درمانی‪ ،‬به عنوان شاخه ای از هنردرمانی خالق‪ ،‬ریشه در‬ ‫ذات پر معنای رقص و حرکت دارد‪ .‬حرکت درمانی ‪ DMT‬نوعی از‬ ‫روان درمانی اســت که از رقص و حرکت (و دیگر هنرهای وابسته‬ ‫به ان) برای کشــف تصاویر‪ ،‬خاطرات‪ ،‬احساسات‪ ،‬تجربیات درونی‬ ‫افراد و باال بردن مهارت برقراری ارتباط استفاده می کند؛ همچنین‬ ‫رشد و نمو احساسی‪ ،‬جسمی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬ذهنی و روحی را سرعت‬ ‫می بخشــد و ساده تر می کند‪ .‬رقصیدن یکی از راه هایی است که از‬ ‫طریق ان می توان عمیق ترین و درونی ترین احساسات فردی را بروز‬ ‫داد‪ ،‬فشارهای روحی و روانی را تخلیه کرد و تاثیرات مخرب استرس‬ ‫را از بدن دور کرد‪ .‬در کنار همۀ این امتیازات‪ ،‬رقص و حرکت درمانی‬ ‫بسیار لذت بخش و ارامش بخش است‪ .‬در این زمینه نه محدودیتی‬ ‫از لحاظ ســن و ســال برای هنرجو وجود دارد و نه فیزیک بدنی‬ ‫مانع از بهره منــدی او از انرژی های نهفته در رقص و تکنیک های‬ ‫رقص درمانی می شــود؛ بنابراین‪ ،‬نوجوان ‪ 14‬ساله و سالمندی که‬ ‫هفتادمین سال زندگی اش را پشت ســر می گذارد‪ ،‬هر دو به یک‬ ‫اندازه از انرژی های فرح بخش و نهفته در ان بهره مند می شوند‪.‬‬ ‫در گروه های رقص درمانــی‪ ،‬دوره ای برای اموزش رقص وجود‬ ‫ندارد؛ حرکتی وجود ندارد که اجرای ان از لحاظ تکنیکی اشــتباه‬ ‫و نامناسب باشــد‪ .‬در این گروه ها این شانس وجود دارد که کام ً‬ ‫ال‬ ‫براساس نیازهای خودتان عمل کنید و در کنار اعضای گروه به یک‬ ‫هماهنگی و هم فکری برسید‪ .‬رقص و حرکت درمانی موجب حفظ‬ ‫سالمتی در بدن‪ ،‬عملکرد بهتر مغز و فوران احساسات می شود‪ .‬در‬ ‫این شیوه از درمان‪ ،‬مراجعین شناخت بهتری از خود پیدا می کنند‬ ‫و با جزئیات رفتاری خود در روابط شخصی و روابط اجتماعی شان‬ ‫بیشتر اشنا می شوند‪ .‬در حقیقت شرکت در گروه های رقص و حرکت‬ ‫درمانی برای ان ها فضایی فراهم می کند تا حاالت و رفتارهای مثبت‬ ‫و منفی را در خود کشف کنند و در راستای ایجاد تغییرات مثبت‬ ‫در زندگی حرکت کنند‪ .‬برای شــرکت در این گروه ها‪ ،‬الزم نیست‬ ‫حتماً با رقص اشنا باشید‪ ،‬یا ان را اموزش ببینید‪ ،‬فقط الزم است‬ ‫بــا میل و رغبت خودتان و دوســتان تان را به رقصیدن‪ ،‬جنبش و‬ ‫حرکت دعوت کنید‪ .‬هر کسی می تواند برقصد‪ .‬همان طور که واژه ها‬ ‫و کلمات ابزاری برای بازگویی هیجانات و احساســات هســتند و‬ ‫موجب تخلیۀ برخی از هیجانات مثبت و منفی می شوند‪ ،‬رقص و‬ ‫حرکت نیز به عنوان ابزاری در رقص درمانی‪ ،‬برای تخلیۀ هیجانات و‬ ‫الیه های پنهان فکری انسان ها مورد استفاده قرار می گیرد‪.‬‬ ‫اساس رقص و حرکت درمانی شناسایی روابط درونی مابین مغز‪،‬‬ ‫روح و بدن اســت‪ .‬متخصصان طب الترنیتیو معتقدند که فشارها‬ ‫و مشــکالت ذهنی و احساســی‪ ،‬اغلب در جسم انسان به صورت‬ ‫گرفتگی عضالت نمایان می شــود و همین مسئله یکی از عواملی‬ ‫اســت که حرکت و رقص در رفع ان بسیار موثر و کارگشاست‪ .‬از‬ ‫طــرف دیگر‪ ،‬تجربیات کلینیکی متخصصان در این زمینه ان ها را‬ ‫به این ســمت هدایت کرد که ساختار فیزیکی و جسمی انسان ها‬ ‫تحت تاثیر رفتارها‪ ،‬عواطف و احساسات مثبت و منفی قرار دارند‪.‬‬ ‫رقص و حرکت درمانی به طرق مختلف باعث درمان می شــود‪،‬‬ ‫رقص های موزون و ریتمیک باعث سبک شدن و رها شدن عضالت‬ ‫منقبض‪ ،‬کاهش اضطراب‪ ،‬افزایش رضایتمندی از خود‪ ،‬قرار دادن‬ ‫مســیرها و روش های تازه برای فکر کردن و اندیشیدن و افزایش‬ ‫انرژی در انسان می شود‪.‬‬ ‫از منظــر خواص فیزیکی و جســمانی‪ ،‬رقص و حرکت درمانی‪،‬‬ ‫مشابه تمرینات ورزشی‪ ،‬موجب هماهنگ سازی و هماهنگی اعضای‬ ‫بدن می شود‪ ،‬احســاس رضایتمندی و کشش عضالت بدن را به‬ ‫همــراه دارد‪ .‬از زاویۀ عواطف و احساســات باعث می شــود تا فرد‬ ‫احساس امنیت بیشتری داشــته باشد و عصبانیت ها‪ ،‬ناکامی ها و‬ ‫ناشناخته هایی که درونش وجود دارد را شناسایی کند‪ .‬همچنین‬ ‫رقص و حرکت درمانی موجب تقویت مهارت های ذهنی‪ ،‬حرکتی‬ ‫و حافظه می شود‪ .‬حتی مشکالت خاص نیز می توانند هدف درمان‬ ‫این شیوه از طب جایگزین شــوند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬برای کمک به‬ ‫فردی که از استرس رنج می برد‪ ،‬متخصصان برای کاهش استرس‬ ‫در او بررسی می کنند که بدن او در مقابل استرس چه عکس العملی‬ ‫نشــان می دهد‪ .‬سپس به او شیوۀ تنفس درست را می اموزند تا در‬ ‫جریان رقص و مهارت‪ ،‬با بهتر شدن جریان خون‪ ،‬اکسیژن به راحتی‬ ‫به اعضای بدن برســد و در حالی که مراجعه کننده مشغول رقص‬ ‫و جنبش است کشش ها و تنش های بدنی او کاهش پیدا کند‪ .‬در‬ ‫شــیوۀ رقص و حرکت درمانی‪ ،‬متخصص رقص درمانی با هدایت‬ ‫کردن قــدرت رقص‪ ،‬از ان برای درمان بیماری و برای بهبود حال‬ ‫عمومی‪ ،‬حفظ و تقویت سالمتی استفاده می کند‪.‬‬ ‫این تکنیک ها توسط متخصصین و کارشناسانی که در این زمینه‬ ‫تبحر الزم را دارند و براساس دانشی که ان ها در مورد ساختار بدن‬ ‫انسان و سیستم عصبی ان دارند طراحی شده اند‪ .‬در حرکت درمانی‬ ‫هــم با گروه هایی که احتیاج به رقص درمانی دارند کار می کنند و‬ ‫هــم به صورت تنها و منفرد بیماران را می پذیرند‪ .‬این متخصصان‬ ‫بــه مراجعین خود کمک می کنند تا عزت نفس و ســاختار بدنی‬ ‫خود را باال ببرند و بهبود ببخشند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬مهارت برقراری‬ ‫روابط اجتماعی را در خود تقویت کنند‪ ،‬نسبت به رفتار و الگوهای‬ ‫رفتاری‪ ،‬که اکثرا ً ان را تکرار می کنند‪ ،‬بینش بهتری پیدا کنند و یا‬ ‫در مراحل پیشرفته تر ان ها را حل کنند و کنار بگذارند‪.‬‬ ‫منبع ‪dance Therapy.htm :‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪39‬‬ ‫«کاســه های اواز خوان و مرکز درمانی»‬ ‫اموزش نواختن این نوع کاســه ها و درمان‬ ‫بیماری ها را در زمینۀ هنرهای شفابخشی‬ ‫ارائه می دهد‪ .‬کاسه های اواز خوان و مرکز‬ ‫درمانی توســط دولت در تامل‪ ،‬کاتماندو‬ ‫نپال به ثبت رسیده است‪ .‬این مرکز درمانی‬ ‫بــر اموزش و تمرین درمان با کاســه های‬ ‫اوازخوان باستانی متمرکز است‪ .‬اوادرمانی‬ ‫با کاســه های اوازخوان به عنــوان یکی از‬ ‫قدرتمندترین و موثرترین علوم شفابخشی‬ ‫در دوران مدرن برای درمان انواع اختالالت‬ ‫پزشکی‪ ،‬تغییر اگاهی ذهنی و روشنگری‬ ‫معنوی در حال ظهور اســت‪ .‬کاســه های‬ ‫اوازخوان نه تنها جســم‪ ،‬بلکه ذهن و روح‬ ‫را با ایجاد ارامش و توازن بیشــتر در طول‬ ‫عمر فرد درمان می کننــد‪ .‬درمان گری با‬ ‫کاســه های اوازخوان علمی و اثبات شده‬ ‫اســت و به دلیل خاصیت درمانی و فواید‬ ‫متعدد ان بر ســامتی در سراســر جهان‬ ‫رواج دارد‪.‬‬ ‫چشم انداز و رســالت (کاسه های‬ ‫اوازخوان)‬ ‫«کاســۀ اوازخوان و مرکــز درمانی» با‬ ‫هــدف ارائۀ انــواع فعالیت هــای درمانی‬ ‫مربوط به کاسه های اوازخوان و همچنین‬ ‫تولید نیروی شــفابخش انسانی در زمینۀ‬ ‫روش های درمانی جایگزین‪ ،‬همراه با یک‬ ‫رویکرد علمی مدرن تاسیس شد‪.‬‬ ‫ ‬ ‫کاسه های اوازخوان چیستند؟‬ ‫کاسۀ اوازخوان نوعی کاسۀ نیم دور است‬ ‫که از طریق فرایند چکش کاری با دســت‬ ‫و از ترکیب هفت عنصر (طال‪ ،‬نقره‪ ،‬مس‪،‬‬ ‫قلع‪ ،‬روی‪ ،‬اهن و ســرب) ساخته می شود‬ ‫و هم زمان صــدا و ارتعاش تولید می کند‪.‬‬ ‫کاسه های اوازخوان‪ ،‬معروف به کاسه های‬ ‫تبتی و هیمالیایی‪ ،‬نوعی کاســه هستند‬ ‫که فرکانس هــای درمانی تولید می کنند‪.‬‬ ‫کاســه های اوازخوان بیش از دو هارمونی‬ ‫ولــی یک صدای اساســی دارنــد‪ .‬امروزه‬ ‫کاسه های اوازخوان برای درمان بیماری ها‪،‬‬ ‫مراقبه درمانــی‪ ،‬موســیقی درمانی‪ ،‬تمدد‬ ‫اعصاب و تندرستی فردی‪ ،‬در سراسر جهان‬ ‫استفاده می شــوند‪ .‬در گذشته‪ ،‬کاسه های‬ ‫اوازخوان در قارۀ اســیا‪ ،‬به ویژه در نپال‪،‬‬ ‫هند‪ ،‬چین و ژاپن ساخته می شدند‪.‬‬ ‫ایا می دانستید‪....‬؟‬ ‫طبق گفتۀ تبتیــان (فارغ از این که چه‬ ‫کسی می گوید)‪ ،‬مشهور است که کاسه های‬ ‫اوازخوان از الیاژی متشــکل از پنج‪ ،‬هفت‬ ‫یا نه فلز مختلف ســاخته شــده اند‪ .‬طبق‬ ‫افسانه ها یکی از این فلزات‪ ،‬اهن (موجود‬ ‫در) شهاب سنگ است‪ .‬این فرضیه وجود‬ ‫کاسه های اوازخوان و مرکز درمانی‬ ‫" از طریق صدای ارتعاشی خود را درمان کنید"‬ ‫درمان با کاسه های اوازخوان‬ ‫و دوره های اموزشی معتبر‬ ‫برگردان‪ :‬حامد رنگین کمان‬ ‫‪40‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫دارد که اســتفاده از اهن شهاب سنگ در‬ ‫ساخت کاسۀ اوازخوان یکی از دالیلی باشد‬ ‫که این کاسه ها صداهای شگفت انگیز تولید‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫ارتعاشــات (ایجاد شــده توسط)‬ ‫کاسه های اوازخوان چیست؟‬ ‫کاســه های اوازخــوان درمان گر‬ ‫چگونه عمل می کنند؟‬ ‫همه چیــز در جهان در حــال ارتعاش‬ ‫است‪ .‬این یک نظریه نیست‪ ،‬یک واقعیت‬ ‫اســت‪ .‬جهان جز ارتعاشات چیزی نیست‪.‬‬ ‫ارتعاشــات مثبــت باعث خوشــحالی ما‬ ‫می شود‪ ،‬ارتعاشات منفی حالت یا احساس‬ ‫پریشــانی و ناراحتــی در ذهــن و بدن‬ ‫ایجاد می کند‪.‬‬ ‫وقتی که کاســه های اوازخوان‪ ،‬ارتعاش‬ ‫می یابند امواج و ارتعاشــات ساطع شده را‬ ‫به بدن فرد برای هماهنگ کردن سلول ها‬ ‫می فرستند‪ .‬کاسه های اوازخوان همچنین‬ ‫اثر ارام بخشــی بر مغز دارند‪ ،‬سرعت امواج‬ ‫مغــزی را کاهش می دهند و حالت مراقبۀ‬ ‫عمیق ایجاد می کنند‪.‬‬ ‫ارتعاش حاصل از کاسۀ اوازخوان به شما‬ ‫کمک می کند تا از اثر ارتعاشات بد ناشی از‬ ‫ذهن پر از دغدغه و بیزار رها شوید‪ .‬وقتی‬ ‫ذهن کام ً‬ ‫ال متعادل باشد‪ ،‬ارتعاشات خوبی‬ ‫از ان ســاطع می شــوند و این ارتعاشات‬ ‫خوب یا بد شروع به تاثیرگذاری بر محیط‬ ‫اطراف خود می کنند‪ .‬کاسه های اوازخوان‬ ‫به شما کمک می کنند تا ارتعاشات پاکی‪،‬‬ ‫مهربانی و حسن نیت‪ ،‬سودمند برای خود‬ ‫و دیگران تولید کنید‪.‬‬ ‫ســلول‪ ،‬عنصر اصلی بدن انسان است‪.‬‬ ‫تمام مراحل ارتباطات در بدن انســان از‬ ‫طریق ســلول ها اتفاق می افتد‪ 70% .‬بدن‬ ‫انسان را اب تشــکیل می دهد‪ .‬هنگامی‬ ‫که کاسه های اوازخوان در مجاورت بدن‬ ‫انسان نواخته می شــوند‪ ،‬صدا و ارتعاش‬ ‫حاصــل‪ ،‬از طریق ســلول ها و به طرزی‬ ‫ارامش بخش به کل بدن انســان منتقل‬ ‫می کنند و باعث می شوند استرس بدن در‬ ‫سطح سلولی ازاد شود‪.‬‬ ‫چاکرای‪ ۱‬انسان‬ ‫در زبان سانســکریت چاکرا به معنای‬ ‫چرخ است و به عنوان مرکز انرژی انسان نیز‬ ‫شناخته می شود‪ .‬چاکراها چرخ های انرژی‬ ‫به حساب می ایند که در جهت عقربه های‬ ‫ساعت یا در خالف جهت عقربه های ساعت‬ ‫می چرخنــد‪ .‬هفــت مرکز بــزرگ انرژی‬ ‫در امتداد ســتون فقرات و در ناحیۀ ســر‬ ‫قرار دارند‪.‬‬ ‫ســاژان تاپالیا (درمان گر با کاسۀ‬ ‫اوازخوان (مرتعش))‬ ‫بنیان گذار و مســئول «کاسه های‬ ‫اوازخوان و مرکز درمانی»‬ ‫می شود‪ .‬در این فرایند بسیاری از سلول ها‬ ‫ماساژ مالیم دریافت می کنند و احساس‬ ‫ارامش می کنیم‪.‬‬ ‫ایا می دانستید ‪....‬؟‬ ‫امواج صدا انرژی دارند و تقریباً با سرعت‬ ‫‪ 343‬متر در ثانیه در هوا حرکت می کنند‪،‬‬ ‫در حالی که ســرعت صــدا در اب تقریباً‬ ‫‪ 1715‬متر بر ثانیه است‪ 70% .‬از وزن بدن‬ ‫ما را اب تشکیل می دهد‪ ،‬این امواج وارد‬ ‫بدن ما شده و تک تک سلول ها را مرتعش‬ ‫ســاژان تاپالیا متولد ســرزمین معنوی‬ ‫نپال‪ ،‬یکــی از قدرتمندترین و موثرترین‬ ‫متخصصین درمان با کاســۀ اواز اســت‪.‬‬ ‫وی از زمانی که بســیار جوان بود مشغول‬ ‫نواختــن و مراقبه با کاســه های اوازخوان‬ ‫بوده اســت‪ .‬نوای کاســۀ اوازخوان برای‬ ‫بدن‪ ،‬ذهن و روح بســیار مفید است‪ .‬وی‬ ‫«کاســۀ اوازخوان و مرکز درمانــی» را با‬ ‫هــدف ارائۀ انــواع فعالیت هــای درمانی‬ ‫مربوط به کاسه های اوازخوان و همچنین‬ ‫تولید نیروی شــفابخش انسانی در زمینۀ‬ ‫روش های درمانی جایگزین‪ ،‬همراه با یک‬ ‫رویکرد علمی مدرن‪ ،‬تاســیس کرد‪ .‬علم‬ ‫مدرن دریافته است که صدا می تواند امواج‬ ‫مغــز را تغییر دهد و ابزاری بســیار مفید‬ ‫برای تمدد اعصاب و مراقبه است‪ .‬ضربات‬ ‫ارام بخش کاسه های اوازخوان برای تغییر‬ ‫امواج مغزی و ایجاد ارامش عمیق در ذهن‬ ‫بسیار مفید است‪.‬‬ ‫فواید صدای کاسه های اوازخوان‬ ‫ایجاد ارامش عمیق و کاهش استرس‬ ‫تعادل کل سیستم چاکراها‬ ‫رفع انسداد (شریان ها) و سموم بدن‬ ‫خالص کنندۀ عواطف و احساسات‬ ‫پاکسازی محیط از انرژی های منفی‬ ‫رفع موانع عاطفی‬ ‫تاثیر بر تمام سلول های بدن‬ ‫بهبود کیفیت خواب‬ ‫تسکین سردرد‬ ‫و فواید بسیار دیگر‪.....‬‬ ‫‪( -1‬در اندیشۀ هند) هر یک از مراکز قدرت معنوی‬ ‫در بدن انسان‪ ،‬که تعداد ان هفت مرکز است‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪41‬‬ ‫سوپربرینیوگا‬ ‫‪1‬‬ ‫گرداوری و ترجمه‪ :‬گروه ترجمه‬ ‫یک نوزاد با ‪ 300‬بیلیون ســلول مغزی یا نورون متولد می شود‪.‬‬ ‫مغز ان قدر برای بشر اهمیت دارد که ‪ 4‬هفته بعد از عمل لقاح‪ ،‬یک‬ ‫جنین‪ ،‬نیم میلیون نورون در دقیقه تولید می کند‪ .‬در انســان بالغ‪،‬‬ ‫یک شبکۀ پیچیدۀ ‪ 300‬میلیون نورونی قسمت چپ و راست مغز‬ ‫را به هم مرتبط می کند‪ ،‬اما ان ها ان قدر ریزند که ‪ 30‬هزار تایشان‬ ‫سر یک سوزن جا می شوند‪.‬‬ ‫برای استفادۀ بهینه از مغز انسان‪ ،‬باید ان را مثل هر عضله یا عضو‬ ‫دیگری در بدن ورزش داد و تغذیه نمود‪ .‬برای اینکه مغز انسان در‬ ‫دوران بزرگسالی هوشیار و سالم بماند‪ ،‬باید سیناپس هایی (نوک های‬ ‫اتصاالت مغزی) به وجود بیایند و حفظ شــوند‪ .‬یکی از گزینه های‬ ‫رسیدن به این هدف‪ ،‬انجام دادن سوپربرین یوگا است‪ .‬تمرین سادۀ‬ ‫نو سال‪ ،‬بلکه برای‬ ‫«بنشین و پاشو» نه تنها برای دانش اموزان کم س ‬ ‫ی حفظ‬ ‫بزرگساالنی که می خواهند اگاهی مغزی شان را در کهنسال ‬ ‫کنند‪ ،‬هم بسیار مفید است‪.‬‬ ‫بر اســاس تحقیقات دکتر جوی جونز‪ 2‬در دانشــگاه کالیفرنیا‪،‬‬ ‫عملکرد این تمرین از طریق مراکز انرژی بدن اســت که انرژی ها‬ ‫را جذب‪ ،‬هضم و در قســمت های مختلف بدن پراکنده می نمایند‪.‬‬ ‫این مراکز انرژی درواقع نقاطی هستند که در طب سوزنی از ان ها‬ ‫اســتفاده می شود‪ .‬نقاط موردنظر برای مغز‪ ،‬چشم‪ ،‬پیشانی‪ ،‬دهان‪،‬‬ ‫تخمدان ها‪ ،‬غددزیرگوشی‪ ،‬شــقیقه ها و بیضه ها در اطراف گوش‬ ‫جمع شــده اند و تحت تاثیر فشار تمرین قرار می گیرند‪ .‬همچنین‬ ‫انگشــت های دست که در این تمرین مورد استفاده قرار می گیرند‬ ‫با فعال سازی نقاط طب ســوزنی موجود در اللۀ گوش‪ ،‬مسیرهای‬ ‫نورونــی درون مغز را تحریک می نماید‪ .‬بر اســاس اظهارات دکتر‬ ‫جونز‪ ،‬پس از انجام دادن این تمرین‪ ،‬نواز مغزی افراد نشان می دهد‬ ‫نیمکره های راست و چپ مغز با هم همگام و منطبق شده اند‪.‬‬ ‫سوپربرین یوگا اگر به درستی انجام شود‪ ،‬باعث می شود انرژی هایی‬ ‫که در مراکز انرژی تحتانی بدن گیر کرده اند از طریق ســایر مراکز‬ ‫مهم انرژی بدن به سمت باال حرکت کنند‪ .‬وقتی که انرژی به سمت‬ ‫باال می اید‪ ،‬از مرکز قلب عبور می کند و پر از احساس ارامش و صلح‬ ‫درونــی می گردد‪ .‬زمانی که انرژی باالتر امد و به گلو و باالتر از ان‬ ‫رسید‪ ،‬قوۀ هوش و خالقیت فرد بهبود پیدا می کند‪ .‬از دیگر مزایای‬ ‫این تمرین‪ ،‬تنظیم محرک های جنسی است که برای تمامی افراد‬ ‫مسئلۀ بسیار مهمی است‪.‬‬ ‫این تمرین به طور خاص بــرای کمک به افراد مبتال به الزایمر‪،‬‬ ‫افسردگی خفیف‪ ،‬اختالل هایپراکتیویتی کمبود توجه‪،)ADHD( 3‬‬ ‫سندروم داون‪ ،‬اوتیســم‪ ،‬و خوانش پریشی بسیار مفید است‪ .‬برای‬ ‫تاثیرگذاری بیشتر این تمرین می توانید‪ ،‬پس از ان یک مدیتیشن‬ ‫صحیح با کمک راهنما یا مربی انجام دهید‪ .‬در زیر به چگونگی انجام‬ ‫دادن سوپربرین یوگا می پردازیم‪.‬‬ ‫ســوپربرین یوگا تمرین مفید و بسیار ســاده ای است که انجام‬ ‫دادنش نیاز به هیچ پیچ و تاب و چرخشی در بدن ندارد‪ .‬این تمرین‬ ‫با طراحی خاصی که دارد جنبه هایی از سالمت ذهنی مانند تمرکز‬ ‫را بهبود می بخشــد‪ .‬البته مدرک محکمی برای اثبات تاثیرگذاری‬ ‫ســوپربرین یوگا وجود ندارد‪ ،‬اما به اعتقاد عده ای این حرکت برای‬ ‫کودکان و نوجوانان بیش فعال‪ ،‬افراد مســن و مبتالیان به اوتیسم‬ ‫‪42‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫می تواند بســیار مفید و اثرگذار باشــد‪ .‬در این تمرین ساده تنها‬ ‫حرکتی که انجام می شود گرفتن گوش ها و چند بار نشستن و بلند‬ ‫شدن اســت‪ .‬با اینکه تالش و حرکت زیادی در این تمرین انجام‬ ‫نمی شود‪ ،‬اما مزایای شگفت اور و قابل توجهی از ان به دست می اید‪.‬‬ ‫‪ -1‬قرار گرفتن در وضعیت تمرین‬ ‫الف‪ -‬پیدا کردن جهت مناسب‬ ‫بر اســاس سن‪ ،‬رو به جهت مناسب قرار بگیرید‪ .‬درواقع جهتی‬ ‫که در حین ســوپربرین یوگا رو به ان قــرار می گیرید بر انرژی و‬ ‫تمرکز شــما تاثیر می گذارد‪ .‬بیشتر افراد باید رو به شرق بایستند‪.‬‬ ‫تنها سالخوردگان و افراد پیر هستند که باید رو به شمال قرار گیرند‪.‬‬ ‫ب ‪ -‬جدا کردن هر گونه زیوراالت از خود‬ ‫سوپربرین یوگا به سطح باالیی از تمرکز نیاز دارد؛ بنابراین‪ ،‬قبل‬ ‫از شروع تمرین‪ ،‬هر گونه زیوراالت را از خود جدا کنید‪ .‬البته حلقۀ‬ ‫ازدواج به اندازۀ ســایر انواع جواهرات باعث حواس پرتی نمی شود؛‬ ‫بنابراین‪ ،‬اگر بخواهید می توانید حلقه تان را در نیاورید‪.‬‬ ‫ج ‪ -‬صاف ایستادن‬ ‫اگر به صورت صاف و کشیده بایستید‪ ،‬سوپربرین بیشترین تاثیر را‬ ‫دارد؛ بنابراین‪ ،‬برای شروع تمرین‪ ،‬در یک اتاق ساکت و ارام تا حد‬ ‫توان صاف و کشیده بایستید‪.‬‬ ‫‪ -2‬شروع حرکت‬ ‫الف‪ -‬زبان تان را به کام دهان تان بچسبانید‪.‬‬ ‫برای انجام دادن این تمرین‪ ،‬زبان تان را باید در جای مناســب قرار‬ ‫دهید‪ .‬درواقع در حین تمرین زبان تان باید پشــت دندان ها بر سقف‬ ‫دهان تان قرار گرفته باشــد‪ .‬یعنی همان جایی کــه وقتی می گویید‬ ‫«ال» زبان تــان قرار می گیرد‪ .‬در کل تمرین زبان تان را از ان قســمت‬ ‫تکان ندهید‪.‬‬ ‫ب‪ -‬اللۀ گوش راست تان را با دست چپ تان لمس کنید‪.‬‬ ‫دســت چپ تان را به سمت گوش راســت ببرید و با انگشت های‬ ‫شست و سبابه‪ ،‬اللۀ گوش را بگیرید‪ .‬انگشت شست تان باید روی الله‬ ‫قرار گیرد‪.‬‬ ‫هـ‪ -‬این کار را ‪ 15‬تا ‪ 21‬مرتبه تکرار کنید‪.‬‬ ‫بعد از یک بار نشســتن و بلند شــدن‪ ،‬این کار را بین ‪ 15‬تا ‪21‬‬ ‫مرتبه انجام دهید‪ .‬تعداد دفعات را مناسب توان خود انتخاب کنید‪.‬‬ ‫یادتان باشد در حین کار‪ ،‬باید کمرتان همچنان صاف و زبان تان به‬ ‫کام دهان تان چسبیده باشد‪.‬‬ ‫‪ -3‬تمرین سوپربرین یوگا به طور منظم‬ ‫الف‪ -‬بیشتر روزها تمرین را انجام دهید‬ ‫اگر ســوپربرین یوگا را مرتب انجام دهید‪ ،‬بهتر است‪ .‬اوایل کار‬ ‫ممکن اســت متوجه تغییری که در شکل فکر کردن و تمرکزتان‬ ‫به وجود می اید نشوید‪ ،‬اما اگر هر روز تمرین را انجام دهید‪ ،‬تاثیر‬ ‫شگفت انگیز ان را بر تمرکز و بهبود کلی عملکرد شناختی مغزتان‬ ‫حس خواهید کرد‪.‬‬ ‫ج‪ -‬اللۀ گوش چپ تان را با دست راست تان لمس کنید‪.‬‬ ‫حاال دست راست تان را به سمت گوش چپ ببرید و با انگشت های‬ ‫شســت و سبابه‪ ،‬اللۀ گوش را بگیرید‪ .‬باز هم انگشت شست باید جلو‬ ‫قرار گیرد‪.‬‬ ‫د‪ -‬دم و بازدم در حین خم کردن زانو ها‬ ‫برای پایین بردن بدن‪ ،‬زانوها را خم کنید و در همین حال از بینی‬ ‫دم بگیرید و در حالی که دارید بلند می شوید‪ ،‬بازدم کنید‪.‬‬ ‫ب‪ -‬ایجاد فضایی برای تمرین در خانه‬ ‫اگر می خواهید تمرین منظم یوگا داشــته باشــید‪ ،‬باید فضای‬ ‫خاصی را به تمرین اختصاص دهید؛ مکانی ارام در خانه که خالی از‬ ‫عوامل حواس پرت کن باشد‪.‬‬ ‫برای اثربخشی بیشــتر این تمرین‪ ،‬ان را به یک عادت سرگرام‬ ‫کننده تبدیل کنید و هنگامی که فرزندتان دارد برای مدرسه اماده‬ ‫می شود یا حتی بعد از مدرسه و زمانی که به تجدید انرژی نیاز دارد‪،‬‬ ‫با او این تمرین انجام دهید‪ .‬برای نوجوانان بهترین کار این اســت‬ ‫که خودتان هدایت شان کنید و به عنوان الگوی ان ها عمل نمایید‪.‬‬ ‫در ‪ 30‬روز اول‪ ،‬تمرین را با هم انجام دهید‪ .‬قطعاً در ســه ماه اول‬ ‫تمرین‪ ،‬شاهد نتایج و بهبودهایی خواهید بود و در مدت هفت ماه‪،‬‬ ‫توانایی های شــناختی (و معدل) فرزند شما ‪ 20‬تا ‪ 35‬درصد باال‬ ‫خواهد رفت‪ .‬اما تا ان زمان شما دیگر دل تان نمی خواهد این تمرین‬ ‫را رها کنید‪.‬‬ ‫‪1-Super Brain Yoga‬‬ ‫‪2-Dr. Joie P. Jones‬‬ ‫‪3-Attention-deficit hyperactivity disorder‬‬ ‫منبع‪:‬‬ ‫‪www.wikihow.life‬‬ ‫‪www.collective-evolution.com‬‬ ‫‪www.artofliving.org‬‬ ‫‪www.stylecraze.com‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪43‬‬ ‫خوابی اگاهانه و پویا برای مراقبۀ عمیق‬ ‫واحد ترجمه‬ ‫بحث های بســیاری در مورد مراقبه‪ ،‬تکنیک های متفاوت ان و‬ ‫مزایای مدیتیشن در رســانه هایی که به نشاط درونی و سالمت‬ ‫جسم می پردازند وجود دارد‪ .‬ولی موضوع حائز اهمیت اگاهی به‬ ‫این مسئله است که انجام یک تمرین مدیتیشن ساده و قرارگرفتن‬ ‫در وضعیت مراقبه دو موضوع کام ً‬ ‫ال متفاوت است‪.‬‬ ‫تمام کســانی که تجربۀ مدیتیشن را‪ ،‬چه زیر نظر مربی و چه‬ ‫به صورت فردی‪ ،‬داشــته اند‪ ،‬بر این موضــوع اتفاق نظر دارند که‬ ‫مراقبه در سخن ســاده ولی در عمل دشوار است و دلیل ان هم‬ ‫ســاده اســت‪ :‬زندگی پرتنش روزمره بدن و ذهن ما را در حالتی‬ ‫مانند هشدار همیشــگی قرار داده است تا انجا که کلمۀ ارامش‬ ‫به رویای گمشدۀ اکثریت مردم بدل شده است‪ .‬خبر خوب ان که‬ ‫تکنیکی باســتانی به نام «یوگانیدرا» می تواند راه حل بسیار خوبی‬ ‫برای این موضوع باشد‪.‬‬ ‫حتی در طول خواب‪ ،‬ذهن به اندازه ای پرتنش اســت که بدن‬ ‫را برای استراحت رها نخواهد کرد‪ .‬بسیاری از مردم پس از هفت‬ ‫یا هشــت ساعت خواب اشفته‪ ،‬خسته از جای خواب خود بیرون‬ ‫می ایند‪ .‬ســپس خالی از انرژی الزم‪ ،‬تالش می کنند که از پس‬ ‫مســئولیت های روزانۀ خود برایند‪ ،‬بهترین تصمیم ها را بگیرند و‬ ‫رفتار مناسبی داشته باشند! چگونه می توانیم از جامعۀ خود توقع‬ ‫پیشــرفت داشته باشیم در حالی که اعضای ان تحت فشار مداوم‬ ‫روحی‪ ،‬عاطفی و فیزیکی هستند؟‬ ‫‪44‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫برای درک بهتر این موضوع می توان ازمایش ساده ای انجام داد‪:‬‬ ‫در وضعیتی راحت بنشــینید و سعی کنید فقط برای یک دقیقه‬ ‫کام ً‬ ‫ال بدون حرکت باشــید‪ .‬درخواهید یافت که اکثر مردم انجام‬ ‫کامل ان را غیرممکن می دانند‪ ،‬حتی برای ســی ثانیه! چیزی که‬ ‫مشخص خواهد شد‪ ،‬باالخره ماهیچه ها حرکاتی خواهند داشت و‬ ‫این به تنهایی دلیلی است بر اینکه چه کنترل محدودی بر ذهن‬ ‫و بدن خود داریم‪.‬‬ ‫اصول یوگانیدرا‬ ‫جواب تمام این ها چیزی ست به نام یوگانیدرا‪ .‬یوگانیدرا تمرینی‬ ‫است هدایت شده که پرتوجو را به ارامشی اگاهانه برای بازۀ زمانی‬ ‫‪ 15‬تا ‪ 30‬دقیقه دعوت می کند‪ .‬این ارامش کوتاه و درعین حال‬ ‫عمیق‪ ،‬فیزیکی‪ ،‬روحی و عاطفی است‪ .‬در حین انجام‪ ،‬یوگانیدرا‬ ‫ممکن است حالتی شبیه خواب به نظر بیاید‪ ،‬ولی در واقع اگاهی در‬ ‫سطحی عمیق تر از بیداری در حال فعالیت است و در استانۀ بین‬ ‫خواب و بیداری‪ ،‬به طور طبیعی‪ ،‬ارتباطی خودجوش و ناخوداگاه‬ ‫اتفاق می افتد‪ .‬اگاهی در این وضعیت بسیار نیرومند عمل می کند‬ ‫و می توان از ان برای رسیدن به دانشی عمیق تر‪ ،‬خالقیت و حتی‬ ‫تغییر ماهیت شخصیت خود استفاده کرد‪.‬‬ ‫این خواب یوگیانه وضعیتی کام ً‬ ‫ال ناخوداگاه نیست‪ ،‬بلکه سطحی‬ ‫ً‬ ‫از توانایی ست که بخشی از هوشیاری کامال فعال است‪ .‬ازمایش ها‬ ‫فرض بر این است که عاداتی ناخواسته دارید که می خواهید از این‬ ‫عادات فارغ شوید‪ ،‬می توانید سنکلپا یا نیت شخصی خود را بر روی‬ ‫ان ها متمرکز کنید؛ چه باور داشته باشید‪ ،‬چه نداشته باشید نتیجه‬ ‫خواهید گرفت‪ .‬ســوامی ساتیاناندا می گوید‪« :‬هر چیزی در زندگی‬ ‫می تواند بر شــما فائق اید‪ ،‬اما نه نیتی که در طول تمرین یوگا بر‬ ‫روی ان کار کرده اید‪».‬‬ ‫بســیاری از افراد خسته و کسل به نظر می رسند و تمایل دارند‬ ‫در طول تمرین به خواب بروند‪ .‬این بد نیست و پرتوجو را از مزایای‬ ‫یوگانیدرا محروم نمی کند‪ .‬اگاهی از لحظۀ حال ‪ ،‬در خواب و پس از‬ ‫ان بیداری شگفت انگیز به محض اینکه مربی این عبارت را می گوید‪:‬‬ ‫«تمرین یوگانیدرا در حال حاضر کامل است‪ ».‬وجود دارد‪.‬‬ ‫با توجه به سبک زندگی مدرن و تنش و اضطراب بی وقفۀ ناشی‬ ‫از ان بر فکر‪ ،‬روان و بدن‪ ،‬یوگانیدرا واقعاً تنها تکنیکی اســت که با‬ ‫حداقل تالش‪ ،‬عمیق ترین سطح ارامش را به همراه دارد‪ .‬سفریست‬ ‫هدفدار که در کوتاه ترین زمان نتایج بی نظیری خواهد داشت‪.‬‬ ‫نشان داده اند که در وضعیتی که ما ان را خواب می نامیم‪ ،‬درواقع‬ ‫هوشــیاری و پتانسیل بیشــتری داریم‪ .‬زیرا اگاهی ما از حواس‬ ‫برداشته می شود و فضایی برای پذیرش کیفیات به وجود می اید‪.‬‬ ‫این حالت را می توان با کامپیوتر مقایسه کرد‪ :‬هنگامی که چندین‬ ‫برنامه به طور همزمان در حال اجرا هستند‪ ،‬بار اضافی بر حافظۀ‬ ‫کامپیوتر تحمیل یا ظرفیت محدود می شــود‪ .‬همین حالت برای‬ ‫مغز‪ ،‬ذهن و ادراک حسی نیز مشابه است‪.‬‬ ‫یوگانیدرا تقریباً تمرینی مشابه وضعیت وانهادگی شاواسانا‪ 1‬است‬ ‫و تکنیکی برای تمرکز نیست‪ .‬فقط الزم است دستورالعمل هایی که‬ ‫می شــنوید دنبال کنید و خود را رها کنید‪ .‬بدن خود را کام ً‬ ‫ال بر‬ ‫روی زمین رها و وانهاده کنید‪ .‬در طول تمرین اگاهی بر روی نقاط‬ ‫مختلف بدن اســاس کار یوگانیدرا است‪ .‬این کار در عین گذر به‬ ‫سطح عمیق تری از ارامش‪ ،‬به حفظ اگاهی کمک می کند‪.‬‬ ‫سنکلپا‪ : 2‬نیت شخصی تمرین یوگانیدرا‬ ‫بخش با اهمیت دیگر یوگانیدرا سنکلپا یا همان نیت شخصی‬ ‫است‪ .‬سنکلپا مانند بذر اشکاری است که در اعماق کاشته می شود‪.‬‬ ‫پیامی اســت به کائنات که در طول تمرین جاریســت‪ .‬این نیت‬ ‫شــخصی احساسی است که بدون صدا و با تمام قلب و سرشار از‬ ‫عاطفه از ابتدای تمرین یوگانیدرا ابراز می شود‪ .‬خود را در موقعیتی‬ ‫تجسم کنید که این نیت شخصی به وقوع پیوسته است‪ .‬بار دیگر‬ ‫نیت شــخصی خود را سه مرتبه در اواخر تمرین خود و در زمانی‬ ‫که کام ً‬ ‫ال در وضعیت ارامی قرار دارید و امواج مغزی در حالت بتا‬ ‫قرار دارد‪ ،‬پیش از خروج از وضعیت تکرار کنید‪ .‬در این زمان مغز‬ ‫بیشــترین امادگی را برای پذیرش دارد‪ .‬در یک سطح کاربردی‬ ‫ساختار یوگانیدرا‬ ‫یک مربــی یوگا بــرای توانایی هدایت یک تمریــن یوگانیدرا‬ ‫اموزش هــای ویژه ای می بیند‪ .‬لحن و نوع صدا و کلماتی ویژه برای‬ ‫هدایت یک تمرین یوگانیدرا انتخاب می شوند‪ .‬مکان مخصوص یوگا‬ ‫و مدیتیشــن بهترین فضا برای انجام یوگانیدرای روزانه است‪ .‬در‬ ‫انتهای تمرین احساسی متفاوت را تجربه خواهید کرد که نتایجی‬ ‫واقعاً قابل توجه به همراه دارد‪.‬‬ ‫یوگانیدرا قادر است ظرفیت یادگیری بزرگساالن و به ویژه کودکان‬ ‫را افزایش دهد‪ .‬کودکان بســیار اماده هستند تا به صورت خود به‬ ‫خــود و به راحتی خود را با تمرینات وفق داده و ســودمندی های‬ ‫فوق العاده ای کسب کنند‪ .‬مهم تر از همه‪ ،‬ان ها قدرت این ارتباط را‬ ‫محکم تر باقی نگاه می دارند و با مرکز درونی تعادل روان ارتباط خود‬ ‫را حفظ می کنند‪ .‬بزرگساالن این ازادی را به مرور از دست داده اند‪.‬‬ ‫ایا یوگانیدرا گونه ای از هییپنوتیزم است؟‬ ‫از ایــن جهت کــه در یوگانیدرا توجــه از روی حواس پنج گانه‬ ‫برداشته می شود بســیاری ان را گونه ای از هیپنوتیزم می پندارند‪.‬‬ ‫با این حال این دو علومی کام ً‬ ‫ال مجزا هســتند و یوگانیدرا تا جایی‬ ‫نیز فراتر رفته است‪ ،‬به این دلیل که هیپنوتیزم وضعیتی مصنوعی‬ ‫مشــابه خوابی عمیق است؛ درحالی که در یوگانیدرا یاد گرفته ایم‬ ‫که به خواب نرویم و با وجود این که توجه از حواس برداشــته شده‬ ‫است‪ ،‬اگاهی را حفظ و همراه با خود داشته باشیم و با گذر از موانع‬ ‫شــخصی تا هر عمق و حدی پیش برویم‪ .‬به عالوه حفظ اگاهی به‬ ‫ی است‬ ‫این معناست که ذهن تحت سلطۀ مربی نیست و این اتفاق ‬ ‫که در خواب مصنوعی یا هیپنوتیزم نمی افتد‪.‬‬ ‫با تمریــن منظم یوگانیدرا‪ ،‬ماهیت درونی جلوه گر می شــود و‬ ‫امکان زندگی در صلح حقیقی به ارمغان خواهد امد‪ .‬می توان تمام‬ ‫شخصیت را از درون بازسازی و ترمیم کرد و این نویدبخش رهایی‬ ‫از تنش ها‪ ،‬صلح درونی و ارامش ذهن و وانهادگی ست‪.‬‬ ‫منبع‪:‬‬ ‫‪www.bookyogaretreats.com‬‬ ‫‪1-Savasana‬‬ ‫‪2-Sankalpa‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪45‬‬ ‫ذکر و مراقبۀ الهی‬ ‫حجت االسالم دکترعلی قنبریان‬ ‫مــاه مبارک رمضان ماه ارتباط با خداســت و یکی‬ ‫از بهترین راه های ارتباط تکرار نام خداســت بطوریکه‬ ‫گفته می شــود از ضروریات هر انسانی ارتباط با مبدا‬ ‫عالم و یاد اوســت به ویژه در زندگــی کنونی؛ زیرا که‬ ‫اسباب بسیاری سبب دوری از خدا و غفلت از یاد خدا‬ ‫می گردد و همچنین عوامل بسیاری ارامش انسان را از‬ ‫بین می برند‪ .‬در قران کریم دفعات زیادی واژۀ ذکر به‬ ‫کار رفته است‪.‬‬ ‫معموالً تصویر ذهنی ما از کلمۀ ذکر‪ ،‬ذکر با لســان‬ ‫و تکلم کردن اســت که در این جا یــاد خدا کردن با‬ ‫زبان معنا می دهد‪ ،‬ولی این گونه نیســت‪ ،‬بلکه ذکر دو‬ ‫گونه است‪ :‬ذکر قلبی و ذکر زبانی (ناصر مکارم شیرازی‪،‬‬ ‫تفسیر نمونه‪ ،‬ج ‪ ،10‬ص‪.)215‬‬ ‫پس معنی این کلمه در قران نه تنها ذکر لسانی‪ ،‬بلکه‬ ‫ذکر با تمام ابعاد انسانی است‪ .‬مسلّم است که ذکر خدا‬ ‫تنها به یاداوری با زبان نیســت‪ ،‬که زبان ترجمان قلب‬ ‫اســت‪ ،‬هدف این است که با تمام قلب و جان به ذات‬ ‫پاک خدا متوجه باشیم (همان‪ ،‬ج‪ ،1‬ص‪.)515‬‬ ‫قران عدد خاصی را برای ذکر مشخص ننموده بلکه‬ ‫می فرماید‪ :‬اى کسانى که ایمان اورده‏اید‪ ،‬خدا را فراوان‬ ‫یاد کنید (احزاب‪ .)41 /33 :‬از ایات قران به دست می اید‬ ‫که ذکر خدا محدودیت ندارد‪ ،‬هرچه تعداد می خواهی و‬ ‫می توانی و هر چه بیشتر می توانی ذکر خدا بگو‪.‬‬ ‫پس با توجه به گفتار فوق می توان نتیجه گرفت که‬ ‫بندۀ خدای تعالی‪ ،‬هر چه می تواند یاد خدا کند‪ ،‬که ذکر‬ ‫خدا پایانی ندارد‪ .‬چنانچــه امام صادق (ع) می فرماید‪:‬‬ ‫«چیزی نیســت مگر که برای ان حدی است که بدان‬ ‫(محمد‬ ‫پایان می یابد جز ذکر خدا کــه پایانی ندارد‪».‬‬ ‫ّ‬ ‫یعقوب کلینی‪ ،‬اصول کافی‪ ،‬ج‪ ،6‬ص‪.)99‬‬ ‫اما با این حال می شــود که به خاطر غوطه ور شدن‬ ‫در مادیات و زندگی دنیوی‪ ،‬خداوند فراموش می شود؛‬ ‫حتی در نماز هم که فلســفۀ تشریع ان یاد خداست‪،‬‬ ‫خبری از خدا نیست‪ .‬هر فردی الزم است که با مراقبه‬ ‫و خودسازی به جایی رسد که در عین این که در جامعه‬ ‫زندگی می کند‪ ،‬از خداوند غافل نشود‪ :‬مردانى که هیچ‬ ‫تجارت و خرید و فروشــى از یاد خدا و نمازگزاردن و‬ ‫زکات دادن بازشان ندارد‪ .‬از روزى که دل ها و دیدگان‬ ‫دگرگون مى‏شوند هراسناک اند (نور‪.)37 /24 :‬‬ ‫‪46‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫اصل اساسی در عدم غفلت از خداوند محبت است؛ اگر‬ ‫محبت به خدا و معنویات تعلق گیرد‪ ،‬غفلت معنایی ندارد‬ ‫و شخص در کشاکش زندگی هم به یاد خداست‪:‬‬ ‫هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای‬ ‫من در میان جمع و دلم جای دیگر است‬ ‫سعدی‪ ،‬کلیات سعدی‪ ،‬غزل ‪.63‬‬ ‫ولی اگر محبت به دنیا و امور ان تعلق گیرد‪ ،‬یاد دنیا‪،‬‬ ‫بیشــتر صورت خواهد گرفت نه یاد خــدا‪ .‬زیرا که افکار‬ ‫انسان ها گرداگرد محبوب می گردد‪.‬‬ ‫یاد خدا اکســیر اعظم در زندگی انسان هاست‪ .‬راهکار‬ ‫زرینی که ســبب ارامــش و جالی روح می شــود‪ .‬چه‬ ‫لذت بخش است که به یاد خالق و رب خود باشیم و با او‬ ‫راز و نیاز کنیم و یا از راه تفکر در اتقان و نظم مخلوقاتش‬ ‫پی به قدرت و علم نامحدودش ببریم‪.‬‬ ‫«ذکر و یاد خدا» از مهمترین عوامل رســیدن به قرب‬ ‫الهی اســت که انســان را از جهان ماده بــه عالم معنا و‬ ‫معنویت می رساند‪.‬‬ ‫تجربۀ نویســندۀ متن این اســت کــه‪ ،‬ذات خداوند‬ ‫نامحدود و نامتناهی است و تفکر در ذات ناممکن است؛‬ ‫بلکه می توان به یاد مخلوقات الهی و مصنوعات و نظم و‬ ‫ترتیب و اتقان ان ها بود؛ مانند تفکر در منظومۀ شمسی‬ ‫و از ایــن طریــق پی به قدرت و علــم نامحدود خداوند‬ ‫متعال برد‪.‬‬ ‫طریق دیگر به یــاداوری معانی ایــات قران و تفکر‬ ‫در ان هــا و تکرار و در صورت لزوم تصویرســازی ذهنی‬ ‫است؛ به ویژه تفکر در ایاتی که در ان ها خداوند متعال به‬ ‫توصیف خویش می پردازد‪.‬‬ ‫در فرایند این ارتباط هر مقدار که موانع و بازدارنده های‬ ‫تمرکز ذهن و خلسۀ ذهنی کمتر و اسباب بیشتر گردد‪،‬‬ ‫توفیق بیشــتری حاصل می شود‪ .‬بحث از اسباب و موانع‬ ‫وقت بیشــتری را می طلبــد و جا دارد کــه یک کتاب‬ ‫مستقل به ان اختصاص داده شود و در مورد ان نگاشته‬ ‫گردد؛ اما ب ه اختصار می توان گفت که دانشمندان اخالق‬ ‫همچون محمدمهــدی نراقی و احمــد نراقی در جامع‬ ‫الســعادات و معراج السعاده و غزالی در احیاء علوم الدین‬ ‫و عرفا در رســاله های سیر و سلوکی خود و همچنین در‬ ‫هیپنوتیزم و ریلکسیشن از مباحث مربوط به روان شناسی‬ ‫یاد خدا‬ ‫اکسیر اعظم‬ ‫در زندگی‬ ‫انسان هاست‪.‬‬ ‫راهکار زرینی‬ ‫که سبب‬ ‫ارامش و‬ ‫جالی روح‬ ‫می شود‪ .‬چه‬ ‫لذت بخش‬ ‫است که به‬ ‫یاد خالق و‬ ‫رب خود‬ ‫باشیم و با‬ ‫او راز و نیاز‬ ‫کنیم و یا از‬ ‫راه تفکر در‬ ‫اتقان و نظم‬ ‫مخلوقاتش‬ ‫پی به قدرت‬ ‫و علم‬ ‫نامحدودش‬ ‫ببریم‪.‬‬ ‫در کتاب هایــی چــون راهنمای تلقینات و اســتعارات‬ ‫هیپنوتیزمی‪ ،‬که کتاب درسی انجمن علمی هیپنوتیزم‬ ‫بالینی ایران است‪ ،‬راهکارهایی بیان شده است‪.‬‬ ‫به عنوان نمونه‪:‬‬ ‫ در دل شب یا اتاقی تاریک که از ریا به دور باشد‪.‬‬‫ از بین بردن اسباب تشویش ذهنی همچون صدا و‪. ...‬‬‫ کشیدن نفس های عمیق و ممتد‪.‬‬‫ صاف نگه داشتن ستون فقرات‪.‬‬‫ تکرار اذکار تک سیالبی یا چندسیالبی‪.‬‬‫مجذوبعلی شــاه همدانی از عرفای زمان فتحعلیشاه‬ ‫قاجار چنین گوید‪:‬‬ ‫«هرکه اراده نماید که مشــغول گــردد به ذکر خفی‬ ‫باید غســل نماید و توبه کند از جمیع گناهان و بشوید‬ ‫جامه های خود را و بنشیند در خلوت مربع روی به قبله و‬ ‫دو دســت خود را بر زانوی خود گذارد‪ .‬دست راست را بر‬ ‫زانوی راست و چپ را بر زانوی چپ و درحالی که پوشیده‬ ‫باشد هر دو چشم خود را و شروع نماید به ذکر با تعظیم‬ ‫ذکر مذکور و به قوت دل به حیثیتی که بیرون اید کلمۀ‬ ‫«ال اله اال اهلل» از زیر ناف و قوت ان بر دل رســد به مرتبه‬ ‫که تاثیر ان به همۀ اعضا برســد و اهسته باشد صوت او‬ ‫و صوت نداشته باشد بهتر خواهد بود‪ .‬درحالتی که تفکر‬ ‫نماید معنای ان را در دل خود تا احاطه کند همۀ اعضای‬ ‫او را و فرو رود در اعضا‪ .‬پس اگر خیالی سوای خدا در دل‬ ‫طیبۀ «ال اله اال اهلل»‬ ‫اید‪ ،‬نفی نماید او را و دور کند به کلمۀ ّ‬ ‫و فارغ سازد دل خود را از جمیع خیاالت فاسدۀ نفسانی‬ ‫و مشغول گردد به مشاهدات روحانی‪ .‬و اقسام ذکر بسیار‬ ‫است‪ .‬بعضی از محققان گفته اند طریق ذکر «ال اله اال اهلل»‬ ‫ان است که زبان به کام بچسباند و نفس را زیر ناف حبس‬ ‫کند و کلمۀ «ال» را از ناف بکشد و به فرق رساند و «اله» را‬ ‫از فرق سر به کتف راست اورده «اال اهلل» را از کتف راست‬ ‫بر دل صنوبری که در پهلوی چپ واقع اســت‪ ،‬بیاورد و‬ ‫نقش این مجموع به صورت الی منعکس می شود‪».‬‬ ‫ی ش‍اه ‪ ،‬نسخۀ خطی رساله در عرفان‪ ،‬کتابخانۀ ‪ -‬در دل شب‬ ‫(م‍جذوب‍ع‍ل‍ ‬ ‫یا اتاقی تاریک‬ ‫مجلس شورای اسالمی‪ ،‬شمارۀ بازیابی‪.)16586 :‬‬ ‫که از ریا به‬ ‫دور باشد‪.‬‬ ‫ از بین‬‫بردن اسباب‬ ‫تشویش ذهنی‬ ‫همچون صدا‬ ‫و‪. ...‬‬ ‫ کشیدن‬‫نفس های‬ ‫عمیق و ممتد‪.‬‬ ‫ صاف‬‫نگه داشتن‬ ‫ستون فقرات‪.‬‬ ‫ تکرار اذکار‬‫تک سیالبی یا‬ ‫چندسیالبی‪.‬‬ ‫‪ali.Ghanbarian@alumni.ut.ac.ir‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪47‬‬ ‫چکیدۀ کتاب‬ ‫روانشناسی و یوگا‬ ‫دکتر ماریانا کاپالن روان شناس‪ ،‬مشاور خانواده و مربی یوگا‬ ‫ترجمۀ میالد تکسیبی‬ ‫مقدمــۀ مترجم کتاب به شــرح‬ ‫ذیل است‪:‬‬ ‫من در یوگا نوعی نجات می بینم‪ ،‬درست‬ ‫همــان کیفیتی را که اســتاد بزرگ برای‬ ‫وصال به نیروانا قائل بود و می گفت‪« :‬وصال‬ ‫به نیروانا تو را نجــات می دهد» من برای‬ ‫یوگا قائلم ‪.‬‬ ‫ســال ها پیش که در یک سفر معنوی‬ ‫بودم و به تعبیری گرفتار ســختی راه این‬ ‫سفر پرپیچ وخم‪ ،‬یوگا راه من را هموار کرد‪.‬‬ ‫ان قدر هموار که این سفر سخت را اسوده‬ ‫به مقصد رساندم و اثر نجات بخشی که در‬ ‫شروع این نوشتار گفتم را به تمام و کمال‬ ‫احساس کردم‪.‬‬ ‫از ان جایی که هم مربی یوگا هســتم و‬ ‫هم روان شــناس بالینی‪ ،‬سعی کردم نقاط‬ ‫اشــتراک این دو را از زبان یک متخصص‬ ‫یوگا و دکترای روان شناســی یعنی دکتر‬ ‫ماریانا کاپالن بیان کنم‪.‬‬ ‫در ترجمۀ این کتاب سعی بر ان بود که‬ ‫اصالت متن حفظ و کمترین دخل و تصرفی‬ ‫در ان نباشد‪ ،‬اما در بعضی قسمت ها ناگزیر‬ ‫بودم تا تغییراتی اعمال کنم تا برای خوانندۀ‬ ‫ایرانی قابل درک باشد‪.‬‬ ‫این کتاب هم مناســب روان شناسانی‬ ‫است که از اثر نجات بخش یوگا در درمان‬ ‫اختالالت روانی اگاه نیستند و هم مناسب‬ ‫مربیان یوگایی که در طول کار در مراکز با‬ ‫رگه ها و گاهی با اختالالت روانی پرتوجویان‬ ‫خود روبه رو می شوند‪.‬‬ ‫به گمان من اشنایی با روان انسان نیز به‬ ‫اندازۀ اشنایی با اناتومی برای مربیان یوگا‬ ‫الزامی اســت‪ ،‬چرا که بسیاری از همکاران‬ ‫روان شــناس و روان پزشک مراجعان خود‬ ‫را برای توان بخشــی روانی به مراکز یوگا‬ ‫می فرستند‪.‬‬ ‫‪48‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫بــه همین ســبب به انجمــن محترم‬ ‫یوگا پیشــنهاد می کنیم کالس اشــنایی‬ ‫با اختالالت روانی را در ســر فصل دروس‬ ‫تئوری دورۀ مربی گری اضافه نمایند‪.‬‬ ‫در بخش هایــی از کتــاب‪ ،‬نویســنده‬ ‫صراحتاً به انحرافی که برخی مربیان یوگا‬ ‫به ان دچار شــده اند و خود را روان شناس‬ ‫و مشــاور می پندارند پرداختــه و توصیه‬ ‫می کند نداشــتن تحصیالت اکادمیک در‬ ‫حوزۀ سالمت روان به نوعی بازی کردن با‬ ‫سرنوشت انسان هاست‪.‬‬ ‫متاسفانه چه در ایران چه در کشورهای‬ ‫دیگر‪ ،‬مداخلۀ متخصصین علوم مختلف در‬ ‫کار یکدیگر به وفور به چشم می اید‪ ،‬یوگا‬ ‫و روان شناســی هم از این قاعده مستثنا‬ ‫نیستند و این می تواند بهداشت روانی افراد‬ ‫را با چالش جــدی مواجه کند‪ .‬این کتاب‬ ‫نگاهی یکپارچه به این دو علم غنی یعنی‬ ‫روان شناســی و یوگا داشته و معتقد است‬ ‫این دو در کنار یکدیگر اثربخشــی بسیار‬ ‫مطلوبی بر ســامت روانی افــراد جامعه‬ ‫خواهند داشت‪.‬‬ ‫افــرادی که برای درمان شــدن برخی‬ ‫معضالت روانی جدی به مراکز یوگا مراجعه‬ ‫می کننــد باید بدانند که یــوگا هیچ درد‬ ‫روانی ای را درمان نمی کند‪ ،‬بلکه می تواند‬ ‫یک توان بخشــی روان شــناختی در کنار‬ ‫یک رویکرد روان درمانی یا روان پزشــکی‬ ‫استاندارد باشــد‪ .‬یعنی بحث بر سر کلمۀ‬ ‫‪ Therapy‬اســت‪ ،‬اگر ان را به توان بخشی‬ ‫(‪ )Rehabilitation‬ترجمــه کنیــم و نــه‬ ‫بــه درمــان (‪ ،)Treatment‬ان گاه معنای‬ ‫یوگاتراپی صحیح خواهد بود‪.‬‬ ‫مقدمه‬ ‫بدون این که بدانم چرا‪ ،‬موقع سپیده دم‪،‬‬ ‫تمام درها را باز می کنم‪ .‬امیلی دیکینسون‬ ‫یوگا نیمی از زندگی من و روان شناسی‬ ‫نصف دیگــر ان را نجــات داد‪ .‬بعد از ان‪،‬‬ ‫یوگا به عالقه‪ ،‬رویا‪ ،‬دوســت‪ ،‬خط زندگی‪،‬‬ ‫و نیمی از پیشۀ من تبدیل شد و همچنین‬ ‫برای من عمق شــگفتی‪ ،‬اهمیت‪ ،‬شادی‪،‬‬ ‫و ســامت در سطوح مختلف را به ارمغان‬ ‫اورد‪ .‬البته‪ ،‬در این مورد من تنها نیســتم؛‬ ‫داســتان های زیادی از یوگی ها‪ ،‬معلمان و‬ ‫مربیان یــوگا وجود دارد که در بحران ها با‬ ‫این رشــته اشنا شده اند‪ .‬یوگا ان ها را احیا‬ ‫کرد‪ ،‬تعادل را به ان ها بازگرداند‪ ،‬و به ان ها‬ ‫الهام و رضایت بخشید‪.‬‬ ‫همان طور که تعداد بی شماری از مردم‬ ‫برای نجات جــان خود از یوگا اســتفاده‬ ‫می کنند‪ ،‬این مسئله در مورد روان شناسی‬ ‫نیز صادق است‪ .‬با پیشرفت های روزافزون‬ ‫در روان شناســی و روان درمانی‪ ،‬به ویژه با‬ ‫پیشــرفت علوم اعصاب‪ ،‬علوم جسمی یا‬ ‫بدنی و تحقیق در مورد اســیب ها‪ ،‬زندگی‬ ‫بســیاری افراد از بی تعادلی به تعادل‪ ،‬و از‬ ‫اختالل عصبی به رفاه و تندرستی هدایت‬ ‫می شــد‪ .‬روان شناســی از طرق مختلفی‬ ‫مانند مشاوره‪ ،‬روان پزشکی و رویکردهای‬ ‫روان شــناختی به افراد کمک می کند تا از‬ ‫فرایندهای تغییر اگاهی یابند‪ .‬روان شناسی‪،‬‬ ‫برای رهایی از مشــکالتی مانند اضطراب‪،‬‬ ‫افسردگی‪ ،‬اعتیاد‪ ،‬مسائل مربوط به روابط‬ ‫صمیمی‪ ،‬تعارض با والدین‪ ،‬چالش های بین‬ ‫فردی و وجودی و بسیاری از واقعیت های‬ ‫روان شــناختی دیگر‪ ،‬که اکثر ما در برخی‬ ‫موارد در زندگی با ان مواجه هســتیم‪ ،‬به‬ ‫مردم کمک می کند‪ .‬روان شناســی و یوگا‬ ‫دوستان مادام العمر من هستند که به من‬ ‫اجازه نمی دهند در زمان سختی عصبانی‬ ‫و ناراحت شــوم‪ .‬وقتی کــودک من فقط‬ ‫هجده ماه داشت‪ ،‬تصمیم گرفتم این کتاب‬ ‫را بنویســم و در ان روش هــای مختلفی‬ ‫از یوگا و روان شناســی را که در زندگی ام‬ ‫تجربه کــرده بودم با یکدیگر ترکیب کنم‪.‬‬ ‫من مشــتاق بودم بدانم که چه کسی در‬ ‫جهان بر روی این موضوعات کار و تحقیق‬ ‫می کند و چــه اتفاقی می افتد اگر دانش و‬ ‫بینش خــود را از نظر فرهنگی با یکدیگر‬ ‫ترکیب کنیم‪ ،‬و برای به اشتراک گذاشتن‬ ‫و تلفیق تجربیات مان با یکدیگر همکاری‬ ‫کنیم‪ .‬یکی از مربیان من جامعه شــناس و‬ ‫نویسندۀ پیشگامی به نام جوزف چیلتون‬ ‫بود‪ .‬یک بار به من گفت هر وقت می خواهد‬ ‫دربــارۀ چیزی یاد بگیرد‪ ،‬ســعی می کند‬ ‫یک کتاب در مورد ان بنویســد چون ارائۀ‬ ‫یک کتاب برای دسترســی دیگر افراد در‬ ‫جهان شامل بازخورد و منابع جمعی است‪،‬‬ ‫که منجر به ایجاد کتاب جدیدی توســط‬ ‫دیگر افراد می شــود‪ .‬به همین ترتیب‪ ،‬من‬ ‫می خواهم با افرادی ارتباط برقرار کنم که‬ ‫عاشق موضوعاتی هســتند که شیوه های‬ ‫روان شناســی و یــوگا را بــا هــم تلفیق‬ ‫می کنند و به همیــن منظور این کتاب را‬ ‫نوشــتم‪ .‬من احساس می کنم این هیجان‬ ‫غیر قابل اجتناب اســت که این راه ها برای‬ ‫درمان می توانند با یکدیگر ترکیب شــده‬ ‫و یکدیگر را تکمیل کننــد‪ .‬به عنوان یک‬ ‫مادر مجرد با یک کودک‪ ،‬وقت کمی برای‬ ‫تکمیل تحقیقات الزم داشــتم؛ بنابراین‪،‬‬ ‫درخواســت کمک کردم‪ .‬من از یک یا دو‬ ‫دســتیار داوطلب درخواســت کردم تا در‬ ‫جمع اوری تحقیقات اکادمیک و کتاب های‬ ‫معروفی که در این زمینه نوشــته شده به‬ ‫مــن کمک کنند‪ .‬جای تعجب اســت که‬ ‫بیش از بیست متقاضی واجد شرایط (اغلب‬ ‫دانشجویان تحصیالت تکمیلی که یوگا را‬ ‫مطالعه و تدریس می کنند) برای کمک به‬ ‫تحقیق اعالم امادگی کردند‪ .‬از ان جایی که‬ ‫این کمک بسیار تخصصی و طوالنی بود‪،‬‬ ‫پروژه را به چیــزی بزرگ تر از یک کتاب‬ ‫گسترش دادیم تا چگونگی تولد پروژۀ یوگا‬ ‫و روان شناســی را نشان دهیم‪ .‬تا به امروز‪،‬‬ ‫این پروژه شــامل این موارد است‪ :‬انتشار‬ ‫تحقیقات اکادمیک؛ اولین کنفرانس های‬ ‫بین المللــی در مورد یوگا و روان (‪)2014‬؛‬ ‫کتاب مجموعه کنفرانس ها در مورد یوگا‬ ‫و روان (‪)2014‬؛ مجموعه ای از کارگاه های‬ ‫اموزشی و انالین که مردم می توانند از هر‬ ‫نقطۀ دنیا در ان شرکت کنند؛ و‪ ،‬مهم تر از‬ ‫همه‪ ،‬اغاز یک جامعۀ جهانی که با یکدیگر‬ ‫همکاری می کنند تا زمینه ای جدید برای‬ ‫بهبود شخصی و جهانی ایجاد کنند‪.‬‬ ‫مسیر سالمتی من از طریق یوگا و‬ ‫روان شناسی‬ ‫تعــداد زیادی از مــردم در این پروژه ها‬ ‫ت کردن با من و یا شــرکت در‬ ‫برای صحب ‬ ‫کارگاه های یوگا و روان شناســی مشارکت‬ ‫می کنند‪ ،‬اما ان ها درک کمی از این موضوع‬ ‫دارند که این دو رشته را می توان با یکدیگر‬ ‫تلفیــق کرد‪ .‬اغلب‪ ،‬وقتی این موضوع را به‬ ‫یاد می اورم‪ ،‬از ادامه دادن مســیرم ناامید‬ ‫می شوم‪ .‬من ان قدر با این دو روش زندگی‬ ‫کرده ام که نمی توانم زمانی را به یاد بیاورم‬ ‫که ان ها جدا یا متفــاوت از یکدیگر بوده‬ ‫باشند‪ .‬این دو ان قدر به من نزدیک هستند‬ ‫که اغلب به ان ها مانند والدینی فکر می کنم‬ ‫کــه با محبت مرا بزرگ کرده اند و یا مانند‬ ‫یک شــریک روحی کــه یکدیگر را کامل‬ ‫می کنند و با یکدیگر بسیار شاد و خوشحال‬ ‫هســتند و یا مانند دوســتانی که پشت‬ ‫یکدیگر هستند‪ .‬در هر مرحله از زندگی ام‪،‬‬ ‫هنگامی که یوگا دروازۀ جدیدی را بر روی‬ ‫من باز می کرد‪ ،‬به روان شناســی مراجعه‬ ‫کردم تا ســطوح مربوط به ناخوداگاه را در‬ ‫ان ادغام کنم؛ به همین ترتیب‪ ،‬زمانی که‬ ‫الیۀ بعدی درمان یا بازسازی روان شناختی‪،‬‬ ‫خود را نشــان داد‪ ،‬یوگا به من پیوست تا‬ ‫ان را به ســاح های بی پایان و عظیمش‬ ‫متصل ســازد‪ .‬برای دیگران و خودم‪ ،‬این‬ ‫فرایند افزایش مســتمر‪ ،‬افزایش متقابل‬ ‫روان شناســی و یوگا‪ ،‬که نمــاد بی نهایت‬ ‫است‪ ،‬هرگز متوقف نشده است‪ .‬هر یک از‬ ‫طریق ورود دیگری در ان قوی تر می شود‪.‬‬ ‫وقتی نوزده ساله بودم‪ ،‬به تدریج وارد مسیر‬ ‫روحانی شــدم‪ .‬من فارغ التحصیلی پرشور‬ ‫و ماجراجو بودم که مشــتاق درک دوران‬ ‫کودکی و دردهایش بود و مشــتاق بود تا‬ ‫معانی عمیق تری در زندگی کشــف کند‪.‬‬ ‫در اولین ســال تحصیلی خود‪ ،‬در دانشگاه‬ ‫میشیگان‪ ،‬متوجه شــدم که یک «حوزه»‬ ‫فراتــر از دین های مســیحیت و یهودیت‪،‬‬ ‫که به من تحمیل شــده است‪ ،‬وجود دارد‪.‬‬ ‫در ابتدا‪ ،‬بســیار ســریع پیش می رفتم و‬ ‫همه چیز را امتحان می کردم‪ :‬معنویت بومی‬ ‫امریکا‪ ،‬شمنیسم‪ ،‬تای چی‪ ،‬فلسفۀ غربی‪،‬‬ ‫یهودیت‪ ،‬مدیتیشــن بودایی‪ ،‬فعالیت های‬ ‫مذهبی هندو‪ ،‬درامینگ افریقایی‪ ،‬و انواع‬ ‫تکنیک های جدید‪ .‬متاســفانه‪ ،‬بسیار زود‬ ‫تناقضات و ریاکاری های زیادی را در میان‬ ‫گروه های مذهبــی و معلمانی که با ان ها‬ ‫روبه رو شــدم تجربه کــردم‪ .‬رهبر مذهب‬ ‫بومی امریکا مرا در طی یک مراسم مذهبی‬ ‫لمس کــرد‪ ،‬در حالی که بچه و همســر‬ ‫زیبــای او در بیرون در حــال بازی بودند‪.‬‬ ‫یک شــمن در مکزیک به من حمله کرد‬ ‫و نزدیک بود بــه من تجاوز کند‪ .‬من یک‬ ‫تابســتان را در یک ون بــا یکی از عارفان‬ ‫بزرگ مسیحیت زندگی کردم و در نهایت‬ ‫تجربه ای را به بدترین شکل برایم رقم زد و‬ ‫ضربۀ روحی بزرگی را متحمل شدم‪ .‬زمانی‬ ‫که بیست ودوســاله بودم‪ ،‬یاد گرفته بودم‬ ‫که تالش روحانی عمیقــاً با پویایی روانی‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪49‬‬ ‫ناخوداگاه گره خورده اســت و این درک‬ ‫باعث شــد که در مدرسۀ فارغ التحصیالن‬ ‫ شناسی مشاوره شرکت کنم‪.‬‬ ‫در رشتۀ روان‬ ‫ِ‬ ‫برنامــه ای را انتخاب کردم کــه بر درگیر‬ ‫شــدن در تحقیقات روانی‪ ،‬هم در داخل و‬ ‫هم در خارج از کالس‪ ،‬تاکید داشــت‪ .‬به‬ ‫مدت سه ســال‪ ،‬روان خود را تحت فشار‬ ‫قــرار دادم تا بتوانم درک کنم که چرا من‬ ‫پویایی های دوران کودکی ام را با دوســتان‬ ‫و معلمان مذهبی تکرار کرده ام‪ .‬احساسات‬ ‫و کابوس های شــدیدم را بررسی کردم‪ ،‬با‬ ‫ترس های وجودی ام از مرگ مواجه شــدم‬ ‫و سعی کردم اسرار دوران کودکی خود را‬ ‫کشــف کنم‪ .‬تا به امروز عالقه ام به بررسی‬ ‫امکانات بی پایان ارائه شــده‪ ،‬توسط انچه‬ ‫که من ان را «روان شناسی عمق» (‪depth‬‬ ‫‪ )psychology‬می نامم‪ ،‬حفظ کرده ام (برای‬ ‫من‪ ،‬انچــه که روان شناســی عمیق را از‬ ‫بسیاری از رویکردهای مدرن‪ ،‬جریان های‬ ‫اصلی و روش هــای درمانی کوتاه مدت در‬ ‫روان شناسی متمایز می سازد این است که‬ ‫درمان گر و مراجعه کننده هر دو متعهد به‬ ‫بررسی روان خود و فرد در سطحی عمیق‬ ‫زمان اغلب یک‬ ‫برای دوره ای قابل توجه از ِ‬ ‫تا سه سال هســتند‪ .‬درمان عمیق نیز به‬ ‫تعهد مداوم درمان گر به رشــد خود اشاره‬ ‫می کند)‪ .‬با این حال‪ ،‬هنگامی که مدرسه‬ ‫را به پایان رســاندم‪ ،‬کششــی در خودم‬ ‫برای غوطه ور شــدن در مطالعه و بررسی‬ ‫ســنت های عرفانی فراتر از روان شناســی‬ ‫حس کــردم‪ .‬پس از فارغ التحصیلی‪ ،‬بلیط‬ ‫یک طرفه ای به هند خریدم تا عمیق ترین‬ ‫میل های معنوی قلب و روحم را دنبال کنم‪.‬‬ ‫اگرچه مــن همچنان با دردی که معلمان‬ ‫مذهبی ام به من در اوایل بیست ســالگی‬ ‫وارد کرده بودند زندگی می کردم‪ ،‬همچنان‬ ‫برای کشــف معلمان و عارفان و ســالکان‬ ‫مذهبی مشتاق بودم‪ ،‬مدیتیشن و تمرینات‬ ‫مرتبــط با یوگا را بررســی می کردم‪ ،‬و در‬ ‫جســت وجوی صادقانۀ خداوند و حقیقت‬ ‫گام برمی داشتم‪ .‬در هند‪ ،‬با وجودی که من‬ ‫در طول تحقیقات به چندین معلم و سالک‬ ‫مذهبی دورو و متناقض برخورد کردم‪ ،‬اما‬ ‫خوش شــانس بودم که با یوگی رامسارات‬ ‫کومار اشنا شــدم‪ .‬او بزرگ ترین یوگی ای‬ ‫بود که مــن در طول عمرم دیــده بودم‪.‬‬ ‫موهبت های او هنــوز به طور روزانه در من‬ ‫تاثیر می گذارد‪ .‬چندین سال به طور کامل‬ ‫‪50‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫خــودم را وقف زندگــی مذهبی و زندگی‬ ‫اجتماعی تحت رهبری یوگی رامســارات‬ ‫کردم و شاگرد امریکایی او‪ ،‬لی لوزویک‪ ،‬به‬ ‫مدت شانزده سال تا قبل از مرگش در سال‬ ‫‪ 2010‬معلم معنوی من بود‪.‬‬ ‫یوگی رامسارات عمیقاً تجسم می کرد‬ ‫که چــه چیــزی از طریق تمریــن یوگا‬ ‫امکان پذیر اســت‪ .‬زندگی معنوی کسی را‬ ‫مثال می زد که شدیدا ً برای زندگی کردن‪،‬‬ ‫خدا‪ ،‬حقیقت‪ ،‬و عشــق مشــتاق بود‪ .‬این‬ ‫در حالی بود که با پیرشــدن از شدت این‬ ‫شوق و اشتیاق کاسته می شد و به هزاران‬ ‫نفری که مانند او در جوانی مشتاق بودند‬ ‫مشــاوره و تجربه می داد‪ .‬یوگی رامسارات‬ ‫بــه من یاد داد که هیــچ پایانی برای این‬ ‫مسیر وجود ندارد‪ .‬این درس‪ ،‬هر زمان که‬ ‫تصور می کردم به جایی در مسیر معنویت‬ ‫«رســیده ام» و اینجا پایان راه است‪ ،‬از من‬ ‫محافظت می کرد‪ .‬با وجــود این که معلم‬ ‫روحانی من همیشه تاکید می کرد که من از‬ ‫نظر روان شناختی مشکلی ندارم و نیازی به‬ ‫روان درمانی نیست‪ ،‬خودم همیشه احساس‬ ‫می کردم به ان نیاز دارم‪ .‬نمی توانستم یک‬ ‫زندگی روحانی خوبی داشــته باشــم‪ ،‬در‬ ‫حالی که احساس می کردم همچنان در دام‬ ‫مشکالت دنیوی هستم‪ .‬اما‪ ،‬این موضوع به‬ ‫ان اندازه حاد نبود که در روابط صیمیمانه ام‬ ‫ایجاد مشکل کند‪ ،‬در حالی که من در حال‬ ‫ارتقا سطح معنوی خودم بودم‪ .‬همچنین‬ ‫این موضوع برای دستیابی به یک حقیقت‬ ‫معنوی درســت کافی نبود‪ ،‬در حالی که‬ ‫من مشــکلی ناشناخته در خودم احساس‬ ‫می کردم که نیازمنــد کمک بود‪ .‬من نیاز‬ ‫به یوگا و روان شناسی داشتم‪ .‬پس از ترک‬ ‫زندگی اشرام (در ایین هندو‪ ،‬اشرام محلی‬ ‫اســت که در انجا افراد به سادگی زندگی‬ ‫می کنند)‪ ،‬هم به عنوان یک مراجعه کننده‬ ‫و هم متخصص‪ ،‬درگیر مطالعات تحصیالت‬ ‫تکمیلی و دکترا در مورد روان شناســی و‬ ‫اســیب های روانی شدم‪ ،‬این در حالی بود‬ ‫که همیشه مطالعه بر روی یوگا را پی گیری‬ ‫می کردم‪ .‬در نهایت‪ ،‬مسیرهای روان شناسی‬ ‫و روحانی‪ ،‬هرکدام به تنهایی‪ ،‬نتوانستند به‬ ‫اعماق وجودم ارامش ببخشند و مرا به یک‬ ‫کل یکپارچه با ظرفیت هــا و توانایی های‬ ‫عشق ورزیدن و دوست داشتن هدایت کنند‪.‬‬ ‫هیچ مقدار از یوگا‪ ،‬هیچ شیوۀ فکری مذهبی‬ ‫خــاص‪ ،‬و هیچ مربی و معلمی ان قدر قادر‬ ‫نیست تا بتواند جنبه های روان شناسی من‬ ‫و درگیری افــراد را به اندازۀ روان درمانی و‬ ‫نواوری های مدرن در روان شناسی بررسی و‬ ‫تحت تاثیر قرار دهد و همین طور شیوه های‬ ‫پرسش گرانه و مطالعات روان شناسی عمیق‬ ‫نمی تواند‪ ،‬به اندازۀ یوگا و شیوه های عرفانی‬ ‫عمیق‪ ،‬ما را به عمق بینش ها و پیوستگی ها‬ ‫هدایت کند‪ .‬همان طور که من در سرتاسر‬ ‫این کتاب تاکید می کنــم‪ ،‬هر یک از این‬ ‫دو حوزه به تنهایی بی صالحیت نیستند‪،‬‬ ‫بلکه وقتی با یکدیگر ادغام می شوند نیروی‬ ‫عمیق تری ایجاد می کنند‪.‬‬ ‫در سن سی وچهارسالگی‪ ،‬بدن من دچار‬ ‫بیماری خستگی مزمن شد و از اختالالت‬ ‫متعدد خود ایمنی‪ ،‬از جمله درد در کل بدن‬ ‫که سه ســال به طول انجامید‪ ،‬رنج بردم‪.‬‬ ‫بیماری من با دوره هایــی از انزوا‪ ،‬اختالل‬ ‫ذهنی و جســمی و اضطراب و افسردگی‬ ‫ترکیب شــد‪ .‬می ترســیدم که هرگز بهتر‬ ‫نشــوم و یا‪ ،‬بدتر از این موضوع‪ ،‬وضعیتم‬ ‫از این هم بدتر شــود‪ .‬درد من‪ ،‬با وحشتی‬ ‫کــه از مرگ بدون تجربۀ عشــق واقعی و‬ ‫مادرشدن داشتم‪ ،‬تشدید می شد‪ .‬مهم نبود‬ ‫در ان زمــان چه کار می کــردم‪ ،‬مهم این‬ ‫بود که نمی توانســتم سالمتی خودم را به‬ ‫دست بیاورم و انرژی الزم برای درگیرشدن‬ ‫در کارهــای مورد عالقه ام را نداشــتم‪ .‬در‬ ‫طی دو ســال اول بیماری ام‪ ،‬هزاران دالر‬ ‫صرف مالقات با متخصصان‪ ،‬از نوع سنتی‬ ‫و مدرن‪ ،‬کردم تا بتوانم به بهبودی نسبی‬ ‫دست یابم‪ .‬متاســفانه‪ ،‬بیماری ام همیشه‬ ‫عود می کرد و هرگز به درســتی مشکالتم‬ ‫تشخیص داده نمی شــد‪ .‬در برخی موارد‪،‬‬ ‫به ایــن نتیجه رســیدم که الزم اســت‬ ‫درونی» خود را کشــف کنم‬ ‫«شــفادهندۀ‬ ‫ِ‬ ‫و بدن خودم را در ســطحی کام ً‬ ‫ال جدید‬ ‫درک کنــم و یاد بگیرم که ســامتی ام را‬ ‫از درون مدیریــت کنم‪ .‬در یــوگا‪ ،‬خدای‬ ‫جانگالیکایامــان (‪)Jangalikayamane‬‬ ‫نماینده یا نشان دهندۀ پزشک درونی است‪،‬‬ ‫که یوگی ها یا متخصصان یوگا‪ ،‬با ســال ها‬ ‫تمرین دور از طبیعت‪ ،‬به ان دست می یابند‪.‬‬ ‫پس‪ ،‬من به جزیرۀ هاواییان کائویی (‪ian‬‬ ‫‪ )of Kaua‬سفر کردم و قصد داشتم خودم‬ ‫را از طبیعت‪ ،‬اب و یوگا اشــباع کنم تا از‬ ‫درون ان شــفا یابــم‪ .‬در کائویی‪ ،‬خودم را‬ ‫در هاتایوگا و طبیعت این جزیره غوطه ور‬ ‫کردم؛ غذاهای سالم و پرانرژی می خوردم‪،‬‬ ‫ورزش می کردم‪ ،‬نفس می کشیدم‪ ،‬به بدنم‬ ‫گوش مــی دادم و تنش هایی که در درونم‬ ‫تحریک می شــدند را رها می ساختم و از‬ ‫درون‪ ،‬به خاطر چیزی که برای اولین بار در‬ ‫زندگی ام حس می کردم‪ ،‬احساس ارامش‬ ‫می کردم‪ .‬یک دهۀ قبل‪ ،‬جنبه های درونی‬ ‫یوگا و مدیتیشن را مطالعه کرده بودم‪ ،‬اما‬ ‫مســیری جدید از درون بدنم در حال باز‬ ‫شــدن بود‪ .‬ارتباطات جدید جسمانی ‪-‬در‬ ‫عمق بدن‪ -‬را با جنبه هایــی از تجربیاتم‬ ‫احســاس می کردم؛ جایی که اســیب و‬ ‫بیماری های روان شناختی ام با فیزیولوژی‪،‬‬ ‫وضعیت بدنی‪ ،‬تنفــس و دردهای مزمن‬ ‫بدنم روبه رو شــده بودند‪ .‬در عرض ســه‬ ‫هفته‪ ،‬یوگا به من کمک کرد تا به درجات‬ ‫عمیــق‪ ،‬انرژی زیاد و نیروی زندگی که در‬ ‫بدن من نهفته بود دسترسی پیدا کنم‪ .‬من‬ ‫در حال بهبودی بودم و اثرات عمیق و انی‬ ‫گوش دادن بــه عمق بدنم را دیدم و حس‬ ‫کردم‪ .‬یاد گرفتم از دســتورهای او پیروی‬ ‫کنم و بیماری خود را از درون درمان کنم‪.‬‬ ‫با کمک اب های شــفابخش و انرژی تازۀ‬ ‫این جزیره‪ ،‬در طول ســفرم بهبود یافتم و‬ ‫تمام عالئم ناپدید شدند‪ .‬با این حال‪ ،‬پس‬ ‫از تــرک جزیره‪ ،‬ظرف چند روز‪ ،‬بیماری ام‬ ‫دوباره برگشــت و حتی طی چند ماه بعد‬ ‫شدت گرفت‪.‬‬ ‫در طی ســه سال درمان ناموفق خسته‬ ‫شــده بودم‪ .‬نمی توانســتم چیزی بخورم‪،‬‬ ‫ورزش کنــم‪ ،‬یا کارهای عملی انجام دهم‪.‬‬ ‫احســاس ناامیدی می کردم‪ .‬در حالی که‬ ‫حال بســیار بدی داشتم‪ ،‬مجددا ً به جزیرۀ‬ ‫کائوها برگشتم‪ ،‬در حالی که در یک دورۀ‬ ‫مربی گری یوگا شــرکت کــرده بودم که‬ ‫شامل اسانا شدید (وضعیت بدنی)‪ ،‬پرانایاما‬ ‫(تمرینات تنفسی)‪ ،‬فلســفه‪ ،‬روزه داری‪ ،‬و‬ ‫پاکســازی های بدنی ایورودا و جیوتیش‬ ‫(طالع بینی ودایی) بود‪ .‬برای تقویت کردن‬ ‫اثرات یوگا‪ ،‬در جلســات منظم کاردرمانی‬ ‫شرکت کردم‪ .‬عالئم تقریباً بالفاصله ناپدید‬ ‫شدند و بدنم به ســرعت رشد کرد‪ .‬کم کم‬ ‫متوجه شدم که بسیاری از بیماری هایم بر‬ ‫اثر عدم تعادل در سطوح مختلف زندگی ام‬ ‫ایجاد شد ه بوده اند‪ .‬یوگا به معنای متعادل‬ ‫کردن (ایجاد تعادل بین چیزهای مختلف)‬ ‫است و هر چه بیشتر زندگی و انرژی خود‬ ‫را متعادل می ساختم‪ ،‬ســالم تر می شدم‪.‬‬ ‫بدنــم بهبودی کامل و پایداری به دســت‬ ‫اورد و به زندگی طبیعی برگشتم و قوی تر‪،‬‬ ‫پرانرژی تر‪ ،‬متعادل تر‪ ،‬و شــادتر از قبل از‬ ‫شروع بیماری ام شــده بودم‪ .‬یوگا بدنم را‬ ‫شفا داد و زندگی ام را در مسیر درست قرار‬ ‫داد‪ .‬با این حال‪ ،‬من می دانستم که سطوح‬ ‫روان شناختی عمیقی از ضربه های روانی و‬ ‫هیجانی هنوز در درونــم وجود دارد‪ .‬یوگا‬ ‫ان ها را به من نشــان داده بود‪ ،‬اما او ابزار‬ ‫خوبی برای رویاروی با بافت روان شناختی‬ ‫غربی من نبود‪ .‬در این زمان‪ ،‬با روان شناسی‬ ‫جســمی (‪ )Somatic psychology‬و‬ ‫ترمیم کنندۀ ضربات روحی اشنا شدم و به‬ ‫گذراندن دورۀ اموزشی پیتر لوین پرداختم‪.‬‬ ‫یوگا مرا با عمیق ترین بخش های بدنم َاشنا‬ ‫کرد‪ .‬یــوگا در الیه هایی از بدنم نفوذ کرده‬ ‫بود که نــه تنها روانی‪ ،‬بلکــه معنوی نیز‬ ‫بودند‪ .‬با وجود این‪ ،‬شــکاف های روانی در‬ ‫من وجود داشــت که درون بدنم محبوس‬ ‫شده بودند و برطرف و ترمیم نشده بودند‪.‬‬ ‫ان ها‪ ،‬از طریق الگوهای زندگی منفی که‬ ‫باعث درد و رنجی غیرضروری برای خودم و‬ ‫اطرافیانم می شدند‪ ،‬اعالم حضور می کردند‪.‬‬ ‫ورود رشــتۀ روان تنی به تمرینات یوگا و‬ ‫روان درمانی ام‪ ،‬نقطۀ عطفی در زندگی من‬ ‫بود‪ .‬این موضوع به طور فزاینده ای‪ ،‬برای من‬ ‫و بسیاری از معاصران من که هم روان شناس‬ ‫و هم درمان گر بودند‪ ،‬روشن شده است ‪-‬و‬ ‫همچنین معلمان و دانشجویان یوگا و دیگر‬ ‫رشته ها‪ -‬که تمرینات معنوی و تحقیقات‬ ‫روان شناسی به سادگی جایگزین یکدیگر‬ ‫نمی شــوند‪ .‬تمرین های معنوی می توانند‬ ‫مــردم را به قله هــای ســعادت‪ ،‬تعالی‪،‬‬ ‫یکپارچگی‪ ،‬تهی بودن از مادیات‪ ،‬و اتحاد‬ ‫عرفانی برســانند‪ ،‬به طوری که هیچ روش‬ ‫دیگری نمی تواند در این رابطه به خوبی این‬ ‫روش عمل کند‪ .‬با این حال‪ ،‬یوگا به تنهایی‬ ‫نمی تواند روابط اسیب دیده را درمان کند؛‬ ‫نمی تواند عزت نفس را باال ببرد؛ نمی تواند‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪51‬‬ ‫ارتباطات را افزایش دهد؛ نمی تواند الگوهای‬ ‫خودتخریبی را اشــکار یا تغییر دهد؛ و یا‬ ‫نمی توانــد به اعتیاد پایان دهد‪ .‬از ســوی‬ ‫دیگر‪ ،‬روان شناسی غرب به این جنبه های‬ ‫مشترک انسانی ما می پردازد‪ .‬با این حال‪،‬‬ ‫روان شناســی نمی تواند رضایت‪ ،‬شادی و‬ ‫تجربیات تغییریافتۀ زندگی را‪ ،‬که از طریق‬ ‫یوگا و دیگر شیوه های معنوی قابل دستیابی‬ ‫است‪ ،‬به تنهایی ایجاد کند‪ .‬در سال ‪،۲۰۰۶‬‬ ‫به تدریس یک رشــتۀ ایجاد شده از یوگا و‬ ‫روان شناســی غرب پرداختم‪ .‬از ان زمان‪،‬‬ ‫پروژۀ مشترک یوگا و روان شناسی را ایجاد‬ ‫کردم که شامل روش های چندگانه‪ ،‬مانند‬ ‫یــک «جعبه ابزار» و برنامه های اموزشــی‬ ‫مختلف می شد و وقتم را صرف تحقیقات‬ ‫بیشتر و اصالح فرایندهایی کردم که ان ها‬ ‫را با عنوان تجربیات رشــدیافته و عمیق‬ ‫خودم بــه دیگران ارائه می دادم‪ .‬این کتاب‬ ‫منجــر به تحقیقات شــخصی‪ ،‬حرفه ای و‬ ‫معنــوی من در مورد این ترکیب بســیار‬ ‫عمیق و فوق العاده جدید شــد‪ .‬این کتاب‬ ‫نشــان می دهد که یوگا و روان شناسی در‬ ‫کنار هم می توانند تســهیالت و امکانات‬ ‫بیشــتری را‪ ،‬نسبت به زمانی که به تنهایی‬ ‫در نظر گرفته می شــوند‪ ،‬ارائه دهند‪ .‬این‬ ‫دو‪ ،‬برای سالم نگه داشتن و بیرون راندن ما‬ ‫از تاریکی و سطوح ناشناخته در درون ما‪،‬‬ ‫چارچوبی ارائه می دهند‪.‬‬ ‫ایــن کتــاب از تحقیقــات‪ ،‬نظریات و‬ ‫تجربیات زندگی من و افرادی به دست امده‬ ‫اســت که یا من به ان ها مشاوره داده ام یا‬ ‫برای ان ها تدریس کرده ام و یا بیش از دو‬ ‫سال با ان ها مکاتبه داشته ام‪ .‬هنگامی که‬ ‫داستان هایی در مورد زندگی خودم در این‬ ‫کتاب به اشتراک می گذارم‪ ،‬جزئیات کام ً‬ ‫ال‬ ‫دقیق و روشن هستند‪ ،‬اما ممکن است در‬ ‫مورد داســتان های زندگی دیگران کمی‬ ‫در جزئیات دســت ببرم تــا از هویت فرد‬ ‫محافظت کنم‪ .‬همچنین‪ ،‬داستان هایی که‬ ‫در رابطه با مراجعه کنندگان و خوانندگان‬ ‫است نیز واقعی هســتند‪ ،‬اما باز هم برای‬ ‫فاش نشدن هویت واقعی ان ها دستکاری‬ ‫شــده اند؛ بنابراین‪ ،‬اگــر در حین خواندن‬ ‫داستان ها شما احســاس کنید که اشارۀ‬ ‫من به شماست‪ ،‬به شما اطمینان می دهم‬ ‫که این طور نیســت‪ .‬کشمکش های درونی‬ ‫ما‪ ،‬هر چند که پنهان باشــند‪ ،‬با خواندن‬ ‫داســتان های دیگران در ایــن باره خود را‬ ‫‪52‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫مجددا ً نشان می دهند‪ .‬من هویت صدها نفر‬ ‫را محرمانه نگه داشته ام که برای اشتی دادن‬ ‫و یکپارچه کردن بینش ها و ارزوهای معنوی‬ ‫عمیق با مشــکالت روانی خود‪ ،‬جنبه های‬ ‫تاریک روان و چالش مرتبط با انسان بودن‬ ‫تالش می کنند‪ .‬هنگامی که کتاب چهارم‬ ‫با عنوان نیمــۀ راه برای رســیدن به قلّۀ‬ ‫کــوه و کتاب خطاهــای ادعاهای ناکامل‬ ‫در مورد روشــنفکری را منتشر کردم‪ ،‬در‬ ‫ســال ‪ ،1999‬داســتان هایی را در مورد‬ ‫کشمکش های درون جوامع معنوی مختلف‬ ‫شــنیدم‪ .‬همچنان که در حال نوشتن دو‬ ‫کتاب دیگر دربارۀ معنویت و روان شناسی‬ ‫بودم‪ ،‬به شنیدن این داستان ها ادامه دادم‪:‬‬ ‫چشمان باز (رشد در مسیر معنویت‪ ،‬منتشر‬ ‫شده در سال ‪ )2009‬و مسئلۀ گورو (فواید‬ ‫و مضــرات انتخاب یک معلــم معنوی در‬ ‫سال ‪ )۲۰۱۱‬اظهارات دیگر افراد در مورد‬ ‫کشــمکش ها و اســیب های روانی بسیار‬ ‫حزن انگیز بود‪ .‬اگرچه هر داستان منحصر به‬ ‫فرد بود‪ ،‬بیشتر این داستان ها عبارت بودند‬ ‫از موضوع های اشنا و الگوهای تکراری‪ .‬یکی‬ ‫از رایج ترین الگوها شامل این موارد بود‪ .‬حاال‬ ‫می فهمم که من ناخوداگاه امیدوار بودم که‬ ‫یوگا (یا روش معنوی) دردهای احساسی و‬ ‫وجودی مرا ترمیم کند‪ .‬با این حال‪ ،‬دیگر‬ ‫مهم نیست که چند سال یوگا و مدیتیشن‬ ‫انجام دهم‪ ،‬زیرا تالش ها و چالش های من‬ ‫از بین نرفته اند‪.‬‬ ‫من این داستان ها را به اشتراک می گذارم‬ ‫تا به شما یاداوری کنم که شما تنها نیستید‪.‬‬ ‫با شناســایی ویژگی های انسانی مشترک‪،‬‬ ‫می توانیم شرمســاری و خویشــتن داری‬ ‫را‪ ،‬کــه در طول این مــدت با خود حمل‬ ‫می کردیم‪ ،‬رها کنیم و همچنین می توانیم‬ ‫از محزون شدن توسط غم هایی که دیگران‬ ‫در زندگــی خود تجربــه کرده اند اجتناب‬ ‫ورزیم‪ .‬همچنین می توانیــم‪ ،‬با اگاهی در‬ ‫مورد دالیــل و بنیان هــای موفقیت ها و‬ ‫تحوالت روان شناختی دیگران‪ ،‬انگیزه های‬ ‫الزم را به دست اوریم‪.‬‬ ‫ما دوباره شروع می کنیم‬ ‫اولین قانــون یوگای پاتانجلی می گوید‪:‬‬ ‫‪( Atha Yoga Anushasanam‬مــا دوباره‬ ‫شروع می کنیم)‪ .‬فرقی نمی کند که ما مسیر‬ ‫خودشناسی را برای چندین دهه پیموده ایم‬ ‫یا یک ســفر اگاهانه را اغاز کرده ایم‪ ،‬مهم‬ ‫این است که ما اکنون و برای همیشه این‬ ‫سفر را شــروع می کنیم‪ .‬با در نظر گرفتن‬ ‫خودمان‪ ،‬به عنوان مسافران دارای استعدادها‬ ‫و گمراهی های شــخصی‪ ،‬بــرای پیمودن‬ ‫این مســیر‪ ،‬می توانیم با فروتنی از راه های‬ ‫غیرعادیِ پیش روی مان عبور کنیم‪ .‬موجی‬ ‫از یکپارچگی و ادغام برخاســته که اکنون‬ ‫می خواهد فرود ایــد‪ .‬این موج می خواهد‬ ‫کــه یوگا را با روان شناســی غربی و دیگر‬ ‫روش های معنوی تنی (جســمی) متصل‬ ‫و ترکیب ســازد‪ .‬همان طور که ما در کنار‬ ‫هم در این مسیر پیش می رویم‪ ،‬می توانیم‬ ‫اطالعات‪ ،‬بینش و روشی را ایجاد کنیم که‬ ‫مردم در سراسر جهان بتوانند از ان استفاده‬ ‫کرده و بهره ببرند‪ .‬وقتی این یکپارچگی را‬ ‫در زندگی خود تمریــن می کنیم و ان را‬ ‫با دیگران تقســیم می کنیم‪ ،‬اثرات مثبت‬ ‫ان در دنیا بزرگ تر به نظر می رســد‪ .‬من‬ ‫افــرادی را اموزش داده ام کــه این کار را‬ ‫برای اتش نشان ها‪ ،‬مقامات نیروی انتظامی‪،‬‬ ‫زندان ها‪ ،‬بیمارســتان ها‪ ،‬مــدارس‪ ،‬مراکز‬ ‫درمانی مشــکالت روانی‪ ،‬و مراکز تربیتی‬ ‫نوجوانان مجرم انجــام داده اند‪ .‬همان طور‬ ‫که شــما این کتاب را می خوانید‪ ،‬به شما‬ ‫توصیه می کنم که نشانه ها و اثرات ترکیب‬ ‫یوگا و روان شناســی را در نظر بگیرید و از‬ ‫شما دعوت می کنم که در صورت امکان با‬ ‫شیوه های ارائه شده در این کتاب‪ ،‬حداقل‪ ،‬به‬ ‫مدت دو یا سه ماه‪ ،‬اشنا شوید‪ .‬سعی کنید‬ ‫انچه می خوانید را امتحان کنید‪ ،‬روش هایی‬ ‫که مطالعه می کنید را انجام دهید و ان ها‬ ‫را در برنامۀ روزانۀ خود قرار دهید‪ .‬بسیاری‬ ‫از این روش ها کوتاه بوده و تقریباً با تمامی‬ ‫افراد می توانند ارتباط برقرار کند‪ .‬زمانی که‬ ‫ان هــا را یاد گرفتید‪ ،‬می توانید ان ها را در‬ ‫طول روز و حتی در پرواز با هواپیما تمرین‬ ‫کنید‪ .‬هنگامی که ترکیب روان شناســی‬ ‫و یوگا را در زندگی شــخصی خود تجربه‬ ‫می کنیم‪ ،‬بالفاصلــه یکی از طرفداران این‬ ‫حوزه می شویم و به این دلیل که دانش در‬ ‫بدن‪ ،‬روان‪ ،‬و روح مان بیدار می شود‪ ،‬دیگر‬ ‫هیچ پایانی برای رشــد باقی نخواهد ماند‪.‬‬ ‫ترویج این حــوزه متعلق به هیچ یک از ما‬ ‫نیست‪ ،‬اما برای همۀ ما ممکن است‪ .‬او ما‬ ‫را با اغوش باز برای مشارکت در ترویجش‬ ‫می پذیرد‪ .‬با کمال افتخار‪ ،‬این کتاب را به‬ ‫شما خوانندگان تقدیم می کنم‪.‬‬ ‫پخش زندۀ حرکات یوگا از صدا و سیما‬ ‫به واسطۀ شیوع ویروس کرونا و برای تشویق مردم‪ ،‬جهت ماندن‬ ‫در خانه‪ ،‬در روزهای تعطیل ســال نو‪ ،‬شــبکۀ ورزش سیما‪ ،‬برای‬ ‫اولین بار‪ ،‬اقدام به پخش زندۀ برنامه در خصوص یوگا نمود‪ .‬در این‬ ‫برنامه اقای حمید کنعانی‪ ،‬دبیر انجمن یوگا‪ ،‬به تشریح ورزش یوگا‬ ‫و نمایش برخی حرکات پرداخت که بازتاب وســیعی در رسانه ها‬ ‫داشت و موجب خوشنودی مشتاقان راه یوگا شد‪.‬‬ ‫الزم به ذکر اســت که پیش از این صدا و سیما هیچ گاه برنامه ای‬ ‫در خصوص یوگا نداشته و همواره از پخش برنامه های مرتبط با یوگا‬ ‫ممانعت به عمل اورده بود‪.‬‬ ‫اموزش یوگا در فضای مجازی‬ ‫هم زمان با قرنطینۀ خانگی‪ ،‬به واسطۀ شیوع ویروس کرونا در تعطیالت نوروز‪ ،‬تعدادی از باشگ اه ها و مربیان یوگا مبادرت به اموزش یوگا از طریق ارسال ویدیو‬ ‫و یا صفحۀ اینستاگرام‪ ،‬به صورت زنده‪ ،‬نمودند‪ .‬خانم مریم عراقی‪ ،‬مدرس و داور یوگا و مسئول باشگاه مهرایین‪ ،‬نخستین مربی بود که هم به صورت زنده و هم‬ ‫با ارسال ویدئو به اموزش یوگا‬ ‫پرداخت‪ .‬خانــم عراقی‪ ،‬که از‬ ‫اقای مسعود موحدی و خانم لو‬ ‫مربیان باسابقۀ یوگاست‪ ،‬برای‬ ‫شهر پکن کشور چین‬ ‫اموزش سطوح مختلف یوگا و‬ ‫اجرای حــرکات از دختر خود‪،‬‬ ‫خانم مهشید فرهادی‪ ،‬که وی‬ ‫نیز در چند رشتۀ ورزشی تبحر‬ ‫دارد‪ ،‬کمک گرفــت که مورد‬ ‫توجه بســیاری از عالقه مندان‬ ‫واقع شد‪.‬‬ ‫خانــم لیلــی خردمنــد‪،‬‬ ‫پیش کسوت و مدرس دوره های‬ ‫مربیگری‪ ،‬نیز اموزش های یوگا‬ ‫و مدیتیشن را به صورت زنده از‬ ‫صفحۀ اینستاگرمش ارائه نمود‪.‬‬ ‫اقایان رضــا بیگی و امین‬ ‫پرتویــی‪ ،‬از باشــگاه یــوگای‬ ‫ســینا‪ ،‬به مدیریت اقای سینا‬ ‫خانم مریم عراقی و خانم مهشید فرهادی باشگاه مهرایین‬ ‫صمیمی‪ ،‬سطوح مختلف اموزش یوگا را طی چندین برنامه به نمایش‬ ‫گذاشته اند‪.‬‬ ‫اقای مسعود موحدی‪ ،‬مربی باسابقۀ یوگا‪ ،‬به اتفاق خانم لو‪ ،‬هم دو‬ ‫ســبک اشتانگا وینیاسا و وینیاسافلو را به طور مرتب از طریق صفحۀ‬ ‫اینســتاگرام دانش یوگا و صفحۀ شخصی خودش از شهر پکن چین‬ ‫برای کســانی که مایل هستند تمرینات را در خانه انجام دهند ارائه‬ ‫می نمایند‪.‬‬ ‫الزم به ذکر است تعداد دیگری از باشگاه ها و مربیان عزیز یوگا در‬ ‫اقای رضا بیگی باشگاه یوگا سینا‬ ‫سراسر ایران هم یوگا را از این طریق به کسانی که در خانه مانده اند‬ ‫اموزش می دهند‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪53‬‬ ‫ذهن اگاهی‬ ‫(مراقبۀ مدرن)‬ ‫سید عباس علویون‬ ‫ذهن اگاهی ‪ ،MINDFUINESS‬از جمله‬ ‫رویکردهای نوین روان شناختی به عنوان‬ ‫«موج سوم» درمان های شناختی‪-‬رفتاری‬ ‫‪ CBT‬اســت‪ .‬این رویکرد‪ ،‬که به سرعت‬ ‫درحال گسترش و به کارگیری ست‪ ،‬بیش‬ ‫از همه الهام گرفته از مکاتب شرقی کهن‬ ‫مراقبه گری علی الخصوص خاور دور است‪.‬‬ ‫ذهن اگاهی در عمل بسیار بسیار ساده‬ ‫اســت‪ ،‬اما تلفیق دانش چند هزارســالۀ‬ ‫هنوز جاویــدان با جدیدتریــن تجارب‬ ‫روان شــناختی از ان یکــی از بهتریــن‬ ‫کاربردهای شناختی و تغییر رفتار را ساخته‬ ‫است‪ .‬شما اگر در لحظات دشوار زندگی‪،‬‬ ‫ترس‪ ،‬افسردگی‪ ،‬اضطراب‪ ،‬ناامیدی‪ ،‬حس‬ ‫تنهایی‪ ،‬ســردرگمی‪ ،‬خاطرات ازاردهندۀ‬ ‫گذشته یا بیم ناکی از اینده تان قرار دارید‪،‬‬ ‫‪54‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫بی شــک ذهن اگاهی هم اکنون برای شما‬ ‫کمک شایان توجهی است‪.‬‬ ‫اگر بخواهیم جنبه هــای مختلف ان و‬ ‫کاربردهایش را برشماریم باید دقیقاً یک یا‬ ‫چند کتاب بنویســیم‪ .‬اما در این مقاله به‬ ‫بخشی از مفاهیم متعدد ان اشاره خواهیم‬ ‫داشــت‪ .‬قبل ازان اجازه دهید که بگوییم‬ ‫ذهن اگاهی چیست‪.‬‬ ‫عصارۀ ذهن اگاهی یعنی‪:‬‬ ‫حضــور در لحظه با عنصــر اگاهی! در‬ ‫مقابل فکر که همواره به طور خودکارکردی‬ ‫و اتوماتیک وار پرســه زن و به گذشــته و‬ ‫اینده معطوف اســت‪ ،‬در تمرینات مراقبۀ‬ ‫ذهن اگاهی شــما تمامی امد و شد افکار‬ ‫و تموجات حواس را کنار می زنید و چون‬ ‫تصاویر روی اینه که در یک لحظه محو و‬ ‫ناپدید می شوند‪ ،‬شما به ذهن شیشه ای و‬ ‫چــون اینۀ مواج می نگردید! همین تجربۀ‬ ‫ساده که پرزحمت کســب می شود‪ ،‬اغاز‬ ‫دگرگونی فهم و درک شــما نســبت به‬ ‫خویشتن و جهان است!‬ ‫یک مثال ساده‪ :‬شما هم اینک بی شک‬ ‫متعلق به یــک جغرافیا و تاریخ و شــهر‬ ‫و فرهنگ هســتید‪ ،‬اولین چیــز همراه و‬ ‫پوشیده بر تن باور شــما‪ ،‬هویت است ! و‬ ‫انواع هویت‪ :‬هویت زبانی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬مذهبی‪،‬‬ ‫سنتی‪ ،‬قبیله ای‪ ،‬زبان بدن و ‪ ...‬است‪.‬‬ ‫به طــور مثــال؛ شــما می پندارید کرد‬ ‫یا ترک یا ‪ ...‬هســتید‪ .‬ســال های طوالنی‬ ‫خودتان را با ایــن جامعه و لباس هویتی‬ ‫بازشناسی کرده اید! و بر این اساس ارزوها‪،‬‬ ‫امیال‪ ،‬شادی‪ ،‬ناراحتی‪ ،‬مرزبندی‪ ،‬رقابت و‬ ‫تعصبات رقم خورده است‪.‬‬ ‫همۀ این خصوصیاتِ غیرواقعی و سراب‬ ‫و توهم تنها در حوزۀ حافظه و فکر شــما‬ ‫جای دارد‪ .‬وقتی در مراقبه‪ ،‬حافظه و افکار‬ ‫شما متوقف می شود‪ ،‬شما در اگاهی خالص‬ ‫قرار می گیرید‪ .‬مثل کاغذ سپیدی که روی‬ ‫ان نوشــته شــده و کاغذ ازخود‪ ،‬تنها ان‬ ‫نوشته ها را می شناسد‪.‬‬ ‫اما وقتی نوشــته ها پاک شوند کاغذ از‬ ‫لوح ســفید بودن خود باخبر می شود‪ .‬این‬ ‫باخبربودن یعنی اگاهی! در لوح سپید «ما»‬ ‫انسانیم نه ان هویت ها‪ .‬با این درک از انسان‬ ‫بودن‪ ،‬تمام مرزبندی و تقســیمات کاذب‬ ‫هویتــی را دور می اندازیــد‪ ،‬حتی به یک‬ ‫ارامش درونی ناب دســت می یابید‪ ،‬یعنی‬ ‫فهم و شعور ناب‪ ،‬یعنی اگاهی خالص‪ ،‬به‬ ‫همین سادگی و به همین راحتی‪.‬‬ ‫«حسن بزرگ مراقبه گری کهن‪ ،‬اموزش‬ ‫فنون تجربۀ سکوت و خاموشی ذهن است؛‬ ‫یعنی مدیتیشن (‪».)Meditation‬‬ ‫این حالت و کیفیت تجربۀ ذهن و اگاهی‬ ‫پایۀ روان شناسی موج سوم و مدرن است!‬ ‫چون توانسته از ان در روان درمانی به طور‬ ‫وسیع و ساده و عملی استفاده کند‪.‬‬ ‫و امــا یکی از مفاهیم عمدۀ ذهن اگاهی‬ ‫مدرن؛ وضعیت ذهنی انجام دادن در مقابل‬ ‫وضعیت ذهنی بودن است‪.‬‬ ‫به طور معمول ادمی همــواره در حال‬ ‫وضعیــت ذهنی انجام دادن اســت‪ .‬یعنی‬ ‫شــما همواره به طور خودکار شرطی شده‬ ‫و طبق عــادت و طرح واره های ذهنی و با‬ ‫پیــش داوری عمل می کنیــد‪ ،‬چیزی که‬ ‫از کودکی اموخته شــده در ادامۀ زندگی‬ ‫تکرار می شود‪.‬‬ ‫شــما مرتب قضاوت می کنیــد‪ ،‬رقابت‬ ‫می کنید‪ ،‬به چیزی کــه نگاه می کنید نه‬ ‫ان شــخص‪ ،‬چیز یا موضوع است‪ ،‬بلکه با‬ ‫ذهن پیش ســاختۀ خود ان را می بینید‪.‬‬ ‫می خواهیــد هــر چیــزی را اول با ذهن‬ ‫خود تطبیق دهید (یکی از مکانیسم های‬ ‫دفاعی رایج)‪ ،‬بعد حس کنید که برای تان‬ ‫مقبول است‪.‬‬ ‫به طور مثال اگر از شــما ســوال شــد‪:‬‬ ‫معیارتان برای انتخاب همسر چیست؟ شما‬ ‫به طرح واره و قالب های اموخته شدۀ خود‬ ‫رجوع می کنید‪ .‬هرگز شخص را ان طور که‬ ‫هست نه می خواهید و نه می پذیرید‪ .‬عدم‬ ‫سازگاری از همین است‪.‬‬ ‫مقایسۀ هفت ویژگی اساسی دو وضعیت‪:‬‬ ‫وضعیت ذهنی "انجام دادن"‬ ‫ی‬ ‫‪ -1‬هدایت خودکار و غیراراد ‬ ‫وضعیت ذهنی "بودن"‬ ‫هوشیاری خوداگاهانه و ارادی‬ ‫‪ -2‬معطوف به فکر کردن برای امور بنابر پیش فرض ها و‬ ‫طرح واره ها‬ ‫معطوف به حس کردن هرچیز همان طور که هست‬ ‫‪ -3‬معطوف به گذشته و ایند ه‬ ‫معطوف به حال و لحظه‬ ‫‪ -4‬اجتناب از تجارب ناخوشاین د‬ ‫استقبال و مواجهه با ان ها‬ ‫‪ -5‬الزام به تغییر دادن هرچیز مطابق امیال ودیدگاه های خود‬ ‫پذیرش هرچیز ان گونه که هست‬ ‫‪ -6‬افکار فردی را به واقعیت ها تعمیم دادن‬ ‫جداسازی افکار و ذهن و تجربۀ مستقیم واقعیت ها و اتفاقات‬ ‫‪ -7‬تاکید و تمایل به رسیدن اهداف شخصی خودکار‬ ‫حساس بودن به نیازهای گسترده و خلق اثر و خلق اینده و یا‬ ‫خلق مداوم خود‬ ‫ذهن اگاهی چگونه این کار را می کند؟‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪55‬‬ ‫یکوعدهغذایگیاهی‬ ‫تهیه و تنظیم‪ :‬شیمال خان‬ ‫رشته پلو‬ ‫مواد الزم‪:‬‬ ‫برنج ‪ 2‬و ‪ 1/2‬پیمانه‬ ‫رشتۀ پلویی خرد شده ‪ 30‬گرم‬ ‫کرۀ گیاهی ‪ 100‬گرم‬ ‫نمک و زردچوبه و زعفران اب کرده به مقدار الزم‬ ‫پیاز ‪ 1‬عدد بزرگ‬ ‫کشمش پلویی ‪ 1‬پیمانه‬ ‫خرمای بی پوست و هسته ‪ 1/2‬پیمانه‬ ‫طرز تهیه‪ :‬برنج را بشویید و در چهار پیمانه اب به همراه سه قاشق‬ ‫غذاخوری نمک به مدت چند ســاعت بخیسانید‪ .‬داخل یک قابلمۀ‬ ‫بزرگ ‪ 5‬پیمانه اب بریزید و روی حرارت بگذارید تا به جوش اید‪ .‬اب‬ ‫برنج را خالی کنید و بعد برنج ها را داخل اب در حال جوش بریزید‪.‬‬ ‫بعد رشــته ها را به اب و برنج در حال جوش اضافه کنید و بگذارید‬ ‫حدود ‪ 10‬دقیقه بجوشد‪ .‬برنج و رشته ها را تست کنید‪ ،‬وسط برنج‬ ‫باید سفت و اطراف ان نرم باشد‪ .‬رشته ها باید کمی نرم باشند‪ .‬بعد‬ ‫ان ها را ابکش کنید‪ .‬کره و زعفران اب کرده را در قابلمه ای بریزیدو‬ ‫داغ کنید؛ سپس برنج را کم کم روی کره و زعفران بریزید و اهسته‬ ‫هم بزنید تا با هم ترکیب شــوند‪ .‬بدون این که در قابلمه را بگذارید‬ ‫برنج را روی حرارت زیاد به مدت ‪ 5‬دقیقه قرار دهید‪ .‬بعد ‪ 1‬فنجان‬ ‫اب دور برنج بریزید و در قابلمــه را بگذارید‪ .‬حرارت را کم کنید و‬ ‫بگذارید برنج دم بکشد‪ .‬در ماهی تابه ای پیازها را خرد کرده و با نمک‬ ‫و زردچوبه تفت دهید تا طالیی رنگ شوند‪ .‬کشمش و خرما را به ان‬ ‫اضافــه کنید و در حال هم زدن به مدت ‪ 5‬دقیقه تفت دهید‪ .‬برنج‬ ‫را در دیس بکشید و پیاز داغ و خرما و کشمش را روی ان بریزید‪.‬‬ ‫‪56‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫سمنوی خانگی‬ ‫مواد الزم‪:‬‬ ‫جوانۀ گندم تازه نیم کیلو‬ ‫ارد گندم ‪ 2‬کیلو‬ ‫بادام و پسته و فندق برای تزئین‬ ‫طرز تهیه‪ :‬جوانۀ گندم ها را در مخلوط کن بریزید و خوب‬ ‫چرخ کنید‪ .‬جوانه های چرخ شده را با ‪ 8‬لیوان اب مخلوط‬ ‫کنیــد و از صافی عبور دهید تا شــیرۀ ان از تفاله ها جدا‬ ‫گردد‪ .‬ارد گندم را در قابلمه ای بریزید و شیرۀ جوانه ها را‬ ‫کم کم بــه ان اضافه کنید و مرتب هم بزنید تا ارد گلوله‬ ‫نشود‪ .‬قابلمه را روی حرارت قرار دهید و دائم هم بزنید تا‬ ‫ته نگیرد‪ .‬در صورت لزوم باز کمی اب به ان اضافه کنید‬ ‫و بگذارید به مدت ‪ 1‬ساعت روی حرارت مالیم بپزد تا به‬ ‫شکل سمنو دراید‪ .‬سمنو را پس از سرد شدن درون ظرف‬ ‫ریخته و با بادام و پسته و فندق تزئین کنید‪.‬‬ ‫شیرینی شکالتی‬ ‫مواد الزم‪:‬‬ ‫شکالت سفید ‪ 200‬گرم‬ ‫بیسکویت پودر شده ‪ 300‬گرم‬ ‫پودر پسته ‪ 100‬گرم‬ ‫عسل ‪ 1‬قاشق سوپ خوری‬ ‫گالب ‪ 2‬قاشق چای خوری‬ ‫مربای زردالو ‪ 3‬قاشق سوپ خوری‬ ‫خامۀ صبحانه یا خامۀ گیاهی ‪ 3‬قاشق سوپ خوری‬ ‫شکالت تلخ ‪ 250‬گرم‬ ‫خردۀ بیسکویت ‪ 100‬گرم‪.‬‬ ‫طرز تهیه‪ :‬شــکالت سفید ذوب شده و پودر بیسکویت و‬ ‫پودر پســته و عسل و مربای زردالو و خامه و ‪ 100‬گرم از‬ ‫شــکالت تلخ اب شده را در کاسه ای با هم مخلوط کنید‬ ‫تا به شــکل خمیری یک دست شوند‪ .‬سپس داخل قالب‬ ‫مناســبی را چرب کنید و با کاغذ مخصوص بپوشــانید‪،‬‬ ‫خمیر به دست امده را در قالب بریزید و به مدت ‪ 2‬ساعت‬ ‫در یخچال قرار دهید‪ .‬سپس ان را از یخچال خارج کنید و‬ ‫با چاقو برش دهید و مجددا ً در یخچال بگذارید‪ .‬در ظرفی‬ ‫جداگانه ‪ 150‬گرم از شــکالت تلخ اب شــده را با ‪100‬‬ ‫گرم بیسکویت خرد شده مخلوط کنید‪ .‬شیرینی ها را که‬ ‫برش داده اید از قالب جدا کنید و در ظرفی بچینید و روی‬ ‫ان ها مخلوط شکالت تلخ و بیسکویت خرد شده بریزید و‬ ‫بگذارید چند ساعت در یخچال بمانند‪ .‬شیرینی ها اماده اند‪.‬‬ ‫دمنوش بهاری‬ ‫مواد الزم‪:‬‬ ‫اسطوخودوس هندی‪ ،‬گل محمدی‪ ،‬بهارنارنج‪ ،‬لیموامانی‪،‬‬ ‫به لیمو‪.‬‬ ‫طرز تهیه‪ :‬تمام مواد بــاال را به میزان دلخواه داخل یک‬ ‫قوری اب جوش دم کنید‪ .‬این دمنوش خوش عطر بدن را‬ ‫از سموم پاک می کند و بسیار نشاط اور است‪.‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪57‬‬ ‫اموزش یوگا در زمان‬ ‫شیوع ویروس کرونا‬ ‫*‬ ‫جینا کاپوتو‬ ‫گروه ترجمه‬ ‫با برنامه ریزی های لغو شده و ترس واقعی از دست دادن درامد‪،‬‬ ‫‪ 10‬کار وجود دارد که می توانید برای حفظ تدریس‪ ،‬مشارکت در‬ ‫سالمت جمعی و احساس بهتر داشتن نسبت به اینده‪ ،‬در طول‬ ‫زمان شیوع فراگیر ویروس کرونا‪ ،‬انجام دهید‪.‬‬ ‫من‪ ،‬مانند بسیاری دیگر‪ ،‬جزئی از صنعت‬ ‫خدمات هســتم‪ .‬تاکنون چهــار رویداد‪ ،‬و‬ ‫احتماالً در اینده شمار بیشتری‪ ،‬از برنامه ها‬ ‫و دوره هایی که برای من رزرو شده بود لغو‬ ‫شد ه و خواهند شد‪ .‬و از انجا که به خودم‬ ‫‪58‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫متعهد شــده ام که در جایی که انرژی من‬ ‫ارزش دارد هوشیارتر باشم این امر با خود‬ ‫احساس تاسف ویژه ای به همراه دارد و به‬ ‫بیان واضح‪ ،‬من قب ً‬ ‫ال در سال ‪ 2020‬تصمیم‬ ‫به کســب درامد کمتری داشتم‪ ،‬سپس‬ ‫‪ 19-COVID‬وارد شــد‪ .‬و اکنون کارهایی‬ ‫که من برای انجام دادن انتخاب کردم لغو‬ ‫می شوند و مانند بسیاری دیگر‪ ،‬برنامه ریزی‬ ‫برای به تعویق انداختن کالس هایم را نیز‬ ‫نمی توانم بکنم‪ .‬من همچنین می دانم که‬ ‫حق انتخاب داشتم که این زندگی مبتنی‬ ‫بر اموزش یــوگا را انتخاب کنم‪ .‬و درحال‬ ‫حاضر واقعاً هراس دارم‪.‬‬ ‫بعد از این که رویداد ســوم هم لغو شد‪،‬‬ ‫مکث کردم و به خودم زمان دادم‪ .‬یک روز‬ ‫کامل را صرف پخت و پز و تهیۀ یک لیست‬ ‫موســیقی کردم تا خودم را ارام کنم‪ .‬روی‬ ‫اطرافیانم حســاب کردم و برای من‪ ،‬این‬ ‫شبیه به قرار دادن ماسک اکسیژن در وهلۀ‬ ‫اول قبل از تــاش برای کمک به دیگران‬ ‫بود‪ .‬به تمرینات خود پناه بردم‪ .‬درواقع من‬ ‫به دنبال تعالی و کمالی بودم که تمرینات‬ ‫یوگا تاکنون به من القا کرده است‪.‬‬ ‫مراکز و اســتودیوهای یوگا‪ ،‬جشنواره ها‬ ‫و کارگاه ها همگی برنامۀ کاری و عملکرد‬ ‫خود را به دلیل ویروس کرونا تغییر دادند و‬ ‫هیچ چیز مشخص نیست‪.‬‬ ‫اســتفاده از یوگا برای عبور از یک‬ ‫بیماری همه گیر جهانی‬ ‫یک بیماری همه گیر جهانی‪ ،‬یک صدای‬ ‫بیدارکنندۀ عظیم را برای ما به وجود اورده‬ ‫و هیچ کس به هیچ وجــه از این صدا فارغ‬ ‫نیســت‪ .‬ویروس کرونا‪ ،‬که باعث بیماری‬ ‫تنفسی بسیار مسری می شــود‪ ،‬در مورد‬ ‫این که چه کســی به ایــن بیماری مبتال‬ ‫می شود تبعیض نمی گذارد (البته مطمئناً‬ ‫به طور نامتناسبی تاثیر می گذارد)‪ .‬در کنار‬ ‫این‪ ،‬ترس‪ ،‬وحشت‪ ،‬اضطراب و استرس هم‬ ‫وجود دارد که همــه دالیلی متداول برای‬ ‫تمرین یوگا هستند‪.‬‬ ‫امروز برای معلمان یوگا و صاحبان مراکز‬ ‫یوگا اســان اســت که اعالم کنند «جهان‬ ‫بیش از گذشــته به یوگا احتیاج دارد‪ ».‬اما‬ ‫انچه واقعاً دنیا در این لحظه به ان بیشترین‬ ‫نیاز را دارد این است که ما در خانه بمانیم‪.‬‬ ‫تــا حد امکان در خانــه بمانیم‪ .‬می بینید‪،‬‬ ‫این داســتان ویروس کرونا‪ ،‬در حال اتفاق‬ ‫افتادن است و ما واقعاً نمی دانیم چه تعداد‬ ‫از افــراد الوده اما بدون عالمت هســتند‪.‬‬ ‫تجمع های باشکوه ما در کالس های یوگا‪،‬‬ ‫جشنواره ها و سایر رویدادهای عمومی‪ ،‬ما‬ ‫را مجبور به گــرد هم امدن می کند‪ .‬غالباً‬ ‫محیط های گرم و مرطوب می تواند باعث‬ ‫شــود قطرات بیشتری برای ویروس جمع‬ ‫شود و سطوح چسبنده تری به ان بچسبد‪.‬‬ ‫چیزهــای زیادی هم دربارۀ نحوۀ انتقال یا‬ ‫سرایت ان وجود دارد که ما هنوز نمی دانیم‬ ‫و بهتر است تصمیم گیری نکنیم‪.‬‬ ‫من از صمیم قلب قبول دارم که تمرین‬ ‫یوگا یک پناهگاه است‪ .‬اما هرگز به معنای‬ ‫مکانی برای فرار از جهان نبوده است‪ .‬این‬ ‫پناهگاهی است که در ان می توانید ابزارها‬ ‫و منابــع خود را پرورش دهید تا بتوانند با‬ ‫همۀ انچه پیش می اید در ارتباط و پذیرش‬ ‫باشــند‪ .‬عشــق و نور و همچنین شیوع و‬ ‫ترس و همه چیز در میان اســت‪ .‬پس چه‬ ‫در حضور جســمی معلــم و دانش اموزان‬ ‫باشید و چه نباشید‪ ،‬تمرین شما با شماست‬ ‫و در انجا برای کمک به شما حضور دارد‪.‬‬ ‫همۀ مزایایی که در وجود شما ریشه دوانده‬ ‫است‪ ،‬اکنون برای شما در دسترس است تا‬ ‫بتوانید در انواع و اقســام احساسات‪ ،‬ترس ‬ ‫برای ســامتی و هراس بــرای خانواده و‬ ‫ایندۀ خود به ان ها بپردازید‪ .‬برای ایندۀ ما‬ ‫تمرین و ممارست ماست که در حال حاضر‬ ‫به یاری مان می اید‪ .‬این تمرینی است که‬ ‫بدون کالس حضوری یوگا کنید‪ ،‬حس های‬ ‫خود را‪ ،‬خوب و بد‪ ،‬بدون قضاوت‪ ،‬مشاهده‬ ‫کنید و به ان ها اگاه باشید‪.‬‬ ‫من معتقدم که این اختالل جهانی در هر‬ ‫جنبه ای از زندگی ما فرصتی است‪ ،‬اگرچه‬ ‫فوق العاده دردناک‪ ،‬که تفاوت بین واکنش‬ ‫و پاسخ را بدانیم‪ .‬و از ان برای ارزیابی انچه‬ ‫که واقعاً مهم است و ارزش زندگی کردن را‬ ‫دارد کمک بگیریم‪ .‬برای دیدن انچه داریم‪،‬‬ ‫نه فقط انچــه گم کرده ایم‪ .‬برای فهمیدن‬ ‫مراقبت از خود‪ ،‬برای کشف این که چگونه‬ ‫می توانیم خود را به چالش بکشــیم‪ .‬برای‬ ‫این که در نحوۀ در ارتباط ماندن و پشتیبانی‬ ‫از یکدیگر خالق شویم و فضای یکدیگر را‬ ‫برای نواوری در اختیار داشته باشیم‪.‬‬ ‫‪ 10‬پیشنهاد خالقانه برای تدریس در‬ ‫طول دورۀ شیوع ویروس کرونا‬ ‫فناوری به بســیاری از ما این فرصت را‬ ‫می دهد که با هم معاشرت کنیم‪ ،‬در ارتباط‬ ‫باشــیم و حتی یوگا را در کنار هم تمرین‬ ‫کنیم‪ .‬هنگامی که خودمان را تا حد ممکن‬ ‫محکم کرده ایم‪ ،‬می توانیم خالق شــویم‪.‬‬ ‫در اینجا برخی از نکات و پیشنهادات من‬ ‫بــرای چرخش چرخ تدریس شــما اورده‬ ‫شده است‪:‬‬ ‫‪ .1‬مواظب خود باشــید‪ .‬ابتدا ماســک‬ ‫اکسیژن خود را قرار دهید تا از یک فنجان‬ ‫خالی چیزی تعارف نکنید‪ .‬این امر می تواند‬ ‫با دوری از ترس مستمر‪ ،‬استرس و اضطراب‬ ‫شما کام ً‬ ‫ال محقق شــود‪ ،‬تا فعال بمانید و‬ ‫مولد باشید‪ .‬امتحان کنید‪ .‬شما از این روند‬ ‫عبور می کنید و از محاسن ان بهره می برید‪.‬‬ ‫‪ .2‬در خــط خود بمانید‪ .‬یوگا یک عمل‬ ‫مبتنی بر اگاهی است‪ .‬مگر در مواردی که‬ ‫در بهداشــت عمومی نیز صالحیت داشته‬ ‫باشید‪ ،‬فراتر از محدودۀ تمرین و تخصص‬ ‫خود مشاوره ندهید‪.‬‬ ‫‪ .3‬از توانایی هایی که ابزارهای دیجیتال‬ ‫در اختیار شما قرار می دهند بهره مند شوید‪:‬‬ ‫تماس تصویــری‪ ،‬تلویزیون های اینترنتی‪،‬‬ ‫فیس بوک و اینســتاگرام و بسیاری از ابزار‬ ‫دیگر در دست شما هستند تا اکنون به شما‬ ‫کمک کنند‪.‬‬ ‫‪ .4‬بگذاریــد گاهــی از تاکیــد بــر‬ ‫زیبایی شناسی جلوگیری شود‪ .‬شما نه باید‬ ‫به نظر بی نقص باشــید و نه فضای خود را‬ ‫قبل از ارائۀ کالس انالین وسواسانه انتخاب‬ ‫کنید‪ .‬بیشــتر تلفن های هوشمند دارای‬ ‫دوربین های عالی هســتند‪ ،‬ممکن است‬ ‫تمام انچه شما نیاز دارید همین باشد‪.‬‬ ‫‪ .5‬برنامه ای را برای پیشــنهادات انالین‬ ‫خــود ایجاد کنیــد‪ .‬این برنامــه می تواند‬ ‫زمینه ای برای شــما و کســانی باشد که‬ ‫اموزه های خود را به ان ها ارائه می دهید‪.‬‬ ‫‪ .6‬هم جبــران خســارت و هم جانب‬ ‫بخشش و سخاوت را در نظر بگیرید‪ .‬انتخاب‬ ‫ارائۀ همه چیز به صورت سخاوتمندانه‪.‬‬ ‫‪ .7‬برقــراری ارتبــاط‪ :‬شــفاف‪ ،‬صادق‬ ‫و واقعــی باشــید و از پرســیدن و کمک‬ ‫خواستن نترسید‪.‬‬ ‫‪ .8‬از یکدیگــر پشــتیبانی کنید‪ .‬همۀ‬ ‫ما زمینه هــای مختلف برای تاکید و تکیه‬ ‫کردن داریم‪ .‬بیایید ان ها را جشن بگیریم‬ ‫تا پیشنهادات ما به افراد مناسب برسد‪ .‬این‬ ‫یک رقابت نیست‪ .‬همکاری است‪.‬‬ ‫‪ .9‬تنها چیز پایدار در جهان‪ ،‬تغییر است‪.‬‬ ‫واکنــش در برابر این تغییــر را به گونه ای‬ ‫بیاموزید که در دیگر زمان ها و در اینده هم‬ ‫بتوانید ان ها را به کار گیرید‪.‬‬ ‫‪ .10‬به اداب و رســوم و ریتم شخصی‬ ‫خود ادامه دهید و متعهد بمانید‪.‬‬ ‫می خواهم به همه بگویم‪ :‬به احساســی‬ ‫که دارید واقف باشید و با قلبی گشوده ان‬ ‫را بپذیریــد و حتی به ان ها اعتراف کنید‪.‬‬ ‫سپس داشــته های خود را بپذیرید‪ ،‬همۀ‬ ‫ان ها را‪ .‬ضررهای خود را بپذیرید‪ .‬سپس‪،‬‬ ‫وقتی اماده شدید‪ ،‬فرصت های خود را نیز‬ ‫بپذیرید‪ .‬با خود بگویید که من تمام تالش‬ ‫خود را خواهم کرد تا همۀ ان ها را برجسته‬ ‫نگه دارم و به کسانی که می خواهند و نیاز‬ ‫به پشتیبانی دارند دسترسی پیدا کنم‪.‬‬ ‫باشد که شادزیستی کنیم‪.‬‬ ‫باشد که در سالمت باشیم‪.‬‬ ‫باشد که در صلح و امنیت باشیم‪.‬‬ ‫باشد که سبکبار باشیم ‪. ...‬‬ ‫‪*Gina Caputo‬‬ ‫بنیان گذار مدرسه کلرادو یوگا‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪59‬‬ ‫همه می خواهند‬ ‫قهرمان باشند‬ ‫شین رابرتز* ‪ /‬یوگا ژورنال‬ ‫برگردان‪ :‬معصومه (مینا) حسینی‪ /‬مربی یوگا‬ ‫شین رابرتز‪ ،‬مربی یوگا‪ ،‬برای این که‬ ‫به عنوان یک بازیکن در تیم بسکتبال‬ ‫دبیرســتان پذیرفته شود‪ ،‬به سختی‬ ‫تالش می کرد تا این که اســیبی به او‬ ‫وارد شد که متوجه شد او واقع ًا کیست‪.‬‬ ‫زمانی که بچه بودم‪ ،‬اولین چیزی که همه‬ ‫می خواستند دربارۀ من بدانند‪ ،‬این بود که‬ ‫ایا بسکتبال بازی می کنم یا نه؟ می دانستم‬ ‫که اســتعداد دارم و خدا راجع به رویاهای‬ ‫اینده و شهرت من می داند! اما بیشتر از هر‬ ‫چیز‪ ،‬قد بلند بودم‪ .‬وقتی ‪ 13‬ساله بودم قدم‬ ‫‪ 6‬فوت بود! بدنم قابلیت رسیدن به موفقیت‬ ‫را داشت و همیشه این طور به نظر می امد‬ ‫که من را به ســمت ‪ NBA‬راهی می کند‪.‬‬ ‫همیشــه حرف های مادرم طوری بود که‬ ‫انگار منتظر است شــانس در خانه اش را‬ ‫بزند! اما االن‪ ،‬بعد از گذشــت بیست سال‪،‬‬ ‫فهمیدم که این دلیل واقعی شــرکت در‬ ‫ازمون استعدادیابی بســکتبال نبود‪ .‬من‬ ‫رفتم که ریشه ام را پیدا کنم‪.‬‬ ‫در دورۀ متوســطه اســیب دیده بودم‪.‬‬ ‫پســرهایی که در ســن بلوغ بودند برای‬ ‫این که سرســخت بودن شان را ثابت کنند‬ ‫از مشت شــان استفاده می کردند‪ .‬تماشای‬ ‫‪ Rambo‬و بــازی ‪،Mortal Kombat‬‬ ‫قهرمان هایی که با مبارزه کردن مرده بودند‬ ‫را بــت خودمان کرده بودیم‪ .‬از انجایی که‬ ‫اغلب بی خود و بی دلیل موجی از دعوا راه‬ ‫می افتــاد‪ ،‬ترس مورد ضرب و شــتم قرار‬ ‫گرفتن همیشــه در ذهنم بود و باور کرده‬ ‫بودم که خشونت تنها راهی بود که می شد‬ ‫در مدرسه در مقابل تهدیدها از خودم دفاع‬ ‫کنم‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬من دعوا می کردم تا‬ ‫محدودۀ قدرت خودم را ایجاد کنم‪.‬‬ ‫امــا در دوران دبیرســتان‪ ،‬مــن بــه‬ ‫پایین ترین سطح از سلسله مراتب اجتماعی‬ ‫بازگشته بودم‪ .‬اگرچه بچه ها ارام تر به نظر‬ ‫‪60‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫می رسیدند‪ ،‬اما از نشانه ها این طور بر می امد‬ ‫که قدرت ان ها هرگز از بین نرفته اســت‪.‬‬ ‫ان ها وارد سلسل ه مراتب ناارام و مضطرب‬ ‫گروه های اجتماعی شــدند‪ .‬به عنوان یک‬ ‫تازه وارد‪ ،‬احساس کردم به دوستان محبوب‬ ‫و جــذاب احتیــاج دارم تا هــوای من را‬ ‫داشته باشــند‪ .‬از انجا که فرهنگ ورزشی‬ ‫با دالوری‪ ،‬قدرت و امتیازات کالس درس‬ ‫سنجیده می شــود‪ ،‬مانند نمرۀ باالی"‪،"A‬‬ ‫من در نهایت خوشــحال بودم که به تیم‬ ‫بسکتبال ملحق شدم‪.‬‬ ‫اما بهایی بود که باید پرداخت می شــد‪.‬‬ ‫فضیلت برتر در این تیم اطاعت بود و هدف‬ ‫و مسیر مربی ما برنده شدن بود‪ .‬او شخصیت‬ ‫مــا را ارتقا داد و هرگونه نقطه ضعفی فورا ً‬ ‫با نظم و انضباط بررســی می شد‪ .‬من ادم‬ ‫حساسی هســتم و همیشه می خواستم با‬ ‫مردم مهربان باشم‪ ،‬اما در بعضی موارد‪ ،‬من‬ ‫از خوب بودن دست کشیدم زیرا ان روی‬ ‫دلسوزی و شفقت من باعث تنبیهم می شد‪.‬‬ ‫یک بار در طی تمرین تخصصی اماده سازی‬ ‫بسکتبال‪ ،‬در حال دویدن و پرش به باال و‬ ‫پایین ردیف میان صندلی تماشاچیان در‬ ‫زمین فوتبال بودیم‪ ،‬برای کمک کردن به‬ ‫یکی از هم تیمی هایم کــه بر روی زمین‬ ‫افتاده بود تمرینم را متوقف کردم‪ .‬مربی ام‬ ‫دائم برای این کار من را تحقیر و سرزنش‬ ‫می کرد‪ .‬من یاد گرفتم که دیگر این طوری‬ ‫تحقیر نشوم‪ .‬یاد گرفتم که خود را با شرایط‬ ‫وفق دهم‪.‬‬ ‫بســتکبال هویت من شــده بود‪ .‬فکر‬ ‫می کردم تنها هدفم این است که بلند بپرم‬ ‫و پرتاب سه ضرب کنم تا هم کالسی هایم‬ ‫را خوشــحال کنم‪ .‬هرچه بیشتر با تیمم‬ ‫جور می شــدم بیشــتر نیاز داشتم که به‬ ‫من بگویند متفاوت نیســتم‪ .‬در ان زمان‪،‬‬ ‫‪( Michael Jordan‬مایــکل جــوردن)‬ ‫و ‪( Gatorade‬گاتوریــد) در یکــی از‬ ‫معروف ترین کمپین های تبلیغاتی هم کاری‬ ‫می کردند‪ .‬شــاید شما یادتان باشد – غول‬ ‫‪ NBA‬بــدون هیچ حرفی‪ ،‬در حال دویدن‬ ‫و خندیدن به تصویر کشیده شده بود‪ .‬فکر‬ ‫می کردم که من باید مثل ‪( Mike‬مایک)‬ ‫قاطع‪ ،‬بی رغیب و خوشــحال از ســرگرم‬ ‫کردن مردم باشم‪.‬‬ ‫زمانی که من شروع به بازدید از محوطۀ‬ ‫دانشگاه کردم‪ ،‬مربیان می خواستند بدانند‬ ‫که ایا من برای سیســتم ان ها مناســب‬ ‫هستم یا نه‪ ،‬که برای ســود بردن از بدنم‬ ‫طراحی شــده بود‪ .‬ان ها نگران ذهن من و‬ ‫قطعاً روح من نبودند که اسیب دیده بود‪.‬‬ ‫توجه ام به دانشــگاه ویرجینیای غربی‬ ‫جلب شــده بود‪ ،‬جایی که اگــر پذیرفته‬ ‫می شدم‪ ،‬بورس تحصیلی دریافت می کردم‪.‬‬ ‫برخالف تصورم‪ ،‬قبل از این که فصل ورود‬ ‫به دانشگاه شروع شــود هر دو زانوی من‬ ‫بــه دالیل متفاوتــی در تمرینات امادگی‬ ‫جســمانی اســیب دیدند‪ .‬به لس انجلس‬ ‫برگشــتم تا با والدینم زندگی کنم‪ .‬به تیم‬ ‫بســکتبال کالج پیوستم‪ ،‬اما هرگز پایم به‬ ‫زمین بسکتبال نرسید‪.‬‬ ‫از خودم متنفر بودم‪ .‬من فقط به عنوان‬ ‫یه بازیکن بســکتبال که شکست خورده‬ ‫شناخته شده بودم‪ .‬شروع کردم به مهمانی‬ ‫رفتــن و مصرف مواد مخدر بــرای فرار از‬ ‫دردی که ایــن همه مرا منزوی کرده بود‪.‬‬ ‫در اعمــاق وجودم می دانســتم که اگر در‬ ‫لس انجلس بمانم جان سالم به در نخواهم‬ ‫برد‪ .‬سیاه پوست بودن و مواد مخدر مصرف‬ ‫کردن با سفیدپوست بودن و اعتیاد داشتن‬ ‫تفاوت دارد‪ .‬من قرار بود در زندان باشــم‬ ‫یا بمیرم‪ .‬بنابراین ســوار اتومبیل شــدم و‬ ‫رانندگی کردم تا به اتالنتا برسم‪ ،‬جایی که‬ ‫تعدادی دوست از دوران دبیرستان داشتم‪.‬‬ ‫انجا‪ ،‬من یک مربی خصوصی شدم و به‬ ‫مدرسه رفتم تا انگلیسی بخوانم‪ .‬می دانستم‬ ‫که فرهنگ ورزشی مهارت های رشد نیافتۀ‬ ‫تفکر انتقــادی مرا رها کرده اســت‪ .‬این‬ ‫موضوع من را به چالش کشــید تا نشــان‬ ‫دهم که‪ :‬قرار بود در دنیا چه کسی باشم‬ ‫دلسوزی و شفقت من باعث تنبیهم‬ ‫می شد‪.‬‬ ‫در نهایت‪ ،‬برای انجام ورزشــی در کنار‬ ‫هنرهــای رزمی ترکیبی‪ ،‬در خانه شــروع‬ ‫به تمرین یوگا با برنامۀ دیجیتالی تناسب‬ ‫اندام به نام ‪ P90X‬کردم‪ .‬از کشش‪ ،‬نفس‬ ‫کشــیدن و بدون ترس روی مت ایستادن‬ ‫احســاس خوبی داشتم‪ .‬می دانستم که هر‬ ‫تمرینی برای احساســاتی که برانگیخته‬ ‫می کند منحصر به فرد است و این دلیلی‬ ‫شــد برای شرکت در کالس های حضوری‬ ‫یوگا‪ .‬طی پنج ســال تمرین یوگا‪ ،‬به ارامی‬ ‫یک ســفر به درونم داشتم‪ .‬کم کم داشتم‬ ‫متوجه می شــدم که من فقط بدنم یا تنها‬ ‫ذهنم نیستم‪ ،‬بلکه تلفیقی از ذهن‪ ،‬بدن و‬ ‫روح هستم‪ .‬بعد از این که همسرم‪ ،‬چلسی‬ ‫را مالقات کردم‪ ،‬او مرا تشــویق کرد تا به‬ ‫سطح بعدی اموزش بروم و در کالس های‬ ‫مربی گری در ‪ Kashi‬اتالنتا که یک اشرام‬ ‫محلی بود ثبت نام کنم‪.‬‬ ‫وقتی که شــروع به مطالعۀ فلسفۀ یوگا‬ ‫کردم‪ ،‬قلب من به نقطه ای باز شــد که در‬ ‫ان عشق از ترس جدا شده بود‪ .‬عشق دری‬ ‫را در روحم گشــود و به من نشان داد که‬ ‫ممکن است اســیب پذیر باشم‪ .‬زمان این‬ ‫شــده بود که هویت من پیدا شــود‪ ،‬رشد‬ ‫کند و به اشتراک گذاشته شود‪ .‬کسی که از‬ ‫بردۀ امریکایی بودن رها شده بود و قدرت‬ ‫خودش را در ریشــه هایی که از دلخوری و‬ ‫صبر و انعطاف پذیری ساخته شده بود پیدا‬ ‫کرده بود‪.‬‬ ‫بعد از کار بسکتبالم‪ ،‬تصمیم گرفتم که‬ ‫چیزهایــی را در درون خودم پیدا کنم که‬ ‫ادم هــای زیادی به ان تکیه کردند‪ .‬قدرت‬ ‫امریکایی اغلب مســائل را به «ما در مقابل‬ ‫ان ها» یا «من مخالف جهان» تنزل می دهد؛‬ ‫که ایــن نقش در هر ســطحی از جامعه‬ ‫بسیار بازی می شــود‪ ،‬خواه در کالس های‬ ‫دبیرستان‪ ،‬خواه در زمین بسکتبال‪ ،‬یا در‬ ‫تعامالت شرکت ها‪ ،‬سیاست‪ ،‬و فراتر از ان‪.‬‬ ‫اما یوگا به من یاد داد که بیان شخصی‬ ‫وقتی قوی تر می شــود کــه در ارتباط با‬ ‫دیگران باشــید‪ .‬هر امتیاز‪ ،‬محصول و هر‬ ‫خدمتی از نیروی کار مشــترک انسان ها‬ ‫با یکدیگر سرچشمه می گیرد‪ .‬همان گونه‬ ‫کــه ما خــود را در واقعیت های اجتماعی‬ ‫و سیاســی غوطــه ور کردیــم‪ ،‬باید خود‬ ‫درونی مــان را نیز پرورش دهیم‪ .‬به همین‬ ‫دلیل اســت که چلسی و من یک سازمان‬ ‫غیرانتفاعی به نام "‪ "Yoga Clay‬تاسیس‬ ‫کردیم که برنامه های خاص برای پســران‬ ‫و دختران نوجوان را سازماندهی می کند‪.‬‬ ‫هدف ما این بود که از طریق یوگا به نسل‬ ‫بعدی مــردان و زنان امــوزش دهیم که‬ ‫می توانند ورای رفتارهای کلیشــه ای رشد‬ ‫کنند‪ ،‬عصبانیــت و نگرانی خود را کاهش‬ ‫دهند و در عظمت و شکوه زندگی شخصی‬ ‫خود ریشه بگسترانند‪.‬‬ ‫‪*Shane Roberts‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪61‬‬ ‫سیستم ایمنی خود را‬ ‫با یوگا تقویت کنید‬ ‫*‬ ‫انجال پریسی‬ ‫برگردان‪ :‬گروه ترجمه‬ ‫از ده هــا نفر که مث ً‬ ‫ال عطســه می کنند‬ ‫بخواهید تا در مورد مشــکالتی که گرفتار‬ ‫ان شده اند صحبت کنند؛ احتماالً الگویی‬ ‫را کشــف خواهیــد کــرد‪ .‬خواهید دید‬ ‫بســیاری قبل از سرما خوردن یا انفلوانزا‪،‬‬ ‫ســاعات طوالنی کار می کردند‪ ،‬در محل‬ ‫کار و با عجله غذایی بی کیفیت خورده اند‪،‬‬ ‫‪62‬‬ ‫دانش یوگا نشریه اموزشی| پژوهشی یوگا‬ ‫کم خوابی داشته اند‪ ،‬به کیفیت خواب توجه‬ ‫نداشته اند و ‪ . ...‬همیشه این طور نیست ولی‬ ‫اغلب بسیاری از مردم گزارش می دهند که‬ ‫گرفتاری های ویروســی در مواقع تنش و‬ ‫استرس برای ان ها اتفاق می افتد‪ .‬درست‬ ‫وقتی که به خودشــان خیلی سخت فشار‬ ‫اوردند و بار اضطراب را به دوش کشیده اند‪.‬‬ ‫بــه نظر می رســد که علم هــم از این‬ ‫مشاهدات بیشتر و بیشتر حمایت می کند‪.‬‬ ‫طبق گفتۀ ویلیام میچل‪ ،1‬پزشک مستقر‬ ‫در ســیاتل که بــه تدریــس درمان های‬ ‫‪2‬‬ ‫پیشــرفتۀ طبیعی در دانشــگاه باستیر‬ ‫می پــردازد‪ ،‬مطالعات نشــان می دهد که‬ ‫بســیاری از ویروس ها و باکتری ها بی سر و‬ ‫صدا در درون ما ســاکن هستند تا این که‬ ‫چیزی در محیط داخلی بدن نامتوازن شود‪.‬‬ ‫سپس ان ها به عمل و حمله می پردازند‪.‬‬ ‫همان طور که بســیاری از کســانی که‬ ‫در طوالنی مدت یــوگا کرده اند می توانند‬ ‫تصدیق کنند‪ ،‬تمرین اســانا یک وســیلۀ‬ ‫طبیعی و ســاده برای حمایت از سیستم‬ ‫ایمنی بدن به صورت روزانه فراهم می کند‪.‬‬ ‫یوگا به پایین اوردن هورمون های استرس زا‬ ‫و بهبود عملکرد سیستم ایمنی بدن کمک‬ ‫می کنــد‪ ،‬ضمن این که عملکــرد ریه ها و‬ ‫مجاری تنفســی را نیز تقویــت می کند‪،‬‬ ‫سیستم لنفاوی را برای بیرون راندن سموم‬ ‫بدن تحریک می کند و خون اکســیژن دار‬ ‫را بــه اندام های مختلــف وارد می کند تا‬ ‫از عملکرد بهینۀ ان هــا اطمینان حاصل‬ ‫شود‪ .‬کاتلین فری‪ ،۳‬رئیس انجمن پزشکی‬ ‫بخشی از امریکا می گوید‪« :‬یوگا‪ ،‬برخالف‬ ‫ســایر روش های ورزشــی که فقط روی‬ ‫قســمت های خاصی از بدن تمرکز دارند‪،‬‬ ‫روی همه چیز کار می کند‪».‬‬ ‫میچل‪ ،‬که پاراموکتا یــوگا‪ 4‬را اموزش‬ ‫می دهــد‪ ،‬به نکاتــی اشــاره می کند که‬ ‫ن کننده کمک کند از‬ ‫می تواند به یک تمری ‬ ‫سرماخوردگی در زمستان عبور کند‪ .‬مث ً‬ ‫ال‬ ‫کورماسانا (وضعیت الک پشت) از تیموس‬ ‫پشتیبانی می کند‪ .‬ادوموکها شواناسانا (سگ‬ ‫ســر پایین) جریان خون به سینوس ها را‬ ‫تقویت می کند؛ اگرچــه میچل می افزاید‪:‬‬ ‫«بیشــتر حالت های معکــوس و یا خم به‬ ‫جلوها‪ ،‬سیســتم ایمنی بــدن را بر روی‬ ‫سینوس ها متمرکز می کند و درنهایت به‬ ‫رفع فشار احتقان کمک می کند‪ .‬این نوع‬ ‫خاص از اساناها همچنین برای جلوگیری‬ ‫از عوارض عفونت های ثانویه با تخلیۀ ریه ها‬ ‫کار می کنند‪.‬‬ ‫میچل پیشنهاد می کند که حرکاتی که‬ ‫برای باز کردن قفسۀ سینه انجام می شوند‪،‬‬ ‫مث ً‬ ‫ال اوشتراسانا (وضعیت شتر)‪ ،‬گوموکاسانا‬ ‫(سر گاو) و باالســانا (وضعیت کودک) را‬ ‫برای تقویت سیســتم ایمنی بیشتر انجام‬ ‫دهید‪ .‬ولی اگر بیماری ویروسی یا انفلوانزا‬ ‫دارید‪ ،‬بهتر اســت به هیچ وجه یوگا تمرین‬ ‫نکنید؛ زیرا این شــرایط نیاز به استراحت‬ ‫مطلق دارد و این یک اســتثناء برای این‬ ‫‪۵‬‬ ‫قاعده است‪ .‬طبق گفته های الیس کالگت‬ ‫و االندرا کرســتن مریدیت‪ 6‬در کتاب یوگا‬ ‫برای ســامتی و شفابخشی‪ :‬از اموزه های‬ ‫یوگی باهاجان‪ ،7‬در بخشــی که در مورد‬ ‫تب است‪،‬‬ ‫«نشســتن در وضعیت صحیح‪ ،‬با پشت‬ ‫صاف و دســت های رها بر روی زانوها در‬ ‫حالت مودرا همراه با تنفس صحیح اوجایی‬ ‫و ماندن در وضعیت برای حداقل سه دقیقه‬ ‫به کاهش درجۀ حرارت کمک می کند‪».‬‬ ‫به نظر می رســد تمرکز بیشتر اقدامات‬ ‫پیشــگیرانه بر روی نواحی بدن است که‬ ‫مستقیماً با ان ها در ارتباط است‪ ،‬یعنی معابر‬ ‫بینی و برونشیتی‪ .‬اما سنت یوگا همچنین‬ ‫حاکی از ان اســت که ســرماخوردگی و‬ ‫انفلوانزا گاهی ناشی از هضم ضعیف یا عدم‬ ‫تعادل انرژی ناشی از دستگاه گوارش است‬ ‫که منجر به ایجاد مخاط و خلط می شود که‬ ‫به داخل ریه ها منتقل می شوند‪ .‬این تئوری‬ ‫بیان می کند که هضم نادرست باعث ایجاد‬ ‫سموم می شــود‪ ،‬که به نوبۀ خود به صورت‬ ‫بیماری در هر نقطه از بدن ظهور می یابد‪.‬‬ ‫نیروی پرانایاما‬ ‫در حالــی که اســاناها ســنگ بنای‬ ‫پیشــگیری از عفونــت هســتند‪ ،‬مزایای‬ ‫یوگا به اینجا ختم نمی شــود‪ .‬از انجا که‬ ‫ســرماخوردگی و انفلوانزا بــه اندام های‬ ‫تنفســی حمله می کنند‪ ،‬معقول است که‬ ‫تهویۀ ریه ها و به حداکثر رساندن ظرفیت‬ ‫تنفس فرد از طریق پرانایاما باعث مقاومت‬ ‫در برابر ارگانیسم های ویروسی و بیماری زا‬ ‫می شــود‪ .‬کرافتــو‪ 8‬در کتــاب اخیر خود‬ ‫یوگا برای ســامتی‪ 9‬توضیح می دهد که‬ ‫عفونت ســرماخوردگی و انفلوانزا‪ ،‬الرژی‪،‬‬ ‫اسم و ســایر بیماری های مزمن تنفسی‬ ‫گاهی به دلیل «اختالل در عادات نامنظم‬ ‫تنفس» است و مســتقیماً با پاسخ ایمنی‬ ‫ضعیف مرتبط اســت‪ .‬دکتر رابین مونرو‪،‬‬ ‫ار‪ .‬نگاراتنا‪ 10‬و اچ‪.‬ار‪ .‬نگندرا‪ ،11‬نویسندگان‬ ‫کتاب یوگا برای بیماری های مشــترک‪،12‬‬ ‫نیز بر تمرین های تنفســی تاکید بسیاری‬ ‫دارنــد و اورده انــد که تنفــس مقطعی و‬ ‫تنفس سریع شکم (کاپاالبهاتی) مقاومت‬ ‫دستگاه تنفســی را افزایش می دهد‪ .‬ان ها‬ ‫می گویند شستشوی بینی و تنفس متناوب‬ ‫از سوراخ های بینی باعث افزایش مقاومت‬ ‫سینوس ها می شود‪ .‬یافته های اخیر از یک‬ ‫مطالعۀ دانشگاه ایالتی پن‪ ،‬که شامل ‪294‬‬ ‫دانشــجو است‪ ،‬این امر را تصدیق می کند‪.‬‬ ‫کســانی که روزانه شستشــو با اب نمک‬ ‫انجام می دادند‪ ،‬کاهش قابل توجهی را در‬ ‫سرماخوردگی تجربه کردند‪.‬‬ ‫و در اخر‪ ،‬مراقبه نیز بــا تنش زدایی از‬ ‫بدن و ذهن‪ ،‬بــروز بیماری های عفونی را‬ ‫کاهش می دهد‪ .‬تحقیقات گسترده نشان‬ ‫داده اســت که فقط ‪ 20‬دقیقه مراقبه در‬ ‫روز باعث افزایش اندورفین ها‪ ،‬کاهش سطح‬ ‫کورتیزول و ایجاد روحیۀ مثبت برای ارتقا‬ ‫سالمت می شود‪.‬‬ ‫بنابراین چگونه می تــوان برنامۀ یوگا را‬ ‫به عنوان تقویت کنندۀ سیستم ایمنی شروع‬ ‫کرد؟ مطمئن باشید که هرچه تمرین فعلی‬ ‫یوگای شماســت‪ ،‬در حال حاضر مقاومت‬ ‫شما را تقویت می کند‪ .‬اما اگر می خواهید‬ ‫برای جلوگیری از عفونت قدم های بیشتری‬ ‫بردارید‪ ،‬این توصیــه را از ریچارد روزن‪،13‬‬ ‫مربی حرفه ای یــوگا در اوکلند کالیفرنیا‪،‬‬ ‫انجام دهید‪ .‬وی معتقد اســت نسخه های‬ ‫اصالح شدۀ خم به جلوها‪ ،‬خم به عقب ها‬ ‫و پیچ های جلو همگی می توانند به حمایت‬ ‫و تقویت سیستم ایمنی بدن کمک کنند‪.‬‬ ‫تمرینــات متوالی را به طور مرتب در طول‬ ‫زمستان و هنگام شیوع ویروس ها تمرین‬ ‫کنیــد تا احتمال حفظ ســامتی خود را‬ ‫بیشتر کنید‪.‬‬ ‫‪*Angela Pirisi‬‬ ‫‪1-William Mitchell‬‬ ‫‪2-Bastyr University‬‬ ‫‪3-Kathleen Fry‬‬ ‫‪4-Paramukta Yoga‬‬ ‫‪5-Alice Claggett‬‬ ‫‪6-Elandra Kirsten Meredith‬‬ ‫‪7-Yoga for Health and Healing: From the Teachings of‬‬ ‫)‪Yogi Bhajan (1995‬‬ ‫‪8-Kraftsow‬‬ ‫)‪9-Yoga for Wellness (Penguin, 1999‬‬ ‫‪10-Robin Monro, R. Nagarathna‬‬ ‫‪11-H.R. Nagendra‬‬ ‫)‪12-Yoga for Common Ailments (Fireside, 1991‬‬ ‫‪13-Richard Rosen‬‬ ‫دانش یوگا اردیبهشت ‪ |1399‬شماره ‪137‬‬ ‫‪63‬‬ ‫چرخ یوگا‬ ‫‪Yoga Wheel‬‬ ‫یوگای سینا‬ ‫باشگاه تخصصی یوگا‬ ‫بانوان‬ ‫اقایان‬ ‫کودکان‬ ‫‪telegram.me/sina_yoga_journal‬‬ ‫‪telegram.me/sina_yoga_center‬‬ ‫‪sinayoga.ir‬‬ ‫شعبه گوهردشت ‪:‬‬ ‫فاز‪ ،2‬خیابان ‪ 13‬غربی‪ ،‬بعد از بازار میوه‪ ،‬پالک ‪10‬‬ ‫‪02634219600 - 02634219500‬‬ ‫تهران شعبه ستارخان‪:‬‬ ‫تهران شعبه اکباتان‪:‬‬ ‫ستارخان ‪،‬بعد از چهار راه خسرو‪ ،‬نرسیده به بازارچه‪،‬‬ ‫اکباتان‪،‬فاز‪،2‬بلوک ‪،18‬جنب ورودی‪6‬‬ ‫جنب پست بانک‪ ،‬پالک ‪889‬‬ ‫‪02144630379 - 02144664412‬‬ ‫‪02144388700 - 02144388600‬‬ ‫کیفیت عالی‬ ‫فروش بصورت عمده وتکی‬ ‫شماره تماس‬ ‫‪ 09128354750‬خانم پیری‬ ‫تمرینات عملی یوگا در موسسه دانش یوگا‬ ‫تمرینات عملی یوگا‬ ‫اموزش حرکات پیشرفته یوگا‬ ‫جهت مربیان باسابقه و شرکت کنندگان در مسابقات یوگا‬ ‫اموزش اشتانگا یوگا (مخصوص بانوان)‬ ‫اموزش یوگا برای کودکان‬ ‫اموزش تکنیک های تمرکز فکر برای رسیدن به ارامش‬ ‫‪88318189-88319054‬‬ ‫‪danesheyoga.com‬‬ ‫‪instagram.com/danesheyoga‬‬ ‫‪telegram.me/danesheyoga‬‬ ‫‪facebook.com/yoga.knowledge‬‬ ‫‪aparat.com/danesheyoga‬‬

آخرین شماره های ماهنامه دانش یوگا

ماهنامه دانش یوگا ۱۶۵

ماهنامه دانش یوگا ۱۶۵

شماره : ۱۶۵
تاریخ : 1401/06/30
ماهنامه دانش یوگا 164

ماهنامه دانش یوگا 164

شماره : 164
تاریخ : 1401/05/01
ماهنامه دانش یوگا 163

ماهنامه دانش یوگا 163

شماره : 163
تاریخ : 1401/04/08
ماهنامه دانش یوگا 162

ماهنامه دانش یوگا 162

شماره : 162
تاریخ : 1401/03/02
ماهنامه دانش یوگا 161

ماهنامه دانش یوگا 161

شماره : 161
تاریخ : 1401/02/01
ماهنامه دانش یوگا 159-160

ماهنامه دانش یوگا 159-160

شماره : 159-160
تاریخ : 1400/12/28
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!