فصلنامه مدیریت جهادی شماره 3 - مگ لند
0

فصلنامه مدیریت جهادی شماره 3

فصلنامه مدیریت جهادی شماره 3

فصلنامه مدیریت جهادی شماره 3

‫فص ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــلنامه‬ ‫علمݡی‪-‬تخصصݡی‬ ‫ݐݐ‬ ‫ج ݣٮ ݣ ݤ� ݧݣݨ ݣ ݫݣݣٮ جٮݤ‬ ‫‪3‬‬ ‫دݔهݤݤ‬ ‫�ج هݣ ݣ ݣاݤىــ ݣـ ݫ ݤݣ‬ ‫‪3‬‬ ‫سرݣݧ ݩݧ ݐݣط ݣاݥݣنݥ‬ ‫ح ݔىمݤ‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫هسته مدیریت جهادی‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫شماره مجوز‪74710 :‬‬ ‫مدیر مسئول‪ :‬دکتر میثم لطیفی‬ ‫سردبیر‪ :‬دکتر مصباح الهدی باقری‬ ‫هیئت تحریریه‪:‬‬ ‫مصباح الهدی باقری‪ ،‬میثم لطیفی‪ ،‬وحید یاوری‪،‬‬ ‫مصطفی یخچالی‪ ،‬حسن سعدابادی‬ ‫همکاران این شماره‪:‬‬ ‫سیدمجید امامی‪ ،‬سیدمحمدمهدی غمامی‪ ،‬محمد نوروزی‪،‬‬ ‫محمدجواد رضایی‪ ،‬سیدمحمدصادق شاهچراغ‪،‬‬ ‫میثم حاجی قربانی‪ ،‬مهدی یخچالی‪ ،‬سیدمهدی عزیزی‪،‬‬ ‫محمد جوادی‬ ‫مدیر فنی‪ :‬سامان قاموس‬ ‫مدیر هنری‪ :‬سیدمصطفی شفیعی‬ ‫نشانی دفتر نشریه‪:‬‬ ‫تهران‪ -‬بزرگراه شهید چمران‪ -‬پل مدیریت‪-‬‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‪ -‬مرکز رشد‪ -‬هسته مدیریت جهادی‬ ‫ݨݐ ݩ‬ ‫سٮݤ‬ ‫ݣ ݣ ݣڡ ݣ ݣ ݣ ݣه ݣݑ ݦݣ ݦرݣ ݤ‬ ‫تلفکس‪89775592-88590027 :‬‬ ‫وبگاه‪http://jihadimag.ir :‬‬ ‫رایانامه‪jihadimag@gmail.com :‬‬ ‫کانال در پیام رسان های «ایتا» و «بله»‪@jihadimag_ir :‬‬ ‫سرطان بدخیم طمع ورزی‪3.......................‬‬ ‫برسد به دست دوست ‪5...........................‬‬ ‫سیمای سینمای جهاد ‪6..........................‬‬ ‫از جهادی تا جهادی نما‪10..........................‬‬ ‫جنگاوری‪ ،‬ذاتی جهاد‪20...........................‬‬ ‫ماجرای راضیه و مادرش ‪26........................‬‬ ‫ݢ ݢ ݬݫ ݓٮ ݣ ݣ ݣدݤݣ ݬ‬ ‫ݤ‬ ‫طمعݣ ݣوݤݤݣ ݣر ݨݐݣ ݤݣݤرݡیݤݤ‬ ‫فرهیخته گرامی؛ با سالم و احترام‬ ‫خبر کوتاه‪ ،‬اما جانکاه بود‪« :‬دو دانشاموز دوازده‬ ‫ساله که در یک ا کادمی فوتبال در شهر یزد‬ ‫عضویت داشتند‪ ،‬در سفر به کشور گرجستان‬ ‫جان خود را از دست دادند ‪.»...‬‬ ‫این حادثه میتوانست یکی از دهها و صدها‬ ‫واقعه معمولی باشد که در گوشه و کنار عالم‬ ‫اتفاق میافتد‪ ،‬اما وقتی دقتنظر بیشتری میشود‪،‬‬ ‫مالحظه میشود عالوه بر سوءمدیریت و عدم‬ ‫سرپرستی درست بچهها پای یک «طمع» در میان‬ ‫است و ان‪ ،‬سوءاستفاده از بچهها برای گرفتن‬ ‫ارز مسافرتی و بعد سود بردن از مابهالتفاوت ان‬ ‫با قیمت بازاری ارز است‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫مصباحالهدی باقری‬ ‫عضو هسته مدیریت جهادی‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݡیݤݤ‬ ‫ݔم ݣاݣ‬ ‫سـى ݣ ݣ‬ ‫ݫݬ‬ ‫ݣجه ݣاݣدݤݤ‬ ‫ݡیݤݤ ݣ ݣ ݣ‬ ‫سى ݩݐݔى ݣ ݣم ݣ ݣاݣ ݣ‬ ‫ݬݫ‬ ‫‪20‬‬ ‫ݩ ݧ ݐ ݡی‬ ‫گا ݣ ݣوݤ ݣ ݣرݤ ݤݤݤ‪،‬‬ ‫ݓ ݬݪحى ݣ‬ ‫ذݣݣا ݧٮݩݧݑݡیݤ ݣ ݣ ݫ ݬݓݣحهاݣݣد‬ ‫ݣصحاب ݣ ݣݣمیرالمومنین؟ع؟‬ ‫ݣاݤݤݣ‬ ‫ݣمجاهدانه ݣاݣ‬ ‫ݣ‬ ‫در ݣاݣݣحواالت ݣ ݣ‬ ‫سعـــید ݣ ݣݣبن ݣ ݣݣقـیس ݣ ݣ َݣه ْمـــدانݡی‬ ‫بهترین الگو در هر عرصه و زمینهای رسول خدا و‬ ‫برادر و وصیاش امیرمومنان است‪ .‬اما همانطور‬ ‫مدیریت التزام فراگیر‬ ‫که با وجود خورشید با ان عظمت گاهی ستارهای‬ ‫مصرف کاالی‬ ‫ایرانی‪،‬به کار میاید؛ پرداختن به ویژگیهای‬ ‫سوسوزن نیز‬ ‫اقتصادی ݣݣو ݣ ݣݣجامعه‬ ‫انسان‬ ‫نمایشی ‪ -‬در کنار مطالعه‬ ‫امیرالمومنین؟ع؟ نیز‬ ‫یاران‬ ‫واقعی‪ -‬برای شناخت اسوههای‬ ‫غیرحضرت‬ ‫های ان‬ ‫پیش فرض سیره‬ ‫حرکت جهادی کارساز خواهد بود‪.‬‬ ‫برای عمل روحیه‬ ‫نکردنو‪...‬‬ ‫ݩݐ ‪33‬‬ ‫ا ݤݡی‬ ‫ںݤ‬ ‫ی ݤݤ‬ ‫ݑ ݩݧ ݐ ݤݤ ݫى ݫ ݫراݤ‬ ‫ݔٮ ݣک ݣ ݤاݤ ݣ ݣ ݤݤݤ ݣ ݣالݤݣ ݣ ݣݬݓ ݣ ݤݤݤݣ ݣݤݤݤ ݣ ݤݤ‬ ‫حماݣىݫ ݨݦ ݦ ݣ ݦ ݣ ݣ ݤاݣݤ ݣ ݣ ݣرݤ ݣ‬ ‫سید مجید امامی‬ ‫‪42‬‬ ‫چرا نسخههای جهادی‪،‬‬ ‫اقتصاد ایران را هنوز شفا نداده است؟‬ ‫فݤ ݡی نݡی‬ ‫ݣکا ݣ ݣالݣ ݣ ݤݤݤاݔݣ ݪٮݣ ݣرݤاݣ ݤݤݤ‪،‬‬ ‫مص ݣ ݣرݤ ݤ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣݣݣ‬ ‫ݡی‬ ‫ݣقتصݣ ݣاݣ ݣدݣ ݤݤ‬ ‫ن ݣا ݣ ݣ‬ ‫اݣݣنسـ ـاݣ ݤ‬ ‫وݤ ݬݓݤحاݣݣمعه ݧݣ ݩݐݣٮ ݣ ݣم ݭݫٮ ݣ ݫاݣݫݭݔـشݡیݤ‬ ‫‪1‬‬ ‫نسخه و الگوهای نظام جمهوری‬ ‫ً‬ ‫اسالمی در حوزه اقتصاد‪ ،‬دقیقا‬ ‫در مقابل الگوی شرقی و غربی؛ تمایز‬ ‫مییابد‪ ،‬شاید سوای ماهیت و غایت‬ ‫دینی و تعالیگرای ان‪ ،‬بتوان انها را‬ ‫ً‬ ‫در یک استعاره‪ ،‬جهادی و حقیقتا‬ ‫مقاومتی دانست‪ ،‬نگارنده این ویژگی‬ ‫را‪ ،‬بدون پیجویی انسان فرهنگی و‬ ‫رویکرد اجتماعی‪ ،‬در مقابل انسان‬ ‫‪62‬‬ ‫منفعتجو و رویکرد اقتصادی‬ ‫کنونی ایران و جهان‪ ،‬میسور‬ ‫نمیداند‪.‬‬ ‫‪62‬‬ ‫ݓٮرݤ ی‬ ‫اسیبشناسی قوانین‬ ‫حمایت از کاالی ایرانی‬ ‫چکیده‪ :‬سال ‪ ،1397‬توسط مقام معظم رهبری تحت‬ ‫عنوان «حمایت از کاالی ایرانی» نامگذاری شد‪ .‬تحقق‬ ‫این شعار الزامات و برنامههای مقتضی پیچیدهای را‬ ‫در شرایط فعلی کشور طلب میکند که از جمله ان‬ ‫توجه به نظام تقنینی نامطلوب کشور است‪ .‬متاسفانه‬ ‫هر چند روح کلی قوانین حمایت از کاالهای داخلی‬ ‫است ولی مفاد موجود‪ ،‬در عمل امکان حمایت موثر را‬ ‫فراهم نکرده و برخی از استثنائات نیز نتایج دهشتبار‬ ‫‪ 80‬پس از‬ ‫و مخربی را به همراه اوردهاند‪ .‬البته قانونگذار‬ ‫پیام امسال‪ ،‬در قالب طرحی ‪ 31‬مادهای برای اصالح‬ ‫پرونده ویژه‪ :‬حمایت از کاالی ایرانی ‪33 ..........‬‬ ‫مدیریت التزام فرا گیر ‪34............................‬‬ ‫مصرف کاالی ایرانی‪ ،‬انسان اقتصادی و جامعه نمایشی ‪42.‬‬ ‫پیش فرض های غیر واقعی‪48......................‬‬ ‫برای عمل نکردن‪62............................ ...‬‬ ‫قاچاق‪ ،‬مرگ تضمینی جهاد ‪70....................‬‬ ‫فرمانده خسته ‪80..................................‬‬ ‫‪88............................ Fabriqué en France‬‬ ‫در جوانمرگی ارمان ها ‪94...........................‬‬ ‫‪ 12‬مساوی با بی نهایت‪104.........................‬‬ ‫و تبلیغات کاالها و خدمات خارجی است‪.‬‬ ‫اقتصاد مقاومتی در کشورهای پیشرفته ‪114.......‬‬ ‫ناب مثل احمد ‪120................................‬‬ ‫ݡی‬ ‫اݣزݤ ݣ ݣ ݬݓݣح ݣ ݣه ݣ ݣ ݣا ݣ ݣدݣ ݤݤ‬ ‫ݡیݤݤ ݩݐݣٮ ݣ ݤݣما‬ ‫تا ݣ ݣ ݬݓݣح ݣهݣ ݣ ݣا ݣ ݣ ݣد ݧݣ‬ ‫ݣ‬ ‫مهندس میرزایی یا همان «اقا صابر» را‬ ‫خیلی از نخبگان جوان میشناسند‪ .‬نه‬ ‫به دلیل اینکه معاون پژوهش و توسعه‬ ‫مرکز همکاریهاست؛ بلکه به خاطر‬ ‫استادی و راهنماییهای بیدریغی که‬ ‫برای دانشجویان و شا گردانش داشته‬ ‫است‪ .‬اقا صابر یک مجاهد علمی‬ ‫و عملی است که در جای خود‬ ‫محکم ایستاده تا معبرهای‬ ‫ساختن و ساخته ‪26‬‬ ‫شدن‬ ‫را نشان دهد‪.‬‬ ‫‪26‬‬ ‫مصباحالهدی باقری‬ ‫عضو هسته مدیریت جهادی‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ی‬ ‫ݓح ݤر ݤ‬ ‫ݫݬ‬ ‫ݣرݤݣماݣ ݣاݣ ݐ ݩݦݣص ݤݣ ݬݔاݣى ݤݣه ݣ ݣوݣݤ ݣ ݣݣم ݣا ݣ ݣ ݣد ݣرݤݣشݤݤ‬ ‫پشت چراغ چهارزمانه توحید‪ ،‬فرصت خوبیه‬ ‫برای دستفروشی‪ ،‬بیست و خردهای ادم منتظرن‬ ‫که چراغ قرمز بشه تا جنساشونو بفروشن‪34.‬‬ ‫انبار‬ ‫کاالشون هم توی پارک نزدیک چراغه؛ گل‪،‬‬ ‫بادکنک‪ ،‬روزنامه‪ ،‬انواع اسباببازی و‪...‬‬ ‫تو گرمای عجیب تیر و مرداد ‪ ،97‬اینا سفت‬ ‫و سخت مشغولن‪ .‬از بچه ‪ 7-6‬ساله تا مردا و‬ ‫ً‬ ‫‪ 50-45‬ساله‪ .‬قبال یکی دو تا پیرزن هم‬ ‫خانمای‬ ‫میثم لطیفی‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫خبری‬ ‫مدیریتاونا‬ ‫هستهکه از‬ ‫وقتیه‬ ‫استادچند‬ ‫بودن اما‬ ‫مرکز رشد‬ ‫جهادی‬ ‫راهنمای‬ ‫و عضو هیات علمی دانشکده معارف اسالمی و مدیریت‬ ‫حال‬ ‫دوست دارم باهاشون همکالم شم‪ .‬اولش‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫و حوصله ندارن و گرما کالفهشون کرده‪ ،‬ولی‬ ‫وقتی سیریش میشم و تو چراغ سبزا‪ ،‬شروع‬ ‫میکنم حرف زدن‪ ،‬بعضیاشون پا میدن و دورم‬ ‫جمع میشن‪.‬‬ ‫‪34‬‬ ‫ٮ ݣا ݣݣلتزݣاݥݣݣم‬ ‫م ݣ ݣ ݭݔدݣٮرݤݣ ݭݫ ݔٮ ݩݑ ݦ ݦ ݣݤ‬ ‫ݧ ݩ ݧ ݩڡݐرݣاݥݣݣݡگیر‬ ‫ژاپنی که بود ژاپنی که هست!‬ ‫‪48‬‬ ‫محمدجواد رضائی‬ ‫پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫و عضو هیات علمی دانشگاه شاهد‬ ‫‪48‬‬ ‫ݡی‬ ‫ݣض ݣݣه ݣ ݣاݣ ݤݤݤ‬ ‫ݔش ݣ ݣرݣ ݧ ݧ ݩݑ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݫ ݬٮ ݫ ݫݕىݬ ݧ ݧ ݩݐ ݣ ݣ ݣݣف‬ ‫ع ݬݔى ݣر ݣ ݣوݤاݥݣݣڡعݡی‬ ‫عدم کفایت ایده مزیت نسبی‬ ‫در تبادالت تجاری‬ ‫مقدمه‬ ‫مهمترین انگارهای که بر مدافعان تجارت‬ ‫ازاد و نیز توصیههای سیاستی نهادهایی چون‬ ‫سازمان‬ ‫بانک جهانی‪ ،‬صندوق بینالمللی پول و ‪70‬‬ ‫‪1‬‬ ‫تجارت جهانی حاکم است‪ ،‬نظریه مزیت نسبی‬ ‫است‪ .‬مبتنی بر این نظریه‪ ،‬با تمرکز هویتهای‬ ‫جغرافیایی بر مزیتهای نسبیشان و مبادله کاال‬ ‫و خدمات تولیدی میان این واحدها‪ ،‬در نهایت‬ ‫‪2‬‬ ‫رفاه باالتری برای مجموع افراد فراهم میاید‪.‬‬ ‫مصاحبه با‪ :‬مهندس حسین یوسفیان‬ ‫‪1- Comparative Advantage Theory‬‬ ‫مدیر اجرایی طرح رجیستری گوشی همراه‬ ‫‪ -2‬نظریه مزیت نسبی با مفهوم «مزیت رقابتی (‪ »)Competitive Advantage‬‬ ‫متفاوت است‪ .‬مزیت نسبی‪ ،‬ایده ای است که در مجموعه مطالعات اقتصادی ‬ ‫مورد توجه بوده و در حوزه هایی چون تجارت بین الملل و اقتصاد سیاسی ‬ ‫مصاحبهکننده‪ :‬مصطفی یخچالی‬ ‫ شود‪ .‬مفهوم مزیت رقابتی مربوط به حوزه مطالعاتی رشته مدیریت‪ ،‬‬ ‫بررسی میدانشجوی دکتری مدیریت دولتی و‬ ‫‪70‬‬ ‫پژوهشگر هسته مدیریت جهادی مرکز رشد‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسالمی و حقوق‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݬ ݤݣاݣ ݤ‬ ‫ںݐ ݐ ݐ‬ ‫ݣنک ݤݣردݣ ݐ ݦ ݤ‬ ‫عمل ݣ ݣ‬ ‫ݣݣ‬ ‫‪80‬‬ ‫نوروزیبررسی نماید‪ .‬روش تحقیق در این مقاله‬ ‫محمدداخلی‬ ‫کاالی‬ ‫دانشاموخته دکتری‬ ‫مدیریتوونتیجه ان ارائه پیشنهاداتی‬ ‫تحلیلی است‬ ‫توصیفی ‪-‬‬ ‫عضو مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫برای اصالح قوانین مربوط به واردات‪ ،‬عرضه و استفاده‬ ‫گان‪ :‬قانون‪ ،‬حمایت‪ ،‬تعرفه‪ ،‬کاالی تولید ‬ ‫کلیدواژ‬ ‫تاملی درباره قرارگاه‬ ‫ های اجرایی‪ .‬‬ ‫داخل‪ ،‬دستگاه‬ ‫مقاومتی‬ ‫اقتصاد‬ ‫فرماندهی‬ ‫فرݤݣ ݧ ݐݣماݣ ݧ ݐݣٮ ݣدݣ ِ ݪهݤݬ‬ ‫حسته‬ ‫‪ ‬پیرمرد که کارکشته جنگ و جهاد بود با‬ ‫نگرانی میگفت‪« :‬همین االن هم در شرایط‬ ‫جنگ هستیم فقط شما صدای توپ و تفنگش‬ ‫را نمیشنوید»‪ .‬کلیدواژههایی هم طرح میکرد و‬ ‫مدام میگفت‪« :‬مقاومت»‪« ،‬فرمانده»‪« ،‬قرارگاه»‬ ‫و ‪ . ...‬پیرمرد راست میگفت‪ ،‬مدتها بود در‬ ‫جنگ بودیم و طبیعی بود که میدان جنگ‪،‬‬ ‫«فرمانده» میخواست و البته «فرمانده بیدار»‬ ‫‪94‬از‬ ‫و «فرمانده پای کار» ‪ . ...‬تاریخ ُپر است‬ ‫پیروزیها و شکستهایی که به سبب رشادت‬ ‫یا ضعف فرماندهان به وقوع پیوسته است‪.‬‬ ‫کمی که گذشت‪ ،‬بزرگی از ان سوی مرزها خبر‬ ‫اورد که‪« :‬انها اکنون تمرکز خود را بر جنگ‬ ‫اقتصادی و جنگ فرهنگی گذاشتهاند و اتاق‬ ‫مهدی یخچالی‬ ‫جنگ اقتصادی با نظام جمهوری اسالمی‪،‬‬ ‫دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه تهران و‬ ‫ارایش جنگی‬ ‫امریکا‬ ‫پژوهشگرداری‬ ‫وزارت خزانه‬ ‫است»‪.‬ایران‬ ‫شفافیت برای‬ ‫اندیشکده‬ ‫کامل شده بود و ما هم فرماندهی این جنگ‬ ‫اقتصادی را سپرده بودیم به «قرارگاه فرماندهی‬ ‫چراپیشرفتنمیکنیم؟‬ ‫اقتصاد مقاومتی» ‪. ...‬‬ ‫‪94‬‬ ‫(روایتی از تجربه تولیدی شرکت زیست فناوران نجم)‬ ‫ݬݫ ݓدحرݤݣ ݣوݣاݥݣ ݧݣٮݐݩ ݣم ݣگرݣ اݣ ݣرݤیݤݣماݣݣن ݣ ݣݣها‬ ‫مقدمه‬ ‫خال بین تحقیقات و بازار در اکثر حوزههای‬ ‫با فناوری برتر از جمله زیست فناوری‪ ،‬معضلی‬ ‫است که فعاالن و پژوهشگران این عرصه به‬ ‫ان اذعان دارند‪ .‬از طرفی انبوهی از نیازهای‬ ‫بازار وجود دارد که در حال حاضر از طریق‬ ‫واردات تامین میشود و از طرف دیگر پتانسیل‬ ‫بزرگی از نیروهای تحصیلکرده و متخصص در‬ ‫دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی وجود دارد که‬ ‫به دالیل مختلف استفاده بهینه از انها صورت‬ ‫نمیگیرد‪ .‬ضعف تجاریسازی که از ان با عنوان‬ ‫«دره مرگ» فعالیتهای تحقیقاتی یاد میشود‪،‬‬ ‫شرایطی را ایجاد کرده است که گویی تحقیقات‬ ‫و بازار در دو دنیای مجزا و متفاوت از هم قرار‬ ‫دارند‪ .‬لذا نیاز به حلقهای واسط که بتواند پلی‬ ‫باشد برای برقراری این ارتباط‪ ،‬سالهاست که به‬ ‫خوبی حس شده است و این انگیزهای بود برای‬ ‫راهاندازی کسب و کاری دانشبنیان در حوزه‬ ‫زیست فناوری‪.‬‬ ‫ݡیٰݨ‬ ‫ݩ ݬݓ ݨݨݧ َ ݧ‬ ‫ݑ ْ ݦ ݪ ݧݩ ݐ ݪݬݬ‬ ‫ٮحح ݤݤݤݧ ݩݐ ݩهݧ ݘ ݤاݤ ݤݤد‬ ‫ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݫکݣِ ݣ ݣ� ݣا ݣݫ ݓ ݣݠ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤ ݣاں ݣ ݣ ݤه ݣ ݤݣ‬ ‫‪10‬‬ ‫‪42‬‬ ‫برخی از مقررات در این زمینه‪ ،‬اقداماتی را سامان‬ ‫داده که به نظر اسیبشناسانه و معطوف به عمل‬ ‫نیست‪ .‬در این مقاله نگارنده قصد دارد تا عمده دالیل‬ ‫کاستیها و ضعف در قوانین را جهت حمایت موثر از‬ ‫کتابخانۀ جهادی‪113 ................................‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪10‬‬ ‫شاید قبول کردنش سخت باشد ولی سالها‬ ‫قبل‪ ،‬ژاپنیها معروف بودند به ساخت جنس‬ ‫بنجل! هر کس میخواست مثال بزند که فالن‬ ‫جنس از کیفیت الزم برخوردار نیست میگفت‬ ‫جنسش ژاپنیه!‬ ‫عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسالمی و‬ ‫ارتباطات دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫سید محمد مهدی غمامی‬ ‫‪ .1‬فصلنامه مدیریت جهادی‪ ،‬یک فصلنامهی تعاملی است و بنا دارد‬ ‫تا با تعامل حداکثری با صاحبنظران و عالقمندان به مدیریت‬ ‫جهادی‪ ،‬راهبری محتوایی و ظاهری مجله را پیریزی نماید‪.‬‬ ‫‪ .2‬مطالب منتشر شده در فصلنامه‪ ،‬در واقع گامهایی است برای‬ ‫تولید دانش بومی مدیریت جهادی برای تسریع در حل مسایل‬ ‫کشور و جهان‪ .‬این مسیر ناهموار‪ ،‬ا گر با نقدهای دلسوزانه و‬ ‫عالمانه شما مخاطبان عزیز همراه شود‪ ،‬میتواند گامی باشد در‬ ‫مسیر بهبود این دیدگاهها‪ ...‬منتظر نقد و نظرات انتقادی شما‬ ‫در این حوزه هستیم‪.‬‬ ‫‪ .3‬ا گر تجربه یا ایدهای در تکمیل یا نقد مطالب فصلنامه در اختیار‬ ‫دارید‪ ،‬عمیقا از دریافت و اشاعه ان استقبال میکنیم‪.‬‬ ‫مقدور نباشد‪،‬‬ ‫‪ .4‬ا گر امکان ثبت و نگارش نقد به هر دلیلی برای‬ ‫شما میرزایی‬ ‫مهندس صابر‬ ‫نقد شما‬ ‫برایمرکز همکاریهای‬ ‫همتوسعه‬ ‫پژوهش و‬ ‫فایل صوتی نقد یا تماس تلفنی و انتقالمعاون‬ ‫فناوری و نواوری ریاست جمهوری‬ ‫ما مطلوب است‪.‬‬ ‫ݣمݡی ݣݣگݣ ݣ ݣݫٮوݣݫݭݔدݤݤ‬ ‫ݡیݤݣݤ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݣجه ݣ ݣ ݣا ݣ ݣ ݣد‬ ‫مهن ݣ ݣدݣسݤ ݣ ݣݣصاݣݣبر ݣ ݣ ݣݣمیرزائݡیݤ ݣ ݣݣاز ݣ ݣ ݣݣم ݣدݣݭݔٮرݤݤان ݣ ݣ ݣ‬ ‫‪ ‬از همان سالهای اول جنگ‪ ،‬از انجا‪20‬‬ ‫که‬ ‫ادبیات ارمانگرای انقالب با انچه جنگ را علیه‬ ‫ما رقم زد و با قلدرمابی پیش راند همخوانی‬ ‫داشت‪ ،‬لذا تولیدات فاخری از جهت گفتمان‬ ‫در قالب فیلمنامه در اثار سینمایی دفاع مقدس‬ ‫سرامدان ان‪ ،‬کارهای سه کارگردان‬ ‫متولد شد که ‪-‬‬ ‫سید مهدی عزیزی‬ ‫مالقلیپور‬ ‫جوان ان روزها؛ ابراهیم حاتمیکیا‪ ،‬رسول‬ ‫دانشجوی دانشجوی دکتری مدیریت سیستمها‬ ‫درویشمدرس‬ ‫دانشگاه تربیت‬ ‫بود‪ .‬اما انچه این اثار را ‪-‬ان‬ ‫و احمدرضا‬ ‫مقدار که باید‪ -‬بر دل نمینشاند‪ ،‬جنبه فنی‪،‬‬ ‫تولیدی و رئال کار بود‪.‬‬ ‫«دیدهبان» حاتمی کیا‪« ،‬سفر به چزابه»ی‬ ‫مالقلی پور و «کیمیا»ی درویش‪ ،‬ا گرچه از نظر‬ ‫ارسال پیامهای پرمغز‪ ،‬نو و عمیق جنگ و‬ ‫انقالب‪ ،‬توفیق نسبی داشتند‪ ،‬اما ذوق بیننده‬ ‫را در روایت صحنههای جنگ کور میکردند‬ ‫و ظرافت همراه با صالبت ان چنانی نداشتند‪.‬‬ ‫به دنبال هوایی برای تنفس‬ ‫فرمانده خسته‬ ‫ِ‬ ‫‪Fabriqué en France‬‬ ‫در جوانمرگی ارمانها‬ ‫‪ 12‬مساوی با بینهایت‬ ‫سٮ‬ ‫ݤݤدݤد ݤݤوݤ ݑ ݦݩ ݩݧ ݑ ݤ ݤ‬ ‫سٮݣ ݣݤݤ ݣ‬ ‫دݥݬݓ ݣ ݣ ݣ ݣهݥݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݬݓٮ ݣرݣ ݣ ݣسݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݫٮݣ‬ ‫‪5‬‬ ‫‪113‬‬ ‫روایت اجرای‬ ‫طرح رجیستری گوشی همراه‬ ‫ݧ ݩݑ ݑݩ‬ ‫ٯݤ ݫ ݬݓ د‬ ‫ݣح ݣ ݬݔ ݣاݣ‬ ‫صاݣݬݕ ݣ ݣ‬ ‫مر ݧ ݩݑٮ ݣڡݩݐ ݣ ݣ‬ ‫حها ݤݤݤ‬ ‫مى ݩݐىݡیݤ‬ ‫ݣگ ݣ ݣ ݬ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤ‬ ‫ݣݤ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫طرح رجیستری گوشی همراه از از ‪ 28‬مهرماه سال‬ ‫‪ 96‬با مانیتورینگ شبکه برای اطالع از وضعیت‬ ‫گوشیهای قانونی و غیرقانونی در شبکه اغاز شد‬ ‫و به ترتیب برندهای گوشی تحت پوشش این‬ ‫طرح قرار گرفتند‪.‬‬ ‫بنابر اطالعات ارایه شده توسط کمیته ‪88‬‬ ‫اجرای‬ ‫رجیستری از نتایج این طرح‪ ،‬از ابتدای اجرای‬ ‫طرح رجیستری تا ‪ 26‬فروردین ‪ 97‬رشد عایدی‬ ‫دولت از محل واردات رسمی گوشی همراه به‬ ‫‪ 2700‬میلیارد ریال رسیده و ارزش واردات در این‬ ‫شاهچراغ افزایش یافته است‪.‬‬ ‫میلیارد ریال‬ ‫سید‪15‬‬ ‫مدت به‬ ‫هزارصادق‬ ‫محمد‬ ‫‪88‬‬ ‫پژوهشگر هسته مدیریت جهادی‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫تاملی بر تجربه کشور فرانسه‬ ‫در حمایت از کاالی داخلی‬ ‫‪Fabriqué en‬‬ ‫‪France‬‬ ‫طرح بحث‪...‬‬ ‫یکی از اصلیترین چالشهای جمهوری اسالمی‬ ‫بعد از انقالب و به خصوص در سالهای اخیر‪،‬‬ ‫مسئله اقتصاد بوده است‪ .‬از سوی دیگر چالشی‬ ‫که همواره کشورمان با ان درگیر بوده خصومتها‬ ‫و دشمنیهاست چه از سوی داخلیها ‪ -‬به‬ ‫صورت ا گاهانه یا جاهالنه ‪ -‬و چه از سوی‬ ‫این‬ ‫خارجیها و بیگانگان‪ .‬بدیهی است که‪104‬‬ ‫گروهها علیالخصوص بیگانگان همواره به‬ ‫ً‬ ‫فکر منافع خود بودهاند و عمال نه تنها مانع‬ ‫خیر شدهاند بلکه تالش کردهاند تا بسیاری از‬ ‫خوشیها را از ملت ایران بگیرند‪ .‬در چنین‬ ‫فضایی اقتصاد کشور باید به گونهای باشد‬ ‫حاجی قربانی‬ ‫که درمیثم‬ ‫تحریمها و تکانههای داخلی و‬ ‫مقابل‬ ‫جهادی‬ ‫کمترین مدیریت‬ ‫پژوهشگر هسته‬ ‫ببیند و به عبارت‬ ‫اسیب را‬ ‫خارجی‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫دیگر مقاوم باشد‪.‬‬ ‫‪104‬‬ ‫ݡی ݩ ݦ ݦ ݩݦ‬ ‫وݤ ݤݤ‬ ‫ݔٮݤ‬ ‫‪ 12‬ݣ ݣݣمسݣ ݣاݣ ݣ ݣ ݓݣ ݫٮݬݪٮݣ ݣݓاݩݐݡیݣݣٮ ݣ ݣݫٮ ݣݬݫ ݣهݑ ݣ ݣاݣ ݤ‬ ‫تاملی بر نقش اموزش و پرورش‬ ‫در مقاومسازی کشور‬ ‫مقدمه‬ ‫از جمله ویژگیهای اساسی مدیران جهادی‬ ‫انقالب اسالمی‪« ،‬والیتپذیری از رهبری حکومت‬ ‫های‬ ‫اسالمی» است‪ .‬محور اصلی همه فعالیت‪114‬‬ ‫یک مدیر جهادی و تمام همت و دغدغه او‪،‬‬ ‫پوشاندن جامه عمل به افقی است که ولی‬ ‫جامعهی اسالمی ترسیم میکند‪ .‬در طول تاریخ‬ ‫انقالب اسالمی‪ ،‬راه حضرت امام خمینی؟هر؟‬ ‫و منویات مقام معظم رهبری؟دم؟ همچون چراغی‬ ‫یادداشتی از دکتر میثم لطیفی‬ ‫پرفروغ‪ ،‬راهنمای مدیران جهادی بوده و انها را‬ ‫استاد راهنمای هسته مدیریت جهادی‬ ‫داشتهو مدیریت‬ ‫معارف اسالمی‬ ‫هیاتوعلمی‬ ‫است‪.‬‬ ‫دانشکدهمصون‬ ‫انحرافی‬ ‫عضوروی‬ ‫از هر وکج‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫همچنین ویژگی مهم دیگر مدیران جهادی که‬ ‫میتوان به ان اشاره کرد‪« ،‬پرداختن به اولویتها‬ ‫و پر کردن خالها‪ ،‬به جای اداره روزمرگیهای‬ ‫سازمانی» است‪.‬‬ ‫‪114‬‬ ‫نویسنده‪ :‬حانیه سادات مومنی‬ ‫ناشر‪ :‬انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫سال نشر‪1396 :‬‬ ‫ݧ ݑݩ‬ ‫مى ݤݡیݤ‬ ‫اݣݣقتصاݣݣد ݣ ݣݣمقاݣ ݣ ݣݤو‬ ‫فتهݤ‬ ‫ݔس ݣرݣ‬ ‫ݡیݤ ݣݬݫݕى ݣ ݒ ݦ ݣ ݣ‬ ‫دݣرݤ ݣ ݣݣکشوݣ ݤݣر ݣݣه ݣاݣ ݣ ݬٮ ݣ ݤ‬ ‫با تا کید بر تولید ملی‬ ‫‪ ‬طی سالهای گذشته موضوع اقتصاد مقاومتی‬ ‫بهعنوان الگوی اقتصاد بومی بهکرات توسط‬ ‫مقام معظم رهبری مورد تا کید قرارگرفته است‪.‬‬ ‫در همین راستا عدهای از جریانهای دلسوز‬ ‫در کشور تالش نمودهاند این نسخه شفابخش‬ ‫ً‬ ‫را به احاد جامعه خصوصا قشر نخبگانی‬ ‫کشور معرفی کنند و ابعاد گونا گون ان را تبیین‬ ‫کنند‪ .‬در این بین کتاب «اقتصاد مقاومتی در‬ ‫کشورهای پیشرفته با تا کید بر تولید ملی» از‬ ‫منظری متفاوت و با ایدهای هوشمندانه به قلم‬ ‫تحریر درامده است‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫دݔ ݤهݤ‬ ‫ج�هݣ ݣى ݣـاݤ ݣ ݫ ݣـ ݫ ݤݣ‬ ‫س ݣرݣݧ ݧ ݩ ݐط ݣاݥݣنݥ‬ ‫ݢ ݢ ݬݫݣݓٮ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤݣدح ݬݔى ومݤر ݨر ݤݐ‬ ‫ݡیݤ‬ ‫ݤ‬ ‫طمع ݣ ݣ ݤ ݣ ݣ ݤ ݣ ݣ ݤݣ ݤ‬ ‫ݣ‬ ‫خبر کوتاه‪ ،‬اما جانکاه بود‪« :‬دو دانش اموز‬ ‫دوازده ساله که در یک ا کادمی فوتبال در‬ ‫شهر یزد عضویت داشتند‪ ،‬در سفر به کشور‬ ‫گرجستان جان خود را از دست دادند ‪.»...‬‬ ‫این حادثه می توانست یکی از ده ها و صدها‬ ‫واقعه معمولی باشد که در گوشه و کنار عالم‬ ‫اتفاق می افتد‪ ،‬اما وقتی دقت نظر بیشتری‬ ‫می شود‪ ،‬مالحظه می شود عالوه بر سوءمدیریت‬ ‫و عدم سرپرستی درست بچه ها پای یک «طمع»‬ ‫در میان است و ان‪ ،‬سوءاستفاده از بچه ها‬ ‫برای گرفتن ارز مسافرتی و بعد سود بردن از‬ ‫مابه التفاوت ان با قیمت بازاری ارز است‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫به عبارت دیگر بچه ها ی مظلوم‬ ‫خانواده های مستضعف را طعمه‬ ‫شیادی عده ای نوکیسه کرده و‬ ‫بیست نفر از انان را تنها با یک‬ ‫ً‬ ‫سرپرست به کشوری نسبتا‬ ‫ارزان قیمت می برند‪ .‬ده هزار دالر‬ ‫ارز مسافرتی می گیرند و بعد از چند‬ ‫روز‪ ،‬با کسر هزینه های سفر و فروش‬ ‫مابقی ارز‪ ،‬حدود ‪ 60‬میلیون تومان‬ ‫عاید می کنند‪ .‬با این تفاوت که جان‬ ‫دو بچه هم به خاطر سهل انگاری‪،‬‬ ‫در باتالق کنار یکی از رودهای‬ ‫گرجستان از دست می رود‪ .‬حاال‬ ‫دو خانواده که با کارگری و سرایداری‬ ‫روزگار خود را با مشقت تمام تامین‬ ‫می کردند‪ ،‬بزرگترین خسارت عمر‬ ‫خود را متحمل می شوند و ان‪ ،‬از‬ ‫دست دادن نوگل های باغ زندگی‬ ‫خود ان هم در دوران شکوفایی شان‬ ‫است‪. ...‬‬ ‫مدتـــــــی است این نوع نــــگاه‬ ‫منفعت طلبانه‪ ،‬مثل یک سونامی‬ ‫بلند در سبک زندگی برخی مردم‬ ‫ً‬ ‫نفوذ کرده‪ ،‬به طوری که بعضا تالش‬ ‫می شود هر جا که کوچکترین‬ ‫رانت و تفاوت قیمتی وجود دارد‪،‬‬ ‫به ان وارد شوند و از همه این‬ ‫تفاوت سود ببرند‪ .‬این عمل را‬ ‫نوعی زرنگی محسوب کرده و فکر‬ ‫می کنند این دستاورد می تواند‬ ‫ضمانتی برای زندگی خوب و مرفه‬ ‫ً‬ ‫و احیانا سعادتمند انها باشد‪...‬‬ ‫این نوع نگاه‪ ،‬همه انچه در بازار‬ ‫ارز و سکه در این چند ماه دیده‬ ‫شد‪ ،‬را تعبیر می کند؛ یعنی از یک‬ ‫طرف‪ ،‬سوءمدیریت و سوءتدبیر‬ ‫سیاستگذاران و کارگزاران اقتصادی‬ ‫و از سوی دیگر‪ ،‬طمع و حرص‬ ‫روزافزون عده ای نوکیسه ‪. ...‬‬ ‫این مسابقه و رقابت برای بهره‬ ‫بردن از زندگی‪ ،‬مفهوم کار و تالش‬ ‫همراه با عرق جبین و کد یمین را از‬ ‫معنا تهی کرده و افراد راحت ترین‬ ‫راه ها و بی زحمت ترین مسیرها‬ ‫را با کمترین فشار و هزینه به‬ ‫خود‪ ،‬و با بی دغدغه گی نسبت به‬ ‫تحمیل فشار به جامعه ‪-‬خاصه‬ ‫قشر مستضعف‪ -‬برای رسیدن به‬ ‫یک زندگی عافیت طلبانه‪ ،‬پیش‬ ‫می گیرند‪ .‬در این سبک زندگی‪،‬‬ ‫جهاد نه تنها مفهومی تزئینی و لقلقه‬ ‫لسانی پیدا می کند بلکه تبدیل به‬ ‫مزاحمی می شود که مانع رسیدن‬ ‫به سعادت! است‪.‬‬ ‫در حقیقت‪« ،‬طمع» موریانه ای است‬ ‫که خود را در قالب «حرص» بزرگ‬ ‫و بزرگ تر کرده و جهاد را می بلعد‬ ‫و از بین می برد‪ .‬در جامعه ایرانی‪،‬‬ ‫با اینکه همچنان کار دارای ارزش‬ ‫است‪ ،‬اما همه انچه در اطرافمان‬ ‫می گذرد از قبیل تبلیغات بازرگانی‬ ‫جایزه دار و سوءمدیریت ها و ایجاد‬ ‫رانت‪ ،‬چشمک های هدفمند برای‬ ‫بی ارزش و حتی ضدارزش شدن‬ ‫سعی و تالش است‪ .‬ان شاء اهلل‬ ‫ً‬ ‫به زودی این بلیه را مفصال طرح‬ ‫موضوع می کنیم‪.‬‬ ‫در این شماره از نشریه‪ ،‬تالش شده‬ ‫است با توجه به نام گذاری سال‬ ‫جدید در حمایت از کاالی ایرانی‪،‬‬ ‫از زوایایی متفاوت به این موضوع‬ ‫بپردازیم‪ .‬لذا پرونده ویژه ای به‬ ‫ان اختصاص داده و یادداشت ها‬ ‫و مقاالتی که از ابعاد اجتماعی‪،‬‬ ‫اقتصادی‪ ،‬فرهنگی و حقوقی به‬ ‫این موضوع می پردازند را عرضه‬ ‫نموده ایم‪ .‬ان شاء اهلل مقبول نظر‬ ‫بیافتد‪.‬‬ ‫سردبیر‬ ‫ ‬ ‫ݐ‬ ‫�ب ݣ ز ݣ ݤ� ݧݣݨ ݣ ݫݣݣٮ ݓٮݤ‬ ‫ݤد ݤوݤ ݑ ݩݦ ݧݩ‬ ‫سٮ ݤݤݑ‬ ‫سٮ‬ ‫ݬݓٮ ݣرݣ ݣ ݣسݣ ݤݤݣدݣ ݤ ݣ ݣ ݫٮݣݤ‬ ‫دݥݬݓ ݣ ݣ ݣ ݣهݥݣ ݣ ݣ ݣ ݤݤݣ ݣ ݣݤ‬ ‫فرهیخته گرامی؛ با سالم و احترام‬ ‫‪1.1‬فصلنامه مدیریت جهادی‪ ،‬یک فصلنامه ی تعاملی است و بنا دارد‬ ‫تا با تعامل حداکثری با صاحب نظران و عالقمندان به مدیریت‬ ‫جهادی‪ ،‬راهبری محتوایی و ظاهری مجله را پی ریزی نماید‪.‬‬ ‫‪2.2‬مطالب منتشر شده در فصلنامه‪ ،‬در واقع گام هایی است برای‬ ‫تولید دانش بومی مدیریت جهادی برای تسریع در حل مسایل‬ ‫کشور و جهان‪ .‬این مسیر ناهموار‪ ،‬ا گر با نقدهای دلسوزانه و‬ ‫عالمانه شما مخاطبان عزیز همراه شود‪ ،‬می تواند گامی باشد در‬ ‫مسیر بهبود این دیدگاهها‪ ...‬منتظر نقد و نظرات انتقادی شما‬ ‫در این حوزه هستیم‪.‬‬ ‫‪3.3‬ا گر تجربه یا ایده ای در تکمیل یا نقد مطالب فصلنامه در اختیار‬ ‫دارید‪ ،‬عمیقا از دریافت و اشاعه ان استقبال می کنیم‪.‬‬ ‫‪4.4‬ا گر امکان ثبت و نگارش نقد به هر دلیلی برای شما مقدور نباشد‪،‬‬ ‫فایل صوتی نقد یا تماس تلفنی و انتقال نقد شما هم برای‬ ‫ما مطلوب است‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪6‬‬ ‫مصباح الهدی باقری‬ ‫پژوهشگر هسته مدیریت جهادی‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݡی‬ ‫ݡیݤ‬ ‫ݤ‬ ‫سـى ݣ ݣ ݣم ݣ ݣا ݤݣ‬ ‫ݫ ݬݩݐݔ‬ ‫ݣجه ݣ ݣاݣ ݤݤد‬ ‫ݤ‬ ‫سىں ݣ ݣ ݣم ݣ ݣاݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݬݫ ݔ‬ ‫‪ ‬از همان سال های اول جنگ‪ ،‬از انجا که‬ ‫ادبیات ارمان گرای انقالب با انچه جنگ را علیه‬ ‫ما رقم زد و با قلدرمابی پیش راند هم خوانی‬ ‫داشت‪ ،‬لذا تولیدات فاخری از جهت گفتمان‬ ‫در قالب فیلمنامه در اثار سینمایی دفاع مقدس‬ ‫متولد شد که ‪ -‬سرامدان ان‪ ،‬کارهای سه کارگردان‬ ‫جوان ان روزها؛ ابراهیم حاتمی کیا‪ ،‬رسول مالقلی پور‬ ‫و احمدرضا درویش بود‪ .‬اما انچه این اثار را ‪-‬ان‬ ‫مقدار که باید‪ -‬بر دل نمی نشاند‪ ،‬جنبه فنی‪،‬‬ ‫تولیدی و رئال کار بود‪.‬‬ ‫«دیده بان» حاتمی کیا‪« ،‬سفر به چزابه»ی‬ ‫مالقلی پور و «کیمیا»ی درویش‪ ،‬ا گرچه از نظر‬ ‫ارسال پیام های پرمغز‪ ،‬نو و عمیق جنگ و‬ ‫انقالب‪ ،‬توفیق نسبی داشتند‪ ،‬اما ذوق بیننده‬ ‫را در روایت صحنه های جنگ کور می کردند‬ ‫ن چنانی نداشتند‪.‬‬ ‫و ظرافت همراه با صالبت ا ‬ ‫‪7‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫البته درویش در اواخر دهه ‪ 70‬با فیلم «دوئل» سعی کرد کمی به‬ ‫واقعیت جنگ نزدیک شود‪ ،‬اما این بار فیلم نامه بسیار خاص بود‬ ‫و از دل و ذهن جوال درویش فقط در می امد‪ .‬دو فیمساز دیگر از‬ ‫اواسط دهه هفتاد بیشتر به کندوکاوهای پیرامونی و اجتماعی جنگ‬ ‫و اطرافش پرداختند‪ .‬این نگاه و این گونه فیلم سازی تا اواخر دهه‬ ‫‪ 80‬ادامه پیدا کرد و دوست داران روایت های ناب جنگ در جوش‬ ‫و جال بودند که چگونه این فرصت های بی نظیر از ‪ -‬بین می روند‬ ‫و گنجینه بی انتهای جنگ به فراموشی و غفلت دچار شده است‪.‬‬ ‫‪ ‬با شروع دهه ‪ ،90‬حاال نوبت به فیلم سازان جنگ ندیده رسید؛‬ ‫فیلم سازانی که تازه در دوره جنگ متولد شده و ایام نوزادی و کودکی‬ ‫خود را در دهه شصت گذرانده بودند‪.‬‬ ‫محمدحسین مهدویان‪ ،‬در پدیده ای ناب با بکارگرفتن ژانری درخور‬ ‫در مستندی به نام «اخرین روزهای زمستان» به روایت پدیده جنگ‬ ‫«شهید واالمقام حسن باقری» پرداخت‪ .‬این گونه مستند بعدها در‬ ‫«ایستاده در غبار» زنده تر و جان دارتر شد و «شهید متوسلیان» را‬ ‫پیش چشمانمان اورد‪.‬‬ ‫بعدها سعید ملکان که مدت ها بود به عنوان گریمور در سینما‬ ‫فعالیت می کرد‪ ،‬با «اروند» روایتی زنده از صد و هفتاد و پنج شهید‬ ‫غواص را تهیه کرد‪ .‬او بعدا در «ویالئی ها» عالقه اش را به تهیه کنندگی‬ ‫قصه های خاص جنگ نشان داد‪.‬‬ ‫حاال این روزها ملکان در نقش تهیه کننده‪ ،‬فیلم «تنگه ابوقریب» را‬ ‫به کارگردانی بهرام توکلی برای مان ارمغان اورده است‪ .‬این فیلم این‬ ‫روزها‪ ،‬عطش بسیاری از مشتاقان جنگ را برای دیدن روزهای اخر‬ ‫منتهی به پذیرش قطعنامه‪ ،‬کمی برطرف می کند و از عزت بی مثال‬ ‫جنگ مان پرده بر می دارد‪ .‬رونمایی از این اثر فاخر‪ ،‬یکی از بهترین‬ ‫اتفـــــــاق های نیمه دوم دهه ‪ 90‬است‪.‬‬ ‫‪8‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫ان ها نماز را همراه جهاد می دانند و در‬ ‫جهادشان چیزی برای گذشت و ایثار باقی‬ ‫نمی گذارند‪ .‬مال و منال می دهند‪ ،‬خانواده‬ ‫را فراموش می کنند‪ ،‬دوست و دوستی را‬ ‫فدا می کنند‪ ،‬از خورد و خوراک می زنند‬ ‫و از همه مهم تر‪ ،‬بذل تن و جان می کنند‪.‬‬ ‫جهاد برای ان ها برنامه نمی خواهد؛ جهاد‬ ‫در برنامه متداول زندگی ان هاست‪ .‬جهاد‬ ‫برایشان روز و شب نمی شناسد؛ دشمن که‬ ‫باشد‪ ،‬جهاد معلوم و روشن است‪ .‬جهاد‬ ‫برای ان ها جان دادن نیست‪ ،‬تمام کردن‬ ‫کار است با تمام وجود‪ ،‬با تمام توان و‬ ‫با تمام مرام‪.‬‬ ‫با گذشت سی سال از جنگ‪ ،‬حاال روایت هایی می بینیم که راویان ان‬ ‫با چشمان غایب‪ ،‬برایمان از صندوق خانه اسناد و تاریخ جنگ‪ ،‬ان را‬ ‫تحفه اورده اند‪.‬‬ ‫از محاسن ابوقریب تقریبا خالی بودن از قصه ‪-‬و شاید پر بودن از‬ ‫قصه های نیم خطی و یک خطی‪ -‬است؛ روایتی از یک روز شرافت و‬ ‫جانبازی‪ ،‬روایتی از یک روز ادم های معمولی اطرافمان که پای خا ک‬ ‫و ناموس و دین ایستاده و دشمن را مقهور نه سالح‪ ،‬که عشق بازی و‬ ‫جان بازی خود نمودند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫ابوقریب برایمان پدیده ای غریب است ان هم در دوره ای که بعضا‬ ‫خودمان‪ ،‬سد راه خودمان می شویم‪ .‬ابوقریب بازی مرگ و زندگی‬ ‫عریان عریان بیان می کند‪ .‬ان هم در طیفی که از‬ ‫را بدون لکنت و‬ ‫ِ‬ ‫مسلمانی متعارف فقط نماز خواندن می دانند ولی فلسفه و منطق‬ ‫زندگی را بهتر از قاطبه نمازخوان ها درک کرده اند‪ .‬ان ها نماز را همراه‬ ‫جهاد می دانند و در جهادشان چیزی برای گذشت و ایثار باقی‬ ‫نمی گذارند‪ .‬مال و منال می دهند‪ ،‬خانواده را فراموش می کنند‪،‬‬ ‫دوست و دوستی را فدا می کنند‪ ،‬از خورد و خورا ک می زنند و از همه‬ ‫مهم تر‪ ،‬بذل تن و جان می کنند‪ .‬جهاد برای ان ها برنامه نمی خواهد؛‬ ‫جهاد در برنامه متداول زندگی ان هاست‪ .‬جهاد برایشان روز و شب‬ ‫نمی شناسد؛ دشمن که باشد‪ ،‬جهاد معلوم و روشن است‪ .‬جهاد‬ ‫‪9‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫برای ان ها جان دادن نیست‪ ،‬تمام کردن کار است با تمام وجود‪ ،‬با‬ ‫تمام توان و با تمام مرام‪.‬‬ ‫ابوقریب به ما نشان می دهد که انچه بدست اورده ایم قابل قیمت گذاری‬ ‫نیست و هرکس که روی ان قیمتی بگذارد‪ ،‬مفت فروشی کرده است‪.‬‬ ‫ابوقریب قصه دیروز نیست‪ ،‬قصه امروز و فردا و هر روز ماست‪ .‬ابوقریب‬ ‫یک سینمای باشکوه است‪ ،‬با همه ّفر و ّکر ان‪ .‬سینمایی که شاید‬ ‫درست و بامنزلت با مخاطب حرف می زند؛ روتوش نمی کند‪ ،‬زوج و درام‬ ‫زوجی نمی سازد‪ ،‬فقط خوب و اسان و راحت و مستقیم روایت می کند‪.‬‬ ‫دوربین و صدا و نور همراه با دیالوگ های معرکه‪ ،‬درون فیلم اند و اصال‬ ‫چیزی را بیرون نمی بینیم و نمی شنویم‪.‬‬ ‫حتی برای روایت زندگی حضرت امیر و حضرت رضا؟امهع؟ هم برای این‬ ‫که متهم به بی سوادی سینمایی نشویم‪ ،‬به قول معروف قطام شان را‬ ‫زیاد کردیم‪ .‬اما ابوقریب نشان داد‪ ،‬سینمای بدون قطام هم امکان‬ ‫دارد‪ .‬نشان داد می توان در سینما لرزید و ترسید و تکان ها خورد ولی‬ ‫دید و حظ برد و عزت گرفت‪ .‬ابوقریب فقط قصه یک جنگ نیست‪،‬‬ ‫قصه یک انقالب است با همه بزرگی ها و خواسته های محجوبش‪...‬‬ ‫پ ن‪ :‬حتما ابوقریب برای سینمایی ها و منتقدین حرفه ای محل بحث و‬ ‫نقد و نظر باشد‪ ،‬اما برای مخاطب تشنه یک سینمای انقالبی‪ ،‬درخشان‬ ‫است‪ .‬شاید از همان جنس که امام؟هر؟‪ ،‬ارزویش را داشت‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪10‬‬ ‫مهندس صابر میرزایی‬ ‫معاون پژوهش و توسعه مرکز همکاری های‬ ‫فناوری و نواوری ریاست جمهوری‬ ‫ݡی‬ ‫اݣ ݤز ݣ ݣ ݬݓݣح ݣ ݣه ݣ ݣ ݣا ݣ ݣدݣ ݤݤ‬ ‫ݡی‬ ‫ݩ‬ ‫ݧ‬ ‫ݤ‬ ‫ݐ‬ ‫ݤ‬ ‫تا ݣ ݣ ݬݓݣح ݣهݣ ݣ ݣا ݣ ݣ ݣد ݣݣں ݣ ݤݣما‬ ‫ݣ‬ ‫ݣمݡی ݣݣگݣ ݣ ݣىوݣݫݭݔدݤ‬ ‫ݣجه ݣ ݣ ݣا ݣ ݣ ݣد ݤݤ‬ ‫ݡیݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫مهن ݣ ݣدݣسݤ ݣ ݣݣصاݣݣبر ݣ ݣ ݣݣمیرزائݡیݤ ݣ ݣݣاز ݣ ݣ ݣݣم ݣدݣݭݔىرݤݤان ݣ ݣ ݣ‬ ‫مهندس میرزایی یا همان «اقا صابر» را‬ ‫خیلی از نخبگان جوان می شناسند‪ .‬نه‬ ‫به دلیل اینکه معاون پژوهش و توسعه‬ ‫مرکز همکاری هاست؛ بلکه به خاطر‬ ‫استادی و راهنمایی های بی دریغی که‬ ‫برای دانشجویان و شا گردانش داشته‬ ‫است‪ .‬اقا صابر یک مجاهد علمی‬ ‫و عملی است که در جای خود‬ ‫محکم ایستاده تا معبرهای‬ ‫ساختن و ساخته شدن‬ ‫را نشان دهد‪.‬‬ ‫‪11‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫او معتقد است‪:‬‬ ‫در جهاد را نبسته اند؛ البته جهاد به شیوه شهید بهشتی یعنی اصالح امور ان هم توام با مظلومیت‪ .‬این‬ ‫«امروز ِ‬ ‫جهاد از اصالح اموری که تحت اختیار خود داریم اغاز می شود و به اصالح امور محیطی که در ان قرار داریم و سپس‬ ‫به اصالح امور خارج از حیطه ماموریت سازمانی کشیده می شود‪ .‬در اینجا ماموریت ما معطوف به اصالح کشور‬ ‫است و به عبارتی هر چه در مسیر ماموریت سازمانی تالش شود‪ ،‬همانا جهاد فی سبیل ا‪ ...‬محسوب می گردد»‪.‬‬ ‫ایام بهمن سال ‪ ،1396‬برای رونمایی از اولین شماره فصلنامه مدیریت جهادی در خدمت اقا صابر بودیم و‬ ‫حرف های شنیدنی اش‪ .‬یک جرعه از دو ساعت هم نشینی با ایشان را تقدیم تان می کنیم‪:‬‬ ‫مقدمه‬ ‫همان طور که از عنوان مدیریت‬ ‫جهادی می توان استنباط کرد‪،‬‬ ‫بحث یک بحث مدیریتی است‪،‬‬ ‫ً‬ ‫اما صرفا به مقوله جهاد و جبهه‬ ‫و جنگ منحصر نیست؛ گرچه که‬ ‫ً‬ ‫مدیریت جبهه‪ ،‬قطعا مدیریت‬ ‫جهادی است‪ .‬برای پیشبرد بحث‬ ‫همین دو واژه را باز کرده و جلو‬ ‫می بریم‪ .‬ا گر به مدیریت میدان نبرد‪،‬‬ ‫مدیریت جهادی گفته نمی شود‬ ‫پس منظور چیست؟ درست است‬ ‫که جهاد یک نوع نبرد است اما به هر‬ ‫نوع نبردی‪ ،‬جهاد گفته نمی شود‪.‬‬ ‫جهاد ویژگی هایی دارد‪ ،‬هدفمندی‬ ‫خاصی دارد‪ ،‬ارزش ها در ان مهم‬ ‫شمرده شده و رعایت می شوند‪ .‬در‬ ‫جهاد دیگر چپاول‪ ،‬تجاوز‪ ،‬خونریزی‬ ‫بی مورد و ‪ ...‬وجود ندارد‪ .‬پس اینکه‬ ‫جهاد به چه چیزی گفته می شود‪،‬‬ ‫ً‬ ‫احتماال در این جا به مدیریتی‬ ‫اطالق می شود که با تالش بسیار‬ ‫زیاد و هدف های واالیی همراه است‪.‬‬ ‫این مطلع بحثمان می شود که از‬ ‫این جا ورود می نماییم‪.‬‬ ‫‪12‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫مدیریت جهادی؛‬ ‫عملی یا غیرعملی‬ ‫ا گر بر این تا کید کنیم که این نوع‬ ‫مدیریت همراه با رعایت اصول و‬ ‫ً‬ ‫ارزش ها می باشد‪ ،‬احتماال دو طیف‬ ‫از مردم ان را غیرعملی می دانند‪.‬‬ ‫‪ ‬یک طیف از مردم کسانی‬ ‫هستند که موفقیت را در دغل بازی‬ ‫می دانند و فکر می کنند بدون دروغ‬ ‫گفتن و کلک زدن نمی توان موفق‬ ‫شد‪ .‬لذا ا گر به انان این نوع مدیریت‬ ‫را عرضه کنید‪ ،‬پیش خود می گویند‬ ‫ً‬ ‫که یا خیلی سخت است و یا اصال‬ ‫غیرعملی است‪ .‬به اعتقاد من‪ ،‬این‬ ‫نوع افراد زندگی سختی دارند و‬ ‫همواره با افراد شرور مواجه هستند‬ ‫و چون خودشون به این روش‬ ‫مشغول هستند دیگران هم در‬ ‫برخورد با این ها همین روش را در‬ ‫پیش می گیرند‪ .‬به همین جهت‪،‬‬ ‫فرهنگ دنیای انان همین است؛‬ ‫دنیایی پر از گرگ که «ا گر ندری‪،‬‬ ‫دریده می شوی» و به این مطلب‬ ‫باور دارند؛ خیلی سخت است که‬ ‫بخواهیم این تفکر را تغییر دهیم‪.‬‬ ‫این نوع افراد نمی توانند کار های‬ ‫بزرگ را اداره کنند و توانایی پیشبرد‬ ‫کار های ظریف را هم ندارند‪ .‬این ها‬ ‫حتی مخاطب بحث های مدیریتی‬ ‫یک طیف از مردم کسانی هستند‬ ‫که موفقیت را در دغل بازی می دانند‬ ‫و فکر می کنند بدون دروغ گفتن و‬ ‫کلک زدن نمی توان موفق شد‪ .‬لذا‬ ‫ا گر به انان این نوع مدیریت را‬ ‫عرضه کنید‪ ،‬پیش خود می گویند‬ ‫ً‬ ‫که یا خیلی سخت است و یا اصال‬ ‫غیرعملی است‪.‬‬ ‫در مفهوم غیرجهادی هم نیستند؛‬ ‫بنابراین این طیف را کنار می گذاریم‪.‬‬ ‫‪ ‬طیف دیگری از افراد را داریم که‬ ‫درک ان ها از رعایت اصول و ارزش ها‬ ‫ً‬ ‫صرفا به رعایت شرعیات محدود‬ ‫می شود‪ .‬این ها نیز به باور من ‪-‬با‬ ‫توجهبهدالیلی کهعرضخواهم کرد‪-‬‬ ‫مدیران خوبی نیستند و مدیریت‬ ‫را به بن بست می کشانند‪ ،‬چرا که‬ ‫مقوله ها را به صورت سفید و سیاه‬ ‫می بینند و انتظار دارند همیشه با‬ ‫گزینه های سفید مواجه باشند و‬ ‫ان را انتخاب کنند‪ .‬ا گر این افراد با‬ ‫گزینه خا کستری که نه سفید و نه‬ ‫سیاه است مواجه شوند‪ ،‬نمی دانند‬ ‫که چه کار باید انجام دهند چرا که‬ ‫نگاه مطلق گرا دارند و لذا مسائل‬ ‫مخلوط و مسائلی که در حال تغییر‬ ‫هستند را متوجه نمی شوند‪ .‬به دلیل‬ ‫انکه تغییر و زمان را درک نمی کنند‬ ‫و فرصت ها را از دست می دهند‬ ‫و کارها را به بن بست می رسانند‪.‬‬ ‫به جهت انکه مدیریت‪ ،‬یک امر‬ ‫ظریف است که باید در ان انعطاف‬ ‫وجود داشته باشد پس با قواعد‬ ‫این ها نمی خواند‪ .‬ما فرد قهرمانی‬ ‫مانند امیرالمومنین؟ع؟ را داریم‬ ‫که می فرمایند جنگ کر و فر دارد؛‬ ‫یعنی این طور نیست که فقط حمله‬ ‫کنیم بلکه در بعضی جاها هم باید‬ ‫عقب نشینی کنیم‪ .‬اما از نظر این ها‪،‬‬ ‫عقب نشینی معنا ندارد و همیشه‬ ‫باید سفت و محکم ایستاد‪ .‬ا گر این‬ ‫افراد هم امورات را به دست بگیرند‬ ‫کارها را به بن بست می کشانند‪ .‬این ها‬ ‫مغز ساده ای دارند و فهم شان در‬ ‫ً‬ ‫حد سیاه و سفید است؛ مثال ا گر‬ ‫می خواهند صد تومان صرفه جویی‬ ‫کنند‪ ،‬ده هزار تومان به سیستم ضرر‬ ‫می رسانند‪ .‬منظور ان ها از اصول‬ ‫همان کلیشه ها است‪ .‬اصول یک امر‬ ‫پایدار و درستی است و البته تاکتیک‬ ‫و روش‪ ،‬جزو اصول ها نیست اما این‬ ‫گروه به کلیشه ها نیز اصول می گویند‪.‬‬ ‫‪13‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫جهادی نماها‬ ‫با گذشتن از این دو دسته به‬ ‫طایفه ای می رسیم که مردم این ها‬ ‫ً‬ ‫را اتفاقا مدیر و حتی مدیر جهادی‬ ‫می دانند‪ .‬چون این طور ادم ها به‬ ‫فراوانی دیده می شوند‪ ،‬بر اساس‬ ‫مشاهدات خودم مقداری انان را‬ ‫توصیف می کنم‪ .‬این ها ادم های‬ ‫سطحی ای هستند‪ ،‬خیلی هم انرژی‬ ‫دارند و پرجنب و جوش هستند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫از بازدید و سفر ‪-‬مخصوصا سفر‬ ‫خارجی‪ -‬خوششان می اید و به‬ ‫نحوی اعتیاد به ان دارند‪ .‬ادم های‬ ‫عمیقی نیستند و درک سطحی از‬ ‫مسایل دارند‪ .‬اما به دلیل انکه‬ ‫خیلی پر انرژی وارد می شوند‪ ،‬برخی‬ ‫افراد انان را به عنوان انسان های‬ ‫قوی ارزیابی می کنند و چون پرتالش‬ ‫هستند ممکن است که از انان به‬ ‫عنوان جهادگر تعبیر شود‪ .‬اما این‬ ‫ً‬ ‫موارد کال نوعی از ویژگی است که‬ ‫این ها دارند؛ این ها پر تالش هستند‪.‬‬ ‫بیماری به نام هایپومانیک وجود‬ ‫دارد که افراد شامل ان‪ ،‬پر تحرک‬ ‫هستند‪ .‬خیلی از این افراد زمینه‬ ‫بیماری هایپومانیک را دارند‪.‬‬ ‫این ها می توانند مدیران خوبی‬ ‫برای پروژه ها و یا مدیران داخلی‬ ‫خوبی باشند‪ .‬هایپومانیک ها یا افراد‬ ‫برخی مدیران‪ ،‬به دلیل انکه خیلی پر انرژی وارد می شوند‪ ،‬برخی افراد انان را‬ ‫به عنوان انسان های قوی ارزیابی می کنند و چون پرتالش هستند ممکن است‬ ‫ً‬ ‫که از انان به عنوان جهادگر تعبیر شود‪ .‬اما این موارد کال نوعی از ویژگی است‬ ‫که این ها دارند؛ این ها پر تالش هستند‪.‬‬ ‫پرتحرک نسبت به باالدست بسیار‬ ‫چاپلوس‪ ،‬بسیار منعطف و مطیع‬ ‫هستند و نسبت به پایین دست مثل‬ ‫تبری که هیزم شکن فرود می اورد‪،‬‬ ‫خیلی قاطعانه روی پایین دست‬ ‫فرود می ایند؛ هم ردیف ها را هم‬ ‫می رنجانند و زخمی می کنند‪.‬‬ ‫فرهنگ انان‪ ،‬فرهنگ ارباب رعیتی‬ ‫است و فکر می کنند دنیا از دو دسته‬ ‫تشکیل شده؛ یک عده ارباب و یک‬ ‫عده رعیت هستند و از قضا خودش‬ ‫هم در بخش ارباب ها قرار دارد‪.‬‬ ‫این ها با نصیحت هم اصالح پذیر‬ ‫نیستند‪ .‬این افراد را می توان به‬ ‫عنوان مدیر یک پروژه منصوب کرد‬ ‫چرا که هر چه پروژه سنگین تر باشد‬ ‫این ادم ها حریف ان هستند‪ .‬امورات‬ ‫فرایندی مثل مدیریت داخلی‪،‬‬ ‫مدیریت تولید و ‪ ...‬را هم خوب‬ ‫اداره می کنند‪ .‬اینکه فعالیت انان‬ ‫جهادی باشد‪ ،‬بستگی به نیت‬ ‫انان دارد‪ .‬چون نگاه راهبردی‬ ‫ندارند و درکی از اینده دور ندارد‪،‬‬ ‫نباید به عنوان مدیران راهبردی‬ ‫ً‬ ‫به کارگیری شوند‪ .‬اتفاقا این افراد‬ ‫دوست دارند که پست های کلیدی‬ ‫را به دست بگیرند‪ ،‬به جهت انکه‬ ‫متوجه نیستند که پست کلیدی با‬ ‫چه ظرافت هایی همراه است و فکر‬ ‫می کنند که کار ساده ای است‪ .‬فهم‬ ‫انان از مدیریت‪ ،‬روشی امیخته با‬ ‫امر و نهی است و خودشان هم امر و‬ ‫نهی را دوست دارند؛ خرده فرمایش‬ ‫زیاد‪ ،‬دخالت در جزییات و غیره‪.‬‬ ‫چنین افرادی باید زیردست یک‬ ‫فرد راهبردی قرار بگیرند‪.‬‬ ‫‪14‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫مدیریت همه شئونات ما را دربر دارد ولی فضیلت کدام روش بیشتر است؟ ان روشی که بتوانی با زور کمتر کارها را پیش ببری‪ ،‬ان‬ ‫روشی که بتوانی به جای مقاومت ان ها‪ ،‬همکاری داوطلبانه شان را داشته باشی و کاری کنی که مقاومت افراد تبدیل به همکاری شود‪.‬‬ ‫مدیریت جهادی؛ مدیریت‬ ‫همه شئونات انسان ها‬ ‫ما قائلیم که مدیریت منحصر به مقوالت اجرایی‬ ‫نیست و همه شئونات انسان ها را دربر می گیرد‪.‬‬ ‫مدیریت در کدام شان از شئونات ما تاثیر تعیین کننده‬ ‫ندارد؟ یک معلم را در نظر بگیرید که می خواهد اموزش‬ ‫موفقیت امیزی داشته باشد؛ این چیزی غیر از انتقال‬ ‫و ارایه مرتب شده و معماری شده محتوای اموزشی ‬ ‫برای مخاطبان است‪ .‬این چیزی غیر از مدیریت کالس‬ ‫است‪ .‬حتی در نظر گرفتن ویژگی های روان شناختی‬ ‫دانش اموزان و نداشتن برخورد یک جور با همه‪،‬‬ ‫چیزی غیر از این است‪ .‬می بینید! حتی اموزش که‬ ‫به ظاهر فقط ارایه یک محتوا در کالس است‪ ،‬با‬ ‫مقوله مدیریت خیلی امیخته شده است‪ .‬مادری‬ ‫که می خواهد بچه های خود را در خانه تربیت کند؛‬ ‫این پرورش گری هم با مقوله مدیریت خیلی امیخته‬ ‫است‪ ،‬چرا که با رفتار هایش شخصیت بچه را شکل‬ ‫می دهد‪ .‬و هر کسی‪ ،‬حتی بازرگانی که تنهایی کار‬ ‫می کند ‪-‬و یا هر یک از ما‪ -‬غیر از اینکه چه چیزی را‬ ‫بخریم و چه چیزی را نخریم‪ ،‬مرتب با انتخاب مواجه‬ ‫هستیم؛ مقوله انتخاب و تصمیم گرفتن و کیفیت‬ ‫انتخاب های ما یک مقوله مدیریتی است‪ .‬ا گر در‬ ‫انتخاب و پیشروی برخی از گزینه ها‪ ،‬اشتباه عمل‬ ‫کنی ‪ -‬مانند شطرنج بازی که حرکت های اشتباه‬ ‫انجام داده ‪ -‬مرتب در شرایط و مخمصه هایی قرار‬ ‫می گیرید که علت ان به حرکات گذشته خود شما‬ ‫برمی گردد‪ .‬پس مدیریت‪ ،‬همه شئون انسان ها را تحت‬ ‫تاثیر قرار می دهد‪ .‬حتی بعضی از رشته ها اسم های‬ ‫ً‬ ‫دیگری دارند‪ .‬مثال شیوه جنگ اموزش می دهند‬ ‫اما باز هم «مدیریت» هستند‪ .‬پس مدیریت همه‬ ‫شئونات ما را دربر دارد ولی فضیلت کدام روش بیشتر‬ ‫است؟ ان روشی که بتوانی با زور کمتر کارها را پیش‬ ‫ببری‪ ،‬ان روشی که بتوانی به جای مقاومت ان ها‪،‬‬ ‫همکاری داوطلبانه شان را داشته باشی و کاری کنی‬ ‫که مقاومت افراد تبدیل به همکاری شود‪ .‬همانند‬ ‫کاری که رهبران انقالبی انجام دادند‪ .‬ان ها به کسی‬ ‫دستمزد ندادند؛ اما مردم را به جبهه اوردند و برخی‬ ‫از ان ها بدون دریافت هیچ دستمزدی‪ ،‬شهید شدند‪.‬‬ ‫فضیلت اصلی در این است‪.‬‬ ‫‪15‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫نوعی دیگر از مدیران توسعه ای هم هستند که ا گر جاده بپیچد‪ ،‬این ها می توانند بپیچند‪ .‬این افراد عالوه بر مدیر توسعه ای‪،‬‬ ‫مدیر تغییر هم هستند‪ .‬مدیران توسعه ای تنها به لحظه حال جواب می دهند و به جلو نگاهی نمی اندازند‪.‬‬ ‫طیف بندی مدیران منسوب به جهادی!‬ ‫من مدیران را به سه دسته تقسیم می کنم‪.‬‬ ‫‪ .۱‬مدیران روندی‬ ‫یک سری از مدیران‪ ،‬مدیران روندی هستند که ا گر‬ ‫چیزی به ان ها تحویل بدهید‪ ،‬می توانی همان را‬ ‫تحویل بگیرید‪ .‬متاسفانه ا کثریت مدیران ما این طور‬ ‫هستند؛ یعنی ا گر مدرسه ای را به او تحویل بدهی‪ ،‬بعد‬ ‫از ده سال همان طوری تحویل می گیری در حالی که‬ ‫نه پیشرفت کرده و نه پس رفت؛ تنها درجا زده است‪.‬‬ ‫از ان جا که مدیران روندی نمی توانند برای تغییرات‬ ‫برنامه ریزی کنند‪ ،‬ا گر شرایط عوض شود شکست‬ ‫می خورند و کار خراب می شود‪.‬‬ ‫‪ .۲‬مدیران توسعه ای‬ ‫تعدادی از مدیران‪ ،‬مدیران توسعه ای هستند و‬ ‫هرجا منصوب شوند‪ ،‬فقط به پدال گاز فشار می اورند‬ ‫و سرعت و تعداد نفرات کار و بودجه و عملکرد را‬ ‫افزایش می دهند؛ ساختمان می سازند و خالصه‬ ‫کار ها را جلو می برند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫‪ -۱-۲‬عده ای از همین مدیران توسعه ای اصال نمی توانند‬ ‫دست به فرمان بزنند و مسیر را عوض کنند؛ یعنی تنها‬ ‫در همان مسیری که بوده‪ ،‬به کارها شتاب می دهند‪.‬‬ ‫ا گر به او بگویند که در زمان شما چه تغییری اتفاق‬ ‫افتاد‪ ،‬تغییراتی که اسم می برد همان پیشبرد امور‬ ‫است؛ در واقع این ها تغییر نیست‪ ،‬چرا که جهت ها‬ ‫عوض نشده و تغییری حاصل نشده ولی این ها‬ ‫متوجه نیستند‪ .‬این ها مدیران توسعه ای هستند‬ ‫که هر چه به ان ها بدهی‪ ،‬می گیرند و ا گر بتوانند‪،‬‬ ‫چاقش می کنند‪.‬‬ ‫‪ -۲-۲‬نوعی دیگر از مدیران توسعه ای هم هستند که‬ ‫ا گر جاده بپیچد‪ ،‬این ها می توانند بپیچند‪ .‬این افراد‬ ‫عالوه بر مدیر توسعه ای‪ ،‬مدیر تغییر هم هستند‪ .‬مدیران‬ ‫توسعه ای تنها به لحظه حال جواب می دهند و به‬ ‫جلو نگاهی نمی اندازند‪ .‬ناپلئون برای انکه مسئولین‬ ‫را وادار کند که مقداری جلوتر را ببینند و نامه های‬ ‫فوریت دار ارسال نکنند‪ ،‬نامه های خود را دو هفته‬ ‫دیرتر باز می کرد؛ هر کسی نامه فوری فرستاده بود‪،‬‬ ‫خود به خود فوریتش از بین می رفت‪ .‬نامه هایی‬ ‫هم که مهلت و تاریخ ان ها گذشته بود را به داخل‬ ‫‪16‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫ً‬ ‫برخی مدیران‪ ،‬افرادی هستند که می توانند تغییرات ایجاد کنند‪ .‬تغییر در سیستم کار سختی است چون معموال باید‬ ‫برای کار ها و بیزینس های جدید پا پیش بگذارید و این در حالی است که کادر قبلی مقاومت می کند و باید ان ها را‬ ‫همراه کنی؛ در واقع یک جراحی است که بهتر است با درد و خونریزی کم همراه باشد‪.‬‬ ‫بخاری کنار خود می انداخت و می سوزاند تا مدیران‬ ‫را عادت بدهد که فقط به مسایل حال نگاه نکنند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫مدیران تغییر معموال جلوتر را نگاه می کنند و ا گر‬ ‫متوجه پیچیدن جاده بشوند‪ ،‬این ها هم می پیچند‪.‬‬ ‫شاید به نظر شما خیلی بدیهی بیاید و بگویید که من‬ ‫از انهایی هستم که جلو را نگاه می کنم‪ ،‬اما من تردید‬ ‫دارم که این طور باشد‪ ،‬چون جلو را دیدن‪ ،‬خیلی‬ ‫وقت می برد و خیلی نیاز به مشورت دارد‪ .1‬صدام‬ ‫نمی توانست شش ماه بعد را ببیند و به همین دلیل‬ ‫‪ -1‬ممکن است ما مبتال به این باشیم که بگوییم من اینده را می بینم اما در‬ ‫واقع این طور نباشد‪.‬‬ ‫اشتباهات کالنی داشت اما به دلیل انکه مغز عملیاتی‬ ‫داشت همه جا حضور داشت و تالش می کرد تا از ان‬ ‫مخمصه ها خالص شود‪ ،‬ولی نمی دانست که ا گر به‬ ‫کویت حمله کند‪ ،‬شش ماه بعد چه بر سرش می اید؟‬ ‫پس برخی مدیران‪ ،‬افرادی هستند که می توانند‬ ‫تغییرات ایجاد کنند‪ .‬تغییر در سیستم کار سختی‬ ‫ً‬ ‫است چون معموال باید برای کار ها و بیزینس های‬ ‫جدید پا پیش بگذارید و این در حالی است که کادر‬ ‫قبلی مقاومت می کند و باید ان ها را همراه کنی؛ در‬ ‫واقع یک جراحی است که بهتر است با درد و خونریزی‬ ‫کم همراه باشد‪ .‬ا گر جراحی با ضرب و شتم همراه‬ ‫شود‪ ،‬دیگر اسمش جراحی نیست‪ .‬این ها مدیران‬ ‫باارزشی هستند‪ .‬طایفه دوم هم باارزش هستند اما‬ ‫طایفه اول خیلی باارزش نیستند چون فراوان هستند‬ ‫و ما در تامین هر انچه فراوانی دارد مشکلی نداریم‪.‬‬ ‫اما در طایفه دوم کسانی هستند که کار را جلو می برند‪.‬‬ ‫ما زمانی دو وزارتخانه داشتیم؛ یکی صنعت سنگین‬ ‫بود و دیگری صنایع‪ .‬وزیر صنعت سنگین اقای‬ ‫نژادحسینیان بود که مغزی متفکر‪ ،‬دوراندیش و‬ ‫راهبردی داشت‪ .‬من یقین داشتم که با ادغام این‬ ‫دو وزارتخانه‪ ،‬اقای نژادحسینیان وزیر ان خواهد شد‬ ‫ولی برعکس شد و ان یکی اقا را وزیر کردند‪ .‬ویژگی او‬ ‫چه بود؟ این بود که با قاطعیت کار را دنبال می کرد‪ .‬با‬ ‫زیردست ها بد رفتار می کرد و‪ ...‬؛ باالخره پرانرژی بود‬ ‫و خدمت می کرد! انقالبی بودن ادم ها در دو گروه دوم‬ ‫‪17‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫برای تغییر و تثبیت ان‪ ،‬نباید درخت قبلی را خشکاند‪ ،‬بلکه باید نهال جدید را کاشت و به درخت جدید رسیدگی‬ ‫بیشتری کرد تا ان درخت قبلی‪ ،‬پیش این درخت جدید رنگ ببازد‪ .‬راه شکستن مقاومت انجام کار موازی است‪ .‬این‬ ‫شیوه مدیریت است‪ .‬در الکترونیک هم برای کم کردن مقاومت یک رشته‪ ،‬المان ها را به صورت موازی قرار می دهند تا‬ ‫مقاومت کم شود‪ ،‬اما ا گر ان ها را پشت سر هم بگذارند مقاومت بیشتر می شود‪.‬‬ ‫و سوم به ویژگی های خاص ان ها بر می گردد‪ .‬ممکن‬ ‫است با ان خصوصیات عمومی‪ ،‬ادم هایی باشند‬ ‫که در انگلستان یا در جای دیگر خدمت می کنند و‬ ‫ً‬ ‫این به جهادی بودن او مرتبط نیست‪ .‬مثال چرچیل‬ ‫را چگونه می خواهیم تحلیل کنیم؟ ا گر او در کشور‬ ‫ما بود‪ ،‬ما می توانستیم بگوییم که او جهادگر بوده‬ ‫است؟ در اصل باید نیت خدمت بر ارمان های کشور‬ ‫و انقالب و تعالیم دینی ما منطبق باشد‪.‬‬ ‫‪ .۳‬مدیران نهادساز‬ ‫گروهی هم هستند که اهل ایجاد کردن و ساختن‬ ‫هستند و نهاد و موسسات جدیدی را دایر می‪ ‎‬کنند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫معموال مدیران تغییر هم ناچار می شوند از این شیوه ها‬ ‫استفاده کنند‪.‬‬ ‫ما ا گر بخواهیم ببینیم چه کسی چه کار کرده است‬ ‫باید به رزومه او توجه کنیم تا بدانیم که در زمان‬ ‫مدیریتش چه اتفاقات خوبی افتاده‪ ،‬چه نهاد هایی‬ ‫را تاسیس کرده‪ ،‬چه فعالیت های جدیدی به وجود‬ ‫اورده است چرا که با تاسیس نهاد و فعالیت جدید‬ ‫می توان تغییرات را به وجود اورد‪.‬‬ ‫برای تغییر و تثبیت ان‪ ،‬نباید درخت قبلی را خشکاند‪،‬‬ ‫بلکه باید نهال جدید را کاشت و به درخت جدید‬ ‫رسیدگی بیشتری کرد تا ان درخت قبلی‪ ،‬پیش این‬ ‫درخت جدید رنگ ببازد‪ .‬راه شکستن مقاومت‬ ‫انجام کار موازی است‪ .‬این شیوه مدیریت است‪.‬‬ ‫در الکترونیک هم برای کم کردن مقاومت یک رشته‪،‬‬ ‫المان ها را به صورت موازی قرار می دهند تا مقاومت‬ ‫کم شود‪ ،‬اما ا گر ان ها را پشت سر هم بگذارند مقاومت‬ ‫ً‬ ‫بیشتر می شود‪ .‬مثال شرکت واحد اتوبوسرانی در گذشته‬ ‫وقتی می خواست قیمت یک بلیط دو ریالی را به پنج‬ ‫ریال افزایش دهد‪ ،‬یک خط به موازات خط قبلی دایر‬ ‫می کرد و اسم ان را تند سیر می گذاشت و قیمت ان را‬ ‫پنج ریال اعالم می کرد‪ .‬ا گر مردم می خواستند اعتراض‬ ‫کنند می گفتند اتوبوس های قبلی سرجایش هست؛‬ ‫شما از ان استفاده کن! این یک امکان جدید است‬ ‫ا گر راضی نیستید از همان قبلی استفاده بکنید و به‬ ‫‪18‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫این ترتیب ‪ -‬چون موازی شد ‪-‬‬ ‫مقاومت می شکند‪ .‬ارام ارام از تعداد‬ ‫اتوبوس های دو ریالی کم می کردند‬ ‫و به تعداد اتوبوس های پنج ریالی‬ ‫ً‬ ‫اضافه می کردند تا اینکه بعدا همه‬ ‫انها برداشته می شد‪ .‬مدیریت تغییر‬ ‫ً‬ ‫با همین شیوه هست‪ .‬مثال نمی شود‬ ‫یک دپارتمان را یک جا از بین برد و‬ ‫ً‬ ‫گفت که کال دیگر نقش و کارکردی‬ ‫ندارد بلکه باید باشد و به کار خود‬ ‫ادامه دهد اما یک دپارتمان جدید با‬ ‫ماموریت جدید در کنار ان تاسیس‬ ‫گردد تا رفته رفته همه چیز به سمت‬ ‫این دپارتمان جدید متمایل شود‪.‬‬ ‫یا برای افزایش قیمت بنزین نباید‬ ‫یک دفعه بگویید بنزین هزار تومانی‪،‬‬ ‫از این به بعد دو هزار تومان عرضه‬ ‫می شود‪ .‬بلکه بگویید بنزین هزار‬ ‫تومانی به مقیاس پنجاه لیتر سر‬ ‫جای خود هست ولی ثروتمندانی‬ ‫که ماشین های گران قیمت دارند و با‬ ‫مصرف های باال هستند باید بیشتر‬ ‫از پنچاه لیتر را گران تر پرداخت کنند‪.‬‬ ‫این جا چون موازی شد مقاومت‬ ‫کم می شود‪ .‬همه این مثال ها‬ ‫نشان می دهد که مدیریت تغییر‬ ‫با طراحی است و همیشه باید با‬ ‫طراحی همراه باشد‪.‬‬ ‫‪19‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫عناصر کلیدی موفقیت‬ ‫اما عناصری که ما برای موفقیت نیاز‬ ‫ً‬ ‫داریم کدامند؟ حتما شما می گویید‬ ‫پول و امکانات و ‪ ...‬؛ این ها بعضی‬ ‫مواقع هست و بعضی وقت ها هم‬ ‫نیست ضمن اینکه در اختیار ما‬ ‫هم نیست‪ .‬اما خداوند چند چیز را‬ ‫رایگان و فراوان در اختیار ما گذاشته‬ ‫است که با این ها موفق شویم‪.‬‬ ‫این عناصر مثل هر عنصر دیگری‬ ‫که برای ما ضروری بوده‪ ،‬رایگان‬ ‫قرار داده شده است؛ مثل ا کسیژن‬ ‫که خیلی ضروری و رایگان است‪.‬‬ ‫برای موفقیت نیز چهار عنصر در‬ ‫دسترس ما قرار دارد‪.‬‬ ‫دانایی‬ ‫یکی از این عناصر دانایی است‪،‬‬ ‫برای رسیدن به دانایی مطالعه‪،‬‬ ‫مشورت‪ ،‬تعقل‪ ،‬طراحی و ‪ ...‬الزم‬ ‫است‪ .‬هر چند هوش معادل با‬ ‫عقل نیست‪ 1‬ولی به فرض که کسی‬ ‫ضریب هوشی اش چند برابر ما باشد‬ ‫و بتواند درجا تصمیماتی بگیرد‬ ‫و به تشخیصی برسد که ما برای‬ ‫ً‬ ‫‪ -1‬مثال می گویند ا گر کسی ضریب هوشی پایینی داشته‬ ‫باشد‪ ،‬احمق است‪ ،‬درحالی که کم نیستند انسان هایی‬ ‫که ضریب هوشی پایین دارند اما عاقل هستند و زندگی‬ ‫متعارفی دارند‪ .‬در واقع همان طور که باهوش عاقل‬ ‫داریم‪ ،‬باهوش احمق هم داریم‪ .‬البته هوش مانند‬ ‫دیگر ویژگی های جسمانی چیز خوبی است اما برای‬ ‫موفقیت کافی نیست‪.‬‬ ‫رسیدن به ان تصمیم باید وقت‬ ‫بگذاریم؛ ایرادی ندارد که این وقت‬ ‫را اختصاص بدهیم‪.‬‬ ‫صبر و شکیبایی‬ ‫عنصر بعدی‪ ،‬صبر و شکیبایی است‪.‬‬ ‫این عنصر هم فروشی نیست مانند‬ ‫دانایی که فروشی نیست و خودمان‬ ‫باید بدست بیاوریم‪ .‬همان طوری‬ ‫که خداوند دو نوکر بی مزد و مواجب‬ ‫(دست راست و چپ) به ما داده‬ ‫است که برای ما کار و خدمت‬ ‫می کنند‪ ،‬شکیبایی هم بی مزد و‬ ‫مواجب است‪.‬‬ ‫تقوا‬ ‫عنصر بعدی تقوا است‪ .‬تقوا از ان‬ ‫جهت که شخصیت‪ ،‬بینش و نگرش‬ ‫را اصالح می کند اهمیت دارد‪ .‬انسان‬ ‫می تواند در اثر تحول روحی ناشی از‬ ‫تقوا‪ ،‬تشخیص هایی را بدست اورد‬ ‫که در حالت معمولی وجود ندارد‪.‬‬ ‫حتی ادیسون می گفت که کسانی‬ ‫که موفقیت اجتماعی دارند‪ ،‬اول‬ ‫یک موفقیت روحی داشتند بعد‬ ‫توانستندموفقیتاجتماعیبهدست‬ ‫ً‬ ‫بیاورند؛ واقعا هم همین طور است‪.‬‬ ‫ادم تو سری خورده و ناامید و خسته‬ ‫و بی حال‪ ،‬با فردی که امیدوار است‬ ‫و باورش این است که ا گر تالش کنم‬ ‫خدا لطفش را می کند‪ ،‬خیلی فرق‬ ‫دارد‪ .‬در قران هم تصریح شده است‬ ‫که ا گر انسان تقوا داشته باشد‪ ،‬ما‬ ‫حکمت به او می دهیم و راه را به او‬ ‫نشان می دهیم‪ .‬تقوا باعث می شود‬ ‫شما در اجتماع موفق شوید چرا که‬ ‫تشخیص شما را زیاد و شخصیت‬ ‫شما را سالم می کند‪ .‬ما این بحث را‬ ‫داشتیم که ضعف شخصیتی مانع از‬ ‫رسیدن به موفقیت است؛ چرا انسان‬ ‫فریب می خورد؟ در واقع یک ادمی‬ ‫طماع است و ضعفش‪ ،‬طمع شدید‬ ‫است‪ .‬وقتی طمع غلبه می کند‪،‬‬ ‫بی احتیاط می شود و در مقابل‬ ‫دروغ ها و وسوسه های دیگران‪،‬‬ ‫پایشدر تلهمی افتد‪ .‬کسانی کهفریب‬ ‫ً‬ ‫یک سرمایه گذار را خوردند عمدتا‬ ‫کسانی هستند که سود نامتعارف‬ ‫به ان ها پیشنهاد شده بوده است‬ ‫و این همان‪ ،‬طمع است‪.‬‬ ‫دور اندیشیدن‬ ‫یک عنصر دیگر وجود دارد و ان‬ ‫دور اندیشیدن است‪.‬‬ ‫کنار هم گذاشتن این چهار عنصر‪،‬‬ ‫باعث کسب موفقیت می شود‪ .‬ا گر‬ ‫کسی در مدیریت موفق نبوده‪،‬‬ ‫دلیلش وجود اشکاالت شخصیتی‬ ‫و نداشتن عناصر موفقیت است‬ ‫که بیان شد‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪20‬‬ ‫سید مهدی عزیزی‬ ‫دانشجوی دکتری مدیریت سیستم ها‬ ‫دانشگاه تربیت مدرس‬ ‫ݡی‬ ‫ݓ ݪح ݩ ݧ ݐںگاݣ ݣ ݣ ݤو ݣ ݣ ݣݤر ݤݤݤ‪،‬ݤ‬ ‫ݬ‬ ‫ݧ‬ ‫ݧ‬ ‫ݩ‬ ‫ݑ‬ ‫ذݣݣاٮ ݣݡیݤ ݣ ݣ ݫ ݬݓݣحهاݣݣد‬ ‫ݣصحاب ݣ ݣݣمیرالمومنین؟ع؟‬ ‫ݣ ݤاݤݣ‬ ‫در ݣاݣݣحواالت ݣݣمجاهدانه ݣاݣ‬ ‫سعـــید ݣ ݣݣبن ݣ ݣݣقـیس ݣ ݣ َݣه ْم ــدانݡی‬ ‫بهترین الگو در هر عرصه و زمینه ای رسول خدا و‬ ‫برادر و وصی اش امیرمومنان است‪ .‬اما همان طور‬ ‫که با وجود خورشید با ان عظمت گاهی ستاره ای‬ ‫سوسوزن نیز به کار می اید؛ پرداختن به ویژگی های‬ ‫یاران امیرالمومنین؟ع؟ نیز ‪ -‬در کنار مطالعه‬ ‫سیره ان حضرت ‪ -‬برای شناخت اسوه های‬ ‫روحیه و حرکت جهادی کارساز خواهد بود‪.‬‬ ‫‪21‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫مقدمه‬ ‫َ ََ ْ َ َ ٌ َ‬ ‫َ‬ ‫الذ َین َر ِک ُ‬ ‫ا ْی َن ا ْخ َوان َ‬ ‫مار َو ا ْی َن ْاب ُن‬ ‫الطر َیق َو َمض ْوا على ال َحق ا ْی َن ع‬ ‫وا‬ ‫ب‬ ‫ ‬ ‫ی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ َِ‬ ‫َ َ‬ ‫ْ‬ ‫الشه َاد َت ْی َ ُ َ ُ ُ‬ ‫ان َو ا ْی َن ُذو َ‬ ‫َ‬ ‫الذ َین ت َعاق ُدوا‬ ‫التیه ِ ‬ ‫ن َو ا ْی َن نظ َراوه ْم ِم ْن ِاخ َو ِان ِه ُم ِ‬ ‫ِ‬ ‫ُ‬ ‫َ ََ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫وس ِه ْم ِالى الف َج َرهِ قال ثم َض َر َب ِب َی ِدهِ ِ[الى ] على‬ ‫َعلى ال َم ِنیهِ َو ا ْب ِرد ِب ُر ُء ِ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ َ ْ َ ُ َ َ‬ ‫َ ْ َ‬ ‫ْ َ‬ ‫الشریف ِه الک ِر َیم ِه فا َطال ال ُبک َاء ثم قال ؟ع؟‪[ -‬ا ْوهِ ] اوهِ َعلى‬ ‫ِلحی ِت ِه ِ‬ ‫َ‬ ‫ْ َ َ َ ََ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫الذ َین تل ُوا الق ْر َان فا ْحک ُم ُوه َو ت َد ُبر وا الف ْرض فاق ُام ُوه ا ْح َی ُوا‬ ‫ِاخ َوان ِ َی َ ِ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫السنه َو ا َم ُاتوا ْالب ْد َع َه ُد ُعوا ِل ْلج َه ِاد َفا َج ُابوا َو َو ِث ُقوا ب ْال َق ِائ ِد َف َ‬ ‫اتب ُعوه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫(نهج البالغه‪:‬خطبه ‪.)182‬‬ ‫ترجمه‪ :‬فرمود کجا هستند برادران من که بر راه حق رفتند‪ ،‬و با‬ ‫حق درگذشتند؟ کجاست عمار؟ و کجاست پسر تیهان؟ (مالک‬ ‫بن تیهان انصاری) و کجاست ذوالشهادتین؟ (خزیمه بن ثابت‬ ‫که پیامبر؟ص؟ شهادت او را دو شهادت دانست) و کجایند همانند‬ ‫انان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند‪ ،‬و سرهایشان را برای‬ ‫ستمگران فرستادند؟ (پس دست به ریش مبارک گرفت و زمانی‬ ‫طوالنی گریست و فرمود) دریغا! از برادرانم که قران را خواندند‪،‬‬ ‫و بر اساس ان قضاوت کردند‪ ،‬در واجبات الهی اندیشه نموده‬ ‫و انها را برپا داشتند‪ ،‬سنت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود‬ ‫کردند‪ ،‬دعوت جهاد را پذیرفته و به رهبر خود اطمینان داشته و‬ ‫از او پیروی نمودند‪.‬‬ ‫حضرت امیرالمومنین؟ع؟‪ ،‬در دوران‬ ‫حیات خویش یاران و برادرانی را‬ ‫تربیت نمودند که در دوران حکومت‬ ‫ان حضرت پایه های هدایت و اداره‬ ‫جامعه محسوب می شدند و با زندگی‬ ‫مجاهدت امیز خویش‪ ،‬دعوت به‬ ‫جهاد را اجابت کرده و با ایمان وثیق‬ ‫خود به رهبری مولی الموحدین در‬ ‫تبعیت از او گوی سبقت از دیگران‬ ‫ربودند‪ .‬شناسایی این مردان بزرگ‬ ‫روزگار که مولی الموحدین در حسرت‬ ‫دیدار مجدد انان اشک می ریزد و‬ ‫تاسی به چنین رهپویانی که راه‬ ‫حق را با احیاء سنن الهی و اماته‬ ‫بدعت ها‪ ،‬زنده نگا ه داشتند‪ ،‬خود‬ ‫یکی از بهترین راه های نزدیک شدن‬ ‫به خواسته های امام الموحدین‬ ‫حضرت علی؟ع؟ است‪ .‬از این رو‪،‬‬ ‫همانند شماره گذشته فصلنامه‬ ‫مدیریت جهادی که به بررسی‬ ‫ابعاد جهادی جناب مرقال پرداخته‬ ‫شد‪ ،‬ان شاءهلل در شماره های اتی‬ ‫نیز به اختصار هر چه تمام تر به‬ ‫بررسی جنبه های حیات جهادی‬ ‫این بزرگان و اثرگذاران در تاریخ‬ ‫حیات ان حضرت خواهیم پرداخت‪.‬‬ ‫در هر مقاله ‪ ،‬سعی می شود در قالب‬ ‫سه بخش اصلی معرفی شخصیت‪،‬‬ ‫ویژگی های مرتبط با روحیه جهادی‬ ‫او و ویژ گی اصلی متمایزکننده‬ ‫شخصیت ارائه شود‪ .‬امید است‬ ‫که به این طریق مصداقی از این‬ ‫الذ َین‬ ‫دعای قرانی قرار گیریم که َ«و ِ‬ ‫ْ‬ ‫َج ُاووا من َب ْعده ْم َی ُق ُول َ‬ ‫ون َر َبنا اغ ِف ْر‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫َ ََُ َ ْ‬ ‫ََ َ ْ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ان‬ ‫لنا و ِل ِاخو ِاننا ِ‬ ‫الذین سبقونا ِبال ِایم ِ‬ ‫ُُ‬ ‫َ َ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫للذین امنوا‬ ‫َولا ت ْج َع ْل فِی قل ِوبنا ِغلا ِ‬ ‫َر َبنا ا َ‬ ‫نک َر ُو ٌوف ِرح ٌ‬ ‫یم» (الحشر‪ )10 :‬‬ ‫ِ‬ ‫‪22‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫در جریان حکمیت پس از صفین؛‬ ‫ابوموسی اشعری و عمر بن عاص‪،‬‬ ‫زمان زیادی را تلف کردند‪ .‬سعید‬ ‫در این میان سا کت ننشست و با‬ ‫وجود اینکه بیشتر یک شخصیت‬ ‫نظامی و اجرایی بود‪ ،‬و از لحاظ‬ ‫اجتماعی در سطح حکمین نبود‪،‬‬ ‫به میان ان ها رفت و در رابطه با‬ ‫تلف کردن وقت و فرصت به حکمین‬ ‫هشدار داد‪.‬‬ ‫معرفی شخصیت‬ ‫َ‬ ‫سعید بن قیس َه ْمدانی‬ ‫سعید بن قیس بن مره از جمله‬ ‫یاران با وفای امیرالمومنین حضرت‬ ‫علی؟ع؟ و امام حسن؟ع؟ است‬ ‫(عاملی‪ ،1389 ،‬ج‪ .)361 :37‬ایشان‬ ‫از بزرگان قبیله پرافتخار َه ْمدان بوده‬ ‫و در تاریخ با صفات و ویژگی هایی‬ ‫چون شجاع‪ ،‬رزمنده‪ ،‬وفادار و زیرک‬ ‫معرفی شده است‪ .‬سعید بن قیس را‬ ‫از دلیران و بخشندگان و دهات عرب‬ ‫نیز دانسته اند (منقری‪)408 :1414 ،‬‬ ‫(حائک همدانی‪ ،1408 ،‬ج‪.)58 :10‬‬ ‫در جایگاه واالی سعید همین بس‬ ‫که امام متقیان حضرت علی؟ع؟ در‬ ‫وصف و مدح سعید و قبیله بزرگ‬ ‫َه ْمدان اشعاری سروده اند (ابن‬ ‫شهر اشوب‪ ،1376 ،‬ج‪.)355 :2‬‬ ‫در ادامه ابتدا به اختصار به چند‬ ‫مورد از ویژگی های شخصیت مجاهد‬ ‫سعید بن قیس و نشانه های ان‬ ‫در زندگی او پرداخته می شود‪ ،‬و‬ ‫سپس ویژگی اصلی و متمایزکننده ‬ ‫شخصیت وی مورد بررسی قرار‬ ‫می گیرد‪.‬‬ ‫‪ .1‬جهاد بدون خستگی‬ ‫جنگ صفین که بیش از ‪ 18‬ماه‬ ‫طول کشید و حدود ‪ 70‬هزار‬ ‫تلفات داشت‪ ،‬سرانجام با پایان‬ ‫تلخ حکمیت به پایان رسید‪ .‬واضح‬ ‫است که امیرالمومنین علی؟ع؟ باز‬ ‫هم دست از مقابله با اهل ظلم و‬ ‫مضلین دست بر نخواهد داشت‪ ،‬اما‬ ‫پس از این جنگ طوالنی دیگر کدام‬ ‫نیرو تاب ادامه نبرد را دارد‪ .‬سعید‬ ‫بن قیس نماد عنصری این چنین‬ ‫مقاوم است‪ .‬ایشان بالفاصله پس‬ ‫از نتیجه حکمیت و عدالت خواهی‬ ‫مجدد مولی الموحدین‪ ،‬امادگی‬ ‫خود و قبیله اش را برای ادامه نبرد‬ ‫به حضرت اعالم کرد ‪( -‬ابن اثیر‪،‬‬ ‫‪.)340 :1414‬‬ ‫‪ .2‬توجه به نظم و‬ ‫مدیریت زمان‬ ‫از دیگر ویژگی های سعید بن قیس‬ ‫توجه ایشان به نظم و انضباط و‬ ‫مدیریت زمان بوده است‪ .‬یکی‬ ‫از مصادیق این مسئله‪ ،‬هشدار‬ ‫سعید بن قیس به حکمین است‪.‬‬ ‫در جریان حکمیت پس از صفین؛‬ ‫ابوموسی اشعری و عمر بن عاص‪،‬‬ ‫زمان زیادی را تلف کردند‪ .‬سعید در‬ ‫این میان سا کت ننشست و با وجود‬ ‫اینکه بیشتر یک شخصیت نظامی‬ ‫و اجرایی بود‪ ،‬و از لحاظ اجتماعی‬ ‫در سطح حکمین نبود‪ ،‬به میان‬ ‫ان ها رفت و در رابطه با تلف کردن‬ ‫وقت و فرصت به حکمین هشدار‬ ‫داد (دینوری‪ ،‬ج‪.)۱۱۷ :۱‬‬ ‫‪23‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫‪ .3‬نبوغ نظامی بسیار باال‬ ‫از دیگر ویژگی های برجسته جناب‬ ‫سعید بن قیس همدانی توان نظامی‬ ‫باال و نبوغ او در عرص ه نظامی بود‪.‬‬ ‫در صفین او به همراه قبیله اش به‬ ‫دستور امام گروهی از سواره نظامان‬ ‫زره پوش را تشکیل داد و نام َر ْجراجه‬ ‫را بر این گروه قرار داد (منقری‪،‬‬ ‫‪ ،1414‬ج‪ .)453 :1‬همان طور که نام‬ ‫این گروه ‪َ -‬ر ْجراجه به معنی «سپاه‬ ‫موج اسا» است ‪ -‬نیز نشان می دهد‪،‬‬ ‫وظیفه این گروه جنگ هایی مشابه‬ ‫عملیات های جنگی چریکی بوده‬ ‫است‪ ،‬که مشکالت فراوانی برای‬ ‫سپاه معاویه ایجاد کردند‪.‬‬ ‫سعید بن قیس در دوران امام‬ ‫حسن؟ع؟ نیز جانشین قیس‬ ‫بن سعد بن عباده در فرماندهی‬ ‫جنگ علیه معاویه شد که این‬ ‫خود نشان دهنده توان نظامی‬ ‫بسیار باالی ایشان است‪.‬‬ ‫‪ .4‬تالش برای جذب حدا کثری‬ ‫شاید کمتر شخصیتی با روحیه‬ ‫جهادگری و توان نظامی باال را بتوان‬ ‫یافت که به اندازه سعید بن قیس‬ ‫همدانی به دنبال جذب حدا کثری‬ ‫برای جبهه حق بوده باشد‪ .‬به عنوان‬ ‫نمونه تالش های جناب سعید بن‬ ‫قیسبرایجذبشرحبیلبنسمط‬ ‫به جانب امام علی؟ع؟ قابل توجه‬ ‫است‪ .‬شرحبیل بن سمط یکی از‬ ‫یاران قدیمی معاویه بوده است‪.‬‬ ‫شرحبیل در عرصه های مختلفی‬ ‫برای خدمت به معاویه تالش‬ ‫کرده است‪ .‬شرحبیل در شامات‬ ‫به شهر های مختلف سفر می کرد‬ ‫و برای معاویه تبلیغات می کرد و از‬ ‫علی؟ع؟ بد می گفت‪ .‬سعید این‬ ‫حرکت شرحبیل را نیز نادیده نگرفت و‬ ‫تالش کرد با ارسال نامه های متعدد‪،‬‬ ‫او را از این کار بازدارد و به تبعیت از‬ ‫امام علی؟ع؟ دعوت کند (عاملی‪،‬‬ ‫‪ ،1389‬ج‪.)211 :36‬‬ ‫‪ .5‬خار در چشم دشمنان‬ ‫سعید بن قیس همیشه طوری عمل‬ ‫می کرد که بیشترین مشکل را برای‬ ‫دشمنان می افرید‪ .‬یک نمون ه زیبای‬ ‫این مسئله در جنگ صفین قابل‬ ‫مشاهده است‪ .‬در صفین سعید‬ ‫به همراه قبیله همدان مشکالت‬ ‫فراوانی برای سپاه معاویه ایجاد‬ ‫ً‬ ‫کرده بود‪ .‬معاویه دائما نیروهایی را‬ ‫برای از بین بردن سعید می فرستاد‬ ‫که هیچ گاه موفق نبودند‪ .‬سرانجام‬ ‫مشکل افرینی سعید برای سپاه‬ ‫معاویه به قدری باال گرفت که‬ ‫ً‬ ‫معاویه خود شخصا به جنگ با‬ ‫سعید امد‪ .‬البته معاویه نیز موفق‬ ‫نبود و پس از مدت کوتاهی از میدان‬ ‫فرار کرد (منقری‪ ،1404 ،‬ج‪.)432 :1‬‬ ‫‪24‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫‪ .6‬انتخاب سخت ترین کار ها‬ ‫دشوارترین‪ ،‬خطرنا ک ترین و‬ ‫پرزحمت ترین کارها همیشه برای‬ ‫جناب سعید بن قیس جذاب بوده‬ ‫و ایشان به تاسی از امیرمومنان؟ع؟‬ ‫ن قبیل کارها‬ ‫به دنبال انتخاب ای ‬ ‫بوده اند‪ .‬به عنوان نمونه باید به‬ ‫جنگ بزرگ جمل توجه کنیم‪ .‬پی‬ ‫کردن شتر عایشه در این جنگ را‬ ‫شاید بتوان یکی از غیرممکن ترین‬ ‫عملیات های نظامی تاریخ دانست‪.‬‬ ‫توجه به بستر تاریخی این جنگ‬ ‫دشواری فراتر از حد تصور این کار را‬ ‫روشن می سازد‪ .‬عایشه که از منظر‬ ‫اهل جمل مقام واالیی داشت‬ ‫و ام المومنین بود بر شتری سوار‬ ‫بود که ادعا می کرد شتر رسول‬ ‫خداست‪ .‬عایشه به تقلید از رسول‬ ‫خدا؟ص؟ خا کی به همراه داشت‬ ‫و به سمت یاران امام علی؟ع؟‬ ‫می پاشید‪ .‬در صدر اسالم هر گاه‬ ‫رسول خدا؟ص؟ چنین می کرد از‬ ‫قدرت دشمنان کاسته می شد‪.‬‬ ‫از طرفی باید توجه داشت که اهل‬ ‫جمل چه کسانی هستند‪ .‬اهل‬ ‫جمل همان جنگاورانی هستند که‬ ‫بزرگترین قدرت های دنیا یعنی ایران‬ ‫و روم را در دوران فتوحات شکست‬ ‫داده اند‪ .‬در جمل جنگاورترین و‬ ‫دلیرترین این افراد ‪ -‬که با کمی‬ ‫اغماض فاتحان جهان بودند ‪ -‬به‬ ‫دور شتر عایشه جمع شده بودند‬ ‫و تا پای جان مقاومت می کردند و‬ ‫می اندیشیدند که ا گر بمیریم هم‬ ‫مادر خود را در میان دشمن رها‬ ‫نمی کنیم‪.‬‬ ‫در این جنگ مولی متقیان تالش‬ ‫بسیاری داشتند که این شتر پی‬ ‫شود و تالش های نافرجام متعددی‬ ‫برای این هدف شکل گرفت‪.‬‬ ‫سرانجام حضرت علی؟ع؟ برای‬ ‫این عملیات مهم گروه کوچکی از‬ ‫میان جنگاورترین افراد تشکیل‬ ‫دادند که به قلب گردان محافظ‬ ‫جمل حمله کنند‪ .‬در این میان‬ ‫یکی از اولین افرادی که برای چنین‬ ‫عملیات مرگباری داوطلب شد‬ ‫جناب سعید بن قیس همدانی‬ ‫بود‪ .‬در این گروه مولی متقیان؟ع؟‪،‬‬ ‫امام حسن؟ع؟ و مالک اشتر نیز‬ ‫حضور داشتند (عاملی‪ ،‬جلد ‪،37‬‬ ‫‪.)361 :1389‬‬ ‫‪ .7‬حضور همیشگی‬ ‫دوران غارات در تاریخ کوتاه‬ ‫حکومت مولی الموحدین دورانی‬ ‫غریب و غم انگیز است‪ .‬بسیاری از‬ ‫یاران اصلی حضرت علی؟ع؟ در‬ ‫این دوران به شهادت رسیده اند‬ ‫و حضرت در این دوران با غربتی‬ ‫شدید مواجه است‪ .‬از طرفی در این‬ ‫دوران معاویه که می داند با هیچ‬ ‫سپاهی در مواجهه مستقیم یارای‬ ‫مقابله با امیرالمومنین؟ع؟ را ندارد‪،‬‬ ‫استراتژی غارتگری و حمالت متعدد‬ ‫به شهرهای کوچک را در پیش گرفته‬ ‫است‪ .‬در این دوران که بسیاری از‬ ‫اصحاب با همه دعوت های حضرت‬ ‫حاضر به مقابله با معاویه نیستند‪،‬‬ ‫سعید بن قیس همیشه در میان‬ ‫داوطلبان سفرهای جنگی و نظامی‬ ‫برای مقابله با حمالت اصحاب‬ ‫معاویه به شهر های مرزی بوده‬ ‫است (ری شهری‪ ،1421 ،‬ج‪.)141 :12‬‬ ‫‪25‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫سعید همیشه در هر امری که‬ ‫احساس می کرد مورد نظر موالیش‬ ‫علی؟ع؟ است‪ ،‬داوطلب بود‪ .‬چه‬ ‫برای پی کردن شتری که جنگاورترین‬ ‫مردان جهان از ان محافظت‬ ‫می کردند‪ ،‬چه برای یک جنگ‬ ‫فرسایشی پس از چندین سال جنگ‬ ‫و چه برای خرج کردن جان و مال‬ ‫و ابرو و چه هر امر دیگری که مورد‬ ‫نظر موالیش بود‪.‬‬ ‫ویژگی اصلی‬ ‫در سطور باال به صورت اختصار با برخی ویژگی های جهادی جناب سعید‬ ‫بن قیس همدانی اشنا شدیم‪ .‬اما ا گر بخواهیم یک ویژگی را به عنوان ویژگی ‬ ‫اصلی ایشان معرفی کنیم الزم است از عبارت «والیت پذیری فعاالنه» برای‬ ‫ایشان استفاده کنیم‪ .‬منظور از والیت پذیری فعاالنه بهتر از هر چیز در سیره‬ ‫خود سعید بن قیس مشخص می شود‪ .‬سعید همیشه در هر امری که احساس‬ ‫می کرد مورد نظر موالیش علی؟ع؟ است‪ ،‬داوطلب بود‪ .‬چه برای پی کردن‬ ‫شتری که جنگاورترین مردان جهان از ان محافظت می کردند‪ ،‬چه برای یک‬ ‫جنگ فرسایشی پس از چندین سال جنگ و چه برای خرج کردن جان و‬ ‫مال و ابرو و چه هر امر دیگری که مورد نظر موالیش بود‪ .‬سعید نه تنها حاضر‬ ‫به انجام این کارها بود‪ ،‬بلکه همیشه برای چنین کارهایی مشتاقانه و اول از‬ ‫همه داوطلب بود‪ .‬این همان چیزیست که ما از ان با عنوان «والیت پذیری‬ ‫فعاالنه» یاد می کنیم‪.‬‬ ‫سرانجام باید توجه داشت که بررسی شخصیتی جناب سعید بن قیس نیازمند‬ ‫مطالعه بیشتر و دقیق تر است و امید است خوانندگان محترم با مراجعه به منابع‬ ‫اصلی همین عرصه بتوانند از نکات ناب موجود در سیره ایشان بهرمند شوند‪.‬‬ ‫منابع و ماخذ‬ ‫ ‪ -1‬ابن اثیر (‪ ،)1414‬الکامل فی التاریخ‪،‬‬ ‫بیروت‪ :‬دارالکتب العربی‪.‬‬ ‫ ‪ -2‬ابن حائک َه ْمدانی‪ ،‬حسن بن احمد‬ ‫(‪ ،)1408‬اال کیل من اخبار الیمن و انساب‬ ‫ِح ْم َیر‪ ،‬بیروت‪ :‬بی نا‪.‬‬ ‫ ‪ -3‬ابن شهر اشوب (‪ ،)1376‬مناقب ال‬ ‫ابی طالب‪ ،‬نجف‪ :‬بی نا‪.‬‬ ‫ ‪ -4‬ثقفى‪ ،‬ابراهیم بن محمد بن سعید‬ ‫بن هالل (‪ ،)1410‬الغارات‪ ،‬قم‪ :‬دار الکتاب‬ ‫االسالمی‪.‬‬ ‫ ‪ -5‬دینوری‪ ،‬ابن قتیبه (بی تا)‪ ،‬االمامه و‬ ‫السیاسه‪ ،‬قاهره‪ :‬طه‪.‬‬ ‫ ‪ -6‬ری شهری‪ ،‬محمد (‪ ،)1421‬موسوعه‬ ‫االمام علی بن ابی طالب؟ع؟‪ ،‬فی الکتاب‬ ‫و السنه و التاریخ‪ .‬قم‪ :‬دارالحدیث‪.‬‬ ‫ ‪ -7‬طوسی‪ ،‬محمد بن حسن (‪،)1389‬‬ ‫رجال طوسی‪ ،‬نجف‪ :‬المکتبه و المطبعه‬ ‫الحیدریه‪.‬‬ ‫ ‪ -8‬عاملی‪ ،‬جعفر مرتضی (‪ ،)1389‬الصحیح‬ ‫من سیره االمام علی؟ع؟‪ ،‬قم‪ :‬ایام‪.‬‬ ‫ ‪ -9‬منقری‪ ،‬نصر بن مزاحم بن سیار (‪،)1404‬‬ ‫وقعه الصفین‪ ،‬قم‪ :‬کتابخانه ایت اهلل العظمی‬ ‫مرعشی نجفی؟هر؟‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪26‬‬ ‫مصباح الهدی باقری‬ ‫پژوهشگر هسته مدیریت جهادی‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫ح‬ ‫ݓ‬ ‫ݤ‬ ‫ݤ‬ ‫ا‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ش‬ ‫ݣرݤݣماݣݣ ݣاݣ ݫݐ ݬݩݦݣص ݬݔى ݣه ݣ ݣوݣݤ ݣ ݣݣم ݣا ݣ ݣ ݣد ݣرݤݣ ݤݤ‬ ‫پشت چراغ چهارزمانه توحید‪ ،‬فرصت خوبیه‬ ‫برای دستفروشی‪ ،‬بیست و خرده ای ادم منتظرن‬ ‫که چراغ قرمز بشه تا جنساشونو بفروشن‪ .‬انبار‬ ‫کاالشون هم توی پارک نزدیک چراغه؛ گل‪،‬‬ ‫بادکنک‪ ،‬روزنامه‪ ،‬انواع اسباب بازی و‪...‬‬ ‫تو گرمای عجیب تیر و مرداد ‪ ،97‬اینا سفت‬ ‫و سخت مشغولن‪ .‬از بچه ‪ 7-6‬ساله تا مردا و‬ ‫ً‬ ‫خانمای ‪ 50-45‬ساله‪ .‬قبال یکی دو تا پیرزن هم‬ ‫بودن اما چند وقتیه که از اونا خبری نیست‪.‬‬ ‫دوست دارم باهاشون هم کالم شم‪ .‬اولش حال‬ ‫و حوصله ندارن و گرما کالفه شون کرده‪ ،‬ولی‬ ‫وقتی سیریش می شم و تو چراغ سبزا‪ ،‬شروع‬ ‫می کنم حرف زدن‪ ،‬بعضیاشون پا می دن و دورم‬ ‫جمع می شن‪.‬‬ ‫‪27‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫‪ ‬رضا بیست ساله ‪ ،‬سواد‬ ‫داره ولی خیلی درس نخونده‪،‬‬ ‫از روستاهای اطراف همدان‬ ‫اومده‪ ،‬دستش دو دسته گله‪،‬‬ ‫از درامدش راضیه ولی می گه‬ ‫ً‬ ‫کال این کار‪ ،‬خیلی کار سختیه‬ ‫ً‬ ‫مخصوصا تو گرمای تابستون و‬ ‫سرمای زمستون‪.‬‬ ‫ً‬ ‫ازش پرسیدم‪ :‬کیا معموال گل‬ ‫می خرن؟‬ ‫زود گفت‪ :‬تازه نومزد کرده ها‪ ،‬تازه‬ ‫به دوران رسیده ها‪ ،‬جوونکای‬ ‫مغرور و باددار‪ ،‬تازه ا گر برند پوشیده‬ ‫باشن چه بهتر‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬اونا رو می بینی‪ ،‬حسرت‬ ‫چیزی را می خوری؟‬ ‫جواب داد‪ :‬راستش‪ ،‬اره‪ ...‬می دونم‬ ‫اونا هم تو زندگی شون گرفت و گیر‬ ‫دارن‪ ،‬ولی همیشه می گم خدایا‬ ‫چی می شد جای منو و اونا عوض‬ ‫می شد‪ ،‬اونوقت من با دست فروش‬ ‫و گل فروش این طوری برخورد‬ ‫نمی کردم‪ .‬االن بعضیاشون‬ ‫فکر می کنن ما برده ایم و اونا اقا‬ ‫باالسر‪ ...‬برام خیلی درد داره‪.‬‬ ‫ً‬ ‫پرسیدم‪ :‬حاال واقعا ا گه جاتون‬ ‫عوض بشه‪ ،‬مطمئنی هوا رو داری؟‬ ‫ً‬ ‫می ره تو فکر‪ ...‬بعد از سکوتی نسبتا‬ ‫زیاد گفت‪ :‬نمی دونم‪ ،‬شایدم مث‬ ‫اونا شدم‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬چی در مورد اونا و زندگیاشون‬ ‫فکر می کنی؟‬ ‫پاسخ داد‪ :‬یه زندگی اروم‪ .‬تا ده‬ ‫صبح می خوابن‪ ،‬بعد صبحانه شون‬ ‫اماده‪ ،‬بعد لباسا و ادوکلنای‬ ‫میلیونی شون رو می پوشن‪ ،‬بعد‬ ‫میان تو خیابون با ماشینای‬ ‫میلیاردی شون‪ ،‬بعدم‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬همه مشتریا شما که‬ ‫این طوری نیستن‪ ،‬هستن؟!‬ ‫گفت‪ :‬نه‪ ،‬ولی دوست دارن‬ ‫خودشونو این طوری جا بزنن‪.‬‬ ‫حتی اون پراید سواره هم دوست‬ ‫داره مث اون مازراتی و بی ام و‬ ‫سواره به چشم بیاد‪...‬‬ ‫ازش پرسیدم‪ :‬این سوالم کمی‬ ‫شاید برات بی معنی باشه‪ ،‬ولی‬ ‫تحمل کن‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬ناموسیه‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬اره‪ ،‬ولی از یه جنس دیگه‪...‬‬ ‫گفت‪ :‬مواظب باش زیادی رفیق‬ ‫نشیا!!‬ ‫گفتم‪ :‬بذار بگم‪ ،‬متوجه می شی‪...‬‬ ‫فک می کنی این قشری که اسم‬ ‫بردی چقدر ایرانی استفاده می کنن؟‬ ‫منظور کاالی ایرانیه؟‬ ‫گفت‪ :‬اهان‪ ،‬اون شعار رهبر رو‬ ‫می گی‪ ...‬چیه از کاالی ایرانی؟‬ ‫گفتم‪ :‬حمایت از‪. ...‬‬ ‫ً‬ ‫گفت‪ :‬واهلل‪ ،‬اون باال باالئیا‪ ،‬اصال‪...‬‬ ‫یعنی تموم تموم برند پوشن‪،‬‬ ‫ماشینشون اخرین سیستمه‪،‬‬ ‫ً‬ ‫زندگیشون اصال به ایرانی نمی خوره‬ ‫که کاالی ایرانیو حمایت کنن‪ ،‬اما‬ ‫اون وسطیا که ادای باالئیا رو در‬ ‫میارن‪ ،‬اونا فرق دارن‪ .‬اونا هر چی‬ ‫براشون به صرفه باشه‪ ،‬می خرن‪...‬‬ ‫اون باالئیا یه جوری زندگی شون رو‬ ‫چیدن که اصن کاالی ایرانی بهش‬ ‫نمی خوره‪ .‬خیلی باید یجوری باشه‬ ‫که بخره مث یه فرش ابریشم خوش‬ ‫طرح و نگار‪ .‬اونم نه به خاطر ایرانی‬ ‫بودنش‪ ،‬بخاطر اینکه تو دنیا تکه‬ ‫و همه ال کچری بازها هم دنبال‬ ‫همون فرش می گردن‪...‬‬ ‫‪28‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫‪ ‬حاال راضیه اومد سراغم‪ .‬دختر‬ ‫بچه ای‪ 12‬ساله که بچه های دیگه‬ ‫بهش می گفتن راضی‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬راضیه چی می فروشی؟‬ ‫یه کیسه باز کرد‪ .‬توش پر عروسکای‬ ‫کوچک و قشنگ بود‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬اینارو می فروشم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬ایرانیه یا چینی؟‬ ‫گفت‪ :‬نمی دونم‪ ،‬یکی از بچه ها‬ ‫می گفت‪ :‬چینیه‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬تا حاال کسی موقع خرید‬ ‫ازت نپرسیده‪ ،‬ایرانیه؟‬ ‫گفت‪ :‬نه‪ ...‬یادم نمیاد‪ .‬همه تو اینجا‬ ‫تا سبز می شه می خوان گازشو بگیرن‬ ‫و برن‪ ...‬از این چیزا نمی پرسن‪.‬‬ ‫فقط می پرسن‪ ،‬قیمت چند؟‬ ‫گفتم‪ :‬تنهایی؟ از تنهایی نمی ترسی؟‬ ‫گفت‪ :‬تنها نیستم‪ .‬مادرم هم یه‬ ‫مقدار پایین تر‪ ،‬بساط پهن کرده‪.‬‬ ‫ً‬ ‫قبال که کوچک تر بودم‪ ،‬با مادرم‬ ‫بودم‪ ،‬حاال هر کدوم مون جدا گانه‬ ‫داریم کار می کنیم که بیشتر در‬ ‫بیاریم‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬بابات چی کار می کنه؟‬ ‫گفت‪ :‬بابام یه چرخ داشت تو بازار‪،‬‬ ‫بار جابجا می کرد‪ ،‬االن چن وقتیه‬ ‫مرضیه و من و مامانم مشغولیم‪.‬‬ ‫یهو رضا پرید وسط صحبت و گفت‪:‬‬ ‫باباش تو کردستان مجروح شده‪.‬‬ ‫بعدش اومده باربر تو بازار شده و‬ ‫سخت کار می کرده تا این اخریا از کار‬ ‫افتاده شده‪ .‬من رفتم خونه شون‪...‬‬ ‫راضی بگم؟‬ ‫راضیه گفت‪ :‬چی رو؟‬ ‫گفت‪ :‬خونه تونو؟‬ ‫گفت‪ :‬نه نمی خواد‪ ...‬اون دفعه‬ ‫گفتم بهت بابام راضی نیست که‬ ‫هی اینور و اونور بگین مجروح شده‪.‬‬ ‫رضا گفت‪ :‬باشه راضی‪ ...،‬باشه‪.‬‬ ‫از راضیه پرسیدم‪ :‬کیا این عروسکا‬ ‫رو می خرن؟‬ ‫گفت‪ :‬هر کس بچه داره‪ ...‬نگاه‬ ‫می کنم ببینم بچه تو ماشین شون‬ ‫هست یا می خوره بچه داشته باشن‬ ‫یا نه‪ ...‬بعضیم قیافشون مهربونه‪...،‬‬ ‫می رم سراغ شون‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬راضیه خانم‪ ،‬دوست داری‬ ‫زندگیت چطوری بشه؟‬ ‫گفت‪ :‬مگه االن چشه‪ ...‬یه بابا دارم‬ ‫قهرمان‪ ،‬یه مامان دارم مهربان‪ ،‬دو‬ ‫تا هم برادر خواهر دارم که می میریم‬ ‫برای هم‪...‬‬ ‫[دیدم چقدر از سن خودش بزرگتره]‬ ‫گفتم‪ :‬راضیه خانم! ارزوت چیه؟‬ ‫گفت‪ :‬دو تا برادر و خواهر کوچک ترم‬ ‫که االن نمی تونن تو خرج خونه‬ ‫‪29‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫کمک کنن‪ .‬دوست دارم زود زمان‬ ‫بگذره‪ ...‬همه مون بزرگ بشیم که‬ ‫دیگه بابا و مامان نخوان کار کنن‬ ‫و کمک شون باشیم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬ارزو نداری یه خونه خوب‪،‬‬ ‫ماشین خوب‪ ،‬زندگی راحت‬ ‫داشته باشی؟‬ ‫گفت‪ :‬چرا‪ ...‬خیلی دوست دارم‬ ‫ولی قبل از اینا دوست دارم مادرم‬ ‫با چادر تو گرما نباشه تا خرج مون‬ ‫رو در بیاره‪...‬‬ ‫گفتم دوست نداشتی االن تو خونه‬ ‫بودی‪ ،‬تلوزیون می دیدی‪ ،‬بازی‬ ‫می کردی‪ ،‬و یه جور دیگه‪ ،‬روزت‬ ‫رو می گذروندی‪...‬‬ ‫با یه نگاه پرحسرت‪ ،‬تاملی کرد و‬ ‫بعد گفت‪ :‬بازی چرا‪ ...‬تلوزیون‬ ‫ً‬ ‫نه‪ ،‬اصال دوست ندارم‪.‬‬ ‫گفتم چرا؟ فیلم‪ ،‬کارتون‪ ،‬شبکه‬ ‫پویا‪...‬‬ ‫گفت‪ :‬راستش رو بگم‪ ...‬نه‬ ‫نمی گم‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬اذیتت نمی کنم‪ ...‬دلت‬ ‫خواست بگو‪...‬‬ ‫[چیزی نگفت و سکوت کرد]‬ ‫‪ ‬حاال محسن هم که از زیر افتاب‬ ‫بودن‪ ،‬خسته شده بود‪ ،‬به جمع‬ ‫ما اضافه شد‪ .‬هفده ساله بود‪،‬‬ ‫قد رشید و تا سوم دبستان درس‬ ‫خونده‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬محسن! االن هوس چی‬ ‫داری؟‬ ‫گفت‪ :‬تخت زیر باد کولر و پنکه و‪...‬‬ ‫بخوابم‪ ...‬نه‪ ...‬نخوابم‪ ...‬یه ماشین‬ ‫شاسی بلند زیر پام باشه‪ ،‬کولرشم‬ ‫روشن‪ ،‬صدای ضبط شم هم بلند‬ ‫باشه‪ ...‬منم پشت فرمون‪ ،‬مشغول‬ ‫ویراژ‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬تازه میشی مثه از ما بهترون‬ ‫که‪ ...‬مگه رفتار اونا رو دوست‬ ‫داری‪...‬‬ ‫گفت‪ :‬نه‪ ...‬ولی فکر می کنم راحتن‪،‬‬ ‫بی کارن‪ ،‬بی عارن‪ ،‬همه بهشون‬ ‫احترام می ذارن‪ ،‬هرچی بخوان‬ ‫می خرن‪ ،‬هرچی بخوان می پوشن‪،‬‬ ‫هرجا بخوان می رن‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬یعنی می خوای این طور بشی؟‬ ‫گفت‪ :‬نه‪ ،‬نمی خوام‪ ...‬ولی‪ ...‬بابا‬ ‫بی خیال‪ ،‬اذیتمون نکن‪ .‬یه دقه‬ ‫اومدم استراحت کنم‪ ،‬ولمون کن‪...‬‬ ‫رضا اومد وسط صحبت و گفت‪:‬‬ ‫محسن‪ ،‬باباش رو از دست داده‪،‬‬ ‫مادرش تو خونه مردم مشغوله‪،‬‬ ‫خودش و برادرش هم تو خیابون‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬باباش بیمار بوده؟‬ ‫‪30‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫خود محسن اومد وسط صحبت و‬ ‫گفت‪:‬جونمامی شهبی خیالبشی‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬باشه‪ ...‬خدا رحمتش کنه‪...‬‬ ‫با عصبانیت گفت‪ :‬هیچم خدا‬ ‫رحمتش نکنه‪ ...‬من و مامانم و‬ ‫داداشمو بدبخت کرد‪ ،‬خودشم‬ ‫بدبخت تر‪ ...‬اینم شانس ما بود‪...‬‬ ‫[دیگه خودش رگباری داشت حرف‬ ‫می زد] اعدامش کردن‪ .‬هروئین‬ ‫قاچاق می کرد‪ ...‬ساقی بود‪...‬‬ ‫خودش همیشه نعشه[=نشئه]‬ ‫بود‪ .‬چهار ساله اعدامش کردن‬ ‫ولی کبودیای رو بدن مادرم عمرین‬ ‫و موندگار‪...‬‬ ‫[تازه درد دلش وا شده بود‪ ،‬یه ذره‬ ‫تسلی ش دادم و ارومش کردم‪...‬‬ ‫بغض کرده بود و شروع کرد گریه‬ ‫کردن‪]...‬‬ ‫بعد‪ ،‬ادامه داد‪ :‬این اتفاقا که‬ ‫می افته‪ ،‬بیشترین دودش تو چشم‬ ‫خانواده طرف میره‪ .‬االن ما نه‬ ‫نون اور داریم‪ ،‬نه کسی بهمون کمک‬ ‫می کنه‪ ...‬هیشکی هم به درد ما‬ ‫توجه نمی کنه‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬به کسی گفتی تا حاال؟‬ ‫گفت‪ :‬یه بار پشت چراغ یکی از‬ ‫مسئولین را دیدم‪ ...‬تا اومدم حرف‬ ‫بزنم‪ ...‬محافظاش ازم ترسیدن و‬ ‫دورم کردن‪ ...‬به خودم گفتم‪ ،‬ا گر‬ ‫این مسئول مملکت منه که نباید‬ ‫ازم بترسه‪...‬‬ ‫گفتم‪:‬جایاونبودیچکار می کردی؟‬ ‫زود و بدون مکث گفت‪ :‬می اومدم‬ ‫پایین‪ ،‬ازش دردش رو می پرسیدم‪،‬‬ ‫بغلش می کردم‪ ،‬تلفن می دادم‪ ،‬وقت‬ ‫می دادم‪ ،‬راهنماییش می کردم‪،‬‬ ‫ً‬ ‫اصال بغل خودم تو ماشین سوارش‬ ‫می کردم‪ ...‬ولی وقتی می دونم خونه‬ ‫خیلی هاشون اون باال باالهاست‪،‬‬ ‫دیگه ما مزاحم و سیریش به حساب‬ ‫میایم‪ .‬خونه هایی که یه اتاقش‪،‬‬ ‫قد چند تا خونه ماست‪ ...‬فک کنم‬ ‫بچه هاشونم خارج درس می خونن‪،‬‬ ‫ً‬ ‫اصال مسافرتا و برنامه هاشون هم‬ ‫‪31‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫خارجه است‪ .‬اینا مگه چه اتفاقی‬ ‫بیفته بیان این پایینا‪ ...‬اون روز‬ ‫به رضا می گفتم‪ :‬ا گه یه فرودگاه‬ ‫می تونستن اون باال بسازن و بیت‬ ‫رهبری روهم می بردن اون باال‪ ،‬دیگه‬ ‫اینا با این پایینا کاری نداشتن‪.‬‬ ‫تو این حال و هوا راضیه خانوم به‬ ‫حرف اومد و گفت‪ :‬شما پرسیدی‬ ‫چرا فیلم و کارتون نگاه نمی کنی‪ .‬االن‬ ‫می خوام بگم چرا‪ ...‬پنج ماه پیش‬ ‫بیماری بابام شدت گرفت و مجبور‬ ‫شدیم تلویزیون مون رو بفروشیم‪.‬‬ ‫رضا گفت‪ :‬راضی‪ ،‬همش رو‬ ‫بگو‪ ...‬راستش اینه که باباش‬ ‫می گه تلوزیون ما‪ ،‬مال ونک به‬ ‫باالئیاس‪ ،‬خدائیش راست می گه‪...‬‬ ‫این تبلیغاتی که نشون می ده‪ ،‬این‬ ‫فیلم هایی که پخش می کنه‪...‬‬ ‫این سریاال و کارتونا‪ ،‬هیچکدومش‬ ‫شبیه زندگی ما نیست‪ ...‬هر وقت‬ ‫می بینم بیشتر دردم می گیره‪...‬‬ ‫‪ ‬یه کم دیگه هم گپ زدیم و‬ ‫بعد باهاشون خداحافظی کردم‪.‬‬ ‫همین طور از خیابون اریب از توحید‬ ‫رفتم طرف انقالب‪ .‬یه هدف دیگه م‬ ‫مونده بود‪ ...‬سیصد متر پائین تر‬ ‫رسیدم به بساط یه خانم چادری‪.‬‬ ‫بساطش کنار دیوار پهن شده‬ ‫بود و خودش رو به دیوار و پشت‬ ‫به خیابون نشسته بود‪ .‬بیشتر‬ ‫بساطش کاالهای زنونه بود‪.‬‬ ‫سالمی کردم و چند تا جوراب زنونه‬ ‫و بچه گونه خریدم‪ .‬بعدش گفتم‪:‬‬ ‫خیلی دختر خوبی دارین خانوم‪...‬‬ ‫راضیه خانم خیلی موقر و چیز‬ ‫فهمه‪ ...‬خدا بهتون ببخشش‪...‬‬ ‫خیلی مراقبش باشین‪...‬‬ ‫[بهشون گفتم که داشتم اون باال‬ ‫باهاشون گپ می زدم و فهمیدن‬ ‫مشغول درس و تدریسم لذا بعد‬ ‫مدتی‪ ،‬کمی اعتماد کردن و شروع‬ ‫کردن به حکایت خودشون]‬ ‫‪32‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫‪ ‬مادر راضیه گفت‪ :‬خودمم می دونم که رها‬ ‫کردن یه دختر تو این گرگ بازار چقدر سخته‬ ‫و خطرنا ک‪ .‬ولی این قدر خودش اصرار داشت‬ ‫که کمک کار من و باباش باشه‪ ،‬مجبور شدم‬ ‫قبول کنم‪ .‬راستش‪ ،‬اول هر کاری می کرد نه‬ ‫باباش اجازه می داد و نه من قبول می کردم‬ ‫تا اینکه مریض شد و تب سختی کرد و لرز‬ ‫شدیدی گرفت‪ ...‬دکترا گفتن هیچی ش‬ ‫نیست و بعد که قصه رو فهمیدن‪ ،‬گفتن‬ ‫بخاطر غصه خوردن این طور شده و تب و‬ ‫لرز کرده‪ ...‬مجبور شدم با خودم بیارمش‪...‬‬ ‫اول با من بود و بعدا با اصرار زیاد منو راضی‬ ‫کرد بره تو میدون و هر دوتا کار کنیم‪ .‬بازم‬ ‫اول قبول نکردم ولی بعدا رفتم و سه چهار تا‬ ‫ادم حسابی پیدا کردم که تو میدون مشغول‬ ‫بودن و راضی رو به اونا سپردم‪ ...‬با این‬ ‫همه‪ ،‬همه ش دلم اونجاس‪ ،‬نکنه براش‬ ‫اتفاقی بیفته‪ ...‬البته خودش عاقله ولی‬ ‫نمیشه اعتماد کرد‪.‬‬ ‫پرسیدم‪ :‬راستی باباش مجروحه؟‬ ‫گفت‪ :‬راضی گفت بهتون؟ ا گه باباش بفهمه‬ ‫خیلی ناراحت میشه‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬نه‪ ...‬دوستش گفت‪ ...‬راضی هم‬ ‫دوست نداشت بگه ولی اونا لو دادن‪...‬‬ ‫[تو این اثنا چند تا خانم اومدن برا خرید و‬ ‫صحبت مون متوقف شد]‬ ‫چند دقیقه بعد گفت‪ :‬شوهرم از همرزمای‬ ‫شهید متوسلیانه که بعد از رفتن ایشون از‬ ‫کردستان هم اونجا وایستاد‪ ...‬تو شهریور ‪63‬‬ ‫توسط کموله ها از ناحیه پا مجروح شد و تقریبا‬ ‫از کار افتاده‪ ...‬بعد چون دوست نداشت رو‬ ‫زمین موندن رو‪ ،‬لذا به هر زحمتی که بود‪،‬‬ ‫یه کار باربری تو بازار برا خودش ردیف کرد و‬ ‫مشغول شد‪ .‬تا دو سال قبل هم به زحمت و‬ ‫سختی کار می کرد‪ ،‬تا اینکه دیگه پاش یاریش‬ ‫نکرد و درد پا به همه جونش افتاد‪ ...‬بعدش‬ ‫همه مشغول شدیم تا خر ج مون رو در بیاریم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬همسرتون راضیه؟‬ ‫گفت‪ :‬اول که راضی نبود‪ .‬می گفت از گرسنگی‬ ‫بمیریم بهتر از اینه که‪ ...‬بهش گفتم همون‬ ‫کاری که برا امر به معروف حجاب خانما تو‬ ‫خیابونا انجام می دادم رو می برم سر بساط‬ ‫فروشیم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬چه طوری؟‬ ‫گفت‪ :‬هر جا زمینه ش باشه با خانمای‬ ‫بدحجاب که خریدارن‪ ،‬هم کالم میشم و‬ ‫حرفامو بهشون می زنم‪ .‬بهشون کارت و‬ ‫کتاب هدیه می دم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬همسرتون برا جانبازیش کاری نکرده؟‬ ‫گفت‪ :‬دنبال هیچیش نرفته‪ .‬همش می گه‬ ‫حیفه اون حال و هوا رو اینجا خرج کنیم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬سخت نیست؟‬ ‫گفت‪ :‬ا گه برا خدا باشه‪ ،‬هیچ کاری سخت‬ ‫نیست‪ ...‬هیچ کاری‪...‬‬ ‫[خداحافظی کردم و او هم داشت بساطش‬ ‫رو جمع می کرد که بره دنبال راضیه و برن‬ ‫خونه‪ .‬به همچین زندگی ای باید غبطه‬ ‫خورد‪ ...‬همه ش نوره‪ ،‬همه ش خدائیه]‬ ‫‪‬‬ ‫مدیریت التزام فراگیر‬ ‫مصرف کاالی ایرانی‪،‬‬ ‫انسان اقتصادی ݣݣو ݣ ݣݣجامعه نمایشی‬ ‫پیش فرض های غیر واقعی‬ ‫برای عمل نکردن ‪...‬‬ ‫به دنبال هوایی برای تنفس‬ ‫فرمانده خسته‬ ‫ِ‬ ‫‪Fabriqué en France‬‬ ‫در جوانمرگی ارمان ها‬ ‫‪ 12‬مساوی با بی نهایت‬ ‫ݐݩ‬ ‫ں‬ ‫ݤا ا ݤݤݡیݤ‬ ‫ݩݧ ݐ ݤݤ ݫى ݫ ݬݓر ݤݤݤ‬ ‫ی ݤݤݤ‬ ‫حم ى ݑ ݦݨ ݦ ݦاݤ ݤرک ݤا ݤݤ ݤال ݤݤ ݤݤ ݤݤ‬ ‫اݣ ݫ ݔ ݣ ݣ ݣ ݤ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ٮ ݣ ݣݤ ݣ ݤ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤ ݣ ݣ ݣ ݤ‬ ‫‪34‬‬ ‫میثم لطیفی‬ ‫استاد هادی هسته مدیریت جهادی مرکز رشد‬ ‫و عضو هیات علمی دانشکده معارف اسالمی و مدیریت‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݦ‬ ‫ݦ‬ ‫ݩ‬ ‫م ݣ ݣ ݔݭدݣىرݤݣ ݭݫ ݔى ݧݑ ݩ ݧ ݐٮݣݤ ݣا ݣݣلتزݣاݥݣݣم‬ ‫ڡرݣاݥݣݣݡگیر‬ ‫ژاپنی که بود ژاپنی که هست!‬ ‫شاید قبول کردنش سخت باشد ولی سال ها‬ ‫قبل‪ ،‬ژاپنی ها معروف بودند به ساخت جنس‬ ‫بنجل! هر کس می خواست مثال بزند که فالن‬ ‫جنس از کیفیت الزم برخوردار نیست می گفت‬ ‫جنسش ژاپنیه!‬ ‫‪35‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫بر اساس منطق مدیریت کیفیت فرا گیر‪ ،‬ژاپنی ها این گونه اموزش می بینند که‬ ‫همه کارکنان سازمان‪ ،‬مسئول کیفیت کاال هستند‪.‬‬ ‫بله! شاید باورش برای هم نسلی های‬ ‫من سخت باشد که ژاپن و جنس‬ ‫با کیفیت امروز ژاپنی‪ ،‬روزگاری‬ ‫این چنین انگی را با خود می کشیده‬ ‫است‪ .‬مثل این روزها که جنس‬ ‫چینی را نمونه جنس اشغال و‬ ‫بنجل می دانیم و شاید در اینده‬ ‫این گونه نباشد!‬ ‫خاطرم هست بزرگ تری تعریف‬ ‫می کرد از اینکه ان سال ها به ژاپن‬ ‫رفته بود و برای خرید قیچی به‬ ‫یک مغازه ژاپنی مراجعه کرده‬ ‫بود‪ .‬مغازه دار دو نوع قیچی‪ ،‬یکی‬ ‫المانی با کیفیت و باقیمت مناسب‬ ‫و دیگری قیچی ژاپنی کم کیفیت و‬ ‫گران را برایش اورده بود‪ .‬ان بزرگ تر‬ ‫با اب وتاب تعریف می کرد فروشنده‬ ‫ان قدر غیرتمندانه و عزتمندانه‬ ‫تا کید داشت که جنس کم کیفیت و‬ ‫گران ژاپنی را بخرد که او هم تحت‬ ‫تاثیر قرار گرفته بود و قیچی ژاپنی‬ ‫را خریده بود!‬ ‫ان روزها به این فکر می کردم چرا‬ ‫این بزرگ تر ما چنین کاری کرده‬ ‫است؟ نمی دانم! شاید به خاطر‬ ‫رودربایستی با فروشنده‪ ،‬شاید به‬ ‫خاطر صداقت جذاب فروشنده که‬ ‫از دو جنس وطنی و وارداتی گفته؛‬ ‫شاید شرم از بزرگ منشی فروشنده‬ ‫و ده ها شاید دیگر‪...‬‬ ‫اما بعدها سوال جدی تری ذهن‬ ‫ً‬ ‫مرا به خود مشغول کرد که اساسا‬ ‫به فروشنده چه ربطی داشته که‬ ‫خریدار‪ ،‬جنس ژاپنی ببرد یا المانی؟‬ ‫او که در مغازه اش هر دو جنس‬ ‫را برای فروش گذاشته است و‬ ‫علی القاعده باید به دنبال سود‬ ‫خودش باشد؟ با منطق انسان‬ ‫معقول اقتصادی چطور می توان‬ ‫این رفتار را توجیه کرد؟ چرا او باید‬ ‫خودش را کوچک کند و از خریدار‬ ‫بخواهد رفتاری به ظاهر غیرمعقول‬ ‫از خود نشان دهد؟‬ ‫بعدها در کالس های درس مدیریت‬ ‫ً‬ ‫با مفهوم کیفیت فرا گیر که اتفاقا از‬ ‫جنس مدیریت ژاپنی بود اشنا شدم‪.‬‬ ‫بر اساس منطق مدیریت کیفیت‬ ‫فرا گیر‪ ،‬ژاپنی ها این گونه اموزش‬ ‫می بینند که همه کارکنان سازمان‪،‬‬ ‫مسئول کیفیت کاال هستند‪ .‬این‬ ‫نکته به ظاهر ساده‪ ،‬به مرور زمان‬ ‫موجب برتری شرکت های ژاپنی‬ ‫در رقابت با شرکت های اروپایی‬ ‫و امریکایی شد؛ یعنی همه برای‬ ‫افزایش کیفیت تولیداتمان تالش‬ ‫کنیم‪ .‬یعنی تولیدکننده مواد‬ ‫اولیه مان هم باید بداند که ا گر‬ ‫مواد اولیه با کیفیت تولید نکند‬ ‫ً‬ ‫عمال تولیدمان از کیفیت قابل‬ ‫ رقابت برخوردار نیست‪ .‬ا گر مسئول‬ ‫خریدمان هنگام خرید مواد اولیه‬ ‫ً‬ ‫مراقب کیفیت نباشد عمال زحمات‬ ‫بقیه عوامل تولید بر روی موادی‬ ‫ً‬ ‫است که ذاتا بی کیفیت است‪ .‬ا گر‬ ‫کارگر خط تولید بر رعایت کیفیت‬ ‫در تولید تمرکز نداشته باشد‪ ،‬ا گر‬ ‫مدیر بخش تولید مراقب کیفیت‬ ‫نباشد‪ ،‬ا گر ناظر کیفی ضعف ها‬ ‫را زیرسبیلی رد کند و برایش‬ ‫کیفیت مهم نباشد و‪ ...‬ان وقت‬ ‫باید خریدارمان سراغ کاالی‬ ‫با کیفیت خارجی برود‪ .‬ان وقت باید‬ ‫فروشنده مان همیشه احساس شرم‬ ‫کند که بیشتر از انکه تبلیغ کننده‬ ‫دسترنج هم وطنش باشد‪ ،‬ویزتور‬ ‫جنس خارجی است‪ .‬ا ن وقت‬ ‫فرزندانمان به ما به عنوان پدران‬ ‫و مادرانی بی لیاقت که نمی توانند‬ ‫‪36‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫ً‬ ‫ما به جای اینکه صرفا مصرف کننده باشیم می توانیم در عرصه های جدی‬ ‫اقتصادی و فرهنگی و سیاسی تولیدکننده باشیم و به جای اتکا به انچه از‬ ‫خارج برای ما درست می کنند خود می توانیم تولیدکننده ان باشیم‪.‬‬ ‫ایا ما می توانیم؟‬ ‫حتی یک قیچی با کیفیت تولید‬ ‫کنند نگاه می کنند‪.‬‬ ‫ژاپنی ها بیشتر از این برای ما توضیح‬ ‫ندادند که چرا برخالف رویکرد رایج‬ ‫غربی که مدیریت از باال به پایین‬ ‫را در کارخانه ها حا کم کرده بود و‬ ‫با تقسیم کار‪ ،‬مسئولیت نظارت بر‬ ‫کیفیت را به یک واحد در زنجیره‬ ‫تولید وا گذار کرده بود‪ ،‬بر نقش همه‬ ‫افراد دخیل در تضمین کیفیت تا کید‬ ‫کردند‪ .‬اما فکر می کنم باید این‬ ‫تکنیک مدیریت بدیع را بر اساس‬ ‫فرهنگ خودشان که ترکیبی از کار‬ ‫جمعی و شرم است بنا نهاده‪ ،‬تفسیر‬ ‫و توجیه کرد‪ .‬ژاپنی ها سال هاست‬ ‫تصمیم گرفته اند که همه شان‬ ‫مشارکت کنند و کاری نکنند که‬ ‫برای همدیگر خجالت بیافرینند؛‬ ‫همه ملتزم شدند به تولید باکیفیت‪.‬‬ ‫است که این نوع اندیشیدن هنوز‬ ‫شمولیت و تسری تام نیافته است‬ ‫تا جایی که یک روز یک نفر ملت ما‬ ‫را ناالیق می داند و توصیه می کند‬ ‫که حدا کثر لولهنگ (افتابه ان هم‬ ‫از نوع گلی اش) بسازیم و دیگر روز‬ ‫فالن مشاور دولتی‪ ،‬ایرانی را در‬ ‫حد تولید کننده اش بزباش تنزل‬ ‫می دهد‪ .‬این عدم تسری گفتمان‬ ‫را دست کم می توان تحت تاثیر‬ ‫عوامل ذیل دانست‪:‬‬ ‫سال هاست در کشور ما موضوع‬ ‫پیشرفت ‪ -‬با همه تنوع دیدگاهی‬ ‫که نسبت به ان وجود دارد ‪ -‬به‬ ‫یک گفتمان تعریف شده است‪.‬‬ ‫این گفتمان البته تحت تاثیر‬ ‫نگاه های عمیق تری است که در‬ ‫شعار استقالل سیاسی و خودکفایی‬ ‫اقتصادی مردم ایران تبلور یافته‬ ‫است‪ .‬به نحوی که در بخش هایی‬ ‫از توده مردم چنین روحیه ای به‬ ‫وجود امده است که ما به جای اینکه ‪ )1‬خودکمتربینیوشیفتگیدر برابر‬ ‫ً‬ ‫ً‬ ‫صرفا مصرف کننده باشیم می توانیم‬ ‫غرب خصوصا در بین بسیاری‬ ‫در عرصه های جدی اقتصادی‬ ‫از روشنفکران و تصور نادرست‬ ‫و فرهنگی و سیاسی تولیدکننده‬ ‫از غرب در بین ایشان‪.‬‬ ‫باشیم و به جای اتکا به انچه از‬ ‫ ‪ ) 2‬زمین گیر شدن ناشی از ترس‬ ‫خارج برای ما درست می کنند خود‬ ‫(استسباع) برخی مدیران و‬ ‫می توانیم تولیدکننده ان باشیم‪.‬‬ ‫رهبران جامعه در برابر متاع‬ ‫چنین است که شعار عده ای از‬ ‫خارجی (اعم از علمی‪ ،‬سیاسی‪،‬‬ ‫امت پرتالش و کم توقع ما شعار‬ ‫اقتصادی و فرهنگی)‪.‬‬ ‫ما می توانیم شده است‪ .‬همین‬ ‫موضع یعنی مدیریت جهادی؛ ‪ )3‬راحت طلبی بخش هایی از‬ ‫مردم‪ ،‬ناشی از نظام تربیتی‬ ‫یعنی کار پرتالش و بی وقفه که در‬ ‫مسئولیت گریز‪ ،‬خا م خوار‪،‬‬ ‫برابر دشمنی های بیرونی و درونی‬ ‫خوش گذران و تقدیرگرا‪.‬‬ ‫صورت می گیرد‪ .‬اما واقعیت این‬ ‫‪37‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫تالش کنیم قواعد حا کم برای موفقیت ها را کشف کرده به کار ببندیم و از‬ ‫موانع موفقیت با دیدگانی باز عبور کنیم‪ ،‬یعنی اینکه شب و روزمان را به هم‬ ‫بدوزیم و چشمانمان را به افق های بلند‪.‬‬ ‫به طور تاریخی ما در برخی عرصه ها دیگران توانستند‪،‬‬ ‫توفیقات فراوانی داشته ایم و در برخی ما هم توانستیم‬ ‫عرصه ها نیز نتوانستیم ان گونه که‬ ‫بایدوشاید موفق باشیم‪ .‬واقعیت‬ ‫این است که ا گر بخواهیم بگوییم‬ ‫ما همواره موفق بوده ایم یا همواره‬ ‫ناموفق‪ ،‬جوابمان دقیق نبوده‬ ‫است‪ .‬البته جواب من هم که در‬ ‫برخی موارد موفق و در برخی موارد‬ ‫ً‬ ‫ناموفق بوده ایم نیز ظاهرا دردی‬ ‫را دوا نمی کند‪ .‬جز اینکه شاید از‬ ‫دل ان بتوان دکترین ها‪ ،‬نظریه ها‬ ‫و خط مشی هایی را استخراج کرد؛‬ ‫ً‬ ‫مثل اینکه نباید خود را مطلقا‬ ‫ً‬ ‫پیروز یا مطلقا شکست خورده‬ ‫ببینیم (واقع بینی)‪ .‬یا اینکه ترس‬ ‫از ورود به عرصه های جدید را از‬ ‫خود دور کنیم که شاید در همین‬ ‫عرصه هاینو‪،‬توفیقاتیداشتهباشیم‬ ‫(مثبت اندیشی)‪ .‬و اینکه تالش کنیم‬ ‫قواعد حاکم برای موفقیت ها را کشف‬ ‫کرده به کار ببندیم و از موانع موفقیت‬ ‫با دیدگانی باز عبور کنیم‪ ،‬یعنی اینکه‬ ‫شب و روزمان را به هم بدوزیم و‬ ‫چشمانمان را به افق های بلند‪.‬‬ ‫ا گرچه تا کنون درباره شکست ها و‬ ‫پیروزی های ملی‪ ،‬عناصر و ابعاد‬ ‫و مولفه های فراوانی ذکر شده‬ ‫است اما از تجربه خودی و حتی‬ ‫بیگانگان‪ ،‬طی سال های گذشته‬ ‫ً‬ ‫چنین برمی اید که اوال موفقیت‬ ‫در دسترس و دست یافتنی است‬ ‫ً‬ ‫و ناامیدی بی معناست و ثانیا برای‬ ‫موفقیت ملی همه می توانند و باید‬ ‫نقش ایفا کنند و متوقف ماندن به‬ ‫امید اغاز حرکت از طرف دیگران‪،‬‬ ‫برایندی جز توقف همگان به دنبال‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫تاریخ معاصر کشورهایی مثل المان‬ ‫بعد از جنگ جهانی اول و دوم اش‪،‬‬ ‫امریکای پس از انقالب صنعتی و‬ ‫جنگ های داخلی اش‪ ،‬چین و ژاپن‬ ‫پس از جنگ جهانی‪ ،‬کره جنوبی‬ ‫و ‪ ...‬نشان دهنده ان است که با‬ ‫برنامه ریزی و اراده ملی می توان از‬ ‫سخت ترین شرایط به سمت بهترین‬ ‫شرایط حرکت کرد‪ .‬به شرط انکه‬ ‫هر کس در هر کجایی که هست‬ ‫برای پیشرفت جامعه اش فکر کند‬ ‫و همان کاری را که می تواند انجام‬ ‫دهد به صورت هم افزا با دیگران‬ ‫اغاز کند و بدان استمرار دهد‪ .‬به‬ ‫نظر می رسد ایران مطلوب‪ ،‬بسیار‬ ‫دست یافتنی است همان گونه که‬ ‫طی چهار دهه قبل نیز با الگوی‬ ‫مدیریت جهادی و کار پرتالش در‬ ‫برابر دشمنی ها‪ ،‬توفیقات بی نظیری‬ ‫به دست امده است‪ .‬در هر صورت‬ ‫روزگاری ما حتی از تامین پزشک‬ ‫عمومی عاجز بودیم‪ ،‬پنیرمان را از‬ ‫دانمارک وارد می کردیم‪ ،‬تجهیزات‬ ‫جنگی مان در حد ساخت ساده ترین‬ ‫اسلحه انفرادی بود و در ایام عزاداری‬ ‫از سر بی برنامگی برای سرگرمی‬ ‫کودکانمان از تلویزیون قسمت های‬ ‫غمگین هاچ زنبور عسل و میتی‬ ‫کومان را پخش می کردیم!‬ ‫‪38‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫برای تغییر در حالمان و نگرش هایمان و اراده هایمان‬ ‫نیازمند تغییر در اندیشه مان و بیانمان و کردارمان هستیم‪.‬‬ ‫ما باز هم می توانیم!‬ ‫بررسی توفیقات گذشته ملت ما نشان می دهد انجایی‬ ‫موفق بوده ایم که اراده جمعی بر شعار «ما می توانیم»‬ ‫در پوست و گوشت و استخوان ما درامیخته شده‬ ‫است‪ .‬این یعنی اولین گام و البته مهم ترین گام!‬ ‫یعنی تغییر در باورها و انگیزه ها و اراده ها‪ .‬البته این‬ ‫تغییر همه تغییر نیست ولی برای شروع الزم است‪.‬‬ ‫این اراده برامده از باور‪ ،‬البته با مقاومت هایی از درون‬ ‫خود ما و فرهنگ عمومی ما نیز مواجه است؛ میل به‬ ‫تنبلی و کسالت از درون و ضد انگیزه های فرهنگی‬ ‫که حتی در ضرب المثل های ما نیز ظهور و بروز یافته‬ ‫است (مثل این جمله غلط معروف که «با یک گل‬ ‫بهار نمی شود» در برابر مفهوم راقی «روشن شود هزار‬ ‫شمع ز یک فتیله ای» ) و حتی برداشت های نادرست‬ ‫از برخی مفاهیم دینی مثل قضا و قدر‪ ،‬رزق‪ ،‬توکل‪،‬‬ ‫کار برای دنیا و انتظار‪ ،‬نمونه هایی از این عوامل‬ ‫کسالت افرین و تنبلی زا هستند‪.‬‬ ‫برای تغییر در حالمان و نگرش هایمان و اراده هایمان‬ ‫نیازمند تغییر در اندیشه مان و بیانمان و کردارمان‬ ‫هستیم‪ .‬سال ها قبل در یکی از ادارات با عزیزی‬ ‫همکاری داشتم‪ .‬گالیه داشت از این فرهنگ عمومی‬ ‫«ولش کن بابا!» می گفت‪« :‬تا به کاری می چسبم و‬ ‫داغ و عمیق می شوم یکی از کنارم رد می شود می گوید‬ ‫ً‬ ‫قرار نیست که اورست را فتح کنی! قبال ما هم مثل تو‬ ‫جوگیر بودیم و خیلی کار می کردیم‪ .‬ولی چه شد؟ به‬ ‫کجا رسیدیم؟ و این طور اب یخی می ریزد بر هیکلم!»‪.‬‬ ‫من اسم این فرهنگ غلط را می گذارم فرهنگ دم‬ ‫غنیمت شمردن و فرهنگ بی خیالی! فرهنگ نشستن‬ ‫کنار جوی و از گذر بی عار عمر لذت بردن! فرهنگ‬ ‫بی عملی و پرمدعایی و فرهنگ نومیدی خودساخته‪.‬‬ ‫ما می توانیم‪ .‬می توانیم یکدیگر را به تنبلی و سستی‬ ‫دعوت کنیم و هزار دلیل برای ان بتراشیم و می توانیم‬ ‫یکدیگر را به تالش و سعی و حرکت و نشاط دعوت کنیم‬ ‫و حتی ایه ای که ربطی به این موضوع ندارد را این گونه‬ ‫تفسیر کنیم و شعارمان را ان اهلل لایغیر ما بقوم حتی‬ ‫یغیر وا ما بانفسهم‪ 1‬قرار دهیم‪ .‬ما حتی برای دعوت‬ ‫به سستی و تنبلی هم باید تالش کنیم‪ .‬پس ا گر قرار‬ ‫به تالش است چرا برای سستی؟! نکند می ترسیم‬ ‫که ا گر بگوییم الف تا اخرش باید برویم؟! که ا گر‬ ‫این گونه باشد باید افق ها را نشان داد و ماموریت ها‬ ‫ً‬ ‫را بازتعریف کرد که افق ها ذاتا در دوردست ها هستند‬ ‫و ماموریت ها در سختی ها‪.‬‬ ‫ً‬ ‫‪ -1‬یقینا خداوند سرنوشت هیچ ملتی را به سوی بال و نکبت تغییر نمی دهد تا انکه انان‬ ‫انچه را از صفات خوب در وجودشان قرار دارد به زشتی ها و گناه تغییر دهند (رعد‪.)11 :‬‬ ‫در سال های اولیه انقالب شکوهمند اسالمی بسیاری از گروه ها و جریانات به این‬ ‫ایه استناد می کردند و از ان مفهوم مبارزه به طاغوت و حرکت جمعی را برداشت‬ ‫می کردند درحالی که شان نزول این ایه درباره تبدیل نعمت ها به نقمت ها در اقوامی‬ ‫است که از دستورات الهی سرباز زدند!‬ ‫‪39‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫مدیریت التزام فراگیر‬ ‫سال ها قبل و در میانه دهه ‪ 1980‬میالدی و بر اساس‬ ‫تحقیقاتی که امریکایی ها منتشر کردند مشخص شد‬ ‫که ژاپنی ها برای اینکه مسئله بی کیفیتی تولیدات را‬ ‫حل کنند موضوع فرهنگ مدیریت کیفیت فرا گیر را در‬ ‫سطح شرکت ها مطرح و پیگیری کرده اند‪ .‬یعنی اینکه‬ ‫فقط واحد بازرسی نهایی خط تولید‪ ،‬مسئول کیفیت‬ ‫تولیدات نیست بلکه همه در هر کجای سازمان که‬ ‫باشند موظف اند نسبت به کیفیت حساس باشند و‬ ‫در جهت حفظ و ارتقای ان تالش کنند‪ .‬این تصمیم‬ ‫و تغییر نگاه به کیفیت‪ ،‬مقدمه ای شد برای اینکه‬ ‫ژاپنی ها در عرصه تولید کاال‪ ،‬یکی از برترین کشورها‬ ‫و اقتصادهای دنیا شوند‪.‬‬ ‫عجیب نیست بگویم که چنین فرهنگی به صورت‬ ‫گسترده تر و عمیق تر و البته قبل از انتشار تحقیقات‬ ‫غربی ها در کشور ما هم بوده و هست‪ .‬این فرهنگ نه‬ ‫محدود به شرکت و نه فقط در عرصه تولید کارخانه ای‪،‬‬ ‫بلکه در همه کشور و در همه عرصه های تولیدی و‬ ‫خدماتی شعار یک سازمان بود‪ ،‬شعار جوانانی که‬ ‫می گفتند همه با هم جهاد سازندگی‪.‬‬ ‫همه با هم یعنی فرا گیر کارکردن‪ ،‬یعنی در کنار هم کار‬ ‫کردن؛ یعنی برای هم کار کردن؛ یعنی خسته نشدن‬ ‫و بار مسئولیت را بر دوش کشیدن و منتظر دیگری‬ ‫نماندن؛ یعنی تعصب داشتن روی تولید و خدمت‬ ‫خودی‪ ،‬چه برای تامین کننده‪ ،‬چه برای تولیدکننده‪،‬‬ ‫چه برای توزیع کننده و چه برای مصرف کننده؛ یعنی‬ ‫تواصی به حق و تواصی به صبر‪ .‬این یعنی کشف‬ ‫رمز رفتار بچه های جهادی در شروع جلساتشان و‬ ‫اصرارشان بر خواندن دسته جمعی سوره عصر‪.‬‬ ‫باید به صورت تنبلی چنگ زد و هر نقابی (بخوانید‬ ‫توجیهی) را که به صورت زده است از هم درید‪ .‬باید‬ ‫برای این تنبلی ها چاره جویی کرد‪ ،‬برای این «ولش کن‬ ‫بابا»ها؛ برای این بی کیفیتی ها؛ برای این ناشایسته ها‪ ،‬برای‬ ‫این فرو کاهیدن مدیریت جهادی به مدیریت روزمره و‬ ‫منفعل و خسته؛ باید فکری کرد‪.‬‬ ‫«فراگیر شدن »م را ارزوست!‬ ‫ً‬ ‫دوستی اخیرا مطلبی در باب فاجعه تنبلی مذهبی‬ ‫نوشته بود و اینکه به اسم دین‪ ،‬عده ای تنبلی می کنند‬ ‫و توجیه‪ .‬من هم موافقم که عده ای دین را می توانند‬ ‫سپر کنند و توجیهی برای رفتارهای غلط؛ ولی این‬ ‫ناشی از ضعف دین نیست بلکه ضعف در دین داری‬ ‫است که حضرت فرمود الکسل یضر بالدین و الدنیا‬ ‫ً‬ ‫(ادم تنبل به دین و دنیا ضرر می زند)‪ .‬اتفاقا دین و‬ ‫دنیا با تنبلی ها خراب می شوند‪ .‬با کنار زدن دین و‬ ‫چنگ انداختن به صورت ان اتفاق مثبتی نمی افتد‬ ‫بلکه برمی گردیم به جدایی ها و الئیتسه! راهکار این‬ ‫است که باید به صورت تنبلی چنگ زد و هر نقابی‬ ‫(بخوانید توجیهی) را که به صورت زده است از هم‬ ‫درید‪ .‬باید برای این تنبلی ها چاره جویی کرد‪ ،‬برای‬ ‫این «ولش کن بابا»ها؛ برای این بی کیفیتی ها؛ برای‬ ‫این ناشایسته ها‪ ،‬برای این فرو کاهیدن مدیریت‬ ‫جهادی به مدیریت روزمره و منفعل و خسته؛ باید‬ ‫فکری کرد‪ .‬باید ذهنیت ها را خواند و بررسی کرد‪.‬‬ ‫شاید عدم اهتمام برخی به التزام فرا گیر در مصرف‬ ‫کاالی ملی‪ ،‬ناشی از تنبلی هاست‪ .‬تنبلی تولیدکننده‬ ‫در تولیدش و تنبلی مصرف کننده در مطالبه کردنش‬ ‫و صبر کردنش و دستگیری اش از تولیدکننده در‬ ‫شرایط تحریم‪.‬‬ ‫‪40‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫گام نخست برای ورود به میدان مبارزه اقتصادی و فرا گیر کردن فرهنگ التزام‬ ‫فرا گیر و غیرتمند ماندن نسبت به کاالی ایرانی‪ ،‬مبارزه با فرهنگ بی تفاوتی و‬ ‫ً‬ ‫بی غیرتی است‪ .‬حتما عده ای تعمد دارند که فرهنگ بی تفاوتی را اشاعه دهند‪.‬‬ ‫فرهنگ بی تفاوتی و‬ ‫عافیت طلبی را کنار بزنیم!‬ ‫گام نخست برای ورود به میدان‬ ‫مبارزه اقتصادی و فرا گیر کردن‬ ‫فرهنگ التزام فرا گیر و غیرتمند‬ ‫ماندن نسبت به کاالی ایرانی‪،‬‬ ‫مبارزه با فرهنگ بی تفاوتی و‬ ‫ً‬ ‫بی غیرتی است‪ .‬حتما عده ای تعمد‬ ‫دارند که فرهنگ بی تفاوتی را اشاعه‬ ‫دهند‪ .‬اما عموم مردم این گونه‬ ‫نیستند و خوش ندارند نسبت به‬ ‫پیرامونشان بی تفاوت باشند‪ .‬اما‬ ‫عواملی هستند که کم کم رفتار مردم‬ ‫را به ان سمت سوق می دهند‪.‬‬ ‫برخی از موارد عبارت اند از‪:‬‬ ‫ ‪ -1‬ایجاد فضای ناامیدی و یاس‬ ‫و اینکه کار من چه فایده ای‬ ‫دارد و ثمره این همه کار و‬ ‫تالش چه شد؟ این گروه از‬ ‫همان ابتدای انقالب هم‬ ‫همین گونه عمل کردند تا جایی‬ ‫که دستاوردهای دفاع مقدس‬ ‫را نفی کردند و زمینه ساز ان‬ ‫موضع گیری انقالبی امام درباره‬ ‫جنگ شدند‪.‬‬ ‫ ‪ -2‬مشغول کردن مردم به‬ ‫موضوعات فرعی و درهم ریختن‬ ‫نظام محاسباتی مردم و جابجا‬ ‫کردن نظام اولویت بندی و‬ ‫اولویت دهی در ذهن مردم‪.‬‬ ‫ ‪ -3‬پارازیت دادن روی دستورات‬ ‫فرماندهی و تفسیرهای غلط‬ ‫و یا نادقیق اعم از افراطی‬ ‫و تفریطی که منجر به فهم‬ ‫نادرست پیام های رهبری شده‬ ‫و رفتارهای غلط را به دنبال‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫ ‪ -4‬تشویق و تبلیغ فردگرایی‬ ‫به عنوان الگوی زندگی مدرن‬ ‫و غرب زده‪ .‬که در این صورت‬ ‫هر کس تنها به دنبال منافع‬ ‫خودش باشد و به منافع جمعی‬ ‫توجهی نداشته باشد و این با‬ ‫لعاب جهانی شدن‪ ،‬زیبا جلوه‬ ‫داده شده است‪.‬‬ ‫ ‪ -5‬بی ارزش جلوه دادن داشته های‬ ‫خودمان و تعریف بی حدوحصر‬ ‫از هر انچه از بیرون می اید و‬ ‫ً‬ ‫وارداتی است؛ خصوصا با شعار‬ ‫به شدت عامه پسند واقع بینی!‬ ‫درحالی که واقع بینی یعنی‬ ‫دیدن موفقیت ها و شکست ها‬ ‫به صورت توام و عبرت اموزی‬ ‫از هر یک‪.‬‬ ‫ ‪ -6‬فرهنگ مصرف گرایی و حرص‬ ‫زدن برای مال دنیا به هر قیمتی‬ ‫که متاسفانه رسانه های ما در‬ ‫ساخت این فرهنگ بی نهایت‬ ‫موثر بوده اند و زمینه ای به‬ ‫وجود اورده اند که افراد به هر‬ ‫قیمتی مصرف کننده باشند و‬ ‫ً‬ ‫اساسا ان را یک افتخار و پرستیژ‬ ‫اجتماعی بدانند‪.‬‬ ‫ ‪ -7‬و از ه ـــمه مهـ ـ ـم تر بی اث ـ ـ ــر یا‬ ‫کم اثر دیدن خود در منظومه‬ ‫رفتار اجتماعی و عدم تعریف‬ ‫نقش های ملی و تمدنی برای‬ ‫خود‪.‬‬ ‫‪41‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫مدیریت التزام فرا گیر راهکاری است برای اینکه همه مردم از مسئوالن و‬ ‫تولیدکنندگان و توزیع کنندگان و مصرف کنندگان‪ ،‬غیرتمندانه و عزتمندانه‬ ‫ملزم باشند به اینکه بهترین سیاست ها و خط مشی ها را برای حمایت از‬ ‫تولید ایرانی اتخاذ کنند‪.‬‬ ‫همه عوامل باال و بسیاری عوامل‬ ‫دیگر منجر به گسترش فرهنگ‬ ‫ً‬ ‫بی غیرتی ملی خصوصا در طبقه‬ ‫متوسط کشور شده است‪ .‬تا جایی‬ ‫که بی تفاوتی نسبت به مملکت‪،‬‬ ‫کارگر و کارخانه و خانواده و اینده‬ ‫در بین برخی عادی شده است‪.‬‬ ‫ازاین روست که به نظر می رسد‬ ‫باید بر روی فرهنگ غیرت ملی‬ ‫و التزام فرا گیر به داشته های‬ ‫خود سرمایه گذاری کرد و برای هر‬ ‫ایرانی جا انداخت که دشمنت‬ ‫بیدار است و در حال دسیسه‪ .‬و‬ ‫کارگر این مرز و بوم‪ ،‬برادر توست و‬ ‫فرزندت و همسایه ات‪ .‬که ا گر تو به او‬ ‫نیاندیشی سر گرسنه به زمین خواهد‬ ‫نهاد و تو چگونه توصیه مادرت را‬ ‫درباره اهتمام به همسایه ات توجیه‬ ‫خواهی کرد‪ .‬و امان از این بوروکراسی‬ ‫و تقسیم کار که با دستاوردهایش‪،‬‬ ‫کژکارکردهایی هم داشته است که‬ ‫بی تفاوتی‪ 1‬یکی از ان هاست‪ .‬اینکه‬ ‫هر کسی در یک نگاه جزیی‪ ،‬مسئول‬ ‫صندلی خود است و دیگری به او‬ ‫‪1- Apathy‬‬ ‫ً‬ ‫ربطی ندارد و اساسا قاعده تقسی ‬ ‫م‬ ‫کار را چنین تفسیر کردن جز به‬ ‫بی حسی و بی تفاوتی نسبت به‬ ‫زنجیره تولید تا مصرف منجر نخواهد‬ ‫شد‪ .‬درحالی که نگاه نظام مند و‬ ‫کالن نگر و بزرگ همتی و مناعت‬ ‫طبع‪ ،‬افق ها و سطح تحلیل ها را‬ ‫از گوشه ها و حاشیه ها به متن و‬ ‫میدان می کشاند‪ .‬و اینکه محصول‬ ‫با کیفیت‪ ،‬دل ساخته است و با کار‬ ‫دل سوختگان برای این مرزوبوم‬ ‫است که پیشرفت و عدالت را به‬ ‫ارمغان خواهد اورد‪ .‬عقالنیتی که‬ ‫غربی ها دم از ان می زنند هیچ گاه‬ ‫به تنهایی موجب توفیق خود ایشان‬ ‫هم نبوده است و هم ان ها هم‬ ‫بر رفتارهای عاطفی و توجه به‬ ‫احساسات در مقام عمل تا کید‬ ‫داشته اند‪.‬‬ ‫مدیریت التزام فرا گیر راهکاری است‬ ‫برای اینکه همه مردم از مسئوالن‬ ‫و تولیدکنندگان و توزیع کنندگان‬ ‫و مصرف کنندگان‪ ،‬غیرتمندانه و‬ ‫عزتمندانه ملزم باشند به اینکه‬ ‫بهترین سیاست ها‪ ،‬خط مشی ها‬ ‫و اقدامات را برای حمایت از تولید‬ ‫ایرانی اتخاذ کنند و بهترین کاال و‬ ‫خدمت را تولید کنند و بهترین کاالی‬ ‫ایرانی را توزیع کنند و در کمبودها‬ ‫انبارها را پر نکنند و کم فروشی نکنند‬ ‫و رحم داشته باشند‪ .‬ما همه در‬ ‫یک کشتی هستیم و مبدامان یکی‬ ‫بوده و ان شاءاهلل مقصدمان هم‬ ‫یکی است‪ .‬برای گذر از طوفان ها و‬ ‫تالطم ها چاره ای جز یاری یکدیگر و‬ ‫پذیرش مسئولیت و وفای به عهد‬ ‫نداریم که فرمود مومنان برادران‬ ‫یکدیگرند و ناخدا و انان که با اویند‬ ‫َ‬ ‫مامور به استقامت؛ َف ْ‬ ‫اس َت ِق ْم ک َما‬ ‫ُ ْ َ ََ َ َ ََ َ ََ َ ْ‬ ‫ک َولا ت ْطغ ْوا ِا ُنه‬ ‫ا ِمرت ومن تاب مع‬ ‫ب َما َت ْع َم ُل َ‬ ‫ٌ‪2‬‬ ‫ون َب ِصیر ‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫‪ -2‬پس همان گونه که دستور یافته ای ایستادگی کن‬ ‫و نیز انان که همراهت به سوی خدا روی اورده اند‬ ‫ایستادگی کنند و سرکشی مکنید که او به انچه انجام‬ ‫می دهید بیناست (هود‪.)112 :‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪42‬‬ ‫سید مجید امامی‬ ‫عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسالمی و‬ ‫ارتباطات دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫چرا نسخه های جهادی‪،‬‬ ‫اقتصاد ایران را هنوز شفا نداده است؟‬ ‫ݡیىرن ݤݤݡی‬ ‫فݤ ݤݤ‬ ‫مص ݣ ݣرݤݣ ݣ ݣ ݣ ݣݣکا ݣ ݣ ݣ ݣالݣ ݣ ݤاݔݣ ݪ ݣ ݣ ݤاݣ ‪،‬‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݡی‬ ‫ݣقتص ݣ ݣ ݣا ݣ ݣدݣ ݤݤ‬ ‫ن ݣا ݣ ݧ ݣ ݣ‬ ‫اݣݣنســـاݣ ݣݤ‬ ‫ݣمعه ݩݣ ݐݣں ݣ ݣم ݣݭ ݫى ݣ ݫاݣݫݫݭݔـشݡیݤ‬ ‫وݤ ݬݓݤحاݣ ݣ‬ ‫‪1‬‬ ‫نسخه و الگوهای نظام جمهوری‬ ‫ً‬ ‫اسالمی در حوزه اقتصاد‪ ،‬دقیقا‬ ‫در مقابل الگوی شرقی و غربی؛ تمایز‬ ‫می یابد‪ ،‬شاید سوای ماهیت و غایت‬ ‫دینی و تعالی گرای ان‪ ،‬بتوان انها را‬ ‫ً‬ ‫در یک استعاره‪ ،‬جهادی و حقیقتا‬ ‫مقاومتی دانست‪ ،‬نگارنده این ویژگی‬ ‫را‪ ،‬بدون پیجویی انسان فرهنگی و‬ ‫رویکرد اجتماعی‪ ،‬در مقابل انسان‬ ‫منفعت جو و رویکرد اقتصادی‬ ‫کنونی ایران و جهان‪ ،‬میسور‬ ‫نمی داند‪.‬‬ ‫‪43‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫در واقع تا به مقام نفی وضع مسلط مدرن نرسیم‪ ،‬پیاده سازی و تحقق الگوی‬ ‫جایگزین‪ ،‬خیال خام است‪.‬‬ ‫به سراغ مسئله کاالی وطنی بروید‪،‬‬ ‫مشکل فقط در کیفیت و خدمات‪،‬‬ ‫یا ناتوانی تولیدکننده داخلی در‬ ‫اقناع مخاطب و ارتباطات تجاری‬ ‫فلج نیست (که البته مصرف زدگی‬ ‫ناشی از ان به شدت محل احتیاط‬ ‫و مخرب فرهنگ بومی است) بلکه‬ ‫در سرمایه اجتماعی طبقه متوسط‬ ‫ً‬ ‫جدید است که اساسا حیاتش‬ ‫موکول به قبله غرب و متعلق به‬ ‫قبیله برند و مصرف است‪.‬‬ ‫همان کارکرد طایفه و عشیره و‬ ‫محله برای هویت بخشی به فرد‪،‬‬ ‫پشتیبانی جمعی از تنهایی فردی و‬ ‫احساس اعتماد را باید در برندزدگی‬ ‫و مارک پرستی و استقبال از کاالهای‬ ‫خارجی بازیافت‪ .‬در عصر مصرف‬ ‫با قبیله های برند مواجهیم‪ .‬قبیله‬ ‫نایک‪ ،‬قبیله بنتون‪ ،‬قبیله بوش‪،‬‬ ‫قبیله اپل‪ ،‬مواجهه عمیق با این‬ ‫ً‬ ‫شرایط‪ ،‬بی شک اقتصادی و مثال‬ ‫افزایش تعرفه ها یا ممنوعیت‬ ‫واردات نیست‪ ،‬باید فکری به حال‬ ‫هویت های زخمی کرد‪.‬‬ ‫شاید گفته شود این توصیف و تعلیل‬ ‫و توجیه متعلق به درصد کمی از‬ ‫بحران عدم مصرف کاالی ملی است‪.‬‬ ‫طبقه متوسط پایین و طبقه کارگر‬ ‫را چه می شود که حسرت ادامس‬ ‫ترک و بیسکویت المانی را می کشند‪،‬‬ ‫بخش عمده بازار چین و هند و‬ ‫سنگاپور در ایران را این مستضعفان‬ ‫رونق می دهند‪ .‬انها هم الستیک‬ ‫دست دوم کره ای را بر الستیک‬ ‫ً‬ ‫ظاهرا کم دوام و خشک ایرانی جهت‬ ‫پرایدشان ترجیح می دهند‪ .‬من‬ ‫در این یادداشت سعی می کنم‬ ‫طی دیالوگ با سه اندیشمند‬ ‫بزرگ‪ ،‬دو طرح و تبیین فرهنگی‬ ‫اجتماعی (که از من برمی اید) از‬ ‫مسئله اقتصادی انقالب اسالمی‬ ‫و جامعه پساانقالبی ارائه دهم که‬ ‫تحقق یا عدم تحقق مکفی نقشه ها‬ ‫و ارمان های اقتصادی مندرج در‬ ‫قانون اساسی و اندیشه رهبران‬ ‫انقالب‪ ،‬از جمله لزوم تقید به مصرف‬ ‫کاال و خدمات ایرانی‪ ،‬به ان مربوط‬ ‫است؛ در واقع تا به مقام نفی وضع‬ ‫مسلط مدرن نرسیم‪ ،‬پیاده سازی‬ ‫و تحقق الگوی جایگزین‪ ،‬خیال‬ ‫خام است‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫اقتصاد در جوامع ابتدایی یک‬ ‫حوزه مستقل نیست بلکه درون‬ ‫نهادهای اجتماعی غیراقتصادی‬ ‫«بسترمند» شده در حالی که در‬ ‫جوامع سرمایه داری اقتصاد بر اساس‬ ‫بازار خود تنظیم و تعیین کنندگی‬ ‫پول خود را تحمیل می کند‪ .‬کارل‬ ‫پوالنی‪ 1‬از بزرگترین منتقدان اقتصاد‬ ‫کالسیک با تفطن به این دقیقه‪،‬‬ ‫به ما متذکر می شود که برون فکنی‬ ‫ً‬ ‫اقتصاد از فرهنگ‪ ،‬اتفاقا نقشه ای‬ ‫اسمیتی برای تحقق لیبرالیسم‬ ‫اقتصادی و اصل لسه فر بوده است‪،‬‬ ‫حال هر نظام و مکتبی که به دنبال‬ ‫جایگزینی و نقد ان هستند نخست‬ ‫باید جهان جامعه و بازار را به الفت‬ ‫و انس قبلی بازگردانند‪ .‬او در کتاب‬ ‫سترگ «دگرگونی بزرگ» ‪( 2‬خاستگاه‬ ‫سیاسی و اقتصادی روزگار ما) به‬ ‫عنوان یک انسان شناس تاریخی‪،‬‬ ‫‪1- Karl Polanyi 1886-1964‬‬ ‫‪ -2‬کتاب «دگرگونی بزرگ» اثر کارل پوالنی در سال ‪۱۹۴۴‬‬ ‫و هم زمان با کتاب «راه رقیت» نوشته فردریش هایک‪،‬‬ ‫انتشار یافت‪ .‬همان قدر که «راه رقیت» برای طرفداران‬ ‫مکتب اقتصاد ازاد کتاب مهمی به شمار می رود‪« ،‬دگرگونی‬ ‫بزرگ» هم برای مخالفان بازار ازاد کتاب مهمی است‬ ‫(جورجی کالرک استاد اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا)‪.‬‬ ‫‪44‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫دخالت های فرهنگی‪ ،‬اجتماعی‪،‬‬ ‫اداری نیز وضعیت مبادله را تعیین‬ ‫می کرده است و این به معنای‬ ‫ان است که بازارها در حیات‬ ‫اجتماعی نقش تابع و درجه دوم‬ ‫ایفا می کرده اند‪.‬‬ ‫برامدن انسان اقتصادی مدرن را بر‬ ‫‪1‬‬ ‫این منوال تحلیل می کند‪.‬‬ ‫تعهد فکری پوالنی به کل گرایی‬ ‫در دیدگاه های خاص وی نسبت‬ ‫به رابطه وثیق امر اجتماعی و امر‬ ‫اقتصادی‪ ،‬ماهیت جامعه بازار‪،‬‬ ‫مقام و جایگاه دولت در جامعه‪،‬‬ ‫اشکار است‪ .‬تمام نقد پوالنی بر‬ ‫جامعه بازار به اعتقاد به اهمیت‬ ‫امر اجتماعی در زندگی انسانی اتکا‬ ‫دارد‪ .‬او روش تحلیل عالیق مردم‬ ‫بر حسب تفکیک عالیق مادی از‬ ‫ً‬ ‫عالئق ارمانی را اساسا اشتباه و‬ ‫گمراه کننده می داند‪.‬‬ ‫باید توجه داشت از نظر پوالنی‬ ‫تفاوت میان وجود بازار در جامعه و‬ ‫جامعه بازار تمایزی بنیادین است‪.‬‬ ‫پیروان اقتصاد مغالطه گرایانه‪،‬‬ ‫پیوسته از این واقعیت که بازارها‬ ‫در همه جوامع وجود داشته به این‬ ‫نتیجه گیری گریز می زنند که قوانین‬ ‫عرضه و تقاضا در ان همه جوامع نیز‬ ‫مانند جامعه سرمایه داری معاصر‬ ‫عمل می کرده اند‪ .‬اما پوالنی به طور‬ ‫‪ -1‬ترجمه محمد مالجو‪ ،‬انتشارات پردیس دانش‪.۱۳۹۶ ،‬‬ ‫مستند و تاریخی در کتاب دگرگونی‬ ‫بزرگ و دیگر مقاالتش تالش زیادی‬ ‫کرده تا نشان دهد که بازارها بر‬ ‫اساس اصول متفاوتی می توانسته اند‬ ‫عمل کنند‪ .‬و همیشه این گونه نبوده‬ ‫که قیمت ها در بازار ‪ -‬به خصوص‬ ‫در دوران پیشاسرمایه داری ‪ -‬بر‬ ‫اساس ِصرف عرضه و تقاضا شکل‬ ‫بگیرند بلکه دخالت های فرهنگی‪،‬‬ ‫اجتماعی‪ ،‬اداری نیز وضعیت مبادله‬ ‫را تعیین می کرده است و این به‬ ‫معنای ان است که بازارها در حیات‬ ‫اجتماعی نقش تابع و درجه دوم‬ ‫ایفا می کرده اند‪.2‬‬ ‫برخالف ادام اسمیت‪ ،‬پوالنی‬ ‫تا کید می کرد که وابستگی و انقیاد‬ ‫بدیهی به سوی منافع فردی در‬ ‫جوامع پیشین فقط در نقشی‬ ‫کوچک ایفا می کرد‪ .‬تنها در بازار‬ ‫خود تنظیم گر قرن نوزدهم است‬ ‫که منفعت اقتصادی شخصی به‬ ‫اصل مسلط بر حیات اجتماعی‬ ‫تبدیل می شود‪ ،‬و لیبرالیسم و‬ ‫‪ -2‬برای مطالعه بیشتر رجوع شود به فصل چهاردهم‪،‬‬ ‫بازار و انسان‪ ،‬کتاب دگرگونی بزرگ‪ ،‬همان‪.‬‬ ‫حتی مارکسیسم با این فرض که‬ ‫عامل مسلط در جامعه بازار قرن‬ ‫نوزدهم‪ ،‬عامل مسلط در سرتاسر‬ ‫تاریخ بوده است مرتکب خطایی‬ ‫غیر تاریخی شده اند‪ .‬پوالنی این‬ ‫اشتباه را «مغالطه اقتصادگرایانه»‬ ‫می نامد‪.‬‬ ‫مفروض گرفتن جامعه ای که فقط‬ ‫به مدد خواسته و ارزوی انسان‬ ‫شکل می گیرد خیال پردازی است‪.‬‬ ‫«و این نتیجه نگریستن به جامعه‬ ‫از دریچه بازار بود که اقتصاد را با‬ ‫مناسبات قراردادی یکی می گرفت و‬ ‫مناسبات قراردادی را با اقتصاد‪.»3‬‬ ‫سخن گفتن از الگوی انقالب‬ ‫اسالمی در اقتصاد که نقد و نفی‬ ‫ایدئولوژی لیبرالی اقتصاد را در پی‬ ‫دارد‪ ،‬مستلزم بازگشت به جامعه و‬ ‫ً‬ ‫فرهنگ است‪ ،‬خصوصا در موضوع‬ ‫‪ -3‬الگوهای جدید حیات اقتصادی چگونه از خالل‬ ‫علم روان شناسی سوژه های خود را تاسیس می کند‪.‬‬ ‫ایده بازار خودتنظیم گر در اقتصاد سیاسی برای تاسیس‬ ‫سوژه های خود به سمت تاسیس انسان خودتنظیم گر‬ ‫در علم روان شناسی حرکت کرده و انسان خودگردان‬ ‫را به مثابه انسان سالم برمی سازد (روان شناسی‪،‬‬ ‫حکومت مندی و نولیبرالیسم‪ ،‬ارش حیدری‪ ،‬مطالعات‬ ‫جامعه شناختی‪ ،‬بهار و تابستان ‪ ،1396‬شماره ‪.)50‬‬ ‫‪45‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫در این رویکرد‪ ،‬معنای مصرف و‬ ‫تولید تغییر یافته و در نفس کردار‬ ‫مصرفی‪ ،‬نوعی مقاومت و تولید دیده‬ ‫می شود‪ .‬کردار اصلی جامعه‪ ،‬تماشا‬ ‫شدن و تماشا کردن برای سوژه بودن‬ ‫یا نبودن می شود و داللت ان‪ ،‬ولع و‬ ‫حرص در اخالق اقتصادی است‪.‬‬ ‫پیچیده ای چون اصالح الگوی‬ ‫مصرف‪ ،‬خرید کاال و برندگرایی‬ ‫بیمارگونه‪ ،‬ا گر جامعه زنده شود‪،‬‬ ‫می توان با او در خصوص این امور‬ ‫ً‬ ‫ظاهرا معارض منافع فردی شهروند‬ ‫ایرانی سخن گفت واال با سرگردانی‬ ‫در لوپ نئولیبرالیزم‪ ،‬فقط شعار‬ ‫می دهیم و شاهد جنگ و سقوط‬ ‫تدریجی احدها و خرمشهرهای‬ ‫اقتصاد انقالبی خواهیم بود‪.‬‬ ‫بازگردیم به پوالنی؛ قدرت و ارزش‬ ‫اقتصادی رگه هایی از واقعیت‬ ‫اجتماعی هستند‪ .‬نه برخاسته‬ ‫از میل و اراده انسان‪ .‬نمی توان‬ ‫کاری به کارشان نداشت‪ .‬کارکرد‬ ‫قدرت عبارت است از تضمین معیار‬ ‫متابعت که برای بقای گروه ضرورت‬ ‫دارد‪ .‬و در تعریف رسمی از واژه‬ ‫ً‬ ‫اقتصاد صرفا به فرایند صرفه جویی‬ ‫در منابع کمیاب و سودمندترین‬ ‫روش استفاده از منابع موجود برای‬ ‫اهداف خاص اشاره می شود‪ .‬اما‬ ‫در تعریف اساسی عبارت است از‬ ‫«فرایند نهادی تعامل انسان و‬ ‫محیط پیرامونی اش»‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫ً‬ ‫مصرف؛ اساسا مفهومی‬ ‫اقتصادی و ریاضی نیست‪.‬‬ ‫مصرف در جامعه لیبرال یا در حال‬ ‫ً‬ ‫ً‬ ‫توسعه‪ ،‬سلبا و ایجابا‪ ،‬و به طور عالی‬ ‫یا در حالت مقاومت امیز‪ ،‬کنشی‬ ‫فرهنگی و نمایشی برای خود و‬ ‫دیگری است‪ .‬جامعه شناسانی‬ ‫چون زیمل (‪ ،)۱۹۷۸‬وبلن (‪،)۱۳۸۳‬‬ ‫دا گالس و ایشروود (‪ )۱۹۹۶‬و بوردیو‬ ‫(‪ ،)۱۹۸۴‬مصرف را ابزاری برای ارتباط‬ ‫می دانند‪ .‬گروه های مختلف مردم از‬ ‫طریق مصرف‪ ،‬به زندگی خود معنا‬ ‫و هویت داده و خود را به گروه های‬ ‫فرادست نزدیک یا از گروه های‬ ‫فرودست دور می کنند‪ .‬اما انچه‬ ‫در این دو منظر مغفول مانده‪،‬‬ ‫به وسیله مطالعات فرهنگی به ما‬ ‫گوشزد شده است‪ :‬مصرف‪ ،‬ابداع‬ ‫و خالقیتی است که مصرف کننده‬ ‫در برابر حصارهای تنگ کاالها و‬ ‫ابژه های سرمایه داری به کار می گیرد‪.‬‬ ‫مقاومتی که در نتیجه ان‪ ،‬حتی‬ ‫مرزبندی های فرهنگی می توانند‬ ‫واژ گون شوند‪ .‬بنابراین‪ ،‬مسئله‬ ‫این نیست که قدرتی وجود ندارد یا‬ ‫مصرف قابلیت نمایشی و مرزبندی‬ ‫ندارد‪ ،‬بلکه مسئله این است که‬ ‫ف کننده‪ ،‬فعاالنه حضور دارد‬ ‫مصر ‬ ‫و این شیوه به کارگیری و استفاده‬ ‫او از کاالهاست که شکل مصرف را‬ ‫در جامعه معلوم می کند‪.‬‬ ‫نظریه پردازانی چون دوسرتو از‬ ‫مفهوم متعارف مصرف‪ ،‬واسازی‬ ‫کرد ه و ان را در معنایی جدید به کار‬ ‫برده اند‪ .‬از منظر ان‪‎‬ها‪ ،‬مصرف‬ ‫در واقع خود نوعی تولید است‪.‬‬ ‫هما ن طور که فیسک (‪)۱۹۹۸‬‬ ‫گفته است‪ ،‬کاالها ناتمام تولید‬ ‫می شوند و این مصرف کننده ها‬ ‫هستند که کاالها را تکمیل می کنند‪.‬‬ ‫مصرف کننده‪ ،‬مولد خالق و فعال‬ ‫درک می شود‪ ،‬از این‪‎‬رو‪ ،‬مصرف‬ ‫کاالها و مکان ها دربردارنده معانی‬ ‫اجتماعی‪‎‬اند که جامعه شناس‬ ‫می تواند به تفسیر ان‪‎‬ها بپردازد‪.‬‬ ‫بنابراین در این رویکرد‪ ،‬معنای‬ ‫مصرف و تولید تغییر یافته و در‬ ‫نفس کردار مصرفی‪ ،‬نوعی مقاومت‬ ‫و تولید دیده می شود‪ .‬کردار اصلی‬ ‫جامعه‪ ،‬تماشا شدن و تماشا کردن‬ ‫‪46‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫برای سوژه بودن یا نبودن می شود‬ ‫و داللت ان‪ ،‬ولع و حرص در اخالق‬ ‫‪1‬‬ ‫اقتصادی است‪.‬‬ ‫گای دو بور‪ 2‬مانند هم وطنش‬ ‫میشل دوسرتو‪ 3‬نظریه پرداز و متفکر‬ ‫فرانسوی‪ ،‬مفهوم نظری جامعه‬ ‫نمایشی را برای فهم ماهیت فرهنگی‬ ‫رفتار خرید شهروندان لیبرال بر‬ ‫جای گذاشتند‪ .‬کتاب او ‪« -‬جامعه ‬ ‫نمایش» ‪4‬ـ در سال ‪ ۱۹۶۷‬یعنی زمانی‬ ‫که نارضایتی طبق ه کارگر در فرانسه‬ ‫به اوج خود رسید و اژیتاسیون‬ ‫عملی به خروش امد‪ ،‬غوغایی به‬ ‫پا کرد‪ .‬این کتاب یک سال قبل از‬ ‫ان بود که حرارت انقالبی به جوش‬ ‫اید‪ .‬مانند مفهوم مارکسی «شکل‬ ‫ارزشی» کاال‪« ،‬شکل نمایشی» کاال‬ ‫ً‬ ‫که صریحا توسط دوبور ذکر می شد‪،‬‬ ‫تاریخی و استراتژیک بود‪ .‬جامعه ‬ ‫نمایشی جهان فرا «شیء شده»‬ ‫جداسازی بود‪ .‬کارگران از فعالیت‬ ‫خود‪ ،‬از محصول کاری خود و از‬ ‫دیگر کارگران و حتی از خودشان‬ ‫‪ -1‬عباس کاظمی پرسه زنی و زندگی روزمره ایرانی‪،‬‬ ‫تهران‪ :‬انتشارات اشیان‪.‬‬ ‫)‪2- Guy Ernest Debord (1931-1994‬‬ ‫)‪3- Michel de Certeau (1986-1925‬‬ ‫‪ -4‬گی دبور‪ .‬جامعه نمایش (تفسیرهایی در باب‬ ‫جامعه نمایش) مترجم‪ :‬بهروز صفدری‪ ،‬ا گه‪.۱۳۹۵ :‬‬ ‫جدا می شدند‪« .‬شیء شدگی»‬ ‫وقتی رخ می دهد که چیزی انکار‬ ‫شود‪ ،‬از سوی اندیشنده جدا شده‬ ‫و به یک ابژه‪ ،‬یک شیء خارج از‬ ‫سوژه منتقل شود به طوری که‬ ‫جدا گشته از سوژه باشد‪ ،‬چیزی که‬ ‫ً‬ ‫قویا ذهن را از فعالیت و از خودش‬ ‫جدا می کند اما دوبور دیدگاه خود‬ ‫را به طرحی فراتر بسط داد‪ .‬به نظر‬ ‫او ا کنون فضای انتزاعی و روزمره‬ ‫چیزی جز یک جنبه از خود امر‬ ‫نمایشی نیست‪« .‬امر نمایشی سویه ‬ ‫دیگر پول است یعنی انتزاعی عام‬ ‫که معادل تمامی کاالهاست»‪( .‬تز‬ ‫‪ ۴۹‬کتاب دو بور)‪.‬‬ ‫دوبور در تز یکم کتاب جامعه ‬ ‫نمایش‪ ،‬مارکس را چنین تفسیر‬ ‫می کند‪« :‬در جوامعی که شرایط‬ ‫مدرن تولید حا کم است‪ ،‬تمامی‬ ‫زندگی خود را به صورت انباشت‬ ‫توده ای نمایش ها نشان می دهد»‪.‬‬ ‫دوبور از سرمایه داری اواسط قرن‬ ‫بیستم سخن می گوید که «هر چیزی‬ ‫ً‬ ‫که مستقیما زیسته می شود به‬ ‫صورت یک بازنمایی درامده است‪،‬‬ ‫این جهان‪ ،‬جهانی است واژگونه و‬ ‫درهم برهم که «امر درست همزمان‬ ‫غلط هم هست» (تز ‪( .)۳‬تاریخ به‬ ‫طرز غمگینی این توصیفات را دست‬ ‫نخورده نگه داشته است‪ .‬ا کنون‬ ‫زندگی سینمایی بر زندگی واقعی‪،‬‬ ‫بایت ها بر حقوق‪ ،‬تبلیغ شرکتی‬ ‫بر جنبش مدنی مسلط است‪ ،‬او‬ ‫می نویسد «امر نمایشی‪ ،‬سرمایه ای‬ ‫با چنان درجه انباشتی است که‬ ‫تبدیل به یک تصویر می شود» (تز‬ ‫‪ .)۳۴‬در جامعه نمایش رسانه ها در‬ ‫ایجاد ان چه که به منزله واقعیت‬ ‫عرضه می شوند‪ ،‬نقش فعالی ایفا‬ ‫می کنند‪ ،‬ولی چنین جامعه ای را‬ ‫ً‬ ‫نمی توان صرفا برحسب رسانه ها‬ ‫تعریف نمود‪ .‬دوبور‪ ،‬نمایش را‬ ‫به منزله شکل نهایی کاال طرح‬ ‫نموده و سرمایه داری را به عنوان‬ ‫فرایند تحقق تدریجی ان تعریف‬ ‫می کند‪ .‬برای حل مسئله مصرف‪،‬‬ ‫باید از غرقه بیشتر جامعه در صورت‬ ‫نمایشی جلوگیری کرد‪ .‬در جامعه‬ ‫نمایشی‪ ،‬مصرف همه اشیاء حتی‬ ‫ناملموس مانند مد و شهرت و‬ ‫خارق العادگی و رکورد‪ ،‬به هدف‬ ‫تعامل و زیست تبدیل می شود‪.‬‬ ‫جامعه تماشایی و جامعه نمایش‪،‬‬ ‫ا گر در وضعیت فردگرایی مزمن‬ ‫‪47‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫در جامعه نمایشی‪ ،‬مصرف همه‬ ‫اشیاء حتی ناملموس مانند مد و‬ ‫شهرت و خارق العادگی و رکورد‪،‬‬ ‫به هدف تعامل و زیست تبدیل‬ ‫می شود‪ .‬جامعه تماشایی و جامعه‬ ‫نمایش‪ ،‬ا گر در وضعیت فردگرایی‬ ‫مزمن ضرب شود‪ ،‬جنگ بر سر‬ ‫بهره مندی و توفیق طلبی رخ می دهد‪.‬‬ ‫ضرب شود‪ ،‬جنگ بر سر بهره مندی‬ ‫و توفیق طلبی رخ می دهد‪ .‬در واقع‬ ‫با مصرف بیشتر و شدیدتر (مصرف‬ ‫کاالی خارجی) تمنای نمایش و‬ ‫تماشا پاسخ می یابد‪« ،‬من» باالخره‬ ‫با عبور از همگان‪ ،‬قهرمان می شوم‬ ‫و بر ستیغ قله های «منیت» تکیه‬ ‫خواهم کرد‪ .‬قبیله های برند‪ 1‬با‬ ‫همان تعصب بزرگ نمایی شده‬ ‫مدعیان مدنیت شکل خواهد‬ ‫گرفت و اعضای انها به هیچ خاطر‬ ‫حاضر نیستند از ارزش ها و نمادهای‬ ‫کاالیی هویتی شده شان عدول‬ ‫کنند‪ .‬این قبیله های نایکی و بنتون‬ ‫و اپل بوده که انها را به نمایش خود‬ ‫و بازیابی شان توسط خودشان‬ ‫رهنمون ساخته پس چرا باید به‬ ‫ان خیانت کنند؟‬ ‫ )‪1- Kozinets,R. Cova, B. and Shankar, A. (eds‬‬ ‫‪(2007) Consumer Tribes: Theory, Practice, and‬‬ ‫‪Prospects, Elsevier/Butterworth-Heinemann,‬‬ ‫‪London.Maffesoli, M. (1996), The Time of the‬‬ ‫‪Tribes. London.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫روش هـــــا و ارزش هـــــــای‬ ‫جهادی اقتصاد انقالب‬ ‫اسالمی و مصرف کاالی داخلی‬ ‫برای عمده مخاطبانش‪ ،‬یعنی‬ ‫طبقه متوسط شهری فرهنگ سازی‬ ‫نخواهد شد تا تکلیف ما با انسان‬ ‫منفعت جوی الگومندشده در نظام‬ ‫تربیتی لیبرال و نیز جامعه تماشایی‬ ‫یا نمایشی احاطه شده با رسانه های‬ ‫تجاری‪ ،‬مشخص شود‪ .‬شاید گفته‬ ‫شود با همه این قصه ها و غصه ها‬ ‫که می گویید‪ ،‬چرا تجربه کرده دهه‬ ‫‪ 80‬یا حتی چین همین امروز را توجه‬ ‫نمی کنید که با الگوهای درون زا و‬ ‫تاب اور‪ ،‬توانستند به ترن اقتصاد‬ ‫جهانی بپیوندند‪.‬‬ ‫سه پاسخ به چنین اشتباهی‬ ‫ً‬ ‫سراغ دارد‪ :‬اوال انها نمی خواستند‬ ‫و نمی خواهند در ریل دیگری حرکت‬ ‫کنند و از ابتدا متفق اند که ریل‬ ‫جهانی را می پذیرند لکن می خواهند‬ ‫ان را تصاحب کنند‪ .‬این طرح‪ ،‬نظم‬ ‫و خویشتن داری منفعت جویانه‬ ‫ً‬ ‫و صبر اقتصادی می اورد‪ .‬ثانیا در‬ ‫مورد قرن بیست و یکم و جهان‬ ‫واقعیت رسانه ای صحبت می کنیم‪،‬‬ ‫نه دهه ‪ 70‬و ‪( 80‬ماجرای چین از‬ ‫بسته نگه داشتن درب ها بر روی‬ ‫امواج مخرب جهانی جداست و‬ ‫مستلزم درجه های اندیشیده از‬ ‫ً‬ ‫استبداد شرقی است) و ثالثا فرهنگ‬ ‫و جامعه ایران‪ ،‬به سادگی قابل‬ ‫قیاس نیست؛ گاهی پزشکی به‬ ‫مریضش حداقل پنی سیلین را‬ ‫نمی دهد زیرا می داند پیامد ان بر‬ ‫وضع مزاجی اش‪ ،‬او را درگیر شرایط‬ ‫بدتری خواهد کرد بلکه در واقع‬ ‫او را در شرایط خودش معاینه و‬ ‫تجویز می کند‪ .‬جامعه ایرانی در فقر‬ ‫نهادهای مدنی کارا‪ ،‬عدم گروه های‬ ‫مرجع اصیل و کاهش ارتباطات‬ ‫اجتماعی‪ ،‬شرایط فردگرایی را تجربه‬ ‫می کند و قصه خوانده شده برای‬ ‫او‪ ،‬گریه اورتر است!‬ ‫‪‬‬ ‫‪48‬‬ ‫محمدجواد رضائی‬ ‫پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫و عضو هیات علمی دانشگاه شاهد‬ ‫ݡیݤ‬ ‫ݣض ݣݣه ݣ ݣاݣ ݤݤ‬ ‫شݣ ݣرݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݫ ݬݕٮ ݫ ݫىݬݔ ݣݣف‬ ‫ݧ‬ ‫ݧ‬ ‫ݧ‬ ‫ݩ‬ ‫ݧ‬ ‫ݩ‬ ‫ݑ‬ ‫ݐ‬ ‫و‬ ‫ع ݬݔى ݣر ݣ ݣ ݤاݥݣݣٯعݡی‬ ‫عدم کفایت ایده مزیت نسبی‬ ‫در تبادالت تجاری‬ ‫مقدمه‬ ‫مهمترین انگاره ای که بر مدافعان تجارت‬ ‫ازاد و نیز توصیه های سیاستی نهادهایی چون‬ ‫بانک جهانی‪ ،‬صندوق بین المللی پول و سازمان‬ ‫‪1‬‬ ‫تجارت جهانی حاکم است‪ ،‬نظریه مزیت نسبی‬ ‫است‪ .‬مبتنی بر این نظریه‪ ،‬با تمرکز هویت های‬ ‫جغرافیایی بر مزیت های نسبی شان و مبادله کاال‬ ‫و خدمات تولیدی میان این واحدها‪ ،‬در نهایت‬ ‫‪2‬‬ ‫رفاه باالتری برای مجموع افراد فراهم می اید‪.‬‬ ‫‪1- Comparative Advantage Theory‬‬ ‫‪ -2‬نظریه مزیت نسبی با مفهوم «مزیت رقابتی (‪»)Competitive Advantage‬‬ ‫متفاوت است‪ .‬مزیت نسبی‪ ،‬ایده ای است که در مجموعه مطالعات اقتصادی‬ ‫مورد توجه بوده و در حوزه هایی چون تجارت بین الملل و اقتصاد سیاسی‬ ‫بررسی می شود‪ .‬مفهوم مزیت رقابتی مربوط به حوزه مطالعاتی رشته مدیریت‪،‬‬ ‫‪49‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫به عنوان مثال ا گر بر استان های‬ ‫«اصفهان» و «سمنان» به عنوان‬ ‫دو هویت جغرافیایی مستقل نظر‬ ‫داشته باشیم و مایل به پیاده سازی‬ ‫ایده مزیت نسبی نسبت به دو کاالی‬ ‫«فوالد» و «فرش دستبافت» باشیم‪،‬‬ ‫ابتدا هزینه تولید دو کاال در دو‬ ‫استان را با یکدیگر مقایسه می کنیم‪.‬‬ ‫ا گر دریافتیم که استان اصفهان در‬ ‫تولید فوالد و استان سمنان در‬ ‫تولید فرش‪ ،‬با هزینه کمتری نسبت‬ ‫به دیگری دست به تولید می زند‪،‬‬ ‫نظریه مزیت نسبی حکم می کند که‬ ‫ا گر منابع تولیدی اصفهان به سمت‬ ‫تولید فوالد گرایش یابد و همچنین‬ ‫نیروی انسانی‪ ،‬سرمایه‪ ،‬زمین و ‪...‬‬ ‫در استان سمنان بیشتر به سمت‬ ‫تولید فرش تخصیص یابد‪ ،‬در نهایت‬ ‫با میزان تولید بیشتری از فوالد و‬ ‫فرش دستبافت در مجموع دو‬ ‫استان مواجه خواهیم شد‪ .‬ا گر پیش‬ ‫از تخصص گرایی‪ ،‬استان اصفهان‬ ‫‪ 500‬تخته فرش و استان سمنان‬ ‫نیز ‪ 500‬تخته فرش دستبافت تولید‬ ‫می کردند‪ ،‬پس از تخصص گرایی‪،‬‬ ‫مجموع فرش های تولیدی به ‪1200‬‬ ‫بازاریابی و سازماندهی صنعتی بوده و ناظر به گزینش‬ ‫استراتژی مناسب توسط بنگاه است‪ .‬در مجموعه‬ ‫مطالعات اقتصادی‪ ،‬مفهوم مزیت رقابتی چندان مورد‬ ‫توجه نیست؛ هر چند ارتباطات قابل توجهی میان‬ ‫ایده مزیت رقابتی و موضوعاتی چون رشد اقتصادی‬ ‫و تجارت بین الملل وجود دارد‪.‬‬ ‫تخته فرش خواهد رسید‪ .‬همچنین‬ ‫در استان اصفهان‪ ،‬با ازاد شدن‬ ‫بخشی از منابع از صنعت فرش و‬ ‫تخصیص ان به تولید فوالد‪ ،‬تولید‬ ‫فوالد در مجموع افزایش خواهد‬ ‫یافت‪ .‬جزء دوم ایده مزیت نسبی‬ ‫استان اصفهان‬ ‫ان است که هر دو‬ ‫ِ‬ ‫و سمنان به ترتیب با مبادله مازاد‬ ‫تولید خویش از «فوالد» و «فرش‬ ‫دستبافت»‪ ،‬با میزان باالتری از‬ ‫فوالد و فرش در استان های خویش‬ ‫مواجه خواهند بود‪ .‬بهره مندی از‬ ‫‪ 200‬فرش تولیدی جدید‪ ،‬که به‬ ‫واسطه تخصص گرایی روی داده‪،‬‬ ‫بخشی از منافع حاصله خواهد بود‪.‬‬ ‫ً‬ ‫اینجاست که اصطالحا با معجزه‬ ‫«تخصص گرایی در تولید کاالی با‬ ‫مزیت نسبی» به همراه «تجارت»‬ ‫مواجهیم‪.‬‬ ‫ادعای متعارف ان است که پیگیری‬ ‫ایده مزیت نسبی به همراه تجارت‬ ‫ازاد موجبات تولید کاالهایی با‬ ‫کیفیت مناسب تر‪ ،‬با هزینه پایین تر‬ ‫ً‬ ‫و مقدار باالتر خواهد شد‪ .‬ضمنا‬ ‫کشورها با سوق دادن منابع خویش‬ ‫ همچون نیروی کار‪ ،‬سرمایه و‬‫زمین ‪ -‬در راستای تولید کاالهایی‬ ‫که در ان ها مزیت دارند‪ ،‬جایگاه‬ ‫«بایسته» خویش را در یک برنامه‬ ‫کلی تقسیم کار جهانی پیدا می کنند‪.‬‬ ‫یکی از مهم ترین دالیل مخالفان‬ ‫طرح مفاهیمی چون «استقالل‬ ‫اقتصادی» یا «حمایت از کاالی‬ ‫وطنی» و «خودکفایی» تمسک‬ ‫به ایده پیش گفته است‪ .‬ادعا‬ ‫بر ان است که امروزه نمی توان‬ ‫انتظار داشت که یک کشور در تولید‬ ‫همه کاالها متخصص شود؛ بلکه‬ ‫می بایست متکی بر نوعی تقسیم‬ ‫کار جهانی‪ ،‬بر تولید کاالهایی تمرکز‬ ‫کند که دران ها از مزیت برخوردار‬ ‫بوده و پس از ان با صادر کردن‬ ‫مازاد بر مصرف خویش‪ ،‬نیاز خود‬ ‫از سایر کاالها را به بهترین نحو و با‬ ‫باالترین کیفیت براورده نماید‪ .‬با این‬ ‫صورت بندی نوعی بده بستان در‬ ‫اذهان شکل می گیرد؛ به میزانی که‬ ‫در پی دستیابی به کاالی با کیفیت‬ ‫و با قیمت مناسب تر هستیم‪ ،‬باید‬ ‫از ایده استقالل اقتصادی فاصله‬ ‫گرفته و باز شدن مرزهای کشور‬ ‫برای ورود و خروج کاالها را تسهیل‬ ‫نماییم‪.‬‬ ‫طبیعی است که بررسی این ادعا‬ ‫نیازمند توجه به همه جوانب و‬ ‫مولفه های شکل دهنده ان است‪.‬‬ ‫در ادامه سعی می شود در چهار‬ ‫محور به بررسی دقیق منظومه ای‬ ‫از مولفه ها و پیش فرض های مقوم‬ ‫ادعای مذکور پرداخته شود‪.‬‬ ‫‪50‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫از تخصص گرایی هویت های‬ ‫جغرافیایی‪ ،‬همچون کشورها‪،‬‬ ‫می توان انتظار داشت که در‬ ‫کوتاه مدت شاهد کارایی اقتصادی در‬ ‫حوزه تولید باشیم‪ ،‬اما این کارایی‪،‬‬ ‫ً‬ ‫لزوما در بلندمدت موجب رشد‬ ‫اقتصادی مصطلح کشورها نمی شود‪.‬‬ ‫‪ .1‬کارایی در کوتاه مدت‬ ‫یا رشد در بلندمدت‬ ‫شاید نخستین نقدی که بر‬ ‫طرفداران «به کارگیری نظریه‬ ‫ِ‬ ‫مزیت نسبی» وارد است‪ ،‬تلقی ساده‬ ‫ایشان از اثرگذاری تخصص گرایی بر‬ ‫رشد اقتصادی باشد‪ .‬به سادگی‬ ‫نمی توان از تخصص گرایی در تولید‬ ‫معدودی از کاالها و خدمات‪،‬‬ ‫به رشد و پیشرفت اقتصادی‬ ‫دست یافت؛ از تخصص گرایی‬ ‫هویت های جغرافیایی‪ ،‬همچون‬ ‫کشورها‪ ،‬می توان انتظار داشت‬ ‫که در کوتاه مدت شاهد کارایی‬ ‫اقتصادی در حوزه تولید باشیم‪،‬‬ ‫ً‬ ‫اما این کارایی‪ ،‬لزوما در بلندمدت‬ ‫موجب رشد اقتصادی مصطلح‬ ‫کشورها نمی شود‪ .‬به عنوان نمونه‬ ‫می توانیم بر مثال مطرح شده توسط‬ ‫ایده پرداز نظریه مزیت نسبی‪ ،‬دیوید‬ ‫ریکاردو (‪ ،)1823-1772‬دقیق‬ ‫شویم‪ .‬وی در مثالی که برای تبیین‬ ‫ایده خویش می اورد‪ ،‬کشور خود‬ ‫(انگلیس) و کشور پرتغال را مدنظر‬ ‫قرار می دهد‪ .‬صنایع مورد تمرکز وی‬ ‫نیز «نساجی» و «تولید نوشیدنی»‬ ‫بوده است‪ .‬بنابر ایده مزیت نسبی‬ ‫و درک هزینه تولید در هر دو کشور‬ ‫برای هر دو کاال‪ ،‬انگلیس باید در‬ ‫صنایع نساجی و پرتغال در تولید‬ ‫نوشیدنی تخصص یابد (ریکاردو‪،‬‬ ‫‪ .)55-154‬تا به اینجای قضیه‪،‬‬ ‫می توان با پیشنهاد ریکاردو همراه‬ ‫بود؛ استفاده بهینه از منابع در‬ ‫پرتغال در مقایسه با انگلیس‪،‬‬ ‫حکم می کند که این کشور منابع‬ ‫تولیدی خویش را به سمت تولید‬ ‫نوشیدنی سوق دهد‪ .‬اما ایا این‬ ‫پیشنهاد در نهایت موجب رشد و‬ ‫پیشرفت اقتصادی کشور پرتغال‬ ‫خواهد شد؟‬ ‫برای درک دقیق تر رابطه میان‬ ‫«وجود کارایی در یک صنعت» و‬ ‫«ایجاد رشد اقتصادی در کشور» باید‬ ‫به روابط پیشین و پسین مربوط به‬ ‫ان صنعت یا کاال دقت کرد‪ .‬ا گر فرض‬ ‫کنیم که صنعت تولید نوشیدنی‪،‬‬ ‫ً‬ ‫ماهیتا ارتباطات چندانی با دیگر‬ ‫بخش های تولیدی در کشور ندارد‬ ‫ً‬ ‫و اساسا محرکی برای بخش های‬ ‫متنوع و حجیمی از اقتصاد نیست‪،‬‬ ‫به سختی می توان از رهگذر «کارایی‬ ‫در صنایع برخوردار از مزیت» به‬ ‫«رشد و پیشرفت اقتصادی در کشور»‬ ‫دست یافت‪ .‬در همین مثال و با‬ ‫توجه به ارتباطات پیشین و پسین‬ ‫در عرصه نساجی در زمان ریکاردو‪،‬‬ ‫همچون ارتباطش با حوزه صنعت‬ ‫بخار و ماشین االت تولیدی‪ ،‬بروز‬ ‫رشد اقتصادی در انگلیس به‬ ‫واسطه تخصص گرایی در نساجی‬ ‫بسیار محتمل به نظر می رسید؛‬ ‫چرا که تمرکز بر صنعت نساجی در‬ ‫ان زمان به داللت التزامی نیازمند‬ ‫رشد صنایع مختلف و ارتباط وثیقی‬ ‫با بخش های عظیم اقتصادی بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫ً‬ ‫اساسا نظریه مزیت نسبی موضعی‬ ‫راجع به تغییر مزیت ها در طی زمان‬ ‫نمی گیرد و بنابراین یک نظریه جامع‬ ‫برای اموری چون رشد و پیشرفت‬ ‫ً‬ ‫اقتصادی نیست‪ .‬اساسا نوع کاال‬ ‫یا خدمت انتخابی برای تخصصی‬ ‫شدن‪ ،‬موجب بسط یا قبض دیگر‬ ‫‪51‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫تمرکز ِصرف بر ایده مزیت نسبی‪،‬‬ ‫نباید مردم‪ ،‬فعاالن اقتصادی و‬ ‫حکمرانان اقتصادی در کشورهای‬ ‫در حال توسعه را از انچه در‬ ‫درازمدت ممکن است روی دهد‪،‬‬ ‫غافل کند؛ ان ها باید به فکر «پس‬ ‫از تخصص گرایی» نیز باشند‪.‬‬ ‫مزیت ها نیز می شود؛ ا گر کاالیی‬ ‫که بنا به تعریف رایج‪ ،‬یک کشور‬ ‫در تولید ان مزیت دارد‪ ،‬موجبات‬ ‫فعالیت حجم قابل توجهی از‬ ‫فعالیت های اقتصادی ان کشور‬ ‫را فراهم کند‪ ،‬ان فعالیت ها نیز‬ ‫برخوردار از مزیت می شوند و در‬ ‫نهایت موجبات تولیدات بیشتر و‬ ‫پیشرفت اقتصادی را فراهم می اورد‪.‬‬ ‫نتیجه انکه ایده مزیت نسبی با‬ ‫ً‬ ‫هدف قراردادن کارایی‪ ،‬صرفا ارائه‬ ‫دهنده پیشنهادی در همین سطح‬ ‫است؛ اینکه این کارایی در صنعتی‬ ‫که برخوردار از ارتباطات پیشین‬ ‫و پسین است‪ ،‬روی می دهد یا‬ ‫خیر‪ ،‬موضوع این نظریه نیست‪.‬‬ ‫بنابراین تمرکز ِصرف بر ایده‬ ‫مزیت نسبی‪ ،‬نباید مردم‪ ،‬فعاالن‬ ‫اقتصادی و حکمرانان اقتصادی‬ ‫در کشورهای در حال توسعه را از‬ ‫انچه در درازمدت ممکن است روی‬ ‫دهد‪ ،‬غافل کند؛ ان ها باید به فکر‬ ‫«پس از تخصص گرایی» نیز باشند‪.‬‬ ‫‪ .2‬تلقی ایستا از مزیت‬ ‫یا تلقی پویا از مزیت‬ ‫دانستیم که نظریه مزیت نسبی‬ ‫بیان می دارد که با توجه به مقایسه‬ ‫هزینه های تولید کاالها و خدمات‬ ‫در حال حاضر‪ ،‬هر هویت جغرافیایی‬ ‫در تولید کدام یک‪ ،‬از مزیت نسبی‬ ‫برخوردارند‪ .‬شاید مهم ترین انتقادی‬ ‫که به کاربردی سازی این ایده بر‬ ‫اساس این تلقی وارد است‪ ،‬توجه‬ ‫ِصرف این نظریه به «زمان حال»‬ ‫ً‬ ‫است‪ .‬اساسا مزیت های نسبی در‬ ‫طی زمان ایجاد می شوند و در طول‬ ‫زمان نیز قابل تغییرند‪.‬‬ ‫تصور کنید که با توجه به شرایط‬ ‫بروز یافته در عرصه های مختلف‬ ‫اجتماعی و بین المللی‪ ،‬در حال‬ ‫حاضر با کشوری مواجه هستیم که‬ ‫در استخراج و تولید برخی مواهب‬ ‫طبیعی یا محصوالت کشاورزی‪،‬‬ ‫همچون الماس یا ذرت‪ ،‬از مزیت‬ ‫نسبی برخوردار است‪ .‬حتی فرض‬ ‫کنید کشور ایران در حال حاضر‬ ‫در تولید کاالهایی چون فرش‬ ‫دستبافت‪ ،‬زعفران یا نفت از مزیت‬ ‫برخوردار است‪ .‬دو پرسش اساسی‬ ‫موافقان پیگیری ایده مزیت‬ ‫که‬ ‫ِ‬ ‫نسبی باید به ان پاسخ دهند از‬ ‫این قرارند؛‬ ‫‪ )1‬پرسش اول‬ ‫ایا عمل کردن به توصیه نظریه‬ ‫مزیت نسبی و ارتقای کارایی در‬ ‫تولید الماس‪ ،‬موجب بروز تغییراتی‬ ‫برای بهبود کارایی های بیشتر در‬ ‫اینده می شود؟‬ ‫در پاسخ به این سوال می توان‬ ‫با این نظر موافق بود که «ا گر‬ ‫اقتصادهای کمتر توسعه یافته‬ ‫در بخش هایی که همواره در ان‬ ‫تخصص داشته اند‪ ،‬متخصص‬ ‫باشند‪ ،‬با احتمال کمتری ممکن‬ ‫است شیوه هایی برای افزایش‬ ‫بهره وری شان بیابند» (‪Hahnel,‬‬ ‫‪.)2014: 208‬‬ ‫برای درک بهتر پاسخ می توان بر‬ ‫تجربه کشورهای صنعتی و نیز‬ ‫کشورهای تازه صنعتی شده تمرکز‬ ‫نمود‪ .‬مطالعات نشان می دهد که‬ ‫دولت های کشورهای صنعتی شده‬ ‫از ابزارهای مختلفی چون یارانه به‬ ‫صادرات‪ ،‬ایجاد محدودیت در صدور‬ ‫مواد خامی که در صنایع کلیدی‬ ‫استفاده می شود‪ ،‬قاعده گذاری های‬ ‫دولتی ناظر به کیفیت کاالهای‬ ‫صادراتی‪ ،‬قاعده گذاری نسبت‬ ‫به سرمایه گذاری خارجی‪ ،‬تدارک‬ ‫اطالعات راجع به بازارهای صادراتی‬ ‫و کمک در بازاریابی استفاده‬ ‫‪52‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫ا گر هم به تجربه برخی کشورهای اسیایی که بر حسب معیارهای متعارف‬ ‫به رشد اقتصادی قابل توجهی نائل شده اند نگاهی انداخته شود‪ ،‬اشکار‬ ‫ً‬ ‫می شود که اتفاقا این کشورها مزیت های پیش از دوران رشد اقتصادی را به‬ ‫عنوان مشخصه ای ابدی تلقی نکرده و در عوض به شدت پیگیر برنامه هایی‬ ‫برای خلق مزیت های نسبی در صنایعی که امکان دستیابی بهره وری باالتر را‬ ‫فراهم می اورد‪ ،‬شدند‪.‬‬ ‫کرده اند‪ .‬و کشورهایی چون برزیل‪،‬‬ ‫هند و کشورهای صنعتی شده جدید‬ ‫نیز از همین ترکیب های سیاستی‬ ‫بهره برده اند (‪Chang and Grabel,‬‬ ‫‪.)2004: 62; Gonzalez, 2004: 497‬‬ ‫ا گر فرایند روی داده در کشور‬ ‫ژاپن را به عنوان یک نمونه مورد‬ ‫توجه قرار دهیم‪ ،‬نکات جالبی به‬ ‫دست می اید؛ پیش از جنگ دوم‬ ‫جهانی‪ ،‬ژاپن صادرکننده دوچرخه و‬ ‫اسباب بازی بود‪ .‬تبدیل این کشور‬ ‫به صادرکننده فوالد و خودرو در دهه‬ ‫شصت میالدی و نیز صادرکننده‬ ‫تجهیزات الکترونیکی در دهه هفتاد‬ ‫میالدی نتیجه پیگیری سیاست‬ ‫«بگذار بشود‪ »1‬توسط دولت ژاپن‬ ‫نبود؛ این انتقال از طریق همکاری‬ ‫نهادهای مالیاتی‪ ،‬بانکی و تجاری‬ ‫روی داد‪ .‬محور اصلی این تغییرات‬ ‫نیز «خلق مزیت های نسبی جدید‬ ‫در صنایع با بهره وری باال به جای‬ ‫تداوم تخصص گرایی در صنایعی‬ ‫‪Laissez faire -1‬؛ دکترینی که قائل به رهاسازی و رفع‬ ‫موانع برای عوامل خصوصی اقتصادی است‪ .‬مبتنی بر‬ ‫پیگیری این ایده‪ ،‬مجموعه تعامالت فعاالن اقتصادی‪،‬‬ ‫در نهایت تعیین کننده عملکرد اقتصادی است‪.‬‬ ‫است که رشد بهره وری در ان ها‬ ‫اندک بوده است (‪Hahnel, 2014:‬‬ ‫‪ ».)208‬توجه به اظهارنظری صریح‬ ‫در این زمینه‪ ،‬از جانب باالترین مقام‬ ‫مسئول وزارت تجارت بین الملل و‬ ‫صنایع ژاپن‪ ،‬در سال ‪ 1970‬جالب‬ ‫توجه خواهد بود (به نقل از ‪Ozawa,‬‬ ‫‪)2005: 50‬؛ به بیان وی ا گر ژاپن‬ ‫رهنمون ساده تجارت ازاد و تمرکز‬ ‫بر تخصص گرایی را می پذیرفت‪،‬‬ ‫امکان فائق امدن بر مشکالت را‬ ‫نمی داشت‪ .‬وی تصریح می کند‬ ‫که تصمیم گرفته شد که صنایعی‬ ‫تاسیس شود که از نظر هزینه نسبی‬ ‫نامناسب ترین صنایع برای ژاپن‬ ‫بودند؛ صنایعی چون فوالد‪ ،‬خودرو‬ ‫و الکترونیک‪ .‬به تصریح وی‪ ،‬از‬ ‫منظری کوتاه مدت و ایستا ترغیب‬ ‫چنین صنایعی در تضاد با عقالنیت‬ ‫اقتصادی بود‪.‬‬ ‫ا گر هم به تجربه برخی کشورهای‬ ‫اسیایی که بر حسب معیارهای‬ ‫متعارف به رشد اقتصادی قابل‬ ‫توجهی نائل شد ه اند نگاهی‬ ‫انداخته شود‪ ،‬اشکار می شود‬ ‫ً‬ ‫که اتفاقا این کشورها مزیت های‬ ‫پیش از دوران رشد اقتصادی‬ ‫را به عنوان مشخصه ای ابدی‬ ‫تلقی نکرده و در عوض به شدت‬ ‫‪2‬‬ ‫پیگیر برنامه هایی برای خلق‬ ‫مزیت های نسبی در صنایعی که‬ ‫امکان دستیابی بهره وری باالتر را‬ ‫فراهم می اورد‪ ،‬شدند (‪Hahnel,‬‬ ‫‪ .)2014: 208‬توضیحات ارائه شده‬ ‫توسط هاجون چانگ در فصل‬ ‫نخست کتاب تجربه توسعه شرق‬ ‫اسیا (‪ )2006‬و نیز مطالعه موردی‬ ‫وی درباره کره جنوبی در فصل‬ ‫انتهایی کتاب اقتصاد سیاسی‬ ‫توسعه صنعتی (‪ )1996‬به خوبی‬ ‫بیانگر چنین نقشی است‪ .‬از این رو‬ ‫باید با این جمع بندی موافقت نمود‬ ‫که دولت ها در کشورهای در حال‬ ‫توسعه باید نقش فعالی ایفا کرده و‬ ‫این کشورها در پی متنوع سازی و‬ ‫صنعتی نمودن اقتصادشان بروند‬ ‫(‪Gonzalez, 2004: 497; Griffith,‬‬ ‫‪.)2010‬‬ ‫‪2- Create‬‬ ‫‪53‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫‪ )2‬پرسش دوم‬ ‫پیدایش این مزیت در حال حاضر‬ ‫معلول چه عواملی در گذشته بوده‬ ‫است؟ ایا پدید امدن یا پدید اوردن‬ ‫این عوامل از گذشته تا کنون‪ ،‬قابل‬ ‫توجیه است؟‬ ‫ا گر با تمرکز بر چنین پرسشی به‬ ‫رویدادهای تاریخی میان ملت ها‬ ‫و دولت ها نظری بیاندازیم‪،‬‬ ‫صحنه های مهمی جلوه می کند‪.‬‬ ‫به واسطه تسلط نظامی و سیاسی‬ ‫برخی کشورهای غربی بر کشورهای‬ ‫اسیایی‪ ،‬افریقایی و امریکای التین‪،‬‬ ‫ً‬ ‫عمال نظام های اقتصادی وابسته‬ ‫شکل گرفت‪ .‬در فضای وابستگی‬ ‫اقتصادی‪ ،‬کشورهای تحت نفوذ‬ ‫یا مستعمره‪ ،‬در تولید و استخراج‬ ‫مواد خام مزیت یافته و کشورهای‬ ‫استثمارگر در تولیدات صنعتی‪1‬؛‬ ‫ا گر در این مشاهدات اندکی تامل‬ ‫کنیم‪ ،‬به خوبی درمی یابیم که تسلط‬ ‫نظامی و سیاسی موجب پیدایش‬ ‫روابطی گردیده که ان روابط تعیین گر‬ ‫مزیت نسبی کشورها شده است‪.‬‬ ‫ا گر بروز چنین وقایعی را بپذیریم‪،‬‬ ‫‪ -1‬پرداختن به شواهد تاریخی این وقایع از حوصله این‬ ‫مقاله خارج است‪ .‬مراجعه به مطالعات و مستندات‬ ‫تاریخی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬جامعه شناسی و مردم شناسی به‬ ‫خوبی بیانگر بروز چنین روابطی میان ملت هاست‪.‬‬ ‫تنها به عنوان یک نمونه مراجعه به کتاب مردم شناس‬ ‫معروف‪ ،‬اریک ولف‪ ،‬با عنوان اروپا و مردم بدون تاریخ‬ ‫(‪ )2010‬توصیه می شود‪.‬‬ ‫انچه از اقتصاددانان و حکمرانان‬ ‫اقتصادی مطالبه می شود‪ ،‬اعالم‬ ‫موضع صریح نسبت به موجه بودن‬ ‫پیدایش چنین مزیت هایی است‪ :‬ایا‬ ‫ً‬ ‫اساسا پیدایش چنین مزیت هایی‪،‬‬ ‫خاستگاه هایی عادالنه یا مبتنی بر‬ ‫حق داشته اند؟ موضع یک تحلیل گر‬ ‫ گذار اخال ق محور یا‬ ‫یا سیاست ِ‬ ‫حق مدار چه خواهد بود؟‬ ‫خلق مزیت ها توسط دولت ها‬ ‫در مغرب زمین‪ ،‬منحصر در بنا‬ ‫نهادن تقسیم کار بین المللی در‬ ‫دوران استعمارگری نبود؛ این‬ ‫کشورها از رهگذر ِا عمال انواع‬ ‫سیاست های حمایتی دولت ها‬ ‫به رشد اقتصادی و تنو ع سازی‬ ‫محصوالت دست یافتند‪ .2‬جالب‬ ‫انکه چنین حمایت هایی هنوز نیز‬ ‫در این کشورها مشاهده می شود‪.‬‬ ‫ایاالت متحده امریکا در حال حاضر‬ ‫نیز در فروش محصوالتی همچون‬ ‫‪ -2‬هر چند شواهد و مطالعات تاریخی قابل توجهی‬ ‫در این زمینه وجود دارد‪ ،‬به یک نمونه ان اشاره‬ ‫می شود؛ مستندات و داده های تاریخی نشان‬ ‫می دهد که در بازه ‪ 1870‬تا ‪ ،1892‬ایاالت متحده‬ ‫امریکا با کمک سیاست های حمایتی همچون وضع‬ ‫تعرفه بر واردات‪ ،‬شاهد رشد اقتصادی قابل توجهی‬ ‫بوده است‪ .‬نرخ رشد اقتصادی امریکا در بازه بیست‬ ‫ساله قبل و بعد از این دوره بیانگر این تاثیر است؛ نرخ‬ ‫رشد اقتصادی امریکا در بازه ‪ 1850‬تا ‪ 1870‬برابر با ‪1.8‬‬ ‫درصد و نرخ رشد ساالنه در دوره ‪ 1890‬تا ‪ 1910‬برابر با‬ ‫‪ 2‬درصد بوده است‪ .‬این در حالی است که نرخ رشد‬ ‫اقتصادی ساالنه در بازه ‪ 1870‬تا ‪ 1890‬برابر ‪ 2.1‬درصد‬ ‫بود (‪.)53 :1995 ,Bairoch‬‬ ‫دانه های پنبه‪ ،‬گندم و سویا در‬ ‫خارج از مرزهایش به بازار شکنی‬ ‫(دامپینگ) ‪ 3‬متوسل می شود‬ ‫(‪Murphy and Hansen-Kuhn,‬‬ ‫ً‬ ‫‪ )2017‬و اساسا پیشنهاد کشورهای‬ ‫در حال توسعه مبنی بر حفاظت در‬ ‫برابر این بازارشکنی ها مورد پذیرش‬ ‫قرار نمی گیرد (‪Wise and Murphy,‬‬ ‫‪.)2017‬‬ ‫نتیجهانکهاتکایسیاست گذاری های‬ ‫اصلی اقتصادی بر ایده مزیت نسبی‬ ‫به معنای گره زدن تخصیص منابع‬ ‫کشور بر تلقی «ایستا» از مزیت است‪.‬‬ ‫از طرف دیگر پذیرش معیار درک‬ ‫مزیت نسبی در کشور‪ ،‬تنها پذیرش‬ ‫یک واقعیت محاسباتی نیست‬ ‫بلکه پذیرش تمام عواملی است‬ ‫که هر چند به ناحق تا کنون بر‬ ‫کشورهای در حال توسعه تحمیل‬ ‫شده است‪ .‬همچنین به معنای‬ ‫پذیرش معیارهای دوگانه ای است‬ ‫که برخی حکومت های توسعه یافته‬ ‫در «سابقه تاریخی خویش» به کار‬ ‫گرفته اند اما در حال حاضر برای‬ ‫کشورهای در حال توسعه مجاز‬ ‫نمی دانند‪.‬‬ ‫‪ -3‬فروش تولیدات با قیمتی کمتر از هزینه تولید در‬ ‫ً‬ ‫بازارهای بین المللی اصطالحا بازارشکنی (دامپینگ)‬ ‫ً‬ ‫خوانده می شود‪ .‬طبیعتا یکی از عواقب چنین‬ ‫سیاست هایی‪ ،‬از صحنه خارج نمودن تولیدکنندگان‬ ‫دیگر از بازار خواهد بود‪.‬‬ ‫‪54‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫‪ .3‬تحلیل انتزاعی یا‬ ‫تجربه تاریخی‬ ‫هر چند نظریه مزیت نسبی بر‬ ‫روی کاغذ‪ ،‬بیانگر انتفاع طرفین از‬ ‫تخصص گرایی و تجارت ازاد است‪ ،‬اما‬ ‫در واقعیت بین الملل با پدیده هایی‬ ‫روبرو می شویم که از میزان اعتبار‬ ‫و جذابیت چنین تحلیل هایی‬ ‫می کاهد‪ .‬به بیان اقتصاددان‬ ‫شهیر انگلیسی‪ ،‬جون رابینسون‬ ‫(‪« ،)1983-1903‬هیچ حوزه ای در‬ ‫علم اقتصاد همچون نظریه تجارت‬ ‫بین الملل وجود ندارد که در ان‬ ‫شکافی بزرگ میان دکترین متعارف‬ ‫و مسائل واقعی وجود داشته باشد‬ ‫(به نقل از ‪ ».)Kerr, 2017: 687‬در‬ ‫ادامه به مرور پدیده های رخ داده‬ ‫در دو محور «پیدایش انحصار» و‬ ‫«توزیع درامد پس از تخصص گرایی‬ ‫و تجارت» خواهیم پرداخت‪.‬‬ ‫‪ )1‬انحصار‬ ‫پیگیری سیاست های ناظر به‬ ‫تخصص گرایی و تجارت ازاد و البته‬ ‫فراهم اوردن بسترهای الزم در‬ ‫حوزه های دیگر‪ ،‬می تواند موجبات‬ ‫تولید بیشتر کاالی مدنظر را فراهم‬ ‫اورد‪ ،‬اما هیچ تضمینی برای رقابتی‬ ‫بودن فضای فعالیت فعاالن در این‬ ‫عرصه وجود ندارد‪ .‬همان طور که در‬ ‫حال حاضر نیز قابل مشاهده است‪،‬‬ ‫در بسیاری از بازارهایی که با اتکا‬ ‫ً‬ ‫به وجود مزیت‪ ،‬تولیدات ظاهرا با‬ ‫کیفیت نیز تولید می شود‪ ،‬تعداد‬ ‫تولیدکنندگان در حدی نیست‬ ‫که مصداق بازار رقابتی باشد؛ به‬ ‫دیگر بیان در این بازارها‪ ،‬به دلیل‬ ‫معدود بودن تعداد تولیدکنندگان‪،‬‬ ‫تصمیمات ایشان در تعیین قیمت‬ ‫ً‬ ‫کاال موثر بوده و عمال تولیدکنندگان از‬ ‫قدرت بازاری برخوردارند‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال ‪ 90‬درصد تجارت دانه های‬ ‫گیاهی و کشاورزی در اختیار چهار‬ ‫شرکت چندملیتی است (‪Murphy,‬‬ ‫‪ .)Burch, and Clapp, 2012‬پر واضح‬ ‫است که به واسطه چندملیتی‬ ‫بودن این شرکت ها و تنوع موقعیت‬ ‫مکانی عوامل تولیدشان‪ ،‬امکان‬ ‫نظارت و تنظیم گری برای محدود‬ ‫نمودن قدرت بازاری شان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬ا گر پیدایش انحصار را‬ ‫به عنوان پدیده ای محتمل در‬ ‫بازارهای بین المللی تلقی کنیم‪،‬‬ ‫کما اینکه تجربیات امروزه بیانگر‬ ‫همین وضعیت است‪ ،‬انگاه الاقل‬ ‫در برخی کاالهای ضروری و مهم‪،‬‬ ‫نمی توان به تقسیم کار بین المللی‬ ‫اتکا نمود‪.‬‬ ‫ا گر پیدایش انحصار را به عنوان‬ ‫پدیده ای محتمل در بازارهای‬ ‫بین المللی تلقی کنیم‪ ،‬کما اینکه‬ ‫تجربیات امروزه بیانگر همین‬ ‫وضعیت است‪ ،‬انگاه الاقل در برخی‬ ‫کاالهای ضروری و مهم‪ ،‬نمی توان به‬ ‫تقسیم کار بین المللی اتکا نمود‪.‬‬ ‫‪ )2‬توزیع درامد‬ ‫مقوله بعدی‪ ،‬توجه به اثرات‬ ‫توزیعی «تخصص گرایی و تجارت‬ ‫در سطح بین المللی» است‪ .‬هر‬ ‫چند تخصص گرایی و تجارت ازاد‪،‬‬ ‫در مجموع موجب تولید بیشتر‬ ‫می شود‪ ،‬اما قید یا سازوکاری برای‬ ‫توزیع منصفانه عواید حاصله از‬ ‫معجزه تخصص گرایی و تجارت وجود‬ ‫ندارد‪ .‬هنگامی که راجع به تغییر‬ ‫شیوه توزیع به واسطه تخصص گرایی‬ ‫و تجارت صحبت به میان می اید‪،‬‬ ‫بر دو عرصه «بین الملل» و «داخل‬ ‫کشور» می توان توجه نمود‪ .‬در‬ ‫عرصه بین الملل پرسش اصلی‬ ‫ان خواهد بود که عواید حاصل‬ ‫از معجزه تخصص گرایی و تجارت‬ ‫ازاد‪ ،‬میان کشورها چگونه تقسیم‬ ‫می شود؟ شاید انتظار بر ان باشد‬ ‫که سهم کشورها از ثروت ایجاد‬ ‫شده‪ ،‬تا حدی برابر باشد‪ .‬این در‬ ‫حالی است که در موارد متعددی‬ ‫ً‬ ‫چنین نسبتی وجود ندارد‪ .‬طبیعتا‬ ‫تصمیم کشورها برای پیوستن به‬ ‫‪55‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫تقسیم کار بین المللی‪ ،‬می بایست‬ ‫با مالحظه چنین مولفه مهمی‬ ‫نیز باشد‪ .‬به عنوان یک نمونه‪،‬‬ ‫محاسبات بانک جهانی نشان‬ ‫می دهد که در صنعت موز‪ ،‬به ازای‬ ‫هر یک دالر به دست امده توسط‬ ‫کشورهای حوزه دریای کارائیب به‬ ‫واسطه صادرات موز‪ ،‬شرکت های‬ ‫بازاریابی اروپایی بیش از ‪ 12‬دالر به‬ ‫دست می اورند (به نقل از ‪Gonzalez,‬‬ ‫‪ .)2006: 84‬بنابراین به نظر می رسد‬ ‫ً‬ ‫سهمی که یک کشور‪ ،‬مخصوصا‬ ‫کشورهای در حال توسعه‪ ،‬از عواید‬ ‫حاصل از تجارت از ِان خود می کند‬ ‫می بایست در تصمیم ان کشور برای‬ ‫تعیین میزان مشارکت در تقسیم کار‬ ‫بین المللی تاثیرگذار باشد‪.‬‬ ‫ناظر به درون کشور نیز پرسش اصلی‬ ‫ان است که شاهد چه تغییراتی به‬ ‫واسطه تجارت ازاد در بهره مندی‬ ‫طبقات مختلف جامعه خواهیم‬ ‫بود؟ به عنوان مثال‪ ،‬ان یک دالر‬ ‫حاصل از تخصص گرایی و عواید‬ ‫تجارت در کشور حوزه دریای‬ ‫کارائیب‪ ،‬چگونه میان گروه های‬ ‫مختلف تقسیم شده و موجب چه‬ ‫تغییرات محتمل دیگری در توزیع‬ ‫درامد طبقات مختلف می شود؟‬ ‫رودریک در محاسبات خویش‬ ‫نشان داده است که به ازای هر‬ ‫دالر منفعتی که یک کشور به واسطه‬ ‫کاهش موانع تجاری از ان خود‬ ‫می کند‪ ،‬شاهد حداقل پنج دالر‬ ‫جابه جایی درامد میان گروه های‬ ‫مختلف خواهیم بود (پاورقی‪ 1‬در‬ ‫‪ .)Rodrik, 1997: 30‬برخی مطالعات‬ ‫در حوزه محصوالت کشاورزی‬ ‫نشان می دهد که پیامدهای‬ ‫تخصص گرایی و پیوستن به جریان‬ ‫تجارت ازاد‪ ،‬بیشترین اثرات منفی را‬ ‫بر روستاییان‪ ،‬مزارع کوچک و کسب‬ ‫و کارهای خانوادگی در این حوزه‬ ‫دارد (‪ .)Wise, 2009‬در اینجا نیز‬ ‫واضح است که پیوستن به تقسیم‬ ‫کار بین المللی و گزینش برخی کاالها‬ ‫و خدمات برای تمرکز منابع تولیدی‬ ‫بر ان ها‪ ،‬باید با بررسی چنین اثراتی‬ ‫صورت پذیرد‪ ،‬چرا که ا گر رفاه و‬ ‫شیوه توزیع درامد برای مردم یا‬ ‫حکمرانان اقتصادی یک کشور‬ ‫مهم باشد‪ ،‬هرگونه تغییری در شیوه‬ ‫توزیع درامد قابل دفاع نخواهد‬ ‫بود؛ چه بسا شاهد بهبودهایی در‬ ‫برخی طبقات اقتصادی و پیدایش‬ ‫زیان های رفاهی برای افراد بیشتری‬ ‫در جامعه باشیم‪.‬‬ ‫‪56‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫سیاست گذار ی های کالن و‬ ‫برنامه های توسعه یک کشور باید‬ ‫با توجه به اصولی فراتر از کارایی و‬ ‫رشد اقتصادی تنظیم گردد‪.‬‬ ‫ُ‬ ‫‪ .4‬توجه به معیارهای خرد‬ ‫یا مالحظه اصول جامع تر‬ ‫ا گر به موضوعاتی که در محورهای‬ ‫سه گانه فوق مورد توجه قرار گرفت‪،‬‬ ‫مروری انداخته شود درمی یابیم‬ ‫که معیارهایی که براساس ان به‬ ‫قضاوت نشستیم‪ ،‬چندان جامع‬ ‫نبوده است‪ .‬در ادامه در پی‬ ‫تا کید بر برخی معیارها و اصولی‬ ‫ً‬ ‫خواهیم بود که معموال در رویه های‬ ‫موجود اقتصادی مورد توجه قرار‬ ‫ِ‬ ‫نمی گیرد‪ .‬در نهایت نیز خواهیم‬ ‫دید که سیاست گذاری های کالن‬ ‫و برنامه های توسعه یک کشور باید‬ ‫با توجه به اصولی فراتر از کارایی و‬ ‫رشد اقتصادی تنظیم گردد‪.‬‬ ‫‪ )1‬اثار خارجی‬ ‫هنگامی که قصد تعیین مزیت‬ ‫نسبی تولید یک کاال برای دو‬ ‫کشور فرضی را داریم‪ ،‬در ابتدا‬ ‫باید هزینه های تحمیل شده به‬ ‫هر دو کشور را فهرست کرده و در‬ ‫نهایت اعالم داریم که کدام کشور‬ ‫در تولید ان کاال از مزیت نسبی‬ ‫برخوردار است‪ .‬مسئله ای که در این‬ ‫مرحله به وجود می اید‪ ،‬عدم توجه‬ ‫به همه هزینه های تولید است‪.‬‬ ‫بسیاری از فعالیت های تولیدی‪،‬‬ ‫افزون بر هزینه های متعارف چون‬ ‫هزینه مواد اولیه‪ ،‬نیروی کار‪ ،‬اجاره‬ ‫زمین و تجهیزات و ‪ ...‬برخوردار‬ ‫از برخی اثار خارجی هستند که‬ ‫در حسابداری هزینه های تولید‬ ‫و َ‬ ‫بالتبع در قیمت های نهایی ان‬ ‫کاالها منعکس نمی شود‪ .‬مثال‬ ‫استان های اصفهان و سمنان و‬ ‫تولید دو کاالی فوالد و فرش را به یاد‬ ‫بیاوریم؛ تولید فوالد‪ ،‬عالوه بر همه‬ ‫هزینه هایی که در محاسبات فنی‬ ‫و حسابداری مدنظر قرار می گیرد‪،‬‬ ‫هزینه هایی بر محیط زیست‬ ‫ً‬ ‫تحمیل می کند که اساسا محل‬ ‫توجه نیست‪ .‬تغییر ا کوسیستم‪،‬‬ ‫کشاورزان حال حاضر‬ ‫تاثیر بر رفاه‬ ‫ِ‬ ‫در اصفهان و ایجاد الودگی برای‬ ‫مجاوران محل تولید از جمله اثراتی‬ ‫است که مدنظر قرار نمی گیرد‪ .‬در‬ ‫ادبیات اقتصادی این وضعیت ذیل‬ ‫عنوان «شکست بازار» طبقه بندی‬ ‫می شود؛ موقعیت هایی که بازار‬ ‫رقابت کامل ‪ -‬با فرض فعالیت ازادانه‬ ‫عوامل اقتصادی ‪ -‬از دستیابی به‬ ‫وضعیت بهینه اجتماعی ناتوان‬ ‫است‪ .‬ا گر در عرصه ای با «شکست‬ ‫بازار» مواجه باشیم‪ ،‬بدان معنی‬ ‫است که قیمت های تعیین شده‬ ‫در بازار حدا کثرکننده رفاه عمومی‬ ‫نیست‪ .1‬بر این اساس ا گر بر روند‬ ‫پیش امده در چنین وضعیتی‬ ‫دقت نمود‪ ،‬می توان با این باور‬ ‫برخی محققان و اقتصاددانان‬ ‫همراه شد که ازادسازی تجارت‬ ‫به جهانی‪‎‬سازی شکست های‬ ‫بازار‪ 2‬می انجامد (‪Wise, 2009:‬‬ ‫‪»)868; Boyce, 2013: 140‬؛ ا گر تا‬ ‫قبل از ازادسازی تجارت‪ ،‬مجموع‬ ‫تقاضاهای داخلی یک کشور‬ ‫سطح تولید فوالد و َ‬ ‫بالتبع میزان‬ ‫الودگی را تعیین می کرد‪ ،‬امروزه نیاز‬ ‫بزرگ خودروساز در ان‬ ‫شرکت های ِ‬ ‫سوی مرزها‪ ،‬میزان تولید الودگی در‬ ‫داخل ان کشور را تعیین می کند‪.‬‬ ‫‪ -1‬در اینجا باید به یاد اوریم که مهم ترین باور در‬ ‫مجموعه مطالعات اقتصادی‪ ،‬از ابتدا تا کنون‪ ،‬ان‬ ‫بوده است که در صورت وجود شرایط رقابتی و تعیین‬ ‫قیمت کاال در بازار ‪ -‬و نه توسط یک یا چند عامل‬ ‫اقتصادی ‪ -‬بیشترین منافع برای عموم افراد جامعه‬ ‫حاصل می شود؛ این باور همان ایده دست نامرئی‬ ‫ادام اسمیت است‪.‬‬ ‫‪2- Globalization of market failure‬‬ ‫‪57‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫تجـــــــربه نشـــــــان می دهـــــد که‬ ‫تخصص گرایی کشورهای در حال‬ ‫توسعه در تولید برخی کاالها‪،‬‬ ‫موجب دست اندازی به طبیعت‪،‬‬ ‫از بین رفتن اکوسیستم به واسطه‬ ‫استفاده از انواع کودهای شیمیایی‪،‬‬ ‫انقراض برخی گونه های گیاهی و‬ ‫جانوری و استخراج بیش از اندازه‬ ‫مواد معدنی و طبیعی می شود؛‬ ‫طبیعی است که این اثرات‬ ‫عواقب محتوم تمسک به ایده‬ ‫تخصص گرایی است‪.‬‬ ‫البته اثار خارجی تنها از نوع ایجاد‬ ‫ضرر به محیط زیست‪ ،‬افراد جامعه‬ ‫ً‬ ‫یا ایندگان نیست‪ .‬گاهی اصطالحا با‬ ‫اثار خارجی مثبت مواجه هستیم؛‬ ‫یک فعالیت تولیدی موجد برخی‬ ‫منافع برای محیط زیست‪ ،‬افراد‬ ‫جامعه یا ایندگان است که این‬ ‫فواید در تحلیل های متعارف در‬ ‫نظر گرفته نمی شود‪ .‬در مثال فوق‪،‬‬ ‫ا گر اثار خارجی مثبت تولید فرش‬ ‫دستبافت‪ ،‬همچون «عدم مهاجرت‬ ‫روستاییان قالی باف به شهر‬ ‫اصفهان»‪« ،‬تداوم اداب‪ ،‬اشتغال‬ ‫خانگی و سبک زندگی گره خورده‬ ‫با تولید فرش دستبافت در استان‬ ‫اصفهان» و «حفظ و انتقال فنون‪،‬‬ ‫تجربیات و اسلوب های سنتی تولید‬ ‫فرش دستبافت» را در نظر بگیریم‪،‬‬ ‫ممکن است به سادگی نتوان نسبت‬ ‫به وجود مزیت نسبی اصفهان در‬ ‫تولید فوالد و مزیت نسبی سمنان در‬ ‫تولید فرش دستبافت حکم نمود‪.‬‬ ‫چه بسا مزیت دو استان در تولید‬ ‫دو کاال برابر باشد؛ این یعنی نیاز‬ ‫به هدایت منابع تولیدی استان‬ ‫اصفهان ‪ -‬همچون نیروی کار و‬ ‫سرمایه ‪ -‬به سمت تولید فوالد‬ ‫وجود نداشته و تنها باید بر تولید‬ ‫بدون اتالف منابع در هر دو استان‬ ‫تمرکز نمود‪.‬‬ ‫یکی از مولفه های مهمی که‬ ‫هم ا کنون نیز در برخی مجامع‬ ‫بین المللی مورد توجه است‪ ،‬حفظ‬ ‫تنوع زیستی و فرهنگی است‪ .1‬به‬ ‫نظر می رسد‪ ،‬بشر امروز به واقع در‬ ‫دو راهی بین «حفظ تنوع زیستی‬ ‫و فرهنگی» و «عمل بر اساس ایده‬ ‫تخصص گرایی و تجارت» قرار گرفته‬ ‫است‪ .‬تجربه نشان می دهد که‬ ‫تخصص گرایی کشورهای در حال‬ ‫توسعه در تولید برخی کاالها‪ ،‬موجب‬ ‫‪ -1‬مروری بر محتوای کنوانسیون تنوع زیستی و نیز‬ ‫کنوانسیون حفظ و ترویج تنوع مظاهر فرهنگی اهمیت‬ ‫و ابعاد حفظ این تنوعات را از منظر روایت های رایج‬ ‫بین المللی روشن می کند‪ .‬تا کید می شود که اشاره به‬ ‫این کنوانسیون ها به معنای تایید محتوای ان ها نیست‬ ‫بلکه برای ان است که نشان دهد این قبیل معیارها‬ ‫الاقل در مقام ادعا مورد پذیرش کشورهایی است‬ ‫که بیشترین خیانت ها را به این اصول روا داشته اند‪.‬‬ ‫دست اندازی به طبیعت‪ ،‬از بین‬ ‫رفتن ا کوسیستم به واسطه استفاده‬ ‫از انواع کودهای شیمیایی‪ ،‬انقراض‬ ‫برخی گونه های گیاهی و جانوری و‬ ‫استخراج بیش از اندازه مواد معدنی‬ ‫و طبیعی می شود؛ طبیعی است که‬ ‫این اثرات عواقب محتوم تمسک‬ ‫به ایده تخصص گرایی است‪ .‬از‬ ‫طرف دیگر‪ ،‬حفظ تنوع زیستی و‬ ‫حتی تداوم تنوع فرهنگی در جوامع‬ ‫نیز به عنوان اموری مطلوب و مهم‬ ‫برای تداوم زیست بشر کنونی و نیز‬ ‫نسل های اتی مورد توجه است‪.‬‬ ‫‪ )2‬انسجام ملی و فرهنگی‬ ‫هر چند به نظر می رسد در مراحل‬ ‫اولیه پذیرش تخصص گرایی‬ ‫و تجارت ازاد‪ ،‬انجام تولیدات‬ ‫براساس مزیت ها‪ ،‬در اتحاد ملی‬ ‫اختاللی ایجاد نکرده و چه بسا‬ ‫تقویت کننده ان باشد‪ ،‬اما با‬ ‫تعمیق بخشیده شدن به این‬ ‫ایده و پذیرش ان توسط تعداد‬ ‫قابل توجهی از کشورها‪ ،‬نوع نگاه‬ ‫برخی افراد به ملت و کشور خویش‬ ‫متحول می شود‪ .‬شرایطی را در‬ ‫نظر بگیرید که شرکت های ُمعظم‬ ‫‪58‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫تولیدی با استفاده از منابع تولیدی‬ ‫در کشورهای مختلف ‪-‬که البته‬ ‫براساس ایده تخصص گرایی در‬ ‫موقعیت های جغرافیایی مختلفی‬ ‫پدید امده اند‪ -‬از منابع اولیه در‬ ‫امریکای التین و نیروی کار در‬ ‫چین بهره مند می شود و در نهایت‬ ‫محصول خویش را در اروپا به فروش‬ ‫ً‬ ‫می رساند‪ .‬چنین شرکت هایی اساسا‬ ‫نیازی به ارتباط مالی‪ ،‬مالیاتی و‬ ‫دل نگرانی نسبت به وضعیت کشور‬ ‫ً‬ ‫خویش‪ ،‬مثال ایاالت متحده امریکا‪،‬‬ ‫ندارند‪ .‬پرواضح است که بروز چنین‬ ‫وضعیتی به واسطه نگاه کوتاه مدت‬ ‫فعاالن اقتصادی و پیگیری ِصرف‬ ‫منافع اقتصادی توسط ایشان بسیار‬ ‫محتمل خواهد بود‪.‬‬ ‫افزون بر قطع ارتباط شرکت های‬ ‫تولیدی با کشور مبدا‪ ،‬تخصص گرایی‬ ‫و تجارت ازاد در طی زمان می تواند‬ ‫موجب تغییر ایده ها و باورهای افراد‬ ‫جامعه نیز شود‪ .‬طبیعی است که‬ ‫ترویج برخی کاالها و خدمات از‬ ‫رهگذر تخصص گرایی و تجارت ازاد‬ ‫می تواند موجب تضعیف عوامل‬ ‫هویت بخش و مولفه های فرهنگی‬ ‫یک جامعه نیز شود‪.‬‬ ‫‪ )3‬مالحظات امنیتی و سیاسی‬ ‫هر چند تخصص گرایی در تولید‬ ‫برخی کاالها و مبادله مازاد تولیدات‬ ‫با دیگر کشورها‪ ،‬از نظر اقتصادی‬ ‫موجبات استفاده کارا از منابع‬ ‫تولیدی شود‪ ،‬اما اتخاذ چنین‬ ‫سیاستی از نظر امنیتی و دفاعی قابل‬ ‫تایید نیست‪ .‬مالحظات امنیتی‬ ‫و سیاسی می تواند در قالب بروز‬ ‫هزینه هایی برای مبادله و تجارت‬ ‫کاالها در سطح بین المللی نیز خود را‬ ‫نشان دهد‪ .‬طبیعی است که وجود‬ ‫موانع در تجارت‪ ،‬خود مانعی برای‬ ‫گرایش بیش از حد منابع تولیدی‬ ‫به سمت تولید کاالهای خاص و‬ ‫معدود باشد؛ در نظر بگیرید به هر‬ ‫دلیلی روابط میان دو کشور از فراز‬ ‫و نشیب های متعددی برخودار‬ ‫باشد؛ در این شرایط اصرار این دو‬ ‫کشور بر تخصص گرایی با فرض وجود‬ ‫چنین موانعی در ارتباط تجاری‪،‬‬ ‫می تواند حرکت به سمت نابودی‬ ‫تلقی شود‪.‬‬ ‫ممکن است این تلقی به ذهن‬ ‫خطور کند که ایا نمی توان با تقویت‬ ‫روابط مبتنی بر تخصص گرایی و‬ ‫تجارت ازاد در داخل کشور‪ ،‬شبکه‬ ‫وابستگی یا همکاری میان ملت ها را‬ ‫تقویت کرده و در نتیجه شاهد صلح‬ ‫و همکاری فزاینده میان کشورها‬ ‫باشیم؟ ایا تجارت ازاد موجبات‬ ‫همکاری کشورها را پدید نمی اورد؟‬ ‫ایا پیوستن دولت ها به تقسیم کار‬ ‫بین المللی موجبات ثبات سیاسی و‬ ‫امنیتی کشورها را فراهم نمی اورد؟‬ ‫پاسخ به این پرسش نیازمند اندکی‬ ‫تامل نسبت به واقعیت ها است‪.‬‬ ‫روابط میان دولت ها یا تعامل‬ ‫میان ملت ها‪ ،‬تعامل بازیکنانی با‬ ‫ً‬ ‫اهداف خاص خود است‪ .‬اساسا‬ ‫وجود تعارض میان اهداف یا‬ ‫منافع‪ ،‬بدیهی ترین واقعیت ها در‬ ‫زندگی اجتماعی و َ‬ ‫بالتبع در روابط‬ ‫بین الملل است‪ .‬وجود تعارض منافع‬ ‫میان بازیکنان‪ ،‬به معنای ان است‬ ‫که یک بازیکن نمی تواند بدون‬ ‫توجه به حرکت ها و انتخاب های‬ ‫دیگر بازیکنان‪ ،‬استراتژی بهینه را‬ ‫برای خود برگزیند‪ .‬ا گر همه افراد و‬ ‫‪59‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫در شرایطی که «همه کشورها در‬ ‫پی منافع خویش اند و این منافع‬ ‫با منافع برخی کشورهای دیگر‬ ‫در تعارض است و از طرف دیگر‬ ‫قدرت این کشورها نیز با یکدیگر‬ ‫برابر نیست»‪ ،‬نمی توان لحظه ای به‬ ‫سیاست گذاری بر اساس تقسیم کار‬ ‫بین المللی و تجارت ازاد نظر داشت‪.‬‬ ‫کشورها متعهد به اصولی مهرورزانه‪،‬‬ ‫ایثارگرانه‪ ،‬مادرانه یا فدا کارانه باشند‬ ‫و از نظر قدرت اقتصادی‪ ،‬سیاسی‬ ‫و نظامی در یک سطح قرار گیرند‪،‬‬ ‫پیگیری سیاست های اقتصادی و‬ ‫تجاری یکسان‪ ،‬از جمله تجارت‬ ‫ازاد‪ ،‬در همه کشورها معقول به نظر‬ ‫می رسید‪ .‬اما در شرایطی که «همه‬ ‫کشورها در پی منافع خویش اند و‬ ‫این منافع با منافع برخی کشورهای‬ ‫دیگر در تعارض است و از طرف دیگر‬ ‫قدرت این کشورها نیز با یکدیگر‬ ‫برابر نیست»‪ ،‬نمی توان لحظه ای‬ ‫به سیاست گذاری بر اساس تقسیم‬ ‫کار بین المللی و تجارت ازاد نظر‬ ‫ً‬ ‫داشت‪ 1.‬طبیعتا به واسطه چنین‬ ‫‪ -1‬ا گر به تجربه های تاریخی نیز رجوع کنیم‪ ،‬درمی یابیم‬ ‫که ارتباط مستقیمی میان «پیگیری سیاست های‬ ‫تجارت ازاد» و «وجود صلح در عرصه بین المللی»‬ ‫مشاهده نمی شود‪ .‬بریتانیا‪ ،‬کشوری با بیشترین سطح‬ ‫از تجارت ازاد در قرن نوزدهم میالدی‪ ،‬جنگ های‬ ‫بیشتری نسبت به هر قدرت دیگری را پدید اورد؛‬ ‫برخی از این جنگ ها نیز با هدف تحمیل تجارت ازاد‬ ‫به دیگر ملل صورت گرفت‪ .‬در مقابل و پس از جنگ‬ ‫دوم جهانی‪ ،‬با کشوری چون ژاپن روبروییم که علیرغم‬ ‫سیاست های به شدت حمایتگرانه در داخل‪ ،‬سیاست‬ ‫خارجی صلح طلبانه تری را نسبت به ایاالت متحده‬ ‫در پیش گرفت (‪.)33 :2010 ,Fletcher‬‬ ‫واقعیت هایی است که مفهوم یا‬ ‫عنوانی چون «اقتصاد مقاومتی»‬ ‫قابل تفسیر و تمسک است‪.‬‬ ‫ا گر وجود تعارض منافع موجب تغییر‬ ‫منطقسیاست گذاری هایاقتصادی‬ ‫می شود‪ ،‬به طریق اولی وجود‬ ‫تهدیدها برای یک کشور‪ ،‬اهمیت‬ ‫این تعدیل در منطق سیاست گذاری‬ ‫را دوچندان می کند‪ .‬هر کشوری‬ ‫که از نظر امنیتی یا سیاسی در‬ ‫معرض تهدیدها پیش بینی پذیر‬ ‫و نیز عکس العمل های غیرقابل‬ ‫پیش بینی دیگر کشورها باشد‪،‬‬ ‫طبیعی است که نمی تواند همه‬ ‫تمرکز خویش را در صنایعی چون‬ ‫محصوالت کشاورزی یا صنایع‬ ‫مستظرفه‪ ،‬که البته بنا به تعریف در‬ ‫انها مزیت دارد‪ ،‬قرار دهد‪ .‬پرواضح‬ ‫است که چنین مالحظه ای تنها در‬ ‫زمان جنگ وجود ندارد؛ در زمان‬ ‫صلح نیز ا گر در معرض تهدیدهایی‬ ‫باشیم‪ ،‬اتکا به سایر کشورها‬ ‫می تواند برای عملکرد اقتصادی‬ ‫و حتی امنیت سرمایه گذاری در‬ ‫کشور مخاطره امیز باشد‪ .‬یکی از‬ ‫حوزه های مهم این مقوله‪ ،‬عرصه‬ ‫امنیت غذایی است که البته بیان‬ ‫اهمیت و نیز تجربه های تاریخی در‬ ‫این زمینه نیازی به توضیح بیشتر‬ ‫ندارد‪.2‬‬ ‫‪ -2‬منبع زیر نمونه ای از مطالعه حول «اهمیت امنیت‬ ‫غذایی»‪« ،‬مشکالتی که کشورهای حوزه دریای کارائیب‬ ‫به واسطه اتکا به واردات غذا با ان مواجه اند» و نیز‬ ‫«توصیه به پیگیری سیاست های خودبسندگی در حوزه‬ ‫غذا»‪ ،‬است‪ .‬جالب انکه در سال های اخیر به واسطه‬ ‫ترویج یک طرفه برخی اطالعات در کشور راجع به بحران‬ ‫اب و نقش بخش کشاورزی در ان‪ ،‬نتیجه گیری هایی در‬ ‫اذهان شکل گرفته که گویا می بایست نسبت به تمرکز‬ ‫بر بخش کشاورزی تجدیدنظر شود‪ .‬هر چند اطالعات‬ ‫مربوطه راجع به برخی محصوالت و نیز عدم توجیه‬ ‫اقتصادی تمرکز بر برخی محصوالت درست است‪،‬‬ ‫اما از این مقدمات نمی توان به این نتیجه رسید که‬ ‫«بخش کشاورزی در کشور قابلیت توسعه ندارد» یا‬ ‫«می بایست پیگیر کشت محصوالتی چون گندم در‬ ‫کشورهای دیگر باشیم‪ ».‬همچنین ان طور که اشاره شد‪،‬‬ ‫باید توجه داشت که کشاورزی در روستاهای ایران‪،‬‬ ‫به خودی خود‪ ،‬موجد اثار اجتماعی‪ ،‬فرهنگی و حتی‬ ‫امنیتی است که به راحتی نمی توان به واسطۀ تمرکز‬ ‫صرف بر «برخی» هزینه ها‪ ،‬از منافع ان صرف نظر کرد‪.‬‬ ‫‪Dorodnykh, Ekaterina. Economic and Social‬‬ ‫‪Impacts of Food Self-Reliance in the Caribbean,‬‬ ‫‪.2017 ,Springer‬‬ ‫‪60‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫هر چند «نظریه مزیت نسبی» نقطه‬ ‫اتکای بسیاری از توصیه ها در عرصه‬ ‫سیاست گذاری اقتصادی است‪ ،‬اما‬ ‫حاوی پیش فرض هایی غیرواقعی‬ ‫است که کاربردپذیری ان در واقعیت‬ ‫را محدود می کند‪.‬‬ ‫نتیجه گیری‬ ‫(‪ )1‬ایده مزیت نسبی و تجارت‪،‬‬ ‫به واسطه افزایش تولید و در‬ ‫نهایت ارتقای رفاه‪ ،‬مورد توجه‬ ‫مطالعات اقتصادی و نیز نهادهای‬ ‫سیاست گذار در سطح بین المللی‬ ‫قرار گرفته است‪ .‬هر چند این نظریه‬ ‫نقطه اتکای بسیاری از توصیه ها‬ ‫در عرصه سیاست گذاری اقتصادی‬ ‫است‪ ،‬اما به نظر می رسد حاوی‬ ‫پیش فرض هایی غیرواقعی است‬ ‫که کاربردپذیری ان در واقعیت را‬ ‫محدود می کند‪.‬‬ ‫انچه از پیگیری افراطی این ایده‬ ‫در سطح بین المللی مشاهده‬ ‫می شود‪ ،‬بروز برخی مشکالت و‬ ‫بی عدالتی هاست‪ .‬با این اوصاف‬ ‫می توان دریافت که الزام همه‬ ‫کشورهای جهان‪ ،‬به اجرای‬ ‫قواعدی یکسان چون حذف یا‬ ‫کاهش موانع تعرفه ای و تمرکز‬ ‫نسبی حال حاضر‪،‬‬ ‫بر مزیت های‬ ‫ِ‬ ‫اقدامی ساده لوحانه و غیرمعقول‬ ‫است‪.‬‬ ‫(‪ )2‬درجه کاربردپذیری این نظریه‪،‬‬ ‫به تناسب صحت مفروضاتش در‬ ‫واقعیت و فراهم بودن سایر شرایط‬ ‫است‪ .‬با توجه به دشواری محاسبه‬ ‫هزینه های تولید‪ ،‬وجود موانع در‬ ‫ارتباطات تجاری با سایر کشورها‪،‬‬ ‫تاثیرپذیری وضعیت کنونی از روابط‬ ‫ناعادالنه گذشته و ‪ ...‬ایده مزیت‬ ‫نسبی می بایست در حد یک‬ ‫مالحظه و نه یک دستورالعمل‬ ‫اصلی در سیاست گذاری اقتصادی‬ ‫مورد نظر قرار گیرد‪ .‬البته به واسطه‬ ‫نبود برخی مسائل پیش گفته در‬ ‫درون مرزهای یک کشور‪ ،‬سطح‬ ‫بهره گیری از این ایده ناظر به‬ ‫نواحی یا استان های داخل کشور‬ ‫بیشتر از سطح بهره گیری از این‬ ‫ایده در میان کشورهای مختلف‬ ‫است‪ .‬به نظر می رسد با افزایش‬ ‫مساحت هویت های جغرافیایی‬ ‫مدنظر یا افزایش تفاوت مشخصات‬ ‫سیاسی‪ ،‬فرهنگی و ‪ ...‬این هویت ها‪،‬‬ ‫کاربردپذیری نظریه مزیت نسبی رو‬ ‫به کاهش رود‪.‬‬ ‫(‪ )3‬دمیدن در شیپور «یا کاالی‬ ‫با کیفیت یا استقالل اقتصادی»‬ ‫ارائه ادرس نادرست به مردم‪،‬‬ ‫قانون گذاران و سیاست گذاران است‪.‬‬ ‫الاقل انچه از برخی تجربیات قابل‬ ‫درک است‪ ،‬تقدم «نوعی استقالل‬ ‫اقتصادی و سیاسی» بر «دستیابی به‬ ‫نالمللی»‬ ‫تخصص گرایی در صحنه بی ‬ ‫است‪ .‬البته ا گر بخواهیم همواره در‬ ‫دام نگاه کوتاه مدت گرفتار باشیم‪،‬‬ ‫پرواضح است که چنین دوراهی‬ ‫وجود دارد‪ ،‬اما معیارهای انسانی و‬ ‫اخالقی حکم می کنند که می بایست‬ ‫از لذات اندک و زودگذر ‪ -‬که البته‬ ‫هزینه های خود را دارد ‪ -‬دست‬ ‫کشید و به تدبیرهای منسجم ناظر‬ ‫به بلندمدت روی اورد؛ تدابیری که‬ ‫تحقق ان ها موجبات بهره مندی‬ ‫پایدارتر از لذات مورد نظر را نیز فراهم‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫(‪ )4‬حمایت از کار‪ ،‬سرمایه و کاالی‬ ‫ایرانی معلول شرایط مختلفی است‬ ‫که فراهم اوردن ان ها نیازمند‬ ‫درایت ماست‪ .‬ا گر بخواهیم در‬ 61 1397 ‫ زمستان‬- ‫شماره سوم‬ 11. Hahnel, Robin. 2014. The ABCs of political economy: A modern approach. Revised and expanded ed. London: PlutoPress. 12. Kerr, Prue. 2017. “Joan Violet Robinson (1903–1983). ” In The Palgrave Companion to Cambridge Economics, edited by Robert A. Cord, 673–704. London: Palgrave Macmillan UK. 13. Murphy, Sophia, David Burch, and Jennifer Clapp. 2012. “Cereal Secrets: The world’s largest grain traders and global agriculture. ” Oxfam Research Reports. 14. Murphy, Sophia, and Karen Hansen-Kuhn. 2017. “Counting the Costs of Agricultural Dumping. ” https://www. iatp. org/sites/default/ files/2017-06/2017_06_26_DumpingPaper. pdf. 15. Ozawa, Terutomo. 2005. Institutions, industrial upgrading, and economic performance in Japan: The “flying-geese” paradigm of catch-up growth. [New horizons in international business]. Cheltenham: Edward Elgar. ‫منابع‬ ‫ اصول اقتصاد سیاسی و‬،)1374( ‫ دیوید‬،‫ ریکاردو‬.1 .‫ نشر نی‬:‫ تهران‬،‫ ترجمه حبیب اهلل تیموری‬،‫مالیات ستانی‬ 2. Bairoch, Paul. 1995. Economics and world history: Myths and paradoxes. Chicago: University of Chicago Press. 3. Boyce, James K. 2013. Economics, the environment and our common wealth. Cheltenham: Edward Elgar. 4. Chang, Ha-Joon. 1996. The political economy of industrial policy. Basingstoke: Macmillan. 5. Chang, Ha-Joon. 2006. The East Asian development experience: The miracle, the crisis and the future. London: Zed Books; Third World Network. 6. Chang, Ha-Joon, and Ilene Grabel. 2004. Reclaiming development: An alternative economic policy manual. Global issues. New York: Zed Books. Rodrik, Dani. 1997. Has globalization 16. gone too far? Washington, D. C. Institute of International Economics. 7. Fletcher, Ian. 2010. Free trade doesn’t work: What should replace it and why. Washington D. C. U. S. Business and Industry Council. Foreword by Edward Luttwak. 17. Wise, Timothy A. 2009. “Promise or pitfall? The limited gains from agricultural trade liberalisation for developing countries. ” The Journal of Peasant Studies 36 (4): 855–70. 8. Gonzalez, Carmen G. 2004. “Trade liberalization, food security, and the environment: The neoliberal threat to sustainable rural development. ” Transnational Law & Contemporary Problems 14: 419. 18. Wise, Timothy A. , and Sophia Murphy. 2017. “Keep Your Eyes on the Price: WTO Remains Blind to Agricultural Dumping. ” News release. 2017. https://foodtank. com/news/2017/12/ wto-remains-blind-to-agricultural-dumping/. 9. Gonzalez, Carmen G. 2006. “Deconstructing the Mythology of Free Trade: Critical Reflections on Comparative Advantage. ” Berkeley La Raza LJ 17: 65–93. 19. Wolf, Eric R. 2010. Europe and the people without history. Berkeley: University of California Press.  10. Griffith, Winston H. 2010. “Neoliberal Economics and Caribbean Economies. ” Journal of economic issues 44 (2): 505–11. ‫ الاقل‬،‫پی درک نقش مردم باشیم‬ ‫دو عرصه مهم نیازمند پیگیری و‬ ‫تالش ایشان خواهد بود؛ نخستین‬ ‫ مطالبه سیاست گذاری های‬،‫عرصه‬ ‫واقع نگرانه و بلندمدت از قوای‬ ‫ توجه به‬.‫مجریه و مقننه است‬ ‫ «ایجاد مزیت های‬،»‫«بلندمدت‬ ‫جدید و متنو ع سازی اقتصاد ان‬ ‫هم بدون اعطای موقعیت های‬ ‫رانتی و فساداور برای کارگزاران و‬ »‫حتی برای فعاالن بخش خصوصی‬ ‫و مالحظه «همه اثار خارجی مثبت‬ ‫و منفی فعالیت های تولیدی» از‬ ‫جمله پیشنهادهایی است که‬ ‫سیاست گذاران اقتصادی باید به‬ ‫ان تن دهند؛ پر واضح است که‬ ‫نهادینه شدن برخی انگاره ها در‬ ‫ پیش نیاز چنین‬،‫اذهان مردم جامعه‬ ‫ با توجه به‬.‫مطالبه گری هایی است‬ ‫ به نظر می رسد‬،‫تجربیات جهانی‬ ‫تاثیر حکمرانی و سیاست گذاری‬ ‫اقتصادی در تحقق این اهداف‬ ‫بیشتر از تمرکز بر انگیز ه های‬ ‫مذهبی یا ملی مصرف کنندگان‬ ‫ عرصه دوم نیز تمرکز‬.‫داخلی است‬ ‫و تبلیغ انگیزه های مذهبی یا ملی‬ ‫به عنوان مکملی برای کامیابی‬ ‫سیاست گذاری های واقع نگرانه و‬ .‫بلندمدت خواهد بود‬ ‫‪62‬‬ ‫سید محمد مهدی غمامی‬ ‫عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسالمی و حقوق‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݬݓٮ ݤرݣاݣیݤ‬ ‫ںݐ ݐ ݐ‬ ‫نک ݣرݤݣ ݣدݣ ݐ ݦ ݤ‬ ‫عمل ݣ ݣ‬ ‫ݣݣݣݣ‬ ‫اسیب شناسی قوانین‬ ‫حمایت از کاالی ایرانی‬ ‫چکیده‪ :‬سال ‪ ،1397‬توسط مقام معظم رهبری تحت‬ ‫عنوان «حمایت از کاالی ایرانی» نامگذاری شد‪ .‬تحقق‬ ‫این شعار الزامات و برنامه های مقتضی پیچیده ای را‬ ‫در شرایط فعلی کشور طلب می کند که از جمله ان‬ ‫توجه به نظام تقنینی نامطلوب کشور است‪ .‬متاسفانه‬ ‫هر چند روح کلی قوانین حمایت از کاالهای داخلی‬ ‫است ولی مفاد موجود‪ ،‬در عمل امکان حمایت موثر را‬ ‫فراهم نکرده و برخی از استثنائات نیز نتایج دهشت بار‬ ‫و مخربی را به همراه اورده اند‪ .‬البته قانون گذار پس از‬ ‫پیام امسال‪ ،‬در قالب طرحی ‪ 31‬ماده ای برای اصالح‬ ‫برخی از مقررات در این زمینه‪ ،‬اقداماتی را سامان‬ ‫داده که به نظر اسیب شناسانه و معطوف به عمل‬ ‫نیست‪ .‬در این مقاله نگارنده قصد دارد تا عمده دالیل‬ ‫کاستی ها و ضعف در قوانین را جهت حمایت موثر از‬ ‫کاالی داخلی بررسی نماید‪ .‬روش تحقیق در این مقاله‬ ‫توصیفی ‪ -‬تحلیلی است و نتیجه ان ارائه پیشنهاداتی‬ ‫برای اصالح قوانین مربوط به واردات‪ ،‬عرضه و استفاده‬ ‫و تبلیغات کاالها و خدمات خارجی است‪.‬‬ ‫کلیدواژ گان‪ :‬قانون‪ ،‬حمایت‪ ،‬تعرفه‪ ،‬کاالی تولید‬ ‫داخل‪ ،‬دستگاه های اجرایی‪.‬‬ ‫‪63‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫مقدمه‬ ‫شعارهای سالیانه‪ ،‬واجد پیام هایی‬ ‫هستند که ارزش فرمان حکومتی‬ ‫برای مسئولین (اصل ‪ 57‬قانون‬ ‫اساسی) و ارزش شرعی برای‬ ‫شهروندان دارد به این معنا که‬ ‫مسئولین کشور از باب اعمال‬ ‫حا کمیت ولی فقیه و مشروعیت‬ ‫تصرفاتشان بنا بر رهنمودهای‬ ‫ولی فقیه‪ ،‬باید از حکم وی‬ ‫تبعیت کنند و شهروندان نیز از‬ ‫باب تکلیف شهروندی عضویت‬ ‫در جامعه اسالمی الزم است از‬ ‫فرامین صادره اتباع نمایند و این‬ ‫تکلیف نیز از باب تقلید از مرجع‬ ‫تقلید نیست بلکه از باب وفاداری‬ ‫نسبت به حکومت است که در‬ ‫تمامی نظام های دنیا نیز پذیرفته‬ ‫شده و جزء الینفک مفهوم حقوق‬ ‫شهروندی و اصل حا کمیت قانون‬ ‫شناخته می شود‪.‬‬ ‫شعار امسال تحت عنوان «حمایت‬ ‫از کاالی ایرانی»‪ ،‬شعاری است‬ ‫که رعایت ان برای مسئوالن در‬ ‫تصمیمات و اقداماتشان الزم االتباع‬ ‫و برای مردم در انتخاب هایشان‬ ‫یک مسئولیت اجتماعی است‪.‬‬ ‫با این وجود این تکلیف‪ ،‬زمانی‬ ‫قوانین موجود‪ ،‬ماحصل توجه‬ ‫و وضع سیاستمداران است و نه‬ ‫حقوقدانان‪ .‬برای حقوقدانان‬ ‫حکمت و حاکمیت قانون اهمیت‬ ‫دارد و برای عمده سیاستمداران‪،‬‬ ‫اقدام سیاسی با قانون‪ ،‬که بیشتر‬ ‫جنبه شعار و همراهی ظاهری دارد‬ ‫و در عمل هیچ انتظاری نباید از‬ ‫ان داشت‪.‬‬ ‫می تواند با یک ضمانت اجرای‬ ‫قاطع‪ ،‬از هر گونه اقدام خالف به‬ ‫ویژه توسط دولت و کنشگران عمده‬ ‫بازار جلوگیری کند که از الزام قانونی‬ ‫موثر و البته انگیزاننده بهره ببرد‪.‬‬ ‫مجموعه ای از قوانین وجود دارند‬ ‫که نظام بازار ملی را تحت تاثیر قرار‬ ‫می دهند و الزم است همه تک به‬ ‫تک و همچنین یکپارچه در راستای‬ ‫هدف مورد نظر برنامه ریزی و متالئم‬ ‫شوند‪ .‬نمودار ‪ 1‬مجموعه موضوعات‬ ‫تقنینی موثر بر حمایت از کاال و‬ ‫خدمات داخلی را نشان می دهد‪.‬‬ ‫مجموعه این قوانین عبارتند از‬ ‫قانون امور گمرکی‪ ،‬قانون مبارزه با‬ ‫قاچاق کاال و ارز و قانون حمایت‬ ‫از مصرف کننده‪ ،‬قانون رفع موانع‬ ‫تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام‬ ‫مالی کشور‪ ،‬قانون بهبود مستمر‬ ‫محیط کسب و کار‪ ،‬قانون حدا کثر‬ ‫استفاده از توان داخلی‪ ،‬قانون‬ ‫اجرای سیاست های کلی اصل ‪۴۴‬‬ ‫قانون اساسی جمهوری اسالمی‬ ‫ایران و برخی قوانین دیگر که‬ ‫احکامی مرتبط در انها وجود دارد‬ ‫همانند قوانین تنظیم بخشی از‬ ‫مقررات مالی دولت (‪1384 ،1380‬‬ ‫و ‪ ،)1393‬قانون کار (با تا کید بر‬ ‫قانون کار در حوزه فناوری)‪ ،‬قانون‬ ‫خط مشی کلی و اصول برنامه های‬ ‫سازمان صدا و سیمای جمهوری‬ ‫اسالمی ایران‪ ،‬مجموعه قوانین‬ ‫مالیاتی (مالیات های مستقیم و‬ ‫مالیات بر ارزش افزوده)‪ ،‬قانون‬ ‫صادرات و واردات‪ ،‬قانون تامین‬ ‫اجتماعی‪ ،‬قانون عملیات بانکی‬ ‫بدون ربا و قانون تسهیل اعطای‬ ‫تسهیالت بانکی و کاهش هزینه های‬ ‫طرح و تسریع در اجرای طر ح های‬ ‫تولیدی و افزایش منابع مالی و‬ ‫کارایی بانک ها و همچنین قانون‬ ‫بهره وری بخش کشاورزی و منابع‬ ‫طبیعی‪.‬‬ ‫این قوانین باید برای دستیابی‬ ‫به هدف حمایت موثر و نه اسمی‬ ‫از تولید داخلی‪ ،‬به روز و اصالح‬ ‫شوند‪ .‬با این وجود نکته ان است‬ ‫که قوانین موجود‪ ،‬ماحصل توجه‬ ‫و وضع سیاستمداران است و نه‬ ‫حقوقدانان‪ .‬برای حقوقدانان‬ ‫‪64‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫حکمت و حا کمیت قانون اهمیت‬ ‫دارد و برای عمده سیاستمداران‪،‬‬ ‫اقدام سیاسی با قانون‪ ،‬که بیشتر‬ ‫جنبه شعار و همراهی ظاهری دارد‬ ‫و در عمل هیچ انتظاری نباید از ان‬ ‫داشت‪ .‬در نتیجه برای حقوقدانان‬ ‫پیش بینی پیامدها و نتایج خواسته‬ ‫و ناخواسته قانون مهم است‪ .‬به‬ ‫عبارت دقیق تر مهم است که از‬ ‫قانون حدا کثر استفاده از توان‬ ‫تولیدی و خدماتی در تامین‬ ‫نیازهای کشور و تقویت انها‪ ،‬امکان‬ ‫واردات کاالهای خارجی دارای‬ ‫مشابه داخلی به هیچ بهانه ای‬ ‫حاصل نشود‪ .‬یا به واسطه قانون‬ ‫افزایش بهره وری بخش کشاورزی‬ ‫و منابع طبیعی‪ ،‬امکان واردات‬ ‫محصوالت کشاورزی خارجی با سود‬ ‫بازرگانی کم فراهم نگردد‪ .‬در واقع‬ ‫الزم است به یک میزان ممنوعیت و‬ ‫انگیزش بصورت توامان و موثر برای‬ ‫همه کنشگران دولتی و غیردولتی‬ ‫فراهم گردد تا کاالی داخلی تولید‪،‬‬ ‫عرضه‪ ،‬تجارت‪ ،‬استفاده و تبلیغ‬ ‫کنند‪ .‬این دقت ها چیزی است‬ ‫که قانون را برای رسیدن به هدف‬ ‫ً‬ ‫موثر می کند و ما قصد داریم صرفا‬ ‫دو نمونه از کاستی های تقنینی‬ ‫در حوزه قانونگذاری را تحلیل و‬ ‫اسیب شناسی کنیم‪.‬‬ ‫نمودار ‪ - 1‬مجموعه موضوعات تقنینی موثر بر حمایت از کاال و خدمات داخلی‬ ‫الف) اسیب شناسی عرصه‬ ‫استفاده از توان تولیدی‬ ‫و خدماتی داخل‬ ‫یکی از مهمترین قوانین در راستای‬ ‫تحقق شعار «حمایت از کاالی‬ ‫ایرانی»‪ ،‬قانون حدا کثر استفاده‬ ‫از توان تولیدی و خدماتی در تامین‬ ‫نیازهای کشور و تقویت انها در امر‬ ‫صادرات و اصالح ماده (‪ )104‬قانون‬ ‫مالیات های مستقیم (مصوب‪)1391‬‬ ‫است‪ .‬بنابر مفاد این قانون‪ ،‬الزم‬ ‫است همه دستگاه های کشور اعم‬ ‫از کلیه وزارتخانه ها‪ ،‬سازمان ها‪،‬‬ ‫موسسات‪ ،‬شرکت های دولتی یا‬ ‫وابسته به دولت موضوع ماده (‪)4‬‬ ‫قانون محاسبات عمومی کشور‪،‬‬ ‫بانک ها‪ ،‬موسسات و نهادهای‬ ‫عمومی غیردولتی موضوع ماده (‪)5‬‬ ‫قانون موصوف‪ ،‬موسسات عمومی‬ ‫یا عام المنفعه‪ ،‬بنیادها و نهادهای‬ ‫انقالب اسالمی‪ ،‬سازمان ها‪ ،‬بنگاه ها‪،‬‬ ‫صنایع‪ ،‬کارخانجاتوهمچنین کلیه‬ ‫سازمان ها‪ ،‬شرکت ها و موسسات‪،‬‬ ‫دستگاه ها و واحدهایی که شمول‬ ‫قانون بر انها مستلزم ذکر نام است‬ ‫از قبیل وزارت نفت و شرکت های‬ ‫تابعه‪ ،‬در تامین کاالهای مصرفی و‬ ‫سرمایه ای امور خدمات مهندسی‬ ‫مشاور‪ ،‬پیمانکاری ساختمانی و‬ ‫تاسیساتی‪ ،‬تامین تجهیزات کلیه‬ ‫پروژه های کشور از تولیدات داخلی‬ ‫استفاده کنند‪ .‬منظور از تولید‬ ‫داخل نیز کاال‪ ،‬تجهیزات‪ ،‬خدمات‬ ‫یا محصوالتی اعم از سخت افزار‪،‬‬ ‫نرم افزار‪ ،‬فناوری و نشان «برند»‬ ‫است که صددرصد (‪ )%100‬ان با‬ ‫طراحی متخصصین ایرانی یا به‬ ‫طریق مهندسی معکوس یا انتقال‬ ‫دانش فنی و فناوری انجام می شود‪.‬‬ ‫سوال این است که «با چنین‬ ‫حکم الزام اوری چرا بسیاری از‬ ‫دستگا ه های اجرایی به ویژه‬ ‫‪65‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫شرکت های دولـــــــــتی در عمل‪،‬‬ ‫رویه ای متفاوت در پیش گرفته و‬ ‫ً‬ ‫بعضا خود ابزار گسترش استفاده از‬ ‫کاالی خارجی را فراهم می کنند؟»‪.‬‬ ‫ً‬ ‫پاسخ اجماال به «بد بودن قانون»‬ ‫برمی گردد‪ .‬چرا که‪:‬‬ ‫ ‪ .1‬قانون یادشده‪ ،‬ضمانت اجرای‬ ‫موثری برای برخورد با مستنکفین‬ ‫از حکم وضع شده را پیش بینی‬ ‫نکرده است‪ .‬در واقع از مشکالت‬ ‫قانونگذاری سیاسی این است که‬ ‫احکام متعددی وضع می شود‬ ‫که حقوقی نیست یعنی برای‬ ‫ناقضین قاعده‪ ،‬مجازاتی را در نظر‬ ‫نگرفته است و با وجود امر قاطع‬ ‫به یک امر‪ ،‬به هر ناقض قاعده ای‬ ‫اجازه تجری و بی حرمتی به‬ ‫قانون را می دهد‪ .‬علیهذا الزم‬ ‫است قانون برای نقض تکالیف‬ ‫و تعهدات‪ ،‬مجازات متناسب‬ ‫با میزان انحراف از روح قانون‬ ‫و خسارت های وارده به تولید‬ ‫و عرضه کاالی ایرانی را تعیین‬ ‫کند و حتی از الگوی مجازات های‬ ‫تنبیهی برای عدم تکرار تخلف‬ ‫از قانون بهره ببرد‪.‬‬ ‫ ‪ .2‬این قانون هم متاسفانه از اسیب‬ ‫«قانون با دوربرگردان» رنج می برد‪،‬‬ ‫یعنی متن قانون دارای احکام‬ ‫چرا بسیاری از دستگاه های اجرایی‬ ‫به ویژه شرکت های دولتی در عمل‬ ‫رویه ای متفاوت در پیش گرفته و‬ ‫ً‬ ‫بعضا خود ابزار گسترش استفاده‬ ‫از کاالی خارجی را فراهم می کنند؟‬ ‫استثنائی است که همیشه اجازه‬ ‫نقض قانون و هدف قانون گذار‬ ‫را فراهم می کند‪ .‬ماده(‪ )4‬این‬ ‫قانون مقرر می دارد‪« :‬دستگاه های‬ ‫موضوع ماده(‪ )2‬این قانون‬ ‫موظفند در اجرای کلیه طر ح ها‬ ‫و پروژه های خدماتی‪ ،‬ساخت‪،‬‬ ‫نصب و تامین کاالها‪ ،‬تجهیزات‪،‬‬ ‫لوازم و فراورده ها به گونه ای‬ ‫برنامه ریزی کنند که حداقل‬ ‫پنجاه و یک درصد(‪ )%51‬هزینه‬ ‫هر طرح و پروژه انها به صورت کار‬ ‫در داخل کشور باشد‪ .‬با توجه به‬ ‫فهرست تولیدات داخلی موضوع‬ ‫ماده(‪ )3‬این قانون ا گر استفاده از‬ ‫تولیدات و خدمات داخل کشور‬ ‫ممکن نباشد‪ ،‬با توافق باالترین‬ ‫مقام اجرایی دستگاه های موضوع‬ ‫ماده(‪ )2‬این قانون حسب مورد‬ ‫و وزیر صنعت‪ ،‬معدن و تجارت‬ ‫دستگاه های مزبور می توانند نیاز‬ ‫طرح یا پروژه خود را از خدمات‬ ‫یا محصوالت خارجی تامین‬ ‫کنند»‪ .‬به این ترتیب نقض روح‬ ‫قانون و هدف قانون گذار با مجوز‬ ‫وزیر صنعت‪ ،‬معدن و تجارت به‬ ‫سادگی ممکن است‪ .‬کما اینکه‬ ‫در سال ‪ ،1396‬با مجوز مربوط‬ ‫امکان خرید کاالهای متعددی‬ ‫از جمله ده ها خودروی خارجی‬ ‫برای دستگاه های دولتیوعمومی‬ ‫فراهم شده و در مواردی نیز برای‬ ‫این خریدها به قید «بدون رعایت‬ ‫شرط داشتن نمایندگی رسمی در‬ ‫ایران» تصریح شده است‪ .‬به هر‬ ‫حال قانون می بایست یک سازوکار‬ ‫ً‬ ‫کامالسخت گیرانهوچندمرحله ای‬ ‫را برای کاالهای غیرقابل تهیه‬ ‫از تولیدکنندگان داخلی طراحی‬ ‫ً‬ ‫می کرد به نحوی که حتما در‬ ‫ کار «سوال از عدم امکان‬ ‫گردش ِ‬ ‫تهیه کاال یا خدمت مورد نظر از‬ ‫داخل»‪ ،‬صنف و تولیدکنندگان‬ ‫داخلی نیز به نداشتن یا ناتوانی در‬ ‫تولید کاالی مذکور اذعان کرده و‬ ‫کارشناسان فنی ذیصالح نیز تهیه‬ ‫ان کاال را جهت انجام خدمات‬ ‫عمومی‪ ،‬حیاتی تشخیص دهند‪.‬‬ ‫در نهایت هم نه فقط شخص‬ ‫وزیر صنعت‪ ،‬معدن و تجارت‬ ‫که مجموعه ای از پیوست ها و‬ ‫اسناد در سامانه ای غیرقائم به‬ ‫شخص‪ ،‬امکان خرید خارجی را‬ ‫در حد ضرورت (از نظر میزان و از‬ ‫َّ‬ ‫(الض ُرورات‬ ‫نظر زمان) فراهم کند‪.‬‬ ‫‪66‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫جدول‪ :‬قوانین و مقررات حمایت از کاال و خدمت تولید داخل در یک دهه (‪)1387-1397‬‬ ‫عنوان قانون ‪ /‬مقرره حمایت از کاالی داخلی‬ ‫مرجع تصویب تاریخ تصویب‬ ‫امکان نقض قاعده‬ ‫یا استناء انگاری‬ ‫‪1‬‬ ‫قانون بودجه سال ‪ ۱۳۹۷‬کل کشور‬ ‫مجلس‬ ‫‪1396/12/20‬‬ ‫صالحیت اختیاری به‬ ‫دولت‪ :‬بند ص تبصره ‪6‬‬ ‫‪2‬‬ ‫قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی‪ ،‬اجتماعی‬ ‫و فرهنگی جمهوری اسالمی ایران (‪)۱۳۹۶- ۱۴۰۰‬‬ ‫مجلس‬ ‫‪1395/12/14‬‬ ‫کلی گویی و وا گذاری به ایین‬ ‫نامه نویسی‪ :‬مواد‪،20،46 ،4‬‬ ‫‪73 ،56 ،54 ،53 ،50‬‬ ‫‪3‬‬ ‫ایین نامه ساماندهی تبلیغات کاالها و خدمات موضوع ماده (‪)۸‬‬ ‫قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور‬ ‫هیات وزیران‬ ‫‪1394/4/8‬‬ ‫بند ح ماده ‪5‬‬ ‫ایین نامه اجرایی ماده (‪ )16‬قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار هیات وزیران‬ ‫‪1394/2/6‬‬ ‫فقدان ضمانت اجرا‬ ‫‪1394/2/1‬‬ ‫وا گذاری اجرا به ایین‬ ‫نامه اجرایی‪ :‬ماده ‪8‬‬ ‫فقدان ضمانت اجرا‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور‬ ‫‪6‬‬ ‫مبانی و مستندات‪ ،‬اهداف‪ ،‬سیاست ها و برنامه های‬ ‫عملیاتی معاونت علمی و فناوری رییس جمهور در‬ ‫خصوص «برنامه اجرایی اقتصاد مقاومتی»‬ ‫شورای اقتصاد ‪1393/3/5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫قانون حدا کثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی در‬ ‫تامین نیازهای کشور و تقویت انها در امر صادرات و‬ ‫اصالح ماده (‪ )۱۰۴‬قانون مالیاتهای مستقیم‬ ‫مجلس‬ ‫‪1391/5/1‬‬ ‫استثناء نقض قاعده‪ :‬ماده ‪4‬‬ ‫‪8‬‬ ‫قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار‬ ‫مجلس‬ ‫‪1390/11/16‬‬ ‫وا گذاری اجرا به ایین نامه‬ ‫اجرایی‪ :‬ماده ‪ 9‬و ‪16‬‬ ‫‪9‬‬ ‫قانون مالیات بر ارزش افزوده‬ ‫مجلس‬ ‫‪1387/2/17‬‬ ‫یکسان فرض کردن کاالهای‬ ‫تولید داخل و وارداتی با‬ ‫عبارت ‪« :‬اعم از تولید داخل یا‬ ‫وارداتی»‪ :‬مواد ‪ 43 ،42‬و ‪47‬‬ ‫َ ُ َ َّ‬ ‫ُ‬ ‫ُتب ُ‬ ‫لض ُر َور ِه‬ ‫یحا َلم ْحظوراتوماا ِبیح ِل‬ ‫ِ‬ ‫َ َ‬ ‫یق ّد ُر بقدرها‪.)1‬‬ ‫ ‪ .3‬برای حمایت از کاالی داخلی‪،‬‬ ‫الزم است از قواعد بازار تبعیت‬ ‫شود‪ .‬اجمال قواعد بازار بر محور‬ ‫سود و امکان رقابت ترجیحی‬ ‫طراحی شده است‪ .‬در نتیجه‬ ‫باید به نحوی از کاالی داخلی‬ ‫حمایت کرد که کاالی داخلی‪،‬‬ ‫بتواند با قیمتی ارزان تر‪ ،‬با کیفیت‬ ‫‪ -1‬ضرورت ها حرام ها را حالل می کند و انچه از حرام ها‬ ‫در ضرورت ها مباح شده است به قدر رفع اضطرار است‪.‬‬ ‫مجلس‬ ‫و ضمانتی استثنایی‪ ،‬خریداران‬ ‫و مصرف کنندگان را به سمت‬ ‫خود جذب نماید‪ .‬در اینجا الزم‬ ‫است قانون حدا کثر استفاده از‬ ‫توان تولیدی و خدماتی در تامین‬ ‫نیازهای کشور‪ ،‬با مجموعه ای از‬ ‫قوانین گره خورده و بطور عینی‬ ‫ً‬ ‫و منجز منافع کامال ملموسی را‬ ‫برای کاالی داخلی فراهم کند‪.‬‬ ‫اینکه چه انگیزاننده هایی باید‬ ‫وجود داشته باشد خود مبحثی‬ ‫مفصلاست کهدر یادداشت هایی‬ ‫علیحده به ان خواهیم پرداخت‬ ‫ولیمجموعحمایت هایتعرفه ای‬ ‫قابل اتکا‪ ،‬تسهیالت مالیاتی و‬ ‫بیمه ای‪ ،‬کمک به برندسازی‪،‬‬ ‫ارائه خدمات شتاب دهنده‪،‬‬ ‫رفع بروکراسی بسیار نا کارامد در‬ ‫خصوص کاالهای داخلی و استقرار‬ ‫الگوهای کندکننده فعالیت برای‬ ‫کاالهای خارجی مصرفی و دارای‬ ‫نمونه داخلی‪ ،‬انتقال فناوری‬ ‫یارانه ای به تولیدکنندگان‪ ،‬افزایش‬ ‫کیفیت و تضمین کاالها و تولیدات‬ ‫‪67‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫انها‪ ،‬شناسایی رقبای موجود و‬ ‫کمک به انها برای ایجاد سهم‬ ‫مسلط بر بازار از طرق مخالف‬ ‫از جمله ادغام‪ ،‬تبلیغات موثر‬ ‫برای کاالهای داخلی و ‪ ...‬از زمره‬ ‫مهمترین ابزارهای تشویقی برای‬ ‫حمایت از کاالی داخلی است‪.‬‬ ‫ ‪ .4‬قوه قضائیه به تکلیف خود وفق‬ ‫ماده (‪ )22‬قانون عمل نکرده‬ ‫است‪ .‬به عبارت دیگر این قوه‬ ‫مکلف است شعبه یا شعباتی‬ ‫از دادگاه های عمومی را برای‬ ‫رسیدگی و صدور حکم تخلفات‬ ‫ناشی از عدم اجرای این قانون‬ ‫توسط بخش های دولتی و‬ ‫غیردولتی اختصاص دهد ولی‬ ‫در عمل به دالیل متعددی شاهد‬ ‫تشکیل شعب مربوط و رسیدگی‬ ‫به تخلفات ناشی از نقض قانون‬ ‫نیستیم‪ .‬عمده این دالیل به نظر‬ ‫می رسد عبارتند از‪ )1( :‬دادستانی‬ ‫(وفق وظیفه موضوع ماده ‪ 22‬و‬ ‫ماده ‪ 290‬قانون ایین دادرسی‬ ‫کیفری) هنوز تعهدی منجز برای‬ ‫صیانت از حقوق عامه من جمله‬ ‫حمایت از کاال و تولید داخلی‬ ‫تعریف نکرده است و در نتیجه‬ ‫نمی تواند مقدمات الزم برای‬ ‫اجرای ماده(‪ )22‬قانون را فراهم‬ ‫ایا رسانه ملی‪ ،‬برای جبران کسری‬ ‫بودجه‪ ،‬صدا و سیما را در زمان های‬ ‫طالیی به برندهای خارجی‬ ‫می فروشد؟‬ ‫کند؛ (‪ )2‬اینکه مجازات تخلفات‬ ‫از اجرای قانون به دلیل وضع بد‬ ‫ً‬ ‫قانونمشخصنیست؛(‪)3‬احتماال‬ ‫همانند موارد متعدد دیگر‪ ،‬قوه‬ ‫قضائیه با مسئله بودجه درگیر‬ ‫بوده و امکان تخصیص قاضی و‬ ‫ایجاد ساختار جدید ندارد‪.‬‬ ‫ب) اسیب شناسی‬ ‫عرصه تبلیغات رسمی‬ ‫کاالهای تولید داخل‬ ‫بسیاری از مردم‪ ،‬این سوال را در‬ ‫شبکه های اجتماعی و اجتماعات‬ ‫نخبگانی می پرسند که چگونه است‬ ‫شعار امسال‪« ،‬حمایت از کاالی‬ ‫ایرانی» عنوان شده است و رهبری‬ ‫نیز برای این شعار دو منظور شامل‬ ‫«یکی جهت دادن به سیاست های‬ ‫اجرایی و عملکرد مسئولین دولتی‬ ‫و مسئولین حکومتی است‪[ ،‬و]‬ ‫یکی توجیه افکار عمومی» در نظر‬ ‫گرفته است‪ ،‬ولی نهاد رسانه ملی‬ ‫که ریاست ان منصوب مقام معظم‬ ‫رهبری است همچنان کاالهای‬ ‫خارجی دارای مشابه داخلی را از‬ ‫رسانه ای که متعلق به مصالح ملی‬ ‫است با تیراژ باال و تکرار و تنوع قابل‬ ‫توجه منتشر می کند؟ ایا رعایت‬ ‫شعار مذکور به نحو شفاف و بدون‬ ‫استثنایی برای واحدهای رسانه‬ ‫ملی بخشنامه نشده است؟ ایا‬ ‫تزاحم منافعی بین منافع سرشار از‬ ‫تبلیغات لوازم خانگی دارای مشابه‬ ‫داخلی و رعایت شعار سال در رسانه‬ ‫ملی وجود دارد؟ ایا رسانه ملی‪،‬‬ ‫برای جبران کسری بودجه‪ ،‬صدا‬ ‫و سیما را در زمان های طالیی به‬ ‫برندهای خارجی می فروشد؟ چرا‬ ‫چند شرکت کره ای‪ ،‬چینی و ژاپنی‬ ‫و گه گاهی اروپایی به این سادگی‬ ‫ً‬ ‫و از طریق یک نهاد کامال دولتی‪،‬‬ ‫به تبلیغات خود با همان شدت‬ ‫سابق و بر خالف پیام رییس کشور‬ ‫ادامه می دهند؟ چگونه باید به این‬ ‫تبلیغات که البته نه تنها در صدا و‬ ‫سیما که در سایر رسانه های دولتی‬ ‫و عمومی نیز مشابه دارد پایان داد؟‬ ‫رهبر معظم انقالب در همان‬ ‫سخنرانی ابتدای سال در پاسخ به‬ ‫بی تاثیر بودن این شعارهای سالیانه‬ ‫برای برخی از مدیران کشوری‪،‬‬ ‫احتمال قریب به واقعی را مطرح‬ ‫کردند که «البته ممکن است در‬ ‫سال های مختلف‪ ،‬بعضی هایشان‬ ‫این شعارهایی را که ما هر سال‬ ‫معین می کنیم قبول نداشته‬ ‫‪68‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫باشند»‪ .‬همین عدم اعتقاد در‬ ‫بین مدیران کشور موجب عدم‬ ‫انسجام و تامین رضایت عمومی‬ ‫در کشور شده‪ ،‬که نمود واضح‬ ‫و عینی ان در اختالل در اجرای‬ ‫سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی‬ ‫و به طور خاص حمایت از کاالی‬ ‫ایرانی و بیکاری بخش عمده ای از‬ ‫جوانان تحصیل کرده است‪.‬‬ ‫باید اذعان داشت که لزوم‬ ‫حمایت از کار و تالش ایرانی‪،‬‬ ‫امروز و دیروز برای صدا و سیما‬ ‫اعالم و الزام نشده است بلکه در‬ ‫مواد (‪ )2‬و (‪ )4‬قانون خط مشی‬ ‫کلی و اصول برنامه های سازمان‬ ‫صدا و سیمای جمهوری اسالمی‬ ‫ایران (مصوب ‪ )1361‬بصراحت‬ ‫بیان و تکلیف شده‪« :‬در کلیه‬ ‫برنامه ها» استقالل و زمینه سازی‬ ‫برای رسیدن به خودکفایی متبلور‬ ‫گردد‪ .‬این همان حکمی است که‬ ‫در اصل یکصد و هفتاد و پنجم‬ ‫قانون اساسی بیان شده یعنی «در‬ ‫صدا و سیمای جمهوری اسالمی ‬ ‫ح کشور باید تامین ‬ ‫ایران ‪ ...‬مصال ‬ ‫گردد‪ »...‬و از مصالح بدون تردید‬ ‫کشور‪ ،‬حمایت از کاالی داخلی‬ ‫است‪ .‬به عبارت دیگر این کافی‬ ‫نیست که شبکه ای تحت عنوان‬ ‫ً‬ ‫«ایران کاال» که احتماال بیننده‬ ‫شاید ا گر رسانه ملی الگوی تبلیغات‬ ‫را وارونه کند و به طور کلی تمام‬ ‫تبلیغات کاالهای خارجی به‬ ‫ً‬ ‫یک شبکه صرفا تجاری منتقل‪،‬‬ ‫و میان برنامه های پربازدید را به‬ ‫تبلیغات رایگان کاالهای ایرانی‬ ‫اختصاص دهد می تواند ادعا کند‬ ‫که اقدامی موثر برای حمایت از‬ ‫کاالی داخلی انجام داده است‪.‬‬ ‫انچنانی نیز هیچ وقت نصیب ان‬ ‫نمی شود تاسیس شود در حالی که‬ ‫در میان برنامه های پربازدید از جمله‬ ‫سریال ها و فیلم ها و برنامه های‬ ‫شاد‪ ،‬الاقل چند شرکت خارجی‪،‬‬ ‫سهمیه تبلیغات همیشگی داشته‬ ‫باشند‪ .‬شاید ا گر رسانه ملی الگوی‬ ‫تبلیغات را وارونه کند و به طور کلی‬ ‫تمام تبلیغات کاالهای خارجی به‬ ‫ً‬ ‫یک شبکه صرفا تجاری منتقل‪،‬‬ ‫و میان برنامه های پربازدید را به‬ ‫تبلیغات رایگان کاالهای ایرانی‬ ‫اختصاص دهد می تواند ادعا کند‬ ‫که اقدامی موثر برای حمایت از‬ ‫کاالی داخلی انجام داده است‪ .‬هر‬ ‫چند که همچنان این سوال قابل‬ ‫طرح است که ایا یک رسانه ی ملی‪،‬‬ ‫باید از کاالهای داخلی برای پخش‬ ‫تبلیغات‪ ،‬ان هم در سال حمایت‬ ‫از تولید ملی هزینه مطالبه کند؟‬ ‫در ادامه مطابق بند «ب» ماده (‪)5‬‬ ‫«ایین نامه ساماندهی تبلیغات‬ ‫کاالها و خدمات موضوع ماده (‪)۸‬‬ ‫قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر‬ ‫و ارتقای نظام مالی کشور» مصوب‬ ‫‪ 1394‬در راستای الزامات قانون رفع‬ ‫موانع تولید‪ ،‬صدا و سیما موظف‬ ‫به پخش حمایت های تبلیغی از‬ ‫کاالها و برندهای داخلی شده است‪.‬‬ ‫بند مذکور مقرر می دارد‪« :‬اعمال‬ ‫حمایت های تبلیغاتی از طریق‬ ‫دستگاه های اجرایی مسئول تولید‬ ‫کاال و یا ارائه خدمات جهت اجرای‬ ‫برنامه های ترویجی نشان(برند)‬ ‫های تجاری منتخب موضوع این‬ ‫ایین نامه از طریق سازمان صدا و‬ ‫سیمای جمهوری اسالمی ایران از‬ ‫محل اعتبارات مصوب مربوط»‪ .‬با‬ ‫وجود این حکم نیز‪ ،‬صدا و سیما‬ ‫با توجه به مقید بودن حکم به‬ ‫ً‬ ‫اعتبارات مصوب مربوط که حتما‬ ‫این رسانه ان را جدا از اعتبارات‬ ‫سازمانی خود می داند نمی توان‬ ‫انتظار موثر حمایت از کاالها و برند‬ ‫داخلی و توامان عدم تبلیغ کاالی‬ ‫خارجی مصرفی را داشت‪.‬‬ ‫متاسفانه این مجموعه مالحظات‬ ‫یاد شده‪ ،‬در طر ح ‪ 31‬ماده ای‬ ‫مجلس شورای اسالمی نیز مدنظر‬ ‫قانون گذار ‪ -‬مرکز پژوهش ها ‪ -‬قرار‬ ‫ً‬ ‫نگرفته و صرفا در بند (‪ )2‬ماده‬ ‫(‪ )29‬عبارتی کلی و غیرسازنده‬ ‫اورده شده است‪« :‬صدا و سیما‬ ‫‪69‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫موظف به اقدامات الزم جهت‬ ‫فرهنگ سازی مصرف کاالهای‬ ‫تولید داخل می باشد»‪.‬‬ ‫در هر صورت باید در تنظیم‬ ‫«طرح اداره و نظارت بر سازمان‬ ‫صدا و سیما جمهوری اسالمی»‬ ‫الزاماتی الز م االجرا‪ ،‬همراه با‬ ‫مجازات مستنکفین از قانون در‬ ‫نظر گرفته شود تا صدا و سیما حتی‬ ‫با بهانه بودجه‪ ،‬نتواند انتن پخش‬ ‫برنامه های خود را بر خالف مصالح‬ ‫ملی و سیاست های اعالمی و ابالغی‪،‬‬ ‫اجاره دهد‪.‬‬ ‫به عالوه انکه سازمان بازرسی کل‬ ‫کشور وفق اصل (‪ )174‬قانون اساسی‬ ‫بر حسن اجرای قانون یاد شده‬ ‫نظارت کرده و از طریق مجازات های‬ ‫عام اداری و کیفری‪ ،‬مانع از نقض‬ ‫الزامات قانونی خط مشی کلی و اصول‬ ‫برنامه های سازمان صدا و سیمای‬ ‫جمهوری اسالمی ایران شود‪ .‬هر چند‬ ‫تعهدات این سازمان از صالحیت‬ ‫تکلیفی دادستان نیز نمی کاهد و وی‬ ‫باید نسبت به منافع ملی که از جمله‬ ‫ان واردات و تبلیغ لجام گسیخته‬ ‫و غیرقانونی کاالهای خارجی است‬ ‫اقدام قانونی مقتضی شامل طرح‬ ‫دعوا و پیگیری قضایی در محا کم‬ ‫و مراجع ذیصالح را انجام دهد‪.‬‬ ‫جمع بندی‬ ‫دستیابی به اهداف سند چشم انداز‬ ‫جمهوری اسالمی ایران در افق‬ ‫‪ ۱۴۰۴‬که از جمله ان «برخورداری‬ ‫از دانش پیشرفته‪ ،‬توانا در تولید‬ ‫علم و فناوری‪ ،‬متکی بر سهم برتر‬ ‫منابع انسانی و سرمای ه اجتماعی در‬ ‫تولید ملی» است محقق نمی گردد‬ ‫مگر در پرتوی «حمایت از کاالی‬ ‫ایرانی»‪ .‬این حمایت نیز نیازمند‬ ‫تامین بسترهای الزم و ریل گذاری‬ ‫است‪ .‬به این ترتیب که مقتضی‬ ‫است فرهنگ مصرف نشان داخلی‬ ‫را جایگزین نشان و کاالهای خارجی‬ ‫کرد و البته دولت نیز باید از تولید‬ ‫کاالی با کیفیت داخل حمایت کرده‪،‬‬ ‫ورود کاالهای خارجی را بصورت‬ ‫مستقیم و غیرمستقیم ‪ -‬به ویژه‬ ‫از طریق فروش کاالهای قاچاق‬ ‫توسط سازمان اموال تملیکی‬ ‫موضوع فصل نهم قانون مبارزه‬ ‫با قاچاق کاال و ارز ‪ -‬را مدیریت‬ ‫کرده و خود نیز از این محل مصارف‬ ‫خود را تامین کند‪ .‬در این راستا‪،‬‬ ‫نقش قوانین بسیار جدی است‪.‬‬ ‫یعنی تا زمانی که قوانین به انحای‬ ‫مختلف امکان واردات‪ ،‬توزیع و‬ ‫خرید و تبلیغات کاالی خارجی را‬ ‫تا زمانی که قوانین به انحای‬ ‫مختلف امکان واردات‪ ،‬توزیع و‬ ‫خرید و تبلیغات کاالی خارجی را‬ ‫فراهم می کنند نمی توان به تحقق‬ ‫هدف حمایت از کاالی داخلی‬ ‫خوش بین بود‪.‬‬ ‫فراهم می کنند نمی توان به تحقق‬ ‫هدف حمایت از کاالی داخلی‬ ‫خوش بین بود‪ .‬از جمله مهمترین‬ ‫قوانین معیوب در این خصوص‪،‬‬ ‫می توان به قانون حدا کثر استفاده‬ ‫از توان تولیدی و خدماتی در تامین‬ ‫نیازهای کشور و تقویت انها در امر‬ ‫صادرات و اصالح ماده (‪ )104‬قانون‬ ‫مالیات های مستقیم (مصوب‪)1391‬‬ ‫و قانون خط مشی کلی و اصول‬ ‫برنامه های سازمان صدا و سیمای‬ ‫جمهوری اسالمی ایران اشاره‬ ‫کرد که عمده ضعف این قوانین‬ ‫عبارتند از فقدان ضمانت اجرای‬ ‫عینی در برخورد با مستنکفین و‬ ‫ناقضان قاعده است‪ .‬از سوی دیگر‬ ‫در تضمین حسن اجرای هر دو‬ ‫قانون‪ ،‬نهادهای قضایی به ویژه‬ ‫دادستان به وظایف قانونی خود‬ ‫عمل نمی کنند و متخلفین را برای‬ ‫پیگرد قضایی به محا کم ذیصالح‬ ‫جلب نمی کنند‪ .‬این مالحظات‬ ‫هیچ یک در طر ح پیشنهادی‬ ‫«حمایت از تولید ملی» مورد‬ ‫توجه قانون گذار قرار نگرفته است‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪70‬‬ ‫مصاحبه با‪ :‬مهندس حسین یوسفیان‬ ‫مدیر اجرایی طرح رجیستری گوشی همراه‬ ‫مصاحبه کننده‪ :‬مصطفی یخچالی‬ ‫پژوهشگر هسته مدیریت جهادی‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی‬ ‫روایت اجرای‬ ‫طرح رجیستری گوشی همراه‬ ‫ݧ ݑݩ ݑٯݩ‬ ‫ݣح ݣ ݣاݣ ݩݐ ݫ ݬݓݤ‬ ‫ݕ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ا‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ݣ‬ ‫ٯ‬ ‫ݣ‬ ‫ݬ‬ ‫حها ݤدݤ‬ ‫ݩ‬ ‫ݐ‬ ‫م ݤر ݧ ݩݑٮص ݬݔ‬ ‫مىںݡیݤ ݤ‬ ‫ݣگ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤ‬ ‫ݣ ݤݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫طرح رجیستری گوشی همراه از از ‪ 28‬مهرماه سال‬ ‫‪ 96‬با مانیتورینگ شبکه برای اطالع از وضعیت‬ ‫گوشی های قانونی و غیرقانونی در شبکه اغاز شد‬ ‫و به ترتیب برندهای گوشی تحت پوشش این‬ ‫طرح قرار گرفتند‪.‬‬ ‫بنابر اطالعات ارایه شده توسط کمیته اجرای‬ ‫رجیستری از نتایج این طرح‪ ،‬از ابتدای اجرای‬ ‫طرح رجیستری تا ‪ 26‬فروردین ‪ 97‬رشد عایدی‬ ‫دولت از محل واردات رسمی گوشی همراه به‬ ‫‪ 2700‬میلیارد ریال رسیده و ارزش واردات در این‬ ‫مدت به ‪ 15‬هزار میلیارد ریال افزایش یافته است‪.‬‬ ‫‪71‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫طبق امار گمرک واردات گوشی‬ ‫تلفن همراه در سال ‪ 95‬رقم ‪ 5‬هزار‬ ‫میلیارد ریال بوده که با اجرای طرح‬ ‫رجیستری از نیمه دوم سال ‪ 96‬این‬ ‫رقم به ‪ 13‬هزار و ‪ 600‬میلیارد ریال‬ ‫افزایش یافته است‪ .‬به این ترتیب‬ ‫درامد دولت از اجرای این طرح در‬ ‫سال ‪ 95‬مبلغ ‪ 900‬میلیارد ریال و‬ ‫در سال ‪ 96‬مبلغ ‪ 2450‬میلیارد‬ ‫ریال بوده است‪.‬‬ ‫شاید مشکالت پیرامون بازار‬ ‫تلفن همراه تا قبل از اجرای طرح‬ ‫رجیستری برای قشر بیشتر جامعه‬ ‫یعنی مصر ف کنند ه ها انچنان‬ ‫ملموس نبود‪ .‬ولی احتماال برای‬ ‫همین دسته از مردم جالب است‬ ‫که بدانند سالیانه حدود ‪ 10‬میلیون‬ ‫دستگاه تلفن همراه به صورت‬ ‫قاچاقی وارد کشور می شود و‬ ‫بی قانونی را در رویه بازار تلفن همراه‬ ‫تثبیت کرده است‪ .‬همچنین معادل‬ ‫ریالی قاچاق تلفن همراه به رقم‬ ‫هنگفت ‪ 2‬هزار میلیارد تومان رسیده‬ ‫که معادل بودجه چندین وزارتخانه‬ ‫کشور است‪ .‬طرح رجیستری قرار‬ ‫است به این اوضاع نابسامان و‬ ‫قاچاق میلیاردی صنعت تلفن‬ ‫همراه در کشور سر و سامان دهد‬ ‫که به گفته کارشناسان شاید در‬ ‫شروع طر ح‪ ،‬ضرر هایی متوجه‬ ‫برخی فروشندگان شود ولی برای‬ ‫نجات از این حجم قاچاق‪ ،‬اجرای‬ ‫این طرح همانند سایر کشورها‬ ‫ضروری است‪.‬‬ ‫لذا به منظور اشنایی با روند اجرای‬ ‫این طرح و عوامل موفقیت ان‬ ‫مصاحبه ای با اقای مهندس حسین‬ ‫یوسفیان مدیر اجرایی این طرح‬ ‫صورت گرفته است‪:‬‬ ‫در این طرح رویکرد ما سیستمی بود تا با استفاده از سیستم جلوی قاچاق را بگیریم‪ .‬چون می دانستیم طرح هایی که‬ ‫ً‬ ‫مبتنی بر سیستم نباشد و مبتنی بر انسان باشند معموال فسادزا و پرهزینه هستند و با عوض شدن مدیران از بین می رود‬ ‫در نتیجه اثربخشی کافی را ندارند‪.‬‬ ‫به عنوان اولین سوال بفرمائید‬ ‫طرح رجیستری از ابتدای شکل گیری‬ ‫ایده اولیه تا مرحله اجرا چه مراحلی‬ ‫را طی کرده است؟‬ ‫ما از سال ‪ 1393‬طرح مقابله با‬ ‫کاالهای قاچاق هدف را اغاز کردیم‪.‬‬ ‫کاالی قاچاق هدف شامل ‪15 ،10‬‬ ‫کاالی اصلی است که حجم باالیی‬ ‫از قاچاق به کشور را شامل می شود‬ ‫ً‬ ‫و معموال هر کدام به تنهایی بیش از‬ ‫‪ 500‬میلیون دالر قاچاق دارند و تاثیر‬ ‫جدی ای بر اقتصاد کشور می گذارند‪.‬‬ ‫مادر سال‪ 1393‬طراحی هایخودمان‬ ‫را برای مقابله با قاچاق این کاالها‬ ‫شروع کردیم‪ .‬با توجه به این که هر‬ ‫کاال ویژگی های خاص خود را دارد‪،‬‬ ‫به جای این که یک طرح کلی برای‬ ‫همه کاالها که به نتیجه نمی رسد‬ ‫را شروع کنیم‪ ،‬بر روی ویژگی های‬ ‫خاص هر کاال و گلوگاه هایی که‬ ‫هر کاال دارد تمرکز کردیم و تالش‬ ‫کردیم با توجه به ویژگی های تجارت‬ ‫و ظرفیت های قانونی که وجود دارد‬ ‫جلوی قاچاق ان را بگیریم‪.‬‬ ‫در این طرح رویکرد ما سیستمی‬ ‫بود تا با استفاده از سیستم جلوی‬ ‫قاچاق را بگیریم‪ .‬چون می دانستیم‬ ‫طر ح هایی که مبتنی بر سیستم‬ ‫نباشد و مبتنی بر انسان باشند‬ ‫ً‬ ‫معموال فسادزا و پرهزینه هستند‬ ‫و با عوض شدن مدیران از بین‬ ‫می رود در نتیجه اثربخشی کافی‬ ‫را ندارند‪.‬‬ ‫اواخر سال ‪ 1393‬در بین همه‬ ‫گروه های کاالیی‪ ،‬تلفن همراه‬ ‫هم مطرح شد‪ .‬البته گروه های‬ ‫‪72‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫کاالیی دیگری هم وجود دارد که‬ ‫در حال کار کردن بر روی ان ها‬ ‫هستیم‪ .‬سه ماه بر روی ایده پردازی‬ ‫تمرکز کردیم که چطور می شود‬ ‫جلوی قاچاق تلفن همراه را گرفت‬ ‫ً‬ ‫تا نهایتا ایده رجیستری ‪ -‬که البته‬ ‫متفاوت از طرح رجیستری که سال‬ ‫‪ 1385‬در کشور اجرا شد بود ‪ -‬با‬ ‫استفاده از ظرفیت سامانه های‬ ‫کشور طراحی شد‪.‬‬ ‫همزمان با ایده پردازی با افرادی‬ ‫که در حوزه مبارزه با قاچاق کاال‬ ‫تاثیرگذار بودند مذا کره کردیم‪ .‬اول از‬ ‫خود مجموعه ستاد مبارزه با قاچاق‬ ‫کاال و ارز شروع کردیم و در ادامه با‬ ‫بقیه افراد مذا کره شد‪ .‬ابتدا همه‬ ‫مخالف اجرای این طرح بودند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫ان ها مدعی بودند اوال پیاده کردن‬ ‫ً‬ ‫ان به لحاظ فنی دشوار است‪ .‬دوما‬ ‫مقاومت اجتماعی وجود دارد؛ چون‬ ‫ً‬ ‫تقریبا همه ایرانی ها که تلفن همراه‬ ‫دارند درگیر این موضوع می شوند و‬ ‫ً‬ ‫عمال نمی توان با مقاومت اجتماعی‬ ‫ً‬ ‫مقابله کرد‪ .‬سوما چون یک بار کشور‬ ‫خیلی جدی ایستادیم و گفتیم این‬ ‫ً‬ ‫طرح از نظر ما جواب می دهد‪ .‬اوال‬ ‫از لحاظ فنی شرکت هایی در داخل‬ ‫کشور وجود دارند که می توانند‬ ‫ً‬ ‫این طرح را اجرا کنند دوما ا گر‬ ‫طراحی پروژه درست باشد و درست‬ ‫اجرا شود و مردم با مشکل مواجه‬ ‫نشوند با مقاومت اجتماعی روبرو‬ ‫نخواهیم شد‪.‬‬ ‫در این طرح شکست خورده مدیران‬ ‫کشور راضی نمی شوند طرح یک بار‬ ‫شکست خورده را اجرا کنند‪ .‬یعنی‬ ‫ً‬ ‫ما تقریبا هیچ گونه حمایتی برای‬ ‫اجرای این طرح در اغاز نداشتیم‪.‬‬ ‫علی رغمهمهمخالفت هادر کنار سایر‬ ‫گروه های کاالیی که پیش می بردیم‪،‬‬ ‫این گروه کاالیی را رها نکردیم‪ .‬خیلی‬ ‫جدی ایستادیم و گفتیم این طرح از‬ ‫ً‬ ‫نظر ما جواب می دهد‪ .‬اوال از لحاظ‬ ‫فنی شرکت هایی در داخل کشور‬ ‫وجود دارند که می توانند این طرح‬ ‫ً‬ ‫را اجرا کنند دوما ا گر طراحی پروژه‬ ‫درست باشد و درست اجرا شود‬ ‫و مردم با مشکل مواجه نشوند با‬ ‫مقاومت اجتماعی روبرو نخواهیم‬ ‫شد و مسئولین دولت و حکومت را‬ ‫می توان قانع کرد‪.‬‬ ‫همه می گفتند این طرح نشدنی‬ ‫است‪ .‬با توکل به خدا پیش رفتیم‪.‬‬ ‫به صورت موردی و اتفاقی جلساتی‬ ‫برگزار می شد‪ .‬از انجا که در حوزه‬ ‫مبارزه با قاچاق تلفن همراه به‬ ‫جز این طرح‪ ،‬طرح دیگری وجود‬ ‫نداشت از ما برای شرکت در جلسات‬ ‫دعوت می کردند‪ .‬در ستاد مبارزه‬ ‫با قاچاق کاال و ارز این ایده ها را‬ ‫مطرح کردیم‪ .‬چون روش اجرا‬ ‫روش نویی بود و روش قبلی هم با‬ ‫شکست مواجه شده بود ان جا هم‬ ‫با مقاومت روبرو شدیم‪ .‬جلسات‬ ‫فنی بسیار زیادی را برگزار کردیم تا‬ ‫مسئولین امر را قانع کردیم که این‬ ‫ً‬ ‫حرفی که می زنیم واقعا پخته است‬ ‫و به لحاظ فنی اجرایی است و راه‬ ‫دور زدن ندارد‪.‬‬ ‫از سال ‪ 1394‬طر ح رجیستری‬ ‫شروع شد‪ .‬در این سال معاونت‬ ‫برنامه ریزی و رئیس ستاد مبارزه‬ ‫با قاچاق کاال و ارز قانع شدند که‬ ‫کار شدنی است‪ .‬البته این قانع‬ ‫شدن براساس اطمینانی بود که‬ ‫به نیروهای خودشان داشتند‪ .‬از‬ ‫همان سال گمرک‪ ،‬وزارت صنعت‪،‬‬ ‫معدن و تجارت همراه شدند اما‬ ‫‪73‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫سازمان تنظیم مقررات رادیویی که‬ ‫بخش اصلی کار بود همراه نشد‪ .‬انها‬ ‫علی رغم تا کید نهادهای مختلف‬ ‫درمورد اجرایی شدن این طرح‪،‬‬ ‫به علت ترس از شکست پروژه‪،‬‬ ‫بدون بررسی فنی فقط جواب نه‬ ‫می دادند‪ .‬در جلساتی هم که برگزار‬ ‫می شد به جای این که بحث کنند‬ ‫که چطور می شود این طرح را پیاده‬ ‫کرد بالعکس تمام تالش خود را انجام‬ ‫می دادند و از همه راه ها استفاده‬ ‫می کردند و مشاورین و نمایندگان‬ ‫اپراتورها را می اوردند که بگویند‬ ‫این کار نمی شود‪ .‬در این طرح ما‬ ‫باید شماره سریال گوشی های‬ ‫وارداتی را از گمرک بگیریم‪ ،‬بعد‬ ‫در وزارت صنعت‪ ،‬معدن و تجارت‬ ‫فرایندهایی انجام شود که امکان‬ ‫جعل ان وجود نداشته باشد و در‬ ‫نهایت به وزارت ارتباطات بدهیم‬ ‫که به این گوشی ها سرویس بدهند‪.‬‬ ‫ان ها از تمامی وجوهی که حتی‬ ‫در حوزه اختیارات ا ن ها نبود‬ ‫استفاده می کردند تا با این طرح‬ ‫مقابله کنند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫این بازار کامال در قبضه قاچاقچیان‬ ‫بود‪ .‬هر مغاز ه ای که در بازار‬ ‫ً‬ ‫وجود داشت عمال گوشی قاچاق‬ ‫می فروخت‪ .‬هر کسی که در حوزه‬ ‫ً‬ ‫گوشی تجارت می کرد عمال در حوزه‬ ‫قاچاق فعالیت می کرد‪.‬‬ ‫به موازات اینکه ما راه های ارتباطی‬ ‫خودمان را زیاد می کردیم و از طرق‬ ‫مختلف کار را گسترش می دادیم‪،‬‬ ‫طرف مقابل یعنی قاچاقچیان هم‬ ‫بی کار نبودند‪.‬‬ ‫به جز دستگاه های اجرایی مثل‬ ‫سازمان تنظیم مقررات رادیویی‪،‬‬ ‫واردکنندگان تلفن همراه هم مقاومت‬ ‫می کردند؟‬ ‫ً‬ ‫این بازار کامال در قبضه قاچاقچیان‬ ‫بود‪ .‬ممکن است ما وارد حوزه‬ ‫کاالیی شده بودیم که نیاز ساالنه‬ ‫کشور در ان بیش از ‪ 20‬میلیون‬ ‫گوشی بود از این مقدار حدود یک‬ ‫میلیون به صورت قانونی وارد کشور‬ ‫می شد که ممکن بود در همین‬ ‫مقدار هم تخلفاتی مانند کم اظهاری‬ ‫باشد‪ .‬همچنین صد هزار گوشی در‬ ‫داخل کشور تولید می شد و بقیه‬ ‫توسط قاچاقچیان وارد می شد‪.‬‬ ‫ان ها هم کانال های ارتباطی خوبی‬ ‫داشتند‪ .‬هر مغازه ای که در بازار‬ ‫ً‬ ‫وجود داشت عمال گوشی قاچاق‬ ‫می فروخت‪ .‬هر کسی که در حوزه‬ ‫ً‬ ‫گوشی تجارت می کرد عمال در حوزه‬ ‫قاچاق فعالیت می کرد‪.‬‬ ‫به موازات اینکه ما راه های ارتباطی‬ ‫خودمان را زیاد می کردیم و از طرق‬ ‫مختلف کار را گسترش می دادیم‪،‬‬ ‫طرف مقابل یعنی قاچاقچیان هم‬ ‫بی کار نبودند‪ .‬به عنوان نمونه سال‬ ‫‪ 1395‬رئیس مجلس نامه ای به‬ ‫رئیس جمهور می نویسد که اجرای‬ ‫طرح را متوقف کنید‪ .‬ما با پیگیری‬ ‫متوجه شدیم یکی از مدیران مرکز‬ ‫پژوهش ها گزارشی به رئیس مجلس‬ ‫داده است‪ .‬جلسه گذاشتیم و از‬ ‫ان مدیر خواستیم مستندات خود‬ ‫را ارائه کند‪ .‬یک سری بحث های‬ ‫فنی مطرح کرد که هیچ ارتباطی با‬ ‫طرح رجیستری ما نداشت‪ ،‬بلکه‬ ‫برای طرح رجیستری سال ‪85‬‬ ‫بوده است‪ .‬به لحاظ فنی انها را‬ ‫قانع کردیم اما حاضر به پذیرش‬ ‫نبودند و معلوم شد که ایراد فنی‬ ‫نیست و متوجه شدیم که مشکل‬ ‫از جای دیگری است‪.‬‬ ‫‪74‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫پس می توان این گونه جمع بندی‬ ‫کرد عالوه بر ابهاماتی که در اجرای‬ ‫طرح وجود داشت و قابل رفع بود‪،‬‬ ‫یک جریان مخالف که با اجرای این‬ ‫طرح منافعشان به خطر می افتاد در‬ ‫مقابل شکل گرفت‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬در حین کار با یک جریان‬ ‫مخالف هم در سازمان تنظیم‬ ‫مقررات و ارتباطات رادیویی و هم در‬ ‫دل دستگاه های دیگر مواجه شدیم‪.‬‬ ‫ما در جلسات مشاوره ای که با تیم‬ ‫عملیات روانی داشتیم گفتند که‬ ‫جریان مقابل شما مسئوالن کشور‬ ‫و جامعه را تحریک می کنند که این‬ ‫طرح نشدنی است‪.‬‬ ‫یکی از کارهایی که انجام دادیم‬ ‫این بود که سعی کردیم افرادی‬ ‫که همراه هستند را خوب توجیه‬ ‫بکنیم و برای ان ها ایجاد اطمینان‬ ‫بکنیم‪ .‬هر شبهه ای داشتند پاسخ‬ ‫دادیم که این طرح از همه جنبه ها‬ ‫شدنی است یک اتفاق خوب در سال‬ ‫‪ 1395‬در جلسه ستاد فرماندهی‬ ‫اقتصاد مقاومتی افتاد که در ان اقای‬ ‫جهانگیری از طرح استقبال کردند و‬ ‫دستور دادند که‪ 2‬ماهه اجرا شود‪ .‬هر‬ ‫ً‬ ‫چند که ‪ 2‬ماه واقعا زمان منطقی ای‬ ‫نبود اما دستور اقای جهانگیری‬ ‫پشتوانه خوبی بود تا افرادی که‬ ‫مقابله می کردند بدانند این دستور‬ ‫معاون اول رئیس جمهور است و‬ ‫باید اجرا بشود‪ .‬چون هیچ جایی در‬ ‫قانون‪ ،‬طرح رجیستری به صورت‬ ‫صریح ذکر نشده‪ ،‬اما سامانه های‬ ‫زیرساختی که ما از ان ها استفاده‬ ‫می کنیم مثل سامانه جامع تجارت‬ ‫ً‬ ‫صریحا در قانون امده است‪.‬‬ ‫خوشبختانه همزمان با این دستور‬ ‫با امدادهای غیبی یک سری تغییر و‬ ‫تحوالت در دولت اتفاق افتاد از جمله‬ ‫معاون مربوط در سازمان تنظیم‬ ‫مقررات رادیویی که در مقابل اجرای‬ ‫طرح مقاومت می کرد استعفا داد و‬ ‫کنار رفت و معاون جدید امد‪ .‬معاون‬ ‫جدید از همان ابتدا گفت چون دولت‬ ‫دستور داده ما پای کار هستیم‪ .‬این‬ ‫معاون ادم جاافتاده و پخته و مجری‬ ‫چند پروژه کالن دیگر بود‪ .‬هم تجربه‬ ‫اجرا داشت و هم انسان ترسویی‬ ‫نبود‪ ،‬پای کار ایستاد و دستور داد‬ ‫این کار در سازمان تنظیم مقررات و‬ ‫ارتباطات رادیویی انجام شود‪ .‬بعد‬ ‫از این قضیه ما نزدیک به ‪ 50‬جلسه‬ ‫فنی برگزار کردیم تا اپراتورها هیچ‬ ‫شک و شبهه ای نداشته باشند و‬ ‫دیگر سنگ اندازی نکنند‪.‬‬ ‫ابان ‪ 1395‬همه قانع شدند که این‬ ‫طرح شدنی است‪ ،‬حتی به لحاظ‬ ‫فنی بر روی تعدادی گوشی ازمایش‬ ‫شد و دیدیم که این طرح جواب‬ ‫می دهد‪ .‬البته بعد از این قضیه باز‬ ‫هم با مخالفت یک نفر مواجه شدیم‬ ‫که باعث شد کار عقب بیافتد‪ .‬هر‬ ‫چند که صریح مخالفت نمی کردند‬ ‫اما از نوع رویکردها مشخص بود‪ .‬به‬ ‫هر صورت وقتی که ابان ماه همه‬ ‫قانع شدند‪ ،‬اپراتورها هم همراه‬ ‫شدند‪ ،‬تست هم شد و جواب داد و‬ ‫باید پیاده می شد با مخالفت های‬ ‫شدید مواجه شدیم‪.‬‬ ‫برای اجرای یک طرح باید یک‬ ‫پیمانکار انتخاب شود تا سامانه ها‬ ‫به هم متصل و داده ها وارد سامانه‬ ‫شود و کار اجرایی شود‪ .‬در این طرح‬ ‫فقط برای انتخاب پیمانکار ‪ 4‬ماه‬ ‫طول کشید تا‪ 1 RFP‬توسط وزارت‬ ‫ارتباطات تهیه شود‪ .‬بعد از ‪ 4‬ماه‬ ‫تنها چهار صفحه نوشته شده بود‪.‬‬ ‫در صورتی که ‪ RFP‬این طرح ملی‬ ‫ً‬ ‫با این حجم فعالیت طبیعتا بیشتر‬ ‫از این است‪ .‬همکاران ما ظرف سه‬ ‫شب ‪ RFP‬را از چهار صفحه به صد‬ ‫صفحه رساندند‪.‬‬ ‫بعد از تهیه ‪ RFP‬در اسفند ماه‬ ‫مناقصه برگزار شد؛ یعنی ابان تا‬ ‫‪ RFP -1‬تمام جزئیاتی است که در انتخاب پیمانکار‬ ‫باید در نظر گرفته شود‪.‬‬ ‫‪75‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫پیمانکاری که انتخاب شد یک‬ ‫شرکت داخلی از فارغ التحصیالن‬ ‫دانشگاه صنعتی شریف بود که به‬ ‫لحاظ فنی افراد توانمندی بودند و‬ ‫روحیه جهادی داشتند‪.‬‬ ‫یکی از جسارت هایی که بچه ها در‬ ‫این پروژه به خرج دادند این بود که‬ ‫به جای اینکه منتظر باشند از باال‬ ‫دستور بیاید‪ ،‬از پایین تصمیم سازی‬ ‫می کردند‪.‬‬ ‫اسفند فقط طول کشید تا مناقصه‬ ‫برگزار شود‪ .‬قرار بر این شد که تا‬ ‫فروردین ماه پیمانکار انتخاب‬ ‫ً‬ ‫شود‪ .‬مشخصا در مورد انتخاب‬ ‫پیمانکار هم دیدیم کار را عقب‬ ‫ً‬ ‫می اندازند‪ .‬کامال برای ما مسجل‬ ‫شد که با توجه به اینکه در سال‬ ‫‪ 96‬قرار بود انتخابات برگزار شود‬ ‫قرار نیست در این مقطع کاری‬ ‫انجام شود‪ .‬دلیل ان هم ترس‬ ‫از ایجاد بحران اجتماعی بود که‬ ‫ما گفتیم با فرض ایجاد بحران‬ ‫اجتماعی که ایجاد نخواهد شد‪،‬‬ ‫کارهای فنی و انتخاب پیمانکار‬ ‫را انجام بدهید و استقرار ان را به‬ ‫بعد از انتخابات موکول می کنیم‪.‬‬ ‫ان ها تالش کردند که تا قبل از‬ ‫انتخابات هیچ کاری انجام نشود‬ ‫حتی پیمانکار هم قبل از برگزاری‬ ‫انتخابات انتخاب نشود‪.‬‬ ‫با فشاری که اوردیم باالخره خرداد‬ ‫ماه پیمانکار انتخاب شد‪ .‬طبق‬ ‫زمان بندی ای که توسط سازمان‬ ‫تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی‬ ‫به پیمانکار داده شد مقرر شد که‬ ‫شهریور ماه کار اغاز شود‪ .‬البته نه‬ ‫اینکه شهریور ماه کار رجیستری اغاز‬ ‫شود بلکه ‪ 6‬ماه تجهیزات نصب‬ ‫شود و ‪ 6‬ماه کارهای مقدماتی‬ ‫انجام شود و همین طور زمان‬ ‫بگذرد تا دو سال زمان عقب بیافتد‪.‬‬ ‫خو شبختا نه پیما نکا ر ی که‬ ‫انتخاب شد یک شرکت داخلی‬ ‫از فار غ التحصیالن دانشگاه صنعتی‬ ‫شریف بود که به لحاظ فنی افراد‬ ‫توانمندی بودند و روحیه جهادی‬ ‫داشتند‪ .‬جلسات متعددی با ان ها‬ ‫برگزار کردیم‪ .‬البته پیمانکار ما‬ ‫نبودند بلکه پیمانکار سازمان‬ ‫تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی‬ ‫بودند اما برای ان ها دغدغه ایجاد‬ ‫کرده بودیم که زمان بندی داده‬ ‫شده بسیار طوالنی است‪ .‬قرار‬ ‫شد ما با کارفرمای ان ها صحبت‬ ‫کنیم که در زمان کم تری کار انجام‬ ‫شود اما کارفرما بهانه می اورد که‬ ‫پیمانکار توان فنی این کار را در‬ ‫زمان بندی کوتاه تر نخواهد داشت‪.‬‬ ‫با ان ها هم رایزنی کردیم تا قانع‬ ‫شدند‪ ،‬البته نه همه مدیران بلکه‬ ‫تنها یکی دو نفر قانع شدند ولی‬ ‫با فشار همین یکی دو نفر کار را‬ ‫پیش می بردیم‪.‬‬ ‫یکی از جسارت هایی که بچه ها‬ ‫در این پروژه به خرج دادند این‬ ‫بود که به جای اینکه منتظر‬ ‫باشند از باال دستور بیاید‪ ،‬از پایین‬ ‫تصمیم سازی می کردند‪ .‬این قدر‬ ‫پیگیری می کردیم که باالترین مقام‬ ‫هم که می ترسید کار را انجام دهد‬ ‫‪76‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫مجاب می شد‪ .‬در همه سازمان ها‬ ‫از وزارت ارتباطات تا ستاد مبارزه‬ ‫با قاچاق کاال و ارز و حتی پیمانکار‬ ‫این گونه بود‪ .‬فقط در گمرک بود‬ ‫که دستور از باال می امد‪.‬‬ ‫از ابتدای تابستان ‪ 96‬با عوض‬ ‫شدن وزیر ارتباطات‪ ،‬اجرای طرح‬ ‫سرعت بیشتری پیدا کرد که علت ان‬ ‫جوان بودن وزیر و گزارشات مثبتی‬ ‫که از بدنه داده شد بود‪ .‬اذر ماه‬ ‫طرح اجرایی شد‪ .‬البته چون ‪90‬‬ ‫درصد بازار دست قاچاقچیان بود‬ ‫و ‪ 10‬درصد واردات قانونی امکان‬ ‫رفع نیاز بازار را نداشت و همچنین‬ ‫امکان داشت با ورشکست شدن‬ ‫قاچاقچیان کشور به اشوب کشیده‬ ‫شود کار سخت بود‪ .‬خوشبختانه‬ ‫در مرحله استقرار بچه ها این قدر‬ ‫تالش کردند و ایده پردازی کردند که‬ ‫کار به گونه ای انجام بشود تا با این‬ ‫مقاومت ها مواجه نشویم و الحمدهلل‬ ‫با این تدابیر با مقاومت مواجه‬ ‫نشدیم و پروژه اول اردیبهشت ‪1397‬‬ ‫برای همه برندهای تلفن همراه اجرا‬ ‫شد‪ .‬از ‪ apple‬شروع کردیم و همه‬ ‫برندهای امریکایی ‪ -‬که ان ها ما‬ ‫را تحریم کردند را مشمول کردیم‬ ‫و بعد ‪ LG‬و ‪ HUAWEI‬و در نهایت‬ ‫بقیه برندها مشمول طرح شدند‪.‬‬ ‫فرمودید یک جریان مخالف در‬ ‫مقابل اجرای این طرح وجود داشت‪.‬‬ ‫وقتی که این طرح اجرایی شد این‬ ‫جریان مخالف چه عکس العملی از‬ ‫خود نشان دادند؟‬ ‫این افراد برای اینکه جلوی طرح‬ ‫را بگیرند با خیلی از مرا کز مثل مرکز‬ ‫فناوری اطالعات ریاست جمهوری‬ ‫مکاتبه کردند‪ .‬قاچاقچیان در جاهای‬ ‫مختلف البی می کردند‪ .‬در بخش‬ ‫سامانه ها هم عده ای وقتی که دیدند‬ ‫این کار شدنی است‪ ،‬تالش کردند‬ ‫که سامانه را به سمت خودشان باال‬ ‫ببرند و از داده های ان بهره برداری‬ ‫خودشان را بکنند‪ .‬وقتی که داشتیم‬ ‫بهنتیجهمی رسیدیمعده ایامدنددر‬ ‫کار دخالت کردند که مسیر پروژه را به‬ ‫سمت خودشان ببرند و از داده های‬ ‫سامانه سوءاستفاده بکنند چون‬ ‫ً‬ ‫واقعا اطالعات زیادی در این پروژه‬ ‫ایجادشد‪.‬همچنیندر مسیرانتخاب‬ ‫پیمانکارالبی هایزیادیصورت گرفت‬ ‫که اخالق در ان ها رعایت نمی شد‪.‬‬ ‫چون پروژه کالنی بود و مبلغ ان هم‬ ‫میلیاردی بود و اطالعات هم ارزشمند‬ ‫بود دیدیم کسانی وارد این حوزه‬ ‫شدند تا پیمانکار شوند که برای ما‬ ‫عجیب بود‪ .‬ولی خوشبختانه خدا‬ ‫کمک کرد و با سیستم های نظارتی‬ ‫که بود این البی ها نتوانسند به هدف‬ ‫خود برسند‪.‬‬ ‫عالوه بر جریان مخالفی که در‬ ‫داخل کشور وجود داشت ایا این‬ ‫جریان مخالف در خارج از کشور‬ ‫هم وجود داشت به عنوان مثال ایا‬ ‫تحریم ها هم در اجرای این طر ح‬ ‫نقش منفی داشت؟‬ ‫بله‪ ،‬یک سری از نیازهایی که ما‬ ‫در زیرساخت ها داشتیم با تحریم‬ ‫مواجه بود‪ .‬یک بخشی از اطالعاتی‬ ‫که ما نیاز داشتیم در اختیار یک نهاد‬ ‫بین المللی به نام ‪ GFMA‬است که‬ ‫این نهاد بین المللی ما را تحریم کرد و‬ ‫در مقطعی اطالعات ‪ IMEI‬یا شماره‬ ‫سریال گوشی ها را به ما نمی دادند‬ ‫و ماه ها به خاطر این موضوع کار‬ ‫عقب افتاد‪ .‬البته پروژه را به صورت‬ ‫موازی پیش می بردیم و از راه های‬ ‫مختلف تحریم را دور زدیم و در‬ ‫مقطعی که اطالعات را می خواستیم‬ ‫اطالعات رسید‪ .‬در زمینه تجهیزات‬ ‫یا اطالعات ما فشارهای تحریمی‬ ‫داشتیم که البته به لطف خدا‬ ‫و همت بچه ها توانستیم بر این‬ ‫مشکالت غلبه کنیم‪.‬‬ ‫‪77‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫ً‬ ‫طبیعتا برای اجرای یک پروژه‬ ‫کالن ملی باید افراد دارای ویژگی های‬ ‫خاصی باشند و یک ساختار پیچیده‬ ‫وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫افرادی که در این پروژه کار می کنند‬ ‫هم در بدنه ستاد مبارزه با قاچاق‬ ‫کاال و ارز و هم در شرکت پیمانکار‪،‬‬ ‫همه به جز من زیر ‪ 30‬سال سن‬ ‫دارند‪ ،‬یعنی با اعتماد به جوانان‬ ‫می توان کارهای بزرگی را انجام داد‪.‬‬ ‫همچنین افراد باانگیزه ای بودند‬ ‫که برای رسیدن به هدف و حل‬ ‫این مشکل جمهوری اسالمی امده‬ ‫بودند نه این که کارمند باشند‪ .‬ما در‬ ‫این جا با واژه کارمند مشکل داریم‪.‬‬ ‫ً‬ ‫نیروها دائما تدبیر می کردند‪ .‬ما‬ ‫وقتی یک مسیر را طراحی می کردیم‬ ‫چون پروژه ابعاد و جزئیات زیادی‬ ‫دارد وقتی در هر قسمت با مشکل‬ ‫مواجه می شدیم بچه ها متوقف‬ ‫نمی ماندند و سریع راه جایگزین‬ ‫ً‬ ‫طراحی می کردند و ا گر هم کامال‬ ‫ان مسیر بسته می شد با تقویت‬ ‫ً‬ ‫بخش دیگر جبران می کردند مثال‬ ‫ا گر در اطالع رسانی مشکل پیدا‬ ‫می کردیم بچه ها بخش فنی را‬ ‫یکی دیگر از ویژگی های نیروها به خصوص افراد کلیدی‪ ،‬استقامت بود‪ .‬پروژه‬ ‫بسیار سنگین‪ ،‬پیچیده و دارای فشار اجتماعی و فنی باال بود‪ .‬افرادی که امید‬ ‫و استقامت نداشتند در مسیر پروژه از ان جدا شدند‪ .‬سه بار مدیر این پروژه‬ ‫عوض شد‪ .‬ولی ما هیچ وقت نگفتیم چون مدیر پروژه عوض شد کنار بکشیم‪.‬‬ ‫ساد ه تر می کردند که نیازمند‬ ‫اطالع رسانی نباشد‪ .‬یا برعکس‬ ‫ا گر در قسمت فنی با مشکل مواجه‬ ‫می شدند با اطالع رسانی بیشتر به‬ ‫مردم مشکل را برطرف می کردند‪.‬‬ ‫یعنی اجزای مختلف پروژه مدام‬ ‫به صورت منعطف با هم در تعامل‬ ‫بودند و ضعف های یکدیگر را برطرف‬ ‫می کردند‪ .‬هیچ کس در این پروژه‬ ‫مستقل کار نمی کرد‪ .‬علی رغم اینکه‬ ‫این پروژه وجوه مختلفی داشت ما‬ ‫با یک گروه کوچک پروژه را جمع‬ ‫کردیم‪ .‬این کوچک بودن گروه‬ ‫کمک می کرد تا بچه ها تعاملشان‬ ‫با هم راحت تر باشد‪.‬‬ ‫یکی دیگر از ویژگی های نیروها به‬ ‫خصوص افراد کلیدی‪ ،‬استقامت‬ ‫بود‪ .‬پروژه بسیار سنگین‪ ،‬پیچیده‬ ‫و دارای فشار اجتماعی و فنی باال‬ ‫بود‪ .‬از طرفی بعضی افراد خیلی‬ ‫امید نداشتند که به ثمر برسد‪.‬‬ ‫افرادی که امید و استقامت‬ ‫نداشتند در مسیر پروژه از ان جدا‬ ‫شدند‪ .‬سه بار مدیر این پروژه‬ ‫عوض شد‪ .‬این مدیران در طول‬ ‫کار یا ناامید می شدند یا خسته‬ ‫می شدند و کناره گیری می کردند‪.‬‬ ‫ولی ما هیچ وقت نگفتیم چون‬ ‫مدیر پروژه عوض شد کنار بکشیم‪.‬‬ ‫ایستادیم و همه را توجیه کردیم‬ ‫که ا گر مدیر عوض شد فکر نکنید‬ ‫کار نشدنی است‪.‬‬ ‫ً‬ ‫واقعا توکل و استقامت در این پروژه‬ ‫زیاد بود و توانمندی بچه ها هم باال‬ ‫بود‪ .‬هر کدام از بچه ها به اندازه‬ ‫چندین نفر کار می کردند‪ .‬بخشی‬ ‫از اجزای پروژه نیازمند این بود که‬ ‫ما در سایر زیرسامانه ها یا قوانین و‬ ‫ایین نامه های کشور یک ردی از این‬ ‫کارمان بگذاریم‪ .‬در ایین نامه هایی‬ ‫که قرار بود توسط وزارتخانه های‬ ‫دیگر مرتبط با کار ما تدوین بشود‬ ‫یک ماه وقت تلف می کردند و در‬ ‫نهایت نمی توانستند‪ ،‬اما ما یک‬ ‫‪78‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫کارشناس می گذاشتیم ‪ 24‬ساعت‬ ‫ان کار را انجام می داد‪ ،‬تحویل‬ ‫وزارتخانه می داد‪ ،‬تصویب می شد‬ ‫و وزیر یا معاون وزیر ابالغ می کرد‪.‬‬ ‫یعنی کارهایی که چند اداره کل‬ ‫دستگاه های دیگر در طی چند ماه‬ ‫نمی توانستند انجام دهند‪ ،‬یک نفر‬ ‫ظرف ‪ 24‬ساعت با کیفیت باال و‬ ‫بدون نقص انجام می داد‪ .‬با این‬ ‫کار ایین نامه ها و دستورالعمل های‬ ‫مرتبط به سرعت تدوین می شد و‬ ‫کار به گونه ای پیش می رفت که‬ ‫به لحاظ زیرساختی هیچ مشکلی‬ ‫نداشته باشیم‪.‬‬ ‫ً‬ ‫این پروژه تقریبا سه بار تا مرز‬ ‫شکست رفت‪ .‬از لحاظ فنی سازمان‬ ‫تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی‬ ‫سه بار اعالم کرد که این کار شدنی‬ ‫نیست و دیگر جلسه ای برگزار نکرد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫واقعا با امدادهای غیبی کورسوهای‬ ‫امیدی پیدا می شد که ما بتوانیم‬ ‫ادم هایی را پیدا کنیم تا با زبان فنی‬ ‫ان ها را قانع کنند یعنی معجزه وار‬ ‫سه بار پروژه را از نقطه صفر شروع‬ ‫کردیم‪.‬‬ ‫این توانمندی باال‪ ،‬توکل باال‪ ،‬تدبیر‪،‬‬ ‫جدیت و استقامت‪ ،‬انعطاف باال‬ ‫در تعامل با همدیگر و در مقابله با‬ ‫مشکالت بیرونی پروژه باعث شد‬ ‫که پروژه به ثمر برسد‪.‬‬ ‫دستاوردهای اجرای این طرح‬ ‫چه بود؟‬ ‫این پروژه با قاچاق دو میلیارد‬ ‫دالری در سال مقابله می کند و‬ ‫درامد خالص ساالنه ان برای دولت‬ ‫باالی ‪ 1500‬تا ‪ 2000‬میلیارد تومان‬ ‫است‪ ،‬غیر از اینکه زمینه ساز تولید‬ ‫داخلی تلفن همراه می شود‪ .‬با این‬ ‫طرح ما می توانیم برندهای مطرح‬ ‫دنیا را مجبور کنیم که داخل کشور‬ ‫کارخانه ایجاد کنند در غیر این‬ ‫صورت جلوی واردات ان برند را‬ ‫می توانیم بگیریم‪ .‬پس هم امکان‬ ‫اشتغال زایی وجود دارد و هم برای‬ ‫دولت درامد دارد که مبلغ ان به‬ ‫اندازه بودجه کل وزارت ارتباطات‬ ‫و وزارت صنعت‪ ،‬معدن و تجارت‬ ‫و همه دستگاه هایی که درگیر‬ ‫پروژه بودند می باشد‪ .‬در صورتی‬ ‫که هزینه های اجرای این پروژه‬ ‫ً‬ ‫تقریبا ‪ 3‬درصد درامد ان است‪.‬‬ ‫یعنی بازگشت سرمایه این پروژه در‬ ‫یک سال در حدود ‪ 40‬الی ‪ 50‬برابر‬ ‫هزینه انجام شده است‪.‬‬ ‫اجرای این پروژه نشان داد که ا گر‬ ‫دولت بخواهد‪ ،‬می تواند یک سیستم‬ ‫جدی ایجاد کند و همه پروژه ها‬ ‫ً‬ ‫لزوما مانند پروژه رجیستری ‪ 85‬یا‬ ‫هدفمندی یارانه ها که بر مبنای‬ ‫اطالعات است و ناقص اجرا شده اند‬ ‫و شکست خورده اند نیست‪.‬‬ ‫سوال اخر این که‪ :‬از این طرح‬ ‫چه استفاده هایی در سایر طر ح های‬ ‫مشابه می توان کرد؟‬ ‫برایاستقرار اینپروژهیکبخشفنی‬ ‫وجود داشت که قطع کردن سرویس‬ ‫است و مربوط به اپراتورهاست‪ .‬این‬ ‫کار را ما برای تلفن همراه انجام دادیم‬ ‫و به زودی به سایر تجهیزاتی که‬ ‫دارای سیم کارت هستند از جمله‬ ‫تبلت تا مودم های سیم کارت خور و‬ ‫سایر تجیهزات هوشمندی که سیم‬ ‫کارت می خورند توسعه می دهیم‪.‬‬ ‫امروزه دنیا به سمت هوشمندسازی‬ ‫پیش می رود‪ .‬ما در دنیا خودروهایی‬ ‫داریم که سیم کارت می خورند‪.‬‬ ‫بخشی از لوازم خانگی جدید سیم‬ ‫ً‬ ‫کارت می خورند‪ .‬عمال ما با این پروژه‬ ‫جلوی قاچاق همه این ها را می توانیم‬ ‫بگیریم‪ .‬ایده بعدی این است که ما‬ ‫از این بستر استفاده بکنیم و جلوی‬ ‫قاچاق تجهیزاتی که از بستر خدمات‬ ‫ً‬ ‫شبکه ‪ -‬نه لزوما شبکه اپراتوری ‪-‬‬ ‫استفاده می کنند را بگیریم‪.‬‬ ‫اما غیر از بخش فنی پروژه‪،‬‬ ‫سیستم هایی که در بخش تجاری‬ ‫این پروژه ایجاد شد مثل سامانه‬ ‫جامع تجارت‪ ،‬سامانه شناسایی‬ ‫کاال و سامانه شناسه رهگیری‪،‬‬ ‫اطالعات پایه ای را ایجاد می کند که‬ ‫برای مبارزه با قاچاق سایر کاالهای‬ ‫قانونی مثل خودرو‪ ،‬لباس و لوازم‬ ‫‪79‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫خانگی هم استفاده می شود‪ .‬ما‬ ‫ً‬ ‫فعال سمت مواد مخدر یا مشروبات‬ ‫الکلی نرفتیم‪ .‬اما زیرساخت سامانه‬ ‫جامع تجارت‪ ،‬سامانه شناسایی‬ ‫کاال‪ ،‬ارتباط سامانه جامع تجارت‬ ‫و سامانه گمرکی‪ ،‬زیرساخت های‬ ‫پایه ای است که برای جلوگیری از‬ ‫قاچاق کاالهای قانونی باید وجود‬ ‫می داشت تا جلوی قاچاق انها‬ ‫گرفته شود‪ .‬در مورد تلفن همراه‬ ‫از رجیستری استفاده می کنیم‪،‬‬ ‫در مورد لوازم خانگی از گارانتی‬ ‫استفاده می کنیم و در کاالهای دیگر‬ ‫از روش های دیگر استفاده می کنیم‪.‬‬ ‫یعنی در هر کاال یک گلوگاه انتخاب‬ ‫می کنیم و ان را به سامانه جامع‬ ‫تجارت متصل می کنیم تا بتوانیم‬ ‫کاالی قانونی را از کاالی غیرقانونی‬ ‫تفکیک کنیم‪.‬‬ ‫یکی از مشکالت عمده در طول‬ ‫اجرای پروژه ارتباط با گمرک‬ ‫است‪ .‬در ارتباط بین سامانه ها‬ ‫چون گمرک شماره سریال گوشی‬ ‫قانونی را می گیرد و به ما می دهد‪،‬‬ ‫ما مجبور بودیم ضعف های گمرک‬ ‫را در سامانه های خودمان رفع‬ ‫ً‬ ‫کنیم‪ .‬مثال شما مسافر هستید و از‬ ‫خارج از کشور تلفن همراه می خرید‪.‬‬ ‫در گمرک اطالعات گوشی را ثبت‬ ‫می کنید و تعرفه های ان را هم‬ ‫پرداخت می کنید تا به گوشی‬ ‫خدمات داده شود‪ .‬گمرک این‬ ‫اطالعات را برای ما نمی فرستد یا با‬ ‫تاخیر فراوان یا حتی غلط می فرستد‬ ‫که در نتیجه نمی توان گوشی را‬ ‫فعال کرد‪ .‬وقتی گوشی افراد غیر‬ ‫فعال شود نمی گویند که گمرک‬ ‫اطالعات را نداده است‪ ،‬می گویند‬ ‫رجیستری طرح خوبی نیست و ما‬ ‫مجبور بودیم از راه های گونا گون‬ ‫افرادی که تعرفه گمرک را داده اند‬ ‫شناسایی کنیم و گوشی ان ها را‬ ‫فعال کنیم‪ .‬هنوز هم این مشکل‬ ‫وجود دارد و گمرک اطالعات را به‬ ‫صورت انالین برای ما نمی فرستد‪.‬‬ ‫این در حالیست که سامانه های‬ ‫گمرک سیستمی شده است اما‬ ‫گمرک اطالعات را به سایر دستگاه ها‬ ‫نمی دهد و می گوید دستگاه ها باید‬ ‫با یک فاصله زمانی استعالم کنند در‬ ‫صورتی که در قانون مبارزه با قاچاق‬ ‫کاال و ارز امده باید اطالعات به‬ ‫صورت سیستمی و انبوه داده شود‪.‬‬ ‫ا گر اطالعات به صورت انالین به ما‬ ‫داده شود امکان رهگیری کاالی‬ ‫قاچاق به راحتی وجود دارد‪ .‬این‬ ‫روش گمرک باعث ایجاد اختالل‬ ‫در کار مبارزه با قاچاق کاال شده‬ ‫است و ساالنه میلیاردها دالر کاالی‬ ‫قاچاق از گمرک وارد کشور می شود‬ ‫و نتیجه ان از بین رفتن صدها‬ ‫هزار شغل در کشور شده است و‬ ‫این مسئله را خیلی از مسئولین‬ ‫کشور می دانند اما توجهی ندارند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪80‬‬ ‫محمد نوروزی‬ ‫پژوهشگر مرکز رشد‬ ‫و دانش اموخته دکتری مدیریت دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫فر ݧ ݐ هݤݘ‬ ‫ݤݣ ݧ ݐݣماݣݣں ݣ ݣدݣ‬ ‫حسته‬ ‫تاملی درباره قرارگاه‬ ‫فرماندهیاقتصادمقاومتی‬ ‫‪ ‬پیرمرد که کارکشته جنگ و جهاد بود با‬ ‫نگرانی می گفت‪« :‬همین االن هم در شرایط‬ ‫جنگ هستیم فقط شما صدای توپ و تفنگش‬ ‫را نمی شنوید»‪ .‬کلیدواژه هایی هم طرح می کرد و‬ ‫مدام می گفت‪« :‬مقاومت»‪« ،‬فرمانده»‪« ،‬قرارگاه»‬ ‫و ‪ . ...‬پیرمرد راست می گفت‪ ،‬مدت ها بود در‬ ‫جنگ بودیم و طبیعی بود که میدان جنگ‪،‬‬ ‫«فرمانده» می خواست و البته «فرمانده بیدار»‬ ‫و «فرمانده پای کار» ‪ . ...‬تاریخ ُپر است از‬ ‫پیروزی ها و شکست هایی که به سبب رشادت‬ ‫یا ضعف فرماندهان به وقوع پیوسته است‪.‬‬ ‫کمی که گذشت‪ ،‬بزرگی از ان سوی مرزها خبر‬ ‫اورد که‪« :‬انها اکنون تمرکز خود را بر جنگ‬ ‫اقتصادی و جنگ فرهنگی گذاشته اند و اتاق‬ ‫جنگ اقتصادی با نظام جمهوری اسالمی‪،‬‬ ‫وزارت خزانه داری امریکا است»‪ .‬ارایش جنگی‬ ‫کامل شده بود و ما هم فرماندهی این جنگ‬ ‫اقتصادی را سپرده بودیم به «قرارگاه فرماندهی‬ ‫اقتصاد مقاومتی» ‪. ...‬‬ ‫‪81‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫‪ ‬کمی به عقب برمی گردیم اوایل‬ ‫فروردین ‪ 1395‬و دیدار جمعی از‬ ‫مسئوالن کشور با مقام معظم‬ ‫رهبری‪ .‬در این جلسه فرمودند‪:‬‬ ‫مهم این است که این مرکزیت‪،‬‬ ‫مرکزیت فکر و عمل است؛‬ ‫خصوصیت فرماندهی این است؛‬ ‫یعنی هم فکر است‪ ،‬هم عمل؛‬ ‫فقط یک ستاد هماهنگ کننده‬ ‫نیست بلکه مرکز فرماندهی است‪،‬‬ ‫قرارگاه است‪.‬‬ ‫و باید بنشینند فکر کنند و هم‬ ‫مرکز عمل است؛ یعنی باید دستور‬ ‫داده بشود‪ ،‬پیگیری شود‪ ،‬نتایج‬ ‫کار دیده بشود»‪.‬‬ ‫داستان «فرمانده اقتصاد ایران»‬ ‫به همین جلسه ختم نشد یعنی‬ ‫ً‬ ‫اصال از این جلسه شروع نشده‬ ‫بود که در این جلسه ختم شود‪،‬‬ ‫برمی گردیم به ‪ 4‬شهریور ‪ 1394‬در‬ ‫دیدار با اعضای هیئت دولت‪ .‬مقام‬ ‫معظم رهبری فرمودند‪:‬‬ ‫«در همین زمین ه مسائل اقتصاد‬ ‫در ادامه همین جلسه‪ ،‬برای‬ ‫اینکه مبادا برداشت های غلطی‬ ‫از کارکردهای قرارگاه اقتصاد مقاومتی‬ ‫صورت گیرد و به مانند بسیاری از‬ ‫شوراهای عالی و ستادهای موجود‬ ‫ً‬ ‫در کشور‪ ،‬صرفا به کارهای فکری و‬ ‫مشورتی بپردازد و در عرصه عمل‪،‬‬ ‫ظهور و بروز نداشته باشند‪ ،‬مقام‬ ‫معظم رهبری ادامه دادند‪:‬‬ ‫ستاد قوی و هوشمند و نافذالکلمه‬ ‫دارند‪ ،‬کارهایی دارند‪ ،‬کارهای‬ ‫«مهم این است که این مرکزیت‪،‬‬ ‫تشکیل بشود‪ .‬من البته اطالع دارم‬ ‫متعارف و معمولی دارند؛ نقش‬ ‫مرکزیت فکر و عمل است؛‬ ‫که اقای رئیس جمهور‪ ،‬شورایی‬ ‫فرماندهی این است که مالحظه‬ ‫خصوصیت فرماندهی این است؛‬ ‫را تشکیل داده اند‪ ،‬خود ایشان‬ ‫کند ببیند کدام یک از این کارها‬ ‫یعنی هم فکر است‪ ،‬هم عمل؛‬ ‫هم شرکت می کنند‪ ،‬بسیار هم‬ ‫در چهارچوب سیاست اقتصادی‬ ‫فقط یک ستاد هماهنگ کننده‬ ‫کار خوبی است؛ اما این‪ ،‬ان ستاد‬ ‫می گنجد و کدام نسبت به اقتصاد‬ ‫نیست بلکه مرکز فرماندهی است‪،‬‬ ‫فرماندهی نیست ‪ ...‬یک ستاد‬ ‫مقاومتی بی تفاوت است و کدام‬ ‫قرارگاه است‪ .‬ما در ان جلسه ای‬ ‫فرماندهی الزم دارد که به طور‬ ‫ضد اقتصاد مقاومتی است‪ .‬این ها‬ ‫که این مسئله را بحث کردیم‪ ،‬فرق‬ ‫دائم رصد کند‪ ،‬نگاه کند‪ ،‬ببیند‬ ‫باید سنجیده بشود؛ ان دسته ‬ ‫قرارگاه و ستاد را گفتیم‪ :‬قرارگاه‪،‬‬ ‫کدام دستگاه توانسته و پیش‬ ‫اول تقویت بشود؛ دسته دوم‪،‬‬ ‫مرکز فرماندهی عملیات است‪،‬‬ ‫رفته‪ ،‬کجا مشکل وجود دارد‪.‬‬ ‫حتی المقدور کشانده بشود به‬ ‫مثل قرارگاه های نظامی؛ یعنی از‬ ‫چون حرف زدن اسان است‪،‬‬ ‫سمت اقتصاد مقاومتی؛ دسته ‬ ‫دستگاه های مختلف بهره می گیرد‬ ‫برنامه ریزی هم خیلی مشکل‬ ‫سوم به طور کامل جلوگیری بشود‪.‬‬ ‫برای اجرای ان هدفی که ترسیم‬ ‫نیست‪[ ،‬ولی] عمل کردن با این ها‬ ‫یعنی این انتظار است»‪.‬‬ ‫شده‪ .‬بنابراین هم مرکز فکر است‬ ‫فرق دارد؛ خب ادم بخواهد در‬ ‫مقاومتی که اسم اقای جهانگیری‬ ‫را اوردیم و ایشان در نقش‬ ‫اداره کننده و فرماندهی قرارگاه‬ ‫این اقدام بزرگ‪ ،‬بنا است نقش‬ ‫ایفا کنند‪ .‬بنده اصرار بر این معنا‬ ‫دارم که به معنای واقعی کلمه‪،‬‬ ‫فرماندهی صورت بگیرد؛ [چون ]‬ ‫دستگاه ها‪ ،‬خب سیاست هایی‬ ‫«قدم بعدی این است که یک‬ ‫‪82‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫میدان وارد بشود و پیش برود‪،‬‬ ‫گاهی اوقات یک موانعی پیش‬ ‫ً‬ ‫می اید که قبال پیش بینی نشده‪،‬‬ ‫بعضی پیش بینی هم شده لکن‬ ‫موانعی است که پیش می اید؛‬ ‫بایستی ان ستاد بتواند به صورت‬ ‫ضربتی ان موانع را برطرف کند‪ ،‬راه‬ ‫را باز کند و پیش برود؛ و نافذالکلمه‬ ‫ً‬ ‫قطعا اولین رکن ارایش جنگی‪،‬‬ ‫فرمانده است و البته فرمانده اقتصاد‬ ‫ایران باید‪« ،‬قوی»‪« ،‬هوشمند» و‬ ‫«نافذالکلمه» می بود به معنی واقعی‬ ‫کلمه! فرمانده‪ ،‬ا گر فهم مناسبی از‬ ‫مسائل نداشته باشد‪ ،‬نیروی خودی‬ ‫و دشمن را نشناسد‪ ،‬اقتدار الزم را‬ ‫نداشته باشد و خودش «پیشرو»‬ ‫نباشد ایا می توان انتظار پیروزی‬ ‫داشت؟!‬ ‫ً‬ ‫اتفاقی می افتد! شما شش ماه مثال‬ ‫[باشد]‪ ،‬یعنی باید گوش کنند»‪.‬‬ ‫فرض کنید به همین شکلی که ما‬ ‫مسئله جدی شده بود و فضا جنگی‪.‬‬ ‫ً‬ ‫قطعا اولین رکن ارایش جنگی‪،‬‬ ‫فرمانده است و البته فرمانده اقتصاد‬ ‫ایران باید‪« ،‬قوی»‪« ،‬هوشمند»‬ ‫و «نافذالکلمه» می بود به معنی‬ ‫واقعی کلمه! فرمانده‪ ،‬ا گر فهم‬ ‫مناسبی از مسائل نداشته باشد‪،‬‬ ‫نیروی خودی و دشمن را نشناسد‪،‬‬ ‫اقتدار الزم را نداشته باشد و خودش‬ ‫«پیشرو» نباشد ایا می توان انتظار‬ ‫پیروزی داشت؟!‬ ‫داستان فرمانده ما‪ ،‬زمانی پیچیده تر‬ ‫می شود که قرار است همین قرارگاه‬ ‫اقتصاد مقاومتی به مردم گزارش‬ ‫هم بدهد‪ .‬در همان جلسه ‪4‬‬ ‫شهریور ‪ 1394‬مقام معظم رهبری‬ ‫می فرمایند‪:‬‬ ‫گفتیم‪[ ،‬یعنی ] این برنامه وقتی‬ ‫«بعد هم پیشرفت کار را به مردم‬ ‫ً‬ ‫گزارش بدهید؛ ببینید واقعا چه‬ ‫تدوین شد‪ ،‬این ستاد تشکیل‬ ‫بشود و شش ماه فعالیت کند؛‬ ‫کار به صورت چشمگیری پیش‬ ‫خواهد رفت؛ بعد بیایید همان‬ ‫را به مردم بگویید؛ بگویید این‬ ‫کارها را کردیم‪ ،‬ان کارها را کردیم؛‬ ‫مردم در زندگی [خود] احساس‬ ‫می کنند؛ ان امید و خوش بینی‬ ‫به اینده که شما می خواهید در‬ ‫مردم باقی بماند‪ ،‬به طور کامل‬ ‫تامین خواهد شد؛ یعنی به مردم‬ ‫گزارش داده بشود و [البته ] تعیین‬ ‫شاخص هایی هم برای ارزیابی‬ ‫باید باشد»‪.‬‬ ‫فضای جنگی‪ ،‬دشمن اماده‪،‬‬ ‫هشدارها داده شده‪ ،‬ارایش دو‬ ‫ً‬ ‫طرف مشخص و طبیعتا می بایست‬ ‫منتظر اقدام بود‪.‬‬ ‫‪ ‬حاال سری به خیمه فرماندهی‬ ‫می زنیم و اقدامات انجام شده را‬ ‫مرور می کنیم‪:‬‬ ‫ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی‪،‬‬ ‫جلساتش را شروع کرد؛ از شهریور‬ ‫‪ ۹۴‬تا پایان اسفند ‪ ،95‬تعداد ‪32‬‬ ‫جلسه را تشکیل داد که به نسبت‬ ‫انتظاری که از ستادها و سازمان های‬ ‫مشابه در کشور بود‪ ،‬نوید یک حرکت‬ ‫قابل قبول را می داد که البته کم کم‬ ‫از تعداد جلسات کاسته شد و در‬ ‫سال ‪ ،1396‬تنها ‪ 13‬جلسه برگزار‬ ‫شد و تا پایان خرداد ‪ 1397‬هم چهار‬ ‫جلسه دیگر توسط این ستاد تشکیل‬ ‫گردید‪ ،‬در واقع ستاد فرماندهی‬ ‫اقتصاد مقاومتی در این شرایط‬ ‫جنگی از زمان تاسیس (یعنی در‬ ‫طول ‪ 33‬ماه) حدود ‪ 50‬جلسه‬ ‫داشته است‪.‬‬ ‫جلسات ابتدایی ستاد به تدوین‬ ‫و تصویب ‪ 12‬برنامه ملی اقتصاد‬ ‫مقاومتی‪ 1‬سپری شد‪ .‬بر اساس این‬ ‫‪ -1‬این دوازده برنامه ملی اقتصاد مقاومتی عبارت‬ ‫بودند از‪ -1 :‬برنامه ملی ارتقای بهره وری‪ -2 ،‬برنامه‬ ‫ملی پیشبرد برون گرایی اقتصاد (توسعه صادرات‬ ‫غیر نفتی)‪ -3 ،‬برنامه ملی ارتقای توان تولید ملی‬ ‫(درون زایی اقتصاد)‪ -4 ،‬برنامه ملی عدالت بنیان‬ ‫کردن اقتصاد و توسعه عدالت اجتماعی‪ -5 ،‬برنامه‬ ‫ملی برقراری انضباط مالی در بخش عمومی و قطع‬ ‫وابستگی بودجه به نفت‪ -6 ،‬برنامه ملی توسعه‬ ‫‪83‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫‪ 12‬برنامه‪ ،‬می بایست پروژه هایی‬ ‫برای دستگاه های مختلف طراحی‬ ‫و اجرا می شد؛ یعنی تقسیم کار‬ ‫گسترده در دستور کار ستاد‬ ‫فرماندهی قرار گرفته بود و بر همین‬ ‫مبنا‪ ،‬در سال ‪ ،95‬تعداد پروژه های‬ ‫مصوب برای ‪ 23‬دستگاه ذی ربط‬ ‫‪ 121‬مورد و در سال ‪ ،1396‬تعداد ‪96‬‬ ‫پروژه برای ‪ 19‬دستگاه بود‪ .‬جای‬ ‫تعجب بود که برخی از پروژه ها در هر‬ ‫دو سال توسط دستگاه ها تکرار شده‬ ‫ً‬ ‫است مثال پروژه «انتقال و توسعه‬ ‫فناوری بخش باالدست شامل بهبود‬ ‫تولید و ازدیاد برداشت (‪EOR/‬‬ ‫‪ )IOR‬در‪ ۲۰‬میدان نفتی و گازی‬ ‫شامل‪ ۵۲‬مخزن با ‪ ۹‬دانشگاه و مرکز‬ ‫تحقیقاتی با هدف ایجاد بستر دانش‬ ‫بنیادی فناوری از طریق ارتباط با‬ ‫شرکت های ‪ E&P‬در راستای انتقال‬ ‫و توسعه فناوری» که در هر دو سال‬ ‫‪ 95‬و ‪ 96‬برای وزارت نفت تعریف‬ ‫شده است و برخی دیگر هم که‬ ‫از اساس‪ ،‬پروژه به معنی صحیح‬ ‫اقتصاد دانش بنیان‪ -7 ،‬برنامه ملی گفتمان سازی‬ ‫و فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی‪ -8 ،‬برنامه ملی‬ ‫شفاف سازی و سالم سازی اقتصاد‪ -9 ،‬برنامه ملی توسعه‬ ‫ظرفیت تولید نفت و گاز و تکمیل زنجیره پایین دستی‬ ‫و توسعه بازار‪ -10 ،‬برنامه ملی هدفمندسازی یارانه ها‪،‬‬ ‫‪ -11‬برنامه ملی مردمی کردن اقتصاد و ‪ -12‬برنامه ملی‬ ‫سیاست های پولی و ارزی‪.‬‬ ‫تحلیل کلی محتوای پروژه ها حاکی‬ ‫از این است که مولفه مقاومت و‬ ‫رفع اسیب پذیری اقتصاد به معنای‬ ‫دقیق کلمه در بسیاری از پروژه ها‬ ‫دیده نشده است‪.‬‬ ‫معناست که یک دستگاه یا‬ ‫سازمان منفرد‪ ،‬متصدی و مسئول‬ ‫رفع یک مشکل ساختاری شناخته‬ ‫شود‪ ،‬حال انکه از توان اجرایی ان‬ ‫سازمان خارج است ‪ ...‬همکاری‬ ‫بین قوا در راستای تحقق اقتصاد‬ ‫مقاومتی غیرقابل اجتناب است‬ ‫که این مهم در حدود مورد انتظار‬ ‫محقق نشده است‪.‬‬ ‫بررسی جزئی محتوای پروژه های‬ ‫کلمه نبودند بلکه برنامه های کلی‬ ‫بودند که باید به صورت فرایندی‬ ‫ً‬ ‫انجام می شدند مثال «اصالح ساختار‬ ‫کالن دولت» به عنوان یک پروژه‬ ‫در سال ‪ 95‬برای سازمان مدیریت‬ ‫و برنامه ریزی کشور معرفی شد‪.‬‬ ‫همین ‪ 12‬برنامه ملی نیز اعتراض‬ ‫برخی از گروه های کارشناسی را به‬ ‫دنبال داشت‪ ،‬مرکز پژوهش های‬ ‫مجلس نوشت‪:‬‬ ‫این است که مولفه مقاومت‬ ‫«رویکرد حدا کثری نسبت به‬ ‫و رفع اسیب پذیری اقتصاد به‬ ‫مفهوم اقتصاد مقاومتی در‬ ‫معنای دقیق کلمه در بسیاری‬ ‫نظامات برنامه ریزی (برنامه های‬ ‫از پروژه ها دیده نشده است‪ .‬به‬ ‫کوتاه مدت و میان مدت) مشاهده‬ ‫عبارت دیگر‪ ،‬سوال مشخص این‬ ‫نمی شود‪ .‬حل معضالت ساختاری‬ ‫است که چنانچه اقتصاد مقاومتی‬ ‫اقتصاد ایران با ارائه راه حل های‬ ‫مطرح نبود‪ ،‬کدام یک از موارد از‬ ‫جزیره ای و دستگاهی امکان پذیر‬ ‫فهرست پروژه های مصوب کنار‬ ‫نیست‪ ،‬راه حل جزیره ای به این‬ ‫گذاشته می شد؟»‬ ‫اقتصاد مقاومتی در سه محور‬ ‫کلی صورت گرفته است‪ :‬هم راستا‬ ‫بودن پروژه با چالش های اساسی‬ ‫بخش مورد نظر (با توجه به مفهوم‬ ‫اقتصاد مقاومتی)‪ ،‬منابع مالی‪،‬‬ ‫توان کارشناسی‪ ،‬عزم جدی و‬ ‫اجرای وظایف ذاتی یا ایجاد‬ ‫پویایی در بخش مورد نظر‪ .‬تحلیل‬ ‫کلی محتوای پروژه ها حا کی از‬ ‫‪84‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫‪ ‬این ها نشانه هایی بود از اینکه‬ ‫قرارگاه اقتصاد مقاومتی‪ ،‬حتی در‬ ‫همان جلسات ‪-‬که تنها ظهور و بروز‬ ‫فرمانده اقتصاد ایران بود‪ -‬هم به‬ ‫خوبی کار نکرده است‪ .‬پروژه های‬ ‫معرفی شده انسجام نداشت‪،‬‬ ‫برنامه ها و وظایف روزمره‪ ،‬تحت‬ ‫عنوان برنامه های اولویت دار اقتصاد‬ ‫مقاومتی معرفی شده بود‪ ،‬برخی از‬ ‫پروژه ها‪ ،‬تناقض و ضدیت اشکار با‬ ‫مفاهیم اقتصاد مقاومتی داشت‪،‬‬ ‫برخی از پروژه ها و طر ح ها مبنای‬ ‫ً‬ ‫ارزیابی نداشت و ‪ ! ...‬اتفاقا پیش‬ ‫از ان (و در جلسه ‪ 4‬شهریور ‪)94‬‬ ‫مقام معظم رهبری نیز هشدارهایی‬ ‫در این زمینه داده بودند‪:‬‬ ‫«دوستان دولت هم گزارش هایی‬ ‫ً‬ ‫به من دادند که من شخصا و‬ ‫ً‬ ‫زبانا از اقای جهانگیری تشکر‬ ‫کردم ا ن وقتی که ایشان به‬ ‫پانزده دستگاه ابالغ کردند که‬ ‫این کارها را‪ ،‬این وظایف را باید‬ ‫انجام بدهید‪ .‬بعد هم حاال یک‬ ‫گزارش مفصلی فرستادند که البته‬ ‫برای من خالصه کردند ان گزارش‬ ‫ً‬ ‫را و تماما خواندم‪ ،‬نگاه کردم‪.‬‬ ‫از جمله چیزهایی که در اقتصاد‬ ‫مقاومتی مورد نظر است‪ ،‬یک کار‬ ‫فوق العاده است‪ ،‬یک کار جهشی‬ ‫است‪ .‬تعبیر «کار جهشی» و تمایز‬ ‫ان از برنامه های متعارف و روزمره‬ ‫دستگاه ها‪ ،‬نشان از ان داشت که‬ ‫هر کاری اقتصاد مقاومتی نیست و‬ ‫این یعنی فرمانده بیدار شو!‬ ‫دولت‪ ،‬خب یک کارهای متعارفی‬ ‫دارد‪ ،‬کارهای معمولی ای دارد‬ ‫در زمینه های اقتصاد ‪ -‬در‬ ‫همه بخش های مختلف این‬ ‫کارهایی که انجام گرفته در زمینه ‬ ‫اقتصاد مقاومتی‪ ،‬بعضی هایش‬ ‫کارهای مقدماتی است؛ حاال‬ ‫مثال هایش را بخواهم بزنم‪ ،‬طول‬ ‫می کشد‪ ،‬وقت می گذرد؛ بعضی از‬ ‫کارهایی که گزارش شده‪ ،‬مربوط به‬ ‫بندهای اقتصاد مقاومتی نیست‪،‬‬ ‫ا گرچه حاال ارتباط داده شده اما‬ ‫کارهای جاری دستگاه ها است؛‬ ‫باالخره دستگاه ها یک کارهای‬ ‫جاری دارند و این ها را به شما‬ ‫گزارش کردند که این کارها را ما‬ ‫کردیم؛ این ها امده جزو کارنامه ‬ ‫دستگا ه ها در زمینه اقتصاد‬ ‫مقاومتی؛ درحالی که این نیست!»‬ ‫یک سال بعد و در ‪ 3‬شهریور ‪95‬‬ ‫نیز همین نکته در بیان دیگری از‬ ‫ایشان تکرار شد‪:‬‬ ‫«در اقتصاد مقاومتی ان چیزی‬ ‫که مورد انتظار است‪ ،‬یک کار‬ ‫جهشی است‪ .‬ببینید‪ ،‬دستگاه و‬ ‫وزارتخانه های چندین گانه ‬ ‫اقتصادی ‪ -‬که دارد انجام می گیرد؛‬ ‫این کارها که خب باید انجام‬ ‫بگیرد؛ [اما] از جمله چیزهایی‬ ‫که در اقتصاد مقاومتی مورد نظر‬ ‫است‪ ،‬یک کار فوق العاده است‪،‬‬ ‫یک کار جهشی است‪».‬‬ ‫تعبیر «کار جهشی» و تمایز ان‬ ‫از برنامه های متعارف و روزمره‬ ‫دستگاه ها‪ ،‬نشان از ان داشت که‬ ‫هر کاری اقتصاد مقاومتی نیست و‬ ‫این یعنی فرمانده بیدار شو!‬ ‫انصاف ایجاب می کند که تنها مبنای‬ ‫تحلیل مان تعداد جلسه نباشد‪ ،‬باید‬ ‫اقدامات را هم بررسی کرد‪ .‬ستاد‬ ‫فرماندهی اقتصاد مقاومتی طی‬ ‫‪ 33‬ماه از زمان تشکیل چند گزارش‬ ‫هم منتشر کرد‪ ،‬شش گزارش در‬ ‫خصوص عملکرد اعطای تسهیالت‬ ‫رونق تولید و پنج گزارش درباره‬ ‫وضعیت پروژه های وا گذار شده ملی‬ ‫و استانی‪ .‬یک گزارش هم درباره‬ ‫‪85‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫عملکرد خود به مجمع تشخیص‬ ‫مصلحت نظام داد و گزارشی هم‬ ‫به مقام معظم رهبری ارائه گردید‪.‬‬ ‫دو اشکال وجود داشت یکی اینکه‬ ‫تمرکز این گزارش ها مربوط به سال‬ ‫‪ 95‬بود و بعد از ان گزارشی به اطالع‬ ‫عموم نرسید و اشکال دوم این‬ ‫بود که این گزارش ها‪ ،‬مربوط به‬ ‫مصوبات و برنامه ها بود و نه اجرا‪،‬‬ ‫یعنی فقط توصیف نقشه عملیات‬ ‫بود و نه خود عملیات!‬ ‫‪ ‬ستاد فرماندهی‪ ،‬اقدام دیگری‬ ‫هم در دستور کار قرار داد که‬ ‫ً‬ ‫اتفاقا مورد تایید کارشناسان قرار‬ ‫گرفت و ان هم استفاده از ظرفیت‬ ‫تصمیم سازی و تصمیم گیری در‬ ‫استان ها و به نوعی تمرکززدایی از‬ ‫تصمیم گیری بود و حتی در جلسه ‪3‬‬ ‫شهریور ‪ ،95‬مقام معظم رهبری نیز‬ ‫به این نکته اشاره کردند و فرمودند‪:‬‬ ‫«یک نکت ه دیگر هم در این زمینه ی‬ ‫مسائل اقتصادی‪ ،‬کارهایی است‬ ‫که ریشه ای است ولی ممکن است‪،‬‬ ‫یعنی کارهای مشکلی نیست‪،‬‬ ‫ً‬ ‫مثال «توزیع تصمیم گیری در‬ ‫استان ها» ‪-‬که حاال اشاره کردند و‬ ‫خوش بختانه به این فکر هستند‪-‬‬ ‫خوب است این کار‪ ،‬یعنی بروید‬ ‫تصمیم گیری ها را از حالت تمرکز‬ ‫خارج کنید و در سطح استان ها‬ ‫توزیع کنید»‪.‬‬ ‫حاال چه شد که چنین اید ه مترقی و‬ ‫جذابی در مقام عمل توفیق چندانی‬ ‫نیافت؟! ستاد فرماندهی اقتصاد‬ ‫مقاومتی‪ ،‬اعضای هیئت دولت را به‬ ‫تناسب به عنوان جانشینان رییس‬ ‫ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی‬ ‫در استان های کشور‪ ،‬تعیین کرد‬ ‫و به انها ماموریت داد که پیگیری‬ ‫امور استان های مختلف را بر عهده‬ ‫ً‬ ‫بگیرند ولی تقریبا از همان ابتدا‪،‬‬ ‫با وجود چنین ستاد خسته ای‪،‬‬ ‫شکست چنین تیم هایی قابل‬ ‫پیش بینی بود و متاسفانه به‬ ‫علل مختلف اعم از مشغله بیش‬ ‫از حد برخی از مسئولین و کم لطفی‬ ‫برخی دیگر‪ ،‬حتی تعداد جلساتی‬ ‫که در یک سال توسط این افراد‬ ‫در برخی از استان ها برگزار شد از‬ ‫بیش از یک جلسه تجاوز نکرد که‬ ‫موفقیت چنین روندی‪ ،‬بسیار دور‬ ‫از ذهن بود‪.‬‬ ‫‪ ‬داستان فرمانده اقتصاد ایران‪،‬‬ ‫کمی دردنا ک تر می شود وقتی تشتت‬ ‫و تنوع سازمان ها و ستادهای‬ ‫اقتصادی در درون دولت را هم‬ ‫دخیل کنیم‪ .‬از یک طرف ستاد‬ ‫فرماندهی اقتصاد مقاومتی قرار بود‬ ‫قوی و نافذالکلمه باشد در حالی‬ ‫که نبود و از سوی دیگر سازمان‬ ‫برنامه و بودجه‪ ،‬شورای اقتصاد‪،‬‬ ‫وزارت امور اقتصادی و دارایی‪،‬‬ ‫معاونت اقتصادی رئیس جمهور‪،‬‬ ‫بانک مرکزی و ستاد هماهنگی امور‬ ‫اقتصادی دولت هم وجود داشتند‬ ‫که حتی ا گر سازشان با یکدیگر‬ ‫نا کوک هم نبود حداقل هم افزایی‬ ‫چندانی هم نداشتند و البته در‬ ‫کنار این مدعیان‪ ،‬شورای عالی‬ ‫هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه و‬ ‫برخی دیگر از گروه های ذی ربط نیز‬ ‫قابل طرح بودند‪ .‬قسمت جذاب‬ ‫داستان اینجا بود که دبیرخانه‬ ‫ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی‬ ‫در سازمان مدیریت و برنامه ریزی‬ ‫کشور تشکیل شد‪ ،‬سازمانی که به‬ ‫هیچ وجه با ویژگی های یک قرارگاه‬ ‫‪86‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫فرماندهی ان هم برای اقتصاد‬ ‫مقاومتی هم خوانی نداشت ‪. ...‬‬ ‫واقعیت این است‪ ،‬حتی ا گر‬ ‫نخواهیم ستاد فرماندهی‬ ‫اقتصاد مقاومتی را به کم کاری‬ ‫متهم کنیم ‪-‬که البته کم‬ ‫کاری های فراوانی هم داشته‬ ‫است‪ -‬باید بگوییم که این‬ ‫تشکیالت در حال حاضر‪ ،‬نه‬ ‫قرارگاه است‪ ،‬نه فرمانده است‪،‬‬ ‫نه در وسط میدان است و نه‬ ‫مقاومتی‪ ،‬فقط «خسته» است‪،‬‬ ‫همین!‬ ‫چنین تشکیالتی نه توان‬ ‫حمایت از کاالی ایرانی را‬ ‫دارد و نه توسعه اشتغال و‬ ‫تولید را‪ .‬اولین چیزی که باید‬ ‫از یک قرارگاه فرماندهی اقتصاد‬ ‫مقاومتی متبلور شود‪ ،‬درک‬ ‫فضای جنگی است که هم‬ ‫روحیه جهادی می خواهد و هم‬ ‫مدیریت جهادی! با تعدادی‬ ‫جلسه و تصویب امور روزمره‬ ‫تحت یک تابلوی متفاوت‪ ،‬هیچ‬ ‫اتفاقی نخواهد افتاد‪.‬‬ ‫کار قرارگاهی رسومی دارد که سابقه‬ ‫ان در جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬به‬ ‫دوران دفاع مقدس برمی گردد و وقتی‬ ‫از «فرماندهی قرارگاه» یاد می شود‪،‬‬ ‫تصاویر بزرگ مردانی همچون حسن‬ ‫باقری‪ ،‬مصطفی ردانی پور‪ ،‬علی‬ ‫هاشمی‪ ،‬محمدابراهیم همت در‬ ‫ذهن ها تداعی می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬قرارگاه و کار قرارگاهی‪ 1‬نه به‬ ‫اسم که به رسم ان است‪ .‬کار‬ ‫قرارگاهی رسومی دارد که سابقه ان‬ ‫در جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬به دوران‬ ‫دفاع مقدس برمی گردد و وقتی از‬ ‫«فرماندهی قرارگاه» یاد می شود‪،‬‬ ‫تصاویر بزرگ مردانی همچون حسن‬ ‫باقری‪ ،‬مصطفی ردانی پور‪ ،‬علی‬ ‫هاشمی‪ ،‬محمدابراهیم همت در‬ ‫ذهن ها تداعی می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬در ان جا فرمانده قرارگاه‪ ،‬دنبال‬ ‫اسم و رسم نبود؛ فرمانده قرارگاه‪،‬‬ ‫علی هاشمی بود که همتایان‬ ‫عراقی اش‪ ،‬سپهبد هشام صباح‬ ‫الفخری‪ ،‬سپهبد ماهر عبدالرشید‬ ‫التکریتی یا حتی سپهبد سلطان‬ ‫‪ -1‬برای توضیح بیشتر ر‪.‬ک‪ .‬به فصلنامه مدیریت‬ ‫جهادی‪ ،‬شماره اول‪ ،1396 ،‬مدیریت قرارگاهی‪ ،‬ص‪.28‬‬ ‫هاشم ‪-‬فرمانده سپاه ششم عراق‪-‬‬ ‫بودند ولی انگشت شمار افرادی‬ ‫بودند که علی هاشمی را در ایران‬ ‫می شناختند‪.‬‬ ‫فرمانده قرارگاه‪ ،‬در وسط میدان بود؛‬ ‫وقتی بنا شد مسیر جنگ عوض شود‬ ‫و شیوه های نوینی انتخاب شود‪ ،‬علی‬ ‫هاشمی دست به کار شد و قرارگاه‬ ‫فوق سری نصرت را بنا گذاشت‪،‬‬ ‫یعنی یکی از پایه های اصلی طراحی‬ ‫و اطالعاتی بسیاری از عملیات های‬ ‫ابی‪-‬خاکی دفاع مقدس را راه اندازی‬ ‫کرد‪ .‬همه زندگی اش را گذاشت و‬ ‫شب و روزش را یکی کرد تا به منطقه‬ ‫و مسئله مسلط شود‪ .‬ان قدر به‬ ‫منطقه هور مسلط شده بود و «زمین‬ ‫و دشمن» را خوب شناخته بود که‬ ‫فرماندهان عالی رتبه جنگ را با‬ ‫دشداشه و چفیه‪ ،‬سوار بلم ها می کرد‬ ‫تا منطقه ای را که قرار بود عملیات‬ ‫در ان انجام شود از نزدیک ببینند‪.‬‬ ‫‪ ‬فرمانده قرارگاه می خواست کار‬ ‫را به نحو احسن به فرجام برساند‪،‬‬ ‫تکلیف را تا به نتیجه نمی رساند‬ ‫عقب نمی نشست؛ فرمانده قرارگاه‬ ‫‪87‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫حسن باقری بود که در روزهای‬ ‫سخت اخر اردیبهشت سال ‪،1361‬‬ ‫وقتی از ‪ 122‬گردان سازماندهی شده‬ ‫برای عملیات بیت المقدس ‪-‬بعد‬ ‫از مرحله دوم‪ -‬فقط ‪ 6‬گردان باقی‬ ‫مانده و بقیه از رده عملیات خارج‬ ‫شده بودند‪ ،‬در جواب فرماندهانی‬ ‫که در قرارگاه جمع شده و خواستار‬ ‫توقف عملیات بودند (تا بعد از‬ ‫بازسازی لشگرها‪ ،‬در یک عملیات‬ ‫دیگر خرمشهر را ازاد کنند) گفت‪:‬‬ ‫ً‬ ‫«کجا برویم‪ ،‬اصال روی برگشت‬ ‫داریــــم؟ مردم که بیــــــــابان‬ ‫نمی خواهند‪ ،‬ان ها خرمشهر را‬ ‫می خواهند‪ ...‬خداوند کمی ما را‬ ‫تحت فشار قرار می دهد اما خرمشهر‬ ‫را به مردم بازمی گرداند‪.»...‬‬ ‫معلوم است با چنین نگاهی‪،‬‬ ‫ا گر گفته شد چراغ اتاق طراحی و‬ ‫فرماندهی حسن باقری در گلف‪ ،‬بعد‬ ‫از همه چراغ های قرارگاه خاموش‬ ‫می شد و قبل از همه روشن‪ ،‬کسی‬ ‫تعجب نمی کند‪.‬‬ ‫‪ ‬فرمــــانده قرارگاه نه خودش‬ ‫خسته بود و نه از کار کردن خسته‬ ‫می شد؛ فرمانده قرارگاه محمد‬ ‫ابراهیم همت بود که در روز سوم‬ ‫عملیات سر نماز عصر ‪-‬هنوز رکعت‬ ‫دوم امام جماعت تمام نشده بود‪-‬‬ ‫غش کرد و زمین افتاد‪ .‬وقتی گفته‬ ‫می شود ابراهیم همت‪ ،‬در همان‬ ‫احواالت هم در گوشه ای نشسته‬ ‫بود و بی سیم در دست با بچه ها‬ ‫صحبت می کرد؛ خبر می گرفت و‬ ‫راهنمایی می کرد و عملیات را پیش‬ ‫می برد‪ ،‬هیچ کس تعجب نمی کند؛‬ ‫اخر فهمیده بود «فرمانده» است!‬ ‫‪ ‬فرمانده قرارگاه کارهای جهشی‬ ‫و تحولی می کرد؛ فرمانده قرارگاه‪،‬‬ ‫احمد کاظمی بود که وقتی فرمانده‬ ‫قرارگاه حمزه سید الشهداء؟ع؟‬ ‫شد‪ ،‬به کردستان رفت و بعد از‬ ‫یک مطالعه دو سه ماهه‪ ،‬روش‬ ‫جنگ ده ساله در کردستان را‬ ‫متحول کرد‪ .‬او روش های قبل‬ ‫را کنار گذاشت و روش جدیدی را‬ ‫ارائه داد‪ .‬می گفت در الگوی قبلی‬ ‫برای مقابله با ضد انقالب پشت سر‬ ‫هم نیرو می گذاشتیم و صدها پایگاه‬ ‫ثابت ایجاد کردیم! در حالی که‬ ‫فرمانده قرارگاه کارهای جهشی‬ ‫و تحولی می کرد؛ فرمانده قرارگاه‪،‬‬ ‫احمد کاظمی بود که وقتی فرمانده‬ ‫قرارگاه حمزه سید الشهداء؟ع؟‬ ‫شد‪ ،‬به کردستان رفت و بعد از‬ ‫یک مطالعه دو سه ماهه‪ ،‬روش‬ ‫جنگ ده ساله در کردستان را‬ ‫متحول کرد‪.‬‬ ‫می توانیم این پایگاه ها و نیروها را‬ ‫جمع کنیم و متکی به یک سیستم‬ ‫اطالعات خیلی دقیق شویم و چند‬ ‫واحد وا کنش سریع و ورزیده داشته‬ ‫باشیم تا هر جا ضدانقالب حرکتی‬ ‫کرد‪ ،‬ما به سرعت روی سرشان‬ ‫پیاده شویم‪ .‬در مرحله بعد‪ ،‬مرز‬ ‫را ببندیم و در مرحله نهایی برویم‬ ‫در خا ک عراق؛ و همه این کارها را‬ ‫کرد و کار را پیش برد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫‪ ‬فرماندهی قرارگاه‪ ،‬واقعا باید‬ ‫فرمانده قرارگاه باشد به همان‬ ‫معنایی که در دوران دفاع مقدس‬ ‫تجربه کرده بودیم‪ .‬اولین باور در‬ ‫فرمانده این است که باید قبول کند‬ ‫«فرمانده» است و نه «رئیس» و نه‬ ‫حتی «مدیر»؛ و البته تفاوت این‬ ‫دو مفهوم بسیار روشن است ‪. ...‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪88‬‬ ‫سید محمد صادق شاهچراغ‬ ‫پژوهشگر هسته مدیریت جهادی‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫تاملی بر تجربه کشور فرانسه‬ ‫در حمایت از کاالی داخلی‬ ‫‪Fabriqué en‬‬ ‫‪France‬‬ ‫طرح بحث‪...‬‬ ‫یکی از اصلی ترین چالش های جمهوری اسالمی‬ ‫بعد از انقالب و به خصوص در سال های اخیر‪،‬‬ ‫مسئله اقتصاد بوده است‪ .‬از سوی دیگر چالشی‬ ‫که همواره کشورمان با ان درگیر بوده خصومت ها‬ ‫و دشمنی هاست چه از سوی داخلی ها ‪ -‬به‬ ‫صورت ا گاهانه یا جاهالنه ‪ -‬و چه از سوی‬ ‫خارجی ها و بیگانگان‪ .‬بدیهی است که این‬ ‫گروه ها علی الخصوص بیگانگان همواره به‬ ‫ً‬ ‫فکر منافع خود بوده اند و عمال نه تنها مانع‬ ‫خیر شده اند بلکه تالش کرده اند تا بسیاری از‬ ‫خوشی ها را از ملت ایران بگیرند‪ .‬در چنین‬ ‫فضایی اقتصاد کشور باید به گونه ای باشد‬ ‫که در مقابل تحریم ها و تکانه های داخلی و‬ ‫خارجی کمترین اسیب را ببیند و به عبارت‬ ‫دیگر مقاوم باشد‪.‬‬ ‫‪89‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫پرکاری‪ ،‬با تدبیر حرکت کردن‪،‬‬ ‫شب و روز نشناختن و دنبال کار را‬ ‫گرفتن از معانی مدیریت جهادی‬ ‫است که ربط مستقیمی به ضریب‬ ‫تحقق پیشرفت اقتصادی و ساخت‬ ‫یک اقتصاد مقاوم دارد‪.‬‬ ‫مقـــاوم ســــازی اقتــــصاد به دو‬ ‫دلیل جـــزء جدایی ناپذیر اقتصاد‬ ‫ً‬ ‫کشورمان است‪ .‬اوال ما قصد عزلت‬ ‫و گوشه نشینی نداریم و با اقتصاد‬ ‫جهانی در ارتباطیم‪ .‬بنابراین‬ ‫بحران های اقتصادی و مالی سایر‬ ‫کشورها بر اقتصاد کشور ما نیز اثر‬ ‫ً‬ ‫منفی می گذارد و ثانیا به خاطر‬ ‫استقالل طلبی و عزت مداری مان‬ ‫و اینکه اصرار داریم تحت تاثیر و‬ ‫تحت سلطه قدرت های مستکبر‬ ‫دنیا نباشیم‪ ،‬مورد سوءنیت ها و‬ ‫تهاجم های بسیاری قرار می گیریم و‬ ‫این در حالی است که ان ها با تمام‬ ‫توان به صحنه امده اند‪ .‬بنابراین‬ ‫اقتصاد مقاومتی باید راهبرد اصلی‬ ‫کشور در حوزه اقتصاد باشد‪.‬‬ ‫ستون فقرات اقتصاد مقاومتی‪،‬‬ ‫تولید داخلی است‪ .‬تولید داخلی هم‬ ‫رونق نمی گیرد مگر اینکه مدیران‪،‬‬ ‫بسترهای الزم را فراهم کنند و از‬ ‫تولیدکنندگان حمایت کنند و مردم‬ ‫هم تا ان جایی که ممکن است‬ ‫کاالی ایرانی و ملی مصرف کنند‪.‬‬ ‫حمایت مردم از کاالی داخلی نقش‬ ‫بسیار تعیین کننده ای در تقویت‬ ‫تولید و به تبع ان رشد و پیشرفت‬ ‫اقتصادی دارد‪ .‬البته نا گفته نماند‬ ‫که رشد و پیشرفت با حرکت عادی‬ ‫میسر نیست‪ ،‬باید جد و جهد کرد‪.‬‬ ‫باید روحیه جهادی و مدیریت‬ ‫جهادی بر تمامی ارکان کشور حا کم‬ ‫باشد‪ ،‬تا این مهم تحقق پیدا کند‪.‬‬ ‫پرکاری‪ ،‬با تدبیر حرکت کردن‪ ،‬شب‬ ‫و روز نشناختن و دنبال کار را گرفتن‬ ‫از معانی مدیریت جهادی است که‬ ‫ربط مستقیمی به ضریب تحقق‬ ‫پیشرفت اقتصادی و ساخت یک‬ ‫اقتصاد مقاوم دارد‪.‬‬ ‫یکی از اصلی ترین شاخص های‬ ‫روحیه جهادی ایثار است‪.‬‬ ‫مردم باید برای ارتقاء کشور‪ ،‬در‬ ‫مسایل اقتصادی هم ایثار کنند‪.‬‬ ‫ا گر محصول ایرانی هیچ نقصی‬ ‫نداشته باشد و در صنعت خود‬ ‫بین کشورهای مختلف برترین‬ ‫محصول باشد چه از نظر کیفیت‬ ‫و چه از نظر قیمت؛ بدیهی ست‬ ‫که همه به سراغ ان می روند‪ .‬اما‬ ‫ا گر محصول ایرانی در مقایسه با‬ ‫محصول سایر کشورها در رتبه‬ ‫‪90‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫مطالعه ‪ 10‬اقتصاد برتر دنیا نشان‬ ‫می دهد که جایگاه تولید داخلی‬ ‫در رشد و پیشرفت کشورشان برای‬ ‫همه هضم شده است و همگی‬ ‫حاضرند در این مسیر سختی بکشند‬ ‫چرا که انتظار روزهای بهتر را دارند‪.‬‬ ‫پایین تری قرار داشت‪ ،‬در چنین مختلفی تجربه شده و نتایج بسی اغاز یک مسیر‪...‬‬ ‫موقعیتی است که معلوم می شود‬ ‫چه کسی بر تولید کشورش تعصب‬ ‫دارد و فقط راحتی همین االنش را‬ ‫نمی بیند بلکه اینده نگر است و حاضر‬ ‫ً‬ ‫است موقتا سختی بکشد تا کشورش‬ ‫پیشرفت کند‪ .‬البته همان طور که‬ ‫می دانید کیفیت و قیمت برخی‬ ‫از محصوالت ایرانی مثل پوشا ک‬ ‫به مراتب بهتر از کاالهای سایر‬ ‫کشورهاست‪ .‬اما متاسفانه دید‬ ‫منفی نسبت به کاالی ایرانی در‬ ‫جامعه کم و بیش وجود دارد و‬ ‫این مهلک ترین سم برای اقتصاد‬ ‫کشورمان است‪.‬‬ ‫در کنار این‪ ،‬تولیدکننده هم نباید‬ ‫کم کاری کند و تمام هم و غم خود‬ ‫را تولید جنس با کیفیت و با قیمت‬ ‫مناسب قرار دهد و مسئولین کشور‬ ‫نیز باید از تولیدکنندگان حمایت‬ ‫کنند تا این امر مهم محقق شود‪.‬‬ ‫به هر حال حمایت از کاالی‬ ‫داخلی و رابطه ان با رشد و‬ ‫پیشرفت اقتصادی‪ ،‬در کشورهای‬ ‫شگفت انگیز را به ارمغان اورده‬ ‫است‪ .‬به عنوان مثال مطالعه ‪10‬‬ ‫اقتصاد برتر دنیا نشان می دهد‬ ‫که جایگاه تولید داخلی در رشد‬ ‫و پیشرفت کشورشان برای همه‬ ‫هضم شده است و همگی حاضرند‬ ‫در این مسیر سختی بکشند چرا‬ ‫که انتظار روزهای بهتر را دارند‪.‬‬ ‫برخی از این کشورها در برهه ای از‬ ‫زمان با شرایط وخیم و به شدت‬ ‫اسف باری از نظر اقتصادی مواجه‬ ‫بودند اما نه تنها ناامید نشدند‬ ‫بلکه مجموعه حا کمیتی و احاد‬ ‫مردم دست به دست هم دادند‬ ‫و کشورشان را نجات دادند‪ .‬رکن‬ ‫اصلی همه برنامه های اقتصادی‬ ‫این کشورها تقویت و حمایت‬ ‫همه جانبه از تولید داخلی بوده‬ ‫است‪ .‬یکی از کشورهایی که مطالعه‬ ‫تجربه اش در این زمینه بسیار برای‬ ‫ما راه گشاست کشور فرانسه است‪.‬‬ ‫در این یادداشت سری زده ایم به‬ ‫تجربه کشور فرانسه‪.‬‬ ‫بحث اقتصاد ملی در فرانسه و لزوم‬ ‫هدایت مردم به مصرف ملی برای‬ ‫اشتغال زایی در دولت سارکوزی‬ ‫و اوالند مشهود بود‪ .‬سه وزارت‬ ‫اقتصاد‪ ،‬بودجه و برنامه ریزی و‬ ‫صنعت با هدف باال بردن تولید‬ ‫ملی ادغام شدند‪ .‬عنوان وزارتخانه‬ ‫د یک اسم و مفهومی بود که‬ ‫جدی ‬ ‫ً‬ ‫قبال وجود نداشت و به زبان فارسی‬ ‫ک چیز زمین خورده را‬ ‫به معنای «ی ‬ ‫بلندکردن یا اقتصاد را سر و سامان‬ ‫دادن» بود‪ .‬مسئول این کار‪ ،‬ارنولد‬ ‫مونتبرگ (‪)Arnaud Montebourg‬‬ ‫یک حقوق دان بود‪ .‬او در سال‬ ‫‪ 2012‬شعارهایی را مطرح کرد و با‬ ‫راه اندازی پویش حمایت از کاالی‬ ‫فرانسوی‪ ،‬کاالهای سمبلیک فرانسه‬ ‫ً‬ ‫را در تلویزیون تبلیغ می کرد؛ مثال‬ ‫او لباس ملوانی ‪ 50‬یورویی (دو‬ ‫برابر قیمت معمول یک لباس)‬ ‫که محصول یک شرکت معروف‬‫فرانسوی بود‪ -‬را می پوشید و‬ ‫می گفت‪« :‬از این ها بخرید و اجازه‬ ‫‪91‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫در جریان جنگ جهانی دوم‪،‬‬ ‫فرانسه به شدت تخریب شد و‬ ‫اقتصاد ان در وضعیت فالکت باری‬ ‫قرار گرفت‪ .‬بخش زیادی از شهرها‪،‬‬ ‫پل ها‪ ،‬جاده ها و راه اهن این کشور‬ ‫ویران شد‪.‬‬ ‫ندهید کارخانه های نساجی تعطیل فرانسه چه بود و چه شد؟‬ ‫شوند» و هم زمان و با همان لباس‪،‬‬ ‫تبلیغ لوازم خانگی فرانسوی را‬ ‫می کرد‪ Label .‬هایی را تعریف کرد‬ ‫و ان را برای همه کاالها اجباری‬ ‫نمود‪ .‬در ضمن بین کاالی تولید‬ ‫داخل و کاالی مونتاژی تفاوت قائل‬ ‫ً‬ ‫می شد‪ .‬مثال کاالیی که مونتاژی‬ ‫است و در فرانسه تولید می شد‪،‬‬ ‫ممکن بود این ‪ label‬را دریافت‬ ‫نکند‪ .‬ضمن اینکه می بایست این‬ ‫‪ label‬ها بر روی کاالها در اندازه‬ ‫بزرگتری درج می شد به خصوص‬ ‫در صنایع غذایی که با اسپانیا‬ ‫رقابت جدی داشتند‪ .‬در ضمن‬ ‫کارخانه ها مجبور به درج اطالعات‬ ‫شفاف و دقیق در بسته بندی ها و‬ ‫سایت ها بودند‪.‬‬ ‫از طرف دیگر کیفیت کاالی‬ ‫داخلی به تدریج بهبود می یافت‬ ‫و رقابتی برای ارتقای کیفیت بین‬ ‫تولیدکنندگان شکل گرفته بود‪ .‬این‬ ‫شروع یک مسیر بود که با حمایت‬ ‫جدی مردم فرانسه به مقصد رسید‪.‬‬ ‫در جریان جنگ جهانی دوم‪ ،‬فرانسه‬ ‫به شدت تخریب شد و اقتصاد‬ ‫ان در وضعیت فال کت باری قرار‬ ‫گرفت‪ .‬بخش زیادی از شهرها‪،‬‬ ‫پل ها‪ ،‬جاده ها و راه اهن این کشور‬ ‫ویران شد‪ .‬حدود ‪ 1.2‬میلیون واحد‬ ‫مسکونی تخریب شد یا به شدت‬ ‫اسیب دید‪ .‬دولت المان به عنوان‬ ‫پیروز جنگ بخش زیادی از نیروی‬ ‫کار فرانسه را به بیگاری گرفت و هم‬ ‫زمان به عنوان غرامت‪ ،‬فرانسوی ها‬ ‫را مجبور به تامین بخشی از‬ ‫نیازمندی های ان کشور کرد؛ به‬ ‫نحوی که فرانسه حدود ‪ 20‬درصد‬ ‫از محصوالت کشاورزی خود را به‬ ‫المان می فرستاد‪ .‬تولیدات کشاورزی‬ ‫این کشور نیز به سبب نبود انرژی‬ ‫و دیگر نهاده های تولید ‪ 50‬درصد‬ ‫کاهش یافت‪ .‬در این ایام عالوه بر‬ ‫ویرانی های جنگ‪ ،‬کمبود غذا و‬ ‫شکل گیری بازار سیاه سبب ریاضت‬ ‫شدید مردم فرانسه شد‪.‬‬ ‫در چنین وضعیتی فرانسه جریان‬ ‫نوین پیشرفت اقتصادی خود را‬ ‫اغاز کرد‪ .‬ا کنون فرانسه ششمین‬ ‫تولیدکننده بزرگ محصوالت‬ ‫کشاورزی جهان است و یک سوم‬ ‫زمین های کشاورزی اتحادیه اروپا‬ ‫در فرانسه واقع شده است‪ .‬فرانسه‬ ‫دومین صادرکننده بزرگ محصوالت‬ ‫کشاورزی دنیا پس از امریکاست؛ هر‬ ‫چند سهم کشاورزی از تولید ناخالص‬ ‫داخلی تنها ‪ 1.۹‬درصد است‪ .‬این‬ ‫کشور پربازدیدترین کشور جهان از‬ ‫سوی گردشگران خارجی است؛‬ ‫هر ساله ‪ 12‬میلیون نفر فقط برای‬ ‫بازدید از موزه لوور‪ ،‬موزه اورسی و‬ ‫کاخ ورسای به پاریس می ایند و ‪6.5‬‬ ‫میلیون نفر ساالنه از برج ایفل دیدن‬ ‫می کنند‪ .‬البته از نظر درامدزایی‬ ‫جایگاه فرانسه بعد از امریکاست‪.‬‬ ‫پنجمین اقتصاد دنیا در بخش‬ ‫صنعت از تولیدکنندگان بزرگ‬ ‫خودرو‪ ،‬صنایع هوایی‪ ،‬ریلی‪،‬‬ ‫ارایشی و بهداشتی و کاالهای‬ ‫لوکس است‪ .‬با این وجود بخش‬ ‫خدمات با بیش از ‪ 70‬درصد سهم‪،‬‬ ‫مهم ترین بخش اقتصاد فرانسه‬ ‫است‪ .‬فرانسه در میان کشورهای‬ ‫صادرکننده رتبه پنجم و در میان‬ ‫کشورهای واردکننده رتبه ششم‬ ‫جهان را داراست‪.‬‬ ‫‪92‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫چگونه فرانسه از قعر دره‬ ‫به نوک قله رسید؟‬ ‫جواب تنها یک چیز است‪ ،‬تقویت‬ ‫تولید ملی‪ .‬مهم ترین رکن برنامه های‬ ‫اقتصادی این کشور در سال های‬ ‫پس از جنگ جهانی دوم تقویت‬ ‫تولید ملی بود؛ حمایت مردم‬ ‫از کاالهای داخلی در کنار سایر‬ ‫برنامه ها از جمله پشتیبانی از‬ ‫صنایع کوچک و متوسط‪ ،‬ارتقای‬ ‫بهره وری نیروی کار‪ ،‬تا کید بر اقتصاد‬ ‫دانش بنیان و تمرکز بر صنایع وابسته‬ ‫به نفت و گاز‪ ،‬کمک شایان توجهی‬ ‫در پیمودن این مسیر کرد‪ .‬بر اساس‬ ‫گزارشی که نشریه بلومبرگ در سال‬ ‫‪ 2011‬منتشر کرده است‪ 50 ،‬درصد‬ ‫مردم فرانسه حاضرند برای خرید‬ ‫کاالهای فرانسوی پول بیشتری‬ ‫هم بپردازند‪ .‬این در حالی است‬ ‫که قیمت نهایی کاالهای تولید‬ ‫شده در فرانسه بین ‪ 15‬تا ‪ 25‬درصد‬ ‫گران تر از کاالهای مشابه تولید شده‬ ‫در کشوری مثل چین است‪ .‬این‬ ‫عرق ملی مردم فرانسه برای حمایت‬ ‫از تولید ملی و محصوالت داخلی‬ ‫سبب شده تا در کنار دیگر اقدامات‪،‬‬ ‫زمینه مناسبی برای پیشرفت این‬ ‫کشور فراهم شود‪.‬‬ ‫پیشنهادی جذاب‪...‬‬ ‫‪ 50‬درصد مردم فرانسه حاضرند برای‬ ‫خرید کاالهای فرانسوی پول بیشتری‬ ‫هم بپردازند‪ .‬این در حالی است که‬ ‫قیمت نهایی کاالهای تولید شده در‬ ‫فرانسه بین ‪ 15‬تا ‪ 25‬درصد گران تر‬ ‫از کاالهای مشابه تولید شده در‬ ‫کشوری مثل چین است‪.‬‬ ‫در پایان پیشنهاد می کنم مستند‬ ‫«من با تولیدات کشورم زندگی‬ ‫می کنم» را از سایت فصلنامه‬ ‫مدیریت جهادی دانلود کنید و‬ ‫ببینید‪ .‬قسمتی از ان را در این‬ ‫جا بشنوید‪:‬‬ ‫یک بار هم ان ها را ندیده ام اما از‬ ‫«من یک سال تمام یک ازمایش‬ ‫سال ‪ 2012‬که کمپین حمایت از‬ ‫سخت انجام دادم؛ اینکه فقط از‬ ‫تولید ملی راه افتاد‪.»...‬‬ ‫محصوالت فرانسه استفاده کنم‪...‬‬ ‫بزارید به یک روز عادی ام نگاه‬ ‫کنیم‪ .‬من با یک دوچرخه به سر‬ ‫کار می روم که نصفش چینیه و‬ ‫نصفش انگلیسی‪ .‬شلوارم تولید‬ ‫تایلند و پیراهنم بنگالدشیه‪.‬‬ ‫کفش هایم انگلیسیه اما در ویتنام‬ ‫ساخته شده است‪ .‬ا گر بخواهم‬ ‫یک قهوه بخورم قطعا یک قهوه‬ ‫فرانسوی نمی خورم‪ .‬من یک‬ ‫خبرنگارم‪ .‬در دفترم یک لپتاپ‬ ‫دارم که ساخت کالیفرنیاست‪.‬‬ ‫یک دوربین ژاپنی و یک تلویزیون‬ ‫کره ای هم دارم‪ .‬ترجیح می دهم‬ ‫اهنگ های انگلیسی و امریکایی‬ ‫گوش دهم تا فرانسوی‪ ...‬من فرزند‬ ‫پدیده یکپارچگی جهانی هستم‪ .‬در‬ ‫طول ‪ 25‬سال زندگی‪ ،‬محصوالت‬ ‫کشورهایی را استفاده کردم که حتی‬ ‫این مستند گویای این حقیقت‬ ‫است که هر کس می تواند با‬ ‫مصرف محصوالت داخلی‪ ،‬به نظام‬ ‫اقتصادی کشور خود کمک کند و‬ ‫نقشی تعیین کننده در چرخه بازار‬ ‫داشته باشد‪ .‬توجه به تولید ملی‬ ‫می تواند منجر به رشد و شکوفایی‬ ‫اقتصادی شود و فرد فرد اجتماع‬ ‫می توانند در این شکوفایی و‬ ‫پیشرفت‪ ،‬نقش افرین باشند‪ .‬الگوی‬ ‫ارائه شده برای مصرف تولیدات‬ ‫داخلی نه بر پایه تحریک عواطف‬ ‫میهن دوستانه که ساختاری منطقی‬ ‫در راستای حفظ مشاغل و منافع‬ ‫جمعی و ملی دارد‪.‬‬ ‫این مستند و یادداشت در پی‬ ‫تبلیغ فرانسه نیست بلکه الگوی‬ ‫مناسبی برای مصرف کننده ایرانی‬ ‫نشان می دهد‪.‬‬ ‫‪93‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫جمع بندی‬ ‫انچه امروز برای دشمنان ما مطرح‬ ‫است‪ ،‬جنگ اقتصادی است‪ .‬اتاق‬ ‫جنگ امریکا علیه ما در حال حاضر‬ ‫عبارت است از وزارت خزانه داری‬ ‫امریکا که همان وزارت اقتصاد و‬ ‫دارایی شان است‪ .‬راه مقابله با‬ ‫این جنگ اقتصادی سنگین‪،‬‬ ‫تکیه بر اقتصاد داخلی و استفاده‬ ‫از ظرفیت های داخلی و نیز حمایت‬ ‫از تولید و تولیدکننده و کاالی ایرانی‬ ‫است‪.‬‬ ‫در مسیر تحقق این راهکار‪ ،‬ا گر هر‬ ‫کسی به وظیفه خودش عمل کند‪،‬‬ ‫بسیاری از مسائل حل و سطح‬ ‫فرهنگی و اقتصادی جامعه رشد‬ ‫قابل توجهی خواهد داشت‪ .‬اینکه‬ ‫منتظر بمانیم تا بقیه حرکت کنند‬ ‫و بعد ما شروع کنیم نه از منظر‬ ‫اجتماعی و عقالئی قابل توجیه‬ ‫است نه از منظر شرعی و حکومت‬ ‫اسالمی‪ .‬مسئولین باید دلسوزانه‬ ‫و مجاهدانه سیاست های اقتصاد‬ ‫مقاومتی را دنبال کنند و بسترهای‬ ‫الزم را برای تحقق هر چه بیشتر‬ ‫و سریع تر این سیاست ها فراهم‬ ‫کنند‪ .‬تولیدکنندگان باید به دنبال‬ ‫تولید محصول با کیفیت باشند و‬ ‫سختی های فضای کسب و کار و‬ ‫تولید را به جان بخرند و ناامید‬ ‫نشوند‪ .‬و در نهایت مردم نیز باید‬ ‫به هر نحوی از کاالی ایرانی حمایت‬ ‫کنند؛ محصوالت با کیفیت را به‬ ‫یکدیگر معرفی کنند‪ .‬به جای اینکه‬ ‫در محافل خانوادگی از تجربه های‬ ‫منفی استفاده از کاالی ایرانی‬ ‫بگویند تجربه های مثبت خود را‬ ‫بازگو کنند و بر ویژگی های مثبت‬ ‫محصوالت ایرانی تا کید کنند‪ .‬ا گر‬ ‫یک محصول ایرانی مطلوبشان نبود‬ ‫ان را به تمامی صنایع و محصوالت‬ ‫تعمیم ندهند‪ ،‬همان طور که این‬ ‫وا کنش را نسبت به محصوالت‬ ‫خارجی نشان نمی دهند‪ .‬ذهنیت‬ ‫خود را نسبت به کاالی ایرانی‬ ‫تغییر دهند طوری که تولیدکننده‬ ‫و فروشنده دیگر بر روی پوشا ک‬ ‫تولید داخل‪ ،‬مارک ترکیه ای نزند!‬ ‫اتاق جنگ امریکا علیه ما در‬ ‫حال حاضر عبارت است از وزارت‬ ‫خزانه داری امریکا که همان وزارت‬ ‫اقتصاد و دارایی شان است‪ .‬راه‬ ‫مقابله با این جنگ اقتصادی‬ ‫سنگین‪ ،‬تکیه بر اقتصاد داخلی و‬ ‫استفاده از ظرفیت های داخلی و‬ ‫نیز حمایت از تولید و تولیدکننده‬ ‫و کاالی ایرانی است‪.‬‬ ‫ان شاء اهلل با همیاری و همدلی مردم‬ ‫و حا کمیت و دولت شاهد پیشرفت‬ ‫روزافزون کشورمان باشیم‪ .‬به امید‬ ‫روزهای بهتر و به امید اعتالی پرچم‬ ‫اسالم و جمهوری اسالمی‪.‬‬ ‫منابع‬ ‫‪ .1‬مصاحبه با اقای شا کری (سال ‪ 1378‬در دوره دکتری‬ ‫پذیرفته شدند و بعد از یک سال در سال ‪ ،1379‬از سوی‬ ‫سفارت فرانسه به ایشان بورس دانشگاه کروز داده شد)‪.‬‬ ‫‪ .2‬کتاب اقتصاد مقاومتی در کشورهای پیشرفته با‬ ‫تا کید بر تولید ملی‪ -‬حانیه سادات مومنی و با مقدمه‬ ‫دکتر عبدالملکی ‪ -‬انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه‬ ‫امام صادق؟ع؟‪.‬‬ ‫‪3. www. iribnews. ir‬‬ ‫‪4. www. nilkooh. ir‬‬ ‫‪ .5‬مستند من با تولیدات کشور خودم زندگی می کنم‪.‬‬ ‫‪ .6‬بیانات مقام معظم رهبری با مردم اذربایجان‪،‬‬ ‫‪.1396/11/29‬‬ ‫‪ .7‬بیانات مقام معظم رهبری در جلسه تبیین‬ ‫سیاست های اقتصاد مقاومتی‪.1392/12/20 ،‬‬ ‫‪ .8‬بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگران‪،‬‬ ‫‪.1397/2/10‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪94‬‬ ‫مهدی یخچالی‬ ‫دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه تهران و‬ ‫پژوهشگر اندیشکده شفافیت برای ایران‬ ‫چراپیشرفتنمی کنیم؟‬ ‫(روایتی از تجربه تولیدی شرکت زیست فناوران نجم)‬ ‫ݣن ݣ ݣݣها‬ ‫ݬݫ ݓدحرݤ ݣ ݣوݣاݥݣ ݧ ݩݣںݐ ݣم ݣ ݣگرݣ اݣرݤݣیݤݣماݣ ݣ‬ ‫مقدمه‬ ‫خال بین تحقیقات و بازار در اکثر حوزه های‬ ‫با فناوری برتر از جمله زیست فناوری‪ ،‬معضلی‬ ‫است که فعاالن و پژوهشگران این عرصه به‬ ‫ان اذعان دارند‪ .‬از طرفی انبوهی از نیازهای‬ ‫بازار وجود دارد که در حال حاضر از طریق‬ ‫واردات تامین می شود و از طرف دیگر پتانسیل‬ ‫بزرگی از نیروهای تحصیل کرده و متخصص در‬ ‫دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی وجود دارد که‬ ‫به دالیل مختلف استفاده بهینه از انها صورت‬ ‫نمی گیرد‪ .‬ضعف تجاری سازی که از ان با عنوان‬ ‫«دره مرگ» فعالیت های تحقیقاتی یاد می شود‪،‬‬ ‫شرایطی را ایجاد کرده است که گویی تحقیقات‬ ‫و بازار در دو دنیای مجزا و متفاوت از هم قرار‬ ‫دارند‪ .‬لذا نیاز به حلقه ای واسط که بتواند پلی‬ ‫باشد برای برقراری این ارتباط‪ ،‬سال هاست که به‬ ‫خوبی حس شده است و این انگیزه ای بود برای‬ ‫راه اندازی کسب و کاری دانش بنیان در حوزه‬ ‫زیست فناوری‪.‬‬ ‫‪95‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫انچه پیش روست‪ ،‬خالصه ای است‬ ‫از تجربه پرهزینه اما گرانقدر و باارزش‬ ‫جمعی ‪ 9-8‬نفره در طی ‪ 8‬سال فعالیت‬ ‫شرکت زیست فناوران نجم‪ ،‬تجربه تالش‬ ‫جمعی متشکل از جوانانی متعهد‪ ،‬با‬ ‫دغدغه و پر انرژی با همکاری و راهنمایی‬ ‫اساتیدی متخصص و دلسوز‪ ،‬در راستای‬ ‫تحقق اقتصاد مقاومتی و اعتالی ایران‬ ‫اسالمی که امید است مورد استفاده‬ ‫قرار گیرد‪.‬‬ ‫تجاری سازی‪ ،‬دره مرگ بسیاری از فعالیت های تحقیقاتی است‪.‬‬ ‫تاریخچه شکل گیری‬ ‫تولید محصوالت‬ ‫شرکت زیست فناوران نجم در سال ‪ 1387‬به ثبت رسید‬ ‫و با ماموریت تجاری سازی نتایج تحقیقات پژوهشگران‬ ‫زیست فناوری کشور در حوزه زیست فناوری مولکولی‪،‬‬ ‫دام‪ ،‬طیور و ابزیان‪ ،‬اغاز به کار نمود‪ .‬فعالیت در این‬ ‫حوزه‪ ،‬نیازمند فراهم نمودن ا کوسیستمی از بازیگران‬ ‫و عوامل مختلف بود که استقرار در مرکز رشد زیست‬ ‫فناوری پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک می توانست‬ ‫این هدف را محقق نماید‪ .‬لذا با هدف دسترسی بهتر‬ ‫به اعضای هیئت علمی پژوهشگاه (به عنوان دارندگان‬ ‫بالقوه دانش فنی)‪ ،‬دانشجویان پژوهشگاه (به عنوان‬ ‫نیروی کار دانشی)‪ ،‬امکانات ازمایشگاهی (به عنوان‬ ‫لوازم تحقیق و توسعه و تولید) و استفاده از فضای‬ ‫اداری (به عنوان محل شرکت)‪ ،‬طرح تجاری شرکت‬ ‫توسط بنیانگذاران شرکت (با تخصص مدیریت اجرایی‬ ‫و ‪ ) MBA‬به این مرکز ارائه و با تصویب ان در سال ‪،1388‬‬ ‫شرکت در این محل استقرار یافت‪.‬‬ ‫محصول محوری شرکت زیست فناوران نجم‪ ،‬کیت های‬ ‫تشخیص مولکولی بیماری های مختلف در دام‪،‬‬ ‫طیور‪ ،‬ابزیان و ‪ ...‬بوده است‪ .‬دالیل مختلفی باعث‬ ‫شد که تولید این محصوالت در دستور کار شرکت قرار‬ ‫بگیرد‪ ،‬از جمله سهولت نسبی و سرعت دستیابی به‬ ‫دانش فنی و طراحی و تولید محصول‪ ،‬عدم نیاز به‬ ‫خط تولید و امکانات پیچیده و فضای وسیع برای‬ ‫ً‬ ‫تولید‪ ،‬سرمایه مورد نیاز و هزینه تولید نسبتا پایین و ‬ ‫عدم وجود رقبای داخلی (وجود ‪ )Niche Market‬بود‪.‬‬ ‫این شرایط کمک می کرد که با تولید این محصول‬ ‫با استفاده از امکانات موجود در مرکز رشد زیست‬ ‫فناوری‪ ،‬شرکت مراحل بلوغ خود را برای تولید انبوه‬ ‫محصوالت زیستی دیگر‪ ،‬به تدریج طی نماید‪.‬‬ ‫ً‬ ‫کیت تشخیص مولکولی‪ ،‬اصطالحا به مجموعه ای‬ ‫از مواد بیولوژیک و شیمیایی گفته می شود که با‬ ‫استفاده از این مواد و همچنین ابزارها و دستگاه های‬ ‫‪96‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫ازمایشگاهی‪ DNA ،‬و یا ‪ RNA‬از‬ ‫بافت موجود زنده استخراج شده و‬ ‫تکثیر می گردد و طی فرایندی وجود‬ ‫و یا عدم وجود ویروس بیماری در‬ ‫این موجود تشخیص داده می شود‪.‬‬ ‫این شرکت در اولین گام کیت‬ ‫تشخیص بیماری تب برفکی‬ ‫‪ F M D V 1‬که حا صل تال ش‬ ‫پژوهشگران پژوهشگاه ملی‬ ‫مهندسی ژنتیک و زیست فناوری‬ ‫است را تولید و جهت استفاده‬ ‫سازمان دامپزشکی کشور عرضه‬ ‫نمود‪ .‬این محصول به عنوان اولین‬ ‫کیت داخلی تشخیص مولکولی‬ ‫بیماری های دام‪ ،‬طیور و ابزیان در‬ ‫سازمان دامپزشکی کشور ثبت شد و‬ ‫همچنین به عنوان محصول برگزیده‬ ‫در جشنواره ملی زیست ایران ‪89‬‬ ‫انتخاب شد‪ .‬در ادامه‪ ،‬کیت ‪ECL2‬‬ ‫جهت تشخیص پروتئین به روش‬ ‫وسترن بالتینگ با همکاری اساتید‬ ‫پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک‬ ‫و زیست فناوری توسط شرکت‬ ‫تولید و در سال ‪ 90‬روانه بازار شد‪.‬‬ ‫با توجه به تجربه موفق شرکت در‬ ‫تولید کیت تشخیص بیماری تب‬ ‫‪1-Foot-and-mouth disease virus.‬‬ ‫‪2-Entero Chromaffin Like.‬‬ ‫برفکی‪ ،‬شرکت با درخواست همکاری‬ ‫موسسه تحقیقات شیالت ایران‬ ‫برای تولید کیت تشخیص بیماری‬ ‫لکه سفید میگو ‪ WSSV3‬مواجه شد‬ ‫و موفق شد با ارتقای دانش فنی‬ ‫ارائه شده از سوی این موسسه‪،‬‬ ‫مجوز تولید این محصول را نیز از‬ ‫سازمان دامپزشکی دریافت نموده‬ ‫و در سال ‪ 91‬تولید این محصول‬ ‫را اغاز نماید‪ .‬پس از ان نیز کیت‬ ‫تشخیص بیماری ‪ TSV4‬در میگو‬ ‫توسط متخصصان شرکت تولید و در‬ ‫سال ‪ 94‬تولید شد‪ .‬در ادامه شرکت‬ ‫با پیشنهاد همکاری شرکتی دیگر‬ ‫جهت تولید کیت های تشخیص‬ ‫بیماریهای ماهیان مواجه شد که از‬ ‫بین سه بیماری ‪ IPN، VHS‬و ‪IHN‬‬ ‫در ماهیان سردابی‪ ،‬کیت ‪IHN5‬‬ ‫موفق به کسب تاییدیه سازمان‬ ‫دامپزشکی شد و در سال ‪ 94‬برای‬ ‫اولین بار به تولید رسید‪.‬‬ ‫همچنین شرکت در راستای تنوع‬ ‫سبد محصوالت و خدمات تحصصی‬ ‫خود‪ ،‬طر ح های متعددی را نیز‬ ‫در بخش تحقیق و توسعه دنبال‬ ‫‪3-White spot syndrome virus.‬‬ ‫‪4-Taura Syndrome Virus.‬‬ ‫‪5-Infectious hematopoietic necrosis virus.‬‬ ‫این محصول به عنوان اولین‬ ‫کیت داخلی تشخیص مولکولی‬ ‫بیماری های دام‪ ،‬طیور و ابزیان‬ ‫در سازمان دامپزشکی کشور ثبت‬ ‫شد و همچنین به عنوان محصول‬ ‫برگزیده در جشنواره ملی زیست‬ ‫ایران ‪ 89‬انتخاب شد‪.‬‬ ‫نمود که از جمله می توان به ارائه‬ ‫خدماتتخصصیشناساییمولکولی‬ ‫میکروارگانیسم های غیربیماری زا‪،‬‬ ‫طر ح هایی در زمینه بازیافت‬ ‫بیولوژیک ضایعات کشاورزی و‬ ‫دامپروری و به کارگیری در خورا ک‬ ‫دام و طیور‪ ،‬تولید محلول میکروبی‬ ‫افزاینده رشد قار چ های خورا کی و‬ ‫غیره اشاره نمود که هر کدام به دالیل‬ ‫مختلف به موفقیت کامل نرسید‪.‬‬ ‫دیگر شرکت‬ ‫از جمله فعالیت های ِ‬ ‫با توجه به برخورداری از نیروهای با‬ ‫تخصص مدیریت و بازاریابی‪ ،‬تهیه‬ ‫چندین طرح توجیهی (‪ FS‬و ‪)BP‬‬ ‫برای مرا کز دولتی و شرکت های‬ ‫خصوصی‪ ،‬ارزیابی طر ح های‬ ‫فراخوان ستاد توسعه زیست فناوری‬ ‫و همچنین بازاریابی محصوالت و‬ ‫خدمات دیگر شرکت های فعال در‬ ‫حوزه زیست فناوری بوده است که‬ ‫به عنوان فعالیت های جانبی در کنار‬ ‫فعالیت اصلی شرکت انجام می گرفت‪.‬‬ ‫‪97‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫تعدد مراجع اخذ مجوز و نبود‬ ‫پنجره واحد ارائه خدمات دولتی‬ ‫همواره موجب سرگردانی و صرف‬ ‫انرژی زیاد و اتالف وقت فعاالن‬ ‫ً‬ ‫اقتصادی خصوصا تولیدکنندگان‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫موانع تولید (باالخص در مورد‬ ‫مجوزهای تولید‬ ‫یکی از مسائلی که فعاالن اقتصادی ▪ ثبت شرکت در اداره ثبت کیت های تشخیص مولکولی)‬ ‫در فرایند راه اندازی و یا توسعه‬ ‫کسب و کار خود با ان مواجه‬ ‫هستند‪ ،‬مسائل مربوط به فرایند‬ ‫اخذ مجوزها و تاییدیه های قانونی‬ ‫است‪ .‬تمامی فعاالن اقتصادی اعم‬ ‫از تولید کنندگان و تجار نیازمند‬ ‫اخذ مجوزهای قانونی مربوط به‬ ‫موضوع فعالیت خود از مراجع‬ ‫مختلف هستند‪ .‬مواردی چون‬ ‫ا گهی تاسیس و ثبت شرکت‪ ،‬کد‬ ‫اقتصادی و شناسه ملی‪ ،‬کد بیمه‪،‬‬ ‫جواز تاسیس‪ ،‬جواز کسب‪ ،‬پروانه‬ ‫بهره برداری‪ ،‬استاندارد محصول‪،‬‬ ‫مجوزهای تخصصی‪ ،‬تاییدیه زیست‬ ‫محیطی‪ ،‬تاییدیه دانش بنیان و ‪...‬‬ ‫که هر کدام‪ ،‬شرکتها را با فرایندی‬ ‫طوالنی‪ ،‬غیرشفاف و با مشکالت‬ ‫متعدد اداری و اجرایی مواجه‬ ‫می نماید‪ .‬مجوزهایی که شرکت‬ ‫در طی ‪ 8‬سال برای فعالیت اخذ‬ ‫نمود عبارتند از‪:‬‬ ‫ ▪ ‬ ‫ ▪ ‬ ‫ ▪ ‬ ‫ ▪ ‬ ‫ ▪ ‬ ‫ ▪ ‬ ‫ ▪ ‬ ‫ ▪ ‬ ‫ ▪‬ ‫شرکت ها‬ ‫تشکیل پرونده مالیاتی در اداره‬ ‫امور مالیاتی و اخذ کد اقتصادی‬ ‫و شناسه ملی‬ ‫تشکیل پرونده بیمه در سازمان‬ ‫تامین اجتماعی‬ ‫مجوز استقرار در مرکز رشد زیست‬ ‫فناوری‬ ‫تاییدیه صنایع نوین از وزارت‬ ‫صنایع‬ ‫مجوز تاسیس مرکز پژوهشی‬ ‫صنعتی و معدنی و پروانه‬ ‫پژوهش از وزارت صنایع‬ ‫ثبت در ایران کد و اخذ ایران‬ ‫کد محصوالت‬ ‫تاییدیه و مجوز تولید ‪ 5‬محصول‬ ‫از سازمان دامپزشکی کشور‬ ‫معافیت ارزش افزوده با توجه‬ ‫به ماهیت محصوالت شرکت‬ ‫تاییدیه دانش بنیان و معافیت از‬ ‫مالیات عملکرد به مدت ‪2‬سال‬ ‫‪ .1‬مجوزها و تاییدیه ها‬ ‫یکی از موانعی که بر سر راه راه اندازی‬ ‫و ادامه فعالیت شرکت وجود داشت‬ ‫مسئله مجوزها و تاییدیه هاست‪.‬‬ ‫تعدد مراجع اخذ مجوز و نبود پنجره‬ ‫واحد ارائه خدمات دولتی همواره‬ ‫موجب سرگردانی و صرف انرژی‬ ‫زیاد و اتالف وقت فعاالن اقتصادی‬ ‫ً‬ ‫خصوصا تولیدکنندگان شده است‪.‬‬ ‫مراحل ارزیابی‪ ،‬شاخص ها‪ ،‬روش ها‬ ‫و امتیازات مورد نیاز جهت اخذ‬ ‫مجوز به طور شفاف مشخص و‬ ‫در دسترس عموم قرار نداشته و‬ ‫سقف زمانی مشخصی برای انجام‬ ‫تست های تاییدی و فرایند اخذ‬ ‫مجوز و همچنین سازوکار پیگیری‬ ‫در صورت تاخیر مشخص نشده‬ ‫است‪ .‬گزارش ارزیابی به عنوان‬ ‫بازخورد علمی و مستند و در صورت‬ ‫رد محصول دالیل ان به تولیدکننده‬ ‫ارائه نمی شد و با توجه به اینکه‬ ‫‪98‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫طبق قانون این مرا کز تنها مرجع‬ ‫قانونی تایید یا رد محصوالت بودند‪،‬‬ ‫در صورت اختالف نظر‪ ،‬مرجعی‬ ‫برای اعتراض و یا داوری پیش بینی‬ ‫نشده بودند‪ .‬در مواردی نیز که‬ ‫امکان ارزیابی کیت های جدید در‬ ‫داخل وجود نداشت‪ ،‬سازوکاری‬ ‫پیش بینی نشده بود تا از طریق‬ ‫مرجع مجوزدهی‪ ،‬کیتها جهت‬ ‫ارزیابی توسط ازمایشگاه های مرجع‬ ‫بین المللی ارسال گردد‪.‬‬ ‫در مورد برخی محصوالت مانند‬ ‫کیت های گیاهی‪ ،‬در خصوص مرجع‬ ‫اعطای مجوز اختالف نظر وجود‬ ‫داشت و این به دلیل نقص شرح‬ ‫وظایف سازمانی و عدم تقسیم‬ ‫وظایف صحیح و شفاف وظایف‬ ‫مرا کزی چون سازمان گیاه پزشکی‪،‬‬ ‫سازمان حفظ نباتات و ‪ ...‬بود‪.‬‬ ‫بین نهادهای اجرایی مانند‬ ‫مجموعه های ذیل وزارت کشاورزی‬ ‫مانند سازمان دامپزشکی که خود از‬ ‫دفاتر تخصصی در زیرمجموعه خود‬ ‫برخوردار است و مرا کز تحقیقاتی‬ ‫مرتبط مانند موسسه تحقیقات‬ ‫ً‬ ‫علوم شیالتی و ‪ ...‬بعضا تداخالت‬ ‫وظایف و منافع و در مواقعی رقابت‬ ‫وجود داشت و هر کدام مدعی‬ ‫صاحب نظر بودن در بیماری های‬ ‫مختلف بودند و این در کار شرکت‬ ‫اختالل ایجاد می کرد‪.‬‬ ‫مورد دیگر اینکه‪ ،‬علی رغم اینکه‬ ‫ً‬ ‫مرا کز دولتی مخصوصا اجرایی به‬ ‫طور مستقیم حق تولید محصوالت‬ ‫تجاری ندارند‪ ،‬ولی به دلیل اینکه‬ ‫افراد متخصص‪ ،‬با تجربه و مرتبط‬ ‫با موضوع در این سازمان ها وجود‬ ‫دارد و از طرفی دسترسی اسان و‬ ‫رایگان به نمونه های بیمار فراوان‪،‬‬ ‫دستگاه ها و تجهیزات وجود دارد‪،‬‬ ‫در نتیجه تالش هایی برای تولید‬ ‫این محصوالت صورت می گیرد‬ ‫که متاسفانه به دلیل سازوکارها و‬ ‫فرایندهای نا کارامد دولتی موجود‪،‬‬ ‫ً‬ ‫ا کثرا به نتیجه الزم و تولید هم‬ ‫نرسیده اند‪ .‬از طرفی همین مرا کز‪،‬‬ ‫مصرف کننده محصوالت مورد نظر‬ ‫هم هستند و همین طور مرجع‬ ‫مجوزدهی و یا لغو مجوز محصوالت‬ ‫ارائه شده از سوی بخش خصوصی‬ ‫هم هستند‪ .‬لذا رقابت نابرابر بین‬ ‫بخش دولتی با بخش خصوصی‬ ‫وجود دارد‪.‬‬ ‫‪ .2‬فناوری‬ ‫در خصوص دانش فنی تولید‬ ‫محصو ال ت جد ید ‪ ،‬همو ا ر ه‬ ‫ضعف جدی وجود داشته است‪.‬‬ ‫توان مالی‪ ،‬تخصصی و امکانات‬ ‫پژوهش های صورت گرفته و در‬ ‫ً‬ ‫حال انجام در این حوزه عموما‬ ‫بر مبنای نیاز فعلی و اینده کشور‬ ‫نیست و کندی فرایندهای کسب‬ ‫دانش فنی‪ ،‬مجوزگیری و تولید‬ ‫موجب عقب ماندگی همیشگی‬ ‫از فناوری های روز دنیا (رقبا) می شود‪.‬‬ ‫شرکت های تولیدکننده و همچنین‬ ‫همکاری و ارتباط داخلی و‬ ‫بین المللی شرکت ها با فناوران برای‬ ‫ایجاد‪ ،‬توسعه و یا کسب دانش‬ ‫فنی ضعیف بوده است‪ .‬همچنین‬ ‫پژوهش های صورت گرفته و در‬ ‫ً‬ ‫حال انجام در این حوزه عموما‬ ‫بر مبنای نیاز فعلی و اینده کشور‬ ‫نیست و کندی فرایندهای کسب‬ ‫دانش فنی‪ ،‬مجوزگیری و تولید‬ ‫موجب عقب ماندگی همیشگی از‬ ‫فناوری های روز دنیا (رقبا) می شود‪.‬‬ ‫ویژ گی فنی روش تشــــــــخیص‬ ‫مولکولی نیز یکی از موانع تولید‬ ‫این محصوالت بود‪ .‬ویژگی هایی‬ ‫چون حساسیت باالی روش‬ ‫مولکولی‪ ،‬وابستگی زیاد صحت‬ ‫نتایج به عملکرد کاربر و تجهیزات‪،‬‬ ‫تنوع و تفاوت سطح دانش و تجربه‬ ‫کاربران و تفاوت در میزان حساسیت‬ ‫ابزارها و تجهیزات در مرا کز مختلف‬ ‫ازمایشگاهی‪ ،‬همگی مواردی بود‬ ‫که اطمینان از نتایج حاصل از به‬ ‫‪99‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫این پیش فرض ذهنی وجود دارد که‬ ‫کیت خارجی بهتر از کیت ایرانی‬ ‫است‪ .‬به طوری که ا گر کیت خارجی‬ ‫‪ 90‬درصد عملکرد موفق داشته باشد‬ ‫تلقی قابل قبول بودن از ان می شود‬ ‫ولی کیت ایرانی ا گر ‪ 80‬درصد عملکرد‬ ‫ً‬ ‫داشته باشد تصور می شود که اصال‬ ‫مناسب و قابل اعتماد نیست‪.‬‬ ‫کارگیری این کیت ها را با مخاطره‬ ‫مواجه می کرد‪.‬‬ ‫‪ .3‬بازار مصرف‬ ‫علی رغم گستردگی حوزه کشاورزی‬ ‫در کشور تعداد کیت های مورد‬ ‫مصرف سالیانه کشور جهت پایش‬ ‫بیماری ها در حوزه دامپزشکی بسیار‬ ‫ً‬ ‫محدود و در حوزه گیاهی تقریبا‬ ‫ناچیز است‪ .‬البته در حوزه دام‪ ،‬طیور‬ ‫و ابزیان به دلیل حساسیت و حجم‬ ‫تولید‪ ،‬وضعیت بازار کیت ها بهتر بود‪،‬‬ ‫با این حال محدودیت بازار وجود‬ ‫داشت‪ .‬از طرفی انحصار دولتی ا کثر‬ ‫خدمات ازمایشگاهی در این حوزه‬ ‫وجود دارد‪ .‬انجام بیشتر تست های‬ ‫مولکولی تشخیص بیماری ها فقط‬ ‫توسط ازمایشگاه های دولتی صورت‬ ‫می گیرد و ازمایشگاه های خصوصی‬ ‫مجوز ارائه این خدمات را ندارند و‬ ‫این به معنی محرومیت از بخشی‬ ‫از بازار بود‪.‬‬ ‫در بخش دولتی نیز‪ ،‬مشکل فرهنگی‬ ‫ً‬ ‫وجود داشته و احتماال همچنان‬ ‫وجود دارد‪ .‬وجود این پیش فرض‬ ‫ذهنی که کیت خارجی بهتر از کیت‬ ‫ایرانی است به طوری که به عنوان‬ ‫مثال ا گر کیت خارجی ‪ 90‬درصد‬ ‫عملکرد موفق داشته باشد تلقی‬ ‫قابل قبول بودن از ان می شود ولی‬ ‫کیت ایرانی ا گر ‪ 80‬درصد عملکرد‬ ‫ً‬ ‫داشته باشد تصور می شود که اصال‬ ‫مناسب و قابل اعتماد نیست‪.‬‬ ‫در سازمان های دولتی البته تفاوت‬ ‫افراد‪ ،‬اهداف‪ ،‬اولویت ها و دغدغه ها‬ ‫و در نتیجه ناهماهنگی بین‬ ‫بخش های مختلف سازمانی مثل‬ ‫بخش پشتیبانی و بخش فنی وجود‬ ‫داشت‪ .‬بخش پشتیبانی به دالیل‬ ‫قانونی و مالی و سهولت تامین ان‪،‬‬ ‫تمایل داشت کیت ایرانی خریداری‬ ‫کند درحالی که بخش فنی تمایل‬ ‫داشت از کیت معتبر بین المللی‬ ‫استفاده کند‪ .‬در این صورت در‬ ‫صورت خطای نتایج با استناد به‬ ‫اعتبار کیت خارجی‪ ،‬مسئولیت‬ ‫کمتری متوجه استفاده کننده از‬ ‫کیت (کارشناسان و مدیران سازمان)‬ ‫می شد‪ .‬همچنین بخش فنی به‬ ‫دلیل عادت به روش جا افتاده‬ ‫فعلی در برابر تغییر استفاده از‬ ‫کیت داخلی به جای کیت خارجی‪،‬‬ ‫مقاومت می نمود‪ .‬به دلیل اینکه‬ ‫انجام ازمایشات مولکولی وابستگی‬ ‫زیادی به توانمندی های تجربی و‬ ‫علمی کارشناس استفاده کننده دارد‬ ‫و تجربه وی در تحلیل نتایج بدست‬ ‫امده تعیین کننده است‪ ،‬لذا تجربه‬ ‫استفاده مکرر از یک کیت مورد نیاز‬ ‫است‪ .‬لذا جایگزینی کیت خارجی‬ ‫مورد استفاده فعلی با کیت ایرانی با‬ ‫مقاومت مواجه می شد‪ .‬در حالی که‬ ‫در ابتدای ورود کیت خارجی چند‬ ‫سال مهلت برای اموزش‪ ،‬سعی و‬ ‫خطا و ارائه بازخورد و اصالح‪ ،‬به‬ ‫تولیدکننده کیت خارجی داده شده‬ ‫‪100‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫متاسفانه به دلیل وارداتی بودن مواد‬ ‫اولیه و نبود نمایندگی های معتبر‬ ‫خارجی‪ ،‬قاچاق‪ ،‬وجود تقلبات‬ ‫و عدم نظارت بر تهیه و توزیع این‬ ‫مواد‪ ،‬اطمینان از کیفیت و تهیه با‬ ‫قیمت مناسب بسیار دشوار و در‬ ‫مواردی غیرممکن است‪.‬‬ ‫بود‪ ،‬این فرصت دیگر در اختیار ما‬ ‫به عنوان تولیدکننده داخلی قرار‬ ‫ً‬ ‫نگرفت و بعضا کارشکنی هایی نیز‬ ‫صورت گرفت‪.‬‬ ‫البته اتخاذ استراتژی غلط مدیران‬ ‫در جایگزینی کیت داخلی با کیت‬ ‫خارجی به طور یک باره و نه تدریجی‬ ‫نیز مزید بر علت شد‪ .‬با توجه به‬ ‫اینکه زمان خریداری و تحویل‬ ‫کیت های مورد نیاز ساالنه کمی‬ ‫قبل از شروع فصل پرورش می باشد‪،‬‬ ‫کیت جدید به طور یک باره جایگزین‬ ‫کیت قبلی گردید‪ .‬در نتیجه به دلیل‬ ‫اشنا نبودن مصرف کننده با کیت‬ ‫جدید‪ ،‬ترس از ایجاد اختالل در‬ ‫انجام وظایف تشخیصی کارشناس‬ ‫(کاربر کیت) باعث وا کنش و عدم‬ ‫رغبت به مصرف کیت داخلی گردید‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر عدم احساس امنیت‬ ‫و حمایت از مصرف کننده کیت‬ ‫داخلی از سوی مسئول باالدست‬ ‫در صورت اخالل موردی یا موقتی و‬ ‫یا خطا در وظیفه تشخیص‪ ،‬انگیزه‬ ‫استفاده از محصول داخلی را‬ ‫کاهش داد‪ .‬به دلیل حساسیت‬ ‫زیاد نتایج تست های تشخیصی و‬ ‫عواقب بعدی ان از جمله تصمیم‬ ‫در مورد معدوم نمودن یک مزرعه و‬ ‫احتمال خسارت مالی‪ ،‬می بایست‬ ‫ورود کیت جدید با برنامه مشخص‬ ‫و با حمایت مدیر باالدست از لحاظ‬ ‫زمان و دقت کار در ابتدای امر تا‬ ‫جا افتادن کیت داخلی صورت‬ ‫می گرفت که متاسفانه این طور‬ ‫نشد‪ .‬درحالی که در ابتدای ورود‬ ‫کیت خارجی به کشور برای اولین‬ ‫بار‪ ،‬این حمایت وجود داشته است‪.‬‬ ‫‪ .4‬عوامل تولید‬ ‫کیفیت پایین‪ ،‬قیمت باال و عدم‬ ‫اطمینان از اصالت مواد اولیه یکی از‬ ‫موانع عمده تولید است‪ .‬متاسفانه‬ ‫به دلیل وارداتی بودن مواد اولیه و‬ ‫نبود نمایندگی های معتبر خارجی‪،‬‬ ‫قاچاق‪ ،‬وجود تقلبات و عدم نظارت‬ ‫بر تهیه و توزیع این مواد‪ ،‬اطمینان‬ ‫از کیفیت و تهیه با قیمت مناسب‬ ‫بسیار دشوار و در مواردی غیرممکن‬ ‫است‪ .‬همچنین دستگاه های مورد‬ ‫نیاز برای تولید کیت و همچنین‬ ‫ابزارهای مورد استفاده جهت تست‬ ‫کیت از قیمت باالیی برخوردار است‬ ‫و تهیه انها به طور اختصاصی در‬ ‫توان شرکتی نوپا مانند شرکت ما‬ ‫نبود‪ .‬دستگاه های موجود در‬ ‫مرکز نیز از کیفیت و دقت کافی‬ ‫برخوردار نبود‪ .‬فضای تولید نیز در‬ ‫حد ازمایشگاهی و زیر هود بود‪ ،‬در‬ ‫صورتی که برای اطمینان بیشتر از‬ ‫عملکرد محصول‪ ،‬بهتر بود تولید در‬ ‫اتاق تمیز یا اصطالحا ‪clean room‬‬ ‫صورت گیرد و این از نظر مالی برای‬ ‫شرکت ممکن نبود‪ .‬این در حالی‬ ‫است که ازمایشگاه های دولتی که‬ ‫از این کیت استفاده می کنند از‬ ‫بهترین و حساس ترین دستگاه ها‬ ‫برخوردار هستند و انتظار مشاهده‬ ‫نتایج مشابه را داشتند‪.‬‬ ‫یکی دیگر از موانع تولید‪ ،‬نداشتن‬ ‫تجربه قبلی تولید کیت به عنوان‬ ‫‪101‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫انچه که بیش از رقبا موجب نگرانی‬ ‫می شد‪ ،‬انتظار غیرواقع بینانه مشتری‬ ‫مبنی بر انتظار کیفیت مشابه با‬ ‫بهترین برندهای خارجی و قیمت‬ ‫بسیار پایین تر از انها بود‪.‬‬ ‫اولین تولیدکننده این محصول‬ ‫در ایران بود‪ .‬متخصصین شرکت‬ ‫تجربه تولید کیت‪ ،‬ارتباطات و‬ ‫امکان هم افزایی در استفاده از‬ ‫توانمندی های سایرین و دسترسی‬ ‫به متخصصین بین المللی جهت‬ ‫اخذ مشاوره را نداشتند‪ .‬از طرفی‬ ‫به دلیل قرنطینه بودن مزارعی‬ ‫که مبتال به بیماری می شوند‪،‬‬ ‫دسترسی به نمونه های بیمار در‬ ‫انحصار مرا کز دولتی است و لذا‬ ‫امکان دسترسی به نمونه های‬ ‫فراوان جهت افزایش تکرارپذیری‬ ‫کیت ها برای بخش خصوصی وجود‬ ‫ندارد‪ .‬این مسئله در زمانی که‬ ‫سروتیپ های جدید ویروس در‬ ‫مزارع مشاهده می شود و می بایست‬ ‫ً‬ ‫سریعا جهت انجام تغییرات الزم‬ ‫اقدام گردد‪ ،‬بیشتر اهمیت می یابد‪.‬‬ ‫همچنین به منظور کنترل کیفی‬ ‫کیت ها قبل از ارائه جهت اخذ مجوز‪،‬‬ ‫می بایست نمونه های استاندارد با‬ ‫درجات مختلف بیماری (تعداد‬ ‫کپی ویروس) که مورد تایید مرجع‬ ‫مجوزدهی می باشد‪ ،‬به تولیدکننده‬ ‫ارائه گردد که این کار متاسفانه‬ ‫صورت نمی گرفت‪.‬‬ ‫‪ .5‬رقابت‬ ‫علی رغم اینکه رقیب داخلی برای‬ ‫شرکت وجود نداشت‪ ،‬اما رقبای‬ ‫خارجی جدی و قدرتمندی در این‬ ‫بازار وجود داشت‪ .‬سابقه چندین‬ ‫ساله و بین المللی رقبا‪ ،‬دسترسی‬ ‫انها به متخصصین در سراسر دنیا‪،‬‬ ‫دسترسی به امکانات و تجهیزات به‬ ‫روز و دقیق‪ ،‬داشتن بازار گسترده و‬ ‫حجم تولید باال و در نتیجه قیمت‬ ‫تمام شده پایین تر‪ ،‬موجب شد که‬ ‫شرایط رقابتی سخت و نابرابری‬ ‫پیش روی شرکت باشد‪.‬‬ ‫ولی انچه که بیش از رقبا موجب‬ ‫نگرانی می شد‪ ،‬انتظار غیرواقع بینانه‬ ‫مشتری مبنی بر انتظار کیفیت‬ ‫مشابه با بهترین برندهای خارجی‬ ‫و قیمت بسیار پایین تر از انها بود‪.‬‬ ‫علی رغم تصور عمومی‪ ،‬هزینه تولید‬ ‫در ایران بسیار باالست‪ .‬از طرفی‬ ‫در شروع کار با توجه به تعداد کم‬ ‫تولید‪ ،‬هزینه تمام شده نیز زیاد‬ ‫است و تامین حدا کثر کیفیت نیز‬ ‫هزینه بر و حتی تا حدودی نشدنی‬ ‫است‪ .‬لذا این انتظار از مشتری‬ ‫دولتی که وظیفه قانونی و ملی‬ ‫حمایت از محصول داخلی را دارد‪،‬‬ ‫در شرایط نابرابر رقابتی موجود‪ ،‬دور‬ ‫از انصاف به نظر می رسید‪.‬‬ ‫مسئله دیگر توان و ابزارهای‬ ‫تبلیغاتی رقبا بود که رقابت‬ ‫را سخت تر و حتی غیرممکن‬ ‫می کرد‪ .‬استفاده از روش های‬ ‫تبلیغاتی پرهزینه و جذاب از سوی‬ ‫شرکت های خارجی یا واردکنندگان‬ ‫محصوالت خارجی‪ ،‬مانند اعزام‬ ‫سفرهای خارجی جهت خرید و‬ ‫اموزش‪ ،‬اعطای هدایای تبلیغاتی‬ ‫مثل ابزارهای ازمایشگاهی و‪،...‬‬ ‫نمونه های رایگان و تخفیف های‬ ‫مناسبتی و‪ ...‬ابزارهایی است که‬ ‫مورد استفاده رقبا قرار می گیرد ولی‬ ‫در توان و بضاعت تولید کننده‬ ‫داخلی نیست‪ .‬نا گفته نماند که‬ ‫ً‬ ‫استفاده از این روش ها خصوصا در‬ ‫حوزه پزشکی (انسانی و غیرانسانی)‬ ‫که متاسفانه این روزها به صورت‬ ‫رویه درامده است‪ ،‬زمینه تعارض‬ ‫منافع را برای تصمیم گیرندگان و‬ ‫مصرف کنندگان این گونه محصوالت‬ ‫را فراهم می نماید و شرکت زیست‬ ‫فناوران نجم حتی در صورت امکان‬ ‫نیز خود را مجاز به استفاده از این‬ ‫روش ها نمی دانست‪.‬‬ ‫‪102‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫اهم دالیل عدم توفیق شرکت‬ ‫مطابق انچه گفته شد‪ ،‬دالیل‬ ‫متعددی باعث شد که شرکت‬ ‫علی رغم صرف وقت و توان فراوان‪،‬‬ ‫امکان ادامه فعالیت را از دست‬ ‫بدهد‪ .‬مواردی چون محدود‬ ‫بودن بازار محصوالت دانش‬ ‫بنیان‪ ،‬ریسک دانش فنی و عوامل‬ ‫تولید‪ ،‬عدم ثبات بازار به دلیل‬ ‫انحصار حا کمیتی ا کثر تست ها و‬ ‫عدم امکان ورود بخش خصوصی‪،‬‬ ‫تصمیمات و رویکردهای متفاوت‬ ‫مدیران و جابه جایی مکرر ایشان‪،‬‬ ‫نبود سیاست مشخص در خصوص‬ ‫استفاده از کیت های تشخیصی‬ ‫هم از لحاظ نوع‪ ،‬تعداد و روش‬ ‫و متاثر بودن ان از تصمیمات و‬ ‫سالیق شخصی مدیران و همچنین‬ ‫وابستگی به بودجه دولتی و به طور‬ ‫کلی عدم ثبات‪ ،‬امکان برنامه ریزی‬ ‫بلندمدت جهت تحقیق و توسعه‬ ‫و سرمایه گذاری را از شرکت سلب‬ ‫نمود‪ ،‬به طوری که مدیران‬ ‫شرکت را از استفاده از وام مصوب‬ ‫تخصیص داده شده به این شرکت پیشنهادات‬ ‫توسط معاونت علمی و فناوری‬ ‫ریاست جمهوری جهت حمایت‬ ‫دانش بنیان‪ ،‬منصرف نمود‪.‬‬ ‫همچنین عدم حمایت مدیریت‬ ‫جدید منصوب شده در سازمان‬ ‫دامپزشکی از خریداری و مصرف‬ ‫محصول شرکت به عنوان تولید‬ ‫ملی بر خالف مدیران قبلی این‬ ‫سازمان و همچنین کارشکنی برخی‬ ‫کارشناسان این سازمان که خود‬ ‫هم مصرف کننده کیت بودند و هم‬ ‫ارزیابی کننده و هم مدعی تولید‬ ‫کیت و در نهایت لغو تاییدی ه برخی‬ ‫ً‬ ‫محصوالت شرکت که قبال اخذ شده‬ ‫بود توسط مدیریت جدید‪ ،‬تیر‬ ‫خالصی بود بر پیکر شرکت و باقی‬ ‫مانده امید همکاران شرکت را نیز‬ ‫از بین برد‪ .‬در نتیجه با شرایطی که‬ ‫ً‬ ‫برای شرکت به وجود امد‪ ،‬نهایتا‬ ‫مدیران شرکت تصمیم به توقف‬ ‫ً‬ ‫فعالیت شرکت نموده که عمال به‬ ‫تعطیلی شرکت زیست فناوران نجم‬ ‫در سال ‪ 95‬انجامید‪.‬‬ ‫ ▪ شفا ف سازی سیاست های‬ ‫سازمان های دولتی در زمینه‬ ‫محصوالت مورد نیاز انها‪.‬‬ ‫ ▪ ایجاد عزم راسخ در مدیران و‬ ‫مصرف کنندگان در حمایت واقعی‬ ‫از تولید داخلی به عنوان دغدغه‬ ‫ملی با تحمل برخی مشکالت‬ ‫اولیه‪.‬‬ ‫ ▪ همکاری نزدیک و همدالنه‬ ‫شرکت ها و سازمان ها و رقیب‬ ‫ندیدن بخش خصوصی از سوی‬ ‫دولت‬ ‫ ▪ همکاری مشترک شرکت ها‬ ‫و سازما ن ها و استفاده از‬ ‫توانمندی ها و امکانات طرفین‬ ‫در تولید محصوالت به طور‬ ‫ضابطه مند و طی تفاهم نامه‬ ‫بلندمدت‪.‬‬ ‫ ▪ دادن فرصت به تولیدکنندگان‬ ‫داخلی جهت بهبود کیفیت و‬ ‫کاهش قیمت با افزایش تولید‬ ‫مشابه فرصتی که در ابتدای‬ ‫‪103‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫ورود محصوالت خارجی به انها‬ ‫داده می شود‪.‬‬ ‫ ▪ اتخاذ استراتژی جایگزینی‬ ‫تدریجی محصوالت داخلی با‬ ‫خارجی به منظور جلوگیری از‬ ‫لطمه خوردن مصرف کنندگان‪.‬‬ ‫ ▪ بیمه محصوالت داخلی در‬ ‫سال های اولیه تولید از لحاظ‬ ‫تضمین میزان و یا تعداد کیت‬ ‫مورد نیاز (با توجه به محدودیت‬ ‫مصرف و ریسک های ذکر شده) و‬ ‫همچنین ایجاد بیمه مسئولیت‬ ‫مصرف کنندگان (مشابه بیمه‬ ‫مسئولیت تشخیص پزشکان)‬ ‫برای مواقع بروز خطا و نا کارایی‪.‬‬ ‫ ▪ استفاده از تجربه کشورهایی‬ ‫مانند انگلیس و فرانسه در‬ ‫مورد شرکت های تولیدکننده‬ ‫که وابسته و یا همکار با موسسات‬ ‫مرجع هستند و دسترسی به‬ ‫اطالعات‪ ،‬استانداردها‪ ،‬تجربه‬ ‫عملی و ‪ ...‬دارند‪.‬‬ ‫ ▪ فراهم نمودن شرایط صادارت‬ ‫به منظور توسعه بازار‪ ،‬افزایش‬ ‫حجم تولید‪ ،‬پایین اوردن قیمت‬ ‫تمام شده و در نتیجه افزایش‬ ‫توجیه پذیری اقتصادی‪.‬‬ ‫ ▪ تعیین سقف زمانی برای انجام‬ ‫تست های تاییدی محصول و‬ ‫فرایند اخذ مجوز و همچنین‬ ‫سازوکار پیگیری در صورت تاخیر‪.‬‬ ‫ ▪ شفافیت و دسترسی عمومی‬ ‫به مراحل ارزیابی‪ ،‬شاخص ها‪،‬‬ ‫روش ها و امتیازات مورد نیاز‬ ‫جهت اخذ مجوز‪.‬‬ ‫ ▪ ارائه گزارش ارزیابی به صورت‬ ‫علمی و مستند و در صورت‬ ‫رد محصول ارائه دالیل ان به‬ ‫متقاضی‪.‬‬ ‫ ▪ تعیین مرجعی بی طرف برای‬ ‫اعتراض و یا داوری در صورت‬ ‫اختالف نظر (با توجه به اینکه‬ ‫طبق قانون‪ ،‬مرا کز دولتی مرجع‬ ‫قانونی تایید یا رد محصوالت‬ ‫هستند)‪.‬‬ ‫ ▪ ایجاد هماهنگی بین نهادهای‬ ‫ً‬ ‫اجرایی (مثال سازمان دامپزشکی)‬ ‫که خود از دفاتر تخصصی در‬ ‫زیرمجموعه خود برخوردار‬ ‫هستند با مرا کز تحقیقاتی مرتبط‬ ‫(مانند موسسات تحقیقاتی ذیل‬ ‫وزارت جهاد کشاورزی)‪ .‬در حال‬ ‫ً‬ ‫حاضر بعضا تداخالت وظایف‪،‬‬ ‫تعارض منافع و در مواقعی رقابت‬ ‫وجود دارد و این می تواند در کار‬ ‫فعال اقتصادی اختالل ایجاد‬ ‫کند‪.‬‬ ‫ ▪ چاره اندیشی برای این مسئله‬ ‫که علی رغم اینکه مرا کز دولتی‬ ‫ً‬ ‫مخصوصا نهادهای اجرایی‬ ‫به طور مستقیم حق تولید‬ ‫محصوالت تجاری ندارند‪،‬‬ ‫ولی به دلیل برخورداری از افراد‬ ‫متخصص‪ ،‬با تجربه و مرتبط با‬ ‫موضوع در این سازمان ها و از‬ ‫طرفی دسترسی اسان و رایگان به‬ ‫اطالعات‪ ،‬دستگاه ها و تجهیزات‪،‬‬ ‫این مرا کز تالش هایی برای تولید‬ ‫این محصوالت انجام می دهند‬ ‫که متاسفانه به دلیل پایین بودن‬ ‫بازدهی فعالیت های دولتی‪،‬‬ ‫ا کثرا به نتیجه الزم و تولید‬ ‫نمی رسند‪ .‬از طرفی همین مرا کز‬ ‫مصرف کننده محصوالت مورد‬ ‫نظر هم هستند و همین طور‬ ‫مرجع مجوزدهی و یا لغو مجوز‬ ‫محصول ارائه شده از سوی بخش‬ ‫خصوصی هم هستند‪ .‬لذا رقابت‬ ‫نابرابر بین بخش دولتی با بخش‬ ‫خصوصی ایجاد می شود‪.‬‬ ‫ ▪ ایجاد پرتــــــــال واحــــــد جهت‬ ‫درخــــــواست الکترونـــــیکی‬ ‫متقاضـــــــیان و ارائه کلـــــــیه‬ ‫درخواست ها و پیگیری ها از‬ ‫طریق ان‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪104‬‬ ‫میثم حاجی قربانی‬ ‫پژوهشگر هسته مدیریت جهادی‬ ‫مرکز رشد دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫ݣمس ݣ ݣ ݣا ݣ ݣوݤݣ ݤݤ‬ ‫ݡیݣ ݣٮݫ ݓ ݣاݩݐ ݫى ݬݫ ݔ ݑݩ ݦ ݦ ݩٮݤݦ‬ ‫‪12‬ݣ ݣ ݣ ݣ‬ ‫ݓ ݬݪٮ ݣݡیݣݣں ݣ ݣ ݣ ݣه ݣ ݣاݣ ݤ‬ ‫تاملی بر نقش اموزش و پرورش‬ ‫در مقاوم سازی کشور‬ ‫مقدمه‬ ‫از جمله ویژگی های اساسی مدیران جهادی‬ ‫انقالب اسالمی‪« ،‬والیت پذیری از رهبری حکومت‬ ‫اسالمی» است‪ .‬محور اصلی هم ه فعالیت های‬ ‫یک مدیر جهادی و تمام همت و دغدغه او‪،‬‬ ‫پوشاندن جامه عمل به افقی است که ولی‬ ‫جامعه ی اسالمی ترسیم می کند‪ .‬در طول تاریخ‬ ‫انقالب اسالمی‪ ،‬راه حضرت امام خمینی؟هر؟‬ ‫و منویات مقام معظم رهبری؟دم؟ همچون چراغی‬ ‫پرفروغ‪ ،‬راهنمای مدیران جهادی بوده و ان ها را‬ ‫از هر کج روی و انحرافی مصون داشته است‪.‬‬ ‫همچنین ویژگی مهم دیگر مدیران جهادی که‬ ‫می توان به ان اشاره کرد‪« ،‬پرداختن به اولویت ها‬ ‫و پر کردن خالها‪ ،‬به جای اداره روزمرگی های‬ ‫سازمانی» است‪.‬‬ ‫‪105‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫در همین راستا می توان نتیجه‬ ‫گرفت که ا گر بنا است تا سازمانی‬ ‫به سبک مدیریت جهادی حرکت‬ ‫کند‪ ،‬باید اول اولویت هایی که مقام‬ ‫معظم رهبری؟دم؟ به عنوان ولی و‬ ‫پیشوای حکومت اسالمی برای‬ ‫انقالب تعیین می کنند‪ ،‬به خوبی‬ ‫بشناسد و بعد از ان نقش خود را‬ ‫برای رسیدن به ان هدف تعریف‬ ‫کند‪ .‬سپس از هیچ تالشی در ان‬ ‫چارچوب فروگذار نکرده و تمام‬ ‫توان و امکانات خود را تا رسیدن‬ ‫به ان نقطه مطلوب بسیج کند‪.‬‬ ‫مقام معظم رهبری؟دم؟ سال ‪1397‬‬ ‫را سال «حمایت از کاالی ایرانی»‬ ‫نامیدند‪ .‬با این نام گذاری اولویت‬ ‫حرکت نظام اسالمی‪ ،‬ماموریت‬ ‫مردم‪ ،‬مسئولین و همه دستگاه های‬ ‫اجرایی و غیراجرایی مدیریت کشور‬ ‫مشخص شد‪ .‬حال نوبت مسئولین‬ ‫است که نقش خود و سازمان تحت‬ ‫مسئولیت خودشان را برای تحقق‬ ‫شعار سال تعریف کرده و با تالش‬ ‫خستگی ناپذیر حمایت از کاالی‬ ‫ایرانی را رونق بخشند‪.‬‬ ‫چرا اموزش و پرورش باید‬ ‫به مسئله ی حمایت از‬ ‫کاالی ایرانی توجه کند؟‬ ‫ش و پرورش با توجه به نقش‬ ‫اموز ‬ ‫اساسی و حیاتی که در کشور دارد‬ ‫از این رسالت به دور نیست‪ .‬مقام‬ ‫معظم رهبری؟دم؟ همیشه بر اهمیت‬ ‫فراوان اموزش و پرورش تا کید‬ ‫داشته اند‪ .‬ایشان هیچ دستگاهی‬ ‫را از لحاظ اهمیت با اموزش و‬ ‫پرورش برابر ندانسته و تعلیم و‬ ‫تربیت را مسئله اول نظام اسالمی‬ ‫برشمرده اند‪ 1.‬بر مبنای اندیشه مقام‬ ‫معظم رهبری؟دم؟ علت این اهمیت‬ ‫ش و پرورش‬ ‫از انجایی است که اموز ‬ ‫«کانون اساسی برای خلق دنیای»‬ ‫اینده است‪ 2.‬این به این معنا است‬ ‫که زیرساخت های اصلی حرکت‬ ‫کشور به سمت اهداف و ارمان های‬ ‫‪ -1‬بیانات در مراسم بیعت معلمان و دانش اموزان‬ ‫‪.1368/03/26‬‬ ‫‪ -2‬بیانات در دیدار جمعی از معلمان و فرهنگیان‬ ‫سرار کشور‪.1394/02/16‬‬ ‫ش و پرورش فراهم‬ ‫خود‪ ،‬توسط اموز ‬ ‫ش و پرورش است که‬ ‫می شود‪ .‬اموز ‬ ‫با تربیت نسل امروز‪ ،‬جامعه فردا را‬ ‫می سازد‪ .‬همچنین از بیانات مقام‬ ‫معظم رهبری؟دم؟ این گونه استنباط‬ ‫می شود که هدف نظام اموزش و‬ ‫پرورش باید اهداف نظام اسالمی‬ ‫باشد‪ .‬رهبر انقالب بارها بر این‬ ‫نکته مهم تا کید کرده و در دیدار‬ ‫اخیرشان به تصریح فرموده اند‪:‬‬ ‫ش و پرورش و تعلیم و تربیت‬ ‫«اموز ‬ ‫عمومی کشور هدف هایی دارد‪،‬‬ ‫دنبال هدف هایی می گردد‪ ،‬این‬ ‫هدف ها چیست؟ این هدف ها‬ ‫ً‬ ‫عینا همان هد ف های نظام‬ ‫اسالمی است؛ این (هدف)‬ ‫باید در اموزش و پرورش وجود‬ ‫داشته باشد؛ مورد توجه باشد‪.‬‬ ‫ما دانشجو‪ ،‬دانش اموز‪ ،‬محصل‪،‬‬ ‫‪106‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫ا گر قرار است تغییری در مصرف مردم ایجاد شود به طوری که روی بیاورند به‬ ‫حمایت از کاالی داخلی‪ ،‬این مهم باید در دوران دانش اموزی و از دل نظام‬ ‫تعلیم و تربیت فرهنگ سازی شود‪.‬‬ ‫تربیت می کنیم با یک هدفی‪ ،‬به ظرفیت های اموزش و‬ ‫سمت یک ارمانی؛ این هدف پرورش برای پیگیری‬ ‫عبارت است از همان هدفی که شعار سال چیست؟‬ ‫نظام اسالمی برای ان به وجود‬ ‫امد‪».‬‬ ‫‪1‬‬ ‫در نتیجه ا گر بنا است تا تغییری‬ ‫در کشور حاصل بشود ابتدا باید از‬ ‫ش و پرورش شروع کرد زیرا که‬ ‫اموز ‬ ‫رسالت اموزش و پرورش پیگیری‬ ‫اهداف نظام اسالمی است‪.‬‬ ‫امروز که هدف کشور و ان جهت گیری‬ ‫کلی که همه باید به سمت ان حرکت‬ ‫کنند؛ عبارت است از حمایت از‬ ‫کاالی ایرانی‪ ،‬این هدف باید ابتدا در‬ ‫ش و پرورش تعقیب شود؛ زیرا‬ ‫اموز ‬ ‫ش و پرورش باید‬ ‫گفته شد که اموز ‬ ‫پیشرو در مسیر رسیدن به اهداف‬ ‫نظام اسالمی باشد‪ .‬ا گر قرار است‬ ‫تغییری در مصرف مردم ایجاد شود‬ ‫به طوری که روی بیاورند به حمایت‬ ‫از کاالی داخلی‪ ،‬این مهم باید در‬ ‫دوران دانش اموزی و از دل نظام‬ ‫تعلیم و تربیت فرهنگ سازی شود‪.‬‬ ‫‪ -1‬بیانات در دانشگاه فرهنگیان ‪.1397/02/19‬‬ ‫سال؛ این دوازده سالی که کودکان‬ ‫ما‪ ،‬نوجوانان ما در دوره ی دبستان‬ ‫و دبیرستان طی می کنند؛ در‬ ‫اختیار اموزش و پرورش است؛‬ ‫اموزش و پرورش از ظرفیت های‬ ‫مهمی برخوردار است که با استفاده‬ ‫از این ها به خوبی می تواند پیگیر‬ ‫شعار سال شود‪ .‬پرداختن به همه ‬ ‫این ظرفیت ها بحث زیادی است‬ ‫که در این فرصت نمی گنجد اما در‬ ‫این یادداشت به اختصار به بعضی‬ ‫از ان ها اشاره می شود‪.‬‬ ‫یکی از ظرفیت های عظیم اموزش ‬ ‫و پرورش‪ ،‬در اختیار داشتن‬ ‫دانش اموزان از سال اول دوره ابتدایی‬ ‫تا پایان دوره متوسطه دوم است‪.‬‬ ‫این بازه دوازده ساله فرصت بی بدیلی‬ ‫است برای تعلیم و تربیت نسل اینده‬ ‫کشور تا فرهنگ استفاده از کاالی ملی‬ ‫از دوران کودکی و نوجوانی نهادینه‬ ‫شود‪ .‬رهبر معظم انقالب؟دم؟ دراین باره‬ ‫می فرمایند‪:‬‬ ‫ش و پرورش‪ ،‬وجود‬ ‫ظرفیت دیگر اموز ‬ ‫معلم و اثرگذاری فراوان او در تربیت‬ ‫نسل اینده کشور است‪ .‬نقش معلم‬ ‫در تربیت بی بدیل است‪ .‬هیچ نهاد‬ ‫تربیتی نیست که به اندازه معلم‬ ‫اثرگذار باشد‪ .‬مقام معظم رهبری؟دم؟‬ ‫در فرمایشات خود فراوان به نقش‬ ‫معلم در امر تعلیم و تربیت اشاره ‬ ‫کرده و می فرمایند‪:‬‬ ‫«اموزش و پرورش یک فرصتی‬ ‫«در دانشگاه هم درس می خوانند‪،‬‬ ‫در اختیار دارد که هیچ دستگاه‬ ‫در حوز ه علمیه هم درس‬ ‫دیگری این فرصت را ندارد؛ این‬ ‫می خوانند‪ ،‬در محیط های‬ ‫فرصت عبارت است از ان دوازده‬ ‫در اختیار هیچ دستگاه دیگری‬ ‫یک چنین فرصت گران بهایی‬ ‫وجود ندارد؛ این فرصت‪ ،‬بهترین‬ ‫فرصت برای انتقال ارزش ها و‬ ‫انتقال درست و جامع ارمان های‬ ‫انقالبی و ملی ما است؛ ‪ ...‬اینده ‬ ‫کشور مربوط به همین دوازده‬ ‫سال جوانان ما است»‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫‪2‬‬ ‫‪ -2‬بیانات در دانشگاه فرهنگیان ‪.1397/02/19‬‬ ‫‪107‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫ش و پرورش خود یک مجموعه بزرگ مصرف کاال است‪ .‬از حجم باالی‬ ‫اموز ‬ ‫مصرف کاغذ برای چاپ کتاب های درسی و هزینه های تجهیز و نوسازی مدارس‬ ‫ش و پرورش؛ ا گر همه به‬ ‫گرفته تا اقالم و ملزومات اداری مدارس و ادارات اموز ‬ ‫سمت کاالی ایرانی هدایت شود‪ ،‬کمک قابل توجهی به اقتصاد کشور می کند‪.‬‬ ‫اجتماعی هم تربیت می شوند را دارد‪ .‬اموزش و پرورش نزدیک اموزش و پرورش باید چه‬ ‫اما نقش تاثیرگذار معلم بی بدیل به ‪ 13‬میلیون دانش اموز دارد‪ .‬کارهایی برای حمایت از‬ ‫است؛ نقشی که معلم می تواند پدر و مادرهایشان نیز با اموزش و کاالی ایرانی انجام بدهد؟‬ ‫روحی این‬ ‫در اثرگذاری فکری و‬ ‫ِ‬ ‫مخاطبی که کودک امروز ما و مرد و‬ ‫زن ایند ه ما است‪ ،‬داشته باشد ‪ -‬در‬ ‫دوران کودکی‪ ،‬در دوران نوجوانی تا‬ ‫تمام این دور ه دوازده سال ‪ -‬نظیر‬ ‫ندارد‪ ،‬بی بدیل است؛ نه پدر‪ ،‬نه‬ ‫مادر‪ ،‬نه محیط‪ ،‬هیچ کدام این‬ ‫نقش را ندارند‪ .‬معلم یک چنین‬ ‫چیزی است»‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫معلم در نظام تعلیم و تربیت اصل‬ ‫است‪ .‬این نقش معلم است که‬ ‫می تواند در طول تاریخ انسان های‬ ‫بزرگ و برجسته ای را تربیت کرده‬ ‫و نسل اینده کشور را هماهنگ‬ ‫با اهداف نظام اسالمی بپروراند‪.‬‬ ‫ش و پرورش‬ ‫ویژگی دیگری که اموز ‬ ‫دارد و سبب تمایز این دستگاه با‬ ‫دیگر نهادهای تعلیم و تربیتی شده‬ ‫ش و پرورش‬ ‫است ان است که اموز ‬ ‫بیشترین سطح ارتباط با جامعه‬ ‫‪ -1‬بیانات در دیدار جمعی از معلمان و فرهنگیان سرار‬ ‫کشور‪.1394/02/16 ،‬‬ ‫پرورش در ارتباط هستند و یکی از‬ ‫ش و پرورش‬ ‫گروه های اثرپذیر از اموز ‬ ‫ً‬ ‫همین جمعیت تقریبا ‪ 26‬میلیون‬ ‫نفری پدر و مادرها هستند‪ .‬حدود‬ ‫یک میلیون هم معلم و کارمند در‬ ‫بدنه اموزش و پرورش مشغول به‬ ‫خدمت هستند‪ .‬می توان گفت‬ ‫ً‬ ‫تقریبا ‪ 40‬میلیون انسان به طور‬ ‫مستقیم با این دستگاه مرتبط‬ ‫هستند‪ .‬کدام نهاد مسئول‪ ،‬در‬ ‫این سطح با جامعه ارتباط دارد؟‬ ‫یک ظرفیت دیگر که می توان به‬ ‫ان اشاره کرد ان است که اموزش ‬ ‫و پرورش خود یک مجموعه بزرگ‬ ‫مصرف کاال است‪ .‬از حجم باالی‬ ‫مصرف کاغذ برای چاپ کتاب های‬ ‫درسی و هزینه های تجهیز و نوسازی‬ ‫مدارس گرفته تا اقالم و ملزومات‬ ‫اداری مدارس و ادارات اموزش ‬ ‫و پرورش؛ ا گر همه به سمت‬ ‫کاالی ایرانی هدایت شود‪ ،‬کمک‬ ‫قابل توجهی به اقتصاد کشور می کند‪.‬‬ ‫حال باید به این مطلب اشاره کرد‬ ‫که درون اموزش و پرورش کشور‬ ‫باید چه تغییر و تحولی انجام بشود‬ ‫تا بزرگ ترین وزارتخانه کشور در‬ ‫حمایت از کاالی ایرانی به بهترین‬ ‫شکل نقش ایفا کند‪.‬‬ ‫تغییر نوع نگاه به میدان‬ ‫تعلیم و تربیت‬ ‫نکته اول انکه همه کسانی که در‬ ‫اموزش و پرورش عمومی کشور‬ ‫مسئولیتی بر عهد ه دارند‪ ،‬باید این‬ ‫نکته را با تمام وجود بپذیرند که در‬ ‫عرصه تعلیم و تربیت یک میدان‬ ‫ت دیگر‬ ‫مبارزه ای وجود دارد‪ .‬به عبار ‬ ‫باید توجه کرد که دشمنی نظام‬ ‫استکباری با جمهوری اسالمی‬ ‫ایران فقط به محدود به عرصه های‬ ‫اقتصادی مثل تحریم ها نیست‪،‬‬ ‫بلکه این دشمنی به عرصه های‬ ‫فرهنگی به خصوص تعلیم و تربیت‬ ‫نیز کشیده شده است‪ .‬مقام معظم‬ ‫رهبری؟دم؟ بر این نکته تا کید فراوانی‬ ‫‪108‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫ش و پرورش کشور‪ ،‬خود را در حال جهاد‬ ‫قدم اول در این راه ان است که بدنه اموز ‬ ‫با استکبار جهانی و دشمنان انقالب اسالمی ببیند و در این میدان مبارزه تمام‬ ‫تالش خود را برای تربیت نسلی مومن‪ ،‬انقالبی‪ ،‬مولد و مستقل به کار گیرد‪.‬‬ ‫دارند که میدان تعلیم و تربیت یک‬ ‫میدان خالی نیست؛ بلکه نظام‬ ‫سلطه بین المللی به سردمداری‬ ‫امریکا و سرمایه دارهای بزرگ‬ ‫صهیونیست درصدد ان هستند‬ ‫تا نسلی در کشور تربیت بشود که‬ ‫مطابق اهداف ان ها باشد‪ ،‬مثل‬ ‫ان ها فکر کند و مثل ان ها عمل‬ ‫کند‪ 1 .‬ایشان وجود دشمن در‬ ‫عرصه تعلیم و تربیت را با صراحت‬ ‫به فرهنگیان و مسئولین اموزش ‬ ‫و پرورش تذکر داده و می فرمایند‪:‬‬ ‫«خب در این عرصه یک جنگ‬ ‫بزرگی وجود دارد؛ ‪ ...‬هم ه کسانی‬ ‫که در مجموعه تعلیم و تربیت‬ ‫می خواهند نقش ایفا کنند! این‬ ‫جنگ را جدی بگیرید؛ االن یک‬ ‫جنگ وجود دارد‪ ... .‬در عرصه ‬ ‫تربیت انسان های واال‪ ،‬انسان های‬ ‫باهمت‪ ،‬انسا ن های رشید و‬ ‫شجاع‪ ،‬انسان های باهدف ‪-‬‬ ‫در عرصه این تربیت مهم‪ ،‬این‬ ‫کار عظیم ‪ -‬یک جنگی برپا است؛‬ ‫یک عده ای می خواهند درست‬ ‫‪ -1‬بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان‪.1395/02/13 ،‬‬ ‫عکس این تحقق پیدا بکند و‬ ‫جوان مومن‪ ،‬جوان مسلمان‪،‬‬ ‫جوان ایرانی با این خصوصیات‬ ‫پرورش پیدا نکند‪ .‬از راه های‬ ‫مختلف دارند تالش می کنند»‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫پس قدم اول در این راه ان است‬ ‫که بدنه اموزش و پرورش کشور‪،‬‬ ‫خود را در حال جهاد با استکبار‬ ‫جهانی و دشمنان انقالب اسالمی‬ ‫ببیند و در این میدان مبارزه تمام‬ ‫تالش خود را برای تربیت نسلی‬ ‫مومن‪ ،‬انقالبی‪ ،‬مولد و مستقل‬ ‫به کار گیرد‪.‬‬ ‫پرورش صفات اخالقی‬ ‫زمینه ساز حمایت از کاالی‬ ‫ایرانی‪ ،‬در دانش اموزان‬ ‫باید به این نکته توجه کرد که‬ ‫رفتار حمایت از کاالی ایرانی‪،‬‬ ‫خود نتیجه چند صفت اخالقی‬ ‫مهم دیگر است‪ .‬به عبارت دیگر‬ ‫افراد جامعه وقتی از کاالی ایرانی‬ ‫حمایت می کنند که چند خصیصه‬ ‫اخالقی درونشان رشد و پرورش‬ ‫ش و پرورش‬ ‫پیدا کرده باشد‪ .‬اموز ‬ ‫‪ -2‬بیانات در دانشگاه فرهنگیان‪.1397/02/19 ،‬‬ ‫به عنوان مهم ترین نهاد تعلیم و‬ ‫تربیت عمومی کشور‪ ،‬وظیفه دارد‬ ‫تا دانش اموزان را به گونه ای پرورش‬ ‫دهد که در عمل حمایت گر از کاالی‬ ‫ایرانی باشند‪ .‬از میان موضوعات‬ ‫فراوان تربیتی که منجر می شود تا‬ ‫فرهنگ حمایت از کاالی ایرانی در‬ ‫دانش اموزان پایه گذاری شود به سه‬ ‫نکته زیربنایی تر اشاره می شود‪.‬‬ ‫نکته اول انکه ا گر بنا است تا‬ ‫دانش اموزان بعد از ‪ 12‬سال تحصیل‬ ‫یاد بگیرند که از کاالی ایرانی حمایت‬ ‫کنند‪ ،‬در مرحله اول و مقدماتی‬ ‫باید در ان ها یک «هویت ملی‬ ‫مستقل» ایجاد شود‪ .‬عدم وابستگی‬ ‫و استقالل در تمامی زمینه ها‪ ،‬از‬ ‫جمله موضوعات مهمی است که‬ ‫مدرسه باید به دانش اموزان یاد‬ ‫بدهد‪ .‬دانش اموز باید به گونه ای‬ ‫تربیت شود که وابستگی‪ ،‬اعتماد‬ ‫و تکیه بر دیگران‪ ،‬در او رشد نکند‪.‬‬ ‫رهبر معظم انقالب؟دم؟ با اشاره به‬ ‫اهمیت مسئله هویت مستقل ملی‪،‬‬ ‫خطاب به معلمین و مسئولین‬ ‫اموزش و پرورش می فرمایند‪:‬‬ ‫‪109‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫دشمن در میدان مبارزه تعلیم و تربیت در پی ان است تا نسل اینده کشور‬ ‫در زمینه اقتصادی‪ ،‬دارای روحیه تنبلی و کسالت‪ ،‬وابسته به دیگران و‬ ‫مصرف کننده باشد‪ .‬انچه این توطئه را خنثی می کند ایجاد همین هویت‬ ‫مستقل و با عزت ملی است‪.‬‬ ‫«دانش اموز ما بایستی با احساس‬ ‫از سستی و تنبلی پرهیز خواهد‬ ‫هویت مستقل ملی اقتصادی‪.‬‬ ‫رهبر معظم انقالب؟دم؟ به روشنی‬ ‫بیان می کنند که راه رسیدن به‬ ‫اقتصاد مقاومتی‪ ،‬ایجاد همین‬ ‫هویت مستقل با عزت است‪ .‬ایشان‬ ‫در این رابطه می فرمایند‪:‬‬ ‫کرد‪ .‬عمد ه این اشکاالتی که گاهی‬ ‫«هویت مستقل‪ ،‬اولین چیزى‬ ‫پیش می اید به خاطر این است‬ ‫است که ما بایستى در جوان‬ ‫که ان احساس هویت حقیقی‪،‬‬ ‫خودمان‪ ،‬در نوجوان خودمان‬ ‫احساس هویت ملی در یک‬ ‫رشد بدهیم و پرورش بدهیم‪.‬‬ ‫انسان وجود ندارد‪ .‬وقتی احساس‬ ‫بعد ان وقت اقتصاد مقاومتى معنا‬ ‫هویت وجود نداشت‪ ،‬دیگران‬ ‫پیدا می کند‪ .‬این جور نیست که‬ ‫می توانند او را به این سمت و‬ ‫بعد ما براى اینکه بخواهیم اقتصاد‬ ‫ان سمت [بکشند]‪ ... .‬ان چیزی‬ ‫مقاومتى انجام بگیرد‪ ،‬مسئولین‬ ‫که نمی گذارد ما منحرف بشویم‪،‬‬ ‫باالى دولتى بیایند بنشینند صد‬ ‫پایبندی ما است‪ ،‬احساس هویت‬ ‫جلسه پشت سر هم تشکیل بدهند‬ ‫ما است؛ جوان را این جوری باید‬ ‫و مرتب ایین نامه‪ ،‬مرتب بخشنامه؛‬ ‫تربیت کنید؛ شماها باید تربیت‬ ‫‪ ...‬وقتى روحیه‪ ،‬روحی ه استقالل‬ ‫هویت ملی رشد کند و تربیت‬ ‫پیدا کند و بزرگ بشود و پیش‬ ‫برود‪ .‬وقتی یک جوان احساس‬ ‫هویت کرد‪ ،‬از انحراف‪ ،‬از خیانت‪،‬‬ ‫کنید»‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫این استقالل باید در همه زمینه ها‬ ‫خودش را نشان بدهد؛ در هویت‬ ‫مستقل سیاسی‪ ،‬هویت مستقل‬ ‫فرهنگی و انچه برای موضوع حمایت‬ ‫از کاالی ایرانی بسیار مهم است‪،‬‬ ‫‪ -1‬همان‪.‬‬ ‫ایستادگى در مقابل‬ ‫و مقاومت و‬ ‫ِ‬ ‫دیگران نیست‪ ،‬خب سخت است‬ ‫دیگر‪ ... .‬هویت مستقل وقتى بود‪،‬‬ ‫از این جور زندگى کردن انسان دور‬ ‫می شود؛ ان وقت اقتصاد مقاومتى ‬ ‫معنا پیدا می کند‪ ،‬اقتصاد بدون‬ ‫‪110‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫دانش اموز باید در مدرسه به گونه ای تربیت شود که «دارای حس مسئولیت»‬ ‫باشد‪ .‬یعنی نسبت به جامعه خودش بی خیال نباشد‪ ،‬مشکالت کشور را‬ ‫بشناسد و در راه حل ان ها برای خودش نقش تعریف کند‪.‬‬ ‫نفت معنا پیدا می کند‪ ،‬فرهنگ‬ ‫مستقل معنا پیدا می کند»‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫دشمن در میدان مبارزه تعلیم‬ ‫و تربیت در پی ان است تا نسل‬ ‫اینده کشور در زمینه اقتصادی‪،‬‬ ‫دارای روحیه تنبلی و کسالت‪،‬‬ ‫وابسته به دیگران و مصرف کننده‬ ‫باشد‪ .‬انچه این توطئه را خنثی‬ ‫می کند ایجاد همین هویت مستقل‬ ‫و با عزت ملی است‪ .‬اینده سازان‬ ‫کشور باید به گونه ای تربیت شود که‬ ‫بدانند اقتصاد وابسته به دیگران‬ ‫راه به جایی نمی برد؛ بلکه باید با‬ ‫حمایت از کاالی ایرانی‪ ،‬زمینه ساز‬ ‫و کمک کننده تولید ملی و اقتصاد‬ ‫مقاومتی باشد‪.‬‬ ‫نکته دومی که پرداختن به ان در‬ ‫مباحث تربیتی اموزش و پرورش‬ ‫کمک شایانی به بحث حمایت‬ ‫از کاالی ایرانی می کند‪ ،‬تربیت‬ ‫دانش اموزانی است که «دارای‬ ‫حس مسئو لیت » با شند ‪.‬‬ ‫دانش اموز باید در مدرسه به گونه ای‬ ‫تربیت شود که نسبت به جامعه‬ ‫‪ -1‬بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان‪.1395/02/13 ،‬‬ ‫خودش بی خیال نباشد‪ ،‬مشکالت‬ ‫کشور را بشناسد و در راه حل ان ها‬ ‫برای خودش نقش تعریف کند‪.‬‬ ‫رهبر معظم انقالب؟دم؟ با اشاره به‬ ‫اهداف نظام اسالمی و حرکت عظیم‬ ‫کشور به سمت ارمان های خود‬ ‫می فرمایند‪:‬‬ ‫«دانش اموز باید در طول این‬ ‫دوازده سال‪ ،‬جایگاه خود را در‬ ‫این کاروان عظیمی که به سمت‬ ‫پیشرفت در جامع ه اسالمی حرکت‬ ‫می کند‪ ،‬پیدا کند؛ باید بداند که‬ ‫در این مجموعه عظیم‪ ،‬در این‬ ‫حرکت عظیم او چه کاره است؟‬ ‫جایگاهش کجا است؟ شانش‬ ‫چیست؟ برای خودش نقش‬ ‫تعریف بکند؛ ما باید این جور‬ ‫فرزندانمان را تربیت بکنیم‪.‬‬ ‫دانش اموز‪ ،‬در مدرسه به وسیله ‬ ‫شماها تربیت می شود؛ باید دارای‬ ‫حس مسئولیت تربیت بشود»‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫ا گر جوان اینده نسبت به مسائل‬ ‫کشور به خصوص مشکالت اقتصادی‬ ‫‪ -2‬بیانات در دانشگاه فرهنگیان‪.1397/02/19 ،‬‬ ‫بی خیال باشد‪ ،‬چگونه می توان‬ ‫توقع داشت تا با حمایت خودش از‬ ‫کاالی ایرانی‪ ،‬چرخه ای از زنجیره ی‬ ‫اقتصاد مقاومتی را تکمیل کند؟‬ ‫نسلی که فقط خودش را در نظر‬ ‫داشته باشد و به فکر منافع خودش‬ ‫باشد‪ ،‬معیشت اقتصادی ای را در‬ ‫پیش می گیرد که سود بیشتری را‬ ‫تامین می کند نه انچه به اقتصاد‬ ‫جامعه و کشور کمک می کند‪.‬‬ ‫به عنوان مثال چنانچه امروزه در‬ ‫کشور مشاهده می شود عده ای بدون‬ ‫توجه به وضعیت اقتصادی هنوز هم‬ ‫به هیچ وجه حاضر نیستند دست‬ ‫از قاچاق کاال بردارند تا جا برای‬ ‫کاالی ایرانی در بازارهای داخل باز‬ ‫شود؛ زیرا که اینده کشور برایشان‬ ‫اهمیتی نداشته و فقط به فکر سود‬ ‫خودشان هستند‪ .‬رهبر معظم‬ ‫انقالب اسالمی؟دم؟ انجا که ویژگی های‬ ‫مورد نظر نسل تربیت شده در اموزش ‬ ‫و پرورش را برمی شمارند‪ ،‬به ویژگی‬ ‫مسئولیت پذیری اشار ه کرده و بیان‬ ‫می کنند‪:‬‬ ‫‪111‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫ش و پرورش کشور چقدر برای پرورش این مفاهیم بنیادین در دانش اموزان‬ ‫اموز ‬ ‫ش و پرورش مثل سطح ارتباط‬ ‫اقدام کرده است؟ ایا از ظرفیت های فراوان اموز ‬ ‫باال با عموم جامعه‪ ،‬دوازده سال دوران تحصیل دانش اموزی و ظرفیت برنامه‬ ‫درسی به خوبی برای پرورش صفات یادشده در دانش اموزان استفاده شده است؟‬ ‫«‪ ...‬عاشق کشور‪ ،‬عاشق نظام‪ ،‬کاالی خارجی را وظیفه ای همگانی تامالتی در ساختار‬ ‫‪2‬‬ ‫اموزش و پرورش‬ ‫عاشق مردم‪[ ،‬نسلی که] کشورش برشمارده اند‪.‬‬ ‫را دوست بدارد‪ ،‬مصالح کشورش‬ ‫را مصالح شخص خودش بداند‪،‬‬ ‫از ان ها دفاع کند؛ یک چنین‬ ‫نسلی باید پرورش پیدا کند؛ یک‬ ‫نسل محکم‪ ،‬قوی‪ ،‬عازم‪ ،‬جازم‪،‬‬ ‫با ابتکار‪ ،‬پیشرو‪ ،‬فعال؛ این جور‬ ‫نسلی [الزم است]؛ این کار اموزش ‬ ‫و پرورش [است]؛ ببینید چه کار‬ ‫بااهمیتی است»‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫«اصالح الگوی مصرف» نکته‬ ‫سومی است که باید دانش اموزان در‬ ‫دوران مدرسه یاد بگیرند‪ .‬حمایت‬ ‫و خرید کاالی ایرانی باید در دوران‬ ‫نوجوانی و کودکی در دانش اموزان‬ ‫نهادینه شود‪ .‬پرهیز از مصرف گرایی‬ ‫و خرید کاالی ایرانی ا گر در این‬ ‫ً‬ ‫سنین تمرین شود‪ ،‬قطعا اثر‬ ‫مثبت خودش را در سنین باالتر‬ ‫به خوبی نشان خواهد داد‪ .‬رهبر‬ ‫معظم انقالب؟دم؟ لزوم اصالح الگوی‬ ‫مصرف را در سنین نوجوانی و جوانی‬ ‫امکان پذیر دانسته و پرهیز از خرید‬ ‫‪ -1‬بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان‪.1396/02/17 ،‬‬ ‫شو‬ ‫حال سوال اینجا است که اموز ‬ ‫پرورش کشور چقدر برای پرورش این‬ ‫مفاهیم بنیادین در دانش اموزان‬ ‫اقدام کرده است؟ ایا از ظرفیت های‬ ‫ش و پرورش مثل سطح‬ ‫فراوان اموز ‬ ‫ارتباط باال با عموم جامعه‪ ،‬دوازده‬ ‫سال دوران تحصیل دانش اموزی‬ ‫و ظرفیت برنامه درسی به خوبی‬ ‫برای پرورش صفات یادشده در‬ ‫دانش اموزان استفاده شده است؟‬ ‫نکته دیگر انکه متخصصین عرصه‬ ‫تعلیم و تربیت و مسئولین بدنه‬ ‫اموزش و پروش کشور باید به این‬ ‫نکته فکر کنند که مفاهیمی مثل‬ ‫«هویت مستقل ملی»‪« ،‬حس‬ ‫مسئولیت پذیری» و «اصالح‬ ‫الگوی مصرف» را چگونه می توان‬ ‫ً‬ ‫به دانش اموزان اموزش داد‪ .‬قطعا‬ ‫اموزش های مستقیم مثل اختصاص‬ ‫متن درسی و کتاب های اموزشی‬ ‫به تنهایی برای این کار کافی نیست‪.‬‬ ‫ش و پرورش باید نافع‬ ‫تعلیمات اموز ‬ ‫و سودمند باشد‪ .‬اموزش هایی که‬ ‫به دانش اموزان داده می شود باید‬ ‫به درد دانش اموزان بخورد تا از ان‬ ‫استفاده کنند‪ .‬رهبر معظم انقالب‬ ‫بر لزوم تعلیم علم نافع تا کید کرده‬ ‫و می فرمایند‪:‬‬ ‫علم‬ ‫«در تعلیم و تربیت کشور‪ِ ،‬‬ ‫دانش سودمند باید‬ ‫سودمند‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫تعقیب بشود‪ ... .‬دانشی که در‬ ‫اینجا تعلیم داده می شود‪ ،‬دانش‬ ‫سودمند باشد؛ این جوان بتواند‬ ‫از این دانش‪ ،‬برای بهبود زندگی‬ ‫پیرامونیان‬ ‫خود و جامعه اش و‬ ‫ِ‬ ‫خود استفاده کند؛ علم نافع‬ ‫این است‪ .‬علم نافع‪ ،‬ان [علمی]‬ ‫است که ما را به اهدافمان‬ ‫نزدیک کند‪ ،‬حرکت ما را اسان‬ ‫کند‪ ،‬ما را پیش ببرد؛ علم نافع‬ ‫این است‪ .‬ان چیزهایی که در‬ ‫ما روحیه حرکت ایجاد می کند‪،‬‬ ‫ما را شکوفا می کند‪ ،‬ظرفیت های‬ ‫‪ -2‬بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان‪.1395/02/13 ،‬‬ ‫‪112‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫ما را به فعلیت می رساند‪ ،‬این ها‬ ‫علم نافع است»‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫مهارت افزایى باشد‪ ،‬کارامدى‬ ‫باشد براى کارهاى مختلف»‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫رهبر معظم انقالب اسالمی در‬ ‫جای دیگر نیز از گسترش بیماری‬ ‫دانشگاه گرایی انتقاد و بر مسئله فنی‬ ‫و حرفه ای تا کید کرده؛ می فرمایند‪:‬‬ ‫خب حال یکی از مصادیق علم‬ ‫نافع را می توان در اموزش های‬ ‫فنی و حرفه ای پیگیری کرد‪ .‬ا گر‬ ‫در اموزش و پرورش‪ ،‬اموزش های‬ ‫فنی و حرفه ای تقویت شوند‪،‬‬ ‫فار غ التحصیالن این رشته ها‬ ‫می توانند به خوبی بنگا ه های‬ ‫اقتصادی کوچک و بزرگی تاسیس‬ ‫کرده و به تولید مشغول شوند؛ اما‬ ‫متاسفانه معضل دانشگاه گرایی مانع‬ ‫از این می شود که دانش اموزان به‬ ‫سمت رشته های فنی و حرفه ای‬ ‫و کار و دانش روی بیاوردند‪ .‬رهبر‬ ‫انقالب اسالمی؟دم؟ می فرمایند‪:‬‬ ‫سال های متمادی ‪ -‬چندین بارها‬ ‫«یکى از چیزهایى که در اموزش ‬ ‫حاال ‪ -‬روی این هنرستان ها و‬ ‫و پرورش مهم است‪ ،‬مسئل ه فنی‬ ‫فنی حرفه ای ها تکیه می کنم‪ ،‬به‬ ‫و حرفه ای ها است که بنده مکرر‬ ‫خاطر این است‪ .‬این بخش های‬ ‫روى ان تکیه کرده ام‪ ... .‬ان طور‬ ‫مربوط به فنی حرفه ای را باید‬ ‫که به من گزارش داده اند‪ ،‬می گویند‬ ‫تقویت کرد‪ ،‬باید افزایش داد‪.‬‬ ‫دوازده هزار نوع شغل وجود دارد؛‬ ‫خیلی ها هستند که در تحصیالت‬ ‫ایا براى هم ه این دوازده هزار نوع‬ ‫مربوط به هنرستان کار کرده اند‪،‬‬ ‫شغل‪ ،‬همین درس ها و همین‬ ‫در فنی حرفه ای پیشرفته اند‪،‬‬ ‫مسیر و رفتن به دانشگاه الزم‬ ‫یاد گرفته اند‪ ،‬بلد شده اند که‬ ‫است؟ یا نه باید انچه هدف است‪،‬‬ ‫چه کار کنند‪ ،‬امده اند‪ ،‬مشغول کار‬ ‫ش و پرورش‬ ‫«یکی از اشکاالت اموز ‬ ‫ما‪ ،‬بیماری دانشگاه گرایی است‪.‬‬ ‫در سطح محیط دانش اموزی ما‬ ‫دانشگاه گرایی وجود دارد؛ ‪ ...‬ما‬ ‫این قدر در کشور نیازهای فوری‪،‬‬ ‫فوتی‪ ،‬الزم و مهم داریم که هیچ‬ ‫احتیاجی به تحصیالت دانشگاهی‬ ‫ندارد؛ احتیاج به مدرک دکتری و‬ ‫ارشد و غیرذلک ندارد؛ اینکه بنده‬ ‫تامین است‪ ،‬هم ازلحاظ روحی‬ ‫شاداب اند‪ ،‬هم دارند به جامعه‬ ‫خدمت می کنند‪».‬‬ ‫‪3‬‬ ‫شو‬ ‫بسیار شایسته است که اموز ‬ ‫پرورش حمایت از کاالی ایرانی را‬ ‫ابتدا از خود اغاز کند‪ .‬عظیم ترین‬ ‫وزارتخانه کشور بدیهی است‬ ‫که هزینه های فراوانی نیز دارد‪.‬‬ ‫مسئله حمایت از کاالی ایرانی‬ ‫از نیازهای داخلی خود اموزش ‬ ‫و پرورش اغاز شود‪ .‬از هزینه های‬ ‫کالن تجهیز و نوسازی مدارس گرفته‬ ‫تا هزینه های خرد یک اداره همه‬ ‫باید در راستای حمایت از کاالی‬ ‫ایرانی باشد‪ .‬به عنوان مثال در‬ ‫این بین سازمان تجهیز و نوسازی‬ ‫مدارس با ممنوع کردن استفاده از‬ ‫کاالی خارجی برای خود‪ ،‬می تواند‬ ‫نقش خوبی را در حمایت از کاالی‬ ‫ایرانی ایفا کند‪ .‬یا به عنوان مثال‬ ‫ش و پرورش می تواند با ایجاد‬ ‫اموز ‬ ‫سازوکارهایی از نوشت افزارهای‬ ‫ایرانی حمایت کند و با ترویج ان ها‬ ‫در بین دانش اموزان کشور نقش‬ ‫مهمی در حمایت از این صنعت‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫کردن اند؛ هم زندگی مادی شان‬ ‫‪ -1‬بیانات در دانشگاه فرهنگیان‪.1397/02/19 ،‬‬ ‫‪ -2‬بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان‪.1395/02/13 ،‬‬ ‫‪ -3‬بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان‪.1396/02/17 ،‬‬ ‫‪‬‬ ‫ݧݨݨ ݧ ݨَٰ‬ ‫ݡی‬ ‫ت ْݩ ݦݩ ݬݓ ݪ ݪݬح ݤݤ ݤاݤ‬ ‫ه‬ ‫ٮح ݤݤݧ ݐݩ ݩ ݧ ݘ ݤݤ ݤݤد‬ ‫� ݧݩ ݐ ݬ‬ ‫ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݣ ݫݣ ݫک ِݣ ݣ ݣاݣ ݫݣݓ ݠ ݣ ݣ ݣ ݣ ݤݣ ݣاں ݣ ݣݤه ݣ ݣݤ‬ ‫‪114‬‬ ‫یادداشتی از دکتر میثم لطیفی‬ ‫استاد هادی هسته مدیریت جهادی‬ ‫و عضو هیات علمی دانشکده معارف اسالمی و مدیریت‬ ‫دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫نویسنده‪ :‬حانیه سادات مومنی‬ ‫ناشر‪ :‬انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق؟ع؟‬ ‫سال نشر‪1396 :‬‬ ‫ݧ ݑݩ‬ ‫مٮ ݤݡیݤ‬ ‫اݣݣقتصاݣ ݣݣد ݣ ݣݣمقاݣ ݣ ݣوݤ‬ ‫فتهݤ‬ ‫س ݣرݣ‬ ‫ݡیݤ ݣݬݫ ݔى ݣ ݒ ݦ ݣ ݣ‬ ‫ݣدݣ ݣرݤ ݣ ݣݣکشوݣرݤݣ ݣ ݣݣه ݣ ݣاݣ ݣ ݬݕٮ ݣ ݤ‬ ‫با تا کید بر تولید ملی‬ ‫‪ ‬طی سال های گذشته موضوع اقتصاد مقاومتی‬ ‫به عنوان الگوی اقتصاد بومی به کرات توسط‬ ‫مقام معظم رهبری مورد تا کید قرارگرفته است‪.‬‬ ‫در همین راستا عده ای از جریان های دلسوز‬ ‫در کشور تالش نموده اند این نسخه شفابخش‬ ‫ً‬ ‫را به احاد جامعه خصوصا قشر نخبگانی‬ ‫کشور معرفی کنند و ابعاد گونا گون ان را تبیین‬ ‫کنند‪ .‬در این بین کتاب «اقتصاد مقاومتی در‬ ‫کشورهای پیشرفته با تا کید بر تولید ملی» از‬ ‫منظری متفاوت و با ایده ای هوشمندانه به قلم‬ ‫تحریر درامده است‪.‬‬ ‫‪115‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫همه ان هایی که امروز روز به عنوان کشورهای پیشرفته‬ ‫شناخته می شوند الگوی اقتصادی خاص خود را داشته اند؛‬ ‫ً‬ ‫الگویی که خالقانه و درون زاست و لزوما از سیاست های‬ ‫نهادهای بین المللی پیروی نمی کند‪.‬‬ ‫‪ ‬نویسنده محترم در این کتاب‬ ‫تالش کرده است نشان دهد که‬ ‫موضوع اقتصاد مقاومتی‪ ،‬ا گرچه‬ ‫راهبردی جدید به نظر می رسد اما‬ ‫در سایر نقاط دنیا نیز در شکل و‬ ‫محتواهایی کم وبیش مشابه از طرف‬ ‫سیاست گذاران و خط مشی گذاران‬ ‫سایر کشورها موردتوجه بوده‬ ‫است‪.‬او تالش دارد به عده ای از‬ ‫به ظاهر متخصصانی که متناقض‬ ‫رفتار می کنند و از طرفی هر چه که‬ ‫بومی باشد را متهم به نا کارامدی‬ ‫می کنند و هر چه از ان طرف اب‬ ‫می اید را چشم بسته می پذیرند‬ ‫ً‬ ‫نشان دهد اوال الگوی اقتصادی‬ ‫کشورهای پیشرو یکسان نیست‬ ‫ً‬ ‫و ثانیا همه ا ن هایی که امروز‬ ‫روز به عنوان کشورهای پیشرفته‬ ‫شناخته می شوند الگوی اقتصادی‬ ‫خاص خود را داشته اند؛ الگویی‬ ‫ً‬ ‫که خالقانه و درون زاست و لزوما از‬ ‫سیاست های نهادهای بین المللی‬ ‫پیروی نمی کند بلکه به عکس این‬ ‫کشورها با رویکردی جهادی و‬ ‫خودانگیخته تالش کرده اند خود‬ ‫الگویی برای نهادهای بین المللی‬ ‫اقتصادی جهانی شوند‪.‬‬ ‫نویسنده در این کتاب تالش‬ ‫دارد نشان دهد علی رغم همه‬ ‫اختالف هایی که بین الگوهای‬ ‫اقتصادی کشورهای پیشرو در‬ ‫اهداف اقتصادی و در روش های‬ ‫مقاوم سازی اقتصادشان وجود دارد‬ ‫اما باید گفت همه ان ها شرایط‬ ‫بسیار سخت اقتصادی و بحران های‬ ‫شدیدی را تجربه کرده اند اما با‬ ‫ایمان به هدف و با برنامه ریزی‬ ‫هوشمندانه بر این مشکالت‬ ‫فائق امده اند‪ .‬در نظر وی اقتصاد‬ ‫مقاومتی یک نظریه جهانی برای‬ ‫مقابله با مشکالت سخت همچون‬ ‫جنگ‪ ،‬بالیای طبیعی و کمبودها‬ ‫و مشکالتی نرم همچون تحریم و‬ ‫بحران های جهانی است‪ .‬نویسنده‬ ‫در این کتاب بین اقتصاد مقاومتی‬ ‫و حمایت از کاالی ملی رابطه ای‬ ‫مستقیم ایجاد کرده و نشان داده‬ ‫است هیچ یک از اقتصادهای برتر‬ ‫دنیا جز با حمایت هوشمندانه از‬ ‫تولیدات داخلی خود (با تا کید‬ ‫توامان بر حمایت های حکومتی‬ ‫و فرهنگ عمومی) به وضع امروز‬ ‫نرسیده اند‪ .‬ازاین رو محور اصلی‬ ‫کتاب بررسی اقتصاد کشورهای‬ ‫پیشرفته از منظر تقویت تولید ملی‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫مخلص کالم اینکه هدف نویسنده‬ ‫محترم کتاب‪ ،‬رشد ایمان به‬ ‫حقانیت الگوی اقتصاد مقاومتی‬ ‫از یک سو و افزایش نشاط و انگیزه از‬ ‫سوی دیگر در مخاطب است ان گونه‬ ‫که مخاطب کتاب پس از خواندن‬ ‫کتاب به این جمع بندی می رسد‬ ‫که بن بستی وجود ندارد و با کار و‬ ‫تالش و مجاهدت خستگی ناپذیر‬ ‫می توان سخت ترین شرایط که‬ ‫مایوس امیز می نماید را می توان‬ ‫به شرایطی مطلوب و افتخارامیز‬ ‫تبدیل کرد‪.‬‬ ‫‪116‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫مخاطب کتاب پس از خواندن کتاب به این جمع بندی‬ ‫می رسد که بن بستی وجود ندارد و با کار و تالش و‬ ‫مجاهدت خستگی ناپذیر می توان سخت ترین شرایط‬ ‫که مایوس امیز می نماید را می توان به شرایطی مطلوب‬ ‫و افتخارامیز تبدیل کرد‪.‬‬ ‫‪ ‬این کتاب با یک مقدمه در یازده ▪ ‬ ‫فصل تنظیم شده است‪ .‬فصل اول‬ ‫به کلیاتی درباره اقتصاد مقاومتی و ▪ ‬ ‫حمایت از تولید ایرانی پرداخته است ▪ ‬ ‫و ده فصل باقیمانده به ترتیب به‬ ‫بررسی وضعیت اقتصاد‪ ،‬برنامه های‬ ‫توسعه اقتصادی و اقدامات ویژه‬ ‫کشورهای امریکا‪ ،‬ژاپن‪ ،‬فرانسه‪ ،‬کره ▪ ‬ ‫جنوبی‪ ،‬المان‪ ،‬چین‪ ،‬انگلستان‪،‬‬ ‫استرالیا‪ ،‬روسیه و هندوستان که رنگ ▪ ‬ ‫و بویی مشابه انچه ما به ان اقتصاد‬ ‫مقاومتی می گوییم پرداخته است‪ ▪ .‬‬ ‫این کتاب همچون هر اثری دیگر‬ ‫دارای قوت ها و ضعف هایی است‪:‬‬ ‫ ▪ مقدمه خوب و رسای دکتر ▪ ‬ ‫عبدالملکی بر کتاب‬ ‫ ▪ انتخاب هوشمندانه ده کشور‬ ‫برتر از لحاظ اقتصادی‬ ‫توجه به تقویت تولید ملی در‬ ‫کشورهای مذکور‬ ‫استفاده از امار و اطالعات به روز‬ ‫قلم روان و داستان گونه که‬ ‫متن را حتی برای دانشجویان‬ ‫غیراقتصاد خوانده قابل استفاده‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫صفحه ارایی و چاپ خوب و‬ ‫خوش دست‬ ‫تکرار برخی مطالب در فصول و‬ ‫نیاز به حذف مطالب تکراری‬ ‫مبهم ماندن برخی مطالب و‬ ‫موضوعات مهم و بیان ان ها‬ ‫در حد تیتر و سرفصل کلی‬ ‫نبود فصل پایانی که بحث ها را‬ ‫یکجا جمع بندی و نتیجه گیری‬ ‫کند‪.‬‬ ‫‪ ‬برخی نکات قابل توجه در‬ ‫خصوص کشورهای بررسی شده‬ ‫در کتاب را می توان به صورت زیر‬ ‫بیان کرد‪:‬‬ ‫اول اینکه امریکا ا گرچه به ظاهر در‬ ‫طول تاریخ تحریم نشده است اما‬ ‫به صورت برنامه ریزی شده‪ ،‬در دوره‬ ‫پیش از جنگ جهانی اول و بین‬ ‫دو جنگ جهانی‪ ،‬خود را به انزوا‬ ‫(خودتحریمی) برد تا بتواند اقتصاد‬ ‫ملی اش را تقویت نموده و از واردات‬ ‫کاالهای خارجی جلوگیری کند‪.‬‬ ‫بدین ترتیب هر بار امریکایی ها‬ ‫خواسته اند در عرصه بین المللی‬ ‫دخالت کنند اول تولید ملی خود‬ ‫را تقویت نموده اند‪ .‬مشابه همین‬ ‫سیاست حمایت از تولید ملی را ژاپن‬ ‫پس از جنگ جهانی دوم به منظور‬ ‫‪117‬‬ ‫شماره سوم ‪ -‬زمستان ‪1397‬‬ ‫ژاپنی ها با استفاده از حس میهن دوستی و غرور ملی خود‬ ‫و در شرایطی که کشورشان تحت اشغال امریکایی ها بود‬ ‫اصالحات اقتصادی را اغاز نمودند‪ .‬انحالل کارتل ها‬ ‫و تمرکززدایی‪ ،‬اصالحات ارضی و تشکیل اتحادیه های‬ ‫کارگری از سری اقدامات ژاپنی ها بود که منجر به پیوند‬ ‫کار و تولید بین شرکت های بزرگ و کوچک و اتحاد‬ ‫بخش دولتی و خصوصی شد‪.‬‬ ‫بازسازی اقتصاد و صنعت خود در‬ ‫پیش گرفت‪ .‬ژاپنی ها در ان دوران‪،‬‬ ‫بازار سیاه تازنده را تجربه می کردند‬ ‫و کاالهای ضروری خود را با ‪۳۰‬‬ ‫تا ‪ ۶۰‬برابر قیمت دولتی ان تهیه‬ ‫می کردند‪ .‬ولی انها با استفاده از‬ ‫حس میهن دوستی و غرور ملی خود‬ ‫و در شرایطی که کشورشان تحت‬ ‫اشغال امریکایی ها بود اصالحات‬ ‫اقتصادی را اغاز نمودند‪ .‬انحالل‬ ‫کارتل ها و تمرکززدایی‪ ،‬اصالحات‬ ‫ارضی و تشکیل اتحادیه های‬ ‫کارگری از سری اقدامات ژاپنی ها‬ ‫بود که منجر به پیوند کار و تولید‬ ‫بین شرکت های بزرگ و کوچک و‬ ‫اتحاد بخش دولتی و خصوصی شد‪.‬‬ ‫فرانسه نیز که در جنگ دوم جهانی‬ ‫به اشغال المانی ها درامده و به کلی‬ ‫تخریب شده بود بین سال های‬ ‫‪ ۱۹۴۷‬تا ‪ ۱۹۷۳‬با تقویت تولید‬ ‫ملی‪ ،‬جایگاه اقتصادی خود را به‬ ‫پنجمین کشور پیشرفته ارتقاء داد‪.‬‬ ‫در ان سال ها‪ ،‬دولت فرانسه با‬ ‫پشتیبانی جدی از صنایع کوچک‬ ‫و متوسط‪ ،‬افزایش مشارکت مردمی‬ ‫در تولید‪ ،‬افزایش جمعیت‪ ،‬ارتقای‬ ‫بهره وری نیروی کار‪ ،‬تا کید بر اقتصاد‬ ‫دانش بنیان‪ ،‬تمرکز بر صنایع وابسته‬ ‫به نفت و گاز و استفاده از ظرفیت‬ ‫گردشگری و صنعت توریسم تالش‬ ‫کرد عقب ماندگی های خود را جبران‬ ‫نموده و در اندازه یک ابرقدرت‬ ‫اقتصادی جهانی عر ض اندام‬ ‫کند‪ .‬البته در این تحلیل‪ ،‬نقش‬ ‫مصرف کنندگان داخلی فرانسوی‬ ‫را نباید نادیده گرفت؛ به طوری که‬ ‫بر اساس گزارش نشریه بلومبرگ‬ ‫(‪ ۵۰ ،)2011‬درصد مردم فرانسه‬ ‫همچنان حاضرند برای خرید‬ ‫کاالی ساخت فرانسه پول بیشتری‬ ‫پرداخت کنند‪.‬‬ ‫در این میان بررسی کره جنوبی‬ ‫هم قابل توجه است‪ .‬کره‪ ،‬نمونه‬ ‫کشوری است که شرایط سخت‬ ‫اقتصادی خود را با برنامه های‬ ‫توسعه ای منظم به شکوفایی‬ ‫رساند‪ .‬ان ها برنامه توسعه خود‬ ‫را از سال ‪ ۱۹۶۲‬و با تا کید بر ایجاد‬ ‫خودکفایی صنعتی شروع کردند‪ .‬در‬ ‫ان سال ها‪ ،‬راهبرد کشور جایگزینی‬ ‫واردات بود؛ راهبردی که بعدها به‬ ‫استراتژی توسعه صادرات تبدیل‬ ‫شد‪ .‬در این دوره‪ ،‬توسعه صادرات‬ ‫به تدریج از محصوالت سنگین و‬ ‫‪118‬‬ ‫هستهمدیریتجهادیمرکزرشد‬ ‫در این سال ها‪ ،‬کشور کره برنامه جدی برای مبارزه با‬ ‫فساد را در دستور کار قرار داد؛ ترویج اصالحات اداری در‬ ‫حوزه های متعدد فسادافرین‪ ،‬ایجاد تشکیالت مبارزه با‬ ‫فساد‪ ،‬توسعه مشارکت های مردمی در حرکت های مبارزه‬ ‫با فساد‪ ،‬ساختن محیط اجتماعی فسادناپذیر‪ ،‬تقویت و‬ ‫اجرای منظم و گام به گام برنامه ها و سیاست های مبارزه‬ ‫با فساد‪ ،‬اموزش و ترویج و همکاری بین نهادی‪ ،‬راهکارهای‬ ‫این دولت برای کاهش فساد بوده است‪.‬‬ ‫شیمیایی به صنایع فناوری بر و‬ ‫هایتک تغییر رویه داد‪ .‬از طرف دیگر‬ ‫بنیان های قوی فرهنگی در کار و‬ ‫تولید و تعصب به کاالهای بومی از‬ ‫نقطه قوت های مردمان این کشور‬ ‫بود‪ .‬مردم این کشور در ابتدای دوره‬ ‫تولید تلویزیون های رنگی‪ ،‬خود از‬ ‫تلویزیون های سیا ه و سفید استفاده‬ ‫می کردند تا بتوانند تلویزیون های‬ ‫رنگی بیشتری صادر کند‪ .‬کره ای ها‬ ‫به خاطر همین تعصب در معماری‬ ‫خانه و کاشانه های خود به گونه ای‬ ‫عمل می کنند که پارکینگ انان فقط‬ ‫مناسب ماشین های تولید داخلی‬ ‫باشد و خودروهای گران قیمت و‬ ‫بزرگ امریکایی در انجا نشود‪ .‬در‬ ‫این سال ها‪ ،‬کشور کره برنامه جدی‬ ‫برای مبارزه با فساد را در دستور کار‬ ‫قرار داد؛ ترویج اصالحات اداری در‬ ‫حوزه های متعدد فسادافرین‪ ،‬ایجاد‬ ‫تشکیالت مبارزه با فساد‪ ،‬توسعه‬ ‫مشارکت های مردمی در حرکت های‬ ‫مبارزه با فساد‪ ،‬ساختن محیط‬ ‫اجتماعی فسادناپذیر‪ ،‬تقویت و‬ ‫اجرای منظم و گام به گام برنامه ها‬ ‫و سیاست های مبارزه با فساد‪،‬‬ ‫اموزش و ترویج و همکاری بین‬ ‫نهادی‪ ،‬راهکارهای این دولت برای‬ ‫کاهش فساد بوده است‪.‬‬ ‫اقتصاد المان هم نمونه ای موفق‬ ‫از بازسازی پس از جنگ است‪.‬‬ ‫سیاست های اصالح نظام پولی‪ ،‬بازار‬ ‫اجتماعی (ازادی نیروهای بازار تحت‬ ‫سیاست ها و هدایت دولت) و وجود‬ ‫فضای اعتماد مردم به مسئولین و‬ ‫سیاست گذاران اقتصادی‪ ،‬سه عامل‬ ‫مهم بهبود شرایط اقتصادی این‬ ‫کشور بودند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬عوامل‬ ‫فرهنگی نیز وجود داشته و دارد‬ ‫که این شرایط را تقویت می کند؛‬ ‫توجه به ارزش های مادی‪ ،‬کار و‬ ‫کارپرستی‪ ،‬مدیریت و روح ابتکار‬ ‫و اختراع‪ ،‬نظم و سازمان دهی‪،‬‬ ‫پس انداز و سرمایه گذاری و روحیه‬ ‫صرفه جویی و تعصب به ملیت در‬ ‫مردم از این دست عوامل هستند‪.‬‬ ‫به عنوان مثال در بحران ‪ ۲۰۰۸‬تا‬ ‫‪ ۲۰۱۰‬مردم المان از مصرف کاالهای‬ ‫خارجی که گاه اختالف قیمت و‬ ‫کیفیت فاحشی نیز داشت به قصد‬ ‫کمک به تولیدکننده هم وطن خود‬ ‫خودداری کردند‪.‬‬ ‫جمع بندی اینکه در بررسی‬ ‫کشورهای پیشرفته‪ ،‬می توان عناصر‬ ‫تالش بی وقفه‪ ،‬تا کید بر حمایت از‬ ‫تولید ملی‪ ،‬برنامه ریزی منسجم و‬ ‫تبدیل تهدیدها به فرصت ها را به‬ ‫عنوان عناصر پیش برنده ایشان‬ ‫ذکر نمود‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫؟سب؟‬ ‫فرم اشتراک فصلنامه مدیریت جهادی‬ ‫خواننده گرامی! با سالم و احترام؛‬ ‫در صورت تمایل به اشترا ک فصلنامه مدیریت جهادی‪ ،‬برگه زیر را با دقت تکمیل و هزینه اشترا ک مربوطه را به شماره شبا‬ ‫‪ IR550700058300113194092001‬یا شماره کارت ‪( 5041721026548652‬بانک رسالت) به نام حسن سعدابادی واریز و‬ ‫ً‬ ‫اصل فیش واریزی یا رسید الکترونیکی را از طریق نمابر یا پست الکترونیکی به دفتر فصلنامه ارسال فرمایید‪ .‬لطفا‪:‬‬ ‫‪ -1‬فرم اشترا ک با دقت و خوانا تکمیل نمایید و کد پستی ده رقمی را حتما ذکر بفرمایید‪.‬‬ ‫‪ -2‬در صورت تغییر نشانی‪ ،‬حتما امور مشترکان فصلنامه را مطلع نمایید‪.‬‬ ‫ً‬ ‫‪ -3‬در صورتی که شامل اشترا ک ویژه فصلنامه می شوید‪ ،‬حتما مستندات مربوطه را همراه با فرم اشترا ک برای ما ارسال‬ ‫فرمایید‪ .‬این ارتباط‪ ،‬برای ما مغتنم و باعث افتخار است‪ .‬اشترا ک ویژه شامل افرادی می شود که‪:‬‬ ‫▪ صاحبان اثر علمی در حوزه مدیریت جهادی؛ اعم از یادداشت علمی (بیش از دو یادداشت)‪ ،‬مقاله (حداقل دو مقاله) یا کتاب‬ ‫▪ کسانی که با فصلنامه رابطه تعاملی داشته و نسبت به بررسی و نقد مطالب فصلنامه یا نگارش مطلب مطابق با اصول‬ ‫و اهداف فصلنامه اقدام نمایند‪.‬‬ ‫▪ کسانی که به نوعی یک فعالیت جهادی را انجام می دهند و ان را به صورت مختصر‪ ،‬برای فصلنامه تجربه نگاری کرده باشند‪.‬‬ ‫مشترکین حقیقی‬ ‫مشترکین حقوقی‬ ‫نام و نام خانوادگی‪................................... :‬‬ ‫رشته تحصیلی‪..................................... :‬‬ ‫میزان تحصیالت‪................................... :‬‬ ‫شغل‪................................................ :‬‬ ‫نام موسسه‪.................................................................. :‬‬ ‫نام فرد متقاضی‪ ................................ :‬سمت‪.................... :‬‬ ‫زمینه فعالیت‪................................................................ :‬‬ ‫‪...........................................................................‬‬ ‫نشانی‪.................................................................................................................................. :‬‬ ‫تلفن‪ .......................... :‬کدپستی‪/‬صندوق پستی‪ ........................... :‬رایانامه‪........................................ :‬‬ ‫درخواست اشترا ک جدید ‪‬‬ ‫تم ـ ــدید اشترا ک قبـ ـ ـ ـ ـ ــلی ‪‬‬ ‫شماره اشترا ک‪................ :‬‬ ‫انواع اشتراک‪:‬‬ ‫درخواست تک شماره برای شماره‪ ............. :‬فصل ‪ ..............‬سال ‪................‬‬ ‫درخواست اشترا ک شش ماهه‪ :‬از شماره‪ ............ :‬تا شماره‪ ............. :‬تعداد‪............. :‬‬ ‫درخواست اشترا ک یک ســـاله‪ :‬از شماره‪ ............. :‬تا شماره‪ ............. :‬تعداد‪............. :‬‬ ‫اشترا ک دو شماره (شش ماهه)‪ 12000 :‬تومان | اشترا ک چهار شماره (یکساله)‪ 20000 :‬تومان‬ ‫اشترا ک ویژه فعاالن مدیریت جهادی (یکساله)‪ 16000 :‬تومان‬ ‫نوع پرداخت هزینه‬ ‫فیش بانکی‬ ‫شماره فیش‪ .................. :‬تاریخ‪ ...................... :‬مبلغ‪ ..................... :‬بانک‪.......................... :‬‬ ‫استان‪ .......................... :‬شهر‪ ............................. :‬نام واریز کننده‪................................... :‬‬ ‫پرداخت‬ ‫الکترونیکی‬ ‫شماره پیگیری ترا کنش‪ .................................. :‬مبلغ‪ ......................... :‬تاریخ‪............................. :‬‬ ‫چهار رقم اخر کارت‪ /‬حساب مبدا‪ ............................. :‬نام واریز کننده‪...................... :‬‬ ‫امضاء‪/‬تاریخ‬ ‫__________________________________________________________________________________________________________________________‬ ‫تلفکس‪ | 02188590027 :‬امور مشترکان‪ | 09109984816 :‬وبگاه‪ | jihadimag.ir :‬رایانامه‪jihadimag@gmail.com :‬‬ ‫تهران‪ ،‬بزرگراه شهید چمران‪ ،‬پل مدیریت‪ ،‬دانشگاه امام صادق؟ع؟‪ ،‬مرکز رشد‪ ،‬هسته مدیریت جهادی‬ ‫ف ا ݧ ݩݧ‬ ‫�ݥ ݐݣحݣ ݤݤر‬ ‫حرݣ ݣ ݣݣ� ݣ ݣ‬ ‫‪...‬‬ ‫ݩݧ ݐݐݩ‬ ‫ݣٮ ݣ ݣݣمٮل‬ ‫ݩݐں ݓاݣݬݪ ݪ ݪ ݬݪ ݣ‬ ‫جهاد صفحۀ اخر ندارد‪...‬‬ ‫ݣ ݣ ݣاݥݣݣحمد‬ ‫‪ ‬در عملیات خیبر‪ ،‬احمد نقش موثری ایفا کرد‪ .‬نیروهای ما در عملیات‬ ‫خیبر به دو منطقه حساس دشمن حمله کردند‪ :‬یکی منطقه دجله و دیگری‬ ‫جزایر خیبر‪ .‬در منطقه دجله‪ ،‬پس از یک هفته جنگیدن به دلیل مشکالت عقبه‬ ‫در مهمات رسانی و نبودن اتش توپخانه ناچار به عقب نشینی شدیم و تنها جزایر‬ ‫خیبر در دست ما بود‪.‬‬ ‫در روز هفتم نبرد‪ ،‬احمداقا فرزند حضرت امام؟هر؟ تلفنی پیام ایشان را به من دادند‬ ‫که به فرماندهان سپاه بگویید «جزایر خیبر را باید حفظ کنند»‪ .‬من به اولین کسی‬ ‫که بیسیم زدم احمد بود‪ ،‬چون او مهم ترین خط جزیره جنوبی یعنی سیل بند غربی‬ ‫را در اختیار داشت‪.‬‬ ‫ا گر این سیل بند سقوط می کرد‪ ،‬سیل بندهای میانی و شرقی که در اختیار شهید‬ ‫مهدی با کری و شهید حاج ابراهیم همت بود‪ ،‬قابل نگهداشتن نبود‪.‬‬ ‫به محض اینکه‪ ،‬احمد کاظمی پیام امام؟هر؟ را از من شنید‪ ،‬گفت‪ :‬چشم‪ ،‬چشم و‬ ‫ً‬ ‫اتفاقا چون خیال دشمن از دجله و طالییه راحت شده بود‪ ،‬تمام اتش ها و نیروهای‬ ‫خود را در جزایر خیبر متمرکز کرد و چندین شبانه روز به صورت مستمر‪ ،‬به جزایر‬ ‫حمله می کرد و اتش می ریخت‪ .‬ولی احمد کاظمی مقاومت کرد و پس از دو هفته‬ ‫مقاومت که به قرارگاه مرکزی برای ارائه گزارش امد‪ ،‬سر و صورتش خا ک گرفته و از‬ ‫دود اتش خمپاره ها و توپ ها و بمباران ها سیاه شده و بسیار خسته و ژولیده بود‪.‬‬ ‫او را بغل کردم و بوسیدم و گفتم‪ :‬احمد‪ ،‬تو خیلی زحمت کشیدی‪ ،‬گفت‪ :‬وقتی که‬ ‫پیام امام را به من دادید‪ ،‬من همه نیروهایم را صدا زدم و گفتم االن «عاشورا» است‬ ‫و «امام»مان دستور به حفظ جزایر داده اند که به هر قیمتی شده جزیره را حفظ‬ ‫کنیم‪ .‬خودم هم رفتم خط مقدم و کنار رزمندگان جنگیدم‪.‬‬ ‫به روایت سردار محسن رضایی‬

آخرین شماره های فصلنامه مدیریت جهادی

فصلنامه مدیریت جهادی ۴ و ۵

فصلنامه مدیریت جهادی ۴ و ۵

شماره : ۴ و ۵
تاریخ : 1399/07/02
فصلنامه مدیریت جهادی 2

فصلنامه مدیریت جهادی 2

شماره : 2
تاریخ : 1397/02/02
فصلنامه مدیریت جهادی 1

فصلنامه مدیریت جهادی 1

شماره : 1
تاریخ : 1396/04/01
ثبت نشریه در مگ لند

شما صاحب نشریه هستید ؟

با عضویت در مگ لند امکانات متنوعی را در اختیار خواهید داشت
ثبت نام ناشر
لطفا کمی صبر کنید !!